احساس قربانی بودن0003

You might also like

You are on page 1of 26

‫احساس قربانی بودن نوعی اعالم بی مسئولیتی می باشد‪ ،‬زمانی که ما می خواهیم التیام پیدا کنیم و از این احساس عبور

کنیم ممکن‬
‫است به دلیل منافع کاذبی که این احساس به ما می دهد به آن عادت کنیم‪.‬‬
‫احساس قربانی بودن یکی از آسیب ها و صدماتی است که در اثر بخشش اتفاق می افتد‪.‬‬
‫امروز می خواهم در ادامه ی مبحث بخشایش به صدماتی بپردازم که احساس قربانی بودن به ما می زند‪.‬‬
‫حفظ احساس قربانی بودن یعنی نگه داشتن آن احساس های منفی که در نتیجه ی اعمال دیگران برای ما ایجاد شده است برای مدتی‬
‫طوالنی‪.‬‬
‫زمانی که این کار را برای مدتی طوالنی انجام می دهیم در واقع ما مالک آن احساس های منفی می شویم و ممکن است که کم کم این‬
‫احساس های منفی به هویت های ما هم تبدیل شوند یعنی چیزی که عمًال دیگر نخواهیم آن را از دست بدهیم مثًال یک برچسب به‬
‫خودمان می زنیم که من فرزند طالق هستم چون در دوران نوجوانی پدر و ماردم از هم جدا شده اند و این برچسب را با خودمان حمل‬
‫می کنیم‪.‬‬

‫احساس قربانی بودن‬


‫شاید به منافع آن عادت کنیم مثال می گوییم که چون من فرزند طالق هستم پس حق دارم یکسری حساسیت های بی جا داشته باشم‪ ،‬حق‬
‫دارم انتظارات بیش از اندازه داشته باشم یا حق دارم که زود عصبانی شوم و از کوره در بروم؛ بله احساس قربانی بودن یکسری منافع‬
‫کاذب هم برای ما دارد اما این منافع کاذب هستند و به درد ما نمی خورند چون اوًال منبع آنها تحمیل به دیگران است و ثانیًا به قیمت‬
‫خیلی زیادی به دست می آید به قیمت حفظ کردن احساسات نا خوشایند برای مدت طوالنی‪.‬‬
‫در عین حال احساس قربانی بودن به گونه ای به بی مسئولیتی کناره می زند‪.‬‬
‫یعنی فردی که احساس قربانی بودن دارد نقش خودش را در رویدادها نمی پذیرد و همیشه فرد دیگری را مسئول رویدادهای زندگی اش‬
‫می داند و این یعنی کاهش قدرت و اقتدار و همچنین به این معنی که اگر من بخواهم عوض شوم‪ ،‬اگر من بخواهم التیام پیدا کنم‪ ،‬اگر من‬
‫بخواهم از آسیبم بیرون بیایم فرد دیگری باید رفتارش عوض شود‪ ،‬یا رویکردش عوض شود یا حتی ممکن است موضوع مربوط به‬
‫گذشته باشد و به دلیل اینکه ما می گوییم دیگران که نمی توانند رفتارشان را در گذشته با ما عوض کنند پس خودمان را محکوم می کنیم‬
‫به اینکه در آن احساس بد برای مدتی طوالنی باقی بمانیم‪.‬‬

‫احساس قربانی بودن‬


‫معموًال زمانی که یک فرد با احساس قربانی بودن به ما مراجعه می کند ما متوجه می شویم که در برابر یک بهبودی سخت یا حتی غیر‬
‫ممکن قرار گرفته ایم‪.‬‬
‫زیرا طی کردن مسیر بهبودی از آسیب های گذشته الزمه ی آن پذیرش مسئولیت است‪.‬‬
‫در این موارد اغلب وقتی که به فرد گوشزد می کنیم که حاال فرض کنیدکه همه ی دنیا جمع شده اند زندگی شما را خراب کرده اند ولی‬
‫مسئول بهبود آن خودتان هستید‪ ،‬آن کسی که می خواهد حال خوب داشته باشد خودتان هستید این افراد در مقابل پذیرش مسئولیت به‬
‫شدت مقاومت می کنند و سهم خودشان در ایجاد و نیز در بهبودی رویدادها به سختی قبول می کنند‪.‬‬
‫یک وقت هایی احساس قربانی بودن برای ما می شود اساسًا موضوع صحبت و وقتی که ما یک چیزی را مدام با دیگران در میان می‬
‫گذاریم از آنها اغلب رفتارها و رویکردهایی را طلب می کنیم که آن موضوع را تقویت کنند‪.‬‬
‫به یاد داشته باشیم همان طور که من گفتم مسئول حال خوب ما‪ ،‬خودمان هستیم ما می خواهیم حالمان خوب باشد چون لیاقت داشتن یک‬
‫حال خوب را داریم حاال فرض کنیم که همه ی دنیا جمع شده اند و به ما آسیب زدند‪ ،‬اصال حتی فرض کنیم که ما هیچ نقشی در آن‬
‫آسیب دیدگی ها نداشتیم‪ ،‬در بهبود حال خودمان که نقش داریم؛ طبعًا زمانی که ما خوب بودن حالمان را به دیگران محول کنیم باز هم‬
‫تحت تاثیر رفتارها و منش های آنها قرار می گیریم و همیشه نیت دیگران است که در زندگی ما دخیل است و حال ما را با خودمان‬
‫مشخص می کند‪.‬‬
‫احساس قربانی بودن‬
‫یک وقت هایی است که ما احساس قربانی بودن ساکت داریم‪.‬‬
‫یعنی آن را ابراز نمی کنیم اما خشم خودمان را به صورت ساکتی در حال پرورش یافتن است و در حال رشد کردن است‪ ،‬شاید حتی این‬
‫خشم به صورت آشکار بیان نشود اما به صورتی انفعالی بیان می شود و به خودمان و دیگران آسیب می زند‪.‬‬

‫احساس قربانی بودن یک دام است‪ ،‬یک تله است؛ تله ای که ابتدا در آن ما ممکن است که به دلیل احساس بی مسئولیتی یا توانایی اینکه‬
‫کارهایمان یا نتایج اعمالمان را به گردن دیگران بیندازیم احساس راحتی بیشتری داشته باشیم اما در درازمدت حال ما را به شدت بد می‬
‫کند و به زندان وجودی ما تبدیل می شود‪.‬‬
‫معموال زمانی که ما احساس قربانی بودن داریم و در عین حال می خواهیم در آن شرایط باقی بمانیم به نوعی میدان های ستیز و چالش‬
‫دیگری تعریف می کنیم که در آن جا احساس برنده بودن داشته باشیم چون احساس قربانی بودن در واقع قرین احساس باخت است و‬
‫هیچ کس نمی پذیرد که با احساس باخت خصوصًا در درازمدت زندگی کند‪.‬‬
‫واقعیت این است که اگر عمیق نگاه کنیم ما قربانی اعمال دیگران نمی شویم بلکه در اصل قربانی آن چیزی در درون خود می شویم که‬
‫ما را به اعمال آسیب زای دیگران ارتباط داده است و اگر آن را حل نکنم فقط آدم هایی که به من آسیب می زنند جای نام آنها با هم فرق‬
‫خواهد کرد و من دوباره آسیب خوردن را تکرار می کنم و این تکرار آسیب خوردگی قصه ی رایجی در زندگی های ما است‪.‬‬
‫پژوهش ها نشان داده است که احساس قربانی بودن سطح ایمنی بدن ما را پایین می آورد‪.‬‬
‫ممکن است از تاثیر منفی که احساس قربانی بودن بر سیستم ایمنی ما می گذارد تعجب کنید اما واقعیت است‪ ،‬خصوصًا در بیماران مبتال‬
‫به ایدز که در اصل توسط یک انسان دیگر آلوده شده اند ممکن است آن آلوده شدن ممکن است سهوی یا عمدی باشد توسط آن فرد؛ پس‬
‫از اینکه احساس قربانی بودنشان عبور می کنند و مبتال کننده ی خودشان را می بخشند سیستم ایمنی شان افزایش فعالیت را نشان می‬
‫دهد‪.‬‬

‫احساس قربانی بودن‬


‫احساس قربانی بودن بهانه ای است برای نبخشیدن؛‬
‫شاید این بهانه را حفظ می کنیم به دلیل اینکه از بخشیدن فرد می ترسیم‪ ،‬می ترسیم نسبت به آسیب دیدگی از او خنثی شویم و دوباره آن‬
‫سیر رویدادهای ناراحت کننده و آسیب زا تکرار شود اما باید نگرش خودمان تغییر دهیم و ریشه ی ترس هایمان را پیدا کنیم که اغلب‬
‫در احساس کم ارزش و کم قدرتمندی که از کودکی به آموخته شده نهفته است‪.‬‬
‫یکی از مهم ترین راه هایی که به ورته ی احساس قربانی بودن نیوفتیم این است که مسئولیت خودمان‪ ،‬مسئولیت حال خوب خودمان و‬
‫نقش خودمان را در ایجاد حال بد و احساس های نا خوشایند برای خودمان بپذیریم فقط در این صورت که می توانیم احساسات خودمان‬
‫را تغییر دهیم‪.‬‬
‫اگر مهار احساس خودمان در دست خودمان نباشد هیچ توان تغییر آنها را نخواهیم داشت و در این حالت بخشایش هم بی معنا است و با‬
‫این حال حتی گذشت هم نمی توانیم کنیم و مجبوریم در مرحله ی نادیده گرفتن و حتی اجتناب و انکار باقی بمانیم که اغلب کسانی که‬
‫احساس قربانی بودن دارند در شخصیت های اجتنابی سیر می کنند که غالبًا از حل مشکالت خودشان سر باز می زنند‪.‬‬

‫پنج چیزی که نباید فراموش کنید‬


‫زیرکی بسیاری در فروتنی نهفته است‬
‫تفاوت میان احمق و زیرک در این است که انسان زیرک می‌داند چقدر احمق است؛ اما آدم احمق چنین نیست‪ .‬توجه به حماقت خودتان‪،‬‬
‫زیرکی بسیاری می‌طلبد‪ .‬آیا شما هرچیزی را ـ اعم‌از یک درخت‪ ،‬یک ساقۀ علف‪ ،‬یک دانۀ شن‪ ،‬یک اتم ـ که در این عالم هستی وجود‬
‫ن‌اندازه است که حتی قادر به درک این چیزهای کوچک‬ ‫دارد به‌طور کامل ادراک می‌کنید؟ خیر‪ .‬وقتی سطح زیرکی و ادرک شما تا همی ‌‬
‫نیست‪ ،‬چگونه باید در دنیا حرکت کنید؟ به آرامی‪ ،‬با کمی تواضع‪ ،‬احترام و عشق به همۀ چیزهای اطراف‪ .‬اگر بیاموزید که به این‬
‫شکل حرکت کنید‪ ،‬از روند معنوی جدا نخواهید بود‪ .‬به همین دلیل است که در فرهنگ‌های شرقی‪ ،‬همواره در برابر هرآنچه که دیده‬
‫می‌شود‪ ،‬چه صخره باشد و چه انسان و چه یک حیوان‪ ،‬تعظیم می‌کنند‪ .‬در همان زمینی که در آن راه می‌روید‪ ،‬در هوایی که تنفس‬
‫می‌کنید‪ ،‬آبی که می‌نوشید‪ ،‬غذایی که می‌خورید‪ ،‬مردمی که با آن‌ها در تماس هستید و هرچیز دیگری که استفاده می‌کنید ازجمله بدن و‬
‫ذهن راهی به‌منظور تضمین موفقیت وجود دارد‪.‬‬
‫شادی را نباید ذخیره کرد‬
‫ویژگی شما آن‌چیزی نیست که ذخیره می‌کنید‪ ،‬ویژگی شما آن‌چیزی است که از خود بروز و آن را گسترش می‌دهید‪ .‬اگر شادی‌تان را‬
‫پیش خودتان نگه دارید هیچ‌کس آن را به حساب نمی‌آورد‪ .‬مردم بعد از مرگ نمی‌گوید‪« :‬او ذره‌ای شادی در خود ذخیره داشت‪ .‬او با‬
‫شادمانی مرده است‪ ».‬بلکه خواهند گفت‪« :‬این موجود وحشتناک در زندگی‌اش حتی لبخند هم نزده است‪ ».‬اما اگر هر روز شادی و‬
‫عشق خود را گسترش داده باشید‪ ،‬مردم می‌گویند‪« :‬اوه‪ ،‬او موجود شاد و دوست‌داشتنی بود‪».‬‬
‫شما فانی هستید‬
‫کار مهمی که هر انسانی باید انجام دهد این است که ساختار روان‌شناختی و عاطفی خود را حول اساسی‌ترین واقعیت زندگی‌اش‪ ،‬یعنی‬
‫مرگ‪ ،‬پی‌ریزی کند‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬یک عمر طول می‌کشد تا مردم متوجه شوند فانی هستند‪ .‬آن‌ها به یک حمله قلبی یا ظاهر شدن یک‬
‫توده بدخیم در جایی از بدن نیاز دارند تا به آن‌ها یادآوری کند که مرگ نزدیک است‪.‬‬
‫شما باید هرلحظه از زندگی‌تان را جشن بگیرید و از آن لذت ببرید زیرا زندگی حتی یک لحظه هم منتظر شما نمی‌ماند‪ .‬اگر جاودانه‬
‫بودید‪ ،‬می‌توانستید صد سال از افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬جنون و بدبختی لذت ببرید و سپس در پانصدمین سال زندگی‌تان یکدفعه به شادی‬
‫روی بیاورید‪ .‬اما این‌طور نیست‪ .‬شما فانی هستید و از بین می‌روید‪ ،‬بنابراین برای ناامیدی‪ ،‬افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬عصبانیت یا هرگونه‬
‫ناخوشایندی در این زندگی وقتی وجود ندارد‪.‬‬
‫می‌توانید دنیایی دوست‌‌داشتنی بسازید‬
‫شما با هر فعالیتی که در زندگی انجام می‌دهید می‌توانید دنیایی دوست‌داشتنی بسازید‪ .‬ساختن یک دنیای دوست‌داشتنی خدمت به دیگری‬
‫نیست‪ .‬آیا در درون خودتان دوست‌داشتنی‌بودن خوشایندتر است یا عصبانی بودن و نفرت داشتن و یا حسود بودن؟ تنها چیزی که‬
‫می‌خواهم بگویم این است که لطفًا هوشمندانه زندگی کنید‪ .‬این کار به خاطر دیگری نیست‪ .‬به این دلیل است که برای خود شما نیز‬
‫دلنشین‌تر و زیباتر است‪ .‬این یک راه هوشمندانه برای وجود داشتن است‪.‬‬
‫کیفیت زندگی با آنچه در درون‌تان نهفته تعیین می‌شود‬
‫از بسیاری جهات‪ ،‬شادمانی‪ ،‬آرامش و عشق مردم در گرو شرایط بیرونی است‪ .‬بنابراین اگر معامالت بورس افزایش پیدا کند شما‬
‫خوشحال می‌شوید‪ ،‬اگرکاهش یابد ناراحت می‌شوید‪ .‬کیفیت زندگی به اموری که در اطراف شما می‌گذرد‪ ،‬بستگی ندارد‪ .‬توانایی ما برای‬
‫شاد زیستن در اینجا‪ ،‬به بزرگی خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم یا ماشینی که سوار می‌شویم بستگی ندارد‪ .‬این چیزها زندگی شما را‬
‫آسوده می‌کنند‪ ،‬اما کیفیت اساسی زندگی شما این است که درحال حاضر در درون‌تان چگونه هستید‪.‬‬

‫بعضی افراد دائمًا به عنوان یک قربانی به زندگی و مسائل آن واکنش نشان می‌دهند‪ .‬آنها احساس می کنند که هیچ کنترلی بر‬
‫موقعیت ها ندارند یا افراد دیگر برای آنها تصمیم گیری می کنند یا آنها را کنترل می کنند‪ .‬این افراد دیگران را مسئول وقایع‬
‫یا موقعیت های زندگی خود می دانند‪ .‬یا اینکه احساس می کنند بدون توجه به کاری که انجام می دهند اتفاقات بد برای آنها‬
‫ادامه می یابد‪ .‬این افراد دارای ذهنیت قربانی بودن هستند‪.‬‬
‫هرگاه از پذیرش مسئولیت عمل‪ ،‬فکر یا اقدام خود سرباز می‌زنیم‪ ،‬بدون آنکه آگاه باشیم در نقش قربانی قرار می‌گیریم‪.‬‬
‫قربانی‌ها باور دارند که نمی‌توانند از خود مراقبت کنند‪ ،‬قادر نیستند از حقوق خود دفاع کنند‪ .‬نگاهشان به خودشان چنین‬
‫است که از کنار آمدن با مسائل زندگی ناتوانند‪.‬‬
‫ذهنیت قربانی بودن‬
‫ذهنیت قربانی بودن چیست؟‬
‫ذهنیت قربانی یک درک همه جانبه آگاهانه و ناخودآگاه است که در آن احساس امنیت نداریم‪ ،‬بنابراین با انواع بهانه ها‪،‬‬
‫فرضیات‪ ،‬برداشت ها و پاسخ هایی آماده می شویم که از داشتن مسئولیت کارهایمان طفره رویم و دیگران را مسئول‬
‫احساسات خود می دانیم‪.‬‬
‫در اصل ذهنیت قربانی بودن یک واقعیت روانیست که وقتی فشارهای بیرونی‪ ،‬از اندازه ای بیشتر شود ‪ ،‬فرد به عنوان یک‬
‫مکانیزم دفاعی از آن استفاده می کند‪ .‬یعنی درک زندگی به این معنی که زندگی برای ما اتفاق می افتد و ما هیچ نقشی در آن‬
‫نداریم و نمی توانیم به درستی به تجربه های ناامیدی‪ ،‬چالش ها و درگیری های خود پاسخ دهیم‪.‬‬
‫افرادی که ذهنیت قربانی دارند‪ ،‬احساس می کنند که اتفاقات بد ادامه می یابد و جهان با آن ها مخالف است‪ .‬ممکن است‬
‫احساس کنند که بقیه مخالف آنها هستند‪ ،‬خواه این شریک زندگی‪ ،‬همکار یا حتی خانواده یا دوست باشد‪ .‬آنها حتی اگر‬
‫مواردی وجود داشته باشد که آنها بتوانند برای رفع آن کمک کنند‪ ،‬اما مسئولیت هیچ کاری را بر عهده نمی گیرند و احساس‬
‫می کنند همه چیز از کنترل آنها خارج است‪ .‬عالوه بر این ممکن است دائما مسایل را شخصی کنند و به خود بگیرند حتی‬
‫اگر به آنها ربطی نداشته باشد‪.‬‬
‫باورهای ذهنیت قربانی‬
‫کسانی که ذهنیت قربانی بودن دارند سه باور مرکزی دارند‪:‬‬
‫اتفاقات بدی در گذشته رخ داده و ادامه خواهد داشت‪.‬‬
‫دیگران مقصر بدبختی آنها هستند‪.‬‬
‫تالش برای ایجاد تغییر فایده ای ندارد‪ ،‬زیرا نتیجه ای نخواهد داد‪.‬‬
‫احساس قربانی بودن در افراد چگونه ایجاد می شود؟‬
‫در کودکی افراد ظرفیت روانی کمی دارند؛ تحمل خشم را ندارند و برای رسیدن به خواسته هایشان به این ظرفیت پایین خود‬
‫اقرار می کنند‪ .‬در واقع کودک نقش بازی نمی کند بلکه واقعا قربانی‪ ،‬ضعیف و ناتوان است‪ .‬پس والدین سرویس بیشتری به‬
‫او می دهند‪ .‬حتی گاهی والدین‪ ،‬خودشان کمبود دارند و از این ضعف کودک و حتی از بیمار شدن کودک خود احساس‬
‫رضایت دارند‪ ،‬زیرا به واسطه ی آن احساس کفایت و ارزشمندی می کنند‪ .‬به این ترتیب کودک شرطی شده و یاد می گیرد‬
‫که اگر ناتوان باشد دنیا با او مهربانتر است‪ .‬با همین باور بزرگ می شود و همین مفهوم در او رشد می کند و به نقش‬
‫قربانی بودن تبدیل می شود‪.‬‬
‫مورد دوم این است که اگر والدین از فرزندان خود نخواهند که بر حسب سن و سال خود‪ ،‬مسئولیت کارها‪ ،‬نیاز‌ها و‬
‫خواسته‌های خود را بپذیرند‪ ،‬این احتمال وجود دارد که آن‌ها به عنوان یک بزرگ سال قادر به ارضای نیاز‌های خود نباشند‬
‫و نتوانند از پس کار‌های خود بر آیند‪ .‬این افراد تبدیل به افراد انتقام‌جو و خشمگینی می‌شوند که وقتی دیگران به آن‌ها توجه‬
‫مورد نیاز یا طبق انتظارشان را نمی‌کنند‪ ،‬آن‌ها را سرزنش می‌کنند‪ .‬همواره احساس قربانی شدن می‌کنند و در آن جایگاه‬
‫خود را می‌بینند‪.‬‬
‫احساس قربانی بودن چیست؟‬
‫نشانه های فرد با ذهنیت قربانی چیست؟‬
‫به شدت معتقد است دنیای بیرون مقصر است‪ ،‬یعنی حس میکند منشا هیچ اتفاقی درون او نیست و همه ی مشکالت تقصیر‬
‫کائنات‪ ،‬خدا‪ ،‬اطرافیان و والدین و… است‪.‬‬
‫معتقد است مسئولیت تمام بدبختی هایش برعهده دنیای بیرون و دیگران است و مسئولیت پذیری او راجع به مشکالت بسیار‬
‫پایین است‪.‬‬
‫معموال ظرفیت روانی خود را از آنچه هست کمتر نشان می دهد‪.‬‬
‫در برخورد با این افراد معموال احساس گناه یا خشم می کنیم‪ .‬در کنار فرد قربانی دچار خستگی و فرسودگی روانی می‬
‫شویم‪.‬‬
‫بازی کردن نقش قربانی در دراز مدت واقعا به فرد احساس بدبختی می دهد‪.‬‬
‫منافع احساس قربانی بودن‬
‫احساس قربانی بودن به عنوان یک احساس گذرا که برطرف می شود خیلی آسیب زا نیست اما زمانی که ادامه دار می شود‬
‫به صورت بیمار گونه در می آید در این صورت در طول زمان خودش را در منافع و ترس های ما مستقر می کند‪ .‬منافع‬
‫احساس قربانی بودن می تواند شامل مسئولیت پذیر نبودن و توجیه بی مسئولیتی ها و ناکارآمدی های ما در قبال کارهای ما‬
‫باشد‪ .‬برای اینکه از احساس قربانی بودن رها شویم ابتدا باید از ترس ها و منفعت طلبی ها عبور کنیم‪.‬‬
‫مسئولیت پذیر نبودن‬
‫یکی از منافع احساس قربانی بودن و مهم ترین منفعت آن توجیه بی مسئولیتی و ناکارآمدی های ما است‪ .‬برای اینکه ما‬
‫دیگران را برای مشکالت خود و ناراحتی هایمان و رنج های خود مقصر می دانیم‪.‬‬
‫احساس محق بودن‬
‫یک منفعت کاذب دیگر که در احساس قربانی بودن هست این است که به ما این حق را می دهد که احساس کنیم ‪ ۱۰۰‬درصد‬
‫محق بودیم و هیچ نقشی در ایجاد شرایطی که ما را آزار داده است نداشتیم‪ ،‬در واقع به ما این حق را می دهد که یک‬
‫قضاوت مطلق روی افراد داشته باشیم و این قضاوت مطلق را در طول زمان حفظ کنیم و با دیگران هم در میان بگذاریم و‬
‫مدام روی آن مانور دهیم و از بابت آن از دیگران حتی بهره کشی کنیم در کنار پذیرش مسئولیت ما باید این را هم بپذیریم که‬
‫هرگز حق ‪ ۱۰۰‬درصد با یکی از طرفین نیست‪.‬‬
‫نپذیرفتن نقش واقعی خود‬
‫موضوع پذیرش نقش واقعی ما است‪ .‬در تمام اتفاقاتی که برای ما رخ می دهد نقش ما ممکن است بسیار بسیار ناچیز باشد‬
‫اما باز هم وجود دارد هر اتفاقی که برای ما می افتد بخشی از آن را ما قبًال اجازه اش را داده ایم شاید حتی با نادیده گرفتن‬
‫ها و چشم پوشی های بی جا یا نیاموختگی ها و کم تجربگی ها این اجاره را صادر کرده باشیم‪.‬‬
‫جلب توجه و دلسوزی دیگران‬
‫یکی از منافع دیگر احساس قربانی بودن که خیلی به چشم نمی آید اما موجب می شود که تنظیم ذهنی ما همیشه در احساس‬
‫قربانی بودن باقی بماند این است که این احساس قربانی بودن و رویدادهایی که برما رفته است و احساس می کنیم به ما ظلم‬
‫شده است برای ما موضوع سخن گفتن با دیگران می شوند یعنی انگار اگر از این موضوع صحبت نکنیم موضوعی برای‬
‫بحث کردن در مورد آن نداریم‪ ،‬نمی دانیم که این تمرکز دائمی و تکرار دائمی موضوع احساس قربانی شدن ما را در‬
‫شرایط احساس قربانی بودن از نظر خودمان و دیگران تثبیت می کند و باعث می شود که این احساس به نوعی به هویت ما‬
‫تبدیل شود و گاهی برای جلب توجه و دلسوزی دیگران از آن استفاده می کنیم‪.‬‬
‫بهره کشی از دیگران‬
‫نکته ی بعدی که از منافع احساس قربانی بودن می باشد این است که ما گاهی با احساس قربانی بودن از دیگران بهره کشی‬
‫می کنیم و باید این را ترک کنیم‪.‬‬
‫مثال می گوییم که چون من قبال در روابط خود به افراد اعتماد کرده ام و آنها به من خیانت کرده اند یا به من نارو زده اند‬
‫حاال این فرد جدیدی که وارد زندگی من شده است باید همیشه در حال اثبات خودش باشد که من اعتمادم به او سلب نشود و‬
‫آن فرد را مدام می اندازیم درون چاله ی اثبات خود و اینطوری به نحوی از نطر عاطفی او را استثمار می کنیم‪ ،‬از او بهره‬
‫کشی می کنیم‪ ،‬چرا؟ چون کسان دیگری قبال بوده اند که به اعتماد من خیانت کرده اند در حالی که این رابطه یک رابطه ی‬
‫تازه است این ما هستیم که داریم این احساس قربانی بودنمان را به این رابطه می آوریم و از این احساس قربانی بودن یک‬
‫پیش داوری یا سوگیری ایجاد کردیم که موجب می شود که به دیگران فشار بیاوریم‪.‬‬
‫ذهنیت قربانی بودن چیست؟‬
‫چرا احساس قربانی شدن اینقدر خطرناک است؟‬
‫احساس قربانی بودن بسیار نگران کننده است زیرا توانایی ما را در انجام هر کاری راجع به وضعیت خود تضعیف می کند‪.‬‬
‫اگر در هر زمینه ای از زندگی‪ ،‬مانند روابط یا پول دچار مشکل شویم ولی خود را قدرتمند بدانیم ‪ ،‬می توانیم یک استراتژی‬
‫برای بهبود وضعیت خود تهیه کنیم‪ .‬اگر یک راه حل کار نکرد‪ ،‬می توانیم از تجربه خود بیاموزیم و دوباره امتحان کنیم‪.‬‬
‫اما اگر ما یک ذهنیت قربانی داشته باشیم‪ ،‬به عبارت دیگر‪ ،‬اگر احساس تأثیرگذار بودن در شرایط خود را از دست داده‬
‫باشیم‪ ،‬به احتمال زیاد احساس خواهیم کرد که این سرنوشت ما است و دنیا این کار را برای ما انجام می دهد و هیچ کاری‬
‫در رابطه با آن نمی توانیم انجام دهیم‪ .‬به همین دلیل این یکی از ویران کننده ترین مشکالتی است که می توان داشته باشیم‪.‬‬
‫همچنین داشتن ذهنیت قربانی به طور اجتناب ناپذیری‪ ،‬احساس خشم‪ ،‬ترس‪ ،‬گناهکاری و یا بی‌کفایتی ایجاد می‌کند و باعث‬
‫می‌شود که ما احساس کنیم به ما خیانت شده و دیگران از ما سوءاستفاده کرده‌اند‪ .‬این تفکر باعث از دست رفتن قدرت‬
‫شخصی ما می شود‪ .‬مهارت هایمان را محدود می کند و این احساس را به ما می دهد که نمی توانیم کنترل زندگی خود را‬
‫داشته باشیم‪.‬‬
‫همه ی ما در زندگی از موضوعاتی آسیب می بینیم‪ ،‬بسیاری از ما ظلم و اجهاف را تجربه کرده ایم مثال ممکن است در‬
‫مدرسه تحت قلدری قرار گرفته باشیم یا به یک حق و حقوقی نتوانسته باشیم برسیم‪ ،‬یا رؤسای بد یا روابط تجاری آسیب زا‬
‫و حتی کاله بردارانه را تجربه کرده باشیم اما باید از همه ی اینها عبور کنیم تا بتوانیم سالم و مقتدر و شاد زندگی کنیم اگر ما‬
‫الشه های گذشته ی خودمان را مدام دنبال خودمان بکشیم حاال به هر بهانه ای نمی توانیم خوشحال باشیم‪ ،‬نمی توانیم این‬
‫لحظه را درک کنیم‪.‬‬
‫بخش دیگر قضیه ترس هایی است که احساس قربانی بودن بر آنها بنا شده است‪ ،‬ترس از اینکه نتوانیم دوباره اعتماد کنیم‪،‬‬
‫ترس از اینکه آسیب ببینیم‪ ،‬ترس از اینکه ضعیف و کم مهارت باشیم‪.‬‬
‫باید به یاد داشت زمانی که احساس قربانی بودن به هویت ما تبدیل می شود مهم ترین ترس ما از رها کردن این احساس این‬
‫می شود که به نوعی هویت خودمان را انگار از دست می دهیم‪ ،‬اگر متنفر نباشم نمی دانم چه کار کنم؟ اگر مدام این کینه و‬
‫نفرت را در خودم تجدید نکنم انگار بیکار می شوم و نمی دانم با این بیکاری و با این وقت اضافه چه کاری باید انجام دهم و‬
‫بدتر از همه اگر این نفرت را کنار بگذارم احساس می کنم دیگر خودم نیستم چون خودم را با این نفرت تعریف کرده ام و با‬
‫هویتی که این نفرت به من داده است و با هویتی که این احساس مظلوم بودن به من داده است‪ .‬اما شفای ما همیشه در ترک‬
‫احساس قربانی بودن به هر قیمتی است و قطعًا هر هزینه ای که برای بهبودی این احساس می دهیم ارزشش را دارد‪.‬‬
‫در ارتباط با افراد با ذهنیت قربانی چگونه رفتار کنیم؟‬
‫احساس قربانی بودن یکی از آسیب ها و صدماتی است که در اثر بخشش و دلسوزی اتفاق می افتد‪ .‬در مواجه با افراد با‬
‫ذهنیت قربانی باید این بازخورد را به او بدهیم که مسئول رفتار و احساسات خودش است تا زیرساخت روانی اش تغییر‬
‫کند ‪ ،‬ما با بازی نکردن نقش منجی به او اجازه ندهیم تا نقش قربانی را بازی کند‪.‬‬
‫دادن بینش به فرد برای اینکه از احساس قربانی بودن عبور کند و به اینجا برسد که در یک شرایط ذهنی آسیب پذیر حضور‬
‫داشته است و می تواند دراین شرایط ذهنی آسیب پذیر حضور نداشته باشد‪ .‬می تواند دقت بیشتری داشته باشد‪ .‬می تواند‬
‫حدود خودش و دیگران را بهتر تشخیص دهد‪ .‬همچنین می تواند عملکرد کارآمدتر و با تجربه تری از خودش نشان دهد‪ .‬اگر‬
‫نیاز باشد چیزهایی را یاد بگیرید و مهارت هایی را کسب کند‪ ،‬باید کسب کند تا به عملکرد بهتر برسد‪ .‬و سعی کند از انتخاب‬
‫های اشتباه یا قرار دادن خود در شرایط آسیب زا جلوگیری کند‪.‬‬
‫مسئولیت پذیری را به او بقبوالنیم ‪.‬کمک کنیم تا او درست ببیند و بداند چنین نقشی به عنوان ناظر وجود ندارد و او عامل و‬
‫مالک احساس خویش است‪ .‬البته برای این جریان باید با او صمیمی باشیم و این پروسه هم ممکن است گاها چند سال طول‬
‫بکشد‪.‬‬

‫آیا شما هم جزو افرادی هستید که در دام ذهنیت قربانی بودن گرفتار شده‌اید؟ از خودتان بپرسید هنگامی که اتفاق‌های بد رخ‬
‫می‌دهند آیا مسئولیت آن‌ها را می‌پذیرید یا دیگران و جهان اطراف را مقصر می‌دانید و سرزنش می‌کنید؟ در صورتی که‬
‫پاسخ شما مورد دوم است‪ ،‬به احتمال زیاد دچار ذهنیت قربانی بودن هستید‪.‬‬
‫در صورتی که نقش قربانی بودن را داشته باشید‪ ،‬نمی‌توانید محرک و مشوق زندگی خود باشید و به سرعت قدرت و نیروی‬
‫خود را از دست خواهید داد‪ .‬همچنین نشستن بر روی صندلی قربانی دائما شما را به سمت بدبخت بودن سوق می‌دهد‪ .‬دکتر‬
‫مهدی آنت در ادامه به شما خواهد گفت آیا نشستن بر روی صندلی قربانی دلیل اصلی بدبختی افراد است؟‬
‫ذهنیت قربانی بودن چیست؟‬
‫در ابتدا افرادی که ذهنیت قربانی دارند را بررسی می‌کنیم‪ .‬این افراد احساس می کنند که اتفاقات بد ادامه می‌یابد و جهان با‬
‫آن‌ها مخالف است‪ .‬ممکن است احساس کنید که بقیه مخالف شما هستند‪ ،‬خواه این شریک زندگی‪ ،‬همکارانتان یا حتی خانواده‬
‫یا دوستانتان باشید‪.‬‬
‫حتی ممکن است مواردی وجود داشته باشد که بتوانید برای رفع اوضاع استفاده کنید‪ ،‬اما مسئولیت هیچ کاری را بر عهده‬
‫نمی‌گیرید و احساس می‌کنید همه چیز از کنترل شما خارج است‪ .‬عالوه بر این ممکن است شما دائما مسایل را شخصی کنید‬
‫و به خود بگیرید حتی اگر به شما هم ربطی نداشته باشد‪.‬‬
‫ممکن است فکر کنید مثال‪“ :‬من چه کار کردم که مستحق این باشم؟”‬
‫همچنین ممکن است در بسیاری از اوقات احساس رنجش داشته باشید‪.‬‬
‫در حالی که ذهنیت قربانی یک بیماری قابل تشخیص نیست‪ ،‬یک اصطالح معموًال پذیرفته شده است و برخی از نام‌های‬
‫جایگزین دیگر مانند سندرم قربانی و عقده قربانی نیز دارد‪ .‬کسانی که داری ذهنیت قربانی هستند سه باور اساسی دارند‪:‬‬
‫اتفاقات بدی در گذشته رخ داده و برای شما نیز ادامه خواهد داشت‪.‬‬
‫دیگران مقصر بدبختی شما هستند‪.‬‬
‫تالش برای ایجاد تغییر فایده‌ای ندارد‪ ،‬زیرا نتیجه‌ای نخواهد داد‪.‬‬
‫منافع احساس قربانی بودن‬
‫احساس قربانی بودن به عنوان یک احساس گذرا که برطرف می‌شود خیلی آسیب‌زا نیست اما زمانی که ادامه دار می‌شود به‬
‫صورت بیمار‌گونه در می‌آید در این صورت در طول زمان خودش را در منافع و ترس‌های ما مستقر می‌کند‪.‬‬
‫مسئولیت پذیر نبودن‬
‫یکی از منافع احساس قربانی بودن و مهم‌ترین منفعت آن توجیه بی‌مسئولیتی و ناکارآمدی‌های ما است‪ .‬برای اینکه ما دیگران‬
‫را برای مشکالت خود و ناراحتی‌هایمان و رنج‌های خود مقصر می‌دانیم‪.‬‬
‫احساس محق بودن‬
‫یک منفعت کاذب دیگر که در احساس قربانی بودن هست این است که به ما این حق را می‌دهد که احساس کنیم ‪ ۱۰۰‬درصد‬
‫محق بودیم و هیچ نقشی در ایجاد شرایطی که ما را آزار داده است نداشتیم‪ ،‬در واقع به ما این حق را می‌دهد که یک قضاوت‬
‫مطلق روی افراد داشته باشیم و این قضاوت مطلق را در طول زمان حفظ کنیم و با دیگران هم در میان بگذاریم و مدام روی‬
‫آن مانور دهیم و از بابت آن از دیگران حتی بهره کشی کنیم در کنار پذیرش مسئولیت ما باید این را هم بپذیریم که هرگز‬
‫حق ‪ ۱۰۰‬درصد با یکی از طرفین نیست‪.‬‬
‫نپذیرفتن نقش واقعی خود‬
‫موضوع پذیرش نقش واقعی ما است‪ .‬در تمام اتفاقاتی که برای ما رخ می‌دهد نقش ما ممکن است بسیار بسیار ناچیز باشد اما‬
‫باز هم وجود دارد هر اتفاقی که برای ما می‌افتد بخشی از آن را ما قبًال اجازه‌اش را داده‌ایم شاید حتی با نادیده گرفتن‌ها و‬
‫چشم پوشی‌های بی‌جا یا نیاموختگی‌ها و کم تجربگی‌ها این اجاره را صادر کرده باشیم‪.‬‬
‫جلب توجه و دلسوزی دیگران‬
‫یکی از منافع دیگر احساس قربانی بودن این است که این احساس قربانی بودن و رویدادهایی که برما رفته است و احساس‬
‫می‌کنیم به ما ظلم شده است برای ما موضوع سخن گفتن با دیگران می‌شوند یعنی انگار اگر از این موضوع صحبت نکنیم‬
‫موضوعی برای بحث کردن در مورد آن نداریم‪ ،‬نمی‌دانیم که این تمرکز دائمی و تکرار دائمی موضوع احساس قربانی شدن‬
‫ما را در شرایط احساس قربانی بودن از نظر خودمان و دیگران تثبیت می‌کند و باعث می‌شود که این احساس به نوعی به‬
‫هویت ما تبدیل شود و گاهی برای جلب توجه و دلسوزی دیگران از آن استفاده می‌کنیم‪.‬‬
‫بهره کشی از دیگران‬
‫نکته‌ی بعدی که از منافع احساس قربانی بودن می‌باشد این است که ما گاهی با احساس قربانی بودن از دیگران بهره کشی‬
‫می‌کنیم و باید این را ترک کنیم‪.‬‬
‫ذهنیت قربانی بودن دکتر مهدی آنت نقل قول افراد موفق‬
‫باورهای ذهنیت قربانی‬
‫همیشه اتفاقات بد برای من رخ می‌دهد‬
‫تالش برای تغییر فایده‌ای ندارد زیرا من نمی‌توانم در مورد آنچه اتفاق می‌افتد کاری انجام دهم‬
‫من مستحق اتفاقات بدی هستم که برایم اتفاق می‌افتد‬
‫هیچ کس به من و آنچه برای من اتفاق افتاده اهمیتی نمی‌دهد‬
‫من در مورد آنچه برایم اتفاق می‌افتد چاره‌ای ندارم‬
‫نمی‌دانم برای تغییر اوضاع چه کاری باید انجام دهم‬
‫من باید اتفاقاتی که برای من می‌افتد را بپذیرم‬
‫من نمی‌توانم تغییری در زندگی‌ام ایجاد کنم‬
‫افراد بدبخت چه کسانی هستند؟‬
‫در ادامه به تعریفی از بدبختی و افراد بدبخت می‌پردازیم‪ .‬اینکه آیا افراد بدبخت وجود دارند؟‬
‫قطعا که افراد بدبخت وجود دارند‪.‬‬
‫اما این انسان‌ها تنها خودشان باعث احساس بیچارگی و بدبختی خودشان هستند‪ .‬این افراد ویژگی‌هایی را در خود پرورش‬
‫می‌دهند که موجب می‌شود تا با شکست روبرو شوند و نتوانند احساس خوبی نسبت به زندگی خود داشته باشند‪.‬‬
‫بنابراین افراد بیچاره و بدبخت عادت‌ها و ویژگی‌هایی دارند که دلیل اصلی بدشانسی یا همان بدبختی آن‌ها است‪.‬‬
‫البته که شرایط مختلف و اصطالحا پستی و بلندی‌های زندگی باعث می‌شود تا تمامی انسان‌ها حتی افرادی که از نظر‬
‫خانواده‪ ،‬مالی‪ ،‬سالمتی و … در بهترین جایگاه قرار دارند هم در برخی از مواقع احساس ناراحتی و بدشانسی داشته باشند‪.‬‬
‫که کامال طبیعی بوده و پس از مدت کوتاهی برطرف خواهد شد‪.‬‬
‫بنابراین نمی‌توان این انسان‌ها را افراد بدبخت تلقی نمود‪ .‬افراد بدبخت کسانی هستند که در هر شرایط و جایگاهی که قرار‬
‫بگیرند دائما ناله می‌کنند و همیشه قربانی بودن را بهانه می‌کنند‪.‬‬
‫عوارض احساس بدبختی‬
‫اگر شخص همواره احساس بدبختی و قربانی بودن کند‪ ،‬یک سری عوارض و پیامدهایی برای او ایجاد خواهد شد که در‬
‫ادامه مقاله‪ ،‬توضیح خواهیم داد‪.‬‬
‫مقایسه کردن خود با دیگران‬
‫یکی از عوارض و پیامدهای احساس بدبختی و افسردگی‪ ،‬مقایسه کردن خود با دیگران است‪ .‬این افراد‪ ،‬معموال خود را‬
‫بسیار کمتر و پست‌تر از دیگران می‌بینند و همین موضوع باعث می‌شود که به خوشی‌های جزئی دیگران و یا چیزهایی که‬
‫دیگران دارند اما خودشان ندارند‪ ،‬حسادت کنند و دائما در ذهن خود‪ ،‬دیگران را با خودشان مقایسه کنند‪ .‬این کار‪ ،‬باعث‬
‫کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان می‌شود و حس بدبختی را در آنها عمیق‌تر می‌کند‪.‬‬
‫در گذشته و یا آینده گیر می‌کنند‬
‫این افراد معموال از زمان حال و آنچه که اکنون دارند لذت نمی‌برند‪ ،‬بلکه بیشتر تمرکزشان بر گذشته و آینده است‪ .‬آنها از‬
‫گذشته خود پشیمان هستند و همچنان خودشان را بابت اشتباهات‌شان سرزنش و تنبیه می‌کنند و از آینده خود به شدت‬
‫می‌ترسند و مضطرب هستند و یا به کل از آینده‌شان ناامید هستند‪.‬‬
‫روی چیزهایی که ندارند‪ ،‬تمرکز می‌کنند‬
‫این افراد‪ ،‬همواره روی چیزهایی تمرکز می‌کنند که ندارند و هرگز از داشته‌هایشان شاکر نیستند و از آنها نهایت استفاده را‬
‫نمی‌کنند‪.‬‬
‫افسردگی‬
‫یکی از احساسات رایجی که این افراد تجربه می‌کنند‪ ،‬افسردگی است چون این افراد مدام غرق در افکار منفی و ناامیدی‬
‫هستند‪ ،‬بنابراین یکی از احساساتی که به سراغ‌شان می‌آید‪ ،‬افسردگی است و حتی شاید تمایل به خودکشی نیز داشته باشند‬
‫چون امیدی به زندگی و بهبودی خود ندارند‪.‬‬
‫ذهنیت قربانی بودن دکتر آنت نقل قول‬
‫در آخر‬
‫اگر زیر چتر واقعیت و دانش و آگاهی خود قرار بگیریم‪ ،‬دیگر مجبور نیستیم تسلیم عذاب ناخودآگاه و بی پایان حس قربانی‬
‫بودن خود شویم‪ .‬در نتیجه به تدریج بهتر و بهتر معنی واقعی زنده بودن و عاشق زندگی بودن را درک می‌کنیم‪ .‬و یادتان‬
‫باشد شما همیشه فردی شایسته و باارزش هستید‪ ،‬بنابراین دلیلی ندارد که اجازه دهید دیگران زندگی شما را کنترل کنند‪ .‬شما‬
‫در هر شرایطی که باشید حق انتخاب دارید‪ ،‬می‌توانید توانا و موثر باشید یا برعکس ناتوان باشید و خود را در تنگنا قرار‬
‫دهید‪ .‬باور کردن اینکه شما موجود باارزشی هستید نخستین گام برای باور این است که دیگر نمی‌خواهید قربانی شرایط و‬
‫خواسته‌های دیگران باشید‪.‬‬

‫گس الیتینگ چیست؟ (تکنیک‌های سوءاستفاده‌گران برای تحقیر عواطف)‬


‫فهرست مطالب‬
‫گاهی اشخاص برای رسیدن به خواسته‌هایشان از روش‌های عجیب و مخربی استفاده می‌کنند‪ .‬بعضی از آن‌ها انتظار دارند‬
‫باب میلشان رفتار کنید و همین‌که یک‌ بار بر خالف خواسته آن‌ها کاری را انجام‌می‌دهید شما را دچار عذاب وجدان و‬
‫احساس گناه می‌کنند‪.‬‬
‫به طوری که واقعا باور می‌کنید آسیبی به آن‌ها زده‌اید! اگر این تجربه برایتان آشناست‪ ،‬یعنی شما نیز قربانی پدیده گس‬
‫‌الیتینگ (‪ )gaslighting‬یا همان سوءاستفاده عاطفی شده‌اید‪.‬‬
‫اکثر آدم‌ها در طول زندگی‌شان به این روش مورد سوءاستفاده دیگران قرار می‌گیرند؛ اما از آنجایی‌ که با این پدیده آشنا‬
‫نیستند؛ همچنان وارد بازی دیگران می‌شوند تا آن‌ها را از خود راضی نگه‌ دارند‪.‬‬
‫گس الیترها چرا این روش را برای رسیدن به خواسته‌های خود انتخاب می‌کنند و چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟ در‬
‫این مقاله از مجله بوکاپو همراه ما باشید‪.‬‬
‫گس الیتینگ چیست؟‬
‫‪ Gaslighting‬در لغت به معنی پدیده چراغ‌گاز است؛ اما بهترین معادل فارسی روانشناسی برای آن‪ ،‬سوءاستفاده عاطفی یا‬
‫باج‌گیری عاطفی است‪.‬‬
‫در این پدیده فرد سوءاستفاده‌گر که اغلب از نزدیکان شماست‪ ،‬شناخت کافی از ویژگی‌های عاطفی شما دارد‪ .‬او با استفاده از‬
‫این اطالعات در موضع قدرت قرار می‌گیرد و با تحقیر عواطفتان و دست گذاشتن بر نقاط ضعفتان‪ ،‬شما را کنترل می‌کند‪.‬‬
‫او با استفاده از سه عامل اساسی ترس‪ ،‬تعهد و احساس گناه از مرزهای رابطه عبور می‌کند تا به منافع خودش برسد‪ .‬اما‬
‫هنگامی که در دام یک گس الیتر افتاده‌اید‪ ،‬ممکن است تشخیص اینکه واقعا دارید مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرید یا حقیقتا‬
‫از انجام کارها کوتاهی می‌کنید‪ ،‬به این سادگی نباشد‪.‬‬
‫در ادامه به نکاتی اشاره می‌کنیم که این پرده ابهام را از مقابل چشمانتان کنار بزند‪.‬‬
‫گس الیتر چه کار می‌کند؟‬
‫گس الیتر از طریق دستکاری احساسات طرف مقابل‪ ،‬شکی در مورد درستی افکار و درک او از اتفاقات در دلش ایجاد‬
‫می‌کند تا اطمینان خود را نسبت به وقایع از دست‌بدهد‪ .‬سپس کنترل بیشتری روی قربانی پیدا می‌کند و می‌تواند او را وادار‬
‫به انجام درخواست‌هایش کند‪.‬‬
‫به این ترتیب او از روش گس الیتینگ استفاده می‌کند‪ .‬در این مواقع فرد قربانی نسبت به‌درستی حافظه‪ ،‬هویت‪ ،‬قضاوت و‬
‫ادراک خود شک می‌کند و تصور می‌کند حق با گس‌الیتر است‪.‬‬
‫نحوه سوء استفاده باجگیران عاطفی از دیگراناما دقت کنید که این تعریف‪ ،‬شما را دچای خطای شناختی در روابطتان نکند!‬
‫روان انسان‌ها پیچیدگی‌های زیادی دارد و همین پیچیدگی‌ها باعث می‌شوند خود فرد نیز نتواند ریشه برخی افکار یا‬
‫رفتارهایش را به درستی تشخیص دهد‪.‬‬
‫بنابراین طبیعی است که با قرار گرفتن دو فرد با پیچیدگی‌های روانی متفاوت در کنار هم‪ ،‬روابط عاطفی دچار پیچیدگی‬
‫شوند و اختالفاتی پیش بیاید‪.‬‬
‫اما این آسیب‌ها و الگوهای اشتباه در روابط عاطفی همانطور که سو جانسون در کتاب محکم در آغوشم بگیر در بوکاپو‬
‫توضیح می‌دهد‪ ،‬با استفاده از راهکارهای موثری قابل رفع هستند‪.‬‬
‫بنابراین هر عدم تفاهم و اختالف نظری را به عنوان نشانه‌ای از گس الیتینگ در نظر نگیرید‪ .‬اما قرار گرفتن در معرض‬
‫هر نوع سوءاستفاده‪ ،‬یکی از نشانه‌های هشداردهنده رابطه عاطفی سمی است و دیگر یک سوءتفاهم ساده و تفاوت فردی‬
‫قلمداد نمی‌شود‪.‬‬
‫چرا به این مفهوم گس الیتینگ می‌گویند؟‬
‫این عبارت اولین بار با نمایشنامه‌ای به همین نام در سال ‪ ۱۹۳۸‬رواج پیدا کرد و در سال ‪ ،۱۹۴۴‬فیلمی از آن ساخته شد که‬
‫س الیتر چه‌کار می‌کند‪.‬‬
‫بسیار مشهورتر است‪ .‬در داستان فیلم ‪ gaslight‬نقش مرد به‌ خوبی نشان می‌دهد که گ ‌‬
‫به عنوان مثال نور چراغ‌های خانه را به‌ آرامی تغییر می‌دهد اما هنگامی که همسرش می‌گوید نور چراغ‌ها تغییر کرده‪ ،‬مرد‬
‫انکار می‌کند تا در دل زن شکی نسبت به ادراک و احساساتش از واقعیت شکل بگیرد‪.‬‬
‫کارهای مشابه را تا زمانی ادامه می‌دهد که زن اطمینانش را نسبت به خود از دست می‌دهد‪ .‬با روش گس الیتینگ مرد به‬
‫زن مسلط می‌شود و زن‪ ،‬قربانی یک گس‌الیتر می‌شود‪.‬‬
‫استفاده از عبارت گس الیتینگ اولین بار با فیلم گس الیت رواج پیدا کرد‬
‫گس الیت در روانشناسی‬
‫برای اینکه سوءاستفاده‌گران گس الیتینگ را شروع کنند‪ ،‬با سه عامل تعهد (‪ ،)Obligation‬ترس (‪ )Fear‬و گناه (‪)Guilt‬‬
‫مه غلیظی را در افکار شما ایجاد‌می‌کنند (‪ )FOG‬تا به‌ راحتی از خط قرمزها عبور کنند و دیگران را وادار به برآوردن‬
‫انتظارات خود کنند‪.‬‬
‫‪ .۱‬تعهد‬
‫یکی از احساساتی که گس الیترها آن را نشانه می‌گیرند‪ ،‬حس تعهد و مسئولیت‌پذیری دیگران است‪ .‬مسئولیت‌پذیری نسبت به‬
‫دیگران به‌خودی‌خود کار اشتباهی نیست‪.‬‬
‫اما زمانی که فرد سوءاستفاده‌گر از شما انتظار دارد به خاطر تعهد حتمًا برای او کاری را انجام دهید و اگر باب میل او‬
‫رفتار نکنید در شما احساسات ناخوشایندی ایجاد می‌کند‪ ،‬تعهد را به عنوان اهرم فشاری برای سوءاستفاده قرار می‌دهد‪.‬‬
‫گس الیتینگ در روابط مختلفممکن است تعهد شما در محل کارتان مورد سوءاستفاده دیگران قرار بگیرد‪ .‬به‌طور مثال‪،‬‬
‫زمانی که از روی حس مسئولیت که در قبال همکارانتان برای مشارکت در کارهای تیمی دارید‪ ،‬چندین بار کار آن‌ها را‬
‫انجام می‌دهید تا به بهبود روند کمک کرده باشید‪.‬‬
‫ولی طرف مقبال از این همکاری سوءاستفاده می‌کند و در موقعیت‌های بیشتری مسئولیت خود را به گردن شما می‌اندازد‪ .‬تا‬
‫جایی که حس می‌کنید دیگر شما را به عنوان دستیارشان در نظر می‌گیرند نه همکارشان!‬
‫احتمال اینکه در روابط عاطفی نزدیک این پدیده را تجربه کنید نیز بسیار زیاد است‪ .‬مادری را در نظر بگیرید که احساس‬
‫گناه را اهرمی قرار می‌دهد تا فرزندانش تمام خواسته‌هایش را حتی اگر برایشان دشوار است‪ ،‬انجام دهند‪.‬‬
‫ممکن است این روند تا جایی ادامه پیدا کند که نظم زندگی شخصی فرزندان آسیب ببیند یا روابطشان با چالش مواجه شود‪.‬‬
‫متاسفانه در این شرایط نیز سوءاستفاده عاطفی رخ داده است‪.‬‬
‫این پدیده ویرانگر در همه انواع روابط مانند روابط زناشویی‪ ،‬دوستی‪ ،‬همکاری و خانواده اتفاق می‌افتد‪ .‬اما این صحنه‬
‫نمایش به غیر از گس الیترها‪ ،‬به یک نقش مکمل نیز نیاز دارد‪ .‬وجود برخی ویژگی‌ها در شخص باج‌دهنده باعث می‌شود‬
‫باج‌گیرنده موفق شود او را به دام بیندازد‪.‬‬
‫س الیترها را می‌توانید در کتاب باج گیری عاطفی در وبسایت بوکاپو‬
‫این ویژگی‌ها و راهکارهای موثر برای برخورد با گ ‌‬
‫مطالعه کنید‪ .‬آگاهی به این ویژگی‌ها‪ ،‬اولین قدم برای جلوگیری از تجربه سوءاستفاده است‪.‬‬
‫باج‌گیری عاطفی‬
‫خالصه کتاب باج‌گیری عاطفی‬
‫وقتی اطرافیان از ترس‪ ،‬تعهد و احساس گناه برای استثمار شما استفاده می‌کنند!‬
‫در ‪ ۲۰‬دقیقه مطالعه کنید‬
‫مشاهده کتاب باج‌گیری عاطفی‬
‫‪ .۲‬ترس‬
‫ترس سوخت اصلی سوءاستفاده عاطفی است‪ .‬در واقع این عامل در دو عامل دیگر یعنی تعهد و احساس گناه نیز پنهان شده‬
‫است‪ .‬سوءاستفاده‌گران ممکن است هربار احساساتی را نشانه بگیرند که ترس و دلهره خاصی را در شما بیدار می‌کند‪.‬‬
‫یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های کسانی که قربانی گس الیترها می‌شوند‪ ،‬ترس از تنهایی است‪ .‬گس الیتر معموال اهرم فشار را‬
‫روی ترس شما از تنهایی می‌گذارد تا به خواسته خود برسد‪ .‬کافی است بداند که از اینکه تنهایتان بگذارد‪ ،‬واهمه دارید‪.‬‬
‫در این مورد راه حل این است که تنهایی را به آغوش بکشید و با آن مواجه شوید تا روی خوشش را به شما نشان دهد‪.‬‬
‫مطالعه خالصه کتاب چگونه از تنهایی لذت ببریم کمکتان می‌کند تا با تنهاییتان پیوند صحیح و عمیقی برقرار کنید‪.‬‬
‫هربار که تهدید کسی ترسی را در شما بوجود می‌آورد‪ ،‬از فرصت استفاده کنید و ریشه آن ترس را پیدا کنید‪ .‬به این ترتیب‬
‫در طوالنی مدت به ریشه بسیاری از ترس‌هایتان غلبه می‌کنید و شخصیت محکم‌تری را بنا می‌کنید‪ .‬این روش یکی از‬
‫بهترین راهکارها برای ورود به فرآیند خودشناسی است‪.‬‬
‫‪ .۳‬گناه‬
‫ایجاد احساس گناه یکی دیگر از سالح‌های اصلی سوءاستفاده‌گران برای رسیدن به خواسته خود است‪ .‬آن‌ها با سرزنش شما‬
‫می‌خواهند احساس گناه و عذاب وجدان ایجاد کنند؛ چون کارها را مطابق میل آن‌ها انجام نمی‌دهید‪.‬‬
‫این احساس گناه کاذب است و شما واقعا کار اشتباهی انجام نداده‌اید که به دیگران آسیب بزند‪ ،‬تنها الویت‌ها و انتخاب‌های‬
‫متفاوتی دارید که هم‌راستا با خواسته‌های دیگران نیست‪.‬‬
‫این دقیقا همان نقطه ایست که باج‌گیران عاطفی ذهن شما را در مه ابهام فرو می‌برند تا به قضاوت‌ها و درکتان از موقعیت‬
‫شک کنید‪ .‬در این موقعیت کتاب یک نگاه همان کتابی است که برای نجات از این ابهام و بررسی درستی قضاوت‌هایتان‬
‫کمکتان می‌کند‪.‬‬
‫ایجاد احساس گناه برای سوء استفاده عاطفیما معموال با احساساتمان تصمیم می‌گیریم و سپس تالش می‌کنیم با دالیل منطقی‬
‫آن‌‌ها را موجه جلوه دهیم‪ .‬اما راهکارهایی وجود دارد که این روند را بهبود ببخشیم و تصمیمات مطمئن‌تری بگیریم‪.‬‬
‫رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن خطاهای شناختی ذهن انسان به هنگام تصمیم‌گیری را بررسی می‌کند و‬
‫راهکارهای موثری برای کنترل آن‌ها ارائه می‌کند که پیشنهاد می‌کنیم خالصه نکات مهم آن را در وبسایت بوکاپو مطالعه‬
‫کنید‪.‬‬
‫عالئم سوء استفاده در رابطه‬
‫شش عالمت در روابطتان نشان می‌دهد شما در چرخه سوءاستفاده عاطفی گرفتار شده‌اید‪:‬‬
‫‪ .۱‬تمایل ‪ .۲‬مقاومت ‪ .۳‬فشار ‪ .۴‬تهدید ‪ .۵‬موافقت ‪ .۶‬تکرار‬
‫همه‌چیز از زمانی شروع می‌شود که سوءاستفاده‌گر به خواسته‌ای تمایل دارد؛ اما شما نمی‌خواهید آن خواسته را انجام دهید و‬
‫در ابتدا مقاومت می‌کنید‪ .‬فشار و تهدید به وسیله نقاط ضعفتان برگ برنده سوءاستفاده‌گران است که به روش‌های مختلفی از‬
‫آن استفاده می‌کنند‪.‬‬
‫گس الیتینگ زمانی شروع می‌شود که شما نسبت به خواسته این افراد تسلیم می‌شوید‪ ،‬در واقع موافقت می‌کنید از این چرخه‬
‫برای سوءاستفاده در رابطه استفاده‌کنند‪ .‬موافقت کردن همان عامل گرفتاری در این چرخه معیوب و تکرار آن خواهد بود‪.‬‬
‫در واقع هر خواسته‌ای از جانب اطرافیانتان که با این مراحل و نشانه‌های همراه باشد‪ ،‬زنگ خطر مهمی را در رابطه‌تان به‬
‫صدا در می‌آورد‪.‬‬
‫سوء استفاده روانی‬
‫در سوءاستفاده روانی سوءاستفاده‌گر به‌طور ماهرانه به شما القا می‌کند که مقصر تمام اشتباهات‪ ،‬فقط شما هستید‪ .‬روش‌هایی‬
‫که سوءاستفاده گر سعی دارد با استفاده از آن شما را ناامید کند تا با سوءاستفاده روانی به او وابسته شوید عبارت‌اند از‪:‬‬
‫تحقیر کردن‬
‫نادیده گرفتن‬
‫انتقادهای غیر‌منطقی‬
‫احمق جلوه دادن شما در نزد دیگران‬
‫طبق آمار ‪ yougove‬در آمریکا تقریبًا نیمی از زنان‪ ۴۶ ،‬درصد در طول زندگی خود مورد سوءاستفاده روانی‬
‫قرارگرفته‌اند و همچنین تقریبًا یک‌سوم مردان‪ ۳۲ ،‬درصد تحت سوءاستفاده روانی بوده‌اند‪.‬‬
‫سوء استفاده از سادگی‬
‫وجود برخی نقاط ضعف‌ در شخصیت افراد منجر به سوء‌استفاده از اعتماد آن‌ها می‌شود‪ .‬اشخاصی که عزت‌نفس پایینی‬
‫دارند مسئولیت کارهای خود را نمی‌پذیرند و اغلب می‌گویند دیگری مرا مجبور به آن کار کرد‪.‬‬
‫در این زمان طعمه خوبی برای گس الیتینگ و کنترل شدن توسط دیگران هستند‪ .‬همچنین عزت نفس ضعیف باعث می‌شود‬
‫دیگران راحتتر شما را درباره خودتان و افکارتان به شک بیندازند‪.‬‬
‫زمانی که مرزهای مشخصی در روابطتان ایجاد نمی‌کنید آسیب‌پذیر می‌شوید‪ .‬وقتی مرزهای مشخصی وجود نداشته باشد‬
‫دیگران با سوء‌استفاده از اعتماد شما به‌راحتی می‌توانند از مرزهای رابطه عبور کنند و به خواسته خود برسند‪.‬‬
‫این مسئله نیز به طور مستقیم با عزت نفس ارتباط دارد‪ .‬بنابراین عزت نفس یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که نقش‬
‫پررنگی را برای جلوگیری از باج‌دهی عاطفی ایفا می‌کند‪ .‬قدم اول برای تقویت عزت نفستان را می‌توانید با مطالعه خالصه‬
‫کتاب شش ستون عزت نفس بردارید‪.‬‬
‫سوء استفاده کالمی‬
‫سوءاستفاده کالمی زمانی اتفاق می‌افتد که فردی به‌طور مکرر از کلمات منفی یا تحقیرآمیز برای به دست آوردن یا حفظ‬
‫قدرت و کنترل شخص دیگری استفاده می‌کند‪.‬‬
‫آزار کالمی ممکن است نمود فیزیکی نداشته باشد؛ اما همچنان می‌تواند باعث آسیب عاطفی یا روانی و پیشرفت به سمت‬
‫خشونت شود‪.‬‬
‫آزار کالمی در جهت باجگیری عاطفی‬
‫مخاطب قرار دادن شخص مقابل و بیان انتقادات غیرواقعی از شخصیت و رفتار او‪ ،‬می‌تواند او را منزوی کند و از نظر‬
‫عاطفی بسیار آسیب‌رسان باشد‪ .‬در واقع گس الیتر در این موقعیت‌ها با مهارت باالی از هوش کالمی خود به صورت منفی‬
‫استفاده می‌کند‪.‬‬
‫همچنین این نوع از سوءاستفاده می‌تواند شامل «رفتار بی‌صدا» باشد که در آن شخصی از بحث یا اختالف فاصله می‌گیرد و‬
‫سکوت می‌کند یا شما را نادیده می‌گیرد‪.‬‬
‫این جمله‌ها نمونه‌ای از سوءاستفاده کالمی هستند‪:‬‬
‫هیچ‌چیز برایت کافی نیست‬
‫همیشه بی‌دلیل ناراحت هستی‬
‫خیلی منفی‌باف هستی‬
‫دیگران دوستت ندارند‬
‫هیچ‌کس نمی‌تواند تحملت کند‬
‫هیچ‌ وقت درست و غلط را تشخیص نمی‌دهی‬
‫هوش کالمی چیست؟‬
‫پیشنهاد مطالعه‪ :‬هوش کالمی چیست؟‬
‫جلوگیری از سوء استفاده دیگران‬
‫سوء استفاده از آن موضوعاتی است که بهتر است عالج آن را قبل از وقوع پیش‌بینی کنیم‪ .‬برای جلوگیری از آن‪ ،‬باید‬
‫بتوانیم مرزهای مشخصی در روابط خود تعیین کنیم تا دیگران بدانند تا چه حد می‌توانند از ما انتظار همراهی و کمک داشته‬
‫باشند‪.‬‬
‫اولین قدم برای تعیین مرز‪ ،‬این است که شناخت شفاف و صحیحی از نوع شخصیت خودمان داشته باشیم‪ .‬زمانی که‬
‫ارزش‌ها و باورهای خود را می‌شناسید‪ ،‬می‌توانید معیار مشخصی برای تشخیص درست و غلط داشته باشید و دیگران‬
‫نمی‌توانند این‌ معیار را به راحتی کنترل کنند تا به خواسته‌های نامعقول خود برسند‪.‬‬
‫پیشنهاد می‌کنیم راه‌های خودشناسی را مرور کنید و این سفر جذاب به درونتان را هرچه زودتر آغاز کنید‪ .‬سوءاستفاده‬
‫کنندگان از این که شما ویژگی‌های منفی خود را زیر یک نقاب پنهان می‌کنید خبر دارند؛ آن‌ها را دستمایه قرار می‌دهند تا‬
‫مجابتان کنند طبق میل آن‌ها رفتار کنید‪.‬‬
‫تا وقتی از این نیمه پنهان فرار کنید‪ ،‬بیشتر در تنگناهای زندگی گیرتان می‌اندازد‪ .‬دبی فورد در کتاب نیمه تاریک وجود به‬
‫بخشی از وجودتان که به دالیل مختلف آن را ندیده می‌گیرید‪ ،‬نور آگاهی می‌تاباند و کمکتان می‌کند با خودتان به صلح برسید‪.‬‬
‫همین پذیرش و صلح‪ ،‬ریشه بسیاری از تجربه‌های ناخوشایند زندگی را می‌سوزاند و از بین می‌برد‪.‬‬
‫نشانه های پسران سواستفاده گر‬
‫آیا لحظاتی در روابط عاطفی‌تان احساس کردید مورد سوءاستفاده شریکتان قرار گرفته‌اید اما ترس به چالش کشیده شدن‬
‫رابطه‪ ،‬باعث شود هیچ اعتراضی نکنید؟‬
‫ابتدا باید مطمئن شوید که آن احساسات درست بوده‌اند یا دچار سوءتفاهم شده‌اید‪ .‬پس این قسمت را حتما بخوانید تا با‬
‫نشانه‌های گس الیتینگ در مردان و زنانی که تصور می‌کنیم نیمه گمشده ما هستند‪ ،‬آشنا شوید‪:‬‬
‫احساس مالکیت‬
‫پسران سوءاستفاده گر خود را مالک زنان می‌دانند و تحمل استقالل آن‌ها را ندارند‪ .‬آن‌ها تمام توجه اطرافیانشان را‬
‫می‌خواهند تا در مرکز توجه باشند‪ .‬هر چیزی را که کنترل و مالکیت آن‌ها را زیر سؤال ببرد نمی‌توانند تحمل کنند‪.‬‬

‫برای مقابله با چنین پسرانی نیاز است مهارت نه گفتن را به خوبی بلد باشید‪ .‬شما می‌توانید با ظرافت به سوء‌استفاده‌گران نه‬
‫بگویید‪ .‬مقاله مهارت نه گفتن را برای کمک به حل همین مشکل تهیه کرده‌ایم که پیشنهاد می‌کنیم آن‌ را در اولین فرصت‬
‫مطالعه کنید‪.‬‬
‫موضع قدرت و برتری‬
‫پسران سوءاستفاده گر با تهدید هر چه را می‌خواهند به دست می‌آورند‪ .‬آن‌ها شما را تهدید به ترک می‌کنند و در موضع‬
‫قدرت به خواسته خود می‌رسند‪.‬‬
‫چنین پسرانی از هوش کالمی خود به طرز منفی استفاده می‌کنند تا در شما احساس ضعف ایجاد‌کنند و در موضع برتر قرار‬
‫بگیرند‪ .‬احتمال اینکه در موضع قدرت دست به گس الیتینگ و دست‌کاری احساسات شما بزنند زیاد می‌شود‪.‬‬
‫ی احترامی به زنان‬
‫ب‌‬
‫پسران سوءاستفاده‌گر زنان را بی‌ارزش می‌دانند حتی به زنان خانواده خود هم احترام نمی‌گذارند‪ .‬آن‌ها به دنبال زنان مطیع‬
‫هستند تا با کنترل رفتار آن‌ها به خواسته خود برسند‪.‬‬
‫پذیرفتن این بی‌احترامی از سوی زنان به دلیل عزت‌نفس پایین آن‌هاست که با تقویت آن به‌راحتی مورد سوءاستفاده چنین‬
‫پسرانی قرار نخواهید گرفت‪.‬‬
‫عزت نفس چیست؟ چه کارهایی برای تقویت آن انجام دهیم؟‬
‫پیشنهاد مطالعه‪ :‬عزت نفس چیست؟ چه کارهایی برای تقویت آن انجام دهیم؟‬
‫تناقض در حرف و کارها‬
‫اغلب پسران سوءاستفاده گر به قول‌هایشان عمل نمی‌کنند‪ .‬آن‌ها وعده‌ می‌دهند؛ اما بعد از گذشت زمان در عمل هیچ اتفاقی‬
‫نمی‌افتد‪ .‬این پسران می‌گویند شما را دوست دارند؛ اما از شما سوءاستفاده می‌کنند و نشانی از دوست داشتن هم در آن‌ها‬
‫نمی‌بینید‪.‬‬
‫نشانه های زن سواستفاده گر‬
‫رفتار کنترلی‬
‫زن سوءاستفاده گر کنترل می‌کند که با چه کسی معاشرت می‌کنید‪ ،‬کجا می‌روید‪ ،‬کجا کار می‌کنید‪ ،‬با حقوق خود چه می‌کنید‪،‬‬
‫چه می‌پوشید و چند بار با خانواده یا دوستانتان صحبت می‌کنید‪ .‬زن سوءاستفاده‌گر سعی می‌کند با استفاده از ارتباطات‬
‫غیرکالمی شما را کنترل کند‪.‬‬
‫نشانه های زن سواستفاده گر‬
‫حسادت شدید‬
‫اکثر زنان سوءاستفاده‌گر حسود هستند‪ .‬آن‌ها ممکن است به‌محض اینکه ببینند شما در حال صحبت با شخص دیگری هستید‬
‫با شما بدرفتاری کنند‪.‬‬
‫همسر سوءاستفاده‌گر شما ممکن است حتی وقتی به خواهر و برادر یا والدین خود توجه می‌کنید‪ ،‬حسادت کند‪ ،‬چون شما را‬
‫کامال در انحصار خودش می‌خواهد‪.‬‬
‫سرزنش‬
‫زن سوءاستفاده گر راه‌هایی برای متهم کردن شما و ایجاد احساس گناه پیدا می‌کند‪ .‬او هیچ مسئولیتی در قبال کارهایی که‬
‫انجام داده قبول نمی‌کند و شما را برای هر چیزی که بد از آب درمی‌آید سرزنش می‌کند‪.‬‬
‫او همیشه انگشت اتهام خود را به سمت شما نشانه می‌گیرد‪ .‬هرگز نخواهید شنید که زن سوءاستفاده گر برای چیزی‬
‫عذرخواهی کند‪ ،‬او همیشه در حال سرزنش و مقصر جلوه دادن شما است‪.‬‬
‫مراقب باشید که از احساسات‌تان سوء استفاده نکنند‬
‫پیشنهاد مطالعه‪ :‬مراقب باشید که از احساسات‌تان سوء استفاده نکنند‬
‫القای ترس‬
‫ممکن است زن سوءاستفاده‌گر شما را در شرایطی قرار دهد که شما احساس ناامنی کنید‪ .‬او سعی می‌کند با القای ترس از‬
‫دست دادنش یا ترس از بروز خشم و رفتارهای آسیب‌زننده‪ ،‬احساساتتان را کنترل کند‪.‬‬
‫زمانی که این ترس بر شما غلبه می‌کند‪ ،‬سوخت اصلی سوءاستفاده تأمین می‌شود‪ .‬همانطور که قبال هم در همین مقاله اشاره‬
‫کردیم‪ ،‬پیدا کردن ریشه ترس‌هایتان‪ ،‬شخصیت محکم‌تر و قاطع‌تری از شما می‌سازد که هرکسی نمی‌تواند آن را متزلزل کند‪.‬‬
‫برای اینکه از تردیدها و ترس‌هایتان عبور کنید و شجاعانه زندگی کنید‪ ،‬مطالعه خالصه کتاب تو کله‌خر هستی را پیشنهاد‬
‫می‌کنیم‪.‬‬
‫تفکر جادویی چیست و چه ارتباطی با گس الیتینگ دارد؟‬
‫تفکر جادویی یک اصطالح روانشناسی معادل خرافاتی بودن است‪ .‬در این تفکر علت یک اتفاق را اتفاقی می‌دانید که هیچ‬
‫ارتباطی باهم ندارند‪ ،‬به‌طور مثال چون مژه سمت چپ روی صورت شما افتاده است قرار است اتفاق بدی بیفتد‪ .‬درحالی‌که‬
‫این دو هیچ رابطه منطقی باهم ندارند‪.‬‬
‫این نوع تفکر شما را گرفتار گس الیتینگ می‌کند؛ زیرا معیارهای قضاوت علت و معلولی شما منطقی نیست‪ .‬شما نسبت به‬
‫دست‌کاری ادراکات و احساسات گس‌الیترها بسیار آسیب‌پذیر می‌شوید؛ زیرا هر دلیلی را عامل اتفاق دیگری می‌دانید یا‬
‫پدیده‌ای را بدون علت می‌پذیرید‪.‬‬
‫برای اینکه تفکر جادویی را متوقف کنید نیاز است تا منطقی‌تر تصمیم بگیرید و چیزهایی را که دلیل اثبات‌شده‌ای ندارند‬
‫باور نکنید‪ .‬این بدان معنا نیست که احساسات را برای تصمیم‌گیری انکار کنید‪ ،‬همان‌طور که می‌دانید خرد و احساس هر دو‬
‫الزمٔه تصمیم‌گیری منطقی هستند‪.‬‬
‫برای اینکه با مشاهدات علمی به شما اثبات شود که احساسات هم برای تصمیم‌گیری مهم هستند مطالعه خالصه کتاب خطای‬
‫دکارت نکات مهمی را بازگو می‌کند‪.‬‬
‫در آخر‬
‫اگر با خواندن این مقاله اتفاقات و تجربیات مشابهی در ذهنتان نقش بست و احساس کردید فرد یا افرادی در نزدیکان شما‬
‫وجود دارند‪ ،‬که با استفاده از شناختی که از عواطف شما دارند احساسات شما را نشانه می‌گیرند و دست به باج‌گیری عاطفی‬
‫می‌زنند‪ ،‬احتماال دچار پدیدٔه گس الیتینگ هستید‪.‬‬
‫زندگی و رفاقت با چنین افرادی بسیار مشکل است و می‌تواند لطمه‌های زیادی به شما وارد کند‪ .‬ما در این مقاله سعی کردیم‬
‫دربارٔه این پدیده و چگونگی جلوگیری از آن صحبت کنیم‪.‬‬
‫‪/https://bookapo.com‬‬

‫ذهنیت قربانی بودن چیست؟‬


‫در این مقاله می خواهیم در مورد ذهنیت قربانی بودن صحبت کنیم‪ .‬آیا شما دائمًا احساس می کنید که هیچ کنترلی بر موقعیت‬
‫ها ندارید یا افراد دیگر برای شما تصمیم گیری می کنند یا شما را کنترل می کنند؟‬

‫یا اینکه احساس می کنید بدون توجه به کاری که انجام می دهید اتفاقات بد برای شما ادامه می یابد؟ اگر متوجه شدید که‬
‫دیگران را مسئول وقایع یا موقعیت های زندگی خود می دانید‪ ،‬ممکن است با آنچه که به عنوان ذهنیت قربانی بودن شناخته‬
‫می شود دست و پنجه نرم کنید‪.‬‬

‫در ادامه براساس فهرست مطالب زیر بیشتر به این موضوع می پردازیم‪:‬‬

‫ذهنیت قربانی بودن چیست؟‬


‫افرادی که ذهنیت قربانی دارند‪ ،‬احساس می کنند که اتفاقات بد ادامه می یابد و جهان با آن ها مخالف است‪ .‬ممکن است‬
‫احساس کنید که بقیه مخالف شما هستند‪ ،‬خواه این شریک زندگی‪ ،‬همکارانتان یا حتی خانواده یا دوستانتان باشید‪.‬‬
‫حتی ممکن است مواردی وجود داشته باشد که بتوانید برای رفع اوضاع استفاده کنید‪ ،‬اما مسئولیت هیچ کاری را بر عهده‬
‫نمی گیرید و احساس می کنید همه چیز از کنترل شما خارج است‪ .‬عالوه بر این ممکن است شما دائما مسایل را شخصی‬
‫کنید و به خود بگیرید حتی اگر به شما هم ربطی نداشته باشد‪.‬‬
‫ممکن است فکر کنید مثال‪" :‬من چه کار کردم که مستحق این باشم؟"‬
‫همچنین ممکن است در بسیاری از اوقات احساس رنجش داشته باشید‪.‬‬
‫در حالی که ذهنیت قربانی یک بیماری قابل تشخیص نیست‪ ،‬یک اصطالح معموًال پذیرفته شده است و برخی از نام های‬
‫جایگزین دیگر مانند سندرم قربانی و عقده قربانی نیز دارد‪ .‬کسانی که داری ذهنیت قربانی هستند سه باور اساسی دارند‪:‬‬
‫اتفاقات بدی در گذشته رخ داده و برای شما نیز ادامه خواهد داشت‪.‬‬
‫دیگران مقصر بدبختی شما هستند‪.‬‬
‫تالش برای ایجاد تغییر فایده ای ندارد‪ ،‬زیرا نتیجه ای نخواهد داد‪.‬‬
‫آیا طرز فکر قربانی دائمی است؟‬
‫اگرچه قابل درک است که پس از یک رویداد آسیب زا ممکن است چنین احساسی داشته باشید‪ ،‬اما حقیقت این است که‬
‫همیشه عوامل مختلفی در هر موقعیت بدی نقش دارند‪.‬‬
‫ممکن است نتوانستید آنچه را که در گذشته برای شما اتفاق افتاده است کنترل کنید‪ ،‬اما به احتمال زیاد تا حدی کنترل می کنید‬
‫که چه اتفاقی برای شما می افتد‪.‬‬
‫عالوه بر این‪ ،‬هنگامی که افراد دیگر سعی می کنند به شما کمک کنند‪ ،‬ممکن است خودتان را ترحم کنید و استدالل کنید که‬
‫هیچ مشکلی نخواهد داشت‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬شما واقعًا می خواهید برای خود متأسف باشید و نه اینکه به دنبال هر تغییر‬
‫معنی دار باشید‪.‬‬
‫اگرچه اشکالی ندارد که از آنچه برای شما اتفاق افتاده احساس ناخوشایندی داشته باشید و مطمئن باشید که احساسات دشوار‬
‫را برطرف می کنید‪ ،‬اما همه افرادی که طرز تفکر قربانی دارند باید به احساس ترحم نسبت به خود پایان دهند و برای تغییر‬
‫و بهبود تالش کنند‪.‬‬
‫در غیر این صورت‪ ،‬احساس قربانی شدن و ناتوانی شما تا آخر عمر شما را دنبال خواهد کرد‪.‬‬
‫توجه‬
‫واقعیت این است که زندگی هرگز از چالش کشیدن متوقف نخواهد شد و اگر احساس می کنید کاری که انجام می دهید هیچ‬
‫تفاوتی ایجاد نمی کند‪ ،‬پس بقیه عمر خود را در یک نبرد پر سر و صدا باال طی می کنید‪.‬‬
‫یک قربانی دیگران را مقصر وضعیت فعلی خود می داند‪ ،‬حتی وقتی دیگران کاری با او ندارند و خود آن ها مقصر هستند‬
‫(یا حداقل مقداری مقصر)‪ .‬بله‪ ،‬حقوق شما نقض شده است و شما لیاقت آنچه را که برای شما اتفاق افتاده ندارید‪.‬‬
‫شما شایسته همدلی و شفقت و تفاهم هستید‪ .‬و می توانید این چیزها را به خودتان بدهید بدون اینکه منتظر بمانید که شخص‬
‫دیگری آن ها را به شما بدهد‪.‬‬
‫عالئم‬
‫نشانه های ذهنیت قربانی چیست؟ اگر مطمئن نیستید که با ذهنیت قربانی دست و پنجه نرم می کنید‪ ،‬در اینجا برخی از عالئم‬
‫بالقوه برای مراقبت وجود دارد‪:‬‬
‫شما دیگران را مقصر می دانید که زندگی شما چگونه پیش می رود‪.‬‬
‫احساس می کنید همه چیز در برابر شما و مقابل و مانع شما شده است‪.‬‬
‫برای کنار آمدن با شکست ها مشکل دارید‪.‬‬
‫شما در اکثر مواقع نگرش منفی دارید‪.‬‬
‫وقتی کسی می خواهد به شما کمک کند‪ ،‬از عصبانیت شما کم می شود‪.‬‬
‫وقتی برای خودتان متاسف می شوید‪ ،‬کمی احساس بهتری خواهید داشت‪.‬‬
‫شما تمایل دارید با افراد دیگری که دوست دارند از دیگران شکایت کنند و دیگران را سرزنش کنند‪ ،‬معاشرت کنید‪.‬‬
‫به سختی می توانید در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنید‪.‬‬
‫احساس می کنید از حمایت دیگران برخوردار نیستید‪.‬‬
‫شما اعتماد به نفس ندارید یا اعتماد به نفس پایینی دارید‪.‬‬
‫احساس می کنید دیگران باید تشخیص دهند که شما یک قربانی شده اید‪.‬‬
‫شما می خواهید افرادی که مرتکب اشتباه شما شده اند آنچه را که آن ها انجام داده اند تشخیص دهند‪.‬‬
‫شما نسبت به افراد دیگر بسیار سیاه و سفید هستید (صفر تا صدی)‪.‬‬
‫شما برای مشکالت دیگران احساس همدلی ندارید‪.‬‬
‫شما تمایل دارید که در مورد شرایط نشخوار کنید‪.‬‬
‫وقتی روزهای تان را پشت سر می گذارید منفعل هستید‪.‬‬
‫شما فکر می کنید دنیا جای ناعادالنه ای است‪.‬‬
‫شما نسبت به اتفاقات بدی که ممکن است اتفاق بیفتد بسیار مراقب هستید‪.‬‬
‫شما از نظر عاطفی در دسترس افراد دیگر نیستید‪.‬‬
‫احساس می کنید شکست دائمی است‪.‬‬
‫شما یک احساس درماندگی مداوم دارید‬
‫شما تمایل به فاجعه دارید‬
‫همیشه احساس می کنید که دیگران در زندگی نسبت به شما بهتر هستند‬
‫همچنین از سوی دیگر می توان اذعان کرد برجسته‌ترین نشانه‌ی سندروم استکهلم در سازمان ها‪ ،‬باور به ناتوانی در‬
‫قربانیان می باشد‪ .‬هنگامی که سوءاستفاده‌ کننده فردی با سطح باالتر در سلسله‌مراتب سازمانی باشد‪ ،‬کارمندان سازمان‬
‫مربوطه احساس می‌کنند که در مقابل قدرت مافوق خود‪ ،‬ناتوان هستند‪.‬‬
‫رفتارهای ذهنی قربانی‬
‫رفتارهایی که افراد با ذهنیت قربانی می خواهند انجام دهند چیست؟ در زیر برخی از موارد رایج وجود دارد که ممکن است‬
‫مشاهده کنید‪:‬‬
‫تمایل به سرزنش سایر افراد‬
‫مسئولیت زندگی خود را بر عهده نگرفتن‬
‫بیش از حد مراقب دیگران باشید و در برابر چیزهای کوچک واکنش بزرگی نشان دهید‬
‫بسیار آگاه بودن از اینکه مردم نیت بد دارند‬
‫احساس اینکه انگار بقیه راحت تر از شما هستند و بنابراین سعی برای راحتی نمی کنید‬
‫احساس راحتی وقتی احساس همدردی یا ترحم می کنید و در نتیجه بدنبال آن می گردید‬
‫نگرش های ذهنی قربانیان‬
‫بعالوه‪ ،‬نگرش هایی که همراه با ذهنیت قربانی هستند‪ ،‬چیست؟ در اینجا برخی از نگرش هایی که باید مراقب آن ها باشید‬
‫وجود دارد‪.‬‬
‫نسبت به آینده خود بیش از حد بدبین هستید‪.‬‬
‫احساس خشم سرکوب شده‬
‫احساس اینکه انگار حق همدردی با دیگران را دارید‪.‬‬
‫بدون اینکه دیگران صحبت کنند احساس دفاعی بودن در مقابل آن ها دارید‪.‬‬
‫احساس اینکه در جستجوی راه حل بودن معنایی ندارد‪.‬‬
‫دیدن مردم به صورت سیاه و سفید یا خوب و بد‪.‬‬
‫عدم تمایل به ریسک کردن‪.‬‬
‫اغراق در مورد خطرات موقعیت ها یا اینکه چقدر ممکن است اتفاق بیفتد‪.‬‬
‫خود را همیشه پایین نگه داشتن‪.‬‬
‫احساس درماندگی آموخته شده‪.‬‬
‫باورهای ذهنیت قربانی‬
‫در آخر‪ ،‬بیایید باورهایی را که توسط شخصی با ذهنیت قربانی نگهداری می شود‪ ،‬در نظر بگیریم‪ .‬در زیر رایج ترین‬
‫اعتقاداتی است که ممکن است در صورت داشتن این نوع طرز فکر داشته باشید‪ .‬به نوعی‪ ،‬این طرز فکر درماندگی آموخته‬
‫شده است‪.‬‬
‫همیشه اتفاقات بد برای من رخ می دهد‪.‬‬
‫تالش برای تغییر فایده ای ندارد زیرا من نمی توانم در مورد آنچه اتفاق می افتد کاری انجام دهم‪.‬‬
‫من مستحق اتفاقات بدی هستم که برایم اتفاق می افتد‪.‬‬
‫هیچ کس به من و آنچه برای من اتفاق افتاده اهمیتی نمی دهد‪.‬‬
‫من در مورد آنچه برایم اتفاق می افتد چاره ای ندارم‪.‬‬
‫نمی دانم برای تغییر اوضاع چه کاری باید انجام دهم‪.‬‬
‫من باید اتفاقی که برای من می افتد را بپذیرم‪.‬‬
‫من نمی توانم تغییری در زندگی ام ایجاد کنم‪.‬‬
‫علل‬
‫دالیل ذهنیت قربانی چیست؟ در زیر برخی از شایع ترین دالیل ذکر شده است‪.‬‬
‫تجربیات آسیب های گذشته که این طرز فکر به عنوان مکانیزم کنار آمدن در فرد رشد یافته است‪.‬‬
‫چندین موقعیت منفی که هیچ احساس کنترلی بر آن ها نداشته اید‪.‬‬
‫درد عاطفی مداوم که باعث می شود احساس ناتوانی یا گرفتاری کنید تا دست از تالش بکشید‪.‬‬
‫داشتن کسی در گذشته به اعتماد شما خیانت می کند این احساس را به شما می دهد که نمی توانید به افراد آینده (به خصوص‬
‫والدین یا شریک زندگی) اعتماد کنید‪.‬‬
‫نتایج یک ذهنیت ناشی از قربانی بودن‬
‫برخی از نتایج داشتن یک ذهنیت قربانی چیست؟ در زیر برخی از رایج ترین نتایج ذکر شده وجود دارد که اگر در داشتن‬
‫این ذهنیت ادامه دهید ممکن است منجر شود‪:‬‬
‫احساس گناه‪ ،‬شرم و افسردگی‬
‫احساس ناامیدی از دنیا‬
‫احساس صدمه دیدن و اینکه مردم به شما اهمیتی نمی دهند‬
‫احساس رنجش از افراد موفق دیگر‬
‫احساس افسردگی‪ ،‬انزوا یا تنهایی‬
‫احساس بدی نسبت به خودتان‬
‫احساسات منفی مداوم مانند ترس‪ ،‬ناراحتی و عصبانیت‬
‫اعتماد به درمانگران یا شخصیت های معتبر ممکن است زمان زیادی طول بکشد‪.‬‬

‫چرا خود شیفته ها تظاهر به قربانی بودن میکنند؟‬


‫تا حاال دقت کردید که خودد شیفته ها چرا تا این حد طرف مقابل خودشون رو تحقیر میکنند و بعد هم به صورت کامال حق‬
‫به جابی ادعا میکنند که قربانی این رابطه هستند و کلی بشون ظلم شده و در کمال تعجب ادعا می کنن که طرف مقابلسون‬
‫خود شیفته اس ؟! اونها همیشه یه لیست بلند باال از عیب و نقض پارتنرشون تهیه میکنن و ازش می خوان در اسرع وقت‬
‫روی اونها کار کنه! در طرف مقابل کافیه کوچیکترین انتقادی به رفتار خودشون وارد بشه کافیه در مقابل شوخی های زننده‬
‫یا تحقیراش بهش حمله کنی ویا حتی از خودت دفاع کنی اونوقته که آنچنان در نقش قربانی فرو میرن که شما راستی راستی‬
‫باورتون میشه عجب هیوالیی هستید و چقدر تا حاال داشتیدبهشون ظلم می کردید!‬
‫سوالی که این وسط پیش میاد اینه که چی میشه که خود شیفته ها نمی تونن مسئولیت رفتارهای خودشون رو بپذیرن و دائما‬
‫روی صندلی قربانیقرار میگیرن؟ شاید اگر دلیلش رو بدونید ازین به بعد بیشتر بدونید این موجودات لعنتی رو خوب درک‬
‫کنید! عه چیکار کنیم دیگه گاهی مجبوریم‬
‫جالبه بدونید مطالعات نشون می ده خود شیفته ها والدینی داشتن که به شدت تحقیرگر بودن و اونها رو به خاطر اشتباهاتشون‬
‫دائما شرمگین می کردن‪ .‬اونها چون والدین امن و با ثباتی نداشتن دنیا را کامال سیاه و سفید می بینن‪.‬‬
‫والدین خودشیفته ها همیشه در عشق و نفرت نسبت به کودکشان در نوسان بودن! وقتی کودکشون مطابق میلشئن رفتارمی‬
‫کرده عاشقش بودن و وقتی بر خالف میلشون رفتار میکرده ازش متنفر بودن‪ .‬حیوونکیا نه نه نه ببخشید طفلکیا‪...‬‬
‫در نتیجه خود شیفته ها وقتی بزرگ می شن دائما در تقالی این هستن که یک ماسک از کامل و خفن بودن روی صورت‬
‫خودشون بکشن تا در نظر دیگرانعالی و دوست داشتنی به نظر برسن و دوباره اون احساس شرم رو تجربه نکنن‪.‬‬
‫اونها مجبورن تصویری روتوش شده و بی نقص به دیگران عرضه کنن; پس ‪.....‬هرگز‪ ....‬قرار نیست که اشتباهات خودشن‬
‫رو بپذیرن! متاسفانه‪...‬‬
‫پس بعد ها این کودکان خود شیفته که آدمها از نظرش "کامال خوب" یا " کامال بد هستن" ; دو راه بیشتر ندارن‪:‬‬
‫‪ - 1‬یا باید بپذیره که خودش نقص داره که این باعث میشه تصویر ایده آل از خودشبهم بریزه و اون "شرم دیرینه" رو باز هم‬
‫تجربه کنه‬
‫‪-2‬یا باید همه تقصیرات و مسئولیت ها رو گردن بقیه بندازه و خودش روی " صندلی قربانی"بشینه تا احساس خوب بودن‬
‫رو تجربه کنه ! خالص‪...‬‬

‫اختالل شخصیت قربانی و راه های غلبه بر آن‬


‫اختالل شخصیت قربانی ناشی از سبک فرزند پروری است‪ .‬ممکن است احساس کنید که کنترلی بر موقعیت ها و افراد دیگر‬
‫ندارید یا اطرافیان شما به جای شما تصمیم می گیرند‪ .‬گاهی اوقات ممکن است احساس کنید مسائل ناخوشایندی برای شما در‬
‫حال رخ دادن است‪ .‬اگر فکر می کنید که افراد اطراف شما مسئول وظایف و موقعیت های زندگی شما هستند‪ ،‬ممکن است‬
‫ذهنیت قربانی داشته باشید‪.‬‬
‫اختالل شخصیت قربانی این اجازه را به فرد نمی دهد که نسبت به مسائل و مشکالت نگرش صحیحی داشته باشد و توانایی‬
‫حل مشکالت کاهش می یابد‪ .‬در این بخش با مرکز روانپزشکی و روانشناسی آرام‪ ،‬تصمیم داریم برای عالقه مندان به‬
‫روانشناسی مقاله ای در مورد شناخت ذهنیت قربانی‪ ،‬شناخت شخصیت و گزینه های درمانی در اختیار شما قرار دهیم تا‬
‫اگر می خواهید با شخصیت قربانی آشنا شوید و به او کمک کرده تا مشکالتش را حل کند‪.‬‬
‫لطفا تا پایان مقاله با گروه حرفه ای ما همراه باشید تا ذهنیت قربانی را درک کنید‪.‬‬
‫آشنایی با ذهنیت قربانی‪ ،‬شناخت شخصیت او و ارائه برنامه های درمانی‬
‫آشنایی با ذهنیت قربانی کمک می کند تا اگر نشانه هایی از این شخصیت را در خود یا دیگران دیدیم‪ ،‬بتوانیم از روش های‬
‫علمی برای رفع این مسائل استفاده کنیم‪.‬‬
‫آشنایی با ذهنیت قربانی‬
‫آیا اغلب احساس می کنید که کنترلی بر موقعیت ها ندارید یا دیگران می خواهند شما را کنترل کنند؟ یا احساس می کنید هر‬
‫کاری که انجام می دهید‪ ،‬اتفاقات بدی برای شما می افتد؟ اگر متوجه شدید که دیگران را مسئول رویدادها یا موقعیت های‬
‫زندگی خود می دانید‪ ،‬ممکن است با چیزی که ذهنیت قربانی نامیده می شود دست و پنجه نرم کنید‪.‬‬
‫افرادی که ذهنیت قربانی دارند احساس می کنند که اتفاقات بدی در حال رخ دادن است و دنیا علیه آنهاست‪ .‬ممکن است‬
‫احساس کنید که دیگران علیه شما اقدامی می کنند‪ ،‬چه شریک زندگی شما‪ ،‬یک همکار یا حتی یکی از اعضای خانواده یا‬
‫دوست‪ .‬حتی ممکن است برای اصالح اوضاع کمک کنید‪ ،‬اما مسئولیت هیچ چیز را به عهده نمی گیرید و احساس می کنید‬
‫همه چیز از کنترل شما خارج است‪.‬‬
‫به عالوه‪ ،‬ممکن است چیزها را بدیهی فرض کنید‪ ،‬حتی اگر آنها متوجه شما نباشند و ممکن است فکر کنید‪ ،‬برای مثال‪ :‬چه‬
‫کاری کردم که سزاوار این هستم؟ همچنین ممکن است گاهی احساس رنجش کنید‪ .‬به احتمال زیاد در شرایط بدی قرار گرفته‬
‫اید یا در زندگی خود ضربه روحی را تجربه کرده اید‪ ،‬اما در آن زمان هیچ راهبرد مقابله ای نداشته اید و این دیدگاه منفی یا‬
‫ذهنیت قربانی را در خود ایجاد کرده اید که باعث شده باور کنید زندگی فقط برای شما اتفاق می افتد و هیچ مسئولیتی در‬
‫قبال اتفاقات زندگی خود ندارید‪.‬‬
‫حتی زمانی که مردم سعی می‌کنند را‌ه حل‌ هایی به شما بدهند‪ ،‬احتماًال فهرستی از دالیلی خواهید داشت که چرا آن را‌ه حل‌‬
‫ها تاثیری ندارند و این باعث نا امیدی کسانی می شود که به شما کمک می‌کنند و یا آن ها متوجه نمی‌شوند که چه چیزی‬
‫اشتباه است‪.‬‬
‫حتی ممکن است بپرسید چرا به این رفتار خود ادامه می دهید؟ حقیقت این است که تغییر نکردن ذهنیت قربانی ممکن است‬
‫مزایای ثانویه ای داشته باشد‪ .‬شما هرگز نمی خواهید دوباره احساس آسیب پذیری کنید‪ ،‬بنابراین ریسک نکردن آسان تر‬
‫است‪ .‬اگرچه ذهنیت قربانی یک اختالل قابل تشخیص نیست‪ ،‬اما یک اصطالح پذیرفته شده است و نا ‌م های جایگزینی مانند‬
‫سندرم قربانی و عقده قربانی دارد‪.‬‬
‫آشنایی با شخصیت قربانی‬
‫افراد دارای ذهنیت قربانی سه باور دارند‪:‬‬
‫اتفاقات بدی در گذشته برای شما افتاده است و ادامه خواهد داشت‬
‫دیگران مقصر اتفاقات بد شما هستند‬
‫هیچ فایده ای در تالش برای تغییر وجود ندارد‪ ،‬زیرا تاثیری ندارد‬
‫برای افرادی که ذهنیت قربانی دارند‪ ،‬به نظر می رسد درگیر بودن با احساسات منفی راحت تر از تالش برای نجات خود‬
‫باشند و حتی ممکن است این طرز فکر را به دیگران تحمیل کنند‪.‬‬
‫در هسته اصلی‪ ،‬ذهنیت قربانی اغلب ریشه در تروما‪ ،‬درد و رنج و افسردگی دارد‪ .‬وقتی یک موقعیت آسیب زا را تجربه‬
‫می کنید‪ ،‬دیگران ممکن است به شما بگویند که درمانده هستید و کاری که بعدا انجام می دهید تفاوتی ایجاد نخواهد کرد‪.‬‬
‫این می‌تواند باعث شود که احساس آسیب‌پذیری و ترس داشته باشید و تصمیم بگیرید که مسئولیت را بر عهده نگیرید‪،‬‬
‫دیگران را سرزنش نکنید یا حتی زمانی که می‌توانید اقدامی انجام دهید‪ ،‬بهانه بیاورید‪.‬‬
‫چگونه به فردی با ذهنیت قربانی کمک کنیم؟‬
‫آیا می خواهید بدانید چگونه به فردی با ذهنیت قربانی کمک کنید؟ تالش برای کمک به فردی با ذهنیت قربانی خسته کننده‬
‫است زیرا آنها مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند و به نظر می رسد دیگران را مقصر می دانند‪ .‬به راه های زیر‬
‫توجه کنید‪:‬‬
‫همدل باشید و تصدیق کنید که در گذشته رویدادهای آسیب زا را تجربه کرده اند‬
‫رفتارهای ناموفق خاص مانند تغییر سرزنش‪ ،‬شکایت‪ ،‬و عدم پذیرش مسئولیت را شناسایی کنید‪.‬‬
‫اجازه دهید صحبت کنند و احساسات خود را به اشتراک بگذارند‬
‫اگر فکر می کنید تنها مقصر موقعیت نیستید‪ ،‬عذرخواهی نکنید‬
‫مرزها را تعیین کنید و اجازه ندهید به فضای شخصی شما حمله کنند‬
‫به آنها کمک کنید راه حل پیدا کنند‪ ،‬اما سعی نکنید از آنها در برابر نتایج بد محافظت کنید‬
‫به آنها کمک کنید تا اهداف یا راه های تغییر زندگی خود را طوفان فکری کنند‬
‫راه حل و سواالت زیادی به آنها بدهید تا در مورد آنها تحقیق و فکر کنند (مثًال در چه چیزی مهارت دارید؟ در گذشته چه‬
‫کارهایی را به خوبی انجام داده اید؟)‬
‫به جای نادیده گرفتن احساسات‪ ،‬آنها را بپذیرید‬
‫آنها را تشویق کنید که اگر ترومای پردازش نشده گذشته دارند با یک درمانگر صحبت کنند‬
‫برای مکالمه آماده باشید و اجازه ندهید که بی جهت گرفتار شوید‬
‫به آنها حمله نکنید‪ ،‬مالیم باشید و اجازه دهید با تشویق شما رشد کنند‬
‫نحوه درمان با دستگاه ‪rTMS‬‬
‫اگر پزشک تشخیص دهد که با این روش درمانی می توان روند بیماری شما را مدیریت و کنترل کرد‪ ،‬باید بگوییم که جایی‬
‫برای استرس وجود ندارد‪ .‬درمان اختالالت روانپزشکی و روانشناسی در درمان با دستگاه ‪ rTMS‬به این صورت است که‬
‫برای تحریک مغناطیسی مغز باید روی صندلی مخصوص بنشینید و سیم پیچ دستگاه را روی محل مشخص شده مغز قرار‬
‫دهید‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که برای درمان و استفاده از این دستگاه به دلیل حساسیت به جریان مغناطیسی‪ ،‬حذف تمام جواهرات و‬
‫زیور آالت و قرار دادن کارت های بانکی خود در خارج از اتاق درمان ضروری و مهم است‪ .‬یکی دیگر از مواردی که در‬
‫نحوه کار با این دستگاه باید به آن توجه شود بحث تعداد دفعات و درمان است که با توجه به نوع بیماری‪ ،‬شدت آن و موارد‬
‫دیگر توسط متخصص مغز و اعصاب تعیین می شود‪.‬‬
‫هنگامی که بیمار روی صندلی مخصوص درمان می نشیند و دستگاه کویل به موقعیت خاصی متصل می شود‪ ،‬تحریکات‬
‫الکتریکی باعث می شود که تمام نورون های مغز در یک ناحیه خاص درگیر شوند و فعالیت های کوچک و کوتاهی داشته‬
‫باشند‪ .‬به لطف این تحریک و فعالیت های کوچک‪ ،‬روند درمان انجام می شود و پس از طی دوره درمان‪ ،‬بیماری های‬
‫روحی و روانی فرد بهبود می یابد‪.‬‬
‫نحوه درمان با دستگاه ‪tDCS‬‬
‫‪ tDCS‬یا ‪ Transcranial Direct Current Stimulation‬نوعی دستگاه تحریک الکتریکی مغز است که روشی غیر‬
‫تهاجمی‪ ،‬ایمن و بدون درد است‪ .‬در این روش درمانی با استفاده از الکترود هایی که روی پوست سر قرار می گیرد‪ ،‬جریان‬
‫مستقیم و بسیار مالیمی در حدود ‪ ۱‬تا ‪ ۲‬میلی آمپر به دلخواه پزشک به نواحی خاصی از مغز منتقل می شود‪ .‬با استفاده از‬
‫این دستگاه تحریک الکتریکی مغز می توان از آن برای تحریک یا مهار فعالیت عصبی برخی از سلول ها در ناحیه مورد‬
‫نظر استفاده کرد‪.‬‬
‫همه چیز با اتصال الکترودها به پوست سر شروع می شود‪ .‬درمان با دستگاه ‪ tDCS‬به این صورت است که در محل‬
‫تحریک آندی (الکترودهای دارای قطب مثبت) که توسط جریان الکتریکی ایجاد می شود‪ ،‬نورون های مجاور برانگیخته می‬
‫شوند‪ ،‬در حالی که در محل تحریک کاتد (الکترودهای دارای قطب منفی) فعالیت نورون ها را مهار می کنند‪ .‬اگر بخواهیم‬
‫نگاه دقیق تری به نحوه عملکرد دستگاه ‪ tDCS‬بیندازیم‪ ،‬باید بگوییم که ‪ tDCS‬پتانسیل استراحت غشای نورون مغز را در‬
‫نواحی خاصی تغییر می دهد‪.‬‬
‫در طی تحریک آندی‪ ،‬پتانسیل غشاء تحت فشار با خروجی جریان مثبت از الکترودها دپالریزه یا معکوس می شود‪ .‬در این‬
‫مرحله‪ ،‬پتانسیل غشایی نورون‌ های مغز به آستانه پتانسیل برای شروع یک پتانسیل عمل نزدیک‌ تر است‪ .‬تحریک کاتدی به‬
‫دلیل خروجی جریان مثبت‪ ،‬نورون های موضعی در ناحیه مغز را هیپرپالریزه (مهار) می کند‪ .‬در این حالت پتانسیل‬
‫غشایی نورون از حالت اولیه که به صورت پتانسیل آستانه بود‪ ،‬فاصله بیشتری دارد و این باعث افت تحریک پذیری نورون‬
‫می شود‪.‬‬
‫نشخوار ذهنی‬
‫نشخوار فکری چیست؟‬
‫نشخوار فکری شامل افکار تکراری و غیر فعالی است که بر علل و پیامدهای ناراحتی فرد تمرکز دارد‪ .‬با این حال‪ ،‬این‬
‫افکار فرد را به استفاده از مکانیسم های مقابله فعال یا راهبردهای حل مسئله که درد را تسکین می دهد و خلق و خو را‬
‫بهبود می بخشد‪ ،‬سوق نمی دهد‪ .‬نشخوار فکری می تواند استرس را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و مشکالت بیشتری‬
‫را برای ذهن و بدن فرد آسیب دیده ایجاد کند‪.‬‬
‫نشخوار فکری و پردازش روی مشکالت و معموًال احساسات مرتبط با آن مشکالت تمرکز می کند‪ .‬با این حال‪ ،‬این بیماری‬
‫اغلب شامل بدبینی و تحریف های شناختی است و بر جنبه های منفی موقعیت تمرکز می کند‪ .‬پردازش نیز می تواند به این‬
‫صورت شروع شود‪ .‬اما منجر به پذیرش و رهایی از احساسات منفی می شود که افراد مبتال معموًال به این مرحله نمی‬
‫رسند‪.‬‬
‫اگر عالئم زیر را تجربه کنید‪ ،‬ممکن است این اختالل را داشته باشید‪:‬‬
‫بیش از چند دقیقه روی یک مشکل متمرکز شده اید‪.‬‬
‫نسبت به چند دقیقه اول احساسات بدتری دارید‪.‬‬
‫به پذیرش و شروع یک فعالیت یا تفکر جدید فکر نمی کنید‪.‬‬
‫من نمی توانم راه حل قابل اجرا پیدا کنم‪.‬‬
‫تست های روانشناسی و روان سنجی‬
‫تست های روانشناسی و روان سنجی یکی از حوز‌ه های اصلی روان‌شناسی بالینی و تشخیصی در حوزه روان‌شناسی است‪.‬‬
‫به طور کلی‪ ،‬روان سنجی مطالعه و سنجش ویژگی های روانی انسان و تالش برای تبدیل ویژگی های کیفی به داده های‬
‫کمی و قابل مقایسه است‪.‬‬
‫در نتیجه باید توجه داشت که داده های به دست آمده از آزمون های روان شناسی باید به عنوان ابزاری در کنار سایر‬
‫ابزارهای تشخیصی مانند مشاوره روانشناسی و مشاهده مورد استفاده و تفسیر قرار گیرد‪ .‬تست های روانشناسی مانند تست‬
‫های شناختی‪ ،‬تست های شخصیت و تست های تحصیلی و شغلی در مرکز روانپزشکی و روانشناسی آرام با بهره گیری از‬
‫بهترین روانپزشک ایران انجام می گیرد‪.‬‬
‫درمان و بهبود اختالالت روان پریشی با استفاده از طب سوزنی‬
‫اختالالت روانی یکی از پیچیده ترین مشکالت افراد است‪ .‬زیرا درمان آنها با کمک داروهای شیمیایی عوارضی بر جای‬
‫می گذارد که بسیاری از افراد ترجیح می دهند از آن استفاده نکنند‪ .‬بنابراین یکی از روش های موثر درمان اختالالت روان‬
‫پریشی‪ ،‬مانند طب سوزنی است‪.‬‬
‫اختالل شخصیت وابسته چیست؟‬
‫روانشناسان شخصیت را به عنوان طرز تفکر‪ ،‬احساس و رفتار فرد توصیف می کنند‪ .‬اختالل شخصیت بر نحوه تفکر یا‬
‫عملکرد افراد تأثیر می گذارد و باعث می شود که فرد در طول زمان رفتار متفاوتی از خود نشان دهد‪ .‬اختالل شخصیت‬
‫وابسته (‪ )DPD‬یکی از ‪ 10‬نوع اختالل شخصیت است که در طبقه بندی اختالالت شخصیت در خوشه ‪ ،C‬یعنی رفتارهای‬
‫مضطرب و عصبی قرار می گیرد‪.‬‬
‫سخن پایانی در مورد شناخت ذهنیت قربانی‬
‫اگر با ذهنیت قربانی مبارزه می کنید‪ ،‬مهم است که بدانید این تقصیر شما نیست حتی اگر عادت به این واکنش نشان دهید‪.‬‬
‫اگر ضربه روحی را تجربه کرده اید‪ ،‬دلیل واقعی برای احساس قربانی بودن دارید و هیچ چیز نمی تواند آن را از شما‬
‫بگیرد‪.‬‬
‫در عین حال باید شفقت خود را نشان دهید تا بتوانید از این وضعیت عبور کنید و در صورت نیاز از کسی کمک بگیرید‪.‬‬
‫تداوم زندگی در ذهنیت قربانی باعث می شود احساس ناتوانی و ناامیدی کرده و نتوانید شروع به تغییر زندگی خود کنید‪ .‬هر‬
‫کاری که می توانید برای رهایی از ذهنیت قربانی انجام دهید‪ ،‬اولین قدم‪ ،‬برای تبدیل شدن به فردی است که می خواهید‬
‫باشید‪.‬‬
‫اگرچه ممکن است که قبل از شروع به این روش انجام آن فکر کنید و این برای شما دشوار باشد‪ ،‬اما اگر قدم های کوچک و‬
‫ثابت بردارید‪ ،‬در نهایت به جایی که در نظر دارید‪ ،‬خواهید رسید‪ .‬اگر برای کمک و پیشنهادات دیگران آماده باشید‪ ،‬حمایت‬
‫دیگران از شما در این راه آسان تر خواهد بود پس برای دریافت خدمات روانپزشکی می توانید با همکاران ما در مرکز‬
‫روانپزشکی و روانشناسی آرام در تماس باشید‪.‬‬

You might also like