You are on page 1of 260

‫‪1‬‬

‫‪:‬‬ ‫)‬
‫كننده‬ ‫(‪3‬‬
‫تهيه‬

‫پرويز پرورش‬
‫براساس كتاب آشنايی با فيزيك هسته‬ ‫•‬
‫ای (جلد اول)‬
‫تاليف‪ :‬كنت كرين‬ ‫•‬
‫ترجمة‪ :‬دكتر محمد ابراهيم ابو كاظمی‪،‬‬ ‫•‬
‫دكتر منيژه رهبر‬ ‫•‬
‫انتشارات مركز نشر دانشگاهي‪ ،‬چاپ‬ ‫•‬
‫اول‪1371،‬‬
‫فص ل ‪ :1‬مفاه يم پا يه‬
‫مباني مكاني ك كو ان تومي‬ ‫فص ل ‪:2‬‬
‫فص ل ‪ :3‬خ وا ص ه سته ها‬
‫واپاشي هس ته اي و راد يو‬ ‫فص ل ‪:4‬‬
‫اك تيوي ته‬
‫فصل ‪ :5‬واپاشي‬
‫آلفا زا‬
‫فص ل ‪ :6‬وا پاش ی ب تازا‬
‫فص ل ‪ :7‬وا پا شي گامازا‬
‫اين درس به ميزان ‪ 3‬واحد براي تدريس در‬
‫يك نيمسال تحصيلي در نظر گرفته شده‬
‫است‪ .‬با توجه به واحد درس‪ ،‬ساعات مرور‬
‫درس ‪ 24‬ساعت است كه مي تواند در ‪6‬‬
‫جلسه ‪ 4‬ساعته مرور و رفع اشكال شود‪.‬‬
‫بخش هاي ستاره و صليب دار جزو سرفصل‬
‫درس محسوب نمي شود‪ ،‬لذا اساتيد محترم‬
‫مي توانند با توجه به نسبت حجم مطالب به‬
‫تعداد جلسات درس‪ ،‬تقسيم بندي مناسبي به‬
‫عمل آورده و برنامه را به نحو مطلوب اجرا‬
‫نمايند‪.‬‬
‫اين كتاب اصول براي دانشجويان كارشناسي‬
‫نوشته شده است‪ .‬كتاب براي دانشجويان‬
‫رشته فيزيك و در ادامه فيزيك جديد در نظر‬
‫گرفته شده است‪ .‬دانشجو بايد در فيزيك‬
‫كوانتومي در سطح مقدماتي يا پيشرفته‬
‫زمينه قبلي داشته باشد‪.‬پادليش نياز رياضي‬
‫كتاب در حد معا دلت ديفرانسيل است‪.‬‬
‫اين درس جزو دروس تخصصي اختياري رشته‬
‫فيزيك است و براي دانشجوياني كه در گرايش‬
‫هسته اي تحصيل مي نمايند جزو دروس‬
‫تخصصي اجباري به حساب مي آيد‪ .‬مطالب اين‬
‫درس مكمل مباحث فيزيك جديد است ودانشجو‬
‫با مطالعه آن كه برمبناي نتايج تجربي تنظيم‬
‫شده است اصول ومفاهيم بنيادي هسته اي را‬
‫فرا مي گيرد و براي مطالعات عميقتر در اين‬
‫شاخه از علوم آماده مي شود‪.‬‬
‫‪:1‬‬

‫‪ 1-1‬نگاهي به پيشينه‬
‫تاريخي‬
‫‪ 1-2‬چند اصطلح‬
‫مقدماتي‬
‫‪ 1-3‬خواص‬
‫هسته اي‬
‫‪ 1-4‬يكاها و مرتبه‬
‫هاي بزرگي‬
‫‪:3‬‬

‫‪ 3-1‬شعاع هسته‬
‫‪ 3-2‬جرم نوکلئیدها وفراوانی‬
‫آنها‬
‫‪ 3-3‬انرژی بستگی هسته ای‬
‫‪ 3-4‬تکانه زاویه ای هسته ها‬
‫و پاریته‬
‫‪ 3-5‬گشتاور‬
‫الکترومغناطیسی هسته‬
‫برانگیخته‬ ‫‪ 3-6‬حالتهای‬
‫هسته‬
‫‪:6‬‬

‫‪ 6-1‬واپاشی‬
‫‪ 6-2‬اکتیو‬
‫رادیو‬
‫قانون واپاشی‬
‫رادیواکتیو‬
‫تولید و واپاشی عناصر‬ ‫‪6-3‬‬
‫رادیواکتیو‬
‫رشد رادیواکتیویته دختر‪-‬‬ ‫‪6-4‬‬
‫هسته‬
‫‪ 6-5‬انواع واپاشیها‬
‫‪ 6-6‬رادیواکتیویته‬
‫طبیعی‬
‫‪ 6-7‬آمار‬
‫كوانتومي‬
‫‪:8‬‬

‫‪ 8-1‬منشأ‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪ 8-2‬فرایندهای واپاشی‬
‫آلفازا‬
‫‪ 8-3‬رده بندی‬
‫واپاشیهای آلفازا‬
‫‪ 8-4‬تکانه زاویه ای وپار یته در‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪ 8-5‬طیف نمایی‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪:9‬‬

‫‪ 9-1‬آزاد شدن انرژی در‬


‫واپاشی بتازا‬
‫‪ 9-2‬آزمونهای تجربی ((کلسیک)) برای‬
‫نظریه فرمی‬
‫‪ 9-3‬قواعد گزینش تکانة زاویه‬
‫ای و پاریته‬
‫‪ 9-4‬نیمه عمر های تطبیقی و‬
‫واپاشیهای ممنوع‬
‫‪:10‬‬

‫‪ 10-1‬انرژی واپاشی های‬


‫گامازا‬
‫‪ 10-2‬تابش‬
‫کلسیک‬ ‫الکترومغناطیسی‬
‫مکانیک‬ ‫‪ 10-3‬محاسبة‬
‫کوانتومی‬
‫‪ 10-4‬قواعد گزینش تکانه زاويه ای و‬
‫قطبیدگی‬
‫اندازه گیری توزیع زاویه ای‬ ‫‪10-5‬‬
‫قطبیدگیداخلی‬ ‫و‬
‫‪ 10-6‬تبدیل‬
‫‪ 10-7‬طول عمرهای گسیل‬
‫‪:1‬‬

‫‪ 1-1‬نگاهي به پيشينه‬
‫تاريخي‬
‫‪ 1-2‬چند اصطلح‬
‫مقدماتي‬
‫‪ 1-3‬خواص‬
‫هسته اي‬
‫‪ 1-4‬يكاها و مرتبه‬
‫هاي بزرگي‬
‫‪:1‬‬

‫خلصه درس‪:‬‬
‫در این فصل مقدمات مربوط به فیزیک‬
‫هسته ای شامل تاریخچه ‪ ،‬اصطلحات‬
‫مقدماتی ‪ ،‬برخی از خواص هسته و‬
‫یکاهای مورد استفاده در این مبحث مورد‬
‫بررسی قرار می گیرد‪.‬‬
‫‪-1‬‬

‫کشف رادیواکتیویته توسط بکرل‬


‫در سال ‪1896‬‬
‫فرضیه رادر فورد درسال‬
‫‪1911‬‬
‫مهبانگ‬
‫کاربردها‪:‬‬
‫درمان بیماریها‪ ،‬سلح های هسته ای‪،‬‬
‫مطالعه ذرات کوچک و بزرگ‬
‫عدم انسجام فیزیک هسته ای‪ ،‬روش‬
‫پدیده شناختی‬
‫مراحل مطالعه‬
‫‪ 1-1‬نگاهی به بیشینه‬
‫تاریخی‬
‫تفکرات‬
‫دموکریتوس‬
‫آغاز سده نوزدهم‪ -‬فرضیه اتم گرایی‬

‫دالتون‪،‬آووگادرو و فاراده _ جدول‬


‫تناوبی مندلیف‬
‫بکرل‪ _1896 ،‬رادیواکتیویته‬

‫پی یر و ماری کوری‪ - 1898 ،‬شناسایی‬


‫مواد رادیواکتیو دیگر‬
‫رادرفورد‪ -1911 ،‬کشف‬
‫هسته اتم‬
‫‪ 1-1‬نگاهی به بیشینه‬
‫تاریخی‬

‫دهه های ‪1940‬و ‪ – 1950‬کشف ذرات‬


‫زیر اتمی‬

‫سه نقش فیزیکی هسته ای‪:‬‬


‫کاوش در قلمرو ذرات بنیادی ماده و برهم کنش آنها‬ ‫•‬
‫• رده بندی وخواص هسته ای‪،‬‬
‫• طراحی روشها و ابزارها‬
‫‪ 1-2‬چند اصطلح‬
‫مقدماتی‬
‫بار کل هسته‪ Ze (Z ،‬بار هسته‪ e ،‬بار‬
‫الکترون (‬

‫پروتون‪ ،‬بارمثبت ‪ ،e‬نوترون بدون‬


‫بار‬
‫عدد جرمی‪( A ،‬نزدیکترین عدد درست به حاصل تقسیم جرم‬
‫هسته بر یکای بنیادی جرم(‬

‫تعداد نوترون‪( ،)A-Z( ،‬برابر با تعداد‬


‫الکترون)‪ ،‬فاقد بار‬
‫‪ 1-2‬چند اصطلح‬
‫مقدماتی‬
‫دلیل عدم حضور الکترون در هسته‪:‬‬
‫نیاز به نیروی قوی نگهدارنده‬ ‫•‬
‫‪ ،‬انرژی الکترون عموما‬ ‫≈ ‪∆p‬‬ ‫نیاز به‪∆x = 20 MeV c‬‬ ‫•‬
‫‪MeV‬‬ ‫کمتر از ‪20‬‬
‫نیاز به فرد بودن تکانه زاویهای (اسپین هسته)‪ ،‬مخالف‬ ‫•‬
‫واقعیت‬
‫نیاز به بزرگتر بودن گشتاور دوقطبی مغناطیسی هسته‬ ‫•‬
‫نسبت به مقدار مشاهده شده‬
‫ادامه چند اصطلح‬
‫مقدماتی‬
‫چادویک‪ – 1932 ،‬کشف نوترون‪،‬‬
‫پاسخ‬
‫‪A‬‬ ‫عدم نیاز به‬
‫‪AN‬‬
‫نوکلید‪Z،‬‬ ‫نمایش‬

‫ایزوتوپ‪( ،‬نوکلیدهای با ‪ Z‬یکسان(‬

‫با‪N‬‬ ‫ایزوتون‪( ،‬نوکلیدهای‬


‫یکسان)‬
‫ادامه چند اصطلح‬
‫مقدماتی‬

‫رادیو ایزوتوپ‪( ،‬ایزوتوپ‬


‫پرتوزا)‬
‫با‪N‬‬ ‫ایزوتون‪( ،‬نوکلیدهای‬
‫یکسان)‬
‫با‪A‬‬ ‫ایزوبار‪( ،‬نوکلیدهای‬
‫یکسان)‬
‫‪ 1-3‬خواص هسته‬

‫خواص هسته‪:‬‬
‫جرم‪ ،‬شعاع‪ ،‬فراوانی نسبی‪ ،‬مدهای واپاشی و نیمه‬
‫عمرها‪ ،‬مدهای واکنش و سطح‬

‫مقطعهای واکنش‪ ،‬اسپین‪ ،‬گشتاوردوقطبی مغناطیسی‪،‬‬


‫گشتاورچارقطبی الکتریکی‪،‬‬

‫حالتهای برانگیخته نوکلید‬


‫‪ 1-3‬خواص هسته‬
‫‪ 1-3‬خواص هسته‬
‫‪ 1-3‬خواص هسته‬
‫‪:3‬‬

‫‪ 3-1‬شعاع هسته‬
‫‪ 3-2‬جرم نوکلئیدها وفراوانی‬
‫آنها‬
‫‪ 3-3‬انرژی بستگی هسته ای‬
‫‪ 3-4‬تکانه زاویه ای هسته ها‬
‫و پاریته‬
‫‪ 3-5‬گشتاور‬
‫الکترومغناطیسی هسته‬
‫برانگیخته‬ ‫‪ 3-6‬حالتهای‬
‫هسته‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫پارامترهای هسته ای‪:‬‬


‫خواص استاتیکی‪:‬‬
‫بار الکتریکی‪ ،‬شعاع‪ ،‬جرم‪ ،‬انرژی بستگی‪،‬‬
‫تکانه زاویه ای‪،‬‬
‫پاریته‪ ،‬دو قطبی مغناطیسی‪،‬‬
‫گشتاورچارقطبی الکتریکی‪ ،‬انرژی‬
‫حالتهای برانگیخته‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫پارامترهای هسته ای‪:‬‬

‫خواص دینامیکی‪:‬‬
‫احتمال واپاشی‪ ،‬احتمال واکنش‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪ 3-1‬شعاع هسته‬

‫دو پارامترمورد مطالعه‪:‬‬


‫شعاع میانگین‪ ،‬ضخامت پوست‬

‫روش های تعیین شعاع هسته (مبتنی بر‬


‫توزیع بار هسته ای)‬
‫پراکندگی الکترونهای پر انرژی‪ ،‬پرتوهای‬
‫ایکس میونی‪ ،‬انتقال ایزوتوپی پرتو‬
‫ایکس و تابش اپتیکی‪ ،‬اختلف انرژی‬
‫هسته های آینه ای‪ ،‬برهم کنش کولنی‬
‫بین یک ذره باردار و هسته‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪ 3-1‬شعاع هسته‬

‫روش های تعیین شعاع هسته (مبتنی بر توزیع‬


‫ماده هسته ای)‪:‬‬

‫پراکندگی رادرفورد‪ ،‬واپاشی آلفازا‪ ،‬پرتوهای‬


‫ایکس پیونی‪ ،‬برهم کنش‬

‫قوی هسته ای بین ذرات موجود در هسته‬


‫ادامه خواص هسته‬
‫توزيع بار هسته ‪1‬‬
‫بررسي تابش پراكنده شده توسط جسم‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫توزيع بار هسته ‪2‬‬

‫پراكندگي الستيك الكترون‬


‫ادامه خواص هسته‬
‫نمونه هاي توزيع بار هسته اي‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‬

‫‪A‬‬
‫‪≈ const‬‬
‫‪:‬‬ ‫تعداد نوكلئونهاي موجود در ‪.‬‬
‫هسته‬
‫‪(4 / 3)πR‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪1‬‬
‫‪R  R 0A‬‬ ‫‪3‬‬ ‫شعاع هسته‪:‬‬
‫‪R0 ~ 1.2 fm‬‬
‫‪t~ 2.3 fm‬‬ ‫ضامت پوست‪:‬‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‪ ،‬با استفاده از انتقالهاي ايزوتوپي پرتو‬
‫ايكس‪ K‬در ‪Hg‬‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‪ ،‬با استفاده از انتقالهاي‬
‫ايزوتوپي اپتيكي‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‪ ،‬با استفاده از پرتو ايكس‬
‫موئوني‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‪ ،‬با استفاده از پرتو ايكس‬
‫موئوني‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫شعاع هسته‪ ،‬اختلف انرژي كولني بين‬
‫هسته هاي آينه اي‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫توزيع ماده هسته اي‬

‫پراكندگي ذره آلفا توسط‬


‫هسته هدف‬
‫ادامه خواص هسته‬
‫توزيع ماده هسته اي‬

‫نفوذ از سد در واپاشي آلفازا‬


‫‪ 3-2‬جرم نوكليدها و‬
‫فراواني آنها‬

‫جرم اتمهاي خنثي‬

‫انرژي بستگي اتمي هيدرژن ‪eV6‬ر ‪ 13‬نسبت آن ‪8‬‬


‫به‪1.4  10‬‬
‫انرژي سكون‬

‫‪1.2 103‬‬
‫انرژي بستگي اتمي دوتريوم ‪MeV2‬ر‪ 2‬نسبت آن به‬
‫انرژي سكون‬
‫‪ 3-2‬جرم نوكليدها و‬
‫فراواني آنها‬

‫‪8 103‬‬ ‫نسبت انرژي بستگي به انرژي سكون هسته‬


‫هاي معمولي‬

‫جرم كوارك ‪/ c 2‬‬


‫حدود ‪100GeV‬‬

‫نسبت انرژي بستگي كواركها به جرم كل آنها در هر‬


‫نوكلئون حدود ‪GeV300‬‬
‫ادامه جرم نوكليدها و‬
‫جرمآنها‬
‫هسته ها‬ ‫فراواني‬
‫اندازه گيري‬

‫• تعيين جرم هسته ها‬


‫وفراواني نسبي آنها‬ ‫طيف سنج جرمي‬
‫• طيف سنج‬
‫• طيف نگار‬
‫ادامه جرم نوكليدها و‬
‫آنها‬
‫جرمي‬ ‫فراوانيسنج‬
‫اجزاي طيف‬

‫‪qE = qvB‬‬ ‫‪ .1‬چشمه يون‬


‫‪E‬‬ ‫‪ .2‬سرعت گزين‬
‫=‪v‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪ .3‬تكانه گزين‬
‫‪mv  qBr , mv  qBr‬‬
‫‪mv‬‬
‫=‪r‬‬
‫‪qB‬‬
‫‪qrB 2‬‬
‫=‪m‬‬ ‫رابطه اصلي مورد استفاده در‬
‫‪E‬‬ ‫جرم سنجي‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫ادامه جرم نوكليدها و‬


‫آنها‬
‫نوكلئون‬ ‫فراوانيجرم‬
‫روشهاي تعيين‬

‫‪ .1‬روش دوتايه جرمي‬

‫‪ .5‬روش واكنشهاي هسته اي با تعيين ‪Q‬‬


‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫ادامه جرم نوكليدها و‬


‫آنها‬
‫نوكلئون‬ ‫فراوانيجرم‬
‫روشهاي تعيين‬

‫‪ C 10 H 8 ‬و‬ ‫جرم‪ C 9 H‬‬


‫نونان‬ ‫‪20 ‬‬ ‫‪-1‬الف‪ :‬تعيين اختلف‬
‫نفتالين‬

‫‪  m  C 9 H 20    C 10 H 8   12m  1H   m  12C ‬‬


‫‪1‬‬
‫‪m  H    m  12C    ‬‬
‫‪1‬‬

‫‪12‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ 1.00000000  ‬‬
‫‪12‬‬
‫‪ 1.00782503  0.0000001u‬‬
Microsoft Equation
3.0

‫ادامه روشهاي تعيين‬


‫جرم نوكلئون‬

‫و‬ N2 C 2H 4
‫جرم‬ ‫تعيين اختلف‬ :‫ب‬-1

  m  C 2 H 4   m  N 2   2m  12C   4m  1H   2m  14N 
 0.025152196  0.000000030u
1
m  14N   m  12C   2m  1H     14.00307396  0.00000002u
2
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫كاربرد طيف سنج جرمي‪:‬‬


‫تعيين فراواني نسبي‬
‫ايزوتوپهاي مختلف يك عنصر‬
‫مثال‪ :‬تعيين فراواني ايزوتوپهاي‬
‫پايدار كريپتون‬
Microsoft Equation
3.0

78
Kr  %0.356 Kr  %11.5
83

80
Kr  %2.27
84
Kr  %57.0
82
Kr  %11.6
86
Kr  %17.3

m  0.00356m ( 78Kr )  0.0227 m ( 80Kr )  ...


 83.8u ‫جرم اتمي متوسط‬
‫كريپتون‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫تنظيم طيف سنج جرمي‬


‫روي يك جرم منفرد و‬
‫جمع آوري ايزوتوپ خاص‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫موارد استفاده ايزوتوپهاي جداشده‪:‬‬


‫تعيين خواص مشخصي مانند سطح مقطع‬ ‫• فيزيك هسته اي‪:‬‬
‫واكنشها‬

‫•شيمي‬
‫• زيست شناسي‬
‫• استفاده از رديابها در گياهان و مواد غذايي‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫• استفاده از انتقال ايزوتوپي ناشي از اختلف اندازه‬


‫هسته ها‬

‫• دقت زياد به علت تكفامي باريكه هاي ليزري‬

‫• انحراف اتمهاي يونيده در ميدان الكتريكي و جمع آوري‬


‫آنها‬
Microsoft Equation
3.0
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪3-3‬‬

‫انر‍ژي متناظر به جرم هر نوكليد = حاصل تفريق‬


‫‪z‬‬
‫انر‍ژي جرم اتمي آن نوكليد و ‪m N c  m A c  Zm e c   B i‬‬
‫الكترون‪2‬‬‫بستگي ‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫انرژي‬
‫‪i 1‬‬ ‫كل آن‬
‫‪‬‬
‫‪B  zm p  Nm n   m ( A X )  Zm e  c 2‬‬ ‫‪‬‬ ‫انرژي بستگي يك‬
‫هسته‬
‫‪B   zm ( 1H )  Nm n  m ( A X )  c 2‬‬ ‫مجموع جرم ‪ Z‬پروتون و ‪ Z‬الكترون =‬
‫جرم ‪ Z‬اتم خنثي‬

‫‪   m A  c2‬‬ ‫تعيين جرم اتمي با استفاده از‬


‫كاستي جرم‬
Microsoft Equation
3.0

: S n ‫انرژي جداسازي‬
‫نوترون‬
‫انرژي لزم براي دور كردن يك‬
‫نوترون از هسته‬

S n  B ( zA X N )  B ( A z1X N 1 ) 
 m ( A z1X N 1 )  m ( zA X N )  m n  c 2
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪:‬‬ ‫انرژي جداسازي ‪S p‬‬


‫پروتون‬
‫انرژي لزم براي دور كردن يك‬
‫پروتون از هسته‬
‫) ‪S p  B ( zA X N )  B ( zA11X N‬‬
‫‪  m ( zA11X N )  m ( zA X N )  m  1H   c 2‬‬
‫نكته‪ :‬در اين معادله به جاي جرم پروتون‪ ،‬جرم هيدروژن قرار داده‬
‫شده است‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪3-3‬‬

‫افزايش انرژي بستگي به معني آزاد‬


‫سازي انرژي است‪.‬‬
‫‪ .1‬هم جوشي هسته اي (يا‬
‫گداخت)‬

‫‪ .3‬شكافت هسته اي‬


Microsoft Equation
3.0

3-3
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪av A‬‬ ‫جمله حجمي‬


‫زيرا در تمام ‪B  A‬‬
‫موارد‬
‫‪as A 2 / 3‬‬ ‫جمله سطحي‬
‫زيرا بايد جمله متناسب با سطح از انرژي‬
‫بستگي كم ‪13‬شود‪.‬‬
‫‪RA‬‬
‫‪2‬‬
‫‪R2‬‬ ‫شعاع هسته‬
‫‪A‬‬ ‫‪3‬‬

‫يا‬ ‫مساحت سطح هسته متناسب با‬


‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪ac Z ( Z  1)A 1/ 3‬‬ ‫جمله كولني‬

‫كولني‪( Z ‬‬
‫اين ‪Z‬جمله با‬ ‫)‪1‬‬ ‫در نظر گرفتن نيروي دافعه‬
‫متناسب است‪،‬‬
‫براي كره بارداريكنواخت نيروي كولني =‬
‫‪  3 5   e 2 4 0 R 0  Z  Z  1 A 1 3‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪(A  2 Z ) 2‬‬
‫‪asym‬‬ ‫جمله تقارن‬
‫‪A‬‬

‫به خاطر تاثيرش در متقارن نگه داشتن هسته‬


‫از لحاظ تعداد پروتونها و نوترونها‬

‫‪‬‬ ‫انرژي تزويج‬


‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪‬‬ ‫انرژي تزويج‬

‫• نشان دهنده تمايل نوكلئونهاي مشابه به تشكيل‬


‫زوج و تحكيم پيكربندي پايدار هسته اي‬

‫• براي نوكلئونهاي فرد (‪Z‬فرد و ‪N‬زوج‪ ،‬يا ‪Z‬زوج ‪N‬‬


‫فرد)‪ ،‬اين جمله نقشي در انرژي بستگي ندارد‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪‬‬ ‫انرژي تزويج‬


‫• براي ‪ Z‬و ‪ N‬هردو فرد يا هر دو زوج اين جمله‬
‫نقش دارد‪.‬‬

‫‪  a p A 3 4‬‬
‫•‪ Z‬و ‪ N‬هردو فرد (‪ 4‬عدد در طبيعت)‬

‫‪  a p A 3 4‬‬
‫• ‪ Z‬و ‪ N‬هردو زوج (‪ 167‬عدد در طبيعت)‬
Microsoft Equation
3.0

‫فرمول كامل انرژي‬


‫بستگي‬
1/ 3
B  av A  as A 2/3
 ac Z ( Z  1)A
(A  2Z ) 2
asym 
A
Microsoft Equation
3.0
‫فرمول نیمه تجربی جرم‬

B (Z , A )
M ( Z , A )  Zm ( 1H )  Nm n  2
M cZ  0

 m n  m ( 1H )   ac A 1/ 3  4asym ‫تعیین محل‬


Z min  M Z ‫با‬
0 ‫کمینه‬
2ac A 1/ 3  8asym A 1 ‫قراردادن‬
A 1
Z min 
2 1  (1/ 4)A 2 / 3ac / asym
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫زنجیره جرمی برای دودسته ایزومر های‬


‫‪ A‬فرد و زوج‬
‫پیش بینی دوخاصیت غیر عادی با توجه‬
‫به حضور دو سهمی در واپاشیهای با‬
‫‪ A‬زوج (در واپاشیهای با ‪ A‬فرد دیده‬
‫نمی شود)‪.‬‬
‫‪ .2‬هسته های ‪ Z‬فرد و ‪ N‬فرد می توانند به‬
‫هردو روش تبدیل نوترون به پروتون یا‬
‫تبدیل پروتون به نوترون واپاشیده شوند‪.‬‬
‫‪ .3‬بعضی از واپاشیهای دو بتایی که در آنها در‬
‫اثر واپاشی ‪ 2‬پروتون به ‪ 2‬نوترون تبدیل می‬
‫شوندٰ نیز از نقطه نظر انرِژی امکان پذیر‬
‫است‪.‬‬
‫‪3-4‬‬

‫تکانه زاویه ای کل را معمول اسپین هسته می گویند‪.‬‬ ‫اسپين هسته‪:‬‬

‫) ‪I z  m h(m  I ,...,  I‬‬


‫)‪I 2  h2 I (I  1‬‬
‫اثر هسته ای زیمان‬

‫زير‬ ‫شکافتگی حالت ‪ I‬به ‪ 1‬‬


‫تعداد ‪2I‬‬
‫حالت در میدانهای مغناطیسی‪:‬‬

‫‪m  I , I  1,..., I  1, I‬‬


‫در سرتاسر کتاب اسپین هسته با نماد ‪ I‬و تکانه زاویه ای‬
‫کل یک نوکئون منفرد با نماد ‪ J‬نشان داده شده است‪.‬‬
‫تعیین خواص‬
‫هسته‪:‬‬
‫تعیین تمام خواص هسته توسط یک تک ذره ظرفیت‪،‬‬
‫‪.I=j‬‬
‫است دو ذره ظرفیت در نظر‬
‫مواردممکن‪I ‬‬
‫‪j1  j 2‬‬ ‫در سایر‬
‫گرفته شود‪.‬‬
‫موارد ذره منفرد و قلب حاصل از هسته های‬ ‫پاره ای‬
‫حالت‪،‬‬ ‫در این‬
‫باقیمانده در تعیین خواص هسته نقش دارند‪،‬‬
‫حالت‪I  j p  j،‬‬
‫‪c‬‬ ‫در این‬
‫مقادیر مجاز ‪:I‬‬
‫چون تمام مقادیر ‪ j‬باید اعداد ی نیم درست باشند (‪،2/5 ،،1/32/2‬‬
‫‪h‬‬ ‫‪)...‬‬
‫‪h‬‬ ‫‪h‬‬ ‫‪h‬‬
‫‪2/5 ،± 2/3‬‬ ‫‪،±2/1‬‬ ‫مولفه های آنها در راستای ‪ z‬می شود‪( 0،‬‬
‫‪)...،±‬‬
‫تعداد مولفه های نیم درست زوج‬ ‫اگرتعداد نوکلئونها زوج‬
‫است ‪،‬‬
‫مولفه ‪ z‬تکانه کل ‪ I‬فقط مقادیر درست‪.‬‬ ‫پس‬
‫تعداد مولفه های نیم درست فرد‬ ‫اگرتعداد نوکلئونها فرد‬
‫است‬
‫مولفه ‪ z‬تکانه کل ‪ I‬فقط مقادیر نیم درست‪.‬‬ ‫پس‬
‫مقادیر مجاز ‪:I‬‬
‫قاعده‪:‬‬
‫نیم درست = ‪I‬‬ ‫در هسته های ‪ A‬فرد‪:‬‬
‫درست =‪I‬‬ ‫در هسته های ‪ A‬زوج ‪:‬‬
‫پاریته‪ :‬مورد نیاز برای مشخص کردن حالتهای هسته‬
‫پاریته فرد یا زوج است‪.‬‬
‫پاریته را به صورت خصوصیت جمعی هسته در نظر می‬
‫گیریم‪.‬‬
‫روش نشان دادن پاریته‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ I‬مثال‪(5 2) , (1 2) , 2 , 0:‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪3-5‬‬

‫نظم هسته اي‪:‬‬


‫نظم هسته ای از برهم کنش قوی هسته ای حاصل‬
‫می شود‪.‬‬
‫کاوش هسته ای‪:‬‬
‫وسیله کاوش در توزیع نوکلئونها‪ ،‬برهم کنش‬
‫الکترومغناطیسی است‪.‬‬
‫گشتاور ها‪:‬‬
‫نسبت دادن گشتاور های چند قطبی به‬
‫‪1 r2‬‬ ‫وابستگیهای فضایی‪،‬‬

‫به میدان ‪1 r 3‬‬ ‫گشتاور مرتبه صفریا تک قطبی‬


‫الکتریکی‬
‫‪1 r4‬‬
‫به میدان‬ ‫گشتاور مرتبه اول یا دو قطبی‬
‫الکتریکی‬
‫به میدان‬ ‫گشتاور مرتبه دوم یا چارقطبی‬
‫الکتریکی‬
‫عوامل تولید چند قطبی ها‪:‬‬
‫فقط میدان تک قطبی‬ ‫توزیع کروی بار الکتریکی‬
‫(کولنی)‬
‫فقط میدان دوقطبی‬ ‫یک حلقه از جریان دایره ای‬
‫مغناطیسی‬
‫برای مشخص کردن خواص الکترومغناطیسی هسته‪ ،‬معمول‬
‫به اندازه گیری یا محاسبه پایینترین مرتبه گشتاورها اکتفا می‬
‫شود‪.‬‬
‫شرط دیگر محدودکننده گشتاورهای چند قطبی‪:‬‬
‫تقارن هسته که مستقیما به پاریته حالتها بستگی دارد‪.‬‬

‫پاریته چند قطبی الکترومغناطیسی‪:‬‬


‫پیروی پاریته گشتاور های الکتریکی ‪L‬از)‪(1‬‬
‫عدد‬
‫نمایی‬
‫‪ L‬مرتبه گشتاور است ( برای تک قطبی ‪،L=0‬‬
‫برای دوقطبی ‪ ،L=1‬برای چار قطبی ‪(1) L 1 )L=2‬‬
‫پیروی پاریته گشتاور های مغناطیسی از‬
‫عدد نمایی‬
‫گشتاور الکتریکی تک قطبی = بار هسته‬
‫ای ‪Ze‬‬
‫گشتاور دوقطبی‬
‫‪e‬‬ ‫‪e‬‬‫‪‬‬ ‫‪r‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪ ‬‬ ‫‪r2 ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪l‬‬ ‫مغناطیسی‬
‫) ‪(2 r /‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2m‬‬
‫‪ l‬تکانه زاویه ای کلسیک بار متحرک یا ‪mvr‬‬
‫است‪l.‬‬
‫نسبت به محوریکه‬ ‫مقدارانتظاری آن‪1‬را‪m l ‬‬
‫‪ml h‬‬ ‫بجای‬
‫مقدار یعنی‬ ‫تصویر بردار تکانه روی آن بزرگترین‪e h‬‬
‫) قرار می ‪l‬دهیم‪ .‬‬
‫نتیجه می‬ ‫است (‬
‫‪2m‬‬
‫‪eh‬‬ ‫شود‬
‫مگنتون هسته‬
‫‪2m‬‬ ‫اي‪:‬‬
Microsoft Equation
3.0
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪g‬‬
‫‪  g l l N‬‬ ‫‪:‬‬ ‫ضريب‬

‫وابسته به تکانه زاویه ای‬ ‫‪: gl‬ضریب‪g‬‬


‫مداری ‪l‬‬
‫‪  g s s N‬‬ ‫گشتاور مغناطیسی ذاتی یا‬
‫اسپینی‬

‫حاصل از حل معادله‬ ‫‪ :‬ضريب ‪g‬‬


‫اسپيني‬ ‫‪gs‬‬
‫نسبیتی مکانیک کوانتومی‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫برای پروتون‪=1g l،‬‬

‫بار‪g‬‬
‫‪l‬‬ ‫برای نوترون چون فاقد‬
‫است ‪=0‬‬
‫برای الکترون با اسپین ‪g s‬‬
‫‪=2 ،2/1‬‬
‫‪ ،‬سازگار با مقدار اندازه ‪g s‬‬
‫گیری‬
‫شده آن ‪0032‬ر‪= 2‬‬
‫مقدار انتظاری برای نوترون و ‪g s‬‬
‫پروتون آزاد‪= 2 ،‬‬
‫‪gs‬‬ ‫مقادیر تجربی‪ :‬برای پروتون ‪0000022‬ر‪±0‬‬
‫‪gs‬‬ ‫‪5856912‬ر‪= 5‬‬
‫برای نوترون ‪0000018‬ر‪±0‬‬
‫‪8260837‬ر‪= -3‬‬
‫نوکلونها متشکل‬ ‫در نظریه های امروزی‬
‫از سه کوارک است‪.‬‬
‫تاثیر نوکلئونهای تزویج شده‪:‬‬
‫نیروی تزویج در هسته ها‪ ،‬جفت شدگی میان نوکلئونها را‬
‫چنان تنظیم می کند که برایند تکانه های زاویه ای مداری و‬
‫اسپینی هر زوج برابر صفر شود‪.‬‬

‫پس نوکلئونهای تزویج شده سهمی در گشتاور‬


‫مغناطیسی ندارند و فقط نوکلئونهای ظرفیت را‬
‫در نظر می گیریم‪.‬‬
‫گشتاور چارقطبی الکتریکی‬
‫دار‪e(3 z 2  r 2‬‬
‫‪eQ‬یک ذره بار )‬ ‫گشتاور چارقطبی‬
‫کلسیک‬

‫گشتاور چار قطبی الکتریکی یک پروتون منفرد در‬


‫مکانیک کوانتومی‬
‫‪eQ  e   (3z 2  r 2 ) d‬‬
‫گشتاور چار قطبی الکتریکی نوترونی که در یک‬
‫مدار حرکت می کند صفر است‪.‬‬
‫مدار نوکلئونهای‬ ‫درنظر می گیریم‬
‫ظرفیت نزدیک سطح‬
‫‪r  R0 A1 3‬‬ ‫در این‬
‫صورت‬

‫‪eQ  eR02 A2 3‬‬ ‫با این براورد گشتاور‬


‫‪30‬‬
‫شود‬ ‫چارقطبی می‬
‫سبک = ‪6 10‬‬ ‫‪2‬‬
‫برای هسته های ‪em‬‬
‫سنگین‪50 10=30‬‬
‫برای هسته های ‪em 2‬‬
Microsoft Equation
3.0
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪3-6‬‬

‫شناخت ساختار هسته با استفاده از حالتهای برانگیخته‬


‫هسته ای‪.‬‬
‫استفاده ازحالتهای برانگیخته هسته ای‪:‬‬
‫به کمک آن می توان بعضی از خصوصیات مدترهای نوکلئونی در‬
‫هسته را نشان داد‪.‬‬
‫ایجاد حالت برانگیخته‪:‬‬
‫با افزودن انرژی به قلب نوکلئونهای تزویج شده در هسته ها‪.‬‬
‫مصرف انرژی برانگیختگی‪:‬‬
‫• تبدیل به نوسانات یا دوران جمعی در کل قلب هسته‪.‬‬
‫• مصرف برا ی شکستن یکی از زوجهای نوکلئونی‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫نمونه نمودارهای حالتهای‬


‫برانگیخته‬
‫‪:6‬‬

‫‪ 6-1‬واپاشی رادیو اکتیو‬


‫‪ 6-2‬قانون واپاشی‬
‫رادیواکتیو‬
‫تولید و واپاشی عناصر‬ ‫‪6-3‬‬
‫رادیواکتیو‬
‫رشد رادیواکتیویته دختر‪-‬‬ ‫‪6-4‬‬
‫هسته‬
‫‪ 6-5‬انواع واپاشیها‬
‫‪ 6-6‬رادیواکتیویته‬
‫طبیعی‬
‫‪ 6-7‬آمار‬
‫كوانتومي‬
‫‪:6‬‬

‫در اثر واپاشی کانیهای طبیعی حاوی اورانیم و‬


‫توریم‪ ،‬پرتوزایی طبیعی ایجاد می شود‪ .‬علوه‬
‫برپرتوزایی یا رادیو اکتیویته طبیعی‪ ،‬هسته های‬
‫رادیو اکتیو به طور مصنوعی نیز در آزمایشگاه‬
‫تولید می شود‪ .‬در این بخش به بحث و بررسی‬
‫درمورد این پدیده فیزیکی و مطالعه قوانین حاکم‬
‫بر آن و یکاهای تابش می پردازیم‪.‬‬
‫‪6-1‬‬

‫آهنگ واپاشی یک ماده پرتوزای خالص باگذشت‬


‫زمان طبق یک قانون نمایی کاهش می یابد‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪6-1‬‬

‫بر اساس تناسب بین آهنگ واپاشی هسته با‬


‫) ‪(dN / dt‬‬ ‫تعداد هسسته ها‬
‫‪‬‬
‫‪N‬‬ ‫‪‬‬
‫ثابت واپاشی است‪.‬‬

‫قانون نمایی رادیو اکتیو (تعداد هسته‬


‫هاي موجود)‬
‫‪N (t )  N 0e  t‬‬
Microsoft Equation
3.0

0.693
t 1/ 2  ‫نیمه عمر‬


 0
t dN / dt dt ‫تعداد‬
:‫كل‬

 0
t dN / dt dt :‫عمر كل‬
Microsoft Equation
3.0

1
 ‫عمر‬
 ‫متوسط‬
N  N (t )  N (t  t )  N 0e  t (1  e  t )
1
‫زمان‬ t = t
:‫شمارش‬ 2

N   N 0e  t t
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫رابطه در حد دیفرانسیلی‬
‫‪dN‬‬
‫‪  N 0e  t‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪ N‬‬
‫تعریف فعالیت یا‬
‫اکتیویته‬
‫‪A (t )   N (t )  A 0e  t‬‬

‫‪A0   N‬‬ ‫اکتیویته اولیه در ‪ t=0‬برابر‬


‫‪ ،‬در‬ ‫‪t‬‬
‫فاصله زمانی‬ ‫در‬ ‫شمارشها‪‬ی‬
‫‪N‬‬ ‫اندازه گیری تعداد‬
‫باشد‪.‬‬ ‫دست‪‬می دهد که‬
‫به‪t = t‬‬
‫صورتی اکتیویته نمونه را ‪1 2‬‬

‫‪t 2 t1 t‬‬


‫‪N  ‬‬
‫‪t1‬‬
‫‪Adt‬‬ ‫زمانی ‪t 2‬‬
‫تعداد واپاشیها در فاصله ‪t 1‬‬
‫و‬
‫یکای اکتیویته در دستگاه ‪SI‬یک واپاشی در ثانیه است‬
‫که بکرل (‪ )Bq‬نامیده می شود‪.‬‬
‫یکای دیگر آن کوری است که عبارتست از‬

‫‪ 1‬بکرل = واپاشي در ‪1Ci  3.7 1010‬‬


‫ثانيه‬
‫روش تعیین نیمه عمر‪:‬‬
‫با ترسیم تغییرات اکتیویته برحسب زمان شمارش ( باشمارش‬
‫) خط راستی‬ ‫رشته فواصل زمانی ‪‬‬
‫کوتاه‬ ‫تعداد واپاشیها در یک ‪t‬‬
‫‪‬‬
‫آید‪ ،‬که از آن نیمه عمر به دست می‬ ‫به دست می‬ ‫با شیب‬
‫آید‪.‬‬
Microsoft Equation
3.0

‫تعداد هسته هاي موجود در‬


:‫هسته‬
 1t
N 1  N 0e
 1t
N 2  N 0 (1  e )
‫تعیین اکتیویته یرای نیمه عمرهای بلند‪:‬‬
‫‪dN‬‬
‫• استفاده از رابطه ‪  N‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪dN‬‬
‫گیری ‪dt‬‬ ‫• اندازه‬
‫• تعیین تعداد اتمها ( مثل به روش وزن کردن نمونه با دانستن‬
‫ترکیب شیمیایی آن )‬
‫• تعیین اکتیویته برای نیمه عمر های کوتاه (کوتاهتر از یک ثانیه) از‬
‫روش دیگری که در فصل ‪ 7‬بیان شده صورت می گیرد‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫نکته مهم‪ :‬قانون ساده واپاشی فقط در شرایط محدودی به‬


‫کار می رود‪.‬‬
‫در این شرایط مقدار معینی از یک ماده اولیه به یک عنصر‬
‫پایدار نهایی واپاشیده می شود‪.‬‬

‫‪ 1t‬‬
‫‪N 1  N 0e‬‬ ‫تعداد هسته هاي موجود در‬
‫هسته‪:‬‬
‫) ‪N 2  N 0 (1  e  1t‬‬
‫‪N1 N 2  N 0‬‬ ‫تعداد کل هسته ها ثابت است‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫واپاشی به دو یا چند طریق‪:‬‬


‫هسته نهایی شامل دوهسته نهایی یا بیشتر‬
‫است‪.‬‬

‫برای دو حالت ‪)a a‬و‪a  (dN dtb‬‬


‫جزیی) ‪b  (dN dt‬‬
‫‪b‬‬
‫ثابت واپاشی‬
‫و ثابت واپاشی جزیی‬

‫‪(dN / dt )a‬‬ ‫‪(dN / dt )b‬‬


‫‪a  ‬‬ ‫‪b  ‬‬
‫‪N‬‬ ‫‪N‬‬
‫آهنگ واپاشی کل‪:‬‬
‫‪dN‬‬ ‫‪dN‬‬ ‫‪dN‬‬
‫(‪‬‬ ‫(‪)t  ‬‬ ‫( ‪)a ‬‬ ‫‪)b  N (a  b )  N t‬‬
‫‪dt‬‬ ‫‪dt‬‬ ‫‪dt‬‬
‫‪t  a  b‬‬ ‫ثابت واپاشی‬
‫کل‬
‫هسته ها طبق رابطه ساده واپاشی واپاشیده می شوند ‪.‬‬
‫با شمارش تابشهای منجر به حالتهای نهایی ‪ a‬و‪ b‬فقط ثابت‬
‫واپاشی کل مشاهده می شود‪.‬‬
‫تعداد هسته هاي‬
‫‪ 1 ,t t‬‬ ‫موجود اوليه‪:‬‬
‫‪N 1  N 0e‬‬
‫تعداد هسته هاي موجود اوليه حاصل از‪‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪ 1 ,t t‬‬ ‫‪:‬‬ ‫فروپاشي درصد‬
‫‪N 2.a‬‬ ‫‪ ( ) N 0 (1  e‬‬ ‫)‬
‫‪1‬‬
‫تعداد هسته هاي موجود اوليه حاصل از‪b‬‬
‫‪b‬‬
‫‪N 2.a‬‬ ‫‪ ( )N 0 (1  e‬‬ ‫‪ 1 ,t t‬‬
‫فروپاشي درصد ‪) :‬‬
‫‪1‬‬
‫واپاشی مخلوط چند ماده رادیو اکتیو‪:‬‬
‫محل برخورد هر یک از خطوط با محور قایم‪ ،‬شمارش اولیه را‬
‫می دهد‪.‬‬
‫‪6-3‬‬

‫مراحل کار پرتو دهی نمونه ها‪:‬‬


‫‪ .2‬پرتو دهی یک نمونه در یک راکتور یا شتابدهنده مانند‬
‫سیکلوترون‬
‫‪ .3‬تولید هسته های رادیواکتیو‬
‫‪ .4‬واپاشی هسته های رادیواکتیو تولید شده‪ ،‬هم زمان با‬
‫تولید آنها‬
‫‪ .5‬خارج کردن نمونه از راکتور یا شتابدهنده (خاتمه تابش‬
‫دهی)‬
‫‪ .6‬واپاشی نمونه اکتیو شده با ثابت تلشی معین‬
‫باتقریب خوب هسته های هدف ثابت‬
‫است‪.‬‬
‫‪R  N 0 I‬‬ ‫آهنگ تولید هسته رادیو اکتیو‬

‫‪dN 1  Rdt  1N 1dt‬‬ ‫تولید و واپاشی هسته ها(موازنه‬


‫هسته ها)‬
‫‪R‬‬
‫) ‪N 1 (t )  (1  e  1t‬‬ ‫حل معادله‬
‫‪1‬‬
‫فوق‬
‫) ‪A1 (t )  1N 1 (t )  R (1  e  1t‬‬ ‫اکتیویته نمونه‬
‫زمان پرتودهی نسبت به نیمه عمر کوتاه‬
‫است‪:‬‬

‫افزايش اکتیویته خطي است‪.‬‬


‫‪A1 (t )  R 1t  t = t 1/ 2‬‬
‫زمان پرتودهی نسبت به نیمه عمر‬
‫طولنی است‪:‬‬

‫‪A1 (t )  R  t = t 1/ 2‬‬ ‫اکتیویته ثابت‬


‫است‪.‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫نمودار تغییرات تعداد اتمهای مس تولید شده‬


‫درهدف نیکل در اثر بمبارن توسط دوترونها در‬
‫سیکلوترون‪.‬‬
‫‪6-4‬‬

‫‪-‬‬
‫بررسی واپاشی های رادیواکتیوی که منجر به تولید‬
‫زنجیره ای از هسته های رادیو اکتیو می شود‪.‬‬
‫و هیچ‬ ‫‪ N‬برابر‬ ‫فرض‪ :‬در ‪ t=0‬تعداد هسته های ‪0‬‬
‫مادر‬
‫محصول واپاشی وجود ندارد‪.‬‬

‫‪N 1 (t  0)  N 0‬‬
‫‪N 2 (t  0)  N 3 (t  0)  ...  0‬‬
‫‪dN 1  1N 1dt‬‬ ‫تغییرات هسته های مادر‬

‫‪dN 2  1N 1dt  2 N 2dt‬‬ ‫تغییرات هسته های دختر‬

‫‪N 1 (t )  N 0e  1t‬‬ ‫تعداد هسته های‬


‫مادر‬
‫‪-‬‬
‫با حل معادله دیفرانسیل ودر نظر گرفتن شرایط‬
‫اولیه ‪ ،‬نتیجه می شود‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪N 2 (t )  N 0‬‬ ‫) ‪(e  1t  e  2t‬‬
‫‪2  1‬‬
‫‪2 1‬‬
‫‪A 2 (t )  2 N 2 (t )  N 0‬‬ ‫) ‪(e  1t  e  2t‬‬
‫‪2  1‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪-‬‬
‫عمر مادر خیلی‬ ‫حالت‪1 = 2‬‬
‫طولنی است‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪ 2t‬‬
‫) ‪N 2 (t )  N 0 (1  e‬‬
‫‪2‬‬
‫‪A 2  N 0 1‬‬ ‫اکتیویته‬

‫نمونه ای از تعادل دیرپا است که با بزرگ شدن ‪ t‬آهنگ‬


‫واپاشی هسته ‪ 2‬باآهنگ تولید آن برابر می شود‪:‬‬
‫‪1N 1  2 N 2‬‬
Microsoft Equation
3.0

-
:‫تعادل دیرپا‬
‫‪-‬‬
‫حالت‪1 2‬‬
‫‪2 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ ( 2  1 )t‬‬
‫‪‬‬ ‫‪(1  e‬‬ ‫)‬
‫‪1N 1 2  1‬‬
‫) ‪2 (2  1‬‬ ‫به‬ ‫نسبت‪A 2 A‬‬
‫‪1‬‬
‫مقدارثابت حدی‬

‫نمونه تعادل گذرا‬


‫است‪.‬‬
‫‪-‬‬
‫تعادل‬
‫گذرا‪:‬‬
‫‪-‬‬
‫حالت‪1  ‬‬
‫‪2‬‬

‫مادر به سرعت واپاشیده می شود‪ ،‬اکتیویته‬


‫دختر پس از رسیدن به مقدار بیشینه با ثابت‬
‫واپاشی خاص خود کاهش می یابد‪.‬‬
‫تعداد هسته های ‪ 1‬ناچیز است‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪N 2 (t )  N 0‬‬ ‫‪e  2t‬‬
‫‪1  2‬‬
‫‪-‬‬
‫سري هاي‬
‫واپاشي‬
‫تعميم معادله دو هسته اي به چند‬
‫نسل متوالي‬
‫‪dN i  i  1 N i 1dt  i N i dt‬‬
‫با فرض اينكه در ابتدا به جز هسته نوع ‪ 1‬هسته‬
‫ديگري نباشد‪ ،‬با استفاده از معادلت‪ ‬باتمان نتيجه‬
‫‪A N‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬
‫‪c e  i t ‬‬
‫‪i 1‬‬
‫‪i‬‬
‫مي شود‬

‫) ‪N 0 (c1e  1t  c 2e  2t  ...  c n e  n t‬‬


‫‪-‬‬

‫ضرايب رابطه اخير از عبارت زير‬


‫‪‬‬ ‫به دست مي آيد‬
‫‪‬‬ ‫‪i‬‬
‫‪cm ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪i 1‬‬
‫‪‬‬ ‫در مخرج كسر جملت با ‪ i=m‬حذف‬
‫‪ (‬‬
‫‪i 1‬‬
‫‪i‬‬ ‫) ‪ m‬‬ ‫شده است‬

‫‪12 3 ...n‬‬
‫) ‪(1  m )(2  m )...(n  m‬‬

‫در اين مورد نيز تعادل دير پا حاصل‬


‫مي شود‬
‫‪1N 1  2 N 2  ...  n N n‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪6-5‬‬

‫گسيل ذره آلفا‬


‫توسط هسته‬
‫فرايند ترجيحي‬
‫‪A‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪XN ‬‬ ‫‪A 4‬‬
‫‪z 2‬‬ ‫‪X N  2  He 2‬‬
‫‪4‬‬
‫‪2‬‬

‫مثالي از فرايند واپاشي آلفازا‬


‫‪226‬‬
‫‪88‬‬ ‫‪Ra138 ‬‬ ‫‪222‬‬
‫‪86‬‬ ‫‪Rn136  ‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫اضافه نوترون يا اضافه پروتون به پروتون يا‬


‫نوترون تبديل مي شود‪.‬‬
‫سه صورت ممكن‬
‫فرايند‬
‫‪n  p e  ‬‬‫‪‬‬ ‫واپاشي ‪‬‬

‫‪p  n e  ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫واپاشي‬

‫‪‬‬
‫(‪p  e  n‬‬ ‫گير اندازي الكترون‬
‫‪) ε‬‬
‫در هرسه فرايند‪ ،‬ذره نوترينو فاقد با ر‬
‫توليد مي شود‪.‬‬
‫سه نمونه فرايند‬
‫واپاشي بتا زا‬
131
I  131
53 78 54 X e 77  t 1/ 2  8.0d

25
13Al12  1225Mg 13  t 1/ 2  7.2s

54
25 Mn 78  2454Cr30  t 1/ 2  312d

‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫گسيل گاما مشابه گذارهاي اپتيكي يا پرتو ‪X‬‬


‫است‪.‬‬
‫يك حالت هسته اي برانگيخته با گسيل يك‬
‫فوتون گاما به حالت پايينتر تنزل مي كند‪.‬‬
‫گذارهاي ايزومر= گذارهاي با نيمه عمر‬
‫طولني‬
‫‪6‬‬
‫‪t 1/ 2  10 s‬‬ ‫اين حالت ايزومر‬
‫است‬
‫‪12‬‬
‫‪t 1/ 2  10 s‬‬ ‫اين حالت ايزومر‬
‫نيست‬
‫علوه بر راكتورهاي هسته اي‪ ،‬بعضي از هسته ها به‬
‫طور خود به خود شكافته مي شوند‪.‬‬
‫در اين شكافت به نوترون نياز نيست‪.‬‬
‫درشكافت هسته به دو پاره باجرم هاي واقع در‬
‫گستره هسته هاي ميان وزن تقسيم مي شود‪.‬‬

‫نمونه هسته هايي كه خود به خود‬


‫شكافته مي شوند‪.‬‬
‫) ‪Cf (t 1 2  60.50d‬‬
‫‪254‬‬

‫‪256‬‬
‫) ‪Fm (t 1 2  2.6h‬‬
‫گسيل نوكلئون در نقاط دور از دره‬
‫پايداري امكان پذير است‪.‬‬
‫اين فرايند تامين كننده نوترونهاي‬
‫‪73‬‬
‫‪Kr‬‬ ‫تاخيري است‪.‬‬
‫‪73‬‬
‫واپاشيهاي‬
‫‪Br‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫مثال‪7 :‬ر‪ %0‬از‬
‫به تراز هاي‬ ‫از طريق گسيل‬
‫با انرژي حدود ‪MeV 5‬‬
‫منتهي مي شود‪ ،‬كه به گسيل‬
‫پروتون منتهي مي گردد‪.‬‬
‫غالبا نمودار واپاشي پيچيده است و هسته ها‬
‫به راههاي گوناگون واپاشيده مي شوند‪.‬‬

‫نسبت انشعاب = شدت نسبي مد هاي‬


‫رقيب‬

‫مثال‪ :‬نشان دادن نسبت انشعاب با ثابت واپاشي‬


‫جزيي براي‬
‫جزيي يا نيمه عمر ‪226‬‬
‫) ‪Ac (t 1 2  29h‬‬

‫ثابت واپاشي كل‬


‫‪0.693‬‬
‫‪t ‬‬ ‫‪ 0.044h 1  6.6 106 s 1‬‬
‫‪t 1/ 2‬‬
Microsoft Equation
3.0

‫ادامه‬
:‫مثال‬
‫هاي واپاشي‬ ‫ثابت‬
‫جزيي‬

  0.83t  5.5  106 s 1


  0.17t  1.1 106 s 1
  6  105 t  4  1010 s 1
Microsoft Equation
3.0

‫ادامه‬
‫عمر هاي‬:‫مثال‬
‫ثنيمه‬
‫جزيي‬
0.693
t 1/ 2,    1.3 105 s  35h

0.693
t 1/ 2,   6.1105 s  170h

0.693
t 1/ 2,   1.7  109 s  55 y

‫انواع مختلف فرايند هاي‬
‫واپاشي‬
‫روشهاي مختلف‬
‫فرايندهاي واپاشي‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪6-6‬‬

‫اعداد جرمي چهار زنجيره واپاشي مستقل‬


‫موجود در طبيعت‬
‫‪4n, 4n+1, 4n+2, 4n+3‬‬
‫‪ N‬عدد صحيح است‪.‬‬
‫سري نپتونيوم به علت كوتاه بودن دراز عمر‬
‫ترين عضو آن از بين رفته و در طبيعت يافت‬
‫نمي شود‪.‬‬
Microsoft Equation
3.0
‫سري توريم‬
‫عناصر راديو اكتيو طبيعي خارج از‬
‫سري هاي چهار گانه‬
‫‪:8‬‬

‫‪ 8-1‬منشأ‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪ 8-2‬فرایندهای واپاشی‬
‫آلفازا‬
‫‪ 8-3‬رده بندی‬
‫واپاشیهای آلفازا‬
‫‪ 8-4‬تکانه زاویه ای وپار یته در‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪ 8-5‬طیف نمایی‬
‫واپاشی آلفازا‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪:8‬‬

‫خلصه درس‪ :‬دراين فصل با‬


‫مفهوم واپاشي آلفازا‬
‫• منشا آن‬
‫• فرايندهاي آلفازا‬
‫• ويژگيهاي كوانتومي و‬
‫طيف نمايي واپاشي آلفازا آشنا مي‬
‫شويم‪.‬‬
‫‪8-1‬‬

‫بسياري از هسته هاي سنگين با گسيل آلفا‬


‫واپاشيده مي شوند‬

‫گسيل هر نوع نوكلئون ديگر در فرآيند واپاشي‬


‫راديواكتيو خود به خود بسيار به ندرت اتفاق‬
‫مي‍افتد‪.‬‬
‫مثال‪ :‬گسيل دوتريم در فرآيند واپاشي طبيعي‬
‫ملحظه نمي‍شود‪.‬‬
‫نشان داده مي‍شود كه طيف‍نمايي آلفا‬
‫مي‍تواند به درك ساختار هسته‍اي كمك كند‪.‬‬
‫گسيل آلفا زا در نتيجه دافعه كولني اتفاق‬
‫مي‍افتد‪.‬‬
‫با توجه به نتايج محاسبات جدول ‪1-8‬‬
‫واپاشي خود به خود از لحاظ انرژي فقط‬
‫براي ذره آلفا امكانپذير است‪.‬‬
‫فرآيند خود به خود فرآيندي است كه طي آن‬
‫مقداري انرژي جنبشي ناگهان بدون دليل‬
‫آشكار در سيستم ظاهر مي‍شود‪.‬‬
‫شرط آلفا گسيل بودن‪:‬‬
‫‪-1‬شرط انرژي برقرار باشد‪.‬‬
‫‪ -2‬ثابت فروپاشي نيز نبايد خيلي كوچك‬
‫باشد‪.‬‬
‫اغلب هسته‍هاي با ‪( A>190‬و بسياري از‬
‫هسته‍هاي با ‪ ) A<190>150‬از لحاظ انرژي‬
‫در برابر گسيل آلفا ناپايدارند ولي نيمي از‬
‫آنها بقيه شرايط را نيز دارند‪.‬‬
‫‪8-2‬‬

‫گسيل خود به خود يك ذره آلفا با فرآيند زير‬


‫نشان داده مي‍شود‬
‫‪A‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪XN ‬‬ ‫‪A 4‬‬
‫‪z 2‬‬ ‫‪X N  2  ‬‬
‫براي درك فرآيند واپاشي‪ ،‬پايستگي انرژي‪،‬‬
‫تكانه خطي و تكانه زاويه‍اي بررسي مي‍شود‪.‬‬
‫بررسي پايستگي‬
‫‪m x c  m x c  T x ‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫انرژي ‪ m c  T‬‬
‫‪‬‬
‫‪2‬‬
‫‪‬‬

‫‪(m x  m x   m  )c  T x  T ‬‬
‫‪2‬‬

‫طرف راست معادله انرژي خالص آزاد شده در‬


‫واپاشي است كه مقدار ‪ Q‬خوانده مي‍شود‪.‬‬
‫مقدار ‪ Q‬واكنش‬
‫) ‪Q  (m x  m x   m  )c 2‬‬

‫شرط انجام واپاشي خود به خود‪Q>0 :‬‬


‫‪2‬‬
‫‪C‬‬
‫اگر جرمها بر حسب يكاي جرم اتمي (‪ )u‬و‬
‫برابر‪ MeV 502u/‬ر‪ 931‬در نظر گرفته شود‪ ،‬مقدار ‪Q‬‬
‫مستقيما بر حسب ‪ MeV‬به دست مي‍آيد‪.‬‬
‫‪Q  T x  T ‬‬ ‫مقدار ‪ = Q‬انرژي جنبشي كل‬
‫پاره‍ها‬
‫شرط صفر شدن تكانه نهايي‬
‫‪p  p x ‬‬
‫‪Q‬‬
‫‪T ‬‬ ‫رابطه بين انرژي‬
‫) ‪(1  m  / m x ‬‬ ‫جنبشي و ‪Q‬‬

‫) ‪T   Q (1  4 / A‬‬ ‫شكل ساده‍تر رابطه‬


‫‪8-3‬‬

‫قاعده گايگر و ناتال‪:‬‬


‫آلفا گسيلهايي كه انرژي فروپاشي‍شان‬
‫زياد است‪ ،‬نيمه عمرهاي كوتاه دارند و‬
‫بالعكس‪logt .‬‬
‫‪1/ 2‬‬
‫برحسب انرژي ‪Q‬‬ ‫ترسيم نمودار‬
‫كه شامل پراكندگي زيادي از روند گايگر –‬
‫ناتال نشان مي‍دهد‪.‬‬
‫اگر فقط آلفا گسيلهاي ‪ Z‬يكسان و فقط‬
‫هسته‍هاي با ‪ Z‬و ‪ N‬زوج در نظر بگيريم‬
‫خمها هموار خواهد بود‪.‬‬
Microsoft Equation
3.0
‫ با پيش‍بيني فرمول نيمه‬A ‫ به‬Q ‫بستگي سيستماتيك‬
‫تجربي جرم‬
Q  B ( 4He )  B ( Z  2, A  4)  B ( Z , A ) 
8
28.3  4a  as A 1/ 3  4ac ZA 1/ 3 (1  Z / 3A )
3
2Z 2
4asym (1  )  3a p A 7 / 4
A
Microsoft Equation
3.0
‫‪8-5‬‬

‫براي گذارهاي‬ ‫قاعده گزينش پاريته‬


‫‪l‬‬ ‫مجاز و مطلقا ممنوع‪:‬‬
‫اگر پاريته‍هاي اوليه و ‪l ‬‬
‫نهايي يكسان‬
‫بايد زوج‪ ،‬و در صورت مختلف‬ ‫باشند‬
‫بايد فرد باشد‪.‬‬ ‫بودن پاريته‍ها‬
‫ساختار ريز‪:‬‬
‫تبديل يك حالت اوليه به حالتهاي متعدد دختر‬
‫هسته‬
‫بررسي محل گسيل ذرات آلفا از يك‬
‫هسته‪:‬‬
‫سوال‪ :‬آيا تعداد آلفاي گسيل شده از محل‬
‫قطب بيشتر است يا از استوا؟‬

‫پاسخ‪ :‬در شعاع بزرگتر قطبي‪ ،‬ذره آلفا با سد‬


‫پتانسيل كولني ضعيفتري رو به رو است‪ ،‬و بايد‬
‫از سد نازكتر و كوتاهتري نفوذ كند‪.‬‬
‫پس انتظار داريم گسيل قطبي محتملتر از‬
‫گسيل استوايي باشد‪.‬‬
‫گسيل بيشتر‬
‫ذرات آلفا از‬
‫قطبها‬
‫‪8-6‬‬

‫روش باز سازي طرح تراز هسته ها با‬


‫استفاده از اطلعات به دست آمده از طيف‬
‫انرژي هسته هاي آلفازا‪:‬‬

‫با استفاده ازكاليبراسيون (روش مقايسه)‬


‫انرژي هر پيك مشخص مي شود سپس با‬
‫محاسبه‪ ،‬سطح زير پيك شدت به دست مي‬
‫آيد‪.‬‬
‫طيف آلفاي‬
‫فرميم‪251-‬‬
‫طيف پرتو گاماي فرميم‪-‬‬
‫‪251‬‬
‫تفسير حالت باقيمانده به كمك مطالعات‬
‫همفرودي‪.‬‬
‫در آن گذارهايي از گاما انتخاب مي شود كه در زمان‬
‫كوتاهي (دراين مورد فاصله ‪ns ) 110‬از واپاشي آلفا‬
‫رخ مي دهند‪.‬‬
‫ثبت كليه پرتوهاي گاماي گسيلي (حتي آنهايي كه‬
‫ماند گسيل دو گاماي پياپي به طور غير مستقيم‬
‫گسيل مي شوند)‪.‬‬
‫ارتباط همفرودي هاي مشاهده شده‪:‬‬
‫طرح واپاشي فرميم‪ 251-‬به كاليفرميم ‪-‬‬
‫‪247‬‬
‫طيف هاي آلفا و گاماي ناشي از واپاشي‬
‫پروتاكتنيم – ‪ 229‬و تبديل آن به اكتينيم – ‪.225‬‬
‫نمايش سه بعدي (يا دو پارامتري) همفرودي‬
‫هاي آلفا گاما در واپاشي پروتاكتينيم – ‪.229‬‬
‫‪:9‬‬

‫‪ 9-1‬آزاد شدن انرژی در‬


‫واپاشی بتازا‬
‫‪ 9-2‬آزمونهای تجربی ((کلسیک)) برای‬
‫نظریه فرمی‬
‫‪ 9-3‬قواعد گزینش تکانة زاویه‬
‫ای و پاریته‬
‫‪ 9-4‬نیمه عمر های تطبیقی و‬
‫واپاشیهای ممنوع‬
‫‪:9‬‬

‫دراين فصل با مفهوم‬ ‫خلصه فصل‪:‬‬


‫واپاشي بتازا و‬
‫• روش محاسبه انرژی واپاشی‬
‫• نظریه فرمی و آزمونهای تجربی آن‬
‫• قواعد گزینش و ویژگیهای مکانیک‬
‫کوانتومی‬
‫• نیمه عمر های تطبیقی و واپاشیهای‬
‫ممنوع آشنا مي شويم‪.‬‬
‫مقدمه‬
‫کشف فرایندها‬
‫تبدیل پروتون به نوترون‬
‫و بالعکس‬
‫فرایندهای اساسی بتازا‬
‫اساسی ترین واپاشی بتازا تبدیل پروتون به نوترون یا تبدیل نوترون به پروتون است‪.‬‬
‫فرایندهای اساسی واپاشی بتازای‬

‫‪‬‬
‫‪n  p e‬‬ ‫واپاشي بتازاي‬
‫منفي‬
‫‪‬‬
‫‪p  n e‬‬ ‫واپاشي بتازاي‬
‫مثبت‬
‫‪‬‬
‫‪p e  n‬‬ ‫گيراندازي الكترون‬
‫مداري‬
‫‪9-1‬‬

‫طيف پيوسته بتا‪:‬‬


‫ذرات بتا طيف پيوسته اي دارند كه از صفر تا حد‬
‫باليي (انرژي نقطه پاياني) كه برابر تفاوت انرژي‬
‫حالت اوليه و نهايي است‪ ،‬تغيير مي كند‪.‬‬
‫انرژی گمشده‪ :‬فرض از دست رفتن انرژي بتا از‬
‫دستگاه‬
‫طيف پيوسته بتا‬
‫فرضيه پائولي‪:‬‬
‫معرفی نوترینو‬ ‫پاولی در سال ‪1931‬‬
‫بار و اسپين و انواع نوترينو‬
‫پادنوترینو در واپاشی بتازای منفی‬
‫نوترینودر واپاشی بتازای مثبت‬
‫بحث در مورد انرژي واپاشي‬
‫بتازا‬
‫گام اول‪ :‬در نظر گرفتن واپاشي‬
‫نوترون‬
‫‪n  p  e ‬‬
‫‪‬‬
‫‪ Q‬برابر تفاوت انرژيهاي جرمي هسته هاي‬
‫ابتدايي و نهايي‬
‫‪Q  (m n  m p  m e  m )c 2‬‬
‫‪Q  T p  T e  T‬‬ ‫براي واپاشيهاي نوترون در‬
‫حال سكون‬
‫محاسبه ‪ Q‬با استفاده از جرمهای اندازه گیری شده‬
‫نوترون‪ ،‬الکترون و پروتون‬
‫و با در نظر گرفتن نمونه ای از فرایندهاي واپاشی‬
‫هسته ‪Q  m c 2  m c 2  m c 2 ‬‬
‫‪n‬‬ ‫‪p‬‬ ‫‪e‬‬ ‫بتازا در ‪m c 2‬‬
‫‪‬‬

‫‪ 939.573MeV  939.280MeV ‬‬


‫‪0.511MeV  m c 2‬‬
‫‪ 0.782MeV  m c 2‬‬
‫ابتدا نوترينو بدون جرم در نظر گرفته‬
‫شد‪.‬‬
‫مسير ذرات در اتاقك ابري نشان مي‬
‫دهدفرايند واپاشي بتا فرايندي سه‬
‫جسمي است‪.‬‬
‫باتوجه به محدوده انرژي ها‪ ،‬مساله‬
‫بايد نسبيتي درنظر گرفته شود‪.‬‬
‫سينماتيك واپاشي بتازا‬
A
z XN  A
z 1 X N 1  e   

Q     m N ( zA X )  m N ( z A1 X )  m e  c 2
z
m ( A X )c 2  m N ( A X )c 2  Zm e c 2   B i
i 1
ِ ‫ نماینده ان‬Bi
‫رژی بستگی الکترون‬
‫ برحسب جرم‬.‫ام به هسته است‬i
:‫اتمي داريم‬

 
Q     m ( A X )  Zm e    m ( A X )  ( Z  1)m e   m e c 2
 z z 1



B B
i 1
i
i 1
i 

‫با چشم پوشي از تفاوت انرژي بستگي‬
‫الكترونها‬

‫‪Q     m ( A X )  m ( A X )  c 2‬‬
‫‪Q    T e  E‬‬ ‫انرژي تقسيم شده بين‬ ‫‪Q‬‬
‫الكترون و نوترينو‬
‫‪(T e ) max  (E ) max  Q  ‬‬ ‫در شرايط صفر بودن انرژي‬
‫هريك از ذرات‬
:‫مثال‬
210‫واپاشي‬ ‫در‬
210
Bi  Po

Q     m ( 210Bi )  m ( 210Po )  c 2
 (209.984095u  209.982848u )(931.502MeV / u )
 1.161MeV
‫و‬ Q (T e ) max  1.16MeV
‫سازگاري بين‬
‫نمونه ای از واپاشی پوزيترون زا‬

‫‪A‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪XN ‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪z 1‬‬
‫‪‬‬
‫‪X N 1  e ‬‬
‫‪‬‬

‫با محاسبات مشابه‬


‫قبل‬
‫‪Q     m ( A X )  m ( A X )  2m e  c 2‬‬

‫در اين حالت جرمهاي الكترون يكديگر را‬


‫خنثي نمي كنند‪.‬‬
‫فرايند گير اندازي الكترون‬
‫‪A‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪X N e ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪z 1‬‬ ‫‪X N 1 ‬‬
‫در اين فرايند پرتو ‪ X‬گسيل‬
‫شود‪.‬‬ ‫مي‬
‫كل يك يا چند پرتو ‪ X‬گسيل شده با انرژي بستگي‬ ‫انرژي‬
‫الكترون گيراندازي شده برابر است‪.‬‬
‫‪Q    m ( A X )  m ( A X )  c 2  B n‬‬
‫امكان سنجي انجام واپاشي‬
‫هاي بتازا‬
‫در واپاشي بتازاي مثبت و گير اندازي‬
‫‪A‬‬
‫‪Z‬‬ ‫‪XN ‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪Z 1‬‬
‫‪‬‬‫‪X N 1‬‬ ‫الكترون‬

‫امكان سنجي از نظر انرژي‪ :‬هسته هايي كه‬


‫براي آنها واپاشي بتازاي مثبت از نظر انرژي‬
‫امكان پذير است‪ ،‬مي توانند الكترون را هم گير‬
‫اندازي كنند‪ ،‬ولي عكس آن حقيقت ندارد‪.‬‬
‫محاسبه انرژي نوترينو‬
‫پيوسته‪Q‬از صفر تا‬
‫‪‬‬ ‫انرژي نوترينو داراي توزيع‬
‫(منهاي انرژي قابل چشم پوشي هسته) است‪.‬‬
‫در گير اندازي الكترون‪ ،‬حالت نهايي دو جسمي سبب‬
‫مي شود كه مقادير انرژي پس زني و انرژي نوترينو‬
‫‪Q‬‬ ‫منحصر به فرد باشد‪.‬‬
‫‪‬‬
‫با چشم پوشي از انرژي پس زني‪ ،‬نوترينوي تك‬
‫گسيل مي شود‪.‬‬ ‫انرژي با انرژي‬
‫انرژي حالت برانگيخته‪:‬‬

‫مطالب قبل مربوط به حالت پايه است‪.‬‬


‫اگر حالت نهايي هسته يك حالت برانگيخته باشد‬

‫‪Qex  Q gr  E ex‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫شكل طيف بتا‬


‫)‪N (p‬‬
‫‪(Q T e ) ‬‬
‫) ‪p 2 F ( Z , p‬‬
‫نمودار كوري‪:‬‬
‫‪T e‬بر حسب‬ ‫تغييرات‪N ( p ) p F ( Z  ,‬‬
‫‪2‬‬
‫)‪p‬‬
‫(انر‍‍ژي) است وبا تعيين انرژي نقطه پاياني‬
‫مي توان ‪ Q‬را به دست آورد‪.‬‬
‫‪ F‬تابع فرمي‪ N ،‬تعداد الكترونها با تكانه ‪p ،‬‬
‫‪ p‬تكانه الكترون‬
‫))‬ ‫((‬

‫نمودار فرمي‪ -‬كوري‬


‫))‬ ‫((‬

‫در واپاشي هاي مجاز نمودار فرمي خط‬


‫راست است‪.‬‬
‫در واپاشي هاي غير مجاز نوع اول به‬
‫نيست‪ N‬ولي با دخالت دادن‬ ‫صورت خط‬
‫) ‪( p ) / p 2 F ( Z , p )S ( p , q‬‬
‫عامل شكل ‪S‬منحني‬
‫بر حسب‬
‫انرژي كل ‪ W‬خطي بودن به آن باز مي‬
‫گردد‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫عامل شكل‪ ،‬نمودار فرمي‪-‬كوري واپاشي هاي‬


‫ممنوع را به صورت خط در مي آورد‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫آهنگ واپاشي‬
‫كل‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫‪g M fi‬‬‫‪2‬‬
‫‪p max‬‬ ‫براي واپاشي هاي‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪F ( Z , p ) p (Q T e ) 2 dp‬‬
‫‪2‬‬
‫مجاز‬
‫‪2 3 h7c 3‬‬ ‫‪0‬‬

‫انتگرال فرمي يا ثابت واپاشي بتا زا‬


‫‪1‬‬ ‫‪p max‬‬
‫‪2 0‬‬
‫‪F  ( Z , E 0 ) ‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪F‬‬ ‫(‬ ‫‪Z‬‬ ‫‪‬‬‫‪,‬‬ ‫‪p‬‬ ‫)‬ ‫‪p‬‬ ‫‪2‬‬
‫(‬ ‫‪E‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪E‬‬ ‫‪e‬‬ ‫)‬ ‫‪2‬‬
‫‪dp‬‬
‫) ‪(m e c ) (m e c‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫انتگرال فرمی ثابت تلشی را می دهد ودر‬


‫جدولها موجود است‪.‬‬
‫‪،‬‬ ‫با توجه به‪  0.693 / t1 2‬‬
‫‪  0.693 / t‬‬ ‫‪12‬‬

‫داریم‬
‫‪3 7‬‬
‫‪2 h‬‬
‫‪ft1/ 2  0.693‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪5 4‬‬
‫‪g m c M fi‬‬
‫‪e‬‬

‫این کمیت را نیمه عمر تطبیقی یا‬


‫مقدار ‪ ft‬می نامند‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫نیمه عمر تطبیقی برای مقایسه‬


‫احتمالت واپاشی بتازا به کار می‬
‫رود‪.‬‬
‫تفاوت مقادیر مختلف ‪ ft‬به علت‬
‫تفاوت جزء ماتریس هسته هاست‪.‬‬

‫جزء ماتریس هسته است‪.‬‬ ‫‪M fi‬‬


‫))‬ ‫((‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪0 ‬‬
‫مجاز‬ ‫مقادیر ‪ ft‬برای واپاشی های‪0‬ابر‬

‫‪0  0‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫مقدار ثابت شدت واپاشی بتازا‬

‫‪g  0.88 104 MeV . fm3‬‬

‫نسبت بدون بعد (ثابت شدت)‬


‫‪2‬‬
‫‪g‬‬ ‫‪mc‬‬
‫‪G  2 3 1  g 3‬‬
‫‪m hc‬‬ ‫‪h‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫درجه بندی برهم کنش های‬


‫اساسی نوکلئون نوکلئون بر‬
‫حسب شدت (‪)G‬‬
‫پیون‪-‬نوکلئون (”قوی“)‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪10‬‬ ‫الکترو مغناطیسی‬
‫‪5‬‬
‫واپاشی بتازا(”ضعیف“) ‪10‬‬
‫‪39‬‬
‫‪10‬‬ ‫گرانشی‬
‫))‬ ‫((‬

‫واپاشی بتا زا در رده بندی برهمکنش های‬


‫ضعیف قرار دارد و با پارامتر شدت ‪g‬‬
‫شناخته می شود‪.‬‬
‫برهم کنش عمومی فرمی‪:‬‬
‫به علت موفقیت قابل توجه نظریه فرمی‪ ،‬این برهم‬
‫کنش ها را با این عنوان می شناسند‪.‬‬

‫برهمکنش های ضعیف‪ ،‬با استفاده از ذرات‬


‫تبادلی (معروف به بوزونهای برداری‬
‫میانه)توصیف می شوند‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫جرم نوترینو‬
‫نظریه فرمی بر مبنای فرض جرم سکون صفر برای‬
‫نوترینو استوار است‪.‬‬
‫روش اول تعیین جرم نوترینو‪:‬‬
‫‪ .2‬محاسبه مقدار ‪ Q‬واپاشی از معادله (‪ )6-9‬یا‬
‫(‪)9-9‬‬
‫‪ .3‬محاسبه مقدار‪ Q‬از انرژی بیشینه ذرات بتا‬
‫‪ .4‬محاسبه جرم نوترینو با مقایسه این دو‬
‫))‬ ‫((‬

‫ادامه جرم‬
‫نوترینو‬
‫روش بهتر تعیین جرم نوترینو‪:‬‬
‫• استفاده از شکل طیف بتا در نواحی پایانی‪،‬‬
‫در این نقطه انرژی جنبشی نوترینوبه صفر‬
‫می رسد‪.‬‬
‫• بررسی شیب منحنی ‪ )N)p‬در نقاط پایانی‬
‫))‬ ‫((‬

‫ادامه جرم‬
‫نوترینو‬
‫نوترینو در نقطه پایانی کاهش می یابد و نا‬ ‫انرژی‬
‫نسبیتی بررسی می شود‬
‫‪1/ 2‬‬
‫‪N ( p)  p  Q  p c  m c  me c ‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2 2‬‬ ‫‪2 4‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪e‬‬
‫‪‬‬
‫کمیت داخل کروشه درست برابر ) (‪ Q-Te‬و در نقطه پایانی‬
‫صفر است‪.‬‬
‫برحسب انرژی‬

‫) ‪N (Te )  (Te2  2Te me c 2 )1/ 2 (Q  Te )1/ 2 (Te  me c 2‬‬


‫))‬ ‫((‬

‫ادامه جرم‬
‫نوترینو‬
‫‪dN dp ‬‬ ‫‪0‬‬
‫داریم‬ ‫پایانی‪m ‬‬
‫‪0‬‬ ‫اگر در نقطه‬
‫باشد خواهیم‪ ‬‬
‫داشت‪dN dp‬‬ ‫اگر در این ‪ 0‬‬
‫تقطه‪m‬‬
‫با شیب صفر‬ ‫یعنی طیف تکانه ‪ 0‬‬
‫برای ‪m‬‬
‫با شیب بی نهایت به نقطه پایان میل‬ ‫و برای‪m  0‬‬
‫می کند‪.‬‬
)) ((
‫))‬ ‫((‬

‫نخستین پژوهشگران در این زمینه‪ ،‬لنگر و‬


‫موفات‪ ،‬حد بالی ‪ mνc2<200 eV‬را گزارش‬
‫کردند‪.‬‬

‫برگویست این حد را به ‪eV 60‬تقلیل داد‪.‬‬

‫جرم نوترینو براساس آخرین آزمایشها بین ‪14‬‬


‫تا ‪eV 46‬‬
‫اخیرا حد بالی ‪eV 20‬پیشنهاد شده است‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬
‫اهمیت دانستن جرم نوترینو‪:‬‬
‫اگر جرم نوترینو بزرگتر از صفر باشد‪ ،‬تبدیل‬
‫نوترینوهای الکترونی به سایر نوترینو ها‬
‫مجاز است‪.‬‬
‫این تبدیل توجیه کننده‪:‬‬
‫• تعداد نوترینوهای خورشیدی ‪ 3/1‬تعداد پیش‬
‫بینی شده است‪.‬‬
‫• اگر نوترینو بی جرم باشد؛ امکان ایجاد‬
‫جاذبه گرانشی را برای بسته شدن جهان‬
‫(یعنی توقف و معکوس شدن انبساط آن)‬
‫ندارد‪.‬‬
‫))‬ ‫((‬

‫تعیین تجربی جرم نوترینو‬


‫‪9-4‬‬

‫واپاشیهای مجاز‬
‫فرض می شود تکانه مداری الکترون و نوترینو‬
‫صفر است و فقط اسپین آن دو در تغییر تکانه‬
‫زاوی ای هسته موثر است‪.‬‬
‫‪I  I i  I f  0‬‬ ‫واپاشی فرمی‬

‫‪Ii  I f  1‬‬ ‫واپاشی‬


‫گاموف‪-‬تلر‬
‫قواعد گزینش برای واپاشیهای بتای‬
‫مجاز‬
‫نه = (تغییر ‪‬‬
‫پاریته‪I  0,1 )‬‬

‫نمونه واپاشیهای بتازای مجاز‬


‫‪O N‬‬
‫‪14‬‬ ‫‪14‬‬

‫این نمونه صد در صد از نوع‬


‫فرمی است‬
‫‪16‬‬
‫‪He  Li‬‬
‫‪6‬‬

‫صد در صد از نوع گاموف‬


‫–تلر است‪.‬‬
‫گذار‬ ‫‪I  0‬و‪‬‬ ‫‪0‬و‪I i ‬‬ ‫اگر‪I f  0‬‬
‫فرمی است‪.‬‬

‫گذار‬ ‫‪I ‬‬


‫‪0‬و‬ ‫اگر‪I f  I i  0‬‬
‫مخلوط گاموف‪-‬تلر و فرمی است ‪.‬‬

‫سهم ‪ F‬و‪ GT‬با توجه به تابع موجهای‬


‫اولیه ونهایی تعیین می شود‪.‬‬
‫نسبت دامنه هاي فرمي و گاموف‪-‬‬
‫تلر‪:‬‬
‫‪gf M f‬‬
‫‪y ‬‬
‫‪g GT M GT‬‬

‫به کمک نسبت دامنه های فرمی و گاموف –تلر سهم‬


‫‪ F‬و ‪ Gt‬تعیین می شود‪.‬‬
‫واپاشیهای‬
‫‪I  0,1, 2‬‬ ‫ممنوع آري= ‪‬‬
‫نوع اول‪:‬‬

‫‪‬‬ ‫نوع دوم‪:‬‬


‫‪I  2,3‬‬ ‫نه=‬

‫آري= ‪‬‬ ‫نوع سوم‪:‬‬


‫‪ I  3‬یا ‪I  4‬‬
‫‪I  5‬‬ ‫یا‬ ‫‪I  4‬‬ ‫‪‬‬ ‫نه=‬ ‫نوع‬
‫چهارم‪:‬‬
‫مثالهای واپاشیهای ممنوع نوع‬
‫اول‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪17‬‬
‫) ‪N  O( ‬‬
‫‪17‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪76‬‬
‫) ‪Br  76 Se  (1  0‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪122‬‬
‫‪Sb ‬‬ ‫‪122‬‬
‫) ‪Sn  (2  2‬‬
‫مثالهای واپاشیهای ممنوع نوع‬
‫دوم‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪22‬‬
‫) ‪Na  Ne  (3  0‬‬
‫‪22‬‬

‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪137‬‬
‫‪Cs ‬‬ ‫‪137‬‬
‫) ‪Ba  ( ‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫مثالهای واپاشیهای ممنوع نوع‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫سوم‬
‫‪3‬‬ ‫‪9‬‬
‫‪78‬‬
‫) ‪Rb  Sr  ( ‬‬
‫‪87‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪40‬‬
‫) ‪K  40Ca  (4  0‬‬

‫مثال واپاشیهای ممنوع نوع‬


‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫چهارم‬
‫‪9‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪115‬‬
‫‪In ‬‬ ‫‪115‬‬
‫) ‪Sn  ( ‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
9-5
‫مقایسه واپاشیهای بتا برای گسیلنده های‬
‫شناخته شده بتا‬
 
3 9
78
Rb  Sr  (  )
87

2 2
40
K  40Ca  (4  0 )
 
9 1
115
In  115
Sn  (  )
2 2
‫‪:10‬‬

‫‪ 10-1‬انرژی واپاشی های‬


‫گامازا‬
‫‪ 10-2‬تابش‬
‫کلسیک‬ ‫الکترومغناطیسی‬
‫مکانیک‬ ‫‪ 10-3‬محاسبة‬
‫کوانتومی‬
‫‪ 10-4‬قواعد گزینش تکانه زاويه ای و‬
‫قطبیدگی‬
‫اندازه گیری توزیع زاویه ای‬ ‫‪10-5‬‬
‫قطبیدگیداخلی‬ ‫و‬
‫‪ 10-6‬تبدیل‬
‫‪ 10-7‬طول عمرهای گسیل‬
‫‪:10‬‬

‫خلصه درس‪ :‬دراين فصل با‬


‫مفهوم واپاشي گامازا‬
‫• روش محاسبه انرژی واپاشی‬
‫• ملحظات کلسیک و مکانیک‬
‫کوانتومی مربوطه‬
‫• قواعد گزینش‬
‫• اندازه گیری توزیع زاویه ای و‬
‫قطبیدگی‬
‫• تبدیل داخلی و مقایسه آن با واپای‬
‫گامازا‬
‫• و طول عمر های گسیل گاما آشنا‬
10-1

‫با توجه به پایستگی انرژی و تکانه‬

E i  E f  E  T R
0  p  p R
2
E 
E  E  
2Mc 2
‫جواب معادله‬

 E 1/ 2 
E   Mc  1  (1  2
2
2
) 
 Mc 
(E ) 2
E   E  2 ‫انرژی گاما‬
2Mc
‫‪10-2‬‬

‫متوسط توان‬
‫تابيده توسط دو‬
‫قطبي الكتريكي‪:‬‬
‫‪1 4 2‬‬
‫‪p‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪12 0 c‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪Microsoft Equation‬‬
‫‪3.0‬‬

‫‪10-2‬‬

‫متوسط توان‬
‫تابيده توسط دو‬
‫قطبي‬
‫مغناطيسي‪:‬‬
‫‪1  2‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪p‬‬ ‫‪‬‬
‫‪12 0 c‬‬ ‫‪5‬‬
‫تعمیم به چند قطبی‬
‫‪L‬‬
‫قطبی‪،‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ .2‬توزیع زاویه ای تابش‬
‫) ‪P2 L (3cos ‬‬
‫نسبت به یک جهت انتخابی مناسب ‪2‬‬
‫به‬
‫صورت چند جمله ای لژاندر‬
‫است‪ .‬متداول ترین موارد‬
‫عبارت اند از‪:‬‬
‫لژاندر ‪‬برای دو قطبی‬
‫‪P2 ‬‬ ‫چند جمله ای )‪ 1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪(1‬‬ ‫‪2)(3cos‬‬
‫چند جمله ای لژاندر برای چار‬
‫قطبی‬
‫‪1‬‬
‫)‪p 4  (35cos   30 cos   3‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪8‬‬
‫)‪ (ML )  (1‬‬ ‫پاریته میدان تابش ‪L 1‬‬ ‫‪.2‬‬

‫‪ (EL )  (1) L‬‬


‫‪ .3‬توان تابیده ‪ ،‬با نمایش ‪ σ=E‬یا ‪ σ =M‬به‬
‫عنوان تابش الکتریکی یا مغناطیسی‪،‬‬
‫عبارتست از‬
‫‪2(L  1)c‬‬ ‫‪ 2L 2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪m ( L ) ‬‬
‫‪2‬‬
‫‪p ( L ) ‬‬ ‫‪2‬‬
‫) (‬
‫‪ 0 L  (2L  1)  c‬‬
‫‪‬‬ ‫!!‬
‫‪10-3‬‬

‫محاسبه احتمال واپاشی از جزء ماتریس‬


‫مربوط به عملگر چند قطبی‬
‫‪m fi ( L)   f m( L) i dv‬‬

‫احتمال گسیل فوتون در واحد زمان‬


‫(یعنی ثابت واپاشی)‬
‫)‪P ( L‬‬ ‫)‪2( L  1‬‬ ‫‪ 2 L 1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ ( L) ‬‬ ‫‪‬‬ ‫(‬ ‫)‬ ‫‪ m fi ( L) ‬‬
‫‪h‬‬ ‫‪ 0 hL  (2 L  1)!! ‬‬
‫‪2‬‬
‫‪c‬‬
‫قسمت شعاعی احتمال گذار‬
R R 3
 r r dr /  r dr 
2 L 2
RL
0 0 L3
EL ‫احتمال گذار‬
8 ( L  2) e2 E 3 2 2L
 ( EL)  ( ) 2 L 1 ( ) cR
!! 2
L  (2 L  1)  4 0 hc hc L3
‫برآورد های وایسکوف برای‬
‫احتمال گذار ‪EL‬‬
‫‪ ( E1)  1.0 1014 A2 / 3 E 3‬‬ ‫دوقطبی‬
‫الکتریکی‬
‫چارقطبی‬
‫‪ ( E 2)  7.3 107 A4 / 3 E 5‬‬ ‫الکتریکی‬
‫‪ ( E 3)  34 A E‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪7‬‬ ‫هشت قطبی‬
‫الکتریکی‬
‫‪ ( E 4)  1.110 A E‬‬‫‪5‬‬ ‫‪8/ 3‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 16‬قطبی‬
‫الکتریکی‬
ML ‫احتمال گذار‬

8 ( L  1) 1 2 h 2 e2
 ( ML)  ( p  ) ( ) ( )
L  (2 L  1) 
!! 2
L  1 m p c 4 0 hc
E 3
( ) 2 L 1 ( )cR 2 L  2
hc L2
‫برآورد های وایسکوف برای احتمال گذار ‪ML‬‬

‫‪ (M 1)  5.6 1013 E 3‬‬ ‫دوقطبی‬


‫مغناطیسی‬
‫‪ (M 2)  2.5 107 A 2 / 3E 5‬‬ ‫چارقطبی‬
‫مغناطیسی‬
‫‪ (M 3)  16A 4 / 3 E 7‬‬ ‫‪ 8‬قطبی‬
‫مغناطیسی‬
‫‪ (M 4)  4.5 10 A E‬‬‫‪6‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 16‬قطبی‬
‫مغناطیسی‬
‫‪10-4‬‬

‫میدان الکترومغناطیسی گسیل کننده انرژی و‬


‫تکانه زاویه ای است‪ .‬آهنگ تابش تکانه با آهنگ‬
‫تابش انرژی متناسب است‬
‫‪Ii  L  I f‬‬ ‫براساس‬
‫پایستگی تکانه‬
‫‪Ii  I f‬‬ ‫بزرگترین مقدار‬
‫ممکن ‪L‬‬
‫‪Ii  I f‬‬ ‫کوچکترین مقدار‬
‫ممکن ‪L‬‬
‫بنا بر قواعد گزینش تکانه زاویه ای و پاریته یه‬
‫صورت زیر است‬
‫‪Ii  I f  L  Ii  I f‬‬ ‫بدون ‪L=0‬‬

‫‪‬‬ ‫مغناطیسی فرد‪ ،‬الکتریکی زوج‬


‫‪ :‬نه =‬
‫مغناطیسی زوج‪ ،‬الکتریکی فرد ‪‬‬
‫‪ :‬آری =‬
‫محاسبه نسبت احتمال ها برای هسته‬
‫‪ A=125‬با ‪E=1 MeV‬‬
‫‪ ( M 1) :  ( E 2) :  ( M 3) :  ( E 4) ‬‬
‫‪1:1.4 103 : 2.1 1010 :1.3  1013‬‬

‫” نتیجه می شود‬ ‫اگر ”آری‪=‬‬


‫‪ (E 1) :  (M 2) :  (E 3) :  (M 4) ‬‬
‫‪1: 2.3 107 : 2.1 1010 : 2.1 1017‬‬
‫انتظارات بر مبنای برآورد های تک‬
‫ذره ای‪:‬‬
‫‪ .2‬پایینترین چند قطبی مجاز معمول غالب‬
‫است‪.‬‬
‫‪ .3‬برای هسته های متوسط و سنگین‪،‬‬
‫‪105‬‬
‫ضریب‬ ‫گسیل چند فقطبی الکتریکی با‬
‫‪ 100‬محتملتر از گسیل چند قطبی‬
‫مغناطیسی از همان مرتبه است‪.‬‬
‫‪ .4‬احتمال گسیل چند قطبی ‪ L+1‬با‬
‫ضریبی از مرتبه‬
‫ادامه انتظارات بر مبنای برآورد های‬
‫تک ذره ای‪:‬‬
‫ترکیب ‪52‬و ‪EL ) 3‬‬
‫داریم( ‪ (EL )  (EL ) ‬‬ ‫‪3 .4‬از‬
‫‪‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪ 10 10  10‬‬
‫‪2‬‬

‫) ‪ (ML )  (EL )  (ML‬‬

‫) ‪ (ML )  (ML )  (mL‬‬


‫‪‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪ 105 102  107‬‬
‫) ‪ (EL )  (ML )  (EL‬‬
‫به اختلف بین دو نتیجه توجه شود‪.‬‬
10-5
‫توزیع زاویه ای مشاهده شده‬
‫تابش ها‬
‫‪w ( )   p (m i )w mi ‬‬ ‫‪mf‬‬ ‫) ‪(‬‬
‫‪mi‬‬
‫باتوجه به برابری تراکم ها در‬
‫‪1 1‬‬ ‫شرایط عادی ‪2‬داریم‪ 1‬‬
‫‪w ( )   (1  cos  )   (sin  ) ‬‬
‫‪2‬‬

‫‪3 2‬‬ ‫‪ 3‬‬


‫‪1 1‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬ ‫‪(1  cos  )   const .‬‬
‫‪2‬‬

‫‪3 2‬‬ ‫‪‬‬


‫روشهای ایجاد تراکم نابرابر در‬
‫مورد گذارها‪:‬‬
‫‪ .2‬سرد کردن هسته ها تا دمای حدود‬
‫‪ K 0.01‬ضمن اینکه در میدان قوی‬
‫قرار دارد‪.‬‬
‫‪ .3‬ایجاد مخلوط نامساوی از تراکم ها‬
10-5


‫نسبت‬
1
 2 ‫توزیع زاویه‬
‫ای‬
‫به‬
1 1 
w ( )   (1  cos  )   0(sin 2  ) 
2

2 2 
1 1 
 (1  cos 2
 )   1  cos 2

2 2 
‫آزمایش همبستگی زاویه ای‬
‫توزیع زاویه ای در حالت کلی به‬
‫صورت چند جمله ای توانهای زوج ‪cosθ‬‬
‫است‪.‬‬
‫‪L‬‬
‫‪w ( )  1   a2 cos ‬‬
‫‪2‬‬

‫‪k 1‬‬
‫‪10-6‬‬

‫تبدیل داخلی فرایندی الکترومغناطیسی‬


‫است که با گسیل گاما رقابت می کند‪.‬‬
‫برهم کنش میدانها با الکترونهای اتمی‬
‫باعث گسیل یکی از الکترونهای اتمی می‬
‫شود‪.‬‬
‫‪T e  E  B‬‬ ‫انرژی جنبشی الکترون‬
‫گسیل شده‬
‫‪10-6‬‬

‫احتمال واپاشی کل‬


‫‪t    e‬‬
‫‪e‬‬ ‫تعریف ضریب تبدیل‬
‫‪‬‬ ‫داخلی‬
‫‪‬‬
‫احتمال کل واپاشی‬
‫) ‪t   (1  ‬‬
‫ضریب های جزیی مربوط به پوسته‬
‫های اتمی مختلف‬
‫‪t    e,k  e , L  e ,m  ...‬‬
‫)‪  (1   k   L   M  ...‬‬
‫‪   k   L   M  ...‬‬ ‫نتیجه روابط قبل‬
‫با در نظر گرفتن زیر ‪ L   LI   LII   LIII‬‬
‫پوسته ها‬
‫‪2‬‬
‫) ‪ ( L )  m fi ( L‬‬ ‫بخش هسته ای جزء‬
‫‪2‬‬
‫ماتریس‬
‫) ‪e ( L )  m fi ( L‬‬
‫نتایج محاسبه نانسبیتی برای چندقطبیهای‬
‫الکتریکی ‪ E‬و مغناطیسی‪M‬‬
‫‪2‬‬
‫‪z3 L‬‬ ‫‪e2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪c‬‬
‫( ‪ (EL )  3‬‬ ‫()‬ ‫‪) 4 ( e ) L 5/ 2‬‬
‫‪n L  1 4 0 hc‬‬ ‫‪E‬‬

‫‪z3‬‬ ‫‪e2‬‬ ‫‪2m e c 2 L 5/ 2‬‬


‫( ‪ (ML )  3‬‬ ‫()‬ ‫)‬
‫‪n 4 0 hc‬‬ ‫‪E‬‬
‫‪10-7‬‬

‫برآورد آهنگ واپاشی جزئی گاما‬


‫نیمه عمر تراز ‪ keV 1317‬برابر ‪ ps 8.7‬اندازه‬
‫گیری شده است‬
‫‪0.693‬‬ ‫‪0.63‬‬
‫‪t ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪‬‬ ‫‪8.0‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪10‬‬‫مرحله اول محاسبه ‪10 1‬‬
‫‪s‬‬
‫‪t 1/ 2‬‬ ‫‪8.7  10 s‬‬
‫‪t  t ,1317  t ,380‬‬ ‫مرحله دوم محاسبه‬

‫) ‪ t ,1317 (1  1317 )   ,455 (1   455 )   ,380 (1   380‬‬


‫با صرف نظر از ضرایب کوچک نتیجه می شود‬

‫‪t  t ,1317  ,455  ,380‬‬


‫مرحله سوم‬
‫با استفاده از اندازه گیری شدتهای نسبی این سه‬
‫پرتو گاما نتیجه می شود‬
‫‪ ,1317 :  ,455 :  ,380  51: 39 :10‬‬
‫مرحله چهارم‬
‫آهنگهای واپاشی جزیی سه پرتو گاما‬
‫‪ ,1317 : 0.51(8.0 1010 s 1 )  4.11010 s 1‬‬

‫‪ ,455 : 0.39(8.0 1010 s 1 )  3.11010 s 1‬‬

‫‪ ,380 : 0.10(8.0 1010 s 1 )  0.80 1010 s 1‬‬


‫مقایسه نتایج با برآورد های وایسکوف‬

‫‪E 2,1317  8.7 10 s‬‬


‫‪10‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪E 2,455  4.3 10 s‬‬


‫‪8‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪E 2,380  1.7 10 s‬‬


‫‪8‬‬ ‫‪1‬‬
keV 937 )t1/2=15.8 ‫محاسبه مشابه با تراز‬
)ns
0.693
t   4.39  107 s 1
15.8ns
t   ,937 t ,75  e ,937   ,75 (1   75 )
‫‪e ,937  4.3 10 s‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬
‫ادامه محاسبات‬
‫‪ ,75  1.16 10 s‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪ ,862  2.0 10 s‬‬


‫‪11‬‬ ‫‪1‬‬

‫مقایسه با نتایج وایسکوف‬


‫‪E 2.75  5.2 10 s‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪1‬‬

‫‪E 2.862  5.2  1010 s 1‬‬


1

You might also like