You are on page 1of 10

‫اعوذ باهلل من الشیطن الرجیم‬

‫بسم اهلل الرمحن الرحیم‬

‫طبقاتی کردن دین قابل قبول نیست‬

‫قومی در هند وجود دارند که دالیت نامیده میشوند و حدود دویست میلیون نفر‬
‫از مجعیت هند را تشکیل میدهند‪ .‬مردم هند به این قوم دالیت میگویند‪ .‬دالیت‬
‫در زبان آهنا معنا جنس و یا ملس ناپذیر میدهد‪ .‬به این قوم ظلم ها بسیار‬
‫از طرف جامعه میشود؛ بطور که در چاخیانه ها هند در لیوان ها یک بار‬
‫مصرف برا دالیت ها و در لیوان ها شیشه ا برا دیگران چا می ریزند‪.‬‬
‫نظام دو لیوانی یکی از شکل ها سنت ملس ناپذیر است که با وجود منع‬
‫قانونی‪ ،‬مهچنان اجرا می شود‪ .‬دالیتها بهکلی اجازۀ زندگی در روستا را ندارند و‬
‫باید خارج از مرزها مشخصشده روستا سکونت داشته باشند‪ .‬اجازه ندارند به‬
‫معابد وارد شوند‪ .‬اجازه ندارند به منابع آب شرب دیگر طبقات نزدیک شوند‪.‬‬
‫اجازه ندارند در کنار هندوها غذا خبورند یا از ظروف یکسانی استفاده کنند! از‬
‫این دست حمدودیتها و حتقریها‪ ،‬هزاران مورد دیگر نیز وجود دارد که در جاها‬
‫خمتلف متفاوتاند‪ .‬دالیتها مردمی بسیار مظلومند و از هر چیز تقریبا حمرومند‪.‬‬
‫البته جدیدا بعضی حمدودیتها برداشته شده است‪ .‬کارها بسیار مشکل و کثیف‬
‫‪ ،‬مثل پاک کردن لوله ها فاضالب و ‪ ...‬معموال به دالیت ها داده میشود در‬
‫مقابل دستمزد بسیار ناچیز‪ .‬اگر دالیتها از این قواننی سرباز زنند‪ ،‬تا سرحد مرگ‬
‫کتک میخورند و یا کشته میشوند و یا تبعید میشوند!‬
‫نظام طبقاتی هندوستان مردم را به برمهن‪ ،‬کاهن‪ ،‬جنگوو‪ ،‬کشاورز و کارگر تقسیم‬
‫می کند‪ ،‬اما دالیت ها در این طبقه بند جا منی گریند و از آن خارج هستند‪.‬‬
‫به مهنی خاطر به آهنا جنس و یا ملس ناپذیر گفته میشود‪ .‬از نظر هندوها ‪ ،‬دالیتها‬
‫در این پنج طبقه جا ندارند و بنابراین ازدواج آهنا با طبقات تعینی شده هندویی‬
‫ممنوع است و حتی نشست و برخواست با آهنا ممنوع است‪ .‬حتی وضعیتشان از‬
‫برده ها هم بدتر است‪.‬‬
‫پس از استقالل هندوستان در سال ‪ ۷۴۹۱‬تبعیض طبقاتی هندوستان غریقانونی‬
‫اعالم شد‪ ،‬اما ‪ 022‬میلیون دالیت در این سرزمنی که یک ششم مجعیت میلیارد‬
‫هندوستان را تشکیل داده اظهار می دارند که رویکرد مردم نسبت به آن ها مهانند‬
‫گذشته بوده است‪ .‬شاید باور نکنید که دالیت ها از مظلومرتین مردمان جهان‬
‫هستند و حتت تبعیضی قرار گرفته اند که یک مذهب بزرگ مثل هندو بر آهنا‬
‫حتمیل کرده است‪ .‬حتی بسیار از آنان باور کرده اند که سرنوشتشان باید‬
‫اینوور باشد‪ .‬چونکه این تبعیض در مذهب هندو یکی از اصول است‪ ،‬بنابراین‬
‫ساهلاست که حتی خود دالیتها باور کرده اند که سرنوشتشان باید اینوور باشد!‬

‫نی یَ َدیِْه َوِم ْن َخ ْل ِف ِه ََْي َفظُونَهُ ِم ْن أ َْم ِر اللَّ ِه إِ َّن اللَّهَ َال یُغَِّریُ َما بَِق ْوتم َح َّ‬
‫ات ِم ْن بَ ْ ِ‬
‫لَهُ ُم َعقِّبَ ٌ‬
‫یُغَِّریُوا َما بِأَنْ ُف ِس ِه ْم َوإِذَا أ ََر َاد اللَّهُ بَِق ْوتم ُسوءًا فَ َال َمَرَّد لَهُ َوَما َهلُ ْم ِم ْن ُدونِِه ِم ْن َو تال ﴿‪﴾۷۷‬‬
‫براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‬
‫كنند در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمى دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى‬
‫قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود (‪)۱۱‬‬

‫نکته جالب ماجرا این است که این تقسیم بند طبقاتی یکی از اصول مذهب‬
‫هندوست و به مهنی خاطر منیتوان عمال آن را ملغا کرد‪ .‬اگر تقسیم بند طبقاتی‬
‫یکی از اصول مذهب شود‪ ،‬دیگر بسیار مشکل است آن را برچید‪ .‬وقتی اسم‬
‫دین به میان آید دیگر رنج و ناامید و دلشکستگی دالیتها برا هندوها امهیتی‬
‫ندارد‪ .‬پریو کورکورانه از والدین و فرهنگ گذشته جایی برا تفکر در دین منی‬
‫گذارد‪ .‬اگر کسی هم اعرتاض کند‪ ،‬به خمالفت با مذهب هندو حمکوم میشود! این‬
‫مهان رسم معروف تاریخ است ‪ .‬حتی فرعون هم موسی را به خمالفت با دین حمکوم‬
‫کرد‪.‬‬

‫ِّل ِدینَ ُك ْم أ َْو أَ ْن یُظْ ِهَر ِِف‬ ‫وقَ َ ِ‬


‫اف أَ ْن یُبَد َ‬ ‫وسى َولْیَ ْدعُ َربَّهُ إِ ِِّن أ َ‬
‫َخ ُ‬ ‫ال فْر َع ْو ُن ذَ ُر ِوِن أَقْ تُ ْل ُم َ‬ ‫َ‬
‫ض الْ َف َس َاد ﴿‪﴾0۲‬‬ ‫ْاْل َْر ِ‬
‫و فرعون گفت مرا بگذاريد موسى را بكشم تا پروردگارش را بخواند من مى ترسم آيين شما را تغيير‬
‫دهد يا در اين سرزمين فساد كند (‪)۶۲‬‬

‫الِس ِ‬
‫اب ﴿‪﴾0۱‬‬ ‫ال موسى إِ ِِّن ع ْذت بِرِِّّب وربِّ ُكم ِمن ُكل مت َك ِّتِّب َال ی ؤِمن بِیوِ‬
‫م‬
‫ْ‬
‫ُْ ُ َْ َ‬ ‫ُ ُ َ َ َ ْ ْ ِّ َُ‬ ‫َوقَ َ ُ َ‬
‫و موسى گفت من از هر متكبرى كه به روز حساب عقيده ندارد به پروردگار خود و پروردگار شما‬
‫پناه برده ام (‪)۶۲‬‬

‫وها إِنَّا َو َج ْدنَا آبَاءَنَا َعلَى‬ ‫ك ِِف قَ ْریَتة ِم ْن نَ ِذی تر إَِّال قَ َ‬


‫ال ُم ْ َرتفُ َ‬
‫ِ‬
‫ك َما أ َْر َسْلنَا ِم ْن قَ ْبل َ‬
‫ِ‬
‫َوَك َذل َ‬
‫أ َُّم تة َوإِنَّا َعلَى آثَا ِرِه ْم ُم ْقتَ ُدو َن ﴿‪﴾0۲‬‬
‫و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان‬
‫آن گفتند ما پدران خود را بر آيينى [و راهى] يافته ايم و ما از پى ايشان راهسپريم (‪)۶۲‬‬

‫خدا مهربان مدام در قرآن میفرماید که رو آیات قرآن تفکر کنید‪ .‬یعنی حتی‬
‫خدا منی خواهد مردم آیات قرآن را چشم و گوش بسته قبول کنند‪ .‬به مهنی خاطر‬
‫خدا قرآن را ساده و قابل فهم نازل فرموده است‪ .‬خدا قرآن را کتابی عمومی نازل‬
‫کرده است برا متام مردم؛ نه فقط برا طبقه خاصی‪.‬‬
‫هندوها خود را آریایی میدانند و دالیتها از نژاد آریایی نیستند‪ .‬در حالیکه از نظر‬
‫خدا نژادها مهگی یکی هستند‪ .‬شرایط آب و هوایی و نور خورشید باعث تغیری‬
‫رنگ پوست و یا شکل ظاهر شده است‪ .‬بررسی د ان آ هیتلر ثابت کرد‬
‫که او از نژاد آفریقایی یهود بود! آن مهه مردم را کشت خباطر غری آریایی بودن‬
‫و یهود بودن‪ .‬در هنایت ثابت شد که خودش اصالتا آفریقایی یهود است!‬
‫دنیا عویبی است‪ ،‬تعصبات ناجبا و ناخبردانه که زندگی میلیوهنا نفر را به نابود‬
‫میکشاند‪.‬‬
‫ژن خوب و ژن بد‪ ،‬آقازاده و غریآقازاده ‪ ،‬خود و غریخود و ‪ ...‬از تقسیم‬
‫بندیها ناشایستی است که در یک جامعه واقعا اسالمی هیچوقت نباید بوجود‬
‫آید‪ .‬اما ایدئولوژیها مذهبی من در آور ناخودآگاه جامعه را به چننی طبقاتی‬
‫تقسیم میکند‪ .‬گاهی بعضی طریقتها و مذاهب اسالمی خود را طبقه خاصی میان‬
‫مردم حبساب می آورند و حتی وقتی زکات می پردازند‪ ،‬به طبقه خویش و هم‬
‫ایدئولوژیها خویش می پردازند‪ .‬دلبسته بودن به طبقه خاصی تا این حد!! قطعا‬
‫چننی زکاتی از نظر خدا قابل قبول نیست‪.‬‬
‫حتی بعضی مکاتب اسالمی در جلسات خصوصی خویش‪ ،‬اصرار دارند که به‬
‫غری معتقد به مکتب خود‪ ،‬زن ندهند و یا زن نگریند‪ .‬مثل یهودیها که برا غری‬
‫یهود ‪ ،‬درصد ربا را چند برابر می گریند‪ .‬در حالیکه خدا حتی ازدواج با اهل‬
‫کتاب را هم حالل دانسته و خوردن غذا اهل کتاب را هم حالل دانسته است‪.‬‬
‫من مطمئنم که تقسیم بند طبقاتی در اصل مذهب هندو وجود نداشته است و‬
‫خود کاهنان هندو آن را بوجود آورده اند‪ .‬متاسفانه در میان مسلمانان‪ ،‬هرکدام‬
‫نسبت به فرقه ها دیگر مهچننی تفکراتی دارند‪ .‬سنی ها به تفکرات غری از‬
‫حمدوده خود‪ ،‬شیعه گر لقب میدهند و شیعه ها به تفکرات خارج از مرز خود‪،‬‬
‫وهابیگر و سنی گر لقب میدهند‪ .‬خدا مهربان میفرماید که تلقینات دوران‬
‫بچگی را باید دور انداخت‪ .‬خدا از این تبعیضات ناجبا خنواهد گذشت؛ زیرا این‬
‫نوع تبعیضات زندگی بسیار را حتت تاثری قرار خواهد داد‪.‬‬

‫یم ِِبَا‬‫ال ِّق شیئا إِ َّن اللَّه علِ‬


‫ْ‬ ‫ن‬ ‫وما ی تَّبِع أَ ْكثَرهم إَِّال ظَنًّا إِ َّن الظَّ َّن َال ی ْغ ِِن ِ‬
‫م‬
‫ٌ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ً‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫ََ َ ُ ُُ ْ‬
‫یَ ْف َعلُو َن ﴿‪﴾۲۲‬‬
‫و بیشرتشان جز از گمان پریوى منى كنند [وىل] گمان به هیچ وجه [آدمى را] از‬
‫حقیقت ىب نیاز منى گرداند آرى خدا به آنچه مى كنند داناست (‪)۲۲‬‬

‫قرآن متعلق به طبقه خاصی نیست که آن طبقه خاص آیاتش را در جهت منافع‬
‫طبقاتی خویش معنا کنند و سایر موارد آن را کتمان کنند‪.‬‬
‫ِ‬ ‫إِ َّن الَّ ِذین ی ْكتُمو َن ما أَنْ َزَل اللَّهُ ِمن الْ ِكتَ ِ‬
‫ك َما یَأْ ُكلُو َن ِِف‬‫اب َویَ ْش َرتُو َن بِِه ََثَنًا قَل ًیال أُولَئِ َ‬ ‫َ‬ ‫ََ ُ َ‬
‫یم ﴿‪﴾۷۱۹‬‬ ‫بطُوهنِِم إَِّال النَّار وَال ی َكلِّمهم اللَّه ی وم الْ ِقیام ِة وَال ی َزِّكی ِهم وَهلم ع َذ ِ‬
‫اب أَل ٌ‬
‫َ َ ُ ُ ُ ُ ُ َ ْ َ َ َ َ ُ ْ َ ُْ َ ٌ‬ ‫ُ ْ‬
‫كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده پنهان مى دارند و بدان بهاى ناچيزى به دست مى آورند‬
‫آنان جز آتش در شكمهاى خويش فرو نبرند و خدا روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت و پاكشان‬
‫نخواهد كرد و عذابى دردناك خواهند داشت (‪)۱۲۱‬‬

‫ِ‬ ‫أُولَئِك الَّ ِ‬


‫اب بِالْ َم ْغفَرِ فَ َما أ ْ‬
‫َص ََِّبُه ْم َعلَى النَّا ِر ﴿‪﴾۷۱۱‬‬ ‫َّاللَةَ بِا ْهلَُدى َوالْ َع َذ َ‬
‫ین ا ْش ََرتُوا الض َ‬‫ذ‬
‫َ َ‬
‫آنان همان كسانى هستند كه گمراهى را به [بهاى] هدايت و عذاب را به [ازاى] آمرزش خريدند پس به‬
‫راستى چه اندازه بايد بر آتش شكيبا باشند (‪)۱۲۱‬‬

‫اب لَِفي ِش َق ت‬
‫اختَلَ ُفوا ِِف الْ ِكتَ ِ‬ ‫َن اللَّه نََّزَل الْ ِكتاب بِ ْ ِ َّ ِ‬ ‫ِ‬
‫ا ٍ‬ ‫الَ ِّق َوإ َّن الذ َ‬
‫ین ْ‬ ‫َ َ‬ ‫ك بِأ َّ َ‬‫َذل َ‬
‫ید ﴿‪﴾۷۱۲‬‬ ‫بعِ ت‬
‫َ‬
‫چرا كه خداوند كتاب [تورات] را به حق نازل كرده است و كسانى كه در باره كتاب [خدا] با يكديگر‬
‫به اختالف پرداختند در ستيزه اى دور و درازند (‪)۱۲۲‬‬

‫اب أُولَئِ َ‬
‫ك‬ ‫ات َوا ْهلَُدى ِم ْن بَ ْع ِد َما بَیَّنَّاهُ لِلن ِ‬
‫َّاس ِِف الْ ِكتَ ِ‬ ‫إِ َّن الَّ ِذین ی ْكتُمو َن ما أَنْزلْنَا ِمن الْبیِّنَ ِ‬
‫ََ ُ َ َ َ َ‬
‫الال ِعنُو َن ﴿‪﴾۷۱۴‬‬ ‫یَ ْل َعنُ ُهم اللَّهُ َویَ ْل َعنُ ُهم َّ‬
‫ُ‬ ‫ُ‬
‫كسانى كه نشانه هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در‬
‫كتاب توضيح داده ايم نهفته مى دارند آنان را خدا لعنت مى كند و لعنت كنندگان لعنتشان مى كنند‬
‫(‪)۱۱۱‬‬

‫ك أَتُوب علَی ِهم وأَنَا الت ََّّواب َّ ِ‬‫ِ‬ ‫ِ َّ ِ‬


‫یم ﴿‪﴾۷۲2‬‬
‫الرح ُ‬ ‫ُ‬ ‫َصلَ ُحوا َوبَیَّنُوا فَأُولَئ َ ُ َ ْ ْ َ‬ ‫إَّال الذ َ‬
‫ین تَابُوا َوأ ْ‬
‫مگر كسانى كه توبه كردند و [خود را] اصالح نمودند و [حقيقت را] آشكار كردند پس بر آنان خواهم‬
‫بخشود و من توبه پذير مهربانم (‪)۱۲۱‬‬

‫خدا حکیم شدیدا با طبقاتی کردن آیات قرآن خمالفت منوده است و کسانی را‬
‫که بعضی آیاتش را طبق مصلحت طبقاتی کتمان میکنند را لعنت کرده است‪.‬‬
‫فقط یک لظه فکر کن که اگر یک هندو در یک کشور دیگر به دنیا آمده بود؛‬
‫دیگر چننی تعصباتی را نداشت‪ .‬صفاتی که ابوهلب و ابوجهل داشتند و در مقابل‬
‫حق می ایستادند‪ ،‬و در مقابل حق جمادله میکردند‪ ،‬منیتواند برا یک مسلمان‪،‬‬
‫خوبی حبساب آید‪ .‬اگر جمادله در مقابل حق بد است‪ ،‬برا مهه بد است‪ .‬وقتی‬
‫کلمات طبقاتی مثل حاجی‪ ،‬سید‪ ،‬روحانی‪ ،‬ریش و ‪ ...‬به دین گره خبورد؛ هر‬
‫اشتباهی از این گروهها سر بزند‪ ،‬به نام دین متام میشود و باعث بدنامی دین‬
‫میشود‪ .‬طبقاتی کردن دین بزرگرتین خیانتی است که در طول تاریخ رخ داده است‪.‬‬
‫دویست میلیون نفر در هند خباطر یک حکم غلط هندوها‪ ،‬برده شده اند و از‬
‫جامعه طرد شده اند‪.‬‬
‫در دین خدا طبقاتی کردن دین ممنوع است‪ .‬بنابراین تقسیم بند مردم به حاجی‬
‫و سید و شیخ و مال و روحانی و ‪ ...‬ممنوع است‪ .‬حاال دیگر طور شده است‬
‫که احکام دینی باید از طریق طبقه روحانیون به مردم برسد و خمالف آن مرتد‬
‫حبساب می آید‪ .‬اگر آزاد بیان در یک دین نباشد و احکام آن از طریق طبقه‬
‫خاصی به مردم برسد‪ ،‬دیگر فاحته آن جامعه خوانده است و اقوامی مثل دالیتها‬
‫در آن جامعه بوجود خواهند آمد‪ .‬ناعدالتی ها اجتماعی از مهنی طبقاتی کردن‬
‫کتاب خدا نشات می گرید‪.‬‬
‫در دین اسالم به باور متام مذاهب‪ ،‬تقلید در اصول دین جایز نیست‪ .‬اما عمال‬
‫کسی در روش خداپرستی و توحید حق ندارد ایراد بگرید و به این طریق تقلید‬
‫در اصول دین هم واجب میشود! اگر هم در توحید و خداپرستی ایراد گرفته‬
‫شود‪ ،‬لقب وهابیت و ‪ ...‬به او میزنند و او را طرد میکنند‪ .‬به این میگویند طبقاتی‬
‫کردن دین و از مهینوا ناعدالتیها اجتماعی پیش می آید‪.‬‬

‫ِ َّ ِ‬
‫ك ِم ْن ِح َساِِِ ْم‬
‫یدو َن َو ْج َههُ َما َعلَْی َ‬ ‫ین یَ ْدعُو َن َربَّ ُه ْم بِالْغَ َدا ِ َوالْ َع ِش ِّي یُِر ُ‬
‫َوَال تَطُْرد الذ َ‬
‫ك َعلَْی ِه ْم ِم ْن َش ْي تء فَتَطُْرَد ُه ْم فَتَ ُكو َن ِم َن‬ ‫ت‬
‫ِم ْن َش ْيء َوَما ِم ْن ِح َسابِ َ‬
‫ِِ‬
‫نی ﴿‪﴾۱0‬‬ ‫الظَّالم َ‬
‫و كساىن را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى خوانند در حاىل كه‬
‫خشنودى او را مى خواهند مران از حساب آنان چیزى بر عهده تو نیست و از‬
‫حساب تو [نیز] چیزى بر عهده آنان نیست تا ایشان را براىن و از ستمكاران‬
‫باشى (‪)۱0‬‬

‫وجود نظام طبقاتی مذهبی در یک جامعه نشان از مشکل دار بودن دین رایج در‬
‫آن جامعه دارد‪.‬‬
‫ین‬ ‫ال الْم ََلُ الَّ ِذین َك َفروا ِمن قَوِم ِه ما نَر َاك إَِّال بشرا ِمثْلَنا وما نَر َاك اتَّبعك إَِّال الَّ ِ‬
‫ذ‬
‫َ‬ ‫َ ًَ َ ََ َ ََ َ‬ ‫َ ُ ْ ْ َ َ‬ ‫فَ َق َ َ‬
‫ِ‬ ‫الرأْ ِي َوَما نََرى لَ ُك ْم َعلَْینَا ِم ْن فَ ْ‬ ‫ِ ِ‬
‫نی ﴿‪﴾0۱‬‬ ‫ض تل بَ ْل نَظُنك ُك ْم َكاذبِ َ‬ ‫ي َّ‬‫ُه ْم أ ََراذلُنَا بَاد َ‬
‫پس سران قومش كه كافر بودند گفتند ما تو را جز بشرى مثل خود منى بینیم و‬
‫جز [مجاع از] فرومایگان ما آن هم نسنویده منى بینیم كسى تو را پریوى كرده‬
‫باشد و مشا را بر ما امتیازى نیست بلكه مشا را دروغگو مى دانیم (‪)0۱‬‬

‫َّاس إِنَّا َخلَ ْقنَا ُك ْم ِم ْن ذَ َك تر َوأُنْثَى َو َج َعْلنَا ُك ْم ُشعُوبًا َوقَبَائِ َل لِتَ َع َارفُوا إِ َّن‬
‫یَا أَیك َها الن ُ‬
‫یم َخبِریٌ ﴿‪﴾۷۲‬‬ ‫أَ ْكرم ُكم ِعْند اللَّ ِه أَتْ َقا ُكم إِ َّن اللَّه علِ‬
‫َ َ ٌ‬ ‫ْ‬ ‫ََ ْ َ‬
‫اى مردم ما مشا را از مرد و زىن آفریدمي و مشا را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدمي‬
‫تا با یكدیگر شناساىي متقابل حاصل كنید در حقیقت ارمجندترین مشا نزد خدا‬
‫پرهیزگارترین مشاست ىب تردید خداوند داناى آگاه است (‪)۷۲‬‬
‫مطمئنا مهه ما باید دستورات خدا در قرآن را عمل کنیم‪ ،‬نه اینکه بشنومي ولی عمل‬
‫نکنیم‪ .‬که اگر اکثر مردم اینکار را بکنند‪ ،‬خدا برکاتی از آمسان و زمنی بر مردم‬
‫می باراند‪ .‬خدا حکیم مهربان است‪.‬‬
‫الس َم ِاء َو ْاْل َْر ِ‬
‫ض َولَ ِك ْن َك َّذبُوا‬ ‫َن أَهل الْ ُقرى آمنُوا واتَّ َقوا لََفتحنَا علَی ِهم ب رَك ت‬
‫ات ِم َن َّ‬ ‫َّ‬
‫لَ ْو أ ْ َ َ َ َ ْ َ ْ َ ْ ْ ََ‬
‫اه ْم ِِبَا َكانُوا یَ ْك ِسبُو َن ﴿‪﴾۴۲‬‬‫َخ ْذنَ ُ‬
‫فَأ َ‬
‫و اگر مردم شهرها اميان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا بركاتى از آمسان و زمنی‬
‫برایشان مى گشودمي وىل تكذیب كردند پس به [كیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان‬
‫را گرفتیم (‪)۴۲‬‬

You might also like