You are on page 1of 29

‫برگردان واژگان فارسی افغانستان به واژگان فارسی ایران‬

‫فهرست بعضی از واژه‌های متفاوت در فارسی ایران و افغانستان در زیر می‌آید‪.‬‬

‫واژه‌های سمت راست از فارسی افغانستان هستند و واژه‌های سمت چپ از فارسی ایران‪:‬‬

‫محتویات‬
‫ابپتثجچحخدذرزژسشصضطظعغفقکگلمنوهی‬

‫آ‬

‫در می‌گیرد‪ :‬آتش می‌گیرد‪( ،‬در مجاز) به خشم می‌آید‬ ‫‪‬‬


‫آمرصاحب‪ :‬جناب سرکار‬ ‫‪‬‬
‫آمدآمد عید‪ :‬در آستانه عید‬ ‫‪‬‬
‫اَنتیک‪ :‬زینتی‬ ‫‪‬‬
‫آهوگک‪ :‬آهوی کوچک‬ ‫‪‬‬
‫بیر‪ :‬آبجو‬ ‫‪‬‬

‫ا‬

‫اردو‪ :‬ارتش‬ ‫‪‬‬


‫آ َرنگ یا آرن‪ :‬بوق‬ ‫‪‬‬
‫اَ َرنگ زدن‪ ،‬آرن زدن‪ :‬بوق زدن (ارن و ارنگ تحریف‌شده ‪ horn‬انگلیسی است)‬ ‫‪‬‬
‫اریکین‪ :‬چراغ فانوس‬ ‫‪‬‬
‫اِسپار‪ :‬آهن سرتیز شخم زدن‪ -‬خیش‬ ‫‪‬‬
‫اشپالق‪ ،‬اوشپوالق‪ :‬هُشپُلَک‪ ،‬سوت‬ ‫‪‬‬
‫اشتراک کردن‪ :‬شرکت کردن‬ ‫‪‬‬
‫اعمار گردیدن‪ e:‬بنا شدن‬ ‫‪‬‬
‫افسانوی‪ :‬افسانه‌ای‪ ،‬اسطوره‌ای‬ ‫‪‬‬
‫اَلماری‪ :‬قفسه‪ ،‬کمد (ریشه در زبان پرتغالی دارد‪).‬‬ ‫‪‬‬
‫انجنیر‪ :‬مهندس (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫انکشاف(که جدید انرا معادل پیشرفت و توسعه معنی نمی‌کند)(ریشه عربی دارد)‪ :‬پیشرفت‪ ،‬توسعه‬ ‫‪‬‬
‫اکسیجن‪ :‬اکسیژن‬ ‫‪‬‬

‫ب‬

‫سر گوشی‪ :‬در گوشی‪ ،‬پچ پچ کنان‬ ‫‪‬‬


‫باسی‪ :‬خوراک شب‌مانده‬ ‫‪‬‬
‫بایسکل‪ :‬دوچرخه (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫چند بجه؟‪ :‬ساعت چند؟ (بجه‪ ،‬تحریف شده «بجی» هندی)‬ ‫‪‬‬
‫به حیث‪ :‬هم‌چون‪ ،‬به عنوان‬ ‫‪‬‬
‫بحیره‪ :‬دریاچه‬ ‫‪‬‬
‫بخاری تیلی‪ :‬بخاری نفتی‬ ‫‪‬‬
‫بدقار‪ :‬بدقهر‪ ،‬خشمگین‬ ‫‪‬‬
‫برق دستی‪ ،‬چراغ دستی‪ ،‬چراق مشتی‪ :‬چراغ قوه‬ ‫‪‬‬
‫فروشنده دوره‌گرد‬
‫ٔ‬ ‫بنجاره واال‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫بَنجاره‪ :‬غله فروش دوره‌گرد (از هندی)‬ ‫‪‬‬
‫به تکلیف می‌شوید‪ e:‬به دردسر می‌افتید‬ ‫‪‬‬
‫به صفت‪ :‬به عنوان‬ ‫‪‬‬
‫بوت‪ :‬کفش‪ ،‬چکمه‬ ‫‪‬‬
‫بوتل‪ :‬بطری‪ ،‬شیشه (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بوجی‪ :‬کیسه یا گونی‬ ‫‪‬‬
‫بود و باش‪ :‬زندگی‬ ‫‪‬‬
‫بوره‪ :‬شکر‬ ‫‪‬‬
‫بکس‪ :‬کیف‬ ‫‪‬‬
‫بیت‌خوانی‪ :‬ترانه‌خوانی‬ ‫‪‬‬
‫بیره‪ :‬لثه‬ ‫‪‬‬
‫بیولوژی‪ :‬زیست‌شناسی‬ ‫‪‬‬

‫پ‬

‫پالیدن‪ e:‬جست و جو کردن (از فارسی باستان)‬ ‫‪‬‬


‫پالیسی(دارای ریشه انگلیسی) که در این اواخیر همان سیاست را بکار می‌برند‪ :‬سیاست‬ ‫‪‬‬
‫پایدل‪ :‬پدال (روسی‪ ،‬فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫کمپل‪ :‬پتو (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫پرس و پال‪ :‬پرس و جوی‬ ‫‪‬‬
‫پروگرام(کابرد ندارد)‪ :‬برنامه (اروپایی)‬ ‫‪‬‬
‫پس آمدن‪ :‬برگشتن‬ ‫‪‬‬
‫پس رفتن‪ :‬عقب رفتن‬ ‫‪‬‬
‫پست بکس(ریشه انگلیسی که دیکه کار برد ندارد)‪ :‬صندوق پستی‬ ‫‪‬‬
‫پسته خانه‪ :‬پست‌خانه‬ ‫‪‬‬
‫بار پشت‬
‫پشتاره‪ِ :‬‬ ‫‪‬‬
‫پشک‪ :‬گربه (از ترکی(ازبکی))‬ ‫‪‬‬
‫پتلون‪ :‬شلوار (از فرانسوی)(تحریف شده «پانتالون»)‬ ‫‪‬‬
‫پالن(کاربردش کم شده‌است)‪ :‬طرح (از فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫غولک‪ :‬تیرکمان موشی‬ ‫‪‬‬
‫پندیده‌گی‪ :‬تورم‬ ‫‪‬‬
‫پوپنک یا پوپونک‪ :‬کپک (از هندی)‬ ‫‪‬‬
‫پودر‪ :‬هرویین (انحراف یافته)‬ ‫‪‬‬
‫پوقانه‪ :‬بادکنک‪ ،‬کاندوم (سانسکریت) (لحجه هراتی‪ :‬پوف کنک)‬ ‫‪‬‬
‫پکه‪ :‬بادبزن‪ ،‬پنکه (هندی)‬ ‫‪‬‬
‫پیاله‪ :‬اِستکان‬ ‫‪‬‬
‫پیپ‪:‬شلنگ از انگلیسی‬ ‫‪‬‬
‫پَیسه‪ :‬پول (بنگالی)‬ ‫‪‬‬
‫پوهنتون‪ :‬دانشکاه از پشتو‬ ‫‪‬‬

‫ت‬

‫تا حال‪ :‬تاکنون‬ ‫‪‬‬


‫تاپه‪ :‬مهر («تاپه» پشتو و پارسی[[‪ )]]۱‬مهر (ابزار)‬ ‫‪‬‬
‫تاپه کردن‪ :‬مهر زدن («تاپه» پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫تار‪ :‬رشته‪ ،‬سیم‪ ،‬نخ هندی‬ ‫‪‬‬
‫تجربه‪ :‬آزمایش (عربی)‬ ‫‪‬‬
‫تحفه‪ :‬هدیه (عربی)‬ ‫‪‬‬
‫تخنیکر‪ :‬همکار فنی (روسی)‬ ‫‪‬‬
‫"تخنیچسکی)‬
‫ِ‬ ‫روسی‬ ‫تخنیکی‪ :‬فنی (بر گرفته از‬ ‫‪‬‬
‫تربوزه‪:‬هندوانه‪e‬‬ ‫‪‬‬
‫تربیه‪ :‬پرورش (انحراف یافته تربیت)‬ ‫‪‬‬
‫ترم‪ :‬ترمپت (فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫ترینر‪ :‬مربی(انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫تصادف‪ :‬تصادفا ً‬ ‫‪‬‬
‫تطبیق‪ :‬انجام‪ ،‬اجرا‬ ‫‪‬‬
‫تعمیر‪ :‬ساختمان (انحراف یافته)‬ ‫‪‬‬
‫تفت‪ :‬بخار (فارسی باستان)‬ ‫‪‬‬
‫تلخان‪ :‬نوعی شیرینی محلی که از آرد توت خشک درست می‌شود‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫تلفون‪ :‬تلفن‬ ‫‪‬‬
‫تمثیلی‪ :‬نمایشی‬ ‫‪‬‬
‫تنتل‪ :‬خرده ریزه (دندل‪/‬فارسی)‬ ‫‪‬‬
‫تهداب‌گذاری‪ :‬پایه‌گذاری* توته‪ :‬تکه خرده‬ ‫‪‬‬
‫توله («نی» هم می‌گویند)‪ e:‬نی («توله»‬ ‫‪‬‬
‫ت ِکت‪ :‬بلیت («تکت» انگلیسی‪« ،‬بلیت» روسی)‬ ‫‪‬‬
‫تکسی‪ :‬تاکسی‬ ‫‪‬‬
‫تکه‌فروشی‪ :‬پارچه‌فروشی‬ ‫‪‬‬
‫تیار کردن‪ :‬تهیه کردن‪ ،‬درست کردن‬ ‫‪‬‬
‫تیپ‪ :‬ضبط صوت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫تیله کردن‪ :‬فشار دادن‪ ،‬هل داند‬ ‫‪‬‬
‫تالشی کردن‪ :‬بازرسی کردن‬ ‫‪‬‬
‫تیل‪ :‬بنزین‪ ،‬سوخت‬ ‫‪‬‬
‫تداوی‪ :‬درمان‬ ‫‪‬‬

‫موسافره سخدخوره دی بار بوره ثوک بزینور کوی‬

‫ج‬

‫جاپان‪ :‬ژاپن‬ ‫‪‬‬


‫ججلداغ‬ ‫‪‬‬
‫جغرافیه‪ :‬جغرافیا‪ ،‬گیتاشناسی‬ ‫‪‬‬
‫جمپ‪ :‬دست‌انداز خیابان (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫جنرال‪ :‬ارتشبد (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫جنگی بودن (کردن)‪ :‬قهر بودن (کردن)‬ ‫‪‬‬
‫َجواری‪ :‬ذرت‬ ‫‪‬‬
‫جوال‪ :‬کیسه یا گونی بزرگ‬ ‫‪‬‬
‫جور شده‪ :‬درست شده‪ ،‬ساخته شده‬ ‫‪‬‬
‫جوگی‪ :‬کولی (هندی‪ ،‬پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫جک‪ :‬پارچ آب (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫چ‬

‫چارمغز‪ :‬گردو‬ ‫‪‬‬


‫څا َرنوال‪ ،‬څارنوالی‪ :‬دادسرا (واژه‌ایست پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫چاشت‪ :‬ظهر‬ ‫‪‬‬
‫چاشنی‪ :‬تنقالت‬ ‫‪‬‬
‫چاالن کردن‪ :‬روشن کردن (انحراف شده «چالو» هندی)‬ ‫‪‬‬
‫چاینک‪ :‬قوری («چاینیک» روسی)‬ ‫‪‬‬
‫چُپ باش‪ :‬ساکت شو‬ ‫‪‬‬
‫َچپلی‪ :‬سندل (تحریف شده « َچپپل» هندی)‬ ‫‪‬‬
‫چپن‪ :‬ردا‬ ‫‪‬‬
‫َچوتار‪ :‬مکار‬ ‫‪‬‬
‫چوتی کردن‪ :‬بافتن مو‬ ‫‪‬‬
‫چوچه مرغ‪ :‬جوجه‬ ‫‪‬‬
‫چوری‪ :‬النگو («چوری» هندی)‬ ‫‪‬‬
‫چوقور‪ :‬ژرف‪ ،‬گود‪ ،‬عمیق (برگرفته از واژهٔ ازبکی)‬ ‫‪‬‬
‫چوکات‪ :‬چارچوب‪ ،‬حد‪ ،‬قاب‬ ‫‪‬‬
‫چوکی‪ :‬صندلی‪ ،‬مقام‪ ،‬منصب (هندی)‬ ‫‪‬‬
‫َچکر زدن‪ :‬قدم زدن‪ ،‬گردش کردن‬ ‫‪‬‬

‫ح‬

‫حالی‪ :‬االن‪ ،‬حاال‪ ،‬فعآل‬ ‫‪‬‬


‫هَلَه‪ :‬یاهلل‪ ،‬زود باش‬ ‫‪‬‬
‫حویلی‪ :‬حیاط‬ ‫‪‬‬
‫قصه کردن‪ :‬حکایت کردن‬ ‫‪‬‬
‫حیوان‌شناسی‪ :‬جانورشناسی‬ ‫‪‬‬

‫خ‬

‫خاصتاً‪ :‬به ویژه‬ ‫‪‬‬


‫خبررسانک‪ :‬خبرچین (قاصدک)‬ ‫‪‬‬
‫ُخشو‪ُ :‬خش‪ ،‬مادر زن (از خسو و خسور)‬ ‫‪‬‬
‫خفه شدن‪ :‬ناراحت شدن‬ ‫‪‬‬
‫خوراکه‪ :‬خوراکی‬ ‫‪‬‬
‫خی‪ :‬خب‬ ‫‪‬‬
‫خیز زدن‪ :‬پریدن‬ ‫‪‬‬
‫خینه‪ :‬حنا (اصطالح خودمانی روزانه بر گرفته از « ِخنه» ازبکی)‬ ‫‪‬‬

‫د‬

‫دالر‪ :‬دالر‬ ‫‪‬‬


‫داکتر صاحب‪ :‬جناب دکتر‬ ‫‪‬‬
‫داکتر‪ :‬دکتر‬ ‫‪‬‬
‫دخلک‪ :‬قلک‬ ‫‪‬‬
‫در این خنک‪ :‬در این سرما‬ ‫‪‬‬
‫در خانه‬
‫دروازه‪ :‬در‪ِ ،‬‬ ‫‪‬‬
‫دریا‪ :‬رود‬ ‫‪‬‬
‫دق آوردن‪ :‬دل‌تنگ شدن‬ ‫‪‬‬
‫دل‌ام می‌شود‪ :‬دل‌ام می‌خواهد‬ ‫‪‬‬
‫دالیز (دهلیز)‪ :‬راه‌رو‬ ‫‪‬‬
‫دواخانه‪ :‬داروخانه‬ ‫‪‬‬
‫دوصد‪ :‬دویست‬ ‫‪‬‬
‫دیگ‌دان (اجاق نیز می‌گویند)‪ :‬اجاق‪ ،‬در گویش خراسانی‪ :‬دیگدان‬ ‫‪‬‬
‫دل‌بدی‪ :‬حالت تهوع‬ ‫‪‬‬

‫ذ‬

‫ذریعه وسیله‪ :‬وسیله‬ ‫‪‬‬


‫ذریعهٔ‪ :‬به وسیلهٔ‬ ‫‪‬‬

‫ر‬

‫راجستر‪ :‬ثبت نام‪ ،‬نام‌نویسی (راجستر از انگلیسی آمده)‬ ‫‪‬‬


‫رتبه‪ :‬درجه (در ارتش)‬ ‫‪‬‬
‫رخصتی‌ها‪ :‬تعطیالت‬ ‫‪‬‬
‫رخصتی‪ :‬تعطیلی‬ ‫‪‬‬
‫رسم‪ :‬نقاشی‬ ‫‪‬‬
‫رشوت‌خور‪ :‬رشوه‌خوار‬ ‫‪‬‬
‫رمه‪ :‬گله (اوزبکی)‬ ‫‪‬‬
‫رونما گردیدن‪ :‬ظهور کردن‪ ،‬نمایان شدن‬ ‫‪‬‬

‫ز‬

‫زنده‌جان‪ :‬موجود زنده‪ ،‬جانور‬ ‫‪‬‬


‫زینه‪ :‬پله‬ ‫‪‬‬

‫ژ‬

‫ژاله‪ :‬تگرگ‬ ‫‪‬‬


‫ژورنالیزم‪ :‬روزنامه نگاری‬ ‫‪‬‬
‫ژورنالیست‪ :‬روزنامه نگار‬ ‫‪‬‬

‫س‬

‫ساجق‪ :‬آدامس‪ ،‬سقز‬ ‫‪‬‬


‫ساحه‪ :‬میدان‪ ،‬منطقه‪ ،‬مساحت‬ ‫‪‬‬
‫ساعت‌تِیری‪ :‬وقت گذرانی‬ ‫‪‬‬
‫سال تعلیمی‪ :‬سال تحصیلی‬ ‫‪‬‬
‫سالون‪ :‬سالن‪ ،‬تاالر‬ ‫‪‬‬
‫سپل شتر‪ :‬پای شتر‬ ‫‪‬‬
‫ستر جنرال‪ :‬ارتشبد («ستر» پشتو یعنی بزرگ)‬ ‫‪‬‬
‫ستره محکمه‪ :‬دیوان عالی کشور‬ ‫‪‬‬
‫سرچرخی‪ :‬سرگیجه‬ ‫‪‬‬
‫سرحد‪ :‬مرز‬ ‫‪‬‬
‫سرگوشی‪ :‬زیرگوشی‬ ‫‪‬‬
‫َس َرک‪ :‬خیابان‪ ،‬جاده‬ ‫‪‬‬
‫ِسگرت‌دانی‪ :‬جاسیگاری‬ ‫‪‬‬
‫سنگ تهداب‪ :‬سنگ بنا‬ ‫‪‬‬
‫سه صد‪ :‬سی‌صد‬ ‫‪‬‬
‫سودا (خریدن)‪ :‬خرید (کردن)‬ ‫‪‬‬
‫سویدن‪ e:‬سوئد‬ ‫‪‬‬
‫َسیل کردن (عامه و غیر رسمی)‪ :‬سیر کردن‪ ،‬تماشا کردن‬ ‫‪‬‬

‫ش‬

‫شادی‪:‬میمون‬ ‫‪‬‬
‫شاشه‪ :‬شاش‪ ،‬ادرار‬ ‫‪‬‬
‫شاندن (نشاندن)‪ e:‬کاشتن‬ ‫‪‬‬
‫شائقین‪ :‬عالقه‌مندان‬ ‫‪‬‬
‫شرط زدن‪ :‬شرط بستن‬ ‫‪‬‬
‫شفاخانه‪ :‬بیمارستان‬ ‫‪‬‬
‫َشمال‪ :‬باد‪ ،‬نسیم‪ ،‬در گویش خراسانی‪ :‬شمال‬ ‫‪‬‬
‫شنیده‌گی‌ها‪ :‬شنیده‌شده‌ها‬ ‫‪‬‬
‫شهادت‌نامه تحصیلی‪ :‬دانش‌نامه تحصیلی‬ ‫‪‬‬
‫شور (تکان)‪ :‬تکان‬ ‫‪‬‬
‫شوربا‪ :‬آبگوشت‪ ،‬اِشکنه‬ ‫‪‬‬

‫ص‬

‫صحّی‪ :‬بهداشتی‬ ‫‪‬‬


‫صدارت‪ :‬نخست وزیری‬ ‫‪‬‬
‫شرنگ شرنگ زنگوله‪ :‬جرینگ جرینگ زنگوله‬ ‫‪‬‬
‫صندلی‪ :‬کرسی (زمستان)‬ ‫‪‬‬
‫صنف‪ :‬کالس‬ ‫‪‬‬

‫ض‬

‫ط‬

‫طیاره‪ :‬هواپیما‬ ‫‪‬‬

‫ظ‬

‫ع‬

‫عملیه‪ :‬عملیات‬ ‫‪‬‬


‫عملیات جراحی‪ :‬عمل جراحی‬ ‫‪‬‬
‫عنعنات‪ :‬آیین‌ها‪ ،‬آداب‪ ،‬رسوم‬ ‫‪‬‬
‫عیسوی (میالدی)‪ :‬مسیحی‪ ،‬میالدی‬ ‫‪‬‬

‫غ‬

‫غَرغَرک‪ :‬فرفره‬ ‫‪‬‬


‫غریب‪ :‬فقیر‬ ‫‪‬‬
‫غور َسی (غورسک)‪ :‬نوعی بازی ُگرگی‌لی‌لی‬ ‫‪‬‬

‫ف‬

‫فابریکه‪ :‬کارخانه (ایتالیایی)‬ ‫‪‬‬


‫فارم مال‌داری‪ :‬مزرعه دامداری‬ ‫‪‬‬
‫فاژه کشیدن‪ :‬خمیازه کشیدن‬ ‫‪‬‬
‫فاصلیا‪ :‬لوبیاسبز (فاصلیا واژهٔ عربی است)‬ ‫‪‬‬
‫فاکولته‪ :‬دانشکده (فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫فلم‪ :‬فیلم‬ ‫‪‬‬
‫فی‌صد‪ :‬درصد‬ ‫‪‬‬
‫فَیْر کردن‪ :‬شلیک کردن (تحریف شده «فایَر» انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫فیشن‪ :‬مد (تحریف شده «فشیَن» انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫فیصله نامه‪ :‬قطع‌نامه‬ ‫‪‬‬

‫ق‬

‫قال‌مقال (در تلفظ «غالمغال»)‪ :‬سر و صدا‬ ‫‪‬‬


‫قدامت‪ :‬قدمت‬ ‫‪‬‬
‫قروت‪ :‬کشک‬ ‫‪‬‬
‫قطیفه‪ :‬حوله‬ ‫‪‬‬
‫قُلبه‪ :‬شخم‬ ‫‪‬‬
‫قومندان‪ :‬فرمانده‬ ‫‪‬‬
‫قونسول‪ :‬کنسول‬ ‫‪‬‬
‫قَیتک‪ :‬گیره مو‬ ‫‪‬‬

‫ک‬

‫کار و غریبی‪ :‬کار و کاسبی‬ ‫‪‬‬


‫کاسه‌گک‪ :‬کاسه کوچک‬ ‫‪‬‬
‫کاغذ تشناب‪ :‬کاغذ توالت‬ ‫‪‬‬
‫کاغذپران (گدی‌پران)‪ :‬بادبادک‪e‬‬ ‫‪‬‬
‫کاالی نو‪ :‬لباس نو‬ ‫‪‬‬
‫کاکا‪ :‬عمو‬ ‫‪‬‬
‫کاکه‪ :‬عیار‪ ،‬جاهل مآب‬ ‫‪‬‬
‫کچالو‪ :‬سیب‌زمینی‬ ‫‪‬‬
‫کدام نفر‪ :‬یک کسی‬ ‫‪‬‬
‫ِکر ِمچ‪ :‬کفش ورزشی‬ ‫‪‬‬
‫کژدم‪ :‬عقرب‬ ‫‪‬‬
‫کشال شدن‪ :‬مایل شدن‪ ،‬آویزان شدن‬ ‫‪‬‬
‫کشاله‌دار‪ :‬دامنه‌دار‪ e،‬مفصل‬ ‫‪‬‬
‫کفیدن‪ :‬ترکیدن‬ ‫‪‬‬
‫کالن‪ :‬بزرگ‬ ‫‪‬‬
‫کولتور (فرهنگ‪ :)،‬فرهنگ («کلتور» فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫ِکلکین (اُرسی)‪ :‬پنجره (انحراف شده واژه هندی)‬ ‫‪‬‬
‫کمپیوتر‪ :‬کامپیوتر‪ ،‬رایانه‬ ‫‪‬‬
‫کمره‪ :‬دوربین‬ ‫‪‬‬
‫کنترول‪ :‬کنترل‬ ‫‪‬‬
‫کیمیا‪ :‬شیمی‬ ‫‪‬‬
‫کوچی‪ :‬یکی از عشایر قوم پشتون‪ ،‬چادرنشین‪ ،‬خانه بدوش‬ ‫‪‬‬
‫ُکرتی‪ :‬کت (انحراف شده واژه روسی «کورتکه»)‬ ‫‪‬‬
‫کورس‪ :‬کالس‪ ،‬دوره (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کوریای جنوبی‪ :‬کره جنوبی‬ ‫‪‬‬
‫کیسه‌بر‪ :‬جیب‌بر‬ ‫‪‬‬
‫کیمیایی‪ :‬شیمیایی‬ ‫‪‬‬
‫کلچه‪ :‬کلوچه‪ ،‬شیرینی‬ ‫‪‬‬

‫گ‬

‫گادی‪ :‬کالسکه‬ ‫‪‬‬


‫گادیران‪ :‬کالسکه ران‬ ‫‪‬‬
‫گادی‌وان‪ :‬درشکه چی‬ ‫‪‬‬
‫گپ‪ :‬حرف‬ ‫‪‬‬
‫گدی‪ :‬عروسک‬ ‫‪‬‬
‫گدیگک‪ :‬عروسک کوچک‬ ‫‪‬‬
‫گرده‪ :‬کلیه‬ ‫‪‬‬
‫گروپ‪ :‬گروه‪ ،‬المپ‬ ‫‪‬‬
‫گریان کردن‪ :‬گریه کردن‬ ‫‪‬‬
‫گشتاندن‪ :‬گرداندن‬ ‫‪‬‬
‫گلون‪ :‬گلو‬ ‫‪‬‬
‫گنگس (گنس)‪ :‬گیج‬ ‫‪‬‬
‫گدی‌پران‪ :‬بادبادک‬ ‫‪‬‬
‫گوگرد‪ :‬کبریت‬ ‫‪‬‬
‫گیالس‪ :‬لیوان (تحریف شده « ِگلَس» انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫ل‬

‫الودسپیکر‪ :‬بلندگو‪( e‬انگلیسی)‬ ‫‪‬‬


‫لبسیرین کردن‪ :‬رژ لب زدن‬ ‫‪‬‬
‫لبلبو‪ :‬چغندرقند‪ e،‬لبو‬ ‫‪‬‬
‫لت و کوب‪ :‬کتک‪ ،‬ضرب و شتم‬ ‫‪‬‬
‫لُچ‪ :‬لُخت‬ ‫‪‬‬
‫لِفت‪ :‬آسانسور («لفت» انگلیسی‪« ،‬آسانسور» فرانسوی)‬ ‫‪‬‬
‫لفظ گرفتن‪:‬بله برون‪ -‬قرار خواستگاری گذاشتن (بیش‌تر‪ ،‬زمانی که جواب آن مساعد است‪ ،‬استفاده می‌شود‪).‬‬ ‫‪‬‬
‫لوحه‪ :‬تابلو‬ ‫‪‬‬
‫لُک‪ :‬ستبر‬ ‫‪‬‬
‫لویه جــِرگه‪ :‬جرگه بزرگ‪ ،‬شورای عالی افغانستان («لوی» پشتو به معنی بزرگ)‬ ‫‪‬‬
‫لوی ِد َرستیز‪ :‬فرمانده کل‪ ،‬سرفرمانده (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫لوی څا َرنوال (در تلفظ "لوی سا َرن وال)‪ :‬دادستان کل‪( ،‬پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫لوی ولسوالی‪ :‬فرمانداری‪ ،‬حکمرانی (در تقسیمات کشور افغانستان)‬ ‫‪‬‬
‫«لیسه» فرانسوی)‬
‫ِ‬ ‫لیسه‪ :‬دبیرستان (تلفظ نادرست‬ ‫‪‬‬
‫لیلیه‪ :‬خواب‌گاه‬ ‫‪‬‬

‫م‬

‫مارکیت‪ :‬بازار (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬


‫‪،‬خالو‪ ،‬ماما‪ :‬دایی‬ ‫‪‬‬
‫مانده‪ :‬خسته‬ ‫‪‬‬
‫مانده شدن‪ :‬خسته شدن‬ ‫‪‬‬
‫مایک‪ :‬میکروفون‬ ‫‪‬‬
‫متباقی‪ :‬بقیه‬ ‫‪‬‬
‫موتر‪:‬ماشین‬ ‫‪‬‬
‫موی‌سفید (ریش سفید)‪ :‬ریش‌سفید‪ ،‬پیر‬ ‫‪‬‬
‫محافظوی‪ :‬محافظتی‬ ‫‪‬‬
‫محفل‪ :‬جلسه‪ ،‬نشست‬ ‫‪‬‬
‫مختلف‌النوع‪ :‬گوناگون‬ ‫‪‬‬
‫مداری‪ :‬شعبده‌باز‬ ‫‪‬‬
‫مدنیت (تمدن)‪ :‬تمدن‬ ‫‪‬‬
‫مراتب تحریری‪ :‬کتبا ً‬ ‫‪‬‬
‫مربوطات والیت‪ :‬توابع استان‬ ‫‪‬‬
‫مزدور‪ :‬خادم‪ ،‬کارگر روزمزد‬ ‫‪‬‬
‫(جهت) مسبوقیت‪( :‬جهت) اطالع‬ ‫‪‬‬
‫مست‪ :‬شاد‬ ‫‪‬‬
‫ِمستَری‪ :‬مکانیک‬ ‫‪‬‬
‫مشرانو جرگه‪ :‬مجلس سنا‬ ‫‪‬‬
‫مصارف‪ :‬هزینه‌ها‬ ‫‪‬‬
‫مضامین‪ :‬رشته‌ها(ی تحصیلی)‬ ‫‪‬‬
‫معاینه‌خانه‪ :‬مطب‬ ‫‪‬‬
‫مفکوره‪ :‬اندیشه‬ ‫‪‬‬
‫مقبول‪ :‬زیبا‬ ‫‪‬‬
‫مقر والیت‪ :‬استانداری‬ ‫‪‬‬
‫مگر‪ :‬ولی‪ ،‬اما‬ ‫‪‬‬
‫ململ‪ :‬پارچهٔ کتانی‬ ‫‪‬‬
‫ملکی‪ :‬غیرنظامی‬ ‫‪‬‬
‫من‌حیث‪ :‬به حیث‪ ،‬به عنوان‬ ‫‪‬‬
‫منطقوی‪ :‬منطقه‌ای‬ ‫‪‬‬
‫مواشی‪ :‬دام‌ها‬ ‫‪‬‬
‫موتر‪ :‬ماشین‪ ،‬خودرو (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫موزَه‪ :‬چکمه‪ ،‬پوتین‬ ‫‪‬‬
‫موزیم‪ :‬موزه‬ ‫‪‬‬
‫موسم‪ :‬فصل‬ ‫‪‬‬
‫موصوف‪ :‬نام‌برده‬ ‫‪‬‬
‫مکتب‪ :‬مدرسه‬ ‫‪‬‬
‫ِمکس‪ :‬مخلوط (انگلیسی)(در گفتگو بین جوانان بیشتر گفته شده)‬ ‫‪‬‬
‫می‌برآمد‪ e:‬بیرون می‌آمد‬ ‫‪‬‬
‫میدان هوایی‪ :‬فرودگاه‬ ‫‪‬‬
‫میدان ورزشی‪ :‬زمین ورزش‬ ‫‪‬‬
‫میدان‪ :‬درون محوطه‬ ‫‪‬‬
‫ِمیلَه‪ :‬تفریح‪ ،‬پیکنیک‪ ،‬گلگشت‬ ‫‪‬‬

‫ن‬

‫ناجوانی‪ :‬بی‌معرفتی‬ ‫‪‬‬


‫ناز دانه‪ :‬ناز نازی‬ ‫‪‬‬
‫نان‪ :‬نان (در مجموع به غذا نیز گفته می‌شود)‬ ‫‪‬‬
‫ناک‪ :‬گالبی‬ ‫‪‬‬
‫نسوان‪ :‬زنان ((زنانه) مربوط به بانوان)‬ ‫‪‬‬
‫نشراتی‪ :‬انتشاراتی‬ ‫‪‬‬
‫نطاقی‪ :‬گوینده‌گی‬ ‫‪‬‬
‫نمبر (نمره‪ ،‬شماره)‪ :‬شماره‪ ،‬نمره‬ ‫‪‬‬
‫نهال شانی‪ :‬نهالکاری‬ ‫‪‬‬
‫نو فارغ شده‪ :‬تازه فارغ التحصیل شده‬ ‫‪‬‬
‫نول‪ :‬نوک‪ ،‬منقار‬ ‫‪‬‬
‫نکاح بسته کردن‪ :‬عقد کردن‬ ‫‪‬‬
‫نی‪ :‬نه‬ ‫‪‬‬
‫نیم‌قاره‪ :‬شبه‌قاره‬ ‫‪‬‬

‫و‬

‫وارخطایی‪ :‬نگرانی‪ ،‬دست‌پاچگی‬ ‫‪‬‬


‫والی‪ :‬استان‌دار‬ ‫‪‬‬
‫«و َرکشاپ» نیز تلفظ می‌شود)‬
‫ورکشاپ‪ :‬کارگاه ((انگلیسی) گاهی به صورت نادرست َ‬ ‫‪‬‬
‫وزنین‪ :‬سنگین‬ ‫‪‬‬
‫وزیر امور داخله‪ :‬وزیر کشور‬ ‫‪‬‬
‫وضاحت‪ :‬روشنی‪ ،‬واضح‌بودن‬ ‫‪‬‬
‫وطن‌دار‪ :‬هم‌وطن‬ ‫‪‬‬
‫والیت‪ :‬استان‬ ‫‪‬‬
‫ُولسوالی‪ :‬شهرستان (پشتو)‬ ‫‪‬‬

‫ه‬

‫هوش‌پرک‪ :‬حواس‌پرت‬ ‫‪‬‬


‫هوش کن‪ :‬مواظب باش‬ ‫‪‬‬
‫هول داشتن‪ :‬هراس داشتن‬ ‫‪‬‬

‫ی‬
‫یازنه‪ :‬شوهر خواهر‬ ‫‪‬‬
‫یخَن‪ :‬یقه‪ ،‬گریبان‬ ‫‪‬‬

‫== برگردان واژگان پارسی ایران به واژگان پارسی ناس‪ :‬بانکنوت (انگلیسی)‬

‫اسید (انگلیسی)‪ :‬تیزاب‬ ‫‪‬‬


‫اشکاف (روسی)‪ :‬الماری‬ ‫‪‬‬
‫اطالعات‪ :‬استخبارات‬ ‫‪‬‬
‫اطلسی (گل)‪ :‬پتونی‬ ‫‪‬‬
‫کننده‪ e‬برنامه‪ :‬انانسر‬
‫ٔ‬ ‫اعالم‬ ‫‪‬‬
‫افسر‪ :‬آفسر‪ ،‬صاحب منصب‬ ‫‪‬‬
‫الگو‪ :‬نمونه (در هرات‪ :‬روبر)‬ ‫‪‬‬
‫النگو‪ :‬چوری (هندی)‬ ‫‪‬‬
‫الوار‪ :‬چارتراش‬ ‫‪‬‬
‫امضاء‪ :‬امضا‪ ،‬دستخط‬ ‫‪‬‬
‫انبار‪ :‬گدام‬ ‫‪‬‬
‫اَنبه‪ :‬اَم‬ ‫‪‬‬
‫انبـُردست‪ :‬انبرپالس‬ ‫‪‬‬
‫انتصاب‪ :‬تقرّر‬ ‫‪‬‬
‫انفاکتوس (انفارکتوس (انگلیسی))‪ :‬حمله‪ ،‬سکتهٔ قلبی‬ ‫‪‬‬
‫انفجار‪ :‬انفجار‪ ،‬انفالق‬ ‫‪‬‬
‫انفیه‪ :‬نسوار بینی‬ ‫‪‬‬
‫انفیه دان‪ :‬قوطی نسوار‪ ،‬کدوی نسوار‬ ‫‪‬‬
‫اوت‪ :‬اگست (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫اورژانس (فرانسه)‪ :‬عاجل‬ ‫‪‬‬
‫اُو َرکوت (انگلیسی)‪ :‬دبل کوت‪ ،‬باالپوش‬ ‫‪‬‬
‫اونیفورم (فرانسه)‪ :‬یونیفورم (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫ب‬

‫باجناق (ترکی)‪ :‬باجه‬ ‫‪‬‬


‫باجه‪ :‬غرفه‪ ،‬د ّکه‬ ‫‪‬‬
‫بادبادک‪ :‬کاغذپران‪ ،‬گـُدی پران (درهرات‪ :‬کاغذباد)‬ ‫‪‬‬
‫بادکردن‪ .۱ :‬ورم کردن‪ ،‬پـُندیدن‪ .۲ e‬ماندن کاال و متاع بر اثر کسادی بازار یا نامرغوب بودن آن‬ ‫‪‬‬
‫باردار‪ :‬حامله‪ ،‬شکمدار‬ ‫‪‬‬
‫بازجویی‪ :‬استنطاق‬ ‫‪‬‬
‫بازداشت‪ :‬توقیف‪ ،‬بازداشت‬ ‫‪‬‬
‫بازرسی‪ :‬تفتیش‪ ،‬تالشی‬ ‫‪‬‬
‫بازنشسته‪ :‬متقاعد‬ ‫‪‬‬
‫باشگاه‪ :‬کلوب‪ ،‬کـَلـَب‬ ‫‪‬‬
‫باقال‪ :‬باقلی‬ ‫‪‬‬
‫باالنس(فرانسه)‪ :‬معلق‬ ‫‪‬‬
‫بامیه (شیرینی)‪ :‬خجور‬ ‫‪‬‬
‫باند (انگلیسی)‪ :‬دسته‪ ،‬دار و دسته‬ ‫‪‬‬
‫بایگانی‪ :‬آرشیف (فرانسه)‪ ،‬اوراق‬ ‫‪‬‬
‫بایگانی کردن‪ :‬حفظ کردن‬ ‫‪‬‬
‫بخت آزمایی‪ :‬التری(انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بخش‪ :‬ولسوالی (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫بخشدار‪ :‬ولسوال (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫بخشداری‪ :‬ادارهٔ ولسوالی (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫بدهکار‪ :‬قرضدار‬ ‫‪‬‬
‫بدهکاری‪ :‬قرض‬ ‫‪‬‬
‫بـُرُس (فرانسه)‪ :‬بـُرس (فرانسه)‬ ‫‪‬‬
‫برگه‪ :‬ورقه‪ ،‬شـُقـّه‬ ‫‪‬‬
‫برگهٔ زردالو‪ :‬اشتـَق (در هرات‪ :‬کـِشته)‬ ‫‪‬‬
‫برنامه‪ :‬برنامه‪ ،‬پالن‬ ‫‪‬‬
‫بزرگراه‪ :‬شاهراه‬ ‫‪‬‬
‫بساط‪ :‬تبنگ‬ ‫‪‬‬
‫بستانکار‪ :‬طلبکار‬ ‫‪‬‬
‫بستانکاری‪ :‬طلب‬ ‫‪‬‬
‫بستنی‪ :‬شیریخ (در هرات‪ :‬بستنی)‬ ‫‪‬‬
‫بـُشکه (روسی)‪ :‬بیرل‬ ‫‪‬‬
‫بطری‪ :‬بوتل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بغل دستی‪ :‬پهلوفیل (ترکیب فارسی‪-‬انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بالل‪ :‬جواری برشته‬ ‫‪‬‬
‫بلدرچین‪ :‬بودنه (در هرات‪ :‬کرّک)‬ ‫‪‬‬
‫بلند شدن‪ :‬بلند شدن‪ ،‬برخاستن‬ ‫‪‬‬
‫بلند کردن‪ :‬ربودن‬ ‫‪‬‬
‫بلوک (فرانسه)‪ :‬بالک (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بلوند (فرانسه)‪ :‬بور‬ ‫‪‬‬
‫بلیط (فرانسه)‪ :‬تکت‬ ‫‪‬‬
‫بـُن بست‪ :‬بن بست‪ ،‬کوچه یی که پایانش بسته‌است‬ ‫‪‬‬
‫بند شلوار‪ :‬اِزاربند‬ ‫‪‬‬
‫بنزین‪ :‬پترول (هردو انگلیسی و فرانسه)‬ ‫‪‬‬
‫بوزینه‪ :‬شادی‪ ،‬میمون‬ ‫‪‬‬
‫بنگاه‪ :‬مرکز معامالت‪ ،‬مؤسسه‬ ‫‪‬‬
‫بهداری‪ :‬صحیه‬ ‫‪‬‬
‫بهداشت‪ :‬حفظ الصحه‬ ‫‪‬‬
‫بهمن‪ .۱ :‬برج دلو ‪ .۲‬برفکوچ‬ ‫‪‬‬
‫بهیار‪ :‬مأمور صحیه‬ ‫‪‬‬
‫بیات‪ :‬باسی‪ ،‬شب مانده‬ ‫‪‬‬
‫بید‪ :‬کویه‪ ،‬موریانه‬ ‫‪‬‬
‫بیالن (فرانسه)‪ :‬بیالنس (انگیسی)‬ ‫‪‬‬
‫بیمار‪ :‬مریض‪ ،‬ناجور (در هرات‪ :‬ناخوش)‬ ‫‪‬‬
‫بیمارستان‪ :‬شفاخانه‬ ‫‪‬‬

‫پ‬

‫پاتک‪ :‬ضد حمله‪ ،‬حملهٔ متقابل‬ ‫‪‬‬


‫پارچ‪ :‬جک‪ ،‬مرتبان‪ ،‬تنگ‬ ‫‪‬‬
‫پارو‪ :‬راش بیل (در هرات‪ :‬پارو)‬ ‫‪‬‬
‫پاره کردن‪ :‬پاره کردن‪ ،‬چیر کردن‬ ‫‪‬‬
‫پاره آجر‪ :‬خشت پارچه‬ ‫‪‬‬
‫پاساژ (فرانسه)‪ :‬مارکیت‬ ‫‪‬‬
‫پاک کن‪ :‬پنسل پاک‬ ‫‪‬‬
‫پالتو (فرانسه)‪ :‬باالپوش‬ ‫‪‬‬
‫پانسیون (فرانسه)‪ :‬مهمانخانهٔ خصوصی‬ ‫‪‬‬
‫پانسیونر (فرانسه)‪ :‬مهمان مهمانخانهٔ خصوصی‬ ‫‪‬‬
‫پایان نامه‪ :‬مونوگراف (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫پایو َر‪ :‬ضابط‪ ،‬صاحب منصب پایین رتبه‬ ‫‪‬‬
‫پایواز = کسیکه همراه مریض در شفاخانه (بیمارستان) می‌ماند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫پاییدن‪ :‬نگران و مراقب بودن (بپا‪ :‬مراقب باش‪ ،‬هوشت را بگیر)‬ ‫‪‬‬
‫پاییز‪ :‬خزان‬ ‫‪‬‬
‫پرتابل (فرانسه)‪ :‬سیـّار‬ ‫‪‬‬
‫پرتقال‪ .۱ :‬کشور پرتگال ‪ .۲‬مالته (میوه)‬ ‫‪‬‬
‫پرتوشناس‪ :‬رادیولوژیست(انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫پـ َ َرستو‪ :‬غـُچـّی‬ ‫‪‬‬
‫پـُرو‪ :‬خام کوک (اصطالح خیاطی)‬ ‫‪‬‬
‫پرو َنده‪ :‬دوسیه (فرانسه)‬ ‫‪‬‬
‫پریز‪ :‬ساکت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫پـُست‪ :‬پوسته‪ ،‬داک‬ ‫‪‬‬
‫پستچی‪ :‬پوسته رسان‬ ‫‪‬‬
‫پـُماد (فرانسه)‪ :‬تیوب مرهم‬ ‫‪‬‬
‫پنبه‪ :‬پخته (در هرات و نیز در پشتو‪ :‬پنبه)‬ ‫‪‬‬
‫پنجره‪ :‬کلکین‬ ‫‪‬‬
‫پنکه‪ :‬پَکه‬ ‫‪‬‬
‫پنهان‪ :‬پـُت‬ ‫‪‬‬
‫پیشخوان‪ :‬پاچال‬ ‫‪‬‬
‫پیشدستی‪ :‬پشقاب‪ /‬بشقاب‬ ‫‪‬‬
‫پیشکار‪ :‬خانه سامان‬ ‫‪‬‬
‫پیک نیک (فرانسه)‪ :‬میله‬ ‫‪‬‬
‫پیمان‪ :‬قرارداد‬ ‫‪‬‬
‫پیمانکار‪ :‬قراردادی‬ ‫‪‬‬

‫ت‬

‫تاول‪ :‬آبله (بر اثر سوختگی یا حساسیت‪ .‬در هرات‪ :‬خلفه‪ ،‬خرفه)‬ ‫‪‬‬
‫تبریزی‪ :‬سفیدار (درخت سپیدار)‬ ‫‪‬‬
‫تبلیغات‪ :‬پروپاگند‬ ‫‪‬‬
‫تخت کفش‪ :‬تیلی‪ ،‬تـلـّی‬ ‫‪‬‬
‫ورنده انگلیسی)‬
‫ٔ‬ ‫(از‬ ‫برنده‬ ‫ایوان‪،‬‬ ‫تراس (فرانسه)‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫تراش‪ :‬قلمتراش‪ ،‬قلم سرکن‪ ،‬پنسلتراش‬ ‫‪‬‬
‫تـُرب‪ :‬مـُلـّی‬ ‫‪‬‬
‫تـُربچه‪ :‬ملـّی گک‬ ‫‪‬‬
‫تربیت معلم‪ :‬دارالمعلمین‬ ‫‪‬‬
‫ترکه‪ :‬خمچه (در هرات‪ :‬شوشک)‬ ‫‪‬‬
‫تریبون (فرانسه)‪ :‬میز خطابه (تاجیکی‪ :‬منبر)‬ ‫‪‬‬
‫ترمز (روسی)‪ :‬بر ِک (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫تره‪ :‬گندنا‬ ‫‪‬‬
‫تزریقات‪ :‬پیچکاری‬ ‫‪‬‬
‫تزریقاتی‪ :‬کمپودر (کمپوندر‪ ،‬انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫تصادف‪ :‬تکر (خارجی)‬ ‫‪‬‬
‫تفالهٔ چای‪ :‬شمـّهٔ چای‬ ‫‪‬‬
‫تقویم‪ :‬جنتری (هندی)‬ ‫‪‬‬
‫تگرگ‪ :‬ژاله‬ ‫‪‬‬
‫تکنیک (فرانسه)‪ :‬تخنیک (روسی)‬ ‫‪‬‬
‫تلمبه (ظاهراَ از ترمب فرانسه)‪ :‬پمپ (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫تماشاخانه‪ :‬صحن ٔه تمثیل‬ ‫‪‬‬
‫تمبر پستی‪ :‬تکت پستی‬ ‫‪‬‬
‫تمیز‪ :‬پاک‪ ،‬ستره‬ ‫‪‬‬
‫تندرست‪ :‬جور‬ ‫‪‬‬
‫تنی (برادر یا خواهر)‪ :‬سکـّه‬ ‫‪‬‬
‫تو‪ :‬داخل‪ ،‬اندرون‬ ‫‪‬‬
‫توت فرنگی‪ :‬توت زمینی‬ ‫‪‬‬
‫تور (توری)‪ :‬جالی‬ ‫‪‬‬
‫توسرخ‪ ،‬پرتقال‪ :‬الل مالته‬ ‫‪‬‬
‫تیپ‪ :‬فرق ٔه کوچک‪ ،‬لوا (نظامی)‬ ‫‪‬‬
‫تیر‪ :‬سرطان‬ ‫‪‬‬
‫تیغ ریش‪ :‬پل ریش‬ ‫‪‬‬
‫تیکه‪ :‬تکه‪ ،‬پاره‪ ،‬توته‬ ‫‪‬‬
‫تیل‪ ،‬تیله‪ :‬توشله‬ ‫‪‬‬
‫تیماج‪ :‬ساختیان‬ ‫‪‬‬
‫تیمارستان‪ :‬دارالمجانین‪ ،‬شفاخانهٔ عقلی و عصبی‬ ‫‪‬‬

‫ث‬

‫اداره احصائیه‬
‫ٔ‬ ‫(اداره)‪:‬‬
‫ٔ‬ ‫ثبت‬ ‫‪‬‬

‫ج‬

‫جا خوردن‪ :‬دکه خوردن‪ ،‬شاک خوردن‬ ‫‪‬‬


‫جادکمه یی‪ :‬مادگی‬ ‫‪‬‬
‫جاروکش‪ :‬رُفتگر‬ ‫‪‬‬
‫جاری‪ :‬زن ایور‪ ،‬خانم برادر شوهر (هراتی‪ :‬امبجین؛ مشهدی‪ :‬هم پیچه)‬ ‫‪‬‬
‫جاسازی‪ :‬پـُت ساختن‪ ،‬چیزی را پنهان در میان چیزهای دیگر جای دادن‬ ‫‪‬‬
‫جا گذاشتن‪ :‬چیزی را در جایی فراموش کردن‬ ‫‪‬‬
‫جالباسی‪ :‬کـُت بند‬ ‫‪‬‬
‫جالیز‪ :‬پالیز‪ ،‬فالیز‬ ‫‪‬‬
‫جُزوه دان‪ :‬کارتن‬ ‫‪‬‬
‫جفت‪ :‬جوره‬ ‫‪‬‬
‫جـُک‪ :‬فکاهی‬ ‫‪‬‬
‫جلیقه‪ :‬واسکت‬ ‫‪‬‬
‫جوجه‪ :‬چوچه‬ ‫‪‬‬
‫جیوه‪ :‬سیماب‬ ‫‪‬‬
‫چ‬

‫چارچوب‪ :‬چوکات‪ ،‬قالب‬ ‫‪‬‬


‫چارراه‪ :‬چارراهی (میدان مرکزی‪ ،‬در هرات‪ :‬چارسو)‬ ‫‪‬‬
‫چال‪ :‬سست‪ ،‬شل‬ ‫‪‬‬
‫چاله‪ :‬چقوری (ترکی)‬ ‫‪‬‬
‫چـُرت‪ :‬پینکی‪ ،‬چرت‪ ،‬فکر‬ ‫‪‬‬
‫چرخ (دوچرخه)‪ :‬بایسکل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫چرخ گوشت‪ :‬ماشین گوشت‬ ‫‪‬‬
‫چرخ خیاطی‪ :‬ماشین خیاطی‬ ‫‪‬‬
‫چراغ بادی‪ :‬اریکین‪ ،‬الکین‪ ،‬فانوس‬ ‫‪‬‬
‫چراغ گازی‪ :‬گیس‬ ‫‪‬‬
‫چسبیدن‪ e:‬فاریدن‪ ،‬خوش آمدن‬ ‫‪‬‬
‫چسب زخم‪ :‬پالستر‬ ‫‪‬‬
‫چشم بلبلی‪ :‬لوبیای سفید‬ ‫‪‬‬
‫چغندر (ترکی)‪ :‬لبلبو‬ ‫‪‬‬
‫چکمه‪ :‬موزه‬ ‫‪‬‬
‫چکه کردن‪ :‬چکک کردن‬ ‫‪‬‬
‫چماق (ترکی)‪ :‬دانگ‬ ‫‪‬‬
‫چماقدار‪ :‬دانگه یی‬ ‫‪‬‬
‫چـِند ِش‪ :‬کـِرک(بیزاری و نفرت از چیزی)‬ ‫‪‬‬

‫ح‬

‫حاشاکردن‪ :‬منکر شدن‪ ،‬انکار کردن (هراتی‪ :‬واسرنگ آمدن)‬ ‫‪‬‬


‫حاضری‪ :‬غذای مختصر و آماده‪ ،‬ماحضر‬ ‫‪‬‬
‫حراج‪ :‬لیالم‬ ‫‪‬‬
‫حرف‪ :‬گپ‬ ‫‪‬‬
‫حرّاف‪ :‬پرگوی‬ ‫‪‬‬
‫حسابداری‪ :‬محاسبه‬ ‫‪‬‬
‫حسینیه‪ :‬تکیه‌خانه‬ ‫‪‬‬
‫حصبه‪ :‬محرقه (در هرات‪ :‬دامنه)‬ ‫‪‬‬
‫حضور و غیاب‪ :‬حاضری گرفتن‬ ‫‪‬‬
‫حقوق‪ :‬معاش‬ ‫‪‬‬
‫حکم‪ :‬فرمان تقرر‬ ‫‪‬‬
‫حلقهٔ نامزدی‪ :‬چلـّه‬ ‫‪‬‬
‫حمـّال‪ :‬جوالی‬ ‫‪‬‬
‫حمالی‪ :‬جوالیگری‬ ‫‪‬‬
‫حمام‪ :‬گرمابه‬ ‫‪‬‬
‫حمام ِ خانه‪ :‬تشناب‬ ‫‪‬‬
‫حنا‪ :‬خینه‪ ،‬حـِنا‬ ‫‪‬‬
‫حوله‪ :‬دستمال‪ ،‬جان پاک‪ ،‬رویپاک (در هرات‪ :‬هوله)‬ ‫‪‬‬
‫حومه‪ :‬اطراف‬ ‫‪‬‬
‫حیاط‪ :‬حولی‪ ،‬حویلی‬ ‫‪‬‬

‫خ‬
‫بوره ارّه‬
‫خاک ارّه‪ٔ :‬‬ ‫‪‬‬
‫خامه‪ :‬سرشیر خام‪ ،‬کریم‬ ‫‪‬‬
‫خاور (ماشین‪ ،‬برگرفته از اسم خاص شرکت باربری)‪ :‬گاز‪ ،‬زیل‪ ،‬کلّه فیل‬ ‫‪‬‬
‫خاور‪ :‬شرق‪ ،‬مشرق‬ ‫‪‬‬
‫خاور دور‪ :‬شرق دور‪ ،‬شرق اقصی‬ ‫‪‬‬
‫خاور میانه‪ :‬شرق میانه‬ ‫‪‬‬
‫خبرگزاری‪ :‬آژانس خبررسانی‬ ‫‪‬‬
‫خـرچنگ‪ :‬کنگاش‬ ‫‪‬‬
‫خـُرداد‪ :‬برج جوزا‬ ‫‪‬‬
‫خـُل‪ :‬لوده‪ ،‬ابله‪ ،‬خیله‬ ‫‪‬‬
‫خلبان‪ :‬پیلوت‬ ‫‪‬‬
‫خوابگاه‪ :‬لیلیه‬ ‫‪‬‬
‫خودنویس‪ :‬خودرنگ‬ ‫‪‬‬
‫خورش‪ :‬سالن (سالند‪ ،‬ساالن)‬ ‫‪‬‬
‫خیابان‪ :‬سرک‬ ‫‪‬‬
‫خیار‪ :‬بادرنگ (در هرات‪ :‬خیار)‬ ‫‪‬‬
‫خیارچنبر‪ :‬تره (در هرات‪ :‬چنبرخیار)‬ ‫‪‬‬
‫خیس‪ :‬تر‬ ‫‪‬‬
‫خیس کردن‪ :‬تر کردن‪ ،‬مانند ترکردن برنج (در هرات‪ :‬نم کردن)‬ ‫‪‬‬

‫د‬

‫داداش (ترکی)‪ :‬برادر (لقب) (هراتی‪ :‬الال)‬ ‫‪‬‬


‫دادگاه‪ :‬محکمه‬ ‫‪‬‬
‫دادستان‪ :‬مدعی العموم‬ ‫‪‬‬
‫دادگستری‪ :‬عدلیه‬ ‫‪‬‬
‫دارایی‪ :‬مالیه‬ ‫‪‬‬
‫اداره‪ :‬مستوفیت‬
‫ٔ‬ ‫دارایی‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫داروخانه‪ :‬دواخانه‬ ‫‪‬‬
‫داروساز‪ :‬دواساز‪ ،‬فارماکولژست‬ ‫‪‬‬
‫دانشکده‪ :‬فارمسی‬
‫ٔ‬ ‫داروسازی‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫دام‪ :‬مال‬ ‫‪‬‬
‫دامپروری‪ :‬فالحت‬ ‫‪‬‬
‫دامداری‪ :‬مالداری‪ ،‬فالحت‬ ‫‪‬‬
‫دانش آموز‪ :‬متعلم‬ ‫‪‬‬
‫دانشجو‪ :‬محصل‬ ‫‪‬‬
‫دانشسرا‪ :‬کالج‬ ‫‪‬‬
‫دانشکده‪ :‬پوهنزی (پشتو)‪ ،‬فاکولته (فرانسوی)‪ ،‬دانشکده دری (پارسی دری)‬ ‫‪‬‬
‫دانشگاه‪ :‬پوهنتون (پشتو) دانشگاه دری (پارسی دری)‬ ‫‪‬‬
‫دانشنامه‪ :‬شهادت نامه‬ ‫‪‬‬
‫دانشیار‪ :‬اسستانت‬ ‫‪‬‬
‫دایی‪ :‬ماما‬ ‫‪‬‬
‫دبستان‪ :‬مکتب‬ ‫‪‬‬
‫دبیر‪ :‬معلم‬ ‫‪‬‬
‫دبیر‪ :‬سکرتر‪ ،‬منشی‬ ‫‪‬‬
‫دبیرخانه‪ :‬سکرتریت‪ ،‬قلم مخصوص‪ ،‬تحریرات‪ ،‬داراالنشاء‬ ‫‪‬‬
‫دبیر ِ کـُل‪ :‬منشی عمومی‪ ،‬سرمنشی‬ ‫‪‬‬
‫درجه دار‪ :‬ضابط‬ ‫‪‬‬
‫درشکه (پولندی)‪ :‬گادی‪ ،‬تانکه‬ ‫‪‬‬
‫درصد‪ :‬فیصد‬ ‫‪‬‬
‫درمانگاه‪ :‬کلینیک (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫دریا‪ :‬بحر‬ ‫‪‬‬
‫دریایی‪ :‬بحری‬ ‫‪‬‬
‫دست بند‪ :‬چوری‬ ‫‪‬‬
‫دستبند ِ زندانی‪ :‬ا ُلچک‬ ‫‪‬‬
‫دستپاچه‪ :‬وارخطا (در هرات‪ :‬هولکی)‬ ‫‪‬‬
‫دفترچه‪ :‬کتابچه‬ ‫‪‬‬
‫دستشویی‪ :‬تشناب‬ ‫‪‬‬
‫د ُکـتر (فرانسه)‪ :‬داکتر (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫د ُمـَل‪ :‬دانه‪ ،‬زورک‪ ،‬دنبل‬ ‫‪‬‬
‫دُنبالن‪ :‬کلپوره (خصیهٔ گوسفند)‬ ‫‪‬‬
‫داکتر دندان‬
‫ِ‬ ‫دندانپزشک‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫دوجین‪ :‬درجن‬ ‫‪‬‬
‫دوچرخه‪ :‬بایسکل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫دوش (فرانسه)‪ :‬شاور (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫دوقلو‪ :‬دوگانگی (در هرات‪ :‬جملی)‬ ‫‪‬‬
‫دویست‪ :‬دوصد‬ ‫‪‬‬
‫دهان دره‪ :‬فاژه (در هرات‪ :‬خمیازه)‬ ‫‪‬‬
‫دیوان عالی کشور‪ :‬ستر محکمه (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫دیپلوم (دپلوم‪ -‬فرانسه)‪ :‬شهادتنامه‬ ‫‪‬‬
‫دیپلمه (فرانسه)‪ :‬بکلوریا پاس‪ ،‬فارغ التحصیل‬ ‫‪‬‬

‫ذ‬

‫ذ ُ ّر َت‪ :‬جواری‬ ‫‪‬‬

‫ر‬

‫رادیولژی (فرانسه)‪ :‬اکسریز (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬


‫رازیانه‪ :‬بادیان‬ ‫‪‬‬
‫راننده‪ e:‬درایور‪ ،‬دریور (انگلیسی)ج‬ ‫‪‬‬
‫رانندگی‪ e:‬درایو (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫راهنمایی‪ :‬ترافیک‬ ‫‪‬‬
‫رب دوشامبر (فرانسه)‪ :‬چپن ِ خانه‬ ‫‪‬‬
‫ر ُتـَیل‪ :‬غوندل‬ ‫‪‬‬
‫رزمناو‪ :‬کشتی جنگی‬ ‫‪‬‬
‫رسانه‌های گروهی‪ :‬وسایل جمعی‬ ‫‪‬‬
‫ر ُفتگر‪ :‬جاروکش‪ ،‬مأمور تنظیفات‬ ‫‪‬‬
‫رگبار‪ :‬باران تـُند‬ ‫‪‬‬
‫رُل (فرانسه)‪ :‬اشترنگ (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫رنگین کمان‪ :‬کمان رستم‬ ‫‪‬‬
‫روابط عمومی‪ :‬ارتباط عامه‬ ‫‪‬‬
‫روانپزشک‪ :‬داکتر متخصص امراض روحی‪ ،‬متخصص عقلی و عصبی‬ ‫‪‬‬
‫روزنه‪ :‬پنجره‬ ‫‪‬‬
‫روغن مایع‪ :‬تیل‬ ‫‪‬‬
‫روناس‪ :‬رودنگ‬ ‫‪‬‬
‫رهن‪ .۱ :‬گرو ‪ .۲‬اجاره‬ ‫‪‬‬
‫روسری‪ :‬چادر‪ ،‬دستمال‪ ،‬قطیفه (در هرات‪ :‬قدیفه)‬ ‫‪‬‬
‫ریواس‪ :‬ر ِواشک‬ ‫‪‬‬
‫ریه‪ :‬شــُش‬ ‫‪‬‬

‫ز‬

‫زائو‪ :‬زچه (هراتی‪ :‬زاچ)‬ ‫‪‬‬


‫زاپاس (روسی)‪ :‬اشتپنی‪-‬فالتو‬ ‫‪‬‬
‫زاج‪ :‬زاک‬ ‫‪‬‬
‫زاج سفید‪ :‬زمچ (هراتی‪ :‬زمه)‬ ‫‪‬‬
‫زایمان‪ :‬والدت‬ ‫‪‬‬
‫زالزالک‪ :‬لوکات (نوعی)‬ ‫‪‬‬
‫زنان و زایمان‪ :‬نسایی و والدی‬ ‫‪‬‬
‫زندان‪ :‬محبس‬ ‫‪‬‬
‫زندانی‪ :‬محبوس‪ ،‬بندی‬ ‫‪‬‬
‫زلوبیا‪ :‬جلبی‬ ‫‪‬‬
‫زمین‌لرزه‪ :‬زلزله‬ ‫‪‬‬
‫زیرسیگاری‪ :‬خاکستر دانی‪-‬سگرت دانی‬ ‫‪‬‬
‫زیرشلواری‪ :‬تنبان‪-‬زیرتنبانی‬ ‫‪‬‬
‫زیگزاگ‪ :‬پسدوزی (اصطالح خیاطی)‬ ‫‪‬‬
‫زیرزمین‪ :‬تکاوی (هراتی‪ :‬زیرزمینی)‬ ‫‪‬‬
‫زیستشناسی‪ :‬بیالوژی‪ ،‬بیولوژی‬ ‫‪‬‬

‫ژ‬

‫ژاندارمری (فرانسه)‪ :‬ژاندارم‪ ،‬ژاندارمه‬ ‫‪‬‬


‫ژانویه (فرانسه)‪ :‬جنوری (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫ژتون (فرانسه)‪ :‬شماره‪ ،‬نمره‬ ‫‪‬‬
‫ژست (فرانسه)‪ :‬قیافه‪ ،‬پـُز‬ ‫‪‬‬
‫ژالتین (فرانسه)‪ :‬جالتین (انگلیسی)‪ ،‬سریشم ماهی‬ ‫‪‬‬
‫ژله (فرانسه)‪ :‬جلی‬ ‫‪‬‬
‫ژوئن (فرانسه)‪ :‬جون (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫ژوئیه (فرانسه)‪ :‬جوالی (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫ژورنال (فرانسه)‪ .۱ :‬مجله ‪ .۲‬کتالگ (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫ژیمناستیک (فرانسه)‪ :‬جمناستیک (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫س‬

‫سازمان ملل‪ :‬مؤسس ٔه ملل متحد‬ ‫‪‬‬


‫ساقدوش‪ :‬شاه باال‬ ‫‪‬‬
‫ساک (فرانسه)‪ :‬دستکول‬ ‫‪‬‬
‫ساکت‪ :‬چـُپ‪ ،‬آرام‬ ‫‪‬‬
‫ّ‬
‫ساالد (فرانسه)‪ :‬سالته‬ ‫‪‬‬
‫سالـَک‪ :‬سالدانه (در هرات‪ :‬دان ٔه سال)‬ ‫‪‬‬
‫سبد‪ :‬زنبیل‬ ‫‪‬‬
‫سبیل‪ :‬بروت‬ ‫‪‬‬
‫سبیلو‪ :‬بروتی‬ ‫‪‬‬
‫ستاد جنگ‪ :‬ارکان حرب‬ ‫‪‬‬
‫سحری‪ :‬پس شبی‬ ‫‪‬‬
‫سـ ّد‪ :‬بند‬ ‫‪‬‬
‫سرباز‪ :‬عسکر‬ ‫‪‬‬
‫سربازخانه‪ :‬قشله‬ ‫‪‬‬
‫سرپیچ برق‪ :‬هولدر‬ ‫‪‬‬
‫سرخک‪ :‬سُـرخکان (در هرات‪ :‬گل افشان)‬ ‫‪‬‬
‫سـُرخوردن‪ :‬لغزیدن (عامه‪ :‬لخشیدن)‬ ‫‪‬‬
‫سرسره‪ :‬لغزان‪ ،‬لغزنده‬ ‫‪‬‬
‫سرُم (فرانسه)‪ :‬سیرم‬ ‫‪‬‬
‫سروان‪ :‬جگرن (پشتو)‬ ‫‪‬‬
‫سرکار‪ :‬حواله دار‬ ‫‪‬‬
‫سرکار‪ :‬لقبی است که به جای خانم و آقا خطاب شود‪ ،‬مانند جناب‬ ‫‪‬‬
‫سرکوفت‪ :‬سرزنش‬ ‫‪‬‬
‫سفارشی‪ :‬فرمایشی‬ ‫‪‬‬
‫سفره‪ :‬دسترخوان‬ ‫‪‬‬
‫سکسکه‪ِ :‬هـکک‬ ‫‪‬‬
‫سمج‪َ :‬شـله‬ ‫‪‬‬
‫سمنو‪ :‬سمنک (در هرات‪ :‬سمنو)‬ ‫‪‬‬
‫سند ماشین‪ :‬جواز سیر‬ ‫‪‬‬
‫سنگریزه‪ :‬ریگ‪ ،‬ریگچه‪ ،‬سنگچل‬ ‫‪‬‬
‫سنگواره‪ :‬فوسیل (انگلیسی‪ ،‬فسیل)‬ ‫‪‬‬
‫سوت‪ :‬اشپول‪ ،‬اشپوالق‬ ‫‪‬‬
‫سوراخ‪ :‬غار (سوراخ شد‪ :‬غار شد)‬ ‫‪‬‬
‫سوسک‪ :‬مادر کیکها‬ ‫‪‬‬
‫سوسیس (فرانسه)‪ :‬ساسیج (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫سوهان‪ :‬سوهانک (شیرینی)‬ ‫‪‬‬
‫سویچ (انگلیسی)‪ :‬کلید‬ ‫‪‬‬
‫سیب زمینی‪ :‬کچالو‬ ‫‪‬‬
‫سیرابی‪ :‬شکمبه‬ ‫‪‬‬
‫سیگار‪ :‬سگرت‬ ‫‪‬‬
‫سیگاری‪ :‬سگرت کش‬ ‫‪‬‬
‫سیمان (فرانسه)‪ :‬سمنت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫ش‬

‫شاپرک‪ :‬شب پره‪ ،‬بمبیرک (در هرات‪ :‬شوپرک)‬ ‫‪‬‬


‫شارژ (فرانسه)‪ :‬چارج (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫شاه پسند‪ :‬بربینه (گل)‬ ‫‪‬‬
‫شاهی‪ :‬تراتیزک‬ ‫‪‬‬
‫شبدر‪ :‬شفتل‬ ‫‪‬‬
‫ششلول‪ :‬هفت تیر‬ ‫‪‬‬
‫ششلیک (ترکی)‪ :‬کباب پـُشتی‬ ‫‪‬‬
‫شکر‪ :‬بوره‬ ‫‪‬‬
‫شکالت (فرانسه)‪ :‬چاکلت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫شکلک‪ :‬قالق (هراتی‪ :‬ساز گرفتن‪ ،‬تقلید کردن)‬ ‫‪‬‬
‫شکمو‪ :‬شکمبوی‬ ‫‪‬‬
‫شـُل‪ :‬سست‬ ‫‪‬‬
‫شلتوک‪ :‬شالی‬ ‫‪‬‬
‫شلوار‪ :‬ازار‪ ،‬تمبان (تنبان)‬ ‫‪‬‬
‫شلواربند‪ :‬ازاربند (هراتی‪ :‬بند تنبان)‬ ‫‪‬‬
‫ُشله‪ :‬دلده (هراتی‪ :‬قلور)‬ ‫‪‬‬
‫شله قلمکار‪ :‬نوعی دلده (در هرات‪ :‬آش بهمجوش)‬ ‫‪‬‬
‫شلیک‪ :‬فیر‬ ‫‪‬‬
‫شمش طال‪ :‬خشت طال‬ ‫‪‬‬
‫شمعدانی‪ :‬جریبن (گل)‬ ‫‪‬‬
‫شنا‪ :‬آب بازی‬ ‫‪‬‬
‫تذکره نفوس‬
‫ٔ‬ ‫شناسنامه‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫شنبلیله‪ :‬حلبه‬ ‫‪‬‬
‫شن‪ :‬ریگ (هراتی‪ :‬قوم (ترکی))‬ ‫‪‬‬
‫شنزار‪ :‬ریگزار‬ ‫‪‬‬
‫شنل‪ :‬چپن بی آستین‬ ‫‪‬‬
‫شورای ملی‪ ،):‬شورای ملی‬ ‫‪‬‬
‫شورت (انگلیسی)‪ :‬سنتراج‬ ‫‪‬‬
‫شوسه (فرانسه)‪ :‬جا ّد ٔه پختهٔ اسفالت نشده‬ ‫‪‬‬
‫شوفاژ‪ :‬مرکزگرمی‬ ‫‪‬‬
‫شومینه (فرانسه)‪ :‬بخاری دیواری‬ ‫‪‬‬
‫شوید‪ :‬شبت‬ ‫‪‬‬
‫شهربانی‪ :‬قوماندانی امنیه‬ ‫‪‬‬
‫شهردار‪ :‬شاروال (پشتو)‪ ،‬رئیس بلدیه‬ ‫‪‬‬
‫شهرداری‪ :‬شاروالی (پشتو)‪ ،‬بلدیه‬ ‫‪‬‬
‫شهرستانی‪ :‬اطرافی‬ ‫‪‬‬
‫شهریور‪ :‬سنبله‬ ‫‪‬‬
‫شیرجه‪ :‬دایو‪ ،‬دایف (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫شیرین بیان‪ :‬شیرین بویه‬ ‫‪‬‬
‫شیمی‪ :‬کیمیا‬ ‫‪‬‬
‫شیمی آلی‪ :‬کیمیای عضوی‬ ‫‪‬‬

‫ص‬

‫صاعقه‪ :‬الماسک‪ ،‬برقک‬ ‫‪‬‬


‫صافکاری‪ :‬کپی کشی‬ ‫‪‬‬
‫صلیب‪ :‬چلیپا‬ ‫‪‬‬
‫صرع‪ :‬تشنج (هراتی‪ :‬پرغاز)‬ ‫‪‬‬
‫صندلی‪ :‬چوکی‬ ‫‪‬‬
‫صندوق پست‪ :‬پست بکس (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫صندوقدار‪ :‬تحویلدار‬ ‫‪‬‬
‫صنوبر‪ :‬ناجو‬ ‫‪‬‬
‫صیغه‪ :‬عقد موقت‬ ‫‪‬‬

‫ض‬

‫ضابط‪ :‬درجه دار‬ ‫‪‬‬


‫ضرب‪ :‬زیربغلی‬ ‫‪‬‬
‫ضربی‪ُ :‬مـهر‪ ،‬تاپه‬ ‫‪‬‬

‫ط‬

‫طاس‪ :‬کل‪ ،‬بی موی‬ ‫‪‬‬


‫خربزه گرمه‬
‫ٔ‬ ‫طالبی‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫طرح‪ :‬نقشه‪ ،‬پالن‬ ‫‪‬‬
‫طوسی‪ :‬فوالدی‪ ،‬خاکستری‬ ‫‪‬‬

‫ع‬

‫عا ّمـه‪ :‬مسلمان غیر شیعی (اصطالح کالمی)‬ ‫‪‬‬


‫عامی‪ :‬بی سواد‬ ‫‪‬‬
‫عدس‪ :‬نسک (هراتی‪ :‬عدس)‬ ‫‪‬‬
‫عروسی‪ :‬توی (طوی)‪-‬عاروسی‬ ‫‪‬‬
‫عصر‪:‬دیگر‪ -‬نماز دیگر‬ ‫‪‬‬
‫عالوه‪ :‬جمع (ریاضی)‬ ‫‪‬‬
‫علوم‪ :‬ساینس‬ ‫‪‬‬
‫عماری‪ :‬دولی‬ ‫‪‬‬
‫ع ّمامه‪:‬لنگی‪ -‬دستار‬ ‫‪‬‬
‫عمل جراحی‪ :‬عملیات‬ ‫‪‬‬
‫عمو‪ :‬کاکا‬ ‫‪‬‬
‫عنکبوت‪ :‬جوال‪ ،‬جوالگک‬ ‫‪‬‬

‫غ‬

‫غایب‪ :‬غیرحاضر‬ ‫‪‬‬


‫غوری‪ :‬چاینک‬ ‫‪‬‬
‫غیبت‪ :‬غیرحاضری‬ ‫‪‬‬

‫ف‬

‫فتق‪ :‬چوره (هراتی‪ :‬دبّه)‬ ‫‪‬‬


‫فـِر‪toni :‬‬ ‫‪‬‬
‫فراری دادن‪ :‬گریزاندن (عامیانه‪ :‬گریختاندن)‬ ‫‪‬‬
‫فراورده‪ :‬پیداوار‬ ‫‪‬‬
‫َُُ فُرغون‪ :‬کراچی دستی‬ ‫‪‬‬
‫فرم (فرانسه)‪ :‬فورمه‪ ،‬فُـرمه‬ ‫‪‬‬
‫فرمان ماشین‪ :‬اشترنگ‬ ‫‪‬‬
‫فرماندار‪ :‬حاکم‬ ‫‪‬‬
‫فرمانداری‪ :‬حکومتی‬ ‫‪‬‬
‫فرمانده‪ :‬قوماندان‬ ‫‪‬‬
‫فروردین‪ :‬حمل (برج)‬ ‫‪‬‬
‫فرهنگستان‪ :‬اکادمی‬ ‫‪‬‬
‫فسیل‪ :‬فوسیل‪ ،‬سنگواره‬ ‫‪‬‬
‫فشنگ‪ :‬کارتوس‪ ،‬مرمی‬ ‫‪‬‬
‫فکل‪ :‬بو (پاپیون که به جای کراوات پوشند)‬ ‫‪‬‬
‫فناتیک‪ :‬متعصب‬ ‫‪‬‬
‫فلفل‪ُ :‬مـرچ‬ ‫‪‬‬
‫فنجان‪ :‬پیاله‬ ‫‪‬‬
‫فندک‪ :‬الیتر‬ ‫‪‬‬
‫فِوریه (فرانسه)‪ :‬فبروری (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫فیش‪ :‬برگه‬ ‫‪‬‬
‫فینال (فرانسه)‪ :‬فاینل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫ق‬

‫قاب (ترکی)‪ .۱ :‬چوکات ‪ .۲‬غوری ‪ .۳‬بجول (پژول)‬ ‫‪‬‬


‫قابلمه (ترکی)‪ :‬دیگچه‪ ،‬نوعی دیگ‬ ‫‪‬‬
‫قاچاقی (ترکی)‪ :‬گریزی‬ ‫‪‬‬
‫قارچ‪ :‬سماروغ‬ ‫‪‬‬
‫قبراق (ترکی)‪ :‬چاالک‬ ‫‪‬‬
‫قرعه‪ :‬پشک‬ ‫‪‬‬
‫قفسه‪ :‬الماری‬ ‫‪‬‬
‫قلقلک‪ :‬قتقتک (هراتی‪ :‬پاخلوچه)‬ ‫‪‬‬
‫قلوه‪ :‬گرده‬ ‫‪‬‬
‫قلوه سنگ‪ :‬جغل‪ ،‬جغله‬ ‫‪‬‬
‫قلیان‪ :‬چلم‪ ،‬چلیم‬ ‫‪‬‬
‫قلیایی‪ :‬القلی‬ ‫‪‬‬
‫قورباغه (ترکی)‪ :‬بقـّه‬ ‫‪‬‬
‫قوری‪ :‬چاینک‬ ‫‪‬‬
‫قهوه خانه‪ :‬سماواری‬ ‫‪‬‬

‫ک‬

‫کاپشن‪ :‬کاپیشن‬ ‫‪‬‬


‫کاتالوگ (فرانسه)‪ :‬کتالک (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کاتالیزور (فرانسه)‪ :‬کتالیست (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کاج‪ :‬ناجو‬ ‫‪‬‬
‫کاچی‪ :‬لیتی‬ ‫‪‬‬
‫کاخ سلطنتی‪ :‬ارگ شاهی‬ ‫‪‬‬
‫کاست‪ :‬کست‬ ‫‪‬‬
‫کاغذ سنباده‪ :‬کاغذ ریگ‬ ‫‪‬‬
‫کالبدشکافی‪ :‬تشریح‬ ‫‪‬‬
‫کالبدشناسی‪ :‬اناتومی‬ ‫‪‬‬
‫کامیون (فرانسه)‪ :‬الری (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کاناپه (فرانسه)‪ :‬دیوان‬ ‫‪‬‬
‫کبد‪ :‬جگر‬ ‫‪‬‬
‫کبریت‪ :‬گوگرد‬ ‫‪‬‬
‫ُکت (انگلیسی)‪ :‬کرتی‬ ‫‪‬‬
‫کتری‪ :‬چایبر (هراتی‪ :‬کتری‪ ،‬چایجوش)‬ ‫‪‬‬
‫کچل‪ :‬کل‬ ‫‪‬‬
‫کدخدا‪ :‬ملک (هراتی‪ :‬ارباب)‬ ‫‪‬‬
‫کراوات (فرانسه)‪ :‬نکتایی (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کرچک‪ :‬کستراییل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کرسی‪ :‬صندلی‬ ‫‪‬‬
‫کره‪ :‬مسکه‬ ‫‪‬‬
‫کریدور (فرانسه)‪ :‬راهرو‬ ‫‪‬‬
‫کشاورز‪ :‬زارع‬ ‫‪‬‬
‫کشاورزی‪ :‬زراعت‬ ‫‪‬‬
‫کشک‪ :‬قروت (ترکی)‬ ‫‪‬‬
‫کشو‪ :‬رو َک (هراتی‪ :‬خزه)‬ ‫‪‬‬
‫کشوری‪ُ :‬مـلکی‬ ‫‪‬‬
‫کشیک‪ .۱ :‬نوکریوال ‪ .۲‬پهره‪ ،‬پیره‬ ‫‪‬‬
‫کف ٔه ترازو‪ :‬پت ٔه ترازو (هراتی‪ :‬پلّـ ٔه ترازو)‬ ‫‪‬‬
‫کالس‪ :‬صنف‬ ‫‪‬‬
‫کالنتر‪ :‬سرمأمور‬ ‫‪‬‬
‫کالنتری‪ :‬سرمأموریت‬ ‫‪‬‬
‫کاله گیس‪ :‬کاله مویی‬ ‫‪‬‬
‫کلیه‪ُ :‬گـرده‬ ‫‪‬‬
‫کمد‪ :‬الماری‬ ‫‪‬‬
‫کمک هزینه‪ :‬مدد معاش‬ ‫‪‬‬
‫کمیسیون (فرانسه)‪ :‬کمیشن (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫کنف‪ :‬مـُنج‬ ‫‪‬‬
‫کود‪ :‬پارو‬ ‫‪‬‬
‫کوالک‪ :‬برفکویه‬ ‫‪‬‬
‫کیف‪ :‬بکس‬ ‫‪‬‬
‫کیوسک (فرانسه)‪ :‬غرفه‬ ‫‪‬‬

‫گ‬

‫گاری‪ :‬کراچی‬ ‫‪‬‬


‫گاز انبر‪ :‬انبر میخکش‬ ‫‪‬‬
‫گازوییل (فرانسه)‪ :‬دیزاییل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گاوصندوق‪ :‬سیف (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گالش‪ :‬کلوش (هردو فرانسه یا روسی)‬ ‫‪‬‬
‫گذرنامه‪ :‬پاسپورت‬ ‫‪‬‬
‫گزارش‪ :‬راپور‬ ‫‪‬‬
‫گراور (فرانسه)‪ :‬کلیشه (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گراورسازی‪ :‬زنکوگرافی (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گربه‪ :‬پشک‬ ‫‪‬‬
‫گردو‪ :‬چارمغز (هراتی‪ :‬جوز)‬ ‫‪‬‬
‫گزارشگر‪ :‬راپورتر(انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گل محمدی‪ :‬گل گالب‬ ‫‪‬‬
‫گلوله‪ :‬مرمی‬ ‫‪‬‬
‫گواتر (فرانسه)‪ :‬جاغور (هراتی‪ :‬غمباد)‬ ‫‪‬‬
‫گواهی‪ :‬تصدیق‬ ‫‪‬‬
‫گواهینامه‪ :‬شهادتنامه‬ ‫‪‬‬
‫گواهینامهٔ رانندگی‪ :‬الیسنس (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گوجه فرنگی‪ :‬بادمجان رومی‬ ‫‪‬‬
‫گونی‪ :‬بوجی (هراتی‪ :‬گونی)‬ ‫‪‬‬
‫گوینده‪ :‬نطاق‪ ،‬انانسر (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫گیس سفید‪ :‬پیچه سفید‬ ‫‪‬‬
‫گیومه (فرانسه)‪ :‬ناخنه‪ ،‬هاللین‪ ،‬مزدوج‬ ‫‪‬‬

‫ل‬

‫الستیک (روسی)‪ :‬تیر‪ ،‬تایر (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬


‫الستیک تویی‪ :‬تیوب (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫الک پشت‪ :‬سنگ پشت (هراتی‪ :‬کاسه پشتک)‬ ‫‪‬‬
‫الالیی‪ :‬للو (هراتی‪ :‬آالّ‪ ،‬آلـِالّ‬ ‫‪‬‬
‫المپ (فرانسه)‪ :‬گروپ (= گلوب‪ :‬انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫المپا (روسی)‪ :‬لمپا‬ ‫‪‬‬
‫لبو‪ :‬لبلبو‬ ‫‪‬‬
‫لـُپ‪ :‬کومه(هراتی‪ :‬لمبوس)‬ ‫‪‬‬
‫لثه‪ :‬بیره (هراتی‪ :‬ارچ)‬ ‫‪‬‬
‫لچک‪ :‬دستمال سه گوشه‪ ،‬سربند‬ ‫‪‬‬
‫لشکری‪ :‬عسکری‪ ،‬نظامی‬ ‫‪‬‬
‫لوازم یدکی‪ :‬پرزه‬ ‫‪‬‬
‫لوبیاسبز‪ :‬فاسولیا‬ ‫‪‬‬
‫لوزه‪ :‬تانسل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫لوس‪ :‬نازدانه (هراتی‪ :‬انـّه)‬ ‫‪‬‬
‫لوستر (فرانسه)‪ :‬چلچراغ‬ ‫‪‬‬
‫لوله‪ :‬نل‬ ‫‪‬‬
‫لوله کش‪ :‬نلدوان‬ ‫‪‬‬
‫لوله کشی‪ :‬نلدوانی‬ ‫‪‬‬
‫لِه شدن‪ .۱ :‬شاریدن ‪ .۲‬پخچ و پامال شدن (هراتی‪ :‬پچخ شدن)‬ ‫‪‬‬
‫لیوان (فرانسه)‪ :‬گیالس‬ ‫‪‬‬

‫م‬

‫مارس‪( :‬فرانسه) مارچ (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬


‫ماساژ (فرانسه)‪ :‬چاپی‬ ‫‪‬‬
‫ماشین تحریر‪ :‬ماشین تایپ‬ ‫‪‬‬
‫ماشین نویس‪ :‬تایپست‬ ‫‪‬‬
‫ماما‪ :‬قابله (هراتی قدیم‪ :‬دایه‪ ،‬ماما)‬ ‫‪‬‬
‫مامور پـُست‪ :‬داکی‪ ،‬پـُسته رسان‬ ‫‪‬‬
‫ماهواره‪ :‬ستالیت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مایه‌کوبی‪ :‬واکسناسیون (فرانسه)‪ ،‬تزریق واکسن‬ ‫‪‬‬
‫مبصر‪ :‬کفتان‪ ،‬سرجماعه‬ ‫‪‬‬
‫متقال‪ :‬کرباس (نوعی)‬ ‫‪‬‬
‫مجلس سنا‪ :‬مشرانو جرگه‬ ‫‪‬‬
‫مـُچ دست‪ :‬بند دست‬ ‫‪‬‬
‫مـُچ پا‪ :‬بند پا‬ ‫‪‬‬
‫مچی‪ ،‬ساعت‪ :‬ساعت بند‪ e‬دستی‬ ‫‪‬‬
‫مداد‪ :‬پنسل (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مدیرکـُل‪ :‬مدیر عمومی‬ ‫‪‬‬
‫مـُرداب‪ :‬جیه زار‪ ،‬باتالق‬ ‫‪‬‬
‫مـُرداد‪ :‬اسد‬ ‫‪‬‬
‫مساعده‪ :‬معاش پیشکی‬ ‫‪‬‬
‫مسواک‪ .۱ :‬مسواک (طبیعی از چوب درخت مسواک) ‪ .۲‬برس دندان‬ ‫‪‬‬
‫مطب‪ :‬معاینه خانه‬ ‫‪‬‬
‫ممیّــِز‪ :‬اعشاریه‬ ‫‪‬‬
‫منتظر خدمت‪ :‬اضافه بست‬ ‫‪‬‬
‫منها‪ :‬تفریق‬ ‫‪‬‬
‫منیزیم (فرانسه)‪ :‬مگنیزیم (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مـَو‪ :‬تاک‬ ‫‪‬‬
‫موتور (فرانسه)‪ .۱ :‬ماشین (انگلیسی) ‪ .۲‬موتورسیکلت‪ ،‬موتورسیکل‬ ‫‪‬‬
‫موز‪ :‬کیله‬ ‫‪‬‬
‫موزائیک (فرانسه)‪ :‬خشت سمنتی‬ ‫‪‬‬
‫موزه (فرانسه)‪ :‬موزیم (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫موزیک (فرانسه)‪ :‬موسیقی‬ ‫‪‬‬
‫موشک‪ :‬راکت‬ ‫‪‬‬
‫مولکول (فرانسه)‪ :‬مالیکیول (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مه‪ :‬غبار‬ ‫‪‬‬
‫مه (ماه) (فرانسه)‪ :‬می‌(انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مهر‪ ،‬ماه‪ :‬میزان‪ ،‬برج‬ ‫‪‬‬
‫مهندس‪ :‬انجنیر (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مهندسی‪ :‬انجنیری‬ ‫‪‬‬
‫میدان‪ :‬چوک‬ ‫‪‬‬
‫میدان بار‪ :‬منده یی‬ ‫‪‬‬
‫میل لنگ‪ :‬کرنشافت (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬
‫مینی بوس (فرانسه)‪ :‬مینی بس (انگلیسی)‬ ‫‪‬‬

‫ن‬

‫ناتـنی‪ :‬اندر‬ ‫‪‬‬


‫نارگیل‪ :‬نالایر‬ ‫‪‬‬
‫نارنگی‪ :‬کینو‪ ،‬سنگتره‬ ‫‪‬‬
‫نارون‪ :‬پشه خان‪ ،‬پشه خانه (درخت)‬ ‫‪‬‬
‫نامه رسان‪ :‬پسته رسان‪ ،‬داکی‬ ‫‪‬‬
‫نخ‪ :‬تار‬ ‫‪‬‬
‫نخاله‪ :‬سبوس و آنجه از بیختن و غربال کردن باقی بماند‬ ‫‪‬‬
‫نخست وزیر‪ :‬صدر اعظم‬ ‫‪‬‬
‫نخست وزیری‪ :‬صدارت‬ ‫‪‬‬
‫نخودچی‪ :‬نخودبریان‬ ‫‪‬‬
‫نخود فرنگی‪ :‬مـُشنگ‬ ‫‪‬‬
‫نخود لپـّه‪ :‬دال نخود (اردو)‬ ‫‪‬‬
‫نرده‪ :‬کتاره‬ ‫‪‬‬
‫نشگون‪ :‬چندُک (هراتی‪ :‬چوچنگ)‬ ‫‪‬‬
‫نظام وظیفه‪ :‬مکلفیت عسکری‬ ‫‪‬‬
‫نفت‪ :‬تیل خاک‬ ‫‪‬‬
‫نمونهٔ چاپ‪ :‬پروف‬ ‫‪‬‬
‫نمونه خوانی‪ :‬پروفخوانی‬ ‫‪‬‬
‫نوار‪ :‬فیته‪ ،‬تیپ‬ ‫‪‬‬
‫نوار قلب‪ :‬گراف قلب‬ ‫‪‬‬
‫نورد‪ :‬چوچه (چوبی که خمیر را هموار کنند)‬ ‫‪‬‬
‫نوغان‪ :‬پیلهٔ ابریشم‬ ‫‪‬‬
‫نهار‪ :‬چاشت‬ ‫‪‬‬
‫نگاه کردن‪ :‬سیل کردن‬ ‫‪‬‬
‫نگاه کن‪ :‬سیل کو‬ ‫‪‬‬

‫و‬

‫واکنش‪ :‬عکس العمل‬ ‫‪‬‬


‫واگیردار‪ :‬ساری‪ ،‬مسری‬ ‫‪‬‬
‫وام‪ :‬قرض‪ ،‬قرضه‬ ‫‪‬‬
‫وان(روسی)‪ :‬تب (لگن بزرگ حمام)‬ ‫‪‬‬
‫وجین‪ :‬خیشاوه (هراتی‪ :‬ساو)‬ ‫‪‬‬
‫ورشو‪ :‬نکل (هراتی‪ :‬برشو)‬ ‫‪‬‬
‫وزارت آموزش و پرورش‪ :‬وزارت معارف‪ ،‬وزارت تعلیم و تربیه‬ ‫‪‬‬
‫وزارت ارشاد‪ :‬وزارت اطالعات و فرهنگ‬ ‫‪‬‬
‫وزارت بازرگانی‪ :‬وزارت تجارت‬ ‫‪‬‬
‫وزارت بهداری‪ :‬وزارت صحت‬ ‫‪‬‬
‫وزارت دارایی‪ :‬وزارت مالیه‬ ‫‪‬‬
‫وزارت کشور‪ :‬وزارت داخله‬ ‫‪‬‬
‫والیتی‪ :‬اطرافی‬ ‫‪‬‬
‫ولخرجی‪ :‬یالخرجی (هراتی‪ :‬یله خرجی)‬ ‫‪‬‬
‫ویار‪ :‬گدایش (هراتی‪ :‬گستا)‬ ‫‪‬‬
‫ویزیت (فرانسه)‪ :‬فیس (انگلیسی)‪ ،‬حق الزحمه‬ ‫‪‬‬

‫هـ‬

‫هرکاره‪ :‬دیگ سنگی‬ ‫‪‬‬


‫هفت‌تیر‪ :‬تفنگچه‬ ‫‪‬‬
‫هزینه‪ :‬مصارف‪ ،‬مخارج‪ ،‬بودجه‬ ‫‪‬‬
‫هلو‪ :‬شفتالو‬ ‫‪‬‬
‫هندوانه‪ :‬تربوز (هراتی‪ :‬هندوانه)‬ ‫‪‬‬
‫هواپیما‪ :‬طیاره‬ ‫‪‬‬
‫هول دادن‪ e:‬تیله کردن (هراتی‪ :‬تلنگ دادن)‬ ‫‪‬‬
‫هوو‪ :‬انباق‬ ‫‪‬‬
‫هویج‪ :‬زردک‬ ‫‪‬‬

‫ی‬

‫یاس‪ :‬یاسمن‬ ‫‪‬‬


‫یدک‪ :‬فالتو‪ ،‬اشتبنی‬ ‫‪‬‬
‫یقه‪ :‬یخن‬ ‫‪‬‬
‫یکان‪ :‬فرقه‬ ‫‪‬‬
‫یکدنده‪ :‬شق‪ ،‬لجوج (هراتی‪ :‬لجباز)‬ ‫‪‬‬
‫یواش‪ :‬آهسته‬ ‫‪‬‬
‫یواشکی‪ :‬مخفيانه‬ ‫‪‬‬
‫یونجه‪ :‬رشقه (هراتی‪ :‬سبست)‬ ‫‪‬‬

‫واژگان نظامی‬
‫در متون فارسی رایج در افغانستان برابرهای پشتو برای درجات ارتشی (مدارج نظامی) رواج دارند‪ .‬این برابرها در جدول‬
‫[‪]۱‬‬
‫زیر افزوده شده‌است‪.‬‬

‫پشتو‬ ‫فارسی‬
‫دلگی‬ ‫جوخه‬
‫تولی‬ ‫گروهان‬
‫َکندَک‬ ‫گردان‬
‫ُغند‬ ‫هنگ‬
‫لوا‬ ‫تیپ‬
‫فرقه‬ ‫لشکر‬
‫قول‌اُردو‬ ‫سپاه‬
‫اردو‬ ‫ارتش‬
‫درستیزوالی‬ ‫ستاد مشترک‬
‫دوهم بریدمن‬ ‫ستوان دوم‬
‫لمری بریدمن‬ ‫ستوان یکم‬
‫تورن‪َ ،‬جکتو َرن‬
‫َ‬ ‫سروان‬
‫َجگ َرن‬ ‫سرگرد‬
‫دگر َمن‬ ‫سرهنگ دوم‬
‫د َگروال‬ ‫سرهنگ‬
‫برید جنرال‬ ‫سرتیپ‬
‫تورن جنرال‬ ‫سرلشکر‬
‫دگر جنرال‬ ‫سپهبد‬
‫ستر جنرال‬ ‫ارتشبد‬
‫رئیس ستاد ارتش‪ ،‬سپه‌ساالر لوی درستیز‬
‫اعلی سرقوماندان‬ ‫فرمانده کل قوا‬
‫هوایی مدافعه‬ ‫پدافند هوایی‬
‫هاوان‬ ‫خمپاره‌انداز‬
‫غرنی هاوان‬ ‫خمپاره‌انداز کوهی‬
‫ماشیندار‬ ‫مسلسل‬
‫زرهدار‬ ‫نفربر زرهی‬
‫محاربوی ماشین‬ ‫خودرو زرهی‬
‫پُسته‬ ‫پاسگاه‬
‫فرقه‬ ‫پادگان‬
‫جز و تام‬ ‫یگان‌ها و واحدها‬
‫پاراشوتی هوایی قوا‬ ‫نیروهای چترباز‬

‫ماه‌های سال‬
‫نام‌های پشتو‬
‫[‪]۲‬‬
‫نام‌های فارسی‬
‫ترتیب تعداد روزها‬
‫در ایران در افغانستان در افغانستان‬
‫وری‬ ‫فروردین حمل‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۱‬‬
‫غویی‬ ‫اردیبهشت ثور‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۲‬‬
‫غبرګولی‬ ‫جوزا‬ ‫خرداد‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۳‬‬
‫چنګاښ‬ ‫سرطان‬ ‫تیر‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۴‬‬
‫زمری‬ ‫اسد‬ ‫مرداد‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۵‬‬
‫وږی‬ ‫شهریور سنبله‬ ‫‪۳۱‬‬ ‫‪۶‬‬
‫تله‬ ‫میزان‬ ‫مهر‬ ‫‪۳۰‬‬ ‫‪۷‬‬
‫لړم‬ ‫عقرب‬ ‫آبان‬ ‫‪۳۰‬‬ ‫‪۸‬‬
‫لیندۍ‬ ‫قوس‬ ‫آذر‬ ‫‪۳۰‬‬ ‫‪۹‬‬
‫مرغومی‬ ‫جدی‬ ‫دی‬ ‫‪۳۰ ۱۰‬‬
‫سلواغه‬ ‫دلو‬ ‫بهمن‬ ‫‪۳۰ ۱۱‬‬
‫کب‬ ‫حوت‬ ‫‪ ۲۹ ۱۲‬یا ‪ ۳۰‬اسفند‬
‫[‪]۳‬‬

‫واژه‌های آموزش و پرورش‬


‫فارسی ایران‪ :‬فارسی افغانستان‬

‫دبستان‪ :‬مکتب‬ ‫‪‬‬


‫دبیرستان‪ :‬لیسه‬ ‫‪‬‬
‫دانشگاه‪ :‬پوهنتون‬ ‫‪‬‬
‫دانشکده‪ :‬فاکولته‪ ،‬پوهنحٌی‬ ‫‪‬‬
‫دانشجو‪ :‬محصل‪ ،‬پوهنپال‬ ‫‪‬‬
‫استادیار (درج ٔه سوم‪ ،‬دوم و یکم)‪ :‬پوهیالی‪ ،‬پوهنیار‪ ،‬پوهنمل‬ ‫‪‬‬
‫دانشیار (درجهٔ دوم و یکم)‪ :‬پوهندوی‪ ،‬پوهنوال‬ ‫‪‬‬
‫استاد‪ ،‬پروفسور‪ :‬پوهاند‪ ،‬پروفیسور‬ ‫‪‬‬
‫دانشسرا‪ :‬دارالمعلمین‪ e،‬معهد‬ ‫‪‬‬
‫دیپلم‪ :‬دیپلوم‬ ‫‪‬‬
‫مهندس‪ :‬انجنیر‬ ‫‪‬‬
‫دکتر‪ :‬داکتر‪ ،‬دکتور‬ ‫‪‬‬
‫کالس‪ :‬صنف‬ ‫‪‬‬
‫دانشکده افسری‪ :‬حربی‌پوهنتون‬ ‫‪‬‬
‫کارآموزی‪ :‬استاژ‬ ‫‪‬‬

You might also like