‫تحلیل نمایشنامه ایوانف از زاویه دید فروید‬

‫مسیح عباد‬
‫ادبیات نمایشی‬
‫شماره دانشجویی‪98145066 :‬‬

‫داستان نمایشنامه‪:‬‬
‫ایوانف مردی ‪ 38‬ساله ای است که عضو دایمی شورای ایالتی است‪ .‬او وضعیت مالی‬
‫خوبی ندارد‪ .‬باید پولی به عنوان نزول به دوستش بورکین بدهد و همینطور پول کارگرها را‬
‫پرداخت کند‪ .‬او نسبت به همه چیز احساس بیزاری و مالل میکند و دچار بحران فکری شده‬
‫است‪ .‬او همسری دارد به نام آنا که عاشقانه او را دوست دارد اما ایوانف احساس میکند که‬
‫دیگر اورا دوست نداردو آنا بیماری سل پیدا کرده است و باید به گفته دکترش به شهر کریمه‬
‫برود و برای اینکار به پول نیاز است‪ .‬و ایوانف به علت ناتوانی مالی نمیتواند اورا پرداخت‬
‫کند و شرمنده است‪ .‬از طرفی ایوانف مقداری پول به همسر دوستش رییس هییت مدیره‬
‫شورای ایالتی بدهکار است و باید آن را پرداخت کند‪ .‬دختر همین دوستش که اسم آن ساشا‬
‫نا م دارد به ایوانف دل میبندد و به او عالقمند میشود اما ایوانف دیگر نمیتواند ابراز عشق به‬
‫کسی بکند و همینطور ناتوانی اوبه عشق ورزیدن به آنا اورا سخت ناامید کرده است و خود‬
‫را بی ارزش میداند‪ .‬اطرافیان او دکتر و دایی همسرش اورا سرزنش میکنند و از طریق‬
‫دنیای خودشا ن با او حرف میزند‪ .‬ایوانف افسرده است و خود را مثل هملت میبیند‪ .‬ایوانف‬
‫روزی به خانه دوستش ویلدف میرود و با ساشا حرف میزند و ساشا عالقه خودرا نسبت به‬
‫ایوانف به او میگوید‪ .‬آنا اتفاقی به آنجا می آید و آن دورا با هم میبیند‪.‬‬
‫آنا به دلیل بیماری سل میمیرد‪ .‬ایوانف احساس گناه میکند و در جشن عروسی خود اقدام به‬
‫خودکشی میکند‪.‬‬

‫نظریه فروید بر روانشناختی‪:‬‬

 ‫به گفته فروید عظیم ترین سرکوب سرکوب میل جنسی است‪ .‬این سرکوب ها خال هایی‬
‫میسازند و این خال ها به اشکال مختلفی رخ نمایی میکند‪ .‬مثال یکی استرس دارد یکی نیاز‬
‫به توجه دارد‪ .‬و ‪....‬‬
‫فروید در اثر خود تحت عنوان سوگواری طبیعی و مالیخولیایی افسردگی را پاسخ هایی‬
‫طبیعی به ازدست دادن شخص یا چیزی موردعالقه توصیف میکند‪ .‬فرد مبتال به مالیخولیا‬
‫دچار خود کم بینی است‪ .‬در این نظریه افسردگی نخستین اختاللی توصیف شده است که در‬
‫آن به جای میل جنسی عواطف به عنوان عوامل مرکزی مطرح میشود‪ .‬به نظر فروید‬
‫مالیخولیا اندوهی افراطی مشوش کننده مهم تر و غالبا مربوط به محیط است‪ .‬درک‬
‫افسردگی که توسط فروید تبیین شده دیدگاه مربوط به افسردگی را تشکیل میدهد‪.‬‬
‫افسردگی حاصل تعارضات دوران کودکی است که به شکل حل ناشده درزیر الیه های یخ‬
‫زده دفاع باقی میماند‪.‬‬
‫ایوانف به دلیل بیماری با وجود اعتماد بنفس به شدت وحشت زده است زیرا از عذاب‬
‫جانکاهی در رنج است که به نظرمیرسد خاستگاه آن از سوی تمایالت پنهان خود آزاریش‬
‫برسد‪ .‬شاید بتوان گفت داستان ایوانف ماجرای هذیان گویی فرد نیمه هوشیاری است که منبع‬
‫لذت مازوخستی خودرا در اعترافات هذیان آمیز میبیند‪ .‬اعترافاتی درباره بی کفایتی خیانت‬
‫و و عدم وفای به خویش ‪ .‬دردمندی آنا در اصل مهمترین منبع مازوخیستی و عذاب اوست‬
‫اینطور به نظر میرسد که اگر ما علت بیماری ایوانف را ندانیم در موقعیت فعلی گسیختگی‬
‫رابطه عاشقانه اش با آنا موتور محرک درد و رنج اوست‬