Professional Documents
Culture Documents
مدیریت زمان
برایان تریسی
ترجمه
ژان بقوسیان
بنفشه عطرسائی
سی ،برایان - ۱۹۴۴ ،م.
تری : سرشناسه
Tracy, Brian
مدیریت زمان /برایان تریسی؛ ترجمه ژان بقوسیان ،بنفشه عطرسائی. عنوان و نام پديدآور :
قم :برقعی ،.۱۳۹۲ : مشخصات نشر
مشخصات ظاهری : ۱۲۸ص :.مصور (بخشی رنگی).
ل: 978-600-91800-6-6 :۶۵۰۰۰ریا شابک
فیپا : وضعیت فهرست نویسی
:عنوان اصلی.]2014[ ,Time management : يادداشت
باالی عنوان :کتابخانه موفقیت برایان تریسی. : يادداشت
:عنوان دیگر :مدیریت زمان :کتابخانه موفقیت برایان تریسی. يادداشت
:کتابخانه موفقیت برایان تریسی. عنوان دیگر
:مدیریت زمان :کتابخانه موفقیت برایان تریسی. عنوان دیگر
مدیریت زمان : موضوع
بقوسیان ،ژان ، ،- ۱۳۵۵مترجم : شناسه افزوده
عطرسائی ،بنفشه ،- ۱۳۶۲ ،مترجم : شناسه افزوده
:HD۶۹۳۸ ۱۳۹۲ت۷و/ رده بندی کنگره
:۶۵۰/۱۱ رده بندی دیویی
۳۳۶۴۴۳۴ : شماره کتابشناسی ملی
6
مقدمه
7
لحظه احساس بهتری خواهید داشت ،انرژی بیشتری دارید ،بهتر میخوابید و
کارهای بیشتری انجام میدهید.
با استفاده از روشهای ارائه شده در این کتاب میتوانید در هر روز کاری دو
ساعت فعالیت اضافه و مفید داشته باشید یا حتی خروجی و بهرهوری خود را
دو برابر کنید .موفقیت این تکنیکها برای هزاران مدیر در حوزههای مختلف
اثبات شده است و تا زمانی که چهار عامل معروف بهرهوری را با خود داشته
باشید ،برای شما نیز موفقیتآمیز خواهد بود.
8
ضعیفی از زمان خود دارند .یکی از مهمترین قوانین موفقیت «ایجاد عادات
خوب و تبدیل کردن آنها به ارباب شما است» .در این کتاب میآموزید
چگونه عادات خوبی ایجاد کنید و سپس اجازه دهید تا شما را شکل دهند.
آنچه در این کتاب میآموزید 21روش مهم برای مدیریت زمان موثر است
که تقریبا همه افراد بسیار موفق آنها را کشف کرده و در زندگی خود به کار
گرفتهاند.
به یاد داشته باشید که مدیریت زمان در واقع همان مدیریت زندگی است.
مدیریت زمان خوب و بهرهوری شخصی با ارزش دادن به زندگی و به هر
دقیقه آن آغاز میشود.
9
فصل یک
10
مدیریت زمان -فصل 1
قانون کنترل
روانشناسی مدیریت زمان بر مبنای اصل سادهای بنا شده که قانون کنترل
نامیده میشود .بر اساس این قانون هنگامی نسبت به خود احساس خوبی
دارید که بدانید کنترل زندگیتان را در دست دارید و هنگامی که احساس
کنید کنترل کار و زندگی از دستتان خارج شده ،احساسی منفی نسبت به
خود خواهید داشت.
روانشناسان به تفاوت میان کنترل درونی ،یعنی وقتی احساس میکنید بر
سرنوشت خود تسلط دارید و کنترل بیرونی یعنی وقتی احساس میکنید تحت
کنترل شرایط خارجی هستید ،اشاره میکنند.
وقتی تحت کنترل عوامل بیرونی هستید ،احساس میکنید که رئیس،
چکها ،فشار کار و مسئولیتها شما را کنترل میکنند .احساس میکنید
که در زمانی محدود کارهای فراوانی برای انجام دادن دارید و اینکه واقعا
مسئولیت زمان و زندگی از دستتان خارج است .اغلب کارهایی که ساعات
متمادی انجام میدهید ،واکنش و پاسخی به رویدادهای بیرونی است.
میان عمل قاطعانه و هدفمحور و عکسالعملی که پاسخی سریع به فشار
تفاوت میان احساسِ بیرونی است ،تفاوت زیادی وجود دارد .در واقع همان
مثبت کنترل داشتن بر زندگی و احساس منفی استرس و تحت فشار بودن
است .برای اینکه بهترین عملکرد را داشته باشید ،باید عمیقا احساس کنید که
بر حوزههای مهم کسبوکار و زندگی شخصی خود کنترل دارید.
11
مدیریت زمان -فصل 1
12
مدیریت زمان -فصل 1
به شما نمیکند .اگر عادت داشته باشید که دیر به جلسات و قرار مالقاتها
برسید ،یا باور داشته باشید که فرد نامنظمی هستید ،آن عادتها به رفتار
خودکارتان تبدیل میشود .اگر باورهایتان را درباره میزان اثربخشی و کارایی
خود تغییر ندهید ،تواناییتان در مدیریت زمان هم تغییر نمیکند.
تصمیم بگیرید
چگونه باورهایی جدید و مثبت درباره خود و میزان بهرهوری شخصیتان
ایجاد میکنید؟ خوشبختانه این کار دشوار نیست .فقط باید از چهار عامل
اشتیاق ،قاطعیت ،اراده و انضباط استفاده کنید .مهمتر از همه اینکه تصمیم
بگیرید یک عادت مدیریت زمان ویژه برای خود ایجاد کنید .مثل اینکه زودتر
در همه جلسات حاضر شوید .هر تغییر در زندگی زمانی اتفاق میافتد که
تصمیمی واضح و صریح برای انجام کاری متفاوت اتخاذکنید .پس اولین گام
کلیدی تصمیمگیری برای تبدیل شدن به یک مدیر زمان عالی است.
ذهنتان را برنامهریزی کنید
وقتی تصمیم گرفتید فردی بسیار بهرهور باشید ،میتوانید از مجموعهای از
تکنیکهای برنامهریزی شخصی استفاده کنید .
نخستین تکنیک این است که گفتگوی درونیتان را تغییر دهید 95 .درصد
از احساسات و اقدامات احتمالی شما به واسطه گفتگویی درونی که با خود
دارید ،تعیین میشوند .مدام با خودتان تکرار کنید «من بسیار منظم و بهرهور
هستم» .وقتی احساس میکنید کار زیادی بر سرتان ریخته است ،کمی
استراحت کنید و به خود بگویید «من کامال منظم و بسیار بهرهور هستم».
بارها و بارها به خود تاکید کنید که «من در مدیریت زمان عالی هستم».
وقتی دیگران درباره روش گذران زمانتان از شما میپرسند ،به آنها بگویید
13
مدیریت زمان -فصل 1
«من در مدیریت زمان عالی هستم» .هرگاه میگویید «من منظم هستم»،
ضمیر ناخودآگاهتان این واژگان را به عنوان یک دستور میپذیرد ،به شما
انگیزه میدهد و محرکی میشود تا در واقعیت هم رفتارهای منظمی داشته
باشید.
14
مدیریت زمان -فصل 1
نکته بسیار جالب اینکه اگر اکنون فکر نمیکنید که مدیر زمان خوبی هستید
و با این حال وانمود میکنید که از قبل خوب بودهاید ،این کار احساس کارایی
شخصی را در شما برمیانگیزد .در واقع وقتی «چیزی را وانمود میکنید تا به
آن دست یابید» ،میتوانید کارها ،عادات و رفتار خود را تغییر دهید.
15
فصل دو
از آنجا که مدیریت زمان در واقع همان مدیریت زندگی است ،بهبود
بهرهوری شخصی با بررسی ارزشها آغاز میشود .یکی از قوانین مورفی
میگوید که قبل از اینکه هر کاری را انجام دهید ،کار دیگری برای انجام
دادن وجود دارد .نمیتوانید زمان خود را به خوبی مدیریت کنید ،مگر اینکه
ارزشهایتان را دقیقا بشناسید.
مدیریت زمان صحیح نیازمند این است که مجموعهای از رویدادها را کنترل
کنید که بیشترین اهمیت را برایتان دارد .اگر کاری برایتان مهم نباشد ،هرگز
انگیزه و اراده کنترل زمان را نخواهید داشت.
از خودتان بپرسید« :چرا دارم کار فعلیام را انجام میدهم؟» چرا صبح از
خواب بیدار میشوید؟ چرا کار فعلی خود را انجام میدهید؟ دلیل شما برای
کار کردن در شرکت فعلی چیست؟
16
مدیریت زمان -فصل 2
معنا و هدف
هر شخص در زندگی خود نیاز عمیقی به معنا و هدف دارد .یکی از دالیل
اصلی استرس و ناراحتی این است که کارتان با توجه به شخصیت ،ارزشها
و اعتقادات درونیتان ،هیچ معنا و هدفی ندارد .باید همیشه کار خود را با
پرسیدن سوال «چرا» آغاز کنید.
با استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان میتوانید کاراتر شوید ،اما اگر در
انجام کاری کاراتر شوید که برایتان معنایی ندارد ،هیچ نفعی برایتان نخواهد
داشت .کارایی بیشتر صرفا احساس ازخودبیگانگی ،ناامیدی و نگرانی را
افزایش میدهد.
برای چه چیزی بیشترین ارزش را قائلید؟
دومین سوالی که باید از خود بپرسید این است که «چه چیزی در زندگی
بیشترین ارزش را برایتان دارد؟ به چه چیزی واقعا اهمیت میدهید و طرفدار
آن هستید؟ طرفدار چه چیزی نیستید؟»
تنها زمانی احساس شادی و ارزش واقعی میکنید که فعالیتهای روزانهتان
با ارزشهایتان هماهنگ باشند .استرس،تنش ،نگرانی و نا امیدی در زندگی و
کار از انجام کارهایی حاصل میشود که با باورهایتان در تناقض است.
گزارشات زیادی درباره مدیرانی وجود دارد که در نتیجه استرس کاری دچار
خستگی مفرط میشوند .اما افرادی که عاشق کارشان هستند و با ارزهایشان
همسو هستند با تمام وجود به آن میپردازند و به ندرت دچار استرس یا
خستگی میشوند.
وقتی طوری زندگی میکنید که با ارزشهایتان سازگار است ،به نظر
میرسد که جریانی دائم از انرژی ،اشتیاق و خالقیت را تجربه میکنید.
استرس ،ناشی از کار روی مسائلی است که با ارزشهای برتر شما سازگاری
17
مدیریت زمان -فصل 2
18
مدیریت زمان -فصل 2
19
مدیریت زمان -فصل 2
20
فصل سه
22
مدیریت زمان -فصل 3
برای مهارت یافتن در مدیریت زمان و کنترل همه زندگی ،باید به شکلی
منظم به تفکر آهسته بپردازید .کار خود را با این سوال آغاز کنید «سعی دارم
چه کاری را انجام دهم؟».
23
مدیریت زمان -فصل 3
24
مدیریت زمان -فصل 3
وقتی به وضوح بدانید قرار است چه کاری را و چگونه انجام دهید ،باید
سوال سوم را از خود بپرسید «کار چطور پیش میرود؟»
آیا کاری که انجام میدهید ،با سریعترین و کاراترین روش ممکن شما را
به سمت آنچه میخواهید ،هدایت میکند؟ آیا از میزان پیشرفتتان خوشحال
هستید؟ آیا کارها خوب پیش میرود یا در سفر خود موانع و مشکالت زیادی
را تجربه میکنید؟
اغلب ،سواالتی درباره فرضیات خود بپرسید .به گفته پیتر دراکر «در ریشه
هر شکست ،فرضیات سرگردانی نهفته است» .
فرضیات شما درباره کار و زندگیتان چیست؟ فرضیات خودآگاه شما کدام
است؟ فرضیات ناخودآگاه و تغییرناپذیر شما کدام است؟ جالب اینکه بسیاری
افراد سختکوش بر پایه فرضیات اشتباهی کار میکنند که هرگز سوالی
درباره آنها نپرسیدهاند.
25
مدیریت زمان -فصل 3
هستند ،روبهرو شوند .فرایند مطرح کردن سواالت سخت نیازمند تفکر آهسته
است ،اما میتواند سرعت دستیابی به اهداف کسبوکار ،چشمانداز و ماموریت
را به شدت افزایش دهد.
26
فصل چهار
28
مدیریت زمان -فصل 4
من در طول سالها ،صدها زندگینامه درباره مردان و زنان موفق در همه
حوزهها خواندهام .فرایند مشترکی که در همه این زندگینامهها کشف کردم
این بود که بزرگی واقعی فقط با تامل ،نگاه به گذشته ،تنهایی و تفکر حاصل
میشود .فقط زمانی به بزرگی دست مییابید که به طور منظم زمانی را به
تفکر درباره اینکه که هستید ،چه میخواهید و بهترین راه دستیابی به آن
اختصاص دهید .
زمانی را به ارزیابی زندگی و فعالیتهای خود در گسترهای بزرگتر اختصاص
دهید .به این بیندیشید که امروز کجا هستید و میخواهید پنج سال دیگر کجا
باشید .به کارهایی که امروز انجام میدهید فکر کنید و ببینید کدام یک از
آنها بیشترین اثر را بر آیندهتان دارد .این روش تفکر به شما امکان میدهد تا
زمان خود را بسیار بهتر از آنچه در این شرایط تصور میکردید ،مدیریت کنید.
گاهی فقط یک ایده خوب که در یک دوره تنهایی و تامل به دست میآورید،
میتواند ماهها و حتی سالها از کار سخت شما بکاهد.
چشمانداز بلندمدت
دکتر ادوارد بَنفیلد از دانشگاه هاروارد بیش از پنجاه سال درباره نگر
ش
و رفتار افراد بسیار موفق در آمریکا و در سرتاسر دنیا تحقیق کرده است .به
نظر او یک ویژگی خاص ،وجه تمایز افراد موفق از افراد ناموفق است که
آن را «چشمانداز بلندمدت» مینامد .بنفیلد دریافت که افراد موفق زمانی
را به تفکر درباره آینده دور و اغلب 10تا 20سال آینده اختصاص میدهند
و دقیقا مشخص میکنند که میخواهند در آن زمان در زندگی و کار خود
به چه جایگاهی رسیده باشند .سپس به زمان حال باز میگردند و اطمینان
حاصل میکنند که هر کاری که در حال حاضر انجام میدهند با جایگاهی که
میخواهند در آینده بدان دست یابند ،سازگار است.
29
مدیریت زمان -فصل 4
این نیز تکنیک قدرتمندی است که میتوانید از آن استفاده کنید .برای یک،
دو یا سه سال آینده برنامهریزی کنید و تصور کنید که زندگیتان از هر نظر در
شرایط ایدهآل قرار دارد .تصویر ذهنی شفافی از شرایط کاری خود در حالت
ایدهآل ترسیم کنید .از این نقطه برتر در آینده ،نگاهی به خودتان بیندازید و
شرایط زندگی و کار ایدهآل خود را توصیف کنید .سپس از خود بپرسید که آیا
کاری که در حال حاضر انجام میدهید با خلق آینده ایدهآلتان سازگاری دارد.
از آن نقطه برتر در آینده ،نگاهی به گذشته خود یعنی جایی که اکنون
قرار دارید ،بیندازید و گامهایی که باید برای رسیدن به آن جایگاه مطلوب
بردارید را مشخص کنید .این تفکر معکوس از آینده به گذشته روش بسیاری
از مدیران برتر است.
30
مدیریت زمان -فصل 4
را میخواهید ،در زمان حال تصمیمات بهتری میگیرید .قانون این است
که چشمانداز بلندمدت تصمیمگیری کوتاهمدت را بهبود میبخشد .حتما این
ضربالمثل را شنیدهاید که «اگر ندانید به کجا میروید ،هیچ جاده اشتباهی
وجود ندارد».
عادت تعیین چشمانداز بلندمدت بسیار قدرتمند است .با برنامهریزی برای
آینده و نگاه کردن به عقب و به زمان حال ،همیشه گامهایی که باید بردارید
و اشتباهاتی که باید از آنها اجتناب کنید را خواهید دید .این تمرین به شما
کمک میکند تا ارزشهایتان را مشخص کنید .این کار ابزاری درونی را در
اختیار شما قرار میدهد که زمان و فعالیتهایتان را سازماندهی کنید تا کاری
که امروز انجام میدهید شما را در مسیر خلق آینده ایدهآلتان قرار دهد.
31
فصل پنج
32
مدیریت زمان -فصل 5
میکنید ،آنها را به فهرست اضافه کنید تا کامل شود .فهرست خود را با دو
روش توالی و اولویتبندی سازماندهی کنید.
نخست ،در سازماندهی بر اساس توالی ،فهرستی از فعالیتهای خود به
ترتیب زمانی از اولین گام تا آخرین گام قبل از دستیابی به هدف یا اتمام پروژه
تهیهکنید .به قول هنری فورد «اگر اهداف خود را به بخشهای بسیار کوچک
تقسیم کنید ،میتوانید به بزرگترین هدفها هم دست یابید».
دوم ،با پذیرفتن اینکه 20درصد موارد فهرست ،تعیینکننده 80درصد ارزش
و اهمیت کارهایی هستند که انجام میدهید ،اولویتهایی را از میان این موارد
انتخاب کنید .تعیین اولویتها به شما امکان میدهد تا بدون حواسپرتی ،بر
وظایف و فعالیتهای خود تمرکز کنید .به قول گوته «مواردی که از اهمیت
زیادی برخوردارند هرگز نباید تحت تسلط موارد بیاهمیت قرار گیرند» .
برنامههای خود را به طور منظم بازبینی کنید ،به خصوص وقتی با هر نوع
نا امیدی یا مخالفت روبهرو میشوید .هنگام دریافت اطالعات یا بازخوردهای
جدید ،برنامههای خود را بازبینی کنید .به یاد داشته باشید که تقریبا هر
برنامهای نواقصی بزرگ یا کوچک دارد .همواره به دنبال پیدا کردن آنها
باشید .وقتی برنامه خود را روزانه مرور میکنید ،نسبت به آنچه در ابتدا فکر
میکردید ،ایدهها ،رویکردها و بینشهای جدیدی برای انجام سریعتر و بهتر
کارها به دست میآورید.
عمل بدون برنامهریزی دلیل هر شکستی است .در مقابل وسوسه عمل
بدون برنامهریزی کامل و پیشاپیش ،مقاومت کنید.
33
مدیریت زمان -فصل 5
چه میخواهند ،دارند .افراد موفق عالوه بر داشتن اهداف مکتوب ،برنامههای
عملی مکتوبی هم دارند که هر روز از آنها پیروی میکنند.
وقتی هدف بزرگتری برای خود و کسبوکارتان تعیین میکنید ،باید از خود
این چهار سوال را بپرسید:
34
مدیریت زمان -فصل 5
35