You are on page 1of 222

‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬

‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬

‫جوآن نیل‬
‫سارا نتلتون‬
‫شکان رزی‬

‫جوآن نیل‬
‫استاد بهداشت عمومی‬
‫دانشکده بهداشت و علوم زیستی‬
‫دانشگاه آکسفورد بروکس‬
‫لین جک استراو‬
‫مارستون‬
‫‪ OX3 0FL‬آکسفورد‬
‫‪: jneale@brookes.ac.uk‬ایمیل‬

‫سارا نتلتون‬
‫خواننده در جامعه شناسی‬
‫گروه جامعه شناسی‬
‫کالج ونتورث‬
‫دانشگاه یورک‬
‫هسلینگتون‬
‫‪York YO10 5DD‬‬
‫‪: sarah.nettleton@york.ac.uk‬ایمیل‬

‫لوسی پیکرینگ‬
‫مدرس مردم شناسی‬
‫دانشکده علوم اجتماعی و سیاسی‬
‫دانشگاه گالسکو‬
‫ساختمان آدام اسمیت‬
‫‪ G12 8RT‬گالسکو‬
‫‪: Lucy.Pickering@glasgow.ac.uk‬ایمیل‬

‫‪ RSA‬منتشر شده توسط‬


‫خیابان جان آدام ‪8‬‬
‫‪ WC2N 6EZ‬لندن‬
‫‪+44 (0) 20 7930 5115‬‬

‫ثبت شده به عنوان یک موسسه خیریه در انگلستان و ولز شماره‪ 212424 .‬و در اسکاتلند‬
‫‪. SCO 37784‬شماره‬
‫‪ © Joanne Neale 2012‬حق چاپ‬
‫‪RSA‬‬ ‫یک سازمان روشنگری است که وقف یافتن راه حل های ابتکاری و عملی برای‬
‫‪.‬مشکالت اجتماعی امروزی است‬
‫‪. © Thinkstock‬عکس روی جلد‪« :‬بال‌های پروانه»‪ ،‬جان فاکس‬
‫‪ Soapbox، www.soapbox.co.uk‬طراحی شده توسط‬
‫‪ CPI Antony Rowe‬چاپ و صحافی شده توسط‬
‫‪www.theRSA.org‬‬

‫فهرست‬

‫سپاسگزاریها‬ ‫‪9‬‬

‫پیشگفتار‬ ‫‪10‬‬

‫فصل ‪ :1‬تنظیم صحنه‬ ‫‪14‬‬

‫چرا این کتاب را بخوانید؟‬ ‫‪14‬‬


‫چرا روی بهبودی تمرکز کنیم؟‬ ‫‪15‬‬
‫ریکاوری چیست؟‬ ‫‪15‬‬
‫مطالعه زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬ ‫‪17‬‬
‫ساختار کتاب‬ ‫‪18‬‬

‫فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بازیابی‬ ‫‪20‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪20‬‬
‫خدمات نقشه برداری و پشتیبانی‬ ‫‪20‬‬
‫عواملی که می توانند تالش های بهبودی را تشویق و حفظ کنند‬ ‫‪25‬‬
‫موانع بهبود‬ ‫‪29‬‬
‫خالصه‬ ‫‪31‬‬

‫فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬ ‫‪33‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪33‬‬
‫جنون متادون‬ ‫‪33‬‬
‫‪ Subutex‬جایگزینی با‬ ‫‪36‬‬

‫خواسته های سم زدایی‬ ‫‪38‬‬

‫‪5‬‬
‫بهبودی از طریق توانبخشی‬ ‫‪40‬‬
‫پیشرفت با پشتیبانی همتایان‬ ‫‪46‬‬
‫خالصه‬ ‫‪48‬‬

‫فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬ ‫‪49‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪49‬‬
‫فرآیند سم زدایی‬ ‫‪49‬‬
‫درک "تقطع کردن"‪" ،‬کلک زدن" و "کناره گیری"‬ ‫‪49‬‬
‫عالئم ترک‬ ‫‪51‬‬
‫مدیریت سم زدایی‬ ‫‪53‬‬
‫هوس‬ ‫‪54‬‬
‫خطاها‪ ،‬عودها و راهبردهای پیشگیری‬ ‫‪57‬‬
‫محرک های (دوباره) لپس‬ ‫‪58‬‬
‫جلوگیری از (دوباره) لغزش‬ ‫‪59‬‬

‫فهرست‬
‫اعتیاد متقابل‬ ‫‪62‬‬
‫سیگار کشیدن‬ ‫‪64‬‬
‫خالصه‬ ‫‪66‬‬

‫فصل ‪( :5‬بازسازی) روابط‬ ‫‪68‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪68‬‬
‫روابط دوران کودکی‬ ‫‪68‬‬
‫روابط بزرگساالن با اعضای خانواده تولد‬ ‫‪۷۱‬‬
‫تیرگی روابط خانوادگی‬ ‫‪71‬‬
‫روابط خانوادگی حمایتی‬ ‫‪72‬‬
‫روابط با شرکا و همسر‬ ‫‪75‬‬
‫فرزندپروری‬ ‫‪78‬‬
‫دوستی‬ ‫‪81‬‬
‫حیوانات خانگی‬ ‫‪83‬‬
‫خالصه‬ ‫‪84‬‬

‫فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬ ‫‪۸۶‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪86‬‬
‫راحت بی حس‬ ‫‪86‬‬
‫بازگشت احساسات در طول سم زدایی و بهبودی اولیه‬ ‫‪88‬‬
‫مدیریت احساسات نوظهور‬ ‫‪93‬‬
‫پیدا کردن سطح‬ ‫‪97‬‬
‫خالصه‬ ‫‪101‬‬

‫فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬ ‫‪102‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪102‬‬
‫تغییر وزن‬ ‫‪102‬‬
‫در ترازو‬ ‫‪102‬‬
‫احساس تغییر وزن‬ ‫‪104‬‬
‫عملکرد روده‬ ‫‪107‬‬
‫تغییر میل جنسی‬ ‫‪110‬‬
‫چشیدن‪ ،‬بوییدن‪ ،‬شنیدن و دیدن تفاوت‬ ‫‪112‬‬
‫قاعدگی‬ ‫‪۱۱۳‬‬
‫خالصه‬ ‫‪115‬‬

‫فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬ ‫‪۱۱۷‬‬

‫‪7‬‬
‫مقدمه‬ ‫‪117‬‬
‫)‪ (BBVs‬ویروس های منتقله از خون‬ ‫‪117‬‬

‫در حال آزمایش‬ ‫‪117‬‬


‫‪ C‬ابتال به هپاتیت‬ ‫‪118‬‬

‫حوادث و جراحات مربوط به مواد مخدر‬ ‫‪120‬‬


‫شکایات سینه و ریه‬ ‫‪۱۲۱‬‬
‫مشکالت دندانی‬ ‫‪123‬‬
‫مشکالت بهداشتی غیر مرتبط با مواد مخدر‬ ‫‪125‬‬
‫درد و درد‬ ‫‪126‬‬
‫سرماخوردگی و آنفوالنزا‬ ‫‪127‬‬
‫سالمت روان‬ ‫‪128‬‬
‫خالصه‬ ‫‪132‬‬

‫فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬ ‫‪134‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪134‬‬
‫خوردن‬ ‫‪134‬‬
‫خوردن هروئین‬ ‫‪134‬‬
‫خوردن به عنوان مصرف هروئین‬ ‫‪ 138‬نفر را کاهش می دهد‬
‫خواب‬ ‫‪140‬‬
‫تقال برای خواب‬ ‫‪140‬‬
‫بهبودی ‪Sle Eping‬‬ ‫در‬ ‫‪142‬‬
‫بهداشت فردی و ظاهر‬ ‫‪146‬‬
‫مخدر ‪146‬‬ ‫تمیز نگه داشتن و قابل ارائه بودن در مورد مواد‬

‫‪156‬بهداشت و ظاهر در ریکاوری ‪149‬‬


‫‪159‬خالصه ‪151‬‬

‫‪161‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه ‪153‬‬

‫‪161‬مقدمه ‪153‬‬

‫‪161‬ترتیبات زندگی ‪153‬‬

‫‪161‬حرکت به اطراف و استقرار ‪153‬‬

‫‪163‬تجارب بی خانمانی ‪155‬‬

‫‪165‬اسکان ‪157‬‬

‫‪168‬انجام امور خانگی ‪۱۶۰‬‬

‫‪171‬مدیریت درآمد و هزینه ‪162‬‬

‫‪171‬کار با مزد و مزایا ‪163‬‬

‫‪172‬جرایم درآمدزا ‪164‬‬

‫‪173‬درآمد و مزایای غیر نقدی تکمیلی ‪164‬‬

‫‪174‬خروجی های مالی ‪165‬‬

‫‪176‬مدیریت پول ‪167‬‬

‫‪179‬خالصه ‪170‬‬

‫‪180‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی ‪172‬‬

‫‪180‬مقدمه ‪172‬‬

‫‪181‬مقابله با کسالت ‪172‬‬

‫‪185‬تالش برای بهبودی ‪176‬‬

‫‪185‬آموزش و پرورش ‪176‬‬

‫‪187‬مشاغل با حقوق و کار داوطلبانه ‪178‬‬

‫‪190‬سرگرمی ها و عالیق ‪181‬‬

‫‪9‬‬
‫‪190‬خنک کننده ‪181‬‬

‫‪192‬فعالیت بدنی ‪182‬‬

‫‪153‬‬
‫فهرست‬
‫ورزش دادن به ذهن‬ ‫‪183‬‬
‫خالق بودن‬ ‫‪185‬‬
‫اجتماعی بودن‬ ‫‪185‬‬
‫مدیریت یک زندگی اجتماعی‬ ‫‪186‬‬
‫خالصه‬ ‫‪187‬‬

‫فصل ‪ :12‬تفکر در مورد آینده‬ ‫‪189‬‬

‫مقدمه‬ ‫‪189‬‬
‫یک روز در یک زمان‬ ‫‪189‬‬
‫امیدها و اهداف‬ ‫‪190‬‬
‫پاک بودن‬ ‫‪190‬‬
‫گرفتن کار‬ ‫‪191‬‬
‫بازسازی روابط‬ ‫‪192‬‬
‫راه اندازی خانه‬ ‫‪194‬‬
‫انجام کارهای خوب‬ ‫‪194‬‬
‫داشتن اموال مادی‬ ‫‪195‬‬
‫یافتن شادی‬ ‫‪195‬‬
‫ترس ها و نگرانی ها‬ ‫‪196‬‬
‫عود کردن و بازگشت به رفتارهای قدیمی‬ ‫‪196‬‬
‫دغدغه های کاری‬ ‫‪196‬‬
‫دغدغه های خانوادگی‬ ‫‪197‬‬
‫مسکن و تنهایی‬ ‫‪198‬‬
‫بدهکار بودن‬ ‫‪198‬‬

‫‪11‬‬
‫ناخوش بودن‬ ‫‪198‬‬
‫خواستن عادی بودن‬ ‫‪199‬‬
‫یک خانواده‪ ،‬یک خانه و مقداری دارایی‬ ‫‪199‬‬
‫کار و فعالیت های روزمره‬ ‫‪199‬‬
‫احساسات و عملکرد بدن‬ ‫‪200‬‬
‫استفاده مواد مخدر‬ ‫‪201‬‬
‫تغییر و رشد‬ ‫‪202‬‬
‫افزایش آگاهی از خود و دیگران‬ ‫‪202‬‬
‫اخالقی شدن‬ ‫‪203‬‬
‫افزایش خودکنترلی و کاهش خشم‬ ‫‪204‬‬
‫احساس شادی بیشتر‬ ‫‪204‬‬
‫بزرگ شدن‬ ‫‪205‬‬
‫خالصه‬ ‫‪206‬‬

‫ضمیمه‪ :‬شرکت کنندگان در مطالعه‬ ‫‪207‬‬

‫سپاسگزاریها‬

‫ما از ‪ 40‬نفری که در مطالعه ما شرکت کردند و سخاوتمندانه وقت خود را برای به اشتراک‬
‫گذاشتن افکار و تجربیات خود صرف کردند بسیار سپاسگزاریم‪ .‬عالقه و تعهد آنها به این‬
‫تحقیق استثنایی بود‪ .‬ما عمیقا ً مدیون آنها هستیم و برای آنها آرزوی موفقیت در سفرهای‬
‫بهبودی داریم‪ .‬ما همچنین می‌خواهیم قدردانی خود را از کارکنان خدمات و داروخانه‌های‬
‫برای تأمین مالی ‪. ESRC‬متعددی که در جذب شرکت‌کنندگان کمک کردند‪ ،‬ابراز کنیم‬
‫تحقیق؛ آژانس ملی درمان برای تأمین بودجه اضافی برای حمایت از تهیه مواد مطالعه برای‬
‫برای این پروژه مشتاق بودند‪ .‬و دانشگاه آکسفورد ‪ DrugScope‬کتاب؛ هری شاپیرو و‬
‫‪.‬بروکس برای پوشش هزینه های انتشار و راه اندازی‬

‫بهبودی ‪12‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫جوآن نیل‬
‫سارا نتلتون لوسی‬
‫پیکرینگ‬

‫ژوئن ‪2012‬‬

‫سپاسگزاریها‬
‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬

‫پیشگفتار توسط استیو بروم‪ ،‬مدیر‬


‫‪، RSA‬تحقیقات‬

‫این یک کتاب جذاب‪ ،‬در جاهای لمسی و مهمتر از همه مفید است‪ .‬به ندرت شنیده می‌شود که‬
‫از ‪ 40‬مصرف‌کننده هروئین در حال بهبودی‪ ،‬سفرهای روانی‪ ،‬فیزیولوژیکی و عاطفی آن‌ها‬
‫برای غلبه بر اعتیادشان نشان می‌دهد‪ .‬در نهایت‪ ،‬آنها داستان های انسانی هستند که‬
‫آرزوهای ساده و متواضعانه را آشکار می کنند‪ :‬مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬
‫می خواهند به عنوان اعضای سازنده جامعه مشارکت کنند و احساس ارزشمندی کنند‪ .‬به‬
‫‪.‬قول چندین مصاحبه شونده‪ ،‬آنها فقط می خواهند احساس «عادی» کنند‬

‫شروع سفر بهبودی می تواند برای بسیاری یک چشم انداز ترسناک و اضطراب آور باشد و‬
‫ادامه آن مستلزم سطوح باالیی از انگیزه و تعهد شخصی است‪ .‬با این حال‪ ،‬پس از شروع‪،‬‬
‫‪13‬‬
‫تسکین و پناهی که بهبودی می تواند فراهم کند بسیار ارزشمند است‪ .‬ما یاد گرفتیم که اگرچه‬
‫نقاط عطف مشترک زیادی در مسیر بهبودی وجود دارد ‪ -‬خواسته‌های سم زدایی‪ ،‬نیاز به‬
‫حمایت و بازسازی روابط ‪ -‬بنابراین‪ ،‬در این دسته‌بندی‌ها‪ ،‬سفرهایی به شدت شخصی و‬
‫‪.‬ماهیت چند بعدی دارند‬

‫مصاحبه ها جنبه های بسیاری از بهبودی را بررسی می کند‪ .‬یکی از موضوعاتی که‬
‫ظاهر می شود‪ ،‬نیاز کاربران به توسعه شبکه های اجتماعی جدید است‪ .‬گزارش‌های این‬
‫کتاب ضرورت فاصله گرفتن از حلقه‌های مصرف‌کننده مواد مخدر را که اغلب می‌تواند‬
‫منجر به عود و شروعی جدید در زندگی با ارتباطات‪ ،‬تأثیرات و فرصت‌های جدید شود‪،‬‬
‫برجسته می‌کند‪ .‬ترمیم روابط با اعضای خانواده نیز اغلب بخش مهمی از (دوباره) ساختن‬
‫یک شبکه حمایتی و از بین بردن احساس شرم و پشیمانی است که ممکن است از تأمل در‬
‫‪.‬رفتار گذشته ناشی شود‬

‫همانطور که مردم شروع به فکر کردن در مورد هروئین و ترک آن می کنند‪ ،‬نیاز آشکاری‬
‫برای توسعه «سرمایه بازیابی» خود وجود دارد‪ :‬جامعه شخصی‪ ،‬اجتماعی و گسترده تر و‬
‫منابع فرهنگی که برای حمایت از بهبودی خود به آن نیاز دارند‪ .‬به طور خاص‪ ،‬نیاز به‬
‫فعالیت معنادار (شامل داوطلبی‪ ،‬کار با حقوق‪ ،‬آموزش‪/‬آموزش‪ ،‬و فعالیت‌های بهبودی خاص‬
‫‪.‬مانند جلسات انجمن) به وضوح در مصاحبه‌ها دیده می‌شود‬

‫در تالش برای توسعه این عناصر یک «زندگی عادی»‪ ،‬مصاحبه‌شوندگان شکنندگی و‬
‫خطرات عود خود را آشکار می‌کنند که می‌تواند توسط احساسات و موقعیت‌های گیج‌کننده و‬
‫ناامیدکننده‌ای که در روند بهبودی پدیدار می‌شوند‪ ،‬ایجاد شود‪ .‬مشکالت در تداوم بهبودی‬
‫‪ .‬نیاز به اشکال مختلف حمایت برای مدت زمان قابل توجهی در دسترس را برجسته می کند‬

‫اما علیرغم مشکالت‪ ،‬دستاوردهای زیادی وجود دارد‪ ،‬حتی در اوایل سفرهای بهبودی‪.‬‬
‫مصاحبه شوندگان اشتها‪ ،‬سالمتی‪ ،‬میل جنسی‪ ،‬حس خوشگذرانی‪ ،‬غرور و حس جدید خود و‬
‫وجدان اخالقی خود را دوباره کشف می کنند‪ .‬همه این عناصر و موارد دیگر به صورت‬
‫‪.‬کیفی در فصول بعدی بررسی می شوند‬

‫این کتاب درک ما را از بهبودی عمیق‌تر می‌کند و مکملی غنی برای برنامه بازیابی کل افراد‬
‫ارائه می‌کند‪ .‬این اطالعات بینش و اطالعاتی را در مورد اینکه چگونه می‌توانیم ‪RSA‬‬
‫خدمات و پشتیبانی بهتری برای کسانی که در سفرهای بازیابی خود پیمایش می‌کنند طراحی‬
‫کنیم‪ ،‬ارائه می‌دهد‪ .‬همانطور که دولت همچنان به توسعه تفکر و راهنمایی خود در مورد‬
‫چگونگی دستیابی به جاه طلبی های استراتژی ملی مواد مخدر در سال ‪ 2010‬ادامه می دهد‪،‬‬
‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی ‪14‬‬
‫کمیسیونرها‪ ،‬کارکنان کلیدی‪ ،‬همکاران در بهبودی‪ ،‬کاربرانی که در مورد بهبودی فکر می‬
‫کنند‪ ،‬و خانواده ها و دوستان کسانی که مواد مخدر مصرف می کنند یا در حال بهبودی‬
‫هستند‪ ،‬این کار را انجام خواهند داد‪ .‬از خواندن این کتاب بهره مند شوید‬

‫حساب‌های مصاحبه‌شوندگان به وضوح نشان‌دهنده نیاز به طراحی و راه‌اندازی خدمات و‬


‫پشتیبانی است که ماهیت گسترده بازیابی را در نظر می‌گیرد و زمانی را که می‌تواند برای‬
‫پرورش ریشه‌های گاهی آسیب‌پذیر آن صرف کند‪ .‬خدمات باید درمان را با روش‌هایی‬
‫ترکیب کنند که شمول اجتماعی و اقتصادی شخصی‌شده را ایجاد می‌کنند و نگرش‌ها و‬
‫‪.‬رفتارهای اجتماعی گسترده‌تری را که تشویق می‌کنند و اجازه چنین شمولی را می‌دهند‬

‫پیشگفتار‬
‫حرکت به سمت دستور کار بهبودی چالش های جدیدی را برای کارگران بهبودی خط مقدم‬
‫ایجاد می کند‪ .‬کارکنان در این موقعیت ها باید به تمام موضوعات بررسی شده در این کتاب‬
‫و نحوه تعامل آنها توجه کنند و به جزئیات و شرایط فردی توجه کنند که به بهبودی کمک می‬
‫‪.‬کند و خطر عود را کاهش می دهد‬

‫برای کسانی که در فکر شروع سفر بهبودی خود هستند‪ ،‬و برای کسانی که تا حدودی در‬
‫حال پیشرفت هستند‪ ،‬داستان های فردی گزارش های صریحی از چالش ها و پاداش های‬
‫پیش رو ارائه می دهند‪ .‬امیدوارم این کتاب مرجع ارزشمندی برای کسانی باشد که از سوء‬
‫مصرف مواد بهبود می یابند‪ ،‬افسانه ها را از بین می برند‪ ،‬تشویق می کنند و انگیزه‪ ،‬امید و‬
‫‪.‬عزم الزم برای بهبودی را تقویت می کنند‬

‫مصاحبه شوندگان اذعان دارند که در حال حاضر پشتیبانی بیشتری نسبت به سال های گذشته‬
‫وجود دارد‪ .‬چالش جمعی ما حفظ دستاوردهایی است که از طریق سرمایه گذاری در درمان‬
‫به دست آورده ایم (و منافع خالصی که هزینه ها برای افراد‪ ،‬جوامع گسترده تر و بودجه‬
‫عمومی به ارمغان آورده است)‪ ،‬و گسترش خدمات و حمایت اجتماعی برای بهبود احتمال‬
‫بهبودی پایدار‪ .‬با انجام این کار‪ ،‬کاربران هروئین در حال بهبودی بیشتری را قادر می‌سازیم‬
‫تا احساس «طبیعی» داشته باشند‪ .‬همانطور که بث‪ 43 ،‬ساله‪ ،‬می گوید‪" :‬امید من این است‬
‫‪".‬که شاد باشم‪ ،‬بدون مواد مخدر یا الکل‪ ،‬به همین راحتی‬

‫‪15‬‬
‫فصل ‪ 1‬تنظیم صحنه‬
‫چرا این کتاب را بخوانید؟‬

‫درمان و بهبودی ناشی از مصرف هروئین همچنان از موضوعات برجسته در رسانه های‬
‫محلی و ملی و در بحث های سیاسی است‪ .‬همچنین هیچ کمبودی در کتب درسی دانشگاهی و‬
‫اسناد سیاستی مربوط به مصرف معضل مواد مخدر وجود ندارد‪ .‬با وجود این‪ ،‬مصرف‬
‫کنندگان هروئین هنوز به ندرت این شانس را دارند که داستان های خود را برای مخاطبان‬
‫گسترده تر تعریف کنند‪ .‬این هم شگفت‌انگیز و هم ناامیدکننده است‪ ،‬زیرا یکی از بهترین‬
‫راه‌ها برای درک یک موضوع‪ ،‬گوش دادن به کسانی است که تجربه دست اولی دارند‪.‬‬
‫حساب‌های شخصی برای ایجاد بحث‪ ،‬برجسته کردن نگرانی‌های رایج و مبارزه با افسانه‌ها‬
‫و کلیشه‌های غیرمفید بسیار خوب هستند‪ .‬آنها همچنین می توانند به دیگران اطمینان دهند‪،‬‬
‫‪.‬الهام بخشند و انگیزه دهند‬

‫این کتاب بر اساس یک مطالعه اخیرا تکمیل شده است تا بینش منحصر به فردی را در مورد‬
‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی ارائه دهد‪ .‬با گزارش حرف‌های‬
‫واقعی شرکت‌کنندگان در مطالعه‪ ،‬ما سعی کرده‌ایم منبعی در دسترس برای کسانی که‬
‫می‌خواهند درک کنند که بهبودی واقعا ً از دیدگاه خود مصرف‌کنندگان مواد چگونه تجربه‬
‫می‌شود‪ ،‬تولید کنیم‪ .‬مخاطب اصلی کتاب‪ ،‬کارگران مواد مخدر و متخصصان شاغل در‬
‫حوزه اعتیاد هستند‪ .‬با این حال‪ ،‬مطالب ارائه شده باید برای سایر متخصصان بهداشت‪،‬‬
‫مراقبت های اجتماعی و عدالت کیفری‪ ،‬مصرف کنندگان مواد مخدر (اعم از در حال‬
‫بهبودی و کسانی که در فکر بهبودی هستند)‪ ،‬اعضای خانواده آنها‪ ،‬سیاست گذاران‪،‬‬
‫‪.‬دانشگاهیان و خوانندگان عادی عالقه مند نیز باشد‬

‫بهبودی ‪16‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫چرا روی بهبودی تمرکز کنیم؟‬

‫تا همین اواخر‪ ،‬اهداف کلیدی سیاست و شیوه درمان مواد مخدر انگلستان کاهش لیست انتظار و‬
‫حفظ افراد در درمان‪ ،‬به ویژه درمان جایگزینی مواد مخدر بود‪ .‬امروزه‪ ،‬سیاستمداران‪ ،‬سیاست‬
‫گذاران‪ ،‬ارائه دهندگان خدمات‪ ،‬کاربران خدمات‪ ،‬مراقبان‪ ،‬رسانه های جمعی و حتی عموم‬
‫مردم سواالتی را درباره حکمت این اهداف می پرسند‪ .‬به طور خاص‪ ،‬آنها این سوال را مطرح‬
‫می کنند که آیا اتکای بیش از حد به داروهای تجویز شده منجر به انحراف پرهزینه به سمت‬
‫تجویز طوالنی مدت شده است که در عمل شانس بهبودی افراد مصرف کننده مواد مخدر را از‬
‫‪.‬اعتیاد مختل کرده است‬

‫در پاسخ به این نگرانی‌ها‪ ،‬و با الهام از جنبش بهبودی قوی در ایاالت متحده آمریکا‪ ،‬دستور کار‬
‫جدیدی برای بازیابی مواد مخدر و الکل در سراسر بریتانیا پدیدار شده است‪ .‬این در اسناد‬
‫سیاست مشهود است‪ 2 ،1 ،‬روندی به سوی درمان مبتنی بر بهبودی ‪ 3‬و جنبش بازیابی مردمی به‬
‫و ‪، Wired In،‬مانند فدراسیون بازیابی بریتانیا( سرعت در حال ظهور‬
‫عباراتی مانند «سرمایه بهبودی»‪« ،‬جامعه‌های بهبودی»‪www.theartoflifeitself. org). ،‬‬
‫«قهرمانان بهبودی»‪« ،‬کافه‌های بهبودی»‪« ،‬پیاده‌روی‌های بهبودی»‪« ،‬فعالیت‌های بهبودی»‪،‬‬
‫«ماه‌های بهبودی»‪« ،‬طرح‌های مراقبت بهبودی» و «آموزش متمرکز بر بهبودی» ‪ ،‬آموزش و‬
‫‪.‬فرصت های شغلی اکنون اصطالحات روزمره در زمینه مواد مخدر و الکل هستند‬

‫ریکاوری چیست؟‬
‫اگرچه گاهی اوقات اصطالح «بازیابی» به جای واژه «پرهیز» به کار می رود‪ ،‬اما عموما ً‬
‫پذیرفته شده است که بهبودی صرفا ً به مصرف یا عدم مصرف مواد مخدر بستگی ندارد‪ .‬بیشتر‬
‫در مورد این است که مصرف کنندگان مواد مخدر در طیف گسترده ای از زمینه های زندگی از‬
‫‪،‬جمله روابط‪ ،‬مسکن‪ ،‬سالمت‬

‫‪1.‬‬ ‫استراتژی مواد مخدر ‪ :2010‬کاهش تقاضا‪ ،‬محدود کردن عرضه‪ ،‬ایجاد ‪ HM (2010).‬دولت‬
‫‪ .‬بهبودی‪ :‬حمایت از مردم برای داشتن یک زندگی بدون مواد مخدر‪ .‬لندن‪ :‬دولت اچ ام‬
‫‪2.‬‬ ‫آژانس ملی درمان (‪ .)2010‬راه اندازی برای بازیابی‪ .‬درمان مواد مخدر‪ ،‬ادغام مجدد و‬
‫‪ .‬بهبودی در جامعه و زندان‪ :‬راهنمای مشارکت در مواد مخدر لندن‪ :‬آژانس ملی درمان‬
‫‪3.‬‬ ‫استرنگ‪ ،‬جی (‪ .)2011‬درمان دارویی مبتنی بر بهبودی‪ .‬یک گزارش موقت لندن‪ :‬آژانس‬
‫‪.‬ملی درمان‬

‫‪ 17‬فصل ‪ :1‬تنظیم صحنه‬


‫اشتغال‪ ،‬و تخلف بهبودی برای هر فرد مصرف کننده مواد مخدر متفاوت خواهد بود‪ ،‬اما باید همه‬
‫را قادر سازد تا آرزوهایی داشته باشند‪ ،‬احساس کنند که بخشی از جامعه هستند و زندگی‬
‫رضایت بخشی بیشتری داشته باشند‪ .‬گروه اجماع کمیسیون بازیابی سیاست دارویی بریتانیا نتیجه‬
‫‪:‬گرفت‬

‫روند بهبودی از مصرف مواد مشکل‌ساز با کنترل داوطلبانه و پایدار بر مصرف مواد‬
‫مشخص می‌شود که سالمت و رفاه و مشارکت در حقوق‪ ،‬نقش‌ها و مسئولیت‌های جامعه‬
‫‪4‬‬
‫را به حداکثر می‌رساند‪.‬‬

‫با وجود این و سایر تالش‌های مفید مشابه برای تعریف بازیابی‪ 6 ،5 ،‬سؤال در مورد معنای‬
‫دقیق این مفهوم باقی می‌ماند‪ :‬چگونه بهبودی را اندازه‌گیری می‌کنیم؟ آیا ممکن است کسی‬
‫همیشه بهبود یابد یا فقط در حال بهبودی است؟ ریکاوری چه زمانی شروع و پایان می یابد؟‬
‫چه کسی می تواند تعیین کند که آیا فردی در حال بهبود است یا خیر؟ آیا بهبودی مستلزم‬
‫پرهیز کامل از همه داروها از جمله داروهای تجویز شده و تنباکو است؟ و آیا بهبودی باید‬
‫داوطلبانه باشد؟ عالوه بر این‪ ،‬ایرادات ایدئولوژیک مهمی در مورد اصطالح بازیابی مطرح‬
‫شده است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بهبودی یک اصطالح پزشکی است که به بیماری داللت دارد‪.‬‬
‫بسیاری از مردم این تصور را که مصرف کنندگان مواد مخدر بیمار هستند را رد می کنند‪.‬‬
‫بازیابی همچنین نشان می دهد که افراد چیزی را که گم شده است بازیابی می کنند‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬بسیاری از مصرف کنندگان مواد مخدر ممکن است هرگز چیز خاصی برای بهبودی‬
‫‪7‬‬
‫نداشته باشند‪.‬‬

‫به عبارت دیگر‪ ،‬بازیابی یک مفهوم پیچیده و بحث برانگیز است‪ .‬با این حال‪ ،‬اکنون آنقدر در‬
‫دنیای مواد مخدر انگلستان جا افتاده است که نادیده گرفتن آن غیرممکن است‪ .‬در این کتاب ما‬
‫نه به دنبال به چالش کشیدن و نه دفاع از این اصطالح هستیم‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬ما تالشی برای‬
‫ارائه تعریف جدیدی نداریم‪ .‬بلکه از کلمه "بازیابی" استفاده می کنیم‬

‫‪4.‬‬ ‫گروه اجماع کمیسیون بازیابی سیاست دارویی انگلستان (‪ .)2008‬گروه اجماع کمیسیون‬
‫بازیابی سیاست دارویی انگلستان‪ .‬چشم انداز بهبودی صفحه ‪ . 6‬بازیابی شده در ‪ 8‬ژوئن‬
‫‪ 2011 www.ukdpc.org.uk/resources/A%20Vision%20of%20Recovery.pdf‬از‬
‫‪5.‬‬ ‫موسسه بتی فورد (‪ .)2007‬ریکاوری چیست؟ یک تعریف کاربردی از موسسه بتی فورد‪.‬‬
‫‪.‬پانل اجماع موسسه بتی فورد‪ .‬مجله درمان سوء مصرف مواد‪228-221 ،33 ،‬‬

‫بهبودی ‪18‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫‪6.‬‬ ‫بهترین‪ ،‬دی‪ ،‬گروشکووا‪ ،‬تی‪ ،‬مک کارتنی‪ ،‬دی‪ ،‬بامبر‪ ،‬اس و لیوینگستون‪ ،‬دبلیو (‪.)2009‬‬
‫‪.‬نوامبر‪/‬دسامبر‪ 20 ،‬تا ‪ Druglink ، 21‬سیاست امید‪ .‬بحث بهبودی‬
‫بهبودی برای شما چه معنایی دارد؟ درس هایی از تجربه بهبودی برای ‪7. Laudet، AB (2007).‬‬
‫‪.‬تحقیق و تمرین‪ .‬مجله درمان سوء مصرف مواد‪256-243 ،33 ،‬‬
‫بدون تردید‪ ،‬تشخیص دهید که می تواند بسیاری از جنبه های مختلف زندگی مصرف کنندگان‬
‫مواد مخدر را در بر بگیرد و به شرکت کنندگان در مطالعه اجازه دهد تا به هر طریقی که می‬
‫خواهند به آن مراجعه کنند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬ما متذکر می شویم که ماهیت مفهوم بازیابی در واقع‬
‫ممکن است با اصطالحات جایگزینی مانند "کشف"‪" ،‬توسعه شخصی" یا "خودشکوفایی" بهتر‬
‫درک شود‪ .‬این اصطالحات جایگزین ما را قادر می سازد تا ببینیم که چه تعداد از موضوعاتی‬
‫که مصرف کنندگان مواد مخدر هنگام صحبت در مورد بهبودی خود در مورد آنها صحبت می‬
‫کنند (مانند تمایل به سالم بودن‪ ،‬شاد بودن‪ ،‬عضوی اجتماعی‪ ،‬توجه‪ ،‬مراقبت و مولد بودن‬
‫‪.‬اعضای جامعه) در واقع مربوط به زندگی کسانی که هرگز معتاد نشده اند‬

‫مطالعه زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی‬

‫همانطور که قبالً گفته شد‪ ،‬این کتاب به دنبال بهبود درک ما از ظاهر و احساس بهبودی از دیدگاه‬
‫خود مصرف کنندگان مواد مخدر است‪ .‬به طور خاص‪ ،‬ما بر تجربه زندگی روزمره و عمل‬
‫شناسی بهبودی اولیه تمرکز می کنیم‪ .‬با انجام این کار‪ ،‬ما می‌خواهیم از تمرکز بسیار رایج بر‬
‫جنبه‌های دراماتیک و خطرناک زندگی مصرف‌کنندگان هروئین‪ ،‬مانند جنایاتی که مرتکب‬
‫می‌شوند و آسیب‌هایی که ایجاد می‌کنند‪ ،‬فراتر برویم‪ .‬بنابراین‪ ،‬ما شرکت کنندگان در مطالعه‬
‫خود را تشویق کردیم تا در مورد جنبه های معمولی و پیش پا افتاده زندگی خود‪ ،‬مانند عواطف‪،‬‬
‫کارهای روزمره‪ ،‬شیوه های مراقبت از خود‪ ،‬مهارت های خانه داری و فعالیت های اجتماعی به‬
‫ما بگویند‪ .‬نتیجه یک تصویر غیر حساس اما جامع و متعادل از فرآیندهای بازیابی است که‬
‫‪.‬امیدواریم برخی از شکاف های فعلی در دانش را پر کند‬

‫‪: RES-062-‬شماره جایزه( مطالعه ما‪ ،‬که توسط شورای تحقیقات اقتصادی و اجتماعی بریتانیا‬
‫تامین مالی شد‪ ،‬شامل مصاحبه های عمیق اولیه با ‪ 40‬مصرف کننده فعلی یا سابق )‪23-1016‬‬
‫هروئین (‪ 21‬مرد و ‪ 19‬زن) بود‪ .‬از این ‪ 40‬نفر‪ 10 ،‬نفر در حال شروع نسخه جدید متادون‬
‫یا سابوتکس بودند‪ 10 .‬نفر به طور فعال از مواد افیونی غیرقانونی یا تجویز شده سم زدایی‬
‫می کردند‪ 10 .‬به تازگی وارد خدمات توانبخشی مسکونی شده بودند‪ .‬و ‪ 10‬نفر از تمام مواد‬
‫افیونی غیرقانونی یا تجویز شده برای مدتی بین ‪ 2‬تا ‪ 36‬ماه عاری بودند‪ 37 .‬نفر از ‪40‬‬

‫‪ 19‬فصل ‪ :1‬تنظیم صحنه‬


‫شرکت کننده پس از یک دوره سه ماهه با موفقیت مجدداً مصاحبه شدند‪ ،‬به این معنی که کتاب‬
‫‪.‬ما از اطالعات جمع آوری شده از مجموع ‪ 77‬مصاحبه استفاده می کند‬

‫شرکت کنندگان در مطالعه از نظر سن (‪ 24‬تا ‪ 50‬سال در اولین مصاحبه)‪ ،‬زمینه تحصیلی و‬
‫اجتماعی‪-‬اقتصادی‪ ،‬و مصرف مواد مخدر به جز هروئین متفاوت بودند‪ .‬با این حال‪ ،‬تنها دو نفر‬
‫انگلیسی سفیدپوست نبودند‪ .‬همه آنها از طریق جامعه متخصص و خدمات دارویی مسکونی‪،‬‬
‫داروخانه ها یا گروه های حمایت همتا در جنوب انگلستان در سال ‪ 2009‬به کار گرفته شدند‪.‬‬
‫سپس مصاحبه ها در محیط های مختلف‪ ،‬از جمله خدمات درمانی‪ ،‬کافه ها‪ ،‬فضاهای عمومی‬
‫باز‪ ،‬و خانه ها انجام شد‪ .‬برای حفظ ناشناس بودن آنها‪ ،‬به هر فرد یک نام مستعار داده شده است‬
‫و نام واقعی افراد و مکان‌هایی که در مصاحبه‌های آنها مورد بحث قرار گرفته است‪ ،‬حذف یا‬
‫تغییر داده شده است‪ .‬در همین حال‪ ،‬اطالعات اولیه بیشتر در مورد شرکت کنندگان در مطالعه‬
‫‪.‬در پیوست ارائه شده است‬

‫ساختار کتاب‬

‫امیدواریم که ساختار بقیه کتاب منطقی و آسان باشد‪ .‬هر فصل فرمت مشابهی را اتخاذ می کند‪.‬‬
‫پس از یک مقدمه بسیار کوتاه‪ ،‬یافته‌های کلیدی را در قالب نقل قول‌های کلمه به کلمه از‬
‫شرکت‌کنندگان با پاراگراف‌ها و جمالت پیوندی کوتاه ارائه می‌کنیم‪ .‬سپس هر فصل با خالصه‬
‫ای کوتاه از مسائل کلیدی پایان می یابد‪ .‬این رویکرد به ما این امکان را می‌دهد تا حساب‌های‬
‫شرکت‌کنندگان خود را به روشی منسجم به یکدیگر مرتبط کنیم‪ ،‬با این حال آنها را قادر می‌سازد‬
‫تا در گفتن داستان‌های خود در صحنه اول قرار گیرند‪ .‬در ارائه نقل قول‌ها‪ ،‬واژه‌های زائد را‬
‫بیرون آورده‌ایم تا معنای گفته‌های مردم را برای خواننده روشن‌تر کنیم‪ .‬گذشته از این‪ ،‬همه نقل‬
‫‪.‬قول ها به صورت گفتاری ارائه می شوند‬

‫فصل ‪ 2‬گزارش های شرکت کنندگان ما را از نظر آنها در مورد دسترسی به درمان و شروع‬
‫سفرهای بهبودی مرور می کند‪ .‬سپس فصل ‪ 3‬به بررسی تجربیات اولیه درمان آنها می پردازد‪،‬‬
‫در حالی که فصل ‪ 4‬سم زدایی‪ ،‬هوس ها‪ ،‬عود‪ ،‬اعتیاد متقابل و استعمال دخانیات را مورد بحث‬
‫قرار می دهد‪ .‬در فصل ‪ ،5‬روابط دوران کودکی و بزرگسالی مورد توجه قرار گرفته است‪ ،‬قبل‬
‫از اینکه فصل ‪ 6‬به بررسی اثرات مصرف هروئین و ترک هروئین بر احساسات و عواطف‬
‫‪.‬بپردازد‬

‫بهبودی ‪20‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فصل‌های ‪ 7‬تا ‪ 9‬بعداً برخی از جنبه‌های فیزیکی مهم بهبودی را مرور می‌کنند‪ :‬تنظیم‌های بدنی‬
‫مربوط به مصرف هروئین (فصل ‪ ،)7‬مشکالت سالمتی (فصل ‪ )8‬و مراقبت‌های معمول بدن‬
‫(فصل ‪ .)9‬فصل ‪ 10‬بینش هایی را درباره شرایط زندگی و خانگی مصرف کنندگان هروئین‬
‫ارائه می دهد و فصل ‪ 11‬سپس به مدیریت زمان و مقابله با کسالت می پردازد‪ .‬در نهایت‪ ،‬فصل‬
‫‪ 12‬احساسات شرکت کنندگان ما را در مورد آنچه قبالً در بهبودی به دست آورده اند و آنچه که‬
‫‪.‬می بینند و برای آینده آرزو می کنند آشکار می کند‬

‫‪ 21‬فصل ‪ :1‬تنظیم صحنه‬


‫فصل ‪ 2‬در نظر گرفتن بهبودی‬
‫معرفی‬

‫ما این فصل را با در نظر گرفتن انواع حمایت های موجود برای مصرف کنندگان هروئین‬
‫آغاز می کنیم‪ .‬پس از این‪ ،‬ما عواملی را توصیف می کنیم که می توانند افراد را در تالش‬
‫برای کاهش یا توقف مصرف مواد افیونی تشویق و حمایت کنند‪ .‬پس از آن‪ ،‬حساب های‬
‫شرکت کنندگان ما در مورد برخی از موانع رایج برای بازیابی دنبال می شود‪ .‬درک دالیلی‬
‫که چرا افراد از حمایتی که برایشان در دسترس است استفاده می‌کنند و نمی‌برند‪ ،‬بسیار مهم‬
‫به نظر می‌رسد اگر بخواهیم تا حد امکان افراد را قادر کنیم از فکر بهبودی به شروع سفر‬
‫‪.‬بهبودی خود حرکت کنند‬

‫خدمات نقشه برداری و پشتیبانی‬

‫برای مصرف کنندگان هروئین که به فکر کاهش یا ترک مواد هستند‪ ،‬طیف گسترده ای از‬
‫‪ .‬خدمات در دسترس است و متخصصان بیشماری ممکن است بتوانند به آنها کمک کنند‬

‫لوئیز‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬اکنون کمک های بیشتری وجود دارد‪ ...‬قطعا کمک های بیشتری‬
‫"‪.‬وجود دارد‬

‫"‪.‬دیوید‪ 35 ،‬ساله ‪" ،‬اکنون کمک های زیادی وجود دارد‬

‫امروزه‪ ،‬به مصرف کنندگان هروئین در تماس با متخصصان به ندرت یک سرویس یا‬
‫درمان ارائه می شود‪ .‬در عوض‪ ،‬آنها احتماالً یک بسته پشتیبانی از یک یا چند ارائه دهنده‬
‫‪،‬خدمات دریافت می کنند‪ .‬همانطور که روایات تیموتی و تد نشان می دهد‬

‫گاهی پیش می روم‪ ،‬پرستار [خدمات تخصصی ترک ]خدمات بخش داوطلبانه [‬
‫اعتیاد] ‪ ،‬والدینم‪ ،‬دوست دخترم‪ ،‬واقعا ً چند نفر‪ .‬منظورم این است که همه کارکنان‬
‫اینجا [ خدمات مسکن تحت حمایت محل زندگی او] کارگران آموزش دیده مواد مخدر‬
‫و غیره هستند‪ .‬آنها باید به من کمک کنند‪ ...‬اگر این کار را نمی کردند‪ ،‬کارشان را‬
‫انجام نمی دادند‪ ».‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪22‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫‪ .‬افراد بسیار زیادی وجود داشته اند‪ ،‬افراد متفاوتی که من آنها را می بینم«‬
‫مانند خدمات اجتماعی‪ ،‬و این مکان و آن مکان و مکان دیگر‪[ ...‬دیروز] ساعت ده‬
‫ساعت یوگا انجام دادم ‪ ...‬سپس بالفاصله بعد از آن جلسه کلیدی خود را داشتم‪ .‬و بعد‬
‫‪ AA‬از آن‪ ،‬من مانند ناهار [در خدمات مسکونی] خوردم … بعد از ناهار به یک جلسه‬
‫به [خدمات دارویی جامعه] رفتم و درمان عود کردم‪ ».‬تد‪ AA ،‬رفتم‪ ،‬و بعد از جلسه‬
‫‪ 48‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برای اکثر افراد‪ ،‬درمان یک رویداد یکباره نیست‪ .‬این معموالً یک فرآیند‬
‫طوالنی است که شامل تکرارهای متعدد داروهای جایگزین‪ ،‬حمایت اجتماعی و همتایان‪،‬‬
‫‪ :‬و‪/‬یا اقامت در خدمات مسکونی است‪ .‬تام سفر درمانی خود را به شرح زیر توضیح داد‬

‫‪ NA‬چند سال بعد فقط یک پیاپی از استفاده‪ ،‬برنامه‌های متادون‪ ،‬مشاوره‪ ،‬جلسات«‬
‫بود‪ ...‬قرص‌های عودکننده‪ ،‬تمیز‪ ،‬عودکننده‪ ،‬پاک‪ ،‬نالترکسون‪ ،‬مسدودکننده‌های مواد‬
‫افیونی‪ ،‬چند تالش برای آن‌ها‪ ...‬ما بیش از ده سال صحبت می‌کنیم‪ .‬آن نقطه… تا‬
‫توانبخشی… من طب سوزنی داشتم… به توانبخشی رفتم… این یک برنامه ‪12‬‬
‫مرحله‌ای بود و سه ماه در ابتدایی‪ ،‬چهار ماه متوسطه بود و اگر می‌خواستید‬
‫رفتن به جلسات و ‪ YMCA...‬خانه‌سازی مجدد بود… سپس [من] منتقل شدم ‪ .‬رفتن به‬
‫یک سال کالج را گذراندم‪ ،‬به دوره ‪ [NA] ...‬انجام همه امور کمک هزینه تحصیلی‬
‫دسترسی پیدا کردم‪ ،‬به دانشگاه رفتم و در آنجا مدرک گرفتم‪ ،‬و سپس وارد شغلی شدم‬
‫که واقعا از آن لذت بردم‪ .‬در طول مسیر عودهای بیشتری‪ ...‬در آوریل سال گذشته‬
‫دوباره به توانبخشی برگشتم و شش هفته در یک مرکز درمانی مرحله نهایی بسیار‬
‫فشرده انجام دادم‪ ،‬از آنجا بیرون آمدم‪ ،‬و حتی پس از آن دو بار استفاده کردم‪ ».‬تام‪،‬‬
‫‪ 35‬ساله‬

‫در مطالعه ما‪ ،‬افراد تجویز داروهایی مانند متادون‪ ،‬دیازپام‪ ،‬تمازپام‪ ،‬سابوتکس‪ ،‬دی‬
‫‪.‬هیدروکدئین‪ ،‬نالترکسون و دگزامفتامین را توصیف کردند‬

‫"‪.‬هلن‪ 46 ،‬ساله ‪" ،‬من تمازپام‪ ،‬والیوم و متن روزانه متادون مصرف می کردم‬

‫‪ 23‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫من در چهار زمان مختلف از آن [متادون] استفاده کرده‌ام ‪ .‬من برای هر دوی آنها نزد‬
‫شیمیدان می رفتم‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬بسیاری از آنها به خدمات سم زدایی یا توانبخشی مسکونی مراجعه کرده‬
‫بودند‪ ،‬که معموالً توسط خدمات اجتماعی‪ ،‬مراکز مراقبت اولیه یا خدمات مشروط ارجاع و‬
‫‪.‬تأمین مالی می شد‬

‫او [ مددکار اجتماعی] گفت که باید برای توانبخشی بروی‪ .‬و من نمی خواستم‪ ...‬به‬
‫دلیل تجربه بدی که قبال داشتم‪ ...‬گفتم‪" ،‬نه‪ ،‬من سعی می کنم این کار را در جامعه‬
‫انجام دهم" و من فقط نتوانستم از هروئین در جامعه خودداری کنم و او گفت‪" :‬برو و‬
‫به [ نام توانبخشی فعلی] نگاه کن " و من نمی خواستم بیایم‪ .‬من آن را به تعویق انداختم‬
‫‪ ...‬برای حدود دو ماه‪ ،‬فکر می کنم ‪ ...‬و بعد از آن چند روز‪ ،‬حدود چهار روز‪ ،‬قبل‬
‫از اینکه وارد اینجا شوم‪ ،‬سعی کردم خود را بکشم ‪ ...‬وقتی موفق نشدم‪ ،‬فکر کردم‬
‫باید سریع به توانبخشی برسم‪ " .‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫احتماالً رایج‌ترین شکل پشتیبانی همتایان است که توسط کاربران )‪ (NA‬معتادان گمنام‬
‫بسیاری از کسانی که با آنها مصاحبه کردیم‪ NA ،‬هروئین قابل دسترسی است‪ ،‬و در جلسات‬
‫شرکت کردند‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی چهار یا پنج بار در هفته‪ ،‬عصرها و آخر هفته‌ها به جلسات‬
‫‪.‬سفر می‌کردند‬

‫من تقریبا ً پنج جلسه در هفته انجام می دهم‪ ،‬به طور متوسط‪ .‬من منشی یک جلسه‬
‫هستم‪ ،‬استوارت‪ 50 ،‬ساله‬

‫دیگران‪ ،‬به‌ویژه زنان‪ ،‬در گروه‌های ساختارمندتری که توسط خدمات دارویی بخش‬
‫داوطلبانه محلی سازماندهی شده بودند‪ ،‬شرکت می‌کردند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬این خدمات بخش‬
‫داوطلبانه اغلب در قالب فرصت‌هایی برای مشاوره‪ ،‬درمان‌های تکمیلی (مانند‬
‫رفلکسولوژی‪ ،‬ماساژ‪ ،‬طب سوزنی و رایحه‌درمانی)‪ ،‬یوگا‪ ،‬هنر درمانی‪ ،‬و کمک به‬
‫‪.‬مدیریت پول‪ ،‬آموزش‪ ،‬اشتغال و آموزش‪ ،‬حمایت بیشتری می‌کنند‬

‫من می توانم یک به یک داشته باشم‪ .‬من آنجا یک مشاور دارم [خدمات دارویی بخش‬
‫داوطلبانه] ‪ .‬من قبالً مانند گروه هنری و پیشگیری از عود و همه چیزهای مختلف‬

‫بهبودی ‪24‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫کار می کردم‪ .‬من کارهای زیادی انجام دادم آنها آنجا طب سوزنی‪ ،‬رفلکسولوژی‪،‬‬
‫همه چیز داشتند‪ .‬و می‌دانم که مردم آنجا مرا درک می‌کنند و مرا قضاوت نمی‌کنند‪ ،‬و‬
‫همه ما واقعا ً در یک قایق هستیم‪ ،‬بنابراین‪ ،‬بله‪ ،‬من واقعا ً به گروهم اعتماد کردم‪».‬‬
‫لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫من قبال یوگا می رفتم و آنها این کار را در [خدمات تنها زنان] انجام می دهند و‬
‫رایگان است‪ .‬به همین دلیل است که می خواهم به [خدمات تنها بانوان] بروم ‪،‬‬
‫بنابراین می توانم هفته ای یک بار یوگا انجام دهم‪ .‬شروع کنید به برخی از این‬
‫چیزهایی که به من پیشنهاد می شود‪ " ،‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫البته خدمات عمومی سالمت و مراقبت اجتماعی نیز از افراد دارای مشکالت مواد مخدر‬
‫حمایت اساسی می کند و یکی از مهمترین آنها خدمات مسکن است‪ .‬برخی از مشکالت‬
‫زندگی در خوابگاه ها‪ ،‬سرپناه ها و مسکن های تحت حمایت در فصل ‪ 10‬مورد بحث قرار‬
‫گرفته است‪ .‬با این حال‪ ،‬شرکت کنندگان ما همچنان خاطرنشان کردند که چنین آژانس هایی‬
‫کمک های بسیار ارزشمندی‪ ،‬به ویژه حمایت و حمایت یک به یک ارائه کردند‪ .‬همانطور که‬
‫‪،‬ادوارد و بس توضیح دادند‬

‫در شش ماه اول زمانی که آپارتمانم را گرفتم‪ ،‬او [کارمند کلید از پناهگاه شبانه] با «‬
‫تمام افرادی که به آنها بدهکار بودم تماس گرفت و شرایط و وضعیت را توضیح داد و‬
‫از آنها پرسید که آیا با پرداخت اندکی از من مشکلی ندارند‪ .‬مابقی قبض معوقه و‬
‫اینطور نبود که انبوهی از پول باشد‪ ،‬اینطور نبود‪ .‬فقط کمتر از صد دالر بود‪ ،‬اما‬
‫برای من مثل این بود که دوباره در آشفتگی به سر می‌برم‪ ،‬دارم به عقب می‌روم و‬
‫همه چیز در حال فرورفتن است تا جایی که تقریبا ً رفتم و استفاده کردم‪ .‬و [کارمند‬
‫کلیدی از پناهگاه شبانه] فقط به من نشان داد که چقدر ساده است که همه چیز را‬
‫مرتب کنم‪ ...‬او پسر خوبی بود‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫به ما کارگر اختصاص می‌یابد ‪ ،‬و می‌دانید‪ ،‬اگر مشکلی ]حمایت از محل اقامت[‬
‫وجود داشته باشد‪ ،‬با تلفن تماس خواهند گرفت‪ .‬منظورم این است که ماه ها منتظر‬
‫پولم بودم و بعد او [کارمند کلیدی] تلفن زد و همان روزی که پولم را گرفتم‪ ،‬می‬

‫‪ 25‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫دانید‪ .‬بنابراین من واقعا ً خوش شانس هستم که از این حمایت برخوردار هستم‪».‬‬
‫بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫مددکاران اجتماعی‪ ،‬افسران مشروط‪ ،‬مشاوره‪ ،‬ارزیابی‪ ،‬مشاوره ارجاع‪ ،‬کارکنان مراقبت از‬
‫پزشکان عمومی و سایر متخصصان مراقبت‌های بهداشتی می‌توانند ‪ (CARAT)،‬طریق‬
‫عالوه بر این‪ ،‬پشتیبانی خوبی از جمله کمک در مهارت‌های فرزندپروری‪ ،‬ارجاع به خدمات‬
‫‪.‬تخصصی دارویی‪ ،‬یا فقط ارائه یک گوش دلسوز ارائه دهند‬

‫مددکار اجتماعی من‪ ،‬او مددکار اجتماعی بچه های من است‪ ،‬اما من او را دوست «‬
‫دارم‪ ...‬او مثل چند وقت پیش به من گفت‪« ،‬دایان‪ ،‬بیا همین االن این موضوع را حل‬
‫کنیم‪ .‬او گفت‪« :‬اگر در دادگاه بگویم می‌خواهیم بچه‌هایت را از تو جدا کنیم‪ ،‬این‬
‫آخرین چیزی است که می‌خواهم‪ ».‬من واقعا ً این را نمی‌خواهم و اگر این اتفاق بیفتد‬
‫واقعا ً بسیار ناراحت خواهم شد‪ .‬بنابراین‪ ،‬منظورم این است که فکر می‌کنم او واقعا ً‬
‫بهترین‌ها را می‌خواهد‪ ،‬می‌دانی‪ ...‬یعنی می‌دانم که او بهترین‌ها را می‌خواهد‪ ،‬اما‬
‫منظورم این است که او همان چیزی را می‌خواهد که من می‌خواهم‪ ».‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫من به طور منظم‪ ،‬یک بار در ماه‪ ،‬دکتر عمومی خود را می بینم‪ ،‬و او به اندازه هر‬
‫چیز دوست است‪ .‬استوارت‪ 50 ،‬ساله ‪ ،‬او من را در تمام مدت می شناسد‪ ...‬و او هم‬
‫‪.‬دوست است‪ ،‬و ما می نشینیم و گپ می زنیم‬

‫با توجه به اینکه مصرف کنندگان هروئین ناگزیر تاریخچه‪ ،‬نیازها‪ ،‬ترجیحات و آرزوهای‬
‫خاص خود را دارند‪ ،‬این طیف گسترده و تنوع اشکال و منابع پشتیبانی موجود حیاتی است‪.‬‬
‫برخی احساس خواهند کرد که متادون یا سایر داروهای جایگزین به آنها کمک می کند‪ ،‬در‬
‫‪ NA‬حالی که دیگران این کار را نمی کنند‪ .‬برخی از رفتن به گروه ها یا شرکت در جلسات‬
‫لذت خواهند برد‪ ،‬در حالی که برخی دیگر از رفتن به آنها لذت نمی برند‪ .‬و برخی مایل به‬
‫رفتن به درمان مسکونی هستند‪ ،‬در حالی که برخی دیگر نمی خواهند‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫خواسته ها‪ ،‬نیازها و ترجیحات آنها ثابت نخواهد بود‪ .‬در نتیجه‪ ،‬برخی از افراد ممکن است‬
‫در یک مقطع زمانی شکل خاصی از حمایت را نخواهند‪ ،‬اما بعداً آن را بخواهند‪ .‬آنابل که از‬
‫نسخه فعلی متادون خود راضی بود‪ ،‬منفی بودن خود را نسبت به اولین قسمت از درمان با‬
‫‪:‬متادون به شرح زیر توضیح داد‬

‫بهبودی ‪26‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من مثل یک متن متادون شروع کردم‪ ،‬مثل اینکه به دکتر رفتم و یک متن متادون‬
‫گرفتم‪ ،‬و بعد دوست داشتم این کار را برای چند روز انجام دهم و بعد فقط منصرف‬
‫شدم‪ ...‬چون آماده نبودم‪ .‬مثل این بود که مادرم… شروع کرد به تالش برای مجبور‬
‫کردن من به تسلیم شدن و من فقط این کار را نکردم‪ ،‬نمی‌خواستم‪ ،‬می‌دانی منظورم‬
‫چیست؟ در ابتدا مثل زمانی بود که من برای اولین بار شروع کردم‪ ،‬زمانی که آنها‬
‫متوجه شدند که من این کار را انجام می دهم [هروئین] ‪ .‬آنها مرا پیش پزشکان بردند‪.‬‬
‫آنابل‪ 29 ،‬ساله‪ ،‬آماده انجام آن نبودم‬

‫عواملی که می توانند تالش های بهبودی را تشویق و حفظ کنند‬

‫کسانی ک‪ÆÆ‬ه در این مطالع‪ÆÆ‬ه ش‪ÆÆ‬رکت کردن‪ÆÆ‬د اغلب گ‪ÆÆ‬زارش دادن‪ÆÆ‬د ک‪ÆÆ‬ه بس‪ÆÆ‬یاری از عوام‪ÆÆ‬ل منفی‬
‫مرتبط با مصرف مواد مخدر بود که آنها را وادار کرد تا سعی کنند مصرف را ک‪ÆÆ‬اهش دهن‪ÆÆ‬د‬
‫یا متوقف کنند‪ .‬چنین عواملی شامل خستگی از سبک زندگی مصرف مواد مخدر‪ ،‬پیری بدنی‬
‫‪ .‬که دیگر قادر به مقابله با اثرات قوی مواد افیونی نبود و در نهایت ترس از مرگ بود‬

‫من به اندازه کافی ‪ ...‬فقط سبک زندگی‪ .‬مدام مریض بودن و مجبور به بیرون رفتن و‬
‫همیشه پول در آوردن‪ .‬فقط به این بستگی دارد که همیشه‪ ،‬آیا می دانید منظور من‬
‫چیست؟ هر روز‪ ،‬حتی زمانی که انگار نشسته‌اید و سیگار می‌کشید‪ ،‬باز هم به این‬
‫فکر می‌کنید که پول زیاد بعدی را از کجا می‌گیرید‪ ...‬آیا صبح مریض از خواب بیدار‬
‫می‌شوید‪...‬؟ آنابل ‪ 29 ،‬ساله‬

‫من می خواهم آن را فقط برای سالمتی خود متوقف کنم‪ .‬همه چیز را دوباره جمع‬
‫کنید‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ قبل از اینکه همه چیز را از دست بدهم این [هروئین]‬
‫فقط همه چیز را از شما سلب می کند‪ ،‬اینطور نیست‪...‬؟ االن باید جلویش را بگیرم‬
‫وگرنه همه چیز را از دست خواهم داد‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ دندان های شما‪،‬‬
‫ظاهر شما‪ ،‬سالمتی شما‪ .‬بنابراین من می خواهم قبل از اینکه خیلی دیر شود‪ ،‬آن را‬
‫متوقف کنم‪ ».‬اریک‪ 39 ،‬ساله‬

‫فیونا‪ 49 ،‬ساله ‪" ،‬اگر این بار موفق نمی شدم‪ ،‬خوب‪ ،‬فکر می کنم زندگی را در‬
‫"‪.‬زندان سپری می کردم‪ ،‬یا مرده بودم یا چیزی شبیه به آن‬

‫‪ 27‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫"‪.‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله ‪" ،‬من فقط نمی خواهم مانند همسرانم مرده باشم‬

‫وقتی افراد را تشویق می‌کردیم که به طور دقیق‌تر در مورد چیزهایی که به بهبودی آنها‬
‫کمک می‌کرد به ما بگویند‪ ،‬بسیاری به درمان و حمایتی که از طریق خدمات بخش قانونی و‬
‫‪.‬داوطلبانه در دسترس آنها بود اشاره کردند‬

‫"‪.‬فیونا‪ 49 ،‬ساله‪" ،‬متادون‪ ،‬که درد جسمی و چیزهای دیگر را از بین برده است‬

‫سم زدایی آمدن به یک مکان عاری از مواد مخدر که در آن نمی توانید بیرون «‬
‫بیایید و بروید و مقداری [مواد] تهیه کنید‪ » .‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬جنبه درمان و حمایتی که افراد اغلب برای آن ارزش قائل بودند‪ ،‬فرصت‬
‫‪.‬داشتن روابط مثبت و معنادار با دیگران بود‬

‫من هفته ای یک بار [نام کارگر] را از [خدمات داوطلبانه دارو] می بینم‪ .‬او خیلی‬
‫فوق العاده است‪ ،‬واقعا‪ ،‬او عالی است‪ .‬من او را دوست دارم‪ ...‬فکر می کنم او واقعا ً‬
‫دوست دارد احساس من را بفهمد‪ ،‬می دانید‪ .‬او از آن دسته افرادی است که به خاطر‬
‫من از راه خود خارج می شود‪ ...‬فکر می کنم احتماالً بیاید‪ ،‬می دانید‪ ،‬او می آید و من‬
‫را در دوره توانبخشی و چیزهای دیگر می بیند‪ ...‬او دوست داشتنی است‪ ...‬او عالی‬
‫است‪[ .‬من] واقعا ً احساس می‌کنم از او حمایت می‌کنم‪ ،‬می‌دانی‪ »،‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪.‬ایجاد روابط خوب به ویژه در خدمات مسکونی اهمیت داشت‬

‫استفان‪ 27 ،‬ساله‪" ،‬چیزی که من را در چند هفته گذشته در اینجا [در دوره‬


‫توانبخشی] نگه داشته دوستانم هستند که اینجا جمع کرده ام‪ ...‬این چیزی است که من‬
‫"‪.‬را چندین بار اینجا نگه داشته است‬

‫چیزهایی که به من کمک می‌کند اینجا بمانم‪ ،‬این است که من افرادی را اینجا دارم که‬
‫واقعا ً به من اهمیت می‌دهند‪ .‬کسانی که ‪ ...‬چیزی از من نمی خواهند‪ .‬و کمکی که‬
‫دریافت می‌کنم‪ ،‬حواس‌پرتی است‪ .‬تمام وقت و تالش کارکنان که برای من گذاشته اند‪.‬‬
‫مثل این است که "خب چرا؟ شما نباید وقت خود را برای من تلف کنید‪ .‬من در ابتدا‬

‫بهبودی ‪28‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اینگونه فکر می کردم‪ ،‬اما مانند "نه" است‪ ،‬زیرا‪ ...‬نمی گویم لیاقتش را دارم‪ ،‬اما به‬
‫کمک آنها نیاز دارم تا خودم را بهتر کنم‪ ،‬خودم را بهبود بخشم‪ ،‬و از این بابت بسیار‬
‫سپاسگزارم‪ ".‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪.‬بودند ‪ NA‬به همین ترتیب‪ ،‬دوستی ها جزء مهم گروه های‬

‫‪ NA،‬برگردم‪ ،‬دوستانم در ‪ NA‬چه چیزی به من کمک کرد؟ خدایا‪ ،‬من می توانم به"‬
‫حامی من‪ ،‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫البته نقش روابط مثبت در بهبودی محدود به تنظیمات درمانی و همتایان در حال بهبودی‬
‫نبود‪ .‬بسیاری از شرکت کنندگان در مطالعه ما توضیح دادند که چگونه حمایت از افراد‬
‫بدون مواد مخدر در استفاده از اعضای خانواده‪ ،‬دوستان و شرکا در توانمند ساختن آنها‬
‫برای دور شدن از مصرف مواد افیونی بسیار مهم است (همچنین به فصل ‪ 5‬مراجعه‬
‫‪،‬کنید)‪ .‬اینجا دوباره دایان و ادوارد هستند‬

‫برادر من‪ ،‬او هر کاری برای کمک به من انجام می دهد‪ ،‬می دانی‪ ...‬او همیشه با من"‬
‫تماس می گیرد‪ ،‬بررسی می کند که حالم خوب است‪ .‬او می‌خواهد همه چیزها را بداند‬
‫که چه اتفاقی در حال رخ دادن است‪ ،‬چه تاریخ‌هایی از چیزها‪ ،‬شما می‌دانید‪ .‬دایان‪،‬‬
‫‪ 34‬ساله ‪ ،‬مانند هر زمان که اتفاقی واقعا ً سخت رخ می دهد و چیزهای دیگر‪ ،‬او می‬
‫"‪.‬گوید‪" :‬درسته‪ ،‬بعد از آن برای شام بیرون می رویم‬

‫فکر می کنم یک شبکه پشتیبانی نیز دارم‪ .‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬اکنون دوستانی دارم"‬
‫‪...‬که اگر احساس کردم می‌توانم به آنها بروم‬

‫از میان همه روابط‪ ،‬یکی از روابطی که به ویژه در تشویق افراد به تعهد به بهبودی قوی به‬
‫نظر می‌رسید‪ ،‬رابطه بین مادر و کودک (از جمله یک کودک متولد نشده) بود‪ ،‬به‌ویژه اگر‬
‫‪.‬کودک در خطر قرار گرفتن دائمی تحت مراقبت مقامات محلی بود‬

‫این هم سنی است که فرزندانم اکنون در آن هستند‪ .‬قبل از اینکه جوان باشند‪ .‬من می «‬
‫توانستم از آن [مصرف مواد مخدر] خالص شوم ‪ .‬حاال من نمی توانم‪ ،‬می دانید‪ .‬االن‬
‫دارند سوال می‌پرسند‪ ...‬فکر می‌کنم من نسبت به بسیاری از مردم مزیت دارم‪ ،‬زیرا‬

‫‪ 29‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫دو فرزند دارم و واقعا ً تعجب می‌کنم که توانستم دو فرزند را در میان آن هرج و مرج‬
‫ایجاد کنم‪ . .‬اما من این کار را انجام دادم و معتقدم که قطعا ً من را نجات داد‪ ».‬بس‪،‬‬
‫‪ 31‬ساله‬

‫لورن‪ 27 ،‬ساله ‪« ،‬با دانستن اینکه می‌توانم بچه‌هایم را پس بگیرم‪ ،‬می‌دانم که از‬
‫حمایت کامل دوستان و خانواده‌ام برخوردار هستم‪ ،‬می‌دانم که اکنون می‌توانم واقعا ً‬
‫»‪.‬بدون مواد مخدر یا مشروب با زندگی کنار بیایم‬

‫در همین حال‪ ،‬برخی دیگر معتقد بودند که نه تنها روابط با دیگران بلکه خودانگیختگی و‬
‫‪.‬قدرت اراده آنهاست که کلید کاهش و ترک مواد مخدر است‬

‫من شخصا فکر می کنم شما باید خود را مرتب کنید‪ .‬شما می توانید چیزهایی را "‬
‫برای آنها در جای خود قرار دهید‪ ،‬اما اگر کسی تصمیم نگیرد که قدم ها را بردارد و‬
‫به خودش کمک کند‪ ...‬این مکان واقعا ً یک توانبخشی خوب است‪ ،‬اما اگر کسی‬
‫تصمیم نگیرد بازی را انجام دهد و کاری را که به شما می گوید انجام ندهد‪ ،‬کمکی به‬
‫شما نمی کند آیا این…؟ تنها راهی که می توانید مواد مخدر را ترک کنید این است که‬
‫اساسا ً بخواهید مواد مخدر را ترک کنید‪ .‬شما می توانید بهترین چیزها را در جهان‬
‫داشته باشید و اگر کسی نمی خواهد مواد مخدر را ترک کند‪ ،‬هیچ چیز به او کمک‬
‫نمی کند‪ ".‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫اولیویا ‪« :‬مگر اینکه واقعا ً می‌خواستم این کار را انجام دهم [ترک مواد افیونی] ‪ ،‬فکر‬
‫نمی‌کنم بتوانم‪ ...‬فکر می‌کنم که تازه به آن نقطه از زندگی رسیده‌ام که آماده انجام آن‬
‫بودم»‪ 32 ، .‬ساله‬

‫در کنار خدمات‪ ،‬روابط و خودانگیختگی‪ ،‬داشتن مسئولیت ها و فعالیت های معنادار نیز‬
‫می تواند در تشویق و تداوم بهبودی اساسی باشد‪ .‬این مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها ممکن است‬
‫شامل مراقبت از خانه‪ ،‬پرداخت صورت‌حساب‪ ،‬مراقبت از حیوان خانگی‪ ،‬حضور در‬
‫دانشگاه‪ ،‬کار با حقوق یا داوطلبانه‪ ،‬یا صرفا ً یافتن یک سرگرمی جدید باشد (همچنین به‬
‫‪.‬فصل‌های ‪ 10 ،5‬و ‪ 11‬مراجعه کنید)‬

‫بهبودی ‪30‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫چه چیزی مرا پاک نگه می دارد؟ خب‪ ،‬کار‪ ،‬اوم‪ ،‬دوستان‪ ،‬شاد بودن‪ ،‬خانواده«‬
‫معلوم است که می دانید‪ .‬با داشتن جایی که بتوانم با خانه ام تماس بگیرم‪ ،‬حتی مانند‬
‫پرداخت به موقع صورت حساب ها و فقط‪ ،‬می دانید‪ ،‬می توانم مسئوالنه برای‬
‫خودم زندگی کنم و نیازی به چنین کاری نداشته باشم‪ ،‬دیگر در یک رکود گیر‬
‫نکرده ام ‪ 32 .‬ساله‬

‫او گفت‪« :‬خوب انجام این کار داوطلبانه نیز این است که باید آزمایش ادرار بدهم‪ .‬پس‬
‫این چیز دیگری است که مرا [پاک] نگه می دارد‪ .‬اگر بخواهم به انجام آن [کار‬
‫داوطلبانه] ادامه دهم‪ ،‬باید پاک بمانم‪ .‬پس این یک چیز خوب دیگر است‪ ،‬زیرا‬
‫می‌دانید‪ ،‬در پایان روز من را به هم می‌ریزد و اگر آزمایش‌های مثبت بدهم فوراً‬
‫تعلیق می‌شوم‪ ».‬لیام‪ ۳۷ ،‬ساله‬

‫موانع بهبودی‬

‫جای تعجب نیست که بسیاری از عواملی که به عنوان موانعی برای بهبود عمل می‌کردند‪،‬‬
‫دقیقا ً برعکس عواملی بودند که بهبود را ممکن می‌کردند‪ .‬برای مثال‪ ،‬ناتوانی در دسترسی به‬
‫درمان‪ ،‬دوست نداشتن جنبه‌های درمان پیشنهادی‪ ،‬یا احساس اینکه نگرش کارکنان منفی یا‬
‫خصمانه است‪ ،‬همگی می‌توانند انگیزه افراد را برای تالش برای پاک شدن کاهش دهند‪.‬‬
‫کسانی که در این مطالعه شرکت کردند همچنین اغلب گفتند که دیدن سایر مصرف کنندگان‬
‫‪.‬مواد مخدر یک چالش واقعی برای بهبودی آنها است‬

‫با دیدن مردم‪ ،‬می دانید‪ .‬این یک چالش است‪ ...‬تنها چیزی که ما داشته ایم این است "‬
‫که خانواده [ دوست دختر] او به جای ما بیایند‪ ...‬من خود را در معرض این خطر‬
‫قرار نمی دهم‪ ،‬می دانید ‪ ...‬زیرا من فقط وسوسه را می دانم ‪ ...‬حتی اگر نمی خواهم‬
‫این کار را انجام دهم‪ ، .‬نمی توانم بگویم اگر کسی آن را [هروئین] جلوی من بگذارد‬
‫چه اتفاقی می افتد‪ .‬من حاضر نیستم ریسک کنم‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫وقتی کسی را می بینید که در چشمانش نگاه می کنید سخت است و می توانید بگویید‬
‫که او در حال چیزی است ‪ ...‬یک جورهایی باعث حسادت شما می شود می دانید ‪...‬‬
‫من در حال حاضر چنین احساسی را می خواهم ‪ ،‬یک چیز ‪ ...‬توضیح واقعا ً دشوار‬

‫‪ 31‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫است ‪ .‬وقتی می بینید کسی واقعا ً هدر رفته است‪ ،‬فقط فکر می کنید‪" ،‬وای‪ .‬ای کاش‬
‫می توانستم آن را احساس کنم‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫داشتن روابط استرس زا با اعضای خانواده می تواند به همان اندازه مشکل ساز باشد که‬
‫‪.‬نداشتن دوستانی که از آنها استفاده نمی کردند‬

‫نگرش مادرم‪ ،‬قطعا [ تمیز ماندن را دشوار می کند] ‪ .‬همانطور که گفتم‪ ،‬من فقط می "‬
‫توانم برای خودم صحبت کنم‪ ،‬اما قطعا برای من این مادر من است…‪ .‬تمام کاری که‬
‫من می خواهم مادرم انجام دهد‪ ،‬می خواهم مادرم بنشیند و با من صحبت کند ‪ ...‬من‬
‫سعی کردم‪ ،‬اما به دعوا ختم شد‪ ،‬بنابراین ما اکنون این کار را نمی کنیم‪ .‬ما ساده تر‬
‫می دانیم که حتی به آن [مصرف مواد مخدر] اشاره نکنیم ‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫بیلی نو میت بودن‪ ،‬قطعا ً کار را سخت‌تر می‌کند‪ .‬چون احساس می‌کنم فقط برای «‬
‫کمی همراهی با مردم می‌روم و با آن‌ها صحبت می‌کنم‪ ،‬که به راحتی می‌توانم این‬
‫کار را انجام دهم‪ ،‬اما نهایتا ً حداکثر ظرف پنج دقیقه در مکالمه به گل می‌رسم‪ .‬مایلم‬
‫بگم‪ .‬بنابراین این کار را سخت‌تر می‌کند‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫همانطور که بسیاری از افراد گزارش دادند که انگیزه خودشان منبعی کلیدی برای رسیدگی‬
‫به مشکل مواد مخدرشان است‪ ،‬دیگران نیز تاکید کردند که خودشان عامل اصلی مانع‬
‫‪.‬بهبودی خودشان هستند‬

‫من را در این روند مانع می شوید؟ من‪ ،‬قدرت اراده ام‪ ...‬این حقیقت که برایم سخت "‬
‫است به مردم اعتماد کنم‪ .‬بنابراین من به کسی اعتماد ندارم‪ ،‬بنابراین باید خودم آن را‬
‫امتحان کنم‪ .‬باید خودم امتحان کنم ببینم جواب میده یا نه و اکثرا اشتباه میکنم و جواب‬
‫نمیده‪ .‬و به دالیلی‪ ،‬شاید سه یا چهار بار آن را امتحان کنم و سپس متوجه شوم‪" ،‬صبر‬
‫کن‪ ،‬شاید این افراد درست می گویند"‪ .‬پس من‪ ،‬من بدترین دشمن خودم هستم‪ ،‬من‪،‬‬
‫خودم و من‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫چه چیزی آن را سخت می کند؟ خب‪ ،‬من تنها کسی هستم که حدس می‌زنم که "‬
‫می‌تواند واقعا ً کار را سخت کند‪ .‬فریا‪ 25 ،‬ساله‪ ،‬موانع بزرگی برایم پیش نیامده است‬

‫بهبودی ‪32‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫‪ .‬نداشتن مسئولیت ها و فعالیت های معنادار نیز می تواند مانع پیشرفت شود‬

‫اگر منظور من را متوجه شدید‪ ،‬کار نمی‌کند‪ ،‬فقط چیزی نداشتن‪ ،‬فقط چیزی نداشتن‪،‬‬
‫هیچ چیز دیگری در کار نیست‪ .‬بنابراین این یک چیز گذرا است‪ .‬مثل این است‪...‬‬
‫"فردا چه کار خواهم کرد؟" فقط‪ ...‬کاری برای انجام دادن نداشتم‪ »،‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫در همین حال‪ ،‬بیکاری اغلب به معنای درآمد محدود و مشکالت بدهی بود که به استرس‬
‫‪،‬کمک می کرد و بهبود را به چالش می کشید‪ .‬همانطور که کوین توضیح داد‬

‫‪.‬خب‪ ،‬من از کار بیکار شدم‪ .‬این استرس زیادی به من وارد کرد‪ ،‬پول"‬
‫‪،‬نگرانی های پول باعث شده است‪ ،‬آنها احتماالً بزرگترین چیز من بوده اند‬

‫این بزرگترین استرس بود‪ ،‬که واقعا وجود داشت‪ .‬منظورم این است که چیزهای‬
‫زیادی وجود دارد که اتفاق افتاده است‪ ،‬پول من عمدتا نگران است‪ ،‬این بزرگترین‬
‫استرس بوده است‪ ،‬که من را تحت فشار قرار داده و بیش از هر چیز دیگری به من‬
‫استرس وارد کرده است‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫در نهایت‪ ،‬همانطور که ترس از عواقب فیزیکی مصرف مداوم مواد مخدر (مانند مرگ)‬
‫می‌تواند افراد را به سمت بهبودی سوق دهد‪ ،‬ترس از پیامدهای فیزیکی قطع مصرف‬
‫‪(.‬مانند ترس از عالئم ناخوشایند ترک) نیز می‌تواند احساس بهبودی را بسیار سخت‌تر کند‬

‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‪« :‬و همچنین جنبه فیزیکی آن کار را سخت می‌کند‪ ...‬می‌دانید که‬
‫» بیمار بودن [در حال کناره‌گیری]‬

‫خالصه‬

‫در حال حاضر خدمات و اشکال بسیاری از حمایت برای کسانی که به دنبال کاهش یا توقف‬
‫مصرف مواد افیونی هستند در دسترس است‪ .‬این درمان‌ها شامل درمان‌های سنتی‌تر‪ ،‬مانند‬
‫اما همچنین ‪ NA،‬داروهای جایگزین‪ ،‬خدمات اقامتی‪ ،‬مشاوره فردی‪ ،‬کار گروهی و‬
‫درمان‌های تکمیلی جدیدتر و شکل‌های حمایت کامل‪ ،‬مانند کمک به مدیریت پول‪ ،‬آموزش‪،‬‬
‫آموزش است‪ .‬و اشتغال چنین کمک هایی توسط طیف وسیعی از کارگران متخصص مواد‬

‫‪ 33‬فصل ‪ :2‬در نظر گرفتن بهبودی‬


‫مخدر و همچنین متخصصان بهداشت عمومی‪ ،‬مسکن‪ ،‬مراقبت های اجتماعی و عدالت‬
‫کیفری ارائه می شود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬افراد معموالً اشکال متعددی از حمایت را در دوره‌های‬
‫زمانی کامالً طوالنی دریافت می‌کنند‪ ،‬عملی که نشان‌دهنده نیازها و ترجیحات حمایتی متنوع‬
‫‪.‬و متغیر هر فرد است‬

‫درمان و حمایت حرفه ای دو عامل مهمی هستند که می توانند افراد را در بهبودی تشویق و‬
‫حفظ کنند‪ .‬سایر عوامل کلیدی شامل داشتن روابط حمایتی (با متخصصان‪ ،‬بلکه با خانواده‪،‬‬
‫دوستان و همساالن) و داشتن مسئولیت ها و فعالیت های معنادار‪ ،‬مانند اشتغال یا کار‬
‫داوطلبانه است‪ .‬جنبه‌های منفی استفاده از مواد مخدر مانند ترس از مرگ نیز می‌تواند افراد‬
‫را به سمت بهبودی سوق دهد‪ .‬در این میان‪ ،‬بسیاری از عواملی که بهبود را تسهیل می‌کنند‪،‬‬
‫متضاد عواملی هستند که مانع بهبودی می‌شوند ‪ -‬به عنوان مثال‪ ،‬نداشتن روابط حمایتی‪ ،‬عدم‬
‫دسترسی به درمان مناسب‪ ،‬و نداشتن مسئولیت‌ها و فعالیت‌های معنادار‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫بسیاری از افراد احساس می کنند که پیشرفت در بهبودی عمدتا ً به انگیزه‪ ،‬تعهد و اراده‬
‫‪.‬شخصی آنها نسبت داده می شود‬

‫این فصل نشان می‌دهد که چگونه شباهت‌های زیادی وجود دارد‪ ،‬اما همچنین تفاوت‌های‬
‫زیادی از نظر آنچه که مصرف‌کنندگان هروئین احساس می‌کنند شخصا ً به آنها در یک لحظه‬
‫خاص از زمان کمک می‌کند‪ ،‬وجود دارد‪ .‬از این‪ ،‬می‌توان نتیجه گرفت که نمی‌توان هیچ‬
‫درمان واحدی برای همه یا هیچ راه واحدی برای بهبودی وجود نداشت‪ .‬با این وجود‪ ،‬ما به‬
‫وضوح می‌توانیم اهمیت دسترسی به اشکال متنوع حمایت و درمان‪ ،‬توانمندسازی و تقویت‬
‫روابط خوب بین مصرف‌کنندگان مواد مخدر و اطرافیانشان‪ ،‬و همچنین ارتقای فرصت‌ها‬
‫برای افرادی که مواد مخدر مصرف می‌کنند تا مسئولیت‌ها را بپذیرند و در فعالیت‌های‬
‫معنادار شرکت کنند‪ ،‬ببینیم‪ .‬مانند آموزش‪ ،‬آموزش‪ ،‬کار داوطلبانه و اشتغال با حقوق‪.‬‬
‫بسیاری از این موضوعات در فصول بعدی با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار خواهند‬
‫‪.‬گرفت‬

‫بهبودی ‪34‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فصل ‪ 3‬تجربیات درمانی‬
‫معرفی‬

‫ورود به درمان به طور بالقوه زمان تغییرات بزرگی برای مصرف کنندگان هروئین‬
‫است‪ .‬می تواند امید‪ ،‬آسودگی و پناه بیاورد‪ ،‬اما می تواند اضطراب‪ ،‬درد و ناامیدی نیز‬
‫به همراه داشته باشد‪ .‬در این فصل‪ ،‬حساب‌های شرکت‌کنندگان در مطالعه خود را در‬
‫مورد دسترسی به برخی از رایج‌ترین اشکال درمان در حال حاضر موجود در بریتانیا‬
‫مرور می‌کنیم‪ .‬اینها عبارتند از درمان جایگزین (به شکل متادون و سابوتکس)‪ ،‬سم‬
‫زدایی اجتماعی و مسکونی و توانبخشی مسکونی‪ .‬ما همچنین حمایت همتایان را از‬
‫‪.‬تجربه می‌کنیم )‪ (NA‬طریق معتادان گمنام‬

‫جنون متادون‬

‫در سال های اخیر‪ ،‬متادون به یک گزینه درمانی بحث برانگیز تبدیل شده است‪ .‬در یک‬
‫افراط‪ ،‬استدالل می شود که نسخه های متادون به سادگی مصرف کنندگان هروئین را از یک‬
‫ماده مخدر وابستگی به ماده دیگر منتقل می کند و هیچ امیدی به آینده ای عاری از مواد‬
‫برای آنها باقی نمی گذارد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬استدالل می شود که متادون جان انسان ها را‬
‫نجات می دهد و یک مداخله بسیار مقرون به صرفه است‪ .‬دوازده نفر در مطالعه ما در اولین‬
‫مصاحبه متادون تجویز شده را دریافت می کردند و بسیاری دیگر در مقطعی در گذشته‬
‫متادون دریافت کرده بودند‪ .‬در میان کسانی که نسخه فعلی داشتند‪ ،‬دوزها از ‪ 30‬تا ‪ 90‬میلی‬
‫‪.‬گرم متغیر بود‬

‫اگرچه تعداد کمی از افراد در درمان با متادون بسیار جدید بودند و بنابراین هنوز دوز خود‬
‫را تنظیم می کردند‪ ،‬بقیه نشان دادند که یا در حال کاهش هستند یا قصد دارند به زودی کاهش‬
‫‪.‬دهند‬

‫"‪.‬بس‪ 31 ،‬ساله‪" :‬من نمی خواهم تا آخر عمرم متادون بخورم‪ ،‬می دانید‬

‫دکتر من یکی از این افرادی است که به من اجازه نمی دهد برای همیشه و همیشه و‬
‫همیشه روی آن [ متادون] بمانم‪ .‬او می خواهد مرا پایین بیاورد‪ ...‬او یکی از این‬
‫پزشکان نیست که می گوید‪" ،‬خوب‪ ،‬تو االن در وضعیت ثباتی هستی‪ ،‬فقط می توانی‬

‫‪ 35‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫تا آخر عمر این کار را ادامه دهی"‪ ...‬او می خواهد مرا پایین بیاورد‪ ...‬و من انجام‬
‫می دهم‪ .‬لیام ‪ 37 ،‬ساله‬

‫جالب اینجاست که برخی از افراد می خواستند دوز متادون خود را سریعتر از آنچه تجویز‬
‫کننده آنها توصیه کرده بود کاهش دهند‪ .‬در واقع‪ ،‬یکی دو نفر این کار را به ابتکار خودشان‬
‫‪ .‬و بدون اینکه به متخصصان درگیر در مراقبت از آنها بگویند‪ ،‬انجام می دادند‬

‫من با دکتر موافقت کردم که هفته‌ای ‪ 5‬میلی‌لیتر کم کنم و برای چند روز احساس‬
‫خوبی داشتم‪ ،‬بنابراین فکر کردم‪ ،‬خوب‪ ،‬اگر دکتر به من بگوید که هفته‌ای ‪5‬‬
‫میلی‌لیتر کم کنم‪ 10 ،‬میلی‌لیتر مصرف خواهم کرد ‪ .] .‬حاال ‪ 10‬تا بکنیم ببینیم چی‬
‫میشه‪ .‬من کامالً شبیه آن هستم‪ ،‬تجربی‪ .‬بنابراین من به ‪ 10‬میلی لیتر کاهش دادم‪».‬‬
‫تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬دیگران مشتاق بودند که کارها را آهسته پیش ببرند‪ ،‬معموالً به این دلیل که‬
‫‪.‬تجربه بدی از کاهش سریع در یک یا چند موقعیت قبلی داشتند‬

‫می‌دانی‪« :‬یادگیری صبر کار سختی است‪ .‬اما من از اشتباهاتم درس گرفته ام‪.‬‬
‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله ‪ ،‬چون من قصد دارم متادونم را کنار بگذارم‪ ،‬اما خیلی راحت‌تر‬
‫»‪.‬می‌شوم‪ ...‬می‌دانی‪ ،‬شاید ‪ 12‬ماه به خودم فرصت بده تا این کار را انجام دهم‬

‫می‌مانم زیرا نمی‌خواهید خیلی سریع آن را از بین ببرید‪ .‬چون در گذشته ]میلی‌گرم[‬
‫متوجه شدم که خیلی سریع آن را کنار می‌گذارم‪ ،‬آن موقع است که به نظر می‌رسد به‬
‫آن باز می‌گردم… بنابراین در این مرحله احتماالً فقط می‌مانم‪ ،‬این ماه احتماالً فقط‬
‫برای یک ماه دیگر‪ ،‬فقط‪ ،‬می‌دانید آنابل ‪ 29 ،‬ساله‬

‫برخی از مصاحبه شوندگان متادون خود را تحت نظارت در داروخانه مصرف می کردند و‬
‫برخی دیگر آن را جمع آوری می کردند تا به خانه ببرند و مصرف کنند‪ .‬به نظر نمی‌رسید‬
‫که هیچ‌کس در مطالعه از روش جمع‌آوری فعلی خود ناراضی باشد‪ ،‬اگرچه تعدادی از آنها‬
‫خاطرنشان کردند که آنها انتظار در «صف متادون» را دوست ندارند و مشتاقانه منتظر‬
‫‪.‬زمانی هستند که دیگر این کار ضروری نباشد‬

‫بهبودی ‪36‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫دوست ندارم پیش شیمیدان بروم و آن را بردارم‪ .‬دوست ندارم آنجا بایستم و‪ ،‬می‌دانی‪،‬‬
‫ممکن است واقعا ً از آن استفاده کنم‪ ،‬می‌دانی منظورم چیست؟» بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫من همه مردم را صبح زود در [نام داروخانه] دیده‌ام و مثل این است که‪ ...‬یعنی‬
‫چیزی علیه آنها نیست‪ ،‬اما نمی‌خواهم در یک صف باشم‪ .‬همه آنها انگار تازه از قبر‬
‫بلند شده اند‪ .‬همه آنها به هم ریخته اند‪ ،‬برخی از آنها با عصا‪ ،‬برخی از آنها لنگ می‬
‫زنند‪ ،‬برخی از آنها دوست دارند که انگار تا به حال رفته اند‪ ،‬آنها دندان ندارند و‬
‫موهایشان فقط ‪ »...‬ادی‪ 30 ،‬ساله‬

‫اگرچه تعدادی از شرکت کنندگان در مطالعه اذعان داشتند که متادون خود را با داروهای‬
‫خیابانی افزایش می دهند‪ ،‬اکثر آنها معتقد بودند که در حال حاضر این کار را انجام نمی‬
‫‪.‬دهند‬

‫من از آن دسته افرادی نیستم که فقط برای هجو یا هر چیز دیگری کارهای اضافی‬
‫انجام دهم‪ .‬زیرا متادون هرگز این کار را برای من انجام نداده است‪ .‬لیام‪ 37 ،‬ساله‪،‬‬
‫چون من حاضر نیستم خودم را از پس آن بر بیاورم‬

‫جدای از کمک به آنها برای کاهش یا توقف مصرف هروئین‪ ،‬شایع ترین فواید گزارش‬
‫شده متادون کاهش هوس‪ ،‬کنترل عالئم ترک و رفع نیاز به ارتکاب جرم برای پول برای‬
‫‪.‬خرید مواد بود‬

‫با برنامه متادون‪ ،‬عالی بود‪ .‬همه چیز در زندگی من کمی ساده تر شده است‪ .‬آنقدرها‬
‫هم شلوغ نیست‪ .‬من شروع به لذت بردن از انجام کارهایی کردم که قبال انجام می‬
‫"‪.‬دادم و زمانی که مواد مصرف می کردم از انجام آن ها دست کشیدم‬
‫فیونا‪ 49 ،‬ساله‬
‫من بعد از یک ماه در یک پناهگاه شبانه‪ ،‬فیلمنامه متادون گرفتم‪ ...‬فکر می‌کنم سه یا‬
‫‪.‬چهار روز طول کشید و این به جنایت من پایان داد‬
‫این به دزدی من پایان داد‪ .‬من نیازی به انجام آن نداشتم‪ .‬بنابراین تنها روزی که در آن‬
‫زمان استفاده کردم واقعا ً در روز من بود که دستمزد دریافت کردم‪ ،‬که بسیار بزرگ‬
‫بود‪ ،‬این یک چیز بزرگ بود‪ ،‬متوقف کردن جنایت‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 37‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫با این حال‪ ،‬عواقب منفی متادون حتی توسط کسانی که احساس می‌کردند این درمان واقعا به‬
‫آنها کمک می‌کند‪ ،‬به‌طور گسترده تشخیص داده شد‪ .‬عالوه بر خجالت از ایستادن با سایر‬
‫مصرف کنندگان مواد مخدر در صف متادون‪ ،‬نفرت های کلیدی شامل این باور بود که‬
‫متادون به سختی از بین می رود‪ ،‬مصرف متادون تجویز شده صرفا ً اعتیاد دیگری است‪ ،‬و‬
‫‪.‬متادون وارد "استخوان های شما" می شود و " دندان هایت را می پوسد‬

‫اگر متادون مصرف کنم‪ ،‬ترک آن واقعا ً بد است‪ ...‬زیرا به استخوان های شما می «‬
‫رود‪ .‬این واقعا ً آزاردهنده است و شما مانند خسته شده اید و عرق می کنید‪ .‬آنفوالنزا‬
‫گرفتی‪ ...‬انگار موجوداتی زیر پوستت و همه چیز داری‪ ،‬وحشتناک است‪ ».‬دایان‪،‬‬
‫‪ 34‬ساله‬

‫این [ متادون] هفته های لعنتی طول می کشد تا از بین برود‪ .‬این بزرگترین جغجغه "‬
‫ای است که در زندگی وجود دارد‪ ،‬لعنت به آن‪ ،‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫"‪.‬تامسین‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬متادون فقط‪ ،‬اوه‪ ،‬وحشتناک است‬

‫‪ Subutex‬جایگزینی با‬

‫تنها هشت نفر در این مطالعه در اولین مصاحبه خود سابوتکس را دریافت کردند‪ ،‬اگرچه‬
‫چندین نفر دیگر در گذشته آن را تجویز کرده بودند‪ .‬در میان کسانی که در حال حاضر‬
‫سابوتکس دریافت می‌کنند‪ ،‬دوز از ‪ 3.2‬تا ‪ 18‬میلی‌گرم متغیر بود‪ ،‬که اکثر آنها به شدت‬
‫استدالل می‌کردند که می‌خواهند در اسرع وقت و در سریع‌ترین زمان ممکن آن را کاهش‬
‫دهند‪ .‬برای مثال‪ ،‬لوئیز توضیح داد که چگونه دوز مصرفی خود را از ‪ 16‬میلی گرم تنها در‬
‫‪.‬چند هفته کاهش داده است‬

‫‪.‬من با ‪[ 16‬میلی‌گرم] شروع کردم و آن را کاهش دادم و سپس به ‪ 8‬رسیدم‬


‫بعد به ‪ 6‬رفتم و از ‪ 6‬به ‪ 4‬رفتم و ‪ 4‬تفاوتی نداشت‬

‫واقعا مثل پاراستامول و من فقط می خواهم پایین‪ ،‬پایین‪ ،‬پایین و این کاری است که‬
‫‪ .‬انجام دادم‬

‫بهبودی ‪38‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫با این حال‪ ،‬متأسفانه‪ ،‬به نظر می رسید که چنین کاهش های سریعی می تواند منجر به‬
‫‪،‬عود یا اعتیاد متقابل به الکل شود‪ .‬همانطور که توبی توضیح داد‬

‫زمانی بود که من سابوتکسم را کم می کردم و سابوتکس کم می شد‪ ،‬حدس می زنم‬


‫الکلم شروع به باال رفتن کرد‪ ...‬خیلی اعتیادآور است‪ ،‬الکل‪ .‬من کامال شوکه شده‬
‫بودم‪ .‬منظورم این است که داشتن یک قوطی در شب شما را آرام می کند‪ .‬سپس من‬
‫در عرض یک هفته دو تا داشته باشم‪ .‬در فاصله یک هفته دیگر‪ ،‬من سه تا می خورم‪،‬‬
‫و دو هفته بعد یک بطری سیب و یک قوطی وجود دارد‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫اغلب افراد گزارش می‌دهند که سابوتکس را به متادون انتخاب کرده‌اند‪ ،‬زیرا چیزهای بدی‬
‫‪.‬درباره متادون شنیده‌اند یا اینکه سابوتکس راحت‌تر از متادون حذف می‌شود‬

‫من بیهوده متادون نمی‌خورم‪ .‬من فکر می‌کنم حذف آن خیلی سخت است‪ ،‬در حالی که‬
‫سابوتکس می‌توانید آن را در دو هفته انجام دهید‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫برای آنها مناسب تر از متادون است زیرا آنها دیگر نمی ‪ Subutex‬برخی همچنین گفتند که‬
‫‪.‬می تواند اثرات را مسدود کند ‪ Subutex‬خواهند از هروئین استفاده کنند و می دانستند که‬

‫را به دلیلی انتخاب کردم‪ ،‬تا مبادا از وزوز آن خالص شوم‪ Subutex .‬من مسیر"‬
‫دارد‪ ،‬اینطور است؟ به همین دلیل است که من ‪ Antabuse‬بنابراین ‪ ...‬مانند یک الکلی‬
‫آن مسیر را انتخاب کردم‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫لزوما ً از مصرف غیرقانونی مواد مخدر ‪ Subutex‬با وجود این‪ ،‬واضح بود که تجویز‬
‫جلوگیری نمی کند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬تمسین همچنان از هروئین استفاده می کرد‪ ،‬اما هیچ‬
‫‪ :‬تاثیری از آن نداشت‪ .‬او از رفتار خود به شرح زیر ابراز گیجی کرد‬

‫من امروز [اثرات هروئین] را ‪ Subutex...‬این کمی احمقانه است‪ ،‬استفاده در باالی"‬
‫واقعا ً اصالً احساس نکردم‪ .‬چون با ‪ 8‬میلی لیتر‪ ،‬من فکر می کنم یک نوع مسدود‬
‫کننده در آنها وجود دارد‪ .‬نوعی انسداد در سابوتکس وجود دارد‪ .‬بنابراین‪ ،‬بله‪ ،‬واقعا ً‬
‫بیهوده است که این کار را انجام دهم‪ ».‬تامسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫‪ 39‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫همانند متادون‪ ،‬یکی از پیامدهای منفی اصلی تجویز سابوتکس‪ ،‬انگ گرفتن آن از داروخانه‬
‫‪.‬بود‬

‫من نمی خواهم مردم بدانند‪ ،‬زیرا مردم شما را قضاوت می کنند‪ .‬میدونی که‬
‫میکنن‪ ...‬من متنفرم‪ ...‬باید برم پیش شیمیدان‪ .‬من متنفرم… مجبور به رفتن به یک‬
‫کلینیک خونی‪ ،‬کلینیک مواد مخدر‪ ”،‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫خواسته های سم زدایی‬

‫افرادی که می‌خواستند تحت درمان‌های توانبخشی خانگی قرار بگیرند (به زیر مراجعه کنید)‬
‫معموالً باید قبل از شروع برنامه توانبخشی خود از تمام داروها سم‌زدایی می‌کردند‪ .‬گاهی‬
‫اوقات ممکن است یک سم زدایی کوتاه مدت (اغلب دو هفته ای) در همان خدماتی که‬
‫توانبخشی آنها را فراهم می کند یا حتی در یک واحد سم زدایی تخصصی مجزا انجام دهند‪.‬‬
‫در غیر این صورت آنها باید به تنهایی یا تحت نظارت پزشکی در جامعه سعی در سم زدایی‬
‫‪:‬کنند‪ .‬کارل خود سم زدایی خود را در جامعه به شرح زیر توصیف کرد‬

‫کارل‪ 47 ،‬ساله ‪" ،‬بنابراین من فقط برای چندین سال خودم را در اتاقم حبس کردم و‬
‫"‪.‬از کناره گیری گذشتم‪ ،‬که وحشتناک است‬

‫متأسفانه‪ ،‬افرادی که اقدام به سم زدایی سریع – چه در جامعه و چه در یک سرویس‬


‫مسکونی – بدون حمایت توانبخشی بعدی کردند‪ ،‬اغلب متوجه شدند که به زودی دوباره‬
‫شروع به مصرف مواد کردند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬نیل استدالل کرد که یک دوره کوتاه سم‬
‫‪ .‬زدایی بدون توانبخشی شبیه به چسباندن گچ روی نیش کوسه است‬

‫این [سم‌زدایی ده روزه مسکونی] مانند گذاشتن گچ بر روی نیش کوسه بود‪ ...‬شما به«‬
‫پایان آن می‌رسید و حتی به شما نگفته‌اند که کارتان را تمام کرده‌اید‪ .‬بنابراین‪ ،‬روز‬
‫بعد به این امید رفتم که برای آن روز شیرینی‌هایم [داروهای تجویز شده] را دریافت‬
‫کنم و هیچ چیز مرا در حالت بدی قرار ندهد‪ .‬من از همه مردم دنیا متنفر بودم‪ ،‬نیل‪،‬‬
‫‪ 37‬ساله‬

‫بهبودی ‪40‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫شاید تعجب آور نباشد که در میان شرکت کنندگان در مطالعه ما اضطراب نسبتا ً گسترده ای‬
‫‪.‬در مورد عواقب برداشتن عصا داروهای تجویز شده یا غیرقانونی وجود داشت‬

‫وقتی متادون را کنار می گذارید‪ ،‬شما را می ترساند‪ ،‬زیرا فکر می کنید‪ ،‬چگونه می‬
‫توانم کنار بیایم؟ آن وقت من قرار است چه کار کنم؟»‪ ...‬تنها انتخابی که شما دارید‬
‫‪.‬این است که تمیز بمانید یا استفاده کنید‪ .‬این ترسناکه‬
‫به هر حال من را می ترساند‪ ...‬من مثل این فکر می کنم که "آیا می توانم این کار‬
‫را انجام دهم؟" بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬در عمل‪ ،‬رفتن به یک سرویس سم زدایی مسکونی اغلب آنطور که تصور می‬
‫‪.‬شد دشوار نبود‬

‫می رفتم ‪ .‬چیزی که ای کاش اینقدر پایم را کوبیده بودم‪ .‬چون واقعا ً ]برای سم زدایی[‬
‫فقط پاهایم را کوبیدم و گفتم‪" :‬من آنجا نمی روم‪ ،‬اینجا نمی روم‪ ...‬می خواهم به یک‬
‫سم زدایی بروم که بتوانم تمام شب را بیدار باشم و بتوانم واکمن خود را بخورم"‪ .‬و‬
‫اگر این کارها را انجام نمی‌دادم‪ ،‬ماه‌ها پیش بیرون بودم‪ .‬ماه‌ها پیش بیرون بودم و این‬
‫کار را انجام می‌دادم‪ ،‬چون آنقدرها هم ترسناک نبود‪ .‬من نمی دانم‪ .‬فکر کنم ازش‬
‫میترسیدم آنقدرها هم که فکر می کردم ترسناک نبود‪ ،‬سم زدایی‪ ،‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫جنبه خدمات سم زدایی مسکونی که شرکت کنندگان ما بیش از همه دوست نداشتند‪ ،‬رفتار‬
‫‪.‬مخرب و مصرف مداوم مواد مخدر دیگرانی بود که به برنامه پایبند نبودند‬

‫من به جایی رفتم‪ ...‬در پایان ژانویه‪[ ...‬من] سم زدایی را در آنجا انجام دادم‪ ،‬اما «‬
‫کامالً سست بود‪ ،‬بنابراین مردم از نوشیدنی استفاده می کردند‪ .‬سابوتکس می دادند‪...‬‬
‫برای دندان درد به افرادی که مثل سه ماه تمیز بودند‪ ،‬سابوتکس می دادند‪ .‬می دانید‪،‬‬
‫مردم آنها را می بردند‪ ،‬در اتاقشان خرخر می کردند و این همه‪ ...‬مردم استفاده می‬
‫کردند و من تحت تأثیر آن قرار نگرفتم‪ .‬شما باید گروه هایی داشته باشید و مردم فقط‬
‫از آن ها بیرون می آیند و یک جگر دارند و دیگر برنمی گردند و چیزهای دیگر‪،‬‬
‫ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫‪ 41‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫چند نفر چند هفته پیش بیرون رانده شدند‪ ...‬شخصی چند پاپر را به داخل ساختمان‬
‫آورد‪ .‬هفت نفر اخراج شدند و جو در آخر هفته کمی بد بود‪ ،‬زیرا شش نفر در‬
‫روز جمعه اخراج شدند‪ .‬و جو در آخر هفته خراب بود زیرا کسی که آن را‬
‫تحریک کرد هنوز تا دوشنبه اینجا بود‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫در عین حال‪ ،‬جنبه های مثبت تر حضور در یک سم زدایی مسکونی شامل بودن در کنار‬
‫افراد حامی‪ ،‬توانایی صحبت با دیگران و دیدن موفقیت آمیز سم زدایی دیگران و ادامه مسیر‬
‫‪.‬است‬

‫من با صحبت با همساالنم از آن [سم‌زدایی خانگی] سود می‌برم‪ ...‬می‌گویم‪« ،‬اوه‪،‬‬


‫من این‌طوری یا آن‌طور احساس می‌کنم»‪ ،‬و آنها خواهند گفت‪« :‬آره‪ ،‬البته‪ ،‬این‬
‫به خاطر این یا به خاطر آن این به دلیل عقب نشینی های شما است یا به این دلیل‬
‫است که احساسات شما در حال آمدن هستند‪ .‬و من فکر می کنم‪" ،‬اوه‪ ،‬آن وقت‬
‫فقط من نیستم"‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ و برای به اشتراک گذاشتن آن‪ ،‬در‬
‫حالی که در خانه حوصله‌ام سر می‌رود و می‌خواهم‪" ،‬لعنت به آن‪ ،‬فقط یک‬
‫نوشیدنی می‌نوشم"‪ ،‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫همه درخشان بوده اند‪ .‬غم انگیز است که می بینید مردم [از خدمات سم زدایی] "‬
‫می روند ‪ ،‬اما در عین حال به شما قدرت می دهد تا به نوعی ادامه دهید‪ .‬از‬
‫آنجایی که می‌بینی مردم هشت هفته‌شان را به پایان می‌رسانند‪ ،‬و فکر می‌کنی‪،‬‬
‫«آره»‪ ...‬از رفتن آنها ناراحت می‌شوی‪ ،‬چون اینجا دوستان واقعی پیدا می‌کنی‪.‬‬
‫اما‪ ،‬بله‪ ،‬خوب است که می بینم مردم از آن طرف بیرون می آیند‪ ».‬لورن‪27 ،‬‬
‫ساله‬

‫بهبودی از طریق توانبخشی‬

‫در حالی که ده شرکت کننده در مطالعه ابتدا در یک سرویس توانبخشی مسکونی مصاحبه‬
‫شدند‪ ،‬پنج نفر دیگر تجربه خدمات توانبخشی را در مصاحبه دوم خود داشتند و دیگران در‬
‫مورد تجربیات خود از حضور در توانبخشی مسکونی در گذشته صحبت کردند‪ .‬جدای از‬

‫بهبودی ‪42‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫هدف اصلی که می‌خواهد عاری از مواد مخدر باشد‪ ،‬دالیل دیگر برای جستجوی توانبخشی‬
‫‪.‬شامل داشتن زمان برای شناخت و درک خود‪ ،‬خواستن آخرین فرصت است‬

‫برای بازگرداندن کودکان از مراقبت‪ ،‬خواستار مسیر بازگشت به محل کار و مسکن پایدار‪،‬‬
‫‪.‬و درک نیاز به حمایت شدید‬

‫آنچه من را وادار کرد [ در مورد] آمدن به توانبخشی تصمیم بگیرم‪ ،‬چیزهایی است «‬
‫که باید با آنها کنار بیایم‪ ،‬و چیزهایی که باید در زندگی ام تغییر دهم‪ .‬می‌دانم که‬
‫نمی‌توانم این کار را در خارج [در جامعه] انجام دهم‪ ،‬زیرا در نهایت به مواد مخدر‬
‫بازمی‌گردم‪ ...‬و همچنین به من این فرصت را می‌دهد که خودم را نیز در مورد هر‬
‫چیز دیگری به چالش بکشم‪ ،‬و در واقع به گذشته نگاه کنم‪ .‬در مورد اینکه زندگی من‬
‫چگونه بوده است‪ ،‬الی ‪ 29‬ساله‬

‫من باید این کار را با خدمات اجتماعی انجام دهم‪ .‬من باید مانند یک کار دو ردیفه‬
‫و دو طرفه انجام دهم‪ .‬بنابراین باید دوست داشته باشم برای بازگرداندن آنها‬
‫[ کودکانی که در حال حاضر تحت مراقبت هستند] و رفتن به توانبخشی و چیزهای‬
‫دیگر آماده شوم‪ ...‬زیرا من یک فرصت دارم و حتی خوش شانس بوده ام که این‬
‫شانس را داشته باشم‪ ،‬در واقع بسیار خوش شانس بودم ‪34 .‬‬

‫‪.‬خدمات توانبخشی فلسفه ها و رویکردهای درمانی متنوعی دارد‬


‫برخی از افراد گزارش دادند که فعاالنه به دنبال خدماتی با فلسفه ‪ 12‬مرحله ای بوده اند‪.‬‬
‫دیگران گفتند که هیچ انتخابی به آنها پیشنهاد نشده است ‪ -‬به عنوان مثال‪ ،‬اگر آنها در حکم‬
‫دادگاه بودند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬یک زن نمی خواست در یک بازتوانی جنسی مختلط باشد‪ ،‬یک‬
‫زن می خواست جایی که امکان بردن یک سگ وجود داشته باشد‪ ،‬یک زن یک برنامه‬
‫‪ .‬سختگیرانه می خواست و یک مرد می خواست جایی با برنامه اسکان مجدد قوی باشد‬

‫احساس راحتی نمی کردم ‪ .‬این یک برنامه ‪ 12‬مرحله ای ]آخرین دوره توانبخشی[‬
‫نبود و شما هرگز اجازه نداشتید احساسات خود را بیرون بیاورید‪ ...‬همه چیز در‬
‫مورد رفتارها بود‪ .‬بنابراین مانند کارهای بدی که انجام داده‌اید‪ ،‬که در اینجا‬
‫[بازپروری فعلی] انجام می‌دهند ‪ ،‬اما به آن عواقب می‌گویند‪ .‬پس اجازه داری‬
‫احساساتت را با خودت بیرون کنی‪ ،‬می‌دانی منظورم چیست؟ در حالی که در جای‬

‫‪ 43‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫دیگر‪ ،‬اینطور نبود‪ .‬و فکر می‌کنم‪ ،‬اکنون هر دو طرف توانبخشی را تجربه کرده‌ام‪...‬‬
‫قطعا ً ‪ 12‬مرحله بهتر است‪ ،‬قطعا ً‪ ».‬ثریاها‪ 31 ،‬ساله‬

‫می دانید‪ ،‬اسکان مجدد‪ ،‬به ویژه‪ ،‬جذاب به نظر می رسید‪ .‬از آنجا که یکی از سخت«‬
‫ترین چیزها این است که دوباره به کار تمام وقت بازگردید‪ .‬دویدن یک آپارتمان‪ ،‬حتی‬
‫گرفتن یک آپارتمان‪ ،‬اصال مهم نیست که یکی را بدوی‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬جایی برای خودت‪،‬‬
‫فقط دوباره جا می‌گیری‪ .‬همدیگر را ایمن نگه دارید فکر می‌کنم این چیزی بود که‬
‫واقعا ً مرا جذب کرد‪ ».‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫جالب اینجاست که برخی از افراد می‌گفتند که آنقدر نگران رفتن به بازتوانی بودند که واقعا ً‬
‫نمی‌خواستند قبل از ورودشان از جزئیات برنامه بدانند‪ .‬دیگران نگران بودند که آنقدر‬
‫‪.‬وحشتناک باشد که نخواهند ماند و آن را کامل کنند‬

‫فقط چمدانم را جمع کردم تا به اینجا بیایم‪ ،‬نمی دانستم به چه چیزی نیاز دارم‪ ،‬فقط با‬
‫آن استرس زیادی داشتم‪ .‬نمی توانست این کار را انجام دهد‪ .‬به عالوه خماری هم‬
‫داشتم‪ .‬اما حتی [در] روزهای منتهی به آن‪ ،‬من نمی‌توانستم‪ ،‬فقط نمی‌توانستم‪ ،‬سرم‬
‫را دور بزنم‪ .‬دبی‪ 28 ،‬ساله‪ ،‬برای من کار بسیار بزرگی بود که بتوانم آن را انجام‬
‫دهم‬

‫آره‪ ،‬من در واقع فکر نمی کردم که [هنوز اینجا] باشم ‪ .‬بعد از چند هفته فکر "‬
‫کردم احتماالً می‌روم‪ ،‬اما توانستم بمانم‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬مانند سم زدایی در منازل‪ ،‬تجربه حضور در دوره توانبخشی با تصور افراد بسیار‬
‫‪.‬متفاوت بود‬

‫وقتی به بروشور نگاه می‌کنید‪ ،‬استخر و زمین فوتبال را می‌بینید و فکر می‌کنید‪« ،‬‬
‫«آره‪ ،‬این یک اردوی تعطیالت است»‪[ ...‬آه و خنده] ‪ .‬اما وقتی به اینجا می‌آیید‪،‬‬
‫متوجه می‌شوید‪ ،‬بله‪ ،‬به آنچه که باید انجام دهید‪ ،‬ضربه می‌خورد‪ ».‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫وقتی به درمان رفتم‪ ،...‬فکر کردم‪" ،‬من می‌روم آنجا‪ ،‬آنها به من کمک می‌کنند‪ ،‬آنها "‬
‫به من رسیدگی می‌کنند‪ .‬من همه چیز را بهتر می‌کنم و سپس بیرون می‌آیم و سپس به‬

‫بهبودی ‪44‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫همه نشان می‌دهم‪ ...‬اینطور نمی‌شود‪ ...‬شما باید هر روز‪ ،‬هر روز و کوچکترین چیز‬
‫کوچک می تواند شما را به عقب براند‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫به طور خاص‪ ،‬شرکت کنندگان در مطالعه ما در مورد اینکه چقدر سخت است که در یک‬
‫‪.‬محیط کامالً جدید و سبک زندگی ساختار یافته قرار بگیریم‪ ،‬اظهار نظر کردند‬

‫چند هفته اول فقط به این جمله ادامه دادم‪ ،‬می‌خواهم بروم‪ ،‬می‌خواهم به خانه برگردم‪.‬‬
‫من فقط می خواهم بروم‪ .‬من نمی خواهم اینجا باشم‪ .‬اما اکنون در واقع به این فکر‬
‫کرده ام که در دوره توانبخشی هستم‪ ،‬و عادت کرده ام که همه از من می پرسند آیا‬
‫خوب هستم یا نه‪ ،‬به ابزارهای [نام توانبخشی] عادت کرده ام‪ ...‬می دانم که همه چیز‬
‫زمان می برد‪ .‬الی‪ 29 ،‬ساله‪ ،‬فقط روی یک بشقاب نقره ای به شما نمی رسد‬

‫فکر می کنم در جای درستی هستم و فکر می کنم کارم خوب است‪ .‬امیدوارم حالم "‬
‫خوب باشه من فکر می کنم قبل از اینکه راحت تر شود‪ ،‬سخت تر می شود‪ .‬اوم‪ ،‬من‬
‫فقط منتظرم تا یه جورایی بگم و این‪ .‬اما فکر می‌کنم حالم خوب است‪ ،‬در آنجا مستقر‬
‫شده‌ام و نمی‌دانم کارم خوب است‪ ،‬فکر می‌کنم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫کار بر روی مسائل شخصی به روشی ساختاریافته می تواند به خصوص دلهره آور باشد‪،‬‬
‫اما بسیاری هنوز خاطرنشان کردند که این روند برای درک بهتر اعتیاد آنها بسیار مفید‬
‫‪.‬است‬

‫مشکل من کار است‪ ،‬انجام آن کمی سخت است‪ .‬اما من از‪ ...‬همساالنم کمک می "‬
‫گیرم‪ ...‬باید دو گروه حمایتی دو بار در روز داشته باشم‪ ،‬و باید در مورد احساساتم‬
‫صحبت کنم‪ ...‬اما‪ ،‬بله‪ ،‬واقعا ً خوب است‪ .‬من خیلی چیزها را به دست آورده ام‪،‬‬
‫کارهای زیادی انجام داده ام‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫ممکن است گاه و بیگاه کمی دردناک باشد‪ ،‬اما کاری که باید انجام دهید‪ ...‬هیچ چیز "‬
‫اینجا را آسان نمی کند‪ .‬این یک برنامه بسیار سخت و فشرده است‪ ...‬هیچ چیز در‬
‫اینجا آسان نیست‪ .‬استفان‪ 27 ،‬ساله‪ ،‬طوری طراحی شده است که تا جایی که ممکن‬
‫است [می‌توانند] به شما فشار بیاورند ‪ ...‬بنابراین وقتی اینجا را ترک می‌کنید‪ ،‬عمالً‬
‫»‪.‬می‌توانید با هر چیزی مقابله کنید‬

‫‪ 45‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫در حالی که خدمات مختلف روال‌ها و فعالیت‌های روزانه متفاوتی داشتند‪ ،‬اکثر فعالیت‌های‬
‫درمانی نسبتا ً فشرده (هم جلسات یک به یک و هم کار گروهی) با فعالیت‌های معمول‬
‫خانه‌داری (مانند وظایف نظافت‪ ،‬باغبانی و آشپزی)‪ ،‬فرصت‌های آموزشی و آموزشی‬
‫و برخی فرصت‌ها برای )‪ AA‬یا ‪ NA‬جلسات( (کالس‌ها یا کار داوطلبانه)‪ ،‬حمایت همتایان‬
‫‪.‬استراحت و اوقات فراغت (از جمله بازی‌ها و فعالیت‌های بدنی)‬

‫حدود ساعت هفت از خواب بیدار شدم و کمی یوگا‪ ،‬حدود بیست دقیقه یوگا‪ ،‬فقط «‬
‫نوعی تنفس و حرکت‪ ،‬تنفس و حرکات آرامش بخش انجام دادم‪ .‬و بعد رفتم پایین و‬
‫صبحانه خوردم‪ .‬بعد آمدم و کارهای خانه‌ام را انجام دادم‪ ،‬یعنی تمیز کردن توالت‌ها‪...‬‬
‫سپس رفتم برای‪ ...‬یک گروه پشتیبانی همساالن‪ ،‬که ما هر دوشنبه‪ ،‬از ساعت نه‪،‬‬
‫معموالً از نه تا دوازده‪ ،‬داریم‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫کار داوطلبانه را شروع کردم‪ ،‬بنابراین [من] یک روز در هفته بیرون می روم و «‬
‫برای آن کار می کنم‬
‫که مانند بخش داوطلبانه توانبخشی است‪[ ...‬من] یک دوره ]نام خدمات توانبخشی[‬
‫کالج را شروع کردم و به دنبال شروع یک دوره دانشگاهی دیگر در ژانویه هستم‪».‬‬
‫کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫برگردیم ‪ ،‬احتماالً ساعت پنج نیم است و باید تا هفت و ربع دوباره ]از برنامه روز[‬
‫بیرون باشیم‪ ...‬تا شروع به حرکت به سمت یک گروه عصرانه کنیم‪ ،‬خواه معتادان‪،‬‬
‫الکلی های گمنام‪ ،‬کوکاکوال‪ ،‬کراک باشد‪ ، .‬و بقیه‪ .‬پس آن جلسات را انجام می دهید‬
‫و وقتی بعد از آن وارد می شوید‪ ،‬می گویید که در نیمی از جلسات عصر حاضر‬
‫می شوید‪ ،‬باید چیزی برای خوردن داشته باشید‪ ،‬دفترچه خاطرات خود را برای‬
‫انجام دادن دارید‪ ،‬و اگر تکلیفی دارید‪ ،‬باید آن را انجام دهید‪ ».‬هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫جنبه‌های زیادی از توانبخشی مسکونی وجود داشت که افراد از آنها استقبال می‌کردند‪ ،‬از‬
‫جمله یافتن دوستان جدید‪ ،‬داشتن افرادی در اطراف برای صحبت و گذراندن وقت‪ ،‬داشتن‬
‫یک روال و ساختار بهتر روزانه‪ ،‬افزایش خودآگاهی‪ ،‬دریافت کمک در مورد مسائل عملی‬
‫‪(.‬مانند مرتب کردن آنها)‪ .‬بدهی) و احساس امنیت و امنیت‬

‫بهبودی ‪46‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اوه من آن را دوست دارم‪ .‬من هر دقیقه آن را دوست دارم‪ .‬چون با مردم آشنا می "‬
‫شوم و روابطم را ایجاد می کنم‪ .‬من فقط سعی می کنم با مثبت ها بمانم نه منفی ها‪.‬‬
‫اما‪ ،‬بله‪ ،‬من هر دقیقه از آن را در اینجا دوست دارم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم ساختار به من کمک زیادی کرده است‪ .‬داشتن یک روال‪ ،‬تا حدی‪ ،‬می‬
‫دانید منظورم چیست؟ داشتن کمی‪ ...‬عادی بودن‪ ...‬این در فلسفه این است که یاد‬
‫‪ .‬بگیریم خودمان را همانطور که دیگران ما را می بینند ببینیم‬

‫چون خیلی از چیزهایی را که دیگران در من می بینند ندیدم و فقط زمانی است که‬
‫برای من گذاشته می شود و من کمی با آن بازی می کنم و یک جورهایی به آن نگاه‬
‫می کنم و می بینم که چه خبر است‪ .‬با آن گروه ها‪ ،‬به همان اندازه که از آنها متنفرم‪...‬‬
‫فقط راه جدیدی برای نگاه کردن به چیزها به من می دهد‪ ...‬چه چیز دیگری به من‬
‫کمک کرده است؟ من فکر می‌کنم بسیاری از فعالیت‌های احمقانه‌ای که ما نیز انجام‬
‫می‌دهیم‪ ،‬به خصوص با اعتماد به نفس من‪ ...‬فکر می‌کنم همه چیز در مورد مکان‬
‫ابزاری است از یک جهت‪ ،‬شکل یا شکل‪ ...‬این در مورد تغییر تفکر است‪ ».‬لوک‪،‬‬
‫‪ 34‬ساله‬

‫ما همه چیز مورد نیازمان را داریم‪ ...‬گاز‪ ،‬برق‪ ،‬حمام وجود دارد‪ ،‬به ما غذا می‬
‫دهند‪ ،‬شرکت داریم‪ ،‬مشغول هستیم‪ ...‬همه ما لباس داریم‪ ،‬ماشین لباسشویی داریم‪،‬‬
‫هوای تازه است‪ ،‬و همه چیز بسیار ایمن است‪ . .‬هیچ کس به ما آسیبی نمی رساند‪،‬‬
‫هیچ کس قرار نیست ما را دزدی کند یا ما را کتک بزند‪ .‬بنابراین‪ ،‬این یک محیط‬
‫محافظت شده است‪ ،‬برای اینکه بتوانم از طریق این چیزها بگذری‪ ،‬این همان‬
‫چیزی است که من از اینکه گاهی اوقات برای حضور در اینجا سپاسگزار باشم‪،‬‬
‫همین است‪ ».‬بث‪ 43 ،‬ساله‬

‫جنبه‌هایی از خدمات توانبخشی مسکونی که برخی از شرکت‌کنندگان مطالعه ما آن‌ها را‬


‫دوست نداشتند شامل انجام کارهای درمانی بسیار دشوار‪ ،‬رویارویی با احساسات خود‪ ،‬ناامید‬
‫کردن دفاع شخصی خود در مقابل دیگران‪ ،‬ناتوانی در گذراندن زمان زیادی به تنهایی‪،‬‬
‫ناتوانی بود‪ .‬دیدن اقوام (به ویژه کودکان)‪ ،‬انجام کارهای خسته کننده خانگی‪ ،‬کنار آمدن با‬
‫‪.‬تعداد زیادی از قوانین خانه و عدم توانایی در ایجاد روابط جنسی‬

‫‪ 47‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫سخت است‪ ،‬زیرا همه چیز در مورد ایجاد روابط‪ ،‬با به اشتراک گذاشتن مطالب‪ ،‬به‬
‫اشتراک گذاشتن مشکالت شماست‪ .‬و من به آن عادت ندارم‪ .‬من عادت دارم همه چیز‬
‫را نگه دارم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫این من را می ترساند و دفاعم را ناامید می کند‪ .‬خیلی وقت است که آنها دفاع کرده "‬
‫اند‪ ،‬موانع باال رفته اند‪[ .‬من] دوست ندارم مردم به من نزدیک شوند‪ .‬وقتی آنها به من‬
‫نزدیک می شوند‪ ،‬در نهایت صدمه می بینم و وقتی صدمه می بینم‪ ،‬دکمه خود‬
‫تخریبی را می زنم و اهمیتی نمی دهم‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫من خیلی از این مکان خسته شده بودم‪ ...‬فکر می کنم دوباره قوانین احمقانه بود‪ .‬و‬
‫می‌دانم که آنها به دالیلی آنجا هستند‪ ،‬اما فقط‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬پنج دقیقه دیر برگشت‪ ...‬از‬
‫ناهار یا هر چیز دیگری‪ ،‬و تو اخطار کتبی داشتی‪ ...‬من یک قرارداد درمانی برای‬
‫خوابیدن در خانه‌ای دیگر بسته‌ام‪ .‬لورن ‪ 27 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬به طور بسیار مثبت‪ ،‬بسیاری از افراد گزارش دادند که از زمان حضور در‬
‫دوره توانبخشی از مواد مخدر استفاده نکرده اند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬آنها پیش بینی استفاده مجدد‬
‫از مواد مخدر را نداشتند‪ .‬با این وجود‪ ،‬افراد دیگری نیز بودند که درمان را پیش از موعد‬
‫ترک کرده بودند یا به آنها گفته شده بود که درمان را ترک کنند‪ ،‬زیرا قوانین برنامه را رد‬
‫کرده بودند‪ ،‬عود کرده بودند یا قوانین برنامه را زیر پا گذاشته بودند‪ .‬با این حال‪ ،‬نکته مهم‬
‫این است که حتی کسانی که ظاهراً در درمان «شکست خورده‌اند» زیرا برنامه را به طور‬
‫کامل کامل نکرده‌اند‪ ،‬اغلب گزارش می‌دهند که از این تجربه چیزهای زیادی یاد گرفته‌اند و‬
‫‪.‬می‌توانند ببینند که چگونه برای بهتر شدن تغییر کرده‌اند‬

‫با وجود اینکه من از آن استفاده می‌کنم‪ ،‬اما این شش ماه تمیز کردن [در حین«‬
‫توانبخشی] دنیای خوبی را برایم به ارمغان آورد‪ ،‬واقعا ً انجام داد‪ .‬الیوت‪ 32 ،‬ساله ‪،‬‬
‫واقعا ً برای من خوب بود‬

‫من فکر می کنم واقعا مفید بود‪ .‬فکر می کنم برای آن فرد بهتری هستم‪ .‬من روی "‬
‫چند چیز‪ ،‬احساسات و اینها کار کرده ام‪ .‬ارزش داره منظورم این است که پایان آن‬
‫کمی خنده دار است‪ ،‬بله‪ .‬اما در پایان روز‪ ،‬دلیلی برای بازگشت به استفاده نیست‪.‬‬
‫فکر می کنم زمینه خوبی به من داده است‪ .‬این به من فرصتی داد که بروم و آن را‬

‫بهبودی ‪48‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫انجام دهم‪ ...‬من اکنون یک انتخاب دارم‪[ ...‬این] فقط به من خودآگاهی بیشتری داد‬
‫و به من این امکان را داد که از اینجا به کجا بروم‪ .‬من فکر می کنم‪ ،‬صادقانه‬
‫بگویم‪ ،‬کمی بزرگ شده ام‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫پیشرفت با حمایت همتایان‬

‫‪ AA)،‬یا( ‪ NA‬همانطور که در فصل ‪ 2‬بحث شد‪ ،‬بسیاری از افراد در این مطالعه در جلسات‬
‫گاهی اوقات چندین بار در هفته شرکت می کردند‪ .‬برای این منظور‪ ،‬افراد اغلب در‬
‫روزهای مختلف به مکان های مختلف سفر می کنند‪ .‬گاهی اوقات آنها نیز مسئولیت های‬
‫اضافی داشتند‪ ،‬مانند منشی یا خزانه دار بودن‪ ،‬یا سازماندهی چای و قهوه‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫شدند‪ .‬عالوه بر شرکت در جلسات‪ ،‬گاهی افراد نیز ‪ NA‬برخی حامیان سایر اعضای جدیدتر‬
‫شرکت می کردند‬

‫یا سفرهای کمپینگ یا استفاده از اینترنت برای دسترسی به پشتیبانی ‪ NA‬در کنوانسیون های‬
‫‪.‬از سراسر جهان ‪NA‬‬

‫که افراد حاضر در مطالعه گزارش دادند که آنها را دوست ندارند‪ NA ،‬جنبه‌هایی از جلسات‬
‫بحث‌های تکراری در مورد مصرف مواد مخدر‪ ،‬احساس ناراحتی در به اشتراک گذاشتن‬
‫تجربیات شخصی در یک گروه‪ ،‬احساس ناخوشایند به دلیل اینکه شخصا ً کامالً به پرهیز از‬
‫خود متعهد نبودند‪ ،‬و این واقعیت که جلسات تمایل به پرهیز داشتند‪ ،‬بود‪ .‬اکثراً مردان حضور‬
‫‪.‬دارند و بنابراین زنان می توانند احساس انزوا کنند‬

‫را مفید می دانم‪ .‬چارلی‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬گاهی از ]‪ NA‬جلسات[ می دانید‪ ،‬اکثراً آنها‬
‫‪.‬شنیدن مکرر چیزهای مشابه کمی ناامید می شود‬

‫از آنجایی که اولین سال حضورم در فلوشیپ‪ ،‬من تنها زن بودم‪ ،‬که کار بسیار«‬
‫سختی بود‪ ،‬محاصره شدن توسط آن همه مرد‪ ...‬زیرا در روزهای قدیم به هر‬
‫حال چنین چیزهایی را به اشتراک نمی گذاشتم‪ .‬اما واقعا ً کامالً منزوی شده‌ام‪،‬‬
‫زیرا [زنان] زیاد نیست ‪ ».‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫‪ 49‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫شامل ایجاد روابط دوستانه‪ ،‬پر کردن زمان‪ NA ،‬در مقابل‪ ،‬مزایای کلیدی شرکت در جلسات‬
‫داشتن فرصت گفتگو و به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی و ایجاد انگیزه از دیدن موفقیت‬
‫‪.‬دیگران در بهبودی بود‬

‫و سپس به یک جلسه رفتم‪ .‬خدا را شکر که به اولین جلسه لعنتی رفتم‪ ...‬من قبالً چند‬
‫نفر را می شناختم که واقعا ً مفید بود‪ ...‬یکی از آنها اکنون اسپانسر من است‪ .‬فقط با‬
‫کمک آنها‪ ،‬پیاده شدن‪ ،‬ترک مواد مخدر بسیار آسان تر شده است‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫و بهترین کاری که تا به حال انجام دادم این بود که در این اتاق‌ها رفتم‪ ،‬می‌دانی‬
‫چیست؟ من نمی توانم این کار را انجام دهم‪ .‬من به کمک نیاز دارم'‪ .‬و از آن لحظه‪،‬‬
‫به طرز خنده‌داری‪ ،‬اوضاع شروع به بهتر شدن کرد‪ ،‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫خالصه‬

‫افراد حاضر در مطالعه ما مطالب بسیار مهم و جالبی در مورد دسترسی به درمان و حمایت‬
‫برای گفتن داشتند‪ .‬در مجموع‪ ،‬آنها تمایل بسیار زیادی برای پیشرفت سفرهای بهبودی خود‬
‫نشان دادند‪ .‬بنابراین‪ ،‬هیچ مدرکی مبنی بر اینکه افراد بخواهند داروهای جایگزین تجویز شده‬
‫به طور نامحدود به آنها داده شود وجود نداشت‪ .‬برعکس‪ ،‬همه نشانه‌هایی وجود داشت که‬
‫نشان می‌داد آنها عموما ً از مصرف داروهای تجویز شده متنفر بودند و می‌خواستند در اسرع‬
‫‪.‬وقت از آنها و هروئین سم‌زدایی کنند‬

‫با این حال‪ ،‬در عمل‪ ،‬حساب های شرکت کنندگان در مطالعه ما به وضوح نشان داد که هیچ‬
‫راه سریع یا آسانی برای خروج از اعتیاد به هروئین وجود ندارد‪ .‬در واقع‪ ،‬تالش برای‬
‫سم‌زدایی سریع از مواد افیونی تجویز شده یا تالش برای سم‌زدایی بدون حمایت توانبخشی‬
‫می‌تواند به راحتی منجر به عود شود‪ .‬اگر فردی واقعا ً می‌خواست بهبود یابد‪ ،‬به نظر‬
‫می‌رسید که باید برای درمان سخت کار کند – هم برای درک خود و اعتیادش و هم برای‬
‫پرورش مهارت‌های زندگی الزم که او را قادر می‌سازد بدون مواد مخدر زندگی کند‪ .‬عالوه‬
‫بر این‪ ،‬آنها تقریبا ً همیشه به حمایت و تشویق دیگران و به ویژه همتایان بهبودی خود نیاز‬
‫‪.‬دارند‬

‫شروع درمان از هر نوع اغلب بسیار دلهره آور و ترسناک بود‪ .‬در حالی که برخی ممکن‬
‫است از دانستن بیشتر در مورد آنچه که به خود اجازه ورود می دهند سود ببرند‪ ،‬دیگران‬

‫بهبودی ‪50‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫ممکن است ترجیح دهند فقط بپرند و ببینند‪ .‬البته‪ ،‬اغلب اوقات‪ ،‬درمان ممکن است آنقدرها هم‬
‫که افراد تصور می کنند دشوار نباشد‪ .‬مطمئنا ً همه درمان ها دارای نقاط قوت و ضعف‬
‫هستند و آنچه برای یک فرد مناسب است ممکن است برای دیگری مناسب نباشد‪ .‬بنابراین‪،‬‬
‫دالیل خوبی وجود دارد که به افراد اجازه می دهد تا در انتخاب آنچه که در هر لحظه از‬
‫زمان به بهترین وجه ممکن است برایشان مناسب باشد‪ ،‬انعطاف داشته باشند‪ .‬در حالی که‬
‫همه گزینه‌های درمانی و حمایتی که شرکت‌کنندگان ما در مورد آنها بحث کردند‪،‬‬
‫پتانسیل‌هایی را در بهبودی نشان دادند‪ ،‬هیچ‌یک مسیر تضمینی برای ترک دارو ارائه نکرد‪.‬‬
‫با اطمینان‪ ،‬حتی زمانی که یک دوره درمانی خاص منجر به پرهیز از دارو نمی شود‪ ،‬باز‬
‫‪.‬هم می تواند سهم بسیار ارزشمندی در مسیر بهبودی داشته باشد‬

‫‪ 51‬فصل ‪ :3‬تجربیات درمانی‬


‫فصل ‪ 4‬ترک مواد مخدر‬
‫معرفی‬

‫اکثر مصرف کنندگان هروئین از طیف وسیعی از مواد مجاز و غیرقانونی سوء استفاده می‬
‫کنند‪ .‬بنابراین ترک مواد مخدر می‌تواند مستلزم یک فرآیند چالش برانگیز سم‌زدایی از‬
‫هروئین‪ ،‬متادون و سابوتکس باشد‪ ،‬اما همچنین کراک‪ ،‬پودر کوکائین‪ ،‬آمفتامین‌ها‪،‬‬
‫بنزودیازپین‌ها‪ ،‬حشیش‪ ،‬و الکل و غیره‪ .‬در این فصل‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما در مورد انتظارات‬
‫و تجربیات خود از سم‌زدایی صحبت می‌کنند‪ .‬آنها همچنین درباره هوس ها و عود‪ ،‬از جمله‬
‫استراتژی های مختلفی که برای مدیریت این مشکالت اتخاذ می کنند‪ ،‬بحث می کنند‪ .‬سپس‬
‫موضوع پیچیده اعتیاد متقابل قبل از اینکه با افکار و گزارش های شرکت کنندگان در مورد‬
‫‪.‬سیگار کشیدن به پایان برسیم‪ ،‬مورد بحث قرار می گیرد‬

‫فرآیند سم زدایی‬

‫"درک "تقطع کردن"‪" ،‬کلک زدن" و "کناره گیری‬


‫سم زدایی (که معموالً به آن "تقت"‪" ،‬کلک زدن" یا "کناره گیری" گفته می شود) اساسا ً‬
‫فرآیند حذف مواد مخدر یا الکل از بدن است‪ .‬با این حال‪ ،‬ماهیت و تجربه سم زدایی به‬
‫عوامل زیادی بستگی دارد‪ ،‬مانند مقدار و نوع داروها در بدن‪ ،‬تحمل فرد‪ ،‬مصرف هر گونه‬
‫داروی جایگزین و سرعت سم زدایی‪ .‬برخی از این تنوع توسط ثریا‪ ،‬تونی و الی در زیر‬
‫‪.‬بیان شده است‬

‫"‪.‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬می گویند دو سم زدایی یکسان نیست‪ ،‬هرگز یکسان نیست‬

‫تونی‪ 34 ،‬ساله ‪" ،‬همه افراد دیگر در گروه گریه می کردند و واقعا ً احساساتی می‬
‫"‪.‬شدند ‪ ...‬من واقعا ً کمی بی احساس بودم‬

‫هفته اول در واقع خوب بود‪ ،‬اولین هفته من در سم زدایی‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬هفته دوم "‬
‫من‪ ،‬یک کابوس بود‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫مکان‌های زیادی وجود دارد که یک فرد می‌تواند سم‌زدایی را انجام دهد‪ ،‬از جمله مراکز‬
‫درمانی مسکونی‪ ،‬زندان‌ها‪ ،‬بیمارستان‌های روان‌پزشکی و جامعه (همچنین به فصل ‪3‬‬

‫بهبودی ‪52‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫مراجعه کنید)‪ .‬این تنظیمات مختلف انواع و سطوح مختلف پشتیبانی را ارائه می دهند که بر‬
‫‪.‬تجربه سم زدایی نیز تأثیر می گذارد‬

‫وقتی چنین احساسی داشتم‪ ،‬واقعا ً نمی‌خواستم در کنار مردم [در خدمات مسکونی]‬
‫باشم‪ ...‬اما جنبه دیگر این است که از طرف مردم حمایت می‌شوید و مردم می‌گویند‪،‬‬
‫بیا‪ .‬االن به آخرش رسیده ام شما تقریبا ً آنجا هستید‪ .‬تو بدترین شرایط را گذرانده ای‪.‬‬
‫بنابراین شما آن تشویق و آن حمایت را دریافت می کنید‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫من مجبور شدم این [سم‌زدایی] را در [نام بیمارستان] بخش روان‌پزشکی انجام «‬
‫دهم‪ ...‬دو هفته آنجا ماندم‪ .‬نمی‌توانستم صبر کنم تا از آنجا بیرون بیایم‪ ...‬فقط جهنم‬
‫بود‪ ...‬فکر نمی‌کنم آن‌ها هرگز تجربه سم‌زدایی از کسی را داشته باشند‪ ...‬فکر نمی‌کنم‬
‫بتوانند سرشان را دور بزنند… فکر نمی‌کنم آنها چیزی در مورد سم زدایی مواد‬
‫افیونی یا سم زدایی از هروئین می دانستند‪ .‬من احساس کردم که آنها کامالً قضاوت‬
‫کننده هستند‪ ،‬برخی از کارکنان نیز‪ .‬دبی‪ 28 ،‬ساله‪ ،‬انگار لیاقت داشتن آن تخت را‬
‫نداشتم‬

‫با توجه به ماهیت بسیار متغیر فرآیند سم زدایی‪ ،‬تعجب آور نیست که افراد در ابتدا در مورد‬
‫‪.‬آنچه باید انتظار داشته باشند بسیار نامطمئن بودند‬

‫من فکر می کنم احتماال آنقدرها هم بد نخواهد بود‪ ،‬زیرا آنها این کار را انجام خواهند"‬
‫داد‬
‫واقعا ً آهسته… من واقعا ً نمی‌دانم‪ .‬من فقط حدس می‌زنم واقعاً‪ »،‬دایان‪] 34 ،‬سم‌زدایی[‬
‫ساله‬

‫‪،‬یا چگونه آنچه را که واقعا تجربه کرده اند تفسیر کنند‬

‫نمی دانم از هروئین است یا آمفتامین‪ ...‬اما من خیلی عرق می کردم‪ ...‬حتی وقتی‬
‫سردم بود‪ ،‬فقط از بازوهایم عرق می کردم‪ .‬من نمی دانم که آیا این یک عارضه‬
‫جانبی از ترک هر یک از داروها است یا خیر‪ ،‬مطمئن نیستم‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫‪ 53‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫گاهی اوقات من احساساتی مانند تحریک پذیری یا سردرد به من دست می دهد ‪"...‬‬
‫این می تواند یکی از چیزهای بسیار باشد ‪ ...‬زیرا ممکن است مواد افیونی باشد‪،‬‬
‫ممکن است قوطی اضافی سیبی باشد که شب قبل خوردم‪ ،‬ممکن است کار باشد‪ .‬مثل‬
‫درد و رنجی است که داشتم‪ ،‬آیا این کار به این دلیل است که من به کار عادت ندارم؟‬
‫را مصرف نمی کنم‪ ،‬برداشته می شود ؟ ]‪ [Subutex‬آیا به این دلیل است که من قرص‬
‫نمی دانم‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫عالئم ترک‬
‫علیرغم این عدم قطعیت‪ ،‬افراد در این مطالعه به طور کلی با عالئم فیزیکی و روانی که‬
‫معموالً با سم زدایی همراه است آشنا بودند‪ .‬از نظر فیزیکی‪ ،‬این موارد شامل احساس دود‪،‬‬
‫عرق کردن‪ ،‬لرز‪ ،‬گرم و سرد بودن‪ ،‬گرفتگی معده‪ ،‬اسهال‪ ،‬استفراغ‪ ،‬کاهش اشتها‪ ،‬مزه‬
‫ناخوشایند غذا و نوشیدنی‪ ،‬بی قراری و بی قراری‪ ،‬درد و درد‪ ،‬عطسه‪ ،‬آبریزش چشم‪،‬‬
‫‪.‬خمیازه‪ ،‬بودن ناتوانی در خواب‪ ،‬تمرکز ضعیف و بی حالی‬

‫اوون‪ 30 ،‬ساله‪« ،‬درد معده‪ ،‬گرفتگی عضالت‪ ،‬نخوابیدن‪ ،‬تحریک پذیری‪ ،‬عرق‬
‫»کردن‪ ،‬مانند عرق شیمیایی واقعا ً بدبو‬

‫شما شروع به احساس عالئمی شبیه آنفوالنزا می کنید‪ .‬بِس ‪ 31 ،‬ساله‬

‫اسهال‪ ،‬احساس بیماری و بیرون زدن‪ ،‬اما ناتوانی در خوردن‪ .‬اوم‪ ،‬گرفتگی تمام «‬
‫بدنم من متوجه شدم که بدترین چیز برای من این است که [شما] واقعاً‪ ،‬واقعا ً مانند تب‬
‫می شوید‪ ،‬اینطور نیست؟ و تمام اعصاب شما به زندگی باز می گردد و احساس می‬
‫کنید که سوزن شده اید‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫…درد‪ ،‬چیز دیگری که من متوجه شدم؟ گاهی احساس گرما و سرما می کنید"‬
‫توبی‪ 45 ،‬ساله ‪ ،‬عطسه کردم‪ ،‬خیلی عطسه کردم‪ ،‬چشمانم اشک ریخت‪ ،‬خیلی‬
‫‪.‬خمیازه کشیدم‬

‫در عین حال‪ ،‬عالئم روانی مربوط به بازگشت ناگهانی احساسات شدید و گیج کننده است‪.‬‬
‫اینها با جزئیات بیشتری در فصل ‪ 6‬مورد بحث قرار می گیرند‪ ،‬اما شامل گریه‪ ،‬احساس‬
‫‪.‬گناه‪ ،‬پرخاشگری‪ ،‬عصبانیت‪ ،‬اضطراب‪ ،‬ترس و خنده می شوند‬

‫بهبودی ‪54‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫دیوید‪ 35 ،‬ساله‪" ،‬شما فقط متوجه می شوید که گریه می کنید و به چیزهای واقعا‬
‫"‪.‬احمقانه می پردازید‬

‫می‌دانی گاهی اوقات می‌توانی کامالً عصبانی شوی‪ ...‬وقتی مصرف مواد مخدر را«‬
‫متوقف می‌کنی‪ ،‬واقعا ً خیلی سردرگم می‌شوی‪ .‬توبی‪ 45 ،‬ساله‪ ،‬ترکیبی از احساسات‬
‫داری‬

‫من به خاطر چیزهای کوچک احمقانه با مردم خیلی عصبانی می‌شوم‪ ...‬اما در «‬
‫موارد دیگر‪[ ...‬من] زیر دوش می‌نشستم و فقط گریه می‌کردم‪ ...‬این بخشی از آن‬
‫است‪ ،‬اینطور نیست؟ همه چیز باال و پایین است‪ ،‬همه جا را فرا گرفته است‪ .‬فریا‪،‬‬
‫‪ 25‬ساله‪ ،‬گاهی اوقات ممکن است سرت بخندد‬

‫به دلیل ماهیت ناخوشایند این عالئم‪ ،‬شرکت کنندگان اغلب گزارش دادند که از فرآیند سم‬
‫‪.‬زدایی می ترسند یا نگران بوده اند‬

‫من نگران آن هستم‪ .‬فکر نمی‌کنم کسی بدبختی یا درد را دوست داشته باشد‪ ،‬یا "‬
‫احساس سرما کند‪ ،‬احساس بیماری کند‪ .‬پس می‌فهمم چطور است‪ ...‬امیدوارم از‬
‫دیوارها پرواز نکنم و‪ ...‬خودم را در قطار بیندازم و برگردم‪ ...‬و گل بزنم…‪.‬‬
‫امیدوارم‪ ،‬آن را کنار بگذارم‪ ».‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫همانطور که در فصل ‪ 3‬اشاره شد‪ ،‬برخی نیز دیدگاه های بسیار روشنی در مورد نوع سم‬
‫‪.‬زدایی که می خواستند داشتند‬

‫من قصد نداشتم متادون را سم زدایی کنم‪ .‬این یک داروی وحشتناک است‪ .‬این بدتر از‬
‫هروئین است‪ ...‬سم زدایی بسیار سخت تر است‪ ...‬بنابراین‪ ،‬مجبور شدم آن را به‬
‫سابوتکس تغییر دهم تا سم زدایی کنم‪ ».‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫من آن را [سم‌زدایی خانگی] را به هر کسی توصیه می‌کنم‪ ...‬زیرا سم‌زدایی‌های «‬


‫زیادی را در خیابان امتحان کرده‌ام‪ ،‬و هرگز مؤثر نبوده‪ ،‬هرگز‪ .‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬با‬
‫وجود اینکه این را در ذهنم داشتم که واقعا ً می‌خواهم این کار را انجام دهم‪ ،‬اما‬
‫‪.‬هرگز این کار را نکردم‬

‫‪ 55‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫اولیویا‪ ،‬پیر ‪" ،‬نمی‌توانی در اطراف کسی سم‌زدایی کنی‪ ...‬منظورم این است که من‬
‫حتی نمی‌خواهم در اطراف مادرم سم‌زدایی کنم‪ ...‬تو خیلی احساس ناراحتی می‌کنی و‬
‫به نوعی نیاز داری که در کنار افرادی باشی که تجربه مشابهی دارند‪32 .‬‬

‫با این حال‪ ،‬در عمل‪ ،‬افراد اغلب متوجه می‌شدند که واقعیت سم‌زدایی آن‌طور که پیش‌بینی‬
‫‪.‬می‌کردند بد نیست‬

‫در واقع من آنقدر بد نبودم…‪ .‬من کمی درد داشتم‪ ،‬کمی عقب‌نشینی»‪ ،‬لوئیز‪" 34 ،‬‬
‫ساله‬

‫‪».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‪« :‬این به اندازه نصف آن چیزی که مردم فکر می‌کنند بد نیست‬

‫به سختی چیزی را احساس نکردم‪ .‬زانوهای من در دو روز چند ساعت درد ]من[ «‬
‫می‌کرد و تمام بود‪ ،‬چیزی غیر از آن احساس نمی‌کردم‪ ».‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫مدیریت سم زدایی‬
‫به غیر از مصرف داروهای پزشکی تجویز شده توسط خدمات درمانی و بودن در کنار‬
‫دیگرانی که سم زدایی نیز انجام می دادند‪ ،‬شرکت کنندگان ما طیفی از عوامل را شناسایی‬
‫کردند که روند سم زدایی را تسهیل می کرد‪ .‬اینها شامل فعال و مشغول نگه داشتن بدن‪،‬‬
‫نوازش بدن آنها (اغلب با دوش و حمام آب گرم یا خوردن غذاهای آرامش بخش)‪ ،‬یا صرفا ً‬
‫‪.‬اتخاذ یک چارچوب ذهنی مثبت بود‬

‫این [آخرین سم زدایی] آسان بود‪ ...‬ساده ترین چیزی که تا به حال انجام داده ام‪...‬‬
‫شاید این داروهای [جایگزین تجویز شده] باشد که مصرف می کردم‪ .‬شاید این‬
‫واقعیت است که آنها [کارکنان معالجات مسکونی] مرا مجبور به انجام ایروبیک‪،‬‬
‫تای چی کردند‪ .‬آنها من را در تمام طول روز مشغول کرده بودند‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫مردم می گویند دوش بگیر‪ ،‬حمام کن‪ .‬ادوارد ‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬به شما احساس«‬
‫‪.‬بهتری نمی دهد‪ ،‬اما شما را برای آن ده یا پانزده دقیقه مشغول می کند‬

‫بهبودی ‪56‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫هر چه مثبت‌تر باشی و بیشتر تالش کنی و بخندی و مشغول بمانی‪ ،‬نه اینکه بنشینی و‬
‫فکر کنی‪ ،‬خدایا کمرم درد می‌کند‪ ،‬خدایا این درد می‌کند‪ ،‬خدایا که درد می‌کند‪ ...‬نه‬
‫اینکه آن را احساس نکنی‪ ،‬اما هرچه در مورد آن مثبت تر باشید‪ ،‬آنقدر روی شما‬
‫تأثیر نمی گذارد‪ .‬و خندیدن واقعا کمک می کند‪ .‬خندیدن داروی خوبی است‪ ».‬لورن‪،‬‬
‫‪ 27‬ساله‬

‫بحث‌برانگیزتر‪ ،‬شاید شرکت‌کنندگان ما استفاده از سایر داروهای کنترل‌شده (مانند حشیش یا‬
‫آمفتامین‌ها)‪ ،‬داروهای بدون نسخه (مانند داروهای خواب‌آور و مسکن‌های قوی) و الکل را‬
‫‪.‬برای کاهش عالئم ترک خود توصیف کردند‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬حدود سه شب حدود چهل دقیقه خوابیده بودم‪ ،‬بنابراین قوانین را زیر‬
‫پا گذاشتم و رفتم و برای خودم چند قرص خواب بدون نسخه از آسدا خریدم و بعد از‬
‫"‪.‬آن مانند یک کودک خوابیدم‬

‫هوس ها‬

‫یکی دیگر از مسائل رایج هنگام ترک مواد مخدر‪ ،‬مقابله با هوس است‪ .‬تعریف هوس‪ ،‬مانند‬
‫سم زدایی‪ ،‬دشوار است‪ .‬در واقع‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما اغلب برای تشخیص هوس‌ها از عالئم‬
‫ترک (به باال) و محرک‌های عود (در زیر مراجعه کنید) تالش می‌کردند‪ .‬آنها همچنین از‬
‫عبارات «وسواس»‪« ،‬افکار» و «نیاز» در هنگام توصیف هوس استفاده کردند‪ ،‬اما گاهی‬
‫‪.‬اوقات نامطمئن به نظر می رسید که همه اینها در واقع یک چیز هستند‬

‫من فکر می کنم هوس زمانی است که بدن شما از نظر فیزیکی به [دارو] نیاز "‬
‫دارد ‪ .‬دبی‪ 28 ،‬ساله‪ ،‬از آنجایی که اکنون سم زدایی شده ام‪ ،‬در واقع به مواد‬
‫‪.‬مخدر "نیازی" ندارم‪ ،‬اما به وسواس فکری دست پیدا می کنم‬

‫من به مواد مخدر فکر می کنم‪ ،‬به خصوص زمانی که در یکی از حاالت بدم قرار "‬
‫‪.‬می گیرم‬
‫مثل اینکه من فقط یک لوله یا چکمه می خواهم‪ ،‬فقط برای اینکه سرم را پایین‬
‫بیاورم‪ .‬اما نه‪ ،‬نمی‌توانم بگویم که هوس می‌کنم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪ 57‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫مانند احساسی در اینجا [دست راستش را روی دیافراگمش می‌گذارد] ‪] .‬هوس‌ها[ «‬
‫نوعی احساس پروانه ای مضطرب‪ ،‬واقعا ً چیزی می خواهید ‪ ...‬مثل اینکه واقعا ً یک‬
‫احساس سیگار می خواهید‪ .‬من نمی دانم…‪ .‬آره‪ ،‬این احساس اینجاست‪ ،‬نه یک‬
‫اصرار واقعی‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬برخی از افراد درک بسیار واضح تری از معنای هوس برای آنها داشتند و از‬
‫احساسات یا اشتیاق شدید و قدرتمندی صحبت می کردند که باعث می شد احساس کنند از‬
‫‪.‬کنترل خارج می شوند‬

‫این یک احساس شدید است‪ .‬نمیدونم چطوری توضیح بدم ایزابل‪ 35 ،‬ساله ‪ ،‬مثل "‬
‫اینکه از خواب بیدار شدی و تمام چیزی که می‌توانی به آن فکر کنی این است که‬
‫‪.‬هروئین‪ ،‬هروئین‪ ،‬هروئین‪ ،‬باید پول به دست بیاوری‪ ،‬و ثابت و ثابت‬

‫"‪.‬ناتان‪ 30 ،‬ساله ‪" ،‬این فقط یک اشتیاق برای چیزی است‬

‫"‪.‬چارلی‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬چیزی تقریبا ً خارج از کنترل من است‬

‫هوس‌ها کامالً خارج از کنترل هستند‪ .‬هیچ منطقی برای آنها وجود ندارد‪ ،‬هیچ حسی«‬
‫برای آنها وجود ندارد‪ ...‬من فکر می کنم این یک نگرش کامالً کودکانه است‪ .‬شما این‬
‫ولع را دارید و بیا جهنم یا آب زیاد‪ ،‬این هوس برآورده خواهد شد‪ ...‬کامالً دور از‬
‫چشم انداز می شود‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬افراد گزارش کردند که ولع مصرف مواد و رفتارهایی غیر از مواد‬
‫غیرقانونی داشتند‪ .‬اینها شامل الکل‪ ،‬رابطه جنسی‪ ،‬شکالت‪ ،‬شیرینی‪ ،‬مریض بودن‪ ،‬تزریق‬
‫‪ .‬آب و حتی چیزی بود که ناراحتی یا نارضایتی آنها از زندگی را از بین می برد‬

‫کریسی‪ 24 ،‬ساله ‪" ،‬من بیشتر میل به مریض شدن دارم تا [هروئین]‪ ...‬حداقل یک‬
‫"‪ .‬بار در روز فکر می کنم‪" ،‬فقط می توانم تمام غذا را دوباره استفراغ کنم‬

‫بهبودی ‪58‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫سرم تمام روز‪ ،‬هر روز‪ ،‬هوس چیزی می‌کند‪[ .‬این] نمی داند چه میل دارد‪ ،‬سرنخی«‬
‫ندارد که چه میل دارد‪ ...‬هوس یک داروی خاص را ندارد‪ .‬تونی ‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬فقط‬
‫می‌خواهد بی‌خیال شود‬

‫جالب اینجاست که برخی از افراد تمایالت خود را عمدتا ً با عبارات فیزیکی توصیف می‬
‫‪.‬کنند‬

‫من شروع به سردرد شدید کردم‪ .‬دهنم واقعا خیلی خشک شد و قلبم مثل مسابقه بود‪...‬‬
‫تقریبا ً مثل این حس بود وقتی منتظر گلزنی هستی و کم حوصله می‌شوی‪ ...‬در آن‬
‫زمان حتی آگاهانه به تجهیزات فکر نکرده بودم‪ .‬و با این حال بدن من به شیوه ای‬
‫خاص رفتار می کرد‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫‪،‬در حالی که دیگران بر ماهیت روانی بیشتر خود تمرکز کردند‬

‫ویکی‪ 45 ،‬ساله ‪" ،‬گاهی اوقات‪ ،‬من می توانم کامالً غافل باشم و کاری انجام دهم و‬
‫این کار کوچک‪" ،‬ایده بسیار خوبی برای گرفتن یک کیسه [هروئین] باشد " به سرم‬
‫"‪.‬می آید‬

‫من در واقع هوس فیزیکی ندارم‪ .‬این همه در سر من است‪ .‬یه حسی دارم‪ ،‬دوستش‬
‫ندارم و میخوام درستش کنم و االن میخوام درستش کنم‪ .‬و حالت پیش‌فرض من‪،‬‬
‫برنامه‌نویسی پیش‌فرض من به من می‌گوید که داروها این کار را انجام می‌دهند‪».‬‬
‫تونی ‪ 34‬ساله‬

‫بسیاری همچنین خاطرنشان کردند که هوس می تواند هم جسمی و هم روانی باشد‪ .‬عالوه بر‬
‫این‪ ،‬در حالی که داروهای جایگزین می توانند اولی را به حداقل برسانند‪ ،‬دومی ممکن است‬
‫‪.‬دشوارتر باشد‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله ‪" ،‬از نظر من‪ ،‬ولع زمانی است که شما به مدت طوالنی به چیزی‬
‫"‪.‬فکر کرده باشید که فراتر از تفکر باشد و به جسمی تبدیل شود‬

‫‪ 59‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫متادون بدیهی است که هرگونه هوس فیزیکی را متوقف می کند‪ .‬این هوس های ذهنی‬
‫است که من اکنون با آن مشکل دارم‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫من اکنون سم زدایی خود را انجام داده ام‪ ،‬بنابراین فیزیکی نیست‪ ،‬زیرا‪ ...‬آنها من را‬
‫از سابوتکس خسته کرده اند‪ ...‬اما مانند [سمت آن] ذهنی ‪ .‬فکر می کنم تا آخر عمر‬
‫معتاد باشم‪ .‬من فقط باید یاد بگیرم که آنها را [مواد] نخرم ‪ ،‬اگر منطقی باشد‪ .‬بنابراین‬
‫فکر می‌کنم همیشه به آن [هروئین] فکر خواهم کرد ‪ ...‬نمی‌توانم تصور کنم که به آن‬
‫فکر نکنم‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬نکته مهم این است که تعداد کمی از افراد به این نکته اشاره کردند که اگر بتوانید‬
‫‪ .‬یاد بگیرید که چگونه برای مدتی با هوس خود بنشینید‪ ،‬از بین می‌روند‬

‫موضوع در مورد هوس‌هاست‪ ،‬شما فرض می‌کنید که آنها هرگز از بین نخواهند "‬
‫رفت و فکر می‌کنید که اینگونه خواهد بود تا زمانی که من در آن غافل گیرم و بروم و‬
‫استفاده کنم‪ .‬اما واقعا ً اینطور نیست‪ ...‬هوس معموالً بیش از ده دقیقه طول نمی‌کشد‪،‬‬
‫بنابراین اگر بتوانید کاری برای انجام ده دقیقه پیدا کنید‪ ،‬از بین می‌رود‪ ».‬ادوارد‪34 ،‬‬
‫ساله‬

‫برخی دیگر اظهار داشتند که هوس هایشان در طول زمان به طور مرموزی ناپدید شده‬
‫است‪ .‬هنگامی که تحت فشار قرار گرفتند تا توضیح دهند که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد‪،‬‬
‫اکثر آنها اظهار داشتند که به این دلیل است که زندگی آنها اکنون شلوغ تر و مثبت تر شده‬
‫‪ .‬است‪ ،‬بنابراین ذهن آنها دیگر فرصتی برای سرگردانی به مواد مخدر ندارد‬

‫این [ استفاده از مواد مخدر] به ذهن من نمی رسد‪ .‬فکر می کنم جایی که االن خیلی «‬
‫جا دارم و همیشه کارها را انجام می دهم‪ ...‬فکر می کنم خیلی چیزها را در جای خود‬
‫قرار داده ام‪ ،‬به خودم زمان کافی نمی دهم که بخواهم چنین کارهایی را انجام دهم‪.‬‬
‫لیام‪ 37 ،‬ساله ‪ ،‬که خوب است‬

‫من هوس نکرده ام‪ ...‬فکر می کنم به این دلیل است که در جای دیگری هستم‪ .‬من‬
‫کارهای دیگری انجام می دهم‪ .‬من کمی زندگی اجتماعی دارم و چیزی برای بیدار‬
‫شدن در صبح دارم‪ ،‬بنابراین ذهنم درگیر همه چیزهای دیگر و مطالعه و همه‬

‫بهبودی ‪60‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫چیزهای دیگر است‪ .‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله ‪ ،‬فکر می‌کنم اگر مثل هجده ماه پیش در اتاقم‬
‫می‌نشستم‪ ،‬بیرون نمی‌رفتم‪ ،‬با مردم صحبت نمی‌کردم‪ ،‬کتاب نمی‌خواندم‪ ،‬احتماالً‬
‫‪.‬هوس می‌کردم زیرا هیچ چیز دیگری در کار نبود‬

‫خطاها‪ ،‬عودها و راهبردهای پیشگیری‬

‫همه شرکت کنندگان ما بین مصاحبه اول و دوم خود عاری از مواد مخدر نبودند‪ .‬برخی‬
‫ادامه مصرف مواد غیرقانونی در سطح پایین را توصیف کردند‪ ،‬برخی از وقفه های گاه به‬
‫گاه صحبت کردند‪ ،‬برخی نگران بودند که در آستانه عود جدی تری هستند‪ ،‬و یکی بازگشت‬
‫عمده و عمیقی به مصرف کنترل نشده مواد داشت‪ .‬در همین حال‪ ،‬اکثر آنها در گذشته دچار‬
‫لغزش یا عود شده بودند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما توانستند گزارش‌های دقیقی از انواع‬
‫عواملی که می‌توانند باعث (دوباره) بازگشت‪ ،‬و همچنین برخی از استراتژی‌های مفید برای‬
‫‪.‬مدیریت و اجتناب از وسوسه استفاده ارائه کنند‬

‫محرک های (دوباره) لپس‬


‫برخی از متداول‌ترین دالیلی که افراد برای عود می‌آورند‪ ،‬دیدن افراد مرتبط با مواد مخدر‬
‫(سایر مصرف‌کنندگان یا فروشندگان)‪ ،‬قرار گرفتن در مکان‌های مرتبط با مواد مخدر‬
‫(جایی که استفاده می‌کردند و جایی که قبالً امتیاز می‌گرفتند)‪ ،‬دیدن لوازم مواد مخدر‬
‫‪(.‬سوزن و فویل) بود‪ ) .‬نوشیدن مشروب یا سیگار کشیدن مفصل‬

‫از مسیر دوچرخه‌سواری که در آن جعبه تلفن وجود دارد‪ ،‬راه رفتم‪ ...‬و دو ]من[ «‬
‫نفر آنجا بودند که می‌شناسم‪ ...‬یکی در جعبه تلفن بود و در حال کشیدن کراک و‬
‫سیگار کشیدن بود‪ ...‬تا زمانی که این اتفاق افتاد‪ ،‬حالم خوب بود‪ .‬سپس فکر کردم‪،‬‬
‫"لعنت به آن‪ .‬من می روم و یک کیسه وسایل می گیرم‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫ثریا‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬اگر در این اتاق فویل وجود داشت و وسایل روی آن بود‪ ،‬آن را می‬
‫"‪.‬بردم‬

‫من واقعا ً نمی توانم مفصل داشته باشم زیرا اگر مفصل داشته باشم‪ ،‬باید به فروشنده‬
‫بروم‪ .‬اگر به فروشنده بروم‪ ،‬با افراد دیگری مالقات خواهم کرد‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 61‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫مجموعه دیگری از محرک های عود مربوط به احساس ضعف یا قرار گرفتن در وضعیت‬
‫عاطفی ضعیف است‪ .‬این ممکن است توسط یک رویداد خاص‪ ،‬مانند سوگ‪ ،‬مشاجره‪،‬‬
‫خرابی رابطه‪ ،‬یا فقط داشتن یک روز بد‪ ،‬آغاز شود‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬ممکن است از افراد‬
‫‪ .‬احساس تنهایی‪ ،‬ناراحتی‪ ،‬استرس‪ ،‬مضطرب یا متاسف شدن برای خود ناشی شود‬

‫‪،‬وقتی از محرک هایم استفاده می کردم ممکن بود کسی مرا عصبانی کند"‬
‫من بیشتر استفاده می کنم اگر کسی مرا زخمی کند‪ ،‬آره‪ .‬اگر کسی مرا ناراحت‬
‫کند‪ ،‬معموالً بیشتر استفاده می کنم‪ .‬اگر با پدرم بحث می کردم‪ ،‬بیشتر استفاده می‬
‫کردم‪ ».‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫در آن زمان احساس بسیار بدی داشتم‪ .‬پدرم یک حمله قلبی داشت‪ ...‬از این موضوع «‬
‫خیلی ناراحت بود و من از آن استفاده کردم‪ ،‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫ادی ‪ 30‬ساله می گوید‪« :‬چیزها روی سرم قرار می گرفتند و متوجه می شوم که‬
‫‪.‬وقتی همه چیز سرم می آید‪ ،‬به نظر می رسد که از آن استفاده می کنم‬

‫تمسین‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬وقتی که تنها هستم‪ ،‬زمانی که خیلی احساس تنهایی می کنم‬
‫"‪.‬استفاده می کنم‬

‫هلن‪ 46 ،‬ساله ‪" ،‬اگر شروع به متاسف شدن برای خودم کنم‪ ،‬احتمال زیادی وجود‬
‫"‪.‬دارد که از بین بروم‬

‫بی حوصلگی نیز به عنوان یک عامل خطر کلیدی شناسایی شد‪ ،‬مانند داشتن پول اضافی‪،‬‬
‫‪ .‬احساس اینکه مستحق درمان هستند و از نظر جسمی ناخوشایند یا درد دارند‬

‫بی حوصلگی مرا می ترساند‪ ،‬زیرا می دانم که قبالً با بی حوصلگی چه کرده ام‪ ،‬می‬
‫دانید ‪ ...‬حتی اگر تمایلی به استفاده از آن نداشته باشم‪ ،‬بیرون می روم و از کاری‬
‫استفاده می کنم تا خودم را مشغول نگه دارم‪ .‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪62‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫احتماالً پول است‪ .‬فکر می کنم پول جیبم را می سوزاند‪ .‬دیوید‪ 35 ،‬ساله‪ ،‬چند خرید «‬
‫خریدم و آن را خریدم‪ ،‬یک کت جدید خریدم‪ ،‬و بعد‪ ...‬چیزی که واقعا ً نیاز داشتم‬
‫‪.‬وجود نداشت‪ ،‬بنابراین فقط آخرین پولم را صرف مواد مخدر کردم‬

‫کیسه هروئین خواهم داشت ‪ " .‬فقط یکی داشته باش‪ ،‬خودت با من رفتار کن‪ .‬من االن‬
‫تقریبا ً هفت‪ ،‬هشت هفته تمیز مانده ام‪ .‬روز بعد من یک کیف دیگر داشتم و در عرض‬
‫چهار روز دوباره برداشتم‪ .‬بنابراین من به نقطه اول برگشتم‪ ».‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫من اخیراً دندان درد مزمن داشتم‪ ...‬دندانپزشک گفته بود یک هفته دیگر برمی گردم‪.‬‬
‫آنقدر درد داشتم که نمی توانستم بخوابم‪ .‬این به معنای واقعی کلمه بدترین درد دندانی‬
‫بود که تا به حال داشتم‪ .‬من فکر کردم‪" ،‬باشه‪ ،‬کراک برای خواص بیهوشی‪ ،‬هروئین‬
‫برای خواص ضد درد کامل"‪ .‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله ‪ ،‬کار کرد‪ ،‬واقعا خوب کار کرد‬

‫جلوگیری از (دوباره) لغزش‬


‫شرکت کنندگان ما تعدادی استراتژی عملی را برای کمک به جلوگیری از عود شناسایی‬
‫کردند‪ .‬این موارد شامل پرهیز از افراد و مکان‌های مرتبط با مواد مخدر‪ ،‬روشن‌بودن برای‬
‫مردم است که دیگر استفاده نمی‌کنند یا عالقه‌ای به استفاده از آن ندارند‪ ،‬تغییر شماره تلفن یا‬
‫‪.‬حذف شماره‌های فروشندگان از تلفن خود‪ ،‬و پرهیز از همه مواد مخدر و الکل‬

‫وقتی در شهر قدم می زنم‪ ،‬متوجه می شوم که کجا می روم و با چه کسی برخورد‬
‫می کنم‪ .‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬افرادی هستند که دوست دارند دوباره استفاده از من را‬
‫‪.‬ببینند‪[ ،‬بنابراین من] هوشیار می‌مانم‬

‫"‪.‬اوون‪ 30 ،‬ساله‪" ،‬من را از افراد خاص‪ ،‬موقعیت های خاص دور نگه می دارم‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله‪" :‬من کارهایی انجام داده ام مانند اینکه تمام ارتباطاتم با مواد مخدر را از‬
‫"‪.‬طریق تلفن همراهم لغو کرده ام‪ ،‬تمام شماره ها را لغو کرده ام‬

‫چند نفر توضیح دادند که چگونه به طور معمول لباس و سایر خوراکی ها را می خریدند تا‬
‫درآمد قابل تصرفی برای خرج کردن مواد مخدر نداشته باشند‪ .‬دیگران از مشغول نگه داشتن‬
‫‪،‬و حفظ یک روال روزانه ساختاریافته حمایت کردند‬

‫‪ 63‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫من هرگز در تمام عمرم کار زیادی برای انجام دادن نداشته‌ام‪ ...‬من خودم را آنقدر‬
‫مشغول می‌کنم‪ ،‬این دیوانه‌کننده است‪ .‬من مطمئن هستم که کارهایی برای انجام دادن‬
‫دارم‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫وقتی به اینجا برگشتم [ بعد از درمان مسکونی] ‪ ،‬حتی الگوی خواب من‪ .‬من انگار«‬
‫چشمانم باز است و بیدارم و بیدارم‪ ...‬فکر می کنم این چیزی است که مرا تمیز نگه‬
‫می دارد‪ ...‬آن ساختار‪ ،‬آن روال‪ ،‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫البته بسیاری بر اهمیت داشتن پشتیبانی مداوم حرفه ای و همتایان که ممکن است شامل‬
‫یا صرفا ‪ NA‬داروهای جایگزین‪ ،‬مشاوره‪ ،‬کار پیشگیری از عود‪ ،‬شرکت در جلسات‬
‫‪.‬داشتن فردی برای صحبت باشد‪ ،‬تاکید کردند‬

‫تونی‪ 34 ،‬ساله‪« ،‬فکر می‌کنم آن‌ها از من حمایت یک به یک‪ ،‬پیشگیری از عود‬


‫»‪.‬یک‌تنه خواهند کرد‬

‫اگر من آن هوس‌ها را پیدا کنم و آنها واقعا ً قوی شوند‪ ،‬با کسی تماس می‌گیرم و در «‬
‫مورد آن به او می‌گویم‪ .‬به نظر می رسد که قدرت را از آن خارج می کند و آنها می‬
‫گذرند‪ ».‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬قویتر از همه‪ ،‬افراد استدالل می کردند که باید طرز فکر خود را تغییر دهند و‬
‫شروع به برخورد سازنده تر با احساسات خود کنند‪ .‬برای مثال‪ ،‬آنها باید تمام نکات منفی‬
‫استفاده را به خاطر بسپارند‪ ،‬همه افرادی را که در صورت استفاده مجدد از آنها ناامید‬
‫‪.‬می‌شوند‪ ،‬و اینکه چقدر مهم است که به دنبال راه‌حل باشند‬

‫من به این فکر می‌کنم که چگونه می‌خواهم مردمی را که با آنها زندگی می‌کنم ناامید‬
‫کنم و همچنین با آن به عنوان یک چالش برخورد می‌کنم‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬و من فقط روز به‬
‫روز زندگی می‌کنم ‪ " .‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫استفان‪ 27 ،‬ساله‪" ،‬من همیشه با مواد مخدر مشکل خواهم داشت‪ ،‬اما می خواهم این‬
‫برنامه مقدار مناسبی از ابزارها را در اختیار من قرار دهد تا هرگز به آن سمت مواد‬
‫"‪.‬مخدر برنگردم‬

‫بهبودی ‪64‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من همیشه هوس می کنم‪ ...‬فقط یاد می گیرم که چگونه با آنها کنار بیایم‪ .‬و اینها "‬
‫چیزهایی است که من در توانبخشی یاد خواهم گرفت‪ ...‬فقط یاد می گیرم عالئم را‬
‫بشناسم و همینطور‪ ،‬بنابراین می توانم جلوی خودم را بگیرم‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫می‌دانی‪ ،‬اکنون دیدگاه متفاوتی در مورد مواد مخدر دارم‪ .‬قبل از ‪ ...‬من برای رفع «‬
‫آن وارد [درمان] شدم زیرا این چیزی است که از من انتظار می رفت‪ .‬حاال به این‬
‫دلیل است که می‌خواهم این کار را انجام دهم‪ ...‬قبل از اینکه مددکاران اجتماعی‬
‫درگیر بودند و‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬احساس می‌کردم مجبور به انجام آن هستم‪ ...‬تفاوت این است‬
‫که من می‌خواهم اکنون پاک باشم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ .‬در نهایت‪ ،‬آنها باید به موقعیتی برسند که استفاده از آن دیگر گزینه ای نباشد‬

‫گاهی اوقات اوضاع واقعا ً سخت است‪ ،‬اما من گزینه ای برای رفتن و استفاده از‬
‫هروئین نمی بینم‪ .‬این دیگر یک گزینه نیست‪ ...‬بنابراین‪ ،‬من فقط باید با فراز و نشیب‬
‫ها پیش بروم‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫اعتیاد متقابل‬

‫در حال حاضر باید مشخص باشد که شرکت کنندگان ما به چیزی بیش از هروئین اعتیاد‬
‫داشتند و میل به آن داشتند‪ .‬گاهی اوقات افراد گزارش می‌دهند که کاهش مصرف مواد افیونی‬
‫‪.‬باعث افزایش رفتار اعتیادآور دیگری می‌شود‬

‫می شدم‪ ...‬می رفتم پایین جاده و یک آبجو می خوردم و ‪ Subutex‬وقتی داشتم سوار"‬
‫این فقط مرا آرام می کرد‪ ...‬سپس‪ ،‬البته‪ ،‬یک آبجو به دو آبجو‪ ،‬دو آبجو به سه آبجو‪،‬‬
‫سه آبجو تبدیل شد‪ .‬دو بطری و این مرا دیوانه می‌کرد‪ ...‬حدس می‌زنم در واقع‬
‫می‌توان گفت‪ ...‬من فقط معتاد شدم‪ .‬بنابراین واقعا ً این باعث می‌شود که به این فکر‬
‫کنم که سعی می‌کنم با چه چیزی بجنگم‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫هر کاری که انجام می‌دهم‪ ،‬همیشه به شدت انجام می‌دهم‪ ...‬مواد مخدر‪ ،‬الکل‪« ،‬‬
‫جنایت‪ ،‬دروغ گفتن به مردم‪ ،‬استفاده از زنان‪ ،‬خوردن بستنی…‪ .‬اوون‪ 30 ،‬ساله‪،‬‬

‫‪ 65‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫آخرین باری که متادون را ترک کردم‪ ،‬متوجه شدم که خوردن بستنی برای معده‌ام‬
‫‪.‬آرامش است و روزی دو یا سه وان بزرگ می‌خوردم‬

‫برخی دیگر خاطرنشان کردند که افزایش مصرف مواد مخدر عموما ً با افزایش سایر‬
‫‪.‬فعالیت‌های اعتیادآور همراه است‬

‫‪.‬کریسی‪ 24 ،‬ساله ‪« ،‬چون پرخوری عصبی من دست در دست اعتیاد من بود‬

‫من تقریبا ً تمام پولم را روی ماشین های میوه خوری می ریختم‪ ...‬و اکنون می دانم‬
‫که این یک محرک در ذهن من است‪ .‬وقتی حتی به قمار فکر می کنم‪ ...‬این یک‬
‫زنگ هشدار است‪ .‬من از عودهای گذشته آموخته ام که معموالً با قمار شروع می‬
‫شود‪ .‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬اول قمار می‌کنم تا زمانی که آنقدر از خودم عصبانی و با‬
‫‪.‬خودم عصبانی شوم که دوباره از وسایل استفاده کنم‬

‫من هرگز فکر نمی‌کردم با الکل مشکلی داشته باشم‪ ،‬اما به گذشته نگاه می‌کنم‪...‬‬
‫واضح است که این یک مشکل است‪ .‬بنابراین این موضوع چشمان من را در مورد‬
‫‪ .‬اعتیادهای متقابل‪ ،‬حتی مانند خودآزاری‪ ،‬اعتیاد متقابل دیگر‪ ،‬باز کرد‬

‫مردها [همچنین] ‪ ...‬من همیشه از آنها استفاده کرده ام تا احساس متفاوتی داشته‬
‫باشم‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫دالیلی که چرا افراد بین اعتیاد منتقل می شوند یا تعدادی اعتیاد را به طور همزمان تجربه‬
‫می کنند‪ ،‬البته درک یا تفسیر آن دشوار است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬توبی پیشنهاد کرد که‬
‫‪.‬مشکالت او به داشتن یک شخصیت اعتیاد آور مربوط می شود‬

‫آنها به مردم برچسب معتاد به مواد مخدر می زنند و این یک معتاد به مواد مخدر‬
‫نیست‪ .‬به نظر من این یک اختالل شخصیت اعتیاد آور است‪ .‬می‌دانی‪ ،‬اگر همه‌اش را‬
‫از دست می‌دادی‪ ،‬معتاد می‌شدم به‪ ...‬چیدن قاصدک یا چیزی‪ ...‬این یک شخصیت‬
‫اعتیادآور است‪ ،‬بنابراین مهم نیست که الکل باشد‪ ،‬همه آنها مثل هم بد هستند‪ ،‬حتی‬
‫ورزش‪[ .‬این] مهم نیست که به چه چیزی معتاد می‌شوید‪ ...‬من فکر می‌کنم این یک‬
‫اختالل شخصیتی است‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪66‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در همین حال‪ ،‬دبی و لورن مشکالت خود را مستقیما ً به ناتوانی خود در مدیریت احساسات و‬
‫‪.‬عواطف نسبت دادند‪ ،‬موضوعی که در فصل ‪ 6‬دوباره به آن می پردازیم‬

‫من کامالً احساس ناامیدی می‌کنم که این ناتوانی را در کنار آمدن با زندگی با شرایط «‬
‫زندگی دارم‪ ...‬من مهارت‌هایی را که آشکارا در کودکی یاد می‌گیریم را یاد‬
‫نگرفته‌ام‪ ...‬چگونه با احساسات و عواطف به روشی مثبت و قابل کنترل برخورد کنم‪.‬‬
‫من احساساتم را مدیریت نمی‌کنم‪ ...‬و مواجهه با همه این [احساسات] واقعا ً کار سختی‬
‫است‪ ،‬واقعا ً کار سخت است‪ ...‬مخصوصا ً وقتی اعتماد به نفس پایینی داشته باشید‪ ،‬که‬
‫من دارم‪ ،‬و از خود نفرت داشته باشید‪ .‬شما فقط ناامید هستید که آن را تغییر دهید‪ ...‬به‬
‫خودتان احساس بهتری بدهید‪ ،‬خودتان را اصالح کنید‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫من هرگز نمی گویم هرگز مشروب نخورم‪ ،‬زیرا این واقعا ً مشکل من نبود‪ ...‬اما هر‬
‫بار که مشروب می خوردم‪ ،‬واقعا ً خودم را به فراموشی می سپردم‪ .‬اما من فکر می‬
‫کنم که این بیشتر به مقابله با احساسات و همه چیز مربوط می شود‪ ».‬لورن‪27 ،‬‬
‫ساله‬

‫سیگار کشیدن‬

‫در نهایت‪ ،‬یک ماده قانونی بسیار اعتیاد آور که همه شرکت کنندگان ما به طور معمول از آن‬
‫استفاده می کردند تنباکو بود‪ .‬در حالی که تعدادی از افراد اظهار داشتند که به دلیل تالش‬
‫برای کاهش مصرف مواد افیونی‪ ،‬بیشتر سیگار می‌کشیدند‪ ،‬برخی دیگر گفتند که اخیراً کمتر‬
‫سیگار می‌کشیدند‪ .‬کسانی که بیشتر سیگار می کشیدند گزارش دادند که این کار برای کاهش‬
‫استرس‪ ،‬تسهیل فرآیند سم زدایی و مدیریت ناامیدی‪ ،‬کسالت‪ ،‬اضطراب و هوس انجام می‬
‫‪.‬شود‬

‫مواقعی وجود دارد که من سیگار نمی کشم‪ ،‬اما در حال حاضر یک سیگار می تواند«‬
‫مانع استرس من شود‪ ...‬این فقط شما را آرام می کند‪ ،‬اینطور نیست؟ من نمی دانم‬
‫چگونه‪ ”،‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله‪" ،‬من ناگهان احساس افسردگی و استرس کردم و سیگار کشیدن‬
‫"‪.‬را بیشتر کردم‬

‫‪ 67‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫افرادی که در برنامه‌های درمانی مسکونی بودند نیز گفتند که بیشتر سیگار می‌کشیدند‪ ،‬زیرا‬
‫‪.‬در آن قهوه‌شکنی‌های مکرر داشتند که سیگار کشیدن یک هنجار پذیرفته‌شده بود‬

‫خب در دوره توانبخشی شما دور هم بنشینید‪ .‬شما یک گروه یا چیزی را انجام می «‬
‫دهید و سپس تمام می کنید‪ .‬بنابراین من می روم و یک قهوه و یک قالب می خورم‪،‬‬
‫سپس یک قهوه و یک فاگ می خورم‪ ،‬می دانید‪ ،‬قبل از ناهار‪ ،‬قهوه و یک خرچنگ‬
‫بعد از ناهار‪ ،‬قهوه و یک خر‪ ...‬این کاری است که شما انجام می دهید زمانی که یک‬
‫غذا می خورید‪ .‬شکستن‪ ،‬اگر متوجه منظور من شد‪ .‬بنابراین‪ ،‬آره‪[ ،‬من] خیلی سیگار‬
‫می کشیدم فقط برای گذراندن زمان‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫برخی از دالیلی که شرکت کنندگان ما برای سیگار کشیدن کمتر دخانیات بیان کردند عبارتند‬
‫از‪ :‬هزینه باالی سیگار‪ ،‬عدم عالقه به تنباکو بدون شاهدانه‪ ،‬افزایش آگاهی در مورد آسیب‬
‫های ناشی از سیگار کشیدن‪ ،‬ناسازگاری سیگار با مشارکت بیشتر در ورزش و عدم مجاز‬
‫به کشیدن سیگار در طول شب‪ .‬در خدمات مسکونی‬

‫من سعی کرده ام که سیگار نکشم‪ ...‬من واقعا ً از سیگار کشیدن لذت نمی برم‪ .‬مثل‬
‫نوشیدن کک بدون ودکا است‪ .‬من واقعا ً از آن لذت نمی برم‪ ...‬نمی دانم چرا این کار‬
‫را انجام می دهم‪ ،‬اما واقعا ً سیگار را کاهش داده ام‪ ».‬لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫کمتر سیگار می کشم‪ ،‬قطعا ً بله‪ ...‬فکر می کنم اینجا جایی است که فعالیت بیشتری «‬
‫انجام می دهم‪ ،‬مانند دوچرخه سواری و همه اینها‪ .‬من فکر می‌کنم کمتر و کمتر و‬
‫کمتر شده است‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫در حالی که تعداد کمی از افراد خود را به عنوان سیگاری های متعهد مادام العمر تأیید‬
‫کردند‪ ،‬بسیاری دیگر گزارش کردند که بیش از حد سیگار می کشند و می خواهند آن را‬
‫‪.‬کاهش دهند یا آن را ترک کنند‬

‫من سیگار می کشم‪ ،‬خیلی زیاد‪ ،‬و این خیلی مرا می ترساند زیرا تمام پدربزرگ و‬
‫مادربزرگم و تمام خانواده ام بر اثر سرطان مرده اند‪ .‬پدرم سکته قلبی و سکته‬
‫کرده و مادرم سکته و سرطان داشته است‪ .‬نان من بر اثر سرطان درگذشت‪،‬‬

‫بهبودی ‪68‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫پدربزرگ از سرطان مرد و پاک شدن چه فایده ای دارد اگر ده سال دیگر بر اثر‬
‫سرطان ریه بمیرم‪ ،‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬ترک سیگار معموالً یک اولویت برای آینده نزدیک نبود ‪ -‬اغلب این یک هدف‬
‫‪.‬کمی بلندمدت بود‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله‪« ،‬نوع برنامه بلندمدت من این است که [سیگار کشیدن] را ترک کنم ‪،‬‬
‫‪».‬اما در حال حاضر خیلی سخت است که بتوانم با همه چیز کنار بیایم‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله ‪« ،‬فکر نمی‌کنم برای من توصیه شود که سیگار را در لحظه ترک‬
‫کنم‪ ،‬زیرا توصیه افراد در این زمینه این است که یک یا دو سال به آن زمان بدهید و‬
‫»‪.‬سپس سیگار را کنار بگذارید‬

‫عالوه بر این‪ ،‬تعدادی از افراد دریافتند که به حمایت و مشاوره در مورد چگونگی و زمان‬
‫‪.‬مناسب برای تسلیم شدن نیاز دارند‬

‫لوئیز‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬االن بیشتر از کاری که انجام دادم سیگار می کشم‪ ...‬من واقعا ً می‬
‫"‪.‬خواهم آن را کنار بگذارم‪ ،‬چند تکه یا چیز دیگری بگیرم‪ ،‬سعی کنم به هر حال‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬من قصد دارم در شش ماه آینده آن را ترک کنم‪ ...‬اما به مشاوره‬
‫"‪.‬نیاز دارم‪[ ...‬اگر] سیگار کشیدن را ترک کنم‪ ،‬هروئین بیشتری می کشم‬

‫خالصه‬

‫حساب های شرکت کنندگان ما نشان داد که چگونه مفاهیمی مانند سم زدایی و هوس پیچیده‬
‫هستند و اغلب به خوبی درک نمی شوند‪ .‬این امر زمانی تشدید می‌شود که افراد بیش از یک‬
‫دارو را نادرست مصرف می‌کنند و تمایل دارند اعتیاد به مواد و رفتارهای دیگر را متقابل‬
‫کنند‪ .‬در حالی که نشانه های فیزیکی و روانی پذیرفته شده ای از سم زدایی و ولع مصرف‬
‫وجود دارد‪ ،‬همیشه تنوع فردی بسیار زیاد خواهد بود‪ .‬در واقع‪ ،‬بعید است که دو تجربه سم‬
‫زدایی هرگز یکسان باشند‪ .‬به طور مشابه‪ ،‬ماهیت و شدت هوس ها به مرور زمان تغییر می‬
‫کند و کاهش می یابد‪ .‬کسانی که به بهبودی فکر می کنند به اطالعات روشنی در مورد انواع‬

‫‪ 69‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫استرس های جسمی و روحی که ممکن است با کاهش مصرف مواد افیونی با آنها مواجه‬
‫شوند نیاز دارند‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬با کاهش مصرف هروئین‪ ،‬آنها باید مراقب خطرات ناشی‬
‫از دیگر رفتارهای اعتیادآور باشند و مراقب باشند‪ .‬با این حال‪ ،‬اثرات سم زدایی و شدت‬
‫هوس نباید بیش از حد اغراق شود‪ ،‬زیرا واقعیت اغلب آنقدر بد نیست که افراد ممکن است‬
‫‪ .‬از آن ترس داشته باشند یا دیگران ممکن است آنها را به این باور سوق دهند‬

‫نکته مهم این است که سم زدایی‪ ،‬هوس و عود به سادگی برای مصرف کنندگان غیرفعال‬
‫مواد اتفاق نمی افتد‪ .‬کسانی که از هروئین استفاده می کنند نظرات و ترجیحاتی در مورد‬
‫زمان‪ ،‬چگونه‪ ،‬کجا و با چه نوع حمایتی دارند که می خواهند مواد مخدر را ترک کنند‪ .‬آنها‬
‫همچنین می توانند در مدیریت برداشت ها و هوس های خود فعال باشند‪ .‬مشغول بودن‪،‬‬
‫دوری از موقعیت ها و افراد مرتبط با مواد مخدر و نوازش کردن خود اقدامات عملی نسبتا ً‬
‫آسان و بدیهی است‪ .‬بررسی اینکه چرا آنها ممکن است ناراضی یا تحت فشار باشند‪ ،‬تالش‬
‫برای رسیدگی به مشکالت عاطفی اساسی و اتخاذ یک ذهنیت مثبت تر نیز اقدامات بسیار‬
‫مهم اما دشوارتری هستند‪ .‬در اینجاست که افراد احتماالً به یک پایه محکم خوب از حمایت‬
‫حرفه ای و شخصی نیاز دارند‪ ،‬اما کسانی که این حمایت را ارائه می دهند باید به آنچه‬
‫مصرف کنندگان مواد مخدر به آنها می گویند گوش دهند‪ .‬در نهایت‪ ،‬ما متذکر می شویم که‬
‫علیرغم مصرف باالی تنباکو‪ ،‬بسیاری از شرکت کنندگان ما می خواستند سیگار را ترک‬
‫کنند‪ .‬بنابراین ما باید اطالعات‪ ،‬توصیه و تشویق مناسبی را برای ترک سیگار به مصرف‬
‫‪.‬کنندگان مواد مخدر در جامعه و مراکز درمانی ارائه کنیم‬

‫بهبودی ‪70‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فصل ‪( 5‬بازسازی) روابط‬
‫معرفی‬

‫همه ما در شبکه های اجتماعی زندگی می کنیم‪ .‬در این فصل‪ ،‬شرکت کنندگان ما با گفتن‬
‫روابط دوران کودکی خود با والدین‪ ،‬خواهر و برادر و سایر بستگان نزدیک خود شروع می‬
‫کنند‪ .‬این حساب‌ها اطالعات پس‌زمینه مفیدی را در مورد آنچه که در مورد روابط‬
‫بزرگساالن با اعضای خانواده‌های تولدشان به ما می‌گویند‪ ،‬اما همچنین روابط بعدی آنها با‬
‫شرکا‪ ،‬همسران و فرزندانشان را به ما می‌دهند‪ .‬فراتر از خانواده‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما به‬
‫‪.‬دوستی‌ها و حیوانات خانگی نیز فکر می‌کنند‬

‫روابط دوران کودکی‬


‫در حالی که تعدادی از افراد در این مطالعه مشتاق بودند تأکید کنند که دوران کودکی نسبتا ً‬
‫«عادی»‪« ،‬بدون مشکل» یا «شاد» داشته‌اند‪ ،‬بسیاری دیگر تأکید کردند که در دوران‬
‫‪.‬کودکی چقدر احساس ناراحتی و غفلت کرده‌اند‬

‫واقعا ً فرار نکردم‪ .‬من فقط یک روز بعد از مدرسه به خانه نرفتم و به مامانم ]من[ «‬
‫زنگ زدم و گفتم می تواند بیاید و مرا ببرد‪ ،‬که او هم انجام داد‪ .‬و فکر می‌کنم این‬
‫زمانی بود که واقعا ً در آن زمان با مادرم زندگی کردم‪ .‬اما پدرم‪ ،‬او به وضوح‬
‫متوجه نشد که من چقدر ناراضی هستم‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫بنابراین من اینگونه بزرگ شدم ‪ -‬در خانه ای پر از خشم‪ ،‬خانه ای که واقعا ً نمی "‬
‫خواستم در آن باشم‪ ،‬به معنای واقعی کلمه به خانه آمدم‪ ،‬به رختخواب رفتم‪ ،‬مجبور‬
‫شدم در اتاقم بمانم‪ .‬نمی گویم مورد آزار قرار گرفتم‪ .‬نه‪ ،‬می گویم مورد آزار قرار‬
‫‪.‬گرفتم‬
‫من به دلیل بی توجهی مورد آزار قرار گرفتم‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 71‬فصل ‪ :4‬ترک مواد مخدر‬


‫این ناراحتی لزوما ً به این معنی نیست که شرکت کنندگان ما در فقر بزرگ شده اند‪ .‬برعکس‪،‬‬
‫چندین نفر توضیح دادند که چگونه از خانواده‌های نسبتا ً ثروتمندی آمده‌اند و دوره‌های‬
‫تحصیلی بسیار ممتازی داشته‌اند‪ .‬با این حال‪ ،‬آنها هنوز اغلب احساس تنهایی می کردند‪،‬‬
‫‪ :‬غمگین می شدند یا انگار نه انگار که با آن ها تناسب دارند‪ .‬تد توضیح داد‬

‫از حدود هفت سالگی‪ ،‬تربیت بسیار ممتازی داشتم‪ .‬ناپدری من ایتالیایی بود‪« .‬‬
‫خانواده او بسیار ثروتمند بودند و من در واقع به [نام مدرسه دولتی نخبگان] رفتم‬
‫»‪.‬‬

‫…ولی‬

‫من واقعا ً تنها بودم‪ ،‬زیرا پدر و مادرم اساسا ً در ایتالیا زندگی می کردند‪ .‬اما من در‬
‫این مدرسه شبانه روزی در انگلستان بودم و به نوعی در تعطیالت یا تعطیالت آخر‬
‫هفته‪ ،‬واقعا ً آنها را ندیدم‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫ویژگی های ثابت و قابل توجه دوران کودکی بسیاری از شرکت کنندگان ما از دست دادن‪،‬‬
‫‪.‬جدایی و رها شدن بود که اغلب با طالق والدین آغاز می شد‬

‫مامان و بابام وقتی نه ساله بودم طالق گرفتند و من خیلی بد تحمل کردم‪ .‬و سپس‬
‫انتخابی داشتیم که با چه کسی زندگی کنیم‪ ،‬مادرم یا پدرم‪ .‬من بابامو انتخاب کردم اما‬
‫وقتی پدرم دوست دختر و بچه‌هایش را به خانه منتقل کرد‪ ،‬من با او کار نکردم‪،‬‬
‫بنابراین رفتم با مادرم زندگی کنم و با شوهرش کار نکردم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫وقتی هفت ساله بودم‪ ،‬مادرم با زن دیگری فرار کرد و من و پدرم را پشت سر‬
‫گذاشت‪ .‬و از آن زمان من مشکالت زیادی با مادرم داشتم‪ ،‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬افراد در این مطالعه از مرگ والدین یا خویشاوندان نزدیک خود و انتقال خود‬
‫‪.‬یا خواهر و برادر از خانه و تحت مراقبت صحبت کردند‬

‫پدرم در نیروی دریایی بود‪[ .‬من] تعداد زیادی از او را ندیدم‪ ،‬بنابراین شخصیت‬
‫پدری در زندگی ام نداشتم‪ .‬وقتی حدود یازده ساله بودم‪ ،‬پدربزرگم فوت کرد‪...‬‬

‫بهبودی ‪72‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫پدربزرگم کامالً به من نزدیک بود ‪ .‬من اجازه رفتن به مراسم خاکسپاری را نداشتم‪.‬‬
‫من از این موضوع ناراحت شدم‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫زمانی که جوان بودم به مراکز نگهداری رفتم‪ ...‬و در آنجا برای حدود ده سال‬
‫بزرگ شدم‪ .‬و سپس بعد از ده سال‪ ،‬به زندگی برگشتم تا با مادرم زندگی کنم‪ ،‬کوین‪،‬‬
‫‪ 25‬ساله‬

‫تا آنجایی که من اطالع دارم‪ ،‬پدرم در کودکی فوت کرد‪ .‬چون مادرم دو بار ازدواج‬
‫کرده بود‪ ...‬اما سه تا از بچه های مادرم تحت مراقبت قرار گرفتند‪ ».‬فیونا‪ 49 ،‬ساله‬

‫دیگر ویژگی های بسیار رایج دوران کودکی شرکت کنندگان ما خشونت و سوء استفاده بود‪.‬‬
‫اغلب افراد اظهار می کردند که پدران یا ناپدری ها نسبت به مادران خود خشونت آمیز بوده‬
‫‪.‬اند‬

‫لیام‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬پدر من همیشه با مادرم خشن رفتار می کرد‪ ،‬بنابراین من مجبور‬
‫"‪.‬بودم تمام زندگی ام را با آن بزرگ کنم‬

‫پدرم با مادرم خیلی بدرفتاری می کرد‪ .‬او در خانه های همسران کتک خورده‪« ،‬‬
‫داخل و خارج از آنها بود‪ .‬و بنابراین‪ ،‬بله‪ ،‬من عقب و جلو بودم و همیشه مدارس را‬
‫جابجا می کردم‪ ».‬ثریها‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ .‬آنها همچنین توضیح دادند که خودشان مورد آزار جسمی یا جنسی قرار گرفته اند‬

‫فیونا‪ 49 ،‬ساله‪" ،‬خواهرم و برادرم او را [برادر ناتنی] به خانه آوردند‪ ،‬و این بدترین‬
‫روز زندگی ام برای من بود‪ ...‬از آن روز به بعد‪ ،‬او از من سوء استفاده جنسی می‬
‫"‪.‬کرد‬

‫من در دوازده سالگی توسط برادرم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم‪ ...‬هرگز در مورد‬
‫آن صحبت نکردم‪ .‬والدین من تا سال گذشته نمی دانستند‪ ».‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ 73‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫عالوه بر این‪ ،‬بسیاری از افراد از اعضای خانواده ‪ -‬والدین‪ ،‬خواهر و برادرها‪ ،‬خاله ها‪،‬‬
‫‪ .‬عموها و عموها ‪ -‬که با نوشیدنی یا مواد مخدر مشکل دارند صحبت کردند‬

‫شوهر مادرم در آن زمان یک الکلی خشن بود‪ ،‬و او اساسا ً مرا کتک زد و در روز‬
‫کریسمس در خانه کودکان گذاشت‪ .‬بنابراین من در آن زمان به مدت دو سال در خانه‬
‫کودکان بودم‪ ».‬اوون‪ 30 ،‬ساله‬

‫"‪.‬استفان‪ 27 ،‬ساله ‪" ،‬مادر من عمالً در تمام زندگی من معتاد بوده است‬

‫روابط بزرگساالن با اعضای خانواده تولد‬

‫روابط خانوادگی تیره و تار‬


‫با توجه به موارد فوق‪ ،‬احتماالً جای تعجب نیست که بسیاری از شرکت کنندگان ما احساس‬
‫می کردند که در بزرگسالی از حمایت محدودی از سوی خانواده های متولد شده خود‬
‫‪.‬برخوردار بودند‬

‫ادی‪ 30 ،‬ساله ‪" ،‬من از گفتگو با مادر و پدرم عصبی می شوم‪ ،‬زیرا ‪ ...‬گاهی اوقات‬
‫آنها در گذشته اعتماد به نفس من را از بین می برند‪ ،‬یا به گونه ای برخورد می کنند‬
‫"‪.‬که گویی هیچ عالقه ای به این چیزها ندارند‬

‫پدر من‪ ،‬خوب‪ ،‬او واقعا ً پدر من نبوده است‪ ،‬اما زمانی که مادرم مورد ضرب و شتم"‬
‫قرار گرفت و کشته شد‪ ،‬فکر می کردی که پدری ممکن است فکر کند‪" ،‬خب‪ ،‬پسرم‬
‫به من زنگ زده است‪ ،‬از او چیزی نشنیده ام‪ .‬پانزده سال است که برای او پدر‬
‫نبوده‌ام‪ ...‬پسرم زنگ زد و کمک خواست‪ .‬شاید باید به او کمک کنم زیرا مادرش به‬
‫تازگی زیر گرفته و کشته شده است‪ .‬اما‪ ،‬اوه نه‪ ،‬او مرا رها کرد‪ ...‬در ماشینم نشسته‬
‫بودم و چشمانم گریه می کرد‪ .‬این وحشتناک بود‪ " ،‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫روابط اغلب با مصرف داروی خود شرکت کنندگان بیشتر تیره می شد‪ .‬این به ویژه در‬
‫مواردی که افراد مکرراً به اعضای خانواده دروغ می‌گفتند یا از آنها دزدی می‌کردند یا پولی‬
‫‪.‬قرض می‌گرفتند که به ندرت بازپرداخت می‌شد‪ ،‬صدق می‌کرد‬

‫بهبودی ‪74‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫ناتان‪ 30 ،‬ساله ‪« ،‬من فکر می‌کنم که معموالً اگر معتاد هستید و پدر و مادری‬
‫دارید که هنوز با آنها صحبت می‌کنید‪ ،‬تا زمانی که به شما بگویند گم شوید‪،‬‬
‫»‪.‬کمی از آنها دوری خواهید کرد‬

‫مامان من‪ ،‬او یک موضع سخت مرده اتخاذ کرد‪[ .‬او] گفت‪ :‬همین است‪ .‬اگر "‬
‫می‌خواهید این کار را انجام دهید [از هروئین استفاده کنید] ‪ ،‬عصبانی شوید و‬
‫این کار را انجام دهید‪ .‬تو مرا دزدی نمی کنی»‪ ،‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬یک روز خیلی بد برداشت می کردم و کارت بانکی پدرم را‬
‫گرفتم و مقداری پول نقد پس گرفتم و بانک مرا تحت پیگرد قانونی قرار داد‪ ...‬والدینم‬
‫"‪.‬مرا بیرون کردند‬

‫نکته مهم این است که وقتی به افراد گفته شد که خانه خانواده را ترک کنند یا به دلیل مصرف‬
‫مواد مخدر و رفتارهای مرتبط با مواد‪ ،‬خانواده آنها را «نفی» کند‪ ،‬بسیاری از آنها حتی‬
‫‪.‬بیشتر احساس تنهایی و انزوا می کردند‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله‪" ،‬مادر و ناپدری من‪ ،‬برادرم‪ ،‬خواهرم مطلقا ً هیچ ارتباطی با من‬
‫"‪.‬ندارند‪ ...‬این برای من بسیار دردناک است‪ ...‬اساسا ً احساس تنهایی می کنم‬

‫دیروز نامه‌ای از مادرم و برادرم دریافت کردم که به من گفت که من را انکار‬


‫می‌کنند‪ .‬بنابراین من کمی احساس می کنم‪ ،‬اوه‪ ،‬من دقیقا ً نمی دانم در حال حاضر کی‬
‫‪ .‬هستم ‪ ...‬فقط در حال حاضر احساس می کنم بسیار رها شده ام‬

‫با این وجود‪ ،‬آنها اغلب می‌دانستند که باید مسئولیت اعمال و موقعیت‌های خود را بر عهده‬
‫‪.‬بگیرند و نمی‌توانستند به سادگی بستگان خود را به خاطر غیرمنطقی بودن سرزنش کنند‬

‫باید به من بگویند لعنتی‪ ،‬می دانی‪" ،‬لعنتی مرتب شو‪ ،‬وگرنه خودت داری لعنتی می"‬
‫‪».‬کنی"‪ .‬الیوت‪ 32 ،‬ساله ‪« ،‬در خیابان‪ ،‬به تنهایی‬

‫‪ 75‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫مادرم به من اعتماد ندارد زیرا زمانی که من یک معتاد بودم‪ ،‬اساسا ً به او بازی‬
‫می‌دادم‪ ...‬من مادرم را به خاطر خیلی چیزها سرزنش می‌کردم که نباید او را‬
‫سرزنش می‌کردم‪ ،‬زیرا تا حدی من بودم ‪ .‬مقصر و نه او‪ ،‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫روابط خانوادگی حمایتی‬


‫با وجود این‪ ،‬همه احساس نمی کردند که از حمایت خانواده ضعیفی برخوردار هستند‪ .‬دور‬
‫از آن‪ ،‬بسیاری از شرکت کنندگان اظهار داشتند که به اعضای خانواده خود بسیار نزدیک‬
‫‪.‬هستند‬

‫من خانواده ام‪ ،‬مادرم و خواهرم را دارم‪ .‬من و خواهرهایم به هم نزدیکیم و اینها‪.‬‬
‫بنابراین مادر من‪ ،‬او بیشتر شبیه دوست من است تا مادر من‪ ،‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫بدون مامان و بابام‪ ،‬لعنت به من‪ ،‬خدا میدونه االن کجا بودم‪ .‬من سرنخی ندارم که"‬
‫کجا باشم آنها خیلی به من کمک کرده‌اند‪ ،‬و من از آن قدردانی می‌کنم‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬من‬
‫واقعا ً این کار را می‌کنم و به آنها می‌گویم که… همیشه افرادی را داشته‌ام که به من‬
‫اهمیت می‌دهند‪ .‬من فقط از این نظر خوش شانس بودم‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫"‪.‬فریا‪ 25 ،‬ساله ‪" ،‬من همیشه در طول اعتیادم به مادرم نزدیک بودم‬

‫شرکت‌کنندگان ما گزارش دادند که خانواده از نظر عاطفی حمایت می‌کنند‪ ،‬اما همچنین‬
‫خاطرنشان کردند که از کمک‌های عملی روزمره از آنها (مانند پول‪ ،‬غذا‪ ،‬مکانی برای‬
‫اقامت‪ ،‬آسانسور برای قرار مالقات‪ ،‬دستی برای جابجایی خانه‪ ،‬یا کمک برای شستشوی‬
‫‪. ).‬لباس‌ها و غیره) دریافت کرده‌اند‬

‫من برای شام نزد پدر و مادرم می روم‪ ...‬هر سه شنبه‪ ،‬شام در اطراف و یکشنبه ها «‬
‫نیز‪ .‬من یکشنبه عصر شام دارم‪ .‬من هفته ای دو بار آنها را می بینم‪ ...‬برای شام می‬
‫روم‪ ،‬از اینترنت استفاده می کنم‪ ،‬ایمیلم را چک می کنم‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫آنابل‪ 29 ،‬ساله‪« :‬ما در جایی که زندگی می‌کنیم ماشین لباسشویی نداریم‪ ،‬اما مادرم‬
‫»‪.‬همیشه لباس‌های من را می‌شوید و چیزهای دیگر را انجام می‌دهد‬

‫بهبودی ‪76‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫برخی افراد عالوه بر این گزارش دادند که اعضای خانواده مبالغ هنگفتی را پرداخت کرده‬
‫اند تا بتوانند وارد معالجه مواد مخدر شوند‪ .‬برای مثال‪ ،‬کریسی احساس می‌کرد موظف است‬
‫‪،‬در یک سرویس مسکونی بماند‪ ،‬علی‌رغم اینکه آن را دوست نداشت‪ ،‬زیرا‬

‫کریسی‪ 24 ،‬ساله‪" ،‬مادر من سیزده و نیم هزار پوند پرداخت کرد تا من به مدت شش‬
‫"‪.‬ماه به آنجا بروم‬

‫در همین حال‪ ،‬یک شکل عمده حمایتی که برخی از شرکت کنندگان ما که والدین بودند از‬
‫بستگان خود دریافت کردند‪ ،‬کمک به مراقبت از کودکان بود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬این اغلب‬
‫‪.‬ماهیت دائمی یا نیمه دائمی داشت‬

‫خدمات اجتماعی مطلع می‌شدند که من هنوز از باال استفاده می‌کنم‪ ...‬و آنها یک روز«‬
‫آمدند و گفتند‪« :‬شما واقعا ً باید آن را مرتب کنید‪ ،‬در غیر این صورت بچه‌ها را از‬
‫دست خواهید داد»‪ .‬و من می دانستم که در آن موقع در شرایطی نیستم که بتوانم کاری‬
‫انجام دهم‪ ،‬بنابراین با مادرم تماس گرفتم و از او خواستم که بیاید و آنها را بگیرد‪ .‬و‬
‫او آنها را با خود برد‪ .‬این در آوریل سال گذشته بود ‪ ...‬آنها از آن زمان آنجا بودند‪" ،‬‬
‫لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫هلن‪ 46 ،‬ساله‪[ " ،‬نام دختر] در مدرسه شبانه‌روزی است‪ ...‬او با خواهرم و شوهرش‬
‫زندگی می‌کند‪ ...‬اما از زمانی که او یازده ساله شد‪ ،‬خانواده من هزینه رفتن او به‬
‫"‪.‬مدرسه خصوصی را پرداخت می‌کنند‬

‫من به معنای واقعی کلمه دخترم را رها کردم‪ ...‬او را به مادرم سپردم‪ .‬فقط گفتم "‬
‫نمی‌توانم با او کنار بیایم‪ ،‬چون می‌دانستم استفاده از آن برای من راحت‌تر است‪.‬‬
‫مراقبت از کودکان و داشتن یک عادت دشوار است‪ .‬و در آن زمان که من آنقدر‬
‫درگیر مواد مخدر بودم‪ ،‬نمی‌دانستم مادر بودن چیست‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫گفته می شود‪ ،‬حتی روابطی که به طور عینی بسیار حمایت کننده به نظر می رسید‪ ،‬همچنان‬
‫می تواند شکننده و پیچیده باشد‪ .‬در اینجا بس صادقانه به این فکر می کند که وقتی می شنود‬
‫دو فرزندش مادرش را "مامان" صدا می زنند‪ ،‬چه احساس بدی پیدا می کند‪ .‬در همین حال‪،‬‬

‫‪ 77‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫استفان اذعان می کند که کامالً آماده نیست تا رابطه خود را با مادر مصرف کننده اش‬
‫‪.‬بازسازی کند‬

‫ببینید که هر چه آنها [بچه‌ها] بیشتر با مادرم باشند‪ ،‬سخت‌تر است‪ .‬زیرا آنها اکنون « ‪:‬‬
‫به مادر من به عنوان مادر خود نگاه می کنند‪ ...‬آنها دوست دارند به من چیزهایی‬
‫مانند "نان‪ ،‬منظورم مامان" بگویند‪ .‬و بعد به مادرم می‌گویند "مامان"‪ ...‬این چیزهای‬
‫کوچکی است‪ .‬بس ‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬فکر می کنم‪" ،‬خب‪ ،‬شاید آنها نمی خواهند با من‬
‫"برگردند‬

‫راستش را بخواهید‪ ،‬من هنوز از مادرم بسیار ناراحت هستم زیرا درست نیست‪" ،‬‬
‫منظورم را بدانید‪ .‬من از زمان جوانی با او مواد مصرف می کردم ‪ ...‬شاید در آینده‪،‬‬
‫اگر تصمیم بگیرد دیگر مواد مصرف نکند‪ ،‬ممکن است با او کاری داشته باشم‪».‬‬
‫استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬مثبت‌تر از آن‪ ،‬بسیاری از افراد تماس مکرر و بهتری را با اعضای خانواده پس‬
‫‪.‬از شروع به کاهش یا ترک مواد گزارش کردند‬

‫من با خواهرانم صحبت می کنم‪ ،‬یکی دو نفر از آنها‪ .‬پیامک می دهیم‪ .‬ادوارد‪34 ،‬‬
‫ساله‪ ،‬همه چیز در لحظه بسیار شکننده است‪ ،‬اما بهتر از آنچه بود‬

‫برخی از خانواده من در نیروی پلیس هستند‪ .‬آنها با من کاری نداشتند‪ .‬اکنون آنها «‬
‫مانند یک گفتگوی عمیق در مورد درمان و مواردی از این دست دارند‪ " ،‬فریا‪25 ،‬‬
‫ساله‬

‫می‌دانی‪« :‬ما اخیراً خیلی بهتر شده‌ایم‪ .‬من با او [مادر] درباره آنچه برای من‬
‫می‌گذرد صحبت کرده‌ام و او درباره آنچه برای او می‌گذرد صحبت کرده است‪ .‬و‪،‬‬
‫می دانید‪ ،‬ما خیلی بیشتر از آنچه بودیم به هم نزدیکتر شده ایم‪ ...‬واقعا ً از زمانی که‬
‫من کودک بودم‪ ،‬قبل از مواد مخدر‪ " ،‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬این روابط می توانند ماهیت رضایت بخش تر و متقابل تری پیدا کنند‬

‫بهبودی ‪78‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من دوست نداشتم که مامان بیچاره ام در آن موقعیت باشد و احساس غمگینی و تنهایی‬
‫کند‪ ،‬بنابراین به او زنگ زدم و فقط گفتم‪ :‬امروز چه ساعتی کار را تمام می کنی؟ او‬
‫گفت‪" :‬حدود سه"‪ .‬تام‪ 35 ،‬ساله‪ ،‬گفتم‪" :‬می‌خواهی مالقات کنیم و ما را برای یک‬
‫"قهوه و کیک به جایی ببرم؟‬

‫او [ مادبزرگ] اکنون در خانه است‪ .‬او خیلی بهتر از آنچه بود است‪ .‬حدود یک «‬
‫ماه در بیمارستان بستری بود‪ .‬من فقط هر روز باال می رفتم و با او می نشستم و‬
‫از او و چیزهای دیگر پرستاری می کردم‪ ،‬که‪ ،‬بله‪ ،‬واقعا ً خوب بود‪ ».‬تمسین‪،‬‬
‫‪ 37‬ساله‬

‫روابط با شرکا و همسران‬

‫البته مصرف کنندگان بالغ مواد مخدر نیز شریک زندگی و همسر می شوند‪ .‬تنها تعداد کمی‬
‫از افراد در مطالعه ما خود را در حال حاضر در یک رابطه آرام یا شاد توصیف کردند‪ ،‬اما‬
‫اکثر آنها در مقطعی در گذشته یک یا چند دوره ثابت با کسی داشته اند‪ .‬با این حال‪ ،‬اغلب این‬
‫روابط با مصرف دارو پیچیده می‌شد‪ .‬برای مثال‪ ،‬بسیاری از افراد توضیح دادند که چگونه‬
‫یک دوست دختر یا دوست پسر می تواند در شروع یا افزایش مصرف مواد مخدر نقش‬
‫‪.‬داشته باشد‬

‫هجده ساله بودم‪[ .‬من] با دختری وارد رابطه شدم که بعد از یک سال به شکل گالبی «‬
‫درآمد‪ .‬او با من فرار کرد‪ ،‬و سپس من به سوزن‌ها زدم‪ ،‬در حدود هجده سالگی‬
‫شروع به تزریق کردن کردم‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫لوئیز‪ 34 ،‬ساله ‪« :‬نمی‌دانم اگر [نام دوست پسر] را نمی‌شناختم‪ ،‬دوباره [استفاده از‬
‫‪ » .‬هروئین] را شروع می‌کردم یا نه‬

‫من با او [ دوست دختر] را مالقات کردم ‪ ...‬و او نمی دانست که من در حال "‬
‫معاشرت هستم ‪ ...‬این از رابطه ای که او هیچ کاری را انجام نمی داد به نقطه ای‬
‫رسید که من بیرون آمدم و به او گفتم که دارم انجام می دهم‪ .‬و‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬با وجود‬

‫‪ 79‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫اینکه او فقط چند بار این کار را انجام می‌داد‪ ،‬مثل من شروع به انجام آن کرد‪».‬‬
‫لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫دیگران خاطرنشان کردند که مصرف مواد مخدر به پنهان کاری و دروغگویی در روابط‬
‫‪.‬کمک می کند‬

‫ثریا‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬من در تمام طول رابطه دروغ گفته ام که واقعا ً در مورد مصرف‬
‫مواد مخدر ‪ ...‬من برای شریک زندگیم بهانه می آورم تا او به خانه من نیاید‪ ،‬فقط‬
‫"‪.‬برای اینکه بتوانم استفاده کنم‬

‫خشونت فیزیکی نیز برای تعداد قابل توجهی از زنان در این مطالعه مشکل ساز بود‪ .‬این‬
‫‪.‬دوباره ثریحه است و پس از آن لیا‬

‫به من اسلحه گذاشت و ‪ ...‬من هنوز با پلیس تماس نگرفتم‪ .‬مامانم با ]نام شریک[ «‬
‫پلیس تماس گرفت و من از اتهامات منصرف شدم‪ ...‬چند هفته بعد از اینکه اسلحه را‬
‫‪ .‬روی سرم گذاشت او را قمه زدند و در مراقبت های ویژه بود‬

‫لیا‪ 38 ،‬ساله‪" ،‬پدر پسر من‪ ،‬او واقعا ً خشن بود‪ ...‬اول از همه با او دعوا می‌کردم و‬
‫"‪.‬بعد او خیلی از حرف‌هایش خارج شد و من واقعا ً از او می‌ترسیدم‬

‫فراتر از این‪ ،‬روابط اغلب می‌تواند پیچیده باشد‪ ،‬زیرا یکی یا هر دو شریک به‬
‫‪.‬زندان می‌روند یا برای مدت‌های طوالنی در معالجه خانه دور بودند‬

‫کارل‪ 47 ،‬ساله ‪« ،‬می‌دانی‪ ،‬به خاطر رفتن من به زندان و غیره‪ ،‬از هم جدا‬
‫‪».‬شدیم‬

‫از بیست و شش سالگی با [نام شریک] رابطه داشتم ‪ .‬پس االن هفت سال با هم هستیم‪.‬‬
‫اما او در سه سال گذشته در زندان بوده است‪ .‬او اکنون بیرون است‪ ،‬اما در [نام شهر]‬
‫است ‪ ...‬منظورم این است که ما فقط داریم می بینیم چه اتفاقی می افتد‪ ».‬اولیویا‪32 ،‬‬
‫ساله‬

‫بهبودی ‪80‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اگرچه تعداد کمی از افراد توضیح دادند که چگونه توانسته‌اند مصرف مواد افیونی خود را با‬
‫شریکی که متعهد به رهایی از مواد مخدر نیز بود کاهش یا متوقف کنند‪ ،‬اکثر آنها استدالل‬
‫کردند که ترک مواد در حالی که در رابطه با کسی که مصرف می‌کند بسیار دشوار است‪.‬‬
‫اگر غیر ممکن نباشد‬

‫بسیاری از مشکل من این است که او [دوست پسر] اعتیاد به هروئین دارد‪ ،‬به همین "‬
‫دلیل است که من آن را بسیار سخت می یابم‪ ...‬اگر با کسی باشم که آشکارا هرگز‬
‫مصرف نکرده یا تمیز بوده است‪ ،‬به من کمک می کند‪ 37 " .‬ساله‬

‫گاهی اوقات من [در زمان بارداری] به یک مفصل مبتال می‌شوم ‪ ...‬فقط برای "‬
‫آرامش‪ .‬چون من همیشه در مورد [نام شریک] استفاده و نوشیدن و آمدن به خانه با‬
‫وسایلی که تمام دندان هایش را پوشانده بود و عصبانی بودم استرس داشتم‪ .‬او این‬
‫کار را برای من خیلی سخت کرد‪ ،‬و می دانست‪ ...‬به او گفتم‪ ،‬اگر می خواهد استفاده‬
‫کند‪ ،‬برنگرد و در آپارتمان استفاده کند‪ .‬و او همیشه این کار را انجام می‌داد‪ ...‬سه‬
‫هفته پس از تولد [نام دختر] من بود که دوباره استفاده کردم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫شاید جای تعجب نباشد که افراد اغلب گزارش می دهند که مواد مخدر به طور مستقیم یا‬
‫‪.‬غیرمستقیم دلیل پایان یک رابطه بوده است‬

‫می‌دانی‪ ،‬شش رابطه آخر من‪ ،‬دوست دخترهای طوالنی مدتی بوده‌اند‪ ،‬همیشه این‬
‫بوده است‪« :‬تو باید تصمیم بگیری‪ ،‬الیوت‪ ،‬من یا مواد مخدر»‪ .‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬هر‬
‫بار مواد مخدر بوده است‬

‫در زمان خود چند بار مصرف بیش از حد مصرف کرده بودم‪ ...‬یکی در ]من[ «‬
‫نهایت در بیمارستان بستری شد‪ .‬دوست دخترم در آن زمان امدادگر بود‪ ،‬من را در‬
‫دید و رابطه را تمام کرد‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله ‪A&E‬‬

‫‪ .‬برخی دیگر تاکید کردند که به داشتن رابطه با شخصی که کاربر است فکر نمی کنند‬

‫‪ 81‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫اگر شما یک زوج هستید و هر دو از آن استفاده می کنید‪ ،‬پس هرگز نمی توانید آن "‬
‫را کنار بگذارید‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ تو محکوم به فنا هستی‪ ».‬دیوید‪35 ،‬‬
‫ساله‬

‫من فکر نمی کنم شما بتوانید مواد مخدر مصرف کنید و دوست دختر داشته باشید‪" ،‬‬
‫مگر اینکه دوست دختر شما مواد مصرف کند‪ .‬پس به هر حال فکر نمی کنم شما با هم‬
‫باشید‪ .‬من فکر می کنم این یک نه نه است‪ .‬من دوستانم را می شناسم‪ ،‬معتاد به‬
‫هروئین‪ ،‬که دوست دختر معتاد به هروئین دارند‪ .‬تنها چیزی که آنها تمام روز درباره‬
‫آن دعوا می کنند این است که "تو از من بیشتر داری"‪" ،‬امروز گل زدی‪ ،‬نه؟" [این]‬
‫فقط یک کابوس است‪ .‬نیل‪ 37 ،‬ساله‪ ،‬با دختری که معتاد به هروئین بود بیرون بروم‬
‫‪.‬و نخواهم رفت‬

‫فرزندپروری‬

‫اگرچه شرکت‌کنندگان ما اغلب از اعضای خانواده‌های تولدشان حمایت می‌کردند (به باال‬
‫مراجعه کنید)‪ ،‬آنها اغلب گزارش می‌دادند که فرزندانشان با شرکای قبلی زندگی می‌کردند‪.‬‬
‫‪،‬مانند هر ترتیب دیگری‪ ،‬گاهی اوقات این به خوبی کار می کرد‬

‫مادر [پسر] او بسیار مادر خوبی است‪ .‬اون خیلی مادر خوبیه «‬
‫او [ پسر] تعادل دارد‪ ،‬حد و مرز دارد‪ .‬خیلی پسر کوچولوی خوبیه من بسیار‬
‫افتخار می کنم‪ ،‬بسیار افتخار می کنم و از او بسیار سپاسگزارم که او را در امان‬
‫نگه داشت‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫او [پدر دختر] خوب است‪ ،‬بله‪ .‬او واقعا ً پسر خوبی است‪ ...‬او خوب است‪ ،‬واقعا ً‬
‫خوب است‪ ...‬و دوست دختر جدیدش‪ ،‬او نیز واقعا ً خوب است ‪ ...‬من خوشحالم که ‪...‬‬
‫او با کسی است که واقعاً‪ ،‬می دانید‪ ،‬به [دختر] اهمیت می دهد و [دختر] او را دوست‬
‫دارد ‪ .‬آنابل ‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪.‬اما گاهی اوقات مشکل ساز بود‬

‫بهبودی ‪82‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫‪.‬من دختری دارم که نمی بینم چون با مادرش رابطه ندارم‬
‫من می خواهم برای او پدر شوم‪ ،‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫من فکر می کنم او [ همسر سابق] دیوانه است‪ .‬او یک اختالل شخصیت خودشیفته "‬
‫دارد و‪ ،‬می دانید‪ ،‬اساسا ً در آستانه غول پیکر است‪ .‬او می تواند بسیار بسیار کنترل‬
‫کننده باشد‪ ...‬زیرا روش کار به این صورت است که اگر به چیزی اشاره کنم که او‬
‫دوست ندارد‪ ،‬دیوانه می شود‪ ،‬بالستیک می شود و معموالً نتیجه این است که من نمی‬
‫توانم بچه ها را ببینم ‪ 48 ، .‬ساله‬

‫چندین شرکت کننده در این مطالعه‪ ،‬فرزندان خود را توسط خدمات اجتماعی از آنها حذف‬
‫کرده بودند و این می تواند بسیار ناراحت کننده باشد‪ .‬در زمان اولین مصاحبه‪ ،‬دایان به‬
‫‪.‬وضوح از اینکه اخیراً فرزندانش را تحت مراقبت قرار داده بود‪ ،‬غمگین بود‬

‫من دوست دارم به اتاق بچه‌هایم نگاه کنم‪ ...‬بوی بچه‌هایم را می‌توانم حس کنم‪ ...‬در «‬
‫ابتدا رفتن به خانه‌ام واقعا ً غم‌انگیز بود‪ ،‬زیرا قبالً آن را بدون بچه‌هایم آنجا ندیده‌ام‪...‬‬
‫من خیلی بچه‌هایم را دوست دارم‪ ...‬آن‌ها هستند‪ .‬بسیار زیبا‪ "،‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬تنها تعداد بسیار کمی از افراد (همه زنان) هنوز فرزندان خود را در هر یک از‬
‫مصاحبه هایشان با آنها زندگی می کردند‪ .‬این واقعیت غم انگیز را نمی توان از روایت های‬
‫خود شرکت کنندگان در مورد اینکه چگونه آنها اغلب برای کنار آمدن با فرزندان خود در‬
‫‪.‬دوره های مصرف سنگین مواد مخدر نادیده می گرفتند‪ ،‬جدا نشد‬

‫من سر دخترم را باال انداخته ام‪ ...‬او خیلی عصبانی و عصبانی است‪ .‬من آنها را [بچه‬
‫ها] برده ام تا گل بزنند‪ .‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬هرگز از آنها غافل نبوده ام‪ ،‬مانند غذا‪،‬‬
‫‪ .‬لباس‪ ...‬پول همیشه آنجا بود‪ ،‬بنابراین من فقط آنها را با پول دور می کردم‬

‫من واقعا ً برای فرزندانم مادر نشده ام‪ .‬من واقعا ً حق ندارم در لحظه مادری برای‬
‫فرزندانم باشم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫من در یک گروه [ در بازپروری] بودم و این موضوع در مورد فرزندانم بزرگ «‬


‫شد‪ ...‬شخصی به من می‌رفت‪« ،‬پس وقتی بچه‌هایت را رها کردی »‪ .‬من می‌خواستم‬

‫‪ 83‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫بلند شوم و با مشت به صورت این زن بکوبم‪ ،‬اما این دقیقا ً همان کاری بود که انجام‬
‫دادم‪ ...‬مالکیت آن است‪ ،‬آن را می‌پذیرم‪ ».‬بث‪ 43 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬مادران اغلب نگران این بودند که چگونه می‌توانند دوباره فرزندپروری را مدیریت‬
‫کنند – به خصوص اگر قبالً یک تالش ناموفق برای از سرگیری مسئولیت‌های تمام وقت‬
‫مراقبت از کودک داشته باشند یا اگر رفتار فرزندانشان به نوعی در حال حاضر چالش‬
‫‪.‬برانگیز باشد‬

‫من [نام پسر] را مستقیما ً برگرداندم‪ ،‬که واقعا ً خیلی زیاد بود‪ .‬می دانستم که نمی‬
‫توانم کنار بیایم‪ ...‬آن موقع بود که شروع به استفاده از کراک و هروئین کردم‪ .‬من‬
‫فقط در رختخواب می مانم‪ ،‬مثل عصبانی شدن و گرفتن بنزوها‪ ».‬لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫بچه‌های من در حال حاضر به خاطر این که [نام دختر] نزدیک بود از مدرسه «‬
‫اخراج شود و من دوست دارم با همه این‌ها کنار بیایم و این فقط مادری است‪ ،‬فکر‬
‫می‌کنم‪ ،‬اینطور نیست؟ این فقط مادر شدن است‪ .‬پسرم خوب است‪ ،‬اما او یک کابوس‬
‫است‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫فوراً در کاری تمام وقت [که بچه‌ها به طور دائم با او زندگی کنند] عجله کنم‪ .‬چون‬
‫نمی‌خواهم ناگهانی بگویم‪« :‬اوه خدای من‪ ،‬نمی‌توانم کنار بیایم»‪ .‬اما ما در جلسه فردا‬
‫در مورد آن صحبت خواهیم کرد‪ ،‬در مورد از شیر گرفتن دوباره آنها‪ ،‬نه بالفاصله‪.‬‬
‫منظورم این است که چند ماه به من فرصت دهید تا سر و سامان بگیرم و مکان را‬
‫مرتب کنم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬همانطور که قبالً در فصل ‪ 2‬دیدیم‪ ،‬تمایل به بهبود روابط با فرزندان خود اغلب‬
‫عامل بسیار مهمی بود که هم پدران و هم مادران را برای رسیدگی به مصرف مواد‬
‫‪.‬برانگیخت‬

‫اگر بچه‌هایم را از من بیرون نمی‌کشیدند‪ ،‬فکر می‌کنم هنوز در همان وضعیت بودم‪« .‬‬
‫منظورم این است که امیدوارم این [رفتن به توانبخشی] همه چیز برای بهترین باشد و‬
‫همه چیز را بهتر کند‪ ».‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪84‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫تونی‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬من نمی‌خواهم او [پسرم] به هجده سالگی برسد و بفهمد پدرش یک‬
‫لعنتی است‪ ،‬پدرش فقط یک لعنتی ناکارآمد است که نمی‌تواند مصرف مواد را متوقف‬
‫"‪.‬کند‬

‫دوستی ها‬

‫در بررسی روابط مصرف کنندگان مواد مخدر‪ ،‬توجه به روابط دوستانه آنها نیز مهم است‬
‫(همچنین به فصل ‪ 11‬مراجعه کنید)‪ .‬مکرراً‪ ،‬کسانی که در مطالعه ما بودند‪ ،‬بین افرادی که‬
‫با آنها مواد مخدر مصرف می کردند و افرادی که آنها را دوستان واقعی می دانستند‪ ،‬تمایز‬
‫قائل شدند‪ .‬در واقع‪ ،‬به طور گسترده گزارش شد که مصرف کنندگان مواد مخدر هرگز نمی‬
‫‪.‬توانند دوستان واقعی باشند‬

‫"‪.‬الیور‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬شما هرگز با هیچ دوست واقعی مالقات نمی کنید‪ ،‬فقط با آشنایان‬

‫‪ .‬آن بیرون‪ ،‬درست مثل این است که آنها در پایان روز فقط شریک هستند"‬
‫آنها فقط کاربرانی هستند که می خواهند با شما استفاده کنند یا کاربرانی که می خواهند‬
‫‪.‬از شما استفاده کنند‬
‫»‪.‬در حالی که شما از آن استفاده می کنید‪ ،‬واقعا ً هیچ دوستی وجود ندارد‬
‫لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫هیچ وقت واقعا ً دوستانی نداشتم‪ .‬من آشناهایی داشتم ثریا‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬همه آن‌ها مثل «‬
‫من سرگردان بوده‌اند‪ ،‬و آن‌طور که شما می‌گویید دوستان نیستند‪ ...‬آنها فقط معتاد‬
‫‪.‬هستند‬

‫در واقع‪ ،‬بسیاری از شرکت کنندگان ما آشکارا از اینکه چقدر دوستان واقعی داشتند ناراحت‬
‫‪.‬بودند‬

‫همه همسران من‪ ،‬تک تک آنها‪ ،‬بدون استثنا‪ ،‬مواد مخدر هستند‪ .‬چه هروئین باشد‪« ،‬‬
‫چه کراک‪ ،‬چه حشیش‪ ،‬هر فردی که روز گذشته از طریق تلفنم سر زدم‪ ،‬هیچ یک از‬
‫آنها عادی نیست‪ ».‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫‪ 85‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫من دوستان زیادی در این اطراف ندارم و در یک نکته مثبت‪ ،‬فکر می کنم این‬
‫خوب است‪ .‬اما از نظر منفی‪ ،‬کمی خسته کننده و کمی تنها است‪ ».‬ادی‪ 30 ،‬ساله‬

‫اگرچه این نگرانی وجود داشت که «دوستان در حال بهبودی» ممکن است عود کنند و در‬
‫نتیجه آنها را نیز تحریک کند تا از آن استفاده کنند‪ ،‬بسیاری از افراد در مورد دوستی هایی‬
‫‪ .‬که در درمان و از طریق گروه های حمایت از همتایان ایجاد کرده بودند‪ ،‬منعکس کردند‬

‫هیچ چیزی نمی توانیم به یکدیگر بدهیم جز دوستی خود در اینجا [بازپروری] ‪ .‬ما «‬
‫در اینجا هیچ چیز مادی نداریم‪ ...‬اگر نشسته اید و با کسی چت می کنید‪ ،...‬این صرفا ً‬
‫به این دلیل است که می خواهید با او بنشینید و گپ بزنید‪ ،‬نه به این دلیل که چیزی از‬
‫او می خواهید‪ ".‬بت‪ 43 ،‬ساله‬

‫برنامه روز [ جامعه] ‪ ،‬بله‪ ،‬برای من‪ ،‬گروه کوچکم آنجا خیلی خوب بود‪ .‬منظورم «‬
‫این است که آنها هنوز از من حمایت می کنند‪ ،‬زمانی که من به اینجا [بازپروری]‬
‫آمدم ‪ .‬فکر می کردم هیچ کس در مورد من حرفی نمی زند‪ .‬آنها برای من کارت‬
‫درست کرده اند‪ ،‬برای من نامه فرستاده اند‪ ...‬من واقعا آنها را دوست دارم‪ .‬و به همین‬
‫دلیل است که گاهی اوقات فکر می کنم می توانم به [خانه] برگردم ‪ .‬لیا‪ 38 ،‬ساله‪،‬‬
‫"‪.‬فکر می‌کنید‪" ،‬من آنها را برای حمایت از من آورده‌ام‬

‫عالوه بر این‪ ،‬تعداد کمی از افراد به وضوح دوستان خوبی از گذشته داشتند و دیگران‬
‫‪ .‬شروع به ایجاد دوستی های جدید بدون استفاده به عنوان بخشی از بهبودی خود کردند‬

‫دوست من نام خود را مطرح می کند [تا اگر مشکلی پیش آمد فرزندانم را به فرزندی"‬
‫قبول کنم] ‪ ...‬او می خواهد تا آنجا که می تواند از من حمایت کند‪ ،‬زیرا ما از پانزده‬
‫سالگی با هم دوست بوده ایم و او زندگی کامالً متفاوتی با من دارد‪ .‬دایان‪ 34 ،‬ساله ‪،‬‬
‫اما ما هنوز خیلی نزدیک هستیم‬

‫گفت می‌توانم بروم و با او زندگی کنم‪ .‬فکر می کنم دوستانم فقط ]یکی از دوستان[ «‬
‫برای من راه نجات می اندازند‪ .‬من خیلی از آنها به من تلفن زدند و از من پرسیدند که‬
‫آیا می خواهم بروم و با آنها نقل مکان کنم [می خندد]‪ .‬من نمی دانم چرا آنها ناگهان‬

‫بهبودی ‪86‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫می خواهند که من با آنها نقل مکان کنم‪ ...‬شاید آنها فقط نگران هستند زیرا قبالً من را‬
‫در این مرحله دیده اند‪ ".‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫من به نوعی دوست دارم دوستان جدیدی پیدا کرده ام‪ .‬من افرادی دارم که با آنها کار "‬
‫می کنم‪ ...‬خیلی عجیب است که چطور‪ ،‬مثل افرادی است که با آنها [به نام سم زدایی]‬
‫رابطه داشتم ‪ ،‬هنوز با آنها دوستانه هستم و با آنها تلفنی صحبت می کنم اما این کار‬
‫را نمی کنم‪ .‬یک جورهایی‪ ،‬می دانید‪ ،‬با آنها بیرون بروید‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫حیوانات خانگی‬

‫در نهایت‪ ،‬تعدادی از افراد در این مطالعه به حیوانات خانگی بسیار عالقه داشتند و اغلب‬
‫به آنها وابسته بودند ‪ -‬بیشتر سگ ها و گربه ها‪ .‬برای برخی‪ ،‬حیوانات خانگی به وضوح‬
‫‪.‬منبعی از همراهی‪ ،‬دوستی و حتی عشق بودند‬

‫"‪.‬فیونا‪ 49 ،‬ساله ‪" ،‬بهترین دوست من گربه ام بود‬

‫‪.‬اما آنها مردم را نیز تشویق کردند‬

‫اول باید سگ را بیرون بیاورم‪ .‬مثالً آنها [والدین] مرا بیدار خواهند کرد‪ .‬حالم بد میشه‬
‫و میرم بیرون‪ .‬من یک سیگار می نوشم‪ ،‬در اطراف بلوک قدم می زنم و به خودم‬
‫اجازه می دهم آرام باشم‪ .‬و سپس من می توانم با آنها روبرو شوم که همه آنها هولناک‬
‫هستند‪ ».‬اوون‪ 30 ،‬ساله‬

‫"‪.‬ناتان‪ 30 ،‬ساله ‪" ،‬سگ من مرا به شدت می خنداند‬

‫مراقبت از یک حیوان به کسانی که در حال بهبودی هستند کاری برای انجام دادن می دهد‪،‬‬
‫‪.‬اما در عین حال احساس مسئولیت را ایجاد می کند‬

‫من دوست دارم از [سگ] او مراقبت کنم و دوست دارم بدانم او خوب است‪ .‬و‬
‫همچنین جنبه عملی این که ‪ ...‬باید چند بار در روز بلند شوید و او را برای پیاده روی‬

‫‪ 87‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫بیرون ببرید‪ ،‬می دانید‪ .‬او یک مسئولیت است‪ ،‬چیزی که من باید از آن مراقبت کنم‪...‬‬
‫و این چیزها هستند که تفاوت ایجاد کرده اند‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬دانستن اینکه چیزی برای بقای خود واقعا ً به آنها وابسته است‪ ،‬می تواند به افراد‬
‫‪.‬احساس هدفی در بهبودی بدهد‬

‫اگر من پیش دوستانم می ماندم‪ ...‬باید مطمئن می شدم که او [گربه خانگی] خوب "‬
‫است‪ ،‬او مقدار زیادی غذا و آب و چیزهای مشابه دارد‪ ،‬می دانید‪ ...‬پس مسئولیت‬
‫مراقبت از گربه‪ ،‬این چیز دیگری بود‪ .‬که مرا پاک نگه داشت فیونا‪ 49 ،‬ساله‪،‬‬
‫نمی‌خواستم او به خاطر آزارم رنج بکشد‬

‫من او را [سگ خانگی] تا حد زیادی دوست دارم‪ .‬فرانسیس ‪ 31‬ساله به من‬


‫کمک زیادی برای بهبودی کرد‬

‫من واقعا حیوانات را دوست دارم‪ .‬من فکر می کنم آنها کامالً درمانی هستند‪ .‬گربه‌ها "‬
‫وقتی روی شما می‌نشینند‪ ،‬قرار است فشار خون شما را پایین بیاورند‪ ...‬آنها قطعا ً‬
‫درمانی هستند‪ .‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‪ ،‬نوازش آنها‪ ،‬تعامل با آنها‪ ،‬ذهن شما را از مسائل‬
‫‪.‬دور می کند‬

‫خالصه‬

‫مانند همه افراد‪ ،‬شرکت کنندگان ما در شبکه های اجتماعی شامل اعضای خانواده‪ ،‬شرکا‪،‬‬
‫کودکان‪ ،‬دوستان و حیوانات خانگی تعبیه شده بودند‪ .‬در حالی که این روابط منبع بالقوه ای‬
‫از حمایت و احساس تعلق بود‪ ،‬اغلب به طور همزمان پیچیده‪ ،‬شکننده و خطرناک بودند‪.‬‬
‫مصرف مواد مخدر و الکل مکرراً بر روابط شرکت کنندگان ما با دیگران تأثیر منفی‬
‫گذاشت‪ .‬در همین حال‪ ،‬روابط با دیگران بر الگوهای مصرف دارو تأثیر گذاشت‪ .‬عالوه بر‬
‫این‪ ،‬مصرف مواد مخدر با دیگر جنبه‌های مکرر زندگی شرکت‌کنندگان‪ ،‬یعنی خشونت‪،‬‬
‫سوء استفاده‪ ،‬از دست دادن‪ ،‬جدایی و رها شدن‪ ،‬تعامل داشت‪ .‬از این رو می بینیم که چگونه‬
‫‪.‬مصرف مواد مخدر و روابط ناکارآمد می تواند در طول نسل ها تداوم یابد‬

‫بهبودی ‪88‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫با توجه به اینکه بسیاری از افراد در مطالعه در دوران کودکی احساس ناراحتی می کردند‪،‬‬
‫شاید تعجب آور نباشد که آنها اغلب برای ایجاد روابط قوی‪ ،‬قابل اعتماد و شاد در بزرگسالی‬
‫تالش می کردند‪ .‬با وجود این‪ ،‬نتیجه گیری اینکه همه تنها و منزوی بودند‪ ،‬اشتباه است‪.‬‬
‫خیلی ها دوست داشتند و دوست داشتند‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬آنها اغلب حمایت عاطفی و عملی‬
‫را از خانواده و دوستان دریافت کردند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬برخی در حال توسعه روابط جدید یا‬
‫بهبود روابط موجود بودند و اینها بر پایه های محکم تر صداقت‪ ،‬تعامل‪ ،‬مسئولیت و اعتماد‬
‫‪.‬بنا شده بودند‬

‫‪ 89‬فصل پنجم‪( :‬بازسازی) روابط‬


‫فصل ‪ 6‬تغییرات عاطفی‬
‫معرفی‬

‫اگرچه هروئین یک موج سرخوشی اولیه یا "عجله" در مصرف کننده ایجاد می کند‪ ،‬اما در‬
‫واقع یک مسکن بسیار قوی است‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬احساسات جسمی و روانی را کاهش می‬
‫دهد‪ .‬در این فصل‪ ،‬شرکت کنندگان ما در مورد تأثیر کسل کننده هروئین بر احساسات و‬
‫عواطف خود بحث می کنند‪ .‬آنها همچنین به این فکر می کنند که چگونه پس از کاهش یا‬
‫توقف مصرف مواد افیونی‪ ،‬احساسات ظاهر می شوند‪ .‬برخی از چالش‌هایی که می‌تواند در‬
‫طول سم‌زدایی و بهبودی زودهنگام ایجاد کند‪ ،‬در کنار استراتژی‌هایی برای مدیریت آن در‬
‫نظر گرفته می‌شوند‪ .‬در نهایت‪ ،‬کسانی که در بهبودی خود تثبیت‌تر هستند توضیح می‌دهند‬
‫که چگونه احساسات آشفته و گیج‌کننده در نهایت شروع به فروپاشی می‌کنند و سایر‬
‫‪.‬احساسات مثبت‌تر می‌توانند ایجاد شوند‬

‫به راحتی بی حس می شود‬

‫هنگام صحبت در مورد دوره‌های مصرف فعال هروئین‪ ،‬افراد معموالً توضیح می‌دهند که‬
‫هیچ احساسی ندارند‪ .‬در واقع‪ ،‬اغلب به نظر می رسید که به خود یا دیگران اهمیت نمی‬
‫‪.‬دهند‬

‫فکر نمی‌کنم [هنگامی که استفاده می‌کنید] هیچ احساسی نداشته باشید ‪ .‬من فکر می «‬
‫کنم همه آنها خالی می شوند‪ .‬فکر نمی کنم زیاد نگران چیزی باشید‪ .‬شما نگران‬
‫صدمه زدن به مردم یا کاری که انجام می‌دهید نیستید‪ ...‬خانواده که می‌دانند چه کار‬
‫می‌کنید‪ ...‬آنها [خانواده] نگران شما هستند‪ ،‬اما شما به آن اهمیت نمی‌دهید‪ .‬شما نگران‬
‫صدمه زدن به آنها نباشید‪ "،‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله‪" :‬من به هیچ کس یا هیچ چیز به جز اینکه فقط به راه حل بعدی خود‬
‫"‪.‬دست پیدا کردم‪ ،‬به لعنتی نیفتادم‬

‫بهبودی ‪90‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در حالی که من استفاده می کردم‪ ،‬به هیچ چیز اهمیت نمی دادم‪ .‬فریا‪ 25 ،‬ساله‪"،‬‬
‫به هیچ چیز فکر نکردم‪ ،‬هیچ کس دیگری‪ ،‬به این فکر نکردم که با خودم چه می‬
‫‪.‬کنم‬

‫با بازتاب این موضوع‪ ،‬آنها اظهار داشتند که استفاده از هروئین باعث ایجاد احساس‬
‫‪.‬بی‌حسی فراگیر می‌شود‬

‫کریسی‪ 24 ،‬ساله ‪« ،‬می‌دانی‪ ،‬برای چند سال واقعا ً احساس بی‌حسی می‌کردم‪ ...‬واقعا ً‬
‫‪».‬هیچ احساسی نداشتم‬

‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬این [هروئین] باعث شد من احساس بی‌حسی کنم‪ ...‬همه‬


‫ناراحتی‌های عاطفی شما‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬باعث می‌شود که از بین برود‪ ،‬فقط به نوعی‬
‫"‪.‬بی‌حس می‌شود‬

‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‪« :‬شما به نوعی آرام‌بخش هستید و نمی‌توانید در مورد هیچ چیز‬
‫‪».‬هیجان‌انگیز احساس کنید‬

‫نکته مهم این است که بسیاری از افراد توضیح دادند که چگونه آنها و دیگران به طور عمدی‬
‫از هروئین و سایر داروهای آرام بخش‪ ،‬از جمله الکل‪ ،‬برای سرکوب و فرار از احساساتی‬
‫‪.‬که به عنوان ناراحت کننده و ناراحت کننده تجربه می کردند‪ ،‬استفاده کردند‬

‫بس‪ 31 ،‬ساله‪« :‬اگر چیزی مرا آزار می داد‪ ،‬فقط می رفتم و مواد مصرف می کردم‬

‫هر بار که مشروب می‌نوشیدم‪ ...‬واقعا ً خودم را در فراموشی مست می‌کردم‪ .‬اما«‬
‫من فکر می کنم که این بیشتر به مقابله با احساسات و همه چیز مربوط می شود‪».‬‬
‫لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند و مشروبات الکلی مصرف می کنند‪ ،‬بخشی "‬
‫از دلیل اصلی آنها این است که احساسات خود را بی حس کنند‪ .‬این برای فرار از‬
‫احساسات واقعی است‪ .‬به همین دلیل این کار را می کنند‪ .‬فکر می کنم اگر از کسی‬
‫بپرسید و راست می گویند‪ ،‬به همین دلیل است‪ .‬این فرار است‪ ،‬برای محو کردن‬

‫‪ 91‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫واقعیت آنچه که آنها احساس می کنند‪ .‬و گاهی اوقات برای مدتی کار می‌کند‪ ،‬اما بعد‬
‫همه چیز برمی‌گردد‪ ،‬بنابراین سعی می‌کنند مواد بیشتری از هر شکل یا شکلی از‬
‫مواد شیمیایی را برای فرار از آن استفاده کنند‪ ».‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫گاهی اوقات چنین احساسات ناراحت‌کننده و ناراحت‌کننده‌ای مربوط به بی‌خوابی یا داشتن‬


‫یک روز بد است‪ ،‬اما اغلب آنها با رویدادهای بسیار دردناک یا آسیب‌زای زندگی‪ ،‬مانند از‬
‫هم گسیختگی رابطه یا سوء استفاده فیزیکی یا جنسی‪ ،‬مرتبط بودند‪ .‬تیموتی که به آرامی‬
‫مصرف هروئین خود را تحت کنترل قرار می داد‪ ،‬یک اشتباه اخیر را پس از ترک دوست‬
‫دخترش توصیف کرد‪ .‬در همین حال‪ ،‬لیا توضیح داد که چگونه از مواد مخدر برای‬
‫‪.‬جلوگیری از سابقه طوالنی خشونت خانگی استفاده کرده است‬

‫در حال حاضر‪ ،‬من هنوز به نوعی ناراحت‪ ،‬غمگین و عصبانی‪ ،‬و رنجیده و طرد "‬
‫می‌شوم‪ ،‬و همه آن احساسات و چیزهایی که در جریان هستند‪ ...‬و هروئین فقط‬
‫بهترین راه فرار است‪ ،‬زیرا به معنای واقعی کلمه خاموش می‌شوی و بیرون‬
‫می‌روی‪ ،‬سقوط می‌کنی‪ .‬در خواب‪ ،‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫لیا‪ 38 ،‬ساله‪" ،‬به محض اینکه احساسی ایجاد شود‪ ،‬فقط از آن استفاده می کنم و‬
‫"‪.‬آن را مسدود می کنم‬

‫فقط گاهی اوقات افراد در مورد نگرانی‌ها یا نگرانی‌های خود در طول دوره‌های مصرف‬
‫فعال هروئین صحبت می‌کردند و این نگرانی‌ها و نگرانی‌ها عمدتا ً به اضطراب در مورد‬
‫‪.‬ناتوانی در تهیه مواد مربوط می‌شد‬

‫دریافت مقداری پول از جایی برای روز بعد‪ ،‬که همیشه در صدر فهرست من بود‪« ،‬‬
‫همیشه‪ ،‬همیشه در صدر‪ ...‬در روز حقوق‪ ،‬زمانی که هر دوی ما حقوق گرفتیم‪...‬‬
‫برای چهار روز آینده‪ ،‬الزم نیست نگران دزدی از مغازه یا وام گرفتن باشیم‪ .‬پول یا‬
‫هر استرسی‪ ...‬اما بعد از گذشت چهار روز از آنها‪ ،‬ما شروع به نگرانی می کنیم‪.‬‬
‫سپس استرس شروع می شود‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪92‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫بازگشت احساسات در طول سم زدایی و بهبودی اولیه‬

‫در تضاد کامل با بی حسی استفاده‪ ،‬اکثر شرکت کنندگان سیل خود به خودی از بازگشت‬
‫احساسات را در سم زدایی (همچنین به فصل ‪ 4‬مراجعه کنید) و بهبودی زودهنگام گزارش‬
‫‪،‬کردند‪ .‬همانطور که ایزابل و استفان توضیح دادند‬

‫ایزابل‪ 35 ،‬ساله‪« :‬نمی‌دانستم که همه این احساسات برمی‌گردند‪ ...‬مثل احساساتی‬


‫»‪.‬که قرار است برگردند‬

‫وقتی این بار مواد مخدر را ترک کردم‪ ،‬تمام احساساتم همه جا را فراگرفت‪ .‬من «‬
‫درست مثل آره‪ ،‬باال و پایین بودم‪ .‬فقط سرم به بیرون می چرخید و‪ ...‬سریع عصبانی‬
‫می شدم و بعد یک دقیقه شروع به گریه می کردم‪ .‬من می‌گفتم‪« :‬اینجا چه خبر‬
‫است؟» استفان‪ ۲۷ ،‬ساله‬

‫‪.‬اغلب افراد گزارش می‌دهند که این عواطف برگشتی شدیداً شدید هستند‬

‫دبی‪ 28 ،‬ساله ‪« :‬نمی‌دانم‪ ،‬فقط آن را خیلی شدید دیدم‪ ...‬همه این احساسات در من‬
‫ایجاد شد که دوست نداشتم‪ ،‬می‌دانی‪ ...‬احساس می‌کردم به‌طور باورنکردنی آشفته‪،‬‬
‫»‪.‬فوق‌العاده ناراحت‌کننده بودم‬

‫»‪.‬ادی‪ 30 ،‬ساله‪« :‬فکر می‌کنم احساسات من‪ ،‬بیشتر و بیشتر احساس می‌کنند‬

‫شما واقعا ً اوج و پایین‌ها را تا حدی باورنکردنی احساس می‌کنید‪ .‬اساسا ً احساسات «‬
‫همه جا را فرا گرفته است ‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫‪.‬هم مردان و هم زنان گزارش کردند که اغلب با اکراه گریه می کردند‬

‫قبل از اینکه تصمیم بگیرم پاک شوم‪ ،...‬تمام چیزی که به آن فکر می کردم هروئین‬
‫بود‪ .‬و وقتی ایستادم و متوجه شدم چیزهایی در اطراف من وجود دارد و افرادی در‬
‫اطراف من هستند‪ ،‬و من متوجه این افراد نشده‌ام‪ ...‬این یک شوک بود‪ ...‬فهمیدن اینکه‬
‫چه حسی به مادرم دادم‪ .‬اون موقع واقعا برام مهم نبود تنها چیزی که به آن عالقه‬
‫داشتم هروئین بود‪ .‬اما حاال صحبت کردن با او‪ ،‬وقتی او صحبت می کند‪ ،‬گریه ام می‬

‫‪ 93‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫گیرد‪ .‬اما قبالً هیچ احساسی نداشتم‪ .‬من بیش از حد به باال رفتن عالقه داشتم‪ ».‬ایزابل‪،‬‬
‫‪ 35‬ساله‬

‫من هرگز نمی توانستم گریه کنم‪ .‬در واقع‪ ،‬من تمام تالشم را می‌کنم تا جلوی گریه‌ام‬
‫را بگیرم‪ .‬چون این موضوع مردانه نیست‪ ،‬اینطور نیست ؟ اما‪ ،‬بله‪ ،‬من چند بار در‬
‫دوره توانبخشی گریه کردم‪ ...‬هیچ چیز قبالً آنقدر مرا تحت تأثیر قرار نمی داد‪».‬‬
‫ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬این اشک شامل ریزش های خودجوش و غیرقابل پیش بینی در برنامه های‬
‫تلویزیونی‪ ،‬کارت های تولد احساساتی یا حتی مرگ افراد مشهوری مانند مایکل جکسون یا‬
‫‪.‬جید گودی بود‬

‫گاهی اوقات وقتی در خانه سم زدایی می‌کردم و در آنجا نشسته بودم و ایست اندرز یا‬
‫چیزی را تماشا می‌کردم و اتفاق احمقانه‌ای رخ می‌داد و با اشک در آنجا می‌نشستم‪...‬‬
‫فکر می‌کردم‪ ،‬چه اتفاقی می‌افتد‪ .‬لوک ‪ 34 ،‬ساله‬

‫این زمانی است که برخی از احساسات شروع به بازگشت می کنند‪ .‬دیروز متوجه"‬
‫شدم که دارم گریه می کنم‪ ...‬اوه همین بود‪[ ،‬می دانی] جید گودی‪ ...‬من کامال از او‬
‫متنفر بودم‪ .‬خوب من وقتی در آن برادر بزرگ بود از او متنفر بودم‪ ...‬اما صبح روز‬
‫دیگر با تماشای موضوعی که در تلویزیون به سرطان مبتال شده بود و همه چیز‪...‬‬
‫مادرش داشت او را وادار می کرد که این کاله گیس و چیزهای دیگر را بپوشد‪...‬‬
‫"چون موهایش در حال ریختن بود‪ .‬من آنجا نشسته بودم و قبل از اینکه متوجه شوم‪،‬‬
‫آنجا نشسته بودم و اشک می ریختم و آن را تماشا می کردم‪ .‬با تماشای نمایش های‬
‫جرمی کایل ‪ ،‬خود را در اشک می بینید‪ .‬دیوید‪ 35 ،‬ساله ‪ ،‬تماشای این چرندیات‪...‬‬
‫[ این] فقط احساسات شماست و آن بازگشت "چون برای مدت طوالنی خاموش بوده‬
‫"‪.‬اند‬

‫در نقطه مقابل طیف خلق و خو‪ ،‬بسیاری از شرکت کنندگان ما گزارش دادند که اشک‬
‫‪.‬هایشان با حمالت خنده و خنده غیرقابل کنترل آمیخته شده است‬

‫بهبودی ‪94‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫معموالً وقتی هروئین ندارید‪ ،‬در تبلیغات یا موسیقی گریه می کنید‪ .‬می دانی‪ ،‬لسی‬
‫را تماشا کن و هق هق می کنی‪ .‬اما از طرف دیگر می توانید خنده های مناسبی نیز‬
‫داشته باشید‪ .‬می‌دانی‪ ،‬واقعا ً چیز خنده‌داری پیدا می‌کنی‪ ،‬تا حد اشک بخندی و این‬
‫فوق‌العاده است‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫این خنده دار و عصبی است‪ .‬مثل اینکه می‌توانید عصبی باشید و می‌نشینید و به "‬
‫اطراف اتاق نگاه می‌کنید [در بازپروری] و می‌بینید که دیگران می‌خندند و این شما‬
‫را به هم می‌ریزد‪ .‬مثل جلوه دومینو است‪ .‬یک نفر شروع می کند‪ ،‬سپس حدود ده نفر‬
‫می خندیم‪ ».‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫من می توانم بخندم‪ .‬وقتی هروئین مصرف می کنید‪ ،‬مصرف نمی کنید‪ .‬به چی داری"‬
‫که بخندی؟ تو فقط درد داری سر شما منفی است و تنها چیزی که می توانید به آن فکر‬
‫کنید این است که پول کافی برای ضربه زدن داشته باشید‪ ،‬به خصوص اگر آن را‬
‫دریافت نکرده باشید‪[ .‬اکنون] می‌توانم بنشینم و کسی را در تلویزیون تماشا کنم و‬
‫‪.‬می‌توانم به آن بخندم‪ ...‬وقتی مریض نیستم ‪ ،‬متادون مصرف کرده‌ام‬
‫فقط برای خنده عصبانی کنم ‪ ».‬فیونا‪ 49 ،‬ساله‬

‫سایر احساسات رایجی که در سم زدایی و بهبودی زودهنگام شروع به ظهور کردند‪ ،‬احساس‬
‫گناه‪ ،‬شرم و خجالت بود که معموالً به دلیل اعمال و رفتارهای گذشته انجام می شد‪ .‬به عنوان‬
‫مثال‪ ،‬افراد از اینکه از کودکان بی توجهی کرده اند‪ ،‬دزدی و دزدی کرده اند‪ ،‬بدن خود را‬
‫‪ .‬فروخته اند‪ ،‬و به طور کلی نسبت به دیگران بی فکر بوده اند‪ ،‬پشیمان می شوند‬

‫دیشب با احساسات زیادی نشسته بودم‪ ،‬احساس گناه‪ ،‬شرم‪ ،‬درد داشتم‪ .‬می‌دانی با «‬
‫[ نام دختر] چه کنم ؟ من ترجیح دادم با او تماس نگیرم زیرا فکر می‌کردم کامالً‬
‫احساساتی خواهم شد و این چگونه به او کمک می‌کند؟ این به او کمکی نخواهد کرد‪».‬‬
‫لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫من به خاطر کارهایی که انجام داده ام احساس گناه زیادی می کنم‪ ،‬از همه آن ها "‬
‫‪.‬ناامید می شوم‬
‫این ناامیدکننده است‪ ،‬طیف وسیعی از احساسات در جریان است‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 95‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫من به خاطر مقدار پولی که پسرم خرج کردم احساس گناه می کنم‪ .‬منظورم این است‬
‫که من یک خانه داشتم که تمام آن پول پرداخت شده بود و دویست و پنجاه دالر پول‬
‫نقد در بانک داشتم‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬شرکت کنندگان ما اغلب احساسات اضطراری خشم‪ ،‬رنجش‪ ،‬ترس‪،‬‬
‫‪.‬اضطراب و وحشت را توصیف کردند‬

‫بعضی از چیزهایی که پس از قطع مصرف دوباره برمی گردند‪ ،‬چندان خوشایند «‬


‫نیستند‪ .‬من متوجه می شوم که نسبت به افرادی که بیشتر از هر کس دیگری به من‬
‫»‪.‬نزدیک هستند‪ ،‬نسبتا کوتاه مزاج و ناامید هستم‬
‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‬
‫اوه‪ ،‬من خشم زیادی در درونم داشتم و این یک احساس است‪ .‬عصبانی از دنیا‪،‬‬
‫عصبانی‪ ،‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫اخیراً در اینجا [بازپروری] ‪ ...‬فکر می کنم کامالً مضطرب هستم‪ .‬ولی فکر نمیکنم «‬
‫مشکل ذهنی باشه‪ .‬فکر می کنم فقط به این مربوط می شود که من نگران چیزی نبوده‬
‫ام‪ .‬من فقط سال‌ها احساساتم را بی‌حس کرده‌ام و حاال‪ ،‬صادقانه بگویم‪ ،‬اکنون باید با‬
‫آنها کنار بیایم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫غالبا ً افراد متحیر می‌شدند که چرا در یک دقیقه احساس شادی و مثبتی می‌کردند‪ ،‬اما لحظه‌ی‬
‫بعد احساس ضعف و افسردگی داشتند‪ .‬این به شکل های مختلف به عنوان احساس یک یویو‬
‫‪.‬یا ترن هوایی توصیف می شد‬

‫"‪.‬لورن‪ 27 ،‬ساله ‪" ،‬من مثل یک یویو خونین باال و پایین بودم‬

‫تیموتی‪ 27 ،‬ساله‪ " ،‬آنها [احساسات] باال و پایین بودند‪ ،‬مانند تغییر بین شادی و غم‪،‬‬
‫"‪.‬حتی بین خندیدن و واقعا گریه کردن‬

‫اوه‪ ،‬من اینطور هستم [دست را با حرکت موجی تند حرکت می کند] ‪ .‬در تمام "‬
‫طول روز‪ ،‬من اینطور هستم ‪ -‬باال‪ ،‬پایین‪ ،‬باال‪ ،‬پایین‪ ،‬گریه‪ ،‬خنده‪ ،‬گریه‪ ،‬خندیدن‪...‬‬
‫آنها در خانه [ بازپروری] می گویند که من کامالً پر سر و صدا هستم‪ ،‬مثل یک آدم‬

‫بهبودی ‪96‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫حبابی‪ ،‬اما نه دیروز… آنها من را یک شخص کامالً متفاوت دیدند…‪ .‬چون من فقط‬
‫فوو [حرکت دست رو به پایین] اینطوری رفتم‪ ».‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫ایده من یک مفهوم ترن هوایی است‪ ،‬درست است‪ .‬بنابراین‪ ،‬برای خیلی از زمان‌ها‬
‫می‌توانم خیلی خوب کار کنم‪ ...‬و بعد فقط فکر می‌کنم‪« :‬این را خوب می‌کنم‪ .‬من‬
‫لعنتی الکترونیکی کرده ام‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ می تواند کمی باال و پایین‬
‫باشد‪ "،‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫چنین بی‌ثباتی عاطفی به‌ویژه زمانی مشهود بود که افراد هنوز از مواد غیرقانونی استفاده‬
‫می‌کردند‪ ،‬زیرا احساساتشان به ندرت زمانی برای آرام شدن پیدا می‌کرد‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫تامسین استدالل کرد که اگر از مواد مخدر خیابانی در باالی سابوتکس خود استفاده نمی‬
‫‪.‬کرد‪ ،‬احتماالً احساس تعادل بیشتری می کرد‬

‫و چیزهایی از این دست گریه کنم‪ ...‬در حال حاضر ‪ EastEnders‬من می‌توانم در‬
‫دشوار است‪ ،‬زیرا من به تازگی به فیلمنامه بازگشته‌ام و به دلیل استفاده از آن کمی‬
‫خاموش و روشن هستم‪ ،‬همه چیز به نوعی تمام شده است‪ .‬مکان… می تواند همیشه‬
‫متفاوت باشد‪ ،‬در حالی که اگر من اصال استفاده نمی کردم‪ ،‬آن وقت در مورد چیزها‬
‫خیلی واضح تر می شدم‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫برخی از شرکت‌کنندگان ما به‌عالوه توضیح دادند که چگونه بدون اثرات بی‌حس‌کننده‬


‫‪.‬نوشیدنی یا مواد مخدر‪ ،‬احساس خامی داشتند‬

‫چون شما خود را بی حس کرده اید‪ ،‬خواه هروئین‪ ،‬کراک‪ ،‬هر چیزی‪ ،‬نوشیدنی و «‬
‫غیره‪ .‬و اکنون شما در واقع خام هستید‪ .‬کارل‪ 47 ،‬ساله‪ ،‬اعصاب خام را احساس‬
‫می‌کنید و این متفاوت است‪ ...‬زیرا با چیزی بیهوش شده‌اید یا بی‌حس شده‌اید یا هر‬
‫‪.‬چیز دیگری‬

‫از سن چهارده سالگی‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬به نوعی یا به شکلی‪ ،‬مست یا هر کلمه‌ای دیگر «‬
‫هستم‪ .‬بنابراین‪ ،‬وقتی همه اینها را متوقف کردید‪ ،‬آنوقت همان خودتان هستید‪ ».‬توبی‪،‬‬
‫‪ 45‬ساله‬

‫‪ 97‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫در واقع‪ ،‬فرانسیس به‌خوبی بسیاری از توضیحات فوق را در مورد بازگشت احساسات در‬
‫این جمله ساده به تصویر کشید که وقتی مصرف هروئین را متوقف می‌کنید‪« ،‬بی‌حس»‬
‫‪.‬می‌شوید‬

‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‪" :‬شما بی حس می شوید‪ ...‬فکر می کنم همه چیز ده برابر‬


‫‪.‬احساسات قوی تر از حالت عادی است " زیرا آنها با عجله وارد می شوند‬

‫مدیریت احساسات در حال ظهور‬

‫‪ .‬جای تعجب نیست که چنین نوسانات خلقی باعث می شود افراد احساس تخلیه عاطفی کنند‬

‫با وجودی که خواب بودم‪ ،‬فقط احساس خستگی می کردم…‪ .‬ذهن من احساس می کند«‬
‫که خاموش نمی شود زیرا در حال پردازش هر چیزی است‪ .‬اما تمام احساس گناه و‬
‫اینها ظاهر می شود‪ ،‬بنابراین من احساس خستگی می کنم‪ .‬لیا‪ 38 ،‬ساله‪ ،‬با وجود‬
‫‪.‬اینکه خوابیده ام‪ ،‬هنوز احساس خستگی روحی و جسمی می کنم‬

‫‪.‬افراد همچنین اغلب متذکر می‌شوند که برای تشخیص احساسات خود در تالش هستند‬

‫دبی‪ 28 ،‬ساله ‪" ،‬اگر همین االن به من می‌گفتی‪" ،‬چه احساسی داری؟"‪ ،‬هنوز‬
‫‪.‬تشخیص اینکه چه احساسی دارم و چرا احساس می‌کنم برایم سخت بود‬

‫صادقانه بگویم‪« :‬در حال حاضر نسبت به احساساتم کمی خالی هستم‪ .‬من نمی توانم‬
‫آنها را به خوبی تشخیص دهم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫اقلیتی از شرکت کنندگان ما بازگشت ناگهانی احساسات در سم زدایی و بهبودی زودهنگام را‬
‫‪.‬لذت بخش و حتی هیجان انگیز دانستند‬

‫"‪.‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬خوب‪ ،‬من از آن لذت می برم‪ ...‬دوباره احساس می کنم‬

‫خوبه‪ .‬واقعا خوب است‪ .‬واقعا خیلی خوبه و این فقط خنده نیست‪ ،‬بلکه مانند خنده‌ای "‬
‫است که شکم را آزار می‌دهد‪ .‬خوب است‪ ،‬واقعا ً خوب است‪ .‬این احساس خوبی است‪،‬‬

‫بهبودی ‪98‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اینکه بتوانم دوباره آن احساس را داشته باشم‪ .‬اینکه بتونم بخندم‪ ،‬خیلی سخت بخندم‪...‬‬
‫من نمی توانم‪ ...‬در واقع به یاد بیاورم که آنقدر بخندم‪ ،‬واقعا نمی توانم‪ .‬بنابراین بله‪،‬‬
‫خوب است‪ ،‬واقعا ً خوب است‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬بیشتر گزارش کردند که آشکار کردن احساسات دشوار و چالش برانگیز است‪.‬‬
‫‪،‬همانطور که استوارت اشاره کرد‬

‫این یک کلیشه است‪ ،‬اما‪ ،‬همانطور که می گویند‪ ،‬یکی از چیزهای خوب در‬
‫مورد تمیز شدن این است که احساسات خود را برمی گردانید‪ ،‬و چیز بد در‬
‫مورد تمیز شدن این است که احساسات خود را برمی گردانید‪ .‬و این بسیار‬
‫درست است‪ ،‬واقعا ً همینطور است‪ ».‬استوارت‪ 50 ،‬ساله‬

‫به ویژه‪ ،‬بسیاری از کسانی که در این مطالعه بودند‪ ،‬احساس خارج از کنترل را توصیف‬
‫‪ .‬کردند و ابراز نگرانی کردند که نتوانند با احساسات حل نشده مربوط به گذشته کنار بیایند‬

‫کنار آمدن با تمام احساساتی که دارم سخت است‪ ...‬من احساس شرمندگی زیادی «‬
‫دارم‪ ،‬از خودم بسیار شرمنده و بسیار گناهکار هستم‪ .‬و این همان چیزی است که من‬
‫با هروئین از آن جلوگیری می کردم‪ .‬فقط تمام نگرانی‌های من مسدود می‌شود‪ ،‬در‬
‫حالی که [اکنون] باید با تمام نگرانی‌های مالی‌ام‪ ،‬نگرانی‌های خانوادگی روبرو‬
‫شوم‪ ».‬کریسی‪ ۲۴ ،‬ساله‬

‫همه احساسات شما برمی گردند‪ ،‬و این‪ ...‬می تواند کامالً ترسناک باشد‪ ...‬شاید من"‬
‫مواد مصرف کردم زیرا از پدرم بسیار ناراضی بودم‪ ،‬نمی دانم‪ ،‬یا این موضوع‬
‫سوء استفاده جنسی‪ ،‬می دانید‪ .‬منظورم این است که گاهی اوقات خودم را در ترشی‬
‫درست می کنم و مواد مخدر آن را از بین می برد‪ .‬بنابراین وقتی مواد مخدر را‬
‫متوقف می کنید‪ ،‬ناگهان همه چیز دوباره سرازیر می شود‪ ،‬و می دانید که کنار‬
‫آمدن با آن بسیار سخت است‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫فقط چیزهای بیشتری برای فکر کردن است‪ ...‬احساس اضطراب‪ ،‬احساس عصبی«‬
‫بودن‪ ،‬احساس خوشحالی‪ ،‬احساس غم‪ .‬وقتی مواد مصرف می کردم مجبور نبودم‬

‫‪ 99‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫با هیچ کدام از اینها کنار بیایم زیرا همه چیز مراقبت شده بود‪ .‬شما می توانید خود‬
‫درمانی کنید‪ ،‬اما اکنون باید دوست داشته باشید در مورد آن فکر کنید‪ .‬شما باید‬
‫احساساتی شوید‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫برخی در ابتدا به این احساس سردرگمی عاطفی و ناتوانی با تالش های بیشتر برای کاهش‬
‫‪.‬احساسات خود پاسخ دادند‬

‫من در سرم می ترسم‪ .‬من از تبدیل شدن به یک نرم افزار بزرگ قدیمی می ترسم‪" .‬‬
‫احساسات [ لرزش] ‪ .‬چون‪ ...‬من بیست سال وقت گذاشتم تا آنها را بطری کنم و اگر‬
‫بیرون بیاید‪ ،‬نمی دانم چگونه بیرون می آید‪ .‬و فکر این که یک خرابه ی غم انگیز‬
‫باشم‪ »...‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم دارم با جنبه عاطفی می‌جنگم‪ .‬فکر می‌کنم دارم جلوی آن را می‌گیرم‪«...‬‬
‫اگر جلوی احساسات را بگیرم‪ ،‬فکر می‌کنم هر روز گریه می‌کنم‪ ،‬این کار را‬
‫می‌کنم‪ .‬فکر می‌کنم هر روز گریه می‌کنم و به احتمال زیاد خیلی تندتر از چیزی که‬
‫االن هستم‪ ،‬هستم ‪ ...‬من اهل گریه کردن نیستم‪ .‬من کسی نیستم که عواطف یا‬
‫احساساتم را نشان دهم‪ .‬من یکی از آن‌هایی هستم که همه چیز را در بطری‬
‫می‌گذارم‪ ،‬همه چیز را برای خودم نگه می‌دارم و مردم را از خود دور می‌کنم‪».‬‬
‫الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫با این وجود‪ ،‬بیشتر افراد به زودی دریافتند که اگر بخواهند پیشرفت کنند و ادامه دهند‪ ،‬باید‬
‫به نحوی احساسات خود را رها کنند‪ .‬این می تواند شامل صحبت با خانواده‪ ،‬دوستان یا‬
‫‪.‬همساالن در دوران بهبودی باشد‬

‫بس‪ ،‬پیر ‪" ،‬چند چیزهایی وجود دارد که به برخی افراد می گویم‪ ...‬اما چند نفر هستند‬
‫که همه چیز را می دانند ‪ ...‬من باید صحبت کنم زیرا در نهایت به خود تخریبی می‬
‫پردازم و احتماالً از آن استفاده خواهم کرد‪31 ".‬‬

‫من سعی کردم در مورد آنها [احساسات] صحبت کنم و این بهترین کاری است که‬
‫واقعا ً می توانم انجام دهم‪ ...‬اگر در مورد آنها صحبت کنید‪ ،‬می دانید که مقداری از‬
‫قدرت را از هر چیزی که هست می گیرد‪ .‬بنابراین به فکر استفاده یا چیزی می افتم‪،‬‬

‫بهبودی ‪100‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اگر در مورد آن صحبت کنم‪ ،‬مقداری از قدرت آن را می گیرد و آنقدر قوی نیست‪.‬‬
‫صحبت کردن خوب است‪ ،‬من در پایان روز با آن برخورد می کنم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫‪.‬از طرف دیگر‪ ،‬ممکن است به معنای تامین کمک حرفه ای باشد‬

‫در مورد آن [احساسات] واقعا ً بیش از هر چیزی صحبت می کنم‪ .‬مثالً از اینکه ]من [‬
‫کسی اینجا [در دوره توانبخشی] چیزی به من می‌گوید واقعا ً عصبانی شدم و رفتم و با‬
‫مشاوران در مورد آن صحبت کردم و سپس رفتم و با آنها در مورد آن صحبت کردم‬
‫و خیلی بالغ‌تر از خودم با آن برخورد کردم‪ .‬معموالً این کار را انجام می‌دادم‪ ...‬من‬
‫معموالً می‌رفتم «آرش» و در مورد آن فریاد می‌زدم‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم همه چیز به آرامی در حال سقوط است ‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬از نظر احساسی از «‬
‫من بیرون می‌آید‪ ...‬من آنها را [خدمات مشاوره] می‌بینم‪ .‬برای‪ ...‬قرار بعدی من‪ ،‬که‬
‫در واقع پنجشنبه آینده است‪ ،‬هماهنگ شده است‪ ،‬فیونا‪ 49 ،‬ساله‬

‫به همین ترتیب‪ ،‬بسیاری از شرکت کنندگان ما اهمیت یادگیری ساده زندگی کردن یا‬
‫‪« .‬نشستن» با احساسات خود را تا زمانی که فروکش کرده و از بین بروند‪ ،‬برجسته کردند‬

‫اگر بتوانید با احساسات خود بنشینید‪ ،‬می دانید‪ ،‬چه آسیب دیده باشد‪ ،‬چه غمگین یا"‬
‫هر چیز دیگری‪ ،‬اگر بتوانید با آنها بنشینید و خوب باشید‪ ،‬و سعی نکنید آنها را‬
‫تغییر دهید یا به هیچ وجه آنها را تغییر ندهید‪ ،‬در این صورت برنده هستید‪ .‬نیمی از‬
‫نبرد‪ " ،‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫‪ .‬با کنترل احساسات خود‪ ،‬آیا می توانید آنها را کنترل کنید؟ فکر نمی کنم بتوانید"‬
‫من فکر می کنم شما فقط باید با آنها بنشینید‪ .‬شما باید یاد بگیرید که با آنها زندگی کنید‪.‬‬
‫همه عصبانی می شوند‪ ،‬همه تنها می شوند‪ ،‬همه غمگین می شوند‪ ،‬همه صدمه می‬
‫بینند یا ناراحت می شوند‪ .‬فکر می‌کنم این فقط یاد گرفتن زندگی کردن [با آن‌ها] است‬
‫به جای داشتن آن راه حل سریع «بله‪ ،‬من می‌روم و مقداری دارو می‌خورم»‪ ...‬فقط‬
‫یاد بگیرم با آن زندگی کنم‪ ،‬با آن بنشین‪ ،‬می‌گذرد‪ ...‬اگر با آن بنشینم‪ .‬و به آن عمل‬
‫نکن‪ ،‬بعد می گذرد‪ ،‬می رود‪ .‬این فقط یک احساس است‪ ،‬این احساس نمی‌تواند به من‬

‫‪ 101‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫صدمه بزند‪ ...‬این اعمالی است که من آن احساسات را از بین می‌برم که آسیب‬
‫می‌زند‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫پیدا کردن یک سطح‬

‫هرچه شرکت کنندگان ما بیشتر از مواد مخدر دوری کنند‪ ،‬کمتر به نظر می رسید که‬
‫احساسات بیدار شده خود را غیرقابل کنترل و طاقت فرسا تجربه کنند‪ .‬در عوض‪ ،‬افراد‬
‫شروع به صحبت در مورد احساس شادی‪ ،‬راحتی و آرامش کردند‪ .‬این زمانی که برای‬
‫دومین بار با مردم مصاحبه کردیم بیشتر مشهود بود‪ .‬همانطور که لیام که اکنون دوز ثابتی‬
‫‪،‬از متادون دارد‪ ،‬توضیح داد‬

‫اکنون بسیاری از فشارها و نگرانی ها از من دور شده است‪ .‬خوب‪ ،‬فقط یک نفر‬
‫است که می تواند آنها را از بین ببرد و آن من هستم‪ .‬لیام‪ 37 ،‬ساله ‪ ،‬اما‪ ...‬من فقط از‬
‫شرایطی که هست راضی هستم‪ ...‬در حال حاضر از همه چیز خوشحالم‪ ،‬جایی که‬
‫‪.‬قبال نبودم‬

‫برخی دیگر گزارش کردند که احساس می‌کنند گویی شروع به یافتن یک سطح یا عادی‬
‫‪.‬عاطفی کرده‌اند‬

‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‪« :‬حدس می‌زنم االن خیلی راحت‌تر می‌خندم‪ ،‬احتماالً به چیزهایی‬
‫»‪.‬می‌خندم که سالم‌تر و عادی‌تر از گذشته هستند‬

‫استفان‪ 27 ،‬ساله‪" ،‬در حال حاضر فقط احساس می کنم که در جایی هستم‪ ...‬در‬
‫"‪.‬سطح‪ ،‬می دانید‪ ...‬فقط احساس آرامش کنید‬

‫نکته مهم این است که تعدادی از افراد از این که متوجه شدند وقتی احساساتشان تثبیت شد‪،‬‬
‫‪.‬واقعا ً افرادی بسیار متفکر و دلسوز بودند‪ ،‬ابراز رضایت کردند و حتی شگفت زده شدند‬

‫خیلی خوب بود که فکر کنم‪" ،‬لعنتی‪ ،‬من یک جنبه دلسوز دارم‪ .‬من آن را پس‬
‫گرفتم! چون قبالً به هیچ‌کس یا هیچ چیز بد نمی‌گذاشتم‪ ،‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪102‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من امروز برای دردهای دیگران بسیار بازتر هستم‪ ،‬در حالی که قبالً در دوران‬
‫نقاهت‪ ،‬روزهای اولیه‪ ،‬عالقه ای به من نداشت‪ .‬همه چیز درباره من و احساس من‬
‫بود‪ ...‬امروز واقعا می توانم با کسی ارتباط برقرار کنم‪ .‬من واقعا ً این واقعیت را‬
‫دوست دارم که واقعا ً می توانم با درد آنها ارتباط برقرار کنم یا درد آنها را احساس‬
‫کنم ‪ .‬من درد آنها را نمی دانم ‪ ،‬اما احساس آن را دارم‪ ،‬و این را دوست دارم‪ ،‬زیرا‬
‫می خواهم فردی مهربان و دلسوز باشم‪ ،‬که احتماالً همان چیزی است که همیشه باید‬
‫می بودم‪ ».‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫‪.‬به ویژه‪ ،‬آنها اغلب از احساس وجدان بازگشتی خود لذت می بردند‬

‫احساس عجیبی است که داشتن‪ ،‬داشتن برخی اخالقیات‪ ،‬دانستن این که این اشتباه "‬
‫است‪ ...‬حتی اگر االن تمام کرایه اتوبوس یا چیزی را نپردازم‪ ،‬احساس ناراحتی می‬
‫کنم‪ ،‬می دانید‪ .‬من ‪ 5‬پوند اضافی در پول خرد یا چیز دیگری دریافت می کنم و باید‬
‫آن را پس بدهم‪ .‬این احساس عجیبی است‪ ...‬این [بی صداقت بودن] دیگر به من نمی‬
‫خورد‪ ،‬اینطور نیست‪ .‬چون می دانم اشتباه است‪[ ...‬من] سال ها طول کشید تا وجدان‬
‫خود را پرورش دهم‪ .‬وقتی یکی را گرفتم‪ ،‬نمی توانم از شرش خالص شوم!» تونی‪،‬‬
‫‪ 34‬ساله‬

‫من دیگر دزدی نمی کنم…‪ .‬و من از پرداخت آن [کاالهای موجود در مغازه ها] کمی‬
‫سر و صدا دارم ‪ ،‬زیرا مشروع است‪ .‬مثل اینکه به من اجاره می‌دهی‪ ...‬احتماالً تا ابد‬
‫ادامه نخواهد داشت‪ ،‬اما من هر لحظه از آن حرف می‌زنم‪ .‬چون به خاطر عزت نفس‬
‫خودم است‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬فکر می‌کنم اکنون با‬
‫پرداخت هزینه خریدم هم همینطور است‬

‫با وجود این‪ ،‬برخی از شرکت کنندگان ما تاکید کردند که چگونه بازگشت احساسات مثبت‬
‫همچنان می تواند چالش هایی را ایجاد کند‪ .‬به عنوان الیوت که تازه عود کرده بود و‬
‫لیام توضیح داد‬

‫وقتی مستقیم بودم احساس می‌کردم به همه چیز اهمیت می‌دهم‪ ،‬می‌دانی منظورم «‬
‫چیست؟ اهمیت دادن به همه چیز و همه کس‪ .‬من نمی توانم انجام دهم‬

‫‪ 103‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫با همه اینها‪ ،‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫با وجود اینکه من از همه چیز به همان شکلی که هست لذت می برم‪ ،‬صد در صد "‬
‫راحت نیستم‪ ،‬صد در صد‪ ،‬می دانی‪ ...‬خیلی از آن ها همه یک تجربه بزرگ جدید‬
‫است‪ ،‬می دانید‪ ،‬خیلی خوشحال بودن و بودن خیلی راحت‪ ،‬فکر می‌کنم به همه چیز‬
‫عادت می‌کنم‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫در همین حال‪ ،‬کسانی که مدتی را در بازتوانی گذرانده بودند‪ ،‬اغلب می‌گفتند که روند درمان‬
‫در منزل‪ ،‬اگرچه در ابتدا دردناک بود‪ ،‬اما آنها را قادر می‌سازد تا احساسات خود را‬
‫شناسایی کرده و بهتر با آن کنار بیایند‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی خاطرنشان کردند که کارکنان در‬
‫بازتوانی آنها را به تجربه احساسات خاص سوق داده است و اگرچه این ممکن است در آن‬
‫زمان دشوار باشد‪ ،‬اما یک مزیت درمانی طوالنی مدت وجود دارد‪ .‬استفان‪ ،‬کریسی و دبی‬
‫‪.‬هر کدام در این مورد بحث کردند‬

‫درست است‪ ،‬همه احساسات را در من ایجاد می کند‪ ،‬و آنها را دوست ندارم‪ .‬و اولین"‬
‫عکس العمل من این خواهد بود‪" :‬پس این‪ ،‬من می روم‪ ".‬من نمی‌خواهم با کسی‬
‫صحبت کنم‪[ ...».‬اما] صحبت کردن با مردم و گفتن احساسم در آن زمان‪ ،‬آن را‬
‫ناتوان کرد‪ .‬همه جا بودم‪ ،‬اما فقط با بودن‪ ،‬فقط با حضور در اینجا [در بازتوانی]‬
‫کمکم کرد ‪ .‬توضیح دادن آن سخت است‪ ،‬فقط با بودن در اینجا و انجام کارهایی که‬
‫هر روز اینجا انجام می دهید‪ ».‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫دو ماه اول اینجا [ در بازتوانی] ‪ ،‬همه چیز مزخرف بود‪ .‬احساس کردم‪" ،‬اوه عالی‪« ،‬‬
‫یک احساس تلخ جدید وجود دارد و احساس می کنم که قرار است من را در برگیرد"‪.‬‬
‫در حالی که االن احساس رضایت بیشتری در خودم دارم‪ .‬بنابراین احساساتی که‬
‫واقعا ً تلخ و شدید هستند‪ ،...‬چون احساس می‌کنم از بودن در اینجا آموخته‌ام‪ ،‬من در‬
‫واقع می توانم انتخاب کنم که چه احساسی داشته باشم‪ .‬من می‌توانم انتخاب کنم که‬
‫واقعا ً احساس بدی داشته باشم‪ ،‬یا می‌توانم با خودم صحبت کنم و بگویم‪« ...‬چه‬
‫می‌توانم‬

‫بهبودی ‪104‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫متفاوت انجام دهد؟ و چگونه می توانم آن را تغییر دهم؟ بنابراین روند من بسیار‬
‫بهتر می شود‪ ،‬بله‪ ،‬احساسات خوب و همچنین احساسات بد را احساس می کنم‪».‬‬
‫کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫آنها از شما می خواهند که همه چیز را احساس کنید‪ .‬آنها می خواهند شما احساس "‬
‫خشم کنید‪ ،‬آنها می خواهند شما احساس غم و اندوه کنید‪ ،‬آنها می خواهند که شما‬
‫احساس شادی کنید‪ ،‬آنها می خواهند‪ ،‬می دانید‪ ،‬هر احساسی که می توانید به آن فکر‬
‫کنید‪ ،‬آنها می خواهند شما احساس کنید تا بتوانید شروع به یادگیری نحوه برخورد با‬
‫آن کنید‪ .‬این احساسات را که در تمام این سال ها با مواد پوشانده اید‪ ،‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫در نهایت‪ ،‬یادآوری این نکته مهم است که همانطور که احساسات منفی گذشته اغلب به‬
‫رویدادهای منفی زندگی گذشته مربوط می شود‪ ،‬احساسات مثبت جدید نیز اغلب با بهبود‬
‫شرایط زندگی مرتبط است‪ .‬اینها شامل‪ ،‬برای مثال‪ ،‬گرفتن یک آپارتمان جدید یا یک شغل‬
‫جدید‪ ،‬شروع یک رابطه جدید یا بازسازی روابط است‪ .‬برای ویکی‪ ،‬ادوارد و فریا‪ ،‬امنیت‬
‫بیشتر و احساس اینکه زندگی آنها شروع به پیشرفت کرده است‪ ،‬به وضوح به افزایش‬
‫‪.‬احساس رفاه عاطفی آنها کمک کرد‬

‫من در همه جا با حال و هوای خودم هستم‪ .‬اما از زمانی که من شروع به کار کردم‪" ،‬‬
‫به نظر می رسد که سطح آن کاهش یافته است‪ .‬و من متوجه شده ام که می توانم‬
‫انتخاب کنم که همه جا باشم یا می توانم انتخاب کنم که بلند شوم و بگویم‪" ،‬می دانی‬
‫چی‪ ،‬من امروز خوب خواهم شد"‪ ،‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫زندگی من قبالً پر از عذاب و غم و نفرت از خود و ترس بود‪ ،‬اما دیگر اینطور‬
‫نیست‪ .‬بنابراین‪ ،‬اگر این چیزی نیست که در مورد آن خوشحال باشیم‪ ،‬پس چیست؟‬
‫بنابراین واقعا ً مهم نیست که در روزگار من چه می گذرد‪[ ،‬من] یک سقف دارم‪ ،‬یک‬
‫آپارتمان دارم‪ ،‬من آدم هایی در زندگی ام دارم‪ ،‬من عزت نفس‪ ،‬کرامت و همه اینها‬
‫دارم‪ .‬بنابراین هر روز روز خوبی است‪ ،‬فقط حیف است که مجبور شدم تا اعماق‬
‫ناامیدی بروم تا آن را بفهمم‪ .‬اما این کاری است که من انجام داده ام‪ .‬بنابراین‪ ،‬بله‪،‬‬
‫خوب است‪ »،‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 105‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫من واقعا ً اکنون احساس خوشحالی بیشتری می کنم زیرا در حال انجام کارهایی‬
‫هستم‪ ...‬رابطه جدید‪ ،‬چیزهای عادی‪ .‬بنابراین من از کاری که انجام می‌دهم احساس‬
‫خوشحالی بیشتری می‌کنم‪ ،‬و احساس می‌کنم به جای اینکه فقط در یک روال گیر‬
‫کرده باشم‪ ،‬به جایی می‌روم‪ ».‬فریا‪ 25 ،‬ساله‬

‫خالصه‬

‫با توجه به اینکه هروئین یک داروی مسکن است‪ ،‬تعجب آور نیست که شرکت کنندگان ما‬
‫گزارش دادند که این دارو احساسات آنها را بی حس می کند و آنها عمداً از آن و سایر‬
‫داروهای آرام بخش برای فرار از احساسات ناراحت کننده و ناراحت کننده استفاده می‬
‫کردند‪ .‬هنگامی که مصرف مواد افیونی در طی سم زدایی و بهبودی اولیه کاهش یافت یا‬
‫متوقف شد‪ ،‬افراد عموما ً سیل خود به خودی از احساسات بازگشتی را تجربه کردند‪ .‬اینها‬
‫اغلب به عنوان شدید و نامنظم تلقی می شدند‪ .‬بنابراین‪ ،‬افراد ممکن است بین گریه و خنده‪ ،‬با‬
‫احساس گناه‪ ،‬شرم‪ ،‬خجالت‪ ،‬خشم‪ ،‬رنجش‪ ،‬ترس‪ ،‬اضطراب و وحشت در نوسان باشند‪.‬‬
‫چنین نوسانات خلقی می تواند باعث شود افراد از نظر عاطفی تخلیه شده و گیج شوند‪ ،‬به‬
‫خصوص که آنها اغلب در تالش برای تشخیص اینکه دقیقا ً چه احساسی دارند‪ ،‬تالش می‬
‫‪.‬کنند‬

‫در حالی که برخی از افراد از این احساسات بیدار کننده لذت می برند و از آنها لذت می‬
‫برند‪ ،‬اکثر آنها احتماالً حداقل در ابتدا‪ ،‬طاقت فرسا و چالش برانگیز هستند‪ .‬یکی از پاسخ‬
‫های غیر مفید بازگشت به مصرف مواد مخدر است‪ .‬دیگری این است که سعی کنید‬
‫احساسات را سرکوب کنید و امیدوار باشید که آنها از بین بروند‪ .‬شرکت‌کنندگان ما نشان‬
‫دادند که استراتژی‌های سازنده‌تر در مورد احساسات صحبت می‌کردند‪ ،‬اما همچنین هنر‬
‫نشستن با احساسات را یاد می‌گرفتند و آنها را بیرون می‌کردند تا زمانی که آنها بگذرند‪ .‬در‬
‫اینجا دوستان‪ ،‬خانواده‪ ،‬همتایان در حال بهبودی و متخصصان می توانند حمایت‬
‫ارزشمندی را ارائه دهند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬برنامه های درمانی فشرده مسکونی می تواند‬
‫برخی از افراد را قادر سازد تا مسائل عاطفی دشوار را تشخیص دهند و به آنها رسیدگی‬
‫کنند‪ .‬خیلی زود‪ ،‬به نظر می رسد که پاداش می تواند شادی‪ ،‬تعادل و رضایت باشد‪ ،‬زیرا‬
‫احساسات شروع به حل شدن می کنند و سایر جنبه های زندگی آنها شروع به پیشرفت می‬
‫کند‪ .‬با وجود این‪ ،‬مسیر عاطفی به سمت بهبودی شکننده به نظر می رسد‪ ،‬با چالش های‬
‫‪ .‬آینده که همیشه این پتانسیل را دارد که در افرادی که آمادگی ندارند‪ ،‬عود کند‬

‫بهبودی ‪106‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فصل ‪ 7‬تنظیمات بدنی‬
‫معرفی‬

‫البته مصرف مواد افیونی می تواند اثرات فیزیکی و همچنین عاطفی عمیقی داشته باشد‪ .‬این‬
‫اثرات فیزیکی شامل کاهش وزن‪ ،‬یبوست‪ ،‬کاهش میل جنسی‪ ،‬از دست دادن حواس فیزیکی‬
‫و ‪ -‬برای زنان ‪ -‬آمنوره است‪ .‬در این فصل‪ ،‬بررسی می‌کنیم که مصرف‌کنندگان مواد مخدر‬
‫در مورد برخی از تغییراتی که می‌تواند در نتیجه داروهایی که مصرف می‌کنند در بدنشان‬
‫‪.‬رخ دهد‪ ،‬چه فکر می‌کنند‬

‫تغییر وزن‬

‫روی ترازو‬
‫اگرچه کاهش وزن در طول مصرف هروئین اجتناب ناپذیر نیست‪ ،‬اما بسیار رایج است‪.‬‬
‫مصرف مواد افیونی یک سرکوب کننده اشتها است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬سبک زندگی مصرف‬
‫آشفته مواد مخدر معموالً برای خرید معمولی غذا‪ ،‬پخت و پز و زمان صرف غذا مناسب‬
‫نیست‪ .‬مصرف کنندگان هروئین اغلب غذا خوردن را فراموش می کنند یا خوردن را در‬
‫مشکالت ‪ C،‬اولویت قرار نمی دهند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بسیاری مشکالت سالمتی مانند هپاتیت‬
‫گوارشی یا اختالالت خوردن دارند که مصرف غذا را پیچیده می کند (همچنین به فصل های‬
‫‪ 8‬و ‪ 9‬مراجعه کنید)‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬ممکن است عوامل ساختاری مانند کمبود درآمد یا‬
‫دسترسی ضعیف به امکانات پخت و پز وجود داشته باشد که خوردن منظم را دشوار می‬
‫کند‪ .‬ما مسائل مربوط به رژیم غذایی را بعداً در فصل ‪ 9‬در نظر می گیریم‪ .‬در اینجا به‬
‫‪.‬صراحت بر افکار مصرف کنندگان مواد مخدر در مورد وزن خود تمرکز می کنیم‬

‫اکثر افراد در مطالعه ما در مورد اینکه در دوره های مصرف سنگین مواد مخدر چقدر کم‬
‫وزن بوده اند صحبت کردند‪ .‬وزن برخی از مردان به اندازه هشت یا نه سنگ بود و تعدادی‬
‫‪.‬از زنان گزارش دادند که کمتر از شش سنگ بوده و بدن بچه دارند‬

‫‪ 107‬فصل ششم‪ :‬تغییرات عاطفی‬


‫قبل از شش‌سالگی‪ .‬من جسد بچه داشتم‪ ،‬می‌دانی‪ ...‬یعنی برای شستن لباس‌های «‬
‫دخترم می‌رفتم و هرگز نمی‌توانستم بفهمم [لباس] دخترم کدام است ‪ .‬منظورم این‬
‫است که او در آن زمان فقط هفت نفر بود‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬حتی جوان‌تر‪ ،‬و من مجبور بودم‪،‬‬
‫می‌دانی‪ ،‬فهمیدن این لباس برای چه کسی مشکل بود‪ .‬چون منظورم این است که من‬
‫مثل یک سیزده تا چهارده سالگی لباس پوشیده بودم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫سایز شش برای من بزرگ بود‪ ...‬ما مدتها قبل از آن عشق ورزیدن را متوقف ]‪«[A‬‬
‫کرده بودیم‪ ،‬زیرا او [دوست پسر] فقط گفت که من خیلی استخوانی هستم‪ ...‬به نظر‬
‫می رسید که بدن بچه ای دارم‪ .‬من نه سینه داشتم‪ ،‬نه باسن‪ ،‬فقط هیچ چیز‪ ...‬متوجه‬
‫نشدم‪ .‬مامانم می گفت که به نظر بیمار به نظر می رسیدم‪ ،‬سرم برای بدنم خیلی‬
‫بزرگ به نظر می رسید و دندان هایم واقعا ً بزرگ به نظر می رسید‪ ،‬زیرا من خیلی‬
‫کوچک بودم‪ ،‬بله‪ .‬در آن زمان خانواده‌ام خیلی نگران من بودند‪ ،‬زیرا بدیهی است که‬
‫وضعیت فیزیکی من در آن قرار داشت‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫زمانی که افراد مصرف داروها را بطور کامالً آشفته متوقف کردند‪ ،‬افزایش وزن بسیار‬
‫سریع را توصیف کردند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بیس و دبی در زمانی که با آنها مصاحبه شد یازده‬
‫‪:‬سنگ وزن داشتند و الیوت اظهار نظر کرد‬

‫من مثل سه سنگ گذاشته ام‪ .‬سه سنگ در سه ماه مقداری وزن جدی‪ ،‬یعنی” الیوت‪،‬‬
‫‪ 32‬ساله‬

‫هنگامی که افراد به زندان یا خدمات درمانی اقامتگاهی رفتند که در آن غذاهای منظم و‬


‫اغلب غنی از کربوهیدرات به آنها داده می شد‪ ،‬افزایش وزن می تواند به سرعت رخ دهد‪.‬‬
‫لوک‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬در عرض چند هفته پس از ورود به دوره توانبخشی‪ ،‬وزن خود را از ‪9‬‬
‫سنگ به ‪ 12‬سنگ افزایش داد و تد‪ 48 ،‬ساله‪ ،‬از اینکه در عرض هفت هفته از نه و نیم به‬
‫‪.‬ده و نیم سنگ افزایش یافته بود‪ ،‬شگفت زده شد‬

‫افزایش وزن با کاهش و قطع مصرف هروئین اجتناب ناپذیر بود‪ .‬تعداد کمی از افراد که قبالً‬
‫زیاد مشروبات الکلی مصرف می کردند یا اضافه وزن داشتند‪ ،‬همزمان با کاهش مصرف‬
‫دارو‪ ،‬وزن خود را کاهش دادند‪ .‬کاهش وزن بسیار سریع در طول دوره عود نیز گزارش‬
‫‪.‬شده است‬

‫بهبودی ‪108‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫‪:‬تیموتی این موضوع را چنین توصیف کرد‬

‫من یک سایز جین کامل را در سه روز از دست دادم‪ ...‬زیرا این [شلوار جین] یک‬
‫سایز سی است و تقریبا ً عالی هستند‪ .‬قبل از سی و دو سالگی‪ ...‬و اینها قبالً خیلی تنگ‬
‫بودند و حاال اینها عالی هستند‪ ،‬بنابراین سایز جینم را از دست داده ام‪ ».‬تیموتی‪27 ،‬‬
‫ساله‬

‫احساس تغییر وزن‬


‫با توجه به اینکه تغییر وزن‪ ،‬و اغلب تغییرات چشمگیر وزن‪ ،‬در طول بهبودی رایج بود‪،‬‬
‫شنیدن احساس افراد در مورد این موضوع جالب بود‪ .‬در عمل‪ ،‬بسیاری گزارش دادند که‬
‫از اضافه وزن خوشحال بودند زیرا باعث می شد احساس سالمتی بیشتری داشته باشند‪ .‬با‬
‫این حال‪ ،‬آنها اغلب با گفتن اینکه نمی‌خواهند چاق شوند‪ ،‬این موضوع را توصیف‬
‫‪.‬می‌کنند‬

‫خوب‪ .‬مطمئنا ً نگران بزرگ شدن من نیست‪ .‬از من سالم تره برای من‪ ،‬این یک "‬
‫چیز مثبت است‪ ،‬نه یک چیز منفی ‪ -‬مگر اینکه به نوزده استون بروم‪ ،‬آنگاه کمی‬
‫نگران خواهم شد‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫من فقط می خواهم واقعا سالم به نظر برسم‪ .‬من فکر نمی کنم واقعا ً مهم نیست‪ ،‬اما‬
‫کمی نگران می شوم‪ .‬من نمی خواهم چاق باشم‪ ،‬می دانید‪ .‬اما فکر می کنم تا چاق‬
‫شدن راه درازی در پیش دارم‪ ».‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫گاهی اوقات شرکت کنندگان ما با دیدن عکس های خود بالفاصله قبل از شروع درمان شوکه‬
‫می شدند‪ ،‬زیرا اغلب فقط در آن زمان بود که متوجه می شدند چقدر کم وزن بوده اند و چقدر‬
‫‪.‬بیمار به نظر می رسند‬
‫‪،‬اینجا دوباره تیموتی است و پس از او اولیویا‬

‫مردی با دوربین دیجیتال از من عکس گرفت‪ ...‬من تی شرت مشکی ام را پوشیده «‬


‫بودم و در آشپزخانه به پهلو ایستاده بودم‪ .‬او احتماالً آن را از حدود ده قدمی‪ ،‬نمی‬
‫دانم‪ ،‬گرفته است‪ .‬و من به آن نگاه کردم و فکر کردم‪" ،‬خدای من‪ ،‬آیا من آنقدر الغر‬
‫هستم؟" واقعا الغر به نظر می رسیدم من واقعا شوکه شدم‪ »،‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫‪ 109‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫من اکنون آن را پذیرفته ام [این که نه سنگ یازده هستم] ‪ .‬در واقع من کامالً آن را‬
‫دوست دارم‪ .‬در حالی که قبال همیشه هشت و نیم سنگ بودم‪ .‬و‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬وقتی‬
‫عکس‌های خاصی را می‌بینم‪ ،‬واقعا ً به گذشته فکر می‌کنم‪" ،‬اوه خدا‪ ،‬وحشتناک به‬
‫نظر می‌رسد"‪ ...‬خیلی الغر به نظر می‌رسد و به نظر می‌رسد همیشه آن را در‬
‫صورتم گم می‌کنم‪ .‬بنابراین داشتن کمی وزن بیشتر روی من در واقع مناسب است‪...‬‬
‫ترجیح می‌دهم تمیز باشم و وزن روی خودم داشته باشم تا اینکه استفاده کنم و الغر‬
‫باشم‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫اگرچه برخی از زنان نگران این بودند که به آنها گفته شود که ظاهر خوبی دارند واقعا ً به‬
‫این معنی است که آنها چاق به نظر می رسند‪ ،‬اما بیشتر افراد وقتی اظهار نظر می کردند که‬
‫‪.‬به دلیل سنگین تر بودن بهتر به نظر می رسند خوشحال می شدند‬

‫وقتی مواد مخدر مصرف می‌کنید‪ ،‬الغر می‌شوید و از این قبیل چیزها‪ .‬مثل اینکه «‬
‫االن وزن زیادی اضافه کرده ام و قبالً واقعا ً الغر بودم ‪ ...‬یعنی همه می گویند االن‬
‫‪ ...‬خیلی سالم تر به نظر می رسم ‪ ...‬همه می توانند بگویند‬
‫من فقط به خاطر وزنم بسیار سالم تر به نظر می رسم‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫من قبالً وزن اضافه کرده‌ام‪ ،‬که شگفت‌انگیز است‪ ...‬نظراتی که می‌گفتند‪« ،‬خدایا‪ ،‬تو‬
‫خوب به نظر می‌رسی‪ ،‬تو سالم به نظر می‌رسی»‪ ،‬این به من انگیزه می‌دهد‪ ،‬انگیزه‬
‫شدید‪ [ .‬من] حتی دیروز یک نفر پیش من آمد و گفت‪" ،‬می خواهی دوباره ورزش را‬
‫شروع کنی؟" لیام‪ 37 ،‬ساله‪ ،‬به من انگیزه داد‬

‫برای لیام‪ ،‬یک امتیاز اضافی این بود که افزایش وزن او به این معنی بود که می توانست‬
‫‪.‬دوباره لباس های زیبا بپوشد‬

‫من همیشه لباس‌هایم را دوست داشتم‪ ،‬همیشه لباس‌هایم را دوست داشتم‪ ،‬همیشه وقتی‬
‫می‌توانم برای لباس‌ها پول خرج می‌کردم‪ .‬بنابراین فقط دانستن این که آنها به نظر‬
‫می‌رسند و مناسب‌تر هستند‪ ،‬قطعا ً بسیار بهتر است‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪110‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫به طور کلی‪ ،‬مردان نسبت به زنان نسبت به افزایش وزن مثبت‌تر بودند‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی از‬
‫مردان هنوز هم خود را بسیار کم وزن می‌دانستند و تأکید می‌کردند که می‌خواهند حجم‬
‫‪.‬بیشتری داشته باشند‪ ،‬تا زمانی که این کار با ماهیچه‌ها باشد تا با چربی‬

‫دوست دارم حدوداً سیزده ساله باشم‪ .‬کمی تعریف شده تر مانند " اریک‪ 39 ،‬ساله«‬

‫اوه دوست دارم [افزایش وزن اخیر]‪ .‬من واقعا ً می‌خواهم سنگین‌تر شوم‪ ...‬من‬
‫می‌خواهم وزن زیادی اضافه کنم ‪ -‬وزنه بزنم و این کارها‪ ،‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫با وجود این‪ ،‬برخی از مردان شروع به نگرانی کردند که آنها کمی «پخت» یا «چاق» می‬
‫‪.‬شوند‪ .‬این دوباره لوک است و پس از آن نیل‬

‫وقتی شب‌ها در رختخواب دراز می‌کشم و به پایین نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم‪« ،‬اوه «‬
‫نه‪ ،‬من شکمم را می‌گیرم‪ ،‬یک جفت سینه مردانه رشد می‌کنم»‪ .‬خوب نیست‪ ،‬نشستم‬
‫و به خودم نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم‪ ...‬من قبالً کامالً خوش اندام بودم‪ ،‬قبالً نیمه‬
‫تناسب به نظر می‌رسیدم‪ .‬و اکنون همه چیز به حالت ضعیف تبدیل شده است‪ ...‬من‬
‫می توانم ببینم که وزن زیادی اضافه می کنم‪ ...‬اصال خوب نیست‪ ،‬وزنم را باال می‬
‫برم‪ ،‬می توانم خودم را ببینم که از اینجا [بازپروری مسکونی] بیرون می روم‪ ،‬در‬
‫حال حرکت کردن هستم‪ ».‬لوک ‪ 34‬ساله‬

‫من چاق تر هستم‪ ...‬فکر می کنم‪ .‬من بیشتر متوجه آن می‌شوم‪ ،‬زیرا دارم به این فکر‬
‫می‌کنم که "لعنتی‪ ،‬وزن زیادی اضافه کردم"‪ .‬من نمی خواهم به انجام آن ادامه دهم‪.‬‬
‫من حتی رفتم‪ ،‬روز قبل از آن مرد اینجا در بازار چند سیب خریدم و به جای اینکه‬
‫یک مک دونالد یا چیز دیگری بگیرم‪ ،‬آنها را خوردم‪ .‬بنابراین این اولین باری بود که‬
‫سیب را از یک غرفه خونین بازار خریدم‪ ...‬از زمانی که پسر بودم احتماالً‪ ،‬نیل‪37 ،‬‬
‫ساله‬

‫در همین حال‪ ،‬بسیاری از زنان در مورد وزنی که از زمان قطع مصرف مواد مخدر‬
‫اضافه کرده بودند بسیار نگران بودند و زمانی که این افراد سابقه اختالالت خوردن یا‬
‫مشکالت گوارشی داشتند‪ ،‬این امر پیچیده می‌شد (همچنین به فصل ‪ 9‬مراجعه کنید)‪.‬‬
‫‪:‬ایزابل که بی اشتها بود و جراحی معده بزرگی انجام داده بود‪ ،‬توضیح داد‬

‫‪ 111‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫من از چهار سنگ به ‪ 9‬رسیده ام‪ ...‬اما من همیشه با وزنم مشکل داشتم‪ ،‬از زمانی که"‬
‫کوچک بودم‪ ،‬یعنی واقعا کوچک بودم‪ .‬من همیشه با معده‌ام مشکل داشته‌ام و تا زمانی‬
‫که [در جراحی] مرا باز نکردند‪ ،‬متوجه نشدند‪ ،‬می‌دانی منظورم چیست؟ بنابراین‬
‫همیشه یک مشکل گوارشی بوده است‪ .‬از آنجایی که من مواد مخدر مصرف می‬
‫کردم هرگز با آن اذیت نمی شدم‪ .‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‪ ،‬از آنجایی که اکنون [مصرف‬
‫مواد مخدر خیابانی] را متوقف کردم ‪ ،‬به تمام مشکالتی که در زمان مصرف به آن‬
‫‪.‬توجه نکردم رسیدگی می کنم‬

‫برخی از احساسات پیچیده و مبهم مرتبط با افزایش وزن‪ ،‬به ویژه برای زنان‪ ،‬توسط ثریا و‬
‫‪:‬بس در زیر بیان شده است‬

‫این بزرگترین چیزی است که من تا به حال در زندگی خود داشته ام‪ ،‬چیزی که"‬
‫اکنون هستم‪ ...‬احتماالً در حدود نه سنگ ‪ ...‬من از آن متنفرم‪ ،‬از آن راضی هستم‪ .‬من‬
‫فقط از شکمم متنفرم‪ ...‬می‌دانی‪ ،‬فکر نمی‌کنم هیچ زنی از بدن خود راضی باشد‪،‬‬
‫اینطور نیست؟» ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫من االن از خودم خیلی خوشحالم‪ .‬اما همانطور که گفتم‪ ،‬در چند هفته گذشته احساس‬
‫می‌کنم که وزنم زیاد شده است‪ ،‬خیلی زیاد وزن اضافه کرده‌ام‪ ...‬خوشحال می‌شوم که‬
‫نصف سنگی را که فکر می‌کنم از دست بدهم و سپس خوب می‌شوم‪ .‬نه‪ ،‬در واقع من‬
‫می خواهم سبک تر از این باشم‪ .‬ببینید منظورم چیست؟ من هرگز خوشحال نمی‬
‫شوم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫عملکرد روده‬

‫عملکرد روده یک موضوع مکالمه نسبتا ً تابو در اکثر جوامع است‪ .‬با وجود این‪ ،‬بسیاری‬
‫از شرکت کنندگان در مطالعه ما مشتاق بودند در مورد روده خود صحبت کنند‪ .‬این‬
‫احتماالً تعجب آور نیست وقتی می بینیم که چیزی به ظاهر ساده مانند رفتن به توالت‬
‫‪.‬چقدر می تواند برای کسانی که از مواد افیونی استفاده می کنند مشکل ساز باشد‬

‫بهبودی ‪112‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫یبوست‪ ،‬ناشی از هروئین و تا حدی متادون و سایر مواد مخدر‪ ،‬یک چالش بزرگ برای‬
‫مصرف کنندگان مواد در مطالعه ما بود‪ .‬در واقع‪ ،‬در طول دوره های استفاده فعال‪،‬‬
‫‪ .‬فاصله زمانی بین رفتن به توالت می تواند قابل توجه باشد‪ ،‬حتی به اندازه دو تا سه هفته‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬هروئین باعث یبوست شما می شود‪ ،‬بنابراین برای چند هفته‪،‬‬
‫"‪.‬دو‪ ،‬سه هفته به سرویس بهداشتی نخواهید رفت‬

‫به خصوص اینکه متادون مصرف می‌کنم‪ ...‬می‌توانم یک هفته کامل بدون رفتن به‬
‫توالت بروم‪ ،‬و وقتی نیاز به رفتن دارید‪ ،‬مثل به دنیا آوردن یک نوزاد است‪ .‬اصالً‬
‫خیلی خوب نیست‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫برخی از افراد همچنین در مورد تجربه اسهال متناوب صحبت کردند‪ .‬به نظر می رسید که‬
‫چنین بی نظمی به ویژه به استفاده از کراک مربوط می شود‪ ،‬بلکه به سم زدایی و تجربه‬
‫‪،‬عالئم ترک نیز مربوط می شود‪ .‬همانطور که تد و ناتان توضیح دادند‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله‪" :‬قبل از اینکه من دوره هایی را داشته باشم که در آن اسهال داشتم و‬
‫"‪.‬دوره های دیگری که در آن یبوست داشتم‪ ،‬این فقط بستگی داشت‬

‫خب بدیهی است که اولین هفته من در اینجا [در دوره توانبخشی] به مقدار مسخره "‬
‫ای به توالت می رفتم‪ ...‬قرص می خوردم تا آن را متوقف کنم‪ ،‬اما با این حال‪ ،‬به‬
‫تازگی از دستم خارج می شد‪ .‬ناتان ‪ 30 ،‬ساله‬

‫‪.‬یبوست اغلب بسیار دردناک بود و می‌توانست منجر به خونریزی و ناراحتی شود‬

‫…من بارها به دلیل تالش برای بیرون راندن خونریزی داشتم‬


‫منظورم این است که من در توالت بودم و تقریبا ً از درد فریاد می زدم‪ ».‬لورن‪27 ،‬‬
‫ساله‬

‫گاهی اوقات گریه می کردم‪ .‬جهنم خونین‪ ...‬وحشتناک بود‪[ ،‬من] هرگز فکر نمی "‬
‫کردم رفتن به توالت می تواند این همه دردسر باشد‪ ،‬می دانید منظورم چیست‪...‬؟‬

‫‪ 113‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫گاهی اوقات فکر می کنم بدتر از بچه دار شدن است‪ .‬آره‪ ،‬وحشتناک بود‪ ،‬آنابل‪29 ،‬‬
‫ساله‬

‫مصرف کنندگان مواد مخدر طیفی از استراتژی های نسبتا ً معمولی را برای مقابله با یبوست‬
‫خود اتخاذ کردند‪ ،‬مانند مصرف ملین ها و مواد حجیم کننده‪ ،‬خوردن مقدار زیادی میوه‪،‬‬
‫سبزیجات و سایر منابع علوفه‪ ،‬خوردن بیشتر‪ ،‬و تالش برای جلوگیری از استرس‪ .‬با این‬
‫حال‪ ،‬استراتژی‌های کمتر متعارف‪ ،‬مانند اجازه دادن به خود برای خروج کمی یا استفاده از‬
‫‪.‬کرک‪ ،‬نیز مورد بحث قرار گرفت‬

‫من ملین‌ها را امتحان کرده‌ام‪ ،‬به نظر می‌رسد هیچ کاری نمی‌کند‪ .‬روی توالت تکان‬
‫می خورم‪ ،‬چون مثل پمپ قدیمی است‪ ،‬به نظر می رسد انجام آن کمک کننده است‪ .‬یا‬
‫روی یک بطری آب گرم دراز می کشم‪ ،‬مانند بطری آب گرم واقعا داغ‪ .‬به نظر‬
‫میرسد‬
‫اوون ‪ 30 ،‬ساله‬

‫کریسی ‪" :‬اگر از کرک استفاده کنم‪ ،‬پس به سالن می روم‪ ...‬اگر چند روز به‬
‫سالن نرفتم‪ ،‬باید مقداری کرک بگیرم تا مرا وادار به رفتن به سالن بهداشت‬
‫کند‪ 24 ".‬ساله‬

‫ثریحه‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬خدایا‪ ،‬یبوست خیلی زیاد است ‪ -‬می تواند روزها و روزها باشد‪...‬‬
‫"‪ .‬و مثل بعضی اوقات سعی می کنم کمی سر و صدا کنم [به سمت کناره گیری] بروم‬

‫در حالی که تعداد کمی از افراد نسبت به خطرات یبوست بسیار هوشیار بودند و بنابراین آن‬
‫را بسیار جدی می‌گرفتند‪ ،‬دیگران گفتند که واقعا ً نگران آن نیستند زیرا این فقط یک بخش‬
‫پذیرفته شده از زندگی مصرف هروئین است یا به سادگی یک اولویت نیست‪ .‬برای آنها در‬
‫‪،‬حالی که به طور آشفته مواد مخدر مصرف می کردند‪ .‬همانطور که تام استدالل کرد‬

‫خونریزی نیز‪ ،‬زور زدن‪ ...‬واقعا ً ناراحت کننده است‪ .‬اما دوباره زمانی که مصرف «‬
‫می‌کنید‪ ،‬به نوعی قبول می‌کنید که بخشی از سبک زندگی مرتبط با مصرف هروئین‬
‫و متادون است‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪114‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اما نکته مهم این است که تغییرات مثبت قابل توجهی در عملکرد روده می تواند خیلی زود‬
‫پس از توقف مصرف مواد افیونی رخ دهد‪ .‬هنگامی که این مورد بود‪ ،‬عباراتی مانند‬
‫"بازگشت به حالت عادی"‪" ،‬عادی"‪" ،‬خوب"‪" ،‬درست کار کردن"‪" ،‬مثل همه افراد‬
‫دیگر" به طور گسترده استفاده می شد‪ .‬برخی نیز آن را "شرور" یا "یک موهبت الهی"‬
‫‪ .‬توصیف کردند‪ .‬تسکین و لذت بازگشت به عملکرد منظم روده اغلب قابل لمس بود‬

‫آنابل‪ 29 ،‬ساله ‪" ،‬به نظر می رسد االن خوب است‪ ...‬همه چیز درست است‪ ،‬بله‪...‬‬
‫"‪.‬امروز صبح به توالت رفتم و بله‪ ،‬تقریبا ً هر روز مثل االن‬

‫اوه این بد است‪ .‬در واقع می توانم به طور معمول به توالت بروم‪ .‬قبالً باید دوست "‬
‫داشتم‪ ،‬نمی دانم‪ ،‬واقعا ً خودم را آماده می کردم‪ .‬الیوت‪ 32 ،‬ساله ‪ ،‬خیلی درد می‌کرد‪،‬‬
‫مثل خیلی درد می‌کرد‪ ،‬واقعا ً خیلی درد می‌کرد‪ ...‬آره‪ ،‬باعث مرگ شد‪ ،‬واقعا ً واقعا ً‪...‬‬
‫حاال فوق‌العاده است‪ ،‬خیلی بد است‪ ،‬فقط به طور معمول به توالت می‌روی‪ ،‬هیچ‬
‫»‪.‬دردی وجود ندارد‪ ،‬هیچ چیزی وجود ندارد‬

‫مشکالت مداوم روده فقط در بین افرادی که هنوز از مواد مخدر استفاده می‌کردند مشهود‬
‫بود‪ ،‬از جمله متادون و بنزودیازپین‌های تجویز شده‪ ،‬و در میان افرادی که مشکالت معده‬
‫طوالنی‌مدت‪ ،‬از جمله سندرم روده تحریک‌پذیر داشتند‪ ،‬یا کسانی که گزارش دادند که همیشه‬
‫«تنبلی» داشتند‪ .‬سیستم ها و بنابراین هرگز در رفتن به توالت منظم نبودند‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫یبوست دبی از زمانی که مصرف مواد افیونی را متوقف کرده بود بهبود یافته بود‪ ،‬اما برخی‬
‫‪.‬مشکالت همچنان ادامه داشت‬

‫من هنوز روده‌ای تنبل دارم‪ .‬اما واضح است که من مانند گذشته یبوست ندارم‪.‬‬
‫منظورم این است که من روزها‪ ،‬هفته ها نمی روم‪ ،‬مخصوصا ً وقتی که دنده را سخت‬
‫می کردم‪ .‬وقتی رفتی هفته‌ها و سپس بسیار دردناک بود‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫میل جنسی تغییر می کند‬

‫در حالی که تعدادی از افراد خاطرنشان کردند که داروهایی مانند کراک‪ ،‬اکستازی و‬
‫آمفتامین ها می توانند میل جنسی را افزایش دهند‪ ،‬به طور گسترده تشخیص داده شد که‬

‫‪ 115‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫مصرف مواد افیونی میل جنسی را کاهش می دهد‪ .‬این دوباره دبی است که اکنون در مورد‬
‫‪.‬تأثیر مواد مخدر بر زندگی جنسی خود با دوست پسرش صحبت می کند‬

‫به هر حال‪ ،‬داروها میل جنسی ما را کمی از بین برده بود‪ ،‬او بیشتر از من‪ ...‬می‌دانی‬
‫که سکس چیزی نبود‪ .‬ما هنوز صمیمی بودیم و نوازش می‌کردیم‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬اما‪ ...‬به‬
‫هر حال عادی شده بود‪ ...‬ما همیشه می‌بوسیم و نوازش می‌کنیم‪ ،‬اما رابطه جنسی‬
‫اینطور نیست‪ ،‬زیرا او هنوز متادون می‌خورد و هنوز هم کمی مصرف می‌کند‪ ...‬با‬
‫من اینطور نیست و او دیگر‪ ...‬میل جنسی من زمانی که باردار بودم دوباره برگشت‪،‬‬
‫بدیهی است که به خاطر هورمون هایم و به دلیل اینکه متادون را کاهش می دادم و‬
‫مصرف نمی کردم‪ ،‬اما او‪ ،‬چون هنوز به شدت مصرف می کرد‪ ،‬فقط میل جنسی‬
‫ندارد‪ .‬به هر حال حتی اگر من بخواهم رابطه جنسی داشته باشم‪ ،‬فکر نمی‌کنم که‬
‫انجام دهد‪ ،‬زیرا او نیست‪ ،‬این تمایل دیگر وجود ندارد‪ ...‬من دیگر هوسش را ندارم‪.‬‬
‫‪.‬دبی‪ 28 ،‬ساله‪ ،‬به او نگاه نمی‌کنم و به او فکر نمی‌کنم‪ ،‬بیا بریم بخوابیم‬

‫دبی تنها زنی نبود که در مورد افزایش میل جنسی صحبت کرد زیرا مصرف مواد افیونی‬
‫او کاهش یافت‪ .‬با این حال‪ ،‬همانطور که عصاره های زیر نشان می دهد‪ ،‬افزایش میل‬
‫‪.‬جنسی توسط مردان بیشتر از زنان گزارش شده است‬

‫"‪.‬نیل‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬میل جنسی من‪ ،‬بله‪ ،‬دوباره احساس سفت شدن کردم‬

‫کمی سخت می شود ‪ .‬می دانید‪ ،‬انزال می تواند بسیار سخت باشد‪] ...‬در حین استفاده[‬
‫عموما ً [ بعد از ترک دارو] برعکس می شوید‪ .‬بنابراین‪ ،‬من انتظار دارم که زندگی‬
‫من را نگران کند که‪ ،‬می دانید‪ ،‬خیلی سریع اتفاق می افتد‪ .‬اما‪ ،‬بله‪ ،‬میل جنسی قطعا ً‬
‫برمی‌گردد‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫لوک‪ 34 ،‬ساله‪" :‬من در طبقه پایین سرزنده تر از مدتی طوالنی‪ ،‬طوالنی‪ ،‬طوالنی‬
‫"‪.‬هستم‬

‫چه زمانی استفاده را متوقف کردم؟ آره‪ ،‬آره‪ ،‬مثل سگی که در حال گرما هست‪« ،‬‬
‫نیستی؟» استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪116‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در همین حال‪ ،‬برخی از زنان و مردان خاطرنشان کردند که جنسیت برای آنها چندان‬
‫مهم نیست‪ .‬این گاهی اوقات به این دلیل بود که رابطه جنسی هرگز برای آنها مهم نبوده‬
‫است یا به این دلیل که مرتب کردن سایر جنبه های زندگی آنها اولویت بیشتری در نظر‬
‫‪.‬گرفته می شود‬

‫در طول مصرف هروئین من هیچ تمایل واقعی برای صمیمیت جنسی وجود نداشت‪.‬‬
‫بسیاری از مردم در مورد بازگشت آن [میل جنسی] با انتقام زمانی صحبت می کنند‬
‫که مصرف را متوقف می کنند‪ ،‬اما من واقعا ً چنین چیزی را تجربه نکرده ام‪ .‬چارلی‪،‬‬
‫‪ 31.‬ساله‪ ،‬بسیار بیشتر از آنچه بود‪ ،‬است‪ ،‬اما هنوز هم شایع نیست‬

‫من حدود پنج‪ ،‬شش سال است که رابطه جنسی نداشته ام‪ .‬آزارم نمیده‪ ،‬سکس اصالً‬
‫من را آزار نمی دهد‪ ...‬راستش را بخواهید واقعا ً در مورد رابطه جنسی اذیت نمی‬
‫شوم‪ .‬من بیشتر عالقه مندم که زندگی ام را به مسیر درست برگردانم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برخی از افراد احساس می کردند که داشتن یک رابطه جنسی در اوایل‬
‫‪.‬بهبودی به دلیل شکنندگی و بی ثباتی عاطفی خود ایده بدی است‬

‫فکر می‌کنم در رابطه با میل جنسی و روابط‪ ،‬فکر می‌کنم درگیر شدن در یک رابطه‬
‫کامال محتاط هستم‪ ،‬زیرا باید خودم را در اولویت قرار دهم‪ .‬نمی دانم‪ ،‬شاید هنوز‬
‫کامالً آماده نیستم‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم ذهن شما خیلی بهم ریخته است‪ ،‬و‪ ...‬فکر می‌کنید چیزی [سکس] «‬
‫می‌خواهید و سپس در واقع متوجه می‌شوید که نمی‌خواهید‪ ،‬و شاید دیگر خیلی دیر‬
‫شده باشد‪ .‬می دانید‪ ،‬شما می توانید خود را در انواع موقعیت های چسبنده قرار دهید‪،‬‬
‫بنابراین سم زدایی زمان بسیار خطرناکی است‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫چشیدن‪ ،‬بوییدن‪ ،‬شنیدن و دیدن تفاوت‬

‫کسانی که در مطالعه ما بودند عالوه بر این‪ ،‬در مورد اینکه چگونه حواس آنها تحت تأثیر‬
‫مصرف مواد مخدر قرار گرفت‪ ،‬اظهار نظر کردند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬به نظر می‌رسید که غذا‬

‫‪ 117‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫در زمانی که از مواد مخدر استفاده می‌کردند طعم کمی داشته باشد‪ ،‬اما زمانی که مصرف‬
‫‪.‬مواد افیونی آنها کاهش یافت طعم بسیار بهتری پیدا کرد (همچنین به فصل ‪ 9‬مراجعه کنید)‬

‫لیام‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬شما بیشتر از طعم آن قدردانی می کنید‪ ...‬وقتی از آن استفاده می‬
‫"‪.‬کنید‪ ،‬طعم آخرین چیزی است که به آن فکر می کنید‬

‫ثریها‪ 31 ،‬ساله ‪ « ،‬وقتی در دنده [هروئین] هستید‪ ،‬تمام جوانه های چشایی شما از‬
‫‪.‬بین می رود‬

‫به طور مشابه‪ ،‬افراد با کاهش مصرف مواد افیونی‪ ،‬حس بویایی بسیار بهبود یافته ای را‬
‫‪.‬گزارش کردند‬

‫مثل بوییدن علف‪ ،‬بوییدن گیاهان‪ ،‬بوییدن چیزهای روزمره‪ .‬واقعا عجیب بود شما به«‬
‫جای اینکه تار و گرم و بی‌حس باشید‪ ،‬در واقع متوجه چیزهای اطرافتان شده‌اید‪.‬‬
‫بنزین‪ ،‬بنزین‪ ،‬در پمپ بنزین‪ ،‬آره‪...‬؟ الیوت‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬وقتی در دنده هستید‪ ،‬راستش‬
‫‪.‬را بخواهید واقعا بو ندارید‬

‫الیوت‪ ،‬همراه با لوک و ادوارد‪ ،‬به صورت گرافیکی نشان دادند که چگونه همه چیز می‬
‫‪.‬تواند صدا و ظاهر بهتری داشته باشد‬

‫اما موسیقی در صبح بسیار بد بود‪ .‬زمانی که من نمی‌توانستم صبح بیدار شوم‪" ،‬‬
‫می‌رفتم داخل‪ ،‬می‌شستم‪ ...‬امینم را به آن می‌چسبانم‪ ،‬و قبالً بد بود‪ ...‬متوجه چیزهایی‬
‫شده‌ام‪ ،‬آره؟‪ ...‬یعنی االن می‌توانی چیزها را ببینی‪ .‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬عجیب است‬

‫من می توانم صبح بیدار شوم و ‪ ...‬اینجا بنشینم‪ ،‬فقط صبحگاهی را تماشا کنم‪ ،‬می "‬
‫دانید منظورم چیست؟ به پرندگان گوش کن خوب و تازه است و روز خوبی است‪ .‬این‬
‫روز فوق‌العاده‌ای است‪ ،‬زیرا مدت زیادی را در آن مکان منفی گذرانده‌ام‪ ...‬باید تالش‬
‫کنم و کمی مثبت‌تر در مورد آن رفتار کنم‪ ،‬صبح‌ها از خواب بیدار شوم‪ ...‬علف‌ها را‬
‫بو کنید‪ ،‬به پرندگان و چیزها گوش کنم‪ .‬خوب است‪ »،‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪118‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من نمی دانم چرا‪ .‬من می توانم خیلی بهتر ببینم‪ .‬االن میتونم رنگ ببینم قبالً همه چیز"‬
‫کمی خاکستری بود‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫قاعدگی‬

‫تعداد بسیار کمی از زنان در این مطالعه چرخه های منظم ماهانه را در طول دوره های‬
‫مصرف فعال مواد مخدر گزارش کردند‪ .‬در واقع‪ ،‬بسیاری از قاعدگی‌های بسیار نامنظم‬
‫گزارش کردند و تعداد کمی نیز گفتند که اصالً پریود نشده‌اند‪ .‬همانطور که ایزابل توضیح‬
‫‪،‬داد‬

‫من پریود نمی شوم‪ ...‬حتی نمی دانم چگونه باردار شدم‪ .‬من دارم‪ ،‬اما پریود‬
‫نشدم‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫حتی پس از قطع مصرف مواد افیونی‪ ،‬برخی از زنان هنوز پریود نشدند و از این بابت‬
‫‪.‬ابراز نگرانی کردند‬

‫من مدت هاست که پریود نشده ام و این چیزی است که باید در مورد آن به دکتر "‬
‫بروم‪ ،‬زیرا شروع به نگرانی کرده است‪ ...‬این به من مربوط می شود زیرا‪ ...‬دوره‬
‫های من هرگز منظم نبوده است و این از طریق مصرف دارو است‪ .‬اما اکنون من‬
‫دارو مصرف نمی کنم و هنوز پریود نمی شوم‪ ،‬بنابراین این چیزی است که باید بروم‬
‫‪ .‬و به پزشک مراجعه کنم‬

‫برخی دیگر خاطرنشان کردند که دوره قاعدگی آنها در حال بازگشت است یا به زودی‬
‫‪.‬بازخواهد گشت‬

‫آنابل‪ 29 ،‬ساله‪" ،‬من تا سه ماه یکی [پریود] نمی‌شوم و سپس یک دوره کوچک‪ ...‬اما‬
‫اکنون‪ ...‬دو تای معمولی دارم‪ ،‬بنابراین به نظر می‌رسد همه چیز در حال بازگشت‬
‫‪.‬است‬

‫‪ 119‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫آره‪ ،‬آنها خوب هستند‪ ...‬منظورم این است که من مرحله ای را پشت سر گذاشتم‪ ،‬می"‬
‫دانید‪ ،‬فکر می کنم شاید چهار‪ ،‬پنج سال پیش برای حدود نه ماه پریود نشدم‪ .‬اما‪ ،‬نه‪،‬‬
‫آنها خوب بودند‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫در حالی که نداشتن قاعدگی منظم اغلب به مصرف مواد مخدر نسبت داده می شد‪ ،‬بسیاری‬
‫همچنین فکر می کردند که این به عوامل دیگری مانند کمبود وزن‪ ،‬نداشتن قاعدگی منظم‪،‬‬
‫داشتن تخمدان پلی کیستیک‪ ،‬استفاده از انواع خاصی از پیشگیری از بارداری‪ ،‬یائسگی‪،‬‬
‫بارداری یا حتی داشتن تیروئید کم کار‬
‫‪،‬همانطور که دبی توضیح داد‬

‫گاهی اوقات من فقط برای دو روز خونریزی دارم‪ ،‬گاهی اوقات به مدت هفت روز‬
‫خونریزی دارم‪ ،‬گاهی اوقات کامالً در همه جا‪ .‬این به این دلیل است که من هم‬
‫تخمدان پلی کیستیک دارم و بعد از آن کم کاری تیروئید کمکی نمی کند‪ .‬بنابراین همه‬
‫اینها به هورمون ها مربوط می شود‪ ،‬و همچنین مصرف مواد مخدر من احتماال‬
‫کمکی نمی کند‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫هنگامی که قاعدگی ها برمی گردند‪ ،‬ممکن است گاهی اوقات بسیار نامنظم یا به خصوص‬
‫‪،‬سنگین یا دردناک باشند‪ .‬این بس است‬

‫را نداشتم ‪ ،‬و سپس یکی را داشتم‪ ،‬اما‪ ،‬می دانید‪ ،‬بسیار بد بود‪ ،‬می دانید‪] .‬دوره های[‬
‫حتی خودم را به دکترها رساندم چون فکر می کردم چه بالیی سرم آمده است‪ ،‬و او‬
‫گفت‪ ،‬می دانید‪ ،‬آنها بعد از این همه مدت تازه برمی گشتند و به همین دلیل سنگین‬
‫بودند‪ ".‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫پریودهای نامنظم به وضوح برای برخی از زنان ناامید کننده بود که از این واقعیت ناراحت‬
‫بودند که نمی‌دانستند چه زمانی به‌دنبال قاعدگی خواهند بود‪ .‬برخی دیگر به ناراحتی های‬
‫‪.‬قاعدگی‪ ،‬به ویژه گرفتگی معده و تنش قبل از قاعدگی اشاره کردند‬

‫من آنها را دوست ندارم‪ ،‬گرفتگی شکم‪ ،‬جهنم لعنتی‪ .‬آنابل‪ 29 ،‬ساله ‪ ،‬جایی که‬
‫قبال هرگز به آن مبتال نمی‌شدم‪ ،‬زیرا شما حتی گرفتگی معده یا هیچ چیز دیگری‬
‫»‪.‬نمی‌گرفتید‪ ،‬اما اکنون دچار گرفتگی شدید معده می‌شوم‪ ،‬که خوب نیست‬

‫بهبودی ‪120‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در همان زمان‪ ،‬بسیاری از دوره های بازگشت خود راضی بودند‪ ،‬زیرا این نشان دهنده‬
‫‪.‬بازگشت به حالت عادی یا این واقعیت بود که آنها در یائسگی نبودند‬

‫"‪.‬الی‪ 29 ،‬ساله ‪" ،‬امیدوارم آنها به حالت عادی برگردند‬

‫من بسیار خوشحال بودم [ از پریود شدنم] زیرا در آینه نگاه می کردم و خیلی پیر به‬
‫نظر می رسیدم‪ .‬داشتم فکر می‌کردم‪ ،‬خدایا‪ ،‬ده برابر بدتر می‌شود‪ ،‬می‌دانی‪ .‬هیچ‬
‫استروژنی در اطراف وجود ندارد‪ .‬و بعد پریود شدم و فکر کردم‪" ،‬اشکالی ندارد‪".‬‬
‫استروژن همچنان ادامه دارد و همچنان در حال چرخش است – به محض اینکه فکر‬
‫کردم کامالً خشک و چروک نمی شود‪ ».‬بث‪ 43 ،‬ساله‬

‫خالصه‬

‫مصرف مواد افیونی می تواند اثرات فیزیکی عمیقی بر بدن انسان داشته باشد‪ .‬این موارد‬
‫می تواند شامل کاهش وزن‪ ،‬یبوست‪ ،‬کاهش میل جنسی‪ ،‬از دست دادن حواس فیزیکی و‬
‫آمنوره باشد‪ .‬گاهی اوقات این تغییرات فیزیکی چشمگیر هستند و می توانند پیامدهای منفی‬
‫جدی برای سالمتی داشته باشند‪ .‬با این حال‪ ،‬بسیار اطمینان‌بخش است که عملکرد طبیعی‬
‫بدن اغلب به‌سرعت و به‌طور خود به خود پس از توقف مصرف مواد افیونی بازمی‌گردد‪.‬‬
‫این به نوبه خود می تواند لذت و آرامش زیادی به همراه داشته باشد‪ ،‬اگرچه برخی از‬
‫افراد ممکن است برای سازگاری با مقیاس و ماهیت سریع تغییرات نیاز به حمایت داشته‬
‫باشند‪ .‬با این حال‪ ،‬گاهی اوقات‪ ،‬بدن ممکن است زمان ببرد تا آرام شود‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫برخی از افراد ممکن است متوجه شوند که بدنشان آنطور که انتظار می رود شروع به‬
‫عملکرد نمی کند‪ ،‬حتی پس از چندین ماه عاری بودن از مواد افیونی‪ .‬در این مورد‪ ،‬مهم‬
‫است که به دنبال سایر علل احتمالی پزشکی و غیرپزشکی‪ ،‬از جمله مواردی که لزوما ً با‬
‫مصرف مواد افیونی مرتبط نیستند‪ ،‬باشید‪ .‬در نهایت‪ ،‬مهم است که به یاد داشته باشید که‬
‫مردان و زنان ممکن است نگرانی‌ها و مسائل بدنی متفاوتی داشته باشند‪ ،‬به ویژه در رابطه‬
‫‪.‬با افزایش وزن‪ ،‬میل جنسی و قاعدگی‬

‫‪ 121‬فصل ‪ :7‬تنظیمات بدنی‬


‫فصل هشتم سالمت و بیماری‬
‫معرفی‬

‫مصرف هروئین‪ ،‬و به ویژه مصرف هروئین تزریقی‪ ،‬با طیف وسیعی از مشکالت و‬
‫)‪ (BBVs‬بیماری های سالمتی مرتبط است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬ویروس های منتقله از خون‬
‫اغلب پیامد مستقیم تزریق دارو هستند‪ ،‬در حالی که صدمات ناشی از تصادفات می تواند به‬
‫طور غیرمستقیم در نتیجه مسمومیت با مواد مخدر رخ دهد‪ .‬مصرف کنندگان هروئین نیز به‬
‫ناچار همان شرایط جزئی و جدی تر تهدید کننده زندگی را مانند سایر اعضای جمعیت‬
‫عمومی تجربه می کنند‪ .‬در این فصل‪ ،‬آنچه شرکت کنندگان در مطالعه ما در مورد سالمت‬
‫‪.‬جسمی و روانی خود گفتند را مرور می کنیم‬

‫)‪ (BBVs‬ویروس های منتقله از خون‬

‫در حال آزمایش‬


‫ها آزمایش شده بودند‪ ،‬بسیاری ‪ BBV‬اگرچه بسیاری از شرکت کنندگان در مطالعه ما برای‬
‫از آنها اخیراً آزمایش نشده بودند و برخی نمی دانستند که آیا آزمایش شده اند یا نه‪ .‬دیگران‬
‫‪.‬آزمایش شده بودند‪ ،‬اما نتایج را نمی دانستند‬

‫باید از دکتر بپرسم‪ ،‬ببینم آیا او [نتایج آزمایش] را پس گرفته است یا خیر‪ .‬چون آن«‬
‫موقع‪ ،‬زمانی که سم زدایی می‌کردم ‪[ ،‬آزمایش‌ها] را انجام دادم‪ ،‬اما [نتایج آزمایش]‬
‫به موقع برنگشت‪ .‬و آنها گفتند که نتایج را به اینجا می‌فرستند [برای توانبخشی] ‪ ،‬اما‬
‫نمی‌دانم این کار را کردند یا نه‪ ،‬و فراموش کردم از دکتر بپرسم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫را در زندان انجام داده ام‪ .‬زیرا هر بار که از زندانی به ]‪ BBV‬آزمایش[ من احتماالً‬
‫زندان دیگر می روید تقریبا ً اکثر آنها را انجام می دهند‪ .‬هیچ کس هرگز به من‬
‫مراجعه نکرده است‪ ،‬بنابراین هیچ خبری خبر خوبی نیست‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫عواملی که می‌توانند افراد را وادار به انجام آزمایش کنند عبارتند از تشویق شدن توسط‬
‫ارائه‌دهنده خدمات‪ ،‬آزمایش‌های معمول در بیمارستان یا زندان‪ ،‬شروع یک رابطه جنسی‬
‫جدید‪ ،‬باردار بودن‪ ،‬فروش رابطه جنسی‪ ،‬و زندگی در محل اقامت مشترک که دیگران به آن‬
‫‪.‬مبتال هستند‬

‫بهبودی ‪122‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اما چه چیزی باعث شد که بخواهم این کار را انجام دهم ؟ ‪ ...‬فکر می‌کنم این فقط‬
‫به این دلیل بود که به من توصیه شده بود بروم و این کار را انجام دهم‪ .‬تو خیابون‬
‫بودن و اینجور چیزا فکر می‌کنم آن را [نام پرستار دارو] من به من داده است ‪».‬‬
‫تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫وقتی بچه دار شدم آزمایش دادم‪ .‬ببینید‪ ،‬من می‌خواستم آزمایش بدهم‪ ،‬زیرا نوزاد‪" ،‬‬
‫فقط در صورتی که نوزاد هپاتیت داشته باشد‪ ...‬و در زندان از شما آزمایش‬
‫می‌کنند‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫آزمایش نشده بودند زیرا می‌ترسیدند متوجه شوند که آلوده هستند‪ BBV .‬برخی از افراد برای‬
‫برخی دیگر با وجود نگرانی در مورد نتایج‪ ،‬احساس می کردند که بهتر است به هر طریقی‬
‫‪.‬بدانند‬

‫مبتال شده باشم‪ .‬چون ‪ C‬من فکر می‌کنم هر احتمالی وجود دارد که من به هپت‬
‫مبتال شده‌اند‪ ...‬من کسی را نمی‌شناسم که به ‪ C‬کاربرانی را می‌شناسم که به هپت‬
‫اچ‌آی‌وی مبتال شده باشد‪ ،‬اما باز هم‪ ...‬من کامالً دوست دارم آزمایش بدهم زیرا من‬
‫دوست دارم بدانم‪ ...‬من بچه دارم و دوست دارم بتوانم به آنها بگویم‪ ».‬بت‪ 43 ،‬ساله‬

‫من متحجر شده بودم‪ ...‬مثل جایی بود که می‌توانستید برای دختران شاغل بروید‪ ،‬و‬
‫من متحجر بودم‪ ،‬کامالً متحجر‪ .‬و وقتی همه [نتایج آزمایش] با همه چیز خوب‬
‫برگشتند‪ ،‬من خیلی شبیه [آه آسودگی] بودم‪ » .‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ C‬ابتال به هپاتیت‬
‫مثبت بودن را گزارش نکرد‪ ،‬ده نفر (شش مرد و ‪ HIV‬در حالی که هیچ کس در مطالعه ما‬
‫مبتال شده اند‪ .‬این شامل دو مرد و دو زن بود که از آن ‪ C‬چهار زن) گفتند که به هپاتیت‬
‫‪.‬زمان ویروس را پاک کرده بودند‬

‫‪.‬شما هپ سی دارید‪ ،‬فقط با آن ادامه می دهید‪ ...‬نمی دانم چه بود"‬


‫حدود سه‪ ،‬چهار سال پیش چند آزمایش خون انجام دادم و معلوم شد‬

‫‪ 123‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫از اینکه بدن من آن را رد کرده است‪ .‬بنابراین من نمی دانم چگونه این اتفاق می افتد‪،‬‬
‫اما من آن را رد کرده ام‪ ».‬هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫نوع ‪ C‬لوک ‪ 34‬ساله ‪" :‬در سال ‪ 99‬تشخیص داده شد‪ ،‬در برنامه درمانی‪ ،‬ژن هپیت‬
‫‪ ،3‬به مدت شش ماه در سال ‪ 2003‬بتا اینترفرون و ریباویرین دریافت کرد‪ .‬از آن‬
‫"‪.‬زمان آزمایش خون من منفی شده است‬

‫مثبت شناخته شده بودند‪ ،‬سه نفر تحت درمان ‪ C‬از شش نفری که در حال حاضر به هپاتیت‬
‫بودند و دو نفر احتماالً به زودی درمان را آغاز می کردند‪ .‬با این حال‪ ،‬تصمیم برای ادامه‬
‫درمان اغلب دشوار بود زیرا تصور می‌شد که عوارض جانبی دارو بسیار ناخوشایند است‪.‬‬
‫‪،‬همانطور که فرانسیس توضیح داد‬

‫بپذیرم‪ ...‬فکر می‌کنم در شرایط مناسبی ‪ C‬من تصمیم گرفتم درمانم را برای هپاتیت‬
‫هستم‪ ،‬با افرادی که از من حمایت می‌کنند‪ ،‬چون واقعا ً شدید است‪ .‬بد است و من نمی‬
‫بینم که آن را برای یک سال دیگر به تعویق بیندازم‪ ...‬من به درمان دوازده ماهه نیاز‬
‫داشتم که شامل تزریق در معده هر هفته و یک دوره قرص است‪ .‬این شما را واقعا ً‬
‫افسرده می کند و برخی افراد دست به خودکشی می زنند‪ ...‬شما واقعا ً بیمار می‬
‫شوید‪ ،‬مانند عالئم آنفوالنزا‪ ،‬و انواع عالئم مختلف‪ .‬فرانسیس ‪ 31 ،‬ساله‬

‫حضور در قرار مالقات های بیمارستانی همچنین می تواند منبع نگرانی زیادی برای‬
‫باشد‪ ،‬زیرا هر ویزیت به طور بالقوه می تواند اخبار ناخوشایندی را به ‪ C‬مبتالیان به هپاتیت‬
‫‪.‬همراه داشته باشد‬

‫صادقانه بگویم‪« :‬بزرگترین نگرانی من این قرار مالقات های بیمارستانی است‪.‬‬
‫اینکه من قرار است به آنجا بروم و آنها چیزی را در اسکن پیدا کنند‪ ،‬که حدس می‌زنم‬
‫در نهایت اتفاق بیفتد‪ ،‬زیرا این چیزی است که اتفاق می‌افتد‪ .‬و بدیهی است که شما باید‬
‫با آن برخورد کنید‪ .‬بله‪ ،‬و من می ترسم‪ ،‬می ترسم‪ ،‬ترس درست‪ " ،‬استوارت‪50 ،‬‬
‫ساله‬

‫بهبودی ‪124‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در ابتدا اهمیت مراقبت از خود ‪ C‬به خصوص نگران کننده‪ ،‬برخی از افراد مبتال به هپاتیت‬
‫را درک نمی کردند‪ ،‬اگرچه به نظر می رسید درک این موضوع با گذشت زمان بهبود می‬
‫‪.‬یابد‬

‫من سبزیجات و چیزهای دیگر را برای کبدم دوست دارم‪ .‬من باید سالم غذا بخورم‪...‬‬
‫[ در طول] سال گذشته‪ ،‬تالش آگاهانه ای انجام دادم تا سعی کنم از آن [کبد] مراقبت‬
‫کنم ‪ ...‬تا آن زمان‪ ،‬واقعا ً مزاحم نبودم‪ .‬اما اکنون این کار را انجام می دهم زیرا می‬
‫دانم که واقعا ً مهم است و نمی خواهم بر اثر اسکلروز کبد یا چیزی شبیه به آن بمیرم‪.‬‬
‫این یک فکر ترسناک است‪ ،‬می دانید‪ .‬بنابراین‪ ،‬من می خواهم شروع به خوردن فیبر‬
‫و مقدار زیادی سبزیجات و میوه کنم‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫تشخیص داده شد‪ .‬بیوپسی کرد و گفتند سطح یک که ]‪ C‬هپاتیت[ من در سال ‪ 96‬با آن‬
‫چیزی نیست‪ .‬و برای من این یک پرچم سبز بود که به آنجا بروم و دقیقا ً همان کاری‬
‫را که قبالً انجام می دادم ادامه دهم‪ .‬یک سال بعد به عقب برگشتم و آنها گفتند‪" ،‬در‬
‫واقع اکنون شما در سطح شش هستید‪ ،‬که به سیروز کبدی مبتال شده اید"‪ ...‬و این‬
‫باعث شد که مشروب نخورم‪ .‬به همین دلیل است که من الکل را ترک کردم‪ ...‬به‬
‫محض اینکه تشخیص دادم سیروز دارم‪ .‬من به آن اولتیماتوم نیاز داشتم‪ .‬اگر به‬
‫نوشیدن ادامه می دادم‪ ،‬شش ماه دیگر می مردم‪ .‬استوارت‪ 50 ،‬ساله‪ ،‬خوب‪ ،‬من‬
‫نمی‌نوشم‪ ،‬به همین سادگی‬

‫حوادث و جراحات مربوط به مواد مخدر‬

‫بسیاری از شرکت کنندگان در مطالعه در مورد آسیب هایی که در زمان تحت تأثیر مواد‬
‫مخدر متحمل شده بودند صحبت کردند‪ .‬مردان‪ ،‬به ویژه‪ ،‬در مورد تصادفات شدید اتومبیل‪،‬‬
‫اما همچنین درگیری هایی که منجر به شکستگی استخوان‪ ،‬بریدگی و کبودی شده بود‪،‬‬
‫‪.‬صحبت کردند‬

‫تا آن زمان من هم به شدت کراک می‌کشیدم‪ .‬در حالی که رانندگی می کردم‪ ،‬خیلی «‬
‫پارانوئید بودم و به آینه ماشین نگاه می کردم‪ .‬چارلی‪ 31 ،‬ساله‪[ ،‬من] رفتم به‬

‫‪ 125‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫رزرواسیون مرکزی اتوبان دوگانه‪ ،‬ضربه شدیدی به سرم زد‪ ،‬که رفتارم را بیشتر‬
‫‪.‬تحت تأثیر قرار داد‬

‫من همیشه می جنگیدم‪ ،‬در موقعیت های خطرناک‪ ...‬مصدومیت های زیادی داشتم‪.‬‬
‫منظورم این است که استخوان گونه ام شکسته است‪ ،‬آن را تغییر مکان داده ام‪ ،‬می‬
‫دانید‪ .‬همه چیز دست به دست هم می دهد با سبک زندگی که من در پیش گرفته ام‪».‬‬
‫کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬زنان و مردان قربانی خشونت و تعرض توسط دیگران از جمله شرکا و‬
‫‪.‬دالالن شده بودند‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬من مواد مخدر می فروختم تا عادت هروئین و کراک مصرفی ام را‬
‫تامین کنم‪ ،‬و با مردی که قبال خریدم را می خریدم درگیر شدم و او به صورت خونین‬
‫"‪...‬به من شلیک کرد‬

‫استفاده از مواد افیونی اغلب آسیب های ناشی از چنین حوادث و صدماتی را پنهان می کند‪،‬‬
‫اما زمانی که افراد شروع به کاهش مصرف مواد مخدر کردند‪ ،‬درد ظاهر می شود و بسیار‬
‫‪.‬ناراحت کننده است‬

‫خب‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬تمام جراحت‌های قدیمی‌ام‪ ،‬از تمام درگیری‌ها و چیزهای دیگر‪« ...‬‬
‫برگشته‌اند‪ .‬چون‪ ،‬مانند متادون‪ ،‬روی آن بود‪ ،‬و بسیاری از مردم نمی‌دانند که چقدر‬
‫درد را از بین می‌برد‪ ...‬چون من متادون یا مواد ضددرد‪ ،‬مورفین یا هر چیز دیگری‬
‫مصرف نمی‌کنم‪ ،‬این درد دائمی است‪ ».‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫شکایات سینه و ریه‬

‫به طور کلی‪ ،‬به نظر می‌رسید که شرکت‌کنندگان در مطالعه ما انتظار داشتند که به دلیل‬
‫سیگار کشیدن‪ ،‬سینه‌ها و ریه‌های ضعیفی داشته باشند ‪ -‬و در اینجا آنها شامل تنباکو‪ ،‬حشیش‪،‬‬
‫‪.‬هروئین‪ ،‬و کراک کوکائین بودند‬

‫بهبودی ‪126‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫تنفس من همیشه بهترین نبوده است‪ ،‬و همچنین سیگاری بودن‪ .‬و به عالوه با سوء«‬
‫مصرف مواد مخدر و تمام سوء مصرف های دیگری که در دهان من می رود یا از‬
‫آن خارج می شود‪ ...‬می دانید‪ ،‬سینه من سالم ترین سینه از طریق سیگار کشیدن‪،‬‬
‫سرفه و چیزهایی از این قبیل نبوده است‪ ».‬فیونا‪ 49 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬با انعکاس چنین انتظارات پایینی‪ ،‬افراد اغلب در ابتدا اظهار می‌کردند که هیچ‬
‫مشکلی در تنفس خود ندارند‪ ،‬اما سپس توضیح می‌دهند که اندکی دچار تنگی نفس شده‌اند‪ ،‬یا‬
‫ظرفیت ریه‌هایشان آن چیزی نیست که استفاده می‌شود‪ .‬بودن‪ ،‬یا سرفه های مخاطی‬
‫‪.‬ناخوشایند داشتند‬

‫فکر می کنم قفسه سینه خوب است‪ .‬خیلی خوبه کشیدن کراک گاهی وحشتناک است‪" .‬‬
‫[من] مانند یک بسته چیپس به نظر می‌رسد‪ ،‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫تا زمانی که من نشسته باشم‪ ،‬خوب است‪ .‬واقعا ً افتضاح است‪ ...‬کامالً وحشتناک‪ .‬در «‬
‫واقع‪ ،‬گاهی اوقات صدای خس خس کردن خودم را می شنوم‪ .‬آیا تا به حال آن را‬
‫داشته اید که در هنگام نفس کشیدن سوت می زند‪...‬؟ من این را می‌فهمم‪ ،‬اما از‬
‫سینه‌ام‪ ،‬نه فقط از بینی‌ام‪ »،‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫من بلغم سیاه زیادی دارم که ظاهر می‌شود و چیزهایی از این قبیل‪ ...‬ممکن است‬
‫‪.‬نگران‌کننده باشد‪ ،‬اما نگران آن نیستم‬
‫منظورم این است که من سیگار می کشم پس دیگر چه؟ اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫انواع مشکالت قفسه سینه و ریه که بیشتر گزارش شده است سرفه‪ ،‬تنگی نفس و خس خس‬
‫سینه بود‪ .‬غالبا ً افراد می‌گویند که پاسخ به این امر‪ ،‬ترک سیگار است‪ ،‬اما به نظر می‌رسد‬
‫‪.‬اکثر آنها فعالً تمایلی به انجام این کار ندارند (همچنین به فصل ‪ 4‬مراجعه کنید)‬

‫با این حال‪ ،‬من به ترک سیگار فکر می کنم‪ .‬اما‪ ،‬نه‪ ،‬سینه‌ام خوب است‪ ،‬فکر‬
‫می‌کنم‪ ».‬تامسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم هرازگاهی کمی سرفه سیگاری دارم‪ .‬نه‪ ،‬اشکالی ندارد‪ »،‬ادوارد‪« 34 ،‬‬
‫ساله‬

‫‪ 127‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫چندین نفر گزارش دادند که از آسم رنج می بردند‪ ،‬اما دوباره این را یک مشکل عمده نمی‬
‫‪ .‬دانستند‪ .‬در واقع‪ ،‬این افراد به ندرت از داروهای استنشاقی خود استفاده می کردند‬

‫سینه من کامالً تکه تکه شده است‪ .‬من سال‌هاست که شدیداً سیگار می‌کشم و تمام داخل‬
‫ریه‌هایم را سوزانده‌ام‪ ...‬حشیش می‌کشم‪ ...‬از آن زمان تاکنون از پمپ‌های آسم استفاده‬
‫می‌کنم که آن‌طور که باید مصرف نمی‌کنم‪ ...‬این پمپ‌ها را در جیبم می‌برم‪ .‬تمام‬
‫وقت‪ ،‬دستگاه های استنشاقی به صدا در می آیند‪ ،‬همیشه به اطراف می چرخند‪ .‬من‬
‫باید آنها را ببرم‪[ ...‬من باید] آبی را همیشه روی خودم داشته باشم‪ .‬آنها در کشوی من‬
‫هستند‪ " ،‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫مشکالت دندانی‬

‫مشکالت دندانی برای بیش از نیمی از افراد در مطالعه ما نگرانی اصلی بود‪ .‬برخی از شایع‬
‫ترین شکایات عبارتند از‪ :‬از دست دادن دندان‪ ،‬دندان قروچه‪ ،‬شکاف دندان‪ ،‬ترک خوردگی‬
‫دندان‪ ،‬خوردگی دندان‪ ،‬تغییر رنگ دندان‪ ،‬دندان های لکه دار‪ ،‬دندان دردناک‪ ،‬آبسه‪،‬‬
‫خونریزی لثه‪/‬بیماری پریودنتال‪ ،‬دندان های دارای سوراخ‪ ،‬دندان های کج‪ ،‬دندان های‬
‫شکاف‪ ،‬از دست دادن مینا‪ ،‬دندان‌های تاج‌دار‪ ،‬و دندان‌هایی با یا نیاز به پر کردن‪ .‬کوین‬
‫‪:‬دندان های خود را چنین توصیف کرد‬

‫کوین‪ ،‬سالخورده‪" ،‬بد‪ ،‬واقعا ً بد است‪ ،‬و همه چیز به خودی خود تحمیل شده است‪...‬‬
‫من سوراخ هایی در آنها دارم‪ ،‬پرکردگی هایی دارم که بیرون آمده اند‪ ،‬دندان هایی‬
‫دارم که از وسط به دو نیم شده اند‪ ،‬همه چیز‪25 " .‬‬

‫اگرچه مواد افیونی می توانند درد دندان را کسل کننده کنند‪ ،‬اما بسیاری از افراد هنوز‬
‫داستان هایی از درد طاقت فرسا و سفرهای اورژانسی به دندانپزشک‪ ،‬به ویژه در دوره های‬
‫‪.‬سم زدایی و کناره گیری می گویند‬

‫من در عذاب بودم و صبح یکشنبه با دندانپزشک تماس گرفتم‪ .‬ساعت سه صبح‬
‫یکشنبه و بنابراین من آن یکی را بیرون آوردم‪ ...‬و سپس به‪ ...‬دندانپزشکم رفتم‪ ...‬و‬
‫یکی دیگر را بیرون آوردم‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪128‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من یک سوراخ در انتهای دندانم داشتم‪ .‬در واقع می‌توانستم ناخن انگشتم را درست‬
‫زیر آن بکشم‪ .‬بنابراین من به دندانپزشک اورژانس رفتم‪ ،‬و او دهانم را بی‌حس کرد‬
‫و دندان را بیرون آورد‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫شرکت کنندگان علل بسیاری از دندان های ضعیف خود را شناسایی کردند‪ .‬معموالً آنها‬
‫استدالل می کردند که مواد مخدر مانند متادون و هروئین می توانند دندان ها را پوسیده کنند‪.‬‬
‫از دیگر توضیحاتی که دادند مسواک نزدن‪ ،‬دندانپزشکی نرفتن و مصرف زیاد قند بود‪.‬‬
‫‪ .‬برخی نیز گفتند که در هنگام مستی در اثر دعوا و افتادن دندان از دست داده اند‬

‫من متادون مصرف می کردم که چیزی در حدود پنجاه درصد شکر یا چیزی شبیه به‬
‫آن است‪ .‬و راستش را بخواهید من دندان‌هایم را مسواک نمی‌زدم‪ ...‬جلو آن‌قدر بد‬
‫نیست‪ ،‬اما دندان‌های عقب همه چیز هستند‪ ،‬در واقع نیمی از آن‌ها هستند‪ ...‬که ناشی‬
‫از مصرف متادون و مسواک نکردن دندان‌هایتان است‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫همه آنها پوسیده شده اند‪ ،‬اما این از طریق مصرف مواد مخدر و نوشیدن و مراقبت‬
‫نکردن از خودم است‪ .‬اما این فقط اجتناب ناپذیر است‪ .‬منظورم زندگی ای است که‬
‫من انجام دادم‪ ،‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫فریا‪ 25 ،‬ساله‪" ،‬عمدتا ً به دلیل میزان قندی که در نوشیدنی‌ها‪ ،‬شیرینی‌ها و مواردی‬


‫‪.‬از این دست مصرف می‌کردم‪ ،‬قبالً آن را پر کرده بودم‬

‫‪.‬برای بسیاری‪ ،‬وضعیت نامناسب دندان هایشان یک منبع واقعی خجالت بود‬

‫من هنوز هم ممکن است ناراحت باشم‪ ،‬به خصوص اگر مجبور باشم در یک عکس‬
‫لبخند بزنم‪ .‬من این کار را نمی کنم‪ .‬من تمایل دارم که‪ ...‬دهانم را بسته نگه دارم‪».‬‬
‫تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫من به ظاهر و دندان هایم اهمیت می دهم‪ .‬وقتی در عکس هستم‪ ،‬نمی توانم لبخند‬
‫بزنم‪ .‬وقتی صاف و تمیز بودم واقعا ً دندان‌هایم را آزار می‌داد‪ ،‬چون فکر می‌کردم‪،‬‬
‫فقط تصور کنید که اگر می‌توانستم دهان لعنتی‌ام را بدون فاصله بین دندان‌هایم باز‬
‫کنم‪ ،‬چقدر بهتر به نظر می‌رسیدم‪ ،‬می‌دانید ‪ 32 .‬ساله‬

‫‪ 129‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫با وجود این‪ ،‬بسیاری از عوامل می تواند درمان دندانپزشکی مطمئن را برای مصرف‬
‫کنندگان مواد مخدر دشوار کند‪ .‬اینها شامل ترس‪ ،‬هزینه‪ ،‬به تعویق انداختن کار‪ ،‬سایر‬
‫‪ .‬رویدادهای مهمتر یا مهمتر زندگی که مانع ایجاد می شود‪ ،‬و عدم تمایل به تزریق بود‬

‫این [ رفتن به دندانپزشک] تنها یکی از چیزهایی است که من نتوانسته ام از عهده آنها"‬
‫برآیم زیرا می دانم که آنها باید تعداد زیادی از آنها را استخراج کنند‪ ،‬و من کمی می‬
‫ترسم چگونه این کار انجام شود‪ .‬از نظر روحی روی من تاثیر بگذارد اما این‪ ،‬بله‪،‬‬
‫یکی از چیزهایی است که من در پشت مشعل قرار داده ام‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫فکر یک تزریق‪ ،‬مانند‪ ،‬در دهان من مرا می کشد مانند ‪ ...‬من کمی در مورد آن "‬
‫نگران هستم‪ .‬من اصالً نمی خواهم یک سوزن در من باشد‪ .‬واقعا ً ترسناک است‪،‬‬
‫می‌دانی چه می‌گویم؟‪ ...‬در حالی که من باید چند ماه پیش به او بیست دالر پول‬
‫می‌دادم تا این کار را برای من انجام دهد‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫مشکالت سالمتی غیر مرتبط با مواد مخدر‬

‫شرکت کنندگان ما همچنین در مورد طیف وسیع تری از مشکالت سالمت عمومی صحبت‬
‫کردند‪ .‬اینها شامل آلوپسی‪ ،‬کم خونی‪ ،‬آپاندیسیت‪ ،‬آرتریت‪ ،‬ترس از سرطان‪ ،‬دیابت‪ ،‬اگزما‪،‬‬
‫اندوکاردیت‪ ،‬سنگ کیسه صفرا‪ ،‬سوزش سر دل‪ ،‬مشکالت شنوایی‪ ،‬زرد زخم‪ ،‬سندرم روده‬
‫تحریک پذیر و سایر بیماری های معده‪ ،‬مشکالت کلیوی‪ ،‬جنب‪ ،‬ذات الریه‪ ،‬تخمدان های پلی‬
‫‪. .‬کیستیک‪ ،‬و مشکالت تیروئید بود‬

‫اغلب هیچ دلیل واضحی برای ارتباط این مسائل بهداشتی با مصرف مواد وجود نداشت‪ .‬با‬
‫این حال‪ ،‬گاهی اوقات‪ ،‬شرکت کنندگان ما یک انجمن ایجاد می کردند‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬
‫آلوپسی با استرس ناشی از سم‌زدایی مرتبط بود‪ ،‬آرتریت با یک حادثه مرتبط با مواد مخدر‬
‫همراه بود‪ ،‬زرد زخم با داشتن رابطه جنسی ناشی از کراک با روسپی‌ها‪ ،‬و جنب با کشیدن‬
‫‪.‬هروئین و کراک مرتبط بود‬

‫صرف نظر از اینکه آیا ارتباطی با مصرف مواد مخدر وجود دارد یا نه‪ ،‬اغلب اتفاق می‬
‫افتاد که نوشیدن و مواد مخدر این مشکالت کلی سالمتی را تشدید می کردند‪ .‬اول‪ ،‬دو یا چند‬
‫‪.‬مشکل سالمتی می توانند یکدیگر را تشدید کنند‬

‫بهبودی ‪130‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫نداشته باشم زیرا دیابتی ]‪ C‬هپاتیت[ توبی‪ 45 ،‬ساله‪" ،‬من به طور جدی امیدوارم‬
‫"‪.‬ترکیب خوبی نیست ‪ C‬هستم و دیابتی بودن هپاتیت‬

‫دوم‪ ،‬شیوه زندگی پر هرج و مرج مصرف مواد مخدر اغلب برای مصرف منظم داروها‬
‫یا حتی خوردن‪ ،‬خوابیدن و استراحت مناسب مناسب نبود‪ .‬توبی در ادامه در مورد‬
‫‪:‬مشکالتی که در مدیریت دیابت خود داشت به شرح زیر صحبت کرد‬

‫دو بار در روز انسولین تزریق می‌کنم‪ ...‬وقتی مواد مخدر مصرف می‌کنید‪] ،‬من[ «‬
‫بسیار مشکل‌ساز است‪ ،‬زیرا فراموش می‌کنید که آیا آن را انجام داده‌اید یا نه‪ .‬این می‬
‫تواند کامالً یک مشکل باشد و سپس دو بار به خود تزریق کنید‪ ،‬این یک کابوس‬
‫است‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫با ترکیب همه اینها‪ ،‬گاهی اوقات تشخیص عالئم و نشانه های بیماری و عالئم و نشانه های‬
‫مصرف مواد مخدر دشوار است‪ .‬شرح آنابل از اشتباه گرفتن آپاندیسیت با ترک دارو‪ ،‬مورد‬
‫‪.‬قابل توجهی است‬

‫وقتی برای اولین بار شروع به استفاده از [هروئین] کردم‪ ...‬آن شب از آن استفاده‬
‫کردم و روز بعد از آن استفاده کردم و روز بعد آپاندیسیت داشتم‪ .‬و من متوجه نشدم‬
‫که آپاندیسیت دارم‪ ،‬و‪ ...‬من به شدت گرفتگی و درد معده داشتم و او [ دوست] به من‬
‫می گفت که این به این دلیل است که من در حال قلقلک بودم‪ .‬پس ادامه دادم من حدود‬
‫یک هفته رفتم و در نهایت درد آنقدر شدید شد که سریع به بیمارستان منتقل شدم‪ .‬و‬
‫بله‪ ،‬اگر یک ساعت دیگر صبر می کردم‪ ،‬آنها می ترکیدند و من می مردم‪ ».‬آنابل‪،‬‬
‫‪ 29‬ساله‬

‫درد ها‬
‫تحت عنوان کلی مشکالت سالمت عمومی‪ ،‬بسیاری از کسانی که در این مطالعه بودند‬
‫تجربیات خود را از درد و درد توضیح دادند‪ .‬اینها معموالً با استفاده از مواد افیونی‬
‫پوشانده می شوند‪ ،‬اما در طول دوره های ترک‪ ،‬سم زدایی و پرهیز ظاهر می شوند‪.‬‬
‫‪:‬الیور در مورد آگاهی بیشتر از سردرد خود به شرح زیر صحبت کرد‬

‫‪ 131‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫فکر می کنم سردرد من بزرگترین چیزی است که از زمان تمیز بودن برای من "‬
‫برجسته است‪ .‬الیور‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬فکر می‌کنم می‌توانم آن‌ها را به یاد بیاورم زمانی‬
‫که مواد مخدر مصرف می‌کردم‪ ،‬اما بعد از آن هروئین [با] دارو می‌کردم ‪ ،‬که‬
‫»‪.‬تقریبا ً بیشتر دردها را بی‌حس می‌کند‪ ...‬بنابراین قبالً مشکلی نبود‬

‫اغلب افراد در مورد چگونگی توضیح دردها و دردهای در حال ظهور خود مطمئن نبودند‪.‬‬
‫دالیل احتمالی عبارتند از استرس‪ ،‬تنش‪ ،‬افزایش سن‪ ،‬انجام ورزش بیشتر از حد معمول‪،‬‬
‫ساییدگی عمومی بدن در اثر مصرف قبلی نوشیدنی و مواد مخدر‪ ،‬یا صرفا ً خوابیدن در‬
‫وضعیت نامناسب‪ .‬اولیویا به وضوح از دالیل مختلف ممکن برای سفت شدن گردنش هم‬
‫‪.‬نگران و هم گیج شده بود‬

‫وقتی صبح ها از خواب بیدار می شوم‪ ،‬یک کابوس است‪ .‬اما من فکر می کنم این‬
‫فقط‪ ...‬همه ما متوجه می شویم‪ ،‬نه‪...‬؟ آنها می گویند که وقتی مواد مخدر را در بدن‬
‫خود قرار می دهید ‪ ...‬همه چیزهای مختلفی که در آن وجود دارد قسمت های خاصی‬
‫از بدن شما را می خورد ‪ ...‬من می دانم که بسیاری از داروهای شیمیایی مانند کراک‬
‫و سرعت مانند استخوان پشت شما را می خورد‪ .‬چیزی یعنی من دکتر نیستم‬
‫نمی‌دانم‪ ...‬شاید من به بالش‌های جدید نیاز دارم‪ ،‬می‌دانی‪ ...‬شاید فقط باید به دکتر‬
‫بروم و شاید بررسی کنم‪ .‬فکر نمی‌کنم چیزی اشتباه باشد‪ ،‬اما فقط‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬شاید من‬
‫تنش می‌کنم و متوجه نمی‌شوم‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬جالب توجه است که شرکت کنندگان در مطالعه ما اغلب تمایلی به مصرف‬
‫مسکن ها‪ ،‬به ویژه مسکن های مبتنی بر مواد افیونی ندارند‪ .‬در عوض‪ ،‬اغلب سعی می‌کنند‬
‫درد را نادیده بگیرند یا حتی در راهبردهایی مانند یوگا یا مکمل‌های غذایی به دنبال تسکین‬
‫‪.‬می‌گردند‬

‫کمرم هنوز گاهی برایم مشکل ایجاد می‌کند‪ ...‬اما من برای آنها ایبوپروفن مصرف‬
‫می‌کنم و جایی که یوگا را شروع کردم به این امید بود که بتوانم از ایبوپروفن جدا‬
‫شوم و به یوگا بچسبم تا به کمرم کمک کنم و کمرم را تقویت کنم‪ .‬ماهیچه‌ها باال‬
‫می‌روند و اینها‪ "،‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪132‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫سرماخوردگی و آنفوالنزا‬
‫هنگامی که افراد تجربیات خود را از سرماخوردگی و آنفوالنزا بحث کردند‪ ،‬مسائل مشابهی‬
‫به وجود آمد‪ .‬اوالً‪ ،‬آنها خاطرنشان کردند که در طول دوره های مصرف بی نظم مواد‬
‫مخدر‪ ،‬متوجه سرماخوردگی یا آنفوالنزا نمی شدند‪ .‬آنها استدالل کردند که این ممکن است به‬
‫این دلیل باشد که هروئین عالئم را پنهان می کند یا به این دلیل است که عالئم سرماخوردگی‬
‫و آنفوالنزا بسیار شبیه عالئم ترک مواد مخدر است‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬ممکن است به این دلیل‬
‫باشد که آن‌ها آنقدر مشغول دویدن برای مواد مخدر بودند که متوجه نشدند که حالشان کمی بد‬
‫‪.‬است‬

‫من نمی دانم‪ .‬گاهی اوقات می‌توانید سرماخوردگی را ایجاد کنید‪ ،‬اگر سر و صدا "‬
‫دارید‪ ،‬می‌توانید بگویید که به این دلیل است که مواد مخدر مصرف نکرده‌اید‪ .‬سپس‬
‫وقتی داروها را مصرف کردید‪ ،‬احساس بهتری پیدا می کنید‪ .‬در این صورت ممکن‬
‫است نه تنها به این دلیل که شما در حال غرش هستید‪ ،‬بلکه ممکن است واقعا ً بیمار‬
‫باشید‪ .‬اما وقتی داروها را خوردی‪ ،‬سرت فکر می‌کند‪" ،‬وای‪ ،‬االن بهترم"‪ .‬اوون‪،‬‬
‫‪ 30‬ساله ‪ ،‬بنابراین زمانی که مواد مخدر مصرف می کنید‪ ،‬تمایلی به احساس بیماری‬
‫‪.‬ندارید‬

‫من متوجه می‌شوم که وقتی در دنده هستید‪ ،‬متوجه نمی‌شوید که بیمار هستید‪ .‬من «‬
‫نمی دانم که آیا فقط بدن شما را خاموش می کند یا چه چیزی‪ .‬من نمی دانم‪ .‬و اگر‬
‫[بیمار] هستید‪ ،‬معموالً به آن فکر نمی‌کنید‪ ،‬زیرا بیش از حد مشغول دویدن و انجام‬
‫این کار‪ ،‬آن و دیگری هستید‪ .‬تو بهش فکر نکن شما فرصتی برای فکر کردن به آن‬
‫ندارید‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫اگرچه به نظر می‌رسید که افراد پس از قطع مصرف داروها متوجه سرماخوردگی یا‬
‫آنفوالنزا می‌شوند‪ ،‬اما این موضوع به طور کلی دلیلی برای نگرانی نبود‪ .‬در واقع‪ ،‬چندین‬
‫نفر به این نکته اشاره کردند که سرماخوردگی طبیعی است و شما باید مانند دیگران آن را‬
‫تحمل کنید و با آن مقابله کنید‪ .‬مطمئنا ً سرماخوردگی به طور قابل توجهی کمتر از مشکالت‬
‫‪.‬مرتبط با مصرف مواد مخدر بود‬

‫‪ 133‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫اگر تنها چیزی که باید نگران آن باشم سرماخوردگی است‪ ،‬فکر می کنم‪ ،‬می دانید‪" ،‬‬
‫[من] کامالً خوش شانس هستم‪ .‬الزم نیست هر روز نگران مواد مخدر و این چیزها‬
‫باشید‪ .‬من ترجیح می دهم سرما بخورم‪ ،‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫سالمت روان‬

‫تقریبا ً همه شرکت‌کنندگان در مطالعه ما گفتند که در مقطعی از زندگی خود نوعی‬


‫افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬نوسانات خلقی یا پارانویا را تجربه کرده‌اند و بسیاری از آنها‬
‫‪.‬مشکالت سالمت روانی را گزارش کرده‌اند‬

‫دایان‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬من تقریبا ً دائما ً می خوابم ‪ ...‬تمام وقت واقعاً‪ ،‬اگر کاری انجام نمی‬
‫"‪.‬دهم‪ ،‬زیرا کامالً افسرده هستم‬

‫یک دقیقه تمام روز خوشحال خواهم بود‪ .‬روز بعد بیدار خواهم شد و افسرده خواهم‬
‫شد‪ ...‬سپس تمام روز افسرده خواهم بود‪ ،‬بعد از ظهر باید روی تختم دراز بکشم یا‬
‫‪ .‬چیز احمقانه ای‬

‫ذهن من تکه تکه شده است‪ ...‬فقط پارانویا و اضطراب و وحشت‪ .‬فقط به سراغم «‬
‫می آید و نمی دانم چگونه با آن کنار بیایم‪ .‬لیا‪ 38 ،‬ساله‪ ،‬مثل اینکه می‌ترسم‪ ...‬و‬
‫‪.‬از ترس حتی از راه رفتن در مغازه غرق شده‌ام‬

‫اغلب‪ ،‬افراد همچنین آسیب رساندن به خود‪ ،‬افکار خودکشی یا اقدام واقعی به خودکشی را‬
‫‪.‬گزارش کردند‬

‫تقریبا ً زمانی که اولین دوست پسرم‪ ،‬دانیل‪[ ،‬با من] تمام شد ‪ ،‬آن زمان بود که متوجه«‬
‫آزار خود شدم‪ .‬که تا امروز ادامه داشت‪ .‬این فقط هر چیزی بود که می‌توانست این‬
‫احساس‪ ،‬احساس‪ ،‬احساس پوچی را که دارم‪ ،‬از بین ببرد‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫من قبالً افکار خودکشی داشتم که از خواب بیدار می شدم و فکر می کردم‪ ،‬می دانید‬
‫چیست؟ آیا راحت تر نیست که بروم و دوست داشته باشم خودم را بکشم‪ ،‬حمام آب‬
‫گرم بگیرم و مچ دستم را بشکنم یا چیز دیگری؟» تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪134‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫"‪.‬چارلی‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬چندین بار [مصرف بیش از حد من]‪ ...‬عمدی بوده است‬

‫با این حال‪ ،‬چنین افکار و رفتارهای خود تخریبی اغلب بعداً پشیمان می شدند زیرا افراد‬
‫‪.‬متوجه شدند که در واقع چیزهایی برای زندگی دارند‬

‫من فقط کافی بود‪ .‬و من نیاز به رها کردن داشتم چون نمی‌خواستم استفاده کنم‪ ...‬فقط‬
‫یک چاقو گرفتم و دستم را باز کردم‪ .‬مرا به بیمارستان بردند‪ ...‬نمی‌توانستند بخیه‬
‫بزنند‪ ،‬چون‪ ...‬خیلی وقت بود که باز بود‪ ،‬به همین دلیل [اسکار] خیلی بزرگ است‪.‬‬
‫این کاری است که از انجامش پشیمانم و دیگر هرگز آن را انجام نمی دهم‪ ».‬لورن‪،‬‬
‫‪ 27‬ساله‬

‫می‌خواستم خودم را بکشم‪ ،‬بنابراین بیشتر از حد معمول هروئین مصرف کردم‪...‬‬


‫می‌دانستم دارم چه کار می‌کنم‪ .‬من هم مشروب خورده بودم میدونم با هم قاطی‬
‫نمیشن من آن روز تمام قصدم مردن بود‪ ،‬اما واقعا خوشحالم که این کار را نکردم‪...‬‬
‫زیرا االن از چیزها خسته نیستم و در خودم مثبت اندیش تر هستم و می توانم آینده‬
‫ای را ببینم‪ ».‬اوون‪ 30 ،‬ساله‬

‫در حالی که برخی از افراد گزارش دادند که از مواد مخدر خیابانی برای مدیریت یا پنهان‬
‫کردن مشکالت سالمت روان خود استفاده کرده‌اند‪ ،‬برخی دیگر گزارش دادند که این داروها‬
‫‪ .‬باعث بیماری روانی آنها شده است‪ .‬گاهی اوقات‪ ،‬تفکیک علت و معلول بسیار پیچیده بود‬

‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬وقتی جوان تر بودم به من می گفتند که افسرده هستم و غیره و‬
‫فکر می کنم تا سال ها این افسردگی را با مواد مخدر پنهان می کردم که وقتی‬
‫"‪.‬مصرف مواد را ترک می کنم بسیار بسیار افسرده می شوم‬

‫خب‪ ،‬من احتماالً ده سال است که از یک نوع [ضد افسردگی] یا دیگری استفاده «‬
‫‪.‬می‌کنم‪ ،‬و هرگز واقعا ً نمی‌دانم که آیا آنها فایده‌ای دارند یا خیر‬

‫و فکر من این است که احتماالً بیشتر افسردگی من در نتیجه مصرف موادم بوده‬
‫است‪ ،‬نه برعکس‪ ،‬چیزی که در زمان مصرف به نوعی باور کردم‪ .‬چون من از آن‬
‫[افسردگی] برای توجیه ادامه مصرف موادم استفاده کردم‪ ».‬چارلی‪ 31 ،‬ساله‬

‫‪ 135‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫سایر دالیل سالمت روانی ضعیف عبارتند از عزت نفس پایین و اعتماد به نفس ضعیف‪،‬‬
‫تنهایی‪ ،‬انزوا‪ ،‬کسالت‪ ،‬مشکالت خانوادگی‪ ،‬بی خانمانی و مشکالت مالی‪ .‬همانطور که‬
‫‪،‬ادوارد توضیح داد‬

‫من یک سال در آپارتمان خودم کامالً منزوی بودم‪ .‬بیرون نرفتم‪ ...‬نه عزت نفس‬
‫داشتم‪ ،‬نه اعتماد به نفس‪ .‬مردم در خیابان من مرا نمی شناختند‪ .‬من به آنها "سالم"‬
‫نگفتم‪ .‬فقط سرم را پایین انداختم و به راه رفتن ادامه دادم و به آپارتمانم رسیدم‪ .‬من‬
‫با مردم ارتباط برقرار نمی کنم‪ ،‬فقط به آپارتمانم بروم‪ ،‬بیرون بیایم‪ ،‬کاری را که‬
‫باید انجام دهم انجام دهم و به آپارتمانم برگردم…‪ .‬این یک روش سالم برای زندگی‬
‫نیست‪ ...‬شما واقعا ً می توانید حس واقعیت را از دست بدهید اگر همیشه فقط در‬
‫داخل خانه در شرکت خود باشید‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫متأسفانه‪ ،‬مشکالت سالمت روان اغلب بر انگیزه فرد برای شرکت در فعالیت ها و برقراری‬
‫‪.‬ارتباط با دیگران تأثیر منفی می گذارد‬

‫اما گاهی اوقات‪ ،‬مخصوصا ً وقتی پارانوئید هستم‪ ،‬فقط می‌خواهم تنها باشم‪ ...‬آنها "‬
‫می‌گویند این راه مقابله با آن نیست‪ ،‬می‌دانی‪ .‬شما باید آن را به اشتراک بگذارید و‬
‫همه چیز‪ .‬اما وقتی در آن فضای سر احساس می‌کنید‪ ،‬آخرین کاری که واقعا ً‬
‫می‌خواهید انجام دهید این است که [با دیگران صحبت کنید] » لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫با توجه به سطوح باالی مشکالت سالمت روان گزارش شده‪ ،‬دریافت این که بسیاری از‬
‫افراد در حال حاضر داروهای ضد افسردگی‪ ،‬ضد اضطراب یا ضد روان پریشی دریافت‬
‫می کردند یا قبالً برای آنها تجویز شده بود‪ ،‬چندان تعجب آور نبود‪ .‬تامسین و کریسی توضیح‬
‫‪.‬دادند که چگونه چنین داروهایی احساسشان را بهبود بخشیده است‬

‫تامسین‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬بدیهی است که داروهای ضد افسردگی احساسات من را‬


‫"‪.‬بسیار تغییر داده اند ‪ ...‬من فقط احساس ثبات بیشتری می کنم‬

‫…را مصرف نکنم ‪ ،‬بسیار گریه می کنم و بسیار ضعیف ]داروهای ضد افسردگی[‬
‫به اندازه کافی قوی نیستم که بتوانم زندگی را تحمل کنم‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله ]من[‬

‫بهبودی ‪136‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫برعکس‪ ،‬دیگران معتقد بودند که داروهای تجویز شده راه حلی برای مشکالت آنها نیست و‬
‫‪.‬حتی می تواند اوضاع را بدتر کند‬

‫چون فکر نمی‌کردم آنها [ضدافسردگی‌ها] کاری انجام می‌دهند‪ ،‬و چیزهای بدی «‬
‫و جلوی آنها را گرفتم‪ .‬من هرگز از آنها استفاده نکرده ام‪ Prozac. ،‬درباره آنها شنیدم‬
‫داروهای ضد افسردگی‪ " ،‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫آنها قبالً [ داروهای ضد افسردگی] به من پیشنهاد داده بودند‪ ،‬اما‪ ،‬اوم‪ ،‬نمی دانم‪.‬‬
‫فکر نمی کنم واقعا مشکل را حل کند‪ .‬من فکر می کنم مشکالت دیگری که وجود‬
‫دارد فقط به دلیل داروهای ضد افسردگی ناپدید نمی شوند‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫به غیر از دارو‪ ،‬راهبردهای دیگری که برخی از افراد برای مدیریت خلق و خوی خود به‬
‫کار می‌برند شامل بیرون رفتن‪ ،‬معاشرت با دیگران و مالقات با دیگران‪ ،‬شرکت در‬
‫ورزش‪ ،‬انجام کار یا دوره‌های داوطلبانه و صرفا ً نادیده گرفتن احساسات افسردگی تا زمانی‬
‫‪.‬است که آنها از بین بروند (همچنین به فصل ‪ 11‬مراجعه کنید)‬

‫من ترجیح می‌دهم بروم و یوگا انجام دهم یا شنا کنم یا کار دیگری انجام دهم تا‬
‫احساس خوبی داشته باشم به جای اینکه چیزهای بیشتری در بدنم وارد کنم‪ .‬ترجیح‬
‫می‌دهم به جای اینکه بخواهم شادی را در بدنم قرار دهم‪ ،‬اگر منطقی است‪ ،‬بتوانم‬
‫برای خودم خوشبختی پیدا کنم‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫از آنجایی که کار داوطلبانه انجام می‌دهم و به سمت جلو حرکت می‌کنم‪ ،‬افسردگی‬
‫برایم مشکل چندانی نبوده است‪ .‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله ‪ ،‬دوره‌هایی را داشته‌ام که خیلی‬
‫ضعیف بوده‌ام‪ ،‬اما پاسخ من در حال حاضر این است که قرص و مواد مخدر مصرف‬
‫نکنم‪ ،‬این است که بخشی از یک جامعه باشم و فقط به زندگی ادامه دهم و از خودم‬
‫‪.‬مراقبت کنم‬

‫من خودم را در موقعیت‌هایی می‌بینم که در آنجا می‌نشینم و واقعا ً احساس ناراحتی‬


‫می‌کنم‪ .‬و سپس شروع به فکر کردن به آن چیزها [افکار افسرده‌کننده] می‌کنم و بعد‬
‫فقط می‌گویم‪" ،‬نه‪ ،‬برخیز و کاری انجام بده"‪ ...‬عوض کردن سطل زباله یا کمی تمیز‬
‫کردن یا کمی باغبانی یا بیرون بردن خودم از آن ادی ‪ 30 ،‬ساله‬

‫‪ 137‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫در حالی که به نظر می رسید سالمت روان می تواند در طول دوره های سم زدایی و‬
‫بهبودی زودهنگام شکننده تر شود‪ ،‬رفاه عاطفی به طور کلی با کاهش مصرف مواد مخدر و‬
‫‪ :‬پرهیز مداوم بهبود می یابد‪ .‬کریسی بهبود سالمت روان خود را به شرح زیر توصیف کرد‬

‫وقتی در اعتیاد بودم‪ ،‬مدام احساس می‌کردم که در این ابر سیاه هستم‪ ،‬و هر چیزی «‬
‫که لمس می‌کردم به کثافت تبدیل می‌شد‪ .‬هرچی نزدیک بودم مزخرف بود من فقط این‬
‫وحشت را در مورد خودم داشتم‪ ،‬مثل اینکه همه چیز یک فاجعه بود‪ ،‬همه چیز غم‬
‫انگیز بود‪ ...‬احساس می کردم کامالً از کنترل خارج شده بودم‪ ،‬کامالً در همه چیز‬
‫غرق شده بودم و سرم خیلی منحرف شده بود‪ .‬همه چیز در سرم خیلی آشفته بود‪ .‬اما‬
‫اکنون احساس می‌کنم که همه چیز خیلی مرتب‌تر است و می‌توانم خودم را خیلی‬
‫بیشتر درک کنم‪ ...‬من مسیری را گرفته‌ام و باید انتخاب کنم‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬مسئولیت خودم‬
‫را بر عهده بگیرم‪ .‬من اکنون مسئول خودم و مستقل هستم‪ ،‬بنابراین احساس بسیار‬
‫خوبی دارم‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫خالصه‬

‫تحقیقات ما نشان می دهد که مصرف کنندگان مواد مخدر اغلب سالمت جسمی و روانی‬
‫بسیار ضعیفی را تجربه می کنند‪ .‬عالوه بر بیماری های روزمره رایج در جمعیت عمومی‪،‬‬
‫هستند‪ .‬اغلب نمی توان تفکیک ‪ BBV‬آنها تحت تأثیر مشکالت سالمتی خاص دارویی مانند‬
‫کرد که آیا مصرف مواد مخدر علت یا پیامد هر گونه بیماری است یا اینکه تا چه حد‬
‫مشکالت جسمی و روانی تحت تأثیر عوامل سبک زندگی گسترده تر مانند بیکاری و بی‬
‫خانمانی قرار می گیرند‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬تشخیص اینکه دقیقا ً چه زمانی عالئم بیماری واقعا ً‬
‫فقط عالئم سم زدایی یا ترک دارو هستند‪ ،‬می تواند دشوار باشد‪ .‬در واقع‪ ،‬مصرف کنندگان‬
‫مواد مخدر در مراحل اولیه بهبودی اغلب ممکن است بدتر شدن ظاهری سالمت و افزایش‬
‫درد را تجربه کنند‪ ،‬فقط به این دلیل که دیگر از مواد افیونی با خاصیت ضد درد ذاتی خود‬
‫‪.‬استفاده نمی کنند‬

‫در نتیجه تشخیص مشکالت سالمتی در میان مصرف کنندگان مواد مخدر می تواند بسیار‬
‫دشوار باشد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬راهبردهای پاسخگویی به مشکالت سالمتی آنها می تواند ساده‬
‫نباشد‪ .‬برای مثال‪ ،‬علیرغم تشخیص بیماری‪ ،‬مصرف کنندگان مواد مخدر ممکن است هنوز‬
‫از خود مراقبت نکنند یا داروهای تجویز شده را طبق دستور مصرف نکنند‪ .‬آنها همچنین‬

‫بهبودی ‪138‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫ممکن است تمایلی به مراجعه برای آزمایش و درمان نداشته باشند زیرا انگیزه ندارند یا از‬
‫تحقیقات پزشکی می ترسند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬با توجه به داروهایی که استفاده کرده‌اند و سبک‬
‫زندگی‌ای که انجام داده‌اند‪ ،‬ممکن است انتظارات کمی در مورد سالمت مطلوب خود داشته‬
‫باشند‪ .‬با وجود این‪ ،‬مصرف‌کنندگان مواد مخدر می‌توانند و می‌توانند استراتژی‌هایی را برای‬
‫بهبود سالمت خود اتخاذ کنند و تشویق و توانمندسازی آنها در این امر از طریق بحث آشکار‬
‫درباره انواع نگرانی‌های بهداشتی با آنها مهم است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬یادآوری این نکته مفید‬
‫‪ .‬است که سالمت جسمی و روانی آنها هر چه بیشتر بتوانند تمیز بمانند بهبود می یابد‬

‫‪ 139‬فصل هشتم‪ :‬سالمت و بیماری‬


‫فصل ‪ 9‬مراقبت از خود روزانه‬
‫معرفی‬

‫در این فصل‪ ،‬ما به نحوه مراقبت روزانه شرکت کنندگان در مطالعه از خود نگاه می کنیم‪.‬‬
‫ما می توانیم این را مراقبت معمول بدن آنها بنامیم‪ .‬تمرکز ما روی خوردن‪ ،‬خوابیدن و توجه‬
‫به بهداشت شخصی و ظاهر آنهاست‪ .‬ما آنچه را که آنها در مورد مراقبت های معمول بدن‬
‫خود به ما گفتند در حالی که به طور آشفته هروئین استفاده می کردند‪ ،‬اما همچنین در دوره‬
‫‪.‬های کاهش مصرف و پرهیز از بدن به ما گفتند‪ ،‬اضافه می کنیم‬

‫غذا خوردن‬

‫خوردن هروئین‬
‫هنگامی که آنها به طور آشفته هروئین مصرف می کردند‪ ،‬افراد گزارش دادند که اغلب به‬
‫صورت پراکنده غذا می خوردند‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی هر روز غذا نمی‌خوردند و برخی دیگر‬
‫‪.‬فقط یک یا دو بار در روز می‌خوردند‬

‫لیام‪ 37 ،‬ساله ‪" ،‬نه‪ ،‬من نمی گویم که [ما] بیشتر روزها می خوریم‪ ...‬اگر روزی بود‬
‫که غذا نمی خوردیم‪ ،‬احتماالً به این دلیل بود که تمام روز [مواد] مصرف می کردیم‬
‫"‪.‬‬

‫نیل‪ 37 ،‬ساله‪" ،‬نه‪[ ،‬من] به سختی غذا نمی خوردم‪ ...‬من خیلی الغرتر از همیشه‬
‫"‪.‬هستم‬

‫"‪.‬استفان‪ 27 ،‬ساله ‪" ،‬بعضی روزها غذا نمی خوردم‪ ،‬بعضی روزها غذا نمی خوردم‬

‫بهبودی ‪140‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اغلب افراد زمانی که غذا در دسترس بود یا فقط در اواخر روز فرصت‌طلبانه می‌خوردند‪ .‬تعداد‬
‫‪.‬بسیار کمی صبحانه خوردند‬

‫بث‪ 43 ،‬ساله ‪« ،‬وقتی استفاده می‌کردم‪ ،‬روزها و تمام روز را بدون غذا می‌گذراندم‪...‬‬
‫می‌دانی‪ ،‬کسی دارد نان تست درست می‌کند‪ ،‬ممکن است نصف برش از آن را بگیری یا‬
‫»‪.‬هر چیز دیگری‬

‫فکر می‌کنم [من غذا می‌خوردم] چند بار در هفته‪ .‬شکالت و غالت‪ ،‬معموالً در نیمه «‬
‫های شب‪ ،‬همچنین‪ ،‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫احتماالً در زمان ناهار بیدار خواهم شد‪ .‬اوم‪ ،‬فوراً سگ را بیرون بیاور‪ .‬برگرد و «‬
‫ناهارم را بخورم‪ ،‬که واقعا ً صبحانه من است‪ ،‬و سپس هر چیزی که واقعا ً به من رسید‪».‬‬
‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫دالیل اصلی افراد برای نخوردن غذا شامل نگرانی بیشتر در مورد مواد مخدر تا غذا و نداشتن‬
‫‪.‬اشتها بود‬

‫برای خوردن غذا وارد سرم نشد‪ .‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬بیشتر نگران تعمیر بعدی ام بودم و…‬
‫‪.‬از کجا پول می گرفتم‬

‫دبی‪ 28 ،‬ساله‪" ،‬ما هرگز هیچ غذایی در خانه نداشتیم‪ ...‬مهم‌ترین چیز هروئین بود‪،‬‬
‫"‪.‬می‌دانید‪ ،‬و چگونه می‌توانستیم هروئین بعدی را دریافت کنیم‬

‫غذا برای من چیز مهمی نیست‪ .‬من زیاد اشتها ندارم من فقط وقتی گرسنه هستم غذا می «‬
‫خورم و بس‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫برخی هم گفتند که انرژی و انگیزه آشپزی ندارند‪ ،‬پول غذا ندارند یا امکانات آشپزی ندارند‬
‫‪(.‬مخصوصا ً اگر بی خانمان باشند)‬

‫‪ 141‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫من آنجا در خانه خواهم نشست‪ .‬من آنجا غذا برای پختن و چیزهایی دارم و نمی‌کنم‪" .‬‬
‫برایم سخت است که انگیزه انجام کارها را برای خودم پیدا کنم ‪ .‬من می روم و چیزی می‬
‫خورم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬تعدادی از شرکت کنندگان مرد و زن توضیح دادند که چگونه مصرف غذای خود‬
‫را به دلیل بی اشتهایی‪ ،‬پرخوری عصبی یا سایر مشکالت گوارشی محدود یا افزایش دادند‬
‫‪(.‬همچنین به فصل ‪ 7‬مراجعه کنید)‬

‫آن موقع احساس می‌کردم واقعا ً چاق بودم‪ ...‬دلم می‌خواهد [غذا] بخورم ‪ ،‬اما در آن زمان«‬
‫هم واقعا ً خودم را بیمار می‌کردم‪ .‬لیا‪ 38 ،‬ساله‪ ،‬از آنجایی که ناامید بودم که وزنم را کم کنم‬

‫من پرخوری می‌کنم‪ ...‬می‌توانم فقط با صبحانه و میان‌وعده برای چند روز تا یک هفته‬
‫زندگی کنم‪ ،‬و ناگهان می‌خورم و می‌خورم و می‌خورم‪ ،‬و یک یا دو هفته را صرف غذا‬
‫می‌کنم‪ ،‬و سپس می‌خواهم اوون‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬به نوبه زدن برگردید‪ ...‬فکر نمی‌کنم اختالل‬
‫خوردن داشته باشم‪ ،‬اما فکر می‌کنم متخصصان می‌گویند که این یک اختالل خوردن‬
‫‪.‬است‬

‫من همیشه آنقدر غذا نمی‌خورم‪ .‬ادی‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬معموالً یک شب غذا می‌خورم‪ ،‬زیرا‬
‫و ‪ ...‬من واقعا ً گرفتگی مزمن معده دارم و به غذا ‪ IBS‬صبح‌ها زیاد می‌خورم‪ ،‬به دلیل‬
‫‪.‬نزدیک نمی‌شوم‪ ،‬بنابراین بعد از ظهر غذا می‌خورم‬

‫به طور کلی‪ ،‬شرکت کنندگان در مطالعه ما گزارش دادند که وقتی به طور منظم از هروئین‬
‫استفاده می کردند‪ ،‬تمایل داشتند غذاهای ارزان‪ ،‬راحت و پر کربوهیدرات بخورند‪ .‬به طور‬
‫خاص‪ ،‬آنها شیرینی‪ ،‬بیسکویت‪ ،‬چیپس و شکالت می خوردند‪ .‬اما آنها همچنین نان‪ ،‬فرنی‪ ،‬سیب‬
‫‪ .‬زمینی‪ ،‬غالت صبحانه‪ ،‬رشته فرنگی قابلمه و غذای کنسرو شده مصرف می کردند‬

‫بعضی وقت ها غذا نمی خوردم‪ .‬گاهی اوقات‪ ،‬اگر چیزی واقعا ً راحت بود‪ ،‬می‌کردم – "‬
‫نودل قابلمه‌ای‪ ،‬یا چیپس‪ ،‬شکالت‪ ،‬شیرینی‪ ،‬اساسا ً آشغال‪ ،‬یا فقط نان‪ .‬یک قرص نان بخر‬
‫و یک هفته با یک قرص نان زندگی کن‪ .‬دبی‪ 28 ،‬ساله ‪ ،‬غذا چندان مهم نبود‬

‫بهبودی ‪142‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫ثریها‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬وقتی سوار چرخ دنده بودم‪ ،‬در یک نوار مریخ و یک کیسه‬
‫"‪.‬چیپس زندگی می کردم‬

‫الیور‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬من نیم دوجین بار مریخ می خریدم‪ ،‬شاید‪ ...‬هیچ چیز دیگری نمی‬
‫"‪.‬خورد‬

‫‪.‬بسیاری از آنها میوه یا سبزیجات بسیار کم می‌خوردند‬

‫من ساالد را «غذای خرگوش» می‌نامم‪ ...‬مثل میوه برایم جالب نیست‪ .‬گالبی عجیب‪ ،‬هر‬
‫ماه یکی یا چیزی شبیه آن‪ .‬و مانند سبزیجات‪ ،‬من فکر می کنم که همیشه برای من نه یک‬
‫نه خواهد بود‪ ...‬مانند میوه و سبزی‪ ،‬که به نظر من اگر بتوانم به نقطه ای در زندگی برسم‬
‫که به آن چیزها اهمیت بدهم‪ ،‬آن وقت من کامالً مرتب شده ام‪ ...‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬می‬
‫‪".‬تواند به آسمان مشت بزند و بگوید‪" :‬بله‪ ،‬من این کار را انجام دادم‬

‫‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬افراد مقدار زیادی قهوه و نوشیدنی های شیرین مصرف می کردند‬
‫‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی اظهار داشتند که احساس می کنند به شکر و کافئین معتاد هستند‬

‫من هر دو روز یک بار از یک شیشه قهوه و یک کیسه شکر هر دو روز یکبار عبور‬
‫می‌کنم‪ ...‬احتماالً یک قاشق دسر قهوه و سه قاشق دسر شکر مانند یک لیوان لیوان‬
‫می‌خورم و تمام روز آن‌ها را می‌نوشم‪ .‬طوالنی‪ ،‬نیل‪ 37 ،‬ساله‬

‫من همیشه چیزهای شیرین را دوست داشتم‪ .‬من عاشق شکر هستم‪ ...‬من اعتیاد شدیدی به‬
‫مصرف شکر دارم‪ .‬من نمی دانم چیست‪ ،‬شما می دانید‪ .‬من فقط شکر را دوست دارم‪ .‬من‬
‫قند زیادی در چایم می‌خورم و نمی‌دانم‪ ،‬شاید اعتیاد یا مشکل دیگری باشد‪ ».‬کارل‪47 ،‬‬
‫ساله‬

‫البته همه مصرف کنندگان هروئین بد غذا نمی خورند‪ .‬برخی از شرکت کنندگان در مطالعه ما‬
‫تاکید کردند که همیشه مراقب تغذیه سالم بوده اند‪ ،‬حتی زمانی که به طور آشفته مواد مخدر‬
‫‪.‬مصرف می کردند‬

‫‪ 143‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫مثل اینکه من فقط می خورم‪ ...‬نان قهوه ای‪ ،‬برنج قهوه ای‪ ،‬چیزهایی از این دست‪" ...‬‬
‫چون سالم است‪ ...‬همه چیزهایی که در خودم مانده بودم‪ ،‬اما انگار قبالً یک فرد واقعا ً آگاه‬
‫به سالمتی بودم‪ .‬من دوست داشتم ویتامین بخورم‪ ...‬شیر بخورم‬
‫لیا‪ 38 ،‬ساله‪ ،‬خار برای کبد من‪ ،‬مقدار زیادی از چیزها را مصرف می کرد‪ ...‬مانند‬
‫‪.‬قرص ماهی امگا ‪3‬‬

‫من همیشه با رژیم غذایی خود سازگار بوده ام‪ ،‬زیرا همیشه ورزش کرده ام‪ .‬در کنار‬
‫تمام استفاده‌هایم‪ ،‬آن همه جنون‪ ،‬آن طرفی از من بود که سعی می‌کردم نوعی سبک‬
‫زندگی پایدار را حفظ کنم‪ .‬تام‪ 35 ،‬ساله ‪ ،‬بنابراین من همیشه حدوداً دوازده و نیم سنگ‬
‫بوده ام‪ ،‬همیشه تقریبا ً وزن یکسانی داشته ام و‪ ...‬عموما ً حواسم به آنچه در گذشته می‬
‫‪.‬خوردم بوده است‬

‫زنان همچنین گزارش دادند که به طور معمول برای فرزندان خود غذا می پختند‪ ،‬اگرچه لزوما ً‬
‫‪.‬خودشان غذا نمی خوردند‬

‫این دیگر برای من مهم نیست‪ ،‬خرید غذا‪ .‬غذا برای بچه های من بود‪ ،‬دایان‪ 34 ،‬ساله«‬

‫اگر بتوانم کاری را سریع انجام دهم‪ ...‬به خصوص اگر فقط من باشم‪ .‬من فقط منظوری "‬
‫برای صادق بودن نمی بینم‪ .‬اگر بچه‌ها آنجا بودند‪ ،‬مطمئن می‌شدم که چیزی مناسب برای‬
‫خوردن دارند‪ ...‬من احتماال فقط یک قهوه و ماست یا چیزی می‌خورم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برخی از افراد تاکید کردند که غذایی که در پناهگاه‌های شبانه و خدمات درمانی‬
‫‪.‬مسکونی می‌خورند‪ ،‬نسبتا ً سالم بوده است‪ ،‬اگرچه این به وضوح بسته به خدمات متفاوت است‬

‫دوست‌داشتنی است ‪ ...‬آنها تمام روز را صرف آشپزی ]در مرکز توانبخشی[‬
‫می‌کنند‪ ...‬و انواع چیزهای مختلف را می‌پزند‪ .‬این یک منوی تنظیمی نیست‪ ...‬ما آن‬
‫را به نوبت می گیریم‪ .‬یک آشپزخانه واقعا بزرگ و بزرگ آنجا وجود دارد و ما چند‬
‫نفر هستیم و با هم آشپزی می کنیم‪ .‬بنابراین‪ ،‬این غذای خوب و سالم است‪ ».‬فرانسیس‪،‬‬
‫‪ 31‬ساله‬

‫بهبودی ‪144‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫خوردن به عنوان مصرف هروئین کاهش می یابد‬
‫تغییرات در اشتها‪ ،‬رژیم غذایی و الگوهای غذایی اغلب زمانی رخ می دهد که افراد مصرف‬
‫‪.‬مواد مخدر خود را کاهش دهند و سبک زندگی آنها شروع به تثبیت کرد‬

‫وقتی برای اولین بار وارد اینجا [بازپروری] شدم‪ ،‬روز اول غذا نخوردم‪ ،‬روز بعد «‬
‫خیلی غذا نخوردم‪ .‬اما حاال‪ ،‬امروز‪ ،‬نمی توانستم تا ناهار صبر کنم‪ ،‬زیرا واقعا گرسنه‬
‫بودم‪ .‬من فکر می‌کنم به این دلیل است که شما همیشه‪ ...‬کاری شبیه به گروه انجام‬
‫می‌دهید‪ .‬می دانید‪ ،‬این کامالً از نظر احساسی تخلیه می شود‪ .‬شما را خسته و گرسنه می‬
‫کند‪ .‬آره‪ ،‬اشتهای من خیلی زیاد شده است‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫من در حال حاضر به اندازه معمول پرخوری نمی‌کنم‪ ،‬زیرا در حال انجام روتین مراقبت‬
‫از خودم هستم‪ .‬بسیاری از آن به این مربوط می‌شود که می‌دانم باید این کار را از طریق‬
‫توانبخشی نیز انجام دهم‪ ،‬بنابراین سعی می‌کنم خودم را شروع کنم و وارد یک روال‬
‫عادی شوم‪ ».‬اوون‪ 30 ،‬ساله‬

‫افراد نه تنها گزارش دادند که سعی می کنند به طور منظم غذا بخورند‪ ،‬بلکه به نظر می رسید که‬
‫‪.‬عالقه بیشتری به آنچه می خورند نیز دارند‬

‫تونی‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬من همیشه هر روز غذا می خوردم‪ ،‬اما درست خوردن هر روز‬
‫"‪.‬احتماالً حدود سه هفته پیش شروع شده است‬

‫‪.‬من بیشتر به چیزی که می‌خورم توجه می‌کنم‪ ...‬من فقط آن را پایین نمی‌آورم‬
‫اکنون سعی می کنم به جای اینکه صرفا ً به خاطر غذا خوردن‪ ،‬طعم آن را بچشم‪ ،‬بهتر از‬
‫چیزی که بودم می خورم‪ .‬زمانی که متادون مصرف می کردم‪ ،‬اشتهایم کامالً پراکنده بود‪.‬‬
‫ادوارد ‪ 34‬ساله‬

‫در حالی که هنوز تمایل به خوردن غذاهای شیرین و مصرف مقدار زیادی کافئین وجود داشت‪،‬‬
‫بسیاری از آنها مصرف شکر و کافئین خود را به طور چشمگیری کاهش داده بودند و میوه و‬
‫‪.‬سبزیجات تازه بیشتری مصرف می کردند‬

‫‪ 145‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫من هنوز هم قند می‌نوشم‪ ،‬قندی در چایم‪ ،‬قهوه‌ام‪ ،‬اما االن چایم خیلی کمتر است‪ .‬نمی دانم‬
‫چرا‪ .‬فکر می‌کنم خیلی بیشتر آب می‌نوشم‪ ،‬فقط از آن آگاه هستم‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫زمانی که از متادون استفاده می‌کردم و مصرف می‌کردم‪ ،‬معموالً‪ ...‬یک دندان شیرین‬
‫داشتم ‪ .‬در حالی که قبالً چهار قند می ریختم فقط برای اینکه مزه آن همان طعمی باشد که‬
‫‪.‬االن با دو تا می شود‬
‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪146‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫احتماالً نه پنج بخش [میوه یا سبزی] در روز‪ ،‬اما تالش آگاهانه‌ای برای خوردن «‬
‫مقداری ساالد‪ ،‬سبزیجات انجام می‌دهم‪ .‬من میوه زیادی نخوردم‪ ،‬اما بله‪ ،‬من تالش‬
‫می کنم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫افرادی که مصرف مواد افیونی آنها کاهش یافته یا متوقف شده بود نیز به نظر می رسید از‬
‫‪.‬پخت و پز لذت بیشتری می بردند و از طعم بهتر غذا قدردانی می کردند‬

‫اکنون من کمی ماجراجوتر هستم‪ ،‬کمی بیشتر آشپزی می‌کنم‪ ...‬من هنوز همه «‬
‫چیزهایی را که در زمان استفاده می‌خوردم می‌خورم‪ ،‬اما فقط کمی متنوع‌تر است‪.‬‬
‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬اگر قرار بود ماکارونی یا کوسکوس درست کنم‪ ،‬فقط ماکارونی با‬
‫‪.‬سس نبود‪ ،‬با سبزیجات و چاشنی‌ها و گردتر هم بود‬

‫لیام‪ ،‬سالخورده‪" ،‬اکنون از آن [طعم] قدردانی می‌کنید‪ ،‬به‌عالوه از آن قدردانی‬


‫می‌کنید‪ ،‬زیرا آن را می‌پزید‪ ...‬قبل از اینکه پیتزا را بپزید‪ ،‬منتظر بمانید و آن را‬
‫بخورید‪ ،‬جایی که اکنون در واقع آن را درست می‌کنید‪ ،‬می‌پزید و می‌خورید‪37 ".‬‬

‫خوابیدن‬

‫تقال برای خوابیدن‬


‫اگرچه شرکت کنندگان ما به طور مداوم مشکالت مربوط به خواب را گزارش می کردند‪،‬‬
‫اما این مشکالت بسته به فرد‪ ،‬شرایط آنها و انواع و مقدار داروهای مختلف (محرک ها یا‬
‫کاهش دهنده ها) که استفاده می کردند متفاوت بود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬بسیاری از آنها شکایت‬
‫‪ .‬داشتند که نمی توانند بخوابند یا اینکه در طول شب بیدار می شوند‬

‫بین یک تا سه [ساعت خواب در شب] ‪ ،‬گاهی حتی چهار [ساعت] متغیر است‪ .‬گاهی‬
‫اوقات روی مبل با تلویزیون به خواب می روم و بعد از خواب بیدار می شوم‪ ...‬و بعد‬
‫مثل اینکه همه چیز را خاموش کنم‪ ،‬به رختخواب بروم‪ ،‬کتابم را بخوانم‪ ،‬و سپس با‬
‫خواندن آن به خواب می روم‪ ،‬و بیدار می شوم و چراغ روشن می شود و روشن می‬
‫شود‪ .‬آن را خاموش‪ »،‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫‪ 147‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫خواب رفتن خوب بود‪ ،‬اما من همیشه بیدار می‌شدم‪ ،‬چند ساعت تلویزیون تماشا «‬
‫می‌کردم‪ ،‬دوباره می‌خوابیدم‪ ،‬بیدار می‌شدم‪ ،‬چند ساعت به تلویزیون نگاه می‌کردم‪.‬‬
‫بنابراین خواب من عالی نبود‪ .‬نه‪ ،‬فکر می‌کنم به همین دلیل است که ما هرگز تا‬
‫ساعت دوازده بیدار نمی‌شدیم‪ ،‬چون فکر می‌کردم ساعت شش‪ ،‬هفت بیایم‪ ،‬سپس سه‪،‬‬
‫چهار ساعت بخوابم‪ .‬اما نه‪ ،‬نه واقعاً‪ ،‬من فقط تکه تکه می خوابم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫دیگران (و به ویژه زنان) گزارش کردند که در حالی که مواد مخدر مصرف می کردند‪،‬‬
‫‪.‬تمایل داشتند همیشه بخوابند‬

‫می‌دانی‪ ،‬خواب زیاد‪ .‬گاهی اوقات تمام روز را می خوابیدم‪ .‬من فقط کل روز را می«‬
‫خوابیدم‪ ،‬می خندیدم و می خوابیدم‪ ،‬می دانید‪ .‬من احساس می کنم شش سال از عمرم‬
‫را دور از خواب خوابیده ام‪ ،‬زیرا این همان چیزی است که هروئین باعث می شود‬
‫بخوابی‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫همچنین مشهود بود که برخی افراد برای مدت طوالنی نمی‌خوابیدند‪ ،‬اما بعد از آن چند روز‬
‫‪.‬بدون بیدار شدن می‌خوابیدند‪ .‬دیگران گفتند که آنها واقعا ً اصالً نخوابیده اند‬

‫استوارت‪ 50 ،‬ساله ‪« :‬من یک خواب زیاد هستم‬

‫حدود پنج سال در هفته یک بار می‌خوابیدم‪ .‬هفته ای یک بار می خوابیدم و حدود«‬
‫هفت تا دوازده ساعت می خوابیدم‪ .‬بلند شدم و بیدار می شدم‪ ...‬روز سوم‪ ،‬شروع به‬
‫توهم می کردم‪ ،‬روز چهارم همه جا بودم‪ ،‬جیغ می زدم‪ ،‬نمی دانم‪ ،‬برای اجاق گاز‬
‫آواز می خواندم‪ .‬من تقریبا برش شدم و سپس پنجمین [روز] ‪ ،‬سپس به طور معمول‬
‫به خواب می‌روم و دوباره از نو شروع می‌شود‪ .‬بنابراین‪ ،‬کابوس‪ ،‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫‪.‬برخی به عالوه گفتند که همیشه با عالئم ترک از خواب بیدار می شدند‬

‫هر بار که کرک خود را انجام می‌دهم و سپس وسایلم را انجام می‌دهم‪ ،‬همیشه دوست‬
‫دارم مستقیم بخوابم… بنابراین مستقیم به خواب می‌روم‪ ،‬اما بدترین چیز در این‬
‫مورد‪ ،‬به محض اینکه به خواب رفتی‪ ،‬این کار را انجام نده‪ .‬اگر این کار را انجام‬

‫بهبودی ‪148‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫داده باشید [ مواد مصرف کرده اید] و به مدت دو ساعت بخوابید‪ ،‬با صدای قلقلک از‬
‫خواب بیدار می شوید‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫ماهیت دقیق مشکالت خواب هرچه باشد‪ ،‬افراد اغلب از عادات خواب خود مضطرب می‬
‫‪ .‬شدند و توجه داشتند که احساس خستگی می کنند و نمی توانند با آن کنار بیایند‬

‫من فقط نمی خواستم از خواب بیدار شوم‪ ...‬هرگز تا ساعات اولیه صبح نمی خوابیدم‪،‬‬
‫اگر اصالً می خوابیدم‪ .‬و پس از آن من کامالً شبیه به طرح ریزی بودم‪ ،‬زیرا نمی‬
‫دانستم‪ ،‬خیلی خسته بودم‪ ،‬نخورده بودم‪ .‬و وقتی غذا نمی خورید به هر حال ضعیف‬
‫هستید‪ ،‬نه؟ به عالوه مواد مخدر در باالی آن‪ .‬بس ‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬من فقط یک آشفتگی‪،‬‬
‫کلی‪ ،‬کلی آشفته بودم‬

‫خواب در ریکاوری‬
‫خواب اغلب در طول دوره‌های سم‌زدایی ضعیف بود و مشکالت خواب حتی پس از کاهش یا‬
‫توقف کامل مصرف هروئین گزارش شد‪ .‬باز هم‪ ،‬افراد عمدتا ً درباره عدم توانایی خواب‬
‫کافی صحبت می کردند‪ ،‬اگرچه برخی از زنان هنوز هم می گفتند که مشکل آنها زیاد‬
‫خوابیدن است‪ .‬این لوک است که در مورد کمبود خواب خود در حین سم زدایی صحبت می‬
‫کند و پس از آن اولیویا که با وجود اینکه دیگر هروئین مصرف نمی کند هنوز در تالش‬
‫‪.‬است تا یک روز صبح از خواب بیدار شود‬

‫من قبالً آن را داشتم‪ ،‬زمانی که برای دو هفته نخوابیده بودم ‪ ...‬به معنای واقعی کلمه "‬
‫دو دقیقه وقت داشتم‪ .‬تقریبا ً ساعت شش صبح از حمام بیرون می‌رفتم‪ ،‬و یادم می‌آید‬
‫را می‌پوشیدم ‪ ،‬و چشمانم بسته می‌شد و دو‪ ،‬سه دقیقه بعد ‪ Star Trek‬که می‌نشستم و‬
‫باز می‌شد‪ .‬و این تنها خوابی بود که داشتم‪ .‬و من حدود دو هفته آن را داشتم‪ ...‬فقط‬
‫قدرت تکلم را از دست دادم‪ ،‬نمی توانستم با مردم صحبت کنم‪ ».‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫خوابیدن یک مشکل بزرگ برای من است‪ ...‬اگر بدانم که باید بلند شوم‪ ،‬می توانم "‬
‫بلند شوم‪ ،‬اما هنوز هم مبارزه خواهم کرد‪ ،‬می دانید‪ .‬شروع می کنم به فکر کردن‪،‬‬
‫"اوه‪ ،‬آیا امروز باید موهایم را بشوییم؟" نه‪ ،‬من نیم ساعت دیگر در رختخواب می‬
‫مانم و امروز موهایم را نمی شوم‪ .‬چیزهایی مثل آن‪ .‬و این من را ناامید می کند زیرا‬
‫پس از آن فکر می کنم "من یک زن هستم"‪" .‬مادرم بدون شستن موهایش بلند نمی‬

‫‪ 149‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫شود"‪ ...‬اینها همه چیزهایی هستند که من با آنها دست و پنجه نرم می کنم‪ .‬مشکلی‬
‫‪.‬نیست‪ .‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬فقط فکر می کنم باید‪ ...‬کمی با خودم نظم داشته باشم‬

‫عالوه بر این‪ ،‬تعدادی از افراد رویاهای واضح و عجیب و غریب و کابوس های شبانه را‬
‫‪.‬توصیف کردند‬

‫اما من قبالً رویاهای عجیبی دیده بودم‪ .‬مثل جایی که یک بار از باالی برج ایفل‬
‫پریدم‪ .‬تا انتها به پایین افتاد‪ ،‬به زمین خورد‪ ،‬و سپس به همان ارتفاع برگشت و در‬
‫باالی پرش‪ ،‬باالی پرش‪ ،‬از خواب بیدار شد‪ .‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‪ ،‬بسیار عجیب است‬

‫این همه اضطراب و ترس‪ ،‬نمی دانم چگونه با آن کنار بیایم‪ .‬این بدترین چیز است‪" ،‬‬
‫ترس از همه چیز‪ .‬از صحبت کردن با مردم می ترسم‪ ،‬می ترسم‪ ،‬می دانی برو‬
‫بیرون‪ ،‬فقط می ترسم‪ .‬من از آن متنفرم و انگار در رویاهایم ظاهر می شود‪ .‬مثل‬
‫اینکه از زمانی که اینجا [در بازپروری] هستم دچار وحشت شبانه شده ام ‪ .‬مثل اینکه‬
‫احساس می‌کنم گم شده‌ام‪ ،‬و نمی‌توانم از مکان‌هایی خارج شوم‪ ،‬و نمی‌دانم کجا زندگی‬
‫می‌کنم‪ ،‬تنها هستم‪ ،‬با عرق کردن از خواب بیدار می‌شوم‪ ،‬و خیلی می‌ترسم که اگر به‬
‫همان رویا رفتم دوباره بخوابم‪ ».‬لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫‪.‬برخی نیز از "استفاده از" رویاهایی گزارش کردند که آنها را ناآرام کرد‬

‫من چندین خواب مصرف کرده ام‪ ،‬اما در واقع مجبور به استفاده از مواد مخدر‬
‫نشده ام‪ .‬من به نوعی گل زدم و می خواستم استفاده کنم و بعد بیدار شدم‪ ».‬ناتان‪،‬‬
‫‪ 30‬ساله‬

‫وقتی خواب استفاده از خواب می بینم‪ ،‬خسته تر از زمانی که به خواب می روم از «‬


‫خواب بیدار می شوم‪ .‬فقط مرده عجیب این بیشتر شبیه یک فلش بک است تا یک‬
‫رویا‪ .‬مثل این است که شما آنجا هستید و دارید آن را زندگی می کنید‪ .‬شما می توانید‬
‫آن را ببینید‪ ،‬می توانید آن را بو کنید‪ ،‬می توانید آن را بشنوید ‪ ...‬واقعا ً بد است و‬
‫اغلب اوقات از خواب بیدار می شوم و وحشت می کنم‪ .‬من کمی در شوک خواهم بود‬
‫زیرا در حالی که در حال خواب هستم‪ ،‬آنجا هستم‪ .‬واقعا ً خیلی واقع بینانه است‪،‬‬
‫منظور من را می دانید‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪150‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫با وجود این‪ ،‬بسیاری از افراد توضیح دادند که چگونه تالش‌های جدی انجام می‌دهند تا خود‬
‫را به روال‌های خواب منظم‌تر وارد کنند و به نظر می‌رسد که محیط ساختاریافته خدمات‬
‫‪.‬درمانی مسکونی اغلب این امر را تسهیل می‌کند‬

‫سعی می کنم [ شب بیدار نشم]‪ .‬من کمی در دفتر خاطراتم می نویسم و سپس چراغم «‬
‫را خاموش می کنم و تمام تالشم را می کنم که بخوابم‪ ،‬که تقریبا ً دیشب بالفاصله انجام‬
‫دادم ‪ ...‬سعی می کنم هر شب این کار را انجام دهم و پایین نمی آیم‪ .‬بالفاصله در‬
‫ساعت دو بعد از ظهر‪ ،‬زمانی که به شما اجازه داده می‌شود تا برای اولین بار خود را‬
‫پایین بیاورید‪ .‬من سعی می‌کنم همان‌جا دراز بکشم‪ ،‬آن را بیرون بنشینم‪ ،‬بیرون بنشینم‬
‫و بیرون بنشینم‪ .‬چون فکر می کنم «پنج دقیقه دیگر می خوابم»‪ .‬اما بدیهی است که‬
‫وقتی خودتان را مجروح کردید و به خاطر نخوابیدن آنقدر عصبانی شدید‪ ،‬واقعا ً‬
‫شانسی نخواهید داشت‪ .‬بنابراین تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که پایین‬
‫بروید و خودتان را آرام کنید‪ ،‬یک شکالت داغ یا هورلیکس بخورید‪ ،‬یک سیگار‬
‫بخورید و سپس به طبقه باال بروید و دوباره امتحان کنید‪ .‬گاهی اوقات کار می کند‪،‬‬
‫گاهی اوقات نه‪ .‬شما فقط باید فکر کنید‪" ،‬درسته‪ ،‬ممکن است امروز احساس بدی‬
‫داشته باشم‪ ،‬اما فردا ممکن است کمی بهتر باشم"‪ .‬و اگر فردا کمی احساس بهتری‬
‫ندارید‪ ،‬باید فکر کنید‪" ،‬خب فردا ممکن است کمی احساس بهتری داشته باشم"‪ .‬چون‬
‫روز به روز تو کم کم بهتر و بهتر می شوی و من بیشتر و بیشتر می خوابم‪ .‬انگار‬
‫آخر هفته ی تلخی داشتم‪ ،‬اما دیشب مثل چوبه ها خوابیدم‪ .‬دیروز چند ساعت خوابیدم‬
‫تا زمانی که بتوانم چند ساعت وقت داشته باشم‪ ،‬حالم خوب است‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫شرکت‌کنندگان همچنین اغلب از مصرف داروهای تجویز شده برای کمک به خواب خود‬
‫اجتناب می‌کردند‪ ،‬زیرا احساس می‌کردند که بعید است مشکل را حل کند‪ .‬این دوباره اولیویا‬
‫‪،‬است‬

‫می‌دانی‪ ،‬من واقعا ً با بلند شدن مشکل دارم‪ .‬اغلب فکر می کنم‪ ،‬شاید باید به دکتر‬
‫مراجعه کنم‪ .‬اما دوباره می‌روم پیش دکترها و از او می‌خواهم که چیزی برایم تجویز‬
‫کند که کمک کند بلند شوم‪ ،‬و واقعا ً تنها کسی که به من کمک می‌کند بلند شوم‪ ،‬من‬
‫هستم‪ ،‬می‌دانی منظورم چیست؟» اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫‪ 151‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫در واقع‪ ،‬بسیاری متوجه شدند که بدخوابی آنها به مسائلی فراتر از مصرف صرف مواد‬
‫مخدر مربوط می شود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬عوامل دیگری که آنها را از خوابیدن باز می‌دارد‬
‫عبارتند از‪ :‬نگرانی‪ ،‬نوشیدن بیش از حد کافئین‪ ،‬و زندگی در یک محیط پر سر و صدا‪،‬‬
‫مانند سرپناهی برای افراد بی‌خانمان یا مسکن مشترک‪ .‬عواملی که آنها را مستعد خواب بیش‬
‫از حد می کرد عبارتند از‪ :‬بیکار بودن و در نتیجه نداشتن دلیلی برای بیدار شدن در یک‬
‫روز صبح‪ ،‬شروع یک کار جدید و در نتیجه احساس خستگی شدید از افزایش فعالیت‬
‫روزانه و خستگی ناشی از نیازهای عاطفی‪ .‬بودن در معالجه مسکونی‬

‫من دوست ندارم این کار را انجام دهم‪ ،‬اما گاهی اوقات‪ ...‬من شامم را می خورم و "‬
‫یا هر چیز دیگری به طبقه باال می روم و دلم برای ‪ EastEnders‬برای تماشای‬
‫تنگ می شود و همه چیز را از دست می دهم‪ .‬و [من] حدود ساعت ‪EastEnders‬‬
‫دوازده بیدار خواهم شد‪ .‬گاهی می توانم پانزده‪ ،‬شانزده ساعت بخوابم‪ .‬من فکر می‌کنم‬
‫به این دلیل است که وارد شدن به یک شغل کامالً فشرده و پر استرس برای سیستم‬
‫کمی شوک‌کننده است‪ ...‬من فکر می‌کنم که این کار عوارض خود را می‌گیرد‪ .‬پس از‬
‫حدود دوازده ماه به من گفته شده است‪ ،‬سپس بدن و ذهن شما کمی به آن عادت می‬
‫کند‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫من فکر می‌کنم این به خاطر تمام کارهای [درمانی] است که ما روی خود انجام «‬
‫می‌دهیم‪ ...‬می‌دانید که از نظر ذهنی و جسمی تخلیه می‌شود‪ .‬وقتی تمام روز را در‬
‫گروه نشسته اید و به شدت در مورد احساسات و اتفاقاتی که برای شما می گذرد‬
‫صحبت می کنید‪ ،‬و می دانید‪ ،‬دردناک است‪ .‬وقتی به آن فکر می‌کنید به مغزتان‬
‫آسیب می‌زند‪ ،‬احساس خستگی می‌کنید‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬به نظر می رسد الگوهای خواب با گذشت زمان بهبود می یابد‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫‪.‬افراد به وضوح از زمانی که این اتفاق افتاد خوشحال شدند‬

‫شما در رختخواب نشسته‌اید‪ ،‬به چیزهایی فکر می‌کنید‪ ،‬و البته‪ ،‬به دلیل اینکه «‬
‫نمی‌خوابید و در مورد این چیزها استرس دارید‪ ،‬بیشتر خود را به هم می‌ریزید‪ .‬بهتر‬
‫می شود‪ ،‬بهتر می شود‪ .‬لورن‪ 27 ،‬ساله‪ ،‬فقط حدود دو هفته از آن برخوردار می‬
‫شوید‬

‫بهبودی ‪152‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫منظورم این است که حدود یک هفته پیش اولین خواب شبانه ام را بدون وقفه دیدم‪.‬‬
‫بنابراین سه ماه بیداری طول کشید‪ ...‬از نیم یازده تا نیمه شش‪ .‬شرورانه بود چشمانم‬
‫را باز کردم‪ ،‬نور از پرده ها عبور کرد‪ .‬فکر کردم‪" ،‬اوه خدای من‪ ،‬این اتفاق افتاده‬
‫است"‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟ الیوت‪ 32 ،‬ساله‪ ،‬فقط یک کار دیگری است که می‬
‫‪.‬توانم انجام دهم‬

‫بهداشت فردی و ظاهر‬

‫تمیز نگه داشتن و قابل ارائه در مواد مخدر‬


‫برخالف تصورات کلیشه‌ای رایج‪ ،‬تعداد کمی از افراد گزارش کردند که روزانه حمام‬
‫می‌کردند یا دوش می‌گرفتند و دندان‌های خود را تمیز می‌کردند‪ ،‬حتی در دوره‌های مصرف‬
‫‪.‬شدید هروئین‬

‫آره‪ ،‬من هر روز حمام می کنم‪ .‬مجبور هستم‪ .‬من از آن دسته افرادی هستم که باید"‬
‫بلند شوم و حمام کنم‪ .‬من باید تمیز باشم‪ ،‬شخصا ً تمیز‪ " ،‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫دندان‌هایم را به طور معمول مسواک می‌زنم‪ ،‬گاهی اوقات بیشتر از آن‪ .‬من ]در روز[‬
‫همیشه این کار را انجام داده ام‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬زنان اغلب گزارش می‌دهند که همیشه نگران ظاهر خود بوده‌اند‪ ،‬بنابراین‬
‫معموالً سعی می‌کنند در آینه نگاه کنند‪ ،‬موهای خود را بشویند و قبل از بیرون رفتن کمی‬
‫‪.‬آرایش کنند‬

‫خیلی به ندرت از جایم بلند می‌شدم و مستقیم بیرون می‌رفتم‪ ...‬البته این کار را انجام‬
‫داده‌ام‪ ،‬اما بارها در آینه نگاه می‌کردم‪ ،‬شاید سریع دندان‌هایم را مسواک بزنم‪ ،‬شاید‬
‫نه برای دو دقیقه کامل‪ ،‬اما من این کار را انجام می‌دهم‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬صورتم را‬
‫بشورم‪ ،‬و چیزهایی از این قبیل‪ »،‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫وقتی کراک می‌کشیدم و همیشه موهایم را مرتب می‌کردم و می‌شستم‪ .‬حمام کردن‪« ،‬‬
‫من همیشه‪ ،‬همیشه این کار را انجام می دهم‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪ 153‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫با وجود این‪ ،‬بسیاری از افراد اظهار داشتند که در زمانی که مواد مخدر مصرف می‌کردند‪،‬‬
‫حفظ پاکیزگی برای آنها اولویت نیست‪ .‬در نتیجه‪ ،‬ممکن است چندین روز بدون شستن‪ ،‬تمیز‬
‫‪.‬کردن دندان‌ها‪ ،‬تعویض لباس یا مسواک زدن موهای خود بمانند‬

‫مسواک زدن دندان هایم اتفاق نیفتاد‪ .‬تمام دهانم از بین رفته است‪ ،‬آنها منزجر‬
‫کننده به نظر می رسند‪ ...‬من موهایم را نشستم‪ ...‬زمانی که واقعا ً مجبور بودم‬
‫دوش می گرفتم‪[ .‬من] یک اسکنک کامل بودم‪ .‬این همان کاری است که هروئین‬
‫با شما می کند‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫من واقعا ً چیزی نگفتم‪ .‬روزهایی پیش می‌آمد که حتی نمی‌توانستم‪ ،‬مثل روزها و "‬
‫روزهایی که حمام نمی‌کردم‪ ،‬دندان‌هایم را مسواک نمی‌زدم‪ ،‬هیچ چیز‪ ،‬حتی لباس‬
‫نمی‌پوشیدم‪ .‬روزها پیژامه یکسان بپوشید‪ .‬لعنت ‪ 38 ،‬ساله‬

‫من چند روزی بدون دوش گرفتن می‌رفتم‪ ...‬واقعا ً تمرکز من بر این نبود‪ .‬من واقعا ً‬
‫به این موضوع اهمیت نمی دادم‪ .‬مقداری دئودورانت اسپری کنید و واقعا ً به‬
‫بهترین ها امیدوار باشید‪ .‬چند لباس بپوش‪ ،‬برو بیرون» فریا‪ 25 ،‬ساله‬

‫مثل موهای من‪ .‬شما اسمش را می‌گذارید "بن معتاد"‪ ،‬زیرا فقط موهایتان را "‬
‫همینطور باال می‌کشید‪ ،‬یک کشک معتاد‪ ،‬و دور آن را می‌پیچید‪ .‬هرگز آن را‬
‫مسواک نزنید‪ ،‬فقط آن را در یک نان معتاد قرار دهید‪ .‬و متوجه خواهید شد که‬
‫بسیاری از افراد معتاد چنین نان هایی خواهند داشت‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫شرکت کنندگان مرد و زن دالیل زیادی را برای تالش برای حفظ بهداشت شخصی خود در‬
‫حین استفاده شناسایی کردند‪ .‬اینها شامل عدم تمایل به ظاهر نامرتب و به ویژه عدم تمایل به‬
‫ظاهر شدن شبیه یک مصرف کننده مواد مخدر‪ ،‬نگرانی در مورد بوییدن‪ ،‬همیشه احساس‬
‫کثیف بودن به دلیل تعریق زیاد ناشی از کناره گیری‪ ،‬نیاز به ظاهر مناسب برای یک شغل‪،‬‬
‫دزدی از مغازه یا موقعیت اجتماعی خاص‪ ،‬و به شما گفته می شود توسط شخص دیگری‬
‫شسته شوید‪ .‬لیا توضیح داد که چگونه اعضای گروه حمایت از همساالنش او را تشویق‬
‫کردند که لباس زیبا بپوشد‪ ،‬در حالی که ادی از این که به نظر می‌رسید دیگران هرگز متوجه‬
‫‪.‬نشده بودند که او مصرف‌کننده هروئین است‪ ،‬راضی بود‪ ،‬زیرا او همیشه تمیز و مرتب بود‬

‫بهبودی ‪154‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫از طریق گروهم واقعا ً‪ ...‬نمی‌خواستم در آنجا آشفته به نظر برسم‪ .‬و وقتی آنجا بودم‬
‫احساس خوبی داشتم‪ ...‬برای خودم چیزهای جدیدی از مغازه های خیریه می خریدم و‬
‫بعد مردم همیشه می گفتند‪" :‬خوب به نظر می آیی‪ ".‬شما همیشه باهوش به نظر می‬
‫رسید‪ .‬و این باعث شد احساس بهتری نسبت به خودم داشته باشم‪ ،‬بنابراین به این کار‬
‫ادامه دادم‪ ».‬لیا‪ 38 ،‬ساله‬

‫مردم فکر نمی‌کردند من یک کاربر هستم‪ ،‬زیرا همیشه دوست داشتم‪« ،‬‬
‫خودم را می‌شستم‪ ،‬لباس می‌پوشیدم و آپارتمانم همیشه مرتب بود‪ ،‬می‌دانید‬
‫منظورم چیست؟» ادی‪ 30 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برخی از زنان گزارش دادند که می‌دانستند اگر تمیز باشند‪ ،‬احساس بهتری‬
‫خواهند داشت‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬حمام‌ها و دوش‌های آب گرم می‌توانند درد عضالت ناشی از‬
‫‪.‬ترک‌ها را کاهش دهند (همچنین به فصل ‪ 4‬مراجعه کنید)‬

‫اگر من خیلی زیاد عقب نشینی کنم‪ ،‬برای دوش گرفتن تالش زیادی است‪ .‬اما واقعا "‬
‫ارزشش را دارد‪ ،‬می دانید‪ .‬چون واقعا ً عرق می‌کنید و بدبو می‌شوید و موهایتان‬
‫بسیار بد و بد به نظر می‌رسد‪ .‬بنابراین اگر دوش بگیرید‪ ،‬کمی احساس بهتری به شما‬
‫می‌دهد‪ ».‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫مسئله این است که وقتی دوش می‌گیری یا حمام می‌شوی‪ ،‬احساس بهتری پیدا‬
‫می‌کنی‪ ...‬بدیهی است که وقتی سم‌زدایی می‌کنی‪ ،‬خیلی عرق می‌کنی‪ ،‬و [ شما]‬
‫همگی زشت هستید‪ .‬و این فقط خوب است و به شما کمک می کند تا ماهیچه ها را‬
‫شل کنید‪ ،‬می دانید ‪ ...‬من نمی توانستم صبر کنم تا وارد حمام شوم فقط برای اینکه‬
‫ماهیچه هایم را مانند یک لونه شیرجه نزنم‪ ».‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫در عین حال‪ ،‬عواملی که به نظر می‌رسید به‌ویژه افراد را برای تمیز کردن دندان‌هایشان‬
‫ترغیب می‌کرد‪ ،‬شامل دیدن دندان‌های بد دیگران‪ ،‬دوست نداشتن بوی بد دهان‪ ،‬و سیگار‬
‫‪.‬کشیدن و نوشیدن قهوه که دندان‌های شما را لکه‌دار می‌کند‪ ،‬بود‬

‫‪ 155‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫کشانده است ‪ ...‬زمانی که در صف با مردم می‌ایستادم‪] ،‬تمیز کردن مرتب دندان‌ها[‬
‫احساس می‌کردم کسی که از روی شانه‌ات نفس می‌کشد و دندان‌هایش را پاک نکرده‬
‫است‪ .‬لوک‪ 34 ،‬ساله ‪ ،‬مرا وادار به انجام آن کرد‬

‫اریک‪ 39 ،‬ساله‪« ،‬من [هر روز دندان‌ها را تمیز می‌کنم]‪ ...‬چون سیگار می‌کشم‪،‬‬
‫‪».‬قهوه و چای می‌نوشم‪ ...‬دندان‌هایم را لکه‌دار می‌کند‬

‫جدای از مصرف بی‌نظم مواد مخدر‪ ،‬برخی موانع اضافی برای تمیز نگه داشتن وجود‬
‫داشت‪ .‬اینها شامل افسرده بودن‪ ،‬دسترسی نداشتن به آب گرم یا حمام یا دوش‪ ،‬داشتن خانه‬
‫یا آپارتمان سرد‪ ،‬و داشتن امکانات حمام مشترک (مثالً در یک پناهگاه شبانه یا‬
‫توانبخشی) بود‪ .‬بس همچنین گفت که او نمی تواند دندان های خود را در حین عقب نشینی‬
‫‪.‬تمیز کند زیرا این باعث می شود که او احساس بیماری کند‬

‫من دندان‌هایم را مسواک می‌زنم‪ ،‬ممکن است هر سه یا چهار روز یکبار دوش‬
‫بگیرم‪ ،‬هفته‌ای یک‌بار اصالح می‌کنم‪ ،‬بله‪ ...‬شما استاندارد باالیی را رعایت نمی‌کنید‪.‬‬
‫به هر حال نکردم‪ ،‬این بار نه‪ .‬من خیلی افسرده بودم‪ ».‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫وقتی بلند می شوم دوش می گیرم‪ .‬وقتی استفاده می کردم‪ ،‬نمی توانستم ]من اکنون [‬
‫این کار را انجام دهم‪ .‬اولین کاری که باید انجام می دادم این بود که استفاده کنم‪ ،‬یا‬
‫مقداری پول برای استفاده از آن بیاورم‪ ...‬حتی نمی توانم دندان هایت را مسواک‬
‫بزنم‪ ،‬زیرا می دانی که این کار باعث می شود شما بیمار شوید‪ .‬شستن آخرین چیزی‬
‫است که در آن حالت به ذهن شما می رسد‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫بهداشت و ظاهر در ریکاوری‬


‫با کاهش مصرف مواد مخدر‪ ،‬به نظر می رسید که تمیزی و ظاهر برای شرکت کنندگان در‬
‫مطالعه ما اهمیت بسیار بیشتری پیدا کند‪ .‬لیام توضیح داد‬

‫در حالی که قبالً قبل از بیرون رفتن هرگز موهایم را اصالح نمی کردم‪ ،‬اکنون قبل «‬
‫از بیرون رفتن موهایم را مرتب می کنم‪ .‬جایی که قبالً‪ ،‬می‌دانید‪ ،‬ماه‌ها و ماه‌ها بدون‬
‫کوتاه کردن موهایم می‌رفتم‪ ،‬حاال باید مرتب موهایم را کوتاه کنم‪ .‬این فقط عجیب‬

‫بهبودی ‪156‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫است‪ .‬این فقط به آن بازگشته است‪ ...‬خوب من می گویم که به آن روال عادی‬
‫برگردم‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫در واقع‪ ،‬بسیاری از افراد‪ ،‬زن و مرد‪ ،‬گزارش دادند که از حمام کردن‪ ،‬استفاده از‬
‫محصوالت خوشبو‪ ،‬استفاده از ماسک‌ها و مرطوب‌کننده‌های صورت و مانیکور کردن‬
‫‪.‬ناخن‌های خود لذت می‌برند‬

‫اوه‪ ،‬بله‪ ،‬همه چیز‪ .‬من حتی همه کارهای صورت را انجام می دهم‪ ،‬می دانید‪" .‬‬
‫هفته‌ای یک‌بار آنجا می‌نشینم و یک سونا روی صورتم می‌گذارم‪ ،‬شاید حتی یک‬
‫ماسک صورت‪ ،‬هر چه در آن زمان احساس می‌کنم‪ ،‬می‌دانی‪ .‬کمی خود را نوازش‬
‫کنم‪ ،‬که باز هم به خاطر [مواد] این کار را نکردم ‪ .‬همه چیز نادیده گرفته شد‪" ،‬‬
‫فیونا‪ 49 ،‬ساله‬

‫‪ .‬من همیشه ناخن هایم را می جویدم‪ ،‬فقط چیزهای احمقانه ای مانند آن‪ ،‬می دانید"‬
‫‪.‬مانند پر کردن آنها و چیزهای دیگر ‪ ...‬قبل از اینکه حتی فکرش را هم نکنید‬

‫خب من نمی‌خواهم‪ ...‬حاال [من] چنین کارهایی را انجام می‌دهم‪ ،‬می‌دانی‪ .‬هر کوچکی‬
‫کمک می کند‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫بسیاری نیز روزانه‪ ،‬و اغلب بیش از یک بار‪ ،‬با تعداد زیادی نخ دندان و دهانشویه‪ ،‬دندان‬
‫‪.‬های خود را مسواک می زدند‬

‫من یک مسواک برقی‪ ،‬دهانشویه‪ ،‬نخ دندان دارم‪ .‬من در واقع خودم را برای قرار‬
‫مالقات با یک متخصص بهداشت در آوریل رزرو کردم‪ ،‬زیرا فکر کردم‪" ،‬با خودت‬
‫خوب باش‪ ،‬تام‪ ".‬از خودت پذیرایی کن'‪ .‬تام ‪ 35‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬زنان اغلب نگران موهای خود بودند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬آنها از این واقعیت‬
‫ابراز تاسف کردند که موهایشان نیاز به کوتاه کردن دارد یا در شرایط نامناسبی قرار دارد‪،‬‬
‫اما خاطرنشان کردند که انجام "به‌درستی" موهایشان در زمانی که تحت درمان در منزل‬
‫‪.‬بودند‪ ،‬اغلب بسیار گران بوده یا ممکن نیست‬

‫‪ 157‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫از آنجا که در حال حاضر خشک است‪ ،‬من آن را یک روز در میان می شوم‪ ،‬تا «‬
‫زمانی که بتوانم چیزی برای آن بیاورم و کوتاهش کنم‪ ...‬موهای من اینجا پایین است‬
‫[به نیمه راه برگشت اشاره می کند] ‪ .‬فکر نمی کنم به آن نگاه کنم‪ .‬واقعا ً نیاز به مرتب‬
‫کردن دارد‪ ...‬نیاز به برش دارد زیرا تعداد زیادی سر دوشاخه در آن وجود دارد‪...‬‬
‫قرار بود قبل از اینکه به اینجا بروم [ بازپروری] آن را کوتاه کنم ‪ ،‬اما واضح است‬
‫که این کار را نکرد‪ ...‬موهای من واقعا ً ضخیم است و‪ ،‬بله‪ ،‬من النگش رو دوست‬
‫دارم ولی به این فکر میکردم که برش بزنم و بعد چند الیه بذارمش‪ .‬کاری خوب برای‬
‫تغییر انجام دهید‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫موی من نیاز به کوتاهی خونی دارد‪ ...‬باید بروم و ابروهایم را هم وکس کنم‪ .‬و‬
‫تکه‌های من [خط بیکینی]‪ ...‬در دوره توانبخشی‪ ،‬شما نمی‌توانید هیچ کدام از این‬
‫کارها را انجام دهید و کمی «وای» پیش می‌رود‪ ».‬دبی‪ ۲۸ ،‬ساله‬

‫اوه‪ ،‬موهایم دارد سرم را می‌چرخاند‪ ...‬من می‌خواهم همه چیز را ببندم‪ ...‬من «‬
‫نمی‌توانم با موهایم کاری انجام دهم‪ .‬من نمی توانم کاری با آن انجام دهم و تنها کاری‬
‫که می کنم این است که آن را در دم اسبی بپوشم‪ .‬من آن را نمی پوشانم یا هیچ چیز‬
‫دیگری‪ .‬اگر آن را کوتاه می‌کردم‪ ،‬می‌توانستم آن را بپوشم‪ ،‬بپوشم‪ ،‬می‌توانم آن را‬
‫حالت بدهم‪ ،‬و در حال حاضر واقعا ً نمی‌توانم با موهایم کاری انجام دهم‪29 » .‬‬

‫علیرغم این الگوی افزایش عالقه و نگرانی در مورد ظاهر و مراقبت از خود روزمره‪،‬‬
‫برخی از افراد همچنان خاطرنشان کردند که تمیز نگه داشتن‪ ،‬تراشیدن و مسواک زدن‬
‫‪.‬دندان‌هایشان به طور طبیعی انجام نمی‌شود و برای آنها کمی سخت است‬

‫من در بهداشت کمی سست شده ام‪ .‬من نسبت به زمانی که مواد مصرف می کردم "‬
‫خیلی بهتر هستم‪ ،‬اما دوست ندارم صبح از خواب بیدار شوم و دوش بگیرم‪ .‬این فقط‬
‫کاری است که من دوست ندارم انجامش دهم‪ ،‬بنابراین تمایل دارم عصر دوش بگیرم‬
‫و سعی می کنم هر روز صبح دندان هایم را مسواک بزنم و سعی می کنم بهداشت را‬
‫رعایت کنم و لباس هایم را بشوییم و این کارها را انجام دهم‪ .‬این در حال حاضر‬
‫برای من طبیعی نیست‪ ،‬بنابراین باید به خودم یادآوری کنم‪ ،‬می دانید‪ .‬من باید دندان‬

‫بهبودی ‪158‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫هایم را تمیز کنم‪ ...‬من در این زمینه اهلی نیستم‪ ،‬اما تمام تالشم را می کنم‪».‬‬
‫فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫تراش یک نفرین است‪ .‬این یک نفرین مطلق است‪ ،‬من از آن متنفرم‪ ،‬از آن متنفرم‪«،‬‬
‫از آن متنفرم‪ ،‬از آن متنفرم‪ .‬هر روز صبح‪ ،‬اصالح‪ .‬لوک‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬فکر می کنم‪،‬‬
‫""من نیازی به اصالح ندارم‪ ،‬به نظر خوب است‬

‫من از مسواک متنفرم‪ .‬فقط فکر کردن به آنها مرا به هم می ریزد‪ .‬از آنها متنفر باشید‪،‬‬
‫از سروصدایی که ایجاد می کنند متنفر باشید‪ .‬از حسشون متنفرم من از فکر گاز‬
‫گرفتن آنها متنفرم‪ .‬گاز گرفتن مسواک‪ .‬کوین‪ 25 ،‬ساله‪ ،‬اگر به گاز گرفتن موهای‬
‫‪.‬مسواک فکر می‌کنید‪ ،‬این باعث می‌شود که من بترسم‪ ،‬از آن متنفرم‬

‫خالصه‬

‫داده‌های مطالعه ما نشان می‌دهد که مصرف هروئین با شیوه‌های مراقبت از خود ضعیف‪ ،‬از‬
‫جمله الگوهای آشفته غذا خوردن‪ ،‬خوابیدن و بهداشت شخصی مرتبط است‪ .‬با وجود این‪ ،‬ما‬
‫نمی توانیم فرض کنیم که مصرف کنندگان هروئین همه به طور نامنظم می خورند‪ ،‬می‬
‫خوابند و می شویند‪ .‬برعکس‪ ،‬برخی مراقب سالمت عمومی و رفاه خود هستند‪ .‬عالوه بر‬
‫این‪ ،‬خودمراقبتی می تواند تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل فراتر از مصرف دارو قرار‬
‫گیرد‪ .‬اینها شامل عوامل روانشناختی (مانند اختالالت خوردن و افسردگی)‪ ،‬عوامل مادی‬
‫(مانند درآمد و مسکن)‪ ،‬سایر فعالیت ها (مانند اشتغال و بی حوصلگی)‪ ،‬سالمت جسمانی‬
‫(مانند مشکالت معده) و عوامل اجتماعی (مانند داشتن کسی است)‪ .‬برای آشپزی یا کسی که‬
‫‪).‬با کثیف و نجس بودن توهین شود‬

‫با وجود این تفاوت‌های فردی فراوان‪ ،‬شیوه‌های خودمراقبتی با کاهش مصرف مواد مخدر‬
‫برای افراد اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند‪ .‬گاهی اوقات به نظر می رسد تغییرات مثبت خود به‬
‫خود اتفاق می افتد و گاهی اوقات افراد باید آگاهانه تغییرات را ایجاد کنند‪ .‬بعالوه‪ ،‬ممکن‬
‫است مدتی طول بکشد تا مزایا نشان داده شود و در این مدت‪ ،‬افراد ممکن است به صبر و‬
‫تشویق نیاز داشته باشند‪ .‬این اغلب در محیط های درمانی مسکونی تسهیل می شود‪ ،‬جایی که‬
‫روال ها به طور کلی روز درمانی را تشکیل می دهند‪ .‬اما نکته مهم این است که عالقه به‬

‫‪ 159‬فصل نهم‪ :‬مراقبت روزانه از خود‬


‫غذا‪ ،‬بهتر خوابیدن‪ ،‬و شروع به نوازش گهگاهی می تواند لذت های مهمی را برای بهبودی‬
‫‪ .‬ایجاد کند‪ .‬تا کنون‪ ،‬ما تمایلی به شناسایی یا استفاده از آنها در محیط‌های درمانی نداشته‌ایم‬

‫بهبودی ‪160‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فصل ‪ 10‬نگهداری از خانه‬
‫معرفی‬

‫داشتن اقامتگاه ایمن و مطمئن یک حق اساسی بشر و سنگ بنای بهبودی است‪ .‬در این فصل‪،‬‬
‫شرکت کنندگان ما بینش های مهمی در مورد تاریخچه مسکن‪ ،‬تجربیات بی خانمانی و‬
‫ترتیبات فعلی زندگی خود ارائه می دهند‪ .‬آنها سپس در مورد نگرش ها و رویکردهای خود‬
‫‪ .‬در مورد کارهای خانه و همچنین مدیریت درآمد و هزینه های خانوار بحث می کنند‬

‫ترتیبات زندگی‬

‫حرکت در اطراف و مستقر شدن‬


‫منطقه ای که یک فرد در آن زندگی می کند بسیار مهم است‪ ،‬به ویژه به این دلیل که اگر‬
‫مصرف کنندگان و فروشندگان دیگر در مجاورت آن زندگی کنند‪ ،‬متوقف کردن مصرف‬
‫‪،‬مواد بسیار دشوار است‪ .‬همانطور که اریک و نیل توضیح دادند‬

‫بیشتر از چیزی است که من تا به حال دیده ام‪ .‬واقعا ً مثل یک مینی آمستردام ]نام شهر[‬
‫است‪ ...‬مردم دائما ً با من تماس می گیرند و با [نام دوست دختر] تماس می گیرند ‪ .‬و‬
‫دور ماندن از آن سخت است‪ ».‬اریک‪ 39 ،‬ساله‬

‫جایی که من زندگی می‌کنم‪ ...‬این [شماره] ‪ 139‬است ‪[ .‬شماره] ‪ 145‬یکی از «‬


‫دالل‌ها و ‪ 133‬یکی از دالل‌های دیگر است…‪ .‬نیل‪ 37 ،‬ساله ‪ ،‬پسر ‪ 145‬ساله‪ ،‬جمعه‬
‫شب می‌آمد و در خانه‌ام را می‌کوبید‪ ،‬زیرا می‌دانست که من معموالً آخر هفته چیزی‬
‫‪.‬از او می‌گیرم‬

‫در عمل‪ ،‬بسیاری از شرکت‌کنندگان ما در سال‌های اخیر مناطق زیادی را جابجا کرده بودند‬
‫و دالیل آنها اغلب مربوط به مواد مخدر بود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬برخی عمداً به منطقه جدیدی‬
‫نقل مکان کردند یا می خواستند به منطقه جدیدی نقل مکان کنند تا از مواد مخدر‪ ،‬همکاران‬
‫مصرف کننده مواد مخدر و مکان هایی که معموالً در آنها امتیاز می گرفتند یا استفاده می‬
‫‪.‬کردند فرار کنند‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬من سعی می کردم از مکانی به مکان دیگر در مناطق جغرافیایی‬
‫"‪.‬حرکت کنم تا سعی کنم از مشکل دور شوم‬

‫‪ 161‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫من نمی توانستم اینجا بمانم [نام شهر]‪ .‬خیلی زیاد است‪ ...‬خاطرات‪ ...‬افراد زیادی که‬
‫می شناسم‪ .‬همه من را می شناسند‪ ،‬و این چیزی است که آخرین بار فکر می کنم مرا‬
‫لعنت کرد ‪ -‬فقط در یک منطقه با همان افراد بودم‪ ...‬یک استراحت کامل بهترین‬
‫کاری است که در حال حاضر می توانم انجام دهم‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫در همین حال‪ ،‬دیگران برای دسترسی به درمان منطقه را نقل مکان کردند‪ .‬برای مثال‪ ،‬همه‬
‫کسانی که در بخش توانبخشی مسکونی مصاحبه شده بودند‪ ،‬از منطقه دیگری به آنجا نقل‬
‫مکان کرده بودند و برخی از افراد به شهرها و شهرهایی نقل مکان کرده بودند که شنیده‬
‫‪.‬بودند درمان جایگزین در دسترس تر است‬

‫شنیده بودم [شهر ‪ ]1‬مکان خوبی برای بهبودی است‪ .‬در [شهر ‪ ،]2‬برای دریافت‬
‫کمک در مورد فیلمنامه باید از شش ماه تا یک سال صبر کنید‪ ...‬بنابراین من با یک‬
‫مشاور در آنجا [در شهر ‪ ]2‬صحبت کردم و آنها گفتند‪" ،‬ببین‪ ،‬برو به [شهر ‪ ]1‬و‬
‫سعی کن [آنجا] مستقر شوی‪ ... ».‬من دو چمدان بسته‌بندی کردم‪ ...‬سوار قطار شدم و‬
‫تازه به [شهر ‪ ]1‬آمدم ‪ »،‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫گاهی اوقات‪ ،‬یک حرکت جغرافیایی به افراد کمک می کند تا مصرف مواد مخدر خود را‬
‫‪.‬کاهش دهند یا حتی متوقف کنند‬

‫ادی ‪« :‬خوبی که آمدم‪ ...‬اینجا این است که من با ریفری که قبالً می‌کردم سر و صدا‬
‫نمی‌کنم‪ ،‬و هیچ فروشنده‌ای را به جز یکی نمی‌شناسم‪ ،‬و آن یک فروشنده در [نام‬
‫حومه] زندگی می‌کند ‪ 30 ، » .‬ساله‬

‫الی‪ 29 ،‬ساله ‪" ،‬ما به [نام شهر] نقل مکان کردیم تا از افرادی که در اطراف مواد‬
‫مخدر و آن چیزها معاشرت دارند دور شویم‪ ،‬بنابراین [دور از] وسوسه و آن‬
‫"‪.‬چیزهایی که کمک زیادی به ما کرد‬

‫حضور در [شهر ‪ ... ]1‬کار را برای من آسان تر کرده است‪ .‬این خیلی بزرگ است‪،‬‬
‫زیرا اگر من در [شهر ‪ ]2‬بودم‪ ،‬فکر می کنم [تمیز ماندن] خیلی سخت می شد ‪».‬‬
‫اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪162‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫برخی دیگر حرکت را بیهوده توصیف کردند زیرا به محض ورود به منطقه جدید منابع جدید‬
‫‪.‬مواد مخدر را شناسایی کردند‬

‫من به خوبی می دانم‪ ،‬اگر می خواستم آن [هروئین] را پیدا کنم‪ ،‬آن را پیدا می "‬
‫کردم‪ .‬مهم نیست که من تقریبا ً در کجای دنیا هستم‪ ...‬مطمئن هستم که می توانم‬
‫گل بزنم‪ ».‬اوون‪ 30 ،‬ساله‬

‫لوک‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬مهم نیست کجا از شهری به شهر دیگر می روم‪ ،‬در عرض چند‬
‫"‪.‬ساعت می توانم گل بزنم‬

‫جالب اینجاست که بسیاری از شرکت کنندگان ما نیز تصمیم گرفتند به مناطقی که انجمن های‬
‫مصرف مواد مخدر داشتند برگردند زیرا هنوز خانواده و به ویژه فرزندانشان در آن مناطق‬
‫زندگی می کردند‪ .‬برای مثال‪ ،‬هلن می‌خواست پس از بازپروری به شهر خود برگردد‪ ،‬حتی‬
‫اگر منطقه‌ای را که محل بازتوانی‌اش در آن قرار داشت دوست داشت و حتی اگر می‌دانست‬
‫‪.‬که شهر زادگاهش خطراتی از نظر عود دارد‬

‫هایی را می خواهد انجام دهد‪ .‬اکنون زمان ‪ GCSE‬باید انتخاب کند که چه ]نام دختر[ «‬
‫مناسبی برای انتقال او از مدرسه نیست و ثانیاً‪ ،‬من تمام خانواده ام را دارم که مرا در‬
‫[ شهر خانه] دوست دارند‪ ...‬اگر متوجه شدم در آنجا استرس دارم‪ ،‬می توانم تلفن را‬
‫بردارم و با آنها صحبت کنم‪ .‬هلن‪ 46 ،‬ساله‪ ،‬یا فقط به خانه آنها بروید‪ ...‬اینجا هم‬
‫همینطور نیست‬

‫تجربیات بی خانمانی‬
‫یکی از مشکالت بسیار جدی مسکن که معموالً توسط افراد حاضر در مطالعه ما تجربه می‬
‫شود‪ ،‬بی خانمانی بود‪ .‬بارها و بارها‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما خواب بد‪ ،‬اقامت در خوابگاه‌ها و‬
‫پناهگاه‌ها‪ ،‬و مبل‌سواری با خانواده و دوستان را توصیف کردند‪ .‬افرادی مانند تیموتی و تد‬
‫تأکید کردند که تالش برای رسیدگی به یک مشکل مواد مخدر در حالی که یک پایگاه مستقر‬
‫‪.‬مناسب وجود ندارد‪ ،‬چقدر دشوار است‬

‫تیموتی‪ 27 ،‬ساله‪" ،‬در خیابان بودن بسیار مزخرف است و شما واقعا ً شانس زیادی‬
‫"‪.‬از نظر عدم استفاده‪ ،‬داشتن زندگی و چیزهای دیگر ندارید‬

‫‪ 163‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫تد‪ 48 ،‬ساله‪" ،‬اگر در یک پناهگاه شبانه بودم یا اگر در [نام خوابگاه] بودم یا در‬
‫حال موج سواری روی مبل یا در خیابان بودم‪ ،‬مطمئن هستم که هنوز هم از آن‬
‫"‪.‬استفاده خواهم کرد‪ ،‬صادقانه بگویم‬

‫علیرغم ارائه مزایایی مانند حمایت و حمایت یک به یک (به فصل ‪ 2‬مراجعه کنید)‪،‬‬
‫شرکت‌کنندگان ما اغلب از خوابگاه‌ها و پناهگاه‌ها انتقاد می‌کردند‪ ،‬زیرا آنها مملو از مصرف‬
‫‪.‬کنندگان الکل و مواد مخدر بودند که فرار از استفاده را دشوار می‌کرد‬

‫‪.‬اوون‪ 30 ،‬ساله‪« :‬نمی‌خواستم به [نام خوابگاه] برگردم ‪ ،‬زیرا پر از معتادان است‬

‫من واقعا ً نمی خواستم در یک پناهگاه باشم‪ .‬الکلی های زیادی در آنجا هستند و ‪...‬‬
‫الکلی ها و مصرف کنندگان مواد مخدر هرگز واقعا ً چشم در چشم ندیده اند‪».‬‬
‫لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫پناهگاه شبانه بی احترامی به آن نیست‪ ،‬اما برای هیچ کس مفید نیست‪ .‬چون آنجا پر از‬
‫مواد مخدر است‪ .‬شما مجاز هستید در آن بنوشید‪ ...‬من افرادی را می شناسم که سعی‬
‫می کنند نوشیدنی را در آنجا ترک کنند و صبح‪ ،‬ساعت هفت پایین می آیند‪ ،‬بیرون می‬
‫آیند و اجتناب ناپذیر است‪ ...‬مردم اول صبح می نشینند تا اینکه پایان روز نوشیدن و‬
‫چیزهای دیگر‪ ،‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬خوابگاه ها و پناهگاه ها می توانند مکان های ناامن‪ ،‬پر سر و صدا و خشن‬
‫‪.‬باشند که باعث می شود افراد به شدت آسیب پذیر باشند‬

‫پنجاه نفر دیگر در اینجا [ پناهگاه شبانه] هستند ‪ ...‬اکنون صدای بسیار بلند است‪« ،‬‬
‫بنابراین اگر می خواستی نمی توانستی بخوابی‪ .‬من نمی‌توانستم به اتاقم بروم و‬
‫بخوابم‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫صبح در پناهگاه بیدار می‌شوم‪ ...‬تقریبا ً هر بار که از خواب بیدار می‌شدم می‌توانستم«‬
‫گریه کنم‪ .‬من فقط یک روز دیگر با چیزهای واقعا سخت روبرو بودم‪ .‬فرانسیس‪31 ،‬‬
‫ساله ‪ ،‬واقعا ً بعد از مدتی شما را ناامید می کند‬

‫بهبودی ‪164‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در همین حال‪ ،‬حتی مبل‌سواری با خانواده و دوستان می‌تواند یک ترتیب پرمخاطره و‬
‫استرس‌زا باشد که روابط را متشنج می‌کند و اگر میزبان خسته می‌شود و به بازدیدکنندگان‬
‫‪.‬می‌گوید که ترک کنند‪ ،‬می‌خواهد به طور ناگهانی و بدون هشدار پایان یابد‬

‫اکنون افراد زیادی هستند که می‌توانم بروم و در خانه‌شان را بزنم و بگویم‪« ،‬باید «‬
‫چند شب بمانم تا بتوانم خودم را مرتب کنم»‪ .‬اما همه آن‌ها مشروب‌خوار و‬
‫مصرف‌کننده بودند‪ ،‬بنابراین من قبل از شروع به کار به نقطه اول برمی‌گشتم‪ ».‬بث‪،‬‬
‫‪ ۴۳‬ساله‬

‫او [ پدر ناپدری] خیلی خوب نمی خوابد و همیشه می آید تا یک فاج بخواند و به توالت‬
‫برود و برای خودش نوشیدنی بیاورد‪ .‬و او آن را برای هر ساعت‪ ،‬یک ساعت و نیم‬
‫تا دو ساعت مرتب می کند‪ .‬بنابراین من فقط سر تکان می دهم [روی مبل طبقه پایین]‬
‫و بعد او مرا بیدار می کند و سپس مادرم صبح زود بیدار می شود‪ .‬بنابراین فقط‬
‫احساس می کنم مدام مرا بیدار می کنند‪ .‬اوون‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬به جایی می رسد که من‬
‫‪.‬شروع به احساس شخصی می کنم‪ ،‬و آنها این کار را عمداً علیه من انجام می دهند‬

‫تهدید بی خانمانی [ واقعی است] زیرا پیرمرد من‪ ...‬گفت‪" ،‬اگر استفاده کنی‪ ،‬نمی «‬
‫توانی بمانی"‪ .‬و پسر عموی من این را گفت و برادرم [گفت] ‪ ،‬بنابراین همه آنها چنین‬
‫گفتند‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫خانه دار شدن‬


‫سایر فرم‌های اسکان تجربه شده توسط شرکت‌کنندگان شامل خدمات درمانی مسکونی‪،‬‬
‫زندان‌ها‪ ،‬پروژه‌های مسکن حمایتی و اسکان انتقالی بود‪ .‬اگرچه مسکن حمایت شده و‬
‫جابه‌جایی اغلب به دلیل کمک شخصی که ارائه می‌کرد بسیار ارزشمند بود (همچنین به‬
‫فصل ‪ 2‬مراجعه کنید)‪ ،‬شرکت‌کنندگان ما دوباره از اینکه مجبور بودند در کنار سایر‬
‫‪.‬مصرف‌کنندگان مواد مخدر زندگی کنند‪ ،‬شکایت کردند‬

‫بیشترین تزریقی که فکر می کنم انجام داده ام این است که تقریبا ً در اینجا [پروژه «‬
‫مسکن حمایت شده] زندگی می کنم ‪ ،‬به اندازه کافی عجیب‪ .‬چون‪ ،‬چه کار احمقانه‌ای‬
‫این است که کسی را که از بازپروری بیرون آمده و یک سال تمیز است را در این‬
‫مکان قرار دهیم‪ ...‬همسایه همسایه من یک معتاد به هروئین است‪ ،‬همسایه طبقه باال‬

‫‪ 165‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫من یک معتاد به هروئین است و آنها من را درست در وسط آن‪ ،‬بیرون آمدن از‬
‫توانبخشی‪ ...‬این فقط مضحک است‪ .‬مثل این است که بچه‌ای را که رژیم گرفته است‬
‫در وسط مغازه شیرینی فروشی قرار دهید‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫همه دارند استفاده می‌کنند‪ .‬افرادی که وارد خانه می شوند‪ .‬ادی‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬می‌خواهم«‬
‫متوقف شوم‪ ،‬اما تمام شده است‪ ،‬استفاده‌ام بدتر شده است‪ ...‬این برایم استرس‌زا است‬
‫»‪.‬که در نهایت مصرف کردم‬

‫بسیاری از شرکت کنندگان ما نیز در حال حاضر در مسکن اجاره ای خصوصی زندگی می‬
‫کردند‪ .‬این اغلب استاندارد پایین‪ ،‬نگهداری ضعیف‪ ،‬ناامن و به طور مشابه شامل اشتراک‬
‫گذاری با دیگر مصرف کنندگان مواد مخدر و افرادی بود که چندان به محیط اطراف خود‬
‫‪.‬اهمیت نمی دادند‬

‫سخت است [زندگی در یک خانه با پنج کاربر دیگر]‪ .‬من قبالً در خانه زندگی می‬
‫کردم که خودم را تمیز کردم‪ ،‬برای مدت کوتاهی‪ ،‬بله‪ .‬دیوید‪ 35 ،‬ساله‪ ،‬بسیار سخت‬
‫است‪ ،‬زیرا واضح است که وقتی در اتاقم هستم و می‌توانم بشنوم که آنها در حال‬
‫‪.‬دویدن در اطراف گلزنی هستند یا فروشندگان مواد مخدر به سمت در می‌آیند‬

‫من می‌توانم اینجا بایستم و مکان [آشپزخانه مشترک] را با برق بزنم ‪ ...‬دو ساعت «‬
‫طول بکشد‪ .‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله ‪ ،‬همه را بلیتز کنید‪ ،‬همه را سفید کنید‪ ،‬پس مشکلی ندارد‬
‫‪.‬و روز بعد دوباره به زباله دانی می رود‬

‫عالوه بر این‪ ،‬افراد اغلب نگران بودند که نمی توانند از اجاره های خصوصی خارج شوند‪.‬‬
‫برای مثال‪ ،‬لوئیز ادامه داد و توضیح داد که تنها دلیلی که در خانه مشترک فعلی خود ماند‪،‬‬
‫این بود که نمی‌توانست پولی برای نقل مکان به جای دیگری بپردازد‪ .‬در همین حال‪ ،‬لیام که‬
‫در محل سکونت اضطراری زندگی می کرد‪ ،‬نگران بود که او و دوست دخترش در صورت‬
‫اشتغال به کار با حقوق و سپس از دست دادن برخی از مزایای خود‪ ،‬ممکن است با اجاره‬
‫‪.‬خانه خود بدهی بدهند‬

‫این ودیعه است‪ ،‬مشکل همین است‪[ ...‬شما] مانند یک بزرگ [و] دویست نگاه می "‬
‫کنید‪ ،‬اینطور نیست؟" لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪166‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من هم می‌خواهم به سر کار برگردم‪[ ...‬اما] نمی‌توانیم‪ .‬اجاره در آنجا خیلی مضحک‬
‫است‪ 400 ...‬پوند در هفته‪ ...‬سپس باید ‪ 35‬پوند در هفته بین خودمان برای هزینه‬
‫های برق و گاز و خدمات بپردازیم‪ ...‬هیچ راهی وجود ندارد‪ .‬هیچ کس نمی تواند این‬
‫کار را انجام دهد‪ " ،‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫در حالی که تعداد کمی از شرکت‌کنندگان ما اجاره‌های شوراها یا انجمن‌های مسکن امن‌تری‬
‫داشتند‪ ،‬اما اغلب مایل بودند که آنها را ترک کنند و پس از شروع سفرهای بهبودی خود‬
‫ادامه دهند‪ ،‬زیرا این خانه‌ها خاطرات منفی از زندگی مصرف مواد مخدرشان را در خود‬
‫جای داده بودند‪ .‬همانطور که لیا و بث‪ ،‬که هر دو در حال حاضر در مراکز توانبخشی‬
‫‪،‬زندگی می کردند‪ ،‬توضیح دادند‬

‫لیا‪ 38 ،‬ساله ‪" ،‬به همین دلیل است که می‌ترسم به خانه بروم‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬به همان‬
‫"‪.‬خانه‌ای که در آن همه چیز ادامه دارد‬

‫من آپارتمانی را که در آن زندگی می‌کردم رها کردم‪ ،‬چون نمی‌خواهم به آنجا‬


‫برگردم‪ .‬من می خواهم جایی جدید باشم‪ ،‬با افراد جدید‪ " ،‬بت‪ 43 ،‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬مثبت تر‪ ،‬تعدادی از افراد گزارش دادند که اخیراً خانه های جدیدی را تأمین‬
‫کرده اند‪ ،‬معموالً آپارتمان های انجمنی مسکن‪ ،‬که امنیت و ثبات بسیار بیشتری را به آنها‬
‫ارائه می دهد‪ .‬وقتی این اتفاق افتاد‪ ،‬افراد احساس می کردند که بسیار خوش شانس بودند‬
‫‪.‬و به وضوح از استقالل و آزادی جدید خود لذت می بردند‬

‫من نسبت به مکانم کامالً پرشور هستم‪ .‬من واقعا ً به کاری که برای آن انجام داده‌ام‬
‫بسیار افتخار می‌کنم‪ ،‬و همچنین واقعا ً از اینکه این فرصت به من داده شد تا جایگاه‬
‫خودم را داشته باشم‪ ،‬بسیار سپاسگزارم‪ .‬همه اینها در عرض یک سال پس از‬
‫بهبودی اتفاق افتاده است‪ ،‬بنابراین این یک رویداد واقعی مهم برای من در این سال‬
‫گذشته بود‪ ...‬این چیزی است که همیشه برای من در دستور کار بوده است‪ ،‬اما‬
‫هرگز فکر نمی‌کردم که کامالً آنطور که شده پیش بیاید‪ .‬عالی است‪ ،‬واقعا ً همینطور‬
‫است‪ .‬من نمی‌توانستم بیشتر از این بخواهم‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫‪ 167‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫من واقعا ً خوش شانس بودم که [انجمن مسکن] را نیز آپارتمان گرفتم‪ .‬االن واقعا‬
‫ممنونم استوارت ‪ 50 ،‬ساله‬

‫انجام امور خانگی‬

‫یکی دیگر از جنبه های خانه داری انجام کارهای روزمره مانند نظافت‪ ،‬شستشو‪ ،‬اتوکشی و‬
‫خرید است‪ .‬به طور اجتناب ناپذیری‪ ،‬همیشه بین افراد از نظر اهمیت یا غیر این گونه‬
‫وظایف‪ ،‬تفاوت هایی وجود خواهد داشت‪ .‬بنابراین‪ ،‬برخی از شرکت کنندگان توضیح دادند‬
‫‪.‬که آنها کار خانه را از اهمیت ویژه ای در نظر نمی گرفتند و هرگز نداشتند‬

‫من هرگز اهل اتو کردن نبودم‪ .‬من فقط تمایل دارم آنها [پیراهن‌ها] را در کمد لباس‬
‫بیندازم و وقتی مجبورم یکی را بپوشم‪ ،‬فکر می‌کنم هیچ فایده‌ای برای اتو کردن آن‬
‫وجود ندارد‪ ،‬زیرا در هر صورت چین‌هایی در آن وجود دارد‪ ».‬لوک‪ ۳۴ ،‬ساله‬

‫‪.‬برعکس‪ ،‬دیگران خاطرنشان کردند که آنها همیشه کامال اهلی بوده اند‬

‫هلن‪ 46 ،‬ساله ‪" ،‬من یک معتاد فعال بودم‪ ...‬هنوز عادت داشتم صبح ها از خواب‬
‫بیدار شوم و مطمئن شوم که آپارتمانم مرتب است‪ ،‬کارهای خانه را انجام می دهم‪،‬‬
‫"‪.‬صورت حساب ها را پرداخت می کنم‬

‫من می دانم اوضاع کجاست‪ .‬اگر وارد سوراخی شود‪ ،‬مثل آن برای مدت طوالنی "‬
‫دوام نمی آورد‪ ،‬قطعا ً نه‪ .‬من همیشه باید بدانم همه چیز کجاست‪ ،‬باید تمیز و مرتب‬
‫شوم‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫در میان کسانی که به کارهای خانه توجه بیشتری داشتند‪ ،‬برخی تصریح کردند که در واقع‬
‫‪.‬در مورد نظافت بسیار بسیار خاص هستند‬

‫خدایا بله‪ ،‬این یک کاری است که من انجام می دهم‪ .‬من‪ ...‬هر روز آن را [تخت] "‬
‫تمیز می کنم ‪ .‬مثل هوور هر روز‪ ،‬هر روز‪ ،‬همه چیز را پاک کن‪ .‬آنابل‪29 ،‬‬
‫ساله‪[ ،‬من] کمی نظافتچی هستم‪ ،‬واقعا ً معتاد به پاکی‬

‫بهبودی ‪168‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من باید گاهی آن را تماشا کنم‪ ...‬من یکی از این افرادی هستم که وارد آن می شوم‪" ،‬‬
‫اگر فقط یک تار مو را روی فرش ببینم‪ ،‬باید آن را بردارم‪ ،‬و سپس چیز دیگری را‬
‫»‪.‬می بینم و سپس می بینم‪ .‬با هوور به گوشه‌ها می‌روم‬
‫کارل‪ 47 ،‬ساله‬
‫من همیشه بوده ام‪ ،‬نه در حد دیوانگی‪ ،‬اما دوست دارم همه چیز کامالً اسپارتی باشد‪،‬‬
‫و دوست دارم همه چیز تمیز باشد‪ .‬من گرد و غبار را دوست ندارم و اساسا ً کثیفی را‬
‫دوست ندارم‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫در همین حال‪ ،‬در کل شرکت‌کنندگان ما‪ ،‬زمانی که به‌طور آشفته مواد مخدر مصرف‬
‫می‌کردند‪ ،‬افراد کمتر به نظافت خانه و نظم خانگی توجه می‌کردند و زمانی که شروع به‬
‫‪.‬بهبودی می‌کردند‪ ،‬توجه بیشتری داشتند‬

‫وقتی از کار می افتم‪ ،‬آنها [کارهای خانه] بدتر می شوند‪ .‬وقتی از آن استفاده «‬
‫نمی‌کنم‪ ،‬در خانه و چیزهای دیگر روال خوبی دارم‪ .‬اما به محض اینکه چند روز‬
‫از کار بیفتم‪ ،‬همه چیز به گل می‌رود‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫من همیشه آن را [ آهو] در زمانی که استفاده می کردم‪ ،‬انجام نداده ام‪ .‬من هرگز اتو "‬
‫نداشتم‪ ،‬اما هر زمان که حالم خوب باشد‪ ،‬سعی می کنم لباس هایم را اتو کنم‪».‬‬
‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫ماشین لباسشویی من ماهی یک بار و تمام روز روشن می شد‪ .‬در حالی که اکنون یک‬
‫بار در هفته ادامه دارد‪ ،‬دو بار در هفته‪ ...‬بنابراین من بهتر می شوم‪ ،‬کمی تعادل در‬
‫آنجا پیدا می کنم‪ ».‬استوارت‪ 50 ،‬ساله‬

‫با این وجود‪ ،‬بازگشت به عادت انجام کارهای روزمره می تواند مشکلی را به همراه داشته‬
‫‪،‬باشد‪ .‬همانطور که ویکی‪ ،‬که اکنون تمیز بود‪ ،‬به یاد آورد‬

‫من نتوانستم [ در اوایل بهبودی] کار کنم ‪ .‬مثل اینکه به یک سوپرمارکت می رفتم و‬
‫لیستی از چیزهایی که باید تهیه می کردم داشته باشم‪ ،‬اما نمی توانستم از لیست به‬
‫قفسه و سبد برسم‪ ...‬آن موقع متوجه شدم که شاید زندگی کرده ام‪ .‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‪،‬‬
‫‪.‬سال‌ها در یک سیاره متفاوت‪ ،‬و من در واقع نمی‌دانستم چگونه زندگی کنم‬

‫‪ 169‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫در این راستا‪ ،‬خدمات مسکونی به طور معمول نقش بسیار مهمی در کمک به مصرف‬
‫کنندگان مواد مخدر در یادگیری نحوه مدیریت وظایف خانگی ایفا می کند‪ ،‬به ویژه در جایی‬
‫‪.‬که افراد قبالً آنها را در دوران کودکی یا اوایل بزرگسالی یاد نگرفته بودند‬

‫به نوعی‪ ،‬راحت است که به شما گفته شود [در توانبخشی] چه کاری انجام دهید‪« ،‬‬
‫زیرا الزم نیست در مورد آن فکر کنید‪ ...‬مانند شستشوی خود‪ ،‬شما یک روز مشخص‬
‫برای انجام شستشو دارید‪ .‬بنابراین من آن روز این کار را انجام می دهم ‪ ...‬در حالی‬
‫که معموالً می توانم این کار را فردا انجام دهم‪ ،‬بنابراین آن را تا فردا می گذارم ‪...‬‬
‫می توانم آشپزی کنم‪ ،‬اما یک ساعت دیگر آشپزی می کنم‪ ،‬پس زحمت آشپزی را‬
‫نداشته باشید‪ .‬بنابراین من آن را [ساختار توانبخشی] کامالً مفید می دانم‪ ».‬ناتان‪30 ،‬‬
‫ساله‬

‫من همچنین آن را [ توانبخشی] به عنوان نوعی پله نیز می بینم‪ ،‬می دانید‪ .‬بین آمدن از‬
‫یک پناهگاه تا گرفتن یک آپارتمان‪ ،‬به نوعی می توانم آشپزی و نظافت را یاد بگیرم‪،‬‬
‫صبح از خواب بیدار شوم و دوش بگیرم‪ ،‬و کارهای معمولی را انجام دهم‪ ،‬می دانید‬
‫که شاید برایم خیلی سخت تر باشد‪ .‬اگر در حال حاضر تنها بودم‪ ،‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫به طور قابل توجهی‪ ،‬برخی از افراد احساس می کردند که کارهایی مانند نظافت‪ ،‬شستشو و‬
‫‪.‬اتو کردن دارای ارزش درمانی مفیدی هستند‬

‫استوارت‪ 50 ،‬ساله‪" ،‬اگر از خواب بیدار شوم و احساس بدی داشته باشم‪ ،‬اگر‬
‫احساس خوبی نداشته باشم‪ ،‬می روم و شستشو را انجام می دهم‪ ،‬زیرا می دانم که بعد‬
‫"‪.‬از آن حالم بهتر خواهد شد‬

‫من همیشه شستشوی خود را انجام می دهم‪ ،‬این فقط بخشی از روال است‪ .‬من‬
‫دوباره به انجام کارهایی برگشته‌ام که مردم آن را کارهای پیش پا افتاده می‌دانند‪،‬‬
‫اما برای من تا حدودی درمان‌کننده هستند‪ .‬می‌دانی‪ ،‬اگر به حال خودم رها‬
‫می‌شدم و دوباره در دنیای دیگر بودم‪ ،‬چه کار دیگری انجام می‌دادم؟» کارل‪،‬‬
‫‪ 47‬ساله‬

‫بهبودی ‪170‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫برخی دیگر معتقد بودند که نظافت و آراستگی از نظر داشتن سر روشن بسیار مهم است تا‬
‫‪.‬بتوانند در بهبودی درست فکر کنند‬

‫آره‪ ،‬من تمیز را ترجیح می دهم‪ .‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‪ ،‬اگر اتاق من بهم ریخته است‪" ،‬‬
‫‪.‬سرم همه جا را احساس می کند‬

‫مدیریت درآمد و هزینه‬

‫توانایی نگهداری از خانه همچنین مستلزم آن است که افراد بین درآمد و مخارج خود تعادل‬
‫‪ .‬ایجاد کنند‪ ،‬شاید برای یک روز بارانی مقداری پس انداز یا پس انداز نگه دارند‬

‫کار با حقوق و مزایا‬


‫کسانی که در این مطالعه بودند از منابع بسیار گسترده ای درآمد داشتند‪ .‬در حالی که‬
‫تعداد کمی کار حقوقی پرداخت کرده بودند (همچنین به فصل ‪ 11‬مراجعه کنید)‪ ،‬تقریبا ً‬
‫همه آنها از مزایای دولتی یا اعتبار مالیاتی دریافت می کردند‪ .‬معموالً این موارد شامل‬
‫کمک هزینه جویندگان کار‪ ،‬حمایت از درآمد‪ ،‬مزایای ناتوانی‪ ،‬اشتغال و حمایت می‬
‫‪.‬شود‬
‫کمک هزینه‪ ،‬کمک هزینه زندگی از کارافتادگی‪ ،‬کمک هزینه مسکن و مزایای مالیاتی‬
‫شورا‪ .‬با این حال‪ ،‬افراد همچنین کمک هزینه مراقبین‪ ،‬کمک هزینه کودک‪ ،‬کمک هزینه‬
‫‪.‬های مراقبت اجتماعی‪ ،‬وام های بودجه و کمک های حقوقی را دریافت کردند‬

‫اغلب‪ ،‬ترکیبی از مزایای دریافتی پیچیده بود و بسیاری از شرکت‌کنندگان در مورد اینکه‬
‫دقیقا ً حقوق و درآمدهایشان چیست‪ ،‬سردرگم به نظر می‌رسیدند‪ .‬این امر با این واقعیت تشدید‬
‫شد که اخیراً تغییراتی در سیستم مزایا ایجاد شده است‪ ،‬شرایط شخصی افراد (و از این رو‬
‫استحقاق) اغلب تغییر می‌کند‪ ،‬و کسانی که در آژانس مزایا کار می‌کنند گاهی توصیه‌های‬
‫‪.‬گیج‌کننده‪ ،‬متناقض یا نادرست می‌دهند‬

‫من نمی دانم در حال حاضر با پول من چه اتفاقی می افتد‪ .‬فکر می کنم هنوز "‬
‫منتظر انتقال ادعای خود هستم‪ .‬من در مورد آن مطمئن نیستم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪ 171‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫او می گوید‪« :‬دولت چهل درصد مزایای من را به دلیلی که واقعا ً نمی توانست به‬
‫من بگوید‪ ،‬تحریم کرد‪ .‬سه ماه طول کشید که با تلفن تماس گرفتم و از فردی به فرد‬
‫دیگر عقب و جلو رفتم تا بفهمم چرا حتی آن را در آنجا گذاشته اند‪ .‬آنها به من ‪9‬‬
‫دلیل مختلف دادند‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫هستم‪ ،‬که نوعی توانایی محدود برای کار است‪ ...‬همه با آن مشکل ‪ ESA‬من در این"‬
‫دارند زیرا برای پزشکی فرستاده می شوید و‪ ...‬مگر اینکه نیمه جان یا هر چیز‬
‫دیگری‪ ،‬به طور خودکار در این پزشکی شکست بخورید‪ ،‬و سپس آنها شما را خارج‬
‫می کنند‪ ،‬و سپس شما باید درخواست تجدید نظر کنید‪ ...‬آنها [کارمندان آژانس مزایا]‬
‫همگی چیزهای مختلفی می گویند و به نظر نمی رسد درک کنند که چه اتفاقی در حال‬
‫رخ دادن است‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫جرایم درآمدزا‬
‫بسیاری از شرکت کنندگان ما آشکارا از ارتکاب جنایات جدی برای جمع آوری پول برای‬
‫مواد مخدر در گذشته صحبت کردند‪ .‬این جرایم شامل سرقت‪ ،‬سرقت‪ ،‬دزدی از مغازه‪،‬‬
‫کالهبرداری از کارت اعتباری‪ ،‬کالهبرداری از منافع‪ ،‬خرید و فروش مواد مخدر و تولید‬
‫مواد مخدر بود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬چندین زن در ازای دریافت مواد مخدر به عنوان روسپی‪،‬‬
‫اسکورت یا با دالالن همخوابه بودند‪ .‬با این حال‪ ،‬زمانی که افراد طعم پاک بودن را می‬
‫‪.‬چشیدند‪ ،‬معموالً چنین فعالیت هایی به عنوان گزینه ای در نظر گرفته نمی شد‬
‫‪،‬همانطور که الیوت توضیح داد‬

‫من آماده نیستم که به خاطر آن [مواد مخدر] بروم و جنایت کنم‪ ...‬نمی‌توانستم‪ ...‬چون‬
‫ذهنیت و دیدگاه من نسبت به چیزهای زندگی کامالً متفاوت است‪ ...‬من فقط آن شش‬
‫ماه [پاک بودن] را داشته‌ام‪ . .‬این به نوعی به من وجدان بیشتری می‌دهد‪...‬‬
‫نمی‌توانستم بروم و از خانه کسی سرقت کنم‪ ،‬زیرا اکنون می‌دانم‪ ...‬آنها مردم بیرون‬
‫رفته‌اند و برای دارایی‌هایشان کار کرده‌اند و من نمی‌توانم بروم و این کار را انجام‬
‫دهم‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫با این وجود‪ ،‬کسانی که هنوز مواد مخدر مصرف می‌کردند‪ ،‬گزارش دادند که گاهی اوقات‬
‫دزدی می‌کردند‪ ،‬کارهای نقدی انجام می‌دادند‪ ،‬سیستم مزایا را به نفع خود «کار می‌کردند»‪،‬‬

‫بهبودی ‪172‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫اتاق‌هایی را در خانه‌هایشان برای درآمد اضافی اجاره می‌دادند‪ ،‬یا حتی در ازای آن برای‬
‫دیگران امتیاز می‌گرفتند‪ .‬برای مواد مخدر‬

‫من از مزایایم زندگی می‌کنم‪ ...‬اگر کاری برایم پیش بیاید‪[ ،‬پول مواد مخدر] را از «‬
‫این طریق جور می‌کنم‪ .‬اگر کسی کاری را انجام دهد و به کمک نیاز داشته باشد‪ ،‬من‬
‫به او کمک خواهم کرد‪ ،‬مانند عقالنی مانند ‪ ...‬هیچ فعالیت مجرمانه ای مانند‪ ،‬فقط‬
‫مشاغل عجیب و غریب‪ ،‬هر چه باشد‪ " ،‬اریک‪ 39 ،‬ساله‬

‫من از مزایای ناتوانی‪ ،‬مزایای مسکن استفاده می‌کنم‪ ،‬اما حاشیه‌هایی هم می‌کنم‪...‬‬
‫من افراد مختلفی دارم که مرا برای مشاغل مختلف استخدام می‌کنند ‪ -‬تعمیر و‬
‫نگهداری مسکن‪ ،‬تعمیر دوچرخه و بسیاری از کارهای دیگری که می‌توانم انجام‬
‫دهم‪ .‬کمی باغبانی اینجا و آنجا‪ ،‬کمی از این‪ ،‬آن و دیگری‪ .‬اینگونه زنده می‌مانم‪».‬‬
‫تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫درآمد تکمیلی و مزایای غیرنقدی‬


‫عالوه بر این‪ ،‬شرکت کنندگان ما روش های دیگری را برای تکمیل درآمد خود اتخاذ کردند‪،‬‬
‫مانند مطالبه هزینه های قانونی و ناهار در ازای کار داوطلبانه‪ ،‬خرید و فروش کاال از مغازه‬
‫های خیریه‪ ،‬فروش وسایل شخصی‪ ،‬گدایی‪ ،‬حمل و نقل‪ ،‬جمع آوری مواد غذایی از سطل ها‪،‬‬
‫و سازماندهی جدید‪ .‬اضافه برداشت بانکی‬

‫دایان‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬خب‪ ،‬خرسندی و التماس و آن‪ ،‬و هر چیزی که برای مردم گل‬
‫"‪.‬می‌زنم‬

‫مغازه‌های خیریه می‌کنم‪ ...‬فکر نمی‌کنم آنها واقعا ً هیچ تصوری [از] ارزش ]من[ «‬
‫چیزها داشته باشند‪ ...‬من همیشه یک‪ ،‬خوب‪ ،‬نه‪ ،‬چهار‪ ،‬پنج‪ ،‬شاید شش ظروف سفالی‬
‫بگذارم و بفروشم‪ eBay ».‬را به خانه برده‌ام‪ .‬به خانه می‌رسم و می‌خواهم آنها را در‬
‫هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫افراد همچنین اغلب از خانواده و دوستان خود پول‪ ،‬هدایا یا مزایا به صورت نوع (غذا‪،‬‬
‫مراقبت از کودک) دریافت می‌کردند (همچنین به فصل ‪ 5‬مراجعه کنید) یا از مؤسسات‬
‫‪.‬خیریه‪ ،‬پناهگاه‌ها و سوپ آشپزی حمایت می‌شدند‬

‫‪ 173‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫بس‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬مزایای من برای چهار ماه متوقف شد و مادرم من را برای تمام‬
‫"‪.‬چهار ماه نگه داشت‪ ،‬اجاره ام را پرداخت کرد‪ ،‬من را در غذا نگه داشت‬

‫وقتی در پناهگاه شبانه بودم سیر شدم‪ .‬وقتی در خیابان بودم‪ ،‬نداشتم‪ .‬ادوارد‪34 ،‬‬
‫ساله‪ ،‬نمی‌خواهم بگویم که نخوردم‪ ،‬چون خوردم‪ ،‬اما این فقط یک ساندویچ است‪،‬‬
‫‪.‬معموالً ساندویچ‌هایی از سوپ‌پزخانه یا دزدی از مغازه‬

‫خروجی های مالی‬


‫کسانی که در مراکز درمانی‪ ،‬سرپناه ها یا مسکن های تحت حمایت زندگی می کنند معموالً‬
‫فقط کمک هزینه های هفتگی نسبتا ً کمی برای وسایل شخصی مانند تنباکو‪ ،‬شیرینی‪ ،‬نوشابه‬
‫و لوازم بهداشتی و غیره داشتند‪ .‬در محدوده هزینه های درمان خود‪ .‬در همین حال‪ ،‬کسانی‬
‫که در جامعه زندگی می کنند‪ ،‬اغلب درآمد قابل تصرف کمتری نسبت به سطح مزایای آنها‬
‫داشتند‪ .‬این امر به این دلیل به وجود آمد که آنها جریمه‪ ،‬بدهی‪ ،‬معوقه اجاره‪ ،‬مالیات پرداخت‬
‫نشده شورا‪ ،‬و وام هایی داشتند که باید به صورت هفتگی بازپرداخت می شد و گاهی اوقات‬
‫‪.‬از مبدا کسر می شد‬

‫من بدهی زیادی داشتم‪ .‬من اجاره ام را نمی دادم ادی‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬در نهایت«‬
‫بدهکار سه گرانی اجاره عقب افتادگی‪ ،‬بدهی های اینجا و آنجا‪ ،‬پرداخت نشدن‬
‫مالیات شورای شهر و همه این چیزها هستم‪ ،‬که اکنون از مزایای خود پرداخت‬
‫‪.‬می کنم‬

‫ما غذای خود را می خریم و همه چیز را می خریم و در پایان آن چیز زیادی باقی "‬
‫نمی ماند‪ ،‬می دانید‪ .‬لیام‪ 37 ،‬ساله ‪ ،‬تا زمانی که جریمه‌ام را بیرون می‌آوریم‪ ،‬و سپس‬
‫‪.‬پول [دوست دختر] او برای وامی که داشت‪ ،‬ما را خیلی پایین می‌آورد‬

‫در حالی که فقط برخی از شرکت‌کنندگان ما هنوز مواد مخدر یا الکل می‌خریدند‪ ،‬همه سیگار‬
‫می‌کشیدند (اغلب به شدت زیاد) (به فصل ‪ 4‬مراجعه کنید) و این به منابع مالی محدود آنها‬
‫‪.‬خورد‬

‫ایزابل‪ 35 ،‬ساله‪« ،‬این هفته کرایه معوقه [به سرپناه شبانه] را پرداخت کردم ‪ ...‬چهل‬
‫‪».‬و هشت پوند و سپس بیست کوید برای جگرهایم باقی ماندم‬

‫بهبودی ‪174‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫توبی‪ 45 ،‬ساله ‪" ،‬من باید روزی سه پوند برای تنباکو خرج کنم‪ ،‬بنابراین این بیست‬
‫"‪.‬و یک‪ ،‬چهل و دو پوند برای دو هفته است‬

‫جدا از بدهی ها‪ ،‬سایر هزینه ها معموالً استاندارد بود و شامل اجاره‪ ،‬قبض‪ ،‬شارژ تلفن‬
‫همراه‪ ،‬غذا و لوازم بهداشتی بود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بسیاری از مسئولیت های مالی خود در قبال‬
‫‪.‬کودکان یا حیوانات خانگی صحبت کردند‬

‫گاز‪ ،‬برق‪ ،‬غذا‪ ،‬غذای گربه‪ .‬مطمئن شوید که [دختر] واقعا ً پول دارد ‪...‬‬
‫صورتحساب‪ ،‬قبض های من را بپرداز‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫دریافت مزایا آسان نیست‪ ...‬این یک عمل کامالً شعبده بازی است که مطمئن شوید‬
‫[قبض‌ها] را به آن‌ها می‌پردازید و چیزهایی برای خوردن و چیزهای دیگر دارید‪ ،‬اما‬
‫شدنی است‪ ...‬اکنون می‌دانم که برای حفظ کیفیت زندگی‪ ،‬من ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪ ،‬باید‬
‫در باالی تمام قبض هایم بماند و من اجاره کنم‬

‫به طور کلی‪ ،‬منصفانه است که بگوییم اکثر افراد در این مطالعه پس از کسر هزینه های‬
‫ضروری زندگی و تنباکو‪ ،‬هر هفته پول بسیار کمی در جیب خود باقی می ماند‪ .‬با وجود‬
‫این‪ ،‬صرف پول کمتر برای داروهای غیرقانونی‪ ،‬فرصت‌هایی را برای درمان‌های کوچک‬
‫‪.‬یا گاه به گاه باز کرد‬

‫فقط خود را با روش های روزمره زندگی نیز رفتار کنید‪ ،‬می دانید‪ .‬برای "‬
‫خودت‪ ،‬نمی‌دانم‪ ،‬یک تی‌شرت بخری‪ ،‬جایی که قبالً حتی به آن فکر‬
‫نمی‌کردی‪ .‬اگر پناهگاه‌ها چیزی اهدا می‌کردند‪ ،‬ممکن بود‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫توبی‪ 45 ،‬ساله‪" ،‬وقتی پولی را به دست می آورید‪ ،‬دوست دارید یک خوراکی‬


‫"‪.‬کوچک به خودتان بدهید‪ ،‬مثالً یک همبرگر یا چیز دیگری‬

‫می‌دانی که پولم را خرج وسایل خانه و چیزهای دیگر می‌کنم‪ .‬فکر می‌کنم این شما «‬
‫را خوشحال می‌کند‪ ،‬چنین چیزهایی‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫‪ 175‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫عالوه بر این‪ ،‬هنگامی که افراد شروع به کار کردند‪ ،‬اغلب پول اضافی برای موارد دیگر‬
‫داشتند‪ .‬ویکی‪ ،‬ادوارد و تام همگی در زمان مصاحبه دوم خود شغل تمام وقت داشتند و‬
‫‪:‬توضیح دادند‬

‫"‪.‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‪" ،‬من باید یک ماشین کوچک بگیرم تا خودم را به سر کار برسانم‬

‫اکنون من کار می کنم‪ ،‬همه چیز قابل دستیابی تر است‪ ،‬می دانید منظور من چیست‪" .‬‬
‫کارهایی وجود دارد که اکنون می توانم انجام دهم [اشاره به استراحت کوتاه برنامه‬
‫ریزی شده در پراگ] ‪ ،‬که قبالً نمی توانستم انجام دهم‪ .‬من فقط از آن لذت می برم‪».‬‬
‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫من می توانم خودم را با تعطیالت پذیرایی کنم‪ ،‬و می توانم برای خودم لباس بخرم و‬
‫چیزهای خوبی برای خانه بخرم‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫مدیریت مالی‬

‫مدیریت درآمد و مخارج آنها منبع واقعی نگرانی بسیاری از شرکت کنندگان ما بود‪ .‬در حالی‬
‫که برخی نگران نداشتن پول کافی برای پرداخت قبوض‪ ،‬بدهی ها و سایر امور خروجی‬
‫خود بودند‪ ،‬برخی دیگر بیشتر نگران بودند که مهارت های بودجه ریزی الزم را نداشته‬
‫‪.‬باشند‬

‫من هیچ مهارت مناسبی ندارم‪ ...‬مانند پرداخت قبوض و مواردی از این قبیل‪،‬‬
‫مسئولیت پذیری در قبال پولم‪ .‬چیزهایی که باید وقتی بزرگ می‌شدم می‌گرفتم‪ .‬اما از‬
‫آنجایی که زندگی من بسیار روی مواد مخدر بوده است‪ ،‬این چیزها را انتخاب نکرده‬
‫ام‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫این اضطراب با خاطراتی تشدید می‌شد که چگونه پولی که در گذشته داشته‌اند بالفاصله‬
‫‪.‬صرف مواد مخدر شده است‬

‫بهبودی ‪176‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫پیش از آن‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬روز حقوق خود را می‌گرفتی و از آن روز یا هر چیز «‬
‫دیگری‪ ،‬دیوانه‌وار استفاده می‌کردی‪ .‬آنابل‪ 29 ،‬ساله ‪ ،‬دوباره برای دو هفته آینده‬
‫منتظر می مانید‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪[ « ،‬زمانی که استفاده می‌کردم] هر پنی که داشتم هروئین مصرف‬


‫می‌کردم‬

‫هر ماه تمام این بدهی‌های مستقیم را برای پرداخت این و پرداخت آن تنظیم «‬
‫می‌کردم‪ ،‬و می‌دانید همه چیز به نظر می‌رسید که بسته‌بندی خوبی داشته باشد‪ .‬و بعد‬
‫هر ماه با خرج کردن تمام پولم برای مواد مخدر آن را به باد می‌دادم‪ ».‬ویکی‪45 ،‬‬
‫ساله‬

‫در واقع‪ ،‬بسیاری از افراد همچنان نگران این بودند که داشتن پول اضافی در دست یا در‬
‫‪.‬حساب بانکی‪ ،‬محرکی برای استفاده باشد (همچنین به فصل ‪ 4‬مراجعه کنید)‬

‫ثریا‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬این که پول در جیبت داشته باشم‪ ،‬دیوانه کننده است‪ ،‬زیرا پول‬
‫برای من نیم ساعت دوام نمی آورد‪ ،‬زیرا می رفتم و همه آن را خرج وسایل می‬
‫"‪.‬کردم‬

‫داشتن پول در بانک فقط یک محرک بزرگ است‪ .‬این در ذهن من است‪ ،‬پول دارم‪" ،‬‬
‫می توانم گل بزنم‪ ...‬امیدوارم تا آخر عمرم اینطور نباشد‪ .‬دوست دخترم می‌خواهد من‬
‫را نجات دهم‪ »،‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫قبض‌های من مستقیما ً از محل کارم پرداخت می‌شود‪ ،‬بنابراین مجبور نیستم به آنها «‬
‫نگاه کنم‪ .‬چون اگر این کار را می‌کردم‪ ،‬کامالً آن را خراب می‌کردم‪ ...‬چون پول در‬
‫دستم بود و فکر می‌کردم‪" ،‬این یا دارو‪ ،‬این یا دارو"‪" ،‬اوه‪ ،‬من آن را به نحوی پس‬
‫می‌دهم" یا " من فقط کمی از این و آن را دریافت خواهم کرد‪ .‬و سپس تمام آن را‬
‫خرج می‌کنم‪ ».‬دایان‪ 34 ،‬ساله‬

‫‪ 177‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫با توجه به چنین نگرانی هایی‪ ،‬تعدادی از افراد به محض دریافت پول توضیح دادند که‬
‫چگونه پول خرج کرده اند‪ .‬دیگران از ارائه دهندگان درمان و متخصصان بدهی به دنبال‬
‫‪.‬مشاوره مالی در مورد بودجه بندی بودند‬

‫فیونا‪ 49 ،‬ساله ‪" ،‬من در دفتر مشاوره شهروندان هستم‪ ،‬هفته آینده یک وکیل برای‬
‫"‪.‬مالقات دارم‬

‫من حتی شروع به تسویه بدهی هایم کرده ام‪ ،‬می دانید منظورم چیست‪ .‬من این زن را‬
‫از… محل مواد مخدر محل ما گرفته ام‪ .‬او مانند یک [فرد] مالی است‪ .‬ثریها‪31 ،‬‬
‫ساله‪ ،‬او به شما با بدهی‌هایتان کمک می‌کند‬

‫خب هنوز مزایای من حتی حل نشده است‪ ،‬اما‪ ...‬من مجبور شدم پولی را در حساب "‬
‫هایم بگذارم تا هزینه ها را متوقف کنم‪ ...‬کارکنان [بازپروری] به من کمک کنند‪...‬‬
‫باید برای مالقات با من به آنجا بروم‪ .‬بانک و آن‪ ،‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫برخی افراد همچنین گزارش دادند که با توقف مصرف مواد مخدر و تثبیت سایر جنبه‌های‬
‫زندگی‌شان‪ ،‬توانایی آن‌ها در مدیریت پول‪ ،‬پرداخت صورت‌حساب‌ها و رسیدگی به مدارک‬
‫‪.‬در حال بهبود است‬

‫قبل از اینکه یک پاکت را باز نکنم‪ ،‬هرگز یک پاکت را باز نکنید‪ ،‬فقط آن را مستقیما ً‬
‫در سطل زباله قرار دهید‪ .‬حاال من پاکت‌هایم را باز می‌کنم و سعی می‌کنم با کاغذ‬
‫بازی کنار بیایم‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫همه چیز با بدهی مستقیم که از حساب من خارج می شود تنظیم می شود‪ .‬بنابراین «‬
‫من آن را از زمانی که از ‪ 24‬تا ‪ 3‬حقوق بگیرم تنظیم می کنم‪ .‬همه آنها در آن یک‬
‫هفته بیرون می‌روند‪ ...‬من یک صفحه گسترده کوچک روی رایانه‌ام دارم‪ ...‬بنابراین‬
‫من آنقدر دستمزد می‌گیرم‪ ،‬این مقدار هزینه‌های من است‪ ،‬بنابراین چقدر باید خرج‬
‫کنم‪ ».‬فریا‪ ،‬پیر ‪25‬‬

‫من همیشه مطمئن می شوم که صورتحساب هایم پرداخت می شود‪ ،‬که تفاوت بزرگی‬
‫است‪ ...‬منظورم این است که قبالً هیچ چیزی پرداخت نمی شد‪ .‬اما حاال که‪ ،‬می دانید‪،‬‬

‫بهبودی ‪178‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫کسی به من فرصت داده است‪ ،‬من سقفی باالی سرم دارم‪ ،‬عجله ای برای از دست‬
‫دادن آن ندارم‪ ...‬و برای حفظ آن هر کاری را که باید انجام دهم‪ ،‬انجام خواهم داد ‪، .‬‬
‫‪ 31‬ساله‬

‫به ویژه‪ ،‬تعدادی از افراد بسیار راضی بودند که برای اولین بار در زندگی خود شروع به‬
‫‪.‬کنار گذاشتن پول و ایجاد مقداری پس انداز کردند‬

‫من چهارصد پوند پس انداز کرده ام تا یک تلویزیون جدید برای مکان جدیدم بخرم‪.‬‬
‫منظورم این است که همه چیز ناگفته است‪ ،‬می دانید‪ .‬به طور معمول‪ ،‬چهارصد پوند‬
‫ماه پیش از بین می رفت‪ ...‬دیدن تفاوت ها و چیزهای دیگر واقعا ً خوب است‪».‬‬
‫اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫می‌دانید‪ ،‬همه تالش می‌کنند برای همه هزینه‌هایی که به‌طور اجتناب‌ناپذیری به وجود‬
‫می‌آیند‪ ،‬چیزی کنار بگذارند‪ ،‬مانند خراب شدن ماشین یا منفجر شدن تلویزیون‪،‬‬
‫آب‌گرفتگی ماشین لباس‌شویی در آپارتمان‪ .‬چارلی ‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬واقعا ً احساس خوبی‬
‫‪.‬دارد که مقداری پول پس انداز کنید‪ ...‬با کمی پول در بانک‪ ،‬کمی امن تر است‬

‫خالصه‬

‫یافته های ما نشان می دهد که مصرف کنندگان مواد مخدر در طیف وسیعی از انواع اقامتگاه‬
‫ها زندگی می کنند و ترتیبات داخلی بسیار متنوعی دارند‪ .‬اما نکته مهم این است که شرایط‬
‫خانواده آنها معموالً با عدم اطمینان‪ ،‬بی ثباتی‪ ،‬ناامنی و درآمد قابل تصرف بسیار پایین‬
‫مشخص می شود‪ .‬جایی که یک فرد زندگی می کند به طور اجتناب ناپذیری بر فرآیندهای‬
‫بهبودی تأثیر می گذارد‪ ،‬به ویژه اگر مزایای پشتیبانی در دسترس با خطرات زندگی سایر‬
‫مصرف کنندگان مواد مخدر در نزدیکی خنثی شود‪ .‬به وضوح برای افرادی که مجبورند‬
‫نزدیک به دالالن و منابع مواد مخدر زندگی کنند‪ ،‬مشکالت بسیار زیادی وجود دارد‪ .‬در‬
‫واقع‪ ،‬ارائه دهندگان خدمات باید این را هنگام ارائه درمان و مسکن به خاطر بسپارند‪ .‬با این‬
‫وجود‪ ،‬الزم است بدانیم که حرکت به منطقه دیگر به خودی خود مانع از مصرف یک فرد‬
‫‪.‬نمی شود‪ ،‬مگر اینکه واقعا ً متعهد به عاری بودن از مواد مخدر باشد‬

‫‪ 179‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫بی خانمانی‪ ،‬از جمله بی سقفی‪ ،‬اقامت در هاستل‪ ،‬و مبل گردی‪ ،‬در میان مصرف کنندگان‬
‫هروئین بسیار رایج است‪ .‬رسیدگی به یک مشکل مواد مخدر بسیار دشوار است در حالی که‬
‫افراد بدون خانه امن هستند یا توسط دیگرانی که در حال فروش و استفاده هستند احاطه شده‬
‫اند‪ .‬با این حال‪ ،‬کسانی که در اشکال مسکن کمی پایدارتر زندگی می کنند ‪ -‬مانند مسکن‬
‫حمایتی و جابجایی‪ ،‬مسکن اجاره ای خصوصی‪ ،‬و حتی مسکن شورایی و امالک انجمن‬
‫مسکن ‪ -‬می توانند با مشکالت مشابهی روبرو شوند و در عین حال متوجه شوند که هزینه‬
‫های مسکن باال و خاطرات مصرف مواد مخدر در یک خانه خاص بر تالش آنها برای‬
‫بهبودی تأثیر منفی می گذارد‪ .‬برعکس‪ ،‬داشتن جایی برای زندگی می تواند تقویت کننده‬
‫‪.‬مهمی باشد که استقالل‪ ،‬عزت نفس و رفاه عمومی را بهبود می بخشد‬

‫البته ثبات محل اقامت فقط به محل زندگی یک فرد نیست‪ ،‬بلکه به توانایی آنها برای مراقبت‬
‫از خانه و حفظ عملکرد آن نیز مربوط می شود‪ .‬شرکت‌کنندگان از نظر عالقه و‬
‫مهارت‌هایشان در انجام کارهای خانگی تفاوت زیادی داشتند‪ ،‬اما با پیشرفت بهبودی‪ ،‬یک‬
‫گرایش کلی به سمت افزایش توجه به کارهای خانه وجود داشت‪ ،‬حتی برخی از آنها کارها‬
‫را دارای ارزش درمانی توصیف می‌کردند‪ .‬با این حال‪ ،‬مدیریت خانه برای افراد ممکن‬
‫است سخت باشد‪ ،‬به خصوص اگر هرگز واقعا ً مهارت های اصلی خانه داری را به آنها‬
‫آموزش نداده باشند‪ .‬به طور مشابه‪ ،‬بودجه‌بندی و ایجاد تعادل در امور مالی برای آن‌ها‬
‫می‌تواند دشوار باشد – این حتی در مواردی که درآمدهای پایین و اغلب بسیار نامطمئن‬
‫دارند‪ ،‬بیشتر می‌شود‪ .‬در اینجا‪ ،‬ارائه دهندگان خدمات می توانند در کمک به افراد برای‬
‫تسویه بدهی های خود و یادگیری مهارت های عملی الزم برای مدیریت امور مالی و خانه‬
‫خود بسیار مؤثر باشند‪ .‬توانایی متعادل کردن کتاب‌های داخلی‪ ،‬پرداخت هزینه‌های ساده و‬
‫کنار گذاشتن کمی پول برای یک روز بارانی‪ ،‬برای افرادی که سعی می‌کنند تمیز بمانند‪ ،‬به‬
‫‪.‬وضوح نقاط عطف بسیار رضایت‌بخشی هستند‬

‫فصل ‪ 11‬پر کردن جای خالی‬


‫معرفی‬

‫به طور گسترده ای شناخته شده است که ادامه اعتیاد به هروئین یک فعالیت وقت گیر است‪.‬‬
‫باید پول جمع کرد‪ ،‬هروئین باید خریداری و استفاده شود‪ ،‬اثرات آن باید تجربه شود‪ ،‬و سپس‬
‫کل چرخه باید دوباره قبل از شروع برداشت شروع شود‪ .‬تمام روزها اغلب بر روی تهیه و‬
‫استفاده از مواد متمرکز می شوند‪ .‬هنگامی که مصرف شروع به کاهش می کند‪ ،‬افراد می‬
‫توانند متوجه شوند که هر روز مقدار زیادی زمان جدید برای استفاده دارند‪ .‬در این فصل‪،‬‬

‫بهبودی ‪180‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫بررسی می کنیم که افراد با آن زمان چه می کنند‪ .‬به طور خاص‪ ،‬نحوه مقابله آنها با کسالت‪،‬‬
‫تجربیات تحصیلی و شغلی و سرگرمی ها‪ ،‬عالیق و زندگی اجتماعی آنها را در نظر می‬
‫‪.‬گیریم‬

‫مقابله با کسالت‬

‫اکثر افراد در مطالعه ما تاکید کردند که وقتی دیگر روزشان تحت سلطه مواد مخدر نباشد‪،‬‬
‫‪.‬بی حوصلگی می تواند یک مشکل واقعی باشد‬

‫وقتی مصرف مواد مخدر را متوقف می‌کنید‪ ،‬کاری را که انجام می‌دهید از دست «‬
‫داده‌اید‪ .‬بنابراین واقعا ً باید آن را با کاری جایگزین کنید‪ .‬در غیر این صورت [این‬
‫یک خأل بزرگ از نیستی است»‪ ،‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫حوصله نداشتم و این در اینجا [توانبخشی] واقعا ً سخت است ‪] ...‬هنگام استفاده[‬
‫همانطور که یکی به من گفت‪" ،‬به عنوان افراد معتاد‪ ،‬ما خسته نمی شویم‪ ".‬بخشی از‬
‫آن [ بازیابی] این است که یاد بگیریم چگونه با بی حوصلگی کنار بیاییم‪ ».‬بث‪43 ،‬‬
‫ساله‬

‫‪ 181‬فصل ‪ :10‬حفظ خانه‬


‫من خیلی حوصله ام سر می رود‪ ...‬زمان ضربه زدن با انگشت‪ .‬من با آن مبارزه می‬
‫کنم‪ .‬من باید با چیزی مشغول باشم‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫همانطور که قبالً در فصل ‪ 4‬ذکر شد‪ ،‬بی حوصلگی عاملی برای استفاده از مواد مخدر یا‬
‫‪.‬نوشیدنی در نظر گرفته می شد‬

‫به همین دلیل است که من باید شروع به پیدا کردن کارهایی کنم که انجام دهم یا فقط "‬
‫به دلیل حوصله به استفاده از آن می پردازم ‪" ...‬چرا که‪ ،‬مانند زمانی که استفاده می‬
‫کنید‪ ،‬زندگی کامالً فعالی است ‪ ...‬وقتی استفاده می کردم‪ ،‬زود بیدار می شدم ‪...‬‬
‫بیرون بروید‪ ،‬آن را بسازید‪ ،‬سپس بیرون بروید و آن را بفروشید‪[ .‬این] هر روزی‬
‫که از آن استفاده می کنید‪ ،‬روز بسیار شلوغی است‪ .‬و هنگامی که استفاده را متوقف‬
‫می کنید‪ ،‬این یکی از چیزهایی است که باید تماشا کنید‪ ،‬وقتی خسته می شوید‪».‬‬
‫دیوید‪ 35 ،‬ساله‬

‫"‪.‬لیام‪ 37 ،‬ساله‪" :‬من می دانم که سقوط من چه خواهد بود و ‪ ...‬خستگی یکی است‬

‫این هم خسته کننده است‪ ،‬می دانید‪ .‬بدیهی است که نشستن و انجام هیچ کاری خوب "‬
‫نیست‪ .‬الیویا‪ ۳۲ ،‬ساله‬

‫شرکت کنندگان ما طیفی از موقعیت ها و شرایط را شناسایی کردند که به نظر می رسید‬


‫احتمال کسالت را افزایش می دهد‪ .‬اینها شامل نداشتن هیچ چیز سازنده ای برای انجام دادن‪،‬‬
‫‪.‬نداشتن روتین و تنها بودن بود‬

‫هروئین [من از] هروئین استفاده می‌کنم ‪ ،‬البته نه زیاد‪ ،‬فقط تکه‌های کوچک‪ ،‬چند بار‬
‫در هفته‪ .‬این بیش از هر چیز دیگری خسته کننده است‪ .‬چون االن کار نمی کنم و‬
‫همیشه کار کرده ام‪ .‬بنابراین من تمام این زمان را در اختیار دارم‪ .‬بنابراین فکر‬
‫می‌کنم این بیش از هر چیز خستگی است‪ ».‬تامسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫برمی‌گرداند ‪ ...‬در حالی که اگر احتماالً کاری برای انجام دادن ]به استفاده از[‬
‫داشتم‪ ،‬یا حتی اگر بچه‌ها آنجا بودند تا مرا سرگرم کنند‪ ...‬ممکن بود چند مورد‬
‫دیگر هم می‌رفتم‪ .‬روزها‪ ...‬وقتی بچه ها آنجا نبودند‪ ،‬خیلی راحت تر [استفاده از]‬

‫بهبودی ‪182‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫را برای من آسان کرد ‪ ،‬زیرا گفتن "خب لعنت به آن" بسیار آسان بود‪ ".‬لورن‪27 ،‬‬
‫ساله‬

‫اگر به تنهایی در شب ها بنشینم حوصله ام سر می رود‪ ...‬من همیشه در مورد تنها «‬


‫بودنم چیزی داشته ام‪ .‬من دوست دارم در کنار مردم باشم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫اگرچه تعدادی از افراد تازه وارد خدمات مسکونی پیش بینی می کردند که روال و ساختار‬
‫این تنظیمات تکراری و کسل کننده خواهد شد‪ ،‬کسانی که مدت طوالنی تری در آنجا بودند‬
‫گزارش دادند که اتفاقات زیادی در جریان است و افراد زیادی برای صحبت با آنها در‬
‫درمان بی حوصله هستند‪ .‬واقعا مشکلی نیست‬

‫شما وقت ندارید در این مکان [ بازپروری] حوصله خود را سر برید ‪ .‬اینقدر سر«‬
‫پاهایت شلوغ هستی نمی‌دانم چگونه کسی می‌تواند در اینجا خسته شود‪ ».‬الی‪29 ،‬‬
‫ساله‬

‫ناتان ‪ 30‬ساله می گوید‪ « :‬این خسته کننده است‪ ،‬اما افرادی در اطراف هستند‬
‫‪.‬که می توان با آنها صحبت کرد و با آنها خندید‬

‫در واقع‪ ،‬کسانی که در خدمات مسکونی مشغول به کار هستند‪ ،‬معموالً اگر زمان زیادی به‬
‫‪.‬آنها داده شود بدون ساختار (به جای ساختار بیش از حد) از کسالت شکایت می کنند‬

‫گذراندم ‪ ،‬واقعا ً طوالنی شد‪ .‬من از تعطیالت آخر هفته متنفرم چون ]در بازتوانی[‬
‫زمان زیادی در اختیار ماست‪ .‬من کاری برای انجام دادن ندارم و وقتی کاری برای‬
‫انجام دادن ندارم‪ ،‬این برای من خوب نیست‪ .‬دبی‪ 28 ،‬ساله‪ ،‬زمان خوبی نیست‬

‫بعضی روزها واقعا ً خسته می شوم‪ .‬نه واقعا در هفته‪ .‬من متوجه شدم دوشنبه تا "‬
‫جمعه خیلی سریع پیش می رود‪ .‬و بعد شنبه ها و یکشنبه ها‪ ،‬بعضی روزها خیلی‬
‫حوصله ام سر می رود‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫با نگاه به آینده‪ ،‬تعداد کمی از افراد نگران بودند که زندگی بدون مواد مخدر ممکن است‬
‫‪.‬کسل کننده باشد‬

‫‪ 183‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫در پایان [ترک مواد] چه چیزی به دست می آورید ؟ می‌دانی‪ ،‬می‌توانی عضوی از «‬
‫مسابقه موش‌های صحرایی شوی‪ ،‬صبح‌ها از خواب بیدار می‌شوی‪ ،‬به سر کار‬
‫می‌روی‪ ،‬به خانه می‌آیی‪ ،‬چایت را می‌نوشی‪ ،‬امردیل را تماشا می‌کنی‪ ،‬می‌خوابی ‪.‬‬
‫لعنت به این مزخرف است‪ ،‬خسته کننده است‪ .‬برایم مهم نیست کسی چه می گوید‪،‬‬
‫خسته کننده است‪ .‬مهم نیست ‪ 32‬ساله باشم یا ‪ 55‬ساله‪ ،‬هنوز هم خسته کننده خواهد‬
‫بود‪ ».‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫دیگران احساس می کردند که زندگی خسته کننده بهتر از بدبختی است که هروئین برای آنها‬
‫به ارمغان آورده است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬یک زندگی خسته کننده در واقع می تواند یک زندگی‬
‫‪.‬کامالً رضایت بخش باشد‬

‫البته‪ ،‬من [خسته می شوم]‪ .‬چه کسی این کار را نمی کند؟ حوصله‌ام سر می‌رود‪" ،‬‬
‫بله‪ ،‬اما بعد باید فکر کنم‪" ،‬خب‪ ،‬ترجیح می‌دهم حوصله‌ام سر برود تا اینکه سرم را‬
‫دراز بکشم و نگران باشم که چه کرده‌ام‪ ...‬به چه کسی توهین کرده‌ام یا چه کسی را"‪.‬‬
‫کارل ‪ 47 ،‬ساله‬

‫کامالً راضی هستم‪ ،‬کامالً از این که اوضاع راضی هستم‪ ...‬برخی از مردم ]من[ «‬
‫آن را یک زندگی کامالً خسته کننده می‌دانند [بدون مواد مخدر] ‪ ،‬اما من همانطور که‬
‫هستم خوشحالم‪ .‬من سرگرمی‌های کوچکم‪ ،‬مثل ماهی‌هایم را دارم‪ .‬من ماهی نگه می‬
‫دارم‪ ،‬می دانید منظورم چیست؟» کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫‪.‬بسیاری نیز اقداماتی را انجام دادند تا حوصله آنها سر نرود‬


‫‪.‬گاهی اوقات این شامل انجام هر کاری برای جلوگیری از "تفکر بدبو" است‬

‫من به خودم اجازه نمی‌دهم خسته شوم‪ .‬من فکر می‌کنم این چیزی است که شما «‬
‫می‌توانید روی آن انتخاب کنید‪ ...‬اگر حوصله دارید‪ ،‬تقریبا ً این انتخاب شماست‪ ...‬و‬
‫اگر حوصله دارید‪ ،‬به نوعی زمان را تلف می‌کنید‪ .‬بله‪[ ،‬من] در حال حاضر یک‬
‫فلسفه کامالً متفاوت در مورد زندگی دارم‪ ».‬استوارت‪ 50 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪184‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من فکر می کنم مشغول نگه داشتن خودم‪ ،‬قطعا ً برای بهبودی شما کاری انجام می "‬
‫دهد‪ .‬ثریا ‪ 31 ،‬ساله‬

‫دیگران فعالیت های خاصی را برای مشغول نگه داشتن خود شناسایی کردند‪ .‬مثال‌ها شامل‬
‫کار با حقوق یا داوطلبانه‪ ،‬شرکت در خدمات دارویی یا گروه‌های حمایت از همتایان‪ ،‬انجام‬
‫کارهای فیزیکی یا آموزشی‪ ،‬کارهای خانگی‪ ،‬تماشای تلویزیون‪ ،‬یا حتی نوازش کردن خود‬
‫‪.‬هستند‬

‫سعی می کنم به خودم اجازه ندهم خسته شوم‪ .‬می‌دانی‪ ،‬سعی می‌کنم آن‌قدر در هفته "‬
‫انجام دهم‪ ،‬تا حوصله‌ام سر نرود‪ ...‬وقتی حوصله‌ام سر می‌رود‪ ...‬بیرون می‌روم و‬
‫پیاده‌روی می‌کنم‪ ،‬برای دوچرخه‌سواری بیرون می‌روم‪ ...‬به خودم اجازه نمی‌دهم‬
‫خسته شوم‪ ،‬لیام‪ 37 ،‬ساله‪ ،‬چون می‌دانم در آن زمان است که شروع به فکر کردن‬
‫می‌کنی‬

‫گاهی اوقات من به تخت آفتاب می روم یا می نشینم و موهایم را صاف می کنم یا "‬
‫آنها را فر می کنم یا چیز دیگری‪ .‬همه چیز به خستگی ختم می شود‪ .‬کار دیگری‬
‫برای انجام دادن ندارید‪ ،‬می توانید بنشینید و پاهای خود را واکس بزنید‪ ».‬لوئیز‪34 ،‬‬
‫ساله‬

‫‪.‬در ادامه با جزئیات بیشتر به بسیاری از این فعالیت ها باز می گردیم‬

‫کار برای بهبودی‬

‫آموزش و پرورش‬
‫اکثر افراد در مطالعه ما در شانزده سالگی یا قبل از آن مدرسه را ترک کرده بودند‪ ،‬اغلب‬
‫‪ .‬با مدارک تحصیلی بسیار کمی‪ .‬گزارش های تونی و ایزابل غیر معمول نبود‬

‫تحصیالت؟ نه‪ ،‬من نتوانستم مدرسه را تحمل کنم‪ .‬اگر زندگی شما در خانه ناکارآمد "‬
‫است‪ ...‬من نمی توانستم مدرسه را تحمل کنم‪ .‬من اساسا ً به عنوان آدم بامزه وارد‬
‫مدرسه شدم‪ .‬من فقط می خواستم جا بیفتم‪ .‬دروغ گفتم…‪ .‬پدر و مادرم دروغ گفتند‪،‬‬
‫بنابراین دروغ گفتن اشکالی ندارد‪ .‬من از مردم راضی بودم‪ ...‬در واقع من در سیزده‬

‫‪ 185‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫سالگی از مدرسه فرار کردم زیرا یک شب تکالیفم را انجام نداده بودم‪ ...‬پس نه‪،‬‬
‫تحصیالتم را تمام نکردم‪ .‬من اساسا ً در چهارده سالگی مدرسه را ترک کردم و‬
‫مدرسه را رها کردم‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫من در پانزده سالگی مدرسه را ترک کردم‪ .‬من در یکی از آنها یگان ویژه قرار‬
‫گرفتم‪ ،‬اما نرفتم‪ ،‬و آنها اهمیتی ندادند‪ ...‬این برای من مناسب بود‪ ،‬بنابراین هیچ‬
‫آموزشی ندیدم‪ ».‬ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫با وجود این‪ ،‬چهار نفر از شرکت کنندگان ما به دانشگاه رفته بودند (دو نفر با مدرک‬
‫رفته بودند‪ ،‬اغلب هنوز در حین ‪ FE‬تحصیلی را ترک کردند) و بسیاری به کالج های‬
‫‪.‬تحصیل مواد مخدر مصرف می کردند‬

‫من مدرسه را رها کرده بودم و یک دوره پذیرایی را در کالج تحصیالت تکمیلی‬
‫شروع کرده بودم‪[ ...‬من] سیگار عجیب و غریب می‌کشیدم و با سرعت انجام‬
‫می‌دادم‪ ،‬و بعد از آن دقیقا ً مثل آرامش‪ ،‬یکشنبه می‌آمدم‪ ،‬آماده برای کالج در روز‬
‫دوشنبه‪ ،‬هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫‪ Access2،‬من دوست دارم یاد بگیرم‪ .‬من به دوره‌های آموزشی رفته‌ام‪ ...‬دوره‌های"‬
‫دوره‌های دارو‪ ،‬دوره‌های فلسفه‪ ،‬می‌دانید‪ .‬من یادگیری را دوست دارم‪ ،‬من آموزش‬
‫را دوست دارم‪ ».‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫در زمان مصاحبه‪ ،‬چندین نفر در حال تحصیل بودند‪ ،‬از جمله سواد پایه و حساب‪ ،‬مشاوره‬
‫‪.‬سطح مقدماتی‪ ،‬و آموزش های پیشرفته تر مخصوص شغل‬

‫یک دوره کالج را شروع کرده ام و به دنبال شروع یک دوره کالج دیگری در ]من [‬
‫ژانویه هستم تا مشاور شوم‪ .‬خب‪ ،‬این یک دوره مفاهیم مشاوره است‪ ،‬که اولین دوره‬
‫برای تبدیل شدن به یک مشاور است‪ ».‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫من تقریبا ً سه یا چهار نفر از آنها را نشستم‪ ،‬اما آنها را ‪ [GCSE].‬من آنها را نشستم‬
‫شکست دادم‪ .‬من در حال حاضر در اینجا [در دوره توانبخشی] در حال تحصیل هستم‬
‫‪ ،‬بنابراین امیدوارم بتوانم به خواندن و نوشتن خود ادامه دهم‪ ».‬الی‪ 29 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪186‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫افراد توضیح دادند که حضور در کالج مزایای زیادی دارد‪ ،‬به ویژه اینکه آنها را قادر می‬
‫سازد تا ساختاری در زندگی خود‪ ،‬لذت و لذت دوباره برقرار کنند‪ ،‬اعتماد به نفس و عزت‬
‫‪.‬نفس را تقویت کنند و آینده شغلی خود را بهبود بخشند‬

‫اولین تکلیفم را امروز تحویل دادم و قبول شدم‪ .‬و من مانند ماه در مورد آن هستم «‬
‫زیرا تالش زیادی برای همه آن انجام داده ام و این برای من اهمیت زیادی دارد‪ .‬من‬
‫فقط می خواهم چیزی از خودم بسازم‪ ،‬می دانید منظورم چیست ‪...‬؟ من همیشه با‬
‫[عدم] اعتماد به نفس رنج می بردم‪ .‬فکر می‌کنم این ناشی از مصرف مواد است‪،‬‬
‫می‌دانی‪ ...‬و فکر می‌کردم که [دانشگاه] اعتماد به نفس من را افزایش می‌دهد‪ .‬فکر‬
‫کردم شاید کمی در مورد خودم یاد گرفته باشم و مطمئنا ً یاد گرفته ام‪ .‬من خوشحالم که‬
‫این کار را انجام دادم و در طول مسیر شروع به لذت بردن از آن کردم‪ ».‬بس‪31 ،‬‬
‫ساله‬

‫من در حال انجام آموزش هستم تا سعی کنم در خدمات مراقبت شغلی پیدا کنم‪.‬‬
‫بنابراین من در حال انجام یک دوره با [نام خدمات دارویی محلی] هستم‪ .‬آموزش‬
‫انواع سیاست ها‪ ،‬رویه ها‪ ،‬همه چیزهای مختلف‪ ،‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫مشاغل با حقوق و کار داوطلبانه‬


‫تعداد بسیار کمی از کسانی که در مطالعه ما بودند اصالً کار نکرده بودند‪ .‬بیشتر اوقات این‬
‫مورد بود که افراد کارهای متعددی انجام داده بودند‪ .‬با این حال‪ ،‬اینها اغلب اتفاقی‪ ،‬نقدی یا‬
‫موقتی بودند و شرکت کنندگان گزارش دادند که دست خود را به هر چیزی روی آورده اند‪.‬‬
‫‪،‬همانطور که الیور و لوک توضیح دادند‬

‫الیور‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬هر چیزی از نصب شیشه دوجداره‪ ،‬نصب فرش‪ ،‬ساختمان‪ ،‬هر‬
‫آنچه صادقانه باشد‪ ،‬هر شغل قدیمی‪ ...‬من هیچ مدرکی ندارم‪ ،‬اما می توانم بیشتر‬
‫"‪.‬کارها را انجام دهم‬

‫من همه جور کار کرده ام‪ .‬من همه کارها را انجام داده ام‪ .‬من زباله‌چینی کرده‌ام‪ ،‬کار‬
‫ریخته‌گری را انجام داده‌ام‪ ...‬من قبالً کولر گازی نصب می‌کردم‪ .‬من اپراتور ماشین‬
‫در یک کارخانه بودم‪ ...‬وقتی جوانتر بودم‪ ،‬با بیل کار می کردم‪ ،‬نقاشی می کردم‪،‬‬

‫‪ 187‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫تزئین می کردم‪ ...‬کارهای زیادی انجام داده ام‪ ...‬جوشکار نیز‪ ...‬همیشه می گفتم‪:‬‬
‫«جک همه کارها و استاد هیچ‪ ،‬لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫اگرچه شرکت کنندگان ما اغلب درباره داشتن مشاغل غیر ماهر یا نیمه ماهر صحبت می‬
‫کردند‪ ،‬برخی از مردان مشاغلی داشتند (مانند نجاری‪ ،‬ساختمان‪ ،‬لوله کشی‪ ،‬و نقاشی و‬
‫تزئینات)‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬تعداد کمی از مردان و زنان حرفه ای داشتند یا صاحب کسب و کار‬
‫‪.‬خود بودند‬

‫من یک دوره آرایشگری گذراندم‪ .‬من آن را گذراندم‪ ،‬اما بعد‪ ...‬همانطور که دوره‬
‫آرایشگری خود را گذراندم‪ ،‬مادرم تصمیم گرفت که ایده خوبی است که با هم در [نام‬
‫شهر] یک کسب و کار باز کنیم‪ .‬فکر کردم‪" ،‬آره‪ ،‬این خوب خواهد بود‪ ".‬من این کار‬
‫را انجام خواهم داد‪ ...‬این یک سالن برنزه کردن بود‪ ،‬بنابراین من با مادرم به خانه‬
‫رفتم‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫من هرگز نمی دانستم که می خواهم چه کار کنم‪ ،‬به جز اینکه شرکت خودم را داشته‬
‫باشم‪ .‬خب‪ ،‬من شرکت خودم را داشتم‪ ...‬که شرکت بسیار خوبی بود‪ ...‬پول زیادی به‬
‫دست آورد‪ ،‬اما همه اینها به دلیل دوستان‪ ،‬مواد مخدر‪ ،‬پول‪ ،‬حسادت‪ ،‬به شکل گالبی‬
‫درآمد‪ .‬و همچنین در زندگی‌ام مانند اموال‪ ،‬پول زیادی به دست آوردم‪ ،‬اما اکنون به‬
‫نوعی رفته‌ام‪ ،‬نقشه را از دست داده‌ام‪ ».‬توبی‪ ۴۵ ،‬ساله‬

‫وقتی افراد در مورد اینکه چرا دیگر کار نمی‌کنند صحبت می‌کردند‪ ،‬ناتوانی در کنار آمدن با‬
‫استرس‪ ،‬اخراج شدن‪ ،‬بی‌کاری‪ ،‬و خسته شدن از کار را توصیف می‌کردند‪ .‬آنها اغلب می‬
‫‪،‬گفتند که مصرف مواد مخدر دلیل اصلی آن است‪ .‬همانطور که اولیویا به ما گفت‬

‫من به دلیل اینکه نتوانستم بلند شوم‪ ،‬نتوانستم به آنجا برسم اخراج شدم‪[ .‬من] احتماالً "‬
‫در حال کشیدن کراک بودم‪ ،‬تا دیروقت به رختخواب نرفتم‪ ...‬سعی می کردم‪ .‬زنگ‬
‫ساعتم را تنظیم می کردم و فکر می کردم‪" ،‬درسته‪ ،‬باید بلند شوم"‪ .‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬
‫‪ ،‬ساعت یازده از خواب بیدار می‌شدم و فکر می‌کردم‪" ،‬لعنتی"‪ ،‬می‌دانی‪" ،‬زنگ من‬
‫"‪.‬را نشنیدم‪ ،‬تلفنم را نشنیده‌ام"‪ ...‬فقط مغزت خیلی درگیر است‬

‫بهبودی ‪188‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در زمان مصاحبه با آنها‪ ،‬تعداد بسیار کمی از افراد استخدام قانونی پرداخته بودند‪ .‬اکثر آنها‬
‫مدعی مزایای بیکاری بودند‪ ،‬اگرچه برخی هنوز هم کار معمولی را در کنار خود انجام می‬
‫دادند (همچنین به فصل ‪ 10‬مراجعه کنید)‪ .‬جالب توجه است‪ ،‬کسانی که کار حقوقی (قانونی‬
‫یا غیرحضوری) انجام می‌دادند‪ ،‬به طور معمول از اینکه چقدر از شغل خود لذت می‌برند‪،‬‬
‫‪.‬مشتاق بودند‬

‫مامانم نظافتچی بود و خواهرم هر دو خواهرم‪ .‬و همه ما بزرگ شده ایم‪ ،‬با مادرم سر‬
‫کار می رفتیم مثل تمیز کردن و اینها‪ .‬بنابراین من همیشه تمیز کردن را دوست‬
‫دارم‪ ...‬من عاشق تمیز کردن هستم‪ ،‬واقعا ً دوست دارم‪ .‬بسیاری از مردم انجام آن را‬
‫دوست ندارند‪ .‬من خیلی دوست ندارم کارهای خودم را انجام دهم‪ ،‬اما دوست دارم‬
‫خانه دیگران را انجام دهم‪ ».‬آنابل‪ 29 ،‬ساله‬

‫اوون‪ 30 ،‬ساله ‪" ،‬و سپس وارد کار ساخت و ساز و بنایی شدم‪ ،‬مانند حمل آجر‪،‬‬
‫حمل هود‪ ،‬حمل آجر و بلوک‪ ،‬و عاشق آن کار بودم و تا سپتامبر سال گذشته این کار‬
‫"‪.‬را انجام دادم‬

‫عالوه بر لذت بردن‪ ،‬برخی از مزایای کلیدی کار با دستمزد‪ ،‬داشتن فرصت‌هایی برای‬
‫تعامل اجتماعی‪ ،‬مشغول بودن‪ ،‬پول اضافی‪ ،‬افزایش ارزش و اعتماد به نفس و کار به طور‬
‫کلی برای بهبودی خوب بود‪ .‬تام به خوبی بسیاری از این مزایا را در زیر به تصویر کشیده‬
‫‪.‬است‬

‫فکر می‌کنم کار من واقعا ً به بهبودی من کمک کرده است‪ ...‬زیرا من از شغلم «‬
‫احساس رضایت و ارزش شخصی واقعی می‌کنم‪ ،‬واقعا ً این کار را می‌کنم‪ .‬این‬
‫استرس زا است اما واقعا ً پاداش دهنده است‪ ».‬تام‪ 35 ،‬ساله‬

‫افرادی که شغلی با حقوق نداشتند اغلب گزارش دادند که در حال حاضر احساس ثبات کافی‬
‫برای انجام کار تمام وقت ندارند‪ .‬در عوض‪ ،‬آنها ترجیح می‌دادند کارهای داوطلبانه انجام‬
‫دهند‪ ،‬مانند کمک به مغازه‌ها‪ ،‬باغبانی‪ ،‬تعمیر مبلمان و کمک به مراکز ترک اعتیاد برای‬
‫سایر مصرف‌کنندگان مواد‪ .‬کار داوطلبانه بسیاری از مزایای کار با حقوق را داشت‪ ،‬اما‬
‫همچنین می‌تواند چشم‌انداز شغلی آینده را افزایش دهد و به افراد این امکان را بدهد که‬
‫‪.‬احساس کنند چیزی به جامعه پس می‌دهند‬

‫‪ 189‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫این اساسا ً کار کافه‌ای است‪ ،‬فقط از ساعت ‪ 10‬صبح تا یک روز دوشنبه کمک «‬
‫می‌کند‪ .‬اما پس از آن‪ ،‬اگر با آنها خوب باشم‪ ،‬چون دو تا از زنان را در آنجا می‬
‫شناسم‪ ،...‬آنها باید ساعات کاری من را تا زمانی که من کار پیدا کنم‪ ،‬انجام دهند‪ .‬و‬
‫آنها نیز برای من یک مرجع خواهند نوشت‪ ».‬ادی‪ 30 ،‬ساله‬

‫من تمام تالشم را کردم تا این کار داوطلبانه را با [نام سازمان خیریه محلی] انجام «‬
‫دهم ‪ ...‬به این دلیل است که‪ ...‬شما از مردم تشکر زیادی دریافت می کنید‪ ...‬شما‬
‫ارزش زیادی برای خود کسب می کنید‪ .‬و در پایان می بینید که چه کرده اید‪ ،‬می‬
‫دانید‪ .‬شما در واقع از دیدن چیزی که خوب ساخته اید احساس رضایت می کنید‪ .‬مانند‬
‫باغبانی‪ ،‬دیدن شکوفه های زیبای باغ و دیدن رشد همه چیز به این دلیل که شما آن را‬
‫انجام داده اید‪ ».‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫به عنوان مصرف‌کننده خدمات به [ نام خدمات محلی مواد مخدر] می‌رفتم و وقتی از‬
‫رفتن منصرف شدم‪ ،‬گمان می‌کنم می‌خواستم به طریقی از آنها تشکر کنم و چیزی را‬
‫پس بدهم‪ .‬بنابراین از [نام مدیر خدمات] پرسیدم ‪ ...‬و سپس او گفت‪" :‬چرا به داوطلب‬
‫شدن فکر نمی کنید؟" فقط داخل و بیرون بیایید‪ ،‬یه جورایی‪ .‬بنابراین‪ ،‬فکر می‌کنم‬
‫چهار ماه است که این کار را انجام می‌دهم‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫سرگرمی ها و عالیق‬

‫جدا از رفتن به کالج‪ ،‬کار و کار داوطلبانه‪ ،‬می‌خواستیم بدانیم که افراد حاضر در مطالعه‬
‫چگونه وقت خود را سپری می‌کنند و از خستگی دوری می‌کنند‪ .‬بنابراین ما از آنها در مورد‬
‫هر گونه سرگرمی یا عالقه ای که داشتند پرسیدیم‪ .‬پاسخ های آنها بسیار شبیه به پاسخ هایی‬
‫‪.‬بود که در میان هر گروهی از بزرگساالن انتظار داریم‬

‫سرد‬
‫تماشای تلویزیون به وضوح یک سرگرمی اصلی بود‪ .‬همه تلویزیون نداشتند یا نمی‬
‫خواستند‪ ،‬اما بسیاری می گفتند که از تماشای انواع برنامه ها لذت می برند‪ .‬جرمی کایل ‪،‬‬
‫‪.‬سیم و اپراهای صابون همگی محبوبیت های رایجی بودند‬

‫بهبودی ‪190‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫لوئیز‪ 34 ،‬ساله ‪" ،‬من از جرمی کایل و آن ها خوشم می آید‪ ...‬با دیدن همه افراد‬
‫مختلف در آنجا‪ ،‬و همه مشکالت آنها‪ ،‬و آنها آن را از تلویزیون ملی پخش می‬
‫"‪.‬کنند‬

‫من همه چیز را تماشا می کنم‪ .‬صبح‌ها‪ ،‬مثل همه غنائم ماشین ‪ ،‬خانه‌های زیر چکش"‬
‫‪ ، Murder She Write ,‬شالق زدن و همه چیز را تماشا می‌کنم‪ .‬و بعد از ظهر فیلم‬
‫را تماشا می ‪ Neighbors and Home and Away‬سپس مانند ‪Come Dine With Me ,‬‬
‫‪. Emmerdale ، EastEnders ،‬کنم ‪ .‬خانه و دور در حال حاضر روشن نیست‬
‫ساله ‪Coronation Street ، Annabel، 29‬‬

‫‪.‬گوش دادن به موسیقی‪ ،‬از هر نوع‪ ،‬برای بسیاری در مطالعه مهم بود‬

‫من فقط می نشینم و منطقه می کنم‪ .‬تلویزیون تماشا کن‪ ،‬موسیقی گوش کن‪ ،‬می‌دانی‪.‬‬
‫من یک دیجی باکس و همه اینها‪ ،‬سیستم صدای فراگیر دارم‪ ،‬اریک‪ 39 ،‬ساله‬

‫من بیشتر اهل موسیقی هستم‪ ،‬اما این کار را حتی به صورت اعتیادآور انجام می دهم‪.‬‬
‫من به موسیقی گوش می دهم تا زمانی که آهنگی را بشنوم که واقعا ً دوستش دارم و‬
‫آن را بارها و بارها می نوازم‪ ،‬چیزی که موهای پشت گردنم را بلند می کند‪ .‬و سپس‬
‫آن را بارها و بارها بازی می کنم تا زمانی که از کار بیفتد ‪ ...‬سپس به سراغ بعدی‬
‫»‪.‬می روم‪ .‬من خیلی موسیقی دارم‪ ،‬هنوز تمام نشده است‬
‫استوارت‪ 50 ،‬ساله‬
‫عالوه بر این‪ ،‬تعداد بسیار کمی از مردان گفتند که دوست دارند بازی های رایانه ای انجام‬
‫‪.‬دهند‬

‫بازی‌هایی را انجام می‌دهم که والدینم به من دادند‪ .‬مادرم در کریسمس یکی داشت‪« ،‬‬
‫و من تمرین مغزش را انجام دادم و از آن لذت بردم‪ ...‬من واقعا ً نمی خواستم ‪ DS،‬یک‬
‫برای تولدم پول بگیرم زیرا فقط آن را خرج مواد می کردم‪ ،‬بنابراین‪ ...‬پدر و مادرم‬
‫و دو بازی که عالی بود‪ " ،‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله ‪. DS‬برای من نینتندو گرفتند‬

‫‪ 191‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫فعال بودن بدنی‬
‫در حالی که آنها دوست داشتند "سرد" شوند‪ ،‬شرکت کنندگان ما از فعالیت بدنی نیز لذت می‬
‫بردند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬آنها در مورد پیاده روی‪ ،‬دویدن‪ ،‬دوچرخه سواری‪ ،‬شنا‪ ،‬رفتن به‬
‫‪.‬باشگاه و ورزش راکت صحبت کردند‬

‫تام‪ 35 ،‬ساله ‪« :‬من سه‌شنبه تمرینات دایره‌ای انجام می‌دهم‪ ،‬کاردیو در باشگاه‪ ،‬این‬
‫روزها وزنه‌های خیلی سنگین را انجام نمی‌دهم‪ ،‬فقط وزنه‌های سبک انجام می‌دهم‪،‬‬
‫»‪.‬اما دویدن در جاده نیز زیاد است‪ ...‬من عاشق دویدن هستم‬

‫من از رفتن به باشگاه لذت می برم‪ .‬وقتی در پناهگاه بودم شروع به رفتن کردم و‬
‫این خوب بود‪ ...‬من از شنا کردن مهم نیستم‪ ،‬آره‪ ...‬شنا هم خوب است‪ ...‬کمی بخار‪،‬‬
‫کمی تنش را رها کن‪ ».‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫آنها همچنین در مورد ماهیگیری‪ ،‬رقص‪ ،‬ایروبیک‪ ،‬اسب سواری‪ ،‬تیراندازی با کمان‪،‬‬
‫‪ .‬ورزش های موتوری‪ ،‬موج سواری‪ ،‬قایقرانی‪ ،‬تای چی و یوگا و غیره بحث کردند‬

‫ماهیگیری‪ ،‬من انجام می‌دهم‪ ...‬زمانی که بچه بودم ماهیگیری می‌کردم و در حدود«‬
‫‪ ۲۷ ،۲۶‬سالگی دوباره شروع به ماهیگیری کردم‪ [ .‬نام دوست دختر سابق] برای من‬
‫یک چوب ماهیگیری خرید‪ .‬من یک سال از آن استفاده نکردم و بعد او به من گفت که‬
‫باید بروم و یک هفته در تعطیالت ماهیگیری از آن استفاده کنم‪ .‬تونی ‪ 34‬ساله‬

‫کریسی‪ 24 ،‬ساله‪« ،‬موج‌سواری و اسب‌سواری‪ ،‬دویدن‪ ...‬متوجه می‌شوم که اگر از‬


‫‪.‬نظر بدنی آماده باشم‪ ،‬دیگر نمی‌خواهم استفاده کنم‬

‫یوگا فوق‌العاده است‪ ...‬من هفته‌ای یک‌بار با معلمش یوگا انجام می‌دهم‬
‫و او فوق العاده است‪ " ،‬تد‪ 48 ،‬ساله ‪] ،‬مسکونی[‬

‫برخی از افراد گفتند که در حالی که به شدت مواد مخدر مصرف می کردند‪ ،‬ورزش زیادی‬
‫‪.‬انجام نمی دادند‬

‫بهبودی ‪192‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫ادی‪ 30 ،‬ساله ‪" ،‬نه‪ ،‬من به اندازه کافی ورزش می کردم و همیشه از خانه فروشنده‬
‫"‪.‬تا خانه ام باال و پایین می رفتم‬

‫برخی دیگر گفتند که آنها همیشه نسبتا ً ورزشی بودند‪ ،‬حتی در دوره های بسیار سنگین‬
‫‪.‬مصرف مواد‬

‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬دوره هایی وجود داشت که من به شدت استفاده می کردم‪ ،‬اما‬
‫"‪.‬هنوز یک بار در هفته اسکواش بازی می کردم‬

‫به غیر از مصرف مواد مخدر‪ ،‬افراد متذکر شدند که هزینه برخی از ورزش ها‪ ،‬شرکت را‬
‫‪.‬برای آنها دشوار می کند‬

‫خب من اسب سواری می کردم‪ .‬هفته‌ای یک‌بار سوار می‌شدم‪ ،‬که پدر و مادرم "‬
‫هزینه آن را می‌پرداختند‪ ...‬نمی‌دانم‪ ،‬من واقعا ً دوست ندارم پول را از پدرم و مادرم‬
‫بگیرم‪ ،‬حتی اگر آنها احساس می‌کنند کمک می‌کنند‪ ،‬بله‪ .‬بنابراین من کامالً دوست‬
‫دارم دوباره به اسب سواری بروم‪ ،‬اما بسیار گران است‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برخی گفتند که نداشتن کسی برای انجام ورزش می تواند مشکل‬
‫‪.‬ساز باشد‬

‫ادی‪ 30 ،‬ساله‪" ،‬من دوچرخه های کوهستانی را دوست دارم‪ ،‬من واقعا ً همه ورزش‬
‫ها را دوست دارم‪ ،‬اما پیدا کردن افرادی است که برای الغری با شما بازی می‬
‫"‪.‬کنند‬

‫ورزش دادن به ذهن‬


‫بدن تنها چیزی نبود که شرکت کنندگان ما دوست داشتند ورزش کنند‪ .‬بسیاری نیز از فعال‬
‫نگه داشتن ذهن خود لذت می بردند‪ .‬در حالی که آن‌ها با هوس‌ها و کناره‌گیری‌ها مبارزه‬
‫می‌کردند‪ ،‬خواندن می‌توانست سخت باشد‪ ،‬اما اغلب پس از پایان سم‌زدایی از آن لذت‬
‫‪.‬می‌بردند‬

‫‪ 193‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫همیشه یک کاغذ می‌گیرم‪ ،‬همیشه کاغذ می‌خوانم یا کتابی می‌خوانم‪] ...‬من[ «‬
‫داشتم [کتاب‌ها] را از کتابخانه می‌گرفتم‪ .‬من واقعا ً در مورد چنین چیزی اذیت‬
‫نشدم‪ ».‬لوئیز ‪ 34‬ساله‬

‫من شروع به خواندن کردم‪ .‬این کاری است که من دوباره انجامش را شروع کرده "‬
‫ام‪ ،‬زیرا از خواندن لذت می برم‪ .‬عجیب است‪ .‬این فقط کاری است که هرگز انجام‬
‫نمی‌دهید‪ ،‬حتی اگر حوصله‌تان سر رفته باشد‪ ،‬وقتی از آن استفاده می‌کنید‪ .‬لیام ‪37‬‬
‫ساله‬

‫در واقع‪ ،‬شرکت کنندگان ما انواع کتاب ها از جمله زندگی نامه‪ ،‬کتابچه راهنمای خودیاری‪،‬‬
‫‪.‬علمی‪-‬تخیلی‪ ،‬و متون دانشگاهی را مطالعه کردند‬

‫من چندین زندگی نامه خوانده ام‪ ،‬اما آنها باید افرادی باشند که من به آنها عالقه دارم‪،‬‬
‫یا فکر می کنم به آنها عالقه دارم‪ ...‬این کتاب‪ ،‬یعنی واقعا ً رمانی قطور‪ ،‬بزرگ و‬
‫قطور است‪ ...‬فکر کردم‪ .‬که نمی‌توانم آن را بخوانم و در حال حاضر تقریبا ً در نیمه‬
‫راه هستم‪ ،‬و من کامالً مشتاقانه منتظر زمان خواب هستم تا بتوانم آن را ادامه دهم‪».‬‬
‫بت‪ 43 ،‬ساله‬

‫"‪.‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬من مطالب زیادی خواندم‪ ...‬فلسفه موضوع بسیار جالبی است‬

‫‪ .‬در همین حال‪ ،‬تعداد کمی از مردان عالقه مند به تعمیر و ساخت کامپیوتر هستند‬

‫من عاشق جدا کردن کامپیوترها هستم‪ .‬این یک چیز دیگر است‪ .‬من رایانه‌های مردم‬
‫را تعمیر می‌کنم‪ ...‬اکنون با رایانه‌ها فرق می‌کند‪ ،‬شما فقط قطعه را تعویض می‌کنید‪،‬‬
‫اما من می‌توانم آن را تعمیر کنم‪ ،‬بهتر کار کند و همه چیزها‪ .‬این یک عالقه است‪».‬‬
‫کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫‪ .‬و چندین نفر توضیح دادند که چگونه دوست دارند در جریان امور جاری باشند‬

‫من رادیو را روشن نگه می دارم‪ .‬من همیشه به سرویس جهانی یا رادیو ‪ 5‬گوش می‬
‫‪.‬دهم‬

‫بهبودی ‪194‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من دوست دارم بدانم چه خبر است‪ ».‬هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫خالق بودن‬
‫شرکت کنندگان ما عالوه بر این عالیق خالقانه تری را شرح دادند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در کنار‬
‫گوش دادن به موسیقی‪ ،‬برخی دوست داشتند که ساز بزنند یا موسیقی را با هم ترکیب کنند‪.‬‬
‫دیگران با اشتیاق فراوان از فعالیت هایی مانند باغبانی‪ ،‬بافندگی‪ ،‬کار با چوب‪ ،‬نقاشی‪،‬‬
‫‪.‬طراحی و نوشتن صحبت کردند‬

‫من عاشق باغبانی در [ بازتوانی] هستم‪ .‬آنها یک سهم دارند‪ ،‬بنابراین من هر "‬
‫روز می خواهم ‪ ...‬وظیفه تخصیص را بخواهم‪ .‬تا بتوانی کارهای هنری و کاری‬
‫انجام دهم‪ .‬من به یک خروجی خالق نیاز دارم‪ ».‬تمسین‪ 37 ،‬ساله‬

‫ادوارد‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬من در حال حکاکی هستم‪ ...‬من مجسمه می سازم‪ ،‬کمی‪ ،‬نه نیم‬
‫"‪.‬تنه‪ ،‬اما کمی‪ ،‬این یک نوع طراحی آفریقایی است‬

‫در حال حاضر دارم نقاشی می‌کنم‪ .‬من طراحی با مداد را دوست دارم‪ ...‬در حال «‬
‫حاضر فقط مهارت های مختلف را یاد می گیرم‪ ...‬من یک جلد سی دی برای پناهگاه‬
‫شبانه طراحی کرده ام‪ ...‬آنها از من می خواهند که به آنها کمک کنم تا یک موزاییک‬
‫و آن را با سایر ساکنان انجام دهند‪ .‬و اگر بخواهند کاری با هنر انجام دهند همیشه به‬
‫سراغ من می آیند‪[ .‬من] همیشه یادداشت هایی زیر در می گیرم و از من می پرسند‬
‫که آیا می توانم کاری برای آنها انجام دهم یا نه؟» ایزابل‪ 35 ،‬ساله‬

‫در حالی که ممکن است نتوانید آن را بگویید یا نخواهید در مورد آن صحبت کنید‪« ،‬‬
‫می توانید آن را در کار [ هنر] خود بیان کنید ‪ ...‬زمان را می کشد و وقتی یک قلم مو‬
‫یا سوزن بافندگی در دست دارید‪ ،‬بهشت می افتید‪ .‬اوون‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬یک لوله ترک یا‬
‫کیت تزریق دارم‬

‫اجتماعی بودن‬
‫به طور کلی‪ ،‬اجتماعی بودن به عنوان یک سرگرمی اصلی در میان شرکت کنندگان ما‬
‫شناسایی نشد و بنابراین ما در زیر به طور جداگانه زندگی اجتماعی را در نظر می گیریم‪ .‬با‬
‫وجود این‪ ،‬برخی از افراد گزارش دادند که از گذراندن وقت با دوستان خود لذت می‌برند و‬

‫‪ 195‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫تعدادی نیز گفتند که دوست دارند با افراد در فیس‌بوک در ارتباط باشند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬فریا‬
‫توضیح داد که او انرژی و انگیزه کافی برای فعالیت زیاد ندارد و به ندرت پولی برای‬
‫‪،‬بیرون رفتن دارد‪ .‬در عوض‪ ،‬او ترجیح می دهد‬

‫صادقانه بگویم‪ ،‬فقط به دیدن مردم بروید‪ ،‬در خانه دوستان و چیزهایی از این قبیل‬
‫بروید‪ .‬ممکن است خسته کننده به نظر برسد‪ ،‬اما من آن را دوست دارم‪ ...‬فکر می‌کنم‬
‫قبل از زمانم کمی پیر می‌شوم‪ .‬دمپایی هایم را بپوش‪ ،‬ژاکت کش باف پشمی را بپوش‬
‫و برو در فیس بوک در طبقه باال بنشین‪ ».‬فریا‪ 25 ،‬ساله‬

‫مدیریت یک زندگی اجتماعی‬

‫همانطور که در فصل‌های قبلی (فصل‌های ‪ 5 ،4‬و ‪ )10‬اشاره شد‪ ،‬افراد در مطالعه ما اغلب‬
‫تأکید می‌کردند که اگر می‌خواهند بهبودی خود را بهبود بخشند‪ ،‬اجتناب از مصرف‌کنندگان و‬
‫‪.‬فروشندگان مواد برای آنها چقدر مهم است‬

‫من فقط دارم آنها را کامالً خالی می کنم‪ ،‬می دانید ‪ ...‬مردم سعی کرده اند مرا در "‬
‫داستان های کوچک خود درگیر کنند و می دانید‪ ،‬من فقط گفتم‪" :‬نه‪ ،‬من عالقه ای‬
‫ندارم‪ ،‬من می روم‪ ''. ".‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫آنابل‪ 29 ،‬ساله‪" ،‬من یاد گرفتم که خودم را برای خودم نگه دارم‪[ ...‬من] سعی می‬
‫"‪.‬کنم با مردم درگیر نباشم‬

‫ادی‪ 30 ،‬ساله‪" ،‬این فقط اجتناب از خطر است‪ ...‬در زدن با افراد نامناسب‪ ...‬من‬
‫"‪.‬دیگر نبینم همه افرادی را که می‌شناختم استفاده می‌کنند‬

‫عمالً‪ ،‬این به معنای قطع رابطه با بسیاری از کسانی بود که قبالً بخشی از شبکه اجتماعی‬
‫‪.‬آنها بودند‪ ،‬اما یکی از پیامدهای رایج آن انزوا و تنهایی بود‬

‫من گاهی اوقات احساس می کنم بیلی نو میت هستم‪ .‬در حالی که همیشه افرادی "‬
‫وجود دارند که در هنگام استفاده با آنها معاشرت کنید‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪196‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫انتخاب‌های من برای دیدن مردم بسیار محدود است‪ .‬بنابراین من فقط یک یا دو نفر «‬
‫انتخاب دارم‪ ،‬یک نفر واقعا [برای بازدید و بازدید] ‪ .‬بنابراین‪ ،‬می دانید‪ ،‬من نمی‬
‫توانم همیشه آنها را ببینم‪ .‬گاهی اوقات سرگرم کردن خود بسیار سخت است‪ ».‬توبی‪،‬‬
‫‪ 45‬ساله‬

‫در حالی که به نظر می رسید برخی از افراد از گذراندن زمان به تنهایی راضی هستند‪ ،‬اکثر‬
‫آنها متوجه شدند که باید حلقه جدیدی از دوستان خود را تشکیل دهند که شامل افرادی باشد‬
‫که کاربر نیستند و بنابراین برای حضور در اطراف "ایمن" هستند‪ .‬همانطور که در فصل ‪5‬‬
‫‪.‬گزارش شد‪ ،‬برخی از افراد قبالً شروع به پر کردن خأل اجتماعی به این روش کرده بودند‬

‫من چند دوست دارم و اینها‪ ،‬اما همه آنها مانند دانشگاه مرتبط هستند‪ ،‬می دانید ‪" ...‬‬
‫من همه آنها را از دانشگاه می شناسم و ‪ ...‬از مرکز روزانه ای که به آنجا می‬
‫روم ‪ ...‬نمی گویم فوق العاده است‪ ،‬شما می‌دانم‪ ...‬فکر می‌کنم بهتر از آنچه بود‪،‬‬
‫است‪ ،‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫برای من در حال حاضر بیشتر جنبه ]‪ [NA‬نیل‪ 37 ،‬ساله ‪« ،‬فکر می‌کنم جلسات‬
‫اجتماعی دارد‪ ،‬برای دیدن افرادی که از طریق [نام مرکز توانبخشی] مالقات کرده‌ام‬
‫‪».‬و از طریق رفتن به اتاق‌ها با آنها آشنا شده‌ام‬

‫با این حال‪ ،‬توسعه یک شبکه اجتماعی جدید آسان نبود و افراد اغلب از این واقعیت صرف‬
‫‪.‬نظر می‌کردند که به ناچار زمان می‌برد‬

‫توبی‪ 45 ،‬ساله ‪" ،‬من از نظر اجتماعی مبارزه می کنم‪ ...‬من فقط چندی پیش بیرون‬
‫"‪ .‬رفتن را شروع کردم و این باعث ترسم شد‪ ...‬اما اکنون در این زمینه بهتر شده ام‬

‫فقط سخت است‪ ،‬زیرا لغزش به آنچه می‌دانی بسیار آسان است‪ .‬لیام‪ 37 ،‬ساله ‪« ،‬‬
‫مانند ارتباط با افرادی که استفاده می‌کنند‪ ...‬بنابراین [شما باید] شجاع باشید و اعتماد‬
‫‪.‬به نفس داشته باشید که با افرادی که استفاده نمی‌کنند صحبت کنید‬

‫خالصه‬

‫‪ 197‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫بی حوصلگی یک مشکل جدی برای مصرف کنندگان هروئین در حال بهبودی است زیرا‬
‫اغلب محرکی برای استفاده از نوشیدنی و مواد مخدر است‪ .‬علی‌رغم برخی نگرانی‌ها مبنی‬
‫بر اینکه هم روال درمان خانگی و هم زندگی بدون دارو کسل‌کننده خواهد بود‪ ،‬این ترس‌ها‬
‫معموالً محقق نمی‌شوند‪ .‬درعوض‪ ،‬ساختار درمان مسکونی به طور کلی مفید تلقی می‌شد و‬
‫حتی جنبه‌های پیش پا افتاده‌تر زندگی بدون هروئین می‌توانست رضایت و رهایی از بدبختی‬
‫که معموالً مصرف مواد مخدر ایجاد می‌کند‪ ،‬به همراه داشته باشد‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬
‫شرکت‌کنندگان در مطالعه ما اغلب متوجه شدند که چگونه بی‌تحرکی‪ ،‬فقدان روتین و تنهایی‬
‫می‌تواند منجر به بی‌حوصلگی شود و به‌طور عمدی درگیر فعالیت‌هایی برای مشغول ماندن‬
‫‪.‬هستند‬

‫اشتغال با حقوق یکی از ابزارهای واضح برای مشغول ماندن به شیوه ای معنادار است‪ .‬با‬
‫این حال‪ ،‬کسانی که اغلب از هروئین استفاده می کنند (اگرچه نه همیشه) دارای مدارک‬
‫تحصیلی کمی‪ ،‬مهارت های محدود و سوابق ضعیف کار قانونی هستند‪ .‬بنابراین شغل تمام‬
‫وقت با حقوق ممکن است مورد نظر باشد‪ ،‬اما لزوما ً به راحتی نمی توان به دست آورد‪.‬‬
‫همچنین با توجه به بسیاری از استرس‌ها و تغییراتی که معموالً تجربه می‌شود‪ ،‬می‌تواند در‬
‫بهبودی اولیه تا حدودی طاقت‌فرسا به نظر برسد‪ .‬درگیر شدن در مطالعه بیشتر یا شرکت در‬
‫کار داوطلبانه ممکن است حداقل در کوتاه مدت واقع بینانه تر باشد‪ .‬مصرف کنندگان هروئین‬
‫در مطالعه ما تمایل و تمایل شدیدی به مطالعه نشان دادند و از انجام کارهای بدون دستمزد‬
‫که چشم انداز شغلی آنها را بهبود بخشید و به دیگران کمک کرد ابراز خوشحالی کردند‪.‬‬
‫بنابراین معقول به نظر می رسد که تا حد امکان بسیاری از مصرف کنندگان هروئین را‬
‫تشویق کنیم که از دانشگاه و کار داوطلبانه به عنوان راه هایی برای مشغول نگه داشتن‪،‬‬
‫یافتن رضایت‪ ،‬ایجاد احساس ارزشمندی و پیشرفت به سمت فرصت های شغلی آینده استفاده‬
‫‪.‬کنند‬

‫عالوه بر این‪ ،‬ما باید به مصرف کنندگان هروئین اجازه دهیم تا سرگرمی ها و عالیق خود‬
‫را توسعه دهند و حفظ کنند که می تواند از کسالت جلوگیری کند و آنها را از مواد مخدر دور‬
‫نگه دارد‪ .‬کسانی که مشکالت مواد مخدر دارند از این نظر هیچ تفاوتی با سایر افراد جامعه‬
‫ندارند‪ .‬آنها از استراحت با تلویزیون‪ ،‬موسیقی و بازی های رایانه ای لذت خواهند برد‪.‬‬
‫شرکت در ورزش و ورزش؛ خواندن‪ ،‬تعمیر رایانه یا پیگیری امور جاری؛ خالق بودن یا‬
‫هنری بودن؛ و گذراندن وقت با دوستان و غیره‪ .‬اغلب با توقف مصرف مواد مخدر و‬
‫بازگشت توانایی تمرکز و تمرکز‪ ،‬این فعالیت‌ها آسان‌تر می‌شوند‪ .‬با این حال‪ ،‬سرگرمی‌ها و‬
‫عالیق اغلب زمانی که با دیگران انجام می‌شوند به بهترین شکل ممکن لذت می‌برند‪ .‬ایجاد‬

‫بهبودی ‪198‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫یک شبکه اجتماعی خوب از دوستان بدون استفاده از مواد مخدر برای کسانی که در حال‬
‫بهبودی هستند بسیار مهم است‪ ،‬اما می تواند فرآیند بسیار کندی باشد که به صبر‪ ،‬زمان و‬
‫‪.‬تالش نیاز دارد‬

‫‪ 199‬فصل یازدهم‪ :‬پر کردن جای خالی‬


‫فصل ‪ 12‬تفکر در مورد آینده‬
‫معرفی‬

‫نگاه کردن به آینده می تواند هم هیجان انگیز و هم دلهره آور باشد‪ .‬راه پیش رو را می توان‬
‫با چالش ها‪ ،‬موانع و شکست ها هموار کرد‪ ،‬اما همچنین فرصت هایی برای دستیابی‪ ،‬لذت و‬
‫تحقق اهداف و رویاها را هموار کرد‪ .‬در این فصل‪ ،‬شرکت‌کنندگان هر کدام یک توپ‬
‫کریستالی را برمی‌دارند و به ما می‌گویند وقتی آن را در دست می‌گیرند‪ ،‬چه احساسی دارند‬
‫و چه می‌بینند‪ .‬آنها مکرراً در مورد تمایل به "عادی" بودن صحبت می کنند‪ .‬آنها همچنین به‬
‫ما می گویند که چگونه معتقدند از زمان شروع سفرهای بهبودی خود تغییر کرده اند و رشد‬
‫‪.‬کرده اند‬

‫یک روز در یک زمان‬

‫جای تعجب نیست که شاید بسیاری از افراد در این مطالعه گفتند که فکر کردن به آینده را‬
‫‪،‬بسیار سخت و ترسناک می‌دانستند‪ .‬همانطور که لوک و ویکی توضیح دادند‬

‫لوک‪ 34 ،‬ساله ‪" ،‬در حال حاضر به اندازه کافی در بشقاب خود دارم‪ ،‬بدون اینکه‬
‫"‪ .‬نگران اتفاقات چند ماه آینده باشم‪ ...‬وقتی به آن برسم‪ ،‬از آن پل عبور خواهم کرد‬

‫ویکی‪ 45 ،‬ساله‪" ،‬اگر اجازه بدهم سرم با من فرار کند‪ ،‬مکان بسیار ترسناکی است‪...‬‬
‫اگر به خودم اجازه بدهم خیلی دور بروم‪ ،‬بسیار ترسناک است و نمی دانم از چه می‬
‫"‪.‬ترسم‬

‫به دلیل چنین اضطراب‌هایی‪ ،‬افراد اغلب ترجیح می‌دهند یک روز در یک زمان‬
‫‪.‬مصرف کنند‪ ،‬استراتژی که معموالً در بازیابی ‪ 12‬مرحله‌ای از آن حمایت می‌شود‬

‫دیوید‪ 35 ،‬ساله‪" ،‬در حال حاضر فقط یک روز از آن استفاده می کنم‪ ،‬هنوز برنامه‬
‫"‪.‬های بزرگی برای آینده انجام نمی دهم‬

‫من نمی خواهم خیلی به جلو نگاه کنم‪ .‬من آن را همانطور که می بینم می گیرم‪ ،‬هر‬
‫روز را در یک زمان مصرف می کنم‪ ».‬هلن‪ 46 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪200‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫در واقع‪ ،‬برخی احساس می‌کردند که تا زمانی که به انجام کاری که معتقد بودند در اینجا و‬
‫‪.‬اکنون درست است ادامه دهند‪ ،‬آینده از خودش مراقبت خواهد کرد‬

‫من فکر می کنم آینده از خودش مراقبت خواهد کرد‪ .‬شاید من اشتباه می کنم‪ ،‬اما به "‬
‫انجام کارهای درست ادامه دهید و همه چیز خوب خواهد شد‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬اگر آنها دست از نگرانی بردارند و سعی کنند از آن لذت ببرند‪ ،‬بالقوه‬
‫‪.‬چیزهای زیادی برای ارائه داشت‬

‫می دانید‪« :‬قناعت چیزی است که همیشه برای آن تالش می کنید‪ .‬توبی‪ 45 ،‬ساله‪،‬‬
‫اگر بیش از حد نگران گذشته و بیش از حد در مورد آینده باشید‪ ،‬هرگز در حال‬
‫‪.‬زندگی نمی کنید‪ ،‬که مشکل من است‬

‫امیدها و اهداف‬

‫علیرغم این بی میلی آشکار برای فکر کردن به آینده‪ ،‬شرکت کنندگان ما هنوز طیف وسیعی‬
‫از امیدها و اهداف آینده را شناسایی کردند‪ .‬اینها به مصرف مواد مخدر‪ ،‬اشتغال‪ ،‬روابط‪،‬‬
‫‪.‬مسکن‪ ،‬فعالیت ها‪ ،‬دارایی و شادی عمومی آنها مربوط می شود‬

‫پاک بودن‬
‫بدون شک‪ ،‬یکی از رایج ترین امیدهایی که شرکت کنندگان در مطالعه ما در مورد آن‬
‫صحبت کردند‪ ،‬عاری بودن از مواد مخدر بود‪ .‬برای کسانی که هنوز از هروئین یا مواد‬
‫افیونی تجویز شده استفاده می کنند‪ ،‬این به معنای توقف مصرف این داروها بود‪ .‬برای‬
‫کسانی که دیگر مواد افیونی مصرف نمی کردند‪ ،‬این معموالً به معنای دور ماندن از آنها‬
‫‪.‬بود‬

‫تونی‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬یادگیری برای مقابله با زندگی بدون نیاز به استفاده از مواد ‪...‬‬
‫"‪.‬برای پوشاندن همه چیز‬

‫‪ 201‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫امید من برای آینده این است که مواد مخدر مصرف نکنم‪ .‬و همانطور که قبالً "‬
‫گفتم‪ ،‬هر چیزی که به آن اضافه شود‪ ،‬یک جایزه است‪ ،‬پاداش مطلق‪ ».‬ویکی‪،‬‬
‫‪ 45‬ساله‬

‫با این حال‪ ،‬برخی افراد نمی‌خواستند از هر دارویی کامالً خودداری کنند‪ .‬در عوض‪ ،‬آنها‬
‫می خواستند بتوانند به طور کنترل شده و بدون مشکل از داروهای غیرافیونی بنوشند و حتی‬
‫‪.‬از آنها استفاده کنند‬

‫الیور‪ 31 ،‬ساله‪...« :‬اینکه بتوانیم گهگاهی مفاصل و گهگاه نوشیدنی را بدون اینکه از‬
‫‪.‬کنترل خارج شود بنوشیم‪ ،‬خوب است‬

‫گرفتن کار‬
‫دومین آرزوی اصلی‪ ،‬تضمین کار تمام وقت با حقوق بود‪ .‬در این راستا‪ ،‬شرکت کنندگان ما‬
‫‪.‬معموالً در مورد یافتن شغل‪ ،‬حرفه یا حداقل شغلی صحبت می کردند که از آن لذت ببرند‬

‫"‪.‬توبی‪ 45 ،‬ساله‪" ،‬من دوست دارم شغلی داشته باشم و بتوانم با یک حرفه کنار بیایم‬

‫امید من این است که شغلی داشته باشم که از انجام آن لذت می برم‪ .‬من نمی‌خواهم در"‬
‫قفسه‌های انباشته تسکو بیفتم‪ ».‬بث‪ 43 ،‬ساله‬

‫یکی از مشاغلی که به ویژه جذاب بود‪ ،‬کار در بخش درمان مواد مخدر بود‪ .‬در اینجا‪ ،‬افراد‬
‫احساس می‌کنند که تجربیات و دانش مفید زیادی برای به اشتراک گذاشتن دارند‪ ،‬به دلیل‬
‫مصرف مواد مخدر یا رفتارهای مجرمانه گذشته مجازات نمی‌شوند و می‌توانند چیزی را به‬
‫‪.‬خدماتی که به آنها کمک کرده است برگردانند‬

‫چیزی که من از زندگی می خواهم این است که به دیگران کمک کنم‪ ،‬به سایر‬
‫مصرف کنندگان مواد مخدر کمک کنم‪ ،‬و به آنها بگویم که چیزهای بیشتری در‬
‫بیرون وجود دارد‪ ،‬کمک وجود دارد‪ ،‬و افرادی هستند که به مصرف کنندگان مواد‬
‫مخدر و کمک به آنها برای پاک شدن اهمیت می دهند‪ ...‬زیرا من‪ .‬الی‪ 29 ،‬ساله ‪،‬‬
‫تجربه ای در آن زمینه دارم که در آن من یک مصرف کننده سابق مواد مخدر هستم‪،‬‬
‫‪ .‬و فکر می کنم بتوانم به مردم راهنمایی و کمک کنم تا مسیر درست را طی کنند‬

‫بهبودی ‪202‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫شخصی در مورد مشاور بودن‪ ،‬اساسا ً به افرادی که هنوز مواد مخدر مصرف «‬
‫می‌کردند‪ ،‬گفت‪ .‬و من فقط فکر کردم‪" ،‬خب‪ ،‬می دانید‪ ،‬چرا نباید چیزی از آنچه به‬
‫دست آورده ام پس بدهم؟" بنابراین‪ ،‬این چیزی است که من قطعا ً به آن نگاه خواهم‬
‫کرد‪ ».‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫هنگامی که افراد احساس می کردند که شاید هنوز کامالً برای کار با دستمزد آماده نیستند‪،‬‬
‫اغلب کار داوطلبانه یا تحصیل را به عنوان آرزوهای مهم موقت شناسایی می کردند‬
‫‪(.‬همچنین به فصل ‪ 11‬مراجعه کنید)‬

‫من می خواهم وارد کار داوطلبانه شوم‪ .‬اگر چند هفته داوطلبانه ‪ ...‬یا چند ماه‪ ،‬حتی‪.‬‬
‫اگر آن را دوست داشته باشم‪ ،‬فقط به انجام آن ادامه می‌دهم‪ ...‬من به تجربه‌ای نیاز‬
‫دارم‪ ...‬بنابراین امیدوارم که من را مشغول کند و از آنجا به آنچه می‌خواهم عمل‬
‫کنم‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫امیدوارم که به نوعی کار کنم‪ ،‬شاید به دانشگاه بروم‪ ...‬مهارت‌هایی کسب کنم‪] ،‬من[ «‬
‫شاید وارد‪ ،‬نمی‌دانم‪ ،‬به عنوان یک پرستار آموزش ببینم‪ ،‬شاید حتی‪ .‬این فقط روزهای‬
‫اول فکر کردن است‪ ،‬اما احتماالت‪ ،‬شما می دانید‪ .‬من هنوز دقیقا ً نمی دانم چیست‪.‬‬
‫خیلی زوده که بگم من فقط می توانم به گذر از امروز فکر کنم‪ ،‬چه رسد به هر چیز‬
‫دیگری‪ ».‬دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫بازسازی روابط‬
‫روابط همچنین بخش مهمی از امیدهای شرکت کنندگان ما برای آینده را تشکیل می داد‪.‬‬
‫بسیاری از والدین غیر مقیم ناامید بودند که فرزندان خود را بیشتر ببینند و دوباره با آنها‬
‫زندگی کنند‪ .‬والدین همچنین از تمایل به برقراری روابط بهتر با فرزندان‪ ،‬والدین خوبی‬
‫‪.‬بودن و تمایل به تماشای رشد فرزندان خود به بزرگساالن شاد صحبت کردند‬

‫تونی ‪« :‬امیدوارم پسرم به پدرش افتخار کند‪ ،‬به جای اینکه [شریک سابق] مجبور‬
‫شود به او بگوید که پدرش هروئین را انتخاب کرده است‪ ،‬می‌دانی که پدرش آنقدر او‬
‫را دوست نداشت که اعتیادش به هروئین را متوقف کند‪ 34 ».‬ساله‬

‫‪ 203‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫فقط به طور کامل برای بچه ها حضور داریم‪ ...‬بهترین استفاده را از زندگی «‬
‫خودمان ببریم‪ .‬انجام‪ ...‬هر کاری که می توانیم‪ ...‬فقط زندگی کامل را واقعا ً انجام می‬
‫دهیم‪ .‬لورن‪ 27 ،‬ساله‬

‫تد‪ 48 ،‬ساله ‪" ،‬می‌خواهم فرزندانم با من احساس راحتی کنند و می‌دانند که‬
‫"‪.‬می‌توانند به من تکیه کنند و من یک نمونه خوب هستم‬

‫آنهایی که بچه نداشتند اغلب در مورد تمایل به بچه دار شدن در آینده بحث می کردند و این‬
‫اغلب با تمایل به یک شریک سازگار و عضوی از یک خانواده شاد و دوست داشتنی مرتبط‬
‫‪.‬بود‬

‫اساسا ً من دوست دارم همسر و فرزندان و کسی را دوست داشته باشد و کسی را‬
‫دوست داشته باشد‪[ .‬این می تواند] خوب باشد‪ »،‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫خانواده‪ ،‬زن شایسته‪ ،‬خانواده‪ .‬این واقعا ً بزرگترین امید است‪ ،‬و می دانید که ‪ ...‬یک «‬
‫زندگی خوب با آنها داشته باشید‪ .‬واقعا ً همان چیزی است که بیشتر مردم می خواهند‪،‬‬
‫اما پانزده‪ ،‬بیست سال را قبل از اینکه تالش کنند و آن را به دست آورند‪ ،‬هدر ندهید‪».‬‬
‫الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫برخی همچنین از تمایل به بهبود روابط با والدین‪ ،‬خواهر و برادر و سایر بستگان صحبت‬
‫‪.‬کردند‬

‫ثریا‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬من از لحاظ عاطفی به خانواده ام بسیار آسیب رسانده ام‪ ...‬امیدوارم‬
‫"‪.‬بتوانم آن را با آنها تقویت کنم‬

‫امید من واقعا ً این است که در کنار خانواده ام باشم‪ .‬مامان و بابا هم دارن بزرگ "‬
‫میشن مامان و بابا بازنشسته میشن فقط به عنوان یک پسر آنجا باشید تا با خانواده‪،‬‬
‫برادر‪ ،‬خواهرزاده‌هایم‪ ،‬و همه اعضای خانواده نزدیکم اوقات خوبی را با کیفیت‬
‫بگذرانم‪ .‬تام ‪ 35 ،‬ساله‬

‫‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬برخی گفتند که می خواهند دوستی قوی و قابل اعتمادی ایجاد کنند‬

‫بهبودی ‪204‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫امید من فقط این است که تالش کنم و فقط راضی باشم‪ ،‬فکر می کنم‪ .‬ناتان‪" 30 ،‬‬
‫ساله‪ ،‬چند جفت داشته باشید‪ ،‬آزاد باشید‬

‫بت‪ 43 ،‬ساله‪" ،‬داشتن گروهی از دوستان که دوستان واقعی هستند‪ ...‬نه فقط تعداد‬
‫"‪.‬زیادی از مردم که از یکدیگر تغذیه می کنند‪ ...‬برای داشتن چند دوست واقعی‬

‫راه اندازی خانه‬


‫به عنوان بخشی از تمایل خود برای یک زندگی شاد در خانه‪ ،‬شرکت کنندگان ما اغلب‬
‫‪.‬آرزوی مسکن پایدار را داشتند‬

‫من دوست دارم در یک خانه خوب باشم‪ ،‬هر دو فرزندم را با خود داشته باشم‪ ،‬با "‬
‫یک شریک زندگی باشم‪ ،‬می دانید‪ .‬آن خانواده کوچک و بی نقصی را داشته باشید که‬
‫همه آرزوی آن را دارند‪ ».‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫من یک خانه خوب با بچه هایم می خواهم‪ .‬چون قبالً خانه‌های خوب‪ ،‬خانه‌های خوب‬
‫و مناسبی داشتم‪ .‬من یک خانه خوب برای خودم و فرزندانم می خواهم‪ ،‬این چیزی‬
‫است که می خواهم‪ ».‬لوئیز‪ 34 ،‬ساله‬

‫تا روزی خانه‌ای کوچک برای خودم داشته باشم با کمی سبزی و باغچه سبزی‪«،‬‬
‫با شریک زندگی و بچه‌ها‪ .‬همین است‪ ،‬این چیزی است که من می خواهم‪ ».‬دبی‪،‬‬
‫‪ 28‬ساله‬

‫انجام کارهای خوب‬


‫افراد به طور همزمان در مورد چیزهایی که می خواستند انجام دهند صحبت می کردند‪،‬‬
‫مانند امتحان کردن فعالیت های جدید‪ ،‬لذت بردن از سرگرمی ها‪ ،‬رفتن به تعطیالت یا سفر‬
‫‪.‬به خارج از کشور‬

‫رفتن به تئاتر‪ ،‬گرفتن پاسپورت‪ ،‬رفتن به خارج از کشور‪ ،‬هیچ چیز خیلی بزرگی «‬
‫نیست‪ ،‬فقط چیزهای کوچک واقعا ً‪ .‬اما‪ ...‬انجام آن چیزهای کوچک‪ ،‬دری را به روی‬
‫چیزهای بیشتری باز می کند‪ ».‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫‪ 205‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫من می خواهم به هند بروم‪ ...‬من دوست دارم اهرام را ببینم‪ ،‬دوست دارم مانند آبشار‬
‫نیاگارا و آن را ببینم‪ ...‬من دوست دارم به آفریقا بروم و شیرها و فیل ها و کرگدن ها‬
‫را ببینم‪ .‬و چنین چیزهایی به نظر من عالی خواهد بود‪ ،‬بله‪ .‬حتی ممکن است دوباره‬
‫اسب سواری کند‪ .‬من واقعا یک معتاد آدرنالین هستم‪ .‬من دوست دارم از هواپیما‬
‫بیرون بپرم و فقط در هوا سقوط کنم‪ .‬من فکر می‌کنم فوق‌العاده است‪ ،‬بله‪ ،‬بانجی‬
‫جامپ انجام دهید‪ ،‬به نیوزلند بروید‪ ،‬من واقعا ً هر کجا می‌روم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫داشتن اموال مادی‬


‫در حالی که چند نفر گفتند که دوست دارند یک ماشین‪ ،‬وسایلی برای خانه خود یا کمی پول‬
‫بیشتر داشته باشند تا نگران خرید غذا و پرداخت قبوض نباشند‪ ،‬هیچ کس به ویژه مادی گرا‬
‫به نظر نمی رسید‪ .‬در واقع‪ ،‬برخی به صراحت گفتند که واقعا ً پول یا دارایی مادی‬
‫‪.‬نمی‌خواهند‬

‫برای داشتن پول کافی برای غذا و چیزها‪ ،‬خانه‪ ،‬ماشین بگیرید‪ ،‬می دانید‪ .‬فقط "‬
‫چیزی که بقیه در این کشور می خواهند‪ .‬هیچ چیز دیگر‪ ،‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫واقعا ً پول محور نیستم‪ .‬وقتی می‌گویم یک شغل می‌خواهم‪ ،‬می‌خواهم در یک ]من[«‬
‫شغل کامالً باالتر بروم‪ ،‬اما نه برای پول… برای من برای پول نیست‪ .‬واقعا اینطور‬
‫نیست‪ .‬من می خواهم امن باشم‪« .‬پولدار بودن واقعا ً تأثیری ندارد‪ ،‬این بخش بزرگی‬
‫از من نیست‪ ،‬منظورم را بدانید‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫یافتن شادی‬
‫بیشتر اوقات‪ ،‬افراد تأکید می کردند که چقدر می خواهند شاد باشند و بتوانند از زندگی بدون‬
‫‪.‬مواد مخدر لذت ببرند‬

‫فقط برای اینکه در خودم واقعا ً خوشحال باشم‪ ...‬زیرا فکر می کنم اگر در خودم"‬
‫خوشحال باشم‪ ،‬چیزهای دیگری برایم به ارمغان می آورد‪ ،‬یا در برابر چیزهای‬
‫بهتر‪ ،‬نمی دانم‪ ،‬پذیرفتن تر و پذیرفتن تر خواهم بود‪ .‬مردم خوب تر‪ ”،‬تامسین‪،‬‬
‫‪ 37‬ساله‬

‫بهبودی ‪206‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫فقط دوست دارم شاد باشم‪ .‬آره‪ ،‬خوشحالم بدون اینکه مجبور به مصرف مواد "‬
‫مخدر و این چیزها باشم‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫بث‪ 43 ،‬ساله‪" ،‬امید من این است که شاد باشم‪ ،‬بدون مواد مخدر یا الکل‪ ،‬به‬
‫"‪.‬همین راحتی‬

‫ترس ها و نگرانی ها‬

‫در کنار امیدها و اهداف خود‪ ،‬کسانی که در این مطالعه شرکت کردند‪ ،‬نگرانی‌ها و ترس‌های‬
‫زیادی را برای آینده مورد بحث قرار دادند‪ .‬غالبا ً ترس ها و نگرانی های مربوط به عدم‬
‫‪.‬دستیابی به اهداف باالست‬

‫عود کردن و بازگشت به رفتارهای قدیمی‬


‫شرکت کنندگان ما نگران عود و بازگشت به سبک زندگی و رفتارهای قدیمی مصرف مواد‬
‫‪.‬مخدر بودند‬

‫من نگران هستم که تا آخر عمرم هروئین مصرف کنم یا تا آخر عمر از یک جایگزین‬
‫مواد افیونی استفاده کنم‪ .‬این یک نگرانی بزرگ است‪ ...‬من این نگرانی را دارم که‬
‫زندگی من واقعا ً پیشرفت نکند‪ ».‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫دبی‪ 28 ،‬ساله‪" ،‬من نگران این هستم که آیا دوباره استفاده خواهم کرد یا نه‪ ،‬آیا قرار‬
‫است آنقدر قوی باشم که از آن دوری کنم یا نه‪ ...‬من نگران این هستم که دیگر هرگز‬
‫"‪.‬استفاده نکنم‪ ،‬متوقف شود‬

‫کارل‪ 47 ،‬ساله‪" ،‬بدیهی است که نگرانی اصلی من و مهمترین نگرانی و اولویت من‬
‫این است که به روش های قبلی خود برنگردم‪ ،‬می دانید‪ ،‬و انجام هر کاری که می‬
‫"‪.‬توانم انجام دهم تا این اتفاق نیفتد‬

‫دغدغه های کاری‬


‫افراد همچنین نگران یافتن کار نبودند‪ ،‬به ویژه شغلی که از آن لذت ببرند‪ ،‬و شغلشان پیشرفت‬
‫‪.‬نکند‬

‫‪ 207‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫الیور‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬نداشتن هیچ مدرک تحصیلی و حرفه ای‪ ...‬همه به دنبال تجربه‬
‫هستند‪ ...‬این موضوع کمی ذهن من را به درد می آورد‪ ...‬به خصوص در سن من‬
‫"‪.‬نیز‪ ،‬زمانی که افراد ‪ 21‬ساله‪ 25 ،‬ساله ای به دنبال همان شغل هستند‬

‫کجا برم‪ ،‬میدونی؟ چه مسیر شغلی را می خواهم طی کنم؟» اولیویا‪ 32 ،‬ساله"‬

‫چارلی‪ 31 ،‬ساله‪" ،‬پس نگرانی دیگر من شغل من است‪ ،‬آیا این کار به شکلی که من‬
‫"‪.‬می خواهم پیشرفت کند یا خیر‬

‫دغدغه های خانوادگی‬


‫بسیاری نگران این هستند که والدین خوبی نباشند‪ ،‬فرزندانشان به مشکالت مواد مخدر مبتال‬
‫‪ .‬شوند‪ ،‬برای بچه دار شدن خیلی دیر شده باشد‪ ،‬و شریک ثابتی پیدا نکنند‬

‫لورن‪ 27 ،‬ساله ‪" ،‬این ایده که من واقعا ً ممکن است در پایان روز با بچه ها مبارزه‬
‫"‪.‬کنم‪ ،‬این تنها نگرانی واقعی من است‬

‫سن من را نگران می کند‪ .‬من دوست دارم خانواده داشته باشم‪ .‬این تنها چیزی "‬
‫است که همیشه می خواستم‪ .‬بنابراین خوب است که یک روز دوست دختر داشته‬
‫باشیم‪ ،‬زیرا طبیعی است‪ .‬من فکر می کنم طبیعی است‪ ...‬من دوست دارم خانواده‬
‫داشته باشم‪ ،‬اما شاید برای یک خانواده خیلی پیر هستم‪ ...‬بدیهی است که نگرانی‬
‫هایی وجود دارد‪ ».‬توبی‪ 45 ،‬ساله‬

‫من دوست دارم با کسی مالقات کنم و زندگی کنم‪ .‬شغلی پیدا کن‪ ،‬شاید روزی بچه "‬
‫دار شوی و فقط زندگی آرامی داشته باشی‪ .‬و این نگران من است که ممکن است‬
‫هرگز این اتفاق نیفتد‪ ،‬یا اینکه من خیلی دیر شده ام‪ ،‬می دانید‪ ،‬من شانسم را برای‬
‫خیلی چیزها از دست داده ام‪ ».‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬برخی نگران بودند که برای همیشه به روابط خود با والدین‪ ،‬خواهر و برادر‬
‫‪.‬و سایر اعضای خانواده آسیب وارد کرده باشند‬

‫"‪.‬کریسی‪ 24 ،‬ساله‪" ،‬نگرانی که خانواده ام هرگز پیش من باز نخواهند شد‬

‫بهبودی ‪208‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫"‪.‬بث‪ 43 ،‬ساله‪" :‬من نگرانم که پل ارتباطی کافی با خانواده ام ایجاد نکنم‬

‫‪ .‬دیگران نگران سالمت خویشاوندان از جمله اقوام مصرف کننده مواد مخدر بودند‬

‫من نگران آینده هستم زیرا مادری بیمار دارم که در حال مرگ است و او هنوز "‬
‫[ مواد] مصرف می کند ‪ .‬این یک نگرانی بزرگ من است‪ .‬من یک خواهر دارم که‬
‫مواد مخدر مصرف می کند و نمی خواهم اتفاقی برای او بیفتد‪ .‬این همیشه برای من‬
‫یک نگرانی خواهد بود‪ ».‬استفان‪ 27 ،‬ساله‬

‫مسکن و تنهایی‬
‫مسکن به همان اندازه یک نگرانی بود‪ .‬با این حال‪ ،‬این از نظر محل زندگی آنها کمتر بود تا‬
‫‪ .‬اینکه با چه کسی زندگی کنند‪ ،‬و به ویژه اینکه آیا آنها تنها خواهند بود یا نه‬

‫هستم‪ ،‬به اندازه کافی کار کرده ام تا خودم را در آنجا [در جامعه] ایمن ]در بازتوانی[‬
‫نگه دارم ؟ و… انتخاب درست در مورد اینکه با چه کسی بیرون بروید‪ .‬چون گاهی‬
‫به اطرافم نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم‪" ،‬من قرار نیست با او زندگی کنم‪ ،‬او‪ ،‬او‪ ،‬او‪،‬‬
‫آنها‪ ،‬آنها‪ ،‬آنها"‪ .‬چند نفر در اینجا [بازپروری] هستند که من با آنها کنار می آیم‪ ،‬اما‬
‫برای زندگی با آنها در یک خانه مشترک با آنها‪ ،‬آیا آنها به اندازه کافی در امنیت‬
‫خواهند بود که من را ایمن نگه دارند و آیا من آنها را حفظ خواهم کرد‪ .‬بی خطر؟"‬
‫لوک‪ 34 ،‬ساله‬

‫کمی می ترسم که بعد از ترک اینجا چه اتفاقی می افتد ]من[ «‬


‫واقعا‪ .‬من کجا خواهم بود‪ ...‬من از تنهایی می ترسم‪ ،‬می دانید‪ ،‬فرانسیس‪] ،‬توانبخشی[‬
‫‪ 31‬ساله‬

‫بدهکار بودن‬
‫‪ .‬برخی از افراد نگران نداشتن پول برای پرداخت قبوض یا تسویه بدهی بودند‬

‫کمی نگران‪ ،‬می دانید‪ ،‬صورتحساب ها و چیزهایی از این قبیل‪ ...‬صورت حساب ها‬
‫و چیزهایی از این قبیل‪ .‬فقط دوباره به آن عادت می کنم‪ »،‬لیام‪ 37 ،‬ساله‬

‫‪ 209‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫خارج شوم چه اتفاقی می افتد ‪ ،‬زیرا نمی توانم بودجه و چیزهایی از ]بازپروری[‬
‫این قبیل را بپردازم‪ .‬من هم بدهی های زیادی دارم‪ .‬ناتان‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬من را نگران‬
‫می کند‬

‫ناخوش بودن‬
‫‪.‬و دیگران به خاطر مشکالت سالمت شخصی خود عذاب می کشیدند‬

‫هر چه هست‪ ،‬آزمایش انجام دهم‪ .‬من نگرانم که چیزی گرفتار ‪ B،‬هپ ‪ C،‬من باید هپ‬
‫‪.‬شده باشم‪ .‬نه مدرکی نه هیچی این فقط در سر من است‬

‫اوون‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬همیشه در پشت سر من است و تا زمانی که آزمایش شوم و تمیز‬


‫‪.‬شوم‪ ،‬همیشه فرصتی وجود دارد‬

‫من می توانم بگویم "اوه خدای من‪ ،‬من یک روز می میرم"‪ .‬و واقعا ً از همه چیز "‬
‫می‌ترسم‪ ...‬و من گاهی فکر می‌کنم‪ ،‬نه امروز‪ ،‬بلکه در روزهای اولیه‪" ،‬من همه این‬
‫کارها را انجام داده‌ام‪ .‬من کامالً تمیز شده ام‪ .‬شرط می بندم که به سرطان خونی یا‬
‫چیزی دیگر مبتال می شوم و می میرم‪ ».‬ویکی‪ 45 ،‬ساله‬

‫تمایل به عادی بودن‬

‫همانطور که افراد به آینده فکر می کردند‪ ،‬به طور مداوم به تمایل به "عادی" بودن اشاره‬
‫‪،‬می کردند‪ .‬منظور آنها آشکارا تجربه هر دو جنبه مثبت و منفی زندگی روزمره بود‪ .‬مثال‬

‫یک خانواده‪ ،‬یک خانه و مقداری دارایی‬


‫بسیاری از افراد گفتند که عادی بودن مستلزم داشتن خانواده ای دوست داشتنی‪ ،‬خانه ای امن‬
‫‪ .‬و اندکی دارایی مادی است‪ .‬این به معنای ثروتمند بودن بیش از حد نبود‬

‫دایان‪ 34 ،‬ساله‪" ،‬فقط عادی زندگی کن‪ ...‬در یک خانه خوب با بچه هایم زندگی کن‪،‬‬
‫شاید کنار دریا‪ ،‬تماشا کن که بچه هایم کنار دریا بازی می کنند‪ ،‬به مدرسه می روند و‬
‫"‪.‬با بچه هایم کارهای خوب انجام می دهند‪ ،‬شادی بچه هایم را تماشا می کنند‬

‫بهبودی ‪210‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫…ماشین‪ ،‬خانه کوچک‪ ،‬تعطیالت و‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬خواستن چه چیزی«‬
‫ثریا‪ 31 ،‬ساله‪ ،‬افراد عادی دارند‬

‫کار و فعالیت های روزمره‬


‫داشتن یک شغل با دستمزد نیز برای عادی بودن اهمیت داشت‪ ،‬حتی اگر این شغل نسبتا ً پیش‬
‫‪.‬پا افتاده باشد‬

‫معموالً این است که‪ ،‬فکر می‌کنم‪ ،‬صبح بیدار می‌شویم‪ ،‬می‌دانی سر کار می‌روی‪ .‬با«‬
‫انجام این کار‪ ،‬انجام آن‪ ...‬می توانید به خانه بروید و در واقع می توانید یک غذا‬
‫بپزید‪ ،‬زیرا در کمد غذا وجود دارد‪ ،‬جایی که قبل از آن به خانه می رفتید و چیزی‬
‫وجود نداشت‪ .‬شما خوش شانس خواهید بود که یک فنجان قهوه بنوشید‪ ».‬لیام‪37 ،‬‬
‫ساله‬

‫برخی دیگر گفتند که عادی بودن به معنای انجام کارهای معمول خانه است‪ .‬اینها شامل‬
‫نظافت‪ ،‬نگه داشتن باالی لباسشویی‪ ،‬رفتن به سوپرمارکت‪ ،‬پرداخت قبوض و مسئولیت‬
‫‪.‬پذیری با پول بود‬

‫به تسکو رفتم‪ ،‬خرید‪ ،‬میوه و سبزیجات‪ ،‬لوازم آرایش و چیزهای دیگر را ]من[ «‬
‫انجام دادم‪ .‬بنابراین روال من در حال حاضر بسیار عادی است‪ ،‬برای یک انسان‬
‫معمولی متوسط است‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫به همین ترتیب‪ ،‬عادی بودن لذت بردن از فعالیت‌های بسیار ساده بود‪ ،‬مانند دیدار با دوستان‪،‬‬
‫‪.‬رفتن به کافی‌شاپ‪ ،‬تماشای تلویزیون‪ ،‬رفتن به مدت چند روز‪ ،‬یا سفالگری در خانه تنها‬

‫‪ NA‬بنابراین این یک شنبه معمولی است‪ ...‬گاهی اوقات ممکن است به یک جلسه«‬
‫برویم‪ ،‬نه همیشه‪ ،‬یا در خانه یکی از دوستانمان می گردیم‪ ،‬یک غذا می خوریم‪ ،‬به‬
‫سراغ عکس ها می رویم‪ .‬گاهی اوقات ما فقط در خانه می مانیم‪ ،‬اما این اشکالی‬
‫ندارد‪ .‬فکر می‌کنم واقعا ً همیشه به نوعی هوس این زندگی عادی را داشتم‪ ،‬و گاهی‬
‫اوقات اگر در خانه هستم و فکر می‌کنم "این واقعا ً کسل‌کننده و مزخرف است"‪ ،‬فکر‬
‫می‌کنم‪" ،‬نه‪ ،‬صبر کن‪ ،‬این زندگی عادی است"‪ ...‬زندگی کردم ویکی‪ 45 ،‬ساله ‪ ،‬در‬

‫‪ 211‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫خط سریع برای مدت طوالنی‪ ،‬بنابراین من باید قدر لحظات استراحت را بدانم و فقط‬
‫‪ .‬قدردان این باشم که می توانم این کار را انجام دهم‪ ،‬حتی اگر کمی خسته کننده باشد‬

‫احساسات و عملکرد بدن‬


‫تجربه احساسات‪ ،‬چه مثبت و چه منفی‪ ،‬عالوه بر این به عنوان شواهدی برای عادی بودن‬
‫شناسایی شد‪ .‬این احساسات شامل شادی‪ ،‬اعتماد به نفس و غرور‪ ،‬اما غم‪ ،‬احساس گناه و‬
‫‪.‬استرس بود‬

‫اولیویا‪ ،‬پیر ‪" ،‬فقط باید با تمام دردها و چیزهایی که برای خانواده ایجاد کرده‌اید کنار‬
‫بیایید‪ ،‬می‌دانید‪ ...‬احساسات شما واقعا ً زمانی که در حال سم‌زدایی هستید‬
‫برمی‌گردند‪ ...‬بدن شما اساسا ً دوباره شروع به کار عادی می‌کند‪32 ".‬‬

‫چند بار آهنگی آمده است که خاطراتش را به همراه دارد‪ .‬من احساساتی شده‌ام‪ ...‬که‬
‫باز هم بدیع است‪ ...‬در حال حاضر در مورد آن مشکلی ندارم‪ .‬هیچ چیز طاقت فرسا‬
‫نیست من فکر می کنم این یک امر عادی است‪ ».‬ادوارد‪ 34 ،‬ساله‬

‫عادی بودن نیز به معنای بازگشت میل جنسی‪ ،‬حرکات منظم روده و قاعدگی‪ ،‬به دست‬
‫‪.‬آوردن مجدد وزن‪ ،‬داشتن انرژی و احساس خوب در درون خود بود‬

‫هروئین‪ ،‬می‌دانی‪ ،‬مانند سیستم روده‌ی شما تأثیری می‌گذارد‪ ...‬سیستم گوارش من‪،‬‬
‫حرکات روده‌ام و چیزهای دیگر‪ ...‬که حدود هشت ماه طول کشید تا شروع به‬
‫بازگشت به حالت عادی شود‪ ،‬و حتی گاهی اوقات هم اکنون اینطور نیست‪ .‬معمولی‬
‫ترین افراد معمولی باید باشد‪ ».‬اولیویا‪ 32 ،‬ساله‬

‫وقتی حتی یک روز احساس کردم‪ ،‬می‌دانی‪« ،‬خدایا احساس می‌کنم عادی‬
‫هستم‪ ،‬انرژی دارم‪ ،‬نمی‌ترسم»‪ .‬می‌دانم که کار زیادی می‌طلبد‪ ».‬لیا‪ ۳۸ ،‬ساله‬

‫برخی از افراد خاطرنشان کردند که حتی تجربیات بدنی منفی و ناخوشایند‪ ،‬مانند احساس‬
‫درد یا توجه به سرماخوردگی یا بوییدن‪ ،‬یادآوری ارزشمندی برای بازگشت به حالت عادی‬
‫‪.‬است‬

‫بهبودی ‪212‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫من آنها را [ سرماخوردگی و بو می کشند] ‪ ،‬نه بیشتر و نه کمتر از دیگران‪ .‬من فقط‬
‫آنها را دریافت می کنم‪ .‬وقتی زمستان می شود سرما می خورم‪ .‬وقتی تابستان فرا‬
‫می‌رسد‪ ،‬سرما می‌خورم‪ ...‬به آن فکر نمی‌کنم‪ ،‬این طبیعی است‪ ».‬کوین‪ 25 ،‬ساله‬

‫استفاده مواد مخدر‬


‫نکته مهم این است که برخی از افراد عادی بودن را به عنوان عدم تجربه عالئم ترک و در‬
‫‪.‬نتیجه عدم نیاز به تهیه دارو یا پول برای دارو توصیف کردند‬

‫از خواب بیدار می شوی و احساس خوبی می کنی‪ .‬شما مجبور نیستید بروید و"‬
‫چیزی بنوشید یا چیزی سیگار بکشید یا چیزی تزریق کنید فقط برای اینکه‬
‫احساس طبیعی کنید‪ ».‬تیموتی‪ 27 ،‬ساله‬

‫برای دیگران‪ ،‬عادی بودن به معنای توانایی استفاده از مواد مخدر یا نوشیدن الکل به‬
‫‪.‬صورت اجتماعی و کنترل شده است‬

‫می‌دانی‪ ،‬فقط زندگی عادی و روزمره‪ .‬فقط بسیاری از مردم هرازگاهی چند ژل‬
‫سیگار می کشند‪ ،‬چند آبجو می نوشند‪ ،‬و همین کافی است‪ .‬نه بیشتر از آن‪ ،‬نه کمتر‬
‫از آن هرچند واقعا ً‪ .‬من نمی خواهم جیر جیر تمیز باشم‪ .‬من نیازی به بودن نمی بینم‪.‬‬
‫فقط آن را تحت کنترل داشته باشید‪ ».‬الیور‪ 31 ،‬ساله‬

‫تغییر و رشد‬

‫در نهایت‪ ،‬برخی از راه‌هایی را که شرکت‌کنندگان ما گفتند که فکر می‌کردند از زمان‬


‫کاهش مصرف مواد تغییر کرده‌اند را در نظر می‌گیریم‪ .‬ما نمی توانیم شرح مفصلی از همه‬
‫موارد مورد بحث ارائه دهیم‪ .‬در عوض‪ ،‬مروری بر انواع اصلی تغییراتی که آنها‬
‫‪.‬شناسایی کرده‌اند‪ ،‬ارائه می‌کنیم‬

‫افزایش آگاهی از خود و دیگران‬


‫بسیاری از افراد در مورد اینکه از زمان شروع سفرهای بهبودی خود تا چه حد خودآگاه تر‬
‫شده اند‪ ،‬اظهار نظر کردند‪ .‬این شامل آگاهی بیشتر از ظاهر‪ ،‬احساسات‪ ،‬بدن و شخصیت آنها‬

‫‪ 213‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫بود‪ .‬همچنین به معنای انتقاد بیشتر از خود و نحوه رفتارشان و پذیرفتن بیشتر انتقاد از سوی‬
‫‪.‬دیگران بود‬

‫در آینه نگاه کردم و یک شخص الغر را دیدم‪ ،‬اما ندیدم چقدر الغر ]‪،‬در گذشته[ «‬
‫شده‌ام‪ ...‬تا زمانی که تمیز نشدم‪ ،‬به عکس‌ها نگاه کردم و گفتم‪« :‬اوه‪ .‬خدای من‪.‬‬
‫نمی‌توانم باور کنم که من بودم‪ ...‬شما نمی‌خواهید وقتی در آینه نگاه می‌کنید‪ ،‬آن را‬
‫باور کنید‪ ،‬بس‪ 31 ،‬ساله‬

‫بهبودی بوده است‪ ،‬یک مبارزه بوده است‪ ،‬و کار سخت زیادی‪ ...‬باید در مورد‬
‫احساسات و همه چیز بحث کرد‪ .‬هنوز تشخیص احساساتم برایم سخت است‪ ،‬بدانم آنها‬
‫از کجا می آیند‪ ...‬هرگز فکر نمی کردم که فردی عصبانی هستم‪ ،‬زیرا خشم خود را‬
‫در ظاهر نشان نمی دهم‪ .‬من نمی دانم‪ ،‬چیزها را خراب نمی کنم‪ .‬من توهین نمی کنم‬
‫و تو چه داری‪ .‬اما من یاد گرفته ام که خیلی عصبانی هستم‪ ،‬اما به نوعی به درون‬
‫‪.‬عصبانیت من می رود‬

‫من‪ ...‬بسیار بیشتر از خودم‪ ،‬احساسات و فرآیندهایی که طی می کنم آگاه می شوم‪».‬‬


‫دبی‪ 28 ،‬ساله‬

‫من کمی خودآگاه تر هستم‪ .‬من قبالً متوجه نمی شدم که چقدر دستکاری شده ام‪ .‬و من"‬
‫واقعا ً می توانم واقعا ً دستکاری کنم‪ .‬بنابراین من سعی می کنم این کار را نکنم‪».‬‬
‫ناتان‪ 30 ،‬ساله‬

‫عالوه بر این‪ ،‬افراد اغلب متوجه می‌شوند که نسبت به نیازهای دیگران آگاه‌تر و حساس‌تر‬
‫شده‌اند‪ .‬بنابراین آنها احساس می کردند که نسبت به دیگران توجه بیشتری دارند و همچنین‬
‫‪.‬نسبت به احساسات و عواطف دیگران هوشیارتر هستند‬

‫من به مردم خیلی بیشتر اهمیت می دهم‪ .‬صبح از خواب بیدار می شوم و به جای "‬
‫اینکه به این فکر کنم که "امروز چه کار کنم تا پول کافی برای خرید هر چیزی که‬
‫نیاز دارم بخرم یا می خواهم خودم را روی آن بخرم به دست بیاورم؟"‪ ،‬در حال بیدار‬
‫شدن با این فکر هستم که "چطور است؟" بچه [برادر] ‪ ،‬خواهرزاده من چطوره؟‪،‬‬
‫خواهرزاده من چطوره‪...‬؟ من می توانم مادرم را دعوت کنم تا در شهر کمی خرید‬

‫بهبودی ‪214‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫کند تا او را از خانه بیرون کنم‪ ...‬نمی دانم‪ ،‬این به جای من‪ ،‬آقای خود محور‪ ،‬به‬
‫دیگران فکر می کند‪ .‬چه کاری می توانم برای من انجام دهم…؟ احساس عجیبی‬
‫است‪ ،‬من آن را دوست دارم‪ .‬مطمئنا ً مواد مخدر را شکست می دهد‪ ».‬تونی‪ 34 ،‬ساله‬

‫اخالقی شدن‬
‫افراد در مطالعه ما اغلب در مورد اینکه چگونه به عنوان مردم صادق تر و اخالقی تر شده‬
‫اند‪ ،‬فکر می کردند‪ .‬تقریبا ً انگار وجدان اخالقی جدیدی در آنها ایجاد شده بود‪ .‬این نه تنها به‬
‫معنای ارتکاب جرایم کمتر و رعایت قانون بیشتر بود‪ ،‬بلکه باعث می‌شد که آنها دروغ‌های‬
‫‪.‬کمتری بگویند و از رفتارهای بد گذشته خود شوکه و شرمنده شوند‬

‫شما مجبور بودید بیرون بروید و پول خود را بدست آورید‪ ...‬دزدی‪ ،‬دزدی‪ ،‬چمدان "‬
‫های زن مسن‪ ...‬هر چه می توانستیم‪ ...‬وای خدای من‪ ،‬فکر کردن بهش منو میکشه‪.‬‬
‫مثل این است که من حتی نمی خواهم به آن فکر کنم زیرا خیلی بد است‪ .‬این‬
‫وحشتناک است‪ ...‬وحشتناک در حال حاضر‪ ...‬من ترجیح می دهم یک خانم مسن را‬
‫بردارم و او را به آن طرف جاده ببرم تا این کار را انجام دهم‪ ".‬الیوت‪ 32 ،‬ساله‬

‫من سعی می‌کنم واقعا ً صادق باشم‪ ...‬این به من کمک می‌کند که صادق باشم‪ ،‬نه پنهان‬
‫کردن چیزها‪ ،‬و الگوهای رفتار قدیمی‪ ...‬من درباره خیلی چیزها حقیقت را گفته‌ام‪...‬‬
‫می‌دانم که بسیاری از عمرم را صرف کرده‌ام‪ .‬دروغ گفتن و‪ ...‬من کل این اسطوره‬
‫را در مورد چیزهایی که اتفاق نیفتاده اند اختراع کردم‪ ...‬و شروع کردم به این باور‬
‫که آنها اتفاق افتاده اند‪ ،‬زیرا من با این دروغ زندگی می کردم‪ ...‬بنابراین [من] سعی‬
‫می کنم صادق باشم‪ ".‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫افزایش خودکنترلی و کاهش خشم‬


‫خودکنترلی بیشتر و کاهش خشم نیز به عنوان تحوالت رایج شناسایی شدند‪ .‬یک نتیجه این‬
‫بود که افراد در درون خود احساس آرامش و آرامش بیشتری داشتند‪ .‬آنها همچنین احساس‬
‫می کردند که تکانشگری کمتری دارند و بهتر می توانند از طریق اعمال خود به روشی‬
‫منطقی فکر کنند‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬آنها احساس صبورتری داشتند و بهتر می توانستند «با‬
‫‪».‬خودشان بنشینند‬

‫‪ 215‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫من تغییر کرده‌ام چون‪ ...‬من با دسترسی به فرزندانم سر و کار دارم‪ ،‬و می‌دانی که‬
‫خشم زیادی احساس می‌کنم‪ ...‬اما می‌توانم همه چیز را کنترل کنم و اکنون متوجه‬
‫می‌شوم که پاسخ ندهم‪ ،‬زیرا دیدن بچه‌ها برایم مضر است‪ .‬بنابراین تمام دیدگاه من‬
‫این نیست که ارزش پنی خود را به دست بیاورم‪ ...‬زیرا این مخرب است‪ .‬من باید به‬
‫جلو نگاه کنم‪ ،‬تصویر بزرگتر را ببینم ‪ ،‬و فکر کنم‪' ...‬من می خواهم فرزندانم را‬
‫ببینم‪ .‬این در مورد فرزندان من است‪ .‬این مربوط به من نیست‪ ،‬به [همسر سابق] او‪،‬‬
‫اینکه ما در مورد یکدیگر چه فکر می کنیم‪ ،‬نیست ‪ .‬بنابراین من… آرام تر و کنترل‬
‫تر و منطقی تر‪ ،‬معتقدم‪ ،‬کارل‪ 47 ،‬ساله‬

‫یادگیری با خود نشستن‪ ،‬که وقتی از دنده خارج می‌شوی سخت است‪ ،‬بسیار سخت‪«.‬‬
‫این کار دیگری است که من یاد گرفته ام‪ ،‬با خودم بنشینم‪ .‬وقتی روی دنده بودم‬
‫نمی‌توانستم اینجا با تو بنشینم و با تو این‌طور صحبت کنم‪ ،‬زیرا فکر می‌کردم از کجا‬
‫می‌توانم پول بیاورم؟ کجا میتونم…؟ من وقت ندارم با این زن بنشینم و صحبت کنم‪...‬‬
‫من می روم‪ ».‬ثریا‪ 31 ،‬ساله‬

‫احساس شادی بیشتر‬


‫بدون ربط‪ ،‬تعدادی از افراد خاطرنشان کردند که به نظر می رسد سالمت روانی آنها از‬
‫زمانی که مصرف مواد مخدر خود را کاهش داده اند‪ ،‬بهبود یافته است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬آنها‬
‫احساس اعتماد به نفس و مثبت تری داشتند‪ .‬آنها همچنین توصیف کردند که افراد شادتر‪،‬‬
‫خوب تر‪ ،‬متعادل تر و خودکترتر هستند و تعداد کمی فکر می کردند که از معنوی تر شدن‬
‫‪.‬سود برده اند‬

‫"‪.‬چارلی‪ 31 ،‬ساله ‪" ،‬سالمت روانی من به طرز چشمگیری بهبود یافته است‬

‫"‪.‬ویکی‪ 45 ،‬ساله ‪" ،‬اعتماد به نفس من به شدت افزایش یافته است‬

‫فکر می‌کنم قوی‌تر هستم‪ ...‬و فکر می‌کنم تغییر کرده‌ام‪ ...‬خیلی مثبت‌تر هستم‪« .‬‬
‫من کمی در یک سفر معنوی هستم‪ ».‬تد‪ 48 ،‬ساله‬

‫بهبودی ‪216‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫واقعا ً سخت بود‪ ،‬اما از طرف دیگر باعث شد در درون خودم احساس خیلی‬
‫بهتری داشته باشم‪ ،‬بله‪ .‬فقط برای اینکه خودم باشم‪ ،‬معمولی باشم‪ ،‬خوب باشم و‬
‫چیزهای دیگر‪ "،‬فرانسیس‪ 31 ،‬ساله‬

‫بزرگ شدن‬
‫در نهایت‪ ،‬بسیاری گفتند که احساس می‌کنند باالخره در حال بزرگ شدن هستند و به‬
‫بزرگسالی می‌رسند‪ .‬برای مثال‪ ،‬آن‌ها مسئولیت‌های بزرگساالن بیشتری را بر عهده‬
‫می‌گرفتند‪ ،‬به‌عنوان فردی رشد می‌کردند‪ ،‬قابل اعتمادتر بودند‪ ،‬نظرات خود را شکل‬
‫‪.‬می‌دادند‪ ،‬و بدون توسل به وسایل شیمیایی‪ ،‬بهتر با آن کنار آمدند‬

‫این فقط سعی می کند مانند یک بزرگسال رفتار کند‪ .‬چون من مدت زیادی را"‬
‫صرف این بچه بزرگ کرده ام‪ ،‬که فقط به عواقب فکر نمی کند‪ ،‬غیرمسئول است‪،‬‬
‫تکان دهنده است‪ ،‬احساسات هیچ کس را به هم نمی زند‪ ،‬از مردم استثمار می کند‪،‬‬
‫سوء استفاده می کند‪ ...‬منظورم این است که من مدت زیادی صرف این کار می کنم‪.‬‬
‫در انجام درمان‪ ،‬فهمیدن کارهای مزخرفی که انجام داده‌ام و چه کسی شده‌ام‪ ،‬و به‬
‫نوعی کار کردن به اینکه چه کسی می‌خواهم باشم و چگونه خودم را مدیریت کنم‪».‬‬
‫کریسی‪ 24 ،‬ساله‬

‫فکر می‌کنم رشد و رشد من‪ ،‬شخصیت من زمانی که شروع به مصرف کردم به «‬
‫نوعی متوقف شد‪ .‬بنابراین من احساس می‌کنم که دارم شروع به تغییر در بهبودی‌ام‬
‫کرده‌ام‪ ».‬تام‪ ۳۵ ،‬ساله‬

‫‪ .‬قبالً به خوبی با آنها کنار نمی‌آمدم ‪ .‬ادی ‪ 30 ،‬ساله‬

‫خالصه‬

‫برای مصرف کنندگان مواد مخدر که در حال بهبودی هستند‪ ،‬آینده اغلب می تواند غافلگیر‬
‫کننده و ترسناک به نظر برسد‪ .‬جای تعجب نیست که بسیاری ترجیح می دهند به جای نگاه‬
‫کردن به آینده‪ ،‬استراتژی یک روز را اتخاذ کنند‪ .‬با وجود این‪ ،‬افراد امیدها و اهدافی دارند‪.‬‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬آنها می خواهند مصرف هروئین و داروهای تجویز شده را متوقف کنند‪.‬‬
‫شغلی دارند که از آن لذت می برند‪ .‬انجام کار داوطلبانه یا رفتن به کالج؛ روابط جدید برقرار‬
‫کنید‪ ،‬بلکه روابط قدیمی را بازسازی و ترمیم کنید‪ ،‬به ویژه با کودکان و سایر بستگان‬

‫‪ 217‬فصل دوازدهم‪ :‬فکر کردن به آینده‬


‫نزدیک‪ .‬خانه ای پایدار و امن داشته باشید؛ فعالیت های جدید را امتحان کنید؛ داشتن چند‬
‫دارایی مادی؛ و به طور کلی شاد باشید‬

‫این در حالی است که ترس آنها عموما ً برعکس امیدها و آرزوهایشان است‪ .‬یعنی نگران عود‬
‫شدن هستند; پیدا نکردن کار؛ نداشتن خانواده یا خانه شاد؛ تنها بودن؛ بدهکار بودن؛ و‬
‫ناخوش بودن مسلما ً‪ ،‬یک پیام کلیدی از مطالعه ما این است که بهبود مصرف کنندگان‬
‫هروئین اهداف نسبتا ً متوسط و دست یافتنی دارند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬آنها افراد و روابط را بر‬
‫ثروت و دارایی های مادی ترجیح می دهند‪ .‬اساساً‪ ،‬آن‌ها می‌خواهند اعضای محترم و محترم‬
‫جامعه «عادی» باشند‪ ،‬و می‌دانند که این به معنای تجربه هر دو جنبه مثبت و منفی زندگی‬
‫‪.‬است‪ ،‬درست مثل دیگران‬

‫از آنجایی که مصرف کنندگان هروئین متوجه می شوند که زندگی بدون مواد مخدر آسان‬
‫نخواهد بود‪ ،‬اغلب دورنمای پرهیز از آن را دلهره آور و غیر جذاب می دانند‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫کسانی که در مطالعه ما هستند نشان می‌دهند که پیشرفت با چه سرعتی می‌تواند شروع شود‪.‬‬
‫به محض کاهش مصرف هروئین‪ ،‬افراد تغییراتی را تجربه می کنند که آنها را خوشحال می‬
‫کند‪ .‬این تغییرات جسمی‪ ،‬روانی‪ ،‬عاطفی و اجتماعی هستند‪ .‬بدن آنها شروع به عملکرد بهتر‬
‫می کند‪ ،‬ظرفیت احساس لذت و درد را دوباره به دست می آورند و شروع به ایجاد روابط‬
‫معنی دار با دیگران می کنند‪ .‬بنابراین آنها خود را افرادی حساس‪ ،‬با مالحظه‪ ،‬قابل اعتماد‪،‬‬
‫متعادل‪ ،‬شادتر و با اعتماد به نفس توصیف کردند‪ .‬به طور موثر‪ ،‬آنها شروع به رشد و‬
‫شکوفایی خود به عنوان بزرگساالنی کردند که بخشی از بقیه جامعه بودند‪ ،‬اما در عین حال‬
‫‪.‬سهم زیادی در آنها داشتند‬

‫بهبودی ‪218‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


‫شرکت کنندگان در مطالعه ضمیمه‬
‫نام‬ ‫جنسیت‬ ‫سن در اولین مصاحبه‬ ‫کارآموزی یا بهبودی‬
‫نیل‬ ‫نر‬ ‫‪37‬‬ ‫سم زدایی‬
‫ادوارد‬ ‫نر‬ ‫‪34‬‬ ‫سم زدایی‬
‫تونی‬ ‫نر‬ ‫‪34‬‬ ‫سم زدایی‬
‫تیموتی‬ ‫نر‬ ‫‪27‬‬ ‫سم زدایی‬
‫اوون‬ ‫نر‬ ‫‪30‬‬ ‫سم زدایی‬
‫ایزابل‬ ‫زن‬ ‫‪35‬‬ ‫سم زدایی‬
‫بس‬ ‫زن‬ ‫‪31‬‬ ‫سم زدایی‬
‫لورن‬ ‫زن‬ ‫‪27‬‬ ‫سم زدا‬
‫ثریاها‬ ‫زن‬ ‫‪31‬‬ ‫سم زدا‬
‫لیا‬ ‫زن‬ ‫‪38‬‬ ‫سم زدا‬
‫تام‬ ‫نر‬ ‫‪35‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫استوارت‬ ‫نر‬ ‫‪50‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫کارل‬ ‫نر‬ ‫‪47‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫چارلی‬ ‫نر‬ ‫‪31‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫کوین‬ ‫نر‬ ‫‪25‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫الیوت‬ ‫نر‬ ‫‪32‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫فریا‬ ‫زن‬ ‫‪25‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫هلن‬ ‫زن‬ ‫‪46‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫ویکی‬ ‫زن‬ ‫‪45‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫اولیویا‬ ‫زن‬ ‫‪32‬‬ ‫کاربر سابق‬
‫اریک‬ ‫نر‬ ‫‪39‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫دیوید‬ ‫نر‬ ‫‪35‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫لیام‬ ‫نر‬ ‫‪37‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫توبی‬ ‫نر‬ ‫‪45‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫ادی‬ ‫نر‬ ‫‪30‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫دایان‬ ‫زن‬ ‫‪34‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫‪219‬‬
‫افیونی‬
‫فیونا‬ ‫زن‬ ‫‪49‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫ضمیمه‬

‫آنابل‬ ‫زن‬ ‫‪29‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬


‫افیونی‬
‫لوئیز‬ ‫زن‬ ‫‪34‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫تمسین‬ ‫زن‬ ‫‪37‬‬ ‫مشتری جایگزین مواد‬
‫افیونی‬
‫ناتان‬ ‫نر‬ ‫‪30‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫لوک‬ ‫نر‬ ‫‪34‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫الیور‬ ‫نر‬ ‫‪31‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫استفان‬ ‫نر‬ ‫‪27‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫تد‬ ‫نر‬ ‫‪48‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫فرانسیس‬ ‫زن‬ ‫‪31‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫کریسی‬ ‫زن‬ ‫‪24‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫بث‬ ‫زن‬ ‫‪43‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫الی‬ ‫زن‬ ‫‪29‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬
‫دبی‬ ‫زن‬ ‫‪28‬‬ ‫مشتری توانبخشی مسکونی‬

‫بهبودی ‪220‬‬ ‫زندگی روزمره مصرف کنندگان هروئین در حال‬


8 John Adam Street
London WC2N 6EZ
+44 (0)20 7930 5115
Registered as a charity in
England and Wales no. 212424
and in Scotland no. SCO 37784

www.theRSA.org

You might also like