You are on page 1of 9

‫این چیه؟‬

‫مرسی‬

‫‪..‬اونورو باید س‬
‫سالم‬

‫اره من‬

‫من موافقم‬
‫… اینکه بگیم که با شکسپیر باید‬
‫من دیرتر رسیدم‬
‫اره کار یونیک بین خودمونه اما م مطمئنی تو اون اجتماعی که چیزی که نمیدونن از ما‬
‫مثال اال مثالااا بگم که اوکی تو اومدی راجب این حرف زدی که ما نتونستیم کار بکنیم‬
‫مثال تو دانشگاه خب همینو ببریم اونور به نظرت چه پارامتر نمایشی میتونه بهش بدی‬
‫اوکی نمیتونی با شکسپیر رقابت کنی‬
‫اما کارت نمیتونه ببره‬
‫نه نه نه میتونی ولی کار ایرانی انجام بدی‬
‫بله‬

‫من‬

‫اره دقیقا‬
‫دقیقا درست میگه‬
‫من یه ایده ای دارم‬
‫االن‬
‫ام خیلیا صحبت میکنن میگن که این اتفاقاتی که واسه ما افتاده همش میتونه یه اصال میتونه تئاتر باشه‬
‫اتفاقاتی که افتاده‬
‫من بنظرم بیایم یه ذره جسورانه‬
‫بنظرم االن زن زندگی آزادی یه چیزی هستش که تمام دنیا شنیدتش‬
‫یا بیایم در همین حول و حوش ارتباط برقرار بکنیم نه اینکه خیلی مستقیم بهش اشاره بکنیم که واسه‬
‫خودمون بد بشه‬
‫ولی اگه ایده ای باشه که ما بیایم تئاترمون رو بر اساس همین منوال چه حاال ام بخواد رقص روایی باشه‬
‫چه بخواد فقط صحبت باشه یا هر چیز دیگه ای بچینیم‬
‫به نظرم می تونیم برد کنیم چون چیزی که تمام دنیا شنیدنش و تمام دنیا حتی میتونن روش سرمایه گذاری‬
‫کنن‬
‫به نظرم میتونه ایده ی خوبی باشه‬
‫اگه بتونیم تو همین منوال کار بکنیم‬
‫اینکه بیایم بگیم اوکی اگه بیایم از دغدغه های خودمون توی ایران حرف بزنیم مثال دانشگاه بیایم حرف‬
‫بزنیم‬
‫یا ایده های روزمره که باهاش سرپنجه نرم می کنیم چه چیزی رو میخوایم ما وارد اون حیطه بکنیم‬
‫اوکی ما مثال میایم شکسپیر رواالن مقایسه میکنیم میگیم اونو که نمیتونیم‬
‫اینی که میخوایم بتونیم چیه؟‬
‫این چیه‬
‫ما میتونیم‬
‫ما اصال میتونیم همین پروسه که بر ما گذشته رو بیاریم یه نثری یه روایتی بسازیم‬
‫ببین هرچیزی از خودمونو بخوایم ببریم واقعا حتی بلوچ باشه یا هر چیز دیگه ای به نظر من واقعا ارزش‬
‫بیشتری داری بخوایم دربارش صحبت بکنیم‬
‫ایدت جالبه‬
‫بیایم به چیزی فکر کنیم که چقدر میتونه باالتر از سطح باشه‬
‫من با هاشون موافقم‬
‫ببین االن اگه به نظرم بخوایم برد کنیم واقعا روراست بهتون بگم باید یه ذره باهوشانه فکر کنیم و این‬
‫چیزایی که اتفاق افتاد رو بزاریم چون مطمئننا تمام مردم جهان روش فوکوس میشن و تحت تاثیر قرار‬
‫گرفتن‬
‫این زن زندگی آزادی‬
‫زن بودنه‬
‫واسشون االن یه دغدست‬
‫هر جای دنیا بری قطعا این شنیده شده‬
‫حاال ما بیایم ازین اتفاق استفاده بکنیم‬
‫شاید با کل بهروزی نیا موافق نباشم با یه حرفش موافقم گفتش االن وقت اینه که شما ایده هاتونو بیارید ازینا‬
‫استفاده کنید بفرستید واسه جشنواره ها‬
‫این میتونه کارتونو سریعتر از اونچه که فکر میکنید بپذیره بخاطر اینکه االن همه دغدغه ها رو اینه االن‬
‫کم و زیاد بودنشو کاری ندارم ولی به نظرم احتمال پذیرفته شدنش خیلی باالست اگه ما موضوعی رو‬
‫بزاریم که چیزی اتفاق افتاده باشه‬

‫اره درسته‬

‫ببینید ام‬
‫چرا ببین نگاه کن شما به عنوان یه شخصی که دارید جشنواره رو برگزار می کنیددیگه خب؟‬
‫کسیو رو ترجیح میدید که مثال داره یه کاره تاپ میکنه دعوتش کنید ازون کشور یا یکی رو دعوت میکنید‬
‫که ازون کشور یه ریشه یا یک چیزی رو با خودش میاره‬
‫به نظرم گزینه ی دوم خیلی قوی تره‬
‫حاال من موضوع مثال زن زندگی ازادی مثال دارم دربارش حرف میزنم‬
‫میتونه از دل همین هزارتا ریشه بگونجونیم‬
‫اینکه مثال می گفت بلوچ‬
‫به نظر من همین بلوچ هم بزاریم تو کار میتونه براشون جذاب تر باشه‬
‫چون اونا شکسپیر رو بارها به گونه های مختلف دیدن اگه تجربه جشنواره زیاد داشته باشن‬
‫ما دنبال این هستیم که اوکی من االن بیام چیکار کنم االن یه نمایشنامه از هارولد پینتر انتخاب کنمبا بهترین‬
‫امکانات بسازم یا بیام یه تیکه‬
‫یا یه تیکه از کشور خودم رو از کشور خودم رو با همه ی امکاناتش به هر حال حتی اگه از ما متنفر هم‬
‫باشن یکبار گوششون خورده‬
‫قیام زن زندگی ازادی‬
‫غیر ممکنه نشنیده باشن‬
‫ایده نیست ایده اینه که یه چیزی از خودمونو بیاریم وسط‬
‫ما اصال‬
‫اوکی ما رقابتت‬

‫نمیتونیم‬
‫ببین هرچقدرم بخوایم فکر بکنیم یه چیزی که بخوایم با اونور رقابت بکنیم‬
‫نمیشه‬

‫صد در صد‬
‫نه درباره این حرف نمیزنم که‬

‫بله‬
‫نه صد در صد‬

‫ببین وقتی دارم راجب اینا حرف میزنم دارم به این فکر میکنم ما حداقل هارو رعایت بکنیم یه چیزی نبریم‬
‫که اقا ام در حد اینکه واقعا اصال بیایم صحبت بکنیم اوکی بخوایم صحبت بکنیم ایدش تو کجاست‬
‫ما داریم صحبت میکنیم‬
‫اوال یک داریم فارسی صحبت میکنیم‬
‫دو اینکه ث ایا داریم انگلیسی صحبت میکنیم چه دغدغه ای رو از خودمون میگیم چرا ما باید انگلیسی‬
‫حرف بزنیم اون موقع چه دغدغه ای رو میز داریم‬
‫اوکی‬
‫اینا میشه موضوعاتی که نمیشه رقابت کرد ولی یه چیزی هست ما باید تو این پروسه‬
‫به این چیزا فکر کنیم که ایا چیزی رو میخوام وارد رقابت بکنم‬
‫ایا میخوام فرم رو وارد رقابت بکنم‬
‫ایا میخوام ایده رو وارد رقابت بکنم‬
‫ما چیو میخوایم وارد رقابت بکنیم‬
‫به چیزی که االن ام احساس میکنم میرسیم تهش‬
‫اینه که چیزی باشه که از خودمونه و اینو وارد رقابت بکنیم اون موقع میتونیم حرفی واسه گفتن داشته‬
‫باشیم‬
‫خب اره‬
‫صد در صد‬
‫خب‬
‫آراس‬
‫خب باید ایده برسیم دیگه‬
‫خب االن ایدمون چیه‬
‫خب‬
‫نداشته باشه‬
‫صد در صد‬
‫خیلی جشنواره ها کارایی دیدم‬
‫چه بدون کالم دیدم چه با کالم دیدن‬
‫واقعا کارایی نبودن که بگم وای این چقدر عجیب غریب بود پذیرفته شده‬
‫به نظرم چیزی بود که توی این جشنواره ها نظرمو میگرفت‬
‫این بودش که از هر عقیده اومدن از هر ملیتی یه چیزی اوردن که خاص خودشون بود‬
‫ما االن چیکار داریم می کنیم اوکی‬
‫ایده باید االن این باشه که یک اول باید نسب به ملیت ما باشه‬
‫دوم باید ایدهه یه سری اقیات هارو رعایت بکنه‬
‫سه ایا امکان رقابت باهاش وجود داره یا نه‬
‫این سه تارو باید اوکی بکنیم و بریم مرجله بعدی دیگه‬
‫از االن نمیتونیم تصمیم بگیریم‬
‫این چیز دانشجویی رو بیایم فراموش بکنیم‬
‫االن اینه پس این نمیشه‬
‫بیایم پله پله بریم جلو‬
‫ایده رو پیدا بکنیم بعدش درباره ی بقیش حرف میزنیم‬

‫االن تا اذر وقت داریم‬


‫بله‬
‫تقربیا نزدیک دی ما‬
‫اول یه سری چیزارو نمیدونم‬
‫راجب این چیز حرف بزنیم این جشنواره که قراره اتفاق بیفته‬
‫اسپانسر کیه‬
‫دانشگاست یا یه شخص دیگه ای‬
‫خارجه از ایرانه؟‬
‫و‬
‫بازیگرا و همه ی عوامل قراره خودمون باشیم دیگه؟‬
‫اخه یه چیزی هست‬
‫تعدادمون کمتر باشه به چه قیمتی‬
‫اگه قراره یه تکنسینی رو حذف کنیم که تعدامون کمتر باشه‬
‫یا نه یا یه ادمی باشه که‬

‫اره واقعا‬
‫اوکی ام پس به ایدهه باید برسیم‬
‫من یه اجرای دیده بودم از همین بچه های خودمون‬
‫از همین بچه های خودمونم دیدیم استفاده کنیم‬
‫اسمشو نمیدونم‬
‫اسمشو واقعا نمیدونم‬
‫پچه های سال پایینی‬
‫ایده با این شروع میشد که یک ادمی میاد وسط با چشمای بسته و شروع میکنه یه سری دیالوگ هارو گفتن‬
‫حاال میتونه دیالوگ باشه یا نباشه و شروع میکنه از اتفاقایی افتاده حرف زدن و به شکل روایی ادم های‬
‫زیادی اروم اروم میان جلو و روایت خودشونو میگن و این روایت ها هر کدوم به یک جایی وصل می شن‬
‫و اینا یه اتفاقی میفته که میتونن ببینن‬
‫خیلی تکراری نه‬
‫ایده بعدی‬
‫اره ایده نیاز داریم‬
‫ایده نداریم‬
‫خب این چه دغدغه اس واسه اونا داره؟‬
‫کار ما خوابید و اونا‬
‫خب مخاطب االن‬
‫ربط‬
‫افرین‬
‫تو داری ملیتشو چیز میکنی‬
‫االن ملیت تو یه کاری کردی ملیتی نداره‬
‫اقا من اصال کار نکردم چه چیزی از ملیتمو دارم نشون میدم‬
‫تو داری میگی از یک رقص روایی از یک جایی ملیتی فرهنگی اومده داره واسه یک کشوری دیگه اجرا‬
‫میشه‬
‫من دارم میام راجب دغدغم حرف بزنم‬
‫اره نتونستم کار کنم‬
‫مثال‬
‫من بودم‬
‫اره ولی‬
‫سرگرم میشه تا وقتی خودش ازون دغدغه ها اگاه باشه‬
‫وقتی مخاطب ازون دغدغه ها اگاه نیست‬
‫خب با حرف زدن نباید نشون بدیم مشکل اینه‬
‫با رقص نمیتونیم نشون بدیم باید به یه ایده یه ایده خوب‬
‫چی شده‬

‫خب ایده‬
‫ایده که بنیاز داریم وافعا باید حالت نمایشی ازش بگیریم‬

‫یه فرم نمایشی اقا‬


‫یه فرم نمایشی‬
‫میتونه مکتب باشه میتونه تصویر باشه‬
‫میتونه داده هایی باشی که بهم متصل میشه‬
‫ولی این نباشه که ما یه نشستیم داریم گپ میزنیم‬
‫باهم‬
‫!اینم بهت گفتم داریم با زبان فارسی باهم حرف میزنیم‬

‫اره درسته‬

‫ما زوم میکنیم به رقص خودمون‬

‫و یه چیزی دیگه که تو ذهن من هست‬


‫چیزیه که فکر میکنم کمتر اتفاق افتاده باشه که ما با تماشاگرا ارتباط زیادی داشته باشیم‬
‫یه چیزی که از نکته های اسکندر نژاد تو کشیدی بیرون من یه چیزی مثبت کشیدم بیرون ازش‬
‫اینکه بچه ها اومده بودن وقتی اجرا میکردن با تک تک ماها ارتباط داشتن‬
‫ما میتونستیم از همین ایده ها و همین اتفاقایی که واسمون افتاده با تماشاگرا ارتباط داشته باشیم‬
‫اینا میشه ایده های باحالی باشه‬

‫واسه ما یا اونا‬

‫نه نه‬
‫ایده های نظریه آزادی واسه کسی که ایرانی نبوده واسه چی باید واسه اونا تکراری باشه‬
‫داریم؟‬

‫اره دقیقا‬
‫اصال خدانور بیاریم‬
‫یه چیزی از خدانور اصال میتونیم‬
‫‪ ..‬یه شخصیتی‬
‫اهان اجرا بود‬
‫بگو یه ذره اینور تر بشینم‬

You might also like