Professional Documents
Culture Documents
تکرارهای زیبا
تکرارهای زیبا
یک انسان بدنیا میآید ،کودکیای مانند کودکان دیگر میگذراند ،به مدرسه میرود ،دوست پیدا
میکند ،درس میخواند ،فارغ التحصیل میشود ،به دانشگاه میرود +بعد کار میکند یا از همان ابتدا کار میکند،
بازهم کار میکند ،عاشق میشود ،ازدواج میکند ،بچه دار میشود ،یا تا آخر عمر کار میکند تا هزینههای
خانوادهاش را تامین کند یا اگر وضع مالی نه چندان بدی نداشته باشد ،بازنشسته میشود +و در خانه به انتظار+
مرگ مینشیند و میمیرد.
ببخشید اینقدر به قول خودمانیها دارک حرف زدم اما مگر درست نیست؟ مگر زندگی مورد
عالقه اکثر ما که برایش اینقدر خودمان را میکشیم همین نیست؟ زندگیای که پدر و مادر ،پدربزرگ و
مادربزرگ برایمان میخواهند +مگر چیزی غیر از این است؟ فوقش انسانی +عمرش به ته این پاراگراف+
نمیرسد و ان جمله کوتاه اخر اواسط +ماجرا برایش اتفاق میبفتد و یا دعاهای پدربزرگ و مادربزرگ جواب
نمیدهد ،بجای افعال مثبت ،منفی اتفاق میافتند +.کاری به این ندارم که این افعال منفی آنقدرها هم که
قدیمیترها +اعتقاد دارند ،بد نیستند ،حرفم این تکرار است ،هرچقدر هم که زیبا باشد ،حرفم زندگیای +است
که دارد ماشینی +میشود ،پیش بینی پذیر و غیر از این چند جمله تغییری +که در پاراگراف +اول اشاره شده
اتفاق خاصی نمیفتد.
همه اینها را نگفتم که بزنم زیر همه چیز و بگویم اصال نکن ،درس نخوان ،عاشق نشو ،کار نکن،
گفتم که بگویم این جمال را تک تک زندگی +کن .که از ویرگول تا ویرگول جملهها را برای خودت کتاب
کن ،کتابی با کلی جمله و ویرگول ،بعد با چند جلد کتاب قطور +بمیر نه با یک پاراگراف .که بگویند فالنی
چند سوا از همه ما بزرگتر زندگی +کرد ،که بگویند فالنی تکرارهایش +را خودش انتخاب کرد و چه زیبا
آنها را زندگی کرد.