Professional Documents
Culture Documents
توسعه سازمانی
مقطع کارشناسی
استاد درس:
مرتضی "افضلی"
توسعه سازمانی – تغییر برنامه ریزیشده
تحول سازمان نوعی تغییر برنامه ریزی شده است که در بافت سازمان صورت میگیرد .تکامل مدلهای
تغییر برنامه ریزی شده ،توسعه و تکامل تحول سازمان را تسهیل کرد .مدلها و نظریهها ،ویژگیهای
مهم برخی از پدیدهها را در قالب کلمات و تصاویر نشان میدهند و ویژگیها را به عنوان متغیرها
توصیف میکنند و روابط بین متغیرها را معین میسازند .نظریههای تغییر برنامه ریزی شده ،نه تنها
روابط بین متغیرها را تشریح میکنند بلکه اهمیت متغیرهای دخیل در تغییر را نیز تعیین میکنند.
نظریههای جدید در زمینه تغییر برنامه ریزی شده ،باعث شده است تا درک ما از آنچه که در
وضعیتهای تغییر برنامه ریزی شده رخ میدهد و همین طور نحوه رخ دادن آنها ،افزون شود .در اینجا
بر آنیم تا چارچوبی برای اندیشه ورزی در مورد تغییر برنامه ریزی شده ارائه دهیم و این مهم را از طریق
ارائه و بررسی چندین مدل ،جامه عمل میپوشانیم.
نظریه کرت لوین
کرتلویندوایدهونظردرموردتغییرارائهدادکهتاقبلاز
دهه 1940حائزاهمیتفراوانبودند.
ایده نخست کرتلوینآناستکهآنچهدرهرلحظهای از
زمانحادثمیشودبرایندیازنیروهایمتضاددریکمیدان
عملاست.وضعیتفعلی(هرآنچهکهاکنوندرحالرخدادن
است)برآیندنیروهاییاستکهازجهاتمختلففشاوروارد
میآورند.
نظریه کرت لوین
برخی از نیروها باعث باال رفتن روحیه و برخی دیگر سبب
کاهش روحیه میشوند .با استفاده از تکنیکی که تجزیه و
تحلیل میدان نیرو نامیده میشود ،افراد میتوانند نیروهای
اصلی میدان را تشخیص دهند ،آنگاه برای انتقال نقطه تعادل
به یک جهت یا سایر جهات ،برنامههای عملی به کار گیرند.
این مفهوم که وضعیت موجود برآیند میدان نیروهاست ،خود
موضوع بسیار مهمی برای اندیشیدن در مورد پویایی تغییر
است.
نظریه کرت لوین
دومین ایده کرت لوین،یکمدلتغییراست.ویمدعیاستکه تغییر ،فرایندی سه مرحلهای دارد:
-1ترکرفتارپیشین(یاوضعیتپیشین)
-2حرکتبهسطحجدیدیازرفتار
-3تثبیتمجددرفتاردرسطحجدی
تغییرمستلزمحرکتازیکنقطهتعادلبهنقطهتعادلیدیگراست
مدل سه مرحلهای فرایند تغییر
مرحله اول :خروج از انجماد (ترک رفتار) :ایجاد انگیزه و آمادگی برای تغییر از طریق:
الف– احساسخطادانستنرفتارقبلی
ب– احساساضطرابدرانجامرفتارقبلی
ج– احساسامنیتروانیازعدمانجامرفتارقبلی
دراینمرحله(خروجازانجماد)،احساسخطادانستنرفتارپیشین،نوعیناراحتیایجادمیکندکهموجباضطرابو
احساسناخوشاینددرفردشدهودرنهایتدروینوعیانگیزهبرایتغییرایجادمیکنداماتازمانیکهفردبارفتارهای
قبلیراحتوآسودهباشد،تغییررخنخواهدداد.ضمناًشخصبایدبهمنظورجایگزینیرفتارهایجدیدبارفتارهای
پیشیناحساسنوعیامنیتروانیکند.
مدل سه مرحلهای فرایند تغییر
مرحله دوم :تغییر از طریق بازسازی شناختی :کمک به متقاضی تغییر ،جهت دیدن ،قضاوت کردن و
احساس کردن آنچه در پیرامون وی وجود دارد ،به نحوی متفاوت و بر پایه نقطه نظرات جدید از
طریق:
الف– تعیینهویتمتقاضیتغییربامدلجدیدنقشخود
ب– کنکاشدرمحیطبرایدریافتاطالعاتجدیدمناسب
دراینمرحله(حرکتبهطرفرفتارجدید)،شخصبهبازسازیشناختیمیپردازد.شخصبرایاینکهنشاندهدتغییر
مطلوباستوممکن،بهیکسلسلهاطالعاتومدارکوشواهدنیازدارد.اینامرازطریقمدلسازیرفتارییک
الگویابهوسیلهگردآوریاطالعاتمناسبازمحیطصورتگیرد.
مدل سه مرحلهای فرایند تغییر
مرحله سوم :انجماد مجدد (تثبیت رفتار جدید) :کمک به متقاضی تغییر برای ایجاد یک دیدگاه
جدید درباره:
الف -شخصیتفرد
ب– روابطمهموحساس
دراینمرحله(انجمادمجددیاتثبیترفتارجدید)،وظیفهعمده،القایرفتارهایجدیدبهدروننگرشهاوشخصیتفرد
است.یعنیتثبیتتغییرات،مستلزمنوعیآزموناستتامعلومشودآنهابافردیابامحیطهایاجتماعیفرد،متناسب
هستندیاخیر؟عبارتروابطمهموحساس،بهافرادبانفوذومهمدرمحیطاجتماعیاشارهمیکند(آیااینافرادصاحب
نفوذومهم،تغییررامیپذیرندوتصویبمیکنند؟)بهاعتقادمامدلکرتلوینوبسطاینمدلتوسط ادگارشاپن،
روشهایبسیارخوبیبرایاندیشیدندرموردبرنامهریزیشدهفراهممیکند.
مدلهای جدیدتر مدیریت تغییر
اصالحاتدیگریکهدرمدلکرتلوینصورتگرفتهاستبهوسیلهرونالدلیبیت،جین،واتسونوبروسوستلی پیشنهادشدهاست.
اینافرادمدلسهمرحلهایلوینرابههفتمرحلهزیربسطدادند:
مرحله: 1ایجادنوعینیازبهتغییر،اینمرحلهبامرحلهخروجازانجمادلوینمطابقتدارد.
مرحله: 2ایجادنوعیرابطهتغییر،دراینمرحلهسیستممتقاضیتغییر،باعاملتغییریکهازخارجسیستمدعوت بهمشاورهشده
استنوعیرابطهکاریبرقرارمیکند.
مرحله: 3شناختیاتبیینمشکلسیستممتقاضیتغییر.
مرحله: 4بررسیراهکارهاواهداف،تدویناهدافومقاصداقداماتعملی.
مرحله: 5تبدیلاهدافبهفعالیتهایواقعیتغییر،مرحلههای 3و 4و 5بامرحلهدوممدلکرتلوینیعنیحرکتبهسمتوضعیت
جدیدتطابقدارد.
مرحله: 6تعمیموتثبیتتغییر،اینمرحلهبامرحلهانجمادمجددیاتثبیتمجددرفتاردرمدلکرتلوینمطابقتمیکند.
مرحله: 7خاتمهکارعاملتغییروقطعیاپایانرابطهعاملتغییرباسیستممتقاضیتغییر.
مدلهای جدیدتر مدیریت تغییر
مدل هفت مرحلهای لیپیت ،جین ،واتسون و وستلی ،مراحل منطقی
در مشاوره تحول سازمان را ارائه میدهد .بیشتر کارگزاران و
مجریان تحول سازمان و حتی مدیران ،نسبت به این مدل آگاهی
دارند .مدلهای مشابهی به وسیله لیپیت و فرومن و بورک مطرح
شده است .این مدلها یا به عبارتی «نقشههای تعیینکننده مسیر
حرکت» برای اندیشه و تفکر در مورد تغییر سودمند هستند.
مدل تغییر جامع
مدل تغییر جامع که توسط رالف کیلمن ارائهشدهاستازنقاط اهرمی بسیارمهمیبرخورداراستکهبرایوقوعتغییرالزماستبه
آنهاتوجهشود.اینمدلدارایپنجمرحلهاست:
تدوین برنامه
تشخیص مسائل و مشکالت
تهیه جدول زمانبندی محورهای تغییر
اجرای مراحل تغییر روی محورهای مورد نظر و
ارزیابی نتایج
مدل تغییر جامع
تدوین برنامه ،مستلزم تعهد و حمایت مدیریت عالی است .تشخیص مسائل و مشکالت ،مستلزم نوعی
تجزیه و تلحیل کلی از تهدیدات و فرصتهایی است که سازمان با آنها مواجه است .این مشکالت
و فرصتها محور توجه برنامههای تغییر خواهند بود .زمانبندی و اجرای تغییر محورهای مورد نظر که
قصد تغییر آنها میرود ،مستلزم تغییر در نقاط حساس اهرمی است که در همه سازمانها وجود دارد،
یعنی نقاطی که اگر خوب عمل کنند ،باعث موفقیت سازمان میشود .این محورهای پنجگانه عبارتند از:
1ـ محور فرهنگ 2ـ محور مهارتهای مدیریت 3ـ محور تیم سازی 4ـ محور استراتژی – ساختار و
5ـ محور سیستم پاداش.
مدل تغییر جامع
برنامههای تغییر این محورها عبارتند از :برنامههای آموزشی ،جلسات حل مشکل ،زیر سئوال بردن رویهها و شیوههای
فعلی و غیره .کیلمن این موارد پنجگانه را ذیالً تشریح میکند:
هر کدام از این محورها چه نقشی در سازمان دارند؟ محور فرهنگ ،اعتماد ،ارتباطات ،نشر و اشاعه اطالعات و تمایل به
تغییر در میان اعضا را افزایش میدهد .محور مهارتهای مدیریت ،همه پرسنل مدیریتی را به روشهای نوین حل مسائل
پیچیده و پیش فرضهای پنهان ،مجهز میکند .محور تیم سازی ،فرهنگ جدید و مهارتهای نوین را درون هر و احد
کاری القا میکند .محور استراتژی – ساختار ،در ابتدا نوعی طرح استراتژیک تجدید نظر شده یا نوین ایجاد میکند و
سپس بخشها ،دوایر ،گروههای کاری ،مشاغل و همه منابع را در جهت به کارگیری و تحقق استراتژی جدید،
سازماندهی میکند .محور پاداش ،نوعی سیستم پاداش مبتنی بر عملکرد را به وجود میآورد که همه تحوالت و
بهبودهایی را که در محورهای پیشین اشاره شد تأیید کرده ،و نگه میدارد.
مدل تغییر جامع
کیلمن مدل خود را در شرکتهای کداک ،فورد ،جنرال الکتریک و چند شرکت دیگر آزمود که نتایج
خوبی به همراه داشت .ما نیز این روش را به خاطر جامعیتش ،تشخیص محورهای پنجگانه به عنوان
نقاط اهرمی حساس و همین طور نظر به این که دیدگاه جامعی در مورد تحول سازمان ارائه میدهد،
توصیه میکنیم.
پایان مبحث تغییر برنامه ریزیشده در سازمان