You are on page 1of 31

‫وزارت تحصیــالت عالـی‬

‫دانشـــگاه البیـــرونـی‬

‫دانشــکدۀ شـــرعیـات‬

‫بخش فـقــه و قــانـون‬

‫محکمۀ تمثیلی‬
‫(صنف چهارم فقه و قانون)‬

‫استاد رهنما‪ :‬پوهنیار محمد فیاض "حامد"‬

‫ترتیب کننده‪ :‬عبدالرقیب "امیری"‬

‫سال تحصیلی ‪ 1402‬هـ ‪ .‬ش‬

‫‪1‬‬
‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫محکمه تمثیلی قضیۀ قتل‬

‫برگزار کننده‪ :‬مدیریت عمومی کلینیک آموزش حقوقی دانشگاه البیرونی‬

‫مدثر "حنفی"(منشی جلسه)‪:‬‬

‫نننگاا لس تۀ قضتایی حاضتا تااضتا ع لمم ی آیگ نع قبم از ورود هیئت حرام‬ ‫از تمام اشتراا‬

‫قضایی ع لس ع ع لاهای عین خویش قاار ایانگ و نظم لس ع را حفظ نماینگ‪.‬‬

‫حضتار حرام! از اینکع هیئت حرام قضتایی وارد تاالر لس تع قضتایی ی اادنگ ع احراام اام واالی‬

‫قضاء ع پا ای راده شویگ‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسهی قضایی)‪:‬‬

‫فا اییگ و ع لای های خود قاار ایایگ‪.‬‬

‫الیوم ورخ‪1402/07/25 :‬ه‪.‬ش؛ لس تتۀ قضتتایی خویش را نتام ختگاونتگ توانتا و داداا آتاز ی نمتاییم‪.‬‬

‫درلس تتۀ قضتتایی ا اوز خودم قضــاوتمند ضــیاءالحق "حنیف" ع حیث رئیس حرام قضتتاوتمنگ‬

‫عبدالرقیب "امیری" و حرام قضتاوتمنگ سـیف الحق "حکیمی" نحیث الضتای لس تعی قضتایی‬

‫حرام لبگالحق "راست " څارنوال تعایب قضتایی و حرام مدثر "حنفی" نشتی لس تع حاضتا ی‬

‫اشنگ‪.‬‬

‫حرام مدثر "حنفی" نشی لس عی قضایی آلنگای لس عی ا اوزی را قاائت نماییگ‪!.‬‬ ‫اننو‬

‫‪2‬‬
‫مدثر "حنفی"(منشی جلسه)‪:‬‬

‫در لس تتع قضتتایی ا اوز ورخ‪1402/07/25 :‬ه‪.‬ش؛ نور الحق "افضتتسی" ع حیث رهم قضتتیعی قرم‬

‫حرام حبیب اهلل "ا یای" ع حیث ونیم گافع رهم قضتیع لصتمت اهلل"لاصتم" و شتمس الاحمن‬

‫" خبت" شاهگین قضیع حمگ ادریس " حمگی" دانرا طب لگلی ع لس عی قضایی حاضا انگ‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسهی قضایی)‪:‬‬

‫رهم قضیع ع لای عین خویش قاار ایاد پولیس! ولچک هایش را از ننیگ‪!.‬‬

‫رهم قضیع خود را عافی ننیگ‪!.‬‬

‫نور الحق "افضسی" (متهم قضیه)‪:‬‬

‫ع الازه رئیس صاحب حرام اینجانب نور الحق "افضسی" ولگ ام آ ا دارای سن ‪ 44‬سال و اشنگه‬

‫ناحیۀ ‪ 4‬شها نا م ی اشم‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسهی قضایی)‪:‬‬

‫شما رهم قضیعی قرم آیا از حاوق ‪ 20‬اانع نگرج واد ‪ 7‬و ‪ 8‬قانو الااآت لزایی نع لبارت از‪:‬‬

‫• حق قبول یا رد قاضی‬

‫• حق رد څارنوال‬

‫• حق سکوت‬

‫‪3‬‬
‫• حق اافرن ونیم گافع‬

‫• حق آااهی از اتهام ن و ع‬

‫• حق داشرن تالما‬

‫• و یاه‪.‬‬

‫آااهی داریگ؟ و اای تا از سوی څارنوال تفهیم اادیگه و یا خیا؟‬

‫نور الحق "افضسی" (متهم قضیه)‪:‬‬

‫ترفیگ‬ ‫سی قاضتی صتاحب! آااهی الزم در این ز ینع اایم داده شتگه استت و از حاوق قانونی خود‬

‫شگه ام‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسه قضایی)‪:‬‬

‫نظم لس عی قضایی را طبق ادۀ ‪ 216‬قانو الااآت لزایی رلایت ننیگ‪!.‬‬

‫حال از څارنوال حرام ؤظفِ قض تیع تااضتتا عمم یآیگ نع تا ع حم خصتتوا اخم وقع نموده و‬

‫صورت دلوای اتبعی خویش را ع پیشگاه حکمع قاائت نماینگ‪!.‬‬

‫لبگالحق "راس " (څارنوال)‪:‬‬

‫حضور حرام رئیس و الضای حرام قضائی ریاست دیوا لزاء حکمۀ شهای والیت ناپی ا!‬

‫‪4‬‬
‫اینجانب لبگالحق "راست " څارنوال ؤظف قضتایی ریاستت څارنوایل استرینا والیت ناپی تا در حالیکع‬

‫دارای اهسیت نا م حاوقی و شالی خویش ی اشم لسیع اسا ی نور الحق "افضسی" ولگ ام آ ا رهم‬

‫قضتیعی قرم نع نام اده نیز رصتف ع همین صتفات ی اشتگ ع رؤیت اوراق تحایق ع پیشتگاه هیأت‬

‫حکمع چنین اقا ع دلوی ی نمایم‪:‬‬ ‫حرام قضائی آ‬

‫فشردۀ جریان قضیه‪:‬‬

‫ع تاری ‪1401/6/22 :‬ه‪.‬ش؛ در قایۀ خُمزراا ول توالی حصتۀ اول نوه ترا ستالت ‪ 9‬جع ع استا‬

‫اطالع خا اوی آ ایت خا اۀ قو انگانی ا نیع والیت ناپی تا بنی ا اینکع لنگ صتورت اافرع و سع‬

‫تن جاوحین را ع شتفاخانع سکی والیت ناپی تا انراال داده انگ تیم ارستی ع حم واقعع رفرع نع‬

‫حتم واقعتعتان انگور نور الحق "افضتتسی" ولتگ اتم آتا وانمود اادیتگه استتت نتع نور الحق "افضتتسی"‬

‫تتکونتعینتاحیتع چهتارم والیتت نتاتمتع ختاطا نتار دهاتانیتعتان آتگه نتعتان تمنور نزد نویتگ ولتگ‬

‫لبتگالاستتولتع دهاتانی وده نتع روی همین وضتتوع ین آنهتا لنجتال رخ داده نتع نجاتع لنتگ و‬

‫درایای تسحانع صتورت اافرع و در نریجع تعگاد چهار تن هایک‪ :‬یونگ و نویگ ولگا لبگالاستول از‬

‫حمگ و لبگالاازق ولگ لبگالحکیم از طا نور الحق "افضتسی" نام‬ ‫شتاه ولگ خا‬ ‫یک لانب و بار‬

‫جاوح اادیتگه نتع قاار اطالع کرون نمبا‪ 1199‬ورخ‪ 1401/12/02 :‬تگیایتت حرام بتارزهتا لاایم‬

‫لنایی استا ی یونگ در شتفاخانع ‪ 300‬ترا پولیس فوت نموده استت در پیونگ ع قضتیعی استا ی نور‬

‫الحق "افضتسی" ولگ ام آ ا از ول توالی قاه ان ا یک یم تفنگچع و دو یم نالشتینکو اافرار و از‬

‫‪5‬‬ ‫تاری ‪ 1401/6/22‬تحت توقیف قاار داده از حم واقعع ‪ 35‬دانع پوچک ا ی فیا شگه نالشینکو‬

‫دانتع پوچتک تفنگچتع و یتک یتم ایرتای تگو نمبا دریتافتت اادیتگه نتع ای عتاینتاتتالی تتریکی‬

‫‪5‬‬
‫ا ق اوراق صتفحعی نشتفی دو تن جاوحین تحت تگاوی و تعایب آنها در شتفاخانع‬ ‫ارستال اادیگه و‬

‫قاار دارنگ‪.‬‬

‫‪ .1‬استا ی نور الحق در لایا تحایق یا داشترع نع یک روز قبم ا با خود را روا ناده ود تا تا‬

‫ُاِّی نمتایتگ نویتگ نتام تانع نتار آنهتا اادیتگه از تان یاو نموده ود چو قبالً تان نتگه نزد نویتگ تع‬

‫ان داده ودم‬ ‫ا گاری ت تسیم داده شتگه ود چو نع ع وی ‪ 40000‬چهم هزار افغانی از ا ت صتار‬

‫نتع در خرم ستتالتع ن ‪ 8000‬افغتانی دادتع همین ختاطاتع وی افرم دیگا خودم درتان خود ختگتت‬

‫یننم و ن اایش زنگ زدم افرم گمار نار ننم نویگ افت ن تی را در ان نمی انم خودت یا نار‬

‫ُا را‬ ‫شتتاه زنگ زدم چنتگ نفا تا‬ ‫را پیش با ع همین خاطا روز واقعتع از نا م حانت نادم ع بتار‬

‫ُای را‬ ‫گیاد وقری ع ان رستتیتگیم لالل دروازه ان را ا ستتنتگ نگ ناده ود آناا از نادیم و تا‬

‫شتاوع نادیم نویگ آ گ ع اادرانش یونگ و ناظم زنگ زد و ا اادرانش تس آ گنگ و ترایم االی‬

‫یونگ ن را همااه دسترعی‬ ‫ا فیا نادنگ ن همااه بار شتاه از ان یاو شتگیم و در وستر ستا‬

‫نسنگ زد در پاوژه افرادم و در ین از ها دو طا فیا صتورت اافت نع لبگالاازق حافظ نگه شتگیگاً‬

‫زخمی شتگ وی را ع شتفاخانع قاه ان انراال دادیم و از آنجا ع ایما لن تی و خودم در قاه ان انگم ا‬

‫اا م هم زخمی شتگه‬ ‫دو یم نالشتینکو و تفنگچع نع بار شتاه زخمی شتگه ود و دو نفا از طا‬

‫ود نع در نزد نتگه هی نوع استتسحتع نبود و ن خودم هی فیا نکادهام و استتسحتع نتگه نارت قانونی‬

‫دارد و هم چنا در استرجوا ات عگی یا داشترع نع نگه ستهمدار شتانت صتنعری احمگ واقع پار‬

‫گاام ی اشتم نع اارد های شانت هفت نفا وده نع توسر اداره شانت اسرخگام‬ ‫های صتنعری ستا‬

‫فورم تتاری ‪ 1396/07/03 :‬درتگل عتاش تاهتانتع‬ ‫و لبتگالاازقیتک تن از اتارد هتای شتتانتتتع استتا‬

‫‪ 10000‬ده هزار افغانی استرخگام شتگه استت و استا ی لبگالاهار ولگ خوشتخال از لمسع اارد های شتانت‬

‫‪6‬‬
‫وده نع دریور نگه ی اشتگ و در لایا حمسع پ تاا لبگالاستول هایک نویگ یونگ و ناظم ن ا‬

‫یازا شاه حمگ آ ا حمگ ن یم و صبور نع ع اصگ‬ ‫بار شتاه در صحنع حضور داشریم و اسا یا‬

‫ُای استرخگام شتگه ودنگ در یاو ان ودنگ و ز انینع پ تاا لبگالاستول االی ا حمسعور‬ ‫تا‬

‫شتگنگ از ارا فیا آنها بار شتاه زخمی شتگه و از لمسع حافظین لبگالازاق نیز از ناحیع ستینع جاوح‬

‫اادیتگ نتع داختم پاوژه ستتاور نادم و لبتگالازاق جبورتع فیا هتای دفتالی شتتگ و در هنگتا یکتع‬

‫ُای ودیم در دست ن صا یک قیچی ود‪.‬‬ ‫صاو تا‬ ‫حمسع االی ا صورت اافت در آ ز ا‬

‫‪ .2‬ذریعتعای استترعالم ‪ 4597‬ورخ‪ 1401/12/06 :‬در ورد نظایتعای دانرا و احضتتاریتت جاوحین از‬

‫شتفاخانع ع گیایت بارزه ا لاایم لنایی هگایت صتادر شتگه استت و تا اننو استا یا نویگ ناظم و‬

‫لبتگالازاقتع این اداره عافی و الزام نگادیتگه انتگ اتا نظایتع دانرا انضتتمتام کرون نمبا‪ 1259‬ورخ‪:‬‬

‫یونگ اصتا ت ناده نع نجا‬ ‫‪ 1401/12/17‬واصتست ورزیگه نع ع رؤیت آ تعگاد دو فیا ا ی در گ‬

‫ع قرم وصتو شتگه و استا ی لبگالازاق از ناحیعی صتگر از ارا اصتا ت ا ی جاوح اادیگه و هم‬

‫فاور ی اشنگ‪.‬‬ ‫چنا اسا ی نویگ از ناحیع دست جاوح است نع منورا‬

‫‪ .3‬ادر یونگِ ارول طی اظهارات و لایضتۀ خود گلی شتگه نع گت ‪ 7‬ستال ان نور الحق نزد ا‬

‫ُا را‬ ‫پنج ُیتک ود نتع در نزدیتک تان نور الحق تا حویسی المتار نمودیم‪ .‬پیش از واقعتع دو نفا تتا‬

‫تانواتمتعتان روا ناده ود؛ نویتگ پ تتام نتع فعالً جاوح شتتگهتع نور الحق ی اویتگ فادا یآیم‬

‫تاری ‪1401/11/12 :‬ه‪.‬ش آ گنگ در لایا چهار نفا تس و پ تاانم یونگ در روی حویسی ودنگ و نویگ‬

‫شتفاخانع فوت‬
‫و یونگ ا آ گنگ نع فیا شتگ یونگ و نویگ شتگیگاً جاوح شتگنگ نع عگاً یونگ ع درِ ِ‬

‫نمود و نویگ تحت تگاوی قاار دارد وقری از خانع یاو شتگم االی ن نیز فیا نمودنگ پ تاانم ستالح‬

‫‪7‬‬
‫نگاشرنگ و نور الحق و افاادش او را ع قرم رسانگنگ و نور الحق از قاه ان اافرار شگ نع االی نور الحق‬

‫رایم دارم‪.‬‬ ‫و افاادش ادلای‬

‫‪ .4‬استا ی لصتمت اهلل در حضتا شتهادت شتهود چنین یا نموده استت نگه ا نظاداشتت روز آخات‬

‫یگارم نع هم تایعی ان و خانع یونگ نام ی اشتم و در هما روز واقعع ستالت تاایباً ‪8‬‬ ‫چنین یا‬

‫ود در خانع هما داشترم صتگای فیا را شتنیگم اآ گم دیگم نع نویگ نام جاوح اادیگه‬ ‫جع صتب‬

‫ود یونگ آ گه تا نویگ را ع طا خانع باد در همین وقت یک ا ی ع وی اصتتا ت ناد و عتگ از آ‬

‫اوم االی ن نیز‬ ‫ها ن تی ع فکا خود شتگ و ن یک صتگ را دور تا ودم یخواسترم نزیک شتا‬

‫فیا شتگ و چنگین ا ی دیگا هم یونگ را زدنگ و یونگ نام توستر صتاحب ان نع فعالً تحت توقیف‬

‫استتتتع قرتم رستتیتگه و لستت و انگیزه آ را نمی دانم و نور الحقنتامتع همااه دو نفا دیگا نتع نمی‬

‫ودنگ و فالم اصسی قضیع ی اشنگ‪.‬‬ ‫س‬ ‫شناخرم ا سالح نالشینکو‬

‫گرستع یرفرم نع دیگم‬ ‫‪ .5‬استا ی شتمس الاحمن طی اظهاراتش یا داشترع نع ستالت ‪ 8‬جع صتب‬

‫پ تاا لبگالاستول هم تایع ا ا ستع نفا تس دلوی دارنگ ن رفرم نزدیک شتا نع بینم چع ا‬

‫استت ن نع آنجا نزدیک شتگم آنها دو نفا را ا ا ی زدنگ نع یکی از آنها عگاً فوت ناد و آنها از حم‬

‫فاار نادنتگ قبتم از فاار یکی از زخمی هتا را ستتع ا ی دیگا هم زدنتگ و هم چنتا تاالی خودم هم فیا‬

‫ع سال ت ادم‪.‬‬ ‫نادنگ و از حم زخمی ها را ادم ع شفاخانع خوشبخرانع ن لا‬

‫ُای ی‬ ‫‪ .6‬استا ی حمگ اهلل در حضتا شتهادت اش چنین یا نموده استت نع ستالت های قبم از تا‬

‫رفریم ع خانع یونگ شتا نع صتبور نانایم و حمگ آ ا و ن تیم ام هماایم ود در ق تمت های ان نور‬

‫الحق دیگیم یاو ار زیاد استت و ستا و صتگا نیز ود نع انوام را ا تس اش دیگم نع ا یونگ دلوی‬

‫و لنگ داشتترنگ ا از حم فاار نادیم دیگا نگیگیم نع چع شتتگ و لست و انگیزه این ود نع انوام‬

‫‪8‬‬
‫ُای ایا شتگ دیگا نگیگیم نع نی از طا‬ ‫ُای ع ان اش اده ود نع یونگ انع تا‬ ‫ایا را ع تا‬

‫ود دیگاا ع چشتم ن‬ ‫تس‬ ‫نی زخمی شتگه در حم لز ادیگارد انوام ا استسحع نالشتینکو‬

‫ودنگ یا خیا؟!‬ ‫س‬ ‫نخورد نع‬

‫‪ .6‬استا ی شتمس الگین شتاهگ دیگا قضتیع در اظهارات اش یا داشترع نع گت چهار ستال ی شتود‬

‫همااه نور الحق "افضتسی" نار یننم یک روز قبم از واقعع لا ی نور الحق "افضتسی" شتب اایم زنگ‬

‫ای رفریم نع استا ی‬ ‫ُای اویگ نع ا ستیف الاحمن ع تا‬ ‫زد افت هماای ستیف الاحمن فادا ع تا‬

‫ُای نکنیگ‬ ‫نویگ آ گ افت شتتما را نی روا ناده عگ ع نور الحق "افضتتسی" زنگ زد و ع ا افت تا‬

‫است اایش وضوع را افرم ا را افت ع ان‬ ‫نع عگاً نور الحق "افضسی" اای ن زنگ زد نع چع ا‬

‫دیگا اویگ و روز واقعع ستالت ‪ 7‬صتب نور الحق "افضتسی" اایم زنگ زد افت ا خودت شتش ناراا‬

‫ُای اویتگ و خودش عتگاً آتگ وتا نور الحق "افضتتسی"تع داختمتان رفریم یتک قیچی‬ ‫اافرتعتع تتا‬

‫ُای ی نادیم نتع نویتگنتام آتگ وتع‬ ‫تگستتت ن و یتک قیچیتگستتت نور الحق "افضتتسی" ود تتا‬

‫تس را آورده و در همین وقت پشتت دیوار فیا شتگ ن و نور‬ ‫اادرش زنگ زد نع یا نا سی نام افااد‬

‫الحق "افضتسی" از ان اآ گیم ن فاار نادم در فاصتسع صتگ رای دیگم پایم ستوزش دارد و ا ی در‬

‫نف پتایم خورده ود و ننتگیتگم نتع نی نی را زد و در نزد نویتگ و یونتگ تفنگچتع ود‪ .‬و همچنتا تع‬

‫ود نع ا آ نور الحق "افضتسی" را زد و استا ی ناظم نام ستالح نگاشتت و از‬ ‫دستت شتهایار ستوتع چو‬

‫طا نور الحق "افضتسی" دو تن ادیگارد ا لبگالاازق نالشتینکو داشتت و نزد نور الحق "افضتسی"‬

‫قیچی ود‪.‬‬

‫‪ .1‬ع رؤیت عسو ات گیایت حرام لنایی اسا ی نور الحق "افضسی" سوا ق لا ی نگارد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫‪ .2‬تع رویتت عسو تات کرون نمبا‪ 33‬ورخ‪ 1400/01/22 :‬ه‪.‬ش؛ تگیایتت حرام بتارزه تا لاایم‬

‫لنایی ناپی تا ستالح های نالشتینکو و تفنگچع گستت آ گه از نزد نور الحق "افضتسی" لواز‬

‫قانونی داشرع است‪.‬‬

‫‪ .3‬اسا یا نویگ و ناظم نامها تحت لسب قاار اافرع انگ ا ا تا اننو ع تحایق حاضا نگادیگه انگ‪.‬‬

‫‪ .4‬استتا ی لبگاالازاق نع در شتتفاخانع ایما لن تتی تحت تگاوی قاار داشتتت از آنجا فاار نموده نع‬

‫ذریعتۀ استترعالم نمبا ‪ 345‬ورخ‪ 1400/12/06 :‬و ‪ 421‬ورخ‪1400/12/17 :‬ه‪.‬ش؛ در ورد چگونگی‬

‫فاار لبگالاازق از شتتفاخانع ع گیایت بارزه ا لاایم لنایی والیت ناپی تتا عسو ات خواستترع‬

‫شتگه تا اننو لوان واصتست نورزیگه و همچنا ذریعۀ قاار ‪ 58‬ورخ‪ 1402/10/07 :‬در ق تمت‬

‫اافراری استا ی لبگالاازق صتادر اادیگه تا اننو اافرار نگادیگه استت ا ا ع رؤیت نظایع دانرا‬

‫و ان تای وصتو در شتفاخانع ایما لن تی و عسو ات آ ایت نایمنال تخنیک قو انگانی ا نیع‬

‫جاوج شگه است تفنگچع ی اشگ‪.‬‬ ‫ناپی ا آلۀ نع منور توسر آ‬

‫‪ .5‬ع رؤیت نظایع الی تریکی از دو یم نالشتینکو و یک یم تفنگچع گستت آ گه از نزد انوام‬

‫از استتسحع نمبا‪ 842910‬و تفنگچع نمبا‪ 94631‬فیا صتتورت نگافرع ا ا از نالشتتینکو نمبا‪8011‬‬

‫ا ور نور الحق "افضتتسی" نام و تفنگچتع گو نمبا نع از حتم واقعتع گستتت آ گه فیا صتتورت‬

‫اافرع است‪.‬‬

‫لایضتع نور الحق "افضتسی" و هگایت اام لوی څارنوایل ازارش تاتیب و ع‬ ‫‪ .6‬اخیااً وضتوع ع استا‬

‫اام لالی ارائع اادیگه عگ از الحظع شتگ تاری ‪1401/07/02 :‬ه‪.‬ش؛ هگایت ع تحایق و ارستی‬

‫توستر نمیرۀ خرسر داده شتگه استت نع لهت تکمیم تحایاات ستع نفا از نارااا استا یا‬

‫هایک یازا شتاه حمگ ن تیم حمگ آ ا ع تحایق حاضتا شتگنگ یا داشترع انگ ز انینع طا‬

‫‪10‬‬
‫ان نور الحق "افضتسی" پای پیاده روا ودیم نور الحق "افضتسی" ا افاادش و بار شتاه در وتا‬

‫قبالً رفرع ودنگ نا رستیگه صتگای فیا ها را شتنیگه انگ نع ع چشتم خود نگیگه انگ نع نی توستر‬

‫نی جاوح و یا ع قرم رستیگه ا ا از ولودیت ستالح نزد افااد نور الحق "افضتسی" یا داشترع انگ‬

‫طوریکع در فوق تمنا داده شتگه استت استا ی لبگالاازق نع در شتفاخانع ایما لن تی نا م ترای‬

‫شتگ از آنجا وفق ع فاار شتگ وضتوع ع تعایب استرعالم های قبسی ذریعۀ استرعالم نمبا ‪385‬‬

‫ورخ‪1400/01/30 :‬ه‪.‬ش؛ از پولیس ا وطتع پاستتش تع لمتم آتگ در پتاستت تحایا نموده انتگ نتع‬

‫حافظین شتتفاخانع رمناه الازه ورود ع شتتفاخانع را نگاده انگ و قاار اافراری وصتتو صتتادر‬

‫اادیگه استت ع پاوستۀ تحایق حاضتا نشتگه استت نع ع رؤیت اوراق صتفحع نشتفی پولیس حوزه‬

‫ا نیری پنجم قو انگانی حرام ا نیع والیت ناپی تتا ظنونین منور تحت تگاوی در شتتفاخانع و‬

‫ااقبت آنها قاار داشترع ا ا در ق تمت ظنونین نع ؤظفین پولیس از آنها در شتفاخانع ااقبت‬

‫نکاده و فاار نموده انگ ع ن تبت فست وظیفوی آ ا حرام حوزهی پنجم قو انگانی ا نیع ناپی تا‬

‫لیگی حمگ خا و آ ا لنایی حوزۀ ا نیری رمناه ستار ن صتا ا خا دوستیع لگا ستازی و ع‬

‫الع ذیصالح احالع ی اادد‪.‬‬

‫علت وانگیزه جرمی‪:‬‬

‫قضتتیتع روی وضتتوع التاره داریتان صتتورت اافرتع نتع در نریجتع ذریعتۀ آلتعنتاریتع تفنگچتع و‬

‫نالشینکو اسا ی یونگ ع قرم رسیگه نویگ بار شاه و لبگالارازق جاوح اادیگه است‪.‬‬

‫حالت مشدده جرمی‪:‬‬

‫‪11‬‬
‫قرم یک تن و جاوحیت ستتع تن ذریععی فیا استتسحۀ ناریع صتتورت اافرع و همچنا تحت‬

‫رایم وررعی ارول قاار دارد‪.‬‬ ‫ادلای‬

‫دالیل الزام علیه نور الحق "افضسی" متهم‪:‬‬

‫‪ -1‬نظایع دانرا در ورد قرم شتهایار و جاوحیت ستع تن نع توستر آلعی ناریع صتورت اافرع‬

‫است‪.‬‬

‫ا‬ ‫‪ -2‬شتهادت لصتمت اهلل نع یونگ توسر اسا ی ع قرم رسیگه است و دو تن دیگا نیز ا وصو‬

‫ودنگ‪.‬‬ ‫س‬ ‫نالشینکو‬

‫س دلوی دارنگ‬ ‫‪ -3‬اظهارات شتمس الاحمن بنی ا اینکع دیگم پ تاا لبگالاسول ا سع نفا‬

‫و توسر آنها جاوح و ع قرم رسیگه انگ‪.‬‬

‫ای اده ود یونتگ‬ ‫‪ -4‬اظهتارات حمتگ اهلل نتع نور الحق "افضتتسی" تایتا راتعتان اش لهتت تتا‬

‫ای ایا شتگ عگا نورالحق را ا تس اش دیگم ا یونگ دلوی و لنگ داشترنگ ا‬ ‫انع تا‬

‫از حتم فاار نادیم دیگانتگیتگم نتع نی نی را جاوح ستتاختت در حتمتادیگتارد تانواتم تا‬

‫ودنگ یا خیا؟!‬ ‫س‬ ‫ود دیگاا را نگیگم نع‬ ‫س‬ ‫اسسحع نالشینکو‬

‫‪ -5‬اظهارات شتمس الگین شتاهگ دیگا قضتیع نع انوام اایم زنگ زد نع ا شتش ناراا دیگا ع‬

‫ُای ودیم نع در پشتت دیوار ان فیا شتگ ن نگیگم نع‬ ‫ُای اویگ ا نورالحق صتاو تا‬ ‫تا‬

‫نی نی را زد و یک قیچی در دست ن و یک یک قیچی در دست انوام ود‪.‬‬

‫‪ -6‬گستتت آ گ ‪ 35‬لگد پوچک ا ی نالشتتینکو و ‪ 5‬لگد پوچک ا ی تفنگچع و یک یم‬

‫تفنگچع گو نمبا از حم ع رؤیت شاهگات و ناونی‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪ -7‬نظایعی الی تریکی نع ‪ 35‬لگد پوچک گستت آ گه از نالشتینکو نمبا‪ 8011‬ا وطع انوام‬

‫فیا صورت اافرع است و یک لگد پوچک از تفنگچع گو نمبا فیا صورت اافرع است‪.‬‬

‫تمات ی ی ایم بنی ا قرم پ تاش یونگ و جاوحیت پ تا اش نویگ‬ ‫ترایم‬ ‫‪ -8‬ادلای‬

‫االی نور الحق "افضسی" و افااد آ ‪.‬‬

‫مطالبهی مجازات‪:‬‬

‫تؤولیت استا ی نور الحق "افضتسی" در قضتیعی قرم یونگ و‬ ‫فوق‬ ‫ناءً نظا ع دالیم و گار‬

‫جاوحیت نویگ را ت وده از حضتور حرام لنان رئیس صتاحب و الضتای قضتایی شتا احراا انع‬

‫ا ق فااه‪ 1‬اده‪547‬‬ ‫تااضتا ی نمایم تا استا ی نور الحق "افضتسی" را ح تب هگایت اده ‪577‬‬

‫نُگ لزاء جازات نماییگ تا زلا ع خودش و پنگ ع دیگاا اشتتگ و یک یم تفنگچع گو نمبا و‬

‫ا ق ادۀ ‪ 182‬نُگ لزاء قا م صتادره ی اشتگ و‬ ‫نالشتینکو نمبا‪ 8011‬نع آلعی لا ی ی اشتگ‬

‫اسا یا لبگالازاق نویگ و ناظم نامها قا م تعایب لگلی ی اشگ‪.‬‬

‫نورالحق(متهم) و فاشاد (اخالل اا)‪:‬‬

‫تو چع ق تتم څارنوال ه تتری؟ تمام این ا ها را از دل خود نوشتترع نادی نور الحقِ را نع ن ی‬

‫شتناستم یک شتخح تحصتیم ناده ی اشتگ و هی وقت ن تی را ع قرم نمی رستانگ قاضتی صتاحب نم‬

‫ا های این څارنوال درون است چیزی را نمی فهمگ‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسه قضایی)‪:‬‬

‫‪13‬‬
‫نظم حکمتع را رلایتت نمتاییتگ! در لای تا نشتتینیگ! در یا آ طبق هگایت فااه ‪ 2‬اده ‪ 225‬قانو‬

‫الااآت لزائی از لس ع قضائی اخااج ی شویگ‪!.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسه قضایی)‪:‬‬

‫حال ع ونیم گافع نورالحق "افضتسی" رهم قضتیع وقت داده یشتود تا در حم خصتوا ع پا‬

‫ای راده شگه و دفالیع شاناا در اا ا صورت دلوای اتبع څارنوال قاائت نمایگ‪!.‬‬

‫حبیب اهلل "امیری" (وکیل مدافع)‪:‬‬

‫به حضوررئیس صاحب وهیئت محترم قضایی دیوان جزای عمومی محکمۀ شهری والیت کاپیسا‪:‬‬

‫اینجانب حبیب اهلل"ا یای" دارنگۀ لواز نمبا (‪ )1117‬ونالت دفاع در حالی نع دارای اهسیت شالی وقانونی‬

‫اسا ی نور الحق "افضسی" نع رهم ع قضیع قرم ی اشگ ع صفت ونیم گافع‬ ‫خویش ی اشم ازطا‬

‫اق‬ ‫انرخان اادیگه ام؛ تا در اا ا صورت دلوی څارنوال ؤظف نع اننگ ن رصف ع صفات فوق ی اشگ‬

‫هگایت اده(‪)31‬قانو اساسی و اده(‪)2‬قانو ونالی گافع از حاوق ؤنسم در پیشگاه حکمع حرام دفاع‬

‫نمایم‪!.‬‬

‫کونع اصسی و فعسی والیت‬ ‫خلص رویداد قضیه‪ :‬ؤنسم نورالحق "افضسی" حگود(‪)44‬سال لما داشرع‬

‫نا م وده ضمن اینکع دورۀ ا رگائیع و لی انس را در نشور پان را و دورۀ اسرای را در شها ونی آلما‬

‫بعۀ احمگ وده نع در خش‬ ‫ع پایا رسانیگه؛ ع شش ل ا سگیت نا م دارد‪ .‬هکما یک تن از سهم دارا‬

‫بعع احمگ و‬ ‫ئول پاوژه ساخرمانی دیزاین و ت بیق‬ ‫بعع احمگ‪ -‬گیا‬ ‫های گیایت تهیع و تگارنات‬

‫‪14‬‬
‫بعع احمگ الاای وظیفع نموده است‪ .‬در سال ‪ 1383‬یک در نگ ان انگوری واقع قایۀ‬ ‫گیا ازار یا ی‬

‫خُمزراا ول والی حصعی اول نوه را والیت ناپی ا را ع نورالحق "افضسی" شخصی خویش ع وساطت‬

‫ز ای ولگ حمگ نعیم از نزد حمگ لالم ولگ حمگ قاسم خایگاری نموده‪ .‬از اینکع خودش در نا م ود و اش‬

‫داشرع و نیز نا ا صاوفیری نع داشرع نمیتوان ت نع خودش ساپاسری ان را نمایگ‪ .‬از این رو ان رمناه‬

‫ع‬ ‫کونع قایع خُمزراا ول والی حصۀ اول نوه را‬ ‫ن اع اای شخصی نام لبگالاسول‬ ‫ا ق لا‬ ‫را‬

‫ا بانی سپاده ود‪ .‬دو سال اول پ اا لبگالاسول حاضا ع تحایا الاره خر اادیگه‪ .‬ا ا عگ از آ هااز ع‬

‫تحایا الاره خر حاضا نگادیگه انگ‪ .‬ها ز انیکع ؤنسم خواهش تحایا الاره خر را ی ناد‪ .‬پ اا‬

‫لبگالاسول طوری رفرار ی نمودنگ نع اویا هی اونع سوء نیت نگارنگ و در آینگه هم در ز ینع نگام شکسی‬

‫ایجاد نخواهگ شگ‪ .‬ؤنسم نع یک شخح صادق ود‪ .‬هما قول شفاهی پ اا لبگالاسول را قبول نموده همع‬

‫یپاداخت‪ .‬اآلخاه سال امشرع نع ؤنسم بسغ ‪ 40000‬هزار افغانی‬ ‫سال صار دهاانی آنها را اای شا‬

‫صار پاداخرع ود‪ .‬عگ از لمع آوری حاصالت پ اا لبگالاسول بسغ ‪ 8000‬هزار افغانی اای ؤنسم از‬

‫لمع لوایگ و حاصالت یپادازنگ‪ .‬و اای ؤنسم یاوینگ نع از یک طا چنگا حاصالت نبوده و از طا‬

‫ؤنسم تصمیم یایاد نع از این ع عگ‬ ‫دیگا پول حاصالت را االی ان ع صا رسانیگه ایم‪ .‬ع این اسا‬

‫ان خود را خودش خگ ت نمایگ‪ .‬از این رو ؤنسم جبور شگه نع از طایق اسرخگام ناراا شخصی ان خود‬

‫ان دیگا ؤنسم‬ ‫را شاخچع ُای نمایگ‪ .‬یک روز قبم از واقعع ؤنسم اای بار شاه نع یکی از نارااا‬

‫ُا را اافرع ع ان اویگ‪ .‬ان را شاخچع ُای نمایگ‪ .‬حینِنع بار شاه‬ ‫ی اشگ تسفو نموده نع چنگ تن تا‬

‫ُای اای آنها‬ ‫اسا ی نویگ مانعت صورت اافرع و الازه تا‬ ‫ُاها ع ان یرسنگ از طا‬ ‫همااه سایا تا‬

‫ی نمایگ‪ .‬از اینکع ؤنسم‬ ‫ُاا را ع ان الازه نمی دهگ اای ؤنسم تسفو‬ ‫داده نمیشود‪ .‬نویگ ضمن اینکع تا‬

‫صاو وضوء اافرن ی اشگ‪ .‬تسفو را لوان داده نمیتوانگ‪ .‬ولی عگ از وضوء و نماز ؤنسم ذریعۀ تسفو‬

‫‪15‬‬
‫یایاد‪ .‬نویگ اای ؤنسم یاویگ نع ن هی ن ی را در ان الازه نمی دهم نع نار ننگ‬ ‫همااه نویگ تما‬

‫گا اینکع خود شما نار ان خود را ع پیش بایگ‪ .‬و اضافع یننگ نع سنگ ان را هم یاوریگ و پول خود را‬

‫اخم نماییگ‪ .‬ؤنسم قبول یننگ و یاویگ نع شکسی نی ت فادا خودم یآیم و نار ان خود را ع پیش‬

‫ی ام‪ .‬از اینکع ان در خُمزراا وقعیت دارد و شما خون یدانیگ نع ساحع خُمزراا نا ا ن است و نیز‬

‫ؤنسم همااه دو نفا حافظ شانت‬ ‫چنگسال قبم م خُمزراا ؤنسم ورد حمسع قاار اافرع ود‪ .‬ع این اسا‬

‫ُاا را اسرخگام نموده ع ان یرونگ‪ .‬نع دروازه ان توسر نویگ سنگ ناری‬ ‫خویش آ گه تعگادی از تا‬

‫ُای را‬ ‫گود اادیگه است‪ .‬ؤنسم سنگ ناری دروازه ان خود را تخایب نموده داخم ان اادیگه تا‬ ‫و‬

‫شاوع یننگ‪ .‬در همین لایا نویگ نام در لاب ان آ گه اادرا خود را تسفو ناده ع ان یخواهگ‪.‬‬

‫هاسع اادر داخم ان یشونگ ؤنسم را ع ضان چون دسرع نسنگ از ان شخصی خودش یاو ناده در‬

‫ُا را نیز ذریعع اسسحع تفنگچع جاوح نموده االی‬ ‫لا پاوژه پیش روی ان ی انگازد و بار شاه تا‬

‫لبگالاازق نع‬ ‫لبگالاازق حافظ نیز حمسع نموده نام اده را ذریعۀ تفنگچع جاوح یسازنگ‪ .‬ع این اسا‬

‫وظیفع حفاظت را دارد و از ناحیع حافظت عاش یایاد‪ .‬ا اسسحع نالشنیکو قانونی دست داشرع خویش‬

‫ع نظور الاای وظیفع دفاع از لا خودش و سایاین در اا م حمسع آنها نیز فیا ی نمایگ‪ .‬نع در نریجع‬

‫های اِم آلود یاو شگه جاوحین را ع شفاخانع قاه‬ ‫آنها نیز جاوح یشونگ‪ .‬ؤنسم از لا پاوژه ا لبا‬

‫ان انراال داده و خود را ع پولیس قاه ان ت سیم ی نمایگ‪.‬‬

‫جناب رئیس صاحب و هیئت محترم قضائی! قبم از همع یخواهم واردی را نع هیئت حرام قضائی را ع‬

‫حایات و لگالت نزدیک یسازد یکایک قاا ذیم ع سمع شما اسانم‪:‬‬

‫• حضور شما ع لای اسانم نع در قضایای قرم قبم از همع انگیزه لا ی هم است‪ .‬و انگیزه لا ی ن بت ع‬

‫ارتبار ولود یا انگیزه لا ی– حم‬ ‫لا ی تشخیح یاادد‪ .‬و ع اسا‬ ‫حم واقعع – اسناد و گار‬

‫‪16‬‬
‫گست آ گه‪ .‬لام االی ظنو یا ظنونین را ت یشود‪ .‬حال نظا ع اوراق دوسیع‪-‬‬ ‫واقعع‪ -‬اسناد و گار‬

‫اتهام نا ع و صورت دلوی څارنوال صاحب گو شک انگیزه لا ی ع خصوا قصگ خاا ع نزد پ اا‬

‫لبگالاسول ولود وده نع هما سوء نیت در قبال ال و سک ؤنسم ی اشگ‪.‬‬

‫• نظا ع اوراق نُاُونِی و شاهگات حم واقعع‪ .‬حم واقعع لبارت از ان مسونع ؤنسم انوام وده نع یگا‬

‫لنگ‪.‬‬

‫• نظا ع اوراق ‪ 117‬و ‪ 118‬دوسیۀ نع حاوی اظهارات ز ای نام ی اشگ‪ .‬پ اا لبگالاسول از سال های قبم در‬

‫را ع ع سکیت ؤنسم سو نیت داشرع و ا یک پال و اصاار قبسی داخم اقگام شگه ودنگ‪.‬‬

‫• نظا ع اظهارات شهود لینی حم واقعع پ اا لبگالاسول ؤنسم را از داخم ان ع ضان دسرع نسنگ یاو‬

‫نموده داخم پاوژه آ یاری ی انگازنگ نع سوء نیت و اصاار قبسی آنها را را ت یسازد‪.‬‬

‫• نظا ع ورق ‪ 23‬دوسیۀ نع حاوی نظایعی دانرا در ورد بار شاه ی اشگ پ اا لبگالاسول اصالً ع قصگ‬

‫وده نع حری ع همین شخح ی طا‬ ‫قرم همگی اقگام نموده ودنگ‪ .‬زیاا بار شاه یک شخح یطا‬

‫رحم نکاده انگ‪.‬‬

‫• نظا ع ورق ‪ 63‬دوسیع نع حاوی نظایع دانرا در ورد لبگالازاق ی اشگ واض تحایا اادیگه نع ا ی‬

‫پ اا لبگالاسول ع سینۀ نام اده اصا ت نموده است‪.‬‬

‫• نظا ع ولودیت یک یم تفنگچع و خُولهای دو یم تفنگچع در حم واقعع و جاوح شگ لبگالاازق‬

‫توسر تفنگچع پ اا لبگالاسول ا یک پال خصمانع و سوء نیت داخم ان ؤنسم اادیگه انگ‪.‬‬

‫• نظا ع ولودیت خُولهای نالشینکو نمبا نع ع دست لبگالاازق قاار داشرع و وظیفع نام اده حافظت‬

‫از حاوق خود و سایاین وده یا اا آ است نع لبگالاازق در اا م تعای و تعگی پ اا لبگالاسول‬

‫‪17‬‬
‫وظیفع خویش را انجام داده است؛ در یا آ صورت عنی اارد ود لبگالاازق زیا سؤال یرفت و ع‬

‫فست وظیفوی رهم یشگ‪.‬‬

‫بوع نمبا ‪ 13341133‬اهالی قایع خُمزراا نع چنین نگاشرع انگ نع اویا ؤنسم ا یک‬ ‫• نظا ع رن لایضۀ‬

‫افتوشنود لفظی االی پ اا لبگالاسول حمسع نموده یونگ را شهیگ و نویگ را شگیگاً جاوح نموده نع‬

‫حری در داخم نشور تگاوی نویگ ا کا پمیا نبوده اشگ‪ .‬ن انینع ع لنوا اهالی خُمزراا در لاب لایضع‬

‫منور نع درج ورق ‪ 64‬دوسیع ی اشنگ نشا انگشت اماشرع انگ ایگ ع اطالع نمن ورد تعایب لگلی‬

‫قاار گیانگ‪ .‬زیاا‪:‬‬

‫ُای وده سکع پ اا لبگالاسول االی‬ ‫اوالً‪ -‬ؤنسم االی هی ن ی حمسع نکاده در ان خود صاو تا‬

‫ؤنسم ااردها و نارااا حمسع نموده انگ‪.‬‬

‫ُای وده نع حری از اسسحع خویش اسرفاده‬ ‫تا‬ ‫ُای همااه بار شاه صاو‬ ‫ثانیاً‪ -‬ؤنسم ا قیچی تا‬

‫ننموده است‪ .‬نظا نایمنالرخنیک در ورد تفنگچع ؤنسم قا م الحظع است‪.‬‬

‫ثالثاً‪ -‬یونگ جاوح شگه وده نع عگ از ده روز فوت یننگ‪.‬‬

‫رابعاً‪ -‬نظا ع ازارش دنرورا نع ضم دوسیع ی اشگ لااحت نویگ در ازوی وی وده نع ق عاً ایجان تگاوی‬

‫خارلی را نمیننگ‪.‬‬

‫خامساً‪ -‬نظا ع فاار نویگ و ناظم نامها از پنجۀ قانو و لگم حضور آنها در االع لگلی و قضائی تاصیا آنها‬

‫سحانع االی ؤنسم – نارااا و اارد ها اننگ اظها ن الشمس را ت است‪.‬‬ ‫بنی ا حمسع‬

‫بوع آنها نا الً نمن ی اشگ‪.‬‬ ‫ؤنسم ع پولیس قاه ان ادلای اهالی و لایضع‬ ‫سادساً‪ -‬نظا ع ت سیم شگ‬

‫‪18‬‬
‫قضات عالی قدر!‪ -‬ا تولع ع اوراق دوسیع ‪ -‬اتهام نا ع و صورت دلوی‪ .‬څارنوال صاحب ؤظف از قضیع و‬

‫و شواهگ لینی بنی ا‬ ‫واقعع ارزیا ی و نریجع ایای یاواقعی نموده الالوه ولودیت اسناد‪ -‬گار‬

‫جنی لسیع قاار اافرن ؤنسم و لگم دخالت ؤنسم در واقعع جاوحیت نجا ع فوت‪ .‬ازهم ع نحوی از انحا‬

‫ؤنسم را در قضیع دخیم دان رع نع دالیم الزام ارائع شگه څارنوال ؤظف قاار ذیم قا م رد و دفع ی اشگ‪:‬‬

‫‪ -1‬څارنوال صاحب از نظایع دانرا بنی ا جاوحیت پ اا لبگالاسول توسر سالح ناریع دلیم آورده‬

‫در رد این لیم الزام څارنوال صاحب ایگ گویم‪ :‬نظا شفاخانع در صورتی االی ؤنسم دلیم الزام شگه یتوانگ‬

‫گست آ گه از حم واقعع و نزدیک جاوحین‬ ‫نع در نظایع نایمنال تخنیک ذنا اادیگه اشگ‪ .‬در گار‬

‫جاوحیت‬ ‫گارنی گست آ گه نع توسر آ‬ ‫ؤنسم تثبیت اادیگه و فال‬ ‫آرار ولالیم دست و چا انگشرا‬

‫ع ار آ گه ا ور ؤنسم و نزد ؤنسم وده اشگ؟‪ .‬درحالیکع قبول یننم چنگین تن ا سالح ناریع جاوح‬

‫شگه انگ ولی ع ؤنسم هی ر ی نگارد‪ .‬آیا جاوحیت پ اا لبگالاسول توسر سالح ناریع دلیم اربات‬

‫لام االی ؤنسم شگه یتوانگ؟ در حالیکع هااز از تفنگچع ؤنسم فعم فیا صورت نگافرع است‪ .‬یعنی حرماً‬

‫ایگ ؤنسم اشخاا فوق المنا را جاوح ساخرع اشگ؟ طبعاً چنگین تن جاوح شگه‪ .‬لست و انگیزه هم واض‬

‫است‪ .‬نظایعی اهم خباه نیز ولود وده و یانگا جاوحیت آنها توسر اسسحع ناریع وده‪ .‬حری خُول های‬

‫ارباتیع قانونی االی شخح عینی اننگ ؤنسم‬ ‫گار‬ ‫ا ی نیز گست آ گه‪ .‬ا ا دلیم اربات لام گو‬

‫شگه نمیتوانگ در این دلیم الزام څارنوال صاحب فیا تفنگ چاهیی درتاریکی است ا یگ حکمع حرام در‬

‫تاریکی حکم ننموده در قضیع یاناهی ؤنسم اننگ آفران روشن است‪.‬‬

‫‪ -2‬څارنوال صاحب از شهادت لصمت اهلل بنی ا اینکع اویا یونگ توسر ؤنسم جاوح شگه اشگ دلیم‬

‫آروده است‪.‬‬

‫این دلیم څارنوال صاحب را در چنگین وارد قاار ذیم قا م رد و دفع یگانم‪:‬‬

‫‪19‬‬
‫اول‪ -‬هاااه نع حم واقعع را الحظع فا اییگ از دها خانع نوراحمگ نام ق عاً حم واقعع قا م دیگ نی ت‪.‬‬

‫زیاا خانع نوراحمگ از حم واقعع حگود ‪ 500‬را فاصسع دارد‪.‬‬

‫دوم‪ -‬هاااه ع رن اظهارات نصیا تولع فا اییگ گو شک درون سودا ع نام اننگ آفران روشن است زیاا‬

‫نام اده یاویگ نع در خانع هما داشرم صگای فیا را شنیگم ز انینع یاو شگم نویگ جاوح شگه و‬

‫شهایار آ گه تا او را انراال دهگ‪ .‬در همین وقت یک ا ی یونگ را خورد و چنگین ا ی دیگا هم یونگ را‬

‫یونگ حکایت دارد‪.‬‬ ‫زدنگ؛ در حالیکع نظایع شفاخانع از دو ا ی در گ‬

‫سوم‪ -‬شمس الاحمن در اظهارات خویش یا داشرع نع خود صاحب ان یونگ را ع ا ی زد‪ .‬درحالیکع‬

‫خود صاحب ان در لا پاوژه آ یاری افریگه ود‪ .‬و از داخم لا پاوژه ق عاً یاو قا م دیگ نبوده و ا کا‬

‫ع ا ی زنگ زیاا حگود ‪ 3‬را لمق پاوژه است‪.‬‬ ‫نگارد نع ن ی از داخم پاوژه نس دیگای را در یاو آ‬

‫و واهی ی اشگ‪.‬‬ ‫ُای وده نع اسسحع پس شهادت نوراحمگ نا الً ی اسا‬ ‫هکما در دست ؤنسم قیچی تا‬

‫رایماً االی ؤنسم شهادت داده است‪ .‬درحالیکع از اسسحع‬ ‫چهارم – شمس الاحمن در اظهارات خویش‬

‫تفنگچع ؤنسم هی فعم فیا صورت نگافرع است‪.‬‬

‫ادیگارد ؤنسم و پ اا‬ ‫پنجم‪ -‬نظا ع اظهارات شمس الاحمن نع شاهگ لینی واقعع وده درایای یا‬

‫لبگالاسول رخ داده است‪ .‬و یونگ نام هم در درایای حضور داشرع نع حری ا دسرع نسنگ ؤنسم را لت و‬

‫نون نموده تا اینکع ونسم خود را ع لا پاوژه انگاخرع است‪ .‬درحالیکع نوراحمگ از جاوح شگ نویگ و‬

‫یونگ شهادت یدهگ‪ .‬گین عنی نع اصالً نوراحمگ واقعع را نگیگه است؛ زیاا یونگ یکجا ا نویگ در‬ ‫آگ‬

‫داخم ان حضور داشرع و از یاو نع آ گه است‪.‬‬

‫ششم‪ -‬ااا شهادت شمس الاحمن درون نباشگ پس چاا فالسین جاوحیت بار شاه و لبگالاازق را عافی‬

‫نکاده است‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫هفتم – شهادت شمس الاحمن ا شهادت شمس الگین نا ال رفاوت است زیاا شمس الاحمن در اظهارات‬

‫ان‬ ‫گرسع یرفرم سا و صگا را شنیگم ا‬ ‫ا رگایی خویش ضمن اینکع واض تحایا داشرع نع ا‬

‫نا سی رفرم‪ .‬دیگم نع پ اا لمعام هماای پ اا نا سی دلوی دارنگ در نزد پ اا نا سی تفنگ چاهیی‪-‬‬

‫ود االی پ اا لمعام فیا نمود آنها را جاوح ساخرنگ‪ .‬گین عنی نع شمس‬ ‫تفنگچع‪-‬و نالشینکو‬

‫الاحمن قضیع را از نزدیک ع چشم سا دیگه اشگ ا ا از اینکع از جاوحیت بار شاه و لبگالاازق چیزی‬

‫نگفرع گو شک نع شاهگ حم واقعع نبوده و درون حض افرع است‪.‬‬

‫‪ -3‬څارنوال صاحب از اظهارات شمس الاحمن دلیم آورده نع اویا نام اده دیگه است نع پ اا لبگالاسول‬

‫س دلوا دارنگ و توسر هما ها جاوح و ع قرم رسیگه اشنگ‪.‬‬ ‫همااه سع نفا‬

‫اول اینکع اظهارات ا رگایی شمس الاحمن نع درج ورق ‪ 17‬دوسیع ی اشگ ا اظهارات عگی شمس الاحمن‬

‫نا الً در تناقض قاار داشرع نع وفق قالگه فاهی ‪(-‬ولتناقض یبطل الدعوی) فراوی تکمسع ولودیت تناقح‬

‫س ولود نگارد‪ .‬صافا دو نفا ادیگارد ا‬ ‫دلوا را اطم یسازد‪ .‬خالفت ا حایات قضیع وده زیاا سع نفا‬

‫اسسحع وده‪ .‬زیاا تا حال هی ن ی پیگا نشگه نع اسسحع را در دست ؤنسم دیگه اشگ‪ .‬دوم این اسرگالل‬

‫څارنوال صاحب در خالفت ا فااه دوم اده ‪ 5‬قانو الااآت لزائی قاار داشرع نع چنین صااحت دارد‪-‬‬

‫څارنوال وقاضی نمی توانند دالیل مبهم در قضیه رابه حیث دالیل اثبات علیه مظنون ومتهم توجیه و یا ابهام‬

‫در قانون را به ضرر آنها تعبیر نمایند‪ .‬گین عنی نع اظهارات لا احمگ نا الً نمن و بهم وده و قا م الربار‬

‫نمی اشگ‪ .‬از طا دیگا شما قضات عظم یدانیگ یکی از شاایر اساسی شهادت این ت نع شاهگ ا شهود‬

‫الۀ شالی ذیم در ز ینع چنین صااحت دارد‪(-‬والتقبل الشهاده‬ ‫لسیع خصو ت نگاشرع اشگ‪ .‬چنانچع‬

‫خصم علی الخصم) ان شهادت هگایع شایف شهادت خصم ا لسیع خصم قبول نمی شود یا قانونی و یا‬

‫شالی وده و سبب اربات ادلا لهت سز یت ؤنسم نمیاادد‪ .‬زیاا نورا دخرا لمع نویگ ی اشگ‪.‬‬

‫‪21‬‬
‫‪ -4‬څارنوال صاحب از اظهارات شمس الگین دلیم آورده است‪.‬‬

‫در حالیکع اسا ی شمس الگین همااه ن یم‪ -‬یازاشاه و حمگ آ ا نامها یکجا وده نع هی یکی آنها هنوز‬

‫ع ان ناسیگه ودنگ نع واقعع رخ داده است‪ .‬نظا ع اظهارات ن یم و یازاشاه حگود ‪ 200‬را از ان دور وده‬

‫انگ نع واقعع رخ داده‪ .‬هکما شهادت شمس الگین لسیع یونگ وده و صایحاً یا داشرع نع نگیگم نع نی را‬

‫نگیگم نع اظهارات‬ ‫س‬ ‫وده و دیگاا را‬ ‫س‬ ‫جاوح ساخت و شهادت داده نع تنها حافظ نورالحق‬

‫رایماً فااه ‪ 2‬اده ‪5‬‬ ‫منور کمن دلوی څارنوال است‪ .‬ز انیکع شخح یاویگ نع نگیگم نی نی را زد‪.‬‬

‫منور‬ ‫قانو الااآت لزائی قا سیت ت بیق را پیگا یننگ‪ .‬ا ا څارنوال در خالفت ا فااه ‪ 2‬اده ‪ 5‬قانو‬

‫دلیم الزام دان رع است‪.‬‬

‫ُای در داخم ان وده نع‬ ‫‪ -5‬څارنوال صاحب از اظهاراتمحمگ اهلل بنی ا اینکع همااه نورالحق صاو تا‬

‫در لاب دیوار فیا صورت اافرع و نام اده نگیگه نع نی نی را زده است دلیم ا الزا یت ؤنسم آورده‪.‬‬

‫درحالیکع اظهارات بار شاه ع خصوا همین رنی را نع څارنوال صاحب ع صفت دلیم الزام لسیع ؤنسم‬

‫تحایا داشرع اننگ آفران روشن است یاناهی و لگم دخالت ؤنسم را در قضیع جاوحیت پ اا‬

‫ُای ینادیم نع‬ ‫یننگ‪ .‬زیاا بار شاه یا داشرع نع همااه دیانا داخم ان تا‬ ‫یا‬ ‫لبگالاسول واض‬

‫در لاب دیوار ان صگای فیا شگ نگیگیم نع نی نی را زد و یک قیچی در دست ن ود و یک قیچی گست‬

‫نورالحق‪ .‬پس نجایی اظهارت بار شاه االی ؤنسم ن ب الزا یت یننگ؟‬

‫االی ؤنسم دلیم آورده است‪.‬‬ ‫‪ -6‬څارنوال صاحب از گست آ گ ‪ 35‬لگد خُول ا ی نالشینکو‬

‫در حالیکع تمام شهود حم واقعع اسسحع نالشینکو را گست ؤنسم نگیگه انگ در ضمن شهادت داده انگ‬

‫ع ؤنسم‬ ‫گست لبگالاازق ود‪ .‬پس گست آ گ ‪ 35‬لگد خُول ا ی نالشینکو‬ ‫نع اسسحع نالشینکو‬

‫ر ی نگارد‪ .‬هکما لبگالاازق ا اسسحع نالشینکو وظیفع حافظری خود را انجام داده و یشرا از ‪ 32‬فیا‬

‫‪22‬‬
‫ا ی را هوایی فیا نموده تا هالمین دست از تعای و تعگی یاو نننگ‪ .‬ا ا هالمین ا لالوهی نع دست‬

‫قاار یدهنگ‪ .‬در این صورت لبگالاازق ا ‪ 3‬ا ی‬ ‫از تعای یاو نمی نننگ خود لبگالاازق را نیز هگ‬

‫هالمین را هگ قاار داده و دفع خ ا نموده است‪ .‬همچنا نظایع نمبا‪ 2972‬تاری ‪ 1401/12/19 :‬نایمنال‬

‫تخنیک را ت ی نمایگ نع از تفنگچع نمبا ‪ T E Z 94631‬فیا ع لمم نیا گه نع این اسسحع ‪94631 T E Z‬‬

‫ا ور ؤنسم ی اشگ و نیز را ت ی نمایگ نع فیا ها از تفنگچع گو نمبا وده و حری را ت ی نمایگ نع‬

‫خُول های تفنگچع عضاً ا ور تفنگچع دیگا است نع گست نیا گه و واض است نع ا ور ناظم نام وده و‬

‫فاور است‪.‬‬

‫‪ -7‬څارنوال از نظایع ال ریکی ‪ 35‬لگد خُول ار دیگا دلیم آورده است‪.‬‬

‫نظایع ال ریکی اصالً ع ؤنسم ارتبار نگاشرع و نگارد‪ .‬زیاا در نظایع ال ریکی تحایا شگه تفنگچع نع‬

‫نظایع‬ ‫ا ور ؤنسم وده اصالً فعم فیا نکاده و هااز ورد اسرفاده قاار نگافرع است‪ .‬پس ع نگام اسا‬

‫ال ریکی االی ؤنسم دلیم شگه روانگ‪.‬‬

‫‪ -8‬څارنوال صاحب در اخیا از ادلای خانم لبگالاسول نع ادر هالمین یشود دلیم آروده است‪.‬‬

‫ادلای خانم لبگالاسول ضمن اینکع رناقض و در خالفت ا اوراق دوسیع قاار داشرع از هم وفق هگایت‬

‫اده ‪ 56‬قانو الااآت لزائی یکی از اسبان تحایک دلوی وده نع دلیم اربات لام‪.‬‬

‫سوال اینجاست که‪:‬‬

‫ادی و عنوی نع دال االزا یت ؤنسم کنگ د ردست است؟‬ ‫‪ .1‬آیا نگام گر‬

‫‪ .2‬آیا نگام شاهگی نع ؤنسم را همااه اسسحع نالشینکو دیگه اشگ در دست است؟‬

‫‪ .3‬آیا سایا آرار و لالیم لا ی در حم واقعع از ؤنسم نورالحق گست آ گه است؟‬

‫‪23‬‬
‫و یا آرار و لالیم را‬ ‫‪ .4‬آیا ز انیکع اراا های نشفی واوپااتیفی ؤنسم را تالشی نموده انگ نگام اسناد گار‬

‫گست آورده انگ نع نشا دهنگیع ارتکان لام توسر ؤنسم اشگ؟‬

‫‪ .5‬آیا ؤنسم را پولیس از حم واقعع در حین الاای لمم لا ی یا عگ از انجام لمم لا ی اافرار نموده انگ و یا‬

‫خیا؟‬

‫‪ .6‬آیا در لایا اافراری نگام اسناد و گارنی گست پولیس افراده نع نشا دهنگهی دخالت ؤنسم در قضیع‬

‫اشگ؟‬

‫قضات لالی قگر و یطا ! حضور شما به عرض برسانم که تمام سؤاالت فوق ال جواب بوده و در تمام اوراق‬

‫دوسیه اتهام نامه وصورت دعوی څارنوال صاحب بجز یک ادعای محض‪ ،‬متناقض و بدون حتی یک قرینه‬

‫مبنی بر مجروحیت چیز دیگری موجود نبوده ونمیباشد‪ .‬بناءً ادعا محرک دعوی بوده ولی دلیل اثبات جرم‬

‫شده نمیتواند‪.‬‬

‫قضات محترم!‬

‫‪ -1‬ؤنسم دررا ع ع اتهام وارده هی اونع تاصیای نگارد‪.‬‬

‫‪ -2‬ؤنسم هی نوع لمم یاقانونی را انجام نگاده‪.‬‬

‫لام را نروان رع لسیع ؤنسم لمع‬ ‫‪ -3‬څارنوال حرام طبق اده(‪)19‬قانو الااآت لزائی دالیم و گار‬

‫آوری نمایگ‪.‬‬

‫اساسی ارباتیع لسیع ؤنسم ولود نگارد‪.‬‬ ‫‪ -4‬گار‬

‫‪ -5‬ؤنسم در را ع ع اتهام وارده هی الراافی نگارد‪.‬‬

‫‪24‬‬
‫‪ -6‬ؤنسم هی نوع سوا ق لا ی نگارد‪.‬‬

‫‪ -7‬ؤنسم یک شخح تحصیم ناده ی اشگ‪.‬‬

‫‪ -8‬ؤنسم خودش از واقعع رضار شگه و جنی لسیع ی اشگ‪.‬‬

‫یخواهم و‬ ‫ناءً ا ذنا حاایق و واد فوق المنا قانو ازلنان رئیس صاحب وهیئت حرام قضایی شا‬

‫ا ق صااحت اده(‪)5‬نُگ لزاء و اده(‪)5‬قانو الااآت لزائی بنی ا‬ ‫یطسبم ل ف نموده حکم خویش را‬

‫اائت ؤنسع ام دیانا اصگار فا اینگ تا لگالت ع ولع اح ن ت بیق اادد‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسه قضایی)‪:‬‬

‫څارنوال صاحب حرام در اا ا دفالیۀ رهم چع افرنی داریگ؟‬

‫(؟)‬ ‫عبدالحق "راسخ" (څارنوال مؤظف)‪:‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسه قضایی)‪:‬‬

‫شما هگی ونیم گافع اسا ی نور الحق در اا ا ادلای څارنوال ؤظف چع یاوییگ؟‬

‫(؟)‬ ‫حبیب اهلل "امیری" (وکیل مدافع)‪:‬‬

‫‪25‬‬
‫ضیاءالحق "حنیف" (رئیس جلسۀ قضایی)‪:‬‬

‫شتما الضتای قضتایی قاضتی صتاحب لبگالاقیب "ا یای" و قاضتی صتاحب ستیف الحق "حکیمی" ااا‬

‫چیزی ی خواهیگ یشرا گانیگ ی توانیگ پاسیگ‪!.‬‬

‫عبدالرقیب "امیری" (عضو هیأت قضایی)‪:‬‬

‫ع الازه رئیس صاحب!‬

‫خصوا شهادت آ گه و لایا قضیع را اای ا یا نننگ‪.‬‬ ‫شاهگین قضیع ع کا‬

‫عصمت اهلل عاصم (شاهد)‪:‬‬

‫تم اهلل الاحمن الاحیم اینجانب لصتم اهلل ولگ الم حمگ ع اهلل(ج) ستوانگ یاد یننم نع شتهادت را‬

‫ع حق اداء ننم و لز حایات یشترا چیزی نگویم‪ .‬قاضتی صتاحب حرام ن نع هم تایع ان و خانع‬

‫ود در خانع هما داشترم صتگای‬ ‫یونگ نام ی اشتم و در هما روز واقعع ستالت تاایباً ‪ 8‬جع صتب‬

‫فیا را شتتنیتگم اآتگم دیتگم نتع نویتگنتام جاوح اادیتگه ود یونتگ آتگهتتا نویتگ راتع طا ختانتع باد‬

‫در همین وقت یک ا ی ع وی اصتتا ت ناد و عگ از آ هانی ع فکا خود شتتگ و ن یک صتتگ را‬

‫دورتا ودم یخواسترم نزدیک شتا اوم االی ن نیز فیا شتگ و چنگین ا ی دیگا هم یونگ را زدنگ‬

‫و یونگ نام توسر صاحب ان نع فعالً تحت توقیف است ع قرم رسیگه و لست و انگیزه آ را نمی دانم‬

‫ودنگ و فالم اصتسی‬ ‫تس‬ ‫ونور الحق نام ع همااه دو نفا دیگا نع نمی شتناخرم ا ستالح نالشتینکو‬

‫قضیع ی اشنگ‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫سیف الحق "حکیمی" (لضو هیأت قضایی)‪:‬‬

‫شاهگ عگی!‬

‫شمس الرحمن مخبت (شاهد)‪:‬‬

‫تتم اهلل الاحمن الاحیم! اینجتانتب شتتمس الاحمن ولتگ لبتگالولیُتع اهلل(ج) ستتوانتگ یتاد یننم نتع‬

‫شتهادت را ع حق اداء ننم و لزء حایات یشترا نگویم‪ .‬قاضتی صتاحب حرام ستالت ‪ 8‬جع صتب‬

‫تس دلوی دارنگ ن رفرم‬ ‫گرستع یرفرم نع دیگم پ تاا لبگالاستول هم تایع ا ا ستع نفا‬

‫استت ن نع آنجا نزدیک شتگم آنها دو نفا را ا ا ی زدنگ نع یکی از‬ ‫نزدیک شتا نع بینم چع ا‬

‫آنها عگاً فوت ناد و آنها از حم فاار نادنگ قبم از فاار یکی از زخمی ها را ستع ا ی دیگا هم زدنگ‬

‫و همچنا االی خودم هم فیا نادنگ و از حم زخمی ها را ادم ع شتفاخانع خوشتبخرانع ن لا ع‬

‫سال ت ادم‪.‬‬

‫عبدالرقیب "امیری" ( عضو هیأت قضایی)‪ :‬این قسمت سرخ شده داخل قضیه نیست‪.‬‬

‫شاهگ عگی‬

‫‪(.................‬شاهد)‬

‫تع اهلل(ج) ستتوانتگ یتاد یننم نتع‬ ‫نتت‬ ‫تتم اهلل الاحمن الاحیم اینجتانتب‬

‫ُای یرفریم ع‬ ‫شتهادت را ع حق اداء ننم و لز حایات یشترا چیزی نگویم ستالت های قبم از تا‬

‫خانع شتهایار شتا نع صتبور نانایم و حمگ آ ا و ن تیم ام هماایم ود در ق تمت های ان نوالحق‬

‫‪27‬‬
‫دیگیم یاو ار زیاد استت و ستا و صتگا نیز ود نع دیانا را ا تس اش دیگم نع ا یونگ دلوی و لنگ‬

‫داشترنگ ا از حم فاار نادیم دیگا نگیگیم نع چع شتگ و لست و انگیزه این ود نع نورالحق ایا را‬

‫ُای تایتا شتتگ دیگانتگیتگیم نتع نی از طا نی‬ ‫ُایتعتان اش اده ود نتع یونتگ تانع تتا‬ ‫تع تتا‬

‫ود دیگاا ع چشتم ن‬ ‫تس‬ ‫زخمی شتگه در حم لز ادیگارد ی ی حالی ا استسحع نالشتینکو‬

‫ودنگ یا خیا‪!.‬‬ ‫س‬ ‫نخورد نع‬

‫سیف الحق "حکیمی"( عضو هیأت قضایی)‪:‬‬

‫شاهگ عگی‬

‫‪(.....................‬شاهد)‬

‫ع اهلل(ج) سوانگ یاد یننم نع شهادت‬ ‫نت‬ ‫م اهلل الاحمن الاحیم اینجانب‬

‫را ع حق اداء ننم و لز حایات یشتترا چیزی نگویم گت چهار ستتال ی شتتود همااه نورالحق نار‬

‫یننم یک روز قبم از واقعع لا ی نورالحق شتتب اایم زنگ زد افت هماای ستتیف الاحمن فادا ع‬

‫ای رفریم نع استا ی نویگ آ گ افت شتما را نی روا ناده‬ ‫ای اویگ نع ا ستیف الاحمن ع تا‬ ‫تا‬

‫ای نکنیتگ نتع عتگاً نورالحق اای ن زنتگ زد نتع چتع‬ ‫عتگتع ی ی حتالی زنتگ زد وتع تا افتت تتا‬

‫استت اایش وضتوع را افرم ا را افت ع ان دیگا اویگ و روز واقعع ستالت ‪ 7‬صتب نورالحق‬ ‫ا‬

‫ُای اویگ و خودش عتگاً آ گ و ا نور الحق ع‬ ‫اایم زنگ زد افتت ا خودت شتتش ناراا اافرتع ع تا‬

‫ُای ی نادیم نع نویگ‬ ‫داخم ان رفریم یک قیچی گستت ن و یک قیچی گستت نورالحق ود تا‬

‫تتس را آورده و در همین وقت پشتتت دیوار فیا‬ ‫نام آ گ و ع اادرش زنگ زد نع یا نا سی نام افااد‬

‫شتگ ن و نورالحق از ان اآ گیم ن فاار نادم در فاصتسع صتگ رای دیگم پایم ستوزش دارد و ا ی‬

‫‪28‬‬
‫در نف پتایم خورده ود و ننتگیتگم نتع نی نی را زد و در نزد نویتگ و یونتگ تفنگچتع ود و همچنتا تع‬

‫ود نع ا آ نورالحق را زد و اسا ی ناظم نام سالح نگاشت و از طا نورالحق‬ ‫دست یونگ سوتع چو‬

‫دو تن ادیگارد ا لبگالاازق نالشینکو داشت و نزد پوپم قیچی ود‪.‬‬

‫لبگالاقیب "ا یای" (لضو هیأت قضایی)‪:‬‬

‫دانرا صتتاحب حرام طب لگلی در ورد قرم استتا ی یونگ و جاوحیت لبگالازاق نام چع ازارش‬

‫داریگ؟‬

‫محمد ادریس "محمدی" (داکتر مؤظف)‪:‬‬

‫یونگ اصتا ت ناده نع نجا ع قرم وصتو شتگه و‬ ‫لنان قاضتی صتاحب! تعگاد دو فیا ا ی در گ‬

‫اسا ی لبگالازاق از ناحیۀ صگر از ارا اصا ت ا ی جاوح اادیگه است‪.‬‬

‫سیف الحق "حکیمی" (عضو هیاأت قضایی)‪:‬‬

‫شما نورالحق نع رهم قضیع ه ریگ آخاین نالم تاناا ع پیشگاه حکمع یا نمائیگ‪!.‬‬

‫نورالحق "افضلی" (متهم قضیه)‪( :‬؟)‬

‫ضیاء الحق "حنیف" (رئیس لس ع قضایی)‪:‬‬


‫‪29‬‬
‫حکمع را لهت شتوورُ قضتایی و‬ ‫اننو هیأت قضتایی طبق حکم اده ‪ 227‬قانو الااآت لزایی صتالو‬

‫یاادد‪.‬‬ ‫ینماینگ ناءً اای گت (‪ )10‬دقیاع وقفع الال‬ ‫اتخاذ تصمیم تا‬

‫مدثر "حنفی" (منشی)‪:‬‬

‫حضتار حرام از اینکع هیئت حرام قضتایی لهت اتخاذ تصتمیم ع اطاق شتو ور قضتایی ی رونگ ل فاً ع‬

‫احراام اام واالی قضاء ع پا ای راده شویگ‪!.‬‬

‫حتاضتتاین حرام از اینکتع هیئتت حرام قضتتاییتع نظور ا الن حکم حکمتع وارد تتاالر یاادنتگ و‬

‫حکم حکمع را ا الن ی نماینگ ع احراام اام عظم قضا و حکم حکمع ع پا ای راده شویگ‪.‬‬

‫ضیاءالحق "حنیف" ( رئیس جلسه)‪:‬‬

‫نام خگاونگ توانا و داداا حکم خویش را ا الن ی داریم‪:‬‬

‫نص حکم‪:‬‬

‫اهیئت قضتائی ریاستت دیوا لزای حکمع شتهای والیت ناپی تا در لس تع قضتائی لسنی نعاگۀ‬

‫ورخ‪ 1402/07/25 :‬ه‪.‬ش‪ .‬خویش ع حضتتورداشتتت حایای طافین قضتتیع و ونیم گافع رهم تحت‬

‫ریاستت حکمع شتهای والیرکاپی تا دایا اادیگه ع اتفاق آراء هم استا ی نورالحق ولگ ام آ ا را در‬

‫خصتوا قضتیع قرم یونگ طبق حکم فااه ‪ 2‬اده ‪ 547‬نود لزا از ا رگاء ایام نظارت و توقیفی ورخ‬

‫‪1401/11/22‬ه‪.‬ش‪.‬تع تگت ‪ 17‬ستتال حبس تنفیتمی حکومتع لزاء و اصتتگار حکم نمودیم و اتا در‬

‫خصتوا جاوحیت نویگ منور ع دلیم اینکع نظایع نهایی طبی بنی ا صتحت ولود نمی اشتگ ع‬

‫‪30‬‬
‫څارنوایل هگایت داده ی شتتود تا عگ از واصتتست نریجع نهایی ع حکمع تعایب نماینگ و هکما طبق‬

‫حکم اده ‪ 182‬نُگ لزاء یک یم ستالح نالشتینکو روستی دارای ستایال نمبا ‪23456‬و یک یم‬

‫ستالح نالشتینکو دارای ستایال نمبا ‪ 9211‬و یک یم استسحع نمای دارای نمبا ‪ 2987‬و یک پاتسع‬

‫همااه دو شتتاژور قا م صتتادره ی اشتتگ‪ .‬و استتا یا لبگالاازق ولگ لبگالحکیم نویگ وناظم ولگا‬

‫لبگالاسول تحت تعایب لگلی ی اشنگ و هم چنا دلوای حق العبگی حفوظ ی اشگ‪.‬‬

‫البرع این حکم ق عی نبوده هایک از طافین قضیع نع ع حکم منور قنالت نگاشرع اشنگ طبق حکم‬

‫اده ‪ 253‬قانو الااآت لزایی طی گت ‪ 20‬یوم یتواننگ الراای و شتکایات شتاناا ع الع ا وطع‬

‫تاگیم گارنگ‪.‬‬

‫ختم جلسه قضائی‪.‬‬

‫نورالحق (متهم)‪:‬‬

‫ع قبول نگارم قاضی صاحب ع ی اناه ه رم ‪!.‬‬

‫‪31‬‬

You might also like