‫الرحیم‬

‫الحمن الرحیم‬
‫هللا الحمن‬
‫بسم هللا‬
‫بسم‬

‫افهام وتفهیم‬
 ‫تعریف افهام وتفهیم‬
‫افهام و تفهیم یا مفاهمه عبارت از‬
‫یک عملیه است که توسط آن‬
‫معلومات‪ ،‬نظریات و یا احساسات از‬
‫یک شخص به شخص دیگری تبادله‬
‫میشود‬
‫• دهرچا په سلوكې ‪ ۴۰‬ورځی په اورېدلو تيريږي‬

‫• دهرچا د په سلوكې ‪ ۳۰‬ورځی په خبرو تيريږي‬

‫• دهرچا د په سلوكې ‪ ۱۶‬ورځی په لوستلو تيريږي‬

‫• دهرچا د په سلوكې ‪ ۹‬ورځ په ليكلو تيريږي‬

‫افهام و تفهیم را چنین خالصه‬
‫‪:‬نموده اند‬
‫افهام و تفهیم در حروف ‪ MS CREFS‬خالصه گردیده‪:‬‬
‫‪ = M = Message‬پیام‬
‫‪ = S = Source‬منبع یا شخصی که سخنرانی میکند‬
‫‪ = C = Channel‬طرق یا شیوه‬
‫‪ = R = Receiver‬گیرنده یا شنونده‬
‫ٍ‪ = E = Effects‬تآثیرات‬
‫‪ = F= Feedback‬نتیجه‬
‫‪ = S = Setting‬جای یا محل‬
 ‫اهداف افهام وتفهیم‬
‫برای زنده گی مهم است‬ ‫•‬
‫در اظهار نظریات احساسات کمک می نما ید‬ ‫•‬
‫برای فهمیدن یک دیگر‬ ‫•‬
‫در حل مشکالت وتصمیم گیری مفید است‬ ‫•‬
‫برای کار مهم است‬ ‫•‬
‫برای قدر دانی وتنقید استعمال می گردد ‪.‬‬ ‫•‬
‫انواع افهام و تفهیم‬
‫‪ ‬زبانی‬
‫‪ ‬غیر زبانی یا لسان بد نی (اشاروی )‬
‫‪ ‬خصوصی یا صحبت نمودن با خود‬
‫‪ ‬ذات البینی ‪ :‬صحبت نمودن روبروی بین‬
‫اشخاص‬
‫‪ ‬رسانه های گروهی‬
‫مهارت های مؤثر مفاهمه‬
‫‪ .1‬گوش گرفتن فعال‬
‫• قابلیت تمرکز‬
‫• تصمیم واقعی برای اینکه سخنان یکدیگر را بفهمند‪.‬‬
‫• حساس بودن به ضروریات‪ ،‬احساسات وتکلم بدنی‬
‫• پرسان کردن‬
‫• از قضاوت عاجل پرهیز کردن‬
‫• از مزاحمت جلوگیری کردن‬
‫• مردم را محترم شمردن واز آنها قدردانی نمودن‬
 ‫‪...‬ادامه‬
‫‪ .2‬تشویق وترغیب‪:‬‬
‫به دیگران گفتن اینکه نظریات شما را قدر دانی می کنم‬
‫‪ .3‬تکرار جمالت‪:‬‬
‫جمالت شخص مخاطب را به دیگرطریق تکرار کردن تا که فهمیده شود‬
‫که او چه گفته است‪.‬‬
‫‪ .4‬پرسیدن‬
‫‪ .5‬مفاهمه غیر زبانی یا زبان مناسب بدنی‬
‫‪ .6‬خالصه نمودن‬
‫‪ .7‬دادن پیا مد‬
 ‫ادامه‬
‫صحبت به لسان که شنونده بفهمد‬ ‫•‬
‫اظهار عالقه مندی‬ ‫•‬
‫توضیحات (توضیح دادن در مورد موضوع)‬ ‫•‬
‫خطاب به شنوندگان به طریقه که مناسب سن شان باشد‬ ‫•‬
‫اظهار تمایل برای کمک‬ ‫•‬
‫تمرکز باالی احساسات‬ ‫•‬
‫منعکس ساختن احساسات‬ ‫•‬
‫بکار بردن کلمات تشویق کننده مانند‪ :‬بلی‪ ،‬فهمیدم‪ ،‬ادامه بدهید‬ ‫•‬
‫تخنیکهای نا مطلوب مفاهمه‬
‫قضاوت کردن‬ ‫•‬
‫انتقاد کردن و مالمت نمودن‬ ‫•‬
‫سرزنش کردن و تهدید کردن‬ ‫•‬
‫بحث نمودن روی پرابلم های شخصی‬ ‫•‬
‫قطع کردن کالم دیگران‬ ‫•‬
 ‫‪...‬ادامه‬
‫تحمیل نمودن قدر و ارزش خود باالی دیگران‬ ‫•‬
‫رد نمودن نظریات دیگران‬ ‫•‬
‫تفسیر های بی موقع‬ ‫•‬
‫کنجکاوی بیش از حد‬ ‫•‬
‫افشاگری های نا خوش آیند‬ ‫•‬
‫• طبقه بندی کردن مردم و مشخص ساختن‬
‫• دادن اطمینان غیر ضمانت شده‬
 ‫‪...‬ادامه‬
‫• پرسیدن سوال به طریقه مستقیم ویا اینکه باعث دست‬
‫پاچگی یا بر آشفتن شود‬
‫• جانب داری کردن‬
‫• دلیل آوردن و یا مشاجره کردن‬
‫• قبول نکردن احساسات شنوندگان‬
‫• تحقیق کردن یا بازپرسی نمودن‬
‫• بسیار صحبت نمودن‬
 ‫از توجه تان تشکر‬
‫اگرکدام سوال با شد؟‬