Professional Documents
Culture Documents
کنسرواتوار تهران
درحالیکه دست یکدیگر را گرفتهاند ،ترجیع هر بند از این آواز را که بهوسیلهی تکخوان
و رهبر رقص خوانده میشود تکرار میکنند .روندو در لغت به معنای گرد ،حلقهای ،حلقه
وار است و جزئی از موسیقی محلی (فولکلور) کشور فرانسه بهشمار میآید.
وابسته به کلیسا یا روندوهایی که اشعارشان موافق اصول کلیسا بودند ،در قرن سیزدهم از
چهاردهم باقیمانده است ،تصنیفهایی وجود دارد که برای روندو ساخته شدهاند .روندو
و تصنیف در بیشتر مواقع باهم همراه بودند یا حتی باهم آمیختهشده بودند و بعد اصطالح
یا لغت «روندو» را برای تصنیف به کار بردند ،بهطوریکه نخست تصنیف کارول 2دیده شد
و بعد روندو یا روندوی کارول .بههرحال روندِت 3روندِلت 4روندِل 5و روندو 6و اسامی
دیگری ازایندست تصنیفهایی بودند که روند 7یا رقص گروهی و دایرهوار بر اساس آنها
اجرا میشد .در تمامی تمدنها و در همهی سدهها ،ردی و جای پایی از روند یا این رقص
گروهی و حلقه وار میبینیم ،رقصی که با سحر و جادو یا با اصول تکوین عالم رابطه داشته
است .روند کودکان یا رقص دستهجمعی و دایرهوارشان در سراسر جهان خود شاهدی
است بر این مدعا که این روند در همهجا حضور و تداوم داشته است.
روندو یک فرم موسیقی است که خود از روند قرونوسطی 8مشتق شده است و از قرن
هجدهم توسط کالسیکها خواه بهعنوان موومان آخر یا فینال سمفونی و سونات یا مثل
1
قطعهای مستقل سازی به کار گرفته شده است .روندو سمفونیک بهطور اساسی و ذاتی
فرقی با Rondeauیا Rondeletآوازی ندارد؛ یعنی همان تناوب و توالی Ref rai n
Coupl etیا برگشتها و جملههای هشت میزانی و شانزده میزانی بر آن حکومت میکند،
اما بعدازاین شکل موجز و ساده ،نرمشهای بسیار و گستردگیهای فراوانی در آن راه یافت
که در پایان سبب بسط و گسترشهای زیادی شد .قبالً از روندوی قرونوسطی نام برده شد
و حاال پیش از آنکه توضیح زیادتری دربارهی روندو بدهیم ،الزم است اشارهای به آن
کنیم .روندوی قرونوسطی انواع مختلف داشته است .مثل، Rondes، Rondet
Rondellusو Rotondellusاین روند آوازی ،قطعهای تغزلی دارای هشت کلمه یا هشت
شعر بوده و حدود سال 1250فرمی کامل داشت .باید اضافه کنیم که روندو و چندصدایی
در قرن سیزدهم و چهاردهم چه از جهت شعر و چه ازنظر فرمول ملدیک یا (ساختار
آهنگین) یکی از بزرگترین عوامل دگرگونکننده و توسعه بخش موسیقی غربی بوده است.
بزرگترین دورهی روندو بدون هیچ تردیدی ،کالسیسیزم است .هایدن و قبل از او کارل
فیلیپ امانوئل باخ و بعد موتزارت ،بنا بر میل شخصی ،روحیه و شخصیتی بشاش به آن
بخشیدند .بعد از آنها ،بتهوون روندو را از این گیرودار رها کرد و یکنواخت ساخت و بنا
به نظر افراد زیادی ،از این زمان روندو ،بنده و برده شد و رفتوآمد آن به موومان سوم یک
کنسرتو منحصر گشت .بهطور مثال میتوانیم از روندو و فینال کنسرتو ال ماژور K 488
روندو مجدداً در قطعات آهنگسازان رمانتیک و پست رمانتیک خواه در فرم اصلی یا در
فرم یک قطعهی سازی خودنمایی کرد .انواع این روندوها را در آثار وبر ،شوپن ،مندلسن
و سن سانس مییابیم.
2
بررسی ساختار فرمال روندو
روندو فرمی است که در آنیک تم حداقل سه مرتبه نوشته میشود و در میان این سه
بخشهای جدیدی با محتوایی متفاوت قرار میگیرد .بنابراین طرح کلی روندو به این
صورت است:
A+B+A+C+A+….
از طرح به نمایش گذاشتهشده این نتیجه را میتوان گرفت که روندو به نسبت فرمهای
سهتایی( 9با استفاده از تکرارهای بیشتر و البته بخشهای میانی جدید و متعدد) دارای
ابعادی بزرگتر است .بدین معنا میتوان گفت که از تلفیق چندین فرم سهتایی روندو شکل
میگیرد:
روندو به معناي «دایره» است و به بازي و حرکات توأم با رقص گروهی اطالق میشود.
به بخشهایی که در روندو تکرار میشود «بخش اصلی»« ،رفرن »10یا «ترجیع» میگویند
) (Aو بخشهای میانی را به دلیل اینکه مستقل و بدون تکرار هستند اپیزود 11مینامند.
Ternary 9
Refrain 10
Epizode 11
3
بخش اصلی یا رفرن
بخش اصلی عموماً کاراکتری رقص گونه و آوازی دارد .ازلحاظ هارمونیک کادانس بخش
اصلی ،اُتنتیک قطعی در همان تنالیته و گام اولیه است و از این لحاظ ساختاری بسته دارد.
ابعاد و طول این بخش معموالً 8میزانی و گاهی 16میزانی است که با دو جملهی مشابه بیان
2222
بخشهای اصلی میتواند حداقل 3بار نمایش داده شود و حداکثر تا 9مرتبه هم میتواند
باشد .تکرار بخشهای اصلی اما معموالً با تغییراتی نرم همراه است (واریاسیون) که
اپیزودها
در دوران اولیهی کالسیک ،اپیزودهای مستقر در میان ظهورهای بخش اصلی معموالً
کنتراست نهچندان دور از تم اصلی را ارائه میکنند و حتی گاهی عناصری از بخش اصلی
ازلحاظ هارمونیک اما اپیزودها نسبت به بخش اصلی طرحها و فرمولهای متنوعتری
دارند؛ اما درعینحال این کنتراست کم با تغییر تنالیته همراه است؛ بنابراین اپیزودها ساختار
در روندو های قدیمی تغییرات تنالیته در اپیزودها آزاد است و بدون قید و شرط به
گامهای همسایه حرکت میکند .درعینحال مرسوم است که اپیزود آخر در تنالیته اصلی و
4
اولیه نوشته شود .بهصورت کلی طرح مدوالسیونی به این صورت است:
T-D-S-T
این طراحی بیشتر برای آهنگسازان کالسیک مکتب اول وین کاربرد دارد.
ازنظر ابعاد معموالً اپیزود به همان اندازه بخش اصلی یا رفرن به طول میانجامد و گاهی
بزرگتر نیز هست .درواقع مدوالسیون یا زنجیرهی مدوالسیونی طول و اندازهی اپیزود را
مشخص میکند.
روندو در طول زمان دچار تحوالتی شده است که میتوان آن را به چند دسته تقسیم نمود:
-3روندوی رمانتیک
روندوی قدیمی
همانطوری که پیشتر تا حدودی توضیح داده شد نمونههای اولیه روندو را میتوان در
موسیقی قرونوسطی جستجو کرد که در ابتدای این جزوه بهصورت مکفی شرح داده شده
5
این روندوهای قدیمی را کوپلتی 12نیز مینامند که فرمی مورداستفاده در آوازهای گروهی
بوده است .متن بخش کوپلت هر بار جدید است درحالیکه موسیقی آن تکرار میشود اما
تفاوتی که در روندوی آوازی کوپلتی با روندوهای سازی زمانهی بعد خود وجود دارد
بدینصورت است که در بخش اول اینگونه آثار آوازی ،کوپلت بهصورت سولو اجرا
B+A+C+A+D+A+ ….
همانطور که در بخش بررسی ساختار فرمال روندو اشاره شد در روندوی سازی اما
بخشهای اصلی و تکرارشونده در همان ابتدا ظاهرشده و بخشهای تغییر یابنده از پس آن
میآید .در روندو های قدیمی حضور و وجود بخش رابط مرسوم نیست اما روندو های
کالسیک میتواند شامل پل یا رابط باشد .مکمل و کدا نیز معموالً در این فرم رایج نیست.
روندوی کالسیک
ازجمله ویژگیهای روندو کالسیک گسترش بیشتر فرم است ولی تعداد بخشها مانند قبل
است و اغلب پنج بخش را شامل میشود؛ بنابراین فرمول A+B+A+C+Aهمچنان باقی
میماند.
برخالف روندوهای قدیمی بخش رابط نقش ویژهای را مابین اپیزودها و بخشهای اصلی
ایفا میکند .وجود کدا و نقش متحد کننده و کاملکننده آن معموالً ضروری است .بخش
اصلی که پیشتر در ابعاد پریود بود ،اغلب بهصورت دوبخشی یا سهبخشی تصنیف میشود
اما با توجه به چنین گسترشی در فرم بخشهای اصلی بهصورت بسته باقی میمانند؛ مانند
Couplet 12
به معنای دوبیتی
6
قبل برگشتهای بخش اصلی باکمی تغییرات همراه بوده است و بهصورت واریاسیونی
اپیزودها هم به نسب بخش اصلی رشد کرده و گستردهتر میشود .فرم اپیزود میتوانست
بهصورت باینری ،ترنری ،پریود و گاهی نیز جملهای ناپایدار باشد که جملههای ناپایدار
کنتراست اپیزود نسبت به دورههای قبل کمی بیشتر است و کنتراست در اولین اپیزود به
حداقل میرسد و گاهی اپیزود اول حالتی بسط و گسترشیافتهی بخش اصلی است.
کنتراستهای قویتر معموالً در اپیزودهای بعدی نمایان میشود .کنتراست که همواره با
تغییر تنالیته نیز همراه است معموالً با طرحهای زیر نوشته میشود:
اپیزود اول :حرکت به سمت دومینانت و یا تنالیته نسبی (ماژور یا مینور نسبی)
اگر اولین اپیزود در تنالیته دومینانت ارائه شده باشد اپیزود دوم در سابدومینانت مرسوم
است(T-D-S-T).
گاهی اوقات رابطهایی طوالنی با کاراکتر دولپمانی تم قبلی یا تمی که قرار است به آن
7
ویژگی جدید در روندوی کالسیک کدا است .حضور کدا تقریباً همیشه در ساختمان
روندوی کالسیک الزامی است .این کدا معموالً فاقد کاراکتر دولپمانی است و ساختاری
روندوی رمانتیک
-1برای تنوع در بازگشتهای بخش اصلی ،گاهی بخش اصلی در تنالیته های جدید
دیده میشود.
-2بسته بودن بخشها کمتر از گذشته میشود و این اتفاق بهوسیله رابطهای دولپمانی
رخ میدهد.
نشانه کلی روندو که آوردن حداقل 3بارهی بخش اصلی است همچنان حفظ میشود.
سخن آخر
روندو اغلب بهصورت فرمی مستقل است .گاهی آن را صرفاً روندو مینامند و گاهی بر
سیسیلیک (آثار موسیقی دورهای مانند سنات ،سمفونی و ...که شامل چند موومان هستند)
بهطور عمده دی بخشهای پایانی و گاهی در موومان های وسط دیده میشود.
8
برای تحلیل منابع فرم روندو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بتهوون .فینال سنات های :اپوس 10شماره 3؛ اپوس 14شماره 2؛ اپوس 49
شماره 2
9