Professional Documents
Culture Documents
اگر حروف را الفبای هر زبان بدانیم ،باید از نتهای موسیقی بهعنوان الفبا و از تئوری به عنوان دستور زبان یاد کرد .با قرار
دادن نتها در کنار هم کلمات و با دانش تئوری موسیقی ،جمالت #ساخته میشوند.
هر اثر موسیقی به همین سادگی (البته در بیان) خلق میشود .پس برای خلق اثری پرمغز و خالی از جمالت #بیمعنا باید دانش
تئوری موسیقیایی خود را باال ببریم که اولین قدم در این زمینه یادگیری نتهای موسیقی است.
ما در این مقاله به آشنایی با تئوری موسیقی و نتهای آن میپردازیم .در ادامه همراه ما باشید.
نت ()Note
الفبای نت
مسلما ً اولین قدم ،یادگیری اصول تئوری موسیقی ،نتهای آن است .در موسیقی نتها را به 2زبان مینویسند؛ فرانسوی و
انگلیسی .شکل نوشتن نتها در زبان فرانسوی به ترتیب به صورت :دوِ ،ر ،می ،فا ،سُل ،ال و سی ( )Do,Re,Mi,Fa,Sol,La,Si
است.
درحالی که در زبان انگلیسی شکل نوشتاری آنها بهصورت A,B,C,D,E,F,G :است .نتهای موسیقی در این دو زبان بایکدیگر
یک به یک متناظر هستند .به این شکل که به ترتیب نتهای دو (ِ ،)Doر ( ،)Reمی ( ،)Miفا ( ،)Faسُل ( ،)Solال ( )Laو سی
( )Biدر زبان فرانسوی ،همان نتهای C، D، E، F، G، Aو Bدر زبان انگلیسی هستند.
پس جنس یا صدای نتها باهم فرقی ندارند فقط طرز نوشتن آنها باهم متفاوت است .پیشنهاد میشود افرادی که در زمینۀ
موسیقی فعالیت میکنند به نحوۀ نوشتن نتها به هر دو صورت تسلط داشته باشند .در ضمن در موسیقی ایرانی نتنویسی و
نتخوانی به شیوۀ فرانسوی اجرا میشود.
فواصل
معیار اندازهگیری فاصله هر نت با نتی دیگر ،پرده است .که البته خود پرده به قسمتهای #کوچکتری مانند نیمپرده ،ربع پرده،
کما ،سنت ،و ساوار تقسیم میشود .دلیل این تقسیمبندیهای کوچکتر نیاز ما به داشتن صداهای مطبوع مدنظر در هر گام است.
کاربرد پرده و نیم پرده در غرب و موسیقی کالسیک است در حالی که در موسیقی ایرانی (سنتی) ربع پرده نیز به آنها اضافه
میشود.
فاصلۀ همه نتها در موسیقی کالسیک یک پرده است به جز فاصله نتهای "می" تا "فا" و "سی" تا "دو" که نیم پرده هستند.
برای شمردن فاصلۀ دو نت از یکدیگر از نت مبدأ تا نت مقصد میشماریم .مثال برای شمردن فاصلۀ بین دو نت "دو" و "فا" این
گونه میشماریم :دو ،ر ،می ،فا .پس نت "فا" فاصلۀ چهارم نت "دو" است و این دو نت 2.5پرده با یکدیگر فاصله دارند.
گام
گام همانند چارچوبی است که به ما اجازۀ حرکت بین نتهایی مجاز و تعیین شده را میدهد .گامها توالی چند نت هستند که
بهصورت باالرونده یا پایین ،از راتفاع باال به پایین یا برعکس مرتب شدهاند.
هر گام با توجه به فواصل بین نتهایش از گام دیگر تشخیص داده میشود.
اوکتاو
به فاصلۀ هشتم هر نت اوکتاو آن نت میگویند .در واقع اوکتاو همان نت اولی است که از آن شروع کردیم .مثال اگر از یک نت
دو شروع بکنیم به شمردن فواصل و به نت دوی بعدی برسیم یک اوکتاو طی کردیم .در اوکتاو نام نت یکی است اما صدای یکی
از دیگری زیرتر یا بمتر است.
دیز و ِبمُل
عالئم ِ
گاهی اوقات برای داشتن صدای مدنظر خود در قطعه الزم است جایگاه یک نت را به اندازۀ نیم پرده تغییر بدهیم .اما قوانین گام
و نتهای مجاز به نواخته شدن در آن گام به ما این اجازه را نمیدهند ،مگر آن که از عالمت دیز یا بمل استفاده کنیم.
هرگاه عالمت دیز که به شکل هشتگ است قبل از نتی بیاید آن نت نیم پرده زیرتر میشود .مثال اگر قبل از نت "فا" عالمت دیز
داشته باشیم ،آن نت تبدیل به "فا دیز" میشود و نیم پرده به جلو حرکت میکند.
در طرف مقابل هرگاه عالمت بمل ،که به شکل حرف بی انگلیسی است ،در پشت نتی ظاهر شود آن نت نیم پرده بمتر میشود.
به عنوان مثال اگر در پشت نت "ال" عالمت بمل وجود داشته باشد آن نت تبدیل به "ال بمل" میشود.
به علت گستردگی زیاد مطالب مرتبط با گام ،در مقالهای جدا به طور کامل به این مبحث خواهیم پرداخت.
نتهای موسیقی به جایگاهی برای قرار گرفتن و نوشته شدن نیاز دارند و خطوط حامل برای همین کار خلق شدهاند .این خطوط
که شامل 5خط میشوند و ترتیب شمارش آنها از پایین به باالست ،ابزاری برای کمک به خوانده شدن هر نت هستند.
همانطور که در تصویر مشخص است ،خطوط حامل از 5خط و 4فاصله در بین خطوط تشکیل میشوند ،پس همۀ نتها یا
روی این خطوط ،یا در فضای بینشان ،یا در باالی خط پنج و یا در زیر خط یک قرار میگیرند .بنابراین خطوط حامل دارای
11جایگاه برای قرارگیری نتها است.
البته برخی از نتها نیز در جایگاهی خارج از خطوط حامل قرار میگیرند که به آن جایگاهها ،خطوط اضافه ()Ledger Line
میگویند .قرارگیری خطوط اضافه بهصورت خط تیرههایی در باال یا پایین خطوط حامل است.
دلیل استفاده از این خطوط اضافه یا کمکی این است که برخی اوقات به نوشتن نتهایی زیرتر یا بمتر از 11نت روی خط
حامل (در کلید سل) نیاز داریم .اما چون جایگاهی برای آنها در نظر گرفته نشده است پس از خطوط اضافه استفاده میشود.
از مزایای نوشتن نت روی خطوط اضافه خوانایی بهتر و ظاهری ساده است.
البته باید اشاره کرد که حالت دیگری از نت نویسی به نام تبلچر ( )Tablatureنیز وجود دارد که این روش نت نویسی
مخصوص ساز گیتار است و در مقاله مرتبط به تفصیل راجع به آن میپردازیم.
سرکلید ()Clef
سرکلید نت مرجعی است که در ابتدای خطوط حامل قرار میگیرد و نام گذاری سایر نتها بر اساس آن است.
سل ،فا و دو ،سه سرکلید اصلی موسیقی هستند .از سرکلیدهای سل برای سازهای با صدای تریبل ،فا برای سازهای با صدای
به عنوان مثال ،سرکلید سُل روی دومین خط حامل قرار گرفته و اگر نتهای بعد از آن را بنویسیم ،به ترتیب به نتهای ال بین
خطوط دو و سه ،سی روی خط سه ،دو بین خطوط سه و چهار ،ر روی خط چهار ،می بین خطوط چهار و پنج ،فا روی خط
پنج و دوباره سل باالی خط پنج ،میرسیم.
به همین صورت اگر فا سرکلید باشد ،نتهای بعدی براساس آن مرتب میشوند .فقط باید توجه داشت که در این حالت کلید روی
خط چهار قرار میگیرد ،هر نتی روی خط چهار باشد فا نامیده میشود و باقی نتها به ترتیب و براساس آن نوشته میشوند.
ضرب و میزان
تأکید در موسیقی
در موسیقی نتهایی که میشنویم دارای اهمیت یکسانی نیستند .هر چه تأکید بیشتری روی یک نت داشته باشیم یعنی اهمیت آن
بیشتر است .زمانی میتوان متوجه این تأکید شد که یک نت را با شدت بیشتری از بقیه اجرا کنیم .در این حالت اگر فاصلۀ بین
نتها به شکلی منظم تنظیم شوند که شنونده بتواند نت قوی بعدی را حدس بزند یعنی وزن به وجود آمده است.
برای درک بهتر این موضوع میتوانید با دستان خود روی میز این عمل راانجام بدهید به این شکل که در ضربات سه تایی،
ضربه اول را محکم و ضربات بعدی را آرامتر اجرا کنید .به این صورت :قوی-ضعیف-ضعیف ،قوی -ضعیف -ضعیف ،قوی-
ضعیف-ضعیف و...
این عمل را میتوانید در ضربات دوتایی یا چهارتایی و ...نیز تکرار کنید.
کوچکترین واحد تقسیمبندی مساوی در موسیقی ضرب است .زمانی که ما با یک قطعۀ موسیقی دست میزنیم ،دستهای ما در
فواصل زمانی مساوی به یکدیگر برخورد یکنند .لحظاتی که دستهای ما به هم برخورد میکنند همان ضربهای ن قطعه
دیر ند (کشش زمانی) آن هم برابر با فاصلۀ بین برخورد دو دست با یکدیگر است.
هستند و ِ
میزان
یکی دیگر از تقسیم بندیهای مساوی زمان در موسیقی میزان است .هر میزان از دو یا بیشتر از دو ضرب تشکیل میشود.
در میزانها معموال ضرب اول قویتر است .میزانها بر روی خطوط حامل با خطی به نام خط میزان از یکیگر جدا میشوند و
به هر بخش جدا شده توسط خط میزان ،یک میزان گفته میشود.
هر قطعه موسیقی که به گوش ما میرسد دارای ضرب آهنگی خاص است که ما را با ریتم خود همراه میکند .در تئوری
موسیقی برای شناختن ریتم هر قطعه از کسر میزانی که در ابتدای خطوط حامل قرار میگیرد ،استفاده میکنند.
ابتدا به شناخت #میزانها میپردازیم.
در موسیقی سه نوع میزان داریم؛ ساده ،ترکیبی و لنگ .هر کدام از این میزانها برای
انواع میزان
در میزانهای ساده دیرند هر ضرب یکی از شکلهای سادۀ نتها است ،مانند :سیاه ،سفید ،چنگ و...
در میزانهای ترکیبی دیرند هر ضرب یک نت نقطهدار است مانند :سیاه نقطهدار ،سفید نقطهدار و...
این تفاوتها در دیرند این دو نوع میزان ویژگیهایی دارد که از نظر کیفیت وزن آنها را از هم متمایز میکند.
میزان ساده
در میزانهای ساده دیرند هر ضرب برابر است با یکی از شکلهای سادۀ نتها .به همین علت میتوان میزانهای سادۀ هر
ضرب را به 4 ،2و یا 8ضرب (توانهای ) 2مساوی تقسیم کرد .مثال اگر هر ضرب را یک سفید در نظر بگیریم میتوانیم آن
را به 2سیاه یا 4چنگ یا 8دوالچنگ تقسیم کنیم .در این میزانها برای نوشتن کسر میزان به این شکل عمل میکنیم :
تعداد ضربهای هر میزان را باال مینویسیم که عدد باال میتواند 3 ،2یا 4باشد .چون میزانهای ساده از لحاظ تعداد ضرب
میتوانند 3 ،2یا 4ضربی باشند.
دیر ند هر ضرب است .این عدد را بر مبنای نت مبدأ که همان نت گرد است مینویسیم .مثال اگر دیرند هر عدد پایینی نشان دهندۀ ِ
ضرب برابر بود با یک نت سیاه ،ما نسب نت سیاه به نت گرد را مینویسیم ( )4/1بنابراین ما عدد 4را در جایگاه پایین قرار
میدهیم.
این مورد برای همۀ میزانهای ساده صادق است .کسر میزانها را به صورت "چهار چهار" یا "دو چهار" میخوانیم و
عبارتهایی مثل چهار چهارم یا دو چهارم غلط است چرا که این اعداد کسر نیستن.
میزانهای ترکیبی
در میزانهای ترکیبی دیرند هر ضرب معادل یک نت نقطهدار است .به همین دلیل هر ضرب را در این میزانها میتوان
بهصورت طبیعی به 12 ،6 ،3یا ...قسمت مساوی تقسیم کرد .مثال اگر هر ضرب ما معادل یک نت سیاه نقطهدار باشد،
میتوان آن را به 3چنگ6 6 ،دوالچنگ یا 12سه ال چنگ تقسیم کرد .پس یافتن مشخصات #میزان در این قسمت با قسمت قبل
کمی متفاوت است.
برای یافتن تعداد ضربها در میزان ترکیبی باید عدد باال را بر 3تقسیم کنیم .مثال اگر عدد باالی 6بود آن را تقسیم بر 3
میکنیم و خواهیم فهمید که میزان 2ضربی است .یا اگر عدد باال 9بود آن را به 3تقسیم میکنیم و خواهیم فهمید که میزان 3
ضربی است و به همین صورت .در واقع برعکس این حالت هم کاربرد دارد به این صورت که اگر بخواهیم میزانی 4ضربی
بسازیم از باید در جایگاه باالیی عدد 12را قرار دهیم.
در میزانهای ساده عدد پایین نشانگر دیرند هر نت بود اما میزانهای ترکیبی به این صورت نیستند .در میزانهای ترکیبی ما
باید عدد پایین را مانند میزان ساده در نظر بگیریم و بعد آن را سه برابر کنیم ،سپس معادل آن را در مدنظر قرار دهیم .به عنوان
مثال اگر عدد پایین در میزان ترکیبی ما 4بود یعنی نت سیاه داریم ( 4/1نت مبدأ ،یعنی گرد) .حال اگر این نت سیاه را سه
برابر کنیم پس 3نت سیاه خواهیم داشت که معادل با یک نت سفید نقطهدار است.
پس برای مثال ،اگر در میزان ترکیبی ما عدد پایین 4بود ،یعنی هر ضرب ما معادل با یک سفید نقطهدار است.
بیایید مثالی دیگر را بررسی کنیم؛ شش هشت
همانطور که واضح است این میزان میزانی ترکیبی است .برای یافتن تعداد ضربها عدد باال را بر 3تقسیم میکنیم ،پس میزان
ما دو ضربی است.
از طرف دیگر عدد پایین 8است یعنی نت چنگ داریم .حاال اگر همین نت را سه برابر کنیم سه نت چنگ داریم که با معادل با
یک سیاه نقطهدار است .پس دیرند هر نت در این میزان معادل یک سیاه نقطهدار است.
حاال میتوانیم میزان ترکیبی شش هشت را این گونه تعریف کنیم :میزان ترکیبی دو ضربی که هر ضرب معادل یک سیاه
نقطهدار است.
سکوت
همان طور که نتها و مقدار کششان #برای ما مهم است ،سکوتها نیز دارای اهمیت هستند .آنها دقیقا مثل نتها شکل مخصوص
به خود را دارند و نماد هرکدام مشخص کنندۀ مقدار کشش سکوت است .در واقع برای هر شکل از نتهای موسیقی یک نت
سکوت هم وجود دارد که خواننده یا نوازنده باید متناسب با دیرند آن سکوت از خواندن یا نواختن دست بکشد.
ارزش سکوتها
در شکل زیر سکوتهای معادل هر نت رسم شدهاند
در سکوتها نیز قانون نقطهدارها که روی نتها اجرا میکردیم عینا صدق میکند .یعنی مثال اگر در مقابل سکوت سیاه نقطه
داشته باشیم پس سکوت ما 1.5برابر میشود.
خط اتحاد
گرچه از ابزاری مثل نقطه در جلوی نتها میتوانیم برای افزایش مقدار دیرند استفاده کنیم ،اما برای ساختن دیرندهایی نقطه
جوابگوی نیاز ما نیست .مثال اگر بخواهیم دیرند یک نت به اندازه سیاه و دوالچنگ باشد ،هیچ ابزاری نداریم .به همین علت از
خط اتحاد استفاده میکنیم تا هر دیرندی که مدنظرمان بود در میزان اعمال کنیم.
خط اتحاد یک خط منحنی است که به دو نت هم اسم وصل میشود و آنها را باهم متحد میکند .کار این خط این است که دیرند
(ارزش زمانی) آنها را باهم یکی کند .در واقع در این حالت نوازنده فقط یک نت را اجرا میکند اما از دیرند هر دو نت استفاده
میکند .به مثال زیر در تصویر توجه کنید.
خط اتحاد یک کاربرد دیگر هم دارد .در گاهی از موارد به علت محدودیت زمانی آهنگساز مجبور به استفاده از خط اتحاد است.
به این صورت که مثال در میزان ساده دو چهار که دو ضربی است و دیرند هر نت معادل 4ضرب است ،آهنگساز نیاز به
استفاده از یک نت گرد دارد ،اما به علت محدودیت میزان نمیتوان از آن نت گرد استفاده کند.
بهترین و شاید تنها گزینه برای همچین نتی استفاده از دو نت سفید در دو میزان پشت سر هم و اتصال آنها به وسیله خط اتحاد
است .مانند تصویر زیر:
سنکوپ ()Synkope
تغییر ،جابهجایی یا انحراف موقتی از مشخصات #اصلی هر میزان یا ضرب غالب را سنکوپ (وقفه) میگویند .در واقع سنکوپ
یعنی ادامه پیدا کردن ضرب ضعیف در ضرب قوی میزان بعد است.
ضد ضرب
اگر به جای ضرب قوی یا در ضرب قوی سکوت داشته باشیم یعنی ضدضرب داریم .در واقع در این قسمت که ما در آن انتظار
شنیدن نت را داریم ،صدایی نمیشنویم.
شکلهای مختلف نت
همانطور که در موسیقی میشنویم ،همۀ صداها کشش یکسانی ندارند .برخی از آنها طوالنیتر و برخی کوتاهترند .در تئوری
دیرند (کشش) میگویند عالئم مشخصی داریم. موسیقی برای نمایش ارزش زمانی هر نت که به آن ِ
سر نت میگویند .این دایره محل قرارگیری نت روی خطوط حامل را
برای نمایش هر نت از یک دایره استفاده میکنیم که به آن ِ
به ما نشان میدهد و از این طریق میتوانیم بفهمیم که نام نت چیست.
اما برای دانستن دیرند نتها باید به نشانههایی مثل سیاه یا سفید بودن آنها ،دُم نت و پرچم توجه کنیم.
انواع نتها
نت گرد
این نت که به شکل یک دایرۀ سفید توخالی است ،در موسیقی طوالنیترین نت از لحاظ ارزش زمانی است و دیرند سایر نتها
را براساس همین نت تعیین میکنند.
نت سفید
این نت که بهصورت یک دایره سفید به همراه یک پرچم عمودی (روبه باال یا پایین) در سمت راست آن است ارزشی برابر با
نصف نت گرد دارد .یعنی مثال اگرنواختن نت گرد ما 4ثانیه طول بکشد ،نت سفید نصف آن یعنی 2ثانیه طول میکشد.
نت سیاه
این نت که به صورت یک دایره سیاه است و مانند نت سفید یک پرچم عمودی در سمت راست خود دارد ،دیرندی برابر با یک
چهارم نت گرد دارد .یعنی اگر نواختن نت گرد ما مثال 4ثانیه طول بکشد ،در این صورت نواختن نت سیاه ما باید 1ثانیه ادامه
پیدا کند.
همچنین این نت نصف نت سفید هم هست.
نت چنگ
این نت به شکل نت سیاه رسم میشود با این تفاوت که یک پرچم (چنگک) در باال و سمت #راست دم نت ،به آن اضافه میشود.
دیرند هر نت چک به اندازۀ یک هشتم نت گرد است .پس اگر نت گرد ما برای مثال 4ثانیه طول بکشد ،نت چنگ باید نیم ثانیه
ادامه پیدا کند.
همچنین نت چنگ نصف نت سیاه و یک چهارم نت سفید نیز هست.
باید اضافه کرد که در موارد زیادی چندین نت چنگ در کنار هم قرار میگیرند که در این حالت برای زیباتر بودن نت نویسی از
عالمتی به نام شاهین استفاده میشود که در واقع همۀ پرچمها را به هم متصل میکند.
نت دوالچنگ
این نت همانند نت چنگ است فقط به جای یک پرچم ،دو پرچم دارد.
دیرند این نت به اندازۀ یک شانزدهم نت گرد است .پس اگر نت گرد 4ثانیه به طول بیانجامد ،نت دوالچنگ باید به اندازۀ 0.25
ثانیه ادامه پیدا کند.
طبیعتا االن باید بتوانید بگویید که نت دوالچنگ چه نسبی با سایر نتها دارد.
نت دوالچنگ نصف نت چنگ ،یک چهارم نت سیاه ،یک هشتم نت سفید و همانطور که گفته شد یک شانزدهم نت گرد است.
نت سه الچنگ
این نت همانطور که حدس میزنید همانند نت چنگ و دوالچنگ است فقط یک پرچم اضافه دارد ،یعنی در کل سه پرچم دارد.
دیرند این نت یک سی و دوم نت گرد ،یک شانزدهم نت سفید ،یک هشتم نت سیاه ،یک چهارم نت چنگ و یک دوم نت
دوالچنگ است.
دو ضربی سه ضربی چهار ضربی www.navakade.co
m