Professional Documents
Culture Documents
عده
عده
اگربتوانیمبگوییمکههیومبهعنوانخلؾهمهتجربیمسلکان،فلسفهآمپریستیرابهنتایجمنطقیاشکشاند،بایدایناجازهرا
برایخویشقائلشویموبگوییمکهدیویینتیجهمنطقیجریانیاستکهباداروین،امرسن،پیرسوجیمزآؼازشدهبود.
امادراینمیانتلقیویازهنرنیزبایددرچارچوبتفکرپراگماتیستیاش،مدنظرقرارگیرد.ویهنرمندراتکنسینیماهر
میداندکهمیتواندبابهرهگیریازدانشخویش،باعثتؽییردرعاداتمرسومشود.
دراینبرداشت،هنرمعناییوسیعمییابد؛بهطوریکهدیگرنمیتوانمیانتجربههنریواعمالروزمرهبشریجداییچندانی
قائلشد.اینمقالهباتوجهبهمالحظاتفوق،سعیدرآشکارنمودنجنبههایمختلؾمعنایهنردرنزددیوئیدارد.
رویکردفلسفیدیوئی
بسیاریازویژگیهایفکریجاندیویی،دردورانیکهنظامفکریوفلسفیمنسجمیراطرحکرد،حاصلوبرگرفتهازایام
جوانیاوبود.اگربخواهیماینعناصررادراندیشهدیوییتوضیحدهیم،میتوانآنراعبارتدانستاز1:ـتلقیهگلیاز
جامعهوپیشرفت؛2ـنظریهتحولداروینیکهقائلبهنظریهاربابانواعاستوبرآناستکهسیرتکاملزیستیبشررااز
نخستینصورتهایحیاتیتازمانیکهبهصورتانسانکنونیدرآمده،نشاندهد.
دیوییباداخلکردننظریهتحولداروینیدرنظاماندیشههگلی،توانستازؼلظتمفهومپردازیهگلیکهتنهامیتوانستاز
روحیآلمانیبرخیزد،بکاهدوآنرابهکسوتاندیشهایزیستعلمگرایانهدرآورد.بدینمعناکهتالشنمود،همهعناصر
تحولینظامهگلیرابهگونهایتنقیح،تصحیحوتعدیلنمایدکههردونظامراتبدیلبهدوروییکسکهکند.بنابرایندر
نهایت،مامواجهخواهیمشدبایکبیانوتبیینعلمیازنظریهایفلسفی،تاریخی.
دیوییدرراستایچنینپروژهایدستبهاختراعواژگانیزد.اودیگرخودراملزمنمیدیدتاازلؽت()geist/mindاستفاده
کند؛بلکهدرفلسفهایداروینی،بهجایmindلؽتintelligenceرابهکارمیبرد.
درنظامتفکرهگلی،جهانموجودیذیشعوربودکهخوددرخویشمیدمیدوروزبهروزبهحقیقتحقیقیاشنزدیکو
نزدیکترمیشد.درنظامفکریدیویینیزطبیعیتهماندستگاهزندهذیشعوریبودکهموتورحرکتیآن،mind/geist
نبودبلکههوشاستکهدرمرکزطبیعتقرارمیگیرد.جهانطبیعتبهزعمدیوییدستگاهیماشینینبود،بلکهکلیتیبود
ساختهوپرداختهشدهازهمهارزشهاومفاهیمکهدرجامهطبیعتبهمرکزیتهوش،بافتهشدهبود.
بنابراینبسیاربدیهیاستکهاینتفکرچنانکهدرکتاب«بازسازیفلسفه»()1نشاندادهشدهاست،مخالؾتمامسنتفلسفه
ؼربیازافالطونتاکانتباشد؛مخالؾهرنوعتمایزیمیانذهنوعین،نظریوعملی.درچنینفضاییاستکهدیویی
نظریهنظارهگر()spectatorبهمثابهمیراثتجربیگرایانکانتیراکنارگذاشتوبهجایآنهوششرکتکنندهراقرارداد.
()participant intelligence
بهخاطرتوجهوافردیوییبهعلم،چهبساگمانرودکهفلسفهدیوییصورتچکیدهشدهایاستازیکنظریهعلم.امااین
گرایشعلمی،درستزمانیفهمیدهمیشودکهآنرادرمقابلتمایلآشکاررمانتیکیاشبههنرقراردهیموایندیدگاهاورا
دریابیمکهمیگفت،هنرچکیدهوخالصههمهفعالیتهایهوشاستدرجهان؛ازهمینرودیوییدرکتاب«تجربهوطبیعت»
()2ونیزکتاب«هنربهمثابهتجربه»(،)3گفتکههنر،فعلییگانهاست،نمایندههمهعواطؾآدمیاست،قلهاوجطبیعتدر
هنراستکهمتجسدمیشود...وعلمصرفاندیمهایاستکههمهشرایطرافراهممیکندتااینمیهمانعزیزبرسرخوانپر
نعمتبنشیند.
دیوییواژهذهنیرابهعنواننقطهعزیمتفلسفیرهاکردهودرعوضازمفهومکلیترییابهاصطالح،هگلیتریآؼاز
میکند.اوازواژهموقعیتبؽرنج()problematic situationآؼازمیکند.
دیوییمیگوید،هرارگانیسمدردرجهاولبرطبقعاداتجاافتادهاشعملمیکند.ولیموقعیتهاییپیشمیآیدکهتأملآنها
راهمچونموقعیتهاییبؽرنج،یعنیموقعیتهاییمییابدکهارگانیسمرادعوتبهجستوجومیکند)4(.دیوییدرکتاب
«جستوجوییقین»میگوید«:انسانیکهدرجهانپرمخاطرهمیزید،مجبوراستدرجستوجویامنیتباشد»(.)5یکفرد
انسانیمیتواندبهصورتناخودآگاهبهمسائلبؽرنجپاسخدهد،اما«تصوراتیااندیشهها،طرحهاوتعبیههایآیندهنگرانهای
هستندکهدربازسازیعینیشرایطموجود،منشاءاثرمیشوند»)6(.
بنابرایندریککالم،موقعیتبؽرنجمحصولتعاملهوش(فردییااجتماعی)استبامحیط.عناصراینموقعیتعبارتند:
ادراک،احساس،اراده،تجربهزیباشناسی،آرزوهاورفتارعاملهوشمندیکهبامحیطدرگیرمیشود،ازآنتاثیرمیگیردو
الًالدرآنموثرمیشود.اینعناصرمیتوانند،درنسبتهایمختلفیباهماتحادیاعدماتحادداشتهباشند.اینموقعیتها
متقاب
ممکناست،سادهیاپیچیدهباشند.ساده،مثل:خشپاییبررویبرگهایخزانیوایجادترنمیشادیاحزین.پیچیدهباشد،مثل:
ساختنفیلمیانوشتنرمان.همهاینموقعیتهاصرؾنظرازآنکهسادهیاپیچیدهباشند،عقالنییااحساسیباشند،برایدیویی
بهمثابهتجربهایزیباییشناسانهتلقیمیشوند.
تبیینرابطهمیانهوشوجهان،تاپیشازآثاربعدیوپختهدیوییبهخوبیدیدهنمیشود،جزآنکهاودرسال1896در
مقالهایمشهور،تحتعنوان«بازتابمفهومکهندرروانشناسی»،یکموردعملیراموردبررسیقرارمیدهد:کودکیکه
شمعداؼیرابادستلمسمیکند.
اوضمنانتقادازتصویرقدیمیمحرکپاسخ،ایندیدگاهنزدیکبهدیدگاههایدگردرکتاب«سرآؼازاثرهنری»راکهاثر
الًالابتدابانگخروسیرابشنویموسپس
هنریوحدتمحسوساتنیست،برمیگزیند.بدینمعناکهاینگونهنیستکهمامث
متوجهشویمکهخروسیمیخواند،ابتداصدایماشینیرابشنویموسپسنوعآنراتشخیصدهیم؛بلکهمادرقرب
()nearnessبهاشیاء،مسکنگزیدهایم؛ماخوداشیاءرامیشنویم.
دراینمثالنیزکودک،بهفعلسوختنواکنشینشاننمیدهد؛بلکهخودسوختنرادرکمیکند.بهاعتقاددیوییوبه
زبانهایدگری،کودکدرقربسوختناستکهسوختنرادرکمیکند.سئوالدیوییآناستکهحقیقتا ًالچهپیشمیآیدکه
کودکدستشراپسمیکشد؟درپاسخمیگوید،اینهوشساکندرجهاناستکهبیهیچکوششیخودراپسمیکشد.امااین
هوش،بافاعلوعاملنظارهگرجهان،تفاوتیآشکاردارد.
حال،مثالکودکرامیتواندرموردیکهنرمندنیزنشانداد.دیوییدرکتاب«هنربهمثابهتجربه»،هنرمندراتافتهجدا
بافتهایفرضنمیکندکهدرکناریآرمیدهواندیشیدهباشدوسپسواردعرصههنرشودوچیزیرابیافریند؛بلکهفوتبالیستی
کهعضلهاش،تماشاچیانرابهوجدمیآورد،دستاندرکارکاریهنریاست،زنیکهمشؽولتیمارداریگلهاوگیاهانشاست
ونیزماشینآتشنشانیکهبهشتابمیرودومردمازشنیدنآژیرصدایششگفتزدهمیشوند.
دیوییهمیندیدگاهرادربارهرشد()growthدارد.بهنظردیوییماارادهنمیکنیمتارشدکنیم،بلکهشبیهروحهگلیکه
حرکتشازنوعیجبریتوناچاریاست،بهکارخویشمشؽولیم.بهزبانشعری«،ماانسانهادستنبردهدرکار،سبدبافیم».
ویدراخالق()ethicsنیزسخنیدارد،شبیهبههایدگردر«نامهدرباباومانیسم»(،)7کهانسانراماهیدریایاخالق
میداندونهناظرصرؾخارجی.
هنروانتقادازدوآلیسم
دیوییبهمانندتمامفیلسوفانبعدازنیچه،جدیترینحمالترابرپیکرهمیراثفلسفهازافالطونتاکانتواردمیسازد.این
دیدگاهضددوگانهانگاردیویی،بهتبعیتازفلسفههگلدرکتاب«هنربهمثابهتجربه»،بسیارتکرارمیشود.
درنظامفلسفههگل،تمایزاتدوگانهمیانفرددولت،میانذهنبدن،ازمیانبرمیخیزد.بهنظرهگل،ایناشتباهتاریخفلسفه
ازآنزمینیآبمیخورد،کهایدهمطلقدرآنظهورنکردهاست.بهنظراوچنانکهامربیکرانموردتوجهقرارگیرد،همه
اینتمایزاتجزئیبهیکبارهازمیانبرمیخیزند.
دیوییدرکتاب«درجستوجوییقین»(،)8تحلیلهگلازظهورتاریخیدوآلیسمرامیپذیرد،بیآنکهخودرابرپذیرشامر
بیکرانیامطلق،ملزمکند.درچنیناوضاعی،دیوییازفلسفهایکهتجربهرادردوجانجداگانهنگهمیدارد،بهسختیانتقاد
میکند؛طبیعتیکهساختهعلیتوامکانوقلمروییمافوقدرکذهنیاروحاستکهازقرارمعلومدرمفاهیماخالقی،
زیباشناسیوارزشهایدینیمااثرمیگذارد.
ابزاروؼایات
دیوییدرکتاب«سرشتوسلوکانسان»،میگوید«:درستفقطناممجردیاستبرایانواعنیازهایملموسدرعملکه
دیگرانبرماتحمیلمیکنندوماناگزیریماگرزندگیکنیم،آنراملحوظبداریم»)9(.
دیوییدرمقابلانتقاداتکانتیکهممکنبودبهاوگرفتهشود،بازدرهمانکتابمینویسد«:میگوینداخالقیاتبهمعنایتبعیت
امرواقعازمالحظهمطلوباست،حالآنکهدیدگاهارائهشده(دیدگاهخوددیویی)اخالقیاترافرعبرواقعیتصرؾمیداند
کهبرابربامحرومکردناخالقیاتازحرمتوحقداوریاست.
اینانتقادبرجداییکاذبیمتکیاست.درواقعاستداللآناساسا ًالایناستکهمعیارهایمطلوبچهمقدمبررسومباشدوکیفیت
اخالقیخودرابهآنهااعطاکند،وچهازرسومتبعیتکندوازدرونآنهاتحولیابد،درهردوحالمحصوالتعرضی
صرؾاند»)10(.
بهزعماو،بهمحضپذیرفتناینایدههایبرتر،راهبرهمهپیامدهاینظامدستوریدوآلیستیبازخواهدشد.وامرفرادست
()higherوفرودست()lowerبرسفرهفلسفهخواهندنشست.
نظریهزیباییشناسی
علیرؼماشارههایپراکندهدیوییدرآثارشبهبحثزیباییشناسی،اینموضوعیعنینظریهزیباییشناسیتازمانانتشار
کتاببهؼایتدشواروظریؾاویعنی«هنربهمثابهتجربه»،موضوعبررسیوتأملدقیقیقرارنگرفتهبود.
باتوجهبهزمینهایکهدرباالفراهمشد،خوانندهچهبسابهدرستیمتوجهشدهباشدکهدراینجارابطهآشکاریاستمیان
نظریاتدیوییودوایدهآلیستزیباییشناسیعنی«کروچه»،صاحبکتاب«زیباییشناسییاعلمزبانشناسیعمومی»و
«ر.ج.کالینگوود»،نویسنده«مبانیهنر».درحقیقت،دیوییدرکتاب«هنربهمثابهتجربه»،باردیگرحملهایجدیبرعلیه
هرنوعایدهئالیسمفارغازعمل،انجاممیدهد.
دیوییهرچندآنوجهازاندیشهکروچهوکالینگوودرامیپذیردکهدرآن،براحساستأکیدهشدهوسهمکمیرابرایبیانقائل
میشوندواونیزبهتبعبهجایاحساس،واژهتجربه()experienceرابرمیگزیند،امانمیتواند،مدافعآنباشدکههنربه
گفتهاوبهقلمروییجدا(،)seprate realmبردهشود.
ویدرکتاب«هنربهمثابهتجربه»مینویسد:
«هرکسیکهبهنوشتندربارههنرهایزیبامشؽولاست،بهناچاروظیفهایدارد.وظیفهاوایناستتامیاناشکالخالص،
پالودهشدهوؼنایافتهتجربهکهدرآثارهنریمتبلورمیشوندوحوادثروزانه،اعمالورنجهاییکهعموما ًالبهعنوانعامل
قوامبخشتجربهفهممیشوند،پیوندیدوبارهبرقرارسازد»)11(.
دیوییهموارهخودراموظؾمیدارندکهبهزیباییشناس،گوشزدکندکهدرگیرنظریاتانتزاعینشود.وازهمینرواگر
زیباییشناسبهاینکارادامهدهد،دیوییبهلحنیمعترضانهمینویسد:
«زیباییشناسیآنجادستدرکارمیبردکهبتواند،موضوعاتهنریرااززمینهوموقعیتهایاصلیوعملیتجربه،جدا
کندوگردتاگردآنهادیواریسازدتااهمیتروزانهوعادیآنهارادرابهامفرودبرد؛لذاهنرآنگاهکهارتباطشرابا
مصالح،اهداؾوهرنوعدیگریازکوشش،رنجودستاوردهایانسانی،قطعکند،بهساحتیجداگانهتبعیدخواهدشد»)12(.
اوسپسمثالیمیزندودراینمثال،آثارهنریراباکوههامقایسهمیکند:
«ستیػهایکوه،شناورهاییسرگردانوبیخانماننیستند.آنهاصرفا ًالزائدههایینیستندکهاززمینبرآمدهباشند؛آنهاخود
زمینهستندکهدریکیازصورتهایشآشکارشدهاست)13(».
تجربه
بهیکمعنا،جاندیوییرامیتواندرزمرهفیلسوفانحیات()vitalجایداد.میتوانمیاناووفلسفهدیلتایواصحابفلسفه
زیست(،)lebensشباهتهایآشکارییافت.اماآنچهاهمیتدارد،تفاوتتلقیویازتجربهدرمقایسهباتجربهباوران
انگلیسیاست.بسامدتکرارواژهتجربهدرآثاردیوییوخاصهدرکتاب«هنربهمثابهتجربه»،ناشمردنیاست؛امابایددقت
کنیمتاآنرامرادؾبامعنایتجربهنزدفیلسوفانتجربیمسلکنگیریم.
تفاوتاساسیمیانایندو،دراستفادهوداللتبسیاروسیعاینواژهنزددیوییاست.اودرکتاب«هنربهمثابهتجربه»،جایی
درضمنبحثازپارتنونبهعنواناثریهنرینزدیونانیان،مینویسد:
«اگرکسیقصدآنداشتهباشدتاازلذتشخصیبهسودگستردههنر...گامبرداردوبخواهدنظریهپردازیکند،ناگزیراست
تادرتأمالتششوروشوق،کشاکشها،حستیزیابشهروندانآتنیونیزاحساسشهروندیشانراکهعیندینمدنیآنهابود
وباآنتعیینوشناختهمیشد،درنظرداشتهباشد.آنانیکهمعبد،بازنموده(اعتقادشان)بود.یونانیانمعبدرانساختندتااثر
هنریپدیدآوردهباشند،بلکهمعبددرنظرآنهایادبودیمدنیبود.بهیونانیانبایدبهمثابهانسانهاییتوجهکردکهبهساختمانی
نیازداشتندتادرونآنساختماناحساسرضایتوراحتیکنند)14(».
جاندیوییچنانکهآمد،نقطهآؼازفلسفهاش،نهذهنونهعیناست.اوازنفسحضوردرجهان،حکایتوآؼازمیکند.
«دیوییهمنواباویتگنشتاین،ازآنچه«مارااسیرمیکند»،عبورمیکند.ویامیدواراستازتصویردکارتیالکیجداشود.
بنابراینبابرداشتیداروینیازآدمیبهعنوانحیوانیآؼازمیکندکهحداکثرسعیخودرابهکارمیبنددتابازیستبوم،
همراهشود.حداکثرتالشخودرابهکارمیگیردتاابزاریبسازدکهاوراتوانابگرداندتالذتبیشترورنجکمتریببرد-
واژههادرشمارابزاریاستکهاینحیواناتباهوشایجادکردهاند»)15(.
باایناوصاؾاگرمعلومشدهباشدکهمرادازتجربهدراندیشهدیوییچیست،لحظهآناستتابهمفهومتجربهزیباییشناسانه
ازنگاهدیوییپرداخت.
تجربهزیباییشناسانهبهمثابههستههنروزندگی
دیوییمیانهنروزندگیفاصلهایزیادقائلنمیشود.باتوجهبهتوضیحاتیکهدربارهضدیتومخالفتدیوییباهرنوعیاز
دوآلیسمبهجاماندهازافالطونتادکارت،دادهشد،آشکاراستکههنرـزندگی،اخالقزندگیو...چیزهایجداازهمنیستند.
بنابراینهنروهرگونهتجربهزیباشناسانهرامیبایست،درمتنزندگیدنبالکرد.ازهمینروستکهدیوییدرکتاب«هنربه
مثابهتجربه»،براینامرتاکیدمیکندکههیچمفهومازپیشموجودیبرایبهرهمندیاززندگیالزمنیست.اینخودزندگی
استکهزندگیراتوضیحوتوجیهمیکند.
بهتعبیری«،شرحعشقوعاشقیهمعشقگفت».بدینمعناکهعشقخودبیانگراستوخودحکایتگراستوبرایحکایت
الًالبدیهیاستکهبدونهیچدانشتئوریکیدربارهگیاهان،
آننیازیبههیچحکایتدیگرینیست.بهعقیدهدیویی،اینکام
میتوانازرنگورایحهخوشگلهالذتبرد.اماچنانکهشخصیبخواهدتادربارهگلدادنگیاهانچیزیبداند،الزماستتا
دربارهتعاملآب،خاک،زمین،نورآفتابوشرایطیکهگیاهاندرآنبالیدهمیشوند،چیزهاییبیاموزد)16(.
ازعبارتفوقآشکاراستکهدیوییمنکردانشتئوریکنیست.دیوییدراینجاتااندازهایباگابریلمارسلفیلسوؾ
اگزیستانسیالیستهمراهمیشود.مارسلنیزهمچوندیویی،برخالؾپوپرکهزندگیرا«سراسرمسئله»میدید،زندگیرا
سراسر«راز»میدانست.وبرآنبودکهتاقبلازتبدیلاینرازهابهمسائل،الزماستکهبهقولشاعرمعاصر«درافسون
اینرازهاشناوربود».
دیوییبرآنبودکهاگرچههردانشتئوریکی،درذاتخودارزشمنداست،امادانشوعلمبایدهمیشهآگاهباشدکهشأنراز
الًالاشک،مایعیاستسفیدکهمزهای
آلودهجهانزندگیراحفظنماید.دیویینیزبهمانندمارسلبههیچوجهقائلنبودکهمث
شورداردو...ولبخندفعلوانفعالیاست،شیمیاییفیزیکی؛بلکهبهقولشاعرقائلبود«:اشکرازیاست،لبخندرازی
است،عشقرازیاست».
ویسعیداشتکههمهایناموررازیباییشناسانهلحاظکند.ازهمینرودرتکریمایناحساساتعادیوروزمرهمینویسد:
«رفتارمابهعنوانزیباییشناسنبایدشبیهجامعهشناسیباشدکهبرایتصدیقادعایشدرجستوجوینشانههاییاست.
هرکسکهبخواهدتادربارهتجربهزیباییشناسانهایکهدرپارتنونمتجلیشدهنظریهپردازیکند،موظؾاستتادرباب
چیزهایعاموعادیداخلدرزندگییونانیانبهعنوانخالقانآثارونیزمعبدبهعنوانچیزیکهآنهاراخرسندومسرور
میکرد،بیندیشندوآنهارابهمانندمردمیدرنظرگیردکهما(روزانه)درکویوبرزنوخانههایمانباآنهابرخورد
میکنیم)17(».
بنابراین،آنچهبرایدیوییاهمیتدارد،بندبازیزیباییشناسبرسرمفاهیماثباتناشدنیولؽزانومومیاییشدهمتافیزیکی
نیست؛همچنینتعریؾوتوضیحامرزیباوخالق،نیزنیست.
اوازکنارامرمتعالیبهراحتیدرمیگذردوباصراحتلهجهبهشیوهایسهلوممتنعتوضیحمیدهدکهبایدبنایکاررابر
شکلخاموابتداییتجربهگذاشتومینویسد«:بهمنظوردرکزیباییشناسیدربهترینوجوهش،الزماستبنایکاررابر
شکلخامیاابتداییآنقراردهیم؛حوادثوصحنههاییکهچشموگوشدقیقومتوجهآدمیرابهخویشجلبمیکند،عالقهاو
رابرمیانگیزدوچوننگاهکندوگوشبسپارد،اورامشعوؾمیکند.
دیدنیهاییکهتوجهمردمراجلبمیکند،عبارتندازماشینآتشنشانیکهبهشتابمیرود،ماشینهاییکهسوراخهاییبیشمار
درزمینحفرمیکنند.انسانپرندهایکهازدیوارراستوبلندمیپرد،شخصیکهبرتیرآهنیدربلندایآسمانچونپرندهای
جایمیگیردومینشیند.
شخصیکهاخگرهایگرگرفتهآتشراباالوپایینمیاندازدوشعبدهبازیمیکند»(.)18دیوییدرجایدیگریازهمانکتاب
میگوید«:هنگامیکهجمعیتیازتماشاگرانازتماشایعضلهیکفوتبالیستمتاثرمیشوند،میتوانبهریشهومنشاءهنردر
تجربهآدمیپیبرد.
ونیزهنگامیکهمتوجهتیماردارییکزنخانهدارنسبتبهگلهاوگیاهانشمیشویم...ونظارهکنیمشوروهیجانکسیرا
کهازسیخونکزدنبهچوبگرگرفتهدرکؾشومینهومشاهدهکردنباالرفتنشعلهها،ودرهواجهیدنزؼالهالذت
میبرد»)19(.
بنابراینمیبینیمکهدیوییچگونهتجربهزیباییشناسانهراازبرجعاجخویشبهزندگیروزمرهمیآورد.اومینویسد«:این
ایدهکههنررابهمثابهتافتهایجدابافتهتلقیمیکندوآنرادربرجعاجمینشاند،بهطورظریفیگستردهوهمهجاگیرشده؛
ازهمینرواگربهشخصیگفتهشودکهاوحداقلگاهی،ازسرگرمیهایسطحیبهخاطرشأنزیباییشناسانهآنهالذت
میبرد،درعوضاینکهخوشحالشود،چهرهدرهممیکشدوبؽضمیکند»)20(.
دیوییکسانیراکهزندگیروزمرهراخوارمیشمرند،موردانتقادقرارمیدهد؛آنهاییکهخجالتمیکشند،بگویندکهحداقل
گاهیازچیزهایروزمرهلذتمیبرند.دیوییدرنهایت،تلقیخودراازمصادیقهنریاینگونهتوضیحمیدهد:
«هنرهاییکهامروزهجزءضروریوالینفکزندگیاکثرمردممتوسطالحالاست،سرآنندارندتاهنرنامیدهشوند؛ازآن
میانمیتوانبهفیلم،موسیقیجاز،کمیکاستریپوآنچهؼالبا ًالدرروزنامههادربارهدلدادگیومعاشقهدلدادگان،جانیانو
ماجراهایراهزنانمیخوانیم،اشارهکرد»()21
پانوشتها:
John Dewey, Art as experience, 1934. Copricoh books G.P. putnam’s sons, New York. 1958-3
-4تاریخفلسفهکاپلستون.ج،8ترجمهبهاءالدینخرمشاهی،انتشاراتسروشعلمیوفرهنگی
.)John Dewey, The Quest for certainty: (New Yourk: minton, Balch, 1929-5
Ibid.P166-6
اومانیسم،هایدگر،ترجمهرشیدیان،ازمدرنیسمتاپستمدرنیسم،مجموعهمقاالت،الرنسکهون.
-7نامهدرباب
)John Dewey, the Quest for certanitity (New York: minton Balch, 1929-8
.John Dewey, Human Nature and conduct (New York: Modern library 1922. 1930) P.224-9
Ibid. P 56,57-10
.John Dewey, Art as experience, 1934. copricon books G.P. Putnam’s sons. New York. 1958-11
Ibid)21-12
نویسندهنادرشایگانفر–روزنامههمشهری
@homusic