You are on page 1of 16

‫فصل ‪ :1‬ده اصل اقتصاد‬

‫کلمه اقتصاد از کلمه یونانی ‪ oikonomos‬به معنای «کسی که یک خانواده را اداره می‌کند» گرفته شده‬
‫است‪ .‬در ابتدا‪ ،‬این منشاء ممکن است عجیب به نظر برسد‪ .‬اما در واقع‪ ،‬خانوارها و اقتصادها اشتراکات‬
‫زیادی دارند‪.‬‬
‫یک خانواده با تصمیمات زیادی روبرو است‪ .‬باید تصمیم بگیرد که کدام اعضای خانواده چه وظایفی را‬
‫انجام دهند و در ازای آن هر عضو چه چیزی دریافت می‌کند‪ :‬چه کسی غذاها را می‌پزد؟ چه کسی لباس‌ها‬
‫را می‌شوید؟ چه کسی دسر اضافی را سر میز شام دریافت می‌کند؟ چه کسی می‌تواند انتخاب کند که کدام‬
‫برنامه تلویزیونی را تماشا کند؟ به طور خالصه‪ ،‬خانواده باید منابع کمیاب خود را با در نظر گرفتن‬
‫توانایی‌ها‪ ،‬تالش‌ها و خواسته‌های هر عضو‪ ،‬بین اعضای مختلف خود تخصیص دهد‪.‬‬
‫مانند یک خانواده‪ ،‬یک جامعه با تصمیمات زیادی روبرو است‪ .‬یک جامعه باید تصمیم بگیرد که چه‬
‫کارهایی انجام شود و چه کسی آنها را انجام دهد‪ .‬به برخی افراد برای تولید و تامین غذا‪ ،‬افراد دیگر برای‬
‫تولید لباس و برخی دیگر برای طراحی نرم افزار کامپیوتری نیاز دارد‪ .‬هنگامی که جامعه افراد (و‬
‫همچنین زمین‪ ،‬ساختمان‌ها و ماشین آالت) را به مشاغل مختلف اختصاص داد‪ ،‬باید خروجی کاالها و‬
‫خدماتی را که تولید می‌کنند‪ ،‬نیز تخصیص دهد‪ .‬باید تصمیم بگیرد که چه کسی خاویار و چه کسی سیب‬
‫زمینی بخورد‪ .‬باید تصمیم بگیرد که چه کسی با فراری رانندگی کند و چه کسی سوار اتوبوس شود‪.‬‬
‫مدیریت منابع جامعه مهم است زیرا منابع کمیاب هستند‪ .‬کمبود به این معناست که جامعه منابع محدودی‬
‫دارد و بنابراین نمی‌تواند همه کاالها و خدماتی را که مردم می‌خواهند داشته باشند‪ ،‬تولید کند‪ .‬همانطور که‬
‫هر یک از اعضای یک خانواده نمی‌تواند هر آنچه را که می‌خواهد به دست آورد‪ ،‬هر فرد در یک جامعه‬
‫نیز نمی‌تواند به باالترین استاندارد زندگی که ممکن است آرزویش را داشته باشد‪ ،‬دست یابد‪.‬‬ ‫کمبود (‪:)Scarcity‬‬
‫اقتصاد مطالعه نحوه مدیریت منابع کمیاب جامعه است‪ .‬در بیشتر جوامع‪ ،‬منابع نه توسط یک برنامه ریز‬ ‫ماهیت محدود منابع‬
‫مرکزی‪ ،‬بلکه از طریق اقدامات ترکیبی میلیون‌ها خانوار و شرکت تخصیص می‌یابد‪ .‬بنابراین‪ ،‬اقتصاددانان‬ ‫جامعه را نشان می دهد‬
‫مطالعه می‌کنند که مردم چگونه تصمیم می‌گیرند‪ :‬چقدر کار می‌کنند‪ ،‬چه چیزی می‌خرند‪ ،‬چقدر پس انداز‬
‫می‌کنند و چگونه پس انداز خود را سرمایه گذاری می‌کنند‪ .‬اقتصاددانان همچنین نحوه تعامل افراد با‬ ‫اقتصاد (‪)Economics‬‬
‫یکدیگر را مطالعه می‌کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬آنها بررسی می‌کنند که چگونه تعداد زیادی از خریداران و‬ ‫مطالعه نحوه مدیریت‬
‫فروشندگان یک کاال با هم قیمت فروش کاال و مقدار فروخته شده را تعیین می‌کنند‪ .‬در نهایت‪ ،‬اقتصاددانان‬ ‫منابع کمیاب جامعه است‬
‫نیروها و روندهایی را که بر کل اقتصاد تأثیر می‌گذارند‪ ،‬از جمله رشد متوسط درآمد‪ ،‬بخشی از جمعیتی‬
‫که نمی‌توانند کار پیدا کنند و نرخ افزایش قیمت‌ها‪ ،‬تحلیل می‌کنند‪.‬‬
‫مطالعه اقتصاد جنبه‌های زیادی دارد‪ ،‬اما با چندین ایده مرکزی متحد می‌شود‪ .‬در این فصل به ده اصل علم‬
‫اقتصاد نگاهی می‌اندازیم‪ .‬اگر در ابتدا همه آنها را نمی‌فهمید یا کامالً متقاعد نشده اید‪ ،‬نگران نباشید‪ .‬ما این‬
‫ایده‌ها را به طور کامل در فصل‌های بعدی بررسی می‌کنیم‪ .‬ده اصل در اینجا معرفی شده اند تا به شما یک‬
‫نمای کلی از چیستی اقتصاد ارائه دهند‪ .‬این فصل را «پیش نمایشی از جاذبه‌های دیدنی آینده» در نظر‬
‫بگیرید‪.‬‬
‫‪ .1.1‬چگونه افراد تصمیم می‌گیرند‬
‫هیچ رمز و رازی در مورد اینکه اقتصاد چیست وجود ندارد‪ .‬چه در مورد اقتصاد ونکوور‪ ،‬کانادا یا کل‬
‫جهان صحبت کنیم‪ ،‬اقتصاد فقط گروهی از مردم است که در حین زندگی خود با یکدیگر تعامل دارند‪ .‬از‬
‫آنجا که رفتار یک اقتصاد منعکس کننده رفتار افرادی است که اقتصاد را تشکیل می‌دهند‪ ،‬ما مطالعه خود‬
‫را در مورد اقتصاد با چهار اصل تصمیم گیری فردی آغاز می‌کنیم‪.‬‬
‫‪ .1.1‬الف‪ .‬اصل شماره ‪ :1‬مردم با مسئله معاوضه روبرو هستند‬
‫ممکن است این ضرب المثل قدیمی را شنیده باشید‪« ،‬چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد‪ ».‬جدا از‬
‫دستور زبان‪ ،‬این ضرب المثل حقیقت زیادی دارد‪ .‬برای به دست آوردن چیزی که دوست داریم‪ ،‬معموالً‬
‫باید از چیز دیگری را که دوست داریم‪ ،‬بگذریم‪ .‬تصمیم گیری مستلزم معاوضه یک هدف با هدف دیگر‬
‫است‪.‬‬
‫دانش آموزی را در نظر بگیرید که باید تصمیم بگیرد که با ارزش ترین منبع خود یعنی زمانش را چگونه‬
‫اختصاص دهد‪ .‬او می‌تواند تمام وقت خود را صرف مطالعه اقتصاد کند‪ ،‬تمام آن را صرف مطالعه‬
‫روانشناسی کند یا آن را بین دو رشته تقسیم کند‪ .‬به ازای هر ساعتی که یک موضوع را مطالعه می‌کند‪،‬‬
‫ساعتی را که می‌توانست برای مطالعه دیگری استفاده کند‪ ،‬رها می‌کند‪ .‬و به ازای هر ساعتی که صرف‬
‫مطالعه می‌کند‪ ،‬ساعتی را که می‌توانست برای چرت زدن‪ ،‬دوچرخه‌سواری‪ ،‬تماشای تلویزیون یا کار در‬
‫شغل پاره‌وقت خود برای مقداری پول اضافی صرف کند‪ ،‬از دست می‌دهد‪.‬‬
‫یا در نظر بگیرید که والدین تصمیم می‌گیرند درآمد خانواده خود را چگونه خرج کنند‪ .‬آنها می‌توانند غذا‪،‬‬
‫پوشاک یا یک تعطیالت خانوادگی بخرند‪ .‬یا می‌توانند بخشی از درآمد خانواده را برای بازنشستگی یا‬
‫تحصیالت کالج یا دانشگاه فرزندان پس انداز کنند‪ .‬هنگامی که آنها تصمیم می‌گیرند یک دالر اضافی برای‬
‫یکی از این کاالها خرج کنند‪ ،‬یک دالر کمتر برای خرید کاالی دیگر دارند‪.‬‬
‫وقتی مردم در جوامع گروه بندی می‌شوند‪ ،‬با انواع مختلفی از مبادالت روبرو می‌شوند‪ .‬یکی از مبادالت‬
‫کالسیک بین «اسلحه و کره» است‪ .‬هر چه جامعه بیشتر برای دفاع و امنیت ملی (اسلحه) برای محافظت‬
‫از سواحل خود در برابر متجاوزان خارجی هزینه کند‪ ،‬کمتر می‌تواند برای کاالهای مصرفی (کره) هزینه‬
‫کند تا سطح زندگی در خانه را باال ببرد‪ .‬همچنین در جامعه مدرن معاوضه بین یک محیط پاک و سطح‬
‫باالی درآمد مهم است‪ .‬قوانینی که شرکت‌ها را ملزم به کاهش آلودگی می‌کند‪ ،‬هزینه تولید کاالها و خدمات‬
‫را افزایش می‌دهد‪ .‬به دلیل هزینه‌های باالتر‪ ،‬این شرکت‌ها در نهایت سودهای کمتری به دست می‌آورند‪،‬‬
‫دستمزد کمتری می‌پردازند‪ ،‬قیمت‌های باالتری می‌گیرند یا ترکیبی از این سه‪ .‬بنابراین‪ ،‬در حالی که‬
‫مقررات آلودگی محیط زیست پاک‌تر و بهبود سالمت ناشی از آن را به ما می‌دهد‪ ،‬اما هزینه کاهش درآمد‬
‫صاحبان‪ ،‬کارگران و مشتریان شرکت‌های تحت نظارت را به همراه دارد‪.‬‬
‫یکی دیگر از معاوضه‌هایی که جامعه با آن مواجه است‪ ،‬بین کارایی و برابری است‪ .‬کارایی یعنی جامعه‬
‫از منابع کمیاب خود حداکثر بهره را می‌برد‪ .‬برابری به این معناست که منافع آن منابع به طور عادالنه بین‬
‫اعضای جامعه توزیع شود‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬کارایی به اندازه کیک اقتصادی اشاره دارد‪ ،‬و برابری به‬
‫نحوه تقسیم کیک به تکه‌های تکی اشاره دارد‪.‬‬
‫وقتی سیاست‌های دولت طراحی می‌شود‪ ،‬این دو هدف اغلب با هم تضاد دارند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سیاست‌هایی‬
‫را در نظر بگیرید که هدفشان دستیابی به توزیع برابرتر رفاه اقتصادی است‪ .‬برخی از این سیاست‌ها‪ ،‬مانند‬
‫نظام رفاهی یا بیمه‌های استخدامی‪ ،‬سعی در کمک به آن دسته از افراد جامعه دارند که بیشترین نیاز را‬
‫دارند‪ .‬برخی دیگر‪ ،‬مانند مالیات بر درآمد افراد‪ ،‬از افراد موفق مالی می‌خواهند که بیشتر از دیگران برای‬
‫حمایت از دولت مشارکت کنند‪ .‬اگرچه این سیاست‌ها مزیت دستیابی به برابری بیشتر را دارند‪ ،‬اما از نظر‬
‫کاهش کارایی هزینه بر خواهند بود‪ .‬وقتی دولت درآمد را از ثروتمندان می‌گیرد و بین فقرا توزیع می‌کند‪،‬‬
‫پاداش کار سخت را کاهش می‌دهد‪ .‬در نتیجه مردم کمتر کار می‌کنند و کاالها و خدمات کمتری تولید‬
‫می‌کنند‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬وقتی دولت سعی می‌کند کیک اقتصادی را به برش‌های مساوی تر تقسیم کند‪،‬‬
‫کیک کوچکتر می‌شود‪.‬‬
‫تشخیص اینکه مردم با معاوضه روبرو هستند به خودی خود به ما نمی‌گوید که آنها چه تصمیمی خواهند‬
‫گرفت یا باید بگیرند‪ .‬دانشجو نباید مطالعه روانشناسی را صرفا ً به این دلیل رها کند که انجام این کار باعث‬
‫افزایش زمان در دسترس برای مطالعه اقتصاد شناسی می‌شود‪ .‬جامعه نباید حفاظت از محیط زیست را فقط‬ ‫کارایی (‪)Efficiency‬‬
‫به این دلیل که مقررات زیست محیطی استانداردهای مادی زندگی ما را کاهش می‌دهد‪ ،‬متوقف کند‪ .‬افراد‬ ‫یعنی جامعه از منابع‬
‫فقیر را نباید صرفا ً به این دلیل نادیده گرفت که کمک به آنها مشوق‌های کاری را مخدوش می‌کند‪ .‬با این‬ ‫کمیاب خود حداکثر بهره‬
‫وجود‪ ،‬افراد تنها در صورتی تصمیمات خوبی می‌گیرند که گزینه‌های موجود را درک کنند‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫را می‌برد‬
‫مطالعه ما در مورد اقتصاد‪ ،‬با تصدیق معاوضه‌های زندگی آغاز می‌شود‪.‬‬
‫‪ .1.1‬ب‪ .‬اصل ‪ :2‬هزینه هر چیز آن چیزی است که برای بدست آوردن آن از دست می‌دهید‬ ‫برابری (‪ )Equity‬یعنی‬
‫از آنجایی که مردم با معاوضه‌هایی روبرو هستند‪ ،‬تصمیم گیری مستلزم مقایسه هزینه‌ها و مزایای‬ ‫منافع آن منابع به طور‬
‫روش‌های جایگزین است‪ .‬با این حال‪ ،‬در بسیاری از موارد‪ ،‬هزینه یک اقدام آنقدر واضح نیست که ممکن‬ ‫عادالنه بین اعضای‬
‫است در ابتدا به نظر برسد‪.‬‬ ‫جامعه توزیع شود‬
‫تصمیم خود را در مورد رفتن به کالج یا دانشگاه در نظر بگیرید‪ .‬مزایای اصلی ارتقاء فکری و یک عمر‬
‫فرصت‌های شغلی بهتر است‪ .‬اما هزینه‌ها چقدر است؟ برای پاسخ به این سوال‪ ،‬ممکن است وسوسه شوید‬
‫که پولی را که برای شهریه‪ ،‬کتاب و اتاق و غذا خرج می‌کنید‪ ،‬جمع کرده و به عنوان پاسخ درنظر گیرید‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬این مجموع واقعا ً نشان‌دهنده آن چیزی نیست که برای گذراندن یک سال در کالج یا دانشگاه‬
‫صرف نظر می‌کنید‪.‬‬
‫دو مشکل در این محاسبه وجود دارد‪ .‬اول‪ ،‬شامل مواردی می‌شود که واقعا ً هزینه‌های رفتن به کالج یا‬
‫دانشگاه نیستند‪ .‬حتی اگر مدرسه را رها کنید‪ ،‬به جایی برای خواب و غذا برای خوردن نیاز دارید‪ .‬اتاق و‬
‫غذا فقط به اندازه ای هزینه‌های رفتن به کالج یا دانشگاه را نشان می‌دهد که در آنجا گران تر از جاهای‬
‫دیگر باشد‪ .‬دوم‪ ،‬این محاسبه بزرگترین هزینه رفتن به کالج یا دانشگاه ‪ -‬زمان شما ‪ -‬را نادیده می‌گیرد‪.‬‬
‫وقتی یک سال را صرف گوش دادن به سخنرانی‌ها‪ ،‬خواندن کتاب‌های درسی و نوشتن مقاله می‌کنید‪،‬‬
‫نمی‌توانید آن زمان را صرف کار در یک شغل کنید‪ .‬برای اکثر دانش‌آموزان‪ ،‬درآمدهایی که برای حضور‬
‫در مدرسه رها می‌کنند‪ ،‬بزرگ‌ترین هزینه تحصیلی آنهاست‪.‬‬
‫هزینه فرصت یک کاال چیزی است که شما برای به دست آوردن آن قلم یا اقالم دیگری را از دست‬
‫می‌دهید‪ .‬هنگام اتخاذ هر تصمیمی‪ ،‬تصمیم گیرندگان باید از هزینه‌های فرصت هر اقدام آگاه باشند‪ .‬در‬
‫واقع‪ ،‬آنها عموما ً از چنین هزینه‌هایی اطالع دارند‪ .‬ورزشکارانی که در سن کالج یا دانشگاه هستند که در‬
‫صورت ترک تحصیل و ورزش حرفه ای می‌توانند درآمد میلیونی داشته باشند‪ ،‬به خوبی می‌دانند که هزینه‬
‫فرصت تحصیلی آنها برای تحصیالت تکمیلی بسیار باالست‪ .‬تعجب آور نیست که آنها اغلب تصمیم‬
‫می‌گیرند که سود این آموزش ارزش هزینه را ندارد‪.‬‬
‫‪.1.1‬ج‪ .‬اصل ‪ :3‬افراد منطقی به حاشیه – سود و زیان ‪ -‬فکر می‌کنند‬
‫اقتصاددانان معموالً تصور می‌کنند که مردم منطقی هستند‪ .‬افراد منطقی با توجه به فرصت‌هایی که دارند‪،‬‬
‫به طور سیستماتیک و هدفمند بهترین کار را برای رسیدن به اهداف خود انجام می‌دهند‪ .‬با مطالعه اقتصاد‪،‬‬
‫با شرکت‌هایی روبرو می‌شوید که تصمیم می‌گیرند چند کارگر استخدام کنند و چه مقدار از محصول خود‬
‫را تولید و بفروشند تا سود را به حداکثر برسانند‪ .‬همچنین با افرادی روبرو خواهید شد که تصمیم می‌گیرند‬
‫چقدر زمان صرف کار کنند و چه کاالها و خدماتی را با درآمد حاصله بخرند تا به باالترین سطح رضایت‬
‫ممکن دست پیدا کنند‪.‬‬
‫افراد منطقی می‌دانند که تصمیمات در زندگی به ندرت سیاه و سفید است‪ ،‬اما معموالً شامل سایه‌های‬
‫خاکستری است‪ .‬هنگام شام‪ ،‬تصمیمی که با آن روبرو می‌شوید این نیست که «آیا باید مثل یک روزه دار یا‬
‫مثل یک پرخور غذا بخورم؟» به احتمال زیاد‪ ،‬از خود می‌پرسید‪« :‬آیا باید آن قاشق اضافی پوره سیب‬
‫زمینی را بخورم؟» زمانی که امتحانات شروع می‌شود‪ ،‬تصمیم شما بین خراب کردن امتحان یا مطالعه ‪24‬‬
‫ساعته نیست‪ ،‬بلکه تصمیم شما این است که آیا به جای تماشای تلویزیون‪ ،‬یک ساعت اضافی را صرف‬
‫مرور یادداشت‌های خود کنید‪ .‬اقتصاددانان از تغییرات حاشیه ای برای توصیف تعدیل‌های تدریجی کوچک‬
‫در برنامه اقدام موجود استفاده می‌کنند‪ .‬به خاطر داشته باشید که «حاشیه» به معنای «لبه» است‪ ،‬بنابراین‬
‫تغییرات حاشیه ای تعدیل‌هایی (یا اصالحاتی) در اطراف لبه‌های کاری است که انجام می‌دهید‪ .‬افراد‬
‫منطقی اغلب با مقایسه منافع حاشیه ای و هزینه‌های حاشیه ای تصمیم می‌گیرند‪.‬‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬فرض کنید قصد دارید تا امشب یک فیلم تماشا کنید‪ .‬شما ‪ 40‬دالر در ماه برای استفاده از‬
‫خدمات پخش فیلم پرداخت می‌کنید و دسترسی نامحدود به کتابخانه ای از فیلم‌ها دارید و شما عموما ً ‪ 8‬فیلم‬
‫در ماه تماشا می‌نمایید‪ .‬هنگام تصمیم گیری برای پخش فیلم دیگری چه هزینه ای را باید در نظر بگیرید؟‬
‫ممکن است در ابتدا فکر کنید که پاسخ ‪40‬دالر تقسیم بر ‪ 8‬یا ‪ 5‬دالر است که میانگین هزینه یک فیلم است‪.‬‬
‫هزینه فرصت (‬
‫با این حال‪ ،‬چیزی که بیشتر مربوط به تصمیم شما می‌باشد‪ ،‬هزینه نهایی (حاشیه ای) است ‪ -‬هزینه اضافی‬
‫‪)Opportunity Cost‬‬
‫که با پخش یک فیلم دیگر متحمل خواهید شد‪ .‬در اینجا‪ ،‬هزینه حاشیه ای صفر است‪ ،‬زیرا شما بدون توجه‬
‫یک کاال چیزی است که‬
‫به تعداد فیلم‌هایی که می‌بینید‪ ،‬همان ‪ 40‬دالر را برای استفاده از این خدمات پرداخت می‌کنید‪ .‬به عبارت‬
‫شما برای به دست‬
‫دیگر‪ ،‬در حاشیه‪ ،‬پخش فیلم رایگان است‪ .‬تنها هزینه تماشای یک فیلم زمانی است که از فعالیت‌های دیگر‪،‬‬
‫آوردن آن قلم یا اقالم‬
‫مانند کار کردن در یک شغل یا (بهتر از آن) خواندن این کتاب درسی می‌گیرد‪.‬‬
‫دیگری را از دست‬
‫فکر کردن به حاشیه – سود و زیان ‪ -‬برای تصمیمات تجاری نیز مفید است‪ .‬شرکت هواپیمایی را در نظر‬
‫می‌دهید‬
‫بگیرید که تصمیم می‌گیرد از مسافرانی که به دنبال بلیط لحظه آخری هستند‪ ،‬چه مقدار هزینه بگیرد‪ .‬فرض‬
‫کنید که پرواز یک هواپیمای ‪ 200‬نفره در سراسر ایالت متحده ‪ 100000‬دالر برای شرکت هواپیمایی‬
‫هزینه دارد‪ .‬در این مورد‪ ،‬میانگین هزینه هر صندلی ‪ 100000‬تقسیم بر ‪ 200‬دالر است که ‪ 500‬دالر‬ ‫‪ .‬افراد منطقی (‬
‫می‌شود‪ .‬بر این اساس‪ ،‬شاید به این نتیجه برسید که شرکت هواپیمایی هرگز نباید بلیطی را با قیمت کمتر از‬ ‫‪ )Rational People‬با‬
‫‪ 500‬دالر بفروشد‪ .‬در واقع‪ ،‬یک شرکت هواپیمایی منطقی اغلب می‌تواند با فکر کردن به حاشیه – سود و‬ ‫توجه به فرصت‌هایی که‬
‫زیان ‪ ،-‬راه‌هایی برای افزایش سود خود بیابد‪ .‬تصور کنید که یک هواپیما با ‪ 10‬صندلی خالی در آستانه‬ ‫دارند‪ ،‬به طور‬
‫پرواز است و یک مسافر لحظه آخری در گیت پرواز منتظر بوده و حاضر است برای یک صندلی ‪300‬‬ ‫سیستماتیک و هدفمند‬
‫دالر بپردازد‪ .‬آیا شرکت هواپیمایی باید بلیط را بفروشد؟ البته که باید این بلیط را به آن مسافر بفروشد‪ .‬اگر‬ ‫بهترین کار را برای‬
‫صندلی‌های هواپیما خالی باشد‪ ،‬هزینه اضافه کردن یک مسافر دیگر ناچیز است‪ .‬اگرچه میانگین هزینه‬ ‫رسیدن به اهداف خود‬
‫انجام می‌دهند‬
‫پرواز یک مسافر ‪ 500‬دالر است‪ ،‬اما هزینه حاشیه ای صرفا ً هزینه کیسه بادام زمینی و قوطی نوشابه‬
‫است که مسافر اضافی مصرف می‌کند‪ .‬تا زمانی که مسافر لحظه آخری بیش از هزینه حاشیه ای پرداخت‬
‫کند‪ ،‬فروش بلیط به او سودآور است‪.‬‬
‫تصمیم گیری بر مبنای حاشیه – سود و زیان ‪ -‬می‌تواند به توضیح برخی از پدیده‌های گیج کننده اقتصادی‬
‫کمک کند‪ .‬در اینجا یک سوال کالسیک وجود دارد‪ :‬چرا آب اینقدر ارزان است در حالی که الماس گران‬
‫است؟ انسان برای زنده ماندن به آب نیاز دارد‪ ،‬در حالی که الماس غیر ضروری است‪ .‬اما به دالیلی‪ ،‬مردم‬ ‫تغییرات حاشیه ای (‬
‫حاضرند برای یک الماس خیلی بیشتر از یک فنجان آب بپردازند‪ .‬دلیل آن این است که تمایل شخص به‬ ‫‪)Marginal Change‬‬
‫پرداخت برای یک کاال بر اساس سود حاشیه ای است که یک واحد اضافی از کاال حاصل می‌شود‪ .‬منفعت‬ ‫یعنی تعدیل‌های تدریجی‬
‫نهایی به نوبه خود به تعداد واحدهای در اختیار یک فرد در حال حاضر بستگی دارد‪ .‬آب ضروری است‬ ‫کوچک در برنامه اقدام‬
‫اما فایده حاشیه ای یک فنجان اضافی اندک است زیرا آب فراوان است‪ .‬در مقابل‪ ،‬هیچ کس برای زنده‬ ‫موجود استفاده می‌کنند‬
‫ماندن به الماس نیاز ندارد‪ ،‬اما از آنجایی که الماس بسیار کمیاب است‪ ،‬مردم مزیت حاشیه ای الماس‬
‫اضافی را بزرگ می‌دانند‪.‬‬
‫یک تصمیم گیرنده منطقی در صورتی و تنها در صورتی اقدامی را انجام می‌دهد که سود نهایی (حاشیه‬
‫ای) اقدام از هزینه نهایی (حاشیه ای) بیشتر باشد‪ .‬این اصل می‌تواند توضیح دهد که چرا مردم به همان‬
‫اندازه از خدمات پخش فیلم خود استفاده می‌کنند که اکنون درحال استفاده اند‪ ،‬چرا شرکت‌های هواپیمایی‬
‫حاضرند بلیطی کمتر از قیمت متوسط بفروشند و چرا مردم مایلند برای الماس بیشتر از هزینه آب‬
‫بپردازند‪ .‬ممکن است کمی طول بکشد تا به منطق تفکر حاشیه ای عادت کنید‪ ،‬اما مطالعه اقتصاد به شما‬
‫فرصت کافی برای تمرین می‌دهد‪.‬‬
‫‪.1.1‬د‪ .‬اصل ‪ :4‬مردم به مشوق‌ها پاسخ می‌دهند‬
‫مشوق (انگیزه) چیزی است (مثل چشم انداز مجازات یا پاداش) که شخص را به عملی ترغیب می‌کند‪ .‬از‬
‫آنجایی که افراد منطقی با مقایسه هزینه‌ها و منافع تصمیم می‌گیرند‪ ،‬به مشوق پاسخ دهند‪ .‬خواهید دید که‬
‫مشوق‌ها نقش اصلی را در مطالعه اقتصاد دارند‪ .‬یکی از اقتصاددان تا آنجا پیش رفته و اظهار نموده است‬
‫که کل این حوزه را می‌توان به سادگی خالصه کرد‪« :‬مردم به مشوق‌ها پاسخ می‌دهند‪ .‬بقیه توضیح و تفسیر‬
‫است‪».‬‬
‫مشوق‌ها برای تجزیه و تحلیل نحوه عملکرد بازارها بسیار مهم هستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬وقتی قیمت یک‬
‫سیب افزایش می‌یابد‪ ،‬مردم تصمیم می‌گیرند سیب کمتری بخورند‪ .‬در همان زمان‪ ،‬باغ‌های سیب تصمیم‬
‫می‌گیرند کارگران بیشتری استخدام کنند و سیب‌های بیشتری برداشت کنند‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬قیمت باالتر‬
‫در بازار‪ ،‬انگیزه ای برای خریداران برای مصرف کمتر و انگیزه ای برای فروشندگان برای تولید بیشتر‬
‫ایجاد می‌کند‪ .‬همانطور که خواهیم دید‪ ،‬تأثیر قیمت‌ها بر رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان برای‬
‫چگونگی تخصیص منابع کمیاب توسط اقتصاد بازار بسیار مهم است‪.‬‬
‫سیاست گذاران دولتی هرگز نباید مشوق‌ها را فراموش کنند‪ .‬بسیاری از سیاست‌ها هزینه‌ها یا منافعی را که‬
‫افراد با آن روبرو هستند‪ ،‬تغییر داده و در نتیجه رفتار آنها را تغییر می‌دهند‪ .‬برای مثال‪ ،‬مالیات بر بنزین‪،‬‬
‫مردم را تشویق می‌کند تا خودروهای کوچک‌تر و کم‌مصرف‌تر را استفاده کنند‪ .‬این یکی از دالیلی است که‬
‫چرا مردم در اروپا‪ ،‬جایی که مالیات بنزین باالست‪ ،‬نسبت به ایاالت متحده‪ ،‬که مالیات بنزین پایین تر‬
‫است‪ ،‬خودروهای کوچک تری می‌رانند‪ .‬مالیات بر بنزین همچنین مردم را تشویق می‌کند تا از وسایل نقلیه‬
‫عمومی استفاده کنند و نزدیک‌تر به محل کارشان زندگی کنند‪ .‬اگر این مالیات بیشتر بود‪ ،‬افراد بیشتری با‬
‫خودروهای هیبریدی استفاده می‌کردند و اگر به اندازه کافی بزرگ بود‪ ،‬به خودروهای برقی روی‬
‫می‌آوردند‪.‬‬
‫زمانی که سیاستگذاران نمی‌توانند نحوه تأثیرگذاری سیاست‌هایشان بر انگیزه‌ها را در نظر بگیرند‪ ،‬اغلب با‬
‫عواقب ناخواسته ای مواجه می‌شوند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬سیاست‌های عمومی در مورد ایمنی خودرو را در‬
‫نظر بگیرید‪ .‬امروزه همه خودروها کمربند ایمنی دارند‪ ،‬اما ‪ 50‬سال پیش این درست نبود‪ .‬در دهه ‪،1960‬‬
‫کتاب رالف نادر به نام «ناامن در هر سرعت» نگرانی عمومی زیادی را در مورد ایمنی خودرو ایجاد‬
‫کرد‪ .‬پارلمان با قوانینی پاسخ داد که کمربند ایمنی را به عنوان تجهیزات استاندارد در خودروهای جدید‬
‫الزامی می‌کرد‪.‬‬
‫قانون کمربند ایمنی چه تاثیری بر ایمنی خودرو دارد؟ تأثیر مستقیم آن آشکار است‪ :‬وقتی فردی کمربند‬
‫ایمنی را می‌بندد‪ ،‬احتمال زنده ماندن از تصادف اتومبیل افزایش می‌یابد‪ .‬اما این پایان داستان نیست‪ ،‬زیرا‬
‫قانون نیز با تغییر انگیزه‌ها بر رفتار تأثیر می‌گذارد‪ .‬رفتار مربوطه در اینجا سرعت و دقتی است که‬
‫رانندگان با خودروهای خود کار می‌کنند‪ .‬رانندگی آهسته و با احتیاط هزینه بر است زیرا از زمان و انرژی‬ ‫‪Netflix‬‬
‫راننده استفاده می‌کند‪ .‬هنگام تصمیم گیری برای رانندگی ایمن‪ ،‬افراد منطقی‪ ،‬سود حاشیه ای رانندگی ایمن‬ ‫بسیاری از خدمات پخش‬
‫تر را با هزینه حاشیه ای آن مقایسه می‌کنند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬زمانی که مزیت افزایش ایمنی باالست‪ ،‬آهسته تر و‬ ‫فیلم هزینه حاشیه ای‬
‫با احتیاط رانندگی می‌کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬وقتی شرایط جاده یخبندان است‪ ،‬مردم با دقت و سرعت کمتری‬ ‫یک فیلم را معادل صفر‬
‫نسبت به زمانی که شرایط جاده صاف است‪ ،‬رانندگی می‌کنند‪.‬‬ ‫قرار می دهند‬
‫در نظر بگیرید که چگونه یک قانون کمربند ایمنی محاسبه هزینه‪-‬سود راننده را تغییر می‌دهد‪ .‬کمربند‬
‫ایمنی تصادفات را کم هزینه تر می‌کند زیرا احتمال آسیب یا مرگ را کاهش می‌دهد‪ .‬به عبارت دیگر‪،‬‬
‫کمربند ایمنی از مزایای رانندگی آهسته و دقیق می‌کاهد‪ .‬مردم به کمربند ایمنی مانند بهبود شرایط جاده‬
‫واکنش نشان می‌دهند – با رانندگی سریع تر و با احتیاط کمتر‪ .‬بنابراین‪ ،‬نتیجه قانون کمربند ایمنی‪ ،‬تعداد‬ ‫مشوق (انگیزه) (‬
‫بیشتری از تصادفات است‪ .‬کاهش در رانندگی ایمن تأثیر واضح و نامطلوبی بر عابران پیاده دارد که‬ ‫‪ )Incentive‬چیزی است‬
‫احتمال بیشتری دارد خود را در تصادف بیابند اما (برخالف رانندگان) از مزایای محافظت اضافی‬ ‫که شخص را به عملی‬
‫برخوردار نیستند‪.‬‬ ‫ترغیب می‌کند‬
‫در ابتدا‪ ،‬این بحث در مورد مشوق‌ها و کمربند ایمنی ممکن است مانند حدس و گمان بیهوده به نظر برسد‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬در یک مطالعه کالسیک در سال ‪ ،1975‬سام پلتزمن‪ ،‬اقتصاددان‪ ،‬استدالل کرد که قوانین‬
‫ایمنی خودرو بسیاری از این اثرات را داشته‌اند‪ .‬طبق شواهد پلتزمن‪ ،‬این قوانین هم مرگ و میر کمتری را‬
‫در هر تصادف ایجاد می‌کنند و هم تصادفات بیشتری را ایجاد می‌کنند‪ .‬وی نتیجه گرفت که نتیجه خالص‬
‫تغییر اندک در تعداد کشته شدگان رانندگان و افزایش تعداد مرگ و میر عابر پیاده است‪.‬‬
‫تجزیه و تحلیل پلتزمن از ایمنی خودرو‪ ،‬نمونه‌ای متناقض و بحث برانگیز از این اصل کلی است که مردم‬
‫به مشوق‌ها پاسخ می‌دهند‪ .‬هنگام تجزیه و تحلیل هر سیاستی‪ ،‬نه تنها باید اثرات مستقیم‪ ،‬بلکه اثرات‬
‫غیرمستقیم را نیز در نظر بگیریم که از طریق مشوق‌ها عمل می‌کند‪ .‬اگر سیاست مشوق‌ها را تغییر دهد‪،‬‬
‫باعث می‌شود افراد رفتار خود را تغییر دهند‪.‬‬
‫‪ .1.2‬شیوه تعامل افراد‬
‫چهار اصل اول نحوه تصمیم گیری افراد را مورد بحث قرار می‌دهد‪ .‬همانطور که ما به زندگی خود ادامه‬
‫می‌دهیم‪ ،‬بسیاری از تصمیمات ما نه تنها بر خودمان بلکه بر سایر افراد نیز تأثیر می‌گذارد‪ .‬سه اصل بعدی‬
‫به نحوه تعامل افراد با یکدیگر مربوط می‌شود‪.‬‬
‫‪.1.2‬الف‪ .‬اصل شماره ‪ :5‬تجارت می‌تواند شرایط مالی همه را بهتر می‌سازد‬
‫شاید در اخبار شنیده باشید که چینی‌ها رقبای ما در اقتصاد جهانی هستند‪ .‬از جهاتی این درست است‪ ،‬زیرا‬
‫شرکت‌های آمریکایی و چینی بسیاری از کاالهای مشابه را تولید می‌کنند‪ .‬شرکت‌ها در آمریکا و چین با هم‬
‫برای جلب مشتریان یکسان در بازارهای البسه‪ ،‬اسباب بازی‪ ،‬پنل‌های خورشیدی‪ ،‬الستیک خودرو و بسیار‬
‫دیگر از اقالم رقابت می‌نمایند‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬هنگام فکر کردن به رقابت بین کشورها‪ ،‬به سادگی می‌توانید دچار سردرگمی و اشتباه در‬
‫ارتباط با شرایط حاکم گردید‪ .‬تجارت بین ایاالت متحده و چین مانند یک مسابقه ورزشی نیست که یک‬
‫طرف برنده شود و طرف دیگر بازنده شود‪ .‬در واقع برعکس این موضوع صادق است‪ :‬تجارت بین دو‬
‫کشور می‌تواند وضعیت هر دو کشور را بهبود بخشد‪.‬‬
‫برای اینکه ببینید چرا‪ ،‬فرض کنید که چگونه تجارت بر خانواده شما تأثیر می‌گذارد‪ .‬وقتی یکی از اعضای‬
‫خانواده شما به دنبال شغل می‌گردد‪ ،‬با اعضای خانواده‌های دیگر که به دنبال شغل هستند‪ ،‬رقابت می‌کند‪.‬‬
‫خانواده‌ها همچنین هنگام خرید با یکدیگر رقابت می‌کنند زیرا هر خانواده می‌خواهد بهترین کاالها را با‬
‫کمترین قیمت خریداری کند‪ .‬به عبارتی‪ ،‬هر خانواده در یک اقتصاد با همه خانواده‌های دیگر رقابت‬
‫می‌کند‪.‬‬
‫با وجود این رقابت‪ ،‬خانواده شما وضعیت بهترین نخواهد داشت اگر خود را از سایر خانواده‌ها جدا کند‪.‬‬
‫اگر چنین بود‪ ،‬خانواده شما باید غذای خود را پرورش دهد‪ ،‬لباس‌های خود را تولید کند و خانه خود را‬
‫بسازد‪ .‬واضح است که خانواده شما از امکان معامله (و تجارت) با دیگران سود زیادی می‌برد‪ .‬تجارت به‬
‫هر فرد اجازه می‌دهد تا در فعالیت‌هایی که به بهترین شکل انجام می‌دهد‪ ،‬تخصص داشته باشد‪ ،‬خواه‬
‫کشاورزی‪ ،‬خیاطی یا خانه سازی‪ .‬با تجارت با دیگران‪ ،‬مردم می‌توانند کاالها و خدمات متنوع تری را با‬
‫هزینه کمتر خریداری کنند‪.‬‬
‫همانند خانواده‌ها‪ ،‬کشورها از قابلیت معامله (و تجارت) با یکدیگر سود می‌برند‪ .‬تجارت به کشورها این‬
‫امکان را می‌دهد که در کارهایی که به بهترین شکل انجام می‌دهند‪ ،‬تخصص داشته باشند و از تنوع‬
‫بیشتری از کاالها و خدمات برخوردار شوند‪ .‬چینی‌ها و فرانسوی‌ها‪ ،‬مصری‌ها و برزیلی‌ها‪ ،‬به همان‬
‫اندازه که شریک ما در اقتصاد جهانی هستند‪ ،‬رقیب ما هستند‪.‬‬
‫‪.1.2‬ب‪ .‬اصل شماره ‪ :6‬بازارها معموالً راه خوبی برای سازماندهی فعالیت اقتصادی هستند‬
‫فروپاشی کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی در دهه ‪ 1980‬یکی از مهمترین تغییرات‬
‫قرن گذشته بود‪ .‬کشورهای کمونیستی با این فرض عمل کردند که مقامات دولتی در بهترین موقعیت برای‬
‫تخصیص منابع کمیاب اقتصاد هستند‪ .‬این برنامه ریزان مرکزی تصمیم می‌گرفتند که چه کاالها و خدماتی‬
‫تولید می‌شود‪ ،‬چه مقدار تولید می‌شود و چه کسانی این کاالها و خدمات را تولید و مصرف می‌کنند‪ .‬تئوری‬
‫پشت برنامه ریزی مرکزی این بود که فقط دولت می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی را به گونه ای سازماندهی‬
‫کند که رفاه اقتصادی را برای کل کشور تقویت کند‪.‬‬
‫اکثر کشورهایی که زمانی دارای اقتصاد برنامه ریزی متمرکز بودند‪ ،‬این سیستم را کنار گذاشته و در‬
‫تالش برای توسعه اقتصاد بازار هستند‪ .‬در اقتصاد بازار تصمیمات یک برنامه ریز مرکزی با تصمیمات‬ ‫برای ‪ 5‬دالر در هفته‪،‬‬
‫میلیون‌ها شرکت و خانواده جایگزین می‌شود‪ .‬شرکت‌ها تصمیم می‌گیرند چه کسی را استخدام کنند و چه‬ ‫تو می تونی بیسبال را‬
‫چیزی بسازند‪ .‬خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند که برای کدام شرکت‌ها کار کنند و با درآمدشان چه چیزی بخرند‪.‬‬ ‫تماشا کنی بدون این که‬
‫این شرکت‌ها و خانوارها در بازار با هم تعامل دارند‪ ،‬جایی که قیمت‌ها و منافع شخصی تصمیمات آنها را‬ ‫بزنه‬ ‫یکی مدام سرت غر‬
‫هدایت می‌کند‪.‬‬ ‫بزن!‬ ‫که برو چمن ها را‬
‫در نگاه اول‪ ،‬موفقیت اقتصادهای بازار گیج کننده است‪ .‬در اقتصاد بازار‪ ،‬هیچ کس به دنبال رفاه اقتصادی‬
‫جامعه به عنوان یک کل نیست‪ .‬بازارهای آزاد شامل خریداران و فروشندگان بسیاری از کاالها و خدمات‬
‫متعدد است و همه آنها در درجه اول به رفاه خود عالقه دارند‪ .‬با این حال‪ ،‬علیرغم تصمیم‌گیری‬
‫غیرمتمرکز و تصمیم‌گیرندگان منفعت‌خواه‪ ،‬اقتصادهای بازار در سازمان‌دهی فعالیت‌های اقتصادی برای‬
‫ارتقای رفاه کلی اقتصادی به‌طور چشمگیری موفق بوده‌اند‪.‬‬
‫آدام اسمیت‪ ،‬اقتصاددانی که در سال ‪ 1776‬در کتاب خود به نام «تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل»‬
‫معروف‌ترین مشاهدات را در تمام علم اقتصاد انجام داد‪ :‬خانوارها و شرکت‌هایی که در بازارها تعامل‬
‫دارند به طوری عمل می‌کنند که گویی توسط «دستی نامرئی» هدایت می‌شوند که آنها را در جهت نتایج‬
‫مطلوب بازار هدایت می‌کند‪ .‬یکی از اهداف ما در این کتاب این است که بفهمیم این دست نامرئی چگونه‬
‫جادوی خود را انجام می‌دهد‪.‬‬
‫با مطالعه اقتصاد‪ ،‬خواهید آموخت که قیمت‌ها ابزاری هستند که دست نامرئی با آن فعالیت‌های اقتصادی را‬
‫هدایت می‌کند‪ .‬در هر بازاری‪ ،‬خریداران هنگام تعیین میزان تقاضا به قیمت نگاه می‌کنند و فروشندگان‬
‫هنگام تصمیم‌گیری برای میزان عرضه‪ ،‬به قیمت نگاه می‌کنند‪ .‬در نتیجه تصمیماتی که خریداران و‬
‫فروشندگان می‌گیرند‪ ،‬قیمت‌های بازار هم ارزش یک کاال را برای جامعه و هم هزینه تولید کاال را برای‬
‫جامعه منعکس می‌کند‪ .‬بینش عالی اسمیت این بود که قیمت‌ها برای راهنمایی این خریداران و فروشندگان‬
‫منفرد برای رسیدن به نتایجی تنظیم می‌شوند که در بسیاری از موارد رفاه کل جامعه را به حداکثر‬
‫می‌رسانند‪.‬‬
‫بینش اسمیت یک نتیجه مهم دارد‪ :‬وقتی دولت از تعدیل طبیعی قیمت‌ها با عرضه و تقاضا جلوگیری‬
‫می‌کند‪ ،‬توانایی دست نامرئی را برای هماهنگ کردن میلیون‌ها خانوار و شرکتی که اقتصاد را تشکیل‬
‫می‌دهند‪ ،‬مختل می‌کند‪ .‬این نتیجه توضیح می‌دهد که چرا مالیات‌ها بر تخصیص منابع تأثیر نامطلوب‬
‫می‌گذارد‪ :‬آنها قیمت‌ها و در نتیجه تصمیمات خانوارها و شرکت‌ها را مخدوش می‌کنند‪ .‬همچنین آسیب‌هایی‬
‫را که می‌تواند ناشی از سیاست‌هایی باشد که مستقیما ً قیمت‌ها را کنترل می‌کنند‪ ،‬مانند کنترل اجاره‪ ،‬توضیح‬
‫می‌دهد‪ .‬و شکست کمونیسم را توضیح می‌دهد‪ .‬در کشورهای کمونیستی‪ ،‬قیمت‌ها در بازار تعیین نمی‌شد‪،‬‬
‫بلکه توسط برنامه ریزان مرکزی دیکته می‌شد‪ .‬این برنامه ریزان فاقد اطالعات الزم در مورد سلیقه‬
‫مصرف کنندگان و هزینه‌های تولیدکنندگان بودند که در اقتصاد بازار در قیمت‌ها منعکس می‌شود‪ .‬برنامه‬
‫ریزان مرکزی شکست خوردند زیرا سعی کردند اقتصاد را با یک دست بسته از پشت خود ‪ -‬دست نامرئی‬
‫بازار ‪ -‬اداره کنند‪.‬‬
‫صرفا ً جهت اطالع ‪...‬‬
‫آدام اسمیت و دست نامرئی‬
‫ممکن است فقط تصادفی باشد که کتاب بزرگ آدام اسمیت‪ ،‬ثروت ملل‪ ،‬در سال ‪ 1776‬منتشر شد‪ ،‬دقیقا ً‬
‫سالی که انقالبیون آمریکایی اعالمیه استقالل را امضا کردند‪ .‬اما این دو سند دیدگاه مشترکی دارند که در‬
‫آن زمان رایج بود‪ :‬افراد معموالً بهتر است به حال خود رها شوند‪ ،‬بدون اینکه دست سنگین دولت اقدامات‬
‫آنها را هدایت کند‪ .‬این فلسفه سیاسی مبنای فکری را برای اقتصاد بازار و به طور کلی برای جامعه آزاد‬
‫فراهم می‌کند‪.‬‬ ‫اقتصاد بازار (‪Market‬‬
‫چرا اقتصادهای بازار غیرمتمرکز اینقدر خوب کار می‌کنند؟ آیا به این دلیل است که می‌توان روی مردم‬ ‫‪ ،)Economy‬اقتصادی‬
‫حساب کرد که با محبت و مهربانی با یکدیگر رفتار کنند؟ اصالً‪ .‬در اینجا توصیف آدام اسمیت از نحوه‬ ‫که منابع را از طریق‬
‫تعامل مردم در اقتصاد بازار آورده شده است‪:‬‬ ‫تصمیم گیری غیر‬
‫انسان به طور پیوسته این فرصت را دارد که به برادران خود کمک کند ولی انتظار کمک فقط از سر‬ ‫متمرکز شرکت و‬
‫خیرخواهی از دیگران بیهوده است‪ .‬اگر بتواند حب نفس ایشان را به نفع خود جلب کرد و به آنها نشان داد‬ ‫خانوارهای بسیاری که‬
‫که این به نفع خودشان است که آنچه را که از آنها می‌خواهد‪ ،‬برایش انجام دهند‪ ،‬به احتمال زیاد پیروز‬ ‫در بازارها برای کاالها‬
‫میدان خواهد شد‪ .‬آنچه را که می‌خواهم به من بده و تو آن چیزی را که می‌خواهی به دست خواهی آورد‪،‬‬ ‫و خدمات در تعامل‬
‫تعبیر هر پیشنهادی از این قبیل است‪ .‬و به این ترتیب است که ما سهم بسیار بیش از چیزی که نیازمند آن‬ ‫هستند‪ ،‬تخصیص می‬
‫هستیم‪ ،‬را از چنین خوبی‌هایی در تعامل با یکدیگر بدست می‌آوریم‪.‬‬ ‫دهد‬
‫انتظار ما برآمده از خیرخواهی قصاب‪ ،‬آبجوساز یا نانوا نیست‪ ،‬بلکه از منفعت جویی ایشان است‪ .‬ما‬
‫خودمان را نه به انسانیت آنها بلکه به حب نفس شان متوسل می‌شویم و هرگز از نیازهای خود سخن به‬
‫میان نمی‌آوریم بلکه از منافع حاصل برای‌ آنها می‌گوییم‪ .‬هیچ کس جز یک گدا انتخاب نمی‌کند که به‬
‫خیرخواهی همشهریان خود وابسته باشد…‬
‫هر فردی‪ ...‬نه قصد ارتقاء منافع عمومی را دارد و نه می‌داند که چقدر آن را ارتقاء می‌دهند‪ .‬او فقط به‬
‫فکر نفع خودش است و در این کار‪ ،‬مانند بسیاری از موارد دیگر‪ ،‬توسط یک دست نامرئی هدایت می‌شود‬
‫تا هدفی را که جزئی از قصد او نبود‪ ،‬پیش ببرد‪ .‬همچنین نه همیشه برای جامعه بدتر از آن نیست که بخشی‬
‫از آن نباشد‪ .‬با دنبال کردن منافع خود‪ ،‬او غالبا ً منافع جامعه را مؤثرتر از زمانی که واقعا ً قصد ارتقاء آن‬
‫را دارد‪ ،‬ارتقاء می‌دهند‪.‬‬
‫اسمیت می‌گوید که مشارکت‌کنندگان در اقتصاد با محرک منافع شخصی برانگیخته می‌شوند و «دست‬
‫نامرئی» بازار این منفعت شخصی را به سمت ارتقای رفاه عمومی اقتصادی هدایت می‌کند‪.‬‬
‫بسیاری از بینش‌های اسمیت در کانون اقتصاد مدرن جایگاه خویش را حفظ کردند‪ .‬تجزیه و تحلیل ارائه‬
‫شده در فصول آینده به ما این امکان را می‌دهد که نتیجه گیری‌های اسمیت را دقیق تر بیان کنیم و نقاط قوت‬
‫نقاط ضعف دست نامرئی بازار را به طور کامل تجزیه و تحلیل کنیم‪.‬‬

‫مطالعه موردی‬
‫آدام اسمیت احتماالً از اوبر خوشش می‌آمد‬
‫احتماالً هرگز در یک اقتصاد متمرکز زندگی نکرده اید؛ ولی اگر تا به حال سعی کرده اید تاکسی در یک‬
‫شهر بزرگ داشته باشید‪ ،‬احتماالً بازار بسیار تنظیم شده ای را تجربه کرده اید‪ .‬در بسیاری از شهرها‪،‬‬
‫دولت محلی کنترل‌های شدیدی را در بازار تاکسی‌ها اعمال می‌کند‪ .‬قوانین معموالً فراتر از مقررات بیمه و‬
‫ایمنی است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬دولت ممکن است با تایید تعداد معینی گواهی یا مجوز تاکسی‪ ،‬ورود به بازار‬
‫را محدود کند‪ .‬ممکن است قیمت‌هایی را که تاکسی‌ها مجاز به دریافت آن هستند‪ ،‬تعیین کند‪ .‬دولت از‬
‫اختیارات پلیس خود ‪ -‬یعنی تهدید جریمه یا زندان ‪ -‬استفاده می‌کند تا رانندگان غیرمجاز را از خیابان‌ها‬
‫دور نگه دارد و از دریافت قیمت‌های غیرمجاز توسط همه رانندگان جلوگیری کند‪.‬‬
‫با این حال‪ ،‬اخیراً این بازار بسیار کنترل شده توسط یک نیروی مخرب مورد هجوم قرار گرفته است‪:‬‬
‫اوبر‪ .‬این شرکت که در سال ‪ 2009‬راه اندازی شد‪ ،‬اپلیکیشنی را برای گوشی‌های هوشمند ارائه می‌دهد که‬
‫مسافران و رانندگان را به هم متصل می‌کند‪ .‬از آنجایی که خودروهای اوبر در خیابان‌ها به دنبال عابران‬
‫پیاده در جستجوی تاکسی پرسه نمی‌زنند‪ ،‬از نظر فنی تاکسی نیستند و بنابراین مشمول مقررات مشابهی‬
‫نیستند‪ .‬اما آنها تقریبا ً همان خدمات را ارائه می‌دهند‪ .‬در واقع‪ ،‬سواری با اتومبیل‌های اوبر اغلب راحت تر‬
‫است‪ .‬در یک روز سرد و بارانی‪ ،‬چه کسی می‌خواهد در کنار جاده بایستد و منتظر تاکسی خالی برای‬
‫رانندگی باشد؟ ماندن در داخل‪ ،‬استفاده از تلفن هوشمند خود برای هماهنگی سفر و گرم و خشک ماندن تا‬
‫رسیدن ماشین بسیار لذت بخش تر است‪.‬‬
‫خودروهای اوبر اغلب کمتر از تاکسی‌ها هزینه می‌گیرند‪ ،‬اما نه همیشه‪ .‬اوبر به رانندگان این امکان را‬
‫می‌دهد که در زمان افزایش تقاضا‪ ،‬مانند طوفان ناگهانی باران یا اواخر شب سال نو‪ ،‬زمانی که مسافران‬
‫زیادی به دنبال راهی امن برای رسیدن به خانه هستند‪ ،‬قیمت‌های خود را به میزان قابل توجهی افزایش‬
‫دهند‪ .‬در مقابل‪ ،‬تاکسی‌های تحت نظارت معموالً مجاز به افزایش قیمت‌ها نیستند‪.‬‬
‫همه اوبر را دوست ندارند‪ .‬رانندگان تاکسی‌های سنتی شکایت دارند که این رقابت جدید به منبع درآمد آنها‬
‫لطمه می‌زند‪ .‬این موضوع نباید تعجب آور باشد‪ :‬عرضه‌کنندگان کاال و خدمات معموالً از رقبای جدید‬
‫بیزارند‪ .‬اما رقابت شدید بین تولیدکنندگان باعث می‌شود بازار به خوبی برای مصرف کنندگان کار کند‪.‬‬
‫به همین دلیل است که اقتصاددانان اوبر را دوست دارند‪ .‬یک نظرسنجی در سال ‪ 2014‬از ده‌ها اقتصاددان‬
‫برجسته پرسیده شد که آیا خدمات خودرویی مانند اوبر رفاه مصرف کننده را افزایش می‌دهد یا خیر‪ .‬بله‪،‬‬
‫تک تک اقتصاددانان گفتند‪ .‬همچنین از اقتصاددانان پرسیده شد که آیا افزایش قیمت باعث افزایش رفاه‬
‫مصرف کننده می‌شود یا خیر‪ .‬بله‪ 85 ،‬درصد آنها گفتند‪ .‬افزایش قیمت باعث می‌شود مصرف‌کنندگان در‬
‫مواقعی هزینه بیشتری بپردازند‪ ،‬اما از آنجایی که رانندگان اوبر به مشوق‌ها پاسخ می‌دهند‪ ،‬مقدار خدمات‬
‫خودرو را نیز در زمانی که بیشتر مورد نیاز است‪ ،‬افزایش می‌دهند‪ .‬افزایش قیمت همچنین به تخصیص‬
‫خدمات به مشتریانی کمک می‌کند که برای آنها ارزش زیادی قائل هستند و هزینه‌های جستجو و انتظار‬
‫برای خودرو را کاهش می‌دهد‪.‬‬
‫اگر آدام اسمیت امروز زنده بود‪ ،‬مطمئنا ً اپلیکیشن اوبر را روی گوشی خود داشت‪.‬‬

‫‪.1.2‬ج‪ .‬اصل شماره ‪ :7‬دولت‌ها گاهی اوقات می‌توانند نتایج بازار را بهبود بخشند‬ ‫فناوری می تواند این‬
‫اگر دست نامرئی بازار اینقدر بزرگ است‪ ،‬چرا به دولت نیاز داریم؟ یکی از اهداف مطالعه اقتصاد این‬ ‫بازار را بهبود بخشد‪.‬‬
‫است که دیدگاه خود را در مورد نقش و محدوده مناسب سیاست دولت اصالح کنید‪.‬‬
‫یکی از دالیلی که ما به دولت نیاز داریم‪ ،‬این است که دست نامرئی تنها در صورتی می‌تواند جادوی خود‬
‫را انجام دهد که دولت قوانین را اجرا کند و نهادهای کلیدی اقتصاد بازار را حفظ کند‪ .‬مهمتر از همه‪،‬‬
‫اقتصادهای بازار به نهادهایی برای اجرای حقوق مالکیت نیاز دارند تا افراد بتوانند منابع کمیاب را تملک‬
‫و کنترل کنند‪ .‬یک کشاورز اگر فکر کند که محصولش به سهولت دزدیده می‌شود غذا نمی‌کارد‪ ،‬رستوران‬
‫غذا سرو نمی‌کند مگر اینکه اطمینان حاصل شود که مشتریان قبل از رفتن پول پرداخت می‌کنند‪ ،‬و یک‬
‫شرکت سرگرمی فیلم خود را برای پخش در دسترس قرار نمی‌دهد‪ ،‬اگر بسیاری از مشتریان بالقوه با تهیه‬
‫نسخه‌های غیرقانونی از پرداخت اجتناب کنند‪ .‬همه ما برای احقاق حقوق خود در مورد چیزهایی که تولید‬
‫می‌کنیم به پلیس و دادگاه‌های تاسیس و پیاده سازی شده توسط دولت متکی هستیم ‪ -‬و دست نامرئی روی‬
‫توانایی ما برای اجرای حقوقمان حساب می‌کند‪.‬‬
‫با این حال دلیل دیگری نیز وجود دارد که ما به حکومت نیاز داریم‪ :‬دست نامرئی قدرتمند است‪ ،‬اما قادر‬
‫مطلق نیست‪ .‬دو دلیل عمده برای دخالت دولت در اقتصاد و تغییر در تخصیص منابعی که مردم به تنهایی‬
‫انتخاب می‌کنند‪ ،‬وجود دارد‪ :‬ارتقای کارایی و ارتقای عدالت‪ .‬به این معنا که هدف بیشتر سیاست‌ها یا‬
‫بزرگ‌کردن کیک اقتصادی یا تغییر نحوه تقسیم کیک است‪.‬‬
‫ً‬
‫ابتدا هدف کارایی را در نظر بگیرید‪ .‬اگرچه دست نامرئی معموال بازارها را به تخصیص منابع برای به‬
‫حداکثر رساندن اندازه کیک اقتصادی سوق می‌دهد‪ ،‬همیشه هم اینطور نیست‪ .‬همانطور که در باال اشاره‬
‫شد‪ ،‬وقتی منابع به گونه‌ای تخصیص داده می‌شوند که اندازه کیک اقتصادی به حداکثر برسد‪ ،‬اقتصاددانان‬
‫از آن به عنوان تخصیص کارآمد منابع یاد می‌کنند‪ .‬سپس اقتصاددانان از اصطالح شکست بازار برای‬
‫اشاره به وضعیتی استفاده می‌کنند که در آن بازار به تنهایی قادر به تخصیص کارآمد منابع نیست‪ .‬همانطور‬
‫که خواهیم دید‪ ،‬یکی از دالیل احتمالی شکست بازار‪ ،‬یک هزینه خارجی (یا اثر جانبی) است که عبارت‬
‫است از تأثیر اعمال یک فرد بر رفاه دیگر افراد‪ .‬آلودگی یک مثال کالسیک از اثر جانبی است‪ .‬وقتی تولید‬
‫کاالیی هوا را آلوده می‌کند و برای کسانی که در نزدیکی کارخانه‌ها زندگی می‌کنند‪ ،‬مشکل ایجاد می‌کند‪،‬‬
‫بازار به حال خود رها شده ممکن است این هزینه را در نظر نگیرد‪ .‬یکی دیگر از دالیل احتمالی شکست‬
‫بازار‪ ،‬قدرت بازار است که به توانایی یک فرد یا شرکت (یا یک گروه کوچک) برای تأثیرگذاری بی‌رویه‬
‫بر قیمت‌های بازار اشاره دارد‪ .‬برای مثال‪ ،‬اگر همه در شهر به آب نیاز دارند‪ ،‬اما فقط یک چاه وجود‬
‫دارد‪ ،‬صاحب چاه در معرض رقابت شدیدی قرار نمی‌گیرد که دست نامرئی معموالً با آن منافع شخصی را‬
‫کنترل می‌کند‪ .‬او ممکن است با محدود کردن خروجی آب از این فرصت استفاده کند تا بتواند قیمت باالتری‬
‫را دریافت کند‪ .‬در حضور عوامل خارجی یا قدرت بازار‪ ،‬سیاست دولتی که به خوبی طراحی شده است‪،‬‬
‫می‌تواند کارایی اقتصادی را افزایش دهد‪.‬‬
‫اکنون هدف برابری را در نظر بگیرید‪ .‬حتی زمانی که دست نامرئی نتایج کارآمدی را به همراه دارد‪ ،‬با‬
‫این وجود می‌تواند تفاوت‌های قابل توجهی در رفاه اقتصادی ایجاد کند‪ .‬اقتصاد بازار به افراد بر اساس‬
‫توانایی آنها در تولید چیزهایی که دیگران مایل به پرداخت برای آن هستند‪ ،‬پاداش می‌دهد‪ .‬درآمد بهترین‬
‫بسکتبالیست جهان از بهترین شطرنج باز جهان بیشتر است زیرا مردم مایلند برای تماشای بسکتبال بیشتر‬
‫از شطرنج بپردازند‪ .‬دست نامرئی تضمین نمی‌کند که همه غذای کافی‪ ،‬لباس مناسب و مراقبت‌های‬
‫بهداشتی کافی دارند‪ .‬این نابرابری‪ ،‬بسته به فلسفه سیاسی فرد‪ ،‬ممکن است نیاز به مداخله دولت داشته باشد‪.‬‬
‫در عمل‪ ،‬بسیاری از سیاست‌های دولتی‪ ،‬مانند سیستم‌های مالیات بر درآمد و رفاه‪ ،‬هدفشان دستیابی به‬
‫توزیع عادالنه‌تر رفاه اقتصادی است‪.‬‬
‫گفتن اینکه دولت در برخی مواقع نتایج بازار را بهبود می‌بخشد به این معنی نیست که همیشه این کار را‬
‫انجام می‌دهد‪ .‬خط مشی دولتی توسط فرشتگان تدوین نشده است‪ ،‬بلکه توسط یک فرآیند سیاسی توسعه‬
‫می‌یابد که چندان هم کامل نیست‪ .‬گاهی اوقات سیاست‌ها صرفا ً برای پاداش دادن به قدرتمندان سیاسی‬ ‫حقوق مالکیت (‬
‫طراحی می‌شوند‪ .‬گاهی اوقات آنها توسط رهبرانی با نیت خوب تدوین می‌شوند که به طور کامل هم از همه‬ ‫)‬‫‪Property‬‬ ‫‪Rights‬‬
‫جوانب امر مطلع نیستند‪ .‬همانطور که شما در رشته اقتصاد مطالعه می‌کنید‪ ،‬بهتر خواهید توانست قضاوت‬ ‫توانایی فرد برای‬
‫کنید که چه زمانی یک سیاست دولتی قابل توجیه است‪ ،‬زیرا کارایی یا برابری را ارتقا می‌دهد و چه زمانی‬ ‫کنترل‬ ‫مالکیت و اجرای‬
‫توجیه پذیر نیست‪.‬‬ ‫بر منابع کمیاب‬
‫‪ .1.3‬چگونه اقتصاد در کل کار می‌کند‬
‫ما با بحث در مورد چگونگی تصمیم گیری افراد شروع کردیم و سپس به نحوه تعامل افراد با یکدیگر‬
‫نگاهی انداختیم‪ .‬همه این تصمیمات و تعامالت با هم «اقتصاد» را می‌سازند‪ .‬سه اصل آخر مربوط به‬
‫عملکرد کلیت اقتصاد است‪.‬‬
‫‪.1.3‬الف‪ .‬اصل شماره ‪ :8‬استاندارد زندگی یک کشور به توانایی آن در تولید کاالها و خدمات بستگی دارد‬
‫تفاوت در استانداردهای زندگی در سراسر جهان خیره کننده است‪ .‬در سال ‪ ،2017‬میانگین درآمد یک‬
‫آمریکایی در حدود ‪ 60000‬دالر بود‪ .‬در همان سال‪ ،‬میانگین درآمد یک آلمانی حدود ‪ 51000‬دالر‪ ،‬یک‬
‫چینی ‪ 17000‬دالر و متوسط نیجریه ای تنها ‪ 6000‬دالر بود‪ .‬جای تعجب نیست که این تنوع زیاد در‬
‫درآمد متوسط در معیارهای مختلف کیفیت زندگی منعکس می‌شود‪ .‬شهروندان کشورهای پردرآمد نسبت به‬
‫شکست بازار (‪Market‬‬
‫شهروندان کشورهای کم درآمد تلویزیون‪ ،‬ماشین بیشتر‪ ،‬تغذیه بهتر‪ ،‬مراقبت‌های بهداشتی بهتر و امید به‬
‫‪ ،)Failure‬وضعیتی که‬
‫زندگی بیشتری دارند‪.‬‬
‫در آن بازار به تنهایی‬
‫تغییرات در استانداردهای زندگی در طول زمان نیز زیاد است‪ .‬در ایاالت متحده‪ ،‬درآمد افراد به طور‬
‫قادر به تخصیص کارآمد‬
‫تاریخی حدود ‪ 2‬درصد در سال افزایش یافته است (پس از تعدیل تغییرات در هزینه زندگی)‪ .‬با این نرخ‪،‬‬
‫منابع نیست‬
‫میانگین درآمد هر ‪ 35‬سال دو برابر می‌شود‪ .‬در طول قرن گذشته‪ ،‬میانگین درآمد آمریکایی حدود هشت‬
‫برابر شده است‪.‬‬
‫اثر جانبی (‬
‫چه چیزی این تفاوت‌های بزرگ در استانداردهای زندگی در بین کشورها و در گذر زمان را توضیح‬
‫‪ ،)Externality‬اثر‬
‫می‌دهد؟ پاسخ به طرز شگفت آوری ساده است‪ .‬تقریبا ً تمام تغییرات در استانداردهای زندگی به تفاوت در‬
‫اقدامات یک فرد بر رفاه‬
‫بهره وری کشورها مربوط می‌شود – یعنی مقدار کاالها و خدمات تولید شده از هر واحد نیروی کار‪ .‬در‬
‫دیگر افراد‬
‫کشورهایی که کارگران می‌توانند مقدار زیادی کاال و خدمات در ساعت تولید کنند‪ ،‬اکثر مردم از استاندارد‬
‫زندگی باالیی برخوردارند‪ .‬در کشورهایی که کارگران در آنها تولید کمتری دارند‪ ،‬بیشتر مردم استاندارد‬
‫زندگی ناچیزتری را تحمل می‌کنند‪ .‬به طور مشابه‪ ،‬نرخ رشد بهره‌وری یک کشور‪ ،‬نرخ رشد متوسط‬ ‫قدرت بازار (‪Market‬‬
‫درآمد آن کشور را تعیین می‌کند‪.‬‬ ‫‪ ،)Power‬توانایی یک‬
‫بازیگر اقتصادی (یا یک رابطه اساسی بین بهره وری و استانداردهای زندگی ساده است‪ ،‬اما پیامدهای آن بسیار گسترده است‪ .‬اگر‬
‫بهره وری عامل اصلی تعیین کننده استانداردهای زندگی است‪ ،‬توضیحات دیگر باید در درجه دوم اهمیت‬ ‫گروه کوچک از‬
‫قرار گیرند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬اعتبار دادن به اتحادیه‌های کارگری یا قوانین حداقل دستمزد برای افزایش‬ ‫بازیگران) برای‬
‫تأثیرگذاری قابل مالحظه استانداردهای زندگی کارگران آمریکایی در قرن گذشته ممکن است وسوسه انگیز باشد‪ .‬با این حال قهرمان‬
‫واقعی کارگران آمریکایی افزایش بهره وری آنهاست‪ .‬به عنوان مثالی دیگر‪ ،‬برخی از مفسران ادعا کرده‬ ‫بر قیمت‌های‬
‫اند که افزایش رقابت ژاپن و سایر کشورها رشد آهسته درآمد ایاالت متحده در دهه‌های ‪ 1970‬و ‪ 1980‬را‬
‫توضیح می‌دهد‪ .‬با این حال‪ ،‬ضدقهرمان واقعی رقابت خارج از کشور نبود‪ ،‬بلکه رشد بهره‌وری در ایاالت‬
‫متحده بود‪.‬‬
‫رابطه بین بهره وری و استانداردهای زندگی نیز پیامدهای عمیقی برای سیاست‌های دولتی دارد‪ .‬هنگامی‬
‫که به این فکر می‌کنیم که چگونه هر سیاستی بر استانداردهای زندگی تأثیر می‌گذارد‪ ،‬سؤال اصلی این‬
‫است که چگونه بر توانایی ما برای تولید کاالها و خدمات تأثیر می‌گذارد‪ .‬برای ارتقای استانداردهای‬
‫زندگی‪ ،‬سیاست گذاران باید بهره وری را با اطمینان از اینکه کارگران به خوبی آموزش می‌بینند‪،‬‬
‫ابزارهای مورد نیاز برای تولید کاالها و خدمات را در اختیار دارند و به بهترین فناوری موجود دسترسی‬
‫دارند‪ ،‬افزایش دهند‪.‬‬
‫‪.1.3‬ب‪ .‬اصل ‪ :9‬وقتی دولت پول زیادی چاپ می‌کند‪ ،‬قیمت‌ها افزایش می‌یابد‬
‫در ژانویه ‪ ،1921‬یک روزنامه روزانه در آلمان ‪ 0.30‬مارک قیمت داشت‪ .‬کمتر از دو سال بعد‪ ،‬در‬
‫نوامبر ‪ ،1922‬همان روزنامه ‪ 70000000‬مارک قیمت داشت‪ .‬سایر قیمت‌ها در اقتصاد نیز با مقادیر‬
‫مشابه افزایش یافتند‪ .‬این قسمت یکی از دیدنی‌ترین نمونه‌های تاریخ از تورم افزایش سطح کلی قیمت‌ها در‬
‫اقتصاد است‪.‬‬
‫اگرچه ایاالت متحده هرگز تورم نزدیک به تورم آلمان در دهه ‪ 1920‬را تجربه نکرده است‪ ،‬تورم گاهی‬
‫اوقات یک مشکل اقتصادی بوده است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬در طول دهه ‪ ،1970‬سطح کلی قیمت‌ها بیش از دو‬
‫برابر شد و رئیس جمهور وقت جرالد فورد تورم را «دشمن شماره یک ملت» نامید‪ .‬در مقابل‪ ،‬تورم در دو‬
‫دهه قرن بیستم حدود ‪2‬درصد در سال افزایش داشته است؛ با این نرخ‪ 35 ،‬سال زمان خواهد برد که‬
‫قیمت‌ها دو برابر شوند‪ .‬از آنجایی که تورم باال هزینه‌های مختلفی را به جامعه تحمیل می‌کند‪ ،‬نگه داشتن‬
‫تورم در سطح پایین هدف سیاست گذاران اقتصادی در سراسر جهان است‪.‬‬
‫چه چیزی باعث تورم می‌شود؟ تقریبا ً در تمام موارد تورم زیاد یا مداوم‪ ،‬مقصر رشد مقدار پول است‪ .‬وقتی‬
‫یک دولت مقادیر زیادی از پول ملی را چاپ می‌کند‪ ،‬ارزش پول کاهش می‌یابد‪ .‬در آلمان در اوایل دهه‬
‫‪ ،1920‬زمانی که قیمت‌ها به طور متوسط هر ماه سه برابر می‌شد‪ ،‬مقدار پول نیز هر ماه سه برابر می‌شد‪.‬‬
‫به رغم چشم انداز نه چندان دراماتیک آن‪ ،‬ولی تاریخ اقتصادی ایاالت متحده به نتیجه مشابهی اشاره‬ ‫بهره وری (‬
‫می‌کند‪ :‬تورم باالی دهه ‪ 1970‬با رشد سریع مقدار پول همراه بود و تورم پایین دهه ‪ 1990‬با رشد آهسته‬ ‫‪ ،)Productivity‬مقدار‬
‫مقدار پول همراه بود‪.‬‬ ‫کاالها و خدمات تولید‬
‫‪.1.3‬ج‪ .‬اصل شماره ‪ :10‬جامعه با یک معاوضه کوتاه مدت بین تورم و بیکاری مواجه است‬ ‫شده از هر واحد نیروی‬
‫اگرچه سطح باالتر قیمت‌ها در بلندمدت اثر اولیه افزایش مقدار پول است‪ ،‬اما داستان کوتاه مدت پیچیده تر‬ ‫کار‬
‫و بحث برانگیزتر است‪ .‬بیشتر اقتصاددانان اثرات کوتاه مدت تزریق پول را به شرح زیر توصیف می‌کنند‪:‬‬
‫● افزایش حجم پول در اقتصاد باعث تحریک سطح کلی خرج کردن و در نتیجه تقاضا برای کاالها و‬
‫خدمات می‌شود‪.‬‬
‫● تقاضای بیشتر ممکن است در طول زمان باعث افزایش قیمت بنگاه‌های اقتصادی شود؛ اما در عین‬
‫حال‪ ،‬آنها را تشویق می‌کند تا مقدار کاالها و خدماتی را که تولید می‌کنند‪ ،‬افزایش دهند و کارگران بیشتری‬
‫را برای تولید آن کاالها و خدمات استخدام کنند‪.‬‬
‫● استخدام بیشتر به معنای کاهش بیکاری است‪.‬‬
‫این خط استدالل منجر به یک معاوضه نهایی در کل اقتصاد می‌شود‪ :‬یک معاوضه کوتاه مدت بین تورم و‬
‫بیکاری‪.‬‬
‫اگرچه برخی از اقتصاددانان هنوز این ایده‌ها را زیر سوال می‌برند‪ ،‬اکثر آنها می‌پذیرند که جامعه با یک‬
‫معاوضه کوتاه‌مدت بین تورم و بیکاری مواجه است‪ .‬این موضوع به سادگی بدان معنا است که در طی یک‬
‫یا دو سال‪ ،‬بسیاری از سیاست‌های اقتصادی تورم و بیکاری را در جهت مخالف سوق می‌دهند‪.‬‬
‫سیاستگذاران بدون توجه به اینکه تورم و بیکاری هر دو در سطوح باال (مانند اوایل دهه ‪ ،)1980‬در‬
‫سطوح پایین (همانطور که در اواخر دهه ‪ 1990‬انجام دادند)‪ ،‬یا جایی در بین آنها‪ ،‬با این معاوضه – بین‬
‫تورم و بیکاری ‪ -‬روبرو هستند‪ .‬این معاوضه کوتاه مدت نقش کلیدی در تحلیل چرخه تجاری ایفا می‌کند ‪-‬‬
‫نوسانات نامنظم و تا حد زیادی غیرقابل پیش بینی در فعالیت‌های اقتصادی که با تولید کاالها و خدمات یا‬
‫تعداد افراد شاغل اندازه گیری می‌شود‪.‬‬ ‫تورم (‪،)Inflation‬‬
‫سیاست گذاران می‌توانند با استفاده از ابزارهای مختلف سیاستی از موازنه کوتاه مدت بین تورم و بیکاری‬ ‫افزایش در سطح کلی‬
‫بهره برداری کنند‪ .‬با تغییر مقداری که دولت خرج می‌کند‪ ،‬میزان مالیات و مقدار پولی که چاپ می‌کند‪،‬‬ ‫قیمت ها در یک اقتصاد‬
‫سیاست‌گذاران می‌توانند ترکیبی از تورم و بیکاری را که اقتصاد تجربه می‌کند‪ ،‬تحت تأثیر قرار دهند‪ .‬از‬
‫آنجایی که این ابزارهای سیاست پولی و مالی به طور بالقوه بسیار قدرتمند هستند‪ ،‬اینکه چگونه‬
‫سیاستگذاران باید از این ابزارها برای کنترل اقتصاد استفاده کنند‪ ،‬موضوعی است که همچنان مورد بحث‬ ‫«خوب‪ ،‬درسته که‬
‫ادامه دار است‪.‬‬ ‫زمانی که وارد صف‬
‫‪ .1.4‬نتیجه گیری‬ ‫شدید‪ ،‬این ‪ 68‬سنت‬
‫شما اکنون طعم چیستی اقتصاد را چشیده اید‪ .‬در فصل‌های آینده‪ ،‬اطالعات و چشم انداز خاص زیادی‬ ‫قیمت داشت ولی االن‬
‫درباره مردم‪ ،‬بازارها و اقتصادها ارائه می‌گردد‪ .‬تسلط بر این اطالعات و چشم اندازها کمی تالش می‌کند‪،‬‬ ‫‪ 74‬سنت قیمت دارد!»‬
‫اما کار طاقت فرسایی نیست‪ .‬رشته اقتصاد مبتنی بر چند ایده اساسی است که می‌تواند در موقعیت‌های‬
‫مختلف اعمال شود‪.‬‬
‫در سرتاسر این کتاب به ده اصل اقتصاد که در این فصل برجسته شده و در جدول ‪ 1‬خالصه شده است‪،‬‬
‫اشاره خواهیم کرد‪ .‬این اجزای سازنده را در ذهن داشته باشید‪ :‬حتی پیچیده ترین تحلیل‌های اقتصادی نیز بر‬
‫اساس ده اصل معرفی شده در اینجا بنا شده ا‬

‫فصل ‪ :2‬مثل یک اقتصاددان فکر کنید‬


‫هر رشته تحصیلی زبان و طرز تفکر خاص خود را دارد‪ .‬ریاضیدانان در مورد بدیهیات‪ ،‬انتگرال‌ها و‬
‫فضاهای برداری صحبت می‌کنند‪ .‬روانشناسان در مورد ایگو‪ ،‬هویت و ناهماهنگی شناختی صحبت‬
‫می‌کنند‪ .‬وکالی دادگستری در مورد محل برگزاری‪ ،‬جرایم کیفری و عهد شکنی صحبت می‌کنند‪.‬‬
‫اقتصاد فرقی نمی‌کند‪ .‬عرضه‪ ،‬تقاضا‪ ،‬کشش‪ ،‬مزیت نسبی‪ ،‬مازاد مصرف کننده‪ ،‬کاهش وزن ‪ -‬این عبارات‬
‫بخشی از زبان اقتصاددان هستند‪ .‬در فصل‌های آینده با بسیاری از اصطالحات جدید و برخی از کلمات آشنا‬
‫روبرو خواهید شد که اقتصاددانان به روش‌های تخصصی از آنها استفاده می‌کنند‪ .‬در ابتدا‪ ،‬این زبان جدید‬
‫ممکن است بیهوده رازآلود به نظر برسد‪ .‬اما‪ ،‬همانطور که خواهید دید‪ ،‬ارزش آن در توانایی آن است که‬
‫روشی جدید و مفید در مورد دنیایی که در آن زندگی می‌کنید‪ ،‬به شما ارائه دهد‪.‬‬
‫هدف این کتاب کمک به شما در یادگیری شیوه تفکر اقتصاددان است‪ .‬همانطور که نمی‌توانید یک شبه‬
‫ریاضیدان‪ ،‬روانشناس یا وکیل شوید‪ ،‬یادگیری اینکه مانند یک اقتصاددان فکر کنید مدتی طول می‌کشد‪ .‬با‬
‫این حال‪ ،‬این کتاب با ترکیبی از تئوری‪ ،‬مطالعات موردی و مثال‌هایی از اقتصاد در اخبار‪ ،‬فرصت کافی‬
‫برای توسعه و تمرین این مهارت را در اختیار شما قرار می‌دهد‪.‬‬
‫قبل از پرداختن به ماهیت و جزئیات علم اقتصاد‪ ،‬نگاهی اجمالی به چگونگی رویکرد اقتصاددانان به جهان‬
‫خارج از لطف نخواهد بود‪ .‬بنابراین‪ ،‬این فصل‪ ،‬روش شناسی این رشته را مورد بحث قرار می‌دهد‪ .‬فکر‬
‫کردن مانند یک اقتصاددان به چه معناست؟‬
‫‪ .2.1‬اقتصاددان به عنوان دانشمند‬
‫اقتصاددانان سعی می‌کنند موضوع خود را با عینیت یک دانشمند مطرح کنند‪ .‬آنها با مطالعه اقتصاد به‬
‫همان روشی برخورد می‌کنند که یک فیزیکدان به مطالعه ماده و یک زیست شناس به مطالعه حیات‬
‫می‌پردازند‪ :‬آنها نظریه‌هایی را طراحی می‌کنند‪ ،‬داده‌ها را جمع آوری می‌کنند و سپس این داده‌ها را تجزیه‬
‫و تحلیل می‌کنند تا نظریه‌های خود را تأیید یا رد کنند‪.‬‬
‫برای مبتدیان‪ ،‬این ادعا که اقتصاد یک علم است‪ ،‬می‌تواند عجیب به نظر برسد‪ .‬به هر حال‪ ،‬اقتصاددانان با‬
‫لوله‌های آزمایش یا تلسکوپ کار نمی‌کنند‪ .‬با این حال‪ ،‬جوهر علم‪ ،‬روش علمی است ‪ -‬توسعه و آزمایش‬
‫نظریه‌ها در مورد نحوه عملکرد جهان‪ .‬این روش تحقیق به همان اندازه که برای مطالعه اقتصاد یک کشور‬
‫کاربرد دارد‪ ،‬برای مطالعه گرانش زمین یا تکامل یک گونه نیز کاربرد دارد‪ .‬همانطور که آلبرت انیشتین‬
‫زمانی بیان کرد‪« :‬کل علم چیزی بیش از پاالیش و بهبود تفکر روزمره نیست‪».‬‬
‫اگرچه نظر انیشتین برای علوم اجتماعی مانند اقتصاد به همان اندازه که برای علوم طبیعی مانند فیزیک‬
‫صادق است‪ ،‬بیشتر مردم عادت ندارند به جامعه از دریچه علمی نگاه کنند‪ .‬بیایید برخی از روش‌هایی را‬
‫که اقتصاددانان منطق علم را برای بررسی نحوه عملکرد یک اقتصاد به کار می‌برند‪ ،‬مورد بحث قرار‬ ‫«یک دانشمند علوم‬
‫دهیم‪.‬‬ ‫اجتماعی هستم‪ ،‬مایکل‪.‬‬
‫‪.2.1‬الف‪ .‬روش علمی‪ :‬مشاهده‪ ،‬نظریه و مشاهده بیشتر‬ ‫این بدان معنا است که‬
‫آیزاک نیوتن‪ ،‬دانشمند و ریاضیدان مشهور قرن هفدهم‪ ،‬ظاهراً یک روز با دیدن سیبی که از درخت سقوط‬ ‫من نمی توانم الکتریسیته‬
‫می‌کند‪ ،‬کنجکاو شد‪ .‬این مشاهدات نیوتن را برانگیخت تا نظریه‌ای درباره گرانش ایجاد کند که نه تنها برای‬ ‫یا هر چیزی مانند آن را‬
‫سیبی که به زمین می‌افتد‪ ،‬بلکه برای هر دو جسم موجود در جهان اعمال می‌شود‪ .‬آزمایش بعدی نظریه‬ ‫برات توضیح بدم ولی‬
‫نیوتن نشان داد که در بسیاری از شرایط به خوبی کار می‌کند (اگرچه‪ ،‬همانطور که انیشتین بعداً تأکید کرد‪،‬‬ ‫اگر هر موقع خواستی‬
‫نه در همه شرایط)‪ .‬از آنجایی که نظریه نیوتن در توضیح مشاهدات بسیار موفق بوده است‪ ،‬امروزه هنوز‬ ‫که راجع به مردم‬
‫در دوره‌های کارشناسی فیزیک در سراسر جهان تدریس می‌شود‪.‬‬ ‫بدونی‪ ،‬می تونی از من‬
‫این تداخل بین نظریه و مشاهده در علم اقتصاد نیز رخ می‌دهد‪ .‬یک اقتصاددان ممکن است در کشوری‬ ‫بپرسی‪».‬‬
‫زندگی کند که قیمت‌ها به سرعت در حال افزایش است و بر پایه مشاهدات به توسعه یک نظریه تورم سوق‬
‫داده شود‪ .‬این نظریه ممکن است ادعا کند که تورم باال زمانی به وجود می‌آید که دولت پول زیادی چاپ‬
‫کند‪ .‬برای آزمایش این نظریه‪ ،‬اقتصاددان می‌تواند داده‌های مربوط به قیمت‌ها و پول را از کشورهای‬
‫مختلف جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل کند‪ .‬اگر رشد مقدار پول اصالً با نرخ افزایش قیمت‌ها مرتبط نبود‪،‬‬
‫اقتصاددان در صحت نظریه تورم خود تردید می‌کرد‪ .‬اگر رشد پول و تورم در داده‌های بین‌المللی‬
‫همبستگی قوی داشتند‪ ،‬همانطور که در واقع هستند‪ ،‬اقتصاددان به نظریه خود اطمینان بیشتری پیدا می‌کرد‪.‬‬
‫اگرچه اقتصاددانان مانند سایر دانشمندان از نظریه و مشاهده استفاده می‌کنند‪ ،‬اما با مانعی روبرو هستند که‬
‫وظیفه آنها را به طور اخص چالش برانگیزتر می‌کند‪ :‬در اقتصاد‪ ،‬انجام آزمایش‌ها اغلب غیرعملی است‪.‬‬
‫فیزیکدانانی که گرانش را مطالعه می‌کنند‪ ،‬می‌توانند بسیاری از اجسام را در آزمایشگاه‌های خود رها کنند‬
‫تا داده‌هایی را برای آزمایش نظریه‌های خود تولید کنند‪ .‬در مقابل‪ ،‬اقتصاددانانی که تورم را مطالعه‬
‫می‌کنند‪ ،‬اجازه ندارند سیاست پولی یک کشور را صرفا برای تولید داده‌های مفید دستکاری کنند‪.‬‬
‫اقتصاددانان‪ ،‬مانند ستاره شناسان و زیست شناسان تکاملی‪ ،‬معموالً باید به هر داده ای که دنیا به آنها‬
‫می‌دهد‪ ،‬بسنده کنند‪.‬‬
‫برای یافتن جایگزینی برای آزمایش‌های آزمایشگاهی‪ ،‬اقتصاددانان به آزمایش‌های طبیعی ارائه شده توسط‬
‫تاریخ توجه زیادی دارند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬هنگامی که یک جنگ در خاورمیانه جریان نفت خام را قطع‬
‫می‌کند‪ ،‬قیمت نفت در سراسر جهان به شدت افزایش می‌یابد‪ .‬برای مصرف کنندگان نفت و فرآورده‌های‬
‫نفتی‪ ،‬چنین رویدادی استانداردهای زندگی را کاهش می‌دهد‪ .‬برای سیاستگذاران اقتصادی‪ ،‬انتخاب دشواری‬
‫در مورد بهترین پاسخ به آن است‪ .‬اما برای دانشمندان اقتصادی‪ ،‬فرصتی برای مطالعه اثرات یک منبع‬
‫طبیعی کلیدی بر اقتصادهای جهان فراهم می‌کند و این فرصت تا مدت‌ها پس از پایان افزایش قیمت نفت در‬
‫زمان جنگ ادامه می‌یابد‪ .‬بنابراین‪ ،‬در سراسر این کتاب‪ ،‬بسیاری از رویدادهای تاریخی را در نظر‬
‫می‌گیریم‪ .‬این رویدادها برای مطالعه ارزشمند هستند زیرا به ما چشم انداز و اطالعاتی از اقتصاد گذشته‬
‫می‌دهند و مهم‌تر‪ ،‬زیرا به ما امکان می‌دهند نظریه‌های اقتصادی زمان حال را به تصویر بکشیم و ارزیابی‬
‫کنیم‪.‬‬
‫‪.2.1‬ب‪ .‬نقش فرضیات‬
‫اگر از یک فیزیکدان بپرسید که چقدر طول می‌کشد تا یک سنگ مرمر از باالی یک ساختمان ده طبقه‬
‫سقوط کند‪ ،‬او با فرض اینکه سنگ مرمر در خالء می‌افتد به این سوال پاسخ می‌دهد‪ .‬البته این فرض‬
‫نادرست است‪ .‬در واقع ساختمان توسط هوا احاطه شده است که بر روی سنگ مرمر در حال سقوط‬
‫اصطکاک وارد کرده و سرعت آن را کاهش می‌دهد‪ .‬با این حال‪ ،‬فیزیکدان به این نکته اشاره خواهد کرد‬
‫که اصطکاک روی سنگ مرمر آنقدر کوچک است که تأثیر آن ناچیز است‪ .‬فرض اینکه سنگ مرمر در‬
‫خالء بیفتد‪ ،‬مشکل را بدون تأثیر اساسی بر پاسخ ساده می‌کند‪.‬‬
‫اقتصاددانان به همین دلیل مفروضاتی را مطرح می‌کنند‪ :‬مفروضات می‌توانند دنیای پیچیده را ساده کرده و‬
‫درک آن را آسان تر کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬برای مطالعه اثرات تجارت بین‌المللی‪ ،‬ممکن است فرض کنیم‬
‫که جهان فقط از دو کشور تشکیل شده است و هر کشور تنها دو کاال تولید می‌کند‪ .‬در حقیقت‪ ،‬کشورهای‬
‫متعددی وجود دارند که هر کدام هزاران نوع کاالی مختلف تولید می‌کنند‪ .‬اما با در نظر گرفتن جهانی تنها‬
‫با دو کشور و دو کاال‪ ،‬می‌توانیم فکر خود را بر اصل مسئله متمرکز کنیم‪ .‬هنگامی که تجارت بین المللی‬
‫را در این دنیای خیالی ساده شده درک کنیم‪ ،‬در موقعیت بهتری برای درک تجارت بین المللی در دنیای‬
‫پیچیده تری که در آن زندگی می‌کنیم‪ ،‬قرار خواهیم گرفت‪.‬‬
‫هنر در تفکر علمی ‪ -‬چه در فیزیک‪ ،‬چه در زیست شناسی یا اقتصاد ‪ -‬تصمیم گیری در مورد فرضیات‬
‫است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬فرض کنید وقتی یک سنگ مرمر را از باالی ساختمان می‌انداختیم‪ ،‬یک توپ ساحلی‬
‫به همان وزن را هم می‌انداختیم‪ .‬فیزیکدان ما متوجه خواهد شد که فرض عدم اصطکاک در این مورد دقت‬
‫کمتری دارد‪ :‬اصطکاک نیروی بیشتری بر توپ ساحلی نسبت به سنگ مرمر اعمال می‌کند زیرا توپ‬
‫ساحلی بسیار بزرگتر است‪ .‬این فرض که گرانش در خالء کار می‌کند‪ ،‬برای مطالعه سنگ مرمر در حال‬
‫سقوط منطقی است اما برای مطالعه یک توپ ساحلی در حال سقوط منطقی نیست‪.‬‬
‫به طور مشابه‪ ،‬اقتصاددانان از مفروضات مختلفی برای پاسخ به سؤاالت مختلف استفاده می‌کنند‪ .‬فرض‬
‫کنید می‌خواهیم بررسی کنیم که وقتی دولت تعداد دالرهای در گردش را تغییر می‌دهد چه اتفاقی برای‬
‫اقتصاد می‌افتد‪ .‬به نظر می‌رسد بخش مهمی از این تحلیل‪ ،‬نحوه پاسخگویی قیمت‌ها است‪ .‬بسیاری از‬
‫قیمت‌ها در اقتصاد به ندرت تغییر می‌کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬قیمت روزنامه فروشی مجالت تنها هر چند سال‬
‫یکبار تغییر می‌کند‪ .‬دانستن این واقعیت ممکن است ما را به پیش‌فرض‌های متفاوتی در هنگام مطالعه‬
‫تأثیرات تغییر سیاست در افق‌های زمانی مختلف سوق دهد‪ .‬برای مطالعه اثرات کوتاه مدت سیاست‪ ،‬ممکن‬
‫است فرض کنیم که قیمت‌ها تغییر چندانی ندارند‪ .‬حتی ممکن است این فرض افراطی و مصنوعی را داشته‬
‫باشیم که همه قیمت‌ها کامالً ثابت هستند‪ .‬با این حال‪ ،‬برای مطالعه اثرات بلندمدت این سیاست‪ ،‬ممکن است‬
‫فرض کنیم که همه قیمت‌ها کامالً انعطاف‌پذیر هستند‪ .‬درست همانطور که یک فیزیکدان هنگام مطالعه‬
‫سنگ‌های مرمر و سقوط توپ‌های ساحلی از مفروضات متفاوتی استفاده می‌کند‪ ،‬اقتصاددانان نیز هنگام‬
‫مطالعه اثرات کوتاه مدت و بلندمدت تغییر در مقدار پول از مفروضات متفاوتی استفاده می‌کنند‪.‬‬
‫‪.2.1‬ج‪ .‬مدل‌های اقتصادی‬
‫معلمان زیست شناسی دبیرستان آناتومی اولیه را با ماکت‌های پالستیکی بدن انسان آموزش می‌دهند‪ .‬این‬
‫مدل‌ها دارای تمام اندام‌های اصلی هستند ‪ -‬قلب‪ ،‬کبد‪ ،‬کلیه‌ها و غیره‪ .‬این مدل‌ها به معلمان این امکان را‬
‫می‌دهند تا به دانش‌آموزان خود به روشی ساده نشان دهند که چگونه قسمت‌های مهم بدن در کنار هم قرار‬
‫می‌گیرند‪ .‬از آنجایی که این مدل‌های پالستیکی سبک هستند و بسیاری از جزئیات را حذف کرده اند‪،‬‬
‫هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را با افراد واقعی اشتباه بگیرد‪ .‬علیرغم این فقدان واقع گرایی ‪ -‬در واقع‪ ،‬به دلیل این‬
‫فقدان واقع گرایی ‪ -‬مطالعه این مدل‌ها برای یادگیری نحوه عملکرد بدن انسان مفید است‪.‬‬
‫اقتصاددانان همچنین از مدل‌هایی برای یادگیری در مورد جهان استفاده می‌کنند‪ ،‬اما برخالف آدمک‌های‬
‫پالستیکی‪ ،‬این مدل‌ها اغلب از نمودارها و معادالت تشکیل شده‌اند‪ .‬مانند مدل پالستیکی معلم زیست‌شناسی‪،‬‬
‫مدل‌های اقتصادی بسیاری از جزئیات را حذف می‌کنند تا به ما اجازه دهند آنچه واقعا ً مهم است را ببینیم‪.‬‬
‫همانطور که مدل معلم زیست شناسی تمام ماهیچه‌ها و مویرگ‌های بدن را شامل نمی‌شود‪ ،‬مدل یک‬
‫اقتصاددان نیز تمام ویژگی‌های اقتصاد را در بر نمی‌گیرد‪.‬‬
‫همانطور که ما از مدل‌هایی برای بررسی مسائل مختلف اقتصادی در سراسر این کتاب استفاده می‌کنیم‪،‬‬
‫خواهید دید که همه مدل‌ها بر مبنای فرضیات ساخته شده اند‪ .‬درست همانطور که یک فیزیکدان تجزیه و‬
‫تحلیل سنگ مرمر در حال سقوط را با فرض عدم وجود اصطکاک آغاز می‌کند‪ ،‬اقتصاددانان بسیاری از‬
‫جزئیات اقتصاد را که برای مطالعه موضوع مورد بحث نامربوط هستند‪ ،‬حذف می‌نمایند‪ .‬همه مدل‌ها ‪ -‬در‬
‫فیزیک‪ ،‬زیست شناسی یا اقتصاد ‪ -‬واقعیت را ساده می‌کنند تا درک ما از آن را بهبود بخشند‪.‬‬
‫‪.2.1‬د‪ .‬اولین مدل ما‪ :‬نمودار جریان دایره ای‬
‫اقتصاد متشکل از میلیون‌ها نفر است که در بسیاری از فعالیت‌ها مانند خرید‪ ،‬فروش‪ ،‬کار‪ ،‬استخدام‪ ،‬تولید‬
‫و غیره مشغول هستند‪ .‬برای درک اینکه اقتصاد چگونه کار می‌کند‪ ،‬باید راهی برای ساده سازی تفکر خود‬
‫در مورد همه این فعالیت‌ها پیدا کنیم‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬ما به مدلی نیاز داریم که به طور کلی نحوه‬
‫سازماندهی اقتصاد و نحوه تعامل مشارکت کنندگان در اقتصاد با یکدیگر را توضیح دهد‪.‬‬
‫شکل ‪ 1‬یک مدل بصری از اقتصاد را نشان می‌دهد که نمودار جریان دایره ای (یا جریان مدور) نامیده‬
‫می‌شود‪ .‬در این مدل‪ ،‬اقتصاد به گونه ای ساده شده است که تنها دو نوع تصمیم گیرنده را شامل می‌شود‪:‬‬
‫خانوارها و شرکت‌ها‪ .‬شرکت‌ها کاالها و خدمات را با استفاده از نهاده‌هایی مانند نیروی کار‪ ،‬زمین و‬
‫سرمایه (ساختمان‌ها و ماشین آالت) تولید می‌کنند‪ .‬به این نهاده‌ها عوامل تولید می‌گویند‪ .‬خانوارها مالک‬
‫عوامل تولید هستند و تمام کاالها و خدماتی را که بنگاه‌ها تولید می‌کنند‪ ،‬مصرف می‌کنند‪.‬‬
‫خانوارها و شرکت‌ها در دو نوع بازار با هم تعامل دارند‪ .‬در بازارهای کاال و خدمات‪ ،‬خانوارها خریدار و‬
‫بنگاه‌ها فروشنده هستند‪ .‬به ویژه‪ ،‬خانوارها خروجی کاالها و خدماتی را که بنگاه‌ها تولید می‌کنند‪ ،‬خریداری‬
‫می‌کنند‪ .‬در بازار عوامل تولید‪ ،‬خانوارها فروشنده و بنگاه‌ها خریدار هستند‪ .‬در این بازارها‪ ،‬خانوارها‬
‫نهاده‌هایی را فراهم می‌کنند که بنگاه‌ها برای تولید کاالها و خدمات استفاده می‌کنند‪ .‬نمودار جریان دایره ای‬
‫روشی ساده برای سازماندهی معامالت اقتصادی که بین خانوارها و شرکت‌ها در اقتصاد رخ می‌دهد‪ ،‬ارائه‬
‫می‌دهد‪.‬‬
‫دو حلقه نمودار جریان دایره ای متمایز اما مرتبط هستند‪ .‬حلقه داخلی نشان دهنده جریان ورودی و خروجی‬
‫است‪ .‬خانوارها استفاده از نیروی کار‪ ،‬زمین و سرمایه خود را به بنگاه‌های موجود در بازار برای عوامل‬
‫تولید می‌فروشند‪ .‬سپس شرکت‌ها از این عوامل برای تولید کاالها و خدمات استفاده می‌کنند که به نوبه خود‬
‫در بازارهای کاال و خدمات به خانوارها فروخته می‌شود‪ .‬حلقه بیرونی نمودار نشان دهنده جریان متناظر‬
‫دالری است‪ .‬خانوارها برای خرید کاالها و خدمات از بنگاه‌ها پول خرج می‌کنند‪ .‬بنگاه‌ها بخشی از درآمد‬
‫حاصل از این فروش را برای پرداخت عوامل تولید مانند دستمزد کارگران خود استفاده می‌کنند‪ .‬آنچه باقی‬
‫می‌ماند سود صاحبان شرکت است که خود اعضای خانواده هستند‪.‬‬
‫بیایید با دنبال کردن یک سکه دالری که مسیر خود را از فردی به فرد دیگر از طریق اقتصاد طی می‌کند‪،‬‬
‫گردشی را در جریان دایره ای داشته باشیم‪ .‬تصور کنید که دالر از یک خانواده شروع می‌شود‪ ،‬مثالً در‬
‫کیف پول شما‪ .‬اگر می‌خواهید یک فنجان قهوه بخرید‪ ،‬دالر را به یکی از بازارهای اقتصادی برای کاالها‬
‫و خدمات‪ ،‬مانند کافی شاپ محلی استارباکس ببرید‪ .‬در آنجا آن را صرف نوشیدنی مورد عالقه خود‬
‫می‌کنید‪ .‬وقتی دالر به صندوق استارباکس منتقل می‌شود‪ ،‬تبدیل به درآمد برای شرکت می‌شود‪ .‬با این حال‪،‬‬
‫دالر برای مدت طوالنی در استارباکس باقی نمی‌ماند‪ ،‬زیرا شرکت از آن برای خرید نهاده‌ها در بازارها‬
‫برای عوامل تولید استفاده می‌کند‪ .‬استارباکس ممکن است از دالر برای پرداخت اجاره به صاحبخانه برای‬
‫فضایی که اشغال می‌کند یا برای پرداخت دستمزد کارگرانش استفاده کند‪ .‬در هر صورت‪ ،‬دالر وارد درآمد‬
‫برخی از خانوارها می‌شود و بار دیگر در کیف پول کسی قرار می‌گیرد‪ .‬در آن نقطه‪ ،‬داستان جریان دایره‬
‫ای اقتصاد یک بار دیگر تکرار می‌شود‪.‬‬
‫نمودار جریان دایره ای در شکل ‪ 1‬یک مدل بسیار ساده از اقتصاد است‪ .‬یک مدل جریان دایره‌ای پیچیده‌تر‬ ‫منحی امکانات تولید (‬
‫و واقعی‌تر‪ ،‬برای مثال‪ ،‬نقش‌های دولت و تجارت بین‌المللی را شامل می‌شود‪( .‬ممکن است مقداری از‬ ‫‪Production‬‬
‫دالری که به استارباکس دادید برای پرداخت مالیات و‪/‬یا خرید دانه‌های قهوه از یک کشاورز در برزیل‬ ‫‪Possibilities‬‬
‫استفاده شود‪ ).‬با این حال‪ ،‬این جزئیات برای درک اساسی از نحوه سازماندهی اقتصاد بسیار مهم نیستند‪ .‬به‬ ‫‪ ،)Frontier‬نموداری که‬
‫دلیل سادگی آن‪ ،‬این نمودار جریان دایره ای در بررسی اینکه چگونه قطعات اقتصاد درکنار قرار‬ ‫ترکیب های مختلف‬
‫می‌گیرند‪ ،‬مفید می‌باشد‪.‬‬ ‫خروجی را نشان می‬
‫‪.2.1‬ه‪ .‬مدل دوم ما‪ :‬منحنی امکانات تولید‬ ‫دهد که اقتصاد می تواند‬
‫بیشتر مدل‌های اقتصادی‪ ،‬برخالف نمودار جریان دایره‌ای‪ ،‬با استفاده از ابزارهای ریاضی ساخته می‌شوند‪.‬‬ ‫با فرض فعوامل تولید و‬
‫در اینجا یکی از ساده‌ترین مدل‌ها به نام منحنی امکانات تولید را در نظر می‌گیریم و می‌بینیم که چگونه این‬ ‫فناوری تولید موجود‬
‫مدل برخی از ایده‌های اساسی اقتصادی را نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫تولید نماید‪.‬‬
‫اگرچه اقتصادهای واقعی هزاران کاال و خدمات تولید می‌کنند‪ ،‬بیایید اقتصادی را در نظر بگیریم که تنها‬
‫دو کاال تولید می‌کند ‪ -‬ماشین و کامپیوتر‪ .‬صنعت خودرو و صنعت کامپیوتر با هم از تمام عوامل تولید‬
‫اقتصاد استفاده می‌کنند‪ .‬منحنی امکانات تولید نموداری است که ترکیب‌های مختلف خروجی را نشان‬
‫می‌دهد ‪ -‬در این مورد‪ ،‬خودروها و رایانه‌ها ‪ -‬که اقتصاد احتماالً می‌تواند با توجه به عوامل تولید موجود و‬
‫فناوری تولید موجود که شرکت‌ها برای تبدیل این عوامل به خروجی استفاده می‌کنند‪ ،‬تولید کند‪.‬‬
‫شکل ‪ 2‬مرز امکانات تولید این اقتصاد را نشان می‌دهد‪ .‬اگر اقتصاد از تمام منابع خود در صنعت خودرو‬
‫استفاده کند‪ 1000 ،‬خودرو تولید می‌کند و هیچ کامپیوتری تولید نمی‌کند‪ .‬اگر از تمام منابع خود در صنعت‬
‫کامپیوتر استفاده کند‪ 3000 ،‬کامپیوتر تولید می‌کند و هیچ ماشینی تولید نمی‌کند‪ .‬دو نقطه پایانی منحنی‬
‫امکانات تولید نشان دهنده این احتماالت شدید است‪.‬‬
‫به احتمال زیاد‪ ،‬اقتصاد منابع خود را بین دو صنعت تقسیم می‌کند و برخی از خودروها و برخی رایانه‌ها‬
‫را تولید می‌کنند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬می‌تواند ‪ 600‬خودرو و ‪ 2200‬رایانه تولید کند که در شکل با نقطه ‪A‬‬
‫نشان داده شده است‪ .‬یا با انتقال برخی از عوامل تولید به صنعت خودرو از صنعت رایانه‪ ،‬اقتصاد می‌تواند‬
‫‪ 700‬خودرو و ‪ 2000‬رایانه تولید کند که در شکل با نقطه ‪ B‬نشان داده شده است‪.‬‬
‫از آنجا که منابع کمیاب هستند‪ ،‬هر نتیجه قابل تصوری امکان پذیر نیست‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬صرف نظر از‬
‫نحوه تخصیص منابع بین دو صنعت‪ ،‬اقتصاد نمی‌تواند تعداد خودروها و رایانه‌های نشان داده شده توسط‬
‫نقطه ‪ C‬را تولید کند‪ .‬با توجه به فناوری موجود برای ساخت خودرو و رایانه‪ ،‬اقتصاد از عوامل تولید کافی‬
‫برخوردار نیست‪ .‬برای پشتیبانی از آن سطح از خروجی اقتصاد با منابعی که دارد می‌تواند در هر نقطه از‬
‫منحنی امکانات تولید یا داخل آن تولید کند‪ ،‬اما در نقاط خارج از مرز منحنی نمی‌تواند تولید داشته باشد‪.‬‬
‫گفته می‌شود که یک نتیجه زمانی کارآمد است که اقتصاد تمام آنچه را که می‌تواند از منابع کمیاب در‬
‫دسترس به دست آورد‪ .‬نقاط (به جای داخل) در مرز منحنی امکانات تولید نشان دهنده سطوح کارآمد تولید‬
‫است‪ .‬وقتی اقتصاد در چنین نقطه‌ای تولید می‌کند‪ ،‬مثالً نقطه ‪ ،A‬هیچ راهی برای تولید بیشتر یک کاال بدون‬
‫تولید کمتر از دیگری وجود ندارد‪ .‬نقطه ‪ D‬یک خروجی ناکارآمد را نشان می‌دهد‪ .‬به دالیلی‪ ،‬شاید بیکاری‬
‫گسترده‪ ،‬اقتصاد کمتر از آنچه که می‌توانست از منابعی که در دسترس دارد تولید می‌کند‪ :‬تنها ‪ 300‬خودرو‬
‫و ‪ 1000‬کامپیوتر تولید می‌کند‪ .‬اگر منبع ناکارآمدی از بین برود‪ ،‬اقتصاد می‌تواند تولید هر دو کاال را‬
‫افزایش دهد‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬اگر اقتصاد از نقطه ‪ D‬به نقطه ‪ A‬حرکت کند‪ ،‬تولید خودرو از ‪ 300‬به ‪ 600‬و‬
‫تولید رایانه از ‪ 1000‬به ‪ 2200‬افزایش می‌یابد‪.‬‬
‫یکی از ده اصل اقتصاد که در فصل ‪ 1‬مورد بحث قرار گرفت‪ ،‬این است که مردم با بحث معاوضه مواجه‬
‫می‌شوند‪ .‬منحنی امکانات تولید نشان دهنده یک مبادله است که جامعه با آن مواجه است‪ .‬هنگامی که به‬
‫نقطه کارآمدی در مرز منحنی رسیدیم‪ ،‬تنها راه برای تولید بیشتر یک کاال‪ ،‬تولید کمتر کاالی دیگر است‪.‬‬
‫برای مثال‪ ،‬وقتی اقتصاد از نقطه ‪ A‬به نقطه ‪ B‬می‌رود‪ ،‬جامعه ‪ 100‬ماشین بیشتر تولید می‌کند اما به قیمت‬
‫تولید ‪ 200‬کامپیوتر کمتر‪.‬‬
‫این معاوضه به ما کمک می‌کند یکی دیگر از ده اصل علم اقتصاد را درک کنیم‪ :‬هزینه چیزی چیز دیگری‬
‫است که برای بدست آوردن آن از دست می‌دهید‪ .‬این هزینه فرصت نامیده می‌شود‪ .‬منحنی امکانات تولید‬
‫هزینه فرصت یک کاال را بر حسب کاالی دیگر اندازه گیری می‌کند‪ .‬هنگامی که جامعه از نقطه ‪ A‬به نقطه‬
‫‪ B‬می‌رود‪ 200 ،‬کامپیوتر را کنار می‌گذارد تا ‪ 100‬خودروی اضافی به دست آورد‪ .‬یعنی در نقطه ‪ A‬هزینه‬
‫فرصت ‪ 100‬ماشین ‪ 200‬کامپیوتر است‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬هزینه فرصت هر ماشین دو کامپیوتر است‪.‬‬
‫توجه داشته باشید که هزینه فرصت یک خودرو با شیب مرز امکانات تولید برابر است‪( .‬اگر به یاد‬
‫نمی‌آورید که شیب چیست‪ ،‬می‌توانید به ضمیمه نمودار این فصل مراجعه نمایید‪).‬‬
‫هزینه فرصت یک خودرو از نظر تعداد رایانه در این اقتصاد ثابت نیست‪ ،‬بلکه بستگی به این دارد که‬
‫اقتصاد چقدر خودرو و رایانه تولید می‌کند‪ .‬این در شکل منحنی امکانات تولید منعکس شده است‪ .‬از آنجایی‬
‫که مرز احتماالت تولید در شکل ‪ 2‬به بیرون خم شده است‪ ،‬هزینه فرصت یک خودرو زمانی باالتر است‬
‫که اقتصاد خودروهای زیادی و رایانه‌های کمتری تولید می‌کند‪ ،‬مانند نقطه ‪ ،E‬جایی که منحنی شیب دار‬
‫است‪ .‬وقتی اقتصاد خودروهای کمی و رایانه‌های زیادی تولید می‌کند‪ ،‬مانند نقطه ‪ ،F‬منحنی صاف تر است‬
‫و هزینه فرصت یک خودرو کمتر است‪.‬‬
‫اقتصاددانان بر این باورند که منحنی‌های امکانات تولید اغلب این شکل خمیده را دارند‪ .‬هنگامی که اقتصاد‬
‫از بیشتر منابع خود برای ساخت رایانه استفاده می‌کند‪ ،‬مانند نقطه ‪ ،F‬بهترین منابع برای تولید خودرو‪،‬‬
‫مانند کارگران ماهر خودرو‪ ،‬در صنعت رایانه استفاده می‌شود‪ .‬از آنجایی که این کارگران احتماالً در‬
‫ساخت رایانه چندان خوب نیستند‪ ،‬افزایش تولید خودرو به میزان یک واحد باعث کاهش جزئی در تعداد‬
‫رایانه‌های تولید شده می‌شود‪ .‬در نقطه ‪ ،F‬هزینه فرصت یک ماشین از نظر رایانه کم است و منحنی نسبتا ً‬
‫صاف است‪ .‬در مقابل‪ ،‬زمانی که اقتصاد از بیشتر منابع خود برای ساخت خودرو استفاده می‌کند‪ ،‬مانند‬
‫نقطه ‪ ،E‬بهترین منابع برای ساخت خودرو در حال حاضر در صنعت خودرو استفاده می‌شود‪ .‬تولید یک‬
‫خودروی اضافی به این معنی است که تعدادی از بهترین تکنسین‌های کامپیوتر را از صنعت کامپیوتر‬
‫خارج کرده و آنها را به کارگران خودرو تبدیل می‌کند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬تولید یک خودروی اضافی به معنای از‬
‫دست دادن قابل توجه خروجی کامپیوتر خواهد بود‪ .‬هزینه فرصت یک ماشین زیاد است و منحنی شیب دار‬
‫است‪.‬‬
‫منحنی امکانات تولید‪ ،‬مبادله بین خروجی‌های کاالهای مختلف را در یک زمان معین نشان می‌دهد‪ ،‬اما این‬
‫مبادله می‌تواند در طول زمان تغییر کند‪ .‬برای مثال‪ ،‬فرض کنید پیشرفت تکنولوژی در صنعت کامپیوتر‪،‬‬
‫تعداد کامپیوترهایی را که یک کارگر می‌تواند‪ ،‬در هفته تولید کند‪ ،‬افزایش دهد‪ .‬این پیشرفت مجموعه‬
‫فرصت‌های جامعه را گسترش می‌دهد‪ .‬برای هر تعداد خودرو‪ ،‬اقتصاد اکنون می‌تواند رایانه‌های بیشتری‬
‫بسازد‪ .‬اگر اقتصاد هیچ رایانه ای تولید نکند‪ ،‬هنوز هم می‌تواند ‪ 1000‬خودرو تولید کند‪ ،‬بنابراین یک نقطه‬
‫پایانی منحنی ثابت می‌ماند‪ .‬اما اگر اقتصاد بخشی از منابع خود را به صنعت کامپیوتر اختصاص دهد‪،‬‬
‫کامپیوترهای بیشتری از این منابع تولید خواهد کرد‪ .‬در نتیجه‪ ،‬منحنی امکانات تولید مانند شکل ‪ 3‬به سمت‬
‫بیرون تغییر می‌کند‪.‬‬
‫این شکل نشان می‌دهد که وقتی یک اقتصاد رشد می‌کند چه اتفاقی می‌افتد‪ .‬جامعه می‌تواند تولید را از نقطه‬
‫ای در مرز قدیمی به نقطه ای در مرز جدید منتقل کند‪ .‬اینکه کدام نقطه را انتخاب می‌کند به ترجیحات آن‬
‫برای این دو کاال بستگی دارد‪ .‬در این مثال‪ ،‬جامعه از نقطه ‪ A‬به نقطه ‪ G‬حرکت می‌کند و از رایانه‌های‬
‫بیشتر (‪ 2300‬به جای ‪ )2200‬و اتومبیل‌های بیشتر (‪ 650‬به جای ‪ )600‬لذت می‌برد‪.‬‬ ‫اقتصاد خرد (‬
‫منحنی امکانات تولید‪ ،‬یک اقتصاد پیچیده را برای برجسته کردن برخی از ایده‌های اساسی اما قدرتمند ساده‬ ‫‪،)Microeconomics‬‬
‫می‌کند‪ :‬کمبود‪ ،‬کارایی‪ ،‬معاوضه‪ ،‬هزینه فرصت و رشد اقتصادی‪ .‬با مطالعه اقتصاد‪ ،‬این ایده‌ها به اشکال‬ ‫مطالعه چگونگی تصمیم‬
‫مختلف تکرار می‌شوند‪ .‬منحنی امکانات تولید یک راه ساده برای تفکر در مورد آنها ارائه می‌دهد‪.‬‬ ‫گیری خانوارها و‬
‫‪.2.1‬و‪ .‬اقتصاد خرد و اقتصاد کالن‬ ‫شرکت‌ها و نحوه تعامل‬
‫بسیاری از موضوعات در سطوح مختلف مطالعه می‌شوند‪ .‬به عنوان مثال زیست شناسی را در نظر‬ ‫آنها در بازارهای خاص‬
‫بگیرید‪ .‬زیست شناسان مولکولی ترکیبات شیمیایی تشکیل دهنده موجودات زنده را مطالعه می‌کنند‪.‬‬ ‫است‬
‫زیست‌شناسان سلولی سلول‌هایی را مطالعه می‌کنند که از ترکیبات شیمیایی بسیاری تشکیل شده‌اند و در‬
‫عین حال‪ ،‬خود اجزای سازنده موجودات زنده هستند‪ .‬زیست شناسان تکاملی انواع مختلف جانوران و‬ ‫اقتصاد کالن (‬
‫گیاهان و چگونگی تغییر تدریجی گونه‌ها در طول قرن‌ها را مطالعه می‌کنند‪.‬‬ ‫‪،)Macroeconomics‬‬
‫اقتصاد نیز در سطوح مختلف مورد مطالعه قرار می‌گیرد‪ .‬ما می‌توانیم تصمیمات تک تک خانواده‌ها و‬ ‫مطالعه پدیده‌های کل‬
‫شرکت‌ها را مطالعه کنیم‪ .‬یا می‌توانیم تعامل خانوارها و بنگاه‌ها را در بازار برای کاالها و خدمات خاص‬ ‫اقتصاد‪ ،‬شامل تورم‪،‬‬
‫بررسی کنیم‪ .‬یا می‌توان عملکرد اقتصاد را به عنوان یک کل مطالعه کرد که مجموع فعالیت‌های همه این‬ ‫بیکاری و رشد اقتصادی‬
‫تصمیم گیرندگان در همه این بازارها است‪.‬‬ ‫است‪.‬‬
‫رشته اقتصاد به طور سنتی به دو زیر شاخه بزرگ تقسیم می‌شود‪ .‬اقتصاد خرد مطالعه چگونگی تصمیم‬
‫گیری خانوارها و شرکت‌ها و نحوه تعامل آنها در بازارهای خاص است‪ .‬اقتصاد کالن مطالعه پدیده‌های کل‬
‫اقتصاد است‪ .‬یک اقتصاددان خرد ممکن است تأثیرات کنترل اجاره بها بر مسکن در نیویورک‪ ،‬تأثیر‬
‫رقابت خارجی بر صنعت خودروی ایاالت متحده‪ ،‬یا تأثیر حضور اجباری مدرسه بر درآمد کارگران را‬
‫مطالعه کند‪ .‬یک اقتصاددان کالن ممکن است اثرات وام گرفتن توسط دولت فدرال‪ ،‬تغییرات در طول زمان‬
‫در نرخ بیکاری اقتصاد‪ ،‬یا سیاست‌های جایگزین برای افزایش رشد استانداردهای زندگی ملی را مطالعه‬
‫کند‪.‬‬
‫اقتصاد خرد و اقتصاد کالن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند‪ .‬از آنجایی که تغییرات در اقتصاد کلی ناشی‬
‫از تصمیمات میلیون‌ها نفر است‪ ،‬درک تحوالت اقتصاد کالن بدون در نظر گرفتن تصمیمات مربوط به‬
‫اقتصاد خرد غیرممکن است‪ .‬برای مثال‪ ،‬یک اقتصاددان کالن ممکن است تأثیر کاهش مالیات بر درآمد‬
‫فدرال را بر تولید کلی کاالها و خدمات مطالعه کند‪ .‬اما برای تجزیه و تحلیل این موضوع‪ ،‬او باید در نظر‬
‫بگیرد که کاهش مالیات چگونه بر تصمیمات خانوارها در مورد میزان هزینه برای کاالها و خدمات تأثیر‬
‫می‌گذارد‪.‬‬
‫علیرغم پیوند ذاتی بین اقتصاد خرد و اقتصاد کالن‪ ،‬این دو حوزه متمایز هستند‪ .‬از آنجایی که آنها به‬
‫سؤاالت مختلفی می‌پردازند‪ ،‬هر رشته مدل‌های خاص خود را دارد که اغلب در دوره‌های جداگانه تدریس‬
‫می‌شود‪.‬‬

You might also like