You are on page 1of 15

‫دانشجو فریدون رضایی نیارکی‬

‫استاد مربوطه جناب آقای دکتر اثنی عشر‬


‫پروژه اقتصاد خرد دکتر پرژویان‬
‫دانشگاه بین المللی پیام نور واحد اربیل‬
‫رشته مدیریت کسب و کار‬

‫فصل اول " تعريف علم اقتصاد و کاربرد آن "‬


‫قسمت اول ‪ :‬تعريف علم اقتصاد و کاربرد آن هدف های کلی‬
‫هدف های کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با مفهوم اقتصاد ‪ ،‬اهميت و کاربرد آن در زندگی روزمره آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫اقتصاد خرد ‪ -‬کالن و مدل سازی را می فهمد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫از منحنی امکانات توليد در حل مسايل اقتصادی استفاده می کند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫علم اقتصاد را در يک سطر با جمالت خودش تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫کاربرد علم اقتصاد را در زندگی روزمره بيان نمايد‪ .‬را با " بازارهای کارآمد " و " نهايی گرايی " ‪ " ،‬هزينه فرصت "‬ ‫‪.5‬‬
‫ذکر يک مثال برای هر اصطالح تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫تعريف علم اقتصاد و کاربرد آن ‪:‬‬
‫علم اقتصاد مطالعه روش انتخاب و استفاده ‪ ،‬انسان و جامعه از منابعی است که طبيعت و نسل های گذشته در اختيار او قرار داده است‪.‬‬
‫چرا اقتصاد را ياد می گيريم؟ احتماًال عمده ترين دليل مطالعه علم اقتصاد ‪ ،‬فراگيری يک روش خاص از تفکر است‪ .‬شايد بهترين راه‬
‫معرفی اين علم پرداختن به مفاهيم سه گانه هزينه فرصت ‪ ،‬نهايی گرايی و بازارهای کارآمد است‪.‬‬
‫هزينه فرصت ‪:‬‬
‫هزينه " ‪ ،‬آنچه که ما با يک تصميم يا انتخاب آن از دست می دهيم آن انتخاب و يا تصميم خوانده می شود‪ .‬دليل مطرح شدن " فرصتمفهوم‬
‫هزينه فرصت ‪ ،‬محدود بودن منابع در مقابل خواسته های بی شمار است‪.‬‬
‫نهايی گرايی ‪:‬‬
‫در اينجا ارزش آخرين واحد کاال يا فعاليت مالک توليد يا فعاليت است‪.‬‬
‫بازارهای کارآمد ‪:‬‬
‫به وضوح زمانهايی وجود دارند که در يک بازار فرصت برای کسب سود وجود دارد ولی اين فرصت سود نصيب کسی می شود که زود‬
‫تر به آنجا برسد يا زودتر خبردار شود‪.‬‬
‫قسمت دوم ‪:‬اقتصاد خرد ‪ -‬اقتصاد کالن‬
‫هدف های کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با اقتصاد خرد ‪ -‬اقتصاد کالن و مدل سازی آشنا خواهد شد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫اقتصاد خرد را تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫کاربرد اقتصاد خرد را برشمارد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫اقتصاد کالنرا تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫آن دسته از مسايل اقتصادی که اقتصاد کالن به آن پاسخ می دهد را فهرست نمايد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫اقتصاد خرد و اقتصاد کالن را با هم مقايسه کند‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫" مدل " را با ذکر يک مثال تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫ارتباط بين اجزاء مختلف يک مدل را بيان کند‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫اقتصاد خرد ‪:‬‬
‫اقتصاد خرد در مورد عمل بنگاه های منفرد و خانوارها صحبت می کند‪.‬‬
‫اقتصاد کالن ‪:‬‬
‫اقتصاد کالن همه چيز را جمع بندی می کند و به کل اقتصاد می انديشد‪ .‬در مقابل جستجوی سطح توليد يک بنگاه يا صنعت ‪ ،‬يا تعيين‬
‫الگوی يک مصرف کننده يا گروه خانوارها ‪ ،‬به عوامل تعيين کننده توليد ملی ‪ ،‬و درآمد ملی می پردازد‪.‬‬
‫نظريه ها و مدل ها ‪:‬‬
‫بيان قراردادی يک نظريه است و معموًال به صورت " مدل " يک روابط رياضی که يک ارتباط فرض شده بين دو يا چند متغير را نشان‬
‫می دهد ظاهر می شود‪.‬‬
‫قسمت سوم ‪ :‬چه کاالیی بايد توليد شود ؟‬
‫هدف های کلی ‪ :‬دانشجو نحوه انتخاب کاال جهت توليد و چگونگی به کارگيری منابع در توليد را می فهمد‪ .‬هدف های رفتاری ‪:‬‬
‫نحوه انتخاب نوع کاال را جهت توليد با آوردن يک مثال بيان نمايد‪ .‬کاالهای توليد شده را از حفظ بنويسد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫چگونگی را در علم اقتصاد با " کميابی " و " محدوديت در انتخاب "‬ ‫‪.2‬‬
‫مفاهيم " توزيع " ذکر يک نمونه تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫پنج نمونه از کاالهای سرمايه ای و کاالهای مصرفی را بنويسد‬ ‫‪.4‬‬
‫کاالهای سرمايه ای و کاالهای مصرفی را با هم مقايسه کند‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫اصطالح " سرمايه گذاری " را تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫چه کاالهايی بايد توليد شود ؟ چگونه کاال توليد شود ؟ محدوديتهايی چون زمان ‪ ،‬منابع موجود در جزيره ‪ ،‬آب و هوای آن ‪ ،‬اطالعات و‬
‫مهارت رابينسن ‪ ،‬می تواند چگونگی توليد کاالها و حد استفاده از منابع را روشن کند و باالخره اينکه چه کااليی از بين کاالهايی که امکان‬
‫توليد آن بوسيله رابينسن هست ‪ ،‬توليد می شود به ترجيحات او بستگی دارد‪ .‬چگونه کاالهای توليد شده توزيع شود ؟ دو حالت می تواند‬
‫مطرح شود‪ .‬اول اينکه رابينسن و جمعه با يکديگر زندگی نمايند ‪ ،‬و به توليد پرداخته و سپس بين خود توليدات را توزيع نمايند‪ .‬يا اينکه هر‬
‫يک به يک منتهی عليه جزيره رفته و به تنهايی به توليد کاال هايی که در آن مزيت دارند و می توانند با مبادله آنها از وجود يکديگر بهره‬
‫مند شوند ‪ ،‬بپردازند‪.‬‬
‫کاالهای سرمايه ای و کاالهای مصرفی ‪:‬‬
‫سرمايه هر چيزی است که برای توليد کاالها و خدمات ديگر در يک دوره زمانی ‪ ،‬به کار گرفته شود و مستهلک گردد‪ .‬در نتيجه توليد‬
‫سرمايه به اين معنی است که منافع امروز را برای فوايد آينده مبادله می کنيم‪ .‬مرحله استفاده از منابع برای توليد يک سرمايه جديد را‬
‫سرمايه گذاری می ناميم‪.‬‬
‫عوامل مؤثر در انتخاب نوع کاالبرای توليد ‪ .1 :‬کميابی ‪ .2‬انتخاب ‪ .3‬هزينه فرصت‬
‫قسمت چهارم ‪ :‬کاربرد منحنی امکانات توليد‬
‫هدف های کلی ‪:‬‬
‫کاربرد منحنی امکانات را در اقتصاد ياد می گيرد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫چگونگی رشد اقتصادی را می فهمد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫" منحنی امکانات توليد " را تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫اصطالح " منحنی امکانات توليد " را رسم کند‬ ‫‪.4‬‬
‫با آوردن يک مثال يک جابجايی از يک موقعيت به يک موقعيت ديگر روی منحنی امکانات توليد را تشريح نمايد‪ .‬را در اقتصاد‬ ‫‪.5‬‬
‫بيان نمايد‪.‬‬
‫" منحنی امکانات توليد " را تعريف کند‬ ‫‪.6‬‬
‫يک موقعيت از عدم کارايی را با رسم يک نمودار ‪ ،‬نشان دهد‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫" اقتصاد کارآمد " را با ذکر مثال بنويسد‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫علل منفی بودن شيب منحنی امکانات توليد را بيان نمايد‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫اصطالح رشد اقتصادی را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.10‬‬
‫عوامل مؤثر در رشد اقتصادی جامعه را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.11‬‬
‫با استفاده از منحنی امکانات توليد ‪ ،‬وضعيت کشورهای فقير و غنی را رسم نمايد‪.‬‬ ‫‪.12‬‬
‫کاربرد منحنی امکانات توليد ‪:‬‬
‫با استفاده از ابزاری که آن را منحنی امکانات توليد می ناميم ‪ ،‬می توانيم اصول محدوديت انتخاب و کمبود را توضيح دهيم‪ .‬چنين معنی‬
‫می دهد که اصال کاالی ‪ A‬اگر اقتصاد در نقطه ‪ A‬باشد هيچ بخشی از منابع در توليد کاالی ‪ B‬مصرفی توليد نمی شود ‪ ،‬اگر در نقطه ‪B‬‬
‫سرمايه ای اشتغال نداشته ‪ ،‬و در نتيجه کاالی سرمايه ای توليد نمی شود‪ .‬مقدار کاهش توليد کاالهای مصرفی هزينه قيمت توليد کاالهای‬
‫سرمايه ای است‪.‬‬

‫تصويررشد اقتصادی با استفاده از منحنی امکانات توليد‪:‬‬


‫اقتصاد کارآمد ‪:‬‬
‫يک اقتصاد کارآمد آن است که کاالهای مورد نياز مردم را با حداقل هزينه يا حداکثر کارايی توليد کند‪.‬‬
‫عدم کارايی در توليد ‪:‬‬
‫اگر جامعه ای در توليد کاالها و خدمات تخصيص مؤثر منابع توليدی را مدنظر قرار ندهد ‪ ،‬عدم کارايی در توليد واضح خواهد بود‪.‬‬
‫چگونه رشد اقتصادی ممکن می شود؟‬
‫رشد اقتصادی زمانی رخ می دهد که منابع جديد کشف شده مورد استفاده قرار گيرد يا بتواند با منابع موجود توليدات را افزايش دهد‪.‬‬
‫عوامل مؤثر در رشد اقتصادی ‪ : :‬ذخيره سرمايه ‪ :‬تغييرات تکنيکی منحنی امکانات توليد ‪ :‬منحنی امکانات توليد ‪ ،‬منحنی است که کليه‬
‫ترکيب های ممکن از قبيل کاالها و خدمات که می توانند توليد شوند را نشان می دهد ‪ ،‬بايد توجه نمود که نقاط روی منحنی امکانات توليد‬
‫نتيجه اشتغال کليه منابع موجود به صورت کارآمد می باشد و عدم اشتغال و عدم کارآيی دو مفهوم ديگر اقتصادی است که توسط منحنی‬
‫امکانات توليد می توان آنها را نشان داد‪ .‬رشد اقتصادی ‪ :‬رشد اقتصادی زمانی در يک کشور اتفاق می افتد که منابع جديد کشف شده مورد‬
‫استفاده قرار گيرد ‪ ،‬عواملی که در رشد اقتصادی مؤثر هستند ‪ ،‬عبارتند از ذخيره سرمايه و تغييرات تکنيکی‪.‬‬
‫فصل دوم سيستم های اقتصادی‬
‫قسمت اول ‪ :‬اقتصاد با برنامه ريزی متمرکز هدف های کلی‬
‫فصل دوم ‪ :‬دانشجو با نحوه توليد ‪ ،‬توزيع کاالو خدمات در سيستم های مختلف اقتصادی جهان آشنا می شود‪.‬‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با" اقتصاد با برنامه ريزی متمرکز " آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫اصطالح" اقتصاد با برنامه ريزی متمرکز " را در يک خط تعريف نمايد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫نقش دولت و مردم را در يک اقتصاد متمرکز تعيين و با هم مقايسه کند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫سيستم اقتصادی ‪:‬‬
‫نحوه توليد و توزيع کاالها و خدمات و نقش دولت در فعاليت های اقتصادی بيان کننده يک سيستم اقتصادی می باشد‪ .‬اقتصاد با برنامه‬
‫ريزی متمرکز ‪ :‬در چنين اقتصادی دولت نقش عمده ای را ايفا می کند ‪ ،‬و در پاسخ به سؤالهای عمده اقتصادی فعاليت عمده را بعهده دارد‪.‬‬
‫اين فعاليت عبارت از يک جريان دخالت دائمی و نظم يافته با اهداف از قبل تعيين شده است‪ .‬معموال در چنين اقتصادی دولت مالک عمده‬
‫محسوب شده و مالکيت خصوصی در ابعاد کوچکی وجود خواهند داشت‪.‬‬
‫قسمت دوم ‪ :‬اقتصاد بازار آزاد‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با " اقتصاد بازار آزاد " آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫" اقتصاد بازار آزاد " را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫اصطالح " اقتصاد بازار آزاد " را بازگو و نقش دولت و مردم را با يکديگر مقايسه کند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫اصطالح " اقتصاد بازار آزاد " را در علم اقتصاد بنويسد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫عوامل مؤثر در تعيين مقدار ‪ ،‬قيمت ‪ ،‬نوع و چگونگی توليد کاال را نام ببرد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫واژه " بازار " را تعريف کند‪5- .‬‬ ‫‪.6‬‬
‫واژه" قيمت " در اقتصاد بازار آزاد را بازگو کند‪.‬‬ ‫‪.7‬‬
‫نقش " قيمت " را با ذکر يک مثال بنويسد‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫کشورهايی که سيستم اقتصاديشان بيشتر تمايل به سيستم " اقتصاد آزاد " دارد را دسته بندی کند‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫اقتصاد بازار آزاد ‪:‬‬
‫در چنين اقتصادی افراد و بنگاهها بر اساس منابع شخصی خود حرکت می کنند ‪ ،‬بدون آنکه دولت دخالتی در فعاليت های اقتصادی آنها‬
‫داشته عبارت بازار مکانی " ‪ .‬باشد‪ .‬بازار بدون هرگونه دخالتی عمل می کند را مجسم می کند که در آنجا متقاضی ها و عرضه کنندگان‬
‫اشتغال به " ‪ .‬مبادله کاالها و خدمات دارند رفتار خريداران و فروشندگان در نظام اقتصاد آزاد ‪ ،‬تعيين می کند که چه توليد شود ‪ ،‬به چه‬
‫مقدار توليد شود ‪ ،‬چگونه توليد شود ‪ ،‬و چه کسی آن را دريافت کند‪ .‬ترکيب کاالها و خدماتی که در هر بازار آزادی يافت می شود به‬
‫وسيله سليقه و ترجيحات مصرف کنندگان تعيين می شود‪.‬‬
‫قيمت ‪:‬‬
‫عامل عمده و محور اصلی هماهنگی در يک سيستم اقتصاد آزاد ‪ ،‬است‪ .‬قيمت منعکس کننده تمايل جامعه برای پرداخت برای " قيمت "‬
‫کاالها و خدمات است‪ .‬قيمت نهاده ها ‪ -‬کار ‪ ،‬زمين ‪ ،‬سرمايه ‪ -‬تعيين کننده هزينه توليد محصوالت می باشد‪ .‬گفته می شود که تصميم گيری‬
‫که بر اساس مبانی بازار آزاد باشد به کارايی در توليد منتهی می شود‪ .‬اگر توليد کننده ای از کارايی الزم برخوردار نباشد ‪ ،‬به وسيله رقبا‬
‫از بازار خارج می شود و توليد کننده کارآمد تر جای او را خواهد گرفت‪ .‬در نتيجه اين رقابت است که در نهايت نحوه توليد را تعيين می‬
‫کند‪ .‬عمده تصميمات در اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد با توجه به قيمت ها و هزينه ها اتخاذ می گردد ‪ ،‬به همين نيز می نامند‪.‬‬
‫قسمت سوم ‪ :‬سيستم اقتصادی مخلوط ‪ ،‬بازار و دولت‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با سيستم اقتصادی مخلوط و سيستم اقتصادی ايران آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫سيستم اقتصادی مخلوط ‪ ،‬را با ذکر يک مثال تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫اصطالحات " ايجاد ثبات " و " توزيع مجدد درآمد " ‪ " ،‬عدم کارايی " را در علم اقتصاد با ذکر يک مثال برای هر اصطالح‬ ‫‪.3‬‬
‫تعريف اقتصادی نمايد‪.‬‬
‫نوع سيستم اقتصادی ايران را مشخص کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫شماره های اصول قانون اساسی ج‪-‬ا که در ارتباط با نقش دولت در امر اقتصاد است را بنويسد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫ضوابطی که اقتصاد جمهوری اسالمی ايران بر آنها استوار است را بطور کامل شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫سيستم اقتصادی مخلوط ‪ ،‬بازار و دولت ‪:‬‬
‫اختالف بين يک اقتصاد برنامه ريزی شده خالص و يک اقتصاد کامًال مبتنی بر بازار آزاد بسيار زياد است و در واقع امر در جهان امروز‬
‫چنين سيستم هايی وجود خارجی ندارند‪ .‬سيستم های واقعی ترکيبی از دو سيستم فوق هستند ‪ .‬تجربه در کشورهای سوسياليست نشان داده‬
‫است که برنامه ريزی اقتصادی متمرکز در شکل افراطی آن منجر به اتالف منابع ‪ ،‬عدم کارآيی و بازده ضعيف اقتصادی می شود‪.‬‬
‫ادعای طرفداران حضور دولت در اقتصاد ‪:‬‬
‫مواردی پيش می آيد که بازار نمی تواند مبادرت به توليد و فراهم نمودن آنچه که مردم می خواهند بنمايد ‪ ،‬يعنی عدم کارآيی در‬ ‫‪.1‬‬
‫مکانيزم بازار وجود دارد‪.‬‬
‫امکان دارد که توزيع درآمد مناسب نبوده و در جريان توزيع درآمد عده ای سهم نبرده و يا سهم جزيی ببرند‬ ‫‪.2‬‬
‫عدم اشتغال ‪ ،‬تورم ‪ ،‬و بحرانها به خودی خود تعديل نمی شوند ‪ ،‬به عبارت ديگر مکانيزم بازار قادر به حفظ ثبات اقتصادی‬ ‫‪.3‬‬
‫نيست‪.‬‬
‫سخنی کوتاه در مورد اقتصاد ايران ‪:‬‬
‫سيستم اقتصادی ايران نيز يک سيستم اقتصادی مخلوط يا ترکيبی می باشد ‪ ،‬يعنی در کنار وجود بازار های آزاد ‪ ،‬دولت به عنوان راهنما ‪،‬‬
‫کنترل کننده بازارها در جهت فقط کارآيی در استفاده از منابع ‪ ،‬و توزيع کننده درآمد حاضر است‪.‬‬
‫برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسالمی ايران ‪:‬‬
‫اصل سوم‪ -‬بند ‪ : 9‬رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امکانات عادالالنه برای همه‬
‫اصل سوم‪ -‬بند ‪ : 12‬پی ريزی اقتصاد صحيح و عادالنه بر طبق ضوابط اسالمی‬
‫اصل بيست و نهم ‪ :‬برخورداری از تأمين اجتماعی ‪ ،‬از نظر بازنشستگی ‪ ،‬بيکاری ‪ ،‬پيری ‪ ،‬از کار افتادگی ‪ ،‬بی سرپرستی ‪ ،‬در راه‬
‫ماندگی ‪ ،‬حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتی و درمانی حقی است همگانی‪.‬‬
‫اصل سی ام ‪ :‬دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را برای همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد‪.‬‬
‫اصل سی و يکم ‪ :‬داشتن مسکن متناسب با نياز ‪ ،‬حق هر فرد و خانواده ايرانی است‪.‬‬
‫اصل چهل و سوم ‪:‬‬
‫برای تأمين استقالل اقتصادی جامعه و ريشه کن کردن فقر و محروميت و برآوردن نيازهای انسان در جريان رشد ‪ ،‬با حفظ آزادگی او ‪،‬‬
‫اقتصاد جمهوری اسالمی ايران بر اساس ضوابط زير استوار است ‪:‬‬
‫تأمين نيازهای اساسی‬ ‫‪.1‬‬
‫تأمين شرايط و امکانات کار‬ ‫‪.2‬‬
‫تنظيم برنامه اقتصادی کشور بصورتی که شکل و محتوا و ساعات کار چنان باشد که هر فرد عالالوه بر تالالش شغل ‪ ،‬فرصت‬ ‫‪.3‬‬
‫و توان کافی برای خودسازی معنوی و افزايش مهارت و ابتکار داشته باشد‪.‬‬
‫رعايت آزادی انتخاب شغل‬ ‫‪.4‬‬
‫منع اضرار به غير‬ ‫‪.5‬‬
‫منع اسراف و تبذير در همه شئون مربوط به اقتصاد‬ ‫‪.6‬‬
‫استفاده از علوم و فنون‬ ‫‪.7‬‬
‫جلوگيری از سلطه بيگانه‬ ‫‪.8‬‬
‫تأکيد بر افزايش توليدات کشاورزی‬ ‫‪.9‬‬
‫سيستم های موجود در اقتصاد امروز ‪:‬‬
‫اقتصاد با برنامه ريزی متمرکز‬ ‫•‬
‫اقتصاد آزاد‬ ‫•‬
‫اقتصاد مخلوط‬ ‫•‬
‫اقتصاد آزاد ‪:‬‬
‫در اقتصاد آزاد ‪ ،‬افراد و بنگاه ها براساس منافع شخصی خود حرکت می کنند و دولت نقش سازنده ای در اين سيستم ندارد‪.‬‬
‫فصل سوم تقاضا و عرضه‬
‫قسمت اول ‪ :‬خانوارها و بنگاه ها‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫آشنا شدن فراگير با خانوارها و بنگاه ها‬ ‫‪.1‬‬
‫از ديدگاه اقتصادی واژه « بنگاه » و « خانوار » را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫« بازارهای نهاده ها » و « بازارهای ستاده ها » را فقط تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫بنگاه ‪:‬‬
‫يک بنگاه با تصميم و اقدام يک نفر يا گروهی از افراد برای توليد ‪ ،‬از طريق تبديل نهاده ها که به معنای عام وسيع کليه منابع را در بر می‬
‫گيرد به ستاده ها که شامل کاالها و خدمات است و فروش آن در بازار شکل می گيرد‪.‬‬
‫خانوار ‪:‬‬
‫واحد مصرف در يک سيستم اقتصادی خانوار ناميده می شود‪ .‬خانوارها و بنگاهها در دو نوع بازار اساسی با يکديگر روبرو می شوند ‪:‬‬
‫بازار ستاده يا بازار توليدات و بازار نهاده‪ .‬بازارهای ستاده ها و نهاده ها ‪ ،‬از طريق رفتار خانواده ها و بنگاهها شکل گرفته و با يکديگر‬
‫مرتبط می شوند‪.‬‬
‫قسمت دوم ‪ :‬تقاضا در بازار ستاده ها‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫آشنا شدن فراگير با تقاضا و عوامل مؤثر در آن‬ ‫‪.1‬‬
‫مفهوم « مقدار کاالی مورد تقاضا »را در دو سطر بنويسد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫عوامل مؤثر در تصميم گيری خانوار جهت تقاضای کاال را برشمارد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫ارتباط بین« تقاضا و عرضه » و قيمت در بازار را با رسم نمودار نشان دهد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫يک منحنی تقاضا که شيب منفی دارد را رسم نمايد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫«قانون نزولی بودن مطلوبيت نهايی »تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫تقاضا در بازار ستاده ها ‪:‬‬
‫تصميم خانوار بستگی به عوامل مختلف دارد که در زير به آن اشاره می کنيم ‪:‬‬
‫درآمد موجود خانوار‬ ‫‪.1‬‬
‫مقدار ثروت اندوخته شده خانوار‬ ‫‪.2‬‬
‫قيمت کاالی مورد نظر‬ ‫‪.3‬‬
‫قيمت کاالهای ديگر‬ ‫‪.4‬‬
‫سليقه و ترجيحات خانوار‬ ‫‪.5‬‬
‫انتظاری که خانوار درمورد درآمد ‪ ،‬ثروت و قيمت ها در آينده دارد‬ ‫‪.6‬‬
‫قانون تقاضا يا قيمت و مقدار تقاضا ‪:‬‬
‫به رابطه منفی بين قيمت و مقدار« قانون تقاضا » ‪ ،‬خطاب می شود‪ .‬دليل ديگری که برای شيب منفی منحنی تقاضا عنوان می شود با‬
‫معرفی واژه« مطلوبيت » صورت می گيرد‪.‬‬
‫فوايد منحنی تقاضا ‪:‬‬
‫منحنی تقاضا به تحليل گران اقتصادی کمک می کند تا رفتار خانوارها را در مقابل افزايش يا کاهش قيمت ها مطالعه و درک کنند‪ .‬يعنی‬
‫اين منحنی يک وسيله بسيار مهم برای توصيف رفتار اقتصادی و پيش گويی اثرات تغييرات در قيمت ها می باشد‬
‫اثر درآمدی ‪:‬‬
‫برای معرفی اين اصطالح به اثرات تغيير قيمت يک کاال مثال گوشت توجه می کنيم‪ .‬اگر قيمت گوشت کاهش پيدا کند و خانوار به همان‬
‫مصرف قبلی خود از کاالها و خدمات منجمله گوشت ادامه دهد ‪ ،‬حتما يک مقدار پول برايش باقی می ماند که می تواند کاالهای بيشتری‬
‫منجمله گوشت مصرف کنند‪ .‬اين چيزی است که اثر درآمدی خوانده می شود‬
‫عوامل ديگر تعيين کننده در تقاضای خانوار ‪:‬‬
‫درآمد و ثروت‬ ‫•‬
‫قيمت کاالها و خدمات ديگر‬ ‫•‬
‫سليقه و ترجيحات‬ ‫•‬
‫اختالف بين يک اقتصاد برنامه منحنی های مطلوبيت کل و مطلوبيت نهايی ‪:‬‬
‫مطلوبيت نهايی ‪ ،‬مطلوبيت اضافی است که با مصرف يک واحد ديگر از يک کاالبه دست می آيد‪ .‬تا زمانی که يک کاالمطلوبيت نهايی‬
‫مثبت داشته باشد ‪ ،‬مطلوبيت کل افزايش خواهد يافت‪ .‬وقتی مطلوبيت نهايی صفر می شود ‪ ،‬مطلوبيت کل ديگر افزايش نمی يابد‪ .‬مطلوبيت‬
‫نهايی مطلوبيت کل دفعات تماشای تئات مطلوبيت کل مطلوبيت نهايی ( ‪ ) MU‬قيمت‪ PX X X P MU‬مثال ‪ :‬تئاتر ‪X 123 12 22 28‬‬
‫‪ 12 106 300 300 300 %40 %33 %20 456 32 34 34 420 300 300 300 %13 %0.60‬دفعات ا ه مطلوبيت کل مطلوبيت ن ا‬
‫قيمت ‪ Y MU‬مراجعه به آزادی نهايی (‪PY 12 21 33 21 12 600 600 %35 %20 Y P 345 42 48 51 963 600 600 )MUY‬‬
‫‪ 600 %15 %10 %0 5 6 51 0 600 0.50 P X P Y I X Y    ‬ل گ ط ل ‪ 6(2)  21 )3(3‬‬
‫با توجه به مثال می توان نتيجه گرفت که بطور کلی مصرف کننده که بدنبال حداکثر مطلوبيت است ‪ ،‬هزينه های خود را روی کاالها و‬
‫خدمات ب رت ترتيب م دهد که شرط زير برقرار باشد ‪ X Y Mu Mu :‬بصورتی می ‪ YXPu Pu ‬نرخ نهايی جانشينی ‪ :‬نرخ " را ‪Y‬‬
‫به مطلوبيت نهايی کاالالی ‪ X‬نسبت مطلوبيت نهايی کاالالی می خوانيم‪ " ) MRS ( .‬نهايی جانشينی نزولی بودن مطلوبيت نهايی و شيب‬
‫منحنی تقاضا ‪ :‬نزولی بودن مطلوبيت نهايی توجيه کننده اين مهم است که چرا مردم درآمد خود را بين بسياری از کاالها و خدمات تقسيم‬
‫می کنند‪ .‬نزولی بودن مطلوبيت نهايی ‪ ،‬نزولی بودن منحنی تقاضا را هم توجيه می کند‪.‬‬
‫قسمت سوم ‪ :‬اثر جانشينی و اثر درآمدی‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با اثرات جانشينی و درآمدی آشنا می شود و نقش آنها در توجيه واسطه بين تقاضا و قيمت را می فهمد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫تأثير تغييرات قيمت ها بر خانوارها را تجزيه و تحليل نمايد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫مفهوم " تأثير درآمدی تغيير در قيمت " را با آوردن يک مثال بنويسد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫با ذکر يک مثال کاالهای معمولی و کاالهای پست را تعريف نمايد و اثر درآمدی بر روی آنها را تجزيه و تحليل کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫تأثير درآمدی تغيير در قيمت ‪:‬‬
‫کاهش قيمت يک کاالی عمده تغيير قابل مالحظه ای روی رفتار مصرف کننده می گذارد ‪ ،‬يعنی انتخاب نهايی او برای کاالالها و خدمات‬
‫تغيير می کند‪ .‬در صورت کاهش قيمت ها ‪ ،‬رفاه مصرف کننده افزايش می يابد و می تواند درآمد اضافی ناشی از کاهش کاالی مزبور را‬
‫صرف خريد بيشتر همان کاال يا کاالهای ديگر کند‪ .‬افزايش قيمت تأثير معکوس در رفاه مصرف کننده خواهد گذاشت که اين پديده ناميده‬
‫می شود‪.‬‬
‫" تأثير درآمدی تغيير در قيمت " مقايسه اثر جانشينی و اثر درآمدی ‪:‬‬
‫چنانچه افزايش در مصرف يک کاال به جهت ارزانی آن اتفاق بيفتد ‪ ،‬اثر جانشينی ناميده می شود‪ .‬در اثر درآمدی ‪ ،‬رفاه و قيد بودجه تغيير‬
‫می کند درحالی که در اثر جانشينی ‪ ،‬صرفا شيب قيد بودجه تغيير می کند‪ .‬در کاالهای نرمال اثر جانشينی و درآمدی در يک راستا عمل‬
‫می کنند درحالی که در کاالهای پست عکس يکديگر عمل می کنند‪ ( .‬چرا؟ )‬
‫قسمت چهارم ‪ :‬منحنی های بی تفاوتی‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با منحنی های بی تفاوتی آشنا شده و می تواند آن ها را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد‬ ‫‪.1‬‬
‫برای يک مصرف کننده " منحنی بی تفاوتی " را رسم کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫ويژگی های منحنی بی تفاوتی را با استفاده " منحنی بی تفاوتی " در يک نمودار مورد بررسی قرار دهد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫تأثير ترجيحات مصرف کننده بر از يک مثال توضيح دهد‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫رابطه بين يک منحنی بی تفاوتی با نرخ نهايی جانشينی را با رسم يک نمودار نشان دهد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫يکيک مصرف کننده را با استفاده از منحنی های بی تفاوتی برای " منحنی تقاضا " رسم کند‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫تعريف منحنی بی تفاوتی و شکل آن ‪:‬‬
‫يک منحنی بی تفاوتی مجموعه ای از نقاط است که هر نقطه يک را می دهند که همگی مطلوبيت کل ‪ Y‬و ‪ X‬ترکيب از مقادير‬
‫کاالهای ‪ C‬و ‪ B‬و ‪ A‬برابری را می دهند‪ .‬مصرف کننده بين ترکيب های بی تفاوت است‪ .‬خصوصيات منحنی های بی تفاوتی ‪:‬‬
‫منحنی های بی تفاوتی دارای شکل خاصی هستند ‪ ،‬به اين صورت که به سمت مرکز مختصات انحنا دارند‪ .‬اين شکل خاص از منحنی‬
‫بی تفاوتی نتيجه مستقيم فرضيه نزولی بودن نرخ نهايی جانشينی است‪ .‬او با حرکت روی خط بودجه روی منحنی های بی تفاوتی بی‬
‫شماری قرار می گيرد و سعی می کند که نقطه ای را انتخاب کند که روی باالالترين منحنی بی تفاوتی باشد‪ .‬تا زمانی که منحنی های‬
‫بی تفاوتی نسبت به مرکز مختصات محدب باشند ‪ ،‬حداکثر مطلوبيت از نقطه تماس منحنی بی تفاوتی و خط بودجه به دست می آيد‪.‬‬
‫فصل پنجم بنگاه و توليد‬
‫قسمت اول ‪:‬بنگاه و توليد‬
‫هدف های کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با عملکرد درونی بنگاههای توليد آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫روابط بين نهاده ها و ستاده ها را می فهمد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫عوامل متغير در توليد را می شناسد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫عملکرد بنگاه های بازرگانی ‪ ،‬دولت و خانوار را با هم مقايسه کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫" تکنيک توليد" را با ذکر يک مثال تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫" تابع توليد " را در دو سطر شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫با استفاده از يک نمودار را بازگو " توليد نهايی " و " توليد متوسط را شرح دهد‪" .‬‬ ‫‪.7‬‬
‫" قانون بازده نزولی " با آوردن يک مثال نمايد‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫عوامل متغير در توليد را با ذکر يک مثال بر شمارد‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫توليد ‪:‬‬
‫توليد عبارتست از جريان به کار گيری خدمات ناشی از عامل کار ‪ ،‬وسايل مختلف و نهاده های متفاوت ديگر برای بدست آوردن کاالها و‬
‫خدمات‪.‬‬
‫توليد و تکنيک توليد ‪:‬‬
‫توليد جريان ترکيب و تبديل نهاده ها به ستاده ها است‪ .‬آنچه که نام دارد‪ " .‬تکنيک توليد " ‪ ،‬نهاده ها را به ستاده ها مربوط می کند‬
‫تابع توليد ‪:‬‬
‫وقتی که روابط بين نهاده ها و ستاده ها ‪-‬که همان تکنيک توليد است ‪ -‬براساس روابط عددی و يا رياضی بيان می شود ‪ ،‬آن را تابع توليد‬
‫می خوانيم‪.‬‬
‫توليد نهايی ‪:‬‬
‫توليد نهايی عبارت است از افزايش در ستاده ناشی از به کارگيری يک واحد اضافی از يک نهاده ‪ ،‬در حالی که ديگر نهاده ها بدون تغيير‬
‫باقی می مانند‪.‬‬
‫قانون بازده نزولی ‪:‬‬
‫اين قانون چنين می گويد که وقتی مقادير بيشتری از نهاده متغير به نهاده ثابت اضافه می شود ‪ ،‬توليد نهايی عامل متغير کاهش خواهد‬
‫يافت‪ .‬بازده نزولی به اين معنی است که شيب منحنی توليد نهايی به سمت پايين برمی گردد‪.‬‬
‫توليد متوسط ‪:‬‬
‫توليد متوسط مقدار متوسط توليد هر واحد از عامل توليد متغير می باشد‪.‬‬
‫رابطه بين توليد متوسط و توليد نهايی ‪:‬‬
‫اگر توليد نهايی بيشتر از توليد متوسط باشد ‪ ،‬توليد متوسط افزايش می يابد و اگر توليد نهايی کمتر از توليد متوسط باشد ‪ ،‬توليد متوسط‬
‫کاهش خواهد يافت‪ .‬شکل زير تابع توليد ‪ ،‬توليد متوسط و توليد نهايی را نشان می دهد‪ .‬توابع توليد نهايی و متوسط را می توان از منابع‬
‫توليد کل استخراج نمود‪ .‬شکل زير جابجايی منحنی توليد نهايی در نتيجه افزايش در سرمايه گذاری را نشان می دهد‪ .‬وقتی سرمايه جديد به‬
‫شکل يک اجاق ديگر اضافه می شود ‪ ،‬توليد نهايی عامل کار افزايش خواهد يافت‪.‬‬
‫تعداد عامل کار منحنی های توليد يکسان يا منحنی های بی تفاوتی در توليد ‪:‬‬
‫بی تفاوتی در توليد ) چنان منحنی است که ) " منحنی توليد يکسان " کليه ترکيب هايی از نهاده های متغير را که سطح توليد برابری را‬
‫می دهند مشخص می کند‪.‬‬
‫نرخ نهايی تکنيکی جانشينی ‪:‬‬
‫نرخ نهايی تکنيکی جانشينی کار برای سرمايه اندازه مقدار سرمايه ای است که می تواند بدون تغيير در سطح ستاده برای يک واحد کار‬
‫جانشين نمود‪ .‬نرخ نهايی تکنيکی جانشينی کار برای سرمايه را با نشان می دهيم‪ .‬انحنای منحنی توليد يکسان نشان دهنده ‪MRTSLK‬‬
‫درجه نزولی بودن نرخ نهايی تکنيکی جانشينی می باشد‪.‬‬
‫فصل ششم کشش‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫فراگير با رفتار مصرف کننده ( تقاضا ) و رفتار توليد کننده (عرضه ) آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫" مفهوم کشش "را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫کشش تقاضا برای چند کاال را محاسبه نمايد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫کشش قيمتی تقاضا را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫رابطه بين کشش و درآمد کل را بازگو نمايد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫عوامل مؤثر در کشش تقاضا را برشمارد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫کشش قيمتی تقاضا ‪:‬‬
‫کشش قيمتی تقاضا عبارتست از نسبت درصد تغييرات در مقدار تقاضا به درصد تغييرات در قيمت ‪ :‬تغيير در مقدار تقاضا (‪ = ) %‬کشش‬
‫قيمتی تقاضا تغيير در قيمت ( ‪) %‬‬
‫خصوصيات قانون تقاضا ‪:‬‬
‫قانون تقاضا معموًال عالمت منفی را پيشنهاد می کند ‪ ،‬يعنی افزايش قيمت باعث کاهش تقاضا و يا برعکس می شود‪ .‬چون عالمت‬
‫صورت و مخرج در فرمول کشش قيمتی تقاضا مخالف يکديگر هستند ‪ ،‬عالمت خود کسر منفی خواهد بود‪.‬‬
‫کاالی ضروری ‪:‬‬
‫اگر کشش قيمتی تقاضا برای يک کاالبين صفر و ‪-1‬باشد ‪ ،‬آن کاالضروری محسوب می شود‪.‬‬
‫کاالی کشش پذير ‪:‬‬
‫با توجه به عالمت ‪-1‬هرگاه کشش قيمتی تقاضا برای کاالیی بصورتی باشد که به طور مطلق درصد تغيير در مقدار تقاضا بيش از درصد‬
‫تغيير در قيمت باشد ‪ ،‬آن کاال کشش پذير محسوب می شود‪.‬‬
‫فصل هفتم هزينه‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با هزينه های شرکت يا مواردی که به منحنی عرضه مربوط می شود ‪ ،‬آشنا می گردد‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫" اقتصاد سود " و " هزينه های پنهان " ‪ " ،‬هزينه های آشکار "را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬

‫فصل هشتم قيمت و توليد رقابت کامل ‪ :‬چگونگی تعيين قيمت و مقدار تهيه توليد‬
‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با قيمت و توليد و رقابت کامل آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫روشهای به حداکثر رساندن سود را می شناسد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫" رقابت کامل "‪.‬را بطور کامل شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫" به حداکثر رساندن سود " را در کوتاه مدت با استفاده از توضيح دهد‪" .‬‬ ‫‪.4‬‬
‫( روش مجموع ( کل "به حداکثر رساندن سود در " با استفاده از يک نمودار را شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫" روش نهايی " با " کوتاه مدت را با ذکر يک مثال شرح دهد‬ ‫‪.6‬‬
‫اصطالحات مهم اقتصادی اين قسمت ( نقطه سربسری ‪ ،‬صنعت با هزينه ثابت ‪ ،‬صنعت با هزينه کاهنده ‪ ،‬غير صرفه های‬ ‫‪.7‬‬
‫خارجی و ‪ ) ...‬را در يک سطر تعريف کند‪.‬‬
‫رقابت کامل ‪:‬‬
‫صنعتی در رقابت کامل است که ‪ )1 ( :‬از تعداد زيادی فروشنده مستقل يک کاال تشکيل شده باشد‪ )2 ( .‬تمام شرکتها در اين صنعت کاالی‬
‫متجانس ( مشابه ) به فروش می رسانند‪ )3 ( .‬جابجايی کامل عوامل و منابع توليد وجود دارد و در بلند مدت شرکتها می توانند بدون هيچ‬
‫اشکالی وارد اين صنعت و يا از آن خارج شوند‪ .‬در نتيجه است و می تواند هر مقدار " قيمت پذير " يک شرکت با رقابت کامل کاال را در‬
‫قيمت جاری بازار به فروش رساند‪.‬‬
‫حداکثر رساندن سود در کوتاه مدت ‪:‬‬
‫" ( روش مجموع ( روش کل " (‪ ) TC‬و هزينه های کل (‪ ) TR‬وقتی تفاوت ( مثبت ) بين درآمد کل بزرگترين باشد ‪ ،‬شرکت در کوتاه‬
‫مدت ‪ ،‬سود را به حداکثر می رساند‪.‬‬
‫به حداکثر رساندن سود در کوتاه مدت ‪:‬‬
‫" روش نهايی " بطور کلی تجزيه و تحليل کوتاه مدت شرکت بوسيله درآمد نهايی و هزينه نهايی سودمندتر است‪ .‬شرکتی با رقابت کامل ‪،‬‬
‫سود خود را باشد به حداکثر ‪ MR=P=MC‬در کوتاه مدت در توليدی که فزاينده است )‪ ) MC .‬می رساند‬
‫سود يا زيان کوتاه مدت ‪:‬‬
‫شرکت سود خود را در صورتی به حداکثر می رساند که باشد ‪ P=AC ،‬باشد‪ .‬اگر ‪ P>AC‬و ‪ =MR=P‬فزاينده ‪ MC‬باشد ‪،‬‬
‫‪ AC<P>AVC‬شرکت در نقطه سربسری است‪ .‬اگر باشد ‪ P<AVC ،‬شرکت زيان کل را به حداقل می رساند‪ .‬اگر شرکت زيان کل را با‬
‫تعطيل کردن به حداقل می رساند‪ .‬بنابراين نقطه تعطيل برای شرکت است‪ P=AVC .‬منحنی عرضه کوتاه مدت شرکت ‪ :‬از آنجايی که‬
‫يک شرکت با رقابت کامل هميشه در توليد می کند ‪ P>AVC( ،‬مادامی که ) ‪ =MR=P‬فزاينده ‪ MC MC‬منحنی عرضه کوتاه مدت‬
‫شرکت بوسيله قسمت افزايشی منحنی شرکت يا نقطه تعطيل نشان داده می شود‪.‬‬
‫‪ AVC‬باالی تعادل بلند مدت يک شرکت رقابتی ‪:‬‬
‫اگر در يک صنعت رقابتی ‪ ،‬شرکتها سود کوتاه مدت داشته باشند ‪ ،‬در بلند مدت شرکت های بيشتری وارد اين صنعت می شوند‪ .‬اين ‪،‬‬
‫عرضه بازار را افزايش داده و قيمت بازار را کاهش می دهد تا جايی که سود ها با هم مطابقت کنند و شرکتها در نقطه سربسری قرار‬
‫گيرند‪.‬‬
‫صنايع با هزينه های ثابت ‪ ،‬فزاينده و کاهنده ‪:‬‬
‫منحنی عرضه بلند مدت يک صنعت ‪ ،‬با هزينه های ثابت افقی است‪ .‬در صنعت با هزينه های فزاينده منحنی عرضه بلند مدت افزايش و‬
‫در صنعت با هزينه های کاهنده کاهش می يابد‪.‬‬
‫مزايای رقابت کامل ‪:‬‬
‫مهم ترين مزيت يک بازار کامًال رقابتی اين است که از منابع برای توليد کاالها و خدمات مورد تقاضای جامعه با بيشترين کارايی استفاده‬
‫می شود و مصرف کنندگان پايين ترين قيمت ممکنه را می پردازند‪.‬‬

‫فصل نهم قيمت و توليد انحصاری‬


‫هدف کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با قيمت و توليد انحصاری آشنا می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫با مفاهيم انحصار خالص ‪ ،‬انحصار از نظر کارايی و کنترل انحصار آشنايی پيدا می کند‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫با اصطالحات مهم اقتصادی اين قسمت آشنا می گردد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫" انحصار خالص "را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫" تبعيض قيمت "‪.‬را در سه سطر با استفاده از يک نمودار شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫" تقاضا و درآمد نهايی " را تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫با آوردن يک مثال اصطالحات اقتصادی اين قسمت را تعريف کند ‪ :‬الف) انحصار طبيعی ب) تبعيض قيمت ج) انحصار خالص‬ ‫‪.7‬‬
‫انحصار خالص ‪ :‬انحصار خالص شکلی از بازار است که در آن فقط يک فروشنده واحد برای يک کاال وجود دارد و هيچگونه‬
‫جايگزينی برای آن کاال نيست‪ .‬بنابراين درست در جهت عکس رقابت کامل است‪.‬‬
‫انحصار خالص ممکن است نتيجه ( ‪ )1‬بازده فزاينده به مقياس ‪ )2 ،‬کنترل روی عرضه مواد خام ‪ )3 ( ،‬حق امتياز و ( ‪ )4‬فرانشيز )‬
‫دولتی ‪ ،‬باشد‪.‬‬
‫تقاضا و درآمد نهايی ‪:‬‬
‫تحت انحصار خالص ‪ ،‬شرکت در واقع کل صنعت است و با منحنی تقاضای صنعت برای کاال که شيب منفی دارد ‪ ،‬روبرو است‪ .‬در‬
‫نتيجه ‪ ،‬اگر انحصارگر مايل باشد کاالی بيشتری به فروش رساند ‪ ،‬بايد کمتر ‪ ، MR‬قيمت آن کاال را کاهش دهد‪ .‬بنابراين ‪ ،‬برای‬
‫انحصارگر قرار دارد‪ D .‬زير منحنی ‪ MR‬و منحنی ‪.P‬‬
‫به حداکثر رساندن سود ‪:‬‬
‫برای انحصارگر ‪ ،‬بهترين سطح توليد يا حداکثر سود در سطحی از باشد‪ MR=MC .‬توليد است که ‪ 5‬واحد ‪ ،‬انحصارگر سود ‪/‬در سطح‬
‫توليد حداکثر سود ‪ AC 2‬و ‪ D 50‬﷼ ( فاصله عمودی بين ‪/‬واحدی معادل ‪ 1‬﷼ ‪ 75/5‬واحد محصول ) و سود کل معادل ‪/ 3‬در ‪50 2‬‬
‫﷼ سود هر ‪ 5/2/‬واحد محصول ضرب در ‪ ) 1‬واحد ) ‪ ،‬دارد‪.‬‬
‫انحصار از نظر کارايی ‪:‬‬
‫‪ P>MC‬و ‪ MR=MC‬از آنجايی که انحصارگر ‪ ،‬توليد محصولش در است ‪ ،‬نسبت به يک رقيب کامل با منحنی های هزينه يکسان ‪،‬‬
‫کمتر توليد می کند و قيمت بيشتر می گذارد‪ .‬بنابراين انحصار منجر به اختصاص نادرست منابع می شود‪ .‬سود انحصاری ممکن است در‬
‫بلند مدت به علت بسته بودن يا محدوديت ورود به صنعت باقی بماند‪.‬‬
‫کنترل انحصار ‪:‬‬
‫از نقطه نظر کارايی ‪ ،‬دولت اجازه فعاليت به انحصارات طبيعی ( مانند خدمات عمومی ) با تبعيت از مقررات ‪ ،‬می دهد‪ .‬معموال به اين‬
‫صورت می شود که دولت قيمتی را مشخص می کند که به حدود ‪ % 10‬تا " معمولی يا عادالنه " انحصارگر فقط امکان بازده ‪ 14%‬روی‬
‫سرمايه اش ‪ ،‬می دهد‪ .‬در نمودار زير ‪ ،‬انحصارگری که کنترل شده نيست ‪ 400 ،‬واحد توليد می کند ﷼ نشان داده شده است ) ‪ ،‬آنها را‬
‫در قيمت ‪ ( MR=MC 12‬که بوسيله نقطه به فروش می رساند و سودی معادل يک ﷼ برای هر واحد دريافت ( ‪ ( D‬روی و ‪ 400‬﷼‬
‫در مجموع سود می برد‪ .‬دولت ( ‪ =Q‬در ‪ .) P=AC 400‬می کند می تواند قيمت را ‪ 9‬﷼ تعيين کند به اين ترتيب انحصارگر سربه سر‬
‫خواهد شد ‪ ، P‬بدست می آورد‪ .‬هرچند در اين نقطه ‪ =Q‬و بازده معمولی و عادالنه در ‪ 600‬بزرگتر است و هنوز مقداری تخصيص‬
‫نادرست منابع وجود دارد‪.‬‬
‫انحصار طبيعی ‪:‬‬
‫شرکتی که با بازده فزاينده به مقياس مواجه است ( يعنی هزينه متوسط بلند مدت کاهنده دارد ) قادر است کاال را به تمام بازار با هزينه‬
‫کمتر هر واحد نسبت به ‪ 2‬يا تعداد بيشتری شرکت ‪ ،‬عرضه کند‪.‬‬
‫تبعيض قيمت ‪:‬‬
‫يعنی اعمال قيمت های مختلف برای يک کاال‪)1 ،‬برای مقادير مختلف خريداری شده ‪)2‬برای طبقات مختلف مصرف کنندگان يا ‪ )3‬در‬
‫بازارهای مختلف‬
‫انحصار خالص ‪:‬‬
‫شکلی از بازار که فقط يک فروشنده برای کاالوجود دارد و هيچگونه جايگزين نزديکی برای آن کاال موجود نيست‪ .‬تبعيض قيمت چيست ؟‬
‫چرا انحصارگر مايل به اعمال آن است؟ تبعيض قيمت عبارت است از اعمال قيمت های مختلف برای کاال ‪ )1‬برای مقادير مختلف‬
‫خريداری شده ‪ )2 ( ،‬به طبقات مختلف ) مصرف کننده ‪ )3 ( ،‬در بازارهای مختلف‪ .‬شرايط الزم برای اعمال تبعيض قيمت توسط‬
‫انحصارگر چيست؟ انحصارگر برای اعمال تبعيض قيمت و سود بردن از آن‪ )1 ،‬بايد اطالعات کافی از تقاضای طبقات مختلف مشتريان‬
‫يا بازارهای مختلف برای کاالی خود داشته باشد‪ )2 .‬اين منحنی های تقاضا بايد کششهای مختلف داشته باشند‪ )3 .‬انحصارگر بايد قادر به‬
‫جدا نگهداشتن بازارها از هم باشد‪ .‬نمونه ای از تبعيض قيمت که شامل قيمت های مختلف برای مقادير مختلف خريداری شده بوسيله‬
‫مشتريان است را ذکر کنيد‪.‬‬
‫مثال اين نوع تبعيض قيمت‪ ،‬شرکتهای تلفن هستند‪ .‬آن ها ممکن است ﷼ برای ‪ 50‬تلفن اول ‪ ،‬تلفنی ‪5‬﷼در ماه و برای هر تلفن اضافی ‪3‬‬
‫پول بگيرند‪ .‬نمونه ای از تبعيض قيمت که شامل اعمال قيمت های مختلف برای هر طبقه از مشتريان است را ذکر کنيد‪ .‬مثال اين نوع‬
‫تبعيض قيمت ‪ ،‬شرکت های برق می باشند‪ .‬نمونه ای از تبعيض قيمت که شامل قيمت های مختلف در بازارهای مختلف است را ذکر کنيد‪.‬‬
‫اين نوع تبعيض قيمت در تجارت بين المللی ديده می شود‪ .‬وقتی که يک کشور کااليی را به خارج ارزانتر از بازار داخلی می فروشد ‪ ،‬به‬
‫می گويند‪ .‬دليل اين " ‪ Damping‬دامپينگ " اين نوع تبعيض قيمت دامپينگ اين است که تقاضا برای محصول انحصارگر در خارج‬
‫کشش بيشتری نسبت به بازار داخلی دارد‪.‬‬

‫فصل دهم قيمت و محصول‬


‫هدف های کلی ‪:‬‬
‫دانشجو با " رقابت کامل " و " رقابت انحصاری " آشنا مفاهيم می شود‪.‬‬ ‫‪.1‬‬
‫تعادل بلند مدت شرکت های انحصاری و شرکت های رقابتی را با توجه به نمودار می فهمد‪.‬‬ ‫‪.2‬‬
‫کارايی بلند مدت رقابت انحصاری و رقابت کامل را ياد می گيرد‪.‬‬ ‫‪.3‬‬
‫" رقابت انحصاری "‪.‬را با ذکر يک مثال تعريف کند‪.‬‬ ‫‪.4‬‬
‫بهترين يا سودآورترين سطح توليد را با توجه به منحنی تقاضا در کوتاه مدت ذکر نمايد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬
‫رقابت انحصاری را با رقابت کامل مقايسه نمايد‪.‬‬ ‫‪.6‬‬
‫اصطالحات مهم اقتصادی زير را تعريف نمايد ‪ :‬الف) محصوالت متمايز ب) رقابت انحصاری ج) رقابت غير قيمتی‬ ‫‪.7‬‬
‫عناصر رقابتی انحصاری را مشخص کند‪.‬‬ ‫‪.8‬‬
‫علت مشکل بودن تعريف صنعت رقابت انحصاری را بيان نمايد‪.‬‬ ‫‪.9‬‬
‫مفاهيم کارايی بلندمدت رقابت انحصاری را در ارتباط با تخصيص منابع و اندازه کارگاه و استفاده از کارگاه شرح دهد‪.‬‬ ‫‪.10‬‬
‫با استفاده از نمودار تعادل بلندمدت يک شرکت انحصاری را با موقعيت تعادل بلندمدت يک شرکت رقابتی مقايسه کند‬ ‫‪.11‬‬
‫اثرات تبليغات و تنوع گذاری در کاالهای مشابه را روی منحنی های تقاضا و هزينه شرکت بيان کند‬ ‫‪.12‬‬
‫رقابت بدون قيمت را توضيح دهد‬ ‫‪.13‬‬
‫مزايا و معايب تبليغات و تنوع گذاری را در کاالهای مشابه عنوان کند‪.‬‬ ‫‪.14‬‬
‫تعريف رقابت انحصاری ‪:‬‬
‫در رقابت انحصاری تعداد زيادی شرکت وجود دارند که کاالها و خدمات مشابه ولی متنوع ( يا متمايز ) را به فروش می رسانند‪ .‬درواقع‬
‫مخلوطی است از رقابت و انحصار‪.‬‬
‫به حداکثر رساندن سود ‪:‬‬
‫انحصارگر رقابتی با منحنی تقاضا با شيب منفی ( تمايز محصول ) ولی بسيار کشش دار ( به علت در دسترس بودن جايگزين های نزديک‬
‫) روبرو است‪ .‬بهترين يا سودآورترين سطح توليد وقتی است باشد‪.‬‬

You might also like