You are on page 1of 35

‫بسم هللا‬

‫وزارت تحصیالت عالی‬


‫موسسه تحصیالت عالی سمنگان‬
‫پوهنحی اقتصاد‬
‫رشته تشبثات وبانکداری‬

‫سیاست های عمومی اقتصادی‬


‫بخش اول‬
‫که شامل دو فصل می باشد‬
‫فصل اول‪ :‬کلیات‬
‫فصل دوم‪ :‬علم سیاست های اقتصادی‬
‫کلیات‬
‫مفهوم سیاست‬
‫مجموعه تدابر است که برای حکومت داری و یا حکومت کردن و یا جهت اداره امور کشور اتخاذ می‬
‫‪.‬گردد‬
‫‪.‬این مفهوم در شرایط داخلی وخارجی قابل تطبیق است‬
‫شرایط داخلی‪ :‬حکومت ها با اتخاذ تدابیر سنجیده ومشخص‪ ،‬امور کشور را اداره می کند تا اعضای‬
‫‪.‬جامعه به رفاه وآسایش اجتماعی برسد‬

‫‪ .‬شرایط خارجی ‪ :‬عبارت از مناسبات دولت ها بین همدیگر می باشد‬


‫از دید دانشمندان اسالم (مفهوم سیاست از زمان شکل گیری دولت های اسالمی به میان امد) از دید‬
‫دانشمندان غرب (به چند قرن قبل از امروز)‬
‫تعریف علم سیاست‬
‫علم سیاست جنبه های سیاسی تمام قضایا وپدیده های اجتماعی را مورد تجزیه وتحلیل قرار میدهد‪.‬‬
‫تا افراد جهانی را که در آن زندگی دارد بهتر شناخته ازمیان شعبات واقدامات گوناگون بهترین‬
‫‪.‬انتخاب را داشته باشد‬
‫مفهوم سیاست اقتصادی‬
‫سیاست اقتصادی عبارت از اقدامات عمومی بوده که از طرف دولت یا ارگان های ذیصالح که‬
‫صالحیت پالسی سازی را داشته باشد جهت رسیدن به اهداف اقتصادی اتخاذ می گردد‪ .‬اهداف‬
‫( پیشرفت اقتصاد‪ ،‬ثبات ارزش پول‪ ،‬استقرار قیم‪ ،‬رفاه اقتصادی‪ ،‬تقلیل‬ ‫سیاست های اقتصادی‬
‫ساعت کاری ‪)......‬‬
‫تیوری اقتصاد ملی وسیاست اقتصادی‬
‫تیوری اقتصاد ملی‪:‬‬
‫تیوری اقتصاد ملی‪ :‬ابعاد علمی‪ ،‬اجتماعی ‪ ،‬اثباتی و رابطه علت ومعلول تمام قضایا‬
‫وحوادث اجتماعی را مورد برسی قرار میدهد‪.‬‬

‫سیاست اقتصادی‪:‬‬
‫سیاست اقتصادی با استفاده از پرنسیپ های تیوری اقتصاد ملی حالت اقتصاد را تشخیص‬
‫داده وآینده را طوری که باید باشد پیشگوی نموده واقتصاد را به سمت مطلوب وخواسته‬
‫شده افراد جهت میدهد‪.‬‬
‫سیاست اقتصادی ‪ ...‬همیش طرفدار اتخاذ تدابیر ومداخله گر است‪.‬‬
‫موضوع سیاست اقتصادی‬
‫موضوع سیاست اقتصادی عبارت از اقدامات وتدابیر است که به منظور تنظیم وتحت نفوذ قرار دادن قضایا وحوادت‬
‫اقتصادی در یک ساحه معین اتخاذ می گردد‪ .‬موضوع سیاست اقتصادی شامل موارد ذیل است‪.‬‬
‫سکتوری (مانند سکتور زارعت ‪/‬صنعت ‪/‬خطوط مواصالتی ‪/‬خطوط هوای یا بحری‬ ‫‪‬‬
‫ملی‬ ‫‪‬‬
‫منطقوی‬ ‫‪‬‬
‫بین المللی‬ ‫‪‬‬
‫تیوری سیاست اقتصادی شامل مباحث ذیل است‬
‫‪ ‬انسان منحیث اجرا کننده فعالیت های اقتصادی‪.‬‬
‫‪ ‬بنیه اقتصاد ( منابع مادی ومعنوی)برای رفع ضروریات انسان‬
‫‪ ‬تعین نوع رابطه ( هیچ کس‪ ،‬هیچ کشور خود کفا نبوده وضرورت رابطه اقتصادی ر احساس می کند‪.‬‬
‫‪ ‬انتظام بخشیدن امور اقتصادی‬
‫پیدایش سیر وتحول سیاست های اقتصادی‬

‫‪ ‬مشکالت وحوادت اقتصادی سبب تحول وپیدایش سیاست های اقتصادی گردید‪.‬‬

‫‪ ‬در گذشته فعالیت های مربوط به اقتصاد تحت تاثیر فلسفه‪ ،‬اخالق‪ ،‬عقاید دینی یا‬

‫همان کلیسا بوده‬

‫‪ ‬در قرن ‪ ۱۸‬اقتصاد مدرن یا پیدایش پدیده های مانند سازمان‪ /‬تولید ‪/‬توزیع‪/‬‬

‫مبادله ‪ /‬تورم به وجود آمد‪.‬‬


‫میتود های سیاست اقتصادی‬
‫دونوع میتود وجود دارد‬

‫‪ .1‬حوادث تاریخی در گذشت زمان به شکل فرضیه بیان می شود‪.‬‬

‫‪ .2‬حوادث اقتصادی به شکل مستقیم تحت تجربه یا آزمون قرار می گیرد‪.‬‬

‫دیدگاه بعضی دانشمندان ‪ :‬تمام موارد اجتماعی باید آزاد گذاشته شود ‪.‬از جمله علوم‬

‫اقتصادی که از جمله علوم اجتماعی است‬


‫قوانین اقتصادی با‬
‫قوانین طبعی چه‬
‫فرق دارد؟‬
‫‪ ‬قانون طبعی به این باور هستند که انسان ها داری عقل هستند توانانی تشخیص خوب از بد‬
‫را دارند‪ .‬می تواند آزادنه انتخاب کنند‪.‬‬
‫‪ ‬قوانین طبعی ‪ :‬حوادث و واقعیت اقتصادی آزاد گذاشته شود عوامل محیطی‪ ،‬اجتماعی‬
‫واخالقی آن نظم میدهد‪.‬‬
‫‪ ‬نظر به قوانین اقتصاد‪ ،‬قوانین اقتصاد ثابت وتغییر ناپذیر نیست‪ .‬اقتصاد بیشتر موضوع‬
‫خواست بشراست‪ .‬حوادث اقتصاد به اساس پرنسیب ها وتیوری های اقتصادی مورد تجزیه‬
‫وتحلیل قرار می گیرد‪.‬‬
‫ضرورت و میکانیزم سیاست اقتصاد‬

‫اقتصاد که همه روزه در حال تغییر و پیشرفت است‪.‬تمام اصول و قوانین اقتصادی باید‬
‫منحصر به مکان و زمان و عقاید باشد‪.‬‬
‫نسبت های ضروی سیاست اقتصادی‬
‫‪ ‬نسبت های طبعی (اقلم‪ ،‬آب‪ ،‬هوا‬
‫‪ ‬نسبت های نفوس (تعداد‪ ،‬توان کار‪ ،‬ذهنیت یا انگیزه های اقتصادی)‬
‫‪ ‬نسبت های تخنیکی (سویه تخنیک‪ ،‬فهم تخنیک‪ ،‬استفاده تخنیک)‬
‫‪ ‬نسبت های سرمایوی (صنعتی‪ ،‬عوامل تولید میزان احتیاج)‬
‫‪ ‬نسبت های اجتماعی (نظام حقوقی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و عقاید سنت ها)‬
‫موقف و وظایف دولت‬
‫در قبال اقتصاد چیست؟‬
‫دولت نقش حیاتی در قبال اقتصاد دارد وبه دالیل ذیل در امور اقتصادی دخالت دارد‪.‬‬

‫‪ ‬جلوگیری از ایجاد بازار سیاه با سیاست سقف قیمت‬

‫‪ ‬ثبات ارزش پول‬

‫‪ ‬ثبات اقتصادی‬

‫‪ ‬انحصار طلبی‬
‫فصل دوم‬
‫علم سیاست های اقتصادی‬
‫ساختار منطقی مسایل سیاست های اقتصادی‬

‫‪.‬ماهیت این ساختار نظر به زمان ومکان متفاوت بوده در کل دارای سه عنصر می باشد‬

‫وضعیت (آنچه هست)‬

‫اهداف (آنچه باید باشد)‬

‫ابزار وسایل‬
‫عامالن سیاست های اقتصادی‬

‫عا مالن سیاست های اقتصادی ‪ :‬مراجع و ارگان های اند که اهداف اقتصادی را تعین ودر‬
‫‪.‬مورد انتخاب وسایل وتدابیر مربوط آن تصمیم اتخاذ می نمایند‬
‫‪.‬عامالن سیاست های اقتصادی به دو کته گوری تقسیم شده است‬

‫‪ ‬ملی‬
‫اجرا کننده های دولتی‪ ،‬نیمه دولتی‪ ،‬انفرادی‬

‫‪ ‬بین المللی‬
‫سازمان بین المللی ( بانک جهانی‪،‬سازمان همکاری اقتصادی‪ ،‬صندوق بین المللی پول‬
‫وغیره)‬
‫تصمیم گیرنده گان سیاست های اقتصادی‬
‫تصمیم گیرنده گان عبارت از مجموعه ارگان های دولتی یا ارگان های که از طرف دولت مامور می شوند‪ ،‬تا‬
‫‪.‬تصمیمات سیاست های اقتصادی را اعمال کنند‬
‫‪:‬این ار گان ها‬
‫• قویه مقننه ( تصویب قوانین)‬
‫• قویه اجرایه ( در محدود اختیارات خود سیاست های جاری را مشخص میکند)‬
‫• قویه قضایه ( محکمه عالی ‪ ،‬ناظر وعامل مجری سیاست های اقتصادی می باشد)‬
‫• بانک مرکزی ( تامین اقتصادی‪ ،‬حفظ ثبات پول)‬
‫• سازمان های اقتصادی خودگردان ( اتاق تجارت وصنایع‪ ،‬هنر های دستی‪ ،‬اتحادیه های‬
‫کارگری)‬
‫• مراجع فراملی ( اتحادیه اروپا‪ ،‬اتحادیه افریقا‪ ،‬سایر سازمان های بین المللی)‬
‫‪:‬عا مالن نفوذ در سیاست های اقتصادی‬

‫• عامالن غیر دولتی ( احزاب‪ ،‬اتحادیه ها‪ ،‬رسانه ها‪ ،‬علما‪ ،‬دانشمندان ‪).........‬‬

‫‪:‬انگیزه سیاست های اقتصادی‬

‫‪ ‬ایدیولوژی ها ( لیبرالیسم‪ ،‬محافظه کاری و سوسیال دموکراسی)‬

‫لیبرالسیم ‪ :‬یک ایدیولوژی سیاسی وفلسفی برای ایجاد آزادی‪ ،‬رضایت وبرابری فردی است‪ .‬لیبرال ها ( فرد‬

‫محور‪ ،‬طرف دار اقتصاد سرمایه داری یعنی اقتصاد بازار آزاد‪ ،‬دولت محدود ومخالف دولت توتالتر‪ ،‬مخالف با سنت‬

‫ها وخرافات)‬

‫محافظه کاری‪ :‬ایدئولوژی محافظه کاری بر قداست سنت ها‪ ،‬سلسله مراتب اجتماعی‪ ،‬مذهب دولت ودیگر نهاد های‬
‫سوسیالسم ‪ :‬سوسیالیسم یک ایدئولوژی سیاسی واقتصادی است که در آن دولت از راه برنامه‬
‫ریزی یا به شکل مستقیم تر ابزار های اساسی تولید را کنتر ل میکند یا مالک قانونی آن است‪.‬‬
‫سوسیالیسم در واقع یک ایدئو لوژی است در مخالفت با کاپیتالیسم قائل به لغوی مالکیت خصوصی‬
‫وخواهان بر قراری مالکیت اجتماعی می باشد‪.‬‬
‫شعار سوسیالیسم‪ :‬هر کس به اندازه توانش کار کند و هرکس به اندازه کارش سهم ببرد‪.‬‬
‫سوسیال دموکراسی ‪ :‬یک ایدئولوژی سیاسی است که مسیرحرکت بسوی جامعه عدالت محور را با‬
‫اصالح سیستم سرمایه داری ممکن میداند‪ .‬این ایدئو لوژی اگر چه سوسیالیستی اما بر خالف انواع‬
‫گرایش های مارکسیستی راحل را در انقالب نمی داند‪ .‬سوسیال دموکرات ها در تفاوت با سوسیالیست‬
‫های انقالبی یا همان کمونست ها از مفاهم چون مالکیت اشتراکی گذرکرده وتحقق سوسیالیسم را در‬
‫تشکیل دولت رفاه و اصالح توزیع و مدیریت اقتصاد میدانند ودر این را برای رسیدن به قدرت در‬
‫انتخابات شرکت مکنند واز طریق حضور در پارلمان به اصالح وتصویب قوانین به نفع ایده های‬
‫سوسیالیتی بهره میبرند‪.‬‬
‫‪ ‬مصالح ( مصالح عمومی‪ ،‬گروهی ‪،‬فردی)‬
‫‪ ‬فشار های موردی ( فن آوری‪ ،‬محیط زیست)‬
‫عامالن سیاست اقتصادی از نگاه انفس های اقتصادی‬
‫در کل دو نوع اقتصاد وجود دارد‬
‫‪ .1‬اقتصاد بدوی (اقتصاد قدیمی)‬
‫‪ .2‬اقتصاد مدرن ( اقتصاد فعلی )‬
‫• اول بانگ مرکزی‪ :‬به صورت عموم سیاست وخط مش امور پولی یک کشور مربوط بانک مرکزی است وبانک‬
‫مرکزی بعد از دولت به درجه دوم عامل سیاست اقتصاد ملی باشد‪.‬‬
‫وظایف بانک مرکزی معموالدر اقتصاد ( تامین استخدام‪ ،‬حفظ قیمت‪ ،‬توازون بیالنس‪ ،‬سیاست دسکونت وتنزیل) می‬
‫باشد‪.‬‬
‫• اتحادیه های صنفی ( ارگان های غیر دولتی)‬
‫• متصدی یان وموسسات تولیدی‪ :‬متصدیان یا موسسات تولید که باالی جریان های اقتصادی تاثیر دارند به شکل کارتل‬
‫تراست وکانسرن عرض وجود نموده ویک انحصار جمعی را در ساحات اقتصادی بمیان می آورد‪.‬‬
‫• کارتل ‪ :‬اتحادیه ای از شرکت های است که در یک رشته فعالیت می کند وباحفظ استقالل مالی وحقوق خود با‬
‫هم متحد می شوند و در باره تقسیم بازار‪ ،‬حجم تولید وبهای کاال باهم سازش مینمایند‪.‬‬
‫• تراست‪ :‬اتحاد چند شرکت که با هم کاالی مشابه تولید میکنند‬
‫• کانسرن‪ :‬اتحاد موسسات تولیدی که باهم وابستگی دارند‪.‬‬
‫مراحل اعمال سیاست اقتصادی‬

‫‪ ‬مرحله پالن‬

‫‪ ‬مرحله اتخاذ تصیم‬

‫‪ ‬مرحله تطبق‬

‫‪ ‬مرحله نظارت‬
‫اهداف سیاست های اقتصادی‬
‫سیاست اقتصادی میتود یا رویش های است که دولت وجامعه برای رسیدن به اهداف خود از آن پیروی میکنند‬
‫این اهداف عبارت از است‪.‬‬
‫‪ ‬رشد و توسعه اقتصادی ( رشد تجارت و صنعت‪ ،‬فرصت های شغلی)‬
‫‪ ‬ثبات اقتصادی‬
‫‪ ‬توزیع عادالنه منابع‬
‫‪ ‬توسع اجتماعی ( افزایش سطح تحصیالت‪ ،‬بهبود سیستم بهداشت ودرمان‪ ،‬کاهش فقر وبیکاری وحمایت از‬
‫اقلیت ها وگروهای محروم) ‪.‬‬
‫‪ ‬توسعه فناوری ونو آوری‬
‫‪ ‬آزادی اقتصادی ‪ :‬باز گذاشتن راه در مقابل افراد در میادین مختلف مالکیت کار‪ ،‬داشتن حق اشتغال‪،‬‬
‫انتخاب نوع شغل( هرکاال که یا خدمت که بخواهد تولید کند)‬
‫اهداف عمومی اقتصادی‬

‫‪ ‬حفظ موجودیت ( رفع نیاز ها وخواست ها)‬


‫‪ ‬هدف ومدارج احتیاج ( اولیت بندی ضرویات جامعه)‬
‫‪ ‬عدالت و آزادی‬
‫توزع عاید نظر به پرنسیب فعالیت اقتصاد لیبرالستی یا‬

‫نظر به پرنسیب احتیاج اقتصاد متکی به دولتی‪ ،‬دسته جمعی ‪)...‬‬


‫‪ ‬عملی ساختن تقسیم کار‬
‫‪ ‬استقرار جریان اقتصادی‬
‫‪ ‬تزیید مولدیت اهداف اقتصادی‬
‫‪ ‬هماهنگی اقتصادی‬
‫پرابلم انسجام اهداف سیاست اقتصادی‬

‫‪ o‬نبود انسجام اهداف ( اولویت و عدم درجه نیازمندی)‬

‫تیوری گیرش سه نوع رابطه را بین اهداف امکان پذیرمیداند‪.‬‬

‫• موافقت اهداف‬

‫• مخالفت اهداف (سیاست مصرف‪ ،‬پس انداز)‬

‫• متمم بودن اهداف (استخدام وعواید)‬


‫تدابر سیاست های اقتصادی‬
‫بدست‌آوردن اهداف چگونه امکان پذیر است‬
‫‪ ‬استقرار نرخ اسعار باید مطمن ومصون باشد‪.‬‬
‫‪ ‬توازن بیالنس تادیات‬
‫‪ ‬رشد اقتصادی طرح شده باید جای خودر را به رشد اقتصادی نورمال بگذارد‬
‫‪ ‬استخدام بدون تورم‬

‫امکانات تدابیر سیاست های اقتصادی‬


‫امکانات تدابیر اقتصادی سبب می شود تا سیاست اقتصادی در راستای پیدا کردن تاثیرات متقابل‪ ،‬ضدیت‪ ،‬متجانس‪،‬‬
‫غیر متجانس بودن اهداف را نظر به نظام های اقتصادی وضعیت اجتماعی و سیستم های اقتصادی را جستجو می‬
‫کند‪.‬‬
‫اهداف وسایل اقتصادی‬
‫تعین اهداف و وسایل به کمک تیوری اقتصاد ملی سبب می شود تا حادثات اقتصادی را تحت کنترول آورد‪ .‬نکته‬
‫ضروری این است که ‪:‬همیشه باید وسایل و اهداف با هم دیگر منطبق باشد ‪.‬‬

‫در صورت منطبق بودن ‪ :‬موارد زیر در نظر گرفته می شود‪.‬‬


‫انطباق طاقتی ‪ :‬پوتانسیال ‪ :‬تمام جوانب قضیه باید روشن باشد‪.‬‬
‫‪‬انطباق واقعی( ‪:‬وقت ‪/‬پیمانه ‪/‬تحول پزیری)‬
‫‪‬وقت ‪:‬چه زمان مالیه وضع گردد‬
‫‪‬پیمانه وسایل ‪ :‬مقدار مالیه‪ ،‬حد اقل ریزرف‬
‫‪ ‬تحول پزیری ‪ :‬انعطاف پذیری‬
‫‪ ‬انطباق وسیله ‪(:‬طبق سیستم)‬
‫‪ ‬تطبیق وسیله‪ :‬با کمک اقتصادیون‬
‫اهداف انتخاب وسایل‬
‫تعین اهداف وظیفه سیاست گذاران اقتصادی بوده که اهداف نیز وا بسته به وسایل است‪.‬‬
‫در انتخاب وسایل این نکات را در نظر گرفت‪.‬‬
‫‪ ‬کیفیت و کمیت وسایل (گمرکات‪ ،‬حد اقل مزد‪ ،‬ساعات کار) (قوانین اقتصادی)‬
‫‪ ‬نسبت وسایل وتدابیر اجباری و رابطه آن با انفس های اقتصادی‬
‫‪ ‬مرحله ی تطبیق وسایل‬
‫‪ ‬ساحه استفاده و تطبیق وسایل تدابیر‬
‫‪ ‬مناسبت و سایل با بازار‬
‫‪ ‬مناسبت وسایل با اهداف‬
‫وسال وتدابیر عمومی وخصوصی‬
‫در کل دو نوع وسایل وتدابیر و جود دارد‬
‫• وسایل وتدابیر عمومی ‪ :‬هر گاه وسیله وتدابیر باالی همه انفس های اقتصادی تطبیق گردد‪ .‬مثل‬
‫درجه تنزیل‪ ،‬ممنوع قرارد دادن کارتل ها‪ ،‬قانون حد اقل معاش ومزد……‪.‬‬
‫وسایل و تدابیر خصوصی ‪ :‬هرگاه تدابیر و وسایل باالی یک سکتور وگروپ معین ومشخص تطبیق‬
‫گردد تدابیر و وسایل خصوصی می نامند‪ .‬مثل کنترول سرمایه گذاری درسکتور انرژی‪ ،‬سبسایدی‬
‫ها برای تولید وحفظ یک متاع‪....‬‬
‫انطباق وسیله وتدابیر با نظام اقتصادی‬
‫وسیله باید با اهداف منطبق باشد‪ .‬اگر سیستم اقتصادی به شکل غیر معمولی قبول شده باشد وسایل‬
‫ذیل برای بهبود وضعیت الزم است‪.‬‬
‫وسایل الزمی سیستم‪ :‬تدابیری است که جزالزمی ویا مربوط به سیستم می باشد‪.‬‬ ‫•‬
‫تقویه واصالح نظم رقابتی ‪ ،‬انتخاب آزاد‪ ،‬میکانیزم قیمت‬ ‫اقتصاد بازا آزاد‪:‬‬
‫اقتصاد ادره مرکزی‪ :‬تثبیت قیمت ‪ ،‬سهمیه بندی استهالک‪ ،‬از بین بردن رقابت‬

‫وسایل برای اصالح سیستم ‪ :‬عبارت از عیار ساختن عوامل تولید است‪.‬‬ ‫•‬
‫مثل نظم بخشیدن بازار کار‪ ،‬وساطت کار و بیمه بیکاری‪ ،‬تعین مزد ونوع کار‬

‫وسایل الغرض با سیستم ‪ :‬عبارت از سیستم که نه تاثیرمثبت دار ونه تاثیرمنفی در هر سیستم بدون‬ ‫•‬
‫تفاوت قابل تطبیق است‪ .‬مانند تعین ساعات کار و دوام تحصیل‬
‫وسایل تضعیف کننده سیستم‪ :‬وسایل که در تضعیف سیستم کمک می کند تدابیر اند که باالی فعالیت‬ ‫•‬
‫سیستم ها تاثیر سو می گذارد‪ .‬مثل سبسایدی های که صرف برای حفظ موجودیت تصدی ها داد می‬
‫شود‪ .‬در طویل المدت باید از بازار خارج گردند‪ .‬بلند بردن محصول گمرکی به منظور تحدید واردات‬
‫بغرض بلند بردن بیالنس خدمات وفعالیت های تولیدی‪.‬‬

‫وسایل تخریب کننده سیستم‪ :‬عبارت از تدابیر و وسایلی که سیستم را تغییر میدهد‪ .‬مثل‬ ‫•‬
‫اقتصاد ادره مرکزی‪ :‬تثبیت قیمت ‪ ،‬سهمیه بندی استهالک‪ ،‬ممانعت تشکیل قیمت در‬
‫بازار‪ ،‬تعین مزد ومعاش و کنترول سرمایه گذاری‪.‬‬
‫نسبت وسایل وتدابیر قابل کنترول‬
‫وسایل وتدابیر قابل کنترول آندسته از تدابیری است که انتخاب و تطبیق آن بدست اجرا کننده سیاست اقتصادی قرار‬
‫دارد‪.‬‬
‫اندازه محصول گمرکات ( قابل کنترول)‬ ‫•‬
‫اندازه مالیه دهی ( قابل کنترول)‬ ‫•‬
‫ایجاد قانون تجارت خارجی و قانون تصدی ها‬ ‫•‬
‫وسایل وتدابیر غیر کنترولی آن های است که اجرا کننده سیاست اقتصادی به تنهای نمتواند آنها را عملی سازد‪ .‬مثل‬
‫نرخ اسعار که به وسیله حکومت وبانک مرکیزی تغییر خورده می تواند‪ /‬چون تغیر نرخ اسعار از یک طرف با‬
‫اقتصاد داخلی و از طرف دیگر با اقتصاد خارجی سرو کار دارد‪ ،‬بهتر است بانک مرکزی در باره وسایل وتدابیر آن‬
‫تصمیم اخذ نماید‪ /‬اما تغییر نرخ اسعار از تاثیرات خارجی وبین المللی مبرا نیست بلکه حکومت هم در این مورد رول‬
‫داشته و این تصیمیم بیشتر جنبی سیاسی دارد‪.‬‬
‫• وسایل وتدابیر منطبق‪:‬‬
‫تدابیر منطبق عبارت از تدابیر است که بغرض تنظیم مکانیزم قیمت‪ ،‬تامین جریان آزاد بازار خود به‬
‫خودی انجام وظیفه نموده و تدابیر مذکور بازار را هضم می نماید‪.‬‬
‫• وسایل وتدابیر غیر منطبق‪:‬‬
‫تدابیر که میکانیزم قیمت وجریان بازار ر ا از بین میبرند ومتاثر می سازد‪ ،‬طبعا تدابیر است که‬ ‫•‬
‫با جریان بازار انطباق نداشته و از همین لحاظ آنرا و سایل غیر منطبق میدانند‪ .‬معموال این وسایل‬
‫مستقیما از طرف اجرا کننده سیاست اقتصادی یعنی دولت عملی می گردد‪ .‬مثل‬
‫‪ ‬تثیت قیمت‬
‫‪ ‬تجدید مقدار پول در گردش و سایر ‪......‬‬

You might also like