Professional Documents
Culture Documents
مالیه عمومی
مالیه عمومی
منابع:
مالیه عمومی و تعیین خط مشی دولتها (نویسنده :جمشید پژویان – انتشارات پیام نور)
مالیه عمومی و تنظیم خط مشی مالی دولت (نویسنده :حسن رنگریز ،غالمحسین خورشیدی – نشر بازرگانی)
( Public Financeکاربردی از نظریه تا سیاست) – (نویسنده :دیوید هیمن )David Hyman
فصل اول
.1.1مفاهیم و کلیات 2 ....................................................................................................................
.1.1.1وجوه تشابه و تفاوت مالیه عمومی و مالیه خصوصی 2 ........................................................................
.2.1.1نقش دولتها و مالیه عمومی 3 ..................................................................................................
.3.1.1اهداف اقتصادی مالیه عمومی 4 ..................................................................................................
.2.1دیدگاهها و نظریات مختلف در خصوص مالیه عمومی 4 ........................................................................
.3.1وظایف مالیه عمومی 5 ...............................................................................................................
.1.3.1تخصیص منابع 6 ...................................................................................................................
.2.3.1کاالهای عمومی7 ..................................................................................................................
فصل دوم
.1.2توزیع درآمد 11 ......................................................................................................................
.2.2انواع درآمدهای عمومی 15 .........................................................................................................
.1.2.2دیدگاهها و مفاهیم مختلف در خصوص مالیاتها 15 .........................................................................
.2.2.2انواع مالیاتها 16...................................................................................................................
.3.2.2چگونگی توزیع بار مالیاتی 17 ....................................................................................................
فصل سوم
.1.3آثار اعمال مالیات در جامعه 19 ....................................................................................................
.1.1.3آثار اجتماعی مالیات 19 ..........................................................................................................
.2.1.3اثرات اقتصاد خرد19 ..............................................................................................................
.3.1.3مالیات بر شرکتها 22 ............................................................................................................
.2.1.3اثرات اقتصاد کالن 23 .............................................................................................................
1
فصل اول
.1.1مفاهیم و کلیات
نیازهای انسانی ملتها ،سرچشمه فعالیتهای اقتصادی است و تامین این نیازها ،هدف نهایی فعالیتهای اقتصادی
انسانها میباشد .این نیازها ،دو صفت بارز دارد :اوال بطورمجموع و در طول زمان نامحدود بوده و ثانیاً متعدد و متنوع
میباشند.
منابع ،که پاسخگوی نیازهای بشری است ،دارای این ویژگی است که محدود و اتمامپذیر است .منابع تولیدی ،وسیلهای
برای تولید کاالهای مختلف بوده و این کاالها نیز برای تامین نیازهای بشر مورد استفاده قرار میگیرد .منابع تولیدی نیز
به دو گروه تقسیم میشود :منابع انسانی (نیروی کار) و منابع غیرانسانی (سرمایه و زمین).
تعریف مالیه عمومی :علمی که بتواند بین نیازهای نامحدود ملتها و منابع محدود کشورها در راستای پیاده کردن
وظایف دولت ها ،تلفیق و هماهنگی ایجاد نماید را علم مالیه عمومی گویند .در واقع ،مالیه عمومی عبارت است از بررسی
عملیات و فعالیتهای مربوط به چگونگی انجام هزینههای دولتها ،روشهای جمعآوری درآمدها و نحوه اداره وجوه و
منابع مالی است و به مباحث مالی مربوط به عملکرد دولتها توجه دارد.
تفاوت:
در مالیه خصوصی ،هزینهها بای د با درآمد هماهنگ شوند ،درحالیکه در مالیه عمومی ،در اکثر مواقع درآمدها با -
هزینهها هماهنگ نمیشوند،
عدم الزام تنظیم سالیانه بودجه در مالیه خصوصی، -
عدم امکان استفاده از امتیاز کسری بودجه در مالیه خصوصی، -
2
عدم امکان استقراض درونی در مالیه خصوصی، -
هدف حداکثرسازی سود بنگاه در مالیه خصوصی و حداکثر منفعت اجتماعی در مالیه عمومی، -
عدم بهرهمندی کامل و کافی از پشتیبانی قوه مجریه در مالیه خصوصی، -
ریسک محدودتر مالیه خصوصی. -
عدم وجود موانع برای ورود به بازار :تنها با برقراری مقررات و قوانین توسط دولتها ،میتوان چنین موانعی را -
حذف یا برقرار کرد.
از بین بردن رقابت ناکارآمد، -
تنظیم ساختار قانونی برای انجام تعهدات الزم و مبادالت مختلف در سطح بازار -
وجود عوامل خارجی و شکست بازار -
تنظیم قوانین و مقررات به منظور تعدیل در توزیع درآمد -
برنامهریزی توسعه به منظور استفاده حداکثری از منابع موجود (اشتغال باال ،ثابت نسبی قیمتها و )... -
چگونگی اندازه گیری اندازه دولت یا اندازه مالیه عمومی :هرچه اقتصاد یک جامعه ،توسعهیافتهتر باشد ،درچه پیچیدگی
روابط اقتصادی و نیاز به حضور دولت در بخشهای مقرراتی و اداره امور و دفاعی و زیرساختی و خدماتی ،بسیار گستردهتر
میشود .اندازه دولت را با معیارهای مختلفی از جمله موارد ذیل ،میسنجند:
توازن بودجه ،حفظ بودجه حداقل ،اجازه استقراض برای اهداف تولیدی ،تاکید بر مالیات بر مصرف و اجتناب از مالیات بر
پسانداز ،نادیده گرفتن سیاستهای مالی،
کینزینها :این دیدگاه ،نقش دولت را پررنگتر از دیدگاه کالسیکها میداند و عالوه بر مواردی که کالسیکها معتقد به
دخالت دولت در آن هستند ،موارد دیگری را نیز نام میبرد .از دیدگاه کینزینها ،دولت عالوه بر امور دفاعی و قانونی و
زیرساختی ،باید سیاست های پولی و مالی و تشویقی برای توسعه اقتصادی را نیز هدایت کند .همچنین ،باید با اعمال
سیاستهای تنبیهی و سیاست های دیگر ،بر شکل مصرف جامعه تاثیر گذارد (مثال مالیات بر سیگار را افزایش دهد).
همچنین ،توزیع مجدد درآمد و حذف توزیع متعادلتر ثروت در جامعه و دستیابی به اشتغال کامل ،از فعالیتهایی است
که دولت در آن دخالت میکند.
سوسیالیستها :از منظر جوامع سوسیالیستی ،تمام فعالیتها بصورت اجتماعی اداره شده و دولت به نمایندگی از مردم،
اداره آنها را برعهده دارد .لذا سوسیالیستها ،نقش دولت در جامعه را مرکزی و مهم میدانند و از دیدگاه آنها ،دولت باید
تمام امور را در دست داشته باشد (از تولید گرفته تا توزیع درآمد و .)...
4
نظریه روستو :روستو ،مراحل گذار در توسعه اقتصادی را به پنج مرحله تقسیم میکند .نخست ،مرحله سنتی که عمدتا
به کشاورزی معطوف می باشد .در این مرحله ،اگرچه سهم دولت در اقتصاد خیلی زیاد نیست ،اما رشد سرمایهگذاری
دولتی ،بسیار باالست .مرحله دوم ،مرحله پیشنیازهای توسعه است .در این مرحله ،هم رشد سرمایهگذاری دولتی در امور
زیرساختی و زیربنایی باالست و هم سهم دولت در کل اقتصاد بسیار باال میباشد .مرحله سوم ،مرحلهی خیز است .در این
مرحله ،بخش خصوصی رشد کرده و از سهم دولت در اقتصاد کاسته میشود .بخشهایی از اقتصاد از نظر توسعه و صنعتی
شدن ،پیشتاز هستند و بخشهایی نیز هنوز سنتی و با فناوری پایین هستند .چهارم ،مرحله جهش است .در این مرحله
نقش دولت بسیار کمتر شده اما تمامی بخشهای اقتصادی رو به یکسان شدن به لحاظ سطح توسعه و فناوری حرکت
میکنند .ایجاد نوآوری ها و توجه دولت به امور تحقیق و توسعه ،بسیار در این مرحله پررنگ است .مرحله پنجم ،مرحله
مصرف انبوه است .ویژگی این مرحله ،توزیع درآمد بسیار نامتعادل و ضریب جینی باالست .دولت نیز کمترین نقش و
دخالت را در اقتصاد خواهد داشت.
نظریه واگنر :واگنر ا قتصاددان آلمانی قرن نوزدهم ،نقش خاصی برای دخالت دولت در اقتصاد درنظر میگیرد .از نظر
وی ،با افزایش درآمدهای سرانه در اقتصاد ،اندازه نسبی بخش عمومی هم افزایش مییابد .در واقع نرخ افزایش هزینههای
دولت نسبت به نرخ افزایش درآمد بیشتر است و لذا با افزایش درآمد سرانه ،افزایش در هزینههای دولتی بیشتر رشد
خواهد کرد و دولت فربهتر می شود .با رشد درآمد و بزرگتر شدن کشور ،ایجاد قوانین و مقررات جدید در توسعه شهری،
توسعهی قوه مجریه (برای اجرا و نظارت) و قوه قضائیه (برای داوری) بزرگتر میشود .همچنین ،نیاز به هزینههای خدمات
اجتماعی همچون بهداشت و آموزش و فرهنگ و ....نیز بیشتر احساس خواهد شد.
نظریه پیکاک و وایزمن :از نظر آنها ،دولتها به تمایل مردم مخارج خود را افزایش میدهند که این امر نیازمند اخذ
مالیات بیشتر است و باعث نارضایتی میشود .به عقیدهی آنها ،حکومتها تمایل به خرج کردن بیشتر دارند درحالیکه
افزایش هزینه های دولت ،نیازمند افزایش درآمد مالیاتی خواهد بود .از سوی دیگر ،مردم دوست ندارند مالیات بیشتری را
بپردازند و لذا حکومتها الزاماً به خواستههای مردم توجه میکنند و هزینههای خود را در سطح حداقلی (بسته به حد و
تمایل مردم به دادن مالیات و افزایش هزینههای دولتی) نگاه میدارند .فقط در شرایط نامطلوب اجتماعی (جنگ ،بالیای
طبیعی و )...است که افزایش در هزینههای دولتی رخ خواهد داد.
5
سایر عواملی که باعث شکست بازار میشوند {وابستگی مطلوبیتها (مصرف یکی تابعی از مصرف
دیگری باشد (حسود یا خیرخواه)}
توزیع درآمد و ثروت (به قیمت عوامل و کاالها در بازار بستگی دارد =-از طریق مالیات و سوبسید و )... -
تثبیت اقتصادی (اشتغال کامل و ثبات قیمتها) -
.1.3.1تخصیص منابع
تنها در بازار رقابتی ،تخصیص منابع بصورت مؤثر صورت میگیرد و در سایر بازارها ،تخصیص منابع بصورت مؤثر نخواهد
بود .از سوی دیگر ،عواملی همچون وجود کاالها و خدمات عمومی (مثل خدمات دفاعی و انتظامی) یا پیامدهای خارجی
(که تغییر در هزینهی واقعی اجتماعی ایجاد میکند) ،منجر به عدم تخصیص بهینه منابع میشود.
تصمیمات و رفتار اقتصادی یک گروه ،بر گروهی دیگر تاثیرگذار است (تاثیر مثبت) و لذا هزینه یا درآمد آن
گروه را تحتالشعاع قرار میدهد( .پرورش گل و تولید عسل)
تنها با دخالت دولت ،این فایده قابل پیگیری است و لذا دولت ،به تولیدکننده گل ،سوبسید (یارانه)
میپردازد .پرداخت سوبسید (یارانه) ،به میزان MBfخواهد بود.
تصمیمات و رفتار اقتصادی یک گروه ،بر گروهی دیگر تاثیرگذار است (تاثیر منفی) و لذا هزینه یا درآمد آن
گروه را تحتالشعاع قرار میدهد (آلودگی – ازدحام – دو همسایه (چهاردیواری اختیاری) و )...
آلودگی :کارخانه فوالد با سوخت ذغالسنگ ،هزینهای معادل 100دالر در هر کیلو فوالد دارد (این هزینه،
هزینه داخلی بنگاه است که شامل هزینه مواد اولیه و سوخت و سرمایه و پرداختی به کارکنان است) .اما
6
هزینه آلودگی ،در نظر گرفته نشده است .اگر 0 2دالر هزینه آلودگی درنظر گرفته شود (این هزینه ،هزینه
خارجی است) آنگاه باید هزینه تمام شده برای هر کیلو فوالد ،تغییر یابد.
هزینه اجتماعی کل MCd+MCf=MSC
q Q
'q
ازدحام :در استفاده از کاالهای عمومی (پارک ،سواحل عمومی برای ماهیگیری ،خیابان و .)...هزینه ترافیک در
یک روز تابستان تا هزینه مربوط به ایام عید ،به دلیل ورود زائرین به شهر ،متفاوت خواهد بود.
دولت فقط میتواند هزینه خارجی را از تولیدکننده بگیرد و لذا مالیاتی معادل با MCfوضع میکند .این
مالیات ،هزینه های تولید را افزایش داده و لذا تولیدکننده از میزان تولید خود خواهد کاست (داخلی کردن
هزینهی خارجی برای بنگاه)
.2.3.1کاالهای عمومی
کاالی عمومی ی ا کاالی اجتماعی ،کاالیی است که همه از مصرف آن منتفع میشوند .به این معنی که مصرف هر فرد،
سبب کاهش مصرف سایرین از آن نمیشود (پارک ،اتوبوس ،امنیت و .)..کاالی عمومی با وجودی که برای بسیاری از
شهروندان ضروری است ،اما بازار و بخش خصوصی ،انگیزه کافی برای تولید آن ندارند؛ چراکه ماهیت این نوع کاالها
بهگونهای است که افراد پس از ساخته شدن ،حاضر نیستند قیمت آنرا بپردازند.
مفهوم سواری مجانی :تولید و عرضه ی کاالی عمومی ،امکان استثناء قرار دادن در استفاده از آن (پس از توزیع) ،دشوار
میسازد (عدم امکان تخصیص منافع) .به عنوان مثال ،با گذاشتن تیر چراغ برق در مسیر عابر پیاده یا خیابان ،نمیتوان
مشخص کرد که چه فردی و هر فرد به چه میزان از نور این تیر چراغ برق استفاده کردهاند .یا گلکاری و درختکاری در
حاشیه جاده و بلوار نیز امکان استثناء کردن افرادی که از این امکانات استفاده میکنند را غیرممکن میسازد .لذا برخی از
مردم ،از این امکانات سواری مجانی میگیرند و استفاده بیش از حد و غیرمناسب از این امکانات میکنند درحالیکه
برخی نیز از این خدمات و امکانات ،استفاده نمیکنند.
برای غلبه بر سواری مجانی مربوط به کاالهای عمومی ،راهکارهایی وجود دارد و از آنجاییکه کاال/خدمات عمومی خالص
در واقعیت موجود اندک هستند ،کاالهای عمومی ناخالص (که درجهای از استثناءپذیری و رقابتپذیری را دارند) مطرح
7
میشوند که بجای حضور دولت در ارائه/تولید آنها ،بخش خصوصی میتواند در آن ورود کند و با استفاده از نظم بازار و
وارد شدن به اقتصاد بازار ،تا حدی مشکل سواری مجانی را برطرف ساخت .یکی از راهها و روشهای اینکار ،استفاده از
راه های ابتکاری برای غلبه بر استثناءناپذیری است .مثال تلوزیون کابلی میتواند برنامههای شبکه تلوزیونی را استثناءپذیر
کند درحالیکه بهره گیری از سیمای عمومی ارائه شده توسط دولت به شکل کنونی آن ،عمال استثناءناپذیر است اما با
کابلی کردن تلوزیون و واگذار کردن آن به بخش خصوصی و تعیین قیمت بازاری ،عمال امکان استثناءپذیری آن فراهم
میشود .برای رفع مشکل استثناءناپذیری و رقابتناپذیری در کاالهای عمومی/خصوصی ناخالص ،میتواند از طریق
مشارکت بخش دولتی و بخش خصوصی در قالب قراردادهای مشارکت خصوصی-دولتی ( )pppصورت گیرد.
تقسیمبندی کاالها و خدمات (بر اساس دو ویژگیِ -1رقابتپذیر بودن -2 ،تخصیص منافع)
:Dکاالهای عمومی خالص (دفاع ملی ،تنظیم قوانین ،برنامههای تلوزیونی ،فرودگاه ،اینترنت رایگان و )...
:Cکاالها و خدمات خصوصی ناخالص (پُل ،آزادراه و خیابان قبل از ازدحام و شلوغی ،پارک قبل از شلوغی و ....که
محدودیت در آنها وجود دارد)
:Bکاالها و خدمات عمومی ناخالص (خیابان در هنگام ازدحام ،پارک در هنگام شلوغی و ....که رقابت بین
استفادهکنندگان ایجاد میشود) (خاصیت این گونه کاالها به گونهای است که استثناناپذیرند ولی در مصرف رقابتی هستند .یعنی پس از
تکمیل یک ظرفیت خاص مصرفی ،اضافه شدن هر فرد دیگر باعث کاهش خدمات برای همه مصرفکنندگان میگردد .مثل اتوبان ،جاده،
سیرک و جشنواره و )..
رقابتناپذیری :منظور از رقابت ناپذیری در کاالهای عمومی این است که وقتی این کاالها ارائه میشود ،ورود فرد جدید،
رقیب فرد قبلی محسوب نمیگردد .اما در کاالی خصوصی ورود فرد جدید با مصرف مقدار خاصی از کاال ،بهنحوی رقیب
بقیه محسوب میشود.
8
استثناناپذیری :یک فرق اساسی بین کاالهای خصوصی و عمومی امکان یا عدم امکان محرومسازی دیگران از کاالی مورد
نظر است (تشخیص اینکه دقیقاً مشخص کرد چه فردی و به چه میزان از این کاال/خدمات استفاده کرده است) .یعنی
پس از تهیه و عرضه کاالی عمومی ،هیچ فردی را نمیتون از مصرف آن بازداشت .در مورد کاالی خصوصی ،مالک آنها
می تواند ادعای استفاده انحصاری کند و لذا استفاده و کسب مطلوبیت مربوط به آنها را منحصرا در اختیار داشته باشد؛ اما
ممکن است در مورد کاالی عمومی در همه سطوح بهراحتی نتوان چنین انحصاری ایجاد کرد؛ برای همین گفته میشود
کاالی عمومی استثناناپذیر است.
دو نکته:
MC=0 برای کاال و خدمات عمومی خالص ،هزینهی نهایی برابر با صفر است یا به صفر میل میکند: •
کاالها و خدمات عمومی ،با انگیزه کسب سود ،تولید و ارائه نمیشوند. •
مشارکت هر دو بخش عمومی و خصوصی (معموال دولت تولید را به بخش خصوصی واگذار میکند و تنها ارائه خدمت میکند) •
9
چگونه سطح تولید کاال و ارائه خدمات عمومی را تعیین کنیم؟
الگوهای پیشنهادی توسط پیگو ،ساموئلسون ،بوکانان و ( ..در اینجا ،الگوی ساموئلسون توضیح داده میشود و سایر
الگوها را دانشجو بصورت کار غیرکالسی جستجو و مطالعه کند)
……..
P0
کلMB
……..
MBA MBB
10
فصل دوم
.1.2توزیع درآمد
-1اهمیت توزیع درآمد برای دولت
حمایت از اقشار کم درآمد و آسیبپذیر (از دیدگاه اجتماعی) -
جلب نظر رأیدهندگان (از دیدگاه سیاسی) -
تغییر در نرخ پسانداز ،سرمایهگذاری ،تقاضا و ( ...از دیدگاه اقتصادی) -
پیچیدگی و ارتباط تنگاتنگ سیاست های اقتصادی :در این حالت ،اگر کشور در شرایط تورمی بود ،سیاستهای -
انقباضی اعمال میشود و اگر در شرایط رکودی بود ،سیاستهای انبساطی اعمال خواهد شد .در هر صورت،
توزیع درآمد به هم خورده و تغییر میکند.
11
پرداختهای انتقالی دولت (که غالباً برای برابر کردن توزیع درآمد و حمایت از اقشار آسیبپذیر صورت میگیرد) -
✓ بیمه بیکاری،
✓ یارانه،
✓ کمکهای بالعوض از جمله توزیع سبد کاال
✓ دریافتی بازنشستگی
-3تعیین سطح نابرابری درآمدها
شاخصهای عینی (واقعی) -
درآمد سرانه = درآمد خانوار تقسیم بر تعداد افراد خانوار ✓ بخشکهای درآمدی
✓ منحنی لورنز – ضریب جینی :جمع درصدهای درآمد روی محور عمودی و درصد خانوار روی محور
افقی
) R=1/μ (maxU-minUکه در آن μمیانگین درآمد جامعه است ✓ شاخص دامنه تغییرات نسبی
=Yiنسبتِ درآمد فرد به درآمد جامعه H=Yi2 ✓ شاخص هرفیندال
A
100
جمع
درصدی Q
درآمد
B
O 100درصد خانوار
Herphindal=Yi2که Yiبرابر است با نسبتِ درآمد فرد به درآمد جامعه (=Yiدرآمد فرد/درآمد جامعه)
12
شاخصهای قیاسی -
✓ دالتون،
✓ اتکینسون،
✓ سِن،
✓ ....
طرفداران عدم مداخله دولت در توزیع درآمد (توماس هابز و جان الک) -
این گروه ،معتقدند که مکانیزم بازار به توزیع عادالنه می انجامد و هر درآمدی ،بین عوامل تولید (کار و سرمایه)
بصورت عادالنه توزیع میشود .زیرا اگر تقسیم ناعادالنه درآمد ،انگیزه سرمایهدار را کاهش داده و لذا ارائه
ناعادالنه درآمد ،انگیزه کار از طرف فقرا و کارگران را نیز کاهش میدهد .از اینرو در مکانیز بازار ،توزیع بصورت
عادالنه سوق خواهد یافت.
طرفداران توزیع مجدد درآمد (توبین ،کوزنتس) -
این گروه معتقدند که افزایش مالیات ( )tو اعطای آن بهصورت سوبسید به فقرا ،انگیزه آنها را باال میبرد .زیرا
امکان کسب مهارت ،بهداشت بهتر ،تحصیل باکیفیتتر فرزندان و ...را باال برده و بهرهوری افزایش مییابد.
دیدگاه مطلوبیون (مارشال ،جان استوارت میل) -
این گروه ،نزولی بودن مطلوبیت نهایی درآمد را نقطه اتکای دیدگاه خود قرار دادهاند (ارزش یک ریال برای
ثروتمندان ،کمتر از ارزش یک ریال برای فقرا است) .طبق این دیدگاه ،افزایش درآمد ثروتمندان باعث کاهش
مطلوبیت کل میشود .طرفداران ،شرط یکسان بودن تابع مطلوبیت برای تمامی افراد را درنظر میگیرند.
مطلوبیت نهایی درآمد
U1
U2
مطلوبیت نهایی
13
این نظریات بر دو دسته تقسیم میشوند :نظریاتی که مالیات بر انحصارگر با مرکز توجه قرار داده و نظریاتی که
مالیات تصاعدی بر سرمایه را محور مباحث خود قرار دادهاند.
14
.2.2انواع درآمدهای عمومی
درآمد مالیاتی :مبالغی که دولت از جامعه بصورتهای مختلف برای تأمین مالی انجام وظایف خود دریافت میکند.
قرضهها :مبالغی که در منابع داخلی یا خارجی بصورت وام دریافت میشود (دارای بهره و سررسید و ...است)
درآمدهای پولی :ایجاد و نشر پول
درآمدهای حاصل از فروش یا اجاره دارایی (نفت و گاز و )...
سایر درآمدها :دریافتی بابت خدماتی که دولت ارائه میدهد (حق پروانه ،ورودی ،گواهینامه ،جریمه و )...
✓ از نظر کالسیکها :مالیاتها ،تنها برای جبران هزینه خدمات ارائه شده توسط دولت میباشد.
✓ از نظر کینزینها :مالیاتها ،به منظور سیاستگذاری و حفظ ثبات اقتصادی باید وضع شود.
نکته :هرچه نسبت درآمد مالیاتی به کل درآمد ملی بیشتر باشد ،ابزار مؤثرتر و بهتری برای سیاستگذاری دولت است.
اجزای مالیاتها:
پایه مالیاتی :معیار یا ارزشی است که مالیات بر آن وضع (برقرار) میگردد :مثال دستمزد و حقوق /درآمد شرکتها و ...
نرخ مالیات :نسبتی از پایه مالیاتی که بهصورت مالیات پرداخت میگردد :مثال 10درصد یا 20درصد
نرخ نهایی مالیات :نرخ مالیاتی که برای هر افزایش در درآمد پرداخت میشود (درآمد باالی 600هزار -
تومان 10 ،درصد ،در آمد باالی 1میلیون تومان 15 ،درصد)
نرخ متوسط مالیات :تقسیم کل مالیات پرداختی بر کل درآمد ()ATR=T/Y -
نکته :از نظر مالیات دهندگان ،نرخ نهایی مالیات حائز اهمیت است و اینکه چقدر کار کند را بر اساس این نرخ میسنجد.
ظرفیت مالیاتی :ظرفیت اقتصادی یک کشور در تحمل فشار انواع مالیاتها میباشد (توانایی پرداخت مردم) .ظرفیت
مالیاتی را با درآمد سرانه میسنجند.
انتقال بار مالیاتی :اگر خانواده ها برای اجتناب از پرداخت مالیات ،رفتار خود را تغییر دهند ،رخ میدهد (اگر فقط برخی
کاالها یا خدمات مشمول مالیات شوند ،بهتر است ،این اتفاق رخ میدهد .مثال قیمت نهاده کار یا سرمایه تغییر کند،
15
دارندگان آنها رفاه بیشتری خواهند داشت و لذا تغییر در توزیع درآمد و رفاه ایجاد میشود و .)...در این شرایط بهتر است
بر تمامی کاالها مالیات وضع گردد.
مالیات تناسبی/نسبی :اگر بار مالیات برای خانوارها بصورت یک نسبت ثابت باشد، -
مالیات تصاعدی :اگر از درآمدهای باالتر ،مالیات بیشتر گرفته شود (در ایران ،مالیات بر حقوق و دستمزد و مالیات بر -
درآمد شرکتها ،از این نوعند)،
مالیات تنازلی :برای درآمدهای پایینتر ،نرخ مالیاتی بیشتر باشد :مثال مالیات بر مصرف نوشابه با نرخ ثابت 50درصد، -
.2.2.2انواع مالیاتها
مالیات مستقیم :مالیاتهایی هستند که پرداختکنندگان آن مشخص است ،نام و مشخصات و منبع مالیاتی آنها و -
سایر اطالعات مربوط به هر یک در پروندههای مالیاتی و فهرست مؤدیان درج گردیده است .این مالیاتها بطورمستقیم
توسط مأموران مالیاتی مطالبه میشوند و معموال بهصورت فوری و در موعدهای کوتاه پرداخت میشوند .این گروه
مالیاتها بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم به لحاظ منبع شاملِ مالیات بر دارایی (شاملِ مالیات بر ارث ،مالیات حق
تمبر و مالیات نقل و انتقال حق واگذاری (سرقفلی) و مالیات بر درآمد (شاملِ مالیات بر درآمد امکالت و مستغالت،
ما لیات بر درآمد کشاورزی ،مالیات بر درآمد حقوق ،مالیات بر درآمد مشاغل ،مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی (شرکتها)
و مالیات بر درآمد اتفاقی) می باشند .درآمدهای بدست آمده از فعالیت کشاورزی از پرداخت مالیات معاف هستند.
مهمترین رقم مالیاتی مربوط به مالیات بر درآمد شرکتها میباشد.
مالیاتهای غیرمستقیم :مالیاتهایی هستند که پرداختکنندگان آن برای سازمان امورمالیاتی ناشناخته میباشند. -
بهصورت فوری پرداخت میشوند و بین مرحلههای تشخیص و قطعی شدن از یک طرف و وصول و اجرا از طرف دیگر،
فاصله زمانی وجود دارد .مالیات غیرمستقیم در ایران ،قانون واحدی ندارد .بلکه قوانین متعدد و تبصرههای قوانین بودجه
کل کشور آنرا تعیین می کند :مثال قانون تجمیع عوارض یا قانون مالیات بر ارزش افزوده که بصورت مجزا برای این نوع
مالیاتها وضع شده است .مالیات غیرمستقیم بر قیمت کاال اضافه شده و به مصرفکننده تحمیل میشود .شاملِ مالیات بر
واردات (مشتمل بر حقوق گمرکی ،سود بازرگانی ،حق ثبت سفارش کاال ،درصدی از ارزش خودروهای وارداتی) ،مالیات
بر مصرف و فروش (مشتمل بر فروش فرآورده های نفتی ،تولید الکل طبی و صنعتی ،فروش سیگار ،نوشابه ،خودرو،
درصدی از ارزش خودروهای داخلی ،مالیات بر نقل و انتقال خودرو ،فروش خاویار ،نوار ضبط صوت و تصویر ،حق اشتراک
تلفنهای خودکار و خدمات مخابراتی بینالمللی .از سال ،1382مالیات بر مصرف جایگزین مالیات تجمیع عوارض شده
است.
16
.3.2.2چگونگی توزیع بار مالیاتی
چه کسی باید مالیات بدهد؟ -
آخرین افراد ،مردم جامعه هستند که مالیات میپردازند .مالیاتدهنده نهایی ،مردم و خانوارها هستند.
چه نوع مالیاتی ،مناسبتر است؟ (عدالت مالیاتی) -
هیچ نوع مالیاتی ،تمام مردم را اقناع نمیکند .لذا دو اصل مطرح شده است:
اصل منفعت (کالسیکها) :بر اساس این اصل ،مالیات برای جبران خدمات باید وضع شود ،لذا در توزیع
مجدد درآمد تأثیر چندانی ندارد و همه خدمات نیز قابلیت سنجش منفعت را ندارد و منفعت آنها قابل
تشخیص نیست (مثل دفاع ملی و )...
اصل توانایی پرداخت :این اصل ،دو محور دارد (برابری افقی – برابری عمومی) .در برابری افقی ،یعنی افراد
با توانایی پرداخت مشابه ،مالیات یکسانی بپردازند .برابری عمومی ،یعنی افراد با توانایی پرداخت بیشتر،
مالیات بیشتری بپردازند.
چگونه توانایی پرداخت را محاسبه کنیم و چه مقدار مالیات مناسب است؟ -
درآمد :از نظر برخی اقتصاددانان ،درآمد مناسبترین پایه مالیاتی است .زیرا شاملِ مصرف و پسانداز میباشد .در
واقع اگر توزیع درآمد نابرابر باشد ،این پایه مالیاتی ،مناسبتر از سایر پایهها است.
مصرف (پسانداز – درآمد) :کالدور (اقتصاددان) و توماس هابز (جامعهشناس) ،موافق این نوع مالیات هستند .هابز
معتقد است که رفاه در زندگی به نحوه مصرف بستگی دارد و نه به درآمد .کالدور نیز معتقد است افرادی که از
مصرف دوره آتی خود استفاده میکنند ،باید مالیات بیشتری بپردازند.
ثروت (بدهی – دارایی) :برخی معتقدند که درآمد یا مصرف یک سال ،نمیتواند پایه مناسبی برای مالیات باشد.
بلکه مجموع ثروت و دارایی افراد ،بسیار مهمتر است .البته ثروت ،پسانداز اندوختهای است که قبال از آن مالیات
کسر شده است.
فیشر معتقد است که مالیات بر درآمد ،انگیزه سرمایهگذاران را کم میکند و لذا سرمایهگذاری ( )Iکم میشود.
همچنین مالیات بر درآمد موجب کاهش پسانداز ( )Sمیشود که این نیز بر کاهش سرمایهگذاری ( )Iمؤثر است.
نکته :این اختالف نظرها در انتخاب پایه مالیاتی ،برگرفته از توجه اقتصاددانان به پسانداز و توزیع درآمد است.
در سطح پسانداز پایین جامعه ،مالیات بر مصرف مناسبتر است. -
در سطح توزیع نابرابر درآمد در جامعه ،مالیات بر درآمد و ثروت مناسبتر است. -
بار مالیاتی :اصابت نهایی مالیات تعیین شده ،مشخص کننده ی بار مالیاتی است .در حقیقت بار مالیاتی گویای آن است
که چه کسی چه مبلغ مالیاتی باید بپردازد.
17
وقوع مالیاتی چیست؟ منظور از وقوع مالیاتی« ،پرداختکننده نهایی مالیات» است .در واقع یعنی اینکه بار مالیاتی بر
دوش چه کسانی نهایتاً قرار میگیرد .چه مالیات مستقیم و چه غیرمستقیم باشد ،همواره بار مالیاتی بر دوش افراد و
خانوارها میباشد و لذا پرداختکننده نهایی مالیات ،افراد و خانوارها هستند.
انتقال بار مالیاتی :اگر خانوارها برای اجتناب از پرداخت مالیات ،رفتار خود را تغییر دهند« ،انتقال بار مالیاتی» رخ
می دهد .مثال اگر فقط برخی از کاالها یا خدمات مشمول مالیات شوند ،هزینه تمام شده این گروه از کاالها بیشتر از سایر
کاالها خواهد شد و لذا قیمت تمام شده آن بطورنسبی باال میرود (تغییر قیمت نسبی نهاده و ستانده) .مثال اگر قیمت
نهاده کار یا سرمایه افزایش یابد ،دارندگان آنها از رفاه باالتری برخوردار خواهند شد .لذا مردم رفتار خود را تغییر داده و
از کاالهایی که مشمول مالیات نیستند ،بیشتر خرید میکنند .از اینرو ،بهتر است بر تمامی کاالها مالیات وضع شود.
ظرفیت مالیاتی :ظرفیت اقتصادی یک کشور در تحمل فشار انواع مالیاتها را «ظرفیت مالیاتی» نامند .درواقع ،توانایی
پرداخت مردم ،سطح ظرفیت مالیاتی را نشان میدهد .این شاخص را با سطح درآمد سرانه میسنجند.
18
فصل سوم
عنوان منبع کسب درآمد است ،بطورغیرمستقیم درآمد را تعدیل میکند و عادالنهتر میسازد.
عادالنهتر شدن توزیع درآمد ،کاهش فقر عمومی و افزایش رفاه اجتماعی را درپی دارد.
مالیات بر درآمد ،بطورمستقیم منجر به کاهش درآمد شده و توزیع درآمد را عادالنهتر میسازد .در •
نتیجه ،کاهش فقر عمومی و افزایش رفاه اجتماعی را درپی خواهد داشت (کاهش اختالف طبقاتی).
اعمال مالیات غیرمستقیم: -
اگر بر روی کاالهای غیرضروری و لوکس اعمال گردد ،منجر به افزایش مصرف کاالهای ضروری مثل •
بهداشت ،آموزش و ...میشود .در نتیجه ،رفاه اجتماعی را افزایش میدهد.
19
-2مالیات بر دستمزد (حقوق):
این نوع مالیات ،در زمان دریافت دستمزد اخذ میگردد (عموماً بصورت ماهانه).
هر فرد در ازای زمانی که برای کار کردن میگذارد و نیز درآمدی که از آن حاصل میگردد ،مطلوبیتی خواهد
داشت .سطح دستمزد افراد بر اساس این مطلوبیت و ارزشی که برای آن قائل هستند ،تعیین میگردد.
اعمال مالیات بر دستمزد ،کاهش دستمزد و حقوق را درپی دارد .این کاهش در دستمزد ،کاهش در مطلوبیت به
دلیل کاهش در درآمد را به دنبال خواهد داشت .در این وضعیت ،دو حال ممکن است رخ دهد:
اگر فرد انتظار درآمد بیشتری از زمان خود داشته باشد ،کاهش در عرضه نیروی کار خواهیم داشت. -
اگر فرد برای جبران درآمد خود ،حاضر به کار کردن بیشتری باشد ،افزایش در عرضه نیروی کار -
خواهیم داشت.
-3مالیات بر درآمد
مطلوبیت
21
.3.1.3مالیات بر شرکتها
مخالفان:
مالیات بر شرکتها ،عمال از سهامداران آنها اخذ میشود و لذا نوعی مالیات بر درآمد اشخاص است .از -
اینرو ،زمانیکه مالیات بر درآمد گرفته میشود ،مالیات بر شرکتها نوعی مالیات تکراری خواهد بود.
این نوع مالیات ،مانعی برای گسترش اندازه بنگاه و لذا سرمایهگذاری است. -
موافقان (طرفداران):
مالیات بر شرکتها ،به دلیل مزیتهایی که شرکتها از جامعه دریافت میکنند ،باید اخذ گردد (مزایای -
موجود در شرکتهای با مسئولیت محدود و قوانین و مقررات دارای مزیت برای شرکتها).
امروزه ،مدیریت شرکتهای بزرگ (حداکثرکننده سود) و مالکیت آنها (حداکثرکننده درآمد و تولید) از -
یکدیگر مجزا میباشد و لذا اعمال مالیات بر شرکتها میتواند تأثیر مثبت بر رفتار بنگاه اقتصادی بگذارد.
-4مالیات بر دستمزد (حقوق) :معموالً در زمان دریافت دستمزد اخذ میگردد (ماهانه) و یک نوع مالیات بر
نهاده کار میباشد .دستمزد ،معادل است با قیمت و ارزش هر ساعت کار توسط افراد یا سرمایه .هر فرد در ازای
زمانیکه برای کار کردن میگذارد و نیز درآمدی که از آن حاصل میگردد ،مطلوبیتی خواهد داشت؛ دستمزد بر
اساس آن مطلوبیت و ارزشی که افراد بدست میآورند ،تعیین میگردد.
اعمال مالیات بر دستمزد کاهش دستمزد و حقوق فرد را به دنبال دارد که این ،خود به کاهش در مطلوبیت افراد ناشی از کار کردن میانجامد
در صورت اعمال مالیات بر دستمزد ،عدهای مجبور میشوند بیشتر کار کنند (عرضه کار افزایش مییابد) و عدهای دست
از کار کردن میکشند و کمتر کار میکنند (عرضه کار کاهش مییابد) .اما چه افرادی بیشتر و چه افرادی کمتر کار
خواهند کرد؟
جواب :اگر فرد ،انتظار درآمد بیشتر از زمانی که برای کار کردن میگذارد داشته باشد ،کاهش در دستمزد باعث میشود
از کار دست بکشد و به دنبال شغل دیگری برود .در این صورت ،عرضه کار کاهش مییابد .این گروه افراد ،عموماً توانایی
بیشتر ،درآمد بیشتر و فرصت های بهتر برای کار کردن دارند .اما اگر فرد ،برای جبران درآمد خود حاضر به بیشتر کار
کردن باشد ،عرضه کار افزایش می یابد .این گروه از افراد ،عموماً از مهارت کمتر ،درآمد کمتر و نیاز مالی بیشتری بخوردار
هستند.
22
.2.1.3اثرات اقتصاد کالن
افزایش مالیات ( ،)tافزایش قیمت و لذا کاهش درآمد حقیقی را درپی دارد ( .)y=Y/Pکاهش درآمد حقیقی ( )yمنجر به
کاهش مصرف میشود .همچنین سرمایهگذاری کاهش خواهد یافت () I=f(yاصل شتاب) .در نتیجه کاهش اشتغال ( )Lو
رشد اقتصادی را به دنبال دارد .لذا اعمال مالیات ،موجب کاه ش تولید (رکود) در برخی صنایع و رونق در برخی دیگر از
صنایع میگردد (درصورتی که عوامل تولید ،جذب سایر صنایع شوند).
𝐼 = 𝑓ሺ𝑦ሻاصل شتاب
C=a+by 𝑌
t =𝑦↓ ( Lاشتغال)
𝑝↑ 𝐷 = 𝑓ሺ𝑦ሻ
y=C+S
C=a+by
t y=C’+I A+by’+I= y’=(1-α)y=y-T
y=C+S
T=αy
کاهش تمایل به مصرف ،کاهش ضریب فزاینده را به دنبال دارد .در نتیجه ،کاهش در نوسانات اقتصادی داریم .از اینرو،
مالیاتها تاثیر مثبت بر تثبیت اقتصادی دارند.
23
(P0-Pg)*qu= tax for supplierسهم مالیاتی که عرضهکننده میپردازد
سوال :اگر مالیات بر واحد 1/5=uباشد و کل درآمد مالیاتی دولت نیز برابر با 12شود ،مقدار مصرف ،قیمت پرداختی مصرفکننده و
تابع عرضه (qs=2p+3 :)S کاهش رفاه آنرا بیابید .تابع تقاضا (qd=12-p :)D
سواالت ذیل ،بر اساس نمودار و تحلیل آن ،قابل محاسبه است:
جواب:
چه سهمی از مالیات را تولیدکننده میپردازد؟
پردازد؟ )U*qو نرخ مالیات بر واحد نیز برابر با 1/5است ،لذا داریم:
u =12 می (
کنندهاست،
مصرفبوده
برابر با 12 مالیاتی ازدولت،
مالیات را چه سهمی کل درآمد
U*qکند؟
تغییر می
→ u=12
تولید*به1.5چه میزان
مالیاتqu =،
12 u=12/1.5=8ازqوضع
→ پس
قیمتی که تولیدکننده پس از وضع مالیات دریافت میکند ،چقدر است؟
چون نرخ مالیات بر واحد فروش برابر با 1/5بوده است ،یعنی تفاوت قیمت خریدار و فروشنده برابر با UاستPf-Pg=U=1.5 :
قیمتی که مصرفکننده پس از وضع مالیات میپردازد ،چقدر است؟
→ qu=12-Pf 8=12-Pf → Pf=4
24
مالیات بر قیمت فروش -
قسمت هاشور خورده ،سهم مالیات پرداختی مصرفکننده است .مالیات با نرخ αبر قیمت فروش اعمال میشودP'=(1-α)P .
با فرض نرخ مالیاتی αئرصئ بر قیمت ،قیمت جدید طبق رابطه P'=(1+α)Pبرابر با ' Pخواهد بود.
نکته:
✓ سهم مالیات بر قیمت نیز برای عرضهکننده و مصرفکننده ،بستگی به کششهای منحنیهای تقاضا و عرضه دارد.
✓ هرچه منحنی تقاضا پرکششتر باشد ،سهم مصرفکننده از مالیات بیشتر خواهد بود.
✓ هرچه منحنی عرضه پرکششتر باشد ،سهم مصرفکننده از مالیات کمتر خواهد بود.
P0=4 جواب :قیت تعادلی از برابری منحنی عرضه و تقاضا بدست میآید9-P0=0.5 P0+3 :
قیمت مصرفکننده پس از اعمال مالیات ،برابر با ' Pخواهد بود و لذا داریمq'd=9-P'=9-(1+α)Pg=9-1.5Pg :
در مقدار جدید که به فروش میرسد ( ،)q's=q'dقیمت برابر خواهد بود باPg=3 2Pg=6 : q's=0.5 Pg + 3
25
مالیات بر واحد یا قیمت در بازار نهاده -
دو نهاده مهم ،نیروی کار و سرمایه میباشند که مالیات بر هر دو این نهادههای میتواند اعمال گردد .در اینجا فقط
مالیات بر نهاده نیروی کار را بررسی می کنیم .مالیات بر نیروی کار مانند کسورات بازنشستگی میباشد که نوعی مالیات
بر دستمزد است و با نرخ ثابتی اعمال میگردد.
نکته :در خصوص نهاده نیروی کار ،مردم به عنوان عرضهکننده نیروی کار هستند و تولیدکنندگان و فعاالن اقتصادی به
عنوان تقاضاکننده نیروی کار ایفای نقش میکنند.
نکته :هرچه منحنی عرضه بیکششتر باشد ،سهم مالیات عرضهکننده (مردم) بیشتر است و بالعکس.
کامال بیکشش
Wدستمزد
SLعرضه
از دیدگاه عرضهکننده
(مردم)
Wf f
e
We W e =W f f=e
Wg g Wg
DLتقاضا
تقاضای جدید D’L
Lf Le L
قسمت هاشور خورده ،سهم مالیات پرداختی تقاضاکننده (بنگاه تولیدی) است.
یعنی تمام مالیات را عرضهکننده نیروی کار داده است و سهم آن بیشترین مقدار ممکن میباشد.
26
سوبسید غیرمستقیم (که بر قیمت کاال اعمال میگردد و موجب کاهش قیمت میشود) -
اگر اعطای کاال از طرف دولت ،دارای اثرات خارجی مثبت باشد ،سوبسید کاالیی رفاه جامعه را بیشتر از سوبسید
نقدی افزایش میدهد.
اگر تورم شدید در اقتصاد حاکم باشد ،باز هم سوبسید کاالیی مناسبتر از سوبسید نقدی است و رفاه
مصرفکننده را بیشتر افزایش میدهد.
اگر کاالی موردنظر ،کاالی معمولی باشد و شرایط فوق (تورم شدید و وجود اثرات خارجی مثبت) وجود نداشته
باشد ،سوبسید نقدی مناسبتر از سوبسید کاالیی است.
Pf f
Pf f
e
S Pe Pe=Pg =g
Pg D’X e
g
DXدرآمد متوسط
Xf Xg Xبازار بنزین
27
نکته :سهم سوبسید بر واحد نیز بستگی به کشش منحنیهای عرضه و تقاضا دارد .اگر تقاضا کامال بیکشش باشد ،تمام
سوبسید به مصرفکننده میرسد .اگر عرضه کامال بیکشش باشد ،تمام سوبسید به عرضهکننده میرسد.
لذا هرچه کشش منحنی عرضه کمتر باشد ،سهم سوبسید دریافتی عرضهکنندگان بیشتر میشود و بالعکس.
در بازار کاالهای اساسی و ضروری ،عموماً تقاضا کم کشش است ،لذا سوبسید (مالیات) بیشتر به مصرفکننده میرسد .اما
در بازار کاالهای لوکس ،عموماً تقاضا پُرکشش است و سوبسید (مالیات) به عرضهکننده منتقل میشود.
اگر بازار کاال ،بازار رقابتی باشد ،چه سوبسید و چه مالیات ،همواره به تخصیص غیرمؤثر و ناکارای منابع میانجامد .لذا
همواره کاهش رفاه کل جامعه را در پی دارد .مقدار کاهش در رفاه جامعه ،به کششهای عرضه و تقاضا و همچنین به
سطح تولید بستگی دارد.
که در آن MR=(1-1/e)*P ،است. نکته :در بازار انحصار کامل( ،درآمد نهایی) ( MC=MRهزینه نهایی)
28
P
S اعمال مالیات بر قیمت یا واحد در بازار انحصاری ،کارایی
را حتی بدتر نیز میکند.
Pf f
e
Pe بطورکلی در بازار انحصاری ،ناکارایی و عدم بهینگی در
Pg g مالیات بر واحد ،بیشتر از مالیات بر قیمت است.
D
MR
qf q q q
g e
P
S سوبسید بر قیمت یا واحد فروش در بازار انحصاری،
کارایی را بهتر میکند و تولید را افزایش میدهد.
Pf f
e
Pe به دلیل استفاده بیسشتر از منابع ،افزایش در رفاه جامعه
Pg g را نیز درپی خواهد داشت.
D
MR
qg qe qf q
مالیات بر درآمد ،شامل تمامی پرداختها به عوامل تولید میگردد .لذا در صورت کامل بودن مالیات بر درآمد ،سایر
مالیات ها تکراری خواهد بود .از اینرو ،بسیاری از اقتصاددانان به دالیل ذیل طرفدار این نوع مالیات هستند:
زیرا این نوع مالیات ،اثر جابجایی منابع را ندارد ،و -
ابزار مناسبی برای تعدیل ثروت و اجرای سیاست توزیع درآمد است. -
مالیات بر درآمد عموماً تصاعدی است درحالیکه سایر مالیاتها عموماً نرخ ثابتی دارند.
یکی از تفاوتهای مالیات بر درآمد و مالیات بر فروش ،در زمان اخذ مالیات است .مالیات بر درآمد در دورههای مشخصی
(معموال ساالنه) گرفته میشود درحالیکه مالیات بر فروش ،در هر بار فروش کاال اخذ میگردد .در نتیجه ،تاخیر در
پرداخت مالیات بر درآمد وجود خواهد داشت .از اینرو در صورت وجود تورم ،ارزش این مالیات کم میگردد .برای حل این
مشکل ،مالیات در درآمد با در دورههای کوتاهتر و مستمر میتوان اخذ کر :مثال تحت عنوان مالیات بر حقوق (بصورت
ماهانه) یا مالیات بر سود (بصورت دورههای ماهانه یا سه ماه و .)...
29