You are on page 1of 22

‫ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻨﺎﻣﻪ اﻗﺘﺼﺎدي‬

‫ﺳﺎل ﻫﻔﺪﻫﻢ‪ ،‬ﺷﻤﺎره ‪ ،66‬ﭘﺎﯾﯿﺰ ‪ ،1396‬ﺻﻔﺤﺎت ‪1- 22‬‬

‫ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ و اﺛﺮ آن ﺑﺮ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در‬


‫اﺳﺘﺎنﻫﺎي ﮐﺸﻮر‬

‫***‬
‫و ﮐﻮﺛﺮ ﺳﯿﺪي‬ ‫**‬
‫ﻣﻬﻨﻮش ﻋﺒﺪاﻟﻪ ﻣﯿﻼﻧﯽ* ‪ ،‬ﺳﻬﯿﻼ ﭘﺮوﯾﻦ‬

‫ﺗﺎرﯾﺦ ﭘﺬﯾﺮش‪1395/11/30 :‬‬ ‫ﺗﺎرﯾﺦ درﯾﺎﻓﺖ‪1395/08/03 :‬‬

‫ﭼﮑﯿﺪه‬
‫ﯾﮑﯽ از اﻫﺪاف ﻣﻬﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬاران‪ ،‬ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ‪ .‬ﻣﺎﻟﯿﺎتﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨـﻮان ﯾـﮏ ﻣﻨﺒـﻊ درآﻣـﺪي‬
‫ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮاي دوﻟﺖ‪ ،‬ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ اﺑﺰار ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ‪ .‬ﯾﮏ ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮐﺎرآﻣﺪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺗﺼـﺎﻋﺪي‬
‫ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﺗﻮزﯾﻊ درآﻣﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد‪ .‬در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ارزﯾﺎﺑﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ ﺑﺮ ﻧـﺎﺑﺮاﺑﺮي‬
‫درآﻣﺪ در ‪ 30‬اﺳﺘﺎن ﮐﺸﻮر ﻃﯽ دوره ‪ 1384 - 1392‬ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ‪ .‬ﺑﺮاي اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر‪ ،‬ﻧﺮخ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ‬
‫ﻫﺮ ﯾﮏ از دﻫﮏﻫﺎي درآﻣﺪي ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪه و اﺛﺮ آن ﺑﺮ ﺿﺮﯾﺐ ﺟﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺳﻬﻢ ارزش اﻓﺰوده ﺑﺨﺶﻫﺎي ﺻﻨﻌﺖ و‬
‫ﺧﺪﻣﺎت از ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ داﺧﻠﯽ و رﺷﺪ درآﻣﺪ ﺳﺮاﻧﻪ‪ ،‬ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ‪ .‬روش ﺗﺠﺮﺑﯽ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺒﺘﻨﯽ‬
‫ﺑﺮ دادهﻫﺎي ﺗﺎﺑﻠﻮﯾﯽ ﺑﻮده ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺨﻤﯿﻦ ﭘﺎﻧﻞ ﭘﻮﯾﺎ از ﻃﺮﯾﻖ روش ﮔﺸﺘﺎورﻫﺎي ﺗﻌﻤﯿﻢﯾﺎﻓﺘﻪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ‪.‬‬
‫ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮآوردﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ در اﯾﺮان ﺗﺼﺎﻋﺪي اﺳﺖ‪ ،‬اﻣﺎ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي‬
‫درآﻣﺪ ﺷﻮد‪.‬‬

‫ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪي ‪.H21, H24, O15 : JEL‬‬


‫ﮐﻠﯿﺪواژهﻫﺎ‪ :‬ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ‪ ،‬ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ‪ ،‬ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت‪.‬‬

‫‪milani@aut.ac.ir‬‬ ‫* داﻧﺸﯿﺎر اﻗﺘﺼﺎد‪ ،‬داﻧﺸﮑﺪه اﻗﺘﺼﺎد داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﺋﯽ‪ ،‬ﭘﺴﺖ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ‪:‬‬
‫** اﺳﺘﺎد اﻗﺘﺼﺎد‪ ،‬داﻧﺸﮑﺪه اﻗﺘﺼﺎد داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﺋﯽ‪ ،‬ﭘﺴﺖ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ‪sparvin2020@hotmail.com :‬‬
‫*** داﻧﺸﺠﻮي ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ ﻋﻠﻮم اﻗﺘﺼﺎدي‪ ،‬داﻧﺸﮑﺪه اﻗﺘﺼﺎد داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒـﺎﺋﯽ‪ ،‬ﻧﻮﯾﺴـﻨﺪه ﻣﺴـﺌﻮل‪ ،‬ﭘﺴـﺖ‬
‫‪kosar_seydi@yahoo.com‬‬ ‫اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ‪:‬‬
‫ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻨﺎﻣﻪ اﻗﺘﺼﺎدي‪ ،‬ﺳﺎل ﻫﻔﺪﻫﻢ‪ ،‬ﺷﻤﺎره ‪ ،66‬ﭘﺎﯾﯿﺰ ‪1396‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪ -1‬ﻣﻘﺪﻣﻪ‬
‫ﯾﮑﯽ از اﻫﺪاف ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬاران ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ‪ .‬ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺗﻮزﯾﻊ درآﻣـﺪ‬
‫ﺣﺪاﻗﻞ ﺑﻪ دو دﻟﯿﻞ ﺑﺮاي دوﻟﺖﻫﺎ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ؛ ﻧﺨﺴﺖ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮزﯾﻊ درآﻣﺪ ﺑﻌـﺪ ﻣﻬﻤـﯽ‬
‫از ﻋﺪاﻟﺖ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﺪ‪ .‬دوم اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮ رﺷﺪ و دﯾﮕﺮ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎي ﮐﻼن اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار‬
‫اﺳﺖ‪ .‬از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ درآﻣﺪي‪ ،‬ﻣﻬـﻢﺗـﺮﯾﻦ اﺑـﺰار ﺗﻮزﯾـﻊ‪ ،‬درآﻣـﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ اﺳـﺖ‪ .‬در ﺑﯿﺸـﺘﺮ‬
‫ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪﯾﺎﻓﺘـﻪ‪ ،‬درآﻣـﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ ﺳـﻬﻢ ﻣﻬﻤـﯽ از درآﻣـﺪﻫﺎي دوﻟـﺖ را ﺗﺸـﮑﯿﻞ‬
‫ﻣﯽدﻫﻨﺪ‪ ،‬اﻣﺎ در اﻏﻠﺐ ﮐﺸﻮرﻫﺎي درﺣﺎلﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺳـﻬﻢ درآﻣـﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ‬
‫ﻧﺎﭼﯿﺰ اﺳﺖ‪.‬‬
‫در اﯾــﺮان درآﻣــﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿــﺎﺗﯽ ﭘــﺲ از درآﻣــﺪﻫﺎي ﻧﻔﺘــﯽ در ﺗﻌﯿــﯿﻦ درآﻣــﺪﻫﺎي دوﻟــﺖ‬
‫ﻧﻘﺶآﻓﺮﯾﻨﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ‪ ،‬اﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ را ﻓﺮاﻣﻮش ﮐﺮد ﮐﻪ درآﻣﺪ ﺣﺎﺻﻞ از ﻧﻔـﺖ در ﻋـﯿﻦ‬
‫ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪار اﺳﺖ‪ ،‬ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺗﺼﺤﯿﺢﮐﻨﻨﺪﮔﯽ ﻧﺪارد و ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻣﻨﺒﻊ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ اﺳﺖ‪ .‬ﻧﯿﺎز‬
‫دوﻟﺖ ﺑﻪ درآﻣﺪﻫﺎي داﺋﻤﯽ و ﭘﺎﯾﺪار ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﺎلﻫﺎي اﺧﯿﺮ ﺗﻮﺟـﻪ وﯾـﮋهاي‬
‫ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻢ ﻣﺎﻟﯿﺎت در درآﻣﺪﻫﺎي دوﻟﺖ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ‪.‬‬
‫از ﻣﯿﺎن اﻧﻮاع ﻣﺎﻟﯿﺎتﻫﺎ‪ ،‬ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣـﺪ‪ ،‬ﻧـﻪ ﺗﻨﻬـﺎ ﻧﻘـﺶ ﻣﻬﻤـﯽ در درآﻣـﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ‬
‫دوﻟﺖ دارد‪ ،‬ﺑﻠﮑﻪ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ اﺑﺰارﻫﺎي دوﻟﺖ ﺑﺮاي ﺑﺎزﺗﻮزﯾﻊ درآﻣﺪ اﺳـﺖ‪ .‬ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﯿـﺎت‬
‫ﺑﺮ درآﻣﺪ در اﯾـﺮان‪ ،‬ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﺑﺴـﯿﺎري از ﮐﺸـﻮرﻫﺎي دﯾﮕـﺮ ﺗﺼـﺎﻋﺪي اﺳـﺖ‪ .‬در اﯾـﻦ ﺳـﺎﺧﺘﺎر‪،‬‬
‫ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ اﺳﺎس ﻗﺎﻧﻮن و ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎي ﻣـﺎﻟﯽ ﻫـﺮ ﮐﺸـﻮر ﺑـﻪ ﮔﻮﻧـﻪاي ﻋـﺎم از ﻃﺒﻘـﺎت‬
‫ﻓﺮادﺳﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﺧﺬ ﺷﺪه و در ﺟﻬﺖ ﺑﻬﺒﻮد اراﺋﻪ ﮐﺎﻻﻫﺎي ﻋﻤﻮﻣﯽ ‪ -‬ﺗﻮزﯾﻊ درآﻣﺪ‪ -‬در ﻣﯿﺎن‬
‫اﻗﺸﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﻮزﯾﻊ ﻣﯽﺷﻮد‪ .1‬ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ‪ ،‬اﻧﺘﻈـﺎر ﻣـﯽرود ﺑـﺎ وﺟـﻮد ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼـﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿـﺎت‪،‬‬
‫ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﺑﺪ‪.‬‬
‫ﺑﺮﺧﯽ از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺠﺮﺑﯽ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ در ﮐﺸـﻮرﻫﺎ ﻧﺸـﺎن دادهاﻧـﺪ ﮐـﻪ اﻋﻤـﺎل ﻧـﺮخﻫـﺎي‬
‫‪2‬‬
‫ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭼﻨﺪاﻧﯽ ﺑﺮ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ‪ .‬ﭘﯿﺘﺮ و ﻫﻤﮑـﺎراﻧﺶ‬
‫در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪاي ﮐﻪ در ﺳﺎل ‪ 2012‬اﻧﺠﺎم دادهاﻧﺪ‪ ،‬ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﻨـﺪ ﮐـﻪ اﻣـﺮوزه ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺑـﺮ‬
‫درآﻣﺪ در ﺑﺴﯿﺎري از ﮐﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن داراي ﺑﺮاﮐﺖﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ ﮐﻤﺘـﺮ‪ ،‬ﻧـﺮخﻫـﺎي ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ‬
‫ﮐﻤﺘﺮ و ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ ﮐﻤﺘﺮي ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻪ دﻫﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ‪ .‬ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﯿﺎن ﺷﺪه‬

‫‪ - 1‬ﺷﮑﻮري و ﺛﺎﻗﺐﻓﺮد )‪(1387‬‬


‫)‪2- Sabirianova Peter, Buttrick and Duncan (2012‬‬
‫‪3‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫اسد که تـا سـال ‪ 2012‬حـداقل ‪ 38‬کشـور سـاختار مالیـات بـر درآمـد خـود را از سـاختار‬
‫تصاعدي به ساختار تناسبي‪ 1‬تغییر دادهاند و پیشبیني ميکنند که تعداد ایـن کشـورها رو بـه‬
‫افزایش باشد‪ .‬بنابراین‪ ،‬هدف این مقاله بررسي اثر سـاختار تصـاعدي مالیـات بـر درآمـد بـر‬
‫نابرابري درآمد در ایران اسد‪.‬‬
‫مطالعات انجام شده در این زمینه به لحاظ روش تجربي به چنـد دسـته تقسـیم مـيشـود؛‬
‫دستهاي از مطالعات به محاسبه ضریب جیني قبل و بعد از دریافد مالیات پرداختهاند (برخي‬
‫از پژوهشگران با استفاده از سهم مالیات بر درآمد از تولید ناخالص داخلـي بـه ارزیـابي ایـن‬
‫اثر پرداختهاند)‪ .‬دسته دیگر مطالعات به محاسبه نرخ اصابد مالیات بر دهكهـاي درآمـدي‬
‫متمرکز شدهاند‪.‬‬
‫از آنجا که اطالعات مربوط به دهكها کـه هـر سـاله توسـ مرکـز آمـار ایـران منتشـر‬
‫ميشود‪ ،‬محدود به ‪ 10‬دهك در سطح کشور اسد‪ ،‬غالب پژوهشگران براي برآورد اثـرات‬
‫به اطالعات کشوري بسنده مي کنند‪ .‬در ایـن پـژوهش بـراي دسـتیابي بـه نتـایج دقیـستـر بـه‬
‫تشكیل دهكها براي ‪ 30‬استان کشور در بازه زماني ‪ 1384 -1392‬پرداختهایم‪ .‬در ادامه‪ ،‬در‬
‫بخش دوم‪ ،‬مباني نظري و برخي مطالعات در این زمینه مورد بحث قرار گرفته اسـد‪ .‬بخـش‬
‫سوم به مرور ادبیات تجربي اختصاص یافته اسد‪ .‬در بخش چهارم روششناسـي بـرآورد بـه‬
‫تفصیل تشریح ميشود و در نهاید در بخش پنجم خالصه نتایج ارائه خواهد شد‪.‬‬

‫‪ -2‬ادبیات موضوع و برخی مطالعات در این زمینه‬


‫سیاسد گذاران در همه جاي جهـان بـا توسـل بـه سیاسـدهـاي جدیـد در راسـتاي کـاهش‬
‫نابرابري درآمد در جامعه تالش ميکنند‪ .‬از میان ابزارهاي موجود‪ ،‬کارآمدترین و مهمترین‬
‫ابزار توزی درآمد در جامعه‪ ،‬مالیاتها هستند‪ .‬تمامي مالیاتها داراي اثر درآمدي هسـتند و‬
‫بر توزی درآمد تاثیرگذارند‪ ،‬اما مالیاتهاي غیرمسـتقیم معمـوال نقـش نابرابرکننـده دارنـد؛‬
‫زیرا طراحي یك سیستم تصاعدي در مالیاتهاي غیـرمسـتقیم غیـرعملـي اسـد و ایـن نـوع‬
‫مالیاتها داراي ساختار تنازلي هستند‪ .2‬در حقیقد نسبد مالیات غیـرمسـتقیم بـه درآمـد در‬

‫‪1- Proportional Structure‬‬


‫)‪2- Musgrave and Thin(1948‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪4‬‬

‫دهكهاي پایین‪ ،‬بیشتر از نسبد مالیات غیرمستقیم به درآمد در دهكهاي باالسد به همین‬
‫دلیل مالیاتهاي غیر مستقیم‪ ،‬اثر ضدتوزیعي دارد‪.‬‬
‫برخالف مالیاتهاي غیـرمسـتقیم‪ ،‬مالیـاتهـاي مسـتقیمي کـه داراي سـاختار تصـاعدي‬
‫هستند‪ ،‬مـيتواننـد نقـش مـو ثري در کـاهش نـابرابري درآمـد داشـته باشـند‪ .‬از میـان انـواع‬
‫مالیات هاي مستقیم‪ ،‬مالیات بر درآمد نه تنها نقش مهمي در درآمدهاي مالیاتي دولـد دارد‪،‬‬
‫بلكه از مهمترین ابزارهاي دولد براي اصالح بازتوزی درآمد اسد و براي اینكه اثـر مـورد‬
‫نظر را از نظر درآمدي و توزیعي داشته باشد باید به نحو مناسبي طراحي شده باشد‪.1‬‬
‫در ادبیات مالیه عمومي‪ ،‬آنچه در طراحي نرخهاي مالیات بـر درآمـد اهمیـد دارد‪ ،‬بـده‬
‫بستان میان برابري و کارایي اسد‪2‬؛ برابري‪ ،‬مفهومي اسد که به سختي قابل ارزیابي اسد و‬
‫داراي ابعاد و تعاریف مختلفي اسد‪ .‬برابري در مالیات شامل دو جز عمودي و افقـي اسـد‪.‬‬
‫برابري افقي‪ 3‬به این معناسـد کـه افـراد بـا توانـایي پرداخـد یكسـان‪ ،‬مالیـات یكسـاني نیـز‬
‫پرداخد کنند و برابري عمودي‪ 4‬به این مفهوم اسد که با افزایش توانایي پرداخد‪ ،‬مالیـات‬
‫پرداختي افراد نیز افزایش ميیابد‪.5‬‬
‫معیار کارایي را چنین ميتوان تفسیر کرد که مالیاتهاي مختلف در جابهجایي و انتقـال‬
‫مناب از بخش خصوصي به بخش عمومي‪ ،‬اخاللهاي متفاوتي در بازار ایجاد ميکننـد‪ .‬ایـن‬
‫اخالل ها از طریـس دور شـدن از بهینـه پـارتو باعـث کـاهش رفـاه از دسـد رفتـه در اقتصـاد‬
‫ميشوند‪ .‬مالیاتهایي که رفاه از دسد رفته کمتـري بـه اقتصـاد تحمیـل مـيکننـد‪ ،‬کـارایي‬
‫بیشتري دارند‪ .‬بنابراین در رابطه با مالیاتها‪ ،‬هدف کـارایي و برابـري در تاـاد بـا یكـدیگر‬
‫قرار دارند‪ .‬مالیاتهایي که برابري اقتصادي را حفظ ميکنند‪ ،‬کارا نیستند و برعك ‪.‬‬
‫نرخهاي تصاعدي مالیات کارا نیستند‪ ،‬اما دربردارنده مفهوم برابري عمودي هسـتند و از‬
‫نظر بسیاري از سیاسدگـذاران و مـردم تـامین هـدف برابـري اقتصـادي مهـمتـر از کـارایي‬
‫اقتصادي اسد‪ ،‬از این رو ساختار مالیات بر درآمد بسیاري از کشورها تصاعدي اسد‪.‬‬

‫‪ -1‬نصیري اقدم‪ ،‬رزمي(‪)1394‬‬


‫)‪2- Ramesy and Mirrlees(1971‬‬
‫‪3- Horizontal Equity‬‬
‫‪4- Vertical Equity‬‬
‫)‪5- Gravelle(1986‬‬
‫‪5‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫ســاختار تصــاعدي مالیــات بــه معنــاي وجــود بــار مالیــاتي متفــاوت در طبقــات مختلــف‬
‫درآمدي اسد به این ترتیب که افراد با درآمد بیشتر‪ ،‬مالیات بیشتري پرداخد کنند‪ .‬ساختار‬
‫تصاعدي را ميتوان دو گونه در نظر گرفد؛ ساختار تصاعدي که در آن نرخهـاي متوسـ‬
‫مالیات افزایشي هستند و ساختار تصاعدي که درآن نرخهاي نهایي افزایشي هستند‪.‬‬
‫اگر با افزایش سطح درآمد افراد‪ ،‬میزان مالیات پرداختي افراد نسبد به درآمـد افـراد یـا‬
‫همان نرخ متوس مالیات افزایش یابد‪ ،‬ساختار مالیات تصاعدي اسد‪ .‬در ساختار تصاعدي‪،‬‬
‫نرخ نهـایي مالیـات بیشـتر از نـرخ متوسـ مالیـات اسـد کـه در نتیجـه آن کشـش مالیـاتي‬
‫بزرگتر از یك وجود خواهد داشد‪.‬‬
‫نرخ تصاعدي مالیات زماني به صورت نرخ نهایي تصاعدي تبدیل ميشود که بـراي هـر‬
‫افزایش درآمد‪ ،‬نـرخ مالیـات بیشـتري در نظـر گرفتـه شـود‪ .‬از آنجـا کـه اجـراي نـرخهـاي‬
‫تصاعدي براي تغییرات جزیـي درآمـد در عمـل ممكـن نیسـد‪ ،‬نـرخهـاي تصـاعدي بـراي‬
‫درآمد تصاعدي با تغییرات غیرجزیي در نظر گرفته ميشود‪.1‬‬
‫نكته مهم دیگر این اسد که وقتي معافید پایـه وجـود داشـته باشـد‪ ،‬حتـي بـا نـرخهـاي‬
‫نهایي ثابد‪ ،‬ساختار مالیات تصاعدي ميشود‪ .‬بنابراین‪ ،‬لزومي ندارد بـراي تصـاعدي شـدن‬
‫مالیات ها‪ ،‬نرخهاي نهایي مالیات افزایشي باشد؛ یعني گاهي ميتوان تصاعد مـورد نیـاز را بـا‬
‫افزایش معافید پایه ایجاد کرد و گاهي ميتوان بـا افـزایش نـرخهـاي نهـایي بـه ایـن نتیجـه‬
‫دسد یافد‪.2‬‬
‫بنكمن‪ ،3‬گریفث‪ 4‬و اوکلي‪ 5‬از طرفداران ایجاد ساختار تصـاعدي مالیـات بـا اسـتفاده از‬
‫معافید پایه بودند‪ .‬همچنین حماید از توزیـ مجـدد درآمـد و مالیـاتسـتاني تصـاعدي در‬
‫میان طرفداران نیودیل‪ 6‬بسیار رواج داشد‪ .‬این گروه معتقدند که مالیات تصاعدي ميتوانـد‬
‫منجر به رسیدن به اهداف زیر شود‪:‬‬
‫‪ -‬حفظ ثبات اقتصادي و رونس فعالیدهاي کسب و کار‬

‫‪ -1‬پژویان (‪)1394‬‬
‫‪ -2‬نصیرياقدم‪ ،‬رزمي(‪)1394‬‬
‫‪3-Bankman‬‬
‫‪4- Griffith‬‬
‫‪5- O’kelley‬‬
‫‪ -6‬نیودیل )‪ (New Deal‬تدابیر متنوعي اسد که دولد ریی جمهور فرانكلین روزولد براي احیاي اقتصـادي پـ‬
‫از بحران اقتصادي ‪1930‬سال درآمریكا بكار برد (کتابخانه کنگره آمریكا)‪.‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪6‬‬

‫‪ -‬متناسب بودن مالیاتها با مزایاي کسب شده‬


‫‪ -‬کاهش نابرابري اقتصادي‬
‫‪ -‬کاهش مطلوبید پول‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬ساختار تصاعدي مالیات بسیار مطلوب اسد‪ ،‬اما طراحـي و اجـراي درسـد آن‬
‫دشوار اسد‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫گالوین و بیتكر (‪ )1969‬در حماید از ساختار تصاعدي مالیات بیان کردهاند‪:‬‬
‫‪ -‬مالیات بر ارزش افزوده و سایر اقسام مالیات غیر مستقیم‪ ،‬تنازلي هستند در حالي کـه‬
‫مالیات بر درآمد تصاعدي ميتواند باعث خنثي شدن آثار سـوء تـوزیعي مالیـاتهـاي‬
‫اشاره شده شود‪.‬‬
‫‪ -‬وقتي درآمد شخص افزایش ميیابد‪ ،‬امنید اقتصادي او بـا سـرعتي بـیش از سـرعد‬
‫افزایش درآمدش زیاد ميشود‪.‬‬
‫‪ -‬نرخهاي تصاعدي مالیات‪ ،‬ابزاري براي کاهش نابرابري اقتصادي هستند و به خـوبي‬
‫با سرمایهداري مردمساالرانه سازگاري دارند‪.‬‬
‫‪ -‬مزایاي مخارج حكومتي به شكل تصاعدي با درآمد و ثروت فرد افزایش ميیابد‪.‬‬
‫در کنار مزایایي که در خصوص ساختار تصاعدي مالیات مطرح شده معایبي هم وجـود‬
‫دارد‪ .‬بنكمن و گریفث‪ )1987( 2‬منتقدانـه بـه بررسـي دو جنبـه از هزینـههـاي مالیـاتسـتاني‬
‫تصاعدي پرداختهاند؛ نخسد تاثیر سوئي که نرخهاي تصـاعدي مالیـات بـر کـارایي نیـروي‬
‫کار دارد‪ .‬به این معنا که عامل کار با هر توانایي وقتي به بازار کار مراجعه مـيکنـد در واقـ‬
‫اوقات فراغد خود را براي کسب درآمد به بازار عرضه ميکنـد‪ .‬از آنجـا کـه ایـن سـاعات‬
‫فراغد براي شخص مطلوبید دارد‪ ،‬در قبال عرضه فراغد درخواسد قیمتي را ميکند‪ .‬هـر‬
‫چقدر شخص از اوقات فراغد خود بیشتر گذشد کند‪ ،‬انتظار دریافد قیمد بیشـتري دارد‪.‬‬
‫افزایش نرخ مالیات بر درآمد موجب ميشود که شخص فراغد را بـر کـار تـرجیح دهـد و‬
‫موجب کاهش بهرهوري و عرضه نیروي کار ميشود‪.3‬‬
‫دومین مساله بحثهاي متعارفي اسد که ساختار تصاعدي مالیات را موجب هزینـههـاي‬
‫اجرایي گزاف‪ ،‬تخصیص نامناسب سرمایه و فرار مالیاتي ميداند‪ .‬از نظر ایشان مطلوبتـرین‬

‫‪1- Galvin and Bittker‬‬


‫‪2- Bankman and Griffith‬‬
‫‪ -3‬زایندهرودي(‪)1380‬‬
‫‪7‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫نرخ مالیات‪ ،‬نرخي اسد که هزینههاي مالیات تصاعدي را با مزایاي بـالقوه ناشـي از توزیـ‬
‫مجدد درآمد به تعادل ميرساند‪.‬‬

‫‪ -3‬مروری بر مطالعات انجام شده‬


‫‪ -3-1‬مطالعات داخلی‬
‫ابونوري و خوشكار(‪ )1385‬در مقالهاي با عنوان «اثر شاخصهـاي اقتصـاد کـالن بـر توزیـ‬
‫درآمد در ایران» بـه بـرآورد الگـوي بـین اسـتاني عوامـل مـوثر بـر توزیـ درآمـد در ایـران‬
‫پرداختهاند‪ .‬براي این منظور سهم بیستكهاي درآمدي(هزینه) و ضریب جینـي بـه تفكیـك‬
‫استانها براي سالهاي ‪ 1379‬تا ‪ 1381‬برآورد شده اسد‪ .‬براساس نتایج‪ ،‬نسـبد درآمـدهاي‬
‫مالیاتي به محصول ناخالص داخلي‪ ،‬اثر افزایشي بر نابرابري داشـتهانـد‪ .‬ایـن اثـر افزایشـي بـه‬
‫علد کاهش سهم چهار بیستك اول(‪ 20‬درصـد اول) بـه نفـ افـزایش سـهم بیسـتك پـنجم‬
‫(‪ 20‬درصد آخر) بوده اسد‪.‬‬
‫شریعدمصطفوي(‪ ) 1394‬در پژوهشي به ارزیابي بار مالیاتي بر خانوار در دهـكهـاي‬
‫هزینه اي در ایران پرداخته اسد‪ .‬در این پژوهش نرخ اصـابد انـواع مالیـات در دهـكهـا‬
‫محاسبه شـده اسـد‪ .‬نتـایج نشـان داده کـه متوسـ بـار مالیـاتي بـر خانوارهـاي شـهري و‬
‫روستایي در حالد خوشبینانه به ترتیب ‪ 9/3‬و ‪ 7/5‬درصد و در حالد بدبینانه (که تمامي‬
‫بار مالیاتي به مصرفکننده انتقال یابـد) ‪ 14/4‬و ‪ 13/2‬درصـد اسـد‪ .‬تفـاوت بـار مالیـاتي‬
‫دهك کم درآمد و دهك پردرآمد شهري و روستایي در گزینـه بدبینانـه بـه ترتیـب تنهـا‬
‫‪ 1/0‬و ‪ 1/6‬درصد و در حالد خوشبینانه ‪ 17/3‬و ‪ 20/3‬درصد اسد‪ .‬بنـابراین‪ ،‬مالیـاتهـا‬
‫قدرت بازتوزیعي چنداني ندارند‪.‬‬
‫مهرآرا و اصفهاني (‪ )1394‬رابطه بین توزی درآمـد و سـاختار مالیـاتي را در کشـورهاي‬
‫منتخب مورد برسي قرار دادهاند‪ .‬متغیرهاي مورد استفاده شامل ضریب جیني به عنوان متغیـر‬
‫وابسته‪ ،‬سهم مالیات بر درآمد شخصي‪ ،‬سهم مالیات بر شرکدها‪ ،‬مالیات بر مجموع درآمـد‬
‫و سهم مالیات برکاالها و خدمات از کل درآمدهاي مالیاتي اسد‪ .‬در این مقاله از دادههـاي‬
‫پانل ‪19‬کشور طي سالهاي ‪ 1995‬تا ‪ 2012‬استفاده شده اسد‪ .‬نتایج حاصـل نشـان مـيدهـد‬
‫که با افزایش سهم مالیات بر درآمد شخصي و سهم مالیات بر شرکدها از کـل درآمـدهاي‬
‫مالیاتي‪ ،‬ضریب جیني کاهش خواهد یافد‪ ،‬اما با افزایش سهم مالیات بر کاالهـا و خـدمات‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪8‬‬

‫از کل درآمدهاي مالیاتي‪ ،‬توزی درآمد رو به وخامد خواهد نهاد و ضریب جیني افـزایش‬
‫خواهد یافد‪.‬‬
‫نصیرياقدم و رزمي (‪ )1394‬در مقالهاي به ارزیابي اثر وض مالیات بـر مجمـوع درآمـد‬
‫پرداختهاند‪ .‬براي این منظور یك جامعه فرضي بـا ‪ 12‬پایـه درآمـدي مختلـف بـا اسـتفاده از‬
‫نرمافزار شبیهسازي شده اسد‪ .‬در ایـن جامعـه فرضـي درآمـدهاي مالیـاتي دولـد و توزیـ‬
‫درآمد محاسبه و تغییرات آن در چهار سناریوي مختلف وض مالیات بر درآمد مقایسه شده‬
‫اسد‪ .‬سناریوها به شرح زیر هستند‪:‬‬
‫‪ -1‬اگر فردي از چند واحد شغلي درآمد داشته باشد‪ ،‬یك بار مشـمول معافیـد مـيشـود و‬
‫مجموع درآمدهایش مشمول مالیات ميشود‪.‬‬
‫‪ -2‬همه درآمدهاي مشمول مالیات تجمی ميشود و مجموع آن بـر اسـاس قـانون‪ ،‬مشـمول‬
‫مالیات ميشود‪.‬‬
‫‪ -3‬همه درآمدهاي فرد‪ ،‬اعم از معاف و غیرمعاف تجمی شده و براساس نرخهاي ماده ‪131‬‬
‫مشمول مالیات ميشود‪.‬‬
‫‪ -4‬همه درآمدهاي فرد‪ ،‬اعم از معاف و غیرمعاف تجمی ميشود و در صورتي که مجمـوع‬
‫آن در سال بیش از میزان معافید ساالنه (‪ 100‬میلیون تومان) باشد‪ ،‬براساس نـرخهـاي مـاده‬
‫‪ 131‬قانون مالیاتهاي مستقیم مشمول مالیات ميشود‪.‬‬
‫نتایج شبیهسازي حاکي از آن اسد که درآمد مالیاتي دولد در سناریوي سه به حداکثر‬
‫خود ميرسد و توزی درآمد نیز بهترین وضعید را دارا اسد‪.‬‬

‫‪ -3-2‬مطالعات خارجی‬
‫برد‪ )2005(1‬در مقالهاي به بررسي نقش محدود مالیـات بـر درآمـد در کشـورهاي در حـال‬
‫توسعه ميپردازد‪ .‬او در این مقاله درصدد بررسي این مساله اسد که آیا ميتوان بـا اسـتفاده‬
‫از مالیات بر درآمد؛ به بهبود توزی درآمد در کشورهاي در حـال توسـعه امیـد داشـد بـه‬
‫اعتقاد وي در این کشـورها مالیـات بـر درآمـد‪ ،‬نـاقص و غیرتصـاعدي اسـد و هزینـههـاي‬
‫اجرایي و سیاسي اجراي سیستم مالیات‪ ،‬تصاعدي و بـاال اسـد‪ .‬بنـابراین‪ ،‬نمـيتـوان از ایـن‬
‫سیستم براي بهبود توزی درآمد استفاده کرد‪ .‬وي تقوید مالیات بر مصرف و سیاسـدهـاي‬

‫‪1- Bird‬‬
‫‪9‬‬ ‫ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ و اﺛﺮ آن ﺑﺮ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در‪...‬‬

‫ﻫﺰﯾﻨﻪاي در ﺟﻬﺖ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻓﻘﺮا را از روشﻫﺎي ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﮐـﺎﻫﺶ ﻓﻘـﺮ و ﻧـﺎﺑﺮاﺑﺮي‬
‫ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ‪.‬‬
‫ﭘﯿﺘﺮ و داﻧﮑﻦ‪ 1‬در ﯾﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐـﻪ در ﺳـﺎل ‪ 2008‬اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪ ﺑـﻪ ﺑﺮرﺳـﯽ راﺑﻄـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﺎر‬
‫ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت و ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ‪ .‬آنﻫـﺎ ﺑـﺮاي ﻧﺸـﺎن دادن اﺛﺮﭘـﺬﯾﺮي ﻧـﺎﺑﺮاﺑﺮي‬
‫درآﻣﺪ از ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت از اﻋﻤﺎل ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺑـﺮ ‪ 100‬ﻧﻘﻄـﻪ ﻓﺮﺿـﯽ از درآﻣـﺪ‬
‫ﺳﺮاﻧﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮدﻧﺪ‪ .‬ﭼﻮن ﻧﻘﺎط در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﺼﺎﻋﺪي و ﺗﺠﻤﻌﯽ‬
‫ﻫﺴﺘﻨﺪ‪ ،‬ﯾﮑﺼﺪ ﻧﺮخ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﺼﺎﻋﺪي ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺷﻮد )ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺜﺎل‪ ،‬ﻧﻘﻄـﻪ‬
‫اول ﭼﻬﺎر درﺻﺪ از درآﻣﺪ و ﻧﻘﻄﻪ دوم ﻫﺸﺖ درﺻﺪ از درآﻣﺪ( ﮐﻪ ﻣﯿـﺎﻧﮕﯿﻦ اﯾـﻦ ﻧـﺮخﻫـﺎي‬
‫ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ‪ ،‬ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت در ﻣﺪل اﺳﺖ‪ .‬اﯾـﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ ﮐـﻪ روي ﯾـﮏ‬
‫ﭘﺎﻧﻞ ﺑﺰرگ از ‪189‬ﮐﺸـﻮر دﻧﯿـﺎ در دوره ‪ 1981 - 2005‬اﻧﺠـﺎم ﮔﺮﻓﺘـﻪ‪ ،‬ﻧﺸـﺎن داده اﺳـﺖ ﮐـﻪ‬
‫وﺟﻮد ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ ﻣـﯽﺷـﻮد واﯾـﻦ راﺑﻄـﻪ ﻣﻨﻔـﯽ‬
‫درﮐﺸﻮرﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﻗـﺎﻧﻮﻧﯽ ﻗـﻮيﺗـﺮي دارﻧـﺪ و ﻓـﺮار ﻣﺎﻟﯿـﺎﺗﯽ در آنﻫـﺎ ﮐﻤﺘـﺮ‬
‫اﺳﺖ‪ ،‬ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬‬
‫ﮐﺮوز‪ (2014) 2‬در ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨـﻮان ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼـﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺑـﺮ درآﻣـﺪ‪ ،‬رﺷـﺪ‪،‬‬
‫ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ و رﻓـﺎه ﺑـﻪ ﺑﺮرﺳـﯽ اﺛـﺮات وﺟـﻮد ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼـﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺑـﺮ درآﻣـﺪ ﺑـﺮ‬
‫ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎي ﻧﺎم ﺑﺮده ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ‪ .‬در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﺛﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺮخﻫﺎي ﺗﺼـﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿـﺎت ﺑـﺮ‬
‫درآﻣﺪ ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ‪ .‬ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﻧﺸـﺎن داده اﺳـﺖ ﮐـﻪ اﻓـﺰاﯾﺶ‬
‫ﻧﺮخﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ‪ ،‬ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ را ﮐﺎﻫﺶ داده و ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ رﺷﺪ اﻗﺘﺼـﺎدي‪،‬‬
‫ﮐﺎﻫﺶ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﯿﺮوي ﮐﺎر و ﮐﺎﻫﺶ ﭘﺲاﻧﺪاز در اﻗﺘﺼﺎد اﺳﭙﺎﻧﯿﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ‪.‬‬
‫ﮔﺮﯾﻦ و ﻫﻤﮑﺎران‪ (2015) 3‬ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت و ﻧـﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣـﺪ‬
‫ﺑﺮاي دوره ‪ 1976 -2011‬در اﻗﺘﺼﺎد ﮐﺎﻧﺎدا ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ‪ .‬در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ از ﺷـﺎﺧﺺ ﮐـﺎﮐﻮاﻧﯽ‬
‫ﺑﺮاي ﻧﺸﺎن دادن راﺑﻄﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺎﻟﯿﺎت و ﺗﻮزﯾﻊ درآﻣﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ‪ .‬ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ‬
‫اﻓﺰاﯾﺶ درآﻣﺪﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ دوﻟﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي درآﻣﺪ در ﮐﺎﻧﺎدا ﺷﺪه اﺳﺖ‪.‬‬

‫‪1- Sabirianova Peter and Duncan‬‬


‫‪2- Cruz‬‬
‫‪3- Green, Riddell, France‬‬
‫ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻨﺎﻣﻪ اﻗﺘﺼﺎدي‪ ،‬ﺳﺎل ﻫﻔﺪﻫﻢ‪ ،‬ﺷﻤﺎره ‪ ،66‬ﭘﺎﯾﯿﺰ ‪1396‬‬ ‫‪10‬‬

‫‪ -4‬ﺗﺼﺮﯾﺢ‪ ،‬ﺗﺨﻤﯿﻦ و ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﺪل‬


‫در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از درآﻣﺪ دﻫﮏﻫﺎ در ‪ 30‬اﺳﺘﺎن ﮐﺸﻮر ﺑﺮاي ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ‪.‬‬
‫ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ دﻫﮏﻫﺎ‪ ،‬دو ﻣﺘﻐﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻧﺮخ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎت و ﺿـﺮﯾﺐ ﺟﯿﻨـﯽ ﻣﺤﺎﺳـﺒﻪ‬
‫ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎي ﻧﺮخ رﺷﺪ درآﻣـﺪ ﺳـﺮاﻧﻪ‪ ،‬ﺳـﻬﻢ ارزش اﻓـﺰوده ﺧـﺪﻣﺎت از‬
‫‪ GDP‬و ﺳﻬﻢ ارزش اﻓﺰوده ﺻﻨﻌﺖ از ‪ GDP‬در ﻣﺪل اﺻﻠﯽ ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧـﺪ‪ .‬در‬
‫اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ و ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻠﯽ ﺑﺮﺧﯽ از آنﻫﺎ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد‪.‬‬

‫اﻟﻒ‪ -‬ﻧﺮخ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ)‪(ART‬‬


‫ﺑﺮاي اﺳﺘﺨﺮاج ﻧﺮخﻫﺎي ﺗﺼﺎﻋﺪي ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑـﺮ درآﻣـﺪ از درآﻣـﺪ ‪ 10‬دﻫـﮏ درآﻣـﺪي ﻣﻨـﺎﻃﻖ‬
‫ﺷﻬﺮي در اﺳﺘﺎنﻫﺎي اﯾﺮان اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ‪ .‬از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ درآﻣﺪ دﻫﮏﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺮﮐﺰ آﻣﺎر‬
‫اﯾﺮان ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮد ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ درآﻣﺪ ﻫﺮ دﻫﮏ ﺑﺮاي ﻫـﺮ اﺳـﺘﺎن در ﻫـﺮ ﯾـﮏ از ﺳـﺎلﻫـﺎي‬
‫‪1384-1392‬ﭘﺮداﺧﺘﯿﻢ‪ .‬ﺑﺮاي اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﺧﺎﻧﻮار ﮐﻪ از ﻣﺮﮐﺰ آﻣﺎر اﺧـﺬ ﺷـﺪه‬
‫اﺳﺖ‪ ،‬ﺑﻬﺮه ﺑﺮدﯾﻢ‪ .‬اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ اﻃﻼﻋـﺎت درآﻣـﺪ ﺧـﺎﻧﻮار‪ ،‬اﺳـﺘﺎن ﺧـﺎﻧﻮار‪ ،‬دﻫـﮏ‬
‫درآﻣﺪ ﺧﺎﻧﻮار و‪ ...‬اﺳﺖ‪ .‬ﺑﺮاي ﺗﺸﮑﯿﻞ درآﻣﺪ دﻫﮏﻫﺎ در ﻫﺮ اﺳﺘﺎن‪ ،‬ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﯾﮏ‬
‫دﻫﮏ و اﺳﺘﺎن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮماﻓﺰار اﮐﺴﻞ ﮔﺮوهﺑﻨﺪي ﺷﺪهاﻧﺪ و ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿـﺐ‬
‫درآﻣﺪ ﻫﺮ دﻫﮏ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫ﺑﺎ اﻋﻤﺎل ﻣﺎده ‪ 85‬ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺎﻟﯿﺎت ﻫﺎي ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺮ درآﻣﺪ ﻫﺮ ﯾـﮏ از اﯾـﻦ دﻫـﮏﻫـﺎ‪ ،‬ﻣﯿـﺰان‬
‫ﻣﺎﻟﯿﺎت ﭘﺮداﺧﺘﯽ ﻫﺮ دﻫﮏ ﺑﻪ ﺗﻔﮑﯿﮏ اﺳﺘﺎن و ﺳﺎل ﺑﺮاي ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮي ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣـﯽﺷـﻮد‪ .‬در‬
‫ﮔﺎم ﺑﻌﺪي از ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯿﺰان ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺑﺮ درآﻣﺪ ﻫﺮ دﻫﮏ‪ ،‬ﻧﺮخ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿـﺎت دﻫـﮏﻫـﺎ‬

‫‪ - 1‬ﻣﺎده ‪ 85‬ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺎﻟﯿﺎتﻫﺎي ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ‪ ،‬ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ ﺣﻘﻮق ﺑﻮده ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ دو ﺑﺨﺶ اﺳﺖ‪ - 1 :‬ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ‬
‫درآﻣﺪ ﺣﻘﻮق ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ و ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺧﺼﻮﺻﯽ‪ ،‬ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻏﯿﺮدوﻟﺘﯽ و ﻣﺸﻤﻮﻟﯿﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﮐﺎر‪ - 2 .‬ﻣﺎﻟﯿﺎت‬
‫ﺑﺮ درآﻣﺪ ﺣﻘﻮق ﮐﺎرﮐﻨﺎن وزارﺗﺨﺎﻧﻪﻫﺎ و ﻣﻮﺳﺴﺎت‪ ،‬ﺷﺮﮐﺖﻫﺎ و ﺳﺎﯾﺮ دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎي دوﻟﺘﯽ‪ .‬در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻗﻮاﻧﯿﻦ‬
‫ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﻏﯿﺮدوﻟﺘﯽ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻌﺎﻓﯿﺖ ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺮاي ﺳﺎلﻫﺎي ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ‪ .‬ﻣﺎﺧﺬ ﺗﻤﺎﻣﯽ‬
‫ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﺗﺒﺼﺮهﻫﺎي ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺳﺎﯾﺖ ﺳﺎزﻣﺎن اﻣﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ‪ .‬در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻓﺮض ﻫﻤﮕﻨﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ زﻣﺎنﺑﺮ‬
‫ﺑﻮدن اﻋﻤﺎل ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺧﺎص ﻫﺮ ﺑﺨﺶ از درآﻣﺪ دﻫﮏﻫﺎ از ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺮ درآﻣﺪ ﺣﻘﻮق و دﺳﺘﻤﺰد ﺑﺨﺶ‬
‫ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺑﺮاي ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻧﺮخﻫﺎي ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﺎﻟﯿﺎت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ‪ ،‬زﯾﺮا در ﺳﺎلﻫﺎي ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺣﻘﻮق و‬
‫دﺳﺘﻤﺰد ﻫﻤﻮاره ﺑﯿﺶ از ‪ 50‬درﺻﺪ درآﻣﺪ دﻫﮏﻫﺎ را ﺗﺸﮑﯿﻞ داده اﺳﺖ‪.‬ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﮐﺜﺮ ﺣﻘﻮقﺑﮕﯿﺮان در ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺘﻮﺳﻂ‬
‫و ﺿﻌﯿﻒ درآﻣﺪي ﻗﺮار دارﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮي ﺟﺎﻣﻌﻪ دارﻧﺪ‪.‬‬
‫‪11‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫دهكها در هر اسـتان محاسـبه مـيشـود‪ .1‬بـه دلیـل اینكـه دهـكهـا بـه صـورت تصـاعدي‬
‫طبقهبندي ميشوند‪ 10 ،‬نرخ متوس مالیات به صورت تصاعدي براي هر استان در هـر سـال‬
‫ساخته ميشود‪ .‬در گام بعدي ‪ 10‬نرخ متوس مالیات بر درآمد هـر یـك از ایـن ‪ 10‬دهـك‬
‫رگرس ميشود‪ .‬ضریب شیبي که از رگرس کردن نرخهاي متوس مالیـات بـر درآمـد هـر‬
‫دهك به دسد ميآید به عنوان نماینده ساختار تصاعدي مالیات بر درآمد وارد مدل اصـلي‬
‫ميشود‪ .‬نكته قابل توجه این اسد که اگر سـاختار مالیـات بـر درآمـد تصـاعدي باشـد ایـن‬
‫ضرایب باید عالمد مثبد داشته باشند و بـزرگتـر شـدن ضـریب شـیب بـه معنـاي وجـود‬
‫تصاعد بیشتر در آن استان اسد‪.‬‬
‫ایده استفاده از دهكها بـراي نشـان دادن سـاختار تصـاعدي مالیـات از پـژوهش پیتـر و‬
‫همكاران‪ 2‬که روي پانل بزرگي از ‪ 183‬کشور دنیا انجام شده‪ ،‬گرفته شده اسد‪ .‬ایشان براي‬
‫تشكیل نرخهاي تصاعدي مالیات از یكصد نقطـه فرضـي بـه صـورت تصـاعدي در درآمـد‬
‫سرانه کشورها استفاده کردنـد‪ .‬بـا اعمـال قـوانین مالیـات بـر درآمـد بـر ایـن یكصـد نقطـه‪،‬‬
‫نرخهاي متوس مالیاتي که در قالب ساختار تصاعدي هستند تشكیل شده اسد که در اینجا‬
‫به منظور بهدسد آوردن نتایج دقیستر از درآمد دهكها استفاده شده اسد‪.‬‬

‫نمودار (‪ -)1‬نرخ متوس مالیات بر درآمد در استانهاي ایران (میانگین سالهاي ‪)1384 – 1392‬‬
‫‪0.08‬‬

‫‪0.07‬‬

‫‪0.06‬‬

‫‪0.05‬‬

‫‪0.04‬‬

‫‪0.03‬‬
‫همدان‬

‫خوزستان‬
‫سمنان‬

‫گلستان‬

‫اردبیل‬
‫چهارمحال و بختیاري‬

‫خراسان رضوي‬
‫کردستان‬
‫لرستان‬

‫بوشهر‬

‫فارس‬

‫قزوین‬
‫خراسان جنوبي‬
‫سیستان و بلوچستان‬

‫کرمان‬

‫خراسان شمالي‬

‫ایالم‬

‫مازندران‬
‫زنجان‬

‫کرمانشاه‬
‫قم‬

‫گیالن‬

‫هرمزگان‬

‫کهگیلویه و بویراحمد‬
‫مرکزي‬

‫یزد‬
‫آذربایجان شرقي‬

‫آذربایجان غربي‬

‫اصفهان‬

‫تهران‬

‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬

‫‪ -1‬معافید پایه ساالنه حقوق با توجه به اطالعات سازمان امور مالیاتي کشور اعمال شده اسد‪.‬‬
‫)‪2- Sabirianova Peter, Buttrick and Duncan (2008‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪12‬‬

‫میانگین نرخ متوس مالیات بالقوه به تفكیك مناطس شهري در اسـتانهـاي کشـور بـراي‬
‫سال هاي ‪ 1384 -1392‬در نمودار نشان داده شده اسد‪ .‬بنا بر یافتـههـاي پـژوهش‪ ،‬بیشـترین‬
‫نرخ متوس مالیات به ترتیب مربوط به استانهاي تهـران‪ ،‬مازنـدران‪ ،‬قـزوین و کمتـرین آن‬
‫مربوط به استانهاي خراسان جنوبي‪ ،‬سیستان و بلوچستان و کرمان اسد‪.‬‬

‫الف‪ -‬ضریب جینی )‪(GINI‬‬


‫یكي از شاخصهاي سنجش نابرابري درآمـد جامعـه‪ ،‬ضـریب جینـي اسـد‪ .‬ضـریب جینـي‬
‫عددي اسد بین صفر و یك که در آن صفر به معني توزی بهطور کامل برابر درآمد و یك‬
‫به معناي نابرابري مطلس در توزی اسد‪ .‬در بین محققان‪ ،‬روشهـاي مختلفـي بـراي محاسـبه‬
‫‪k 1‬‬
‫این شاخص وجود دارد‪ ،‬اما در این پژوهش از فرمـول ) ‪ G  1  1 / N ( yi 1  yi‬کـه‬
‫‪1‬‬

‫‪i 0‬‬
‫بر اساس دهكها به دسد آمده‪ ،‬براي محاسبه ضریب جیني استانها استفاده شده اسد کـه‬
‫در آن ‪ yi‬سهم دهك ‪ i‬ام از درآمد کل دهكهاسد‪.‬‬
‫نتایج شاخص ضریب جیني استانها در نمودار (‪ )2‬ارائه شده اسد‪ .‬طبـس ایـن شـاخص‪،‬‬
‫بیشترین نابرابري درآمـد مربـوط بـه اسـتانهـاي اصـفهان‪ ،‬گلسـتان و سیسـتانوبلوچسـتان و‬
‫کمترین نابرابري درآمد مربوط به استانهاي سمنان‪ ،‬کردستان‪ ،‬قزوین و قم اسد‪.‬‬

‫نمودار (‪ -)2‬شاخص ضریب جیني مناطس شهري در استانها (میانگین سالهاي ‪)1384-1392‬‬
‫‪0.43‬‬
‫‪0.41‬‬
‫‪0.39‬‬
‫‪0.37‬‬
‫‪0.35‬‬
‫‪0.33‬‬
‫‪0.31‬‬
‫‪0.29‬‬
‫‪0.27‬‬
‫ایالم‬

‫چهارمحال و بختیاري‬

‫خراسان رضوي‬
‫خراسان جنوبي‬

‫خراسان شمالي‬
‫مازندران‬
‫کرمانشاه‬

‫سیستان و بلوچستان‬
‫قم‬

‫گیالن‬

‫هرمزگان‬
‫سمنان‬

‫کهگیلویه و بویراحمد‬

‫مرکزي‬
‫یزد‬

‫خوزستان‬

‫همدان‬
‫اردبیل‬

‫گلستان‬
‫فارس‬
‫کردستان‬
‫قزوین‬

‫تهران‬

‫آذربایجان غربي‬
‫بوشهر‬
‫لرستان‬

‫کرمان‬

‫آذربایجان شرقي‬

‫اصفهان‬
‫زنجان‬

‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬

‫‪ -1‬فرمول محاسبه ضریب جیني مرکز آمار ایران‬


‫‪13‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫جدول (‪ )1‬نشاندهنده روند نابرابري درآمد در کل کشور طي سالهـاي ‪1384 – 1392‬‬


‫اسد‪ .‬طبس نتایج‪ ،‬ضریب جیني بعد از سال ‪ 1389‬که سـال اجـراي هدفمنـدي یارانـههاسـد‬
‫کمتر از سالهاي قبل از اجراي هدفمندي یارانههاسد که با توجه به تورم و رکـود موجـود‬
‫در این سال ها‪ ،‬بهبود توزی درآمد بعید به نظـر مـيرسـد‪ .‬دلیـل ایـن کـاهش آن اسـد کـه‬
‫پرداخــد یارانــه نقــدي در ســالهــاي اولیــه اجــراي هدفمنــدي‪ ،‬نقــش بیشــتري در درآمــد‬
‫خانوارهاي فقیر داشته اسد‪ ،‬اما این نقش با افزایش تورم به تدریج از بین رفته اسد‪ .‬عـالوه‬
‫بر این‪ ،‬طي سالهاي رکود‪ ،‬کاهش درآمدهاي باال بیشتر از کـاهش میـانگین درآمدهاسـد‬
‫که ميتواند موجب بهبود شاخص ضریب جیني شـود‪ .‬همچنـین شـدت تـورم در سـالهـاي‬
‫‪ 1391‬و ‪ 1392‬موجب تغییرات ساختاري در دهكهاي درآمدي شده اسـد‪ .‬شـاخصهـاي‬
‫اجتماعي نشان ميدهند گروههاي جدا شده از دهكهاي ثروتمند به دهكهاي فقیر انتقـال‬
‫یافتهاند‪ .‬بنابراین‪ ،‬بسیار بعید به نظر ميرسد که تغییرات شاخص ضریب جیني ناشي از بهبود‬
‫وضعید گروههاي فقیر باشد‪.1‬‬

‫جدول (‪ -)1‬شاخص ضریب جیني مناطس شهري کشور طي سالهاي ‪1384 – 1392‬‬
‫شاخص ضریب جیني‬ ‫سال‬
‫‪0/360‬‬ ‫‪1384‬‬
‫‪0/371‬‬ ‫‪1385‬‬
‫‪0/362‬‬ ‫‪1386‬‬
‫‪0/361‬‬ ‫‪1387‬‬
‫‪0/346‬‬ ‫‪1388‬‬
‫‪0/343‬‬ ‫‪1389‬‬
‫‪0/314‬‬ ‫‪1390‬‬
‫‪0/308‬‬ ‫‪1391‬‬
‫‪0/307‬‬ ‫‪1392‬‬
‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬

‫ج‪ -‬نرخ رشد اقتصادی )‪(GDPP‬‬


‫یكي از مهمترین متغیرهاي تاثیرگذار بر ضریب جیني‪ ،‬نـرخ رشـد اقتصـادي یـا همـان نـرخ‬
‫رشد درآمدسرانه (تولید ناخالص داخلي سرانه) اسد‪ .‬در این پـژوهش‪ ،‬بـراي محاسـبه نـرخ‬

‫‪ -1‬پروین (‪)1395‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪14‬‬

‫رشـد درآمــد ســرانه هــر یـك از اســتانهــا از دادههــاي تولیـد ناخــالص داخلــي موجــود در‬
‫جدول هاي حسابهاي منطقهاي مرکز آمار ایران بهره بردیم‪ .‬به دلیل اینكه به لحاظ نظـري‪،‬‬
‫رشد اقتصادي و نابرابري درآمد داراي ارتباط غیرخطي هستند براي نشان دادن این رابطه از‬
‫متغیر توان دوم نرخ رشد اقتصادي )‪ (GDPP2‬استفاده شده اسد‪.‬‬
‫در نمودار (‪ )3‬نرخ رشد اقتصادي استانها و نرخ متوس مالیات استانها بـا هـم مقایسـه‬
‫شده اسد‪ .‬این نمودار نشان ميدهد که تناسبي بین نرخ رشد درآمد استانها و نرخ متوسـ‬
‫مالیات بالقوه آنها وجود ندارد‪ .‬هیچیك از استانهاي یزد‪ ،‬بوشهر و اردبیـل کـه بـه ترتیـب‬
‫بیشترین نرخ رشد درآمد سرانه را دارند در گروه استانهاي با نرخ متوس مالیات بـاال قـرار‬
‫نمــيگیرنــد و ایــن خــالف عــدالد مالیــاتي اســد‪ .‬علــد ایـن مســاله‪ ،‬وجــود معافیــدهــاي‬
‫گستردهاي اسد که در نظام مالیاتي ما وجود دارد‪ .‬به طور مثال‪ ،‬در نظام مالیاتي کشـور مـا‪،‬‬
‫بخش کشاورزي معاف از پرداخـد مالیـات اسـد‪ ،‬حـال اگـر در اسـتاني بـاالترین سـهم از‬
‫درآمد استان متعلس به کشاورزان بوده و این گروه ثروتمندترین افراد باشند بـاز هـم مالیـاتي‬
‫پرداخد نخواهند کرد‪.‬‬

‫نمودار (‪ -)3‬مقایسه نرخ رشد اقتصادي و نرخ متوس مالیات در استانها (میانگین سالهاي ‪)1384-1392‬‬
‫‪0.08‬‬
‫‪0.07‬‬ ‫نرخ متوس مالیات بر درآمد‬ ‫نرخ رشد اقتصادي‬
‫‪0.06‬‬
‫‪0.05‬‬
‫‪0.04‬‬
‫‪0.03‬‬
‫‪0.02‬‬
‫‪0.01‬‬
‫‪0‬‬
‫همدان‬

‫اردبیل‬
‫سمنان‬

‫خوزستان‬
‫گلستان‬
‫خراسان جنوبي‬
‫سیستان و بلوچستان‬

‫کرمان‬

‫چهارمحال و بختیاري‬

‫خراسان رضوي‬

‫ایالم‬

‫فارس‬
‫بوشهر‬
‫زنجان‬

‫خراسان شمالي‬

‫کردستان‬
‫لرستان‬

‫کرمانشاه‬

‫قزوین‬
‫مازندران‬
‫قم‬

‫گیالن‬
‫کهگیلویه و بویراحمد‬

‫یزد‬

‫هرمزگان‬
‫مرکزي‬

‫آذربایجان غربي‬
‫آذربایجان شرقي‬

‫اصفهان‬

‫تهران‬

‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬


‫‪15‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫د‪ -‬سهم ارزش افزوده خدمات از تولید ناخالص داخلیی‪ )SERV( 1‬و سیهم‬
‫ارزش افزوده صنعت از تولید ناخالص داخلی‪)IND( 2‬‬
‫سهم ارزش افزوده بخشهاي اقتصادي به نـوعي نشـاندهنـده سـاختار اقتصـادي هـر منطقـه‬
‫اسد و تاثیرگذاري مالیاتها‪ ،‬بستگي به ساختار اقتصـادي منطقـه دارد‪ .‬ایـن مسـاله از آنجـا‬
‫ناشي ميشود که سهم معافیدهاي مالیاتي در برخـي بخـشهـاي اقتصـادي گسـترده اسـد‪.‬‬
‫براي تصریح این نقش از نسـبد ارزش افـزوده بخـشهـاي اقتصـادي از کـل تولیـد منطقـه‬
‫استفاده شده اسد‪.‬‬

‫‪ -4-1‬روش برآورد‬
‫‪3‬‬
‫یكي از الگوهاي مورد استفاده در اقتصادسنجي دادههاي ترکیبي (‪ ،)Panel‬الگوهـاي پویـا‬
‫هستند‪ .‬مزید استفاده از الگوهاي پویا این اسد که به کمك آنها ميتـوان ماهیـد پویـاي‬
‫یك فرآیند را بررسي کرد‪.‬‬
‫شكل کلي الگوي پژوهش بـراي بررسـي تـاثیر سـاختار تصـاعدي مالیـات بـر نـابرابري‬
‫درآمــد بــه صــورت ‪ Giniit   Giniit 1   Xit  µit  εit‬اســد کــه در آن ‪Giniit‬‬
‫ضریب جیني استانهاسد‪ X it ،‬مجموعه متغیرهاي توضـیحي اسـد‪ µit ،‬مربـوط بـه اثـرات‬
‫ثابد استاني اسد که شامل متغیرهـاي مشـاهده نشـده و غیرقابـل انـدازهگیـري اثرگـذار بـر‬
‫ضریب جیني اسد که در بین استانها متفـاوت هسـتند‪ ε it .‬عامـل خطـاي تصـادفي اسـد‪.‬‬
‫پانوی ‪ i‬مربوط به استان و پانوی ‪ t‬بیانکننده سال موردنظر اسد‪.‬‬
‫براي آنكه بتوانیم پویایيهاي تغییرات را بررسي کنـیم و همچنـین بـراي حـذف تـورش‬
‫رگرسیونهاي مقطعي به منظور تخمینهاي کاراتر از روش دادههـاي تـابلویي پویـا اسـتفاده‬
‫ميکنیم‪ .‬به دلیل وجود ساختار پویا و ارتباط وقفه متغیر وابسته در سمد راسـد بـا تـاثیرات‬
‫مقطعي هر استان‪ ،‬استفاده از برآوردگرهاي ‪ ،OLS‬از اعتبار کـافي برخـوردار نیسـتند‪ .‬روش‬

‫‪ -1‬استخراج شده از جدول حسابهاي منطقهاي‪ ،‬مرکز آمار ایران‬


‫‪ -2‬استخراج شده از جدول حسابهاي منطقهاي‪ ،‬مرکز آمار ایران‬
‫‪3- Dynamic Panel Data‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪16‬‬

‫مناسبتر در این شرای ‪ GMM‬دومرحلهاي اسد که توس آرالنو و باند‪ 1‬پیشـنهاد شـده و‬
‫عبارت اسد از‪:‬‬
‫‪Giniit  Giniit 1    Giniit 1  Giniit 2     X it  X it 1   it it 1 ‬‬

‫در این روش ابتدا از معادله اصلي تفاضلگیري ميشود تا بتوان اثرات مقاط یا ‪ µi‬را از‬
‫الگو حذف کرد و در مرحله دوم از پسماندهاي باقیمانده در مرحله اول براي متوازن کردن‬
‫ماتری واریان ‪-‬کواریان استفاده ميشود‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬این روش متغیرهـایي تحـد‬
‫عنوان متغیر ابزاري ایجاد ميکند تا برآوردهاي سازگار و بدون تورش داشته باشیم‪.2‬‬
‫سازگاري تخمین زننده ‪ GMM‬به معتبر بودن فـرض عـدم همبسـتگي سـریالي جمـالت‬
‫خطا و ابزارها بستگي دارد که ميتواند به وسیله آزمون سارجند کـه توسـ آرالنـو و بانـد‬
‫(‪ ،)1991‬آرالنو و بوور‪ )1995( 3‬و بلوندل و باند‪ )1998( 4‬تصریح شده‪ ،‬آزمون شود‪.‬‬
‫آزمون سارجند براي شناسایي قیدهاي بـیش از حـد تعیـین شـده اسـد و از طریـس آن‬
‫ميتوان معتبر بودن ابزارهـا را آزمـون کـرد‪ .‬آمـاره آزمـون سـارجند )‪ (J-Statistic‬داراي‬
‫توزی ‪  2‬با درجات آزادي برابر با تعداد محدودیدهاي بیش ازحد اسد‪ .‬عـدم رد فرضـیه‬
‫صفر آزمون سارجند شواهدي را دال بر فرض عدم همبستگي سریالي و معتبر بودن ابزارها‬
‫فراهم ميکند‪.‬‬

‫‪ -4-1-1‬آزمون مانایی متغیرها‬


‫روشهاي معمول اقتصادسنجي در کارهاي تجربي‪ ،‬مبتني بر فروض مانایي متغیرهـاي مـورد‬
‫مطالعه اسد‪ ،‬چراکه امكان ساختگي بودن برآورد با متغیرهاي نامانا وجود دارد و اسـتناد بـه‬
‫نتایج چنین برآوردهایي به نتایج گمراهکنندهاي منجر خواهد شد‪ .‬بنابراین‪ ،‬قبل از استفاده از‬
‫این دادهها الزم اسد نسبد به مانایي و نامانایي آنها اطمینان حاصل کرد‪.‬‬
‫در این مطالعه به منظور بررسي مانایي متغیرها‪ ،‬ازسه روشِ مهم آزمونهاي ریشـه واحـد‬
‫با دادههاي تابلویي استفاده شده اسد‪ .‬بـراي تشـریح ایـن آزمـونهـا‪ ،‬الگـوي )‪ AR(1‬بـین‬

‫‪1- Arrelano And Bond‬‬


‫‪2- Baltagi‬‬
‫‪3- Arrelano and Bover‬‬
‫‪4- Blundell and Bond‬‬
‫‪17‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫بخشــي ‪ Yit  ρi Yit 1  X it δi  εit‬را در نظــر مــيگیــریم کــه در آن ‪ Yit‬متغی ـر مــورد‬


‫بررسي‪ i 1, 2, ..., N ،‬معرف استانها‪ t 1, 2, ..., Ti ،‬تعداد مشاهدات سري زمـاني‬
‫در هــر اســتان‪( X it ،‬متغیرهــاي کنتــرل و وابســته) عــرض از مبــدا و رونــد‪  i ،‬ضــریب‬
‫خودهمبستگي و ‪ ε i‬جمله اخالل بوده که فرض ميشود در بین استانهـاي مختلـف مسـتقل‬
‫ازیكدیگرند‪ .‬اگر‪ i  1‬باشد‪ ،‬متغیر مورد نظر مانا و چنانچـه‪ i  1‬باشـد‪ Yi ،‬داراي ر‬
‫یشه واحد و نامانا تلقي ميشود‪ .‬در این آزمون‪ ،‬دو پـیش فـرض بـراي ‪ i‬وجـود دارد‪ ،‬اول‬
‫آنكه فرض ميشود عوامل ‪ i‬مشترکي میان استانهاي مختلف وجود دارد به طـوري کـه ‪i‬‬
‫همه استانها یكسان اسد (به ازاي هـر ‪ i‬بـراي تمـام اسـتانهـا)‪ .‬آزمـون ‪ ،LLC‬برتونـ و‬
‫هدري براساس این فرض پایهگذاري شده اند‪ .‬فرض دوم این اسد که ‪ i‬استانها یكسان‬
‫در نظرگرفته نشود‪ .‬آزمون ‪ IPS‬و آزمون فیشر نیـز بـر ایـن فـرض اسـتوار هسـتند‪ .‬همچنـین‬
‫فرض صفر در آزمون هدري‪ ،‬عدم وجود ریشه واحد اسد در حالي که در سایر آزمـونهـا‬
‫فرض صفر عبارت اسد از وجود یك ریشه واحد‪.‬‬

‫‪ -4-1-2‬آزمون همانباشتگی‬
‫تخمین مدل در حالد نامانا بودن متغیرها باعث ایجاد رگرسـیون کـاذب در مـدل مـيشـود‪.‬‬
‫براي جلوگیري از اتكا به رگرسیون کاذب‪ ،‬روشهاي تفاضلگیري و آزمون هـمانباشـتگي‬
‫وجود دارد‪ ،‬اما چون هنگام استفاده از تفاضل متغیرها در بـرآورد ضـرایب الگـو‪ ،‬اطالعـات‬
‫ارزشمندي در رابطه با سطح متغیرها از دسد ميرود‪ ،‬این روش براي جلوگیري از اتكـا بـه‬
‫رگرسیون کاذب‪ ،‬مناسب نميباشد‪ .‬ميتوان براي رف ایـن مشـكل از آزمـون هـمانباشـتگي‬
‫استفاده کرد‪ .‬مفهوم همانباشتگي تداعيکننده وجود یك رابطه تعادلي بلندمـدت اسـد کـه‬
‫سیستم اقتصادي در طول زمان به سمد آن حرکد ميکند‪ .‬در صـورت نامانـایي متغیرهـاي‬
‫مدل اگر بین آنها همانباشـتگي برقـرار باشـد‪ ،‬نتـایج حاصـل از تخمـین مـدل قابـل اعتمـاد‬
‫خواهد بود‪ .‬در این مقاله به منظور بررسي آزمـون هـمانباشـتگي از روش ارائـه شـده توسـ‬
‫کائو‪ 1‬استفاده خواهد شد‪.‬‬

‫‪1- Kao‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪18‬‬

‫‪ -4-2‬تخمین و تحلیل نتایج‬


‫نتایج آزمونهاي مانایي و همانباشتگي متغیرها در جداول (‪ )3‬و(‪ )2‬ارائه شده اسد‪ .‬بـر ایـن‬
‫اساس‪ ،‬تمامي متغیرها پ از یك بار تفاضلگیري در سطح اطمینان ‪ 95‬درصد مانا شدهاند‪.‬‬
‫طبس نتایج آزمون همانباشـتگي یـك رابطـه تعـادلي بلندمـدت میـان متغیـر ضـریبجینـي و‬
‫متغیرهاي مستقل وجود دارد‪ .‬از ایـن رو مـيتـوان گفـد متغیرهـاي اسـتفاده شـده در مـدل‬
‫مناسب هستند و به تحلیل نتایج پرداخد‪.‬‬
‫نتایج حاصل از برآورد اثر تصاعدي بودن ساختار مالیات بر نابرابري درآمـد بـا اسـتفاده‬
‫از نرمافزار ‪ Eviews 9‬در جدول (‪ )4‬ارائه شده اسد‪ .‬آزمون سـارجند نشـان مـيدهـد کـه‬
‫ابزارهاي بهکار گرفته شده از اعتبار الزم برخوردارند و هیچگونه ارتباطي میان اجزاي خطـا‬
‫و ابزارهاي به کارگرفتهشده وجود ندارد‪.‬‬

‫جدول (‪ -)2‬نتایج حاصل از آزمونهاي ریشه واحد متغیرها‬


‫‪ ADF‬فیشر‬ ‫‪IPS‬‬ ‫‪LLC‬‬ ‫متغیرها‬
‫‪103/91‬‬ ‫‪-3/07‬‬ ‫‪-4/8‬‬ ‫ضریب جینی‬
‫‪177/71‬‬ ‫‪-6/99‬‬ ‫‪-20/07‬‬ ‫نرخ متوسط مالیات‬
‫‪116/17‬‬ ‫‪-3/77‬‬ ‫‪-13/36‬‬ ‫نرخ رشد اقتصادی‬
‫‪93/77‬‬ ‫‪-2/49‬‬ ‫‪-9/17‬‬ ‫سهم ارزش افزوده خدمات‬
‫‪127/22‬‬ ‫‪-4/32‬‬ ‫‪-11/97‬‬ ‫سهم ارزش افزوده صنعت‬
‫منب ‪:‬محاسبات تحقیس‬

‫جدول (‪ -)3‬بررسي وجود همانباشتگي میان متغیرهاي مورد استفاده در برآورد‬


‫‪Cointegration Kao‬‬ ‫‪t-Ststistic‬‬ ‫‪P-Value‬‬
‫‪ADF‬‬ ‫‪-7/28‬‬ ‫‪0/000‬‬
‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬

‫بر اساس مناب برآوردي‪ ،‬عالمـد تمـامي ضـرایب بـا تئـوري سـازگاري دارنـد‪ .‬بجـز‬
‫ضریب نرخ متوس مالیات‪ ،‬همه ضرایب در سطح اطمینان ‪ 95‬درصد معنادار هسـتند‪ .‬طبـس‬
‫این نتایج‪ ،‬تصاعدي بودن سـاختار مالیـات بـر درآمـد کشـور طـي سـالهـاي ‪1384 -1392‬‬
‫تـاثیري بـر نــابرابري درآمـد نداشـته اســد‪ .‬یكسـان نبـودن بخــشهـاي مختلـف اقتصــاد در‬
‫‪19‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫مكانیزمهاي کسب درآمد و نوع فعالیـد اقتصـادي‪ ،‬موجـب مـيشـود افـراد بـا درآمـدهاي‬
‫مختلف به طور یكسان مشمول مالیات نميشوند و افرادي هم که شناسایي ميشوند به دلیـل‬
‫عدم انطباق درآمد اعالم شده و درآمد واقعـي‪ ،‬مالیـات متناسـب درآمـد خـود را پرداخـد‬
‫نكنند‪ .‬در چنین شرایطي قانون مالیات بر درآمد‪ ،‬حتي با وجود نرخهاي تصاعدي نميتوانـد‬
‫به طور موثر عمل کند‪ .‬یكي از دالیل عمده این اسد که درآمدهاي ناشي از کار در بخـش‬
‫رسمي اقتصاد‪ ،‬بیشتر قابل مالیاتسـتاني اسـد‪ ،‬امـا در بسـیاري از بخـشهـاي غیررسـمي بـا‬
‫وجود جریانهاي درآمدي باال امكان شناسایي درآمدهاي افراد وجود ندارد‪.1‬‬

‫جدول (‪ –)4‬نتایج برآورد تاثیر ساختار تصاعدی مالیات بر نابرابری درآمد‬


‫متغیر وابسته ضریب جینی‬
‫سطح احتمال‬ ‫‪ t‬آماره‬ ‫ضریب متغیر‬ ‫متغیر مستقل‬
‫‪0/53‬‬ ‫‪-0/63‬‬ ‫‪-0/09‬‬ ‫نرخ متوسط مالیات‬
‫‪ART‬‬
‫‪0/000‬‬ ‫‪4/09‬‬ ‫‪0/32‬‬ ‫نرخ رشد اقتصادی‬
‫‪GDPP‬‬
‫توان دوم نرخ رشد‬
‫‪0/000‬‬ ‫‪-4/91‬‬ ‫‪-0/69‬‬ ‫اقتصادی‬
‫‪GDPP^2‬‬
‫سهم ارزش افزوده‬
‫‪0/014‬‬ ‫‪2/48‬‬ ‫‪0/26‬‬ ‫خدمات‬
‫‪SERV‬‬
‫‪0/018‬‬ ‫‪-2/39‬‬ ‫‪-0/38‬‬ ‫سهم ارزش افزوده صنعت‬
‫‪IND‬‬
‫‪0/000‬‬ ‫‪5/88‬‬ ‫‪0/36‬‬ ‫وقفه متغیر وابسته‬
‫‪210‬‬ ‫‪210‬‬ ‫‪210‬‬ ‫تعداد مشاهدات‬
‫‪23/36‬‬ ‫آماره آزمون سارجنت‬
‫منب ‪ :‬محاسبات تحقیس‬

‫همانطور که در نمودار بخش قبل نشان داده شـد تناسـبي میـان درآمـد اسـتانهـا و نـرخ‬
‫مالیات بالقوه استان ها نیز وجود ندارد‪ .‬در برخي از استانهاي کشور فعالیدهاي کشـاورزي‬

‫‪ -1‬ابونوري و زیوري (‪)1393‬‬


‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‪ ،‬سال هفدهم‪ ،‬شماره ‪ ،66‬پاییز ‪1396‬‬ ‫‪20‬‬

‫زیاد و درآمد حاصل از آنها منب اصـلي درآمـد در ایـن اسـتانهـا از ایـن فعالیـد حاصـل‬
‫ميشود که معاف از مالیات اسد‪.‬‬
‫یكـدیگر هسـتند‪.‬‬ ‫عالمد ضرایب دو متغیر سهم ارزش افزوده خدمات و صنعد عك‬
‫به عبارت دیگر‪ ،‬افزایش در نسـبد ارزش افـزوده بخـش خـدمات بـه درآمـد کـل موجـب‬
‫افزایش نابرابري درآمد مي شود‪ .‬این نتیجه قابل انتظار به خـاطر ایـن اسـد کـه نـابرابري در‬
‫بخش خدمات گسترده تـر اسـد‪ .‬همچنـین رشـد در ایـن بخـش مربـوط بـه رشـد خـدمات‬
‫غیرمولد اسد که نتیجه آن افزایش تورم اسد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بخـش بزرگـي از گـروههـاي‬
‫فقیر در بخش خدمات قرار دارند و بزرگ شدن این بخش موجب افزایش نابرابري درآمـد‬
‫مي شود‪ .1‬در مقابل افزایش ارزش افـزوده بخـش صـنعد موجـب کـاهش نـابرابري درآمـد‬
‫ميشود‪ ،‬زیرا این بخش سهم بسزایي در اشتغال و تولید دارد‪.‬‬

‫‪ -5‬نتیجهگیری‬
‫ساختار تصاعدي مالیات به منظور جم آوري سهم بیشتر درآمد از طبقات پردرآمـد جامعـه‬
‫نسبد به طبقات کمدرآمد جامعه طراحي ميشود‪ .‬میزان اثربخشي ساختار تصاعدي مالیـات‬
‫در کاهش نابرابري درآمدي‪ ،‬بستگي به طراحي مناسب نرخهاي مالیات‪ ،‬میزان فرار مالیـاتي‬
‫و وجود معافیدهاي گسترده در نظام مالیاتي دارد‪ .‬در این پژوهش براي ارزیابي اثر سـاختار‬
‫تصاعدي مالیات بر درآمد بـر توزیـ درآمـد در ایـران بـه محاسـبه نـرخ متوسـ مالیـات و‬
‫ضریب جیني با استفاده از دهكهاي درآمدي در استانها پرداخته شده اسد‪.‬‬
‫طبس نتایج‪ ،‬بیشترین نرخ بالقوه مالیات بر درآمد مربوط به استانهـاي تهـران‪ ،‬مازنـدران‪،‬‬
‫قزوین و خوزستان وکمترین آن مربوط به استانهاي خراسان جنوبي‪ ،‬سیسـتانوبلوچسـتان و‬
‫آذربایجان شرقي اسد‪.‬‬
‫به لحاظ وضعید نابرابري درآمد در خانوارهاي شـهري‪ ،‬شـاخص ضـریب جینـي نشـان‬
‫ميدهد باالترین نابرابري درآمد مربوط به استانهاي اصفهان‪ ،‬گلستان‪ ،‬سیستان وبلوچستان و‬
‫کمترین آن مربوط به استانهاي سمنان‪ ،‬کردستان‪ ،‬قزوین و قم اسد‪.‬‬

‫‪ -1‬پروین (‪)1394‬‬
‫‪21‬‬ ‫ساختار تصاعدی مالیات بر درآمد و اثر آن بر نابرابری درآمد در‪...‬‬

‫برآورد مدل تجربي با اسـتفاده از روش اقتصادسـنجي ‪ GMM‬دادههـاي تـابلویي پویـا در ‪30‬‬
‫استان کشور صورت گرفد که نتایج نشان ميدهد وجود سـاختار تصـاعدي مالیـات بـر درآمـد‬
‫نتوانسته اسد موجب کاهش نابرابري درآمد در فاصله سالهاي ‪ 1384 -1392‬شود‪.‬‬

‫منابع‬
‫الف‪ -‬فارسی‬
‫ابونوري‪ ،‬اسمعیل و محبوبه فراهتي (‪« ،)1394‬ساختار تولید و توزی درآمد درایران»‪ ،‬فصلنامه مدلسازي‬
‫اقتصادي‪ ،‬سال نهم‪ ،‬شماره ‪.1-24 :4‬‬
‫ابونوري‪ ،‬اسمعیل (‪« ،)1385‬اثر شاخص هاي کـالن اقتصـادي بـر توزیـ درآمـد در ایـران‪ :‬مطالعـه بـین‬
‫استاني»‪ ،‬مجله تحقیقات اقتصادي‪،‬شماره ‪.65-95:77‬‬
‫ابونوري‪ ،‬عباسعلي و سمیه زیوري (‪« ،)1393‬تاثیر درآمدهاي مالیاتي بر رشد اقتصادي و توزی درآمد»‪،‬‬
‫پژوهشنامه مالیات‪ ،‬شماره ‪. 63-85 :24‬‬
‫پروین‪ ،‬سهیال (‪« ،)1394‬رشد اقتصادي و طبقه متوس »‪ ،‬فصلنامه پژوهشنامه اقتصـادي‪،‬سـال پـانزدهم‪،‬‬
‫شماره ‪.1-42:56‬‬
‫پروین‪ ،‬سهیال (‪« ،)1395‬آثار هدفمندي یارانهها بر سبد مصرفي خانوارها»‪ ،‬مرکز پژوهشهاي مجل ‪.‬‬
‫پژویان‪ ،‬جمشید (‪ ،)1394‬اقتصاد بخش عمومي (مالیات ها)‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات جنگل‪ ،‬چاپ یازدهم‪.‬‬
‫زایندهرودي‪ ،‬محسن (‪« ،)1380‬بررسـي تـاثیر مالیـات (درآمـد – دسـتمزد) روي عرضـه نیـروي کـار»‪،‬‬
‫فصلنامه پژوهشهاي اقتصادي ایران‪ ،‬شماره ‪. 43-57: 8‬‬
‫دادگر‪ ،‬یداهلل (‪ ،)1392‬اقتصاد بخش عمومي‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات مفید‪ ،‬چاپ سوم‪.‬‬
‫شریعد مصطفوي‪ ،‬سید محمود (‪« ،)1394‬بار مالیـاتي بـر خـانوار در دهـك هـاي هزینـهاي در ایـران»‪،‬‬
‫پایاننامه کارشناسي ارشد‪ ،‬دانشگاه عالمه طباطبایي‪.‬‬
‫مرکز پژوهشهاي مجل شوراي اسالمي (‪ ،)1392‬دفتر مطالعات و برنامه و بودجـه‪ ،‬مالیـات سـتاني از‬
‫مجموع درآمد اشخاص‪.‬‬
‫نصیرياقدم‪ ،‬علي و اشرف رزمي (‪« ،)1394‬وض مالیات بر مجموع درآمد اشخاص و شبیهسـازي آثـار‬
‫آن بر درآمدهاي مالیاتي و توزی درآمـد»‪ ،‬فصـلنامه پژوهشـنامه اقتصـادي‪ ،‬سـال پـانزدهم‪ ،‬شـماره‬
‫‪.61-82:58‬‬
‫مهرآرا‪ ،‬محسن و پوریا اصفهاني (‪« ،)1394‬بررسي رابطه بین توزی درآمد و ساختار مالیاتي کشورهاي‬
‫منتخب»‪ ،‬پژوهشنامه مالیات‪ ،‬شماره ‪.209-228:28‬‬
‫مرکز آمار ایران‪ ،‬درگاه آمارهاي ملي‪ ،‬جدول حسابهاي منطقهاي‪.‬‬
1396 ‫ پاییز‬،66 ‫ شماره‬،‫ سال هفدهم‬،‫فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی‬ 22

‫ انگلیسی‬-‫ب‬
Arrelano, M. and S. Bond (1991), “Some Tests Of Specification In
Panel Data: Monte Carlo Evidence And An Application To
Employment Equations”, Review Of Economics And Statistics, 58:
277-297.
Baltagi, B. H. (2008), Econometric Analysis Of Panel Data,
Chichester: John Wiley and Sons Ltd.
Bankman, Joseph and Thomas Griffith (1987),”Social Welfare And
The Rate Structure: A New Look At Progressive Taxation”,
California Law Review, 75,PP.
Bird, M. (2005), “Redistribution Via Taxation: The Limited Role Of
The Personal Income Tax In Developing Countries”, Internet
Document.
Blundell, R. and S. Bond (1998), “Initial Conditions And Moment
Restrictions In Dynamic Panel Data Models”, Journal Of
Econometrics, 87, PP,11-143.
Echevarría, C. (2014), “Income Tax Progressivity, Growth, Income
Inequality And Welfare”, Journal Of Spanish Economic
Association, Series 6:43–72 .
Galvin, C. And B. I. Bittker (1969), “The Income Tax: How
Progressive Should Itbe?”, Rational Debate Seminars, Washington,
Americanenterprise Institute For Public Policy Research, PP, 1-
183.
Gravelle, J. (1992), “Equity Effects Of The Tax Reform Act Of
(1986)”, Journal Of Economic Perspectives, 6(1), PP, 27-44.
Green, David, Riddell A.Craig And St-Hilaire France (2015), “Income
Inequality: The Canadian Story”, Art Of The State Series.
Mirrlees, James (1971), “An Exploration In The Theory Of Optimum
Taxation”, Review Of Economic Studies, PP, 38(2): 175-208.
Musgrave Richard And Thin Tun (1948), “Income Tax Progression,
1929-48”, Journal Of Political Economy, PP, 56(6): 498-514.
O’Kelley, C. R. (1985), “Tax Policy For Post-Liberal Society: A Flat-
Tax-Inspired Redefinition Of The Purpose And Ideal Structure Of
A Progresive Income Tax”, 58 Southern California Law Review,
PP, 727-776.
Ramsey, F. (1927), “A Contribution To The Theory Of Taxation,”
Economic Journal, 37(145): 47-61.
Sabirianova, P., S. Buttrick and D. Denvil (2008), “Global Reform Of
Personal Income Taxation, 1981-2005: Evidence From 189
Countries”, Andrew Young School Of Policy Studies Research
Paper Series, No. 08-08.

You might also like