You are on page 1of 99

‫‪,‬‬

‫ااقتنل حرارت ‪2‬‬


‫مدرس‪:‬‬

‫نوروزی‬
‫مرجع‪ :‬انتقال حرارت – نویسنده‪ :‬جک فیلیپ هولمن‬
‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬

‫فهرست مطالب‬

‫فصل ‪ ...................................................................................... 7‬انتقال حرارت جابجایی طبیعی‬

‫فصل ‪.................................................................................................. 8‬انتقال حرارت تشعشعی‬

‫فصل ‪............................................................................. 9‬انتقال حرارت در چگالش و جوشش‬

‫فصل ‪....................................................................................................... 01‬مبدلهای حرارتی‬

‫نحوه ارزشیابی‬

‫میانترم (فصول ‪ 7‬و ‪ 8........................................................ )9‬نمره‬

‫پایانترم (فصول ‪ 8‬و ‪ 01....................................................)01‬نمره‬


‫فصل هفتم ‪ :‬سیستمهای جابجایی آزاد یا طبیعی‬

‫در جابجایی اجباری‪ ،‬سیال تحت اثر یک نیروی خارجی‪ ،‬از روی یک صفحه یا داخل لوله عبور میکند‪ .‬اما جابجایی آزاد در‬
‫نتیجهی حرکت سیال به دلیل تغییرات در چگالی آن‪ ،‬در فرآیند گرمایش به وجود میآید‪.‬‬

‫‪ ‬انتقال حرارت به طریق جابجایی آزاد روی یک صفحهی مسطح قائم ‪:‬‬
‫صفحهی مسطح قائم را در شکل زیر در نظر بگیرید‪ .‬وقتی صفحه گرم باشد‪ ،‬یک الیهی مرزی جابجایی آزاد تشکیل خواهد‬
‫شد‪ .‬پروفیل سرعت در این الیهی مرزی با پروفیل سرعت در الیهی مرزی جابجایی اجباری کامالً متفاوت است‪ .‬در دیواره به‬
‫دلیل عدم وجود لغزش‪ ،‬سرعت صفر است و هم زمان با دور شدن از دیواره‪ ،‬مقدار سرعت افزایش مییابد و به مقدار حداکثر‬
‫خود میرسد‪ .‬سپس مقدار آن کاهش یافته و در لبهی الیه مرزی مجدداً به صفر خواهد رسید؛ زیرا "جریان آزاد" در سیستم‬
‫جابجایی طبیعی در حالت سکون است‪.‬‬

‫در ابتدا توسعهی الیهی مرزی به صورت آرام است‪ ،‬ولی در فاصلهای از ابتدای صفحه بسته به خواص سیال و اختال ف دما بین‬
‫دیواره و محیط‪ ،‬گردابههایی درهم تشکیل میگردد‪ .‬در مرحلهی گذرا‪ ،‬الیهی مرزی درهم شروع میشود و در فاصلهی دور از‬
‫ابتدای صفحه ممکن است به جریان کامالً درهم تبدیل شود‪.‬‬

‫فرضیات ‪ :‬دیواره قائم است‪( 𝑢 ،‬سرعت در راستای ‪ ) x‬و 𝑇 تنها تابع 𝑦 هستند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫معادالت ناحیهی ‪: Laminar‬‬

‫)مومنتوم( 𝑑‬ ‫)سرعت × جرم( 𝑑‬


‫𝑥‬ ‫𝑥‬
‫= 𝑥‪ ∶ ΣF‬موازنه نیروها‬ ‫=‬
‫𝑡𝑑‬ ‫𝑡𝑑‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑃𝜕‬ ‫𝑢‪𝜕 2‬‬
‫𝑢( 𝜌‬ ‫‪+𝑣 )=−‬‬ ‫‪− 𝜌𝑔 + 𝜇 2‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬
‫𝑃𝜕‬
‫⟶ وزن المان بر واحد حجم = تغییرات فشار در طول صفحه برای المان به طول 𝑥𝑑‬ ‫𝑔 ∞𝜌‪= −‬‬
‫𝑥𝜕‬
‫جایگذاری در معادله‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢‪𝜕 2‬‬
‫→‬ ‫𝑢( 𝜌‬ ‫‪+ 𝑣 ) = (𝜌∞ − 𝜌)𝑔 + 𝜇 2‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬

‫از طرفی ضریب انبساط حجمی را تعریف میکنیم ‪:‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫𝑉𝜕 ‪1‬‬ ‫∞𝑉 ‪1 𝑉 −‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝜌 ‪𝜌∞ −‬‬
‫∞𝜌 𝜌‬
‫= ) ( =𝛽‬ ‫×‬ ‫∞𝜌 =‬ ‫=‬
‫∞𝑇 ‪𝑉 𝜕𝑇 𝑃 𝑉∞ 𝑇 −‬‬ ‫) ∞𝑇 ‪𝑇 − 𝑇∞ 𝜌(𝑇 −‬‬
‫) ∞𝑇 ‪⟶ 𝜌∞ − 𝜌 = 𝛽𝜌(𝑇 −‬‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢‪𝜕 2‬‬
‫𝑢( 𝜌 ⟶‬ ‫‪+ 𝑣 ) = 𝜌𝑔𝛽(𝑇 − 𝑇∞ ) + 𝜇 2‬‬ ‫معادله حرکت برای الیه مرزی جا به جایی آزاد ⊛‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬

‫‪…………………………………………………………………………………………………………….‬‬
‫معادالت حاکم بر جریان‪:‬‬

‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢𝜕‬ ‫𝑢 ‪𝜕2‬‬


‫معادله مومنتوم )‪1‬‬ ‫𝑢( 𝜌‬ ‫𝑣‪+‬‬ ‫𝜇 ‪) = 𝜌𝑔𝛽(𝑇 − 𝑇∞ ) +‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫‪𝜕𝑦2‬‬
‫𝑇𝜕‬ ‫𝑇𝜕‬ ‫𝑇 ‪𝜕2‬‬
‫معادله انرژی )‪2‬‬ ‫𝑢( 𝑝𝐶𝜌‬ ‫𝑣‪+‬‬ ‫𝑘=)‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬ ‫‪𝜕𝑦2‬‬
‫𝑢𝜕‬ ‫𝑣𝜕‬
‫معادله پیوستگی )‪3‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬
‫{‬ ‫𝑥𝜕‬ ‫𝑦𝜕‬
‫‪ -‬حل معادالت ‪:‬‬

‫در سیستم جابجایی طبیعی اگرچه حرکت سیال در نتیجهی تغییرات چگالی است‪ ،‬ولی چون تغییرات آن بسیار کوچک است‪،‬‬
‫میتوان جریان را غیرقابل تراکم فرض کرد‪ .‬برای حل همزمان دستگاه معادالت به طریق زیر عمل میکنیم ‪:‬‬

‫‪ )1‬از معادلهی مومنتوم در امتداد 𝑥 ‪ ،‬نسبت به 𝑦 در محدودهی ))‪( ( 0, δ (x‬ضخامت الیهی مرزی) انتگرال میگیریم و هر‬
‫جا سرعت)𝑦 ‪ 𝑣(𝑥,‬وجود داشت از معادلهی پیوستگی بر حسب 𝑢 قرار میدهیم‪.‬‬
‫𝛿‬ ‫𝛿‬

‫𝑦𝑑) ∞𝑇 ‪ 𝑑⁄𝑑𝑥 ∫ 𝜌𝑢2 𝑑𝑦 = −𝜏𝑤 + ∫ 𝜌𝑔𝛽(𝑇 −‬معادله ی انتگرالی اندازه حرکت‬


‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫𝛿‬
‫𝑢𝜕‬
‫𝜇‪= −‬‬ ‫|‬ ‫𝑦𝑑) ∞𝑇 ‪+ ∫ 𝜌𝑔𝛽(𝑇 −‬‬ ‫)𝐼(‬
‫‪𝜕𝑦 𝑦 = 0‬‬
‫‪0‬‬
‫‪2‬‬
‫برای حل این معادله‪ ،‬توابع سرعت و دما باید مشخص باشند‪.‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………………‬
‫‪ )2‬جهت بیان تابع )𝑦 ‪ ، 𝑢(𝑥,‬در محدودهی 𝑥𝛿 ≤ 𝑦 ≤ ‪ 0‬معموالً از تابع چند جملهای به صورت زیر استفاده میکنیم ‪:‬‬

‫= )𝑦 ‪𝑢(𝑥,‬‬ ‫𝑢‬
‫𝑥⏟‬ ‫) ‪(𝑎 + 𝑏𝑦 + 𝑐𝑦 2 + 𝑑𝑦 3‬‬
‫تابع دلخواهی‬
‫از 𝒙‬

‫ضرایب با داشتن شرایط مرزی تعیین میشوند ‪:‬‬


‫⟶ ‪𝑦=0‬‬ ‫‪𝑢 =0‬‬
‫⟶ 𝛿=𝑦‬ ‫‪𝑢 =0‬‬
‫𝑢𝜕‬
‫⟶ 𝛿=𝑦‬ ‫‪=0‬‬
‫∶ 𝐶 ‪𝐵.‬‬ ‫𝑦𝜕‬
‫از معادله مومنتوم‬ ‫𝑢 ‪𝜕2‬‬ ‫) ∞𝑇 ‪(𝑇𝑤 −‬‬
‫→ 𝑤𝑇 = 𝑇 ‪𝑦 = 0 ⟶ 𝑢 = 𝑣 = 0 ,‬‬ ‫𝛽𝑔‪= −‬‬
‫‪𝜕𝑦2‬‬ ‫⏟‬
‫𝜐‬
‫𝜇‬
‫{‬ ‫𝜌‪⁄‬‬

‫با قرار دادن ‪ 4‬شرط‬


‫در معادله مومنتوم‬ ‫𝑢‬ ‫𝑦 ) ∞𝑇 ‪𝛽𝑔𝛿 2 (𝑇𝑤 −‬‬ ‫‪𝑦 2‬‬
‫→‬ ‫=‬ ‫) ‪× (1 −‬‬
‫𝑥𝑢‬ ‫𝜐 ‪4. 𝑢𝑥 .‬‬ ‫𝛿‬ ‫𝛿‬
‫𝑢‬ ‫𝑦‬ ‫‪𝑦 2‬‬
‫) ‪= (1 −‬‬ ‫‪→ 𝑈𝑥 ∝ 𝛿 2‬‬
‫𝛿 ) ∞𝑇 ‪𝛽𝑔𝛿 2 (𝑇𝑤 −‬‬ ‫𝛿‬
‫𝑥𝑢‬
‫⏟‬ ‫𝜐 ‪4. 𝑢𝑥 .‬‬
‫𝑥𝑈‬

‫𝑢‬ ‫𝑦‬ ‫‪𝑦 2‬‬


‫) ‪= (1 −‬‬
‫𝛿 𝑥𝑈‬ ‫𝛿‬

‫پروفیل سرعت مربوط به جابجایی آزاد‬

‫………………………………………………………‬
‫‪3‬‬
‫برای حل معادلهی )𝐼( به پروفیل دما هم نیاز داریم‪ ،‬بنابراین مانند آنچه برای پروفیل سرعت داشتیم‪ ،‬عمل میکنیم ‪:‬‬

‫) ‪𝑇 = 𝑇(𝑥, 𝑦) = 𝑇𝑥 (𝐴 + 𝐵𝑦 + 𝐶𝑦 2 + 𝐷𝑦 3‬‬

‫𝑤𝑇 = 𝑇 → ‪𝑦 = 0‬‬
‫∞𝑇 = 𝑇 → 𝛿 = 𝑦‬
‫{ ∶ 𝐶 ‪𝐵.‬‬ ‫𝑇𝜕‬
‫→ 𝛿=𝑦‬ ‫‪=0‬‬
‫𝑦𝜕‬
‫∞𝑇 ‪𝑇 −‬‬ ‫𝑦‬
‫‪= (1 − )2‬‬
‫∞𝑇 ‪𝑇𝑤 −‬‬ ‫𝛿‬
‫………………………………………………………………………………………………………………‬
‫‪ )3‬معادالت دما و سرعت را در رابطهی )𝐼( قرار داده و پس از انتگرالگیری و اعمال شرایط مرزی‪ 𝛿(𝑥) ،‬به دست میآید ‪:‬‬
‫جایگذاری 𝑇 و 𝑢 در رابطه)𝐼(‬ ‫𝑑 ‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑥𝑢‬
‫→‬ ‫𝜐 ‪(𝑢𝑥 2 𝛿) = 𝑔𝛽(𝑇𝑤 − 𝑇∞ )𝛿 −‬‬ ‫)𝐼𝐼(‬
‫𝑥𝑑 ‪105‬‬ ‫‪3‬‬ ‫𝛿‬
‫………………………………………………………………………………………………………………‬
‫‪ )4‬انتگرالگیری از معادلهی انرژی برای سیستم جابجایی آزاد‪:‬‬
‫𝛿‬
‫انتگرال معادله انرژی‬
‫⏟ ‪𝑑⁄ [∫ 𝑢(𝑇 − 𝑇 )𝑑𝑦] = −‬‬ ‫𝑇𝑑‬
‫→‬ ‫𝑥𝑑‬ ‫∞‬ ‫𝛼‬ ‫|‬
‫‪𝑑𝑦 𝑦 = 0‬‬
‫‪0‬‬ ‫𝑘‬
‫𝑃𝐶𝜌‬

‫‪1‬‬ ‫𝑑‬ ‫∞𝑇 ‪𝑇𝑤 −‬‬


‫⟶‬ ‫( 𝛼‪(𝑇𝑤 − 𝑇∞ ) (𝑢𝑥 . 𝛿) = 2‬‬ ‫)‬
‫‪30‬‬ ‫𝑥𝑑‬ ‫𝛿‬
‫‪1‬‬
‫جایگذاری در معادله)𝐼𝐼(و یک سری عملیات ریاضی‬ ‫𝛿‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝜐‬
‫→‬ ‫‪= 3.93 𝑃𝑟 −2 (0.952 + 𝑃𝑟)4 . 𝐺𝑟𝑥 4‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝑟𝑃‬
‫𝑥‬ ‫𝛼‬
‫‪𝑔𝛽 (𝑇𝑤 − 𝑇∞ )𝑥 3‬‬
‫= 𝑥𝑟𝐺 = 𝑟𝑒𝑏𝑚𝑢𝑁 𝑓𝑜‪𝐺𝑟𝑎𝑠ℎ‬‬
‫‪𝜐 2‬‬
‫⏟‬
‫لزجت‬

‫عدد ‪ Grashof‬در جابجایی طبیعی نقشی مشابه نقش عدد رینولدز در جابجایی اجباری را دارد و با توجه به آن میتوان نقاط‬
‫بحرانی تبدیل جریان آرام به آشفته را تعیین کرد‪.‬‬

‫برای جابجایی آزاد هوا روی صفحهی قائم‪ 𝐺𝑟 ،‬بحرانی برابر با ‪ 4 × 108‬است و برای سیاالت دیگر بین ‪ 108‬تا ‪ 109‬می‬
‫باشد‪.‬‬

‫𝑟𝑃 ‪ δ ∝ 𝐺𝑟,‬در جریان طبیعی‬


‫{‬
‫𝑒𝑅 ‪ 𝛿 ∝ 𝑃𝑟,‬در جریان اجباری‬

‫………………………………………………………………………………………………………………‬
‫‪4‬‬
‫‪ )5‬با داشتن )‪ ، δ(x‬تابعیت )𝑦 ‪ 𝑢(𝑥,‬به دست آمد‪ .‬اکنون ضریب انتقال حرارت ‪ ℎ‬را تعیین میکنیم‪.‬‬

‫𝑇𝜕‬
‫𝐴𝐾‪𝑞𝑤 = −‬‬ ‫|‬ ‫) ∞𝑇 ‪= ℎ𝐴(𝑇𝑤 −‬‬
‫‪𝜕𝑦 𝑦 = 0‬‬

‫𝑤𝑇 ‪𝑇 −‬‬ ‫‪𝑦 2‬‬ ‫جایگذاری در رابطه باال‬ ‫𝑘‪2‬‬


‫) ‪= (1 −‬‬ ‫→‬ ‫=‪ℎ‬‬
‫∞𝑇 ‪𝑇𝑤 −‬‬ ‫𝛿‬ ‫𝛿‬
‫𝑥 𝑘‪ℎ𝑥 2‬‬ ‫𝑥‪2‬‬ ‫)𝑥(𝛿 را قرار می دهیم‬
‫= 𝑥𝑢𝑁‬ ‫=‬ ‫×‬ ‫⟹‬ ‫= 𝑥𝑢𝑁‬ ‫→‬
‫𝑘‬ ‫𝑘 𝛿‬ ‫𝛿‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝑁𝑢𝑥 = 0.508√𝑃𝑟 (0.952 +‬‬ ‫‪𝑃𝑟)−4‬‬ ‫‪𝐺𝑟𝑥4‬‬
‫این معادله ضریب انتقال حرارت را به صورت موضعی در امتداد صفحه قائم محاسبه میکند‪ .‬برای مقدار میانگین ضریب انتقال‬
‫حرارت‪ ،‬به صورت زیر انتگرال را محاسبه میکنیم‪.‬‬
‫𝐿‬
‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬
‫𝐿=𝑥‪ℎ̅ = ∫ ℎ(𝑥). 𝑑𝑥 = ℎ‬‬
‫𝐿‬ ‫‪3‬‬
‫‪0‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………‬

‫‪ ‬روابط تجربی برای جابجایی آزاد ‪:‬‬


‫طی سالیان متمادی دریافتهاند که مقدار متوسط ضریب انتقال حرارت جابجایی آزاد برای شرایط و موقعیتهای گوناگون را‬
‫میتوان به صورت تابع زیر نمایش داد ‪:‬‬

‫𝑚) 𝑓𝑟𝑃 ‪̅̅̅̅𝑓 = 𝐶(𝐺𝑟𝑓 .‬‬


‫𝑢𝑁‬
‫که پانویس ‪ f‬نشان میدهد خواص مربوط به گروههای بدون بعد در درجه حرارت فیلم نازک مقداردهی شدهاند‪.‬‬
‫𝑤𝑇 ‪𝑇∞ +‬‬
‫= 𝑓⏟𝑇‬ ‫‪,‬‬
‫‪2‬‬
‫دمای فیلم‬

‫𝑟𝑃 ‪𝑅𝑎 = 𝐺𝑟.‬‬ ‫حاصلضرب ‪ Gr‬و ‪ Pr‬را عدد رایلی ‪ Ra‬مینامند‪.‬‬

‫توضیح ابعاد مشخصه ‪:‬‬


‫𝑟𝐺 استفاده میشود‪ ،‬بستگی به شکل هندسی مسئله دارد‪ .‬مثالً برای یک صفحهی‬
‫𝑢𝑁 و ⏟‬
‫ابعاد مشخصهای که در اعداد ⏟‬
‫گراشف‬ ‫ناسلت‬
‫قائم‪ ،‬این بُعد مشخصه ‪ L‬طول صفحه است و برای یک استوانهی افقی این بُعد مشخصه برابر با ‪ D‬قطر لوله است‪.‬‬
‫𝑚‬
‫در معادلهی ) 𝑓𝑟𝑃 ‪̅̅̅̅𝑓 = 𝐶(𝐺𝑟𝑓 .‬‬
‫𝑢𝑁 مقادیر ‪ C‬و ‪ m‬در هر حالت مشخص است‪ .‬در جدول زیر خالصهای از مقادیر ثابت‬
‫برای اشکال مختلف هندسی آورده شده است‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫مقادیر ثابت ‪ C‬و ‪ m‬برای سطوح همدما‪:‬‬

‫به منظور سهولت استفاده‪ ،‬نمایشهای تصویری روابط برای خطوط همدما در صفحات قائم و استوانههای افقی به صورت‬
‫شکلهای زیر ارائه شده است‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫انتقال حرارت جابجایی آزاد از صفحات همدمای قائم (شکل ‪)5-7‬‬

‫انتقال حرارت جابجایی آزاد از استوانههای افقی همدما (شکل ‪)6-7‬‬

‫‪7‬‬
‫جدول خواص هوا در فشار اتمسفر‬

‫‪8‬‬
‫جدول خواص آب اشباع‬

‫‪ ‬جابجایی آزاد روی صفحات و استوانههای قائم ‪:‬‬


‫‪ )1‬سطوح هم دما ‪:‬‬
‫در سطوح قائم از پارامتر ارتفاع سطح یعنی 𝐿 به عنوان بُعد مشخصه برای بیان اعداد ناسلت و گراشف استفاده میشود‪.‬‬
‫اگر ضخامت الیهی مرزی در مقایسه با 𝐷 (قطر استوانه) بزرگ نباشد‪ ،‬برای انتقال حرارت استوانه نیز از همان روابط‬

‫‪9‬‬
‫صفحات قائم میتوان استفاده کرد‪ .‬شرط کلی برای اینکه یک استوانهی قائم را بتوان مانند صفحهی مسطح قائم در نظر‬
‫گرفت‪ ،‬این است که‪:‬‬
‫𝐷‬ ‫‪35‬‬
‫≥‬
‫‪𝐿 𝐺𝑅1/4‬‬
‫𝐿‬

‫برای لولهی افقی نیز در معادالت به جای 𝑥 ← 𝐷 قطر میگذاریم‪.‬‬

‫‪0.67 𝑅𝑎1/4‬‬
‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢 = 0.68 +‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝑅𝑎𝐿 < 109‬‬
‫‪4‬‬
‫‪9 9‬‬
‫‪0.492‬‬ ‫‪16‬‬
‫] ) 𝑟𝑃 ( ‪[1 +‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪0.387𝑅𝑎1/6‬‬
‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢2 = 0.825 +‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪10−1 < 𝑅𝑎𝐿 < 1012‬‬
‫‪9 8/27‬‬
‫‪0.492‬‬ ‫‪16‬‬
‫] ) 𝑟𝑃 ( ‪[1 +‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………‬

‫‪ )2‬سطوح دارای شار حرارتی ثابت ‪:‬‬


‫آزمایشات گستردهای با آب برای جابجایی آزاد از سطوح قائم و مایل تحت شرایط شار حرارتی ثابت انجام شده که نتایج آن بر‬
‫حسب عدد گراشو ف اصالح شده بیان شده است‪.‬‬

‫∗‬ ‫‪𝛽𝑔𝑞𝑤 𝑥 4‬‬


‫= 𝑥𝑢𝑁 ‪ 𝐺𝑟𝑥 = 𝐺𝑟𝑥 .‬اصالح شده‬
‫‪𝑘 𝜈2‬‬
‫که 𝑤𝑞 شار حرارتی دیواره بر حسب وات بر متر مربع است‪ .‬و ضریب انتقال حرارت موضعی در جریان آرام را میتوان توسط‬
‫رابطهی زیر بیان کرد‪:‬‬

‫𝑥‪ℎ‬‬ ‫‪1‬‬
‫⋆‬
‫𝑓𝑥𝑢𝑁‬ ‫=‬ ‫‪= 0.6(𝐺𝑟𝑥 . 𝑃𝑟𝑓 )5‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪105 < 𝐺𝑟𝑥 ⋆ . 𝑃𝑟𝑓 < 1011‬‬ ‫آرام‬
‫𝑓𝑘‬
‫با انتگرالگیری از ضریب ‪ h‬بر روی کل صفحه‪ ،‬در جریان آرام و شار حرارتی ثابت داریم‪:‬‬
‫‪5‬‬
‫𝐿=𝑥‪ℎ̅ = ℎ‬‬
‫‪4‬‬

‫مشاهده شده است که تبدیل الیه مرزی بین ‪ 𝐺𝑟𝑥 ⋆ . 𝑃𝑟𝑓 = 3 × 1012‬تا ‪ 4 × 1013‬شروع میشود و بین ‪2 × 1013‬‬
‫تا ‪ 1014‬خاتمه مییابد‪ .‬جریان کامالً درهم در ‪ 𝐺𝑟𝑥 ⋆ . 𝑃𝑟𝑓 = 1014‬روی میدهد و آزمایشات تا ‪𝐺𝑟𝑥 ⋆ . 𝑃𝑟𝑓 = 1016‬‬
‫نیز انجام شده است‪ .‬در ناحیهی درهم ضریب انتقال حرارت موضعی به صورت زیر است‪:‬‬

‫‪10‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝑁𝑢𝑥 = 0.17(𝐺𝑟𝑥⋆ . 𝑃𝑟)4‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪2 × 1013 < 𝐺𝑟𝑥 ⋆ . 𝑃𝑟𝑓 < 1016‬‬ ‫درهم‬

‫تمام خواص در این دو معادله در درجه حرارت فیلم نازک موضعی مقداردهی شدهاند‪ .‬اگرچه این آزمایشات برای آب انجام‬
‫شدهاند ولی میتوان آنها را برای هوا هم به کار برد‪.‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………‬
‫𝑤‬
‫مثال ‪ : 1‬در تأسیساتی که نزدیک به یک کوره قرار دارد‪ ،‬شار انرژی تشعشعی خالص به اندازهی ‪ 800 2‬به طور عمود بر‬
‫𝑚‬
‫یک صفحه فلزی قائم به ارتفاع ‪ 3/5m‬و عرض ‪ 2m‬میتابد‪ .‬پشت این صفحه از نظر حرارتی عایق است و سطوح آن به رنگ‬
‫سیاه است به طوری که تمام تشعشع دریافتی را از طریق جابجایی آزاد به هوای محیطی با دمای ℃‪ 30‬منتقل میکند‪.‬‬
‫درجه حرارت متوسط صفحه چه قدر است ؟‬

‫‪ - 1‬جا به جایی آزاد است‪.‬‬

‫‪ - 2‬فقط تحت نیروی وزن است‪.‬‬

‫‪ - 3‬صفحه تحت شار حرارتی ثابت است‪.‬‬

‫𝑇∆ ‪𝑞𝑤 = ℎ. 𝐴.‬‬


‫𝑤𝑞‬
‫𝑇∆ ‪= ℎ.‬‬ ‫→‬ ‫𝑇∆ ‪800 = ℎ.‬‬
‫𝐴‬
‫𝑤‬
‫‪ℎ = 10 2‬‬ ‫حدس اولیه‬
‫℃‪𝑚 .‬‬
‫℃‪∆𝑇 = 80‬‬ ‫→‬ ‫℃‪𝑇𝑤 = 80 + 30 = 110‬‬
‫‪110 + 30‬‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫𝐾 ‪= 70℃ = 343‬‬
‫‪2‬‬

‫‪−5‬‬
‫‪𝑚2‬‬
‫‪𝜐 = 2.043 × 10‬‬ ‫لزجت سینماتیکی‬
‫𝑠‬
‫خواص هوا در دمای ‪𝐴−5 70‬‬
‫𝑤‬
‫‪𝐾 = 0.0295‬‬
‫→‬ ‫℃ ‪𝑚.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= =𝛽‬ ‫‪= 2.79 × 10−3 𝑘 −1‬‬ ‫ضریب انبساط حجمی‬
‫‪𝑇𝑓 343‬‬
‫‪{ 𝑃𝑟 = 0.7‬‬
‫بعد مشخصه‬

‫𝑥 𝑤𝑞𝛽𝑔‬ ‫‪⏞4‬‬
‫⋆‬
‫برای شار حرارتی ثابت‬ ‫𝑟𝐺‬
‫⏟‬ ‫= 𝑥𝑈𝑁 ‪𝑥 = 𝐺𝑟𝑥 .‬‬
‫‪𝐾𝜐 2‬‬
‫اصالح شده‬

‫‪9.8 × (2.79 × 10−3 )(800)(3.5)4‬‬


‫=‬ ‫‪= 2.9 × 1014‬‬
‫‪0.0295 × (2.043 × 10−5 )2‬‬
‫⏟ = 𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟𝑥⋆ .‬‬
‫‪2.9 × 0.7 × 1014‬‬ ‫⟶‬ ‫درهم‬
‫‪2×1013 <𝐺𝑟𝑥⋆ <1016‬‬

‫معادله جریان درهم‬ ‫‪1‬‬ ‫𝐾‬


‫→‬ ‫‪𝑁𝑢𝑥 = 0.17 (𝐺𝑟𝑥⋆ . 𝑃𝑟)4 = ℎ𝑥 .‬‬
‫𝑥‬

‫‪11‬‬
‫‪0.0295‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑤‬
‫= 𝑥‪ℎ‬‬ ‫‪(0.17)(2.79 × 0.7 × 1014 )4 = 5.36 2‬‬
‫‪3.5‬‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬
‫در انتقال حرارت درهم که از معادله باال تبعیت میکند‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫𝐾‬
‫‪𝑁𝑢𝑥 = ℎ𝑥 .‬‬ ‫‪~ (𝐺𝑟𝑥⋆ )1/4 ~ (𝑥 4 )1/4‬‬
‫𝑥‬
‫یعنی چون 𝑥‪ ℎ‬نسبت به ‪ x‬تغییر نمیکند‪ ،‬میتوان آن را به عنوان مقدار متوسط در نظر گرفت‪.‬‬

‫تکرار محاسبات‪:‬‬
‫‪𝑞𝑤 800‬‬
‫= 𝑇∆ جدید‬ ‫=‬ ‫℃‪= 149‬‬ ‫⟶‬ ‫℃‪𝑇𝑤 = 179‬‬
‫‪ℎ‬‬ ‫‪5.36‬‬
‫‪179 + 30‬‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫℃‪= 104.5‬‬
‫‪2‬‬
‫‪𝑚2‬‬
‫‪𝜐 = 2.354 × 10−5‬‬ ‫لزجت سینماتیکی‬
‫𝑠‬
‫خواص هوا در دمای ‪𝐴−5 104.5‬‬
‫𝑤‬
‫‪𝐾 = 0.0320‬‬
‫→‬ ‫℃ ‪𝑚.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= =𝛽‬ ‫‪= 2.65 × 10−3 𝑘 −1‬‬ ‫ضریب انبساط حجمی‬
‫‪𝑇𝑓 343‬‬
‫‪{ 𝑃𝑟 = 0.695‬‬
‫‪9.8 × (2.65 × 10−3 )(800)(3.5)4‬‬
‫= ⋆𝑥𝑟𝐺 ⟶‬ ‫‪= 1.75 × 1014‬‬ ‫⟶‬
‫‪0.0320 × (2.354 × 10−5 )2‬‬
‫‪0.0320‬‬ ‫‪1‬‬
‫= 𝑥‪ℎ‬‬ ‫‪(0.17)(1.758 × 0.695 × 1014 )4 = 5.17‬‬
‫‪3.5‬‬
‫‪𝑞𝑤 800‬‬
‫= ) ∞𝑇 ‪ ∆𝑇 = (𝑇𝑊 −‬جدید‬ ‫=‬ ‫℃‪= 155‬‬ ‫℃‪𝑇𝑤 = 185‬‬
‫‪ℎ‬‬ ‫‪5.17‬‬
‫……………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ : 2‬یک صفحهی بزرگ به ارتفاع ‪ 4m‬به شکل قائم و با درجه حرارت ℃‪ 60‬در معرض هوا با دمای ℃‪ 10‬قرار دارد‪.‬‬
‫عرض این صفحه هم ‪ 10m‬میباشد‪ .‬مقدار انتقال حرارت را محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪60 + 10‬‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫𝐾 ‪= 35℃ = 308°‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= =𝛽‬ ‫‪= 3.25 × 10−3‬‬
‫‪𝑇𝑓 308‬‬

‫جدول ‪𝐴−5‬‬ ‫‪2‬‬


‫→‬ ‫}‪∶ {𝐾 = 0.02685 , 𝜐 = 16.5 × 10−6 (𝑚 ⁄𝑠) , 𝑃𝑟 = 0.7‬‬

‫‪𝑔𝛽(𝑇𝑤 − 𝑇∞ )𝑥 3‬‬
‫= 𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟.‬‬ ‫𝑎𝑅 = 𝑟𝑃 ‪.‬‬
‫‪𝜐2‬‬

‫| 𝑎𝑅‬ ‫| 𝑟𝐺 =‬ ‫𝑟𝑃 ‪.‬‬


‫𝐿=𝑥‬ ‫𝐿=𝑥‬

‫‪12‬‬
‫‪9.8 × (3.25 × 10−3 )(60 − 10)(4)3 × 0.7‬‬
‫=‬ ‫‪2.62 × 1011‬‬
‫⏟=‬
‫‪(16.5 × 10−6 )2‬‬ ‫‪10−1 <𝑅𝑎<1012‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪0.387 + 𝑅𝑎6‬‬
‫∶ معادله‬ ‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢2‬‬ ‫‪= 0.825 +‬‬ ‫‪8‬‬
‫‪9 27‬‬
‫‪0.492‬‬ ‫‪16‬‬
‫] ) 𝑟𝑃 ( ‪[1 +‬‬

‫‪0.387 × (2.62 × 1011 )1/6‬‬


‫‪= 0.825 +‬‬ ‫‪= 26.75‬‬ ‫̅̅̅̅ →‬
‫‪𝑁𝑢 = 716‬‬
‫‪9 8/27‬‬
‫‪0.492‬‬ ‫‪16‬‬
‫] ) ‪[1 + ( 0.7‬‬

‫‪̅̅̅̅ . 𝐾 716 × 0.02685‬‬


‫𝑢𝑁‬ ‫𝑤‬
‫= ̅‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 4.8 2‬‬
‫𝑥‬ ‫‪4‬‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬
‫𝑤 ‪𝑞 = ℎ̅𝐴∆𝑇 = 4.8 × 4 × 10 × (60 − 10) = 9606‬‬
‫𝑛)𝑟𝑃 ‪𝑁𝑢 = 𝐶(𝐺𝑟.‬‬ ‫راه حل دوم ‪:‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫𝑛 را از جدول پیدا می کنیم‬ ‫∶‬ ‫‪0.1(𝐺𝑟. 𝑃𝑟)3 = 0.1(2.62 × 1011 )3 = 639.3‬‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬

‫‪ ‬جابجایی آزاد از استوانههای افقی ‪:‬‬


‫بُعد مشخصه در عدد گراشف ‪:‬‬

‫‪ – 1‬صفحهی قائم ‪ :‬در صفحهی قائم‪ ،‬بُعد مشخصه ارتفاع صفحه است‪.‬‬

‫‪ – 2‬لولهی قائم ‪ :‬برای لولهی قائم‪ ،‬بُعد مشخصه برابر با ارتفاع لوله است به شرط این که قطر لوله بسیار بزرگتر از ضخامت‬
‫الیه مرزی باشد‪.‬‬

‫‪ -3‬برای لولهی افقی‪ ،‬بُعد مشخصه برابر با قطر لوله است‪.‬‬


‫‪1‬‬
‫‪6‬‬
‫‪1‬‬
‫𝑟𝑃‪𝐺𝑟.‬‬
‫‪̅̅̅̅ 2 = 0.6 + 0.387‬‬
‫𝑢𝑁 ‪ :‬رابطهی چرچیل برای استوانه افقی‬ ‫‪9 16/9‬‬
‫‪0.559 16‬‬
‫(‪[1+‬‬ ‫] )‬
‫[‬ ‫𝑟𝑃‬
‫]‬
‫𝑟𝑜𝑓‬ ‫‪∶ 10−5 < 𝐺𝑟. 𝑃𝑟 < 1012‬‬ ‫برای محدوده وسیعی از جریان‪:‬‬

‫‪0.518 (𝐺𝑟𝑑 .𝑃𝑟)1/4‬‬


‫‪ 𝑁𝑢𝑑 = 0.36 +‬برای استوانهی افقی‬ ‫‪9 4/9‬‬
‫‪0.559 16‬‬
‫(‪[1+‬‬ ‫] )‬
‫𝑟𝑃‬

‫‪ 10−6 < 𝐺𝑟. 𝑃𝑟 < 109‬فقط محدوده جریان آرام‬

‫‪13‬‬
‫‪𝑁𝑢𝑑 = 0.53(𝐺𝑟𝑑 . 𝑃𝑟 2 )1/4‬‬ ‫انتقال حرارت از استوانه های افقی به فلزات مایع‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ : 3‬یک گرمکن افقی به قطر ‪ 20 mm‬که درجه حرارت سطح آن در ℃‪ 38‬ثابت نگه داشته شده است‪ ،‬در آب با دمای‬
‫℃‪ 27‬فرو برده میشود‪ .‬اتال ف حرارت جابجایی آزاد در واحد طول گرمکن را بیابید‪.‬‬
‫⋯=𝜇‬
‫‪38 + 27‬‬ ‫جدول ‪ 𝐴−9‬آب‬ ‫𝑊‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫→ ℃‪= 32.5‬‬ ‫‪{𝐾 = 0.630‬‬
‫‪2‬‬ ‫℃ ‪𝑚.‬‬
‫⋯ = 𝑃𝐶‬
‫𝑃𝐶 ‪𝛽𝑔𝜌2 .‬‬
‫( = 𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟𝑥 .‬‬ ‫𝑇∆ ‪) 𝑥 3 .‬‬
‫⏟‬ ‫𝐾𝜇‬
‫‪1‬‬
‫‪2.48×1010‬‬
‫℃ ‪𝑚3‬‬

‫‪𝐺𝑟. 𝑃𝑟 = (2.48 × 1010 )(38 − 27)(0.02)3 = 2.18 × 106‬‬


‫جدول ‪7.1‬‬ ‫‪𝐶 = 0.53‬‬ ‫‪1‬‬
‫→‬ ‫{‬ ‫‪1 → 𝑁𝑢 = 0.53(2.18 × 106 )4 = 20.36‬‬
‫=𝑚‬
‫‪4‬‬
‫‪20.36 × 0.63‬‬ ‫𝑤‬ ‫‪ℎ‬‬
‫=‪ℎ‬‬ ‫‪= 642‬‬ ‫‪2‬‬
‫⟸‬ ‫= 𝑈𝑁‬ ‫𝑑‪.‬‬
‫‪0.02‬‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬ ‫𝐾‬
‫𝑞‬ ‫𝑤‬
‫‪= ℎ𝜋𝑑(𝑇𝑤 − 𝑇∞ ) = (642)(𝜋)(0.02)(38 − 27) = 443‬‬
‫𝐿‬ ‫𝑚‬
‫……………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ : 4‬یک لولهی افقی به قطر 𝑡𝑓 ‪ (0.3048 𝑚) = 1‬در اتاقی که درجه حرارت آن ℃‪ 15‬می باشد‪ ،‬در دمای‬
‫℃‪ 250‬ثابت باقی نگه داشته میشود‪ .‬اتال ف حرارت به طریق جابجایی آزاد در هر متر طول لوله را به دست آورید‪.‬‬
‫∞𝑇 ‪𝑇𝑤 +‬‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫𝐾 ‪= 132.5℃ = 405.5‬‬
‫‪2‬‬

‫𝑤‬
‫‪𝐾 = 0.03406‬‬
‫℃ ‪𝑚.‬‬
‫‪𝑚2‬‬
‫‪𝜐 = 26.54 × 10−6‬‬
‫𝑠‬
‫‪𝑃𝑟 = 0.687‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝛽 = = 2.47 × 10−3 𝐾 −1‬‬
‫{‬ ‫𝑓𝑇‬
‫‪𝑔𝛽(𝑇𝑤 − 𝑇∞ )𝑑 3‬‬
‫= 𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟𝑑 .‬‬ ‫𝑟𝑃 ‪.‬‬
‫‪𝜈2‬‬
‫)‪9.8(2.47 × 10−3 )(250 − 15)(0.3048)3 (0.687‬‬
‫=‬ ‫‪= 1.571 × 108‬‬
‫‪(26.54 × 10−6 )2‬‬

‫‪14‬‬
‫‪𝐶 = 0.53‬‬
‫از جدول‬ ‫‪1‬‬
‫→‬ ‫{‬‫‪1‬‬ ‫‪⟶ 𝑁𝑢𝑑 = 0.53(𝐺𝑟𝑑 . 𝑃𝑟)4 = 59.4‬‬
‫=𝑚‬
‫‪4‬‬
‫𝑑𝑢𝑁𝐾‬ ‫𝑤‬
‫=‪ℎ‬‬ ‫‪= 6.63‬‬ ‫‪2‬‬
‫𝑑‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬
‫𝑞‬
‫𝑚‪= ℎ𝜋𝑑(𝑇𝑤 − 𝑇∞ ) = 6.63𝜋 × (0.3048)(250 − 15) = 1.49 𝑘𝑊/‬‬
‫𝐿‬
‫راه حل دوم ‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪6‬‬

‫‪1‬‬ ‫𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟.‬‬ ‫‪1.571 × 108‬‬


‫‪̅̅̅̅2 = 0.6 + 0.387‬‬
‫𝑢𝑁‬ ‫‪= 0.6 + 0.387‬‬ ‫‪1/6‬‬
‫‪= 64.7‬‬
‫‪9 16/9‬‬ ‫‪9 16/9‬‬
‫‪0.559‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪0.559‬‬ ‫‪16‬‬
‫] ) 𝑟𝑃 ( ‪[1 +‬‬ ‫] )‪[1 + (0.687‬‬
‫[‬ ‫]‬ ‫[‬ ‫]‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬

‫‪ ‬جابجایی آزاد از صفحات افقی ‪:‬‬


‫الف) حالت سطح هم دما ‪:‬‬

‫مقدار متوسط ضریب انتقال حرارت صفحات مسطح افقی از معادلهی زیر محاسبه میشود و مقادیر ثابت آن نیز در جدول‬
‫𝒎) 𝒇𝒓𝑷 ‪̅̅̅̅𝒇 = 𝑪(𝑮𝒓𝒇 .‬‬
‫𝒖𝑵‬ ‫آمده است‪ .‬بُعد مشخصه برای استفاده در این روابط برابر با طول وجه است‪.‬‬
‫𝑏‪𝑎+‬‬
‫‪ -‬بُعد مشخصهی صفحه مستطیلی ‪ :‬مقدار متوسط ‪ 2‬بُعد‬
‫‪2‬‬

‫‪ -‬بُعد یک دیسک مدور ‪0.9 𝑑 :‬‬


‫مساحت‬
‫⏞‬
‫𝐴‬
‫=𝐿‬ ‫‪ -‬بُعد مشخصهی اشکال غیرمتقارن ‪:‬‬
‫𝑃‬
‫⏟‬
‫محیط‬

‫ب) حالت شار حرارتی ثابت (صفحهی افقی) ‪:‬‬

‫ب‪ )1-‬سطح گرم رو به باال ‪:‬‬


‫‪1‬‬
‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢 = 0.13(𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟)3‬‬ ‫‪⟶ 𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟 < 2 × 108‬‬
‫𝐿 {‬ ‫‪1‬‬
‫‪̅̅̅̅𝐿 = 0.16(𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟)3‬‬
‫𝑢𝑁‬ ‫‪⟶ 2 × 108 < 𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟 < 1011‬‬
‫ب‪ )2-‬سطح گرم رو به پایین ‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢𝐿 = 0.58(𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟)5‬‬ ‫⟶‬ ‫‪106 < 𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟 < 1011‬‬

‫‪ -‬در معادالت باال تمام خواص به جز 𝛽 در دمای 𝑒𝑇 که به شکل زیر تعریف میشود‪ ،‬تعیین میشوند‪.‬‬
‫‪15‬‬
‫) ∞𝑇 ‪𝑇𝑒 = 𝑇𝑤 − 0.25(𝑇𝑤 −‬‬
‫و 𝑤𝑇 که مقدار متوسط درجه حرارت دیواره است‪ ،‬همانند قبل طبق رابطهی زیر با شار حرارتی رابطه دارد‪:‬‬

‫𝑤𝑞‬ ‫𝐿̅‪ℎ‬‬ ‫𝐿 ‪𝑞𝑤 .‬‬


‫=‪ℎ‬‬ ‫̅̅̅̅ ∶ و عدد ناسلت‬
‫= 𝐿𝑢𝑁‬ ‫=‬
‫∞𝑇 ‪𝑇𝑤 −‬‬ ‫𝑘‬ ‫𝑘) ∞𝑇 ‪(𝑇𝑤 −‬‬
‫……………………………………………………………………………………………………………‬

‫* اجسام نامنظم ‪:‬‬


‫برای اجسام نامنظم هیچگونه رابطهی کلی وجود ندارد‪ .‬نتایج به دست آمده نشان دادهاند که برای استوانهای افقی که ارتفاع‬
‫آن برابر با قطرش باشد‪ ،‬میتوان از معادلهی ‪̅̅̅̅𝑓 = 𝐶(𝐺𝑟𝑓 . 𝑃𝑟𝑓 )𝑚 ⟶ {𝐶 = 0.775‬‬
‫𝑢𝑁 استفاده کرد‪ .‬در این صورت‬
‫‪𝑚 = 0.208‬‬
‫در محاسبهی اعداد ناسلت و گراشف از 𝑑 به عنوان طول مشخصه باید استفاده شود‪.‬‬

‫"لین هارد" دستور العملی ارایه کرد که در آن طول مشخصه برابر با فاصلهای است که یک ذرهی سیال در الیهی مرزی‬
‫‪𝐶 = 0.52‬‬
‫‪ { 𝑚 = 1‬استفاده میشود‪.‬‬ ‫میپیماید و در محدودهی جریان آرام از مقادیر‬
‫‪4‬‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ :5‬یک مکعب به طول وجه ‪ 20cm‬در درجه حرارت ℃‪ 60‬قرار دارد و در معرض هوا با درجه حرارت ℃‪ 10‬واقع شده‬
‫است‪ .‬مقدار انتقال حرارت را محاسب کنید‪.‬‬

‫حل‪ :‬جسم یک جسم نامنظم است و میتوان از اطالعات آخرین سطح جدول استفاده کرد‪.‬‬
‫‪60 + 10‬‬
‫= 𝑓𝑇‬ ‫𝐾 ‪= 35℃ = 308°‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= =𝛽‬ ‫‪= 3.25 × 10−3‬‬
‫‪𝑇𝑓 313‬‬

‫جدول ‪𝐴−5‬‬ ‫‪2‬‬


‫→‬ ‫}‪∶ {𝐾 = 0.02685 , 𝜐 = 17.47 × 10−6 (𝑚 ⁄𝑠) , 𝑃𝑟 = 0.7‬‬

‫طول مشخصه عبارت از فاصلهای است که که یک ذره در الیه مرزی میپیماید یعنی ‪ L/2‬در امتداد قسمت پایینی‪ ،‬بعالوه ‪ L‬در سمت جانبی‪،‬‬
‫بعالوه ‪ L/2‬در قسمت باالیی ‪ ،‬یا ‪ .2L=40cm‬بنابراین ‪:‬‬

‫‪𝑔𝛽(𝑇𝑤 − 𝑇∞ )𝑥 3‬‬
‫= 𝑟𝑃 ‪𝐺𝑟.‬‬ ‫𝑎𝑅 = 𝑟𝑃 ‪.‬‬
‫‪𝜐2‬‬
‫‪9.8 × (3.25 × 10−3 )(60 − 10)(0.4)3 × 0.7‬‬
‫=‬ ‫‪2.34 × 108‬‬
‫⏟ =‬
‫‪(17.47 × 10−6 )2‬‬ ‫‪10−1 <𝑅𝑎<1012‬‬

‫‪𝐶 = 0.52‬‬
‫از آخرین سطر جدول داریم‪{ 𝑚 = 1 :‬‬
‫‪4‬‬
‫𝐾 ‪̅̅̅̅.‬‬
‫𝑢𝑁‬ ‫‪64.3 × 0.02685‬‬ ‫𝑤‬
‫̅̅̅̅‬
‫‪𝑁𝑢𝑓 = 0.52(2.34 × 108 )1/4 = 64.3‬‬ ‫=̅‬
‫‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 4.32‬‬
‫𝑥‬ ‫‪0.4‬‬ ‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫‪16‬‬
‫چون مکعب دارای شش وجه است‪ ،‬مساحت آن برابر با ‪ 6(0.2)2 = 0.24 𝑚2‬و حرارت منتقل شده برابر است با‪:‬‬

‫𝑤 ‪𝑞 = ℎ̅𝐴∆𝑇 = 4.32 × (0.24) × (60 − 10) = 51.8‬‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬

‫‪ ‬جابجایی آزاد از سطوح شیبدار ‪:‬‬


‫آزمایشات متعددی در مورد صفحات گرمشدهای که تحت زوایای مختلف در آب قرار گرفتهاند انجام شده است‪ .‬زاویهای که‬
‫صفحه با خط قائم میسازد را با نماد ‪ θ‬نشان میدهیم و مثبت بودن آن حاکی از این است که سطح گرم شده به سمت پایین‬
‫قرار دارد‪.‬‬

‫برای صفحات شیبداری که رو به پایین بوده و شار حرارتی ثابت باشد‪:‬‬

‫̅̅̅̅‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜃 < 88°‬‬
‫‪𝑁𝑢𝑒 = 0.56 (𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 . Cos 𝜃)4‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪{ 5‬‬ ‫)*(‬
‫‪10 < 𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 . Cos 𝜃 < 1011‬‬
‫تمام خواص بجز 𝛽 در درجه حرارت مرجع 𝑒𝑇 که به شکل زیر تعریف میشود‪ ،‬مقداردهی میگردند‪:‬‬

‫) ∞𝑇 ‪𝑇𝑒 = 𝑇𝑤 − 0.25(𝑇𝑤 −‬‬


‫𝑤𝑇 متوسط دمای جداره و ∞𝑇 دمای جریان آزاد است‪.‬‬

‫𝛽 در درجه حرارت ) ∞𝑇 ‪ 𝑇∞ + 0.5(𝑇𝑤 −‬مقداردهی میشود‪.‬‬

‫برای صفحاتی که تقریباً در حالت افقی قرار دارند ‪:‬‬


‫‪1‬‬
‫‪̅̅̅̅𝑒 = 0.58(𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 )5‬‬ ‫‪88° < 𝜃 < 90°‬‬
‫𝑢𝑁 ⟶‬ ‫{‬
‫‪106 < 𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 < 1011‬‬

‫صفحات شیبداری که سطح گرم شده رو به باال است ‪:‬‬


‫‪1‬‬
‫‪3‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫⟹‬ ‫𝑟𝐺( ‪̅̅̅̅𝑒 = 0.14 (𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 )3 −‬‬
‫𝑢𝑁‬ ‫) 𝑒𝑟𝑃 ‪⏟𝑐 .‬‬ ‫‪+ 0.56(𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 . Cos 𝜃)4‬‬
‫بحرانی‬
‫[‬ ‫]‬
‫‪−15° < 𝜃 < −75°‬‬
‫‪105 < 𝐺𝑟𝑒 . 𝑃𝑟𝑒 . Cos 𝜃 < 1011‬‬

‫‪17‬‬
‫𝑐𝑟𝐺 گراشو ف بحرانی نمایانگر آستانهی جدا شدن عدد ناسلت از رابطهی جریان آرام معادله )*( میباشد و به صورت زیر‬
‫جدولبندی شده است‪:‬‬

‫𝒄𝒓𝑮‬ ‫𝜽‬
‫‪5 × 109‬‬ ‫‪-15‬‬

‫‪2 × 109‬‬ ‫‪-20‬‬

‫‪108‬‬ ‫‪-60‬‬

‫‪106‬‬ ‫‪-75‬‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫آزمایشاتی با هوا روی سطوح شیبداری که شار حرارتی ثابت دارند‪ ،‬انجام شده است که در مورد صفحاتی که سطوح گرم‬
‫شدهی آنها به سمت باال یا پایین قرار دارد‪ ،‬برای جریان آرام و درهم به ترتیب از معادالت زیر استفاده میشود‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫⋆‬
‫)𝜃 𝑠𝑜𝐶 ‪ : { 𝑁𝑢𝑥 = 0.6(𝐺𝑟𝑥 𝑃𝑟.‬جریان آرام‪ ،‬سطح گرم شده به سمت باال یا پایین‬
‫‪5‬‬

‫‪105 < 𝐺𝑟𝑥⋆ 𝑃𝑟𝐶𝑜𝑠 𝜃 < 1011‬‬

‫‪1‬‬
‫⋆‬
‫)𝑟𝑃 𝑥𝑟𝐺(‪ : {𝑁𝑢𝑥 = 0.17‬جریان درهم‪ ،‬سطح گرم شده به سمت باال‬
‫‪4‬‬

‫‪1010 < 𝐺𝑟𝑥⋆ 𝑃𝑟 < 1015‬‬


‫‪1‬‬
‫‪ :‬جریان درهم‪ ،‬سطح گرم شده به سمت پایین‬ ‫‪𝑁𝑢𝑥 = 0.17(𝐺𝑟𝑥⋆ Pr Cos 2 𝜃)4‬‬

‫‪ -‬استوانهی شیبدار ‪ ،‬شار حرارتی ثابت ‪ ،‬جریان آرام ‪:‬‬

‫‪ : 𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟 < 2 × 108‬شرط‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪(Sin 𝜃)1.75‬‬
‫‪𝑁𝑢𝐿 = [0.6 − 0.488(Sin 𝜃)1.03 ] × (𝐺𝑟𝐿 . 𝑃𝑟)4+12‬‬
‫𝜃 ‪ :‬زاویهای که استوانه با قائم می سازد‪.‬‬

‫تمام خواص در 𝑓𝑇 (درجه حرارت الیهی نازک) محاسبه میشوند‪ ،‬به جز 𝛽 که در دمای محیط اندازهگیری میشود‪.‬‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫‪ -‬معادالت ساده شده برای هوا در فشار اتمسفر‪:‬‬


‫معادالت ساده شدهای برای ضریب انتقال حرارت از سطوح گوناگون به هوا در فشار اتمسفر و دماهای متداول‪ ،‬در‬
‫جدول زیر ذکر شدهاند‪ .‬با ضرب کردن ضرایب زیر میتوان این معادالت را برای فشارهای بیشتر یا کمتر از اتمسفر‬
‫نیز به کار برد‪.‬‬
‫ضرایب‪:‬‬

‫‪18‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝑃(𝐾𝑃𝑎) 2‬‬ ‫‪𝑃(𝐾𝑃𝑎) 3‬‬
‫)‪(101.32‬‬ ‫جریان آرام‪:‬‬ ‫)‪(101.32‬‬ ‫جریان درهم‪:‬‬

‫معادالت ساده شده برای جابجایی آزاد از سطوح گوناگون به هوا در فشار یک اتمسفر‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫مثال ‪ :6‬انتقال حرارت برای مثال ‪ 4‬را با به کار بردن روابط ساده شدهی جدول باال محاسبه کنید‪.‬‬

‫در حل مثال ‪ 4‬دریافتیم که حاصلضرب ‪ Gr Pr‬برای یک لولهی بزرگ که اختال ف دمای زیادی بین سطح لوله و هوا دارد‪،‬‬
‫برابر است با‪ . 1.571 × 108 < 109 :‬بنابراین معادله جریان آرام را از جدول انتخاب میکنیم‪.‬‬

‫‪∆𝑇 1/4‬‬ ‫‪250 − 15 1/4‬‬ ‫𝑊‬


‫( ‪ℎ = 1.32 ( ) = 1.32‬‬ ‫‪) = 6.96 2‬‬
‫𝑑‬ ‫‪0.3048‬‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬
‫𝑞‬
‫بنابراین انتقال حرارت برابر خواهد بود با‪= (6.96)𝜋(0.3048)(250 − 15) = 1.57 𝑘𝑊/𝑚 :‬‬
‫𝐿‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫‪ ‬روابط تجربی برای جابجایی طبیعی از کرهها‪:‬‬


‫‪1‬‬
‫𝑑̅‬
‫‪ℎ‬‬ ‫‪4‬‬
‫کره در هوا‬ ‫= 𝑓𝑢𝑁‬ ‫𝑓𝑟𝐺 ‪= 2 + 0.392‬‬
‫𝑓𝑘‬

‫‪1‬‬
‫کره در سایر گازها‬ ‫‪𝑜𝑟: = 2 + 0.43(𝐺𝑟𝑓 . 𝑃𝑟𝑓 )4‬‬

‫کلیهی خواص باال در دمای 𝑓𝑇 درجه حرارت الیه نازک اندازهگیری میشوند‪ .‬اگر اطالعات جامعتری در دسترس نباشد‪،‬‬
‫میتوان ازمعادلهی باال برای مایعات نیز استفاده کرد‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫‪1‬‬

‫) 𝑓𝑟𝑃 ‪ : {𝑁𝑢𝑓 = 2 + 0.5(𝐺𝑟𝑓 .‬جابجایی آزاد از کرهها درون آب "آماتو و تین"‬


‫‪4‬‬

‫‪3 × 105 < 𝐺𝑟. 𝑃𝑟 < 8 × 108‬‬


‫‪1‬‬
‫‪11‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪ : {𝑅𝑎 < 10‬رابطه کلیتر برای جابجایی آزاد از کرهها "چرچیل"‬
‫𝑑𝑎𝑅 ‪0.589‬‬
‫‪,‬‬ ‫‪𝑁𝑢 = 2 +‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪𝑃𝑟 > 0.5‬‬ ‫‪9 9‬‬
‫‪0.469 16‬‬
‫(‪[1+‬‬ ‫] )‬
‫𝑟𝑃‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫‪ ‬جابجایی آزاد از فضای بسته ‪:‬‬


‫انتقال حرارت از فضای قائم بسته ‪:‬‬

‫یک سیال بین دو صفحهی قائم به فاصله ‪ δ‬از یکدیگر را در نظر بگیرید‪.‬‬

‫نحوهی نامگذاری برای جابجایی آزاد در فضاهای بستهی قائم‬

‫وقتی که اختال ف دمای ‪ ∆𝑇𝑊 = 𝑇1 − 𝑇2‬به آن اعمال شود‪ ،‬آزمایشات انجام شده نشان دادهاند که در ناحیههای‬
‫تقریبی جریان نشان داده شده در شکل زیر‪ ،‬انتقال حرارت صورت میگیرد‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫نمودار رژیمهای جریان برای الیهی جابجایی قائم‬

‫در این شکل عدد گراشو ف طبق رابطهی زیر محاسبه شده است‪:‬‬

‫‪𝑔𝛽(𝑇1 − 𝑇2 )𝛿 3‬‬
‫= 𝛿𝑟𝐺‬
‫‪𝜐2‬‬
‫در عددهای گراشو ف خیلی کوچک‪ ،‬مقدار بسیار کمی از انتقال حرارت به طریق جریانهای جابجایی آزاد صورت میگیرد‬
‫و قسمت اصلی انتقال حرارت از طریق هدایت در الیهی سیال انجام میشود‪ .‬همزمان با افزایش عدد گراشو ف‪ ،‬انواع‬
‫گوناگونی از جریان مطابق شکل روی خواهد داد و همانگونه که در عدد ناسلت مشهود است‪ ،‬مقدار انتقال حرارت به‬
‫‪ℎ‬‬
‫𝛿 = 𝛿𝑢𝑁‬ ‫تدریج افزایش خواهد یافت‪.‬‬
‫𝑘‬

‫روابط تجربی‪:‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪𝐿 −0.3‬‬
‫= 𝛿𝑢𝑁‬ ‫‪0.42(𝐺𝑟𝛿 . 𝑃𝑟)4 . 𝑃𝑟 0.012‬‬ ‫) (‬
‫𝛿‬
‫‪104 < 𝐺𝑟𝛿 . 𝑃𝑟 < 107‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝑒𝑡𝑐 = 𝑤𝑞‬
‫𝐿‬
‫< ‪10‬‬ ‫‪< 40‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪1 < 𝑃𝑟 < 20000‬‬
‫𝛿‬

‫‪1‬‬
‫‪𝑁𝑢𝛿 = 0.46(𝐺𝑟𝛿 . 𝑃𝑟)3‬‬
‫‪106 < 𝐺𝑟𝛿 . 𝑃𝑟 < 109‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝑒𝑡𝑐 = 𝑤𝑞‬
‫{‬ ‫𝐿‬
‫‪1 < < 40‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪1 < 𝑃𝑟 < 20‬‬
‫𝛿‬
‫شار حرارتی نیز از رابطهی زیر محاسبه میشود‪:‬‬

‫‪21‬‬
‫𝑞‬ ‫𝑘‬
‫) ‪= 𝑞𝑤 = ℎ(𝑇1 − 𝑇2 ) = 𝑁𝑢𝛿 (𝑇1 − 𝑇2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝛿‬
‫گاهی اوقات نتایج بر حسب قابلیت هدایت مؤثر یا ظاهری 𝑒𝑘 بیان میشود‪ .‬این کمیت به شکل زیر تعریف میشود‪:‬‬
‫𝑞‬ ‫‪𝑇1 − 𝑇2‬‬ ‫𝑒𝑘‬
‫𝑒𝑘 =‬ ‫≡ 𝛿𝑢𝑁‬
‫𝐴‬ ‫𝛿‬ ‫𝑘‬
‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫* انتقال حرارت از فضای افقی بسته ‪:‬‬

‫انتقال حرارت از فضاهای افقی بسته دو حالت متفاوت دارد‪:‬‬

‫‪ )1‬صفحهی باالیی در درجهی حرارت باالتر از صفحهی پایین نگه داشته شود‪ .‬سیال با چگالی کمتر در باالی سیال با چگالی‬
‫بیشتر قرار میگیرد و هیچگونه جریان جابجایی وجود نخواهد داشت‪ .‬در این حالت انتقال حرارت در داخل فاصلهی دو صفحه‬
‫فقط به طریق هدایت انجام میشود و ‪ 𝑁𝑢𝛿 = 1‬خواهد بود که ‪ δ‬فاصله بین صفحات است‪.‬‬
‫𝑘‬
‫𝑘‬ ‫‪ℎ‬‬ ‫𝛿×‬
‫𝑇∆ ‪𝑞 = ℎ𝐴∆𝑇 = . 𝐴.‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝛿 = 𝑢𝑁‬ ‫𝛿‬ ‫‪=1‬‬
‫𝛿‬ ‫𝑘‬ ‫𝑘‬
‫‪ )2‬صفحهی پایین گرمتر از صفحه باالیی ‪:‬‬

‫اگر صفحهی پایینی گرمتر از صفحه باالیی باشد‪ ،‬برای 𝛿𝑟𝐺 های کمتر از ‪ ، 1700‬فقط هدایت وجود دارد و ‪𝑁𝑢𝛿 = 1‬‬
‫است‪ .‬همزمان با شروع جابجایی‪ ،‬سلولهای شش ضلعی مطابق شکل تشکیل خواهد شد که سلولهای بنارد نام دارند‪ .‬جریان‬
‫درهم درحدود ‪ 𝐺𝑟𝑑 = 50000‬شروع میشود و اشکال سلولی از بین میرود‪.‬‬

‫الگوی سلولی بنارد‬

‫‪........................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫ترکیب جابجایی آزاد و اجباری ‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫در برخی مواقع انتقال حرارت جابجایی نه به صورت "اجباری" است و نه به صورت "آزاد"؛ این حالت وقتی رخ میدهد که‬
‫یک سیال از روی یک صفحهی گرم با سرعت بسیار ناچیزی عبور میکند‪ .‬در این حالت عالوه بر سرعت جریان اجباری یک‬
‫سرعت جابجایی دیگر (که ناشی از نیروهای شناوری حاصل از کاهش چگالی سیال در مجاورت سطح گرم شده است)‪ ،‬نیز‬
‫وجود خواهد داشت‪.‬‬
‫‪22‬‬
‫خالصهای از نتایج تجربی برای انتقال حرارت ترکیبی در دو شکل زیر برای لولههای قائم و افقی آورده شده است‪.‬‬

‫"جریان کمکی" به این معناست که جریانهای جابجایی اجباری و آزاد در یک جهت هستند‪ .‬در حالی که "جریان مخالف"‬
‫یعنی این دو جریان مخالف یکدیگر هستند‪.‬‬

‫‪ UWT‬به معنای درجه حرارت یکنواخت جداره و ‪ UHF‬به معنای شار حرارتی یکنواخت است‪.‬‬

‫رژیمهای جریان جابجایی آزاد‪ ،‬اجباری و ترکیبی برای جریان درون لولههای قائم‬

‫‪23‬‬
‫رژیمهای جریان جابجایی آزاد‪ ،‬اجباری و ترکیبی برای جریان درون لولههای افقی‬

‫نتایج تجربی در این نمودارها نشان میدهد که بزرگ بودن عدد رینولدز به معنی بزرگ بودن سرعت جریان اجباری و نیز کم‬
‫تأثیر بودن جریانهای جابجایی آزاد است‪ .‬و هر چقدر حاصلضرب گراشف در پرانتل بزرگتر باشد‪ ،‬میتوان انتظار داشت اثرات‬
‫جابجایی آزاد بیشتر است‪.‬‬

‫در شکل دوم عدد گراتز به صورت زیر تعریف شده است‪:‬‬
‫𝑑‬
‫گراتز‬ ‫‪𝐺𝑧 = 𝑅𝑒. 𝑃𝑟.‬‬
‫𝐿‬
‫𝑑‬
‫هردوشکل برای محدوده ‪ 10−2 < 𝑃𝑟. < 1‬صادق هستند‪ .‬و روابط نشان داده شده در شکلها برای درجه حرارت ثابت‬
‫𝐿‬
‫دیواره به کار میروند و تمام خواص در درجه حرارت الیهی نازک مقداردهی شدهاند‪.‬‬

‫روابط زیر برای جابجایی ترکیبی در شکل دوم ارائه شدهاند‪( :‬این روابط در شکل آمده)‬
‫‪0.14‬‬ ‫‪1‬‬
‫در دمای بالک‬ ‫‪4 3‬‬
‫𝑏⏞‬ ‫‪1 3‬‬
‫𝜇‬
‫( ‪𝑁𝑢 = 1.75‬‬ ‫)‬ ‫] ) 𝑟𝐺 ‪[𝐺𝑍 + 0.012 (𝐺𝑍.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪:‬‬ ‫جا به جایی مختلط (آرام)‬
‫⏟𝜇‬
‫𝑤‬
‫در دمای دیواره‬

‫‪𝑑 0.36‬‬
‫) ( ‪𝑁𝑢 = 4.69 𝑅𝑒 0.27 𝑃𝑟 0.21 𝐺𝑟 0.07‬‬ ‫‪:‬‬ ‫جابجایی مختلط درهم‬
‫𝐿‬

‫‪.......................... ........................... ........................... ........................... ..................................................‬‬

‫‪24‬‬
‫خالصهی مراحل حل مسائل جابجایی‪:‬‬
‫‪ - 1‬تعیین نوع سیال و پیدا کردن خواص آن‬

‫‪ - 2‬تعیین هندسهی مسئله‬

‫‪ - 3‬تعیین آزاد یا اجباری بودن انتقال حرارت جا به جایی؛ مثالً اگر ویژگی خاصی از جریان اجباری سیال وجود ندارد‪ ،‬ممکن‬
‫است جابجایی آزاد رخ دهد و اگر ویژگی مشخصی از سرعت جریان یا دبی جرمی وجود دارد‪ ،‬جابجایی اجباری است و‬
‫هنگامی که سرعتهای اجباری کوچک وجود دارد‪ ،‬ترکیب جابجایی آزاد و مختلط باید مد نظر قرار گیرد و مقادیر رینولدز و‬
‫گراشف را باید امتحان کرد‪.‬‬

‫‪ – 4‬درجهی حرارت برآورد خواص سیال باید تعیین شود‪.‬‬

‫‪ - 5‬نوع جریان را با مقداردهی حاصلضرب 𝑟𝑃 ‪ 𝐺𝑟.‬برای مسائل جابجایی آزاد و مقدار 𝑒𝑅 برای مسائل جابجایی اجباری‬
‫تعیین شود‪.‬‬

‫‪ - 6‬یک معادلهی مناسب برای ‪ ℎ‬مناسب با موقعیت و هندسهی مسئله نوشته میشود‪.‬‬

‫‪ -7‬محاسبه انتقال حرارت‬

‫) 𝑚𝑎𝑒𝑟𝑡𝑠 𝑒𝑒𝑟𝑓𝑇 ‪𝑞 = ℎ𝐴(𝑇𝑠𝑢𝑟𝑓𝑎𝑐𝑒 −‬‬ ‫برای جابجایی آزاد و یا اجباری روی سطوح بیرونی‪:‬‬

‫) 𝑘𝑙𝑢𝑏𝑇 ‪𝑞 = ℎ𝐴(𝑇𝑠𝑢𝑟𝑓𝑎𝑐𝑒 −‬‬ ‫برای جابجایی اجباری درون مجاری جریان‪:‬‬

‫‪25‬‬
‫فصل نهم ‪ :‬انتقال حرارت در چگالش و جوشش‬
‫مقدمه ‪ :‬در انتقال حرارتی که تاکنون بحث شد سیستمهای تک فازی مد نظر قرار گرفتند‪ .‬چگالش و جوشش دو پدیدهی‬
‫مهم هستند که در سیکلهای تبرید به چشم میخورند‪ .‬همچنین در طراحی مبدلها نیز این تغییر فاز حائز اهمیت است‪ .‬نرخ‬
‫انتقال حرارت در چگالش و جوشش باالست‪.‬‬

‫یک صفحهی قائم را در نظر بگیرید که در تماس با یک سیال در فاز گاز باشد‪ .‬اگر دمای صفحه کمتر از درجه حرارت اشباع‬
‫بخار باشد‪ ،‬بخار بر روی سطح چگالیده شده و جریان خواهد یافت‪ .‬که دو حالت ممکن است ایجاد شود‪:‬‬

‫الف)چگالش الیهای (فیلمی)‪ :‬که در آن مایع تمام سطح را خیس میکند و الیهی نازکی شکل خواهد گرفت که به مرور زمان‬
‫و در حین پایین رفتن‪ ،‬ضخامت آن بیشتر میشود‪ .‬وجود یک الیهی نازک از مایع یک مقاومت حرارتی بین صفحه و گاز ایجاد‬
‫میکند‪.‬‬

‫ب) چگالش قطرهای‪ :‬در این حالت مایع تمام سطح را خیس نمیکند و قطراتی در سطح تشکیل میشوند که به طر ف پایین‬
‫حرکت میکنند‪ .‬در این چگالش‪ ،‬بخش عمدهی سطح در تماس مستقیم با گاز است و نرخ انتقال حرارت به دلیل عدم وجود‬
‫الیهی خیس بسیار بیشتر از چگالش الیهای میباشد‪ .‬بنابراین این چگالش نسبت به چگالش الیهای با اهمیتتر است که به‬
‫خواص مایع و جنس سطح بستگی دارد‪.‬‬

‫‪..................................................................................‬‬

‫‪ ‬چگالش الیهای بر روی صفحهی قائم ‪:‬‬


‫چگالش الیهای بر روی صفحه قائم را با روشی که ناسلت اولین بار مطرح کرد‪ ،‬میتوان تحلیل کرد‪ .‬سیستم مختصاتی‬
‫زیر را در نظر بگیرید‪ .‬درجه حرارت صفحه در 𝑤𝑇 ثابت است و درجه حرارت بخار در لبهی الیهی نازک برابر با درجه‬
‫حرارت اشباع 𝑔𝑇 است‪ .‬ضخامت الیه با ‪ δ‬نشان داده میشود و سیستم مختصات را به گونهای انتخاب میکنیم که‬
‫جهت مثبت ‪ x‬به سمت پایین باشد‪ .‬فرض میشود که تنش برشی بخار بر الیهی مایع در 𝛿 = 𝑦 صر ف نظر میشود‪.‬‬
‫فرضیات‪:‬‬
‫فرض میکنیم تغییرات درجه حرارت بین جداره 𝑤𝑇 و بخار 𝑔𝑇 ‪ ،‬به صورت خطی تغییر میکند‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫در فیلم مایع انتقال حرارت هدایتی داریم‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫حرکت فیلم مایع‪ ،‬الیهای است‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫خواص سیال ثابت است‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫شتاب مایع در فیلم قابل اغماض است‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫وزن این جزء سیال با ضخامت ‪ dx‬بین ‪ y‬و ‪ δ‬در توازن با نیروی برشی لزجتی در ‪ y‬و نیروی شناوری ناشی از بخار‬
‫جابجا شده است‪ .‬در نتیجه‪:‬‬

‫‪26‬‬
‫نیروی وزن‬ ‫‪𝜌𝑔 (𝛿 − 𝑦)𝑑𝑥 × 1‬‬
‫نیروی شناوری‬ ‫‪𝜌𝑣 𝑔(𝛿 − 𝑦)𝑑𝑥 × 1‬‬
‫𝑢𝑑‬
‫نیروی تنش برشی‬ ‫𝜇‬ ‫‪𝑑𝑥 × 1‬‬
‫𝑦𝑑‬

‫𝑢𝑑‬ ‫‪ 𝑎𝑡 𝑦 = 0‬انتگرال گیری‬


‫𝜇 = 𝑥𝑑)𝑦 ‪𝜌𝑔(𝛿 −‬‬ ‫→ 𝑥𝑑)𝑦 ‪𝑑𝑥 × 1 + 𝜌𝑣 𝑔(𝛿 −‬‬ ‫{‬
‫𝑦𝑑‬ ‫‪𝑢=0‬‬
‫𝑣𝜌‪𝜌−‬‬ ‫‪1‬‬
‫پروفیل سرعت در الیهای که میعان رخ می دهد‪.‬‬ ‫=𝑢‬ ‫) ‪𝑔 (𝛿𝑦 − 2 𝑦 2‬‬
‫𝜇‬

‫دبی جرمی مایع میعان یافته در هر موقعیت ‪ x‬از لبه باالیی (شار جرمی گذرنده از سطح مقطع از نقطه ‪ )x‬عبارتست از ‪:‬‬
‫𝛿=𝑦‬
‫جرم بر واحد زمان بر واحد عمق‬ ‫‪𝑚̇ = ∫0‬‬ ‫‪𝜌𝑢. 𝑑𝑦 × 1‬‬
‫𝛿‬
‫) 𝑣𝜌 ‪(𝜌 −‬‬ ‫‪1‬‬
‫[ 𝜌 ∫ = ̇𝑚‬ ‫𝑦𝑑 ]) ‪𝑔 (𝛿𝑦 − 𝑦 2‬‬
‫𝜇‬ ‫‪2‬‬
‫‪0‬‬
‫𝑔) 𝑣𝜌‪𝜌(𝜌−‬‬
‫دبی جرمی مایع میعان یافته‬ ‫= ̇𝑚‬ ‫‪𝛿3‬‬
‫𝜇‪3‬‬

‫‪……………………………………………………………………………………….………….‬‬

‫مقدار مایع چگالیده شده بین مقاطع ‪ x‬و ‪ x+dx‬هنگامی که ضخامت الیه مرزی از ‪ δ‬به 𝛿𝑑 ‪ 𝛿 +‬میرسد‪:‬‬

‫̇𝑚𝜕‬ ‫𝛿𝜕 ̇𝑚𝜕‬ ‫𝛿𝑑 ‪𝑑 𝜌(𝜌 − 𝜌𝑣 )𝑔𝛿 3‬‬


‫= ̇𝑚𝑑‬ ‫= 𝑥𝑑‬ ‫= 𝑥𝑑‬ ‫[‬ ‫𝑥𝑑 ‪] .‬‬
‫𝑥𝜕‬ ‫𝑥𝜕 𝛿𝜕‬ ‫𝛿𝑑‬ ‫𝜇‪3‬‬ ‫𝑥𝑑‬
‫‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 )𝑔𝛿 2‬‬
‫افزایش شار جرمی از ‪ x‬تا ‪x+dx‬‬ ‫= ̇𝑚𝑑‬ ‫𝛿𝑑‬
‫𝜇‬

‫‪……………………………………………….……………………………………………….‬‬
‫میزان انتقال حرارت در جداره از سطح ‪: 𝑑𝑥 × 1‬‬
‫𝑇𝜕‬ ‫𝑤𝑇‪𝑇𝑔 −‬‬
‫𝐴𝑘‪𝑞 = −‬‬ ‫𝑥𝑑𝑘 = ‪|𝑦=0‬‬ ‫(‪)1‬‬
‫𝑦𝜕‬ ‫𝛿‬

‫‪27‬‬
‫حرارتی که از جداره خارج میشود = دبی جرمی جریان × گرمای نهان چگالش بخار )𝑞 = 𝑔𝑓‪(𝑑𝑚̇ × ℎ‬‬
‫𝛿𝑑 ‪𝜌(𝜌 − 𝜌𝑣 )𝑔𝛿 2 .‬‬
‫= 𝑔𝑓‪𝑑𝑚̇ × ℎ‬‬ ‫𝑔𝑓‪. ℎ‬‬ ‫)‪(2‬‬
‫𝜇‬
‫)‪(1)=(2‬‬ ‫𝛿𝑑‬ ‫‪𝜇𝑘(𝑇𝑔 − 𝑇𝑤 ) 1‬‬
‫⇒‬ ‫=‬ ‫‪.‬‬
‫‪𝑑𝑥 𝑔𝜌(𝜌 − 𝜌 )ℎ𝑓𝑔 𝛿 3‬‬
‫𝑣‬
‫‪1‬‬
‫‪ at 𝑥=0‬انتگرال‬ ‫‪→ 𝛿=0‬‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪4 𝜇 𝑘 𝑥(𝑇𝑔 −‬‬ ‫‪4‬‬
‫→‬ ‫[=𝛿‬ ‫]‬
‫) 𝑣𝜌 ‪𝑔ℎ𝑓𝑔 𝜌(𝜌 −‬‬

‫………………………………………………‪…………………………………………….‬‬
‫𝑤𝑇‪𝑇𝑔 −‬‬
‫موازنهی انرژی‬ ‫‪:‬‬ ‫𝑥𝑑𝑘 = ) 𝑤𝑇 ‪ℎ(𝑑𝑥 × 1)(𝑇𝑔 −‬‬ ‫به دست آوردن ‪:h‬‬
‫𝛿‬
‫‪1‬‬
‫‪3 4‬‬
‫𝑘‬ ‫𝑔𝑓‪𝜌(𝜌 − 𝜌𝑣 )ℎ‬‬ ‫𝑘𝑔‬
‫=‪ℎ‬‬ ‫[=‬ ‫]‬
‫𝛿‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪4𝜇 𝑥(𝑇𝑔 −‬‬

‫‪1‬‬
‫𝑥 ‪ℎ𝑥 .‬‬ ‫‪𝜌(𝜌 − 𝜌𝑣 )𝑔ℎ𝑓𝑔 𝑥 3‬‬ ‫‪4‬‬
‫= 𝑥𝑢𝑁‬ ‫[=‬ ‫]‬
‫𝑘‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪4𝜇𝑘(𝑇𝑔 −‬‬

‫𝑇𝑐‬
‫‪ h‬متوسط ‪ :‬از معادلهی زیر برای چگالش جریان آرام روی صفحات و استوانههای قائم و سیاالتی با ‪ 𝑃𝑟 > 0.5‬و ‪≤ 1‬‬
‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬
‫استفاده کرد‪.‬‬
‫𝐿=𝑥‬ ‫‪1‬‬
‫‪3 4‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬ ‫𝑔) 𝑣𝜌 ‪𝜌(𝜌 −‬‬ ‫𝑓𝑘 𝑔𝑓‪ℎ‬‬
‫= ̅‪ℎ‬‬ ‫[ ‪∫ ℎ𝑥 . 𝑑𝑥 = ℎ𝑥=𝐿 = 0.943‬‬ ‫]‬
‫𝐿‬ ‫‪3‬‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪𝐿𝜇𝑓 (𝑇𝑔 −‬‬
‫‪𝑥=0‬‬

‫* اگر بخواهیم مسئله را دقیقتر بررسی کنیم‪ ،‬باید پروفیل غیرخطی دما را در الیه مرزی به حساب آوریم و در موازنهی انرژی‪،‬‬
‫انرژی مربوط به سرد شدن الیهی مرزی تا زیر دمای نقطه شبنم را در نظر بگیریم‪ .‬هردو اثر را میتوان در 𝑔𝑓‪ ℎ‬اعمال کرد و‬
‫در رابطه باال به جای 𝑔𝑓‪ ℎ‬از ́‬
‫𝑔𝑓‪ ℎ‬استفاده میشود‪.‬‬

‫) 𝑤𝑇 ‪́ = ℎ𝑓𝑔 + 0.68 𝐶𝑝 (𝑇𝑔 −‬‬


‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬
‫𝑤𝑇‪𝑇𝑔 +‬‬
‫= 𝑓𝑇‪ .‬مقادیر ‪ ρv‬و ‪ hfg‬در دمای اشباع تعیین می‪-‬‬ ‫خواص مایع مورد نظر را باید در دمای فیلم نازک تعیین کرد‪:‬‬
‫‪2‬‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 )𝑔ℎ𝑓𝑔 𝑘𝑓3 4‬‬
‫[ ‪ℎ̅ = 0.725‬‬ ‫]‬ ‫* چگالش الیهای آرام روی لولهی افقی ‪:‬‬
‫) 𝑤𝑇‪𝜇𝑓 𝑑 (𝑇𝑔 −‬‬

‫‪28‬‬
‫‪ -‬حال اگر مجموعهای از ‪ n‬لولهی مستقیم افقی که در جهت قائم روی هم قرار گرفتهاند‪ ،‬چگالش رخ دهد‪ ،‬به جای‬
‫قطر ‪ d‬در رابطهی باال از 𝑑𝑛 استفاده میکنیم‪.‬‬
‫‪ -‬در چگالش‪ ،‬اگر صفحه به قدر کافی بزرگ باشد و یا اینکه مقدار مایع چگالیده شده به حد کافی زیاد باشد‪ ،‬در الیه‬
‫مرزی توربوالنسی مشاهده میشود‪ .‬در اثر این اغتشاش‪ ،‬نرخ انتقال حرارت بیشتر خواهد بود و همانند مسائل جریان‬
‫جابجایی اجباری‪ ،‬عامل تعیین کنندهی آرام یا درهم بودن جریان‪ ،‬عدد رینولدز است که برای سیستم چگالش به‬
‫شکل زیر تعریف میشود‪:‬‬
‫𝑈 𝜌 𝐻𝐷‬ ‫𝐴‪4‬‬
‫= 𝑓𝑒𝑅 رینولدز چگالش‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝐻𝐷‬
‫𝑓𝜇‬ ‫𝑃‬

‫̇𝑚‬ ‫جایگذاری در 𝐻𝐷‬ ‫̇𝑚‪4‬‬ ‫‪4Γ‬‬ ‫̇𝑚‬


‫= 𝐴 → 𝐴𝑈𝜌 = ̇𝑚‬ ‫→‬ ‫= 𝑓𝑒𝑅‬ ‫=‬ ‫‪,‬‬ ‫=‪Γ‬‬
‫𝑈𝜌‬ ‫𝑓𝜇 𝑓𝜇𝑃‬ ‫𝑃‬
‫𝐴 سطح مقطع عبور جریان‬

‫که در آن ̇𝑚 جریان جرمی در بخش خاصی از الیهی مایع چگالیده است‪ .‬عدد رینولدز را گاهی بر حسب دبی جرمی در واحد‬
‫عمق صفحه ‪ Γ‬بیان میکنند‪.‬‬

‫∶ برای صفحه ی قائم با عمق واحد‬ ‫‪𝑃=1‬‬


‫𝑑𝜋 = 𝑃 ∶ برای لوله ی قائم‬
‫‪ ∶ 𝑅𝑒𝑓 = 1800‬رینولدز بحرانی در صفحات قائم‬
‫{‬
‫‪....................................... .............................. .............................. .............................. ......................................‬‬

‫در محاسبهی ‪ Re‬اگر دبی جرمی را نداشتیم میتوان با رابطهی زیر‪ ،‬دبی جرمی را به انتقال حرارت کل و ضریب انتقال‬
‫حرارت مرتبط ساخت‪ 𝐴′ ( :‬سطح انتقال حرارت)‬

‫𝑔𝑓‪𝑞 = ℎ̅𝐴′ (𝑇𝑠𝑎𝑡 − 𝑇𝑤 ) = 𝑚̇ℎ‬‬


‫𝑞‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪ℎ̅𝐴′ (𝑇𝑠𝑎𝑡 −‬‬
‫= ̇𝑚 →‬ ‫=‬
‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬ ‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬

‫̇𝑚‪4‬‬ ‫) 𝑤𝑇 ‪4ℎ̅𝐴′ (𝑇𝑠𝑎𝑡 −‬‬ ‫𝑤=𝑃‬ ‫عرض صفحه‬


‫= 𝑓𝑒𝑅‬ ‫= 𝑒𝑅 →‬ ‫‪,‬‬ ‫‪ ∶ { ′‬برای یک صفحه‬
‫𝑓𝜇𝑃‬ ‫𝑓𝜇 ‪ℎ𝑓𝑔 . 𝑃.‬‬ ‫𝑤 ‪𝐴 = 𝐿.‬‬ ‫)𝐿 طول صفحه(‬

‫) 𝑤𝑇 ‪4. ℎ̅. 𝐿(𝑇𝑠𝑎𝑡 −‬‬


‫= 𝑓𝑒𝑅‬
‫𝑓𝜇 ‪ℎ𝑓𝑔 .‬‬

‫اگر در الیه مرزی نوسانات کوچکی دیده شود‪ ،‬ضریب جابجایی باید ‪ 20%‬بیشتر در نظر گرفته شود‪ .‬به همین دلیل رابطهی‬
‫دیگری توسط ‪ MC Adams‬پیشنهاد شد‪:‬‬
‫‪29‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 )𝑔ℎ𝑓𝑔 𝑘𝑓3 4‬‬
‫[ ‪ℎ̅ = 1.13‬‬ ‫]‬ ‫چگالش روی صفحات و استوانه های قائم‪:‬‬
‫) 𝑤𝑇‪𝐿.𝜇(𝑇𝑔 −‬‬

‫………………………………………………‪……………………………………….‬‬
‫* سطوح مایل‬

‫وقتی صفحه یا استوانه نسبت به افق زاویهی ∅ بسازد‪ ،‬تأثیر آن فقط در نیروی ثقل است که به صورت زیر تعریف میشود‪:‬‬

‫∅ ‪𝑔′ = 𝑔 sin‬‬
‫بنابراین در حالت کلی ضریب انتقال حرارت به صورت زیر است‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪3 4‬‬
‫‪𝜌(𝜌 −‬‬ ‫𝑓𝑘 ‪𝜌𝑣 )𝑔 sin ∅ . ℎ𝑓𝑔.‬‬
‫[ 𝐶 = ̅‪→ ℎ‬‬ ‫]‬
‫) 𝑤𝑇 ‪𝐿𝜇(𝑇𝑔 −‬‬
‫که عدد ‪ C‬مقدار ثابتی است که به هندسهی صفحه یا استوانه بستگی دارد‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝐴′ 4‬‬
‫𝑔𝑓‪𝑚̇ℎ‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 ) 𝑔 sin ∅.𝑘 3 .𝐴́⁄𝐿 4‬‬ ‫𝑃𝜇 ‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 )𝑔𝑘 3‬‬ ‫∅ ‪4 sin‬‬
‫= 𝑤𝑇 ‪ : 𝑇𝑔 −‬از قبل داریم‬ ‫́𝐴‪̅.‬‬
‫= ‪→ ℎ̅4‬‬ ‫[𝐶‬ ‫]‬ ‫[ 𝐶=‬ ‫‪. 4𝑚̇ .‬‬ ‫𝑃‬
‫]‬
‫‪ℎ‬‬ ‫̇𝑚‪𝜇.‬‬ ‫‪𝜇2‬‬ ‫𝐿‬

‫‪1‬‬
‫𝜌(𝜌 ‪4‬‬ ‫𝑣𝜌 ‪−‬‬ ‫‪)𝑔𝑘 3‬‬ ‫∅ ‪𝜇𝑃 4 sin‬‬ ‫𝐴‬‫‪′ 3‬‬
‫= ̅‪ℎ‬‬ ‫[ ‪𝐶3‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫] ‪.‬‬
‫‪𝜇2‬‬ ‫̇𝑚‪4‬‬ ‫𝐿‬ ‫𝑃‬

‫اکنون گروه بدون بعدی را موسوم به عدد چگالش به صورت زیر تعریف میکنیم‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪𝐴′ 3‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪4‬‬
‫‪𝜇2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫∅ ‪4 sin‬‬ ‫‪−‬‬
‫[ ̅‪ : 𝐶𝑜 = ℎ‬عدد بدون بعد چگالش‬ ‫]‬ ‫→‬ ‫[ 𝐶 = 𝑜𝐶‬ ‫‪3‬‬ ‫𝑃‬
‫𝑓𝑒𝑅 ‪] .‬‬ ‫‪3‬‬
‫𝑔) 𝑣𝜌‪𝑘 3 𝜌(𝜌−‬‬ ‫𝐿‬

‫‪1‬‬
‫‪−‬‬
‫𝑔) 𝑣𝜌‪𝑘 3 𝜌(𝜌 −‬‬ ‫‪3‬‬
‫( 𝑜𝐶 = ̅‪ℎ‬‬ ‫)‬
‫‪𝜇2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝐴′‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪3‬‬
‫‪=1‬‬ ‫𝑓𝑒𝑅 ‪→ 𝐶𝑜 = 1.47‬‬ ‫‪𝑅𝑒𝑓 < 1800‬‬ ‫‪ -‬برای یک صفحه قائم‪:‬‬
‫𝐿𝑃‬
‫‪1‬‬
‫‪𝐴′‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪3‬‬
‫𝑓𝑒𝑅 ‪= 𝜋 → 𝐶𝑜 = 1.514‬‬ ‫‪𝑅𝑒𝑓 < 1800‬‬ ‫‪ -‬برای یک استوانه افقی‪:‬‬
‫𝐿𝑃‬
‫‪𝐶𝑜 = 0.0077 𝑅𝑒𝑓0.4‬‬ ‫‪𝑅𝑒𝑓 > 1800‬‬ ‫‪ -‬برای جریان آشفته‪:‬‬

‫………………………………………………‪………………………………….‬‬
‫‪ ‬چگالش الیهای درون لولههای افقی ‪:‬‬

‫‪30‬‬
‫در جریان بخار در داخل لوله ها‪ ،‬چون بخار کامالً تبدیل به مایع نمیشود‪ ،‬جریان دوفازی داریم‪ .‬به دلیل پیچیدگی‬
‫هیدرودینامیک سیال در جریان دوفازی از روابط تجربی استفاده میشود‪:‬‬
‫‪3‬‬
‫𝑔𝑓‪𝜌(𝜌 −𝜌𝑣 )𝑔𝑘 .ℎ‬‬ ‫́‬
‫‪ :‬چگالش مبردها درون لولههای افقی وقتی سرعت بخار کم باشد‬ ‫[ ‪ℎ̅ = 0.555‬‬ ‫]‬
‫) 𝑇‪𝜇.𝑑.(𝑇 −‬‬
‫𝑔‬ ‫𝑤‬

‫معادلهی باال برای اعداد رینولدز بخار با مقادیر کم زیر محدود میشود‪:‬‬ ‫‪-‬‬
‫𝑣𝐺𝑑‬
‫= 𝑣𝑒𝑅 ‪ :‬رینولدز بخار در مقطع ورودی لوله‬ ‫‪< 35000‬‬
‫𝑣𝜇‬

‫) 𝑤𝑇 ‪́ = ℎ𝑓𝑔 + 0.375𝐶𝑝,𝑙 (𝑇𝑔 −‬‬


‫𝑔𝑓‪ : ℎ‬آنتالپی اصالح شده تبخیر‬

‫کلیهی خواص مایع در دمای فیلم تعیین میشوند به جز 𝑔𝑓‪ ℎ‬و 𝑣𝜌 که در دمای 𝑔𝑇 تعیین میشوند‪.‬‬ ‫‪-‬‬

‫‪...........................................................‬‬

‫‪ -‬برای نرخ های باالتر جریان از رابطهی زیر استفاده میشود‪:‬‬


‫𝑑 ‪ℎ̅.‬‬ ‫‪1‬‬
‫𝑚𝑒𝑅 ‪= 0.026𝑃𝑟𝑓3‬‬
‫‪0.8‬‬
‫𝑓𝑘‬
‫شرط‪𝑅𝑒𝑣 > 35000 :‬‬
‫‪1‬‬
‫𝑑‬ ‫‪𝜌𝑓 2‬‬
‫] ) ( 𝑣𝐺 ‪ 𝑅𝑒𝑚 = [𝐺𝑓 +‬رینولدز مخلوط‬
‫𝑓𝜇‬ ‫𝑣𝜌‬

‫𝑓𝜌‪ :‬چگالی مایع در دمای فیلم‬

‫𝑣𝜌 ‪ :‬چگالی بخار در دمای 𝑔𝑇‬

‫𝑣𝐺 ‪ :‬سرعت جرمی بخار‬

‫𝑓𝐺 ‪ :‬سرعت جرمی مایع‬

‫سرعتهای جرمی با فرض اینکه هریک از آن ها تمام سطح جریان را اشغال کند‪ ،‬محاسبه می شوند‪.‬‬
‫̇𝑚‬
‫𝑉𝐴𝜌 = ̇𝑚‬ ‫‪,‬‬ ‫=𝐺‬ ‫𝑉𝜌 =‬
‫𝐴‬
‫………………………………………………‪………………………………………….‬‬

‫‪31‬‬
‫جدول مشخصات آب اشباع‬

‫مثال ‪ :1‬یک صفحهی مربع شکل قائم به ابعاد ‪ 30×30 cm‬در معرض تماس با بخار آب در فشار اتمسفر قرار گرفته است‪.‬‬
‫درجه حرارت صفحه ℃‪ 98‬است‪ .‬انتقال حرارت و جرم چگالیده شده را در هر ساعت محاسبه کنید‪.‬‬

‫‪32‬‬
‫‪100 + 98‬‬
‫= 𝑓𝑇 دمای فیلم → ℃‪ 𝑇𝑔 = 100‬دمای اشباع بخار‬ ‫℃‪= 99‬‬
‫‪2‬‬
‫‪𝑃𝑓 = 960‬‬
‫𝑤‬
‫‪𝐾𝑓 = 0.68‬‬
‫جدول ‪𝐴 − 9‬‬ ‫℃ ‪𝑚.‬‬
‫‪−4‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫{‬‫𝜇‬‫𝑓‬ ‫=‬ ‫‪2.82‬‬ ‫×‬ ‫‪10‬‬
‫‪𝑚3‬‬
‫ابتدا فرض می کنیم جریان آرام است‪ ،‬سپس درستی آن را بررسی می کنیم‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜌(𝜌−𝜌𝑣 )𝑔.ℎ𝑓𝑔 𝐾𝑓3 4‬‬
‫[ ‪ℎ̅ = 0.943‬‬ ‫]‬ ‫با فرض جریان آرام‬
‫) 𝑤𝑇‪𝜇𝐿(𝑇𝑔 −‬‬

‫برای این مسئله چگالی بخار در مقایسه با مایع کم است می توان از جایگزینی زیر استفاده کرد‪:‬‬
‫‪𝜌𝑓 (𝜌𝑓 − 𝜌𝑣 ) ≅ 𝜌𝑓 2‬‬
‫در تالش برای محاسبهی عدد رینولدز درمییابیم که مقدار آن وابسته به دبی جرمی مایع چگالیده است‪ .‬اما دبی جرمی به‬
‫ضریب انتقال حرارت وابسته است که خود بستگی به عدد رینولدز دارد‪ .‬برای حل ابتدا جریان را آرام یا درهم فرض میکنیم و‬
‫سپس ضریب انتقال حرارت را محاسبه و عدد رینولدز را آزمایش میکنیم تا صحت فرض خود را بیازماییم‪.‬‬

‫با فرض آرام بودن الیه ی نازک مایع چگالیده در فشار اتمسفری داریم‪:‬‬
‫𝑔𝑘‪ℎ𝑓𝑔 = 2250 𝐾𝐽/‬‬
‫{‬
‫℃‪𝑇𝑔 = 𝑇𝑠𝑎𝑡 = 100‬‬
‫‪1‬‬
‫‪(960)2 (9.8)(2.255‬‬ ‫×‬ ‫‪10‬‬ ‫‪6 )(0.68)3 4‬‬
‫𝑤‬
‫[ ‪→ ℎ̅ = 0.943‬‬ ‫]‬ ‫=‬ ‫‪1315‬‬
‫)‪(2.82 × 10−4 )(0.3)(100 − 98‬‬ ‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫) 𝑤𝑇 ‪4ℎ̅. 𝐿 (𝑇𝑠𝑎𝑡 −‬‬ ‫)‪4(13150)(0.3)(100 − 98‬‬
‫= 𝑓𝑒𝑅‬ ‫=‬ ‫آرام → ‪= 49.6‬‬
‫𝑓𝜇 ‪ℎ𝑓𝑔 .‬‬ ‫) ‪(2.255 × 106 )(2.82 × 10−4‬‬

‫𝑤 ‪ ∶ 𝑞 = ℎ̅. 𝐴(𝑇𝑠𝑎𝑡 − 𝑇𝑤 ) = (13150)(0.3)2 (100 − 98) = 2367‬انتقال حرارت‬


‫𝑞‬ ‫‪2367‬‬ ‫‪−3‬‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑔𝑘‬
‫= ̇𝑚 ∶ دبی جرمی مایع چگالیده شده‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪1.05‬‬ ‫×‬ ‫‪10‬‬ ‫=‬ ‫‪3.78‬‬
‫‪ℎ𝑓𝑔 2.255 × 106‬‬ ‫𝑠‬ ‫‪ℎ‬‬
‫………………………………………………‪…………………………………………….‬‬
‫مثال ‪ )2‬صد لوله با قطر ‪ 1/27 cm‬که در آرایهی مربعی شکلی مرتب شدهاند‪ ،‬در تماس با بخار آب در فشار اتمسفر قرار‬
‫میگیرند‪ .‬جرم بخار آبی که در واحد طول لوله چگالیده میشود را برای درجه حرارت جدارهی ℃‪ 98‬محاسبه کنید‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜌𝑓2 . 𝑔. ℎ𝑓𝑔 . 𝑘𝑓3‬‬ ‫‪4‬‬
‫[ ‪ℎ̅ = 0.725‬‬ ‫]‬
‫) 𝑤𝑇 ‪𝜇𝑓 (𝑛. 𝑑)(𝑇𝑔 −‬‬

‫‪33‬‬
‫‪1‬‬
‫‪(960)2 (9.8)(2.255 × 106 )(0.68)3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫𝑤‬
‫̅‬
‫[ ‪ℎ = 0.725‬‬ ‫]‬ ‫=‬ ‫‪12540‬‬
‫)‪(2.82 × 10−4 )(10)(0.0127)(100 − 98‬‬ ‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫𝐴‬ ‫‪𝑚2‬‬
‫(چون بر واحد طول خواسته تقسیم بر ‪ L‬می کنیم)‬ ‫‪:‬سطح کل‬ ‫‪= 𝑛. 𝜋. 𝑑 = (100)(𝜋)(0.0127) = 3.99‬‬
‫𝐿‬ ‫𝑚‬
‫𝑞‬ ‫𝐴‬ ‫𝑤𝑘‬
‫‪ : = ℎ (𝑇𝑔 − 𝑇𝑤 ) = 12540 × 3.99(100 − 98) = 100.7‬انتقال حرارت بر واحد طول لوله‬
‫𝐿‬ ‫𝐿‬ ‫𝑚‬

‫̇𝑚‬ ‫𝐿‪𝑞/‬‬ ‫‪1.0007×105‬‬ ‫𝑔𝑘‬ ‫𝑔𝑘‬


‫کل دبی جرمی مایع شده بر واحد طول‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.0444‬‬ ‫‪= 159.7‬‬
‫𝐿‬ ‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬ ‫‪2.255×106‬‬ ‫𝑠‬ ‫‪ℎ‬‬

‫******************************************************‬

‫‪ ‬انتقال حرارت در جوشش‬


‫هنگامی که سطحی در تماس با یک مایع قرار گرفته و درجه حرارت آن بیش از درجه حرارت اشباع مایع باشد‪،‬‬
‫جوشش رخ میدهد و شار حرارتی بستگی به اختال ف درجه حرارتهای سطح و اشباع مایع دارد‪.‬‬
‫وقتی که سطح گرم زیر سطح آزاد یک مایع قرار بگیرد‪ ،‬فرآیند را جوشش استخری مینامند‪.‬‬

‫اگر درجهی حرارت مایع کمتر از درجهی حرارت اشباع باشد‪ ،‬پدیدهی جوشش صرفاً مخصوص محل تماس مایع و سطح است‬
‫که به آن جوشش محلی یا مادون سرد می گویند‪ .‬وقتی مایع در درجهی حرارت اشباع نگه داشته شود تماماً به جوش‬
‫میآید که آن را جوشش حجمی یا جوشش اشباع مینامند‪.‬‬

‫انواع مختلف جوشش در شکل زیر نشان داده شده است که در آن دادههای شار حرارتی حاصل از یک سیم پالتینی که با‬
‫الکتریسیته گرم میشود و در آب غوطهور است در مقابل 𝑡𝑎𝑠𝑇 ‪ 𝑇𝑊 −‬ترسیم شده است‪:‬‬

‫‪34‬‬
‫شار حرارتی حاصل از یک سیم پالتینی که توسط الکتریسیته گرم میشود‪.‬‬

‫در ناحیهی ‪ : I‬جابجایی آزاد سبب حرکت سیال در نزدیکی سطح میشود‪ .‬مایع روی سطح جامد مافوق گرم شده‪ ،‬به سمت‬
‫باال می رود و در سطح مایع تبخیر میشود‪ .‬انتقال حرارت فقط به صورت جابجایی آزاد وجود دارد‪.‬‬

‫در ناحیهی ‪ : II‬شکلگیری حبابها روی سطح جامد سیم آغاز میشود که پس از جدا شدن از سطح در مایع چگالیده شده و‬
‫متالشی میشوند‪ .‬این حالت را آغاز جوشش هستهای ناپایدار گویند‪.‬‬

‫در ناحیهی ‪ : III‬در حین باال رفتن درجهی حرارت‪ ،‬حبابها سریعتر شکل گرفته و به طر ف سطح مایع باال میروند و در آن‪-‬‬
‫جا متالشی میشوند که باعث تالطم و افزایش انتقال حرارت میشود‪ .‬به این حالت جوشش هستهای پایدار گویند‪.‬‬

‫در ناحیهی ‪ : IV‬حبابها بسیار سریعتر شکل گرفته؛ به طوری که سطح جامد را پوشانده و از جایگزینی مایع تازه جلوگیری‬
‫به عمل میآید‪ .‬در این نقطه حبابها متالشی شده و الیهای از بخار شکل میگیرد و سطح را میپوشاند‪ .‬حرارت باید پیش از‬
‫رسیدن به مایع و تأثیرگذاری بر فرآیند جوشش از طریق این الیه هدایت شود‪ .‬مقاومت حرارتی این الیه سبب کاهش شار‬
‫حرارتی میشود‪ .‬در این حالت مقاومت حرارتی این الیه زیاد و شار حرارتی آن کم است‪.‬‬

‫این ناحیه بیانگر گذر از جوشش هستهای به جوشش الیهای است که ناپایدار است‪.‬‬

‫در ناحیهی ‪ : V‬الیهی نازک پایدار تشکیل میشود که مقاومت حرارتی آن زیاد است‪ .‬جوشش الیهای پایدار فرا میرسد‪.‬‬
‫(انتقال حرارت هدایتی)‬

‫‪35‬‬
‫در ناحیهی ‪ : VI‬برای تثبیت جوشش الیهای پایدار‪ ،‬درجه حرارت سطح باید زیاد باشد و در این صورت بخش مهمی از افت‬
‫حرارت سطح ناشی از تشعشع حرارتی است‪.‬‬

‫در نقطهی ‪ ، a‬گرمکن الکتریکی ناپایدار است زیرا افزایش ناچیزی در مقدار 𝑥𝑇∆‪ ،‬موجب کاهش شار حرارتی جوشش می‪-‬‬
‫شود‪ .‬اما سیم بایستی هنوز همان مقدار حرارت را پراکنده کند‪ ،‬زیرا در غیر این صورت درجه حرارتش افزایش مییابد‪.‬‬

‫در نهایت حالت تعادل فقط در نقطهی ‪ b‬از ناحیه جوشش الیهای به وجود میآید‪ .‬که معموالً دما از دمای ذوب سیم تجاوز‬
‫میکند و سیم میسوزد‪.‬‬
‫‪0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000‬‬

‫‪ ‬روابط تجربی جوشش‬


‫رابطهی روشنوف برای جوشش استخری (𝐈𝐈𝐈 ‪: )𝐈𝐈,‬‬
‫𝑞‬ ‫‪0.33‬‬
‫𝐴‪⁄‬‬
‫𝑥𝑇∆ ‪𝐶𝑙 .‬‬ ‫𝜎‬
‫=‬ ‫𝐶‬‫𝑓𝑠‬ ‫√‬
‫𝑠𝑙𝑟𝑃 ‪ℎ𝑓𝑔 .‬‬ ‫) 𝜈𝜌 ‪𝜇𝑙 . ℎ𝑓𝑔 𝑔(𝜌𝑙 −‬‬
‫[‬ ‫]‬
‫‪3‬‬
‫𝑞‬ ‫) 𝜈𝜌 ‪𝑔(𝜌𝑙 −‬‬ ‫𝑥𝑇∆ ‪𝐶𝑙 .‬‬
‫√ 𝑔𝑓‪⁄𝐴 = 𝜇𝑙 . ℎ‬‬ ‫(‬ ‫)‬
‫𝜎‬ ‫𝑠 𝑟𝑃 ‪𝐶𝑠𝑓 ℎ𝑓𝑔 .‬‬ ‫𝑙‬

‫𝑗‬ ‫‪ = 1‬آّب‬
‫𝑙𝐶‬ ‫)℃ ‪( ⁄𝑘𝑔.‬‬ ‫گرمای ویژه مایع اشباع‬
‫{ ∶𝑠‬
‫𝑗‬ ‫‪ = 1.7‬سایر مایعات‬
‫𝑔𝑓‪ℎ‬‬ ‫)𝑔𝑘‪( ⁄‬‬ ‫گرمای نهان تبخیر‬
‫𝑙𝑟𝑃‬ ‫عدد پرانتل مایع اشباع‬ ‫‪𝑘𝑔⁄‬‬
‫𝑙𝜌‬ ‫(‬ ‫)‬ ‫دانسیته مایع اشباع‬
‫‪𝑚3‬‬
‫‪𝑘𝑔⁄‬‬
‫𝑙𝜇‬ ‫(‬ ‫)𝑠 ‪𝑚.‬‬ ‫ویسکوزیته مایع‬
‫‪𝑘𝑔⁄‬‬
‫𝜈𝜌‬ ‫(‬ ‫)‬ ‫دانسیته بخار اشباع‬
‫‪𝑚3‬‬
‫𝑔‬ ‫) ‪(𝑚⁄ 2‬‬ ‫شتاب جاذبه‬
‫𝑠‬
‫جدول → کشش سطحی در سطح مشترک مایع و بخار )𝑚‪𝜎 (𝑁⁄‬‬
‫)℃( 𝑡𝑎𝑠𝑇 ‪{ ∆𝑇𝑥 = 𝑇𝑤 −‬‬ ‫ازدیاد درجه حرارت‬
‫𝑓𝑠𝐶‬ ‫مقدار ثابت که با اطالعات آزمایشی به دست می آید )جدول(‬
‫𝑞‬ ‫𝑊‬
‫{‬ ‫شار حرارتی در واحد سطح ) ‪( 2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝑚‬

‫‪36‬‬
‫کشش سطحی بخار‪-‬مایع برای آب‪:‬‬

‫مقادیر ضریب 𝑓𝑠𝐶 برای ترکیبهای مختلف مایع‪-‬سطح‬

‫‪....................................................‬‬
‫‪37‬‬
‫‪ -‬معادلهی مربوط به جوشش در نقطهی ‪( :a‬شار حرارتی ماکزیمم یا بحرانی ‪)CHF‬‬
‫‪1⁄‬‬ ‫‪1⁄‬‬
‫𝑞‬ ‫𝑔) 𝜈𝜌 ‪𝜎(𝜌𝑙 −‬‬ ‫‪4‬‬ ‫𝜈𝜌‬ ‫‪2‬‬
‫) (‬ ‫[ 𝑔𝑓‪= (0.18)𝜌𝜈 ℎ‬‬ ‫]‬ ‫]‪[ + 1‬‬
‫𝑥𝑎𝑚 𝐴‬ ‫‪𝜌𝜈 2‬‬ ‫𝑙𝜌‬

‫‪ -‬معادلهی مربوط به جوشش الیهای پایدار روی لولهی افقی ‪:‬‬


‫‪1⁄‬‬
‫‪4‬‬
‫) 𝑥𝑇∆ 𝑣𝑝𝐶 ‪𝑘𝑔 3 𝜌𝜈 (𝜌𝑙 − 𝜌𝜈 )𝑔(ℎ𝑓𝑔 + 0.4‬‬
‫‪ℎ‬‬
‫𝑏⏟‬ ‫[ ‪= 0.62‬‬ ‫]‬
‫⏟ 𝜈𝜇 𝑑‬
‫) 𝑡𝑎𝑠𝑇 ‪(𝑇𝑤 −‬‬
‫ضریب انتقال‬
‫𝑥𝑇∆‬
‫حرارت‬
‫بدون تشعشع‬

‫‪1⁄‬‬ ‫) ‪𝜎𝜀(𝑇𝑤 4 −𝑇𝑠𝑎𝑡 4‬‬


‫𝑏‪ℎ‬‬ ‫‪3‬‬ ‫= 𝑟‪: ℎ‬ضریب انتقال حرارت تشعشعی‬
‫⏟‬
‫‪ℎ‬‬ ‫) ( 𝑏‪= ℎ‬‬ ‫⏟ ‪+‬‬
‫𝑟‪ℎ‬‬ ‫𝑡𝑎𝑠𝑇‪𝑇𝑤 −‬‬
‫‪ℎ‬‬
‫ضریب انتقال‬ ‫تشعشع‬
‫حرارت کلی‬

‫‪1‬‬
‫) 𝑡𝑎𝑠𝑇 ‪𝑇𝑓 = (𝑇𝑤 +‬‬ ‫خواص بخار در درجه حرارت فیلم نازک تعیین میشوند‪ ℎ𝑓𝑔 .‬و خواص مایع در درجه حرارت اشباع هستند‪.‬‬
‫‪2‬‬

‫∶𝜎‬ ‫ثابت استفان بولتزمن‬


‫‪σ=5.6710-8 W/m2K4‬‬ ‫∶ 𝜀‬ ‫ضریب صدور یا نشر سطح تشعشع کننده‬
‫∶𝑇‬ ‫دما بر حسب 𝐾‬
‫{‬
‫‪....................................................‬‬
‫𝑞‬
‫⏟‬ ‫⏟ ‪,‬‬
‫‪ℎ ,‬‬ ‫𝑇∆‬
‫𝑥⏟‬ ‫‪ -‬روابط ساده شده برای ضرایب انتقال حرارت جوشش آب در فشارهای اتمسفری ‪:‬‬
‫𝐴‬
‫𝑡𝑡𝑎𝑤‬ ‫℃ ) 𝑡𝑎𝑠𝑇‪(𝑇𝑤 −‬‬
‫𝑊𝑘‬ ‫℃‪2 .‬‬
‫𝑚‬
‫‪𝑚2‬‬

‫‪38‬‬
‫محدوده‬
‫‪1⁄‬‬ ‫𝑞‬
‫) 𝑥𝑇∆(‪ℎ = 1042‬‬ ‫‪3‬‬ ‫→‬ ‫℃ ‪⁄𝐴 < 16 , ∆𝑇 = 0 − 7.76‬‬
‫سطح افقی‬ ‫∶‬
‫محدوده‬
‫𝑞‬
‫‪ℎ = 5.56(∆𝑇𝑥 )3‬‬ ‫→‬ ‫℃ ‪16 < ⁄𝐴 < 240 , ∆𝑇 = 7.32 − 14.4‬‬
‫{‬
‫محدوده‬
‫‪1⁄‬‬ ‫𝑞‬
‫) 𝑥𝑇∆(‪ℎ = 537‬‬ ‫‪3‬‬ ‫→‬ ‫℃ ‪⁄𝐴 < 3 , ∆𝑇 = 0 − 4.51‬‬
‫∶ سطح قائم‬
‫محدوده‬
‫𝑞‬
‫‪ℎ = 7.96(∆𝑇𝑥 )3‬‬ ‫→‬ ‫℃ ‪3 < ⁄𝐴 < 63 , ∆𝑇 = 4.41 − 9.42‬‬
‫{‬
‫‪ -‬ضریب انتقال حرارت در فشارهای غیراتمسفری از رابطهی زیر تعیین میشود‪.‬‬
‫‪0.4‬‬
‫فشار‬
‫مورد نظر‬

‫⏞‬
‫𝑃‬
‫‪ℎ‬‬
‫𝑃⏟‬ ‫=‬ ‫‪ℎ⏟1‬‬
‫‪𝑃⏟1‬‬
‫ضریب انتقال‬ ‫ضریب انتقال‬
‫فشار‬
‫حرارت در فشار‬ ‫حرارت در فشار‬
‫اتمسفر‬
‫‪𝑃1‬‬ ‫( 𝑚𝑡𝑎 ‪1‬‬ ‫)‬
‫‪....................................................‬‬
‫‪ -‬جوشش موضعی با جابجایی اجباری درون لولههای قائم ‪:‬‬

‫هنگامی که سیال درون لوله حرکت میکند‪ ،‬مکانیزم انتقال حرارت به صورت جابجایی اجباری و جوششی با هم است‪ .‬در این‬
‫حالت ضریب انتقال حرارت از رابطهی زیر تعیین میشود‪:‬‬
‫𝑃‬
‫𝑥𝑇∆(‪ℎ = 2.54‬‬ ‫‪)3‬‬ ‫𝑒‬ ‫‪1.551‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝑚𝑡𝑎 ‪ < 170‬محدوده فشار < 𝑚𝑡𝑎 ‪5‬‬

‫𝑃‬ ‫∶‬ ‫فشار بر حسب 𝑎𝑃𝑀‬


‫𝑤‬
‫‪ℎ‬‬ ‫∶‬
‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫∶ 𝑥𝑇∆{‬ ‫اختال ف درجه حرارت بین سطح و مایع اشباع ℃‬

‫‪................................................................................................................................................................................‬‬

‫مثال ‪ : )3‬آب در فشار 𝒎𝒕𝒂 𝟓 درون لولهای قائم با قطر 𝒎𝒄 𝟒𝟓 ‪ 𝟐.‬تحت شرایط جوشش موضعی جریان می‪-‬‬
‫یابد‪ .‬دمای جدارهی لوله ℃ 𝟎𝟏 بیشتر از دمای اشباع است‪ .‬ضریب انتقال حرارت در طول یک متر از لوله را به‬
‫دست آورید‪.‬‬

‫𝑎𝑃𝑀 ‪𝑃 = 5 × 1.0132 × 105 𝑃𝑎 = 0.5066‬‬


‫℃‪∆𝑇𝑥 = 10‬‬

‫‪39‬‬
‫(‬
‫‪0.5066‬‬
‫)‬ ‫𝑤‬
‫𝑒 ‪ℎ = 2.54 × 103‬‬ ‫‪1.551‬‬ ‫‪= 3521‬‬
‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫‪𝐴 = 𝜋𝑑𝐿 = 𝜋(0.0254)(1) = 0.0798 𝑚2‬‬ ‫سطح به ازای ‪ 1‬متر طول‬
‫𝑤‬
‫‪𝑞 = ℎ𝐴(𝑇𝑤 − 𝑇𝑠𝑎𝑡 ) = 3521(0.0798)(10) = 2810‬‬
‫𝑚‬
‫‪................................................................................................................................................................................‬‬

‫مثال ‪ : )4‬آب در فشار 𝒎𝒕𝒂 𝟏 درون یک ظرف افقی از جنس فوالد ضد زنگ با ℃ 𝟖 = 𝒙𝑻∆ می جوشد‪ .‬مقدار‬
‫شار حرارتی حاصل را تخمین بزنید‪ .‬اگر این ظرف در فشار 𝒂𝑷𝑴 𝟕𝟏 ‪ 𝟎.‬استفاده شود‪ ،‬شار حرارتی چه قدر‬
‫افزایش مییابد؟‬
‫برای حل باید از روابط ساده شده جدول استفاده کنیم‪ .‬ولی چون مقدار ‪ q/A‬را نداریم‪ ،‬یکی از دو رابطه را انتخاب میکنیم و سپس درستی آن را‬
‫بررسی میکنیم‪:‬‬
‫𝑤‬
‫‪ℎ = 5.56 (∆𝑇𝑥 )3 = 5.56(8)3 = 2847‬‬
‫℃ ‪𝑚2 .‬‬
‫𝑞‬ ‫𝑤‬ ‫𝑤𝑘‬
‫‪= ℎ∆𝑇 = 2847(8) = 22770 2 = 22.8 2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝑚‬ ‫𝑚‬
‫𝑞‬
‫این مقدار در محدودهی کاربرد معادله استفاده شده قرار دارد ‪.16 < ⁄𝐴 < 240‬‬

‫تغییر فشار‬ ‫‪𝑃 0.4‬‬ ‫‪0.17 0.4‬‬ ‫𝑤‬


‫→‬ ‫( ‪ℎ𝑃 = ℎ1 ( ) = 2847‬‬ ‫‪) = 3506 2‬‬
‫‪𝑃1‬‬ ‫‪0.101‬‬ ‫⏟‬ ‫℃‪𝑚 .‬‬
‫‪ 33%‬بزرگ تر از ‪ℎ‬‬
‫در فشار اتمسفر‬

‫𝑞‬ ‫𝑤𝑘‬
‫‪= ℎ∆𝑇 = (3506)(8) = 28 2‬‬
‫𝐴‬ ‫𝑚‬

‫‪40‬‬
‫فصل هشتم ‪ :‬انتقال حرارت تشعشعی‬
‫مقدمه‪:‬‬

‫جسم جامدی را در نظر بگیرید که ابتدا در دمای 𝑠𝑇 در محیطی قرار دارد و دور آن را خأل تشکیل میدهد‪ .‬اگر دمای جسم‬
‫بیشتر از دمای محیط باشد‪ ،‬وجود خأل مانع از اتال ف انرژی از سطح جسم توسط رسانایی و جابجایی میشود‪ .‬ولی مشاهدات‬
‫نشان میدهند که جسم سرد شده و در نهایت به تعادل گرمایی با محیط خود میرسد‪ .‬این سرد شدن به کاهش انرژی داخلی‬
‫ذخیره شده در جسم مربوط میشود و به علت صدور تابش گرمایی از سطح جسم است‪ .‬مکانیزم صدور تابش به انرژی آزاد‬
‫شده‪ ،‬در نتیجهی نوسانها یا انتقال الکترونهای ماده نسبت داده میشود‪ .‬یکی از تئوریهای موجود در مورد صدور تابش‬
‫انتشار امواج الکترومغناطیس است که طیف کامل آن را در شکل زیر مشاهده میکنید‪.‬‬

‫طیف الکترومغناطیسی‬

‫‪ ‬تئوری موج ‪:‬‬


‫انواع گوناگونی از تشعشع الکترومغناطیسی وجود دارد که تشعشع حرارتی تنها یک نوع آن است‪ .‬بدون توجه به نوع تشعشع‬
‫میتوان گفت که تمام تشعشعات با سرعت نور منتشر میشوند‪ .‬تئوری موج رابطهی بین فرکانس تابش و طول موج را برای‬
‫انتشار در یک محیط خاص به صورت زیر بیان میکند‪ .‬درواقع تشعشع را میتوان به صورت موجهایی که با فرکانس 𝜈 نوسان‬
‫میکنند و دارای طول موج 𝜆 هستند در نظر گرفت‪:‬‬

‫⏟‬
‫⏟ = 𝑐‬
‫𝜆‬ ‫⏟‬
‫𝜈‬ ‫𝑚𝑐 ‪1 𝐴° = 10−8‬‬
‫سرعت‬ ‫طول موج‬ ‫فرکانس‬ ‫𝑚 ‪{1 𝜇𝑚 = 10−6‬‬
‫نور‬ ‫تشعشع‬ ‫𝑠‪𝑐 = 2.99 × 108 𝑚⁄‬‬

‫‪ ‬تئوری ذره ‪:‬‬

‫‪41‬‬
‫انتشار تشعشع حرارتی به شکل کوانتومهای جدا اتفاق میافتد‪ .‬هر کوانتوم دارای انرژی زیر است‪ .‬در واقع فرض میشود که‬
‫انرژی تشعشعی به صورت بسته های انرژی که فوتون نام دارند‪ ،‬منتقل میشود‪ .‬هر فوتون با سرعت نور حرکت کرده و دارای‬
‫مقدار انرژی 𝐸 می باشد‪.‬‬

‫𝜈‪𝐸 =ℎ‬‬ ‫‪ :‬ثابت پالنک‬ ‫𝑠 ‪ℎ = 6.625 × 10−34 𝐽.‬‬

‫با به کار بردن رابطهی نسبیت بین جرم و انرژی میتوان رابطهای بین جرم و اندازه حرکت ذره پیدا کرد‪.‬‬
‫𝜈‪ℎ‬‬ ‫𝐶×‬ ‫𝜈‪𝑐ℎ𝜈 ℎ‬‬
‫= 𝑚 → 𝜈‪𝐸 = 𝑚𝑐 2 = ℎ‬‬ ‫→‬ ‫= 𝑐𝑚 = )اندازه حرکت(مومنتوم‬ ‫=‬
‫‪𝑐2‬‬ ‫‪𝑐2‬‬ ‫𝑐‬
‫**********************************************‬

‫‪ -‬چگالی انرژی تشعشعی در واحد طول موج در واحد حجم ‪:‬‬

‫وقتی تشعشع را به صورت گاز در نظر بگیریم‪ ،‬با اعمال اصول ترمودینامیک آماری کوانتومی می توان عبارتی برای چگالی‬
‫انرژی تشعشعی در واحد حجم در یک طول موج معین را به صوت زیر بدست آورد‪.‬‬

‫‪8𝜋ℎ𝑐 𝜆−5‬‬ ‫‪ :k‬ثابت بولتزمن )𝐾‪1.38066 × 10−23 (𝑚𝑜𝑙𝑒𝑐𝑢𝑙𝑒.‬‬


‫𝐽‬
‫‪ :c‬سرعت نور‬ ‫‪ :ℎ‬ثابت پالنک‬
‫𝑇𝑘𝜆‪𝑢𝜆 = ℎ𝑐/‬‬
‫𝑒‬ ‫‪−1‬‬

‫وقتی از معادلهی چگالی انرژی روی تمام طول موج ها انتگرالگیری شود مقدار کل انرژی منتشر شده با ‪ 𝑇 4‬متناسب خواهد‬
‫بود‪.‬‬

‫‪𝐸𝑏 = 𝜎𝑇 4‬‬ ‫𝜎 ‪ :‬ثابت استفان بولتزمن ) ‪5.669 × 10−8 𝑊/(𝑚2 . 𝐾 4‬‬

‫قانون استفان‪-‬بولنزمن‬ ‫𝑊‬


‫𝑏𝐸 ‪ :‬انرژی تشعشع شده در واحد زمان از واحد سطح توسط تشعشعکنندهی ایدهآل) ‪(𝑚2‬‬

‫سطح داخلی گرم شدهی یک محیط بسته‪ ،‬یک چگالی انرژی معین از تشعشع حرارتی در داخل فضای بسته تولید میکند‪.‬‬
‫برای ما تبادل تشعشعی از سطح جسم اهمیت دارد‪ .‬به همین دلیل تشعشع از سطح را بر حسب درجه حرارت آن بیان می‪-‬‬
‫کنیم‪ .‬پانویس ‪ b‬در معادلهی باال به این معناست که تشعشع از جسم سیاه صورت گرفته است‪ .‬این تشعشع را تشعشع جسم‬
‫سیاه مینامیم‪ .‬در حقیقت اجسامی که از این قانون تبعیت میکنند‪ ،‬سیاه دیده میشوند زیرا هیچ تشعشعی را منعکس نمی‪-‬‬
‫کنند و تمام تشعشعهای تابش شده را جذب میکند‪ 𝐸𝑏 .‬را توان صدور جسم سیاه گویند‪.‬‬

‫‪.................................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬خواص تشعشعی ‪:‬‬

‫وقتی انرژی تشعشعی به یک سطح برخورد کند‪ ،‬دو نوع پدیدهی انعکاسی را میتوان مشاهده کرد ‪ -1 :‬بازتاب طیفی (آینهای)‬
‫که در این حالت زاویهی برخورد با زاویهی انعکاس برابر است‪𝜙1 = 𝜙2 .‬‬

‫‪ -2‬بازتاب پخشی ‪ :‬وقتی پرتوهای تابش شده پس از انعکاس در تمام جهات به طور یکنواخت پراکنده شوند‪.‬‬

‫‪42‬‬
‫انعکاس آینهای و پخشی‬

‫‪ -‬وقتی انرژی تشعشعی به سطح یک جسم برخورد کند‪ ،‬بخشی از تشعشع جذب شده ‪ ،‬مقداری منعکس شده و‬
‫مقداری هم عبور میکند‪.‬‬

‫𝑟𝑡𝐺 ‪𝐺 = 𝐺𝑎𝑏𝑠 + 𝐺𝑟𝑒𝑓 +‬‬ ‫𝑠𝑏𝑎𝐺‬


‫=𝛼‬ ‫‪ -‬ضریب جذب‬
‫𝐺‬
‫𝐺𝜏 ‪𝐺 = 𝛼𝐺 + 𝜌𝐺 +‬‬ ‫𝑟𝑡𝐺‬
‫)𝜏 ‪𝐺 = 𝐺(𝛼 + 𝜌 +‬‬ ‫=𝜏‬ ‫‪ -‬ضریب عبور‬
‫𝐺‬
‫𝑓𝑒𝑟𝐺‬
‫𝜏‪1=𝛼+𝜌+‬‬ ‫=𝜌‬ ‫‪ -‬ضریب انعکاس‬
‫𝐺‬

‫‪𝛼+𝜌 =1‬‬ ‫اغلب اجسام صلب تشعشع حرارتی را منتقل نمیکنند‪ .‬یعنی ضریب عبور برابر صفر است‪:‬‬

‫حالتهای خاص ‪:‬‬

‫‪𝜌=𝜏=0‬‬ ‫‪𝛼=1‬‬ ‫جسم سیاه‬

‫‪𝛼=𝜏=0‬‬ ‫‪𝜌=1‬‬ ‫جسم سفید‬

‫‪𝜏=0‬‬ ‫‪𝜌+𝛼 =1‬‬ ‫جسم مات‬

‫‪𝛼=𝜌=0‬‬ ‫‪𝜏=1‬‬ ‫جسم شفا ف‬

‫میتوان رابطهای تجربی بین توان صدور یک جسم و خواص مواد بدست آورد‪ .‬یک محیط بستهی کامالً سیاه را در نظر‬
‫بگیرید‪ .‬یعنی تمام پرتوهای تابش شده به خود را جذب کند‪ .‬همچنین این محیط بسته تشعشع را طبق قانون ‪ 𝑇 4‬از خود‬
‫𝑊‬
‫منتشر میکند‪ .‬فرض کنید شار تشعشعی رسیده به بخشی از سطح محیط بسته برابر )‪ 𝑞𝑖 ( 2‬باشد‪ .‬اگر یک جسم درون‬
‫𝑚‬
‫این محیط بسته قرار گیرد و اجازه یابد با محیط بسته به تعادل حرارتی برسد‪ ،‬در حالت تعادل‪ ،‬انرژی جذب شده توسط جسم‬
‫باید با انرژی منتشر شده از آن برابر باشد‪ .‬در غیراینصورت باید یک جریان انرژی به درون یا خارج جسم وجود داشته باشد که‬
‫موجب افزایش یا کاهش درجه حرارت خواهد شد‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫در حالت تعادل میتوان نوشت‪:‬‬

‫𝛼𝐴 𝑖𝑞 = 𝐴𝐸‬
‫حال اگر بجای جسم باال یک جسم سیاه با همان ابعاد و اندازه قرار دهیم و اجازه دهیم با محیط بسته در همان دما به تعادل‬
‫برسد‪ ،‬چون ضریب جذب جسم سیاه برابر با یک میشود‪ ،‬داریم‪:‬‬

‫)‪𝐸𝑏 𝐴 = 𝑞𝑖 𝐴(1‬‬
‫تقسیم دو رابطه‬ ‫𝐸‬
‫→‬ ‫=𝛼‬
‫𝑏𝐸‬
‫از معادلهی فوق درمییابیم که نسبت توان صدور یک جسم به توان صدور جسم سیاه در همان دما برابر با ضریب جذب‬
‫جسم است که این نسبت را ضریب صدور جسم )𝜀( نیز مینامند‪.‬‬

‫𝐸‬ ‫قدرت تشعشعی جسم مورد نظر‬


‫=𝜀‬ ‫=‬
‫قدرت تشعشعی جسم سیاه در همان دما و طول موج 𝑏𝐸‬

‫𝛼 = 𝜀‪ :‬بنابراین‬

‫ضریب صدور و ضریب جذب خواص کلی یک ماده هستند یعنی رفتار ماده در تمام طول موجها را نشان میدهند‪ .‬و ضریب‬
‫صدور یک ماده متناسب با درجه حرارت و طول موج تشعشع تغییر میکند‪𝜀(𝑇, 𝜆).‬‬

‫‪ ‬جسم خاکستری ‪:‬‬


‫جسم خاکستری جسمی است که در آن ضریب صدور تکرنگ ) 𝜆𝜀( مستقل از طول موج است‪.‬‬
‫𝐸‬ ‫توان صدور تکرنگی یک جسم‬
‫= 𝜆 𝐸 = 𝜆𝜀 ∶ ضریب صدور تکرنگ‬ ‫ضریب صدور تکرنگ به صورت زیر تعریف میشود‪:‬‬
‫𝜆𝑏‬ ‫توان صدور تکرنگی جسم سیاه در همان دما و طول موج‬

‫میتوان ضریب صدور کلی را به ضریب صدور تکرنگ مرتبط ساخت‪.‬‬


‫∞‬ ‫∞‬

‫𝜆𝑑 𝜆𝑏‪𝐸 = ∫ 𝜀𝜆 E‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝐸𝑏 = ∫ E𝑏𝜆 𝑑𝜆 = 𝜎𝑇 4‬‬


‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫∞‬ ‫∞‬
‫𝐸‬ ‫𝜆𝑑 𝜆𝑏‪∫ 𝜀 E𝑏𝜆 𝑑𝜆 ∫0 𝜀𝜆 E‬‬
‫=𝜀‬ ‫𝜆∞ ‪= 0‬‬ ‫=‬
‫𝑏𝐸‬ ‫𝜆𝑑 𝜆𝑏‪∫0 E‬‬ ‫‪𝜎𝑇 4‬‬
‫‪44‬‬
‫در معادلهی باال 𝜆𝑏‪ E‬توان صدور یک جسم سیاه در واحد طول موج است‪ .‬اگر شرط جسم خاکستری اعمال شود (یعنی‬
‫ثابت = 𝜆𝜀)‪ ،‬معادلهی باال به صورت زیر خواهد بود‪:‬‬

‫𝜆𝜀 = 𝜀 ‪ :‬اجسام خاکستری‬

‫تئوری پالنک ‪ :‬توسط پالنک و با معرفی مفهوم کوانتوم برای انرژی الکترومغناطیسی‪ ،‬رابطهای برای 𝜆𝑏‪ E‬به دست آمده‬
‫است‪.‬‬

‫قدرت تشعشعی یک جسم سیاه در هر طول موج و دمای معین‪:‬‬


‫𝑐 𝜆‪u‬‬
‫= 𝜆𝑏‪E‬‬
‫‪4‬‬
‫‪𝐶1 𝜆−5‬‬ ‫𝜆𝑏‪E‬‬ ‫‪𝐶1‬‬
‫𝜆𝑏‪E‬‬ ‫𝑇𝜆‪= 𝐶 /‬‬ ‫یا‬ ‫=‬ ‫‪𝑐2‬‬
‫‪𝑒 2‬‬ ‫‪−1‬‬ ‫‪𝑇5‬‬ ‫)‪(𝜆𝑇)5 (𝑒 𝜆𝑇 − 1‬‬

‫)𝑚𝜇( 𝜆 ∶ طول موج‬ ‫‪𝑊. 𝜇𝑚4‬‬


‫‪𝐶1 = 3.743 × 108‬‬
‫‪𝑚2‬‬
‫)𝐾( 𝑇 ∶ دمای مطلق‬ ‫𝐾 ‪𝐶2 = 1.4387 × 104 𝜇𝑚.‬‬

‫شکلهای زیر نمودار 𝜆𝑏‪ E‬بر حسب درجه حرارت و طول موج را نشان میدهند‪.‬‬

‫(الف)‬

‫‪45‬‬
‫(ب)‬
‫الف) توان صدور جسم سیاه یه صورت تابعی از درجه حرارت و طول موج ب) مقایسهی توان صدور اجسام سیاه و اجسام خاکستری ایدهآل با توان صدور یک سطح واقعی‬

‫‪ -1‬در نمودار (الف) برای درجه حرارتهای بزرگتر‪ ،‬قلهی منحنی به طول موج های کوتاهتر انتقال مییابد‪ .‬در منحنیهای‬
‫تشعشع‪ ،‬این نقاط حداکثر طبق قانون جابجایی ‪ wien‬با یکدیگر مرتبط میشوند‪ .‬جابجایی نقاط حداکثر در منحنی تشعشع‬
‫بیانگر این واقعیت است که جسم موقع گرم شدن تغییر رنگ خواهد داد‪.‬‬

‫رابطهی بین دما و طول موجی که در آن قدرت تشعشعی ماکزیمم شود به صورت زیر است‪.‬‬

‫]𝐾 ‪𝜆𝑚𝑎𝑥 𝑇 = 2897.6 [𝜇𝑚.‬‬


‫‪ -2‬نمودار (ب) نمایانگر طیف تشعشع نسبی از یک جسم سیاه در دمای ℉‪ 3000‬و یک جسم خاکستری ایدهآل در شرایط‬
‫مشابه با ضریب صدور ‪ 𝜀𝜆 = 0.6‬میباشد‪.‬‬

‫چون محدودهی طول موج مرئی برای چشم بین ‪ 0.3‬تا ‪ 0.7 𝛍m‬است‪ ،‬فقط بخش کوچکی از طیف انرژی تشعشعی در‬
‫درجه حرارتهای پایین را میتوان با چشم تشخیص داد‪ .‬همزمان با گرم شدن جسم‪ ،‬شدت حداکثر به طول موجهای کوتاهتر‬
‫منتقل خواهد شد و اولین عالمت قابل رؤیت افزایش درجه حرارت جسم‪ ،‬رنگ قرمز متمایل به سیاه است‪ .‬با افزایش بیشتر‬
‫درجه حرارت‪ ،‬ابتدا رنگ قرمز روشن‪ ،‬و سپس رنگ زرد روشن و سرانجام رنگ سفید مشاهده خواهد شد‪.‬‬

‫محاسبهی قدرت تشعشعی بین طول موج 𝟏𝝀 و 𝟐𝝀‬ ‫‪-‬‬

‫‪46‬‬
‫اغلب نیازمندیم که مقدار انرژی تشعشع شده از یک جسم سیاه در یک محدودهی طول موج معین را بدانیم‪ .‬آن بخش از‬
‫)𝜆‪𝐸𝑏(0−‬‬ ‫𝜆‬
‫𝜆𝑑 𝜆𝑏𝐸 ‪∫0‬‬
‫=‬ ‫∞‬ ‫انرژی کل که بین صفر و 𝜆 تشعشع یافته برابر است با‪:‬‬
‫)∞‪𝐸𝑏(0−‬‬ ‫𝜆𝑑 𝜆𝑏𝐸 ‪∫0‬‬

‫‪𝐶1 𝜆−5‬‬ ‫𝜆𝑏‪E‬‬ ‫‪𝐶1‬‬


‫= 𝜆𝑏‪E‬‬ ‫یا‬ ‫=‬ ‫‪𝑐2‬‬ ‫از قبل داریم‪:‬‬
‫‪𝑒 𝐶2/𝜆𝑇−1‬‬ ‫‪𝑇5‬‬ ‫)‪(𝜆𝑇)5 (𝑒 𝜆𝑇 −1‬‬

‫برای هر درجه حرارت معینی میتوان بر حسب متغیر 𝑇𝜆 از شکل و جدول زیر استفاده کرد‪.‬‬

‫نمودار کسر تشعشع جسم سیاه بر حسب طول موج‬

‫‪47‬‬
‫توابع تشعشع‪:‬‬

‫‪48‬‬
‫انرژی منتشرشده بین طول موجهای ‪ 𝜆1‬و ‪: 𝜆2‬‬
‫)‪𝐸𝑏(0−𝜆2) 𝐸𝑏(0−𝜆1‬‬
‫( )∞‪𝐸𝑏(𝜆1−𝜆2) = 𝐸𝑏(0−‬‬ ‫‪−‬‬ ‫)‬
‫)∞‪𝐸𝑏(0−∞) 𝐸𝑏(0−‬‬

‫‪𝐸𝑏(0−∞) = 𝜎𝑇 4‬‬ ‫انرژی کل منتشر شده در تمام طول موج ها‪:‬‬

‫‪.................................................................................................................................‬‬

‫مثال ‪ )1‬از یک صفحهی شیشهای مربعی به ضلع ‪ 30 cm‬برای مشاهدهی تشعشع از یک کوره استفاده میشود‪ .‬ضریب عبور‬
‫شیشه در فاصله ‪ 0.2‬تا ‪ 3.5𝛍m‬را میتوان برابر با ‪ 0.5‬در نظر گرفت و در خارج از این محدوده صفر است‪ .‬ضریب صدور تا‬
‫‪ 0.3 ، 3.5μm‬و در مقادیر بزرگتر از آن ‪ 0.9‬است‪ .‬فرض کنید که کوره یک جسم سیاه در دمای ℃‪ 2000‬است‪ .‬انرژی‪-‬‬
‫های جذب شده و عبور کرده از شیشه را محاسبه کنید‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫𝑘 ‪𝜆1 𝑇 = (0.2)(2273 𝑘) = 454.6 𝜇𝑚.‬‬
‫𝑘 ‪{𝜆2 𝑇 = (3.5)(2273 𝑘) = 7955.5 𝜇𝑚.‬‬
‫‪𝐴 = (0.3)2 = 0.09𝑚2‬‬
‫)‪𝐸𝑏 (0 − 0.2‬‬
‫از جدول‬ ‫‪=0‬‬
‫)∞ ‪𝐸𝑏 (0 −‬‬
‫)‪𝐸𝑏 (0 − 0.35) 𝐸𝑏 (0 − 0.35‬‬
‫=‬ ‫‪4‬‬
‫‪= 0.85443‬‬
‫)∞ ‪{ 𝐸𝑏 (0 −‬‬ ‫𝑇𝛿‬
‫در جدول کوچکتر از ‪ 555.6‬را صفر در نظر میگیریم‪.‬‬

‫𝑤𝑘‬
‫‪𝐸𝑏 (0 − ∞) = 𝛿𝑇 4 = (5.669 × 10−8 )(2273)4 = 1513.3‬‬
‫‪𝑚2‬‬
‫حرارت تشعشعی کوره به عنوان جسم سیاه‬

‫) ‪𝐸𝑏 (0 − 𝜆2 ) 𝐸𝑏 (0 − 𝜆1‬‬
‫( )∞ ‪𝐸𝑏 (𝜆1 − 𝜆2 ) = 𝐸𝑏 (0 −‬‬ ‫‪−‬‬ ‫)‬
‫)∞ ‪𝐸𝑏 (0 − ∞) 𝐸𝑏 (0 −‬‬
‫‪𝐸𝑏 (0.2 − 3.5) = 1513.3 (0.85443 − 0) = 1293.008‬‬
‫𝑤𝑘 ‪𝑄𝑔𝑙𝑎𝑠𝑠 = (𝐸𝑏0.2−3.5 ) × 𝐴 = 1293.008 × (0.3)2 = 116.4‬‬

‫تشعشع عبور کرده‬ ‫𝑤𝑘 ‪𝑄𝑡𝑟𝑎 = 𝜏 × 𝑄𝑔𝑙𝑎𝑠𝑠 = (0.5)(116.4) = 58.2‬‬

‫)‪𝐸𝑏 (0 − ∞) 𝐸𝑏 (0 − 3.5‬‬
‫[ ∞‪𝐸𝑏(3.5−∞) = 𝐸𝑏0−‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪] = 1513.3 × (1 − 0.85443) = 220.291‬‬
‫)∞ ‪𝐸𝑏 (0 − ∞) 𝐸𝑏 (0 −‬‬
‫𝑤𝑘 ‪𝑄𝑔𝑙𝑎𝑠𝑠 = (𝐸𝑏3.5−∞ ) × 𝐴 = 220.291 × 0.09 = 19.8‬‬
‫کل𝑄𝛼 = 𝑠𝑏𝐴𝑄‬ ‫کل𝑄𝛼 ‪+‬‬
‫‪0.2−3.5‬‬ ‫∞‪3.5−‬‬

‫𝑤𝑘 ‪→ 0.3 × 116.4 + 0.9(119.8) = 34.92 + 17.84 = 52.76‬‬


‫𝑛𝑎𝑟𝑡𝑄 ‪ − 𝑄𝑎𝑏𝑠 −‬کل𝑄 = 𝑓𝑒𝑟𝑄‬

‫𝑤𝑘 ‪𝑄𝑟𝑒𝑓 = (116.4 + 19.8) − 52.76 − 58.2 = 25‬‬ ‫منعکس شده ‪:‬‬

‫‪.................................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬ضریب شکل تشعشعی‪:‬‬


‫دو سطح سیاه ‪ 𝐴1‬و ‪ 𝐴2‬را در نظر بگیرید‪ .‬میخواهیم عبارتی کلی برای انرژی مبادله شده بین این سطوح ‪ ،‬وقتی دماهای‬
‫آنها متفاوت است پیدا کنیم‪.‬‬

‫‪50‬‬
‫مسألهی اساسی این است که مقدار انرژی که یک سطح را ترک میکند و به سطح دیگر میرسد را تعیین کنیم‪.‬‬

‫برای حل این مسئله ضریب شکل تشعشعی را به صورت زیر تعریف میکنیم‪.‬‬

‫* ضریب دید (ضریب زاویهای) (ضریب پیکربندی) ‪ :‬نشانگر مقدار تشعشعی است که از یک جسم به جسم دیگر با توجه به‬
‫موقعیت مکانی و هندسی میتواند برسد‪.‬‬

‫‪ : 𝐹1−2‬برابر است با مقداری از تشعشع که سطح ‪ 1‬را ترک کرده و به سطح ‪ 2‬میرسد‪.‬‬

‫‪ :𝐹2−1‬برابر است با مقداری از تشعشع که سطح ‪ 2‬را ترک کرده و به سطح ‪ 1‬میرسد‪.‬‬

‫𝑛‪ : 𝐹𝑚−‬کسری از تشعشع که سطح ‪ m‬را ترک کرده و به سطح ‪ n‬میرسد‪.‬‬

‫‪ : 𝐸𝑏1 𝐴1 𝐹12‬عبارت است از مقدار انرژی که سطح جسم سیاه ‪ 1‬را ترک کرده و به جسم ‪ 2‬میرسد‪.‬‬

‫‪ : 𝐸𝑏2 𝐴2 𝐹21‬عبارت است از مقدار انرژی که سطح جسم سیاه ‪ 2‬را ترک کرده و به جسم ‪ 1‬میرسد‪.‬‬

‫چون سطوح سیاه هستند‪ ،‬تمام تشعشعهای تابش شده را جذب خواهند کرد‪ .‬مقدار انرژی مبادله شده برابر خواهد بود با ‪:‬‬

‫‪𝑄1−2 = 𝐸𝑏1 𝐴1 𝐹12 − 𝐸𝑏2 𝐴2 𝐹21‬‬


‫‪ 𝑄1−2 = 0‬هیچ گونه تبادل حرارت وجود نخواهد داشت → ‪𝑖𝑓 𝑇1 = 𝑇2‬‬ ‫‪→ 𝐸𝑏1 = 𝐸𝑏2‬‬

‫‪𝐸𝑏2 𝐴2 𝐹21 = 𝐸𝑏1 𝐴1 𝐹12‬‬ ‫→‬ ‫‪𝐴2 𝐹21 = 𝐴1 𝐹12‬‬ ‫رابطه تقابل‬

‫) ‪ 𝑄1−2 = 𝐴1 𝐹12 𝐸𝑏1 − 𝐴2 𝐹21 𝐸𝑏2 = 𝐴1 𝐹12 (𝐸𝑏1 − 𝐸𝑏2 ) = 𝐴2 𝐹21 (𝐸𝑏1 − 𝐸𝑏2‬خالص تبادل حرارت‬

‫𝑖𝑗𝐹 𝑗𝐴 = 𝑗𝑖𝐹 𝑖𝐴‬ ‫برای سطوح دلخواه ‪ m‬و ‪ n‬رابطه تقابل‪:‬‬

‫‪51‬‬
‫برای اینکه بتوانیم یک رابطهی کلی برای ‪ 𝐹12‬یا ‪ 𝐹21‬پیدا کنیم‪ ،‬المانهای سطحی ‪ 𝑑𝐴1‬و ‪ 𝑑𝐴2‬در شکل قبل را در نظر‬
‫بگیرید‪ .‬زوایای ‪ 𝜑1‬و ‪ 𝜑2‬زاویهی بین خط قائم بر سطح و خط کشیده شده بین المانهای سطحی (‪ )r‬میباشند‪( .‬مراحل‬
‫اثبات در کتاب)‬

‫‪ -‬مقدار انرژی که سطح ‪ 𝑑𝐴1‬را ترک میکند و به سطح ‪ 𝑑𝐴2‬میرسد‪:‬‬


‫‪𝑑𝐴1 𝑑𝐴2‬‬
‫‪𝑑𝑞1−2 = 𝐸𝑏1 cos ∅1 cos ∅2‬‬
‫‪𝜋𝑟 2‬‬
‫‪ -‬مقدار انرژی که سطح ‪ 𝑑𝐴2‬را ترک میکند و به سطح ‪ 𝑑𝐴1‬میرسد‪:‬‬
‫‪𝑑𝐴2 𝑑𝐴1‬‬
‫‪𝑑𝑞2−1 = 𝐸𝑏2 cos ∅2 cos ∅1‬‬
‫‪𝜋𝑟 2‬‬
‫‪ -‬مقدار خالص انرژی مبادله شده بین دو سطح ‪ 𝐴1‬و ‪:𝐴2‬‬

‫‪𝑑𝐴1 𝑑𝐴2‬‬
‫‪𝑞(𝑛𝑒𝑡)1−2 = (𝐸𝑏1 − 𝐸𝑏2 ) ∫ ∫ cos ∅1 cos ∅2‬‬
‫‪𝜋𝑟 2‬‬
‫‪𝐴 2 𝐴1‬‬

‫‪1‬‬ ‫𝑗∅ ‪cos ∅𝑖 cos‬‬


‫= 𝑗𝑖𝐹‬ ‫∫∫‬ ‫𝑗𝐴𝑑 𝑖𝐴𝑑‬
‫𝑖𝐴‬ ‫‪𝜋𝑟 2‬‬
‫𝑖𝐴 𝑗𝐴‬

‫‪1‬‬ ‫𝑖∅ ‪cos ∅𝑗 cos‬‬


‫= 𝑖𝑗𝐹‬ ‫∫∫‬ ‫𝑖𝐴𝑑 𝑗𝐴𝑑‬
‫𝑗𝐴‬ ‫‪𝜋𝑟 2‬‬
‫{‬ ‫𝑗𝐴 𝑖𝐴‬

‫به جای استفاده از روش تحلیلی فوق‪ ،‬برای یافتن ضریب شکل میتوان از منحنیهای زیر برای تعدادی از وضعیتهای‬
‫هندسی استفاده کرد‪ .‬روابط تحلیلی برای این وضعیتهای هندسی در جدول نیز ارائه شده است‪.‬‬

‫ضریب شکل تشعشعی برای تشعشع بین مستطیلهای موازی‬


‫‪52‬‬
‫ضریب شکل تشعشعی برای تشعشع بین دیسکهای برابر و موازی به قطر ‪ d‬و فاصله ‪ x‬از هم‬

‫ضریب شکل تشعشعی برای تشعشع بین مستطیلهای عمود با یک ضلع مشترک‬
‫‪53‬‬
‫ضرایب شکل تشعشعی برای دو استوانه هممرکز با طولهای محدود الف) استوانه خارجی با خودش ب) استوانه خارجی با استوانه داخلی‬

‫‪54‬‬
‫ضریب شکل تشعشعی برای تشعشع بین دو دیسک موازی و هممرکز‬

‫روابط مربوط به ضریب شکل تشعشعی‬

‫‪55‬‬
‫‪ ‬روابط بین ضرایب شکل‬

‫‪𝐴1 𝐹12 = 𝐴2 𝐹21‬‬ ‫‪ -1‬اصل برگشتپذیری یا تقابل ‪:‬‬

‫‪ -2‬برای اجسام تخت و محدب‪ :‬اجسام تخت و محدب ‪ 𝐹11‬ندارند‪ .‬یعنی تشعشعی که به خودش برگردد ندارد‪.‬‬

‫‪𝐹12 + 𝐹13 + ⋯ + 𝐹1𝑛 = 1‬‬


‫‪𝐹11 = 0‬‬
‫‪ -3‬برای اجسام مقعر مقداری تشعشع بر میگردد‪.‬‬

‫‪𝐹11 + 𝐹12 + 𝐹13 + ⋯ + 𝐹1𝑛 = 1‬‬


‫‪.......................................................................................................................................‬‬

‫‪ -‬هد ف پیدا کردن فاکتور شکلی برای تشعشع (از سطح ‪ 3‬به سطوح ‪ 2‬و ‪)1‬‬

‫‪𝐹3−1,2 = 𝐹3−1 + 𝐹3−2‬‬


‫‪𝐴3 𝐹3−1,2 = 𝐴3 𝐹3−1 + 𝐴3 𝐹3−2‬‬
‫‪𝐴3 𝐹3−1,2 = 𝐴1,2 𝐹1,2−3‬‬
‫‪{ 𝐴3 𝐹3−1 = 𝐴1 𝐹1−3‬‬
‫‪𝐴3 𝐹3−2 = 𝐴2 𝐹2−3‬‬
‫‪→ 𝐴1,2 𝐹1,2−3 = 𝐴1 𝐹1−3 + 𝐴2 𝐹2−3‬‬
‫که به وضوح نشان میدهد تشعشع کل رسیده به سطح ‪ 3‬برابر با مجموع تشعشع از سطوح ‪1‬و ‪ 2‬است‪.‬‬

‫‪.......................................................................................................................................‬‬

‫‪ -‬ضریب شکل یک سطح تقسیم شده‪:‬‬

‫بین جسم ‪ a‬و جسم ‪ b‬که از ‪ n‬قسمت تشکیل شده‪:‬‬

‫𝑛𝑏𝑎𝐹 𝑎𝐴 ‪𝐴𝑎 𝐹𝑎𝑏 = 𝐴𝑎 𝐹𝑎𝑏1 + 𝐴𝑎 𝐹𝑎𝑏2 + ⋯ +‬‬


‫𝑛𝑏𝑎𝐹 ‪𝐹𝑎𝑏 = 𝐹𝑎𝑏1 + 𝐹𝑎𝑏2 + ⋯ +‬‬
‫𝑎𝑛𝑏𝐹 𝑛𝑏𝐴 ‪𝐴𝑏 𝐹𝑏𝑎 = 𝐴𝑏1 𝐹𝑏1𝑎 + 𝐴𝑏 2 𝐹𝑏2𝑎 + ⋯ +‬‬
‫‪56‬‬
‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ 𝐹1− 3 : )2‬را پیدا کنید‪.‬‬

‫‪𝐹1−2,3 = 𝐹1−2 + 𝐹1−3‬‬


‫که مقادیر ‪ 𝐹1−2,3‬و ‪ 𝐹1−2‬را میتوان از نمودار مربوطه به دست آورد و اگر ابعاد صفحات مشخص باشند‪ ،‬میتوان ‪ 𝐹1−3‬را‬
‫به راحتی محاسبه کرد‪.‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ :)3‬مقدار ‪ 𝐹1−4‬را بیابید‪.‬‬

‫‪𝐴1,2 𝐹1,2−3,4 = 𝐴1 𝐹1−3,4 + 𝐴2 𝐹2−3,4‬‬ ‫)‪(1‬‬


‫مقادیر ‪ 𝐹1,2−3,4‬و ‪ 𝐹2−3,4‬را می توان از نمودار مربوطه به دست آورد و ‪ 𝐹1−3,4‬را به صورت زیر بیان کرد‪:‬‬
‫)‪𝐴1 𝐹1−3,4 = 𝐴1 𝐹1−3 + 𝐴1 𝐹1−4 (2‬‬
‫{‬
‫)‪𝐴1,2 𝐹1,2−3 = 𝐴1 𝐹1−3 + 𝐴2 𝐹2−3 (3‬‬

‫‪57‬‬
‫مقدار ‪ 𝐴1 𝐹1−3‬را از رابطه سوم در رابطه دوم جایگذاری کرده و سپس نتیجه حاصل را برای ‪ 𝐴1 𝐹1−3,4‬در رابطه اول قرار‬
‫می دهیم‪:‬‬

‫‪𝐴1,2 𝐹1,2−3,4 = 𝐴1,2 𝐹1,2−3 − 𝐴2 𝐹2−3 + 𝐴1 𝐹1−4 + 𝐴2 𝐹2−3,4‬‬


‫‪1‬‬
‫= ‪𝐹1−4‬‬ ‫𝐹 𝐴[‬ ‫] ‪− 𝐴2 𝐹2−3 − 𝐴1,2 𝐹1,2−3 − 𝐴2 𝐹2−3,4‬‬
‫‪𝐴1 1,2 1,2−3,4‬‬
‫در معادله باال تمام ضرایب به جز ‪ 𝐹1−4‬را میتوان از نمودار به دست آورد‪.‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫‪ ‬تبادل حرارت بین اجسام غیرسیاه ‪:‬‬

‫محاسبهی انتقال حرارت تشعشعی بین اجسام سیاه نسبتاً آسان است زیرا این سطوح تمام انرژی تابش شده را جذب میکنند‪.‬‬
‫و مسئلهی اصلی فقط تعیین ضریب شکل هندسی است‪ .‬اما در مورد اجسام غیرسیاه بخشی از انرژی جذب میشود و بخشی‬
‫از آن به سطح دیگری منعکس میشود و بخشی از آن نیز ممکن است کامالً سیستم را ترک کند‪ .‬چنین حالتی بسیار پیچیده‬
‫خواهد بود‪ .‬زیرا ممکن است انرژی تشعشع شده چندین مرتبه بین سطوح انتقال حرارت منعکس شود‪.‬‬

‫در چنین حالتی فرض میکنیم تمام سطوح مورد نظر در کلیهی جهات صدور تشعشع داشته باشند و درجه حرارت آنها‬
‫یکنواخت باشد‪ .‬دو عبارت جدید به صورت زیر تعریف میشوند‪.‬‬

‫‪ G‬ضریب پرتوافکنی ‪ :‬عبارتست از مقدار کل تشعشع تابیده شده بر یک سطح در واحد زمان و واحد سطح‬

‫‪ J‬ضریب رادیوسیتی‪ :‬عبارتست از مقدار کل تشعشع خارج شده از یک سطح در واحد زمان و واحد سطح‬

‫رادیوسیتی عبارتست ازمجموع انرژی منتشر شده و منعکس شده وقتی هیچ تشعشعی عبور نکند‪.‬‬

‫𝐺𝜌 ‪𝐽 = 𝜀𝐸𝑏 +‬‬


‫که 𝜀 ضریب صدور و 𝑏𝐸 توان صدور جسم سیاه است‪ .‬چون فرض شده ضریب عبور صفر است‪ ،‬ضریب انعکاس را میتوان به‬
‫صورت زیر تعریف کرد‪:‬‬

‫𝜌‪𝛼+𝜌 =1 =𝜀+‬‬ ‫𝜀‪→ 𝜌 =1−‬‬


‫𝐺)𝜀 ‪ = 𝜀𝐸𝑏 + (1 −‬انعکاس تشعشع رسیده به جسم ‪ +‬تشعشع ناشی از جسم = 𝐽‬ ‫)∗(‬

‫مقدار خالص انرژی که سطح را ترک میکند‪ .‬برابر با اختال ف بین ضرایب رادیو سیتی و پرتوافکنی است‪.‬‬
‫𝑞‬
‫𝐺 ‪= 𝐽 − 𝐺 = 𝜀𝐸𝑏 + (1 − 𝜀)𝐺 −‬‬
‫𝐴‬
‫𝐴𝜀‬ ‫𝐽‪𝐸𝑏 −‬‬
‫=𝑞‬ ‫= )𝐽 ‪(𝐸𝑏 −‬‬ ‫اگر از معادله )*( مقدار ‪ G‬را بر حسب ‪ J‬بیابیم‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫𝜀‪1−‬‬ ‫𝐴𝜀‪(1−𝜀)/‬‬

‫‪58‬‬
‫اگر مخرج کسر سمت راست را به عنوان مقاومت سطح در برابر انتقال حرارت تشعشعی و صورت را به عنوان اختال ف پتانسیل‬
‫در نظر بگیریم و جریان حرارت را مشابه جریان الکتریکی فرض کنیم‪ ،‬آنگاه میتوان شبکهای مشابه شکل زیر برای وضعیت‬
‫‪∆V‬‬
‫= ‪ I‬مشابه‬ ‫فیزیکی آن رسم کرد‪:‬‬
‫‪R‬‬

‫الف) موازنه انرژی سطحی برای جسم غیرشفا ف ب) جزء نشاندهنده مقاومت سطحی در روش شبکه تشعشعی‬

‫تبادل انرژی تشعشعی توسط سطوح ‪ A1‬و ‪ A2‬را در نظر بگیرید‪.‬‬

‫الف)تبادل انرژی فضایی بین دو سطح ب)جزء نشاندهنده فضایی در روش شبکه تشعشعی‬

‫تشعشعی که سطح ‪ 1‬را ترک کرده و به سطح ‪ 2‬رسیده ‪𝐽1 𝐴1 𝐹12‬‬


‫{‬
‫‪𝐽2 𝐴2 𝐹21‬‬ ‫تشعشعی که سطح ‪ 2‬را ترک کرده و به سطح ‪ 1‬رسیده‬

‫مقدار خالص تبادل انرژی بین دو سطح ‪:‬‬


‫‪𝐴1 𝐹12 =𝐴2 𝐹21‬‬
‫⇒ ‪𝑞1−2 = 𝐽1 𝐴1 𝐹12 − 𝐽2 𝐴2 𝐹21‬‬ ‫‪(𝐽1 − 𝐽2 )𝐴1 𝐹12 = (𝐽1 − 𝐽2 )𝐴2 𝐹21‬‬
‫‪𝐽1 − 𝐽2‬‬
‫= ‪𝑞1−2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝐴1 𝐹12‬‬
‫برای اینکه شبکهای برای یک مسئلهی انتقال حرارت تشعشعی خاص بسازیم‪ ،‬باید‪:‬‬
‫𝜀‪1−‬‬
‫را به هریک از سطوح متصل کنیم‪.‬‬ ‫‪ -1‬باید مقاومت سطح‬
‫𝐴𝜀‬

‫‪59‬‬
‫‪1‬‬
‫را بین اختال ف پتانسیلهای رادیوسیتی در نظر بگیریم‪.‬‬ ‫‪ -2‬مقاومت فضایی‬
‫𝑛𝑚𝐹 𝑚𝐴‬

‫برای مثال دو سطح که فقط با یکدیگر تبادل حرارتی تشعشعی دارند و نه با سطح دیگر‪ ،‬را می توان توسط شبکهی زیر‬
‫اختال ف پتانسیل کل‬
‫نشان داد‪ .‬در این صورت مقدار خالص انتقال حرارت برابر است با‬
‫مجموع مقاومت ها‬

‫‪𝐸𝑏1 − 𝐸𝑏2‬‬ ‫) ‪𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬


‫𝑡𝑒𝑛𝑞‬ ‫=‬ ‫=‬
‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 − 𝜀2 1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 − 𝜀2‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝜀2 𝐴2‬‬ ‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝜀2 𝐴2‬‬

‫شبکه تشعشعی برای دو سطح که یکدیگر را میبینند نه سطح دیگری را‬

‫‪………………………………………………………………………..‬‬
‫انتقال حرارت بین ‪ 3‬جسم‪:‬‬

‫شبکه تشعشعی برای سه سطح که یکدیگر را میبینند نه سطح دیگری را‬

‫در این حالت هر جسم با دو جسم دیگر تبادل حرارتی دارد‪.‬‬


‫‪𝐽1 − 𝐽2‬‬
‫= ‪ ∶ 𝑞1−2‬حرارت مبادله شده بین )‪(1‬و)‪(2‬‬
‫‪1/𝐴1 𝐹12‬‬
‫‪𝐽1 − 𝐽3‬‬
‫‪ ∶ 𝑞1−3‬حرارت مبادله شده بین )‪(1‬و)‪(3‬‬ ‫=‬
‫{‬ ‫‪1/𝐴1 𝐹13‬‬
‫در اینگونه مسائل برای تعیین جریانهای حرارت باید مقادیر رادیوسیتی را محاسبه کرد‪ .‬برای این کار میتوان از روشهای‬
‫تحلیلی استاندارد در تئوری شبکه ها استفاده کرد‪ .‬مناسبترین روش‪ ،‬استفاده از قانون جریان الکتریکی است‪ .‬طبق این‬
‫قانون‪ ،‬مجموع جریانهای وارد شده به هر گره برابر با صفر است‪.‬‬
‫‪60‬‬
‫سه معادله و سه مجهول ‪ 𝐽3‬و ‪ 𝐽2‬و ‪𝐽1‬‬
‫‪𝐸𝑏1 − 𝐽1 𝐽2 − 𝐽1 𝐽3 − 𝐽1‬‬
‫‪:‬گره ‪𝐽1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬
‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹13‬‬
‫‪𝐸𝑏2 − 𝐽2 𝐽1 − 𝐽2 𝐽3 − 𝐽2‬‬
‫‪:‬گره ‪𝐽2‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬
‫‪1 − 𝜀2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝜀2 𝐴2‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝐴2 𝐹23‬‬
‫‪𝐸𝑏3 − 𝐽3 𝐽1 − 𝐽3 𝐽2 − 𝐽3‬‬
‫‪:‬گره ‪𝐽3‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬
‫‪1 − 𝜀3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪𝜀3 𝐴3‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹13‬‬ ‫‪𝐴2 𝐹23‬‬
‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )4‬تقعر نیمکرهای به شعاع ‪ r‬نسبت به سطح فوقانی تخت قرار دارد ‪ 𝐹12‬و ‪ 𝐹11‬را پیدا کنید‪.‬‬
‫نکته ‪ :‬اجسام تخت و محدب در اصطالح خود را نمیبینند‪𝐹22 = 0 .‬‬

‫‪ ∶ 𝐹22 = 0 → 𝐹22 + 𝐹21 = 1‬جسم تخت‬

‫‪𝐴2‬‬
‫= ‪𝐴1 𝐹12 = 𝐴2 𝐹21 → 𝐹12‬‬ ‫𝐹‬
‫‪𝐴1 21‬‬
‫‪𝜋𝑅 2‬‬ ‫‪1‬‬
‫= ‪𝐹12‬‬ ‫‪2‬‬ ‫= ‪× 1 → 𝐹12‬‬
‫𝑅 𝜋‪4‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪𝐹11 + 𝐹12 = 1‬‬ ‫جسم معقر ‪:‬‬

‫‪1 1‬‬
‫‪→ 𝐹11 = 1 −‬‬ ‫=‬
‫‪2 2‬‬
‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )5‬دو صفحهی سیاه و موازی به ابعاد ‪ 0/5×1m‬به فاصلهی ‪ 0/5m‬از یکدیگر قرار دارند‪ .‬درجه حرارت یک صفحه‬
‫℃‪ 1000‬و درجه حرارت صفحهی دیگر ℃‪ 500‬است‪ .‬تبادل حرارت تشعشعی خالص بین دو صفحه چه مقدار است؟‬
‫‪𝑌 0.5‬‬
‫=‬ ‫‪=1‬‬ ‫نمودار‬
‫‪𝐷 0.5‬‬ ‫→‬ ‫‪𝐹12 = 0.285‬‬
‫𝑋‬ ‫‪1‬‬
‫=‬ ‫‪=2‬‬
‫‪𝐷 0.5‬‬
‫𝑤𝑘 ‪𝑞 = 𝐴1 𝐹12 (𝐸𝑏1 − 𝐸𝑏2 ) = 𝜎𝐴1 𝐹12 (𝑇14 − 𝑇24 ) = (5.669 × 10−8 )(0.5 × 1)(0.285)(12734 − 7734 ) = 18.33‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )6‬دو استوانهی هممرکز به قطرهای ‪ 10cm‬و ‪ 20‬و طول 𝑚𝑐‪ 20‬قرار دارند‪ .‬ضریب شکل بین انتهای باز استوانهها را‬
‫پیدا کنید‪.‬‬

‫‪61‬‬
‫‪𝐿 20‬‬
‫=‬ ‫‪=2‬‬
‫‪𝑟2 10‬‬
‫‪→ 𝐹2−1 = 0.4126‬‬ ‫‪ 𝐹2−2 = 0.3286‬و‬
‫‪𝑟1‬‬ ‫‪5‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫‪𝑟2 10‬‬
‫𝐿 ‪𝜋𝑑2‬‬ ‫‪20‬‬
‫= ‪𝐴1 𝐹12 = 𝐴2 𝐹21 → 𝐹12‬‬ ‫= ‪𝐹21‬‬ ‫‪× 0.4126‬‬ ‫‪𝐹12 = 0.8253‬‬
‫𝐿 ‪𝜋𝑑1‬‬ ‫‪10‬‬
‫سطح ‪2‬‬ ‫‪ 𝐹23 =𝐹24‬به علت تقارن‬
‫→‬ ‫→ ‪𝐹21 + 𝐹22 + 𝐹23 + 𝐹24 = 1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝐹23 = 𝐹24 = (1 − 0.4126 − 0.3286) = 0.1294‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ 𝐴2 𝐹23 =𝐴3 𝐹32‬رابطه ی تقابل‬ ‫‪𝐴2‬‬ ‫𝐿 ‪𝜋𝑑2‬‬ ‫)‪(20)(20‬‬
‫→‬ ‫= ‪𝐹32‬‬ ‫𝜋 = ‪𝐹23‬‬ ‫= ‪× 𝐹23‬‬ ‫‪× 0.1294 = 0.6901‬‬
‫‪𝐴3‬‬ ‫) ‪(𝑑22 − 𝑑12‬‬ ‫‪1‬‬ ‫) ‪2 − 102‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪(20‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ : 𝐹11 = 𝐹33 = 𝐹44 = 0‬اجسام محدب و تخت‬
‫برای سطح ‪3‬‬
‫→ )∗(‬ ‫‪𝐹31 + 𝐹32 + 𝐹34 + 𝐹33 = 1‬‬
‫ابتدا ‪ 𝐹31‬باید تعیین شود‪.‬‬

‫‪: 𝐹13 = 𝐹14‬به علت تقارن‬ ‫→‬ ‫‪𝐹12 + 𝐹13 + 𝐹14 = 1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪→ 𝐹13 = 𝐹14 = (1 − 0.8325) = 0.0874‬‬
‫‪2‬‬
‫𝐿 ‪𝜋𝑑1‬‬ ‫‪10 × 20‬‬
‫‪𝐴1 𝐹13 = 𝐴3 𝐹31‬‬ ‫𝜋 = ‪𝐹31‬‬ ‫= ‪𝐹13‬‬ ‫‪× 0.0874 = 0.234‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫) ‪(𝑑 − 𝑑1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪4 2‬‬ ‫) ‪(20 − 10‬‬
‫‪4‬‬
‫‪∗ 𝐹34 = 1 − 0.233 − 0.6901 = 0.0769‬‬
‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )7‬یک مخروط ناقص را در نظر بگیرید که قطر مقطع پایینی و باالیی آن به ترتیب ‪ 10‬و ‪ 20‬سانتیمتر است و ارتفاع‬
‫آن برابر ‪ 10cm‬میباشد‪ .‬ضریب شکل بین سطح باالیی و سطح جانبی و همچنین ضریب شکل بین سطح جانبی و خودش را‬
‫تعیین کنید‪ 𝐹23 .‬و ‪𝐹33‬‬
‫حل‪ :‬سطح باالیی را با نماد ‪ ،2‬و سطح پایینی را با نماد ‪ ،1‬و سطح جانبی را با عدد ‪ 3‬نشان میدهیم‪.‬‬

‫‪𝐿 10‬‬ ‫‪𝑟2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫نمودار ‪1‬‬


‫=‬ ‫‪=1‬‬ ‫=‬ ‫‪= → 𝐹12 = 0.12‬‬
‫‪𝑟1 10‬‬ ‫‪𝐿 10 2‬‬
‫‪𝜋 𝑑12 /4‬‬ ‫‪20 2‬‬
‫‪ 𝐴1 𝐹12 = 𝐴2 𝐹21 → 𝐹21‬رابطه تقابل‬ ‫=‬ ‫‪. 𝐹12 = ( ) × 0.12 → 𝐹21 = 0.48‬‬
‫‪𝜋 𝑑22‬‬ ‫‪10‬‬
‫سطح ‪2‬‬ ‫‪𝐹22 =0‬‬
‫→‬ ‫→ ‪𝐹21 + 𝐹23 + 𝐹22 = 1‬‬ ‫‪𝐹23 = 1 − 𝐹21 = 1 − 0.48 → 𝐹23 = 0.52‬‬

‫‪62‬‬
‫سطح ‪3‬‬ ‫‪ 𝐹31‬و ‪ 𝐹32‬باید تعیین شود‬
‫→‬ ‫→ ‪𝐹31 + 𝐹32 + 𝐹33 = 1‬‬ ‫‪𝐹12 + 𝐹11 + 𝐹13 = 1‬‬
‫‪𝐹11 =0‬‬
‫→‬ ‫‪𝐹13 = 1 − 0.12 = 0.88‬‬
‫مساحت جانبی‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫→ ‪ 𝐴1 𝐹13 = 𝐴3 𝐹31‬رابطه تقابل‬ ‫‪𝐴3 = 𝜋(𝑟1 + 𝑟2 ) [(𝑟1 − 𝑟2 )2 + 𝐿2 ]2 = 𝜋(5 + 10) [(5)2 + 102 ]2‬‬
‫‪= 526.9‬‬
‫‪𝜋(10)2‬‬
‫‪𝐹31‬‬ ‫=‬ ‫‪× 0.88‬‬ ‫‪→ 𝐹31 = 0.525‬‬
‫‪526.9‬‬
‫‪𝜋(5)2‬‬
‫‪𝐴2 𝐹23 = 𝐴3 𝐹32‬‬ ‫→‬ ‫‪𝐹32‬‬ ‫=‬ ‫‪× 0.52‬‬ ‫‪→ 𝐹32 = 0.0775‬‬
‫‪526.9‬‬
‫‪𝐹33 = 1 − 0.525 − 0.0775 = 0.397‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫‪ ‬سطوح عایق شده و سطوح با مساحت زیاد ‪:‬‬


‫‪ -‬اگر یک سطح کامالً عایق باشد و یا تمام انرژی برخورد شده به خود را بازتابش کند‪ ،‬جریان حرارت و نیزاختال ف‬
‫پتانسیل در هر سر مقاومت سطح برابر صفر خواهد بود و 𝐽 = 𝑏𝐸 ‪ .‬اما مقاومت سطح عایق شده برابر صفر نمیباشد‪.‬‬

‫در حقیقت گره ‪ J‬در شبکه به صورت شناور است و هیچ جریانی را عبور نخواهد داد‪.‬‬

‫‪ -‬همچنین یک سطح با مساحت زیاد نیز دارای مقاومت سطح صفر است و مشابه با یک جسم سیاه )‪ (𝜀 = 1‬رفتار‬
‫خواهد کرد و به علت صفر بودن مقاومت سطح 𝐽 = 𝑏𝐸‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫به عنوان مثال دو صفحهی مسطح را در نظر بگیرید که با یکدیگر تبادل حرارت دارند و توسط سطح سومی که انتقال حرارت‬
‫ندارد (کامالً عایق) به یکدیگر متصل شده باشند‪ .‬سطح سوم هیچ تأثیری بر فرآیند انتقال حرارت ندارد زیرا مقدار انرژی که‬
‫جذب میکند را عیناً به دو سطح دیگر بازتابش میکند‪.‬‬

‫دقت شود که گره ‪ J3‬به مقاومت سطحی تشعشعی متصل نیست زیرا سطح سوم هیچگونه تبادل حرارتی ندارد‪.‬‬
‫𝜀‪1−‬‬
‫وجود دارد ولی چون حرارت جریان ندارد‪ ،‬اختال ف پتانسیلی نیز نخواهد بود و ‪𝐽3 = 𝐸𝑏3‬‬ ‫مقاومت سطح‬
‫𝐴𝜀‬
‫𝐹‬ ‫‪= 1 − 𝐹1−2‬‬
‫‪{ 1−3‬‬ ‫همچنین چون سطح ‪ 3‬کامالً دو سطح دیگر را احاطه کرده است‪:‬‬
‫‪𝐹2−3 = 1 − 𝐹2−1‬‬
‫‪63‬‬
‫‪ -‬حالت خاص وقتی دو سطح ‪1‬و ‪ 2‬محدب هستند (یعنی خودشان را نمیبینند) و ‪𝐹11 = 𝐹22 = 0‬‬

‫با استفاده از رابطه تقابل ‪ ،𝐴1 𝐹12 = 𝐴2 𝐹21‬حل شبکهی آن به صورت زیر خواهد بود‪:‬‬

‫) ‪𝜎 𝐴1 (𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫𝑡𝑒𝑛𝑞‬ ‫=‬
‫‪𝐴1 + 𝐴2 − 2𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪𝐴 1‬‬
‫‪2‬‬ ‫)‪+ ( − 1) + 1 ( − 1‬‬
‫) ‪𝐴2 − 𝐴1 (𝐹12‬‬ ‫‪𝜀1‬‬ ‫‪𝐴2 𝜀2‬‬
‫…………………………………………………………………………………………………………‪……………………..‬‬
‫مثال ‪ )8‬دو صفحهی سیاه و موازی به ابعاد ‪ 0/5×1m‬به فاصلهی ‪ 0/5m‬از یکدیگر قرار دارند‪ .‬درجه حرارت یک صفحه‬
‫℃‪ 1000‬و درجه حرارت صفحهی دیگر ℃‪ 500‬است‪ .‬ضریب صدور سطوح به ترتیب ‪ 0.2‬و ‪ 0.5‬میباشد‪ .‬این صفحات در‬
‫داخل یک اتاق بزرگ که درجه حرارت دیوارهای آن ℃‪ 27‬است‪ ،‬قرار داده شدهاند‪ .‬این سطوح با یکدیگر و با اتاق تبادل‬
‫حرارت انجام میدهند‪ .‬در تحلیل فقط صفحاتی که در مقابل یکدیگر قرار دارند را در نظر بگیرید‪ .‬مقدار خالص انتقال حرارت‬
‫به هر صفحه و به اتاق را بیابید‪.‬‬

‫𝐾 ‪𝑇1 = 1000℃ = 1273‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝐴1 = 𝐴2 = 0.5 𝑚2‬‬


‫𝐾 ‪{ 𝑇2 = 500℃ = 773‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝜖1 = 0.2‬‬
‫𝐾 ‪𝑇3 = 27℃ = 300‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝜖2 = 0.5‬‬
‫‪1−𝜀3‬‬
‫را میتوان صفر در نظر گرفت‪ .‬بنابراین ‪ 𝐸𝑏3 = 𝐽3‬خواهد بود‪ .‬ضرایب شکل را در مثال‬ ‫چون سطح اتاق ‪ A3‬بسیار بزرگ است‪ ،‬مقاومت‬
‫‪𝜀3 𝐴3‬‬
‫پیشین به دست آوردیم‪.‬‬

‫‪𝑌 0.5‬‬
‫=‬ ‫نمودار ‪= 1‬‬ ‫‪𝐹 = 1 − 𝐹12 = 0.715‬‬
‫‪𝐷 0.5‬‬ ‫‪→ 𝐹12 = 0.285 = 𝐹21‬‬ ‫‪, { 13‬‬
‫𝑋‬ ‫‪1‬‬ ‫‪𝐹23 = 1 − 𝐹21 = 0.715‬‬
‫=‬ ‫‪=2‬‬
‫‪𝐷 0.5‬‬
‫مقاومتهای موجود در شکل عبارتند از‪:‬‬

‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1 − 0.2‬‬ ‫‪1 − 𝜀2‬‬ ‫‪1 − 0.5‬‬


‫=‬ ‫‪=8‬‬ ‫‪,‬‬ ‫=‬ ‫‪=2‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫)‪(0.2)(0.5‬‬ ‫‪𝜀2 𝐴2‬‬ ‫)‪(0.5)(0.5‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‬ ‫‪= 7.018‬‬ ‫‪,‬‬ ‫=‬ ‫‪= 2.797‬‬
‫)‪𝐴1 𝐹12 (0.5)(0.285‬‬ ‫)‪𝐴1 𝐹13 (0.5)(0.715‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‬ ‫‪= 2.797‬‬
‫)‪𝐴2 𝐹23 (0.5)(0.715‬‬
‫‪1−𝜀3‬‬
‫𝜀 را صفر در نظر میگیریم و شبکه به صورت نشان داده شده درمیآید‪ .‬برای تعیین جریانهای حرارت در هر سطح‪ ،‬باید‬ ‫مقدار مقاومت‬
‫‪3 𝐴3‬‬
‫رادیوسیتیهای ‪ 𝐽1‬و ‪ 𝐽2‬را محاسبه کرد‪ .‬مجموع جریانهای وارد شده به گرههای ‪ 𝐽1‬و ‪ 𝐽2‬را برابر با صفر قرار میدهیم و شبکه را حل میکنیم‪:‬‬

‫‪64‬‬
‫‪𝐸𝑏1 −𝐽1‬‬ ‫𝐽‪𝐽 −‬‬
‫‪2 1‬‬ ‫‪𝐸𝑏3 −𝐽1‬‬
‫‪+ 7.018‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬ ‫گره ‪:𝐽1‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪2.797‬‬
‫‪𝐽1 −𝐽2‬‬ ‫‪𝐸𝑏3 −𝐽2‬‬ ‫‪𝐸𝑏2 −𝐽2‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪=0‬‬ ‫گره ‪:𝐽2‬‬
‫‪7.018‬‬ ‫‪2.797‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪𝐸𝑏1 = 𝜎𝑇14 = 148.87 𝑘𝑊/𝑚2‬‬


‫‪𝐸𝑏2 = 𝜎𝑇24 = 20.241 𝑘𝑊/𝑚2‬‬
‫‪𝐸𝑏3 = 𝜎𝑇34 = 0.4592 𝑘𝑊/𝑚2‬‬

‫با قرار دادن ‪ 𝐸𝑏1‬و ‪ 𝐸𝑏2‬و ‪ 𝐸𝑏3‬در معادالت مربوط به گرهها‪ ،‬دو معادله و دو مجهول ‪ 𝐽1‬و ‪ 𝐽2‬را خواهیم داشت که با حل همزمان آنها خواهیم‬
‫داشت‪:‬‬

‫𝑊𝑘‬ ‫𝑊𝑘‬
‫‪𝐽1 = 33.469‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝐽2 = 15.054‬‬
‫‪𝑚2‬‬ ‫‪𝑚2‬‬
‫اتال ف حرارت کل از صفحه ‪ 1‬برابر است با‪:‬‬
‫‪𝐸𝑏1 − 𝐽1 148.87 − 33.469‬‬
‫= ‪𝑞1‬‬ ‫=‬ ‫𝑊𝑘 ‪= 14.425‬‬
‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪8‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬
‫اتال ف حرارت کل از صفحه ‪ 2‬برابر است با‪:‬‬

‫‪𝐸𝑏2 − 𝐽2 20.241 − 15.054‬‬


‫= ‪𝑞2‬‬ ‫=‬ ‫𝑊𝑘 ‪= 2.594‬‬
‫‪1 − 𝜀2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪𝜀2 𝐴2‬‬
‫حرارت کل دریافت شده توسط اتاق برابر است با‪:‬‬

‫‪𝐽1 − 𝐽3‬‬ ‫‪𝐽2 − 𝐽3‬‬ ‫‪33.469 − 0.4592 15.054 − 0.4592‬‬


‫= ‪𝑞3‬‬ ‫‪+‬‬ ‫=‬ ‫‪+‬‬ ‫𝑊𝑘 ‪= 17.020‬‬
‫‪1/𝐴1 𝐹13 1/𝐴2 𝐹23‬‬ ‫‪2.797‬‬ ‫‪2.797‬‬
‫از نظر توازن کلی چون انرژی تلف شده از صفحات باید برابر با انرژی جذب شده توسط اتاق باشد‪𝑞3 = 𝑞1 + 𝑞2 :‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫عوامل موثر بر ضریب صدور و ضریب جذب تشعشع حرارتی‬


‫‪ ‬بررسی اثرات تغییرات جهتی نسبت به جهت نرمال بر روی ضریب صدور‬

‫شکل زیر تغییرات ضریب صدور را نسبت به تغییرات جهت نرمال برای یک فلز و یک غیر فلز نشان می دهد‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫تغییرات ضریب صدور نسبت به تغییرات زاویه از جهت نرمال برای فلزات و غیر فلزات‬

‫‪ ‬بررسی تغییرات ضریب صدور بر حسب تغییرات دما در فلزات و غیر فلزات‬

‫در مواد فلزی‪ ،‬ضریب صدور با افزایش دما‪ ،‬تقویت شده و مقدار آن افزایش می یابد‪ .‬در غیر فلزات نیز افزایش دما‪ ،‬غالبا تغییر‬
‫محسوسی در ضریب صدور ایجاد نمی کند و بر پایه داده های تجربی‪ ،‬غالبا ضریب صدور غیرفلزات در بازه وسیعی از تغییرات‬
‫دمایی ثابت باقی می ماند‪.‬‬

‫‪ ‬بررسی پوششهای غیر فلزی بر روی فلزات در ضریب صدور‬

‫بسته به نوع فلز به کاررفته و ضخامت پوشش‪ ،‬ضریب صدور تغییر می کند ‪ .‬اصوال اگر از فلزی خاص به منظور پوشش یک‬
‫ماده ی غیر فلزی استفاده شود‪ ،‬در اکثر موارد ضریب صدور کاهش می یابد‪ .‬از سوی دیگر با نازک شدن ورقه فلزات‪ ،‬میزان‬
‫ضریب صدور نسبت به فلزات کاهش می یابد و در صورتی که پوشش فلزی روی ماده ای کشیده شود‪ ،‬ضریب صدور کمتری‬
‫بدست خواهد آمد‪.‬‬

‫اگر غیرفلزات به عنوان پوشش بر روی ماده ای ریخته شود‪ ،‬باعث افزایش قابل توجه ضریب صدور آن ماده که اکثرا از مواد‬
‫فلزی هستند می شود‪.‬‬

‫‪ ‬بررسی اثر اکسید کردن فلزات‬

‫اکسید کردن فلزات به شدت ضریب جذب را افزایش می دهد‪ ،‬به گونه ای که در برخی موارد ضریب جذب فلز اکسید شده‬
‫نسبت به فلز اکسید نشده‪ ،‬به بیش از پانزده برابر افزایش می یابد‪.‬‬

‫‪ ‬بررسی تاثیر صافی و زبری سطح‬

‫صافی و زبری سطح از عوامل بسیار مهمی است که تاثیر بسیاری برمقدار ضریب جذب و صدور ایفا می کند‪ .‬هرچه که سطح‬
‫جسم صا ف تر باشد‪ ،‬در نتیجه انعکاس از آن سطح بیشتر بوده و در نتیجه ضریب صدور کاهش خواهد یافت که البته بر پایه‬
‫ی مقادیرضریب صدور تجربی‪ ،‬این مسئله استثنائاتی نیز دارد‪ .‬به عکس هرچه سطح جسم زبر تر و ناهموارتر باشد‪ ،‬مقادیر‬
‫ضریب صدور افزایش می یابد‪.‬‬

‫‪66‬‬
‫‪ ‬صفحات موازی و نامحدود‬

‫وقتی دو صفحهی موازی و نامحدود ‪ 𝐴1‬و ‪ 𝐴2‬با سطوح برابر را در نظر بگیریم‪ ،‬ضریب شکل تشعشعی برابر با یک خواهد بود‪.‬‬
‫زیرا تمام تشعشعی که یک صفحه را ترک می کند‪ ،‬به صفحهی دیگر میرسد‪ .‬شبکهی آن مطابق شکل زیر است و جریان‬
‫حرارت در واحد سطح را میتوان با قرار دادن ‪ 𝐴1 = 𝐴2‬و ‪ 𝐹12 = 1‬در معادلهی زیر به دست آورد‪.‬‬

‫) ‪𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫‪𝑞1−2‬‬ ‫=‬
‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 − 𝜀2‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝜀2 𝐴2‬‬
‫𝑞‬ ‫) ‪𝜎(𝑇14 −𝑇24‬‬
‫=‬ ‫‪1 1‬‬ ‫بنابراین‪:‬‬
‫𝐴‬ ‫‪+ −1‬‬
‫‪𝜀1 𝜀2‬‬

‫‪..................................... ..................................... ..................................... ..................................... .......................................‬‬

‫اگر دو استوانه هممرکز طویل با یکدیگر تبادل حرارت داشته باشند نیز میتوان معادله مربوط به صفحات موازی را به کار‬
‫برد‪ .‬با قرار دادن ‪ 𝐹12 = 1‬داریم‪:‬‬
‫) ‪𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫‪𝑞1−2‬‬ ‫=‬
‫‪1 − 𝜀1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 − 𝜀2‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪𝜀1 𝐴1‬‬ ‫‪𝐴1 𝐹12‬‬ ‫‪𝜀2 𝐴2‬‬

‫) ‪𝜎𝐴1 (𝑇14 − 𝑇24‬‬


‫=𝑞‬
‫‪1‬‬ ‫𝐴‬ ‫‪1‬‬
‫)‪+ ( 1 ) ( − 1‬‬
‫‪𝜀1‬‬ ‫‪𝐴2 𝜀2‬‬
‫‪........ ..................................... ..................................... ....................‬‬

‫‪67‬‬
‫هنگامی که یک جسم محدب کامالً با یک سطح مقعر بسیار بزرگ احاطه شده باشد‪ ،‬از معادلهی مربوط به استوانه استفاده‬
‫) ‪𝜎𝐴1 (𝑇14 −𝑇24‬‬ ‫‪𝐴1‬‬
‫=𝑞‬ ‫‪1‬‬ ‫𝐴‬ ‫‪1‬‬ ‫به صورت زیر ساده میشود‪:‬‬ ‫میشود و با استفاده از رابطهی ‪→ 0‬‬
‫)‪+( 1 )( −1‬‬ ‫‪𝐴2‬‬
‫‪𝜀1‬‬ ‫‪𝐴2 𝜀2‬‬

‫) ‪𝑞 = 𝜎𝐴1 ∈1 (𝑇14 − 𝑇24‬‬


‫و از این معادله برای محاسبهی اتال ف انرژی تشعشعی از یک جسم داغ در یک اتاق بزرگ استفاده کرد‪.‬‬

‫‪..................................... .....................................‬‬

‫برخی از حاالت انتقال حرارت تشعشعی (برای سادگی حالتی که دو جسم وجود دارد)‪ ،‬در شکل زیر نشان داده شدهاند‪( :‬در‬
‫این شکل فرض شده است هر دو جسم خاکستری و پخشکننده باشند‪).‬‬

‫انتقال حرارت تشعشعی بین دو جسم با سطوح پخشی و خاکستری‪ .‬در تمام حاالت ‪𝐹12 = 1‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫‪ ‬سپرهای تشعشعی ‪:‬‬

‫‪68‬‬
‫یک روش کاهش انتقال حرارت بین دو سطح معین‪ ،‬استفاده از مادهای است که خاصیت انعکاسی زیادی داشته باشد‪ .‬یک‬
‫روش معمول استفاده از سپرهای تشعشعی بین سطوح میباشد‪ .‬این سپرها هیچگونه حرارتی را از سیستم خارج و به آن‬
‫وارد نمیکنند‪ ،‬بلکه به صورت یک مقاومت اضافی در مسیر جریان حرارت عمل میکنند و در نتیجه مقدار انتقال حرارت‬
‫را کاهش میدهند‪.‬‬

‫دو صفحهی نامحدود موازی مطابق شکل زیر در نظر بگیرید‪ .‬معادلهی تبادل حرارت این سطوح قبالً محاسبه شد‪:‬‬

‫) ‪𝑞 𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫=‬ ‫)‪(1‬‬
‫𝐴‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪+ −1‬‬
‫‪𝜀1 𝜀2‬‬

‫مجدداً همان دو صفحه را همراه با یک سپر تشعشعی بین آنها در نظر بگیرید‪ .‬مقدار انتقال حرارت در حالت اخیر را می‪-‬‬
‫توان محاسبه و با مقدار انتقال حرارت در حالت بدون سپر مقایسه کرد‪.‬‬

‫تشعشع بین دو صفحهی موازی نامحدود الف) بدون سپر تشعشعی ب) با سپر تشعشعی‬

‫چون سپر هیچگونه حرارتی را از سیستم خارج و یا به آن وارد نمیکند‪ ،‬مقدار انتقال حرارت بین سطح ‪ 1‬و سپر تقریباً‬
‫برابر با انتقال حرارت بین سپر و سطح ‪ 2‬و برابر با انتقال حرارت کل است‪ .‬بنابراین‪:‬‬
‫𝑞‬ ‫𝑞‬ ‫𝑞‬
‫)𝐴(‬ ‫) (=‬ ‫=‬
‫‪1−3‬‬ ‫𝐴‬ ‫‪3−2‬‬ ‫𝐴‬

‫) ‪𝑞 𝜎(𝑇14 − 𝑇34 ) 𝜎(𝑇34 − 𝑇24‬‬


‫=‬ ‫=‬
‫𝐴‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪+ −1‬‬ ‫‪+ −1‬‬
‫‪𝜀1 𝜀3‬‬ ‫‪𝜀3 𝜀2‬‬
‫تنها مجهول معادلهی باال‪ ،‬درجه حرارت سپر ‪ 𝑇3‬است‪ .‬وقتی این درجه حرارت بدست آید‪ ،‬میتوان مقدار انتقال حرارت را به‬
‫سادگی محاسبه کرد‪ .‬اگر ضریب صدور هر سه سطح برابر باشند ) ‪ ،(𝜀1 = 𝜀2 = 𝜀3‬رابطهی زیر بدست میآید‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫) ‪𝑇34 = (𝑇14 + 𝑇24‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫𝑞‬ ‫) ‪𝜎(𝑇14 −𝑇24‬‬
‫‪2‬‬
‫=‬ ‫‪1 1‬‬ ‫)‪(2‬‬ ‫و مقدار انتقال حرارت برابر خواهد بود با‪:‬‬
‫𝐴‬ ‫‪+ −1‬‬
‫‪𝜀1 𝜀3‬‬

‫‪69‬‬
‫از مقایسهی دو معادلهی (‪ )1‬و (‪ )2‬چون ‪ 𝜀2 = 𝜀3‬است‪ ،‬درمییابیم که جریان حرارت با سپر‪ ،‬دقیقاً نصف حالتی است که‬
‫𝑞‬ ‫𝑞 ‪1‬‬
‫)𝐴(‬ ‫) ( =‬ ‫سپر وجود نداشته باشد‪.‬‬
‫با سپر‬ ‫𝐴 ‪2‬‬ ‫بدون سپر‬

‫شبکهی تشعشعی این سیستم با یک سپر در شکل زیر ترسیم شده است‪:‬‬

‫شبکهی تشعشعی برای دو صفحهی موازی که با یک سپر تشعشعی از یکدیگر جدا شدهاند‪.‬‬

‫‪ -‬اگر ضرایب صدور تمام سطوح برابر باشند‪ ،‬رابطهی بسیار سادهتری برای محاسبهی انتقال حرارت وقتی که سطوح به‬
‫صورت موازی و نامحدود هستند‪ ،‬به دست خواهد آمد‪ .‬فرض کنید تعداد سپرها ‪ n‬باشد‪ .‬و چون ضرایب صدور 𝜀 تمام‬
‫سطوح مساوی است‪ ،‬تمام مقاومتهای سطحی یکسان خواهند بود‪ .‬برای هر سپر دو مقاومت‪ ،‬و برای هر مسیر یک‬
‫مقاومت (سطحی) وجود دارد‪ .‬یعنی برای شبکهای با ‪ n‬مسیر تعداد ‪ n+1‬مقاومت فضایی وجود دارد که مقدار تمام‬
‫آنها برابر یک است‪ .‬زیرا ضریب شکلی تشعشعی برای صفحات موازی نامحدود برابر با یک است و بنابراین‪:‬‬
‫𝜀‪1−‬‬ ‫‪2‬‬
‫)‪ : 𝑅 = (2𝑛 + 2‬مقاومت با وجود ‪ n‬سپر‬ ‫)‪+ (𝑛 + 1)(1) = (𝑛 + 1)( − 1‬‬
‫𝜀‬ ‫𝜀‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ : 𝑅 = + − 1 = − 1‬مقاومت بدون سپر‬
‫𝜀‬ ‫𝜀‬ ‫𝜀‬

‫مقدار مقاومت وقتی که سپرها وجود داشته باشند‪ n+1 ،‬برابر وقتی است که سپرها وجود ندارند‪ .‬بنابراین اگر درجه حرارت‪-‬‬
‫های سطوح تبادل حرارت در هر دو حالت یکسان باشند‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫𝑞‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑞‬
‫) ( →‬ ‫=‬ ‫بدون سپر ) (‬
‫𝐴 )‪ 𝑛 (𝑛 + 1‬سپر 𝐴‬

‫‪....................... ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )9‬دو صفحهی موازی بسیار بزرگ با ضرایب صدور ‪ 0.3‬و ‪ 0.8‬با یکدیگر تبادل حرارت انجام میدهند‪ .‬درصد کاهش‬
‫مقدار انتقال حرارت وقتی که یک سپر تشعشعی از جنس آلومینیوم براق )‪ (𝜀 = 0.04‬بین آنها قرار گرفته باشد را بیابید‪.‬‬

‫انتقال حرارت بدون سپر‪:‬‬

‫) ‪𝑞 𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫=‬ ‫) ‪= 0.27 𝜎 ((𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫𝐴‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪+ −1‬‬
‫‪𝜀1 𝜀2‬‬

‫‪70‬‬
‫‪1−𝜀1‬‬ ‫‪1−0.3‬‬
‫=‬ ‫‪= 2.33‬‬
‫‪𝜀1‬‬ ‫‪0.3‬‬

‫‪1 − 𝜀3 1 − 0.04‬‬
‫=‬ ‫‪= 24‬‬
‫‪𝜀3‬‬ ‫‪0.04‬‬
‫‪1 − 𝜀2 1 − 0.8‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.25‬‬
‫‪𝜀2‬‬ ‫‪0.8‬‬
‫مقاومت کل برابر است با‪2.33 + (2)(24) + (2)(1) + 0.25 = 52.583 :‬‬
‫ومقدار انتقال حرارت عبارت است از‪:‬‬

‫) ‪𝑞 𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫=‬ ‫) ‪= 0.01902 𝜎(𝑇14 − 𝑇24‬‬
‫𝐴‬ ‫‪52.583‬‬
‫بنابراین مقدار انتقال حرارت ‪ 93.2‬درصد کاهش یافته است‪.‬‬

‫‪........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................‬‬

‫مثال ‪ )10‬استوانههای هممرکز مثال ‪ 6‬را در نظر بگیرید که دارای ‪ T1=1000K‬و ‪ 𝜀1 = 0.8‬و ‪ 𝜀2 = 0.2‬هستند و در یک‬
‫اتاق بزرگ با درجه حرارت ‪ 300k‬قرار دارند‪ .‬استوانهی بیرونی در توازن تابشی است‪ .‬درجه حرارت استوانهی بیرونی و اتال ف‬
‫کل حرارت از استوانهی درونی را محاسبه کنید‪.‬‬

‫حل‪ :‬اتاق با سطح ‪ 3‬نشان داده شده است و چون بسیار بزرگ (و مقاومت سطح آن بسیار کوچک ) است‪ 𝐽3 = 𝐸𝑏3 ،‬می‪-‬‬
‫باشد‪ .‬در این مسئله باید داخل و خارج سطح ‪ 2‬را در نظر بگیریم و بنابراین از پانویس ‪ i‬و ‪ o‬برای کمیتهای متناظر با آنها‬
‫استفاده میکنیم‪ .‬ضرایب شکل را از حل مثال قبل داریم‪:‬‬

‫‪71‬‬
72
........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ........................ ...............................

73
‫فصل دهم ‪ :‬مبدلهای حرارتی‬

‫مبدلها دستگاههایی هستند که دو سیال گرم و سرد با هم تبادل حرارت دارند و انتقال حرارت از سیال گرم به سیال سرد‬
‫انجام میشود‪ .‬مبدلها را میتوان به دو صورت تقسیمبندی نمود ‪:‬‬

‫‪ )1‬تقسیم بندی براساس جریان سیال‪:‬‬

‫ج) متقاطع‬ ‫ب) ناهمسو‬ ‫الف) همسو‬

‫مبدل حرارتی جریان متقاطع‬

‫مبدل حرارتی لولهای‬

‫‪ )2‬تقسیم بندی براساس کاربرد آنها‪:‬‬

‫‪74‬‬
‫الف) بویلرها و کوره ها‪ :‬متداولترین کورهها در پاالیشگاه وظیفهی گرم کردن نفت خام را برعهده دارند‪ .‬نفت به صورت دوفازی‬
‫الف‪water tube )2-‬‬ ‫در آمده و برای جدا شدن مشتقات آن به سمت برج تقطیر میرود‪ :‬الف‪Fire tube )1-‬‬

‫ب‪ )2 -‬خنک کردن آب در برج خنککن‬ ‫ب) کندانسور‪ :‬ب‪ )1-‬جهت میعان بخار‬

‫‪ -3‬مبدلهای پوسته و لوله‪ :‬تعداد بسیار زیادی لوله درون یک درام بزرگ به اسم پوسته قرار گرفته است‪.‬‬

‫مبدل پوسته و لوله با یک مسیر گذر در لوله‬

‫الف – یکبار گذر‪ :‬اگر سیال طول مبدل را یکبار طی کند‪.‬‬

‫ب‪ -‬دو بار گذر ‪ :‬اگر سیال طول مبدل را دوبار طی کند‪.‬‬

‫مبدل پوسته و لوله با دو مسیر گذر لوله‬

‫‪75‬‬
‫‪ -‬جهت تماس بهتر سیال در بیرون لوله و داخل پوسته از بافل استفاده میشود‪.‬‬

‫‪.....................................................................................................‬‬

‫ضریب کلی انتقال حرارت‪:‬‬

‫انتقال حرارت از طریق دیوارهی مسطح صفحهای مطابق شکل‪ ،‬به صورت زیر بیان میشود‪:‬‬

‫𝐴𝑘‬
‫= ) ‪ 𝑞 = ℎ1 𝐴(𝑇𝐴 − 𝑇1‬حرارت منتقل شده‬ ‫) 𝐵𝑇 ‪(𝑇 − 𝑇2 ) = ℎ2 𝐴(𝑇2 −‬‬
‫‪∆𝑥 1‬‬
‫کل 𝑇∆‬ ‫𝐵𝑇 ‪𝑇𝐴 −‬‬ ‫‪1‬‬
‫=𝑞‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫= 𝑡𝑜𝑡𝑇∆ 𝐴 ‪.‬‬ ‫𝑡𝑜𝑡𝑇∆ 𝐴 𝑈‬
‫𝑅∑‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑥∆‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1 ∆𝑥 1‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪ℎ1 𝐴 𝑘𝐴 ℎ2 𝐴 ℎ1 𝐾 ℎ2‬‬
‫از نقطه نظر طراحی مبدلهای حرارتی‪ ،‬دیوارهی مسطح به ندرت کاربرد دارد و حالت مهمتری که قابل توجه است‪ ،‬مبدلهای‬
‫حرارتی دو لولهای هستند که یک سیال درون لولهی کوچکتر جریان دارد و سیال دیگر در فضای حلقوی میان دو لوله جاری‬
‫است‪ .‬در این صورت سطوح داخلی و خارجی یکسان نیستند و ضریب کلی انتقال حرارت را باید بر مبنای سطح داخلی یا‬
‫خارجی تعریف کنیم‪.‬‬

‫‪76‬‬
‫‪𝑇1 − 𝑇2‬‬
‫= ) ‪𝑞 = ℎ𝑖 𝐴𝑖 (𝑇𝐴 − 𝑇1‬‬ ‫) 𝐵𝑇 ‪= ℎ0 𝐴0 (𝑇2 −‬‬
‫𝑖𝑟‪ln 𝑟0 /‬‬
‫𝐿𝜋𝑘‪2‬‬
‫کل𝑇∆‬ ‫𝐵𝑇 ‪𝑇𝐴 −‬‬ ‫) 𝐵𝑇 ‪𝐴𝑖 (𝑇𝐴 −‬‬
‫=‬ ‫=‬ ‫𝑟‬ ‫=‬
‫𝑅∑‬ ‫‪ln 0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑖𝑟‪ln 𝑟0 /‬‬ ‫𝐴‬
‫‪1‬‬ ‫𝑖𝑟‬ ‫‪1‬‬ ‫𝑖𝐴 ‪+‬‬ ‫𝑖 ‪+‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫𝑖‪ℎ‬‬ ‫𝐿𝜋𝑘‪2‬‬ ‫‪ℎ0 𝐴0‬‬
‫‪ℎ𝑖 𝐴𝑖 2𝑘𝜋𝐿 ℎ0 𝐴0‬‬
‫) 𝐵𝑇 ‪𝑞 = 𝐴𝑖 𝑈𝑖 (𝑇𝐴 − 𝑇𝐵 ) = 𝐴0 𝑈0 (𝑇𝐴 −‬‬
‫‪𝑈𝑖 𝐴𝑖 = 𝐴0 𝑈0‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪𝑈𝑖 ≠ 𝑈0‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= 𝑖𝑈‬ ‫𝑟‬ ‫‪,‬‬ ‫= ‪𝑈0‬‬ ‫𝑟‬
‫) 𝑖𝑟‪𝐴𝑖 𝐿𝑛( 𝑜⁄‬‬ ‫) 𝑖𝑟‪𝐴𝑜 𝐿𝑛( 𝑜⁄‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪𝐴𝑖 1‬‬ ‫‪𝐴𝑜 1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫𝑖‪ℎ‬‬ ‫𝐿𝑘𝜋‪2‬‬ ‫𝑜‪𝐴 𝑜 ℎ‬‬ ‫𝑖‪𝐴𝑖 ℎ‬‬ ‫𝐿𝑘𝜋‪2‬‬ ‫𝑜‪ℎ‬‬
‫‪.....................................................................................................................................................................‬‬

‫ضریب رسوب‪:‬‬

‫سطوح مبدلهای حرارتی معموالً پس از مدتی کار کردن‪ ،‬دچار رسوب میشوند که این مسئله سبب کاهش میزان انتقال‬
‫حرارت در آنها میشود و بایستی آن را مدّ نظر قرار داد‪ .‬بدین منظور ضریبی به نام ضریب رسوب تعریف میشود که مقدار آن‬
‫بسته به نوع سیال بکار رفته در مبدل حرارتی در جداول آمده است‪:‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫= 𝑓𝑅‬ ‫‪−‬‬
‫کثیف𝑈‬ ‫تمیز𝑈‬

‫بررسی پروفیل دما در مبدلهای دو لولهای هم محور ‪:‬‬

‫مبدل حرارتی دو لولهای مطابق شکل زیر را در نظر بگیرید‪ .‬سیاالت ممکن است به صورت موازی یا مخالف جریان یابند‪.‬‬
‫پروفیلهای درجه حرارت برای این دو حالت در شکل نشان داده شده است‪ .‬میخواهیم انتقال حرارت را در مبدل دولولهای‬
‫محاسبه کنیم‪.‬‬

‫‪77‬‬
‫پروفیل دما در مبدل دو لولهای جریان موازی‬

‫پروفیل دما در مبدل دو لولهای با جریان مخالف‬

‫𝑚𝑇∆ 𝐴𝑈 = 𝑞‬
‫‪ : U‬ضریب کلی انتقال حرارت و ‪ :A‬سطح تبادل حرارت و 𝑚𝑇∆‪ :‬اختال ف درجه حرارت متوسط مناسب در مبدل حرارتی‬

‫بررسی شکلهای باال نشان میدهد که اختال ف درجه حرارت بین سیاالت گرم و سرد در خروجی و ورودی تغییر میکند و‬
‫باید مقدار متوسطی را برای استفاده در معادله به دست آوریم‪.‬‬

‫‪78‬‬
‫برای مبدل حرارتی با جریان موازی‪ ،‬انتقال حرارت در سطح جزئی ‪:dA‬‬

‫𝑐𝑇𝑑 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 = ‪𝑑𝑞 = −𝑚̇ℎ 𝑐ℎ 𝑑𝑇ℎ‬‬ ‫‪,‬‬ ‫𝐴𝑑) 𝑐𝑇 ‪𝑑𝑞 = 𝑈(𝑇ℎ −‬‬
‫𝑞𝑑‪−‬‬ ‫𝑞𝑑‬
‫= ‪→ 𝑑𝑇ℎ‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= 𝑐𝑇𝑑‬
‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫̇𝑚 دبی جرمی و ‪ C‬گرمای ویژه سیال است‪ .‬پانویسهای ‪ c‬و ‪ h‬هم مربوط به سیال سرد و گرم هستند‪.‬‬

‫) 𝑐𝑇 ‪𝑑𝑇ℎ − 𝑑𝑇𝑐 = 𝑑(𝑇ℎ −‬‬


‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫( 𝑞𝑑‪𝑑𝑇ℎ − 𝑑𝑇𝑐 = −‬‬ ‫‪+‬‬ ‫)‬ ‫و‬ ‫) 𝑐𝑇 ‪𝑑𝑞 = 𝑈. 𝑑𝐴(𝑇ℎ −‬‬
‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫→‬ ‫( ) 𝑐𝑇 ‪𝑑(𝑇ℎ − 𝑇𝑐 ) = −𝑈(𝑇ℎ −‬‬ ‫‪+‬‬ ‫𝐴𝑑 )‬
‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫انتگرال‬ ‫) 𝑐𝑇 ‪𝑑(𝑇ℎ −‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫→‬ ‫∫‬ ‫( 𝑈‪= ∫ −‬‬ ‫‪+‬‬ ‫𝐴𝑑 )‬
‫𝑐𝑇 ‪𝑇ℎ −‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫با فرض 𝑝𝑐‪ 𝑢,‬ثابت‬ ‫‪𝑇ℎ − 𝑇𝑐2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫→‬ ‫‪ln ( 2‬‬ ‫( 𝐴𝑈‪) = −‬‬ ‫‪+‬‬ ‫)‬
‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬

‫) ‪ 𝑞 = 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2 ) = 𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬از طرفی‬


‫𝑞‬
‫= ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2‬‬ ‫‪𝑇ℎ − 𝑇𝑐2‬‬ ‫‪𝑇ℎ − 𝑇ℎ2 𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬
‫→‬ ‫𝑞‬ ‫‪→ ln ( 2‬‬ ‫‪) = −𝑈𝐴 [ 1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫]‬
‫= 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫𝑞‬ ‫𝑞‬
‫{‬ ‫‪𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬
‫) ‪(𝑇ℎ2 − 𝑇𝑐2 ) − (𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬
‫𝐴𝑈 = 𝑞 →‬ ‫𝑚𝑇∆ 𝐴𝑈 =‬
‫) ‪(𝑇ℎ − 𝑇𝑐2‬‬
‫‪ln[ 2‬‬ ‫]‬
‫) ‪(𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬
‫𝑚𝑇∆ = 𝐷𝑇𝑀𝐿 اختال ف دمای متوسط لگاریتمی نامیده میشود‪.‬‬

‫‪ -‬رابطهای که برای ‪ LMTD‬بدست آمد‪ ،‬مشتمل بر دو فرض است‪ )1( :‬گرمای ویژهی سیال با درجه حرارت تغییر‬
‫نمیکند‪ )2( .‬ضرایب انتقال حرارت جابجایی در سراسر مبدل حرارتی ثابت هستند‪.‬‬
‫‪ -‬اگر مبدل حرارتی به غیر از نوع دولولهای باشد‪ ،‬از همان معادلهی مربوط به مبدل دولولهای جریان مخالف استفاده‬
‫میشود و با اعمال یک ضریب‪ LMTD،‬اصالح میشود‪.‬‬

‫𝑚𝑇∆ 𝐹 𝐴𝑈 = 𝑄‬
‫مقدار ضریب ‪ F‬در شکلهای زیر برای چند نوع مبدل آورده شده است‪.‬‬

‫‪ -‬هنگامی که تغییر فاز وجود داشته باشد‪ ،‬نظیر چگالش یا جوشش‪ ،‬سیال معموالً در درجه حرارت ثابت باقی میماند و‬
‫‪F=1‬‬ ‫روابط سادهتر میشوند‪ .‬برای این شرایط ‪ R‬و ‪ P‬صفر شده و داریم‪:‬‬

‫‪79‬‬
‫ضریب تصحیح برای مبدلی با یک گذر در پوسته و ‪ 4 ،2‬یا تعداد بیشتر گذر در لوله‬

‫ضریب تصحیح برای مبدلی با دو گذر در پوسته‪ ،‬و ‪ 8 ،4‬یا تعداد بیشتر گذر در لوله‬

‫‪80‬‬
‫ضریب تصحیح برای مبدل با جریان متقاطع و یک گذر‪ ،‬هردو سیال نامخلوط هستند‬

‫ضریب تصحیح برای مبدل با جریان متقاطع و یک گذر‪ ،‬یک سیال مخلوط و سیال دیگر نامخلوط است‬

‫‪81‬‬
‫‪……………………………………………………………………………………………………………….‬‬
‫مثال‪ )1‬در یک مبدل حرارتی‪ ،‬سیال داخلی در دمای ℃‪ 300‬وارد یک مبدل لولهای هممحور میشود و در دمای ℃‪200‬‬
‫خارج میشود‪ .‬سیال سرد نیز در دمای ℃‪ 100‬وارد و در دمای ℃‪ 150‬خارج میشود‪ .‬بهتر است این مبدل جریان همسو‬
‫باشد یا ناهمسو؟‬
‫)‪(200−150)−(300−100‬‬
‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪ :‬همسو‬ ‫‪200−150‬‬ ‫℃‪= 100‬‬
‫(‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪300−100‬‬

‫)‪(300−150)−(200−100‬‬
‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪ :‬ناهمسو‬ ‫‪300−150‬‬ ‫℃ ‪= 123‬‬
‫(‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪200−100‬‬

‫چون اختال ف دما در حالت ناهمسو بیشتر است‪ ،‬در سطح مقطع یکسان‪ ،‬مقدار حرارت بیشتری را منتقل میکند‪.‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ ) 2‬از میعان بخار ℃‪ 300‬جهت گرم کردن سیالی از ℃‪ 100‬به ℃‪ 275‬استفاده شده است‪ .‬مطلوبست محاسبهی‬
‫‪ LMTD‬برای دو حالت همسو و ناهمسو‪.‬‬

‫)‪(300−100)−(300−275‬‬
‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪ :‬همسو‬ ‫‪300−100‬‬ ‫℃ ‪= 84.16‬‬
‫(‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪300−275‬‬

‫)‪(300−275)−(300−100‬‬
‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪ :‬ناهمسو‬ ‫‪300−275‬‬ ‫℃ ‪= 84.16‬‬
‫(‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪300−100‬‬

‫برای میعان و جوشش فرقی نمیکند که کدام مبدل انتخاب شود‪.‬‬

‫……………………………………………………………………………………………………………‬
‫مثال ‪ )3‬مبدلی با یک گذر پوسته و دو گذر لوله‪ ،‬مساحتی برابر ‪ 4.645 𝑚2‬و ضریب کلی انتقال حرارتی برابر‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑔𝑘‬ ‫𝑤‬
‫‪2.52‬‬ ‫‪ 1.26‬وارد پوسته شده و آب دمای ℃‪ 37.8‬با دبی‬ ‫‪ 1419.5‬دارد‪ .‬اگر آب با دمای ℃‪ 315.6‬و دبی‬
‫𝑠‬ ‫𝑠‬ ‫℃‪𝑚2 .‬‬
‫𝑗‬
‫‪𝑐𝐻2 𝑂 = 4187‬‬ ‫وارد لوله شود‪ ،‬دمای خروجی آنها را به دست آورید‪.‬‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬

‫‪𝑇ℎ1 = 315.6 ℃ ,‬‬ ‫℃ ‪𝑇𝑐1 = 37.6‬‬ ‫‪,‬‬ ‫?= ‪𝑇ℎ2‬‬ ‫‪,‬‬ ‫?= ‪𝑇𝑐2‬‬

‫𝑑𝑙𝑜𝑐)𝑇∆ 𝑝𝑐̇𝑚( = ‪𝑄 = 𝑈. 𝐴. 𝐹. 𝐿𝑀𝑇𝐷 = (𝑚̇𝑐𝑝 ∆𝑇)ℎ‬‬

‫دمای خروجی را حدس میزنیم و دیگری را از روابط بدست میآوریم‪ :‬حدس ℃‪𝑇ℎ2 = 180‬‬

‫𝑑𝑙𝑜𝑐)𝑇∆ 𝑝𝑐̇𝑚( = ‪𝑄 = (𝑚̇𝑐𝑝 ∆𝑇)ℎ‬‬

‫)‪1.26 × 4187 × (315.6 − 180) = 2.52 × 4187 × (𝑇𝑐2 − 37.8‬‬ ‫→‬ ‫℃‪ 𝑇𝑐2 = 105.6‬سیال سرد‬

‫)‪(315.6 − 105.6) − ( 180 − 37.6‬‬ ‫‪210 − 142.2‬‬


‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿‬ ‫=‬ ‫℃‪= 174‬‬
‫)‪(315.6 − 105.6‬‬ ‫‪210‬‬
‫( ‪ln‬‬ ‫)‬ ‫)‪ln (142.2‬‬
‫)‪( 180 − 37.6‬‬
‫)‪𝑇1 − 𝑇2 (315.6 − 180‬‬
‫=𝑅‬ ‫=‬ ‫‪=2‬‬
‫نمودار اول‬ ‫)‪𝑡2 − 𝑡1 (105.6 − 37.8‬‬
‫→‬ ‫‪→ 𝐹 = 0.95‬‬
‫‪𝑡2 − 𝑡1‬‬
‫=𝑃‬ ‫‪= 0.244‬‬
‫{‬ ‫‪𝑇1 − 𝑡1‬‬

‫‪82‬‬
‫‪𝑄 = 𝐴. 𝑈. 𝐹. 𝐿𝑀𝑇𝐷 = (𝑚̇𝑐𝑝 ∆𝑇)ℎ𝑜𝑡 = 1419.5 × 4.645 × 0.95 × 174‬‬

‫→ ) ‪= 1.26 × 4187 × (315.6 − 𝑇ℎ2‬‬ ‫℃‪𝑇ℎ0 = 109‬‬ ‫حدس اولیه غلط‬

‫‪109+180‬‬ ‫حل مجدد‬


‫= ‪: 𝑇ℎ2‬حدس مجدد‬ ‫‪= 145‬‬ ‫→‬ ‫℃‪𝑇𝑐2 = 123.1‬‬
‫‪2‬‬

‫‪𝑅=2‬‬
‫℃‪𝐿𝑀𝑇𝐷 = 145.7‬‬ ‫{ →‬ ‫‪→ 𝐹 = 0.87‬‬
‫‪𝑅 = 0.31‬‬
‫گرم)𝑇∆ 𝑝𝑐̇𝑚( = 𝐹 ‪𝑈. 𝐴. 𝐿𝑀𝑇𝐷.‬‬ ‫→‬ ‫℃‪𝑇ℎ2 = 151.17‬‬

‫حل مجدد‬
‫℃‪ : 𝑇ℎ2 = 150‬حدس سوم‬ ‫→‬ ‫℃‪𝑇𝑐2 = 120.6‬‬
‫‪𝑅=2‬‬
‫℃‪𝐿𝑀𝑇𝐷 = 144.8‬‬ ‫→‬ ‫{‬ ‫‪→ 𝐹 = 0.88‬‬
‫‪𝑃 = 0.298‬‬
‫𝑡𝑜‪𝑈𝐴𝐹𝐿𝑀𝑇𝐷 = (𝑚̇𝑐𝑝 ∆𝑇)ℎ‬‬ ‫→‬ ‫℃‪𝑇ℎ2 = 150.8‬‬

‫…………………………………………………………………………………‪……………………………………………………….‬‬
‫𝑗𝑘‬
‫‪ 1.9‬است گرم‬ ‫مثال‪ )4‬آب با دبی𝑛𝑖𝑚‪ 68 𝑘𝑔/‬از دمای ℃‪ 35‬تا ℃‪ 75‬توسط روغنی که گرمای ویژهی آن‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬
‫میشود‪ .‬سیاالت در یک مبدل حرارتی دو لولهای با جریان مخالف به کار برده میشوند‪ .‬روغن در دمای ℃‪ 110‬وارد مبدل‬
‫𝑊‬
‫‪ 320‬است‪ .‬سطح تبادل حرارتی را محاسبه‬ ‫حرارتی شده و در ℃‪ 75‬از آن خارج میشود ضریب کلی انتقال حرارت‬
‫‪𝑚2‬‬
‫𝑗‬
‫کنید‪𝑐𝐻2 𝑂 = 4187 𝑘𝑔.℃ .‬‬
‫𝐽𝑀‬
‫‪ : 𝑞 = 𝑚̇𝑤 𝑐𝑤 ∆𝑇𝑤 = (68)(4180)(75 − 35) = 11.37‬انرژی جذب شده توسط آب‬ ‫𝑊𝑘 ‪= 189.5‬‬
‫𝑛𝑖𝑚‬

‫)‪∆𝑇1 − ∆𝑇2 (110 − 75) − (75 − 35‬‬


‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪:‬مطابق شکل در مبدل دو لوله ای مختلف الجهت‬ ‫=‬ ‫℃‪= 37.44‬‬
‫𝑇∆‬ ‫‪110 − 75‬‬
‫) ‪ln (∆𝑇1‬‬ ‫( ‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬ ‫‪75 − 35‬‬
‫× ‪1.865‬‬
‫= 𝐴 → 𝑇∆ ‪𝑞 = 𝑈𝐴.‬‬ ‫‪= 15.82 𝑚2‬‬
‫)‪(320)(37.44‬‬

‫………………………………………………………………………………‪……………………………………………………….‬‬

‫‪83‬‬
‫مثال‪ :)5‬در مثال قبل میخواهیم به جای مبدل حرارتی دو لولهای‪ ،‬از مبدل پوسته و لولهای استفاده کنیم که در آن‪ ،‬آب در‬
‫یک گذر از پوسته‪ ،‬و روغن در دو گذر از درون لوله میگذرد‪ .‬سطح تبادل حرارت برای این مبدل را با فرض اینکه ضریب‬
‫𝑊‬
‫‪ 320‬باشد‪ ،‬حساب کنید‪.‬‬ ‫انتقال حرارت‬
‫℃‪𝑚2 .‬‬

‫……………………………………………………………………………‪………………………………………………….‬‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑚𝑏𝑙‬
‫‪ (3.783‬از ‪ 100‬تا ℉‪ 37.78 ℃ ( 130‬تا ℃ ‪ )54.44‬در یک مبدل‬ ‫‪) = 30000‬‬ ‫مثال ‪ : )6‬آب با دبی‬
‫𝑠‬ ‫‪ℎ‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫‪1.905‬‬ ‫حرارتی پوسته لولهای گرم میشود‪ .‬در سمت پوسته یک گذر برای آب به عنوان سیال گرمکننده با دبی =‬
‫𝑠‬
‫𝑚𝑏𝑙‬
‫‪ 1500‬وجود دارد که با درجه حرارت ℉‪ 93.3 ℃ = 200‬وارد مبدل میشود‪ .‬ضریب کلی انتقال حرارت‬
‫‪ℎ‬‬
‫𝑚‬ ‫‪3‬‬ ‫𝑊‬ ‫𝑢𝑡𝐵‬
‫‪0.366‬‬ ‫= 𝑚𝑐‪ ،1.905‬برابر =‬ ‫‪ 1419‬و سرعت متوسط آب در لولههایی به قطر 𝑛𝑖‬ ‫‪= 250‬‬
‫𝑠‬ ‫‪4‬‬ ‫℃‪𝑚2 .‬‬ ‫℉‪ℎ.𝑓𝑡 2 .‬‬
‫𝑡𝑓‬
‫‪ 1.2‬است‪ .‬به دلیل محدودیت فضا‪ ،‬طول لوله نباید بیش از 𝑡𝑓‪ 2.438𝑚 = 8‬شود‪ .‬تعداد مسیرهای گذر لولهای‪ ،‬تعداد‬
‫𝑠‬
‫لولهها در هر مسیر گذر و طول لوله را با توجه به این محدودیتها محاسبه کنید‪.‬‬

‫‪84‬‬
85
‫𝐽𝑘‬
‫‪ (𝐶 = 1.9‬از ℃‪ 15‬تا‬ ‫مثال ‪ )7‬یک مبدل حرارتی مطابق شکل زیر برای گرم کردن یک نوع روغن در لولهها )‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬
‫℃ ‪ 85‬مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬از سطح خارجی لوله‪ ،‬بخار آب عبور میکند که در ℃‪ 130‬وارد و در ℃‪ 110‬خارج‬
‫𝑊‬ ‫𝑔𝑘‬
‫‪ 275‬است و مقدار ‪ C‬برای بخار آب‬ ‫‪ 5.2‬است‪ .‬ضریب کلی انتقال حرارت‬ ‫میشود‪ .‬دبی جرمی بخار‬
‫℃‪𝑚2 .‬‬ ‫𝑐𝑒𝑠‬
‫𝐽𝑘‬
‫‪ 1.86‬میباشد‪ .‬سطح الزم برای مبدل را حساب کنید‪.‬‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬

‫…………………………………………………………………………‪……………………………………………………….‬‬

‫‪ ‬تحلیل مسأله به روش ضریب تأثیر – روش ‪: NTU‬‬

‫‪86‬‬
‫‪ ‬روش ‪ LMTD‬در تحلیل مبدلهای حرارتی هنگامی مفید است که درجه حرارتهای ورودی و خروجی معلوم بوده و‬
‫یا به سادگی تعیین شوند‪ .‬در غیر اینصورت تحلیل را میتوان با استفاده از روش مبتنی بر ضریب تأثیر مبدل حرارتی‬
‫انجام داد‪.‬‬

‫ضریب تأثیر مبدل حرارتی را به صورت زیر تعریف میکنیم‪:‬‬

‫انتقال حرارت واقعی‬


‫=𝜀‬
‫حداکثر انتقال حرارت ممکن‬

‫انتقال حرارت واقعی حرارتی است که سیال گرم از دست داده و سیال سرد گرفته است‪.‬‬

‫) ‪𝑞 = 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2 ) = 𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫انتقال حرارت واقعی برای مبدل با جریان موازی ‪:‬‬

‫) ‪𝑞 = 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2 ) = 𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫انتقال حرارت واقعی برای مبدل با جریان مخالف ‪:‬‬

‫حداکثر انتقال حرارت در مبدل هنگامی اتفاق می افتد که 𝑇∆ حداکثر باشد‪ .‬سیالی که دارای این حداکثر اختال ف درجه‬
‫حرارت باشد‪ ،‬سیالی است که حداقل مقدار )𝑐̇𝑚( را دارد‪ .‬زیرا موازنهی انرژی مستلزم آن است که انرژی گرفته شده توسط‬
‫یک سیال برابر با انرژی باشد که سیال دیگر از دست میدهد‪ .‬سیال حداقل ممکن است سیال گرم یا سیال سرد باشد که‬
‫این امر بستگی به ̇𝑚 و 𝑝𝑐 آن دارد‪ .‬حداکثر انتقال حرارت ممکن به صورت زیر بیان میشود‪:‬‬

‫) 𝑡𝑒𝑙𝑛𝑖𝑐𝑇 ‪𝑞𝑚𝑎𝑥 = (ṁ c)𝑚𝑖𝑛 (𝑇ℎ𝑖𝑛𝑙𝑒𝑡 −‬‬


‫) ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2‬‬
‫= ‪𝜀ℎ‬‬ ‫=‬
‫) ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬
‫جریان موازی‬
‫) ‪𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬
‫= 𝑐𝜀‬ ‫=‬
‫{‬ ‫) ‪𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬

‫) ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2‬‬


‫= ‪𝜀ℎ‬‬ ‫=‬
‫) ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐2‬‬
‫مبدل جریان مخالف‬
‫) ‪𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫‪𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2‬‬
‫= 𝑐𝜀‬ ‫=‬
‫{‬ ‫) ‪𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐2‬‬
‫پانویس نماد ضریب تأثیر‪ ،‬سیالی را مشخص میکند که حداقل مقدار )𝑐̇𝑚( را دارد‪.‬‬

‫𝑇∆ سیال حداقل‬


‫= 𝜀 ∶ پس به طور کلی‬
‫حداکثر 𝑇∆ در مبدل حرارتی‬

‫‪ -‬در مبدل حرارتی‪ ،‬سیال حداقل سیالی است که بزرگترین اختال ف درجه حرارت را دارد و حداکثر اختال ف درجه حرارت‬
‫همیشه اختال ف درجه حرارتهای ورودی سیال گرم و سیال سرد میباشد‪.‬‬

‫‪.................................. .................................. .................................. .................................. .....................................‬‬


‫‪87‬‬
‫‪ ‬پیدا کردن 𝜺 (ضریب تأثیر) در جریانهای مختلف‪:‬‬

‫مبدل جریان موازی‪:‬‬


‫تکرار از قبل‬
‫→‬ ‫𝐴𝑑 ) 𝑐𝑇 ‪𝑑𝑞 = (−𝑚̇ℎ 𝑐ℎ 𝑑𝑇ℎ ) = (𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 𝑑𝑇𝑐 ) = 𝑈(𝑇ℎ −‬‬
‫انتگرال‬ ‫‪𝑇ℎ2 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫𝐴𝑈‪−‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫→‬ ‫‪ln‬‬ ‫( 𝐴𝑈‪= −‬‬ ‫‪+‬‬ ‫=)‬ ‫‪(1 +‬‬ ‫)‬
‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬ ‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫‪𝑇ℎ2 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫𝐴𝑈‪−‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫→‬ ‫[ ‪= exp‬‬ ‫‪(1 +‬‬ ‫)‪)] (1‬‬
‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬ ‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫‪................................ ................................‬‬
‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫) ‪ ∶ 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ (𝑇ℎ1 − 𝑇ℎ2 ) = 𝑚̇𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬از طرفی‬ ‫‪→ 𝑇ℎ2 = 𝑇ℎ1 +‬‬ ‫) ‪(𝑇 − 𝑇𝑐2‬‬
‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ 𝑐1‬‬
‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫جایگذاری ‪ 𝑇ℎ2‬در )‪(1‬‬ ‫‪𝑇ℎ2 − 𝑇𝑐2 [𝑇ℎ1 + (𝑚̇ℎ 𝑐ℎ ) (𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2 )] − 𝑇𝑐2‬‬
‫→‬ ‫=‬
‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬

‫𝑐 ̇𝑚‬
‫بازنویسی‬ ‫) ‪(𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1 ) + 𝑚̇ 𝑐 𝑐𝑐 (𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2 ) + (𝑇𝑐1 − 𝑇𝑐2‬‬ ‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬
‫‪ℎ ℎ‬‬
‫→‬ ‫‪= 1 − (1 +‬‬ ‫𝜀)‬ ‫)‪(2‬‬
‫) ‪(𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬ ‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬

‫اگر سیال سرد‪ ،‬سیال حداقل باشد‪:‬‬

‫) ‪(𝑇𝑐2 − 𝑇𝑐1‬‬
‫=𝜀‬
‫) ‪(𝑇ℎ1 − 𝑇𝑐1‬‬
‫اگر رابطهی (‪ )2‬را در رابطهی (‪ )1‬قرار دهیم‪:‬‬
‫𝐴𝑈‬ ‫𝑐 ̇𝑚‬
‫جریان موازی ‪−‬سیال سرد حداقل باشد‬ ‫‪1 − exp [(−‬‬ ‫)‬ ‫‪(1‬‬ ‫]) 𝑐 𝑐 ‪+‬‬
‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬ ‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫⇒‬ ‫=𝜀‬
‫𝑐 ̇𝑚‬
‫𝑐 𝑐 ‪1+‬‬
‫‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬
‫میتوان نشان داد که در هنگامی که سیال داغ‪ ،‬سیال حداقل باشد نیز همین نتیجه بدست می آید ولی جای 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 و‬
‫‪ 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬عوض میشود‪ .‬لذا معموالً رابطه ضریب تأثیر را به شکل زیر مینویسیم‪:‬‬
‫𝐴𝑈‬ ‫𝐶‬
‫‪1−exp[(−‬‬ ‫]) 𝑛𝑖𝑚 ‪)(1+‬‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬
‫= 𝜀 ‪ :‬جریان موازی‬ ‫𝐶‬
‫𝑛𝑖𝑚 ‪1+‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬

‫که در آن 𝑐̇𝑚 = 𝐶 است و نرخ ظرفیت نامیده میشود‪.‬‬

‫میتوان تحلیلی مشابه را برای حالت جریان مخالف به کار برد‪:‬‬


‫‪88‬‬
‫𝐴𝑈‬ ‫𝐶‬
‫‪1−exp[(−‬‬ ‫]) 𝑛𝑖𝑚 ‪)(1−‬‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬
‫= 𝜀 ‪ :‬جریان مخالف‬ ‫𝐶‬ ‫𝐴𝑈‬ ‫𝐶‬
‫‪1−( 𝑚𝑖𝑛 ) exp[(−‬‬ ‫]) 𝑛𝑖𝑚 ‪)(1−‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬ ‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬

‫𝐴𝑈‬
‫را عدد واحدهای انتقال )‪ (NTU‬مینامند زیرا نشاندهندهی اندازهی مبدل حرارتی است‪.‬‬ ‫‪ -‬گروه‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬

‫محققان نسبتهای ضرایب تأثیر را برای برخی از مبدلهای حرارتی ارائه دادهاند که نتایج این تحلیلها در نمودارهای زیر‬
‫آمده است‪:‬‬

‫ضریب تأثیر برای عملکرد مبدل حرارتی با جریان موازی‬


‫ضریب تأثیر برای عملکرد مبدل حرارتی با جریان مخالف‬

‫‪89‬‬
‫‪90‬‬
‫ضریب تأثیر برای مبدل حرارتی با جریان متقاطع که یک سیال مخلوط‬
‫ضریب تأثیر برای مبدل حرارتی با جریان متقاطع و سیاالت نامخلوط‬
‫است‬
‫‪91‬‬
‫ضریب تأثیر برای مبدل حرارتی با جریانهای مختلفالجهت و ‪ 2-4‬گذر‬
‫ضریب تأثیر برای مبدل حرارتی با جریانهای موازی مختلفالجهت و ‪1-2‬‬
‫گذر جریان‬
‫روابط ضریب تأثیر مبدلهای حرارتی‬

‫‪92‬‬
‫روابط ‪ NTU‬برای مبدلهای حرارتی‬

‫‪............................................................................................................................................................................................................‬‬

‫‪ ‬دیگها و چگالندهها‪:‬‬

‫برای جوشش و میعان چون دمای سیال ثابت است و سیال به گونهای عمل میکند که برای یک مقدار حرارت معین‪ ،‬ظرفیت‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬
‫و تمام روابط ضریب تأثیر به شکل سادهی معادلهی زیر تبدیل می‪-‬‬ ‫حرارتی آن بینهایت میشود‪ .‬در این حالت ‪→ 0‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬
‫شوند‪:‬‬

‫𝑈𝑇𝑁‪𝜀 = 1 − 𝑒 −‬‬
‫واقعی 𝑄‬ ‫واقعی 𝑄‬
‫=𝜀‬ ‫=‬ ‫𝜀 × ) 𝑡𝑒𝑙𝑛𝑖𝑐𝑇 ‪ = (𝑚̇𝑐)𝑚𝑖𝑛 (𝑇ℎ𝑖𝑛𝑙𝑒𝑡 −‬واقعی 𝑄 →‬
‫𝑥𝑎𝑚 𝑄‬ ‫‪(𝑚̇𝑐)𝑚𝑖𝑛 (𝑇ℎ‬‬ ‫) 𝑡𝑒𝑙𝑛𝑖𝑐𝑇‪−‬‬
‫𝑡𝑒𝑙𝑛𝑖‬

‫𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 = 𝑛𝑖𝑚𝐶 ‪ :‬برای چگالنده (سیال در حال گردش حرارت از دست میدهد)‬

‫‪ : 𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬برای دیگ (سیال در حال جوشش حرارت میگیرد)‬

‫‪............................................................................................................................................................................................................‬‬

‫‪93‬‬
‫مثال ‪ )8‬مبدلی با یک گذر پوسته و دو گذر لوله‪ ،‬مساحتی برابر ‪ 4.645 𝑚2‬و ضریب کلی انتقال حرارتی برابر‬
‫𝑔𝑘‬ ‫𝑔𝑘‬ ‫𝑤‬
‫‪2.52‬‬ ‫‪ 1.26‬وارد پوسته شده و آب دمای ℃‪ 37.8‬با دبی‬ ‫‪ 1419.5‬دارد‪ .‬اگر آب با دمای ℃‪ 315.6‬و دبی‬
‫𝑠‬ ‫𝑠‬ ‫℃‪𝑚2 .‬‬
‫𝑗‬
‫‪𝑐𝐻2 𝑂 = 4187‬‬ ‫وارد لوله شود‪ ،‬دمای خروجی آنها را به دست آورید‪.‬‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬

‫این مثال یک بار با روش حدس حل شد‪ .‬این بار با روش ضریب تأثیر حل میکنیم‪:‬‬

‫برای تعیین سیال حداقل 𝑐̇𝑚 ها را محاسبه میکنیم‪:‬‬

‫سیال ‪ = (𝑚̇𝑐𝑝 )𝑚𝑎𝑥 ∆𝑇max‬سیال ‪𝑄 = (𝑚̇𝑐𝑝 )𝑚𝑖𝑛 ∆𝑇min‬‬

‫سیال ‪∆𝑇min‬‬
‫=𝜀‬
‫𝑖𝑐𝑇 ‪𝑇ℎ𝑖 −‬‬
‫سیال گرم ‪ min‬است کمتر = )‪(𝑚̇𝑐𝑝 )ℎ = (1.26 × 4187‬‬
‫{‬
‫)‪(𝑚̇𝑐𝑝 )𝑐 = (2.52 × 4187‬‬
‫𝐴 ‪𝑈.‬‬ ‫‪4.645 × 1419.55‬‬
‫= 𝑈𝑇𝑁‬ ‫=‬ ‫‪= 1.25‬‬
‫𝑛𝑖𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚(‬ ‫‪1.26 × 4187‬‬ ‫شکل ‪10−16‬‬
‫→‬ ‫‪𝜀 = 0.6‬‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫𝑛𝑖𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚(‬
‫=𝐶=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝐶 {‬ ‫𝑥𝑎𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚(‬

‫واقعی 𝑞‬ ‫𝑛𝑖𝑚𝑇∆ 𝑛𝑖𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚(‬ ‫‪∆𝑇ℎ‬‬ ‫𝑜‪315.6 − 𝑇ℎ‬‬


‫=𝜀‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.6‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝑞‬ ‫‪(𝑚̇𝑐𝑝 )𝑚𝑖𝑛 ∆𝑇𝑚𝑎𝑥 𝑇ℎ𝑖 − 𝑇𝑐𝑖 315.6 − 37.8‬‬
‫℃‪→ 𝑇ℎ𝑜 = 149.8‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝑇∆ 𝑥𝑎𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚( = ‪ : (𝑚̇𝑐𝑝 )𝑚𝑖𝑛 ∆𝑇ℎ‬موازنهی انرژی‬

‫𝑐𝑇∆ 𝑛𝑖𝑚) 𝑝𝑐̇𝑚(‬ ‫‪𝑇𝑐0 − 37.8‬‬


‫=‬ ‫= ‪= 0.5‬‬ ‫‪→ 𝑇𝑐0 = 120.6‬‬
‫‪(𝑚̇𝑐𝑝 )𝑚𝑎𝑥 ∆𝑇ℎ‬‬ ‫‪315.6 − 149.8‬‬

‫………………………………………………………………………………………………………………………………………‬
‫𝑗𝑘‬
‫‪ 1.9‬است گرم‬ ‫مثال‪ )9‬آب با دبی𝑛𝑖𝑚‪ 68 𝑘𝑔/‬از دمای ℃‪ 35‬تا ℃‪ 75‬توسط روغنی که گرمای ویژهی آن‬
‫℃‪𝑘𝑔.‬‬
‫میشود‪ .‬سیاالت در یک مبدل حرارتی دو لولهای با جریان مخالف به کار برده میشوند‪ .‬روغن در دمای ℃‪ 110‬وارد مبدل‬
‫𝑊‬
‫‪ 320‬است‪ .‬سطح تبادل حرارتی را محاسبه کنید‪.‬‬ ‫حرارتی و در ℃‪ 75‬از آن خارج میشود‪ .‬ضریب کلی انتقال حرارت‬
‫‪𝑚2‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫‪ 40‬از آب گرم شود ولی همان مقدار روغن استفاده شود‪.‬‬ ‫درجه حرارت خروجی آب را برای هنگامی حساب کنید که فقط‬
‫𝑛𝑖𝑚‬
‫𝑗‬
‫℃‪𝑐𝐻2 𝑂 = 4187 𝑘𝑔.‬‬ ‫انتقال حرارت کل در شرایط جدید را حساب کنید‪.‬‬
‫دبی روغن از موازنه انرژی بدست میآید‪:‬‬

‫𝑐𝑇∆ 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 = ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ ∆𝑇ℎ‬‬


‫)‪(68)(4180)(75 − 35‬‬
‫= ‪𝑚̇ℎ‬‬ ‫𝑛𝑖𝑚‪= 170.47 𝑘𝑔/‬‬
‫)‪(1900)(110 − 75‬‬
‫نرخ ظرفیت برای شرایط جدید را محاسبه میکنیم‪:‬‬

‫‪94‬‬
‫‪170.97‬‬ ‫𝑤‬
‫= ‪𝑚̇ℎ 𝑐ℎ‬‬ ‫‪× 1900 = 5414‬‬
‫{‬ ‫‪60‬‬ ‫℃‬
‫‪40‬‬ ‫𝑤‬
‫= 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚‬ ‫‪(4180) = 2787‬‬ ‫حداقل →‬
‫‪60‬‬ ‫℃‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫‪2787‬‬
‫‪= 5414 = 0.515‬‬ ‫پس آب سیال حداقل است و‪:‬‬
‫𝑥𝑎𝑚𝐶‬

‫𝐴𝑈‬ ‫)‪(320)(5.87‬‬
‫= 𝑥𝑎𝑚𝑈𝑇𝑁‬ ‫=‬ ‫‪= 1.816‬‬
‫𝑛𝑖𝑚𝐶‬ ‫‪2787‬‬
‫سطح تبادل حرارت را در مثال (‪ )3‬نیز محاسبه کردیم‪:‬‬
‫𝐽𝑀‬
‫‪ : 𝑞 = 𝑚̇𝑤 𝑐𝑤 ∆𝑇𝑤 = (68)(4180)(75 − 35) = 11.37‬انرژی جذب شده توسط آب‬ ‫𝑊𝑘 ‪= 189.5‬‬
‫𝑛𝑖𝑚‬

‫)‪∆𝑇1 − ∆𝑇2 (110 − 75) − (75 − 35‬‬


‫= 𝐷𝑇𝑀𝐿 ‪:‬مطابق شکل در مبدل دو لوله ای مختلف الجهت‬ ‫=‬ ‫℃‪= 37.44‬‬
‫𝑇∆‬ ‫‪110 − 75‬‬
‫) ‪ln (∆𝑇1‬‬ ‫( ‪ln‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬ ‫‪75 − 35‬‬
‫× ‪1.865‬‬
‫= 𝐴 → 𝑇∆ ‪𝑞 = 𝑈𝐴.‬‬ ‫‪= 15.82 𝑚2‬‬
‫)‪(320)(37.44‬‬

‫مقدار ضریب تأثیر را یا از نمودار و یا از جدول بدست میآوریم‪ :‬و چون سیال سرد‪ ،‬حداقل است‪ ،‬میتوان نوشت‪:‬‬

‫شکل‬ ‫𝑑𝑙𝑜𝑐𝑇∆‬
‫→‬ ‫‪𝜀 = 0.744‬‬ ‫=𝜀 ‪,‬‬ ‫‪= 0.744‬‬
‫‪110 − 35‬‬
‫℃‪→ ∆𝑇𝑐𝑜𝑙𝑑 = 55.8‬‬ ‫→‬ ‫℃‪ 𝑇𝑤,𝑒𝑥𝑖𝑡 = 35 + 55.8 = 90.8‬درجه حرارت آب خروجی‬

‫انتقال حرارت کل تحت شرایط جدید‪:‬‬

‫‪40‬‬
‫= 𝑐𝑇∆ 𝑐𝑐 𝑐̇𝑚 = 𝑞‬ ‫𝑤𝑘 ‪(4180)(55.8) = 155.5‬‬
‫‪60‬‬
‫گرچه دبی جریان ‪ %41‬کاهش یافته (‪ 68‬به ‪ ،)40‬انتقال حرارت فقط ‪ %18‬کم شده ‪189.5 → 155.5‬‬

‫………………………………………………………………………………‪……………………………………………………….‬‬
‫مثال ‪ )10‬روغن داغ ℃‪ 100‬برای گرمکردن هوا در یک مبدل حرارتی پوسته‪-‬لولهای به کار برده میشود‪ .‬روغن از شش گذر‬
‫در لولهها و هوا در یک گذر از پوسته عبور میکند‪ .‬میخواهیم 𝑠‪ 2 𝑘𝑔/‬هوا را از ℃‪ 20‬تا ℃‪ 80‬گرم کنیم‪ .‬گرمای ویژه‬
‫𝑊‬ ‫𝐽𝑘‬
‫‪ 𝑈 = 200‬باشد را‬ ‫‪ 2100‬و دبی آن 𝑠‪ 3 𝑘𝑔/‬است‪ .‬سطح الزم برای تبادل حرارت در صورتی که‬ ‫روغن‬
‫℃‪𝑚2 .‬‬ ‫℃‪𝑘𝑔.‬‬
‫محاسبه کنید‪.‬‬

‫‪95‬‬
‫……………………………………………………………………………‪………………………………………………….‬‬
‫مثال ‪ )11‬یک مبدل حرارتی پوسته‪ -‬لولهای برای چگالش آمونیاک مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬آمونیاک در ℃‪ 50‬به صورت‬
‫بخار اشباع وارد پوسته میشود‪ .‬آب در ℃‪ 20‬وارد یک گذر لوله میشود و کل انتقال حرارت مورد نیاز 𝑊𝑘 ‪ 200‬است‪.‬‬
‫𝑊‬
‫ضریب کلی انتقال حرارت از جدول برابر با ‪ 1000 2‬بدست آمده است‪ .‬برای اینکه ضریب تأثیر ‪ 60‬درصد و درجه‬
‫℃‪𝑚 .‬‬
‫حرارت خروج آب ℃‪ 40‬باشد‪ ،‬سطح مورد نیاز چقدر است؟ سطحی را به دست آورید‪ .‬اگر دبی آب نصف شود ولی سطح‬
‫تبادل و مقدار ‪ U‬همان مقدار قبلی ثابت بماند‪ ،‬انتقال حرارت چند درصد کاهش خواهد یافت؟‬

‫‪96‬‬
97

You might also like