You are on page 1of 26

‫گذری بر اصول مایع‬

‫درمانی و محاسبات‬
‫دارویی‬

‫تهیه و تنظیم ‪:‬نوید اعتمادی ‪ -‬سیدعلیاکبر شیخاالسالمی‬


‫اصول مایع درمانی‬
‫مقدمه‬
‫تذکر‪ :‬به جهت گسترده بودن مبحث مایع درمانی‪ ،‬ابتدا مقدماتی توضیح داده میشود‪ .‬عالقمندان برای مطالعه بیشتر میتوانند به منابع مربوطه مراجعه‬
‫نمایند‪)Fluid, Electrolyte, and Acid-Base Disorders in Small Animal Practice, 2012( .‬‬

‫آب بدن را میتوان به دو بخش اصلی داخل سلولی‪ 60(1‬درصد) و خارج سلولی‪ 40(2‬درصد) تقسیم کرد‪ .‬مایع‬
‫خارج سلولی به نوبه خود از سه بخش مایع داخل عروقی یا پالسما (‪ 10‬درصد)‪ ،‬مایع میان بافتی‪ 30(3‬درصد) و مایع‬
‫فراسلولی‪ 1(4‬درصد‪ -‬شامل مایع مفصلی‪ ،‬مایع مغزی نخاعی‪ ،‬مایعات داخل چشم‪ ،‬فضای پریتونیوم‪ ،‬پریکارد و جنب)‬
‫تشکیل شده است‪.‬‬
‫نکته‪ :‬به کاهش حجم مایعات داخل عروق‪ ،‬هایپوولمی میگویند‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬شوک کاردیوژنیک عالئم مشابه هایپوولمی دارد اما علت آن‪ ،‬وجود مشکل در پمپاژ خون است و نه کاهش‬
‫حجم داخل عروق‪.‬‬
‫کمآبی‪ 5:‬کمبود مایعات در فضای خارج از عروق را کمآبی میگویند‪.‬‬
‫انواع کمآبی‬
‫‪ ‬کمآبی ایزوتونیک‪ :‬در این حالت‪ ،‬از دست دادن مایعات با از دست رفتن همزمان آب و الکترولیتها همراه‬
‫است‪ .‬از آنجا که دفع آب در این مورد به همراه الکترولیتها و با غلظتی مشابه غلظت مایع خارج سلولی‬
‫است‪ ،‬جابهجایی آب از یک بخش به بخش دیگر برای جبران این کاهش حجم صورت نخواهد گرفت و‬
‫اسمواللیته مایعات خارج سلولی علیرغم کاهش در حجم‪ ،‬بدون تغییر خواهد ماند‪( .‬مثال‪ :‬در اثر خونریزی‬
‫یا نارسایی کلیوی پلیاوریک)‬
‫‪ ‬کمآبی هایپوتونیک‪ :‬زمانی رخ میدهد که مایعات هایپرتونیک از بدن حیوان دفع شوند‪( .‬مثال‪ :‬بیماری‬
‫آدیسون (کمکاری غده فوق کلیه)؛ در اثر کاهش آلدوسترون‪ ،‬ادرار با اسمواللیتهای باال (حاوی سدیم زیاد)‬
‫دفع خواهد شد‪).‬‬
‫‪ ‬کمآبی هایپرتونیک‪ :‬حالتی که در آن مایعات با اسمواللیته پایین دفع میشوند‪( .‬مثال؛ دیابت بیمزه)‬

‫! سلولهای عصبی بیشتر از هر نوع سلولی‪ ،‬عالئم این نوع کمآبی را نشان میدهند‪.‬‬
‫ارزیابی آزمایشگاهی میزان کمآبی‬
‫بدین منظور میتوان از این موارد استفاده نمود‪:‬‬
‫‪ ‬هماتوکریت (‪)PCV‬‬
‫‪ ‬پروتیین تام (‪)TP‬‬

‫! هماتوکریت و پروتیین تام باید باهم اندازهگیری شوند تا از بروز خطا در تفسیر جلوگیری شود؛ هماتوکریت‪ ،‬نسبت‬
‫میزان گلبولهای قرمز در خون را نشان داده و در کمآبی‪ ،‬به دلیل کاهش حجم پالسما‪ ،‬میزان آن افزایش مییابد‪.‬‬
‫پروتیین تام نیز به دلیل کاهش حجم پالسما‪ ،‬افزایش مییابد‪.‬‬

‫! افزایش همزمان پروتیین تام و هماتوکریت‪ ،‬در همه انواعِ کمآبی‪ ،‬بهجز در موارد خونریزی‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬

‫تفسیر مقادیر هماتوکریت و پروتیین تام‬


‫تفسیر‬ ‫(گرم‪ /‬دسیلیتر)‬ ‫پروتیین تام‬ ‫درصد هماتوکریت‬
‫کمآبی‬ ‫افزایش‬ ‫افزایش‬
‫انقباض طحال‪ ،‬پلی سایتمی‪ ،‬کمآبی که قبل از هایپوپروتیینمی وجود داشته باشد‬ ‫طبیعی یا کاهش‬ ‫افزایش‬
‫وضعیت مناسب هیدراسیون به همراه هایپرپروتیینمی‪ ،‬آنمی همراه با کمآبی‬ ‫افزایش‬ ‫طبیعی‬
‫آنمی همراه با کمآبی‪ ،‬آنمی همراه هایپرپروتیینمی قبلی‬ ‫افزایش‬ ‫کاهش‬
‫آنمی همراه با وضعیت هیدراسیون مناسب‬ ‫طبیعی‬ ‫کاهش‬
‫وضعیت هیدراسیون مناسب‪ ،‬کمآبی همراه آنمی و هایپوپروتیینمی قبلی‪ ،‬خونریزی شدید‪،‬‬ ‫طبیعی‬ ‫طبیعی‬
‫کمآبی با جابهجایی در بین بخشهای مختلف‬
‫از دست رفتن خون‪ ،‬آنمی همراه با هایپوپروتیینمی‪ ،‬مایع درمانی بیش از حد‬ ‫کاهش‬ ‫کاهش‬

‫‪ ‬وزن مخصوص ادرار (‪ :)USG‬وزن مخصوص ادرار در حیوانات دچار کمآبی باید بیشتر از ‪ 1/045‬باشد تا‬
‫نشاندهنده وضعیت طبیعی کلیه باشد‪( .‬پس از مایع درمانی‪ ،‬وزن مخصوص تا حد ایزوستنوری کاهش خواهد‬
‫یافت)‬
‫‪ ‬عناصر موجود در سرم خون‪ :‬سدیم سرم‪ ،‬در کمآبیها بسته به نوع کمآبی (هایپوتونیک‪ ،‬هایپرتونیک یا‬
‫ایزوتونیک)‪ ،‬کاهش یا افزایش داشته و یا ثابت میماند‪.‬‬
‫‪ ‬اوره و کراتینین‪ :‬که مقادیر این دو در هنگام کمآبی افزایش مییابد‪ .‬علت آن کاهش خونرسانی به کلیه‬
‫ناشی از کمآبی بوده که سبب افزایش بازجذب این مواد از کلیه میشوند‪ .‬این روند اگر ادامه یابد میتواند‬
‫منجر به آزوتمی پیشکلیوی گردد‪.‬‬

‫! توجه شود که این ارزیابیها باید پیش از شروع مایع درمانی صورت گیرند‪.‬‬

‫تفریق کمآبی از کاهش حجم (‪)Dehydration vs Hypovolumia‬‬

‫یک علت معمول ایجاد هایپوولمی‪ ،‬از دست دادن خون در اثر عواملی مانند پاره شدن یک توده در طحال است‪ .‬این‬
‫از دست دادن خون‪ ،‬به صورت حاد و یکپارچه است و از فضای داخل عروق منشا میگیرد و بنابراین منجر به کاهش‬
‫حجم داخل عروق میگردد‪ .‬شوک ناشی از گردش نامناسب خون نیز ممکن است عالئمی شبیه هایپوولمی داشته‬
‫باشد‪ ،‬اما آنچه در این حیوانات اتفاق میافتد‪ ،‬این است که عروق متسع میشوند و ظرفیت آنها نسبت به حجم خون‬
‫در گردش افزایش مییابد و این امر منجر به کاهش فشار خون میگردد‪ .‬این بیماران ممکن است به دلیل خروج‬
‫مایعات از عروق‪ ،‬دچار کاهش حجم شوند‪ .‬سندرم پاسخ التهابی عمومی‪(1‬نام دیگر؛ شوک سپتیک) که متعاقب‬
‫عفونت‪ ،‬پانکراتیت و آسیب بافتی روی میدهد‪ ،‬از عوامل اصلی ایجادکننده شوک ناشی از گردش خون نامناسب‬
‫است‪.‬‬
‫در مقابلِ هایپوولمی‪ ،‬کمآبی دارای عللی است که از معمولترین آنها‪ ،‬اسهال مزمن است‪ .‬از دست دادن آب ناشی از‬
‫اسهال‪ ،‬به دلیل از دست دادن مواد محلول همراه آب‪ ،‬یک کمآبی هایپوتونیک ایجاد میکند‪.‬‬
‫انواع مایعات‬
‫مایعات به دو دسته کلی کریستالوییدی و کلوییدی تقسیمبندی میشوند‪.‬‬
‫‪ -1‬مایعات کریستالوییدی‬
‫مایعاتی هستند که هم برای جایگزینی‪ 2‬مایعات از دست رفته و هم به عنوان مایع نگهدارنده‪ 3‬استفاده میشوند‪ .‬و‬
‫براساس اسموالریته پالسما به ‪ 3‬دسته ایزوتونیک‪ ،‬هایپوتونیک و هایپرتونیک تقسیم میشوند‪.‬‬
‫‪ -2‬مایعات کلوییدی‪ :‬این مایعات حاوی مواد با سایز مولکولی بزرگ (کلویید) بوده که قابلیت خروج از منافذ‬
‫عروقی را نداشته و بهمنظور جایگزینی پالسما از آنها استفاده میشود‪.‬‬

‫! تذکر‪ :‬تقسیم بندی دیگری نیز وجود دارد که در آن مایعات را براساس شباهت آنها به محتویات مایع خارج سلولی‬

‫به دو دسته متعادل مایعات متعادل‪( 1‬مایعاتی که دارای ترکیباتی مشابه مایع خارج سلولی هستند‪( .‬مثال؛ رینگر‬
‫الکتات‪ ،‬نورموسول‪ ،R-‬پالسمالیت‪ )148-‬و غیر متعادل‪(2‬مثال؛ نرمال سالین ‪ 0/9‬درصد) طبقهبندی میکنند‪.‬‬
‫انواع مایعات کریستالوییدی‬
‫‪ -1‬مایعات کریستالوییدی ایزوتونیک‬
‫این مایعات که به عنوان مایعات جایگزین شونده‪3‬نیز شناخته میشوند‪ ،‬حاوی محتویاتی مشابه مایع خارج سلولی‬
‫هستند‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬این مایعات همچنین به عنوان مایعات نگهدارنده نیز مورد استفاده میباشند‪.‬‬
‫‪ .1‬رینگر الکتات‬
‫‪ ‬نام دیگر‪ :‬هارتمن‬
‫‪ ‬حاوی الکترولیتها با غلظتی بسیار شبیه به غلظت مایع خارج سلولی است‪.‬‬
‫‪ ‬حاوی سدیم‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬کلسیم‪ ،‬کلر و الکتات؛ الکتات توسط کبد به بیکربنات شکسته شده و نقش‬
‫مهمی در کاهش اسیدوز ایفا میکند‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬استفاده از رینگر الکتات در موارد وجود نقص در عملکرد کبد میتواند منجر به افزایش الکتات خون شود‪.‬‬
‫در این مواقع توصیه به استفاده از محلولهای ایزوتونیک حاوی استات میشود‪.‬‬
‫‪ ‬محلول هارتمن‪ ،‬تا حدی هایپوتونیک است و به همین دلیل‪ ،‬این محلول نباید در بیمارانی که خارج‬
‫شدن مایعات داخل سلولی برای آنها مضر است (مثال؛ موارد ایجاد ادم مغزی)‪ ،‬بهکار برده شود‪.‬‬
‫‪ ‬این محلول در مورد بیمارانی که اختالل اسید و باز ندارند هم میتواند مفید باشد‪.‬‬
‫نکته‪ :‬استفراغ به همراه بازگشت محتویات رودهای و یا بهصورت ثانویه ناشی از وجود هایپوولمی‪ ،‬از موارد ایجاد‬
‫اسیدوز متابولیک است‪( .‬دلیل؛ دفع یونهای بیکربنات‪ ،‬کلر‪ ،‬پتاسیم و سدیم است‪).‬‬
‫! اسهال با منشا روده کوچک نیز باعث اسیدوز متابولیک میگردد‪.‬‬
‫نکته‪ :‬در صورتی که منشا استفراغ‪ ،‬فقط معده (مثال؛ ناشی از انسداد پیلور) باشد و محتویات روده وارد معده نشده‬
‫باشد‪ ،‬امکان ایجاد آلکالوز متابولیک وجود دارد‪( .‬دلیل؛ دفع یونهای هیدروژن‪ ،‬کلر‪ ،‬پتاسیم و سدیم است‪).‬‬
‫! بیماران دچار اسهال‪ ،‬نارسایی کلیوی‪ ،‬چرخش و اتساع معده‪ 1،‬و بیماران دچار هایپوولمی یا شوک‪ ،‬همگی امکان‬
‫ابتال به اسیدوز متابولیک را دارند‪.‬‬
‫از آنجا که اغلب بیمارانی که نیاز به مایع درمانی دارند‪ ،‬در یکی از این دسته بیماریها قرار میگیرند‪ ،‬محلول هارتمن‬
‫اغلب اولین انتخاب در مایع درمانی به شمار میروند‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬از آنجایی که محلول هارتمن حاوی یون کلسیم است‪ ،‬باید از تزریق همزمان این محلول با فرآوردههای خونی‪،‬‬
‫در یک لوله کاتتر اجتناب شود؛ چرا که کلسیم میتواند با سیترات موجود در خون جمعآوری شده‪ ،‬شالته شود و در‬
‫نتیجه‪ ،‬لختههای کوچک یا بزرگ ایجاد شود‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬این محلول با بیکربنات سدیم نیز ناسازگار است؛ چرا که ممکن است باعث ایجاد رسوب کلسیم کربنات شود‪.‬‬
‫عالوه براین‪ ،‬این محلول جهت مایع درمانی در حیوانات مبتال به هایپرکلسمی مناسب نیست که علت آن‪ ،‬وجود یون‬
‫کلسیم در این محلول است‪.‬‬
‫‪ .2‬نرمال سالین (‪)NaCl 0/9%‬‬
‫‪ ‬محلول ایزوتونیک و نامتعادل؛ زیرا فقط حاوی سدیم‪ ،‬کلر و آب است‪.‬‬
‫‪ ‬این محلول ‪ pH‬اسیدی دارد و عالوه بر این‪ ،‬سطح بیکربنات را هم پایین میآورد و به همین دلیل‪،‬‬
‫یک محلول اسیدیکننده نیز بهشمار میرود‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬اغلب حیوانات اثر اسیدیکنندگی نرمال سالین را تحمل میکنند‪ ،‬اما اگر بیمار‪ ،‬مبتال به اسیدوز باشد‪ ،‬این‬
‫محلول مایع انتخابی نخواهد بود‪ .‬برعکس‪ ،‬در حیوانات مبتالیان به آلکالوز متابولیک‪ ،‬از اثرات اسیدیکننده این‬
‫محلول برخوردار میشوند‪.‬‬
‫نکته‪ :‬آلکالوز متابولیک‪ ،‬بهطور معمول‪ ،‬پس از تجویز داروهای مدرِ موثر بر قوس هنله (مثال؛ فروزماید)‪ ،‬و یا در‬
‫حیوانات مبتال به استفراغ که مواد استفراغ شده‪ ،‬تنها حاوی محتویات معده باشند‪ ،‬ایجاد میشود‪ .‬در حیواناتی که‬
‫بیکربنات سدیم بیش از اندازه دریافت میکنند نیز ممکن است آلکالوز متابولیک دیده شود‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬نرمال سالین‪ ،‬حاوی پتاسیم نیست و در بیمارانی که در معرض خطر ابتال به هایپوکالمی هستند (مانند بیماران‬
‫مبتال به بیاشتهایی‪ ،‬استفراغ یا اسهال) باید‪ ،‬منبعی از پتاسیم را بهصورت جداگانه به آن افزود‪.‬‬
‫! نرمال سالین‪ ،‬در بیماران مبتال به هایپرکالمی (مانند گربههای مبتال به انسداد میزراه)‪ ،‬به دلیل نداشتن یون پتاسیم‪ ،‬به‬
‫رینگر الکتات ترجیح داده میشود‪.‬‬
‫توجه‪ :‬این مورد همیشه صادق نیست و از آنجا که در بیماران مبتال به هایپرکالمی‪ ،‬ممکن است اسیدوز متابولیک هم‬
‫وجود داشته باشد‪ ،‬تزریق نرمال سالین به این بیماران‪ ،‬باعث ایجاد یک جابهجایی میان پروتیینهای خارج سلولی و‬
‫پتاسیم درون سلولی (بهمنظور کاهش اسیدوز) بشود که نتیجه آن‪ ،‬بدتر شدن وضعیت هایپرکالمی خواهد بود‪ .‬در این‬
‫موارد ممکن است کلینیسین به این نتیجه برسد که از رینگر الکتات استفاده کند‪ .‬البته توجه به این نکته ضروری است‬
‫که درست است که محلول رینگر الکتات حاوی پتاسیم است‪ ،‬اما میزان آن کم است‪.‬‬
‫نکته‪ :‬در بیماران مبتال به بیماری آدیسون‪ ،‬که مبتال به کمبود سدیم خون و باال بودن پتاسیم هستند‪ ،‬نرمال سالین محلول‬
‫انتخابی بهشمار میرود‪.‬‬
‫نکته‪ :‬نرمال سالین‪ ،‬در موارد کاهش کلر و سدیم ایدهآل است‪ .‬همچنین در مواردی که سطح باالی کلسیم خون وجود‬
‫(مثال؛ پرکاری غده پاراتیرویید) نیز توصیه شده است؛ زیرا میتواند مقدار آن را کاهش دهد‪.‬‬
‫‪ .3‬رینگر‬
‫‪ ‬دارای خاصیت اسیدیکننده بوده و از نظر ترکیب بسیار مشابه نرمال سالین است اما‪ ،‬سطح سدیم‬
‫آن مقداری کمتر و میزان کلر آن بیشتر است و مقداری کلسیم و پتاسیم هم دارد‪.‬‬
‫‪ ‬این محلول را میتوان در حیوانات مبتال به آلکالوز متابولیک بهکار برد‪ .‬از مخلوط کردن این محلول‬
‫با داروهای دیگر و فراوردههای خون باید خودداری نمود‪.‬‬
‫‪ .4‬پالسما‪-‬لیت ‪148‬‬
‫‪ ‬یک محلول قلیاییکننده؛ حاوی پیشساز استات‬
‫‪ ‬مشابه محلول رینگر الکتات‪ ،‬با این تفاوت که میزان سدیم باالتری دارد و در سگها بیشتر یک‬
‫محلول ایزوتونیک بشمار میرود تا هایپوتونیک‪.‬‬
‫‪ ‬این محلول همچنین فاقد کلسیم بوده و مقداری منیزیم دارد‪.‬‬
‫‪ ‬استات موجود در این محلول به جای کبد‪ ،‬در عضالت متابولیزه و به بیکربنات تبدیل میشود‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬استات پیشساز ترکیبات کتونی هم هست اما‪ ،‬این مورد مسئله خاصی را در بیماران مبتال به دیابت کتواسیدوز‬
‫ایجاد نمیکند و با شروع درمان با انسولین‪ ،‬استون تبدیل به بیکربنات میشود‪ .‬با این حال‪ ،‬نرمال سالین به عنوان مایع‬
‫انتخابی پیش از شروع درمان با انسولین در دیابت کتواسیدوز محسوب میشود‪.‬‬
‫‪ .5‬نورموسل‪R-‬‬
‫‪ ‬مشابه با پالسما‪-‬لیت ‪148‬؛ تفاوت در کارخانه سازنده‬
‫‪ .6‬دکستروز ‪%5‬‬
‫‪ ‬حاصل حل نمودن ‪ 5‬گرم دکستروز در ‪ 100‬سیسی آب‬
‫‪ ‬یک محلول ایزوتونیک است‪ .‬استفاده از این محلول فرق چندانی با استفاده از آب خالص ندارد‪،‬‬
‫زیرا استفاده از آب خالص ندارد‪ ،‬زیرا استفاده از آب خالص ندارد‪ ،‬زیرا دکستروز موجود در آن‬
‫بهسرعت تجزیه میشود و انرژی خیلی کمی بهوجود میآورد که این انرژی میآورد که این انرژی‬
‫تامین کننده احتیاجات حیوان نیست‪.‬‬
‫! از محلول دکستروز نباید برای جبران حجم از دست رفته خون استفاده کرد؛ زیرا اغلب آن وارد سلولها میشود‪.‬‬
‫‪ ‬استفاده از دکستروز ‪ %5‬محدود به موارد زیر است‪:‬‬
‫‪ .1‬تزریق آهسته جهت جایگزینی آب (خالص) از دست رفته؛ مثال در شرایط طوالنی مدت محرومیت از آب‬
‫‪ .2‬کمک به تجویز داروهایی که باید آهسته تجویز شوند‪.‬‬
‫‪ .3‬ترکیب با مایعات دیگر برای تهیه یک محلول نگهدارنده‬
‫از مایعات هایپوتونیک دیگر میتوان به سالین نیم غلظت (حاوی ‪ % 0/45‬نرمال سالین)‪ ،‬یا رینگر الکتات نیم غلظت‬
‫اشاره کرد‪ .‬این مایعات زمانی استفاده میشوند که مصرف سدیم باید محدود باشد (مثال در مواردی از نارسایی کلیه‬
‫که با افزایش سدیم خون همراه است و یا در نارساییهای قلبی)‪ .‬تزریق اینها به آرامی صورت میگیرد تا امکان ورود‬
‫آب به فضاهای داخل و بین سلولی مهیا شود‪.‬‬
‫‪ -2‬مایعات کریستالوییدی هایپرتونیک‬
‫محلولهای کریستالویید‪ ،‬با افزودن سدیم یا گلوکز‪ ،‬هایپرتونیک میشوند‪ .‬کریستالوییدهای هایپرتونیک محتوی ‪،3‬‬
‫‪ 7‬یا ‪ 7/5‬درصد نرمال سالین به همراه ‪ 5‬درصد گلوکز هستند که جهت باالنس کردن مایعات الکترولیتی دیگر و یا به‬
‫عنوان نگهدارنده استفاده میشوند‪.‬‬
‫! استفاده از این محلولها به عنوان مایعات جایگزین شونده‪ ،‬باعث میشود حجم مایعات داخل عروق بهسرعت باال‬
‫رود (با کشیده شدن مایعات خارج عروقی به داخل عروق)‪ ،‬اما این افزایش حجم موقت است و با رقیق شدن اینها در‬
‫خون‪ ،‬این مایعات به فضای بین بافتی راه پیدا میکنند و سدیم را هم با خود میبرند‪ .‬این مایعات غلیظ‪ ،‬اطراف سلولها‬
‫را فرا گرفته‪ ،‬باعث نشت آب از سلول و کمآبی سلولی میشوند‪.‬‬
‫ایجاد این حالت کمآبی سلولی در مواقعی مانند ادم مغز و یا میوکارد و یا در هنگام شوک مناسب است اما‪ ،‬در مجموع‬
‫فایدهای ندارد‪.‬‬
‫‪ -1‬سالین هایپرتونیک ‪ 7/0%‬تا ‪7/5%‬‬
‫‪ ‬این محلول در هیچ یک از دسته مایعات جایگزین یا نگهدارنده قرار نمیگیرد‪.‬‬
‫‪ ‬هایپرتونیک بودن این محلول باعث میشود که به عنوان یک محلول افزایش دهنده حجم پالسما‬
‫کاربرد داشته باشد و باعث انتقال مایعات موجود در گلبولهای قرمز‪ ،‬فضاهای بینابینی و فضاهای‬
‫داخل سلولی به داخل پالسما شود‪.‬‬
‫‪ ‬کاربرد شاخص این محلول در مواردی است که حیوان دچار شوک شده و با تزریق این محلول‪،‬‬
‫حجم داخل عروق حیوان افزایش یافته و خونرسانی سریعا بهبود مییابد‪ .‬از آنجا که این افزایش‬
‫حجم‪ ،‬ناشی از سرازیر شدن مایعات قسمتهای دیگر بدن به داخل عروق است‪ ،‬متعاقب تجویز‬
‫سالین هایپرتونیک‪ ،‬باید با استفاده از محلولهای کریستالوییدی دیگر‪ ،‬کمبودهای موجود را جبران‬
‫نمود‪.‬‬
‫سالین هایپرتونیک عالوه بر افزایش سریع حجم‪ ،‬میتواند خواص دیگری هم داشته باشد‪:‬‬
‫‪ -1‬این محلول از تجمع مایعات در ریهها و مغز‪ ،‬متعاقب شوک و آسیب ارگانها‪ ،‬از صدمات ناشی از بازخون‪-‬‬

‫خواهد کاست و تاثیراتی هم بر سیستم ایمنی بدن خواهد داشت‪.‬‬ ‫رسانی‬

‫‪ -2‬میتواند یک عامل اینوتروپ مثبت باشد و باعث گشاد شدن عروق سیستمیک هم بشود‪.‬‬
‫! این محلول میتواند باعث افزایش سدیم و کاهش پتاسیم خون شود و در صورت وجود این اختالالت الکترولیتی‪،‬‬
‫نباید مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫! توصیه میشود که تزریق این محلول‪ ،‬ظرف مدت کوتاهی تکرار نشود؛ چرا که این امر میتواند منجر به اختالالت‬
‫الکترولیتی بشود‪.‬‬
‫! در موارد وجود هایپوولمی (مانند خونریزی‪ ،‬ضربه یا ‪ )GDV‬خصوصا در حیوانات بزرگ جثهای که پاسخ سریع در‬
‫آنها مورد انتظار است‪ ،‬بهکار میرود‪.‬‬
‫! سالین هایپرتونیک‪ ،‬فشار خونرسانی به مغز را افزایش داده و بهطور ثانویه‪ ،‬منجر به افزایش میانگین فشار خون‬
‫سرخرگی میشود‪.‬‬
‫! سالین هایپرتونیک میتواند باعث کاهش میزان چسبیدن گلبولهای سفید به اندوتلیوم عروق شده و تاثیر مثبتی بر‬
‫ایمنی بدن بگذارد‪.‬‬
‫محلولهای نگهدارنده‬
‫زمانی استفاده میشوند که یک بیمار‪ ،‬با تزریق یک محلول جایگزین‪ ،‬به سطح قابل قبولی از ثبات بدنی رسیده باشد‪.‬‬
‫محلولهای نگهدارنده جهت حفظ بیمار در شرایط نرمال از لحاظ وضعیت آب بدن و حجم داخل عروق بهکار‬
‫میروند‪.‬‬
‫! از این محلولها نباید جهت جایگزینی حجم مایعات از دست رفته استفاهد کرد؛ چرا که اینها حاوی سدیم کمتر و‬
‫پتاسیم بیشتری از پالسما هستند‪.‬‬
‫این مایعات بهعنوان منبع آب و مقادیر کمی الکترولیت که در روند نرمال از طریق ادرار‪ ،‬مدفوع و لهله زدن از بدن‬
‫حیوان دفع میشوند‪ ،‬بهکار میروند‪ .‬این مواد دفعی طبیعی‪ ،‬نسبت به پالسما‪ ،‬هایپوتونیک هستند و در شرایط ایدهآل‬
‫باید توسط یک محلول هایپوتونیک جایگزین شوند‪ .‬اما از آنجا که تزریق سریع محلولهای هایپوتونیک‪ ،‬منجر به‬
‫ایجاد همولیز میشود‪ ،‬معموال به این محلولها گلوکز افزوده میشود تا آنها را ایزوتونیک یا هایپرتونیک کند و برای‬
‫تزریق مناسب شوند‪.‬‬
‫! البته گلوکز پس از ورود به بدن‪ ،‬به آب و دیاکسید کربن متابولیزه میشود و در نتیجه‪ ،‬محلول تزریقی یک محلول‬
‫هایپوتونیک خواهد بود‪.‬‬
‫! میزان پتاسیم محلولهای نگهدارنده باید بیشتر باشد؛ چرا که بدن در حالت معمول‪ ،‬پتاسیم بیشتری از دست میدهد‪.‬‬
‫! در صورتی که از دست رفتن مایعات پس از جایگزین کردن آنها‪ ،‬از راههای دیگری نظیر اسهال و استفراغ ادامه پیدا‬
‫کند‪ ،‬در این شرایط باید بهجای محلولهای نگهدارنده‪ ،‬مجددا از محلولهای جایگزین استفاده کرد‪.‬‬
‫! از مایعات نگهدارنده تنها زمانی استفاده میشود که‪ :‬بیمار هوشیاری و تغذیه الزم را ندارد و مایعات و الکترولیتها‬
‫بهغیر از مسیرهای طبیعی‪ ،‬از راه دیگری دفع نمیشوند‪.‬‬
‫‪ -1‬دکستروز همراه با محلول نمکی (محلول قندی‪-‬نمکی)‬
‫‪ ‬محلول مورد استفاده در کشور ما؛ ‪ 1/3‬نرمال سالین (‪ )% 0/3‬و ‪ 2/3‬دکستروز (‪)% 3/33‬‬
‫‪ ‬توجه به این نکته ضروری است که اوال این محلول‪ ،‬یک محلول نگهدارنده است و نباید از آن‬
‫جهت جایگزین کردن حجم از دست رفته مایعات استفاده کرد‪.‬‬
‫‪ ‬این محلول پس از تزریق‪ ،‬در بدن به یک مایع هایپوتونیک تبدیل میشود؛ میزان دکستروز این‬
‫محلول بسیار کم است و نباید آنرا بهعنوان منبعی از انرژی برای بیمار در نظر گرفت‪.‬‬
‫‪ ‬با افزودن پتاسیم به این محلول میتوان از آن در حیواناتی که قادر به نوشیدن آب نیستند استفاده‬
‫کرد‪( .‬مثال در گربههای مبتال به شکستگی فک)‬
‫‪ -2‬پالسما‪-‬لیت ‪M‬‬
‫‪ ‬این محلول محتوی گلوکز‪ ،‬سدیم‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬کلر‪ ،‬کلسیم‪ ،‬منیزیم و الکتات است و بنابراین نسبت به‬
‫محلول دکستروز ‪ % 5‬و محلول قندی‪-‬نمکی‪ ،‬محلول نگهدارنده بهتری است‪ .‬ایزوتونیک بودن این‬
‫محلول هم ناشی از دکستروز آن است و در واقع پس از تزریق این محلول‪ ،‬به یک محلول‬
‫هایپوتونیک تبدیل میشود‪.‬‬
‫‪ -3‬نورموسول‪M-‬‬
‫‪ ‬از نظر ترکیبات و موارد مصرف‪ ،‬مشابه باالیی است‪.‬‬
‫مایعات کلوییدی‬
‫از این مایعات جهت درمان هایپوولمی و کمک به نگهداری حجم پالسما و فشار اسموتیک کلوییدی درحد مناسب‬
‫کاربرد دارد‪ .‬همچنین در مواردی که نیاز سریع به بهبود کارکرد قلب و عروق وجود دارد‪ ،‬مثل خونریزیها و شوک‬
‫این مایعات بهکار برده میشود‪ .‬محلول پایه بیشتر این مواد‪ ،‬نرمال سالین ‪ % 0/9‬بوده و اجزای کلویید در داخل این‬
‫کریستالویید معلق میشوند‪.‬‬
‫! از مهمترین مزایای آن این است که بهندرت منجر به ادم میشوند‪.‬‬
‫انواع مایعات کلوییدی‬
‫‪ -1‬سنتتیک‬
‫‪ ‬استارچ‪ :‬هیدروکسیلاتیلاستارچ (‪)HES‬‬
‫‪ ‬دکسترانها‪ :‬بهمنظور افزایش سریع حجم پالسما‬
‫‪ ‬ترکیبات ژالتین‬
‫‪ -2‬طبیعی‬
‫حاوی پروتیینهای طبیعی پالسما هستند‪ .‬محلول آلبومین انسانی (‪ ،)HAS‬پالسمای تازه فریزشده (‪ )FPP‬و محلولهای‬
‫حملکننده اکسیژن با پایه هموگلوبین از جمله مایعات کلوییدی طبیعی هستند‪.‬‬
‫‪ ‬بهترین راه ارزیابی درمان با این محلولها‪ ،‬اندازهگیری فشار انکوتیک کلویید (‪ )COP‬با انکومتر است‪.‬‬
‫! مهمترین اثر جانبی این مایعات‪ ،‬اثر روی انعقاد خون است‪.‬‬

‫مقایسه ترکیبات کریستالوییدی با کلویید سنتتیک‬


‫کلویید‪ :‬باعث افزایش حجم داخل عروق میشود‪ .‬نیاز به حجم کمتری دارد‪ .‬باعث بهبود برونده قلب و‬ ‫اثرات همودینامیک‬
‫بهبود انتقال اکسیژن میشود‪.‬‬
‫کریستالویید‪ :‬به حجم باالیی از تزریق نیاز دارند‪ .‬بهطور اولیه اثراتشان را روی مایع فضای بینابینی و‬
‫داخل سلولی اعمال میکنند‪.‬‬

‫کلویید‪ :‬در صورت نشت از عروق احتمال ادم وجود دارد‪ .‬ایجاد ادم کمتر از آن است که در مورد‬ ‫خطر ادم ریوی‬
‫کریستالوییدها رخ میدهد‪.‬‬
‫کریستالویید‪ :‬خطر کم؛ در صورت نشت مویرگی خطر ادم بیشتر است‪.‬‬
‫در انسان‪ ،‬در زنده نگه داشتن افراد هیچکدام به دیگری مزیت ندارد‪.‬‬ ‫از نظر بالینی‬
‫کریستالویید‪ :‬ارزان‬ ‫قیمت‬
‫کلویید‪ :‬خیلی گران‬
‫اگر هدف افزایش فشار داخل عروق باشد‪ ،‬از کلوییدها استفاده میشود‪ .‬اگر هدف افزایش همه فضای‬ ‫در مجموع‬
‫خارج سلولی (اعم از عروق و فضای بینابینی) باشد‪ ،‬از کریستالوییدها استفاده میشود‪.‬‬
‫موارد استفاده از مایعات کریستالوییدی‬
‫توضیحات‬ ‫دلیل‬ ‫کریستالویید مورد‬ ‫بیماری‬

‫استفاده‬
‫الکتات باید توسط کبد به بیکربنات تبدیل شود‪ .‬در‬ ‫دارا بودن ترکیبات بافرکننده‬ ‫رینگر الکتات‬ ‫اسیدوز‬
‫موارد نارسایی کبد‪ ،‬سعی شود از مایعات دیگر که‬ ‫نورموسول‪R-‬‬
‫الکتات ندارند استفاده شود‪ .‬نباید برای تزریق همزمان‬ ‫پالسمالیت‪A-‬‬
‫رینگر الکتات با ترکیبات خون از یک مسیر استفاده‬
‫کرد‪.‬‬
‫ممکن است به مکمل پتاسیم هم نیاز باشد‪.‬‬ ‫کمبود کلر‪ ،‬هیدروژن و کاهش دادن ‪pH‬‬ ‫نرمال سالین ‪% 0/9‬‬ ‫آلکالوز‬
‫تزریق همزمان رینگر الکتات با ترکیبات خون از یک‬ ‫دارای حداقل سدیم بوده و باعث افزایش‬ ‫کریستالوییدهای‬ ‫نارسایی قلبی‬
‫مسیر انجام نشود‪.‬‬ ‫حجم داخل عروق میشوند‪.‬‬ ‫ایزوتونیک با نیمغلظت‬
‫ممکن است به مکمل پتاسیم هم نیاز باشد‪.‬‬ ‫کلسیم ندارد و سدیم باالی آن منجر ادرار‬ ‫نرمال سالین ‪% 0/9‬‬ ‫هایپرکلسمی‬
‫زیاد میشود‪.‬‬
‫عدم تزریق همزمان با ترکیبات خون (یون کلسیم)‬ ‫در مقایسه با کریستالوییدهای دیگر‪ ،‬سدیم‬ ‫رینگر الکتات‬ ‫هایپرناترمی‬
‫کمتری دارد‪.‬‬
‫‪---------------------‬‬ ‫پتاسیم ندارد و سدیم باالی آن باعث‬ ‫نرمال سالین ‪% 0/9‬‬ ‫آدیسون‬
‫جایگزینی سدیم میشود‪.‬‬
‫‪---------------------‬‬ ‫بافر الکتات ندارند؛ سدیم کمی داشته و‬ ‫نورموسول‪R-‬‬ ‫نارسایی کبدی در مراحل نهایی‬
‫منجر به افزایش فشار پرتال نمیشوند‪.‬‬ ‫پالسمالیت‪A-‬‬
‫عدم تزریق همزمان با ترکیبات خون (یون کلسیم)‬ ‫از افزایش میزان سدیم میکاهند‪ ،‬امکان‬ ‫رینگر الکتات نیمغلظت‬ ‫نارسایی کلیوی همراه هایپرناترمی‬
‫فیلتراسیون بهتر را فراهم میکنند‪.‬‬ ‫نورموسول‪R-‬‬
‫پالسمالیت‪A-‬‬
‫میزان سدیم باید مرتب کنترل شود‪.‬‬ ‫جلوگیری از تجمع پتاسیم‬ ‫نرمال سالین ‪% 0/9‬‬ ‫نارسایی کلیوی همراه اولیگوری‬
‫مایعات دارای بافر هستند و حجم داخل‬ ‫رینگر الکتات‬ ‫احیاء شوک هایپوولمیک‬
‫عروق را جایگزین میکنند‪.‬‬ ‫نورموسول‪R-‬‬
‫پالسمالیت‪A-‬‬
‫بررسی دهیدراسیون بدن‬

‫پوست یکی از اندامهایی است که میتوان از روی انعطافپذیری ‪1‬آن میزان هیدراسیون بدن را تخمین زد‪ .‬میزان‬
‫دهیدراسیون را میتوان بر مبنای قابلیت ارتجاعی‪2‬و انعطافپذیری پوست‪ ،‬میزان مرطوب بودن مخاطات‪ ،‬موقعیت‬
‫چشمها در حدقه‪ ،‬تعداد ضربان قلب‪ ،‬کیفیت نیﺾ محیطی‪ ،‬زمان پرشدن مویرگی و میزان اتساع وریدهای محیطی‬
‫بررسی کرد‪ .‬دهیدراسیون‪ ،‬کاهش انعطافپذیری پوست‪ ،‬خشکی مخاطات‪ ،‬تاکیکاردی‪ ،‬تغییرات کیفیت نبﺾ‪،‬‬
‫کالپس وریدهای محیطی و افزایش میزان پرشدگی مویرگی را به همراه خواهد داشت‪ .‬قابلیت ارتجاعی پوست باید‬
‫در ناحیﮥ کمر و در حالت ایستاده مورد بررسی قرار گیرد‪ .‬توصیه میشود این کار در جاهای مختلف انجام میشود‪.‬‬

‫عالیم درمانگاهی دهیدراسیون‬

‫زمان برگشت چین پوستی‬ ‫زمان پرشدن مجدد‬ ‫مخاطات‬ ‫چشمها‬ ‫ظاهر حیوان‬ ‫درصد‬

‫مویرگها‬ ‫دهیدراسیون‬

‫کمتر از ‪ 2‬ثانیه‬ ‫‪ 1‬ثانیه‬ ‫طبیعی‬ ‫طبیعی‬ ‫طبیعی‬ ‫‪% 5-3‬‬

‫‪ 4-2‬ثانیه‬ ‫‪ 2‬ثانیه‬ ‫خشک و‬ ‫کمی گود‬ ‫کمی افسرده‬ ‫‪% 8-6‬‬

‫چسبناک‬
‫طوالنی‬ ‫بیش از ‪ 3‬ثانیه‬ ‫خشک و‬ ‫گودافتادگی‬ ‫افسرده‬ ‫‪% 10-8‬‬

‫گاهی سرد‬ ‫عمیق‬


‫بیحال و افتاده‪ ،‬در حال شوک و در صورت عدم درمان مرگ‬ ‫بیش از ‪% 15‬‬

‫میزان کمبود مایع در بدن (میلیلیتر) = درصد کمآبی (‪ × )%‬وزن بدن (کیلوگرم) × ‪1000‬‬

‫سرعت تزریق مایعات‬


‫میزان تزریق مایعات در ساعت را میتوان به واحد "قطره در دقیقه"‪3‬تبدیل کرد‪ .‬در ستهای تزریقی که بهطور‬
‫معمول در ایران وجود دارد‪ ،‬هر ‪ 20‬قطره برابر با یک میلیلیتر است که میتوان به آسانی تعداد قطره در دقیقه را‬
‫محاسبه کرد‪ .‬باید توجه داشت که در برخی از ستهای تزریق‪ ،‬ممکن است هر ‪ 10‬یا ‪ 15‬قطره برابر یک میلیلیتر‬
‫باشد‪ .‬برای تزریق دقیق حجمهای کم دارو یا مایع درمانی در حیوانات با وزن کمتر از ‪ 5‬کیلوگرم میتوان از میکروست‬

‫یا بورت‪1‬استفاده کرد که هر ‪ 60‬قطره آن برابر یک میلیلیتر است‪ .‬بورت به کیسه اصلی حاوی مایع وصل میشود و‬
‫براساس نیاز میتوان آن را پر کرد‪.‬‬
‫فرمول محاسبه سرعت تزریق‬

‫مجموع زمان انفوزیون (دقیقه) ÷ تعداد قطره‪/‬میلیلیتر (‪ 10‬یا ‪ × )20‬کل حجم تزریقی (میلیلیتر) = قطره‪/‬دقیقه (ست بالغین)‬

‫مجموع زمان انفوزیون (دقیقه) ÷ تعداد قطره‪/‬میلیلیتر (‪ × )60‬کل حجم تزریقی (میلیلیتر) = قطره‪/‬دقیقه (ست نوزادان)‬

‫رهیدراسیون (مقدار مورد نیاز مایع برای جایگزینی)‪ 2:‬مقدار مایع مورد نیاز تا کمبود مایع بدن جبران شود‪.‬‬
‫این مقدار را میتوان با استفاده از روشهای زیر تخمین زد‪.‬‬
‫‪ .1‬تخمین میزان دهیدراسیون با استفاده از عالئم بالینی؛ که در باال توضیح داده شد‪.‬‬
‫‪ .2‬محاسبه مایع از دست رفته از طریق افزایش در میزان ‪PCV‬‬
‫‪ .3‬تخمین مایع از دست رفته با استفاده از تاریخچه و گفتههای صاحب حیوان؛ بهعنوان مثال مقدار مایعی که بر‬
‫اثر اسهال و استفراغ از دست رفته است‪( .‬مقدار میلیلیتر از دست رفته در تعداد دفعات یا روزهایی که حیوان‬
‫درگیر بوده است‪ ،‬ضرب میشود‪).‬‬
‫‪3‬‬
‫مقدار مایع مورد نیاز برای نگهداری‬
‫مایع نگهدارنده‪ ،‬مقدار حجم مایعی است که در هر روز برای نگهداری حیوان در حالت تعادل مورد نیاز است‪( .‬به‬
‫بیان دیگر‪ ،‬تغییری در مقدار آب نهایی بدن صورت نگیرد و ثابت بماند‪ ).‬و میتوان آن را همراه و یا پس از جبران‬
‫کمآبی حیوان تجویز کرد‪.‬‬
‫میزان آن برحسب میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در روز بیان میشود‪.‬‬
‫اگر چه بهطور معمول مقدار مایع نگهداری مورد نیازِ ‪ 40‬تا ‪ 60‬میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در روز در محاسبات‬
‫مورد استفاده قرار میگیرند اما‪ ،‬توجه به این نکته ضرورت دارد که این مقادیر تخمینی تنها برای برخی بیماران دقیق‬
‫میباشند‪ .‬گربهها‪ ،‬سگهای بسیار کوچک و سگهای بسیار بزرگ عموما از چنین تخمینهایی استفاده کافی را نبرده‬
‫و در چنین بیمارانی برای محاسبه میزان مایع مورد نیاز باید از روشهای دقیقتری بهره برد‪.‬‬
‫نزدیک به دوسوم مقدار مایع مورد نیاز برای نگهداری‪ ،‬برای از دست دادن محسوس‪(1‬به بیان دیگر؛ مواردی که‬
‫محاسبه آنها آسان است) مایعات (ادرار)‪ ،‬و یکسوم آن مربوط به از دست دادن نامحسوس‪(2‬به بیان دیگر؛ مواردی‬
‫که محاسبه آنها دشوار است) مایعات (بهطور عمده از طریق مدفوع و تنفس و پوست) میباشد‪.‬‬
‫عالوه بر نیازهای ناشی از کمآبی و مقدار مایع برای نگهداری‪ ،‬به از دست رفتن مایعات که در حیوان همچنان در‬

‫جریان‪3‬است و وجود دارد را نیز باید لحاظ نمود‪ .‬مقادیر این مایعات را همیشه نمیتوان تعیین کرده و یا به آن عدد‬
‫اختصاص داد اما میتوانند در مایع درمانی بسیار حائز اهمیت باشند‪.‬‬
‫باید تالشهای الزم جهت تخمین از دست رفتن جاری مایعات از راههایی نظیر‪ ،‬اسهال‪ ،‬استفراغ‪ ،‬پرادراری‪ ،‬زخمهای‬
‫بزرگ یا سوختگی‪ ،‬تب‪ ،‬لهله زدن و از دست دادن صفاقی یا جنبی و خونریزی صورت گیرد‪ .‬از دست رفتن جاری‬
‫مایع باید تخمین زده شده و بهدقت همراه با مایع نگهداری جایگزین شود‪.‬‬
‫بهطور خالصه محاسبات و اجزای مایع درمانی را مشاهده میکنید‪.‬‬

‫‪ .1‬محاسبه کمبود مایع (مقدار مایع جایگزینی)‬


‫وزن بدن (کیلوگرم) × درصد دهیدراسیون (‪ = )%‬مایع مورد نیاز بر حسب لیتر‬ ‫‪‬‬
‫‪ .2‬مقدار مایع نگهدارنده (‪ 60 – 40‬میلیلیتر‪/‬کیلوگرم‪/‬روز)‬
‫از دست دادن محسوس (دفع ادراری)‪ 40 – 27 :‬میلیلیتر‪/‬کیلوگرم‪/‬روز‬ ‫‪‬‬
‫از دست دادن نامحسوس (مدفوع‪ ،‬پوست‪ ،‬تنفس)‪ 20 – 13 :‬میلیلیتر‪/‬کیلوگرم‪/‬روز‬ ‫‪‬‬
‫‪ .3‬از دست رفتن جاری مایعات (مثال؛ اسهال‪ ،‬استفراغ‪ ،‬پرادراری)‬
‫! مقدار کل مایع مورد نیاز حیوان از جمع سه مورد باال بدست میآید‪.‬‬
‫انتخاب نوع مایع تزریقی در دهیدراسیون‬
‫‪ .1‬اسهال و استفراغ‬
‫‪ ‬رساندن مایعات به حیوان مبتال به اسهال از راه خوراکی‪ ،‬در صورتی که حیوان این روند را تحمل‬
‫کند‪ ،‬مفید خواهد بود‪.‬‬
‫‪ ‬شوک توکسیک از پیامدهای بیماریهای دستگاه گوارش است‪ .‬در این حالت‪ ،‬تب‪ ،‬کاهش درجه‬
‫حرارت بدن‪ ،‬افزایش زمان پرشدن مویرگی‪ ،‬غشاهای مخای پرخون یا رنگپریده‪ ،‬لکوپنی و متعاقب‬
‫آن لکوسیتوز همراه با انحراف به چپ‪ ،‬کاهش فشار ورید مرکزی و غیرطبیعی شدن نبﺾ‪ ،‬قابل‬
‫انتظار است‪ .‬این بیماران را باید با مایع درمانی شدید (تهاجمی)‪ ،‬آنتیبیوتیکهای وسیعالطیف‪،‬‬
‫کورتونها‪ ،‬گلوکز و در صورت نیاز بیکربنات درمان کرد‪.‬‬
‫‪ ‬پیشبینی وضعیت اسید و باز بدن پس از اسهال و استفراغ دشوار است و درمان جهت تصحیح عدم‬
‫تعادل اسید‪-‬باز باید براساس آنالیز گازهای خونی صورت گیرد‪.‬‬
‫‪ ‬به بیماران نرمال از لحاظ وضعیت اسید‪-‬باز و یا آنهایی که اسیدوز متابولیک دارند‪ ،‬میتوان رینگر‬

‫الکتات تزریق کرد‪.‬‬


‫‪ ‬کاهش شدید پتاسیم‪ ،‬از عواقب اسهال‪ ،‬استفراغ و بیاشتهایی طوالنی مدت است و این در حالی‬
‫است که اغلب محلولهای جایگزین مقادیر پتاسیم کمی دارند‪ .‬به همین دلیل به مایعات تزریقی این‬
‫بیماران ‪ KCl‬افزوده میشود‪( .‬میزان آن برمبنای سطح پتاسیم خون است‪).‬‬
‫‪ .2‬چرخش و اتساع معده (‪)GDV‬‬
‫‪ ‬روندی را ایجاد میکند که میتواند منجر به شوک هایپوولمیک شود‪.‬‬
‫‪ ‬اسیدوز متابولیک و هایپوکالمی معولترین اختالالت الکترولیتی و اسید‪-‬باز آن محسوب میشود‪.‬‬
‫‪ ‬آلکالوز متابولیک هم متعاقب استفراغ ممکن است رخ دهد‪.‬‬
‫‪ ‬سطح پالسمایی الکتات یک نشانگر مناسب برای نکروز معده است‪.‬‬
‫‪ ‬مایع درمانی با استفاده از رینگر الکتات و با سرعت مورد استفاده در مواقع شوک (‪ 60‬تا ‪ 90‬میلیلیتر‬
‫به ازای کیلوگرم در ساعت) با استفاده از ورید وداج یا سفالیک‪ ،‬مایع درمانی مناسبی برای این‬
‫بیماران است‪.‬‬
‫‪ .3‬نارسایی احتقانی قلب‬
‫‪ ‬اغلب خطر افزایش بیش از حد مایعات در این بیماری وجود دارد و نباید سدیم زیادی به حیوان‬
‫برسد‪ .‬دکستروز ‪ %2/5‬یا ‪ %5‬به همراه ‪ KCl‬و یا سالین ‪ %0/45‬در این بیماران میتوانند استفاده شوند‪.‬‬
‫‪ .4‬مراحل انتهایی بیماری کبدی‬
‫‪ ‬کبد قادر به متابولیسم الکتات نیست و نباید از محلولهای حاوی این بافر در مایع درمانی بهره برد‪.‬‬
‫بهجای آن باید از مایعات حاوی استات یا بافرهای دیگر‪ ،‬جهت رساندن ‪ pH‬خون به سطح مناسب‬
‫استفاده کرد‪ .‬در این بیماریها اغلب هایپوگالیسمی رخ میدهد و مایعات حاوی دکستروز مفید‬
‫هستند‪.‬‬
‫‪ .5‬نارسایی حاد کلیوی همراه با کاهش دفع ادرار‬
‫‪ ‬حیوانات دچار نارسایی کلیوی‪ ،‬بهطور مشخصی دچار اسیدوز متابولیک هستند‪ .‬وضعیت پتاسیم‬
‫خون این حیوانات بستگی به وضعیت ادرار دارد‪ .‬در نارسایی حاد کلیوی که اغلب اولیگوری (و یا‬
‫آنوری) وجود دارد‪ ،‬هایپرکالمی رخ میدهد‪ .‬اسیدوز ایجاد شده در این حیوانات تا حدودی با دفع‬
‫‪ CO2‬تنفسی جبران میشود اما هنگامی که ‪ pH‬خون به ‪ 7/15‬و کمتر برسد‪ ،‬استفاده از بیکربنات‬
‫جهت درمان توصیه میشود‪.‬‬
‫این درمان باید بهدقت انجام شود؛ چرا که تجویز بیش از اندازه بیکربنات سدیم‪ ،‬منجر به افزایش سدیم و کاهش‬
‫کلسیم میشود و در نهایت افزایش حجم میشود‪.‬‬
‫‪ ‬هایپرکالمی در مراحل اولیه منجر به برادیکاردی و در مراحل شدید باعث ایست قلبی و مرگ‬
‫حیوان میشود‪ .‬این حالت را میتوان با استفاده از دکستروز به همراه انسولین (گلوکز به هنگام ورود‬
‫به سلول یون پتاسیم را نیز همراه خود میبرد و برای اینکه گلوکز وارد سلول شود‪ ،‬نیاز به مصرف‬
‫همزمان انسولین است‪ ).‬و گلوکونات کلسیم (بهمنظور مقابله با اثرات قلبی پتاسیم و بهبودی انقباض‬
‫قلب) برطرف نمود‪.‬‬
‫‪ ‬بهترین مایع جهت انجام مایع درمانی در نارسایی حاد کلیوی‪ ،‬نرمال سالین است‪ .‬در این بیماری‬
‫جریان ادرار با استفاده از داروهای مدر حتما باید برقرار شود‪.‬‬
‫‪ .6‬نارسایی مزمن کلیوی‬
‫‪ ‬در این بیماری حیوان‪ ،‬حجم زیادی از آب را به دلیل پرادراری از دست میدهد‪ .‬به همین ترتیب‪،‬‬
‫سطح پتاسیم خون نیز کاهش مییابد‪ .‬اسیدوز متابولیک هم از عوارض این بیماری است‪ .‬رینگر‬

‫الکتات در این حیوانات مناسب است؛ چون هم دارای خاصیت قلیاییکنندگی بوده و هم مقداری‬
‫پتاسیم دارد‪.‬‬
‫‪ .7‬کمکاری غده فوق کلیه (آدیسون)‬
‫‪ ‬به دلیل کاهش میزان آلدوسترون‪ ،‬بازجذب سدیم به خوبی صورت نگرفته و عالوه بر کمآبی‪،‬‬
‫حیوان دچار کاهش سدیم و کلر و افزایش پتاسیم و کلسیم است‪.‬‬
‫‪ ‬کاهش حجم مایعات بدن و کاهش فشار خون از جمله عوارض این بیمای میباشد‪.‬‬
‫‪ ‬نرمال سالین‪ ،‬مایع مناسبی برای درمان این بیماری میباشد؛ چون عالوه بر جبران کاهش حجم و‬
‫کاهش فشار خون‪ ،‬کمبود سدیم و کلر را هم جبران میکند‪.‬‬
‫‪ .8‬دیابت کتواسیدوز‬
‫‪ ‬بهجز در موارد کمی از بیماران مبتال‪ ،‬همه سگها و گربههای دچار دیابت کتواسیدوز‪ ،‬کمبود‬
‫شدیدی در میزان سدیم خون دارند‪.‬‬
‫‪ ‬نرمال سالین به همراه مکمل پتاسیم‪ ،‬مایع انتخابی جهت درمان این عارضه است‪.‬‬
‫عوارض مایع درمانی‬
‫‪ .1‬ترشحات بیش از حد بینی‬
‫‪ .2‬ادم ملتحمه‪ ،‬بیرونزدگی کره چشم‬
‫‪ .3‬کاهش پروتیین تام‪ ،‬هماتوکریت‪ ،‬نیتروژن اوره خون‬
‫‪ .4‬سرفه‬
‫‪ .5‬تاکیپنه‬
‫‪ .6‬پلیاوری‬
‫‪ .7‬اسهال‪ ،‬استفراغ و آسیت‬
‫‪ .8‬افزایش وزن‬
‫روشهای تجویز مایعات‬
‫روش تجویز مایعات به ماهیت اختالالت درمانگاهی‪ ،‬شدت‪ ،‬نحوه وقوع (حاد یا مزمن) و وضعیت بیمار بستگی دارد‪.‬‬
‫‪ .1‬تزریق زیرجلدی‬
‫‪ ‬مسیر ماسبی برای تزریق مایع نگهدارنده در حیوانات کوچک بهشمار میرود‪.‬‬
‫‪ ‬حجم مایع تزریق شده در این روش‪ ،‬در هر محل حداکثر ‪ 10‬سیسی به ازای هر کیلوگرم یا در‬
‫مجموع ‪ 50‬تا ‪ 200‬سیسی میباشد‪.‬‬
‫‪ ‬مایعات در زیرپوست پشت بدن‪ ،‬از ناحیه کتف تا ناحیه کمر تزریق میشوند‪.‬‬
‫‪ ‬بزای تزریق زیرجلدی‪ ،‬تنها تجویز مایعات ایزوتونیک توصیه شده است‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬جذب زیرجلدی مایعات در حیوانات مبتال به افت دمای بدن (هایپوترمی)‪ ،‬دهیدراته یا مبتال به شوک‪ ،‬به دلیل‬
‫کاهش جریان خون به پوست‪ ،‬به کندی صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪ .2‬تزریق داخل صفاقی‬
‫‪ ‬در این روش تنها مایعات ایزوتونیک را میتوان مورد استفاده قرار داد؛ زیرا تزریق مایعات‬
‫هایپرتونیک با استفاده از فشار اسمزی باال‪ ،‬منجر به کشیده شدن مایعات خارج سلولی به داخل حفره‬
‫صفاقی و تشدید دهیدراسیون خواهد شد‪.‬‬
‫‪ ‬معموال مسیر مناسبی جهت مایع درمانی نیست و فقط در مواردی نظیر دیالیز صفاقی و در حیوانات‬
‫کوچکی که امکان تزریق وریدی مایعات در آنها مشکل است‪ ،‬بهکار میرود‪.‬‬
‫‪ ‬تزریق اتفاقی در رودهها یا بروز پریتونیت از عوارض احتمالی این روش است‪.‬‬
‫روش تزریق‪ :‬قسمتی از سطح شکم تراشیده شده و ضدعفونی میشود‪ .‬یک سوزن زیرجلدی از راه خط سفید‪ ،‬با‬
‫فاصله ‪ 2-1‬سانتیمتر از پشت ناف وارد میشود‪ .‬با مشاهده کمی اتساع در محوطه بطنی‪ ،‬مایع درمانی از این راه را باید‬
‫متوقف نمود‪.‬‬
‫‪ .3‬تزریق داخل استخوانی‬
‫‪ ‬در حیوانات خیلی جوانی که دسترسی به عروق در آنها مشکل است‪ ،‬مورد استفاده قرار میگیرد‪.‬‬
‫‪ ‬وقتی حیوان دچار کاهش حجم مایعات باشد و عروق محیطی کالپس شده باشند‪ ،‬مغز استخوان‬
‫دچار کالپس نمیشود و دسترسی به آن هم سریعتر از دسترسی به عروق است‪.‬‬
‫‪ ‬محلهای مناسب جهت انجام مایع درمانی از این طریق شامل‪ :‬برجستگی استخوان درشت نی‪،‬‬
‫‪1‬‬

‫گودی قرقرهای استخوان ران‪ 2،‬برجستگی بزرگ استخوان ران‪3‬و بال استخوان خاصره‪4‬میباشد‪.‬‬
‫تذکر‪ :‬در این روش تزریق امکان بروز درد و استئومیلیت وجود دارد‪.‬‬
‫‪ .4‬تزریق داخل وریدی‬
‫‪ ‬بدون تردید بهترین روش برای موارد دهیدراسیون شدید و یا شوک است‪ ،‬زیرا مایعات تزریق شده‬
‫به سرعت وارد گردش خون میشوند و حجم خون در گردش به سرعت افزایش مییابد‪.‬‬
‫نکات تکمیلی‬
‫دوز مایع درمانی در موارد شوک‬
‫مایعات کریستالوییدی‬
‫‪ ‬سگ ‪ 60 :‬تا ‪ 90‬میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در هر ساعت‬
‫‪ ‬گربه‪ 45 :‬تا ‪ 60‬میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در هر ساعت‬

‫مثال‪ :1‬یک سگ ‪ 20‬کیلوگرمی به ‪ 1800‬میلیلیتر مایع در طول ‪ 24‬ساعت نیاز دارد‪ .‬در صورتی که در ست سرم‬
‫هر ‪ 20‬قطره برابر با ‪ 1‬میلیلیتر باشد‪ ،‬مایع باید در چه سرعتی تنظیم شود؟‬
‫‪ ‬برای محاسبه مقدار مورد نیاز در یک ساعت‪ ،‬باید مقدار مایع مورد استفاده در طول یک روز را تقسیم بر ‪24‬‬
‫نمود‪.‬‬
‫میلیلیتر‪/‬ساعت ‪1800 ÷ 24 = 75‬‬
‫‪ ‬برای محاسبه مقدار مورد نیاز در یک دقیقه‪ ،‬باید مقدار بدست آمده را تقسیم بر ‪ 60‬نمود‪.‬‬
‫میلیلیتر‪/‬دقیقه ‪75 ÷ 60 = 1/25‬‬
‫‪ ‬در نهایت با ضرب نمودن عدد باال در عدد ست سرم (در این مثال ‪ ،)20‬مقدار قطره در هر دقیقه بدست‬
‫میآید‪.‬‬
‫قطره‪/‬دقیقه ‪1/25 × 20 = 25‬‬
‫مثال‪ :2‬یک سگ ماده ‪ 6‬ساله عقیم شده و ‪ 32‬کیلوگرمی‪ ،‬بهدلیل اسهال شدید‪ ،‬افسردگی و بیاشتهایی به بیمارستان‬
‫آورده شده است‪ .‬تخمین زده شد که این حیوان ‪ %6‬دهیدراته است‪ .‬کلینیسین توصیه میکند حیوان بستری شده و مایع‬
‫درمانی در آن شروع شود‪ .‬مقدار مایع مورد نیاز این حیوان در طی ‪ 24‬ساعتی که در بیمارستان حضور دارد‪ ،‬چه میزان‬
‫است؟ (فرض کنید که در ست سرم مورد استفاده در این حیوان‪ ،‬هر ‪ 15‬قطره یک میلیلیتر باشد‪).‬‬

‫‪ ‬حیوان ‪ %6‬دهیدراته است و مقدار مورد نیاز جهت جبران مایع از دست رفته‪ ،‬از فرمول زیر بدست میآید‪:‬‬
‫میزان کمبود مایع در بدن (میلیلیتر) = درصد کمآبی (‪ × )%‬وزن بدن (کیلوگرم) × ‪1000‬‬

‫‪1000 × 32 × 6% = 1920‬‬

‫پس مقدار مایع مورد نیاز این حیوان جهت جبران دهیدراسیون‪ 1920 ،‬میلیلیتر است‪.‬‬

‫‪ ‬مقدار مایع نگهداری محاسبه شده در این حیوان ‪ 50‬میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم در طول روز میباشد و با‬
‫توجه به اینکه ‪ 32‬کیلوگرم وزن دارد‪:‬‬
‫میلیلیتر‪/‬روز‪32 × 50 = 1600‬‬
‫مقدار مایع نگهداری ‪ 1600‬میلیلیتر برای ‪ 24‬ساعت است‪.‬‬
‫‪ 1600 ‬میلیلیتر مایع نگهداری ‪ 1900 +‬میلیلیتر مایع جهت جبران دهیدراسیون = ‪ 3500‬میلیلیتر در طول ‪24‬‬
‫ساعت‬
‫‪ ‬برای اینکه بتوان ‪ 3500‬میلیلیتر مایع را در طول ‪ 24‬ساعت به حیوان تجویز کرد‪ ،‬از این طریق عمل می‪-‬‬
‫کنیم‪:‬‬

‫(‪ 3500 ÷ 24 = 145/8 )146‬‬

‫‪ 146‬میلیلیتر در هر ساعت‬

‫‪ 146 ÷ 60 = 2/43‬‬

‫‪ 2/43‬میلیلیتر در هر دقیقه‬

‫‪ 2/43 ÷ 15 = 36/45‬‬

‫‪ 36/45‬قطره در هر دقیقه‬
‫مروری بر محاسبات دارویی‬

‫درصد محلولها‬
‫درصد یک محلول‪ ،‬بهصورت مقدار وزنِ یک دارو (‪ )w‬در یک میزان حجم (‪ )v‬تعریف میشود‪.‬‬
‫‪ 1 .1‬گرم (‪ )w‬در ‪ 100‬میلیلیتر = محلول ‪%1‬‬
‫‪ 2 .2‬گرم (‪ )w‬در ‪ 100‬میلیلیتر = محلول ‪%2‬‬
‫و به همین ترتیب‪.‬‬
‫با این وجود‪ ،‬بیان مقادیر دارویی‪ ،‬بهصورت درصد از بیان آن به شکل میلیگرم‪/‬میلیلیتر در هنگام محاسبه غلظت‬
‫موردنیاز‪ ،‬پر کاربردتر است‪.‬‬

‫‪ 2/5‬گرم‪ 100/‬میلیلیتر‬ ‫=‬ ‫‪ .1‬محلول ‪%2/5‬‬


‫‪ 0/025‬گرم‪/‬میلیلیتر‬ ‫=‬ ‫÷ ‪100‬‬
‫تبدیل گرم به میلیگرم‪ :‬هر ‪ 1000‬میلیگرم برابر با ‪ 1‬گرم است‪.‬‬
‫پس‪ ،‬برای تبدیل ‪ 0/025‬گرم به میلیگرم‪ ،‬آن را در ‪ 1000‬ضرب میکنیم‪25 = .‬میلیگرم‪/‬میلیلیتر‬

‫برای بدست آوردن غلظت دارو برحسب میلیگرم‪/‬میلیلیتر‪" ،‬عدد درصد" در ده ضرب شود‪.‬‬ ‫به بیان سادهتر‬

‫فرمولهای محاسبه حجم‪ ،‬درصد محلول و وزن یک دارو‬

‫‪) × 100‬گرم( وزن‬ ‫حجم )میلیلیتر( × غلظت ‪%‬‬ ‫‪) × 100‬گرم( وزن‬
‫= حجم )میلیلیتر(‬ ‫= وزن )گرم(‬ ‫= غلظت‪%‬‬
‫غلظت محلول ‪%‬‬ ‫‪100‬‬ ‫حجم)میلیلیتر(‬

‫محاسبه دوز دارو‪ :‬برای محاسبه دوز یک دارو‪ ،‬به اطالعات زیر نیاز است‪:‬‬

‫‪ ‬وزن بدن حیوان برحسب کیلوگرم‬


‫‪ ‬میزان دوز روزانه؛ که ممکن است نیاز باشد که در چند نوبت مصرف شود‪( .‬مثال دوبار در روز)‬
‫‪ ‬مقدار هر عدد قرص‬
‫مثال اول‪ :‬غلظت محلولی‪ ،‬در صورتی که از ‪ 125‬میلیگرم گلوکز و ‪ 50‬میلیلیتر تشکیل شده باشد را حساب‬
‫کنید‪.‬‬
‫قدم اول‪ :‬تبدیل میلیگرم به گرم‬

‫قدم دوم‪ :‬استفاده از فرمول‬


‫‪) × 100‬گرم( وزن‬
‫= غلظت‪%‬‬
‫حجم)میلیلیتر(‬

‫‪0/125 × 100‬‬
‫= غلظت‪%‬‬ ‫جواب‪ 0/25 :‬درصد‬
‫‪50‬‬

‫مثال دوم‪ :‬یک سگ ‪ 20‬کیلوگرمی‪ ،‬هر ‪ 8‬ساعت یکبار‪ ،‬نیازی به دارویی با دوز ‪ 25‬میلیگرم به ازای هر کیلوگرم‬
‫در هر ‪ 24‬ساعت دارد‪ .‬غلظت داروی مورد استفاده ‪ %5‬است‪ .‬حجم دارویی که در هر نوبت باید تزریق شود را محاسبه‬
‫نمایید‪.‬‬
‫قدم اول‪ :‬تبدیل میلیگرم به گرم‬

‫مجموع دارویی که باید در ‪ 24‬ساعت تجویز شود‬


‫×‬

‫‪) × 100‬گرم( وزن‬ ‫جواب‪ 10 :‬میلیلیتر‬


‫= حجم )میلیلیتر(‬
‫غلظت محلول ‪%‬‬ ‫که باید هر ‪ 8‬ساعت یا بیان دیگر ‪ 3‬بار در روز تجویز شود‪.‬‬
‫جواب نهایی‪ 3/33 :‬در هر نوبت باید تزریق شود‪.‬‬
‫مثال سوم‪ :‬یک سگ ‪ 10‬کیلوگرمی‪ ،‬به قرص آنتیبیوتیک برای ‪ 14‬روز نیاز درد‪ .‬دوز توصیه شده دارو‪ 5 ،‬میلیگرم‬
‫به ازای هر کیلوگرم‪ ،‬هر ‪ 6‬ساعت است‪ .‬هر قرص حاوی ‪ 200‬میلیگرم آنتیبیوتیک است‪ .‬تعداد قرصی که باید‬
‫مصرف شود را حساب کنید‪.‬‬
‫قدم اول‪ :‬مجموع دوز مورد نیاز‬

‫هر ‪ 6‬ساعت نیاز به ‪ 50‬میلیگرم دارو است‪.‬‬


‫قدم دوم‪ :‬تعداد قرصهای مورد نیاز‬

‫‪ 0/25‬قرص هر ‪ 6‬ساعت‬
‫از طرفی دیگر‪ ،‬باید ‪ 4‬بار در روز (هر ‪ 6‬ساعت) قرص استفاده شود‪ ،‬پس در هر روز به ‪ 1‬قرص کامل نیاز است و با‬
‫توجه به اینکه دوره درمان ‪ 14‬روز میباشد‪ ،‬در مجموع ‪ 14‬عدد قرص باید مصرف شود‪.‬‬

‫برای تمرین بیشتر‬

‫تمرین ‪ :1‬یک سگ ‪ 7‬کیلوگرمی‪ ،‬نیاز به قرص آنتیبیوتیک با دوز ‪ 1/5‬میلیگرم به ازای هر کیلوگرم دو مرتبه در‬
‫روز‪ ،‬دارد‪ .‬این آنتیبیوتیک‪ ،‬در قرصهای ‪ 50 ،15 ،10‬و ‪ 150‬میلیگرم در دسترس میباشد‪ .‬باتوجه به این موارد‪،‬‬
‫اندازه صحیح قرص مورد استفاده و تعداد قرصی که باید مصرف شود را حساب کنید‪.‬‬

‫تمرین‪ :2‬یک سگ ‪ 15‬کیلوگرمی‪ ،‬نیاز به قرصهای آنتیبیوتیک به مدت ‪ 21‬روز دارد‪ .‬دوز توصیه شده‪ 5 ،‬میلیگرم‬
‫به ازای هر کیلوگرم در هر ‪ 12‬ساعت میباشد‪ .‬هر کپسول حاوی ‪ 25‬میلیگرم آنتیبیوتیک است‪ .‬تعداد کپسولها را‬
‫حساب کنید‪.‬‬
‫منابع‬

‫‪ .3‬اصول بیهوشی دامپزشکی‪ ،‬تالیف دکتر ناصر وصال‪ ،‬انتشارات دانشگاه شیراز‪1394 ،‬‬
‫‪ .4‬مایع درمانی کاربردی در دامهای کوچک‪ ،‬تالیف دکتر علی اصغر سرچاهی‪1391 ،‬‬

You might also like