Professional Documents
Culture Documents
قواعد فاصله نیم فاصله PDF
قواعد فاصله نیم فاصله PDF
این قواعد از مبحث پنجم منبع زیر در این فایل گنجانده شدهاند:
جمشید سرمستانی ،قواعد جامع امالی فارسی ،تهران ،نشر سرمستان ،0931 ،ص 089تا .033
تهديگ ،چشمسير ،خوشطرح و شالدار» را كه هم در كنار يكديگر نوشته شدهاند و هم معنايي پيوسته دارند« ،تركيبهاي
حقيقي» ميناميم؛ و واژههايي مانند «آن مرد ،چهوقت ،كتاب را و هيچوقت» را كه در كنار هم نو شته شدهاند ولي و معنايي
گسسته دارند« ،تركيبهاي مجازي» ميناميم.
5.0ـ تركیبهای دوجزئی
( )1ميان اجزاي تركيبهاي دوجزئي دهحرفي (تركيبهايي كه ده حرف يا كمتر داشتهه باشتن ) نيم فاصتله ،و ميان
1
اجزاي تركيبهاي يازدهحرفي (تركيبهايي كه يازده حرف يا بيشتر داشهه باشن ) يك فاصله ميگذاريم.
اين قاعده« ،قاع هي دهحرفي /يازدهحرفي» ناميده ميشود.
لفظ جاللهی «اهلل»:
بسماهلل ،سبحاناهلل ،كليماهلل ،روحاهلل ،باركاهلل ،تباركاهلل ،ايّ كماهلل.
اسم ابزار:
آمپرسنج ،خاكان از ،سخ:افزار ،دماسنج ،م ادتراش ،خاكان از.
اسم صوت:
بعبع ،شرشر ،جيكجيك ،نقنق ،منّومن ،وقّووق ،نقونوق( .استثنا :ورّ و ور)
اسم عام:
پ رزن ،بناگوش ،شيرقهوه ،تهچك ،تهريش ،تهديگ.
اسم عطفی:
سردوگرم ،تهوتو ،چن وچون ،كاردوپنير.
اسم مركب:
چهلسهون ،هف:سين ،هش:پا ،هف:پيكر ،هف:تير ،ارديبهش ،:هف:خواهران،هف:برادران.
اسم مصدر:
چشمپوشي ،پيروي ،آبكشي ،دلجويي ،يادگيري ،خوردوخواب ،مهماتسازي ،خوشرفهاري.
ت صميمگيري ،تق سيمبن ي ،تعقيبوگريز ،قانونگريزي ،توانمن سازي ،بلن پروازي ،كمظرفيهي ،دلجوييها ،م سهكبر سهيزي ،قهرمان
( )1در مثالهايي كه درپي خواهد آمد ،نويسااانده براي برخي مدخلها مثال يازدهحرفي نيافته ،اما اگر مثالي پيدا شاااود ،اجزاي آن با يك
فاصله از هم نوشته ميشود.
1
گرايي ،قهرمان پرستتهي ،كاركرد گرايي ،كنهرل پذيري ،محرومي :زدايي ،مستتلوتي :پذيري ،مستتلوتي :گريزي ،مضتتمون پردازي،
ميكروب زدايي.
اسم مصدر اتباعی:
بزنبزن ،بچاپبچاپ ،بكشبكش.
2
اسم مصدر عطفی:
هيچكس ،هركس ،هرگاه ،هروق ،:هريك ،هيچگاه ،هيچيك ،هرميوهاي ،هرنشانهاي ،هرترانهاي ،هرسرمايهاي.
صفت مبهم مركب:
همهكاره ،هيچكاره ،چن روزه ،همهرنگ ،چن پهلو ،همهفن ،همهمنظوره ،چن منظوره ،همهمحهوايي.
صفت مفعولی:
رونوش ،:دلداده ،غمدي ه ،پيشرفهه ،پيشگفهه ،فرض ش ه ،دس:باف ،بادآورده ،دس:نوشهه ،جاافهاده ،اداشون ه ،هواخورده،
تصورش ه ،مطرحش ه ،تهيهش ه ،تغييريافهه ،مصيب:دي ه ،تشكيلش ه ،نيمجوشي ه ،پيشپرداخ ،:دس:نوشههها.
صفت مقداری:
پرتوقع ،پرنشاط ،پرهيجان ،كمادعا ،كممحب ،:كمظرفي.:
صفت منفی:
غيرالزم ،غيرمفي ،غيرساتم ،غيرعادي ،غيرعادي ،بالوارث ،بالعوض ،المذهب ،الينقطع.
غيرايراني ،غيراجهماعي ،غيرمنهظره ،غيرمهرقبه.
صفت نسبی:
زيرخاكي ،زيرسطحي ،دودسهي ،روميزي ،دمدسهي ،سرانگشهي ،درونگروهي ،روانشناخهي ،باوركردني.
درون سازماني ،جامعه شناخهي ،معرف :شناخهي.
تركیبهای عربی:
ذواتجالل ،فياتب اهه ،علياتخ صوص ،فياتواقع ،ضرب االجل ،حهي االمكان ،غمض اتب صر ،حجراال سود ،عاتمات ِّسر ،برأياتعين،
حج:االسالم ،ملكاتشعرا ،خليلاترحمن ،مخهلف اتقول ،مهح اتشكل ،قليلاتحجم ،اليغفر ،اليهناهي ،غيرمسهعمل ،مهشاكيعنه.
سريع االنهقال ،كثير االنهشار ،امير اتمؤمنين.
( )3صفتهاي «برخي»« ،بعضي» و «همه» ،همواره با واژهي پس از خود يك فاصله دارند:
برخي دو سهان ،برخي مكانها ،برخي صنايع ،برخي نيازها ،بع ضي افراد ،بع ضي ان سانها ،بع ضي مردم ،همهي مردم ،همه چيز ،همه
كس ،همه حال.
3
تركیبهای بیگانه:
آنالين ،بكآپ ،فس:فود ،تپتاپ ،نوتبوك،كيلومهر ،ميليمهر ،هليبرن ،آنژيوگرافي ،موتكولگرم.
اتكهرو مغناطيس.
عدد مركب:
ششهزار ،يكميليون ،پنجميليارد ،بيس:وپنج ،سيويك ،پانزدههزار ،هج هميليون ،يازدههزار ،هشهادوپنج.
قید ترتیب:
يكيك ،پنجپنج ،هفهادهفهاد ،هشهادهشهاد.
قید حالت و كیفیت:
جاخورده ،دررفهه ،وحشتت:زده ،شتتيون كنان ،پريشتتان حال ،پريشتتانخاطر ،دل خواهانه ،يواشيواش ،رفهه رفهه ،تنگانتنگان،
ترزانترزان.
پاورچين پاورچين ،پري شان احوال ،دوت :خواهانه ،صورت گرايانه ،ضمير خواهانه ،واپس گرايانه ،معرف :شنا سانه ،ناجوان
مردانه ،معذرت خواهانه.
قید مكان:
اينجا ،آنجا ،همانجا ،همينجا.
كوتاه نوشتهی سالها:
533ق.م084 ،ق1234 ،م.
لقب:
حاجآقا ،جن:مكان ،خُل آشيان.
مركب اتباعی:
پولمول ،خلمل ،دكهرمكهر ،هلههوته ،يلّليتلّلي ،هارتوهورت.
نام كسان:
سي علي ،ميرباقر ،ميرمحم ،محم رضا ،عليرضا ،عليمحم ،سي رضا.
محم اسماعيل.
نام خانوادگی:
(رضا) عليزاده( ،ريحانه) محم حسني( ،بهرام) دانشپژوه( ،زيور) محم نژاد( ،مرتضي) رئيسكرمي( ،محسن) شاهمرتضايي( ،رامش)
محم مرادي.
( )2هرگاه يكي از دو حرف «س» يا «ش» در هر دو جزء باشااد ،و حرف پاياني يك جزء ،جزو حرفهاي تخت
(ب ،پ ،ت ،ث) باشااد ،اگر تركيب نهحرفي ياكمتر باشااد ،اجزاي آن با نيم فاصااله ،و اگر دهحرفي يا بيشتر باشااد،
اجزاي آن با يك فاصله از هم نوشته ميشوند:
شص:وشش ،شبنشيني.
مسهضعف نشين ،مسهضعف پسن ،مسهضعف كشي.
5.5ـ تركیبهای چندجزئی
( )1تركيبهاي چندجزئي جدا كه هشت حرف يا كمتر داشته باشند ،با نيم فاصله ازهم نوشته ميشوند:
نورپخشكُن ،غيرهمسطح ،غيرهمجنس ،آبسردكن ،دربازكن ،قفلبازكن ،نمخشككن ،بيآمپرسنج ،مااليطاق.
( )2در تركيبهاي چندجزئي جدا كه بيش از ه شت حرف دا شته با شند ،ميان اجزاي دهحرفي (وكمتر) كه باهم
يك سااازهي دسااتوري (مانند اساام فاعل ،اساام مفعول ،عدد مركب و )...ميسااازند ،يا باهم خوانده ميشااوند ،نيم
4
فاصله ،و ميان اين اجزا و جزء يا اجزاي ديگر ،يك فاصله ميگذاريم:
درصدها:
نودونه درص ،سيوپنج درص ،بيس:وپنج درص ،شص:ودو درص ،بيس:وپنج درص ،هشهادوپنج درص .
صفت بیانی:
خوش آبوهوا ،ب آبوهوا ،ابرق رت مآبانه ،خوش خطوخال ،بي تابوتوان ،د س:ودل باز ،د س:وپا چلفهي ،عمامه به سر،
غرقه بهخون.
صفت شمارشینسبی:
هف:هش :حرفي ،دهبيس :رقمي ،ششهف :رديفي ،بيس:سي مهري ،سهچهار روزه ،دوسه جزئي ،هشهاد تخ:خوابي.
صفت شمارشی تخمینی و موصوف:
سهچهار روز ،هف:هش :نفر ،دهبيس :سال.
صفت فاعلی:
دس:وپا گير ،جف:وجور ساز ،تخ:خواب شو ،دل خوشكنك ،يهيم شادكنك ،شكم سيركنك ،هيزمبيار معركه ،دس :ازجان
شسهه ،ازجان گذشهه ،ازفرنگ برگشهه ،رودربايسهي دار ،مكهبخانه دار ،مهمانخانه دار.
صفت مبهم بسیط و موصوف:
هر اف:وخيزي ،هيچ تروخشكي.
صفت مفعولی:
نشان دادهشده ،دلودين داده ،ازجا دررفهه ،دلودين باخهه ،سردوگرم چشي ه ،چشموگوش بسهه ،دلودين ازدس :داده.
صفت مقداری:
پر رف:وآم ،كم اف:وخيز ،كم سوخ:وساز ،پر زرقوبرق ،پر دردسر ،كم دردسر.
صفت منفی:
غير كارآم ،غير قابلت صور ،غير قابلقبول ،غير قابلك ش ،:غير خ شون:آميز ،غير قابلبازگ ش ،:غيرقابل پيشبيني ،غيرقابل
پيشگويي.
صفت مبهم بسیط در اصطالحها:
نخود هرآش ،دواي هردرد ،نقل هرمجلس ،همهفن حريف ،هر جابهجايي.
عدد مركب:
سههزار و دوي س :و نودونه ،پنجميليون و سيو شش هزار و هفه ص و سيويك ،هفه ص ميليون و پان ص و پنجاهويك هزار،
هف ههزار و سيص و چهلوپنج ،پنجميليون و سيوچهار هزار و سيص و شص:ونه.
فعل مركب:
بهكار بردن ،برهم زدن ،ازهم پاشي ن.
قید حالت:
جيغوداد كنان ،سروپا شكنان.
مصدر:
رف:وآم كردن ،پسوپيش كردن ،جف:وجور كردن.
نام و لقب كسان:
قائم آل محم ،پنج تن آل عبا،حستتينبن علي ،عليبن ابيطاتب ،محم بن ابيبكر ،حاجآقا ابوترابي ،ستتي محم رضتتا ،ستتي
عليمحم ،مير محم تقي ،مير عليرضا ،خواجه نصيرات ين ،مال نصرات ين ،خواجه عب اهلل ،سي محم رضا داوودي ،سي عليمحم
ميرزايي ،مير محم تقي بهرامي ،مير عليرضا ذواتق ر.
نام خانوادگی:
محم علي زاده ،مير تاجات يني ،مير فخرات يني.
5
تركیبهای عربی:
ماشاء اهلل ،بيني و بيناهلل ،سالماهلل عليه.
ابواتفضل اتعباس ،ذواتجالل واالكرام ،عاتماتسر واتخفيات .اظهر مناتشمس.
تركیبهای بیگانه:
موتورسيكل :ران ،اتكهرو كارديوگرافي.
( )3هرگاه هيچيك از اجزاي تركيب چندجزئي باهم يك سازهي د ستوري (مانند ا سم فاعل ،ا سم مفعول ،عدد
مركب و )...نسازند ،يا باهم خوانده نشوند ،همهي اجزاي تركيب از هم يك فاصله ميگيرند:
بادمجان دور قاب چين
( )4واژه هاي «آن»« ،اين»« ،همان» و «همين» ،هرگاه با واژهاي ديگر به كار روند (مانند «آن /همان مرد» و «اين /همين كتاب») «صااافت
اشاره» هستند و هرگاه اااا براي پرهيز از تكرار اسم اااا به تنهايي بهكار روند ،ضمير اشاره ناميده مي شوند( .مانند «نميتوانيم اين /آن را
ناديده بگيريم» و «همين /همان كه گفتم درست بود»).
6
5.9.5ـ قید
در قيدهاي ترتيب دوجفتي؛ اجزاي جفتها ،باهم نيم فاصله ،و خود جفتها باهم يك فاصله دارند:
دوتا دوتا ،چهارخانه چهارخانه ،هف:نفر هف:نفر.
5.9.9ـ مضاف و مضاف الیه
( )1اجزاي مضاف و مضافاليه با يك فاصله از هم نوشته ميشوند:
م اد ح سن ،د س :روزگار ،آهوي د ش ،:جزو وظايف ،جزو خانواده ،جزو كالس ،عليه د شمن ،ا سرار آ سمان ،آب زير كاه،
سنگ روي يخ.
( )2مگر هنگامي كه بهجاي ا سم (ا سم عام ،ا سم خاص ،ا سم معني ،ا سم م صدر و )...بهكار روند ،كه در فا صله/
نيمفاصله از قاعدهي دهحرفي ،يازدهحرفي پيروي ميكنند:
خيابان وتيعصر ،پاركشهر (نام بوسهاني در تهران) ،باغوحش ،شهربازي (اسم مكان)
موردنظر ،سلسلهمراتب ،حاصلضرب ،سوءظن ،حسنظن (اسم معني)
صاحبنظر ،صاحبدل ،صاحبرأي ،صاحبعزا (اسم عام)
اظهارنظر ،اخهالفنظر ،اتفاقنظر ،دق:نظر (اسم مص ر)
وتيعصر (عج) (اسم خاص)
7
( )1.1مگر هنگامي كه جزء ديگري پس از پسوند بيايد كه شمار حرفهاي تركيب را بيش از ده حرف كند:
دس:نوشهه هايهان ،كمظرفيهي هايمان ،آمپرسنج هايشان ،دلجويي هايشان.
( )2پي شوندها چه دوجزئي با شند ،چه چندجزئي ،و چه دهحرفي با شند ،چه يازده حرفي ،با نيم فا صله نو شته
ميشوند:
باانصتتاف ،بيدرد ،ناكام ،بيستتروپا ،بي غلوغش ،بيدردستتر ،بيدررو ،بيچونوچرا ،بيبن وبار ،بيستتتازوبرگ ،بيبرگونوا،
بيسرانجام ،ناجوانمرد ،ناجوانمردانه ،بيرودربايسهي ،ناخوشآين ي ،بيخاكان از ،بيسخ:افزار.
( )2.1اما اگر واژهي پس از پي شوند ،خود ،تركيب عطفي ه شتحرفي (يا بيشتر) با شد ،همهي اجزاي تركيب با
يك فاصله از هم نوشته ميشوند:
بي تاب و توان ،بي ح و ان ازه ،بي نام و نشاني ،بي ق و قوارگي ،بي فك و فاميلي ،بي فريب و ريايي.
(براي آگاهي از فاصله /نيمفاصلهي پيشوندها در تركيبهاي فعلي پيشوندي ،به «فعلها و مصدرها» نگاه كنيد).
( )3ميانوندها ،در فاصااله /نيمفاصااله ،از قواعد فاصااله /نيمفاصاالهي تركيبهاي دوجزئي و چندجزئي پيروي
ميكنند:
سراسر ،سراپا ،تباتب ،دمادم ،سرازير ،لحظه بهلحظه ،دهان بهدهان ،پهلو بهپهلو.
8
( )4حرفهاي «ض » و «غير» از نظر فاصله /نيمفاصله ،از قواعد پيشگفته دربارهي تركيبهاي دوجزئي و چندجزئي
پيروي ميكنند؛ يعني اگر با واژهي پس از خود ،كمتر از ده حرف داشته باشند ،با نيم فاصله ،و اگر بيشتر از ده حرف
داشته باشند ،با يك فاصله نوشته ميشوند:
ض ايراني ،ض تانك ،ض هوايي ،ض نفربر ،غيرجامع ،غيرمفي ،غيرضروري ،غيرالزم ،ض هواپيما ،غيرمهرقبه ،غيرايراني.
ض عفوني كنن ه ،ض اصول همزيسهي .غير موارد ذكرش ه.
( )5هرگاه ميانوند يا در ميان تركيب باشااد ،از قاعدهي فاصااله /نيمفاصاالهي تركيبهاي دوجزئي و چندجزئي
پيروي ميكند:
جابهجا ،سرتاسر ،پيدرپي ،رودررو ،خودبهخود ،دربهدر ،روبهراه ،چشمبردر ،دس :بهسينه.
( )6هرگاه حرف اضافه پس از حرف يا واژهاي ديگر بيايد ،از آن يك فاصله ميگيرد:
پس از ،پيش از ،بع از ،عبارتن از.
5.9.3.5ـ حرفهای اضافهی مركب
اجزاي حرفهاي اضافهي مركب باهم نيم فاصله دارند .اين حرفها عبارتند از:
ازجمله ،ازنظر ،براساس ،برپايهي ،بهمجرد ،بهمحض ،بهعنوان ،بهمثابه ،بهمعناي ،بهوسيلهي ،بهواسطهي ،بهويژه ،بهتحاظ ،بهسوي،
دربارهي ،دربرابر ،درقبال ،درميان ،درخصوص ،درنظر ،راجعبه ،غيراز ،بهغيراز ،بهجز.
9
«دوم و سوم» يك فاصله ميگذاريم:
ازبهر آنكه ،به شرط آنكه ،بهخاطر آنكه ،بهخاطر اينكه ،بهمحض اينكه ،بهمحض آنكه ،عالوهبر آنكه ،عالوهبر اينكه ،درغير
اينصورت و...
استثنا :از آنجا كه.
( )3در ساژههاي داراي حرف «كه»:
( )3.1هرگاه ساژهي پيش از «كه» ضمير مبهم «كس /كسي» ،ضمير اشاره (آن و اين) يا اسم (اسم عام ،اسم زمان،
اسم مكان) باشد« ،كه» با ساژهي پيش از خود ،يك فاصله دارد:
افرادي كه ،مرداني كه ،زناني كه ،كساني كه ،كسي كه ،كبوتري كه ،كهابي كه (اسم عام و ضمير مبهم «كس»).
آن كه آنجا نشسهه ،اين كه اينجا خوابي ه (ضمير اشاره).
اكنون كه ،روزي كه ،شبي كه ،وقهي كه ،هنگامي كه (اسم زمان).
جايي كه ،خانهاي كه ،شهري كه (اسم مكان).
( )3.2هرگاه ساژهي پيش از «كه» اسم نباشد« ،كه» با ساژهي پيش از خود نيم فاصله دارد:
بسكه ،چنانكه ،چنانچه ،همينكه...
مگرآنكه ،مگراينكه ،ازبسكه ،درحاتيكه ،همانطوركه ،همچنانكه ،آنچنانكه...
5.5ـ فعلها و مصدرها
( )1اجزاي فعلها /مصدرهاي مركب غير پيشوندي باهم يك فاصله دارند:
پيغام بردن /برد ،نگه دا شهن /دا ش ،:دل ب سهن /ب س ،:سر زدن /زد ،فراهم كردن/كرده ا س ،:باقي مان ن /مان ه ا س ،:ن شان
دادن /داده ش ه اس ،:گرامي باد.
( )2اجزاي فعل /مصدر دوجزئيِ داراي پيشوند دوحرفي باهم نيم فاصله دارند:
درافهادن /افهاد ،برگشهن /برگش ،:درآم ن /درآم ،برداشهن /برداش.:
( )3در فعل /م صدر مركب سهجزئيِ داراي پي شوند دوحرفي ،پي شوند و واژهي بعد ،باهم نيم فا صله ،و واژهي
ديگر ،يك فاصله دارد:
وانمود كردن /كرد ،وادار كردن /كرد ،واگذار كردن /كرد.
( )3.1مگر هنگامي كه گذاشتن نيم فاصله موجب دگرگون شدن تركيب شود:
سر باز زدن /زد.
( )4اجزاي فعل /مصدر مركب دوجزئيِ داراي پيشوند سهحرفي ،باهم يك فاصله دارند:
فرو رفهن /رف ،:باز داشهن /داش ،:فرا گرفهن /گرف ،:گوش فرا دادن /داد ،سر فرو بردن /برد ،فرو گذار كردن /كرد.
( )5در فعل /مصاادر مركب داراي حرف اضااافه ،حرف اضااافه و واژهي بعد باهم نيم فاصااله ،و واژههاي ديگر
باهم يك فاصله دارند:
به وجود آم ن /آم ،بهكار بردن /برد ،درنظر گرفهن /گرف ،:برجاي گذاشتتهن /گذاشتت ،:ستتر به زير ان اخهن /ان اخ ،:ستتر
درآوردن /درآورد ،تن به كار دادن /داد ،پي به تن ماتي ن /ماتي ،صابون بهدل ماتي ن /ماتي .از سر گرفهن /گرف ،:به عه ه دا شهن/
داش ،:بهدل گرفهن /گرف ،:ازپاي درآم ن /درآم ،برپا كردن /كرد ،ازچشم افهادن /افهاد.
( )6در فعل /مصدر سهجزئي ،دو جزء نخست از قواعدي كه درپي ميآيد ،پيروي ميكنند:
( )6.1اگر دو جزء نخ ست ،باهم داراي ده حرف يا كمتر با شند ،آن دو با نيم فا صله ،و جزء سوم با يك فا صله
نوشته ميشود:
11
پيشفروش كردن /كرد ،ما س:ماتي كردن /كرد ،دلداري دادن /داد ،يادآوري كردن /كرد ،پسان از كردن /كرد ،خوشرفهاري
كردن /كرد ،خانهتكاني كردن /كرد ،پيشداوري كردن /كرد.
( )6.2اگر دو جزء نخست ،باهم بيش از ده حرف داشته باشند ،با يك فاصله نوشته ميشوند:
مسهكبر سهيزي كردن /كرد ،مسهضعف سهيزي كردن /كرد.
( )7هرگاه فعل «اس »:پس از «الف» يا «واو» بيايد ،و «الف» آن حذف شود ،با واژهي پيش ،نيم فاصله دارد:
داناس ،:خوشروس.:
(« )8اس »:پس از واژهاي پايان يافته به حرفهاي ديگر ،يك فاصله ميگيرد:
عبارت اس ،:باز اس ،:خشنود اس.:
( )9فعلهاي «ام ،اي ،ايم ،اي ،ان » هنگامي كه جدا نوشته شوند ،با واژهي پيش ،نيم فاصله دارند:
مهوجهام ،مهوجهاي ،مهوجهايم ،مهوجهاي ،مهوجهان .
5.5ـ نشانههای سجاوندی
( )1نشانههاي سجاوندي «جداساز» (نقطه ،دونقطه ،ويرگول ،نقطه ويرگول ،نشانههاي پرسش ،تعجب ،كجخط ،تيرهخط) با
واژهي پيش از خود ،نيم فا صله ،و با واژهي پس از خود ،يك فا صله دارند( .مانند فا صلهي ن شانههاي ويرگول ،نقطه
ويرگول ،و نقطه در همين جمله و نشانههاي ديگر در مثالهاي زير):
سياسي ت اقهصادي ،قواع فاصله /نيمفاصله.
( )2نشااانههاي سااجاوندي «دربرگير» (گيومه باال ،گيومه پايين ،پرانهز ،دو تيره خط ،قالب) با واژهي درون خود ،نيم
فاصله ،و از واژهي بيرون خود ،يك فاصله دارند:
از چهار حرف غيرعربي اتفباي فارستتي (گ ، ،پ ،ژ) دو حرف «گ» و « » در زبان گفهاري برخي كشتتورهاي عربي به كار
ميرود.
رسول گرامي اسالم تصلياهلل عليه و آتهت فرمود …
بين ما [و آنان] جز عقل چيزي نهوان حكم كن .
( )2.1هرگاه گذاشتن نيمفاصله ميان دو تيرهخط و واژهي درون آنها موجب چسبيدن واژه به تيرهخط شود ،ميان
تيرهخط و واژهي چسبيده به آن ،يك فاصله ميگذاريم:
نادرس :كساني كه –جز يكي دو مورد -قانون را رعاي :كرده بودن .
درس :كساني كه – جز يكي دو مورد -قانون را رعاي :كرده بودن .
11