You are on page 1of 17

An analysis of Proper Compressor Capacity Control

Selection

Abstract

Compressor capacity Control is the process of regulating compressor performance to the


system’s needs. Depending on the system’s needs, the purpose of the capacity control is
to keep compressor at the desired suction or discharge pressures and flow rate. In this
paper, the principle of the current capacity control methods for the industrial
compressors are reviewed and compared to each other. Then, some useful tips on how
to choose the best capacity control method which lead to a better operation process, a
reduction in undesirable consequences and a reduction in fixed and variable costs are
given.

Keywords: Capacity Control, Compressor, reliability, Power Consumption


‫تحلیلی بر انتخاب روش مناسب کنترل ظرفیت کمپرسورها‬

‫احمد کاویانی‪ ،‬مدیر طراحی مهندسی شرکت ماشینسازی گاز کربنیک شهرکرد‪51969912190 ،ahdkaviani@yahoo.com ،‬‬

‫یوسف رحمانی‪ ،‬مهندس ناظر ارشد تعمیرات مکانیک شرکت نفت و گاز غرب‪51991621190 ،u3f.r.mech@gmail.com ،‬‬

‫علی کاویانی ‪ ،‬دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل‪51111019110 ،ali.kavi75@yahoo.com ،‬‬

‫چکیده‬

‫کنترل ظرفیت کمپرسور ها به مجموعه اقداماتی اطالق میگردد که هدف از آن سازگار نمودن عملکرد کمپرسور‬
‫با نیازهای سیستم بهرهبرداری می باشد‪ .‬این سازگاری می تواند بر اساس نیاز سیستم بهرهبرداری‪ ،‬به صورت‬
‫های تنظیم دبی خروجی‪ ،‬ثابت نگه داشتن فشار دهش و یا تثبیت فشار مکش کمپرسور انجام پذیرد‪ .‬در این‬
‫مقاله انواع روش های مرسوم کنترل ظرفیت در کمپرسورهای صنعتی گفته و با هم مقایسه خواهند شد‪ .‬سپس‬
‫نحوه انتخاب مناسب ترین روش که منجربه کاهش عوارض نامطلوب بر کمپرسور‪ ،‬بهبود فرایند بهره برداری و‬
‫کاهش هزینه های جاری و ثابت سیستم خواهد شد‪ ،‬مورد بررسی قرار خواهد گرفت‪.‬‬

‫واژههای کلیدی‪ :‬کنترل ظرفیت‪ ،‬کمپرسور‪ ،‬قابلیت اعتماد‪ ،‬مصرف انرژی‬


‫الف‪ -‬مقدمه‬

‫کمپرسورها نقش بسیار حیاتی ای در صنایع مختلف از جمله صنعت نفت‪ ،‬گاز و پتروشیمی ایفا می کنند‪ .‬روش های گوناگونی برای‬
‫کنترل ظرفیت کمپرسورها در این صنایع موجود می باشد]‪ .[9-1‬اصول روش های مختلف کنترل ظرفیت کمپرسورها از سال ‪9115‬‬
‫توسط محققین حوزه تجهیزات دوار ارائه شده است ]‪ .[1‬انتخاب روش مناسب کنترل ظرفیت کمپرسورها و تنظیم فشار متناسب با‬
‫آن نقش کلیدی ای در افزایش بهره وری نهایی فرآیند تراکم ایفا خواهد کرد‪ .‬در این مقاله ابتدا اصول اساسی روش های مختلف‬
‫کنترل ظرفیت در کمپرسورهای صنعتی گفته خواهد شد‪ .‬سپس روش های مختلف کنترل ظرفیت با هم مقایسه خواهند شد‪.‬‬
‫همچنین نحوه انتخاب مناسب ترین روش کنترل ظرفیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت‪ .‬در نهایت اثرات انتخاب روش مناسب کنترل‬
‫ظرفیت بر قابلیت اعتماد کمپرسور‪ ،‬هزینه های جاری و ثابت سیستم و پایدار نمودن شرایط بهرهبرداری کمپرسورها ارائه خواهد شد‪.‬‬
‫این اثرات میتواند برای انتخاب روش کنترل ظرفیت توسط بهره بردار نهایی کمپرسورها و همچنین طراحی بهینه آنها توسط‬
‫سازندگان مفید خواهد بود‪.‬‬

‫ب‪ -‬کنترل ظرفیت در کمپرسورها‬

‫کنترل ظرفیت در کمپرسورها عبارت است از سازگار نمودن ظرفیت (دبی) کمپرسور با ظرفیت مورد نیاز در سیستم]‪ 1 .[9‬دلیل‬
‫عمده ضرورت استفاده از سیستم کنترل ظرفیت در کمپرسورها به شرح زیر میباشد]‪:[6‬‬

‫برای سازگاری کمپرسورها‪ ،‬به دلیل اینکه از همان ابتدا با در نظر گرفتن کاهش ظرفیت آنها با بروز نقایص فنی‪ ،‬مازاد بر‬ ‫‪‬‬
‫ظرفیت خریداری میشوند‪.‬‬
‫برای سازگاری کمپرسورهایی که به علت احتمال اجراء طرحهای توسعهای دارای ظرفیت مازاد میباشند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫برای پایدار نمودن شرایط بهرهبرداری در هنگام بروز نوسانات در ظرفیت سیستم بهرهبرداری‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫اساسا سیستم کنترل ظرفیت جهت ثابت نگه داشتن فشار دهش‪ ،‬تثبیت فشار مکش و یا تنظیم دبی گاز برحسب نیاز سیستم بهره‬
‫برداری بهکار گرفته میشود‪ .‬کنترل ظرفیت را میتوان بر حسب نحوه عملکرد به سه دستهی قطع جریان گاز خروجی از کمپرسور‪،‬‬
‫تغییر دبی جریان گاز خروجی از کمپرسور بصورت پلهای و تغییر دبی جریان گاز خروجی از کمپرسور بصورت پیوسته تقسیم کرد‪.‬‬
‫همچنین فرآیند کنترل ظرفیت میتواند بطور دستی و یا اتوماتیک انجام شود‪.‬‬

‫ج‪ -‬انتخاب روش مناسب برای کنترل ظرفیت در کمپرسورها‬

‫از دیدگاه مسائل اقتصادی‪ ،‬سیستم کنترل ظرفیت باید طوری عمل نماید که همواره انرژی مصرفی در کمپرسور با دبی جریان گاز‬
‫خروجی از آن تقریباً متناسب باشد‪ .‬انتخاب روش مناسب برای کنترل ظرفیت هر کمپرسور به عوامل متعددی نظیر نوع کمپرسور‪،‬‬
‫نوع راه انداز‪ ،‬شبکه توزیع انرژی‪ ،‬دامنه کنترل و غیره بستگی دارد‪ .‬همچنین این روش باید دارای ویژگیهایی از جمله باال بودن‬
‫سرعت عمل‪ ،‬سادگی‪ ،‬باال بودن راندمان (کاهش هزینه بهرهبرداری)‪ ،‬قابلیت اعتماد مطلوب‪ ،‬قیمت مناسب‪ ،‬سازگاری با مشخصههای‬
‫رفتاری کمپرسور‪ ،‬کاهش توان مصرفی همراه با کاهش دبی‪ ،‬نداشتن عوارض نا مطلوب بر عملکرد و در صورت امکان کاهش توان‬
‫مخصوص (توان مصرفی برای واحد دبی) باشد‪ .‬در انتخاب روش مناسب جهت کنترل ظرفیت هر کمپرسور میتوان از روشهای‬
‫عمومی و یا با توجه به ویژگیهای خاص آن کمپرسور از روشهای مختص به آن کمپرسور استفاده نمود‪ .‬البته در انتخاب روش‬
‫مناسب جهت کنترل ظرفیت کمپرسور‪ ،‬روش¬های اختصاصی آن کمپرسور باید در اولویت قرار گیرد‪ .‬مثالً از آنجائی که کمپرسورهای‬
‫دینامیکی اساساً از نظر رفتاری با کمپرسورهای جابجائی مثبت دارای مغایرتهای زیادی میباشند‪ ،‬لذا نحوه نگرش به آن برای انتخاب‬
‫روش کنترل ظرفیت دارای تفاوتهای عمدهای با کمپرسورهای جابجائی مثبت (دورانی یا تناوبی) میباشد‪.‬‬

‫ج‪ -1-‬روشهای عمومیکنترل ظرفیت در کمپرسورها‬

‫روشهای عمومیکنترل ظرفیت‪ ،‬قابلیت بکارگیری در انواع کمپرسورها را داشته و به نوع خاصی از کمپرسور محدود نمیشود که‬
‫مهمترین آنها به همراه مزایا و معایب آنها در ذیل تشریح شده اند‪.‬‬
‫ج‪ -1-1-‬تغییر سرعت دورانی‬

‫در تمامیکمپرسورها دبی جریان گاز با سرعت دورانی آن رابطه خطی دارد‪ ،‬لذا با تغییر سرعت دورانی میتوان ظرفیت آن را تغییر‬
‫داد‪ .‬مقایسه روشهای کنترل ظرفیت اگر تنها از دیدگاه عملکرد کمپرسور صورت پذیرد‪ ،‬تغییر سرعت دورانی سادهترین روش خواهد‬
‫بود‪ ،‬اما باید توجه داشت که انتخاب نهائی روش مناسب برای کنترل ظرفیت بدون توجه به عوامل جانبی آن نظیر هزینههای اولیه و‬
‫بهرهبرداری چندان منطقی نمیباشد‪.‬‬

‫ج‪ -1-1-1-‬کمپرسورهای جابجایی مثبت‬

‫کاهش سرعت دورانی در کمپرسورهای تناوبی موجب افزایش راندمان آن میگردد‪ .‬این امر به لحاظ کاهش از دست رفت انرژی ناشی‬
‫از جریان آرامتر گاز از درون سوپاپها و اتصاالت و افزایش زمان باز و بسته شدن سوپاپها و کاهش نشتی در آنها میباشد‪ .‬عالوه‬
‫بر آن به لحاظ کاهش ظرفیت کمپرسور کیفیت خنک کاری آن نیز افزایش خواهد یافت که به سهم خود میتواند بر راندمان کمپرسور‬
‫تأثیر مطلوب بگذارد‪ .‬همچنین توان مصرفی در کمپرسورهای جابجائی مثبت با سرعت دورانی رابطه خطی داشته و لذا در فشار ثابت‬
‫میتوان هنگام کاهش دبی جریان‪ ،‬مصرف انرژی را کاهش داد (شکل‪ .)9‬الزم به ذکر است که به لحاظ وابستگی از دست رفتهای‬
‫مکانیکی با سرعت دورانی کمپرسور‪ ،‬مقدار واقعی انرژی مصرفی از مقدار تئوریک آن کمتر میباشد‪ .‬نکته مهمی که در کمپرسورهای‬
‫جابجایی مثبت باید مورد توجه قرار داد‪ ،‬عدم وابستگی فشار دهش به سرعت دورانی کمپرسور میباشد]‪.[1‬‬

‫شکل ‪ -1‬تغییرات توان مصرفی با ظرفیت در کمپرسورهای تناوبی با کنترل سرعت دورانی ]‪[3‬‬

‫ج‪-2-1-1-‬کمپرسورهای دینامیکی‬

‫در کمپرسورهای گریز از مرکز‪ ،‬به لحاظ وابستگی فشار دهش (ارتفاع) با مربع سرعت دورانی و رابطه خطی دبی با سرعت دورانی‪،‬‬
‫کاهش سرعت دورانی موجب کاهش فشار دهش شده و همین امر میتواند کمپرسور را به سمت بروز پدیده موجدار شدن‪ 9‬هدایت‬
‫نماید‪ .‬لذا استفاده از این روش برای کاهش ظرفیت کمپرسور تا میزان ‪ %15‬سرعت دورانی طراحی کمپرسور مجاز میباشد‪ .‬البته این‬
‫روش برای کمپرسورهای جریان محوری که در آن فشار دهش قابلیت تغییر بیشتری دارد مناسب تر میباشد‪ .‬به هرحال در مواردی‬
‫که بتوان از این روش استفاده کرد‪ ،‬به علت تأثیر مطلوب بر روی توان مصرفی و کاهش استهالك قطعات روشی بسیار مناسب خواهد‬
‫بود‪ .‬استفاده از تغییر سرعت دورانی در کمپرسورهای دینامیکی می تواند برای ثابت نگه داشتن فشار دهش و یا دبی گاز باشد‪ ،‬ولی‬
‫به هرحال نمی توان هردو کمیت را بطور همزمان ثابت و یا تحت کنترل نگه داشت‪ .‬در (شکل ‪-6‬الف و ب) منحنی مشخصه یک‬
‫کمپرسور دینامیکی در سرعتهای دورانی به همراه یک مدار کنترل برای ثابت نگهداشتن فشار دهش کمپرسور نشان داده شده است‪.‬‬
‫)‪ (PX‬ترانسمیتر فشار و )‪ (PC‬سیستم کنترل فشار میباشد‪.‬‬

‫‪Surging 9‬‬
‫(ب)‬
‫(الف)‬
‫شکل ‪ -2‬الف‪-‬تغییرات منحنی مشخصه یك کمپرسور گریز از مرکز برحسب تغییرات سرعت]‪[1‬‬
‫شکل ‪-2‬ب‪-‬مدار کنترل فشار به کمك تغییر سرعت دورانی]‪[1‬‬
‫فرض میشود که کمپرسور در دبی ‪ Qx‬در حال کار بوده و الزم است که مقدار آن افزایش داده شود‪ ،‬با افزایش دبی‪ ،‬فشار گاز در‬
‫دهانه خروجی کمپرسور افت کرده و نقطه کار به سمت راست منحنی حرکت میکند‪ .‬در همین لحظه سیستم کنترل فشار‪ ،‬کاهش‬
‫فشار را احساس کرده و سعی دارد با افزایش سرعت دورانی کاهش فشار را جبران نموده تا آن را به میزان تنظیم شده برساند‪ .‬برعکس‬
‫اگر دبی جریان کاهش یابد‪ ،‬این امر موجب افزایش فشار دهش گردیده و ‪ PC‬با کاهش سرعت دورانی در جهت کاهش فشار عمل‬
‫نمود تا بهنقطه ‪ X‬برسد‪ .‬در مواردی نیز الزم است که سیستم در دبی ‪ Qz‬کار کند‪ ،‬اما این نقطه در منطقه موجدار شدن قرار دارد و‬
‫کار را به نقطه ‪ X‬برده و مازاد دبی (‪ )Qz- Qx‬را به قسمت مکش برگشت داده و یا آن را بهب یرون تخلیه میکند‪ .‬عملکرد سیستم‬
‫کنترل دبی برای مواردی که باید کمپرسور در دبی نسبتاً ثابتی کارکند مشابه روش فوق بوده و تنها سیستم کنترل کننده بجای‬
‫فشار‪ ،‬دبی را قرائت کرده و بعد از مقایسه آن با دبی تنظیم شده دستورالعمل الزم برای تغییر سرعت دورانی و دست یابی بهدبی مورد‬
‫نظر را ارسال میکند‪.‬‬
‫مکش‪6‬‬ ‫ج‪ -2-1-‬خفگی در قسمت‬

‫ایجاد خفگی نسبی در قسمت مکش کمپرسور باعث کاهش فشار جریان گاز ورودی به محفظه تراکم‪ ،‬کاهش وزن مخصوص گاز مورد‬
‫تراکم و نهایتا کاهش ظرفیت کمپرسور خواهد شد‪.‬‬

‫ج‪ -1-2-1-‬کمپرسورهای رفت و برگشتی‬

‫در کمپرسورهای کمپرسورهای تناوبی‪ ،‬با ایجاد خفگی در قسمت مکش با فرض فشار خروجی ثابت‪ ،‬کاهش فشار مکش باعث افزایش‬
‫نسبت تراکم گردیده که به سهم خود موجب کاهش توان مصرفی‪،‬کاهش راندمان حجمی (و به تبع آن کاهش ظرفیت)‪ ،‬افزایش دمای‬
‫کمپرسور میگردد‪ .‬بنابراین‬ ‫‪KW .hr‬‬ ‫گاز خروجی از کمپرسور و افزایش توان ویژه ( توان مصرفی برای تراکم واحد ظرفیت جرمی‬
‫‪Kg‬‬

‫استفاده از ایجاد خفگی نسبی در قسمت مکش جابجایی مثبت به لحاظ مسائل ذکر شده بجز در موارد خاص (نظیر کمپرسورهای‬
‫دورانی) عموماً منتفی میباشد‪ .‬هر چند که اعمال خفگی نسبی در کمپرسورهای تناوبی عمالً غیر منطقی به نظر میرسد ولی ایجاد‬
‫خفگی کامل در قسمت مکش کمپرسورهای دورانی مانند کمپرسورهای مارپیچی بسیار متداول میباشد‪.‬‬

‫ج‪ -2-2-1-‬کمپرسورهای دورانی‬

‫کنترل ظرفیت در اغلب کمپرسورهای دورانی به روش ایجاد خفگی در قسمت مکش و بی باری کامل کمپرسور صورت می گیرد‪.‬‬
‫شیر بی بار کننده عموما از نوع پروانه ای و یا پیستونی بوده که در قسمت ورودی محفظه تراکم قرار داشته و در زمان بی باری به‬
‫طور کامل مجرای ورودی گاز به داخل محفظه تراکم را مسدود نموده و موجب بی باری کامل کمپرسور می گردد‪ .‬در (شکل‪ )1‬نمونه‬
‫هایی از شیرهای بی بار کننده در کمپرسور های دورانی نشان داده شده است‪.‬‬

‫‪Suction Throttling 2‬‬


‫(ب) شیر بی بار کننده پیستونی‬ ‫(الف) شیر بی بار کننده پروانه ای‬
‫شکل‪-3‬شیرهای بی بار کننده در کمپرسورهای دورانی]‪[8-9‬‬
‫ج‪-3-2-1-‬کمپرسورهای گریز از مرکز‬

‫این روش غالباً برای کمپرسورهای دینامیکی که مجهز به سیستم تنظیم زاویه تیغهها‪ 1‬و یا تغییر سرعت نمیباشد‪ ،‬به کار گرفته‬
‫میشود‪ .‬الزم به ذکر است که به هنگام استفاده از این روش دقت شود که ظرفیت کمپرسور از حداقل مقدار تعیین شده توسط‬
‫شرکت سازنده کمپرسور که با خط موج¬دار شدن‪ 1‬تعریف شده است کمتر نشود‪ .‬چرا که کار در دبی کمتر از حداقل دبی مجاز‬
‫میتواند موجب بروز پدیده موجدار شدن در کمپرسور گردیده که عوارض نامطلوب متعددی دارد‪ .‬همچنین در مواردی که گاز مورد‬
‫تراکم غیر از هوا باشد‪ ،‬کاهش شدید فشار مکش تا میزان کمتر از فشار اتمسفر موجب ایجاد خالء در خط لوله مکش گردیده و همین‬
‫امر احتمال نشت هوا بدرون سیستم را افزایش میدهد‪ .‬موارد فوق جزء مشکالت اساسی سیستمهای تبرید میباشند‪ .‬در (شکل‪)1‬‬
‫نمائی از یک کمپرسور با شیر خفه کن قابل کنترل در قسمت مکش کمپرسور نشان داده شده است‪.‬‬

‫شکل ‪-4‬نمائی از یك کمپرسور دینامیکی با شیر خفه کن قسمت مکش ]‪[11‬‬

‫کردن‪0‬‬ ‫ج‪ -3-1-‬خاموش ‪ -‬روشن‬

‫بی اغراق ساده ترین روش کنترل ظرفیت در کمپرسورها‪ ،‬خاموش کردن آن در مواقعی است که نیاز بهگاز متراکم شده بسیار کم و‬
‫یا در حد صفر باشد‪ .‬این روش برای کمپرسورهای کوچک (کمتر از ‪ )95KW‬و یا مواردی که برای مدت طوالنی به کارگیری از‬
‫کمپرسور در ظرفیت نهائی نیازی نبوده و یا دبی مورد نیاز آن چنان کم باشد که میتوان با گاز ذخیره شده در مخزن نیازهای سیستم‬
‫را تأمین کرد‪ ،‬روش مناسبی میباشد ]‪.[95‬‬

‫ج‪ -4-1-‬بهرهبرداری از چند کمپرسور موازی‬

‫استفاده از چند کمپرسور که بصورت موازی نصب شده اند یکی از زیر مجموعه روش خاموش‪-‬روشن کردن کمپرسورها میباشد‪ .‬در‬
‫این صورت یک یا چند کمپرسور به عنوان تأمین کننده اصلی ظرفیت مورد نیاز سیستم در نظر گرفته شده و باقیمانده کمپرسورها‬
‫وظیفه تنظیم ظرفیت کمپرسورها را با نیازهای سیستم بعهده دارند‪ .‬یکی از طرحهای جالب در بهرهبرداری از کمپرسورها بصورت‬
‫موازی‪ ،‬استفاده از دو نوع کمپرسور مختلف (مثالً دورانی و تناوبی) میباشد‪ .‬در این آرایش کمپرسور دورانی بصورت کمپرسور اصلی‬
‫در سیستم بهره برداری مورد استفاده قرار گرفته و کمپرسور تناوبی که مجهز بهسیستم بیبار کننده میباشد وظیفه سازگار نمودن‬
‫ظرفیت مجموعه را با نیازهای سیستم به عهده دارد‪ .‬در این حالت توصیه میشود که با بکارگیری از مخزن ذخیره‪ ،‬کمپرسور دورانی‬

‫‪Inlet Guide Vane 3‬‬


‫‪Surge Line 4‬‬
‫‪On-Off 5‬‬
‫را از بقیه سیستم جدا کرد‪ .‬علت این امر ممانعت از تأثیر ضربان ناشی از عملکرد کمپرسور تناوبی برروی کمپرسور دورانی میباشد‪.‬‬
‫در ظرفیتهای خیلی زیاد می توان از کمپرسورهای گریز ازمرکز بجای کمپرسورهای دورانی استفاده کرد‪.‬‬
‫دوگانه‪2‬‬ ‫ج‪-5-1-‬کنترل ظرفیت‬

‫در مواردی که نوسانات ظرفیت کمپرسور زیاد باشد‪ ،‬بهتر است روش خاموش‪-‬روشن کردن به همراه یکی از روشهای دیگری که‬
‫برای کمپرسور مورد نظر مناسب میباشد‪ ،‬به کار گرفته شود‪ .‬این روش بویژه برای مواقعی که ظرفیت سیستم بطور موردی کاهش‬
‫مییابد (نظیر زمانهای تعمیرات سیستم بهرهبرداری که نیاز به هوای فشرده بشدت کاهش مییابد) بسیار مناسب میباشد‪ .‬به‬
‫اینصورت که در شرایط عادی بهرهبرداری‪ ،‬غالباً فرآیند کنترل ظرفیت با روش اصلی (مثالً بیبار شدن) صورت پذیرفته ولی در شرایط‬
‫خاص که نیاز به هوای فشرده بشدت کاهش مییابد‪ ،‬با نصب یک تایمر‪ ،1‬جهت جلوگیری از کار کمپرسور در شرایط بیباری طوالنی‬
‫و یا خاموش روشن شدنهای متوالی‪ ،‬تایمر‪ ،‬کمپرسور را خاموش کند‪ .‬اگر کمپرسور با آب خنک میشود بهتر است که یک شیر برقی‬
‫در مسیر جریان آب خنک کننده نصب شده تا مصرف آب در سیستم نیز کاهش یابد‪ .‬تنظیم حداکثر زمان بیبار بودن کمپرسور‬
‫بهعوامل متعددی نظیر نوع کمپرسور‪ ،‬شرایط بهرهبرداری و غیره بستگی داشته و برای کمپرسورهای هوای متراکم غالباً ‪95-90‬‬
‫دقیقه میباشد‬
‫بیرون‪9‬‬ ‫ج‪-6-1-‬تخلیه گاز به‬

‫این روش فقط برای گازهای کم ارزش و بی ضرر برای محیط زیست نظیر هوا مورد استفاده قرار میگیرد‪ .‬هنگامیکه دبی جریان (یا‬
‫فشار دهش ) به حداکثر مورد نیاز برسد‪ ،‬گاز از طریق یک شیر کنترل (شیر تخلیه) به بیرون فرستاده میشود‪ .‬این روش از نظر‬
‫اقتصادی روش چندان مطلوبی نمیباشد‪ ،‬چرا که موجب افزایش مصرف انرژی در کمپرسور گردد و بهتر است که فقط در شرایط‬
‫اضطراری مورد استفاده قرار گیرد (نظیر ممانعت از بروز پدیده موج دار شدن در کمپرسورهای گریزازمرکز و محوری)‪ .‬البته در بعضی‬
‫از کمپرسورها (نظیر کمپرسورهای جریان محوری) که با افزایش دبی توان مصرفی کاهش می یابد روش مطلوبی خواهد بود‪.‬‬
‫کمپرسور‪1‬‬ ‫ج‪ -7-1-‬برگشت گاز به قسمت مکش‬

‫روش فوق مشابهت زیادی به روش تخلیه گاز به اتمسفر داشته و عموماً برای گازهایی که ارزش اقتصادی آن باال بوده و یا به علت‬
‫مسائل زیست محیطی امکان تخلیه گاز به اتمسفر وجود ندارد به کار گرفته میشود‪ .‬نکته مهم در این روش کنترل درجه حرارت‬
‫میباشد‪ .‬از آنجائی که گاز مورد تراکم در قسمت دهش داغ میباشد‪ ،‬در مواردی که الزم باشد تا مازاد آن به قسمت مکش کمپرسور‬
‫برگشت داده شود باید از درون خنک کن عبور داده شده تا دمای آن به دمای گاز مورد تراکم در قسمت مکش رسانیده شود‪ .‬این‬
‫روش از نظر صرفه جوئی در مصرف انرژی چندان مطلوب نمیباشد‪( .‬به جز کمپرسورهای دینامیکی جریان محوری)‪.‬‬

‫ج‪-2-‬روش های اختصاصی کنترل ظرفیت کمپرسورها‬

‫برحسب ویژگیهای خاص انواع کمپرسورها‪ ،‬روشهای ویژه ای وجود دارد که هریک برای نوع خاصی از کمپرسور مناسب بوده که‬
‫متداولترین آنها در (جدول ‪ )9‬شرح داده شدهاند‪.‬‬

‫ج‪ -1-2-‬کمپرسورهای تناوبی‬


‫مرده‪11‬‬ ‫ج‪ -1 -1-2-‬تغییر فضای‬

‫دبی واقعی هر کمپرسور پیستونی برابر است با حاصلضرب حجم جابجائی پیستونهای مرحله اول در راندمان حجمی آن‪ .‬راندمان‬
‫حجمی کمپرسورهای تناوبی ( ‪ ) v‬به صورت زیر تعریف میشود‪ .‬در این رابطه ‪ Pd‬فشار خروجی‪ Ps ،‬فشار مکش‪ L ،‬میزان نشتی از‬

‫‪Dual 6‬‬
‫‪Time-Delay Relay 7‬‬
‫‪Blow-Off 8‬‬
‫‪By-Pass Control 9‬‬
‫‪Clearance Pocket 10‬‬
‫کناره رینگها و سوپاپها و ‪ C‬درصد فضای مرده میباشد‪ .‬باتوجه بهرابطه (‪ )9‬با تغییر فضای مرده (‪ )C‬میتوان راندمان حجمی و‬
‫نهایتاً ظرفیت کمپرسور را تغییر داد‪.‬‬

‫‪ P ‬‬ ‫‪‬‬


‫‪1‬‬

‫‪v  0.97  c ( d )  1  L‬‬ ‫(‪)1‬‬


‫‪ Ps‬‬ ‫‪‬‬
‫جدول ‪ -1‬روشهای اختصاصی کنترل ظرفیت کمپرسورها‬
‫روش کنترل ظرفیت‬ ‫نوع کمپرسور‬
‫تغییر فضای مرده‬ ‫‪‬‬
‫بیبارکردن بروش باز نگهداشتن سوپاپ مکش‬ ‫‪‬‬ ‫تناوبی‬
‫بیبار کردن بروش بلند کردن سوپاپ مکش‬ ‫‪‬‬
‫استفاده از شیر لغزنده‬ ‫‪‬‬ ‫مارپیچی‬
‫استفاده از شیر چرخشی‬ ‫‪‬‬
‫استفاده از شیر سماوری‬ ‫‪‬‬
‫تغییر زاویه تیغهها‬ ‫‪o‬‬ ‫گریز از مرکز‬
‫ایجادخفگی در قسمت دهش‬ ‫‪o‬‬
‫عمل کنترل ظرفیت در این روش میتواند بصورت دستی و یا اتوماتیک صورت پذیرد‪ .‬در این روش به کمک یک پیستون (شکل ‪)0‬‬
‫که توسط یک دسته قابل جابجائی میباشد‪ ،‬میتوان درصد فضای مرده و نهایتاً ظرفیت کمپرسور را تغییر داد‪ .‬در (شکل ‪ - 2‬الف)‬
‫تأثیر فضای مرده برروی راندمان حجمیکمپرسورهای تناوبی برای نسبتهای تراکم مختلف نشان داده شده است‪.‬‬

‫شکل ‪ -5‬سیستم کنترل ظرفیت به روش تغییر فضای مرده ]‪[4‬‬

‫سوپاپ‪99‬‬
‫عیب بزرگ کنترل ظرفیت به روش تغییر فضای مرده باال رفتن توان مصرفی در حالت بیباری در مقایسه با روش بازکردن‬
‫میباشد‪ .‬چرا که در این روش همواره دو فرآیند تراکم و انبساط بطور متوالی صورت پذیرفته و چون راندمان این فرآیندها صددرصد‬
‫نمیباشد‪ ،‬مقداری از انرژی مصرف شده در کمپرسور در اثر اصطکاك بین قطعات به هدر خواهد رفت‪.‬‬

‫در (شکل ‪ - 2‬ب) درصد توان مصرفی در وضعیت کنترل ظرفیت در حالت ایده آل و واقعی نشان داده شده است‪ .‬علت اختالف مقادیر‬
‫فوق همان تأثیر راندمان فرآیندهای تراکم و انبساط میباشد‪ .‬از دیگر ویژگیهای این روش‪ ،‬قابلیت تنظیم ظرفیت کمپرسور برحسب‬
‫تغییرات نسبت تراکم و نمای پولی تروپیک گاز مورد تراکم است که با تنظیم منطقی بین سه پارامتر فوق میتوان به ظرفیت مورد‬
‫نظر در کمپرسور دست یافت‪ .‬جدا از روشهای ذکر شده برای تغییر فضای مرده‪ ،‬روشهای دیگری نیز مشابه روش استفاده از سیلندر‬
‫تغییر فضای مرده برای کنترل ظرفیت کمپرسور نظیر تغییر ضخامت واشر سر سیلندر و استفاده از قطعه واسطه وجود دارد که از‬
‫نظر رفتاری کامالً مشابه روش فوق میباشند‪.‬‬

‫‪Valve Opening 11‬‬


‫شکل‪ 6‬ب ‪ -‬مغایرت توان مصرفی در کنترل ظرفیت بروش‬ ‫شکل‪ 6‬الف‪ -‬تأثیر فضای مرده بر راندمان حجمی کمپرسورهای‬
‫تغییر فضای مرده در حالت واقعی و ایده آل‬ ‫تناوبی‬

‫مکش‪12‬‬ ‫ج‪ -2-1-2-‬بازنگه داشتن سوپاپ‬

‫یکی از متداولترین روشها برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای پیستونی (و نیز کاهش گشتاور مورد نیاز در هنگام روشن و یا خاموش‬
‫کردن آن)‪ ،‬بیبار کردن کمپرسور به روش باز نگه داشتن سوپاپ مکش میباشد‪ .‬در کمپرسورهای تناوبی اگر دبی یا فشار دهش به‬
‫حداکثر مقدار مورد نظر برسد‪ ،‬کلید کنترل حداکثر فشار (و یا کنترل دبی) یا رگالتور کنترل فشار‪ ،‬فرمان الزم را که غالباً بصورت‬
‫یک خط لوله گاز‪ 91‬میباشد به باالی سوپاپ مکش ارسال میکند‪ .‬سوپاپهای مکش در قسمت در پوش‪ 91‬دارای یک دیافراگم‪،‬‬
‫پیستون و چنگال بیبار کننده‪ 90‬میباشند‪ .‬با صدور فرمان بیباری‪ ،‬گاز به باالی دیافراگم ارسال شده و موجب وارد شدن نیرو بر‬
‫پیستون مربوط و چنگال میگردد‪ .‬حرکت رو به پائین چنگال بر روی صفحات سوپاپ نیرو وارد کرده و فنر زیر آن را متراکم میکند‬
‫که نهایتاً موجب باز شدن سوپاپ مکش میگردد‪ .‬در (شکل ‪ )1‬نمونهای از سیستم بیبار کننده به روش بازنگه داشتن سوپاپ مکش‬
‫نشان داده شده است‪.‬‬

‫شکل ‪ -7‬سیستم بیبار کننده بروش باز نگهداشتن سوپاپ مکش ]‪[11‬‬

‫بدیهی است با انتخاب یک سیستم کنترل فشار (یا ظرفیت) مناسب میتوان بجای بیباری کامل کمپرسور‪ ،‬فقط تعداد معینی از‬
‫سوپاپهای مکش را بیبار نموده و کمپرسور را در ظرفیتهای مختلف که بستگی به تعداد سوپاپهای مکش مرحله اول دارد‪ ،‬مورد‬
‫بهرهبرداری قرار داد‪ .‬در (شکل ‪ )9‬نمونهای از تغییرات ظرفیت در یک کمپرسور دو طرفه نشان داده شده است‪.‬‬

‫‪Suction Valve Opening 12‬‬


‫‪Pilot Line 13‬‬
‫‪Cover 14‬‬
‫‪Forks 15‬‬
‫شکل ‪-8‬تغییرات ظرفیت کمپرسور با تعداد سوپاپهای بیبار شده در یك کمپرسور دو طرفه ]‪[9‬‬
‫راندمان مکانیکی در این روش به لحاظ باز بودن سوپاپ در مقایسه با وضعیت ‪ %955‬ظرفیت‪ ،‬کاهش چندانی پیدا نمیکند ولی به‬
‫هر حال در مقایسه با روش کنترل ظرفیت تغییر سرعت پائین تر میباشد‪ .‬از معایب این روش میتوان به افزایش نوسان فشار در‬
‫سیستم‪ ،‬کاهش عمر مفید سوپاپ و خرابی سیستم بیبار کننده اشاره کرد‪ .‬فرمان الزم برای بی بار کردن را میتوان به کمک یک‬
‫کلید حداکثر فشار دهش (و یا حداقل فشار مکش در کمپرسورهای تبریدی) و یک شیر برقی جهت ارسال گاز فعال کننده نیز به‬
‫مرحله اجرا در آورد‪ .‬در بکارگیری از روش بی بار کردن باید مسئله بار معکوس وارد بر شاتون مورد توجه قرار گیرد‪ .‬چرا که این پدیده‬
‫برروی روغنکاری یاطاقانها تأثیر گذاشته و لذا باید سیستم بنحوی طراحی گردد که از این بابت مشکلی برای کمپرسور پیش نیاید‪،‬مورد‬
‫دیگری که باید در هنگام بی بار شدن کمپرسور مورد توجه قرار گیرد‪ ،‬شرایط نامطلوبی است که ممکن است در طول مدت بیباری‬
‫کمپرسور پیش آید‪ .‬در مدتی که کمپرسور زیربار نمی باشد جریان گاز در سیلندر قطع شده و اگر این کار بصورت طوالنی صورت‬
‫پذیرد‪ ،‬می تواند موجب داغ شدن کمپرسور گردیده و اگر عمل خنک کاری بطور مطلوب انجام نشود میتواند موجب وارد شدن‬
‫صدماتی بهکمپرسور گردد‪ .‬در هر صورت الزم است که تدابیر مقتضی برای رفع این مشکالت پیش بینی شود‪ .‬با توجه به موارد ذکر‬
‫شده بدیهی است که ظرفیت کمپرسور را می توان بطور کامل تحت کنترل در آورد‪ .‬از آنجائی که کنترل اتوماتیک معموالً به مراحل‬
‫کمی محدود می شود‪ ،‬تعداد مراحل را باید طوری انتخاب کرد که مقدار و اندازه تأثیرات نامطلوب بر کار کمپرسور بهحداقل ممکن‬
‫کاهش داده شود و این امر به ویژه در حالت استفاده از فضای مرده از اهمیت ویژهای برخوردار است‪.‬‬
‫مکش‪16‬‬ ‫ج‪ -3-1-2-‬بیبار کردن بروش بلند کردن سوپاپ‬

‫در این روش که در کمپرسورهای تناوبی تبریدی به کار گرفته میشود عمل بی بار کردن با بلند کردن صفحات سوپاپ مکش از روی‬
‫نشیمنگاه آن صورت میگیرد‪ .‬شکل (‪.)1‬‬

‫شکل ‪ -9‬کنترل ظرفیت به روش بلند کردن سوپاپ مکش ]‪[11‬‬

‫ج‪ -4-1-2-‬مقایسه روشهای کنترل ظرفیت کمپرسورهای تناوبی‬

‫در بین موارد فوق ایجاد خفگی باالترین مصرف انرژی را در ظرفیت های کمتر از ظرفیت طراحی بخود اختصاص میدهد و تقریبا‬
‫ثابت بوده و یا کاهش کمی از خود نشان میدهد در سایر روش ها توان مصرفی با دبی رابطه خطی داشته و کاهش ظرفیت بروش‬
‫کاهش سرعت بیشترین صرفه جویی انرژی را دارا میباشد‪ .‬درعوض کاهش ظرفیت بروش تغییر فضای مرده و بی باری بروش باز نگه‬
‫داشتن سوپاپ مکش دارای تاثیر یکسانی بر روی انرژی مصرفی در کمپرسور میباشند‪ .‬البته از نظر راندمان مکانیکی مقایسه روش‬
‫های فوق تاثیرات متفاوتی داشته که نتایج آن در شکل (‪ )95‬نشان داده شده است‪ .‬راندمان مکانیک کمپرسور با کاهش سرعت‬
‫دورانی افزایش یافته و در ظرفیت های کم حتی به بیش از مقدار آن در شرایط طراحی می رسد‪ .‬این امر بخاطر کاهش اصطکاك‬
‫بین قطعات کمپرسور در سرعت دورانی کم میباشد‪ .‬حال آن که در سایر روش ها راندمان مکانیکی در بار جرئی به مقدار مشابه در‬

‫‪Suction Valve Lifting 16‬‬


‫ظرفیت طراحی کمتر از یک میباشد‪ .‬این امر ناشی از کاهش توان آیزنتروپیک در کمپرسور در اثر افزایش راندمان حجمی آن در‬
‫ظرفیت های کم می باشد شکل (‪.)99‬‬

‫شکل (‪ :)11‬مقایسه انواع روش های کنترل ظرفیت بر روی توان مصرفی در کمپرسورهای تناوبی ]‪[12‬‬

‫شکل(‪ :)11‬مقایسه روش های کنترل ظرفیت بر روی راندمان مکانیکی] ‪[12‬‬

‫مارپیچی‪17‬‬ ‫ج‪ -2-2-‬کمپرسورهای‬


‫لغزنده‪18‬‬ ‫ج‪ -1-2-2-‬استفاده از شیر‬

‫تا قبل از بکارگیری شیر لغزنده‪ ،‬روش خفگی در قسمت مکش‪ ،‬تنها روش مورد استفاده برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی‬
‫روغنی بوده است‪ .‬با توجه به معایب روش خفگی در قسمت مکش نظیر باال رفتن درجه حرارت گاز مورد تراکم و مشکالت ناشی از‬
‫آن و همچنین عدم صرفه¬جویی در مصرف انرژی‪ ،‬این روش برای کمپرسورهای جابجائی مثبت (مانند مارپیچی) چندان مطلوب‬
‫نبوده و روش¬های دیگری مانند استفاده از شیر لغزنده در کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی متداول گردیده است‪.‬‬

‫در روش استفاده از شیر لغزنده که برای کمپرسورهای بزرگتر و به ویژه در سیستمهای تبرید مرسوم میباشد‪ ،‬تیغة لغزندة شیر به‬
‫موازات محور روتور حرکت نموده و سطح مقطع آزاد روتور کاهش یافته و آن بخش از گاز که وارد محفظه تراکم نگردیده به قسمت‬
‫مکش برگشت داده میشود‪ .‬در شکل (‪ )99‬نمایی از یک کمپرسور مارپیچی روانکاری شونده به همراه با دیاگرام تأثیر شیر لغزنده بر‬
‫روی عملکرد کمپرسور( دیاگرام‪ )P-V‬نشان داده شده است‪ .‬شیر لغزنده به لحاظ روانکاری شدن برای کمپرسورهای مارپیچی روغنی‬
‫بسیار مناسب میباشد‪ .‬البته از این شیرها میتوان برای کمپرسورهای مارپیچی خشک نیز استفاده کرد ولی باید تدابیر الزم را برای‬
‫روانکاری آن پیش بینی نمود‪.‬‬

‫‪Screw 17‬‬
‫‪Slide Valve 18‬‬
‫شکل ‪ -11‬نمایی از یك کمپرسور مارپیچی روانکاری شونده و دیاگرام عملکرد شیر لغزنده ]‪[1‬‬

‫برای بیبار کردن کمپرسور‪ ،‬روغن تحت فشار از طریق به پشت پیستون فرستاده میشود تا شیر لغزنده را بسمت راست هدایت کند‪.‬‬
‫این عمل باعث افزایش دبی گاز بسمت قسمت مکش و کاهش دبی گاز بسمت دهش میگردد‪ .‬جهت سهولت در امر راه اندازی‬
‫کمپرسور و کاهش توان مصرفی بهتر است که کمپرسور با حداقل ظرفیت روشن شود‪ .‬در شرایط عادی قبل از توقف کمپرسور‪ ،‬آن‬
‫را بطور اتوماتیک و یا بصورت دستی بیبار می کنند‪ ،‬ولی در توقفهای اضطراری ممکن است این امر صورت نپذیرد‪ .‬لذا الزم است در‬
‫چنین مواردی قبل از راه اندازی کمپرسور‪ ،‬آن را در حداقل ظرفیت قرار داده و سپس کمپرسور را روشن نمود‪ .‬برای بیبار کردن‬
‫کمپرسور در حالت فوق از یک سرووموتور‪ ،91‬نیروی فنر و یا نیروی هیدرولیک استفاده میشود تا به کمک آن کمپرسور در حداقل‬
‫ظرفیت قرار داده شود‪.‬‬

‫برای کمپرسورهای مارپیچی کوچک بهتراست که ازسیستم کنترل ظرفیت ارزانتر استفاده شود‪ .‬برای این منظوراستفاده از شیرهای‬
‫چرخشی متداول میباشد‪.‬‬
‫شیرچرخشی‪21‬‬ ‫ج‪ -2-2-2-‬استفاده از‬

‫مکانیسم عملکرد این سیستم نظیر سیستم شیر لغزنده بوده و تفاوت عمده آن درنحوه حرکت شیر کنترل است که به جای حرکت‬
‫لغزشی دارای حرکت چرخشی میباشد‬
‫سماوری‪21‬‬ ‫ج‪ -3-2-2-‬استفاده ازشیرهای‬

‫در بعضی از کمپرسورهای کوچک از شیر سماوری برای کنترل ظرفیت استفاده میشود‪ .‬این شیر دارای پیستونی بوده که بخشی از‬
‫استاتور را در وضعیت زیر بار پوشانیده و با ایجاد سوراخ موجب بیبارشدن آن میگردد‪.‬‬

‫ج‪ -4-2-2-‬مقایسه روشهای کنترل ظرفیت در کمپرسورهای دورانی‬

‫کنترل ظرفیت در کمپرسورهای دورانی عموما براساس تغییر سرعت دورانی ایجاد خفگی در مکش و یا توسط شیر لغزنده صورت می‬
‫گیرد‪ .‬در سیستم تولید هوای فشرده بوسیله کمپرسورهای دورانی انرژی‪ ،‬حدود ‪11‬درصد از هزینه کلی را در یک دوره ‪ 0‬ساله بخود‬
‫اختصاص می دهد‪ .‬با استفاده از ک نترل ظرفیت به کمک مبدل فرکانس(تغییر سرعت دورانی) که قادر به تنظیم فشار در مصرف‬
‫کننده می باشد‪ ،‬هزینه سرمایه گذاری اولیه به میزان ‪ 0‬درصد افزایش یافته‪ ،‬در عوض هزینه انرژی مصرفی ‪ 61‬درصد‪ ،‬کاهش می‬
‫یابد‪ .‬به عبارت دیگر هزینه کل تامین هوای فشرده در یک دوره زمانی ‪ 66‬درصد کاهش می یابد‪( .‬شکل ‪.)96‬‬

‫‪Servomotor 19‬‬
‫‪Turn Valve 20‬‬
‫‪Plug Valve 21‬‬
‫شکل(‪ :) 12‬مقایسه هزینه های تولید هوای فشرده با کنترل ظرفیت تغییر سرعت دورانی و بی بار کردن ]‪[11‬‬

‫عالوه بر آن با کاهش سرعت دورانی قطعا استهالك قطعاتی نظیر یاتاقان ها و آب بند کننده ها کاهش یافته که به سهم خود موجب‬
‫کاهش هزینه های تعمیراتی و سرویس و نگه داری خواهد شد که متاسفانه در تحلیل فوق تاثیر آن نادیده گرفته شده است‪ .‬یکنواختی‬
‫فشار در محل مصرف کننده در یک دامنه ‪ 5.9‬تا ‪ 5.6‬بار از دیگر محاسن این روش بوده که قطعا بر عملکرد تجهیزات پایین دستی‬
‫تاثیر مطلوبی خواهد گذاشت‪ .‬در کشورهایی نظ یر ایران که قیمت انرژی نسبتا پایین و در مقابل قیمت خرید ماشین آالت باال می‬
‫باشد‪ ،‬خریداران ترجیه می دهند که از سیستم بی بار کننده برای کنترل ظرفیت استفاده کنند‪ .‬در سیستم های تبرید‪ ،‬کنترل ظرفیت‬
‫کمپرسورهای دورانی عموما بکمک شیر لغزنده صورت می گیرد که ویژگی های آن به طور جامع در بخش (ج‪ )9-6-6-‬تشریح‬
‫گردید‪ .‬در شکل (‪ )91‬توان مصرفی یک کمپرسور مارپیچی که در ظرفیت کامل کار میکند با مواردی که با دو روش کنترل ظرفیت‬
‫(ایجاد خفگی در قسمت مکش و استفاده از شیر لغزنده) مورد مقایسه قرار گرفته است‪ .‬به علت کیفیت خوب روغن کاری شیر لغزنده‪،‬‬
‫این روش برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی روغنی بسیار مناسب بوده و عالوه بر آن صرفه جوئی در انرژی در کنترل‬
‫ظرفیت به روش فوق در مقایسه با سایر روشها چشمگیر میباشد‬

‫شکل ‪ -13‬مقایسه انرژی مصرفی در کمپرسورهای مارپیچی با روشهای مختلف کنترل ظرفیت ]‪[13‬‬

‫ج‪-3-2-‬کنترل ظرفیت درکمپرسورهای دینامیکی‬

‫کنترل ظرفیت در کمپرسورهای دینامیکی به خاطر تفاوت رفتاری با کمپرسورهای دورانی و رفت و برگشتی‪ ،‬دارای ویژگی های‬
‫خاص خود می باشد‪ .‬عمده ترین این تفاوت ها در بروز پدیده موجدار شدن و رابطه فشار قابل دسترسی با وزن مخصوص و سرعت‬
‫دورانی می باشد‪ .‬عالوه بر آن رابطه توان مصرفی با مکعب سرعت دورانی باعث می شود تا این روش دارای محاسن خاص خود باشد‪.‬‬
‫اساسا کنترل ظرفیت در این کمپرسورها شامل ایجاد خفگی در مکش‪ ،‬تغییر سرعت دورانی‪ ،‬بکارگیری ‪ ،OGV ،IGV‬برگشت‬
‫جریان به قسمت مکش می باشد‪ .‬روش برگشت جریان به قسمت مکش عمدتا در کمپرسورهای جریان محوری و یا در مواردی که‬
‫کمپرسور دچار پدیده موجدار شدن می گردد مورد استفاده قرار می¬گیرد‪.‬‬
‫کنترل ظرفیت درکمپرسورهای دینامیکی میتواند با دو هدف کنترل فشار و کنترل دبی صورت پذیرد‪ .‬دربعضی از فرآیندها‪ ،‬الزم‬
‫است که فشار گاز خروجی ازکمپرسور در طول بهرهبرداری نسبتا ثابت بماند‪ .‬مثال عینی برای این مورد‪ ،‬فرآیندهای شیمیایی میباشند‬
‫که با وجود تغییرات دبی جریان (خوراك سیستم)‪ ،‬فشار گاز ارسالی به واحد فرآیند نباید تغییرات چندانی داشته باشد و یا اینکه‬
‫سیستمهایی که با گاز متراکم فعال میباشند‪( ،‬نظیر سیستمهای پنوماتیکی) باید همواره در فشار نسبتا ثابتی کارکنند‪ .‬بر عکس‬
‫مواردی پیش میآید که کنترل دبی جریان اولویت داشته و دبی کمپرسور باید بدون توجه به تغییرات فشار تقریبا ثابت بماند‪ .‬هوازنی‬
‫به سیستم تصفیه فاضالب و انتقال گاز سراسری مواردی هستند که کنترل دبی مورد نظر میباشند‪.‬‬

‫ج‪ -1-3-2-‬کنترل ظرفیت به کمك تیغه ورودی متغیر)‪(66IGV‬‬

‫عملکرد یک کمپرسور دینامیکی و نحوه افزایش فشار (ارتفاع) گاز درآن یک پدیده شناخته شده بوده که نیازی به توضیح مجدد‬
‫ندارد‪ .‬اما نکته مهمیکه باید در این بخش مورد توجه قرارگیرد‪ ،‬عوامل مؤثر در این فرآیند میباشد‪ .‬یکی از عوامل مهم درافزایش‬
‫فشار (ارتفاع) دریک کمپرسور با سرعت دورانی و قطر پروانه ثابت و نحوه وارد شدن گاز به درون پروانه کمپرسورمیباشد که درشکل‬
‫(‪ )91‬نشان داده شده است‪.‬‬

‫شکل ‪ -14‬نمونه ای از‪ IGV‬در کمپرسورهای دینامیکی]‪[1‬‬

‫با تغییر زاویه ورود گاز به درون تیغهها منحنی مشخخخصخخه کمپرسخخور و نهایتا ظرفیت آن تغییر خواهد کرد‪ .‬هنگامیکه‬
‫زاویه تیغه ورودی باتیغههای پروانه یکسان میباشند‪ ،‬گاز در حداگثر مقدار ممکن بهدرون کمپرسورکشیده میشود و در‬
‫این شخخرایط ورود گازبدرون پروانه درجهت عکس دوران پروانه میباشخخد‪ .‬با تغییر این زاویه میزان ورود گاز بدرون پروانه‬
‫کاهش یافته‪ ،‬به نحوی که درحالتی که جهت دوران پروانه و ورود گاز بدرون آن یکسخخان گردند‪ ،‬دبی جریان گاز بدرون‬
‫پروانه بهطرز چشم گیری کاهش خواهد یافت‪ .‬بنابر این بکمک تغییر زاویه و نهایتا تغییرشکل منحنی مشخصه کمپرسور‬
‫میتوان ظرفیت آن راتغییرداد (شکل‪.)90‬‬

‫شکل (‪ :)15‬تغییرات منحنی مشخصه کمپرسوربرحسب تغییرزاویه تیغه ورودی]‪[1‬‬

‫‪Inlet Guide vane 22‬‬


‫در کمپرسورهای دینامیکی انرژی پتانسیل (ارتفاع) از تبدیل انرژی جنبشی در یک مجرای گشاد شونده نظیر دیفیوزر بدست می‬
‫آید‪ .‬در این روش سرعت تغییری نکرده ولی دانسیته و به دنبال آن انرژی جنبشی (نهایتا انرژی پتانسیل یا اراتفاع ) تغییرخواهدکرد‪.‬‬
‫اگرسیستمیکه کمپرسور در آن به کارگرفته میشود‪ ،‬طوری باشد که فشار دهش باید در طول کاهش ظرفیت ثابت بماند‪IGV ،‬‬
‫باید بتواند تا ‪ 95‬درجه چرخش قبل از اینکه پدیده موجدار شدن بروز نماید‪ ،‬کارکند‪ .‬ظرفیت کمپرسور در این منطقه حدود ‪15‬‬
‫درصد ظرفیت اسمیآن بوده و راندمان کمپرسور در این شرایط نسبتا خوب میباشد‪ .‬در مواردی که الزم باشد ظرفیت کمپرسور‬
‫ازمیزان فوق کمتر باشد‪ ،‬جهت جلوگیری از بروز پدیده موجدار شدن الزم است که از روشهای دیگری نظیر تخلیه گاز به اتمسفر و‬
‫یا برگشت گاز به قسمت مکش کمپرسور استفاده کرد‪ .‬بدیهی است این روش هر چند که قادر به کنترل ظرفیت میباشد ولی موجب‬
‫صرفه جوئی درمصرف انرژی نخواهد شد‪ .‬حال اگر سیستم بهرهبرداری ازکمپرسور به نحوی باشدکه به جای ثابت نگهداشتن‬
‫فشاردهش‪ ،‬باید بر اصطکاك موجود در سیستم در هنگام انتقال گاز در لولهها غلبهکند‪ ،‬دراین صورت منحنی مشخصه سیستم و‬
‫کمپرسور با زاویههای تیغه ورودی متغیر در شکل (‪-92‬الف) نشان داده شده است‪.‬‬

‫شکل(‪ -16‬الف)‪:‬کنترل ظرفیت با زاویه تیغه ورودی متغیر‬ ‫شکل(‪ -16‬ب)‪:‬تغییرات انرژی مصرفی درسیستم کنترل‬
‫دریك سیستم انتقال گاز]‪[1‬‬ ‫باتغییرزاویه تیغههای ورودی درسیستم انتقال گاز]‪[3‬‬
‫همانطوری که از شکل (‪-92‬الف) پیداست در این سیستم‪ ،‬هیچگونه نیازی به کار در شرایط نزدیک به موجدارشدن نمیباشد‪ .‬با تغییر‬
‫زاویه تیغههای ورودی و بدون بروز هرگونه مشکلی میتوان سیستم را با راندمان بسیار خوب راهبری نمود‪ .‬میزان انرژی مصرفی در‬
‫این سیستم در مقایسه با شرایط ایده آل که درآن توان مصرفی با دبی رابطه خطی دارد شکل(‪-92‬ب)‪ .‬درکمپرسورهای چندمرحله‬
‫ای‪ ،‬تجهیزات تغییر زاویه تیغههای ورودی عموما در مرحله اول و در موارد خاصی در کلیه مراحل نصب میگردد‪ .‬این روش برای‬
‫دست یابی بهحداکثرصرفه جوئی درمیزان انرژی مصرفی میباشد‪ .‬اساسی ترین مشکل در به کارگیری از این روش کنترل ظرفیت‪،‬‬
‫چسبیدن‪ 61‬تیغهها در هنگام بهرهبرداری میباشد‪ .‬لذا این روش برای گازهای آلوده وکثیف توصیه نمیشود‪ .‬در بعضی از کمپرسورهای‬
‫دینامیکی تیغهها بر روی افشاننده‪ 61‬نصب میشوند‪ .‬این عمل میتواند بطور مجزا و یا همزمان با نصب تیغههای با زاویه متغیر برروی‬
‫ورودی کمپرسور صورت پذیرد‪ .‬نحوه تأثیر آن مشابه حالت قبلی بوده و ترکیب دو روش فوق میتواند موجب بهبود شرایط جریان‬
‫گاز به درون کمپرسور و قابلیت کنترل دبی در آن گردد‪ .‬در هرحال باید دقت شود که عمل کنترل دبی موجب بروز پدیده موجدار‬
‫شدن در کمپرسور نگردد‪ .‬شکل(‪.)91‬‬

‫شکل (‪ :)17‬تیغه های افشاننده متغیر جهت کنترل ظرفیت کمپرسورهای دینامیکی ]‪[1‬‬

‫‪Sticking 23‬‬
‫‪Diffuser 24‬‬
‫ج‪ -2-3-2-‬کنترل ظرفیت به روش ایجاد خفگی در دهش‬

‫با ایجاد خفگی در قسمت دهش کمپرسور (ایجاد مقاومت توسط شیرکنترل ظرفیت در قسمت دهش کمپرسور) منحنی مشخصه‬
‫سیستم تغییرکرده و محل تالقی منحنی مشخصه کمپرسور و منحنی مشخصه سیستم تغییر خواهد کرد و این امر باعث تغییر ظرفیت‬
‫کمپرسورخواهد شد‪( .‬شکل ‪.)99‬‬

‫شکل (‪ :)18‬کنترل ظرفیت در کمپرسور گریزازمرکز به روش ایجاد خفگی در قسمت دهش ]‪[1‬‬

‫ضایعات انرژی در این روش در مقایسه با روش کنترل ظرفیت با تغییر زاویه تیغههای ورودی بیشتر بوده و به همین خاطر استفاده‬
‫از این روش با وجود قابل اجرا بودن آن‪ ،‬چندان متداول نمیباشد‪ .‬عالوه بر آن احتمال بروز پدیده موجدار شدن در این روش بسیار‬
‫زیاد بوده و همین امر یکی از دالیل عدم مقبولیت این روش در کنترل ظرفیت کمپرسورهای دینامیکی میباشد‪.‬‬

‫د‪ -‬کنترل ظرفیت در کمپرسورهای هوای فشرده‬

‫در بخش های قبلی موضوع کنترل ظرفیت در انواع کمپرسورها مورد اشاره قرار گرفت‪ .‬اما عالوه بر آن الزم است کلیه پرسنلی که‬
‫بنحوی با موضوع کمپرسورهای هوای فشرده ارتباط شغلی دارند باید از اطالعات جانبی در این زمینه نیز برخوردار باشند که بدون‬
‫آن بسیاری از تصمیماتی که برای سیستم هوای فشرده اتخاذ میکنند ممکن است ضررهای مالی و توقفات ناخواسته را به دنبال‬
‫داشته باشد‪.‬در سیستم هوای فشرده‪ ،‬هدف از کنترل ظرفیت‪ ،‬حفظ فشار دهش در یک دامنه معین می باشد‪ .‬هزینه انرژی حدود ‪95‬‬
‫تا‪ 15‬درصد هزینه کل تولید هوای فشرده را به خود اختصاص میدهد یکی از عوامل مهم در این زمینه انتخاب اختالف مناسب بین‬
‫فشار زیر بار رفتن و فشار بی بار شدن کمپرسور میباشد‪ .‬فشار مورد نیاز برای سیستم هوای فشرده عموما بین ‪ 1‬تا ‪ 1‬بار بوده ولی‬
‫در اغلب موارد بین ‪ 2‬تا ‪ 1‬بار می باشد‪ .‬بر این اساس باید افت فشار در مسیر کمپرسور تا محل مصرف را به حداقل فشار مورد نیاز‬
‫در واحد بهره برداری به آن افزوده و فشار در خروجی کمپرسور را در آن میزان و یا باالتر از آن حفظ کرد‪ .‬متاسفانه در اغلب واحد‬
‫ها این اختالف بسیار زیاد بوده (در مواردی حتی ‪ 6.0‬بار نیز مشاهده شده است) و همین امر موجب افزایش هزینه تولید هوای فشرده‬
‫شامل هزینه انرژی‪ ،‬باال رفتن درجه حرارت هوای خروجی از کمپرسور و به دنبال آن افزایش هزینه خنک کاری‪ ،‬افزایش استهالك‬
‫قطعات کمپرسور و ‪ ...‬میگردد‪.‬‬

‫انتخاب میزان اختالف فشار بین حداقل و حد اکثر فشار در خروجی کمپرسور به عوامل متعددی نظیر روش کنترل ظرفیت‪ ،‬ظرفیت‬
‫کمپرسور‪ ،‬حجم مخزن ذخیره‪ ،‬ویژگی های سیستم مصرف کننده هوای فشرده و فشار مورد نیاز در واحد بهره برداری و بستگی دارد‪.‬‬
‫به عنوان مثال در سیستم هایی که با تغییر سرعت دورانی ظرفیت کمپرسور تنظیم میشود این اختالف میتواند از ‪ 5.9‬تا ‪ 5.6‬بار و‬
‫در کمپرسور هایی که به روش ‪ Load/UnLoad‬ظرفیت آن کنترل میگردد‪ ،‬این مقدار غالبا در حد فاصل ‪ 5.1‬تا ‪ 9‬بار توصیه‬
‫میشود که به نظر تویسنده مرجع ‪ ،9‬میزان ‪ 5.0‬تا ‪ 5.1‬بار مناسب میباشد‪ .‬مدت زمان مجاز برای بی باری کمپرسور نیز تابعی از‬
‫ظرفیت کمپرسور‪ ،‬سیستم خنک کاری و ‪ ..‬می باشد و عموما ‪ 95‬الی ‪ 96‬دقیقه بوده و در بعضی از موارد حتی به ‪ 65‬دقیقه نیز‬
‫میرسد‪ .‬در هر حال بی باری طوالنی از نظر اقتصادی چندان مطلوب نبوده ‪ ،‬چرا که به هر حال سیستم راه انداز(مثال الکتروموتور) در‬
‫حال مصرف انرژی بوده و عالوه بر آن میتواند موجب گرم شدن کمپرسور و استهالك بخشی از قطعات کمپرسور گردد‪.‬‬
‫ نتیجه گیری‬-‫ه‬

‫ ظرفیت آن و ویژگی های واحد بهره برداری روش مناسب کنترل ظرفیت‬،‫بررسیهای نشان میدهد که همواره بر حسب نوع کمپرسور‬
‫در کمپرسور متفاوت بوده و الزم است در زمان انتخاب آن تحلیل مناسبی از موارد فوق صورت پذیرفته و سپس براساس آن‬
.‫مناسبترین روش کنترل ظرفیت برای کمپرسور و واحد بهره برداری انتخاب گرد‬

‫در این مقاله انواع روش های کنترل ظرفیت کمپرسورها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان برحسب ویژگی های رفتاری کمپرسور و‬
‫ تغییر سرعت دورانی مناسب ترین روش برای‬،‫ در یک جمع بندی کلی‬.‫سیستم بهره برداری مناسب ترین روش توصیه گردیده است‬
‫کنترل ظرفیت بوده و بغیر از قیمت باالی آن(که خود در حال کاهش است) در زمینه کاهش هزینه های انرژی و استهالك تاثیرات‬
.‫مطلوبی بر عملکرد کمپرسور و تجهیزات پایین دستی آن می گذارد‬

.‫ چاپ دوم‬،‫ انتشارات نصیر بصیر‬،"‫ تعمیر نگه داری‬،‫ طراحی‬،‫ مبانی‬،‫"کمپرسورها‬،)9119( ،‫] کاویانی احمد‬9[
.‫ موسسه آموزشی و پژوهشی وزارت معادن و فلزات‬،"‫"کنترل ظرفیت در کمپرسورها‬،)9111( ،‫] کاویانی احمد‬6[

[3] P. A. O, Neel, “Industrial Compressors, Theory and Equipment “,Butterworth Heinemann,


1993.
[4] Heinz P Bloch. A Practical Guide to Compressor Technology 2nd (New York: John Wiley
&Sons), 2006.
[5] Ren Z, Wang C Z. Brief analysis on flow rate regulating method of reciprocating compressor
(in Chinese). Petro-Chemical Equipment Technology, 2003, 24: 21–23.
[6] Jin J M, Hong W R, Liang M, et al. Research progress on capacity control method of
reciprocating compressor (in Chinese). Compressor Technology, 2007, 4: 28–32.
[7] Gu, Z., Hou, X., Wang, Z. et al. Methods for large reciprocating compressor capacity control:
A review based on pulse signal concept. Chin. Sci. Bull. (2011) 56: 1967-1974.
[8] Atlas Capco screw Compressor Catalog, 1998.
[9] Ingersoll Rand SSR Compressor catalog, 1994.
[10] Atlas Copco Compressed Air Manual 7th edition, 2010.
[11] Grasso RC-311 Compressor Catalogue, 1992.
[12] L.Wang,9th international conference on compressor and their systems, 2015
[13] Abdelhak Dhabi, Variable speed control reduces energy consumption in refrigeration
applications, 2013.

You might also like