Professional Documents
Culture Documents
روش مناسب کنترل ظرفیت کمپرسور
روش مناسب کنترل ظرفیت کمپرسور
Selection
Abstract
احمد کاویانی ،مدیر طراحی مهندسی شرکت ماشینسازی گاز کربنیک شهرکرد51969912190 ،ahdkaviani@yahoo.com ،
یوسف رحمانی ،مهندس ناظر ارشد تعمیرات مکانیک شرکت نفت و گاز غرب51991621190 ،u3f.r.mech@gmail.com ،
علی کاویانی ،دانشجوی کارشناسی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل51111019110 ،ali.kavi75@yahoo.com ،
چکیده
کنترل ظرفیت کمپرسور ها به مجموعه اقداماتی اطالق میگردد که هدف از آن سازگار نمودن عملکرد کمپرسور
با نیازهای سیستم بهرهبرداری می باشد .این سازگاری می تواند بر اساس نیاز سیستم بهرهبرداری ،به صورت
های تنظیم دبی خروجی ،ثابت نگه داشتن فشار دهش و یا تثبیت فشار مکش کمپرسور انجام پذیرد .در این
مقاله انواع روش های مرسوم کنترل ظرفیت در کمپرسورهای صنعتی گفته و با هم مقایسه خواهند شد .سپس
نحوه انتخاب مناسب ترین روش که منجربه کاهش عوارض نامطلوب بر کمپرسور ،بهبود فرایند بهره برداری و
کاهش هزینه های جاری و ثابت سیستم خواهد شد ،مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
کمپرسورها نقش بسیار حیاتی ای در صنایع مختلف از جمله صنعت نفت ،گاز و پتروشیمی ایفا می کنند .روش های گوناگونی برای
کنترل ظرفیت کمپرسورها در این صنایع موجود می باشد] .[9-1اصول روش های مختلف کنترل ظرفیت کمپرسورها از سال 9115
توسط محققین حوزه تجهیزات دوار ارائه شده است ] .[1انتخاب روش مناسب کنترل ظرفیت کمپرسورها و تنظیم فشار متناسب با
آن نقش کلیدی ای در افزایش بهره وری نهایی فرآیند تراکم ایفا خواهد کرد .در این مقاله ابتدا اصول اساسی روش های مختلف
کنترل ظرفیت در کمپرسورهای صنعتی گفته خواهد شد .سپس روش های مختلف کنترل ظرفیت با هم مقایسه خواهند شد.
همچنین نحوه انتخاب مناسب ترین روش کنترل ظرفیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .در نهایت اثرات انتخاب روش مناسب کنترل
ظرفیت بر قابلیت اعتماد کمپرسور ،هزینه های جاری و ثابت سیستم و پایدار نمودن شرایط بهرهبرداری کمپرسورها ارائه خواهد شد.
این اثرات میتواند برای انتخاب روش کنترل ظرفیت توسط بهره بردار نهایی کمپرسورها و همچنین طراحی بهینه آنها توسط
سازندگان مفید خواهد بود.
کنترل ظرفیت در کمپرسورها عبارت است از سازگار نمودن ظرفیت (دبی) کمپرسور با ظرفیت مورد نیاز در سیستم] 1 .[9دلیل
عمده ضرورت استفاده از سیستم کنترل ظرفیت در کمپرسورها به شرح زیر میباشد]:[6
برای سازگاری کمپرسورها ،به دلیل اینکه از همان ابتدا با در نظر گرفتن کاهش ظرفیت آنها با بروز نقایص فنی ،مازاد بر
ظرفیت خریداری میشوند.
برای سازگاری کمپرسورهایی که به علت احتمال اجراء طرحهای توسعهای دارای ظرفیت مازاد میباشند.
برای پایدار نمودن شرایط بهرهبرداری در هنگام بروز نوسانات در ظرفیت سیستم بهرهبرداری.
اساسا سیستم کنترل ظرفیت جهت ثابت نگه داشتن فشار دهش ،تثبیت فشار مکش و یا تنظیم دبی گاز برحسب نیاز سیستم بهره
برداری بهکار گرفته میشود .کنترل ظرفیت را میتوان بر حسب نحوه عملکرد به سه دستهی قطع جریان گاز خروجی از کمپرسور،
تغییر دبی جریان گاز خروجی از کمپرسور بصورت پلهای و تغییر دبی جریان گاز خروجی از کمپرسور بصورت پیوسته تقسیم کرد.
همچنین فرآیند کنترل ظرفیت میتواند بطور دستی و یا اتوماتیک انجام شود.
از دیدگاه مسائل اقتصادی ،سیستم کنترل ظرفیت باید طوری عمل نماید که همواره انرژی مصرفی در کمپرسور با دبی جریان گاز
خروجی از آن تقریباً متناسب باشد .انتخاب روش مناسب برای کنترل ظرفیت هر کمپرسور به عوامل متعددی نظیر نوع کمپرسور،
نوع راه انداز ،شبکه توزیع انرژی ،دامنه کنترل و غیره بستگی دارد .همچنین این روش باید دارای ویژگیهایی از جمله باال بودن
سرعت عمل ،سادگی ،باال بودن راندمان (کاهش هزینه بهرهبرداری) ،قابلیت اعتماد مطلوب ،قیمت مناسب ،سازگاری با مشخصههای
رفتاری کمپرسور ،کاهش توان مصرفی همراه با کاهش دبی ،نداشتن عوارض نا مطلوب بر عملکرد و در صورت امکان کاهش توان
مخصوص (توان مصرفی برای واحد دبی) باشد .در انتخاب روش مناسب جهت کنترل ظرفیت هر کمپرسور میتوان از روشهای
عمومی و یا با توجه به ویژگیهای خاص آن کمپرسور از روشهای مختص به آن کمپرسور استفاده نمود .البته در انتخاب روش
مناسب جهت کنترل ظرفیت کمپرسور ،روش¬های اختصاصی آن کمپرسور باید در اولویت قرار گیرد .مثالً از آنجائی که کمپرسورهای
دینامیکی اساساً از نظر رفتاری با کمپرسورهای جابجائی مثبت دارای مغایرتهای زیادی میباشند ،لذا نحوه نگرش به آن برای انتخاب
روش کنترل ظرفیت دارای تفاوتهای عمدهای با کمپرسورهای جابجائی مثبت (دورانی یا تناوبی) میباشد.
روشهای عمومیکنترل ظرفیت ،قابلیت بکارگیری در انواع کمپرسورها را داشته و به نوع خاصی از کمپرسور محدود نمیشود که
مهمترین آنها به همراه مزایا و معایب آنها در ذیل تشریح شده اند.
ج -1-1-تغییر سرعت دورانی
در تمامیکمپرسورها دبی جریان گاز با سرعت دورانی آن رابطه خطی دارد ،لذا با تغییر سرعت دورانی میتوان ظرفیت آن را تغییر
داد .مقایسه روشهای کنترل ظرفیت اگر تنها از دیدگاه عملکرد کمپرسور صورت پذیرد ،تغییر سرعت دورانی سادهترین روش خواهد
بود ،اما باید توجه داشت که انتخاب نهائی روش مناسب برای کنترل ظرفیت بدون توجه به عوامل جانبی آن نظیر هزینههای اولیه و
بهرهبرداری چندان منطقی نمیباشد.
کاهش سرعت دورانی در کمپرسورهای تناوبی موجب افزایش راندمان آن میگردد .این امر به لحاظ کاهش از دست رفت انرژی ناشی
از جریان آرامتر گاز از درون سوپاپها و اتصاالت و افزایش زمان باز و بسته شدن سوپاپها و کاهش نشتی در آنها میباشد .عالوه
بر آن به لحاظ کاهش ظرفیت کمپرسور کیفیت خنک کاری آن نیز افزایش خواهد یافت که به سهم خود میتواند بر راندمان کمپرسور
تأثیر مطلوب بگذارد .همچنین توان مصرفی در کمپرسورهای جابجائی مثبت با سرعت دورانی رابطه خطی داشته و لذا در فشار ثابت
میتوان هنگام کاهش دبی جریان ،مصرف انرژی را کاهش داد (شکل .)9الزم به ذکر است که به لحاظ وابستگی از دست رفتهای
مکانیکی با سرعت دورانی کمپرسور ،مقدار واقعی انرژی مصرفی از مقدار تئوریک آن کمتر میباشد .نکته مهمی که در کمپرسورهای
جابجایی مثبت باید مورد توجه قرار داد ،عدم وابستگی فشار دهش به سرعت دورانی کمپرسور میباشد].[1
شکل -1تغییرات توان مصرفی با ظرفیت در کمپرسورهای تناوبی با کنترل سرعت دورانی ][3
ج-2-1-1-کمپرسورهای دینامیکی
در کمپرسورهای گریز از مرکز ،به لحاظ وابستگی فشار دهش (ارتفاع) با مربع سرعت دورانی و رابطه خطی دبی با سرعت دورانی،
کاهش سرعت دورانی موجب کاهش فشار دهش شده و همین امر میتواند کمپرسور را به سمت بروز پدیده موجدار شدن 9هدایت
نماید .لذا استفاده از این روش برای کاهش ظرفیت کمپرسور تا میزان %15سرعت دورانی طراحی کمپرسور مجاز میباشد .البته این
روش برای کمپرسورهای جریان محوری که در آن فشار دهش قابلیت تغییر بیشتری دارد مناسب تر میباشد .به هرحال در مواردی
که بتوان از این روش استفاده کرد ،به علت تأثیر مطلوب بر روی توان مصرفی و کاهش استهالك قطعات روشی بسیار مناسب خواهد
بود .استفاده از تغییر سرعت دورانی در کمپرسورهای دینامیکی می تواند برای ثابت نگه داشتن فشار دهش و یا دبی گاز باشد ،ولی
به هرحال نمی توان هردو کمیت را بطور همزمان ثابت و یا تحت کنترل نگه داشت .در (شکل -6الف و ب) منحنی مشخصه یک
کمپرسور دینامیکی در سرعتهای دورانی به همراه یک مدار کنترل برای ثابت نگهداشتن فشار دهش کمپرسور نشان داده شده است.
) (PXترانسمیتر فشار و ) (PCسیستم کنترل فشار میباشد.
Surging 9
(ب)
(الف)
شکل -2الف-تغییرات منحنی مشخصه یك کمپرسور گریز از مرکز برحسب تغییرات سرعت][1
شکل -2ب-مدار کنترل فشار به کمك تغییر سرعت دورانی][1
فرض میشود که کمپرسور در دبی Qxدر حال کار بوده و الزم است که مقدار آن افزایش داده شود ،با افزایش دبی ،فشار گاز در
دهانه خروجی کمپرسور افت کرده و نقطه کار به سمت راست منحنی حرکت میکند .در همین لحظه سیستم کنترل فشار ،کاهش
فشار را احساس کرده و سعی دارد با افزایش سرعت دورانی کاهش فشار را جبران نموده تا آن را به میزان تنظیم شده برساند .برعکس
اگر دبی جریان کاهش یابد ،این امر موجب افزایش فشار دهش گردیده و PCبا کاهش سرعت دورانی در جهت کاهش فشار عمل
نمود تا بهنقطه Xبرسد .در مواردی نیز الزم است که سیستم در دبی Qzکار کند ،اما این نقطه در منطقه موجدار شدن قرار دارد و
کار را به نقطه Xبرده و مازاد دبی ( )Qz- Qxرا به قسمت مکش برگشت داده و یا آن را بهب یرون تخلیه میکند .عملکرد سیستم
کنترل دبی برای مواردی که باید کمپرسور در دبی نسبتاً ثابتی کارکند مشابه روش فوق بوده و تنها سیستم کنترل کننده بجای
فشار ،دبی را قرائت کرده و بعد از مقایسه آن با دبی تنظیم شده دستورالعمل الزم برای تغییر سرعت دورانی و دست یابی بهدبی مورد
نظر را ارسال میکند.
مکش6 ج -2-1-خفگی در قسمت
ایجاد خفگی نسبی در قسمت مکش کمپرسور باعث کاهش فشار جریان گاز ورودی به محفظه تراکم ،کاهش وزن مخصوص گاز مورد
تراکم و نهایتا کاهش ظرفیت کمپرسور خواهد شد.
در کمپرسورهای کمپرسورهای تناوبی ،با ایجاد خفگی در قسمت مکش با فرض فشار خروجی ثابت ،کاهش فشار مکش باعث افزایش
نسبت تراکم گردیده که به سهم خود موجب کاهش توان مصرفی،کاهش راندمان حجمی (و به تبع آن کاهش ظرفیت) ،افزایش دمای
کمپرسور میگردد .بنابراین KW .hr گاز خروجی از کمپرسور و افزایش توان ویژه ( توان مصرفی برای تراکم واحد ظرفیت جرمی
Kg
استفاده از ایجاد خفگی نسبی در قسمت مکش جابجایی مثبت به لحاظ مسائل ذکر شده بجز در موارد خاص (نظیر کمپرسورهای
دورانی) عموماً منتفی میباشد .هر چند که اعمال خفگی نسبی در کمپرسورهای تناوبی عمالً غیر منطقی به نظر میرسد ولی ایجاد
خفگی کامل در قسمت مکش کمپرسورهای دورانی مانند کمپرسورهای مارپیچی بسیار متداول میباشد.
کنترل ظرفیت در اغلب کمپرسورهای دورانی به روش ایجاد خفگی در قسمت مکش و بی باری کامل کمپرسور صورت می گیرد.
شیر بی بار کننده عموما از نوع پروانه ای و یا پیستونی بوده که در قسمت ورودی محفظه تراکم قرار داشته و در زمان بی باری به
طور کامل مجرای ورودی گاز به داخل محفظه تراکم را مسدود نموده و موجب بی باری کامل کمپرسور می گردد .در (شکل )1نمونه
هایی از شیرهای بی بار کننده در کمپرسور های دورانی نشان داده شده است.
این روش غالباً برای کمپرسورهای دینامیکی که مجهز به سیستم تنظیم زاویه تیغهها 1و یا تغییر سرعت نمیباشد ،به کار گرفته
میشود .الزم به ذکر است که به هنگام استفاده از این روش دقت شود که ظرفیت کمپرسور از حداقل مقدار تعیین شده توسط
شرکت سازنده کمپرسور که با خط موج¬دار شدن 1تعریف شده است کمتر نشود .چرا که کار در دبی کمتر از حداقل دبی مجاز
میتواند موجب بروز پدیده موجدار شدن در کمپرسور گردیده که عوارض نامطلوب متعددی دارد .همچنین در مواردی که گاز مورد
تراکم غیر از هوا باشد ،کاهش شدید فشار مکش تا میزان کمتر از فشار اتمسفر موجب ایجاد خالء در خط لوله مکش گردیده و همین
امر احتمال نشت هوا بدرون سیستم را افزایش میدهد .موارد فوق جزء مشکالت اساسی سیستمهای تبرید میباشند .در (شکل)1
نمائی از یک کمپرسور با شیر خفه کن قابل کنترل در قسمت مکش کمپرسور نشان داده شده است.
بی اغراق ساده ترین روش کنترل ظرفیت در کمپرسورها ،خاموش کردن آن در مواقعی است که نیاز بهگاز متراکم شده بسیار کم و
یا در حد صفر باشد .این روش برای کمپرسورهای کوچک (کمتر از )95KWو یا مواردی که برای مدت طوالنی به کارگیری از
کمپرسور در ظرفیت نهائی نیازی نبوده و یا دبی مورد نیاز آن چنان کم باشد که میتوان با گاز ذخیره شده در مخزن نیازهای سیستم
را تأمین کرد ،روش مناسبی میباشد ].[95
استفاده از چند کمپرسور که بصورت موازی نصب شده اند یکی از زیر مجموعه روش خاموش-روشن کردن کمپرسورها میباشد .در
این صورت یک یا چند کمپرسور به عنوان تأمین کننده اصلی ظرفیت مورد نیاز سیستم در نظر گرفته شده و باقیمانده کمپرسورها
وظیفه تنظیم ظرفیت کمپرسورها را با نیازهای سیستم بعهده دارند .یکی از طرحهای جالب در بهرهبرداری از کمپرسورها بصورت
موازی ،استفاده از دو نوع کمپرسور مختلف (مثالً دورانی و تناوبی) میباشد .در این آرایش کمپرسور دورانی بصورت کمپرسور اصلی
در سیستم بهره برداری مورد استفاده قرار گرفته و کمپرسور تناوبی که مجهز بهسیستم بیبار کننده میباشد وظیفه سازگار نمودن
ظرفیت مجموعه را با نیازهای سیستم به عهده دارد .در این حالت توصیه میشود که با بکارگیری از مخزن ذخیره ،کمپرسور دورانی
در مواردی که نوسانات ظرفیت کمپرسور زیاد باشد ،بهتر است روش خاموش-روشن کردن به همراه یکی از روشهای دیگری که
برای کمپرسور مورد نظر مناسب میباشد ،به کار گرفته شود .این روش بویژه برای مواقعی که ظرفیت سیستم بطور موردی کاهش
مییابد (نظیر زمانهای تعمیرات سیستم بهرهبرداری که نیاز به هوای فشرده بشدت کاهش مییابد) بسیار مناسب میباشد .به
اینصورت که در شرایط عادی بهرهبرداری ،غالباً فرآیند کنترل ظرفیت با روش اصلی (مثالً بیبار شدن) صورت پذیرفته ولی در شرایط
خاص که نیاز به هوای فشرده بشدت کاهش مییابد ،با نصب یک تایمر ،1جهت جلوگیری از کار کمپرسور در شرایط بیباری طوالنی
و یا خاموش روشن شدنهای متوالی ،تایمر ،کمپرسور را خاموش کند .اگر کمپرسور با آب خنک میشود بهتر است که یک شیر برقی
در مسیر جریان آب خنک کننده نصب شده تا مصرف آب در سیستم نیز کاهش یابد .تنظیم حداکثر زمان بیبار بودن کمپرسور
بهعوامل متعددی نظیر نوع کمپرسور ،شرایط بهرهبرداری و غیره بستگی داشته و برای کمپرسورهای هوای متراکم غالباً 95-90
دقیقه میباشد
بیرون9 ج-6-1-تخلیه گاز به
این روش فقط برای گازهای کم ارزش و بی ضرر برای محیط زیست نظیر هوا مورد استفاده قرار میگیرد .هنگامیکه دبی جریان (یا
فشار دهش ) به حداکثر مورد نیاز برسد ،گاز از طریق یک شیر کنترل (شیر تخلیه) به بیرون فرستاده میشود .این روش از نظر
اقتصادی روش چندان مطلوبی نمیباشد ،چرا که موجب افزایش مصرف انرژی در کمپرسور گردد و بهتر است که فقط در شرایط
اضطراری مورد استفاده قرار گیرد (نظیر ممانعت از بروز پدیده موج دار شدن در کمپرسورهای گریزازمرکز و محوری) .البته در بعضی
از کمپرسورها (نظیر کمپرسورهای جریان محوری) که با افزایش دبی توان مصرفی کاهش می یابد روش مطلوبی خواهد بود.
کمپرسور1 ج -7-1-برگشت گاز به قسمت مکش
روش فوق مشابهت زیادی به روش تخلیه گاز به اتمسفر داشته و عموماً برای گازهایی که ارزش اقتصادی آن باال بوده و یا به علت
مسائل زیست محیطی امکان تخلیه گاز به اتمسفر وجود ندارد به کار گرفته میشود .نکته مهم در این روش کنترل درجه حرارت
میباشد .از آنجائی که گاز مورد تراکم در قسمت دهش داغ میباشد ،در مواردی که الزم باشد تا مازاد آن به قسمت مکش کمپرسور
برگشت داده شود باید از درون خنک کن عبور داده شده تا دمای آن به دمای گاز مورد تراکم در قسمت مکش رسانیده شود .این
روش از نظر صرفه جوئی در مصرف انرژی چندان مطلوب نمیباشد( .به جز کمپرسورهای دینامیکی جریان محوری).
برحسب ویژگیهای خاص انواع کمپرسورها ،روشهای ویژه ای وجود دارد که هریک برای نوع خاصی از کمپرسور مناسب بوده که
متداولترین آنها در (جدول )9شرح داده شدهاند.
دبی واقعی هر کمپرسور پیستونی برابر است با حاصلضرب حجم جابجائی پیستونهای مرحله اول در راندمان حجمی آن .راندمان
حجمی کمپرسورهای تناوبی ( ) vبه صورت زیر تعریف میشود .در این رابطه Pdفشار خروجی Ps ،فشار مکش L ،میزان نشتی از
Dual 6
Time-Delay Relay 7
Blow-Off 8
By-Pass Control 9
Clearance Pocket 10
کناره رینگها و سوپاپها و Cدرصد فضای مرده میباشد .باتوجه بهرابطه ( )9با تغییر فضای مرده ( )Cمیتوان راندمان حجمی و
نهایتاً ظرفیت کمپرسور را تغییر داد.
سوپاپ99
عیب بزرگ کنترل ظرفیت به روش تغییر فضای مرده باال رفتن توان مصرفی در حالت بیباری در مقایسه با روش بازکردن
میباشد .چرا که در این روش همواره دو فرآیند تراکم و انبساط بطور متوالی صورت پذیرفته و چون راندمان این فرآیندها صددرصد
نمیباشد ،مقداری از انرژی مصرف شده در کمپرسور در اثر اصطکاك بین قطعات به هدر خواهد رفت.
در (شکل - 2ب) درصد توان مصرفی در وضعیت کنترل ظرفیت در حالت ایده آل و واقعی نشان داده شده است .علت اختالف مقادیر
فوق همان تأثیر راندمان فرآیندهای تراکم و انبساط میباشد .از دیگر ویژگیهای این روش ،قابلیت تنظیم ظرفیت کمپرسور برحسب
تغییرات نسبت تراکم و نمای پولی تروپیک گاز مورد تراکم است که با تنظیم منطقی بین سه پارامتر فوق میتوان به ظرفیت مورد
نظر در کمپرسور دست یافت .جدا از روشهای ذکر شده برای تغییر فضای مرده ،روشهای دیگری نیز مشابه روش استفاده از سیلندر
تغییر فضای مرده برای کنترل ظرفیت کمپرسور نظیر تغییر ضخامت واشر سر سیلندر و استفاده از قطعه واسطه وجود دارد که از
نظر رفتاری کامالً مشابه روش فوق میباشند.
یکی از متداولترین روشها برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای پیستونی (و نیز کاهش گشتاور مورد نیاز در هنگام روشن و یا خاموش
کردن آن) ،بیبار کردن کمپرسور به روش باز نگه داشتن سوپاپ مکش میباشد .در کمپرسورهای تناوبی اگر دبی یا فشار دهش به
حداکثر مقدار مورد نظر برسد ،کلید کنترل حداکثر فشار (و یا کنترل دبی) یا رگالتور کنترل فشار ،فرمان الزم را که غالباً بصورت
یک خط لوله گاز 91میباشد به باالی سوپاپ مکش ارسال میکند .سوپاپهای مکش در قسمت در پوش 91دارای یک دیافراگم،
پیستون و چنگال بیبار کننده 90میباشند .با صدور فرمان بیباری ،گاز به باالی دیافراگم ارسال شده و موجب وارد شدن نیرو بر
پیستون مربوط و چنگال میگردد .حرکت رو به پائین چنگال بر روی صفحات سوپاپ نیرو وارد کرده و فنر زیر آن را متراکم میکند
که نهایتاً موجب باز شدن سوپاپ مکش میگردد .در (شکل )1نمونهای از سیستم بیبار کننده به روش بازنگه داشتن سوپاپ مکش
نشان داده شده است.
شکل -7سیستم بیبار کننده بروش باز نگهداشتن سوپاپ مکش ][11
بدیهی است با انتخاب یک سیستم کنترل فشار (یا ظرفیت) مناسب میتوان بجای بیباری کامل کمپرسور ،فقط تعداد معینی از
سوپاپهای مکش را بیبار نموده و کمپرسور را در ظرفیتهای مختلف که بستگی به تعداد سوپاپهای مکش مرحله اول دارد ،مورد
بهرهبرداری قرار داد .در (شکل )9نمونهای از تغییرات ظرفیت در یک کمپرسور دو طرفه نشان داده شده است.
در این روش که در کمپرسورهای تناوبی تبریدی به کار گرفته میشود عمل بی بار کردن با بلند کردن صفحات سوپاپ مکش از روی
نشیمنگاه آن صورت میگیرد .شکل (.)1
در بین موارد فوق ایجاد خفگی باالترین مصرف انرژی را در ظرفیت های کمتر از ظرفیت طراحی بخود اختصاص میدهد و تقریبا
ثابت بوده و یا کاهش کمی از خود نشان میدهد در سایر روش ها توان مصرفی با دبی رابطه خطی داشته و کاهش ظرفیت بروش
کاهش سرعت بیشترین صرفه جویی انرژی را دارا میباشد .درعوض کاهش ظرفیت بروش تغییر فضای مرده و بی باری بروش باز نگه
داشتن سوپاپ مکش دارای تاثیر یکسانی بر روی انرژی مصرفی در کمپرسور میباشند .البته از نظر راندمان مکانیکی مقایسه روش
های فوق تاثیرات متفاوتی داشته که نتایج آن در شکل ( )95نشان داده شده است .راندمان مکانیک کمپرسور با کاهش سرعت
دورانی افزایش یافته و در ظرفیت های کم حتی به بیش از مقدار آن در شرایط طراحی می رسد .این امر بخاطر کاهش اصطکاك
بین قطعات کمپرسور در سرعت دورانی کم میباشد .حال آن که در سایر روش ها راندمان مکانیکی در بار جرئی به مقدار مشابه در
شکل ( :)11مقایسه انواع روش های کنترل ظرفیت بر روی توان مصرفی در کمپرسورهای تناوبی ][12
شکل( :)11مقایسه روش های کنترل ظرفیت بر روی راندمان مکانیکی] [12
تا قبل از بکارگیری شیر لغزنده ،روش خفگی در قسمت مکش ،تنها روش مورد استفاده برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی
روغنی بوده است .با توجه به معایب روش خفگی در قسمت مکش نظیر باال رفتن درجه حرارت گاز مورد تراکم و مشکالت ناشی از
آن و همچنین عدم صرفه¬جویی در مصرف انرژی ،این روش برای کمپرسورهای جابجائی مثبت (مانند مارپیچی) چندان مطلوب
نبوده و روش¬های دیگری مانند استفاده از شیر لغزنده در کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی متداول گردیده است.
در روش استفاده از شیر لغزنده که برای کمپرسورهای بزرگتر و به ویژه در سیستمهای تبرید مرسوم میباشد ،تیغة لغزندة شیر به
موازات محور روتور حرکت نموده و سطح مقطع آزاد روتور کاهش یافته و آن بخش از گاز که وارد محفظه تراکم نگردیده به قسمت
مکش برگشت داده میشود .در شکل ( )99نمایی از یک کمپرسور مارپیچی روانکاری شونده به همراه با دیاگرام تأثیر شیر لغزنده بر
روی عملکرد کمپرسور( دیاگرام )P-Vنشان داده شده است .شیر لغزنده به لحاظ روانکاری شدن برای کمپرسورهای مارپیچی روغنی
بسیار مناسب میباشد .البته از این شیرها میتوان برای کمپرسورهای مارپیچی خشک نیز استفاده کرد ولی باید تدابیر الزم را برای
روانکاری آن پیش بینی نمود.
Screw 17
Slide Valve 18
شکل -11نمایی از یك کمپرسور مارپیچی روانکاری شونده و دیاگرام عملکرد شیر لغزنده ][1
برای بیبار کردن کمپرسور ،روغن تحت فشار از طریق به پشت پیستون فرستاده میشود تا شیر لغزنده را بسمت راست هدایت کند.
این عمل باعث افزایش دبی گاز بسمت قسمت مکش و کاهش دبی گاز بسمت دهش میگردد .جهت سهولت در امر راه اندازی
کمپرسور و کاهش توان مصرفی بهتر است که کمپرسور با حداقل ظرفیت روشن شود .در شرایط عادی قبل از توقف کمپرسور ،آن
را بطور اتوماتیک و یا بصورت دستی بیبار می کنند ،ولی در توقفهای اضطراری ممکن است این امر صورت نپذیرد .لذا الزم است در
چنین مواردی قبل از راه اندازی کمپرسور ،آن را در حداقل ظرفیت قرار داده و سپس کمپرسور را روشن نمود .برای بیبار کردن
کمپرسور در حالت فوق از یک سرووموتور ،91نیروی فنر و یا نیروی هیدرولیک استفاده میشود تا به کمک آن کمپرسور در حداقل
ظرفیت قرار داده شود.
برای کمپرسورهای مارپیچی کوچک بهتراست که ازسیستم کنترل ظرفیت ارزانتر استفاده شود .برای این منظوراستفاده از شیرهای
چرخشی متداول میباشد.
شیرچرخشی21 ج -2-2-2-استفاده از
مکانیسم عملکرد این سیستم نظیر سیستم شیر لغزنده بوده و تفاوت عمده آن درنحوه حرکت شیر کنترل است که به جای حرکت
لغزشی دارای حرکت چرخشی میباشد
سماوری21 ج -3-2-2-استفاده ازشیرهای
در بعضی از کمپرسورهای کوچک از شیر سماوری برای کنترل ظرفیت استفاده میشود .این شیر دارای پیستونی بوده که بخشی از
استاتور را در وضعیت زیر بار پوشانیده و با ایجاد سوراخ موجب بیبارشدن آن میگردد.
کنترل ظرفیت در کمپرسورهای دورانی عموما براساس تغییر سرعت دورانی ایجاد خفگی در مکش و یا توسط شیر لغزنده صورت می
گیرد .در سیستم تولید هوای فشرده بوسیله کمپرسورهای دورانی انرژی ،حدود 11درصد از هزینه کلی را در یک دوره 0ساله بخود
اختصاص می دهد .با استفاده از ک نترل ظرفیت به کمک مبدل فرکانس(تغییر سرعت دورانی) که قادر به تنظیم فشار در مصرف
کننده می باشد ،هزینه سرمایه گذاری اولیه به میزان 0درصد افزایش یافته ،در عوض هزینه انرژی مصرفی 61درصد ،کاهش می
یابد .به عبارت دیگر هزینه کل تامین هوای فشرده در یک دوره زمانی 66درصد کاهش می یابد( .شکل .)96
Servomotor 19
Turn Valve 20
Plug Valve 21
شکل( :) 12مقایسه هزینه های تولید هوای فشرده با کنترل ظرفیت تغییر سرعت دورانی و بی بار کردن ][11
عالوه بر آن با کاهش سرعت دورانی قطعا استهالك قطعاتی نظیر یاتاقان ها و آب بند کننده ها کاهش یافته که به سهم خود موجب
کاهش هزینه های تعمیراتی و سرویس و نگه داری خواهد شد که متاسفانه در تحلیل فوق تاثیر آن نادیده گرفته شده است .یکنواختی
فشار در محل مصرف کننده در یک دامنه 5.9تا 5.6بار از دیگر محاسن این روش بوده که قطعا بر عملکرد تجهیزات پایین دستی
تاثیر مطلوبی خواهد گذاشت .در کشورهایی نظ یر ایران که قیمت انرژی نسبتا پایین و در مقابل قیمت خرید ماشین آالت باال می
باشد ،خریداران ترجیه می دهند که از سیستم بی بار کننده برای کنترل ظرفیت استفاده کنند .در سیستم های تبرید ،کنترل ظرفیت
کمپرسورهای دورانی عموما بکمک شیر لغزنده صورت می گیرد که ویژگی های آن به طور جامع در بخش (ج )9-6-6-تشریح
گردید .در شکل ( )91توان مصرفی یک کمپرسور مارپیچی که در ظرفیت کامل کار میکند با مواردی که با دو روش کنترل ظرفیت
(ایجاد خفگی در قسمت مکش و استفاده از شیر لغزنده) مورد مقایسه قرار گرفته است .به علت کیفیت خوب روغن کاری شیر لغزنده،
این روش برای کنترل ظرفیت کمپرسورهای مارپیچی روغنی بسیار مناسب بوده و عالوه بر آن صرفه جوئی در انرژی در کنترل
ظرفیت به روش فوق در مقایسه با سایر روشها چشمگیر میباشد
شکل -13مقایسه انرژی مصرفی در کمپرسورهای مارپیچی با روشهای مختلف کنترل ظرفیت ][13
کنترل ظرفیت در کمپرسورهای دینامیکی به خاطر تفاوت رفتاری با کمپرسورهای دورانی و رفت و برگشتی ،دارای ویژگی های
خاص خود می باشد .عمده ترین این تفاوت ها در بروز پدیده موجدار شدن و رابطه فشار قابل دسترسی با وزن مخصوص و سرعت
دورانی می باشد .عالوه بر آن رابطه توان مصرفی با مکعب سرعت دورانی باعث می شود تا این روش دارای محاسن خاص خود باشد.
اساسا کنترل ظرفیت در این کمپرسورها شامل ایجاد خفگی در مکش ،تغییر سرعت دورانی ،بکارگیری ،OGV ،IGVبرگشت
جریان به قسمت مکش می باشد .روش برگشت جریان به قسمت مکش عمدتا در کمپرسورهای جریان محوری و یا در مواردی که
کمپرسور دچار پدیده موجدار شدن می گردد مورد استفاده قرار می¬گیرد.
کنترل ظرفیت درکمپرسورهای دینامیکی میتواند با دو هدف کنترل فشار و کنترل دبی صورت پذیرد .دربعضی از فرآیندها ،الزم
است که فشار گاز خروجی ازکمپرسور در طول بهرهبرداری نسبتا ثابت بماند .مثال عینی برای این مورد ،فرآیندهای شیمیایی میباشند
که با وجود تغییرات دبی جریان (خوراك سیستم) ،فشار گاز ارسالی به واحد فرآیند نباید تغییرات چندانی داشته باشد و یا اینکه
سیستمهایی که با گاز متراکم فعال میباشند( ،نظیر سیستمهای پنوماتیکی) باید همواره در فشار نسبتا ثابتی کارکنند .بر عکس
مواردی پیش میآید که کنترل دبی جریان اولویت داشته و دبی کمپرسور باید بدون توجه به تغییرات فشار تقریبا ثابت بماند .هوازنی
به سیستم تصفیه فاضالب و انتقال گاز سراسری مواردی هستند که کنترل دبی مورد نظر میباشند.
عملکرد یک کمپرسور دینامیکی و نحوه افزایش فشار (ارتفاع) گاز درآن یک پدیده شناخته شده بوده که نیازی به توضیح مجدد
ندارد .اما نکته مهمیکه باید در این بخش مورد توجه قرارگیرد ،عوامل مؤثر در این فرآیند میباشد .یکی از عوامل مهم درافزایش
فشار (ارتفاع) دریک کمپرسور با سرعت دورانی و قطر پروانه ثابت و نحوه وارد شدن گاز به درون پروانه کمپرسورمیباشد که درشکل
( )91نشان داده شده است.
با تغییر زاویه ورود گاز به درون تیغهها منحنی مشخخخصخخه کمپرسخخور و نهایتا ظرفیت آن تغییر خواهد کرد .هنگامیکه
زاویه تیغه ورودی باتیغههای پروانه یکسان میباشند ،گاز در حداگثر مقدار ممکن بهدرون کمپرسورکشیده میشود و در
این شخخرایط ورود گازبدرون پروانه درجهت عکس دوران پروانه میباشخخد .با تغییر این زاویه میزان ورود گاز بدرون پروانه
کاهش یافته ،به نحوی که درحالتی که جهت دوران پروانه و ورود گاز بدرون آن یکسخخان گردند ،دبی جریان گاز بدرون
پروانه بهطرز چشم گیری کاهش خواهد یافت .بنابر این بکمک تغییر زاویه و نهایتا تغییرشکل منحنی مشخصه کمپرسور
میتوان ظرفیت آن راتغییرداد (شکل.)90
شکل( -16الف):کنترل ظرفیت با زاویه تیغه ورودی متغیر شکل( -16ب):تغییرات انرژی مصرفی درسیستم کنترل
دریك سیستم انتقال گاز][1 باتغییرزاویه تیغههای ورودی درسیستم انتقال گاز][3
همانطوری که از شکل (-92الف) پیداست در این سیستم ،هیچگونه نیازی به کار در شرایط نزدیک به موجدارشدن نمیباشد .با تغییر
زاویه تیغههای ورودی و بدون بروز هرگونه مشکلی میتوان سیستم را با راندمان بسیار خوب راهبری نمود .میزان انرژی مصرفی در
این سیستم در مقایسه با شرایط ایده آل که درآن توان مصرفی با دبی رابطه خطی دارد شکل(-92ب) .درکمپرسورهای چندمرحله
ای ،تجهیزات تغییر زاویه تیغههای ورودی عموما در مرحله اول و در موارد خاصی در کلیه مراحل نصب میگردد .این روش برای
دست یابی بهحداکثرصرفه جوئی درمیزان انرژی مصرفی میباشد .اساسی ترین مشکل در به کارگیری از این روش کنترل ظرفیت،
چسبیدن 61تیغهها در هنگام بهرهبرداری میباشد .لذا این روش برای گازهای آلوده وکثیف توصیه نمیشود .در بعضی از کمپرسورهای
دینامیکی تیغهها بر روی افشاننده 61نصب میشوند .این عمل میتواند بطور مجزا و یا همزمان با نصب تیغههای با زاویه متغیر برروی
ورودی کمپرسور صورت پذیرد .نحوه تأثیر آن مشابه حالت قبلی بوده و ترکیب دو روش فوق میتواند موجب بهبود شرایط جریان
گاز به درون کمپرسور و قابلیت کنترل دبی در آن گردد .در هرحال باید دقت شود که عمل کنترل دبی موجب بروز پدیده موجدار
شدن در کمپرسور نگردد .شکل(.)91
شکل ( :)17تیغه های افشاننده متغیر جهت کنترل ظرفیت کمپرسورهای دینامیکی ][1
Sticking 23
Diffuser 24
ج -2-3-2-کنترل ظرفیت به روش ایجاد خفگی در دهش
با ایجاد خفگی در قسمت دهش کمپرسور (ایجاد مقاومت توسط شیرکنترل ظرفیت در قسمت دهش کمپرسور) منحنی مشخصه
سیستم تغییرکرده و محل تالقی منحنی مشخصه کمپرسور و منحنی مشخصه سیستم تغییر خواهد کرد و این امر باعث تغییر ظرفیت
کمپرسورخواهد شد( .شکل .)99
شکل ( :)18کنترل ظرفیت در کمپرسور گریزازمرکز به روش ایجاد خفگی در قسمت دهش ][1
ضایعات انرژی در این روش در مقایسه با روش کنترل ظرفیت با تغییر زاویه تیغههای ورودی بیشتر بوده و به همین خاطر استفاده
از این روش با وجود قابل اجرا بودن آن ،چندان متداول نمیباشد .عالوه بر آن احتمال بروز پدیده موجدار شدن در این روش بسیار
زیاد بوده و همین امر یکی از دالیل عدم مقبولیت این روش در کنترل ظرفیت کمپرسورهای دینامیکی میباشد.
در بخش های قبلی موضوع کنترل ظرفیت در انواع کمپرسورها مورد اشاره قرار گرفت .اما عالوه بر آن الزم است کلیه پرسنلی که
بنحوی با موضوع کمپرسورهای هوای فشرده ارتباط شغلی دارند باید از اطالعات جانبی در این زمینه نیز برخوردار باشند که بدون
آن بسیاری از تصمیماتی که برای سیستم هوای فشرده اتخاذ میکنند ممکن است ضررهای مالی و توقفات ناخواسته را به دنبال
داشته باشد.در سیستم هوای فشرده ،هدف از کنترل ظرفیت ،حفظ فشار دهش در یک دامنه معین می باشد .هزینه انرژی حدود 95
تا 15درصد هزینه کل تولید هوای فشرده را به خود اختصاص میدهد یکی از عوامل مهم در این زمینه انتخاب اختالف مناسب بین
فشار زیر بار رفتن و فشار بی بار شدن کمپرسور میباشد .فشار مورد نیاز برای سیستم هوای فشرده عموما بین 1تا 1بار بوده ولی
در اغلب موارد بین 2تا 1بار می باشد .بر این اساس باید افت فشار در مسیر کمپرسور تا محل مصرف را به حداقل فشار مورد نیاز
در واحد بهره برداری به آن افزوده و فشار در خروجی کمپرسور را در آن میزان و یا باالتر از آن حفظ کرد .متاسفانه در اغلب واحد
ها این اختالف بسیار زیاد بوده (در مواردی حتی 6.0بار نیز مشاهده شده است) و همین امر موجب افزایش هزینه تولید هوای فشرده
شامل هزینه انرژی ،باال رفتن درجه حرارت هوای خروجی از کمپرسور و به دنبال آن افزایش هزینه خنک کاری ،افزایش استهالك
قطعات کمپرسور و ...میگردد.
انتخاب میزان اختالف فشار بین حداقل و حد اکثر فشار در خروجی کمپرسور به عوامل متعددی نظیر روش کنترل ظرفیت ،ظرفیت
کمپرسور ،حجم مخزن ذخیره ،ویژگی های سیستم مصرف کننده هوای فشرده و فشار مورد نیاز در واحد بهره برداری و بستگی دارد.
به عنوان مثال در سیستم هایی که با تغییر سرعت دورانی ظرفیت کمپرسور تنظیم میشود این اختالف میتواند از 5.9تا 5.6بار و
در کمپرسور هایی که به روش Load/UnLoadظرفیت آن کنترل میگردد ،این مقدار غالبا در حد فاصل 5.1تا 9بار توصیه
میشود که به نظر تویسنده مرجع ،9میزان 5.0تا 5.1بار مناسب میباشد .مدت زمان مجاز برای بی باری کمپرسور نیز تابعی از
ظرفیت کمپرسور ،سیستم خنک کاری و ..می باشد و عموما 95الی 96دقیقه بوده و در بعضی از موارد حتی به 65دقیقه نیز
میرسد .در هر حال بی باری طوالنی از نظر اقتصادی چندان مطلوب نبوده ،چرا که به هر حال سیستم راه انداز(مثال الکتروموتور) در
حال مصرف انرژی بوده و عالوه بر آن میتواند موجب گرم شدن کمپرسور و استهالك بخشی از قطعات کمپرسور گردد.
نتیجه گیری-ه
ظرفیت آن و ویژگی های واحد بهره برداری روش مناسب کنترل ظرفیت،بررسیهای نشان میدهد که همواره بر حسب نوع کمپرسور
در کمپرسور متفاوت بوده و الزم است در زمان انتخاب آن تحلیل مناسبی از موارد فوق صورت پذیرفته و سپس براساس آن
.مناسبترین روش کنترل ظرفیت برای کمپرسور و واحد بهره برداری انتخاب گرد
در این مقاله انواع روش های کنترل ظرفیت کمپرسورها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان برحسب ویژگی های رفتاری کمپرسور و
تغییر سرعت دورانی مناسب ترین روش برای، در یک جمع بندی کلی.سیستم بهره برداری مناسب ترین روش توصیه گردیده است
کنترل ظرفیت بوده و بغیر از قیمت باالی آن(که خود در حال کاهش است) در زمینه کاهش هزینه های انرژی و استهالك تاثیرات
.مطلوبی بر عملکرد کمپرسور و تجهیزات پایین دستی آن می گذارد
. چاپ دوم، انتشارات نصیر بصیر،" تعمیر نگه داری، طراحی، مبانی،"کمپرسورها،)9119( ،] کاویانی احمد9[
. موسسه آموزشی و پژوهشی وزارت معادن و فلزات،""کنترل ظرفیت در کمپرسورها،)9111( ،] کاویانی احمد6[