Professional Documents
Culture Documents
بزرگترین اشتباه مدیران ارشیا دکامی
بزرگترین اشتباه مدیران ارشیا دکامی
مدیریت فرآیندی است که اشتباهات زیادی ممکن است در آن رخ دهد که اغلب آنها هم
به دلیل این است که مدیران هیچ وقت به طور رسمی برای تصدی پست مدیریت
آموزشهای الزم در زمینه مدیریت را ندیده اند .مارشال گلد اسمیت ،مربی اجرایی و رهبر ی،
معتقد است آنچه یک فرد را به مرحله مدیر یت میرساند ،در حین مدیر یت به کمکش
نخواهد آمد .منظور وی این است که مدیر یت نیازمند مهارتهایی متفاوت است.
لذا اغلب مدیران خواسته یا ناخواسته مرتکب اشتباهاتی میشوند که میتواند برای آنها
خطرناک و زیانبار باشد .در برخی موارد ،مدیران از این اشتباهات مطلع میشوند و سعی
میکنند تا آنها را تکرار نکنند و از آنها درس بگیرند اما گاهی اوقات اشتباهاتی از مدیران
سر میزند که در نگاهی سطحی ،نادرست به نظر نمیرسند .اما همین اشتباهات پنهان،
می توانند عمر مدیریتی یک مدیر را کوتاه کرده و عملکرد او را زیر سوال ببرند .به همین
دلیل هم هست که آگاهی یافتن از این اشتباهات میتواند برای هر مدیر ی مفید و حیاتی
باشد .برخی از این اشتباهات به قدر ی ظر یف هستند که شناسایی و تصحیحشان ،کار
دشوار ی است .این اشتباهات دقیقا اشتباهاتی هستند که پیش از آنکه کارتان را شروع
کنید ،شما را از پای در میآورند ز یرا هیچ شخصی درباره آنها به شما هشدار نمیدهد.
در حقیقت باید گفت این اشتباه از آن دسته اشتباهاتی است که دلیل اصلی بروز بسیاری
از مشکالتی است که در سازمان مشاهده می کنیم و به اشتبا ه در جایی دیگر به دنبال
دالیل آن می گردیم .مشکالتی نظیر بی انگیزگی کارکنان و اشتباهات عملکردی و ضعف
عملکردی کارکنان حاصل این اشتباه مدیریتی است.
در این کتاب شما به سرعت اصول بازخورد موثر مدیریتی را یاد میگیرید .به طوری که
بتوانید به سادگی از آن استفاده کنید.
قبل از اینکه به سراغ تشریح بازخورد برویم به این نکته توجه داشته باشید که مدیران
موفق نه تنها از اشتباهات و ناکامی ها ترسی ندارند ،بلکه همواره می کوشند از آنها درس
بگیرند .این مدیران آنچه را که اتفاق افتاده بررسی می کنند و اشتباهاتشان را شناسایی
می کنند و به دنبال راه حلی متفاوت برای دفعه ی بعدی می گردند.
همه ی ما اشتباه می کنیم ،اگر اشتباه نمی کردیم ،مدیران خالق و نوآور ی که االن هستیم،
نمی شدیم .اما بعضی از مدیران ،بی خیال هر اشتباهی هستند که مرتکب می شوند .آنها
اشتباه های خود را می پوشانند ،دفن می کنند و فراموش می کنند .برعکس مدیران موفق
هرگز اینکار را نمیکنند .آنها بر سر آن اشتباهات ،خود را تنبیه نمی کنند یا احساس ز یان
و بدبختی هم نمی کنند .بلکه اشتباهی را که رخ داده تجز یه و تحلیل میکنند ،و طرحی
را برای ممانعت از بروز مجدد آن آماده می سازند.
وقتی اشتباهی می کنید ،مهمتر ین کار ی که باید انجام دهید ،یافتن راه درستی است تا
دفعه بعد آن را تکرار نکنید .مدیر بودن ،یک تجربه یادگیر ی ادامه دار است .هیچوقت
بی حرکت نایستید و هیچ وقت تصور نکنید که همه چیز را می دانید .بنابراین اگر بعد از
مطالعه این کتاب متوجه شدید که تا کنون بازخورد نمی داده اید و یا بازخورد های
اشتباهی می داده اید ،خود را سرزنش نکنید و به سرعت دست بکار شوید و برنامه ای
برای ارائه بازخوردهایی عالی طرح ریزی کنید تا این اشتباه تبدیل به یک تجربه یادگیری
ادامه دار شود.
www.dekami.com
@PracticalManagement
021-28421681
021-26413796
@ArshiaDekami
بازخورد ،توصیف دقیق اطالعات مفید درباره عمل یا رفتار یک فرد یا گروه (یا مرتبط با
فرد و گروه) که میتواند باعث تنظیم ،بهبود اعمال و رفتار فعلی و آینده فرد یا گروه شود.
بازخورد اصوال زمانی رخ می دهد که یک عمل یا رفتار ،واکنش مثبت یا منفی ایجاد می
کند .مثال بازخورد مشتری ،واکنش خریداران به محصول ،سرویسدهی و یا خط مشی
یک شرکت است و یا بازخورد عملکرد کارکنان ،عکسالعمل مدیران در رابطه با عملکرد
مورد انتظار و آنچه که انجام شده ،می باشد.
تا کنون فکر کرده اید چرا زندانیان از زندان انفرادی می ترسند؟ و یا چرا وقتی با کسی
بحث می کنیم و او پاسخ ما را نمی دهد اینقدر ما عصبانی می شویم؟
واقعیت این است که سیستم روانی انسان به شدت نیاز به بازخورد دارد .انسانها
عالقمندند ببینند که رفتارهای آنان در محیط خود چه تاثیری می گذارد و چه اثراتی دارد
سپس بر اساس بازخوردهای محیط ،رفتارهای خودشان را تنظیم می کنند .ما اگر
بازخوردی از محیط دریافت نکنیم احساس می کنیم در یک اتاق تاریک بدون هیچ محرک
حسی گرفتار شده ایم.
در محیط کار هم انسانها به دنبال بازخورد می گردند .و هنگامی که آنرا دریافت نمی
کنند ،دچار اضطراب و دلشوره می شوند .سرخورده می شوند و در استرس به سر می برند
چون آنها نمی دانند کجای کار هستند .یکی از اشتباهات بزرگی که اغلب مدیران دچار آن
می شوند سکوت و بی توجهی در برابر عملکرد کارکنانشان است.
وقتی مدیر به کارمندانش بازخوردی نمی دهد آنها به دنبال کوچکترین سرنخ ها و نکته
ها می گردند .سپس بر اساس همین سرنخ ها و نشانه های بسیار کوچک ،خودشان
شروع می کنند به ساختن بازخورد .و از آنجایی که این نشانه های کوچک و سرنخ ها
نمی توانند توصیفی واقعی از واکنشهای عملکردی آنان از سازمان و مدیرشان باشد ،اغلب
نادرست و غیر واقعی هستند .جالب است بدانید اغلب این بازخوردهای ساخته ذهن
کارمندان ،بازخوردهای منفی است .چون در ذهن ما انسانها ترس های بسیار زیادی
وجود دارد که متاسفانه اغلب تصمیمات و عملکردهای ما را تحت و الشعاع قرار می دهد.
و به طور جد می توان گفت ترس ریشه ی تمام نگرانی ها ،اضطراب ها و گرفتاری های
بشر است.
اصوال مغز ما انسانها ،وقتی که تمامی محرک های حسی از بیرون قطع می شوند ،خودش
شروع به ساختن بازخوردهای حسی در قالب توهم می کند .همانطور که گفتیم اغلب
این بازخوردها هم از جنس بزرگترین ترس های ماست .این ترس ها و کابوس ها باعث
می شوند حتی انسان های کامال سالم نیز به مرز جنون برسند.
بازخورد یک ابزار ارزشمند برای اثرگذاری بر عملکرد کارمندان و کمک به رشد فردی و حرفه
ای آنهاست .مدیران با بازخورد می توانند عملکرد کارمندان را در جهت اهداف سازمانی
با دقت باال تنظیم کنند.
بازخورد فرصتی خیلی عالی برای اصالح عملکرد های ناقص و نا مناسب است .با بازخورد
می توانید عملکرد افراد را در راستای اهداف سازمان تنظیم کنید .درست مانند یک
ترموستات که دما را در راستای دمای ست شده (دمای دلخواه و مورد نیاز) تنظیم می
کند .این کار را هم با روشن خاموش کردن منبع گرمایی انجام می دهد.
ممکن است بگویید شما به صورت دوره ای بازخورد می دهید .دوره های سه ماهه ،شش
ماهه ،یا یک ساله .باید بگویم که این مدل بازخوردها مثل این است که یک مار یک فیل
را ببلعد تصورش را بکنید.
با درخواست و دریافت بازخورد سازنده ،همه ی افراد انگیزه بیشتری میگیرند .زمانی که
از کسی نظرخواهی میکنید ،شخص روبرو احساس ارزشمندی میکند .با دریافت نظرات
سازنده از مشتریان ،تامین کنندگان ،کارمندان ،سهامداران و غیره میتوانید انگیزه
مضاعفی را به افراد ببخشید و از فرصت به وجود آمده بهترین استفاده را برای بهبود
کسب و کارتان ببرید .البته یادتان باشد انسانها به دنبال بازخوردهای واقعی هستند ،نه
کلمات آرام کننده و بازخوردهایی که مربوط به گذشته های خیلی دورند.
مدیرانی که بیشترین مشکل در برانگیختن انگیزش کارکنانشان را دارند آنهایی هستند که
کمترین بازخوردها را به کارکنانشان می دهند .این مدیران اغلب طلبکارانه با کارمندان
شان برخورد می کنند .آنها گمان می کنند اگر همیشه بگویند "اوضاع خراب است ،عجله
کنید ،خیلی عقب هستیم ،چقدر کارها بد انجام می شوند و " ...کارمندان بیشتر تالش
می کنند و سعی می کنند انتظارات مدیر را برآورده کنند .باید بگویم این تصور کامال غلط
است .اتفاقا برعکس کارمندان اینگونه مدیران همیشه بی انرژی ،خسته و بی انگیزه
هستند و در تیم اینگونه مدیران خبری از خالقیت ،ابتکار و نوآوری نیست.
چنین مدیرانی برای برانگیختن میل به موفقیت در اعضای تیم دچار مشکل می شوند
زیرا موفقیت در رسیدن به اهداف نیازمند دادن بازخورد های مداوم ،دقیق و به موقع
است.
طرف مقابل اینگونه مدیران مدیرانی هستند که همیشه اوضاع در اطراف آنان خوب است
مثال می گویند" خوبه ،همه چیز خوبه ،خیلی ممنونم ،زحمت می کشید و "...این مدیران
بیخودی و بی دلیل تشکر می کنند ،تشویق می کنند و قدردانی های بی مورد انجام می
دهند .کارمندان این مدیران شاید خسته نباشند و شاد باشند اما بهره وری بسیار پایینی
دارند چراکه آنان فکر می کنند کارهایی که انجام می دهند عالی است .در تیم اینگونه
مدیران هم خبری از نوآوری تالش و خالقیت نیست .به همین دلیل است که بهره وری
تیم های مدیران مهربان بهره وری پایینی دارند.
اگر هدف شما به حداکثر رساندن بهره وری است ،ضروری است که نسبت به شرایط
کارکنانتان هوشیار و آگاه باشید .مدیرانی در ایجاد انگیزه در کارکنانشان موفق هستند که
از اهمیت ارائه بازخورد مناسب در خصوص نحوه عملکرد کارکنانشان کامال آگاه هستند.
یک گروه می تواند وضعیت هیجانی خود را به کمک تمرکز بر روی نظرات تک تک اعضا
شناسایی کند .اگر نظرات متفاوتی در گروه وجود دارد ،با کمک گرفتن از بازخورد ،می
توان همه ی آن نظرات را شناسایی ،درک و مورد بررسی قرار داد.
همچنین یک گروه می تواند با کمک بازخورد ،دریابد ،درباره انجام یک کار ،چه مسائلی
را در نظر نگرفته است یا نکات مبهم موضوع چیست؟ چگونه باید به آن پرداخت؟ آیا
روش دیگری نیز برای حل آن مسئله وجود دارد؟
بررسی چنین مسائلی موجب می شود که گروه نه تنها در گام اول ،به شناسایی هیجانهای
تک تک اعضا دست یابد ،بلکه در گام بعدی به مدیریت روابط موثر با یکدیگر نیز میتواند
دست یابد.
بازخورد مثبت
بازخورد مثبت وقتی رخ می دهد که ما عملکرد کارکنان را تشویق و از آنان قدردانی می
کنیم .در واقع ما با بازخورد مثبت ،کارکنان را تشویق به تکرار این فعالیت ها کرده و
فعالیت های دارای ارزش افزوده را تکرار می کنیم.
بازخورد مثبت دادن ،معموال کار سختی نیست .مقاومتی ندارد و پذیرش تمام و کمال
هم وجود خواهد داشت .چیزی که درباره ی بازخوردهای مثبت حیاتی است این است
که بازخوردها را باید طوری بیان کرد که تاثیرگذار باشند و باعث تکرار این رفتارهای مثبت
شوند.
برای این منظور در بازخوردهای مثبت دقیقا مشخص کنید که شما چه رفتاری را مورد
تشویق قرار داده اید .یکی از دالیلی که مدیران اغلب بازخورد مثبت نمی دهند این است
که می ترسند افراد پررو شوند .اما واقعیت این است که کارمند وقتی پررو می شود که
شما دقیقا مشخص نکنید چکاری را تشویق می کنید .حتی اگر آن کار جزو وظایف فرد
تعریف نشده باشد ،او گمان می کند که کاری خارق العاده و خارج از وظیفه ای انجام می
دهد لذا انتظار برایش ایجاد می شود.
بنابراین در ارائه بازخورد مثبت ،باید بسیار دقت نمایید که دقیقا بیان کنید که چه چیزی
را تشویق می کنید و دقیقا رفتاری را که از نظر شما عالی است را بیان دارید تا کارمند
بداند در صورت تکرار اینگونه رفتارها باز هم بازخورد مثبت می گیرد.
مثال
آقای شادفر تنظیم گزارش هفتگی ،خیلی خوب انجام شده است و تمام موارد خواسته
شده به خوبی بیان شده اند همچنین نگارش بسیار عالی داشت.
بازخورد منفی
بازخورد منفی وقتی رخ می دهد که ما بخواهیم عملکرد کارکنان را اصالح کنیم و از آنها
بخواهیم که عملکرد خودشان را تغییر بدهند .در واقع ما با این نوع بازخورد در حال حذف
فعالیت هایی هستیم که ارزش افزوده ای برای سازمان ندارند .و فعالیت هایی که ارزش
افزوده دارند و مورد پسند سازمان است را جایگزین می کنیم.
ممکن است بپرسید کارکنان از بازخورد منفی ناراحت می شوند .اما واقعیت این است
که آنها هرگز از بازخورد منفی ناراحت نمی شوند بلکه آنها نحوه ی ارائه بازخوردهای منفی
ناراحت می شوند .همانطور که پیشتر گفتیم بازخورد یک نیاز اساسی برای انسان است
و بدون آن افراد احساس می کنند که در خال قرار گرفته اند .ندادن بازخورد آزار دهنده تر
از دادن بازخورد منفی است .پس نحوه ی ارائه بازخورد ،آنها را ناراحت می کنند نه خود
بازخورد.
بازخورد منفی دادن از نظر اغلب مدیران کمی سخت به نظر می آید چرا که از سوی
کارمندان در برابر بازخورد منفی مقاومت به وجود می آید .لذا اغلب مدیران از آن دوری
می کنند و زمانی هم که قصد بازخورد دارند با شدت زیاد و عصبانیت اینکار را می کنند.
بنابراین باعث آسیب زدن به افراد و واکنش بیشتر آنان می شوند.
نکته مهم : 1بازخورد منفی را در بین نظرات مثبت قرار ندهید (تکنیک ساندویچ)
تکنیک ساندویچ یک روش قدیمی است که می گوید بازخورد منفی را بین دو بازخورد
مثبت قرار دهید و به کارمندان ارائه دهید که واکنش انان را کم کنید و پذیرش انان نیز
نسبت به بازخورد منفی باالتر برود .مثال زیر را ببینید.
خانم صادقی ،شما کارمند با ارزشی واسه شرکت مایید .ما واقعا قدردان کارهایی هستیم
که شما برای شرکت انجام می دید .اما ،باید در جلسات به موقع حاضر بشید .می دونید
که ما واقعا قدردان زحمات شما هستیم .شما بخش مهمی از تیم مایید.
اگرچه برخی از مردم معتقدند که روش ساندویچی ضربه ای آرام و تلنگر وارد می سازد،
اما به اعتقاد من این کار باعث ارسال پیام های ترکیبی شده و خیلی کم توجه فرد را به
سمت چیزی که منظور و مقصود اصلی بازخورد منفی است جلب می کند.
این روش به نظر جذاب است ،چرا که به نظر میرسد با این روش میتوان مشکل بزرگ
واکنش کارمندان را به آسانی حل کرد .اما در حقیقت ارائهی درست بازخورد ،کمی
پیچیدهتر از اینهاست و نباید به خاطر فرار از واکنش منفی احتمالی کل فلسفه بازخورد را
زیر سوال ببریم.
وقتی تکنیک ساندویچ مورد استفاده قرار میگیرد ،کارکنان مورد خطاب ،بیشتر روی اخبار
بد تمرکز میکنند و توجه کمتر ی به دیدگاههای مثبت نشان میدهند .وقتی مدیر ،بعد
از بازخورد منفی ،دیدگاه مثبتی را بیان میکند ،این پیام را برای کارمند دارد که تنبیه به
پایان رسیده است.
به جای ساندویچی کردن بازخوردها ،اولین باری که شما با عملکرد یک کارمند مشکل
دارید ،سریعا به او اطالع دهید .الزم نیست که نظرات شما تند و خشن باشند .بلکه ،باید
قاطعانه و واقعی باشند .بازخورد را با ارائه ی یک نظر بی طرفانه شروع کنید تا حالت
تدافعی را کاهش دهید .سپس ،در حالی که از یک تُ ن صدای خوب اما قاطع استفاده
می کنید ،توضیح دهید که چگونه رفتار کارمند بر شما ،تیم شما و یا شرکت اثر می گذارد
و چرا این رفتار از نظر شما یک مسئله است .سپس رفتار یا عملکرد مورد انتظار را از وی
بخواهید .و د نهایت نظرات خود را با یک سوال و درخواست از کارمند برای انجام خواسته
تان به پایان برسانید .مثال را ببینید:
آقای مهندس ،میدونید وقتی کسی دیر به جلسه میرسه و تاخیر داره ،باعث چه مشکالتی
میشه .ما باید جلسه را متوقف کنیم تا فرد متأخر متوجه موضوع بحث بشه و دوباره از
اول شروع به توضیح کنیم .این موضوع زمان با ارزشی را از همه ی ما می گیره و باعث
قطع شدن جریان جلسه می شه .ممنون میشم اگه این موضوع رو مدنظر قرار بدید و در
جلسات به موقع حاضر بشید فکر می کنید بتونید این کارو انجام بدید؟
سوال کردن ،کارمند را یا ملزم به جواب مثبت می کند و یا یک دلیل برای عدم موافقت
به شما ارائه می دهد .اگر پاسخ منفی دریافت کردید ،شما می توانید موضوع را بیش تر
توضیح دهید و امیدوار باشید که کارمند وضعیت را درک کرده باشد .بدیهی است ،اگر
کارمند همچنان عملکرد ضعیفی داشت ،باید قدری قاطعیت خود را باالتر ببرید.
ارائه ی بازخورد منفی به کارکنان برای بسیاری از مدیران ناراحت کننده و دشوار است.
اما ،نادیده گرف تن مسائل مربوط به عملکرد ،هم برای کارمند و هم برای سازمان نادرست
است .به یاد داشته باشید ،کارکنان می خواهند شناخته شوند ،تا به اعضای یک تیم موفق
بپیوندند.
این کار باعث می شود که فرد گمان کند که شما لیستی از بهانه هایتان را برای او می
خوانید .با همین تصور شما را فردی بهانه گیر و ایرادگیر می بیند و توجهی به حرفهایتان
نمی کند.بنابراین برای اینکه توجه فرد را جلب کنید و این برچسسب را به شما نزند ،در
هر بار یک یا دو مورد بازخورد منفی بدهید.
مثال:
آقای سلیمانی این هفته راندمان تولیدمان پایین آمده است ،با توجه به دید عمیقی که
به موضوع دارید ببینید مشکل چی هست و چطور می شود حلش کرد؟
حتی اگر به اطمینان کامل برسید که بازخورد بسیار حیاتی و مهم است اما ممکن است
باز هم در انجام آن تعلل کنید .به خصوص وقتی که قرار باشد بازخورد منفی بدهید،
ممکن است به دلیل گریز از مقابله کارمندان و مقاومت های آنان ،بازخورد ندهید .از
طرفی دیگر ممکن است فکر کنید ،فردی که به او بازخورد منفی می دهید نسبت به شما
حس بدی پیدا میکند و با شما دچار مشکل میشود .و یا اینکه فکر کنید فرد مقابل توانایی
درک و هضم بازخورد شما را ندار د .و یا مثال فکر می کنید که بازخورد در او تاثیری ندارد
چون قبال به او بازخورد داده اید .و یا اینکه بازخورد بی فایده است چون او بیش از حد
به روش خودش متکی است و اعتماد به نفس کاذب دارد .واقعیت این است که ترس
شما از بدترین حالت هایی که تصور می کنید باعث می شود که وارد گفتگوهایی مفید
در بازخورد نشوید .اینها زمانی وجود خواهند داشت که خودتان آنها را بسازید .و از اینرو
در موقعیت هم که قرار می گیرید به درستی عمل نمی کنید چون از قبل ذهنیت بد
خودتان را ساخته اید.
یکی از کارهایی که می تواند ترس شما از بازخورد دادن از بین ببرد بازخوردهای مکرر
مثبت است .این بازخوردهای مکرر مثبت ،شما را وارد حلقه ی بازخورد می کند .همچنین
از قبل بازخوردهایتان را آماده کنید و در نهایت توجه کنید که از بازخورد گریزان نباشید
چراکه:
بازخورد نه تنها ارزش به خطر انداختن روابط را دارد بلکه برای سالمت سازمان نیز ضروری
است.
پس حتی اگر احتمال می دهید کارکنان مقاومت کنند ،ناراحت بشوند ،استعفا بدهند و
...باید ،باید ،باید بازخورد بدهید .این یک الزام است ،البته بازخورد درست و حرفه ای.
فردی که در ارتباط با دیگران قرار می گیرد ،نمی تواند به تمام ابعاد پیامی که می فرستد،
توجه کند هرچند که به برخی از مسائل و ویژگی های پیام خود آگاه است .در علوم
ارتباطات بین فردی به این حوزه ،ناحیه کور گفته می شود .درک شنیداری و تصویری
پیام برای دو نفر که با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند یا در یک گروه ،بسیار مهم است .اگر
پیام به درستی درک و تفسیر نشود ،موجب سوءتفاهم خواهد شد( .در مورد نقطه کور
یک ویدیو در اینستاگرام ،کانال و سایت قرار داده شده است که می توانید آن را ببینید)
بنابراین برای اینکه بتوانیم اثرات و ویژگی های پیامی که می فرستیم را درک کنیم باید
بازخورد بگیریم .در بازخوردهای دیگران به سادگی می توانیم نقاط کور را بیابیم همچنین
می توانیم دریابیم که آیا ما توانسته ایم به طور کامل منظورمان را برسانیم یا نه .همچنین
می توانیم به صورت متقابل ،بازخورد پیامی که دیگران می فرستند را منتقل کرد .هرچند
که برخی افراد متأسفانه بازخورد دادن را با قضاوت شخصیت دیگران اشتباه می گیرند و
با قضاوت های نادرست باعث آسیب به "تصور از خود" افراد شده و اعتماد به نفس آنها
را دستکاری می کند.
برای نمونه وقتی کسی میگوید ”:من خوبم!” چند معنا از این گفته در ذهن ما ادراک
میشود:
اگر دریافت کنندۀ پیام ،بازخورد درستی به فرستندۀ پیام بدهد ،نشانگر آن است که
معنای پیام را به درستی دریافته است اما اگر از بازخورد استفاده نشود ،آنگاه ما دچار
تناقض در ارتباط خواهیم شد و برداشت های شخصی خود را خواهیم داشت.
بازخورد موثر ،به فرد راجع به حوزهای که عملکردش میتواند بهبود یابد اطالع رسانی می
کند .بازخورد سازنده شکایت نیست ،بلکه همیشه توصیفی و معطوف به عملکردهاست،
نه به اشخاص .هدف اصلی بازخورد سازنده کمک به افراد است تا متوجه شوند در ارتباط
با رفتار شغلی کارآمد و یا مورد انتظار ،در کجای داستان قرار دارند .و باید چه اقداماتی
را در پیش بگیرند که عملکرد های خود را در جهت اهداف مورد نظر اصالح کنند .بازخورد
منفی همان انتقاد سازنده است اما متاسفانه اغلب انتقادات به طرز فجیعی ارائه می
شوند و تبدیل به گله و شکایت می شوند به همین دلیل است که انتقاد بار منفی دارد و
ما سعی میکنیم از کلمه انتقاد دوری کنیم و به ناچار بگوییم بازخورد منفی انتقاد نیست.
بازخورد فرآیندی است که به توجه مستمر نیاز دارد .وقتی نیاز باشد صحبتی با فردی
انجام دهید ،بی درنگ آن را مطرح کنید .ز یرا با این کار افراد پی خواهند برد که چه
عملکردی داشته اند و از بازخورد کمتر غافلگیر می شوند .معموال مسائل و مشکالت قابل
کنترل نبوده و زمان ر خ دادن آنها مشخص نیست .به همین دلیل بازخورد رسمی یا غیر
رسمی می تواند به صورت هفتگی یا روزانه و در واقع وابسته به شرایط باشد .بازخورد
های مکرر و غیر رسمی باعث می شوند که افراد در طول بازخورد رسمی نیز کمتر متعجب
و غافل گیر شوند و برای آنها دور از انتظار نباشد.
بارخوردها باید تبدیل به کاری روزانه از سوی شما بشوند تا تأثیرگذار باشند .یعنی ممکن
است الزم باشد شما در یک روز چندین و چند بار در مورد یک موضوع بازخورد بدهید
پس تا حصول نتیجه باید بازخورد تکرار شود.
کارمندان هر کاری را که انجام می دهند ،عالقمندند نظر شما را در مورد آن بدانند .اگر
این نظر را نتوانند دریافت کنند ممکن است دچار سرخوردگی شوند .بنابراین بازخوردهای
ما عالوه بر تامین نیاز روانی کارمندان باعث دقیق تر شدن عملکرد آنها نیز می شود.
تشخیص موقعیت مناسب بازخورد ،کار سختی نیست موارد زیر می توانند برای انتخاب
موقعیت بازخورد شما را راهنمایی کنند.
.1زمانی که فرد کار ی مثبت انجام داده و تاثیراتی مثبتی بر عملکرد سازمان داشته است.
.2زمانی که فرد انتظار بازخورد را دارد پس موقعیت خوبی برای بازخورد است و باید
حتما بازخورد بدهید.
در برخی موقعیت ها هم نباید بازخورد داد چون ممکن است مجبور به بزرگنمایی یا
کتمان شویم.
.2وقتی که بازخورد در مورد عواملی است که کارمند واقعا نمی تواند آن را تغییر دهد و
یا کنترلی بر آن ندارد .در این زمانها بازخورد دادن اشتباه محض است.
. 3زمانی که عصبی هستید و یا توانایی کنترل رفتارتان را ندارید به هیچ وجه بازخورد
ندهید ،چون اینکار فقط باعث آزار و آسیب می شود و نه بهبود وضعیت.
. 4وقتی بازخورد نظر شخصی شماست و از یک رفتار اثربخش حمایت نمی کند .بازخورد
ندهید.
اگر بازخوردهایتان را تنها در زمان بروز مشکل ارائه دهید ،ممکن است افراد شما را فردی
فدرنشناس و بهانه جو تلقی کنند .این موضوع وقتی شدیدتر می شود که آنها اعتماد
کمتری نسبت به شما داشته باشند .اما اگر به طور مکرر بازخوردهای مثبت بدهید و بعد
در زمانهایی که الزم است بازخورد منفی بدهید پذیرش کارمندان بسیار باالتر خواهد رفت
و بازخوردهایتان باورپذیرتر خواهد شد.
درجه تاثیرگذاری بازخورد از سمت مهارت شغلی به خصوصیات شخصیتی سخت تر می
شود .شکل زیر را ببینید
1
برای اطالعات بیشتر مراجعه کنید به کتاب سرباز درون نوشته ارشیا دکامی در لینک زیر
http://www.dka.me/isb
قبل از اینکه بخواهید به کسی بازخورد بدهید ،از دلیل آن مطمئن شوید .هدف از بازخورد
بهبود وضعیت و عملکرد افراد است .در نتیجه نباید با لحن تند و انتقادی این موقعیت
را خراب کنید .البته این نکته به این معنی نیست که همیشه لحن مثبت بگیر ید .وقتی
فردی به تذکرهای شما توجه ز یادی نکرده است ،می توانید با لحن جدی و کمی تند آن
را مطرح کنید .البته مراقب باشید سرباز درون تان فعال نشود .در بازخوردهایتان جنبه
مثبت رفتار طرف مقابل را هم حتما مورد توجه قرار دهید .گرچه ممکن است از نظر شما،
او فرد موجهی نباشد ،اما هرکسی خودش را یک قهرمان میداند .به عبارت دیگر ،هر کسی
فکر میکند کاری که میکند ۱۰۰% ،عاقالنه است .پس مثال میتوانید اینطور شروع کنید :من
متوجهم که تو میخواهی کار در کوتاهترین زمان انجام شود.
این مسئله کمک می کند که افراد در شرایط راحت تر ی قرار گرفته و برای موفقیت و
پیشبرد خود گام های بیشتر ی بردارند .این باعث می شود که حس ارزشمند بودن به
افراد دست دهد .البته منظور من استفاده از تکنیک ساندویچی نیست.
هنگام دیدن جنبه های مثبت از اما استفاده نکنید .چون کلمه اما در واقع جنبه مثبت را
کامال زیر پوشش قرار می دهد و به آن بار منفی می دهد و در واقع می گوید که آن جنبه
مثبت هم برای جلب رضایت توست .به جای کلمه اما از "و" استفاد کنید.
کلی گوئی نکنید ،مشخص و بر اساس شواهد صحبت کنید .آنچه که در فکر شماست را
مالک قرار ندهید .یک بازخورد موثر باید ویژه و خاص باشد .به عنوان نمونه ،صرفا بهجای
اینکه بگویید «گزارش خوبی بود» ،بگویید «گزارشی که دیروز تحویل دادید ،خیلی خوب
نوشته شده بود و نگارش خوبی داشت و به نکات موثر و مفیدی در مورد بودجه اشاره
کرده بودید».
و یا مثال میتوانید بگوئید" شما در هفته گذشته دو بار بعد از ساعت ۹:۳۰رسیده اید" ،به
جای اینکه بگوئید "وقتی شما به قوانین شرکت احترام نمیگذارید و آنها را رعایت نمیکنید"
یادتان باشد که شاید شما حضور به موقع در سر کار را قانون مهمی می دانید و او اصال
حضور به موقع را قانون مهمی نمیداند و دی آمدن به نظرش امری عادی است ،پس با
روشن نکردن موضوع ،او را گیج خواهید کرد.
اگر دقیقا برای فرد مشخص نکنید که کدام یک از زمینه ها و جنبه ها باید بهبود یابد،
باعث می شود که فرد دچار ابهام گردد .وقتی به فردی با جمله «کار شما غیر حرفه ای
بود» تذکر می دهید ،دقیقا به چه نکته ای اشاره داشته اید؟ آیا منظور شما صحبت با
صدای بلند ،برخورد غیر رسمی و یا نوع پوشش او بوده است؟
بازخورد باید هدفمند و دقیقا مشخص باشد که چرا این بازخورد داده شده است .لذا قبل
از ارائه بازخورد ،نسبت به آنچه که درک کرده اید و فهمیده اید اطمینان حاصل کنید .ز یرا
اگر بر اساس نظرات دیگران بازخورد دهید ،دچار شک و تردید خواهید شد.
یکی از اهداف بازخورد موثر ،کارآمد و سازنده این است که این امکان را فراهم میکند تا
رفتار خاصی که شما بیش از همه مایلید آن را در افراد ببینید ،به آنها نشان دهید .بازخورد
کلی ،تاثیری در تقویت و ترغیب افراد جهت بروز رفتار مشابه و یا اصالح یک عمل و رفتار
ندارد.
نکته :سعی کنید که در ارائه نظر اغراق نکنید .از به کار بردن کلماتی مثل «هرگز ،همه و
همیشه» اجتناب کنید .ز یرا این کلمات فعال کننده های سرباز درون هستند و افراد با این
کلمات موضع دفاعی و گاهی حمله به خود می گیرند .همچنین از نقطه نظر دادن شخصی
دور ی کنید و به طور صر یح منظور خودتان را در مورد عملکرد بیان کنید.
بهتر ین بازخوردها صادقانه بوده و واقعا به منظور کمک کردن مطرح میشوند .باور کنید
اگر بازخورد در یافتی افراد ،هدف و دلیل دیگر ی پشت خود داشته باشد ،آنها متوجه چنین
سوءنیتی میشوند .اغلب افراد یک رادار درونی دارند که بهراحتی میتوانند بیصداقتی
و دورویی را ردیابی کنند .وقتی بازخوردی مطرح میکنید ،همیشه این امر را ملکهی ذهن
خود داشته باشید.
هرچه از نظر زمانی به موضوع نزدیک تر باشید و درک بهتر ی از آن داشته باشید ،بازخورد
شما نیر بهتر می شود .هدف از بازخورد غافل گیر کردن کسی نیست ،وقتی مدتی از زمان
انجام کار گذشته است بازخوردهای شما افراد را غافلگیر می کند و حتی ممکن است
بازخورد شما برایشان مبهم هم باشد .بازخورد به کار ی که یک ساعت پیش انجام شده
است بسیار دقیقتر و اثرگذارتر از بازخوردی است که یک هفته بعد و گاهی یک ماه بعد
ارائه می دهیم.
بازخورد باید در بافت کار روزانه قرار بگیرد چه کتبی و چه شفاهی ،تفاوتی ندارد .اما زمان
ارائه آن بسیار مهم است .بازخورد خود را با کمترین فاصله زمانی پس از مشاهده ی رفتار
مورد نظر ارائه دهید .شاید وسوسه شوید و صبر کنید تا ببینید آیا رفتار مورد نظر مجددا
تکرار می شود یا خیر .اما این خطایی بزرگ است که اغلب مدیران مرتکب آن می شوند.
چرا که ممکن است به دلیل عدم دریافت بازخورد ،بازخوردهای بعدی اثربخشی الزم را
نداشته باشد .مثال اگر فرد کار خوبی کرده باشد ممکن است به دلیل عدم دریافت بازخورد
دیگر رفتار مثبت را تکرار نکند و اگر فرد عملکرد بدی داشته باشد ممکن است فرد گمان
کند که عملکردش خیلی هم بد نیست و خیلی هم اهمیت و تاثیر ندارد و مجدد آن را
تکرار کند و وقتی شما بازخورد منفی می دهید ،فرد با خودش می گوید چرا سری قبل
بازخورد نداد؟ ایا ممکن است که من طور دیگری رفتار کرده باشم و ابهامات بیشتر.
اصوال وقتی از زمان بازخورد دور شویم پذیرش افراد نسبت به بازخورد به شدت کاهش
می یابد.
نکته :یادتان باشد که شروع بازخورد با واکنش های احساسی همراه خواهد بود .به
همین دلیل قبل از بازخورد دادن صبور باشید و تا زمان آرام شدن صبر کنید .این کار
باعث می شود که ر یسک این که بیان شما به عذر خواهی منجر شود ،کاسته شود.
سعی کنید صحبت ها و یا انتقادهای خود را دور از محیط جمع مطرح کنید .در محیطی
آرام و به دور از نظرات دیگران صحبت های خود را به فرد بگویید .اثر گذاری فوق العاده
باالیی خواهد داشت .معموال افراد در جمع حاضر نیستند ضعف های خود را بپذیرند
چون احساس مس کنند نگاه دیگران نسبت به آنها تغییر کند.
در مورد رفتارهای آزار دهنده و مشکل آفرین صحبت کنید ،نه در مورد فرد .محور صحبت
و بازخورد را فرد قرار ندهید ،بلکه در مورد رفتارها صحبت کنید و نشان دهید که این
رفتارهاست که شما را آزار میدهد ،نه شخص او .میزان انرژی ای که در بحث به کار
میبرید ،لحن و بلندی صدایتان ،و حتی طرز ایستادن یا نشستن در زمانی که بازخورد
میدهید ،خیلی مهم است .شیوه ای باز ،دوستانه ،پذیرا و آرام را انتخاب و نشان دهید.
هر نشانه ای از تهمت ،قضاوت کردن ،یا انتقاد تند را حذف کنید .اینطور شروع نکنید که
تو باید… یا تو هرگز… یا تو من را ….اینها فعال کننده های سرباز درون هستند.
«نه دیگه من اصال از این طرح خوشم نیومد» یا «اصال نفهمیدی منظورم رو که چی
میخواستم» .درعوض سعی کنید بگویید« :من این قسمت رو دوست ندارم» یا «من فکر
میکنم که این طرح محصول اون تأثیر ی رو که میخوام نداره چون مشتری هدف با اون
ارتباط برقرار نمیکنه».
هرگز وارد بحث نشوید و از طرف مقابل بخواهید که هر کجا فکر کرد تذکری الزم است،
حرف شما را قطع کند ،به خصوص اگر احساس کرد که شما دارید او را متهم میکنید ،یا
احساس میکند به او توهین میکنید ،یا مواردی از این دست.
بازخورد دادن را با سخنرانی کردن اشتباه نگیرید .بازخورد دادن یک فرایند گفتوگو محور
است .و باید به شکل گفتگوی دو طرفه بیان شود نه به صورت دستوری و از باال به پایین.
با تحکم بازخورد ندهید و سعی کنید در این فرایند کارمند را درگیر کنید تا پذیرش بازخورد
شما برای او راحتتر باشد.
بازخورد را از نقطه نظر خود بدهید .با این کار از برچسب زدن به فرد جلوگیر ی می کنید.
اگر از نقطه نظرهای دیگران در بازخوردهایتان ،بیش از حد استفاده کنید باعث می شود
که فرد احساس کند مورد حمله قرار گرفته است .مثال نگویید فالنی اینطور گفت و فالن
فرد هم اینطوری میگوید و ...همچنین به رفتارهایی تاکید کنید که باعث تغییر واقعی
در فرد می شوند.
به جای اینکه همیشه در مورد او صحبت کنید ،از خودتان بگوئید .به جای اینکه بگوئید
شما همیشه تاخیر میکنید ،یا شما من را عصبانی میکنید ،میتوانید بگوئید من وقتی
مجبور میشوم نیم ساعت منتظر شما بمانم ،جدا ناراحت و حتی عصبانی میشوم.
بازخوردهای خود را به صورت یک واقعیت مطلق ارائه ندهید بلکه آنرا به صورت یک
دیدگاه بیان کنید.
به جای صحبت مفصل در مورد مشکل ،در مورد راه حل صحبت کنید .به طرف مقابل
بگوئید که شما چطور راحت تر خواهید بود ،نه اینکه بر آنچه گذشته و رفته تاکید و تکرار
کنید .ببینید افراد برای بهتر انجام دادن فعالیت ها و بهبود آن به چه شرایطی نیاز دارند.
می توانید با هدف گذار ی و طرح برنامه ای ،پیشرفت عملکرد افراد را مورد بررسی و
نظارت قرار دهید .اگر میتوانید ،تمام ابزارها ،آموزشها ،زمان یا حمایت الزم را ارائه
دهید تا شخص بتواند همانگونه که شما از وی خواستهاید ،کار مورد نظرتان را با موفقیت
به سرانجام برساند .تاکید را بر آنچه میخواهید و انتظار دارید ،قرار دهید .مثال میتوانید
بگوئید که انتظار دارم که … یا در این شرایط من نیاز دارم که… البته انتظاراتی که از
بازخورد دارید باید واقع بینانه باشد.
انتظارات طرف مقابل را هم تامین کند ،نه فقط انتظارات شما را o
آماده باشید که برای رسیدن به یک شرایط برنده-برنده ،گذشت کنید و کوتاه o
بیائید.
آمادگی خودتان را برای حمایت و پشتیبانی الزم ،نشان دهید و بیان کنید. o
وقتی به راه حل رسیدید،مطمئن شوید و مجددا کنترل کنید که آیا راه حل برای همه
خوب هست؟ میتوان کاری کرد که از این هم بهتر شود؟
.9سوال بپرسید
همه ی ما به طور کلی فرض می کنیم دلیل رفتار دیگران را می دانیم .همچنین گمان می
کنیم اگر راه حلی برای مشکلی ارائه دهیم ،آن اتفاق به هیچ وجه تکرار نمی شود .اما بهتر
است فرضیه های خود را شناسایی کرده و با پرسش سواالتی از افراد ،آنها را به چالش
بکشید .با دقت ،به پاسخ سواالت گوش فرا دهید تا مطمئن شوید فرضیه های شما
درست بوده اند یا خیر...
هنگام ارائه بازخوردها ،باید سواالتی بپرسید که افراد را وادار به دفاع از خود کنید که چرا
این کارها را انجام داده اند؟ روند موثر دیگر پرسش ،سواالتی در زمینه پیشرفت آنها می
باشد .برای مثال " چه کارهایی انجام خواهید داد تا نتایج بهتری دریافت کنید؟" این
سوال به افراد اجازه می دهد در خصوص کارهایی که انجام داده اند بیشتر فکر کرده و
نتایج خود را بهبود بخشند.
اگر سوال خود را با کلمه های پرسشی مانند چطور و چگونه بپرسید ،پاسخ های بیشتری
دریافت خواهید کرد.
ممکن است شما با نقطه نظر ی که فرد به سوال شما پاسخ می دهد ،موافق نباشید .می
توانید از پرسش هایی مثل "واکنش شما نسبت به این قضیه چیست؟" و یا "آیا این
گفته واقعا با آنچه اتفاق افتاده همسویی دارد؟" استفاده کنید .سپس به پاسخ های فرد
به طور موثر و فعال گوش کنید و از او بخواهید که پیشنهادات خود را نیز برای بهبود
شرایط مطرح کند .برای این که از پند و موعظه کردن افراد دور ی کنید از کلماتی مثل
«باید ،حتما و ضرور ی بود» ،استفاده نکنید.
از کارمندان بپرسید بعد از شنیدن بازخورد ،چطور میخواهند کار را به نحوی متمایز و
متفاوت پیش ببرند.در این صورت به جای اینکه به کارمندتان بگویید چکار کند یا چطور
آن را تغییر دهد ،به او کمک میکنید تا نگرش خود را تغییر دهد .از او بخواهید که
انتظاراتش را بگوید .مثال بپرسید که برای تحقق این مسئله ،تو از من چه انتظاری داری؟
یا به نظرت من چه کاری میتوانم انجام دهم؟
قدرت چرا؟
قبال گفتیم که بازخورد منفی را هرگز در حضور جمع بیان نکنید اینکار تاثیر آن را به شدت
کاهش خواهد داد ،در عوض از قدرت چرا استفاده کنید.
زمانی که با موقعیتی برخورد می کنید که نیاز به اصالح دارد حتما بپرسید چرا اینطور
است چرا این اتفاق افتاده است؟ و یا چرا آن نتایج را نگرفتیم و امثال این ....
شما وقتی کلمه چرا را بکار می برید در واقع افراد را به وادی جستجو وارد می کنید و آنها
می خواهند بدانند که چرا شما بازخورد مثبت و یا منفی ندادید وابهام دارید .و بر همین
اساس شروع می کنند به ایجاد تغییرات تا جایی که پاسخ چرای شما را بیابند و در جهت
آن بهبود ایجاد کنند .من همیشه از قدرت چرا استفاده می کنم و با این کار آنها را به
سمت تولید بازخورد از سمت خودشان هدایت می کنم یعنی تولید بازخورد منطقی و
وابسته به فعالیت .طبیعی است که نتایج بازخوردهای تولیدی افراد بسیار قدرتمندتر از
بازخوردهای من است.
هر چند مدیران روی کیفیت بازخوردی که کارمندان در یافت میکنند ،تأثیر فوقالعادهای
دارند ،اما کارمندان نباید تصور کنند ،مدیرشان تنها شخصی است که باید به آنها بازخورد
دهد و فقط اوست که صالحیت این کار را دارد .تحقیقات بارها و بارها نشان دادهاند که
بازخورد باکیفیت ،باید از سوی شخصی باشد که تخصص مربوط به این بازخورد را
داراست.
در بسیار ی از موارد ،شخص ارائهکنندهی بازخورد لزوما مدیر نیست .مدیر میتواند به
جای ارائهی مستقیم بازخورد ،کارمندان را به افراد مناسب ارجاع داده و بازخورد دادن و
بازخورد گرفتن را تسهیل کند.
مدیران اغلب همزمان با انجام وظایف کار ی خودشان ،وظیفهی دشوار مدیر یت گروهی
از افراد را نیز برعهده دارند؛ وظایف چندگانهای که گاهی اوقات باعث میشوند مدیران،
فرصتهای مهم بازخورد را نبینند .اما اغلب خود کارمندان خیلی بهتر می توانند زمان
دقیق بازخورد را تشخیص دهند .اگر چه ارائه بازخورد به موقع و دقیق از وظایف مدیر
است ،اما کارمندان هم باید فعاالنه در جستجوی بازخورد از کانالهای مناسب باشند.
البته نباید از کارمندان انتظار داشته باشیم ،بازخورد را از مدیر ی طلب کنند که هیچوقت
بازخورد قابل اعتنایی ارائه نمیکند.
مدیران ،باید محیط مستعد بازخورد را خلق کنند .بازخوردهای باکیفیت زیادی میتواند
از سوی همکاران و یا افرادی که تخصص این کار را دارند عرضه شود .هر زمان ،مدیران
و همکاران فعاالنه بازخورد ارائه کنند و کارمندان هم پیگیرانه بازخورد را طلب کنند،
بازخورد به نوعی همکار ی تبدیل میشود.
بازخورد دادن را در سازمان امری طبیعی کنید ،کاری کنید که همه بتوانند به یکدیگر
بازخورد بدهند و به همه بفهمانید که بازخورد باید بخشی از کارهای روزمره آنها باشد.
با ایجاد جو بازخورد ،پذیرش همگان نسبت به بازخورد باالتر می رود .در چنین فضایی
بازخورد دادن و بازخورد گرفتن امری عادی می شود .برای این منظور از خودتان شروع
کنید .سپس این موضوع را به مدیران زیرمجموعه خود و در نهایت به کارمندان منتقل
کنید .اجازه دهید همه یاد بگیرند که بازخورد یک ی از ابزارهای کار است و هدفش بهبود
عملکرد در سازمان است.
پیگیری کنید
بعد از ارائه بازخورد منفی یک مرحله ی مهم آغاز می شود و آن پیگیری است .مدیران
زیادی را می شناسم که بازخورد منفی می دهند و دیگر پیگیر اصالح موضوع نمی شوند.
این امر باعث می شود رفته رفته اثرات بازخوردهای شما از بین برود و کارمندان فقط
شنونده ی صحبت های شما باشند و عمل نکنند .اینطور آنها گمان می کنند موضوع خیلی
هم مهم نیست ،چون بعد از آن پیگیری نمی کنید.
در زمان پیگیری اگر متوجه شدید کارمند اقدامی نکرده است به صراحت به او بگویید که
دنبال نتیجه هستید و بپرسید آیا جایی از موضوع برایش مبهم است که آنرا انجام نداده
است؟ همین سوال به تنهایی جدیت شما را در مورد موضوعات می رساند .همیشه درباره
ی بهبودهایی که می خواهید با صراحت و قاطع صحبت کنید .یادتان باشد اگر شفاف و
صریح نباشید آنها ترس شما را احساس خواهند کرد و مطمئن باشید خواسته های شما
اثرپذیری کمتری خواهد داشت.
البته بازخورد چاره ی تمامی مشکالت محل کار نیست بلکه روشی مؤثر در بهبود است.
بنابراین اگر متوجه شدید برخی افراد حتی بعد از چند بار باز خورد ،تغییری در رفتارشان
نمی دهند شاید یکی از دالیلش این باشد که قبال به اندازه کافی جدی نبوده اید و هنوز
در حال و هوای گذشته هستند .و یا اینکه آن کارمند با شما مخالف است و اهمیتی به
بازخوردهای شما نمی دهد .بنابراین نیاز به تغییر را برایش کامال توضیح دهید و در مورد
قاطعیت و جدیتتان در مورد موضوع به طور واضح با او صحبت کنید .همچنین مهارتهای
مدیریتی خودتان را افزایش دهید تا بدانید چگونه باید اینگونه کارمندان را مدیریت و
هدایت کرد.
.1وقتی به یک فرد خجالتی و ساکت بازخورد می دهید باید در گفتگو مرحله به مرحله
جلو بروید و بین مراحل صبر کنید تا طرف مقابلتان حرف های شما را خوب درک و
افکارش را جمع و جور کند .چون این افراد اغلب ترس هایی در درون خود دارند که از
پذیرش بازخوردها در آنها جلوگیری می کند .این ترسها اغلب بر جنبه ی منفی متمرکز
هستند ،لذا شما باید متوجه موضوع باشید و به او کمک کنید که یک بازخورد را به خوبی
درک نماید .در گفتگو ها سعی کنید سؤاالت باز بپرسید که مستلزم پاسخی بیش از بلی
و خیر باشد.
در مورد افرادی که سربازشان فعال می شود و به حالت تدافعی می روند ،سعی کنید
دیدگاه و نظر آنها را در مورد موضوع بپرسید .و آنها را ترغیب کنید که دیدگاه شان را در
مورد موضوع کامال توضیح دهند .یکی از راههای مهم برای مقابله با حالت های تدافعی
و خشم کار مندان این است که این موقعیت را از قبل در ذهنتان خوب طراحی کنید و
واکنش های خودتان را برنامه ریزی کنید تا در لحظه فعال شدن سرباز درون طرف مقابل،
سرباز درون شما هم فعال نشود و کنترل خود را از دست ندهید چون اینطور نمی توانید
موضوع را به خوبی منتقل کنید و نتایج الزم را از بازخورد نمی گیرید.
گاهی اوقات افرادی که کارشان عالی است خیلی سخت بازخورد منفی را می پذیرند ولی
باید بدانید که اصول بازخورد دادن برای تمامی افراد یکسان است و نباید مدل
بازخوردتان با این افراد متفاوت باشد .چون آنها در آینده تبدیل به افرادی خود محور می
شوند.
یادتان باشد اگر به فردی که عملکرد عالی دارد بازخورد ندهید اول به او بد کرده اید .دوم
ممکن است برای عملکرد عالی اش ،در حال فدا کردن چیزهایی دیگر است .مثل فدا
کردن کار تیمی ،همکاری و توازن در بین تیم و ...
بازخورد منفی به کارمندان سخت است اما سخت تر بازخورد منفی به مدیر ارشد است.
در این زمانها باید خیلی محتاطانه و حساب شده عمل کنید و نکات زیر را رعایت کنید:
.4بازخورد را مستقیم ،دقیق ،و با احترام بیان کنید و اثر آنرا بر گروه توصیف کنید.
. 5خیلی مراقب باشید که بازخوردتان به سمت خصوصیات شخصیتی نرود که شما بازنده
اید .
.1سعی کنید تالشهای افراد را برای بهبود و توسعه عملکرد خوب تشویق کنید و نه صرفا
برای نتایج عالی .یادتان باشد صرفا تشویق نتایج عالی باعث حساسیت باال به ناکامی
ها می شود و از طرفی باعث گریز از خطرپذیری می شود و افراد کوتوله بار می آیند و
شهامت خطر کردن را از دست می دهند.
.2بازخورد را تا حد ممکن به عملکرد گروهی بدهید تا عملکرد گروه و کار تیمی را تقویت
کنید.
.3افراد را به پرسیدن ترغیب کنید .و به صراحت بیان کنید اگر بازخوردی که می دهید
نسبت به انتظاراتتان شفاف نیست ،بدون هیچ ترسی آنرا بپرسند و شما هم با دقت
گوش و عمل کنید.
.4تا حد ممکن بازخورد رسمی ندهید .بازخوردهای رسمی سبب تشدید اضطراب و
دلشوره می شوند و توانایی مغز را برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطالعات دریافتی کاهش
می دهند.
اکنون شما در حرفه خود به جایی رسیدهاید که احتماال بسیاری از همکارانتان زیردست
شما قرار گرفتهاند .هرچند کار شما توسط هیئت مدیره یا مدیر ارشد سازمان مورد نظارت
قرار میگیرد ،اما معموال این نظارت جزئیات کارهای روزانه شما را شامل نمیشود .آنها
بیشتر بر اساس سخنان و ارائههای شما در جلسات رسمی سازمان یا گزارشهای دست
چندمی که از کارمندانتان میگیرند ،در مورد کارایی و عملکرد شما قضاوت میکنند .لذا
شما در پست های باالتر از بازخورد محروم می شوید .و ممکن است هیچ وقت نقاط کور
خود را متوجه نشوید.
وقتی که یک مدیر به تدریج در سلسله مراتب سازمانی باالتر میرود ،میزان بازخوردهای
سازندهای که درباره عملکرد و استراتژیهای کاری خود دریافت میکند ،کمتر و کمتر
میشود .آنها راهنماییهای کمتری دریافت میکنند و در سنجش میزان موفقیت در
عملکرد خود و پاسخ به نیازهای توسعهای خود با دشواری و سردرگمی بیشتری مواجه
میشوند .و به تدریج از انتقادات سازنده محروم می شوند چرا که معموال کارمندان
نمیخواهند مدیران خود را برنجانند .از دید آنها ،چه بسا ارائه پیشنهاد به مدیر یا انتقاد
از وی ،کاری ناخوشایند و غیرعاقالنه ای تلقی شود.
هچنین بسیاری از مدیران ارشد به میزان کافی بر توسعه روابط دوجانبه و مبتنی بر اعتماد
با کارمندان ردههای پایینتر که دریافت بازخوردها و توصیههای آنها را آسانتر میکند،
توجه الزم نشان نمیدهند ،در نتیجه با وجود این که اعالم میکنند با آغوش باز پذیرای
انتقادات سازنده و پیشنهادها هستند ولی ناخودآگاه با رفتار خود این احساس را منتقل
میکنند که چندان عالقهای به شنیدن نقد و پیشنهاد ندارند .چنین مدیرانی معموال وقتی
بازخوردهای منفی از سبک مدیریتی ،شیوههای ارتباطی و مهارتهای بین فردی خود
دریافت می کنند ،بسیار شگفت زده میشوند.
این مدیران ممکن است باالخره (اغلب با تاخیر فراوان) دریابند که که کارمندانشان،
انتقادات جدی و گستردهای نسبت به عملکرد آنها دارند و مدتهاست که چنین
زمزمههایی بین کارمندان برقرار بوده بدون اینکه آنها اطالعی داشته باشند.
بنابراین این بسیار مهم و حیاتی است که سیستمی را طرح ریزی کنید که بازخوردهای
منظم و دقیقی را دریافت کنید تا بتوانید به نیازهای توسعه ای خود و بهوبد عملکرد خود
مبادرت بورزید.
به عنوان درخواست کننده بازخورد باید به کارمند خود این اطمینان را بدهید که نظرشان
را به طور کامل خواهید شنید و در مقام ارسال کننده نظر باید بازخوردتان را به دور از هر
بزرگنمایی و کامال صادقانه بفرستید تا بهترین پاسخدهی را ببینید .چه بازخورد به صورت
شفاهی ارسال شده باشد و چه کتبا ،آنچه که برای فرد ارسال کننده مهم است ،درک و
دریافت صحیح نظر او است .همچنین دریافت کننده بازخورد نیز باید به دنبال استفاده
از این فرصت برای بهبود اوضاع باشد.
برای اینکه بتوانید بازخوردهایی عالی دریافت کنید به نکات زیر توجه کنید
نحوه درخواست بازخورد از دیگران به طوری که به ما در بهتر شدن عملکرد کمک کند
بسیار مهم است.
اول از همه بدانید قرار است بازخورد دریافت کنید نه انتقاد .خود کلمه انتقاد بار منفی
دارد .لذا روی بازخورد به عنوان ابزاری اصالحی متمرکز باشید .درمورد بازخورد هایی که
دریافت می کنید ،فکر کنید.
آیا ارزیابی عملکرد خودتان نسبت به پروژه یا وظیفه خاصی را دوست دارید؟
آیا میخواهید در مورد این که چگونه خود را بهتر کنید و یاد بگیرید ،هدایت شوید؟
دانستن این موضوع کمک می کند تا رویکرد خودتان را شکل دهید .نمی توانید پیش
مدیر خودتان بروید و بگویید که تمایل دارم بسیار تحسین و تمجید شوم .من می دانم
که برای شرکت بسیار ارزش دارم .تنها موضوعی که نمی دانم این است که باید روی چه
چیزی کار کنم.
درخواست بازخورد مثبت بسیار مفید است اما باید از راه درست اینکار را انجام دهید.
نسبت به این مساله رودربایستی نداشته باشید و از مدیر خود بخواهید زمانی که کار
خود را با موفقیت به پایان رسانده اید ،عملکرد شما را مورد بازبینی قرار دهد .زیرا این
فرصت ایجاد می شود که با او روابط خود را محکم کنید.
بیشتر مواقع مدیرها فقط به افراد میگویند که توانسته اند انتظارات را برآورده کنند یا نه.
عباراتی مثل آفرین عالی است ،یا اینکه میتوانستی بهتر انجام بدهی ،یا اینکه من اعتقاد
دارم توانایی های تو بیشتر از اینهاست .همه ی این عبارت ها حتی اگه صادقانه باشند
واقعا کمک خاصی نمی کنند .شما باید خیلی واضح به طرف بگویید که دقیقا منظورش
را بیان کند و مشخص کند که شما در کجای کار ضعف داشته اید.
اگر می خواهید نسبت به کار و وظیفه ای که انجام داده اید و یا برای بهبود فعالیتهای
بعدی خود ،دید و بینشی را به دست بیاورید ،تاخیر زیادی نداشته باشید .بهتر است هر
چه زودتر این کار را بخواهید .البته نباید تالش کنید که در یک گفت و گو همه بازخورد
ها داده شود .سعی کنید با تقسیم بندی و تعامل های بیشتر بازخورد بیشتری بگیرید.
همچنین ضرورتی ندارد که از پیش به صورت رسمی برنامه ریزی جلسه ای را داشته
باشید .با دسترسی سریع به مدیر ،همکاران و یا مشتریان و با تعامل غیر رسمی از آنها
بازخورد و توصیه بخواهید .ممکن است پس از جلسه رسمی مدیر از او درخواست بازخورد
کنید.
نباید سوالی بپرسید که پاسخ آن صرفا بله و یا خیر باشد .مطرح کردن جمله هایی مانند
امکان دارد به من بازخورد بدهید؟ زیرا معموال پاسخ می تواند منفی باشد و شما یادگیری
نخواهید داشت .در عوض اگر سوال خود را با کلمه های پرسشی مانند چطور و چگونه
بپرسید ،پاسخ های بیشتری نیز دریافت خواهید کرد .این نوع سواالت را مطرح کنید:
فکر می کنید چطور می توانم عملکرد متفاوتی داشته باشم؟
با اینگونه سواالت ،شما مشخص کرده اید که از او راهنمایی می خواهید و حداقل می
توانید روی یک جنبه ای کار کنید .همچنین می توانید در موقعیت خاص سوال خود را
بپرسید :چه کاری می توانم انجام دهم تا به بهتر شدن جلسه منجر شود.
برای دریافت بازخورد مورد نظرتان ،ممکن است به مثال های خاص نیاز داشته باشید.
گاهی اوقات فرد مورد نظر به ما می گوید «فکر می کنم شما باید قاطعیت بیشتری داشته
باشید و یا باید فعالیت خود را در تیم بیشتر کنید ».این جمله ابهام دارد و ما معموال آن
را برچسب زدن تصور می کنیم .در نتیجه زیاد مفید واقع نمی شود .شما می توانید از او
سوال کنید که منظور خود را بیشتر توضیح دهد به عنوان مثال "چگونه می توانم قاطعیت
بیشتری نسبت به االن داشته باشم؟" و یا "برای داشتن قاطعیت بیشتر چه کارهایی را
باید انجام دهم؟"
افرادی که همکار شما هستند اطالعاتی دارند که می تواند به بهبود عملکرد شما کمک
کند .در نتیجه وقتی می خواهید کسی به شما بازخورد بدهد ،صرفا به دنبال چارت
سازمانی نباشید .بلکه می توانید جهت ها و افراد دیگر را نیز در نظر بگیرید .برای شروع
حلقه بازخورد از همکاران خود شروع کنید .به آنها بازخورد دهید و در مورد مشاهدات
خودتان نظر بدهید و کارهای خوب شان را تحسین کنید .اگر بازخورد بیشتری بدهید،
بازخورد بیشتری نیز دریافت می کنید.
کار در سازمان
از افراد تیم تان فقط یک سوال بپرسید :شما برای بهبود کارایی من چه پیشنهادی دارید؟
لطفا یکی دو پیشنهاد مشخص و عملی بدهید.
از اعضای گروه بخواهید هیچکس را «مصون از انتقاد» ندانند و در بیان نظرات و
پیشنهاداتشان هیچ گونه مالحظهای نکنند .بگویید اگر چه ممکن است همه پیشنهادها
را به کار نبندید ولی مایل هستید تک تک پیشنهادها و ایدهها را بشنوید.
دائما به یاد می آور یم که کارمان را چگونه انجام می دهیم؟ آیا ما ،ارزش های شخصی
خود را برآورده می کنیم یا انتظارات دیگران را؟
بازخورد یک واقعیت زندگی و واقعیتی الزامی برای موفقیت ماست .بدون آن ،وضع
موجود غالب خواهد بود“ ،متوسط” تبدیل به هنجار خواهد شد و در نتیجه اکتشافات
جدید اصال رخ نخواهد داد.
متأسفانه ،این بدان معنا نیست که ما آماده ،مایل و یا قادر به گوش دادن هستیم ،به
ویژه برای بازخورد دشوار!!! بازخورد حتی اگر به شکل مؤثر ارائه شده باشد ،می تواند
مانند یک سوراخ در معده حس شود ،که باعث می شود ما پیام را پس بزنیم و منافع آن
را از دست بدهیم .بنابراین برای در یافت بازخورد باید قادر به شنیدن پیام و انتخاب آن
برای واکنش مناسب نسبت به آن باشید.
باید یاد بگیر یم که “هدیه ی بازخورد” را به ویژه هنگامی که با انتظارات مان مطابقت
ندارند ،با آغوش باز بپذیر یم.
هنگامی که ما بازخوردی را به موقع در یافت نمی کنیم ،بجای آنکه در مورد کار نگران
باشیم ،کار خود را تایید می کنیم و ادامه می دهیم ،و در هنگام نیاز فرصت ها را برای
تغییر روش و حتی ارتقا دادن آن از دست می دهیم.
البته ،زمانی که بازخورد در یافت می کنید ،الزامی نیست که بالفاصله واکنش نشان دهید،
و یا سریعا به آن بازخورد عمل کنید .بلکه صبر می کنید بازخورد را می شنوید و در مورد
آن فکر می کنید .نهایتا ،تصمیم به عمل کردن یا نکردن به بازخورد با شما است .اما گوش
دادن و شنیدن آن بازخورد و تفکر بر روی آن باید از الزامات زندگی تان باشد.
هنگامی که ما بازخورد سخت در یافت می کنیم ،سرباز درون ما فعال می شود .سرباز
درون در آمیگدال (جرم تقر یبا بادامی شکل درون نیمکره های مغز ) مغز ما زندگی می
کند .این قطعه از سیستم لیمبیک مسئول پاسخ جنگ و گر یز است .در واقع متاسفانه
به خاطر عدم شناخت کافی بشر نسبت به سرباز درون و عدم آموزش و تربیت او ،ممکن
است سرباز درون ما به اشتباه بازخورد را به عنوان یک تهدید ،برداشت کند.
این امر یک مشکل است ،چراکه در اولین نشانه هایی از “بله… اما!” و یا “شما اشتباه می
کنید ” سرباز فعال شده و شروع به فوران می کند ،بنابراین باید اول از همه سرباز درون
خود را آموزش دهید که با این نشانه ها فعال نشود .برای آموزش سرباز درون به کتاب
سرباز درون مراجعه نمایید .باید یاد بگیرید که به بازخورد واکنش نشان ندهید .در عوض،
منتظر زمان مناسب برای واکنش مناسب باشید .قبل از هر چیز خوب به کل پیام گوش
فرا دهید .سپس پاسخ خود را انتخاب کنید.
یادگیر ی برای آرام ماندن ،به ویژه هنگامی که بازخورد منفی یا سخت در یافت می کنید،
( این موضوع را در کالس مهارت ارتباطی موشکافی و نحوه برخورد با آن را بررسی باعث افزایش کارایی شما می شود.
می کنیم همچنین از کتاب سرباز درون هم می توانید استفاده نمایید)
من می دانم ،که شما انتظار چنین بازخورد منفی را نداشته اید! با این حال ،قبل از اینکه
بر غرور خود سوار شوید و به فرد بگویید که چقدر بازخورد وی اشتباه است ،درنگ کنید،
در چشم هایش نگاه کنید و یک “تشکر” قلبی از او داشته باشید.
ممکن است از آنجایی که بازخورد مهم بوده ،همکارتان فکر و تالش ز یادی را به کار گرفته
تا شجاعت گفتن آن را بدست آورد .خوش شانسی است که این شخص به اندازه کافی
به شما و رابطه تان اهمیت می دهد که اینگونه برای دادن بازخورد تالش می کند.
بنابراین حداقل کار ی که می توانید انجام دهید این است که بازخورد را تایید کنید و
بگویید “متشکرم”.
قول می دهم که این پاسخ شما را در جایگاه خوبی قرار می دهد و کاری می کند که
کانال های ارتباطی باز باقی بمانند .عالوه بر این ،بازخوردهای بیشتر ی در آینده در یافت
خواهید کرد که می توانند برای رسیدن به موفقیت و شهرت شما بسیار مهم باشند.
فراموش نکنید تشکر کردن از دیگران به خاطر بازخوردهایشان به شما ،به معنی این
نیست که شما حتما آن بازخوردها را قبول می کنید و به آنها عمل می کنید .گاهی ممکن
است بازخوردها از سمت ما قابل اجرا نباشند اما شنیدن وتشکر کردن بابت انها راه را
برای بازخوردهای بعدی باز می گذارد.
به جای آنکه بازخورد را حقیقتی مطلق در نظر بگیر یم که در هر زمانی رخ می دهد ،باید
آن را یک درصد از حقیقت بدانیم .اینطور سرباز درون ما صبورتر می شود.
رد کردن بازخوردی که با درک ما از خودمان مطابقت ندارد و بی توجهی به آن بدون فکر،
کار آسانی است .قبل از انجام این کار ،تامل کنید ،به عقب برگردید و ببینید آیا قبال این
بازخورد را در یافت کرده اید؟ بازخوردهای مشابه چطور؟ حتی اگر به شکل مبهمی آشنا
به نظر می رسد ،کمی تامل کنید و گوش دهید.
سپس به دنبال عامل یا موضوع مشترک بگردید؟ و بررسی کنید که آیا بازخورد به اندازه
کافی اهمیت دارد تا شما امروز وقت و توجه تان را روی آن صرف کنید؟
صدای درونی خود را ساکت کنید و با دقت به پیام گوش دهید .بپرسید “چرا کسی چنین
فکر ی در مورد من می کند؟” .پرسیدن یک سوال (حتی در ذهن تان) نئوکورتکس (ماده
خاکستر ی منطق و مغز متفکر ) شما را درگیر می کند .با پرسیدن ،خواهید دید که سوال
تان توانایی آمیگدال در فعال سازی سرباز درون را فرو می نشاند.
به یاد داشته باشید ،بازخورد ،پاسخ به مشکلی است که ممکن است از وجود آن خبر
نداشته باشید .اگر کنجکاو هستید ،می توانید در گفتگو شرکت کنید .الزم نیست با
بازخورد موافقت کنید و یا به آن واکنش نشان دهید .اما اگر کنجکاو نیستید ،آن را
نخواهید شنید ،قادر به پردازش آن نخواهید بود ،و ارزش بازخورد را از دست خواهید
داد.
سواالت ،شما را قادر می سازند تا آنچه را که شنیده اید شفاف ساز ی کرده ،رفتارهای
خاصی را که منجر به تاثیر ناخواسته شده اند شناسایی نمایید ،و در نتیجه واقعا به
بازخورد گوش بدهید.
وقتی این توصیه ها را به کار گیر ید ،زمانی که کسی بازخوردی غیر منتظره به شما می
دهد ،کمتر حس غافلگیر ی خواهید داشت .در حالی که بازخورد سخت هرگز اولین انتخاب
ما نیست ،اما چیز ی است که اگر به آن گوش دهیم ،می تواند موفقیت ما را سرعت
ببخشد .یاد بگیر ید که چگونه از بازخورد استقبال کنید ،در این صورت در موقعیت بهتر ی
برای اقدام مناسب برای سرعت بخشیدن به زندگی حرفه ای خود قرار خواهید گرفت و
مطمئن می شوید که شهرت شما به عنوان یک فرد حرفه ای همچنان ادامه خواهد یافت.
بازخورد ۳۶۰درجه یک روش مناسب در زمینه توسعه کیفیت رهبری و مدیریت است.
این فرایند چرخه ی کاملی است که خالصه از بازخوردهای همه افراد از جمله سرپرستان،
زیردستان و همکاران و ...در مورد حنبه های مختلف عملکرد افراد به آنها ارائه می کند.
بازخورد 360درجه به افراد کمک می کند تا ادراک خود را در مورد محیط کارشان ،با
ادراک ارزیابی کنندگان مهم مقایسه کنند .این ارزیابی کنندگان می تواند شامل همکاران،
زیردستان ،مدیران و حتی مشتریان ،عرضه کنندگان و ...باشند.
به طور کلی بازخورد ۳۶۰درجه یا بازخورد چند منبعی ،یک رویکرد ارزیابی عملکرد است
که بر داده های جمع آوری شده از سرپرستان ،همکاران ،زیردستان ،مشتریان و عرضه
کنندگان تکیه دارد.
برنامه بازخورد ۳۶۰درجه درصدد است تا توجه افراد را به رفتار خود در محیط کاری که
بر سایر اعضای سازمان که با آنها کار می کنند ،تاثیر می گذارد ،جلب کند.
ارزیابی ۳۶۰درجه اطالعات ورودی بازخورد را از یک رویکرد تک بعدی باال به پایین به
رویکرد چند بعدی ( زیردستان ،همکاران ،مشتریان) عمومیت می بخشد.
www.dka.me/amc
www.dka.me/pmp