You are on page 1of 34

‫نمودارهای فازی‬

‫‪ ۶ . ۱‬مقدمه‬
‫در فصل قبل بیان شد که امکان تشکیل ساختارهای مختلفی در یک آلیاژ وجود دارد‪ .‬چون خواص هر ماده به نوع‪ ،‬تعداد‪ ،‬مقدار‬
‫و شکل فازهای موجود در آن بستگی دارد و با تغییر این کمیتها می توان تغییراتی در خواص ایجاد کرد بنابراین‪ 5‬باید بدانیم‪ 5‬که‪( :‬‬
‫‪ )۱‬در چه شرایطی یک فاز می تواند پایدار بماند و (‪ )۲‬در چه شرایطی تغییر فاز پدید می آید‪.‬‬
‫اطالعات بسیاری در باره تغییرات فازی موجود است و بهترین روش ثبت داده ها ثبت آنها به شکل نمودارهای فازی است که به‬
‫آن نمودارهای تعادلی یا نمودارهای اجزای تشکیل دهنده می گویند‪.‬‬
‫کردن کامل حالت یک سیستم در تعادل‪ ،‬باید سه متغیر مستقل را مشخص ایم‪ .‬این سه متغیر که از خارج کنترل پذیرند عبارت اند‬
‫از‪ ،‬دما‪ ،‬فشار و ترکیب شیمیایی‪ .‬اگر فشار را برای مشخص سر ثابت جو در نظر بگیریم‪ ،‬نمودار تعادلی نشان دهنده تغییرات‬
‫ساختار با تغییرات دما و ترکیب سیمیایی است‪ .‬اصوال نمودار‪ ،‬نمایش گرافیکی یک سیستم آلیاژی است‪.‬‬
‫در حالت ایده آل‪ ،‬نمودار فازی ارتباط فازها را در شرایط تعادل نشان می دهد؛ تحت این شرایط گذشت زمان تغییری در فازها‬
‫رخ نمی دهد‪ .‬نیل به شرایط تعادل تنها با سرد و گرم کردن های فوق العاده آهسته امکانپذیر‪ 5‬است که در این صورت زمان کافی‬
‫برای تغییر فاز وجود دارد‪ .‬در عمل‪ ،‬تغییرات فازی در دماهایی کمی باالتر یا پایینتر از آنچه در نمودار نشان داده رخ می دهد و‬
‫میزان این تغییر نیز به آهنگ سرد یا گرم کردن آلیاژ بستگی دارد‪ .‬تغییرات سریع دما حتی می تواند از تبدیلهای فازی مطابق آنچه در‬
‫نمودار است جلوگیری کند‪ ،‬بنابراین گاهی محدودیت استفاده ازاین نمودارها وجود دارد‪.‬‬
‫بررسی کلیه شرایط تعادل ممکن بین فازها در نمودارهای دوتایی‪ ،‬از حوصله این متن بیرون است‪ .‬تنها مهمترین آنها که به صورت زیر‬
‫قابل طبقه بندی هستند بیان شده اند‪.‬‬
‫‪ .١ ‬اجزایی که در حالت مایع کامال محلول اند‬
‫الف) در حالت‪ 5‬جامد کامال محلول اند (نوع ‪)۱‬‬
‫در این حالت تنها فاز حاصل ‪ ،‬محلول جامد جانشینی خواهد بود‪ .‬دو فلز عموما ساختار بلوری یکسان و اختالف شعاع اتمی کمتر از ‪8‬‬
‫‪ %‬دارند‪.‬‬

‫‪ ‬ب) در حالت‪ 5‬جامد غیر محلول اند‪ :‬واکنش اوتکتیک (نوع ‪)۲‬‬
‫عمال هیچ دو فلزی وجود ندارند که کامال در هم نا محلول باشند ‪ ،‬ولی در بعضی مواقع اینقدر کم هست که آن ها را نامحلول فرض می‬
‫کنند‪.‬‬
‫مانند مخلوط اوتکتیک سرب ‪ -‬بیسموت‬
‫مشخص است که بعد از اینکه آلیاژ کامال منجمد شد ‪ ،‬ساختار باید مخلوطی از دو فاز باشد‪.‬‬
‫آلیاژهای سمت چپ هیپو اوتکتیک و سمت راست را هیپراوتکتیک می گویند‪.‬انجماد اوتکتیک نامتجانس هست زیرا بین ترکیب مذاب و‬
‫هر کدام از فازهای جامد تفاوت وجود دارد‪.‬‬

‫‪ ‬ج) در حالت‪ 5‬جامد مقداری محلول اند‪ :‬واکنش اوتکتیک (نوع ‪)۳‬‬
‫اکثر فلزات در حالت‪ 5‬جامد مقداری انحالل دارند ‪ ،‬بنابراین این نمودار حائز اهمیت می باشد‪.‬‬
‫نمودار تعادلی یک مخلوط اوتکتیک ؛ تبدیل یک فاز مذاب به دو جامد‪A, B‬‬

‫ریز ساختار سرد شدن یک آلیاژ اوتکتیک‬


‫‪ ‬د) یک فاز میانی با ذوب متجانس تشکیل میدهند (نوع ‪)۴‬‬
‫‪ ‬ه) واکنش پريتکتیک (نوع ‪)۵‬‬
‫در این واکنش در هنگام سرد کردن ‪،‬یک فاز مذاب و یک جامد جامد جدیدی تشکیل می دهند‪ .‬این فاز جامد معموال فاز میانی است اما‬
‫ممکن است در بعضی موارد نیز جامد پایانی باشد‪.‬‬
‫سمت راست فاز مینی واکنش پری تکتیک ‪ ،‬سمت چپ جامد پایانی واکنش پری تکتیک‬

‫نمای شماتیک واکنش پری تکتیک‬


‫‪ .۲ ‬اجزایی که در حالت مذاب مقداری محلول اند‪ :‬واکنش مونوتکتیک (نوع ‪)۶‬‬
‫در این واکنش یک فاز مذاب به هنگام سرد شدن ‪ ،‬یک مذاب و جامد تشکیل می دهد‪.‬‬
‫نقطه ‪ C‬در نمودار نشان داده شده‪ .‬به عنوان مثال می توان به آلیاژ مس –سرب اشاره کرد‪.‬‬

‫نمودار تعادلی واکنش مونوتکتیک‬


‫‪ .٣ ‬اجزایی که در حالتهای مذاب و جامد نامحلول اند (نوع ‪)۷‬‬
‫پس از سرد شدن دو فلز در نقطه انجماد‪ ،‬به صورت الیه مجزا با خط جدایش مشخص و بدون اثری از نفوذ‪ ،‬منجمد می شوند‪.‬‬

‫مذاب‪ + B‬مذاب ‪A‬‬


‫دما‬ ‫‪TA‬‬
‫مذاب‪ + B‬مذاب ‪A‬‬
‫‪TB‬‬
‫مذاب‪ + B‬مذاب ‪A‬‬

‫‪A‬‬ ‫‪B‬ترکیب‬
‫‪ .۴ ‬تبدیلها در حالت جامد‬
‫الف) تغییرات آلوتروپیک ؛ برخی فلزها بسته به دما‪،‬ممکن است بیش از یک نوع ساختار بلوری باشند‪ .‬آهن ‪ ،‬قلع ‪ ،‬منگنز و کبالت‬
‫مثالهایی از این نوع فلزات‪ 5‬هستندکه به این خاصیت‪ 5‬آلوتروپی می گویند‪.‬‬

‫نمودار‪ 5‬تعادلی یک فلز که دو تغییر آلوتروپیک‪ 5‬دارد‪.‬‬


‫‪ ‬ب) منظم۔ نامنظم ؛ در هنگام تشکیل یک محلول جامد جانشینی ‪ ،‬اتم های حل شونده جای مشخصی را اشغال نمی کنند بلکه بصورت‬
‫اتفاقی در ساختار شبکه حالل پخش می شوند ‪ .‬در این صورت می گویند آلیاژ در شرایط نامنظم قرار دارد‪ .‬اگر محلول به آرامی سرد‬
‫شود و در معرض فرآیند بازآرایی قرارگیرد و اتم های حل شده به محل های معینی در شبکه روند این ساختار را محلول جامد منظم یا‬
‫ابر شبکه می گویند‪.‬‬

‫‪ ‬ج) واکنش اوتکتوئید ؛‬


‫این واکنش شباهت زیادی به واکنش اوتکتیک دارد ‪ ،‬با این تفاوت که در این واکنش مذاب وجود ندارد و فقط جامد داریم‪ .‬در طی سرد‬
‫شدن فاز جامد به دو جامد جدید تبدیل می شود‪.‬‬
‫د) واکنش پریتکوئید؛‬
‫این واکنش یک واکنش رایج در حالت جامداست و در آن دو فاز جامد در طی سرد شدن جامد جدیدی تشکیل می دهند‪ .‬که یا فاز میانی‬
‫می باشد یا جامد پایانی‪.‬‬
‫تشکیل فاز میانی ‪ γ‬با یک واکنش پری تکتوئید‪ 5‬سمت چپ ‪ .‬سمت راست ؛ تشکیل محلول جامد پایانی ‪ γ‬با واکنش پری تکتوئید‬
‫‪  ‬با بررسی این نمودارها که اصول اساسی را نشان می دهند‪ ،‬می توان پیچیده ترین سیستم های آلیاژی را نیز فهمید‪.‬‬
‫‪ ۶ . ۲‬مختصات‪ 5‬نمودارهای فازی‬
‫در نمودارهای فازی معموال دما برحسب درجه سلسیوس یا فارنهایت بر محورعمودی و ترکیب شیمیایی آلیاژ برحسب درصد وزنی بر‬
‫محور افقی نشان داده می شود‪ .‬در برخی کارهای علمی مناسبتر آن است که ترکیب آلیاژ را با درصد اتمی نشان داد‪ .‬با استفاده از رابطه‬
‫های زیر می توان درصد وزن را به درصد اتمی تبدیل کرد‪ .‬‬
‫‪ = X 100‬درصد اتمی ‪A‬‬ ‫(‪)1.6‬‬
‫)‪X+Y(M/N‬‬
‫‪ = Y(M/N) 100‬درصد اتمی ‪B‬‬ ‫(‪)2.6‬‬
‫)‪X+Y(M/N‬‬
‫‪ :M‬وزن اتمی فلز ‪A‬‬
‫‪ = N‬وزن اتمی فلز ‪ B‬‬
‫‪ =X ‬درصد وزنی فلز ‪A‬‬
‫‪ = Y‬درصد وزنی فلز ‪B‬‬
‫صرف نظر از مقیاس مورد استفاده برای دما یا ترکیب شیمیایی‪ ،‬شکل نمودار فازی تغییر نمی کند‪.‬‬

‫پیرسختی ؛‬ ‫_‬
‫تنها دو روش برای افزایش استحکام و سختی هر آلیاژ وجود دارد ‪ ،‬کار سرد و عملیات گرمایی‪ .‬مهم ترین عملیات گرمایی برای‬
‫آلیاژهای غیر آهنی ‪ ،‬پیر سختی یا رسوب سختی است‪.‬برای انجام این عملیات دو شرط الزم است ‪ ،‬اول اینکه در نمودار تعادلی باید‬
‫مقداری حاللیت در حالت جامد داشته باشیم و دوم اینکه شیب خط حاللیت به نحوی باشد که در دمای باالتر‪ ،‬حاللیت بیشتر و در دمای‬
‫پایینتر حاللیت کمتر باشد‪.‬معموال دو مرحله برای پیر سختی مورد نیاز است ‪ ،‬عملیات محلولی و پیر کردن‪.‬‬
‫مراجعه شود به کتاب اونر و گلعذار‬
‫‪ 3.6‬روشهای تجربی‬
‫داده های الزم برای تشکیل هر نمودار تعادلی از روشهای تجربی مختلفی به دست می آید که متداولترین آنها عبارت اند ازتحلیل گرمایی‬
‫این روش از دیر بازمتداولترین روش آزمایشگاهی بوده است‪ .‬همان طور که در فصل پنج نشان داده شد‪ ،‬وقتی نمودار تغییرات دما‬
‫برحسب زمان را به ازای ترکیب شیمیایی ثابت رسم کنیم‪ ،‬خواهیم دید که منحنی سردشدن در هنگام تغییر فاز‪ ،‬تغییر شیب خواهد داد‪،‬‬
‫زیرا با تغییر فاز گرما ایجاد می شود‪ .‬به نظر می رسد این روش بهترین راه برای مشخص کردن دمای آغاز و پایان انجماد است‪ .‬تبدیل‬
‫های فازی که منحصرا در حالت جامد رخ می دهند‪ ،‬معموال تغییرات گرمایی کمی را سبب می شوند‪ ،‬بنابراین نتایج روشهای دیگر‬
‫برای حالت‪ 5‬جامد درست ترند‪.‬‬
‫روشهای متالوگرافی این روش شامل گرم کردن و نگهداری نمونه هایی از یک آلیاژ در دماهای مختلف به مدت الزم است تا شرایط‬
‫تعادل در آن دما برقرار شود؛ سپس نمونه ها به سرعت سرد می شوند‪ ،‬در این صورت ساختار حاصل در آن دما‪ ،‬تا دمای محیط بدون‬
‫تغییر باقی می ماند‪ .‬سپس نمونه ها با میکروسکوپ بررسی می شوند‪.‬‬
‫اعمال این روش بر فلزات در دمای باال مشکل است‪ ،‬زیرا نمونه های سریع سرد شده همیشه ساختار دما باالی خود را حفظ نمی کنند و‬
‫تفسیر ساختار حاصل نیاز به مهارت زیادی دارد‪ .‬این روش بیشتر مناسب کنترل صحت یک نمودار است تا رسم آن‪.‬‬
‫می توان ابعاد شبکه را اندازه گرفت‪ ،‬بنابراین با مالحظه تغییر این پراش ابعاد یا تغییر ساختار بلوری می توان به وقوع تغییر فاز پی‬
‫برد‪ .‬این روش ساده و دقیق‪ ،‬و در تعیین پرتو با این روش تغییرات حاللیت فاز جامد نسبت به دما بسیار سودمند است‪.‬‬
‫‪ ۴۰۶‬نوع ‪ -۱‬دو فلز در حالتهای مذاب و جامد کامال در هم محلول اند‪ ‬‬
‫اگر دو فلز در حالت جامد کامال در هم حل شوند‪ ،‬تنها فاز جامد حاصل‪ 5،‬محلول جامد جانشینی خواهد بود‪ .‬در این حالت دو فلز عموما‬
‫ساختار بلوری یکسان و اختالف شعاع اتمی کمتر از ‪ ٪۸‬دارند‪.‬‬
‫نتایج رسم گروهی منحنی سرد کردن برای ترکیبها یا آلیاژهای مختلف فلزهای ‪ A‬و ‪ ،B‬که از‪  %100‬فلز ‪ A‬و ‪% ۰‬فلز ‪ B‬تا ‪ ٪۱۰۰‬فلز‬
‫‪ B‬و ‪ ٪۰‬فلز ‪ A‬را شامل می شود در شکل ‪ ۱۰۶‬نشان داده شده است‪ .‬برای مشاهدة ارتباط این منحنی ها باهم‪ ،‬همه را در یک نمودار‬
‫رسم کرده ایم‪ .‬دانشجو باید تشخیص دهد که هر منحنی دستگاه مختصات ویژه خود را دارد‪ .‬به عبارت دیگر محور زمان در این نمودار‪،‬‬
‫برای هر منحنی دارای نقطه صفر جداگانه ای است‪ .‬منحنی سردشدن فلزات خالص‪ A  ‬و ‪ B‬دارای خط انجماد افقی است‪ ،‬چون آغاز و‬
‫پایان انجماد در یک دمای ثابت رخ می دهد ‪.‬‬

‫شکل‪ 1.6‬گروهی از منحنی های سرد کردن برای آلیاژهای مختلف سیستمی با حاللیت کامل‪ ،‬خط چینها نشان دهنده شکل نمودار فازی است‪.‬‬
‫بقیه ترکیب های بین ‪ A‬و ‪ ،B‬محلولی جامد تشکیل می دهند بنابراین منحنی آنها دارای دو شکست یا تغییر شیب است‪ .‬برای آلیاژ ‪20B-‬‬
‫‪ A80‬اولین شکست در دمای ‪ T‬است که نشانگر آغاز انجماد و شکست پایینی در نقطه ‪ ،T2‬نشانگر پایان انجماد است‪ .‬تمام ترکیبهای‬
‫شیمیایی آلیاژهای بین ‪ A‬و ‪ ،B‬منحنی سردشدن مشابهی را نشان می دهند‪ .‬برای درک نمودار یا داشن شکل آن‪ ،‬خطی که تمام نقطه های‬
‫آغاز انجماد را به هم وصل میکند‪ ،‬یعنی خط چین شکل ‪ ،۱۰۶‬و خطی دیگر که تمام نقطه های پایان انجماد را به هم وصل وصل می‬
‫کند‪ ،‬یعنی خط چین پایینی در شکل ‪ ۱.۶‬را‪ ،‬رسم می کنیم‪.‬‬
‫حال رسم نمودار فازی واقعی با دو محوردما و ترکیب شیمیایی امکان پذیر است ‪.‬نقطه ای مناسب را از منحنی های سردشدن مختلف به‬
‫دست می آوریم و در نمودار جدید مشخص می کنیم ‪ .‬مثال درشکل ‪ ۲۰۶‬چون محور سمت چپ نشان دهنده فلز خالص ‪ A‬است‪ TA ،‬بر‬
‫این بر این خط قرار می گیرد‪.‬‬
‫شکل‪ 2.6‬نمودار فازی دو فلز که در حالت های مذاب و جامد کامال در هم محلول اند‪.‬‬

‫‪TB‬نیز به همین صورت در سمت راست واقع می شود‪ .‬چون تمام ترکیبهای میانی‪ ،‬درصدهایی از ‪ A‬و ‪ B‬هستند‪ ،‬برای سهولت عالمت‬
‫درصد حذف شده است‪ .‬خطی که آلیاژ ‪ A ۸۰- ۲۰ B‬را نشان می دهد رسم شده ونقطه های‪ 1T‬و‪ 2T‬از شکل‪ 1.6‬بر آن قرار گرفته اند‪.‬‬
‫این کار در مورد بقیه ترکیب ها نیز انجام شده است‪.‬‬
‫این نمودار فازی از دو نقطه‪ ،‬دو خط و سه ناحیه تشکیل شده است‪ .‬دو نقطه ‪ TA‬و ‪ TE‬نشان دهنده نقطه های انجماد دو فلز خالص است‪.‬‬
‫خط باالیی از وصل کردن نقطه هایی که آغاز انجماد را نشان می دهند به وجود آمده است و خط گداز نام دارد؛ خط پایینی از اتصال‬
‫نقطه های پایان انجماد حاصل‪ 5‬شده است و خط انجماد هم دارد‪ .‬منطقه باالی خط گداز‪ ،‬منطقه تک فاز است و هر آلیاژی در این منطقه‪،‬‬
‫محلول مذاب ممکن خواهد بود‪ .‬همین طور منطقه زیر خط انجماد نیز منطقه ای تک فاز است و هر آلیاژی دراین منطقه ‪ ،‬محلول جامد‬
‫همگن خواهد بود‪ .‬در نمودارهای تعادلی عموما محلولهای جامد و بعضی مواقع آلیاژهای ‪ ‬میانی را با حروف یونانی مشخص میکنند‪ .‬در‬
‫اینجا محلول جامد را ‪ α‬می نامیم‪ .‬از حروف بزرگ همچون ‪ A‬و ‪ B‬هم برای نشان دادن فلزات خالص استفاده می شود‪ .‬بین خطهای‬
‫گداز و انجماد منطقه دوفاز قرار دارد؛ هر آلياژ در این ناحیه به صورت مخلوطی از محلول جامد ومحلول مذاب خواهد بود‪.‬‬
‫مشخصات دما و ترکیب شیمیایی هر آلياژ در منطقه دو فازی نشان می دهد که آلیاژ مخلوطی ازدو فاز است و هیچ اطالعات دیگری در‬
‫باره این دو فاز به دست نمی دهد‪ .‬برخی اوقات الزم است که از ترکیب شیمیایی و مقدار نسبی هر کدام از دو فاز نیز اطالع حاصل کنیم‬
‫که در اینصورت باید دو قانون را به کار بست‪.‬‬
‫شکل‪ 3.6‬نمودار خط رابط ‪ mo‬را که در منطقه دو فازی و در دمای ‪ T‬رسم شده است را نشان می دهد‪.‬‬

‫‪ 5.6‬قانون ‪ -۱‬ترکیب شیمیایی فازها‬


‫در هر دمای مشخص برای تعیین ترکیب شیمیایی واقعی فازهای هر آلياژ در حال تعادل‪ ،‬باید در منطقه دو فازی خطی افقی از دمای‬
‫مورد نظر به نام خط رابط رسم کنیم تا مرزهای منطقه دوفازی را در دو نقطه قطع کند‪ .‬حال از نقطه تقاطع خطوطی به محور افقی‬
‫عمود میکنیم و ترکیب شیمیایی را مستقیما از روی آنها می خوانیم‪ .‬در شکل ‪ ۳۰۶‬فرض شده است که آلیاژ ‪ 80A- ۲۰ B‬در دمای ‪T‬‬
‫قرار دارد‪ .‬آلياژ در منطقة دو فازی است‪ .‬با اعمال قانون ‪ 1‬خط رابط ‪ mo‬را تا مرز منطقه رسم می کنیم‪ .‬نقطة ‪ m‬محل تقاطع خط رابط‬
‫با خط انجماد است و وقتی از آن خطی بر محور افقی نمودار عمود کنیم ترکیب شیمیایی فازی که در آن مرز قرار دارد به دست می آید‪.‬‬
‫در این حالت فاز مورد نظر‪ ،‬محلول جاسر او با ترکیب ‪ 90B –A10‬است‪ .‬به همین ترتیب با عمود کردن از نقطه ‪ O‬به ترکیب محلول‬
‫مذاب که ‪ B ۲۶ - ۷۴ A‬است می رسیم‪.‬‬
‫‪ ۶.۶‬قانون ‪ -۲‬مقدار نسبی هر فاز‬
‫‪  ‬برای مشخص کردن مقدار نسبی دو فاز در تعادل‪ ،‬در هر دمای معین از منطقه دو فازی‪ ،‬خطی اعمودی که مشخص کننده آلیاژ است و‬
‫خطی افقی در دمای مورد نظر تا مرزهای منطقه رسم می کنیم‪ .‬خط عمودی‪ ،‬خط افقی را به دو بخش تقسیم میکند که طول هر بخش با‬
‫مقدار فازهای موجود نسبت معکوس دارد‪ .‬این قانون را قانون اهرم هم می نامند‪ .‬می توان محل تقاطع دو خط را به عنوان تکیه گاه اهرم‬
‫دانست‪ .‬طول بازوهای اهرم ضرب در مقدار فاز موجود در هر طرف باید با هم برابر باشند‪.‬‬
‫‪m‬‬ ‫مقدار مذاب‬ ‫‪α‬‬ ‫مقدار‪n‬‬ ‫‪o‬‬

‫‪B6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪B10‬‬


‫‪B 20‬‬
‫شکل ‪ ۴۰۶‬خط رابط را از شکل ‪ ۳۰۶‬برداشته ایم تا کار برد قانون اهرم را نشان دهیم‪.‬‬
‫در شکل ‪ ۶ . ۳‬خط عمودی که آلیاژ ‪B 20‬را نشان می دهد‪ ،‬خط رابط افقی را به دو بخش ‪ mm‬و ‪ no‬تقسیم کرده است‪ .‬اگر تمام طول‬
‫خط ‪ To‬را ‪ ٪۱۰۰‬یا به عبارت دیگر برابر مجموع وزن دو فاز در دمای ‪ T‬در نظر بگیریم‪ ،‬قانون اهرم را می توان به صورت‬
‫ریاضی زیر بیان کرد‪.‬‬
‫‪( = mn ×100‬درصد)مایع‬
‫‪mo‬‬
‫‪( = no‬درصد)‪α‬‬ ‫‪×100‬‬
‫‪mo‬‬
‫اگر خط رابط را از نمودار حذف کنیم و مقادیر عددی را به جای آن قرار دهیم شکل‪ 406‬حاصل خواهد شد‪ .‬با استفاده از معادله های‬
‫باال‪،‬‬
‫درصد‪( = 10 ×100 = 62.5‬درصد) مایع‬
‫‪16‬‬
‫درصد ‪( = 6 × 100 = 37.5‬درصد)‪α‬‬
‫‪16‬‬
‫درصد ‪( = 2т2α ×100 = 20 = 57‬درصد) مایع‬
‫‪2‬‬ ‫‪L2α‬‬ ‫‪35‬‬
‫‪2‬‬‫= (درصد) ‪α‬‬ ‫‪2L2‬‬‫درصد ‪т × 100 = 15 ×100 = 43‬‬
‫‪2L2‬‬ ‫‪α‬‬ ‫‪35‬‬
‫نتیجه هر دو قانون به طور خالصه این است که آلیاژ ‪A ۸۰- B ۲۰‬در دمای ‪ T‬شامل مخلوطی از دو فاز است‪ .‬یکی محلول مذاب با‬
‫ترکیب ‪ ۷۴ A- ۲۶ B‬به میزان ‪٪62.5‬‬
‫کل ماده و دیگری محلول جامد با ترکیب ‪A ۹۰- B ۱۰‬که ‪ ٪ ۳۷٫۵‬کل ماده را تشکیل می دهد‪.‬‬
‫‪ ۷۰۶‬سردکردن تعادلی یک آلیاژ محلول جامد‬
‫در اینجا با بسیار آهسته سردکردن آلیاژ ‪ A ۷۰- B ۳۰‬تحت شرایط تعادلی می خواهیم تغییرات فازی حاصل‪ 5‬را بررسی کنیم (به‬
‫شکل ‪ 5.6‬نگاه کنید)‪ .‬این آلیاژ در دمای‪ T 0‬یک محلول مذاب همگن تک فاز است ( شکل ‪ 5.6‬الف) و تا رسیدن به دمای‪ T 1‬در این‬
‫وضعیت باقی می ماند‪.‬‬
‫شکل ‪ 5.6‬آهسته سرد کردن آلیاژ ‪ ، ۷۰ A - ۳۰ B‬ریز ساختار را در نقطه های مختلف در طی انجماد نشان می دهد‪.‬‬
‫چون‪ 1T‬بر خط گداز واقع است انجماد آغاز می شود‪ .‬اولین جوانه از محلول جامد تشکیل شده یعنی‪ ، 1α‬از فلز ‪ A‬که نقطه ذوب‬
‫باالتری دارد بسیار غنی است و طبق قانون ‪ ۱‬ترکیب آن ‪B 5‬و‪A 95‬است‪ .‬چون محلول جامد حاصل‪ 5‬از ‪ A‬غنی است‪ ،‬مذاب باقیمانده‬
‫باید از ‪ B‬غنی شود‪ .‬تنها بعد از آغاز انجماد ترکیب مذاب به صورت ‪ ۶۹ A- ۳۱ B‬خواهد بود (شکل ‪ 5.6‬ب)‪ .‬‬
‫وقتی به دمای پایینتر ‪ 2T‬برسیم ترکیب مذاب در‪ ۲ L‬خواهد بود‪ .‬تنها محلول جامد در تعادل با ‪ ۲ L‬یعنی تنها محلول جامد تشکیل شده‬
‫در ‪ 2T ، ۲ α،‬است‪ .‬با استفاده از قانون ‪،۱‬مشخص می شود که ترکیب‪ ۲ α، ۱۰ B‬است‪ .‬لذا با کاهش دما نه تنها مذاب بلکه محلول جامد‬
‫هم از ‪ B‬غنی تر می شود‪ .‬در‪ ۲ T‬بلورهای‪ ۱ α‬تشکیل می شوند و هسته هایی با ترکیب‪ 1α‬و همچنین شاخه ها را احاطه می کنند (شکل‬
‫‪ .)۶۰۶‬برای رسیدن به حالت‪ 5‬تعادل در‪ ،2T‬ترکیب کل فاز جامد باید‪ ۲ α‬باشد‪ .‬این امر مستلزم نفوذ اتمهای ‪ B‬به درون هسته ای غنی از‬
‫‪ A‬است‪ .‬نه تنها اتمهای ‪ B‬جامد تازه تشکیل شده‪ ،‬بلکه اتمهای متعلق به مذاب نیز باید در نفوذ شرکت کنند‪ .‬این حالت تنها موقعی‬
‫امکانپذیر است که سرعت سردشدن بسیار آهسته باشد تا نفوذ همپای رشد بلور صورت گیرد ‪.‬‬
‫نمودار تعادلی آهن‪-‬آهن کاربید‬
‫‪ 1.7‬مقدمه‬
‫آهن تشکیل دهنده اصلی بعضی از مهمترین آلیاژهای مهندسی است‪ .‬آهن به شکل تقریبا خالص‪ ،‬آهن شمش نامیده می شود و در مجاری‬
‫فاضالب‪ ،‬شیروانیها‪ ،‬ناودانها و همین طور به عنوان ماده اصلی لعاب چینی در اتاقکهای یخچال‪ 5،‬اجاق گاز‪ ،‬ماشین لباسشویی و غیره به‬
‫کار می رود‪ .‬ترکیب شیمیایی نمونه وار آهن شمش چنین است‪:‬‬
‫کربن ‪ ٪ 0.012‬‬
‫منگنز ‪%0.017‬‬
‫فسفر ‪. 0.005‬‬
‫گوگرد ‪٪ 0.0 ۲۵‬‬
‫سیلیسیم خیلی جزئی خواص مکانیکی نمونه وار این ماده به شرح زیر است‪:‬‬
‫استحکام کششی ‪psi ۰۰۰‬ر‪۴۰‬‬
‫طویل شدگی در ‪ ۱۲ in‬طول نمونه ‪٪۴۰‬‬
‫سختی ( راکول ‪٪۳۰)B‬‬

‫شکل ‪ 1.7‬منحنی سرد شدن آهن خالص‬


‫آهن فلزی است آلوتروپیک و بسته به دما در بیش از یک نوع ساختار شبکه ای وجود دارد‪ .‬منحنی سرد شدن آهن خالص در شکل ‪۱.7‬‬
‫نشان داده شده است‪ .‬زمانی که آهن در دمای‬
‫‪ ( C° ۱۵۳۵ F)°۲۸۰۰‬منجمد می شود‪ ،‬دارای ساختار ‪( b.c.c‬مکعبی مرکز پر) بانام ‪( δ‬دلتا) است‪ .‬با کاهش دما در‪C °۱۴۰۰ ‬‬
‫)‪ (F°۲۵۵۴‬تغییر فازی رخ می دهد و اتمها به شکل ‪( f.c.c‬مکعبی با وجوه مرکز پر) بازآرایی می شوند که این ساختار غیر مغناطیسی‬
‫است و ‪(γ‬گاما) نام دارد‪ .‬در)‪ C °910 (F °۱۶۶۶‬تغییر فاز دیگری روی می دهد و آهن ‪ γ‬به ‪( α‬آلفا) باساختار ‪ b.c.c‬غیر‬
‫مغناطیسی تبدیل می شود‪ .‬سرانجام‪ ،‬در دمای ‪ ،)°۱۴۱۴)C °۷۶۵ F‬آهن آلفای غیر مغناطیسی جای خود را به آلفای مغناطیسی می‬
‫دهد‪ .‬قبال آهن ‪ α‬ی غیر مغناطیسی را آهن ‪ β‬می نامیدند تا اینکه بررسی با پرتو ‪ x‬عدم تغییر ساختار شبکه در دمای)‪C°۷۶۵ F‬‬
‫‪ )°۱۴۱۴‬را نشان داد‪ .‬با توجه به این نکته که تبدیل مغناطیسی در عملیات گرمایی آلیاژهای آهن کر بن اثری ندارد‪ ،‬از شرح آن می‬
‫پرهیزیم‪ .‬كلية تبدیل های آلوتروپیک به هنگام سرد کردن آهن‪ ،‬گرماده و به هنگام گرم کردن آن‪ ،‬گرما گیرند ‪.‬‬
‫‪ 2.7‬تولید آهن کارشده‬
‫آهن کار شده از دو جزء‪ ،‬آهن خیلی خالص و سرباره ای از جنس سیلیکات تشکیل شده است ذرات ریز سر باره که به طور یکنواخت‬
‫در اهن توزیع شده اند‪ ،‬به طور فیزیکی از آهن مجزایند و هیچگونه ترکیب یا ارتباط شیمیایی بین آن دو وجود ندارد‪.‬‬
‫آهن کار شده ابتدا با فرایند پودالژ دستی و بعد با پودالژ مکانیکی و از سال ‪ ۱۹۳۰‬طبق فرآیند بایرز یا آستون تولید می شد‪ .‬صرف نظر‬
‫از نوع فرایند‪ ،‬تولید آهن کارشده شامل سه مرحل اصلی است‪ :‬اول ذوب و پاالیش فلز‪ ،‬دوم تولید سرباره و نگه داشتن آن به حالت مذاب‬
‫و سوم خرد کردن یا دانه دانه کردن آهن و مخلوط کردن آن با مقدار مناسبی سرباره‬
‫در فرایند بایرز‪ ،‬هر مرحله به طور مجزا و به وسیله تجهیزات مستقلی انجام می شود‪ .‬مواد خام شامل چدن خام‪ ،‬آهن اکسید و سیلیسیم‬
‫اکسید در کوره های کوپل ذوب می شوند‪ .‬چدن خام در کنورتر بسمر به آهن با خلوص زیاد تبدیل و بعد به پاتیل ماشین پردازش منتقل‬
‫می شود‪ .‬سرباره اهن سیلیکات را‪ ،‬که از ذوب آهن اکسید و ماده ای سیلیسی در کوره زیمنس مارتین تهیه می شود‪ ،‬در پاتیلی می ریزند‬
‫و پاتیل را مستقیما به زیر ماشین پردازش می برند‪.‬‬
‫در مرحله بعدی که عملیات اصلی فرایند است‪ ،‬فلز ذره ذره شده و با سر باره مخلوط می شود‪ .‬آهن پاالیش شده مذاب با دمایی در حدود‬
‫) ‪ ، C° ۱۵۳۵ (F °۲۸۰۰‬با آهنگی معین به داخل پاتیل محتوی سرباره مذاب ریخته می شود‪ ،‬دمای سرباره در حدود ‪C° ۱۲۶۰‬‬
‫‪ )F) °۲۳۰۰‬است (شکل ‪ .)2.7‬برای اطمینان از توزیع یکنواخت فلز در سر باره‪ ،‬ماشین پردازش به طور خودکار به پس و پیش‬
‫نوسان میکند‪ .‬به علت پایینتر بودن دمای سرباره از نقطه ذوب آهن‪ ،‬آهن به سرعت و‪ ‬پیوسته منجمد می شود‪ .‬آهن مذاب حاوی مقدار‬
‫زیادی گاز محلول است‪ ،‬ولی هنگامی که منجمد می شود‪ ،‬گازها دیگر در آن محلول نیستند‪ .‬این انجماد سریع گازها را به شکل‬
‫انفجارهای‪ 5‬کوچکی آزاد می کند که نیروی الزم برای درهم شکستن فلز به قطعه های کوچک و فرستادن آنها به پاتیل سر باره را دارند‪.‬‬
‫به علت صدای انفجارها‪ 5‬این عملیات را شلیک نامگذاری کرده اند‪ .‬چون آهن در دمای جوش خوردن است و سر باره سیلیسی نقش‬
‫روانساز را بازی میکند این قطعه ها به یکدیگر می چسبند و گلولهای اسفنج مانند از قطره های کوچک آهن که با سر بارۀ سیلیسی‬
‫پوشانیده شده است را تشکیل میدهند‪.‬‬
‫سرباره اضافی بیرون ریخته می شود و گلوله های اسفنجی که ‪ ۲۷۰۰-۳۶۰۰‬کیلوگرم وزن دارد در پرس قرار داده می شود‪ .‬پرس‬
‫سرباره اضافی را بیرون می راند و توده سلولی ذره های آهن مومسان پوشیده از سرباره را به شمشه تبدیل می کند‪ .‬با کاهش ضخامت‬
‫شمشه‪ ،‬شمشال به دست می آید که دوباره گرم می شود و سپس به صورت ورق‪ ،‬میله‪ ،‬مفتول‪ ،‬لوله و غیره نورد می شود‪.‬‬
‫‪ 3 . 7‬خواص و کاربردهای آهن کارشده‬
‫مقدار کربن و منگنز آهن کارشده کم است‪ .‬مقدار آن معموال کمتر از ‪ 0.08‬و مقدار منگنز کمتر از ‪ 0.06‬است‪ .‬مقدار فسفر آهن کارشده‬
‫معموال بیشتر از مقدار فسفر فوالدهاست و به ‪ 0.05 – 0.06‬می رسد‪ .‬مقدار گوگرد پایین نگه داشته میشود و سیلیسیم که مقدار آن بین‬
‫‪ 0.1 – 0.2‬است تقریبا به طور کامل به سر باره می رود‪ .‬مقدار سر باره معموال بین ‪ ۱‬تا ‪ ٪۳‬وزنی متغیر است‪.‬‬
‫ترکیب شیمیایی نمونه وار آهن کارشده به شرح زیر است‪:‬‬
‫فسفر ‪0.068‬‬ ‫کربن ‪0.06‬‬
‫گوگرد ‪٪0.009‬‬ ‫منگنز ‪%0.045‬‬
‫سر باره ‪ %1. ۹۷‬وزنی‬ ‫سیلیسیم ‪%0.101‬‬
‫چون آهن کارشده ماده ای مرکب است‪ ،‬روشهای متعددی برای تشخیص آن از فوالد وجود دارد‪ .‬شکل ‪ ۳۰۷‬نشان دهنده شکست الیافی‬
‫آهن کار شده است‪ ،‬در حالی که سطح شکست فوالد بلوری یا دانه دانه است‪ .‬و با بررسیهای میکروسکوپی مقطعی عرضی (مقطع عمود‬
‫بر امتداد نورد) می توان توزیع یکنواخت سر باره در زمینه فریتی را به وضوح مشاهده کرد (شکل ‪ 4.7‬الف)‪ .‬نمای نخ مانند (یا رشته‬
‫ای) سر باره با بررسی میکروسکوپی مقطع طولی‪ ،‬یعنی مقطعی که در امتداد نورد است مشاهده می شود‪( .‬شکل ‪4.7‬ب)‪.‬‬
‫خواص مکانیکی اهن کارشده بیشتر شبیه آهن خالص است‪ ،‬با این تفاوت که به دلیل ماهیت توزیع سر باره‪ ،‬استحکام کششی و داکتیل‬
‫بودن در امتداد نورد بیشتر از جهت عمود برآن است خواص مکانیکی نمونه وار آهن کارشده در امتدادهای طولی و عرضی نورد در‬
‫جدول ‪ 1.7‬آورده شده است‪ .‬با بهبود شیوه های نورد می توان استحکام کششی و داکتیل بودن را در هر دو امتداد برابر کرد‪.‬‬
‫شکل ‪( 3.7‬چپ) شکست الیافی آهن کار شده ‪( :‬راست) شکست بلوری فوالد‬

‫شکل ‪ 4.7‬ریز ساختارهای آهن کار شده‪ .‬سرباره در زمینه فریتی ‪ .‬الف) مقطع عرضی‪ :‬ب) مقطع طولی‪ ،‬حکاکی در نیتال ‪ : %2‬بزرگنمایی × ‪100‬‬

‫با آلیاژی کردن می توان استحکام آهن کارشده را افزایش داد‪ .‬مطلوبترین آلیاژهای آهن کارشده ‪ 5/1-%3‬نیکل دارند‪ .‬در جدول ‪۲۰۷‬‬
‫خواص مکانیکی آهن کارشده غیرآلیاژی با آلیاژی مقایسه شده است‪.‬‬
‫جدول ‪ ۱۰۷‬خواص کششی آهن کارشده‪.‬‬
‫امتداد عرضی‬ ‫امتداد طولی‬ ‫خاصیت‬
‫‪psi‬‬ ‫‪50000 - ۴۸۰۰۰‬‬ ‫استحکام کششی‪۳۸۰۰۰- ۳۶۰۰۰ ،‬‬
‫‪psi‬‬ ‫‪30 ۰۰۰-27 ۰ 00‬‬ ‫نقطه تسلیم‪30 ۰۰۰-27 ۰ 00 ،‬‬
‫‪2-5‬‬ ‫‪18-25‬‬ ‫طویل شدگی در ‪ ۸‬اینچ‬
‫‪3-6‬‬ ‫‪35-45‬‬ ‫کاهش سطح مقطع‪٪ ،‬‬

‫جدول ‪ ۲۰۷‬خواص کششی آهن کارشده غیر آلیاژی و نیکل دار‪.‬‬


‫‪psi‬‬ ‫آهن کارشده نیکل دار استحکام کششی ‪۴۸۰۰۰‬‬ ‫آهن کارشده غیر آلیاژی‬ ‫خاصیت‪5‬‬
‫‪۶۰۰۰۰‬‬
‫‪psi‬‬ ‫‪۳۰۰۰۰‬‬ ‫نقطه تسلیم ‪45000‬‬
‫‪22‬‬ ‫‪25‬‬ ‫طویل شدگی در ‪ ۸‬اینچ‬
‫‪40‬‬ ‫‪45‬‬ ‫کاهش سطح مقطع‬
‫آزمونهای ضربه شار پی نشان داده است که آهن کارشده نیکل دار در دماهای زیر صفر استحکام ضربهای خود را به میزان زیادی‬
‫حفظ می کند‪.‬‬
‫یکی از مزایای اساسی آهن کارشده مقاومت در برابر خوردگی است‪ .‬بدین ترتیب که با قرار گرفتن در محیط خورنده‪ ،‬الیه اکسیدی‬
‫روی سطح آن را می پوشاند‪ .‬با ادامه خوردگی‪ ،‬رشته های سر باره به عنوان ضدزنگ عمل می کنند‪ .‬اکسید اولیه تشکیل شده که‬
‫یکنواخت و متراکم است توسط رشته های سرباره محکم به سطح فلز می چسبد و سطح را از خوردگی بیشتر حفظ می کند‪.‬‬
‫از آهن کارشده برای ساخت لوله های استاندارد‪ ،‬میخ‪ ،‬سیم خاردار‪ ،‬میخ پرچ و اتصال های جوشکاری استفاده می شود‪ .‬آهن کارشده به‬
‫صورت صفحه‪ ،‬ورق‪ ،‬لوله و اشکال ساختمانی نیز در دسترس است‪ .‬این ماده کاربردهای بسیاری در راه آهن‪ ،‬کشتی سازی‪ ،‬صنایع‬
‫نفت‪ ،‬صنایع ساختمانی و کشاورزی دارد‪.‬‬
‫‪ 4.7‬نمودار آهن‪-‬آهن کاربید‬
‫دمای تبدیل های آلوتروپیک آهن تحت تاثیر عناصر آلیاژی و مهمترین آنها‪ ،‬کربن است‪ .‬بخشی از سیستم آلیاژی اهن کر بن که مورد‬
‫نظر ماست در شکل ‪ 5.7‬نشان داده شده است‪ .‬این بخش بین آهن خالص و یک ترکیب بین نشینی یعنی آهن کار بید با ‪ %6.67‬کرین‬
‫قرار دارد‪ .‬به همین دلیل این بخش را نمودار تعادلی آهن‪-‬آهن کاربید می نامند‪ .‬قبل از آغاز بررسی این نمودار‪ ،‬الزم به توضیح است که‬
‫این یک نمودار تعادلی واقعی نیست چون تعادل مستلزم آن است که بر اثر گذشت زمان تغییر فازی روی ندهد‪ .‬اما ترکیب آهن کاربید به‬
‫آهن و کربن (گرافیت) تجزیه می شود‪ .‬این تجزیه در دمای محیط مدتهای طوالنی به درازا میکشد و حتی در دمای‪C°۷۰۰ (F°‬‬
‫)‪ ) ۱۳۰۰‬هم سالها طول می کشد تا گرافیت تشکیل شود‪ .‬آهن کاربید فازی نیمه پایدار است و هرچند که نمودار اهن‪-‬آهن کاربید از لحاظ‬
‫فنی نمایانگر شرایط نیمه پایدار است‪ ،‬ولی در شرایط سرد و گرم کردن نسبتا هسته می توان آن را تعادلی محسوب کرد‪ .‬نمودار دارای‬
‫سه خط افقی است که نشان دهنده واکنشهای تکدمایند‪ .‬در شکل ‪ 5.7‬محلول های جامد با حروف یونانی نامگذاری شده اند‪.‬‬
‫شکل ‪ 5.7‬نمودار تعادلی آهن‪-‬آهن کاربید که با واژها های عمومی نام گذاری شده است‪.‬‬

‫اما‪ ،‬متداول است که اغلب ساختارهای نشان داده شده در نمودار را با نام های ویژه بنامند‪ .‬محلول جامد آستنیت خوانده می شود‪ .‬منطقة‬
‫دلتا در گوشه چپ و در باالی نمودار قرار گرفته و در شکل ‪ 6.7‬واضح تر نشان داده شده است‪ ،‬خط افقی در دمای ‪C °۱۴۹۵‬‬
‫(‪ )F°۲۷۲۰‬واکنشی پری تکتیک را نشان می دهد که معادلة آن چنین نوشته می شود‪:‬‬
‫آستنيت سردکردن ‪ + δ‬مذاب‬
‫گرم کردن‬

‫شکل ‪ 6.7‬منطقه دلتا از نمودار آهن – آهن کاربید ‪.‬‬

‫حداکثر حاللیت کربن در آهن ‪ δ‬با ساختار ‪( b.c.c 0.1٪‬نقطه ‪ )M‬و در آهن ‪ γ‬با ساختار ‪ f . c . c‬خیلی بیشتر است‪ .‬حضور کربن‬
‫تبدیل آلوتروپیک ‪ γ = δ‬را تحت تأثیر قرار می دهد‪ .‬با افزایش کربن به آهن‪ ،‬دمای تبدیل از ‪ )C°۱۴۰۰ F)°۲۵۵۴‬به‪C°۱۴۹۵۰‬‬
‫‪،)F) °۲۷۲۰‬به ازای‪ %0.1‬کربن‪ ،‬افزایش می یابد‪ .‬به اهمیت خط ‪ NMPB‬توجه کنید‪ ،‬در هنگام سردکردن‪ ،‬بخش ‪ NM‬آغاز تغییر‬
‫ساختار بلوری آهن ‪ δ b.c.c‬به آهن ‪ .γ f.c.c‬را برای آلیاژهایی با کربن کمتر از ‪ %0.1‬نشان می دهد‪ .‬بخش ‪ MP‬آغاز همین تغییر‬
‫ساختار بلوری را به وسیله واکنش پری تکتیک برای آلیاژهایی که بین ‪ 0.1‬و ‪ 0.18‬درصد کربن دارند نشان می دهد‪ .‬خط ‪ NP‬پایان‬
‫تغییر ساختار بلوری را برای آلیاژهایی با ‪ 0.18‬درصد کربن در هنگام سرد کردن نشان می دهد‪ .‬بخش ‪ PB‬پایان تحول پری تکتیک را‬
‫نشان می دهد‪ ،‬بدین معنی که برای آلیاژهایی با ‪0.18 – 0.5‬درصد کربن تغيير آلوتروپیک در یک دمای ثابت شروع شده و خاتمه می‬
‫پذیرد‪ .‬هر آلیاژی که حاوی ‪ %0.15‬کربن باشد‪ ،‬در سمت راست نقطه ‪ B‬قرار میگیرد و بر اثر انجماد مستقیما به آستنیت تبدیل می شود‬
‫و محلول جامد ‪ δ‬و تغییر آلوتروپیک کامال حذف می شود‪ .‬به علت عدم انجام عملیات گرمایی در محدوده ‪ ،δ‬توضیح بیشتر این بخش از‬
‫نمودار ضروری نیست‪ .‬نمودار شکل ‪ ،۷ . ۷‬که به روش متداول نامگذاری شده است واکنشی اوتکتیک را در ‪)C ۱۱۳۰ F)° ۲۰۶۵°‬‬
‫نشان می دهد‪ .‬نقطة اوتکتیک یا ‪ E‬در ‪%4.3‬کربن و دمای ‪ )C ۱۱۳۰ F)° ۲۰۶۵°‬قرار دارد‪ .‬چون خط افقی ‪ CED‬نمایانگر واکنش‬
‫اوتکتیک است‪،‬هرگاه آلیاژی این خط را قطع کند‪ ،‬واکنش باید رخ دهد‪ .‬مذاب با رسیدن به این خط به صورت مخلوط ظریفی از دوفاز‬
‫که در دو انتهای این خط قرار دارند یعنی آستنیت و آهن کاربید (به نام سمانتیت) منجمد می شود‪ .‬این مخلوط اوتکتیک‪ ،‬لدبوریت نام‬
‫دارد‪ ،‬معادله واکنش چنین است‪.‬‬
‫شکل ‪ 7.7‬نمودار تعادلی آهن‪-‬آهن کاربید که با اسامی رایج نام گذاری شده است ‪.‬‬

‫مذاب‬ ‫سردکردن‬ ‫سمانتیت ‪ +‬آستنیت‬


‫گرم کردن‬ ‫مخلوط‪ 5‬اوتکتیک ‪-‬لدبوریت‬
‫مخلوط اوتکتیک‬

You might also like