You are on page 1of 117

‫به نام خدا‬

‫نام درس‪ :‬شکل دادن گرم فلزات‬

‫استاد محترم‪ :‬جناب آقای دکتر فرشیدی‬

‫تهیه کننده‪ :‬علیرضا ابویی مهریزی‬

‫گرایش‪ :‬شکل دادن فلزات‬


‫‪1‬‬

‫تابستان ‪1399‬‬
‫‪2‬‬ ‫فهرست مطالب‬

‫اسالید‬ ‫‪ ‬مطالب شامل ‪ 4‬فصل عمده خواهد بود‪:‬‬

‫‪3-35‬‬ ‫‪ ‬فصل اول‪ :‬مقدمه (مروری بر مفاهیم اولیه و مکانیک تغییر شکل)‬

‫‪36-55‬‬ ‫‪ ‬فصل دوم‪ :‬بازیابی‬

‫‪56-99‬‬ ‫‪ ‬فصل سوم‪ :‬تبلور مجدد و سایر انواع استحالههای متالورژیکی‬

‫‪100-117‬‬ ‫‪ ‬فصل چهارم‪ :‬آزمونهای شکل دادن گرم‬


‫‪3‬‬
‫فصل اول‪ ( :‬مروری بر مفاهیم اولیه و مکانیک تغییر شکل)‬
‫شکل دادن فلزات‬
‫شکلدهی فلزات به معنی تغییر شکل در حالت جامد است‪ .‬این تغییر شکل را می توان از دمای‬
‫صفر کلوین تا نقطه ذوب ماده بر حسب درجه کلوین انجام داد‪.‬‬

‫بازگشت به‬
‫فهرست‬
‫‪ -1‬تفاوت کار گرم و کار سرد‬
‫‪4‬‬
‫‪ -1-1‬از نظر هدف شکل دهی‬

‫شکلدهی گرم فلزات‪:‬‬ ‫شکلدهی سرد فلزات‪:‬‬

‫‪ -1‬شکستن ساختار ریختهگری شده ناهمگن و تبدیل به‬ ‫‪ -1‬تغییر ابعادی کم به دلیل پدیده کارسختی‬
‫ساختار همگن‬
‫‪ -2‬اعمال شکل نهایی قطعه و رسیدن به دقت‬
‫‪ -2‬تغییرات ابعادی باال و تغییر شکل بیشتر به دلیل‬ ‫ابعادی مورد نظر‬
‫پدیده هایی مثل بازیابی‪ ،‬کاهش چگالی نابجایی و حذف‬
‫‪ -3‬افزایش استحکام قطعات تا ‪ 30‬الی ‪%40‬‬
‫نابجایی‬
‫به دلیل پدیده کارسختی حین تغییر شکل‬
‫‪ -3‬دقت ابعادی نامطلوب به دلیل ایجاد پوسته های‬ ‫سرد‬
‫اکسیدی‬
‫‪ -1‬تفاوت کار گرم و کار سرد‬
‫‪5‬‬
‫‪ -2-1‬از نظر نوع عملیات‬
‫شکلدهی گرم فلزات‪:‬‬
‫‪ -1‬پیش گرم قطعات‬
‫‪ -2‬تغییر شکل قطعات در چند مرحله نیاز به آنیل میانی ندارد‬
‫شکلدهی سرد فلزات‪:‬‬
‫برای جلوگیری از پدیده کار سختی و شکست قطعات‪ ،‬در بین هر مرحله از شکلدهی‪ ،‬آنیل میانی‬
‫صورت میگیرد‪.‬‬

‫‪ -3-1‬از نظر تجهیزات‬


‫تجهیزات شکلدهی گرم به صورت خشن‪ ،‬ابعادی بزرگ در دقت ابعادی پایین و روانکاری ضعیف‬
‫تجهیزات شکلدهی سرد ابزاری با استحکام باال‪ ،‬دقت ابعادی باال ولی عمر متوسط پایین‬
‫‪6‬‬ ‫‪ -2‬مقدمهای بر مکانیک تغییر شکل‬
‫نمودار تنش‪ -‬کرنش جسمی که تحت کشش قرار میگیرد‪ ،‬از دو بخش االستیک و پالستیک‬
‫تشکیل شده است‪.‬‬
‫االستیک(کشسان) ‪ :‬هوک (𝜀𝐸 = 𝜎)‬
‫پالستیک(مومسان) ‪ :‬به علت پدیده کارسختی‬
‫برای افزایش کرنش نیازبه افزایش تنش دارد‪،‬‬
‫در نتیجه در این منطقه از رابطه‬
‫هولومان ( 𝑛 𝜀𝐾 = 𝜎) پیروی می کند‪.‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪ -2‬مقدمهای بر مکانیک تغییر شکل‬

‫رابطه هولومان فقط برای تغییر شکل سرد است نه گرم به علت کاهش چگالی نابجایی ها و‬
‫به دنبال آن کاهش کارسختی‪.‬‬
‫در نمودار روبرو کاهش تنش اعمالی‬
‫برای ادامه تغییر شکل و افزایش کرنش‬
‫را در تغییر شکل گرم داریم که به این‬
‫پدیده کار نرمی می گویند که به صورت‬
‫افت نمودار در شکل روبرو دیده می شود‪.‬‬
‫‪8‬‬
‫‪ -2‬مقدمهای بر مکانیک تغییر شکل‬
‫از جمله روابطی که برای تغییر شکل گرم مانند بازیابی دینامیکی وجود دارد به رابطه 𝑒𝑐𝑜𝑣 میتوان اشاره کرد که‬
‫مقدار آن از رابطه زیر بدست میآید‪.‬‬
‫𝜀𝐾‪𝜎 = 𝜎0 − 𝜎1 𝑒𝑥𝑝 −‬‬

‫‪𝜎0‬‬
‫‪𝜎1‬‬

‫𝜀‬
‫‪9‬‬ ‫‪ -1-2‬اثر آهنگ کرنش بر تغییر شکل (سرد و گرم)‬
‫رابطه بین تنش و نرخ کرنش به صورت روبرو میباشد‪𝜎 = 𝑐 𝜀ሶ𝑚 :‬‬
‫𝑚 ضریب حساسیت تنش به نرخ کرنش و مقداری ثابت با توجه به رابطه‪ ،‬با افزایش نرخ کرنش میتوان آن را افزایش‬
‫داد‪.‬‬
‫برای تغییر شکل سرد این افزایش استحکام به قدری ناچیز (در حد ‪ 1‬الی ‪ )%2‬است که میتوان تنش را ثابت در نظر‬
‫گرفت‪،‬‬
‫‪10‬‬
‫‪ -1-2‬اثر آهنگ کرنش بر تغییر شکل (سرد و گرم)‬

‫برای تغییر شکل گرم‪ ،‬با افزایش نرخ کرنش میزان استحکام ماده افزایش یافته و مقدار 𝑚 بین صفر و یک بوده‬
‫که هر چه 𝑚 افزایش یابد مقدار تنش و استحکام ماده افزایش یافته و شکست دشوارتر میشود‪.‬‬
‫با توجه به شکل در یک کرنش مشخص‪ ،‬میتوان مقدار 𝑚 را از رابطه زیر محاسبه نمود‪.‬‬

‫‪𝜎1‬‬ ‫‪𝜀1ሶ‬‬
‫‪𝜎2‬‬
‫‪𝜎2‬‬ ‫‪𝜎1‬‬
‫‪𝜀2ሶ‬‬
‫𝑛𝐿 = 𝑀‬ ‫‪𝜀ሶ 2‬‬
‫‪𝜀ሶ 1‬‬

‫𝜀‬
‫‪11‬‬
‫‪ -1-2‬اثر آهنگ کرنش بر تغییر شکل (سرد و گرم)‬

‫در آزمون کشش میلهای با سطح مقطع ناهمگن‪ ،‬اگر ‪ f‬را فاکتور ناهمگنی نمونه در نظر‬
‫بگیریم‪ ،‬و به صورت زیر تعریف کنیم ‪ :‬رابطه بین کرنش شکست‪ 𝑚 ،‬و 𝑓 به صورت زیر میباشد‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫𝐵𝑆‬
‫= 𝑓 ‪𝜀𝑓 = 𝑚𝐿𝑛(1− 𝑓 ) ,‬‬ ‫𝑚‬
‫𝐴𝑆‬

‫‪A‬‬

‫‪B‬‬
‫‪12‬‬
‫‪ -1-2‬اثر آهنگ کرنش بر تغییر شکل (سرد و گرم)‬
‫با توجه به این رابطه‪ ،‬با افزایش 𝑓 و 𝑚 میزان کرنش شکست افزایش مییابد بنابراین برای یک‬
‫نمونه با افزایش همگنی در ماده و افزایش 𝑚 میتوان شکست را به تاخیر انداخت و تغییر شکل‬
‫بیشتری را در نمونه اعمال کرد‪ .‬نمودار زیر رابطه بین 𝑓 و 𝑚 را به طور شماتیک نشان میدهد‪.‬‬
‫‪13‬‬
‫‪ -1-2‬اثر آهنگ کرنش بر تغییر شکل (سرد و گرم)‬

‫یکی از راههای افزایش 𝑚‪ ،‬افزایش دمای جسم میباشد‪.‬‬

‫نشان داده شده است که مقدار 𝑚 تا دمای 𝑚𝑇 ‪ 0.5‬با‬

‫افزایش دما افزایش چندانی ندارد‪ ،‬اما از دمای 𝑚𝑇 ‪ 0.5‬به‬

‫بعد‪ ،‬مقدار 𝑚 افزایش چشمگیری پیدا میکند‪.‬‬


‫‪14‬‬
‫‪ -2-2‬تنش و کرنش حقیقی و مهندسی در تغییر شکل‬
‫برای نمونهای که تحت کشش قرار میگیرد‪:‬‬
‫𝐹‬ ‫𝑙∆‬
‫=𝑆‬ ‫=𝑒‬ ‫تنش و کرنش مهندسی‬
‫‪𝐴0‬‬ ‫‪𝑙0‬‬
‫𝐹‬ ‫𝐿‬
‫=𝜎‬ ‫𝑒‪=𝑆 1+‬‬ ‫=𝜀‬ ‫𝑛𝐿‬ ‫تنش و کرنش حقیقی‬
‫𝐴‬ ‫‪𝐿0‬‬
‫که ‪ L0‬و ‪ A0‬به ترتیب طول و مساحت سطح مقطع اولیه و ‪ L‬و ‪ A‬طول و مساحت لحظهای میباشد‪.‬‬
‫از آنجایی که تا نقطه گلویی حجم ثابت میباشد میتوان اثبات کرد که‪:‬‬

‫𝑒‪𝜎 =𝑠 1+‬‬ ‫)𝑒 ‪𝜀 = 𝐿𝑛(1 +‬‬


‫‪15‬‬ ‫‪ -2-2‬تنش و کرنش حقیقی و مهندسی در تغییر شکل‬

‫نمودار تنش وکرنش حقیقی‪ ،‬باال و سمت چپ‬


‫نمودار تنش و کرنش مهندسی میباشد‪.‬‬
‫علت این است ‪ -1:‬تنش حقیقی چون مساحت‬
‫لحظهای کاهش مییابد‪ ،‬لذا مقدار تنش‬
‫نسبت به تنش مهندسی که سطح مقطع اولیه در‬
‫نظر گرفته میشود‪ ،‬بیشتر است‪.‬‬
‫‪ -2‬کرنش حقیقی لگاریتم کرنش مهندسی بوده و‬
‫لذا از آن کمتر است‪.‬‬
‫‪16‬‬ ‫‪ -3-2‬کشش تک کریستال و پلی کریستال‬

‫اگر یک تک کریستال تحت کشش قرار گیرد‪ ،‬نمودار تنش کرنش‬


‫آن به شکل زیر است‪:‬‬
‫بعد از منطقه االستیک‪ ،‬در منطقه یک میزان کار سختی برابر صفر‬
‫است‪ .‬این منطقه را که در آن نابجاییهای اولیه فعال شده و هیچ‬
‫مانعی را برای حرکت خود ندارند‪ ،‬منطقه لغزش آسان نامیده می‪-‬‬
‫شود‪.‬‬
‫در منطقه دو کارسختی ایجاد شده اما به صورت خطی میباشد‪.‬‬
‫در منطقه سه کارسختی به صورت هذلولوی در میآید و از نرخ‬
‫کار سختی کاسته میشود‪.‬‬
‫‪17‬‬ ‫‪ -3-2‬کشش تک کریستال و پلی کریستال‬
‫𝑷‬

‫اگر استوانه ای را مانند مقابل در نظر بگیریم‪ ،‬مقدار تنش برشی عبارتست از‪:‬‬

‫‪𝐴0‬‬ ‫𝑃‬
‫= 𝜃𝐴‬ ‫= ‪, 𝜎0‬‬ ‫‪→ 𝑃𝜑 = 𝑃𝐶𝑜𝑠𝜑 ‬‬
‫𝜽‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝐶‬ ‫‪𝐴°‬‬
‫𝝋‬
‫𝜑𝑠𝑜𝐶𝑃‬
‫𝑨‬ ‫𝜑𝑃‬ ‫‪𝐴0‬‬ ‫𝑃‬
‫= 𝜑𝜏‬ ‫= 𝜑𝜏 →‬ ‫=‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝐶‬ ‫‪𝐶𝑜𝑠𝜑 ‬‬
‫𝜃𝐴‬ ‫𝜃𝑠𝑜𝐶‬ ‫‪𝐴°‬‬

‫فاکتور اشمید‬

‫𝑷‬
‫‪18‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫‪ -1-3‬لغزش صفحات اتمی‬
‫اگر تغییر شکل در اثر تنش برشی با لغزش یک صفحه اتمی به شکل زیر صورت گیرد‪ ،‬مقدار تنش برشی الزم‬
‫𝐺‬
‫=𝜏‬ ‫برای این لغزش‪ ،‬برابر است‬
‫𝜋‪2‬‬
‫این مقدار تنش برشی از تنش برشی الزم برای تغییر شکل بسیار بزرگتر میباشد و در عمل با تنش‬
‫های بسیار کمتر‪ ،‬تغییر شکل مواد صورت میگیرد‪.‬‬
‫بنابراین این مکانیزم درست نمیباشد‪.‬‬

‫𝜏‬

‫𝜏‬
‫‪19‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫‪ -2-3‬لغزش نابجایی‬

‫نابجایی که به صورت یک صفحه ناکامل اتمی در بین صفحات کامل اتمی میباشد‪ ،‬با شکسته شدن‬
‫𝜏حرکت کرده و باعث تغییر شکل میشود‪.‬‬ ‫𝜋‪= 𝐺/2‬‬ ‫پیوند در روی صفحه لغزش‪ ،‬با تنشهای بسیار کمتر از‬
‫𝜏‬
‫‪20‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫‪ -3-3‬دوقلویی شدن‬
‫اگر در قسمتی از ماده اتمها به شکل مقابل باشند‪ ،‬در اثر تنش برشی‪ ،‬اتمهای باالی خط دو قلویی به‬
‫صورت گروهی حرکت کنند به طوری که تصویر آینهای زیر خط دوقلویی باشند‪ ،‬این مکانیزم را‬
‫تغییر شکل دو قلویی مینامند‪ .‬شکل زیر تصویر دوقلویی شده را نشان میدهد‪.‬‬
‫از آنجایی که دوقلویی باعث حرکت گروهی اتمها میشود لذا احتمال اینکه جهت صفحهای را در‬
‫جهت مناسب برای لغزش قرار دهد زیاد است‪.‬‬
‫𝜏‬ ‫لذا بیشترین استفاده از دوقلویی برای تسهیل کردن تغییر‬
‫شکل پالستیک میباشد‪.‬‬
‫‪21‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫‪ -4-3‬تغییر شکل مرزدانه ای‬
‫در مواقعی که نرخ کرنش کم و دما باال باشد مکانیزم لغزش مرزدانه فعال شده و باعث تغییر شکل میشود‪.‬‬
‫‪ -5-3‬تغییر شکل نفوذی‬
‫تغییر شکل در دماهای باال در نرخ کرنش کم به صورت خزشی میباشد و اگر نرخ کرنش باال باشد همان‬
‫مکانیزمهای تغییر شکل در درمای پایین یعنی لغزش نابجایی و دوقلویی فعال میشود‪.‬‬
‫‪22‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫‪ -4‬نقشه تغییر شکل‬
‫با توجه به مکانیزمهای تغییر شکل‪،‬‬
‫نموداری به شکل زیر به صورت رابطه‬
‫بین تنش و دمای تغییر شکل داریم‪.‬‬
‫‪23‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫انرژی نقص چیده شدن(𝛾)‬
‫اگر یک صفحه (‪ )111‬در سیستم شبکه 𝑐𝑐𝑓 را در نظر بگیریم‪ ،‬اتمها به صورت 𝐶𝐵𝐴𝐶𝐵𝐴 روی هم قرار میگیرند‪.‬‬
‫حال اگر یکی از این صفحات در جای خود نباشد یک فضای خالی را در بین دو صفحه ایجاد کرده و یک انرژی درشبکه‬
‫ایجاد میکند‪ .‬به این انرژی اضافی‪ ،‬انرژی نقص چیده شدن(‪ )ɣ‬میگویند‪.‬‬
‫علت نبود این صفحه را میتوان به تجزیه یک نابجایی کامل به دو نابجایی جزئی نسبت داد‪ .‬همانند شکل زیر نابجایی‬
‫کامل در اثر تجزیه فضای خالی را تشکیل داده و یک انرژی اضافی تولید میکند‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫]‪[121‬‬
‫‪6‬‬
‫‪1‬‬
‫]‪[110‬‬
‫‪2‬‬
‫𝐸𝐹𝑆𝛾‬

‫‪1‬‬
‫]‪[211‬‬
‫‪6‬‬
‫‪24‬‬ ‫‪ -3‬مکانیزمهای تغییر شکل‬
‫سوال) چه عاملهایی در فعال شدن مکانیزم لغزش نابجایی و دوقلویی‬
‫موثر هستند؟‬
‫‪ -1‬انرژی نقص چیده شدن برای ماده ای باال ← مکانیزم لغزش نابجایی فعال است‪.‬‬
‫‪ -2‬انرژی نقص چیده شدن برای ماده ای کم ← مکانیزم دو قلویی فعال میشود‪.‬‬
‫مثال‪ 𝐴𝑙 :‬خالص و مخصوصا مس در دمای پایین‪ ،‬مکانیزم لغزش نابجایی و برنج و فوالد های زنگنزن‬
‫آستنیتی مکانیزم دو قلویی‬
‫‪ -3‬نوع سیستم شبکه ‪ ,‬مثال‪ :‬سیستم 𝑐𝑐𝑓 دارای ‪ 12‬سیستم لغزش فعال است در حالی که 𝑐𝑐𝐵 و 𝑝𝑐𝐻‬
‫سیستم های لغزش فعال کمتری دارد‪ .‬بنابراین در لغزش نسبت به دوقلویی در سیستمهای 𝑐𝑐𝑓 بیشتر‬
‫صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪25‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات ساختاری حین تغییر شکل پالستیک سرد‬

‫‪ -1‬عمده ترین تغییر شکل پالستیک ناشی از لغزش نابجایی میباشد که باعث تغییرات ساختاری هم‬
‫میشود‪.‬‬
‫‪ -2‬لغزش نابجایی باعث قفل شدن نابجاییها‪ ،‬فعال شدن مکانیزم تکثیر نابجایی(فرانک رید)‪ ،‬افزایش چگالی‬
‫نابجایی و در نتیجه ایجاد جنگل نابجایی میشود‪.‬‬
‫‪ -3‬حال اگر در کنار لغزش نابجایی‪ ،‬دوقلویی هم صورت گیرد‪ ،‬افزایش چگالی دو قلویی در ماده باعث افزایش‬
‫کار سختی میشود‪.‬‬
‫‪ -4‬در صفحات مستعد به ایجاد تمرکز تنش (صفحات با زاویه ‪ 35‬الی ‪ 45‬درجه نسبت به کرنش قائم) باندهای‬
‫برشی ایجاد میشوند‪.‬‬
‫‪ -5‬فرآیند بازگردانی‬
‫‪26‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات ساختاری حین تغییر شکل پالستیک سرد‬
‫بازگردانی(𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑟𝑜𝑡𝑠𝑒𝑅 )‬
‫بازگردانی عبارتست از برگرداندن بخشی(مقداری) از خواص از دست رفته ناشی از کارسختی و‬
‫بازگشت آنها به حالت آنیل شده‪.‬‬

‫مکانیزمهای بازگردانی عبارتست از‪:‬‬


‫𝑦𝑟𝑒𝑣𝑜𝑐𝑒𝑅‬ ‫‪ ‬بازیابی‬
‫‪ ‬تبلور مجدد 𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑧𝑖𝑙𝑎𝑡𝑠𝑖𝑟𝑐𝑒𝑅‬
‫𝑦𝑟𝑑𝑛𝑜𝑐𝑒𝑠‬ ‫یا تبلور مجدد ثانویه‬ ‫‪ ‬رشد دانهها ‪𝑔𝑟𝑎𝑖𝑛 𝑔𝑟𝑜𝑡ℎ‬‬
‫𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑧𝑖𝑙𝑎𝑡𝑠𝑖𝑟𝑐𝑒𝑅‬
‫‪27‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات ساختاری حین تغییر شکل پالستیک سرد‬
‫بازگردانی(𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑟𝑜𝑡𝑠𝑒𝑅 )‬
‫‪ ‬پدیدههای بازگردانی با افزایش دما صورت میگیرند به طوری که دمای فعال سازی بازیابی 𝑚𝑇 ‪ 0/3‬تا ‪ 0/25‬و دمای فعال‬
‫سازی تبلور مجدد 𝑚𝑇 ‪ 0/45‬میباشد‪.‬‬

‫‪ ‬بازگردانی در دوسته کلی تقسیم میشود‪ )1 :‬استاتیکی ‪ )2‬دینامیکی‬

‫‪ )1‬بازگردانی استاتیکی‪ :‬انجام بازگردانی بعد از اتمام تغییر شکل پالستیک سرد‬

‫‪ )2‬بازگردانی دینامیکی‪ :‬انجام بازگردانی در حین تغییر شکل پالستیک(سرد‪-‬گرم‬

‫در دسته بندی دیگری می توان بازیابی را در دو دسته زیر قرار داد‪:‬‬

‫‪ )1‬پیوسته‪ :‬در کل ساختار به طور یکنواخت و همزمان بازگردانی صورت میگیرد‪(.‬بدون جوانه زنی و رشد مثل بازیابی)‬

‫‪ )2‬ناپیوسته‪ :‬از یک نقطه شروع شده و به سمت قسمتهای دیگر میرود‪ (.‬با جوانهزنی و رشد مانند تبلور مجدد)‬
‫‪28‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات ساختاری حین تغییر شکل پالستیک سرد‬
‫بازگردانی(𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑟𝑜𝑡𝑠𝑒𝑅 )‬
‫شکلهای زیر تغییرات ایجاد شده در یک دانه کار سرد شده را‬
‫در اثر پدیدههای بازگردانی نشان می‪-‬‬
‫دهد‪.‬‬
‫در بازیابی‪ ،‬کاهش چگالی نابجایی‪ ،‬آرایش مجدد نابجایی و‬
‫تشکیل دانههای فرعی صورت میگیرد‪ .‬در تبلور مجدد دانههای‬
‫جدید تشکیل شده و در مرحله بعد این دانهها رشد می‪-‬‬
‫کنند‪(.‬بررسی دقیق تر در فصلهای ‪2‬و‪)3‬‬
‫‪29‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات ساختاری حین تغییر شکل پالستیک سرد‬
‫بازگردانی(𝑛𝑜𝑖𝑡𝑎𝑟𝑜𝑡𝑠𝑒𝑅 )‬
‫‪ ‬میزان انرژی ذخیره شده ناشی از تغییر شکل پالستیک حدود ‪ %1‬از کار تغییر شکل پالستیک میباشد که به صورت دما‬
‫ذخیره میشود‪ .‬و مقدار آن برابر است با‬
‫𝑐𝜌 ‪ 𝜎𝑑𝜀)/‬׬ 𝛼( = 𝑇𝛥‬
‫که ‪ ρ‬چگالی ماده‪ c ،‬ظرفیت گرمایی ویژه میباشد‪.‬‬
‫این دما به عنوان انرژی محرکه بازگردانی در نظر گرفته میشود‪ .‬اما در کنار این عامل از آنجایی که‬
‫عیوب شبکه مانند عیوب نقطهای‪ ،‬چگالی نابجاییها و مرزدانهها باعث افزایش انرژی ذخیره شده در‬
‫ماده میشوند‪ ،‬زمانی که ماده تحت تغییر شکل پالستیک قرار میگیرد‪ ∆𝑇 ،‬عاملی است که باعث‬
‫انجام پدیدههای بازگردانی برای کاهش انرژی ماده میشود‪.‬‬
‫بنابراین برای بازگردانی عالوه بر دمای الزم‪ ،‬به یک انرژی محرکه که همان عیوب شبکه هستند نیاز داریم‪.‬‬
‫‪30‬‬ ‫‪ -5‬مشخصات ساختاری ماده تغییر شکل یافته‬

‫باند تغییر شکل و باند انتقالی ‪:‬‬


‫وقتی یک ماده درشت دانه تحت کشش قرار میگیرد‪ ،‬هر دانه جهت گیری خاصی پیدا میکند‪.‬‬
‫در این مواقع دانهها به جهت سازگاری با تنش و برای ایجاد کرنش‪ ،‬به قسمتهایی تبدیل میشوند‬
‫تا با دانههای دیگر سازگاری داشته باشند‪ .‬لذا دانه به قسمتهایی تبدیل میشود که به آنها باند‬

‫باند انتقال‬
‫تغییرشکل و به مرز آنها باند انتقال میگویند‬
‫تفاوت جهت گیری دانههای فرعی در باندهای‬
‫تغییر شکل حداکثر بین ‪ 0.5‬تا ‪ 1‬درجه و در باند انتقال‬
‫بیشتر از ‪ 1‬درجه میباشد‪.‬‬
‫باند تغییر شکل‬
‫‪31‬‬ ‫‪ -5‬مشخصات ساختاری ماده تغییر شکل یافته‬

‫باندهای برشی‬
‫ایجاد باندهایی با زاویه ‪ 35-45‬درجه در راستای نورد به شکل زیر‬

‫‪35°‬‬
‫‪ -1-5‬مشخصات ساختاری فلزات تشکیل دهنده سلول نابجایی‬
‫‪32‬‬
‫حین تغییر شکل سرد‬

‫حال به بررسی مشخصات ریزساختاری ماده تغییر شکل یافته‪ ،‬با انرژی نقص چیده شدن متفاوت می پردازیم‪:‬‬
‫برای موادی که میزان انرژی نقص چیده شدن باال است مانند 𝑖𝑁 و 𝑙𝐴 و ‪….‬به دلیل تحرک باالی نابجایی‪،‬‬
‫سلولهای فرعی و مرزهای فرعی حتی در تغییر شکل در دمای محیط تشکیل میشوند‪.‬‬
‫الف) اعمال کرنشهای نسبتا کوچک ‪ 0‬تا ‪0.3‬‬
‫در این کرنش اتفاقی که در ماده رخ میدهد‪ ،‬تکثیر نابجایی میباشد که افزایش نابجایی در مرزهای فرعی باعث‬
‫افزایش عدم تطابق میشود‪.‬‬
‫عدم تطابق بین سلولهای فرعی در باند تغیرشکل بین ‪ 0‬تا ‪ 0/5‬و در باند انتقالی بین ‪ 2‬تا ‪ 3‬درجه میباشد‪.‬‬
‫به مرزهای فرعی‪ ،‬مرزهای الزم از نظرهندسی میگویند‪.‬‬
‫‪ -1-5‬مشخصات ساختاری فلزات تشکیل دهنده سلول نابجایی‬
‫‪33‬‬
‫حین تغییر شکل سرد‬

‫ب) کرنشهای متوسط ‪ 0/3‬تا ‪1‬‬


‫‪ -1‬در این محدوده کرنش‪ ،‬باندهای انتقالی به باندهای برشی تبدیل میشوند‪.‬‬
‫‪ -2‬عدم انطباق در باند انتقالی به ‪ 3‬تا ‪ 10‬درجه میرسد ‪.‬‬
‫‪ -3‬افزایش عدم تطابق باعث تبدیل باند انتقالی به میکرو باند برشی میشود‪.‬‬
‫ج) اعمال کرنشهای بزرگ بیشتر از ‪1‬‬
‫افزایش عدم تطابق باندهای برشی تا تبدیل شدن آنها به مرز اصلی صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪34‬‬
‫‪ -2-5‬تحوالت ساختاری حین تغییر شکل سرد فلزاتی که سلول نابجایی تشکیل نمیدهند‪.‬‬

‫برای موادی که میزان انرژی نقص چیده شدن به اندازهای باال نیست که لغزش نابجایی صورت گیرد‬
‫و سلول فرعی تشکیل دهند و یا این میزان انرژی به اندازه ای پایین نیست که دوقلویی تشکیل دهند‪،‬‬
‫نابجاییها در ماده به کندی لغزش میکنند اما سلول فرعی تشکیل نمیدهند و یا به طور ناقص طرحی‬
‫از سلول فرعی را ایجاد میکنند که به این طرح‪ ،‬شبکه تیلور و به مرزی که توسط این شبکه از‬
‫نابجاییها ایجاد شده است مرزهای ناحیهای میگویند‪.‬‬
‫‪35‬‬
‫‪ -3-5‬تحوالت ساختار حین تغییر شکل سرد در فلزاتی که دوقلویی تشکیل می دهند‪.‬‬

‫برای موادی که انرژی نقص چیده شدن به اندازه کافی کوچک میباشد‪ ،‬دوقلویی صورت میگیرد‪.‬‬
‫با توجه به شکل‪ ،‬مرزهای دوقلویی مرزهای بزرگ زاویه هستند اما عدم تطابق به اندازه مرز اصلی‬
‫نیست‪.‬‬
‫دانه جدید‬ ‫اگر در داخل دانه دو یا چند دوقلویی بهم برخورد کنند‪ ،‬محل برخورد‬
‫به دلیل چرخش در دو جهت متفاوت دانه جدید میباشد‬
‫و جهت گیری متفاوتی را دارد‪.‬‬
‫افزایش دما‪ ،‬دوقلویی را کاهش میدهد‪ ،‬زیرا تحرک نابجاییها را زیاد میکند‪.‬‬
‫‪36‬‬ ‫فصل دوم ‪ :‬بازیابی( 𝒚𝒓𝒆𝒗𝒐𝒄𝒆𝑹 )‬

‫تعریف بازیابی از لحاظ واژه‪ :‬بازیابی تغیرات ایجاد شده در یک ماده تغییر شکل یافته است که پیش از‬
‫تبلور مجدد به وقوع میپیوندد و خواص را به طور جزیی به مقادیر آنها قبل از تغییر شکل باز میگرداند‪.‬‬

‫تعریف بازیابی از لحاظ عملی‪ :‬زمانیکه یک فلز کار سرد شده که حاوی عیوب شبکه (نقطه ای‪،‬‬
‫نابجایی) به مقدار زیاد می باشد در دمای نسبتاً باال نگهداری شود می تواند سبب حذف این عیوب شود‪.‬‬

‫تعریف بازیابی از لحاظ ساختار یا میکروسکوپی‪ :‬بازیابی عبارتست از حذف عیوب شبکه (عیوب‬
‫نقطهای و خطی) بدون تغییر چشمگیر مرزهای اولیه که سبب بازگشت مقداری از خواص اولیه میشود‪.‬‬

‫بازگشت به‬
‫فهرست‬
‫‪37‬‬ ‫فصل دوم ‪ :‬بازیابی( 𝒚𝒓𝒆𝒗𝒐𝒄𝒆𝑹 )‬

‫*نکته‪ :‬اگر دما و زمان آنیل بعد از تغییر شکل قابل توجه باشد‪ ،‬تبلور مجدد می تواند رخ دهد در غیر‬
‫𝒎𝑻‬
‫< 𝑻 نقطه بازیابی است‪.‬‬ ‫این صورت فقط بازیابی انجام می شود‪.‬‬
‫𝟐‬
‫*نکته‪ :‬هرچه عیوب شبکه بیشتر شود‪ ،‬رسانایی کمتر می شود‪.‬‬
‫مقاومت الکتریکی و یا سختی‬ ‫با افزایش دما بازگشت خواص در یک زمان مشخص سریع تر است‪.‬‬

‫‪𝑇2‬‬
‫‪𝑇1 > 𝑇2‬‬

‫‪𝑇1‬‬
‫زمان‬
‫‪38‬‬
‫‪R‬‬ ‫‪ -1-2‬محاسبه ی بازیابی‪:‬‬
‫𝐻𝑅‬
‫روش اول ‪ :‬محاسبه درصد انجام بازیابی‬
‫‪𝑅1‬‬ ‫‪𝑅𝐻 − 𝑅1‬‬
‫= ‪𝑋𝑅𝑒𝑐 1‬‬ ‫‪× 100‬‬
‫𝐴𝑅 ‪𝑅𝐻 −‬‬
‫𝐴𝑅‬
‫در رابطه فوق‪ R H :‬مقاومت ماده در حالت کار سخت شده‪،‬‬
‫زمان‬
‫‪𝑡1‬‬ ‫‪ RA‬مقاومت آنیل شده و ‪ :R1‬مقاومت در زمان ‪ t1‬می باشد‪.‬‬
‫مثال‪ :‬سختی یک آلیاژ آلومینیوم در حالت آنیل شده برابر ‪ 30 VH.N‬است که در اثر اعمال کار سرد‬
‫به ‪ V.H.N 55‬رسیده است‪ .‬در صورتی بعد از یک ساعت آنیل در دمای ‪ 200‬میزان سختی به‬
‫‪ 35 VH.N‬برسد درصد انجام بازیابی را محاسبه کنید‪.‬‬

‫)‪𝑉. 𝐻. 𝑁(𝐻) − 𝑉. 𝐻. 𝑁(1ℎ‬‬ ‫‪55 − 35‬‬


‫𝑐𝑒𝑅𝑋‬ ‫= ‪1ℎ‬‬ ‫= ‪× 100‬‬ ‫‪× 100 = 80%‬‬
‫)𝐴(𝑁 ‪𝑉. 𝐻. 𝑁(𝐻) − 𝑉. 𝐻.‬‬ ‫‪55 − 30‬‬
‫‪39‬‬
‫‪ -1-2‬محاسبه ی بازیابی‪:‬‬

‫روش دوم ‪ -‬کالریمتری ‪ :‬یک ماده را با المنت در یک محیط عایق گرم کرده و نمودار های زیر را بدست میآید‪.‬‬
‫‪40‬‬ ‫‪ -2-2‬روابط سینتیکی حاکم بر بازیابی‪:‬‬
‫اگر)𝑡(𝑋 یک ویژگی فیزیکی ماده باشد( سختی‪ ،‬مقاومت الکتریکی )‬
‫‪ -‬سینتیک نوع اول‬
‫𝑡𝑋𝑑‬ ‫𝐶‬
‫‪= −‬‬
‫𝑡𝑑‬ ‫𝑡‬
‫پس از انتگرال گیری داریم ‪:‬‬

‫𝑋 ‪𝑋 𝑡 = − 𝐶 𝑙𝑛 𝑡 +‬‬ ‫‪1‬‬ ‫∞ = ∞𝑛𝐿‬ ‫‪𝐿𝑛0‬‬


‫∞‪= −‬‬

‫اگر ‪ 𝑡 → 0‬و ∞‪ 𝑥 → +‬قابل قبول نیست و اگر ∞‪ 𝑋 → −∞ t→ +‬قابل قبول نیست‪،‬‬


‫درنتیجه فقط در یک بازه ی محدود این رابطه برقرار است‪.‬‬
‫‪41‬‬ ‫‪ -2-2‬روابط سینتیکی حاکم بر بازیابی‪:‬‬

‫‪ -‬سینتیک نوع دوم‬


‫𝑡𝑋𝑑‬ ‫𝑡𝑋𝑑‬
‫𝑚 𝑡𝑋𝐶‪= −‬‬ ‫→‬ ‫𝑡𝑑𝐶‪𝑚 = −‬‬
‫𝑡𝑑‬ ‫𝑡𝑋‬

‫𝑚‪1−‬‬ ‫)𝑚‪(1−‬‬
‫𝑋 →‬ ‫‪= −𝐶 1 − 𝑚 𝑡 +‬‬ ‫‪𝑋0‬‬ ‫‪𝑚≠1‬‬

‫‪ ‬در رابطه فوق اگر ‪ t→ 0‬و ‪ X→ 𝑋0‬قابل قبول است‬

‫‪ ‬اگر ∞ →‪ t‬چنانچه ‪ 𝑀 > 1‬مقدار ‪ 𝑋 → 0‬قابل قبول است و اگر ‪ 𝑀 < 1‬مقدار 𝑋‬
‫∞‪→ −‬قابل قبول نیست‪.‬‬
‫‪42‬‬ ‫‪ -2-2‬روابط سینتیکی حاکم بر بازیابی‪:‬‬

‫‪ -‬سینتیک نوع سوم ‪:‬‬


‫اگر ‪𝑀 = 1‬‬
‫𝑡𝑋𝑑‬
‫𝑡𝑑𝐶‪= −‬‬ ‫‪ → 𝐿𝑛 𝑋𝑡 = −𝐶𝑡 + 𝐿𝑛 𝑋0‬انتگرال‬
‫𝑡𝑋‬
‫در رابطه فوق چنانچه ‪ 𝑡 → 0‬مقدار ‪ 𝑋 → 𝑋0‬و قابل قبول است همچنین اگر ∞ → 𝑡 مقدار‬
‫‪ 𝑋 → 0‬وقابل قبول میباشد‪.‬‬
‫‪43‬‬ ‫‪ -3-2‬تحوالت ریز ساختار حین بازیابی‪:‬‬

‫‪ -1‬حذف عیوب نقطه ای‪ :‬وجود عیوب نقطه ای باال باعث ناپایداری شبکه و حذف عیوب نقطه ای می شود‪.‬‬
‫‪ -2‬کاهش چگالی نابجایی ها در اثر حذف تعدادی از آن ها‪ :‬اگر دو نابجایی با قطبیت مخالف داشته‬
‫باشیم بین دو نابجایی نیروی جاذبه وجود دارد‪ ،‬زمانی که با هم ترکیب شوند بردار برگرز اولی قرینه‬
‫بردار برگرز دومی است‪.‬‬
‫𝟏𝒃‪𝒃 = 𝒃𝟐 = −‬‬ ‫𝟎 → 𝟐𝒃 ‪𝒃𝟏 +‬‬ ‫𝟐𝒃𝑮𝜶𝟐‪∆𝑬 = −‬‬
‫در مراحل اول اولیه حذف نابجایی داریم‬
‫𝝆𝒅‬ ‫𝝆𝒅‬ ‫𝟏‪−‬‬ ‫𝟏‬ ‫𝟏‬ ‫𝟏‬ ‫𝟏‬
‫𝟐𝝆𝑪‪= −‬‬ ‫→‬ ‫𝒕𝒅𝑪‪= −‬‬ ‫→‬ ‫‪= −𝑪𝒕 −‬‬ ‫→‬ ‫‪−‬‬ ‫→ 𝒕𝑪 =‬ ‫𝒕∝‬
‫𝒕𝒅‬ ‫𝟐𝝆‬ ‫𝝆‬ ‫𝟎𝝆‬ ‫𝒕𝝆‬ ‫𝟎𝝆‬ ‫𝒕𝝆‬

‫𝝆 ‪:‬چگالی نابجایی قبل از شروع بازیابی‪،‬‬ ‫𝝆 ‪:‬چگالی نابجایی ها در زمان ‪t‬‬


‫𝝆𝒅‬
‫در مراحل اولیه حذف نابجایی‬ ‫‪،‬‬
‫𝟎‬ ‫𝒕‬
‫𝒕𝒅‬
‫‪44‬‬ ‫‪ -3-2‬تحوالت ریز ساختار حین بازیابی‪:‬‬

‫در زمان های طوالنی بازیابی داریم‪:‬‬


‫‪1‬‬
‫‪1/5‬‬ ‫𝑡∝‬
‫𝑡𝜌‬
‫علت اینکه سرعت حذف نابجایی ها کند می شود این است که‬
‫𝜌‬ ‫‪−1‬‬
‫𝐷𝜌‬ ‫هم زمان با حذف نابجایی ها مکانیزم آرایش مجدد نابجایی ها‬
‫هم فعال می شود که این باعث ایجاد مرزهای فرعی پایدار‬
‫می شود که از تحرک نابجایی ها می کاهند‪.‬‬

‫𝑡‬ ‫𝑡‬
‫‪45‬‬ ‫‪ -3-2‬تحوالت ریز ساختار حین بازیابی‪:‬‬

‫‪ -3‬آرایش مجدد نابجایی ها شامل سه مکانیزم زیر است‪.‬‬


‫لغزش فعال شده با حرارت‪ -‬لغزش متقاطع فعال شده با حرارت‪ -‬صعود نابجایی‬
‫*نکته‪ :‬انرژی نقص چیده شدن می تواند بر مکانیزم های حذف نابجایی ها و یا آرایش مجدد آن ها‬
‫اثر بگذارد‪ .‬هرچه 𝐸𝐹𝑆 کمتر شود‪ ،‬تحرک نابجایی ها کمتر شده و مکانیزم فوق غیر فعال تر میشود‬
‫اندازه دانه فرعی‪D‬‬ ‫و هرچه 𝐸𝐹𝑆 افزایش یابد مکانیزم فوق فعال تر می شود‪.‬‬
‫‪𝑇2‬‬ ‫‪ -4‬رشد دانه فرعی‬
‫𝐷‬
‫‪𝐷𝑛 − 𝐷0𝑛 = 𝐾𝑡 ,‬‬ ‫𝑛𝐿‬ ‫𝑡𝐶 =‬
‫‪𝑇1‬‬ ‫‪𝐷0‬‬
‫در روابط فوق ‪ 𝐷0 :‬اندازه دانه فرعی اولیه‪ :𝑡 ،‬زمان‪،‬‬
‫‪T‬‬ ‫𝐾‪ :‬ثابت نرخ وابسته به دما‪ :𝑛 ،‬ثابت‬
‫‪ -3-2‬تحوالت ریز ساختار حین بازیابی‪:‬‬
‫‪46‬‬
‫مکانیزم های رشد دانه فرعی‪:‬‬
‫‪ -1‬مهاجرت مرز فرعی ‪ -2‬چرخش دانه های فرعی و بهم پیوستن آن ها‬
‫‪ -1‬مهاجرت مرز فرعی‬
‫در حالت اول فقط سه گانه در تعادل است و حرکت مرز فرعی‬
‫(‪)1‬‬ ‫(‪)2‬‬
‫انجام نمی شود در نتیجه هیچ دانه تغییر اندازه نمی دهد‪.‬‬
‫‪γ12 = γ13 coscos α13 + γ23 coscos α23‬‬
‫در حالت دوم نقطه سه گانه به سمت پایین می آید در نتیجه‬
‫دانه های ‪ 1‬و ‪ 2‬رشد می کنند و دانه ‪ 3‬کوچک می شود‪.‬‬

‫(‪)3‬‬
‫‪γ12 < γ13 coscos α13 + γ23 coscos α23‬‬
‫در حالت سوم نقطه سه گانه به سمت باال می رود در نتیجه‬
‫دانه ‪ 3‬رشد می کند و دانه ‪ 1‬و ‪ 2‬کوچک می شود‪.‬‬
‫‪𝛾12 > 𝛾13 𝑐𝑜𝑠𝑐𝑜𝑠 𝛼13 + 𝛾23 𝑐𝑜𝑠𝑐𝑜𝑠 𝛼23‬‬
‫‪47‬‬ ‫‪ -3-2‬تحوالت ریز ساختار حین بازیابی‪:‬‬

‫‪ -2‬چرخش دانه های فرعی و بهم پیوستن آن ها‬


‫چرخش دانه های فرعی به سمت یکدیگر که نتیجه آن به هم پیوستن دانه های فرعی و تشکیل یک‬
‫دانه فرعی بزرگتر(رشد دانه فرعی) می باشد‪.‬‬
‫*نکته‪ :‬در حالت بازیابی استاتیکی نفوذ می تواند سبب صعود نابجایی ها بر مرز فرعی شده و سبب‬
‫بهم پیوستن دانه فرعی شود‪.‬‬
‫بازیابی توسعه یافته (‪( Extended Recovery‬‬
‫‪48‬‬
‫طبق شکل زیر که این مکانیزم در آلیاژهای آلومینیوم(رقیق) دارای رسوب اتفاق می افتد‪.‬‬
‫اگر دانه ‪ 2‬و‪ 3‬در اثر مکانیزم رشد سایر دانه های فرعی حذف شوند ودانه ‪ 1‬و‪ 4‬باقی بماند‪.‬‬
‫‪𝜃14 ≅ 𝜃12 + 𝜃23 + 𝜃34‬‬
‫‪ 𝜃14‬می تواند آنقدر بزرگ شود که بتوان آن را یک مرز اصلی در نظر گرفت‪ ،‬این عمل را بازیابی توسعه یافته می گویند‪.‬‬
‫درآلیاژهای آلومینیوم که قابلیت رسوب سختی را دارند نیز این اتفاق می افتد‪.‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬

‫‪𝜃14‬‬
‫‪49‬‬ ‫‪ -4-2‬رابطه استحکام با اندازه دانه فرعی‬
‫اثر استحکام بخشی دانه فرعی‪:‬‬
‫‪ -1‬مشابه دانه اصلی و رابطه ی هال پچ‬

‫‪𝜎 = 𝜎0 + 𝐾𝐷−1/2‬‬ ‫‪∆𝜃 > 2° − 5°‬‬


‫‪ :D‬اندازه دانه فرعی‬
‫‪ -2‬مشابه اثر استحکام بخشی نابجایی ها‪:‬‬
‫‪1‬‬
‫‪𝜌= 2‬‬
‫𝐷‬

‫‪σ = σ0 + αGb ρ = σ0 + αGbD−1 = σ0 + KD−1‬‬ ‫‪∆θ < 2° − 5°‬‬


‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪50‬‬

‫اگر همزمان با تغییر شکل‪ ،‬بازیابی صورت گیرد‪ ،‬بازیابی دینامیکی گفته میشود‪.‬در ابتدا بازیابی کند است‪ ،‬چون در‬
‫داخل آن چگالی نابجایی کم است‪ .‬به تدریج که تغییر شکل را ادامه می دهیم امکان فراهم شدن بازیابی دینامیکی‬
‫هم فراهم می شود‪.‬‬
‫در اثر کارسختی تکثیر نابجایی ها را داریم که توسط بازیابی دینامیکی خنثی می شوند‪.‬‬
‫رابطه دما و نرخ کرنش با بازیابی طبق نمودار تنش کرنش به شکل زیر است‪:‬‬
‫𝜎‬ ‫𝜎‬
‫‪𝑇1‬‬ ‫‪𝜀1ሶ‬‬
‫‪𝑇2‬‬ ‫‪𝜀2ሶ‬‬

‫‪𝑇2 > 𝑇1‬‬ ‫‪𝜀1ሶ > 𝜀2ሶ‬‬

‫𝜀‬ ‫𝜀‬
‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪51‬‬ ‫مدلی برای تخمین استحکام فلزات حین بازیابی دینامیکی‬
‫‪𝑑𝜌 𝐾0‬‬
‫=‬ ‫𝜌 ‪− 𝐾2‬‬
‫𝐿𝑏 𝜀𝑑‬
‫‪𝐾0‬و ‪ : K2‬ثوابت‪ : b ،‬بردار برگرز‪ : L ،‬فاصله آزاد نابجایی‪ : bL ،‬نرخ تکثیر نابجایی و 𝜌‪ : K2‬مصرف نابجایی دراثر بازیابی‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫∝ 𝐿)‬ ‫)‬ ‫∝𝜌‬ ‫(‬
‫𝜌√‬ ‫‪𝐿2‬‬
‫‪𝑑𝜌 𝐾0‬‬ ‫𝜌𝑑‬ ‫𝜌𝑑‬
‫=‬ ‫→ 𝜌 ‪− 𝐾2‬‬ ‫→ 𝜌 ‪= 𝐾1 𝜌 − 𝐾2‬‬ ‫𝑢𝑑𝑢‪= 𝑑𝜀 → 𝜌 = 𝑢 → 𝜌 = 𝑢2 → 𝑑𝜌 = 2‬‬
‫𝐿𝑏 𝜀𝑑‬ ‫𝜀𝑑‬ ‫𝜌 ‪𝐾1 𝜌 − 𝐾2‬‬

‫𝑢𝑑 ‪2𝑢,‬‬ ‫𝑢𝑑‪2‬‬ ‫‪−2‬‬ ‫‪−𝐾2‬‬


‫→‬ ‫‪,‬‬ ‫‪2‬‬ ‫→ 𝜀𝑑 =‬ ‫= 𝜀 → 𝜀𝑑 =‬ ‫× ‪𝐿𝑛 𝐾1 − 𝐾2 𝑢 + 𝜀0 → 𝜀 − 𝜀0‬‬
‫𝑢 ‪𝐾1 𝑢 − 𝐾2‬‬ ‫𝑢 ‪𝐾1 − 𝐾2‬‬ ‫‪𝐾2‬‬ ‫‪2‬‬
‫)𝑢 ‪= 𝐿𝑛(𝐾1 − 𝐾2‬‬

‫‪K 2 ε − ε0‬‬ ‫‪K1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪−K 2 ε − ε0‬‬


‫‪→ exp −‬‬ ‫= ‪= K1 − K1 u → u‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪exp‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪K2 K2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪= ρ‬‬
‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪52‬‬

‫مدلی برای تخمین استحکام فلزات حین بازیابی دینامیکی‬


‫با توجه به رابطه داریم‬
‫‪αGb‬‬ ‫) ‪−K 2 (ε − ε0‬‬
‫‪σ = σ0 + αGb ρ = σ0 +‬‬ ‫‪(K1 − exp‬‬
‫‪K2‬‬ ‫‪2‬‬
‫) ‪𝐾2 (𝜀 − 𝜀0‬‬
‫‪= 𝜎0 + 𝐶1 − 𝐶2 𝑒𝑥𝑝(−‬‬ ‫)‬
‫‪2‬‬
‫) ‪→ 𝜎1 = 𝜎0 + 𝐶1 → 𝜎1 − 𝐶2 (𝑒𝑥𝑝 −𝐶3 𝜀 × 𝑒𝑥𝑝 𝐶3 𝜀0‬‬
‫به معادله زیر معادله ‪ Voce‬گویند‬
‫𝛆 𝟑𝐂‪𝛔 = 𝛔𝟏 − 𝐂𝟒 (𝐞𝐱𝐩 −‬‬
‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪53‬‬
‫اثر نرخ کرنش و دما بر بازیابی دینامیکی(پارامتر زنر‪-‬هولمان)‬
‫∙‬
‫𝑄‬
‫) (𝑝𝑥𝑒 𝜀 = 𝑍‬
‫𝑇𝑅‬
‫‪ : Z‬پارامتر زنر – هولمان‪ : Q ،‬انرژی فعال سازی تغییر شکل‪ : T ،‬دمای تغییر شکل و ‪ : 𝜀ሶ‬نرخ کرنش‬
‫پارامتر زنر هولومان را می توان به صورت روابط تجربی بر حسب تنش به صورت های زیر نوشت‪.‬‬
‫‪Z=f σ‬‬ ‫‪Z = C1 sinsin h (C2 σ)n Z = C3 exp C4 σ Z = C5 σm‬‬
‫‪Q‬‬ ‫‪Q‬‬ ‫‪𝜕LnZ Q‬‬
‫‪Z = 𝜀exp‬‬
‫‪ሶ‬‬ ‫‪LnZ = Ln𝜀ሶ +‬‬ ‫=‬
‫‪RT‬‬ ‫‪R‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪R‬‬
‫𝜕‬
‫‪𝜀1ሶ‬‬ ‫‪T‬‬
‫)𝜎(𝑓 = 𝑧‬ ‫‪𝜀2ሶ‬‬
‫‪𝜀3ሶ‬‬ ‫می توان با در نظر گرفتن ‪ Q‬و نزدیک‬
‫بودن آن به انرژی فعال سازی مکانیزم‬
‫𝑄‬ ‫های مختلف تغییر شکل‪ ،‬مکانیزم‬
‫= 𝛼 𝑔𝑡‬
‫𝑅‬
‫فعال تغییر شکل در ماده را به دست‬
‫‪1‬‬
‫𝑇‬ ‫آورد‪.‬‬
‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪54‬‬

‫تغییرات ریز ساختار در اثر بازیابی دینامیکی حین تغییر شکل گرم‬
‫با توجه به شکل روبرو‪ ،‬نمودار به سه بخش تقسیم می شود‪.‬‬
‫بخش اول شامل افزایش چگالی نابجایی و تشکیل سلول‬
‫𝜎‬
‫نابجایی و دانه فرعی می باشد‪ .‬در بخش دوم تبدیل‬
‫ریزساختار به دانه فرعی و ریز شدن دانه و در بخش سوم‬
‫تثبیت ریز ساختار و اندازه دانه فرعی دیده می شود‪.‬‬

‫𝐼𝐼𝐼‬
‫𝐼𝐼‬
‫𝐼‬

‫𝜀‬
‫‪ -5-2‬بازیابی دینامیکی‬
‫‪55‬‬

‫تغییرات ریز ساختار در اثر بازیابی دینامیکی حین تغییر شکل گرم‬
‫با توجه به شکل زیر اگر مقدار 𝑍 کم باشد‪ ،‬درنتیجه 𝑇‬
‫زیاد ‪ሶ‬و𝜀 کم می باشد و‬
‫مرز اصلی‬
‫باعث مضرس شدن مرزدانه های اصلی به سمت مرز دانه‬
‫مرز فرعی‬
‫های فرعی‪ ،‬به علت کشش سطحی مرزهای فرعی می باشد‪.‬‬

‫محل تمرکز‬
‫نابجایی ها‬
‫‪56‬‬ ‫فصل سوم ‪ :‬تبلور مجدد و سایر انواع استحاله های متالورژیکی‬
‫تبلور مجدد‪ :‬بازگردانی فلز کارسخت شده که سبب تغییرکلی در مرزدانههای اولیه و تشکیل دانههای‬
‫جدید میشود‪.‬‬
‫تبلور مجدد به دو دسته دینامیکی و استاتیکی تقسیم میشود‪.‬‬
‫تبلور مجدد استاتیکی‪ :‬آنیل بعد از انجام کار سرد (𝑚𝑇 ‪)𝑇 > 0.3‬‬
‫تبلور مجدد دینامیکی ‪ :‬آنیل حین تغییر شکل گرم )𝑚𝑇 ‪(𝑇 > 0.5‬‬
‫‪ -3-1‬پارامترهای موثر بر تبلور مجدد‬
‫اگر )𝑉(𝑋 کسر حجمی تبلور مجدد باشد‪ ،‬تابع‬
‫میباشد‪.‬‬ ‫‪ )3‬زمان تبلور مجدد ( 𝑥𝑒𝑅𝑡)‬ ‫‪ )2‬دمای تبلور مجدد ( 𝑥𝑒𝑅𝑇)‬ ‫‪ )1‬مقدار کرنش(𝜀)‬
‫در تبلور مجدد دینامیکی زمان عامل مهمی نبوده و نرخ کرنش تاثیر بیشتری دارد‪.‬‬
‫بازگشت به‬
‫فهرست‬
‫‪57‬‬ ‫‪ -2-3‬محاسبه تبلور مجدد‬
‫برای محاسبه تجربی )‪ X(v‬از اندازهگیری خواص فیزیکی مانند‬
‫مقاومت و یا خواص مکانیکی میتوان استفاده کرد‪.‬‬
‫روش دقیقتر دیالتومتری میباشد‪ .‬همچنین با استفاده از تصاویر‬
‫متالوگرافی میتوان دانههای تبلور مجدد شده و کسر حجمی تبلور‬
‫مجدد را حدودی بدست آورد‪.‬‬
‫اگر بخواهیم کسر حجمی تبلور مجدد را برحسب زمان رسم کنیم‪،‬‬
‫کسر حجمی تبلور مجدد در ابتدا با شیب کمی افزایش مییابد‪،‬‬
‫سپس سرعت آن به شدت افزایش یافته و در پایان به دلیل‬
‫افزایش دانههای تبلور مجدد شده‪ ،‬مقدار شیب کاهش مییابد‪ .‬با‬
‫توجه به شکل نمودار به شکل ‪ s‬در میآید‪.‬‬
‫‪ -3-3‬تبلور مجدد پیوسته و ناپیوسته‬
‫‪58‬‬

‫تبلور مجدد پیوسته (𝑋𝑅𝐶) بدون جوانه زنی و رشد انجام میشود‪ .‬این کار توسط بازیابی توسعه یافته‪،‬‬
‫تبلور مجدد هندسی‪ ،‬تقاطع دو قلویی و ‪ ...‬اتفاق میافتد‪.‬‬
‫تبلور مجدد ناپیوسته (𝑋𝑅𝐷) با مکانیزم جوانه زنی و رشد صورت میگیرد‪ .‬هرکدام از این نوع میتواند در‬
‫حالت استاتیکی(𝑆) و یا دینامیکی (𝐷) باشد‪.‬‬
‫این چهار حالت عبارتند از‪:‬‬
‫𝑋𝑅𝐶𝐷‬ ‫𝑋𝑅𝑆𝐶 ‪ /‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته‬ ‫تبلور مجدد استاتیکی پیوسته‬
‫𝑋𝑅𝐷𝐶 ‪ /‬تبلور مجدد دینامیکی ناپیوسته 𝑋𝑅𝐷𝐷‬ ‫تبلور مجدد دینامیکی پیوسته‬

‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬


‫این مکانیزم در اثر آنیل بعد از کار سرد در دمایی باالتر از نصف نقطه ذوب انجام میشود‪ .‬مکانیزم براساس‬
‫جوانهزنی و رشد میباشد‪.‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪59‬‬
‫‪ )2‬رشد‬ ‫‪ )1‬جوانهزنی‬
‫رشد در اثر مهاجرت بلند برد مرز اصلی صورت میگیرد‪.‬‬ ‫بلوری کوچک که عیوب شبکه آن بسیار ناچیز است و‬
‫𝑃𝑀 = 𝑆‬ ‫به یک اندازه اولیه مشخصی رسیده که میتواند رشد‬
‫که ‪ S‬سرعت حرکت مرز‪ 𝑀 ،‬تحرک مرز(موبیلیتی) که‬ ‫کند و با یک مرز اصلی از سایر دانهها جدا شده است‪.‬‬
‫وابسته به عدم انطباق مرز‪ ،‬وجود یا عدم وجود رسوبات‬ ‫برای پایداری یک جوانه الزم است که اندازه آن از‬
‫و ‪ ...‬است‪ 𝑃 .‬فشار پشت مرز میباشد‪.‬‬ ‫مقدار مشخصی بزرگتر باشد‪.‬‬

‫مرز‬

‫بازیابی‬
‫جوانه در حال‬ ‫شدید‬
‫رشد‬ ‫اولیه‬
‫جوانه‬

‫قسمتی از دانه با نابجایی‬


‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪60‬‬
‫* برخی مالحظات در مورد تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته‬
‫‪𝜀 * = 0.03 – 0.05‬‬ ‫‪ )1‬یک مقدار حداقلی برای کار سرد قبل از تبلور مجدد وجود دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬هرچه مقدار کار سرد بیشتر باشد سرعت تبلور مجدد استاتیکی بیشتر است‪.‬‬
‫‪ )3‬دمای آغاز تبلور مجدد با افزایش کار سرد‪ ،‬کاهش مییابد‪.‬‬
‫‪ )4‬افزایش دمای آنیل سب کاهش زمان کامل شدن تبلور مجدد میشود‪.‬‬
‫‪ )5‬با ثابت بودن تمام پارامترهای دیگر‪ ،‬در صورت افزایش اندازه دانه اولیه‪ ،‬کاهش نرخ کرنش و یا افزایش دمای‬
‫کار سرد‪ ،‬سرعت تبلور مجدد کاهش مییابد‪.‬‬
‫‪ )6‬در فلزاتی که انرژی نقص چیده شدن باالیی دارند‪ ،‬مقدار کار سرد برای تبلور مجدد باالتر است‪.‬‬
‫چون این فلزات مستعد به بازیابی سریع هستند و مقدار زیادی انرژی ذخیره شده ناشی از کار سرد‬
‫دراثر بازیابی قبل از تبلور مجدد از بین میرود‪.‬‬
‫‪ )7‬در فلزات فوق خالص تجاری(‪ )SN‬با خلوص ‪ ،% 9999/99‬دمای تبلور مجدد نسبت به فلزات‬
‫خالص تجاری(‪ )% 99/9‬بسیار پایینتر است‪.‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪61‬‬
‫‪ -1-4-3‬تخمین اثر دمای آنیل بر سرعت تبلور مجدد استاتیکی‬
‫زمان الزم برای رسیدن ‪ %50‬کسر حجمی تبلور مجدد (‪ )𝑋𝑅𝑒𝑥 =%50‬را با ‪ t 0/5‬نشان میدهیم‪.‬‬
‫هرچه مقدار ‪ t 0/5‬کمتر باشد‪ ،‬سرعت تبلور مجدد بیشتر است‪.‬‬
‫𝑄‬
‫) (𝑝𝑥𝑒𝐶 = ‪𝑡0.5‬‬
‫𝑇𝑅‬
‫که ‪ Q‬انرژی فعال سازی تبلور مجدد‪ R ، ،‬ثابت گازها و ‪ T‬دمای تبلور مجدد میباشد‪.‬‬
‫‪𝐿𝑛 𝑡0.5‬‬
‫با رسم نمودار )‪ 𝐿𝑛(𝑡.05‬بر حسب 𝑇‪ 1/‬داریم‪:‬‬
‫با توجه به نمودار‪ ،‬با محاسبه شیب خط‪ ،‬مقدار ‪ Q‬بدست میآید‪.‬‬
‫(فقط برای یک ماده و یک کرنش مشخص)‬
‫𝑅‪𝑡𝑔 𝛼 = 𝑄/‬‬

‫𝑇‪1/‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪62‬‬
‫‪ -3-4-2‬سینتیک تبلور مجدد استاتیکی‬
‫اگر ‪ N‬تعداد جوانه باشد ‪ Nሶ ،‬نرخ جوانه زنی و ‪ S‬سرعت حرکت مرز باشد داریم‪:‬‬
‫𝑁𝑑‬
‫= ‪𝑁ሶ‬‬ ‫→‬ ‫𝑡𝑑 ‪𝑑𝑁 = 𝑁ሶ 𝑑𝑡 = 𝑋𝑉 𝑁ሶ + 1 − 𝑋𝑉 𝑁ሶ‬‬
‫𝑡𝑑‬
‫) 𝑉𝑋 ‪ (1 −‬مناطقی است که برای جوانه زنی موثر میباشد ولی در مناطقی که تبلور مجدد صورت‬
‫گرفته‪ ،‬جوانه زنی موثر نیست‪.‬‬
‫‪𝑉𝑅𝑇 = 𝑓𝑅3‬‬
‫که ‪ f‬فاکتور شکل و ‪ R‬شعاع دانه میباشد‪.‬‬
‫‪𝑉𝑅𝑇 = 𝑓𝑠𝑡 3‬‬
‫مقدار حجم حاصل از رشد تمام جوانهها برابر است با‬
‫𝑡‬ ‫𝑡‬ ‫‪1‬‬
‫= 𝑡𝑑 ‪0 𝑓(𝑠𝑡)3 𝑁ሶ‬׬ = 𝑁𝑑 𝑇𝑅𝑉 ‪0‬׬ = 𝑇𝑅𝑋‬ ‫‪𝑓𝑆 3 𝑁ሶ 𝑡 4‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪63‬‬
‫چون همه جوانهها رشد نمیکنند و فقط آنهایی که در منطقه موثر هستند رشد میکنند لذا‪:‬‬

‫𝑇𝑅𝑋𝑑 𝑉𝑋 ‪𝑑𝑋𝑉 = 1 −‬‬


‫𝑉𝑋𝑑‬ ‫𝑋𝑑‬
‫𝑇𝑅𝑋𝑑 =‬ ‫→‬ ‫𝑉𝑋 ‪ 𝑉 = − 𝐿𝑛 1 −‬׬ = 𝑇𝑅𝑋‬
‫𝑉𝑋‪1−‬‬ ‫𝑋‪1−‬‬ ‫𝑉‬
‫→ 𝑉𝑋 ‪𝑒 −𝑋𝑅𝑇 = 1 −‬‬ ‫𝑇𝑅𝑋‪𝑋𝑉 = 1 − 𝑒 −𝑋𝑅𝑇 = 1 − 𝑒𝑥𝑝 −‬‬

‫رابطه اورامی‬
‫‪−𝑓𝑆 3 𝑁ሶ‬‬
‫𝑝𝑥𝑒 ‪𝑋𝑉 = 1 −‬‬ ‫) ‪𝑡 4 = 1 − 𝑒𝑥𝑝(−𝐵𝑡 4‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪64‬‬
‫‪ -3-4-2‬سینتیک تبلور مجدد استاتیکی‬
‫فرضهای اولیه‬
‫‪ Nሶ -1‬در طول تبلور مجدد در نرخ جوانه زنی ثابت است‪.‬‬
‫∙ 𝑁 ‪𝑓𝑠 3‬‬
‫‪𝑋𝑅𝑒𝑥 = 1 − 𝑒𝑥𝑝 −𝛽𝑡 4‬‬ ‫=𝛽‬
‫‪4‬‬
‫𝑁 × ‪𝑋𝑅𝑇 = 𝑓𝑅3‬‬
‫‪ -2‬جوانه زنی به صورت همگن و تصادفی انجام میشود‪.‬‬
‫‪ -3‬سرعت رشد دانه (حرکت مرز) در تمام جهات یکسان و ثابت است‪.‬‬
‫با فرض ثابت بودن تعداد دانهها و عدم جوانهزنی جدید حین تبلور مجدد داریم‪:‬‬
‫‪𝑋𝑅𝑇 = 𝑁𝑓𝑆 3 𝑡 3‬‬
‫‪𝑋𝑅𝑒𝑥 = 1 − 𝑒𝑥𝑝 −𝛽′ 𝑡 3‬‬
‫بنابراین توان ‪ t‬در این حالت ‪ 3‬است‪.‬‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪65‬‬
‫‪ -3-4-2‬سینتیک تبلور مجدد استاتیکی‬
‫) 𝑋𝐸𝑅𝑋 ‪𝐿𝑛(−𝐿𝑛(1 −‬‬ ‫با توجه به شرایط واقعی که حین تبلورمجدد وجود دارد میتوان نوشت‪2 < 𝑛 < 4 :‬‬

‫) 𝑛 𝑡 ‪𝑋𝑅𝑇 = `1 − 𝑒𝑥𝑝(−𝐵′′‬‬
‫𝑛 𝑡𝐵‪𝐿𝑛 1 − 𝑋𝑅𝐸𝑋 = −‬‬
‫𝑋𝐸𝑅𝑋 ‪𝐿𝑛 −𝐿𝑛 1 −‬‬ ‫𝐵 𝑛𝐿 ‪= 𝑛𝐿𝑛 𝑡 +‬‬
‫𝑡 𝑛𝐿‬
‫) 𝑋𝐸𝑅𝑋 ‪𝐿𝑛(−𝐿𝑛(1 −‬‬
‫برای جوانهزنی مواد دانهریز‪ ،‬در زمان کوتاه و کرنشهای کوچک‬
‫تا نسبتا متوسط )‪ )n=4‬نمودار به شکل زیر در میآید‪:‬‬
‫اگر ماده دانه درشت باشد یا کرنش زیاد باشد ‪ n‬به سمت ‪ 2‬و ‪ 3‬میرود‪.‬‬

‫𝑡 𝑛𝐿‬
‫‪ -4-3‬تبلور مجدد استاتیکی ناپیوسته (𝑋𝑅𝐶𝐷)‬
‫‪66‬‬
‫مقدار فراوانی‬

‫‪ -3-4-3‬مشخصات ریزساختاری ناشی از تبلور مجدد ناپیوسته استاتیکی‬


‫‪ )1‬یک ساختار با چگالی نابجایی بسیار پایین وجود دارد‪.‬‬
‫‪ )2‬ساختار دانهها به صورت هم محور و با مرزهای صاف و نقاط تالقی‬
‫𝑛𝐷‬
‫تعادلی با زاویه ‪ 120‬درجه میباشد‪.‬‬
‫𝐷‬ ‫‪ )3‬توزیع نرمال اندازه دانه وجود دارد‪ .‬به گونهای که اگر‬

‫𝐷𝑁‬
‫‪ D‬اندازه دانه متوسط باشد‪ ،‬بیشترین فراوانی دادهها را دارد‪.‬‬
‫𝐷𝑇‬ ‫‪ )4‬ایجاد بافت کریستالی در ماده (‪)Texture‬‬
‫منظور یک سری جهات مرجح است که دانهها در آن جهت کشیده شده اند‪.‬‬
‫𝐷𝑅‬ ‫به عنوان مثال بعد از نورد تعداد زیادی دانه وجود خواهد داشت‬
‫که جهت آنها مثل <‪ >110‬در ‪ Bcc‬موازی ‪ RD‬خواهد بود ‪.‬‬
‫‪ -5-3‬تبلور مجدد استاتیکی پیوسته (𝑋𝑅𝑆𝐶)‬
‫‪67‬‬
‫مواد با شرایط زیر قابلیت تبلورمجدد دینامیکی دارند‪:‬‬
‫‪ )1‬ماده دارای قابلیت بازیابی سریع‪ ،‬مثل آلومینیوم خالص و یا کم آلیاژ که میتواند بازیابی توسعه یافته صورت گیرد‪.‬‬
‫‪ )2‬ایجاد کرنش قابل توجه زیاد به ماده برای اینکه انرژی ذخیرع شده ای برای تبلور مجدد باقی بماند و صرف بازیابی‬
‫نشود‪.‬‬
‫‪ )3‬دمای متوسط آنیل که فقط بازیابی فعال شود‪ .‬یعنی تبلور مجدد صورت گیرد که این را بازیابی توسعه یافته‬
‫گوییم که نوعی تبلور مجدد پیوسته استاتیکی است‪.‬‬

‫بازیابی‬
‫آنیل‬
‫توسعه یافته‬
‫‪68‬‬ ‫‪ -5-3‬تبلور مجدد استاتیکی پیوسته (𝑋𝑅𝑆𝐶)‬

‫‪ -1-5-3‬تفاوت ساختاری تبلور مجدد استاتیکی پیوسته نسبت به ناپیوسته‬


‫در تبلور مجدد استاتیکی پیوسته نسبت به ناپیوسته‬
‫‪ )1‬مقدار قابل توجهی از نابجاییها درون دانه باقی میماند‪.‬‬
‫‪ )2‬مرزها به صورت غیرتعادلی و نسبتا مبهم میباشند‪ .‬زیرا در اثر نابجاییها ایجاد شدهاند و زاویه‬
‫هم ‪ 120‬درجه نیست‪.‬‬
‫‪ )3‬بافت تبلور مجدد قوی دیده نمیشود‪.‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪69‬‬
‫انجام تبلور مجدد‪ ،‬همزمان با اعمال تغییر شکل گرم‬
‫تبلور مجدد دینامیکی به دو صورت پیوسته (بدون جوانهزنی و رشد) و‬
‫ناپیوسته ( جوانهزنی و رشد) میباشد‪.‬‬
‫‪ -1-6-3‬تبلور مجدد دینامیکی ناپیوسته 𝑋𝑅𝐷𝐷‬
‫‪ )1‬جوانهزنی‬
‫معموال روی مرزدانههای اولیه ایجاد میشوداما در نرخ کرنش و‬
‫دمای پایین و مواد دانه درشت ممکن است جوانهزنی درون دانه‬
‫صورت گیرد‪.‬‬
‫‪ )2‬رشد‬
‫افزایش اندازه جوانهها به ااندازه دانه مشخص‬
‫و سپس تکثیر آنها (یعنی خود دانه تقسیم میشود)‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪70‬‬
‫بررسی جوانه زنی و رشد حین 𝑋𝑅𝐷𝐷‬
‫‪ )1‬جوانه زنی‬
‫میدانیم در مقدار ‪ Z‬کم‪ ،‬به دلیل کشش سطحی‬
‫نابجاییها در مرز فرعی با اصلی‪ ،‬در اثر کاهش آنها‪،‬‬
‫مرز به صورت مضرس درمیآید‪.‬‬

‫حال در اثر عاملی مانند دو قلویی‪ ،‬یک دانه جدید‬


‫ممکن است از این دانهها جدا شود‪.‬‬
‫جوانهها چون خیلی ریز هستند حرکت نابجایی و‬
‫رسیدن به مرز سریع است لذا جوانههای عاری از‬
‫نابجایی ایجاد میشود‪.‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪71‬‬
‫بررسی جوانه زنی و رشد حین 𝑋𝑅𝐷𝐷‬
‫‪∆𝐺 = 0‬‬
‫‪∆𝐺 = 𝛾𝐺𝐵𝑆 × 𝑓1 𝑅2 − 𝐸𝑃 × 𝑓2 𝑅3‬‬
‫𝐺∆𝑑‬ ‫∗‬
‫𝑆𝐵𝐺𝛾 ‪𝑓3‬‬
‫= 𝑅→‪=0‬‬
‫𝑅𝑑‬ ‫𝑃𝐸‬
‫اگر *‪ R>R‬جوانه رشد میکند در غیر این صورت حذف میشود‪.‬‬
‫𝑚𝜌‬
‫‪ )2‬رشد‬
‫در اثر فشار پشت مرز این جوانه شروع به رشد میکند‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫𝑥‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪72‬‬
‫زمانی که چگالی نابجایی در مرکز به چگالی نابجایی در پشت مرز برسد رشد جوانه متوقف شده و‬
‫خود دوباره شروع به تقسیم شدن میکند‪.‬‬
‫𝑚𝜌‬ ‫𝜌‬

‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫𝑥‬ ‫𝑥‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪73‬‬
‫بررسی جوانه زنی و رشد حین 𝑋𝑅𝐷𝐷‬
‫دانههای جدید در داخل دانه تبلور مجدد شده ایجاد میشود و برخالف جوانه اولیه از مرزدانه جوانه‬
‫زنی نمیکند‪ .‬اگر ‪ 2Xc‬را به عنوان اندازه دانه تبلور مجدد شده در نظر بگیریم‪ ،‬داریم‪:‬‬
‫∙‬ ‫∙‬ ‫∙‬
‫∙𝜀‬
‫𝐿𝑏𝜌 = 𝜀‬ ‫= 𝜌 → 𝐿𝑏 𝜌 = 𝜀‬
‫𝐿𝑏‬
‫𝜌𝜕‬
‫∙𝜌 𝑡𝜕 𝜌𝑑‬
‫=‬ ‫=‬ ‫‪𝑆 = 𝑀𝑃 = 𝑚 𝛼𝐺𝑏2‬‬
‫𝑥𝜕 𝑥𝑑‬ ‫𝑆‬
‫𝑡𝜕‬
‫∙𝜀‬
‫𝜌𝑃𝑑‬ ‫𝐿𝑏‬ ‫∙𝜀‬
‫=‬ ‫=𝑃‬
‫𝑥𝑑‬ ‫𝑚𝜌 ‪𝑀𝛼𝐺𝑏2‬‬ ‫𝑚𝜌𝑃 ‪𝑏𝐿 𝛼𝐺𝑏2‬‬
‫∙𝜀‬
‫=𝑥‬ ‫∙𝜌 ‪𝑥 +‬‬
‫𝑚𝜌𝑃 ‪𝑀𝐿𝛼𝐺𝑏3‬‬
‫𝑚𝜌 = 𝜌 → 𝑐𝑥 = 𝑥‬ ‫اگر‬
‫𝑐𝑥 ∙ 𝜀‬ ‫𝑚𝜌 ‪𝐿𝑚𝛼𝐺𝑏3‬‬
‫‪2‬‬
‫= 𝑚𝜌‬ ‫= 𝑐𝑥 →‬
‫𝑚𝜌 ‪𝑚𝐿𝛼𝐺𝑏3‬‬ ‫∙𝜀‬
‫این رابطه تئوری بوده و به روابط کاربردی تری برای محاسبه اندازه دانه تبلور مجدد شده اشاره می شود‪.‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪74‬‬

‫محاسبه اندازه دانه تبلور مجدد شده دینامیکی ناپیوسته با توجه به منحنی سیالن‬

‫رابطه تجربی زیر برای محاسبه اندازه دانه تبلور مجدد شده پیشنهاد میشود‪.‬‬
‫𝑖 𝑓𝜎‬ ‫‪𝐷𝑅𝑒𝑥 𝑖 m‬‬
‫(‬ ‫()‬ ‫)‬ ‫‪=k‬‬ ‫‪1<K<10‬‬
‫𝐺‬ ‫𝑏‬
‫که ‪ Drex‬اندازه دانه تبلور مجدد شده‪ b ،‬بردار برگرز‪ k ،‬ثابت و مرتبط به ماده و دما میباشد و ‪m‬‬
‫‪2‬‬
‫در نظر گرفته میشود‪.‬‬ ‫تقریبا برابر با‬
‫‪3‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪75‬‬
‫ایجاد تضرس در منحنی تنش کرنش حین تغییرشکل گرم‬
‫اگر مقدار پارامتر زنر هولمان را کم کنیم‪ ،‬از یک مقدار بحرانی چند پیک‬
‫در نمودار تنش کرنش دیده میشود‪.‬‬
‫علت این است که اندازه دانهای که میخواهد تبلور مجدد شود‪ ،‬کوچکتر‬
‫از اندازه دانه تبلور مجدد شده است‪.‬‬
‫𝑥𝑒𝑟‪D0 < D‬‬

‫هرچه مقدار ‪ z‬کمتر شود‪ ،‬رشد دانه تبلور مجدد شده بیشتر میگردد‪.‬‬
‫علت مضرس شدن منحنی این است که در نرخ کرنش کم‪ ،‬زمان زیاد‬
‫بوده و دانه قبل از اینکه بخواهد تبلور مجدد شود‪ ،‬درشت میشود‪ .‬طبق‬
‫رابطه هال پچ با افزایش اندازه دانه‪ ،‬استحکام کاهش مییابد‪.‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪76‬‬
‫اگر ‪ D0‬اندازه دانه اولیه و *‪ Drex‬اندازه دانه ناشی از تبلور مجدد دینامیکی در حالت پایا باشد‪ ،‬اگر‬
‫در منحنی تضرس ایجاد میشود و اگر ‪ D0 > 2Drex‬منحنی تضرس ندارد‪.‬‬ ‫‪D0 < 2Drex‬‬
‫ایجاد تضرس در منحنی به نفع همگنی تغییر شکل نیست‬
‫و سبب شکست ماده میشود و باید حتی االمکان از آن‬
‫𝑋𝐸𝑅𝐷‬
‫جلوگیری کرد‪ .‬بنابراین باید سعی شود با انتخاب‬
‫𝑥𝑎𝑚 ∗ 𝐷‪𝐷1 0 > 2‬‬ ‫‪ z‬مناسب برای تغییر شکل گرم‪ ،‬از ایجاد تضرس‬
‫جلوگیری کرد‪.‬‬

‫𝑥𝑎𝑚 ∗ 𝐷‪𝐷2 0 > 2‬‬

‫𝑟𝑐 ‪𝜀 2‬‬ ‫𝑟𝑐 ‪𝜀 1‬‬


‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی(𝑋𝑅𝐷𝐷)‬
‫‪77‬‬
‫اگر نمودار *‪ z‬را بر حسب ‪ 2D*REX‬رسم کنیم‪ ،‬در ‪ Z1‬و با ‪ D01‬تضرس داریم ولی در ‪ Z1‬و ‪D20‬‬
‫تضرس نداریم‪.‬‬
‫اگر برای یک ماده با اندازه دانه اولیه ثابت‪ ،‬تضرس وجود داشته باشد‪ ،‬بهترین راه برای تغییرشکل گرم آن است‬
‫که با کاهش دما و افزایش نرخ کرنش تغییرشکل صورت گیرد‪.‬‬

‫∗𝑍‬

‫‪𝑍1‬‬

‫𝑋𝐸𝑅 ∗ 𝐷‪2‬‬
‫‪𝐷1 0‬‬ ‫‪𝐷2 0‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی پیوسته (‪)CDRX‬‬
‫‪78‬‬
‫در شرایط تغییر شکل داغ‪ ،‬گرم و یا سرد‪ ،‬مشاهده میشود‪.‬‬
‫البته وقوع این پدیده در شرایط تغییر شکل گرم نیاز به کرنشهای بزرگ میباشد‪ .‬وقوع این پدیده به صورت‬
‫همزمان در کل ماده صورت میگیرد و بدون حرکت بلند برد مرزدانهها انجام میشود‪.‬‬
‫شرایط وقوع تبلور مجدد دینامیکی پیوسته‬
‫از آن جا که با کاهش دما‪ ،‬اندازه دانه تبلور مجدد شده‪ ،‬کاهش مییابد‪ ،‬خواص مکانیکی ماده تبلور مجدد شده بهتر‬
‫میباشد‪ .‬اما باید در نظر گرفت که اعمال کرنشهای بیشتری را الزم دارد‪ ،‬بنابراین میتوان با اعمال کرنشهای‬
‫پالستیک بزرگ (روشهای 𝐷𝑃𝑆) در دماهای نسبتا پایین‪ ،‬به ماده ای با خواص مکانیکی مطلوب دست یافت‪.‬‬

‫‪High SFE‬‬ ‫‪Low SFE‬‬

‫‪Hot working‬‬ ‫‪CDRX‬‬ ‫‪CDRX‬‬

‫‪Warm or cold‬‬
‫‪CDRX‬‬ ‫‪DDRX‬‬
‫‪working‬‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی پیوسته (‪)CDRX‬‬
‫‪79‬‬
‫تغییر شکل پالستیک شدید(‪)SPD‬‬
‫با اعمال این روشها تبلور مجدد دینامیکی تحریک شده و ماده فوق ریزدانه میشود ‪.‬‬
‫𝐺𝐹𝑈‬ ‫‪1<𝜀<100‬‬ ‫‪D<1µm‬‬
‫𝐺𝐹𝑉‬ ‫‪1<D<10 µm‬‬

‫𝑃𝐴𝐶𝐸‬ ‫𝐵𝑅𝐴‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی پیوسته (‪)CDRX‬‬
‫‪80‬‬
‫مکانیزمهای تبلور مجدد دینامیکی پیوسته‬
‫‪ )1‬بازیابی توسعه یافته دینامیکی‬
‫‪ )2‬تبلور مجدد هندسی‬
‫ساختار دانهبندی بعد از چند بار نورد سرد‪ ،‬به صورت‬
‫دانههای کشیده شده و با مرزهای ناصاف میباشد‪.‬‬
‫حال اگر یکی از این دانهها کشیده شده را در نظر‬
‫بگیریم‪ ،‬در نقاط مشخص شده که مرزها به هم‬
‫نزدیک هستند‪ ،‬اگر عاملی باعث شود دو مرز در‬
‫نقاطی به هم نزدیک شوند و به هم بپیوندند‪ ،‬دانه‪-‬‬
‫های جدید را تشکیل داده و باعث تبلور مجدد‬
‫دینامیکی پیوسته میشوند‪.‬‬
‫دانه جدید‬
‫‪ -6-3‬تبلور مجدد دینامیکی پیوسته (‪)CDRX‬‬
‫‪81‬‬
‫بزرگ‬
‫دانه جدید‬ ‫‪ )3‬تقاطع میکرو باندهای برشی‬
‫کوچک‬
‫ویژگی این روش‪ ،‬ساختار دو حالتی ( 𝑙𝑎𝑑𝑜𝑚𝑖𝐵) میباشد‪.‬‬
‫یعنی مجموعی از دانههای ریز و درشت در ساختار دیده میشود‪.‬‬

‫دانه جدید‬ ‫‪ )4‬مکانیزم تقاطع دو قلوییها‬


‫اگرماده انرژی نقص چیدن پایینی داشته باشد‪ ،‬در اثر تغییر شکل دو قلوییها‬
‫در ماده ایجاد میشود‪.‬‬
‫محل تقاطع دو قلویی به دلیل چرخش در دو جهت‪ ،‬دانه جدید است‪.‬‬
‫‪82‬‬ ‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬

‫برای بررسی تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی ابتدا تقسیم بندی زیر را از نظر مقدار فاز ثانویه در‬
‫نظرمیگیریم‪:‬‬
‫‪ )1‬آلیاژ دو فازی با فاز دوم پیوسته‪ :‬مانند برنج زرد‪ ،‬آلیاژ تیتانیوم و ‪ ...‬با کسر حجمی بیشتر از‬
‫‪ %40‬فاز دوم‬
‫‪ )2‬آلیاژ دو فازی با فاز دوم ناپیوسته‪ :‬مانند آلیاژهای آلومینیوم ‪ ، Al-Cu‬کامپوزیت های‬
‫تقویت شده زمینه فلزی و ‪ ...‬با کسر حجمی کمتر از ‪ %20‬فاز دوم‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪83‬‬
‫‪ -1-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای با فاز دوم پیوسته‬
‫اگر تبلور مجدد صورت گیرد‪ ،‬در 𝛼 که کرنش کمی‬ ‫الف) بررسی اثر استحکام‬
‫ایجاد میشود‪ ،‬فقط عمل بازیابی صورت میگیرد‪.‬‬ ‫در آلیاژهایی مانند تیتانیوم با ساختار( 𝛼 و 𝛽) ‪ ،‬فاز 𝛼‬
‫اما در فاز 𝛽 که کرنش بیشتری ایجاد میشود تبلور‬ ‫ساختار 𝑃𝐶𝐻 و فاز 𝛽 ساختار 𝐶𝐶𝐵 دارد‪.‬‬
‫مجدد صورت گرفته‬
‫در اثر اعمال کرنش در محل فاز‪ ،‬فاز 𝛽 که نرم تر است‬
‫و دانه های جدید ایجاد میشود‪.‬‬
‫مستهلک شده و کرنش بیشتری را تحمل میکند‪.‬‬
‫𝛽‬ ‫بنابراین ساختار فاز 𝛽دراطراف فاز 𝛼 به شکل زیر در میآید‪.‬‬
‫𝛼‬ ‫𝛽‬
‫𝛽‬ ‫𝛽‬ ‫𝛽‬ ‫𝛼‬
‫𝛼𝛼‬ ‫𝛽‬
‫𝛽‬ ‫𝛽𝛽‬ ‫𝛽𝛽‬ ‫𝛼‬
‫𝛽‬
‫𝛽𝛽‬
‫𝛽‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪84‬‬
‫‪ -1-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای با فاز دوم پیوسته‬
‫ب) بررسی اثر ترکیب شیمیایی‬
‫اگر برنج را در نظر بگیریم که زمینه آن مس ( 𝐶𝐶𝐹) و فاز‬
‫دوم روی ( 𝐶𝐶𝐵) است‪ ،‬با توجه به شکل‪ ،‬فاز 𝛼 که محلول‬
‫جامد روی در مس است‪ ،‬به دلیل ناخالص شدن مس‪ ،‬مقدار‬
‫انرژی نقص چیده شدن کاهش یافته و امکان بازیابی 𝛼 وجود‬
‫ندارد و تبلور مجدد رخ میدهد‪.‬‬
‫اما در فاز 𝛽 به دلیل تجزیه نابجایی‬
‫بازیابی رخ میدهد‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪85‬‬
‫‪ -2-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای حاوی فاز دوم ناپیوسته‬
‫برای آلیاژهایی مانند آلومینیوم‪ ،‬در صورت ایجاد رسوب‪ ،‬به صورت ذرات ناپیوسته در میآیند‪ .‬این ذرات فاز دوم اگر‬
‫نرم و یا ریز باشند‪ ،‬زمانی که نابجایی به آنها میرسد با برش این ذرات از آنها عبور میکند‪.‬‬
‫اما اگر ذرات فاز دوم سخت و یا درشت باشند‪ ،‬نابجایی به جای بریدن‪ ،‬آن ذره فاز دوم را دور زده و یک حلقه نابجایی‬
‫ایجاد میکند‪ .‬و لذا تکثیر نابجایی اتفاق میافتد‪.‬‬
‫بنابراین با وجود ذرات درشت‪ ،‬با عبور هر نابجایی یک حلقه نابجایی ایجاد میشود‪ .‬لذا در این حالت دو عامل به‬
‫افزایش سرعت جوانه زنی تبلور مجدد کمک میکند‪.‬‬
‫خط نابجایی‬
‫حلقه نابجایی‬

‫ذره‬ ‫ذره‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪86‬‬
‫‪ -2-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای حاوی فاز دوم ناپیوسته‬
‫‪ )1‬چون در اطراف رسوبات سخت و درشت تجمعات نابجایی صورت میگیرد بنابراین مقدار‬
‫انرژی ذخیره شده افزایش یافته و سرعت جوانه زنی تبلور مجدد افزایش مییابد‪.‬‬
‫‪ )2‬به دلیل اینکه جوانه زنی ناهمگن در فصل مشترک رسوبات درشت بیشتر است لذا سرعت جوانه‬
‫زنی افزایش پیدا میکند‪ .‬به این دو عامل که به افزایش سرعت تبلور مجدد کمک میکنند‪ ،‬اثر‬
‫𝑵𝑺𝑷 میگویند‪.‬‬

‫مرز دانه تبلور مجدد نشده‬

‫ذره‬ ‫ذره‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪87‬‬
‫‪ -2-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای حاوی فاز دوم ناپیوسته‬
‫‪ ‬حال این سوال مطرح است که در چه مواقعی اثر زنر و در چه مواقعی اثر 𝑁𝑆𝑃 تاثیر بیشتری دارد؟‬
‫هر چه رسوبات و یا ذرات فاز دوم ریزتر باشند(در کسر حجمی یکسان) چون فاصله آنها از یکدیگرکمتر‬
‫میشود لذا امکان به دام افتادن مرزدانه تبلور مجدد شده در پشت آنها بیشتر است و لذا اثر زنرتاثیر‬
‫بیشتری دارد‪ .‬از طرفی ریز بودن رسوبات باعث بریده شدن آنها توسط نابجایی وافزایش نیافتن انرژی‬
‫ذخیره شده و به تعویق افتادن تبلور مجدد میشود‪.‬‬
‫یک رابطه تجربی برای این منظور به صورت زیر وجود دارد‪:‬‬
‫اگر ‪ r‬اندازه ذره و ‪ fv‬کسر حجمی فاز دوم باشد‪،‬‬
‫𝑚‪𝑓𝑣 / 𝑟 < 0.2 µ/‬‬ ‫افزایش نرخ تبلور مجدد‬
‫𝑚‪𝑓𝑣 / 𝑟 > 0.2 µ/‬‬ ‫کاهش نرخ تبلور مجدد‬
‫برای کسر حجمی ‪ %20‬اگر شعاع ذرات از یک میکرون بزرگتر باشد‪ ،‬اثر ‪ PSN‬غالب بوده و اگر از‬
‫یک میکرون کوچکتر باشند‪ ،‬اثر زنر غالب است‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪88‬‬

‫‪ -2-7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای حاوی فاز دوم ناپیوسته‬


‫برای آلیاژ مس که حاوی ذرات ‪ Al2O3‬و ‪ SiO2‬است(کامپوزیت زمینه فلزی) اگر به این آلیاژ کرنش‬
‫وارد شود وسپس تحت آنیل قرار گیرد‪ ،‬باتوجه به شکل مشاهده میشود که نرم شدن آن در اثر آنیل تا‬
‫دمای ذوب به تاخیر میافتد‪.‬‬
‫علت این است که ذرات ‪ Al2O3‬و ‪ SiO2‬ذراتی‬
‫سخت بوده و از رشد مرزدانههای‬
‫تبلور مجدد شده جلوگیری کرده و تبلور مجدد‬
‫را به تاخیر میاندازند‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪89‬‬

‫بنابراین ذرات ریز مانع تبلور مجدد میشوند و حتی میتوانند تا نقطه ذوب آن را به تاخیر اندازند‪.‬‬
‫حال اگر به جای ذرات سخت مثل اکسیدها که در زمینه حل نمیشوند‪ ،‬رسوبی ایجاد شود‪ ،‬در دمای‬
‫باال این رسوب حل شده و اثر زنر را از بین میبرد‪.‬‬

‫𝑋𝐸𝑅𝑇‬
‫‪𝑡0.5‬‬ ‫𝑣𝐹‬
‫سختی‬ ‫‪> 0.2‬‬
‫𝑟‬
‫افزایش درصد رسوبات‬

‫𝑒𝑟𝑢𝑝‬

‫𝑣𝐹‬
‫‪< 0.2‬‬
‫𝑟‬

‫𝑇‬ ‫)𝑚𝜇(𝑑‬ ‫𝜀‬


‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫∗𝜀‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪90‬‬
‫‪ ‬نکاتی در مورد جوانه زنی متاثر از ذرات (𝑁𝑆𝑃)‬
‫‪ )1‬منشا جوانه زنی تبلور مجدد در 𝑁𝑆𝑃‪ ،‬دانههای فرعی اطراف یک ذره سخت هستند که ممکن‬
‫است لزوما روی سطح ذره واقع نباشند‪.‬‬
‫‪ )2‬در بسیاری از آلیاژهای صنعتی‪ ،‬مانند فوالدها و آلیاژهای آلومینیوم‪ ،‬ذرات درشت آخال(سیلیکاتی)‬
‫وجود دارد که میتواند منشا 𝑁𝑆𝑃باشد‪.‬‬
‫‪ )3‬میتوان با کنترل ذرات فاز دوم و اثر 𝑁𝑆𝑃ناشی از آنها‪ ،‬بافت و اندازه دانه ناشی از تبلور مجدد‬
‫را کنترل کرد‪.‬‬
‫‪ )4‬اثر 𝑁𝑆𝑃 معموال برای ذرات درشت تر از یک میکرومتر اتفاق میافتد‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪91‬‬
‫‪ -3-7-3‬اثر رسوب گذاری بر تبلور مجدد‬
‫رسوباتی که در ماده ایجاد میشود(بدون ایجاد کردن فاز دوم) به صورت کوهرنت و نیمه کوهرنت‬
‫هستند و اثر 𝑁𝑆𝑃 در آنها اتفاق نمیافتد‪ .‬اما به دلیل اینکه این رسوبات برای رشد دانه تبلور مجدد‬
‫شده به عنوان مانع هستند و مرزدانه تبلور مجدد شده را افزایش داده باعث افزایش انرژی شده و از‬
‫این طریق رشد دانه تبلور مجدد شده کند میشود‪.‬‬

‫اگر یک آلیاژ فوق اشباع شده را که تغییر شکل پالستیک‬


‫قابل توجهی داده در نظر بگیریم‪:‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪92‬‬
‫در صورت آنیل این آلیاژ برای انجام تبلور مجدد‪ ،‬نمودار زیر‬
‫رابطه بین دما و زمان آنیل برای آلیاژ‬
‫با قابلیت رسوب گذاری و حالت خالص بدون رسوب را نشان‬
‫میدهد‪.‬‬
‫با توجه به شکل‪ ،‬در دماهای پایین و دماهای باال‪ ،‬سرعت‬
‫رسوب گذاری کم میباشد‪.‬‬
‫زیرا در دماهای باال میزان فوق اشباع کم بوده و در دماهای‬
‫پایین‬
‫فوق اشباع باال است اما دما برای ایجاد رسوب کم میباشد‪.‬‬
‫بنابراین بیشترین سرعت رسوب گذاری در دمای میانی می‪-‬‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪93‬‬
‫‪ -3-7-3‬اثر رسوب گذاری بر تبلور مجدد‬
‫با توجه به شکل زیر در منطقه ‪ I‬در یک دمای مشخص‪ ،‬ابتدا رسوب گذاری و سپس تبلور مجدد انجام میشود‪.‬‬
‫بنابراین اثر زنر ایجاد شده و دما و زمان بازیابی یا تبلور مجدد نسبت به ماده خالص افزایش مییابد‪.‬‬
‫در منطقه ‪ III‬قبل از اینکه رسوب گذاری صورت گیرد‪ ،‬تبلور مجدد‬
‫پایان میپذیرد‪ .‬در این ناحیه تبلور مجدد تاثیری از رسوب گذاری‬
‫نمیپذیرد و ماده به صورت فوق اشباع تبلور مجدد میشود و پس‬
‫از پایان تبلور مجدد رسوب گذاری انجام میشود‪.‬‬
‫تفاوت ‪ I‬و ‪ III‬دراین است که رسوبات در ناحیه ‪ I‬در مرز قفل شده‬
‫رشد میکند ولی در منطقه ‪ III‬در داخل دانه هم ممکن است‬
‫رسوب ایجاد شود‪.‬‬
‫‪ -7-3‬تبلور مجدد آلیاژهای دو فازی‬
‫‪94‬‬

‫در ناحیه ‪ II‬ماده ابتدا تبلور مجدد میشود سپس با رشد رسوبات و آزاد شدن مرزدانههای قفل شده‪ ،‬اثر زنر‬
‫از بین میرود و تبلور مجدد به پایان میرسد‪ .‬یعنی رسوبی که پس از تبلور مجدد ایجاد میشود باعث ایجاد‬
‫اثر زنر شده و باید آنقدر رشد کند تا اثر زنر کاهش یافته و تبلور مجدد ادامه پیدا کند‪ .‬لذا دما وزمان تبلور‬
‫مجدد افزایش مییابد‪.‬‬

‫از بین دما و زمان‪ ،‬دما عامل مهم تری میباشد زیرا در‬

‫یک زمان مشخص‪ ،‬با تغییر دما در منطقههای متفاوت‬

‫قرار میگیریم و سرعت تبلور مجدد تغییر میکند‪.‬‬


‫‪ -8-3‬عملیات ترمومکانیکی‬
‫‪95‬‬
‫فرآیندهایی را که در آنها حین اعمال تغییر شکل گرم‪ ،‬استحالههای فازی زمینه جهت بهبود خواص‬
‫آن کنترل میشود‪ ،‬عملیات ترمومکانیکی مینامند‪.‬‬
‫افزایش استحکام در مواد در دو دیدگاه سنتی و ترمومکانیکی میتوان مقایسه کرد‪.‬‬
‫در دیدگاه سنتی‪ ،‬ابتدا برروی ماده عملیات حرارتی صورت گرفته و سپس برای افزایش استحکام‪،‬‬
‫کار سرد با ریزدانه کردن صورت میگیرد‪.‬‬
‫اما در دیدگاه ترمومکانیکی‪ ،‬اعمال همزمان عملیات حرارتی و تغییر شکل صورت میگیرد‪.‬‬
‫در ادامه به بررسی عملیات ترمومکانیکی در فوالدها و ریزساختار حاصل اشاره میکنیم‪:‬‬
‫‪ -8-3‬عملیات ترمومکانیکی‬
‫‪96‬‬ ‫شکل زیر سیکلهای عملیات حرارتی و ریزساختار حاصل از آن را نشان میدهد‪.‬‬
‫𝑇‬ ‫𝑇‬
‫𝐼‬
‫ناحیه تبلور مجدد شده(𝛾)‬ ‫𝐼‬
‫دمای تبلورمجدد‬
‫𝐼𝐼‬ ‫𝛾‬
‫𝐼𝐼‬
‫‪𝐴𝑟3‬‬
‫𝐼𝐼𝐼‬ ‫𝛾‪𝛼+‬‬ ‫𝐼𝐼𝐼‬
‫℃‪723‬‬
‫𝑉𝐼‬ ‫𝛼‬ ‫𝑉𝐼‬

‫فریت‬ ‫پرلیت‬
‫‪ -8-3‬عملیات ترمومکانیکی‬
‫‪97‬‬ ‫شکل زیر سیکلهای عملیات حرارتی و ریزساختار حاصل از آن را نشان میدهد‪.‬‬
‫𝑇‬ ‫𝑇‬
‫𝐼‬ ‫ناحیه تبلور مجدد شده(𝛾)‬ ‫𝐼‬
‫دمای تبلورمجدد‬
‫𝐼𝐼‬ ‫𝛾‬
‫𝐼𝐼‬
‫‪𝐴𝑟3‬‬
‫𝐼𝐼𝐼‬ ‫𝛾‪𝛼+‬‬ ‫𝐼𝐼𝐼‬
‫℃‪723‬‬
‫𝑉𝐼‬ ‫𝛼‬ ‫𝑉𝐼‬

‫پرلیت‬
‫فریت‬

‫باند های برشی‬


‫‪ -8-3‬عملیات ترمومکانیکی‬
‫‪98‬‬ ‫شکل زیر سیکلهای عملیات حرارتی و ریزساختار حاصل از آن را نشان میدهد‪.‬‬
‫𝑇‬ ‫𝑇‬
‫𝐼‬ ‫ناحیه تبلور مجدد شده(𝛾)‬ ‫𝐼‬
‫دمای تبلورمجدد‬
‫𝐼𝐼‬ ‫𝛾‬
‫𝐼𝐼‬
‫‪𝐴𝑟3‬‬
‫𝐼𝐼𝐼‬ ‫𝛾‪𝛼+‬‬ ‫𝐼𝐼𝐼‬
‫℃‪723‬‬
‫𝑉𝐼‬ ‫𝛼‬ ‫𝑉𝐼‬

‫پرلیت‬
‫دانه های فریت جدا شده‬
‫فریت با ساختار‬
‫فرعی‬
‫‪ -8-3‬عملیات ترمومکانیکی‬
‫‪99‬‬
‫‪ -1-8-3‬بررسی عملیات ترمومکانیک در آلیاژهای مختلف‬
‫الف) فوالدهای 𝑛𝑀 ‪𝐹𝑒 − 𝐶 −‬‬
‫عناصر اصلی اضافه شده به این فوالد‪ ،‬نیوبیوم‪ ،‬تیتانیوم‪ ،‬وانادیوم و ‪ ...‬میباشد‪( .‬در حدود ‪ 0.1‬و ‪ 0/5‬درصد) وجود‬
‫این عناصر باعث ایجاد کاربیدهای ریزشده و باعث پایداری فوالد تا دماهای باال میباشد‪ .‬لذا به دلیل پایدار بودن و‬
‫ریزبودن این کاربیدها و ایجاد اثر زنر‪ ،‬دمای تبلور مجدد به طورچشمگیری افزایش مییابد‪1000( .‬تا ℃ ‪)1050‬‬
‫ج) آلیاژهای آلومینیوم‬
‫عملیات ترمومکانیکی این آلیاژها به ‪ 3‬صورت انجام میشود‪:‬‬
‫‪ )1‬تغییر شکل داغ به منظور ریزشدن دانهها‪ +‬ایجاد بافت کریستالی در تبلور مجدد‬
‫‪ )2‬تغییرشکل گرم به منظور ایجاد بازیابی و ساختار دانههای فرعی‬
‫‪ )3‬تغییرشکل سرد شدید‪ +‬آنیل جهت بازیابی یا تبلور مجدد‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪100‬‬
‫‪ ‬هدف آزمون های تغییر شکل گرم‬
‫‪ -‬برآورد میزان شکل پذیری گرم و حدود شکل دادن بدون وقوع شکست‪.‬‬
‫‪ -‬مطالعه تحوالت ساختار حین تغییر شکل گرم‬
‫‪ -‬برآورد خواص مکانیکی قطعه بعد از تغییر شکل گرم‪.‬‬
‫‪ -‬برآورد نیروهای وارده از طرف غلتک به ماده و از ماده به غلتک‬

‫‪ ‬ابزارهای مورد استفاده در آزمون های تغییر شکل گرم ‪:‬‬


‫‪ -1‬مطالعه ی نیرو‪ :‬تنش تسلیم‪ ،‬کرنش شکست‪ ،‬و‪ (...‬دستگاه کشش‪ ،‬خمش و‪) ...‬‬
‫‪ -2‬مطالعه ساختار( میکروسکوپ نوری‪) TEM -SEM -‬‬

‫بازگشت به‬
‫فهرست‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪101‬‬

‫‪ ‬انواع آزمون های تغییر شکل گرم‪ -1 :‬کشش ‪ -2‬فشار ‪ -3‬پیچش ‪ -4‬فرآیندهای ساده آزمایشگاهی مثل‬

‫نورد‪ ،‬اکستروژن و انواع فرایندهای ‪ ( SPD‬مثل ‪ ECAP‬و‪)...‬‬

‫‪ ‬محدودیت های آزمون های تغییر شکل گرم‪:‬‬

‫‪ -1‬کنترل دما‪ :‬در نورد انتقال حرارتی داریم که بین غلتک و سطح ماده وجود دارد‪.‬‬

‫‪ -2‬کنترل نرخ کرنش‪ :‬اعمال نرخ کرنش مانند دما میتواند با خطای دستگاه همراه باشد‪.‬‬

‫‪ -3‬کنترل ریز ساختار‪ :‬وجود نرخ کرنش متفاوت در قسمتهای مختلف ساختار باعث ایجاد‬

‫ساختارهای متفاوت در قسمتهای مختلف میشود‪.‬‬


‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪102‬‬
‫انواع آزمون های تغییر شکل گرم‬
‫‪ -1‬کشش‪ :‬از کشش کمتر استفاده می کنیم به دلیل آن که کرنش شکست در کشش محدود است و نمیتوان‬
‫کرنش های باالیی را اعمال نمود تا تحوالت ساختاری بررسی شود‪ .‬کرنش شکست حدود ‪ 0.2‬تا ‪ 0.3‬است‪.‬‬
‫محدودیت دیگر ایجاد منطقه گلویی شده است که رفتار متفاوتی نسبت به سایر مناطق دارد‪.‬‬
‫‪ -2‬آزمون فشار‬
‫‪ -1‬فشار با کرنش صفحه ای ‪ -2‬فشار هم محور‬
‫در فشار با کرنش صفحه ای طبق شکل زیر وقتی که نمونه‬
‫عریض را تحت فشار قرار می دهیم‪ ،‬کرنش در حالت دو بعدی‬
‫و تنش سه بعدی مشابه فرایند نورد است‪ ،‬یعنی ضخامت آن‬
‫کاهش می یابد(‪ )t‬ولی در پهنا تغییر نمی کند (‪)w‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪103‬‬
‫در تست فشار طبق شکل زیر وقتی قطعه در فک های یک دستگاه قرار دارد تا زمانی که در این تست‬
‫دو منطقه مرده به هم برسند معتبر است‪.‬‬
‫علت ایجاد این دو منطقه مرده وجود اصطکاک بین قطعه و فک های دستگاه است که نمی گذارد‬
‫قطعه در جهت عرضی دچار افزایش اندازه شود و این باعث ایجاد منطقه مرده و قطعه بشکه ای‬
‫شکل می شود و علت دیگر مشکل انتقال حرارت است که اگر قطعه در منطقه تماس دمای آن کاهش‬
‫پیدا کند در این منطقه تماس به علت کاهش دما تغییر شکل نمی دهد و باعث ایجاد منطقه مرده‬
‫میشود یعنی هم وجود اصطکاک و هم دما باعث ایجاد منطقه مرده می شود‪.‬‬
‫𝑝‬

‫منطقه مرده‬ ‫𝑍𝑀𝐷‬

‫𝑝‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪104‬‬

‫راه های جلوگیری از بشکه ای شدن‬


‫𝑡‬
‫‪𝜀 =2−3‬‬ ‫‪′‬‬
‫‪ 3‬الی ‪= 2‬‬
‫𝑤‬
‫‪ )1‬برای مقابله با فشار و بدون تغییرات دما از تفلن استفاده می کنیم‪ .‬جنس سنبه از فلزات با مدول‬
‫االستیک باال باعث کاهش اصطکاک می شود‪ 𝑡 .‬و ‪𝑤 ≫ 𝑤 ′‬‬
‫‪ )2‬با گرم کردن کردن سنبه موجب می شود منطقه مرده کمتر شود چون باعث می شود اختالف‬
‫حرارتی بین سنبه و قطعه کمتر شود و در نتیجه شار حرارتی کمتر شود‪.‬‬
‫هرچه تغییرات دمایی بین قطعه و سنبه کمتر‪ ،‬منطقه مرده کمتر می شود‪.‬‬
‫الزم به ذکر است جنس سنبه ها باید از فوالد گرم کار باشد که با باال بردن دمای سنبه خواص‬
‫مکانیکی سنبه کاهش پیدا نکند‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪105‬‬
‫تفاوت فشار هم محور با فشار کرنش صفحه ای‪:‬‬
‫در فشار هم محور کرنش های بزرگتری نمی توانیم اعمال کنیم و بشکه ای شدن را داریم‪.‬‬
‫‪h‬‬
‫طبق شکلهای زیر در فشار هم محور مقدار فشار متفاوت است‪.‬‬ ‫برای جلوگیری از کمانی شدن مقدار ‪ 3‬الی ‪= 1.5‬‬
‫‪D‬‬
‫‪D‬‬
‫بزرگتر باشد‪ ،‬مقدار اصطکاک بیشتر و‬ ‫یعنی هرچقدر مقدار‬
‫‪h‬‬
‫برای تغییر شکل به فشار بیشتری نیاز است‪.‬‬
‫𝐷‬
‫𝑃‬
‫‪𝑃0‬در نمودار زیر‪ ،‬مقدار واقعی فشار الزم برای تغییر شکل‬
‫‪𝑝4‬‬
‫‪𝑝3‬‬ ‫بدون در نظر گرفتن اصطکاک گفته می شود‪.‬‬
‫‪𝑝2‬‬
‫‪ℎ‬‬ ‫‪𝑝1‬‬

‫‪𝑝0‬‬
‫‪𝐷/ℎ‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪106‬‬
‫مزیت های آزمون فشار تک محوره‪:‬‬
‫‪ -1‬حالت کرنش چون فشاری است در نتیجه کرنش های بزرگتری داریم و می توانیم از این اعمال‬
‫کرنش های بزرگ برای منحنی کارسختی و تحوالت ریز ساختاری استفاده کنیم( قبل از شکست‬
‫کرنش بزرگتری اعمال کنیم )‬
‫‪ -2‬در فرایندهای تغییر شکل مثل نورد‪ ،‬اکستروژن یا فورج از نوع فشار استفاده می شود و در نتیجه‬
‫به فرایندهای واقعی نزدیکتر است و این مزیتی است نسبت به آزمون کشش‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪107‬‬
‫محدودیت های آزمون فشار‪:‬‬
‫𝑉‬ ‫‪ -1‬طبق شکل و روابط زیر برای اینکه نرخ کرنش ثابت باشد مجبور هستیم 𝑉 را تغییر دهیم‪.‬‬
‫‪𝑑ℎ‬‬
‫‪𝑑ℎ‬‬ ‫𝜀𝑑‬ ‫𝑡𝑑‬ ‫𝑉‪2‬‬ ‫𝑉‪−2‬‬
‫= 𝜀𝑑‬ ‫→‬ ‫=‬ ‫‪=−‬‬ ‫=𝜀→‬ ‫وقتی فشار دوطرفه باشد داریم‪:‬‬
‫‪𝑑ℎ‬‬ ‫𝑡𝑑‬ ‫‪ℎ‬‬ ‫‪ℎ‬‬ ‫‪ℎ‬‬
‫در نتیجه طبق روابط باال در آزمون فشار‪ ،‬نرخ کرنش مقدار متغییری دارد برای‬
‫همین باید از پرس هایی استفاده کنیم که به صورت هم زمان سریع بتواند‬
‫‪ℎ‬‬
‫نرخ کرنش را تنظیم کند‪.‬‬
‫𝑉‬
‫=𝜀‬ ‫‪−‬‬ ‫و برای فشار یک طرفه‬
‫‪ℎ‬‬

‫𝑉‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪108‬‬
‫‪ -2‬اگر بخواهیم ‪ 𝜀ሶ‬باال باشد‪ ،‬نمی توانیم از پرس های‬
‫سروهیدرولیک و مکانیکی استفاده کنیم‬
‫به دلیل اینکه در این پرس ها سرعت فک ها محدود است و‬
‫فک باال‬ ‫نمی توان از‬
‫سرعت باال جهت اعمال نرخ کرنش باال بهره برد‪ .‬در نتیجه‬
‫باید از ابزار‬
‫حلقه‬ ‫دیگری استفاده کرد‪ .‬به این ابزار‬
‫𝑟𝑒𝑡𝑒𝑚𝑜𝑡𝑠𝑎𝑙𝑝𝑚𝑎𝐶(پالستومتر بادامکی)‬
‫گویند‪.‬‬
‫فک پایین‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪109‬‬
‫آزمون پیچش گرم‪:‬‬
‫طبق شکل روبرو یک قسمت قطعه ثابت و قسمت دیگر تحت گشتاور قرار میگیرد‪.‬‬
‫با افزایش ‪ ( T‬گشتاور ) 𝜏 برشی به 𝑙𝑦𝜏 ( تنش برشی تسلیم ) می رسد‪.‬‬
‫در تغییر شکل االستیک داریم‪:‬‬
‫𝑐𝑇‬ ‫𝜋‬
‫= 𝑍 ‪ ،‬قسمت خارجی محور تسلیم می شود‪.‬‬ ‫= 𝑙𝑒𝑇‬ ‫‪𝑍𝑦𝑙 𝐶 2‬‬
‫𝑦‬ ‫‪2‬‬
‫محدودیت آزمون پیچش‪ :‬آزمون پیچش دارای کرنش های ناهمگن است یعنی کرنش در سطح‪ ،‬بیشتر‬
‫از داخل است‪ .‬برای همین باید بهجای آن از لوله ی جداره نازک استفاده شود‪.‬‬
‫مزیت های آزمون پیچش‪ -1 :‬کرنش های خیلی بزرگ را می شود ‪𝜀 ≈ 10‬‬
‫‪ -2‬همچنین می توانیم با تغییر سرعت پیچش‪ ،‬سرعت اعمال نرخ کرنش و تغییرات آن را هم داشته‬
‫باشیم‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪110‬‬

‫آزمون فرایند های کوچک و آزمایشگاهی مثل نورد‪ ،‬اکستروژن و‪...‬‬


‫مزیت ها‪:‬‬
‫‪ -1‬حالت تنش‪ ،‬کرنش و تغییرات دما را راحت اعمال می کنیم چون این اعمال به حالت‬
‫واقعی نزدیک است‪.‬‬
‫‪ -2‬چون حالت کوچک و آزمایشگاهی است در نتیجه مواد کمتری استفاده میشود‪.‬‬
‫محدودیت ها‪:‬‬
‫‪ -1‬در حالت نورد قطر غلتک نمی تواند خیلی کوچک و یا خیلی بزرگ باشد‪.‬‬
‫‪ -2‬در حالت اکستروژن دقت ابعادی خیلی مهم است مثالً اگر لقی داشته باشد مواد از اکستروژن بیرون‬
‫می ریزد و اگر خیلی کوچک گرفته شود سنبه در قالب اکسترود گیر می کند‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪111‬‬

‫محدودیت کنترل نرخ کرنش‪ ،‬دما و ساختار‪:‬‬


‫سرد‬
‫‪ -1‬محدودیت کنترل دما‪:‬‬
‫گرم‬ ‫الف‪ :‬انتقال حرارت بین ابزار و قطعه ب‪ :‬حرارت ایجاد شده در نرخ کرنش‬
‫های باال ‪ 𝜀ሶ > 1‬باعث کرنش باال در یک نقطه و ایجاد کرنش متمرکز و درنتیجه شکست‬
‫سرد‬ ‫ایجاد می شود‪.‬‬
‫راه حل )‬
‫برای کاهش انتقال حرارت‪ -1 :‬گرم کردن فک ها و غلتک ها ‪ -2‬استفاده از ورق های عایق مثل تفلن ها‬
‫برای کاهش اصطکاک‪:‬‬
‫‪ -1‬روان کاری ‪ -2‬استفاده از ابزار با مدول االستیک باال که باعث می شود درگیری ابزار با قطعه کمتر شود‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪112‬‬
‫‪ -2‬محدودیت کنترل نرخ کرنش‪:‬‬
‫دستگاه اعمال نرخ کرنش باید بتواند سرعت تغییر شکل را تنظیم نماید با توجه به نرخ کرنش مورد‬
‫نظر و خود این کار نیازمند ابزاری با این توانایی است مثل پرس های سروهیدرولیک‪ ،‬مکانیکی و‬
‫باالمتر بادامکی‬
‫طبق نمودار پایین داریم‪ :‬در حال افزایش‪ :‬قطعه‪ + ∆𝐿+‬ابزار‪ 𝑃: ∆𝐿 = ∆𝐿+‬در حالت کاهش داریم‪:‬‬

‫قطعه‪ + ∆𝐿+‬ابزار‪𝑃: ∆𝐿 = ∆𝐿−‬‬


‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪113‬‬
‫وقتی نمونه بین دو فک دستگاه باشد‪ ،‬هرچقدر فک ها پایین می آید ‪ L‬کوچکتر می شود‪ ،‬با توجه به‬
‫اینکه ‪ L‬ابزار یک مقدار تغییر می کند و وقتی نمونه در حال کارسختی است‪ L ،‬ابزار‬
‫افزایش می یابد‪.‬‬
‫طبق نمودار روبرو داریم‪:‬‬
‫قطعه𝐿∆ ‪ +‬ابزار𝐿∆ = 𝑇 𝐿∆‬
‫طبق رابطه باال در حال کار سختی داریم‪ :‬قطعه𝐿∆ > 𝑇 𝐿∆‬
‫در حالت کار نرمی داریم‪ :‬قطعه𝐿∆ < 𝑇 𝐿∆‬
‫راه حل‪ :‬استفاده از ابزار با سفتی باال ( مدول االستیک و سطح مقطع باال )‬
‫مشکل دوم‪ :‬شتاب دهی قطعه جهت شروع تغییر شکل‬
‫راه حل‪ :‬استفاده از پرس قوی تر یا پرسی که اینرسی باالتری دارد در صورتی که قبل که تغییر‬
‫شکل سرعت فک ثابت شود‪.‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪114‬‬
‫‪ )3‬محدودیت کنترل ریز ساختار‪:‬‬
‫‪ -1‬یکنواخت نبودن دما و نرخ کرنش در کل قطعه‬
‫‪ -2‬رشد دانه ها در شرایط ‪ Z‬کم( ‪ T‬باال و کرنش پایین )‬
‫‪ -3‬ناهمگنی ذاتی کرنش در آزمون های تغییر شکل مثل الف‪ :‬پیچش ب‪ :‬فشار هم محور بعد‬
‫از بشکه ای شدن‬
‫راه حل‪:‬‬
‫‪ -1‬همگن کردن دما و نرخ کرنش در کل قطعه‬
‫‪ -2‬برای دو راه حل نداریم‬
‫‪ -3‬استفاده از آزمونی که در آن نرخ کرنش یکنواخت تر است مثل پیچش لوله و فشار با کرنش‬
‫صفحه ای‬
‫‪115‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪ -1‬بررسی شکل پذیری یا قابلیت تغییر شکل بدون ایجاد شکست‪:‬‬
‫‪𝜎1 +𝜎2 +𝜎3‬‬
‫= ‪ ‬که در این رابطه ‪ ‬تنش هیدرواستاتیک است‬
‫‪3‬‬
‫در حالت الف‪ :‬هرچقدر ‪ ‬بیشتر باشد شکل پذیری کمتر است‪.‬‬
‫‪𝜎1‬‬ ‫‪𝜎3‬‬
‫= ‪ 1‬که حالت تنش صفحه ای ‪2=0‬‬ ‫و‬ ‫= ‪2‬‬ ‫در حالت ب‪ :‬حالت تنش داریم‪:‬‬
‫‪𝜎2‬‬ ‫‪𝜎2‬‬
‫در حالت ج‪ :‬اصطکاک داریم که هرچقدر اصطکاک بیشتر‪ ،‬شکل پذیری کمتر است‪.‬‬
‫‪ -2‬ساختار قطعه بعد از تغییر شکل گرم‪:‬‬
‫عموماً از پارامتر 𝑍 جهت تخمین شرایط تغییر شکل گرم و تعمیم آن به ریز ساختار استفاده می شود‬
‫که در آن سرعت نرخ کرنش سرد و گرم شدن مهم است چرا که می تواند تغییرات ساختار را به‬
‫دنبال داشته باشد‪.‬‬
‫‪116‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫ابزار های مورد استفاده برای بررسی ریزساختار‬
‫‪𝑋𝑅𝐷 -1‬‬
‫‪ -2‬میکروسکوپ نوری( 𝑀𝑂 )‬
‫‪ -2‬میکروسکوپ الکترونی عبوری(𝑀𝐸𝑇)‬
‫‪ -3‬میکروسکوپ الکترونی روبشی(𝑀𝐸𝑆)‬
‫‪ :𝑋𝑅𝐷 ‬فازها را مشخص می کند و می توان برای تشخیص یا تخمین چگالی نابجایی ها استفاده کرد‪.‬‬
‫‪ ‬مشخصات میکروسکوپ های نوری(𝑀𝑂)‪:‬‬
‫مزیت‪ :‬دید منطقه باال‬
‫عیب‪ :‬رزولوشن خیلی پایین تر از تمام میکروسکوپ ها‬
‫‪117‬‬
‫فصل چهارم‪ :‬آزمون های شکل دادن گرم‬
‫‪ ‬مشخصات میکروسکوپ های الکترونی روبشی(𝑀𝐸𝑇)‪:‬‬
‫مزیت ها‪ :‬تشخیص شبکه کریستالی‪ -‬جهت گیری صفحات کریستالی مرزهای فرعی‪ -‬نابجایی ها‬
‫عیب ها‪ :‬نمونه سازی دشوار( با ضخامت کم و هزینه باال ابزار )‬
‫منطقه دید کمتر( چند صد نانومتر ) نسبت به میکروسکوپ 𝑀𝐸𝑆(چند صد میکرومتر )‬
‫‪ ‬مشخصات میکروسکوپ های الکترونی روبشی((𝑀𝐸𝑆)‪:‬‬
‫مزیت ها‪ :‬رزولیشن باال‪ -‬تشخیص ترکیب شیمیایی رسوبات‪ -‬ترکیب فازها‬
‫عیب ها‪ :‬منطقه کوچک چند صد نانومتر‪ -‬عدم تشخیص جهت گیری صفحات کریستالی و در نتیجه‬
‫عدم تشخیص‪ ،‬عدم انطباق(در 𝑀𝐸𝑆 سنتی)‬
‫برای اصالح عیب عدم تشخیص جهت گیری 𝑀𝐸𝑆 سنتی یک قطعه‬
‫با نام 𝑛𝑜𝑖𝑡𝑐𝑎𝑟𝑓𝑖𝑑 𝑔𝑛𝑖𝑟𝑒𝑡𝑡𝑎𝑐𝑠 𝑘𝑐𝑎𝑏 𝑛𝑜𝑟𝑡𝑐𝑒𝑙𝐸در این میکروسکوپ نصب می شود‪.‬‬

You might also like