Professional Documents
Culture Documents
Waves in Motion 1-1
Waves in Motion 1-1
فرض کنید که من بلیت یک کنسرت را خریده باشم و هنگام ورود به سالن و نشستن در جایم ،متوجه شوم که
صندلی من پشت یک ستون قرار گرفته است .واضح است که من با وجود آن ستون ،نمیتوانم همۀ سِن و همۀ
نوازندگان را ببینم .اما آیا آن ستون مانع از دریافت روشن و واضح صوت نیز میشود یا نه؟ این سوالی است که
در این بخش به آن پاسخ خواهیم داد .در دو فصل قبل به بعضی از خصوصیات صوت -و به تبع موسیقی-
پرداختیم .ما فهمیدیم که صوت یک موج طولی است با طول موج و فرکانس مشخص .همچنین پی بردیم که
چگونه بلندیِ یک صدا اندازهگیری میشود .در این بخش به خصوصیات دیگرِ صوت ،از جمله انعکاس یا
بازتاب ،1انتقال ،2پراش ،3و تداخل 4صوت خواهیم پرداخت.
برخی از مهمترین دانستههای ما در مورد [انتشار] امواج مرهون تالشهای کریستیَن هویگنس ،فیزیکدان آلمانی
است .او به مطالعه روی امواج نوری عالقهمند بود ،با این حال یافتههای او برای امواج صوتی هم صادق است.
پیش از او ،نیوتُن معتقد بود که نور از تعداد پرشماری از ذرات ریز تشکیل شده است .هویگنس نمیتوانست به
این مقدار راضی بماند .او معتقد بود نور نیز یکی از انواع موج باید باشد ،اما این نظریه در ابتدا به نظر میرسید
که با واقعیت فیزیکی همخوانی نداشته باشد .امواج آب و صدا در اطراف اجسام خم میشدند ،اما به نظر
نمیرسید که امواج نوری نیز هم همین رفتار را داشته باشند .زندگی هویگنس تقریباً صرف این شد که ثابت
کند نور به شکل موج منتشر میشود ،اما او نتوانست این امر را ثابت کند .صد سال دیگر زمان نیاز بود تا
دانشمند انگلیسی ،توماس یونگ ،بتواند این نظریه را ثابت کند .با وجود اینکه هویگنس نتواست نظریۀ موج
بودنِ نور را ثابت کند ،او قانونی را برای ما به یادگار گذارد که در زمینۀ انواع موج و از جمله امواج صوتی
بسیار پر اهمیت است .امروزه بر اساس قانون هویگنس میدانیم که هر نقطه از جبهه موج می تواند به عنوان یک
منبع جدید از آن عمل کند .به عبارت دیگر ،هر نقطهای از موج خود میتواند امواج ریزی را تولید کند .اهمیت
این قانون را بعدها خواهیم دید.
رفتار امواج در کرانهها
بحث را با بررسی رفتار و کنش امواج شروع میکنیم ،وقتی به یک کرانه ،مرز ،یا جداره میرسند .اگر بدانیم
امواج در کرانهها چگونه عمل میکنند ،آنگاه خواهیم دانست اصوات در آنها چگونه عمل میکنند ،چرا که
اصوات نوعی از امواج هستند[ .منظور از کرانه یا مرز ،جایی در مسیر انتشار موج است که بسترِ انتشار تغییر
reflection 1
transmission 2
diffraction 3
interference 4
میکند .به عنوان مثال اگر یک موج صوتی در هوا تولید و انتشار یابد و در مسیرش به درون آب برود ،سطح
آب به عنوان یک مرز یا کرانه مطرح میشود ].برای درک بهتر موضوع ،با یک پالس یا ارتعاش واحد شروع
میکنیم .همانطور که قبالً گفته شد ،امواج چیزی جز پالسها یا ارتعاشات متناوب نیستند که از نقطهای به نقطۀ
دیگر حرکت میکنند .مثالی که قبالً داشتیم را به یاد بیاورید که در آن یک طناب را به دستگیرۀ درب وصل
کرده بودیم .با دست طناب را به طرف خود میکشیدیم تا طناب در حالت راست و کشیده قرار گیرد .حال
برای تولید یک پالس یا ارتعاش واحد ،یکبار دست خود را تکان میدهیم (به باال و پایین)؛ این ارتعاش از دست
ما به سمت دستگیرۀ درب حرکت میکند .اکنون میخواهیم به این مسئله بپردازیم که هنگامی که ارتعاش به
دستگیره برسد ،چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر ما مسیر حرکت ارتعاشِ را دنبال میکنیم ،میبینیم که هنگام رسیدن ارتعاش به کرانه (در این جا دستگیره)،
این ارتعاش منعکس میشود و باز در طول طناب به سمت دست ما بر میگردد .اما با دقت بیشتر میتوان دید که
ارتعاش بازگشتی ،برعکس ارتعاش رفت است؛ یعنی اگر ارتعاشی که به سمت دستگیره رفته بوده از نوع برآمده
(قله) باشد ،ارتعاش بازگشتی از نوع فرورفته (درّه) است (نک .شکل .)a 22همچنین اگر ارتعاش را به شکل
درّه به سمت دستگیره بفرستید ،ارتعاش بازگشتی از نوع قله خواهد بود .این پدیده با اطالع از رفتار امواج در
کرانهها قابل تعمیم است .اما قبل از توضیح مفصل رفتار امواج در کرانهها ،باید قانون سوم نیوتن را بلد باشیم.
قانون سوم نیوتن میگوید هر کنشی یک واکنش به دنبال دارد ،به عبارت دیگر اگر شما به جسمی فشار وارد
کنید ،آن جسم هم در مقابل به شما فشاری وارد میآورد .به عنوان مثال وقتی سر شلنگ باغبانی را با انگشت
مسدود کنید ،در مقابلْ فشاری از طرف آب به انگشت شما وارد خواهد آمد.
در مورد مثال طناب بسته شده به دستگیره ،وقتی ارتعاش را به طناب وارد میکنید ،ارتعاش به سمت دستگیره
میرود .اما از آنجا که دستگیره جامد و ارتباط طناب با آن پیوسته و سفت است ،بخش زیادی از ارتعاش
منعکس میشود .کنش وارده به دستگیره ،منجر به بروز واکنش از طرف آن میشود که برعکس کنش اولیه
است .در نتیجه ارتعاش قلهشکل به شکل ارتعاش درّهای بازگشت داده میشود .موج بازگشتی همان طول موجی
را دارد که موج وارده داشت ،همچنین همان سرعت را داراست .عالوه بر این ،دامنۀ موج بازگشتی نیز تقریباً با
موج وارده یکسان است( .دامنه ممکن است پس از برخورد به دستگیره مقداری کاهش یابد ،اما این مقدار ناچیز
و قابل اغماض است).
واضح است رفتاری که یک ارتعاش داشت ،میتواند به دو ارتعاش (یا پالس) و بیش از آن نیز تعمیم داده شود.
در واقع وقتی ما به طور متناوب دست خود را تکان دهیم ،ارتعاشات متناوب (یا موج) تولید میکنیم (مثل شکل
.)b 22یادمان باشد که در عمل ،ارتعاشات منعکس شده یا بازگشتی از دستگیره و ارتعاشات وارده به آن با هم
ادغام میشوند .اما پرداختن به جزئیات این بحث را به آینده موکول میکنیم.
شکل :22امواج در طول طناب حرکت میکنند .باال :پالس در طول طنابی حرکت میکند که انتهای آن سفت و محکم فیکس شده است.
پالس بازتاب داده شده معکوس است (اولی قله ،دومی دره) .پایین :پالسهای پر شمار در طول طناب حرکت میکنند ،امواج منعکس شده هم
حال فرض کنیم که ارتباط طناب و دستگیره سست است ،به عنوان مثال طناب با گره شُلی به دستگیره بسته شده
باشد .در این حالت ارتباط طناب و دستگیره سفت و سخت نیست (به عبارت دیگر طناب بستری متراکمتر
است) .حال اگر یکبار دیگر با تکان دادن دست یک پالس تولید کنیم ،خواهیم دید که ارتعاش وارده ،پس از
برخورد به دستگیره ،به همان شکل منعکس میشود که وارد شده بود .یعنی اگر ارتعاش وارده قله بوده باشد،
ارتعاش منعکس شده هم قله است و اگر اولی درّه بوده باشد ،دومی نیز درّه .بنا بر این از آنجا که مانند مورد
قبلی ،ارتباط طناب و دستگیره سفت نیست ،در نتیجه پالس منعکس شده همان ویژگیهایی را دارد که پالس
وارده داشته است.
حال اگر بخواهیم موارد گفته شده را در مورد امواج صوتی ،و نه طناب ،بررسی کنیم ،باید گفت که این قوانین
در مورد امواج صوتی نیز حاکم است .تنها اختالف این است که در امواج صوتی به جای قله و درّه ،با نقاط
پرفشار و کمفشار سر و کار داریم .چرا که موج صوتی از نوع امواج طولی است.
انتشار امواج در بسترهای متفاوت
در این بخش در مورد انتقال موج از یک بستر به بستری متفاوت صحبت خواهیم کرد .باز هم در اینجا از مثال
طناب و دستگیره درب و پالس واحد استفاده خواهیم کرد ،با این تفاوت که در اینجا طناب ما به طناب
کلفتتری متصل شده است .به عبارت دیگر میخواهیم بدانیم اگر موجی از یک بستر کم تراکم به بستری با
تراکم باال انتقال پیدا کند ،چگونه منتشر میشود.
باز هم با باال و پایین بردن دست ،یک پالس تولید میکنیم و دقت میکنیم ببینیم هنگامی که پالس از طناب
باریک به طناب کلفت (یا از بستر کم تراکم به بستر پر تراکم) منتقل شد ،چه اتفاقی میافتد .وقتی موج به این
نقطه میرسد ،قسمتی از موج منعکس یا بازگشت داده میشود و قسمت دیگر آن در طول طناب کلفتتر منتقل
میشود و به حرکت خود ادامه میدهد .بخشی از پالس که منعکس شده ،معکوس میگردد (اگر قله بود به دره
و اگر دره بود به قله تبدیل میشود)؛ انگار که به نقطۀ اتصالِ سفت و سختی برخورد کرده باشد .اما آن قسمت
که انتقال خود را در طناب کلفتتر ادامه داده است ،بدون تغییر فاز و تغییر حالت ادامه میدهد( .نک .شکل
.)24در نظر داشته باشید که پالس منتقل شده (رد شده از طناب کلفتتر) دارای دامنه و طول موج کمتر از موج
اولیه است .عالوه بر این ،چون در محیط پر تراکمتری قرار گرفته است ،با سرعت کمتری حرکت خواهد کرد.
اما در مورد موج منعکس شده (بازگشت داده شده از نقطۀ دارای اختالف قطر طناب) ،باید گفت این موج
دارای طول موج و سرعت یکسان با موج اولیه است (نک .شکل .)24
حال اگر طناب در ابتدا کلفت و بعد باریک باشد چه؟ در این مورد نیز اتفاق مشابهی میافتد .تفاوتها در
اینجاست که در این مورد ،موج منعکس شده همان فاز و حالتی را دارد که موج اولیه داشت (اگر موج اولیه قله
بوده باشد ،این موج نیز قله است و اگر آن درّه بوده باشد ،این نیز درّه خواهد بود) .همچنین موج منتقل شده
(موجی که نقطۀ اختالف قطرِ طناب را رد میکند) طول موج بیشتر و سرعت باالتری نسبت به موج انعکاس
یافته [=موج اولیه] خواهد داشت.
چنین نتایجی در بحث مقاومت اکوستیکی اهمیت پیدا میکنند .ما قبالً در مورد تطبیق مقاومت یا ایمپدنس در
مواردی که موج از یک بستر به بستر دیگر میرود ،صحبت کردهایم (نک .کارکرد گوش میانی) و گفتیم که
هنگامی که موج از یک بستر به بستر دیگر میرود ،تطبیق و همسانیِ مقاومت هر دو ناحیه ضروری است .طناب
باریک و سبکی که به طناب کلفت و سنگینی وصل شده باشد (نک .شکل ،)a 25همانند این است که بستری
با مقاومت کمتر به بستر با مقاومت بیشتر مرتبط شده باشد .در این مورد ،بخش زیادی از انرژی موج منعکس
میشود و تنها بخش کمی از آن منتقل میگردد .عالوه بر آن ،دامنه و طول موج منتقل شده تغییر میکند.
موجی که از طناب کلفت به طناب نازک منتقل شده باشد نیز معضالت مشابهی را پدید میآورد و در این مورد
نیز بخش زیادی از انرژی موج منعکس میشود .برای همسانی مقاومت ،باید هر دو طناب در دو طرف مرز یا
کرانه هم قطر باشند (دو بسترِ هم تراکم و هم چگالی باشند) .تنها در این مورد است که همه ،یا بخش زیادی از
انرژی منتقل میگردد (نک .شکل .)b 25
تطبیق مقاومت در سازهای موسیقی نقش مهمی ایفا میکند .برای مثال ویولن را در نظر بگیرید .اگر بدنۀ ویولن
وجود نداشته باشد ،وقتی سیمهای آن را به صدا در آوریم ،صدای کمی از آن حاصل میآید .چرا که سیمها
بدون بدنۀ ساز ،حجم هوای کمتری را به ارتعاش وادار میکنند .سیمهای ویولن باید از روی خرکی که به
صفحهای چوبی متصل باشد بگذرند تا به کمک آن صفحه بتوانند تطبیق مقاوت مناسبتری با هوا انجام دهند.
کوتاه سخن این که سیمها صفحۀ چوبی را برای ارتعاش بیشتر به نوسان در میآورد و صفحه نیز به نوبۀ خود
حجم بیشتری از هوای اطراف را مرتعش میکند .این پدیده در مورد پیانو هم قابل تعمیم است .پیانو نیز بدون
صفحۀ مرتعش ،ما به سختی بتوانیم صدایی از این ساز بشنویم .وسیلۀ تطبیق مقاومت در هر تولید کنندۀ صوت،
باعث میشود که بتوان صدای آن را شنید.
انعکاس اصوات
احتمااً همۀ ما در یک درّه ،یک اتاق خالی یا یک ساختمان بودهایم که صدا در آن اکو یا انعکاس داشته است.
شاید سعی کرده باشید تعداد اکوهایی را که هنگام فریاد زدن در درّه ،از کوه مقابل دریافت میکنید را
بشمارید .این اتفاق ناشی از پدیدۀ انعکاس صوت است .یکی از بهترین راهها برای فهم چگونگی انعکاس
اصوات از سطوح ،استفاده از وسیلهای به نام «مخزن موّاج» است .مخزن مواج ،مخزنی است پر از آب که سطح
زیرین آن از شیشه است .این وسیله به شما اجازه میدهد که امواج نوری را ،هنگامی که نور بر سطح آب
تابانده میشود ،مشاهده کنید .آنچه که شما در این حالت میبینید ،یک سری از نقاط تاریک و روشن است.
نقاط روشن قلل و نقاط تاریک درّۀ موج هستند .هنگامی که با ضربه سطح صاف آب را بر هم میزنید ،حرکت
امواج و رفتار آنها را –هنگام برخورد به اجسام مختلف -میتوانید ببینید (نک .شکل .)23
بیاید با امواج مستقیم شروع کنیم .اگر یک جسم دارای سطح صاف ،مثل یک خط کش ،را به یک نوسانگر
متصل کنیم تا سطح آب را دائماً بر هم بزند ،امواجی از آن متساعد یشود که شامل درهها و قلههاییست .حال
اگر یک مانع را با زاویۀ مشخصی نسبت به تابش امواج قرار دهیم ،خواهیم دید که امواج پس از برخورد به
جسم ،با همان زاویهای بازتابش یا منعکس میشوند که به آن برخورد کرده بودند .این نتیجۀ قانون بازتابش
امواج است ،که البته برای امواج صوتی نیز صادق است .قانون بازتابش به ما میگوید که اگر موج پس از
برخورد به جسمی انعکاس پیدا کند ،زاویۀ تابش (یا زاویۀ موج وارده به جسم) ( )θiبا زاویۀ انعکاس (یا موج
بازتابیده شده از جسم) ( )θrمساوی است (نک .شکل .)26
شکل :23مخزن مواج
امواج همیشه از سطوح صاف منعکس نمیشوند .بعضی وقتها امواج از سطوح کمانی و منحنی منعکس
میشوند .سطح درونیِ یک کُره را در نظر بگیرید (نک .شکل .)27اگر موجی به این سطح برخورد کند،
چگونه منعکس میشود؟ برای جواب به این سوال نیز میتوان از مخزن مواج کمک گرفت .با برخورد امواج
آب به سطح منحنی ،میتوان دید که بازتاب این امواج در حالت برهمکنش نسبت به هم قرار میگیرند .از آنجا
که امواج انعکاسی در این زمینه مغشوش هستند ،پس بهتر است با در نظر گرفتن شعاعهای منحنی به بررسی
بپردازیم .همانطور که در شکل 27میبینیم ،زاویهای که هر موج وارده در یک نقطه با شعاع دایره در آن نقطه
دارد ،مساوی است با زاویۀ موج بازتابیده با همان شعاع مفروض .واضخ است که شعاعهای یک دایره یا کره در
نقطهای که مرکز آن است به هم میرسند .اما بر اساس شکل ،27انعکاس امواج وارده به منحنی در یک نقطه به
هم نمیرسند .اگر با فیزیک اپتیک آشنا باشید ،میدانید که اگر نور را به آینۀ کروی بتابانید ،انعکاس آنها در
یک نقطه همگرایی ندارند .به همین صورت اگر امواج صوتی را به یک سطح کروی بتابانیم ،انعکاس آنها در
یک نقطه جمع نمیشوند و همگرایی ندارند.
اگر بخواهیم تمامی انعکاسها در یک نقطه همگرایی داشته باشند ،به منحنی سهمی نیاز داریم .در منحنی
سهمی ،همۀ بازتابشها یا انعکاس صوت به یک نقطه میرسد که به آن نقطۀ کانونی میگوییم .به این ترتیب
اگر شما در نقطۀ کانونی یک بازتابندۀ سهمیِ شکلِ بزرگ بایستید ،میتوانید صداهای دوردست را به وضوح
بشنوید ،در حالی که اگر یک قدم از نقطه کانونی فاصله بگیرید ،به سختی آن صداها را میشنوید .گنبد مسجد
شاه اصفهان یک مثال در این زمینه است .این گنبد با سطح کاشیکاری شده ساختار سهمی دارد و امواج صوتی
را انعکاس میدهد .نقطۀ کانونی سهمیِ گنبد ،در محلی روی زمین تعبیه شده است و افراد با قرار گرفتن در آن
ناحیه ،صدی محیط را به وضوح و با شدت باال میشنوند.