You are on page 1of 10

‫طیف سنجی یکی از روش های مورد استفاده برای دریافت اطالعات از یک ماده با استفاده از بررسی‬

‫برهمکنش بین ماده و تابش الکترومغناطیسی به عنوان تابعی از طول موج یا فرکانس تابش می باشد‪ .‬این‬
‫اصطالح‪ ،‬به فرایند تعیین شاخص‌های طیفی بازتاب شده و یا تابش شده از سطح اجسام اطالق می‌گردد‪.‬‬
‫از لحاظ تاریخی طیف سنجی به شاخه ای از علم برمی‌گردد که در از نور مرئی برای مطالعات نظری در‬
‫ساختار ماده و آنالیزهای کیفی و کمی استفاده می‌شد؛ گر چه اخیراً به عنوان یک روش جدید نه فقط برای‬
‫نور مرئی بلکه بسیاری از اشکال تابش الکترومغناطیسی به کاربرده می‌شود‪ .‬طیف سنجی و یا‬
‫اسپکتروسکوپی‪ ،‬روش‌های آزمایشگاهی وسیعی را شامل می‌شود که به بررسی برهمکنش نور با مواد‬
‫مختلف می‌پردازد‪ .‬به عبارت دقیق‌تر در این حوزه‪ ،‬برهمکنش فوتون‌های الکترومغناطیس با اتم‌ها و‬
‫مولکول‌های مواد مختلف بررسی می‌شود‪ .‬کاربرد اصلی اسپکتروسکوپی شناسایی گونه‌های مختلف اتمی‬
‫و مولکولی و همچنین بررسی ساختارهای مولکولی مواد می‌باشد‪.‬‬

‫تابش الکترومغناطیس در طیف سنجی‬


‫تابش الکترومغناطیس نوعی از انرژی است که رفتار آن با هر دو خواص موج و ذره توصیف می‌شود‪.‬‬
‫اگر نور را نوعی موج در نظر بگیرم‪ ،‬برخی از خواص تابش الکترومغناطیس همچون شکست به هنگام‬
‫عبور از فضاهای مختلف را ساده‌تر می‌توان توصیف کرد‪ .‬دیگر خواص همچون گسیل و جذب را با در‬
‫نظر گرفتن نور به عنوان ذره می‌توان توضیح داد‪ .‬ذات اصلی تابش‌های الکترومغناطیس‪ ،‬از گذشته تا به‬
‫امروز یعنی از زمان توسعه مکانیک‪ ‬کوانتوم در اوایل قرن نوزدهم‪ ،‬همچنان ناشناخته باقی مانده است‪ .‬با‬
‫این وجود‪ ،‬مفهوم‪ ‬دوگانگی موج‪-‬ذره‪ ،‬روش مناسبی برای توصیف تابش‌های الکترومغناطیس به شمار‬
‫می‌آید‪.‬‬

‫خواص موجی تابش‌های الکترومغناطیس‬


‫تابش‌های الکترومغناطیس متشکل از نوسان‪ ‬میدان‌های الکتریکی‪ ‬و‪ ‬مغناطیسی‪ ‬هستند که در فضا و در‬
‫طول یک مسیر خطی با‪ ‬سرعت ثابت منتشر می‌شوند‪ .‬در محیط‪ ‬خالء‪ ،‬این پرتوها با‪ ‬سرعت‪ ‬انتقال‬
‫می‌یابند‪ .‬زمانی که تابش‌های الکترومغناطیس از محیطی به جز خال عبور کنند‪ ،‬سرعت آن‌‌ها را با‪ ‬‬
‫‪ v‬نشان می‌دهند که این سرعت‪ ،‬از سرعت‪ ‬نور‪ ‬کم‌تر است اما اختالفی ناچیز و زیر ده درصد دارد‪.‬‬
‫میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی به صورت عمود برهم و با جهت انتشار موج‪ ،‬نوسان می‌کنند‪ .‬تصویر‬
‫زیر‪ ،‬نمونه‌ای از یک تابش الکترومغناطیس است که از یک نوسانگر میدان مغناطیسی و یک نوسانگر‬
‫میدان الکتریکی تشکیل می‌شود‪.‬‬
‫(‪)1‬‬

‫یک موج الکترومغناطیس را با خواص اساسی مختلفی توصیف می‌کنند‪ .‬این خواص عبارتند از‪ :‬سرعت‪،‬‬
‫دامنه‪ ،‬فرکانس‪ ،‬زاویه فازی‪ ،‬قطبیدگی (قطبش) و جهت انتشار‪.‬‬

‫خواص کاربردی دیگری نیز برای توصیف رفتار یک موج الکترومغناطیسی مورد استفاده قرار می‌گیرند‬
‫که از آن‌جمله می‌توان به‪ ‬طول موج‪ ‬اشاره کرد‪ .‬این مفهوم به صورت فاصله بین دو قله موج تعریف‬
‫می‌شود‪ .‬طول موج برای تابش‌های الکترومغناطیس همچون فرابنفش و نور مرئی‪ ،‬از مرتبه واحد نانومتر‬
‫و برای مادون قرمز از مرتبه واحد میکرومتر می‌باشد‪ .‬رابطه بین طول موج و فرکانس در زیر آورده‬
‫شده است‪:‬‬

‫(‪)2‬‬

‫توجه داشته باشید زمانی که یک تابش الکترومغناطیس از فضای متفاوتی عبور کند‪ ،‬به طور مثال از هوا‬
‫به آب‪ ،‬فرکانس آن ثابت می‌ماند‪ .‬از‌ آنجایی که سرعت‪ ،‬وابسته محیط عبوری است‪ ،‬برای اینکه فرکانس‬
‫ثابت باشد‪ ‌،‬طول موج تغییر می‌کند‪.‬‬

‫خواص ذره‌ای تابش الکترومغناطیس در طیف سنجی‬


‫زمانی که یک ماده‪ ،‬تابش الکترومغناطیس را جذب می‌کند‪ ،‬دچار تغییر انرژی می‌شود‪ .‬برای سادگی فهم‬
‫برهم‌کنش‌ها بین ماده و تابش الکترومغناطیس‪ ،‬فرض می‌کنیم که این تابش‌ها شامل پرتو‌هایی با ذره‌هایی‬
‫دارای انرژی موسوم به فوتون هستند‪ .‬زمانی که یک فوتون توسط نمونه‌ای جذب شود‪ ،‬از بین می‌رود و‬
‫انرژی آن به نمونه جذب می‌شود‪ .‬انرژی فوتون‪ ‬که از واحد ژول نشان است را می‌توان به فرکانس‪ ،‬طول‬
‫موج و عدد موج توسط رابطه زیر مرتبط کرد‪:‬‬

‫(‪)3‬‬
‫طیف الکترومغناطیس‬
‫فرکانس و طول موج تابش‌های الکترومغناطیس‪ ،‬با یکدیگر متفاوت هستند‪ .‬برای سادگی کار‪ ،‬تابش‌های‬
‫الکترومغناطیس را به نواحی مختلفی موسوم به طیف الکترومغناطیس تقسیم می‌کنیم‪ .‬این تقسیم‌بندی بر‬
‫اساس نوع حالت گذار اتمی و مولکولی است که سبب جذب یا گسیل فوتون می‌شود و در تصویر زیر به‬
‫این طیف اشاره شده است‪.‬‬

‫(‪)4‬‬

‫فوتون‌ها منبعی از عالئم‬


‫در بخش قبل‪ ،‬در خصوص خواص تابش الکترومغناطیس صحبت کردیم که این خواص عبارت بودند از‪:‬‬
‫انرژی‪ ،‬سرعت‪ ،‬دامنه‪ ،‬فرکانس‪ ،‬زاویه فاز‪ ،‬قطبیدگی و جهت انتشار‪ .‬محاسبات طیف‌ سنجی تنها زمانی‬
‫میسر خواهد بود که برهم‌کنش‌های فوتون با نمونه‪ ،‬منجر به تغییر در یکی یا بیشتر از این خواص شوند‪ .‬‬

‫طیف‌ سنجی جذبی‬


‫در طیف‌ سنجی جذبی‪ ،‬یک فوتون توسط یک اتم یا مولکول جذب می‌شود‪ .‬در اثر این جذب‪ ،‬حالت گذاری‬
‫از انرژی پایین به انرژی باالتر یا حالت برانگیخته وجود دارد‪ .‬به طور مثال‪ ،‬در تصویر زیر نشان داده‬
‫شده است که جذب یک فوتون از نور‪ ‬مرئی‪ ،‬یکی از الکترون‌های الیه ظرفیت اتم یا‪ ‬مولکول‪ ‬را به سطح‬
‫انرژی باالتری می‌رساند‪ .‬الزم به ذکر است زمانی که مولکولی‪ ،‬اشعه مادون قرمز را جذب می‌کند‪ ،‬یکی‬
‫از‪ ‬پیوندهای شیمیایی‪ ‬آن تغییری در انرژی ارتعاشی را تجربه می‌کند‪.‬‬

‫(‪)5‬‬

‫جذب و گسیل فوتون‬


‫تصویر باال به صورت خیلی ساده‪ ،‬جذب و گسیل یک فوتون را توسط اتم یا مولکول نشان می‌دهد‪ .‬زمانی‬
‫که یک فوتون با انرژی‪  hν ‬به اتم یا مولکولی برخورد کند‪ ،‬اگر اختالف انرژی بین حالت پایه و‬
‫برانگیخته موسوم به‪ ،ΔE ‬با انرژی فوتون برابر باشد‪ ،‬جذب رخ می‌دهد‪ .‬این اتم یا مولکول برانگیخته‬
‫می‌تواند فوتون آزاد کند و به حالت پایه خود برسد‪ .‬در این حالت نیز‪ ،‬انرژی فوتون با اختالف انرژی ‪Δ ‬‬
‫‪E‬برابر است‪.‬‬
‫زمانی که ماده‪ ،‬تابش الکترومغناطیس را جذب می‌کند‪ ،‬تعداد فوتون‌هایی که از نمونه گذر می‌کنند کاهش‬
‫می‌یابند‪ .‬اندازه‌گیری این میزان کاهش‪ ،‬موسوم به مقدار جذب‪ ،‬یک ابزار تحلیلی قوی است‪ .‬توجه داشته‬
‫باشید که هر یک از سطوح انرژی در تصویر قبل‪ ،‬مقدار مشخصی دارد چراکه این سطوح‪ ،‬کوانتیده‬
‫هستند‪.‬‬

‫زمانی که یک اتم یا مولکول برانگیخته‪ ،‬به حالت پایه انرژی برگردد‪ ،‬انرژی اضافی به طور معمول به‬
‫شکل فوتون آزاد می‌شود که به این فرآیند‪ ،‬گسیل می‌گویند‪.‬‬

‫دسته دوم روش‌های طیف سنجی‬


‫روش‌های طیف سنجی در دسته دوم‪ ،‬مربوط به تغییر در دامنه‪ ،‬زاویه فاز‪ ،‬قطبیدگی و جهت انتشار هستند‬
‫که در نتیجه شکست‪ ،‬انعکاس‪ ،‬پراکندگی‪ ،‬انکسار یا پخش‌شوندگی ماده به وجود می‌آیند‪ .‬‬

‫تاریخچه‬

‫تاریخچه طیف‌نمایی نجومی به نخستین مشاهدات نیوتون از نور خورشید پراکنده شده با منشور برمی‌گردد‪.‬‬
‫در این نوع طیف‌نمایی با مطالعه طیف تابشی الکترومغناطیسی اجرام آسمانی می‌توان به بسیاری از‬
‫خواص ستارگان و کهکشان‌های دور مانند ساختار شیمیایی‪ ،‬فاصله‪ ،‬طول عمر‪ ،‬تابندگی و نسبت جرم‬
‫کاهش یافته و حتی حرکتشان دست یافت‪.‬‬
‫یکی دو قرن پس از طرح اولیه طیف نمایی توسط اسحاق نیوتن مدتی این مسأله مورد استفاده قرار‬
‫نگرفت‪ .‬با وجود این که در طول نیمه اول قرن نوزدهم تعداد زیادی از خطوط طیفی مشاهده و اندازه‬
‫گیری شدند از جمله خطوط جذب در طیف خورشید‪ ،‬که بوسیله فرانهوفر کشف شد و خطوط گسیلی در‬
‫طیفهای شعله‌ها ‪ ،‬بنای رسمی شیمی طیفی تا حدود سال ‪ 1860‬میالدی که کیرشهف و بونس‪ ،‬رابطه بین‬
‫طول موج‌های خاصی و اتم‌های خاص را تثبیت کردند‪ ،‬به درازا کشید‪.‬‬
‫در چند سال بعد چندین عنصر (ازجمله روبیدیوم ‪ ،‬تالیوم و ایندییوم) برای اولین بار از راه طیف نمایی‬
‫کشف شدند‪ .‬سوای کاربردهای آزمایشگاهی‪ ،‬تجزیه شیمیایی طیفی مستقیما برای مشخص کردن خطوط‬
‫فرانهوفر در طیف خورشید به کار رفت‪ .‬وجود هلیوم در خورشید در سال ‪ 1868‬میالدی چندین سال قبل‬
‫از آن که این عنصر در آزمایشگاه بطور خالص بدست آید‪ ،‬توسط لویکر کشف شد‪.‬‬
‫مشخص کردن اتم‌ها و مولکول‌ها در سایر ستارگان‪ ،‬در سحابی‌ها و در فضای بین ستارگان همراه با‬
‫ارزیابی فراوانی نسبی آن‌ها‪ ،‬تا به امروز ادامه دارد و برای اختر فیزیک و کیهان شناسی دارای اهمیت‬
‫بسیاری است‪.‬‬
‫مبنای طیف سنجی ساختار اتمی از سال ‪ 1885‬میالدی به بعد در اثر کوشش‌های بالمر و ریدبرگ و‬
‫دیگران در راستای گروه بندی خطوط طیفی مشاهده شده اتم معینی‪ ،‬به ترتیبی معنی دار‪ ،‬پی ریزی شد‪.‬‬
‫شکافتگی خطوط طیفی در یک میدان مغناطیسی که در سال ‪ 1896‬میالدی به وسیله زیمن کشف شده بود‪،‬‬
‫توسط لورنتس بر اساس نوسان ذرات بارداری تعبیر گردید‪ ،‬که نسبت بار بر جرم آنها با الکترون کشف‬
‫شده در همان زمان توسط تامسون ‪ ،‬یکی بود‪ .‬با این همه تنها در سال ‪ 1913‬میالدی بود که بوهر با‬
‫استفاده از مدل اتمی رادرفورد‪ ،‬نظریه اتم هیدروژن را که معرف رابطه واقعی بین طیف و ساختار اتمی‬
‫بود به وجود آورد‪.‬‬
‫طیف سنجی در فیزیک اتمی در سال‌های ‪ 1913‬تا ‪ 1930‬شمسی با ورود مکانیک کوانتومی و کشف‬
‫اسپین الکترون و هسته به سرعت گسترش یافت و هم اکنون نیز این پیشرفت ادامه دارد‪ .‬روشن شدن طیف‬
‫عناصر واسطه (مانند اتم‌های خاکهای نادر) و گونه‌های با درجه یونش باال و مطالعه ساختار فوق زیر و‬
‫جابجایی ایزوتوپی نشانه‌هایی از نقش مستمر طیف نمایی سنتی است‪.‬‬
‫کاربرد اختر فیزیکی طیف سنجی‬
‫عمده‌ترین کاربرد طیف سنجی‪ ،‬شامل مطالعه و بررسی جابجایی‌‪ ،‬پهنا و شدت خطوط طیفی (و گاهی‬
‫شدت و توزیع طیفی تابش پیوسته) برای تعیین فراوانی‌‪ ،‬دما‪ ،‬فشار‪ ،‬سرعت‪ ،‬چگالی الکترونی و‬
‫فرآیندهای انتقال تابشی در گاز جاذب یا گسیلنده است‪.‬‬
‫ستارگان‬
‫از مهم‌ترین ستارگانی که طیف‌نمایی در مطالعه آن سهم بسزایی داشته‪ ،‬خورشید است و در واقع فرانهوفر‬
‫و سشی از پیشگامان اسپکتروسکوپی خورشیدی بودند‪ .‬سشی ستارگان را بر اساس تعداد و پهنای خطوط‬
‫جذبی آن‌ها طبقه‌بندی کرد‪ ،‬که این دسته‌بندی بعدها به دمای ستارگان مربوط شد‪.‬‬
‫در واقع خطوط جذبی خاصی برای محدوده دمایی مشخصی مشاهده می‌شد و همچنین هر خط جذبی برای‬
‫اندازگیری یک ترکیب شیمیایی استفاده می‌شد‪ .‬هر عنصر مجموعه‌ای از خطوط جذبی را در بردارد‪،‬‬
‫مهم‌ترین خط مربوط به هیدروژن است که تقریبا ً در هر ستاره موجود است و به عنوان خطوط بالمر‬
‫شناخته می‌شود‪.‬‬
‫در سال ‪ ۱۸۶۸‬خطوط زرد پررنگی در طیف خورشیدی مشاهده شد که قبالً در آزمایشگاه دیده نشده بود؛‬
‫بنابراین آن را به عنصری نا شناخته نسبت دادند و آن را هلیوم که از واژه یونانی هلیوس به معنی خورشید‬
‫بود نامیدند‪ .‬همچنین در دهه ‪ ۱۸۶۰‬درهنگام کسوف در تاج خورشیدی خطوط گسیلی‪،‬به خصوص به‬
‫رنگ سبز‪ ،‬مشاهده شد که باهیچ عنصری برابر نبود‪ .‬آن را کرونیوم نامیدند تا اینکه در دهه ‪ ۱۹۳۰‬معلوم‬
‫شد که آن‌ها نیکل و آهن بسیار یونیده هستند که به خاطر دمای فوق‌العاده زیاد تاج خورشیدی به وجود‬
‫آمده‌اند‪.‬‬
‫سحابی‌ها‬
‫در زمان نجوم تلسکوپی‪ ،‬کلمه سحابی به هر قطعه نوری تیره که شبیه ستاره بود اطالق می‌شد‪ .‬خیلی از‬
‫آن‌ها مثل آندرومدا طیفی شبیه طیف اجرام آسمانی داشتند بنابراین بعدها کهکشان از آب درآمدند‪.‬‬
‫ویلیام هاگینز هنگام مشاهده سحابی چشم گربه‌ای هیچ طیف پیوسته‌ای مانند خورشید را مشاهده نکرد به‬
‫جز چند خط قوی گسیلی که با خطوط هیچ عنصری روی زمین برابر نبود‪ .‬در اینجا باز عنصر جدیدی‬
‫بنام نبولیم (‪ )nebulium‬پیشنهاد شد‪ .‬در دهه ‪ ۱۹۲۰‬فهمیدند که این‌ها خطوط اکسیژن‌اند و چون سحابی‌ها‬
‫بسیار رقیق‌اند خیلی کم‌چگال‌تر از حتی بهترین خالء تولیدی روی زمین هستند‪.‬‬
‫در شرایط خالء اتم‌ها به‌طور متفاوت رفتار کرده و خطوطی می‌توانند شکل بگیرند که در چگالی‌های‬
‫معمولی تحت فشار قرار گرفتند‪.‬‬
‫کهکشان‌ها‬
‫طیف کهکشان‌ها شبیه طیف ستارگان است‪ .‬این نوع اسپکتروسکوپی منجر به کشف خیلی از اصول و‬
‫مبانی فیزیکی شد‪ .‬در دهه ‪ ۱۹۲۰‬هابل کشف کرد که همه کهکشان‌ها در حال دور شدن از زمین‌اند‪ .‬این‬
‫دلیلی بود بر اینکه عالم از یک نقطه یعنی انفجار بزرگ شروع شده‌است‪.‬‬
‫همچنین زیکی متوجه شد که کهکشان‌ها تندتر از آنچه که ممکن به نظر می‌رسد در حال حرکت‌اند؛‬
‫بنابراین او فرض کرد که خوشه‌های کهکشان‌ها بایستی از مقدار زیادی از اجرام غیر نورانی که با عنوان‬
‫ماده تاریک شناخته می‌شوند تشکیل شده باشند‪.‬‬
‫کوازارها‬
‫در سال ‪ ۱۹۵۰‬تعدادی چشمه قوی رادیویی وابسته به اجرام خیلی کم‌نور که به نظر می‌رسید خیلی آبی‬
‫باشند پیدا شد‪ .‬آن‌ها منابع رادیویی شبه‌اختری یا کوازارها نامیده شدند‪ .‬خطوط جذبی از زمانی که اولین‬
‫طیف از این اجرام گرفته شد غیره منتظره بود و به زودی به عنوان یک طیف کهکشانی عادی خط نشری‬
‫اتم هیدروژن با قرمز گرایی باال دریافت شد‪ .‬قانون هابل درخشندگی باال و دور دست بودن شبه‌ستاره‌ها را‬
‫می‌رساند‪.‬‬
‫سیاره وسیارک‌ها‬
‫چون سیاره‌ها و سیارک‌ها فقط با انعکاس نور یک ستاره می‌درخشند طیف نور بازتابی از آن‌ها شامل‬
‫باندهای جذبی مربوط به مواد معدنی در صخره‌ها و سنگ‌های موجود در بدنه یا عناصر و مولکول‌های‬
‫موجود در اتمسفرشان است‪.‬‬
‫سیارک‌ها با توجه به طیفشان به سه گروه تقسیم می‌شوند‪:‬‬
‫نوع‪ : C‬که از مواد کربندار ساخته شده‌اند‬
‫نوع‪ : S‬عموما ً از سیلیکان تشکیل شده‌اند‬
‫نوع‪ : M‬که متالیک‌اند‪ .‬سیارک‌های نوع‪ ‌M‬ترکیب تا حدی شناخته شده‌اند‪ .‬آن‌ها نسبتا روشن هستند (آلبدو‬
‫‪ .)0.2-0.1‬برخی‪ ،‬اما نه همه‪ ،‬از نیکل‪-‬آهن ساخته شده‌اند‪.‬‬
‫دنباله‌دارها‬
‫طیف دنباله‌دارها متشکل از ابرهای گرد و غباری است که آن‌ها را احاطه کرده است‪ ،‬همانند زمانی که‬
‫بادهای خورشیدی با گازهای احاطه شده با دنباله‌دار برخورد می‌کند‪.‬‬
‫آنالیز ترکیبات ستاره‌های دنباله‌دار نشان می‌دهد در آن‌ها از مواد اولیه روزهای ابتدایی منظومه شمسی‬
‫وجود دارد‪ .‬پیشنهاد شده که ممکن است که به خاطر برخوردهای آن‌ها در زمین آب بیشتری برای‬
‫اقیانوس‌ها و مواد شیمیایی الزم برای شکل‌گیری حیات تولید شده باشد‪.‬‬
‫ابزارها‬
‫اسپكتروسكوپ دستگاهی است كه برای مشاهده و بررسی طیف مورد استفاده قرار می‌گیرد و دارای انواع‬
‫مختلفی است‪:‬‬
‫راستانما ‪ ،‬دو منشوری ‪ ،‬مقایسه‌ای و ‪. ...‬‬
‫وسیله‌ای که طیف یا بیناب هر ماده را ثبت می کند بیناب‌سنج یا اسپکترومتر نام دارد‪.‬‬
‫طیف سنجی در اخترشناسی در مشاهدات از راه دور استفاده می‌شود‪ .‬اکثر تلسکوپ‌های بزرگ بیناب‌نگار‬
‫دارند که برای اندازه‌گیری ترکیبات شیمیایی و خواص فیزیکی اجسام نجومی یا اندازه‌گیری سرعت‌شان از‬
‫طریق جابجایی دوپلری خطوط بیناب‌شان استفاده می‌شود‪.‬‬
‫هدف استفاده از اسپكتروسكوپ تعیین ضریب شكست برای رنگ های مختلف طیف نور سفید می باشد‪.‬‬
‫ساختمان اسپکتروسکوپ یا طیف نما‬
‫اسپكتروسكوپ كه برای بررسی طیف هر نوع چشمه نور به كار می‌رود و اساس كار آن تجزیه رنگ‬
‫های متفاوت است شامل چهار قسمت می‌باشد كه عبارتند از‪:‬‬
‫‪ .1‬لوله موازی كننده یا كولیماتور‬
‫‪ .2‬منشور‬
‫‪ .3‬دوربین‬
‫‪ .4‬میكرومتر‬
‫كولیماتور (‪)Collimator‬‬
‫در لوله موازی كننده یا كولیماتور چشمه نور مقابل شكافی كه در كانون اصلی یك عدسی محدب است‪،‬‬
‫قرار دارد‪.‬‬
‫از آن جا كه شكاف در كانون عدسی واقع است‪ ،‬نور پس از عبور از عدسی به طور موازی از لوله‬
‫كولیماتور خارج خواهد شد‪.‬‬
‫برای این كه بتوان قسمت های مختلف طیف را به طور مجزا از یكدیگر تشخیص داد‪ ،‬باید شكاف باریك‬
‫باشد تا طیفی مشخص و صریح كه در آن تجزیه رنگ ها به دقت صورت گرفته است‪ ،‬تولید شود‪.‬‬
‫بدین منظور در كنار شكاف ‪ ،‬پیچی منظور شده است كه می‌توان عرض آن ها را كم و زیاد كرد تا زمانی‬
‫كه كه طیف مطلوب به دست آید‪.‬‬
‫منشور‬
‫نور موازی خارج شده از كولیماتور در راه خود به منشوری مثلث‌القاعده كه نسبت به جهت تابش اشعه در‬
‫مینیمم انحراف است‪ ،‬برخورد می‌كند‪.‬‬
‫دسته پرتو نور ضمن گذشتن از منشور به طرف قسمت ضخیم آن شكسته می‌شود (شكست نور) و میزان‬
‫شكست آن برای نور بنفش بیشتر و برای نور قرمز كمتر است‪.‬‬
‫به این دلیل نور قرمز در باال و بنفش در پایین قرار دارد و بقیه رنگها بین این دو رنگ دیده می‌شوند‪.‬‬
‫دوربین‬
‫نور پس از شكست و تجزیه در منشور به صورت دسته پرتوهای موازی و رنگین جداگانه در می‌آید كه‬
‫پس از شكست در یك عدسی همگرای محدب در سطح كانونی آن جمع می‌شود و روی هم طیفی را تشكیل‬
‫می‌دهد كه می‌توان بوسیله ذره‌بین طیف را بزرگتر از آن چه كه هست‪ ،‬نشان داد‪ ،‬یا اینكه طیف را بر‬
‫روی پرده سفیدی تشكیل داد‪.‬‬
‫میكرومتر (‪)Micrometer‬‬
‫برای تقسیم بندی مشخص طیف از میكرومتر استفاده می‌شود‪.‬‬
‫اجزای میكرومتر‬
‫این لوله عبارت است از یك عدسی همگرا ‪ ،‬یك شیشه مدرج و یك منبع نور‪.‬‬
‫شیشه مدرج در كانون عدسی همگرا قرار دارد و دارای درجه بندی میكرومتر است‪ .‬پس از روشن شدن‬
‫منبع روشنایی تصویر درجات پس از عبور از عدسی بر روی سطح منشور منعكس و به گونه‌ای روی‬
‫طیف منطبق می‌گردد كه رنگ قرمز و بنفش بر روی درجات مربوط قرار گیرند‪.‬‬
‫به همین سبب برای جابجایی تصویر درجه بندی از باال به پایین یا از راست به چپ روی لوله میكرومتر‬
‫چند پیچ تعبیه شده كه به كمك آن ها می‌توان تصویر درجه بندی را به طور واضح تنظیم كرد‪.‬‬

‫انواع طیف سنجی‬


‫اگر بخواهیم همه روش‌های طیف‌ سنجی را برشماریم شاید بیش از ‪ ۴۰‬نوع روش طیف‌ سنجی وجود‬
‫داشته باشد که هر کدام برای کاربرد خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد‪.‬‬
‫اما اگر بخواهیم پرکاربردترین‌ها را دسته‌بندی و معرفی کنیم‪ ،‬باید بگوییم طیف‌ سنجی‌های مولکولی و‬
‫طیف‌ سنجی‌های اتمی بیشترین کاربرد را دارند‪ .‬طیف‌ سنجی مولکولی به روش هایی اطالق می‌گردد که‬
‫در آن موادی که در ساختار خود به شکل مولکولی هستند‪ ،‬وارد اندرکنش شده و مورد بررسی قرار‬
‫می‌گیرند‪ .‬طیف‌ سنجی‌های اتمی نیز با برهمکنش با اتم‌های سازنده مواد‪ ،‬اطالعات مورد نیاز ما را به‬
‫دست می‌دهند‪.‬‬
‫در تمام آزمایش‌های طیف‌ سنجی سه قسمت اصلی وجود دارد‪:‬‬
‫عامل تحریک‬
‫نمونه (ماده یا چیزی که قرار است مورد آزمایش قرار بگیرد(‬
‫آشکارساز (قطعه یا سیستمی که اطالعات را برهمکنش را ثبت می‌کند)‬
‫(شکل)‬
‫فرض کنید می‌خواهیم میزان محکم بودن یک آجر را تست کنیم‪ .‬آزمایش ساده است با یک چکش با قدرت‬
‫های مختلف روی آن می‌کوبیم و مشاهده می‌کنیم‪ .‬در این آزمایش عامل تحریک چکش ماست‪ ،‬نمونه آجر‬
‫است و آشکارساز چشم ما‪ .‬در یک آزمایش طیف‌ سنجی عامل تحریک می‌تواند امواج الکترومغناطیسی‪،‬‬
‫شعله آتش‪ ،‬صوت‪ ،‬ضربه و یا واکنش‌های شیمیایی باشد‪.‬‬
‫در طیف‌ سنجی‌های مدرن امروزی که روی مولکول‌ها و اتم ها اعمال می‌شود‪ ،‬امواج الکترومغناطیسی‬
‫بیشترین استفاده را دارند‪ .‬در این فرآیند یک موج الکترومغناطیسی به ماده تابیده شده و وارد برهمکنش با‬
‫ماده می‌شود‪ .‬یک آشکار ساز این برهمکنش را نظاره می‌کند و در نهایت اطالعات مورد نظر را به ما‬
‫می‌دهد‪.‬‬
‫بسته به اینکه چه اطالعاتی را مد نظر داریم از قسمت‌های مختلف امواج الکترومغناطیسی استفاده می‌کنیم‪.‬‬
‫امواج الکترومغناطیسی دسته از امواجی هستند که دارای میدان الکتریکی و مغناطیسی متغیر با زمان‬
‫هستند که با سرعت نور در فضای خالی منتشر می‌شوند‪.‬‬
‫(شکل)‬
‫در واقع در طیف‌ سنجی ما به دنبال جابجا کردن ماده بین ترازهای انرژی کوانتمی آن هستیم‪ .‬شاید این‬
‫تعریف سخت به نظر برسد اما مفهوم آن بسیار ساده است‪ .‬بگذارید یک مثال بزنیم‪:‬‬
‫فرض کنید در یک بازی شما باید اشیا درون یک جعبه را حدس بزنید‪ .‬وقتی درون یک جعبه بسته تعدادی‬
‫شئی ناشناس وجود داشته باشد و از شما بخواهند بدون باز کردن جعبه در مورد اشیا آن اطالعاتی بدهید‬
‫اولین کاری که میکنید چیست؟ درست است اولین کار این است که جعبه را تکان می‌دهید تا ببینید چه‬
‫صدایی از درون آن می‌آید‪ .‬اگر صدای چند مداد از درون جعبه بیاید اکنون کار آسان شده است‪.‬‬
‫در طیف‌ سنجی هم کار عامل تحریک همین است‪ ،‬ساختار ماده را تکان می‌دهد (البته در مقایس بسیار ریز‬
‫کوانتومی) و در مقیاس کوانتومی ترازهای انرژی ماده با ورود عامل تحریک مشخص میکنند که سیستم‬
‫به چه قسمت های برود‪( .‬یا اصطالحا به کدام ترازها برود)‬
‫ترازهای کوانتمی در واقع مکان‌های مجاز انرژی هستند که سیستم می‌تواند بین آن ها جا به جا شود‪ .‬این‬
‫تراز‌ها با محاسبات کوانتمی (حل معادله شرودینگر) بدست می‌آیند‪.‬‬
‫وقتی موج الکترومغناطیسی به ماده برخورد کند‪ ،‬سیستم از تراز پایه به ترازهای برانگیخته جا به ج‌ا‬
‫می‌شود‪ .‬سپس چیزی در حدود چند فمتوثانیه (ترازهای ارتعاشی) تا چند نانوثانیه (ترازهای الکترونی) در‬
‫ترازباال استراحت می‌کند و سپس با پس دادن انرژی به تراز پایه برمی‌گردد‪ .‬اگر فرآیند فسفرسانس باشد‬
‫ممکن است تا چند ساعت هم در ترازهای باال استراحت کند و سپس برگردد!‬
‫بنابراین تا اینجا فهمیدیم امواج الکترومغناطیسی سیستم را بین ترازها جا به جا می‌کند و ماده با جا بجا‬
‫شدن و پس دادن انرژی به ما کمک می‌کند تا اطالعاتی را در مورد آن به دست آوریم‪.‬‬

You might also like