Professional Documents
Culture Documents
بشکونی؟
دم در با لیوان قهوهش ایستاده بود و داشت با یه سردرد شدید حاصل از
بکوبه.
1
By Melody Sekai World
2
By Melody Sekai World
جونگین داد کشید و لیوان قهوهش رو روی میز کوبید .سرباز با دهن
نیمه باز و خشک شده از شنیدن توهینی که واضحا سرگرد مقابلش به
فرماندهشون کرده بود ،تقریبا روی زمین وا رفت و جونگین نگاه تیزی
_گمشو.
باید نگران میبود سرباز بیچاره چغلیش رو پیش فرمانده بکنه؟خب بذار
3
By Melody Sekai World
اون بود که تا حاال ده بار اون لعنتی رو زیر خاک کرده بود.
4
By Melody Sekai World
_حتما بیبی بوی ،میخوای ددی دیک کوچولوتو واست ساک بزنه تا
جونگین پشت به سلول ایستاده بود ،اما میتونست به خوبی حرکات پسر
رو پیشبینی کنه.میدونست االن دستهای بهم قفل شدهش با دستبند رو از
برای اولین بار در طول اون روز جرات کرد نگاهش رو به چشمهای
وحشی و خمار پسر پشت میله ها بده و با قدم برداشتن به سمتش ،یقه ی
5
By Melody Sekai World
_اگر انقدر دلت ساک زدن میخواد ،میتونم همین االن دیک بین پاهاتو با
_دلمو میشکونی عروسک! ولی خودمونیم ،وقتی عین بچه گربه پنجول
6
By Melody Sekai World
_چقدر ناز میکنی خوشگله ،فقط یه شب مهمونم باش تا ددی فقط با
سرگرد با زار نالید و لگدی به میلهها زد.چنگی بین موهای حالت گرفته
شدهش یکم ،فقط یکم از عملی کردن فکرهای خونی توی سرش که همه
با نوشیدن کمی از قهوهی تلخش ،خیلی زود اعصابش آروم گرفت و
تونست پشت میزش بشینه و با گذاشتن هردو پاهاش روی میز شلوغش،
7
By Melody Sekai World
به چشمهای تاریک پسر که مثل گربه های وحشی توی تاریکی
_مواد.
توی شلوار جین مشکی رنگش مخفی شده بودن دید زد.جونگین بی
از گردن شکالتی و سیب گلوی جذابش در دسترس پسر قرار داد و
از همون بار اول که به جرم سرعت غیر مجاز انداخته بودنش توی
زندان ،با دیدن سرگرد همیشه وحشی و خستهی دلفریبش ،آب دهنش راه
افتاده و بدجور دلش پیشش گیر کرده بود.البته بیشتر از خودش ،دلش
8
By Melody Sekai World
واسه باسن گرد و لعنتیش که توی شلوارش مخفی شده بود میرفت و از
هرچند که چندان هم الزم نبود ،باالخره پدر خالف و گردن کلفت داشتن
همه ی خالف های کوچیکش ،فقط یه کاور خیلی نازک روی حقایق
میدونه ،وگرنه هیچ دلیلی وجود نداشت که بخواد انقدر از اون و شغل
مهم نبود جونگین چقدر تالش کنه ،هیچکس توی اون اداره پشتش نبود
که حمایتش کنه تا حقایق رو افشا کنه ،و سرگرد جوون خیلی زود یاد
9
By Melody Sekai World
گرفت نباید به تنهایی کمر همت به تغییر دنیا ببنده درحالی که مردمش
و این باعث نفرت بی اندازهش از اون پسر میشد ،اوه سهون.یکی دیگه
گستاخی ها و تیکه های جنسی سهون اصال تازه نبودن ،جونگین تقریبا
عادت کرده بود.مشکل خود اون پسر بود ،کسی که جونگین حتی روی
قاتل بودنش قسم میخورد و هیچ مدرکی برای ثابت کردن جرائم
سنگینش نداشت.
_خسته ای؟
10
By Melody Sekai World
با وجود دونستن جواب ،ازش پرسید چون فقط میخواست یطوری دهنش
رو باز کنه و دوباره صدای خوشگل و بمش رو بشنوه ،نگاه تیز و چشم
غره های کیوتش رو ببینه و شاهد سرخ شدن گونه های خوشرنگش از
شدن.
_لعنت!اگه قراره بخاطر یه لیوان قهوه لباتو اویزون کنی که ددی دنیارو
11
By Melody Sekai World
بالفاصله لیوان خالی قهوه با میله های آهنی مقابلش برخورد کرد و
هوف کشید.
نکن!
درو کوبید.
12
By Melody Sekai World
.
.
.
.
بازوش رو چسبیده بود راه میرفت ،میتونست نگاه خیره و سنگین پسر
تمام کاری که میتونست بکنه اه کشیدن بودن مشت کردن دستاش تا مبادا
دستش یهو بخزه و کلتش رو بیرون بکشه ،تا فقط یه گلوله حرومش
کنه.صحنه های جنازه ی خونین پسر پشت سرش انقدر داشتن جذاب
13
By Melody Sekai World
با باز کردن در آهنی ،دستور داد و نگاهش رو به هیچوجه باال نیاورد،
میدونست اگر به پسر نگاه کنه قطعا یا داره لبش رو با تشنگی میلیسه یا
در رو طوری کوبید که صداش سرباز کنار دستش رو تقریبا نیم متر
پروند.در رو با دسته کلید توی دستش قفل کرد و باالخره نگاهش رو
باال آورد.
چیزی توی نگاه سهون تغییر کرده بود ،که باعث شد جونگین که
14
By Melody Sekai World
لبهاش ،فقط شونه ای باال انداخت و لش شده روی نیمکت کهنه و آهنی
سرگرد مشکوک شده برای بار آخر سر تا پای پسر رو از نظر گذروند
مفهومه؟
هردو دستش توی جیب های تنگ شلوارش ،سر تکون داد.
15
By Melody Sekai World
.
.
.
.
.
بعد از خالی کردن سه لیوان قهوه ،هنوز هم خوابش میومد .سرش رو
روی میز گذاشته بود و با دستهای اویزون ،تالش میکرد مغزش رو
دستش فکر کرده بود که داشت به معنی واقعی کلمه خل میشد.از وقت
شام خیلی وقت بود که گذشته بود اما سرگرد جوون گشنه بود و بخاطر
16
By Melody Sekai World
با انداختن فکر غذای گرم و خوشبو توی سطل اشغال مغزش ،از جاش
بلند شد تا یه لیوان قهوه ی دیگه پیدا کنه و در کنارش کیک بگیره تا
سرمای اواسط ماه دوم زمستون به بدن یخ زده ی جونگینی که تازه از
محل کارش بیرون زده بود گرما میبخشید و بوی خوش قهوه ای که توی
17
By Melody Sekai World
با تای ابروی باال رفته ،از دیدن صورت غریبه ی پسر پشت پیشخوان
که با لبخندی زیبا شده بود ،سفارش داد و پسر که بنظر بیست ساله
برخالف همیشه ،اون دختر جوونی که جونگین همیشه ازش قهوهش رو
متعجب از اینکه پسر شغلش رو درست حدس زده ،اخم کمرنگی کرد و
18
By Melody Sekai World
19
By Melody Sekai World
_حتما.
دیده بود ،با همون لبخند تایید کرد و تیکه کیکی توی بسته ی کاغذی
پیچید.
_ممنونم.
جونگین حین دادن کارتش به پسر برای حساب کردن ،گفت و پسر
20
By Melody Sekai World
.
.
.
.
21
By Melody Sekai World
با تایید سرباز جوون ،جونگین با صدای بلند فحش داد و بی توجه به
_بگو بیاد کیرمو بخوره ،من نمیرم ببینمش!مگه اینجا خونه ی خالهس؟
نگاه خیره و از دنیا بریده ای به قهوه و کیک گرمش ،دوباره فحش داد.
_ولی قربان-
22
By Melody Sekai World
با غرغر روی مبل مقابل میز کارش لم داد و پاهاش رو روی عصلی
فکرش سمت اون پسر مو صورتی جدید و لبخندش ،و قیافه ی عجیب
23
By Melody Sekai World
لذت ببره.
یکم بعد از تموم شدن کیکش ،با احساس سرگیجه ی خفیفی روی مبل
گرما میسوزه.
_پاشو برو ببین این زبون بسته چی میگه ،بازداشتگاه رو گذاشته رو
سرش.
24
By Melody Sekai World
پسر بزرگتر چشمهاش رو توی کاسه چرخوند و جلو اومد تا لگدی به
_گمشو برو ببین دردش چیه!یا اینکه همینجا لختت میکنم و با کلت
بفاکت میدم!
25
By Melody Sekai World
با فحش و غرغر ،از جاش بلند شد.در جواب نیشخند هیونگش دهن
سرگیجهش بدتر شده بود و بدنش ،انگار که سرما خورده باشه سنگین و
داغ بود.با تصور اینکه ممکنه بخاطر فشار کار و خستگی ،و یا نهایتا
میکنم!
26
By Melody Sekai World
با لگد میز در رو کوبید و به سمت تنها سلولی که در اون لحظه پر بود،
قدم برداشت.
با دستهای فرو برده توی جیبهای تنگ شلوار مشکی رنگش ،که با نیم
بوت ها و یقه اسکی همرنگش ظاهری شبیه بتمن بهش داده بودن ،گفت
27
By Melody Sekai World
با سرگیجه ی تشدید شده ،جواب داد و حس میکرد چیزی توی پایین
بیرون میخزه.
به دیوار اهنی بین خودش و سرگرد مورد عالقهش نزدیک شد.
28
By Melody Sekai World
_بنال ببینم دردت چیه ،کم کار سرم ریخته حاالم باید اینجا وایسم و به
خبری ازش نبود ،درد عجیب پایین تنه و دمای باالی بدنش داشتن
_خب که چی؟
29
By Melody Sekai World
_جز من.
30
By Melody Sekai World
جونگین با اخم تشدید شده بخاطر درد بدنش که محکم با میله ها برخورد
کرده بود ،صورتش رو عقب کشید تا حتی با وجود دیواره آهنی بینشونم
نزدیک به اون روانی نباشه ،و حاال دیگه به یقین رسیده بود که اون مو
_خواب دیدی خیر باشه پسر جون.شاید بابای کله کیریت بتونه کل
31
By Melody Sekai World
سهون بار دیگه با صدای بمش خندید و کمر پسر رو رها کرد .جونگین
با نگاه تیز و وحشیش به پسر خیره موند و لعنتی توی ذهنش به بی
همشون!
32
By Melody Sekai World
از پایین به سهون خیره بود و بهش فحش میداد ،و حتی نمیتونست
تصور کنه که همین کارش چقدر سهون رو برای داشتنش تشنه تر
میکنه.
33
By Melody Sekai World
انداخت.
_بهم گفته بودن داروی قوییه ،ولی فکر نمیکردم انقدر باشه .درست
تسلیم جهنمی که بدنش توش گرفتار شده میشه و دمای بدنش هر لحظه
بیشتر و بیشتر میشد.درد تلفیق شده با نیاز عجیبی توی پایین تنهش
34
By Melody Sekai World
نیمه ی همچنان هوشیار جونگین ،یه ریز و بی وقفه بهش فحش میداد و
سرزنشش میکرد اما بنظر میومد بخاطر دارویی که سهون ازش حرف
_یچیزی تو همون مایه ها!ولی میدونی که ،اونا چندان برای یه نظامی
کردم!
یکم دیگه زمان الزم بود ،و بعد جونگین مثل پنیر پیتزای آب شده روی
زمین ولو میشد و سهون میتونست به نحو احسنت ازش استفاده کنه!
35
By Melody Sekai World
سرگرد نیمه هوشیار و غرق توی هاله ی عجیبی از درد و نیاز جنسی،
فشرد.
سهون بار دیگه در جواب بهش خندید و دستش رو از بین میله ها رد
با بیرون کشیدن دسته کلید ،نیشخندش پررنگ تر و از جاش بلند شد تا
بخواد جلوش رو بگیره ،پس وقتی سهون با قدم های محکم به سمتش
36
By Melody Sekai World
اومد و با گرفتن کمر و زیر پاهاش توی بغلش بلندش کرد ،فقط تونست
گیج شده نگاه خمارش رو به دست قوی و بزرگ پسر داد که در رو
دوباره میبست و قفل میکرد و وقتی پسر پایین گذاشتش تا روی پاهای
انگار توی یه تن مشروب غرق شده باشه ،مست و گیج بود .دیکش شق
شده توی باکسر و شلوارش زندانی و خودش اونقدر گیج و خمار بود که
بده.
_بهم..دست نزن..
37
By Melody Sekai World
_اگه امشب واسه ی ددی پسر خوبی باشی ،قول میدم بابام رو دست
و انجامش میداد ،برای سهون هیچ چیز جز خودش توی این دنیا مهم
پیدا کرده بود ،حاضر بود برای داشتنش حتی کل تشکیالت پدرش رو
_در-دروغگو!
38
By Melody Sekai World
سهون به صدای تخس پسر خندید و بوسه ی آرومی روی موهای نرمش
سرگرد پلیس خمار شده و بی حواس ،در جواب زمزمه کرد و پسر
_جدا؟
39
By Melody Sekai World
چشمای تیره و کشیدهش خمار و تاریک شده بودن و خیره شدن بهشون،
به راحتی ثابت میکرد پسر جوون کامال اون دنیا سیر میکنه و اینجا
نیست.
سهون آروم و کوتاه ،با صدای بمش خندید و جونگین با نالهای از روی
درد پایین تنهش ،خودش رو به گرمای پسر بلند تر نزدیک کرد و سهون
نشست.از حس نرمی گوشت زیر دستش ،هیسی روی لبهای نیمه باز
40
By Melody Sekai World
جونگین کشید و پسر بزرگتر که از شدت حساس بودن بدنش تحت تاثیر
دارو ،ناله ای از بین لبهاش بیرون پریده بود توی بغلش شل شد.
میکنم...اوه سهون.
بوی خیلی خوبی میداد ،دستمالی میشد ،کنار گوشش زمزمه کرد و
بینیش رو روی پوست طالیی و خوش بوی پسر توی بغلش میکشید و
دستهاش چلونده میشد و جونگین رام شده و گیج توی بغلش بود.
41
By Melody Sekai World
چه حسی باالتر از حس لذت بدست آوردن چیزی که جدا طوالنی واسش
لبهای خیس و گرمش رو با آهسته ترین حالت ممکن ،روی پوست داغ
_االن وقت مناسبی برای تهدید کردن من نیست عروسک ،قبول داری؟
42
By Melody Sekai World
پوست شیرین گردن پسر رو گاز میگرفت.حتی تصور دیدن اون مارک
های ارغوانی رنگ روی پوست عسلی پسر بزرگتر ارضاش میکرد.
روی گونه ی سرخ شدهش زمزمه کرد و لیس کوتاهی به لبهای نیمه
43
By Melody Sekai World
ولی لعنت اون لبها انگار خلق شده بودن تا فقط بین لبهای خودش قفل
بشن.
پسر به دیوار پشت سرش تکیه میزد ،لبهاش رو توی دهنش کشید و
جونگین با صدای اوم کشیده ای ،توی بغلش وا رفت و دستهاش دور
گیر افتاده بود.اما به طرز احمقانه ای هیچ توان و یا میلی برای تقال و
جنگیدن توی خودش نمیدید و فقط میتونست لباس مرد رو چنگ بزنه و
44
By Melody Sekai World
لب پایینش طی یه حرکت دردناک ،توسط دندون های تیز سهون گزیده
شد و به محض باز شدن قفل لبهاش برای رها کردن ناله ی دردناکی،
زبون خیس پسر توی دهن داغش چرخید و به محض لمس سقف دهنش،
پسر چنگ و همزمان با پایین تر کشیدنش برای اولین بار جواب بوسه
هاش رو داد.
دست سهون با پوزخندی که بین بوسه روی لبهاش نشسته بود ،روی
قوس کمر باریک پسر نشست و همزمان با زدن بوسه های کوتاه و پر
سر و صدایی به لبهای خیس و سرخ جونگین ،سیلی محکمی روی رون
سر جونگین با صدای باز شدن کمربندش ،عقب رفت و باعث شد
45
By Melody Sekai World
باز شدن کامل کمربند شلوار جونگین ،سهون برای بار هزارم پوزخند
فکر به اینکه قرار نیست هرگز اجازه بده پسر از بین بازوهاش در بره،
پسر بگیره.
دستش که روی پایین تنه ی پسر میچرخید ،باعث شد کمر جونگین قوس
صدای بلندی ناله کنه و سرش رو برای بار دوم عقب بکشه ،و به دیوار
46
By Melody Sekai World
پسر روی پوست کبود شده ی گردنش کشید و جونگین با جوشش حس
یه افسر پلیس وظیفه شناس که توی بازداشتگاه اداره ی پلیس توسط
47
By Melody Sekai World
با حرص از شنیدن صدای ناله ی خوشگلش ،طوری پوست گردنش رو
توی چشمهای پسر ،که حتی توی اون شرایط هم از بین نمیرفت ،تای
48
By Melody Sekai World
بشه ،انگشتهای دست آزادش رو نوازش وار بین موهای نرم پسر کشید.
پرس میکنه ،سر تکون بده و با نگاه اشکی شده برای بیشتر التماس کنه.
سهون فاکی زیر لب گفت ،دستش رو سریع از توی شلوار پسر بیرون
49
By Melody Sekai World
چسبیده به شکمش که سرش سرخ شده و ازش پریکام چکه میکنه ،آب
کشیدن شلوار و لباس زیرش مقابلش زانو زد ،کمکش کرد لباسش رو
سهون همونجا زانو زده مقابل پاهای برهنه ی پسر ایستاد و سرش رو
جلو برد تا قطار بوسه های خیسش رو روی رون های خوشرنگ
50
By Melody Sekai World
سهون با اشتیاق لبها و زبونش رو روی پوست نرم و عسلی رون های
تپل پسر حرکت داد و مارک های درشت و سرخی روی پوستش درست
کرد.حس مالکیتش اونم برای سرگرد پلیسی که برای اولین بار جرات
از قصد ،بوسه هاش رو توی قسمت محدودی از داخل رون هاش نگه
توی کل این مدت ،کلمه ای از بین لبهای جونگین بیرون نیومده و فقط
ناله های گاها بلندش رو به پسر هدیه میداد که با گرسنگی پوستش رو
کبود میکرد.در نهایت سهون به بوسه ای سر دیک پسر قانع شد ،و
51
By Melody Sekai World
همینطور که با دستش لباس پسر رو تا روی سینهش باال میبرد ،از زیر
از نظرش پوست طالیی و نرم پسر و عضالت فرم گرفته و سکسی
بدنش فقط به درد مارک شدن میخوردن و خیلی خوب داشت از
خجالتشون در میومد.
_س-سهون...
برای اولین بار توی اون شب ،جونگین با صدای ملتمسی پسر رو صدا
52
By Melody Sekai World
جونگین اما سکوت کرد ،و در عوض دستش رو جلو برد تا مچ دست
به زیر گلوش ،سرش رو باال آورد و لبهاش رو محکم توی دهنش
کشید.حین بوسیدنش ،دستش رو طول دیک پسر حرکت داد تا اون رو
بزرگی دست سهون رو -بدست آورده بود ،با رضایت نفسش رو بیرون
سهون چسبوند.
53
By Melody Sekai World
ذهنش تماما پر شده از حس لذت و درد ،لمس ها و نفس های گرم اون
مرد و حس لبهاش روی تنش پر شده بود و نمیتونست روی هیچ چیز
دیگه ای مثل اینکه اونها توی یه مکان عمومی فاکی و درواقع اداره ی
یکی از پاهاش رو با هدایت دست سهون باال آورد تا دور کمر مرد حلقه
_شیطان کوچولو.
54
By Melody Sekai World
با تخسی و پررویی تمام توی چشمهاش خیره بود ،دستش رو از شلوار
خیسی و داغیش ،لب گزید و سهون با حرص ،هیسی کشید و بدن پسر
رو دوباره
_انصاف نیست ،قرار بود تو رام من بشی اما من دارم روانیت میشم.
بعد از اتمام جملهش که کنار گوش پسر زمزمه شده بود ،ناله ی بمش
رو از حس گرمی انگشتهای بلند پسر دور عضوش ،کنار گوشش آزاد
استخونیش روی پوست خوشرنگ و کبود شده از چنگ های مداوم پسر
55
By Melody Sekai World
دیکش رو توی شلوارش دستمالی میکرد فرار کرد و سهون ،با گرفتن
_متاسفانه فقط کاندوم داریم قشنگم ،که اونم یه عزیزدلی چند ساعت
غرق کرده بود ،دهنش رو باز کرد و دو انگشت اشاره و سبابه سهون
56
By Melody Sekai World
چینی بشه.
واردش کرد.
57
By Melody Sekai World
صبر کردن توی اون لحظه براش غیرممکن ترین کار بنظر میرسید و
پسر ،بدنش رو از خودش فاصله داد تا بتونه توی چشمهای خیسش نگاه
کنه.
جونگین بهم ریخته ،با سرگیجه ی تشدید شده نفس های تندش رو از بین
لبهای سرخ و نیمه بازش بیرون میداد و خودش نمیفهمید ،ولی این
58
By Melody Sekai World
سهون روی نیمکت نشست و با کشیدن بدن بیحال پسر ،اون رو روی
تنهی تحریک شدهش داد بکشه ،دستهاش رو برای حفظ تعادل روی
_چ-چرا..
59
By Melody Sekai World
این روز رو به چشم نمیدید ،باور نمیکرد روزی جونگین بتونه انقدر
رام شده و آروم باشه و برای یک بار هم که شده ،بهش فحش نده.
کرد.پوست نرمش و رونهای عضالنی پاهای بلندش ،و باسن نرمش که
روی پایین تنهش کشیده میشد ،همه باعث میشدن چنگ انگشتهاش روی
میتونست عین بنزین روی آتیش عمل کنه و سهون نمیتونست دست از
60
By Melody Sekai World
نالید.
سرش رو تکیه به شونه ی پسر پشت سرش نگه داشت و نیم نگاهی با
_یچیزیو میدونستی..؟
61
By Melody Sekai World
عصبانیت بودن و باعث شدن سهون با اخم سرش رو عقب بکشه تا
62
By Melody Sekai World
برای لحظات طوالنی ،سهون به چشمهای پسر خیره موند و بعد ،موجی
از خشم توی بدنش پیچید.از بدو تولد به عنوان یه شاهزاده بزرگ شده
سپرد.
کرده بود بدون سختی و از دست دادن داشته هات ،نمیتونی به چیزی که
حاال تبدیل به کسی شده بود که قلبش رو به قصد کشت توی مشتش
63
By Melody Sekai World
میفشرد و سهون حتی اگر تا قبل از اون شب اینو نمیخواست ،از اون
بازدم جونگین هنوز کامل از ریه هاش خارج نشده بود که سهون با یه
حرکت غافل گیر کننده ،کل عضوش رو داخلش برد و درست به موقع،
اشکهای پسر بدون خواست خودش ،با حس فلج شدن پایین تنهش ،از
چشمهاش پایین ریخت و پشت انگشتهای سهون محو شد.با هردو دستش
به رون پای پسر چنگ زد و سهون تونست صدای نامفهومش رو بشنوه
_تو شیرینم...
64
By Melody Sekai World
با گرفتن کمرش ،نصفه ازش بیرون کشید و با دوباره کوبیدن داخلش،
جونگین خفه نالید و به کمرش قوس محکمی داد تا درد شدید پایین تنهش
شدن از اون موقعیت ،جنازه ی تیکه تیکه شدهش رو برای پدرش پست
در کنار کمر نابود شدهش ،سهون باید جوابگوی غرور شکسته شده و
65
By Melody Sekai World
_شاید تا قبل از این قصدم فقط بفاک دادن باسن سکسی و خوشگلت بود،
ضربه ی سوم شدید تر از قبلی بود و اینبار جونگین با گاز گرفتن لبش،
66
By Melody Sekai World
صدای تکخند جذاب و بمش ،توی گوش جونگین پیچید و کامال احمقانه،
بلندی رو به جلو خم شه.اگر دستهای قوی پسر دور بدنش نبود ،قطعا
67
By Melody Sekai World
_ س-سر چه کوفتی؟
با نفس نفس پرسید و وقتی سهون دوباره عقب کشیدش ،برای چند دقیقه
حین بفاک رفتن باسنش ،لبهاش درگیر بوسه های خیس و گاز های
اومد.
زندگیش دیده بود و اینکه اون یه افسر پلیس و پیگیر پرونده ی پدرش
بود ،باعث میشد لحظات بفاک دادنش حتی سکسی تر از قبل بشه.
68
By Melody Sekai World
_نمیتونم بکشمت؟
اینکه ریتم حرکت عضو سهون توی باسنش ،مشخص نبود داشت
محکم بود که جونگین بخواد داد بزنه.اما همه ی اینا ،متاسفانه ،انقدری
بهش لذت میدادن که بیشتر و بیشتر بخواد و این باعث میشد بخواد با
سهون حرفش رو اصالح کرد و جونگین برای چند لحظه اونقدر درگیر
69
By Melody Sekai World
_تو یه احمقی..
با تکخند کوتاهی جواب داد و سهون فقط با نیشخندی گوشت رون پاش
رو چلوند و با حرص بدنش رو باال کشید تا کبود کردن گردن و خط
_میبینیم..
_میبینیم!
70
By Melody Sekai World
بدون اون داروی لعنتی ،میتونست پسر رو همونجا با دست خالی تیکه
تیکه کنه و این بهونهای بود که برای خودش میاورد.اما عضوش کامال
دردناک و سنگ شده ،به شکمش چسبیده و برای ذره ای توجه التماس
میکرد و سهون اونقدری مشغول بفاک دادن باسنش و گردنش بود که
دستی که زیر گلوش پیچیده بود ،و ضرباتی که محکم و سریع ،داخلش
انقدر داشت کالفهش میکرد که بخواد برای تموم شدنش هرکاری بکنه.
اما وقتی دستش خیلی آروم و نامحسوس ،پایین خزید تا عضوش رو
لمس کنه ،سهون خیلی سریع به مچش چنگ زد و لپش رو گاز گرفت.
71
By Melody Sekai World
_میخوام بیاممم!
لحنش تخس و بدون اینکه بخواد ،کیوت بود و این خیلی گرون براش
72
By Melody Sekai World
_در ضمن..
سکسی بنظر میرسید روی صورتش ،لبهای متروم و سرخ پسر رو با
جونگین جوابش رو نداد و در عوض سرش رو توی گردنش فرو برد تا
بیشتر از این با اشکهاش ابهتش رو جلوی پسر بفاک نده و با اینحال این
برخالف چیزی که گفته بود دستش رو پایین برد تا دور عضوش حلقه
گرفت.
73
By Melody Sekai World
جونگین میخواست به صورت جذاب اون لعنتی مشت بزنه .اما در
پیچیده بود چنگ بزنه و بیحال و خسته ،به آزاد کردن ناله هاش زیر
سهون با نفس نفس زمزمه کرد و چند لحظه بعد ،نالهی جونگین که به
و دقیقا توی اون لحظه که باسن جونگین با کام داغ پسر پر شد ،هردو
74
By Melody Sekai World
انگشتهاش کبود شده بود ،پایین آورده و با حلقه کردن هردو دستش دور
75
By Melody Sekai World
***
از خواب بیدار بشه متنفر بود و بدتر از همه ،از خورشیدی که کامال
اون روز هم همینطور بیدار شد.فقط با این تفاوت که روی تخت خودش،
توی اتاق خودش نبود و وقتی رو تخت سیخ شده نیم خیز شد ،مجبور شد
با صدای بلند فحش بده چون کمرش فاکینگ درد میکرد.
خودش شباهت نداشت.یه اتاق بزرگ ،با دکوراسیون مدرن و ترکیبی از
76
By Melody Sekai World
توی یه تخت کینگ سایز کوفتی بیدار شده بود و انقدر هنگ نبود که
اویزون کنه و با دیدن کبودی های روی پوست خوش رنگش ،چشمهاش
درشت شد.
77
By Melody Sekai World
بهترین سکس زندگیش رو با گوه ترین روش ممکن تجربه کرده بود؛
اون پسر میکرد ،قدم برداشت تا راه فراری از اون اتاق پیدا کنه.
با باز کردن در اول ،با سرویس مواجه شد.با اعصابی داغون چشم غره
مقابلش قرار گرفت که بنظر میومد باید کمد لباس باشه ،اما تمام رگالها
78
By Melody Sekai World
با حرص زمزمه کرد و لگدی به در بسته زد.سرش درد میکرد و کل
بدنش طوری سنگین و کرخت شده بود که انگار کامیون از روش رد
مشکالت بدنش دالیل خوبی برای کشتن سهون نبودن ،گشنگی قطعا
بود.
79
By Melody Sekai World
_اوه سهون ،اشغال ترین کله کیری دنیا! بیا این در کوفتی رو باز کن و
بذار بکشمت!!
میکرد و جونگین عصبانی و حرصی شده ،عین شیر زخمی توی اتاق
انتظارش خیلی طوالنی نشد ،صدای قدم های نرمی توی گوشهاش پیچید
تماما مشکی رنگی پوشیده و نیشش تا ناموس باز بود ،توی چهار چوب
80
By Melody Sekai World
_بهت گفته بودم از زیر دستم زنده در نمیای.حاال خوب بشین و تماشا
سهون کوبید ،که پسر به عقب پرت شد و به دیوار راهرو برخورد کرد.
با دیدن خون پشت انگشتش ،پوزخندی زد .هرکس اون پسر رو توی
اون وضعیت ،با موهای بهم ریخته درحالی که توی پیرهن گشادی گم
شده و پاهای لختش پر از مارکهای ارغوانی رنگ بود میدید ،قطعا فکر
81
By Melody Sekai World
_وحشی کوچولو...
جونگین قلنج گردنش رو شکوند و با باال زدن آستین لباس توی تنش،
جلو اومد.از یقه ی لباس پسر گرفت و با کوبیدنش به دیوار پشت سرش،
_منو با هرزه های دورت اشتباه گرفتی مرتیکه ،مگه نه؟ بفاکم میدی و
بعد میاری خونهت تا دوباره بهت سرویس بدم؟اره؟بذار بهت نشون بدم
قوی بود!
82
By Melody Sekai World
میریخت.
باالخره ،سهون صاف ایستاد و بار دیگه دستش رو پشت لبش کشید ،تا
عجیب بود اگر میگفت از برق اون چشمهای وحشی که گستاخانه توی
83
By Melody Sekai World
جونگین برای لحظه ای ،گیج شده نگاهش کرد و بعد با یادآوری
_مرده و قولش.
وقتی برگشت ،پاکت کاهی رنگی رو به سمت پسر گرفت و جونگین با
چنگ زد.
باالی پاکت رو با احتیاط پاره کرد تا برگه های توش رو بیرون بکشه و
تنها نیم نگاهی به محتوای اون کاغذ ها کافی بود ،تا بخواد داد بکشه.
84
By Melody Sekai World
تمام اون مدارک و شواهد لعنتیی که برای به جهنم واصل کردن اون
پیرمرد نیاز داشت ،حاال توی دستهاش بودن .اون سالها شب بیداری
کشیده و سرویس شده بود ولی چاره ی کار فقط باسنش بود؟
_و این.
_این چه کوفتیه؟
_شلوار.
85
By Melody Sekai World
انداخت.
وقتی قراره منو بکشی لخت باشی ،میخوام آخرین چیزی که قبل از
عصبی میشد ،گفت و پسر با حرص شلوار رو از توی دستش چنگ زد.
فاکی به سمتش گرفت و برگشت تا اون جهنم رو برای همیشه ترک کنه.
86
By Melody Sekai World
دستهاش رو توی جیب شلوار خونگیش فرو برد و به دیوار تکیه زد.
_برمیگردی.
87