Professional Documents
Culture Documents
نرخ دستوری بهره موسی غنینژاد
نرخ دستوری بهره موسی غنینژاد
موسی غنینژاد
را ،حتی االمکان ،از مداخله در بازارها بر حذر می دارند .اما بازار پول
میکند .بازارهای مالی به شدت متاثر از بازار پول هستند و این بازار،
بانک مرکزی ،به عنوان نهاد حکومتی ،اعمال می کند .به سخن دیگر
،بازار پول کامال خصوصی و منتزع از حکومت ،در نظام های پولی
وجود ندارد .از این رو بهتر است ابتدا بررسی کوتاهی از ویژگیهای
1
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
پیش از هرچیز باید تاکید کرد که بازار پول که امروزه در کشورهای پیشرفته عمدتاً به بازار
بانکی منحصر شده ،ویژگی هایی دارد که آنرا از بازار کاالها و خدمات متفاوت می کند .در
گذشته ،پول ماهیت کاالیی داشت و یکی از کاالهای رایج در جامعه مانند طال ،به عنوان
وسیله مبادله عمومی ،نقش پول را ایفا می کرد .اما باید توجه داشت که بازار طال به عنوان
کاال با بازار طال به عنوان وسیله مبادله (پول) متفاوت بود .بازار پول در حقیقت بازار وام وسیله
مبادله ( طال – پول) است و نه خود وسیله مبادله .قیمت در این بازار گویای ارزش ترجیح
زمانی است .عرضه و تقاضا در بازار پول در واقع ناظر بر عرضه و تقاضای وجوه نقد وام دادنی
در تنگنای هزینه کردن بالفاصله است ،البته این هزینه ها می تواند مصرفی یا سرمایه گذاری
باشد .واقعیت این است که با توجه به کمیابی چاره ناپذیر زمان (طول عمر) و اینکه انسان
اساساً در زمان حال زندگی می کند ،قاعده ترجیح زمانی بر کردار همه انسان ها حاکم است.
بنابراین ،به تاخیر انداختن هرگونه توان استفاده ،در زمان حال ،دارای هزینه فرصتی است
که ،در حقیقت ،منشاء ارزش زمانی پول (وجوه نقد) و نرخ بهره است .این ویژگی ذاتی ،پول
را از سایر کاالها و خدمات اقتصادی متمایز می کند .آب آشامیدنی در بیابان خشک دارای
ارزش اقتصادی زیادی است اما در کنار رودخانه ارزش مبادله ای آن به صفر تقلیل می یابد،
چرا که کمیابی آن از بین می رود .این موضوع در خصوص زمان صدق نمی کند و زمان در
همه حال و همه جا کمیاب است ،بنابراین مفهوم ارزش زمانی صفر یا نرخ بهره صفر ،تصوری
ناسازگار و خالف منطق انسانی است .اما انسان ها واقعیات را همیشه آن گونه که هست نمی
2
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
پذیرند و بعضاً ترجیح می دهند آرزوهای خود را به جای واقعیات بنشانند .مخالفت با بهره پول
و تالش برای از میان برداشتن یا حداقل کنترل آن از این دست رفتارها است .شکل گیری پول
دولتی fiat moneyو بانکداری مرکزی را در این چارچوب باید مورد تحلیل قرار داد.
اکنون در همه کشورهای دنیا نشر اسکناس و عرضه پول به نوعی دولتی شده و در انحصار
بانک های مرکزی درآمده است .بانک مرکزی در اقتصادهای مدرن وظیفه تنظیم بازار پولی را
به عهده دارد .این بانک از طریق اعمال سیاست های پولی ،با به کار گرفتن ابرازهایی مانند نرخ
ذخیره قانونی ،عملیات بازار آزاد و یا نرخ بهره بانک مرکزی (تنزیل مجدد) ،بازار پول را به
اصطالح تنظیم می کند و به این ترتیب قیمت ها را در این بازار تحت تاثیر قرار می دهد .اما
همچنانکه پیش از این اشاره شد ،ارزش زمانی وجوه نقد (بهره پول) واقعیت وجودی مستقلی
دارد .از اینرو ،گرچه در کوتاه مدت سیاست های بانک مرکزی می تواند نرخ بهره اسمی را در
بازار پولی تغییر دهد اما در نهایت منطق ترجیح زمانی حاکم بر زندگی انسانها غالب می شود و
نرخ بهره واقعی را تعیین می کند .نکته مهمی که اینجا باید مورد تاکید قرار گیرد این است که
بانک مرکزی در اقتصادهای پیشرفته مستقیماً در تعیین نرخ بهره بانک های تجاری دخالتی
نمی کند و صرفاً نرخ بهره خود را در رابطه با بانک های تجاری تعیین می کند ،به همین دلیل
بانک ها می توانند برای کسب سود بیشتر و جلب رضایت مشتریان در تعیین نرخ سپرده و
تسهیالت با هم رقابت کنند .اما در نظام های بانکی مانند ایران که مقامات پولی مستقیماً نرخ
سپرده ها و تسهیالت را در دامنه بسیار محدودی برای همه بانک ها معین می سازند ،واضح
است که رقابت در بازار بانکی گستره و اثرگذاری بسیار محدودی پیدا می کند .با این حال ،با
3
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
شکل گیری بانکهای خصوصی در ایران در اوایل دهه 0831و به رغم آزادی عمل محدود آنها
براساس قانون اجازه تاسیس بانک های غیردولتی در تاریخ 0831/0/10و ضوابط تعیین شده
از سوی بانک مرکزی ،چهار بانک خصوصی به نام های کارآفرین ،سامان ،پارسیان و اقتصاد
نوین در سال 0831اجازه فعالیت یافتند که از این میان دو بانک اول از سال 0833به صورت
موسسه اعتباری در بازار مالی ایران فعال بودند و در سال 0831تبدیل وضعیت یافتند .به رغم
تقاضاهای زیاد ،تا چهار سال بعد هیچ بانک جدید اجازه تاسیس نیافت .در سال 0831دو بانک
جدید (بانک پاسارگاد و بانک سرمایه) به چهار بانک پیشین اضافه شدند .از آن زمان تا سال
0831صدور اجازه تاسیس بانک خصوصی از سوی بانک مرکزی متوقف شد و تنها به موسسه
اعتباری بنیاد اجازه تبدیل وضعیت داده شد تا تحت عنوان بانک سینا به فعالیت خود ادامه
دهد .از سال 0831به تعدادی بانک جدید مجوز فعالیت داده شد وتعدادی از بانکهای دولتی
نیز طبق قانون "خصوصی" شدند ،اما با توجه به اینکه طی سالهای اخیر عمال بانکهای
خصوصی نیز عینا مشمول مقررات دولتی شده اند دستاوردهای آنها در سالهای اولیه فعالیت
ورود بانک های خصوصی به بازار بانکی ،در نیمه اول دهه ، 0831تحول چشم گیری در کل
این بازار در مدت کوتاهی به وجود آورد .این تحول از جهت رقابتی تر شدن صنعت بانکداری،
مانند هر صنعت دیگری ،دو جنبه اساسی داشت ،یکی کاهش قیمت محصول و دیگری افزایش
4
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
کیفیت آن .کاهش قیمت را در چارچوب کارآیی بیشتر بنگاه های رقابتی و افزایش کیفیت را از
اکنون با در نظر گرفتن ویژگی ها و محدودیت های بازار پولی به طور کلی در همه نظام های
پولی مدرن و به طور خاص در ایران ،می توان اثرگذاری ورود بانک های خصوصی به بازار بانکی
کشور در سال های 0831را بررسی کرد .بازار پولی در ایران برخالف کشورهای پیشرفته عمدتاً
منحصر به بازار بانکی و پولی رسمی نیست بلکه به علت سرکوب شدید مالی از طریق پایین
نگهداشتن اجباری نرخ های رسمی ،بازار غیررسمی نسبتاً بزرگی فعال است که نرخ های بهره در
آن بعضاً چندین برابر نرخ های رسمی است .پراکندگی جغرافیایی و نامتشکل بودن بازارهای
پولی غیررسمی و نیز محرمانه تلقی شدن آمارهایی که بانک مرکزی در این خصوص جمع آوری
می کند ،موجب ابهامات زیادی در خصوص واقعیت این پدیده شده است .اما در هر صورت با در
نظر گرفتن قرائن و شواهدی می توان به ارزیابی های نسبتاً قابل اعتمادی دست یافت.
بحران شرکت های مضاربه ای در اواخر دهه 0831و اوایل دهه 0831و مقابله شدید مقامات
مسوول با آنها حاکی از کوه یخ بزرگی در بازار غیررسمی پولی بود که تنها بخش کوچکی از آن
در معرض دید عموم مردم قرار گرفت .شرکت های مضاربه ای و آسیب های جدی آن که دامن
برخی خانوارها را گرفت محصول نظام پولی بسته و غیررقابتی و سیاست های ناظر بر سرکوب
مالی بود .نرخ هایی که شرکت های مضاربه ای به سپرده گذاران خود پیشنهاد می کردند
گاهی اوقات سه تا چهار برابر نرخ های بازار رسمی بود .از سوی دیگر ،برخی متقاضیان وام
حاضر بودند به همین نسبت نرخ های باالتری بپردازند .مقابله با شرکت های مضاربه ای معضل
5
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
بازار غیررسمی و غیر متشکل پولی را فیصله نداد و این بازار ،کم و بیش با همین نرخ ها ،به
بانک های خصوصی در آغاز فعالیت خود با توجه به آزادی عمل نسبی که در تعیین نرخ سود
سپرده ها و تسهیالت داشتند توانستند به سرعت بازار غیررسمی پول را تحت تاثیر قرار دهند.
در سایه فضای رقابتی ناشی از فعالیت این بانک ها ،نرخ بهره در بازار غیررسمی به شدت پایین
آمد و به نرخ سود تسهیالت بانک های خصوصی که در ابتدای فعالیتشان حدود 81درصد بود
نزدیک شد .در واقع ،برخی فعاالن اقتصادی که متقاضی تسهیالت بودند اما به دلیل محدودیت
ناشی از یارانه ای بودن نرخ بهره و بوروکراسی حاکم بر بانک های دولتی به درهای بسته می
خوردند توانستند نیازهای خود را ،که قبالً از بازار غیررسمی با نرخ های گزاف تامین می کردند
،اکنون با مراجعه به بانک های خصوصی با نرخ های معقول تر و در زمان کوتاه تری بر طرف
کنند .بانک های خصوصی در آغاز با نرخ 81درصد تسهیالت خود را عرضه می کردند اما با
گذشت 1الی 8سال و با جذب سپرده های فراوان ،سود تسهیالت خود را در اثر رقابت ناگزیر به
11تا 18درصد پایین آوردند .این کاهش نرخ سود تسهیالت در سال های بعد نیز ادامه یافت به
طوری که با تداوم شرایط رقابتی در مواردی تا 03درصد تقلیل پیدا کرد( .پژوهشکده پولی و
بانکی( )0833خصوصی سازی بانکها وتاثیر آن بر عملکرد نظام بانکی ،ص )081
نگاهی به رشد چشم گیر فعالیت های بانکهای غیردولتی در مدت زمان نسبتاً کوتاهی نشان می
دهد که این بانک ها چه خالء بزرگی را پر کردند و چگونه بر فعالیت های کل نظام بانکی تاثیر
مثبت گذاشتند .بانک های خصوصی که فعالیت های خود را به طور جدی عمال از سال 0830
آغاز کردند ،در این سال تنها توانستند 0.3درصد کل سپرده ها و 0.1کل تسهیالت بخش
6
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
غیردولتی را به خود اختصاص دهند .اما ،همانگونه که در جدول شماره 0می توان مشاهده کرد
،این نسبت ها به سرعت باال رفتند به طوری که در پایان سال 0833سهم بانک های غیردولتی
11.1 18.7 18.3 11.7 11.1 11 1.7 8.1 1.1 سهم از
سپردهها
17.1 17.1 11.1 11.1 18.1 17.3 1.1 8 .8 1. 1 سهم از
تسهیالت
ماخذ :گزیده آمارهای اقتصادی ،بخش پولی و بانکی ،بانك مركزی ،تیر ،1831خرداد ،1831آذر - 1831از اسفند 1833
چهار بانك صادرات ،ملت ،تجارت و رفاه از ردیف بانکهای دولتی خارج و در ردیف بانکهای غیر دولتی طبقه بندی شده اند.
اغلب ،این افزایش سهم بانک های غیردولتی را این گونه تفسیر می کنند که این بانکها
بخشی از سهم بازار بانک های دولتی را گرفته اند و به عبارتی موجب کسادی فعالیت های آنها
شده اند .گرچه به طور طبیعی در هر بازار رقابتی ،رقبای قوی تر و کارآمدتر موفق می شوند
سهم بازار بیشتری را به خود اختصاص دهند ،اما کل تحول در نظام بانکی را پس از ورود بانک
های خصوصی به بازار پولی نمی توان صرفاً به باز توزیع سهم سپرده و تسهیالت میان رقبای
دولتی و غیردولتی منحصر دانست .در واقع ،بانک های غیردولتی موفق شدند بخش قابل
توجهی از بازار پولی غیررسمی را جذب بازار رسمی بانکی کنند ،یعنی رشد شدید فعالیت
های این بانک ها نه فقط با گرفتن سهم از بانکهای دولتی بلکه با جذب منابع جدید تحقق
پذیرفت .کل سپرده های سیستم بانکی در ایران از سال 0831تا سال ، 0831یعنی دوره
7
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
پنجساله منتهی به ورود بانک های غیردولتی به بازار بانکی ،از 01888301میلیارد ریال به
11033301میلیارد ریال رسید یعنی 103برابر افزایش یافت .اما با آغاز فعالیت های بانک های
غیردولتی کل سپرده های سیستم بانکی در دوره پنجساله بعدی به 011131303میلیارد ریال
در سال 0831رسید یعنی نسبت به سال 0831نزدیک به 101برابر زیاد شد .همین وضعیت
کم و بیش در خصوص تسهیالت اعطایی به بخش غیردولتی نیز اتفاق افتاد یعنی در حالی که
در پنجساله 0831تا 0831کل تسهیالت 8/1برابر شده بود در پنجساله بعدی یعنی پس از
ورود بانک های غیردولتی به نظام بانکداری ،بیش از 1برابر شد( .جدول شماره)1
نکته قابل توجه دیگر در خصوص کارآیی بیشتر بانک های خصوصی نسبت به بانک های
دولتی ،میزان نیروی انسانی و تعداد شعب آنها در مقایسه با سپرده ها و تسهیالت اعطایی شان
است .همان گونه که در جدول شماره 8می توان مشاهده کرد در پایان سال 0833مجموع
بانک های غیر دولتی با در اختیار داشتن تنها 3.1درصد نیروی انسانی و 3.1درصد کل شعب
نظام بانکی کشور توانسته اند 18.3درصد سپرده های بخش غیردولتی و 01.1درصد تسهیالت
8
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
اعطایی به بخش غیردولتی را به خود اختصاص دهند .بانکهای دولتی به ازای هر نفر پرسنل
خود به طور متوسط حدود 3.1میلیارد ریال سپرده جذب کرده و تقریباً همان قدر تسهیالت
داده اند در حالی که ارقام مشابه برای بانک های خصوصی به ترتیب 13و 18.1میلیارد ریال
بوده است .هر شعبه بانک دولتی به طور میانگین نزدیک به 31میلیارد ریال سپرده جذب
کرده و در همان حدود تسهیالت داده اما ارقام مشابه برای بانکهای خصوصی به ترتیب 881و
اطالعات جدول شماره 8حاکی از برتری چشم گیر عملکرد بانک های خصوصی و کارآیی آنها
در بازار بانکی کشور است .این برتری ناشی از منطق اقتصادی حاکم بر فعالیت های آنها است.
بانکهای خصوصی به عنوان بنگاه های اقتصادی که باید پاسخگوی سهامداران خود باشند
9
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
ناگزیر از رعایت اصل حداکثر صرفه جویی در هزینه ها و بیشترین بهره وری سرمایه گذاریها در
یک فضای رقابتی هستند .جذب نیروی انسانی تحصیلکرده و کارآمد را باید یکی از عوامل مهم
افزایش کارایی بانکهای خصوی دانست .در مجموع نیروی انسانی این بانکها 33.3درصد
کارکنان دارای مدارج تحصیلی کارشناسی و باالتر هستند درحالیکه این نسبت در بانکهای
تجاری و تخصصی دولتی به ترتیب 13.3و 13.1درصد است( .گزارش اقتصادی و و ترازنامه
زمانی که بانکهای خصوصی در اوایل سالهای 0831آغاز به کار کردند آزادی عمل نسبتاً قابل
قبولی برای آنها درخصوص تعیین نرخ سود سپرده ها و تسهیالت در نظر گرفته شده بود .این
آزادی عمل که محملی برای رقابت پذیری در بازار بانکی به وجود آورده بود ،دستاوردهای
چشم گیری را در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به بار آورد که به برخی از آنها پیش از این اشا ره
شد .اما از اواسط سالهای 0831تضییقات براین بانکها رفته رفته زیادتر شد و آزادی عمل
اولیه آنها سال به سال کاهش یافت ،به طوری که به نظر می رسد هدف نهایی سیاستگذاری
پولی در این اواخر معکوس کردن فرایند رقابتی و محدود کردن هرچه بیشتر فضای رقابتی
در چارچوب طرح منطقی کردن نرخ سود تسهیالت بانکی و با هدف یک رقمی کردن آن تا
قبل از پایان برنامه چهارم توسعه ،شورای پول و اعتبار در یک هزار و پنجاه وهفتمین جلسه
خود ( 11اسفند )0831نرخ سود تسهیالت در عقود مبادله ای را در سال 0831در بانکهای
دولتی به 01درصد کاهش داد و برای بانکهای غیر دولتی که تا آن زمان فارغ از قیمت گذاری
بودند ،نرخ 03درصد را تعیین کرد .این نرخ در سال 0833برای بانکهای دولتی به 01درصد
11
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
و برای بانکهای غیر دولتی به 08درصد تقلیل یافت .از سال 0833به بعد بانکهای غیر دولتی
نیز در ردیف بانکهای دولتی قرار گرفتند و نرخ سود تسهیالت عقود مبادله برای این سال و
سال 0833به 01درصد برای همه ی بانکها محدود شد .در ضوابط سیاستی – نظارتی برای
سال ،0833بانکهای دولتی و غیردولتی تحت عنوان بانک طبقه بندی شدند و دیگر تفکیکی
میان آنها صورت نگرفت .نتیجه این گونه قیمت گذاری های دستوری و کامالً بی ارتباط با
واقعیات بازار ،پایین آمدن ناگزیر نرخ سود حقیقی یا به عبارت دیگر سرکوب مالی است که در
نهایت موجب رشد بازارهای غیررسمی پولی مانند سالهای پیش از تشکیل بانکهای خصوی می
شود و توان رقابتی این بانکها را از آنها می گیرد .ادامة این سیاستها در حقیقت به معنی یک
دست کردن همه بانکها (همان گونه که در بسته سیاستی نظارتی سال 0833بیان شده) است
و در نهایت معنایی جز تعطیلی رقابت در بازار بانکی رسمی ندارد .بانک مرکزی اذعان دارد که
در بانکهای دولتی نرخ سود سپرده هااز سال 0831و نرخ سود حقیقی تسهیالت بانکی(عقود
مبادله ای) از سال 0833به این سو منفی شده است(.گزارش اقتصادی و ترازنامه سال ، 0833
)038با توجه به اینکه از این پس قیمت گذاری های دستوری به یکسان شامل بانکهای دولتی
و خصوصی خواهد شد ،می توان انتظار داشت که در شرایط تداوم سرکوب مالی ،بخش مهمی
از منابع بانکها دو باره به بازار غیر رسمی پول سرازیر شود و رشته های بانکهای خصوصی را در
پیش ازاین اشاره شد که یکی از دستاوردهای مهم بانکداری خصوصی ایجاد شفافیت اطالعاتی
در سیستم بانکداری بود .بانکهای خصوصی در اعطای تسهیالت خود عمدتاً از عقود مبادله ای
( فروش اقساطی ،اجاره به شرط تملیک ،جعاله و غیره) که نرخ معین و از پیش تعیین شده ای
11
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
دارند استفاده می کردند .این امر به شفافیت اطالعاتی کمک شایان توجهی می کرد چون همه
طرفهای ذی نفع می دانستند که با کدام نرخ مشخص و قطعی مبادله می کنند و این اطالعات
را با اطمینان در صورتهای مالی خود می آوردند .اصوالً ماهیت فعالیتهای بانکداری با عقود
مبادله ای سازگارتر است و عقود مشارکتی موجب خدشه و عدم شفافیت اطالعات در بازار
بانکی می شوند ،چرا که این بازار در ماهیت امر ،ناظر بر وجوه نقد قابل وام دادن و گرفتن است
و نه سرمایه گذاری .با پایین آوردن دستوری نرخ سود تسهیالت در عقود مبادله ای از سال
0831به این سو ،مشاهده می شود که بانکهای غیردولتی به سرعت و ناگزیر فعالیتهای خود
را روی عقود مشارکتی متمرکز کرده اند( .جدول شماره )1
نگاهی به جدول شماره 1نشان می دهد که چگونه بانکهای غیردولتی تا پیش از تحمیل نرخ
فروش اقساطی ،اجاره به شرط تملیک و جعاله) انجام می دادند ،اما به محض اعمال سرکوب
12
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
مالی ،سهم این سه عقد در سالهای بعد به سرعت پایین آمد به طوری در پایان بهمن ماه 0833به
کمتر از 01درصد کاهش یافت .در مقابل ،سهم دو عقد عمده مشارکتی (مضاربه و مشارکت مدنی)
که به 01.0درصد در سال 0831محدود بود در پایان بهمن ماه 0833به 11درصد کل تسهیالت
اعطایی افزایش یافت .این تحول تاسف بار نشانة دور شدن اجباری بانکداری خصوصی از فضای
رقابتی شفاف با قواعد همه شمول و وارد شدن به فضای مه آلودی است که در آن قواعد و
قراردادهای ظاهری منطبق با خواسته ها و واقعیتهای متعاملین نیست .ادامة این روند یقیناً کارکرد
مثبت بانکهای خصوصی را که در سالهای اولیه فعالیت خود داشتند از بین خواهد برد و آنها را به
آثار منفی سرکوب مالی را در خصوص روند جذب سپرده ها از سوی بانکهای غیر دولتی نیز
می توان رد یابی کرد .این بانکها تا پایان سال 0833محدودیتی در تعیین نرخ سود سپرده ها
نداشتند ،اما از سال 0833مشمول نرخهایی شدند که تنها اندکی از نرخهای دولتی باالتر بود
.البته این وضع نیز دیری نپایید و از سال 0833موقعیت یکسانی با بانکهای دولتی پیدا
کردند .طبق مفاد بسته سیاستی -نظارتی ،از این سال به بعد همه بانکها اعم از دولتی و غیر
دولتی مشمول مقررات یکسانی شدند .به این ترتیب برای سال ،0833نرخ سود سپرده ها در
محدوده 1تا 0301در صد برای سپرده های کوتاه مدت تا دراز مدت (پنج ساله) برای همه
بانکها تعیین گردید .در سالهای بعد ،این نرخها بازهم کاهش یافت و در بسته سیاستی بانک
مرکزی سال 0811نرخ سود سپرده ها در محدوده 3تا 01درصد برای سپرده های کوتاه
13
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
مشتریان بازار غیر رسمی ،نرخهای بسیار باالی وامها را تعدیل کنند و ریسکهای سپرده
گذاران را به شدت کاهش دهند .از طرف دیگر ،رقابت این بانکها با بانکهای دولتی از طریق
عرضه خدمات بانکی متنوع با کیفیت باال موجب تغییر رفتار بانکهای دولتی شده و در کل نظام
بانکداری بهبود چشمگیری در جهت رضایتمندی بیشتر مشتریان ایجاد کرد .مکانیسم این
تحول مثبت را باید در منطق رقابتی حاکم بر بانکهای خصوصی جستجو کرد که هیچ ابزاری
غیر از جلب رضایت مشتری برای موفق شدن نداشتند .اما همانگونه که انتظار می رفت منطق
رقابت به مذاق دولتمداران خوش نیامد و ترمز ها برای توقف این پیشرفت کشیده شد.
رقابت که موتور محرکه هر گونه پیشرفت اقتصادی است وموجبات رضایتمندی هر چه بیشتر
مصرف کنندگان را فراهم می آورد تنها در چارچوب مکانیسم بازار آزاد امکان پذیر است .اگر
بنا باشد که دولت هم قیمت وهم کیفیت محصوالت را معین کند دیگر سخن گفتن از رقابت
بی معنا خواهد بود ،هر چند که بنگاههایی با مالکیت خصوصی هم مجاز به فعالیت باشند.
درست است که امروزه در همه جای دنیا پول ،به نوعی به کاالی دولتی تبدیل شده است و
بانکهای مرکزی در تعیین مقدار عرضه وقیمت تا حدود زیادی ،حد اقل در کوتاه مدت ،تاثیر
گذارند و در عمل نیز مداخله می کنند ،اما در صورتی که این مداخالت با نادیده گرفتن کامل
واقعیات ارزش زمانی پول انجام شود ،نتایج نا منتظر و بسیار نا خوشایندی به پیش می آید.
زمانی که بانک مرکزی ایران اعالم می کند که نرخ حقیقی سود (تسهیالت و سپرده ها) منفی
است باید نتایج عینی ناشی از ادامه این وضع و سیاستگذاری متناسب مترتب بر آن را نیز اعالم
کند .نرخ سود حقیقی منفی که خود ناشی از سیاستهای پولی ناظر بر کاهش دستوری نرخ
14
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
سود اسمی بانکی است ،به معنی انتقال نا موجه ونامنصفانه دارایی سپرده گذاران به وام
گیرندگان ،تشکیل رانتهای گسترده ،فراهم شدن شرایط بالقوه فساد وویژه خواری ،تخصیص
غیر بهینه منابع وباالخره ،توسعه بیش از پیش بازار غیر رسمی پول است .بانکهای خصوصی
در شرایط فعلی که ملزم به رعایت نرخهای دستوری همانند بانکهای دولتی هستند وبعالوه
تضییقات دیگری مانند ممنوعیت حساب پشتیبان بر آنها تحمیل می شود ،دیگر توان رقابت با
بازار غیر رسمی پول را ندارند و همه دستاورد های آنها در این خصوص رو به افول گذاشته
است .به سخن دیگر ،همه بانکهای خصوصی در حال تبدیل شدن به شعبه های بی خاصیت
بانکداری دولتی هستند و کل سیستم بانکداری در وضعیت بازگشت به دوره ماقبل بانکداری
خصوصی است.
سیاستهای سرکوب مالی و کاهش دستوری نرخ بهره ،بدون توجه به واقعیتهای اقتصادی به ویژه
تورم ،با شدتی بیش از پیش از سال 0833به بعد دنبال شد .این سیاستهای ناموجه ،طبق
معمول ،به بهانه حمایت از تولید و باال بردن رشد اقتصادی صورت می گیرد ،اما در عمل نتیجه
کامال معکوس به بار می آورد .ظاهرا این تصور نادرست که به صرف گسترش اعتبارات ،افزایش
نقدینگی و کاستن از هزینه پول می توان رشد اقتصادی را افزایش داد ،راهنمای عمل
سیاستگذاران اقتصادی در سالهای اخیر بوده است .در جدول شماره 1نتیجه این سیاستها را در
شش سال گذشته می توان مشاهده کرد .افزایش شدید نقدینگی و کاهش چشمگیر نرخهای بهره
بانکی ،در نیمه دوم دهه ، 0831نه تنها به رشد اقتصادی شتاب بیشتری نداد بلکه موجب افت
بی سابقه آن از سال 0833به بعد شد .این پدیده را چگونه می توان توضیح داد؟
15
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
واقعیت این است که وامهای ارزان قیمت بانکی عمدتا در دسترس تعداد اندک شمار بنگاههای
بزرگ که اغلب دولتی ،شبه دولتی و ناکارآمد هستند ،قرار می گیرد و آنچه نصیب فعاالن
بخش خصوصی می شود وامهایی با عقود مشارکتی و با نرخهای باالتر است ،البته اگر ناگزیر از
مراجعه به بازار غیر متشکل پولی ،با نرخ بهره های گزاف ،در خارج از نظام بانکی نشوند.
توزیع اعتبارات ارزان قیمت میان بنگاههای ناکارآمد و زیان ده ،به جای تولید ثروت بیشتر و
رشد اقتصادی ،به افزایش تورم ،و در نتیجه ،کاهش قدرت خرید و افت رفاه مردم می انجامد.
سیاست پایین آوردن نرخ بهره عمال به معنای اعطای یارانه به ناکارآمدهای اقتصادی و تضمین
بقا و حتی تشویق آنها است .باید دقت کرد که تامین مالی این یارانه های نامعقول و غیر
منصفانه ،از طریق زور گیری از سپرده گذاران بی دفاع انجام می پذیرد.
جدول 1
تحوالت برخی متغیرهای پولی و رشد اقتصادی در سالهای اخیر
1817 1831 1833 1831 1831 1831 1831
مهر
111 181 011 031 013 11 نقدینگی (هزار میلیارد تومان)
811
شش ماهه
11 11 03 13 81 81 رشد نقدینگی %
01
مهر 0100 0101 0103 1101 0301 0001 0101 نرخ تورم %
دولتی 01خصو
0101 01 0101 3-03 3-03 08 نرخ سود سپرده های یکساله %
03011
01 03 0301 01 03 03 03 نرخ سود سپرده های پنجساله %
دوساله 00
01 01 01 01 01 03 نرخ تسهیالت عقود مبادله ای %
بیشتر 01
شش ماهه
--- --- --- 303 303 301 رشد اقتصادی %
108
ماخذ :نماگرهای بانک مرکزی ،شماره های 11تا 31؛ بسته سیاستهای پولی ،اعتباری و نظارتی بانک مرکزی .0811
16
آزادسازی نسبی نرخ بهره و عملکرد بانکهای خصوصی -موسی غنی نژاد
آزادسازی محدود نرخ بهره در اوایل سالهای ، 0831گرچه منحصر به بانکهای خصوصی تازه
پا بود و دیری هم نپایید ،اما تجربهای گرانبها و دارای نتایجی چشمگیر برای اقتصاد ایران به
شمار میآید .در مدت پنج سال کل نظام بانکی متحول شد ،بازارهای پرریسک و پرهزینه در
بخش غیر متشکل پولی رو به افول نهاد ،تعداد پرشماری از بنگاهها به وامها و خدمات با
کیفیت بانکی دسترسی پیدا کردند و نهایتا رشد اقتصادی رو به افزایش گذاشت .متاسفانه از
نیمه دوم دهه ،0831با نادیده گرفتن این دستاوردها ،سیاست پولی به کلی تغییر یافت و به
جای اتکا به بازار رقابتی ،نرخگذاری دولتی با شدت و حدتی بیش از پیش در دستور کار قرار
گرفت .نتیجهای که از این تغییر سیاست عاید اقتصاد ما شد افزایش شدید نقدینگی ،تورم و
افول بیسابقه رشد اقتصاد ملی بود .هرچند تصور اینکه به چه دلیل این تغییر مسیر شگفت
انگیز صورت گرفت برای تحلیلگران اقتصادی مشکل است ،اما در هر صورت ،به نظر میرسد
که سیاست سازگار با اهداف سیاستهای کلی اصل 11قانون اساسی ،اهداف چشم انداز و به
طور کلی رشد شتابان اقتصادی در گرو کنار گذاشتن سیاستهای مداخله جویانه دولتی و روی
آوردن به بازارهای آزاد رقابتی است .سیاستگذاران پولی باید بپذیرند که با دستورات حکومتی
ارزش اقتصادی زمان را نمی توان تغییر داد ،تنها نتیجه چنین دستوراتی تخصیص غیر بهینه،
اتالف منابع و اجحاف به کسانی است که مانند سپرده گذاران اسیر بازار انحصاری بانکیاند.
در شرایطی که به هر دلیل ،نتوان آزادسازی بازار پولی را محقق ساخت ،بهتر است
سیاستگذاران تالش ورزند نرخ گذاریهای خود را با در نظر گرفتن شرایط واقعی اقتصادی ،به
ویژه نرخ تورم ،انجام دهند تا حد اقل از دامنه خسرانها و بیعدالتیها کاسته شود.
17