You are on page 1of 33

‫به سلسله سمینارهای پوهنځی اقتصاد‬

‫پوهنتون کابل‬
‫پوهنځی اقتصاد‬
‫دیپارتمنت امور مالی و بانکی‬

‫خطرات مالی و بررسی تاثیرات آن باالی فعالیت های‬


‫بانکی کشور‬

‫استاد رهنما‪:‬‬
‫ترتیب وارائه کننده‪ :‬شیما احمدی‬

‫سال ‪1388‬‬
‫فهرست مطالب‬
‫لست چارت ها‬
‫مقدمه‬
‫فصل اول‪ /‬عمومیات‬
‫‪ .1‬ماهیت ریسک‬
‫‪ .2‬ریسک چیست‬
‫‪ .3‬عناصر اصلی ریسک تعبیر ریسک به عنوان معیار تصمیم گیری‬
‫‪ .4‬ریسک دارایی های مختلف و بازدهی آن ها‬
‫فصل دوم‪ /‬خطرا ت مالی‬
‫انواع خطرات مالی‬
‫‪ .1‬ریسک بازار‬

‫ریسک نرخ اسعار‬ ‫‪.1.1‬‬


‫جریان های تجارتی‬ ‫‪.1.1.1‬‬
‫نرخ تورم نسبی‬ ‫‪.1.1.2‬‬
‫نرخ ربح نسبی‬ ‫‪.1.1.3‬‬
‫ریسک نرخ ربح‬ ‫‪.1.2‬‬
‫تغیرات سطح عمومی قیمت ها‬ ‫‪.1.3‬‬
‫ریسک تغیرات قیمت اسهام‬ ‫‪.1.4‬‬
‫ریسگ نقدینگی‬ ‫‪.1.5‬‬
‫ریسک سرمایه گذاری مجدد‬ ‫‪.1.6‬‬
‫ریسک صنعت‬ ‫‪.1.7‬‬
‫‪ .2‬خطرات اعتبارات‬
‫انواع خطرات اعتبارات‪:‬‬
‫جنبه های خطر اعتباری‬
‫‪ .2‬ریسک اداره و مدیریت‬
‫خطرات اداره و مدیریت در بانکها‬
‫‪ .3‬ریسک عملیاتی‬
‫منابع خطر عملیاتی‬
‫فصل سوم‪ /‬تاثیرات خطرات مالی باالی فعالیت های بانکی‬
‫دالیل سقوط بانک انکشافی افغانستان‬
‫‪ .1‬مشکالت اداره و منجمنت‬

‫‪2‬‬
‫‪ .2‬مشکالت کریدتی بانک‬

‫‪ .3‬مشکالت عملیاتی بانک‬


‫خطرات مالی در نظام فعلی امریکا‬
‫فصل چهارم‪ /‬نتیجه گیری و پیشنهادات‬
‫نتیجه گیری‬
‫پیشنهادات‬
‫لست منابع و ماخذ‬

‫‪3‬‬
‫مقدمه ‪:‬‬
‫ریسک در عملیات اعتباری بانک‌ها و موسسات مالی و تا حدودی ریسک بازار‪ ،‬ناشی از نوسان قیمت‬
‫دارایی‌هاست‪ ،‬و قیمت کاالها و خدمات در حوزه عملیات بانکی و مالی از دیر باز شناخته شده اما ریسک به‬
‫مفهوم امروزی به گونه‌ای که تقریبا حوزه وسیعی از عملیات مالی موسسات را پوشش دهد‪ ،‬پدیده‌ای جدید و‬
‫مربوط به دو دهه اخیر است‪ .‬شاید بتوان سقوط نظام برتون وودز و انتقال نظام پولی جهان از برابری‌های‬
‫ثابت به برابری‌های\ شناور در سال ‪ 1974‬را نقطه عطفی در زمینه ورود ریسک به حوزه تجارت و مبادالت‬
‫مالی خارجی کشورها تلقی كرد‪.‬‬
‫تا قبل از این مقطع دولت‌ها نقش بسیار موثری در حفظ ثبات مالی و جلوگیری از بروز تنش‌های مالی ناشی‬
‫از تغییر برابری‌های اسعاری داشتند و حمایت آنان از نظام اسعاری و پرداخت‌های خارجی کشور خود عامل‬
‫تثبیت کننده‌ای قوی ارزیابی می‌شد‪ .‬لیکن از زمان حاکمیت نظام شناور اسعاری در حوزه اسعار معتبر و‬
‫جهانروا و نیز با گسترش سریع تجارت و مالیه بین الملل‪ ،‬نظام پولی جهانی به عنوان منشا ریسک بزرگی‬
‫در حوزه مبادالت مالی خارجی کشورها ظاهر شده است‪ .‬تغییرات برابری مداوم اسعار عمده جهانی نه تنها‬
‫قدرت خرید حجم دارائی‌ها و ذخایر خارجی کشورها را در معرض مخاطرات ناشی از نوسان نرخ قرار‬
‫می‌دهد بلکه با این تغییرات‪ ،‬به طور مستمر قدرت خرید جهانی حجم مشخصی از صادرات کاالها و خدمات‬
‫کشورهای فاقد اسعار معتبر‪ ،‬در معرض کاهش و افزایش قرار دارد‪.‬‬
‫این وضعیت‪ ،‬یعنی تشدید پدیده ریسک در حوزه عملیات مالی و اعتباری خارجی از ابتدای دهه ‪ 80‬به عنوان‬
‫عاملي موثر در ایجاد بحران‌های اقتصادی کشوری و منطقه‌ای نقش عمده‌ای داشته است‪ .‬با بروز اولین‬
‫نشانه‌های ناشی از غفلت و تغافل کشورها به این عامل بی‌ثباتی جدید که از ابتدای دهه هشتاد میالدی در‬
‫قالب انواع بحران‌های مالی در کشورهای مختلف ظاهر شد‪ ،‬این فکر تقویت شد که الزم است ترتیبات مالی و‬
‫نظارتی ویژه‌ای مطمح نظر قرار گیرد تا از طریق تقویت بنیادهای مالی و سرمایوی موسسات مالی کشورها‪،‬‬
‫امکان جلوگیری از بروز این بحران‌ها فراهم شود‪.‬اقدامات مربوط به آزادسازی بازار‪ ،‬جهانی‌شدن‪ ،‬و از‬
‫طرف دیگر افزایش رقابت‪ ،‬و تنوع گرایی‪ ،‬بانک ها را در معرض خطرات و چالشهای فراوانی قرار داده‬
‫است‬

‫بخش عمده‌ای از مقررات بال برای نظام بانکی‪ ،‬مقررات نظارتی حاکم بر نهادهای مالی بازار سرمایه‪،‬‬
‫مقررات نظارتی حاکم بر شرکت‌های بیمه و صندوق‌های\ تامین اجتماعی و نیز مقررات نظارتی حاکم بر نظام‬
‫همزمان پرداخت و تسویه دیون و مطالبات که در دهه‌های ‪ 80‬و ‪ 90‬میالدی تدوین شده‪ ،‬برای تقویت بنیان‬
‫مالی موسسات کشوری و عدم بروز نکول در ایفای تعهدات این موسسات طراحی شده است‪ .‬هدف اصلی از‬
‫تدوین و اجرای این مقررات آن است که حتی االمکان از تبدیل بحران‌های مالی کوچک کشوری به‬
‫بحران‌های جهانی جلوگیری شود‪.‬‬

‫این سیمینار‬

‫‪4‬‬
‫فصل اول‬
‫مفهوم و تعریف ریسک‬
‫ماهیت ریسک‬
‫در جامعه امروزی تفریبأ تمام افراد به نحوی با این پدیده آشنای دارند و اذعان می کنند که کلیه شؤنات‬
‫زندگی با ریسک مواجه است‪.‬ریسک در زبان عرف عبارت از خطری که به عدم اطمینان در مورد وقوع‬
‫حاددثه ای در آینده پیش می آید و هر قدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطالحأ گفته می شود که ریسک‬
‫زیادتر است‪.‬‬
‫ریسک چیست‬
‫فرهنگ وبستر ریسک را در معرض خطر قرار گرفتن تعریف کرده است فرهنگ لقات سرمایه گذاری‬
‫ریسک را زیان بالقوه سرمایه گذاری که قابل محاسبه است می داند‪.‬‬
‫فرهنگ چینایی ریسک را قسمی تعریف کرده است‪ :‬ریسک ما را به شرایطی مرکب از خطر و فرصت‬
‫مواجه می سازد و شاید این تعریف را از جمله کاملترین تعاریف ریسک به حساب آورد ‪ ،‬چرا که نه تنها‬
‫دنیای سرمایه گذاری بلکه جهان طبعیت نیز تهدید ها و فرصت ها را در کنار یکدیگر قرار داده است و‬
‫موجودات به مقتضای سطح شعور و آگاهی های خود از این فرصت ها در کنار شناخت تهدیدات‪ ،‬استفاده‬
‫می کنند‪.‬‬
‫گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هرگونه عایدی می داند‪ .‬تعریف مذکور این مطلب را روشن می کند‬
‫که تغیرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می سازد‪ .‬بنا‬
‫براین امکان دارد تغیرات ما را متنفع یا متضرر سازد‪.‬‬
‫گیلب ریسک را این چنین معرفی می کند‪ :‬هر پدیده که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه گزار انتظار دارد‬
‫را منحرف سازد ریسک نامیده می شود‪.‬‬
‫اولین بار هری مارکویتز بر اساس تعاریف کمی ارائه شده شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد‪ .‬وی‬
‫ریسک را انحراف معیار چند دوره ای یک متغیر تعریف کرد‪ .‬به عنوان مثال ریسک نرخ اسعار در خالل‬
‫سال های ‪ 1381-1371‬عبارت از انحراف معیار نرخ اسعار در این سال ها‪ .‬سایر شاخص ها نیز به همین‬
‫ترتیب محاسبه می شوند‪ ،‬از جمله ریسک بازدهی سهام‪ ،‬ریسک تغیرات قیمت و ریسک نرخ ربح‪.‬‬
‫دیدگاه دیگری در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد‪ .‬هیوب ریسک را‬
‫احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می کند در عین حال ما در ابتدا ریسک را از دیدگاه اول‬
‫مورد بحث قرار داده‪ ،‬سپس به ارائه نظرات جدید در خصوص ریسک می پردازیم‪.‬‬
‫بنا بر این برای تعریف ریسک می توان دو دیدگاه را بیان کرد‪.‬‬
‫دیدگاه اول‪ :‬ریسک به عنوان هر گونه نوسانات احتمالی بازدهی اقتصادی در آینده‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫دیدگاه دوم‪ :‬ریسک به عنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده‪.‬‬
‫بعد از کنار گزراندن قانون برتن ودز و در خالل دهه ‪ 1970‬نوسانات نرخ های مختلف از جمله نرخ اسعار و‬
‫نرخ ربح افزایش یافت‪ .‬سرمایه گزاران در بازار بورس این نوسانات را هر روز لمس و اثرات آن را عینأ در‬
‫دارایی های مالی خود حس می کنند‪ .‬در پایان سال ‪ 2002‬افت شدید قیمت ها در بازار های بین المللی در‬
‫حدود ‪ %24‬گزارش شده و این روند با وجود جنگ عراق ادامه پیدا کرد‪.‬‬
‫حتی دارنده گان اوراق بهادار با در آمد ثابت نیز با چنین نوسانات ارزشی مواجه هستند چرا که در صورت‬
‫نوسانات نرخ ربح بازار‪ ،‬قیمت اوراق قرضه آن ها نیز تغیر می کند‪ .‬در سال ‪ 2002‬بازار ابزار بدهی نیز به‬
‫مانند بازار سهام دچار آفت قیمت بود‪.‬‬
‫کلیه افراد و مشارکت کننده گان بازار‪ ،‬ریسک گریز می باشند و یا اینکه سطح قابل قبولی از ریسک را می‬
‫پذیرند‪ .‬مفهوم ریسک بدین جهت کاربردی زیادی در حوزه مالی پیدا می کند‪ ،‬چرا که مشارکت کننده گان‬
‫بازار در اولین مواجهه با هر گونه اوراق بهادار از سطح ریسک آن می پرسند‪.‬البته به نظر می رسد‬
‫امروزه سرمایه گزارن چندان به متغیر ریسک در کنار متغیر بازدهی توجه نمی کنند و یا آن گونه که باید‪،‬‬
‫آنرا به عنوان معیار مهم برای سرمایه گزارای مورد توجه قرار نمی دهند‪ ،‬در حالی که دو متغیر ریسک و‬
‫بازده باید در کنار یکدیگر و همچنین بر اساس سرمایه گذاری که سهام جدید به عنوان عنصری از آن‪ ،‬کل‬
‫بازدهی را می سازد‪ ،‬مورد توجه قرار گیرد و پس از تحلیل جامع ‪ ،‬اقدام به خرید سهام خاصی شود‪.‬‬
‫ازآنجا که هدف کلیه سرمایه گزاران کسب بیشترین بازدهی است‪ ،‬مفهوم ریسک نیز بیان می شود‪ .‬در‬
‫حقیقت ریسک و بازدهی دو رکن اصلی تصمیم گیری برای سرمایه گذاری می باشند و همواره بیشترین‬
‫بازدهی با توجه به حد اقل ریسک معیاری مناسب برای سرمایه گذاری است‪.‬‬
‫مفهوم ریسک در بازار مالی نقش کلیدی بازی می کند بنا بر این باید آن را شناخت و اندازه گیری کرد و‬
‫برنامه ای در نظر گرفت که بتواند ریسک های غیر ضروری را از بین برد‪ ،‬ریسک های همراه با فرصت را‬
‫مدیریت کند‪ .‬ضمنأ یاد آوری این نکته نیز ضروری است که ریسک لزومأ پدیده منفی نیست‪ ،‬بلکه به همرای‬
‫هر فرصتی‪ ،‬ریسک نیز وجود دارد و اصوأل نمی توان کلیه ریسک ها را از بین برد چرا که کلیه فرصت ها‬
‫نیز بدین صورت از بین می روند‪.‬‬
‫تعریفی که در ادامه ارائه می‌شود‪ ،‬به‌طور مختصر ماهیت آن را نشان می‌دهد‪ :‬ریسک یعنی احتمال متحمل‬
‫شدن زیان که این تعریف شامل دو جنبه اصلی از ریسک است‪:‬‬
‫* مقدار زیان می بایست ممکن باشد؛‬
‫* عدم اطمینان در رابطه با آن زیان نیز می‌بایست وجود داشته باشد‪.‬‬
‫در اکثر تعاریفی که از ریسک شده است‪ ،‬به‌صورت روشن به دو جنبه آن‪ ،‬یعنی زیان و عدم اطمینان‪ ،‬اشاره‬
‫شده است‪ .‬ولی سومین جنبه آن‪ ،‬یعنی انتخاب‪ ،‬معموالً به‌صورت ضمنی مورد اشاره قرار می گیرد که منظور‬
‫از انتخاب‪ ،‬چگونگی توجه نمودن به آن است‪ .‬این سه شرط‪ ،‬پایه های اساسی ریسک و مبنایی برای‬
‫بررسی عمیقتر آن هستند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫عناصر اصلی ریسک‬
‫تمامی اشکال ریسک شامل عناصر مشترکی هستند که این چهار عنصر قرار ذیل است‪:‬‬
‫‪ .1‬محتوا‬

‫‪ .2‬فعالیت‬

‫‪ .3‬شرایط‬

‫‪ .4‬پیامدها‬
‫محتوا یعنی زمینه‪ ،‬وضعیت‪ ،‬یا محیطی که ریسک در آن منظور شده و مشخص کننده فعالیتها و شرایط‬
‫مرتبط با آن وضعیت است‪ .‬به‌عبارت دیگر‪ ،‬محتوا نمایی از تمامی پیامدهای سنجیده شده فراهم می‌سازد‪.‬‬
‫بدون تعیین یک محتوای مناسب‪ ،‬به‌طور قطع نمی‌توان تعیین نماید‪ ،‬کدامین فعالیتها‪ ،‬شرایط و پیامدها‬
‫می‌بایست در تجزیه و تحلیل ریسک و فعالیتهای مدیریتی درنظرگرفته شوند‪ .‬بنابراین محتوا مبنایی برای‬
‫تمامی فعالیتهای بعدی مدیریت ریسک فراهم می کند‪.‬بعد از ایجاد یک محتوا‪ ،‬عناصر باقی مانده در ریسک‬
‫به‌طور مناسبی قابل بررسی هستند‪ .‬عنصر فعالیت یعنی عمل یا اتفاقی که باعث ریسک می شود‪ .‬فعالیت‪،‬‬
‫عنصر فعال ریسک است و می بایست با یک یا چندین شرط ویژه برای ظهور ریسک ترکیب شود‪ .‬تمامی‬
‫اشکال ریسک با یک فعالیت به‌وجود می آیند؛ بدون فعالیت‪ ،‬امکان ریسک وجود ندارد‪.‬‬
‫در حالی‌که فعالیت‪ ،‬عنصر فعال ریسک است‪ ،‬شرایط تشکیل دهند عنصر منفعل ریسک است‪ .‬این شرایط‬
‫تعیین کننده وضعیت جاری یا یک مجموعه از اوضاع و احوال است که می‌تواند به ریسک منجر شود‪.‬‬
‫شرایط‪ ،‬وقتی با یک فعالیت آغازگر خاص ترکیب می شود‪ ،‬می تواند یک مجموعه از پیامدها یا خروجی ها‬
‫را تولید کند‪ .‬پیامدها‪ ،‬به‌عنوان آخرین عنصر ریسک‪ ،‬نتایج یا اثرات بالقوه یک فعالیت در ترکیب با یک‬
‫شرط یا شرایط خاص است‪.‬‬

‫تعبیر ریسک به عنوان معیار تصمیم گیری‬


‫فرض کنیم جهانی را که در آن ریسک وجود ندارد و بعد تصمیم گیری‪ ،‬نرخ بازدهی است‪ (.‬البته در جهانی‬
‫واقغی نیز برخی سرمایه گذاری ها در اوراق مشارکت و سپرده گزاری در بانک های دولتی بدون ریسک می‬
‫باشند)‬
‫در جهان فرضی ما برای تصمیم گیری‪ ،‬در نظر گرفتن بازدهی تنها معیا راست و اگر دو فرصت سرمایه‬
‫گذاری فرضی ‪ A,B‬درین بازار دارای منحنی های بازدهی شکل باشد‪ ،‬انتخاب فرصت سرمایه گذار ‪ A‬بدهی‬
‫خواهد بود‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫در این بازار بازدهی قطعیت دارد و به علت عدم وجود نوسانات‪ ،‬در آینده نیز روند صعودی خود را ادامه‬
‫خواهد داد‪ .‬فرصت سرمایه گذاری ‪ B‬توسط هیچ سرمایه گذار انتخاب نخواهد شد‪ .‬به همین علت تمامی‬
‫افراد سطح معینی از نرخ بازدهی را تحصیل خواهد کرد‪.‬‬
‫‪ A‬با شرایط عدم قطعیت همراه بوده و‬ ‫حال فرض خود را تا حدی تعدیل می کنیم‪.‬فرض کنید فرصت‬
‫فرصت ‪ B‬به همان صورت فوق‪ ،‬دارای بازدهی قطعی باشد‪ .‬در این حالت بعد دوم تصمیم گیری یعنی ریسک‬
‫به معیار دوم تصمیم گیری افزوده می شود‪.‬‬
‫در این حالت انتخاب بین ‪ A‬و ‪ B‬تا حدی بستگی به متغیرهای شخصی تصمیم گیری دارد‪.‬افراد شدیدا‬
‫ریسک گریز احتماال فرصت ‪ B‬را انتخاب می کنند و افراد اندکی ریسک پذیر به راحتی شرایط ‪ A‬را پذیرا‬
‫خواهند بود‪.‬‬
‫در این مثال سرمایه گذاری در فرصت ‪ A‬کماکان بازدهی بیشتری خواهد داشت ولی فردی که آن را انتخاب‬
‫می کند تا حدی ریسک را قبول کرده است‪ .‬در این حالت ریسک عبارت است از بهای بازدهی بیشتر‪.‬‬
‫سرمایگذاران در شرایطی که ریسک وجود دارد دچار تنگنا می شوند‪.‬طبیعتا آنها به نتایج مطمئن می‬
‫اندیشند در حالیکه سرمایه گذاری در فرصت ‪ A‬دارای بازدهی بیشتری است‪.‬بنابر این آنها در انتخاب بین‬
‫نتایج مطمئن و بازدهی بیشتر باید تصمیم گیری کنند‪.‬‬
‫ریسک یکی از اولین دغدغه های سرمایه گذاران است البته سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که سطح‬
‫قابل قبولی از ریسک را بپذیرند چرا که به این موضوع واقفند که نمی توان نتایج مطمئن و بازدهی بیشتر را‬
‫هم زمان تجربه کرد‪.‬ضمنا آنان آگاه هستند که شرایط عدم اطمینان همیشه به مفهوم ایجاد شرایط منفی‬
‫نیست‪.‬در حقیقت می توان گفت با توجه به موضوع مورد بررسی اگر شرایط عدم اطمینان به احتمال بیشتری‬
‫به شرایط با توفیقات مثبت ختم شود انتخاب آن عقالنی خواهد بود‪.‬به عنوان مثال در بازار سهام شرایط عدم‬
‫اطمینان لزوما به مفهوم کاهش قیمت نخواهد بود و بدیهی است افزایش قیمت ها نیز در این متصور است‪.‬‬
‫اما نکته اساسی در نظر گرفتن ریسک به عنوان یک معیار مهم جهت تصمیم گیری های سرمایه گذاری‬
‫است و سرمایه گذارانی که بدون در نظر گرفتن میزان ریسک تن به سرمایه گذاری می دهند خود را در‬
‫شرایط زیان باری قرار داده اند‪.‬زمان تشخیص دامنه نوسانات نیز دقیقا قبل از سرمایه گذاری است‪.‬‬
‫مطابق نظریه های اقتصادی همه ما می توانیم ترکیبات مختلفی از ریسک و بازده داشته باشیم که بر اساس‬
‫این ترکیبات معاوضه میزان ریسک و بازده برای ما بی تفاوت خواهد بود‪.‬‬
‫سرمایه گذاران هنگام قبول سطح باالتری از ریسک بازدهی بیشتری بدست می آورند که به آن صرف‬
‫ریسک گفته می شود‪ .‬افراد در زمان های مختلف و بر اساس تغیرات شرایط سطوح مختلفی از صرف‬
‫ریسک را می پذیرند که بیشتر بر اساس اطالعات دریافتی آنها از بازار و نیز ویژگی های رفتاری و روان‬
‫شناختی آنها هنگام تصمیم گیری است‪.‬بنابر این افراد به علت تغیرات روحی و روانی و هم چنین بر اساس‬
‫دامنه متغیر اطالعات دریافتی از محیط در مورد موضوعات ثابت سطوح متفاوت ریسک را قبول می کنند‪.‬‬
‫ریسک دارایی های مختلف و بازدهی آن ها‬
‫درین قسمت به مثال های تجربی از بازار مالی امریکا برای تبیین موضوع می پردازیم که علت آن در‬
‫دسترس بودن اطالعات دوره ای نسبتا بلند مدت می باشد‪.‬‬

‫‪8‬‬
‫انحراف معیار یکی از روش ها برای توصیف ریسک است و به اجمال جوابی مناسب در اختیار سرمایه‬
‫گذاران قرار می دهد‪.‬در عین حال سرمایه گذاران خصوصا سرمایه گذاران خرد به روش های دیگری به‬
‫تجسم ریسک می پردازند‪ .‬سرمایه گذاران شخصی بر اساس قضاوت شهودی و آنچه در بازار می بینند به‬
‫رابطه بین ریسک و بازده می اندیشند‪.‬‬
‫برخی اوراق بهادار دارای نرخ بازدهی پایین و ریسک پایین می باشند به عنوان مثال اوراق خزانه منتشر‬
‫شده امریکا که توسط دولت امریکا صادر می شود نرخ بازدهی پایین و نیز ریسک بسیار اندک و در حد‬
‫صفر نیز دارد‪.‬‬
‫این اوراق خزانه نوعی اوراق قرضه است با تاریخ سر رسید کمتر از یک سال که ابتدا با کسر قیمت به‬
‫فروش می رود و در تاریخ سر رسید به قیمت اسمی خریداری می گردد‪ .‬در حقیقت هیچ گونه ربحی در مدت‬
‫یک سال پرداخت نمی شود و عاید آن همان اختالف قیمت خرید و فروش است‪.‬این اوراق تقریبا ریسک‬
‫برابر صفر دارند حد اوسط بازدهی آن در طول ‪ 64‬سال معادل ‪ 68/3%‬بوده و کمترین نوسانات را نیز‬
‫داشته است‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫فصل دوم‬
‫خطرات مالی‬
‫انواع خطرات مالی‬
‫با توجه به تغیرات مداوم در عوامل محیطی و سیستم های اقتصادی هر روز ریسک های متفاوتی بر ساختار‬
‫مالی مؤسسات مختلف اثر می گذارند‪ .‬مؤسسات مختلف از جمله شرکت های صنعتی تولیدی و خدماتی‬
‫مؤسسات پولی و مالی و حتی دولت ها با توجه به حوزه عملکرد خود با ریسک های خاصی مواجه می‬
‫شوند‪ .‬ریسک در یک معنای عام عبارت است از تغیرات قیمت که این قیمت خود شامل نرخ های اسعار نرخ‬
‫های سود نرخ های کاال و نرخ های بازدهی سهام می باشد‪ .‬در هر حال تغییر این متغیر ها به علت تغییر در‬
‫بسیاری از عوامل است که هر یک به صورت سطوح مختلف ریسک وارد می شوند‪ .‬به عنوان مثال ریسک‬
‫پرسونلی شاید در نگاه اول چندان مهم بنظر نرسد و در انواع ریسک ذکر نگردد اما طبیعی است که اعتصاب‬
‫یک روزه کارگران یک شرکت یا یک اداره دولتی سطح تولید و خدمات را به شدت تغییر دهد و همین عامل‬
‫بر قیمت تمام شد محصول یا خدمات و در نتیجه بر سود آوری اثر گذارد‪.‬در صورتیکه سهام شرکت مذکور‬
‫در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد همین اعتصاب می تواند قیمت سهام را به طور محسوسی کاهش‬
‫دهد‪ .‬مثال دیگر در خصوص ریسک تغییرات قوانین حاکم بر نظام اقتصادی است که بر پیکره سازمان بسیار‬
‫اثر گذار بوده نوع عملیات و سطح را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد‪.‬‬
‫مدیریت ریسک در حوزه مالی بر آن دسته از انواع ریسک نظارت و کنترول دارد که اوال در محدوده کنترول‬
‫باشد و ثانیا اثرات نقدی داشته باشد‪.‬‬
‫انواع به عنوان مثال در صورت بروز مسائل مدیریتی ریسک اعتباری برای یک سازمان پدید می آید و‬
‫ممکن است تغییرات نرخ سود را باعث شود‪ .‬ریسک های سیاسی نیز به راحتی به تغییرات نرخ اسعار منجر‬
‫می گردند‪.‬در حقیقت تغییرات متغیر های مالی به عوامل بسیار متعددی بستگی دارند و از آن جا که در‬
‫بسیاری از مواقع رفتار بازار به راحتی قابل پیش بینی نیست تغییرات متغیر های مالی نیز به راحتی قابل‬
‫پیش بینی نبوده حتی میزان حساسیت این متغیر ها نسبت به تغییر عوامل دیگر در شرایط و زمان های‬
‫متفاوت تغییر می کند‪.‬خالصه کالم اینکه تغییرات در محیط پیچیده ای روی می دهند که ارزیابی و تحلیل آنها‬
‫کار ساده ای نیست‪ .‬و نکته دیگر اینکه ما در جهانی مملو از انواع ریسک زندگی می کنیم و برای ایجاد‬
‫جوی قابل اعتماد تر باید این ریسک ها را در مرحله اول بشناسیم و سپس آن را به روشی نظام مند مدیریت‬
‫کنیم‪.‬‬
‫ریسک های مالی به طور مستقیم بر سود آوری شرکتها اثر می گذارند و می توانند حتی شرکتی را از پای‬
‫در آورند تغیرات قیمت مالی باعث بروز ریسک های مالی می گردد که در زیر به انواع آن اشاره می کنیم‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫‪ .1‬خطرات بازار‬
‫‪ .2‬خطرات اعتباری‬
‫‪ .3‬خطرات عملیاتی‬
‫‪ .4‬خطرات اداره و مدیریت‬
‫‪ .1‬ریسک بازار‬
‫خطر بازار عبارت از خطر ایست که بر میخیزد از تغیر وحرکت قیمت های بازار‪ ،‬و تاثیرناسازگار باالی‬
‫اقالم داخلی و خروجی بیالنس دارد‪.‬‬
‫اسباب این حرکت ها و تغیرات در بازار عبارت از‬
‫‪ .1‬نرخ تبادله اسعار خارجی‬
‫‪ .2‬نرخ ربح ( تکت پولی)‬
‫‪ .3‬نرخ قیمت سهام‬
‫‪ .4‬نرخ قیمت امتعه‬
‫‪ .5‬ریسک سیالیت‬
‫‪ .6‬ریسک سرمایه گذاری مجدد‬
‫‪ .7‬ریسک صنعت‬
‫ریسک نرخ اسعار‬ ‫‪.1.1‬‬
‫ریسک نرخ اسعار به واسطه تغییر در نرخ اسعار به وجود می آید‪ .‬کلیه شرکت های که در خارج از مرز‬
‫های سیاسی با کشور های دارای واحد پولی متفاوت ارتباط معامالتی دارند‪ .‬در معرض ریسک نرخ اسعار‬
‫قرار دارند‪.‬ریسک نرخ اسعار می تواند به توانائی سازمان جهت بازپرداخت وامهای خارجی اثر بگذارد هم‬
‫چنان می تواند باعث گردد سازمان نتواند به تعهدات خود نسبت به پیش خرید کاال ها از بازار های خارجی‬
‫عمل کند‪ .‬به عبارتی تغییرات نرخ اسعار بازار کاال و بازار سرمایه را تحت شعاع قرار می دهد و می تواند‬
‫آثار مخربی داشته باشد‪ .‬کلیه اقتصاد های که به نوعی با جهان خارج از مرز های اقتصادی خود ارتباط‬
‫دارند ازین ریسک تاثیر می پذیرند و هر چه میزان وابستگی ها بیشتر باشد این ریسک خود را بیشتر نشان‬
‫می دهد‪.‬‬
‫تغیرات قیمت اسعار بازار بر اساس تعادل عرضه و تقاضا صورت می گیرد و این تعادل دائما بر اساس تغیر‬
‫عوامل دیگر نوسان می کند و به همین علت ریسک نرخ اسعار به وجود می آید‪ .‬عوامل موثر بر نرخ اسعار‬
‫را می توان بدین صورت بر شمرد‪:‬‬
‫جریان های تجارتی‬ ‫‪.1.1.1‬‬
‫میزان واردات و صادرات در بیالنس تجارت کشور ها نقش مهمی در ارزش اسعار آن کشور دارد‪ .‬به طور‬
‫طبیعی اگر صادرات یک کشور به نسبت واردات آن افزایش یابد باعث خواهد شد در بازار اسعار آن کشور‬
‫میزان اسعار خارجی افزایش یابد و بر اساس قانون عرضه و تقاضا در بازار اسعار عرضه زیاد اسعار‬
‫خارجی باعث کاهش ارزش آن شده و واحد پول آن کشور به نسبت واحداسعار خارجی ارزش مبادالتی‬
‫بیشتری پیدا می کند‪ .‬البته عامل اصلی جریان سرمایه است و جریان مبادالت تجاری نیز به علت جریان‬

‫‪11‬‬
‫سرمایه است که بازار اسعار را متاثر می سازد‪ .‬در عین حال توجه به این مساله بسیار مهم است که جریان‬
‫بازرگانی تنها بخشی از کل داستان تغییرات نرخ اسعار می باشد‪.‬‬
‫نرخ تورم نسبی‬ ‫‪.1.1.2‬‬
‫بر اساس نظریه برابری قدرت خرید( ‪ )Purchasing Power Parity‬ارزش پول کشوری که دارای نرخ‬
‫تورم بیشتری است کمتر از کشوری است که نرخ تورم کمتری دارد‪.‬به عبارت دیگر نرخ تورم باال باعث‬
‫کاهش ارزش برابری پول یک کشور می شود‪ .‬این اصل در صورتی جزء ساز و کار اقتصاد خواهد بود که‬
‫قیمت کاال های کشوری با نرخ تورم باال با محصوالت سایر کشور ها قابلیت رقابت قیمتی داشته باشد‪.‬‬
‫اصل مزبور در بلند مدت صادق است ولی در کوتاه مدت نمی تواند تمام حقیقت را به تصویر بکشد و نکته‬
‫مهم اینست که محصوالتی که در سبد مصرفی داخل یک کشور قرار دارند لزوما به خارج از مرز ها صادر‬
‫نمی شوند و بالعکس‪ .‬از طرفی این اصل زمانی صادق است که دو کشور مورد بحث در تعادل رقابتی باشند‪.‬‬
‫نرخ ربح نسبی‬ ‫‪.1.1.3‬‬
‫در شرایط اقتصادی باال بودن نرخ ربح به معنی ربح جذب سرمایه های خارجی است و افزایش پول به‬
‫مفهوم باال رفتن تورم خواهد بود و بر اساس نظریه برابری قدرت خرید کاهش ارزش پول را نیز به همراه‬
‫خواهد داشت‪ .‬بنابرین باال رفتن نرخ ربح کاهش ارزش پول را به دنبال دارد‪ .‬مالحظه می شود که جریان‬
‫سرمایه ناشی از اختالف نرخ ربح باعث کاهش ارزش پول می شود در حال که جریان سرمایه ناشی از‬
‫مبادالت کاال باعث افزایش ارزش پول می شود که این اختالف به علت ماهیت اصلی انتقال وجوه است‪ .‬ضمنا‬
‫انتقال سرمایه در بازار سرمایه از جمله بازار های بورس اثری بر خالف اثر انتقال سرمایه در بازار پول‬
‫دارد‪ .‬در بازار های سرمایه جریان ورودی سرمایه به کشور باعث افزایش ارزش پول کشور می شود‪.‬‬
‫عالوه بر متغیر های اقتصادی فوق می توان به عوامل غیر اقتصادی از جمله مسائل سیاسی موثر بر نرخ‬
‫اسعار اشاره کرد‪ .‬انتخابات ریاست جمهوری نوع دولت و تغیرات سیاسی همگی بر نرخ اسعار اثر می‬
‫گذارند‪ .‬شرایط محیطی و نوع نگاه افراد نیز به نوعی بر تغیرات نرخ اسعار موثر واقع می شوند‪.‬‬
‫عوامل بر شمرده فوق با نام عوامل بنیادی( ‪ )Fundamental Factors‬خوانده می شوند و رهنمائی جهت‬
‫تحلیل تغیرات بلند مدت نرخ اسعارند بر مبنای این فرض که اسعار مثل کاال دارای ارزش ذاتی است و بر این‬
‫اساس مطابق قانون عرضه و تقاضا رفتار می کند‪ .‬در مقابل عوامل فنی(‪ )Technical Factors‬برای‬
‫تحلیل نوسانات کوتاه مدت نرخ اسعار مورد استفاده قرار می گیرند‪ .‬تاریخ دریافت مالیات ها تغیرات در‬
‫قوانین و حد کفایت پول همگی از عوامل فنی می باشند‪.‬تحلیل گران می توانند با استفاده از ابزار های فنی‬
‫آماری نوسانات نرخ اسعار را البته با فرض وجود مدل مشخص رفتاری برای بازار اسعار و مشارکت‬
‫کنندگان در آن پیش بینی می کنند‪ .‬علت استفاده از روشهای فنی سهل الوصول بودن آن است و اینکه پیش‬
‫بینی متغیر های بنیادی کار راحتی نیست‪ .‬در روش های فنی از اطالعات تاریخی سری های زمانی برای‬
‫پیش بینی نرخ اسعار استفاده می گردد‪ .‬بر این اساس می توان چگونگی نوسانات نرخ اسعار اینکه تغیرات‬
‫آن بستگی به تغیرات چه متغیر ها و عواملی دارد را مشاهده کرد‪.‬‬
‫متغیر های مستقل نوسانات به راحتی رخ می دهد و به همین علت تغیرات نرخ اسعار نیز به راحتی انجام می‬
‫پذیرد‪ .‬این متغیر ها به علت اثر گذاری شدید نه تنها بر عملکرد شرکت های که مراودات برون مرزی دارند‬

‫‪12‬‬
‫بلکه بر کل نظام اقتصادی یکی از منابع مورد توجه در ریسک مالی اند‪ .‬به همین علت از یک طرف‬
‫روشهای برای پیش بینی نرخ اسعار و از طرف دیگر روش های مدونی برای مدیریت ریسک نرخ اسعار‬
‫طراحی شده است‪.‬‬
‫ریسک نرخ ربح‬ ‫‪.1.2‬‬
‫ریسک نرخ ربح و تغیرات آن در اقتصاد کنونی یکی از عوامل مهم ریسک مالی محسوب می شود‪ .‬در‬
‫صورتی که سازمان ها برخی از دارایی های خود را به صورت دارایی های مالی نگهداری کنند با این‬
‫ریسک مواجه خواهند شد‪ .‬در حقیقت تغیر در نرخ ربح و دارایی های مالی هنگامی اثر خود را نمایان می‬
‫کند که شرکت تعهدات مالی داشته باشد‪.‬‬
‫به عنوان مثال اگر سازمانی دارایی خود را با نرخ ربح متفاوت سرمایه گذاری کرده باشد و بر آن اساس‬
‫اقدام به ایجاد بدهی کرده باشد‪ ،‬کاهش اندکی در نرخ ربح دارایی ها می تواند سازمان را در باز پرداخت‬
‫تعهدات خود با مشکل مواجه سازد‪ .‬این اتفاق در دو دهه ‪ 1980-1970‬بسیاری از سازمان های وام دهنده با‬
‫نرخ ربح ثابت را به ورشکستگی رسانید‪ .‬مدیران این سازمان ها بدون توجه به عوامل ریسک نرخ ربح‪،‬‬
‫وام های بلند مدت با نرخ ربح ثابت پرداخت کردند‪ ،‬در حالی که دارای های خود را با نرخ شناور بازار‬
‫سرمایه گذاری کرده بودند که اختالف دو نرخ باعث بحران های مالی برای این سازمان ها شد‪ .‬یکی از این‬
‫سازمانها شرکت فدرال بیمه سپرده ها(‪ )Federal Deposit Insurance Co‬بود که این فرایند بحرانی را‬
‫تجربه کرد‪.‬‬
‫بیشتر اقالم بیالنس بانک ها و نهادهای مالی از جمله شرکت های سرمایه گذاری و همچنین بعضی از اقالم‬
‫بیالنس شرکت های تولیدی‪ ،‬درآمد و مصارفی را در بردارند که به نحوی با نرخ ربح در ارتباط است‪.‬‬
‫مصارف و درآمد ها هنگامی که وامی دریافت یا پرداخت می شود تحقق می یابند‪ .‬همان طور که اشاره شد‪،‬‬
‫اگر وام دهنده با نرخ شناور وام دهد‪ ،‬وی متنفع می گردد‪ .‬همچنان اگر وام گیرنده ای با نرخ شناور وام‬
‫دریافت کند‪ ،‬افزایش نرخ ربح به معنی ضرر می باشد و همزمان اگر نرخ ربح کاهش یابد‪ ،‬وام گیرنده متنفع‬
‫می گردد‪ .‬در هر صورت طرفین دریافت کننده و پرداخت کننده وام به نوعی با ریسک نرخ ربح مواجه‬
‫خواهند شد‪.‬‬
‫‪ .1.3‬تغیرات سطح عمومی قیمت ها‬
‫تورم اصوأل باعث افزایش قیمت ها شده‪ ،‬قیمت تمام شد کلیه نهادهای یک شرکت را افزایش می دهد و در‬
‫نهایت سطح عملکرد شرکت را متأثر می سازد‪ .‬با مطالعه تاریخ اقتصادی کشور های پیشرفته‪ ،‬نشانه ها و‬
‫آثار تورم را می توان تحلیل کرد‪ .‬بعد از جنگ جهانی دوم شرایط اقتصادی کشورها به ثبات رسید‪ .‬و در‬
‫اواخر دهه ‪ 1980-1970‬سطح عمومی قیمت کاال و خدمات افزایش ناگهانی داشت‪.‬‬
‫در دهه ‪ 70‬توافق نامه برتون وودز که در بین ‪ 44‬کشور موثر در مبادالت تجارتی بین المللی جریان داشت‪،‬‬
‫ملغا گردید و ثبات نرخ ها تبدیل به تغیر نرخ ها گشت‪ .‬ضمنأ اقتصاد آلمان بعد از جنگ به شرایط وخیمی‬
‫رسید و تورم شدید‪ ،‬اقتصاد آلمان را در بر گرفت تا آنجا که نرخ تورم به ‪ %50‬نیز می رسید در ایاالت‬
‫متحده تا سال ‪ 1960‬نرخ تورم تحت کنترول بود‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫ریسک سطح عمومی قیمت ها به عنوان ریسک قدرت خرید شناخته می شود‪ .‬هنگامی که سطح عمومی‬
‫قیمت ها افزایش می یابد‪ ،‬بدین معناست که با مقدار ثابت دارایی مالی مقدار کمتری کاال می توان خرید به‬
‫عبارت دیگر تورم به معنی کاهش قدرت دارایی های مالی به نسبت دارای حقیقی است‪.‬‬
‫ریسک تغیرات قیمت اسهام‬ ‫‪.1.4‬‬
‫بسیاری از شرکت ها و موسسات‪ ،‬خصوصأ شرکت های سرمایه گذاری ‪ ،‬بخشی از دارایی های خود را‬
‫صرف خرید سهام یا اوراق قرضه می کنند و به همین علت با ریسک تغیرات فیمت مواجه می شوند‪.‬‬
‫ریسک نرخ ربح که پیش از این در باره آن صحبت شد مربوط به دارایی ها و اوراق بهادار با درآمد ثابت‬
‫است ‪ ،‬در حالی که ریسک قیمت سهام در بازار سهام مورد بحث قرار می گیرد‪ .‬ریسک قیمت سهام به دو‬
‫بخش ریسک مربوط به افزایش قیمت و ریسک مربوط به تحقق درآمد هر سهم مربوط می شود‪ ،‬چرا که‬
‫جمع این دو جزء نرخ بازدهی سهام را تشکیل می دهد ‪.‬‬
‫عوامل متعددی در خصوص علل تغیرات قیمت سهام بیان شده که به ظهور نظریه بازار کارا منجر گردیده‬
‫است‪ .‬ریسک رکود و رونق بازار منجر به تغیرات قیمت سهام می شوند‪ ،‬افزایش قیمت شاخص سهام باعث‬
‫رونق بازار می شود و کاهش آن رکود بازار را در پی دارد‪ .‬در سال ‪ 1987‬بورس های جهانی با رکود‬
‫مواجه شدند‪ .‬همچنین در جنگ افغانستان بورس های جهانی با کاهش کلیه قیمت سهام و افزایش عرصه‬
‫مواجه گردیدند‪ .‬این تغیرات در بسیاری از مواقع آنقدر سریع اتفاق می افتد که گاهی در مدت کمتر از چند‬
‫روز‪ ،‬قیمت سهام به بیش از نصف کاهش می یابد و گاهی دوران رکود به چند سال می انجامد ‪ .‬در این‬
‫شرایط سهامدارانی که تجربه و تخصص کافی ندارند و برای دریافت ربح کوتاه مدت سرمایه گذاری کرده‬
‫اند‪ ،‬با عرضه سریع سهام خود از یک طرف باعث ضرر و زیان خود می شوند و از طرف دیگر به بحران‬
‫بازار به خاطر عرضه سریع می افزاید‪ .‬به طور کلی رکود و رونق بازار باعث تغیرات قیمت سهام می شود‪،‬‬
‫حتی اگر سهم خاص در جهت عکس بازار‪ ،‬در حال رشد یا رکود باشد‪.‬‬
‫ریسک بازار در خصوص اوراق با درآمد ثابت‪ ،‬هنگامی رخ میدهد که افق سرمایه گذاری کمتر از دوره عمر‬
‫اوراق باشد ‪ .‬در این حالت در انتهای افق سرمایه گذاری ‪ ،‬سرمایه گزار باید اوراق خود رادر بازار عرضه‬
‫کند و آن را به فروش برساند‪ .‬طبعی است که قیمت بازار اوراق بهادار بر اساس تغیرات نرخ ربح متغیر‬
‫است و نوسانات قیمت‪ ،‬خود باعث ریسک بازار این اوراق می شود‪.‬‬
‫ریسک نقدینگی‬ ‫‪.1.5‬‬
‫ریسک نقدینگی ریسک نبود وجه نقد برای بازپرداخت تعهدات است‪ .‬عمومأ شرکتها هنگامی که به علل‬
‫مختلفی نتوانند محصوالت تولیدی خود را به فروش برسانند یا نتوانند وجوه نقد ناشی از فروش را دریافت‬
‫کنند و یا اینکه مصارف آنها افزایش بی رویه داشته باشد و در نهایت کارای مجموعی کاهش یابد‪ ،‬با مشکل‬
‫نقدینگی مواجه می شوند‪ .‬بروز مشکل نقدینگی باعث زیان ساختار مالی شرکت گردیده و متعاقب آن خرید‬
‫مواد اولیه و پرداخت تعهدات جاری از جمله حقوق و دستمزد با مشکل مواجه می شود‪ ،‬به همین علت‬
‫شرکت مجبور می شود از مواد اولیه و سایر مواد مصرفی ارزان تر و با کیفیت پایان استفاده کند و استفاده‬
‫از نیروی انسانی مطلوب را نیز نخواهد داشت‪ .‬البته این مرحله با گذشت مدت زمانی تا حد یک سال اتفاق‬

‫‪14‬‬
‫می افتد ولی در نهایت ساختار عملیاتی از این مشکالت متاثر می گردد‪ .‬زیان ساختار عملیاتی سطح کمی و‬
‫کیفی فعالیت ها و عملکرد شرکت را کاهش داده‪ ،‬مجددأ بر ساختار مالی شرکت تاثیر می گذارد‪.‬‬
‫ریسک سرمایه گذاری مجدد‬ ‫‪.1.6‬‬
‫ریسک سرمایه گذاری مجدد مربوط به دارایی های مالی است که بیش از یک جریان نقدی دارند ‪ .‬بازدهی‬
‫این گونه سرمایه گذاری ها به نحو سرمایه گذاری مجدد جریان های نقدی که در طول دوره سرمایه گذاری‬
‫دریافت می شوند بستگی دارد‪ .‬به عنوان مثال بازدهی سهام یا اوراق قرضه تا هنگام فروش یا سر رسید‬
‫اوراق قرضه مربوط به نحوه سرمایه گذاری مجدد ربح تقسیم شده سهام و ربح های دوره ای اوراق قرضه‬
‫است ‪ .‬در حقیقت عدم اطمینان از روند آینده نرخ ربح و اصوأل پیدا کردن فرصت مناسب سرمایه گذاری‪،‬‬
‫منشأ چنین ریسکی می باشد ‪.‬‬
‫ریسک صنعت‬ ‫‪.1.7‬‬
‫صنعت عبارت از گروهی از شرکت ها که در یک بازار با یکدیگر رقابت می کنند و در حقیقت دارای قلمرو‬
‫یا بازار یکسانی می باشند‪ .‬ریسک صنعت عبارت است از نوسانات بازدهی سرمایه گذاری که بر اثر اتفاقات‬
‫یا وقایع خاص و تغیرات در یک صنعت خاص متحمل است این تغیرات بر اثر تعرفه ها یا قیمت ها در سطوح‬
‫داخلی بین المللی ‪ ،‬چرخه عمر صنعت مالیات محصوالت یک صنعت ‪ ،‬مربوط به اتحادیه های کارگری در‬
‫یک صنعت مسایل زیست محیطی‪ ،‬دسترسی به منابع اولیه و سایر عوامل مشابه روی یک صنعت خاص اثر‬
‫می گذارد این تغیرات که باالی تمام شرکت ها اثر مشابهی دارد ‪ .‬قیمت سهام شرکت ها به طور مشابه تغیر‬
‫می کند‪ .‬به طور مثال افزایش تعرفه واردات پنبه می تواند کل صنعت نساجی را تحت تاثیر قرار دهد‪.‬‬
‫اعتصابات کارگری که توسط کارگران راه آهن اتفاق می افتد چنین تاثیری خواهد داشت‪.‬حتی بعضی اوقات‬
‫برخی مسایل که یک صنعت را تخت تاثیر قرار می دهد ممکن صنایع دیگر را نیز تحت تاثیر قرار دهد به‬
‫عنوان مثال اگر قمیت مواد اولیه داخلی در یک صنعت افزایش یابد طبیعتأ قیمت تمام شد محصوالت را تحت‬
‫تاثیر قرار می دهد و قیمت سهم مزبورنیز کاهش می یابد‪ ،‬در این شرایط اگر شرکتی تمام مواد اولیه مورد‬
‫نیاز خود را از خارج کشور وارد کند و قیمت مواد خارجی در این بین تغیر نکند قیمت سهام آن شرکت بر اثر‬
‫اتفاقات عمومی صنعت کاهش خواهد یافت از آن جا که شرکت های یک صنعت عمومأ محصوالت مشترکی‬
‫نیز تولید می کنند می توان ریسک محصول را در این بخش تعریف کرد‪ .‬در صورتی که کل یک صنعت‬
‫محصول یکنواختی را تولید کند ریسک محصول بر ریسک صنعت منطبق می شود در غیر این صورت‬
‫ریسک محصول جزی تر خواهد بود‪ .‬در حالت ریسک محصول به علل مختلف منجر به کاهش فروش و یا‬
‫افزایش قیمت تمام شد خواهد شد و طبعأ نرخ بازدهی فروش مخصول نوسان خواهد داشت ‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫خطرات اعتبارات‬ ‫‪.2‬‬
‫تعریف‪ :‬خطر اعتباری را میتوان که احتمال ضرر ناشی از عدم باز پرداخت اصل مبلغ قرضه‪ ،‬مفاد‬
‫متوقعه و یا هردو توسط دریافت کننده قرضه در مطابقت با مواد توافق شده در قرارداد وام‪ ،‬تعریف کرد‪.‬‬
‫در یک تعریف جامع تر‪ ،‬خطر اعتباری عبارت از احتمال ضرر همراه با کاهش کیفیت اعتباری ب\\دهکاران و‬
‫یا معامله داران میباشد‪ .‬در سبد دارایی ه\ا ی\ا پورتفولی\وی ی\ک بان\ک‪ ،‬ض\رر ذریع\ه جمل\ه نک\ول وام بن\ابر‬
‫ناتوانی و یا عدم میل مشتری جهت ادای تعهدات اش در رابطه با وام ‪ ،‬تج\\ارت‪ ،‬تس\\ویه و ی\\ا س\\ایر مع\\امالت‬
‫مالی‪ ،‬بوجود می آید‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬ض\\رر در اث\\ر ک\\اهش در ارزش س\بد دارایی ه\\ا ی\\ا پورتفولی\\و ب\ه علت‬
‫مشاهده بدتر شدن واقعی کیفیت اعتباری بوجود می آید‪ .‬خطر اعتباری در اثر معامله و داد و ستد ب\\ا اف\\راد‪،‬‬
‫شرکت ها‪ ،‬بانک ها‪ ،‬موسسات مالی و یا دولت بر میخیزد‪ .‬در صورت وام دهی مستقیم‪ ،‬اصل مبلغ و ی\\ا ربح‬
‫شاید دوباره پرداخت نگردد‪.‬‬
‫تعریف ساده خطر اعتب اری به گونه " ض رر ناشی از پیش امد نک ول یا ‪ Default‬توسط داین ویا در اثر ب دتر‬
‫شدن کیفیت اعتباری دای نین" خطر ه ای متن وع و اساسی را پنه ان میکن د‪" .‬کمیت" خطر عب ارت از بیالنس‬
‫تصفیه نشده وام داده شده به مقروض میباشد‪ " .‬کیفیت" خطر از هر یک‪ ،‬تصادف یا چانس ای که نکول واقع‬
‫میشود و ضمانت یا گرانتی که ضرر را در صورت وقوع نکول کاهش میدهد‪ ،‬ناشی میشود‪ .‬مبالغ در مع رض‬
‫خطر‪ ،‬ارزش پولی بیالنس وصول نشده هنگام نکول‪ ،‬از جهت بازیابی های بالقوه از ض رر در وق وع نک ول ‪،‬‬
‫فرق میکند‪ .‬این ها به عوامل کاهش دهنده خطر اعتباری مانند ضمانت ها ‪ ،‬وثیقه و یا ضمانت جناح سومی و‬
‫وجوه قابل دسترس‪ ،‬وابسته میباشد‪.‬‬

‫انواع خطرات اعتبارات‪:‬‬


‫‪.2.1‬خطر نکول‪ :‬خطر نکول هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل‪ ،‬به تعهدات خو‬
‫در مقابل وام دهنده و در تاریخ سررسید عمل نمی کند‪ .‬خطر نکول از مهمترین خطر هایی‬
‫است که خصوصا ً نهاد های پولی و مالی را تحت تأثیر قرار میدهد‪ ،‬احتمال نکول افزایش می‬
‫یابد و به همین علت خطر نکول ظهور می کند‪.‬‬
‫بانک ها روش خاصی را برای تعیین میزان اعتبار مشتریان خود دارند و به این دلیل سقف وام دهی تعیین‬
‫می گردد‪ .‬در بانک ها بخش خاص سازمانی به نام واحد اعتبارات‪ ،‬به سنجش میزان اعتبار مشتریان پرداخته‬
‫و برا ساس آن به آنان وام اعطا می کنند‪ .‬وجود قانون حد کفایت سرمایه و عدم پرداخت به سازمانهای‬
‫ورشکسته‪ ،‬همگی ساز و کار های پیش کنترولی خطر نکول می باشد‪ .‬خطر نکول قدیمی ترین خطر مالی می‬
‫باشد و حتی قبل از بروز اولین نشانه های خطر نرخ اسعار و نرخ ربح‪ ،‬وجود داشته است‪.‬‬
‫"نکول" یک رویداد نامعلوم است‪ .‬عالوت ا ً مب الغ یا اکس پوژرهای آین ده در هنگ ام نک ول از قبل ش ناخته نمی‬
‫ش وند‪ .‬خطر اعتب اری به ص ورت عم ده می تواند به سه خطر اص لی‪ ،‬خطر نک ول خطر اکس پوژر یا مب الغ در‬
‫معرض خطر و خطر بازگیری مجدد تقسیم شود‪ .‬خطر نکول احتمال پیشامد نک ول میباش د‪ .‬چند تعریف مق دور‬
‫"نکول" ‪ :‬از دست دادن تعهد پرداخت‪ ،‬پیم ان ش کنی‪ ،‬داخل ش دن به یک طرزالعمل ق انونی و غ یره میباش د‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫واقعه نکول باید که تعریف شود و شاخص های که میتواند بکار روند تا احتمال آن را س نجش کند باید مالحظه‬
‫گردند‪ .‬خطر نکول توسط احتمالی که نکول در جریان یک دوره زمانی داده شده اتف اق می افت د‪ ،‬ان دازه گ یری‬
‫میشود‪ .‬خطر نکول به موقعیت و توان ایی اعتب اری یک مش تری ارتب اط میگ یرد‪ .‬چ نین موقعی تی و توان ایی‬
‫اعتباری به یک سلس له از عوامل بیش مار دیگر مانن د‪ ،‬دورنم ای م ارکیت‪ ،‬وس عت فعالیتگ اه‪ ،‬کیفیت م دیریت‬
‫وغیره ارتباط میگیرد‪ .‬احتم ال نک ول نمیتواند که مس تقیما ً ان دازه گ یری ش ود‪ .‬آماره ای گذش ته نک ول که در‬
‫داخل جمع آوری شده و یا توسط موسسات درجه بندی اعتبارات بدست آم ده اس ت‪ ،‬میتواند که م ورد اس تفاده‬
‫قرار گیرند‪ ..‬از آمارهای نکول های مش اهده ش ده‪ ،‬نس بت نک ول ها در یک دوره داده ش ده ب االی تم ام نمونه‬
‫های مقروضین میتواند استنتاج شود‪ .‬تک رار یا فریکونسی چ نین نس بت ها و یا نک ول ها با ص نعت و یا ن وع‬
‫درجه بندی موجود میباشند‪ .‬کاستی یا ضعف چنین معلوم ات گذش ته این است که آنها احتم االت نک ول متوقعه‬
‫را در بر نمیگیرد‪.‬‬
‫خطر اکسپوژر توسط فائق شدن عدم اطمینان با مبالغ آینده در معرض خطر بوجود می آید‪ .‬برای تمام حدود‬
‫اعتباری که برای آنها یک جدول یا تقسیم اوقات بازپرداخت موجود است‪ ،‬خطر اکسپوژر میتواند به شکل‬
‫کوچک و یا ناچیز به چشم بخورد‪ .‬با تأسف‪ ،‬این برای سایر حدود اعتباری درست نمیباشد‪ .‬حدود اعتباری‬
‫متعهد شده مقروض را اجازه میدهد تا هنگامی که میخواهد به اندازه ضرورتش و نیز رعایت حد تعیین شده‬
‫توسط بانک از آن حدود برداشت کند‪.‬‬
‫‪.2.2‬خطر تمرکز‪ :‬خطر تمرکز در ا ثر زیان زیاد به یک شرکت‪ ،‬صنعت‪ ،‬محل جغرافیایی و یا بازار‬
‫بخصوصی بوجود می آید که بانک در یکی از این سکتور ها قروض اش را بیشتر متمرکز‬
‫ساخته باشد‪ .‬مدیریت خطر توصیه می دارد که بانک ها نباید که قروض شان را به یک سکتور‪،‬‬
‫محل و بازار ویژه تمرکز دهند‪ ،‬زیرا در اثر ظهور یک نوسان و یا بروز مشکل در آن سکتور و‬
‫یا محل جغرافیایی‪ ،‬جایگاه اقتصادی‪ ،‬مفاد و در آمد سکتور و یا محل متذکره یا کاهش یافته و یا‬
‫کامالً به بحران مواجه می شود که در این صورت درآمد بانک در اثر آن نیز متأثر می گردد‪.‬‬
‫‪.2.3‬خطر جاگزینی‪ :‬خطری است که در نتیجه یک وضعیتی که در آن دارنده یک قرار داد میداند که جانب‬
‫مقابل در مقابل وجایب آن طبق قرارداد ناتوان خواهد بود‪ ،‬و بدین صورت یک قرارداد جاگزینی‬
‫جدید باید صورت بگیرد‪ ،‬بوجود می آید‪ .‬در این حال بانک مصارفاتی را که متحمل میگردد‬
‫عبارت از خطرات جاگزینی می باشد‪.‬‬
‫‪.2.4‬خطر گسترش قرضه‪ :‬عبارت از تفاوت بین بازده اوراق قرضه شرکت ها و اوراق قرضه خزانه می‬
‫باشد‪ .‬این جبرانی را منعکس می سازد که دارنده اوراق قرضه باید به خاطر تعهد یا ذمه اش‬
‫خطر بیشتر یا اضافه اعتبار را بگیرد‪.‬‬
‫‪.2.5‬خطر تصفیه قبلی‪ :‬خطری ناشی از ورشکست شدن جانب مقابل (و یا کدام واقعه ای دیگری که توان‬
‫مندی جانب مقابل را صدمه برساند تا وجایب اش را انجام دهد) قبل از تصفیه می باشد‪.‬‬
‫‪.2.6‬خطر تصفیه‪ :‬خطری که یک طرف معامله واماند یا به عباره دیگر نتواند که تا مطابق به شرایط‬
‫وظوابط قرارداد با جانب مقابل در وقت تصفیه عمل نماید‪.‬‬

‫‪17‬‬
‫جنبه های خطر اعتباری‪ :‬عموماً‪ ،‬خطر اعتباری دارای دوجنبه میباشد‪ .‬اول جنبه تسویه خطر اعتباری‬
‫میباشد که به خطر ای ارتباط میگیرد که مقروض توانایی نمی داش ته باشد تا مجم وع مبلغ وام را به ص ورت‬
‫َکل دوباره پرداخت نماید‪ .‬دوم جنبه نقدینگی خطر اعتباری میباشد و البته هنگامی رخ میدهد که پ رداخت ذمت‬
‫توسط داین به تعویق انداخته میشود‪ ،‬که منجر به مش کالت جری ان نق دی ب رای وام دهن ده میش ود‪ .‬بهر ح ال‬
‫خطرات نقدینگی و تسویه‪ ،‬بیشتر با هم وابسته اند‪.‬‬
‫برای اینکه ضروریات کوتاه مدت نقدینگی را برطرف کرد‪ ،‬یک واحد اقتصادی ش اید که ف روش دارایی ها را‬
‫متقبل شود‪ ،‬که ممکن به دریافت یک مبلغ کمتر از ارزش دارایی ه ای فروخته ش ده در مقایسه با ف روش آن‬
‫در شرایط عادی‪ ،‬منجر گردد‪.‬این امر شاید به یک وضعیتی که ارزش حقیقی دارایی ها کمتر از ارزش بدهی ها‬
‫گردد‪ ،‬منجر شود‪ .‬این مشکل در قسمت بانکها از آنجائیکه بیالنس شیت آنها در برگیرنده دارایی های است که‬
‫داری ارزش در حال نوسان بوده‪ ،‬در حالیکه ارزش امانات شان ثابت باقی میماند‪ ،‬بیشتر قابل مشاهده است‪.‬‬
‫‪ .3‬ریسک اداره و مدیریت‬
‫اداره و مدیریت به فرایند اطالق میگردد که طی آن یک فعالیت یا جمع امور تنظیم و اداره میشود‪.‬‬
‫یا به عباره دیگر‪ ،‬اداره و مدیریت عبارت از جریان اخذ تصامیم‪ ،‬برنامه ریزی‪ ،‬سازماندهی‪ ،‬اجرا‪،‬‬
‫کنترول و ارز یابی یک مجموعه از امورات مربوط به یک سازمان یا نهاد مطابق به قوانین‪ ،‬لوایح و‬
‫طرزالعملها در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعین شده با استفاده از منابع در دست داشته‪ ،‬میباشد‪.‬‬
‫تصمیمات نا درست مدیران اجرایی شرکت ها و موسسات می تواند اثرات منفی برای یک سازمان به‬
‫دنبال داشته باشد ‪ .‬بر اساس سطوح مختلف مدیریتی ‪ ،‬میزان ریسک ناشی از تصمیمات نادرست‬
‫متفاوت است و به میزان مختلفی سطوح عملکرد سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد‪ .‬اشتباه مدیران‬
‫عملیاتی در تصمیم گیری‪ ،‬نسبت به اشتباهات مدیران ارشد مشکالت کمتری به بار خواهد آورد‪ .‬در هر‬
‫حال به اساس منافع شخصی‪ ،‬تخصص و میزان اهمیت دادن مدیران به سرنوشت سازمان مبانی مختلفی‬
‫در تصمیم گیری های سازمانی وجود خواهد داشت‪.‬‬
‫خطرات اداره و مدیریت در بانکها‬
‫در باز رسی از هر بانک به سه موضوع عمده تمرکز صورت میگرد‪:‬‬
‫‪ ‬کیفیت مدیرت سطوح باال‬
‫‪ ‬نحوه مطابقت با قوانین و لوایح نافذه‪.‬‬
‫‪ ‬اختالف در خطر خالص بانک بازتاب دهنده نحوه اجراأت سطوح باالئی مدیریت میباشد‪.‬‬
‫در بررسی کیفیت مدیریت سطوح باال‪ ،‬به سه جنبه کلیدی ذیل تمرکز صورت میگرد‪:‬‬
‫‪ ‬ترکیب‪ ،‬توانائی و نقش هیئت مدیره‬
‫‪ ‬توانائی و اجراأت سطوح باالی مدیریت‬
‫‪ ‬کارائی تشکیالتی و اندازه گیری اجراأت‬
‫‪ ‬تطبیق اصول اداره و مدیریت مطابق به بیسل ‪ 2‬و یا سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (‬
‫‪.)OECD‬‬
‫موضوع تطابقت با قوانین و لوایح بعنوان جنبه مهم بازرسی مدیریت یک بانک‪ ،‬به نکات ذیل راجع میگردد‪:‬‬

‫‪18‬‬
‫‪ ‬میزان مطابقت با معیارهای از قبل تعین شده قانونی مربوط به فعالیت مشخص بانک‪.‬‬
‫‪ ‬مؤثریت و کارائی قوانین و لوایح‪.‬‬
‫‪ ‬ارز یابی بازده باالفعل در مقایسه با اهداف برنامه ریزی شده طی یک سره از اجراآت در پرتو قانون‬
‫و لوایح‪.‬‬
‫‪ ‬میزان سهولت در تطابق با قوانین و لوایح‬
‫‪ ‬دریافت نقطه نظرات راجع به کارائی و عدم کارائی لوایح و مقررات مورد کاربرد در سیستم‬
‫بانکداری‪.‬‬
‫‪ .4‬ریسک عملیاتی‬
‫اولین قانون باسل که بنام باسل ‪ 1‬یاد می شود توسط کمیته باسل در سال ‪ 1988‬به بانک ها داده شد‪ ،‬این‬
‫قانون فقط سه نوع از خطرات را یعنی خطر اعتبارات‪ ،‬خطر مارکیت‪ ،‬و خطر اداره و مدیریت را شامل بود‪.‬‬
‫و بآلخره در اثر سقوط بانک ها بعد از سال ‪ 2000‬کمیته باسل قانون دوم خود را که بنام باسل ‪ 2‬است‬

‫بوجود آورد که در این قانون مدیریت خطرات عملیاتی نیآز جایگزین شده بود‪ .‬باسل ‪ II‬تعهدات مربوط به‬

‫دوردوم کمیتۀ باسل که حاوی سفارشات برای قوانین و مقررات بانکی منتشرۀ جون ‪ 2004‬میباشد‪ .‬هدف‬
‫باسل ‪ II‬بوجود آوردن ستندرد های بین المللی در اموربانکداری بوده تا متشبیثین امور بانکداری بدانند که‬
‫چه مقداراز سرمایه بانکی بمنظور کنترول خطرات مالی و عملیاتی اختصاص داده شود‪ .‬کمیتۀ باسل معتقد‬
‫است که بوجود آوردن یک ستندرد بین المللی در جهت کاهش انواع مختلف مشکالت در سیستم مالی بین‬

‫المللی مفید خواهد بود‪ .‬در باسل ‪ II‬بیشتر بحث باالی خطرات عملیاتی صورت گرفته (درحدود ‪ 53‬در صد)‬
‫بد لیل که ناکامی و ورشکست شدن بانک ها در دورۀ اخیر بیشتر نا شی از خطرات عملیاتی بوده است‪.‬‬
‫ریسک عملیاتی عبارت است از عدم کار آیی سیستم ‪ ،‬پروسه ‪ ،‬مردم جعل کاری داخلی و یا عوامل خارجی‬
‫میباشد‪.‬‬
‫ریسک عملیاتی زمانی بررسی می شود که یک سازمان عملیات خود را به خوبی انجام ندهد‪ .‬به عباره‬
‫دیگر سیستم های داخلی و روشهای انجام کار به درستی تعریف نشده و یا به درستی اجرا نمی شوند‪ .‬در‬
‫صورت ادامه این روند وضعیت سازمان رو به رکود خواهد گذاشت و نرخ بازدهی سرمایه گذاری سازمان‬
‫دچار کاهش می شود‪ .‬افزایش ضایعات در یک شرکت تولیدی یا پاین آمدن ظرفیت همگی از نمونه های‬
‫ریسک عملیاتی می باشند اشتباهات کار کنان بانک نیز منجر به ریسک عملیاتی بانکی می شود‪ .‬پس با‬
‫تعریف اجزای عملیاتی یک سازمان می توان ریسک هر فرایند را به حد اقل رساند‪.‬‬
‫ریسک‌های عملیاتی ممکن است منجر به ریسک‌های اعتباری و بازار شوند‪ .‬به عنوان مثال یک اشتباه‬
‫عملیاتی در معامله تجارتی مانند عدم انجام جابه‌جایی ممکن است ریسک بازار یا ریسک اعتباری ایجاد کند‪،‬‬
‫زیرا هزینه آن به تغییرات قیمت بازار وابسته است‪.‬‬
‫باید بانک ها مقداری سرمایه را نظر به استندرد های که وجود دارد جهت مقابله با این نوع خطر نزد خو د‬
‫نگهداری کنند‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫منابع خطر عملیاتی‬
‫تزویر(تقلب) داخلی‬ ‫‪.1‬‬
‫تزویر(تقلب) خارجی‬ ‫‪.2‬‬
‫مصؤنیت محیط کار کارمندان‬ ‫‪.3‬‬
‫مشتری‪ ،‬تولیدات و عملیات کاروبار‬ ‫‪.4‬‬
‫خسارت فزیکی دارائی ها‬ ‫‪.5‬‬
‫سکتگی درکاروبار ونامؤفق بودن سیستم‬ ‫‪.6‬‬
‫اجراآت معامله فرایند مدیریت‬ ‫‪.7‬‬
‫تزویر یاتقلب داخلی‪ :‬اجراآت خارج ازصالحیت‪ ،‬دستبرد و تقلب که حد اقل بایک بخش ازاداره مرتبط‬ ‫‪.1‬‬
‫باشد‪ .‬مثل ارائه راپور غلط بوسیلۀ کارمند‪ ،‬رشوت‪ ،‬اختالس‪ ،‬جعل ‪ .‬مثأل معلومات محرم یک بانک توسط‬
‫افراد داخل بانک و یا سازمان دیگر انتقال داده شود‪.‬‬
‫‪ .2‬تزویر خارجی‪ :‬تقلب که بوسیلۀ شخص سوم ویا بخش بیرون از اداره صورت بگیرد واداره را متاثرسازد‪.‬‬
‫مثل سرقت‪ ،‬دزدی‪ ،‬جعل نقض سیستم کمپیوتر ناشی ازعوامل بیرونی‪ .‬مثأل شخصی می تواند که معلومات و‬
‫یا عوامل محرم را از طریق کمپوتر دزدی کند‪.‬‬
‫مصؤنیت محیط کار کارمندان‪ :‬رویداهای مرتبط به ماحول کاری که کارمندان را صدمات ذهنی میرساند‬ ‫‪.3‬‬
‫مثل‪ .‬تعصب‪ ،‬حق تلفی اوقات نامنظم کار ‪...‬‬
‫‪ .4‬مشتری‪ ،‬تولیدات و عملیات کاروبار‪ :‬ضرر از ناحیۀ عدم پرداخت مکلفیت ها به مشتری ویا طراحی‬
‫نادرست تولید‪ .‬مثل بی اعتمادی‪ ،‬قاچاق پول‪ ،‬سؤاستفاده از معلومات محرم مشتری‪...‬‬
‫‪ .5‬خسارت فزیکی دارائی‪ :‬ضررناشی از سؤ استفاده از دارائی بانک و حوادث غیرمترقبه مثل فاجعۀ‬
‫انسانی‪ ،‬حریق‪ ،‬ترور‪ ،‬خراب کاری ‪...‬‬
‫‪ .6‬سکتگی درکاروبار ونامؤفق بودن سیستم‪ :‬رویداد های شامل‬
‫‪ ‬سکتگی در سیستم نرم افزار و سخت افزار‪.‬‬
‫‪ ‬مشکالت درارتباطات‪.‬‬
‫‪ ‬اختالل در سیستم (قطع برق)‪.‬‬
‫سیستم های داخلی بانکداری موجود بود که مشتری اگر از صد هزار بیشتر می شد این سیستم دیگر قادر‬
‫کارآیی خود را از دست‬ ‫به انجام عملیات نمی بود ‪ ،‬در اثر همین سیستم ها که مشتریان زیاد پس سیستم‬
‫داد و سیستم های نو بانکداری ایجاد شد‪.‬‬
‫اجراآت معامله و فرایند مدیریت‪ :‬حوادث مرتبط به جریان یک معامله و فرایند مدیریت در دادوستد با‬ ‫‪.8‬‬
‫طرف معامله‪ ،‬مثل عدم مفاهمه درست‪ ،‬درج غلط تاریخ دریک معامله‪ ،‬فقدان مسؤلیت‪ ،‬محاسبه غلط‪،‬‬
‫مشاجر ه با فروشنده‪...‬‬
‫در افغانستان خطر اعتبارات و خطر عملیاتی بیشتر موجو د است و باید باسل ‪ 2‬در افغانستان مورد اجراء‬
‫قرار بگیرد‪ .‬بعضی از انواع خطر عملیاتی قرار ذیل است‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫ریسک قوانین و مقررات‬ ‫‪.4.1‬‬
‫ریسک مقررات به علت تغیرات در قوانین مختلف در یک جامعه اقتصادی به وجود می آید‪ .‬پیش از این در‬
‫بحث مربوط به ریسک سیاسی به ریسک ناشی از تغیرات قوانین اشاره گردید‪ ،‬در عین حال ریسک سیاسی‬
‫دارای دامنه شمول گسترده تری می باشد و در اینجابه علت اهمیت ریسک ناشی از تغیرات قوانین و‬
‫مقررات عنوانی مجزا به آن اختصاص داده شده است‪ .‬ریسک ناشی از تغیرات قوانین ‪ ،‬شرکت های تولیدی‬
‫و مؤسسات و نهادهای مالی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد‪ .‬به عنوان مثال لغو مجوز تولید یک‬
‫محصول و یا تغیر تعرفه واردات کاالی خارجی مشابه می تواند موجب نوسانات بازدهی تولید محصول آن‬
‫شرکت گردد‪ .‬در موسسات مالی تغیرات قوانین فراوان به چشم می خورد به عنوان مثال در بازار های سهام‬
‫مطابق با قوانین سهام پذیرفته در بورس در بازار خارج از بورس نباید مورد معامله قرار گیرد‪ .‬در دوره بعد‬
‫این قوانین لغو شد یعنی بازار های خارج از بورس سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس را مبادله می‬
‫کردند در حالی که امروزه قانون منع معامالت سهام بورسی در بازار خارج از بورس مجددأ اجرا می‬
‫شود‪.‬در این حالت افرادی که بازار های خارج از بورس برای معامالت سهام بورسی راه اندازی کرده‬
‫باشند‪ ،‬با ضرر و زیان مواجه خواهند گردید‪.‬‬
‫ریسک نیروی انسانی‬ ‫‪.4.2‬‬
‫منظور از ریسک نیروی انسانی کار کنانی هستند که مهارتهای ویژه ای دارند شرکتهای مواجه با ریسک‬
‫نیروی انسانی در صورت از دست دادن پرسیل خود برتری های خود را نیز از دست می دهند‪،‬‬

‫‪21‬‬
‫فصل سوم‬
‫تاثیرات خطرات مالی باالی فعالیت های بانکی‬
‫ورشکست شدن بانک انکشافی افغانستان‬
‫این بانک در بخش های متفاوت دارای مشکالت بود که باعث ورشکست شدن آن شده است که البته یک‬
‫سلسله این عوامل قرار ذیل میباشذ‪.‬‬
‫‪ .1‬مشکالت اداره و منجمنت‬
‫‪ 1.1‬قرضه ها ‪ :‬ترتیب ضعیف و نادرست دوسیه های قرضه‬
‫هر بانک زمانی که قرضه میدهد باید برای قرضه که پرداخت می کند باید دوسیه های حاوی اسناد مکمل را‬
‫ترتیب بدهد‪ ،‬البته یکی از دالیل که این بانک سقوط کرد همین بود که اسناد های کمتر داشت و همچنان این‬
‫اسناد ها از اعتبار کافی برخوردار نبود‪.‬‬
‫زمانیکه یک شرکت به یک بانک جهت دریافت قرضه مراجعه می کند باید راپور های مالی خود را به بانک‬
‫مذکور ارائه کند که البته درین راپور مالی یا بیالنس شیت سرمایه و توانمندی مالی شرکت درج میباشد و هم‬
‫باید سند راجستریشن از وزارت تجارت و یا دفتر آیسا را با خود داشته باشد‪.‬‬
‫‪ 1.2‬پرداخت نا منظم تکتانه و اصل مبلغ قرضه‬
‫معموآل قرضه که دوباره پرداخت میگردد باید همراه با اصل مبلغ قرضه فرع آن که تکتانه قرضه است باید‬
‫به طور منظم به اساس ماهوار پرداخت گردد‪.‬‬
‫قرضه های که این بانک داده بود دوباره به طور منظم پرداخت نگردیده حتی پرداخت قروض چندین ساله‬
‫هم اجرا نشده‪.‬‬
‫ارزش گذاری نادرست قرضه‬ ‫‪2‬‬
‫قرضه ها باید به اساس قانون با تکتانه بیشتر از ‪ %12‬داده شود‪.‬‬
‫قرضه های که بانک انکشافی افغلنستان پرداخت کرده بود البته با تکتانه کمتر از ‪ %12‬و به اشخاص‬
‫وابسته بود‪ .‬قرضه باید به اساس قانون بانک مرکزی به اشخاص وابسته و شرکت های مرتبط داده نشود‬
‫صنف بندی نادرست قرضه ها‬ ‫‪3‬‬
‫هر بانک باید قرضه ها را به صورت درست و منظم صنف بندی کند هرگاه اگر قرضه و تکتانه قرضه‬
‫پرداخت منظم داشته باشد پس این نوع قرضه استندرد است و در کالس باالی صنف بندی قرار دارد و اگر‬
‫قرضه و تکتانه آن به صورت منظم پرداخت نگردد و دارای مدیریت ضعیف باشد این نوع قرضه در کالس‬
‫پاین صنف بندی قرار دارد‪.‬‬
‫بانک انکشافی افغانستان یک صنف بندی و مدیریت بسیار ضغیف در مورد قرضه های خود داشت که‬
‫باعث سقوط آن شد‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫عدم موجودیت راپور ارزیابی گدام و تضمین های شرکت ها‬ ‫‪4‬‬
‫بانک قرضه دهنده باید به طور ماهوار به دفتر قرضه گیرنده برود و از این که از آن قرضه چطور استفاده‬
‫صورت می گیرد ارزیابی نموده و از نحوه فعالیت آن و از صحت معامالت آن گزارش تهیه کند‪.‬‬
‫ولی باک انکشافی افغانستان هیچ نوع نظارت باالی مقروضین خود انجام نداده و هم گزارشات را تهیه‬
‫نکرده که این غفلت از جمله عوامل بود که باعث سقوط بانک مذکور گر دیده‪.‬‬
‫عدم کنترل درست از اسناد های قرضه و محل کاری‬ ‫‪5‬‬
‫باید از اسناد قرضه و محل کاری کنترول دقیق توسط افراد مسؤل صورت بگیرد که آیا به طور منظم ترتیب‬
‫شده دارای سود آوری است ‪،‬آیا محل درست دارد و غیره عوامل ‪.‬‬
‫درین بانک از اسناد قرضه و محل کاری قرضه گیرنده کنترول صورت نگرفته بود‬
‫‪ .1‬مشکالت کریدتی بانک‬
‫نبود کمیته تفتیش داخلی‬ ‫‪1.1‬‬
‫موجودیت کمیته تفتیش داخلی در یک بانک جهت اجرای درست و بهتر فعالیت ها از موضوعا ت بسیار‬
‫عمده می باشد که هر بانک خصوصی مکلفیت داشتن آنرا دارا می باشد‪ ،‬که باید از عملکرد های دیپارتمنت‬
‫های مختلف تفتیش نموده و از صحت کاری دفتر اعبتارات مطمئن شود‪ .‬و از صحت کاری دفتر عملیاتی ‪IT‬‬
‫و دفتر مالی بانک باید به طور ربح وار و ساالنه تفتیش کند‪.‬‬
‫منظور از صحت البته این است که یک نفر چندین کار را انجام می دهد که باید چنین نباشد و هر فرد به‬
‫اساس تقسیم کار وظایف تعین شده خود را انجام بدهد‪ ،‬در غیر این صورت تقلب ‪ ،‬تخطی و جعل کاری‬
‫صورت خواهد گرفت‬
‫ولی این بانک فاقد چنین کمیته ی بود و چندین کار توسط یک نفر اجرا می شد‪.‬‬
‫عدم موجودیت مسؤل مالی‬ ‫‪.1.2‬‬
‫از هر بانک باید یک تعداد اشخاص آن از طرف بانک مرکزی منظور شده باشد که این اشخاص عبارت اند‬
‫از ریس بانک‪ ،‬هیئت ناظر‪ ،‬مسؤل مالی‪ ،‬عملیاتی‪ ،‬کریدتی‪ ،‬و آمر خطرات مالی که البته این ها بعد از‬
‫انترویو توسط بانک مرکزی منظور می شوند‪.‬‬
‫ولی در این بانک یک نفر عادی کاری های مالی بانک را به پیش میبرد که نظر به قانون بانک مرکزی یک‬
‫تخطی است‪.‬‬
‫ندانستن زبان انگلیسی مسؤل بخش کریدت‬ ‫‪.1.3‬‬
‫آمر این بخش البته یک فرد روسی بوده و تمامی فایل ها به زبان انگلیسی بود که از جمله معضالت مهم به‬
‫شمار می رود‪.‬‬

‫موجودیت تعداد اضافی افراد خارجی یا مشاورین‬ ‫‪.1.4‬‬


‫هر بانک باید تعداد افراد خارجی که کارمندان بانک می باشند به حد اقل برساند زیرا افراد خارجی با آن‬
‫احساس مسؤلیت که یک افغان کار می کند وی نمی کند‪ ،‬همچنان وی از گذشته سازمان آگاهی ندارد و هر‬
‫لحظه که مشکل پیش می شود وی فرار خواهد کرد اشخاص خارجی اکثرأ وابسته به یکدیگر می باشند‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫‪ .3‬مشکالت عملیاتی بانک‬

‫تازه گی مسؤل عملیاتی بانک‬ ‫‪.3.1‬‬


‫وظایف‬
‫حمل و انتقال پول از مرکز به والیات و از والیات به مرکز‬
‫تنظیم رابطه نقدینگی بانک با بانک مرکزی‬
‫رابطه دفتر مرکزی با نماینده گی ها‬
‫که این بانک به صورت مستقیم با نماینده گی های خویش در تماس نبود‪ ،‬بنأ نمی توانست که از مشالت و‬
‫مسایل به زودی با خبر شود و تصمیم بگیرد‬
‫مسؤول عملیاتی بانک یک خانم پاکستانی بوده که اصأل از گذشته بانک باخبر نبودو این عمل باعث شده بود‬
‫که از بسیاری مسائل بی خبر باشدو کار ها به صورت درست انجام نشود‬

‫عدم موجدیت سیستم کمپیوتری‬ ‫‪.3.2‬‬


‫عدم موجویت مسؤل اداری و سیستم ضعیف مکاتباتی‬ ‫‪.3.3‬‬
‫درین بانک مسؤول ادرای موچود نبود و یک شخص چندین کار را پیش می برد‪،‬‬
‫موجودیت سیستم مافیای‬ ‫‪.3.4‬‬
‫این بانک پول زیاد را از مردم جمع کرده و به شکل غیر قانونی به خارج کشور انتقال میداد‬
‫یاد آوری است که چون در افغانستان مارکیت های ثانوی وجود ندارد و رابطه اش هم ضعیف است پس کمتر‬
‫در معرض خطر اعتبارات قرار می گیرند‬
‫خطرات مالی در نظام فعلی امریکا‬
‫در اوسط دهه ‪ 1990‬ی عنی از آغاز دور دوم ریاست جمه\\وری کلینت\\ون ب\\ازار امالک در امریکا رون\\ق زی\اد‬
‫یافت و تا اواخرسال ‪ 2005‬به یک بالون بزرگ تبدیل شد‪ .‬درین جریان رهن درجه پائین یکی از عوامل مهم‬
‫رونق این بازار و در نهایت هم سبب ترکیدن یا انفجار این بالون بزرگ نیز گردید‪ .‬درین دوره رونق ب\\ه حدی‬
‫بود که عرضه خانه ها در بازار با وج\\ود فع\\الیت ش\\باروزی ش\\رکت ه\\ا ی خان\\ه س\\ازی و تولی\د روز اف\\زون‬
‫منازل جدید خیلی کمیاب بود و ارزش بازار خانه ها نسبت به ارزش حقیقی آنها چندین برابر ب\\اال رفت\\ه ب\\ود ‪.‬‬
‫هر کس اگر خانه یی را جهت فروش در بازار عرضه میکرد در ح\\دود ی\ک هفت\\ه و نهایتا ی\ک م\\اه ب\\ه قیمت‬
‫دلخواه وی بفروش می رسید ‪ .‬قطاری از مردم جهت خری\داری خان\\ه های جدی\د در دف\\اتر ش\\رکت های خان\\ه‬
‫سازی ثبت نام میکردند قیمت خانه های جدید ماهانه حد اوسط پنج تا ده هزار دالر باال میرفت ‪.‬‬
‫با در نظر داشت این رونق میزان خانه ها بوسی له بانکها بدلیل عدم بازپرداخت قرضه ه\\ا نهایت پ\\ائین آم\\ده‬
‫بود بانکها هم شرایط قرضه دهی و اعطای اعتبار را هر روز سهلتر می ساختند و مهمتر از همه اینکه ب\\االی‬
‫شرکت های رهنی که از جانب هیچ مرجعی ن\ه تنظیم ش\\ده و ن\ه تحت نظ\\ارت ق\رار داش\\ت اعتم\\اد میکردند و‬
‫دوسیه قرضه هایی که این شرکت های رهنی طی مراحل نم\\وده و تکمی\ل می کردن\\د ب\\دون کم و کاس\\ت قب\\ول‬
‫میکردند و به آنها کمیشن قابل مالحظه میدادند‪ .‬آهسته آهسته عنصر خدعه و فریب هم شامل این پروسه شد‬
‫و کمپنی های رهنی که تعداد شان به هزاران می رسید به صد ها هزار و حتی به ملیون ها افرادی که اکثریت‬

‫‪24‬‬
‫آنها قطعا واجد شرایط قرضه دهی نبودند با اسناد و مدارک و گ\\اهی هم ب\\دون اس\\ناد و م\\دارک قاب\\ل قب\\ول و‬
‫حتی در بسا موارد با ارائه اسناد جعلی راجع به در آم\\د خ\\انوادگی مع\\اش و غ\یره موج\\ه نش\\ان داده و جهت‬
‫اخذ قرضه های رهنی به بانک ها معرفی می کردند‪ .‬درین میان میلیون ها نفر هسپانوی های غ\یر ق\\انونی از‬
‫ممالک امریکایی التین هم صاحب نه تنها ی\ک خان\\ه بلک\\ه چندین خان\\ه و م\\نزل ش\\دند‪ .‬ش\\رکت های امالک و‬
‫افراد انفرادی همه به بازار امالک روی آورده بودند و هر یکی مالک یک یا چندین خانه‬
‫بانک مرکزی امری کاهم کوچکترین عکس العملیدر م\\ورد منظ\\وری و ع\\دم منظ\\وری این قرض\\ه ه\\ا نش\\ان‬
‫نداد و در مورد تنظیم و نظارت شرکت های رهنی که با لجام گسیختگی هر قرضه معقول و نا معقول را آماده‬
‫کرده جهت منظوری ب\ه بان\ک می فرس\تادند کوچک\ترین اق\دام نک\\رد این رون\\د ادام\ه داش\ت ت\\ا آنک\ه بان\\ک‬
‫مرکزی امریکا در سال ‪ 2004‬کم کم احساس کرد که تورم در حال باال رفتن اس\\ت و در ب\\اال رفتن ت\\ورم بلن\\د‬
‫رفتن مواد سوخت مواد خوراکیو منازل مس\\کونی نقش عم\\ده دارد‪ .‬ازی\نرو بان\\ک مرکزی ن\\رخ به\\ره کوت\\اه‬
‫مدت خود را که به نام فیدرال فند شهرت دارد در نشست های ماهانه خویش کم کم بلند برد و الی ماه اگست‬
‫‪ 2006‬این نرخ هفده مرتبه بلند برده شد و از ‪ 5/1%‬در سال ‪ 2002‬به ‪ 75/5%‬در سال ‪ 2006‬رسید‪.‬‬
‫اعمال سی است انقباضی بان\\ک مرکزی ب\\ازار امالک را تک\\ان داد و قرض\\ه های رهنی خصوص\\ا قرض\\ه های‬
‫رهنیدرجه دو را غیر قابل تحمل ساخت خاصتا قرضه های ای آر ایم ی \ک ساله سه ساله وپنج ساله و قرضه‬
‫های فقط با پرداخت تکتانه و ای \م تی ای را پیش از ه\\ر تولی\د دیگر مح\\دود ت\\ر س\\اخته رفت‪.‬در نتیجه اعم\\ال‬
‫این سیاست میزان درخواست دهندگان ب\\رای قرض\\ه های جدی\ د ب\\ه ش\\کل روز اف\\زونیرو ب\\ه ک\\اهش نه\\اد و‬
‫قرضه گیرندگان قبلی هم که در اثر باال رفتن نرخ بهره پرداخت های ماهانه شان بشکل سرسام آور باال رفت\\ه‬
‫بود خانه های خود را غرض فروش به بازار عرضه کردند و آهسته آهسته عرضه خانه ها نسبت ب\\ه تقاضای‬
‫آنها در بازار رو به ازدیاد نهاد و ادامه این روند ترس و هراس عجی بی را هم در می \ان قرض\\ه گیرن\\دگان و‬
‫هم در میان جامعه بانکداران ایجاد کرد‪.‬‬
‫قیمت خانه ها و منازل رهایشی کم کم افتیدن گرفت و می زان عدم ب\ازپرداخت قرض\ه های بانکه\ا ن\یز رو ب\ه‬
‫باال رفتن نهاد خصوصا قرضه های رهنی درجه پایین‪ ،‬م\یزان تص\رف خان\\ه بوس\یله بانکه\\ا ماهان\\ه بش\\کل‬
‫سرسام آور باال رفت‪ ،‬خسارات بانکها به ملی\ارد ه\\ا دال\\ر رس\ید‪ .‬بای\د ی\ادآور شد ک\ه اعم\\ال سیاست انقباض\ی‬
‫بانک مرکزی امریکا پروسه بحران در بازار رهن را سرعت بی شتر بخشید‪.‬‬
‫طوریکه دیده شد در بحران کنونی ملیون ها نفر مشتریان بانک های پرچ\\ونی قرض\\ه های خ\\ود را ب\\ه موق\\ع‬
‫پرداخته نتوانسته و خانه های خود را یا از دست دادند یا بانکها را آنها تص\\رف کردن\\د وی\ا خ\\ود خان\\ه ه\\ا را‬
‫اکثرا بدون اطالع بانکها رها نمودند و در نتیجه س\\هام این قرض\\ه هایره\نی درج\\ه پایین بط\\ور سرس\\ام آور‬
‫سقوط کردکه خساره آنها به ده ها ملی\\ارد دالر رسید و تعداد زیادی از بانک های سرمایه گذار که این اس\\هام‬
‫راخری دارینموده بودند یا س\\قوط کردن\\د و مکم\\ل ب\\ا افالس قطعی مواج\\ه ش\\دند از جمل\\ه لیمن ب\\رادرز و ی\ ا‬
‫خسارات آنها به حد هنگفت و جبران ناپذیر ب\\ود ک\\ه دیگر نتوانس\\تند بط\\ور مس\تقالنه ب\ه فع\\الیت خ\\ود ادام\\ه‬
‫بدهند و توسط بانک های دیگر خریداری شدند مثل مریل لینچ ‪ ،‬بیر سترن‪ ،‬و یا مجب\\ور ش\\دند ب\\رای افالس‬
‫قسمی تقاضای قرضه نجات را از بانک مرکزی و حکومت امری \کا نمایند‬
‫طوریکه مالحظه گردی \د هنگ\\ام ک\\ه ب\\ازار رهن در امریکا ک\\ه ارزش مجم\\وعی آن ح\\دود ‪ 14‬ترلی\ون دال\\ر و‬
‫ارزش بازار رهن درجه پایین حدود ‪ 12‬تری \لیون دالر است خسارات هنگفت دید خصوصا بازار رهن درج\\ه‬

‫‪25‬‬
‫پایین که تقریبا نزدیک به سقوط است بانکهایپرچونی بانک ه\\ا و نه\\اد های س\\رمایگذار که س\\هام مبتنی ب\\ر‬
‫رهن از بانکها ی پرچونی خریدارینموده بودند و همچنان بانکهای امریکایی وغ \یره امریکایی ک\\ه در ب\\ازار‬
‫سومیمشتقات س\هام مبتنیب\ر رهن خری\داری نم\وده بودن\\د هم\ه و هم\\ه خس\ارات شدید دیدند و در نتیجه آن‬
‫سرمایه شان بسیار ضعیف گردید‪ .‬اما خساره بانکهای سرمایه گذار مهلک و جبران ناپذیر بود و به سقوط و‬
‫نابودی بسیاری شان انجامید‪ .‬بر عالوه هر کدام این بانک به حدی تضعی ف شده اند که ب\\ا مش\\کل س \ی الیت‬
‫مبتال شده اند‪ .‬این مشکل که به نام تنگنای اعتبار یا افول اعتبار شهرت دارد‪.‬بیش\\تر از هم\\ه س\بب پریش\\انی‬
‫کشور های بزرگ صنعتی که اقتصاد آنها بر پای ه اعتبار استوار می باشد گردیده است‪.‬‬
‫‪ ‬مشکل بانک ها این است که طلب مشتریان را بای د عند المطالبه بپردازند اما وام بانک ه\\ا ب\\ه مش\\تریان‬
‫طبق یک قرارداد معموأل درازمدت به بانک برگردانده شود‪ .‬به همین دلیل اگر همه امانات گذاران ناگهان‬
‫به بانک هجوم بیاورند بانک پولی برایپرداخت به مش\\تریانش نخواه\\د داش\\ت و بان\\ک عمأل ورشکس\\ته‬
‫خواهد شد‪ .‬بیشتر موسسات مالی ک\ه اخ\یرأ در امری کا دچ\ار مش\کل ش\ده ان\د موسس\ات م\الی س\رمابه‬
‫گذاریو بیمه اند‪.‬‬
‫‪ ‬سرمایه گذاران و امانت گذاران با استفاده از تکنالوژی معاصر بخصوص از طری ق انترنت طلب خود را‬
‫از این شرکت ها در چهار گوشه جهان مطالبه می کنند‪ .‬صحنه هجوم فزیکی به بان\\ک ه\\ا کم\\تر دی \ده می‬
‫شود و هجوم فزیکیبه بانک از طریق انترنت انجام میگیرد‪.‬‬
‫‪ ‬خطر رها کردن بازار به حال خود بسیار باال است‪ ،‬دولت و بان\\ک مرکزی امری کا از ای ن خط\\ر آگاهن\\د‪.‬‬
‫مشکل انجاست که این شرکتها‪ ،‬شرکت های خصوصی هستند و اگ\\ر ق\\رار باش\\د ک\\ه هنگ\\ام س\\ود دادن‪،‬‬
‫صاحبان سرمایه سود ببرند و هنگام ضرر دهی دولت به کمک ای \ن این ش\رکت ه\ا بیایی\د این شرکت ه\ا‬
‫دست به خطر بیش از حد خواهند زد به همین دلیل است که وزارت مالیه امریکا‪ ،‬از کمک به بان\\ک لمن‬
‫برادرز خود داری کرد‪ ،‬و فقط گذشت زمان نشان خواهد داد که ای\\ن عمل اقدام درست است یا خیر‪.‬‬
‫‪ ‬نرخ قرضه اوراق سه ماهه بانکیبسیار پاین است و بانک ها به دلیل هجوم س\\رمایه گ\\ذاران و برداش\\ت‬
‫پول از حسابهایشان ‪ ،‬با احتمال کمب\\ود نقدینگی موج\\ه ب\\وده از اعطایوام خ\\ود داریمی کنن\\د‪ .‬ب\\ه همین‬
‫امر باعث شده است که سیاست پ\\ولی ب\\رای مقابل\\ه ب\\ا رک\\ود احتم\\الی‪ ،‬م\\وثریت خ\\ود را از دس\\ت بده\\د‪.‬‬
‫فعالیت هایفعلی بانک ف\درال ری\زرف بی\\ش\تر متمرک\\ز ب\ر سیاست هایم\\الی اس\\ت ن\ه پ\\ولی ‪ ،‬مثأل بدس\\ت‬
‫گرفتن کنترول بانک ها که علی القاعده باید به وسیله وزارت مالیه امریکا انجام شود‪ ،‬به هی چ وج\\ه از‬
‫نوع سیاست های پولی نیست‪ .‬ولی به دلیل اینکه وزارت مالیه‪ ،‬ب\\رای دخ\\الت در سیس\\تم ب\\انکیو خری\د‬
‫بدهی های بانکی نیاز به مجوز کنگره دارد‪ ،‬نمی تواند کار عملی را انجام بدهد‪.‬‬
‫‪ . ‬متوازن نبودن رشد درآمدخانواده های طبقه متوسط امری\\کا‪ ،‬با میزان تورم در هش\\ت س\\ال گذش\\ته یکی از‬
‫علت های اصلیمشکالت اقتصادی است‪ .‬مشکل اصلی اقتصاد امری کا در چند سال گذشته رشد ضعیف ب\\ازار‬
‫ک\\ار ب\\وده اس\\ت ‪ .‬در ای ن س\\ال ه\\ا دس\\تمزد ه\\ا رش\\د نداش\\ته ان\\د و مزای\ایبس\یاریاز کارکن\\ان ش\\رکت ه\\ا و‬
‫موسسات مانند حق بی مه و بازنشستگی\قطع شده است ‪ .‬تحمیل این مصارف بر خانواده ها ق\\درت م\\الی آنه\\ا‬
‫را کاهش داده و بسیاری از آنها را قرض دار س\\اخته اس\\ت مش\\کل اصلی همین اس\\ت ک\\ه مص\\رف کنن\\ده ه\\ا‬
‫قرضدار شده و قدرت خرید ندارند‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫مزد متوازن ماهانه در امریکا در نوامبر ‪ 2007‬یک و نی م فیصد بی شتر از مارچ ‪ 2001‬بوده است ولیبا در‬
‫نظر گرفتتن میزان تورم‪ ،‬ای ن رقم در طول شش سال ‪ %8‬کاهش داشته اس\\ت‪ .‬از سویدی گر ب\دهی متوس\\ط‬
‫خانواده هایامریکای در سه ما سوم ‪ 2007‬معادل ‪ %133‬از حد اوسط درآمد آنها بوده است این خانواده ها‬
‫بطور متوسط ‪ %3.14‬از عواید ماهانه خود را برای پرداخت اقساط بدهی های خود مصرف می کنند در این‬
‫حال افزیش تدری جی نرخ بهره در دو سال گذشته به ‪ %25.5‬پرداخت اقس\اط وام مس\کن را ب\رای بس\یاری‬
‫از خانواده ها یامری کای مشکل کرده و بانک ها بسیاری از خان\\ه های وام گیرن\\ده گ\\ان راب\\ه لی الم گذاش\\ته‬
‫اند به همین علت بانک مرکزی امریکا در چندین نوبت به کاهش نرخ بهره بانکی اقدام کرده ‪.‬‬
‫ی بار دی گر ن\\رخ به\\ره را ک\\اهش داد‪ .‬این در‬
‫بانک مرکزی امری کا به خاطر مقابله با کند شدن رشد اقتصاد ‪،‬‬
‫ح\\الی اس\\ت ک\\ه این یانک ن\\رخ به\\ره را در طی دو س\\ال س\\ه ب\\ار ک\\اهش داده و این رقم در ح\\ال حاض\\ر ب\\ه‬
‫‪ %25.5‬رسی\\ده که کمترین حد در دو سال گذشته است‪.‬‬
‫در هفته هایاخیر سپتمبر سال ‪ 2008‬هنگامیکه بان\\ک های س\\رمایه گ\\ذار ی کی پیدیگری س\\قوط کردن\\د و‬
‫فنی مک و فردیمک دو شرکت بزرگ تامین کننده وام های مسکن در امریکا ک\\ه نزدی\ک ب\\ه ‪ 50%‬ب\\ازار‬
‫رهن را تضمین نموده و به ارزش ‪ 5/4‬تریلیون دالر سهام مبتنیبر رهن بانکهای پرچونیرا خریداری نم\\وده‬
‫اند به مشکالت مالی فراوان مواجه شدند‪.‬وزارت مالیه امریکا حدود ‪ 100‬ملی\\ارد دال\ر را تنه\ا در دو ش\رکت‬
‫یادشده سهم سرمای وی خریداری کرد و قسمتیاز س\\هام ای ن دو ش\\رکت را ب\\ه ط\\ور موقتی ملی\ اعالن ک\\رد‪.‬‬
‫روسا و هیات عامل ای\\ن شرکت ه\\ا را از وظیفه س\\بکدوش نم\\ود‪ .‬این اق\\دام دولت امریکا پس از ان ب\\ود ک\\ه‬
‫خارج کردن قابل توجه امانات از این بانکها موجب این نگرانی شد که این بانک که ارائ\\ه کنن\\ده وام مس\\کن‬
‫است نتوانند از عهده تقاضای صاحب امانات خود برآیند‪.‬‬
‫موسسه لمن بردرز‪ ،‬ک\\ه در زمینه هایمختل\\ف خ\\دماتی م\\الی از جمل\\ه بان\\ک س\\رمایه گ\\ذاری‪ ،‬مدیریت و‬
‫معامالت اوراق بهادار و خدمات بانکی فعال ب\\وده‪ ،‬بزرگ\ترین مؤسس\ه م\\الیای\الت متح\ده اس\\ت ک\ه در نتیچه‬
‫مشکالت ناشیاز بحران مالی ی ک سال اخیر اعالن ورشکستگی کرده است‪ .‬در پی اعالم ورشکستگیبان\\ک‬
‫لمن برادرز امریکا‪ ،‬قیمت سهام در بازار های جهانی کاهش یافته است‪.‬‬
‫بانک امریکا اعالم کرده است که با خرید مری ل لینچ ‪ ،‬که موسسه فعال در زمی \نه کار گذاریاوراق بهادار در‬
‫جهان محسوب میشود موافقت کرده است‪ .‬این موسسه به دلیل مشکالت مالی به مبلغ پنجاه ملی ارد دال\\ر ب\\ه‬
‫بانک امریکا بزرگتری ن بانک تجاریای االت متحده فروخته میشود‬
‫ب\\راینج\\ات ش\\رکت ای آی جی ک\\ه بزرگ\\ترین ش\\رکت بی \مه امری\\کاست مبل\\غ هش\\تاد و پنج ملی\\\\ارد دال\\ر‬
‫اختصاص داده شده است‪ .‬دولت امریکا در تالش است که از ورشکستگیچهارمی \ن بانک بزرگ سرمایه گ\\ذار‬
‫امریکا جلوگیری کند تا از سلب اعتماد نسبت به نظام بانکیو بازار مالیاین کشور‪ ،‬پیشگی \ری کرده باش\\د‪ ،‬در‬
‫اثر رکود اخیر‪ ،‬بازار مسکن امریکا دچار ضررهای سنگینی شده است‪ .‬این طرح شامل اعطای وام اعتب\\اری‬
‫به مبلغ هشتاد و پنج ملیارد دالر به ایآی جی برای تامین نقدینگی این موسسه‪ ،‬در ازای انتقال ح\\دود ‪%80‬‬
‫از اسهام ای ن شرکت در اختیار دولت قرار می گی رد و مدیران این موسس\\ه تغ\یر مییابند ک\\ه تقری بأ هم\\ان‬
‫شیوه ای است که در طرح کم\\ک ب\\ه دو ش\\رکت عظیم فنی می و ف\\ردی م\\ک ب\\ه اج\\راء گذاش\\ت ش\\د‪ .‬ارزش‬
‫دارای های ای آی جی که عمدتأ در زمینه بی مه اعتبارات بانکی در سطح جه\انی فع\الیت دارد‪ ،‬ه\زار ملی\ارد‬
‫دالر اعالم شده است‪ .‬اعالم طرح کمک مالی به این شرکت از سوی بانک مرکزی امریکا باعث افزایش بهای‬

‫‪27‬‬
‫سهام در بازار های جهانی شد ک\\ه در خالل روزهای گذش\\ته رون\\د ن\\زولی را طی ک\\رده و ک\\اهش چش\\مگیری‬
‫داشت‪ .‬کارشناس\\\ان اقتص\\\ادی می گویند‪ :‬ت\\\اثیر شکس\\\ت ش\\\رکت بی مه ای آی جی می توانس\\\ت دو براب\\\ر‬
‫ورشکستگی بانک سرمایه گذاری لمن برادرز باشد‪ .‬سقوط این شرکت یه آن معنی بود ک\\ه بس\یاری از بان\\ک‬
‫ها و صندوق های سرمایه گذاری د ر امریکا و سراسر جهان پوشش بیمه خود را از دست می دادند‪.‬‬
‫بانک امریکای جیپی مورگان چیس بانک سرمایه گذار براسترنز را که در معرض ورشکس\\تگیق\\رار داش\\ت‬
‫خریداری ک\رد‪ .‬این بان\ک پنجمین بان\\ک س\\رمای ه گ\ذار ب\زرگ در وال اس\تریت نی\و ی\ ارک ب\\ود و در ک\انون‬
‫بحران وام مسکن امری کا قرار دارد‪.‬‬
‫در خواست ‪ 700‬ملی ارد ‪ $‬از کنگره نیز به این دلی ل است که مالیه مجوز و پول الزم را برایدخالت در بازار‬
‫پیدا کند فدرال ریزرف در ای ن میان از قانون که در ‪ 1939‬تصویب شده است و بر اس\\اس آن اختی\ار مداخل\\ه‬
‫در بازار به فدرال ریزرف در مواقع اظطراری داده ش\\ده اس\\ت اس\\تفاده می کن\\د ت\\ا بان\\ک ه\\ا را تحت کن\\ترول‬
‫بگی رد ی ا عمأل بانک های دیگر را قانع کند که بانک دیگری را بخرد‪ .‬اقدام ش\\ش بان\\ک ب\\زرگ جه\\ان ب\\رای‬
‫آرام ک\ردن بح\ران م\\الی ب\\ازار های دنی\ا ت\\ا ح\دودی اوض\\اع ب\ازار را بهب\ود بخش\ی ده اس\ت ‪.‬این بان\\ک ه\\ا‬
‫‪180‬ملیارد دالر ب\رایت\امین اعتب\ار م\الی وارد ب\ازار کردن\د‪ .‬ارزش س\هام در ب\ازار های م\الی امریکا تحت‬
‫تاثی ر بازار های اروپا افزایش ی افته‪.‬‬
‫تحقیقات اقتصادی امری کا با موسسات معتبر مریل لینچ و گلدمن ساکس می گویند‪ :‬تشخی ص بروز رکود به‬
‫بررسی عواملیمانند میزان بیکاری‪ ،‬میزان درآمد خانواده ها ‪ ،‬میزان فروش کاال و تولی د صنعتی نی \ از دارد‬
‫و معموأل تشخیص قطعی بروز اند پدیده چند ماه پس از شروع آن امکان پذیر می شود‪.‬‬
‫همچنان ایالت متحده امریکا از نظر تولی\د ناخ\الص داخلی در رده اول کش\ور هایجه\ان ق\رار دارد و اقتص\اد‬
‫کشور هایدیگر به طور مستقیم و غی ر مستقی م تحت تاثیر تغیرات اقتصادیای ن کشور قرار میگ\یرد‪ .‬امریکا‬
‫بزرگترین صادر کننده و هم بزرگترین وارد کننده کاال و خدمات در جهاناس\\ت و بهب\\ود ش\\رایط اقتص\\ادی این‬
‫کشور به منزله افزایش تقاضای جهانیبرایان\\واع ک\\اال و خ\\دمات و در نتیجه رون\\ق اقتص\\ادیدر سایر کش\\ور‬
‫هاست‪.‬‬
‫از آنجا که بانک مرکزی امریکا نقش عمده در تنظی م شرای \ ط اقتصادیای ن کشور ایفا می کند‪ .‬ای ن ت\\اثیرات‬
‫در اکثر کشور های جهان محسوس است بخصوص در کشورهایص\نعتی و پی ش\\رفته جه\ان ک\\ه نوس\انات در‬
‫ارزش سهام در بازار تا حال وجود دارد‪ .‬در کشور هایچون افغانستان بنابر عدم موجودی \ت مارکیت یا ب\\ازار‬
‫سهام و عدم دسترسی مردم و متشبثین ما از خری د و فروش سهام فوق الذکر قابل نگرانی نی ست‪.‬‬
‫ناگفته نبای د گذاشت که در ای ن بحران بانکهای امریکایی تنها نبودند در جهان بهم پی \وسته امروز بانک های‬
‫اروپایی و حتی\ ت\\ا ی \ک حدی بان\\ک هایآس \ی ایی هم ی \ا بط\\ور مس\\تقی م قرض\\ه های رهنیاعط\\ا ک\\رده بودن\\د‬
‫و یا به کمپنی هایرهنی امریکایی قرضه اعطا نموده بودند و ی\ ا ب\ازار س\هام مبتنیب\ر رهن اس\\هام خری\داری‬
‫نموده بودند و یا در بازار سومییعنی بازار مشتقات خریداری های مستقبلی\ سرمای گذاری نموده بودند‬

‫‪28‬‬
‫فصل چهارم‬

‫نتیجه گیری و پیشنهادات‬


‫نتیجه گیری‬
‫در فصول مختلف مالحظه شد که خطر منحیث یک فکتور اساسی همیشه با هر فرصتی برای سرمایه گذاری‬
‫وجود داشته و اصالً نمی توان که کلیه خطر ها را به صورت کامل از بین برد‪ ،‬زیرا در آن صورت کلیه‬
‫فرصت ها نیز از بین خواهند رفت‪ .‬پس در پهلوی هر فرصتی‪ ،‬خطر نیز موجود می باشد‪ .‬موجودیت این‬
‫خطرات به ما نشان می دهد که هر گاه ما مقصد سرمایه گذاری را داشته باشیم‪ ،‬باید که به جنبه خطرات‬
‫مختلف موجود در رابطه نیز توجه نمائیم‪ .‬خطر های که قابلیت کنترول را داشته‪ ،‬می شود که با اتخاذ یک‬
‫روش مدیریتی معقول و مؤثر آن ها را تحت پوشش قرار داد و د رحد ممکن آن ها را کاهش داد‪ .‬طور مثال‬
‫خطر عملیاتی و یا خطر مدیریت را ما می توانیم که تحت کنترول خود داشته باشیم و تدابیر مؤثر مدیریتی را‬
‫جهت کاهش آن ها اتخاذ نمائیم‪ .‬اما خطر های که از محدوده کنترول ما خارج می باشند مانند خطر قوانین و‬
‫مقررات و یا هم خطر سیاسی‪ ،‬ما باید استراتیژی های دراز مدت خود را طوری ترتیب نمائیم که تا حد ممکن‬
‫آن را برای خود کاهش دهیم‪ .‬در نهایت از توضیحات مربوط به خطر بر می آید که موجودیت خطر را نمی‬
‫توان انکار کرد‪ .‬ما باید جهت حصول اطمینان و کاهش درجه عدم اطمینان‪ ،‬مدیریت خطر را در نهاد های‬
‫خود وسعت بخشیم و همیشه فکتور اساسی برای به مبارزه طلبیدن یک نهاد اقتصادی می باشد‪ .‬از اینرو‬
‫منحیث یک فکتور اساسی و چلینج برای بانک ها‪ ،‬نظریات و پیشنهادات خود را برای جلوگیری از خطر ها‬
‫در بانک ها و مؤسسات مالی ارایه می داریم‪.‬‬
‫بانک ها منحیث یک سکتور اساسی در اقتصاد که حیثیت شاه رگ تمویلی تمام فعالیتگاه های دیگر را در‬
‫اقتصاد دارا می باشند‪ ،‬جهت کاهش خطرات شان به هدف اعظمی سازی مفاد و مصوون سازی دارایی های‬
‫شان در قدم اول در تشکیالت شان‪ ،‬باید واحد مدیریت خطر را ایجاد نمایند‪.‬‬
‫مدیریت خطر در بانک ها باید دارای ساختاری باشد که با واحد بندی دقیق مدیریتی‪ ،‬خطر های مختلف را‬
‫تحت پوشش قرار دهد‪ .‬عمده ترین خطری که بانک ها به آن مواجه می باشند‪ ،‬عبارت از خطر اعتباری و‬
‫خطر بازار می باشد‪.‬‬

‫‪29‬‬
‫پیشنهادات‬
‫‪ .1‬برای مدیریت سالم و مؤثر خطر اعتبارات که خیلی ها از اهمیت زیاد برخودار می باشد‪ ،‬بانک ها باید که‬
‫یک پالیسی سالم مدیریت خطر را ترتیب دهند‪ ،‬زیرا پالیسی خطر بانک ها را در راستای خطر پذیری و‬
‫خطر گریزی کمک زیاد می کند‪ .‬سایر نکاتی که باید بغیراز این موضوع باید مدنظر گرفته شوند را ذیالً به‬
‫ترتیب می کنیم‪:‬‬
‫بانک ها باید پالیسی های معقول و همه جانبۀ وام دهی را دارا باشند‪ .‬پالیسی های معقول اعطای وام‪ ،‬بانک‬ ‫‪‬‬
‫ها را در یک استقامت سالم و مصوون رهنمایی می کند‪ .‬پالیسی های دقیق و معقول اعتباری‪ ،‬خطر‬
‫اعتباری را می تواند تحت کنترول در آورد و یا آن را به سطح قابل مالحظه ای کاهش دهد‪.‬‬
‫بانک ها باید یک نظم مؤثر وام دهی یا اعطای اعتبار را بوجود آرند‪ .‬به این مفهوم که هنگامی که یک‬ ‫‪‬‬
‫مشتری نزد شان برای اخذ وام مراجعه می کند‪ ،‬آن ها باید معلومات بسیار اساسی و مهم را از مشتری‬
‫دریافت نمایند و از صحه بودن معلومات ارایه شده توسط مشتری خود را اطمینان بخشند‪.‬‬
‫بانک ها باید خود تشبث مشتری را از نزدیک ارزیابی نمایند‪ .‬به این مفهوم که اینکه مشتری در واقعیت چه‬ ‫‪‬‬
‫تشبثی را به پیش برده‪ ،‬وضعیت بازار آن تشبث چگونه می باشد و موقعیت مشتری(شرکت اش) در بازار‬
‫از چه قرار می باشد‪ .‬به این ترتیب بانک ها می تواند که وضعیت کلی تشبث مشتری را ارزیابی کنند و هر‬
‫چه قدر که این ارزیابی دقیق باشد به همان اندازه می تواند جهت کاهش خطر اعتباری کمک نماید‪.‬‬
‫بانک باید ذریعه اخذ معلومات بواسطه ارسال استعالم های معلوماتی به سایر بانک ها و مراکز معلومات‬ ‫‪‬‬
‫اعتباری‪ ،‬از سوابق مشتری مذکور اطالع بدست آرند‪ .‬این معلومات بانک را قادر خواهد ساخت تا راجع‬
‫به سابقه مشتری و چگونگی معامله اش با سایر بانک ها و نهاد های مربوطه‪ ،‬معلومات بدست آورد ‪.‬‬
‫بانک ها بیالنس شیت حد اقل سه سال گذشته مشتری را ارزیابی نمایند و بهتر خواهد بود تا از مقامات‬ ‫‪‬‬
‫مالیاتی معلومات را در باره بیالنس شیت های مشتری بدست ارند‪ .‬دلیل این امر این می باشد که عموما ً‬
‫مشتریان برای دفاتر مالیاتی عواید شان را کم نشان داده تا از مالیات کمتری متأثر شوند‪ .‬اما برعکس‬
‫برای بانک ها عواید شان را در بیالنس شیث بیشتر نشان می دهند تا بتوانند که اعتماد آن ها را برای‬
‫اعطای وام جلب نمایند‪ .‬اما باید متذکر شد که این امر بیشتر خاصه کشور های رو به انکشاف می باشد‬
‫که در اینگونه کشور ها امکانات چنین تقلب کاری ها بیشتر می باشد‪ .‬اما در صورتی که شرکت های‬
‫محاسباتی با اعتبار و به رسمیت شناخته شده بیالنس شیت شرکت ها را ترتیب کند‪ ،‬تقلب می تواند که از‬
‫بین رود‪.‬‬
‫بعد از اینکه مراحل فوق را بانک ها به صورت درست انجام دادند و خود را در رابطه به مشتریان شان با‬ ‫‪‬‬
‫اطالعات کافی و دقیق مجهز کردند‪ ،‬روی اعطای وام تصمیم گیری نمایند‪.‬‬
‫بانک ها در صورتی که تصمیم گرفتند که به یک مشتری وام اعطا نمایند‪ ،‬باید که خواهان تضمین وام از‬ ‫‪‬‬
‫مشتری گردند‪ ،‬به این مفهوم که برای این که خطر نکول را پوشش کرده بتوانند‪ ،‬جایداد و امثال آن را‬
‫منحیث تضمین اخذ نمایند‪ .‬در اخذ تضمین بانک ها باید که کوشش نمایند تا ارزش واقعی وثیقه‪ ،‬شفاف‬
‫بودن مدارک قانونی وثیقه‪ ،‬و تحلیل پیش بینی های آینده ارزش آن را طی یک روند منظم تکمیل نمایند‪.‬‬

‫‪30‬‬
‫دو قدم اساسی برای بررسی وام و مشتری توسط بانک ها بعد از اعطای وام را می توان ذیالً نشانی کرد‪:‬‬ ‫‪‬‬
‫بررسی و تفتیش حداقل ماهانه فعالیت تشبث مشتری توسط بانک ها خیلی ها مهم است‪ .‬که در این صورت‬ ‫‪‬‬

‫موجودی ها ذخایر مشتری و دوران فروش آن‪ ،‬وضعیت بازار تشبث مشتری‪ ،‬وضعیت جریانات نقدی تشبث‬
‫مشتری را باید بانک به صورت منظم ارزیابی نماید‪ .‬این مرحله خیلی اساس می باشد‪ ،‬زیرا بانک با ارزیابی‬
‫فعالیت مشتری می تواند احتمال بازیابی اعتبارات اش را در یابد‪.‬‬
‫بانک ها باید به صورت همیشه و مداوم تشبثات مشتریانش را تحت مراقبت و بررسی قرار دهند‪ ،‬تا ربح‬ ‫‪‬‬

‫قرضه را به صورت منظم در دوره های تعیین شده‪ ،‬پرداخت نماید‪.‬‬


‫عالوه بر نکات متذکره فوق‪ ،‬بانک ها باید برای اندازه گیری دقیق و علمی خطر های مختلف و باالخصوص‬
‫خطر اعتباری‪ ،‬مودل ها ویا هم روش های خاص آن را به کار گیرند‪ .‬بانک ها با استفاده از روش ها و مودل‬
‫های اندازه گیری خطر اعتبارات‪ ،‬قادر خواهند شد تا خطر اعتباری را به سطح مجموع دارایی قروض خویش‬
‫نیز سنجش نمایند‪.‬‬
‫در صورت پورتفولیوی قروض‪ ،‬بانک ها باید همیشه توجه نمایند تا از تمرکز قروض شان به سکتور های‬
‫آسیب پذیر و یا هم یک سکتور خاص و یا موقعیت خاص جغرافیایی جداً جلوگیری نمایند‪ .‬این امر می تواند که‬
‫در صورت خراب شدن بازارهای یک سکتور خاص و یا بروز مشکالت در یک موقعیت خاص جغرافیایی‬
‫مانند زلزله ها‪ ،‬سیالب ها و جنگ ها‪ ،‬از متضرر شدن بیشتر بانک ها جلوگیری کنند‪.‬‬
‫بانک ها باید کوشش نمایند تا برای کاهش دادن خطرات بازار از مودل های مربوطه به آن استفاده کنند‪ .‬برای‬ ‫‪.2‬‬
‫کاهش اینگونه خطر‪ ،‬بانک ها می توانند در ابزار های مشتقه که وسیله خوب برای کاهش این گونه خطرات‬
‫می باشند‪ ،‬سرمایه گذاری کنند و یا هم دست به قراردادهای بزنند که خطر بازار ذریعه آن انتقال یافته می‬
‫تواند‪ .‬ابزار های مشتقه می توانند که یک وسیله خوب برای انتقال خطرات بازار باشد‪.‬‬
‫از آن جائیکه خطر نقدینگی یکی از مهمترین خطرها به شمار می رود‪ ،‬از این رو بانک ها باید بیشتر به آن‬
‫باید توجه کنند زیرا در صورتی که خطر نقدینگی درست کنترول نشود و یا اینکه کاهش داده نشود باعث‬
‫ورشکستگی بانک ها می گردد‪ .‬پیشنهادات برای جلوگیری و کاهش خطر نقدینگی را در ذیل به بررسی می‬
‫گیریم‪:‬‬
‫‪ ‬بانک ها باید برای جلوگیری از خطر نقدینگی‪ ،‬روش های را اتخاذ نمایند تا یک زمان بندی سررسید‬
‫بدهی ها و دارایی های نقد شونده(اعتبارات‪ ،‬سرمایه گذاری در اوراق بهادار و امثال آن ها) را ترتیب‬
‫نمایند‪.‬‬
‫‪ ‬بانک های مرکزی نظر به وضعیت مالی باید یک نسبت مناسب نقدینگی را برای بانک های دیگر تعیین‬
‫کنند‪ .‬این نسبت می تواند که برای واحد پول داخلی و اسعار مختلف نظر به درجه معامالت با آن به‬
‫صورت متفاوت تعیین گردد‪.‬‬
‫‪ ‬انکشاف یک سیستم کنترول و تفتیش داخلی برای مدیریت مؤثر نقدینگی‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫‪ ‬انکشاف یک سیستمی که ذریعه ضروریات نقدینگی بانک ها به صورت روزمره‪ ،‬هفته وار‪ ،‬ماه وار‪،‬‬
‫ربع وار و ساالنه تعیین و ارزیابی کند‪.‬‬
‫‪ ‬بانک ها نباید که همیشه به اماناتی با مبالغ بزرگ اتکا کنند‪ .‬در مقابل بانک ها بکوشند تا اماناتی با‬
‫مبالغ کوچک را بیشتر ترجیح دهند‪.‬‬
‫‪ ‬بانک ها همچنان برای احتیاط بیشتر یک فیصدی معیین از امانات را برای سرمایه گذاری در قروض بین‬
‫البانکی و یک شبه اختصاص دهند‪ ،‬زیرا در این صورت خطر بسیار کم بوده و زمان نقد شدن دوباره‬
‫بسیار سریع می باشد‪ .‬که این امر از یک سو از راکد ماندن این وجوه جلوگیری کرده و از جانب دیگر‬
‫خطر نقدینگی را می تواند تا اندازه ای پوشش نماید‪.‬‬
‫‪ ‬بانک ها باید برای کاهش خطر نقدینگی‪ ،‬یک پالیسی پیگیری بدست آوردن منظم عواید ربح و اقساط‬
‫قروض را انکشاف دهند‪.‬‬
‫‪ ‬چون خطر نقدینگی به اشتهار بانک صدمه ای زیاد می رساند‪ ،‬از این رو بانک ها باید در صورت بروز‬
‫یکبارگی این خطر به اخذ قروض از سایر بانک ها به گونه یک شبه و یا هفته ای توسل جویند‪.‬‬

‫بانک مرکزی منحیث نظارت کننده تمام بانک ها‪ ،‬به هدف استقرار ثبات مالی‪ ،‬همیشه سایر بانک ها را‬ ‫‪.3‬‬
‫به صورت منظم‪ ،‬تحت نظارت قرار دهد و در صورت بروز مشکل آن ها را مشوره داده رهنمایی کند‪.‬‬
‫بانک های مرکزی به صورت کلی خطر ها را در نظام بانک بررسی کرده و اقداماتی را جهت کاهش آن ها‬
‫روی دست گیرند‪ .‬در ضمن بانک های مرکزی باید تا پالیسی های بانکهای دیگر را بسیار اساسی تحت‬
‫مطالعه قراردهند تا نکات ضعف و مشکالت آنان را دریافته و با اصالح پالیسی های آنها‪ ،‬ثبات مالی را‬
‫در بانک ها مقدور سازد و در ضمن پالیسی های اعتباری را برای بانک های دیگر قسمی ترتیب دهد تا‬
‫از وام دهی های غیر مسووالنه و با کیفیت پائین به صورت کل جلوگیری شده بتواند‪.‬‬

‫‪32‬‬
‫لست منابع و ماخذ‬
‫(راعی‪ ،‬سعیدی) داکتر رضا‪ ،‬داکتر علی مبانی مهندسی مالی و مدیریت خطر‬ ‫‪‬‬
‫مجله د افغانستان بانک‪ ،‬جلد یازده هم‪ ،‬کابل‪1387 ،‬‬ ‫‪‬‬
‫مجله د افغانستان بانک‪ ،‬جلد شانزده هم‪ ،‬کابل‪1387 ،‬‬ ‫‪‬‬
‫سایت انترنتی‪www.google.com ،‬‬ ‫‪‬‬
‫‪g4g.blogfa.com/cat-19.aspx‬‬ ‫‪‬‬
‫‪www.parsinvestopedia.com/index.php?title=Financial_risk - 20k‬‬ ‫‪‬‬
‫‪http://www.rastak.com/showtext.php?id=239‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬

‫‪33‬‬

You might also like