Professional Documents
Culture Documents
سیمای فلسطین در سینمای غرب
سیمای فلسطین در سینمای غرب
بخش دوم :بررسی چگونگی عملکرد برخی از رسانهها و تاثیرگذاری آنها 5 ...................................................
2
بخش اول :معناشناسی ارتباطات
مفهوم ارتباط
واژهی «ارتباط» که ترجمهی Communicationو مصدر عربی باب افتعال است ،به معنای «پیوند دادن و ربط دادن» میباشد.
تاریخ اندیشهی این مفهوم ،تعاریف متعدّد و مختلفی را از سوی صاحب نظران ،پژوهشگران و نویسندگان ارتباطات در خود جای
داده است .هر یک از اندیشمندان و صاحبنظران با توجه به زاویهی دید و اهمیّتی که برای عناصر ارتباط قائل هستند ،آن را تعریف
کردهاند .ارسطو ارتباط را عبارت از جستجو برای دست یافتن به کلیهی وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران
میداند .ادوین امری ،ارتباط را فن انتقال اطالعات ،افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر تعریف کرده است .کلود
شانون و همکارش وارن ویور میگویند ارتباط ،معرّف تمام جریانهایی است که بوسیلهی آن ،یک اندیشه میتواند اندیشهی دیگری
را تحت تأثیر قرار دهد .الندبرگ ،شراگ و الرسن نیز ارتباط را انتقال معانی یا پیام از طریق چندین نماد میدانند و از نظر آنها
زمانی که انسانها از طریق نماد یا نمادهایی به تأثیر بر یکدیگر میپردازند ،در واقع میتوان گفت در ارتباط با یکدیگر قرار
گرفتهاند .تئودور نیوکامب نیز می گوید هرگاه شخصی تاثیری را بپذیرد که دیگری در مورد او ارائه کرده است ،دومی با اولی ارتباط
برقرار کرده است .دکتر کاظم معتمدنژاد ،معتقد است ارتباطات همیشه بر ارادهی قانع کردن ،انتظار توزیع یا تقسیم داشتن و
ضرورت با هم زندگی کردن ،استوار است .پژوهشگران ارتباطات ،میان واژهی ارتباط به معنای مفرد communicationو واژهی
ارتباطات به معنای جمع communicationsتفاوت قائلاند .کلمهی ارتباطات به صورت جمع در علوم ارتباطات ،به معنای
مطالعه پیرامون روشها ،ابزارها و لوازم فنّی این پدیده به کار میرود؛ حال آنکه معنای این واژه به صورت مفرد ،بیانگر فرایندی
است که در آن ،پیام از فرستنده به گیرنده منتقل میشود.
عناصر ارتباط
-1مبدأ پیام
-2محتوای پیام
-3مقصد پیام
-4رسانهی پیام
3
مفهوم رسانه
«رسانه» ،ترجمهی واژهی التین Mediumاست که جمع آن Mediaمیباشد و در لغت به معنای «رساندن» بکار میرود .در
اصطالح وسیلهای است که یک یا چند «پیام» را از یک مبدأ به یک مقصد انتقال میدهد و ممکن است این فرایند انتقال پیام،
یکسویه یا دوسویه باشد.
روزنامه :روزنامه ،نشریهای است که به طور مرتب و منظم بصورت روزانه تهیه ،چاپ و پخش میشود تا در پرتو نشر
اخبار و اطالعات در زمینههای گوناگون ،سطح آگاهی عمومی را ارتقا دهد.
مجله :گونهای از کتابچهی دورهای است که با چاپ مقالههای عمومی یا علمی به گسترش و اشاعهی اطالعات ،دانش و
نتایج پژوهشها دربارهی پیشرفتهای جاری در یک حوزهی علمی خاص میپردازد .صفحات مجالت ،بیشتر از صفحات
روزنامههاست.
کتاب :نوعی اثر چاپی صحافی شده است که بیشتر از 4۹صفحه داشته بـاشد و مانند نشریات ،تحت یک عنوان ثابت ،به
صورت دورهای منتشر نشود.
رادیو :به دستگاهی گفته میشود که پیام را در شکل «صوت» و به وسیلهی امواج رادیویی به مخاطب منتقل میکند.
سینما :یک رسانهی ارتباط جمعی است که از عناصر تصویر (به صورت مجموعهای از فریمها) و صدا (گفتگو ،صدا و
موسیقی) تشکیل شدهاست.
تلویزیون :دستگاهی ارتباطی برای پخش تصاویر متحرک و صداها از مسافتی دور است و شاید بتوان آن را بخاطر پخش
برنامههای زنده ،پُر بینندهترین رسانهای دانست که جلوههای صوتی و تصویری بصورت همزمان در آن بکار رفته است.
ماهواره :به دستگاهی گفته میشود که بعنوان یک فرستندهی پُرقدرت تلویزیونی در فضا عمل میکند.
اینترنت :شبکههای بههم پیوسته یا مجموعهای از میلیونها کامپیوتر که از طریق شبکههای مخابراتی به یکدیگر متصل
هستند.
4
بخش دوم :بررسی چگونگی عملکرد برخی از رسانهها و تاثیرگذاری آنها
برخی از رسانهها ذهن و باور کودکان را تخلیه نموده و آنچنان که میخواهند تغذیه میکنند!
5
برخی از رسانهها مغزها را بازی میدهند!
برخی از رسانهها مغزها را آنچنان که بخواهند ،شکل داده و قالببندی کرده و به جامعه تحویل میدهند!
6
برخی از رسانهها انسانها را تخدیر و علیل کرده و خوراک آنها را تامین میکنند!
برخی از رسانهها مخاطبان خود را نشانه گرفته و محتوایی را که ضامن مصالح آنها باشد بسان تیری مخرّب بسوی
جامعهی هدف خویش شلیک میکنند!
7
برخی از رسانهها تیرهای مخرّب کُشندهی خود را در غالف محتواهای نوشتاری ،دیداری یا شنیداری بسوی مخاطبان شلیک
مینمایند!
برخی از رسانهها جمعی از مخاطبان خویش را رام و تسخیر کرده و بردوش آنها نشسته و هر سمتی که بخواهند آنها
را هدایت و کنترل مینمایند!
8
برخی از رسانهها با ترفندهای ویژهی پوشش خبری جنایتها ،دست و دامان به خون آلودهی جنایتکاران را شُسته و
آنها را از هر جرم و جنایتی ،تبرئه میگردانند؛ یعنی شویندهی دست مجرمان هستند!
برخی از رسانهها با پوشش بخشی از اخبار و حوادث و سانسور بخشی دیگر ،اصل ماجرا را وارونه به نمایش گذاشته و
مجرم را بیگناه و بیگناه را مجرم نمایش میدهند!
9
دو روایت(چپ و راست) از یک تصویر(وسط) از جانب رسانهها و شکلدهی به ایجاد دو برداشت متعارض!
10
بخش سوم :تحلیل محتوای عناوین خبری
در این بخش ،به تحلیل محتوای عناوین خبری پارهای از رسانههای غیرمستقل فارسیزبان ،به منظور بررسی چگونگی تاثیر آنها بر
شکلدهی تصوّر مخاطبان پیرامون تحوّالت انعکاسیافتهی مربوط به قضیهی فلسطین پرداخته شده است .نمونههایی که مورد
بررسی قرار گرفتهاند ،برگرفته از پایگاههای اینترنتی رسانههایی چون «بیبیسی فارسی»« ،صدای آمریکا»« ،رادیو فردا» و «منو
تو» میباشند.
11
این در حالیست که بخش عمدهی نزاعها از سوی صهیونیستها آغاز شده که البته بررسی علل و زمینههای شکلگیری این نزاعها
خارج از رسالت و ظرفیت این ویژهنامه است؛ با این وصف ،سعی میشود با هدف تبیین شیطنتهای رسانهای ،و تبیین ابتالی
برخی از رسانهها به آسیبهایی همچون انعکاس وارونهی وقایع و نهایتاً افشای نقض اخالق خبرنگاری –در رأس آنها بیعنایتی به
اصولی نظیر صداقت ،شفافیت و انصاف -از سوی این رسانهها در تعامل با قضیهی فلسطین ،اشاراتی به زمینههای شکلگیری
برخی از نزاعها و نحوهی پوشش خبری آنها داشت.
12
-2تالش برای مدافع نشان دادن صهیونیستها در نزاعهای پیش آمده
در پیرو توضیحات پیشین باید افزود که قرینهی بیرونی متهم کردن فلسطینیها به «تهاجم و کشتار» این خواهد بود که
صهیونیستها در مقام واکنشدهنده ،مستحق «دفاع از خویشتن» هستند و با نهادینه شدن این پیشفرض در ذهن مخاطبان
توسط رسانهها ،آمادگی روانی الزم جهت پذیرش کشتار فلسطینیها توسط آپارتاید اسرائیل تحت عنوان رویههای «تدافعی» بوجود
میآید و این تلّقی و داوری که «صهیونیستها ،راه و رویهای جُز دفاع از خود در برابر حمالت فلسطینیها ندارند» اعتبار خود را از
آن پیشفرضی وام میگیرد که رسانهها با تامین آن ،زمینههایش را فراهم آوردهاند.
در عنوان خبر فوق آمده که «پلیس اسرائیل ،مهاجم فلسطینی مسلح به کارد را کُشت»؛ در متن این خبر نیز درج شده که «دولت
اسرائیل صدها سرباز اسرائیلی را به پستهای بازرسی در سطح شهرهای این کشور گماشته تا در عملیات تامین امنیت شهروندان و
جلوگیری از عملیات خشن فلسطینیهای مسلح به نیروهای پلیس کمک کنند».
آنچه مبرهن است تالش این رسانهها برای مهاجم جلوه دادنِ فلسطینیها و الپوشانی کردنِ جنایات صهیونیستها در غالفِ مدافع
جلوه دادنِ آن هاست؛ اما مشخص نیست که این همه تالش جهت موقّر و موجّه جلوه دادن یک دولت اشغالگر که وقعی به
قطعنامههای سازمان ملل نیز نمینهد(از جمله قطعنامههای )338 ،242 ،1۹4 ،181و شورای عالی حقوق بشر ،بارها وی را به
جنایت علیه بشریت در فلسطین محکوم کرده است ،فلسفهاش چیست؟ دولتی که سقفِ بنایش بر ستونِ اشغالِ یک سرزمین و
کوچاندنِ اجباری یک ملّت استوار گشته است و هماکنون ،در ذیل سایهی ارتش تا بیخ دندان مسلحاش ،چنان از در هم شکستن
13
پایههای استبدادی کاخ بیفروغش میهراسد که هر سلوکی را اقدام علیه امنیّت خویش میگمارد و هر سالکی را با تفنگها و
فشنگهایش ،پیوند میزند.
شعلههای آتش این اضطرابِ برآمده از فقدانِ مشروعیّت حقوقی و اخالقی ،چنان فروزان است که قدرت تمییز و تفکیک را به شتاب
و خشونت باخته و یارای بازشناسی خودی را از غیرخودی ندارد و کمترین تحرّک را با دیدهی سوء میبیند و بدان میتازد.
رسانهای که قربانی استحاله ی رسالتِ خبرنگاری گشته را چه شرم و چه بیم از اینکه با درج عنوان «فلسطینی معترض» سعی در
توجیهِ پیشهی رذیلهی اشغالگرانِ چکمهپوش دارد و قتل و جُرم و جنایت آنها را با «واکنشی» نمایاندش ،آنهم در فضای ذهنی و
انتزاعی خویش ،توجیه و تلبیس نماید؟!
14
اطالق تعبیر «مهاجم» به «رانندهی فلسطینی» و استتار قاتل یا قاتالن این راننده بواسطهی مجهول کردن فعل این عنوان خبری،
بازهم در پی القای این پیشفرض در ذهن مخاطبان است که «فلسطینیها ،همواره اهل تهاجم و اغتشاشاند و صهیونیستها در
مقام دفاع ،از خود واکنش نشان میدهند و تبعات این نزاع نیز هرچه باشد ،مسئولیتش با فلسطینیهاست ،نه با صهیونیستهایی
که با حمایت و ریلگذاری قشون انگلیسی و فرانسوی ،از آلمان و لهستان و رومانی و روسیه به فلسطین مهاجرت کردهاند و با
تشکیل گروههای شبه نظامی تروریستی نظیر هاگانا ،اتسل یا ایرگون ،لحی و اشترن خود را بر آن سرزمین تحمیل کردهاند».
15
طنز این روایات نسبتاً مشابه آنجاست که صهیونیستها به بهانهی دفاع شخصی ،حق حمل چاقو ،اسپری فلفل و بعضاً سالح گرم
برایشان منظور و محفوظ گشته و دوشادوش آن ها سربازان اسرائیلی تا بیخِ دندان مسلّح ،در حال حمایت از آنهایند؛ اما هر
شهروند فلسطینی بیپناه که از منظر چکمهپوشان اسرائیلی ،مظنون به نظر بیاید وی را با بیمِهری هرچه تمامتر به گلوله بسته و
نهایتاً پروندهاش بدون پیگیریهای قضایی و جزایی ،با تنظیم یک خبر کذایی و اطالق صفاتی نظیر «مهاجم» و «چاقودار» به وی
توسط رسانهها بسته میشود و این جنایت بصورت مستمر ،تکرار میشود و کثرت تکرار آن ،چنان اقتضا میکند که خبری دیگر
مشابه خبر ذیل برای توجیه این جنایات ،مطرح شود:
16
-3تالش برای تقلیل جُرم صهیونیستها از طریق تخطئهی طرفین
یکی دیگر از اقدامات برخی از رسانهها در بازتاب تحوّالت مربوط به فلسطین ،تالش برای تخطئهی طرفین دعوا به منظور تقلیل
کفه ی سنگین و پر از جُرم و جنایت طرف اشغالگر و برقراری تعادل میان نتایج نابرابر نزاعهای رخداده از طریق توزیع متوازن علل و
زمینههای درگیری است .به بیان بهتر ،رسانهها سعی دارند تجاوز یکسویهی اسرائیل را بصورت جنگی دو جانبه نمایش دهند و به
منظور کاهش ثقلِ جنایاتِ اسرائیل ،هم فلسطینیها را مقصّر جلوه دهند و هم اسرائیلیها را؛ تا از طریق تولید دادههای نارس و
ناقص ،ورودیهایی را در اختیار سیستم قضایی آدمی قرار دهند که منتج به یک خروجی ناصواب میگردد و آن چیزی نیست جز
«انحراف توجّه وجدانهای بیدار از مظلومیت فلسطینیهای بیپناه»
17
-4تالش برای متوازن جلوه دادن شرایط نابرابر جنگی
ی میانجیگریِ نهادی که هر ساله میلیاردها دالر کم ک نظامی به آپارتاید اسرائیل تخصیص میدهد باور
چگونه میتوان به بیطرف ِ
کرد و انتظار مداخله و داوریِ بشردوستانه از وی داشت؟ دولت واشنگتن از سال 1۹62تا کنون بیش از 124میلیارد دالر کمک
نظامی به چکمهپوشان اشغالگر صهیونیستی اختصاص داده است که نتیجهی آن ،قتل بیش از هفت هزار نفر ،مجروح کردن بیش از
شصت هزار نفر ،اسیر کردن بیش از هشتصد نفر و آواره کردن بیش از پنج میلیون نفر فلسطینی بوده است.
18
-5تالش برای توجیه گسترش دامنهی اشغالگری
صرف نظر از بررسی راستی و درستی اتهام قتل مهاجرین صهیونیستی به فلسطینیها ،آنچه شگفتانگیز به نظر میآید وصف
مقتوالن به هویت «یهودی»شان است؛ گویی این رسانه در پی آن است چنان القا کند که قتل این زوج صهیونیست(بر فرض صحت
خبر) صرفاً بخاطر هویّت مذهبیشان بوده است و انگیزهی فلسطینیها از این قتل ،برآمده از هویّت اسالمیشان است .در حالیکه
مقابلهی فلسطینیها با صهیونیستها نه بخاطر هویّت مذهبیشان(یعنی یهودی بودنشان) ،بلکه به سبب اشغالگریشان با رویههای
نظامی و سیاسی است.
کارل پوپر در اتوپیا و خشونت ،وظیفهی نهادهای مدنی را تفاوت نهادنِ دقیق میان «تجاوز» و «مقاومت در برابر تجاوز» میداند .بر
کسی پوشیده نیست که مقاومت مسلمانان فلسطینی در برابر صهیونیستها نه از آن جهت است که سرستیز با یهودیان داشته
باشند ،بلکه از غریزهی دفاعی و انسانی آنها در مقابل تجاوز و اشغال ناشی میشود.
19
بخش چهارم :کالبدشکافی یک خبر
ارائهی پیشرو ،کالبدشکافی پاراگراف به پارگراف یک نمونه از خبرهای مبسوط منتشر شده در پایگاه اینترنتی بیبیسی فارسی
در مورد تحوالت غزه است.
متن خبر به صورت کامل نقد شده است؛ به این معنا که هیچ جمله یا عنوان یا عکسی حذف نگشته و ترتیب مطالب نیز حفظ شده
است .اما پاراگرافها بسته به موضوع ،بازتنظیم شدهاند .در هر مورد سعی شده از الیهی سطحی عبور کرده و به عمق جمالت
پرداخته شود و بر اساس آن ،تعادل جمالت ارزیابی گردد به اینگونه که آیا در هر پاراگراف ،پوشش خبری «به سود اسرائیل است»؟
یا «بیطرفانه و حرفهای است»؟ و یا «به سود فلسطینیهاست»؟ در پایان نیز جمعبندی الزم صورت گرفته است.
این جنگ در پی ربایش و قتل سه نوجوان اسرائیلی در سال 2014میالدی آغاز شد .در تاریخ 12ژوئن 2014در کرانهی باختری
رود اردن که تحت کنترل تشکیالت خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس است 3 ،نوجوان اسرائیلی ساکن در «گوش
عتصیون ،»1توسط افرادی ناشناس ،ربوده میشوند و 8روز بعد ،جنازهی آنها در جنگلهای شمال الخلیل یافت میشود .بنیامین
نتانیاهو با وجود عدم ارائهی هیچگونه مدرک و سندی ،حماس را مسبب این اقدام معرفی میکند و اقدامات سرکوبگرایانه را علیه
این گروه تشدید مینماید؛ حماس همواره دست داشتن خود در این اقدام را رد میکند و میگوید ما مسئولیت عملیاتهایی خود را
برعهده می گیریم و هیچ ابایی از اعالم رسمی آن نداریم؛ با این وصف مفقود شدن این سه نوجوان ارتباطی با ما نداشته است.
محمود عباس ،رئیس تشکیالت خودگردان فلسطین نیز در 22ژوئن همان سال اعالم میکند که تشکیالت متبوعش ،هیچگونه
شواهدی مبنی بر دخالت حماس در این آدمربایی و قتل نیافته است.
در پی این آدمربایی ،نیروهای دفاعی اسرائیل اقدام به جستجو برای یافتن این سه جوان در روزهای 14و 1۵ژوئن در منطقهی
الخلیل مینمایند .این گروه 2۵00نفری که متشکل از نیروهای ویژهی انتظامی و امنیتی اسرائیل است ،موفق به یافتن این افراد
نمیشوند .نیروهای اسرائیلی در خالل عملیات جستجوی شبانهروزی خود -که آن را «بازگرداندن برادرانمان» نامگذاری کردهاند-
اقدام به دستگیری 3۵0فلسطینی مینمایند که در میان آنها ،برخی از چهرههای سیاسی و مذهبی جنبش حماس نیز حضور
دارند .همچنین ۵تن از مبارزان حماس را به همراه 10کودک و نوجوان فلسطینی به قتل میرسانند .در پایان این عملیات ،هیچ
مدرک و سرنخی مبنی بر اینکه آدمربایی توسط حماس صورت گرفته باشد بدست نمیآید ،ولی بنیامین نتانیاهو بازهم حماس را
مسبب این رخداد معرفی میکند .موشه یعلون ،وزیر دفاع اسرائیل ،رهبران حماس را به ترور توسط اسرائیل تهدید میکند و دانی
دانون ،معاون وقت وزیر دفاع اسرائیل نیز از واکنشهای احتمالی اسرائیل در نوار غزه سخن میگوید .سرانجام در 8ژوئیه سال
2014نیروی هوایی اسرائیل ،بدون ارائهی هیچگونه مدرکی علیه حماس ،حمله را آغاز کرده و نوار غزه را هدف حملههای خود
قرار میدهد و فلسطینیان را در نوار غزّه ،موشکباران میکند .حماس نیز به همراه سایر نیروها و سازمانهای مبارز فلسطینی در
مقابل حمالت اسرائیلیها ،مقاومت و مبارزه میکنند و نهایتاً این جنگ که از سوی اسرائیل آغاز شده بود ،در 26اوت 2014پایان
میپذیرد.
- 1مجتمعی از شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری رود اردن است که در بین بیتلحم و حبرون واقع شده است.
20
قسمت اول
21
قسمت دوم
22
قسمت سوم
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
اگر فرض بایاس عمدی را نادیده بگیریم ،تنظیم کنندهی خبر به صورتی سطحی سعی در ارائهی تصویری متوازن از وقایع اسرائیل-
غزه کرده است اما در مجموع موفق عمل نکرده است .نتیجه این تالش سطحی این بوده که خطوط اصلی پروپاگاندای اسرائیل
بدون خدشهی جدی از ال به الی سطور عبور کردهاند .مثل یک تور ماهیگیری که به اندازهی کافی ظریف نیست که بتواند
ماهیهای ریز و چابک ولی پر تعداد را شکار کند .تنظیم کنندهی خبر احتماال نسبت به ایدئولوژیای که تحت تاثیر آن قرار گرفته
بینا نیست یا اگر هست تالش اندکی در نقد آن میکند .به این ترتیب مجموعهی این خبر که برای مخاطبی که سواد رسانهای
اندک یا متوسطی دارد به شکل گولزنندهای مستند و متوازن جلوه میکند در حالی که چنین نیست .این گونه است که مخاطب با
سواد رسانهای اندک یا متوسط در برخورد روزمره و پرشمار با خبرهایی که ظاهرا مستند و متوازن هستند اما در عمق خود نسبت
به پروپاگاندای اسرائیل نابینا یا غیرنقادانه هستند بیدفاع است.
تحلیل باال از علت بایاس این خبر (و خبرهای مشابه) خوشبینانه اما احتماال صادقتر است .تحلیلهای بدبینانهتر اما احتماال کمتر
صادق میتواند مدعی نقش عامدانهی تنظیم کنندههای خبر بیبیسی فارسی و رسانههای مشابه در دفاع از اسرائیل شوند .من
دوست دارم اینطور فکر کنم که اگر از موارد شرارتهای احتمالی فردی به دالیل نگرشهای تند فردی بگذریم ٬بیبیسی فارسی
هم مثل بسیاری از رسانههای جریان اصلی (فرقی نمیکند داخلی یا خارجی ٬غربی یا شرقی) به صورت سازمانی و عامدانه شرور
نیست .شرارت ظاهری این رسانهها حتی وقتی ظاهرا تالش در حفظ بیطرفی میکنند ولی در عمل از یک طرف دفاع میکنند به
خاطر نگاه غیرنقادانه و سطحی آنها به مسائل است .اغلب کسانی که خبرها را تنظیم میکنند اگر چه دست اندر کار تولید و
تنظیم خبر هستند سواد رسانهای متوسطی دارند و نمیتوانند مولفههای ایدئولوژیک موجود در خبرهایی که به دستشان میرسد را
تشخیص دهند یا اینکه به دالیل حرفهای امکان صرف وقت و انرژی الزم برای دسترسی به منابع متکثر را ندارند .در سطحی عامتر
قواعد و اصول خبررسانی حرفهای به گونهای شکل گرفتهاند که نسبت به اصول ایدئولوژیک حاکم بر چشماندازهای اجتماعی و
مراکز قدرت غیرحساس و غیرنقادانه هستند.
فصل تمایز رسانههای معتبر غربی مانند بیبیسی با رسانههای غیرمعتبری مانند کیهان یا فاکسنیوز در این است .بیبیسی فارسی
ظاهرا و در سطح ،بیطرف است در نتیجه مخاطبی که تشنهی کسب اخبار مهم دربارهی حیات اجتماعی خود و دیگر جوامع جهان
است ولی سواد رسانهای اندک یا متوسطی دارد را بیدفاع باقی میگذارد .در حالی که کیهان یا فاکسنیوز در سطح بیطرف
نیستند و مخاطبی که سواد رسانهای اندک یا متوسطی دارد میتواند آنها را به جای خود نقد کند و در نتیجه در برابر آنها
بیدفاع نیست« .آقای کیهان و خانم فاکسنیوز من بایاسهای شما را تشخیص میدهم… اما تشخیص بایاسهای تو برای من
دشوار است… با شما هستم خانم بیبیسی فارسی!» .بایاس در رسانههای معتبر و حرفهای همچون بیبیسی فارسی درست به
همین دلیل که پنهانتر و ظریفتر است (و در عمق بیشتری قرار دارد) از بایاس در رسانههای غیرمعتبر و کمتر حرفهای «موثرتر یا
خطرناکتر» است .به همان نسبت ( )1مسئولیت تنظیم کنندههای خبر در آن بیشتر است و ( )2مخاطب باید در برخورد با آنها
دقت بیشتری کند و سواد رسانهای باالتری را به کار برد.
36
منابع:
وسایل ارتباط جمعی؛ دکتر کاظم معتمدنژاد؛ انتشارات دانشگاه علّامه طبابایی
مقدمه ای بر جامعه شناسی رسانه های همگانی؛ دکتر علی اسدی؛ انتشارات پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران
پیرامون ساختار و نقش رسانه؛ جمشید اکرمی؛ انتشارات سروش
تاریخ مطبوعات جهان؛ پیر و فرناندترو آلبر؛ ترجمه هوشنگ فرخجسته؛ انتشارات پاسارگاد
وبسایتهای بیبیسی فارسی ،صدای آمریکا ،منو تو ،رادیو فردا
37