You are on page 1of 33

‫خط مشی تعارض منافع صندوق‬

‫خط مشی تعارض منافع‬


‫صندوق خیریه حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری‬

‫‪ - ۱‬قصد‬

‫مقصود این خط مشی یاری رسانی به اعضای صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری‬
‫است تا به شکل اثربخش هر نوع از تعارض منافع درک شده‪ ،‬بلقوه و واقعی را شناسایی‪ ،‬آشکارسازی‪،‬‬
‫و مدیریت‪ ،‬و در نهایت ثبت کنند‪ .‬و بدین وسیله از امانتداری صندوق حفاظت کنند‪ ،‬ریسک را‬
‫کاهش دهند و اطمینان حاصل کند که اعضای صندوق بهترین منافع را برای صندوق دنبال خواهند‬
‫کرد‪.‬‬

‫‪ - ۲‬هدف گذاری‬

‫[برد مدیریتی یا هیئت مدیره یا هیئت امنا یا دیگر نامگذاریهایی که اعضای مسئول مدیریت‬
‫صندوق در نظر گرفته خواهد شد] صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری میخواهد‬
‫اطمینان حاصل کند که اعضای صندوق از تعهدات خود برای آشکارسازی هر گونه تعارض منافع آگاهی‬
‫دارند‪ .‬و به عنوان نمایندگان صندوق از این خط مشی پیروی خواهند کرد تا از مدیریت موثر تعارض‬
‫منافع اطمینان پیدا کنند‪.‬‬

‫‪ - ۳‬وسعت مد نظر‬

‫این خط مشی در مورد برد مدیریتی صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری کاربرد‬
‫خواهد داشت‪.‬‬

‫[اگر ساختار مدیریتی این صندوق از مدیرعامل‪ ،‬هیئت مدیره یا امنا یا هر نوع ساختار دیگر ی تشکیل‬
‫شده باشد اینجا بایستی نام آنها وارد شود‪ .‬همچنین اعضای دیگر صندوق‪ .‬و این بند بسته به وسعت‬
‫مد نظر قابل تنظیم است‪].‬‬
‫‪ - ۴‬تعریف تعارض منافع‬

‫تعارض منافع هر شرایطی است که منافع شخصی عضو صندوق یا وفاداریهای او به آن موارد‬
‫میتواند مانع وی شود که بهترین تصمیم به نفع خیریه گرفته شود‪ ،‬یا آنکه تحت تاثیر آن وفاداریها‬
‫و منافع قرار بگیرد و منافع خیریه به حاشیه برود‪ .‬یا حتی آن وفاداریها و منافع صرفا به نظر برسد که‬
‫بر منافع صندوق اثرگذار است اما در عمل اینطور نباشد‪ .‬این منافع میتواند‬
‫شخصی‪/‬قومی‪/‬گروهی‪/‬منطقهای‪/‬ایدئولوژیک باشد‪ .‬همچنین مالی یا غیرمالی باشد‪ .‬مستقیم یا غیر‬
‫مستقیم باشد‪ .‬منافعی مربوط به خود او یا فردی متصل به او باشد‪.‬‬

‫به تعریف دیگر تعارض منافع موقعیتی است که فرد هر اقدامی انجام دهد به یکی از منافع یا وظایف‬
‫خود لطمه وارد کرده است‪ .‬در واقع در شرایط تعارض منافع به صورت اصولی برای فرد امکان گرفتن‬
‫تصمیم بدون سوگیری (‪ )Unbiased‬وجود ندارد‪ .‬بنابراین فردی که از ابتدای ورود خود به صندوق‬
‫منافع یا وظایفی دارد که نمی تواند بدون فدا کردن آنها به درستی وظایف خود در صندوق را انجام‬
‫دهد‪ ،‬بایستی از حضور در برد مدیریت صندوق خودداری کند‪.‬‬

‫قرار گرفتن در شرایط تعارض منافع به صورت قطعی سوءمدیریت و سوءتصمیمگیری ایجاد خواهد‬
‫کرد‪.‬‬

‫این وضعیت ها این ریسک را با خود دارند که فرد ممکن است بر آن اساس تصمیمگیری کند‪ ،‬یا تحت‬
‫تاثیر آن قرار بگیرد‪ ،‬به جای آنکه بهترین منافع برای خیریه در نظر گرفته شود‪ .‬از این رو بایستی‬
‫مدیریت شود‪.‬‬

‫‪ - ۵‬خط مشی‬

‫این خط مشی نوشته شده چون تعارضات منافع عموما در همهی سازمانها ایجاد میشوند‪ .‬و تا‬
‫زمانی که آنها با آغوش باز و به شکل اثربخش مدیریت شوند‪ ،‬نیازی به نگرانی در مورد تعارضات‬
‫منافع وجود نخواهد داشت‪ .‬با این خط مشی‪ ،‬برد مدیریت صندوق حمایت از محیط زیست‬
‫چهارمحال و بختیاری مسئولیت خواهد داشت تا تعارض منافع اخالقی‪ ،‬قانونی‪ ،‬مالی و دیگر انواع آن‬
‫را حذف و مدیریت کند و تعهد بدهد اینگونه تعارضات به تعهدات این صندوق تعدی نخواهد کرد‪.‬‬

‫صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری برای مدیریت تعارض منافع از اعضای خود‬
‫میخواهد تعهد بدهند‪:‬‬

‫از تعارض منافع دوری کنند‪.‬‬ ‫●‬


‫تعارض منافع را شناسایی و در صندوق ثبت کنند‪.‬‬ ‫●‬

‫به دقت تعارض منافع را مدیریت کنند‪.‬‬ ‫●‬

‫و با دنبال کردن از این خط مشی به هر نوع تخلف از این خطوط واکنش نشان دهند‪.‬‬ ‫●‬

‫به همین روی یکسری افراد به طور اتوماتیک نمیتوانند عضو صندوق باشند‪ .‬کسانی که هر گونه‬
‫ارتباط شخصی با مشاغل حساس داشته باشند (مراجعه کنید به بند ‪ ۸‬و ‪ ۹‬از بخش تعاریف در‬
‫راهنمای تعارض منافع صندوق حمایت از محیطزیست چهارمحال و بختیاری)‪.‬‬

‫در هنگام ورود افراد به برد مدیریتی صندوق تعهدی حقوقی و مکتوب با ضمانت اجرا بدهند که تا‬
‫پیش از ‪ ۲‬سال گذشته در مشاغل حساس (بند ‪ ۹‬تعاریف) مشغول به فعالیت نبودهاند بعد از ترک‬
‫صندوق تا مدت ‪ ۲‬سال نیز نتوانند به هیچ عنوان از اشتغال تا مشاوره یا عناوین دیگر با مشاغل‬
‫حساس در ارتباط داشته باشند‪ .‬و در صورت تخلف از تعهدنامه مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند (برای‬
‫آشنایی با علت این جور قاعدهگذاری در گوگل «مقابله با درب های چرخان» را جستجو کنید)‪.‬‬

‫‪ - ۵.۱‬مسئولیت برد مدیریتی‬


‫برد مسئولیت دارد‪:‬‬

‫سیستمی برای شناسایی‪ ،‬افشا‪ ،‬مدیریت‪ ،‬و ثبت و نگه داری تعارض منافع در صندوق محیط زیستی‬ ‫●‬
‫طراحی و اجرا کند‪.‬‬

‫بر اجرا شدن این خط مشی نظارت کند و‬ ‫●‬

‫هر سال از ابتدا این خط مشی را ارزیابی کند تا اعضا مطمئن باشند این خط مشی به خوبی کار‬ ‫●‬
‫میکند‪.‬‬

‫اعضای صندوق باید اطمینان بدهند که از جزئیات تعهدات خود در مدیریت و کنترل خیریهی خود‬ ‫●‬
‫باخبرند‪.‬‬

‫‪ - ۵.۲‬شناسایی و افشای تعارض منافع‬

‫وقتی تعارض منافع واقعی‪ ،‬بلقوه‪ ،‬یا درک شده شناسایی شدند باید در دفتر ثبت منافع صندوق‬
‫حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری به ثبت برسند‪ .‬همچنین با اعضای برد مدیریتی مطرح‬
‫شود‪ .‬وقتی که اعضا تعارضی را مطرح کردند‪ ،‬برد مدیریتی بایستی به استاندارد شمارهی ‪ ۵‬رجوع کند‬
‫و اطمینان حاصل کنند که فرایند آشکارسازی منافه به شایستگی انجام شده است‪.‬‬

‫نقش رسیدگی به منافع با [فردی که در صندوق این وظیفه را بر عهده خواهد گرفت مثال منشی‬
‫جلسات یا مدیرعامل] خواهد بود و همهی اطالعات الزم در این مورد را ثبت خواهد نمود (شامل نوع‬
‫منفعت و تعارض مرتبط و گستره و مراحلی که طی شد تا مدیریت شود‪ .‬مراجعه کنید به فرم ثبت‬
‫منافع)‪.‬‬

‫محرمانگی آشکارسازیها‬

‫[برای حمایت از اعضا در این مورد که با کمترین استحکاک و مسئلهسازی منافع خود را آشکار سازند‪،‬‬
‫سطح دسترسی به اطالعات افشا شده باید تعیین شود‬

‫از جمله اینکه چه کسی به اطالعات دسترسی داشته باشد‪ .‬یا اینکه آیا برد مدیریتی به آشکارسازیها‬
‫دسترسی داشته باشند؟ اگر نیاز به محدودیتهای اضافهای نیاز است میتوان مکانیزم جایگزینی برای‬
‫آشکارسازی در نظر گرفته شود]‪.‬‬

‫‪ - ۶‬اقدامات الزم برای مدیریت تعارض منافع‬

‫‪ - ۶.۱‬تعارض منافع اعضای صندوق‬

‫وقتی تعارض منافع به شکل مناسبی آشکار شد‪ ،‬برد مدیریتی (به استثنای فرد درگیر تعارض منافع و‬
‫دیگر افراد دارای تعارض) تصمیم خواهد گرفت که آیا او یا افراد درگیر تعارض منافع‪:‬‬

‫‪ .a‬در مورد مسئله رای بدهد؟ (این حداقل است)‬

‫‪ .b‬در جلسه شرکت کنند؟‬

‫‪ .c‬در جلسه شرکت کنند و رای بدهند؟‬

‫در شرایط استثنایی مثال وقتی تعارض بسیار جدی است یا ممکن است باعث شود عضو هر بار با‬
‫تعارض منافع ثبت نشده وارد جلسه شود یا فردی نتواند اکثر اوقات در جلسات حضور داشته باشد‪،‬‬
‫شاید مناسب باشد که اعضا تصمیم بگیرند بهتر باشد فرد مورد نظر از برد مدیریتی استعفا بدهد؟‬
‫‪ - ۶.۲‬هنگام تصمیمگیری برای مدیریت تعارض منافع‪ ،‬چه‬
‫نکاتی در نظر گرفته خواهد شد؟‬

‫آیا تعارض آنقدر جدی هست که به آن پرداخته شود؟ یا در حدی کوچک است که میتوان به ثبت‬ ‫●‬
‫کردن آن بسنده نمود؟‬

‫آیا واقعا آن تعارض در فرد مورد نظر به شکلی هست که در تصمیمگیری وی مانعی برای تامین‬ ‫●‬
‫بهترین منافع برای صندوق ایجاد کند؟‬

‫برای اجتناب از تعارض گزینههای جایگزینی وجود دارد؟‬ ‫●‬

‫رسالت صندوق و اهداف پیش رو‪ ،‬و منابع در دسترس صندوق چیست؟‬ ‫●‬

‫آیا احتمال دارد که نوع تصمیمگیری سهلانگارانه اعضا برای برخورد با تعارض پیش آمده به شهرت و‬ ‫●‬
‫نیکنامی صندوق آسیبی وارد کند؟‬

‫پذیرش هر اقدامی از سمت برد نیاز دارد به موافقت نصف اعضای موجود به عالوه یک نفر دیگر (به‬
‫استثنای افراد درگیر تعارض که در جلسهی تصمیمگیری حضور نخواهند داشت)‪ .‬تمام مراحل مرتبط به‬
‫مدیریت تعارض منافع در طی جلسه ثبت و نگهداری خواهد شد‪.‬‬

‫‪ - ۷‬همراهی با خط مشی و پذیرش آن‬

‫اگر برد مدیریتی متوجه شد که فردی از اعضا در همراهی با این خط مشی همکاری الزم را انجام‬ ‫●‬
‫نداده‪ ،‬بررسیهای الزم برای فهمیدن علت آن و اقدامات بعدی را انجام خواهد داد‪.‬‬

‫اگر برد مدیریتی متوجه شد که فردی از اعضا در افشای منافع خود مسئولیتپذیری کافی نداشته‪ ،‬برد‬ ‫●‬
‫میتواند به مسئله ورود کند‪ .‬که می تواند شامل درخواست برای استعفا از برد مدیریتی باشد‪.‬‬

‫[این جا شرایط دیگری برای ایجاد محدودیت یا محرومیت بسته به وخامت اوضاع در نظر گرفته‬ ‫●‬
‫شود‪].‬‬

‫اگر فردی از اعضای صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری متوجه ضعف فردی از‬ ‫●‬
‫اعضا در افشای منافع متعارض شد‪ ،‬برد مدیریتی بایستی [اقدامات مربوطه را بنویسید‪ ،‬مثل‪ :‬پرسش‬
‫از فرد در مورد این عد م افشا‪ ،‬الزام اعضا به آگاهی تمام برد مدیریتی یا صرفا آگاهی یافتن فرد‬
‫مسئول رسیدگی به دفتر ثبت منافع]‪.‬‬

‫برای راهنمایی بیشتر در مورد جزئیات بیشتر مدیریت تعارض منافع به سند «راهنمای تعارض منافع‬ ‫●‬
‫صندوق» مراجعه کنید‪.‬‬

‫راه تماس‬

‫برای پرسش در مورد این خط مشی با جناب‪/‬سرکار [نام فرد مسئول در این مورد] تماس حاصل کنید‬
‫با [راه یا راههای تماس]‬

‫سناریو (انگشتر عقیق)‬

‫بَرزو عضو هیئت تصمیمگیر در خیریهی انگشتر عقیق است‪ .‬رسالت این خیریه کمک به سالمندان‬
‫است تا زندگی پربارتر و سالم تر و پویاتری را تجربه کنند‪ ،‬مثال با سفرهای تفریحی روحیهی آنان را باال‬
‫نگه دارند‪ .‬آنها تصمیم گرفتهاند یک ون خریداری کنند تا جمعی از سالمندان را با آن جا به جا کنند و‬
‫برای سفرهای تفریحی استفاده کنند‪ .‬دختر برزو یک بنگاه معامالت ماشین دارد‪ .‬و به آنها پیشنهاد‬
‫میدهد تا یک مدل که آنها دارند را خریداری کنند‪ .‬از آنجایی که برزو به طور غیرمستقیم از این‬
‫معامله سود کسب میکند بنابراین در مورد این مسئله دارای وضعیت تعارض منافع است‪ .‬و بنابراین‬
‫اگر در تصمیمگیری برای خرید آن ون شرکت کند نمیتوان تضمین کرد که او صرفا به منافع صندوق‬
‫خواهد اندیشید‪ .‬نه اینکه او فرد خوبی نباشد‪ ،‬اما هیئت مدیره متوجه هستند که به طور ناخودآگاه‬
‫این می تواند اثر منفی بگذارد در انتخاب‪ .‬همچنین از منظر فردی مستقل که به این وقایع مینگرد و‬
‫پیش خود به صندوق نمرهای ذهنی به امانتداری صندوق میدهد‪ .‬اعضای صندوق از چند بنگاه و‬
‫فرد در اپلیکیشن دیوار قیمت گرفتهاند و از دو مکانیک خودروی ون پرسیدهاند متوجه شدهاند قیمت‬
‫خوبی به آنها پیشنهاد شده است‪ .‬بنابراین با اینکه پیشنهاد قیمت خوب بوده‪ ،‬اما اعضا از برزو‬
‫میخواهند که از از تصمیمگیری در این مورد خودش کنار برود‪ ،‬چون با اینکه گزینهی خرید ون دختر‬
‫او قیمت مناسبی داشته اما از منظر بیرونی میتواند شهرت خیریه را خدشهدار کند‪ ،‬بنابراین او کنار‬
‫می رود‪ .‬و در گزارش ثبت منافع این مسئله ثبت می شود و اینکه چطور این تعارض منافع مدیریت‬
‫شده و برزو در جلسهی تصمیمگیری ابتدا شرکت کرده اما دیگر اعضا از او خواستهاند که خودش از‬
‫شرکت و تصمیمگیری کنار برود و توضیح داده میشود که گزینههای دیگر هم بررسی شدهاند و با‬
‫وجود این شرایط هنوز ماشین فروخته شده از سمت دختر برزو خریداری خواهد شد‪ .‬این گزارش در‬
‫آرشیو دائمی تعارض منافع نگه داری خواهد شد‪.‬‬
‫سناریو ‪( ۲‬موسسه آموزش مهارت های کسبوکار در کشاورزی)‬

‫چی ُگل مشاور کسبوکار است‪ .‬او و دوستان او احساس میکنند بیشترین جمعیت فعال اقتصادی‬
‫استان در کسبوکارهای مرتبط به کشاورزی و دامداری فعال هستند‪ .‬مشاهدات آنها میگوید‬
‫کشاورزان در مورد طیف وسیعی از موضوعات نیاز به کمک تخصصی دارند‪ .‬در مورد نوع کاشت‪،‬‬
‫تغییرات اقلیم‪ ،‬محدودیت سرمایه‪ ،‬مسئلهی نبود سردخانه‪ ،‬بسته بندی محصوالت و صنایع تبدیلی‪،‬‬
‫بازار محصوالت ارگانیک و نحوهی کاشت آنها و دیگر موضوعات‪ .‬و این تعدد مسئله باعث میشود‬
‫کشاورز سردرگم شود و به سراغ تجربههای پیشین خود برود و چون تا حاال کار او با تجربه پیش رفته‬
‫نیازی به مشاوره دیدن هم ندیده است‪ .‬چیگل و دوستانش نمیدانند چقدر درست فکر میکنند اما‬
‫اجالتا دوست دارند با کمک دوستان خیر خود یک سازمان مردم نهاد ایجاد کنند و به دنبال حل‬
‫مشکل کشاورزی غیرتخصصی بگردند و به رایگان کشاورزان را در این مورد راهنمایی کند‪ .‬چیگل در‬
‫شهر دفتر مشاورهی کسبوکار دارد‪ .‬او به درستی در دفتر ثبت منافع به این دفتر و منافع مشاورهای‬
‫خود اشاره میکند‪ .‬اما او نمیتواند کسبوکار خود را رها کند و به رایگان کار کند‪ .‬برد مدیریتی این‬
‫سازمان تصمیم میگیرد تعدادی مشاور استخدام کند‪ ،‬چیگل هم دفتر مشاورهای خود را ثبتنام‬
‫میکند اما اعضای این ‪ NGO‬میدانند که چیگل صاحب این دفتر است‪ .‬چیگل با اینکه از ابتدا منافع‬
‫خود را به شفافیت اعالم کرده بود‪ ،‬اما بایستی در جلساتی که در مورد انتخاب مشاوران و تامین‬
‫هزینههای آنان تصمیم گرفته میشود منافع خود را بار دیگر در جلسه اعالم کند‪ .‬اگر او این کار را نکرد‪،‬‬
‫وظیفهی منشی جلسه است که این موضوع را مطرح کند‪ .‬اگر او نیز چنین نکرد‪ ،‬هر فردی که از این‬
‫منافع با خبر است بایستی آن را با منشی یا اعضا مطرح کند‪ .‬چیگل بایستی خود را از شرکت در‬
‫جلساتی که به انتخاب مشاور می پردازند‪ ،‬محروم سازد‪ .‬حتی در بیرون از جلسات نیز در هر‬
‫گفتوگوهایی که به انتخاب مشاور منتهی میشود نیز خودداری کند‪ .‬اگر او به خوبی از این خط مشی‬
‫پیروی نکرد‪ ،‬وظیفهی باقی اعضا است که به او تذکر بدهند تا او خودش را از این بحث کنار بکشاند‪.‬‬
‫برد مدیریت ی بایستی حداقل سه مشاور انتخاب کنند و بعد از بررسی آن سه گزینه بهترین آنها را که‬
‫میشود دارایی های خیریه را صرف آن کرد‪ ،‬مشاور را انتخاب کنند‪ .‬اعضای برد مدیریتی موسسه‬
‫آموزش مهارت های کشاورزی بایستی از خود بپرسد که آیا فردی مستقل از این خیریه و دارای قوهی‬
‫تعقل که از منافع چیگل با خبر است به راستی میتواند باور کند که برد تصمیمگیری تحت تاثیر این‬
‫منفعت نبوده است؟ اگر خیر پس بایستی اقدامات خود را اصالح کنند تا به چنین پرسشی پاسخ‬
‫مثبت دهند‪ .‬ثبت این موضوع در دفتر ثبت منافع این ‪ NGO‬بایستی در طی جلسه انجام شود (اینکه‬
‫چگونه برد مدیریتی به آن منفعت برخورده و در مورد آن منفعت تصمیمگیری کرده است و چه گام‬
‫هایی طی کرده تا مدیریت شود)‪.‬‬

‫سناریو ‪ NGO( ۳‬ارزیابی محیط زیستی بختیاری)‬


‫ایلپیا در سازمان مردم نهاد ارزیابی زیست محیطی بختیاری کار میکند که وظیفهی آن تکمیل وظایف‬
‫سازمان محیط زیست است تا پروژهها و طرحهایی که به سازمان محیط زیست ابالغ میشود را از‬
‫ارزیابی تخصصی کنند تا مبادا در سیستم ناکارآمد فعلی سازمان‬
‫ِ‬ ‫نظر کارشناسی به شکل مستقل‬
‫محیط زیست طرحی ضد محیط زیست اجرایی شود‪ .‬این َسمَ ن (سازمان مردم نهاد) اخیرا موفق شده‬
‫م قدار قابل توجهی کمک مردمی دریافت کند‪ .‬به همین علت اعضای برد آن تصمیم به استخدام یک‬
‫شرکت حسابرسی گرفتهاند تا دارایی های آنان را سر و سامان دهد و اعتماد عمومی را به این سازمان‬
‫تقویت کنند‪ .‬ایلپیا همزمان در یک شرکت حسابرسی نیز فعال است‪ .‬و این شرکت را نیز معرفی‬
‫میکند‪ .‬و اعضای این سازمان نیز موافقت میکنند‪ .‬این صریحا یک نمونهی تعارض منافع است که‬
‫ایلپیا درگیر آن شده است‪ .‬او باید به مسئول رسیدگی به منافع است این منفعت را شفاف کند‪ .‬از‬
‫آنجا که وظیفهی حسابرسی بایستی مستقل انجام شود‪ ،‬بنابراین او بایستی شرکت حسابرسی خود را‬
‫از لیست گزینههای سمن (که حداقل ‪ ۳‬گزینه بایستی باشد) کنار بکشد‪ .‬اگر او این تعارض را طرح‬
‫نمی کرد وظیفه ی مسئول رسیدگی به تعارض منافع و بعد باقی اعضای برد سمن بود که با مطرح‬
‫کردن این تعارض میخواستند در لیست خود صرفا شرکتهای مستقل از اعضای برد و منافع آنها‬
‫حضور داشته باشد‪ ،‬تا فرایند حسابرسی به شکل بیطرفانه و بدون تعارض منافع انجام شود‪ .‬اعضا در‬
‫طی این اقدام بایستی این را در جلسه طرح کنند که اگر فردی با قوهی تعقل و مستقل از سمن و‬
‫شرکت حساب رسی از این تعارض آگاهی داشت‪ ،‬و به نحوهی مدیریت تعارض منافع در برد مدیریتی‬
‫نگاه میکرد آیا احساس میکرد بهترین منافع برای سمن و شهرت و حیثیت آن در نظر گرفته شده‬
‫است؟ در طی ثبت این تعارض بایستی مواجهه با این تعارض‪ ،‬نحوهی مدیریت و نتیجهی نهایی به‬
‫شکل کامل در حین رسیدگی به این تعارض به ثبت برسد‪.‬‬
‫سوال‪ :‬آیا ایلپیا با کنارهگیری عضویت در سمن می تواند شرکت خود را به لیست گزینههای‬
‫سمن برای حسابرسی بیفزاید؟ پاسخ‪ :‬در ادبیات تعارض منافع‪ ،‬مفهومی به عنوان «دربهای‬
‫چرخان» وجود دارد‪ .‬به این معنی که یک فرد تا زمانی که در یک سازمان است میتواند به‬
‫خاطر منافع شرکتی که در آینده به آن خواهد پیوست در شرکت فعلی به تصمیمسازیهای‬
‫خاصی اقدام کند که به نفع شرکت آیندهی خود تمام شود‪ .‬و او به محض ترک شرکت اول به‬
‫شرکت دوم میپیوندد و از میوهی تصمیمات خود در شرکت اول استفاده میکند‪ .‬بنابراین برای‬
‫مدیریت کارآمدتر تعارض منافع ایلپیا صرفا وقتی میتواند شرکت خود را به گزینههای‬
‫حسابرسی این سمن اضافه کند که تا ‪ ۲‬سال گذشته عضویتی در برد مدیریت این سمن نداشته‬
‫باشد (اطالعات بیشتر در مورد مفهوم دربهای چرخان و مدیریت آن در سند راهنمای مدیریت‬
‫تعارض منافع صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری موجود است)‪.‬‬

‫منابع‪:‬‬

‫‪https://www.charitiesregulator.ie/media/1417/managing-conflicts-of-interest-‬‬
‫‪may-2018.pdf‬‬
‫‪https://www.acnc.gov.au/tools/guides/managing-conflicts-interest-guide‬‬
‫‪https://iran-bssc.ir/research-fields/conflict-of-interests/7263‬‬

‫پینوشت ‪ : ۱‬این متن صرفا یک پیشنویس پیشنهادی برای خط مشی است‪ .‬و برای الزمات قانونی‬
‫بهتر است به دست یک حقوقدان بازنویسی شود‪ .‬تا الزامات قانونی و ضمانت اجرا در آن تعبیه شود‪.‬‬
‫یا آنکه سند دیگری برای قانونی کردن این خط مشی نوشته شود و هنگام ورود اعضا به این صندوق‬
‫محیط زیستی فرد ملزم به امضای این تعهدنامه شود‪.‬‬

‫پینوشت ‪ :۲‬بخشهایی از سند راهنمای مدیریت تعارض منافع را میتوان به خط مشی افزود یا‬
‫بخش هایی از خط مشی را به راهنما افزود‪ .‬در بازنویسی خط مشی توجه شود تمام محتوای خط‬
‫مشی پیشنهادی باید دارای الزام قانونی و دارای ضمانت اجرا باشند‪ .‬اما در راهنمای مدیریت تعارض‬
‫منافع صندوق خیریهی حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری فقط جایی که در ابتدای بند‬
‫عبارت «الزامی» آمده‪ ،‬بایستی بار حقوقی داشته باشند و اعضا هنگام ورود پای آنها را امضا و به آنها‬
‫تعهد پیدا خواهد کرد‪.‬‬

‫پی نوشت ‪ :۳‬بارها در این متن از ترکیب «برد مدیریتی» (‪ )Board Members‬یا «برد» استفاده‬
‫شده است‪ .‬زمانی که این صندوق و ساختار آن شکل گرفت‪ ،‬بر حسب آن ساختار این نامگذاری در‬
‫تمام متن خط مشی و راهنمای مدیریت تعارض منافع بایستی تغییر کند که از نظر حقوقی و روایی‬
‫معنیدار باشد‪.‬‬
‫راهنمای تعارض منافع صندوق‬

‫تعاریف‬

‫[ الزامی‪ :‬تمام بندهای تعاریف بایستی در متن حقوقی وارد شوند چون کلیت محتوا روی این تعاریف سوار‬
‫شده است‪] .‬‬

‫‪ .1‬تعارض منافع (‪)conflict of interests‬‬

‫سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تعارض منافع را تعارضی میان وظایف دولتی و منافع خصوصی‬
‫مأموران دولتی تعریف میکند‪ ،‬بطوریکه این منافع میتواند به طور ناصحیحی وظایف آنها را تحت‬
‫تأثیر قرار دهد درحالیکه سازمان شفافیت بینالملل تعارض منافع را شرایطی میداند که در آن افراد یا‬
‫نهادها مواجه با انتخاب بین وظایف خود و منافع شخصیشان میشوند‪ .‬بطورکلی میتوان گفت‪،‬‬
‫تعارض منافع مجموعهای از شرایط است که موجب میشود تصمیمات و اقدامات حرفهای تحت تأثیر‬
‫یک منفعت ثانویه قرار گیرد‪)+( .‬‬

‫از آنجایی که ایران کشور قومیتها‪ ،‬ایدئولوژیها و اندیشههای متکثر است بنابراین می توان تعارض‬
‫منافع برای صندوقی خیریه محیط زیستی در ایران را وضعیتی دانست که در آن منفعت‬
‫شخصی‪/‬قومی‪/‬گروهی‪/‬منطقهای یا دیگر وفاداریهای عضو خیریه به سازمانی ثانویه‪ ،‬مانع وی شود تا‬
‫بهترین تصمیم را برای منفعت این خیریه اتحاذ کند‪ .‬این منفعت میتواند مستقیم یا غیر مستقیم‬
‫باشد‪ .‬مالی یا غیرمالی باشد‪ .‬واقعی یا بلقوه یا صرفا درک شده باشد (به عبارتی دیگران آن را احساس‬
‫میکند ولی در عمل وجود نداشته باشد)‪.‬‬

‫سناریو ‪۱‬‬

‫آریو عضو هیئت امنای سازمان مردم نهاد دستهای پاک است که رسالت‪/‬ماموریت آن‬
‫گسترش و پیگیری اجرای قوانین ضدفساد در کشور است‪ ،‬او همچنین عضو صندوق حفاظت‬
‫محیط زیست استان نیز هست‪ .‬اخیرا از سمت یک بانک دولتی اعالم شده است که از هر‬
‫استان یک سازمان مردم نهاد می تواند کمک مالی دریافت کند‪ .‬آریو چون در هر دو سازمان‬
‫مردم نهاد حضور دارد بین هر دو سازمان مانده است که بیشترین تالش خود را برای دریافت‬
‫کمک مالی را از سمت کدام یک انجام دهد‪ .‬چون اگر یکی از اینها کمک مالی دریافت کند به‬
‫ای ن معنی است که دیگری آن را از دست داده است‪ .‬او در وضعیت تعارض منافع قرار دارد‪.‬‬
‫سناریو ‪۲‬‬

‫کورش یک پزشک کودکان است و یه مطب در شهر دارد‪ ،‬او همزمان عضو برد مدیریتی یک‬
‫بیمارستان در شهر هم هست‪ ،‬این بیمارستان تصمیم میگیرد کلینیک جدیدی برای کودکان در‬
‫بیمارستان تاسیس کند‪ .‬از آنجایی که او نیز در نزدیکی بیمارستان یک مطب مرتبط دارد‪ ،‬نگران‬
‫است که با ساخته شدن چنین کلینیکی تعداد مراجعان به مطب او تحت تاثیر قرار گیرد‪ .‬چنین‬
‫شرایطی یک وضعیت تعارض منافع است‪ .‬که تصمیم او در برد مدیریتی در این باره را میتواند‬
‫تحت دو وظیفهی متعارض قرار دهد‪ ،‬یکی وظیفه ی کسب درآمد برای خودش یکی وظیفهی‬
‫تامین بهترین منافع برای بیمارستانی که او عضو برد مدیریتی آن است‪.‬‬

‫سناریو ‪۳‬‬

‫در بیمارستان های تامین اجتماعی بیشترین اعتبار بر اساس حداکثر پرشدگی تختهای‬
‫بیمارستان داده میشود‪ .‬در این حالت اگر بیمارستان تالش کند بیمار را به شکل دائمی درمان‬
‫کند‪ ،‬این باعث تخلیهی تختهای بیمارستان و مراجعه نکردن بیمار در دفعات بعدی به‬
‫بیمارستان میشود و این درآمد بیمارستان را کم میکند پس یک موقعیت تعارض منافع است‪.‬‬
‫موقعیتی که هم میتواند مانع درمان دائمی بیماران شود و هم هزینههای کل را باال میبرد‪.‬‬
‫(‪)+‬‬

‫‪ .2‬بیانیه ماموریت‪/‬رسالت (‪)Mission Statement‬‬

‫برای راهنمایی در مورد چیستی رسالت و نحوهی نگارش آن به متن راهنمای تدوین بیانیه ماموریت و‬
‫اجتماعی پرتو‬
‫ِ‬ ‫کارآفرینی‬
‫ِ‬ ‫چشمانداز و ‪ PDF‬راهنمای تدوین بیانیه ماموریت و چشمانداز از موسسه‬
‫مراجعه کنید‪ .‬پیشنهاد میشود این بیانیه با همیاری برد مدیریتی نوشته شود‪.‬‬

‫تا ماموریت خیریه شفاف نشود تشخیص موقیتهای تعارض منافع ممکن نخواهد شد‪ .‬برای مثال‬
‫رسالت سازمان نظام مهندسی‪ ،‬اعتالی مهندسی ساختمان است‪ .‬پس هر نوع منفعت و وظیفهای که‬
‫متعارض با اعتالی این هدف باشد‪ ،‬باید رفع تعارض شود‪.‬‬

‫‪ .3‬بیانیه چشمانداز (‪)Vision Statement‬‬

‫برای راهنمایی در این مورد و نگارش بیانیهی چشمانداز به کمک برد مدیریتی نیز به متن آشنایی با‬
‫مفاهیم مدیریت استراتژیک‪ :‬چشمانداز سازمان به زبان کاربردی و ‪ PDF‬راهنمای تدوین بیانیه ماموریت‬
‫و چشمانداز از موسس پرتو مراجعه کنید‪.‬‬
‫‪ .4‬اعضای صندوق‬

‫شامل همهی اعضای صندوق میشوند که در صندوق و برای اهداف صندوق کار میکنند و نام آنها هم در‬
‫صندوق به عنوان یک عضو به ثبت رسیده است‪ .‬به عبارتی مجموع افرادی که کمک میکنند تا صندوق‬
‫با ترکیب دارایی های مادی و معنوی خود‪ ،‬اختیارات خود‪ ،‬و رسالت تعریف شده‪ ،‬بهترین تصمیمها در‬
‫راستای حرکت به سمت چشمانداز گرفته شود‪.‬‬

‫‪ .5‬اعضای بُرد (‪)Board Members‬‬

‫یعنی افرادی که بر صندوق خ یریه کنترل دارند‪ ،‬برای آن خط مشی و روال و قواعد کاری تعریف میکنند‪،‬‬
‫و در آن داراییهای صندوق را مدیریت میکنند‪ .‬بسته به نوع ساختار و نامگذاری که برای صندوق‬
‫انتخاب خواهد شد میتواند شامل یکی از این موارد باشد‪:‬‬

‫اعضای هیئت مدیره‬ ‫‪‬‬

‫اعضای هیئت امناء‬ ‫‪‬‬

‫اعضای برد مدیریتی‬ ‫‪‬‬

‫‪ .6‬آشکارسازی (‪)Disclosure‬‬

‫وقتی اعضای صندوق حس میکنند تحت تاثیر یک نوع منفعت ثانویه قرار گرفتهاند که ممکن است‬
‫باعث شود بهترین منافع برای خیریه به حاشیه برود‪ ،‬اعضا وظیفه دارند آن را با فردی که مسئول‬
‫رسیدگی به تعارض منافع است مطرح کنند‪ .‬به این عیانسازی و آشکار کردن منافع ثانویه‪،‬‬
‫«آشکارسازی» گفته میشود‪.‬‬

‫‪ .7‬دفتر ثبت منافع (‪)Register Of Interests‬‬

‫فرمی که به «دفتر ثبت منافع» شناخته میشود‪ .‬و در آن منافعی که افراد عضو صندوق دارند در آن‬
‫بایستی به ثبت برسد و این اسناد نگهداری شوند‪:‬‬

‫منافع یعنی‪:‬‬

‫شغل یا فعالیت داوطلبانهی فعلی و پیشین ما‬ ‫‪‬‬

‫عضویت فعلی یا قبلی ما در یک خیریه یا ‪NGO‬‬ ‫‪‬‬


‫عضویت در یک سازمان یا تشکیالت انتفاعی‬ ‫‪‬‬

‫عضویت در هیئت مدیره یا هیئت امنا یا کمیته در یک سازمان یا هر تشکیالت رسمی یا غیررسمی‬ ‫‪‬‬
‫دیگر‬

‫مالکیت بر یک کسبوکار یا داشتن سهام آن‬ ‫‪‬‬

‫هرگونه منافع مشابه که ارتباطات شخصی ما دارند (رجوع کنید به بخش تعاریف)‬ ‫‪‬‬

‫هر منفعتی که در این لیست نیامده است و حتی اگر حاال به نظر نمیرسد اما روزی ممکن است با‬ ‫‪‬‬
‫منافع صندوق به تعارض بینجامد‪.‬‬

‫برای دیدن فرم به فایل سند «دفتر ثبت منافع صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری»‬
‫رجوع کنید‪.‬‬

‫‪ .8‬ارتباط شخصی (‪)Personal Connections‬‬

‫والدین‪ ،‬خواهر و برادر‪ ،‬همسر‪ ،‬فرزند یا فرزندخوانده یا فرزند همسر‪ ،‬نوهها و نوادگان‪ ،‬پدربزرگ و‬ ‫‪‬‬
‫مادربزرگ‬

‫ارتباط کاری یا مالی که به صورت رسمی یا غیررسمی میان دو شخص حقیقی یا حقوقی جاری‬ ‫‪‬‬
‫باشد‪.‬‬

‫شخصیت حقوقی که عضو صندوق در آن سهام دارد یا بر آن مالکیت دارد یا در مدیریت آن شریک‬ ‫‪‬‬
‫است‪ .‬یا آنکه با همراهی و شراکت یکی از افراد ذکر شده (‪ (a,b‬بر آن سازمان مالکیت یا شراکت یا‬
‫مدیریت داشته باشند (عضو هیئت مدیره بودن‪ ،‬مدیریت محسوب میشود)‪.‬‬

‫‪ .9‬مشاغل حساس‬

‫شخصیتهای حقیقی یا حقوقی که فعالیتهای اقتصادی یا غیراقتصادی آنان میتواند محیط زیست را‬
‫به شکل اساسی و مستقیم تحت تاثیر خود قرار بدهد‪ .‬از جمله میتوان به فوالدساز یها‪ ،‬نیروگاهها‪ ،‬و‬
‫پتروشیمیها اشاره نمود‪ .‬همچنین شرکتهای مهندسی مشاور وابسته به وزارت نیرو یا مستقل از آن‬
‫که به طرحهای جادهسازی‪ ،‬تونلزنی و لولهکشی طرحهای انتقال آب مشغولند‪.‬‬
‫اطالعات محرمانه‬ ‫‪.10‬‬

‫فعالیتهای آینده و در دست اقدام در صندوق (برنامهریزیها)‬ ‫‪‬‬

‫اطالعات شخصی مرتبط با اعضای صندوق‪ ،‬حامیان مالی و اهداکنندگان‪ ،‬داوطلبان و ذینفعان‬ ‫‪‬‬

‫جزئیات قراردادها و توافقات فعلی و آینده‬ ‫‪‬‬

‫جزئیات ادغام احتمالی با دیگر خیریهها یا )‪(NGO‬ها‬ ‫‪‬‬

‫قصد صندوق برای تامین مالی دولتی یا اجرای یک مناقصه‬ ‫‪‬‬

‫قصد صندوق برای اهدای بخشی از داراییهای خود به دیگر خیریهها‬ ‫‪‬‬

‫وظایف اعضای برد مدیریتی‬ ‫‪.11‬‬

‫برد مدیریتی همانطور که گفته شد میتواند شامل یکی یا هر دو ساختار هیئت مدیرهای یا هیئت‬
‫امنایی باشد که برای صندوق در نظر گرفته میشود‪ .‬به هر حال وظایف اعضای این ساختار شامل این‬
‫موارد است‪:‬‬

‫اقدام با احتیاط و با پشتکار‬ ‫‪‬‬

‫اقدام با نیت خوب برای تامین بهترین منافع صندوق‬ ‫‪‬‬

‫آشکارسازی هر گونه تعارض منافع واقعی‪ ،‬بلقوه یا قابل درک‬ ‫‪‬‬

‫اطمینان یافتن از انجام گرفتن مسئوالنهی اقدامات مالی‬ ‫‪‬‬

‫عدم سوءاستفاده از جایگاه به عنوان فردی مسئول‬ ‫‪‬‬

‫عضو صندوق نمی تواند به خاطر جایگاه و دسترسی خود اقداماتی برای منفعت خود را فردی دیگر‬
‫انجام بدهد‪ .‬همچنین نمیتواند اقداماتی انجام دهد که به حیثیت و نیکنامی صندوق کوچکترین‬
‫صدمهای وارد شود‪ .‬به عنوان مثال استفاده از جایگاه خود برای استخدام یک دوست در صندوق‬
‫وقتی هنوز افراد مستعدتری وجود دارند‪.‬‬

‫عدم سوءاستفاده یا استفادهی شخصی از اطالعات محرمانه‬ ‫‪‬‬


‫برای افزودن پشتوانهی قانونی برای عدم افشای اطالعات بایستی از توافقنامههای عدم افشا‬
‫(‪ )NDA‬استفاده کرد‪.‬‬

‫علت اهمیت تعارض منافع‬

‫در چه موقعیتی تعارض منافع ایجاد میشود؟‬

‫موقعیتی که منفعت صندوق با منفعت فردی که عضو صندوق است پیدا کند و به عبارت دقیقتر موقعیتی‬
‫که منفعت صندوق با منفعت شخصی‪/‬مالی‪/‬گروهی‪/‬منطقهای‪/‬قومی عضو صندوق تعارض پیدا کند‪.‬‬

‫بسیار مهم‪ :‬به طور کلی فراموش نکنیم هر چه وظایف در نظر گرفته برای صندوق خیریه حمایت از محیط‬
‫زیست چهارمحال و بختیاری‪ ،‬گستردهتر و متنوع تر باشد‪ ،‬خیریه و برد مدیریتی با شرایط تعارض منافع‬
‫بیشتری مواجه خواهد شد‪ .‬بنابراین بسیار کلیدی است که صندوق تا جای ممکن یک رسالت به خصوص و‬
‫ساده (ساده به معنی در همپیچیده و چندبعدی و چندوظیفهای نبودن نه ساده به معنی سهلالوصل بودن)‬
‫برای خود تعریف کند و خود را درگیر انواع وظایف و پیچیدگیها نکند‪ .‬تجربه و دانش استراتژی هم نشان‬
‫داده سازمانهایی که میخواهند همهکار بکنند و به قول معروف همهچیز برای همهکس باشند‪ ،‬نهایتا‬
‫هیچکاره و ضعیف می مانند‪ .‬پس هم از دیدگاه مدیریتی و هم از دیدگاه تعارض منافع توصیهی جدی این‬
‫است که صندوق تا جای ممکن سر خود را بر موضوعات متنوع گرم نکند‪ .‬اگر وظیفه ی تامین مالی‬
‫فعالیتهای محیط زیستی را بر عهده دارد به همین یک کار بپردازد‪ .‬و اعضای این خیریه خود را سرگرم‬
‫همهکار نکنند‪ .‬و به عنوان مثال اگر قرار است روزانه ‪ ۳‬ساعت از وقت آنها درگیر تمام اقدامات عامالمنفعه‬
‫شود تمام آن ‪ ۳‬ساعت را صرف همان خیریه کنند‪ .‬این رویکرد برای تعارض منافع و ساختن یک خیریهی‬
‫بهتر اهمیت دارد‪.‬‬

‫چرا مهم است تا اعضای صندوق به شکل مناسبی تعارض منافع را مدیریت کنند؟‬

‫شرایط تعارض منافع گاه به گاه در یک صندوق محیط زیستی میتواند به وجود آید‪ .‬صندوقهای‬
‫داوطلبانهی غیرانتفاعی در واقعیت به خاطر ساختار مالی‪ ،‬طبیعت داوطلبانه و شیوههای استخدامی اعضا‬
‫بیش از دیگر انواع موسسات‪ ،‬درگیر تعارض منافع میشوند‪.‬‬

‫مشکل بیشتر به خاطر مدیریت نکردن تعارض منافع است تا اصل وجود تعارض منافع‪.‬‬
‫شکست در مدیریت موثر تعارض منافع میتواند راهبری و نیکنامی صندوق را با ریسک همراه کند‪ .‬یعنی‬
‫جایی که این تعارضات باعث میشود یا به نظر میرسد که باعث میشود بهترین منافع برای صندوق به‬
‫حاشیه برود‪.‬‬

‫توانایی کار گروهی یعنی فعالیت موثر در کنار یکدیگر در یک خیریه‪ ،‬در صورت ضعف در مدیریت تعارض‬
‫منافع میتواند مختل شود‪.‬‬

‫یک عالمت مدیریت گروهی موثر‪ ،‬این است که افراد بتوانند گفتوگوی باز (‪ )Open Discussions‬و‬
‫مستقل و بیغرض و بیطرفانه داشته باشند‪ .‬اگر اعضای برد مدیریتی در عیان سازی منافعی موازی با منافع‬
‫صندوق توانمند و عملگرا نباشند یا نتوانند منافع موازی را خوب مدیریت کنند‪ ،‬این گفتوگوی باز و مستقل‬
‫انجام نخواهد گرفت‪.‬‬

‫راهنمای مدیریت تعارض منافع کمک میکند صندوق محیط زیستی به شکلی مدیریت شود که شهرت و‬
‫حیثیت صندوق را حفاظت کند‪ ،‬اعتماد عمومی را به همراه بیاورد‪ ،‬و نوعی اعتماد به نفس را به اعضای‬
‫صندوق ببخشد‪ .‬این راهنما شامل یک سری وظیفهی بنیادی میشود بر عهدهی اعضای صندوق که منافع‬
‫صندوق را به شکل پایدار صیانت کند‪.‬‬

‫به طور کلی ضعف در مدیریت تعارض منافع میتواند به شهرت صندوق صدمه وارد کند‪ .‬میتواند باعث شود‬
‫دیگران (مانند تامین کنندگان منابع مالی‪ ،‬اهداگران‪ ،‬داوطلبان‪ ،‬اعضای صندوق و ذینفعان) از خود بپرسند‬
‫که تصمیماتی که توسط کنترلکنندگان صندوق گرفته میشود آیا بهترین منافع صندوق را تامین خواهد کرد؟‬
‫یا آیا اعض ای برد تخصص یا مهارت الزم برای مدیریت صندوق را دارند یا خیر؟ در عمل ناکامی در مدیریت‬
‫تعارض منافع میتواند اثرات منفی بر این موارد داشته باشد‪:‬‬

‫تامین مالی و کمکهای مردمی‬ ‫‪‬‬

‫نفرگیری و یافتن داوطلبانی که به ارزشهای صندوق باور داشته باشند و حفظ آنها‬ ‫‪‬‬

‫اعتماد عمومی به صندوق‬ ‫‪‬‬

‫پاسخ دادن به اعتماد خدشهدار شدهی عمومی میتواند هزینهزا باشد‪ .‬ممکن است صندوق مجبور شود‬
‫زمان‪ ،‬انرژی‪ ،‬و منابع دیگر خود را برای دفاع از شهرت خود صرف کند‪ ،‬به جای اینکه آنها را بر رسالت خود‬
‫متمرکز کند‪ .‬وقتی حیثیت آسیب دید به دشواری قابل ترمیم خواهد بود‪.‬‬

‫با صرف مقداری از این منابع برای مدیریت موثر تعارض منافع اعضا در جایگاه مناسبی قرار خواهند گرفت تا‬
‫از شهرت صندوق و بنابراین شهرت خود محافظت کنند‪ .‬و اطمینان حاصل کنند که منابع ارزشمند صندوق‬
‫عاقالنه و سودمندانه صرف خواهد شد‪.‬‬
‫یادآور ی‪:‬‬

‫مواجهه با تعارض منافع در هر سازمان و ساختاری اجنتابناپذیر است‪ .‬اما ساختارها و روش عضو گیری و‬
‫به کارگیری افراد به شکلی می تواند تعریف شود که این شرایط به حداقل خود برسد‪ .‬از طرف دیگر همان‬
‫حداقلها نیز با مدیریت شدن می توانند از مشکالت زنجیروار بعدی مرتبط با این تعارضات جلوگیری کنند‪.‬‬

‫مواجهه با تعارض منافع‬

‫برای آنکه بفهمیم آیا حقیقتا در یک وضعیت با تعارض منافع مواجه هستیم یا خیر‪ ،‬کافیست‬
‫از خود بپرسیم‪:‬‬

‫آیا یک فرد مستقل و با قوهی تعقل که از منافع شخصی‪ ،‬منافع گروهی‪ ،‬منافع قومی و منطقهای ما (به‬
‫عنوان عضو صندوق) آگاه است‪ ،‬میتواند باور کند که ما در زمانی که در حال تصمیمگیری از سمت صندوق‬
‫به نفع عموم هستیم‪ ،‬ممکن است تحت تاثیر آن منافع قرار بگیریم؟‬

‫سه مرحلهی کلیدی در مواجهه با تعارض منافع‪:‬‬

‫یکم) شناسایی تعارض منافع‬

‫بعد از این توضیحات نسبتا مفصل در مورد منافع ثانوی و وظایف اعضا در برابر خیریه‪ ،‬اعضا میدانند چه‬
‫چیزی را در دفتر ثبت منافع وارد کنند‪.‬‬

‫در ابتدای جلسات به صورت اجمالی پرسیده شود که آیا اعضا اخیرا به تعارضاتی برخوردهاند یا خیر؟ و ا گر‬
‫مشاهده شده آن را در همان زمان در جلسه در دفتر ثبت منافع درج نمایند‪.‬‬

‫قبل از قطعی شدن پیوستن اعضا به صندوق‪ ،‬خط مشی تعارض منافع و این راهنما در اختیار او گذاشته‬
‫شود‪ .‬اگر بند بند این راهنما در مورد او در نظر گرفته شد و هنوز دارای تعارض منافع جدی نبود میتواند‬
‫وارد صندوق بشود‪ .‬پذیرش عضویت صندوق به معنای تعهد حقوقی به این دو متن است (خط مشی‬
‫تعارض منافع و راهنمای مدیریت تعارض منافع صندوق خیریه)‪.‬‬
‫دوم) مدیریت تعارض منافع‪:‬‬

‫الزامی‪ :‬بایستی به خاطر داشته باشیم که اعضای برد مسئولیت نظارت بر صندوق را بر عهده دارند‪ .‬به همین‬
‫علت اگر یک عضو تعارضی را مشاهده کرد که گزارش نشده و در دفتر ثبت نشده بود‪ ،‬او به عنوان عضو برد‬
‫تعهد دارد آن را با فرد مسئول در میان بگذارد و درخواست ثبت آن را مطرح کند‪.‬‬

‫ساختار و برد مدیریتی صندوق باید از اعضایی تشکیل شود که باعث شود همهی مردم استان نسبت به این‬
‫صندوق و این تشکل حس مالکیت و حس مسئولیتپذیری پیدا کنند که خود برای این تشکل تبلیغ کنند‪.‬‬
‫همچنین ساختار مدیریتی آن دمکراتیک باشد و قابلیت نظر دهی اعضا در آن بدون هزینه باشد که افراد‬
‫حس نکنند جو مدیریتی حاکم به قدری سنگین است که فقط با احتیاط میشود نظر داد‪.‬‬

‫بهتر است صندوق همزمان دارای هیئت امنا و هیئت مدیره باشد تا بین وظیفهی نوشتن قانون و خطوط‬
‫مشی و بین اجرای آنها یک اتحاد ایجاد نشود‪ .‬که نتیجهی حاصل از آن ممکن است منجر به پدیدهی اتحاد‬
‫قانونگذار و مجری (مفهومی در تعارض منافع) تبدیل شود‪ .‬همچنین وجود فردی به عنوان بازرس میتواند‬
‫هم اعتماد به صندوق را افزایش دهد و هم از پدیدهی اتحاد ناظر و منظور جلوگیری کند و تعارض منافع‬
‫کارآمدتر مدیریت شود‪ .‬بازرسان مستقیما به مجمع عمومی (هیئت امناء) گزارش میدهند‪( .‬مطالعهی‬
‫بیشتر)‬

‫در این صورت قانونگذاران صندوق اعضای هیئت امنا هستند‪ .‬و تصمیمگیران مالی اعضای هیئت‬
‫مدیره‪ .‬به هیچ شکلی نمیبایست بین این دو ماهیت‪ ،‬رابطهی بلقوه یا بلفعل مالی یا خویشاوندی‬
‫وجود داشته باشد‪.‬‬

‫گایات و همکارانش (‪ )۲۰۱۰‬در مقاله « مشکالت آزاردهنده راهنماها و تعارض منافع‪ :‬یک راهکار بالقوه»‬
‫به تفصیل درباره این مشکل در حوزه پزشکی بحث کردهاند که از آن میتوان بهصورت عمومی در تمام‬
‫حوزهها استفاده کرد‪ .‬بهطورکلی آنها تدقیق دستورالعملهای مدیریت تعارض منافع‪ ،‬شفاف کردن‬
‫موقعیتهای مادی و معنوی تعارض منافع و راهکارهای مواجهه با آن و همچنین شفافیت را اصلیترین‬
‫شیوه حل آزارهای دستورالعملهای مدیریت تعارض منافع میدانند‪.‬‬

‫خوب است از نقاط مختلف استان نماینده در این خیریه داشته باشند و آن نمایندگان با وسواس انتخاب‬
‫شوند و شیوه ی انتخاب آنها دارای اساس و روش باشد‪ .‬مثال فردی باشد که مورد تایید شورای حداقل ‪۴‬‬
‫شهر و روستای منطقه باشد‪ .‬یا اصل بر این باشد که فردی غیربومی استان در این صندوق عضو نشود‪ .‬در‬
‫انتخاب فرد باید کسی انتخاب شود که بتواند در عموم جلسات (حضوری یا غیرحضوری) شرکت داشته‬
‫باشد‪.‬‬

‫ترکیب برد مدیریتی از نظر مناطق جغرافیایی‪ ،‬مناطق آبخیر‪ ،‬و قومیت به درصد متناسبی با وضع فعلی‬
‫استان چیده شود‪ .‬مثال ‪ ۱۲‬درصد جمعیت استان ریشهی قشقایی دارند‪ .‬این مسئله اگر در ترکیب صندوق‬
‫رعایت شود‪ ،‬هم در میزان اعتماد به صندوق موثر خواهد بود و هم مدیریت را کارآمدتر خواهد کرد‪ .‬یا از‬
‫مناطق شرق و جنوب شرق استان که مناطق بختیاری نشین و کوچرو بیشتر هستند و مناطق شهری به‬
‫نسبت کمتری دارند‪ ،‬همین مسئله باعث میشود آن مناطق قدرت چانهزنی کمتری در مقایسه با دیگر‬
‫بخشهای استان داشته باشند‪ .‬این جور مسائل اگر در ترکیب برد مدیریتی لحاظ شود‪ ،‬این شکل از‬
‫ناکارآمدیهای رایج در مملکتداری فعلی در صندوق کمتر ظهور و بروز پیدا خواهد کرد‪.‬‬

‫همهی اعضایی که در جلسه شرکت دارند از تصمیمی که برد مدیریت میگیرد بایستی با خبر باشند‪ .‬و ثانیا‬
‫همگی از تصمیم نهایی یک برداشت بکنند‪ .‬و جلوی تفسیر اشتباه از تصمیمات بایستی گرفته شود‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬هنگام ورود اعضای جدید شایستگی آنان از منظر تعارض منافع دیده شود‪.‬‬

‫کشوری را تصور کنید که دولت به جای تصمیمات عامالمنفعه‪ ،‬تصمیمات سیاسی میگیرد‪ .‬و با مخالفان خود‬
‫به مهربانی برخورد نمیکند‪ ،‬و به دشواری میتوان در مقابل اقدامات غیرحسابشدهی او ایستاد‪ .‬چنانچه‬
‫این مشکل به سادگی می تواند به تهدیداتی برای فعاالن مدنی تمام شود که در مقابل اقدامات مخرب دولت‬
‫ایستاده است‪ .‬چنین میشود که به تجربه فعاالن به مرور میآموزند تا کمتر خطر کنند‪ .‬حتی کمتر اقدام کنند‬
‫چون امالی ننوشته غلط ندارد‪ .‬این میشود که این افراد جایی در میانهی لحاف را میگیرند که از هر سمتی‬
‫کشیده شد‪ ،‬آنها در میانه باقی بمانند و زیان نبینند‪ .‬به عبارتی به جای تصمیمات فعاالنه در خدمت منافع‬
‫عامه‪ ،‬تصمیماتی شخصی میگیرند که هر نتیجهای حاصل شد آنها از خطرات بلقوه در امان بمانند‪ .‬در یک‬
‫صندوق محیط زیستی که منابعش با جیب عامه تامین میشود‪ ،‬جای این جور سیاسیکاریها نیست‪.‬‬
‫همچنین جای چنین افرادی نیست که به طور بلقوه استعداد این اقدامات کمبها را در خود دارند‪ .‬بنابراین‬
‫یکی از بهترین راههایی که می تواند جلوی اینجور تصمیمات نازل را بگیرد‪ ،‬مدیریت موثر تعارض منافع‬
‫است‪ .‬به شکلی که از ابتدای ورود‪ ،‬صرفا افرادی بتوانند وارد صندوق شوند که صرفا نفسشان به نفس مردم‬
‫بسته باشد (و نه عدهای سیاستمدار که به سادگی با زر و زور رام و خام میشوند)‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬اعضای برد مدیریتی نمیتوانند «به خاطر وظایف صندوقداری» و یا «تحت عنوان عضو صندوق» از‬
‫اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر از طریق خود صندوق هر گونه دریافتی نقدی و غیرنقدی تحت عناوینی مانند‬
‫هدیه‪ ،‬اعانه‪ ،‬هبه‪ ،‬سوقاتی‪ ،‬پاداش‪ ،‬دستمزد و غیره داشته باشند‪ .‬تمام اهداییها فقط به صندوق ممکن‬
‫است ‪ .‬در صورتی که از بیرون صندوق هر نوع و شکلی از پرداختی به اعضا انجام شد‪ ،‬اعضا موظف هستند‬
‫آن را دریافت نکنند یا آنکه دریافت کنند و سریعا آن را به صندوق انتقال دهند‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬هر گونه دریافتی نقدی یا غیرنقدی برای اعضای برد مدیریتی که ارزش باالی یک صد هزار ناموت‬
‫داشت باید در سریع ترین زمان در دسترس به مدیرعامل گزارش داده شود‪ .‬حتی اگر به خاطر وظایف‬
‫صندوق داری یا عضویت در خیریه به او داده نشده‪ .‬به استثنای دریافت از اعضای خانواده‪ .‬با نقض این بند‬
‫اعضای برد مدیریتی میتوانند تصمیمات مرتبط را بگیرند‪.‬‬
‫الزامی‪ :‬استفادهی شخصی و سیاسی از داراییهای صندوق برای هیچ عضوی از صندوق مجاز نیست‪:‬‬

‫کاندیدای مجلس‪ :‬امکانات صندوق نمیبایست در جهت حمایت ایدههای کسانی قرار گیرد که به‬
‫طور رسمی کاندیدای مجلس شورای اسالمی شدهاند که به طور بلقوه بتواند نتایج انتخابات را تغییر‬
‫دهد‪ .‬اما ایدهها و نظرات و پیشنهادات این فرد میتواند به طور مستقل از این کاندید مجلس‬
‫شورای اسالمی در هیئت مدیرهی صندوق ارزیابی شود و تصمیمات مالی مرتبط با آن گرفته شود و‬
‫محدودیتی از ورود ایده و پیشنهاد وجود ندارد‪ .‬اما نمیبایست آن کاندیدا وارد تصمیمات صندوق‬
‫شود‪ ،‬تا زمانی که نتایج انتخابات مشخص شود‪ .‬بعد از آن اگر کاندید مجلس برای نمایندگی مردم‬
‫انتخاب شد می توان با وی در مورد آن اقدامات همکاری کرد‪.‬‬

‫مسئول حکومتی‪ :‬از دیدگاه مدیریت منابع در صندوق‪ ،‬اهمیت و وزن نظرات یک نمایندهی مجلس‬
‫یا فر دی با سمتی در حاکمیت در مورد تصمیمات صندوق همانند نظرات یک شهروند است‪ .‬و‬
‫بنابراین اگر صندوق تصمیم به حمایت مالی در مورد یکی از فعالیتهای فرد مسئول گرفت که در‬
‫حیطهی فعالیتهای صندوق است‪ ،‬این میتواند اشکال ظاهری داشته باشد و مصداق استفادهی‬
‫سیاسی تلقی شود‪ .‬اما این عمل همچنان مجاز است تا به این وسیله از همیاری و همافزایی‬
‫نمایندگان مجلس هم استفاده شود که قانونگذار و ناظر اجرای قانون مملکتی هستند‪ .‬قطعا این‬
‫عمل نیز اگر اعتماد عموم به صندوق را کاهش دهد و اعضای برد مدیریتی اینطور تشخیص دادند‬
‫چون به زیان صندوق تمام خواهد شد بایستی از انجام آن چشم پوشید‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬در استخدام افراد‪ ،‬قرارداد بستن برای شرکتها و سازمانها و انجام پروژهها که نیاز به پرداخت از‬
‫داراییهای صندوق دارد بایستی حداقل سه گزینه ارزیابی شوند و گزینهای انتخاب شود که رسالت صندوق و‬
‫اهداف پیش رو را بهتر تامین میکند‪.‬‬

‫اگر غیر از عضویت در صندوق در یک سازمان یا کسبوکار در بخش خصوصی یا حتی در خیریه و یا صندوق‬
‫یا ‪ NGO‬دیگر هم عضو هستیم‪ ،‬متوجه باشیم که هر چه وظایف این دو با یکدیگر مرتبط باشد به همان‬
‫اندازه می تواند عامل تعارض منافع باشد‪ .‬در این صورت اعضا قبل از پیوستن به صندوق به خوبی در مورد‬
‫تعارضات احتمالی در آینده بیشتر فکر کنند‪ .‬و اگر این تعارضات جدی بود شاید بهتر باشد از پیوستن به‬
‫صندوق خودداری کرد‪ .‬هر چند دیگر اعضای صندوق خودشان میتوانند این موارد را بررسی کنند و در مورد‬
‫پذیرش یا عدم پذیرش عضویت در صندوق تصمیمگیری کنند‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬دریافتیهای غیرنقدی صندوق نمیبایست به اعضای برد مدیریتی و موسسان و بستگان آنها فروخته‬
‫شود‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬اعضای برد مدیریت بایستی از درآمد با ثبات و مناسبی برخوردار باشند و زمانهایی که برای صندوق‬
‫وقت میگذارند نباید باعث کاهش درآمد آنها به شکل قابل اعتنا شود‪ .‬چون در غیر این صورت چون‬
‫همزمان وظیفهی کسب درآمد و اشتغال خود را دارند‪ .‬بنابراین آن زمانهایی که برای وظایف صندوقداری‬
‫و خیریه وقت میگذارند در عمل دارند به وظیفهی کسب درآمد برای خود خیانت میکنند بنابراین این دو‬
‫وظیفه با یکدیگر در تعارض است‪ .‬از طر ف دیگر چون این فرد وضع مالی مناسبی ندارد بیش از دیگران در‬
‫معرض وسوسه های مالی صندوق قرار خواهد گرفت و تصمیمات او انحراف بیشتری از رسالت صندوق‬
‫خواهد داشت‪ .‬فراموش نشود رسیدگی به همنوع پس از رسیدگی به منافع شخصی قابل تحصیل است‪.‬‬

‫همچنین شاید خوب باشد راجعبه عضویت شورای اسالمی شهرستانها‪ ،‬اتاق بازرگانی استان و دیگر‬
‫شخصیت های حقوقی در این صندوق فکر شود‪ ،‬تا مقداری قدرت سیاسی به صندوق افزوده شود‪ .‬و چون‬
‫این شخصیت ها هر کدام منافع مرتبط با خود را دارند پس اگر تصمیم به مشارکت آنها گرفته شد بایستی‬
‫خط مشی تعارض منافع و بخشهای الزامی راهنمای تعارض منافع‪ ،‬مسئولیت حقوقی برای اعضا داشته‬
‫باشند تا از مقداری از این تعارضات کاسته شود‪ .‬اما اگر این مقدار کافی نبود بایستی اساسا از حضور این‬
‫افراد در صندوق ممانعت به عمل آید‪.‬‬

‫از آنجایی که وزارت نیرو از نظر قوانین اجرایی و ساختارهای موجود خود تاثیر مستقیم و با وسعت زیاد بر‬
‫محیط زیست میگذارد و در عمل هم اثبات کرده نگهداری از محیط زیست به عنوان بستر توسعه برایش‬
‫موضوعیتی ندارد‪ .‬و به نظر میرسد قدرت تصمیمگیری این سازمان برای محیط زیست کشور از سازمان‬
‫حفاظت محیط زیست به مراتب بیشتر است‪ .‬د ر چنین شرایطی وقتی صندوق محیط محیط زیستی‬
‫عامالمنفعهی ما تصمیم به مقابله با اقدامات ضد محیط زیستی وزارت نیرو میگیرد روی کاغذ و با توجه به‬
‫اینکه صندوق محیط زیستی مجوزات خود را بایستی از وزارت کشور دریافت کند – از سیاسیترین‬
‫وزارتخانههای کشور – پس به سادگی با البی وزارت نیرو در وزارت کشور میشود این صندوق را تحت فشار‬
‫قرار داد یا حتی مجوز آن را لغو کند‪ .‬در این وضعیت بایستی تصمیمگیری شود که چطور با این احتمال این‬
‫البیگری و فشار به این صندوق عامالمنفعه میشود کنار آمد؟ آیا غیر از وزارت کشور سازمانهای غیروابسته‬
‫به این سازمان می توان مجوز فعالیت برای صندوق گرفت که مجوزی بر اقدامات مالی صندوق باشد؟‬

‫این راهنما جایگزین کمک های تخصصی در رفع تعارض منافع نخواهد بود‪ .‬چون همیشه ممکن است‬
‫شرایطی پیش آید که با راهنما و خط مشی فعلی قابل مدیریت یا رفع نباشد‪ ،‬بنابراین در چنین وضعیتی‬
‫پیشنهاد می شود با در نظر گرفتن رسالت صندوق و با در نظر داشتن بیشترین منفعت برای صندوق و‬
‫اعتماد مردم‪ ،‬برای مدیریت چنین وضعیتی کمک تخصصی گرفته شود‪ .‬از جمله مرکز توانمند سازی حاکمیت‬
‫و جامعه (‪ )iran-bssc.ir‬یا اندیشکدهی شفافیت برای ایران )‪ )tp4.ir‬که جمعی از متخصصان پیرامون‬
‫تعارض منافع و دیگر مسائل مربوط به مدیریت سالم و سالمت مالی و اخالقی و سالمت قانونی کنار هم گرد‬
‫آمدند برای یاری رسانی به مردم و حاکمیت از جمله صندوقهای عامالمنفعهای همچون صندوق حمایت از‬
‫محیط زیست چهارمحال و بختیاری‪.‬‬

‫پیشنهاد میشود اعضای خیریه به محض پیوستن به صندوق و حتی پیش از آن فایل ‪« PDF‬چارچوب‬
‫روش شناسی شناسایی مصادیق تعارض منافع» را به طور کامل مطالعه کنند‪ ،‬تا متوجه این نکته باشند‬
‫این راهنما و خط مشی نوشته شده تمام آن چیزی نیست که در مورد مدیریت تعارض منافع وجود دارد‪ ،‬و‬
‫درک کلی آنها از این مفهوم محدود به این متون ساده نشود‪ .‬و این راهنما تالشی هست برای درک عملیاتی‬
‫آن از صفر تا صد است‪ .‬چیزی که در فایل ‪ PDF‬چارچوب روششناسی شناسایی مصادیق تعارض منافع‬
‫وجود ندارد‪ .‬البته در فایل مورد اشاره به کاربرد علوم شبکهها و سیستمها و نظریه بازیها نیز اشاره شده‬
‫است که ما نیازی به استفادهی آنها در یک خیریه نمیبینیم اما دانستن کلیاتی از آن بحثها میتواند‬
‫وسعت دید اعضا را به این مقوله توسعه دهد‪.‬‬

‫ثبت تعارض منافع‪:‬‬

‫الزامی‪ :‬دفتر و فرمی برای ثبت منافع وجود داشته باشد‪ ،‬که ویژگیهای زیر را دارا باشد‪:‬‬

‫در فرم هم منافع ثبت میشود و هم تعارض آن با رسالت‪ ،‬اهداف پیش رو و وظایف اعضای‬ ‫‪‬‬
‫صندوق‬

‫در زمان ورود به صندوق سه نوع تعارض منافع (درک شده‪ ،‬بلقوه و واقعی) ثبت شود‪ .‬همچنین در‬ ‫‪‬‬
‫مسیر کار‪.‬‬

‫اگر مطمئن نبودیم که یک منفعت ارزش ثبت کردن دارد یا خیر آن را از اعضای برد بپرسیم و‬ ‫‪‬‬
‫راهنمایی بخواهیم‪.‬‬

‫حداقل سالی یکبار به روز رسانی شود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫الزامی‪ :‬نگهداری از آرشیو منافع ثبت شده و به روز رسانی آنها با هر تغییر مربوط به اعضا (برای مثال اگر‬
‫یکی از اعضا شغل خود را عوض کرد‪ ،‬یا اگر شغل خود را ترک کرد‪ ،‬یا به واسطهی ازدواج خود یا ازدواج یکی‬
‫از اعضای خانواده تغییری در وضعیت منافع او ایجاد شد)‪.‬‬

‫وظیفهی رسیدگی به ثبت منافع بهتر است بر عهدهی فردی باشد که حضور او در صندوق تا حد زیادی ثبات‬
‫و در بلندمدت استواری دارد‪ .‬مانند موسس یا مدیرعامل‪ .‬اما فراموش نشود که بر عهدهی خود اعضا است‬
‫که به محض احساس هرگونه تعارض منافع در مورد خود آن را گزارش کنند‪ .‬و هر گونه تخلف در این مورد‬
‫میتواند ثبت شود و در صورت تکرار این مسئله اعضا در مورد این رفتار تصمیمگیریهای مرتبط را انجام‬
‫بدهند‪.‬‬

‫مشاهدهی آرشیو منافع بایستی در اختیار همهی اعضای برد باشد‪ .‬مگر اینکه علت خوبی برای پنهان کردن‬
‫آن وجود داشته باشد‪.‬‬
‫فراهم کردن فرصتهایی برای سادهسازی و تسریع فرایند ثبت تعارض منافع برای مثال از طریق واتساپ یا‬
‫تلگرام یا دیگر پیامرسانها بتوانند منافع و تعارض منافع را به ثبت برسانند‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬اعضا پیش از جلسات تغییرات ایجاد شده در مورد منافع و تعارضات را مطالعه کنند تا اگر نیاز به‬
‫لحاظ کردن نکاتی بود آن اقدامات انجام گیرد‪.‬‬

‫این بهتر است که هر فردی خودش تعارضات منافعی که خود درگیر آن است را مطرح و آشکار کند‪ .‬اما اگر‬
‫این ممکن نبود یا دشوار بود‪ ،‬بهتر است فردی مستقل و بیطرف به طور کلی این مسئولیت را بر عهده‬
‫داشته باشد و دیگران آن را مسئول ثبت منافع بدانند‪ .‬هر چند وظیفهی آشکارسازی منافع بر عدهی کل برد‬
‫مدیریت است‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬بانکهای اطالعاتی صندوق شامل تراکنشهای مالی‪ ،‬تاریخچه و گزارشی از تصمیمات برد باید‬
‫همواره نگهداری شوند و اطالعاتی دادهای از آنها حذف نشود‪.‬‬

‫چگونه تاثیرات تعارض منافع را کاهش دهیم یا از بین‬

‫ببریم؟‬

‫‪ .1‬یک خط مشی برای مدیریت تعارض منافع ترسیم کنیم‪.‬‬

‫مراجعه کنید به خط مشی تعارض منافع صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری‬

‫‪ .2‬یک سیستم برای ثبت و نگهداری تعارضات منافع در نظر بگیریم‪.‬‬

‫مراجعه کنید به دفتر ثبت تعارض منافع صندوق حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری‬

‫‪ .3‬یک فرهنگ آشکارگویی در مورد تعارض منافع تشویق و ترویج کنیم‪.‬‬

‫‪ .4‬تعارضات منافع را به شکل موثر مدیریت کنیم‪.‬‬

‫‪ .5‬رابطهی شفافیت با مدیریت تعارض منافع را فراموش نکنیم‪.‬‬


‫تشویق و ترویج فرهنگ آشکارسازی منافع‬

‫سنگ بنای برپایی فرهنگ آشکارسازی منافع‪ ،‬داشتن فرهنگ گفتوگوی باز در مورد هر چیز مرتبط به‬
‫صندوق است این فرهنگ گفتوگو بایستی تشویق شود‪ .‬آشکارسازی به شکلی که حمایتگرانه و بدون‬
‫پیشداوری در مورد اعضا انجام شود‪ .‬قطعا اگر در آشکارسازی منافع به گونهای رفتار شود که اعضا حس‬
‫کنند دیگران به خاطر منافعی که عیان کردهاند‪ ،‬نگاه سنگینی بر آنها دارند‪ ،‬این اعضا را تشویق به‬
‫آشکارسازی منافع خودشان نمیکند‪ .‬بلکه این فرهنگ سرکوب خواهد شد‪.‬‬

‫آشکارسازی منافع و خودافشایی در مورد منافع اگر به درستی انجام شود‪ ،‬میتواند به یک فرهنگ سازمانی‬
‫نهایت مدیریت تعارض منافع باشد‪ .‬یعنی فرهنگی که به طور اتوماتیک هم‬
‫ِ‬ ‫بدل شود‪ .‬چیزی که میتواند‬
‫تمایل به مدیریت تعارض منافع دارد و هم به انجامش عادت دارد‪.‬‬

‫رفتار توصیه شده در مورد آشکارسازی منافع و تعارض منافع بایستی به عنوان بخشی از وظایف اعضا دیده‬
‫شود‪ .‬این اقدام نباید هیچگاه به یک بار سازمانی تبدیل شود‪ .‬بلکه باید تشویق شود‪ ،‬سادهسازی شود‪ ،‬و‬
‫ثبت و نگهداری و به شکل خالصه به فرهنگ سازمانی بدل شود‪.‬‬

‫طبق تجربهی تاریخی در زمان مشروطه و پیش از فتح تهران توسط بختیاریها‪ ،‬و اختالفات میان اکثریت‬
‫خوانین و خانواده های بختیاری تا زمانی که آنها با یکدیگر و همچنین با ایلهای قدرتمند قشقائی و عرب بر‬
‫سر برخی واضحات مانند حقوق برابر و مساوات به اتحاد نرسیدند‪ ،‬نتوانستند پیشزمینهای برای متحد‬
‫شدن برای آزادی ملت ایران فراهم کنند‪ ،‬این شد که در قراردادهای متعدد و مخصوصا در قرارداد مالامیر‬
‫بعد از فراز و نشیبی یکی شدن را به سرانجام برسانند و تنها در این صورت بود که توانستند نیروی خود را به‬
‫شکل لیزری به جای درگیری با خود و دیگر اقوام ترک و عرب به مقابله با محمدعلی میرزا بپردازند و با‬
‫موفقیت تهران را فتح و جاریسازی مشروطه را ممکن کنند‪ .‬جالب اینکه پیش از این واقعه بختیاریها ‪۴‬‬
‫بار دیگر به ترتیب به دست ابدال خان‪ ،‬اسدخان‪ ،‬محمد تقی خان‪ ،‬و نهایتا حسینقلی خان ایلخانی‬
‫خواستند علیه دولت مرکزی دست به شورش بزنند یا به نوعی تبدیل به رغیب قدرتمندی برای دولت شوند‬
‫اما ناکام ماندند چون این دفعات نه قراردادی در میان بوده و نه حق دهی به دیگران جزو ارزشهای‬
‫طرفین به حساب میآمد‪ .‬به استناد به چنین تجربهای میتوان نتیجه گرفت که هدف صندوق حمایت از‬
‫آب و محیط زیست استان زمانی میسر است که چه در اساسنامه و چه در عمل اعضا به حقوق و مساوات‬
‫دیگران با خود معتقد باشند‪ .‬در غیر این صورت نیروی کافی برای متحد کردن اعضا به وجود نخواهد آمد و‬
‫بنابراین توان مقابله با تخریبچیان محیط زیست در استان که نیاز به نیروی همرستای مردم دارد را به‬
‫دست نخواهند آورد‪.‬‬

‫خودافشایی هر چه سادهسازی و تسهیل شود و به بار بروکراتیک بدل نشود (فرصتهای زیادی برای‬
‫خودافشایی فعاالنه طراحی شود) بهتر است‪.‬‬
‫همینکه فرم سادهای طراحی شود که هم فهم آن ساده است و هم پر کردن آن وقتگیر نباشد [به شکلی که‬
‫افراد آن را در فرایندی لذتبخش و با تمایل خود و به شکل صادقانه پر کنند] اهمیت دارد‬

‫اگر صندوق اعضای چندانی نداشت‪ ،‬تا تعارضات پیش آمده را با آنها مطرح نمود‪ ،‬در چنین وضعیتی‬
‫می توان با دوستان غیر عضو آن را مطرح کنید که با وضع پیش آمده چه کنید‪ ،‬که شهرت صندوق و منافع‬
‫دیگر صندوق به بهترین نحو حفاظت شود‪.‬‬

‫بسته به موقعیتها به خط مشی تعارض منافع مکررا ارجاع بدهیم تا به بخشی از عادت و فرهنگ جاری‬
‫سازمانی تبدیل شود‪.‬‬

‫اعضا در مورد منافع خود کامال راحت باشند و در مورد آن منافع و اثراتی که بر وظایفشان به عنوان عضو‬
‫برد میگذارد گفتوگو کنند‪.‬‬

‫اگر اعضا الزم میبینند‪ ،‬میتوانند شرایط آموزش تخصصی مدیریت تعارض منافع را فراهم کنند‪.‬‬

‫رابطهی شفافیت با تعارض منافع چیست؟‬

‫هر دو موضوع شفافیت و مدیریت تعارض منافع به اعتمادسازی در یک سازمان مربوط میشوند‪ ،‬مخصوصا‬
‫سازمانی که با داراییهای مردم مدیریت میشود‪ .‬بنابراین شفافیت و مدیریت تعارض منافع مکمل‬
‫یکدیگرند‪ .‬ما در مورد رابطه ی مدیریت تعارض منافع با اعتمادسازی در این متن آشنا شدیم اما در مورد‬
‫شفافیت می توان پرسید که آیا اساسا اعتماد بدون وجود شفافیت ممکن است؟‬

‫پاسخ کوتاه‪ :‬خیر‪.‬‬

‫پاسخ بلند‪ :‬بدون شفافیت‪ ،‬پاسخگویی معنا ندارد‪ .‬چون وقتی هنوز معلوم نیست مقدار قدرت‪ ،‬دسترسیها‪،‬‬
‫قابلیت های قانونی و منابع در دسترس یک شخص (حقیقی‪/‬حقوقی) و مسئولیتهای او چیست‪ ،‬معلوم‬
‫نخواهد شد که او در برابر قدرتی که هنوز به شفافیت تعریف نشده است‪ ،‬چه مسئولیتی بایستی بپذیرد تا‬
‫در مرحلهی بعد بخواهد در قبال آن مسئولیت‪ ،‬پاسخگو هم باشد‪ .‬بنابراین بیانیه رسالت و بیانیه چشمانداز‬
‫و خطوط مشی و اساسنامهی صندوق که شامل مسئولیت اعضا و میزان دسترسی آنها به منابع نیز میباشد‬
‫باید نوشته شود و در دسترس عموم قرار گیرد‪ .‬اعضای بُرد باید مشخص باشند‪ .‬منابع مالی و غیرمالی‬
‫صندوق باید در برابر عموم شفاف شوند‪ .‬و فقط پس از این اقدامات عموم اهداگران صندوق آگاهی خواهند‬
‫یافت که برای چه هدفی منابع خود را در اختیار صندوق میگذارند‪ .‬و این میتواند اساس اعتماد به صندوق‬
‫باشد‪.‬‬

‫الزامی‪ :‬دستورالعمل سازمان امور مالیاتی در رابطه با سازمانهای خیریه و عامالمنفعه بایستی رعایت شود‪.‬‬
‫یعنی این خیریه بایستی تحت نظارت سازمان امور مالیاتی قرار گیرد‪ .‬و وجود این حسابرس به اطالع عموم‬
‫برسد‪ .‬به این شکل اعتماد مردم به خیریه تقویت شده و سپس خود را در قالب افزایش واریزی به صندوق‬
‫نشان خواهد داد‪.‬‬

‫(مراجعه کنید به این دستورالعمل در سازمان امور مالیاتی)‬

‫برای اعضای جدید صندوق‬

‫یک برگه کاغذ بردارید‪:‬‬

‫رسالت صندوق را به خاطر بسپارید و در گوشهای از برگه یادداشت کنید‬ ‫‪‬‬

‫منافع خود را در گوشهی دیگر بنویسید (انواع منافعی که خودتان از نظر شغلی و مالی و فامیلی و‬ ‫‪‬‬
‫منطقهای دارید)‬

‫وظایف خود به عنوان عضو صندوق را در گوشهی سوم بنویسید‬ ‫‪‬‬

‫حاال ببینید بین این سه (رسالت ‪ ،‬منافع خودم‪ ،‬و وظایف من به عنوان عضو صندوق) چه تعارضاتی‬ ‫‪‬‬
‫میتواند به وجود بیاید‪.‬‬

‫نتیجه ی حاصل را در فرم ثبت منافع وارد کنید و به مسئول مربوطه در صندوق تحویل بدهید‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫فرم ثبت منافع‬

‫صندوق خیریه حمایت از محیط زیست چهارمحال و بختیاری‬

‫نام عضو برد‬ ‫شرح منافع‬ ‫آیا برد از این‬ ‫تاریخ‬ ‫ترتیب اقدامات برد برای‬ ‫اقدامات برد برای سامان دادن‬
‫مدیریتی‬ ‫منفعت مطلع شده‬ ‫آشکارسازی‬ ‫برخورد با تعارض‬ ‫به تعارض‬
‫است؟‬
‫پیشنهاداتی برای مدیریت بهتر صندوق‬

‫تا اینجا ‪ ۴‬نوع سند آماده شده است یکی خط مشی تعارض منافع است‪ .‬دیگری سند راهنمای تعارض‬ ‫‪‬‬
‫منافع است‪ .‬یکی دفتر ثبت منافع است‪ .‬و نهایتا اینجا پیشنهادات نهایی در این رابطه نگارش میشود‬
‫که نمی توانست در قالب سه نوع سند قبلی قرار گیرد اما به نظرم بایستی حتما پیش از ساخته شدن‬
‫چنین موسسهای در نظر گرفته شوند‪:‬‬

‫ابتدا پیش از ایجاد صندوق بایستی از خودمان بپرسیم وقتی میگوییم نیاز به یک صندوق داریم‪ ،‬چرا‬ ‫‪‬‬
‫این حرف را میزن یم؟ مگر هدف ما فقط تامین مالی اقدامات محیط زیستی نیست؟ اگر هدف این‬
‫است شاید پروژهای کار کردن و ایجاد کمپین که محدودیت زمانی دارد با مشارکت تعدادی از افراد با‬
‫وجهه ی مردمی بتوان به این هدف رسید‪ .‬و واقعا نیازی نباشد به سرمایهگذاری مقدار قابل توجهی‬
‫زمان و ا نرژی و نیروی انسانی (نفر‪/‬ساعت) برای ساخت یک شخصیت حقوقی که بایستی نظارت شود‪،‬‬
‫گزارشات مالی را تقدیم مراجع کند و بازرس داشته باشد و یک سری استانداردها را تامین کند‪.‬‬

‫ساخت یک شخصیت حقوقی با تعریف تخصصی (صرفا تامین مالی فعالیتهای محیط زیستی) نیز‬
‫فرصتهای مخصوص به خود را دارد و تنها هزینه نیست‪ .‬از جمله‪:‬‬

‫یک صندوق ثبت شده میتواند از مالیات معاف شود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫نزد حاکمیت و دولتها رسمیت و اعتبار داشته باشد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫نزد مردم اهمیت و اعتبار بیشتری داشته باشد نسبت به یک کمپین موقت‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫برای هزینهکرد داراییهای کسب شده به منافع کلیت استان به یک اندازه اعتبار قائل شود (با‬ ‫‪‬‬
‫طراحی ساختارهای پیشگیرانه برای صندوق و الزام آن در اساسنامهی صندوق و تعهد اعضا به‬
‫آن)‪.‬و یک کمپین موقت چون پروژهای هست‪ ،‬فقط و فقط مرتبط با یک طرح محیط زیستی در‬
‫استان است و شامل یکی از مناطق استان میشود‪.‬‬

‫یک ریسک‪ :‬وقتی استفاده از روشهای تامین مالی پروژهای در استان باب شود‪ ،‬مسئلهای ایجاد‬
‫میشود‪ .‬اینکه اگر قرار باشد یکبار این جور تامین مالیها انجام شود‪ ،‬و با موفقیت موفق به‬
‫جذب منابع شود‪ ،‬در این صورت هر فرد سودجوی بیاخالقی را به این فکر خواهد انداخت که اگر‬
‫آنها توانستند پولی از این راه به دست آورند چرا من نتوانم‪ .‬و این میتواند زمینههای‬
‫بیاعتمادی به تامین مالی پروژهای را ایجاد کند و درب اعتماد عمومی را برای همیشه به این‬
‫سبک از تامین مالی ببندد‪ .‬اما صندوقها به خاطر ساختار مالی نظارت شونده هر کدام یک‬
‫شخصیت به خصوص هستند و خرابکاریهای یک خیریه به ندرت به پای صندوق های‬
‫عامالمنفعه ی دیگر نوشته خواهد شد ( البته به شرطی که موسسان آن و اعضای برد مدیریتی آن‬
‫در عمل تن به این ساختارها بدهند به امید ساختن یک بنای مستحکم که تنها از راه درست و‬
‫اصولی و نظارت شده ممکن است‪ .‬و با برند ساخته شده در بلندمدت از میوههای آن‪ ،‬همه‬
‫برداشت داشته باشند)‪.‬‬

‫و برای دفعات بعدی برای برنامههای بعدی نیاز به تشکیل گروههای جدید است و تامین مالی و‬ ‫‪‬‬
‫طی کردن مراحل کسب اعتماد و تبلیغات و بازاریابی اجتماعی از ابتدا‪ .‬اما یک صندوق باسابقه‬
‫یکبار برای همین مراحل تبلیغات و بازاریابی و اعتبارسازی را انجام میدهد‪ .‬و نیازی ندارد خود را‬
‫به مخاطبان بشناساند و هر بار از ابتدا برادری خود را اثبات کند‪.‬‬

‫برخورداری از طرحهای تامین مالی دولتی تنها از طریق شخصیتهای حقوقی ثابت و ثبت شده‬ ‫‪‬‬
‫قابل دسترسی است و یک کمپین این مقدار دسترسی به این منابع ندارد‪.‬‬

‫بانکها بهتر و راحتتر با یک شخصیت حقوقی کار میکنند‪ .‬به آنها تسهیالت میدهند‪ .‬درگاه‬ ‫‪‬‬
‫پرداخت میدهند‪.‬‬

‫اگر فرصتهایی برای تامین مالی بینالمللی مخصوصا از سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل‬ ‫‪‬‬
‫متحد ایجاد شود این تامین مالی را صرفا به شخصیتهای حقوقی ثبت شده و دارای اعتبار و‬
‫سالمت مالی اثبات شده که تحت حسابرسی قرار میگیرند ممکن میشود (چنانچه این فرصت‬
‫بینالمللی هماکنون وجود دارد اما رویههای خود را دارد‪ .‬توضیحات بیشتر در بند آخر‬
‫پیشنهادات)‪.‬‬

‫دقت شود که واقعا چه نیازهایی وجود دارد؟ و حتی اگر در بلندمدت نیاز به چنین ساختار مالی برای‬
‫استان وجود دارد این مانع ما نیست که در کنار آن که از همین روزها میتوان برای بنای آن گام به گام‬
‫با حوصله اقدام کرد (چون کاری بلندمدت است) میتوان کمپینهایی برای تامین مالی اقدامات فعلی‬
‫برگزار کرد‪ .‬چون حتی اگر حاال اقدام شود احتماال حداقل چندین ماه طول خواهد کشید که اجازهی‬
‫داشتن حساب بانکی به صندوق داده خواهد شد‪.‬‬

‫بنابراین تا اینجا حتما متوجه این مسئله شدهایم که صندوق یک حالت بلندمدت و ریشهای با تنوع و‬
‫گسترهی فعالیت باالتر است تا یک کمپین کوتاه مدت‪ .‬و ساختن صندوق منافاتی با ایجاد این‬
‫پروژه های کوتاه مدت تامین مالی ندارد‪ .‬و هر دو با هم قابل انجام هستند‪ .‬بر این اساس اگر تصمیم به‬
‫ساخت یک ساختار حقوقی به نام صندوق گرفته شد میتوان خط مشی پیشنهادی برای تعارض منافع‬
‫و راهنمای تعارض منافع پیشنهادی به عالوهی بندهای زیر را به عنوان پیشنهاداتی در نظر گرفت‪:‬‬

‫شیوه نامه‪ ،‬قوانین‪ ،‬و کدهای رفتاری اعضا‪ ،‬فساد‪ ،‬شفافیت‪ ،‬و مدیریت تعارض منافع‪ ،‬و رسالت و‬ ‫‪‬‬
‫چشمانداز صندوق باید هر کدام در سرفصل مرتبط با خود ثبت شوند‪.‬‬

‫خوب است یک چکلیست از مراحل انجام کار در نظر گرفته شود‪ .‬برای مثال‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫چکلیست برگذاری جلسات‪:‬‬

‫خبر دادن به تمام اعضا در مورد جلسه (و احیانا نیاز به حضوری برگذار شدن آن)‬ ‫‪‬‬

‫توضیح به آنها در مورد موضوع جلسه و علت برگذاری آن‬ ‫‪‬‬

‫اطمینان یافتن از رسیدن به حد نصاب تعداد اعضا (و اگر به حد نصاب نرسیدند آیا با برگذاری‬ ‫‪‬‬
‫غیرحضوری و آنالین تعداد به حد مناسب خواهد رسید؟)‬

‫درخواست از اعضا تا اگر به تعارض منافعی برخورد کردند آن را با فرد مسئول رسیدگی به منافع‬ ‫‪‬‬
‫(منشی جلسات) در میان بگذارند‬

‫برگذاری جلسه و ارزیابی تعارض منافع توسط منشی جلسه و اگر تعارضی نبود اعضا میتوانند‬ ‫‪‬‬
‫همگی در مورد آن مسئله به گفتوگو بپردازند‪ .‬و اگر وجود داشت طبق خط مشی برخورد شود‪.‬‬

‫‪...‬‬ ‫‪‬‬

‫بهتر است تنها بندهایی به عنوان قانون و خط مشی استفاده شود که قابلیت اجرایی داشته باشند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫برای افزودن به قابلیت اجرایی یک قاعدهگذاری برای صندوق میتوان این پیشنهادات را در نظر گرفت‪:‬‬

‫سناریوپردازی برای شکست خودن قاعده‪ :‬باید قبل از تصویب قواعد توسط برد مدیریتی‬ ‫‪o‬‬
‫سناریوهایی تصور شود که این قاعدهی نوشته شده توسط خود اعضا زیر پا گذاشته میشود‪ ،‬و‬
‫اگر به این سناریوها رسیدیم‪ ،‬تا زمان حل نشدن این تناقضات‪ ،‬بهتر است قاعده نوشته نشود‪.‬‬
‫صراحت و دقت کالمی‪ :‬قوانین تصویبی باید شفاف باشند و از واژههای مبهم و دوپلو در‬ ‫‪o‬‬
‫قانونگذاری استفاده نشود‪ .‬به شکلی که اگر ‪ ۱۰‬نفر با پیشزمینههای علمی‪ ،‬شغلی‪ ،‬قومی‪ ،‬و‬
‫جنسیتی متفاوت این متن را به فارسی بخوانند همگی یک معنی از آن برداشت کنند‪.‬‬

‫عملی بودن‪ :‬قواعد نوشته شده با آنکه برای بهترین تصمیمگیری با کمترین سوگیری نوشته‬ ‫‪o‬‬
‫شدهاند و حالت آرمانی دارند اما هم زمان باید قابلیت عملیاتی شدن هم داشته باشند‪ .‬بنابراین‬
‫برای آنکه مصداق گزارهی «قوانین نوشته میشوند تا دور زده شوند» نباشیم‪ ،‬و قوانین حالت‬
‫تصنعی و خستهکنندگی به خود نگیرند برد مدیریتی میتوانند قوانین موجود را دائما اصالح کنند‬
‫تا به قوانین عملی برسند و تا حد ممکن از حالت آرمانی آنها کاسته نشود اما عملیاتیتر و سادهتر‬
‫شوند‪.‬‬

‫ضمانت اجرا‪ :‬پیشنهاد میشود شیوه ها و قوانین صندوق و دیگر تصمیماتی که در صندوق گرفته‬ ‫‪o‬‬
‫میشود‪ ،‬یا ضمانت اجرا داشته باشند یا اینکه کال نوشته نشوند‪.‬‬

‫هر تصمیم تامین مالی باید از دو فیلتر بگذرد‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫آیا این به نفع صندوق در بلندمدت است؟‬ ‫‪o‬‬

‫آیا از بین انواع تصمیماتی که برای داراییهای صندوق میتوان گرفت آیا تصمیم فعلی بهترین‬ ‫‪o‬‬
‫روش هزینه است؟ اگر بلکه هنوز به سه جای مختلف فکر کنیم که میشود خر ج کرد و نتیجهی‬
‫بهتر گرفت‪.‬‬

‫تحلیل هزینه فایده (‪ )Cost–benefit analysis‬از جمله مفاهیم اقتصادی است‪ .‬که پیش از‬ ‫‪‬‬
‫تصمیم گیری اعضا برای تخصیص مالی در مورد آن نیز بیاموزند‪ .‬به طور خالصه هزینه فایده یا هزینه‬
‫فرصت به این این معنا است که اعضا بدانند این هزینهای که صرف یک کار میکنند آیا با همان مقدار‬
‫هزینه نمیشود جای دیگر هزینه نمود که ارزش بیشتری برای جامعهی هدف صندوق داشته باشد؟ (‪)+‬‬

‫مقداری از بودجهی صندوق خوب است برای بهبود توانمندیهای مدیریتی اعضای بورد در نظر گرفته‬ ‫‪‬‬
‫شود‪ .‬تا داراییهای صندوق را بهتر مدیریت کنند (‪)+‬‬

‫برای تخصصی شدن و تصمیمگیری دقیق و حساب شده امور صندوق میتوان در نظر گرفت که از‬ ‫‪‬‬
‫متخصصان رشته های جامعه شناسی و روانشناسی این سوال پرسیده شود که یک صندوق عامالمنفعه‬
‫چطور می تواند اعتماد عمومی را جلب کند؟ و چه چیزی عامل تخریب این اعتماد است؟ یا پرسیده‬
‫شود اعضای صندوق چه می توانند بکنند تا مردم برای محیط زیست خود هزینه کنند؟ همچنین از‬
‫متخصصان علوم کسبوکار در مورد راهبردهای تبلیغ صندوق و کسب بیشتر منابع‪ ،‬مدیریت بهتر‬
‫صندوق‪ ،‬و برندسازی برای صندوق پرسیده شود و راهکارها به کار بسته شود‪ .‬همچنین از افرادی که به‬
‫طور تخصصی در مورد خیریهها مطالعه کردهاند کمک گرفت‪ ،‬افرادی چون آقای رضا درمان که‬
‫کتابهایی برای خیریهها و ‪NGO‬ها نیز نوشته است‪.‬‬
‫اگر شرایطی به وجود آمد که از صندوق درخواست تامین مالی شد در مورد مواجهه با یک وضعیت یا‬ ‫‪‬‬
‫اتفاق یا تصمیم تازه حداقل به مدت یک هفته باید در آن مورد و جزئیات و ریشههای آن مطالعه و‬
‫تحقیق شود و بعد از گردآوری آن دادهها و اطالعات‪ ،‬در مورد آن تصمیمگیری نمود‪ .‬تصمیمهای‬
‫یکدفعهای حتی اگر در یک کمیته گرفته شوند میتواند زیانآور باشد؛ اوال به دلیل ناشناخته بودن برخی‬
‫ابعاد و ثانیا به خاطر هیجان مواجهه و اثر دوپامین بر مغز اعضا‪ .‬مگر آنکه اعضای برد تشخیص بدهند‬
‫گیری ک ْند اما دقیقتر است‪.‬‬
‫ِ‬ ‫که تصمیمگیری سریع و کمدقت بهتر از تصمیم‬

‫خوب است تعدادی از اع ضای صندوق خانم باشند‪ ،‬تا به تنوع جنسیتی اعضا نیز افزوده شود‪ .‬و خروجی‬ ‫‪‬‬
‫تصمیمات آن متعادلتر شود‪.‬‬

‫اگر ممکن است اتاق بازرگانی استان نیز عضو این صندوق باشد‪ ،‬یا این صندوق زیر نظر اتاق بازرگانی‬ ‫‪‬‬
‫فعالیت کند‪ ،‬چون این سازمان بودجهی مناسبی دریافت میکند و از طرفی ساختار فعلی اتاق به شکلی‬
‫است که کنترل و فشار چندانی به اعضای اتاق نیز وارد نمیشود و بنابراین نیازی به نگرانی چندانی از‬
‫فشار ایجاد شده از سمت اتاق وجود ندارد‪ .‬صندوق عامالمنفعه حمایت از محیط زیست چهارمحال و‬
‫بختیاری نیز به این واسطه میتواند دریافتهایی داشته باشد‪ .‬البته پیش از این تصمیم مالزمات‬
‫قانونی آن و نیز تاثیرات آن از منظر تعارض منافع نیز دیده شود‪.‬‬

‫اوال از آنجایی که هیچ وکیل دائمی نمیبایست وجود داشته باشد و یک وکیل بسته به خواست موکل‬ ‫‪‬‬
‫بایستی اقدام کند بنابراین وکالت مطلق و دائمی یک مفهوم فریبکارانه است‪ .‬ثانیا اگر برد مدیریتی‬
‫صندوق وکیل مردم برای تصمیمگیری در مورد دارایی اهداگران باشد‪ ،‬میتوان ادعا کرد هیچ مدیر‬
‫دائمی نباید در صندوق وجود داشته باشد‪ ،‬بلکه یک سیستم بایستی حاکم شود که اعضای آن قابل‬
‫تغییر باشند‪ .‬به عنوان مثال اگر سیستم هیئت مدیرهای باشد مدیرعامل به دست اعضای هیئت مدیره‬
‫با رای دهی انتخاب خواهد شد‪ .‬و خود اعضای هیئت مدیره با روش های دیگری مانند انتخاب به‬
‫دست اعضای شوراهای روستا و شهر مناطق استان میتوانند برگزیده شوند‪.‬‬

‫مردم بتوانند در مورد همه چیز صندوق به وسیلهی کانالهای ارتباطی (نه یک کانال صرف) انتقادات و‬ ‫‪‬‬
‫پیشنهادات خود را به سریعترین و سادهترین و ارزانترین شکل بگویند‪ .‬و نتیجه این میشود که نظرات‬
‫متنوع و گسترده میشود‪ .‬باید ساختار صندوق منعطف و چند سلیقهای باشد تا همهی نظرات درج‬
‫شود و در یک یا چند ماتریس برآورد شود‪.‬‬

‫سازمان حفاظت محیط زیست در یک فایل ‪ PDF‬لیستی از قوانین و مقررات مرتبط با ‪NGO‬های‬ ‫‪‬‬
‫محیط زیستی تهیه کرده است که مرور آنها برای صندوق محیط زیستی ما نیز میتواند موضوعیت‬
‫داشته باشد و مطالعهی آن پیشنهاد میشود (فایل ‪ PDF‬قوانین و مقررات ‪NGO‬های محیط زیستی)‪.‬‬

‫در تاریخ ‪ ۱۱‬و ‪ ۱۲‬اسفند ‪ ۱۳۹۹‬وبیناری تخصصی تحت پوشش سازمان حفاظت محیط زیست کشور‬ ‫‪‬‬
‫انجام شد و در آن جمعی از متخصصان حول محور تامین مالی پروژههای مقابله با تغییر اقلیم و‬
‫سازگاری صحبت کردند‪ .‬مجموع این گفتوگوها و اسناد و ارائههای آنان و راهارتباطی با آنان از جمله‬
‫خانم دکتر یاسمن سعادت عضو هیئت مدیره گروه مدیریت سرمایهگذاری ‪ SEAF‬یک شرکت بینالمللی‬
‫بود‪ .‬فرد دیگر مهندس رضا فالح کارشناس گروه تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست بود و‬
‫موضوع صحبت های او «نمونههای اجرایی تامین مالی جمعی در پروژههای مقابله با اثرات تغییر‬
‫اقلیم» بود‪ .‬فرد دیگر جناب سلیماننژاد از صندوق ملی محیط زیست بودند‪ .‬صندوقی که خود از‬
‫بودجهی عمومی تغذیه میکند و به تامین مالی طرحهای زیست محیطی مشغول است‪ .‬ایشان در‬
‫مورد سازوکار و حوزه های تحت پوشش صندوق ملی محیط زیست حرف زد‪ .‬فرد دیگر دکتر شوان‬
‫صدرقاضی (پژوهشگر نوآوری در توسعه پایدار مرکز تحقیقات دانشگاه سازمان ملل در هلند) بودند و در‬
‫مورد تأمین مالی پروژه های توسعه پایدار در جوامع کمتر توسعه یافته گفتند‪ .‬فایل صوتی این‬
‫گفتوگوی چند ساعته و اسناد و فایلهای ارائهی آنان و راههای ارتباطی با ایشان در این فایل در‬
‫فضای وب موجود است‪ .‬قطعا پیگیری آن دارای ثمراتی است‪.‬‬

You might also like