Professional Documents
Culture Documents
Et-35779 - User File
Et-35779 - User File
کبد چرب غیرالكلی که درفقدان مصرف الكل ایجاد می شود ،به عنوان یک مشكل عمده مرتبط با سالمت شناخته
شده است .در حقیقت کبد چرب غیرالكلی یک بیماری مزمن کبدی است که دامنه گسترده ای از عالیم بالینی (از
کبد چرب بدون عالمت تا التهاب شدید کبد به همراه فیبروز و گاهی سیروز) را در بر می گیرد .در این بیماران
مقاومت به انسولین و بیماری های قلبی و عروقی نیز از شیوع باالیی برخوردار است ]1[.بروز رو به رشد
بیماری کبد چرب غیر الکلی ( )NAFLDبا بیماری های متابولیک ،از جمله چاقی ،دیابت و مقاومت به انسولین
ارتباط زیادی دارد[" .] 2.3رژیم غذایی غربی" که با غذاهای فوق فرآوری شده غنی از چربی های اشباع شده و
قندهای تصفیه شده همراه با تغذیه بیش از حد مشخص می شود ]3[.با شروع و پیشرفت NAFLDمرتبط است[
.]4مرحله اول NAFLDاستئاتوز ساده است و نسبتا ً بدون عالمت است .با این حال ،این می تواند در طول زمان
به مراحل شدیدتر بیماری پیشرفت کند[ .]5استئاتوهپاتیت غیر الکلی ( )NASHدر 30تا 40درصد بیماران مبتال
به NAFLDایجاد می شود و با استئاتوز کبدی عالوه بر آسیب سلولی و التهاب که می تواند با فیبروز و یا
سیروز همراه باشد ،مشخص می شود[ .]6.5کارسینوم هپاتوسلوالر ( )HCCمعموالً با مرحله سیروتیک همراه
است .با این حال ،بر خالف سایر علل ( HCCبه عنوان مثال ،الکل یا هپاتیت ویروسی) HCC ،مرتبط با
NASHمی تواند در غیاب سیروز ایجاد شود ،به ویژه هنگامی که با بیماری متابولیک همزمان باشد[ .]7.8تالش
های قابل توجهی برای ترسیم مکانیسم های مولکولی زیربنایی توسعه NASHصورت گرفته است .با این حال،
درک ما از علت و پاتوبیولوژی NAFLDانسانی به دلیل ناهمگونی بیماری و دشواری تشخیص زودهنگام
محدود است .جوندگان یک مدل محبوب برای مطالعه NAFLDو NASHهستند ،زیرا می توانند ویژگی های
هیستوپاتولوژیک کبدی مشابهی را برای انسان نشان دهند و بینشهای مهمی را در مورد تکامل پیشرفت
NAFLD/NASHارائه دهند[ .]9با در نظر گرفتن این موضوع ،چهار ویژگی اصلی مرتبط با اختالل عملکرد
متابولیک ،هدف مدل های حیوانی ،MAFLDاز جمله مقاومت به انسولین ،استئاتوز کبدی ،فیبروز و التهاب
است .به صورت جداگانه ،این موارد می تواند به روش های مختلفی از جمله اختالل ژنتیکی یا شیمیایی در
فرآیندهای متابولیک (به عنوان مثال ،درمان )CCL4به دست آید ،اما به طور کلی پذیرفته شده است که
MAFLDدر انسان با اختالل عملکرد متابولیک سیستمیک ،تغذیه نامناسب و سبک زندگی بی تحرک مرتبط
است .با این حال ،انتخاب مدل موش هنوز موضوع مهمی برای بحث در این زمینه است .به طور کلی پذیرفته شده
است که یک مدل موش ایده آل هم پاتوفیزیولوژی و هم هیستوپاتولوژی پیشرفت بیماری انسانی را تقلید می کند[
.]10در این رابطه ،دو معیار اصلی وجود دارد که ما معتقدیم مدلهای موشی NAFLD/NASHباید عالوه بر
استئاتوز کبدی ،شامل آسیب کبدی (شامل التهاب و فیبروز) و تظاهرات بیماری متابولیک ،از جمله چاقی و یا
مقاومت به انسولین را نیز در بر گیرند .در حال حاضر ،در مورد مدل موش که تمام فاکتورهای فوق را برآورده
کند ،اتفاق نظری در این زمینه وجود ندارد .دانشمندان اغلب بین مدلسازی ویژگیهای متابولیکی NAFLDدر
مقابل تولید فنوتیپ کبدی NASHبا یک مبادله مواجه میشوند و از زمان الزم برای القای فنوتیپهای کبدی در
موشها دلسرد میشوند .یک مدل مبتنی بر رژیم غذایی که از نوع مواد مغذی و مقادیر نسبی مصرفشده توسط
انسان تقلید میکند ،عموما ً نسبت به مدلهای NASHالقا شده ژنتیکی یا شیمیایی ترجیح داده میشود .بسیاری از
رژیم های غذایی موش مورد استفاده برای NASHباعث چاقی یا مقاومت به انسولین نمی شوند (مانند رژیم های
غذایی با کمبود متیونین و یا کولین)[ .]11رژیم های غذایی پرچرب و یا ساکارز که برای القای سندرم متابولیک و
NAFLDدر موش ها استفاده می شود می تواند بسیار متغیر باشد و درجه التهاب کبد و فیبروز عموما ً کم است[
.]12رژیم غذایی سندرم چاقی ناشی از سبک زندگی آمریکایی ( )ALIOSو رژیم غذایی گوبرا آمیلین NASH
) (GANمدلهای نوظهور NASHسرشار از چربی و فروکتوز هستند که ALIOSچربیهای ترانس و قند مایع
[ ]12و GANترکیب کربوهیدرات باال با چربیهای اشباع و کلسترول باال هستند .]10[.هر دو رژیم باعث ایجاد
هیستوپاتولوژی شدید کبدی مشابه NASHمی شوند[ .]6به خوبی پذیرفته شده است که قندها ،در عین حال که
منبع ضروری انرژی هستند ،می توانند اثرات مضری بر سالمت کبد داشته باشند .فروکتوز یک مونوساکارید
رژیمی اصلی است که معموالً در غذا به عنوان بخشی از ساکارز دی ساکارید (شکر سفره ،متشکل از یک
مولکول گلوکز و یک فروکتوز) یا به عنوان جزئی از شربت ذرت با فروکتوز باال (مخلوط فروکتوز با ساکارز یا
گلوکز) یافت می شود[ .]12.13فروکتوز به طور گسترده در زمینه بیماری کبد ،چاقی و دیابت در طول چندین
دهه مورد مطالعه قرار گرفته است و به عنوان ترویج لیپوژنز de novoکبدی ،تجمع چربی و مقاومت به انسولین
شناخته شده است [.]14.15
ً
بر خالف گلوکز ،فروکتوز تقریبا به طور کامل توسط کبد از طریق ناقل GLUT5از گردش خون پاک می شود،
جایی که می تواند گلیکولیز ،مرحله محدود کننده سرعت در تولید استیل CoA -را دور بزند .بنابراین ،مقدار
زیادی از استیل CoA -به سرعت به دنبال جذب فروکتوز تولید می شود [ .]13،16مقداری استیل کوآ برای تولید
ATPدر چرخه اسید سیتریک استفاده می شود .با این حال ،این چرخه به سرعت غرق می شود و استیلCoA-
باقیمانده به مسیرهای لیپوژنز de novoمنتقل می شود [ .]17در حالی که بیشتر تحقیقات حیوانی مربوط به قند
در NAFLDحول فروکتوز می چرخد ،این تنها قندی نیست که در مقادیر زیاد به مواد غذایی فرآوری شده اضافه
می شود .فروکتوز ،گلوکز و ساکارز پرمصرف ترین قندها هستند Chyau ، .و همکاران با مقایسه )w/v( 30 %
آب فروکتوز با ) w/v( %30آب گلوکز دریافتند که هر مونوساکارید اثرات متفاوتی بر افزایش وزن ،فنوتیپ
متابولیک و بیان ژن دارد .فروکتوز در القای چاقی ،عدم تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین زمانی که با رژیم
غذایی پرچرب ( 60درصد کل کیلوکالری از چربی) در موش ترکیب می شود ،مؤثرتر از گلوکز است [.]18
فروکتوز اضافی mRNAژن Srebp1cرا افزایش می دهد ،در حالی که گلوکز اضافی عمدتا ً سطوح mRNA
Chrebpرا افزایش می دهد[ ،]19که نشان می دهد فروکتوز به لیپوژنز کمک می کند در حالی که گلوکز عالوه
بر لیپوژنیک ،گلیکولیتیک است [ .]18.19به طور مشابه ،در موشهای صحرایی ویستار ،رژیم غذایی پرچرب با
فرکتوز باال باعث افزایش بیشتر انسولین و گلوکز پالسما در مقایسه با رژیمهای پرچرب یا پرچرب/پرگلوکز
میشود [ .] 20فروکتوز به تنهایی در مقایسه با ساکارز اثرات متفاوتی بر متابولیسم پروتئین دارد .به عنوان مثال،
فروکتوز و ساکارز در توانایی آنها برای تعدیل اسیدهای آمینه خاص در سرم متفاوت است [ .]21که این تفاوت به
دلیل اختالف در فعالیت آنزیم های مختلف ترانس آمیناز ،با افزایش تبدیل فروکتوز به آالنین ،سرین ،گلیسین و
سیستین در مقایسه با ساکارز است [ .]20مطالعهای که توسط Mazzoliو همکاران در مقایسه ساکارز با شربت
ذرت با 55درصد فروکتوز باال ( HFCS-55، 55درصد فروکتوز 45 :درصد گلوکز) در موشهای صحرایی
ویستار طی 6هفته انجام شد ،هیچ تفاوتی بین این دو شکر از نظر افزایش وزن یا انرژی نشان نداد ، .اما همچنین
مصرف HFCS-55گلوکز و تری گلیسیرید پالسما را افزایش می دهد [ Moszak .]22.و همکاران دریافتند که
موشهایی که شربت ذرت با فروکتوز باال مینوشند دارای باالترین سطح لیپوژنز و استئاتوز de novoکبدی و
بیشترین کاهش در اکسیداسیون Bرا در مقایسه با فروکتوز یا آب شیرین شده ساکارز دارند [ .]23این نتایج نشان
می دهد که ترکیب منحصر به فرد گلوکز آزاد و فروکتوز در HFCS-55ممکن است در تحریک لیپوژنز de
novoو افزایش استئاتوز کبد موثرتر از زمانی که مونوساکاریدها به عنوان ساکارز به یکدیگر متصل می شوند،
موثر باشد .این مطالعات همچنین نشان میدهد که ترکیب فروکتوز و گلوکز ممکن است سمیت کبدی بیشتری
نسبت به فروکتوز به تنهایی داشته باشد ،اما این ممکن است به این دلیل باشد که موشها شربت ذرت با فروکتوز
باال (و کالری کل) را در مقایسه با فروکتوز به تنهایی مصرف میکنند [ .]23.24نتایج مشابه هنگامی که قندهای
مختلف به شکل جامد داده می شود دیده میشودEng .و Estallساکارز جامد ( ٪60کیلو کالری) را در مقابل
گلوکز جامد :50:50فروکتوزمیکس ( ٪30گلوکز کیلوکالری ٪30 ،فروکتوز کیلو کالری) مقایسه کردند و
دریافتند که مخلوط گلوکز +فروکتوز سطوح تری گلیسیرید کبدی باالتری را در مقایسه با ساکارز پس از 16هفته
تولید می کند [ .] 24.با این حال ،گروه تغذیه شده با ساکارز سطوح کبدی باالتری از پروتئین جذب کننده شیمیایی
سیتوکین مونوسیت )MCP1( 1و فاکتور نکروز تومور آلفا ( )TNFBدارند[ .]25که نشان دهنده بدتر شدن
التهاب است .جالب است که آندرس هرناندو و همکاران نشان دادند که مخلوط گلوکز و فروکتوز مونوساکاریدها
جذب فروکتوز در کبد را پس از تجویز خوراکی تسریع میکنند و مکانیسمی را پیشنهاد میکند که توسط آن گلوکز
ممکن است اثرات کبدی فروکتوز را تشدید کند ]26[ .این نتایج تفاوتها را در پاسخ فیزیولوژیکی به قندهای
رژیمی نشان میدهد و نشان میدهد که همه رژیمهای غذایی با قند باال معادل نیستند .آنها همچنین نشان می دهند
که مخلوط فروکتوز و گلوکز میتواند در القای استئاتوز کبدی در مقایسه با ساکارز یا فروکتوز به تنهایی موثرتر
باشد ،در حالی که به نظر میرسد ساکارز به شدت التهاب کبد را تقویت می کند[.]26
با افزایش وزن ،گلوکز خون ،سطح انسولین و سطوح تری گلیسیرید پالسما در مقایسه با حیوانات کنترل همراه
است [ .] 27آنها همچنین به این نتیجه رسیدند که فروکتوز مایع برای القای شاخص های اولیه سندرم متابولیک
کافی است و یک رژیم غذایی مرتبطتر از فروکتوز جامد بیش از حد (بیش از 60درصد وزنی) است [.]28
مطالعات دیگر نشان می دهد که آب فروکتوز 15و 30درصد باعث افزایش کلسترول پالسما و بدتر شدن تحمل
گلوکز خوراکی در موش ها می شود ،با 30درصد فروکتوز همچنین باعث افزایش توده بدن ،گلوکز خون ناشتا و
سطح تری گلیسیرید پالسما پس از 9هفته می شود [ .]29فروکتوز مایع ممکن است استفاده از غلظت های کلی
کمتر را مجاز کند و از استفاده از مقادیر غیر واقعی قندهای ساده در مواد غذایی جامد که منعکس کننده رژیم
غذایی انسان نیستند ،اجتناب می کند .مطالعه ای با مقایسه موش های تغذیه شده با رژیم غذایی با ساکارز باال با
دسترسی به ساکارز مایع ( ٪30کیلو کالری جامد ٪50 ،وزن بر حجم مایع) در مقابل یک رژیم غذایی جامد
منطبق با ساکارز جامد ( ) ٪73نشان می دهد که تغذیه ترکیبی از مایع و ساکارز جامد مصرف قند و همچنین کل
کالری دریافتی را افزایش می دهد که با افزایش چربی بدن در طی 8هفته ارتباط دارد [ .]30نکته مهم اینجاست،
در حالی که قصد آنها احتماالً مقایسه شکر ٪100به شکل جامد در مقابل ٪50در جامد ٪50 +مایع در حین
مطابقت با انرژی دریافتی بود ،گروه ٪100قند جامد مصرف کل قند کمتری داشتند .به طور کلی ،مصرف نسبتی
از ساکارز به شکل مایع منجر به چاقی بیشتر ،افزایش گلوکز پالسما ،انسولین ناشتا و لیپیدهای کبدی در مقایسه با
گروهی که ٪100شکر جامد مصرف میکنند ،میشود [ .]28،29به طور مشابه Mastrocola ،و همکاران.
دریافتند که با مصرف فروکتوز منطبق ،فروکتوز مایع ( )w/v %60قویتر استئاتوز کبدی و فیبروز را در طی
12هفته افزایش میدهد ،در حالی که فروکتوز جامد ( %60کیلو کالری) پاسخ التهابی قویتری را در کبد ایجاد
میکند[ .] 30همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد قندهای مایع و جامد به طور متفاوتی متابولیزه می
شوند و پاسخ های فیزیولوژیکی متفاوتی را برمی انگیزند []30.31
پروتکل های غذایی جدیدتر اغلب حاوی سطوح باالیی از فروکتوز یا ساکارز ،محتوای چربی اشباع باال و
کلسترول هستند داده های انسانی همچنین علل مجزای NAFLD/NASHرا در مردان و زنان نشان میدهد[
.] 24با این حال ،تحقیقات بیشتری برای درک بهتر این تفاوت ها مورد نیاز است .به منظور حفظ ارتباط با آسیب
شناسی انسانی و الگوهای مصرف ،ترکیبی از قندهای جامد و مایع ممکن است ترجیح داده شود .اما طبق دانش ما،
مشخص نیست که آیا رژیم های غذایی از این نوع که معموالً با تغذیه پرچرب/ساکارز باال در موش یا انسان
مرتبط است باعث ایجاد چاقی و مقاومت به انسولین می شوند یا خیر؟لذا پژوهش پیش رو با هدف بررسی القای
مدل چرب حیوانی بیماری کبد چرب غیرالکلی با رژیم غذایی پرچرب در رت های نژاد ویستار صورت گرفت.
مواد و روشها
رژیم های غذایی گروهی NASHو موش ها :همه موشها از نوع وحشی در زمینه ژنتیکی C57BL/6Nبودند.
حیوانات در یک چرخه نور/تاریکی 12ساعته قرار گرفتند و به طور آزاد با جیره های غذایی مربوطه تغذیه شدند.
رژیم غذایی مبتنی بر غالت (( )GBDتکالد جهانی 18درصد پروتئین جوندگان) از رژیم غذایی تکالد ،انویگو (
،Huntingdonانگلستان) به دست آمد و شامل 24کیلو کالری درصد پروتئین 58 ،کیلو کالری درصد
کربوهیدرات و 18کیلو کالری درصد چربی است .یک رژیم غذایی پرچرب/ساکارز باال پلت شده (D12451i،
)ResearchDietsمتشکل از 20کیلوکالری درصد پروتئین 35 ،کیلوکالری درصد کربوهیدرات ،و 45
کیلوکالری درصد چربی ،با نوشیدن 30درصد دی فروکتوز ( )BioShop، Burlington، ONتکمیل شد .آب
برای ایجاد رژیم غذایی پرچرب/فروکتوز باال ( )HFHFرژیم غذایی غربی با کلسترول باال (( )WDHC
)D17010103i، ResearchDietsاز 20کیلوکالری درصد پروتئین 40 ،کیلوکالری درصد کربوهیدرات و 40
کیلوکالری درصد چربی ،با 2درصد کلسترول وزنی بر وزن تشکیل شده بود .جدول تکمیلی S1ترکیب درشت
مغذیهای هر رژیم غذایی را کنار هم مقایسه میکند .هجده موش نر ( n = 4در GBD، n = 7در ،HFHFو n
= 7در )WDHCو 22موش ماده ( n = 6در GBD، n = 8در HFHFو n = 8در )WDHCدر رژیم
غذایی مربوطه آنها در سن 6تا 8هفتگی .همه زمانها به عنوان هفتهها در رژیم غذایی نشان داده میشوند ،مگر
اینکه خالف آن مشخص شده باشد .توده بدن به صورت هفتگی گرفته شد .در پایان پروتکل آزمایشی ،موشها به
دنبال یک روزه 3تا 6ساعته کشته شدند .برای جمع آوری خون ،سوراخ قلبی ایجاد شد .کبد و پانکراس جداسازی
و وزن شدند .نمونه ها برای بافت شناسی در فرمالین تثبیت یا در نیتروژن مایع منجمد شدند و در دمای -80درجه
سانتی گراد برای استخراج پروتئین ها ،لیپیدها و RNAنگهداری شدند.
گروه موش
HCCموشهای پسزمینه ژنتیکی همخون C57BL/6Nنوع وحشی به همان روشی که موشهای گروه
NASHقبالً توضیح داده شد ،قرار گرفتند .موشها در سن 2هفته ای 25میلی گرم دی اتیل نیتروزامین ()DEN
به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق شدند .موشها به طور آزاد با HFHFیا WDHCتغذیه شدند که قبالً
توضیح داده شد [ 14نر ( n = 6در HFHFو n = 8در )WDHCو 14ماده ( n = 7در HFHFو n = 7در
])WDHCتوده بدن به صورت هفتگی گرفته شد و موشها پس از 24هفته تغذیه پس از 3ساعت ناشتایی معدوم
شدند .نمونه ها به روشی مشابه گروه NASHپردازش شدند .کد اخالقی برای همه مطالعات جوندگان از کمیته
مراقبت از حیوانات از کمیته اخالق پژوهش دانشگاه آزاد اسالمی واحد گرگان دریافتشد.
جمع آوری خون
حداقل غلظت 3.2میکرولیتر 600 /میکرولیتر خون آپروتینین از ریه گاو ( )Sigma, MAبه تمام نمونه های
خون (به جز نمونه هایی که در طول آزمایش تحمل گلوکز گرفته شده بودند) اضافه شد تا از تخریب پروتئین
جلوگیری شود .خون جمع آوری شده در طول آزمایش تحمل گلوکز خوراکی ( )OGTTدر Microvette 100
میکرولیتر ،Sarstedt( K3 EDTAآلمان) جمع آوری شد .خون به مدت 90دقیقه در دمای 4درجه سانتیگراد
انکوبه شد و سپس سانتریفیوژ 8دقیقه ای در 4000دور در دقیقه در 4درجه سانتیگراد انجام شد .الیه باالیی سرم
جمع آوری شد و تا زمان تجزیه و تحلیل در دمای -80درجه سانتیگراد نگهداری شد .تعیین مقدار کتون ،انسولین
و چربی در گردش .کتون -βهیدروکسی بوتیرات سرم با استفاده از کیت رنگ سنجی (Cayman Chemical،
)MIاندازه گیری شد .آالنین آمینوترانسفراز ( )ALTبا استفاده از مجموعه معرفهای مایع )ALT (SGPT
) (Pointe Scientific Inc., MIمطابق دستورالعمل سازنده اندازه گیری شد .سطح انسولین با روش
ایمونوسوربنت متصل به آنزیم ( )ELISAبا استفاده از انسولین فوق حساس موش ) ELISA (ALPCO، NHبر
روی نمونههای سرمی گرفته شده در 0و 15دقیقه در طول OGTTاندازهگیری شد .لیپیدها مستقیما ً در سرم یا
پس از استخراج از بافت کبد با استفاده از کلروفرم :متانول 2:1و سپس 60درصد بوتانول و محلول 40درصد
تریتون :X-114متانول 2:1اندازه گیری شدند .محتوای کل آسیل گلیسرول با استفاده از کیت معرف تریگلیسیرید
توتال (سیگما )MA ،تعیین شد .مقادیر گلیسرول آزاد از غلظت گلیسرول کل کم شد تا محتوای آسیل گلیسرول به
دست آید .سطوح اسیدهای چرب غیراستریفیه ( )NEFAبا استفاده از کیت ) NEFA-HR (2سری HR
) (FUJIFILM Wako Chemicals USA, VAارزیابی شد .سطح کلسترول با استفاده از مجموعه معرف
کلسترول ( ، )Pointe Scientific Inc, MIبا استاندارد کلسترول بدست آمده از کیت سنجش کلسترول (
،Abcamکمبریج ،انگلستان) اندازه گیری شد.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی
حیوانات زنده قبل از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی ( )MRIبا استفاده از آناالیزر minispec mq 7.5
) NMR (Bruker, MAبرای تهیه میزان چربی و توده بدون چربی در ،24 ،12و 31هفته پس از شروع
پروتکل های رژیم ،وزن شدند.
تنفس سنجی
موشها بهطور جداگانه در قفسهای متابولیک سیستم اندازهگیری متابولیک پرومتیون (SableSystems
)International، NVبین 4تا 10هفته از رژیم غذایی مربوطه خود برای مجموع 7روز قرار گرفتند .فقط از
داده های سه چرخه کامل نور-تاریکی برای تجزیه و تحلیل استفاده شد( VO2 .برحسب میلی لیتر) و VCO2
(برحسب میلی لیتر) ،مصرف انرژی (کیلو کالری) ،مصرف غذا و آب (به ترتیب گرم و میلی لیتر) ،و حرکت گام
شمار (متر) به طور مداوم توسط سیستم اندازه گیری شد .نسبت تبادل تنفسی ( )RERنسبت VCO2/VO2است.
تست های
تحمل گلوکز و انسولین خوراکی
تست تحمل گلوکز خوراکی ( )OGTTپس از 16هفته تغذیه با رژیم غذایی انجام شد .موشها به مدت 16ساعت
گرسنه ماندند 1.5 .گرم گلوکز /کیلوگرم وزن بدن توسط گاواژ خوراکی تجویز شد .سطح گلوکز خون در خون دم
با استفاده از گلوکومتر ) Freestyle Lite (Abbott, ILدر ،90 ،60 ،45 ،30 ،15 ،0و 120دقیقه پس از
تجویز گلوکز اندازه گیری شد .خون دم در 0و 15دقیقه پس از تجویز گلوکز برای تجزیه و تحلیل محتوای
انسولین جمع آوری شد .تست های تحمل انسولین ( )ITTبعد از 22هفته روی رژیم های غذایی انجام شد .موشها
قبل از تزریق داخل صفاقی با انسولین ) Humulin R (Eli Lilly، INبا IU/kg 0.7وزن بدن یا IU/kg 0.5
وزن بدن برای نرها و ماده ها به مدت 5ساعت گرسنه ماندند .سطح گلوکز خون از ورید دم با استفاده از
گلوکومتر ) Freestyle Lite (Abbott, ILدر 90 ،60 ،45 ،30 ،15 ،0و 120دقیقه پس از تزریق گرفته شد.
آمار
همه دادهها به صورت میانگین mean±SEنشان داده میشوند .از نرمافزارورژن ( GraphPad Prism 8نرم
افزار )GraphPad، CAبرای تمام تجزیه و تحلیل های آماری استفاده شد .از آنالیز واریانس دو طرفه بی همتا (
)ANOVAبرای همه پارامترهای دوره زمانی ،با آزمون مقایسه چندگانه سیداک با برش معناداری P > 05/0
استفاده شد .دادههای کمی واکنش زنجیرهای پلیمراز ( qPCRژنها قبل از تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز
واریانس دوطرفه و به دنبال آن تستهای tمتعدد برای مقایسههای چندگانه با استفاده از روش Holm-Sidak
تصحیح شدند .آزمون ANOVAیک طرفه بی همتا برای مقایسه پارامترها در یک نقطه زمانی واحد در گروه
،NASHبا استفاده از آزمون Tukeyبرای تصحیح مقایسههای چندگانه استفاده شد .آزمون Tبرای مقایسه اثرات
رژیم غذایی در یک نقطه زمانی واحد در گروه HCCموشها استفاده شد .نقاط پرت ،که با آزمون گراب نرم
افزار GraphPad Prismتعیین شدند ،از تجزیه و تحلیل حذف شدند.
یافته ها
بحث و نتیجه گیری
در حالی که علل NASHپیچیده هستند و عوامل زیادی (ژنتیک ،الکل ،عفونت ویروسی و غیره) را شامل
میشوند ،دادههای مرتبط با اجزای رژیم غذایی با پاتوبیولوژی NAFLDقوی هستند ( .)24به عنوان انسان،
گلوکز منبع اصلی کربوهیدرات ما است ،با این حال افزایش زیادی در مصرف فروکتوز از طریق غذاهای
فرآوری شده و نوشیدنیهای شیرین وجود دارد ( )41و لیپوژنز کبدی و تشکیل گونههای اکسیژن فعال ( )ROSرا
ترویج میکند .رژیم های غذایی سرشار از چربی همچنین به تجمع چربی در کبد کمک می کنند ( ،)24با چربی
اشباع شده به ویژه باعث افزایش استرس اکسیداتیو و مرگ سلول های کبدی می شود ( .)43شواهدی وجود دارد
که کلسترول غذایی با NASHدر انسان مرتبط است ( )34 ،33و تغذیه با کلسترول باال باعث تقویت NASHو
HCCمرتبط با NASHدر موش می شود ( .)23افزایش کلسترول آزاد در سلولهای کبدی تولید ROSرا
افزایش میدهد ( ،)29سلولهای التهابی کوپفر را فعال میکند و فیبروز را از طریق فعالسازی سلولهای
ستارهای کبد ترویج میکند ( .)48دادههای ما با این مشاهدات مطابقت دارد و ظرفیت فروکتوز مایع برای تشدید
بیماری متابولیک و اثرات مخرب کلسترول رژیم غذایی بر سالمت کبد را نشان میدهد .چربی ترانس ذخیره
چربی کبدی ،ظاهر ALTو مقاومت به انسولین را بیشتر تقویت می کند ( .)47با این حال ،به دنبال ممنوعیت
سازمان غذا و دارو در مورد افزودن آن به محصوالت غذایی ،به دست آوردن این جزء رژیمی به صورت تجاری
دشوار شده است ( )13aبرخی همچنین استدالل می کنند که افزودن چربی ترانس به غذای موش با توجه به کاهش
اخیر مصرف ،اکنون کمتر نماینده الگوهای رژیم غذایی فعلی انسان است ()24
اگرچه اغلب تصور میشود که فنوتیپهای کبد و متابولیک در زمینه NAFLD/NASHهمزمان و وابسته
هستند ،مطالعه ما نشان میدهد که اینها میتوانند بسته به ترکیب رژیم غذایی از هم جدا شوند .موش های تغذیه شده
با HFHFچاقی و مقاومت به انسولین بارزتری دارند ،در حالی که موش های تغذیه شده با WDHCسمیت کبدی
بیشتری را با وجود سطوح مشابه درشت مغذی ها نشان می دهند .اگرچه در مقدار مطلق مشابه است ،بخش
بزرگی از فروکتوز مصرف شده توسط موش های تغذیه شده با HFHFبه شکل مایع بود .نشان داده شده است که
مصرف فروکتوز مایع در مقایسه با مصرف قند جامد می تواند خطر ابتال به سندرم متابولیک را افزایش دهد که
در مقاومت به انسولین و چاقی ظاهر می شود ( .)46 ،44فقدان چاقی در موش های تغذیه شده با WDHCممکن
است با افزایش کاتابولیسم لیپیدهای غیر کبدی ،مانند ذخایر بافت کبد و چربی ،که با RERپایین تر آنها سازگار
است ،توضیح داده شود .یک محدودیت مهم مطالعه ما این است که دادههای قفس متابولیک ،از جمله مصرف
غذا/آب و ،RERدر مراحل اولیه پروتکل جمعآوری شد ،در حالی که تجزیه و تحلیل بافتشناسی کبد و بیان ژن
20هفته بعد انجام شد .تفاوت های بزرگ در ترکیب بدن در پایان مطالعه ،تفسیر داده های تنفس سنجی را چالش
برانگیز می کرد .با این حال ،دادههای ما با مطالعهای که اخیراً نشان میدهد کاهش RERرا به دنبال 25و 52
هفته رژیم غذایی غربی نشان میدهد مطابقت دارد ( .)17یک توضیح جایگزین این است که فروکتوز به شکل
مایع به طور متفاوتی بر میکروبیوتای روده تأثیر می گذارد که می تواند تأثیرات مستقلی بر سالمت کبد داشته باشد
()31
نتایج ما با شواهد رو به رشدی مطابقت دارد که تجمع کلسترول کبدی بیماری کبد را تشدید میکند ( ،)29زیرا
موشهای تغذیهشده با WDHCافزایش ،ALTالتهاب و فیبروز را در مقایسه با موشهای تغذیه شده با HFHF
نشان میدهند .جمعیت مشخصی از بیماران مبتال به NASHوجود دارد که چاق نیستند و در مقایسه با بیماران
چاق NASHمشابه موش های تغذیه شده با WDHCمقاومت کمتری به انسولین دارند (NAFLD ،)51 ،8
بدون چربی نیز با سن کمتر شروع بیماری ( )52و افزایش مصرف کلسترول ( )51مرتبط است WDHC .ممکن
است مدل خوبی از NASHغیرچاق را نشان دهد ،که می تواند با مقایسه با کبد بیماران مبتال به NASHالغر
بررسی شود ،همانطور که قبال برای مدل های دیگر موش انجام شد ()3
دادههای ما با مطالعات قبلی که بر نیاز به تغذیه طوالنیمدت برای ارتقای پیشرفت NAFLDبه NASHدر
موشها تاکید داشتند ،مطابقت دارد .رژیمهایی که چربی باال را با فروکتوز و کلسترول ترکیب میکنند (مانند
WDHCیا )GANبعد از 12هفته از رژیم غذایی شروع به نشان دادن ویژگیهای NASHمیکنند ()47 ،20
و برای ایجاد التهاب و فیبروز مربوطه به این زمان نیاز دارند .رژیم غذایی HFHFو ALIOSبه حداقل 25
هفته تغذیه برای ایجاد التهاب و فیبروز قابل توجه کبد نیاز دارد ،یک بازه زمانی مشابه برای سویه های ژنتیکی
مستعد ،NASHمانند مدل حیوانی ناشی از رژیم غذایی موش ).NAFLD (DIAMOND) (3زمانهای
کوتاهتر برای توسعه بیماری اغلب برای مطالعات پیش بالینی ،مطالعات NAFLD/NASHترجیح داده میشود
تا هزینه و زمان به حداقل برسد .در حالی که مدلهایی مانند رژیمهای غذایی با کمبود متیونین و/یا کولین یا رژیم
غذایی مدل حیوانی استلیک رایج هستند ،موشها تحت این پروتکلها چاقی یا مقاومت به انسولین قابل توجهی
ندارند و برخی کاهش وزن و افزایش حساسیت به انسولین را تجربه میکنند ( .) .)40 ،39 ،15در مقابل،
NAFLDو NASHانسان به طور کلی طی دههها پیشرفت میکنند و سن به عنوان یک عامل خطر مهم در
شدت بیماری است ( .)21رژیمهای GAN، WDHC، ALIOSو ،HFHFو بهویژه گنجاندن فروکتوز یا
ساکارز در آب آشامیدنی ( ،)46احتماالً ترکیب رژیمهای غذایی انسانی را که به NASHکمک میکنند ،تقلید
میکنند .با این حال ،مانند انسان ،این پروتکلهای رژیمی همگی به دورههای طوالنی برای توسعه فنوتیپها نیاز
دارند.
با استفاده از دورههای تغذیه طوالنیتر ،نشان میدهیم که موشهای ماده نیز در این رژیمها دچار بیماری کبدی
قابل توجهی از جمله سرطان کبد مرتبط با NASHمیشوند .داده های اپیدمیولوژیک و در سیلیکو نشان می دهد
که NAFLDممکن است از طریق مکانیسم های مختلف بین جنس پیشرفت کند ( ،)9اگرچه این مکانیسم ها به
طور گسترده در داخل بدن مورد مطالعه قرار نگرفته اند ( .)27سیگنال دهی استروژن ،که با افزایش سن کاهش
می یابد ،از زنان در برابر سندرم متابولیک و آسیب کبدی محافظت می کند ( .)36مطابق با این ،ما هیچ افزایشی
در ALTدر گردش خون در موش های ماده در 12هفته تحت هیچ رژیمی مشاهده نکردیم .با این حال ،در 24و
31هفته ،سطح ALTدر زنان تغذیه شده با رژیم غذایی HFHFیا WDHCافزایش یافت .این با افزایش التهاب
کبد و فیبروز در 31هفته سازگار است ،فنوتیپی که معموالً در زنان پس از تغذیه کوتاه مدت مشاهده نمی شود .در
حالی که این ممکن است به این معنی باشد که زنان به سادگی در مقایسه با مردان برای ابتال به بیماری کبدی زمان
بیشتری میبرند ،این امکان نیز وجود دارد که زنان یک علت جداگانه از بیماری کبدی داشته باشند .در حالی که
نسخه خطی ما تحت بررسی بود ،مطالعه ای منتشر شد که به مقایسه فنوتیپ های کبد و متابولیک در موش های نر
و ماده تا 52هفته در رژیم غذایی ALIOSپرداخت ( .)17مشابه مطالعه ما ،فنوتیپهای متابولیک و کبدی به
بیش از 25هفته رژیم غذایی برای توسعه نیاز دارند .بیماری کبد در هر دو موش نر و ماده به طور مشابه ایجاد
می شود ،با این حال آنها تفاوت های جنسی را در زمان شروع التهاب ،تحمل گلوکز و توسعه خود به خود تومور
گزارش می کنند .این مطالعات به ارائه جدولهای زمانی و ویژگیهای توسعه بیماری کبدی در موشهای نر و
ماده کمک میکند و طراحی مطالعات آینده را به سمت مکانیسم تسهیل میکند.
مدلهای موش مبتنی بر رژیم غذایی از HCCمرتبط با NASHدارای اشکاالت مشابهی هستند ،اغلب علت
شناسی انسانی یا ویژگیهای متابولیک را منعکس نمیکنند و شیوع کم تومور دارند ( )16مدل ما نشان داد که
ترکیب یک سرطانزای اولیه با تغذیه HFHFیا WDHCیک مدل مؤثر از سرطان کبد مرتبط با NASHاست.
اگرچه از نظر آماری معنی دار نیست ،موش های تغذیه شده با WDHCنسبت به همتایان تغذیه شده با HFHF
تومورهای نسبتا ً بزرگتر و متعددتری داشتند .نکته مهم این است که زنان تغذیه شده با WDHCدر این مدل
سرطانی %100 ،بروز تومور داشتند ،که در مدلهای موش غیرمعمول است و اغلب استفاده از موشهای ماده را
در مطالعات سرطان کبد محدود میکند .مدل تغذیه WDHCممکن است به غلبه بر این مانع و ترویج استفاده از
هر دو جنس در مطالعات آینده کمک کند.
چند اخطار و محدودیت مهم برای مطالعه ما وجود دارد .مهمتر از همه ،موشهای نر تغذیهشده با GBDما در
مقایسه با موشهایی که در مطالعات مشابه با رژیمهای غذایی کنترل خالص تغذیه شده بودند ،استئاتوز ،چاقی و
مقاومت به انسولین قابل توجهی داشتند ( .)7ما به طور خاص یک غذای محبوب برای حیوانات را برای تقلید از
طرحهای آزمایشی که معموالً در مقاالت منتشر شده یافت میشود ،انتخاب کردیم .نتایج ما می تواند نتیجه پیری
باشد و نه اجزای رژیم غذایی .با این حال ،موش های هم سن تغذیه شده با WDHCنسبت به گلوکز بسیار متحمل
هستند .این امکان وجود دارد که GBDخاص مورد استفاده در مطالعه ما ،با داشتن محتوای چربی نسبتا ً باالتر (
)٪18نسبت به رژیم های غذایی کنترل خالص ( )٪10و حاوی منابع نامشخصی از درشت مغذی ها ،به تنهایی به
اندازه کافی چاق زا باشد .شایان ذکر است که با وجود این اخطار ،جدای از فنوتیپ های کبدی مرتبط با چاقی (به
عنوان مثال ،سطح چربی) ،آسیب کبدی در موش های نر تغذیه شده با GBDبه طور قابل توجهی کمتر از موش
های تغذیه شده با HFHFو WDHCو موش های ماده در همانگونه که انتظار می رود GBDپاسخ دهد .به
طور مشابه ،تغذیه طوالنیمدت رژیم غذایی ALIOSدر مقایسه با موشهایی که در یک غذای استاندارد مصرف
میکنند ،باعث عدم تحمل گلوکز در نرها نمیشود و تنها اختالالت خفیفی در موشهای ماده بعد از 25هفته رژیم
غذایی مشاهده میشود ( .)17با این حال ،هیپرانسولینمی ناشی از رژیم غذایی در هر دو جنس در ALIOS
مشاهده می شود که نشان دهنده مقاومت به انسولین است .مشابه مطالعه ما ،سطح آسیب کبدی ارتباط خوبی با
فنوتیپ های متابولیک نداشت .پسزمینه ژنتیکی موشهای نوع وحشی ما نیز میتواند در پاسخ مورد انتظار به
GBDنقش داشته باشد ،زیرا ما از C57BL/6Nبه جای سویه رایجتر C57BL/6Jاستفاده کردیم .تفاوت های
مهمی در هموستاز گلوکز بین این دو سویه وجود دارد ( ،)13و سویه 6Nنسبت به 6Jحساس تر به NASH
است ( .)18 ،12صرفنظر از دلیل ،این دادهها مالحظات مهمی Àرا هنگام انتخاب رژیم غذایی کنترل غذا نشان
میدهند ،زیرا رژیمهای کنترل خالص همسان ممکن است پیشبینیپذیری بهتری از پاسخ ارائه دهند و تفسیر
دادهها را تسهیل کنند.
Refrence
[1]Wentworth BJ, Caldwell SH. Pearls and pitfalls in nonalcoholic fatty liver disease: tricky results are
common. Metab Target Organ Damage 2021;1:2. http://dx.doi.org/10.20517/mtod.2021.02
[2] Godoy-Matos, A.F., Silva Júnior, W.S. & Valerio, C.M. NAFLD as a continuum: from obesity to
metabolic syndrome and diabetes. Diabetol Metab Syndr 12, 60 (2020). https://doi.org/10.1186/s13098-
020-00570-y
[3] Scapaticci S, D'Adamo E, Mohn A, Chiarelli F, Giannini C. Non-Alcoholic Fatty Liver Disease in
Obese Youth With Insulin Resistance and Type 2 Diabetes. Front Endocrinol (Lausanne). 2021 Apr
6;12:639548. doi: 10.3389/fendo.2021.639548. PMID: 33889132; PMCID: PMC8056131.
[4] Berná G, Romero-Gomez M. The role of nutrition in non-alcoholic fatty liver disease:
Pathophysiology and management. Liver Int. 2020 Feb;40 Suppl 1:102-108. doi: 10.1111/liv.14360.
PMID: 32077594.
[5] Pydyn, N., Miękus, K., Jura, J. et al. New therapeutic strategies in nonalcoholic fatty liver disease: a
focus on promising drugs for nonalcoholic steatohepatitis. Pharmacol. Rep 72, 1–12 (2020).
https://doi.org/10.1007/s43440-019-00020-1
[6] Pouwels, S., Sakran, N., Graham, Y. et al. Non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD): a review of
pathophysiology, clinical management and effects of weight loss. BMC Endocr Disord 22, 63 (2022).
https://doi.org/10.1186/s12902-022-00980-1
[7] Geh, D., Manas, D. M., & Reeves, H. L. (2021). Hepatocellular carcinoma in non-alcoholic fatty liver
disease-a review of an emerging challenge facing clinicians. Hepatobiliary surgery and nutrition, 10(1),
59–75. https://doi.org/10.21037/hbsn.2019.08.08
[8] Grgurevic, I., Bozin, T., Mikus, M., Kukla, M., & O'Beirne, J. (2021). Hepatocellular Carcinoma in
Non-Alcoholic Fatty Liver Disease: From Epidemiology to Diagnostic Approach. Cancers, 13(22), 5844.
https://doi.org/10.3390/cancers13225844
[9] Zhong F, Zhou X, Xu J, Gao L. Rodent Models of Nonalcoholic Fatty Liver Disease. Digestion.
2020;101(5):522-535. doi: 10.1159/000501851. Epub 2019 Oct 10. PMID: 31600750.
[10] Vvedenskaya O, Rose TD, Knittelfelder O, Palladini A, Wodke JAH, Schuhmann K, Ackerman JM,
Wang Y, Has C, Brosch M, Thangapandi VR, Buch S, Züllig T, Hartler J, Köfeler HC, Röcken C,
Coskun Ü, Klipp E, von Schoenfels W, Gross J, Schafmayer C, Hampe J, Pauling JK, Shevchenko A.
Nonalcoholic fatty liver disease stratification by liver lipidomics. J Lipid Res. 2021;62:100104. doi:
10.1016/j.jlr.2021.100104. Epub 2021 Aug 10. PMID: 34384788; PMCID: PMC8488246.
[11] Radhakrishnan S, Ke JY, Pellizzon MA. Targeted Nutrient Modifications in Purified Diets
Differentially Affect Nonalcoholic Fatty Liver Disease and Metabolic Disease Development in Rodent
Models. Curr Dev Nutr. 2020 Apr 24;4(6):nzaa078. doi: 10.1093/cdn/nzaa078. PMID: 32494762;
PMCID: PMC7250583.
[12] Zhang H, Léveillé M, Courty E, Gunes A, N Nguyen B, Estall JL. Differences in metabolic and liver
pathobiology induced by two dietary mouse models of nonalcoholic fatty liver disease. Am J Physiol
Endocrinol Metab. 2020 Nov 1;319(5):E863-E876. doi: 10.1152/ajpendo.00321.2020. Epub 2020 Sep 14.
PMID: 32924526.
[13] Dashti HM, Mathew TC, Al-Zaid NS. Efficacy of Low-Carbohydrate Ketogenic Diet in the
Treatment of Type 2 Diabetes. Med Princ Pract. 2021;30(3):223-235. doi: 10.1159/000512142. Epub
2020 Oct 9. PMID: 33040057; PMCID: PMC8280429.
[14] Szypowska A, Regulska-Ilow B. Significance of low-carbohydrate diets and fasting in patients with
cancer. Rocz Panstw Zakl Hig. 2019;70(4):325-336. doi: 10.32394/rpzh.2019.0083. PMID: 31960664.
[15] DiStefano, J. K., & Shaibi, G. Q. (2021). The relationship between excessive dietary fructose
consumption and paediatric fatty liver disease. Pediatric obesity, 16(6), e12759.
https://doi.org/10.1111/ijpo.12759
[16] Wang, Y., Yu, W., Li, S., Guo, D., He, J., & Wang, Y. (2022). Acetyl-CoA Carboxylases and
Diseases. Frontiers in oncology, 12, 836058. https://doi.org/10.3389/fonc.2022.836058
[17] Wang Y, Yu W, Li S, Guo D, He J, Wang Y. Acetyl-CoA Carboxylases and Diseases. Front Oncol.
2022 Mar 11;12:836058. doi: 10.3389/fonc.2022.836058. PMID: 35359351; PMCID: PMC8963101.
[18] Chyau CC, Wang HF, Zhang WJ, Chen CC, Huang SH, Chang CC, Peng RY. Antrodan Alleviates
High-Fat and High-Fructose Diet-Induced Fatty Liver Disease in C57BL/6 Mice Model via
AMPK/Sirt1/SREBP-1c/PPARγ Pathway. Int J Mol Sci. 2020 Jan 6;21(1):360. doi:
10.3390/ijms21010360. PMID: 31935815; PMCID: PMC6981486.
[19] Iizuka K. The Roles of Carbohydrate Response Element Binding Protein in the Relationship between
Carbohydrate Intake and Diseases. Int J Mol Sci. 2021 Nov 8;22(21):12058. doi:
10.3390/ijms222112058. PMID: 34769488; PMCID: PMC8584459.
[20] Rodríguez-Correa, E., González-Pérez, I., Clavel-Pérez, P.I. et al. Biochemical and nutritional
overview of diet-induced metabolic syndrome models in rats: what is the best choice?. Nutr. Diabetes 10,
24 (2020). https://doi.org/10.1038/s41387-020-0127-4
[21] Gunawan S, Aulia A, Soetikno V. Development of rat metabolic syndrome models: A review. Vet
World. 2021 Jul;14(7):1774-1783. doi: 10.14202/vetworld.2021.1774-1783. Epub 2021 Jul 7. PMID:
34475697; PMCID: PMC8404106.
[22] Mazzoli, A., Gatto, C., Crescenzo, R., Cigliano, L., & Iossa, S. (2021). Prolonged Changes in
Hepatic Mitochondrial Activity and Insulin Sensitivity by High Fructose Intake in Adolescent Rats.
Nutrients, 13(4), 1370. https://doi.org/10.3390/nu13041370
[24] Eng, J. M., & Estall, J. L. (2021). Diet-Induced Models of Non-Alcoholic Fatty Liver Disease: Food
for Thought on Sugar, Fat, and Cholesterol. Cells, 10(7), 1805. https://doi.org/10.3390/cells10071805
[25] Han JH, Kim OH, Lee SC, Kim KH, Park JH, Lee JI, Lee KH, Hong HE, Seo H, Choi HJ, Ju JH,
Kim SJ. A Novel Hepatic Anti-Fibrotic Strategy Utilizing the Secretome Released from Etanercept-
Synthesizing Adipose-Derived Stem Cells. Int J Mol Sci. 2019 Dec 13;20(24):6302. doi:
10.3390/ijms20246302. PMID: 31847135; PMCID: PMC6940971.
[26] Andres-Hernando A, Orlicky DJ, Kuwabara M, Ishimoto T, Nakagawa T, Johnson RJ, Lanaspa MA.
Deletion of Fructokinase in the Liver or in the Intestine Reveals Differential Effects on Sugar-Induced
Metabolic Dysfunction. Cell Metab. 2020 Jul 7;32(1):117-127.e3. doi: 10.1016/j.cmet.2020.05.012. Epub
2020 Jun 4. PMID: 32502381; PMCID: PMC7347444.
[27] Ma, M., Liu, H., Yu, J. et al. Triglyceride is independently correlated with insulin resistance and islet
beta cell function: a study in population with different glucose and lipid metabolism states. Lipids Health
Dis 19, 121 (2020). https://doi.org/10.1186/s12944-020-01303-w
[28] Giussani M, Lieti G, Orlando A, Parati G, Genovesi S. Fructose Intake, Hypertension and
Cardiometabolic Risk Factors in Children and Adolescents: From Pathophysiology to Clinical Aspects. A
Narrative Review. Front Med (Lausanne). 2022 Apr 12;9:792949. doi: 10.3389/fmed.2022.792949.
PMID: 35492316; PMCID: PMC9039289.
[29] Obradovic M, Sudar-Milovanovic E, Soskic S, Essack M, Arya S, Stewart AJ, Gojobori T, Isenovic
ER. Leptin and Obesity: Role and Clinical Implication. Front Endocrinol (Lausanne). 2021 May
18;12:585887. doi: 10.3389/fendo.2021.585887. PMID: 34084149; PMCID: PMC8167040.
[30] Nance, K., Acevedo, M. B., & Pepino, M. Y. (2020). Changes in taste function and ingestive
behavior following bariatric surgery. Appetite, 146, 104423. https://doi.org/10.1016/j.appet.2019.104423
[31] Lamothe LM, Lê KA, Samra RA, Roger O, Green H, Macé K. The scientific basis for healthful
carbohydrate profile. Crit Rev Food Sci Nutr. 2019;59(7):1058-1070. doi:
10.1080/10408398.2017.1392287. Epub 2017 Nov 30. PMID: 29190114.