Professional Documents
Culture Documents
مغناطيس و القاي الكترومغناطيس
مغناطيس و القاي الكترومغناطيس
سالها پيش در ناحيهأي از تركيه امروزي صخرههايي يافت شدند كه اين صخره ها يكديگر را
مي ربودند و همين باعث تحقيقاتي راجع به ربايش اين صخرهها شد .بعد ها اين صخرهها را
مغناطيس ناميدند.
مغناطيسي (فرومغناطيس)
مواد
غيرمغناطيسي
مواد مغناطيسي:
خاصيت آهنربايي در آنها وجود دارد و جذب آهنربا مي شوند .مانند ;:سوزن فوالدي
مواد غيرمغناطيسي:
در آنها خاصيت آهنربايي وجود ندارد و آهنربا روي آنها بي اثر است .مانند :چوب و شيشه كه جذب
آهنربا نمي شوند.
به موادي كه ذرات آهن را جذب ميكند آهنربا گويند; .خاصيت آهنربايي در آهن ،نيكل و كبالت و
آلياژهايي از تركيب اينها مشاهده ميشود.
-آهنربا اشكال مختلفي داردكه بر حسب نياز مورد استفاده قرار ميگيرند .
-1 ميلهأي آهنربا:
2 ـ نعلي شكل
3 ـ حلقه أي
اگر آهنربايي را به وسيله يك نخ آويزان كنيم » بعد از مدتي يك سر آن همواره رو به شمال كره زمين مي
ايستد و سر ديگر آن رو به جنوب كره زمين.
-قطبي را كه به سوي نيمكره شمالي زمين مي ايستد قطب شمال مي نامند North >> N<<
-قطبي را كه به سوي نيمكره جنوبي زمين مي ايستد قطب جنوب مي نامند South>> S<< .
آزمايش اول :با اين آزمايش ثابت شد كه قطبهاي همنام يكديگر را دفع مي كنند و قطب هاي ناهمنام همديگر
را جذب مي كنند.
اگر دو آهنربا با قطبهاي مشخص شده ( S و ) Nرا به يكديگر به گونهأي نزديك كنيم كه دو قطب N به
طرف هم باشند اين دو قطب همنام همديگر را دفع مي كنند؛; و اگر قطب N آهن ربا يي را به قطب Sنزديك
كنيم همديگر را جذب مي كنند.
قانون بنيادي:
:از خاصيت> جذب استفاده نمي كنيم چون آهن ربا هر آهني را به سوي خود نكته
جذب ميكند.
در روش (:)2
آهن ربا را درون يك سيمپيچ ميگذاريم اگر جهت جريان همان جهت عقربه هاي ساعت باشد به آهن رباي
درون تيغه نگاه ميكنيم آن سر آهنربا كه مجاور ماست قطب Sو ديگري قطب Nاست و بر عكس.
علت جذب يك تيغه آهن يا فوالد به آهن ربا:
در اثر نزديك شدن آهن به آهن ربا ابتدا بوسيله القا ؛ خاصيت مغناطيسي در آن بوجود مي آيد ،سپس جذب
آهن ربا مي شود.
خير ،مجزا كردن قطبهاي مغناطيسي غير ممكن است چون در آن صورت هر قطعه خود يك دوقطبي مجزا
مي شود.
روشهاي از بين بردن خاصيت آهن ربايي:
ميتوان آهن ربا را تا حد سرخ شدن حرارت داد و در راستاي مشرق مغرب قرار داد.
آهن ربا را درون سيم پيچ قرار داده در راستاي مشرق ،مغرب و از سيم پيچ جريان متناوب وصل مي
كنيم و در همين راستا از سيم پيچ دور ميكنيم .
از اين عقربه در دريانوردي و مسافرت جهت جهتيابي استفاده مي كنند; كه اين عقربه مغناطيسي
همواره در راستاي شمال-جنوب كره زمين قرار مي گيرد.
آزمايش :در محيط اطراف هر آهن ربا خاصيتي وجود دارد كه به هر آهن رباي ديگري در آن محيط
نيرو وارد مي شود:
شرح:
يك آهن رباي ميلهأي رانزديك يكي از قطبهاي عقربه مغناطيسي قرارميدهيم .عقربه مغناطيسي طوري
ميچرخد كه در راستاي آهنربا قرار مي گيرد و حال اگر آهن ربا را دور كنيم عقربه مغناطيسي دوباره به
جهت شمال-جنوب جغرافيايي قرار مي گيرد
چرا عقربه مغناطيسي در راستاي تقريبي شمال و جنوب جغرافيايي قرار مي گيرد؟
واقعيت اينست كه زمين خود نيز يك آهنرباي بزرگ است و سبب مي شود كه عقربه
مغناطيسي در نقاط مختلف زمين در راستاس تقريبي شمال-جنوب جغرافيايي قرار
بگيرد.
)1تسال () T
)2نيوتن بر(كولن. واحد ميدان
متر /ثانيه ) مغناطيسي
)3وبر بر متر
مربع
وقتي كه يك عقربه مغناطيسي را در ميدان مغناطيسي يك آهن ربا قرار دهيم عقربه مي چرخد و در جهت
معيني مي ايستد .پس جهت ميدان مغناطيسي بنا به تعريف در هر نقطه در راستاي عقربه مغناطيسي اي است
كه در آن نقطه به حال تعادل در آمده است ؛ و جهت آن از S عقربه به Nاست( .درون عقربه )
جهت از Sبه Nعقربه» همان ميدان
مغناطيسي است .
بوسيله خطهاي فرضي مي توانيم ميدان مغناطيسي را دقيقتر نمايش دهيم .ميدان مغناطيسي كه توسط اين
خطوط به نمايش گذاشته مي شود بر آن خطوط مماس است .
بوسيله برادههاي آهن مي توان خطوط ميدان مغناطيسي را در اطراف يك آهنربا نشان داد ،لذا برادههايي از
آهن را در اطراف آهن ربا ميريزيم ،مالحظه مي شود كه بر اثر القا اين براده ها آهنربا شده و مانند يك
عقربه مغناطيسي رفتار ميكنند;.
آزمايش نشان ميدهد كه بر بار الكتريكي q كه با سرعت v درميدان مغناطيسي Bيك آهن ربا حركت
ميكند نيروي وارد ميشود كه اين نيرو را نيروي الكترو مغناطيسي گويند.
اين نيرو Fهميشه بر راستاي v و ß عمود
است.
بار= = qسرعت=vز اويه بين جهت بردارسرعت و بردار ميدان = Θ ميدان مغناطيسي B
الكتريكي
طبق قانون دست راست ،اگر نوع بار مثبت باشد براي تعيين جهت نيرو ،ابتدا چهار انگشت دست راست
را در جهت سرعت ( ) Vقرار مي دهيم به نحوي كه بسته شدن چهار انگشت در جهت ميدان مغناطيسي
Bباشد آنگاه انگشت شست جهت نيروي مغناطيسي را نشان مي دهد. .
اگر بار منفي باشد جهت نيرو خالف جهت بار مثبت مي باشد .يعني ابتدا فرض كرده بار مثبت است و جهت
آنرا تعيين مي كنيم و سپس جهت نيرو را عوض ميكنيم.
تعريف تسال:
توجه
:
ميدان مغناطيسي
عمود بر صفحه و به
سمت داخل مي باشد .
در يك ميدان مغناطيسي قرار دهيم بر اين سيم نيرويي وارد مي
شود كه سبب حركت سيم ميشود.
باز توسط ق;انون دس;ت راس;ت جهت ن;;يروي الكترومغناطيس;;ي را تع;;يين; مي نم;;اييم .ب;;ه اين ش;;كل ك;;ه چه;ار
انگشت دست راست(انگشت سبابه) را در جهت جري;ان مي گ;يريم بس;ته ش;دن انگش;تان(انگش;ت نش;انه) س;وي
ميدان مغناطيسي را نشان مي دهد آنگاه شست جهت نيرو را نشان مي دهد.
آزمايش اورستد:
ب) به وضع آن نقطه نسبت به سيم ( نقطه در باالي سيم است يا
پايين ).
ميدان مغناطيسي در اطراف يك سQيم راست حامل جريQان الكQتريكي ( :خطQوط ميQدان ،جهت
ميدان ،بزرگي ميدان )
خطوط ميدان مغناطيسي حاصل از يك سيم راست حامل جريان به صورت دايرههاي هم مركزي در
اطراف سيم راست هستند .اگر بخواهيم اين خطوط را مشاهده كنيم ميتوانيم از برادههاي آهن استفاده
كنيم .بدين; صورت كه اگر آنها را روي صفحه مقوايي كه در وسط آن سيم راست حامل جريان قرار دارد
؛ بپاشيم ؛ اين براده ها به صورت دايرههايي هممركز در خواهند آمد.
اگر جريانها خالف هم باشند » نيروها همديگر را جذب ميكنند; و اگر جريانها هم جهت باشند» نيروها
خالف هم همديگر را دفع مي كنند; .
تعريف آمپر:
اگر از دو سيم دراز و نازك كه به فاصله يك متري به طور موازي از هم در خال قرار گرفته باشند و
جريانهاي مساوي در يك جهت از سيم ها عبور كند به گونهأي كه بر يك متر از طول يكي از سيمها
نيرويي برابر 2×10نيوتن وارد شود جرياني كه از هر يك از سيم ها ميگذرد( ;،يك آمپر) است.
ميدان مغناطيسي ناشي از جريان در يك پيچه مسطح (سيم پيچ حلقوي)
پيچه يا سيمپيچ حلقوي را مي توانيم مانند يك آهنربايي بدانيم كه يك طرف آن قطب Nو حرف ديگر S
است.
خطوط ميدان:
خطوط ميدان در مركز حلقه به شكل خط راست بوده ؛ بر سطح حلقه عمود است .اين
خطوط در داخل پيچه قويتر مي باشد .شما مي توانيد اين خطوط را توسط ريختن براده
هاي آهن مشاهده كنيد.
جهت ميدان:
يك حلقه را در نظر گرفته ؛ طبق قانون دست راست ،انگشت شست در جهت جريان ،جهت بسته شدن
چهار انگشت جهت ميدان را نشان مي دهد.
مشاهده خطوط ميدان نشان مي دهد كه خطهاي ميدان مغناطيسي از قطب Nبه قطب Sاست.
بنابراين پيچه را نيز مانند يك آهن ربا فرض مي كنيم كه يك طرف آن Nو طرف ديگر Sاست.
: Iشدت جريان
ميدان مغناطيسي حاصل از سيملوله:
خطوط ميدان مغناطيسي در داخل سيملوله تقريبا بصورت خط راست بوده Qو در داخل نيز
قويتر مي باشد.
خطهاي ميدان حاصل از سيملوله در خارج از آن شبيه يك آهن رباي ميله آي است ،اين خطوط با ريختن
برادههاي آهن مشخص مي شوند.
جهت ميدان مغناطيسي طبق قانون دست راست در داخل سيملوله از Sبه N ودر خارج سيملوله از N
به Sاست .اگر انگشت شست دست راست درجهت جريان قرار گيرد بسته شدن چهار انگشت جهت ميدان
را نشان مي دهد .
اگر در مقابل پيچهأي (سيملوله)كه به جريان پادساعتگرد وصل شده است ؛ قراربگيريم ؛ رخي كه
روبه روي ماست قطب Nو ديگري قطب Sاست .
وصل كنيم هسته آهني ،آهن ربا ميشود و چون جنس آن آهن است با
القا الكترومغناطيسي:
پديده اي كه در اثر آن در يك رسانا جريان الكتريكي القا مي شود را ؛ پديده القاي الكترومغناطيس
گويند.
مثا ل :
پيچيدهأي را در نظر بگيريد .اگر آهنربايي به درون آن نزديك كنيم ؛ در پيچه جريان الك;;تريكي اي الق;;ا
مي شودكه مي توانيم آن جريان را به كمك گالوانومتر مشاهده كنيم .
با دور ونزديك كردن آهنربا نسبت به سيم پيچ؛ ميدان
مغناطيسي موجود در اطراف آهنربا ؛ به الكترونها ي آزاد
سيمپيچ نيرو وارد مي كند .در اثر اين نيرو كه ناشي از تغيير
وضعيت آهنربا
در اثر اين تغييرات است كه جريان الكتريكي القا مي شود و باعث تغييرات شارژ ميشود
شار مغناطيسي:
به مجموعه خطوط القايي اي كه از يك سطح بسته مي گذرد شار يا فلوي مغناطيسي گويند.
قانون فارادي
قانون لنز قانون القاي الكترومغناطيسي} :
هر گاه شار مغناطيسي كه از يك مدار بسته عبور ميكند تغيير كند ؛ جرياني در مدار القا خواهد شد ؛ كه
باعث بوجود آوردن نيروي محركه القايي ميشود.
قانون لنز:
جريان القا شده در مدار با عامل بوجود آورنده اش مخالفت ميكند; عالمت () -براي همين منظور شده
است.
براي بوجود آوردن جريان متناوب در يك ميدان مغناطيسي يكنواخت قوي پيچهأي به مساحت Aرا
ميچرخانيم تغييرات شار در پيچه باعث القاي نيروي محركه الكتريكي ميشود و اين نيروي محركه
جرياني متناوب در پيچه ايجاد مي كند.
و
و
t=0 θ=0 آنگاه cosθ=1 در نتيجه: Φ=BA لذا ΔΦ= -BA , ε=BA ,
Δε=BA
فركانس:
كه :
:Tزمان چرخش يك دور كامل و :
فركانس
فرومغناطيس سخت
مغناطيسي (فرومغناطيس)
فرومغناطيس نرم
مواد
پارامغناطيس
غيرمغناطيسي
ديامغناطيسي
مواد مغناطيسي:
مواد مغناطيسي موادي هستندكه خاصيت آهنربايي در آنها وجود دارد .مانند آهن ،نيكل ،كبالت
دو قطبيهاي كوچك در مواد مغناطيسي بطور طبيعي تمايل دارند كه با يكديگر هم خط شوند
الف)مواد فرومغناطيس نرم :به راحتي خاصيت آهنربايي خود را از دست ميدهند .مانند آهن
درمواد فرومغناطيس نرم ؛ حوزههايي كه در جهت ميدان هستند به راحتي حجم شان زياد ميشود و
حوزههايي كه در خالف جهت ميدان هستند حجم آنها كم ميشود.اين مواد در هسته سيملوله ها استفاده
ميشوند.
ب) مواد فرومغناطيس سخت :به سختي خاصيت مغناطيسي خود را از دست مي دهند .مانند فوالد
در مواد فرومغناطيس سخت مرز حوزه ها به سختي جابه جا ميشود .اين مواد در آهنرباي دائمي
استفاده مي شوند.
موادي هستند; كه آهن ربا روي آنها بي اثر است .مانند شيشه ،چوب كه جذب آهنربا نمي شوند.
الف)پارامغناطيس :دو قطبيهاي مغناطيسي به صورت كاتورهي قرار ميگيرند و اگر در نزديكي يك
آهنربا قرار گيرند دو قطبيهاي كوچك در راستاي ميدان به خط ميشوند و در ميدان هاي مغناطيسيبسيار
قوي مغناطيس مي شوند مانند پالتين ;،آلومينيوم و ميدان را در داخل خود تقويت ميكنند; و به سختي جذب
آهنربا ميشوند.
ب) ديامغناطيس :وقتي كه در يك ميدان مغناطيسي بسيار قوي قرار بگيرند ميدان در داخل آنها اندكي
تضعيف مي شوند و از قطبهاي آهنربارانده مي شوند مانند; نقره ،طال ،مس و تمام غير فلزها بجز
اكسيژن