Professional Documents
Culture Documents
فرآيندي آموزشي و تربيتي است كه هدف آن تكامل همه جانبه انسان در طول زندگي است به
عبارتي تربيت بدني بخشي از تعليم و تربيت است كه به وسيله حركت و ورزش جريان رشد را
در تمام ابعاد انساني تسهيل و هماهنگ ميكند و در نهايت به شكوفايي استعدادهاي مطلوب فرد
كمك خواهد كرد .در اين ميان تربيت بدني با ورزش ارتباط تنگاتنگي دارد .پس اين مشخص
ميكند كه تربيت بدني واژه جدا و ورزش نيز واژهاي جداست هر چند در مواردي با هم شباهت
دارند .بايد توجه كرد كه توجه اساسي تربيت بدني و ورزش به فعاليت هاي جسماني توام با قوانين
و مقررات 7است .كه در چارچوب اين قوانين و مقررات است كه افراد با یکدیگر به رقابت
ميپردازند .در اين ميان مفهوم ورزش مفهومي ديگر است اگر بخواهيم به مفهوم ورزش بپردازيم
ابتدا ورزش را از لحاظ لغوي مورد بررسي قرار ميدهيم .ورزش در لغت در حقيقت اسم مصدر
از فعل ورزيدن به معني كسب ورزيدگي است پس ورزش از نظر لغت به معناي كسب تواناييهاي
مختلف جسمي است البته اين تعريف لغوي است اما از نظر اصطالحي ورزش نوعي بازي
سازمانيافته است كه در آن تمرين حركات به منظور تقويت قواي جسماني و روحي و كسب
مهارت اجرا مي شود .يعني در حقيقت تمريناتي كه در ورزش اجرا مي شود تقويت قواي جسمي
و روحي است در كنار كسب مهارت .انگيزه اصلي در ورزش همان مبحث مسابقه و رقابت است
كه باعث ميشود افراد به اين فعاليت روي بياورند و خود اجراي مهارت باعث ميشود كه ما
جمعيت زيادي را براي تماشاي آن داشته باشيم .بازي :گاهي اوقات افراد ميگويند كه برويم بازي
را شروع كنيم و نميگويند كه ورزش يا تربيت بدني را شروع كنيم پس مفهوم بازي مفهومي ديگر
است .بازي را اصطالحا ً در مورد كودكان مطرح ميكنند و متخصصان اعالم مي كنند كه اعتدال
انسان در اين است كه در هر شرايط ويژگيهاي همان شرايط را داشته باشيم اعتدال انسان در اين
است كه مثال در كودكي ،كودك باشد با تمام خصوصيات كودكي و در بزرگسالي هم بزرگسال
باشد با تمام ويژگيهاي كه د ر بزرگسالي مرتبط است حتي مباحث اسالمي هم مطرح ميكند كه
مانعي و سدي در برابر كودكان نباشد .بنابراين بازي عمدتا ً به عنوان فرايندي كه در دوران
كودكي اتفاق ميافتد مطرح ميشود .عالقه كودك به بازي و حركت امري فطري است و از نيازهاي
جسماني و روحي او سرچشمه ميگيرد .بازي فعاليتي غريزي و نشاط آور است كه موافق با
مراحل رشد و تكامل انسان و به صورت غير جدي انجام ميگيردBookTabadol@ .
Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in Master
PDF Editor - Demo Versionدر ورزش عنصر رقابت وجود دارد و رقابت امري
جدي است .ورزش و بازي در حقيقت دو كلمه قابل تبديل به يكديگر هستند و اما تفاوتيهايي هم با
هم دارند .مشخصترين تفاوتي كه بين Playو Sportيا همان بازي و ورزش وجود داشته باشد
بحث رعايت برخي قوانين و مقررات يا فعاليتهاي سازمان يافته است .در حقيقت ورزش امري
جدي است با هدفي جدي اما در بازي ممكن است چندان هدف جدي نباشد و گاهي اوقات در
ورزش مطرح ميكنندكه ورزش نياز به آموزش ويژه دارد در حالي كه بازي ممكن چندان نياز به
آموزش ويژه اي نداشته باشد .بايستي اذعان كرد بازي براي بزرگساالن نميتواند به عنوان يك
حرفه تلقي شود در حالي كه ورزش امروزه به عنوان يك حرفه مطرح ميشود در ورزشهاي
حرفهاي ،ورزشكار شغلش فوتباليست است شغلش واليباليست است در حالي قبال اين طور نبوده
است .مورد ديگر اين كه ،امروزه از طريق ورزش امرار معاش نيز ميكنند در حالي كه از طريق
بازي بحث امرار معاش وجود ندارد بنابراين ورزش چون يك حرفه تلقي ميشود امرار معاش
ميشود و در حالي كه بازي براي گذران اوقات يك فرد يا كودك تلقي ميشود .تعريف تندرستي و
بهزيستي :تندرستي داراي ابعاد جسماني ،روحي وذهني ،اجتماعي و هيجاني است .مردم به
صورت عام تندرستي را در بيمار نبودن ميدانند .بهزيستي يعني زيستن در يك حالت رفاهي
مناسب و همه جانبه و دستيابي به اين مزيت يعني بهزيستي از طريق حفظ و توسعه آمادگي
جسماني ،تغذيه درست ،ارتباط قوي با همنوعان ،رعايت موازين اخالقي و روحي ،استراحت،
آرامش كافي ،درمان ،پيشگيري از بروز استرس يا بيماري ،اقدام به كارهاي شايسته ،محو
كارهاي ناشايست و خطرناك 7يا قابل كنترل نظير اعتياد و داروها .پس بيمار نبودن فقط تندرست
بودن نيست بلكه حفظ 7آمادگي جسماني و مواردي كه در باال ذكر شد ميتواند زمينه تندرستي و
بهزيستي را براي ما فراهم كند .هر چند تندرستي به مفهوم كلي و بهزيستي به معناي خوب بودن
يك ارتباط بسيار ظريفي با هم دارند .بحث تندرستي و بهزيستي بحثي است كه در بسياري موارد
به هم خيلي نزديك است .تعريف تفريحات سالم :تفريحات سالم از حوزههاي وابسته به تربيت بدني
و ورزش است در حقيقت تفريحات سالم فعاليتهاي اختياري است كه به وسيله آنها فرد از لحاظ7
روحي و جسمي بازپروري ميشود و براي همه ردههاي سني نيز الزم است .در حقيقت با استفاده
از تفريحات سالم است كه افراد ميتوانند استفاده سالم و مفيدي از اوقات فراغت خود داشته باشند.
هر نوع فعاليت ذهني و جسمي سالم ارادي كه شخص براي لذت بردن و خوشحالي در اوقات
فراغت براي تجديد نيرو و رفع خستگي انجام ميدهد كه در آن انگيزه ورزش و تربيت بدني به
معناي تمرين بدني وجود نداشته باشدCreated in Master PDF Editor - Demo .
Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionتربيت بدني و
ورزش و تفريحات سالم عبارت است از يك سلسه حركات 7،تمرينات و فعاليتهاي منظم و حساب
شده و بدني به منظور كمك به تأمين رشد اصلح انسان در همه ابعاد وجودياش .تفريحات سالم
بزرگترين ،ورزش كوچكترين و تربيت حجم متوسطي از جامعه را پوشش ميدهد .عدهاي فراغت
را زمان آزادي ميدانند كه پس از انجام كار براي فرد باقي ميماند .زمان فراغت زماني است
منهاي كار ،منهاي رفت و آمد به محل كار و منهاي برآورده ساختن نيازهاي بدني مثل خوابيدن،
غذا خوردن ،شستشو .زمان فراغت زماني است منهاي انجام تعهدات اجتماعي مثل مسائل
خانوادگي اوقات فراغت مجموعهاي از اشتغاالت است كه فرد كامالً با رضايت خاطر براي
استراحت يا تفريح يا به منظور توسعه اطالعات يا مشاركت اجتماعي داوطلبانه ،پس از آزاد شدن
از الزامات شغلي ،خانوادگي و اجتماعي به آن ميپردازد .در كنار اين بحث با توجه به اينكه ما
تربيت بدني را در يك فضاي جامعهي 7خودمان كه يك فضاي اسالمي است مطرح ميكنيم بايستي به
اين نكته نيز اشاره كنيم كه نه تنها جامعهشناسان بينالمللي بحث فراغت را مطرح ميكنند و در
مباني اسالمي نيز به اهميت اين نكته اشاره داريم .در مباحث ديني نيز اوقات فراغت جايگاه7
خاصي دارد .چنانچه حضرت علي (ع) نيز ميفرمايند كه براي مومن سه تقسيم بندي زماني وجود
دارد .بخشي از زمان را به منظور ارتباط با خدا در نظر بگير يد بخشي براي معاش خودتان،
بخشي براي زمان فراغت و لذت بردن آنچه كه شرعي است و آنچه كه حالل است بگذار دي .ما
در مباحث مختلف در اسالم داريم كه توصيه مي كنند فرد را براي فعاليتهاي ورزشي نه فقط براي
سالمتي بلكه براي كسب مهارت .سفارشاتي كه پيامبر اسالم به يادگيري ورزشهايي مانند
تيراندازي ،شنا يا سواركاري در آن زمان ميكرد نشان از اهميتي است كه براي بحث ورزش و
اوقات فراغت ميكند .يكي از بهترين وسايل و روشها براي پر كردن اوقات فراغت همان ورزش
است .البته بايد به اين نكته اشاره 7كرد كه برخي ورزش را به عنوان وسيله اي براي پر كردن
اوقات فرا غت نميپسندند و ميگويند ورزش مسئلهاي كامال تخصصي و جدي و نبايد به آن به
عنوان تنها براي وقتگذراني اشاره 7كرد بلكه بايد به آن به صورت جديتر اشاره كرد .ورزش و
عوامل موثر بر آن :بايد به اين نكته اشاره كرد كه در ورزش از علوم ديگر نيز به شدت استفاده
ميكند .مباني جسمي و فيزيولوژيكي كه در ورزش كاربرد دارد و مطرح ميشود جزء مباحث
اصلي است بحث رواني و اجتماعي كه در ورزش مطرح مي شود بحث مهمي است .ورزش را
از سه مقوله نميتوانيم جدا بدانيم- 1 :مقوله جسماني و فيزيولوژيك Created in Master
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
- Version 2مقوله رواني و اجتماعي - 3مقوله اخالقي در اثر ورزش چه تغييراتي در فرد
بوجود ميآيد؟ - 1رفع خستگي فكري (اصوال تنوع در زندگي خستگيها و تلخيها و عصبانيتها را
كاهش ميدهد و بالعكس بنابراين شركت در فعاليتهاي ورزشي به عنوان يك تنوع در زندگي تلقي
شود) - 2ايجاد تقويت قدرت و قوه ابتكار (در ميدان مبارزه 7و رقابت شكست وجود دارد و
پيروزي نيز وجود دارد و فرد ياد ميگيرد كه در اين ميدان براي موفقيت خودش از خودش ابتكار
نشان دهد- 3 ).تقويت استعداد رهبري (فردي كه زمينه و استعداد رهبري داشته باشد در محيط
ورزش بهتر مي تواند خودش را نشان دهد البته اگر زمينههاي قبلي را داشته باشد- 4 ).وظيفه
شناسي (اصوال در ورزش تقسيم كار جزء اصول اساسي است در ورزش بدون تقسيم كار و پست
وجود ندارد بنابراين در محيط ورزشي است كه شخص را متوجه را اين امر اجتماعي ميكند پس
از آن در جامعه نيز اين وظيفه شناسي خودش را نشان خواهد داد) اهداف مشخص تربيت بدني و
ورزش چيست؟ • هدف تكامل جسماني • هدف عصبي -عضالني • هدف شناختي • هدف عاطفي
Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in Master
PDF Editor - Demo Versionجلسه دوم :هدف تكامل جسماني :ساختن توان بدني فرد يا
power physicalاز طريق برنامههاي تمريني كه موجب توسعه و تكامل سيستمهاي
ارگانيكي مختلف بدن ميشود .بنابراين تكامل جسماني بحثش روي توانايي جسم است .طبيعي است
كه رشد بدني باعث توانايي در حفظ سازگاري و توانايي برگشت به حالت اولي و مقاومت در
مقابل خستگي مي شود .اين يك امر واضح است كه شخص هر چه قدر فعالتر باشد اجراي بهتري
خواهد داشت و سيستمهاي ارگانيكي آن هرچه متكامل تر و كاراتر باشد سالمتي و تندرستي آن
پايهدارتر خواهد بود .تكامل جسماني زير شاخههايي دارد كه بر ميگردد كه به سيستمهاي حياتي
بدن شخص و تكامل جسماني .در هر بعدي در سيستم عضالني ،در دستگاه گوارش ،در دستگاه
اداري ،در دستگاه تنفسي و همه اين موارد را در برمي گيرد و ميدانيم كه مواردي مانند پريدن،
باال رفتن ،دويدن راه رفتن پرتاب كردن آويزان شدن حمل كردن يا جابجايي همه اين موارد در
كارايي اين سيستمها موثر است و سالمت نيز با فعاليت عضالني يك ارتباط بسيار تنگاتنگي دارد.
بنابراين فعاليتهايي كه عضالت عمده بدن را به واكنش وا ميدارد بايستي به طور منظم مورد توجه
باشند ضمن اين كه اين فعاليت ها ساير سيستمهاي ارگانيك بدن را تقويت خواهد كرد .عناصر
آمادگي جسماني كه مرتبط با بحث تندرستي فرد هم هست عبارتند از- 1 :استقامت قلبي -عروقي
- 2استقامت و نيروي عضالني - 3انعطاف پذيري - 4تركيب بدني فرد و تحقيقات نشان داد كه
افرادي كه اين عناصر را به طور قابل قبول و مناسب توسعه بدهند از نقطه نظر سالمتي زندگي
با سطح كيفي بهتري را خواهند داشت و فرد را به عنوان يك موجود سالم و شاد كه قابليت بهتري
براي انجام فعاليت هاي روزانهاش داشته باشد را آماده مي كند اين به عنوان هدف اوليه ورزش و
تربيت بدني ميباشد .هدف تكامل عصبي -عضالني اين هدف با بهبود آگاهي از بدن و انجام حركت
جسماني مفيد با هزينه انرژي كمتر و توام با مهارت و جذابيت و ارائه آن حركت همراه است و
آن را ميتوان در بازي در ساير فعاليتهاي جسماني همراه است اين اهداف خودش را نشان خواهد
داد .رفتار حركتي موثر موجب پرورش حس حركتي و توسعه حركت مي شود .به عبارت ديگر
فرد قادر است و از طريق فعاليتهاي جسماني و در بعد تكامل عصبي و عضالنياش كنترل صحيح
مهارت را هم از خودش نشان دهدBookTabadol Created in Master PDF @ .
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionوظيفه و عملكرد حركت جسماني كه ميتواند موثر باشد و توام با مهارتهاي عصبي
عضالني هم باشد در يك كالم آفرينش قابليت اجراي ماهرانه در فرد است .البته بحث صرفهجويي
در هزينه انرژي كه فرد براي حركت از خود نشان مي دهد بحث اعتماد به نفس ،شناخت
تندرستي ذهني ايمني فعاليت از جمله مواردي است كه در اين مهارت كه مهارت حاصل تكامل
عصبي و عضالني خود را نشان خواهد داد .طبيعي است كه شخصي كه در شنا موفق است نشان
دهنده اين است كه تكامل عصبي و عضالني خوبي را دارد يا فردي كه در تنيس مهارت دارد
نشان دهنده اين است كه يك مهارت عصبي عضالني يا تكامل عصبي و عضالني موثري دارد به
همين خاطر است كه وقت زيادي را از زمان خودش را براي تنيس ميگذراند چنانچه يك شناگر
زمان زيادي را در استخر مي گذراند .براي اينكه اين تكامل عصبي و عضالني او را به اجراي
دوباره و دوباره حركت ترغيب و تشويق ميكند .هدف تكامل شناختي ساختن چهارچوب يك دانش
و قابليت تفكر در خصوص اين دانش است .خوب شكي نيست كه حركت اساس تربيت بدني و
ورزش است و دانشي كه ماهيت حركت انسان و تاثير آن را بر رشد و تكامل فرد تفسير و تحليل
ميكند دانشي است كه از علوم و ساير منابع نشات ميگيرد .بنابراين براي يادگيري ما نياز به قوه
تفكر و مكانيسم هوشي داريم .همانطور كه هماهنگي در حركاتي مثل راه رفتن و دويدن يا استفاده
از راكت بايد كسب شود بعد بايد اين يادگيري با محيط شخص سازگار شود و اين يادگيري نياز به
هماهنگ ساختن سيستم عصبي و عضالني دارد ولي نياز به شناخت نيز دارد .يعني صرف تكامل
عصبي و عضالني و يا صرف تكامل جسماني كفايت نميكند مثال در بسكتبال ورزشكار بايد قوانين
را بداند .شيوه دفاع را هم بداند .شيوه حمله را بايد بداند و اينها ناشي از شناخت است يعني
فراگيري بايد از طريق تجربه به دانش منجر شود .چرا؟ براي اينكه فرد بتواند از مهارتهاي
خودش بهتر استفاده كند براي اينكه انگيزه رقابت وجود دارد در رقابت فرد به دنبال پيروزي
است .بنابراين در تربيت بدني زمينه به گونهاي بايد فراهم شود كه فرد فعاليتهاي خود را به يك
روند هوشمندانه تبديل بكند چرا كه فعاليتهاي جسماني در خالء به وقوع نميپيوندد .هم خود فرد و
هم مربي فرد بايد اطالعات الزم براي آن تمرين يا ورزش داشته باشد و فرد را براي كسب آن
اطالعات تشويق بكند سوالهاي فرد را بايد جواب بدهد .مثال چرا بايد ورزش بكنيم؟ چرا اين ميزان
ساعت را به ورزش اختصاص بدهيم؟ چرا اين ورزش را بكنيم؟ بنابراين در يك فعاليت ورزشي
نبايد مربي تمام مسئوليت ها را خودش بر عهده بگيرد بلكه بايد اين فرصت را به فرد بدهد،
فرصت تفكر را بدهد ،فرصت انتخاب را هم بدهد .هدف تكامل عاطفي (هدف تكامل احساسي) و
اين نشات از اين ميگيرد كه انسان موجودي چند بعدي است بعد احساسي ،بعد رواني ،بعد
جسماني ،بعد اجتماعي ،بعد اخالقي Created in Master PDF Editor - Demo
Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionاما در اين ميان
تكامل عاطفي رشد احساسي ،عاطفي و اجتماعي را برميگيرد .با تسهيل سازگاريهاي شخصي يا
شخصيتي و گروهي فرد و تطابقپذيري فرد با اجتماع اش به عنوان عضويي از آن اجتماع بسيار
ارتباط نزديكي دارد .فعاليتهاي ورزشي و تربيت بدني اگر به شكل اصولي هدايت شود بهترين
موقعيت را براي فرد به منظور اين سازگاري ايجاد خواهد كرد و اينكه فرد بتواند شيوههاي تاثير
مثبت بر رفتار انسان از طريق فعاليتهاي ورزشي بشناسد و طبيعي است كه هر كس نيازهاي
اجتماعي اساسي دارد كه بايد برآورده شود مثل احساس تعلق مثل احساس نياز به تشويق تصديق
خود باوري اگر اين نيازها شناخته شود فرد سازگاري اجتماعي مطلوبي پيدا خواهد داشت و اگر
اين نيازها برطرف نشود طبيعي است كه شخصيت اجتماعي از خود نشان خواهد داد كه شخصيت
ضد اجتماعي خواهد بود .مثال تهديدهايي كه فرد براي خود نمايي انجام دهد .يا عضويتي در يك
گروه داشته باشد تا آن احساس تعلق به گروه را ارضا نمايد .لذا فعاليتهاي ورزشي اين زمينه را
فراهم ميكند كه فرد رشد احساسي و عاطفياش را به عنوان يك عامل از نظر دور نداشته باشد .به
طور مثال وقتي فردي با استفاده از فعاليت ورزشي اوقات فراغت مطلوبي را ميگذراند يك نگرش
مثبتي در خودش ايجاد ميكند نسبت به فعاليت ورزشي نسبت به پيشكسوتان ورزشي بنابراين
فعاليت ورزشي ميتواند ارزشهاي جديدي را براي فرد ايجاد بكند .مقدمه آمادگي جسماني آيا در
اهداف چهارگانه 7تربيت بدني و ورزش كه از آن نام برديم آيا اولويتي هم وجود دارد؟ يا اينكه همه
در عرض همديگر قرار دارند؟ تحقيقات بسياري در اين خصوص انجام شده است و تعدادي
زيادي از اين متخصصين معتقد هستند و به اين نتيجه رسيدهاند كه آمادگي جسماني يك ركن
اساسي است .چرا؟ 7براي اينكه ما در سراسر زندگي به شدت به آن نياز داريم .بحث تكامل
جسماني را به عنوان اولويت اول مطرح ميكنند و به عنوان مهمترين هدف .تربيت بدني در نهايت
خودش ،هر هدفي را كه داشته باشد هدف جسماني هدف اوليهاش است و اهداف ديگر در كنار آن
معنا پيدا ميكند و به او كمك ميكنند به تكامل او و به اينكه عدم تكامل جسماني در كنار ساير اهداف
از فرد يك مجموعه متعادلي ايجاد كند و بسازد .البته عدهاي معتقد هستند كه امروزه تربيت بدني
در كنار اين اهداف جايگاه خاص خودش را بايد حفظ كند و روز به روز مفاهيم تربيتي در كنار
مفاهيم آمادگي جسماني ،عصبي و عضالني خودش را نشان بدهد گزارشهاي مختلفي در اين
خصوص ارائه شده و مفاهيم مختلفي را به عنوان ويژگيهاي فرد تربيت يافته از لحاظ جسماني به
عنوان نخستين هدف تربيت بدني مطرح كردهاند .متخصصين معتقد هستند كه افراد تربيت يافته از
بعد جسماني مهارت كافي براي انجام فعاليت هاي حركتي متنوع از خودشان نشان ميدهند.
Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in Master
PDF Editor - Demo Versionافرادي كه در فعاليتهاي حركتي به صورت منظم شركت
ميكنند آمادگي جسماني خوبي دارند تناسب قابل قبولي هم از خودشان بروز ميدهند و لذا بر همين
اساس است كه ما در ادامه بحث به مقوله آمادگي جسماني به عنوان مهم ترين سرفصل اين واحد
خواهيم پرداخت و تمامي عناصر موجود در بحث آمادگي جسماني را با ذكر مثالهاي مختلف
اشاره 7خواهيم كرد بدين جهت كه شخص بتواند با شناخت اساسي از اين مقوله وارد بحث آمادگي
جسماني شودCreated in Master PDF Editor - Demo Version Created .
in Master PDF Editor - Demo Versionجلسه سوم :مقدمه :آثار مثبت تمرين البته
با شدت ،مدت و تكرار مناسب طبيعي است كه بر تندرستي و سالمتي بسيار تأثيرگذار است .در
اين خصوص شواهد بسياري وجود دارد هم شواهد تاريخي و هم شواهد علمي .در خصوص
شواهد تاريخي ميتوان به وجود امراض عفوني مانند تيفوييد ،سل ،فلج اطفال سالهاي گذشته و
دهههاي قبل وجود داشته و همچنين فقدان بهداشت و آلودگي آبهاي مصرفي اينها مواردي بودند كه
مشكالتي بهداشتي و تندرستي را فراهم ميكردند .از لحاظ علمي نيز علوم امروز اين قضيه را
كامالً اثبات كرده و نشان داده است كه بحث آمادگي جسماني در مقابله با اين گونه بيماريها و
اصوالً مقابله با بيماريها و بازگشت به حالت اوليه يا تندرستي بسيار اثر گذار است .يكي از عوامل
تهديد كننده سالمتي جسمي و روحي ،بيماريهايي است كه در حقيقت امروزه آنها را تحت عنوان
فقر حركتي طبقه بندي ميكنند .طبيعي است كه بيماري فقر حركتي در اثر عفونت منتقل نمي شود
بلكه دليل آن فعاليت جسمي كم و ناكافي است كه معموالً با اجماع غذايي نامناسب ميتواند زمينه
ساز اين وضعيت باشد .آمادگي جسماني و تأثيرات آن بهبود آمادگي قلبي عروقي يكي از مزاياي
تمرين است .پس شايد بتوان از مزاياي تمرين و آمادگي جسماني به عنوان نخستين عامل بهبود
آمادگي قلبي و عروقي نام برد .آمادگي قلبي و عروقي در چند شاخه خودش را نشان مي دهد كه
عبارتند از 1. :تقويت عضله قلب به عنوان يك عضله مخطط 2.پايين آمدن ضربان قلب 3.تقليل
فشار خون 4.افزايش ظرفيت حجم اكسيزن در خون 5.بهبود گردش خون مركزي و محيطي 6.
مقاومت در برابر تصلب شراين 7.حفظ سطح كلسترول خون در سطح مطلوب 8.تقليل خطر
حمله قلبي 9.افزايش شانس زنده ماندن پس از حمله قلبي كه اينها در زير شاخه بهبود آمادگي
قلبي عروقي تعريف مي شوند .مورد دوم يا وضعيت دوم آمادگي جسماني حفظ تركيب مطلوب
بدني است Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in
Master PDF Editor - Demo Versionمنظور از تركيب مطلوب بدني ميزان تعادل
بين چربي بدن و در حقيقت ساير عناصر موجود در بدن است .ما مي دانيم كه اضافه وزن طول
عمر را كم مي كند يكي از مواردي كه در بحث اضافه وزن خودش را نشان ميدهد بحث افزايش
چربي است البته افزايش كلسترول ،ديابت ،فشار خون ،بيماري هاي كيسه صفرا ،امراض قلبي و
عروقي ،پوكي استخوان و آرتروز و حتي برخي از سرطانها مواردي هستندكه با اضافه وزن
مرتبط هستند پس به عنوان دومين عامل و دومين اثر آمادگي جسماني مي توان بحث كنترل وزن
و چاقي 7را مطرح كنيم كه در زير شاخه هايي كه بيان شد مطرح مي شود .اثر سوم آمادگي
جسماني بحث رواني است .البته بحث رواني خودش هم به صورت يك مقوله مجزا مطرح مي
شود و هم اينكه بحث مقوله رواني مي تواند با عامل چاقي هم ارتباط داشته باشد .تحقيقات نشان
داده كه افراد چاق مشكالتي چون فشار رواني و مشكل اعتماد به نفس را در خودشان بروز دهند
و بنابراين نه تنها از نظر جسمي بلكه از نظر رواني هم عوارض منفي در پي خواهد داشت و
اصوالً كودكاني كه داراي اضافه وزن هستند در بزرگسالي هم مي توانند دچار اين عارضه بشوند
و استعداد چاقي با پيشرفت سن مي تواند همراه باشد و لذا يحث آمادگي جسماني در جلوگيري از
اين عارضه مي تواند بسيار مفيد باشد .عامل سوم كه در آمادگي جسماني يا اثر سومي كه در
آمادگي جسماني به عنوان اثرات مفيد كسب آمادگي جسماني خودش را نشان مي دهد بحث كسب
قدرت عضالني ،استقامت عضالني و انعطاف پذيري است .طبيعي است كه قدرت عضالني مي
تواند فشار از روي اسكلت بدن بردارد و بسياري از فشارهايي كه اسكلت بدن تحمل مي كند ناشي
از اين است كه ما عضالت چندان آماده اي را نداريم .لذا آمادگي جسماني و كسب آن مي تواند اين
فشار را از روي اسكلت بردارد و دردهاي اسكلت را به شدت كاهش بدهد البته همانطور كه قبالً
مطرح شد كسب آمادگي جسماني فقط به بحثهاي جسمي و فيزيولوژيكي مربوط نمي شود بلكه به
بحث هاي رواني نيز بسيار ارتباط دارد و همانطور كه قبالً گفته شد بحث آمادگي جسماني و
اثرات آن در مورد افزايش اعتماد به نفس در افراد چاق دارد اما اين مورد فقط براي ر افاد چاق7
نيست بلكه افرادي كه دچار چاقي هم نيستند كسب آمادگي جسماني مي تواند اين فشار رواني را به
شدت كاهش دهد .فرد احساس شادماني بهتري بكند و در حقيقت احساس ميكند از زندگي خودش
بهتر ميتواند استفاده بكند ،خود پنداري مثبت در او ايجاد خواهد شد احساس شايستگي ،احساس
خويشتن داري ،استقالل ،پايداري هيجاني مثبت و ...اينها مواردي هستند كه در حقيقت در اثر
آمادگي جسماني تا حد زيادي به آنها دست پيدا بكند در كنار آن در هر حال بحث ظاهر خوب،
وضع مناسب نبايد از نظر دور پنداشت و بايستي با نگاهي به آنها در حقيقت وارد بحث آمادگي
جسماني شد .در هر صورت اين ها مربوط به زماني هستند كه فرد مرحله سني عادي را طي مي
كند اما نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه با تمرين منظم مي توان از ضعف و ناتواني ناشي
از پيري هم كاست يعني بحث آمادگي جسماني بحثي نيست كه فقط مربوط به دوران جواني يا
دوران ميانسالي باشد .مي دانيم كه آمادگي جسماني مقاومت در مقابل خستگي را افزايش مي دهد
و فعاليت هاي جسماني و الگوي خواب را هم بهبود ميبخشد و معموالً بعد از سي سالگي كيفيت
هاي جسماني نظير هماهنگي يا استقامت عضالني كاهش مي يابد اين عالئم پيري در حقيقت ممكن
است بعد از آن Created in Master PDF Editor - Demo Version Created
in Master PDF Editor - Demo Versionيواشيواش در منحني آمادگي جسماني ما
سير نزولي پيدا بكند كه كسب آمادگي جسماني ميتواند اين منحني يا شروع منحني را به تأخير
بياندازد و پيري را يا اثرات آن ديرتر در فرد مشاهد شود .اصول اوليه تمرين و آمادگي جسماني
در مورد آمادگي جسماني بايد به اين نكته اشاره كرد كه آمادگي جسماني زماني ميتواند اين اثرات
مفيد و سازنده را در پي داشته باشد كه با آموزش علمي و پيروي از يك سري اصول اساسي
پيگري شود و با اين اصول خودش را نشان بدهد در رابطه با آمادگي جسماني متخصيصين اين
امر 7مورد را به عنوان اصول اوليه و مهم تمرين و آموزش آمادگي جسماني مطرح كرد كه اين
هفت اصل بايد مورد توجه مربيان آمادگي جسماني و افرادي كه خودشان فعاليت هاي جسماني و
ورزشي را شروع مي كنند مد نظر قرار بگيرد .اين هفت اصل عبارتند از- 1 :اصل اضافه بار يا
اصل بار اضافي( :بر طبق اين اصل براي بهبود آمادگي جسماني بايد تمرين در فشاري باالتر از
حد عادي اجرا شود .و هنگامي كه حد باالتري از تمرين حاصل شد تمرين بايستي در سطحي
ادامه پيدا كند كه نتايج حاصله از آن حفظ شود .اگر بخواهيم مثالي بزنيم فرض كنيد كه قدرت
عضالني فردي بيست كيلوگرم است اين فرد اگر بخواهد بحث آمادگي جسماني را براساس بحث
اصل اضافه بار اجر كند بايد وزنه اي اندكي بيش از بيست كيلوگرم را انتخاب كند تا اثر كافي و
وافي بر روي عضله اش بگذارد- 2 .اصل ويژگي است :نوع تغييرات فيزيولوژيك كه از تمرين
حاصل مي شود با نوع تمرين به كار گرفته شده ارتباط دارد .به عبارتي ما هر گونه تغيير
فيزيولوژيك را با هر گونه تمرين نمي توانيم به دست بياوريم برنامه هاي تمريني بايد با نتايج و
پيامدهاي خاص در ذهن فرد طراحي شود مثال اگر هدف فرد بهبود استقامت قلبي تنفسي است
بايستي فعاليت ها و نوع تمريناتش به گونه اي باشد كه استقامت قلبي و تنفسي را افزايش دهد و
اگر هدفش بهبود قدرت عضالني است اين تمرينات بايستي به گونه اي انتخاب شود كه قدرت
عضالني او را افزايش دهد به طور مثال اگر شخص بخواهد استقامت قلبي و تنفسي را افزايش
دهد ديگر نمي تواند با تمرينات با وزنه اين كار انجام دهد بايستي شروع به دويدن بكند بايد شروع
به تمرينات هوازي بكند و برعكس اگر هدف شخص افزايش قدرت عضالني است فقط با دويدن
نمي توان به اين هدف رسيد بلكه بايد شروع به كار با وزنه به عنوان يكي از عوامل اصلي شروع
و ادامه دهد- 3 .حد آمادگي فرد :در بحث آمادگي جسماني و براي شروع برنامه آمادگي جسماني
با مجوز پزشك براي تمرين بسيار ضروري است .البته اين شرايط مربوط به زماني است كه در
شرايط سني خاصي قرار داشته باشيم و يا احساس بكنيم كه بايد با دقت بيشتري اين كار را انجام
دهيم ولي در هر صورت ما بايد مطمئن شويم كه آن تمريناتي كه انجام مي دهيم از نظر پزشكي
براي ما چندان سنگين نخواهد بود و يا مشكالت خاصي در پي نخواهد داشت .بنابراين ما بايد ابتدا
مجوز پزشك را داشته باشيم براي تمرينات خاصي كه مي خواهيم شروع بكنيم و پس از آن بايد
سطح آمادگي جسماني خودمان را مشخص كنيم اين ميزاني كه ارزيابي شده در برنامه ريزي براي
نوع تمرين بايد مشخص كنيم و مد نظر قرار دهيم طبيعي است كه افرادي Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionكه از ميزان آمادگي جسماني كمتري برخوردار هستند در مقايسه با افراد
آماده بايستي فشار كمتري را تحمل كنند و تمريناتشان بايد با فشار كمتري برگزار كنند لذا برنامه
هاي تمريني بايستي با سطح اوليه آمادگي جسماني فرد كامالً سازگار باشد- 4 .اصل گرم كردن و
برگشتن به حالت اوليه برنامه گرم كردن حدوداً بين 5تا 10دقيقه بايستي انجام شود .پس از اتمام
برنامه تمرين بايستي يك دوره 5تا 10دقيقهاي را هم در انتهاي تمرين براي سرد كردن بدن در
نظر قرار بدهيم .ميزان گرم كردن يا سرد كردن بسيار مرتبط با آن اصل سوم است :يعني اصل
حد آمادگي فرد تمرينات كششي و فعاليتهاي هوازي ماليم بهترين نوع تمرينات هستند براي گرم
كردن - 5اصل روند پيشرفت يعني در طراحي تمرينات بايد روند پيشرفت را در نظر گرفت .
پيشرفت بخش مهمي از برنامه هاي تمريني است و ارتباط تنگاتنگي با تفاوت هاي فردي دارد.
يعني ميزان پيشرفت هر فردي متناسب با شرايط خودش است .حاال اگر ما سطح اوليه آمادگي
جسماني را به عنوان نقطه شروع در نظر بگيريم بايستي زماني كه فرد سيستم بدنش با نوع تمرين
سازگاري پيدا كرد ميزان اين فعاليت متناسب با سازگاري و متناسب با آمادگي جسماني فرد
پيشرفت داده شود ،تغيير كند .حاال اين تغيير مي تواند در شدت تمرين باشد يا مدت تمرين و يا
تعداد تكرارها انجام شود .يعني با افزايش شدت يا تغييري در ميزان شدت ،مدت يا تكرار مي توان
روند پيشرفت را استارت زد .حاال اين روند پيشرفت را نكتهاي كه است اين است كه روند
پيشرفت كامال براي ما و مربي بايد مشخص باشد .چرا؟ براي اينكه اين روند پيشرفت انگيزه اي
را در فرد ايجاد مي كند كه بتواند اين پيشرفت را مرتب افزايش دهد و يك حالت برانگيختگي
براي ادامه تمرين ايجاد خواهد كرد- 6 .اصل تفاوتهاي فردي در برنامه ريزي تمرين براي
آمادگي جسماني نيازها و اهداف خود بايستي مورد توجه قرار گيرد .دراين ميان عواملي كه بر
روي اين اجرا تأثيرگذار هستند بسيار مهم است كه عمده بحث ما تفاوت هاي فردي است .خوب
اين تفاوت هاي فردي ،ما از چه نظر با ديگران تفاوت داريم .اين تفاوت از لحاظ شرايط جسمي
است ،از لحاظ شرايط روحي است ،نوع شغل ،تغذيه ،شيوه زندگي ،ميزان فشار رواني است كه
فرد در جريان زندگي متحمل ميشود ،اينها عواملي هستندكه در حقيقت بر روي فرد و ميزان
پيشرفت فرد اثرگذار هستند- 7 .ايمني ممكن است كه اين سوال مطرح شود كه چرا ايمني به
عنوان اصل اول گذاشته نشده است؟ ايمني اصلي است كه در حقيقت در كنار تمامي اين اصول
خودنمايي ميكند .و اصوالً وقتي ما ابتداي صحبتمان عرض كرديم كه فرد بايستي به پزشك
مراجعه بكند ما در آنجا بحث ايمني را مطرح مي كنيم چرا كه آزمايشات و معاينات كامل پزشكي
است كه به فرد اين اطمينان را مي دهد كه آيا از ايمني الزم اين نوع تمرين با توجه به شرايط
خود برخوردار است كه يا نه؟ حاال بحث معاينات كامل پزشكي و بحث ايمني در مواقع خاصي7
مثل شروع تمرين براي فردي كه مدتهاي طوالني فعاليت نكرده يا فردي كه در تمرينات
بازپروري است مثال بعد از يك بيماري www.touba91.blogfa.com Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionقلبي و يا پس از يك عمل جراحي خاص شروع به تمرين ميكند و يا پس از
يك آسيب ديدگي طوالني مدت شروع به تمرين ميكند و يا مدتها تمرين نكرده است و شروع به
تمرين ميكند از اهميت زيادي برخوردار است .طبيعي است كه در بسياري از تمرينات صدمه
خوردگي وجود دارد به خصوص براي بخش هايي مثل سر ،گردن ،چشم ها ،دندانها كه بايد به ياد
آوريم كه ايمني آنها هم از لحاظ جسمي و هم اينكه ما در برخي از تمرينات بايد از وسايل حفاظتي
استفاده بكنيم .مثال ساق پا در كسي كه مي خواهد تمرينات فوتبال شروع كند ،ساق پا نياز به
محافظ دارد بنابراين محافظ ساق پا به عنوان اصل اساسي در شروع تمرينات بايد خودش را نشان
دهد و اين بايد مد نظر قرار بگيرد هم براي مربي و هم براي خود فردي كه شروع به تمرين
ميكند .طراحي برنامه تمرين در ادامه ما پس از اينكه اصول هفت گانه را به عنوان استارت كار
در نظر گرفتيم ميخواهيم يك برنامه تمريني را طراحي 7بكنيم يعني ما در يك برنامه قصد داريم
آمادگي جسماني را افزايش دهيم و يا شروع به كسب آمادگي جسماني كنيم حاال ميخواهيم يك
برنامه تمريني را كه اين آمادگي جسماني را براي ما فراهم ميكند و احتمال مي دهيم با اجراي اين
برنامهها بتوانيم به كسب آن نايل شويم ،ميخواهيم يك برنامه تمريني را طراحي 7بكنيم .در يك
برنامه تمريني كه ميخواهيم برنامه ريزي كنيم 4عنصر را بايد در نظر بگيريم- 1 :شدت تمرين
شدت عبارت است از درجهاي از تالش و نيرويي كه فرد در مدت تمرين اعمال ميكند .براي مثال
اگر ميزان تالشي كه توسط يك دونده صورت مي گيرد 80%سطح نهايي آن باشد اين ميشود
ميزان شدت تمرين ايشان .و يا فرد از مجموعه نيرو يا حداكثر تالش فرد كه 100%است با %
80اين فشار تمريناتش را شروع ميكند و يا اگر بخواهيم از نظر وزن يا كيلوگرم بخواهيم محاسبه
كنيم ميزان نيروي اعمال ش ده در تمرين البته تمرين قدرتي بر حسب مقدار وزنه جابجا 7شده را
ميگويند شدت تمرين .براي مثال اگر شخصي 80تن يا 80كيلوگرم را بر فرض در يك برنامه
قدرتي جابجا 7كند ميگويند ميزان شدت فرد در 80كيلوگرم يا 80پوند است- 2 .مدت تمرين مدت
عبارت است از طول زمان فعاليت يا به عبارتي طول فعاليت كه بر حسب زمان بيان ميشود .مثال
ميگويند فردي بيست دقيقه تمرين ميكند ،بيست دقيقه ميدود ،چهل دقيقه وزنه ميزند ،سي دقيقه شنا
مي كند ،اين زمانها ميشود مدت تمرين شخص- 3 .ميزان تكرار تمرين تكرار تعداد جلسات تمرين
در يك هفته است .مثال اگر شخص در هفته سه جلسه يا چهار جلسه تمرين ميكند ،ميگويند كه
ميزان تكرار تمرين فرد سه الي چهار جلسه است .بعد ميگويند به چه مدت؟ گفته ميشود كه فرد
سه جلسه تمرين ميكند هر جلسه سي دقيقه .ميگويند با چه شدتي؟ گفته ميشود كه هر جلسه شدت
تمرين شخص مثال 80%توانايي فرد است .ميگويند 80%توانايي شما چند است؟ گفته ميشود در
وزنه 60كيلوگرم Created in Master PDF Editor - Demo Version
Created in Master PDF Editor - Demo Version %80توانايي من است و يا
اگر مثال در دويدن است گفته ميشود كه بيست دقيقه كه دويده مي شود با آن سرعتي كه دويده
ميشود شدتي است كه در اين دايره قرار ميگيرد بستگي به نوع تمرين است- 4 .چگونه تمرين كند
يا شيوه تمرين وقتي شدت تمرين و مدت و تكرار آن مشخص شد سوال ميشود كه چگونه ميخواهيد
تمرين كنيد؟ اين را تحت عنوان شيوه تمرين نام ميبرند .شيوه تمرين عبارت است از نوع تمريني
كه دار يم انجام ميده مي .مثالً قايقراني ،دوچرخهسواري ،تمرينات كششي ،تمرينات با وزنه ،اينها
هر كدام تمرينات مختلفي هستند كه با هدف مختلفي هم مورد استفاده قرار ميگيرند و بنابراين
انتخاب نوع تمرين بايد متناسب با هدف مورد نظر باشد .مثالً اگر هدف شخصي از كسب آمادگي
جسماني كارايي قلبي و عروقي است مي تواند شيوه تمرينش را ج اگينگ انتخاب نمايد .جاگينگ
در حقيقت راهپيمايي تند يا دويدن آهسته ،آهسته دويدن يا تند راه رفتن .شخص بايد با چه شدتي
كار كند يا چه هدف و تواني مي توان جاگينگ را انجام دهد .گفته مي شود 70%.پس شدت
تمرين شخص ميشود 70%كل تواناييش .چه مدت جاگينگ بكند؟ چهل دقيقه يا سي دقيقه كه اين
ميشود مدت آن .چند بار اين كار را در هفته انجام دهد؟ تصميم ميگيرد 5بار يا برنامهريزي ميكند
و 5بار انجام دهد كه اين مي شود تكرار .بنابراين در يك الگوي تمريني شيوه تمرين ،شدت ،مدت
و تكرارش كامالً مشخص باشد .براي افرادي كه اولين بار اقدام به تمرين ميكنند اين افراد چنانچه
تمريناتشان را با شدت كم و مدت طوالني برنامهريزي كنند خيلي بهتر به اهداف خودشان خواهند
رسيد .بنابراين مواردي چون مدت و تكرار مواردي هستند كه با اهداف تمريني قابل دستكاري
هستند .مثال افراد چاق ميتوانند تمرين با مدت كم و تكرار زياد در هفته انجام بدهند كه اين بسيار
براي آنها مفيد است و ميتواند اثرات بسيار موثري براي آنها داشته باشد .بنابراين نبايد فراموش
كرد كه در برنامهريزي عالوه بر تعيين شدت ،مدت ،تكرار و شيوه تمرين بايستي خصوصيات
فردي را هم در نظر بگيريم .خصوصيات جسماني فرد ،وضعيت پزشكي و سن شخص كه در
هنگام تعيين و طراحي يك برنامه تمريني بايستي مدنظر قرار بگيرد .البته عده اي معتقد هستند كه
جنسيت نيز بايد به عنوان يك عامل در نظر گرفت البته بايستي دقت كرد كه درست است كه
مردان و زنان در هنگام تمرين عكسالعمل مشابهاي دارند ما بايد اين را در چارچوب تفاوتهاي
فردي مد نظر قرار بگيريم .آمادگي تندرستي و اجزاي آن اين سوال مطرح ميشود كه اگر هدف ما
از آمادگي جسماني در حقيقت براساس آن تقسيم بندي كه قبال انجام شده بود كه آمادگي جسمي در
دو شاخه يكي آمادگي تندرستي و ديگري آمادگي حركتي يا تكنيك هاي حركتي است اجزاي هر
كدام كجاست يعني فرض كنيد كه شخص هدفش از آمادگي جسماني كسب آمادگي تندرستي است
در ابتدا .اين آمادگي تندرستي يك سري اجزاي مختلفي دارد كه ما در طراحي و برنامه ريزي و
Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in Master
PDF Editor - Demo Versionهدفگذاريمان بايستي به آنها برسيم .درخصوص اجزاء
آمادگي تندرستي ما پنج جزء را مطرح مي كنيم .اين 5جزء در آمادگي تندرستي عبارتند از- 1 :
استقامت قلبي عروقي - 2تركيب بدني - 3قدرت - 4استقامت عضالني - 5انعطافپذيري بنابراين
اجزاي آمادگي تندرستي داراي يا دربرگيرنده اين 5جزء هستند كه حاال هر كدام از آنها را به
ترتيب هم تعريف خواهيم كرد و هم اجزاء و زيرمجموعههاي آنها را توضيح خواهيم داد .اجزاي
آمادگي تندرستي جزء اول كه بسيار مهم است در بحث آمادگي تندرستي استقامت قلبي و عروقي
است تعريفي كه از استقامت قلبي و عروقي كردهاند بدين شكل است كه استقامت قلبي عروقي
عبارت است از توانايي بدن در اكسيژنرساني به عضالت در حالت كار جهت انجام فعاليت
جسماني .بنابراين در استقامت قلبي و عروقي بحث سيستم قلب و رگهاي خوني و بحث سيستم
تنفس يا ريهها واقعا ً حرف اول را ميزند و بايستي به عنوان يك عامل اصلي به آن نگاه كرد.
طبيعي است كه به دليل مزايايي كه بهبود كارايي قلبي و تنفسي دارد اين به عنوان جزء اصلي
آمادگي تندرستي مطرح شده است چرا كه اگر اكسيژن كافي توسط سيستم قلبي و تنفسي در اختيار
عضالتي كه در حال كار هستند قرار گرفته نشود و قرار داده نشود از كيفيت و ميزان اجرا كاسته
خواهد شد .براي اينكه اين استقامت قلبي و عروقي بدست آيد چند مولفه را بايد در نظر بگيريم
چگونه ميتوانيم استقامت قلبي و عروقي را بدست بياوريم؟ عناصري كه در كسب اين استقامت
قلبي عروقي اثرگذار هستند- 1 :تمرين :براي اين ما به استقامت قلبي عروقي برسيم بايستي
تمرين كرد يعني درحقيقت بايستي از فقر حركتي خودمان را جدا كنيم .تحقيقات نشان داده كه
كساني كه آمادگي قلبي عروقي خوبي ندارند عضالت ضعيفي هم ميتوانند بعداً داشته باشند و
استخوانهايش عملكرد خوبي از خودشان نشان ندهند ،اكسيژن به اندازه كافي به ايشان نميرسد،
عناصر داخلياشان مثل رودهها و مثانه هم دچار اشكال خواهد شد .بنابراين عدم فعاليت جسماني
عامل بسيار خطرناكي است در اين كه فرد به استقامت قلبي عروقي نرسد و زماني كه اين
استقامت را پيدا نكرد فرد مستعد است براي مواردي مانند امراض قلبي يا سكته قلبي .البته
مواردي مانند فشار خون و چاقي هم ميتوانند با امراض قلبي در ارتباط باشند كه تمرينات منظم
ميتواند نقش بسيار موثري در حفظ بدن از آن بيماري و از اين عارضه را ايفا كند- 2 .انرژي :در
رابطه با بحث انرژي ما دو سيستم را در بحث آمادگي جسماني داريم كه تحت عنوان - :سيستم
ايروبيك (هوازي -سيستم آن ايروبيك (بيهوازي) Created in Master PDF Editor -
Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionسيستم
بيهوازي در حقيقت سيستم است كه تامين انرژي مورد نياز فعاليت هايي را به عهده دارد كه اين
فعاليتها نيازمند اين هستند كه يك انرژي زيادي براي مدت كوتاهي در اختيار بدن قرار بگيرد .
مثل دوي سرعت،دو صد متر سرعت ،در دوي صد متر سرعت ما زمان بسيار كوتاه و انرژي كه
ما نياز داريم بسيار است منتهي در يك زمان بسيار كم .بنابراين بدن در حقيقت اين نوع تمرين را
بدون حضور اكسيژن انجام مي دهد براي همين به آن بيهوازي گفته مي شود .سيستم بيهوازي
عمدتا مخصوص تمرينات شديدي است كه حدودا تا 1/5دقيقه انجام ميشود و مادهاي كه در اثر
اين فعاليت در طول 1/5دقيقه در بدن ايجاد ميشود اسيد الكتيك نام دارد .و اين اسيد الكتيك همان
مادهاي است كه در عضالت متراكم ميشود و نهايتا خستگي را سبب خواهد شد .سيستم هوازي يا
ايروبيك :سيستمي است كه انرژي بدن را براي فعاليتهايي تأمين ميكند كه انرژي كم دارد ،در
حقيقت نياز به انرژي كم دارد اما زمانشان طوالني است .مثل راهپيمايي يا جاگينگ كه براي يك
مدت زمان طوالني با شدت كم .عمدتا ً جاگينگ در 5مايل .بنابراين در اين گونه تمرينات مقدار
اكسيژني كه وارد بدن ميشود بايستي كفاف تأمين انرژي آن فعاليت را داشته باشد .البته ما
فعاليتهايي را داريم كه از هر دو سيستم استفاده ميكند مثالً در فوتب ال شما در بخشها يا مقاطعي7
از بازي فوتبال مجبوريد كه خيلي سريع بدويد و ممكن است كه نوع تمرين يا نوع سيستم انرژي
شما در يك جا بي هوازي است و در يك جا ممكن است آهسته گام برداريد يا طول زمين را طي
ميكنيد كه آن ممكن است تحت عنوان هوازي مطرح شود .در هر صورت در فعاليتهاي شديد
تقريبا ً به مدت 1/5دقيقه كل فعاليت شديد باشد و طول مدت فعاليت تا 1/5دقيقه باشد سيستم
بيهوازي است و به محض اينكه شدت فعاليت كم شد و مدت آن افزايش پيدا كرد سيستم تمرين
انرژي بدن ما سيستم هوازي خواهد شد .سيستم يا استقامت قلبي عروقي عالوه بر اين كه با تمرين
در ارتباط است عالوه بر اينكه با انرژي به عنوان يك عامل در ارتباط است با عنوان سومي نيز
در ارتباط است كه عبارتند از- 3 :كارايي هوازي بدن :عبارت است از توانايي بدن در تأمين
سوخت و اكسيژن براي عضالت .يعني قلب اين ظرفيت را داشته باشد كه خون را پمپاژ كند.
طبيعي است قلب آماده و قوي با هر ضربه توانايي اعمال و توليد نيروي بيشتري را دارد در نتيجه
حجم بيشتري از خون را به سمت سر و بدن پمپاژ ميكند .اما اگر قلب ضعيف باشد مجبور است
براي آن ميزان خون چندين ضربه بزند .بحث ديگري كه در رابطه با كارايي هوازي براي ثبات
قلبي عروقي خود را نشان مي دهد كارايي ريهها است .كارايي ريهها :يعني مقدار اكسيژني كه
ميتواند در اختيار عضالت در هنگام كار قرار بگيرد .ما غذا را مصرف ميكنيم چرا؟ 7براي اينكه
بتوانيم سوخت ضروري توليد بكنيم و براي اينكه اين سوخت توليد شود نياز به اكسيژن است و
اين اكسيژن از كجا تأمين ميشود؟ از ريهها .بنابراين به ميزان اكسيژني كه توسط Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionريهها تأمين ميشود و از منظر ديگر توانايي خون تا انتقال اين اكسيژن به
عضالت نقش اساسي را در استقامت قلبي عروقي ايفا ميكند به خصوص در تمرينات شديد كه نياز
به اكسيژن افزايش پيدا خواهد كرد و بنابراين فردي كه داراي سيستمهاي گردش خون و تنفس
تقويت شدهاي است قاعدتا ً از سيستم اكسيژنرساني بهتري هم برخوردار است و وقتي كه از سيستم
اكسيژن رساني بهتري برخوردار است تمرينات را ميتواند براي مدت طوالنيتري هم انجام بدهد.
تمرينات هوازي :نبايستي اين را از نظر دور داشت كه تمرينات هوازي فوايد بسياري دارند و
دوره زماني انجام آنها طوالني است اما در حقيقت شدت آنها كم است .تمريناتي مثل
دوچرخهسواري ،مثل طنابزدن ،قايقراني ،پيادهروي ،اسكي ،صحرانوردي اينها تمرينات هوازي
هستند .اجراي اين تمرينات اسيد الكتيك كمتري توليد ميكند در نتيجه بدن ديرتر خسته مي شود،
استقامت بدن را افزايش ميدهد ،فشارخون را پايين ميآورد ،كارايي قلب را بهتر خواهد كرد،
ضربان قلب در هنگام كار و تمرين نسبتا ً پايين است .و به اين نكته نيز بايد اشاره كرد كه در بحث
استقامت قلبي عروقي آن افرادي كه آمادهتر هستند در بحث بازگشت به حالت اوليه يعني پس از
تمرين خيلي سريعتر و زودتر از افرادي كه غير آماده هستند به حالت اوليه برمي گردند .ما
هميشه مثال ميزنيم و فردي كه پلههاي يك ساختمان را باال ميآيد و به طبقه مورد نظر مي رسد و
در حال نفس نفس زدن است با كسي كه بدن آمادهتري دارد خيلي زود نفس نفس زدنش كاهش پيدا
ميكند و حالت عادي به خود ميگيرد اما فردي كه آمادگي قلبي عروقي يا استقامت قلبي عروقي
خوبي ندارد در حقيقت زمان طوالنيتري را مجبور است نفس نفس بزند تا به وضعيت اوليه
خودش بازگردد .كسي كه بخواهد آمادگي قلبي عروقي خود را افزايش دهد از همان عناصري كه
قبالً ذكر شد بحث شدت ،مدت ،تكرار و شيوه تمرين را بايستي براساس هدف خودش مد نظر
قرار بدهد وليكن بايد به عنوان يك قياس يا نشانه كسي اين سوال را بكند كه من بر چه اساس
ميزان شدتم را در استقامت قلبي و تنفسي تعيين بكنم؟ تعيين ضربان قلب يكي از بهترين
نشانههاست براي اينكه فرد ببيند با چه شدتي بايستي كار بكند .فرمولي هم در اين رابطه مطرح
ميكنند و ميگويند براي اينكه شما ضربان قلب بيشينهاتان يا ضربان قلب تخمينياتان را پيدا بكنيد كه
بر چه اساسي است؟ عدد 120را منهاي سن بكنيد ميشود ضربه در دقيقه ،و بهترين محدوده اين
است كه فرد چيزي بين 70تا 80درصد ضربان قلب بيشينه را به عنوان شدت تمرين استفاده
بكند .اما بايد يادمان باشد كه اين 70تا 80درصد را هم بايستي با نظر پزشك يا توافق پزشك
متخصص خودش در نظر بگيرد در واقع به صورت سرخود يا بدون مشورت پزشكي به
خصوص براي كساني كه سن باال دارند به هيچ عنوان اين را بالفاصله شروع نكنند بلكه با نظر
پزشك متخصص اين را در نظر بگيرند و اجرا بكند .استقامت قلبي -عروقي و قدرت عضالني
عامل ديگري كه بايستي به آن اشاره كرد اينكه آمادگي قلبي عروقي فرد واقعا ً شاخص بسيار
خوبي است براي اينكه ببينيم كه فرد در حقيقت داراي آمادگي جسماني خوبي است يا نه .يعني
وقتي كسي ميگويند كه كسي آمادگي جسماني Created in Master PDF Editor -
Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionخوبي
دارد يا ندارد خوب طبيعي است كه عناصر مختلفي درگير هستند مثل استقامت ،مثل قدرت ،مثل
انعطافپذيري اما استقامت قلبي عروقي يكي از بهترين عناصريست كه آمادگي جسماني خود را
مشخص مي كند و ميشود در مورد فرد قضاوت كرد كه آيا از آمادگي جسماني خوبي برخوردار
است يا خداي ناكرده آمادگي جسماني دچار ضعف خواهد بود .در ادامه پس از استقامت قلبي
عروقي كه يكي از عناصر آمادگي جسماني و تندرستي اشاره كرديم اصول ديگري كه در آمادگي
جسماني خودنمايي ميكند بحث قدرت و استقامت عضالني است بنابراين ما بايد قدرت و استقامت
عضالني را تعريف كنيم و بعد ببينيم كه براي اينكه به اين عنصر آمادگي جسماني تندرستي يا
آمادگي تندرستي دست پيدا بكنيم چه نوع تمريناتي را بايد بدان اشاره كنيم .از قدرت عضالني
شروع ميكنيم به چه ميگويند قدرت عضالني؟ قدرت عضالني توانايي يك عضله يا گروه عضالني
است براي اعمال نيرو در مقابل يك شي مقاوم .مقدار نيروي بيشينهاي كه يك عضله يا گروه
عضالني فقط براي يك مرتبه و يك بار ميتواند در مقابل يك نيرو مقاوم اعمال بكند .استقامت
عضالني ،توانايي عضله يا گروه عضالني براي اعمال نيرو در مقابل يك نيروي مقاوم به طور
پيوسته است .استقامت عضالني با ظرفيت عضله يا گروه عضالني در حفظ و ادامه حالت
انقباضي براي يك محدوده زماني .بايستي دقت كرد عضالت مختلف در بدن قدرت و استقامت
متفاوتي دارند .طبيعي است عضالتي كه بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرند قويترند و استقامتيتر
نسبت به عضالتي كه كمتر مورد استفاده قرار ميگيرند و حفظ استقامت و قدرت عضله با ميزان
فعاليت عضله ارتباط كامالً مستقيمي دارد يعني هر چه قدر كه از عضله استفاده نشود قدرت و
استقامت آن كاهش پيدا ميكند .بعضي افراد فكر ميكنند كه قدرت و استقامت عضالني فقط براي
ورزشكارها است و يا براي اجراي كارهاي سنگين است در حالي كه اين طور نيست قدرت و
استقامت عضالني براي مسئوليتها و كارهاي روزمره ما اصول اساسي است .براي حفظ قامت
خودمان و يا براي اينكه ديرتر خسته شويم كامالً اساسي است و كامالً نياز است .با افزايش سن
حفظ سطح مناسبي از استقامت و قدرت عضالني كامالً ضروري است حتي اگر ما داريم دوران
نوتواني و بازپروري را پس از آزردگي يا بيماري طي ميكنيم حفظ استقامت و قدرت عضالني باز
هم نقش اساسي را ايفا ميكند .براي جلوگيري از دردهاي مفصلي و آسيبهاي مفصلي براي
جلوگيري از كمردردها اينها بسيار نقش اساسي را ايفا مي كنند بنابراين از ديدگاه آمادگي جسماني
تندرستي صرف نظر از شرايط سني توسعه عضالت و حفظ آنها براي ادامه زندگي از اهميت
بسياري برخوردار است اما طبيعي است براي ورزشكاران و كساني كه كارهاي قهرماني ميكنند
اين اهميت دو چندان خواهد شد .مثالً تمرين قدرتي براي يك دونده سرعت و يا پرتابكننده وزنه با
يك ژيمناست اينها همه الزم است اما آيا همه اينها قدرت و استقامت عضالتشان و نيازشان به
قدرت و استقامت عضالت يكسان است يعني براي يك پرتاب كننده وزنه بايد قدرت و استقامت
عضالتش در حقيقت مشابه است با يك دونده سرعت يا با يك ژيمناست؟ قطعا ً اينطور نيست گروه
عضالني كه ما بايد قوي بكنيم يا استقامت آن را افزايش دهيم بسيار ارتباط مهمي را دارد و ارتباط
نزديكي دارد با نوع رشته ورزشيCreated in Master PDF Editor - Demo .
Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionانواع تمرينات 1
-تمرينات هم طول (ايزومتريك)( -انقباضي ايستا) - 2تمرينات هم تنش (ايزوتونيك) - 3تمرينات
ايزوكنتيك تمرينات هم طول يا ايزومتريك تمريناتي است كه طي آن عضله وقتي از طريق هم
طول منقبض ميشود كه در برابر يك مانع يا يك مقاومت ثابت نيرو اعمال ميكند و طول عضله
هيچ تغييري پيدا نخواهد كرد .يعني نيرو وارد ميشود اما طول عضالت تغييري نميكند يا حركت
جزئي دارد يا هيچ حركتي در مفاصل به چشم نخورد .گاها ً اين تمرينات هم طول يا انقباض ايستا
ميگويند مثالً ما حداكثر نيرو را در مقابل يك مانع ثابت به كار ببريم .مثالً وقتي ما در برابر يك
ديوار قرار ميگيريم و كف دستها را روي ديوار ميگذاريم و فشار ميدهيم اين را تمرين ايزومتريك
است .ما نيرو توليد كرديم اما طول عضله هيچ تغييري نميكند يا خيلي كم تغيير كرده است .يا مثالً
بازوها را در حد شانه بلند ميكنيم و كف دستها را روي هم ميگذاريم بعد دو تا كف دست را به هم
فشار ميدهيم البته مشروط بر اينكه عضالت مخالف حركتي نكنند اين نوع تمرين بايستي حدوداً 5
ثانيه بيشتر انجام نشود و تعداد تكرارش چه قدر باشد؟ 5تا 10مرتبه در طي يك روز .چه قدر
فشار وارد بكنيم با چه شدتي؟ با حداكثر نيرو .در تمرينات هم طول زمان 5ثانيه ،تعداد تكرار 5
تا 10مرتبه ،حداكثر نيرو است .مزاياي اين نوع تمرين اين است كه نياز به تجهيزات زيادي
ندارد ما از هر مانع ثابتي ميتوانيم استفاده بكنيم حتي بدن خود شخص كه به عنوان يك مقاوم مد
نظر قرار دهيم .البته محدوديتهايي براي تمرين وجود دارد و محدوديتهايش اين است كه در اين
نوع تمرين قدرت فقط در يك زاويه خاص توسعه پيدا مي د كن .و اين نوع تمرين در اواخر دهه
1960يا اوايل 1970معمول بوده و امروزه از اين نوع تمرين براي توسعه قدرت در زاويه
مفصلي خاص و مراحل بازتواني و بازپروري استفاده ميكنند .انقباض هم تنش يا ايزومتريك در
اين انقباض با توليد نيرو در عضله طول آن تغيير پيدا ميكند .برخالف تمرينات ايزومتريك يعني
حركت در مفصل صورت ميگيرد ،نيرو توليد ميشود ،طول عضله بلند و كوتاه ميشود .مثالً ما
وزنهاي دستمان ميگيريم و دست و آرنج را خم و راست ميكنيم اين يك نوع تمرين آيزومتريك
است .براي انقباض ايزوتونيك معموالً از وزنه هايي مانن د دمبل ،هالتر و يا دستگاههايي چون
يونيورسال و دستگاههاي مختلف تمريني استفاده ميكنند .امروزه تمرينات ايزوتونيك يكي از
بهترين راههاي عمومي و رايج براي توسعه قدرت و استقامت عضالني است و همين نوع
تمرينات است كه ما در رشتههاي مختلف ورزشي ميبينيم .تمرينات ايزوكنتيك تمرينات ايزوكنتيك
تمريناتي است كه طول عضله تغيير پيدا ميكند اما سرعت انقباض درطول دامنه حركت ثابت باقي
ميماند .محدوديتهايش اين است كه حتما بايد با دستگاه اجرا شودCreated in Master .
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionنمونه دستگاه ايزوكنتيك سايبكس است در اين دستگاه نيروي مقاوم بدون توجه به
نيروي اعمال شده از لحاظ سرعتي ثابت باقي ميماند .البته چون دستگاههاي ايزوكنتيك معموال
گران هستند لذا از اين گونه دستگاهها بيشتر براي تشخيص و درمان آسيبهاي مختلف ورزشي
استفاده ميكنند .آيا استقامت و قدرت عضالني قابل افزايش است؟ جواب آري است .اگر به خاطر
داشته باشيد زماني كه اصول تمرين را ميگفتيم ،گفته شد كه در اصول تمرين ما شدت را داريم،
تكرار را داريم .در اينجا هم ميتوانيم از اين عناصر استفاده بكنيم و يا اصل اضافه بار يا بار
اضافي كه پيش از اين راجع به آن بحث شد .يعني ما ميتوانيم تكرارمان را بيشتر كنيم .ميتوانيم
نيروي مقاوم را افزايش دهيم .قبالً 50كيلو ميزديم االن 60كيلوگرم بزنيد قبال 3تا 50كيلوگرم
ميزديم االن 5تا 50كيلوگرم بزنيد .در حقيقت تكرار بيشينه را بيشتر كنيد .تكرار بيشينه چيست؟
تكرار بيشينه عبارت است از بيشترين وزنهاي را كه با يك فشار بلند ميشود .تكرار يعني اجراي
حركت طراحي 7شده يا تمرين در طول دامنه مفصل .مي شود چند ست اين كار را انجام داد .ست
يعني تعداد تكرارها و اجراي بدون استراحت .بنابراين اين تعداد تكرار ،تعداد ست ،ميزان شدت،
از مدت ،ما ميتوانيم مدت تمرين را افزايش دهيم اينها ابزارها يا شيوههايي هستند كه به واسطه
آنها ما ميتوانيم قدرت و استقامت عضالني خودمان را طي يك برنامه منظم افزايش دهيم و متناسب
با آن روند توسعه را طي كنيمCreated in Master PDF Editor - Demo .
Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionجلسه چهارم
انعطافپذيري حداكثر دامنه حركت در يك مفصل حداكثر دامنه حركت در يك مفصل را اصطالحاً7
انعطافپذيري ميگويند .حدود حركت ممكن در يك مفصل بدون فشار غيرضروري .اين عامل يعني
انعطاف پذيري يكي از مهم ترين عناصر آمادگي جسماني است كه در پيشگيري از آسيبهاي
عضالني فوقالعاده موثر است .ممكن است اين سوال مطرح شود كه ضعف انعطافپذيري چه
مشكالتي دربر خواهد داشت و پيامد آن چيست؟ ضعف انعطافپذيري موجب ناهماهنگي در حركت
به صورت ناشيانه است .و در نتيجه به علت ناهماهنگي و به علت ناشيانه اجرا كردن حركت
آسيب ديدگي افزايش پيدا ميكند و به همين دليل است كه برنامه هاي كششي كه نوعي انعطافپذيري
است هم قبل و هم بعد از تمرين درد عضالني و گرفتگي يا سفتي بدن به خصوص بعد از
فعاليتهاي شديد بهبود پيدا ميكند .انعطافپذيري موجب اجراي موثر تمام فعاليتهاي حركتي اعم از
فعاليت هاي مرتبط با كار روزمره و فعاليتهاي ورزشي ميشود .و فرد را براي اجراي بهتر
فعاليتهاي ورزشي ياري ميكند و معموال ما به اين عامل ا كم توجه ميكنيم يا ناديده ميگيريم .البته
انعطافپذيري يك ويژگي عمومي نيست و هر مفصل به صورت اختصاصي تعريف ميشود و عمل
ميشود مثال انعطافپذيري در مفصل زانو ب ا انعطافپذيري در ستون فقرات خيلي متفاوت است .و
دامنه حركت در مفاصل بستگي به ساختمان مفصل نيز دارد مثال انعطافپذيري در زانو با
انعطافپذيري در آرنج براساس شكل مفصل تغيير خواهد يافت .مثال در زانو و مفصل حركت در
يك جهت است .خم و بسته شدن ،اما مفصل شانه و را ن مفاصلي هستند كه انعطافپذيري در آنها
در يك جهت نيست بلكه در چندين جهت انجام ميگيرد .عالوه بر ساختمان مفصل عنصر ديگري
كه در انعطافپذيري دخيل هستند بافتهاي نرمي چون عضالت ،تاندون ها و رباطها و حتي خود
عضله ميباشند .كه به عنوان يك عامل موثر توجه بيشتري بايد به آنها كرد .عضالتي كه غيرفعال
هستند تمايل دارند كه سفت بشوند و وقتي كه سفت ميشوند كوتاه ميشوند .عضالتي كه فعال نيستند
سفت و كوتاه ميشوند از دامنه حركتي مفصل جلوگيري ميكنند و باعث كاهش دامنه حركتي مفصل
ميشوند .انعطافپذيري عالوه بر اينكه در كارهاي روزمره و اجراي حركات مختلف ورزشي عامل
اساسي است در فعاليتهاي جسماني چون يوگا ،ژيمناستيك ،شنا ،كاراته اهميت دوچنداني دارد.
بنابراين در توصيه آمادگي جسماني به خصوص آمادگي جسماني تندرستي نبايستي از آن غافل
شد .ممكن است سوال شود آيا انعطاف پذيري فقط در بحث آسيبديدگي موثر است؟ خير
انعطافپذيري در بحث پيشگيري اثر بيشتري دارد .مثل كمر درد Created in Master PDF
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionتحقيقات نشان داده كه تقريبا ً هيچ فردي نيست كه در طول عمرش حداقل يك بار دچار
كمر درد نشود و انعطافپذيري از جمله عواملي است كه به شدت از كمر درد پيشگيري ميكند و لذا
توسعه و تقويت سيستم عضالني همپاي انعطافپذيري در پيشگيري از آسيبها و پس از آن در
درمان آنها واقعا ً نقش غير قابل انكاري دارد .انعطاف پذيري حتي براي فعاليتهاي ساده هم موثر
است .مثالً يك فعاليت ساده مثل لباس پوشيدن هر چه قدر كه سن افزايش پيدا ميكند نقش
انعطافپذيري بيشتر خواهد شد .در افراد سالمند بعضي اختالالت مثل آرتروز و اختالالت
استخواني ،انعطاف پذيري به شدت نقش بسيار اساسي دارد البته طبيعي است كه همپاي بروز اين
بيماريها جزء اولين مواردي كه كاهش پيدا مي كند انعطافپذيري است .توسعه انعطافپذيري تأثير
عميقي بر كيفيت زندگي بخصوص افراد سالمند و ناتوان خواهد داشت .البته اين براي
ورزشكاران روشنتر است چرا كه انعطاف پذيري با باالبردن قدرت كششي و افزايش نيرو هنگام
ضربه زدن و پرتاب كردن اشيا عملكرد فرد را هم بهبو ميبخشد .در حقيقيت عناصر آمادگي
جسماني وابسته به تندرستي ارتباط بسيار زيادي با عناصر آمادگي جسماني مرتبط با حركت دارد
و شايد ما نتوانيم به صورت مجزا اينها را از هم جدا بكنيم .چه عواملي در كاهش انعطاف پذيري
دخيالند؟ افراد فعال در مقايسه با افراد غيرفعال از انعطافپذيري بهتري برخوردارند .چرا كه افراد
غير فعال عضالتشان كوتاه ميشود ،سفت ميشود و حالت ارتجاعياش را از دست خواهد داد.
عوامل موثر در كاهش انعطاف پذيري عواملي كه ميتواند در كاهش انعطافپذيري نقش ايفا كند
عبارتند از- 1 :سن با افزايش سن انعطافپذيري كاهش پيدا ميكند- 2 .چربي بيش از حد از حركت
و انعطافپذيري جلوگيري ميكند .كافيست كه ما به افراد چاق كه در حال بستن بند كفش نگاهي كنيم
متوجه ميشويم كه اين افراد در بستن بند كفش كه يك حركت ساده است محدوديت دارند- 3 .
افرادي كه داراي استرسهاي طوالني هستند .اين افراد معموال در گردن ،شانه ،قسمتهاي فوقاني
پشت احساس فشار ميكنند .اين احساس فشار سفتي عضله و كاهش انعطافپذيري را به دنبال خواهد
داشت- 4 .عدم تعادل عضالني اگر ما عضالت يك قسمت را خيلي تقويت كنيم و از تقويت بخش
ديگر غافل شويم مثال عضالت چهار سر جلوي ران را خيلي تقويت بكنيم اما از عضالت پشت
ران غافل باشيم ،اين حالت باعث كاهش انعطاف پذيري خواهد شد .بنابراين بايد دقت كرد كه بايد
چهار عامل سن ،چربي ،بافت عضالني ،تقويت بافتهاي عضالني در بخشهاي مختلف به صورت
متعادل عواملي هستند كه در كاهش انعطافپذيري نقش اساسي را ايفا ميكندCreated in .
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionسوال :آيا ما ميتوانيم برنامهريزي داشته باشيم يا طرحريزي كنيم كه
انعطافپذيري افزايش پيدا كند؟ بله انعطافپذيري با روشهاي مختلفي تقويت ميشود :بخش اول :برخي
از رشتهها :مثل شنا .شنا باعث افزايش انعطافپذيري در چندين مفصل ميشود بخصوص شنا در
استخرهاي آب گرم براي بهبود حركت مفصلي و بخصوص انعطافپذيري در كساني كه مبتال به
آتروز هستند كامالً توصيه ميشود .بخش دوم :برنامههاي كششي تمريني :البته بايد دقت كرد كه
تمرينات كششي در فواصل مختلف و متناسب با ساختار مفصلي بايد انجام شود .به صورت كلي:
تمرينات انعطافپذيري به دو شكل اساسي انجام ميشود :طريقه اول :تمرينات انعطافپذيري از طريق
بالستيك است .اصطالحا 7پويا ميگويند( .تمرينات انعط افپذيري پويا)( -تمرينات كششي بالستيك)-
در اين روش با استفاده از نيروي حركتي جهشي تكراري عضالت تحت كشش قرار ميگيرند .البته
بسياري از متخصصان عليرغم تأثيراتي كه اين نوع تمرين دارد دليل اينكه امكان دارد آسيبها و
دردهاي عضالني در اثر كشش بيش از حد عضله به وقع بپيوندد چندان با اين تمرينات موافق
نيستند .روش ديگر :تمرينات كششي ايستا است .اين تمرينات نسبتا عمومي است .و عبارت است
از كشش آرام و دقيق عضالت و حفظ اين حالت براي محدوده زماني مشخص .در حقيقت اين
حركت را در دامنه حركتي كامل انجام ميدهند و سفتي و فشار كمتري در عضله يا گروه عضالني
احساس مي شود .طبيعي است كه به محض اينكه عضله شل شد بايد كشش ادامه يابد و براي مدتي
نگه داشته شود .تمرينات كششي نبايد توام با درد باشد و در هنگام تمرين براي حركت بيشتر
هرگز نبايد به مفصل فشار وارد كرد .مدت كشش حدوداً بين 10تا 30ثانيه و حداقل داراي 5
تكرار در هر تمرين بايستي باشد .اين تمرين حداقل 3تا 5جلسه بايستي انجام گيرد .اگر
انعطافپذيري مفصلي كم است حتما بايستي تمرينات روزانه براي آن مفصل خاص انجام داد و نكته
ديگر اينكه هر تمريني ديگري كه انجام ميدهيم اعم از تمرينات استقامتي يا قدرتي حتما بايستي در
شروع و خاتمه آن تمرينات كششي يا انعطاف پذيري را كامالً بايد انجام داد .تكنيك خاصي كه در
خصوص انعطافپذيري طرح ميشود تمرينات كشش ،انقباض ،انبساط است در اين تكنيك شل بودن
عضله اهميت بسياري دارد .درحقيقت تكنيك كشش ،انقباض ،انبساط ،شل شدن عضالت را
امكانپذير ميكند و بايستي به آن بسيار دقت كرد .بنابراين مجدداً تاكيد ميكنيم كه انعطافپذيري نه
تنها يك عنصر اساسي در آمادگي جسماني مرتبط با تندرستي است بلكه بسيار ميتواند در جريان
كارهاي روزمره به ما كمك بكند و زمينه را به گونهاي فراهم بكند كه فرد دچار آسيبديدگي نشود.
عوامل موثر بر آمادگي جسماني ارائه توضيحات درخصوص جنبههاي مختلف آمادگي جسماني
مرتبط با تندرستي يعني استقامت قلبي عروقي ،قدرت عضالني و انعطافپذيري و عوامل ديگري
كه وجود دارد مانند توان ،چابكي ،سرعت ،زمان عكسالعمل ،تعادل ،هماهنگي Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionكه اينها عوامل آمادگي جسماني هستند كه ما به آنها اشاره مي كنيم .اما قبل
از ورود به بحثهاي ديگر يعني تعاريف توانايي ،چابكي ،سرعت ،هماهنگي ،تعادل شويم به اين
سوال ميپردازيم كه كدام عوامل ميتوانند بر آمادگي جسماني و در حقيقت اجراي اين تمرينات،
موثر واقع شوند؟ از جمله عواملي كه در آمادگي جسماني نقش موثري را ايفا ميكند - :تغذيه:
تغذيه در آمادگي جسماني نقش بسيار موثري دارد .تغذيه به عنوان يك علم به بررسي غذاها و آثار
آن بر بدن انسان ميپردازد .ما چرا به غذا نياز داريم؟ براي اينكه غذا براي توليد انرژي ،رشد،
حفظ بدن ،تنظيم فرايندها و واكنشهاي بدن بسيار مهم است و اين مباحث در تغذيه مطرح مي شود.
يك باور عمومي ميگويد كه آنچه كه انسان مصرف ميكند در سالمت و تندرستي ،رشد ،تكامل و
توانايي اجراي فرد اثر ميگذارد - .از ديدگاه آمادگي جسماني مرتبط با تندرستي غذاي مصرفي
مستقيما در تركيب بدن يعني نسبتهاي چربي با ساير موارد ،وزن بدن ،انرژي مورد نياز براي
فعاليتهاي جسماني بسيار تأثير دارد .ما به چه چيز ماده غذايي ميگوييم؟ ماده غذايي ماده اي است
كه به وسيله بدن براي حفظ 7فعل و انفعاالت حياتي چون تنظيم اعمال سلولي ،توليد انرژي مورد
استفاده قرار ميگيرند 6 .طبقه عمده از مواد غذايي وجود دارد :مثل قندها ،چربيها ،پروتئينها،
ويتامينها ،امالح و آب .قندها ،چربيها و پروتئينها سه ماده اصلي غذايي هستند كه انرژ مورد نياز
براي فعاليت عضالت را توليد ميكنند .نقش عمدهاي در نگهداري از بافتهاي بدن ،تنظيم اعمال
آنها دارد .قندها بزرگترين منبع انرژي هستند .چربي اولين منبع محسوب ميشود .آب حياتي تر از
همه مواد غذايي و فراوانترين ماده موجود در بدن است .ويتامينها و امالح ارزش انرژيزايي
ندارند و بدن به مقدار زياد از آنها ،نياز ندارد .براي اعمال بدني فوقالعاده ضروري هستند .براي
برقراري فرايند رشد و تكامل ،ويتامينها فوقالعاده نقش اساسي دارند .درست است كه ويتامينها
مستقيما ً انرژي توليد نميكنند اما در توليد و توزيع انرژي حاصل از مصرف مواد غذايي نقش
اساسي دارند .امالح براي تنظيم و اجراي وظايف بدني چون تعادل آب و انقباض عضالت اسكلتي
نقش بسيار ارزندهاي دارند .در مورد آب بايد گفت كه آب تقريبا ً 60%وزن بدن را تشكيل ميدهد
و تمام فعل و انفعاالت شيميايي بدن بدون حضور آب امكان پذير نيست .فرايندهاي توليد انرژي،
هضم غذا ،تنظيم درجه حرارت ،دفع مواد زايد حاصل از متابوليسم همگي به وسيله آب انجام مي
گيرد .كمبود آب موجب بي آبي بدن ميشود و بي آبي نيز خطرناك است .بنابراين افرادي كه
فعاليت هاي جسماني انجام ميدهند براي حفظ تعادل مايعات بدنشان بايستي مراقب آب مصرفياشان
باشند .افرادي كه در هوا ي گرم يا مرطوب فعاليت ميكنند طبيعي است كه عرق بيشتري ميكنند و
آب بيشتري را از دست خواهند داد .براي اطمينان از تعادل آب بايستي به اندازه كافي آب
مصرف كنند .البته انسان و كساني كه فعاليتهاي بدني ميكنند بايد از يك رژيم غذايي متعادل
برخوردار باشند .بنابراين به هنگام تنظيم برنامه آمادگي جسماني حتما بايد Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionطراحي يك رژيم غذايي را از نظر دور نداشته باشند و در طراحي 7چنين
رژيم غذايي بايد وضعيت شخصي ،سن ،جنس ،وضعيت پزشكي ،وزن ،محيط و ميزان فعاليت
شخص مد نظر قرار بگيرد و دستيابي به يك آمادگي جسماني مرتبط با تندرستي و حفظ آن بدون
توجه به رژيم غذايي يا طراحي 7رژيم غذايي بسيار مشكل است و اثر تمرينات ممكن است كاهش
پيدا كند .استرس استرس عبارت است از تمام فرسودگيهاي ناشي از زندگي .هر فردي در هر
لحظهاي از حيات درجت مختلفي از استرس را تجربه ميكند .هر چند كه بايستي به اين دقت كرد
كه استرس ميتواند به صورت يك نيروي مثبت عمل كند كه موجب تحريك شخص يا بهبود اجراي
حركت شود يا برعكس به شكل يك نيروي منفي عمل كند كه اثرات زيانبار و بازدارنده خواهد
داشت .البته استرس ميتواند موجب عكس العمل شخص شود و اين عكس العمل با واكنش هاي
فيزيولوژيكي و رواني فرد ارتباط دارد .استرس داراي آثار مثبت و منفي است .اگر فردي ورزش
ميكند و برنامه آمادگي جسماني را اجرا ميكند از لحاظ 7رواني برانگيخته شود اجراي او بهبود
خواهد يافت .بنابراين اين برانگيختگي را استرس مثبت ميگويند .استرس شديد كه ناشي از
افسردگي ميباشد آثار منفي در پي خواهد داشت .ولي متأسفانه مردم در جامعه بشري در مرض
عوامل مختلف استرسزا هستند مثال محركهاي رواني كه موجب هيجان ميشود مثل ترس،
اضطراب ،گرسنگي .محركهاي 7فيزيولوژيكي مثل صدا ،گرما ،سرعت ،نگراني ،بيماري .در
بيماريها يا تمام بيماريها استرس ايجاد ميكند .البته منشا اين محركها محيطي است مثل ترافيك،
آلودگي محيط زيست .در هر صورت ميزان استرس بخشي از فرايند استرس است .ميبينيد كه
برخي از افراد هميشه در حالت رقابت و تهاجم هستند و برعكس برخي از افراد هميشه آرامش
دارند ،كارشان را با حوصله انجام ميدهند .اين استرس كه بر روي آمادگي جسماني نقش دارد .
عالئم استرس مانند بيخوابي ،درد پشت ،سردرد ،اضطراب ،ناتواني در مقابله با تحريكپذيري.
بايستي اين را هم بايد بدانيم كه فردي كه با استرس روبرو ميشود ،دو سيستم فيزيولوژيك با
استرس به كار ميافتد :اول :سيستم عصبي خودكار دوم :سيستم هورموني ضربان باال ميرود،
افزايش اكسيژن و گلوكز خون ،فرد را براي مبارزه 7آماده مي كند .شواهد بسياري وجود داردكه
بسياري از امراض مزمن در ميانسالي مستقيما ً با استرس ارتباط دارند .رانندگي سخت ،فعاليتهاي
رقابتي شديد اينها فرد را در معرض استرس قرار ميدهند .البته بيماريهايي مثل زخم مخاط روده،
آسم ،ميگرن ،زخمها 7اينها ميتواند استرس ايجاد كند و آمادگي جسماني نقش بسيار مهمي در مقابله
با استرس دارد .ما براي تنظيم زندگي و لذت بردن از آن بايد روش سازگاري را ياد بگيريم .يكي
از اين روشهاي سازگاري آمادگي جسماني است .فعاليتها ي جسماني در كنترل استرس نقش بديعي
دارند .با تمرين و فعاليتهاي حركتي فرد از فشارهاي ناشي از استرس آزاد ميشود از طرفي فقر
حركتي و نداشتن فعاليت از بيان طبيعي احساسات پيشگيري ميكند .در نتيجه تنش و فشار ناشي از
استرس افزايش پيدا مي كند .اين سخن چندان بيربط نيست كه تنش و فشار ناشي از استرس با
فقدات فعاليت ارتباط مستقيم دارد .بسياري از Created in Master PDF Editor -
Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo Version
روانپزشكان معتقد هستند كه تمرينات جسمي منظم داراي مزاياي روانشناختي متعددي از جمله
رفع افسردگي ،رفع اضطراب است .خيليها معتقدند كه افراد با تعادل بين كار ،بازي ،استراحت،
تمرين ميتوانند استرس زندگي را كنترل كنند .تفريحات سالم بخصوص تفريحات ورزشي ميتواند
آرامش را به ارمغان بياورد و آرامش استرس را كنترل خواهد كرد .موانع كسب آمادگي جسماني
مهمترين موانعي كه در راه كسب آمادگي جسماني ميتوان نام برد- 1 :شيوه زندگي 2-سيگار 3-
الكل 4-مواد مخدر شيوه زندگي :متأسفانه شيوههاي زندگي در جوامع پيشرفته يكي از عوامل
بازدارنده كسب آمادگي جسماني است و بسياري از مردم اين نوع شيوه زندگي را چارهاي نداشتند
كه بپذيرند .در بسياري از موارد فراواني نعمت بيش از حد براي آمادگي جسماني زيانبار است
اين كه ما همه چيز راحت در كنارمان باشد و براي آن حركتي نكنيم ،چندان چيز خوبي نيست.
زندگي توام با سكون را براي ما به ارمغان خواهد آورد .زندگي كه رانندگي به جاي قدم زدن
ترجيح پيدا مي كند .زندگي كه تماشاي ورزش به جاي انجام ورزش فقر حركتي به دنبال خواهد
داشت و به دنبال آن امراض عروق كرونري ،كه متأسفانه در جوانان بسيار زياد است در بيست
سالگي ما شاهد بيماريهاي عروق كرونري قلب را ميبينيم .چاقي االن يك معضل شده است.
بنابراين اين شيوه زندگي به خصوص شيوه زندگي فعلي كه مانع اساسي در كسب آمادگي جسماني
است .سيگار :موجب افزايش ضربان قلب ميشود .افزايش فشارخون و تنگي عروق و بسياري از
آسيبهاي جسماني .استعمال دخانيات قدرت گلبولهاي قرمز در انتشار اكسيژن به بافتها را كاهش
ميدهد .سازمان انتقال خون اعالم كرده است كه خون كساني كه زياد سيگار ميكشند به علت موارد
فوقالذكر خونشان كم ارزش يا فاقد ارزش است .موارد ديگر هم كه اثابت شده است مثل رابطه بين
سرطان و سيگار .متأسفانه شواهد و آمار بسياري وجود دارد بر آثار زيانبار سيگار بر آمادگي
جسماني .هيچ مدركي در دست نيست كه نشان دهد كه اعتياد به سيگار تأثير مثبتي بر آمادگي
جسماني دارد .يك تحقيقي چند سال پيش انجام شد بر روي دو هزار دونده كه در چندين فصل
مختلف مسابقه مي دادند .مشخص شد كه دوندگان غيرسيگاري بيشتر از دوندگان سيگاري در مقام
اول قرار ميگيرند .دانش آموزان سيگاري در مقايسه با دانش آموزان غيرسيگاري قد كوتاهتري
دارند ،وزن كمتري دارند ،ظرفيت ريههايشان كمتر است ،از نظر تكامل و توسعه قفسه سينه
عقبتر است ،پايداري و استقامت كمتري دارند ،بنابراين بايستي بايد اذعان داشت كه قدرت عضالن
و اجراي ورزش در اثر مصرف سيگار به شدت كاهش پيدا ميكند .سيگاريها زودتر خسته ميشوند
و روز به روز شواهد بسياري را ميتوان يافت كه اثرات زيانبار سيگار خودش را بيشتر نشان
ميدهد .الكل :سيستم عصبي اعصاب مركزي را سست ميكند و در مراكز باالتر مغز اثر سوء
ميگذارد ،از قدرت تصميم گيري ،قضاوت و حافظه ميكاهد .كنترل مراكز پايينتر مغز را مختل
ميكند .زمان عكسالعمل افزايش پيدا ميكند و فرد ديرتر Created in Master PDF
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionبه محركها 7پاسخ ميدهد .هيچ مدركي را نميتوان يافت كه نشان دهد كه مصرف الكل
باعث بهبود آمادگي جسماني ميشود .متأسفانه درصد باالي تصادفات رانندگي بخصوص در مغرب
زمين به خاطر مصرف الكل است .مواد مخدر :موجب بيخبري از خطر ميشود .در اثر مصرف
آنها اعتياد به همراه خواهد آورد كه آثار جسماني و رواني بسيار شديدي را در پي خواهد داشت.
بايستي دقت كرد و به جوانان گوشزد كرد كه الكل هرگز به عنوان عامل براي كسب آمادگي
جسماني مد نظر قرار نگيرد بلكه الكل عاملي است كه كسب آمادگي جسماني را به تأخير خواهد
انداخت .درست است كه يك محرك است اما يك محرك منفي است كه بايستي از آن حذر كرد.
استقامت عامل ديگري كه در آمادگي جسماني مطرح است استقامت است .استقامت عبارت است
از مقاومت در برابر خستگي و بازيافت سريع بدن بعد از خستگي .استقامت توانايي تاب و تحمل
بدن در فعاليت سخت .كه به استقامت كل بدن بر ميگردد .كمبود استقامت بدن موجب جلوگيري از
عمل موثر عضالت ميشود .اهميت استقامت در چيست؟ Created in Master PDF
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionجلسه پنجم استقامت اهميت استقامت در چيست؟ استقامت شالوده بسياري از فعاليتهاي
ورزشي نظير دوها به جز دوي سرعت ،شنا ،دوچرخهسواري ،كشتي ،بسكتبال و فوتبال است .در
اين ورزشها انجام فعاليتهاي استقامتي موجب توسعه و افزايش مهارت از اهميت خاصي
برخوردار است .در برخي از ورزشها مثل گلف به خاطر اينكه اجراي مهارت با شدت كمتري
همراه است ،تمرينات استقامتي كمتر اهميت دارد .استقامت بخش الينفك و جدايي ناپذير آمادگي
جسماني است .استقامت را چگونه بايد افزايش داد؟ استقامت عضالني (استقامت موضعي) :به نوع
عضالت ،وسعت رگهاي خوني و سازوكار عصب رساني بستگي دارد .بنابراين تحت تأثير
سيستمهاي بدن به طور مستقيم واقع نميشود .افزايش قدرت سهم بسياري در ايجاد استقامت دارد.
قدرت و استقامت مطلق الزم و ملزوم يكديگرند .معموالً افراد قوي در مقايسه با افراد ضعيف
توانايي بيشتري براي ارائه يك فعاليت دارند .در هر صورت افرادي كه ضعيف هستند همزمان با
افزايش استقامت بايد قدرت خود را افزايش بدهند و اگر فردي بخواهد استقامتش را بدون توسعه
قدرت بدني افزايش دهد ،بايد برنامهاي را طراحي 7بكند كه متكي بر فقط افزايش استقامتش باشد
بدون كسب قدرت و اين نياز به دقت بسيار زيادي در اين خصوص دارد .براي افزايش استقامت
از 4طريق ميتوان عمل نمود- 1 :افزايش تعداد جلسات تمريني - 2افزايش مدت زمان تمرين - 3
افزايش شدت فعاليت - 4كاهش زمان استراحت بين هر فعاليت (افزايش تعداد تكرارها) اين عوامل
را هم ميتوان براي كسب قدرت استفاده كرد .اگر ما بخواهيم استقامت را افزايش دهيم آيا دويدن
در آن نقش دارد؟ جواب مثبت است .دويدن نقش اساسي در استقامت داردCreated in .
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionچند نوع دويدن داريم- 1 :دويدن آهسته و مداوم دويدني است كه در مسافت
طوالني و با سرعت نسبتا ً آهسته انجام ميشود- 2 .دويدن سريع ومداوم دونده مسافت نسبتا ً طوالني
را با گامهاي كمي سريعتر از روش دويدن آهسته و مداوم مي رود و خستگي زودتر احساس
ميشود- 3 .اينتروال آهسته :سرعت دويدن به مراتب تندتر از دويدن سريع و مداوم است.
سازگاري بيشتري را براي دويدن با سرعت بيشتر ايجاد ميكند .تعداد ضربان قلب به حداكثر
ميرسد- 4 .اينتروال سريع استقامت سرعت را افزايش ميدهد .يعني در حقيقت تعداد ضربان قلب
در اين نوع تمرين بيش از 180بار در دقيقه است .در نتيجه توانايي بدن براي تحمل خستگي
افزايش پيدا ميكند .اين روش تمريني شامل تكرارهايي است در مسافتهاي كوتاه 100متر200 ،
متر 400 ،متر و استراحت- 5 .دويدن تكراري :شامل تعدادي تكرار در مسافتهاي نسبتا ً طوالني
و استراحتهاي نسبتا ً كامل ،پس از هر تكرار به شكل راه رفتن در مسافتهاي 800متر تا 1000
متر استفاده ميشود .تعداد ضربان قلب پس از هر تكرار بايد به پايينتر از 120مرتبه در دقيقه
برسد- 6 .سرعت :دويدنهاي با سرعتهاي متناوب انجام ميشود .مثالً سرعت متناوب فاصلهاي
تمريني كه ورزشكار به طور متناوب 50 ،متر سريع ميدود سپس 10متر آهسته .سرعت با
شتاب :ورزشكار مسافتي را به شكل آهسته ،متوسط و سريع و راه رفتن طي چند تكرار انجام مي
دهد (سرعت و استقامت درگير ميشود) - 7سرعتهاي فاصلهاي :ورزشكار در اين روش مسافتي
را با سرعت ميرود ،بعد از انجام استراحت به شكل آرام دويدن ،برنامهاش را طي ميكند .سپس
همان مسافت را با سرعت طي ميكند .مثالً 50متر را سريع ميدود 50 ،متر را آرام راه ميدود،
50متر را راه رفتن و مجدداً بعدي منتهي در تكرار بعدي مسافت را زياد ميكند 100 .متر سريع
ميدود 100 ،متر را آرام راه ميدود و 100متر راه ميرود و تكرار بعدي 200متر و همينطور
ادامه پيدا ميكند .عوامل موثر بر استقامت چه عواملي بر استقامت اثر ميگذارد؟ - 1گام 2-مهارت
3-قدرت 4-جنسيت گام :دويدن با گام يكنواخت در سراسر مسافت دويدن از نظر مصرف
انرژي مقرون به صرفه است .فعاليت هايي مانند پيادهروي،دويدن ،شنا ،شتاب گرفتن ،اينها از
لحاظ مصرف انرژي پر هزينه هستندCreated in Master PDF Editor - Demo .
Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionمهارت :در حين
انجام فعاليتهاي ورزشي بخشي از انرژي بدن بشكل غيرالزم و بي تناسب و با حركات بدني هدر
ميرود .ورزشكار ماهر در مقايسه با ورزشكار غيرماهر از نظر اجراي حركت انرژي كمتري را
هدر مي دهد .مثال يك شناگر غير ماهر در مقايسه با شناگر ماهر ممكن است حتي تا 5برابر
انرژي بيشتري را مصرف بكند قدرت :شخصي ميتواند مقدار مشخصي وزنه را در يك دامنه
حركتي معين 100بار جابه جا كند .اگر همين شخص با تمرين ورزشي 50%به قدرت بدنياش
اضافه كند ميتواند همان ميزان وزنه قبلي را با سهولت و رواني بيشتري ،بيش از 100مرتبه
جابهجا كند .استقامت با باال رفتن سن تا يك نقطه معيني افزايش پيدا ميكند اما پس از اينكه از آن
سن كه گذشت ،استقامت رو به كاهش خواهد گذاشت .توانايي پسران براي انجام فعاليتهاي
استقامتي تا حدود 20سالگي به طور پيوسته رو به افزايش است .بايد به اين نكته توجه كرد كه
دستگاههاي فيزيولوژيكي بدن كودكان نميتوانند تمرينات شديد را قبل از سن بلوغ تحمل بكنند چون
قلبشان ظرفيت كمتري دارد ،حجم ضربهاي كمتري دارد براي ارسال خون و هم زمان با بلوغ
آنها اين محدوديتها هم از بين ميرود و رشد بدني كاملي پيدا ميكنند و استقامتشان هم افزايش پيدا
ميكند .جنسيت :دختران و پسران از نظر استقامتي تا شروع دوره بلوغ تقريبا ً برابرند .زنان تا
حدود سن 20سالگي به حداكثر ظرفيت استقامتشان ميرسند در حالي كه مردان تا اواسط دهه 20
سالگي به حداكثر ظرفيت استقامتيشان ميرسند .اما وقتي تمرينات استقامتي به شكل آرام و آهسته
انجام شود تفاوت خيلي كمي بين زنان و مردان مشاهده مي شود اما وقتي تمرين سخت و دشوار
شود زنان استقامت كمتري نسبت به مردان خواهند داشت .برخي از تحقيقات نشان داده است كه
زنان در مقايسه با مردان از نظر دويدن استقامتي فقط يك دوم مردان استقامت دارند .هماهنگي
عضالت افزايش سرعت حركت را سبب خواهد شد ،چرا كه با همكاري عضالت و با سرعت
بيشتري مقاومت بيروني را از ميان برميدارد .درجه حرارت :اگر درجه حرارت بدن 2درجه
سانتيگراد افزايش پيدا كند سرعت انقباض 20%افزايش پيدا مي كند و سرعت انقباض با كاهش
10درجه سانتيگراد حرارت 2 ،تا 3برابر كاهش خواهد كرد .عوامل موثري كه به طور كلي بر
توان اثرگذار هستند را در چند شاخه مي توان به آن اشاره 7كرد - :نوع بدن :بدنهاي عضالني به
نسبت ساير اندامها ،آنهايي كه اندامهاي الغر يا چاق 7دارند براي توان موثرتر هستند - .سن و
جنسيت :همانطور كه در قدرت اثرگذار هستند در توان نيز اين چنين استCreated in .
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
- Demo Versionنوع تمرين :برخي از تمرينات اثر مثبتي در استقامت دارند .تحقيقاتي در
سال 57نشان داده كه تمرينات وزنه برداري موجب افزايش پرش عمودي در دختران شده است
اما اين موضوع نياز به تحقيق بيشتري خواهد داشت .البته عواملي هم هستند كه به عنوان عوامل
محدود كننده در توان مد نظر هستند مثل وزن اضافي (( weight overعامل محدود كننده در
افزايش توان است .بخصوص در فعاليتهايي كه عامل اصلي در تركيب توان سرعت است چرا كه
وزن اضافي يا وجود بافت چربي در عضالت موجب كاهش كارايي انقباض ،در نتيجه افزايش
مقاومت در مقابل فعاليتهاي بدني خواهد داشتCreated in Master PDF Editor - .
Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionجلسه
ششم چابكي چابكي :عبارت است از توانايي تغيير جهت دادن سريع و ناگهاني بدن در راستاي
اجراي حركات 7و فعاليتهاي ورزشي .واژههايي چون مانور دادن ،تغيير مسير دادن ،تغيير جهت
دادن يا رواني حركت براي چابكي نيز به كار ميرود .چابكي و عوامل موثر بر آن :قدرت،
سرعت ،زمان عكسالعمل ،هماهنگي و توان .اينها عواملي هستند كه بر چابكي و يا تغيير جهت
دادن سريع در يك حركت تأثير گذار هستند .چابكي را در چه حركاتي ميتوانيم مشاهده كنيم؟
حركت بچهاي كه به اين سو و آن سو ميدود .دويدنهاي زيگزاگ دويدنهاي همراه با توقف ناگهاني
(سريع ميدويد توقف ميكنيد يا تغيير جهت ميدهيد ،مجدداً ميدويد) چابكي عمومي :به اجراي
حركات و فعاليتهاي ورزشي اختصاص دارد .مثل دريبل فوتبال (بازيكن فوتبالي كه يك توپ را با
حركات زيگزاك از ميان بازيكنان ديگر عبور ميدهد) ،بسكتبال (يا بسكتباليستي كه با يك طرح
نقشه اي از ميان بازيكنان دفاعي عبور ميكند) فرض كنيد كه بسكتباليستي كه به سرعت با توپ
حركت ميكند به ناگهان توقف ميكند و با عمل شوت جفت توپ را بلند ميكند و وارد حلقه 7ميكند .يا
اسكيبازي كه حركت مارپيچ با اسكي انجام مي دهد و با تغيير جهتي كه به بدنش ميدهد و يا تغيير
جهتي كه به چوب اسكياش ميدهد حركت مي كند ).اينها نمونه هايي از چابكي عمومي هستند.
چابكي اختصاصي :مربوط به عضوي از بدن ميشود .مثل نوازنده پيانو ،ماشين نويس ماهر( .اينها
با حركت سريع انگشتان چابكي آن عضو را نشان ميدهند) اين چابكي در اجراي فعاليت چقدر
نقش دارد؟ تغيير جهت به يكباره در موقعيت هاي خاص كه پيش ميآيد يك بخش اساسي از
فعاليتهاي ورزشي است .ما نياز داريم كه در بخشي از فعاليتهاي ورزشي سريع بدويم و بالفاصله
توقف كنيم يا بالفاصله تغيير جهت دهيم و در حقيقت محتوي اين رشتههاي ورزشي ايجاب ميكند
كه فرد اين توانايي را داشته باشد و زيبايي رشتههاي ورزشي در همين تغيير حاالت است مثالً
ورزشهايي مثل ژيمناستيك يا شيرجه تا حدود زيادي نياز به اجراي تند و تيز و تغيير جهت سريع
بدن Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in
Master PDF Editor - Demo Versionدارد اما برعكس رشتههايي مثل دوميداني و
شنا ارتباط زيادي با چابكي ممكن است نداشته باشد و يك سري حركات خاص را به طور مرتب
تكرار ميكنند .چابكي در فعاليتهاي ورزشي ويژه كه اجراي خوب پايه و اساس آن را تشكيل ميدهد
يكي از مهمترين عوامل به شمار ميآيد .چابكي و عوامل موثر بر آن افزايش چابكي اصوال سبب
توسعه اجراي اكثر فعاليتهاي ورزش ميشود .آيا اين چابكي به صورت ذاتي در فرد وجود دارد و
هميشه همان اندازه است؟ مي شود تغيير داد و يا نه؟ بسياري از اين موارد ميتواند ريشه ارثي
داشته باشد .اما چابكي مثل هر عامل ديگري قابليت افزايش دارد يعني همراه با كارايي بيشتر
عوامل تشكيل دهنده در چابكي ،چابكي فرد نيز افزايش پيدا ميكند .عواملي كه سبب افزايش چابكي
ميشوند عبارتند از :هماهنگي ،قدرت ،توان ،زمان عكسالعمل و انعطافپذيري .يعني اگر فرد اين
پنج عامل را اضافه بكند و توسعه و رشد بدهد برآيند آنها افزايش چابكي است- 1 .هماهنگي :اگر
فرد در هماهنگي دچار ضعف باشد يعني نتواند تعادل وتعامل بين حركات 7مختلف اندامهايش ايجاد
كند چابكي را دچار ضعف خواهد كرد- 2 .قدرت :اگر فردي با وزن 90كيلوگرم در حال
حركت ،به يكباره توقف ناگهاني ميكند آيا نياز به قدرت زيادي در عضالتش ندارد كه اين توقف
را ايجاد كند؟ بدن به سرعت حركت ميكند و 90كيلوگرم را با سرعت جابجا ميكند ،بايد
عضالتي باشد كه جلوي اين حركت با اين وزن را بگيرد .اينجاست كه قدرت خودش را نشان
ميدهد- 3 .توان :كمبود توان موجب كاهش شتاب حركات 7سريع و انفجاري در بدن مي شود .بعد
از توقف ،سرعتي را كه بايست به بدن داد و شتاب حركت انفجاري كه در بدن بايد ايجاد كرد
همان توان است - 4 .زمان عكسالعمل :عكسالعمل سريع اجراي حركت را به دنبال دارد .در
نتيجه مانورپذيري شخص را بهتر ميكند( .عكسالعمل سريع در يك موقعيت بسكتبال اين فرصت را
از بازيكن تيم مقابل مي گيرد كه واكنش مناسب در مقابل بازيكن اعمال كند و برعكس عكسالعمل
كند و آهسته فرصت را به بازيكن مقابل ميدهد كه جلوي فرد بهترين تصميم را بگيرد و اجازه
ندهد كه به اجراي برنامه ما دست پيدا بكند و اجراي برنامه ما را با كندي و شكست مواجه خواهد
كرد- 5 .انعطافپذيري يا :flexibilityدر چابكي نياز به انعطافپذيري عادي نداشته بلكه
انعطافپذيري بيش از حد عادي مورد نياز ميباشد .افزايش انعطافپذيري كه همان دامنه حركت در
مفاصل مختلف است ميتواند افزايش چابكي را در پي داشته باشدCreated in Master .
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionبهترين شيوه براي توسعه چابكي تمرين درست و سريع به ميزان زياد با سرعت باال
است .اين روش به طور همزمان موجب توسعه و هماهنگي بين اجزء چابكي ميشود .عوامل
فردي كه در توسعه چابكي دخيل هستند عبارتند از- 1 :بدن :معموالً گفته ميشود كه افراد بلند قد،
افرادي كه الغر هستند ،افرادي كه چاق و فربه هستند ،افرادي كه بسيار عضالني هستند مثل
ورزشكاران پرورش اندام ،اين افراد معموال از چابكي كمتري برخوردار هستند .و برعكس افراد
كوتاه قد يا افرادي با بدن متوسط ،افراد با عضالت مناسب ،موقعيت بهتري را براي اجراي
حركات چابكي دارند- 2 .سن :چابكي بچهها تا حدود سن 12سالگي به طور مداوم و پيوسته
افزايش پيدا ميكند .زماني كه به سن رشد سريع يا رشد جهشي آنها ميرسد كه حدود 13سالگي
است شروع ميكند به كاهش و وقتي كه رشد سريعشان تمام شد ،تا مرحله بلوغ چابكي تا حدي
شروع مي كند به افزايش( .البته نوع تمرينات فرد ،نوع حالتهاي فرد در دير يا زود شدن اين
زمان تأثيرگذار است)- 3 .جنسيت :پسران در مقايسه با دختران در سالهاي قبل از بلوغ چابكي
كمتري دارند اما بعد از مرحله 7بلوغ چابكي پسران در مقايسه با دختران به مراتب سرعت بيشتري
را دارد- 4 .وزن اضافي :موجب كاهش چابكي ميشود و به طور مستقيم موجب كاهش تندي
انقباض و افزايش لختي بدن ميگردد كه نتيجه آن كندي سرعت اجراي حركات است- 5 .خستگي:
بر اجراي عواملي كه مجموع آنها چابكي را ميسازد نظير قدرت ،زمان عكسالعمل ،سرعت ،توان
و هماهنگي اثر كاهش دهنده دارد .جنبههاي ديگر سرعت - 1سرعت متوسط (time
- Average( 2سرعت پاياني ( (time Finalدوندهاي كه تصميم دارد مسافت 1500
كيلومتر را در كوتاهترين زمان ممكن طي بكند ،طبيعي است كه تمام مسافت 1500كيلومتر را با
سرعت بيش از سرعت متوسط بدود و يا برعكس در يك رشته مثل پريدن ،يا پرتاب ها مثل پرتاب
چكش يا پرتاب ديسك كه هدف دستيابي به ركورد بيشتر است طبيعي كه شروع كار با يك سرعت
متوسط نمي تواند كارساز باشد .بنابراين سرعت پاياني يا سرعت بدن در لحظه آخر كه ميخواهد
حركت را اجرا بكند فوقالعاده مهم است .آيا سرعت اهميت دارد؟ پاسخ مثبت است .اهميت سرعت
در چيست؟ يك رشته مثل دوميداني را دقت كنيد ،دويدنهاي سريع يكي از مواد دوميداني است .آيا
فردي ميتواند وارد اين رشته دوميداني شود بدون اينكه حداكثر سرعت را داشته باشد .و اصوالً
در برخي از رشتههاي ورزشي يا بازيهاي ميداني اين سرعت فرد است كه حرف 7اول و آخر را
ميزند .به عنوان مثال در هنگام حمله در رشته اي مانند Created in Master PDF
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionفوتبال آيا سرعت بازيكن كه پا به توپ ميشود اهميت ندارد؟ طبيعي است كه يك
بازيكن با يك شتاب سريعتر در زمان كوتاهتري ميتواند توپ را به دروازه حريف نزديك بكند.
البته نبايستي عناصر ديگر را هم در اين بين ناديده گرفت .سرعت نقش اساسي دارد در اجراي
فعاليتهاي ورزشي .چگونه ميتوان سرعت را افزايش داد؟ از لحاظ فيزيكي سرعت حاصل
بكارگيري نيرو در برابر توده ميباشد .درخصوص حركات انسان :بدن يا بخشي از بدن را توده
ميناميم و انقباضهاي عضالني را موجد نيرو .اگر نيروي ايجاد شده بيشتر از ميزان مقاومت باشد
حركت ايجاد ميشود اما اگر نيروي ايجاد شده كمتر از ميزان مقاومت باشد حركت ايجاد نخواهد
شد .همچنان كه نيروي حاصله از انقباض زيادتر سرعت حركت يا جابجايي 7بيشتري را هم در پي
خواهد داشت .نيروهاي مثبت يا منفي هر دو در ايجاد سرعت دخالت دارند .نيروهاي مثبت همان
نيروهاي انقباض عضالنياند .مهمترين نيروهاي منفي- 1 :اصطكاك 2-مقاومت هوا 3-ثقل يا
سنگيني 4-اينرسي تعدادي از اين نيروهاي منفي ثابت هستند اما برخي قابل تغيير ميباشند .وزن
بدن يك نيروي ثقلي است كه ميتوان تغيير داد يا به شكل ثابت هم باشد .مقاومت هوا يا آب قابل
تغيير است( .ما ب ا تغييراتي كه در وزن بدنمان ميدهيم يا تغييراتي كه در وضعيت بدنمان ميدهيم
اين مقاومت هوا يا مقاومت آب را كاهش بدهيم .براي مثال يك دوچرخه سوار يا اسكي باز يا
ورزشكاري كه اسكيت بازي ميكند در اجراي حركت يك مقدار كه بدنش را خم بكند سطح بدن را
كوچكتر ميكند در نتيجه مقاومت هوا و اثر آن را به عنوان يك عامل منفي كاهش ميدهد .يا يك
شناگر سعي ميكند با كوچكترين سطح ممكن در مسير آب شنا بكند تا مقاومت آب را كاهش بدهد.
پس نيروهاي مثبت را ميتوان افزايش داد- 1 .انقباض عضالني :ميتوان با افزايش سرعت انقباض
عضالني نيروي مثبت را افزايش داد- 2 .افزايش نيروي عضالني در مقابل مقاومت - 3هماهنگي
- 4نحوه بكارگيري اهرمهاي بدن ما اگر روي اين چهار 7عامل كار كنيم نيروي مثبت ما در ارتباط
با سرعت افزايش پيدا ميكندCreated in Master PDF Editor - Demo Version .
Created in Master PDF Editor - Demo Versionنيروهاي مثبت در سرعت 1
-سرعت انقباض عضله :سرعت انقباض بافتهاي عضالني ،ذاتي (ژنتيكي) است .البته عضالت در
اندازه و ميزان مختلفي منقبض ميشوند .ميتوان با تمرينات سرعتي و تكراري مقدار انقباض عضله
را افزايش داد .سرعت حركات بدن تا حدودي با سرعت انقباض عضالت بستگي دارد .اگر بقيه
عوامل ثابت باشند ،عناصر قابل انقباض عضله تقريبا ً تا حدود 50%افزايش پيدا ميكند .نتيجه
اينكه سرعت حركات به همان ميزان افزايش پيدا خواهد كرد- 2 .نيروي عضله :هنگامي كه بدن
حركاتي را در برابر مقاومت انجام ميدهد نيروي قابل انقباض بر ميزان حركت اثر ميگذارد و
زماني كه مقاومت سنگينتر ميشود نيروي قابل انقباض اثر بيشتري بر سرعت ميگذارد- 3 .
هماهنگي :افزايش هماهنگي موجب توسعه سرعت حركات 7ويژه مي شود .هنگامي كه عضالت
موافق خوب هماهنگ شود موجب ميشود عضالت فعال بصورت مشترك و با سرعت بيشتر بر
مقاومت خارجي عمل كند .بعالوه به نسبتي كه عضالت موافق و مخالف 7هماهنگ ميشوند
عضالت مخالف 7آمادهتر ميشوند و عضالت موافق در حين انقباض مقاومت كمتري را ايجاد
ميكند .اين موضوع بسيار اهميت دارد براي اينكه كاهش تنش در عضالت مخالف 7موجب افزايش
سرعت ميشود .در نتيجه خستگي به تعويق ميافتد .خستگي كه به تعويق بيفتد هماهنگي افزايش پيدا
ميكند به عنوان يك عامل موثر در سرعت عمل ميكند .البته بايد اين مسئله را دقت كنيم كه فقط
هماهنگي عضالت نبايستي مدنظر قرار بگيرد بلكه حركات 7مختلفي هم در ايجاد سرعت نقش
دارند و ميبايستي به صورت موزون آنها را هماهنگ كرد .مثال نقشي كه هماهنگي در پرتاب توپ
دارد كه كامالً مشخص است- 4 .بكارگيري اهرمها :اگر سرعت زاويهاي در مفصل ثابت باشد
سرعت حركت در انتهاي اهرم بطور مستقيم به طول آن بستگي دارد .يعني اگر طول اهرم "الف"
دو برابر اهرم "ب" باشد و هر دو حول يك نقطه اتكا با همان سرعت زاويهاي بر حسب ثانيه به
گردش درآيند به اين صورت سرعت در انتهاي اهرم الف دو برابر اهرم ب است .براي اينكه
طول آن دو برابر است .سرعت عملي انفجاري است كه به توانايي جابجا شدن بدن توام با قدرت
و سرعت از روي 1پا به پاي ديگر اطالق ميشود .توسعه سرعت در زنان در حدود سن 16
سالگي است در حاليكه در مردان در حدود سن 20سالگي است .البته سرعت دويدن فقط به
ميزان محدودي افزايش پيدا ميكند .از سه طريق مي توان سرعت را افزايش داد- 1 :افزايش توان:
افزايش توان نيروي بيشتري را براي جلو راندن بدن فراهم مي كند به خصوص در عضالت
بازكننده پاCreated in Master PDF Editor - Demo Version Created in .
- Master PDF Editor - Demo Version 2تمرين دويدن با حداكثر سرعت :اگر ما با
سرعت حداكثري تمرين بيشتري را داشته باشيم هماهنگي الزم در اين خصوص را بدست
ميآوريم- 3 .تصحيح خطاهاي سازوكار دويدن سرعت اجراي حركات 7بدني در زنان تقريبا حدود
85%از سرعت مردان است .اين ناشي از تفاوت هاي جنسيتي زنان و مردان است .تأثير درجه
حرارت بر سرعت :پروفسور هيل در تحقيقي دريافت كه اگر درجه حرارت را با 2درجه
سانتيگراد افزايش دهيم سرعت انقباض عضالت حدود 20%افزايش پيدا خواهد كرد- 1 .جنسيت
- 2سن - 3درجه حرات - 4شكل بدني تحقيقات نشان داده است كه افراد چاق در مقايسه با افراد
الغر از سرعت كمتري برخوردارند .اما اين يك قاعده كلي نيست .ممكن است وزن فردي نسبت
به فرد الغري بيشتر باشد اما سرعتش هم بيشتر باشد- 5 .قدرت :تحقيقات زيادي نشان داده است
كه بين قدرت كسب شده و سرعت اجراي حركت دويدن مي توان ارتباطي را ايجاد كرد .و توجيه
آنها اين است كه براي از ميان برداشتن يك مقاومت سنگين به يك قدرت زيادتر نياز داريم همراه
با سرعت .به نظر ميرسد كه تحقيقات بيشتري در اين زمينه بايد انجام شود- 6 .انعطافپذيري:
كمبود انعطافپذيري يا انعطافپذيري كمتر از حد طبيعي است به ويژه در لگن خاصره 7موجب كندي
دويدن ميشود زيرا كمبود انعطافپذيري موجب ميشود عضالت مخالف 7مقاومت بيشتري را ايجاد
كنند .زمان عكسالعمل ( (time Reactionفاصله زماني بين تحريك يا Stimulationو
آغاز حركت را زمان عكسالعمل گويند .زمان عكسالعمل با (الف) زمان بازتاب (time Reflex
(و (ب) زمان حركت و (ج) زمان پاسخ ارتباط دارد اما با اين زمانها تفاوت دارد .آقاي پروفسور
ديك جينز زمان عكسالعمل را به چهار 7مرحله 7تقسيم ميكنند- 1 :زمان تحريك - 2زماني كه اولين
مرحله پنهاني توسط گيرندهها شكل ميگيرد- 3 .زمان دومين مرحله پنهاني – زماني است كه
تحريكهاي حسي به مغز و از آنجا به تارهاي حركتي انتقال پيدا ميكندCreated in Master .
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
- Version 4تأخير ناشي از فرايند حركتي قبل از اينكه انقباض عضالني شروع شود .زمان
عكس العمل با زمان بازتاب ارتباط دارد اما متفاوت است .الف -زمان بازتاب :يعني زمان
عكسالعمل كوتاه شدهاي كه در آن مرحله 7تصميم گيري از ميان مي رود .در حقيقت در يك بازتاب
تحريكها از طريق اعصاب حسي به عضالت ميرسند .اعصاب حسي در ادامه قوس بازتابي در
ادامه اعصاب حركتي و در ادامه عضالت ميرسد و قوس بازتابي پيامهاي حسي را مستقيما از
اعصاب حسي يا حركتي انتقال ميدهد .ما دو نوع عكسالعمل داريم- 1 :يك نوع عكسالعمل طبيعي
كه به آن بازتاب طبيعي يا ذاتي كه غيرارادي است ،قابل پيش بيني نيست ،نسبت به محرك ،تقريبا
در همه انسانها يكسان است- 2 .بازتاب شرطي :قشر مغز اهميت دارد .مثل بازتابهاي كششي كه
از بازتابهاي نخاعي سرچشمه مي گيرند .ذاتي نيستند بلكه يادگرفتني هستند .ب) زمان حركت-
فاصله زماني بين آغاز و انجام يك حركت را گويند و هنگامي شروع مي شود كه زمان عكسالعمل
به پايان برسد .ج) زمان پاسخ :به هم پيوستن زمان عكسالعمل و زمان حركت را زمان پاسخ
گويند .به عبارت ديگر فاصله زماني آغاز تحريك و پايان عمل ،زمان پاسخ ناميده ميشود .آيا
زمان عكسالعمل مهم است؟ از نقطه نظر ورزشي سرعتي كه ورزشكار در حين اجراي حركات
تند و تيز از خودش نشان مي دهد از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است .در مسابقههاي دو
سرعت و شنا تفاوت افراد در سرعت عكس العملي كه به دنبال صداي تپانچه از خودشان نشان
ميدهند بسيار تأثيرگذار است .متخصصين اعالم ميكنند كه ورزشكار مسافتي در حدود چند پا
جلوتر يا عقبتر از حريفانش قرار بگيرد براساس همين زمان پاسخ ،زمان عكسالعمل نسبت به
صداي تپانچه .در رقابتهاي نزديك توسعه بسيار اندك در زمان عكسالعمل ميتواند عامل تأثيرگذار
در كسب موفقيت فرد محسوب شود .آيا اين زمان عكسالعمل ميتواند توسعه پيدا كند؟ جواب مثبت
است .زمان عكسالعمل در حركات ويژه باتمرين زياد بر روي همان حركات ويژه توسعه و بهبود
پيدا ميكند .پروفسور تريپ اظهار ميدارد :تمرين زياد و دراز مدت موجب كاهش زمان تصميم
گيري ورزشكار مي شود .زمان time Reactionفرد را كاهش ميدهد .يعني از طريق تمرين
تصميمات نادرست حذف و تصميمات درست جايگزين ميشود .هر گاه عملي زياد تمرين شود
بازتاب شرطي توسعه مييابدCreated in Master PDF Editor - Demo Version .
Created in Master PDF Editor - Demo Versionدوندههاي دوي سرعت با
تمرينهاي زياد بازتاب شرطيشان را نسبت به صداي تپانچه توسعه ميدهند .عوامل تأثير گذار بر
زمان عكسالعمل عبارتند از- 1 :سن :بين سن و زمان عكسالعمل ارتباط قابل مالحظه اي وجود
دارد .تحقيقات نشان مي دهد كه زمان عكسالعمل در بچهها كندتر از بزرگساالن است و به تدريج
كه سن آنها باال مي رود يعني سنين 18تا 20سالگي زمان عكسالعمل به حداكثر خودش ميرسد.
البته تحقيقاتي هم نشان داده است كه در سنين مدرسه به حداكثر نميرسد اما زمان توسعه
عكسالعمل ميتواند تا سن 30سالگي ادامه پيدا كند .برخي از تحقيقات نيز نشان دادهاند كه در
زمان 60سالگي ميتواند زمان عكسالعمل ميتواند خيلي سريعتر از سن 10سالگي باشد .البته
برخي از اين تحقيقات اين اواخر نشان داده است كه زمان عكس العمل تا قبل از 60سالگي به
مقدار ناچيزي سرعتش كند ميشود اما بعد از 60سالگي اين سرعت كندشدگي زياد ميشود- 2 .
زمان عكسالعمل در مردان اندكي سريعتر از زنان است .شايد اين تفاوت به چگونگي تمرينات
بدني آنها مربوط باشد - 3آمادگي :پيشبيني عمل استارت قبل از واكنش بدن در برابر صداي
طپانچه سبب آمادگي بيشتر عضالت براي آن عمل ميشود .مطالعاتي كه بر روي دوندگان سرعت
انجام دادهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه پيشبيني عمل استارت قبل از واكنش بدن در برابر صداي
طپانچه به آمادگي بيشتر عضالت براي آن عمل ميشود .پيشبيني عمل استارت در بهبود زمان
عكسالعمل دخيل باشد .در اين زمينه تحقيقاتي نيز انجام دادهاند كه اين ميزان شايد حدود 70%
تأثيرگذاري دارد و اين آمادگي حدود 70%ميتواند زمان عكسالعمل را بهبود ببخشد- 4 .عالئم و
راهنماييهاي قبلي است .عالئم و راهنماييها سبب تمركز اجر كننده بر روي آن محرك و عضالت
از قبل با آمادگي بهتري از خود نسبت به محرك واكنش نشان مي دهد .آقاي پروفسور تيچينير
اعالم ميكند كه اگر عالئم و راهنماييهاي الزم حدود 1/5تا 8ثانيه قبل از محرك 7داده شود زمان
عكس العمل بهبود خواهد يافت .زيرا عالئم و راهنماييها سبب تمركز اجراكنند بر روي آن محرك
ميشود و عضالت از قبل با آمادگي بهتري از خود نسبت به محرك واكنش نشان ميدهند- 5 .تأثير
شدت محرك :هنگامي كه محرك داده شده از طريق بينايي ،شنوايي ،حرارت و يا درد تشديد شود
زمان عكسالعمل بهتر ميشود .اگر محركي 7بيش از اندازه تشديد شود نه تنها موجب سريعتر شدن
زمان عكسالعمل نخواهد شد بلكه ممكن است به كندي آن هم منجر شود .براي آزمايش اين فرضيه
دو دسته از افراد طبيعي و عقب مانده ذهني را مدنظر قرار دادند محركهايي كه پيش از آن به آنها
داده ميشد تشديد كردند افراد هر دو دسته واكنش سريعتري نسبت به اين محركها از خودشان نشان
دادند .هر چند كه آن گروه عقبمانده ذهني وضعيت و رشد بهتري نسبت به افراد عادي از اين
موضوع داشت .الزم به ذكر است كه ما درخصوص تشديد محرك براي بهبود زمان عكسالعمل به
عنوان يك عامل آمادگي جسماني داراي محدوديت هستيم يعني اين طور نيست كه هر اندازه كه
بخواهيم در تشديد محرك اقدام بكنيم گاهي اوقات ممكن است اثرات عكس داده Created in
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionشود چنانچه بسياري از تحقيقات نشان دادهاند كه اگر ما محركي را بيش از
اندازه تشديد بكنيم نه تنها موجب سريعتر شدن زمان عكسالعمل نخواهد شد بلكه ممكن است حتي به
كندي آن منجر شود- 6 .تأثير تعداد گيرندههاي تحريك شده :هر چه قدر اين تحريك گيرندههاي
بيشتري صورت بگيرد يعني گيرندههاي بيشتري تحريك شود مرحله پنهاني واكنش كوتاهتر خواهد
شد ،در نتيجه زمان عكسالعمل بهتر خواهد شد .آقاي پرفسور گيلر در اين زمينه اظهار ميدارند كه
زمان عكسالعمل ممكن است با محركهاي بسيار پيچيده مثل يك محرك 7صوتي بسيار بلند يا
صداهايي كه مرتبا ً برگشت ميكنند ،كندتر شود .و شواهد ديگر اين است كه هر گاه دو محرك خيلي
نزديك و پي در پي فرستاده شود پاسخ فرد به آن محرك دوم براي شروع زمان عكسالعمل با كمي
تأخير روبرو خواهد شد- 7 .ورزشكار بودن يا غير ورزشكار بودن :ورزشكار ورزيده در مقايسه
با غير ورزشكاران داراي عكس العمل هاي سريعتري هستند .آقاي پروفسور كاركوييچ تأييد ميكند
كه ورزشكاران ورزيده در مقايسه با غير ورزشكاران داراي عكسالعملهاي سريعتري هستند.
همچنين دوندگان سرعت در مقايسه با دوندگان استقامت عكسالعمل سريعتري از خودشان نشان
ميدهند .هر چند خيليها ابراز عقيده كردهاند كه عكسالعملهاي سريعتر ورزشكاران بيشتر به
يادگيري آنها از تمرين ورزشياشان مربوط ميشود .اما منطقا ً بايد اين را پذيرفت كه الزاما ً هر نوع
تمرين بدني نميتواند باعث بهبود زمان واكنش شود- 8 .رژيم غذايي :صبحانه بر روي زمان
عكسالعمل به عنوان يك فاكتور آمادگي جسماني .نتايج تحقيقات نشان داده كه افرادي كه صبحانه
مختصري ميخوردند نسبت به كساني كه صبحانه كاملي را صرف كردند زمان عكسالعمل بهتر و
سريعتري را از خود نشان مي دهند و افرادي كه بدون صبحانه در آزمون مورد بحث شركت
كرده بودند ،زمان عكسالعمل كندتري را داشتند هر چند كه بايد اين نكته را از نظر دور نداشت كه
اطالعات اندك و ناچيزي در زمينه اثرات رژيم غذايي بر زمان عكسالعمل وجود دارد و براي
اينكه بتوانيم به طور دقيق ابراز كنيم كه آيا رژيم غذايي يك ارتباط كامالً مستقيمي با زمان
عكسالعمل در ورزشكار دارد يا خير؟ به نظر ميرسد كه نياز به تحقيقات بيشتري است هر چند كه
بعضي از تحقيقات نشان داده است كه مصرف قهوه ،الكل ،آمفتامين يا كشيدن سيگار به طور قطع
شخص را كندتر مي كند يا زمان time reactionيا واكنش يا عكسالعمل را به تأخير مياندازد.
Created in Master PDF Editor - Demo Version Created in Master
PDF Editor - Demo Versionجلسه هفتم انعطافپذيري براي بهبود انعطافپذيري نياز به
يك سري حركات كششي و نرمشهاي ايستا است .به خصوص اگر انعطاف پذيري در خصوص يك
مفصل خاصي باشد .مثال در مفصل شانه در مقايسه با ساير مفاصل بدن وضعيت حركتي بهتري
دارد .نوع انعطافپذيري بايد متناسب با رشته ورزشي باشد كه با آن درگير هستيم .مثال شناگران يا
بازيكنان بيسبال در مقايسه با وزنهبرداران و بازيكنان بسكتبال انعطاف بيشتري را در مفصل شانه
دارند .دامنه حركت يا ميزان انعطافپذيري با وسايل مختلفي قابل اندازهگيري است .مشهورترين
وسيلهاي كه براي سنجش انعطافپذيري استفاده ميكنند انعطافسنج ليتون است كه در حقيقت ميزان
خمشدگي يا بازشدگي مفصل را اندازهگيري خواهند كرد .بهترين راه براي افزايش انعطافپذيري
تمرينات از نوع كششي ميباشد .تعادل باالنس يا تعادل :هنگامي كه برآيند تمام نيروهاي وارده بر
آن شي صفر باشد ،مركز ثقل يا اصطالحا ً گرانيگاه آن شي در حالت تعادل قرار دارد .مركز ثقل
در حفظ 7تعادل بدن يا شي بسيار نقش موثري دارد .مركز ثقل بدن را مركز تحول يا تعادل
ميگويند .ما با يك آزمايش ساده ميتوانيم مركز ثقل يك شي را به دست بياوريم .به اين شكل كه در
اين آزمايش شي يا يك شكل غيرمنظمي را به يك نخي متصل ميكنند .نخ را از نقطهاي آويزان
ميكنند تا از حركت كامال بايستاد .سپس خط عمودي در امتداد مسير نخ روي سطح شي معلق
وصل ميكنيم مجددا شي را از نقطه ديگري آويزان ميكنيم و همانند روش قبلي خط عمودي در
امتداد مسير نخ رسم ميكنند .اين روش را بار ديگر نيز تكرار ميكنيم .در نتيجه ما سه خط عمود
رسم شده به دست ميآوريم كه اين سه خط در يك نقطه به نام jيا مركز ثقل همديگر را قطع
ميكنند .اگر ما شي را از اين نقطه به حالت تعليق درآوريم به هر حالتي كه باشد باقي خواهد ماند
و تمام وزن شي چون اين نقطه در حالت متمركز قرار ميگيرد .مركز ثقل را محلي مي دانند كه
تمام وزن شي حول آن نقطه متمركز باشد .مركز ثقل نقطهاي است كه وزن بدن بر آن نقطه عمل
ميكندCreated in Master PDF Editor - Demo Version Created in .
Master PDF Editor - Demo Versionلذا براي بحث تعادل بايد توجه بسياري به
مركز ثقل بكنيم .جابجايي مركز ثقل در انسان در وضعيت ايستاده با توجه به عناصري چون شكل
بدن ،سن و جنس متغير است .خانم دكتر برانت به اين نتيجه رسيد بلندي مركز ثقل در زنان حدود
55درصدي قد آنهاست ،يعني نقطه 55درصدي قد زنان معموال محل مركز ثقل آنهاست .آقاي
پروفسور كروكسي به اين نتيجه رسيد كه محل مركز ثقل در مردان در نقطه 56/18درصدي قد
آنهاست .براي زنان اين نقطه در 55/44درصدي آنهاست .مركز ثقل در مقايسه با مردان اندكي
پايينتر است .محل مركز ثقل زنان در مقايسه با مردان بيشتر دچار تغيير مي شود .و معتقد بود كه
هيچ گونه ارتباطي بين بلندي مركز ثقل با وزن يا اندازه بدن وجود ندارد .پژوهشهاي ديگري در
اين خصوص انجام شد مثل سن و بلندي مركز ثقل كه نشان داد كه بلندي محل ثقل انسان از ماه
ششم جنيني تا سن 70سالگي به تدريج از مهره هفتم در ستون فقرات به سطح اوليه استخوان
خارجي 7در انتهاي ستون فقرات تنزل پيدا ميكند .همچنين تحقيقات ديگري نشان ميدهد كه بلندي
مركز ثقل در سراسر عمر حدود 6اينچ تغيير خواهد يافت .خانم پروفسور برانت در تحقيقي در
خصوص تأثير كفش در محل مركز ثقل ،دريافت كه خانمهايي كه كفش پاشنه كوتاه يا متوسط
ميپوشند ،اين نوع كفشها تأثير اندكي در محل مركز ثقل دارد در حالي 7كه كفش هاي پاشنه بلند
سبب ميشود كه خط عبور از مركز ثقل به طرف جلوي بدن تغيير مكان بدهد .در نتيجه اينكه فرد
استحكام و پايداري كمتري را خواهد داشت .عناصري كه در تعادل و پايداري نقش دارند متفاوتند.
اين عناصر هم وضعيت فرد و هم مهارتهاي حركتياش مي تواند باشد .تمريناتي هستند كه نشان
ميدهند كه آيا فرد از مهارت يا تعادل ايستا برخوردار است يا نه؟ مثال به فرد گفته ميشود كه روي
پنجه پاهايش قرار بگيرد .يا بدنش را روي دستهايش به صورت باالنس قرار بدهد .اين دو تمرين
نياز به حد اقل حركت را دارد ،ميتواند نشاني از مهارت يا تعادل ايستا محسوب شود كه بايستي به
آن دقت كرد .تمرين ديگر حفظ تعادل براي نشان دادن توانايي فرد در حفظ تعادل مثل فردي كه
روي طناب راه ميرود با استفاده از يك چوب يا به تنهايي اين نشان دهنده اين كه اين شخص از
وضعيت تعادل خوبي برخوردار است .محل مركز ثقل ،مهارت فرد و جرم بدن عواملي هستند كه
بر ميزان تعادل موثر هستندCreated in Master PDF Editor - Demo Version .
Created in Master PDF Editor - Demo Versionاصول دهگانه تعادل يا
پايداري اصل يك :اگر همه شرايط براي حفظ تعادل يكسان باشد پايين بودن بلندي يا ارتفاع مركز
ثقل موجب استحكام و پايداري بيشتر بدن ميشود( .مثال افراد كوتاه قد نسبت به افراد بلند قد
استحكام و پايداري بهتري دارند) (مثل كشتيگير كه براي حفظ تعادل پاي خود را پايين ميآورد)
اصل دوم :اگر سطح اتكاء در جهت ايجاد نيرو عريضتر شود استحكام و پايداري بيشتري ايجاد
ميشود( .مثل كشتيگير كه اگر پاهايش را تا اندازهاي باز كند تعادل بهتري خواهد داشت تا كسي
كه پاهايش را جمع كند .اصل سوم :براي ايجاد استحكام و پايداري در تعادل بايستي امتداد شاقولي
گرانيگاه سطح اتكا را در نقطهاي قطع كند كه بيشترين دامنه حركتي ايجاد ميشود يعني در جهت
ايجاد نيرو! (مثال شخصي كه عمل طنابكشي انجام ميدهد براي خنثي كردن نيروي حريف مقابل
بدن خودش را در مسير ايجاد نيرو به طرف عقب متمايل ميكند .يا در بازي بسكتبال ،كه بازيكن
مجبور است به طور ناگهاني در جهت معكوس بدود ،اگر بازيكن عمل چرخش و برگشت را در
موقعي انجام دهد كه پاهايش نزديك به هم باشد احتماال تعادلش به هم ميخورد و براي اينكه عمل
سرعت و چرخش را در جهت معكوس انجام شود بهتر كه فاصله پاها در حين حركت به جلو
عريضتر و تمايل بدن به طرف عقب باشد .اصل چهارم :اگر بقيه شرايط يكسان باشد كسي كه
وزن بيشتري دارد استحكام و پايداري بيشتري را هم خواهد داشت ( .فرض بفرماييد در
ورزشهايي كه مقاومت و ايستادگي بدن در آن عامل مهمي بشمار مي رود .احتماال سنگيني وزن
ورزشكار در مقايسه با افراد سبكتر باعث تعادل بيشتر او ميشود .بنابراين ميبينيد كه برخي از
پست هاي مختلف فوتبال افرادي را انتخاب ميكنند كه يك مقدار وزن سنگينتري را داشته باشند.
اصل پنجم :اگر ساير شرايط يكسان باشد بيشترين حالت استحكام و پايداري بدن در حقيقت قسمتي
است كه مركز ثقل هر قسمت ،بر خطي عمود روي سطح اتكا باشد .اصل ششم :اگر ساير شرايط
يكسان باشد اصطكاك بيشتر بين سطح تكيهگاه و قسمتهايي از بدن كه در تماس قرار ميگيرند
موجب استحكام بيشتر بدن ميشود .پوشيدن كفشهاي تخت پالستيكي و عاجدار كه موجب رواني و
سهولت انجام حركات ميشود ،همزمان سبب افزايش استحكام شخص در اجراي ورزشهايي مثل
بسكتبال ،فوتبال ،شمشيربازي و هاكي روي چمن خواهد شد .اصل هفتم :اگر ساير شرايط يكسان
باشد در حركت جابجايي دشوار ،هنگامي كه شخص ديدش را به نقطه ثابتي معطوف كند ،تعادل
بهتري را كسب خواهد كرد( .مثال هنگام اجراي يك حركت تعادلي مثل راه رفتن روي چوب
موازنه يا ساير فعاليتهاي تعادلي دشوار اگر ورزشكار ديد چشمهايش را به نقطه ثابتي در جلو
معطوف بكند ،هيجان و اضطراب ناشي از اين كاهش خواهد يافت)Created in Master .
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionاصل هشتم :همبستگي مثبتي بين وضع هيجاني و توانايي حفظ تعادل شخص ،در
شرايط دشوار وجود دارد ( .مثال :شخصي كه در شرايط دشواري قرار گرفته كه سالمت
روانياش را از دست داده يا دچار هيجان است نبايستي به سراغ فعاليتهايي برود كه نيازمند
فعاليتهاي تعادلي است) .اصل نهم :بازيافت تعادل بر اصول متكي است كه تعادل را تضمين ميكند.
هنگامي كه فرد به طور غيرمنتظرهاي با وضعيت عدم تعادل مواجه ميشود اگر سطح اتكاءاش را
عريضتر كند و مركز ثقالش را هم پايين بياورد ،حفظ 7تعادالش با سرعت بيشتري انجام ميشود.
(مثال بعد از پرش طول كه به سمت جلو انجام ميشود ،اگر فرود با تمامي وزن بدن و همراه با
عمل دستها باشد ،تعادل خيلي سريعتر كسب ميشود .در بسياري از پرشهاي ژيمناستيك ،شكل فرود
خوب آن است كه اجراكننده عمل فرود را پاشنههاي نزديك به هم ،زانوهاي جدا از هم و دستها
كنار بدن ،باالتنه صاف بايستي باشد تا انجام بگيرد .اگر بخواهيم به يك فرد نوآموز آموزش بدهيم
بايد تآكيد بكنيم كه اهميت درست انجام دادن حركت به مراتب بهتر است تا اهميت سريع انجام
دادن حركت .ايمني و سالمت :در اينجا مطرح ميشود كه بسيار حائز اهميت است .در عمل فرود،
خم كردن زانوها حركتي درست و ايمني است .يكي از تمريناتي كه براي حفظ تعادل ارائه ميكنند
اين است كه :ما بر روي يك شي شش ضلعي به درازاي 60سانتيمتر و پهناي 9سانتيمتري و
ضخامت 2سانتيمتر روي لبه 6ضلعي با سيستم و به آرامي به جهت عقب بر روي تمامي
اضالع ،با هر دو پا راه برويم و مالك سنجش تعادل فرد هم تعادل اضالعي است كه فرد ميتواند
بر روي آنها به طور متعادل راه برود .هماهنگي هماهنگي يا coordinationعبارت است از
همكاري اعصاب ،عضالت و ارگانهاي حسي ،هنگامي كه اين قسمت ها ،همكاري الزم را با
يكديگر نداشته باشند در بدن عدم هماهنگي ايجاد ميشود .هماهنگي فرايند بسيار پيچيدهاي است كه
چشمها اولين حلقه 7زنجير اين هماهنگي است .زيرا چشم ها هماهنگي را ميبينند ،به مغز ميفرستند
و مغز آنها را تفسير و تعبير ميكند .سپس مغز با ارسال فرامين از طريق شبكه عصبي شدت و
سرعت انقباض عضالت را مشخص ميسازد و به هنگام انقباض هر عضله ،عضله مخالف آن
بخش به طور همزمان به حالت ريلكس يا استراحت در ميآيد .تمام اين فرايند در زمان بسيار
كوتاهي رخ ميدهد .به طور مثال هنگامي كه ورزشكار در استخر ميپرد و يا با راكت ،به توپ
تنيس ضربه ميزند ،هر يك از 501عضلهاي كه در بدن وجود دارد ،فراميني را از مغز دريافت
ميكنند .هماهنگي يا coordinationبا رشد بدني توام است و در مراحل مختلف سني در
كودكان ايجاد ميشود .به طور مثال :كودك در سال اول زندگي حركتهاي متفاوتي هم به شكل
سريع و هم به شكل آهسته از خودش نشان مي دهد .يا به Created in Master PDF
Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionهنگام عمل راه رفتن يا دويدن ممكن است تلوتلو بخورد اما در سن 3الي 4سالگي
همگام با رشد بدني هماهنگي خاص و ظريفتري در او ايجاد ميشود .البته كودك در سن 3سالگي
تمركز فكري ندارد و تقريبا از سن 10سالگي به بعد است كه هماهنگي الزم در او ايجاد ميشود.
عدم هماهنگي در سنين پايينتر نتيجه عدم تكامل اعصاب محيطي و مركزي فرد ميباشد ،لذا مراحل
مختلف تكامل مغز در هماهنگي اثر فوقالعاده مهمي دارد .عواملي كه بر هماهنگي اثر منفي دارند
عبارتند از- 1 :عدم رشد هماهنگ بين اندام تحتاني و باالتنه موجب كاهش هماهنگي ميشود- 2 .
كمبود و كاهش حركت در انسان يا فقر حركتي موجب كاهش هماهنگي ميشود- 3 .ترس - 4
صدمات مغزي (آسيبديدگيهاي مغزي) آيا هماهنگي افزايش مييابد؟ جواب مثبت است .از دو طريق
ميتوان هماهنگي را توسعه داد- 1 :مغز پيامها را با سرعت بيشتري تفسير و تعبير كند- 2 .مغز
دستورات ويژهاي به عضله بدهد .حركت با دقت و كارايي بيشتري اجرا خواهد شد .اگر
درخصوص توسعه و هماهنگي ميخواهيم تمريني بدهيم يا تمريني اجرا كنيم چند تا نكته را بايد
دقت كنيم .الف) ورزشكار خسته نباشد .ب) تمرين بسيار دشوار نباشد .ج) تمرينات بسيار سنگين
نيازمند آمادگيهاي بيشتري است .د) تمرينات طوالني نباشد .ضمنا ً پس از هر تمرين هماهنگي،
استراحت كردن به ميزان كافي از ضروريات اوليه است .چند نمونه تمرين براي بهبود هماهنگي:
- 1تمرين راه رفتن به حالت آويزان (راه رفتن از نردبان افقي با دستها) (در اين تمرين چشمهاي
فرد بايستي باز باشد و اجراي اين حركات 7موجب توسعه قدرت دستها ،شانهها و در نهايت
هماهنگي خواهد شد- 2 .حركت موزون و هماهنگ (استفاده از طناب به طول 60سانتيمتر،
طناب زدن در حاليكه فاصله دستها 40سانتيمتر باشد) بايد دقت كرد كه پريدن از روي طناب با
دستهاي كشيده انجام شود و فرود به صورت Created in Master PDF Editor -
Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo Versionمتعادل
بر روي هر دو پا انجام شود .يعني هر دو پا را بايد از روي طناب عبور دهيم و بپريم در حاليكه
طناب روي دستمان است- 3 .دقت كنيد طناب به پا برخورد نكند- 4 .تعداد پرشهاي درست در 5
بار تمرين كردن مالك ارزيابي فرد خواهد بود .راه رفتن Walkingيا راه رفتن :مجموعهاي از
حركات نسبتا پيچيده و مشكل است .راه رفتن با عمل يك درميان هر دو پا انجام ميشود .هم داراي
حركت انتقالي است و هم داراي حركت زاويهاي است 6 .تركيب اصلي در راه رفتن به اثبات
رسيده است- 1 :چرخش لگن خاصره - 2كج شدن لگن خاصره - 3خم شدن زانو - 4خم شدن
ران - 5عمل متقابل زانو و مچ پا - 6جابجايي 7لگن خاصره 7جانبي در راه رفتن دستها عمل بسيار
تأثيرگذاري دارند .حركت دستها در حين راه رفتن از عمل بازتابي به شكل تاب دادن بدن متأثر
است كه در خالف جهت حركت پاها انجام ميشود يعني دست چپ به موازات حركت پاي راست.
اين عمل صرفا به منظور حفظ 7تعادل و چرخش لگن خاصره است كه انجام ميشود .هنگامي كه
عمل تاب دادن دستها متوقف ميشود چرخش باالتنه به دور لگن خاصره 7ايجاد مي شود .نتيجه
سفتي و ناهماهنگي در گام ايجاد خواهد شد .البته بايد به اين نكته توجه كرد كه تفاوتهاي فردي در
حين راه رفتن بسيار تأثيرگذار است .كسي كه پاي پرانتزي دارد و يا بين زاويه گردن و خط عمود
عبور از استخوان رانش تفاوت زيادي وجود دارد در راه رفتن نشان ميدهد .تفاوت در توزيع وزن
بدن به طرف جلو يا عقب يا طول گام و ديگر تفاوتهاي موجود در حركت ،موجب تفاوت در راه
رفتن خواهد شد .باال رفتن از پلهها يا سراشيبي وضعيت خاص بدني را ميطلبد .بهترين و
مناسبترين شيوه بدون فشار براي باالرفتن ،متمايل كردن بدن به سمت جلو و در امتداد پاي عقب
استCreated in Master PDF Editor - Demo Version Created in .
Master PDF Editor - Demo Versionبراي حفظ تعادل و جلوگيري از سقوط ،دائما
بايستي به هماهنگي ميان وضعيت بدن و راه رفتن دقت كرد .عمل راه رفتن عملي بازتابي است و
بدون كنترل ارادي انجام ميشود .هر گاه در حين عمل راه رفتن توجه ارادي بر نحوه اجراي آن
ايجاد شود احتماال تنش بيشتري در هر گام ايجاد خواهد شد .نتيجه اينكه آهنگ طبيعي و هماهنگي
آن از ميان ميرود .عمل بازتابي نه تنها موجب كنترل پاها ميشود بلكه موجب بازشدن يا كشش پاي
تكيه گاه و باالتنه در برابر نيروي ثقل زمين خواهد شد .در عمل راه رفتن همانند ساير حركات
بدن نياز مبرمي به نرمي ،هماهنگي و انعطافپذيري در حد عادي استCreated in Master .
PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor - Demo
Versionجلسه هشتم :دويدن دويدن :كه تكامل يافته از راه رفتن است .نوعي حركت تناوبي يا
پاندولي است .در دويدن هم ويژگيهايي وجود دارد كه شبيه راه رفتن است .در دويدن ،پا نيز ماننده
راه رفتن ،در جلوي مركز ثقل نه خيلي دور از بدن با زمين اصابت ميكند .به موازات آن سرعت
دويدن هم افزايش پيدا ميكند .كاهش قسمتي از مرحله تكيهگاه شده و موجب تسريع بيشتر در جلو
راندن بدن خواهد شد .فاصله اصابت پا با زمين در جلوي بدن كاهش پيدا ميكند( .تقريبا زير مركز
ثقل بدن) نوع دويدن- 1 :دويدنهاي مسابقهاي و دويدنهاي آرام :هدف آن دستيابي به زمان و
مسافت در جهت دويدن است- 2 .دويدن نظير بخشي از دويدنها در بازيهاي ورزشي است كه در
آن حفظ 7تعادل و تغيير جهت در بدن به هنگام دويدن ،نكته اساسي است .اصول دويدن :اصل اول:
بر اساس قانون اول حركت ،بدن بيحركت در وضعيت ساكن باقي ميماند مگر اينكه نيرويي بر آن
اعمال شود .با افزايش سرعت ،لحظه جدا شدن از بدن تغيير پيدا خواهد كرد( .مثال در حالت
استارت نشسته به دونده اين فرصت داده ميشود كه نيروي افقي بيشتري در لحظه جدا شدن از
زمين ايجاد بكند) اصل دوم :يك بدن متحرك در خط راست به حركت ادامه ميدهد ،مگر اينكه
نيرويي بر آن اعمال شود و موجب تغيير جهت آن شود( .به عبارت ديگر دويدن در يك مسير
منحني براي رفع تمايل بدن به دويدن در خط راست به نيروي بيشتري نياز دارد كه با متمايل
كردن بدن به طرف داخل مسير دويدن به طرف داخل مسير دويدن حاصل ميشود .اصل سوم:
براساس قانون دوم حركت ،شتاب با نيرويي ايجاد شده نسبت مستقيم دارد .قدرت انفجاري زيادتر
ناشي از شتاب بيشتر استCreated in Master PDF Editor - Demo Version .
Created in Master PDF Editor - Demo Versionاصل چهارم :براساس قانون
سوم حركت هر عمل داراي عكسالعمل مساوي ،مختلف العالئم با آن ميباشد .اصل پنجم :اهرم
طويلتر در مقايسه با اهرم كوتاهتر ،سرعت بيشتري در انتها ايجاد خواهد كرد .از اين رو در
مرحله به پيش راندن در دويدن سرعت افزايش پيدا ميكند تا جايي كه پا سمت جلو عمل كند .اصل
ششم :در دويدن سرعت جزء افقي نيرو بيشتر و جزء عمودي نيرو كاهش پيدا ميكند .اصل هفتم:
جزء افقي نيرو بيشتر به خط عقب متوجه ميشود و سهم بيشتري در حركت به طرف جلوي بدن
دارد .لذا براي درست حركت كنيم در دويدن بايستي كامال به جلو بدويم .يعني زانوها به طرف
جلو و باال آورده شود تا جاي ممكن پايين از سطح جانبي باشد .معموال افراد غيرورزشكار 7يا
تمرين نكرده دويدن را به شكلي انجام ميدهند كه عمل باال آوردن زانوها ،حركت چرخشي به
طرف داخل رانها و چرخش به طرف خارج 7در قسمت مچ پاها به ميزان حداقل ميرسد .بنابراين
عالوه بر اين حركت ،دستها هم با اين چرخش كمر موازنه شود و نبايستي سبب حركات اضافي به
پهلو گردد .اصل هشتم :كارايي در دويدن مانند ديگر حركتها به حذف نيروهاي زائد نياز دارد.
اصل نهم :نيروي مقاومت هوا بر فعاليت بدني اثر ميگذارد .براي دستيابي به سرعت افقي زيادتر
يعني سريعتر دويدن الزم است مركز ثقل بدن به سمت جلو تغيير مكان پيدا كند تا بدين شكل
نيروي مقاومت هوا كاهش يابد .گرم كردن به هنگام اجراي شروع برنامه آمادگي جسماني حتما
برنامه گرم كردن را بايد بدرستي انجام بدهيم .كارايي و سودمندي انقباضهاي عضالني به درجه
حرارت بدن بستگي دارد .در درجه حرارت پايينتر از حد طبيعي يعني 37درجه كيفيت انقباض
عضله كاهش پيدا ميكند ،نتيجتا ظرفيت و كارايي آن هم كاهش پيدا خواهد كرد و در حين انجام
فعاليتهاي ورزشي درجه حرارت بدن افزايش پيدا ميكند ،كه در اين درجه حرارت چسبندگي بافت
عضالني كمتر خواهد شد ،حركت روانتر ميشود و ظرفيت اكسيژن رساني به سلولها نيز افزايش
پيدا خواهد كرد ،در نتيجه اجراي مهارت به شكل بهتري صورت خواهد گرفت .با افزايش درجه
حرارت بدن ،جريان خون و تعداد تنفس به تدريج فزوني مييابد .افزايش درجه حرارت بدن نيز به
نوبه خود سبب آمادگي بيشتر بدن در برابر آ سيبهاي احتمالي خواهد شد و اين كامال مشخص
ميشود كه گرم كردن در چه درجهاي از اهميت براي كسب آمادگي جسماني ،حفظ آمادگي جسماني
و پيشگيري از آسيبهايي است كه ممكن است در طول برنامههاي آمادگي جسماني فرد ،با آن
روبرو شود .چگونه گرم بكنيم؟ به هيچ عنوان وقتمان را با حركات نرمشي بالاستفاده تلف نكنيم.
زيرا انجام اين گونه حركات 7سبب تقويت و كشش عضالني سخت و سفت نميشود پس بهتر است
كه عضالت خودمان را به روشي گرم كنيم كه داليل فيزيولوژيكي آن مستند باشدCreated in .
Master PDF Editor - Demo Version Created in Master PDF Editor -
Demo Versionاكثر ورزشكاران سطوح باال و تيمهاي حرفهاي از دو روش گرم كردن
استفاده ميكنند- 1 :گرم كردن به روش فعال در اين روش 2نوع گرم كردن وابسته و غيروابسته
وجود دارد* :گرم كردن وابسته :شامل انجام حركات و مهارتهاي قابل اجرا در طول مسابقه است.
در اين روش عمل گرم كردن با اجراي حركات و مهارتهاي رشته ورزشي همراه است .حركات
بطور آهسته و تدريجي تشديد ميشوند .فرض كنيد يك ورزشكار بسكتبال با عمل شوت كردن به
سمت حلقه و يا انجام حركات سه گام به تدريج بدنش را گرم ميكند .دونده با مانع با عبور از مانع
ها به صورت تمرين بدنش را گرم كند .اين روش گرم كردن بر سيستمهاي عصبي تأثير بسزايي
ميگذارد* .گرم كردن غير وابسته (عمومي) :شامل دويدنها ،نرمشها و حركات كششي كه براي
عضالت بزرگ بدن مورد استفاده قرار ميگيرد .مانند نوع گرم كردن ورزشكاران دو ميداني
جهت كسب توانايي در اجراي مهارت شامل دويدنهاي آرام ،نرمشها و حركات كششي است- 2 .
گرم كردن به روش غيرفعال :شيوهاي است كه طي آن از روش دوش گرفتن با آب گرم استفاده
مي كنند ،يا حرارت يا ماساژ .شايد حدود 45سال پيش هيچ ورزشكاري ضرورت عمل گرم
كردن بدن شك نميكرد ،اما تحقيقات بعدي نه تنها اين امر را اثبات كرد بلكه بر آن مجدداً صحه
گذاشت .مثالً آقاي پروفسور سيمون نشان داد كه عمل گرم كردن در اجراي دو صد متر بسيار
موثر است .يا تحقيقات ديگر نشان داد كه دوش آب گرم اثرات مفيدي در اجراي دويدن سرعت يا
دوچرخهسواري با مسافتهاي طوالني داشته باشد .در حالي 7كه ماساژ دادن ممكن است چنين
تأثيري را نداشته باشد .تحقيقات ديگري هم در خصوص شيوههاي گرم كردن غيرفعال مثل ماساژ
انجام شده كه برخي از اينها را تأييد كردهاند و برخي ديگر تأييد نكردهاند .مدافعان عمل گرم
كردن ميگويند :گرم كردن بدن سبب افزايش جريان خون ميشود .مخالفان ميگويند :افزايش جريان
خون در عضالت فعال تأثيري بر كارايي عضالت غيرفعال ايجاد نميكند .مثال اگر در يك رشته
ورزشي پاها فعال هستند ،عدهاي معتقد هستند كه گرم كردن پاها بر روي پاره اي از عضالت
دستها تأثيري نخواهد گذاشت .گرم كردن خوب يعني افزايش تدريجي فشار بر عضالت به منظور
تطبيق بدن با شدت فعاليت و دور ماندن از آسيبپذيري است .دقت بفرماييد براي گرم كردن حتما
حركات كششي براي عضالت چهار سر ران و براي دستها و براي قسمتهاي مختلف بدن را
فراموش نكنيمCreated in Master PDF Editor - Demo Version Created .
in Master PDF Editor - Demo Version