You are on page 1of 5

‫حقوق اداری‬

‫تعریف‪:‬‬
‫سیستم های اداری‪:‬‬
‫دخالت دولت در امور عمومی و مردم به سه طریق صورت میگیرد‪.‬‬
‫‪ – ۱‬به صورت انضباتی مانند تفهیم قوانین‪.‬‬
‫‪ – ۲‬به صورت تشویقی یا مداخله تشویقی‬
‫‪ – ۳‬مداخله مستقیم که به دو قسم سورت میگیرد‬
‫الف به صورت انحصاری‪ -‬مانند تا مین امنیت در جامعه‬
‫ب به صورت غیر انحصاری مانند امور تعلیمی‪ ،‬باز سازی و غیره‬
‫تعریف سیستم‪:‬‬
‫‪ – ۱‬سیتم عبارت از مجموعه اجزای به هم پیوسته است که که وارد شدن نقص در یک جز با عیث‬
‫می شود که کل سیستم به هم بخورد‪.‬‬
‫‪ – ۲‬یا سیستم‪ -‬عبارت است از مجموعه چندین ارگان های داخل یک اداره است که به رای رسیدن به‬
‫یک سیسله اهداف مشخص از یک سیسله قواعد وم قررات‪ -‬پیروی می کند‪ .‬مثال وزارت‪ ،‬ریاست و‬
‫مدیریت‪.‬‬
‫اداره چیست؟‬
‫اداره از دو لغت ‪ manu‬و ‪ men‬گرفته شده که به معنی تنظیم امورات توسط افراد یا هنر انجام کار‬
‫توسط دیگران اداره گفته میشود‪.‬‬
‫و در عربی به معنی ادره (انتقال والزام‪ ) -‬به انجام کار‪.‬‬
‫و در اصطالح‪ :‬اداره عبارت از نظم اجتماع‪ ،‬طرح و روشها‪ -‬و شالوده های خاص است که در آن‬
‫عده ای از افراد به مظور‪ -‬بدست آوردن هدف مشخص با هم کار میکنند‪.‬‬
‫سیستم اداره دو قسم است‬
‫‪ ۱‬سیستم‪ -‬متمرکز‪-‬‬
‫‪ ۲‬سیستم‪ -‬غیر متمرکز‬
‫‪ ۱‬سیستم‪ -‬متمرکز‪ -:‬عبارت از سیستم‪ -‬اداری است که در آن قدرت مرکزی‪ -‬یعنی مقامات عالیه که به‬
‫صورت معمول مقر آن در مرکز کشور‪ -‬می باشد مسول امور عمومی مرکز و محالت بوده و امور‬
‫داری را به صورت مستقیم یا توسط کار مندان شان اداره میکنند‪.‬‬
‫سیستم متمرکز‪ -‬اداری دو رکن دارد‪.‬‬
‫‪ ۱‬تجمع اختیاری اداری در مرکز‪ -:‬مانند اسخدام‪ ،‬تصامیم و غیره‬
‫‪ ۲‬اصل اطاعت اداری‪:‬‬
‫ما فوق بر مادون دو نوع صالحیت و اختیار دارد‪:‬‬
‫الف صالحیت بر شخص مادون مانند اسخدام‪ ،‬ترفیع‪،‬تقاعد و غیره‬
‫ب صالحیت بر کار مادون که به دو طریق یا در دو مرحله صورت میگیرد‪:‬‬
‫اول نظارت قبلی‬
‫نظارت بعدی‬
‫نظارت قبلی به این معنی که مادون از مافوق‪ -‬قبل از انجام عمل ایجازه میگیرد‪ -‬و یا ما فوق‪ -‬دستور‬
‫انجام عملی را به ما دون مید هد‪.‬‬
‫که این دستور‪ -‬شامل دو ویژگی است یا قانونی است یا غیر قانونی‪-‬‬
‫سوال اینجاست که زمانی که دستور غیر قانونی باشد از سوی مادون انجام شود یا خیر؟‬
‫پاسخ‪ :‬سه نظر وجود دارد‪.‬‬
‫اول نظریه عدم اطاعت که نه باید از دستور غیرقانونی اطاعت شود چونحاکمیت‪ -‬قانون زیر سوال‬
‫میرود‪.‬‬
‫دوم نظریه اطاعت است‪ :‬به این معنی که امرغیر قانونی هم باید اطاعت شود چون اسصل پرنسیپ و‬
‫اصل اطاعت در اداره از بین میرود‪.‬‬
‫سوم نظریه اطاعت اما نه به صورت مطلق به این معن که اگر مادون تشخیص داد که امر غیر‬
‫قانونی‪ -‬است باید به مافوق‪ -‬اطالع دهد درصورت پافشاری ما فوق به انجام عمل‪ ،‬مادون باید امر کتبی‬
‫طلب نماید بعد انجام دهد‪.‬‬
‫نظارت بعدی‪ :‬بعد از انجام کار مادون تایید‪ ،‬ابطال‪،‬تعدیل‪ ،‬تصحیح یا تصمیم جدید را ما فوق اتخاذ‬
‫می کند‪ .‬این نظا رت یا تصمیم‪ -‬جدید از دو جهت منشا میگیرد‬
‫‪ ۱‬در اثر اعتراض بوجود‪ -‬می آید‬
‫‪ ۲‬عمل به صورت‪ -‬درست انجام نشد خود ما فوق به اخذ تصمیم یا تصحیح‪ .....‬می پردازد‪.‬‬
‫انوع سیست متمرکز‪:‬‬
‫‪ – ۱‬افراطی‪-‬‬
‫‪ – ۲‬نسبی ( عدم تراکم)‪ :‬تفویض بعضی اختیارات به ادارات پایین تر‬
‫مفیدیت سیستم نسبی‪:‬‬
‫‪ ۱‬باز دهی زیاد‬
‫‪ ۲‬ایجاد عالقه مندی بین کار مندان‬
‫‪ ۳‬زمینه همکاری دسته جمعی‬
‫‪ ۴‬تکامل انفرادی‬
‫‪ ۵‬عدم ضیاع وقت در مرکز‬
‫شرایط تفویض صالحیت‪:‬‬
‫صالحیت از سوی شخصی صادر میگردد‪ -‬که خودش دارای صال حیت باشد‬
‫‪ ۲‬صالحیت قابل تفویض باشد‬
‫‪ ۳‬تفویض صالحیت بگونه قانونی باشد‬
‫‪ ۴‬صالحیت کال تفویض نشده باشد‬
‫‪ ۵‬تفویض صالحیت به صورت مکتوب باشد‬
‫‪ ۶‬تفویض صالحیت صاحب صالحیت اصلی را غیر مسول نمیسازد‬
‫فوایید سیستم متمرکز‬
‫‪ ۱‬از ختالفات جلوگیری میکند‬
‫‪ ۲‬حاکمیت قواعد متحد الشکل‬
‫‪ ۳‬نفوذ قدرت مرکزی را به محالت بیشتر می سازد‬
‫‪ ۴‬ثروت ملی به صورت نافه تقسیم می شود و به صورت مشترک به همه‬
‫نواقص تسیستم متمرکز‬
‫کا غذ پرانی‬
‫‪ ۲‬ممکن تصامیم‪ -‬غیر عادالنه باشد‬
‫‪ ۳‬خود کامه گی‬
‫سیتم اداری غیر متمرکز‬
‫تعریف‪ :‬به سیتم گفته می شود که حق تصمیم‪ -‬گیری در امور اداری واجرایی‪ -‬بین مقامتا تیکه از‬
‫لحاظ محلی یا جغرافیایی یا فنی مستقل از یکدیگر می باشند‪ -‬تقسیم گردیده است‪.‬‬
‫انواع سیستم اداری غیر متمرکز‬
‫‪ ۱‬سیستم‪ -‬اداری به صورت فنی یا غیر فنی‬
‫‪ ۲‬عدم تمرکز‪ -‬نسبی و مطلق این که کار مندان به صورت‪ -‬نسبی و مطقل یعنی کارمندان از طرف‬
‫اداره ومردم‪ -‬تعین می شوند‪.‬‬
‫ارکان سیتم اداری غیر متمرکز‬
‫‪ ۱‬استقالل عمل‬
‫‪ ۲‬شخصیت حقوقی مستقل‬
‫‪ ۳‬منافع به خصوص‬
‫‪ ۴‬انتخاب کار مندان‬
‫مزا یایی سیستم اداری غیر متمرکز‬
‫کا هش بار حکومت‪ ،‬سرعت عمل ‪ ،‬ایجاد سهولت‬
‫نواقص سیتم اداری غیر متمرکز‬
‫ایجاد مخالفت هابین ایاالت‪ ،‬ازبین رفتن تخصص‪،‬‬
‫شخصیت های حقوقی‬
‫تعریف‪ :‬اجتماع سازمان یافته اموال ویا اشخاص است که به منظور حصول اهداف بخصوص تشکل‬
‫می شود‪.‬‬
‫فوایید شخصیت های حقوقی‬
‫شخصیت های حقوقی با عث می شوند‪ -‬که اشخاص به هدفشان برسند و به صورت انفراری به اهداف‬
‫مهم نمیرسند‬
‫تداوم دولت ها را میسر می سازد‬
‫ادارات دولتی به نام دولت ها اعمال اداری را انجام میدهند‬
‫شخصیت های حقوقی با عث میشوند که حا کمیت دولت و قدرت وجود‪ -‬داشته باشد‬
‫مبانی علمی شخصیت حقوقی‬
‫نظریه اول‪ :‬اصال شخصیت حقوقی وجود‪ -‬ندارد بدون انسان پس باید اموال و ملکیت مشترک گفته‬
‫شود‪ .‬اما این نظریه رد می شود این که تمام اعمال به امور مالی تعلق ندارد مانند تعلیم‪ ،‬سیاست‪....‬‬
‫از سوی دیگر در بخض افراد خصوصی‪ -‬صادق است اما در بخش عمومی صدق نمیکند‬
‫نظریه دوم‪ :‬نظریه مجازی بودن‪ :‬اگرچه یک مسله ملموس نیست اما اینکه قوانین وجود‪ -‬دارد‬
‫شخصیت حقوقی ایجاد می شود تحت قانون از باب مجاز‬
‫این نظریه هم نقد میشود‪-‬‬
‫اول اینکه اگر وی یک امر مجاز باشد به این معنی که اراده ندارد و مسولیتی‪ -‬هم ندارد‬
‫دوم اینکه اگر تنها به وسیله قانون به وجود‪ -‬می آید‪ ،‬شخصیت حقوقی دولت را چه کسی ایجاد می‬
‫کند؟ پس تنها از باب قانون نست بلک یک واقعیت است‪.‬‬
‫نظریه سوم نظریه حقیقی بودن‪:‬‬
‫شخص حقوقی درحقیقت موجود‪ -‬است چون گروپ افراد مشترک ‪ ،‬اموال مشترک به هد ف مشترک‬
‫ایجاد می شود پس مستحق حقوق و مسولیت است پس شخص حقوقی‪ -‬امر مجاز نیست یک امر حقیقت‬
‫است‪.‬‬
‫چهارم نظریه اعتباری‪ :‬که نظریه حقیقی بودن را زیرسوال میبرد میگوید موارد‪ -‬وجود‪ -‬دارد که اراده‬
‫است اما هیچ حقوقی وجود ندارد مانند بردگان‬
‫و جای که اراده نیست حقوق وجود دارد ما نند مجانین پس شخصیت حقوقی از اراده شکل نمیگیرد‬
‫بلک از یک واقعیت‪ -‬شکل میگیرد یا از یک منفعت شکل میگیرد‪ -‬و صاحب آن منفعت شخصیت‬
‫حقوقی است‬
‫شخصیت حقوقی دو نوع است‬
‫شخصیت حقوقی حقوق خصوصی‪ -‬و شخصیت حقوقی حقوق عمومی‬
‫شخصیت عمومی به شخصیتی‪ -‬گفته می شود‪ -‬که اعمال حقوقی را انجام میدهد و ربطی‪ -‬به عوامل‬
‫خصوصی‪ -‬ندارد و از قدرت عمومی استفاده می کند‬
‫و شخصیت حقوقی حقوق خصوصی مانند افراد خصوصی‪ -‬است‪.‬‬
‫آثار شخصیت حقوقی‬
‫داشتن شخصیت حقوقی معموال‬
‫داشتن اقامت گاه‬
‫داشتن اموال معین‬
‫تحمل مکلفیت‪ ،‬حق اقامه دعوا و دفع دعوا‬
‫آثار شخصیت حقوقی‪ -‬حقوق عمومی‬
‫‪ ۱‬استفاده از قدرت عمومی‬
‫‪ ۲‬داشتن کارمندان دولتی‪-‬‬

You might also like