You are on page 1of 4

‫سواالت درس ‪11‬‬

‫‪.‬توحید در ذات به چه معناست؟تبیین کنید‪1.‬‬


‫‪.‬یعنی ذات خداوند یگانه است ← تعدد و کثرت ندارد‬
‫‪.‬تعدد و کثرت نه در واقعیت و نه در ذهن امکان پذیر نیست‬
‫‪.‬بنابراین شبیه و مثل و مانندی برای خداوند تصور نمی شود‪ ،‬نه اینکه تصور می شود ولی وجود ندارد‬
‫امام علی(ع)‪:‬‬
‫""بسم هللا الرحمن الرحیم‬
‫قل هو هللا احد {‪}1‬‬
‫هو واحد لیس له فی االشیاء شبهُ □‬
‫هللا الصمد{‪}2‬‬
‫لم یلد و‬
‫لم یولد{‪}3‬‬
‫ولم یکن له کفوا □‬ ‫و انه عزوجل احدی المعنی؛ال ینقسم فی وجود و ال وهم و ال عقل‪.‬‬
‫احد{‪}4‬‬

‫دلیل عقلی بر توحید ذاتی‬


‫قدم اول‪:‬اثبات عدم تناهی و نامحدود بودن خدا‬
‫‪.‬موجوداتی که می بینیم‪،‬همگی محدود به زمان و مکان اند‪-‬‬
‫‪.‬موجود محدود با عدم آمیخته است‪-‬‬
‫‪.‬وجودی که با عدم آمیخته‪،‬حادث است‪-‬‬
‫‪.‬هر حادثی‪،‬معلول و ناقص است‪-‬‬
‫‪.‬لذا نمی تواند علت اصلی (خدا)باشد √‬
‫‪.‬پس خدا نباید محدود باشد √‬
‫قدم دوم‪:‬متعدد نبودن خدا‬

‫‪.‬خدای نامحدود‪،‬نمی تواند متعدد باشد□‬


‫‪.‬نامحدود بودن با تعدد قابل جمع نیست ▪‬
‫توضیح‪ :‬زمانی دو چیز اطالق می شود که تفاوت باشد؛اگر دو چیز از هر نظر بی حد باشند‪،‬هیچ تفاوتی ▪‬
‫ندارند و یک چیزاند‬
‫‪.‬لذا برای تفاوت‪،‬باید حدی داشته باشند و این خالف فرض است ←‬
‫‪:‬مثال‪-‬‬
‫در یک اطاق بادکنکی را به اندازه کل اتاق باد می کنیم‪،‬آیا می توان بادکنک دیگری را به اندازه •‬
‫تمام اتاق باد کرد؟‬
‫ذات خدا بسیط است و جزء ندارد‬
‫‪.‬چون خدا نامحدود است‪،‬جزء ندارد‬
‫‪:‬اگر جزء داشته باشد‬
‫این اجزاء واجب الوجود اند ← الزمه اش وجود چند واجب و نامحدود است که بطالنش □‬
‫‪.‬گذشت‬
‫این اجزاء ممکن اند ← چون مرکب محتاج به اجزائش است ‪،‬الزم می آید که خدا محتاج باشد و □‬
‫‪.‬این با واجب الوجود بودن خدا ناسازگار است‬

‫‪.‬توحید در صفات به چه معناست؟تبیین‪ 9‬کنید‪2.‬‬


‫‪.‬تمام صفات خداوند متعال به یک حقیقت باز می گردد‬
‫در مورد خداوند صفت علم جدای از قدرت خداوند نیست و صفت قدرت جدای از شجاعت نیست‬
‫و صفت ازلیِّت جدای از علم و قدرت و شجاعت نمی باشد‬
‫‪ ...‬بلکه تمام ذات او علم است و تمام ذاتش قدرت است و تمام ذاتش حیات و ▪‬
‫وحدت صفات ← در خارج‬ ‫تعدد صفات ← در ذهن‬
‫اگر خدا دارای صفات متعدد و جدای از هم باشد‪،‬با بسیط بودن و بدون جزء بودن خدا ناسازگار‬
‫‪.‬است و موجب کثرت در ذات خدا می شود چرا که غیریت یعنی محدود بودن‬
‫لذا خدا واحد بسیط است که تمام صفات از او صادر می شود و اینگونه نیست که هر صفت از‬
‫بخشی از خدا باشد‪(.‬مقام عینیت نه مفهوم)‬

‫‪.‬توحید در عبادت به چه معناست؟آیا‪ 9‬زیارت و توسل مخالف توحید عبادی است؟توضیح دهید‪3.‬‬
‫انسانی که در مقابل خدا عبادت می کند‪،‬در حقیقت خود را ندار و فقیر و خدا را دارا و غنی دانسته‬
‫‪.‬و برای خود هیچ استقاللی در وجود و صفات قائل نیست‬
‫توحید در عبادت یعنی ← عبادت و پرستش فقط برای خداوند است و هیچ موجودی غیر از‬
‫‪.‬خداوند سزاوار پرستش نیست‬
‫تعریف عبادت‪ :‬یعنی خضوع و خشوع و ُکرنش (آرام بودن و سرکش نبودن) در مقابل خدا و رب‬
‫(مالک مدبر)‬
‫‪.‬٭ زیارت‪،‬توسل‪،‬بوسه بر حرم های مطهر ← در حقیقت شکر خداست نه پرستش حرم‬
‫احترام به پدر و مادر عبادت نیست ← چون شان ربوبی برایشان قائل نیستیم‪(.‬فقدان شرط دوم)‬
‫اما برای بت پرستان چون چنین شانی دارند‪،‬عبادت است‪(.‬وجود هر دو شرط)‬
‫سجده فرشتگان به حضرت آدم عبادت نیست ← چون شان ربوبی برای حضرت آدم قائل نبودند‪.‬‬
‫(فقدان شرط دوم)‬
‫‪.‬یکی از مهم ترین عبادات نماز است‬
‫‪.‬به حکم عقل و اخالق ← انسان باید از کسی که به او نیکی می کند تشکر کند‬
‫به طریق اولی باید از خدایی که انسان را آفریده‪،‬لحظه به لحظه به او وجود و حیات می دهد‪،‬رزق‬
‫‪.‬و روزی می دهد‪،‬زندگی می دهد؛تشکر نماید‬
‫‪.‬انسان برخی اوقات شکرگزاری می کند و معموال فراموش می کند•‬
‫‪.‬برای همین نماز واجب شده تا انسان در طول روز‪،‬این شکرگزاری را فراموش نکند √‬
‫‪.‬نماز توحید در عبادت را که اصل دین است یادآوری می کند √‬
‫نماز سبب نزدیک شدن انسان به خدا می شود‪(.‬تکامل نفس) √‬
‫‪.‬خدای مهربان‪،‬برای این وظیفه که باید انسان شکرگزار باشد‪،‬پاداش هم قرار داده است √‬
‫با عبادت بعد روح انسان پیشرفت می کند‪ ← .‬بدن با ورزش‪،‬تغذیه مناسب و ‪ ...‬تقویت می شود؛‬
‫‪.‬روح انسان هم با عبادت خالق‪،‬اخالص‪،‬ایستادگی مقابل نفس پیشرفت می کند‬
‫پس نماز ← ‪.1‬وظیفه انسان است(شکرگزاری) ▪‬
‫‪.‬موجب تکامل انسان است‪2.‬‬

‫‪.‬توحید در افعال به چه معناست؟تبیین کنید‪4.‬‬


‫هر فعل و حرکت و پدیده ای در جهان رخ دهد از سوی خداوند است و هیچ چیزی بدون اذن و‬
‫"اراده خداوند تاثیرگذار نیست ← "ال ُموثّر فی ال ُوجُود ااَل هَللا ُ‬
‫اگر آتش می سوزاند به فرمان خداست؛ اگر آب هم آتش را خاموش می کند‪،‬آن هم با اذن و اراده‬
‫‪.‬خداوند تاثیر می گذارد‬
‫اما این تاثیر مباشری نیست‪،‬بلکه با واسطه است ← مانند شهردار و نظافت شهر‬
‫‪.‬در افعال انسان ها ← همین مطلب صادق است‬
‫ما هرکاری کنیم به فرمان خداوند است؛چرا که خدا به ما اختیار داده‪( ،‬برخالف آتش که خدا به او‬
‫اختیار نداده) تا انتخاب کنیم؛قدرت‪،‬عقل‪،‬انتخاب‪،‬اختیار ما‪،‬همه از ناحیه خداوند است و همه‬
‫‪.‬حرکات ما به ذات پاک او بر می گردد‬
‫پس فعل انسان‪،‬هم کار خداست و هم کار انسان ← امر بین االمرین‬

‫‪.‬خلقت بدون سابقه عالم‪ 9‬را توضیح دهید‪5.‬‬


‫با مراجعه به متون دینی روشن می شودآفرینش ماده نخستین از قسم دوم (خلقت بدون سابقه)‬
‫‪.‬است‪.‬یعنی عالم مسبوق به ماده قبلی نبوده و هیچ سابقه ای نداشت و خدا آن را خلق کرد‬
‫اما به این معنا نیست که ← «عالم از عدم به وجود آمده است» و «منشاء و علت مادی عالم‪،‬عدم‬
‫»است‬
‫‪.‬بلکه مراد آن است که عالم پیش از خلقت وجود نداشت و سپس موجود شد‬
‫حاصل آنکه‪،‬خدای سبحان برای آفرینش عالم از هیچ ماده ای استفاده نکرده است‪.‬عدم هم نمی تواند‬
‫علت وجود باشد (چون علت باید قوی تر از معلول باشد؛ ولی عدم قوی تر وجود نیست ‪ +‬فاقد‬
‫شیء معطی شیء نمی تواند باشد‪).‬‬
‫‪.‬بنابراین دنیا از ماده آفریده نشده است‪،‬بلکه از غیر ماده (مجردات) آفریده شده است ←‬

‫افعال خدا ازلی هستند یا خیر؟چرا؟‪6.9‬‬


‫دیدگاه یکم‪:‬حدوث افعال الهی‬
‫‪.‬افعال خدا ازلی و قدیم نیست ← اگر ازلی باشد یعنی دنیا و مخلوقات از قدیم بودند‬
‫‪.‬این یعنی تعدد موجودات قدیم که با توحید سازگاری ندارد ← بنابراین فقط خدا قدیم است‬
‫دیدگاه دوم‪:‬ازلی بودن افعال الهی‬
‫ممکن نیست ذات فیاض الهی باشد و افاضه فیض نکند‪.‬از آنجا که ذات الهی قدیم و ازلی است‪،‬از‬
‫‪.‬این رو فعل خدا هم قدیم است‬
‫این افراد با تفکیک میان قدیم بالذات و قدیم بالغیر به پاسخ گروه پیشین پرداخته اند‪.‬خدای سبحان‬
‫‪.‬قدیم ذاتی است؛لیکن مخلوقات قدیم بالغیر و حادث بالذات هستند‬

‫‪.‬آیا خدا در افعالش هدف دارد؟توضیح دهید‪7.‬‬


‫‪.‬متکلمان اشعری معتقدند که افعال خدای سبحان فاقد هدف و غرض است‬
‫‪.‬اگر خداوند از کارهایی که انجام می دهد هدفی داشته باشد ← الزمه اش نیاز خدا به آن هدف است ▪‬
‫)یعنی خداوند کمبودها و نیازهایی دارد که با انجام این کارها در صدد جبران و برطرف کردن آن است(‬
‫▪‪.‬در حالیکه خداوند غنی بالذات و از هر جهت کامل است‬
‫‪.‬بنابراین کارهای خدا هدف ندارد‬

‫‪.‬متکلمان عدلیه (امامیه و معتزله) بر هدفمندی افعال الهی تاکید می ورزند‬


‫این گروه معتقدند که حکمت الهی که بارها در قرآن به آن تصریح شده‪،‬فقط با غایت و هدف داشتن‬
‫افعال الهی قابل تفسیر است‪.‬خداوند از روی کمال دانائی‪،‬کارها را برای اغراض و اهداف مشخص‬
‫‪.‬و معین با انتخاب اصلح و ارجع انجام می دهد‬
‫البته هدف خدا از افعالش‪،‬برطرف کردن نیازهای خود نیست‪،‬چرا که اساسا خدا موجود کاملی ▪‬
‫‪.‬است که هیچ نیازی ندارد‬
‫‪.‬بلکه هدف او آن است که فیض خود را به بندگانش برساند‬
‫مانند انسانی که به دیگری کمک می کند ← هدف او رسیدن کمک به دیگری است نه به خودش‬
‫‪.‬هدف خدا هم رسیدن کمک به مخلوقاتش و رفع نیاز آنها است‬

You might also like