You are on page 1of 165

‫درسنامــۀ‬

‫اصـول جراحــی دامپــزشکی‬

‫© دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬


‫‪DVM, DVSc‬‬
‫استادیار گروه علوم درمانگاهی‬

‫‪9316‬‬
‫ویرایش سوم‪9318 :‬‬
‫هب انم خداوند جان و رِخد‬

‫فهرست‬

‫صفحه‬ ‫عنوان‬

‫‪9‬‬ ‫گندزدایی‪ ،‬ضدعفونی‪ ،‬و سترونسازی‬


‫‪5‬‬ ‫آمادهسازی اتاق عمل‪ ،‬ابزارها‪ ،‬بیمار‪ ،‬و تیم جراحی‬
‫‪95‬‬ ‫ارزیابیها و اقدامات پیش از عمل‬
‫‪91‬‬ ‫آشنایی با ابزارهای جراحی‬
‫‪33‬‬ ‫انواع نخ بخیه‬
‫‪31‬‬ ‫الگوهای بخیه‬
‫‪55‬‬ ‫برش‪ ،‬دستکاری بافتها و نحوۀ کاربرد ابزار‬
‫‪65‬‬ ‫خونریزی و خونبندی‬
‫‪57‬‬ ‫عفونت جراحی و آنتیبیوتیک تراپی‬
‫‪55‬‬ ‫التیام زخم‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫گندزدایی‪ ،‬ضدعفونی‪ ،‬و سترونسازی‬


‫عفونت یکی از مهمترین عوارض جراحی است؛ بنابراین برای موفقیت در جراحی‪ ،‬انجاام اقادامات مزم بارای‬
‫پیشگیری از این عارضه ضروری است‪ .‬بنا به تعریف‪ ،‬سترونسازی (‪ )sterilization‬یعنی از بین باردن هما‬
‫انواع میکروارگانیسمها (باکتری‪ ،‬ویروس‪ ،‬هاگ)‪ ،‬که بیشتر در مورد اشیا و ابازار انجاام مایشاود‪ .‬گنادزدایی‬
‫(‪ )disinfection‬یعنی تخریب بیشاتر میکروارگانیسامهاای بیمااریزای موجاود در روی اشایای ریرزناده؛‬
‫درحالیکه ضدعفونی (‪ )antisepsis‬به معنای تخریب بیشتر میکروارگانیسمهای بیماریزای موجود در روی‬
‫قسمتهای جاندار است (البته گاهی این واژههای فارسی به جای همدیگر به کار میروند)؛ بنابراین دستیابی‬
‫به استریلیتی بسیار دشوارتر از گندزدایی و ضدعفونی کردن است‪ .‬به دلیل اینکه هرگونه برش‪ ،‬سوراخ کردن‪،‬‬
‫یا واردکردن ابزار جراحی به بدن بیمار باعث از بین رفتن سدهای دفاعی طبیعی بدن میشود‪ ،‬هنگام جراحی‬
‫باید بیشترین میزان محافظت در برابر میکروارگانیسمها انجام گیرد‪ .‬منابع آلودگی باا میکروارگانیسامهاا در‬
‫بیمارستان دامپزشکی عبارتاند از کارکنان بیمارستان‪ ،‬ابازار و وساایل‪ ،‬محایو‪ ،‬و نیاز خاود حیاوان‪ .‬بارای‬
‫گندزدایی معمومً از ترکیبات مایع مانند فنول‪ ،‬الکلها‪ ،‬هالیدها‪ ،‬آلدئیدها‪ ،‬ترکیبات آمونیاوم ههارتاایی‪ ،‬گااز‬
‫اتیلن اکساید‪ ،‬و یونهای فلزات سنگین استفاده میکنند‪.‬‬

‫مواد شیمیایی پرکاربرد برای ضدعفونی و گندزدایی‬


‫احتیاط‬ ‫مکانیسم اثر‬ ‫گندزدایی‬ ‫ضدعفونی‬ ‫کاربرد‬ ‫ماده‬
‫دارای خاصیت خورندگی فلزات‪،‬‬ ‫دناتوره کردن پروتئین‪ ،‬توقف‬ ‫پاکسازی نواحی محدود‪،‬‬ ‫ایزوپروپیل یا‬
‫خوب‬ ‫خیلی خوب‬
‫فرّار‬ ‫متابولیسم‪ ،‬و لیز باکتری‬ ‫آمادهسازی محل تزریق‬ ‫اتیل الکل‬
‫ریرفعال شدن در مجاورت‬ ‫آزادسازی کلرین آزاد و‬ ‫پاکسازی محیو و کف‬ ‫هیپوکلریت‬
‫خوب‬ ‫ضعیف‬
‫بافتهای زنده‪ ،‬خورندگی فلزات‬ ‫اکسیژن‬ ‫سالن‬ ‫سدیم‬
‫رنگی کردن پارههها و بافتهای‬ ‫یددار کردن و اکسیداسیون‬ ‫پاکسازی سطوح تیره‪ ،‬و‬ ‫پوویدون آیوداین‬
‫خوب‬ ‫خوب‬
‫بدن‬ ‫مولکولها‬ ‫پوست‬ ‫(بتادین)‬
‫سمی در هشم‪ ،‬گوش و مخاط‬ ‫تخریب دیواره باکتری‬ ‫‪-‬‬ ‫خوب‬ ‫پاکسازی پوست‬ ‫کلرهگزیدین‬
‫آلکیالسیون پروتئین و اسید‬ ‫خوب‪،‬‬ ‫گندزدایی لنزها و ابزارهای‬
‫واکنش بافتی‪ ،‬بوی نامناسب‬ ‫‪-‬‬ ‫گلوتار آلدئید‬
‫نوکلوئیک‬ ‫سترونسازی‬ ‫ظریف‬

‫‪9‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫سترونسازی‬
‫هر ابزاری که هنگام جراحی در تماس با بافتهای بادن یاا خاون قارار مایگیارد‪ ،‬بایاد اساتریل باشاد‪.‬‬
‫روشهای سترونسازی عبارتاند از اساتفاده از بخاار پرفشاار‪ ،‬حارارت خشاک‪ ،‬ماواد شایمیایی‪ ،‬پالساما‪ ،‬و‬
‫پرتوهای یونیزان؛ که هرکدام دارای مزایا و معایبی هستند‪ .‬برای مثال‪ ،‬دمای بام و رطوبت در اتاوکالو بارای‬
‫بسیاری از ابزارهای نوین مضر است‪ .‬همچنین بسیاری از ابزارها سترونسازی با گرمای خشک را نیاز تحمال‬
‫نمیکنند‪.‬‬

‫سترونسازی با بخار‬
‫استفاده از بخارآب پرفشار روشی کاربردی و مطمئن برای سترونسازی ابزارها و بستههای جراحی مقااوم‬
‫در برابر حرارت است‪ .‬بخاار باهسارعت هما اناواع میکروارگانیسامهاا را از طریاق انعقااد و دنااتوره کاردن‬
‫پروتئینهای آنها نابود میکند‪ .‬هاگهای باکتریها مقاومترین اجرام زنده در برابر حرارت مرطوب هستند و‬
‫دیرتر از باکتریها و ویروسها تخریب میشوند‪ .‬دستگاهی که برای ایجاد این بخار پرفشار با حرارت باام باه‬
‫کار میرود‪ ،‬اتوکالو (‪ )autoclave‬نام دارد‪ .‬در بیشتر اتوکالوها باا ورود بخاارآب باه داخال دساتگاه‪ ،‬هاوای‬
‫موجود از قسمت پایین خارج میشود‪ .‬در برخی از انواع دیگر ابتدا هوای داخل تخلیه شده و سپس بخار وارد‬
‫میشود‪ .‬برای اطمینان از تخریب تمام میکروارگانیسمها‪ ،‬انتخاب صحیح دما‪ ،‬فشار‪ ،‬و مدتزمان حیاتی است‪.‬‬
‫حداقل زمان و دمای اتوکالو ‪ 91‬تا ‪ 75‬دقیقه با دمای ‪ 937‬تا ‪ 935‬درج سلسیوس یا ‪ 95‬تاا ‪ 31‬دقیقاه باا‬
‫دمای ‪ 979‬درج سلسیوس است‪ .‬فشار معمومً به میزان یک اتمسافر (حادود ‪ 911‬کیلاو پاساکال) تنظایم‬
‫میشود‪.‬‬

‫سترونسازی شیمیایی (با گاز)‬


‫اتیلن اکساید گازی اشتعالپذیر و قابلانفجار است که میکروارگانیسمها را با تغییر در متابولیسم و تکثیار‬
‫آنها از طریق آلکیالسیون پاروتئینهاا‪ ،DNA ،‬و ‪ RNA‬مایکُشاد‪ .‬مزیات ایان روش امکاان ساترونساازی‬
‫تجهیزات حساس به حرارت یا رطوبت مانند اندوسکوپ‪ ،‬پالستیکها (مثل سرنگ)‪ ،‬و سیمهاای بارق اسات‪.‬‬
‫عیب آن نیاز به مدتزمان طومنی‪ ،‬هزین بامتر‪ ،‬و خطرات بالقوۀ گاز برای بیماران و کارکنان اسات‪ .‬در ایان‬

‫‪7‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫روش باید رلظت گااز‪ ،‬دماا‪ ،‬رطوبات نسابی‪ ،‬و مادتزماان تنظایم شاود‪ .‬هاوادهی مناساب لاوازم پاس از‬
‫سترونسازی با این روش (دستکم به مدت ‪ 5‬روز) برای حفظ سالمتی بیمار و کارکنان حیاتی است‪.‬‬

‫سترونسازی با پالسما‬
‫این روش برای سترونسازی لوازم حساس به حرارت مناسب است‪ .‬در این روش میکروارگانیسمها توسو‬
‫فاز گازی پراکسید هیدروژن و نیز رادیکالهای آزاد از بین میروند‪ .‬بدینصورت که ابتدا پراکساید هیادروژن‬
‫مایع به درون محفظه تزریق میشود و تحت تأثیر میدان الکتریکی به فرم پالسمای گازی درمیآید‪ .‬در ایان‬
‫میدان الکتریکی‪ ،‬بخار پراکسید هیدروژن به رادیکالهای آزاد تبدیل میشود که با میکروارگانیسمها تصاادم‬
‫پیدا میکنند‪.‬‬
‫مزایای این روش استفاده از دمای پایین‪ ،‬عدم تخریب ابزارها و مواد پلیمری‪ ،‬و نیز بیخطار باودن بارای‬
‫بیمار و کارکنان است‪ .‬پس از سترونسازی هم نیاازی باه هاوادهی نیسات‪ .‬ماوادی مانناد ابزارهاای فلازی‪،‬‬
‫سیلیکون‪ ،‬تفلون‪ ،‬متکس‪ ،‬بَسپارها‪ ،‬برخی از پالستیکها‪ ،‬و لوازم الکتریکی با ایان روش اساتریل مایشاوند‪.‬‬
‫لینن‪ ،‬تامپون جراحی‪ ،‬محصومت هوبی و کارذی‪ ،‬اندوسکوپ‪ ،‬برخی از پالستیکها‪ ،‬مایعاات‪ ،‬ابزارهاایی کاه‬
‫قابل باز و پیاده کردن نیستند‪ ،‬و لولههای طویل یا باریک با این روش سترون نمیشوند‪.‬‬

‫سترونسازی با پِر استیک اسید‬


‫پراستیک اسید اکسیدکنندهای است که اثرات خود را در حضور مواد ارگانیک هم حفظ میکند‪ .‬این ماده‬
‫پروتئینها را دناتوره کرده‪ ،‬نفوذپذیری دیاوارۀ یاختاه را از باین بارده‪ ،‬و پیونادهای ساولفیدریل و ساولفور‬
‫پروتئینها و آنزیمها را اکسیده میکند‪.‬‬

‫پرتوهای یونیزان‬
‫بیشتر تجهیزات بستهبندیشده‪ ،‬توسو پرتوهای یونیزان استریل میشوند‪ .‬از این روش باه دلیال هزینا‬
‫بام‪ ،‬فقو در کارخانههای سازندۀ لوازم پزشکی استفاده مایشاود‪ .‬ناخهاای بخیاه‪ ،‬گازهاای اساتریل‪ ،‬لاوازم‬
‫یکبارمصرف مانند گان و شان‪ ،‬پودرها‪ ،‬و لوازم ساختهشده از مواد نفتی با این روش استریل میشوند‪.‬‬

‫سترونسازی شیمیایی سرد‬


‫مواد شیمیایی که برای این منظور استفاده میشوند باید برای لوازم موردنظر ریرخورناده باشاند‪ .‬گلوتاار‬
‫آلدئید نسبت به فلزات‪ ،‬مستیک‪ ،‬و پالستیکها ریرخورنده بوده و برای سترونسازی ابزارهای لنز دار ظریف‬
‫مانند اندوسکوپ‪ ،‬سیستوسکوپ و برونکوسکوپ به کار میرود‪ .‬اثرات این ماده به علت آلکیالسیون گروههای‬
‫سولفیدریل‪ ،‬هیدروکسیل‪ ،‬کربوکسیل‪ ،‬و آمینی اسات کاه باعاث مایشاود سانتز ‪ ،DNA ،RNA‬و پاروتئین‬
‫میکروارگانیسم مختل شود‪ .‬بیشتر تجهیزات قابل شستشو با آب را میتوان با این ماده اساتریل کارد‪ .‬لاوازم‬
‫باید پیش از سترونسازی با این روش‪ ،‬تمیز و خشک شوند‪ .‬مواد ارگانیک (مانند خون و بزاق) ممکان اسات‬
‫مانع از نفوذ مادۀ شیمیایی به هم قسمتهای ابزار شوند‪ .‬همچنین خیس بودن ابزارهاا باعاث رقیاق شادن‬

‫‪3‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ماده شیمیایی میشود‪ .‬ابزارهای هندقسمتی باید قبالً باز و پیاده شوند‪ .‬معمومً ابزارها برای سترونسازی باید‬
‫به مدت ‪ 91‬ساعت در دمای ‪ 71‬تا ‪ 75‬درج سلسیوس و برای گندزدایی به مدت ‪ 91‬دقیقه در همان دما در‬
‫گلوتار آلدئید ‪ %7‬روطهور شوند‪ .‬سپس با آب استریل کامالً شسته شده و با حول استریل خشک مایشاوند‪.‬‬
‫عیب عمدۀ این ماده این است که عوارض تنفسی و پوستی ایجاد میکند‪.‬‬

‫نشانگرهای سترونسازی‬
‫این نشانگرها امکان بررسی مؤثر بودن سترونسازی را فراهم میکنند‪ .‬نشانگر در پاسخ به دمای موردنظر‪،‬‬
‫تغییرات شیمیایی یا بیولوژیکی پیدا میکند‪ .‬نشانگرهای شیمیایی که در روشهای سترونسازی با بخار‪ ،‬گاز‪،‬‬
‫و پالسما به کار میروند‪ ،‬معمومً از یک نوار کارذی آرشته شده با مادهای ساخته شدهاند که هنگام رسایدن‬
‫به دمای خاصی تغییر رنگ میدهد‪ .‬البته ایان ماواد مادتزماان در معارض حارارت قارار گارفتن را نشاان‬
‫نمیدهند؛ بنابراین بدون اطالع از مدتزمان سترونسازی‪ ،‬تنها با تغییر رناگ نشاانگر نمایتاوان از اساتریل‬
‫شدن لوازم مطمئن شد‪ .‬این نشانگرها معمومً در مرکز و نیز بیارون بساتهای کاه قارار اسات اساتریل شاود‬
‫هسبانده میشوند‪ .‬برخی از اتوکالوها نمودار دما‪-‬زمان را در کنترل پانال خاود نشاان مایدهناد کاه روش‬
‫قابلاطمینانی برای بررسی مدتزمان قرار گارفتن لاوازم در دماای ماوردنظر اسات‪ .‬اساتفاده از نشاانگرهای‬
‫بیولوژیکی روش مطمئن دیگری برای تعیین استریلیتی است‪ .‬برای این منظور سویههای باکتریهای بسایار‬
‫مقاوم‪ ،‬ریرپاتوژن‪ ،‬و هاگزا مانند باسیلوس اساتئاروترموفیلوس (‪ )Bacillus stearothermophilus‬در ماوارد‬
‫استفاده از اتوکالو‪ ،‬یا باسیلوس سابتیلیس (‪ )Bacillus subtilis‬در موارد استفاده از گاز به کار مایروناد کاه‬
‫بهصورت ویال یا نوار کارذی در دسترس هستند‪ .‬پس از سترونسازی‪ ،‬ویال یا ناوار برداشاته شاده و کشات‬
‫داده میشود‪ .‬رشد باکتری نشاندهندۀ عدم سترونسازی کاافی خواهاد باود‪ .‬نشاانگرهای بیولاوژیکی بایاد‬
‫دستکم هفتهای یکبار استفاده شوند تا از کارایی دستگاه سترونسازی اطمینان حاصل شود‪.‬‬

‫نشانگر سترونسازی با اتوکالو‪ .‬در صورت رسیدن به دمای موردنظر‪ ،‬رنگ نوار تیره میشود‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫آمادهسازی اتاق عمل‪ ،‬ابزارها‪ ،‬بیمار و تیم جراحی‬


‫اصول آسِپسی بخش جراحی‬
‫بخش جراحی به سه قسمت تمیز‪ ،‬مشترک‪ ،‬و آلوده تقسیم میشود‪ .‬نواحی تمیز شاامل اتااق عمال‪ ،‬ناحیا‬
‫سینک اسکراب‪ ،‬و اتاق نگهداری ابزارهای استریل است‪ .‬نواحی مشترک عبارتاند از راهروهای بین اتاق عمل‬
‫و جایگاه پرستاران‪ ،‬محل آمادهسازی ابزار و تجهیزات‪ ،‬انبارها و تأسیسات‪ .‬نواحی آلوده اتاقهاای بیهوشای و‬
‫آمادهسازی جراحی‪ ،‬رختکنها‪ ،‬اتاق استراحت‪ ،‬و قسمتهای اداری بخش هستند‪ .‬برای کاهش آلاودگیهاای‬
‫اتاق عمل‪ ،‬باید رفتوآمد به نواحی تمیز به حداقل برسد و تنها افراد مزم وارد این قسمتها شوند‪ .‬همچناین‬
‫درهای اتاق عمل باید هنگام جراحی بسته باشند‪ .‬افرادی که از نواحی آلوده وارد نواحی تمیز میشاوند بایاد‬
‫پیش از ورود لباس جراحی بپوشند‪ .‬خوردن و آشامیدن تنها در نواحی آلوده مجاز است‪ .‬کف‪ ،‬سقف‪ ،‬دیوارها‪،‬‬
‫و سطوح دیگر اتاق عمل باید صاف و ریر متخلخل بوده و از مواد نسوز ساخته شاده باشاند‪ .‬همچناین اتااق‬
‫عمل باید تهوی مناسب با فشار مثبت داشته باشد‪ .‬نور اتاق عمل باید قوی و سفید بوده و سایه ایجاد نکند و‬
‫رنگ حقیقی اجسام را نشان دهد‪ .‬میز جراحی باید قابلیت تنظیم ارتفاع داشته و امکان زاویهدار شدن داشته‬
‫باشد‪ .‬در آراز هرروز باید هم سطوح افقی‪ ،‬هراغها‪ ،‬تجهیزات و میز و صندلیهاای اتااق عمال رباارروبی و‬
‫گندزدایی شوند‪ .‬پس از هر عمل نیز نواحی آلوده شده باید تمیز و گندزدایی گردند‪.‬‬
‫هنگام جراحی اعضای تیم جراحی باید در ناحی اساتریل بیمارساتان بااقی بمانناد؛ صاحبت کاردن کاه‬
‫میتواند باعث انتقال آلودگی از طریق ذرات رطوبت دهان شود بایستی در کمترین حد و در صورت ضارورت‬
‫انجام شود؛ حرکت افراد در اتاق عمل به حداقل رسانده شود و تنها افراد مزم وارد اتااق عمال شاوند؛ افاراد‬
‫اسکراب نشده به ناحی استریل وارد نشوند؛ افراد اسکراب شده همیشه روباروی هام و رو باه سامت ناحیا‬
‫استریل قرار گیرند؛ تجهیزات بهکاررفته برای جراحی باید استریل باشند؛ افراد اسکراب شده فقاو مجااز باه‬
‫لمس اشیای استریل و افراد ریر اسکراب کرده مجاز به لمس اشیای ریر استریل هستند؛ اگر از استریل بودن‬
‫وسیلهای مطمئن نباشیم‪ ،‬آن وسیله ریر استریل محسوب میشود‪ .‬افراد اسکراب شده باید گاان و دساتکش‬
‫استریل بپوشند؛ میزهای استریل فقو از سطح میز به بام استریل هستند؛ گانهای جراحی تنهاا از قسامت‬
‫میانی سینه تا کمر و از دستکشها تا پنج سانتیمتری بامی آرنج استریل محسوب میشوند؛ شانهاایی کاه‬

‫‪5‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫میز ابزار یا بیمار را میپوشانند باید ضد آب باشند؛ اگر پوشش اشیای استریل خیس یا آسیبدیده باشاد آن‬
‫اشیا آلوده محسوب میشوند؛ دستهای جراح نباید تا ناحی زیر بغل خم شوند بلکه باید هماواره در جلاوی‬
‫بدن و بامی کمر نگه داشته شوند؛ و درنهایت اگر تیم جراحی عمل را در حالت نشسته آراز کند باید تا آخر‬
‫جراحی در همان حالت نشسته باقی بمانند‪.‬‬

‫آمادهسازی بستههای جراحی‬


‫نخست باید ابزارها و شانها در کوتاهترین زمان ممکن پس از جراحی کامالً شسته شده و از هرگونه ذرات‬
‫هسبیده به آنها پاکسازی شوند‪ .‬برای بسته بندی ابزار از پارههها (شانها) یا محفظههای استیل اساتفاده‬
‫میشود‪ .‬این وسایل امکان نفوذ عامل استریل کننده و نیز حفظ استریلیتی را فراهم میسازند‪ .‬محفظاههاای‬
‫مخصوص استریل کردن جعبههایی هستند که مقاوم به حرارت بوده و اجازه نفاوذ بخاار را مایدهناد‪ .‬ایان‬
‫محفظهها بهتر از شان از ابزارها محافظت میکنند‪.‬‬

‫روش دیگر برای استریل کردن ابزار‪ ،‬بستهبندی آنها با پارهههای مخصوص است‪ .‬در گذشته از شانهای‬
‫پارههای برای این کار استفاده میکردند و در ایران هنوز هم در بیمارستانهای دامپزشکی استفاده میشود‪.‬‬
‫نرمی‪ ،‬قابلیت استفادۀ مجدد‪ ،‬قیمت کم‪ ،‬نفوذپذیری به بخار‪ ،‬و نیز امکان پهن کردن آن روی ترولای هنگاام‬
‫جراحی از مزایای آن محسوب میشود‪ .‬ولی در مقابل‪ ،‬امکان نفوذ باکتریهاا را هام باه درون بساته فاراهم‬
‫میسازند؛ بنابراین بهتر است برای محافظت بیشتر ابزارها دومیه بستهبندی انجام شود‪ .‬امروزه از پوششهای‬
‫ساختهشده از پلیپروپیلن یا پلیاستر ریر بافتهشده که محافظت بیشتری در برابر ورود باکتریها نشان داده‬
‫و خیس نمیشوند استفاده میشود‪ .‬در حالت کلی پوششی که برای بستهبندی سِت جراحی استفاده میشود‬
‫باید به بخار اتوکالو یا گاز اتیلن اکساید نفوذپذیر و نسبت به میکربهاا نفوذناپاذیر باوده و نیاز اساتحکام و‬
‫انعطافپذیری کافی داشته باشد‪.‬‬
‫پیش از بستهبندی‪ ،‬ابزارها باید بهصورت منظم روی سینی فلزی پوشیده شده با پارهه هیده شوند‪ .‬لومی‬
‫ابزارهای لومدار باید باز شود‪ .‬همچنین تامپونهای جراحی رادیواُپَک به تعداد کافی باید درون بسته گذاشته‬
‫شوند‪ .‬نشانگر سترونسازی هم در مرکز بسته قرار داده میشود‪ .‬گانها و شانهای جراحی باید در بستههای‬
‫جداگانه آمادهسازی شوند‪ .‬سپس ستهای آمادهشده درون اتوکالو قرار داده میشوند‪ .‬روش بساتهبنادی در‬
‫تصاویر زیر نشان داده شده است‪ .‬این روش امکان باز کردن راحت بسته را هنگام جراحی فراهم میسازد‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫پس از اتوکالو کردن‪ ،‬بستهها بهصورت جداگانه درون قفسهها گذاشته میشوند تا خنک شوند‪ .‬پسازآنکه‬
‫کامالً خشک شدند‪ ،‬درون پوششهای ضدآب قرار داده شده و در کابینتهای بساته نگهاداری مایشاوند‪ .‬از‬
‫دستکاری بیشازحد ستهای استریل باید خودداری کرد‪ .‬ستها تا زمانی که بهصاورت مناساب نگهاداری‬
‫شده و باز‪ ،‬خیس‪ ،‬یا پاره نشوند استریل باقی میمانند‪ .‬روی بستههای استریل باید تاریخ سترونساازی قیاد‬
‫شود‪.‬‬
‫هنگام جراحی‪ ،‬شخص ریر اسکراب ست را روی مرکز میز قرار داده و لبههای تاشدۀ می اول پوشش را با‬
‫کشیدن آنها به سمت خود باز میکند‪ .‬سپس فرد اسکراب کرده‪ ،‬بسته را به میاز اساتریل منتقال کارده و‬
‫پوشش دوم را باز میکند‪ .‬برای باز کردن بساتههاایی کاه باهصاورت کارخاناهای اساتریل شادهاناد و درون‬
‫پوششهای کارذی یا نایلونی قرار دارند مانند نخهای بخیه‪ ،‬تیا جراحای‪ ،‬دساتکش جراحای‪ ،‬سارنگهاا و‬
‫سوندها فرد ریر اسکراب باید لبههای انتهای بسته را گرفته و بهآرامی از همدیگر بااز کناد‪ .‬ساپس بساته را‬
‫روی میز خم میکند تا محتوی بسته بدون اینکه با دستانش تماس پیدا کند‪ ،‬روی میز بیفتد‪ .‬همچنین فرد‬
‫اسکراب کرده میتواند پسازاینکه فرد ریر اسکراب بسته را باز کرد‪ ،‬محتویات را با آرامی و بدون برخاورد باا‬
‫اطراف گرفته و بیرون آورد‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫آمادهسازی بیمار‬
‫فلور میکروبی حیوانات (بهویژه استافیلوکوکوس اورئوس و گونههای استرپتوکوکوس) معمولتارین منباع‬
‫عفونت موضع جراحی هستند؛ بنابراین حذف این میکربها از موضع جراحی اهمیت بسیار زیادی دارد‪ .‬برای‬
‫آمادهسازی بیمار برای جراحی اقدامات زیر انجام میشود‪:‬‬
‫پرهیز رذایی‪ :‬در دامهای کوهک بال ‪ ،‬معمومً ‪ 6‬تا ‪ 97‬ساعت پیش از بیهوشای بایاد پرهیاز راذایی داده‬
‫شود تا از استفراغ و ایجاد پنومونی استنشاقی پیشگیری شود‪ .‬ولی معمومً دسترسی به آب محدود نمیشود‪.‬‬
‫در حیوانات جوان به دلیل احتمال بروز هایپوگلیسمی‪ ،‬دسترسی به رذا نباید بیش از ‪ 4‬تا ‪ 6‬سااعت محادود‬
‫شود‪ .‬در دامهای بزرگ مدت زمان پرهیز رذایی باید بیشتر باشد (‪ 74‬تا ‪ 36‬ساعت)‪.‬‬
‫دفع‪ :‬باید به حیوان اجازه داده شود تا پیش از بیهوشی ادرار و مدفوع خود را دفع کند‪ .‬خالی شدن مثاناه‬
‫معمومً جراحیهای شکمی را تسهیل میکند‪ .‬اگر ادرار بهصورت طبیعی دفع نشد‪ ،‬مثانه را میتوان باا فشاار‬
‫دادن آن پس از بیهوشی تخلیه کرد‪ ،‬یا از سوند ادراری استریل استفاده نمود‪.‬‬
‫موهینی‪ :‬در برخی از حیوانات‪ ،‬حمام دادن یک روز پیش از عمل برای از بین باردن موهاای جادا شاده‪،‬‬
‫واریزههای پوستی‪ ،‬و انگلهای خارجی مفید است‪ .‬موهای موضع عمل باید در نزدیکترین زماان ممکان باه‬
‫جراحی و در خارج از اتاق عمل هیده شوند‪ .‬محدودۀ مو هینی باید بهاندازهای باشد که حدود ‪ 71‬سانتیمتر‬
‫از هر طرف محل موردنظر برای برش فاصله داشته باشد‪ .‬در دامهای کوهکتر ایان محادوده کمتار در نظار‬
‫گرفته میشود‪ .‬در جراحیهای اندامهای حرکتی‪ ،‬هم دورتادور اندام موزنی میشاود‪ .‬موهاا را مایتاوان باا‬
‫موزنهای برقی کوتاه کرد‪ .‬در قسمتهایی از بدن که امکان استفاده از دستگاه ماوزن وجاود نداشاته باشاد‪،‬‬
‫میتوان از کرمهای موبر استفاده کرد‪ .‬گاهی از تی برای موزنی استفاده میشود‪ ،‬ولی در این صورت احتمال‬
‫ایجاد زخمهای کوهک در پوست وجود خواهد داشت‪ .‬پس از موزنی‪ ،‬موها با جااروی برقای از موضاع زدوده‬
‫میشوند و ناحیه شستشوی اولیه داده میشود‪.‬‬
‫حالتگماری‪ :‬پیش از آمادهسازی نهایی موضع عمل‪ ،‬حیاوان باه اتااق عمال منتقال شاده و باهگوناهای‬
‫حالتگماری میشود که جراح بتواند به موضع جراحی دسترسی پیدا کند‪ .‬سپس حیوان در این حالت بسته‬
‫میشود‪ .‬در این مرحله باید دستگاههای پایشگری به بدن بیمار متصل شوند‪ .‬معماومً دامهاای کوهاک روی‬
‫تشک برقی قرار داده میشوند تا از افت دمای بدن در طی بیهوشی جلاوگیری شاود‪ .‬در صاورت اساتفاده از‬
‫دستگاه الکتروکوتری تکقطبی‪ ،‬صفح زمینی دستگاه باید زیر بدن بیمار قرار داده شاود‪ .‬اگار جراحای روی‬
‫اندامهای حرکتی انجام میشود‪ ،‬اندام موردنظر باید توسو طنابی از پای سرم آویزان شود تا بتوان دورتاادور‬
‫اندام را بدون اینکه با قسمتهای دیگر تماس داشته باشد اسکراب کرد‪.‬‬
‫آمادهسازی استریل پوست‪ :‬این مرحله پس از حالتگماری بیمار انجام میگیارد‪ .‬ماوادی کاه بارای ایان‬
‫منظور به کار میروند شامل یدوفورها (محلول بتادین)‪ ،‬کلرهگزیدین (محلول ساولُن)‪ ،‬الکل‪ ،‬هگزاکلاروفِن‪ ،‬و‬
‫نمکهای آمونیوم ههارتایی هستند‪ .‬الکل بر ضد هاگها مؤثر نیست‪ ،‬ولی باعث کشته شدن سریع باکتریها‬
‫میشود و نیز باعث هربیزدایی پوست میشود‪ .‬استفاده از الکل بهتنهایی توصیه نمیشود‪ ،‬ولی معمومً همراه‬
‫با کلرهگزیدین یا بتادین به کار میرود‪ .‬یافتههای اخیار نشاان دادهاناد کاه کلرهگزیادین گلوکوناات بارای‬
‫آمادهسازی بیمار بهتر از بتادین است‪ .‬برای اسکراب کردن‪ ،‬تامپونهای آرشته به محلول را باید با پنسهاای‬

‫‪8‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫تامپونگیر استریل یا با دستهای پوشیده شده با دستکش برداشت‪ .‬اسکراب کردن را باید از محل ماوردنظر‬
‫برای برش که معمومً در مرکز محل موهینی شده قرار دارد شروع کرد و باهصاورت دایارهای و از مرکاز باه‬
‫سمت محیو ادامه داد‪ .‬تامپون را نباید از محیو به سمت مرکز ناحیه برگرداند‪ ،‬زیرا میتواناد باعاث انتقاال‬
‫باکتریها به محل برش شود‪ .‬پسازاینکه تامپون به محیو ناحی موهینی شده رسید‪ ،‬باید دور انداخته شود‪.‬‬
‫در سگهای نر که تحت جراحی شکم قرار میگیرند‪ ،‬باید پیش از اسکراب داخال پرپیاوس هام باا محلاول‬
‫ضدعفونیکننده شستشو داده شود‪.‬‬
‫در سالهای اخیر استفاده از محلولهای با پای الکلی که نسبت به بتادین یا کلرهگزیدینِ تنهاا‪ ،‬نیااز باه‬
‫زمان آمادهسازی کمتری دارند گسترش یافته است‪ .‬این محلولهای جدیدتر که از ترکیب الکل با بتادین یاا‬
‫کلرهگزیدین ساختهشدهاند اثرات ضدمیکروبی بهتری از الکل یا بتادین تنها دارند‪ .‬این محلولهاای جدیادتر‬
‫که همراه با اپلیکاتور ویژه ارائه میشوند نیازی به تامپون ندارند و ممکن است اقتصادیتار باشاند (البتاه در‬
‫ممالک راقیه)‪ .‬هنگام استفاده از این محلولهای یکمرحلهای دارای پایا الکلای‪ ،‬محلاول توساو اپلیکااتور‬
‫استریل از مرکز ناحیه به سمت اطراف استعمال شده و به مدت ‪ 7‬تا ‪ 3‬دقیقه اجازه داده میشود تاا خشاک‬
‫گردد‪.‬‬

‫در گذشته که از محلول بتادین اسکراب (بتادین ‪ 5/5‬درصد) و الکل استفاده میشد‪ ،‬محل جراحی بهنوبت‬
‫و بهصورت یکدرمیان با هرکدام از محلولها سه بار اسکراب میشد تا این مواد تقریباً ‪ 5‬دقیقه در تماس باا‬
‫پوست باشند‪ .‬هرهند‪ ،‬استفاده از الکل در فواصل اسکراب با بتادین ممکن است مدتزمان تماس بتاادین باا‬
‫پوست را کاهش داده و اثر آن را کمتر کند‪ ،‬و بنابراین برخای از مناابع ایان روش را توصایه نمایکنناد‪ .‬در‬
‫مقابل‪ ،‬منابع دیگر استفادۀ متناوب از بتادین و الکل را مؤثر یافتهاند‪ .‬به باور نگارندۀ این درسانامه‪ ،‬نظار دوم‬
‫قابلقبولتر است؛ به شرطی که پس از خشک شدن الکل‪ ،‬مدتزمان کافی برای تماس بتادین باا پوسات در‬
‫نظر گرفته شود‪ .‬این دیدگاه ازآنجا ناشی میشود که در ترکیبات تجااری جدیاد نیاز از ایان دودساته ماادۀ‬
‫ضدعفونیکننده با نسبتهای مختلف استفاده میشود‪ .‬حاصل آنکه‪ ،‬در شرایو کنونی کشور ما که شاید هنوز‬
‫ترکیبات جدیدتر ازنظر اقتصادی بهآسانی در دسترس بیمارستانهای دامپزشکی نباشاند‪ ،‬مایتاوان موضاع‬
‫عمل را با تامپونهای آرشته به محلول بتادین اسکراب سه بار از مرکز باه محایو اساکراب کارد‪ ،‬و بناا باه‬
‫صالحدید‪ ،‬از الکل هم در فواصل آن استفاده نمود‪ .‬پس از اتمام آخرین اسکراب با بتادین ‪ ،% 5/5‬باید محلول‬
‫بتادین ‪ %91‬روی محل جراحی اسپری شده یا محال باا ایان محلاول آرشاته شاود‪ .‬در صاورت اساتفاده از‬
‫کلرهگزیدین‪ ،‬دو بار استعمال ‪ 31‬ثانیهای کافی است‪.‬‬
‫شانگذاری‪ :‬پس از حالتگماری و اسکراب پوست‪ ،‬باید شانگذاری انجام شود‪ .‬هدف از این کاار ایجااد و‬
‫حفظ ناحی استریل در اطراف محل جراحی است‪ .‬شانگذاری توسو تیم جراحی که گان و دستکش استریل‬
‫‪1‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫پوشیدهاند انجام میگیرد‪ .‬این کار با قرار دادن شانهای ههارگانه در اطراف محل بارش انجاام مایشاود تاا‬
‫قسمتهایی از بدن بیمار که آمادهسازی نشدهاند از قسمتهای اسکراب شده جدا شاوند‪ .‬شاانگاذاری بایاد‬
‫بهآرامی انجام شود تا جریان هوا ایجاد نشده و گردوربار‪ ،‬پرز و قطرات به محل استریل منتقل نشوند‪ .‬شانها‬
‫پسازاینکه روی بیمار قرار گرفتند نباید دوباره به سمت محل برش کشیده شوند‪ ،‬زیرا این کار بااکتریهاا را‬
‫به سمت محل اسکراب شده منتقل میکند‪ .‬شانها در ههارگوشه با پنسهاای شاانگیر اساتریل باه پوسات‬
‫متصل میشوند‪ .‬برخی ترجیح میدهند که بهویژه در دامهای بزرگ از شانهای هسبدار استفاده کنناد تاا‬
‫نیازی به پنس شانگیر نباشد‪.‬‬

‫سپس می نهایی شانگذاری انجام میشود‪ .‬برای این کار یک شان بزرگ هاکدار روی حیوان و کل میز‬
‫جراحی گذاشته میشود‪ .‬بعضی از شانهای یکبارمصرف هااکدار نیساتند و پاس از قرارگیاری‪ ،‬در محال‬
‫موردنظر برای جراحی بریده میشوند‪ .‬پس از شانگذاری و مرتب کردن ابزار روی ترولی‪ ،‬میتوان جراحای را‬
‫آراز کرد‪.‬‬

‫آمادهسازی تیم جراحی‬


‫لباس جراحی‪ :‬هم افرادی که وارد اتاق عمل میشوند باید لباس مناساب داشاته باشاند‪ .‬لبااس دوتکا‬
‫جراحی شامل پیراهن و شالوار اسات‪ .‬اگار پیاراهن گشااد باشاد بایاد انتهاای آن درون شالوار قارار گیارد‪.‬‬
‫پیراهنهایی که تنگتر هستند میتوانند روی شلوار قرار گیرند‪ .‬آستینهای پیراهن باید بهاندازۀ کافی کوتااه‬
‫باشند تا بتوان دستها و بازوها را اسکراب کرد‪ .‬شلوار باید دارای کش یا بند کمر باشد‪ .‬افاراد ریار اساکراب‬
‫باید پوشش آستینبلند روی لباس جراحی بپوشند و دکمههای آن را ببندند‪ .‬لباس جراحی پاس از هار باار‬
‫استفاده باید شسته شود و هنگام استفاده نیز اگر آلوده یا خیس شود باید تعویض گاردد‪ .‬لبااس جراحای در‬
‫همان اتاق جراحی پوشیده میشود؛ ولی اگر مجبور به پوشیدن آن در بیرون از اتاق جراحی بودیم‪ ،‬باید روی‬
‫آن روپوش آزمایشگاهی پوشیده شود‪ .‬بنا به سنت‪ ،‬رنگ لباس تیم جراحی سبز و رنگ لبااس تایم بیهوشای‬

‫‪91‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫آبی یکدست است‪ .‬گفتنی است که در کشور ما لباس جراحی استاندارد در بیشتر مواقاع تنهاا بارای آقایاان‬
‫کاربرد دارد‪.‬‬
‫بخش دیگر لباس جراحی شامل کاله‪ ،‬ماسک‪ ،‬پوشش کفش‪ ،‬گان‪ ،‬و دستکش است‪ .‬موهای جراح حامال‬
‫تعداد زیادی باکتری است و اگر بدون پوشش باشند‪ ،‬واریزههای آن بهطور مرتب روی محل جراحی خواهناد‬
‫ریخت؛ بنابراین کاله جراحی باید کامالً موهاا را بپوشااند‪ .‬معماومً کاالههاای جراحای در دو مادل بوفانات‬
‫(پفکرده ‪ )bouffant‬و بنددار (‪ )tie-back‬تولید میشوند‪ .‬در صاورت وجاود ریاش بایاد از ناوع دیگاری از‬
‫کالهها به نام هود (‪ )hood‬استفاده کرد که در تصویر زیر نشان داده شده است‪ .‬بارای جلاوگیری از آلاودگی‬
‫موضع عمل توسو تنفس جراح‪ ،‬دهان و بینی هم باید توسو ماسک پوشانده شوند‪ .‬گان جراحی کاه لباسای‬
‫یکتکه و بلند است و روی لباس جراحی پوشیده مایشاود‪ ،‬ممکان اسات هنادبار مصارف و پارهاهای‪ ،‬یاا‬
‫یکبارمصرف باشد‪.‬‬

‫اسکراب دست جراح‪ :‬هم اعضای استریل تایم جراحای بایاد قبال از ورود باه محال عمال دساتهاا و‬
‫بازوهایشان را اسکراب کنند‪ .‬اتکا به دساتکش اساتریل بادون اساکراب دسات بارای جلاوگیری از آلاودگی‬
‫میکروبی توصیه نمیشود‪ ،‬زیرا احتمال سوراخ شدن بسیاری از دستکشها تا پایان عمل وجود دارد‪ .‬امروزه با‬
‫ارائ محلولهای آنتیسپتیک جدید الکلی دیگر نیازی به استفاده از برسهای اسکراب نیسات و مادتزماان‬
‫مزم برای اسکراب دست نیز کاهش پیدا کرده است‪ .‬امروزه گفته میشود که برس زدن دست باعث تخریش‬
‫پوست شده و بار میکروبی را افزایش میدهد‪.‬‬
‫پیش از اسکراب دست باید هم جواهرات مانند انگشتر‪ ،‬دستبند و نیز سااعت خاارج شاوند‪ .‬نااخنهاای‬
‫جراح باید همواره کوتاه‪ ،‬تمیز‪ ،‬طبیعی‪ ،‬و سالم نگه داشته شاوند‪ .‬بااوجودی کاه برخای بیاان کاردهاناد کاه‬
‫مکهای ناخن تازه استعمال شده احتمامً تأثیری در افزایش بار میکروبی ندارند‪ ،‬مکهاای آسایبدیاده یاا‬
‫آنهایی که بیش از ‪ 4‬روز از استعمال آنها گذشته باشد تعداد زیادی باکتری را در خود نگه میدارند و باعث‬
‫عفونت موضع عمل میشوند؛ بنابراین ازنظر نگارندۀ این درسنامه استعمال مک برای یاک جاراح های گوناه‬
‫توجیهی ندارد‪ .‬از ناخن مصنوعی تحت هی شرایطی نباید استفاده شود‪ .‬دستها و ساعدها باید فاقد زخم باز‬

‫‪99‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫باشند‪ .‬پس از شروع اسکراب دست‪ ،‬دیگر نمیتوان به اشیای ریراسکراب دست زد‪ .‬هنگام اسکراب و پسازآن‬
‫باید دستها باید بامتر از آرنج نگه داشته شوند تا آب از تمیزترین قسمت (دستها) به سمت قسمتهای باا‬
‫تمیزی کمتر (آرنج) سرازیر شود‪ .‬روش اسکراب به این صورت است که ابتدا باید دستها و ساعد را زیر شیر‬
‫آب خیس کرد‪ .‬سپس مقدار مناسبی از محلول اسکراب روی کف یک دست ریخته میشود‪ .‬ناوک انگشاتان‬
‫دست دیگر هند ثانیه روی این محلول قرار داده میشوند‪ .‬سپس محلول به کف دست دیگر منتقال شاده و‬
‫این کار با انگشتان دست دیگر تکرار میشود‪ .‬سپس دستها به همدیگر مالیده شده و این کار تا بامی آرناج‬
‫ادامه داده میشود‪ .‬سپس دستها و ساعد زیر آب کامالً شستشو داده شده و این مراحل یک بار دیگر تکارار‬
‫میشوند‪.‬‬
‫معمولترین محلولهای اسکراب دست الکل‪ ،‬کلرهگزیدین گلوکونات‪ ،‬بتادین ‪ 5/5‬درصاد‪ ،‬و هگزاکلاروفن‬
‫هستند‪ .‬مدتزمان اسکراب برای نخستین اسکراب روز ‪ 5‬تا ‪ 5‬دقیقه و برای اسکرابهای بعدی در همان روز‬
‫‪ 7‬تا ‪ 3‬دقیقه است‪ .‬پس از اتمام اسکراب باید دست و ساعد را با هول استریل خشک کرد‪ .‬برای این کار باید‬
‫از هر انتهای هوله برای خشککردن یک دست استفاده نمود و ابتدا باید دست و سپس ساعد همان سمت را‬
‫خشک کرد‪ .‬سپس باید هوله را درون محفظ مخصوص یا روی زمین انداخت‪ .‬باید دقت شود که بارای ایان‬
‫کار دستها نباید پایینتر از کمر آورده شوند‪.‬‬
‫پوشیدن گان‪ :‬گان باید از جنسی باشد که مانع از عبور میکروارگانیسمها از بدن جاراح باه سامت بیماار‬
‫شود‪ .‬همچنین باید ضد آب‪ ،‬بدون پرز‪ ،‬و مقاوم در برابر کشش و فشار بوده و راحت‪ ،‬اقتصادی و نسوز باشاد‪.‬‬
‫گانها را هنگام اتوکالو کردن به نحوی تا میکنند که سطح داخلی آنها در سمت بیرون قارار گیارد‪ .‬بارای‬
‫پوشیدن‪ ،‬باید پس از برداشتن از روی میز آن را تا ناحی شانه بام برد تا باز شود‪ .‬ساپس بایاد آساتینهاا را‬
‫شناسایی کرد و دستها را وارد آنها نمود‪ .‬یک دستیار باید از پشت گان را روی شانهها بکشد و گیرههاا یاا‬
‫بندهای آن را از پشت ببندد‪ .‬دستها تا زمان پوشیدن دستکش باید داخل آستینهای گاان بمانناد و نبایاد‬
‫بیرون آورده شوند‪.‬‬

‫پوشیدن دستکش‪ :‬معمومً سطح داخلی دستکشها با پودر تالک (سیلیکات منیزیم) آرشته شده است تا‬
‫پوشیدن آنها آسانتر شود‪ .‬ولی باید توجه داشت که این ماواد مایتوانناد باعاث تخاریش بافاتهاا شاوند‪.‬‬
‫پوشیدن دستکش با سه روش بسته‪ ،‬باز‪ ،‬و با کمک دستیار انجام میشود‪ .‬در روش بسته‪ ،‬با دستهاایی کاه‬
‫درون آستین گان هستند دستکش برداشته شده و انگشتان بهمحض خاروج از آساتین گاان وارد دساتکش‬
‫میشوند‪ .‬سطح بیرونی دستکش نباید با دست تماس پیدا کند‪ .‬روش باز تنها هنگامی به کار میرود که فارد‬
‫گان نپوشیده باشد و بخواهد اعمالی نظیر واردکردن سوند ادراری یا اسکراب بیمار پیش از جراحای را انجاام‬
‫‪97‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫دهد‪ ،‬یا اینکه در طی جراحی دستکش آلوده شده و نیاز به تعویض داشته باشد‪ .‬روش پوشیدن باز در تصویر‬
‫زیر نشان داده شده است‪:‬‬

‫اعضای تیم جراحی پس از پوشیدن گان‪ ،‬باید همواره رو به سمت محل استریل قرار بگیرند و نباید نواحی‬
‫ریر استریل را لمس کنند یا روی آن نواحی خم شوند‪ .‬دستها باید همواره بامتر از کمر و پایینتار از شاانه‬
‫نگه داشته شوند‪ .‬آرنجها هم نباید کامالً تا شوند و باید در جلاوی بادن نگاه داشاته شاوند‪ .‬همچناین افاراد‬
‫اسکراب شده نباید حالت خود را تغییر دهند؛ یعنی تنها باید در صورتی بنشینند که قرار باشد باقی عمل در‬
‫حالت نشسته انجام گیرد‪ .‬جلوی گان از سینه تا سطح میز جراحی استریل محسوب میشود‪ .‬پشت گان حتی‬
‫اگر استریل هم باشد‪ ،‬استریل محسوب نمیشود‪ .‬آستینها از ‪ 5‬سانتیمتری بامی آرنج تاا قسامت کشاباف‬
‫گان استریل محسوب میشود‪ .‬به دلیل اینکه قسمت کشباف گان آب را جذب میکند‪ ،‬ریر استریل محسوب‬
‫شده و باید همواره زیر دستکش قرار گیرد‪.‬‬

‫‪93‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫ارزیابیها و اقدامات پیش از عمل‬


‫انتخاب و آمادهسازی بیمار برای جراحی نیازمند توجه به پارهای از جزئیات است‪ .‬بیماار بایاد هماواره تحات‬
‫معاین بالینی کامل قرار گیرد و آزمایشهای پاراکلینیکی مزم انجاام شاود‪ .‬اخاذ تاریخچاه باه تعیاین ناوع‬
‫آزمایشهای موردنیاز کمک میکند‪ .‬همچنین اخذ اطالعات پیش از جراحی به مقایس وضعیت بیمار پیش و‬
‫پس از جراحی کمک میکند‪.‬‬

‫اخذ تاریخچه‬
‫اخذ تاریخچ کامل بیمار از صاحب دام برای ارزیابی دقیق پروس بیماری و تشخیص اخاتالمت دیگاری‬
‫که ممکن است نتیج جراحی را تحت تأثیر قرار دهاد‪ ،‬حیااتی اسات‪ .‬اگرهاه در ماوارد اورژانسای معماومً‬
‫تاریخچه بهصورت خالصه اخذ میگردد‪ ،‬درنهایت باید تاریخچ کامل را پس از تثبیت وضاعیت بیماار ثبات‬
‫کرد‪ .‬تاریخچه شامل عالئم‪ ،‬جیرۀ رذایی‪ ،‬تمرین حیوان‪ ،‬محیو‪ ،‬مشکالت و بیماریهای قبلای‪ ،‬درماانهاای‬
‫اخیر (بهویژه درمانهای ضدالتهابی‪ ،‬آنتیبیوتیکی‪ ،‬و استفاده از داروهای نفروتوکسایک و هپاتوتوکسایک)‪ ،‬و‬
‫شواهد عفونت است‪ .‬پیش از اخذ تاریخچ کامل‪ ،‬باید مشکل فعلی بیماار ازنظار زماان شاروع ایان مشاکل‪،‬‬
‫هیزی که بیماری در هنگام شروع به نظر میرسید‪ ،‬و نیز بدتر شدن یا بهتر شدن مشکل از زماان شاروع تاا‬
‫حال و اینکه تغییر تا هه میزانی مربوط به درمانهای اخیر است‪ ،‬توصیف شود‪ .‬پس از مشاخص شادن ایان‬
‫موارد‪ ،‬میتوان بهجزئیات دیگر پرداخت‪ .‬استفراغ‪ ،‬اسهال‪ ،‬تغییار اشاتها‪ ،‬نابردبااری‪ ،‬و اخاتالمت دیگار بایاد‬
‫یادداشت شود‪ .‬همچنین سابق واکنشها و حساسیتهای دارویی باید موردتوجه قرار گیرد‪.‬‬

‫معاینات بالینی‬
‫حیوان باید هنگام معاین بالینی بهصورت سیستماتیک ارزیابی شود و هم قسمتهای بدن بررسی شوند‪.‬‬
‫وضعیت عمومی حیوان (هاقی یا مرری‪ ،‬ظاهر‪ ،‬و وضعیت عصبی) باید یادداشت گردد‪ .‬معاین دستگاه عصبی‬
‫در حیواناتی که دهار تروما شدهاند باید انجام گیرد و معاین ارتوپدیک عالوه بر معاین دستگاههای تنفسای‪،‬‬

‫‪95‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫گوارشی‪ ،‬قبلی عروقی‪ ،‬و ادراری در این حیوانات باید مدنظر قرار گیرد‪ .‬ارزیابی وضعیت بالینی حیوان ازنظار‬
‫قدرت تحمل بیهوشی ضروری است‪.‬‬

‫ارزیابیهای آزمایشگاهی‬
‫معمو ًم در حیوانات جوان و ساالم کاه تحات عمال جراحای انتخاابی (مانناد اواریوهیساترکتومی) قارار‬
‫میگیرند ‪ ،‬یا حیوانات ساالمی کاه بیمااری محادودی دارناد (مانناد دررفتگای اساتخوان کشاکک) تعیاین‬
‫هماتوکریت (‪ )PCV‬و پروتئین تام (‪ )TP‬کافی است‪ .‬در این بیماران ممکن است تعیاین نیتاروژن اورۀ خاون‬
‫(‪ ،)BUN‬کراتینین‪ ،‬و وزن مخصوص ادرار نیز انجام شود‪ .‬اگر حیوان سنی بیشتر از ‪ 5‬تا ‪ 5‬سال داشته باشاد‪،‬‬
‫حتی درصورتیکه سالم باشد‪ ،‬یا اگر عالئم سیستمیکی مانند دیسپنه‪ ،‬مِرمِر قلبی‪ ،‬کمخاونی‪ ،‬پاارگی مثاناه‪،‬‬
‫اتساع و پی خوردگی معده‪ ،‬شوک‪ ،‬و خونریزی داشته باشد‪ ،‬شامارش کامال خاون (‪ ،)CBC‬تعیاین پروفایال‬
‫کامل بیوشیمیایی سرم‪ ،‬و آزمایش ادرار باید انجام شود‪.‬‬
‫بیماران مبتال به نئوپالزی باید از طریق رادیوگرافی قفس سینه‪ ،‬سیتیاسکن‪ ،‬اولتراسونوگرافی شکمی‪ ،‬یا‬
‫آسپیراسیون ردد لنفااوی ازنظار متاساتاز بررسای شاوند‪ .‬در بیمااران قلبای هام بایاد رادیاوگرافی ساینه‪،‬‬
‫اولتراسونوگرافی قلب و یا الکتروکاردیوگرافی انجام گیرد‪ .‬در حیوانات دهار تروما نیز باید رادیاوگرافی قفسا‬
‫سینه انجام شود تا ازنظر کوفتگی ریه‪ ،‬پنوموتوراکس‪ ،‬آبآوردگی فضای جنب‪ ،‬یا فتق دیافراگماتیک بررسای‬
‫شوند‪.‬‬

‫تعیین ریسک بیهوشی و پیشآگهی عمل‬


‫پس از اخذ تاریخچه‪ ،‬معاین بالینی‪ ،‬و آزمایشهای پاراکلینیکی خطار بیهوشای را مایتاوان تخماین زد‪.‬‬
‫پیشآگهی بیمار به درجات زیر تقسیم میشود‪:‬‬
‫معیار‬ ‫پیشآگهی‬
‫احتمال بروز عوارض کم باشد‪.‬‬
‫عالی (‪)excellent‬‬
‫احتمال زیادی باشد که بیمار پس از جراحی به وضعیت طبیعی بازگردد‬
‫تا حدی احتمال بروز عوارض باشد‪.‬‬
‫خوب (‪)good‬‬
‫احتمال زیادی وجود داشته باشد که نتیج جراحی خوب باشد‪.‬‬
‫احتمال بروز عوارض جدی وجود داشته باشد‪ ،‬ولی شایع نباشد‪.‬‬
‫احتمال داشته باشد که بازگشت از بیهوشی طومنی شود‪.‬‬ ‫نسبتاً خوب (‪)fair‬‬
‫احتمال عدم بازگشت بیمار به شرایو پیش از عمل وجود داشته باشد‪.‬‬
‫بیماری زمینهای یا جراحی منجر به عوارض زیاد یا شدید شود‪.‬‬
‫انتظار بازگشت از بیهوشی طومنیمدت باشد‪.‬‬
‫ضعیف (‪)poor‬‬
‫احتمال مرگ در طی عمل یا پسازآن بام باشد‪.‬‬
‫احتمال بازگشت بیمار به شرایو پیش از عمل بعید باشد‪.‬‬
‫احتیاطی (‪ )guarded‬نتیج عمل ناشناخته یا متغیر باشد‪.‬‬

‫‪96‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫گاهی خطر جراحی مزایای آن را تحت تأثیر قرار میدهد‪ .‬برای مثال خارج کردن یک تاودۀ خاوشخایم‬
‫پوستی در حیوان مبتال به نارسایی کلیوی یا کبدی ممکن است صالح نباشد‪ .‬یا خارج کردن تومور اصلی در‬
‫بیماری که متاستاز سینهای رخ داده است تأثیری در بهبودی حیوان ندارد‪ .‬کیفیت زندگی بایاد در بیمااران‬
‫مدنظر قرار گیرد‪ .‬در آنهایی که بیماری شدید‪ ،‬ناتوانکننده‪ ،‬و درمانناپذیر دارند جراحای تاأثیری نخواهاد‬
‫داشت‪ .‬ولی ممکن است در برخی از بیماران جراحی باعث بهبود کیفیت زندگی و راحتی حیوان شود‪ ،‬حتای‬
‫اگر تأثیری در افزایش طول زندگی او نداشته باشد‪.‬‬

‫ارتباط با صاحب دام‬


‫ارتباط با صاحب دام برای اطمینان از رضایت دامدار پس از جراحی بسیار مهام اسات‪ .‬صااحب دام بایاد‬
‫پیش از جراحی از تشخیص‪ ،‬گزینههای درمانی جراحی یا ریر جراحی‪ ،‬عوارض احتمالی‪ ،‬مراقبتهای بعاد از‬
‫عمل‪ ،‬پیشآگهی‪ ،‬و هزین عمل اطالع یابد‪ .‬اگرهه به دلیل عوارض ریرمنتظره‪ ،‬همیشه نمیتوان هزین عمل‬
‫را پیشبینی کرد‪ ،‬صاحب دام باید برآوردی از وضعیت دام و اقداماتی که ممکن است هزین پیشبینیشده را‬
‫متأثر کنند داشته باشد‪ .‬اگر بیماری ارثی باشد‪ ،‬باید عقیمسازی حیوان توصیه شود‪ .‬اخذ تعهدنامه از صااحب‬
‫دام مبنی بر اجازۀ جراحی و پذیرش خطرات بیهوشی و جراحی اجباری است و باید در پروندۀ بیمار نگهداری‬
‫شود‪ .‬همچنین صاحب دام باید فرمی مبنی بر تقبل هزینههای قابلانتظاار تشاخیص‪ ،‬مراقباتهاای قبال از‬
‫عمل‪ ،‬جراحی‪ ،‬و مراقبتهای پس از عمل امضا نماید‪.‬‬

‫تثبیت وضعیت بیمار‬


‫وضعیت بیمار باید تا بیشترین حد ممکن پیش از جراحی تثبیت شود‪ .‬گاهی این کار امکانپذیر نیسات و‬
‫باید مداخل جراحی را بیدرنگ آراز کرد‪ .‬هرهند‪ ،‬جایگزینی مایعات ازدسترفتا بادن و اصاالح اخاتالمت‬
‫اسید‪-‬باز و الکترولیتها پیش از القای بیهوشی ضروری است‪ .‬تجویز مایعات داخل وریدی برای هار حیاوانی‬
‫که تحت بیهوشی و جراحی قرار میگیرد‪ ،‬حتی حیوانات سالمی که تحت جراحی انتخابی هستند‪ ،‬مزم است‪.‬‬
‫نیاز به آنتیبیوتیکتراپی در حین عمل را نوع بیماری حیوان و نوع عمل تعیین میکند‪ .‬اگار بیماار اسایدوز‬
‫داشته باشد باید برای بهبود تنفس حیوان تالش کرد‪.‬‬
‫وضعیت تغذی حیوان در مبتالیان به بیماریهای مزمن معمومً وخیم است‪ .‬گااهی تجاویز ماواد مغاذی‬
‫بهصورت خوراکی یا داخل وریدی پیش از عمل توصیه میشود‪ .‬در بیماران تروما‪ ،‬دستگاههای قلبی عروقی و‬
‫تنفسی باید از طریق اندازهگیری تعداد و کیفیت نبض‪ ،‬تعداد تنفس‪ ،‬رنگ مخاطات‪ ،‬و زمان پر شدن دوباارۀ‬
‫مویرگی (‪ ) CRT‬ارزیابی شود‪ .‬در بیمارانی که مشکل در تانفس دارناد بایاد اکسایژن باا ماساک داده شاود‪.‬‬
‫درنهایت‪ ،‬در صورت دهیدراته بودن حیوان یا وجود خونریزی‪ ،‬نیاز به مایع درماانی و احتماامً انتقاال خاون‬
‫وجود خواهد داشت‪.‬‬

‫‪95‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫آشنایی با ابزار جراحی‬


‫یکی از بزرگترین ویژگیهای یک جراح خوب تبحر در انجام کار است که در اثار آشانا باودن باا ابزارهاای‬
‫جراحی و توانایی استفادۀ مناسب از آنها به وجود میآید‪ .‬هر نوعی از ابازار جراحای بارای اساتفادۀ خاصای‬
‫طراحی شده است و باید تنها برای همان کار استفاده شود‪ .‬استفاده از ابزارها در کارهایی که برای آن طراحی‬
‫نشدهاند (مثل استفاده از قیچی متز برای بریدن نخ بخیه) ممکن است باعث کند شادن یاا شکساتن آنهاا‬
‫شود‪ .‬ابزارهای جراحی معمومً از استیل زنگ نزن ساخته میشوند‪ .‬تهی ابزارهای باکیفیت ساختهشده توسو‬
‫شرکتهای معتبر‪ ،‬هرهند که ازنظر اقتصادی گرانقیمتتر باشند‪ ،‬بسیار بهتر از خرید ابزارهاای باا کیفیات‬
‫پایینتر است؛ زیرا عالوه بر دوام بام‪ ،‬به جراح اجازه میدهند که عمل را با دقت بیشتری انجام دهد‪ .‬تعداد و‬
‫انواع ابزارهای جراحی بسیار زیاد بوده و بسیاری از جراحیهای اختصاصای نیازمناد ابازار مخاتص باه خاود‬
‫هستند‪ .‬بااینحال‪ ،‬بسیاری از ابزارها نیز کاربرد عمومی دارند و در هم ستهای جراحی مشترکاناد کاه در‬
‫زیر به آنها اشاره میشود‪.‬‬

‫اسکالپلها (‪)scalpels‬‬
‫اسکالپلها ابزارهای اصلی برای بریدن بافت هستند‪ .‬در گذشته از اسکالپلهایی که تیغ آنها متصال باه‬
‫دسته بود استفاده میکردند‪ .‬ولی امروزه به دلیل اینکه پس از هر بار استفاده از آنها نیاز به تیز کردن تیغاه‬
‫وجود دارد‪ ،‬استفاده از آنها منسوخ شده است‪ .‬دستههای با قابلیت استفادۀ مجدد که دستههای بارد‪-‬پاارکر‬
‫(‪ )Bard-Parker‬نیز گفته میشوند‪ ،‬همراه با تیغههای یکبارمصرف استریل بیشتر از سایر انواع اسکالپلهاا‬
‫در جراحی استفاده میشوند‪ .‬تیغهها بسته به هدف از استفاده در شکلها و اندازههای مختلفای در دساترس‬
‫هستند‪ .‬برای مثال تیغ شمارۀ ‪ 91‬در جراحی دامهای کوهک بیشتر برای برش و برداشت بافتهاا باه کاار‬
‫میرود‪ .‬تیغ شمارۀ ‪ 95‬مشابه آن بوده و فقو کمی کوهکتر است و برای برشهای دقیقتار در بافاتهاای‬
‫کوهک استفاده میشود‪ .‬تیغ شمارۀ ‪ 99‬برای برشهای نیشتری در ساختارهای پر از مایع مناسب است‪ .‬این‬
‫تیغهها برای دست شمارۀ ‪ 3‬ساخته شدهاند‪ .‬تیغههای شمارۀ ‪ 71‬تا ‪ 74‬برای دستههای شمارۀ ‪ 4‬مناسب بوده‬

‫‪91‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫و در جراحی دامهای بزرگ کاربرد بیشتری دارند‪ .‬بهطورکلی برش باا اساکالپل بهتار از قیچای اسات‪ ،‬زیارا‬
‫آروارههای قیچی تا حدی باعث له شدن بافت شده و صدم بیشتری به بافت وارد میکنند‪.‬‬

‫به ترتیب از بام به پایین‪ :‬دست اسکالپل شمارۀ ‪ ،3‬شمارۀ ‪ ،4‬و شمارۀ ‪5‬‬

‫راهنمای کامل تیغههای اسکالپل‬

‫قیچیها (‪)scissors‬‬
‫قیچیها شکل‪ ،‬اندازه‪ ،‬و وزنهای مختلفی دارند و عموماً طبقهبندی آنها بر اساس نوع نوک (کند‪-‬کناد‪،‬‬
‫تیز‪-‬تیز‪ ،‬و تیز‪-‬کند)‪ ،‬شکل تیغه (مستقیم‪ ،‬خمیده)‪ ،‬یا نوع لب برنده (صااف‪ ،‬دنداناهدار) اسات‪ .‬قیچایهاای‬
‫خمیده امکان مانور و دید بهتری فراهم میکنند‪ ،‬درحالیکه قیچیهای مستقیم قدرت برشی بیشتری بارای‬
‫بریدن بافتهای ضخیم دارند‪.‬‬
‫قیچیهای مِتزِنبائوم ‪( Metzenbaum‬یا متز) و قیچیهای مایو (‪ )Mayo‬در جراحی دامپزشاکی کااربرد‬
‫بیشتری دارند‪ .‬قیچیهای متز ظریفتر از مایو بوده و برای تیزکاری یا کندکاری یا برش بافتهای ظریافتار‬
‫طراحی شدهاند‪ .‬قیچیهای مایو برای بریدن بافتهای محکم مانند فاسیا کاربرد دارند‪ .‬برای بریدن نخ بخیاه‬

‫‪71‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫باید از قیچی جداگانهای استفاده کرد و نباید با همان قیچیهایی که برای برش بافت استفاده مایشاود ایان‬
‫کار را انجام داد؛ زیرا نخ بخیه باعث کند شدن تیغههای قیچی میشود‪ .‬قیچیهایی که برای بریدن نخ بخیاه‬
‫در حین عمل به کار میروند با قیچیهایی که برای باز کردن بخیه پس از التیام استفاده میشاوند متفااوت‬
‫هستند‪ .‬نوع اخیر در نوک تیغ خود دارای یک فرورفتگی است تا جدا کردن بخیه از سطح پوست را تسهیل‬
‫کند‪ .‬انواع دیگری از قیچیهای اختصاصی مانند قیچی تنوتومی و قیچی مخصوص عنبیه نیز ساختهشدهاناد‪.‬‬
‫قیچی بانداژ دارای یک نوک کند است که خطر صدمه دیدن پوست را هنگام بریدن پانسمان از بین میبرد‪.‬‬

‫انواع مختلف قیچیها از بام به پایین‪ :‬مایو مستقیم‪ ،‬متز مستقیم‪ ،‬متز خمیده‪ ،‬قیچی بخیه‪ ،‬قیچی بانداژ‬

‫سوزنگیرها (‪)needle holders‬‬


‫سوزنگیر برای گرفتن و استفاده از سوزنهای منحنی هنگام بخیه زدن به کار میرود‪ .‬بیشاتر ساوزنگیرها‬
‫(مانند انواع مایو‪-‬هگار ‪ ،Mayo-Hegar‬و اولسن‪-‬هگار ‪ )Olsen-Hegar‬در پایین حلقاه ضاامن قفلای دارناد‪.‬‬
‫آروارههای سوزنگیر معمومً دارای تضرس عرضی بوده و یک شیار طولی نیز در وسو دارد‪ ،‬که به بهتر گرفتن‬
‫سوزن کمک میکند‪ .‬سوزنگیرهای مایو‪-‬هگار معمومً برای سوزنهای متوسو تا درشت اساتفاده مایشاوند‪.‬‬
‫سوزنگیرهای اولسن‪-‬هگار نیز به همین منظور به کار میروند‪ ،‬ولی در قسامت نزدیاک باه لاوم دارای تیغا‬
‫قیچی مانند هم هستند که امکان بخیه زدن و بریدن نخ را با یک ابزار فراهم میسازند‪ .‬عیب آنها این اسات‬
‫که برای اجتناب از بریده شدن اتفاقی نخ هنگام گره زدن باید مهارت و دقت کاافی داشات‪ .‬ناوع دیگاری از‬

‫‪79‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫سوزنگیرها به نام ماتئو (‪ )Mathieu‬دارای ضامن قفلی در انتهای دستهها میباشاند کاه باهساادگی امکاان‬
‫قفلکردن و باز کردن قفل را با فشردن دستهها به همدیگر فراهم میسازد‪ .‬سوزن را باید عمود بار ساوزنگیر‬
‫گرفت تا امکان مانور بیشتری داشته باشد‪ .‬معمومً سوزن نزدیک وسو با سوزنگیر گرفته میشاود تاا امکاان‬
‫بخیه زدن با قدرت بیشتر وجود داشته باشد و احتمال شکسته شدن سوزن کم شود‪ .‬معمومً ساوزنگیرها باه‬
‫علت اینکه مستقیماً با فلز در تماس هستند فرسایش بیشتری پیدا میکنند و بنابراین باید به کیفیات آنهاا‬
‫دقت ویژهای مبذول کرد‪.‬‬

‫از راست به هپ‪ :‬سوزنگیرهای ماتئو‪ ،‬مایو‪-‬هگار‪ ،‬و اولسن‪-‬هگار‬

‫پنسهای بافتی (‪)tissue forceps‬‬


‫پنسهای بافتی (یا شستی) ابزارهایی موهین مانند و بدون قفل هستند که برای گرفتن بافتهاا باه کاار‬
‫میروند‪ .‬پنسهای بافتی برای ثابتسازی بافت و مشخص کردن میههای باافتی هنگاام بخیاه زدن باه کاار‬
‫میروند‪ .‬این پنسها در شکلها و اندازههای مختلفی تولید میشوند؛ نوک آنها ممکن است تیز‪ ،‬پهن‪ ،‬گارد‪،‬‬
‫صاف‪ ،‬مضرس‪ ،‬و دندانهدار یا بدون دندانه باشد‪ .‬پنسهایی که دندانههای بزرگای دارناد نبایاد بارای گارفتن‬
‫بافتهایی که بهآسانی صدمه میبینند به کار روند‪ .‬برای دستکاری بافتهای ظریف مانناد احشاا یاا عاروق‬
‫خونی‪ ،‬استفاده از پنسهایی که نوک صاف دارند‪ ،‬مانند پنس دوبِیکی (‪ )DeBakey‬توصیه میشود‪ .‬پنسهای‬
‫آدسون (‪ )Adson‬دارای دندان ‪ 7×9‬هستند و برای گرفتن پوست و فاسیای نازک به کار میروند‪ .‬پنسهاای‬
‫براون‪-‬آدسون (‪ )Brown-Adson‬در نوک خود دارای تضرس ظریف هستند که احتمال صدمه دیدن بافت را‬
‫کم میکند و درعینحال گرفتن مطمئن بافت و سوزن را تسهیل میسازد‪ .‬آروارههای پنس شستی پانسامان‬
‫(‪ )dressing forceps‬فاقد دندان بوده‪ ،‬ولی ممکن است مضرس یا صاف باشاد و باهگوناهای طراحای شاده‬
‫است که باعث نخنما کردن تامپونها نشود‪ .‬البته از این پنسها برای گرفتن بافت هم استفاده میشود‪.‬‬

‫‪77‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫پنس بافتی آدسون‬

‫پنس بافتی براون‪-‬آدسون‬

‫پنس بافتی دوبیکی‬

‫پنس شستی پانسمان‬

‫پنسهای خونبند (‪)hemostat forcipes‬‬


‫این پنسها ابزارهای لهکنندهای هستند که برای مسدود کردن عروق خونی و جلوگیری از خاونریزی باه‬
‫کار میروند‪ .‬این ابزارها با نوکهای مستقیم یا خمیده موجاود هساتند و از خونبنادهای کوهاک ‪ 3‬اینچای‬
‫هالستد‪-‬ماسکیتو (‪ )Halsted-mosquito‬که آروارۀ آنها تضرس عرضی دارد‪ ،‬تا پنسهای بزرگ ‪ 1‬اینچی را‬
‫شامل میشوند‪ .‬تضرس آروارههای خونبندهای بزرگتر ممکن است عرضی‪ ،‬طولی‪ ،‬مورب‪ ،‬یا ترکیبی از اینها‬
‫باشد‪ .‬عموماً تضرس طولی نسبت به تضرس عرضی صدم کمتری به بافت وارد میکناد‪ .‬معماومً تضارس از‬
‫نوک پنس تا لومی آن امتداد مییابد‪ ،‬ولی در پنسهای کِلی (‪ )Kelly‬این تضرسهای عرضی تنهاا از ناوک‬
‫آرواره تا میان آن گسترده شده است‪ .‬پنسهای کرایل (‪ )Crile‬به همان اندازه هساتند‪ ،‬باا ایان تفااوت کاه‬
‫تضرس عرضی در هم طول آرواره وجود دارد‪ .‬هردوی این پنسها برای خونبندی عروق بزرگ که پنسهای‬
‫ماسکیتو قدرت گرفتن آنها را ندارند به کار میروناد‪ .‬ناوع دیگاری از پانسهاا باه ناام راهساتر‪-‬کارمالات‬
‫(‪ )Rochester-Carmalt‬بزرگتر بوده و برای کنترل خونریزی پایکهای بافتی بزرگ به کار میروناد‪ .‬ایان‬
‫نوع از پنسها دارای شیارهای طولی هستند که در نوک آرواره با شیارهای عرضی همراه شدهاند تاا ماانع از‬
‫لیز خوردن پنس شوند‪ .‬درعینحال وجود شیارهای طولی باعث میشود که بتوان پس از لیگاتورکردن پایاک‬
‫عروقی‪ ،‬بهراحتی آن را عقب کشید‪ .‬در نوعی دیگر از خونبندها به نام اُکسنِر (‪ )Ochsner‬وجود دنداناههاای‬
‫بزرگ در نوک پنس از لیز خوردن آن جلوگیری میکند‪.‬‬

‫‪73‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫از راست به هپ‪ :‬خونبندهای راهستر‪-‬کارمالت‪ ،‬کرایل‪ ،‬کلی‪ ،‬و ماسکیتو‬

‫از راست به هپ‪ :‬جزئیات آروارههای خونبندهای راهستر‪-‬کارمالت‪ ،‬کلی‪ ،‬و ماسکیتو‬

‫پنسهای بافتگیر‬
‫برخی دیگر از انواع پنسها وجود دارند که برای گرفتن و مسدود کردن بافتهای خاص به کار میروناد‪.‬‬
‫این پنسها تا حدی باعث صدمه دیدن بافت میشوند‪ .‬پنس بافتگیر آلیس (‪ )Allis‬دندانههای در هم روندۀ‬
‫تیزی دارد که برای گرفتن بافتهایی که از بدن برداشته خواهند شد استفاده میشود‪ .‬پنس بافتگیر بَبکاک‬
‫(‪ )Babcock‬دارای نوک پهن و کند است که ظریفتر از پنس آلایس باوده و مایتاوان آن را بارای گارفتن‬
‫بافتهایی که قرار نیست از بدن برداشته شوند هام باه کاار بارد‪ .‬پانس رودهگیار دویان (‪ )Doyen‬پنسای‬
‫مسدودکننده و ریر لهکننده است که شیارهای طولی کمعمق دارد و برای مسدود کردن موقت روده به کاار‬
‫میرود‪ .‬پنس تامپونگیر فورستر (‪ )Foerster‬در گرفتن تامپون و تمیز کردن بافتها و حفرات بدن کااربرد‬
‫دارد‪.‬‬

‫‪74‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫از بام به پایین‪ :‬پنسهای دوین‪ ،‬آلیس‪ ،‬ببکاک‪ ،‬و فورستر‬

‫گشادکنندهها (‪)retractors‬‬
‫گشادکنندههای دستی و خودکار برای کنار زدن بافت و افازایش دیاد جاراح باه کاار مایروناد‪ .‬انتهاای‬
‫گشادکنندههای دستی ممکن است قالبدار‪ ،‬منحنی‪ ،‬قاشقی (مثل ناوع هوماان ‪ ،)Hohmann‬یاا دنداناهدار‬
‫باشد‪ .‬برخی از گشادکنندههای دستی (نوع قابلانعطاف) توسو جراح خم میشوند تاا باه شاکل سااختار یاا‬
‫ناحی موردنظر در آیند‪ .‬گشادکنندههای سن (‪ )Senn‬یا هنگالی‪ ،‬کوهاک و دوساویه باوده و در یاک انتهاا‬
‫هنگال مانند و در انتهای دیگر پهن و منحنی هستند‪ .‬گشادکنندههای نیروی دریایی (‪ )Army-Navy‬بلندتر‬
‫بوده و تیغههای کند و پهن در هر دو انتها دارند تا بتوانند میزان زیادی بافت را کنار بزنند‪ .‬برای اساتفاده از‬
‫گشادکنندۀ دستی نیاز به وجود دستیار است‪ ،‬ولی گشادکنندههای خودکار مانناد خِلپای (‪ )Gelpi‬و وِیتلنار‬
‫(‪ ) Weitlaner‬کشش خاود را روی بافات حفاظ کارده و ناحیاه را بااز نگاه مایدارناد‪ .‬گشاادکنندۀ باالفور‬

‫‪75‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫(‪ )Balfour‬برای باز کردن دیوارۀ شکم و گشادکنندۀ فینوکیِتتو (‪ )Finochietto‬بارای توراکوتاومی باه کاار‬
‫میرود‪.‬‬

‫گشادکنندۀ فولکمان (‪)Volkmann‬‬

‫گشادکنندههای دستی‪ ،‬از بام به پایین‪ :‬سِن‪ ،‬نیروی دریایی‪ ،‬قابلانعطاف‪ ،‬هومان‬

‫گشادکنندههای خودکار‪ ،‬ویتلنر (راست) و خلپی (هپ)‬

‫‪76‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫گشادکنندههای خودکار‪ ،‬بالفور (راست) و فینوکیِتتو (هپ)‬


‫پنسهای شانگیر (‪)towel clamps‬‬
‫انواع مختلفی از این پنسها ساخته شدهاند‪ .‬شانگیرهای باکهااوس (‪ )Backhaus‬بیشاتر از اناواع دیگار‬
‫استفاده میشوند‪ .‬شانگیرهای جونز (‪ )Jones‬فنری هستند و کوهکتر از نوع اول میباشند‪ .‬کااربرد شاانگیر‪،‬‬
‫ثابت کردنشان روی بدن بیمار و نیز ثابت کردن مواردی مانند سوند یا ساکشن یا سیمها رویشان است‪.‬‬

‫پنس شانگیر بکهاوس (بام) و پنس شانگیر جونز (پایین)‬

‫انواع سر ساکشن‬

‫‪75‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ابزارهای ارتوپدی‬
‫ابزارهای ارتوپدی زیادی ساخته شدهاناد کاه برخای از آنهاا عباارتاناد از‪ :‬رونژورهاا (‪ )rongeurs‬کاه‬
‫ابزارهایی برای شکل دادن به استخوان هستند‪ ،‬کورتها (‪ )curettes‬برای تراشیدن استخوان یاا بافاتهاای‬
‫دیگر‪ ،‬پنسهای استخوانگیر‪ ،‬جداکننادههاای ضاریع اساتخوان (‪ ،)periosteal elevators‬اساتخوانبُرهاا‬
‫(‪ ،)bone cutters‬استئوتومها (‪ ،)osteotomes‬اسکنهها (‪ ،)chisels‬هکش (‪ ،)mallet‬و سوراخکننادههاای‬
‫استخوان (ترفن ‪.)trephines‬‬

‫رونژور منقار اردکی‬

‫رونژور لمپرت (‪)Lempert‬‬

‫رونژور راسکین (‪)Ruskin‬‬

‫کورِت برانز (‪)Bruns‬‬

‫‪78‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫کورِت فولکمان (‪)Volkmann‬‬

‫پنسهای استخوانگیر از بام به پایین‪ :‬استخوانگیر فربروخه (‪ ،)Verbrugge‬استخوانگیر اشتفان (‪ ،)Stefan‬و پنس‬
‫رداکسیون استخوان اشتاینهاوزر (‪)Steinhauser reduction forceps‬‬

‫جداکنندههای ضریع (‪)periosteal elevators‬‬

‫استخوانبر لیستُن (‪)Liston‬‬

‫استئوتوم اسمیت پترسون (‪)Smith Peterson osteotome‬‬

‫‪71‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫اسکنه (‪)Partsch chisel‬‬

‫هکش‬

‫گیرۀ سهنظام جاکوبز (‪ )Jacobs pin chuck‬برای واردکردن پین (راست)‪ ،‬و پینبُر (‪( )pin cutter‬هپ)‬

‫ترفن گالت (‪)Galt trephine‬‬

‫‪31‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫تعداد ابزارهای بستۀ عمومی جراحی‬


‫برای یک بست عمومی جراحی پیشنهاد میشود که ابزارهای زیر تخصیص یابند‪:‬‬
‫پنس خونبند هالستد‪-‬ماسکیتو خمیده ‪ 5‬اینچی ‪ 7‬عدد‬
‫پنس خونبند هالستد‪-‬ماسکیتو مستقیم ‪ 5‬اینچی ‪ 7‬عدد‬
‫پنس خونبند کلی خمیده ‪ 5/5‬اینچی ‪ 7‬عدد‬
‫پنس خونبند کرایل مستقیم ‪ 5/5‬اینچی ‪ 7‬عدد‬
‫پنس خونبند راهستر‪-‬کارمالت خمیده ‪ 5/5‬اینچی ‪ 4‬عدد‬
‫سوزنگیر مایو‪-‬هگار یا اولسن‪-‬هگار ‪ 5‬اینچی ‪ 9‬عدد‬
‫پنس بافتی براون‪-‬آدسون ‪ 9‬عدد‬
‫پنس بافتگیر آلیس ‪ 6‬اینچی با دندان ‪ 4 6×5‬عدد‬
‫شانگیر بکهاوس ‪ 5‬اینچی ‪ 4‬عدد‬
‫قیچی متز خمیده ‪ 8‬اینچی ‪ 9‬عدد‬
‫قیچی مایو خمیده ‪ 8‬اینچی ‪ 9‬عدد‬
‫قیچی بخیه با نوک تیز‪-‬کند مستقیم ‪ 5‬اینچی ‪ 9‬عدد‬
‫سینی مخصوص ابزار ‪ 9‬عدد‬
‫گشادکنندۀ سن ‪ 7‬عدد‬
‫دست اسکالپل شمارۀ ‪ 9 3‬عدد‬
‫کاس مخصوص سرم ‪ 9‬عدد‬
‫تامپون جراحی رادیو اپک ‪ 4×4‬اینچی ‪ 71‬عدد‬

‫‪39‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫انواع نخ بخیه‬
‫بخیه با ایجاد خونبندی و حمایت از بافتها نقش مهمی در التیام زخم دارد‪ .‬برخی از بافتها تنهاا نیااز باه‬
‫هند روز حمایت توسو بخیه دارند (مانند عضالت‪ ،‬بافت زیرجلدی‪ ،‬و پوست)‪ ،‬درحالیکه التیاام بافاتهاای‬
‫دیگر نیاز به هندین هفته (مانند فاسیا) یا هندین ماه (مانند تاندون) زماان دارد‪ .‬همچناین التیاام زخام در‬
‫شرایو عفونت‪ ،‬هاقی‪ ،‬سوءتغذیه‪ ،‬نئوپالزی‪ ،‬اساتفاده از برخای از داروهاا (مانناد اساتروئیدها)‪ ،‬و اخاتالمت‬
‫کالژنی دهار تأخیر میشود‪ .‬در بافتهایی که التیام سریعی دارند نخ بخی مناساب نخای اسات کاه قادرت‬
‫کششی خود را با همان سرعتی که بافت استحکام خود را پیدا میکند از دست بدهد و توساو بافات جاذب‬
‫شود‪ ،‬بهنحویکه هی مادۀ خارجی در زخم باقی نماند‪.‬‬

‫ویژگیهای نخ بخیه‬
‫بهترین نخ بخیه نخی است که هندلینگ راحتی داشته باشد‪ ،‬کمترین واکنش بافتی را ایجاد کند‪ ،‬از رشد‬
‫باکتریها جلوگیری نماید‪ ،‬گره محکمی داشته باشد‪ ،‬در برابار کوتااه شادن و اصاطالحاً آب رفاتن در بافات‬
‫مقاومت کند‪ ،‬پس از التیام بافت با کمترین واکنش بافتی جذب شود‪ ،‬ریرموئینه‪ ،‬ریر آلرژیک‪ ،‬ریر سرطانزا‪،‬‬
‫و ریر فرّومغناطیسی باشد‪ .‬ولی درواقع هنین نخ ایدهآلی وجود ندارد؛ بنابراین جراح باید نخی را انتخاب کند‬
‫که با توجه به نوع عمل و نوع بافت به ویژگیهای گفتهشده نزدیکتر باشد‪.‬‬
‫اندازۀ نخ بخیه‪ :‬همیشه باید باریکترین نخی را که استحکام مزم را در زخم داشته باشد استفاده کرد تاا‬
‫هنگام بخیه زدن ترومای کمتری به بافت وارد کند و نیز حجم مادۀ خارجی را در زخم کاهش دهد؛ زیرا ناخ‬
‫بخیه بهعنوان مادۀ خارجی در زخم محسوب میشود‪ .‬استفاده از نخی که قویتر از خود بافت باشاد مزیتای‬
‫ندارد‪ .‬معمولترین استاندارد اندازۀ نخهاای بخیاه بار اسااس فارماکوپا ایاامتمتحاده (‪ )USP‬اسات کاه از‬
‫باریکترین نخ (‪ )97-1‬تا قطورترین نخ (‪ )5‬تقسیمبندی میشود‪ .‬البته قطر نخ کاتگوت یک شماره با نخهای‬
‫دیگر اختالف دارد و برای مثال نخ شمارۀ ‪ 9‬کاتگوت قطری برابر با شمارۀ ‪ 7‬ناخهاای دیگار دارد‪ .‬اساتاندارد‬
‫دیگر اندازه نخ ها بر اساس واحد متریک است که در اروپا کاربرد دارد‪ .‬برای مثال نخ بخیه شماره ‪ 4‬متریاک‬

‫‪33‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫قطری برابر با ‪ 1/4‬میلیمتر دارد‪ .‬درجهبندی نخهای اساتیل زناگنازن عاالوه بار ‪ USP‬و متریاک‪ ،‬باا روش‬
‫‪ Brown and Sharpe‬نیز انجام میگیرد‪.‬‬
‫انعطافپذیری‪ :‬انعطافپذیری نخ به سفتی و نیز قطر آن بستگی دارد و هندلینگ و استفاده از آن را تحت‬
‫تأثیر قرار میدهد‪ .‬نخهای انعطافپذیرتر برای لیگاتور کردن عروق یا انجام بخیههای سراسری به کار میروند‪.‬‬
‫نخهای نایلون و کاتگوت نسبت به سیلک (ابریشم) سفتتر هستند‪ ،‬و پلیاستر بافتهشده سفتی متوسو دارد‪.‬‬
‫ویژگیهای سطحی و پوشش‪ :‬نخهای زبر نسبت به نخهای صاف صدم بیشتری به بافت میزنناد‪ .‬صااف‬
‫بودن سطح نخ در بافتهای نسبتاً ظریف مانند هشم اهمیت دارد‪ .‬هرهند‪ ،‬نخهای صافتار نیااز باه کشاش‬
‫بیشتری برای به هم رساندن لبههای بافت داشته و امنیت گره کمتری دارند‪ .‬ناخهاای بافتاهشاده بیشاتر از‬
‫نخهای تکرشتهای اصطکاک ایجاد میکنند؛ بنابراین معمومً این نخها را با میهای میپوشانند تاا عاالوه بار‬
‫صاف شدن سطح آن‪ ،‬موئینگی نخ را نیز کاهش دهد‪ .‬برای پوشش دادن از تفلون‪ ،‬سیلیکون‪ ،‬موم‪ ،‬پارافین‪ ،‬و‬
‫استئارات کلسیم استفاده میشود‪.‬‬
‫موئینگی‪ :‬ماوئینگی فراینادی اسات کاه بار اسااس آن مایعاات و بااکتریهاا باه درون درزهاای الیااف‬
‫هندرشتهای کشیده میشود‪ .‬به دلیل اینکه نوتروفیلها و ماکروفاژها بزرگتر از آن هستند کاه بتوانناد وارد‬
‫این درزها شوند‪ ،‬این خاصیت ممکن است باعث ایجاد عفونت شود‪ ،‬بهویژه در مورد نخهاای جاذب نشاونده‪.‬‬
‫هم نخهای بافتهشده (مانند سیلک یا پلیگالیکولیک اسید) درجاتی از موئینگی دارند‪ ،‬درحالیکه ناخهاای‬
‫تکرشتهای ریرموئینه محسوب میشوند‪ .‬نخهای موئینه نباید در محلهای آلوده یا عفونی استفاده شوند‪.‬‬
‫قدرت کششی‪ :‬قدرت کششی نیرویی است که در آن رشت نخ قبل از پاره شدن مقاومت میکند‪ .‬نخ بخیه‬
‫باید استحکامی برابر با بافت موردنظر داشته باشد‪ .‬امنیت نسبی گره نیز بر اساس درصدی از قدرت کششای‬
‫نخ بیان میشود و منظور از آن نیرویی است که برای باز کردن گره موردنیاز است‪.‬‬

‫طبقهبندی نخهای بخیه‬


‫نخها بر اساس رفتارشان در بافت (جذبشونده یا جذب نشونده)‪ ،‬ساختار (تکرشتهای یا هندرشتهای)‪ ،‬یا‬
‫منشأ آنها (سنتزی‪ ،‬ارگانیک‪ ،‬یا فلزی) طبقهبندی میشوند‪ .‬دو مکانیسم عمده در جذب نخهای جذبشونده‬
‫نقش دارند‪ :‬نخهای با منشأ ارگانیک مانند کاتگوت بهتدریج باا آنازیمهاای باافتی هضام شاده و فاگوسایته‬
‫میشوند؛ درحالیکه نخهای سنتزی عمدتاً با هیدرولیز شکسته میشوند‪ .‬نخهای جذب نشونده نیز درنهایات‬
‫توسو بافتهای فیبروزه پوشیده شده و به همان شکل درون بدن باقی میمانند‪.‬‬
‫نخهای تکرشتهای اصطکاک کمتری در بافت ایجاد میکنند و درزهایی بارای پنااه گارفتن بااکتریهاا‬
‫ندارند‪ .‬ولی هنگام کار با این نخها باید مواظب بود‪ ،‬زیرا هرگونه صدمه به نخ توسو پنسها یا سوزنگیر ممکن‬
‫است باعث ضعیف شدن آن شده و مستعد پارگی شود‪ .‬نخهای هندرشتهای از هندین رشت تابیادهشاده یاا‬
‫بافتهشده تشکیل شدهاند‪ .‬این نخها عموماً انعطافپذیرتر از نخهای تکرشتهای هستند و همانطور که گفتاه‬
‫شد‪ ،‬برای کاهش دادن اصطکاک و بهبود هندلینگ‪ ،‬گاهی آنها را پوششدار میکنند‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫نخهای جذبشوندۀ ارگانیک‬


‫کاتگوت (‪ )Catgut‬مشهورترین نخ جذبشوندۀ ریرسنتزی است‪ .‬اگرهه استفاده از این ناخ زماانی بسایار‬
‫زیاد بود‪ ،‬امروزه با ساختهشدن نخهای قوی و تکرشتهای سنتزی کاربرد آن در جراحی دامپزشاکی کااهش‬
‫یافته است‪ .‬این نخ از زیرمخاط رودۀ کوهک گوسفند یا سروز رودۀ کوهک گاو ساخته میشود و ‪ %11‬کالژن‬
‫دارد‪ .‬کاتگوت به علت شکنندگی در صورت خشک شدن‪ ،‬درون مایعات مرطوبکننده بستهبنادی مایشاود‪.‬‬
‫این نخ با فاگوسیتوز از بین میرود و برخالف نخهای سنتزی‪ ،‬واکنش التهابی قابالتاوجهی در بافات ایجااد‬
‫میکند‪ .‬کاتگوت ساده بهسرعت قدرت کششی خود را در بافت از دست میدهد‪ .‬با کرومدار کردن آن سرعت‬
‫جذب کمتر میشود ‪ .‬کاتگوت به انواع ساده‪ ،‬کرومیک متوسو‪ ،‬و کرومیک در دسترس است‪ .‬هار هاه کاروم‬
‫بیشتری داشته باشد قدرت کششی خود را زمان طومنیتری حفظ کرده و واکنش بافتی نیاز کمتار خواهاد‬
‫شد‪ .‬همچنین در نواحی عفونی یا جاهایی که در مجاورت آنزیمهای گوارشای باشاد و همچناین در بیمااران‬
‫کاتابولیک با سرعت بیشتری هضم میشود‪ .‬خیس شدن نخ باعث کاهش امنیت گره آن میشود‪.‬‬

‫نخهای جذبشوندۀ سنتزی‬


‫این نخها با روش هیدرولیز تخریب میشوند و واکنش بافتی کمتری ایجاد میکنند‪ .‬عفونت یا مواجهه باا‬
‫آنزیمهای گوارشی تأثیر زیادی بر سرعت جذب آنها ندارد‪ .‬نخ ویکریال ‪( Vicryl‬پلایگالکتاین ‪ )191‬و ناخ‬
‫دگزان ‪( Dexon‬پلیگالیکولیک اسید) در محیوهای قلیایی سریعتر هیدرولیز میشوند‪ ،‬ولای در زخامهاای‬
‫آلوده نسبتاً پایدار هستند‪ .‬نخ دگزان هندرشتهای است‪ .‬ویکریل نیز هندرشتهای بوده و با استئارات کلسایم‬
‫پوشش داده شده است‪ .‬قدرت کششی این دو نخ مشابه هم میباشد‪ .‬ویکریل رپید و ویکریل پالس از نخهای‬
‫هندرشتهای سنتزی جدیدتر هستند‪ ،‬و نوع اخیر دارای پوشش آنتیبیوتیکی تریکلوزان بوده و برای اساتفاده‬
‫در بافت هایی که احتمال عفونت بامیی دارند مناسابتار اسات‪ .‬دگازان‪ ،‬ویکریال‪ ،‬و مونوکریال ‪Monocryl‬‬
‫(پلیگلِکاپرون ‪ )75‬در حضور ادرار عفونی سریعتر جذب میشوند‪.‬‬
‫نخ پیدیاس ‪( PDS‬پلیدیوکسانون)‪ ،‬ماکسون ‪( Maxon‬پلیگالیکونات)‪ ،‬و بیوساین ‪( Biosyn‬گالیکاومر‬
‫‪ )639‬برای استفاده در مثان استریل و موارد عفونی با اشریشیا کومی مناسباند‪ .‬ولی عفونت باا گوناههاای‬
‫پروتئوس سرعت جذب نخهای سنتزی را افازایش مایدهاد (جاذب در طای ‪ 5‬روز)‪ .‬ناخهاای پایدیاس و‬
‫ماکسون تکرشتهای بوده و قدرت کششی خود را نسبت به هند رشتهایها مدتزماان طاومنیتاری حفاظ‬
‫میکنند و جذب کامل آنها ‪ 6‬ماه طول میکشد‪ .‬مونوکریل و بیوسین نخهای تکرشتهای جدیدتری باوده و‬
‫انعطافپذیر هستند و هندلینگ خوبی دارند‪ .‬این نخها ‪ 7‬تا ‪ 3‬هفته قدرت کششی خوبی دارند و جذب کامل‬
‫آنها تا ‪ 971‬روز طول میکشد‪.‬‬

‫نخهای جذب نشوندۀ ارگانیک‬


‫نخ سیلک (‪ )silk‬معمولترین نخ ارگانیک جذب نشونده بوده که هندرشتهای بافتاهشاده اسات و از ناوع‬
‫خاصی از کرم ابریشم تهیه میشود و به اشکال پوششدار و ریرپوشاشدار موجاود اسات‪ .‬سایلک خاصایت‬
‫هندلینگ عالی دارد و ارلب در جراحیهای قلبی عروقی به کار میرود‪ .‬هرهند‪ ،‬این نخ قدرت کششی اولیا‬

‫‪35‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫خود را پس از ‪ 6‬ماه حفظ نمیکند‪ .‬همچنین در نواحی آلوده نیز نباید از این نخ استفاده نمود؛ زیارا حضاور‬
‫یک بخی سیلک تعداد باکتریهای مزم برای ایجاد عفونت را از ‪ 916‬به ‪ 913‬کاهش میدهد و بنابراین تعداد‬
‫کمتر باکتریها نیز میتوانند باعث عفونی شدن بافت شوند‪.‬‬

‫نخهای جذب نشوندۀ سنتزی‬


‫این نخها در اناواع هندرشاتهای بافتاهشاده (مانناد پلایاساتر‪ ،‬و کاپرومکتاام) یاا تاکرشاتهای (مانناد‬
‫پلیپروپیلن‪ ،‬پلیآمید با نام تجاری نایلون‪ ،‬و پلیبوتِستر) موجودند‪ .‬این نخها مستحکم بوده و واکنش باافتی‬
‫کمتری ایجاد میکنند‪ .‬از نخهای جذب نشوندهای که دارای هست مرکزی و پوشش خارجی هساتند (مانناد‬
‫سوپرامید) نباید در بافتهای عمقی استفاده نمود؛ زیرا ممکن است پوشش خارجی صدمه دیده و باکتریهاا‬
‫زیر این میه وارد شوند و عفونت و فیستول در بافت ایجاد شود‪.‬‬

‫نخهای فلزی‬
‫استیل زناگ نازن (‪ )stainless steel‬معماولتارین ایان ناوع ناخهاسات و باه اشاکال تاکرشاتهای و‬
‫هندرشتهایِ تابیدهشده وجود دارد‪ .‬این نخ مستحکم و خنثی بوده و واکنش بافتی کمتری ایجااد مایکناد‪.‬‬
‫ولی انتهای نخ ممکن است باعث تخریش بافتها شده و التهاب ایجاد کند‪ .‬استیل زنگنزن تمایل به بریادن‬
‫بافت دارد‪ .‬این نخ در بافتهای آلوده قابلاستفاده است‪ .‬امنیت گره و واکنش بافتی نخهاای بخیا دیگار بار‬
‫اساس نخ استیل سنجیده میشود‪.‬‬

‫سوزنهای جراحی‬
‫سوزنها به شکلها و اندازههای مختلفی موجودند‪ .‬انتخاب ساوزن باه ناوع بافات (نفوذپاذیری‪ ،‬سافتی‪،‬‬
‫امستیسیتی‪ ،‬و ضخامت)‪ ،‬توپوگرافی و محل زخم (عمیق‪ ،‬یا باریک)‪ ،‬و ویژگیهای خود سوزن (نوع هشامه‪،‬‬
‫طول‪ ،‬و قطر) بستگی دارد‪ .‬استحکام‪ ،‬شکلپذیری‪ ،‬و تیزی از عوامل مهم در تعیین خصوصایات هنادلینگ و‬
‫کاربرد سوزن هستند‪ .‬بیشتر سوزنهای جراحی از استیل زنگ نزن ساخته میشوند‪.‬‬
‫سه قسمت اصلی سوزن عبارتاند از انتهای اتصال به نخ (هشمهدار‪ ،‬یا متصل به ناخ)‪ ،‬بدناه‪ ،‬و ناوک‪ .‬در‬
‫سوزنهای هشمهدار باید نخ وارد شود و به دلیل اینکه دو رشته نخ از بافت عبور داده میشاوند‪ ،‬نسابت باه‬
‫سوزنهای متصل به نخ سوراخ بزرگتری ایجاد میشود‪ .‬شکل هشم این سوزنهاا ممکان اسات بساته یاا‬
‫فرانسوی باشد‪ .‬در نوع فرانسوی هشم سوزن حالت دریچه مانند دارد و نخ را میتوان با فشار دادن روی این‬
‫شیار وارد هشمه کرد‪ .‬در سوزنهای هشمهدار نخ باید از سمت داخلی انحنا وارد شود‪ .‬استفاده از سوزنهای‬
‫هشمهدار در جراحی دامپزشکی در سالهای اخیر کاهش یافته است‪.‬‬
‫بدن سوزن اشکال مختلفی دارد‪ .‬نوع بافت و عمق و اندازۀ زخم شکل مناسب سوزن را تعیین مایکنناد‪.‬‬
‫سوزنهای مستقیم (کِیت ‪ )Keith‬عموماً در محلهای در دسترس که بتوان سوزن را با انگشت وارد کرد باه‬
‫کار میروند (مانند زدن بخی سرکیسهای در مقعد)‪ .‬سوزنهاای منحنای باا ساوزنگیر گرفتاه مایشاوند‪ .‬از‬
‫سوزنهای یکههارم دایره عمدتاً در جراحیهای هشم استفاده مایشاود‪ .‬ساوزنهاای ساههشاتم دایاره و‬

‫‪36‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫یکدوم دایره در دامپزشکی بیشتری استفاده را دارند‪ .‬سوزنهای سههشتم دایره راحتتار از یاکدوم دایاره‬
‫قابلاستفاده هستند زیرا نیاز به هرخش م کمتری دارند‪ .‬هرهند‪ ،‬به دلیل شعاع بزرگتار کااربرد آنهاا در‬
‫محلهای عمقی یا دسترسناپذیر دشوارتر است‪ .‬سوزنهای یکدوم و پنجهشتم دایره باوجود نیاز به هرخش‬
‫بیشتر م ‪ ،‬استفادۀ راحتتری در محلهای محدود دارند‪.‬‬

‫نااوک سااوزن (مخروطاای ‪ ،taper‬بُرنااده ‪ ،cutting‬برناادۀ معکااوس ‪ ،reverse cutting‬یااا جانااببرنااده‬


‫‪ )side cutting‬تیزی سوزن و نوع بافتی را که سوزن قابلیت استفاده در آن دارد تعیین میکند‪ .‬سوزنهاای‬
‫برنده دو یا سه لب تیز دارند و برای استفاده در بافتهایی که نفوذ به آنهاا دشاوارتر اسات‪ ،‬مانناد پوسات‪،‬‬
‫طراحی شدهاند‪ .‬در سوزنهای برندۀ معمولی لب برندۀ سوم در ساطح مقعار ساوزن قارار دارد‪ .‬ایان ویژگای‬
‫ممکن است باعث بریده شدن بافت در لب زخم شاود‪ ،‬زیارا لبا برناده باه سامت لبا زخام قارار دارد‪ .‬در‬
‫سوزنهای برندۀ معکوس لب برندۀ سوم در سطح محدب سوزن است که ایان ویژگای آنهاا را محکامتار از‬
‫سوزن برندۀ معمولی کرده و میزان بریده شدن بافت را کمتر میکناد‪ .‬ساوزنهاای جاناببرناده در ساطوح‬
‫محدب و مقعر صاف هستند و معمومً در جراحیهای هشم استفاده میشوند‪ .‬سوزنهای مخروطی نوکتیزی‬
‫دارند که بافت را بدون بریدن سوراخ میکند‪ .‬از این سوزنها عموماً در بافتهایی که نفوذ به آنها راحاتتار‬
‫است‪ ،‬مانند روده‪ ،‬بافت زیرجلدی‪ ،‬یا فاسیا استفاده میکنند‪ .‬سوزنهای مخروطای‪-‬برناده (‪ )taper-cut‬کاه‬
‫ترکیبی از نوک برندۀ معکوس و بدن مخروطی هستند برای بخی بافتهای محکم و سافت مانناد تانادون و‬

‫‪35‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫نیز برخی از جراحیهای قلبی عروقی مانند پیوند عروق به کار میروند‪ .‬سوزنهای نوک کند (‪ )blunt‬دارای‬
‫نوکگرد و کند هستند و در بافتهای پارانشیمی شکننده و نرم مانند کبد یا کلیه استفاده میشوند‪.‬‬

‫چسبهای بافتی‬
‫از هسب سیانو اکریالت معمومً برای هسباندن بافتها در مواقعی مانند قطع پنجه در گربهها‪ ،‬دمباری‪ ،‬و‬
‫بریدگیهای کوهک پوست استفاده میشود‪ .‬این هسبها در حضور رطوبت سریعاً پلیمریزه شاده و پیونادی‬
‫قوی و قابلانعطاف ایجاد میکنند‪ .‬این هسبها واکنش التهابی شدیدی در بافت زیرجلدی ایجاد میکنناد و‬
‫بنابراین هرگز نباید در زخمهای عمیق به کار روند‪.‬‬
‫هسب فیبرینی نوعی هسب نسبتاً جدید است و از دو محلول فیبرینوژن انسانی و ترومبین گاوی ساخته‬
‫شده است‪ .‬هنگامیکه این دو محلول همزمان روی بافت اساتفاده شاوند‪ ،‬در عارض ‪ 91‬تاا ‪ 61‬ثانیاه لختا‬
‫فیبرینی تولید میشود‪ .‬بیوگلو (‪ )Bioglue‬نیز هسب دوقسمتی جدیدی است که از آلباومین سارم گااوی و‬
‫گلوتارآلدئید تشکیل شده است‪ .‬هنگام استفادۀ همزمان از این دو محلول پروتئینهای آمینی آلبومین گااوی‬
‫توسو گلوتارآلدئید به پروتئین ماتریکس برون یاختهای بافت متصل میشود‪.‬‬

‫منگنههای پوستی (‪)skin staple‬‬


‫با این منگنهها میتوان زخم پوست را بهسرعت و بهصورت دقیق بست‪ .‬مدلهای زیادی از این منگناههاا‬
‫ساخته شدهاند‪ .‬منگنهها از استیل زنگ نزن ساخته میشوند‪ .‬اخیراً منگنههای قابلجذب نیز معرفی شدهاند‪.‬‬

‫مِشهای سنتزی جراحی‬


‫مشهای جراحی برای ترمیم فتقها یا تقویت بافتهای صدمهدیده یا نکروز شده به کار مایروناد‪ .‬آنهاا‬
‫همچنین برای بازسازی نقیصههای بزرگ بافتی پس از برداشت بافتهای مرده‪ ،‬صدمهدیده‪ ،‬یاا نئوپالساتیک‬
‫نیز استفاده میشوند‪ .‬مش جراحی به شکلهای جذب نشونده (مثل پلیاستر یا پلیپروپیلن) یا جذبشاونده‬
‫(مانند ویکریل و دگزان) در دسترس است‪ .‬اگرهه مشها تا حدی خاصیت امستیکی دارند‪ ،‬باا رشاد حیاوان‬
‫بهاندازۀ کافی کش نمیآیند و بنابراین باید در حیوانات نابال با احتیاط اساتفاده شاوند‪ .‬بافات فیباروزی در‬
‫مبهمی سوراخهای مش رشد میکند و نقیصه را میپوشاند‪ .‬مشهای جذب نشوندهای که در بافتهای آلوده‬
‫کار گذاشته شوند ممکن است از بدن پس زده شوند یا ایجاد فیستول کنند و باید پس از التیام بافت برداشته‬
‫شوند‪.‬‬

‫‪38‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫الگوهای بخیه‬
‫الگوهای بخیه را میتوان به انواع تکی یا سراسری‪ ،‬و نیز به انواع مجاورکننده (‪ ،)appositional‬بیرون برنده‬
‫(‪ ،)everting‬یا داخل برنده (‪ )inverting‬تقسیم کرد‪ .‬بخیههای مجاورکننده مانند بخی سادۀ تکی لبههای‬
‫بافت را در کنار هم قرار میدهند‪ .‬بخیههای بیرونبرنده مانند بخی تشکی سراسری لبههای بافت را به سمت‬
‫خارج و دور از بیمار و به سمت جراح برمیگردانند‪ .‬بخیههای داخلبرنده مانند لمبرت یا کوشینگ نیز لبهها‬
‫را به سمت دور از جراح و به داخل لومن احشا برمیگردانند‪ .‬در احشای توخالی میتوان از بخیههای‬
‫داخلبرنده استفاده کرد‪ .‬در این حالت سطوح سروزی لبههای بافت در تماس باهم قرار میگیرند و با ایجاد‬
‫لخت فیبرینی‪ ،‬از نشت محتویات به بیرون جلوگیری میکنند‪ .‬ولی در پوست به داخل برگشتن لبهها در‬
‫التیام مشکل ایجاد میکند؛ زیرا در این حالت میههای کراتینی و مردۀ اپیدرم در مجاورت هم قرار میگیرند‬
‫و مانع از جوش خوردن لبهها میشوند؛ بنابراین باید دقت کرد که بخیههای پوست تا حدی شل باشند و‬
‫لبهها در مقابل هم قرار گیرند‪ .‬در بخیههای سراسری نخ در طول خو بخیه بریده نمیشود‪ .‬ولی در‬
‫بخیههای تکی نخ پس از یک یا دو بار عبور از بافت گره زده شده و بریده میشود؛ بنابراین امنیت بخیههای‬
‫تکی بیشتر است و در صورت گسیختگی یکی از آنها‪ ،‬بقی بخیهها آسیبی نمیبینند‪ .‬عیب بخی تکی باقی‬
‫ماندن حجم زیادی از نخ در بافت بهصورت گره است‪ .‬همچنین زمانبری آن بیشتر بوده و قدرت نگهداری‬
‫لبهها در مقابل تنش کمتر از بخی سراسری است‪ .‬در بخیههای سراسری کشش در طول شکاف بهطور‬
‫متناسب پخش میشود‪ ،‬ولی در بخیههای تکی کشش برای هر بخیه منحصر به آن بخیه است و در هر بخیه‬
‫میزان کشش جداگانه قابل تنظیم است‪ .‬در هر بخیه‪ ،‬قسمتی از نخ که از داخل بافت عبور میکند بایت‬
‫(‪ ،)bite‬و قسمتی که بیرون بافت است لوپ (‪ )loop‬نامیده میشود‪ .‬هنگام بخیه زدن باید دقت کرد تا هم‬
‫بخیهها اندازۀ یکسانی داشته باشند و فاصل آنها از همدیگر نیز مشابه باشد‪ .‬معمومً هرهه ضخامت بافت‬
‫کمتر باشد‪ ،‬فاصل بخیه از لب برش و نیز فاصل بخیهها از همدیگر کمتر است و برعکس‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫الگوهای بخیۀ تکی‬


‫الگوی سادۀ تکی (‪)simple interrupted‬‬
‫این بخیه با واردکردن سوزن به بافت یک سمت برش‪ ،‬گذراندن آن به سامت مقابال‪ ،‬و گاره زدن انجاام‬
‫میگیرد‪ .‬گره باید در یک سمت شکاف زده شود‪ ،‬و روی خو برش قرار نگیرد (‪ .)offset‬سپس هر دو انتهای‬
‫نخ با هند میلیمتر فاصله از گره بریده میشوند‪ .‬در دامهای کوهک بسته به ضخامت بافات‪ ،‬بخیاههاا بایاد‬
‫تقریباً ‪ 7‬تا ‪ 3‬میلیمتر از لبههای زخم فاصله داشته باشند‪ .‬بخیه زدن به روش سادۀ تکی آسان و سریع است‪.‬‬
‫این بخیه مجاورکننده است‪ ،‬مگر اینکه کشش بیشازحدی روی آن اعمال شود‪ ،‬که در ایان صاورت ممکان‬
‫است لبههای زخم به داخل برگردند‪ .‬مزیت اصلی بخی سادۀ تکی این است که گسیختگی یک بخیاه باعاث‬
‫نمیشود که هم خو بخیه باز شود‪ .‬هرهند‪ ،‬این روش زمان بیشتری نسبت به الگوهای سراسری میگیارد‪،‬‬
‫نخ بیشتری مصرف میکند‪ ،‬و مادۀ خارجی (گره) بیشتری هم روی زخم باقی میگذارد‪.‬‬

‫الگوی تشکی افقی (‪)horizontal mattress‬‬


‫این بخیه مانند بخی سادۀ تکی با واردکردن سوزن از لب یک سمت برش‪ ،‬عبور دادن آن به سمت دیگار‬
‫برش‪ ،‬و خروج سوزن از لب سمت مقابل شروع میشود‪ .‬سپس جهت سوزن عوض شاده و باا فاصال ‪ 6‬تاا ‪8‬‬
‫میلیمتر از محل خروج نخ در طول لب دوم‪ ،‬دوباره وارد شده و از لب سمت اول خارج میشود و باا انتهاای‬
‫اول نخ گره زده میشود‪ .‬درواقع دو بخی سادۀ تکی پشت سر هم و خالف جهت هم است‪ .‬سپس با فاصلهها‬
‫‪ 4‬تا ‪ 5‬میلیمتری بخیههای بعدی زده میشوند تا کل خطر برش بسته شود‪ .‬این بخیه عمدتاً در قسمتهایی‬
‫که بافت تحت کشش است زده میشود و سریع است‪ .‬هرهناد‪ ،‬معماو ًم ایان الگاو باعاث بیارون زدن بافات‬
‫میشود (خارج برنده) که در پوست باید دقت شود تا این اتفاق نیفتد‪ .‬همچنین احتمال دارد که ایان بخیاه‬
‫باعث ایسکمی لبههای زخم شود‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫از الگوی تشکی افقی بهصورت سراسری هم میتوان استفاده نمود‪ .‬در این حالت ابتادا یاک بخیا ساادۀ‬
‫تکی زده شده و گره میشود و سپس با ادام نخ الگوی تشکی افقی تا انتهای خو برش زده میشود‪.‬‬

‫الگوی صلیبی (‪)cruciate‬‬


‫اگر دو بخی سادۀ تکی موازی و همجهت باهم زده شده و دو انتهای نخ به همدیگر گره زده شاوند بخیا‬
‫صلیبی یا تشکی ‪ x‬حاصل میشود‪ .‬این الگو مجاورکننده است و میتواند کشش کم تاا متوساو را در زخام‬
‫خنثی کند‪ .‬در این الگو نخ کمتری نسبت به سادۀ تکی مصرف میشود‪ ،‬درحالیکه همان امنیت بخی ساادۀ‬
‫تکی را در خو برش فراهم میکند‪ .‬در کشور ما به دلیل مسائل خاص فرهنگی‪ ،‬گاهی الگوی صلیبی را بخی‬
‫ضربدری هم میگویند که مبنای درستی ندارد‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫الگوی تشکی عمودی (‪)vertical mattress‬‬


‫برای زدن بخی تشکی عمودی سوزن با فاصل حدود ‪ 8‬تاا ‪ 91‬میلایمتار از لبا زخام یاک سامت وارد‬
‫میشود و با همان فاصله از لب دوم خارج میشود‪ .‬سپس جهت سوزن عوض شده و در پوست همان سامت‬
‫ولی این بار با فاصل حدود ‪ 4‬میلیمتر واردشده و با همان فاصله از لب اول خارج میشود‪ .‬دو انتهای نخ گره‬
‫زده میشوند‪ .‬بخی تشکی عمودی از بخی تشکی افقی قویتر است و در قسمتهایی که کشش زیادی وجود‬
‫دارد مناسبتر است‪ .‬همچنین این بخیه خونرسانی بافت را کمتر مختل میکند و میزان بیرونزدگی بافات‬
‫هم کمتر از تشکی افقی است‪ .‬بااینحال‪ ،‬زدن این بخیه زمان بیشتری صرف میکند‪.‬‬

‫هر دو بخی تشکی افقی و عمودی را میتوان با استفاده از لولههای مستیکی کوهک (قطعات بریده شده‬
‫از سِت سرم) یا دکمه که زیر لوپها گذاشته میشوند تقویت کرد که گااهی باه ایان روش بخیا شااهپری‬
‫(‪ )quilled‬نیز گفته میشود‪ .‬این نوع بخیه باعث خنثی کردن کشش در لبههای زخم شده و در فواصال آن‬
‫میتوان از بخیههای سادۀ تکی استفاده نمود تا پوست کامالً بسته شود‪.‬‬

‫استفاده از لولههای مستیکی برای جلوگیری از فشار بیشازحد روی پوست در بخی تشکی عمودی (راست) و‬
‫تشکی افقی (هپ)‪ ،‬همراه با بخیههای سادۀ تکی برای بستن شکاف‬

‫‪47‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫بانداژ استنت (‪)stent bandage‬‬


‫از این بانداژ برای پوشاندن زخمهای قسمتهایی مانند نواحی پروگزیمال اندام حرکتی یا تنه که در آنها‬
‫پانسمان به روش باندپیچی امکانپذیر نیست‪ ،‬استفاده میشود‪ .‬این بانداژ عالوه بار ایجااد مقاداری فشاار در‬
‫موضع و جلوگیری از تورم بعد از عمل‪ ،‬از آلوده شدن خو بخیه هم ممانعت میکند‪ .‬همچنین فضاای ماردۀ‬
‫زیرپوست را از میان میبرد‪ .‬برای این کار‪ ،‬یک تامپون جراحی استریل روی خو بخیه گذاشته شده و باا ناخ‬
‫تکرشتهای سنتزی بخی تشکی افقی به صورت معکوس یا شبه کوشینگ زده میشود‪ ،‬بهنحویکاه تاامپون‬
‫زیر لوپهای آن قرار گیرد‪ .‬استنت معمومً ‪ 4‬تا ‪ 5‬روز بعد برداشته میشود‪ .‬باید دقت کرد که در ایان مادت‬
‫بانداژ خیس نشود‪ .‬هون باعث آلوده شدن زخم خواهد شد‪.‬‬

‫الگوی هالستد (‪)Halsted‬‬


‫این بخیه یکی دیگر از بخیههای تشکی است و دگرشی از الگوی لمبرت میباشد‪ .‬سوزن عمود بار جهات‬
‫برش از یک لب بافت دورتر از خو برش وارد و از همان لبه و نزدیکتر به خو برش خارج میشود‪ .‬سپس در‬
‫لب دیگر نیز نزدیکتر به برش وارد و دورتر از محل برش خارج میشود‪ .‬در مرحل بعدی جهت سوزن عوض‬
‫شده و کمی پایینتر این کار تکرار میشود و درنهایت دو انتهای نخ به همدیگر گره زده میشوند‪ .‬درواقع این‬
‫الگو دو بخی لمبرت پشت سر هم و خالف جهت هم است‪ .‬این بخیه داخلبرنده محسوب میشود و کااربرد‬
‫آن بیشتر در بافتهای احشایی و نیز بخی سوراخهای محل ورود سوندها است‪.‬‬

‫‪43‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫الگوی گامبی (‪)Gambee‬‬


‫نوعی بخی تکی و مجاورکننده است که در آناستوموز روده برای کاهش بیرونزدگی مخاط روده استفاده‬
‫میشود‪ .‬برای زدن این بخیه‪ ،‬سوزن همانند روش سادۀ تکی از سطح سروزی لبه وارد شده و بهصورت تماام‬
‫ضخامت از می عضالنی و مخاط گذشته و وارد لومن روده میشود‪ .‬سپس در همان سمت از مخاط وارد شده‬
‫از می عضالنی روده از لب برش خارج میشود‪ .‬در مرحل بعد سوزن از لب بارش وارد میا عضاالنی سامت‬
‫مقابل میشود و در پایین از مخاط بیرون میآید‪ .‬درنهایت سوزن از مخاط این سمت وارد و از سطح سروزی‬
‫بیرون آورده شده و دو انتهای نخ گره زده میشوند‪.‬‬

‫بخیه تشکی مایو (‪)Mayo mattress‬‬


‫این بخیه که به نامهای جلیقه روی شلوار (‪ )vest over pants‬یا تشکی لغزشی (‪ )sliding mattress‬نیاز‬
‫نامیده میشود‪ ،‬بیشتر برای بخی فتق شکمی یا کارگذاری مش به کار میرود‪ .‬سوزن از یک سامت بارش از‬
‫خارج به داخل وارد میشود‪ .‬در لب مقابل یک بایت مشابه بخی کانل و موازی باا شاکاف گرفتاه مایشاود‪.‬‬
‫سپس سوزن از داخل به خارج از سمت لب اولیه خارج میشود‪ .‬بسته به طول شکاف‪ ،‬هندین بخی مایو زده‬
‫شده و پس از زدن هر بخیه‪ ،‬دو انتهای نخ به کمک خونبند گرفته میشوند‪ .‬پس از اتمام آخرین بخیه‪ ،‬نخها‬
‫همزمان و با یکدیگر کشیده شده و گره زده میشوند‪ .‬بدین ترتیب کشاش باهطاور متناساب روی لباههاای‬
‫شکاف پخش میشود‪ .‬گره زدن بخیهها باعث میشود که یک لبه روی لب دیگر شکاف کشیده شود‪.‬‬

‫‪44‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫الگوهای بخیۀ سراسری‬


‫الگوی سادۀ سراسری (‪)simple continous‬‬
‫این بخیه از هندین بخی سادۀ تکی تشکیل شده که فقو در ابتدا و انتها گره زده میشود‪ .‬بارای شاروع‬
‫این بخیه یک بخی سادۀ تکی زده شده و گره میشود‪ ،‬ولی تنها انتهای کوتاه نخ قطع میشود‪ .‬سپس سوزن‬
‫عمود به خو برش از یک سمت به سمت دیگر وارد میشود و این کار بهصورت پشت سر هم در طول بارش‬
‫تکرار میشود‪ .‬ظاهر بیرونی بخیه بهصورت خطوط مورب خواهد بود‪ .‬اگر ورود ساوزن عماود باه خاو بارش‬
‫نباشد‪ ،‬بخی دونده (‪ )running‬حاصل میشود که امنیت ضاعیفتاری از بخیا ساادۀ سراساری دارد‪ ،‬ولای‬
‫سریعتر است‪ .‬برای اتمام این بخیهها‪ ،‬انتهای نخ که به ساوزن متصال اسات باا لاوپ قبلای بخیاه گاره زده‬
‫میشود‪ .‬بخی سادۀ سراسری حداکثرِ مجاورت لبهها را ایجاد میکند و در مقایسه با بخیههای تکای‪ ،‬خطای‬
‫نسبتاً عایق به هوا و مایعات ایجاد میکند‪ .‬این الگو معمومً برای بخی خو سفید شکم هنگاام مپااروتومی و‬
‫بافتهای زیرجلدی به کار میرود‪.‬‬

‫بخی دونده (راست) و سادۀ سراسری (هپ)‬

‫الگوی قفلی فورد (‪)Ford interlocking‬‬


‫این الگو دگرشی از الگوی سادۀ سراسری است که در آن نخ پس از هر بار عبور از بافت در لوپ قبلی قفل‬
‫میشود؛ یعنی هر بار که سوزن از بافت بیرون میآید‪ ،‬از زیر لوپ قبلی عبور داده مایشاود‪ .‬بارای زدن گاره‬

‫‪45‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫انتهایی‪ ،‬جهت سوزن برعکس شده و بایت آخر در خالف جهت بایتهای قبلی زده میشود‪ .‬سپس انتهای نخ‬
‫با لوپی که در سمت مقابل ایجاد شده است گره زده میشود‪ .‬این الگاو را مایتاوان باا سارعت زیاادی زد و‬
‫بافتها را بهتر از الگوی سادۀ تکی مجاور میکند‪ .‬همچنین استحکام خو بخیه در این روش بیشتر از ساادۀ‬
‫سراسری است‪ .‬هرهند‪ ،‬نخ بخی بیشتری مصرف میکند و باز کردن بخیه پاس از التیاام نیاز ممکان اسات‬
‫دشوارتر باشد‪.‬‬

‫الگوی لِمبرت (‪)Lembert‬‬


‫الگوی لمبرت داخلبرنده بوده و ارلب برای بستن احشای توخالی به کار میرود‪ .‬در این روش ساوزن باا‬
‫فاصل حدود ‪ 8‬تا ‪ 91‬میلیمتر از لب برش به سروز و می عضالنی وارد شاده و در هماان سامت باا فاصال‬
‫کمتری از لبه بیرون آورده میشود‪( .‬یعنی بایت بهصورت نیم ضخامت گرفته میشود و سوزن به درون لومن‬
‫ارگان نفوذ نمیکند)‪ .‬سپس در لب سمت مقابل سوزن از فاصل ‪ 3‬تا ‪ 4‬میلیمتری وارد سروز و عضالت شده‬
‫و با فاصل ‪ 8‬تا ‪ 91‬میلیمتری خارج میشود و گره زده میشود‪ .‬این کار در طول خو برش تکرار میشاود و‬
‫درنهایت گره زده میشود‪ .‬این بخیه به شکل تکی هم قابل انجام است‪ ،‬گرهه استفادۀ هندانی ندارد‪.‬‬
‫البته نویسندۀ این درسنامه ترجیح میدهد که برای گره ابتدایی و انتهایی بخیههای داخل برنده (هام در‬
‫لمبرت و هم در کوشینگ) از روش لمبرت معکوس استفاده کند؛ یعنی بایت آرازین بهجای اینکاه از فاصال‬
‫دور شروع شده و از نزدیک لبه بیرون آورده شود‪ ،‬از فاصل نزدیک لب مقابل شروع شاده و ساوزن از فاصال‬
‫دور همان سمت بیرون آورده میشود و سپس بدون تغییر جهت سوزن‪ ،‬به سمت دیگر برش رفته و سوزن از‬
‫فاصل دور وارد شده و از فاصل نزدیک خارج میشود‪ .‬این کار باعث میشود که پس از گره زدن که لبههاای‬
‫بافت به داخل برمیگردند‪ ،‬گره در بین بافت مدفون شده و از بیرون دیده نشاود و احتماال تخاریش احشاا‬
‫بهوسیل انتهای نخ از بین برود‪.‬‬

‫‪46‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫بخی لمبرت سراسری و تکی (بام)‪ ،‬گره زدن به روش لمبرت معکوس برای شروع و پایان بخیههای داخلبرنده (پایین)‬

‫الگوهای کوشینگ (‪ )Cushing‬و کانل (‪)Connell‬‬


‫این الگوهای داخل برنده هم برای بستن احشای توخالی کاربرد دارند‪ .‬این دو الگاو مشاابه هام هساتند‪،‬‬
‫بهجز اینکه بخی کانل تمامضخامت است و به درون لومن احشا نفوذ میکناد‪ ،‬ولای بخیا کوشاینگ مانناد‬
‫لمبرت نیمضخامت بوده و وارد لومن نمیشود‪ .‬در منابع‪ ،‬شروع این بخیهها را باا یاک بخیا ساادۀ تکای یاا‬
‫تشکی عمودی ذکر کردهاند‪ .‬ولی نگارندۀ این درسنامه ترجیح میدهد که برای شروع و پایان این بخیهها نیز‬
‫از بخی لمبرت معکوس‪ ،‬یا دستکم لمبرت معمولی استفاده نماید‪ .‬هون نوع این بخیهها داخل برنده است و‬
‫استفاده از الگوهای ریرداخل برنده در قسمت ابتدایی و انتهایی آنها مناسب به نظار نمایرساد‪ .‬درهرحاال‪،‬‬
‫پس از گره ابتدایی‪ ،‬برخالف لمبرت‪ ،‬بایتها موازی با طول برش گرفته میشوند و نه عمود بر آن‪ .‬بایتها تاا‬
‫انتهای خو بخیه بهتناوب از دو سمت برش گرفته میشوند و درنهایت بایت آخر باز باه صاورت لمبارت زده‬
‫شده و گره انتهایی زده میشود‪.‬‬

‫‪45‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫بخی کوشینگ (بام) و کانل (پایین)‬

‫الگوی پارکر‪-‬کر (‪)Parker-Kerr‬‬


‫این بخیه دگرشی از کوشینگ و لمبرت بوده و برای بستن پای احشای توخالی اباداع شاده اسات (ماث ً‬
‫ال‬
‫برای بستن پای رحم هنگام اواریوهیسترکتومی یا مسدود کردن انتهای روده برای آناساتوموز پهلوباهپهلاو)‪.‬‬
‫ولی به علت داخلبرندگی بیشازحد‪ ،‬بهندرت به کار میرود‪ .‬در این روش‪ ،‬نخسات پایا ماوردنظر باا پانس‬
‫راهستر‪ -‬کارمالت گرفته شده از روی پنس یاک ردیاف بخیاه کوشاینگ بادون گاره زدن ابتادا و انتهاا زده‬
‫میشود‪ .‬سپس پنس شل شده و همزمان با عقب کشیدن پنس نخ از دو طرف کشیده شده و سفت میشاود‬
‫تا لبههای بافت به داخل برگردند‪ .‬سپس با انتهای متصل به سوزن نخ ردیف دوم بخیه با الگوی لمبارت زده‬
‫شده و درنهایت دو انتهای نخ که اینک به هم رسیدهاند گره زده میشوند‪.‬‬

‫‪48‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫الگوی سرکیسهای (‪)purse-string‬‬


‫این بخیه به شکل یک دایره به دور سوراخ زده میشود‪ .‬معمومً ریر نفوذی است‪ .‬کاربرد آن در کارگذاری‬
‫سوند در اندامهای احشایی توخالی یا تنگ کردن موقت مقعد برای جلوگیری از پرومپس است‪.‬‬

‫الگوهای زیرجلدی و زیرکوتیکولی‬


‫بخی زیرجلدی (‪ )subcutaneous‬برای حذف فضای مرده و تا حدی مجاور کردن پوست زده میشود تا‬
‫کشش کمتری روی بخیههای پوست وارد شود‪ .‬این بخیهها عموماً به روش ساادۀ سراساری زده مایشاوند؛‬
‫هرهند‪ ،‬در برخی از موارد سادۀ تکی ترجیح داده میشود‪ .‬برای زدن این بخیه نخسات گاره مخفای در زیار‬
‫پوست زده شده و سپس بایتها عمود بر شکاف از بافتهای زیرجلدی گرفته میشوند (مشاابه بخیا سااده‬
‫سراسری)‪ .‬گره انتهایی نیز بهصورت مخفی زده میشود‪.‬‬
‫بخی زیرکوتیکولی (‪ )subcuticular‬یا داخل پوستی را میتوان به عنوان جایگزین بخی پوست باه کاار‬
‫برد تا ایجاد بافت جوشگاهی کمتر شود و نیاز به کشیدن بخی پوست مرتفع گردد (مثالً در بیماران بدخلق)‪.‬‬
‫‪41‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫در این روش خو بخیه با گره مخفی در زیرپوست شروع میشود‪ .‬بخیه در داخال بافات پوسات اداماه داده‬
‫میشود‪ ،‬ولی برخالف بخی زیرجلدی‪ ،‬بایتها موازی با محور طولی شکاف گرفته میشوند‪ .‬در انتها نیز گاره‬
‫مخفی زده میشود‪ .‬برای زدن این بخیه بهتر است از نخ جذبشونده با سوزن برنده استفاده شود‪.‬‬

‫الگوهای بخی زیرجلدی (راست) و زیرکوتیکولی (هپ)‬

‫بخیۀ تاندونها (برای مطالعه)‬


‫برای بخی تاندونها الگوهای مختلفی وجود دارد که عبارتاند از بخی حلقاه قفلای کِسالر‪ ،‬بونال‪-‬ماایر‪،‬‬
‫کراکوف (‪ ،)Krakow‬قرقرهای سه‪-‬لوپ‪ ،‬و دور‪-‬نزدیک‪-‬نزدیک‪-‬دور‪ .‬به علت طومنی بودن ترمیم تاندون‪ ،‬باید‬
‫از نخهای جذب نشونده یا دیرجذب استفاده نمود‪.‬‬

‫بخیۀ حلقه قفلی کِسلر (‪)Kessler locking-loop‬‬


‫در این روش سوزن از انتهای بریدهشده تاندون وارد شده‪ ،‬از سطح آن خارج میشود‪ .‬سپس کمی پایینتر‬
‫و جانبتر بهطور افقی شده و از سمت مقابل خارج میشود‪ .‬سپس کمی بامتر و داخلتر وارد شده و موازی با‬
‫محور طولی تاندون از لب بریده خارج میشود‪ .‬در لبه بریدهشده مقابل نیز بخیههای مشابه زده میشود و‬
‫رشتههای نخ بین دو انتهای بریدهشده‪ ،‬گره میشوند‪ .‬از مزایای این الگو عدم ایجاد اختالل در سیستم‬
‫عروقی تاندون است‪ .‬همچنین در این الگو احتمال بریده شدن تاندون ناشی از کشش زیاد‪ ،‬حداقل است‪ .‬این‬
‫الگو قوی بوده‪ ،‬خونرسانی را متأثر نکرده و نخ بخیه را هندان در معرض قرار نمیدهد‪.‬‬

‫‪51‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫بخیۀ قرقرهای سه‪-‬لوپ (‪)tree-loop pulley‬‬


‫این الگو از سه لوپ که تقریباً ‪ 971‬درجه باهم زاویه دارند تشکیل شده است‪ .‬لوپ نخست عمود بر محور‬
‫طولی انتهای تاندون بهصورت دور‪-‬دور وارد میشود‪ .‬لوپ دوم با ‪ 971‬درجه زاویه با فاصل مابین بایاتهاای‬
‫دور و نزدیک زده میشود‪ .‬لوپ آخر نیز با ‪ 971‬درجه زاویاه باا دو لاوپ قبلای باهصاورت دور‪-‬نزدیاک زده‬
‫میشود‪ .‬این الگو ازنظر بیومکانیکی بهتر از الگوهای دیگر است و در برابر ایجاد فاصله در اثر کشاش تانادون‬
‫مقاوم است‪.‬‬

‫بخیۀ بونل (‪)Bunnel-Mayer‬‬


‫در این روش سوزن از یک سمت لب پروگزیمال تاندون بریدهشده عبور میکند و سپس بهصورت ماورب‬
‫از محل خروج به سمت پایین گذرانده میشود‪ .‬سپس دوباره حدود ‪ 9‬میلیمتر پایینتر از محال خاروج وارد‬
‫شده و از لب قطعشدۀ تاندون خارج میشود‪ .‬در مرحل بعد سوزن وارد لب قطع دیستال تاندون شاده و باا‬
‫همان روش قطع دیستال نیز بخیه زده میشود‪ .‬سپس این مراحل در جهت عکس تکرار میشود و درنهایت‬
‫دو انتهای نخ گره زده میشوند‪ .‬این روش به علت دشواری و نیز احتمال صدمه دیادن خاونرساانی تانادون‬
‫معمومً استفاده نمیشود‪.‬‬

‫بخیۀ دور‪-‬نزدیک‪-‬نزدیک‪-‬دور (‪)far-near-near-far‬‬


‫در این روش سوزن عمود و با فاصل ‪ 5‬میلیمتر از لب بریدهشدۀ تاندون وارد شاده و ساپس وارد قطعا‬
‫دیستال تاندون میشود و با فاصل ‪ 7‬میلیمتر خارج میشود‪ .‬سپس دوباره به قطع پروگزیمال برگشته و این‬
‫بار با فاصل کمتر وارد قطع نخست شده و با فاصل بیشتر از قطع دیستال خارج میشود‪ .‬در آخر نخها گره‬
‫زده میشوند‪ .‬این الگو تأثیر کمی بر اختالل خونرسانی تاندون داشته و مقاومت بامیی در برابر کشش دارد‪.‬‬

‫‪59‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫انواع گرهها‬
‫گره ضعیفترین قسمت بخیه است‪ .‬یک گره از دستکم دو تاب که رویهم قرارگرفته و سفت شده باشند‬
‫تشکیل شده است (دو گره سادۀ رویهم)‪ .‬در گره درست مثل گره مربع (‪ ،)square‬این تابهاا ماوازیِ هام‬
‫هستند‪ ،‬ولی در گره نادرست مانند گره مادربزرگ (‪ )granny‬به شکل صلیبی از رویهم عبور کنند‪ .‬گرههای‬
‫نادرست ازجمله نیمگره (‪ )half-hitch‬و گره مادربزرگ ممکن است بهراحتی باز شوند‪ .‬عاواملی کاه امنیات‬
‫گره را متأثر میکنند عبارتاند از نوع نخ‪ ،‬طول انتهای بریدهشده نخ‪ ،‬و ساختار گره‪ .‬مطمئنتارین ناوع گاره‬
‫هندین گره مربع پشت سر هم است‪ .‬در گره جراح (‪ )surgeon’s‬نخ دو بار در تاب اول عبور مایکناد‪ .‬ایان‬
‫گره بیشتر در قسمتهایی که تحت کشش قرار دارند زده میشود‪ .‬ولی با نخهای تکرشتهای یاا پوشاشدار‬
‫نباید زده شود‪ .‬همچنین در لیگاتورهای عروقی نیز نباید گره جراح زده شود‪ .‬انتهای نخها پاس از گاره زدن‬
‫باید حدود ‪ 3‬میلیمتر در نخهای سنتزی و ‪ 6‬میلیمتر در نخ کاتگوت باشند‪.‬‬

‫گره زدن با ابزار‬


‫گره زدن با ابزار بیشتر از گره زدن با دست انجام میشود؛ زیرا با این روش نخ کمتری هدر میرود‪ .‬ابتادا‬
‫سوزنگیر بین دو رشت نخ نگه داشته میشود‪ .‬سپس رشتهای که بلندتر است (نخ متصل به سوزن) یاک دور‬
‫به دور آروارههای سوزنگیر تابیده میشود‪ .‬سپس انتهای رشت کوتاهتر با سوزنگیر گرفته شده و دو دسات از‬
‫هم دور میشوند تا گره محکم شود‪ .‬بهنحویکه رشت سمت راست به سمت هاپ و رشات سامت هاپ باه‬
‫سمت راست کشیده شوند (کشیدن نخها به جوانب است و نه به سمت بام)‪ .‬این کار بار دیگر تکرار میشاود‬
‫تا گره مربع حاصل شود‪ .‬باید دقت کرد که در هر بار گره زدن جهت دستها عوض مایشاود‪ .‬در ریار ایان‬
‫صورت گره مادربزرگ نتیجه خواهد شد‪ .‬نکت مهم دیگر این است که هر دو رشت نخ باید با نیروی مسااوی‬
‫کشیده شوند‪ .‬در ریر این صورت نیمگره حاصل خواهد شد‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫گره زدن با دست‬


‫این روش در قسمتهای محدود یا جاهایی که دسترسی به آنها دشوار است به کار میرود‪ .‬همچنین در‬
‫برخی از مواقع که هندین بخیه زده شده و انتهای آنها در آخر کار همزمان گره میشوند (مثل بخی تشکی‬
‫مایو) کاربرد دارد‪ .‬برای گره زدن با دست باید هر دو انتهای نخ بهاندازۀ کافی بلناد باشاند‪ .‬ایان روش باه دو‬
‫صورت یکدستی و دودستی قابل انجام است‪ .‬کنترل و دقت گره دودستی بهتر است‪ ،‬ولی گره یکدستی در‬
‫نواحی محدود که نمیتوان هر دودست را وارد کرد مفیدتر است‪.‬‬

‫مراحل گره یکدستی‬

‫‪53‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫مراحل گره دودستی‬

‫مخفی کردن گره‬


‫گره بخیههای زیرجلدی و زیرکوتیکولی ارلب بهصورت مخفی زده میشوند تا تخریش بافتها باهوسایل‬
‫انتهای نخ کاهش یابد‪ .‬روش کار در تصاویر زیر نشان داده شده است‪ .‬برای مخفی کردن گره آراازین‪ ،‬اولاین‬
‫بایت از عمق بافت به سمت سطح گرفته میشود‪ .‬در سمت مقابل هم سوزن از سطح به عمق حرکت کرده و‬
‫بایت گرفته میشود‪ .‬سپس گره در عمق بافت زده میشود‪.‬‬

‫‪54‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫مراحل مخفی کردن گره آرازین (از راست به هپ)‬

‫برای زدن گره پایانی نیز به طورت زیر عمل میشود‪ :‬گرفتن بایت از سطح به عمق در یک سمت بافت‪،‬‬
‫گرفتن بایت از عمق به سطح در سمت مقابل‪ ،‬بدون اینکه نخ کامل کشیده شود‪ ،‬و گرفتن بایت از سطح به‬
‫عمق در سمت نخست و گره زدن انتهای نخ با لوپ قبلی‪.‬‬

‫مراحل مخفی کردن گره انتهایی (از راست به هپ)‬

‫‪55‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫برش‪ ،‬دستکاری بافتها و نحوۀ کاربرد ابزار‬


‫برش با اسکالپل‬
‫ابزار استاندارد برش بافت نرم دسته اسکالپل و تیغه یکبارمصرف آن است‪ .‬درصورتیکه بهدرستی مورد‬
‫استفاده قرار داده شود به جراح اجازه میدهد که با حداقل تروما‪ ،‬بافتها را برش دهد‪.‬‬
‫روشهای در دست گرفتن اسکالپل‬
‫الف‪ -‬مدادی (‪ :)pencil grip‬در این روش دست جراح روی بیمار تکیه داده میشود و بیشتر به کمک‬
‫فشار انگشتان برش زده میشود‪ .‬به دلیل کنترل ظریف حرکتی بر روی ماهیچههای داخلی دست‪ ،‬این نوع‬
‫در دست گرفتن اسکالپل برای شکافهای ظریف و کوتاه کاربرد زیادی دارد‪ .‬در این روش زاویه اسکالپل با‬
‫بافت بیشتر از حد معمول است و بالطبع پوست کمتر با لبه برنده تیغه اسکالپل در تماس است؛ بنابراین این‬
‫روش در شکافهای بلند کاربرد کمی دارد‪.‬‬
‫ب‪ -‬نوک انگشتی (‪ :)finger tip grip‬شکافهای طومنیتر از ‪ 3‬سانتیمتر بهراحتی با این روش قابلاجرا‬
‫است‪ .‬در این روش حرکت بازو بیشتر از حرکت انگشتان است‪ .‬در این روش حداکثر تماس لبه برنده با بافت‬
‫فراهم است‪ .‬دارای کاربرد عمومی است‪ .‬از محاسن آن قابلکنترل بودن طول‪ ،‬زاویه‪ ،‬جهت و عمق برش است‪.‬‬

‫روشهای در دست گرفتن اسکالپل‪ .‬مدادی‪ ،‬نوک انگشتی‪ ،‬کفدستی‬

‫‪55‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ج‪ -‬کفدستی (‪ :)palm grip‬این روش قویترین روش در دست گرفتن اسکالپل است‪ .‬کاربرد آن در‬
‫مواردی است که فشار زیادی برای بریدن بافتها مزم میباشد (در بافتهای سخت)‪ .‬در این روش از حرکت‬
‫بازو برای برش استفاده میشود‪.‬‬
‫حرکات لبه برنده اسکالپل‬
‫الف‪ -‬فشاری (‪ :)pressing‬در این برش اسکالپل بهصورت مدادی در دست گرفته شده‪ ،‬بر روی بافت‬
‫موردنظر قرار داده شده و در جهت عمود به بافت فشار اعمال میشود‪ .‬شکاف حاصل از آن نیشتر ( ‪stab‬‬
‫‪ )incision‬خوانده میشود‪ .‬کاربرد این روش بیشتر در اندامهای توخالی یا اندامهای احشایی پر از مایع‬
‫(مانند مثانه) است‪ .‬در این روش کنترل عمق برش مشکل است‪ .‬به این منظور باید از انگشت سبابه بهعنوان‬
‫یک مانع (‪ )bumper‬در سطح جانبی اسکالپل استفاده نمود‪ .‬همچنین میتوان بافت را به کمک پنس‬
‫شستی بلند نموده و سپس با برعکس کردن تیغه اسکالپل (‪ )inverted blade‬برش نیشتری را اعمال نمود‪.‬‬
‫برش نیشتری در جراحیهای گاستروتومی‪ ،‬سیستوتومی و مپاراتومی کاربرد دارد‪.‬‬
‫ب‪ -‬لغزشی یا رانشی (‪ :)sliding‬این روش مطمئنترین و رایجترین روش برش با اسکالپل است‪ .‬برش‬
‫لغزشی کوتاه به کمک در دست گرفتن مدادی و برش لغزشی بلند با در دست گرفتن نوک انگشتی اسکالپل‬
‫قابلاجراست‪ .‬پس از شناسایی شاخصهای شکاف‪ ،‬پوست به کمک دست آزاد جراح تحت کشش از دو جهت‬
‫طولی در جهت مخالف حرکت اسکالپل و جانبی به طرفین شکاف‪ ،‬قرار داده میشود‪ .‬کششها باعث تسهیل‬
‫جداسازی لبههای زخم در هنگام برش و بیحرکت سازی بافت تحت برش میشود‪ .‬بدین شکل مشاهده‬
‫مستقیم عمق برش ممکن میشود‪ .‬در این نوع برش باید اسکالپل مستمراً در تماس با بافت باشد و با یک‬
‫ضربه شکاف داده شود‪ .‬برداشتن اسکالپل از روی بافت در حین شکاف منجر به نامنظم شدن لبههای شکاف‬
‫و ایجاد ترومای بافتی بیشتر شده‪ ،‬باعث اختالل در روند التیام لبههای شکاف خواهد شد‪ .‬در این نوع برش‬
‫باید با کنترل عمق و جهت برش‪ ،‬بهواسطه عبور منفرد اسکالپل بافت برش داده شود تا حداقل ترومای بافتی‬
‫ایجاد شود‪ .‬اگر برش بهواسطه ضربات کوتاهی شبیه به حرکت قلممو بر روی بافت زده شود‪ ،‬ترومای بافتی‬
‫بسیاری ایجاد شده و لبههای زخم جراحی ناهموار خواهد شد‪ .‬برای شکافهای موازی با محور طولی میز‬
‫جراحی‪ ،‬جراح راستدست باید از هپ به راست شکاف بزند‪ .‬در شکافهای عمود به محور طولی میز جراحی‬
‫باید شکاف به سمت جراح زده شود‪ .‬در مواردی که امکان صدمه به بافتهای عمقی هست‪ ،‬باید برش لغزشی‬
‫بر روی وسیلهای مثل سوند شیاردار یا پنس شستی داده شود‪ .‬اسکالپل باید تحت زاویه ‪ 31-41‬درجه نسبت‬
‫به خو برش قرار گیرد و از دو سوی جانب‪ ،‬تیغه عمود به بافت قرار داده شود‪.‬‬
‫ج‪ -‬ارهای (‪ :)sawing‬در برش ارهای بهواسطه در دست گرفتن مدادی‪ ،‬یک شکاف کوهک‪ ،‬بدون نیاز به‬
‫برداشتن و ورود مجدد تیغه اسکالپل‪ ،‬وسیع و عمیق میشود‪ .‬در این روش دقت زیادی در تنظیم عمق برش‬
‫ضروری است‪.‬‬
‫د‪ -‬تراش (‪ :)scraping‬در این روش باید اسکالپل نوک انگشتی در دست گرفته شود تا حداکثر تماس‬
‫تیغه با بافت حاصل آید‪ .‬مورد مصرف آن در آزادسازی هسبندگیهای پرده جنب‪ ،‬پریکارد‪ ،‬صفاق و همچنین‬
‫آزادسازی پرده ضریع از استخوان متراکم میباشد‪.‬‬

‫‪58‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫برش نیشتری‪ .‬استفاده از انگشت سبابه برای کنترل ورود اسکالپل (بام)‪ .‬برش با تیغه معکوس (وسو)‪ .‬برش رانشی‬
‫(پایین)‪.‬‬

‫کشش بافت در جهت مخالف و به طرفین هنگام برش رانشی‬

‫‪51‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫نامنظم شدن لبههای برش متعاقب برش قلممویی یا برش با زاویه کمتر از قائمه‪.‬‬

‫برش با قیچی‬
‫قیچی بافتها را با حرکت لبههای برنده بر روی یکدیگر میبرد‪ .‬این عمل بیشتر در نوک قیچی مشهود‬
‫است‪ .‬درواقع نوک قیچی برای برشهای دقیق کاربرد دارد‪ .‬برش بافت به کمک لبهها در نزدیکی مفصل‬
‫قیچی باعث وارد آمدن نیروهای نامنظم و له شدن بافت میشود‪ .‬از قیچی متز برای برش بافتهای ظریف و‬
‫کندکاری استفاده میشود‪ .‬از قیچی مایو برای برش بافتهای سخت و ضخیم استفاده میشود‪ .‬اسکالپل‬
‫بیشتر برای برش بافتهای سخت و تحت کشش استفاده میشود‪ ،‬درحالیکه قیچی برای برش بافتهای‬
‫سست بکار میرود‪.‬‬
‫روشهای در دست گرفتن قیچی‬
‫الف‪ -‬سه پایهای (‪ :)wide base tripod grip‬برش معمول با قیچی با این روش در دست گرفتن اعمال‬
‫میشود‪ .‬در این روش انگشتان انگشتری و شست در حلقههای قیچی قرار گرفته و انگشت سبابه هدایت‬
‫قیچی را به عهده دارد‪.‬‬
‫ب‪ -‬در دست گرفتن به کمک انگشت انگشتری و برجستگی پایه شست ( ‪thenar eminence/ring‬‬
‫‪ :)finger grip‬در این روش انگشت انگشتری در یک حلقه قیچی جای میگیرد و حلقه دیگر به سطح‬
‫داخلی عضالت پایه انگشت شست تکیه داده میشود‪ .‬در این روش نیروی کافی برای برش اعمال نمیشود‪.‬‬
‫ج‪ -‬گرفتن معکوس به روشهای ‪ backhand thumb/ring finger‬و ‪backhand thumb/index‬‬
‫‪ finger‬که هردو برای برشهای معکوس بافتی کاربرد دارند‪.‬‬

‫‪61‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫انواع روشهای در دست گرفتن قیچی‪.‬‬

‫انواع برش با قیچی‬


‫الف‪ -‬برش قیچی (‪ :)scissor cutting‬در این روش از نوک قیچی برای برشهای کوتاه بافتی استفاده‬
‫میشود‪ .‬در هنگام برش نباید آروارههای قیچی کامالً بسته شود زیرا لبههای برش نامنظم و ناهموار میشود‪.‬‬
‫بافت بین دو لبه برنده قیچی قرار داده شده و با حرکت دادن آروارهها بهنحویکه کامالً بسته نشوند‪ ،‬قیچی‬
‫به جلو حرکت داده میشود‪ .‬کاربرد آن در ماهیچه‪ ،‬تاندون و اندامهای توخالی است‪.‬‬
‫ب‪ -‬برش رانشی (‪ :)push cutting‬این روش برای برشهای بلند بافتی استفاده میشود‪ .‬برش ابتدایی‬
‫داده شده‪ ،‬سپس قیچی بهصورت نیمه بسته در برش قرار داده میشود و بهطرف جلو حرکت داده میشود‪.‬‬
‫در این روش با یک حرکت مداوم و پیوسته (شبیه به برش پارهه توسو بزازها) بافت بریده میشود‪ .‬کاربرد‬
‫آن در برش پرده جنب‪ ،‬صفاق و پری کارد است‪.‬‬
‫ج‪ -‬کندکاری (‪ :)blunt dissection‬کند کاری با کارگذاری تیغههای بسته قیچی بین میههای بافتی‬
‫بهصورت موازی با رشتههای بافتی‪ ،‬و سپس باز کردن دستههای قیچی اعمال میشود‪ .‬در این روش قبل از‬
‫بستن آروارههای قیچی باید از بین فیبرهای بافتی خارج شود تا صدمهای به بافتهای حساس عمقی وارد‬
‫نشود‪ .‬موارد مصرف آن در جراحی دامپزشکی بسیار است‪ .‬تشریح (‪ )dissection‬ساختارهای آناتومیک مانند‬
‫تودههای عضالنی‪ ،‬تشریح عروق خونی و اعصاب از هربی و بافتهای پیوندی‪ ،‬آزادسازی هسبندگیها و برش‬
‫شبکهای (‪ )grid incision‬ازجمله کاربردهای آن است‪.‬‬

‫کندکاری با قیچی‬

‫‪69‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫روشهای در دست گرفتن سوزنگیر‬


‫الف‪ -‬به کمک انگشتان شست و انگشتری (‪ :)thumb/ring finger grip‬مشابه روش در دست گرفتن‬
‫سهپایه قیچی است‪ .‬رایجترین روش در دست گرفتن سوزنگیر است‪ .‬در این روش انگشت سبابه پشت مفصل‬
‫سوزنگیر قرار گرفته‪ ،‬آن را حمایت کرده و به سمت بافت فشار میدهد‪ .‬دو انگشت دیگر نیز باز و بسته شدن‬
‫قفل سوزنگیر را کنترل میکنند‪ .‬پنسهای خونبند نیز به این روش گرفته میشوند‬
‫ب‪ -‬کفدستی (‪ :)palm grip‬بخیههای سرتاسری با این روش در دست گرفتن بهراحتی زده میشوند‪.‬‬
‫این روش برای سوزنگیرهای ماتئو کاربرد دارد‪.‬‬

‫روشهای نگهداشتن سوزنگیر‬

‫روشهای نگهداشتن پنس خونبند‬

‫روش گرفتن پنس شستی‬

‫‪67‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫عالئم دست برای گرفتن ابزار از دستیار جراحی‬


‫ازآنجاییکه اصومً باید در اتاق عمل صحبت کردن به کمترین میزان مزم باشد‪ ،‬جراح برای گرفتن ابزار از‬
‫دستیار از عالیم دست استفاده میکند که در تصاویر زیر نشان داده شدهاند‪.‬‬

‫عالیم دست برای گرفتن اسکالپل‪ ،‬قیچی‪ ،‬سوزنگیر‪ ،‬پنس شستی‪ ،‬خونبند‪ ،‬و نخ بخیه (از بام و راست به پایین و هپ)‬

‫مراقبت از بافتها در حین جراحی‬


‫اهمیت بهکارگیری روشهای آتروماتیک در جراحی کمتر از رعایت آسپسی در جراحی نیست‪ .‬در صورت‬
‫وارد آمدن صدمه بافتی ریرضروری و شدید در حین جراحی‪ ،‬التهاب حاصله تأثیر هشمگیری در التیام ایجاد‬
‫خواهد نمود‪ .‬با مرور آناتومی موضع قبل از جراحی‪ ،‬میتوان صدمات بافتی را به حداقل رسانید‪ .‬باید از ابزار‬
‫برنده کامالً تیز استفاده نمود تا از صدمات بافتی ریرضروری اجتناب شود‪ .‬تشریح زیاده از حد و ریرضروری‬
‫بافتها باعث بروز فضای مرده و تولید سروما میشود‪ .‬ازآنجاییکه بافتها پهلوبهپهلو ترمیم میشوند نه انتها‬
‫به انتها‪ ،‬شکاف جراحی باید طول کافی داشته باشد تا بافتها بهخوبی در معرض دید جراح قرار گیرند‪ .‬یعنی‬
‫بلند یا کوتاه بودن طول برش تاثیری در مدت زمان التیام بافت ندارد‪ .‬شکاف کوهک بافتهای عمقی را‬
‫بهخوبی در معرض دید جراح قرار نداده و نیاز به اعمال کشش بافتی زیاد و ترومای بافتی را اجتنابناپذیر‬
‫میسازد‪ .‬همچنین خونبندی ناکافی و صدم سهوی به بافتهای حساس را محتمل میسازد‪ .‬متأسفانه افراد‬
‫‪63‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ناآگاه همواره عملکرد جراح را از روی طول برشی که میزند قضاوت میکنند و به گفت سراسر نادرست‬
‫«جراحان بزرگ باید برشهای کوهکی بزنند» استناد میکنند‪ .‬با تأسف بیشتر‪ ،‬نگارنده بارها دیده است که‬
‫برخی از کسانی نیز که اقدام به جراحی میکنند‪ ،‬برای خوشایند دامدار اصول حرفهای خود را زیر پا گذاشته‬
‫و سعی میکنند بهصورتی ریرعلمی جراحی را با طول برش کوتاهتر انجام دهند‪ .‬معذلک‪ ،‬ثابت شده است که‬
‫معمومً این افراد «جراحی» انجام نداده و صرفاً به بریدن و دوختن موضع پرداخته و از دامدار هزین جراحی‬
‫انجام نیافته را مطالبه میکنند! بنابراین به نظر میرسد که گفت فوق را باید بدینصورت اصالح نمود که‪:‬‬
‫«جراحان بزرگ‪ ،‬برش را بهاندازۀ موردنیاز میزنند»‪ ،‬و نه کمتر‪ .‬البته در مورد جراحیهای با کمترین تهاجم‬
‫(‪ )minimally invasive surgeries‬مانند جراحیهای مپاروسکوپیک یا آرتروسکوپیک‪ ،‬موضوع فرق‬
‫میکند و در این موارد باید کوهکترین برش موردنیاز و فقو برای عبور دوربین و ابزار آندوسکوپی زده شود‪.‬‬
‫گرفتن بافتها با پنس شستی بر انگشت ارجح است‪ .‬کنترل بافت به کمک پنس ظریفتر بوده و وسعت‬
‫دید در موضع بیشتر میشود‪ .‬استفاده از انگشت‪ ،‬موضع جراحی را از دید جراح میپوشاند‪ .‬معمومً پنس‬
‫شستی بهصورت مدادی در دست گرفته میشود‪ .‬در صورت نیاز میتوان از پنسهای آلیس یا ببکاک نیز‬
‫استفاده نمود‪ .‬برای ثابت سازی بافتها میتوان از موارد زیر نیز استفاده نمود‪ :‬انگشتان جراح برای انسداد‬
‫موقت و ثابت سازی حلقههای روده در انتروتومی یا انترکتومی؛ پنسهای خودکار مانند پنس رودهگیر در‬
‫جراحیهای بلندمدت؛ بخیههای نگهدارنده (‪ )stay sutures‬که برای ثابت سازی یا جابجا کردن لبههای‬
‫بافتی کاربرد دارند‪ .‬این بخیهها به نحوی بر روی بافت موردنظر زده میشوند که دو رشته نخ بخیه‬
‫مورداستفاده بلند باقی مانده و بهراحتی توسو جراح یا کمک جراح قابل جابجا شدن باشند‪ .‬برای بخیه‬
‫نگهدارنده باید از نخ نازک استفاده نمود‪ ،‬همچنین حداقل ممکن از بافت توسو بخیه گرفته شود تا ترومای‬
‫بافتی به حداقل برسد‪ .‬در حین مپاروتومی یا توراکوتومی باید ساختارهای حاشیهای با گاز استریل پوشانده‬
‫شوند تا از آلودگی احتمالی آنها جلوگیری شود‪ .‬میتوان از اسفنجهای مخصوص مپاروتومی یا حوله مرطوب‬
‫نیز استفاده نمود‪ .‬برای ثابت سازی و عقب کشیدن ساختارهای حساس عروقی و عصبی در حین جراحی‪،‬‬
‫میتوان پس از آزادسازی آنها از بافتهای پیرامون‪ ،‬به کمک یک حلقه درن پن رُز آنها را جابجا نمود‪.‬‬

‫اصول هفتگانۀ جراحی هالستد‬


‫این اصول که در اواخر قرن نوزدهم توسو جراح مشهور دکتر ویلیام استوارت هالستد پیشنهاد شدهاند‪،‬‬
‫هنوز هم بهعنوان کلید جراحی موفق شناخته میشوند و عبارتاند از‪:‬‬
‫‪ -9‬دستکاری مالیم بافتها‬
‫‪ -7‬خونبندی دقیق‬
‫‪ -3‬حفظ خونرسانی‬
‫‪ -4‬تکنیک آسپتیک اکید‬
‫‪ -5‬حداقل کشش بافتها هنگام بخیه‬
‫‪ -6‬همدهانی دقیق بافتها‬
‫‪ -5‬حذف فضای مرده‬

‫‪64‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫خونریزی و خونبندی‬
‫خونریزی میتواند باعث مرگومیر ناشی از شوک‪ ،‬کمخونی‪ ،‬ممانعت از دیدن محل عمل و تشکیل سرمای‬
‫پس از عمل شود‪ .‬هموستاز یا خونبندی فرآیندی پیچیده است که شامل فعال شدن پالکتها و فاکتورهای‬
‫انعقادی میشود‪ .‬خونبندی امکان دید مناسب در طول عمل را فراهم میکند و از خونریزی کشنده‬
‫جلوگیری میکند‪ .‬با خونبندی مناسب التیام بافت بهبود یافته و خیز بعد از عمل و خطر عفونت کاهش‬
‫مییابد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬احتمال مرگ بعد از عمل در اثر کاهش حجم خون یا افت فشارخون کم میشود‪.‬‬

‫فیزیولوژی خونبندی‬
‫نقش اندوتلیوم عروقی‬
‫اندوتلیوم سالم و دستنخورده خاصیت ضد پالکت‪ ،‬ضد انعقاد و فیبرینولیتیک دارد‪ .‬نخستین پاسخ رگ‬
‫خونی به آسیب‪ ،‬انقباض است که از طریق سیگنالینگ موضعی سلولهای اندوتلیال آسیبدیده تحریک‬
‫میشود‪ .‬انقباض سریع عروق از هدر رفتن خون جلوگیری میکند و تشکیل سریع فیبرین را تشدید میکند‪.‬‬
‫هنگامیکه آسیب عروق رخ میدهد‪ ،‬سلولهای اندوتلیال میتوانند فاکتور بافتی و فاکتور ‪( 8‬فون ویلبراند) را‬
‫آزاد کنند که هسبندگی پالکتها را تقویت میکنند‪.‬‬

‫پالکتها و خونبندی اولیه‬


‫برهمکنش پالکتهای فعالشده با زیر اندوتلیوم در معرض قرارگرفته عروق اساس خونبندی اولیه است‪.‬‬
‫پالکتها همچنین نقش مهمی در خونبندی ثانویه دارند‪ :‬پس از فعال شدن‪ ،‬دهار تغییرات ساختاری‬
‫میشوند و محلهای اتصال خود را در معرض عوامل انعقادی قرار میدهند‪ .‬پالکتها پس از اتصال به‬
‫اندوتلیوم بهسرعت تغییر شکل میدهند و میه مؤثری در فاز هسبندگی فراهم میکنند که منجر به ایجاد‬
‫پالک پالکتی اولیه (خونبندی اولیه) میشود‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫خونبندی ثانویه و مدلهای انعقادی‬


‫خونبندی ثانویه شامل فعال شدن فاکتورهای انعقادی محلول و درنتیجه تشکیل لخته فیبرین پایدار‬
‫است‪ .‬مدل سنتی آبشار انعقادی‪ ،‬انعقاد را به مسیرهای درونی‪ ،‬بیرونی و مشترک تقسیم میکند‪ .‬الگوی‬
‫انعقادی مبتنی بر سلول که اخیراً مطرح شده است نشان میدهد که این مسیرهای سنتی کامالً بههمپیوسته‬
‫و وابسته به سیگنالهای سلولی و گیرندهها هستند‪.‬‬

‫آبشار انعقادی سنتی‬


‫مسیر داخلی با فعال شدن فاکتور ‪( 97‬فاکتور هاگمن) و متعاقباً فاکتور ‪ 99‬در سطح پالکتهای‬
‫فعالشده آراز میشود‪ .‬فاکتور ‪ 99‬فعال بهنوبه خود فاکتور ‪ 1‬را با حضور یونهای کلسیم فعال میکند‪.‬‬
‫فاکتور ‪ 1‬فعال سپس در حضور یونهای کلسیم به فاکتور ‪ 93‬فعال پیش انعقادی متصل میشود‪ .‬این‬
‫مجموعه است که مسیر انعقاد مشترک را فعال میکند‪ .‬مسیر بیرونی مسیر اصلی برای شروع انعقاد است و‬
‫با فعال شدن فاکتور ‪ 5‬توسو فاکتور بافتی موجود در فیبروبالستها آراز میشود‪ .‬مجموعه فاکتور ‪ 5‬فعال و‬
‫فاکتور بافتی‪ ،‬فاکتور ‪ 91‬را فعال میکند که به مسیر مشترک منتهی میشود‪ .‬مسیر مشترک با فعال شدن‬
‫فاکتور ‪ 91‬آراز میشود که در حضور فاکتور ‪ 5‬فعال‪ ،‬یونهای کلسیم و فسفولیپید پالکتی‪ ،‬پروترومبین‬
‫(فاکتور ‪ )7‬را به ترومبین (فاکتور ‪ 7‬فعال) تبدیل میکند‪ .‬در مرحله آخر تشکیل لخته‪ ،‬ترومبین فیبرینوژن‬
‫را به فیبرین تبدیل میکند‪ .‬فاکتور ‪ 93‬فعال لختههای فیبرین را با اتصال رشتههای مونومر فیبرین در‬
‫حضور یونهای کلسیم تثبیت میکند‪.‬‬

‫مدل مبتنی بر سلول (برای مطالعه)‬


‫خونبندی فیزیولوژیک در سه فاز تداخل کننده رخ میدهد‪ :‬آراز‪ ،‬تقویت و گسترش‪ .‬مسیرهای انعقادی‬
‫داخلی و بیرونی نیز در این مدل گنجانیده شدهاند‪ ،‬اما کامالً بههمپیوستهاند‪.‬‬
‫آراز‪ :‬هنگامیکه آسیب در اندوتلیوم ایجاد شد‪ ،‬سلولهای حامل فاکتور بافتی مانند فیبروبالستها به‬
‫خون وارد شده و انعقاد خون آراز میشود‪ .‬فاکتور بافتی آرازگر اصلی انعقاد است و اولین مراحل انعقاد‬
‫محدود به رشای سلولی است‪ .‬فاکتور ‪ 5‬در پالسما وجود دارد و برای اتصال به فاکتور بافتی در دسترس‬
‫‪66‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫است که این اتصال منجر به فعال شدن فاکتور ‪ 5‬میشود‪ .‬ترکیب فاکتور بافتی‪ -‬فاکتور ‪ 5‬فعال سپس‬
‫فاکتور ‪ 5‬و فاکتور ‪ 1‬را فعال میکند‪ .‬اگرهه فاکتور ‪ 91‬فعال در پالسما ریرفعال میشود‪ ،‬فاکتور ‪ 91‬فعالی‬
‫که به رشا متصل شده باشد میتواند با فاکتور ‪ 5‬فعال ترکیب شود تا مقادیر کمی ترومبین تولید کند‪.‬‬
‫تقویت‪ :‬هنگامیکه مقدار کمی ترومبین (فاکتور ‪ 7‬فعال) در مرحله آراز تشکیل شد‪ ،‬فرآیند انعقاد‬
‫میتواند به سطح پالکت منتقل شود‪ .‬هسبندگی‪ ،‬فعالسازی و تجمع پالکتها‪ ،‬همراه با تجمع کوفاکتورهای‬
‫فعال‪ ،‬فاز تقویت را تشکیل میدهند‪ .‬برخی پالکتها قبالً به محل آسیب هسبیدهاند‪ ،‬اما ترومبین پالکتها‬
‫را بهطور کامل فعال میکند‪ .‬در طی فعال شدن پالکتها‪ ،‬فاکتور ‪ 5‬به سطح پالکت حرکت میکند و توسو‬
‫ترومبین و فاکتور ‪ 91‬فعال کامالً فعال میشود‪ .‬ترومبین به فاکتور فون ویلبراند امکان تحریک هسبندگی‬
‫پالکت را میدهد‪ .‬فاکتور ‪ 8‬به سطح پالکت متصل شده و برای ادامه مرحله گسترش انعقاد در دسترس‬
‫است‪ .‬فاکتور ‪ 99‬نیز توسو ترومبین بر روی سطح پالکت فعال میشود‪.‬‬
‫گسترش‪ :‬همتافتهای انعقادی روی سطح پالکتهای فعالشده جمع میشوند و درنتیجه تولید مقادیر‬
‫زیادی ترومبین میکنند که منجر به گسترش فرایند انعقاد میشود‪ .‬فاکتور ‪ 1‬فعال از طریق انتشار میتواند‬
‫به سطح پالکت برسد‪ .‬فاکتور ‪ 1‬توسو فاکتور ‪ 99‬فعال بر روی سطح پالکتها نیز فعال میشود‪ .‬فاکتور ‪1‬‬
‫فعال و فاکتور ‪ 8‬فعال بهعنوان همتافت تناز (‪ )tenase‬ترکیب شده و متعاقباً فاکتور ‪ 91‬را روی سطح پالکت‬
‫فعال میکنند‪ .‬فاکتور ‪ 91‬فعال و فاکتور ‪ 5‬فعال ترکیب میشوند تا همتافت پروترومبیناز ایجاد کنند که‬
‫باعث افزایش ترومبین میشود‪.‬‬

‫روشهای خونبندی‬
‫کاهش جریان خون‬
‫فشار ‪ /‬تامپوناد‬
‫خونریزی جزئی ممکن است با ‪ 7‬تا ‪ 3‬دقیقه فشار مالیم با یک تامپون جراحی متوقف شود‪ .‬پس از‬
‫تشکیل لخته‪ ،‬باید تامپون بهآرامی جدا شود تا از تخریب لختهها جلوگیری شود‪ .‬خیساندن تامپون با سرم‬
‫فیزیولوژی قبل از برداشتن نیز میتواند به جلوگیری از تخریب لخته کمک کند‪.‬‬

‫‪65‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫لیگاتور‬
‫رگهای بزرگتر باید لیگاتور شوند‪ ،‬یعنی با استفاده از نخ بخیه جذب شونده به دور رگ هند گره مربع‬
‫زده شود (لیگاتور ساده)‪ .‬برای عروق بزرگتر‪ ،‬بهویژه شریانها لیگاتور مضاعف توصیه میشود‪ .‬برای جلوگیری‬
‫از لغزش لیگاتور در انتهای رگهای بزرگتر از لیگاتور ترانسفیکساسیون (ترانس) استفاده میشود‪ .‬در این‬
‫نوع لیگاتور‪ ،‬سوزن از دیواره رگ عبو داده شده و در یک سمت یک گره ساده زده میشود‪ ،‬سپس دو انتهای‬
‫نخ به سمت مقابل رگ رفته و هند گره مربع زده میشود‪ .‬استفاده از کوهکترین نخ بخیه ممکن برای‬
‫بستن رگ باعث افزایش امنیت گره میشود‪ .‬از گره جراح نباید برای بستن رگ استفاده شود‪.‬‬

‫گیرههای مخصوص لیگاتور‬


‫این گیرهها (مانند ‪ hemoclips‬یا ‪ )ligoclips‬را میتوان برای لیگاتور کردن عروق استفاده نمود و‬
‫بهخصوص در مواقعی که دسترسی به رگ دشوار باشد یا هندین رگ کوهک نیاز به لیگاتور داشته باشند‪.‬‬
‫هرهند‪ ،‬استفاده از آنها در رگهایی که قطرشان بزرگتر از ‪ 99‬میلیمتر باشد توصیه نمیشود‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫پنس خونبند‬
‫ازآنجاییکه کاربرد پنس خونبند بر روی عروق باعث له شدن آن و فعال شدن روند خونبندی میشود‪،‬‬
‫استفاده از پنس خونبند زمانی مجاز است که ترمیم رگ مدنظر نباشد‪ .‬پنسهای هالستد ظریف و کلی برای‬
‫عروق کوهک و انواع کرایل‪ ،‬اکسنر و کارمالت برای عروق بزرگتر تا تودههای عروقی و بافتی کاربرد دارد‪.‬‬
‫خونبند عروق را مسدود کرده و بهطور موقت خونریزی را متوقف میکند‪ .‬صدمهای که پنس خونبند به‬
‫دیواره عروق میزند به حدی است که سازوکار فیزیولوژیک تولید لخته را فعال میکند‪ .‬خونبندی قطعی به‬
‫کمک پنس خونبند ناشی از له کردن عروق یا له کردن توأم با هرخش عروق تنها محدود به عروق خونی‬
‫کوهک و کمفشار است‪ .‬کالمپ کردن این عروق با پنس خونبند به مدتزمان کافی ایجاد ترومبوز در عروق‬
‫میکند‪ .‬در عروق بزرگ این روش تنها ایجاد خونبندی موقت میکند و میبایست برای خونبندی قطعی از‬
‫لیگاتور یا کوتری استفاده نمود‪ .‬همواره باید کوهکترین پنس خونبند جهت خونبندی بکار رود‪ .‬استفاده از‬
‫پنسهای خونبند منحنی بر مستقیم ارجح است‪.‬‬
‫برای بستن عروق کوهک و سطحی نوک پنس خونبند باید به سمت رگ باشد‪ ،‬یعنی پنس عمود به‬
‫سطح خونریزی کننده قرار گیرد‪ .‬باید خونبند به نحوی کار گذاشته شود که پس از کارگذاری به جانب‬
‫برش بیفتد و سطح مقعر آن به سمت بافت (سطح بدن) باشد‪ .‬برای بستن عروق خونی عمقی‪ ،‬عروق بزرگ و‬
‫پایکهای عروقی پنس باید عمود به رگ به نحوی زده شود که سطح مقعر آن بهطرف انتهای قطعشده رگ‬
‫باشد‪ .‬به این شکل لیگاتور کردن رگ تسهیل میشود‪.‬‬

‫الکتروسرجری‬
‫الکتروکوتری با استفاده از گرمای ایجادشده توسو جریان الکتریکی مستقیم در یک الکترود یا پراب‪،‬‬
‫عروق کوهک را منعقد میکند یا بافت را میبرد‪ .‬در این روش جریان الکتریکی وارد بدن بیمار نمیشود‪ .‬ولی‬
‫الکتروسرجری به ایجاد گرما در داخل بافت با استفاده از جریان الکتریکی متناوب که از بافت عبور میکند‪،‬‬
‫گفته میشود‪ .‬الکتروسرجری بهطور گستردهای برای خونبندی عروق با قطر کمتر از ‪ 9/5‬تا ‪ 7‬میلیمتر‬
‫استفاده میشود‪ .‬رگهای بزرگتر باید به روشهای دیگر مبسته شوند‪ .‬ژنراتورهای الکتروسرجری میتوانند‬
‫انواع مختلفی از موج برای برش بافت یا انعقاد ایجاد کنند‪ .‬دستگاه الکتروسرجری به انواع تکقطبی یا‬
‫دوقطبی تقسیم میشود‪.‬‬
‫الکتروسرجری تکقطبی رایجترین روش الکتروسرجری است‪ .‬در این دستگاه جریان از یک الکترود فعال‬
‫(قطعه دستی) به بیمار و سپس به صفحه زمینی منتقل میشود‪ .‬برای کاهش خطر سوختگی باید از صفحه‬
‫زمینی بزرگی که در تماس خوبی با بدن بیمار در نزدیکی محل عمل قرار داشته باشد استفاده شود‪.‬‬
‫الکتروسرجری دوقطبی شامل استفاده از قطعه دستی پنس مانند است‪ .‬جریان بهجای عبور از بدن بیمار‪،‬‬
‫از یک نوک پنس به نوک دیگر از طریق بافتی که بین نوکها نگه داشته میشود عبور میکند‪ .‬در این حالت‬
‫صفحه زمینی مزم نیست‪ .‬الکتروسرجری دوقطبی در مواردی که انعقاد دقیق مزم است برای جلوگیری از‬
‫آسیب رسیدن به ساختارهای مجاور استفاده میشود‪.‬‬

‫‪61‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫منقبض کنندههای موضعی عروق‪ :‬اپی نفرین ‪ /‬آدرنالین ‪ /‬افدرین‬


‫از این مواد در دامپزشکی بهندرت برای مدیریت خونریزی ریرقابلدسترس منتشر مانند خونریزی از بینی‬
‫استفاده میشود‪ .‬معایب آن شامل جذب عمومی آنها است که تأثیراتی بر سیستم قلبی عروقی میگذارد یا‬
‫باعث انقباض عمومی عروق محیطی و آسیب ایسکمیک میشود‪.‬‬

‫کاهش فشارخون ‪ /‬هیپوترمی ‪ /‬کاهش خونرسانی‬


‫این پاسخهای فیزیولوژیک جریان خون را بهویژه در بافتهای محیطی کاهش میدهند و از این طریق‬
‫خونریزی در بافتهای محیطی کاهش مییابد‪ .‬از کاهش فشارخون و هیپوترمی میتوان برای کنترل‬
‫خونریزی هنگام عمل استفاده کرد‪ .‬برای مثال‪ ،‬از کیسههای یخ میتوان برای کاهش خونریزی منتشر از‬
‫بینی یا مخاط استفاده کرد‪ .‬بااینحال‪ ،‬خونریزی ممکن است بعد از عمل که دمای بدن و فشارخون افزایش‬
‫مییابد و حجم خون جبران میشود اتفاق بیفتد‪.‬‬

‫مواد خونبند موضعی‬


‫ژالتین‬
‫ژمتین هنگام تماس با خون متورم میشود‪ ،‬ولی عالوه بر آن بستری برای تشکیل رشته فیبرین نیز‬
‫فراهم میکند و لخته در بستر این فوم تثبیت میشود‪ .‬تصور میشود که جذب ژمتین در اثر التهاب‬
‫گرانولوماتوزی رخ میدهد‪ .‬این محصومت به دلیل اینکه مقرونبهصرفه هستند و با واکنشهای جانبی همراه‬
‫نیستند‪ ،‬در جراحیهای دامپزشکی بسیار استفاده قرار میشوند‪.‬‬

‫کالژن گاو‬
‫کالژن نوع ‪ 7‬گاو بهصورت ورقهها یا میکروفیبریلهای پودری موجود است‪ .‬کالژن نهتنها بهصورت‬
‫مکانیکی جلوی خونریزی را میگیرد‪ ،‬بلکه پاسخ پالکتی را نیز به آسیب عروقی افزایش میدهد و درنتیجه‬
‫سریعتر لخته ایجاد میشود‪ .‬نشان داده شده است که کالژن باعث افزایش تجمع پالکتی میشود‪ .‬نگرانیهای‬
‫استفاده از کالژن مربوط به عفونت‪ ،‬واکنش جسم خارجی‪ ،‬پاسخهای ایمنی و تورم است‪ .‬کالژن را میتوان‬

‫‪51‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫در دمای اتاق ذخیره کرد و در طی ‪ 8‬تا ‪ 91‬هفته در بدن جذب میشود‪ .‬کالژن نسبت به ژمتین مؤثرتر‬
‫است‪ ،‬اما گرانتر است و این باعث شده است که استفاده از آن در دامپزشکی محدود شود‪.‬‬

‫سلولز‬
‫مکانیسم خونبندی سلولز بهطور کامل درک نشده است‪ ،‬اما به نظر میرسد که سلولز اکسیده شده یک‬
‫لخته ژمتینی در تماس با خون ایجاد میکند‪ ،‬از این طریق یک سد مکانیکی در برابر خونریزی فراهم‬
‫میکند‪ .‬خاصیت اسیدی آن ممکن است باعث دناتوره شدن پروتئینهای خون و درنتیجه تحریک خونبندی‬
‫شود‪ .‬یکی از مزایای آن این است که ضد باکتری است‪ .‬در طی ‪ 7‬تا ‪ 6‬هفته جذب میشود‪.‬‬

‫موم استخوانی‬
‫موم استخوانی یک ترکیب استریل ساختهشده از موم زنبورعسل است‪ .‬خونبندی مکانیکی با مسدود‬
‫کردن سطح و اجازه دادن به ایجاد لخته حاصل میشود‪ .‬برخی مطالعات حاکی از افزایش خطر عفونت‪،‬‬
‫تشکیل آمبولی و واکنش مزمن جسم خارجی در موارد استفاده از موم استخوانی است‪ .‬مطالعات دیگر نشان‬
‫میدهند که موم استخوان از التیام استخوان جلوگیری میکند‪.‬‬

‫ترومبین‬
‫ترومبین (فاکتور ‪ )7‬با استفاده از مکانیسمهای طبیعی آبشار انعقادی‪ ،‬فعامنه فیبرینوژن را به فیبرین‬
‫تبدیل کرده و لخته ایجاد میکند‪ .‬نگرانیهایی در مورد تولید آنتیبادی در بدن بر ضد ترومبین ریرخودی‬
‫وجود دارد‪.‬‬

‫آلژیناتها‬
‫آلژیناتها بهصورت پانسمان زخم ساخته شدهاند و التیام زخم را تسریع میکنند‪ .‬بااینحال‪ ،‬آنها اثر‬
‫خونبندی نیز دارند‪ .‬در تماس با سرم فیزیولوژی یا مایعات بدن‪ ،‬یونهای کلسیم آزاد میشوند و بدین‬
‫ترتیب آبشار انعقادی فعال میشود‪ .‬از آلژینات برای پانسمان زخمهای با خونریزی اندک و برای جراحی‬
‫دندان استفاده شده است‪ .‬آلژیناتها برای استفاده داخل حفرهای (مانند شکم یا قفسه سینه) مناسب نیستند‬
‫زیرا باعث واکنش جسم خارجی میشوند‪.‬‬

‫فیبرین‬
‫پوششهای فیبرینی کامالً مستقل از توانایی لخته شدن بیمار کار میکنند و هم ترومبین و هم‬
‫فیبرینوژن را در محل جراحی فراهم میسازند‪.‬‬

‫‪59‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫عفونتهای جراحی و انتخاب آنتیبیوتیک‬


‫عفونتهای جراحی همچنان خطری جدی در جراحی دامپزشکی هستند‪ .‬آنتیبیوتیک تراپی نوین با کشف و‬
‫تولید انبوه پنیسیلین در سال ‪ 9149‬آراز شد‪ .‬امروزه استفاده گسترده از آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه در‬
‫بیماران جراحی منجر به جدی نگرفتن آسپسی جراحی و نیز ظهور باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیک شده‬
‫است‪ .‬شوربختانه انتخاب آنتیبیوتیک در بیشتر موارد بر پایه تعصب شخصی انجام میگیرد‪ ،‬نه بر پایه فلور‬
‫باکتریایی واقعی یا مورد انتظار‪ .‬آنتیبیوتیک تراپی را میتوان به دو نوع پیشگیرانه (پروفیالکتیک) یا درمانی‬
‫(تراپوتیک) تقسیم کرد‪ .‬انتخاب آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه باید بر اساس فلور باکتریایی مورد انتظار در‬
‫بافت هدف و الگوهای مقاومت پیشبینیشده آنها مطابق با دادههای آزمایشگاهی اخیر باشد‪ .‬انتخاب‬
‫آنتیبیوتیک درمانی بهتر است بر اساس نتایج کشت و حساسیت انجام شود‪ .‬بااینحال‪ ،‬این کار ارلب ممکن‬
‫نیست و انتخاب اولیه بر اساس فلور مورد انتظار انجام میشود تا پس از فراهم شدن نتایج کشت و حساسیت‬
‫اصالح شود‪ .‬مصرف نامناسب آنتیبیوتیکها ممکن است نهتنها به بیمار صدمه بزند بلکه باعث گسترش‬
‫باکتریهای مقاوم میشود که میتوانند به بیماران آینده آسیب بزنند‪.‬‬
‫بقای باکتری در میزبان بستگی به موارد زیر دارد‪ :‬حدت باکتریها‪ ،‬تعداد باکتریها‪ ،‬سیستم ایمنی‬
‫میزبان‪ ،‬و عوامل مربوط به زخم که باعث ریرفعال شدن دفاع میزبان میشوند (بهعنوانمثال‪ ،‬وجود لختههای‬
‫خون‪ ،‬بافت ایسکمیک‪ ،‬تجمع مایعات یا مواد خارجی)‪.‬‬
‫آنتیبیوتیک تراپی موفقیتآمیز نیاز به کاهش تعداد باکتریها به حدی دارد که دفاع میزبان بتواند با‬
‫آنها مبارزه کند‪ .‬با سیستم دفاعی مناسب میزبان‪ ،‬داروهای باکتریواستاتیک که سنتز پروتئین را کند‬
‫میکنند یا از تکثیر باکتریها جلوگیری میکنند‪ ،‬کافی هستند‪ .‬هنگامیکه سیستم دفاعی میزبان مختل‬
‫شود‪ ،‬ممکن است به آنتیبیوتیکهای باکتریوسید نیاز باشد‪ .‬آنتیبیوتیک باید باکتریها را بدون آسیب‬
‫رساندن به میزبان از بین ببرد‪ .‬هنگامیکه دوز موردنیاز برای از بین بردن باکتریها بیشتر از حد قابلتحمل‬
‫توسو میزبان باشد باکتریها نسبت به آن دارو مقاوم تلقی میشوند‪.‬‬
‫عواملی که به شکست آنتیبیوتیکی کمک میکنند عبارتاند از‪ :‬دوز‪ ،‬تکرار یا روش تجویز نامناسب؛ طول‬
‫ناکافی درمان؛ انتخاب نامناسب آنتیبیوتیک (بهعنوانمثال مبتنی بر نتایج کشت و حساسیت نباشد)؛ عدم‬

‫‪57‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫توانایی آنتیبیوتیک در برطرف کردن علت عفونت (مثالً اگر جسم خارجی یا ایمپلنت وجود داشته باشد)؛‬
‫عدم توانایی آنتیبیوتیک در رسیدن به بافت هدف در دوزهای کافی‪ .‬مقاومت باکتریایی؛ سرکوب ایمنی‬
‫میزبان؛ فارماکوکینتیک دارو؛ واکنشهای دارویی؛ آنتاگونیسم آنتیبیوتیکی؛ و تشخیصهای نادرست‪.‬‬

‫عوامل مؤثر در عفونت محل جراحی‬


‫طبقهبندی زخمهای جراحی‬
‫زخمهای جراحی بر اساس میزان آلودگی طبقهبندی میشوند تا به پیشبینی احتمال بروز عفونت کمک‬
‫کند‪ .‬عفونت باکتریایی یعنی داشتن بیش از ‪ 915‬باکتری در هر گرم از بافت‪ .‬منابع عفونتهای جراحی به‬
‫درونزا و برونزا تفکیک میشوند‪ .‬منابع درونزا شامل فلور پوست‪ ،‬رشاهای مخاطی‪ ،‬دستگاه گوارش و‬
‫عفونتهای موجود در محل جراحی (آبسهها‪ ،‬زخمهای باز) است‪ .‬منابع بروز زا شامل کارکنان‪ ،‬اتاق عمل و‬
‫ابزار جراحی‪ ،‬تجهیزات و مواد است‪.‬‬
‫طبقهبندی زخمهای جراحی‬
‫زخمهای ریر تروماتیک و ریر ملتهب جراحی که در آنها مجاری تنفسی‪ ،‬گوارشی‪،‬‬ ‫تمیز‬
‫ادراری‪-‬تناسلی‪ ،‬و حلقی‪-‬دهانی باز نشده باشند‪.‬‬
‫زخمهای جراحی که در آنها مجاری تنفسی‪ ،‬گوارشی‪ ،‬یا ادراری‪-‬تناسلی تحت شرایو‬ ‫تمیز‪-‬آلوده‬
‫کنترل شده و بدون آلودگی ریر معمول باز شده باشند؛ یا زخمهای تمیزی که در انها‬
‫درن گذاشته شده باشد‪.‬‬
‫زخمهای باز‪ ،‬تازه و تصادفی‪ ،‬جراحیهایی که در آنها محتویات گوارشی یا ادرار‬ ‫آلوده‬
‫عفونی به موضع ریخته شده باشد یا نقص عمدهای در تکنیک آسپتیک ایجاد شده‬
‫باشد‪.‬‬
‫زخمهای تروماتیک کهنه همراه با ترشحات هرکی‪ ،‬بافتهای مرده‪ ،‬یا اجسام خارجی؛‬ ‫کثیف‬
‫جراحیهایی که در آنها احشا سوراخ شده باشند یا آلودگی با مدفوع رخ دهد‪.‬‬

‫زخمهای تمیز تقریباً ‪ 3‬درصد عفونت گزارششده دارند‪ .‬در زخمهای تمیز‪-‬آلوده میزان عفونت ‪3/8‬‬
‫درصد است‪ .‬در زخمهای آلوده میزان گزارششده عفونت از ‪ 1‬تا ‪ 78/6‬درصد متغیر است‪ .‬در زخمهای کثیف‬
‫میزان عفونت بعد از عمل تقریباً ‪ 71‬درصد است‪.‬‬

‫عوامل مربوط به بیمار‬


‫افت فشارخون افت‪ :‬کاهش فشارخون در حین جراحی میزان عفونت محل عمل را ‪ 75‬برابر افزایش‬
‫میدهد‪.‬‬
‫اندوکرینوپاتیها‪ :‬ازجمله دیابت‪ ،‬هیپرادرنوکورتیسیسم و هیپوتیروئیدیسم منجر به افزایش خطر عفونت‬
‫محل عمل میشوند‪.‬‬

‫‪53‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫جنسیت‪ :‬هورمونهای آندروژنی ممکن است منجر به افزایش خطر ابتال به عفونت محل عمل در بیماران‬
‫نر شوند‪.‬‬
‫سایر عوامل مرتبو با بیمار‪ :‬عوامل بالقوه شامل هاقی‪ ،‬هیپوترمی‪ ،‬داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی‬
‫و از دست دادن خون است‪.‬‬

‫عوامل مربوط به عمل‬


‫موهینی محل جراحی‪ :‬موهینی محل برش باعث ایجاد ساییدگی میکروسکوپی در پوست میشود‬
‫باکتریها میتوانند در آن محلها تکثیر شوند‪ .‬برای به حداقل رساندن عفونت محل عمل‪ ،‬آمادهسازی پوست‬
‫باید بالفاصله قبل از عمل انجام شود و در صورت امکان زودتر از موعد انجام نشود‪.‬‬
‫زمان جراحی‪ :‬مدتزمان طومنی جراحی با سرکوب سیستم ایمنی بدن که با کاهش گذرای لنفوسیتها‬
‫همراه است‪ ،‬خطر ابتال به عفونت محل عمل را افزایش میدهد‪ .‬همچنین خطر عفونت محل عمل با افزایش‬
‫دستکاری بافت در جراحیهای طومنیمدت که باعث اختالل بیشتر سیستم ایمنی میشود افزایش مییابد‪.‬‬
‫تخمین زده شده است که هر ساعت جراحی اضافی خطر عفونت محل عمل را دو برابر میکند‪.‬‬
‫دستکاری بافت‪ :‬دستکاری صحیح بافت و استفاده درست از ابزار نیز در جلوگیری از عفونت مهم‬
‫هستند‪ .‬بافت آسیبدیده از رشد باکتریها پشتیبانی میکند و باعث اختالل در دفاع میزبان میشود‪.‬‬
‫همچنین در بافت آسیبدیده یا نکروزه میزان اکسیژن کاهش پیدا میکند که این امر رشد باکتریهای‬
‫بیهوازی را امکانپذیر میکند‪ .‬فاگوسیتوز و ایمنی هومورال با اختالل در یکپارهگی بافت در حین جراحی‬
‫بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد‪ .‬جراحان بیتجربه نسبت به جراحان باتجربه باعث ایجاد صدمات بیشتر در‬
‫بافت میشوند و درنتیجه احتمال عفونت افزایش مییابد‪.‬‬
‫مدتزمان بیهوشی‪ :‬هر ساعت بیهوشی خطر عفونت محل عمل را ‪ 31‬درصد افزایش میدهد‪.‬‬
‫شرایو اتاق عمل‪ :‬اصول تکنیک آسپتیک‪ ،‬استریلیزاسیون و ضدعفونی‪ ،‬آمادهسازی محیو جراحی‪،‬‬
‫پوشیدن گان و دستکش و آمادهسازی بیمار‪ ،‬محل عمل و تیم جراحی در جلوگیری از عفونت زخم جراحی‬
‫از اهمیت ویژهای برخوردار است‪.‬‬
‫ایمپلنتها‪ :‬ایمپلنتها مواد خارجی هستند که برای پشتیبانی‪ ،‬بازسازی و یا بهنوعی تقلید عملکرد یک‬
‫ساختار آناتومیک به کار میروند‪ .‬درمان آنتیبیوتیکی عفونت محل عمل در بیماران دارای ایمپلنت بهندرت‬
‫موفقیتآمیز است؛ مگر اینکه ایمپلنت برداشته شود؛ زیرا ایمپلنت از رسیدن داروها و مکانیسمهای دفاعی به‬
‫باکتریها جلوگیری میکند‪.‬‬

‫استفاده از آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه‬


‫استفاده پیشگیرانه از آنتیبیوتیکها در حین عمل یعنی دوره کوتاهی از تجویز از داروهای آنتیبیوتیک‬
‫بالفاصله قبل از عمل جراحی در بیماری که عفونت ندارد‪ .‬آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه باید در زمانی که‬
‫احتمال آلودگی بالقوه در محل جراحی وجود دارد‪ ،‬در محل حضور داشته باشند تا از رشد پاتوژنها‬
‫جلوگیری شود‪.‬‬

‫‪54‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫بایستی یادآوری کرد که آنتیبیوتیکها جایگزین روش آسپتیک مناسب‪ ،‬دستکاری دقیق و آتروماتیک‬
‫بافتها‪ ،‬خونبندی دقیق‪ ،‬استفاده مناسب از بخیهها‪ ،‬حفظ خون بیمار‪ ،‬از بین بردن فضای مرده‪ ،‬و هم دهانی‬
‫آناتومیکی بافتها نیستند؛ یعنی جراح بههی عنوان نباید به رعایت موارد گفتهشده بیتوجه باشد‪ ،‬به این‬
‫امید که آنتیبیوتیک خواهد توانست عفونتی را که در اثر این اهمالکاریها ایجاد میشود برطرف سازد‪ .‬این‬
‫تأکید نگارنده ازاینروست که بارها دیده است دانشجویان و حتی دامپزشکان اهمیتی به اصول جراحی نداده‬
‫و به آنتیبیوتیک بهعنوان عصایی جادویی مینگرند که خواهد توانست اشتباهات آنها را جبران سازد‪ .‬نتیجه‬
‫این شده است که میزان مقاومتهای میکروبی در حیوانات و حتی انسان به دلیل تجویز بیحسابوکتاب‬
‫آنتیبیوتیک توسو دامپزشکان ایرانی بهصورت وحشتناکی افزایش پیدا کرده است که زنگ خطری برای‬
‫نسل کنونی و نسلهای آینده است‪ .‬گفتنی ست که در کشورهای مترقی داروهای آنتیبیوتیکی جزو داروهای‬
‫تحت کنترل بوده و بدون نسخه معتبر امکان فروش ندارد‪.‬‬
‫زخمهای تمیز‪ :‬در اکثر جراحیهای تمیز آنتیبیوتیک پیشگیرانه مزم نیست؛ بهجز در موارد کاشت‬
‫ایمپلنت یا هنگامیکه اگر عفونت ایجاد شود میتواند فاجعهبار باشد‪.‬‬
‫زخمهای آلوده و تمیز‪-‬آلوده‪ :‬آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه برای جراحیهای آلوده و تمیز‪-‬آلوده کاربرد‬
‫دارد‪ .‬انتخاب آنتیبیوتیک باید بر اساس تجربه بالینی بهعالوه آنچه در مورد میکروبیولوژی بافتهای درگیر‬
‫شناخته شده است‪ ،‬باشد‪ .‬هدف‪ ،‬استفاده از آنتیبیوتیکی است که در برابر دستکم ‪ 81‬درصد از عوامل‬
‫بیماریزای احتمالی مؤثر باشد‪.‬‬
‫زخمهای کثیف‪ :‬زخمهای کثیف در زمان جراحی عفونی تلقی میشوند‪ .‬انتخاب آنتیبیوتیکهای‬
‫پیشگیرانه در این موارد کاربرد دارد و این انتخاب باید بر اساس ارگانیسمهای عفونی پیشبینیشده انجام‬
‫شود‪ .‬البته تجویز آنتیبیوتیک در این موارد را میتوان در دست درمانی طبقهبندی کرد‪ ،‬نه پیشگیرانه‪.‬‬
‫پاتوژنهایی که معمومً مسئول عفونت زخم بعد از عمل در دامهای کوهک هستند عبارتاند از گونههای‬
‫استافیلوکوک‪ ،‬اشریشیا کومی و گونههای پاستورم‪ .‬سفازولین بر تجمع پالکتی‪ ،‬مدتزمان خونریزی‪ ،‬تعداد‬
‫پالکتها‪ ،‬اندازه پالکتها‪ ،‬زمان پروترومبین‪ ،‬و زمان ترومبوپالستین فعالشده عوارض جانبی ندارد؛ بنابراین‬
‫گزینه مناسبی برای استفاده بهعنوان آنتیبیوتیک پس از عمل در سگهای مستعد به عوارض هموستاتیک‬
‫است‪ .‬آنتیبیوتیکهای پیشگیرانه داخل وریدی نباید زودتر از ‪ 31‬تا ‪ 61‬دقیقه قبل از عمل جراحی تجویز‬
‫شوند و باید حداکثر ‪ 74‬ساعت پس از عمل قطع شوند‪.‬‬

‫استفاده از آنتیبیوتیکهای درمانی برای عفونتهای موجود‬


‫استفاده درمانی از آنتیبیوتیکها بر قضاوت بالینی‪ ،‬دانستن مکانیسم عملکرد آنتیبیوتیک‪ ،‬و عوامل‬
‫میکروبیولوژیک مبتنی است‪ .‬هدف انتخاب دارویی است که بهطور انتخابی علیه میکروارگانیسمهای عفونی‬
‫احتمالی فعال باشد‪ ،‬دارای حداقل سمیت به میزبان باشد‪ ،‬باکتریها را در محل عفونت بکشد‪ ،‬بر سیستم‬
‫ایمنی میزبان تأثیر منفی نگذارد‪ ،‬و باعث ایجاد مقاومت نشود‪.‬‬

‫‪55‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫آنتیبیوتیک درمانی در موارد زیر کاربرد دارند‪ :‬بیماران جراحی با عفونت سیستمیک شدید (سپتی سمی‪،‬‬
‫باکتریمی)‪ ،‬هنگامیکه عفونت در محل جراحی یا حفرات بدن وجود داشته باشد (عفونت زخم‪ ،‬پیوتوراکس‪،‬‬
‫آبسه شکم)‪ ،‬و در جراحیهای آلوده یا کثیف‪.‬‬
‫بهطورکلی‪ ،‬آنتیبیوتیک تراپی قبل از جراحی آراز میشود و حداقل ‪ 7‬تا ‪ 3‬روز پس از رفع تمام عالئم‬
‫بالینی ادامه مییابد‪ .‬حداکثر مدتزمان درمان به سمیت دارو و بیماری تحت درمان بستگی دارد‪ .‬موفقیت‬
‫درمان با آنتیبیوتیک نخست با مشاهده پاسخ بیمار به مدت حداقل ‪ 7‬تا ‪ 3‬روز مشخص میشود‪ .‬اگر وضعیت‬
‫حیوان تا آن زمان بهبود نیافته باشد باید مشخص شود که آیا تشخیص اصلی صحیح است‪ ،‬نتایج کشت و‬
‫حساسیت دقیق است‪ ،‬پاتوژن به آنتیبیوتیک حساس است‪ ،‬از دوز‪ ،‬روش تجویز و فواصل تجویز مناسب‬
‫استفاده شده است‪ ،‬جسم خارجی یا مرکز عفونت درناژ نشده وجود دارد‪ ،‬عفونت جدیدی عفونت اصلی را‬
‫تحتالشعاع قرار داده است‪ ،‬و مکانیسم دفاعی میزبان بهشدت مختل شده است یا نه‪.‬‬
‫در بیشتر عفونتهای جراحی‪ ،‬آنتیبیوتیک درمانی برای اثربخشی نیاز به درمان کمکی دارد‪ .‬این‬
‫درمانهای کمکی عبارتاند از تخلیه انباشت سرم‪ ،‬هرک یا خون از زخمهای جراحی یا حفرههای بدن‪،‬‬
‫دبریدمنت همزمان بافتهای نکروزه‪ ،‬مواژ مداوم زخمهای عفونی‪ ،‬خارج کردن اجسام خارجی یا‬
‫ایمپلنتهای آلوده‪ ،‬از بین بردن سنگهای ادراری‪ ،‬خارج کردن هرک از آبسه شکمی‪ ،‬دبریدمنت‬
‫استئومیلیت مزمن‪ ،‬و تخلیه آرتریت هرکی‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫التیام زخم‬
‫مروری بر بافتشناسی پوست‬
‫پوست بزرگترین اندام بدن بوده و از اپیدرم و درم ساخته شده است‪ .‬اپیادرم اپیتلیاوم کاراتیندار مطباق‬
‫خارداری است که از اکتودرم منشأ گرفته و بیرونیترین میه پوست میباشاد‪ .‬ایان میاه دساتخوش الگاوی‬
‫منظمی از تکثیر‪ ،‬تمایز و کراتیندار شدن میشود‪ .‬اپیدرم توانایی تمایز به ضمایم گوناگونی همچون مو‪ ،‬ردد‬
‫عرق و سباسه‪ ،‬سُم‪ ،‬ناخن‪ ،‬پر‪ ،‬شاخ‪ ،‬و اندامهای ویژه ردهای را دارد‪ .‬اپیدرم از دو گونه یاختاه اولیاه سااخته‬
‫شده است‪ :‬کراتینوسیتها ]میه پایه (‪ ،)stratum basale‬میه خاردار (‪ ،)stratum spinosum‬میه داناهدار‬
‫(‪ ،)stratum granulosum‬میاه شافاف (‪ )stratum lucidum‬و میاه شااخی (‪ [)stratum corneum‬و‬
‫ریرکراتینوسیتها ]مالنوسیتها‪ ،‬یاختههای مِرکل (‪ ،)Merkel‬و یاختاههاای منگرهاانس (‪.[)Langerhans‬‬
‫درم یا کوریوم ریشه مزودرمی داشته و از بافت همبندی متراکم و نامنظم سااخته شاده اسات‪ .‬درم در زیار‬
‫رشای پایه قرار گرفته و تا هایپودرم گسترش مییابد‪ .‬در زیر درم میهای از بافت همبندی شل وجود دارد که‬
‫هایپودرم (‪ )hypodermis‬نامیده میشود و جزء پوست نیست‪ .‬هایپودرم همراه باا رشاتههاای امساتیک در‬
‫پیوستگی پوست به فاسیای زیرین و عضالت اسکلتی نقش دارد‪ .‬ساختار پایهای پوست در هماه پساتانداران‬
‫یکسان است‪ .‬هرهند در میان گونهها و در اعضای یک گونه ناهمگونیهایی در ضخامت اپیدرم و درم ناواحی‬
‫گوناگون بدن وجود دارد‪.‬‬

‫التیام زخم‬
‫زخم هنگامی پدید میآید که ساختار آناتومیک و کارکرد طبیعی بافات در پای جراحات از دسات بارود‪.‬‬
‫پاسخ ترمیمی به جراحت نخستین مکانیسم دفاعی میزبان است تا با حفظ یکپارهگی ساختاری بافت‪ ،‬سدی‬
‫فیزیکی در برابر عفونت پدیاد آورده و بافات آسایبدیاده را باه حالات طبیعای خاود بازگرداناد‪ .‬بازساازی‬
‫(‪ ،)regeneration‬جایگزینی ساختار ازدسترفته با ساختاری همانند آنچه که پیش از جراحت وجود داشت‬
‫بوده و با ترمیم (‪ )repair‬تفاوت دارد‪ .‬در جنین التیام همانندی نزدیکی با بازسازی داشاته و میازان انادکی‬
‫بافت جوشگاهی (‪ )scar‬پدید میآید‪ .‬ولی در بالغین‪ ،‬سرعت ترمیم فدای دقت آن شاده و بافات جوشاگاهی‬
‫‪55‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫پدید میآید‪ .‬تا زمانی که بافت جوشگاهی برای حفظ ساختار کافی بوده و از کاارکرد طبیعای انادام درگیار‬
‫جلوگیری نکند‪ ،‬فرایند التیام طبیعی در نظار گرفتاه مایشاود‪ .‬هرهناد‪ ،‬اگار بافات جوشاگاهی ناکاافی یاا‬
‫بیشازاندازه باشد‪ ،‬التیام زخم ریرطبیعی است‪ .‬التیام ریرطبیعای زخام گساترهای از بافاتساازی نااقص در‬
‫زخمهای دیابتیک تا بافت جوشگاهی بیشازحد در کلوئید (‪ ،)keloid‬سوختگیها‪ ،‬فیباروز ریاوی‪ ،‬و سایروز‬
‫کبدی را در برمیگیرد‪ .‬درک سازوکارهای بنیادی درگیر در التیام طبیعی زخم و پاسخ بافت به جراحات در‬
‫درمان و مدیریت جراحی حیاتی ست‪ .‬افزون بر این‪ ،‬روشن کاردن جنباههاای مولکاولی پاساخ جنینای باه‬
‫جراحت بافت‪ ،‬که به ترمیم بدون بافت جوشگاهی میانجامد‪ ،‬میتواند هشماندازی بارای درماانهاای ناوین‬
‫زخم فراهم کند‪.‬‬
‫التیام زخم فرایند بیولوژیکی هماهنگی ست که با جراحت بافت آرااز شاده و باا بازگردانادن یکپاارهگی‬
‫بافت به اوج خود میرسد‪ .‬سرانجامِ فرایند ترمیم در همه اندامها باهجاز اساتخوان و گااهی جراحاات کباد‪،‬‬
‫فیبروز و پدید آمدن بافات جوشاگاهی اسات‪ .‬التیاام زخام ساه مرحلاه دارد‪ :‬مراحال التهاابی (سوبساترا)‪،‬‬
‫پرولیفراتیو (فیبروبالستیک)‪ ،‬و بلوغ (ریمادلینگ)‪ .‬در هارهوب این مراحل‪ ،‬پانج رویاداد یاختاهای مهام رخ‬
‫میدهد‪ :‬آنژیوژنز‪ ،‬میتوژنز‪ ،‬کموتاکسی و تحرک‪ ،‬فیبروژنز‪ ،‬و ریمادلینگ‪ .‬در برخی از بخشبنادیهاا مرحلاه‬
‫دیگری به نام مرحله خونبندی نیز به این مراحل افزوده میشود‪ .‬خونبندی نخستین پاسخ به آسیب باافتی‬
‫و عروقی بوده و به انباشتگی پالکتها و ساختهشدن پالک پالکتی میانجامد‪.‬‬

‫مراحل التیام زخم‬


‫خونبندی‬
‫جراحت پوست معمومً سبب گسیختگی عروقی و خونریزی میشود‪ .‬برای کاهش از دسات رفاتن خاون‪،‬‬
‫عروق آسیبدیده دهار اسپاسم شده و پالکتها به محل آسیبدیده میهسبند‪ .‬در این حالت پالکتها فعال‬
‫شده و گروهی از فاکتورهایی را که در التیام زخم نقش دارند ترشح میکنند‪ .‬افزون بر ایان‪ ،‬جراحات باعاث‬
‫آزاد شدن فاکتورهای بافتی بهوسیله یاختههای اندوتلیال میشود‪ .‬در معرض قرار گرفتن کالژنِ زیر اندوتلیوم‬
‫و آزاد شدن فاکتورهای بافتی بیرونی‪ ،‬سامانه انعقادی را از مسیر بیرونی و درونی فعاال مایکنناد تاا لختاه‬
‫ساخته شود‪.‬‬
‫لخته پوششی موقتی برای زخم است و شبکهای برای مهاجرت یاختهها در طی فرایند التیاام مایساازد‪.‬‬
‫لخته از پالکتهایی ساخته شده است که با شبکهای از رشتههای بههمپیوسته فیبرین در بر گرفته شدهاناد‪.‬‬
‫این رشتههای فیبرینی از فیبرینوژن فعالشده بهوسیله ترومبین مشتق میشوند‪ .‬لخته همچنین مخزنی برای‬
‫سیتوکینها و فاکتورهای رشدی است که از پالکتهای فعالشاده آزاد مایشاوند‪ .‬ایان فاکتورهاا راهنماای‬
‫کموتاکتیکی برای فراخوانی یاختههای التهابی خون به محل زخم هساتند و فرایناد اپیتلیزاسایون‪ ،‬انقبااض‬
‫بافت همبندی‪ ،‬و آنژیوژنز را تحریک میکنند‪ .‬جزئیات خونبندی در فصل پیشین بیشتر توضایح داده شاده‬
‫است‪.‬‬

‫‪58‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫فاز التهابی‬
‫نخستین مرحله التیام زخم که فاز التهابی یا سوبسترا نامیده میشود‪ ،‬با جراحت باافتی آرااز مایشاود و‬
‫معمومً ‪ 16‬ساعت طول میکشد‪ .‬ویژگیهای کالسیک التهاب از دو هزار سال پیش شاناخته شادهاناد‪ .‬ایان‬
‫عالیم شامل گرمی‪ ،‬سرخی‪ ،‬درد‪ ،‬خیز‪ ،‬و از دست دادن کارکرد هستند‪ .‬مویرگهای نشتکننده اجازه جریان‬
‫اکسودا به بخش مجروح را میدهند‪ .‬سپس نوتروفیلها در اثر کموتاکسی مهاجرت کرده و به اندوتلیوم عروق‬
‫خونی کوهک میهسبند‪ .‬نوتروفیلها سرانجام از راه اندوتلیوم به فضای برون یاختهای مهااجرت مایکنناد‪.‬‬
‫نقش نوتروفیلها تجزیه یاختهها و واریزههای یاختهای و نیز فاگوسیتوز پاتوژنها ست‪ .‬این یاختهها کمابیش‬
‫شش ساعت باقی میمانند و به دلیل اینکه شمارشان در یک تا دو روز نخست افزایش مییابد‪ ،‬دائماً در زخم‬
‫جایگزین میشوند‪ .‬نوتروفیلها سرانجام با ماکروفاژها جایگزین میشوند‪ .‬ماکروفاژها نسابت باه نوتروفیالهاا‬
‫زمان بیشتری زنده میمانند و فعامنه بافت مرده و باکتریها را بیرون برده و شمارشان نیز باا پیشارفت فااز‬
‫التهابی افزایش مییابد‪ .‬ماکروفاژها با آزاد کردن سیتوکینها در آنژیوژنز‪ ،‬تکثیار فیبروبالساتهاا‪ ،‬و سااختن‬
‫کالژن که از روز سوم تا پنجم پس از پدید آمدن زخم رخ میدهد نقش دارند‪.‬‬

‫فاز پرولیفراتیو‬
‫دومین مرحله التیام فاز پرولیفراتیو یا فیبروبالستیک است‪ .‬فرایند وابسته به سیتوکین پلی میان التهااب‬
‫حاد و التیام واسطهای پدید میآورد که در زخمهای طبیعی از پایان مرحله نخست آراز شده و در روز ‪ 79‬به‬
‫پایان میرسد‪ .‬با ادامه آنژیوژنز‪ ،‬بستر زخم با بافت گرانولاه پار مایشاود‪ .‬بافات گرانولاه از فیبروبالساتهاا‪،‬‬
‫آنژیوبالستها‪ ،‬لکوسیتهای درگیر در التهاب‪ ،‬اکسودا‪ ،‬و بافت همبندی سست ساخته شده اسات‪ .‬گرهاه از‬
‫نام این مرحله آشکار نیست‪ ،‬ولی ماکروفاژها یاختههای رالب در آراز این مرحله هستند‪ .‬همانگونه که اشاره‬
‫شد‪ ،‬ماکروفاژها در نزدیکی پایان التهاب حاد فعال میشوند‪ .‬آنها از راه آزادسازی فاکتورهای رشد گونااگون‬
‫(فاکتور رشد فیبروبالست‪ ،‬فاکتور رشد مشتق از پالکت‪ ،‬فاکتور رشد اندوتلیوم عروقای) مایتوانناد آنژیاوژنز‬
‫زخم را کنترل کنند‪ .‬پس از روز پنجم‪ ،‬فیبروبالستها یاختههای رالب میشوند‪ .‬فیبروبالستها با کموتاکسی‬
‫تحریک به مهاجرت به درون ماتریکس گرانومر و درنهایت رِاپیتلیزاسیون زخم با کراتینوسیتهاا مایشاوند‪.‬‬
‫ساختار بافت پیوندی سست در طی این فرایند مستحکم شده و جمعشدگی زخم را تسهیل میکند‪.‬‬
‫فیبروبالستها پس از مهاجرت به ماتریکس لخته خونی‪ ،‬مااتریکس رنای از کاالژن خاود را مایساازند‪.‬‬
‫نزدیک به یک هفته پس از جراحت که لخته کامالً با فیبروبالستهاای فعاالشاده انباشاته شاد‪ ،‬بخشای از‬
‫فیبروبالستها تبدیل به میوفیبروبالست شده و همانند یاختههای عضالنی صاف مایشاوند‪ .‬ایان یاختاههاا‬
‫توانایی انقباض دارند‪ .‬انقباض یا جمعشدگی زخم در این مرحله باعث کشیده شدن پوست پیرامونی بهساوی‬
‫بستر زخم میشود‪ .‬این کار اندازه زخم را کاهش داده و به بسته شدن زودتر زخم کمک مایکناد‪ .‬حیواناات‬
‫پستاندار نسبت به انسان توانایی بیشتری برای انقبااض زخام دارناد‪ .‬بیشاتر پساتانداران (مانناد جونادگان‪،‬‬
‫گربهها‪ ،‬سگها‪ ،‬گوسفندها‪ ،‬و خرگوشها) دارای پانیکولوس کارنوسوس (‪ )panniculus carnosus‬هساتند‬
‫که میهای میوفاسیال در میان میههای هربی زیرپوستی و عضالت اساکلتی سات‪ .‬ایان میاه باعاث کااهش‬

‫‪51‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫مقاومت میان دومیه فاسیا شده و تحرکپذیری و انقباض پوست را افزایش میدهد‪ .‬میزان انقباض به انادازه‬
‫زخم و تحرک پوست بستگی دارد‪.‬‬
‫رِاپیتلیزاسیون از نخستین و مهمترین مراحل التیام زخم است که در بازیاابی کاارکرد محاافظتی پوسات‬
‫نقش دارد‪ .‬در التیام با مفهوم اولیه‪ ،‬که در آن لبههای زخم در کنار هم قرار میگیرند‪ ،‬فرایند راپیتلیزاسایون‬
‫در طی ‪ 48‬تا ‪ 57‬ساعت پس از جراحت کامل میشود‪ .‬در التیام با مفهوم ثانویه‪ ،‬ایان فرایناد بیشاتر طاول‬
‫میکشد‪ ،‬و نیاز به بازسازی درم دارد‪ .‬برای راپیتلیزاسیون‪ ،‬بایستی کراتینوسیتهای تمایزیافتاه در لباههاای‬
‫زخم از یاختههای کناری خود و رشای پایه جدا شده و در سطح زخم مهاجرت و تکثیر یابند‪.‬‬
‫آنژیوژنز‪ ،‬یا فرایند ساختهشدن عروق خونی جدید‪ ،‬در التیام زخم نقشی حیاتی دارد؛ زیارا امکاان انتقاال‬
‫یاختههای حیاتی و مواد رذایی را به زخم فراهم میکند‪ .‬فاکتور رشد اندوتلیوم عروقای (‪ )VEGF‬مهامتارین‬
‫فاکتور رشدی ست که در این فرایند مؤثر است و بهوسیله فیبروبالستها و ماکروفاژها ساخته میشود‪ .‬بافت‬
‫گرانوله که شبکهای رنی از عروق دارد در زخمهایی دیده میشود که با مفهوم ثانویه التیاام ماییابناد‪ .‬ایان‬
‫بافت با تقسیم یاختاههاای انادوتلیال عروقای سااخته مایشاود کاه باهوسایله پالکاتهاا و ماکروفاژهاا و‬
‫فیبروبالستها هدایت میشود‪.‬‬

‫فاز ریمادلینگ‬
‫ریمادلینگ یا بلوغ سومین مرحل التیام زخم است‪ .‬ریمادلینگ بافت جوشگاهی باعث اساتحکام زخام در‬
‫طی زمان میشود‪ ،‬ولی بافت میتواند تنها نزدیک به ‪ 81‬درصد قدرت کششی گذشته خود را بازیابد‪ .‬فرایناد‬
‫ریمادلینگ زخم ممکن است تا دو سال نیز طول بکشد‪ .‬در طی بلوغ زخم‪ ،‬کالژنازها فعامنه بافت جوشگاهی‬
‫را کاهش داده و پاکسازی میکنند‪ .‬این آنزیمها شامل متالوپروتئینازهای ماتریکس‪ ،‬پروتئینازها‪ ،‬کاتپساین‪،‬‬
‫و گلیکوزیداز هستند‪.‬‬

‫مدیریت بالینی زخمها‬


‫التیام با مفهوم اولیه‬
‫التیام با مفهوم اولیه در زخمهای بسته‪ ،‬که زخمهایی با لبههای مجاور هم هستند‪ ،‬رخ مایدهاد‪ .‬هناین‬
‫زخمهایی بیشتر در میههایی مطابق با سطوح طبیعی بافتی بسته میشوند‪ .‬بارای فعاال شادن ایان ناوع از‬
‫التیام‪ ،‬بخیههای عمقی در میههای رنی از کالژن مانند فاسیا و درم زده میشوند‪ .‬این میهها محکام باوده و‬
‫میتوانند بخیهها را با توان کششی فراوان نگه دارند‪ .‬به همین دلیل بسیاری از جراحان میه هربی زیرپوستی‬
‫را حتی در بیماران بسیار هاق نیز بخیه نمیزنند‪ .‬فضای مرده را میتوان با زهکش مکشی بسته از میان برد‪.‬‬
‫میزان جراحت بافتی و درجه آلودگی‪ ،‬مدت و کیفیت التیام را متأثر میکنند‪ .‬زخمهای کوهک و تمیزِ بسته‬
‫بهسرعت و با بافت جوشگاهی کمتری التیام مییابند‪ ،‬درحالیکه زخمهای بزرگ‪ ،‬باز و کثیف به آهستگی و با‬
‫بافت جوشگاهی فراوان التیام پیدا میکنند‪ .‬برای کاهش بافت جوشگاهی و خطر عفونات‪ ،‬بایاد خاونبنادی‬
‫دقیقی انجام شود‪ .‬این کار میزان هماتومی را که باید پاکسازی شود کااهش داده و بناابراین فااز التهاابی و‬
‫بافت جوشگاهی را کم میکند‪ .‬ازآنجاکه هماتوم محیو کشتی برای باکتریهاست‪ ،‬خونریزی کمتر نیز خطار‬

‫‪81‬‬
‫اصول جراحی دامپزشکی‬

‫عفونت را کاهش میدهد‪ .‬با کم کردن التهاب با تکنیاک اساتریل و خاونبنادی مناساب‪ ،‬التیاام باهوسایله‬
‫فیبروبالستهای فعالشده زودتر آراز شده و زمان التیام کاهش مییابد‪ .‬بافت جوشگاهی کوهکتار جراحای‬
‫هنگامی به دست میآید که لبههای زخم تروما نداشته و التهاب حاصله کمتر باشد‪ .‬ازآنجاکه نخ بخیه جسام‬
‫خارجی است‪ ،‬میتواند پاسخ ایمنی پدیاد آورده و احتماال عفونات بیشاتر گاردد‪ .‬اماروزه فیبارین و دیگار‬
‫هسبهای زیستی برای بستن زخمها ارائه شدهاند که مزیتشان ایجاد بافت جوشگاهی کمتر است‪ .‬التیاام باا‬
‫مفهوم اولی بدون عارضه در عرض ‪ 74‬تا ‪ 48‬ساعت اپیتلیومدار میشود‪ .‬در این هنگام‪ ،‬زخم آببنادی شاده‬
‫است و پوست را میتوان شستشو داد‪ .‬این کار در دوره پس از عمل دارای مزایای فیزیولوژیکی بوده و سرم و‬
‫خون باقیمانده را از سطح زخم میزداید‪.‬‬

‫التیام با مفهوم ثانویه‬


‫زخمهای باز با همان فرایندهای پایهای التهاب‪ ،‬پرولیفراسیون‪ ،‬و بلوغ که در زخمهای بسته دیده میشود‬
‫التیام مییابند‪ .‬تفاوت عمده این است که هرکدام از این مراحل‪ ،‬بهویژه فاز پرولیفراتیو طاومنیتار اسات‪ .‬در‬
‫این زخمها ساختهشدن بافت گرانوله و انقباض بیشتر است‪ .‬در این حالت‪ ،‬لباههاای زخامِ بااز باه همادیگر‬
‫نرسیده و از هم فاصله دارند؛ بنابراین یاختههای اپیتلیال باید مسافتی طاومنیتار مهااجرت کنناد‪ .‬پایش از‬
‫اپیتلیزاسیون‪ ،‬باید ماتریکسی موقت وجود داشته باشد و بافت گرانوله ساخته شاود‪ .‬بساته باه جاای زخام و‬
‫عامل پدیدآورنده آن‪ ،‬میزان متغیری باکتری‪ ،‬واریزههای بافتی‪ ،‬و التهاب وجود دارد‪ .‬عفونت همراه با التهااب‬
‫مزمن میتواند ترمیم را دهار مشکل کرده و زخم در حاال التیاام را باه زخمای التیاامناپاذیر تبادیل کناد‪.‬‬
‫سازوکارهای مولکولی دقیقی که باعث این کار میشوند ناشناخته ماندهاند‪ .‬در التیام با مفهوم ثانویه بساتری‬
‫از بافت گرانوله طی فاز پرولیفراتیو پدید میآید‪ .‬اگر عفونت وجود نداشته باشد و مسااحت زخام باه میزانای‬
‫باشد که التیام در عرض دو تا سه هفته کامل نشود‪ ،‬باید پیوند نیم یا تمام ضخامت به کار برده شود‪ .‬پیوندها‬
‫به بافت گرانوله هسبیده و سرعت التیام را افزایش میدهند‪ .‬جاهای دهنده پیوند نیمضاخامت در عارض دو‬
‫هفته التیام مییابند‪ .‬هنگامیکه زخم بازی التیام مییابد‪ ،‬که عموماً باه معناای اپیتلیزاسایون کامال اسات‪،‬‬
‫نقیصه پوست با بافت جوشگاهی کالژندار پر شده و با اپیتلیوم پوشیده میشود‪ .‬این بافت جوشگاهی نسابت‬
‫به پوست طبیعی قدرت کششی کمتری داشته و به تروما حساستر است‪ .‬ازایانروی‪ ،‬ایان بافاتهاا پاس از‬
‫التیام در اثر تروماهای موضعی مانند فشار راحتتر گسیخته میشوند‪.‬‬

‫عوامل مؤثر بر التیام زخم‬


‫حیوانات پیر التیام زخم کندی دارند که احتمامً به دلیل وجود بیماریهای همزمان یا ناتوانی آنها است‪.‬‬
‫حیواناتِ دهار تغذی نامناسب و آنهایی که رلظت پروتئین سرمی زیر ‪ 9/5‬تا ‪ 7‬گرم در دسیلیتر دارند نیاز‬
‫ممکن است التیام زخم تأخیری و نقصان در قدرت کششی زخم داشته باشند‪ .‬بیمااریهاای کبادی ممکان‬
‫است سبب کمبود فاکتورهای انعقادی شوند‪ .‬هایپرآدرنوکورتیسیسم (سندروم کوشاینگ) باه دلیال افازایش‬
‫گلوکوکورتیکوئیدهای گردش خون سبب تأخیر در التیام زخم میشود‪ .‬بیماران مباتال باه دیابات ملیتاوس‪،‬‬
‫التیام زخم تأخیری داشته و به عفونتها مستعد هستند‪ .‬وقوع اورمای باه اخاتالل در فرآیناد التیاام منجار‬

‫‪89‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫میشود‪ .‬با افزایش طول دورۀ بیهوشی‪ ،‬خطر عفونی شدن زخمهای بعد از عمل در سگها و گربهها افازایش‬
‫مییابد‪ .‬ضمناً التیام زخم در گربهها با سگها متفاوت است‪ .‬زخمهای بخیه شده در گربه در روز هفتم التیام‬
‫تنها بهاندازۀ نصف زخمهای مشابه در سگ‪ ،‬قدرت کششی دارند‪ .‬همچنین در گربهها التیام با مفهاوم ثانویاه‬
‫در مقایسه با سگها کندتر بوده‪ ،‬بافت گرانول کمتری تولید میشود و نهایتاً التیام بیشتر بهواساط انقبااض‬
‫زخم صورت میپذیرد‪.‬‬
‫سطوح دستنخوردهای نظیر ضریع استخوان‪ ،‬فاسیا‪ ،‬تاندون و رالف عصبی‪ ،‬بافت گرانوله را نمایپذیرناد‪.‬‬
‫لذا هنگامیکه در موضع زخم ظاهر شوند باعث کند شدن روند التیام میگردناد‪ .‬وجاود اجساام خاارجی در‬
‫محل زخم (واریزههای موضعی‪ ،‬خاک‪ ،‬نخ بخیه و ایمپلنتهای جراحی) میتواناد سابب باروز واکانشهاای‬
‫التهابی شدید شود که در روند طبیعی التیام زخم تداخل میکند‪ .‬آنزیمهایی که برای تجزی اجسام خاارجی‬
‫آزاد میشوند‪ ،‬باعث تخریب ماتریکس زخم‪ ،‬طومنی شدن مرحل التهاب و تأخیر در فاز فیبروبالستی تارمیم‬
‫میشوند‪ .‬ضدّعفونیکنندهها موجب تأخیر در التیام زخم شده و ممکن است آن را به عفونت مستعد نمایناد‪.‬‬
‫گرما (‪ 31‬درجه سانتیگراد) سبب التیام سریعتر و ایجاد قدرت کششی بیشتر در زخم میشاود‪ .‬رطوبات در‬
‫محل زخم موجب افزایش کارایی سیستمهای دفاعی بدن میزبان در بافت زخم شاده و بادینوسایله التیاام‬
‫زخم بهبود مییابد‪ .‬بانداژ موجب گرم و مرطوب نگاهداشتهشدن زخم میشود‪.‬‬
‫در مقایسه با زخمهای ایجاد شده با قیچی‪ ،‬الکترواسکالپل یا لیزر‪ ،‬زخمهای برشای ایجااد شاده باا ابازار‬
‫جراحی تیز دارای التیام سریعتری بوده و بافت نکروزۀ کمتری در لبههای خود دارناد‪ .‬همچناین عفونات باا‬
‫ترمیم زخم تداخل میکند؛ در حقیقت هنانچه تعداد باکتریها بیش از ‪ 915‬باکتری در هر گرم از بافت زخم‬
‫باشد‪ ،‬هنین زخمی را «زخم عفونی» مینامند‪ .‬عفونی شدن زخم بساتگی باه میازان تروماای باافتی وارده‪،‬‬
‫مقدار اجسام خارجی موجود در محل زخم‪ ،‬فاصل زمانی از بروز آسایب تاا آرااز درماان‪ ،‬و کاارایی سیساتم‬
‫دفاعی میزبان دارد‪ .‬سموم باکتریایی و تراوشهای التهابی یاختهها موجب ترومباوز عروقای و نکاروز سالولی‬
‫میگردند‪ .‬اکسودای زخم میتواند سبب جدا شدن میههای بافتی و درنتیجه تأخیر در التیام گاردد‪ .‬التهااب‬
‫ایجاد شده در اثر عفونت موجب ایجاد اختالل در شبک عروقی زخم میشاود کاه خاود باعاث نکاروز بافات‬
‫میگردد‪.‬‬
‫فرآیند التیام به خونرسانی ناحی آسیبدیده وابسته است‪ .‬خون‪ ،‬اکسیژن و پیشسازهای متابولیک را به‬
‫یاختهها میرساند‪ .‬اختالل در خونرسانی به دلیل تروما‪ ،‬بانداژ سفت یا تحرک زخم‪ ،‬باعث کناد شادن روناد‬
‫التیام میشود‪ .‬تجمع مایعات در فضای مرده باعث تأخیر در التیام زخم میگردد‪ ،‬هراکه ماایع هیپوکسایک‬
‫سروما‪ ،‬مهاجرت یاختههای ترمیمکننده را به محل زخم مهار میکند‪ .‬همچنین‪ ،‬مایعات بهطاور مکاانیکی از‬
‫هسبیدن آویختهها یا پیوندهای پوستی به بستر زخم ممانعت به عمل میآورند‪.‬‬
‫پرتودرمانی و برخی از داروها موجب تأخیر در التیام زخم مایشاوند‪ .‬کورتیکواساتروئیدها تماام فازهاای‬
‫التیامی را تضعیف نموده و احتمال وقوع عفونت را افزایش میدهند داروهای ضدالتهاب ریراستروئیدی باعث‬
‫کاهش التهاب زخم شده‪ ،‬لیکن اثر کمی بر قدرت کششی زخم دارند‪ .‬برخی از داروهای شیمیدرمانی باعاث‬
‫مهار التیام زخم میشوند‪.‬‬

‫‪87‬‬
‫درسنامــۀ‬
‫اصول هوشبـــری دامپزشکی‬

‫© دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬


‫‪DVM, DVSc‬‬
‫استادیار گروه علوم درمانگاهی‬

‫‪1394‬‬
‫ویرایش دوم‪1397 :‬‬
‫هب انم خدا وند جان و خِرد‬

‫فهرست‬
‫صفحه‬ ‫عنوان‬
‫‪1‬‬ ‫مقیدسازی دامها‬
‫‪15‬‬ ‫روشهای تزریق‬
‫‪23‬‬ ‫بیحسی‬
‫‪39‬‬ ‫آرامبخشی و پیشبیهوشی‬
‫‪49‬‬ ‫بیهوشی تزریقی‬
‫‪55‬‬ ‫بیهوشی استنشاقی‬
‫‪61‬‬ ‫مراقبتهای حین بیهوشی‬
‫‪65‬‬ ‫بیهوشی در گونههای مختلف حیوانات‬
‫‪69‬‬ ‫شوک و مایعدرمانی‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫مقیدسازی دامها‬
‫مقیدسازی دامهای بزرگ میتواند شیمیایی‪ ،‬فیزیکی‪ ،‬یا ترکیبی از این دو باشند مقیدسنازی شنیمیایی‬
‫همان به کار بردن داروهای آرامبخش و رخوتزا است که در بخشهای بعدی شرح داده خواهد شد در اینجا‬
‫مقیدسازی فیزیکی توضیح داده میشود‬

‫اسب‬
‫اسبها به علت جثه‪ ،‬توان‪ ،‬چابکی‪ ،‬و ویژگیهای دیگر میتوانند در زندگی وحشی از شکارگران بگریزنند‬
‫همی ویژگیها ای حیوان را هنگام رفتار زورمندانه با آنها خطرناک میکند؛ بننابرای بایند از روانشناسنی‬
‫اسب برای رویارویی با واکنشهای طبیعی به گرما‪ ،‬ترس‪ ،‬یا درد بهره برد اسنبهنا تواننایی خنو گنرفت بنه‬
‫تحریکات تهاجمی ولی غیر دردناک را دارند اسبها حیوانناتی گلنهزیسنت هسنتند و از روی غرینزه تسنل‬
‫دیگران را میپذیرند اسب میتواند اطمینان‪ ،‬عصبی بودن‪ ،‬یا ترس انسان را احسناس کنند؛ بننابرای هنگنام‬
‫نزدیک شدن به اسب باید آرام بود و با مالیمت و صدای یکنواخت و آهسته صحبت کنرد بنه اسنب بایند از‬
‫سمت چپ نزدیک شد بهتر است هنگام نزدیک شدن‪ ،‬یک دست را روی شانه یا پهلوی اسب گذاشنته و بنا‬
‫مالیمت آن را مالش داد نوازش کردن یا قلقلک دادن معموالً توصیه نمیشنود و منیتوانند باعنت تنرس ینا‬
‫آزردگی حیوان شود نوع مقیدسازی بستگی به خلقوخوی حیوان‪ ،‬نوع عملی که میخواهیم انجام دهنیم‪ ،‬و‬
‫امکانات و تجهیزات موجود دارد‬

‫افسار زدن‬
‫برای افسار زدن‪ ،‬افسار باید با دست چپ گرفته شود و کف دست راست روی شنانۀ چنپ اسنب گذاشنته‬
‫شود همزمان با مالش دادن گردن با دست راست‪ ،‬باید بهآرامی و با صحبت یکنواخت به حیوان نزدیک شده‬
‫و افسار را دور پوزه وارد کرده و در سمت چپ قالب را بست افسارها اننواع ننواری‪ ،‬چرمنی‪ ،‬و جانسنون (بنا‬
‫طناب) دارند‬

‫‪2‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫منحرف کردن توجه حیوان‬


‫بهتری روش مقیدسازی آن است که غیرسختگیرانه و راحتتر بوده و برای حیوان موردنظر کارآمد باشد‬
‫روشهای زیادی برای منحرف کردن توجه حیوان از دستکاری وجود دارد ای روشها تااندازهای باعت آزار‬
‫یا درد حیوان میشوند سادهتری ای روشها مالش دادن یا ضربه زدن آهسنته بنه سنر اسنب ینا گذاشنت‬
‫چشمبند روی چشمهای اسب است میتوان درست در جلوی کتف‪ ،‬چینی پوستی را با دست گرفت قسمت‬
‫باالیی گردن را میتوان میان انگشتان فشار داد گرفت گوش نیز روش دیگری است گوش را باید نزدیک به‬
‫پایهاش گرفت‪ ،‬فشار داد‪ ،‬و با مالیمت به سمت پایی کشید ای روش نباید در اسبهای جوان به کنار رود؛‬
‫زیرا میتواند به غضروفهای گوش یا عضالت حمایتکنندۀ آن آسیب بزند‬

‫‪3‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫روش دشوارترِ منحرف کردن حواس اسب‪ ،‬استفاده از افسار جنگی است ای افسارها بر پاینۀ وارد آوردن‬
‫فشار به پسِسر و لثه کار میکنند افسار یانکی (‪ )Yankee war bridle‬سادهتری نوع ای افسارها است که‬
‫در آن حلقهای از طناب از پشت گوشها و روی لثه درست زیر لب باالیی گذرانده میشنود در افسنار مگننر‬
‫(‪ )Magner‬حلقۀ اصلی دور فک پایی قرار میگیرد‪ ،‬و سپس حلقۀ بزرگتری از پسِسر عبور کرده و دوباره‬
‫از زیر حلقۀ اصلی میگذرد‬

‫‪4‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫به کار بردن لواشه یکی از که تری و معمولتری روشهای مقیدکردن اسب است لواشنه از حلقنهای از‬
‫نوار‪ ،‬طناب یا زنجیر ساخته شده است که دور لب باال قرار گرفته و فشار ایجناد منیکنند اگنر لواشنه بنرای‬
‫نخستی بار به کار رود‪ ،‬ممک است اسب نداند که چه پیش آمده است و واکنش مناسبی نشان ندهد لواشه‬
‫نباید مدتزمان طوالنی استفاده شود‪ ،‬زیرا اعصاب حسی بیحنس شنده و تنثییر آن از مینان خواهند رفنت‬
‫همچنی فشار وارده میتواند باعت آزاد شدن پپتیدهای اُپیوئیدی اندوژن ازجمله اِندورفی شود ای مواد بنا‬
‫تثییر در مراکز احساس درد در تعدیل درد نقش دارند‬

‫بلند کردن اندام‬


‫در بیشتر موارد بلند کردن دست اسب روشی کارآمد برای مقیدکردن است بلند کردن دست یک سمت‪،‬‬
‫از لگدزدن با اندام خلفی همان سمت جلوگیری خواهد کرد بلند کردن اندام خلفی باعنت خواهند شند کنه‬
‫اندام خلفی سمت دیگر روی زمی بماند و امکان لگدزدن نداشته باشد‬
‫هنگام بلند کردن اندام قدامی‪ ،‬فرد رو به دم حیوان ایستاده و دست غیرعامل روی شنانۀ اسنب گذاشنته‬
‫میشود دست دیگر اندام قدامی را در ناحیۀ پاسترن میگیرد دستی که روی شانه قرار دارد باید فشنار وارد‬
‫کند تا وزن حیوان به سمت مقابل بیفتد در ای هنگام باید پاسترن را به سمت باال کشید‬

‫‪5‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫در حالتی به نام حالت نعلبندی که برای نگهداشت اندام قدامی یا خلفی به کار میرود‪ ،‬ناحینۀ پاسنترن‬
‫میان زانوهای فرد نگه داشته میشود در ای حالت دستهای فرد برای نعلبندی یا پاک کردن یا معاینۀ سم‬
‫آزاد خواهد بود‬

‫یک روش برای باال نگهداشت اندام در اسبهای بزرگ‪ ،‬بست یک حلقه با طناب دور پاسترن و گذرانندن‬
‫انتهای طناب از روی جدوگاه‪ ،‬دور گردن‪ ،‬و عبور دادن آن از زیر طناب اصنلی اسنت سنپس انتهنای طنناب‬
‫بهوسیلۀ یک دستیار گرفته میشود‬

‫‪6‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫برای بلند کردن اندام خلفی‪ ،‬فرد رو به دم حیوان قرار گرفته و دست غیرعامل روی کفل اسنب گذاشنته‬
‫میشود سپس دست دیگر ناحیۀ پاسترن را میگیرد همزمان با فشار دادن کفل به سمت مقابل‪ ،‬اندام خلفی‬
‫به سمت جلو کشیده میشود برای نگه داشت اندام خلفی هم میتوان از حالت نعلبندی استفاده کرد‬

‫زمینگیر کردن با طناب‬


‫پیش از زمی گیر کردن باید بستر مناسب برای حیوان فراهم شود همچنی برای جلوگیری از جراحنات‬
‫داخلی مانند پارگی احشا‪ ،‬باید از چند ساعت پیش از خواباندن به حیوان پرهیز غذایی داده شود زمنی گینر‬
‫کردن و خواباندن اسب برای بسیاری از اعمنال جراحنی الزم اسنت بنرای این کنار منیتنوان از افسنارهای‬
‫زمی گیری استفاده کرد (روش آمریکایی) در ای روش‪ ،‬طنابهایی که متصل به حلقۀ دور گردن هستند‪ ،‬از‬
‫حلقۀ مچبندهایی که به اندام خلفی در زیر فتالک بستهشدهاند عبور کرده و انتهای آنها از حلقنۀ دو طنرف‬
‫طناب گردنی گذرانده میشوند با کشیدن دو سر طناب به سمت عقب‪ ،‬اسب روی زمی میخوابد همزمنان‬
‫با ای کار دستیاری نیز باید سر اسب را نگه دارد‬

‫‪7‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫در روش برلی و مونیخ‪ ،‬از مچبندهای چرمی که دارای حلقهای برای عبور طناب هستند استفاده میشود‬
‫مچبندها به هر چهار اندام بسته میشوند و طنابی از حلقۀ آنها عبور میکند تفاوت ای دو روش ای اسنت‬
‫که در روش برلی طناب به مچبند اول متصل است‪ ،‬ولی در روش مونیخ انتهای طناب به خود طنناب بسنته‬
‫میشود کشیدن طناب هر چهار اندام را به هم نزدینک منیکنند درنتیجنه اسنب تعنادل خنود را از دسنت‬
‫میدهد‪ ،‬و هنگام افتادن طناب متصل به کمر اسب کشیده میشود تا اسب به همان سمت بیفتد بایند ینک‬
‫دستیار افسار اسب و دستیاری نیز دم آن را گرفته و حیوان را کنترل کنند پس از افتادن‪ ،‬باید با فشار دادن‬
‫گردن و شانه و کفل به زمی از برخاست اسب جلوگیری کرد سپس اقدام به بست اندامها میشود‬

‫در روش اشتوتگارت‪ ،‬مچبندها بسته شده و سپس طنابی که به اندام خلفی چنپ متصنل اسنت از حلقنۀ‬
‫اندام قدامی همان سمت و طنابی که به اندام قدامی راست متصل است از حلقۀ انندام خلفنی همنان سنمت‬
‫گذرانده میشوند؛ بنابرای در ای روش دو طناب وجود دارد و اندامهای سنمت راسنت و چنپ بنه همندیگر‬
‫بسته نمیشوند بلکه با کشیدن طنابها‪ ،‬اندامهای قدامی و خلفی هر سمت بنه هنم نزدینک شنده و اسنب‬
‫میافتد‬
‫‪8‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫روشهای دیگری مانند روش وی و روش روسی هم پیشنهاد شدهاند که چندان کاربردی ندارند‬

‫تروا‬
‫تروا از حرکات اسب به جلو‪ ،‬عقب‪ ،‬یا دو طرف جلوگیری میکند اگر اسب عصبی درون تروای فلزی قرار‬
‫گیرد احتمال وارد آمدن آسیب وجود دارد برای جلنوگیری از پریندن اسنب‪ ،‬منیتنوان تسنمهای را از روی‬
‫جدوگاه بست تروا معموالً ‪ 75‬سانتیمتر عرض داخلی و تقریباً ‪ 2‬متر طول دارد و معموالً از لولههای فلزی یا‬
‫چوب ساخته میشود‬

‫میز جراحی‬
‫در بیمارستانهای بزرگ میزهای جراحی یابت وجود دارد اسبی که آرامبخش دریافنت کنرده اسنت‪ ،‬بنه‬
‫سمت میزی که در حالت ایستاده قرار گرفته است برده میشود دم و سر به میز بسته میشوند تنا اسنب در‬
‫همان موقعیت باقی بماند سپس تسمههای دور کمر و سینه بسته میشوند در این مرحلنه معمنوالً داروی‬
‫القای بیهوشی تزریق میشود سپس میز جراحی به حالت افقی درآورده میشود و سرانجام اندامهای خلفی و‬

‫‪9‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫قدامی حیوان بسته میشوند خوابیدن بیشازحد اسب روی سطح سفت میتواند به آسیب عضالنی یا عصبی‬
‫حیوان بینجامد امروزه برای خواباندن اسب روی میز جراحی‪ ،‬ابتدا حیوان را روی زمی بیهوش منیکننند و‬
‫سپس با استفاده از جریقیلهای سقفی روی میز جراحی منتقل میکنند‬

‫گاو‬
‫برای مقیدسازی گاو بسته به شرای ‪ ،‬س و خلقوخوی حیوان‪ ،‬عمل منوردنظر‪ ،‬و تجهینزات در دسنترس‬
‫روشهای گوناگونی ابداع شده است بهعنوان قانونی کلی‪ ،‬گاوهای گوشتی در مقایسه با گاوهای شیری نیناز‬
‫به روشهای مقیدسازی شدیدتری دارند‪ ،‬زیرا کمتر به دستکناری خنو گرفتنهانند آرامبخنشهنا همنراه بنا‬
‫روشهای فیزیکی به تقید کمک میکنند ولی استفاده از آنها باید با احتیاط همراه باشد بنرای گاوهنا نینز‬
‫میتوان از تروا استفاده کرد استفاده از دماغگیر میتواند در کنترل گاو مفید باشد‬

‫مقیدسازی با طناب (‪)rope side-line‬‬


‫هنگامیکه تروا در دسترس نباشد‪ ،‬میتوان با طناب حیوان را به نردهها مقید کرد سر حیوان بنهصنورت‬
‫کوتاه به تیر محکمی بسته میشود‪ ،‬حلقهای از طناب دور گردن بسته میشود‪ ،‬و انتهای طناب در طول بدن‬
‫حیوان به سمت خلفی تا پشت اندامهای خلفی آورده میشود حیوان نزدیک نرده نگه داشته شده و انتهنای‬
‫طناب به تیر محکمی بسته میشود‬

‫‪10‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫گرفتن دُم‬
‫خم کردن دم به سمت باال و پشت بدن روش ساده و کارآمدی برای انحراف حواس گاو است‪ ،‬و بننابرای‬
‫از لگدزدن جلوگیری میکند هنگامیکه همراه با استفاده از دماغگیر باشد‪ ،‬معموالً برای اعمال سبک کنافی‬
‫ست ای روش بهویژه هنگام کار کردن روی پستان و خونگیری از ورید دُمی مفید است در گرفت دم باید‬
‫مواظب بود‪ ،‬زیرا دم گاو مانند دم اسب محکم نیست و اگر نیروی زیادی به آن وارد شود ممک است بشکند‬

‫میز جراحی‬
‫میز جراحی هیدرولیک روش مناسبی برای مقیند کنردن گناو در حالنت خوابینده بنه پهلنو اسنت روش‬
‫خواباندن گاو روی میز همانند روشی ست که در مورد اسب به کار میرود نفخ یا برگشت مواد غذایی‪ ،‬حتی‬
‫در جراحیهایی که یک ساعت یا بیشتر طول میکشند‪ ،‬معموالً در حیوانات هوشیار مشکلی ایجاد نمیکنند‬
‫هرچند‪ ،‬ای مورد بهویژه در هنگام بیهوشی خطری بالقوه است‬

‫زمینگیر کردن با طناب‬


‫گاوها بهتر از اسبها زمی گیر شدن را تاب آورده و تقالی کمتری میکنند در روشی که بیشتر بنه کنار‬
‫میرود‪ ،‬حلقهای از طناب دور گردن حیوان گذاشته میشود سپس یک نیمگرر (‪ )half-hitch‬دور قفسنۀ‬
‫سینه درست پشت اندامهای قدامی بسته میشود‪ ،‬و نیمگنره دوم دور تهیگناه درسنت جلنوی توبرکوکسنا و‬
‫پستان ایجاد میشود سپس سر آزاد طناب به سمت عقب با یکنواختی کشیده میشنود در مندت کوتناهی‬
‫حتی گاوهای بسیار بزرگ با کمتری تقال خواهند خوابید پس از خوابیدن هم باید تا زمانی که پاهای حیوان‬
‫بسته شوند کشش را ادامه داد‬

‫‪11‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫برای زمی گیر کردن گاوهای نر بزرگ یا گاوهای شیری باارزش‪ ،‬بنه دلینل احتمنال آسنیب دیندن آلنت‬
‫تناسلی گاو نر یا وریدهای شیری یا پستان گاو شیری‪ ،‬استفاده از نیمگره دور تهیگاه ممک اسنت خطرنناک‬
‫باشد در ای موارد بهتر است از روش دکتر بارلی (‪ )Burley‬استفاده شود در ای روش وسن طنناب روی‬
‫جدوگاه گذاشته میشود‪ ،‬و دو سر آن از میان دو اندام قدامی گذرانده میشوند‪ ،‬سپس دوباره باال آمنده و در‬
‫پشت حیوان همدیگر را قطع میکنند دو انتها دوباره به سمت پایی آورده شده و از میان اندامهای خلفی و‬
‫اسکروتوم یا پستان به سمت عقب کشیده میشوند کشنش یکنواخنت و مسناوی بنه دو سنر طنناب اعمنال‬
‫میشود تا هنگامیکه حیوان بخوابد نزدیک به ‪ 12‬متر طناب با قطر ‪ 1‬تا ‪ 2‬سنانتیمتنر بنرای هنر دو روش‬
‫مناسب است‬

‫گوسفند‬
‫گوسفند به دلیل اندازه و طبیعت خود آسانتر از دامهنای دیگنر گرفتنه و‬
‫مقید میشود ازآنجناییکنه بنرههنا در کمتنر از ‪ 6‬هفتگنی (ترجیحناً ‪ 1‬تنا ‪2‬‬
‫هفتگی) اخته میشوند‪ ،‬میتوان آنها را بهوسیلۀ یک دستیار نگه داشت بهتر‬
‫است سر گوسفند به سمت باال و پشت گوسفند به سمت فرد نگهدارنده باشد‬
‫سپس هر دو اندام سمت راست با دست راست و هر دو اندام سنمت چنپ بنا‬
‫دست چپ فرد گرفته میشوند‬
‫بهتری روش برای مقیدسازی گوسفند بالغ ای اسنت کنه حینوان را روی‬
‫کفل قرار دهیم با باال نگهداشت اندامهای قدامی‪ ،‬پاهای حینوان روی زمنی‬
‫قرار نخواهد گرفت و حیوان مقاومتی نشان نخواهد داد‬

‫‪12‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫سگ‬
‫برای جلوگیری از گاز گرفت سگ‪ ،‬میتوان از پوزهبند استفاده کرد اگنر دسترسنی بنه پنوزهبنند نباشند‬
‫میتوان پوزه را با باندی یک متری بست برای ای کار‪ ،‬در وس نوار حلقهای ساخته شده و دور پنوزۀ سنگ‬
‫انداخته میشود سپس حلقه سفت شده و دو انتهای نوار در سطح پایی پوزه گره زده میشود سنرانجام دو‬
‫انتهای نوار به پشت گوشها آورده شده و گره زده میشوند‬

‫مقیدکردن در حالت نشسته‬


‫برای ای کار باید یک بازو را زیر گردن سگ گرفت‪ ،‬بهگونهای که ساعد فنرد سنر سنگ را بنه بندن فنرد‬
‫نزدیک کند بازوی دیگر باید دور اندامهای خلفی قرار گیرد تا از سرپا شدن یا خوابیدن سگ جلوگیری کند‬

‫مقیدکردن در حالت ایستاد‬


‫یک بازو زیر گردن سگ گذاشته میشود‪ ،‬بهگونهای که ساعد سر سگ را محکم نگه دارد سر سنگ بایند‬
‫بهگونهای نگه داشته شود که نتواند فرد را گاز بگیرد بازوی دیگر زینر شنکم سنگ گذاشنته منیشنود تنا از‬
‫نشست سگ جلوگیری کند‬

‫‪13‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫مقید کردن در حالت خوابید به پهلو‬


‫برای ای کار باید با ایستادن در پشت حیوان‪ ،‬دستها و پاهای سگ را گرفته و بهآرامنی آنهنا را از روی‬
‫زمی بلند کرد تا بدن سگ روی زمی قرار گیرد‬

‫مقیدکردن برای تزریق وریدی‬


‫حیوان باید در حالت نشسته یا خوابیده روی جناغ قرار گیرد اندام قدامی حیوان با گذاشت کنف دسنت‬
‫فرد در پشت آرنج سگ به سمت جلو هدایت میشود ورید سفالیک بنا انگشنت شسنت فشنرده منیشنود و‬
‫پوست با هدایت به سمت جانبی یابت میشود‬

‫‪14‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫روشهای تزریق‬
‫در مورد بسیاری از داروها‪ ،‬تزریق بهتری روش تجویز به حیوان است گرچه هدف تزریق مداوای حینوان‬
‫است‪ ،‬اگر روش مناسبی برای آن به کار نرود میتواند آسیبرسان باشد داروهایی که بهصورت درست تزریق‬
‫نشوند ممک است بهخوبی جذب نشده و تثییر مناسبی نداشنته باشنند تزرینق ممکن اسنت سنبب ایجناد‬
‫باقیماندههای دارویی در موضع‪ ،‬بافت جوشگاهی‪ ،‬و یا آبسه شود که منجر به درد و رنج حیوان میشوند‬
‫دارویی که مجوز تزریق کردن دارد معموالً دارای برچسبی است که موارد زیر را مشخص میکند‪:‬‬
‫نام دارو‪ ،‬ترکیبات فعال آن و غلظت دارو‬
‫دستورالعملهای آمادهسازی دارو در صورت نیاز‬
‫فرموالسیون دارو که محتویات داخل جعبه را مشخص میکند‬
‫هشدارهایی در مورد خطرات دارو برای سالمتی و ایمنی انسان در هنگام استفاده نینز و محندودیتهنای‬
‫استفاده‬
‫زمان منع مصرف محصوالت دام‪ ،‬و زمان پیشنهادی بی واپسی درمان و کشتار دام‬
‫هشدارهایی در مورد نحوۀ نگهداری صحیح دارو‬
‫گونه‪ ،‬نوع دام و بیماریهایی که دارو در مورد آنها کاربرد دارد‬
‫دوزاژ و روش مصرف دارو و فاصلۀ بی درمانها‬
‫موارد منع منصرف و خطرات دارو به سالمتی دام (احتمال واکنشهای سوء)‬
‫تاریخ انقضا‬

‫آماد سازی دارو‬


‫پیش از استفاده باید درپوش ویال را با پنبۀ آغشته به الکل ضدعفونی کرد باید تنها سوزنهای استریل را‬
‫وارد ویال کرد در ویالهای چند دوزی‪ ،‬هیچگاه نباید سوزنی را که برای تزریق استفاده شنده اسنت دوبناره‬
‫وارد کرد پیش از نگهداری ویال در قفسه باید سوزنهایی را که به آن متصل شدهانند بینرون آورد و دارو را‬
‫طبق دستورالعمل نگهداری آن که در برچسب نوشته شده است نگهداری نمود‬

‫‪15‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫انتخاب سوزن‬
‫برای هر حیوانی باید از سوزن استریل استفاده کرد (گناهی بنه اشنتباه‪ ،‬سرسنوزن هنم گفتنه منیشنود؛‬
‫درصورتیکه سرسوزن فق قسمت انتهای تیز سوزن است) سوزنها باید تا حد امکان یکبارمصنرف باشنند‬
‫استفادۀ دوباره از سوزن میتواند به انتقال عفونتها از یک دام بنه دام دیگنر شنود گناهی ممکن اسنت در‬
‫دامپزشکی یک سوزن برای چندبار تزریق به کار رود ای کار در گذشته بیشتر مرسوم بود و برای ای کار از‬
‫سوزنهایی که هاب فلزی –و نه پالستیکی‪ -‬داشتند استفاده میشد در ای موارد بایند پنس از هنر تزرینق‪،‬‬
‫سوزن استریل شود و نیز پس از هر ‪ 10‬حیوان سوزن تعویض شود بایستی کوچکتری قطر سوزن که برای‬
‫تزریق داروی موردنظر و حجم موردنظر مناسب است استفاده نمود ای کار مینزان آسنیب بنافتی و تنراوش‬
‫داروی تزریقشده به بیرون از محل تزریق را کاهش میدهد همچنی باید از سوزنهای دارای طول مناسب‬
‫برای نوع تزریق و جثۀ حیوان استفاده کرد سوزنهای کوتاهتر (‪ 1‬یا ‪ 0/5‬ایننچ) را منیتنوان بنرای تزریقنات‬
‫زیرجلدی به کار برد؛ سوزنهای بلندتر (‪ 1/5‬اینچ) برای تزریقات داخل عضالنی مناسباند دامهای کوچکتر‬
‫(مانند گوسالهها) حجم عضالت کمتری دارند و باید تزریق در آنها با سوزنهای کوتاهتری انجام شنود تنا از‬
‫آسیب رسیدن به اعصاب و بافتهای دیگر جلوگیری شود‬
‫سوزنها بر اساس اندازه‪ ،‬رنگهای استاندارد ویژهای دارند که در جدول زیر مشخص شده است‪:‬‬
‫‪Needle Length‬‬
‫‪Out‬‬ ‫‪Color‬‬
‫‪Gauge‬‬ ‫"‪1/2‬‬ ‫"‪5/8‬‬ ‫"‪1‬‬ ‫"‪1-1/4" 1-1/2‬‬
‫‪Diameter Code‬‬
‫)‪(13mm) (16mm) (25mm) (32mm) (38mm‬‬
‫‪16G‬‬ ‫‪1.60mm‬‬ ‫‪White‬‬ ‫*‬
‫‪18G‬‬ ‫‪1.20mm‬‬ ‫‪Pink‬‬ ‫*‬
‫‪19G‬‬ ‫‪1.10mm‬‬ ‫‪Cream‬‬ ‫*‬
‫‪20G‬‬ ‫‪0.90mm‬‬ ‫‪Yellow‬‬ ‫*‬
‫‪21G‬‬ ‫‪0.80mm‬‬ ‫‪Green‬‬ ‫*‬
‫‪22G‬‬ ‫‪0.70mm‬‬ ‫‪Black‬‬ ‫*‬ ‫*‬
‫‪23G‬‬ ‫‪0.60mm‬‬ ‫‪Blue‬‬ ‫*‬ ‫*‬
‫‪24G‬‬ ‫‪0.55mm‬‬ ‫‪Purple‬‬ ‫*‬
‫‪25G‬‬ ‫‪0.50mm‬‬ ‫‪Orange‬‬ ‫*‬ ‫*‬
‫‪26G‬‬ ‫‪0.45mm‬‬ ‫‪Brown‬‬ ‫*‬
‫‪27G‬‬ ‫‪0.40mm‬‬ ‫‪Grey‬‬ ‫*‬
‫‪28G‬‬ ‫‪0.36mm‬‬ ‫‪Blue-Green‬‬ ‫*‬
‫‪29G‬‬ ‫‪0.33mm‬‬ ‫‪Red‬‬ ‫*‬
‫‪30G‬‬ ‫‪0.30mm‬‬ ‫‪Yellow‬‬ ‫*‬

‫مقیدسازی دام‬
‫مقیدسازی مناسب دام از وارد آمدن جراحت بنه فنرد و حینوان در هنگنام تزرینق جلنوگیری منیکنند‬
‫همچنی احتمال شکسته شدن سوزن‪ ،‬و تزریق تصادفی به فرد کاهش خواهد یافت و فرد عامل محل تزریق‬
‫را بهتر مشاهده خواهد کرد‬

‫‪16‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫حجم داروی تزریقی‬


‫نباید بیشتر از میزانی که در برچسب دارو ذکر شده در یک نقطه از بدن تزریق شود اگر حجم الزم برای‬
‫تزریق زیاد است‪ ،‬باید آن را به چند قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را در یک ناحینه تزرینق کنرد عمومناً‬
‫برای تزریق داخل عضالنی نباید بیش از ‪ 10‬میلیلیتر دارو در یک محل تزریق شود برای تزریق زیر جلندی‬
‫نباید حجم داروی تزریقی به یک ناحیه بیش از ‪ 20‬میلیلیتر باشد‬

‫مخلوط کردن داروها‬


‫داروها را نباید درون یک ویال یا سرنگ باهم مخلوط کرد‪ ،‬مگر آنکه در برچسنب دارو بنهروشننی بنه آن‬
‫اشاره شده باشد مخلوط کردن داروها میتواند با تغییر ‪ ،pH‬ترکیب شیمیایی‪ ،‬یا بنا رسنوب دادن ترکیبنات‬
‫دارو آنها را بیایر کند داروهایی را که در برچسب آنها اشاره شده باشد باید پیش از استفاده تکنان داد تنا‬
‫سوسپانسیون یکنواختی ایجاد شود‬

‫تزریق داخل عضالنی‬


‫باید عضالتی که ارزش کمتری دارند برای تزریق انتخاب شوند برای نمونه در گاو و اسب تزریق عضنالنی‬
‫معموالً بهجای کفل در ناحیۀ گردن انجام میشود محلهای مناسب بنرای تزرینق داخنل عضنالنی عضنالت‬
‫چهارسر ران (‪ )quadriceps‬در جلوی ران‪ ،‬عضالت کمری (‪ )lumbodorsal‬در دو طرف ستون مهنرههنای‬
‫کمر یا عضلۀ سه سر (‪ )triceps‬در پشت استخوان بازو در اندام قدامی هستند نباید در عضنالت خلفنی ران‬
‫(‪ )hamstring‬تزریق کرد‪ ،‬زیرا احتمال آسیب رسیدن به عصب سیاتیک وجود دارد‬
‫پیش از کشیدن دارو درون سرنگ بهتر است به همان حجمی که دارو قرار است کشیده شنود هنوا درون‬
‫سرنگ کشیده شود و درون ویال تزریق شود تا فشار درون ویال و بیرون برابنر شنود عندم انجنام این کنار‬
‫کشیدن دارو به درون سرنگ را دشوار خواهد کرد پس از پر کردن سرنگ با دارو‪ ،‬باید سنرنگ را رو بنه بناال‬
‫گرفت و با انگشت چند ضربه به آن زد تا حبابهای هوا به سمت باال حرکت کنند سپس بنهآرامنی و دقنت‬
‫پیستون سرنگ را فشار داد تا حبابهای هوا پیش از تزریق خارج شوند‬
‫داروهایی که بهصورت داخل عضالنی تزریق میشوند به دلیل خونرسنانی خنوب عضنالت سنریع جنذب‬
‫میشوند به دلیل اینکه ساختارهای مهم زیادی مانند شریانها‪ ،‬وریدها‪ ،‬و اعصاب از میان عضالت میگذرند‪،‬‬
‫تزریق داخل عضالنی بیخطر نیست تزریق داخل عضالنی باید بهصنورت عمینق انجنام گینرد سنوزن بایند‬
‫بهاندازۀ کافی بلند باشد تا از پوست‪ ،‬بافت زیرجلدی‪ ،‬و چربی بگذرد و به عضله برسد سوزن بایند بنهصنورت‬
‫عمود بر سطح پوست وارد پوست شود بهتر است در دامهای بزرگ نخست سوزن وارد شود و سپس سنرنگ‬
‫به آن متصل گردد پیش از تزریق باید بررسی شود که سوزن وارد عروق خونی نشده باشد برای ای کار باید‬
‫پیستون سرنگ کمی به عقب کشیده شود تا از نبودن خون مطمئ شد اگر خون در سرنگ دیده شند بایند‬
‫سوزن بیرون آورده شده و در محل دیگری با فاصلۀ دستکم یک اینچ از محل پیشی وارد شود‬

‫‪17‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫تزریق زیرجلدی‬
‫تزریق زیرجلدی در یکدوم باالیی گردن در جلوی شانه‪ ،‬یا روی دندهها در پشت شانه انجنام منیگینرد‬
‫برای ای کار سوزنی با طول ‪ 0/5‬تا ‪ 1‬اینچ به کار میرود برای تزرینق زیرجلندی‪ ،‬چنی پوسنتی در ناحینۀ‬
‫موردنظر گرفته میشود تا «چادر»ی تشکیل شود سپس سوزن از یک سمت چادر با زاویۀ ‪ 30‬تا ‪ 45‬درجنه‬
‫نسبت به سطح بدن وارد میشود‬

‫تزریقات متعدد داخل عضالنی یا زیرجلدی‬


‫هنگامیکه درمان چند روز ادامه پیدا میکند‪ ،‬باید محلهای مختلفی در بدن (مثالً سمت دیگنر گنردن)‬
‫برای تزریق انتخاب شود محل تزریق باید دستکم ‪ 4‬اینچ یا یککفدست از محنل پیشنی تزرینق فاصنله‬
‫داشته باشد‬

‫تزریق داخل وریدی در اسب و نشخوارکنندگان‬


‫در ای دامها تزریق وریدی معموالً در ورید وداجی (‪ )jugular‬انجام میشود برای پیدا کردن ای وریند‪،‬‬
‫باید شیار وداجی را در ناحیۀ جانبی‪-‬تحتانی گردن پیدا کرد با فشار دادن ناحیهای در ‪ 3‬تا ‪ 6‬اینچ پایی تر از‬
‫محل موردنظر برای تزریق‪ ،‬ورید متورم شده و بهآسانی مشخص خواهد شد برای اینکه ورید بهتر دیده شود‪،‬‬
‫باید سر حیوان را باال برد و زاویۀ سر را تغییر نداد ای کار باعت کشیده شدن ورید میشود همچننی بهتنر‬
‫است سر بیمار اندکی دورتر از فرد قرار گیرد (به سمت مقابل) تنر کنردن موهنای ناحینه بنا الکنل نینز بنه‬
‫شناسایی رگ کمک میکند‬
‫با کسب تجربه در تزریق وریدی احتمال تزریق شریانی یا اطراف رگی کاهش خواهد یافت؛ بنابرای صرف‬
‫زمان کافی برای کسب تجربه ارزشمند است پس از یافت ورید و تنظیم جهت سنوزن‪ ،‬بایند آن را وارد رگ‬
‫نمود سوزن زدن چندباره به حیوان بدون واردکردن آن باعت ناشکیبایی دام خواهد شد تزریق وریدی بایند‬
‫در قسمت فوقانی گردن و نزدیک به سر انجام گیرد؛ زیرا در نزدیکی سر عضلۀ کتفی‪-‬المی (‪)omohyoidus‬‬
‫بی ورید وداجی و شریان کاروتید قرار دارد و احتمنال وارد شندن سنوزن بنه شنریان را کناهش منیدهند‬

‫‪18‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫همچنی در نزدیکی تنه شریان سطحیتر و نزدیکتر به ورید است و تزریق وریدی را در ای ناحینه دشنوار‬
‫میکند جهت واردکردن سوزن باید به سمت سر حیوان باشد‬

‫واردکردن سوزن به درون ورید باید همواره بهصورتی باشد که سطح مورب ننوک سنوزن بنه سنمت فنرد‬
‫تزریق کننده باشد ای کار مقاومت پوست در برابر ورود سوزن را کاهش میدهد اگر سطح مورب در سمت‬
‫درستی نباشد‪ ،‬ای سطح در برابر دیوارۀ ورید قرار میگیرد و مجرای آن را مسدود میسازد‬

‫بسیاری سوزن را همراه با سرنگ وارد می کنند ای کنار بنرای افنراد باتجربنه مناسنب اسنت در هنگنام‬
‫یادگیری بهتر است که سوزن بدون سرنگ وارد شود تا از ورود به درون مجرای رگ با مشاهدۀ جریان خنون‬
‫مطمئ شد‬
‫ورید وداجی بسیار سطحی است و تنها پوست میان سوزن و ورید قرار دارد با افنزایش زاوینۀ واردکنردن‬
‫سوزن‪ ،‬خطر خارج شدن سوزن از سمت دیگر ورید و ورود به شریان بیشتر میشود باید کوشنش کنرد کنه‬
‫همۀ طول سوزن درون رگ قرار گیرد در غیر ای صورت ممک است سوزن هنگام تزریق از ورید بیرون آید‬
‫و تزریق دارو بهصورت اطراف رگی انجام شود‪ ،‬یا اگر سوزن در ایر حرکت دام به ناحیۀ عمقیتری وارد شنود‬
‫ممک است به شریان برسد برای جلوگیری از ای پیشامدها‪ ،‬هنگامیکه نوک سوزن درون مجرای ورید قرار‬
‫گرفت‪ ،‬باید سوزن را موازی با پوست کرد و سپس تا انتها وارد ورید نمود سوزن ‪ 1/5‬اینچی هنگام حرکنات‬
‫بیمار با احتمال بیشتری درون ورید باقی میماند‬
‫هر بار که سوزن چیزی را سوراخ میکند‪ ،‬نوک آن کند میشنود سنوزنهنای کنند باعنت درد بیشنتری‬
‫خواهند شد به همی دلیل همیشه باید از سوزن جدید استفاده کرد‬

‫‪19‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫تزریق داخل وریدی در سگ و گربه‬


‫اصلیتری محل تزریق وریدی در دامهای کوچک ورید سِفالیک است؛ زیرا بهراحتی قابلدسترسی است و‬
‫نیاز به کمتری میزان دستکاری حیوان دارد ای ورید بهصورت عمودی در طول سنطح قندامی انندامهنای‬
‫قدامی میگذرد برای آماده کردن ای وزید برای تزریق باید با استفاده از دستگاههنای منو زن ناحینهای بنه‬
‫طول ‪ 3‬تا ‪ 5‬اینچ و عرض حدود ‪ 1‬اینچ بر روی ورید موچینی شود تا ورید واضحتر دیده شود‬

‫دومی محل برای تزریق وریدی در دامهای کوچک‪ ،‬ورید سافِ جانبی است که در اندامهای خلفی وجود‬
‫دارد تزریق در ای محل به دو دلیل انجام میشود‪ :‬هنگامیکه اندامهای قدامی حیوان آسیب دیده باشند‪ ،‬و‬
‫هنگامیکه کوشش برای تزریق در ورید سفالیک موفقیتآمیز نباشد وریند سناف از ناحینۀ لگن در سنطح‬
‫میانی اندام خلفی عبور میکند و سپس در باالی مفصل خرگوشی (‪ )hock‬به سنمت جنانبی انندام متماینل‬
‫میشود در باالی مفصل خرگوشی ورید بهصورت مورب قرار دارد و آسانتر دیده میشود‬

‫روش کارگذاری آنژیوکت در ورید سفالیک‬


‫ناحیۀ موردنظر موزنی و با بتادی یا الکل ضدعفونی میشود باید آنژیوکتی با اندازۀ مناسب انتخاب شود‬
‫برای تولهسگها و بچهگربهها گاژ ‪ ،24‬برای گربهها و سگهای کوچک ‪ ،22‬برای سنگهنای متوسن ‪ ،20‬و‬
‫برای سگهای بزرگ اندازۀ ‪ 18‬مناسب هستند ورید بهوسیلۀ دستیار نگه داشته منیشنود تنا متنورم شنود‬
‫آنژیوکت بهصورتی که سطح مورب نوک آن به سمت بیرون باشد وارد رگ منیشنود دینده شندن خنون در‬
‫انتهای کاتتر نشاندهندۀ ورود به درون ورید است در ای هنگام قسمت فلزی آنژیوکت (‪ )stylet‬یابنت نگنه‬

‫‪20‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫داشته شده و قسمت انعطافپذیر کاتتر تا انتها وارد رگ میشود پس از بیرون آوردن قسمت فلزی و بسنت‬
‫کالهک آنژیوکت‪ ،‬با چسب نواری به بدن یابت میشود‬

‫آنژیوکتها نیز بر اساس اندازۀ خود دارای رنگهای گوناگونی هستند که با رنگهای سوزن فرق میکند‪:‬‬
‫‪Catheter‬‬ ‫‪Water Flow‬‬
‫‪Catheter‬‬
‫‪Gauge‬‬ ‫‪Colour code‬‬ ‫‪Out Diameter‬‬ ‫‪Rate‬‬
‫)‪Length (mm‬‬
‫)‪(mm‬‬ ‫)‪(ml/min‬‬
‫‪14G‬‬ ‫‪Orange‬‬ ‫‪2.10‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪240‬‬
‫‪16G‬‬ ‫‪Grey‬‬ ‫‪1.74‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪180‬‬
‫‪17G‬‬ ‫‪White‬‬ ‫‪1.40‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪125‬‬
‫‪18G‬‬ ‫‪Green‬‬ ‫‪1.20‬‬ ‫‪45‬‬ ‫‪80‬‬
‫‪20G‬‬ ‫‪Pink‬‬ ‫‪1.11‬‬ ‫‪32‬‬ ‫‪54‬‬
‫‪22G‬‬ ‫‪Blue‬‬ ‫‪0.80‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪31‬‬
‫‪24G‬‬ ‫‪Yellow‬‬ ‫‪0.60‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪19‬‬
‫‪26G‬‬ ‫‪Dark Blue‬‬ ‫‪0.60‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪13‬‬

‫پیامدهای تزریق نادرست‬


‫شکست در درمان در ایر تثخیر یا عدم جذب دارو‬
‫باقی ماندن دارو در گوشت یا شیر درصورتیکه دارو نتواند در مدت موردنظر جذب و متابولیزه شود‬
‫رنج کشیدن و ناتوانی دام در ایر آسیب دیدن عصب و تورم به دنبال واکنشهای بافتی‬
‫حذف مقدار بیشتری از گوشت در کشتارگاه به علت وجود آبسه‪ ،‬بافت جوشگاهی‪ ،‬یا حتی سوزن شکسته‬
‫در داخل گوشت‬
‫شوک یا مرگ حیوان درصورتیکه دارو بهصورت ناخواسته وارد جریان خون شود‬
‫تزریق تصادفی به انسان‬

‫‪21‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫بیحسی‬
‫بسیاری از عملهای جراحی را بهویژه در نشخوارکنندگان میتوان با بیحسی انجام داد تزریق آرامبخش‬
‫همراه با بیحسی بستگی به گونۀ دام‪ ،‬خلقوخو و سالمتی آن‪ ،‬و دامنۀ جراحی دارد بیحسنی ویژگنیهنایی‬
‫دارد که استفاده از آن را در دامپزشکی مفید میکند‪ :‬ای روش امکان انجام اعمال طوالنی در حیوان ایستاده‬
‫را فراهم میکند و در دامهای بزرگ از خطر زمی گیری طوالنی اجتناب میشود همچنی انجام بنیحسنی‬
‫روش مناسبی برای کاهش عمق بیهوشی الزم برای اعمال جراحی عمده است از سوی دیگر انجام بیحسنی‬
‫دشوار نیست و نیاز به تجهیزات گرانقیمت یا پیچیده ندارد‬

‫فیزیولوژی انتقال پیامهای عصبی‬


‫هدایت ایمپالسها در غشاهای تحریکپذیر نیازمند جریان یونهای سدیم از طریق کانالهای سندیم بنه‬
‫درون رشتۀ عصبی برای دپالریزه شدن غشای عصبی است در حالت استراحت‪ ،‬یونهنای سندیم در بینرون‬
‫عصب غلظت باالتری نسبت به درون آن دارند و تفاوت ولتاژ در غشای آکسون کنه پتانسنیل اسنتراحت ننام‬
‫دارد ‪ -70‬میلیولت است هنگام تحریک عصب نفوذپذیری غشا به یونهای سدیم موقتاً افنزایش منییابند و‬
‫سدیم از طریق کانالهای انتخابی خود از غشا میگذرد و به درون آکسون سرازیر میشود در دپالریزاسیون‪،‬‬
‫ای پتانسیل عمل در طول آکسون حرکت میکند و باعت انتشار ایمپالس در طول غشای عصنبی منیشنود‬
‫پس از چند میلییانیه‪ ،‬غشا دوباره در ایر بسته شدن کانالهای سندیم رپالرینزه شنده و بنه حالنت نخسنت‬
‫بازمیگردد‬

‫مکانیسم اثر داروهای بیحسی‬


‫داروهای بیحسی دستهای از ترکیبات شیمیایی هستند که بهصورت برگشتپذیر کاننالهنای سندیم در‬
‫رشتههای عصبی را مسدود کرده و انتقال ایمپالسها را متوقف میکنند در منورد نحنوۀ عمنل این داروهنا‬
‫چندی تئوری پیشنهاد شده است‪( :‬الف) تئوری بار الکتریکی سطحی (انتهای چربیدوست بنزن بنه انتهنای‬
‫آبدوست غشا متصل شده و پتانسیل غشا را افزایش میدهند)‪( ،‬ب) تئنوری گسنترش غشنا (بننزن غشنای‬
‫آکسون را گسترش میدهد که باعت فشرده شدن و بسته شدن کانالهای یونی میشود)‪( ،‬پ) تئوری گیرندۀ‬
‫‪23‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫اختصاصی (بیوتوکسی ها که دستهای از داروهای بیحسی هستند به گیرندههایی در سطح خارجی غشنا در‬
‫نزدیکی کانالهای سدیم متصل میشوند و باعت مسدود شدن آنها میشنوند)‪ ،‬و (ت) ترکینب تئنوریهنای‬
‫گسترش غشا و گیرندۀ اختصاصی‬

‫فارماکولوژی بالینی داروهای بیحسی‬


‫همۀ داروهای بیحسی دارای یک حلقۀ آروماتیک در یک انتهای مولکول و یک بخش آمیننی در انتهنای‬
‫دیگر هستند که بهوسیلۀ زنجیرهای هیدروکربنی به هم پیوستهانند حلقنۀ آروماتینک از اسنید بنزوئینک ینا‬
‫آنیلی مشتق شده است و چربیدوست است انتهای آمینی از الکل اتیلیک یا اسید اسنتیک مشنتق شنده و‬
‫آبدوست است‬
‫داروهای بیحسی بر پایۀ پیوند شیمیایی بی بخش آروماتیک و زنجیرۀ هیدروکربنی به دو دسنتۀ آمیننو‬
‫استرها و آمینو آمیدها تقسیم میشوند نوع پیوند (استری یا آمیدی) تثییر مهمنی در پاینداری شنیمیایی و‬
‫روش متابولیسم دارو دارد داروهای بیحسی اسنتری شنامل کوکنائی ‪ ،‬بِنزوکنائی ‪ ،‬پروکنائی ‪ ،‬و تتراکنائی‬
‫هستند بیشتر استرها بهوسیلۀ آنزیم کولی استراز پالسما هیدرولیز شده و اگر محلولهای آنها بندون منواد‬
‫نگهدارنده باشند نیمۀ عمر پایینی دارند داروهای بیحسی آمیدی شامل لیدوکائی ‪ ،‬پریلوکائی ‪ ،‬دیبوکنائی ‪،‬‬
‫اِتیدوکائی ‪ ،‬مِپیواکائی ‪ ،‬بوپیواکائی ‪ ،‬روپیواکائی ‪ ،‬و آتریکائی هستند داروهای آمیدی بسیار پایدارند‪ ،‬و با‬
‫کولی استراز هیدرولیز نمیشوند‪ ،‬بلکه در کبد تجزیۀ آنزیمی میشوند‬

‫فرمول شیمیایی لیدوکائی‬

‫تننثییر بننالینی داروهننای بننیحسننی بننه (الننف) تننوان ذاتننی آنهننا (‪( ،)potency‬ب) سننرعت شننروع ایننر‬
‫(‪( ،)onset of action‬پ) طول مدت ایر (‪ ،)duration‬و (ت) تمایل آنها به مسدود کردن اعصناب مختلنف‬
‫بستگی دارد‬
‫بی حاللیت در چربی داروی بیحسی و توان آن ارتباط مشاهده شده است هرچنه انندازۀ مولکنول دارو‬
‫کوچکتر و بخش چربیدوست آن بزرگتر باشد‪ ،‬دارو بهتر به غشای آکسون که چربی زیادی دارد نفوذ کرده‬
‫و با تمایل بیشتری به کانالهای سدیم متصل میشود‬
‫سرعت شروع ایر داروی بیحسی ارتباط معکوس با حاللیت در چربنی و یابنت تجزینۀ اسنید (‪ )pKa‬دارو‬
‫دارد ‪ pKa‬دارو ‪pH‬ی است که در آن مولکولهای یونیزه و غیر یونیزۀ محلول برابر هستند هرچه ‪ pKa‬بیشتر‬
‫باشد‪ ،‬درصد مولکولهای غیر یونیزۀ دارو ‪-‬که مسئول مسدود کردن گیرنندههنای سندیم در غشنا هسنتند‪-‬‬
‫کاهش مییابد؛ بنابرای در بافتهای عفونی یا ملتهب که محی اسیدی میشنود‪ ،‬مولکنولهنای غیرینونیزه‬
‫کمتر شده و تثییر داروی بیحسی کاهش مییابد ‪ pKa‬داروهای بیحسی کنونی بی ‪ 7/7‬تا ‪ 8/5‬است‬

‫‪24‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫طول مدت ایر داروهای بیحسی با حاللیت در چربی –که توان دارو را نیز افزایش منیدهند‪ ،-‬و افنزایش‬
‫پیوند با پروتئی ها در غشای آکسون و نیز تثییر دارو بر عروق ارتباط دارد هرچه زنجیرۀ جانبی مولکول دارو‬
‫بلندتر باشد پیوند با پروتئی ها نیز افزایش یافته و طول مدت ایر دارو بیشتر میشود همچنی طنول مندت‬
‫ایر داروی بیحسی در محل تزریق ارتباط معکوسی با سرعت جذب سیستمیک دارو دارد سرعت جنذب بنه‬
‫میزان خونرسانی محل و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و فارماکولوژیکی دارو و دوز آن بستگی دارد‬
‫در حالت کلی با توجه به قطر اعصاب و میزان میلی آنها‪ ،‬نخست اعصاب خودکار‪ ،‬سپس اعصاب حسنی‬
‫و سرانجام اعصاب حرکتی بیحس میشوند در اعصاب حسی هم بنه ترتینب حنسهنای درد‪ ،‬سنرما‪ ،‬گرمنا‪،‬‬
‫المسه‪ ،‬و فشار عمیق از میان میروند بازگشت ای حسها هم هنگام از مینان رفنت اینر داروی بنیحسنی‬
‫بهصورت عکس صورت میگیرد‬

‫لیدوکائی (لیگنوکائی ) مشهورتری داروی بیحسی است که در سال ‪ 1944‬معرفی شد به دلیل آمیدی‬
‫بودن‪ ،‬محلول آن بسیار پایدار است افزودن آدرنالی (اپینفری ) به لیدوکائی مدتزمنان الزم بنرای جنذب‬
‫کامل سیستمیک دارو را تقریباً دو برابر میکند و بنابرای طول مدت ایر دارو را افزایش منیدهند آدرننالی‬
‫یک ترکیب منقبضکنندۀ عروقی است و به میزان ‪ 5‬تا ‪ 20‬میکروگرم‪/‬میلیلیتر به لیدوکائی افزوده میشود‬
‫برای بیحسی قسمتهای انتهایی بدن مانند سرپستانک‪ ،‬گوش و دم نباید از لیدوکائی آدرنالی دار اسنتفاده‬
‫کرد؛ زیرا آدرنالی میتواند با انقباض عروقی سبب ایسکمی و سرانجام نکروز آن شود‬
‫تصور میشود که لیدوکائی با دوز بیشتر از ‪ 6‬میلیگرم‪/‬کیلنوگرم در گربنه و ‪ 12‬میلنیگرم‪/‬کیلنوگرم در‬
‫سگ باعت بروز عالئم مسمومیت شود در ای حالت ممک است عالئم عصبی (تشنج)‪ ،‬قلبی (برادیکناردی و‬
‫سرانجام ایست قلبی)‪ ،‬تنفسی (دپرسیون تنفسی) و عالئم موضعی (آسیب بنه اعصناب محیطنی و عضنالت‪،‬‬
‫تثخیر در التیام زخم‪ ،‬مت هموگلوبینمی در ایر مسمومیت با بنزوکائی ) دیده شود برای کنترل تشنج ناشنی‬

‫‪25‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫از مسمومیت با لیدوکائی از دیازپام یا تیوپنتال استفاده میشود برای مقابله با کاهش فشنارخون از تزرینق‬
‫مایعات داخل وریدی‪ ،‬برای غلبه بر تضعیف میوکارد از اپنینفنری ‪ ،‬و بنرای جبنران تضنعیف تنفسنی نینز از‬
‫اکسیژندرمانی استفاده میشود‬

‫روشهای بیحسی‬
‫‪ -1‬بیحسی سطحی (‪)surface anesthesia‬‬
‫در ای روش داروی بیحسی به شکل محلول‪ ،‬ژل یا پماد در تماس با پوست یا مخاط قرار داده میشنود‬
‫برای بیحس کردن قرنیه‪ ،‬حفرۀ دهان‪ ،‬حلق‪ ،‬سپتوم میانی بینی‪ ،‬پیشابراه‪ ،‬و کانال سرپستانک میتوان از ای‬
‫روش استفاده کرد در سطح چشم معموالً از قطرۀ چشمی تتراکائی اسنتفاده منیشنود بنرای سنوندگذاری‬
‫ادراری میتوان از لیدوکائی ‪ 2%‬و برای بیحسی حلق و حنجره میتوان از لیدوکائی ‪ 4%‬استفاده نمود‬
‫به دلیل اینکه لیدوکائی توانایی نفوذ به الیۀ شاخی پوست سالم را ندارد‪ ،‬کرم اِمال (‪ )EMLA‬که ترکیبی‬
‫از لیدوکائی و پریلوکائی است برای استفاده در سطح پوست ساخته شده است کرم امال بهآسانی به پوست‬
‫نفوذ کرده و پوست آن قسمت را بیحس میکند ای کرم معموالً در عرض یک ساعت تا عمق ‪ 3‬میلیمتری‬
‫پوست را بیحس میکند از ای کرم میتوان برای بیوپسی پوست یا سوندگذاری وریند ینا شنریان اسنتفاده‬
‫کرد ولی نباید در سطح مخاط یا نزدیکی چشمها به کار رود در بیمارانی که منتهموگلنوبینمی ینا سنابقۀ‬
‫حساسیت به داروهای بیحسی آمیدی دارند نیز نباید استفاده شود‬

‫‪ -2‬بیحسی انتشاری (‪)infiltration anesthesia‬‬


‫در ای روش داروی بیحسی در محل موردنظر برای برش ینا مجناور آن بنهصنورت زیرجلندی و داخنل‬
‫عضالنی تزریق میشود ای روش خود به سه دسته تقسیم میشود‪:‬‬
‫الف) بیحسی خطی (‪)line block‬‬
‫در بیحسی خطی داروی بیحسی درست در محلی که قرار است برش داده شود تزریق میشود تقریباً ‪1‬‬
‫میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬برای بیحس کردن یک سانتیمتر مربع پوست کافی سنت تزرینق بنهصنورت زینر‬
‫جلدی و داخل عضالنی توأمان انجام میشود پیش از تزریق باید آسپیراسیون انجام شنود تنا از وارد نشندن‬
‫سوزن به عروق خونی مطمئ شد بهتر است از سوزنهای بلندتر استفاده شود تا طول بیشتری را بنیحنس‬
‫کند و دفعات الزم برای واردکردن سوزن کاهش یابد در گاوهنای بنالغ (‪ 450‬کیلنوگرمی) حنداکثر تنا ‪250‬‬
‫میلیلیتر و در بز بالغ تا ‪ 10‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬را میتوان با ای روش تزریق کرد‬
‫‪26‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫ب) بیحسی ‪ L‬وارونه (‪)inverted L‬‬


‫بیحسی ‪ L‬وارون درواقع یک روش بیحسی ناحیهای غیراختصاصی برای برش دیوارۀ شکم (الپاروتومی)‬
‫است که در آن حداکثر ‪ 100‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬در گاو بالغ به بافتهای سطح پشتی‪-‬خلفنی واپسنی‬
‫دنده و سطح تحتانی‪-‬جانبی زوائد عرضی مهرههای کمر تزریق میشود همۀ اعصنابی کنه وارد محنل بنرش‬
‫میشوند ‪ 10‬تا ‪ 15‬دقیقه پس از تزریق بیحس میشوند ازآنجاییکه در این روش داروی بنیحسنی دور از‬
‫محل برش تزریق میشود‪ ،‬احتمال ایجاد ادم‪ ،‬هماتوم‪ ،‬و تداخل با التیام برش کم میشنود عینب این روش‬
‫همانند بیحسی خطی بیحس و شل شدن ناقص الیههای عمقی عضالت و صفاق‪ ،‬احتمال مسمومیت در ایر‬
‫تزریق حجم زیاد دارو به درون محوطۀ صفاقی‪ ،‬و افزایش هزینۀ دارو و نیاز به زمان طوالنیتنر اسنت محنل‬
‫تزریق برای بیحسی ‪ L‬وارونه بهصورت نقطهچی در تصویر زیر مشخص است‪:‬‬

‫پ) بیحسی حلقوی (‪)ring block‬‬


‫ای روش هم همانند بیحسی خطی است‪ ،‬با ای تفاوت که در دورتنادور انندام‬
‫انجام میشود برای بیحس کردن سرپستانک‪ ،‬آلت تناسلی‪ ،‬یا قطع انگشت میتوان‬
‫ای روش را به کار برد روش واردکردن سوزن برای بیحسی حلقوی سرپستانک در‬
‫تصویر که مقطع سرپستانک را نشان میدهد مشخص است‪:‬‬

‫‪ -3‬بیحسی ناحیهای (‪)regional anesthesia‬‬


‫در بیحسی ناحیهای داروی بیحسی نزدیک یک تنه یا دستۀ عصبی تزریق میشنود تنا محنل منوردنظر‬
‫برای جراحی بیحس شود ای نوع بیحسی به روشهای زیر تقسیم میشود‪:‬‬

‫الف) بیحسی کنار مهر ای (‪)paravertebral‬‬


‫ای روش شامل تزریق داروی بیحسی در پیرامون شاخههای پشتی و شکمی اعصناب نخناعی در محنل‬
‫بیرون آمدن آنها از سوراخ بی مهرهای است ای روش معموالً برای انجنام الپناروتومی بنه کنار منیرود بنا‬
‫بیحس شدن اعصاب نخاعی که دیوارۀ شکم را عصبرسانی میکنند‪ ،‬دیوارۀ شکم بیحس میشود بیحسی‬
‫کننننننار مهنننننرهای خنننننود بنننننه دو روش قننننندامی‪ ،‬فارکوارسنننننون‪ ،‬هنننننال‪ ،‬ینننننا کمبنننننریج‬

‫‪27‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫(‪ )proximal, Farquharson, Hall, Cambridge‬و خلفننننننی‪ ،‬مگنننننندا‪ ،‬کاکنننننناال‪ ،‬یننننننا کورنننننننل‬
‫(‪ )distal, Magda, Cakala, Cornell‬تقسیم میشود‬
‫‪-1‬بیحسی فارکوارسون‪ :‬در ای روش شاخههای پشتی و شکمی اعصاب نخاعی سیزدهم سینهای (‪،)T13‬‬
‫اول کمری (‪ )L1‬و دوم کمری (‪ )L2‬در محل خروجشان از سوراخ بی مهرهای بنیحنس منیشنوند در گناو‪،‬‬
‫پوست پوشانندۀ ستون مهرهها در سمتی که بیحس خواهد شند منوچینی و ضندعفونی منیشنود نخسنت‬
‫پوست در ناحیهای که زوائد عرضی مهرههای ‪ L2 ،L1‬و ‪ L3‬مشخص است با فاصلۀ ‪ 2/5‬تنا ‪ 5‬سنانتیمتنر از‬
‫خ پشتی بدن با ‪ 2‬تا ‪ 3‬میلیلیتر محلول لیدوکائی با سوزن ظریف بیحس میشود‬
‫سپس یک سوزن نخاعی بلند (تا ‪ 15‬سانتیمتر در گاوهای بزرگ) گاژ ‪ 18‬در ناحیۀ وسن زائندۀ عرضنی‬
‫‪ L1‬از باال به سمت پایی وارد میشود تا به زائندۀ عرضنی برسند در این ناحینه ‪ 2‬تنا ‪ 3‬میلنیلیتنر داروی‬
‫بیحسی تزریق میشود تا انقباض عضلۀ طویل پشتی (‪ )longissimus dorsi‬از مینان بنرود پنسازآن کنه‬
‫سوزن به استخوان رسید‪ ،‬نوک آن به سمت جلو هدایت میشود تا به لبۀ قدامی زائدۀ عرضی برسد و سنپس‬
‫حدود ‪ 1‬سانتیمتر زیر لیگامنت بی زوائد عرضی (‪ )intertransverse lig.‬برده میشود سپس نزدینک ‪10‬‬
‫تا ‪ 15‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬در ای ناحیه تزریق میشود تا شاخۀ شکمی عصنب ‪ T13‬کنه از این ناحینه‬
‫میگذرد بیحس شود سوزن ‪ 1‬تا ‪ 2/5‬سانتیمتر باالی لیگامنت و سطح پشتی زائدۀ عرضی کشیده میشود‬
‫و ‪ 5‬میلیلیتر لیدوکائی دیگر تزریق میشود تا شاخۀ پشتی عصب هم بیحس گردد برای بیحسی اعصاب‬
‫‪ L1‬و ‪ L2‬هم همی کار به ترتیب در زوائد عرضی مهرههای دوم و سوم کمری انجام میشود در گوسنفند و‬
‫بز در هر محل ‪ 2‬تا ‪ 3‬میلیلیتر داروی بیحسی تزریق میشود‬

‫معموالً پس از حدود ‪ 10‬دقیقه بیحسی کامل دیوارۀ شکم ایجاد میشود‬


‫و تا ‪ 1/5‬ساعت ادامه پیدا میکند عالئم موفقینت در کنار شنامل بنیحنس‬
‫شدن پوست تهیگاه‪ ،‬افزایش دمای پوسنت بنه علنت فلجنی موقنت اعصناب‬
‫وازوموتور پوست‪ ،‬و قوس پیدا کردن کمر (‪ )scoliosis‬به سمتی که بیحس‬
‫شده است به علت فلجی عضالت کنار مهرهای هستند‬
‫مزایای ای نوع بیحسی در مقایسه با بیحسنی انتشناری عبنارتانند از‪:‬‬
‫بی حس شندن و شنلی عضنالنی وسنیع و یکنواخنت از دنندۀ سنیزدهم تنا‬
‫توبرکوکسا و چی تهیگاهی‪ ،‬عدم تزریق دارو در محل برش‪ ،‬نیناز بنه زمنان‬
‫کمتر و امکنان افنزایش دادن طنول بنرش حنی عمنل معاینب این روش‬

‫‪28‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫عبارتاند از‪ :‬دشواری انجام ای روش بهویژه در گاوهای چاق که زوائند عرضنی مهنرههنای کمنر بنهراحتنی‬
‫مالمسه نمیشوند‪ ،‬قوسدار شدن کمر به دلیل فلجی موقت عضالت کمر که بخیه زدن خ برش را دشوارتر‬
‫مننیکننند‪ ،‬خطننر نفننوذ سننوزن بننه سنناختارهای حینناتی مانننند آئننورت و ورینند طننولی سننینهای‬
‫(‪ )thoracic longitudinal vein‬در سمت چپ و ورید میانتهنی خلفنی (‪ )caudal vena cava‬در سنمت‬
‫راست‪ ،‬و احتمال از میان رفت کنترل حرکتی اندامهای خلفی به علت بیحس شدن عصب فمورال‬
‫‪-2‬بیحسی مگدا‪ :‬در ای روش شاخههنای پشنتی و شنکمی اعصناب ‪ L1 ،T13‬و ‪ L2‬از رهیافنت جنانبی‬
‫بیحس میشوند پوست نواحی انتهایی زوائد عرضی مهرههای کمنری اول (‪ ،)L1‬دوم (‪ ،)L2‬و چهنارم (‪)L4‬‬
‫موچینی و ضدعفونی میشود سپس سوزن گاژ ‪ 18‬با طول ‪ 7/5‬سانتیمتر از سمت جانب زیر زوائند عرضنی‬
‫مهرههای گفتهشده واردشده و ‪ 10‬تا ‪ 20‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬بهصورت بادبزنی تزریق منیشنود سنپس‬
‫سوزن اندکی عقب کشیده شده و دوباره کمی باالتر و عقبتر از زائدۀ عرضنی وارد منیشنود و ‪ 5‬میلنیلیتنر‬
‫دیگر از داروی بیحسی تزریق میشود علت انتخاب زائدۀ عرضی مهرۀ چهارم کمری بهجای مهرۀ سوم برای‬
‫بیحس کردن عصب ‪ ،L2‬همانگونه که در تصویر هم دیده میشود سطحیتر بنودن عصنب در محنل مهنرۀ‬
‫چهارم است‬
‫مزایای بیحسی کنار مهرهای خلفی در مقایسه با روش قدامی امکان استفاده از سوزنهای معمولی‪ ،‬عدم‬
‫ایجاد قوس در کمر‪ ،‬عدم وجود خطر سوراخ شدن عروق خونی اصلی‪ ،‬تضعیف اندک اندامهای خلفی‪ ،‬و کمتر‬
‫بودن آتاکسی هستند معایب آن شامل نیاز به میزان بیشتری داروی بیحسی‪ ،‬و احتمال عندم موفقینت بنه‬
‫دلیل تفاوت در مسیر آناتومیکی اعصاب هستند‬

‫محل تزریق در هر دو روش قدامی و خلفی در تصویر زیر مشخص شده است‪:‬‬

‫‪29‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ب) بیحسی عصب شاخی (‪:)cornual‬‬


‫شنناخبری در گنناو بننا بننیحسننی شنناخۀ شنناخی (‪ )cornual‬عصننب گونننهای‪-‬گیجگنناهی یننا اشننکی‬
‫(‪ )zygomaticotemporal or lacrimal‬که بخشی از عصب سهقلو است انجام میشود برای ای کنار ینک‬
‫سوزن ‪ 2/5‬سانتیمتری گاژ ‪ 20‬در راستای تحتانی‪-‬میانی در زیر ستیغ پیشانی و حدفاصل حدقه و پایۀ شاخ‬
‫وارد میشود و ‪ 5‬تا ‪ 10‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬تزریق میشنود عمنق ورود سنوزن در گاوهنای کوچنک ‪1‬‬
‫سانتیمتر و در گاوهای بزرگ ‪ 2/5‬سانتیمتر است شریان و ورید شاخی نزدینک محنل عصنب قنرار دارنند؛‬
‫بنابرای باید پیش از تزریق آسپیراسیون انجام شود در گاوهای بالغی که شاخشان رشد زینادی کنرده باشند‬
‫نیاز به تزریق زیرجلدی داروی بیحسی در سطح خلفی پایۀ شاخ نیز وجود دارد تا شاخههای جلدی عصنب‬
‫دوم گردنی هم بیحس شوند‬

‫شاخ بز عالوه بر شاخۀ شاخی عصب گونهای‪-‬گیجگناهی‪ ،‬بنا عصنب زیرقرقنرهای (‪ )infratrochlear‬نینز‬
‫تعصیب میشود عصب شاخی با واردکردن سوزن ‪ 2/5‬سانتیمتری گاژ ‪ 22‬در حدفاصل گوشۀ خارجی چشم‬
‫و پایۀ شاخ نزدیک زائدۀ فوق حدقهای با ‪ 1‬تا ‪ 1/5‬سانتیمتر عمنق و تزرینق ‪ 2‬تنا ‪ 3‬میلنیلیتنر لیندوکائی‬
‫بیحس میشود تزریق دوم در حدفاصل گوشۀ داخلی چشم و پایۀ شاخ انجام میشود تا عصب زیرقرقنرهای‬
‫بیحس شود سوزن در سطح پشتی و موازی با لبۀ پشتی‪-‬میانی حدقه وارد میشود و تزریق بهصورت خطی‬
‫انجام میشود‬

‫‪30‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫پ) بیحسی عصب گوشی‪-‬پلکی (‪)auriculopalpebral nerve block‬‬


‫برای معاینه یا جراحی چشم‪ ،‬بهتر است که پلکها بیحرکت شوند فلجی پلکها (بدون بنیحنس شندن‬
‫آنها) در گاو با مسدود کردن شاخۀ گوشی‪-‬پلکی عصب صورتی (‪ )facial‬انجنام منیشنود محنل عصنب در‬
‫شکافی در کمان گونهای در قدام پایۀ عضالت گوش است و سوزن گاژ ‪ 18‬یا ‪ 20‬بنهصنورت زیرجلندی وارد‬
‫شده و ‪ 5‬تا ‪ 10‬میلیلیتر لیدوکائی تزریق میشود ترکیب بیحسی سطحی چشم و بیحسی عصب گوشی‪-‬‬
‫پلکی برای بیرون آوردن اجسام خارجی از قرنیه و کیسۀ ملتحمه و نیز تزرینق زیرملتحمنهای داروهنا مفیند‬
‫است‬

‫ت) بیحسی چشم به روش پیترسون (‪)Peterson eye block‬‬


‫در بیحسی چشم به روش پیترسون که برای بیرون آوردن چشم انجام میشود‪ ،‬شکافی که مینان زائندۀ‬
‫فوقحدقهای‪ ،‬کمان گونهای و زائدۀ منقاری فک پایی وجود دارد شناسایی میشود سپس پوست ای ناحیه‬
‫با سوزن ظریف بیحس شده و در ادامه سوزن ‪ 10‬تا ‪ 12‬سانتیمتری گناژ ‪ 18‬در جهنت افقنی و تنا حندی‬
‫خلفی وارد میشود تا به زائدۀ منقاری فک پایی برسد سر گاو بهصورت کامل در حالت کشیده و افقی قنرار‬
‫داده میشود سوزن بهآرامی بهپیش میرود تا به سوراخ رِجلی‪-‬کامی (‪ )pterygopalatine fossa‬برسد در‬
‫ای ناحیه پس از آسپیراسیون نزدیک به ‪ 15‬میلیلیتر داروی بیحسی تزریق میشود ‪ 10‬تا ‪ 15‬دقیقه بعند‬
‫همۀ اعصاب حرکتی و حسی چشم که از سوراخ حدقهای گرد (‪ )orbitorotundum‬بیرون میآینند بنهجنز‬
‫اعصاب پلک بیحس میشوند‬

‫‪31‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫ث) بیحسی چشم به روش پشت کرۀ چشمی (‪)retrobulbar block‬‬


‫در ای روش برای بیحسی کرۀ چشم یک سوزن ‪ 15‬سانتیمتری گاژ ‪ 18‬که اندکی منحنی باشد به کنار‬
‫میرود سوزن را میتوان از لبۀ باالیی‪ ،‬پایینی‪ ،‬میانی‪ ،‬یا جانبی حدقه وارد کرد در رهیافت باالیی یا پنایینی‬
‫حدقه‪ ،‬سوزن از روی پلک وارد میشود اگر بخواهیم از رهیافت گوشۀ میانی چشم استفاده کنیم‪ ،‬لبۀ مینانی‬
‫حدقه را لمس میکنیم؛ سپس سوزن از فورنیکس ملتحمه وارد میشود تا به پشت حدقه برسد همزمنان بنا‬
‫پیش رفت سوزن‪ ،‬حدود ‪ 15‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬با فواصل کنم تزرینق منیشنود در این روش عصنب‬
‫بینایی‪ ،‬عضالت نگهدارندۀ چشم‪ ،‬و اعصاب حسی چشم بیحس میشوند احتمال آسیب رسیدن به چشم در‬
‫ای روش بسیار زیاد است‬

‫‪ -4‬بیحسی اپیدورال خلفی (‪)caudal epidural‬‬


‫بیحسی اپیدورال یا فوق سختشامهای با تزریق داروی بیحسی به فضای اپیندورال مجنرای نخناعی در‬
‫قسمت خلفی بدن ایجاد میشود تفاوت بیحسی اپیدورال قدامی و خلفنی در حجنم داروی تزریقنی اسنت‬
‫بسته به حجم داروی تزریقی‪ ،‬بیدردی و فلجی کامل اندامهای خلفی و دیوارۀ شکم میتواند ایجاد شود ای‬
‫روش به دلیل سادگی و کمهزینه بودن و عدم نیاز به تجهیزات پیچیده بهطورمعمول در انواع گوننههنای دام‬
‫انجام میشود‬
‫در گاو‪ ،‬سوزن را میتوان هم از فضای بی مهرۀ خاجی‪-‬دمی و هم از فضای بی مهرۀ دمی اول وارد کرد‬
‫در نشخوارکنندگان و اسب نخاع در میانۀ استخوان خاجی تمام میشود و در ای ناحیه نخناع وجنود نندارد‬
‫تنها اعصاب دمی‪ ،‬رشتۀ انتهایی (‪ )phylum terminale‬که بافتی همبندی است‪ ،‬و چربی و بافت همبنندی‬
‫اپیدورال در محل ورود سوزن وجود دارند و اگر تکنیک آسپتیک به کار رود‪ ،‬ای ساختارها آسیبی نمیبینند‬
‫محل فضای بی دمی اول را بهآسانی میتوان با باال و پایی آوردن دم و مالمسۀ محل فرورفتگنی و حرکنت‬
‫بی دو مهرۀ اول دمی پیدا کرد فضای بی دمی اول بزرگتر از فضای خاجی‪-‬دمی است و سوزن آسانتر به‬
‫آن وارد میشود فضای خاجی‪-‬دمی ممک است در گاوهای مس تر استخوانی شده باشد و در گاوهای چناق‬
‫بهآسانی شناسایی نشود‬

‫‪32‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫روش کار به ای صورت است که نخست پوست سطح باالیی دم در محل فضنای بنی مهنرهای منوردنظر‬
‫موچینی و ضدعفونی میشود بهتر است پیش از واردکردن سوزن اصلی‪ ،‬پوسنت ناحینه بنا سنوزن ظرینف و‬
‫تزریق چند میلیلیتر لیدوکائی بیحس شود سپس سوزن اپیدورال ‪ 5‬سانتیمتری گناژ ‪ 18‬از فضنای بنی‬
‫مهرهای در سطح میانی دم با زاویۀ قائمه یا در جهت تحتانی‪-‬قدامی با ‪ 10‬درجنه انحنراف وارد منیشنود تنا‬
‫جایی که به کف مجرای مهره برخورد کند در ای هنگام سوزن حدود ‪ 0/5‬سانتیمتر عقب کشیده میشنود‬
‫تا نوک آن در فضای اپیدورال قرار گیرد اگر چند قطره دارو را روی هاب سوزن بریزیم و دارو به درون سوزن‬
‫کشیده شود و هنگام تزریق نیز مقاومتی احساس نشود نشاندهندۀ ای است که نوک سوزن بنهدرسنتی در‬
‫فضای اپیدورال قرار گرفته است‬
‫ایجاد بیحسی بستگی به دوز کلی دارو دارد (حجم × غلظت) اگر ‪ 1‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬به ازای هنر‬
‫‪ 100‬کیلوگرم وزن بدن تزریق شود‪ ،‬از میانۀ مهرۀ خاجی (ساکروم) تا پرینه و سطح داخلی رانها بنیحنس‬
‫میشود بیحسی احشای لگنی و اندامهای تناسلی و فلجی دم هم ایجاد میشود هرچند عملکنرد حرکتنی‬
‫پاها و حرکات رحم بدون تغییر باقی میمانند بیحسی کامل نیازمند ‪ 10‬تا ‪ 20‬دقیقه زمنان اسنت و مندت‬
‫بیحسی ‪ 30‬دقیقه تا ‪ 2/5‬ساعت طول میکشد‬
‫بیحسی اپیدورال خلفی در گوسفند و بز برای قطع دم در برهها و اعمال مامایی داخل واژنی بسیار مفید‬
‫است در ای دامها هم سوزن از همان محلهایی که در مورد گاو گفتنه شند وارد منیشنود و ‪ 1‬میلنیلیتنر‬
‫لیدوکائی ‪ 2%‬به ازای هر ‪ 50‬کیلوگرم وزن بدن تزریق میشود‬
‫در اسب نیز برای کاهش درد و کنترل زورپیچ هنگام زایمنان‪ ،‬اصنالح پنیچخنوردگی رحنم‪ ،‬فتوتنومی‪ ،‬و‬
‫دستکاری های مامایی و اقدامات جراحنی ماننند قطنع دم‪ ،‬تنرمیم فیسنتول رکتوواژیننال‪ ،‬عمنل کسنلیک‪،‬‬
‫پروالپس رکتوم‪ ،‬یورتروستومی‪ ،‬یا جراحیهای مقعد‪ ،‬پرینه‪ ،‬فرج‪ ،‬و مثانه از روش اپیندورال خلفنی اسنتفاده‬
‫میشود محل تزریق در فضای اپیدورال بی مهرۀ اول و دوم دمی (فضای بی دمنی اول) اسنت کنه اولنی‬
‫محل فرورفته در پشت استخوان خاجی است مفصل خاجی‪-‬دمی در بسیاری از اسبها به هم متصنل شنده‬
‫است تکنیک واردکردن سوزن همانند گاو است البته میتوان سوزن نخاعی را هم با زاویۀ ‪ 30‬درجه نسنبت‬
‫به افق وارد کرد در اسبهای بالغ ‪ 450‬کیلوگرمی میتوان ‪ 6‬تا ‪ 8‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬تزریق کرد باید از‬

‫‪33‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫تزریق بیشتر دارو خودداری کرد‪ ،‬زیرا ممک است باعت آتاکسی‪ ،‬زمنی گینری‪ ،‬کناهش فشنارخون و گناهی‬
‫برادیکاردی در ایر انسداد سمپاتیکی شود‬
‫از داروهای ‪ ɑ2‬آدرنرژیک‪ ،‬مخدرها و کتامی هم برای تزریق در فضای اپیدورال استفاده شده است‬

‫‪ -5‬بیحسی اپیدورال قدامی (‪)anterior epidural‬‬


‫ای روش در گاو و نشخوارکنندگان کوچک برای جراحیهای ناحیۀ شکم انجام میشود داروی بیحسنی‬
‫با دوز ‪ 1‬میلیلیتر به ازای هر ‪ 45‬کیلوگرم وزن بدن به فضای اپیدورال تزریق منیشنود محنل ورود سنوزن‬
‫فضای کمری‪-‬خاجی‪ ،‬خاجی‪-‬دمی‪ ،‬یا بی دمی اول است فضای کمری‪-‬خاجی در گاوهای نابالغ و گوسفند و‬
‫بز معموالً بهصورت فرورفتگی در خ وس ‪ ،‬پشت خ فرضی که لبۀ قدامی ایلیوم هر طرف را به هم وصنل‬
‫میکند مالمسه میشود در ای روش ناحیۀ پرینه‪ ،‬ناحیۀ مغابنی‪ ،‬تهیگاهها‪ ،‬و دیوارۀ شکم تا نناف بنیحنس‬
‫میشوند همچنی عملکرد پاها متثیر شده و فلجی پاها اتفاق میافتد و حیوان زمی گیر خواهد شد‬
‫در سگ هم از بیحسی اپیدورال کمری‪-‬خاجی بنرای انجنام سنزاری اسنتفاده منیشنود؛ زینرا بنرخالف‬
‫روشهای دیگر بیهوشی‪ ،‬تولهها را تحت تثییر قرار نمیدهد سگ باید آرامبخنش دریافنت کنند و در حالنت‬
‫خوابیده بر روی جناغ (برای بیحسی دوطرفه) یا خوابیده به پهلو (برای بیحسنی همنان سنمت) قنرار داده‬
‫میشود؛ زیرا دارو پس از تزریق به دلیل جاذبه در سمتی که حیوان به آن سمت خوابیده است تجمع مییابد‬
‫و اعصاب همان سمت را متثیر میکند برجستگی ایلیوم در هر سمت ستون مهرهها با انگشت شست و میانی‬
‫یک دست مالمسه شده و زائدۀ اسپاینوس مهرۀ هفتم کمری با انگشت اشاره پیدا میشنود بنا حرکنت دادن‬
‫انگشت‪ ،‬فضای بی مهرههای کمری‪-‬خاجی لمس میشود سوزن باید از خ وس و پشت زائدۀ اسنپاینوس‬
‫‪ L7‬وارد شود اگر سختشامه بهطور ناخواسته سوراخ شود که با بیرون آمدن ‪ CSF‬مشخص میشود‪ ،‬یا بایند‬
‫کار را خاتمه داد و یا اینکه ‪ 50%‬داروی الزم را تزریق کرد نخاع در سگهای جوانتنر و کوچنکتنر ممکن‬
‫است تا محل مفصل کمری‪-‬خاجی هم امتداد داشته باشد اگر خون دیده شود‪ ،‬باید سوزن بیرون آورده شده‬
‫و پاک شود و دوباره وارد شود معموالً ‪ 1‬میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬بنه ازای هنر ‪ 5‬کیلنوگرم وزن بندن بنرای‬
‫بیشتر موارد کافی است‬

‫‪34‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫در گربه نیز بیحسی اپیدورال همانند سگ و در حیوانی که آرامبخش قنوی دریافنت کنرده اسنت انجنام‬
‫میگیرد سوزن با زاویۀ ‪ 45‬درجه به سمت خلف وارد میشود تا از صدمه دیدن زائدۀ اسپاینوس مهرۀ هفتم‬
‫کمری اجتناب شود به دلیل اینکه نخاع و سختشامه در ناحیۀ خاجی گربه تمام میشود‪ ،‬ممک است ‪CSF‬‬
‫از سوزن بیرون بیاید اگر ای حالت پیش بیاید‪ ،‬باید تزریق متوقف شود ینا تنهنا ینکسنوم تنا ینکدوم دارو‬
‫تزریق شود‬

‫‪ -6‬بیحسی شبکۀ اعصاب بازویی (‪)brachial plexus block‬‬


‫ای روش در سگ و گربه برای جراحیهای اندام قدامی در ناحیۀ آرنج یا پنایی تنر از آن مناسنب اسنت‬
‫سگ باید آرامبخشی دریافت کرده باشد و در ح الت ایسنتاده ینا خوابینده بنه پهلنو قنرار گینرد سنوزن ‪7/5‬‬
‫سانتیمتری گاژ ‪ 20‬تا ‪ 22‬در سطح میانی مفصل شانه وارد میشود و موازی با ستون مهرهها به سمت محل‬
‫اتصال غضروف به استخوان در روی دندهها پیش برده میشود در سگهای بزرگتنر نزدینک بنه ‪ 10‬تنا ‪15‬‬
‫میلیلیتر لیدوکائی ‪ 2%‬حاوی اپینفری همزمان که سوزن بیرون کشنیده منیشنود‪ ،‬بنه آهسنتگی تزرینق‬
‫میگردد باید دقت کرد که هنگام آسپیراسیون خون بیرون نیاید در ای حالت داروی بیحسی در نزدیکنی‬
‫اعصننناب زنننند زبنننری (‪ ،)radial‬مینننانی (‪ ،)median‬زنننند زینننری (‪ ،)ulnar‬عضنننالنی‪-‬پوسنننتی‬
‫(‪ ،)musculocutaneous‬و زیربغلی (‪ )axillary‬تزریق میشود حس ناحیه در عنرض ‪ 10‬تنا ‪ 15‬دقیقنه از‬
‫میان میرود و تا ‪ 2‬ساعت به طول میانجامد بازگشت کامل حس نیازمند ‪ 6‬ساعت زمان است منیتنوان از‬

‫‪35‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫دستگاه محرک اعصاب محیطی برای تعیی محل دقیق اعصاب استفاده کنرد تنا دوز داروی بنیحسنی الزم‬
‫کاهش یابد‬

‫در گربه نیز میتوان سوزن گاژ ‪ 22‬را ناحیۀ زیربغل و باالی مفصل شنانه وارد کنرد و هنگنامیکنه ننوک‬
‫سوزن در جلوی دندۀ اول و پشت لبۀ قدامی استخوان کتف قرار دارد حدود ‪ 0/5‬میلنیلیتنر لیندوکائی ‪2%‬‬
‫تزریق کرد همزمان با بیرون کشیدن سوزن نیز دوباره همان مقدار دارو تزریق میشود‬
‫شبکۀ اعصاب بازویی را نباید همزمان در هر دو سمت بدن بیحس کرد؛ زیرا ممک است عصنب فرنینک‬
‫نیز بیحس شود و دیافراگم از کار بیفتد‬

‫‪36‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫‪ -7‬بیحسی داخل وریدی یا بایر‬


‫(‪)intravenous regional anesthesia [IVRA] or Bier block‬‬
‫ای روش برای ایجاد بیحسی کوتاهمدت (کمتر از ‪ 2‬ساعت) در اندامهای حرکتنی سنریع و قابنلاعتمناد‬
‫است در سگ نخست اندام با بانداژ فشاری از خون اضافی تخلیه میشود و سپس در بناالی محنل منوردنظر‬
‫تورنیکتی بسته میشود تا بر فشارخون شریانی غلبه کند پس از باز کردن بانداژ‪ 2/5 ،‬تا ‪ 5‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم‬
‫لیدوکائی رقیق ‪ 0/5%‬به درون ورید سفالیک یا ساف جانبی تزریق میشود اگر مدت باقی مانندن تورنیکنه‬
‫کمتر از ‪ 90‬دقیقه باشد عارضۀ خاصی ایجاد نخواهد شد در گربه توصیه شده است که بنهجنای تورنیکنه از‬
‫بازوبند دستگاه سنجش فشارخون نوزادان استفاده شود‬

‫در نشخوارکنندگان نیز از ای روش برای بیحسی انگشتان استفاده میشود در گاو تورنیکنه در قسنمت‬
‫باال یا پایی مفصل تارس‪ ،‬باالی مفصل آرنج‪ ،‬یا باال یا پایی مفصل کارپ بسنته منیشنود تنا جرینان خنون‬
‫شریانی متوقف شود در اندام قدامی‪ ،‬وریند متاکنارپ پشنتی مشنترک (‪،)common dorsal metacarpal‬‬
‫ورید متاکارپ کفدستی (‪ ،)palmar metacarpal‬یا ورید زند زبری (‪ )radial‬برای تزریق انتخاب میشود‬
‫در اندام خلفی شاخۀ قدامی ورید ساف جانبی (‪ )leteral saphenous‬یا وریند انگشنتی کنفپنایی جنانبی‬
‫(‪ )lateral plantar digital‬بنرای تزرینق مناسنبانند در گناو بنالغ ‪ 30‬میلنیلیتنر لیندوکائی ‪( 2%‬بندون‬
‫اپینفری ) درون ورید تزریق میشود در نشخوارکنندگان کوچک ‪ 3‬تا ‪ 10‬میلیلیتر لیدوکائی کنافی سنت‬
‫مدتزمان باقی ماندن تورنیکه نباید بیش از ‪ 2‬ساعت باشد‬

‫‪37‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫‪ -8‬بیحسی برای عمل اخته‬


‫برای اخته کردن اسب میتوان بهجای بیهوشی از بیحسنی اسنتفاده کنرد بنرای این کنار از سنه روش‬
‫میتوان استفاده کرد‪ :‬در روش نخست‪ ،‬سوزن ‪ 7/5‬سانتیمتری گاژ ‪ 20‬بهصورت عمود بهسنرعت وارد بیضنه‬
‫شده و ‪ 20‬تا ‪ 30‬میلیلیتر داروی بیحسی به مرکز هر بیضه تزریق میشود دارو بهوسنیلۀ عنروق لنفنی بنه‬
‫مجرای مغابنی میرسد معموالً پس از ‪ 10‬دقیقه میتوان اخته کردن را انجام داد‬
‫در روش دوم‪ ،‬بیحسی طناب اسپرماتیک با واردکردن سوزن گاژ ‪ 20‬به درون طناب در نزدیکتری محل‬
‫ممک به حلقۀ مغابنی خارجی (نزدیک بدن) ‪ 20‬تا ‪ 30‬میلیلیتر داروی بیحسی بهصنورت بنادبزنی تزرینق‬
‫میشود باید با آسپیره کردن پیش از تزریق از عدم تزریق به درون شریان یا ورید اطمینان یافت‬
‫در روش سوم‪ ،‬یک سوزن ‪ 15‬سانتیمتری گاژ ‪ 18‬به درون بیضه وارد میشنود و از طرینق آن بنه درون‬
‫طناب اسپرماتیک هدایت میشود و ‪ 30‬میلیلیتر داروی بیحسی تزریق میگردد ازآنجاییکه بیضهها بیرون‬
‫آورده خواهند شد‪ ،‬آسیب دیدن آنها اهمیتی ندارد‬
‫در همۀ روشها محل موردنظر برای برش در پوست اسکروتوم نینز بایند بنا تزرینق زیرجلندی ‪ 5‬تنا ‪10‬‬
‫میلیلیتر داروی بیحسی‪ ،‬بیحس شود ای روشها برای بیحنس کنردن اسنکروتوم و طنناب اسنپرماتیک‬
‫سمت دیگر هم تکرار میشوند در نشخوارکنندگان نیز میتوان از تزرینق داخنل بیضنهای داروی بنیحسنی‬
‫استفاده کرد‬

‫‪38‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫آرامبخشی و پیشبیهوشی‬
‫آرامبخشی (‪ )tranquilization‬حالتی از کاهش اضطراب است که حیوان همچنان بنه محنی پیرامنون‬
‫خود آگاه باشد رخوتزایی (‪ )sedation‬به حالتی از خوابآلودگی گفته میشود که حیوان از محی پیرامون‬
‫ناآگاه میشود رخوتزایی مؤیر حیوان به انتخاب داروی مناسب برای نوع عمل‪ ،‬گونۀ دام‪ ،‬و خلنقوخنوی آن‬
‫بستگی دارد همیشه پس از تزریق داروی آرامبخش و رخوتزا باید حیوان مدتزمانی به حال خود واگذاشته‬
‫شود؛ زیرا تحریک حیوان در طی شنروع اینر دارو ممکن اسنت از تنثییر کامنل دارو جلنوگیری کنند بنرای‬
‫رخوتزایی حیوانی که درد میکشد‪ ،‬باید همراه با داروی رخنوتزا از داروی دردزدای مناسنب نینز اسنتفاده‬
‫شود؛ زیرا بسیاری از داروهای رخوتزا ایر ضددردی بسیار اندکی دارند یا اصنالً چننی اینری ندارنند و اگنر‬
‫بهتنهایی تجویز شوند ممک است باعت تشدید واکنشهای دام به تحریکات دردناک شوند‬

‫داروهای آرامبخش و رخوتزا‬


‫مشتقات فنوتیازینی‬
‫داروهای ای گروه جزو داروهای آرامبخش طبقهبندی میشنوند این داروهنا اینرات گسنتردۀ مرکنزی و‬
‫محیطی دارند فنوتیازی ها آنتاگونیستهنای دوپنامی بنوده و بنه همنی دلینل اینرات آرامبخشنی دارنند‬
‫فنوتیازی ها ضداستفراغ نیز هستند ای داروها ایر ضددردی ندارند ایرات جانبی قلبی‪-‬عروقی آنها به علت‬
‫تواناییشان در مسدود کردن ‪ α1‬آدرنوسپتورها است و بنابرای ایر ضد آدرنالینی دارند با ای مکانیسم باعنت‬
‫اتساع عروق محیطی و درنتیجه کاهش فشارخون شریانی‪ ،‬و کاهش ‪ PCV‬به علت اتساع طحال منیشنوند از‬
‫ایرات دیگر آنها میتوان به ایرات ضدآریتمی‪ ،‬ایرات اسپاسمولیتیک در روده‪ ،‬افزایش احتمال برگشت منواد‬
‫غذایی در گاو به علت شل شدن اسفنکتر کاردیا‪ ،‬ایرات آنتیهیستامینی‪ ،‬و کاهش دمای بندن هنم بنه علنت‬
‫اتساع عروق پوست و هم در ایر مختل کردن مکانیسمهای تنظیم دمای بدن اشاره کرد‬
‫پرکاربردتری داروی ای دسته آسِپرومازی اسنت از دیگنر داروهنای این دسنتۀ داروینی منیتنوان بنه‬
‫پروپیونیل پرومازی ‪ ،‬کلرپرومازی ‪ ،‬پرومازی ‪ ،‬متوتریمِپرازی ‪ ،‬و پرومتنازی اشناره کنرد کنه بنه دلینل اینرات‬
‫رخوتزایی کمتر یا ایرات جانبی بیشتر‪ ،‬کاربردشان کمتر است‬

‫‪39‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫آسِپرومازین (استیل پرومازین)‬


‫ای دارو ایرات رخوتزایی بارزی دارد با دوز پایی باعنت تغیینرات رفتناری منیشنود و بنا افنزایش دوز‬
‫رخوتزایی ایجاد میکند ولی منحنی دوز‪-‬پاسخ بهسرعت به بیشینۀ خود میرسد و افزایش دوز دیگر باعنت‬
‫افزایش ایرات نمیشود‪ ،‬بلکه تنها طول مدت ایر و نیز ایرات جانبی را افزایش میدهد با افزایش دوز ممکن‬
‫است عالئم هیجان ایجاد شود گفته شده است که آسپرومازی آسنتانۀ بنروز تشننجهنای صنرعی را کناهش‬
‫میدهد‪ ،‬ولی در برابر آن ادعا شده است که آسپرومازی در انسان ایرات ضدتشنجی دارد بنا توجنه بنه این‬
‫تناقض‪ ،‬بهتر است که در حیواناتی که تاریخچۀ صرع دارند یا به هر دلینل دیگنری در خطنر تشننج هسنتند‬
‫(مثالً پس از میلوگرافی) استفاده نشود ای دارو باعت افت فشارخون میشنود؛ بننابرای در حیواننات دچنار‬
‫شوک یا کاهش حجم خنون ممکن اسنت افنت شنتابناک و حتنی مرگبنار فشنارخون شنریانی روی دهند‬
‫آسپرومازی ایرات ضدآریتمی دارد و از قلب در برابر فیبریالسیون ایجادشنده بنهوسنیلۀ آدرننالی محافظنت‬
‫میکند و همی ویژگی یکی از مزایای این دارو در اسنتفاده بنهعننوان داروی پنیشبیهوشنی اسنت اینرات‬
‫آنتیهیستامینی آن اندک است‪ ،‬ولی تثییر اسپاسمولیتیک زیادی در عضالت صاف بهویژه در روده دارد این‬
‫دارو در کبد متابولیزه شده و متابولیتهنای آن در ادرار دفنع منیشنوند آسنپرومازی باعنت فلجنی عضنلۀ‬
‫عقببرندۀ آلت تناسلی گاو نر و نریانها شده و آلت تناسلیِ شل از پرپیوس بیرون میافتند؛ بننابرای گناهی‬
‫برای تسهیل معاینۀ آلت تناسلی تجویز میشود هرچند‪ ،‬آسیب فیزیکی به آلت آوینزان ممکن اسنت باعنت‬
‫تورم و عدم بازگشت اندام به درون پرپیوس شود نعوظ دائمی آلت (‪ )priapism‬نیز در نریان پس از تجنویز‬
‫آسپرومازی گزارش شده است؛ بنابرای بهتر است در نریانهای باارزش از ای دارو استفاده نشود‬
‫دارو بهصورت محلولهای ‪ 1%‬یا ‪ 2%‬برای تزریق داخل عضالنی‪ ،‬داخل وریدی‪ ،‬یا زیرجلدی و قرصهای ‪5‬‬
‫و ‪ 20‬میلیگرمی برای تجویز خوراکی در سگ و گربه موجود اسنت پنس از تزرینق داخنل وریندی معمنوالً‬
‫رخوتزایی در عرض ‪ 5‬دقیقه ایجاد میشود‪ ،‬ولی در بعضی از موارد ممک اسنت اینر آن تنا ‪ 20‬دقیقنه هنم‬
‫آشکار نشود از ای دارو برای درمان بیماری حرکت در سگ و گربه و کولیک در اسب نیز استفاده میشنود‬
‫برای پیشبیهوشی در بیشتر دامها از دوز ‪ 0/02‬تا ‪ 0/1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم به کار میرود که دوز پایی تر برای‬
‫تزریق داخل وریدی است‬

‫بوتیروفنونها‬
‫در گذشته ای دستۀ دارویی از آرامبخشهای عمده در انسان بودند‪ ،‬ولی بنه دلینل ایجناد اینرات جنانبی‬
‫بسیار ناخوشایند مانند توهم‪ ،‬بیقراری‪ ،‬و حتی احساس پرخاشگری کاربرد آنها محدود شده است عنوارض‬
‫قلبی‪-‬عروقی و تنفسی بوتیروفنونها بسیار کم است؛ اگرچه به علت مسدود کردن گیرندههای ‪ α‬آدرنرژینک‬
‫ممک است کاهش خفیف فشارخون ایجاد شود ای داروها ضد استفراغ هستند و از ایجاد استفراغ بهوسنیلۀ‬
‫داروهایی مانند داروهای مخدر جلوگیری میکنند؛ بنابرای بوتیروفنونها داروهای انتخابی بنرای ترکینب بنا‬
‫مخنندرها بننرای ایجنناد حالننت آرامبخشننی‪-‬بننیدردی (‪ )neuroleptanalgesia‬هسننتند البتننه از داروهننای‬
‫فنوتیازینی نیز میتوان در ترکیب با مخدرها برای ایجاد نورولپتآنالجزی استفاده کرد از داروهای ای دسته‬
‫میتوان آزاپِرون‪ ،‬دروپِریدول‪ ،‬و فلوانیزون را نام برد‬

‫‪40‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫بِنزودیازپینها‬
‫ای داروها در انسان برای ایجاد ایر ضداضطراب‪ ،‬رخوتزایی و خوابآوری‪ ،‬ایر ضد تشنجی‪ ،‬شلی عضالنی‪،‬‬
‫و فراموشی به کار میروند مکانیسم ایر آنها از طریق تحریک گیرنندههنای وینژۀ بنزودینازپینی اسنت و بنا‬
‫افزایش اتصال ‪ γ‬آمینو بوتیریک اسید (‪ )GABA‬ایر رخوتزایی خود را اعمال میکنند (آگونیستهنا) برخنی‬
‫دیگر از ای داروها برعکسِ ای مکانیسم عمل میکنند و بنه همنی دلینل باعنت ایجناد اضنطراب و تشننج‬
‫میشوند (آگونیستهای معکوس) ‪ GABA‬یکی از دو نوروترانسمیتر مهاری مهم در سیستم عصنبی مرکنزی‬
‫است بیشتر بنزودیازپی ها زیستفراهمی خوراکی باالیی دارند و به روشهای داخل عضالنی و داخل وریدی‬
‫نیز تجویز پذیر هستند ای داروها در کبد متابولیزه میشوند و در بیشتر مواقع متابولیتهای آنها نیز فعال‬
‫هستند؛ بنابرای ایر آنها طوالنی میشود در حیوانات سالم‪ ،‬باعت رخوتزایی نمیشوند و در عنوض ممکن‬
‫است باعت کنترلناپذیر شدن حیوان شوند بنزودیازپی ها در ترکیب با داروهای دیگر برای ایجاد رخوتزایی‬
‫و بیدردی و نیز مقابله با ویژگیهای تشنجزایی و توهمزایی کتامی به کار میروند در بیشتر حیوانها باعت‬
‫تحریک اشتها میشوند از ای دستۀ دارویی داروهای دیازپام‪ ،‬میدازوالم‪ ،‬کلیمازوالم‪ ،‬و زوالزپام در بیهوشنی‬
‫دامپزشکی کاربرد بیشتری دارند‬
‫دیازپام‬
‫دیازپام پرکاربردتری داروی بنزودیازپینی ست ای دارو نامحلول در آب است و محلول تزریقی آن دارای‬
‫حلّالهایی مانند پروپیل گلیکول‪ ،‬اتانول‪ ،‬و بنزوات سدیم است تزریق داخل وریدی آن ممکن اسنت باعنت‬
‫ایجاد ترومبوفلبیت شود و به نظر میرسد که ای عارضه در ایر حلّال دارو ایجاد میشنود ننه خنود دیازپنام‬
‫تجویز دیازپام بهعنوان پیشبیهوشی طول مدت ایر دیگر داروهای بیهوشی را افزایش میدهد و بهویژه پنیش‬
‫از تزریق کتامی برای کاهش توهم مفید است‬
‫ایرات رخوتزایی و خوابآوری دیازپام در سگهای سالم بسیار کم است و در حیوانات سالم اگر بهتنهایی‬
‫تجویز شود ممک است سبب تهییج شود دیازپام در دوزهای بالینی ایر عمدهای بر گردش خون ینا تننفس‬
‫ندارد‪ ،‬ولی تا حدی باعت شلی عضالنی میشود ای دارو در دامپزشکی برای کنتنرل تشننج کناربرد زینادی‬
‫دارد در دامهای کوچک دیازپام با دوز ‪ 0/5‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل وریدی بهعنوان پیشبیهوشنی‬
‫تجویز میشود در اسبها نیز‪ ،‬پس از تزریق زایالزی ‪ ،‬دیازپام با دوز ‪ 0/05‬تا ‪ 0/1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت‬
‫داخل وریدی درست پیش از تزریق داروی بیهوشی تزریق میشود دیازپام بهصورت آمپولهنای ‪ 0/5‬درصند‬
‫در دسترس است‬
‫میدازوالم‬
‫مینندازوالم در ‪ pH‬حنندود ‪ 3/5‬ترکیبننی محلننول در آب اسننت ولننی در ‪ pH‬بنناالی ‪ 4‬آرایننش شننیمیایی‬
‫مولکولهای آن تغییر کرده و محلول در چربی میشود دارو در کبد متابولیزه شده و در انسان ننیمعمنر آن‬
‫کوتاهتر از دیازپام است؛ بنابرای ایر تجمعی کمتری دارد‬

‫‪41‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫زوالزپام‬
‫ای دارو در دامپزشکی بهصورت ترکیب با داروی تیلِتامی که یک داروی بیهوشی انفکاکی ست بنه کنار‬
‫میرود ای ترکیب با نام تجاری تِالزول ممک است باعنت تضنعیف تنفسنی و دورههنایی از تهینیج هنگنام‬
‫بازگشت از بیهوشی شود‬
‫فلومازِنیل‬
‫ای دارو آنتاگونیست بنزودیازپی هاست و برای درمان اُوِردوز ای داروها ساخته شده است‬

‫آگونیستهای ‪ α2‬آدرِنوسِپتور‬
‫مهمتری داروهای ای دسته کنه در دامپزشنکی بنه کنار منیرونند عبنارتانند از زایالزین ‪ ،‬دِتومیندی ‪،‬‬
‫مِدِتومیدی ‪ ،‬و رامیفیدی داروهای آگونیسنت ‪ α2‬آدرنوسنپتور عمندتاً بنرای اینرات مرکنزیشنان در ایجناد‬
‫رخوتزایی عمیق به کار میروند ولی ای داروها از طریق سازوکارهای مرکزی و نخناعی حتنی در دوزهنای‬
‫پایی تر باعت بیدردی نیز میشوند مهمتری عارضۀ جانبی ای داروها در سیستم قلبی‪-‬عروقی اسنت این‬
‫داروها به علت تحریک مرکزی با واسطۀ عصب واگ باعت برادیکاردی میشوند معموالً نخسنت مرحلنهای از‬
‫افزایش فشارخون در ایر انقباض عروق ایجاد میشود‪ ،‬که با دورۀ طنوالنیتنری از کناهش فشنارخون دنبنال‬
‫میشود برونده قلبی کاهش مییابد و سرعت جریان خون نیز کم میشود گزارشهایی از احتمال حسناس‬
‫شدن قلب به آریتمیهای ناشی از آدرنالی در ایر مصرف ای داروها وجنود دارد تعنداد تننفس بنهوینژه در‬
‫نشخوارکنندگان ممک است کاهش یابد ای داروهنا همچننی باعنت افنزایش تولیند ادرار ‪-‬چنه بنه علنت‬
‫جلوگیری از آزاد شدن هورمون آنتیدیورتیک‪ ،‬و چه به علت هایپرگلیسمی‪ -‬میشوند علنت هایپرگلیسنمی‬
‫کاهش ترشح انسولی تحت تثییر ای داروهاست حرکات روده تقریباً بهطور کامل متوقف منیشنود ترشنح‬
‫بزاق نیز در پی تجویز ای داروها افزایش مییابد در چشم باعت میدریاز (گشادی مردمک) و کناهش فشنار‬
‫داخل چشمی میشوند بسیاری از ای داروها باعت تحریک عمدهای در رحم شده و به علت احتمال سنق ‪،‬‬
‫در آبستنیهای سبک یا سنگی نباید به کار روند بیشتر ای داروها در دوزهای رخنوتزاینی باعنت کناهش‬
‫دمای بدن میشوند هنگامیکه ای داروها برای پیشبیهوشی به کار روند تا حند زینادی باعنت کناهش دوز‬
‫موردنیاز داروهای بیهوشی استنشاقی یا داخل وریدی میشوند همچنی از ای داروها میتوان در ترکیب بنا‬
‫داروهای مخدر برای رخوتزایی عمیق یا حتی بیهوشی استفاده کرد‬
‫زایالزین‬
‫سالیان زیادی است که زایالزی بهعنوان داروی رخوتزا و پیشبیهوشی در دامها به کار منیرود تفناوت‬
‫عمدهای در حساسیت گونههای مختلف دام به زایالزی وجود دارد و حساسنیت نشنخوارکنندگان ‪ 10‬برابنر‬
‫بیشتر از اسب‪ ،‬سگ‪ ،‬و گربه است ای دارو را میتوان بهصورت داخل وریدی‪ ،‬داخنل عضنالنی‪ ،‬و زیرجلندی‬
‫تزریق کرد اگرچه ای دارو ایرات ضددردی دارد‪ ،‬بیدردی ایجادشده با ای دارو بهتنهایی برای انجام جراحی‬
‫کافی نیست از عوارض جانبی ای دارو افزون بر آنچه که در مورد عنوارض این دسنتۀ داروینی گفتنه شند‪،‬‬
‫میتوان به لرزش عضالنی‪ ،‬عرق کردن در اسب‪ ،‬و استفراغ در سگ و گربنه اشناره کنرد تحرینک و هیجنان‬
‫شدید یا از حال رفت اسب پس از تزریق داخل وریدی زایالزی گزارش شده است البته ای واکنش ممکن‬

‫‪42‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫است در ایر تزریق اشتباهی دارو به شریان ایجاد شود حتی ممک است گاو و دامهای کوچک در پی تجویز‬
‫زایالزی دچار مرگ شوند زایالزی در بسیاری از دامها داروی مفیدی بنرای پنیشبیهوشنی اسنت و مینزان‬
‫داروی موردنیاز برای بیهوشی را کاهش میدهد ولی باید توجه کرد که به علت کاهش سرعت جریان خنون‬
‫در ایر زایالزی ‪ ،‬ممک است ایرات داروی بیهوشی دیرتر آغاز شود و احتمال دارد که ای امر منجر به تزریق‬
‫بیشازحد و اوردوز کردن داروی بیهوشی بینجامد زایالزی به علت ایر شنلکننندگی عضنالنی خنود‪ ،‬بنرای‬
‫کاهش سفتی عضالنی ناشی از کتامی مفید است و ترکیب زایالزی با کتامی در بسیاری از دامهنا کناربرد‬
‫دارد برای پیشبیهوشی‪ ،‬زایالزی با دوز ‪ 1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصنورت داخنل وریندی در اسنب و دامهنای‬
‫کوچک و با دوز ‪ 0/1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل عضالنی در گاو به کار میرود برای ایجاد رخوتزایی‬
‫از دوز پایی تری استفاده میشود ای دارو با غلظت ‪ 2%‬موجود است‬
‫دتومیدین‬
‫ای دارو معموالً با غلظت ‪ 1%‬عرضه میشود و به روش داخل عضالنی یا داخل وریندی تجنویز منیشنود‬
‫قدرت ای دارو ‪ 10‬برابر زایالزی است و برخالف زایالزی حساسیت گاو به آن هماننند دیگنر گوننههاسنت‬
‫عوارض جانبی ای دارو نیز همانند دیگر داروهای ای دسته است دتومیدی برخالف زایالزین در دوزهنای‬
‫پایی انقباض رحم را افزایش نمیدهد ای دارو با دوز ‪ 10‬تا ‪ 20‬میکروگرم‪/‬کیلوگرم رخنوتزاینی کنافی بنه‬
‫مدت یک ساعت در اسب و گاو ایجاد میکند‬
‫مِدتومیدین‬
‫ای دارو بیشتر در دامهای کوچک کاربرد دارد در پی تجویز داخنل عضنالنی دارو‪ ،‬در ‪ 10‬تنا ‪ 20‬درصند‬
‫سگها و ‪ 50‬تا ‪ 65‬درصد گربهها استفراغ ایجاد می شود؛ ولی این مینزان بنا تجنویز داخنل وریندی کمتنر‬
‫میشود دوز دارو در سگهای با جثۀ متوس معموالً ‪ 40‬میکروگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل عضالنی است و‬
‫در تزریق وریدی نصف ای دوز به کار میرود سگهای کوچکتر مقاومت بیشنتری بنه این دارو دارنند در‬
‫گربهها ای دارو با دوز ‪ 80‬تا ‪ 150‬میکروگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل عضالنی به کار منیرود البتنه از این‬
‫دارو در گوسفند و گاو و حیوانات وحشی نیز استفاده شده است در مینان حیواننات آزمایشنگاهی‪ ،‬خوکچنۀ‬
‫هندی به ای دارو مقاومتر است‬
‫رامیفیدین‬
‫ای دارو بیشتر در اسب به کار منیرود و بیشنتری اینر رخنوتزاینی آن بنا دوز ‪ 80‬میکروگرم‪/‬کیلنوگرم‬
‫بهصورت داخل وریدی دیده شده است در مقایسه با زایالزی و دتومیدی ‪ ،‬آتاکسی کمتری ایجاد میکند‬

‫آنتاگونیستهای ‪ α2‬آدرنوسپنور‬
‫ایرات مرکزی و محیطی آگونیستهای ‪ α2‬آدرنوسپتور را میتوان با آنتاگونیستها خنثی کرد ای داروها‬
‫عبارتاند از یوهیمبی ‪ ،‬ایدازوکسان‪ ،‬توالزولی ‪ ،‬و آتیپامزول امکان خنثی کردن ایر آگونیستها در حیواننات‬
‫وحشی که رخوتزایی طوالنیمدت ممک است ایرات کشندهای در آنها داشته باشد‪ ،‬یا در نشخوارکنندگان‬
‫که زمی گیری طوالنی خوشایند نیست مفید است در برخی از موارد آنتاگونیستها در دامهای کوچک نینز‬
‫مفیدند‬

‫‪43‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫هنگام استفاده از آنتاگونیستها باید فارماکوکینتیک داروها مدنظر قرار گیرد؛ زیرا اگر داروی آنتاگونیست‬
‫سریعتر از داروی آگونیست دفع شود‪ ،‬ممک است دوباره ایرات رخوتزایی داروی اصلی بازگردد در دامهای‬
‫کوچک یوهیمبی با دوز ‪ 0/1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم برای برطرف کردن ایر زایالزی به کار رفته است‬

‫داروهای دردزدا (ضد درد)‬


‫اگرچه به نظر میرسد که حیوان هنگام بیهوشی هوشیار نیست و بنابرای درد را احساس نمیکند‪ ،‬امروزه‬
‫مشخص شده است که استفاده از داروهای دردزدا پیش و هنگام بیهوشی باعنت بازگشنت آرام و بندون درد‬
‫حیوان از بیهوشی میشود برای ایجاد بیدردی از چهار روش میتوان استفاده کرد‪:‬‬
‫‪-1‬استفاده از داروهای بیحسی همراه با بیهوشی‪،‬‬
‫‪-2‬استفاده از آگونیستهای ‪ α2‬آدرنوسپتور‪،‬‬
‫‪-3‬استفاده از داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی‪ ،‬و‬
‫‪-4‬استفاده از داروهای مخدر‬
‫در همۀ ای روشها بهتر است پیش از آنکه درد آغاز شود دارو تجویز گردد البته روشهای دیگری مانند‬
‫طب سوزنی نیز پیشنهاد شدهاند که ایرات آنها در کاهش درد بسیار جزئی بوده است یا ایری نداشته است و‬
‫ای روشها همانند دیگر روشهای طب سنتی ازنظر علمی چندان مورد تثیید نیستند و ممکن اسنت بنرای‬
‫بیمار خطرناک نیز باشند داروهای بیحسی و آگونیستهای ‪ α2‬در بخشهای پیشی شنرح داده شندند در‬
‫ای بخش به داروهای دو دستۀ دیگر میپردازیم‬

‫داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (‪)NSAIDs‬‬


‫ای داروها با جلوگیری از آزاد شدن پروستاگلندی ها در محل تروما و با کاهش التهاب و تورم –که خنود‬
‫باعت درد پس از جراحی میشوند‪ -‬عمل میکنند و میتوانند داروهای مفیدی برای بیدردی پنس از عمنل‬
‫باشند‬
‫سالیسیالت‬
‫استیلسالیسیالت (آسپیری ) یکی از نخستی ضدالتهابهنای غیراسنتروئیدی اسنت کنه در دامپزشنکی‬
‫استفاده شده است و امروزه نیز بهویژه برای کاهش درد پس از عمل در دامهای کوچک به کار منیرود این‬
‫دارو ایر دردزدایی خود را هم بهصورت مرکزی و هم بهصورت محیطی اعمال میکند سالیسیالت منیتوانند‬
‫باعت تخریش مخاط معده شود با کاهش تجمع پالکتی ایر انندکی در افنزایش زمنان انعقناد خنون دارد در‬
‫سگها میتوان روزانه ‪ 10‬میلیگرم و در گربهها ‪ 5‬میلیگرم آسپیری را بهصورت خوراکی تجویز کرد‬
‫فنیل بوتازون‬
‫از ای دارو میتوان برای درمان رابدومیولیز پس از بیهوشی در اسب بنهصنورت داخنل وریندی بنا دوز ‪4‬‬
‫میلیگرم‪/‬کیلوگرم استفاده کرد در سگ میتوان روزانه ‪ 20‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بنهصنورت داخنل وریندی ینا‬
‫خوراکی برای کنترل درد حداکثر تا یک هفته تجویز کرد ای دارو به میزان زینادی بنا پنروتئی هنا متصنل‬

‫‪44‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫میشود و نباید با داروهای دیگری که ای ویژگی را دارند همزمان مصرف شود تا ایرات سمی به وجود نیاید‬
‫ای دارو نباید به گربه تجویز شود‬
‫فلونیکسین‬
‫ای دارو به دلیل ایرات ضند اندوتوکسنینی و دردزداینی محیطنی خنود بنا دوز ‪ 1/1‬میلنیگرم‪/‬کیلنوگرم‬
‫بهصورت داخل وریدی در اسبهای مبتال به کولیک تجویز میشود دوز را نباید بیش از دو بنار تکنرار کنرد‬
‫ای دارو به شکل قرص برای کنترل درد و التهاب پس از عمل در سگها نینز تنا سنه روز بنه کنار منیرود‬
‫عوارض جانبی آن در سگها عبارتاند از استفراغ و اسهال و نباید به سگهای آبست تجویز شود‬
‫کتوپروفن‬
‫از ای دارو در اسب‪ ،‬سگ و گربه استفاده میشود گفته میشود که ‪ 15‬برابر قویتر از فنیل بوتازون و ‪30‬‬
‫برابر قویتر از آسپیری است میزان مصرف در اسب ‪ 2/2‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل وریدی و یکبنار‬
‫در روز‪ ،‬در سگ ‪ 2‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت داخل وریدی‪ ،‬داخل عضنالنی ینا زینر جلندی‪ ،‬و در گربنه ‪2‬‬
‫میلیگرم‪/‬کیلوگرم بهصورت زیرجلدی‪ ،‬حداکثر تا سه روز است‬

‫دردزداهای مخدر (‪)opioid‬‬


‫ای داروها بااینکه از بهتری داروهای دردزدا به شمار میروند‪ ،‬متثسفانه ایرات جانبی بسیاری دارنند کنه‬
‫مهمتری آنها تضعیف تنفسی است با تثسف بیشتر‪ ،‬ای داروها در انسان باعت سرخوشی و اعتیاد میشوند‬
‫و احتمال سوءاستفاده از آنها باالست درنتیجه استفاده از آنها تحت کنترل درآمده است از اینرات جنانبی‬
‫آنها میتوان به ایجاد تهوع و استفراغ در سگ‪ ،‬یبوست‪ ،‬خارش‪ ،‬و در برخنی از مواقنع نناآرامی اشناره کنرد‬
‫درحالیکه در سگ باعت رخوتزایی میشوند‪ ،‬دوزهای باال در گربه و اسب میتواند باعت هیجان شود‬
‫بر پایۀ پاسخ به داروهای مختلف‪ ،‬گیرندههای اپیوئیدی گوناگونی در بدن شناختهشدهاند که عبارتاند از‪:‬‬
‫‪( μ‬مو)‪( κ ،‬کاپا)‪( σ ،‬سیگما) و‪( δ‬دلتا) بسیاری عقیده دارند که گیرنندۀ سنیگما گیرنندۀ حقیقنی اپیوئیندی‬
‫نیست در حالت طبیعی‪ ،‬دردزداهای طبیعی بدن مانند اِنکفالی ‪ ،‬اِندورفی ‪ ،‬و دینورفی بر ای گیرندهها اینر‬
‫میکنند ایرات تحریک گیرندۀ مو عبارتاند از بیدردی نخاعی و فرانخناعی‪ ،‬تضنعیف تنفسنی‪ ،‬سرخوشنی‪،‬‬
‫تهوع و استفراغ‪ ،‬تغییر در حرکات روده‪ ،‬تنگی مردمک‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬و رخوتزاینی تحرینک گیرنندۀ کاپرا باعنت‬
‫بیدردی فرانخاعی‪ ،‬رخوتزایی‪ ،‬اعتیاد خفیف‪ ،‬تنگی مردمک‪ ،‬ناآرامی و ایرات روانی میشود تحریک گیرندۀ‬
‫دلتا باعت بیدردی‪ ،‬و تحریک گیرندۀ سیگما باعنت نناآرامی‪ ،‬اینرات رواننی و گشنادی مردمنک منیشنود‬
‫اپیوئیدها به چهار دستۀ آگونیستها‪ ،‬آگونیست‪/‬آنتاگونیستها‪ ،‬آگونیستهای نسبی‪ ،‬و آنتاگونیستها تقسیم‬
‫میشوند‬
‫‪-1‬آگونیستها با تحریک گیرندههای مو و کاپا بیدردی ایجاد میکنند‬
‫‪-2‬آگونیست‪/‬آنتاگونیستها ایرات مختلفی دارند برخی از آنها برای یک نوع گیرننده آگونیسنت بنوده و‬
‫برای گیرندۀ دیگر آنتاگونیست هستند برخی در یک نوع گیرنده با دوز پایی ایرات آگونیستی و بنا دوز بناال‬
‫ایر آنتاگونیستی دارند‬

‫‪45‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫‪ -3‬آگونیستهای نسبی مخدرهای ضعیفی هستند که گیرندههای اپیوئیدی را اشغال منیکننند و اینرات‬
‫داروی مخدر اصلی را از میان میبرند‪ ،‬ولی خودشان ایرات خفیفتری ایجاد میکنند‬
‫‪-4‬آنتاگونیستها بدون اینکه خودشان ایر مخدری داشته باشند ایرات داروی مخدر را از بی میبرند‬
‫افزایش دوز آگونیستها باعت افزایش بیدردی میشود ولی متثسفانه تضعیف تنفسی نیز بیشتر میشود‬
‫آگونیستهای نسبی تا حد مشخصی باعت بیدردی منیشنوند و افنزایش دوز گناهی بنا اینر آنتاگونیسنتی‪،‬‬
‫بیدردی را کاهش میدهد البته آگونیستهای نسبی به علت اینرات ناخوشنایند نناآرامی و تنوهم‪ ،‬احتمنال‬
‫کمتری برای سوءاستفاده دارند آگونیستها باعت افزایش تونوسیتۀ روده‪ ،‬بهوینژه اسنفنکترها شنده و باعنت‬
‫یبوست میشوند به علت ایجاد اسپاسم‪ ،‬برای درد صفراوی ینا ادراری نبایند از آنهنا اسنتفاده شنود آنهنا‬
‫همچنی فشار مایع مغزی نخاعی را افزایش میدهند‪ ،‬بنابرای در جراحات سر نباید به کار رونند دوز بناالی‬
‫اپیوئیدها باعت سفتی عضالنی میشود ازآنجاییکه اپیوئیدها از جفت میگذرند‪ ،‬در حیوانات آبست بایند بنا‬
‫احتیاط مصرف شوند‬
‫از داروهای آگونیست میتوان به مورفی ‪ ،‬اکسی مورفون‪ ،‬متادون‪ ،‬مِپِریدی (پِتیدی )‪ ،‬فِنتانیل‪ ،‬آلفِنتانیل‪،‬‬
‫اِتورفی ‪ ،‬و کدئی (و آنالوگ سنتزی آن با نام ترامادول)؛ از داروهای آگونیست نسبی میتوان به بوپرِنورفی ؛‬
‫از داروهای آگونیست‪/‬آنتاگونیست میتوان به بوتورفانول‪ ،‬پِنتازوسی ‪ ،‬و نالبوفی ؛ و از داروهنای آنتاگونیسنت‬
‫میتوان به نالوکسان و نالترِکسان اشاره نمود گفتنی است که نام مورفی از مرفئوس (‪ )Morfeus‬ایزد رؤیا و‬
‫پورِ هیپنوز (‪ )Hypnos‬ایزد خواب در اساطیر یونانی گرفته شده است‬

‫داروهای آنتیکولینرژیک‬
‫داروهای آنتیکولینرژیک برای مقابله با ایرات موسکارینی استیلکولی و درنتیجه مسدود کردن اعصناب‬
‫پاراسمپاتیک به کار می روند هدف از کاربرد این داروهنا عبنارت اسنت از کناهش ترشنح بنزاق و ترشنحات‬
‫برونشها‪ ،‬مسدود کردن ایرات عصب واگ‪ ،‬و جلوگیری از ایراتی که بهوسیلۀ داروهای تحریککنندۀ سیسنتم‬
‫پاراسمپاتیکی ایجاد میشود‬
‫نشخوارکنندگان بزاق زیادی تولید میکنند ولی داروهای آنتیکولینرژیک بزاق آنها را چسبناک و غلیظ‬
‫کرده و احتمال انسداد تنفسی را افزایش میدهند؛ بنابرای در ای گونهها نباید به کار رود برخنی از داروهنا‬
‫بهویژه آگونیستهای ‪ α2‬و در دوزهای باالتر اوپیوئیدها میتوانند با تحرینک واگ باعنت برادیکناردی شنوند‬
‫همچنی در جراحی سر و گردن احتمال تحریک رفلکس واگ وجود دارد اسب‪ ،‬سگ و گربه از ای نظنر در‬
‫خطر بیشتری هستند در گربه رفلکس چشمی‪-‬قلبی در ایر دستکناری چشنم باعنت برادیکناردی و حتنی‬
‫ایست قلبی شده است تحریک بینی نیز همی ایر یا اسپاسم حنجره را باعت میشود در اسب تحریک سر و‬

‫‪46‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫گردن میتواند باعت ایست ناگهانی قلبی بدون برادیکاردی قلبی شود داروهای آنتیکولینرژیک برای مقابلنه‬
‫با ای ایرات به کار میروند‬
‫ای داروها عوارض جانبی ایجاد میکنند و تاکیکاردی ایجادشده بهوسنیلۀ آنهنا ممکن اسنت بنه علنت‬
‫کاهش دادن حجم ضربهای قلب یا برونده قلبی خوشایند نباشد همچنی باعت اختالل بینایی میشوند که‬
‫ممک است گربه یا اسب را دچار وحشت کند کاهش حرکات روده نیز ممک است منجر به کولیک در اسب‬
‫شود خشکی دهان هم ممک است باعت ناراحتی دام شود باید توجه شود که پس از تزریق داخنل وریندی‬
‫آتروپی ممک است پیش از مسدود کردن واگ و افزایش ضربان قلنب‪ ،‬از طرینق اینر مرکنزی برادیکناردی‬
‫تشدید شود‬
‫آتروپین‬
‫ایر ای دارو بر قلب و غدد بزاقی بیشنتر از مثاننه و رودههاسنت اینرات آن بنر سیسنتم عصنبی مرکنزی‬
‫پیشبینیناپذیر است برخی اعمال مخ و مدوال نخست تحریک و سپس تضعیف منیشنوند‪ ،‬بنهگوننهای کنه‬
‫نتیجۀ نهایی بستگی به دوز و روش تجویز دارو دارد مهمتری ایر دارو در تعداد ضنربان قلنب اسنت کنه بنا‬
‫انسداد عصب واگ باعت افزایش ضربان میشود آتروپی ایرات چشمی عمندهای دارد و تجنویز موضنعی ینا‬
‫سیستمیک آن باعت گشادی مردمک چشم (میدریاز) میشود بهجز در سگ که تجویز سیستمیک آتروپی‬
‫گشادی مردمک ایجاد نمیکند‪ ،‬میدریاز ایجادشده ممک است از تشخیص عالئم چشمی بیهوشی جلوگیری‬
‫کند ای دارو ممک است اختالالت بینایی نیز ایجاد کند؛ بنابرای باید با احتیناط کامنل بنه این حیواننات‬
‫نزدیک شد چراکه ممک است در تشخیص درست فاصله دچنار مشنکل شنوند در سنگ دوز دارو ‪ 0/02‬تنا‬
‫‪ 0/05‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم و در گربه تا ‪ 0/1‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم است‬
‫گلیکوپیروالت‬
‫ایر ضد بزاق ای دارو پنج برابر آتروپی است ای دارو با دوز ‪ 0/01‬تنا ‪ 0/02‬میلنیگرم‪/‬کیلنوگرم تجنویز‬
‫میشود ای دارو نیز همانند آتروپی میتواند باعت آریتمی قلبی شود ولی ازآنجاییکه گلیکوپیروالت از سد‬
‫خونی‪-‬مغزی نمیتواند بگذرد‪ ،‬ممک است آریتمی در ایر مکانیسمهنایی غینر از تحرینک مغنز ایجناد شنود‬
‫همچنی به همی دلیل ایر کمی بر بینایی میگذارد و بنابرای در اسنب و گربنه داروی بهتنری نسنبت بنه‬
‫آتروپی به شمار میرود‬
‫هیوسین‬
‫ای دارو در مقایسه با آتروپی ایر ضد بزاقی بیشتر و ایر ضد واگ کمتری دارد؛ بنابرای ایر آن بنر تعنداد‬
‫ضربان قلب کم است ایر مرکزی آن بیشتر از آتروپی است و در اسب ممک است هیجنان بیشنتری ایجناد‬
‫کند‬

‫پیشبیهوشی‬
‫پیشبیهوشی به دامپزشک کمک میکند که القا و نگهداری بیهوشی آسنانتنر شنود و بنه بیمنار کمنک‬
‫میکند که بیهوشی ایم تر و راحتتری داشته باشد پیشبیهوشی عبارت است از تجویز داروهای رخنوتزا‪،‬‬
‫ضد اضطراب‪ ،‬و دردزدا با یا بدون آنتیکولینرژینکهنا‪ ،‬پنیش از‪ ،‬ینا گناهی هنگنام القنای بیهوشنی اهنداف‬

‫‪47‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫پیشبیهوشی شامل کاهش اضطراب و بنابرای ترس و مقاومت در برابر بیهوشی‪ ،‬مقابلنه بنا عنوارض جنانبی‬
‫ناخواستۀ داروهای بیهوشی‪ ،‬کاهش دوز داروی بیهوشی‪ ،‬و ایجاد بیدردی بیشتر است‬
‫اگر بیمار پیش از جراحی درد داشته باشد‪ ،‬و حتی اگر درد وجود نداشنته باشند‪ ،‬تجنویز دردزدا پنیش از‬
‫بیهوشی میتواند رخوتزایی پس از عمل را افزایش دهد‪ ،‬دوز موردنیاز داروی بیهوشی را کاهش دهد‪ ،‬هنگام‬
‫عمل بیدردی بیشتری فراهم کند‪ ،‬و حتی اگر طول مدت ایر بیشتری داشته باشند باعنت بنیدردی پنس از‬
‫عمل نیز بشود‬
‫داروهای رخوتزا و ضداضطراب نقش مهمی در پنیشبیهوشنی دارنند و کیفینت بیهوشنی و بازگشنت از‬
‫بیهوشی را افزایش داده‪ ،‬به بیهوشی کمک میکنند‪ ،‬و در برخی از موارد با عوارض جانبی ناخواستۀ داروهای‬
‫بیهوشی مانند سفتی عضالنی در ایر تجویز کتامی مقابله میکنند تجویز ای داروها پیش از بیهوشی انجنام‬
‫اقدامات پیش از عمل مانند موچینی را آسانتر میکند افزون بر این ‪ ،‬بنا کنتنرل اخنتالالت احساسنی‪ ،‬آزاد‬
‫شدن کاتکولآمی ها کاهش مییابد و احتمال ایجاد آریتمیهای قلبی کمتر میشود‬
‫انتخاب نوع داروی رخوتزا بستگی بنه عوامنل مختلفنی دارد مشنتقات فنوتینازینی ماننند آسنپرومازی‬
‫ضداضطرابهای خوبی هستند و احتمال استفراغ را هم کاهش میدهند استفاده از آنها باعنت بازگشنت از‬
‫بیهوشی آرام ولی دیرتری میشود که در اسب و نشخوارکنندگان ممک است به علت زمی گیری طوالنیتنر‬
‫مشکل ایجاد کند؛ بنابرای فنوتیازی ها برای پیشبیهوشی در دامهای بزرگ‪ ،‬نسبت به ایجاد آرامبخشی تنها‪،‬‬
‫باید با دوز کمتری به کار روند‬
‫آگونیستهای ‪ α2‬دوز موردنیاز داروی بیهوشی را کاهش میدهند ای داروها تا حدی باعت شلی عضالنی‬
‫نیز میشوند که برای مقابله با سفتی عضالنی ناشی از کتامی مؤیر است‬
‫بنزودیازپی ها رخوتزایی پیش از عمل کمی ایجاد میکنند ولی ایر شلکنندگی عضالنی آنها در هنگام‬
‫استفاده از کتامی مفید است و باعت کاهش دوز موردنیاز داروی بیهوشی هم میشوند‬
‫اغلب بیش از یک داروی رخوتزا برای پیشبیهوشی بنه کنار منیرود بنرای مثنال منیتنوان از ترکینب‬
‫آگونیستهای ‪ α2‬و بنزودیازپی ها پیش از بیهوشی با کتامی بهره برد هرچند استفاده از ترکیب داروها باید‬
‫با احتیاط باشد چراکه بیشتر ای ترکیبها ایر سینرژیستی دارند و ممک است باعت اوردوز داروی بیهوشی‬
‫شوند‬

‫‪48‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫بیهوشی تزریقی‬
‫داروهای بیهوشی تزریقی معموالً بهصورت وریدی تزریق شده تا مرحله القای بیهوشی بنهسنرعت انجنام‬
‫شود در بیهوشی تزریقی نیاز به وسایل و لوازم کمتری بوده و تجویز دارو آسانتر است‪ ،‬اما پنس از تزرینق‬
‫دارو امکان خارج کردن آن از بدن بیمار وجود ندارد‬
‫محاس ‪:‬‬
‫تجویز آسان است‬ ‫‪‬‬
‫آغاز ایر آن سریع است‬ ‫‪‬‬
‫لوازم اندکی نیاز دارد (اقتصادی)‬ ‫‪‬‬
‫خطر انفجار یا آلودگی محی مطرح نیست‬ ‫‪‬‬
‫برای مجاری تنفسی محرک نیست‬ ‫‪‬‬
‫‪ ‬سریعتری روش برای القای بیهوشی است‬
‫معایب‪:‬‬
‫‪ ‬احتمال تحریک بافتی در محل تزریق‬
‫‪ ‬پس از تزریق امکان خارج کردن دارو از بدن وجود ندارد مرحلنه بازگشنت از بیهوشنی بنه توزینع‬
‫دوبارۀ دارو در بدن و متابولیسم یا دفع آن بستگی دارد‬
‫‪ ‬دارو ممک است در بدن تجمع یابد (بهخصوص در بیهوشیهای طوالنیمدت)‬
‫‪ ‬در ای بیهوشی مجاری تنفسی محافظت نمیشود‬
‫‪ ‬عمق بیهوشی بهسرعت تغییر داده نمیشود‬

‫هنگام بهکارگیری داروی تزریقی برای القای بیهوشی معموالً باید روش تزریق بهگونهای باشد که غلظت‬
‫دارو در خون و مغز بهسرعت افزایش یابد و درنتیجه بیمار فوری مراحل ‪ 1‬و ‪ 2‬بیهوشی را بگذراند به همی‬
‫دلیل ای داروها را بهصورت وریدی تزریق میکنند بهتری داروها آنهایی است که در یک انتقال از محل‬
‫تزریق به مغز ایر خود را القا کند در ای گونه داروها تنظیم مقدار دارو آسانتر اسنت داروهنایی کنه بنرای‬
‫بافت های بدن محرک است باید وریدی تزریق شوند و تا حد ممک از محلولهای رقیقتنر آنهنا اسنتفاده‬

‫‪49‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫شود تزریق عضالنی برای تجویز داروهای پیش بیهوشی به کار میرود ای روش بنرای القنای بیهوشنی در‬
‫حیواناتی که مهار آنها مشکل است نیز کاربرد دارد روشهای دیگر تزریق عبارتاند از‪ :‬زینر جلندی‪ ،‬درون‬
‫صفاقی‪ ،‬از راه دهان و راستروده‬
‫داروهای بیهوشی تزریقی معموالً برای القای بیهوشی بکار میروند تنا بنا گنذر سنریع از مراحنل ‪ 1‬و ‪2‬‬
‫بیهوشی از هیجانزدگی و تقالی بیمار اجتناب شود بالفاصله با از بی رفت رفلکس حنجره میتنوان ننای‬
‫بیمار را لوله گذاری کرد و بیهوشی را با داروهای استنشاقی ادامه داد در جراحیهای کوتاهمندت منیتنوان‬
‫بیهوشی را با استفاده از داروهای تزریقی نیز ادامه داد ولی باید حتیاالمکان از داروهایی که ایرات تجمعنی‬
‫ندارند استفاده نمود‬

‫داروشناسی داروهای بیهوشی تزریقی‪:‬‬


‫پس از تزریق داروی بیهوشی با خون آمیخته شده و به مغز انتقال مییابند اینر بیهنوش کننندگی این‬
‫داروها بستگی به عوامل زیر دارد‪:‬‬
‫‪ ‬میزان جریان خون مغز‬
‫‪ ‬میزان داروی غیر یونیزه (ای شکل از دارو قادر به عبور از غشای سلولی است)‬
‫‪ ‬اتصال به پروتئی ‪ :‬مثالً ‪ %70-80‬تیوپنتال به پروتئی متصل میشود داروی متصنل بنه پنروتئی‬
‫ازنظر داروشناسی غیرفعال است‬
‫‪ ‬حاللیت در چربی‪ :‬داروهای محلول در چربی بهراحتی از غشای سلولی میگذرند‬
‫‪ ‬توزیع دارو در دیگر بافتهای بدن‬
‫‪ ‬متابولیسم دارو‬
‫‪ ‬دفع دارو‬

‫باربیتوراتها‪:‬‬
‫ای گروه از داروها از معروف تری داروهای بیهوشی تزریقی در دامپزشکی هستند به شکل نمک سدیم‬
‫بکار رفته و بهشدت قلیایی بوده و برای بافتها محرک است بر اساس طول مدت ایر خنود بنهصنورت زینر‬
‫تقسیمبندی میشوند‪:‬‬
‫‪ ‬با ایر طوالنی – مانند فنوباربیتال (‪ 8-12‬ساعت)‬
‫‪ ‬با ایر متوس – مانند آموباربیتال (‪ 2-6‬ساعت)‬
‫‪ ‬با ایر کوتاه – مانند پِنتوباربیتال و سکوباربیتال (‪ 45‬دقیقه تا ‪ 1/5‬ساعت)‬
‫‪ ‬با ایر بسیار کوتاه – مانند تیوپنتال‪ ،‬تیامیالل و متوهگزیتال‬
‫باربیتوراتها ‪ CNS‬را تضعیف میکنند ای ایرات از آرامبخشی خفیف تا بیهوشی جراحی متغینر اسنت‬
‫ای داروها از تجمع کلسیم در بافتهای عصبی جلوگیری میکنند که درنتیجه آزاد شدن نوروترنسنمیترها‬
‫مانند نوراپینفری ‪ ،‬استیل کولی و گلوتومات مختل میشود بهکارگیری باربیتوراتها به کاهش شدید میزان‬

‫‪50‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫خونرسانی مغز و اکسیژن مصرفی مغز میانجامد ایر خوابآوری ای داروها به تشدید ایر مهاری گابا نسبت‬
‫داده شده است در اعصاب محیطی ایر داروهای شل کننده عضالنی را تشدید میکنند‬
‫ای داروها مرکز تنفس در بصل النخاع را تضعیف میکنند عمق تنفس بیشتر از تعنداد آن متنثیر منی‬
‫شود تزریق سریع دارو با بهکارگیری مقادیر باال میتواند وقفه تنفسی ایجناد کنند احتمنال بنروز اسپاسنم‬
‫حنجره بهخصوص در گربه باال است‬
‫باربیتوراتها بهطور مستقیم میوکارد را تضعیف میکنند ای داروها قلب را در برابر اپنی نفنری حسناس‬
‫کرده و آریتمی قلبی ایجاد میکنند بر ایر اتساع سیاهرگها خون در آنها تجمع یافته‪ ،‬خون بازگشتی بنه‬
‫قلب کاهش یافته و متعاقباً برون ده قلبی کاهش مییابد باربیتوراتها باعت کاهش فشارخون سرخرگی و به‬
‫دنبال آن افزایش رفلکسی ضربان قلب میشوند‬
‫میزان خونرسانی کلیهها و تولید ادرار بر ایر باربیتوراتها کاهش مییابد عواملی ماننند ترشنح هورمنون‬
‫ضدادراری (‪ ،)ADH‬انقباض عروق کلیوی و یا کاهش فشارخون ممک است در بروز ای مسئله نقش داشته‬
‫باشند تزریق دارو برای یکبار تثییر عمدهای روی کبد ندارد نارسایی کبدی منجر به اختالل در متابولیسم‬
‫دارو و متعاقباً افزایش طول مدت ایر دارو میشود‬
‫ایر باربیتوراتها بر روی رحم آبست جزئی است ولی بهراحتی از جفت گذشته و تنفس جننی را مختنل‬
‫میکنند‬
‫انواع باربیتوراتها‪:‬‬
‫الف) تیوپنتال سدیم‪:‬‬
‫ای دارو شدیداً قلیایی است شکل غیر یونیزه دارو محلول در چربنی اسنت و ازنظنر داروشناسنی فعنال‬
‫است در صورت اتصال به پروتئی ها غیرفعال میشود کاهش ‪ pH‬خون به افزایش میزان داروی غیر یونیزه‬
‫منجر شده و ایر دارو را تشدید خواهد کرد تزریق اتفاقی دارو دور رگ به تحریک بافتی شندید منجنر منی‬
‫شود؛ که در غلظتهای باالتر از ‪ %2/5‬امکان نکروز بافتی و جدا شدن پوست وجود دارد در ای صورت باید‬
‫مقداری محلول سالی نرمال بهتنهایی یا همراه با لیدوکائی در محل تزریق نمود‬
‫پس از تزریق وریدی دارو در طول یکبار گردش خون به مغز میرسند و پنس از گنذر از سند خنونی‪-‬‬
‫مغزی ایر خود را القا میکند البته دارو بهطور همزمان به دیگر بافتهای دارای خونرسانی باال مانند قلب‪،‬‬
‫کلیهها و کبد نیز انتقال مییابد پسازای مرحله دارو بهسرعت از مغز بنه سنمت بافنتهنای دیگنر ماننند‬
‫عضلهها و چربی توزیع مجدد میشود و درنتیجه غلظت دارو در مغز بهسرعت کاهش مییابد کوتناه بنودن‬
‫ایر دارو به دلیل توزیع مجدد آن در دیگر بافتها است‬
‫متابولیسم دارو در کبد انجام میشود که بسیار کندتر از توزیع مجدد دارو در دیگنر بافنتهنا اسنت در‬
‫صورت تزریق مکرر دارو‪ ،‬بدن حالت اشباع پیدا میکند و بازگشت از بیهوشنی بنه متابولیسنم دارو بسنتگی‬
‫خواهد داشت (نه توزیع دوباره آن) در ای حالت بازگشت از بیهوشی بسیار طوالنی خواهد بود‬
‫از ای دارو برای القای بیهوشی استفاده منیشنود کنه پنس از لولنهگنذاری ننای بیهوشنی بنا داروهنای‬
‫استنشاقی ادامه مییابد برای جراحیهای کوتاهمدت میتوان تیوپنتال را بهتنهایی بکنار بنرد این دارو در‬

‫‪51‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫بیماران مبتال به شوک یا آریتمی قلبی‪ ،‬همچنینی در بیماران مبتال به نارسنایی سیسنتم قلبنی – عروقنی‬
‫نباید مصرف شود در صورت اوردوز شدن مرگ در ایر ایست تنفسی بروز میکند‬
‫باوجود عبور آن از جفت میتوان از آن در سزاری استفاده نمود داروی تیوپنتنال را نبایند در حیواننات‬
‫بسیار جوان (‪ 2-3‬ماهه) استفاده نمود زیرا سامانههای آنزیمی کبد هنوز تکامل نیافته و میتواند منجنر بنه‬
‫طوالنی شدن بازگشت از بیهوشی شود داروی آمادهشده را میتوان ‪ 3‬روز در دمای اتاق نگهداری کنرد در‬
‫صورت بروز رسوب نباید از آن استفاده نمود‬
‫در سگ و گربه معموالً با غلظت ‪ % 2/5‬به کار برده میشود در حیوانات سنالم دوز دارو پنس از تجنویز‬
‫داروهای پیش بیهوشی ‪ 7-10‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم است پیش از القای بیهوشنی بنا تیوپنتنال حتمناً بایند از‬
‫داروهای پیش بیهوشی استفاده شود در غیر ای صورت مرحله بازگشت از بیهوشی بنا هیجنان و تحرینک‬
‫همراه خواهد بود از ای دارو نباید بهصورت تزریق دائمی و یا تزریق متناوب برای ادامه بیهوشنی اسنتفاده‬
‫کرد‪ ،‬زیرا بافتهای مختلف از دارو اشباع شده و بازگشت از بیهوشی را طوالنی میکند در برخی از نژادهای‬
‫سگ مانند سایتهوند حساسیت به دارو باالست و بازگشت از بیهوشی طوالنیتر است‬
‫دوز دارو در اسب ‪ 6-8‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم است که پس از تجویز داروهای پیش بیهوشی (اسپرومازی یا‬
‫زایالزی ) بهصورت وریدی تزریق میشود به دلیل نیاز به مقدار زیادی از دارو باید از محلولهای غلنیظتنر‬
‫(‪ ) %5-10‬استفاده نمود که عوارض ناشی از تزریق دور رگ شدیدتر خواهد بود در اسب بنرخالف دامهنای‬
‫کوچک‪ ،‬باید تمامی دارو را بهسرعت (‪ 30‬یانیه) تزریق نمود که ‪ 20-30‬یانیه پس از تزریق اسب به دنبنال‬
‫یک تنفس عمیق بر روی پاهای عقب خم شده به پهلو میافتد در هنگام القای بیهوشی بایند سنر حینوان‬
‫توس یک دستیار نگه داشته شود تا در صورت سقوط ناگهانی از آسیب بنه سنر حینوان جلنوگیری شنود‬
‫تدارک یک بستر مناسب برای بازگشت از بیهوشی ضروری است تا از آسیبهای احتمالی اجتناب شود‬
‫معموالً در گاو بالغ از تیوپنتال استفاده نمیشود زیرا ممک است به سقوط ناگهانی پس از تزریق منجنر‬
‫شود به همی دلیل وجود یک بستر مناسب در صورت اسنتفاده از آن ضنروری اسنت دوز تیوپنتنال ‪6-8‬‬
‫میلیگرم‪/‬کیلوگرم است که پس از آرامبخشی مناسب بهصورت وریدی تزریق میشود‬
‫ب) تیامیالل‪:‬‬
‫دارویی مشابه تیوپنتال است اما نزدیک به ‪ 1/5‬برابر قویتر است در دامهنای بنزرگ القنای بیهوشنی و‬
‫بازگشت از بیهوشی با تیامیالل آرامتر از تیوپنتال است احتمال بروز آریتمیهای قلبی با تینامیالل بیشنتر‬
‫است دوز آن ‪ 4-6‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم است‬
‫ج) متوهگزیتال‪:‬‬
‫تقریباً ‪ 2‬برابر قویتر از تیوپنتال است طول مدت ایر آن کوتاهتر است بازگشت سریعتر از بیهوشنی بنه‬
‫دلیل توزیع سریع دارو در دیگر بافتها و متابولیسم سنریعتنر آن در کبند اسنت امکنان بنروز تشننجات و‬
‫تحریکات ‪ CNS‬به ویژه در هنگام برگشت از بیهوشنی باالسنت‪ ،‬بننابرای بنهکنارگیری داروهنای آرامبخنش‬
‫بهعنوان پیش بیهوشی ضروری است معموالً از محلول ‪ %1‬آن استفاده میشود و دوز آن برای سگ و گربه‬
‫‪ 5‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم است در دامهای بزرگ استفاده از آن رایج نیست‬

‫‪52‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫داروهای بیهوشی انفکاکی‬


‫ای داروها از مشتقات سیکلوهگزامی بوده و کتامی (‪ ،)ketamine‬ف سنیکلیدی (‪)phencyclidine‬‬
‫و تیلتامی (‪ )tiletamine‬را شامل میشوند حالتی موسوم به بیهوشی انفکاکی ایجاد میکنند کنه عبنارت‬
‫است از یک حالت بی دردی عمیق‪ ،‬فراموشی‪ ،‬جمود و سفتی عضالت همراه با خواب سطحی مصنرف این‬
‫داروها در انسان توهمزاست ازنظر بالینی بیهوشی با ای داروها از دیگر داروها متفاوت است چشنمهنا بناز‬
‫مانده و واکنشهای چشمی‪ ،‬حلق و حنجره فعال هستند بروز حرکات تشنجی و انقباض خفیف دستوپا در‬
‫طول بیهوشی با ای داروها بروز میکند که ممک است بهعنوان سطحی بودن بیهوشی بشمار آید‬
‫الف) کتامین‪:‬‬
‫ای دارو برای نخستی بار در سال ‪ 1970‬در گربه استفاده شند امنروزه کتنامی در دامپزشنکی داروی‬
‫معروفی است و برای بیهوشی در گونههنای مختلنف کناربرد دارد این دارو بنه تحرینک ‪ CNS‬منیانجامند‬
‫بهطوریکه در استعمال آن بهتنهایی احتمال بروز تشنج و صرع وجود دارد به همی دلیل معموالً بهصورت‬
‫ترکیب با دیگر داروهای تضعیفکننده ‪ CNS‬بکار میرود‬
‫کتامی با تحریک اعصاب سمپاتیک به افزایش ضربان قلب‪ ،‬فشارخون و برون ده قلبی منجر میشود به‬
‫دلیل افزایش انقباضپذیری قلب میزان اکسیژن مصرفی قلب افزایش مییابد تثییر آن بر سیسنتم تنفسنی‬
‫در گونهها ی مختلف متفاوت است تعداد تنفس و حجم جاری در گربه‪ ،‬گوسنفند و پرنندگان کناهش و در‬
‫سگ افزایش مییابد کتامی معموالً حالت تنفس آپنهای ایجاد میکند که عبارت است از بروز ینک وقفنه‬
‫طوالنی پس از عمل دم افزایش دوز دارو باعت سفتی قفسه سنینه‪ ،‬تضنعیف مرکنز تنفسنی‪ ،‬هیپوکسنی و‬
‫افزایش دیاکسید کرب میشود واکنشهای حلقی‪ -‬حنجرهای برقرار بوده و احتمال بروز اسپاسم حنجره و‬
‫برونش وجود دارد لولهگذاری در نای بهراحتی قابل انجام است ترشحات بزاقنی و تنفسنی را افنزایش منی‬
‫دهد‪ ،‬به همی دلیل استفاده از آنتی کلینرژیکها پیش از کتامی توصیه شده است کتامی شلی عضالنی‬
‫ایجاد نکرده بلکه تون عضالنی را افزایش میدهد ایجاد بیدردی احشایی نمیکند دارو از جفت میگنذرد‬
‫بهوسیله کبد متابولیزه شده و از ادرار دفع میشود‬
‫کتامی را بهصورت عضالنی و وریدی میتوان تجویز کرد به دلیل معایب آن (بروز تشننج‪ ،‬عندم شنلی‬
‫عضالنی و ) معموالً از ای دارو بهصورت ترکیب با دیگر داروها استفاده میشود‬
‫دوز‪:‬‬
‫‪ ‬گربه‪5-15 mg/kg IM or 5 mg/kg IV :‬‬
‫‪ ‬سگ‪5-10 mg/kg IV :‬‬
‫‪ ‬نشخوارکنندگان‪2 mg/kg IV or 5-10 mg/kg IM :‬‬
‫‪ ‬اسب‪2-2.5 mg/kg IV :‬‬
‫‪ ‬پرندگان‪20-50 mg/kg IM :‬‬

‫‪53‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫پروپوفل (‪:)propofol‬‬
‫دارویی است که بهصورت محلول شیریرنگ عرضه میشود امولسیون دارو محلول در چربنی اسنت در‬
‫طول ‪ 20-40‬یانیه پس از تزریق وریدی بیهوشی را القا میکند کاهش فشارخون ایجاد کرده که بیشتر بنه‬
‫دلیل کاهش مقاومت عروق عمومی است در بیماران مس یا مبتال به نارسایی قلبی و یا موارد کاهش حجم‬
‫خون باید بااحتیاط استفاده شود سیستم تنفسی را تضعیف میکند ایست تنفسی ناشی از القا ممک است‬
‫تا ‪ 60‬یانیه به طول بینجامد بهوسنیله کبند متنابولیزه شنده و ‪ %88‬آن از ادرار دفنع منیشنود بنه دلینل‬
‫متابولیسم سریع دارو در بدن تجمع نمیکند و زمنان بازگشنت از بیهوشنی طنوالنی نندارد بنه این دلینل‬
‫بهصورت تزریق دائمی قابلاستفاده است که بزرگ تری مزیت ای دارو اسنت تزرینق وریندی آن ضنروری‬
‫است استفاده از داروهای آرامبخش قبل از آن ضرورتی ندارد زیرا سبب تشنج و تحرینک نخواهند شند بنا‬
‫تزریق اتفاقی آن دور رگ تحریک بافتی مشاهده نشده است مرحله بازگشت از بیهوشی بسیار سریع خواهد‬
‫بود معموالً نیمی از دوز سریع و مابقی بهآرامی تزریق میشود به دلیل تضعیف تنفسی بهتر است همراه آن‬
‫اکسیژن تجویز شود بزرگتری عیب آن قیمت باالی آن است که بهکارگیری آن را در دامپزشکی محندود‬
‫میکند ای دارو با دوز ‪ 6/5‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم در سگ و ‪ 8‬میلیگرم‪/‬کیلوگرم در گربه و به صنورت داخنل‬
‫وریدی به کار میرود‬

‫کلرال هیدرات (‪:)chloral hydrate‬‬


‫مادهای سفید‪ ،‬شفاف و کریستالی است با بوی سوزاننده که به آهستگی در دمای اتاق تبخیر منیشنود‬
‫بهراحتی در آب حل شده‪ ،‬سپس در حرارت استریل شده و بهصورت وریدی تزرینق منیشنود ینک داروی‬
‫آرامبخش‪ -‬خواب آور است خود دارو دارای ایرات تخدیری نیست و در خون به تری کلرو اتانول احینا شنده‬
‫که ای ترکیب خاصیت تخدیر کنندگی دارد به ای دلیل پس از تزریق وریدی بهآرامی (چند دقیقنه) اینر‬
‫خود را نشان میدهد ای ایر دارو دامپزشکان تازهکار را به اشتباه انداخته و حتی میتواند منجر بنه اوردوز‬
‫شدن و مرگ بیمار گردد ایر بی دردی دارو کم بوده و بهتر اسنت همنراه بنا آن از بنیحسنی موضنعی نینز‬
‫استفاده شود ازآنجایی که دوز بیهوشی آن بسیار نزدیک به دوز سمیت آن است‪ ،‬تزریق دور رگی آن شدیداً‬
‫تحریک بافتی ایجاد میکند ای دارو برونده قلب و فشارخون سرخرگی را کاهش میدهد همچنی اینرات‬
‫بی دردی خوبی ندارد امروزه برای القای بیهوشی عمومی استفاده چندانی ندارد دوز محلول کلرال هیندرات‬
‫‪ %7‬در اسب ‪ 10ml/45kg‬و در گاو‪ 20-30 ml/45kg :‬است‬

‫‪54‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫بیهوشی استنشاقی‬
‫در بیهوشی استنشاقی داروهایی که به صورت بخار یا گاز هستند از راه دستگاه تنفس تجویز منیشنوند‬
‫معموالً از داروهای بیهوشی فرّار استفاده میشود که پس از تبخیر بهوسیله اکسیژن از راه یک مدار تنفسی‬
‫به ریههای بیمار انتقال مییابد داروهای بیهوشی استنشاقی غالباً از راه لوله نایی به بیمار منتقل میشنوند‬
‫البته در بیهوشیهای کوتاهمدت از ماسک نیز میتوان استفاده کرد همانگونه که در فصل پیشی گفته شد‪،‬‬
‫بهتر است القای بیهو شی با داروهای تزریقی انجام شود و سنپس بیمنار بنرای ادامنۀ بیهوشنی بنه ماشنی‬
‫بیهوشی متصل گردد ماشی بیهوشی عبارت از منبع گاز متراکم (اکسیژن و گناهی ‪ ،)N2O‬فلنومتر (بنرای‬
‫تنظیم گاز ورودی) و تبخیرکننده )‪( (vaporizer‬مخزن داروی بیهوشی) است از گاز اکسیژن به دو دلینل‬
‫استفاده میشود‪ :‬برای ادامه حیات ضروری است‪ ،‬و یک گاز حامل برای تبخیر و انتقال داروی بیهوشنی بنه‬
‫ریه بیمار است‬
‫مدار تنفسی به نحوی طراحی شده که یا هوای بازدمی به داخل اتمسفر تخلیه میشود و دوباره تننفس‬
‫نمیشود )‪ ،(non-rebreathing‬یا هوای بازدمی پنس از حنذف دیاکسنید کنرب آن دوبناره وارد چرخنه‬
‫تنفسی بیمار خواهد شد )‪ (rebreathing‬در سیستم بسته برای حذف دیاکسنید کنرب از منواد جناذب‬
‫مانننند سننوداالیم (‪ )soda lime‬اسننتفاده منیشننود سننوداالیم مخلننوطی از هیدروکسننید کلسننیم (‪،)%90‬‬
‫هیدروکسید سدیم (‪ )%5‬و سیلیکات (‪( )%5‬برای افزایش قوام) است حاصل واکنش سوداالیم با دیاکسنید‬
‫کرب کربنات کلسیم‪ ،‬آب و گرما است اشباع شدن سوداالیم از دیاکسید کرب توس معرف رنگی موجود‬
‫در آن مشخص میشود و از سفید به رنگ صورتی درمیآید که در ای هنگام باید تعویض گردد‬
‫هماکنون دو سیستم با جاذب دیاکسید کرب مورد مصرف در بیهوشی استنشاقی است‪:‬‬
‫‪ 1‬سیستم گردشی (‪ :)circle‬ای سیستم دارای یک لوله دمی و ینک لولنه بنازدمی بنا دریچنههنای‬
‫یکطرفه است دارای کیسه تنفسی (‪ )reservoir bag‬و محفظه جاذب دیاکسید کرب است‬
‫‪ 2‬سیستم رفت و برگشتی (‪ :)To & Fro‬در ای سیستم محفظه جاذب بی بیمنار و کیسنه تنفسنی‬
‫قرار دارد‬

‫‪55‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫کیسه تنفسی تعداد تنفس را نشان میدهد‪ ،‬با ذخیره گازهای تنفسی کارایی سیستم را افزایش میدهد‪،‬‬
‫و در تهویه با فشار مثبت (‪ )IPPV‬کاربرد دارد (در مواردی که تنفس تحت کنترل قنرار منیگینرد منثالً در‬
‫جراحیهای قفسه صدری)‬
‫در تبخیرکننده دو شکل داروی بیهوشی (مایع و گاز) در مجاورت یکدیگر قرار دارد در ای فضای بسته‬
‫حالت تعادل بی مایع و گاز برقرار است در ای حالت بخار حالت اشباع شده دارد و فشار نسبی ایجادشنده‬
‫بهوسیله آن درواقع فشار گاز اشباع شده (‪ )SVP‬است ‪ SVP‬بستگی به نوع ماده بیهوشنی و درجنه حنرارت‬
‫دارد در بیهوشی استنشاقی عمق بیهوشی به فشار نسبی ماده بیهوشی در مغز بستگی دارد ای مسئله نیز‬
‫به فشار نسبی گاز بیهوشی در خون و سرانجام به فشار نسبی گاز بیهوشی در آلوئولهای ریه وابسته اسنت‬
‫انتقال داروی بیهوشی از ریهها به خون و از خون به بافتهای مختلف از راه انتشار سناده انجنام منیشنود؛‬
‫بنابرای در مرحله القای بیهوشی باید فشار نسبی گاز بیهوشی در آلوئولهای ریه بیش از خنون و در خنون‬
‫بیش از مغز باشد در حالت تعادل فشار نسبی گاز بیهوشی در ریه و خون یکسان است مینزان ورود داروی‬
‫بیهوشی به خون به میزان حاللیت آن در خون بستگی دارد مثالً اتر در مقایسه با ایزوفلوران حاللیت بسیار‬
‫باالیی دارد در صورت حاللیت اندک داروی بیهوشی‪ ،‬بسیار سریعتر حالت تعادل برقرار میشود زیرا فق با‬
‫ورود مقداری اندک از دارو به خون حالت اشباع ایجاد میشود‬
‫برای اینکه یک دارو بتواند بیهوشی ایجاد کند باید توانایی گذر از سد خونی مغزی را داشنته باشند کنه‬
‫الزمه آن محلول بودن در چربی است میزان داروی دریافتی هر بافت به مینزان چربنی و خنونرسنانی آن‬
‫بستگی دارد؛ بنابرای نخست بافتهای دارای خونرسانی و چربی باال (مغز‪ ،‬کبد‪ ،‬قلب و کلیهها) اشباع شده‬
‫سپس عضالت و پوست جای میگیرند چون بافتهای چربی عروق خنونی کمنی دارد در مرحلنه آخنر بنه‬
‫حالت اشباع میرسند در طول نگهداری بیهوشی (‪ )maintenance‬مقندار داروی بیهوشنی داده شنده بنه‬
‫بیمار باید بهاندازه ای باشد که بتواند مقدار داروی متابولیزه یا دفع شده و مقداری که بنهسنوی بافنتهنای‬
‫اشباعنشده بدن (چربی) سرازیر میشود را جبران کند تا غلظت داروی بیهوشی در مغنز یابنت نگنه داشنته‬
‫شود در مرحله بهوش آمدن که داروی بیهوشی قطع میشود‪ ،‬جریان انتشار دارو بهصورت وارونه از مغز بنه‬
‫خون و از خون به آلوئولها است در مورد داروهایی که حاللیت آنها در چربی باالست مدتزمان الزم برای‬
‫بهوش آمدن بیمار طوالنیتر خواهد بود با افزایش تهویه ریوی (‪ )ventilation‬القای بیهوشی تسنریع منی‬
‫شود و با تغییر غلظت دارو در هوای استنشاقی عمق بیهوشی کنترل میشود‬
‫گازهای بیهوشی معموالً از طریق لولهگذاری در نای (‪ )tracheal entubation‬به دستگاه تنفس بیمنار‬
‫میرسند البته از ماسک نیز به ای منظور میتوان استفاده نمود لولههای مخصوص داخل ننای لولنههنایی‬
‫الستیکی‪ ،‬پالستیکی یا سیلیکونی هستند که غالباً دارای بالون (‪ )cuff‬میباشند هدف از لولهگذاری نای باز‬
‫نگهداشت مجاری هوایی‪ ،‬جلوگیری از پنومونی استنشاقی‪ ،‬انجام تنفس مصنوعی و دادن اکسیژن و گازهای‬
‫بیهوشی به بیمار است بیمار از ای طریق به دستگاه بیهوشی وصل میشود اندازه قطر لوله نایی معموالً بنا‬
‫بیان قطر داخلی آن به میلیمتر بیان میشود معموالً لولهگذاری از دهان انجام میشود ولی در اسنب منی‬
‫توان از طریق بینی نیز لولهگذاری را انجام داد کالً در بهبود از بیهوشی زمانی اقدام به خارج نمنودن لولنه‬
‫نایی میشود که واکنش بلع حیوان برگشته باشد‬

‫‪56‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫خصوصیات داروی بیهوشی استنشاقی ایدئال‪:‬‬


‫‪ ‬سریع بودن القا بیهوشی و بهوش آمدن‬
‫‪ ‬قدرت باال (‪ MAC‬کم)‬
‫‪ ‬پایدار و غیرقابل اشتعال‬
‫‪ ‬سمیت کم‬
‫‪ ‬حداقل ایرات سوء بر سیستم قلبی عروقی‬
‫‪ ‬بدون ایرات جانبی پس از عمل (استفراغ)‬
‫‪ ‬ایجاد شلی عضالنی و بیدردی مناسب‬
‫‪ (minimum alveolar concentration) MAC‬عبننارت اسننت از حننداقل غلظننت گنناز بیهوشننی در‬
‫آلوئولهای ریوی که میتواند واکنش ‪ %50‬از بیماران در برابر تحریکات دردناک را مانع شود هرچه مینزان‬
‫‪ MAC‬برای یک دارو بیشتر باشد قدرت آن کمتر است‬
‫میزان ‪ MAC‬برای داروهای بیهوشی استنشاقی در گونههای مختلف‬
‫اسب‬ ‫گربه‬ ‫سگ‬
‫‪-‬‬ ‫‪2/16‬‬ ‫‪3/04‬‬ ‫اتر‬
‫‪2/12‬‬ ‫‪2/4‬‬ ‫‪2/06‬‬ ‫انفلوران‬
‫‪0/88‬‬ ‫‪0/98‬‬ ‫‪0/87‬‬ ‫هالوتان‬
‫‪1/31‬‬ ‫‪1/63‬‬ ‫‪1/3‬‬ ‫ایزوفلوران‬
‫‪190‬‬ ‫‪225‬‬ ‫‪188-200‬‬ ‫نیتروز اکسید‬
‫‪0/22‬‬ ‫‪0/23‬‬ ‫‪0/23‬‬ ‫متوکسی فلوران‬

‫انواع داروهای بیهوشی استنشاقی‪:‬‬


‫نیتروز اکسید (‪:)N2O‬‬
‫گازی است بیرنگ و تقریباً نامحلول در خون که بهصورت مایع در کپسولهای تحتفشنار ذخینره منی‬
‫شود هنگام بهکارگیری به تدریج از حالت مایع به گاز تبدیل میشود و تا زمانی که در کپسول مایع موجود‬
‫باشد هیچگونه کاهش فشاری مشاهده نخواهد شد تنها راه تشخیص میزان گاز نیتنروز اکسنید موجنود در‬
‫کپسول وزن کردن آن است از ای گاز به دلیل توانایی ایجاد بیدردی بهعنوان داروی کمکنی در بیهوشنی‬
‫استفاده میشود‪ ،‬زیرا به دلیل باال بودن ‪ MAC‬استفاده آن بنهتنهنایی در بیهوشنی عملنی نیسنت حنداکثر‬
‫غلظت آن در طول بیهوشی نباید بیشتر از ‪ %60-70‬باشد زیرا باید حداقل ‪ %30‬اکسیژن به بیمار داده شود‬
‫ایرات آن بر سیستم قلبی تنفسی ناچیز است اما قلب را در برابنر کناتکوالمی هنا حسناس منیکنند شنلی‬
‫عضالنی مناسبی ایجاد نمیکند ای گاز توانایی ورود سریع به فضاهای بسنته گنازدار درون بندن را دارد و‬
‫اتساع بیشتر آنها را سبب میشود؛ بنابرای در مواردی چون پنوموتوراکس و انسنداد روده نبایند اسنتفاده‬
‫شود در اسب چون اکسیژنرسانی در طول بیهوشی اهمیت خاص دارد معموالً از ‪ N2O‬استفاده نمنیشنود‬
‫بهعالوه به دلیل گازدار بودن رودهها در اسب استفاده از آن میتواند به اتساع رودهها بینجامد‬
‫‪57‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫هنگام بازگشت از بیهوشی به دلیل اینکه ‪ N2O‬بهسرعت از بدن خارج میشود در صورت استنشاق هوای‬
‫معمولی ممک است غلظت اکسیژن در ریههنا بنهانندازه خطرنناکی کناهش یابند (‪)diffusion hypoxia‬؛‬
‫بنابرای پس از قطع جریان ‪ N2O‬باید حداقل ‪ 5-10‬دقیقه به بیمار اکسیژن داده شود‬

‫اتر‪:‬‬
‫دارویی بیرنگ و بهشدت فرار و با بوی تند و زننده است از سال ‪ 1824‬بکار گرفته شده است ولنی بنه‬
‫دلیل قابلیت انفجار امروزه کاربرد آن رایج نیست به دلیل باال بودن حاللیت اتر در خون القنای بیهوشنی و‬
‫بهوش آمدن بیمار بهکندی صورت میگیرد ای دارو تحریک مجاری هوایی‪ ،‬اتساع عروق و برونشها و نینز‬
‫افزایش ترشحات بزاق و برونشها را سبب میشود؛ بنابرای بهکارگیری داروهای آنتی کلینرژینک در پنیش‬
‫بیهوشی ضروری است میوکارد را تضعیف میکند میوکارد را در برابر کناتکوالمی هنا حسناس نمنیکنند‬
‫بیدردی و شلی عضالنی مناسبی میدهد اما بروز تهوع پس از بیهوشی باالست‬

‫کلروفرم‪:‬‬
‫مادهای سنگی ‪ ،‬غیرقابل اشتعال و غیر محرک است حاشیه ایمنی کمی دارد و به ای دلیل ممک است‬
‫نارسایی تنفسی و ایست قلبی بروز کند مرگ ممک است در هنگام القای بیهوشی‪ ،‬اواخر بیهوشی یا حتی‬
‫‪ 24-48‬ساعت پس از بیهوشی رخ دهد ای دارو بهشدت قلب را به کاتکوالمینها حساس منیکنند اینرات‬
‫سمی مستقیمی بر قلب‪ ،‬کبد و کلیه دارد به دلیل ایرات سمی امروزه از آن استفاده نمیشود‬

‫سیکلوپروپان‪:‬‬
‫بهصورت مایع در کپسولهای تحتفشار ذخیره میشود دارویی قوی است که به دلیل ننامحلول بنودن‬
‫نسبی آن القای بیهوشی و بازگشت سریع از بیهوشی را سبب میشود به دلیل قابلیت انفجار باال امنروزه از‬
‫آن استفاده نمیشود‬

‫انفلوران‪:‬‬
‫دارویی قوی‪ ،‬نسبتاً نامحلول و پایدار است القای بیهوشنی و بازگشنت از بیهوشنی بنا آن سنریع اسنت‬
‫خاصیت بیدردی و شلی عضالنی ای دارو ناچیز است در غلظتهای باالی ‪ %3/5‬تغییراتی در ‪ EEG‬ایجناد‬
‫شده و حرکات عضالنی غیرارادی مشاهده میشود باید از کاربرد ای دارو در بیمناران مسنتعد بنه صنرع و‬
‫تشنج خودداری کنرد سیسنتم قلبنی تنفسنی را تضنعیف کنرده اینر آن در حسناس کنردن میوکنارد بنه‬
‫کاتکوالمینها کمتر از هالوتان و بیشتر از ایزوفلوران است چشم در طول بیهوشی با آن در وسن قنرار منی‬
‫گیرد‬

‫‪58‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫هالوتان‪:‬‬
‫غیرقابل اشتعال است برای پایدار نگاهداشت آن از تیمول استفاده میشود حاللیت آن در خون متوس‬
‫است ولی ازنظر سرعت القای بیهوشی تفاوت زیادی با ایزوفلوران ندارد تضنعیف سیسنتم قلبنی عروقنی را‬
‫انجام میدهد و فشارخون را طی دو مکانیسم کاهش میدهد‪ :‬تضنعیف مسنتقیم میوکنارد‪ ،‬و ایجناد اتسناع‬
‫عروقی از راه تضعیف مرکز کنترل تون عروقی در بصل النخاع‬
‫هالوتان باعت حساس شدن میوکارد به کاتکوالمینها میشود‪ ،‬بنابرای تجویز آن با ماسک برای بیمناران‬
‫هیجان زده یا ترسیده ممک است خطرناک باشد در صورت بنهکنارگیری ماسنک بایند غلظنت هالوتنان را‬
‫بهتدریج افزایش داد بیدردی و شلی عضالنی خوبی ایجاد میکند در طول بیهوشی کره چشم سگ و گربه‬
‫به سمت پایی و درون چرخش مییابد لرزش پس از بیهوشی یکی از عوارض رایج هالوتان است به دلینل‬
‫ایرات کارسینوژنیک هالوتان بر روی جراحانی که سالیان طوالنی در معرض ای دارو قرار میگیرند‪ ،‬امنروزه‬
‫استفاده از آن در بیمارستانهای انسانی متوقف شده و در بیمارستانهای دامپزشکی هم در حال جمعآوری‬
‫است‬

‫ایزوفلوران‪:‬‬
‫داروی بیهوشی نسبتاً جدیدی است اگرچه از هالوتان و متوکسی فلوران ضعیفتنر اسنت امنا بنه دلینل‬
‫نامحلول بودن نسبی القای بیهوشی و بازگشت از بیهوشی بسیار سریع است پایدار بنوده و بنه دلینل بنوی‬
‫نسبتاً زننده بیهوشی با ماسک با مشکل مواجه میشود سیستم قلبی تنفسی را تضنعیف منیکنند مینزان‬
‫حساس شدن میوکارد در برابر کاتکوالمینها در مقایسه با دیگر داروهای استنشاقی حداقل اسنت بیشنتر از‬
‫راه کاهش مقاومت عروقی افت فشارخون را باعت میشود شنل کننندگی عضنالنی ناشنی از آن بیشنتر از‬
‫هالوتان و ایر بیدردی آن کمتر از هالوتان است به دلیل ایرات ناچیز بر قلنب بنهکنارگیری آن در بیمناران‬
‫مبتال به نارسایی یا بینظمیهای قلبی مناسنب اسنت چنون فقن ‪ %0/2‬آن در بندن متنابولیزه منیشنود‬
‫بهکارگیری آن در بیماریهای شدید کبدی بیخطر خواهد بود امروزه ای دارو در بیماران انسانی و دامنی‬
‫به وفور استفاده میشود‬

‫متوکسی فلوران‪:‬‬
‫دارویی اشتعال ناپذیر است‪ ،‬دارای نقطه جوش بناال و حاللینت زیناد در خنون اسنت القنای بیهوشنی و‬
‫بازگشت از بیهوشی بهکندی انجام میشود غلظت بخار آن ‪ %3/5‬است و به همی دلیل القای بیهوشنی بنا‬
‫آن بخصوص در دام های بزرگ دشوار است با فلزات واکنش داده و بهراحتی جذب السنتیک منیشنود در‬
‫برابر نور ناپایدار است تضعیف سیستم قلبی تنفسی را باعت میشود تعداد ضربان قلب و فشارخون به دلیل‬
‫آزاد شدن کاتکوالمینها تقریباً یابت میماند اگرچه میوکارد را به کاتکوالمینها حساس میکند ولنی نسنبت‬
‫به هالوتان کمتر است ‪ %50-70‬آن توس کبد متابولیزه شده و یونهای فلورایند سنمی ایجناد منیکنند؛‬
‫بنابرای نباید هم زمان با داروهایی که دفع کلیوی دارند (تتراسیکلی هنا و فلونیکسنی ) اسنتفاده شنود در‬

‫‪59‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫سگ و گربه در طول بیهوشی جراحی با متوکسی فلوران چشم در وس قرار میگیرد که در جراحنیهنای‬
‫چشم یک مزیت است‬

‫سِووفلوران‬
‫حاللیت ای دارو نیز در خون پایی است و به همی دلیل القای بیهوشی و بازگشت از بیهوشنی سنریع‬
‫خواهد بود اینرات سنووفلوران بنر سیسنتم قلبنی و تنفسنی هماننند ایزوفلنوران اسنت و قلنب را در برابنر‬
‫آریتمیهای ناشی از کاتکولآمی ها حساس نمیکند میزان متابولیزه شدن این دارو هماننند انفلنوران در‬
‫حدود ‪ % 2/5‬است ای دارو در تماس با سوداالیم به مادهای به نام ترکینب ‪ A‬تجزینه منیشنود کنه باعنت‬
‫صدمات کلیوی و مرگ در موشهای صحرایی شده است‬

‫‪60‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫مراقبتهای حین بیهوشی‬


‫داروهای بیهوشی و همچنی اعمال جراحی گوناگون میتواند استرس زیادی بنر سیسنتمهنای مختلنف‬
‫بدن به ویژه سیستم قلبی عروقی و تنفسی تحمیل کند که در صورت بیماری حینوان این مسنئله تشندید‬
‫خواهد شد بهعالوه در طول بیهوشی بسیاری از واکننش هنای جبراننی بندن مختنل شنده و بندن تحمنل‬
‫تغییراتی چون خونریزی‪ ،‬هیپوکسی و کاهش دما را ندارد؛ بنابرای بایند بنر اسناس وضنعیت بیمنار داروی‬
‫بیهوشی مناسب بکار رود و مراقبتهای الزم در طول بیهوشی انجام گیرد رخدادهای ناگوار بیهوشی عموماً‬
‫در طول مرحله القا بیهوشی و به هوش آمدن پیش میآید‬
‫مراقبتهای حی بیهوشی را میتوان از دو جنبه بررسی کرد‪ :‬تعیی عمق بیهوشی‪ ،‬و ارزیابی پاسخهای‬
‫فیزیولوژیک بیمار در برابر داروهای بیهوشی‬

‫عمق بیهوشی‬
‫مراحل و سطوح مختلفی برای بیهوشی با اتر بهوسیله ‪ Guedel‬در سال ‪ 1920‬بیان شنده اسنت البتنه‬
‫امروزه به دلیل بهکارگیری داروهای بیهوشی تزریقی و داروهنای استنشناقی قنوی جداسنازی این مراحنل‬
‫ممک نیست ولی هنوز بسیاری از واکنشهای مختلف در ارزیابی بیهوشی اهمیت دارد‬
‫‪ ‬مرحلنه اول‪ ،‬حرکنات ارادی )‪ :(stage I: voluntary excitement‬در این مرحلنه ممکن اسنت‬
‫نشانههایی چون تقال کردن‪ ،‬حبس تنفس‪ ،‬افزایش تعداد ضربان قلب و تنفس‪ ،‬گشادگی مردمک و دفع ادرار‬
‫و مدفوع مشاهده شود‬
‫‪ ‬مرحله دوم‪ ،‬حرکات غینرارادی )‪ :(stage II: involuntary excitement‬بیمنار بنهطنور ناگهنانی‬
‫هوشیاری خود را ازدستداده و حالت بیدردی ایجاد میشود‬
‫‪ ‬مرحله سوم‪ ،‬بیهوشی جراحی )‪ :(stage III: surgical anesthesia‬تمام اعمنال جراحنی در این‬
‫مرحله انجام میشود ای مرحله به سه سطح )‪ (plane‬تقسیم میشود‪:‬‬
‫‪ 1‬سنطح اول ینا بیهوشنی سنطحی )‪ :(plane I: light anesthesia‬تننفس مننظم شنده‪ ،‬حرکنات‬
‫دستوپا متوقف میشود کنره چشنم حرکنت نوسنانی )‪ (nystagmus‬دارد کنه همنراه بنا واکننش پلکنی‬
‫)‪ (palpebral reflex‬با عمیقتر شدن بیهوشی از بی میرود‬
‫‪61‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫‪ 2‬سطح دوم یا بیهوشی متوس )‪ :(plane II: medium anesthesia‬واکنش حلقنی از بنی رفتنه‪،‬‬
‫واکنش پلک بهطور کامل متوقف میشود (بهاستثنای اسب که در تمام سطوح بیهوشی باید واکننش پلکنی‬
‫وجود داشته باشد) کره چشم به سمت پایی و درون )‪ (ventromedial‬میچرخد‬
‫‪ 3‬سطح سوم یا بیهوشی عمیق )‪ :(plane III: deep anesthesia‬عضالت بهطور کامل شنل شنده و‬
‫عمق تنفس کم میشود ممک است بی مراحل دم و بازدم وقفه قابلتوجهی ایجاد شود کره چشم دوباره‬
‫در مرکز قرار میگیرد‬
‫‪ ‬مرحله چهارم‪ ،‬بنیشمصنرفی داروی بیهوشنی )‪ :(stage IV: overdosage‬بنه دلینل ازکارافتنادن‬
‫عضالت قفسه سینه و تضعیف شدید مرکز تنفس‪ ،‬اختالل تنفسی آغاز منیشنود ممکن اسنت بنه فلجنی‬
‫تنفسی و ایست قلبی بینجامد پیش از وخامنت‪ ،‬قطنع داروی بیهوشنی و برقنرار کنردن تننفس مصننوعی‬
‫بهبودی بیمار ممک است‬
‫هنگام استفاده از داروهای تزریقی در القای بیهوشی بیمار بهسرعت از مرحله هوشیاری به سطح اول یا‬
‫دوم از مرحله سوم بیهوشی منتقل میشود و پس از لولهگذاری در نای بیمار به دستگاه بیهوشی وصل شده‬
‫و بیهوشی ادامه مییابد پس با القای سریع بیهوشی مراحل ‪ 1‬و ‪ 2‬دیده نمیشود‬
‫عمق بیهوشی با توجه به پارامترهای زیر تعیی میشود البته هیچوقت نباید یک نشانه را بهطور مطلق‬
‫در نظر گرفت‪:‬‬
‫حرکات و تکانهای ناگهانی که معموالً در پاسنخ بنه تحریکنات دردنناک رخ منیدهند نشنانگر‬ ‫‪‬‬
‫سطحی بودن بیهوشی است البته در طول بیهوشی با کتامی گناهی انقباضنات خودبنهخنودی‬
‫عضالنی رخ میدهد‬
‫افزایش شلی عضالنی نشانه عمیقتر شدن بیهوشی است کتامی تون عضنالنی را افنزایش منی‬ ‫‪‬‬
‫دهد‬
‫واکنش بلع در اوایل مرحله سوم بیهوشی از بی میرود‬ ‫‪‬‬
‫واکنش پلکی نشانگر بیهوشی سطحی است (بهاسنتثنای اسنب) واکننش قرنینه (بسنته شندن‬ ‫‪‬‬
‫پلکها در ایر مالمسه مالیم قرنیه) در اواخر مرحله سوم بیهوشی از بی میرود در اسب ناپدید‬
‫شدن آن نشانگر بیهوشی بسیار عمیق و شروع وقفه تنفسی است در صورت چرخش چشم ای‬
‫واکنش قابلاطمینان نیست‬
‫چرخش کره چشم به پایی در بیهوشی متوس روی میدهد کره چشم در بیهوشی سنطحی و عمینق‬
‫در مرکز قرار میگیرد واکنش مردمک در برابر نور در اواخر مرحله سوم از بنی منیرود در مراحنل اولینه‬
‫بیهوشی مردمک گشاد است در بیهوشی عمیق نیز دوباره گشاد شدگی پیشرونده مردمنک مشناهده منی‬
‫شود که ناشی از فلجی عضالت تنگکننده عنبیه است ترشح اشک فق در مرحله چهنارم بیهوشنی قطنع‬
‫میشود و حالت چشم ماهی ایجاد میشود در بیهوشی با کتامی پلکها باز میماند که باید برای جلوگیری‬
‫از خشکی چشم از قطرههای چشمی استفاده نمود‬

‫‪62‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫واکنش مقعدی‪ :‬انقباض اسفنکتر مقعدی در برابنر تحریکنات ناگهنانی آن در سنگ و گربنه در‬ ‫‪‬‬
‫اواس مرحله سوم بیهوشی از بی میرود در بیهوشی استنشاقی اسب از بی رفنت آن نشنانه‬
‫بیهوشی بسیار عمیق است‬
‫با سطحی شدن بیهوشی تعداد ضربان قلب‪ ،‬تعداد تننفس و فشنارخون افنزایش و در بیهوشنی‬ ‫‪‬‬
‫عمیق کاهش مییابد؛ اما به دلیل عوامل دیگر نمیتوان برای تعیی عمق بیهوشی فق به آنها‬
‫بسنده کرد‬
‫زمان پر شدن دوباره مویرگها )‪ :(capillary refill time, CRT‬با فشردن مخاط لثهها سنرعت‬ ‫‪‬‬
‫برقراری دوباره جریان خون در آن ناحیه تعیی میشود که باید کمتر از ‪ 2‬یانیه باشد در حالت‬
‫شوک یا ایست قلبی ‪ CRT‬افزایش مییابد‬
‫در صورت وجود هرگونه تردید در عمق بیهوشی بهتر است نسبت به کاهش عمق بیهوشی اقدام‬ ‫‪‬‬
‫شود و سپس بر اساس نشانههای مشاهدهشده تصمیم گرفت‬

‫‪63‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫بیهوشی در گونههای مختلف حیوانات‬


‫اسب‪:‬‬
‫به دلیل خلقوخوی اسب باید با مالیمت با ای حیوان برخورد شود هرگونه تحریک حیوان میتواند اینر‬
‫داروهای پیش بیهوشی را خنثی کند ای مسئله سبب القای بیهوشی همراه با هیجان و تشنج شده و منجر‬
‫به تجویز دوز باالتر دارو و افزایش احتمال تضعیف سیستم قلبی تنفسی شود چون اکثر داروهای بیهوشنی‬
‫قلب را به ایر کاتکوالمینها حساس میکنند‪ ،‬تحریک اسب و افزایش غلظت کاتکوالمینهای خنون منیتوانند‬
‫منجر به آریتمیهای جدی شود‬
‫موارد ضروری قبل از بیهوشی در اسب‪:‬‬
‫‪ ‬پرهیز غذایی (‪ 12-18‬ساعت قبل از بیهوشی)‬
‫‪ ‬کشیدن نعل اسب (جلوگیری از آسیب به بستر) و تمیز کردن کف سم (جلنوگیری از آلنودگی‬
‫سال جراحی و موضع عمل)‬
‫‪ ‬شستشوی دهان (جلوگیری از ورود مواد غذایی به نای در هنگام لولهگذاری)‬
‫در اسبهای هیجان زده ممک است تجویز داروی پیش بیهوشی قبل از سوند گذاری وریند وداج انجنام‬
‫شود هنگام القای بیهوشی در اسب باید با استفاده از افسار مناسب و نگهداشت دم سقوط حیوان را کنترل‬
‫کرد بالفاصله با به پهلو شدن اسب لولهگذاری در نای (لوله ‪ 25-30‬میلیمتری) انجام میشود‬
‫در طول بیهوشی عمومی سیستم تنفسی متثیر میشود در حالت طبیعی میزان خونرسنانی رینههنا بنا‬
‫تهویه ریوی متناسب است در بیهوشی عمومی از طرفی داروهای بیهوشی مرکز تنفس را تضعیف میکننند‬
‫و از سوی دیگر هنگامی که اسب خوابیده به پهلو یا پشت قرار میگیرد‪ ،‬امعاواحشا بر روی دینافراگم و رینه‬
‫پایینی فشار وارد میکند و تهویه ریوی کاهش مییابد درنتیجه تهویه در بخش باالیی ریه بهتر صورت می‬
‫گیرد با کاهش برونده قلبی و فشارخون‪ ،‬میزان خونرسانی ریه باالیی کاهش منییابند و خنون تماینل بنه‬
‫تجمع در ریه پایینی را دارد )‪ (hypostatic congestion & atelectasis‬درنتیجه به دلیل عندم تناسنب‬
‫تهویه و خونرسانی ریه کارایی دستگاه تنفس شدیداً کاهش مییابد که به هیپوکسی و افزایش دیاکسنید‬
‫کرب خون منجر میشود تشدید ای اختالل به مرگ دام منتهی میشود‬

‫‪65‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫راهکارهایی برای کاهش اختالل تنفسی‪:‬‬


‫‪ ‬پرهیز غذایی (‪ 12-18‬ساعت)‪ :‬با کاهش حجم محتوینات دسنتگاه گنوارش فشنار بنر دینافراگم را‬
‫کاهش خواهد داد‬
‫‪ ‬خواباندن اسب بهنحویکه بیشتری حجم ریهها در باال قرار گیرد (پهلوی چپ>پهلوی راسنت>بنه‬
‫پشت)‬
‫‪ ‬دادن اکسیژن در طول بیهوشی‬
‫‪ ‬تنفس مصنوعی در طول بیهوشی‬
‫شیوه قرار گرفت اسب در حی بیهوشی باید به نحوی باشد که خونرسانی بنه انندامهنا مختنل نشنود‬
‫دستوپای باال باید به شکلی حمایت شوند که بر روی دستوپای پایینی فشار وارد نکنند در صنورت بنروز‬
‫اختالل در خونرسانی اندامها ممک است ایسکمی عضالت و درد و خینز در ناحینه مبنتال بنروز کنند در‬
‫بیهوشی صحرایی باید در هنگام بازگشت از بیهوشی با مهار سر از برخاست زودهنگام اسب و بروز صندمات‬
‫به اندامها جلوگیری کرد‬

‫نشخوارکنندگان‪:‬‬
‫در نشخوارکنندگان بیشتر اعمال جراحی با بیحسی موضعی انجام میشود بیهوشی عمنومی بنه دلینل‬
‫مشکالتی چون خطر آسپیره شدن منواد غنذایی‪ ،‬نفنخ و مالحظنات اقتصنادی کمتنر راینج اسنت مسنائل‬
‫مطرحشده در مورد اختالل در تهویه و خونرسانی رینههنا در بیهوشنی اسنب‪ ،‬در منورد نشنخوارکنندگان‬
‫بخصننوص گنناو بننالغ نیننز صننادق اسننت بننهعننالوه در نشننخوارکنندگان مسننئله بازگشننت مننواد غننذایی‬
‫)‪ (regurgitation‬و احتمال آسپیره شدن آن به ریهها نیز مطرح است که حفاظنت از مجناری هنوایی بنا‬
‫لولهگذاری را ضروری میسازد‬
‫پرهیز غذایی به مدت ‪ 24-48‬ساعت ضروری است کناهش مصنرف آب نینز از آبکنی شندن محتوینات‬
‫شکمبه جلوگیری کرده و احتمال بازگشت مواد غذایی را کاهش میدهد در صورت عدم دسترسی به لولنه‬
‫نایی میتوان به کمک یک بالش گردن حیوان را در سطحی باالتر از دهان قرار داد تنا منواد احتمنالی بناال‬
‫آورده شده به بیرون از دهان هدایت شود بیرون آوردن لوله نایی با به دست آوردن رفلکس بلع انجنام منی‬
‫گیرد تا حیوان بتواند مجاری هوایی را در برابر آسپیره شدن مواد نگاه دارد‬

‫سگ و گربه‪:‬‬
‫در هنگام القای بیهوشی و هنگام بازگشت از آن امکان بروز استفراغ وجود دارد بنابرای باید حداقل ‪12‬‬
‫ساعت قبل از بیهوشی پرهیز غذایی داده شود گربه به اسپاسم حنجره بسیار حساس است و باید در هنگام‬
‫لوله گذاری نای از اسپری لیدوکائی استفاده نمنود کناهش شندید درجنه حنرارت بندن در جراحنیهنای‬
‫طوالنیمدت مسئلهساز است که باید حیوان را گرم نگاه داشت‬

‫‪66‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫پرندگان‪:‬‬
‫پرندگان معموالً استفراغ نمیکنند پس نیازی به پرهیز غذایی قبل از بیهوشی ندارند بهعالوه بنه دلینل‬
‫باال بودن میزان متابولیسم بدن پرهیز غذایی ممک است میزان گلوکز خون را بهشدت کاهش دهد حفنظ‬
‫دمای بدن پرنده در حی بیهوشی اهمیت دارد کاهش دما در پرنده باعت کاهش تعنداد تننفس منیشنود‬
‫وقفه تنفسی حتی به مدت کوتاه میتواند منجر به هیپوکسی شدید شود مقید کردن پرنده باید بنهآرامنی‬
‫صورت گیرد تا از آسیبهایی چون شکستگی استخوانها جلوگیری شود استفاده از داروهای بنیحسنی در‬
‫پرندگان خیلی رایج نیست زیرا نهتنها احتمال مسمومیت وجود دارد‪ ،‬بلکه باید پرنده کامالً مقید شنود کنه‬
‫استرس زیادی به او وارد میکند باید از محلولهای خیلنی رقینق (‪ )%0/25-0/5‬اسنتفاده نمنود چنون در‬
‫پرندگان تبادالت گازی در هردو مرحله دم و بازدم انجام میشود‪ ،‬القا بیهوشی استنشاقی و بازگشنت از آن‬
‫با سرعت زیادی انجام میشود متابولیسم داروهای تزریقی نیز در پرندگان بهسرعت انجام میشود‬
‫کتامی رایجتری داروی بیهوشی تزریقی در پرندگان به شمار منیرود کنه بنهصنورت عضنالنی (عضنله‬
‫سینه) و وریدی (ورید بال) قابلاستفاده است اگرچه میتوان دارو را در عضله ران نیز تزریق کرد ولی وجود‬
‫سیستم ‪ renal portal‬در پرنده موجب متابولیزه شدن بخش عمده دارو پیش از رسیدن به گنردش خنون‬
‫عمومی میشود دوز کتامی با وزن پرنده رابطه معکوس دارد‬
‫بیهوشی استنشاقی بهتری روش برای القا و ادامه بیهوشی در پرندگان است در پرندگان با وزن بیشنتر‬
‫از ‪ 200‬گرم بهآسانی لولهگذاری در نای انجام میشود برای القای بیهوشی استنشاقی میتوان از یک جعبه‬
‫یا محفظه بسته و یا ماسک استفاده کرد‬

‫‪67‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫شوک و مایعدرمانی‬
‫مایعات و تعادل الکترولیتی بدن‬
‫مایعات بدن به دو قسمت تقسنیم منیشنوند‪ :‬مایعنات درونیاختنهای و مایعنات بنرونیاختنهای بخنش‬
‫برونیاختهای از مایعات میانبافتی‪ ،‬پالسما‪ ،‬لننف‪ ،‬و مایعنات فرایاختنهای ماننند مایعنات سنینویال‪ ،‬پلنورال‪،‬‬
‫شکمی‪ ،‬و مغزی‪-‬نخاعی تشکیل شده است آب ‪ 60%‬وزن بدن را تشکیل میدهد که از ای میزان‪ 20% ،‬وزن‬
‫بدن مایعات برونیاختهای و ‪ 40%‬وزن بدن مایعات درونیاختهای است در پالسنما سندیم کناتیون اصنلی و‬
‫بیکربنات و کلراید آنیونهای اصلی هستند پروتئی ها نیز بار منفی دارند و فشنار اُنکوتینک پالسنما را هنم‬
‫فراهم میکنند مایع میانبافتی نیز دارای سدیم‪ ،‬بیکربنات‪ ،‬و کلراید است‪ ،‬ولی غلظت پنروتئی در آن کنم‬
‫است ولی در مایعات درونیاختهای کناتیونهنای اصنلی پتاسنیم و منینزیم و آنینونهنای اصنلی فسنفات و‬
‫پروتئی ها هستند تبادل آب و الکترولیتها بی اجزای درونعروقی و میانبنافتی در منویرگهنا بنهسنرعت‬
‫انجام میشود و تعادل در عنرض ‪ 30‬تنا ‪ 60‬دقیقنه ایجناد منیشنود تبنادل بنی اجنزای بنرونیاختنهای و‬
‫درونیاختهای نسبتاً کندتر است و ‪ 24‬ساعت برای ایجاد تعادل زمان الزم است‬
‫غلظت یون هیدروژن و درنتیجه ‪ pH‬در بدن بی ‪ 7/35‬تا ‪ 7/45‬تنظیم میشود ای محندوده بنهوسنیلۀ‬
‫بافرها تنظیم میشود بافر ترکیبی است که با پنذیرفت ینا دادن پروتنون‪ pH ،‬را در محندودۀ طبیعنی نگنه‬
‫میدارد بیکربنات اصلیتری سیستم بنافری منایع بنرونیاختنهای اسنت‪ ،‬درحنالیکنه پنروتئی و فسنفات‬
‫اصلیتری سیستم بافری درونیاختهای هستند بیکربنات با ترکیب با یون هیدروژن در کلینههنا منیتوانند‬
‫تبدیل به اسیدکربنیک شود و از سوی دیگر اسیدکربنیک میتواند در ریهها به آب و دیاکسید کرب تبدیل‬
‫شود‪:‬‬
‫‪H+ + HCO3− ↔ H2CO3 ↔ CO2 + H2O‬‬
‫در مایعات بدن ‪ pH‬از نسبت بیکربنات به دیاکسید کرب تعیی میشود و در حالت طبیعی ای نسبت‬
‫تقریباً ‪ 20‬به ‪ 1‬است اگر یون هیدروژن در ایر ورود اسید به مایعات بدن بنهصنورت ناگهنانی افنزایش یابند‪،‬‬
‫بهسرعت بهوسیلۀ بیکربنات و بافرهای درونیاختهای بافره میشود ای حالت پاسنخ حناد فیزیکوشنیمیایی‬
‫است در پی آن تهویۀ ریوی تغییر پیدا میکنند و در عنرض چنند سناعت تغیینرات ‪ pH‬بنا تنظنیم نسنبت‬

‫‪69‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫بیکربنات به دیاکسید کرب به حداقل میرسد سرانجام پاسخ کلیوی باعت تولید دوبارۀ بیکربنات میشود‬
‫پاسخ کلیوی در عرض چند ساعت آغاز شده و در ‪ 2‬تا ‪ 5‬روز کامل میشود‬

‫اختالالت اسید و باز‬


‫چهار نوع اختالل اسید و باز وجود دارند‪ :‬اسیدوز متابولیک‪ ،‬آلکالوز متابولیک‪ ،‬اسیدوز تنفسنی‪ ،‬و آلکنالوز‬
‫تنفسی اختالالت متابولیک در ایر افزایش یا کاهش اسید غیرفنرار ینا یابنت ایجناد منیشنوند‪ ،‬درحنالیکنه‬
‫اختالالت تنفسی در ایر افزایش یا کاهش اسید فرّار (دیاکسید کرب محلول) بنه وجنود منیآینند اسنیدوز‬
‫متابولیک هنگامی ایجاد میشود که بیکربنات یا به علت از دست رفت یا بنه علنت بنافره شندن اسنیدهای‬
‫غیرفرار کاهش پیدا کند علل معمول آن تجمع اسیدالکتیک درنتیجۀ خونرسانی ضنعیف در بافنتهنا‪ ،‬و از‬
‫دست رفت بیکربنات از دستگاه گوارش در پی اسهال است آلکالوز متابولیک هنگامی ایجناد منیشنود کنه‬
‫غلظت بیکربنات افزایش یابد و معموالً با از دست رفت یونهای کلراید ارتباط دارد اسیدوز تنفسی هنگامی‬
‫ایجاد میشود که فشار نسبی دیاکسید کرب در ایر کاهش تهویۀ ریوی افزایش یابد آلکالوز تنفسی هنگامی‬
‫ایجاد میشود که فشار دیاکسید کرب در ایر تنفس سریع کاهش یابد برای تشخیص این اخنتالالت بایند‬
‫‪ ،pH‬فشار دیاکسید کرب ‪ ،‬بیکربنات‪ ،‬فشار اکسیژن و مازاد قلیای خون بنا دسنتگاه تجزینۀ گازهنای خنون‬
‫اندازهگیری شوند‬

‫مایعدرمانی‬
‫مایعات را میتوان بهعنوان نگهدارند یا بهعنوان جایگزین تجویز کرد مایعات نگنهدارننده در دامهنای‬
‫بزرگ معموالً از طریق خوراکی داده میشوند مایعات نگهدارندۀ داخل وریدی در مقایسه با مایعات جایگزی‬
‫سدیم کمتر و کلسیم‪ ،‬پتاسیم و منیزیم بیشتری دارند سالی ‪ 0/45%‬که به آن پتاسیم‪ ،‬منینزیم‪ ،‬و کلسنیم‬
‫افزوده شده باشد‪ ،‬مایع نگهدارندۀ مناسبی است معموالً در حی بیهوشی‪ ،‬مایعات نگهدارنده به میزان ‪ 2‬تا ‪5‬‬
‫میلیلیتر‪/‬کیلوگرم‪ /‬ساعت تزریق میشود مایعات جایگزی برای جبران دهیدراتاسیون تجویز میشوند برای‬
‫ای کار باید سه مسئله را در نظر گرفت‪ :‬چه حجمی از مایعات موردنیاز است؟ چه نوع مایع باید داده شود؟ و‬
‫سرعت تجویز باید به چه میزانی باشد؟ حجم مایع باید برابر با میزان موردنیاز بهعنوان نگهدارننده‪ ،‬بنهعنالوۀ‬
‫حجم موردنیاز برای اصالح حجم خون کاهشیافته یا در حال کاهش باشد‬
‫هنگامیکه کاهش مصرف آب بهوسیلۀ دام طوالنیمدت شود‪ ،‬مایعات از فضای درونیاختهای بنه گنردش‬
‫خون وارد میشوند تا حجم خون را جبران کنند در ای موارد تجویز مایعات جایگزی باید با سنرعت نسنبتاً‬
‫آهستهتری انجام شود تا فرصت ورود به فضای میانبافتی و درون یاختهها را پیندا کنند ولنی اگنر از دسنت‬
‫رفت مایعات بهصورت حاد اتفاق بیفتد‪ ،‬جایگزینی نیز باید بهسرعت انجام شود‬
‫پارامترهایی که برای تخمی میزان دهیدراتاسیون به کار میروند عبارتاند از کاهش وزن‪ ،‬ضنربان قلنب‪،‬‬
‫رنگ مخاطات‪ ،‬زمان پر شدن مویرگی‪ ،‬کشسانی پوست‪ ،‬و میزان تولیند ادرار پارامترهنای آزمایشنگاهی نینز‬
‫عبارتاند از میزان هماتوکریت (‪ ،)PCV‬غلظت پنروتئی تنام‪ ،‬کنراتینی ‪ ،‬و الکتنات‪ ،‬و وزن مخصنوص ادرار‬
‫هرچه کاهش حجم خون بیشتر شود ضربان قلب‪ ،‬زمان پنر شندن منویرگی‪ PCV ،‬و کنراتینی نینز افنزایش‬

‫‪70‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫مییابد پسازآنکه درصد دهیدراتاسیون تخمی زده شند‪ ،‬مینزان مایعنات موردنیناز بنه روش زینر محاسنبه‬
‫میشود‪:‬‬
‫حجم موردنیاز (لیتر) = میزان دهیدراتاسیون (‪ × )%‬وزن بدن (کیلوگرم)‬
‫نوع مایعی که تجویز میشود بستگی به ارزیابی پروفایل شیمیایی و نوع بیمناری دام دارد نخسنت منایع‬
‫پایهای مانند سالی یا محلول باالنس الکترولیتی انتخاب میشود سپس تصنمیم گرفتنه منیشنود کنه چنه‬
‫چیزی به آن افزوده شود نوع افزودنی بستگی به مازاد یا کمبودهایی مانند سدیم‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬کلسیم‪ ،‬منینزیم‪،‬‬
‫گلوکز‪ ،‬یا اختالالت اسید و باز دارد‬
‫دو دسته از محلولهای کریستالوئیدی که معموالً به کار میروند عبارتاند از نرمال سالی (‪)NaCl 0/9%‬‬
‫و محلولهای باالنس الکترولیتی (ماننند رینگنر الکتنات) این محلنولهنا هنگنامی تجنویز منیشنوند کنه‬
‫الکترولیتهای سرم نزدیک به میزان طبیعی باشند محلولهای باالنس الکترولیتی بهعنوان جزء بافری دارای‬
‫پیشسازهای بیکربنات (مانند الکتات‪ ،‬یا استات همراه با گلوکونات) هستند الکتات با متابولیسم کبدی بنه‬
‫بیکربنات تبدیل میشود‪ ،‬درحالیکه استات و گلوکونات بهوسیلۀ بافتهای دیگر متنابولیزه منیشنوند این‬
‫محلولهای باالنس الکترولیتی مقداری پتاسیم نیز دارند و بسته به نوع خنود دارای کلسنیم ینا منینزیم نینز‬
‫هستند محلول رینگر الکتات دارای پتاسیم‪ ،‬کلسیم‪ ،‬و الکتات بهعنوان جزء بافری است سالی سدیم بیشتر‬
‫و کلراید بسیار بیشتری نسبت به سرم بدن دارد و هنگامی به کار میرود که سندیم بندن کنم شنده باشند‬
‫همچنی در بیماری هایی که پتاسنیم بندن بیشنتر شنده باشند ماننند نارسنایی کلینوی کناربرد دارد منایع‬
‫کریستالوئیدی در طی یک ساعت پس از تجویز داخل وریدی‪ ،‬بهطور یکنواخت در مایع برونیاختهای پخش‬
‫شده و حجم مایع میانبافتی را بیشتر گسترش میدهد البته میزان زینادی از آن هنم ممکن اسنت بسنته‬
‫بهسرعت از راه ادرار دفع شود رینگر الکتات یا هر محلولی که کلسیم داشته باشند بنا فنراوردههنای خنونی‬
‫ناسازگار است؛ زیرا کلسیم به ضدانعقادهای سیتراته که معموالً به فراوردههای خونی افزوده میشوند متصنل‬
‫میشود؛ بنابرای در مواقع انتقال خون یا پالسما نباید تجویز شوند‬
‫دکستروز منبع انرژی بوده و در مواردی که دهیدراتاسیون هایپرتونیک یا هایپرلیپمی وجنود دارد تجنویز‬
‫میشود ازآنجاییکه گلوکوز بهسرعت متابولیزه میشود‪ ،‬تجویز محلول دکستروز باعت افزایش آب بدن شنده‬
‫و برای اصالح دهیدراتاسیون درونیاختهای مفید است‬
‫تجویز کُلّوئید هنگامی انجام میشود که غلظت پروتئی تنام کمتنر از ‪ 4‬میلنیگرم‪/‬دسنیلیتنر و غلظنت‬
‫آلبومی کمتر از ‪ 2‬میلیگرم‪/‬دسیلیتر باشد کلوئیدها مولکولهای بزرگی هستند که برخالف کریستالوئیدها‬
‫از سدهای مویرگی نمیتوانند بگذرند و باعت افزایش فشار اُنکوتیک خون میشوند؛ بنابرای درون عروق باقی‬
‫میمانند و با افزایش فشار انکوتیک باعت افزایش حجم خون میشوند در حالنت طبیعنی آلبنومی مسنئول‬
‫‪ 75%‬فشار انکوتیک پالسما است و گلوبولی ها و فیبرینوژن نیز در ای امر نقش دارند پالسما و هتاستارچ از‬
‫کلوئیدهای مورداستفاده در دامها هستند هتاستارچ (هیدروکسی اتیل اسنتارچ) مهنمتنری منایع کلوئیندی‬
‫سنتزی است و با دوز ‪ 10‬تا ‪ 20‬میلیلیتر‪/‬کیلوگرم تجویز میشود و حجم خون را تا حدود یک و ننیم برابنر‬
‫حجم تزریقشده افزایش میدهد مدتزمانی که حجم خون را بناال نگنه منیدارد ‪ 12‬تنا ‪ 48‬سناعت اسنت‬
‫پالسما هنگامی تجویز میشود که عالوه بر کلوئید موادی مانند فاکتورهای انعقادی نینز موردنیناز باشند تنا‬

‫‪71‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫پیش از ساخت هتاستارچ‪ ،‬معموالً از دکستران استفاده میشند‪ ،‬ولنی تجنویز آن واکننشهنای آنافیالکتینک‬
‫بیشتری را موجب میشد و به دلیل پایی تر بودن وزن مولکولی‪ ،‬طول مدت ایر آن کمتر بود‬
‫تجویز خون یا جایگزی های خون هنگامی انجام میشود که ظرفیت حمل اکسیژن خون به دلیل از دست‬
‫رفت گویچههای سرخ کاهش یابد اکسیگلوبی که یک حملکنندۀ اکسیژن اسنت از محلنول هموگلنوبی‬
‫گاوی پلیمریزه با گلوتار آلدئید ساخته میشود و میتواند ظرفیت حمل اکسیژن را در دامهنا افنزایش دهند‬
‫تجویز ای ماده به دلیل ساختار کلوئیدی آن باعت افزایش حجم خون نیز منیشنود البتنه نیمنۀ عمنر این‬
‫فراورده نسبتاً کوتاه است‬

‫شوک‬
‫شوک درنتیجۀ هر پیشامدی که جریان خون و اکسیژنرسانی به بافتها را ناکافی کند ایجناد منیشنود‬
‫کاهش جریان خون به علت کارکرد ناکافی قلب‪ ،‬کاهش حجم کلی خون‪ ،‬توزیع نامناسب خنون در بندن‪ ،‬ینا‬
‫انسداد خروجی قلب ایجاد میشود به دلیل اینکه اکسیژن در بافنتهنا ذخینره نمنیشنود‪ ،‬مینزان دریافنت‬
‫اکسیژن از مویرگها باید با نیاز متابولیکی بافتها برای ادامۀ متابولیسم هوازی برابر باشد هنگنامیکنه نیناز‬
‫متابولیکی به اکسیژن فراتر از اکسیژن دریافتی باشد‪ ،‬متابولیسم بیهوازی آغاز میشود و تولید انرژی کاهش‬
‫مییابد اگر کمبود اکسیژن سبب تغییر در کارکرد اندام شود‪ ،‬به حالت ایجادشده شوک میگویند شوک اگر‬
‫درمان نشود هایپوکسی پیشروندۀ بافتی منجر به تغییر در متابولیسم یاختههنا‪ ،‬منرگ یاختنههنا‪ ،‬نارسنانی‬
‫اندامها‪ ،‬و سرانجام مرگ حیوان میشود‬

‫طبقهبندی‬
‫شوک از دیرباز بر پایۀ علت اختالل در حجم خونِ در گردش طبقهبندی شده است بر ای پایه بنه اننواع‬
‫شوک کاردیوژنیک (در ایر اختالل کارکرد قلب)‪ ،‬شوک هایپوولومیک یا هموراژیک (درنتیجۀ از دسنت دادن‬
‫شدید خون یا مایعات)‪ ،‬شوک در ایر توزیع نامناسب خون به علت سِپسی‪ ،‬اندوتوکسمی‪ ،‬ینا ترومنا‪ ،‬و شنوک‬
‫آنافیالکتیک یا نوروژنیک تقسیم میشود‬
‫کاهش حجم خون ممک است در ایر از دست دادن خون‪ ،‬از دست دادن مایعات به علت دهیدراتاسنیون‬
‫شدید‪ ،‬تا ترشح بیشازحد مایعات به درون روده ایجاد شود سِپسی‪ ،‬اندوتوکسمی‪ ،‬و آنافیالکسی باعت توزیع‬
‫نامناسب خون به دلیل اتساع شدید عروق شده و شوک وازوژنیک ایجاد میشود در شوک آنافیالکتیک مواد‬
‫وازو اکتیو تحت تثییر ‪ IgE‬آزاد شده و باعت اتساع شدید عروق و تجمع نزدیک به ‪ 60‬تا ‪ 80‬درصد کل حجم‬
‫خون درون آنها میشوند‬

‫پاتوفیزیولوژی‬
‫نخستی پاسخ بدن به کاهش حجم خون‪ ،‬ورود مایعات میانبافتی بنه درون منویرگهاسنت و در منوارد‬
‫خونریزی حاد خفیف که کمتر از ‪ 15%‬حجم خون کاهش پیدا کرده باشد‪ ،‬ممک است تنها پاسنخ بندن نینز‬
‫باشد عالئم بالینی کاهش حجم خون هنگامی آشکار میشود که بیش از ‪ 15%‬تا ‪ 20%‬حجم خون در گردش‬

‫‪72‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫کاهش پیدا کنند در این حالنت بنرونده قلبنی و فشنارخون شنریانی کناهش پیندا منیکنند بنا تحرینک‬
‫بارورسننپتورهای (گیرننندههننای فشننار) شننریانهننای آئننورت و کاروتینند‪ ،‬سیسننتم سننمپاتیکی فعننال شننده و‬
‫کاتکولآمی هایی مانند اپینفری و نوراپینفری آزاد میشوند تا باعت انقباض وریدها و شریانها شده و قلب‬
‫با خون پر شود با انقباض شریانها فشارخون نیز افزایش مییابد هنمزمنان قندرت انقباضنی قلنب و تعنداد‬
‫ضربان نیز بیشتر میشود و درنتیجه برونده قلبی افزایش مییابد از سوی دیگر تحرینک بنارو رسنپتورهای‬
‫شریان کاروتید باعت افزایش آزاد شدن هورمون آنتیدیورتیک شده و جذب آب در کلیه بیشتر میشود‬
‫کاهش جریان خون کلیه‪ ،‬افزایش فعالیت سمپاتیکی‪ ،‬و آزاد شدن کاتکولآمی هنا باعنت ترشنح رننی از‬
‫کلیه میشوند رنی باعت تبدیل آنژیوتانسینوژن به آنژیوتانسی ‪ 1‬میشود آنژیوتانسی ‪ 1‬در ریههنا تبندیل‬
‫به آنژیوتانسی ‪ 2‬میشود آنژیوتانسی ‪ 2‬نیز احتباس سدیم و آب را در کلیهها چه بهصورت مستقیم و چنه‬
‫با تحریک ترشح آلدوسترون از غدد فوق کلیوی‪ ،‬افزایش داده و سنرانجام حجنم پالسنما افنزایش منییابند‬
‫آنژیوتانسی ‪ 2‬خود نیز باعت انقباض عروقی میشود‬
‫از سوی دیگر‪ ،‬افزایش ترشح کاتکولآمی ها و هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک‪ ،‬باعنت ترشنح کنورتیزول از‬
‫غدۀ فوق کلیوی میشود کورتیزول باعت تحریک گلوکونئوژنز و سنتز پروتئی در کبد میشود تا به نیاز بدن‬
‫به انرژی در مراحل اولیۀ شوک پاسخ دهد‬
‫در مراحل اولیۀ شوک جریان خون در قلب و مغز حفظ میشود و در دستگاه گوارش‪ ،‬عضالت اسنکلتی و‬
‫اندامهای دیگر کاهش مییابد با پیشرفت شنوک‪ ،‬فناز جبراننی شنوک تبندیل بنه فناز غیرجبراننی شنده و‬
‫متابولیسم بیهوازی آغاز میشود و سرانجام اسیدوز الکتیک‪ ،‬مرگ یاختهها‪ ،‬و نارسایی اندامها ایجاد میشود‬
‫کاهش جریان خون دستگاه گوارش باعت شکسته شدن سد مخاطی شده و جذب باکتریها و اندوتوکسی ها‬
‫افزایش مییابد ترشح فاکتور تضعیفکنندۀ میوکارد بهوسیلۀ پنانکراس منجنر بنه کناهش ضنربان و قندرت‬
‫انقباضی قلب‪ ،‬و کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی شده و تولید ادرار کم شده و سرانجام متوقف میشنود‬
‫درنهایت تنظیم خودکار از میان میرود و اتساع عروق ایجناد منیشنود بنا تجمنع خنون در بافنتهنا فشنار‬
‫هیدروستاتیک مویرگها بیشتر شده و آب و امالح و تا حدی آلبومی از خون به درون فضای میانبافتی وارد‬
‫میشوند و کاهش حجم خون بیشتر میشود با ادامۀ فاز غیرجبرانی‪ ،‬ماکروفاژها و لکوسیتها فعنال شنده و‬
‫سیتوکی هایی تولید میکنند که ممک است باعت انعقاد درون عروقی‪ ،‬التهاب سیستمیک‪ ،‬نارسایی اندامها‬
‫و مرگ شوند‬

‫عالئم بالینی‬
‫مراحل بالینی شوک عبارتاند از‪-1 :‬فاز جبرانی یا فناز هایپردینامینک‪-2 ،‬فناز غیرجبراننی اولینه ینا فناز‬
‫هایپودینامیک‪ ،‬و ‪-3‬فاز غیرجبرانی نهایی‬
‫میزان از دست رفت حاد خون به چهار دسته تقسیم میشود‪:‬‬
‫دستۀ ‪ :1‬از دست دادن ‪ 15%‬یا کمتر حجم خون ای میزان از کاهش خون معموالً بهطنور کامنل بنا پنر‬
‫شدن مویرگها جبران میشود به دلیل جبران حجم خون‪ ،‬عالئم بالینی حداقل است یا وجود ندارد‬

‫‪73‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫دستۀ ‪ :2‬از دست دادن ‪ 15%‬تا ‪ 30%‬حجم خون یافتههای بنالینی در این مرحلنه ممکن اسنت شنامل‬
‫تاکیکاردی‪ ،‬تغییرات در تعداد ضربان قلب و فشارخون‪ ،‬کاهش تولید ادرار‪ ،‬و آشفتگی مغزی‬
‫دستۀ ‪ :3‬از دست دادن ‪ 30%‬تا ‪ 40%‬حجم خون در ای حالت معموالً شوک هایپوولومیک آغاز میشود و‬
‫کاهش فشارخون و ادامۀ کاهش و گاهی قطع تولید ادرار دینده منیشنود شنواهدی وجنود دارد کنه پاسنخ‬
‫تاکیکاردی‪-‬انقباض عروقی در مواجهه با خونریزی در ای مرحله ممک است متوقف شود‬
‫دستۀ ‪ :4‬از دست دادن بیش از ‪ 40%‬حجم خون ای حالت مقدمۀ کالپس گردش خون است‬
‫فاز جبرانی شوک با مراحنل اولینۀ دسنتۀ ‪ 2‬از دسنت دادن خنون همبسنتگی دارد نخسنت اخنتالل در‬
‫خونرسانی بافتها و پاسخ عصبی‪-‬هورمونی ایجاد میشود که در اینر آن عالئنم بنالینی ماننند تاکیکناردی‪،‬‬
‫تاکیپنه‪ ،‬احتقان مخاطات‪ ،‬کوتاه شدن زمان پر شدن مویرگی‪ ،‬و نبض قوی دیده میشنود درنتیجنه مینزان‬
‫متابولیسم بدن افزایش مییابد اگر فاز جبرانی چه به دلیل شدت عارضه و چه عندم درمنان مناسنب موفنق‬
‫نباشد‪ ،‬فاز غیرجبرانی اولیه آغاز میشود‬
‫فاز غیرجبرانی اولیه با مراحل آخر دستۀ ‪ 2‬و نیز دستۀ ‪ 3‬از دست دادن خون همبستگی دارد و هنگنامی‬
‫آغاز میشود که اکسیژنرسانی نیازهای بافتها را تثمی نکند و متابولیسم بیهوازی و اسیدوز الکتیک آغناز‬
‫شود عالئم بالینی ای فاز عبارتاند از تاکیکاردی پیشرونده‪ ،‬تاکیپنه‪ ،‬افزایش زمان پر شدن مویرگی‪ ،‬سنرد‬
‫شدن نواحی انتهایی بدن مانند گوشها‪ ،‬پوزه و اندام هنا‪ ،‬ضنعیف شندن فشنار ننبض‪ ،‬کناهش تولیند ادرار‪ ،‬و‬
‫وضعیت عصبی غیرطبیعی مانند دپرسیون و عدم پاسخ به محرکها‬
‫فاز غیرجبرانی نهایی با دستۀ ‪ 4‬از دسنت دادن خنون همبسنتگی دارد و در این مرحلنه کناهش شندید‬
‫فشارخون‪ ،‬برادیکاردی‪ ،‬کالپس گردش خون‪ ،‬رنگپریدگی تا خاکسنتری شندن مخاطنات‪ ،‬وضنعیت عصنبی‬
‫غیرطبیعی پیشرونده یا خوابآلودگی‪ ،‬عدم تولید ادرار‪ ،‬و شواهد دیگری از نارسانی اندامها دینده منیشنود‬
‫ای فاز مرحلۀ کشندۀ شوک است‬

‫درمان‬
‫مایعدرمانیِ بی درنگ و بنا حجنم زیناد نکتنۀ کلیندی درمنان شنوک اسنت و هندف از درمنان‪ ،‬برقنراری‬
‫اکسیژنرسانی به اندامهای حیاتی و ادامۀ متابولیسم هوازی است مایعدرمانی برای بازگرداندن حجم طبیعی‬
‫خون‪ ،‬بهبود خونرسانی بافتها‪ ،‬و غلبه بر کاهش جریان خون در اندامها که به علت انقباض عروقنی ایجناد‬
‫شده است انجام میگیرد برای ای کار بیشتر از کریستالوئیدهای چند یونی که با پالسما ایزوتونیک هسنتند‬
‫و ترکیب الکترولیتی مشابهی با آن دارند استفاده میشود الکترولیت اصنلی مایعنات کریسنتالوئیدی سندیم‬
‫است که الکترولیت اصلی مایع برونیاختهای نیز به شمار میرود‬
‫برای تعیی حجم الزم از مایع کریستالوئید‪ ،‬باید حجم خونی را که ازدسترفته است تخمنی زد سنپس‬
‫چهار برابر آن مایع کریستالوئید تزریق کرد؛ زیرا مایع کریستالوئید بیشتر به فضای میانبافتی خواهد رفت و‬
‫میزان کمی از آن در داخل عروق باقی میماند معموالً برای یک اسب ‪ 500‬کیلوگرمی حدود ‪ 40‬تا ‪ 50‬لیتر‬
‫سرم کریستالوئید الزم خواهد شد‬

‫‪74‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫اگر نیاز به افزایش سریعتر حجم خون وجود داشته باشد منیتنوان از سنالی هایپرتونینک (‪)7/5%NaCl‬‬
‫استفاده کرد سالی هایپرتونیک حداکثر با دوز ‪ 4‬میلیلیتر‪/‬کیلوگرم تزریق میشود و حجنم خنون را دو تنا‬
‫چهار برابر حجم خود افزایش میدهد ای مایع با افزایش فشار اُنکوتیک پالسنما سنبب ورود آب نخسنت از‬
‫گویچههای سرخ و اندوتلیوم عروق و سپس از فضای میانبافتی و یاختههای دیگر بدن به درون پالسما شده‬
‫و حجم پالسما افزایش مییابد مزایای سالی هایپرتونیک ای است که ‪-1‬باعت افزایش سریع ولنی گنذرای‬
‫حجم خون میشود تا وضنعیت همودیننامیکی را بهبنود بخشند و ‪ -1‬باعنت رقینق شندن خنون و انقبناض‬
‫یاختههای اندوتلیال میشود که فشار هیدرولیکی مویرگها را کاهش داده و خونرسنانی بافنتهنا را بهبنود‬
‫میبخشد؛ بنابرای سالی هایپرتونیک در گسترش حجم پالسما‪ ،‬افزایش فشنارخون‪ ،‬بهبنود بنرونده قلبنی‪،‬‬
‫پایی آوردن مقاومت عروقی سیستمیک و ریوی‪ ،‬و بهبود اکسیژنرسانی مؤیر اسنت پنس از تجنویز سنالی‬
‫هایپرتونیک‪ ،‬باید به ازای هر لیتر از آن محلول‪ 10 ،‬لیتر محلول الکترولیتی باالنس شده تجویز شود تا کمبود‬
‫مایعات درونیاختهای جبران شود‬
‫اگر هدف اصلی مایعدرمانی بازگرداندن حجم خون به میزان طبیعی باشد‪ ،‬اسنتفاده از مایعنات کُلّوئیندی‬
‫توصیه میشود ولنی در بیمنارانی کنه خنونریزی کنتنرلناپنذیر‪ ،‬ترومبوسنیتوپنی (کناهش پالکنتهنا)‪ ،‬ینا‬
‫کواگولوپاتی (اختالل در انعقاد خون) دارند‪ ،‬تزریق پالسما بهتر از هتاستارچ است چون عالوه بنر دارا بنودن‬
‫آلبومی ‪ ،‬فاکتورهای انعقادی و کمپلمان نیز دارد‬
‫به دلیل اینکه اکسیژنرسانی به برونده قلبی‪ ،‬سطح هموگلوبی ‪ ،‬و درصد اشباع با اکسیژن بسنتگی دارد‪،‬‬
‫بهتر است نخست اکسیژنرسانی را با افزایش حجم خون با مایعات کریستالوئیدی و کلوئیدی تثمی کرد اگر‬
‫اکسیژن بافتها همچنان ناکافی باشد‪ ،‬بهویژه هنگامیکه خون زیادی ازدسترفته باشد یا هماتوکریت پس از‬
‫تجویز کریستالوئید به زیر ‪ 20%‬برسد‪ ،‬بهتر است انتقال خون انجام شود میزان خون موردنیاز را منیتنوان از‬
‫روی عالئمی که در مورد چهار دستۀ از دست دادن خون گفته شد تخمی زد‬
‫اگر پس از تثمی حجم خون بیمار عالئم بهبودی نشان ندهند‪ ،‬منیتنوان داروهنای وازوپرسنور (منقنبض‬
‫کنندۀ عروقی) یا اینوتروپیک (افزایشدهندۀ قدرت انقباضی قلب) تجویز کرد دوبوتامی که آگونیسنتهنای‬
‫گیرندههای ‪ β1‬است انقباض میوکارد را تحریک میکند و برونده قلبی را افزایش میدهد دوپنامی نینز در‬
‫دوزهای باالتر میتواند قدرت انقباضی قلب را افزایش دهد‬

‫‪75‬‬
‫دکتر سیامک کاظمی درآبادی‬

‫محلولهای پرکاربرد در مایعدرمانی‬

‫عوارض‬ ‫موارد کاربرد‬ ‫نوع محلول‬ ‫نام محلول‬


‫جبررررا دهیدراتاسررریو و از‬
‫دست رفتن مایعات بد ؛ کمک انفوزیو طوالنیمدت میتواند منجر به رقیق شد‬
‫کریستالوئید‬
‫به دفع سموم با افزایش تولیرد الکترولیتهای بد شود‪.‬‬
‫ایزوتونیک‬ ‫دکستروز ‪5%‬‬
‫در بیمارا قلبی و کلیوی با احتیاط مصرف شود‪.‬‬ ‫ادرار؛ تأمین انرژی در بیمرارا‬
‫(‪)pH=5‬‬
‫دچار هایپوگلیسمی؛ کمرک بره در بیمارا دیابتی باید همراه با انسولین مصرف شود‪.‬‬
‫کاهش تب‬
‫انفوزیو طوالنیمدت میتواند منجر به رقیق شد‬
‫الکترولیتهای بد شود‪.‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫جبرررا دهیدراتاسرریو ؛ برررای‬
‫باید سطح گلوکز خو پایش شود‪.‬‬ ‫هایپرتونیک‬ ‫دکستروز ‪10%‬‬
‫تأمین انرژی به کار میرود‪.‬‬
‫در بیمارا قلبی و کلیوی با احتیاط مصرف شود‪.‬‬ ‫(‪)pH=4.3‬‬
‫در بیمارا دیابتی باید همراه با انسولین مصرف شود‪.‬‬
‫درما شوک‪ ،‬کمبرود سردیو و‬
‫نرمال سالین‬
‫کلرایررد‪ ،‬آلکررالوز متابولیررک‪،‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫در بیمارا قلبی یا دچار ادم با احتیاط مصرف شود‪.‬‬ ‫(سرم نمکی‪،‬‬
‫دهیدراتاسررریو ‪ ،‬کتواسررریدوز‬ ‫ایزوتونیک‬
‫میتواند منجر به هایپوکالمی شود‪.‬‬ ‫سرم فیزیولوژی یا‬
‫دیابتیک؛ انتقرال خرو (با ر‬ ‫(‪)pH=5.7‬‬
‫‪)NaCl 0.9%‬‬
‫همولیز گویچهها نمیشود)‬
‫کالپس قلبی‪ -‬روقی یا افزایش‬ ‫ممکن است با‬
‫جبرا آب بد ‪ ،‬کمبرود سردیو فشار داخل مغزی شود‪.‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫هاف سالین (سدیو‬
‫و کلرایررد‪ ،‬درمررا کتواسرریدوز در بیمارا کبدی‪ ،‬تروما یا سوختگی نباید استفاده‬ ‫هایپوتونیک‬
‫کلراید ‪)0/45%‬‬
‫شود‪.‬‬ ‫دیابتیک‪ ،‬استفراغ‬ ‫(‪)pH=5.6‬‬
‫همولیز شود‪.‬‬ ‫میتواند با‬
‫جبرا کمبود شدید سردیو در‬
‫اثررر تعریررق زیرراد‪ ،‬اسررتفراغ‪،‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫مصرف بیشازحد میتواند منجر به افزایش سدیو و‬ ‫سالین هایپرتونیک‬
‫اختالل کلیوی‪ ،‬و مصرف زیراد‬ ‫هایپرتونیک‬
‫کلر بد شود‪.‬‬ ‫(‪ 5%‬یا ‪)7/5%‬‬
‫آب؛ درمرررررررا شررررررروک‬ ‫(‪)pH=5.8‬‬
‫هایپوولومیک‬

‫‪76‬‬
‫اصول هوشبری دامپزشکی‬

‫در بیمارا قلبی یا کلیوی مصرف نشود‪.‬‬


‫تخریش‬ ‫درما موقت شوک در مواقعی به دلیل اسیدی بود ممکن است با‬
‫روقی شود‪.‬‬ ‫کررره کلوئیررردها در دسرررتر‬ ‫سرم قندی نمکی کریستالوئید‬
‫افزایش‬ ‫نباشند؛ جبررا کمبرود سردیو‪ ،‬تجویز سریع با ایجاد هایپر گلیسمی با‬ ‫(دکستروز ‪ 5%‬در هایپرتونیک‬
‫کلراید و انرژی‪ ،‬کمک به دفرع تولید ادرار میشود‪.‬‬ ‫(‪)pH=4.4‬‬ ‫نرمال سالین)‬
‫در بیمارا تحت درما با کورتیکوستروئید و دیابتی‬ ‫سموم با افزایش تولید ادرار‬
‫نباید مصرف شود‪.‬‬
‫درمرررررا گاسرررررتروانتریت؛‬
‫سرم قندی نمکی‬
‫مسمومیتها؛ نارسایی کلیروی‪،‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫در بیمارا تحت درما با کورتیکوستروئید و دیابتی‬ ‫دوسوم‬ ‫یکسوم‪،‬‬
‫کبررردی‪ ،‬و قلبررری؛ در حرررین‬ ‫هایپرتونیک‬
‫نباید مصرف شود‪.‬‬ ‫(دکستروز ‪ 3/3%‬در‬
‫سردیو‬ ‫جراحی مانع از احتبا‬ ‫(‪)pH=4.4‬‬
‫نرمال سالین)‬
‫میشود‪.‬‬
‫در بیمارا کلیوی به دلیل داشتن پتاسیو مصرف‬
‫جبررررررا دهیدراتاسررررریو ‪،‬‬
‫نشود‪.‬‬
‫سوختگیها‪ ،‬اسهال‪ ،‬خرونریزی‬ ‫کریستالوئید‬
‫در بیمارا کبدی به دلیل ناتوانی در متابولیسو الکتات‬
‫حرراد‪ ،‬کمبررود الکترولیررتهررا‪،‬‬ ‫ایزوتونیک‬ ‫رینگر الکتات‬
‫تجویز نشود‪.‬‬
‫اسیدوز خفیف تا متوسط‪ ،‬مایع‬ ‫(‪)pH=6.6‬‬
‫در اسیدوز الکتیک مصرف نشود‪.‬‬
‫جایگزین در حین جراحی‬
‫همراه با بیکربنات سدیو نباید مصرف شود‪.‬‬
‫درما گاسرتروآنتریت‪ ،‬کمبرود به دلیل داشتن پتاسیو در بیمارا کلیوی مصرف‬
‫الکترولیتهرا‪ ،‬دهیدراتاسریو ‪ ،‬نشود‪.‬‬ ‫کریستالوئید‬
‫شرررررروک هایپوولومیررررررک‪ ،‬به دلیل نداشتن جزء بافری تجویز طوالنیمدت‬ ‫ایزوتونیک‬ ‫رینگر‬
‫هایپوکالمی‪ ،‬مایع جرایگزین در میتواند منجر به اسیدی شد خو شود‪.‬‬ ‫(‪)pH=5.8‬‬
‫همراه با بیکربنات سدیو نباید مصرف شود‪.‬‬ ‫حین جراحی‬
‫در بیماریهای کبدی‪ ،‬موارد حساسیت به این محلول‪،‬‬
‫درمررا کرراهش حجررو خررو ‪ ،‬نارسایی احتقانی قلب‪ ،‬اختالالت انعقادی و اسیدوز‬ ‫کلوئید‬
‫هتاستارچ‬
‫الکتیک نباید مصرف شود‪ .‬احتمال حساسیت وجود‬ ‫شوک هایپوولومیک‬ ‫هایپرتونیک‬
‫دارد‪.‬‬
‫خرررونریزی شررردید‪ ،‬کررراهش‬ ‫کلوئید‬
‫پالسما‬
‫پالکتها‪ ،‬اختالالت انعقادی‬ ‫هایپرتونیک‬
‫آنمرری حرراد و کرراهش رفررت‬ ‫کلوئید‬
‫اکسیگلوبین‬
‫حمل اکسیژ خو‬ ‫هایپرتونیک‬

‫‪77‬‬

You might also like