Professional Documents
Culture Documents
همه ما بدنبال سودآوری مستمر هستیم ،یک درآمد مادام العمر از راه معامله گری در بازارهای مالی ،هرکسی
می تواند معامالت سودآور مقطعی داشته باشد .اما آیا می تواند (سودآوری مستمر) داشته باشد؟ بطور سالیانه.
هدف از این مقاله این است که به نقطه درستی از تمرکز بر روی مهمترین دو عامل در معامله گری/سرمایه
گذاری برسیم که ما را به سمت سودآوری مستمر هدایت میکند.
.1محدوده های عرضه و تقاضای با کیفیت :برای پیشی گرفتن در تعیین نقاط برگشتی بازار و
حرکت های آن ،با درجه باالیی از دقت ،باید بدانید که بانک و موسسات مالی در چه زمانی و چه
قیمتی در بازار معامله می کنند.
.2یک محدوده سود با کیفیت :دقیقا به اندازه اهمیت تشخیص مناطق قدرتمند عرضه و تقاضا
روی چارت .و به همان اندازه اهمیت دارد که بتوانید مناطقی که محدوده های ضعیفی دارند را
شناسایی کنید ،قیمت به راحتی از درون این محدوده ها عبور می کند.
یکی از اجزاء کلیدی هسته استراتژی ما در معامالت کوتاه مدت و بلندمدت ،محدوده سود است.
) (Profit Zoneبدون وجود یک مسیر هموار ،که قیمت بتواند بعد از ورود ما به پوزیشن در جهت آن
حرکت کند ،موقعیت معامالتی ای وجود نخواهد داشت! ما روی چارت ،بدنبال محدوده های عرضه و
تقاضایی هستیم که منطقه سود بزرگی ( )Clear Profit Zoneدر بین آنها باشد .محدوده های فراوانی
روی چارت وجود دارد که از نظر ساختار قابل قبول هستند و کیفیت الزمه را دارند ،اما مشکل اینجاست که
زیادی به یکدیگر نزدیک هستند .و یا به واسطه فعالیت های معامالتی بسیاری که در بین آنها اتفاق افتاده،
موجب تشکیل محدوده های جدید در منطقه سود شده است ،که به معنای عدم وجود موقعیت معامالتی می
باشد)No Trade( .
به طور معمول و استاندارد ،ما بدنبال موقعیت هایی هستیم که چارت به ما حداقل یک ریسک به ریوارد
1:1پیشنهاد کند (حد سود 1 ،برابر حد ضرر) .البته معموال بدنبال بیشتر از این هستیم اما این حداقل عدد
قابل قبول است که یک موقعیت را قابل معامله می کند.
بگذارید در یک موقعیت زنده بازار برایتان شرح دهم .این یک معامله در فیوچر طال بود .به محدوده عرضه
در چارت دقت کنید ،مربع زرد ،این محدوده ،ریشه ی یک ریزش قدرتمند قیمت است و دارای عوامل تقویت
کننده کیفیت خوبی می باشد ( )Odds Enhancersکه آن را به یک محدوده قابل توجه ،جایی که
احتماال موسسات مالی فروش داشته اند ،جایی که عرضه به خوبی تقاضا را شکست داده ،تبدیل کرده است.
معامله ما فروش به سمت پایین ،به یک خریدار مبتدی (خرد) در منقطه عرضه بود .چیزی که این معامله را
به تارگت رساند دو عامل ثابت و مشخص هست .اول ،یک محدوده عرضه با کیفیت روی چارت بود ،دوم،
رالی (صعودی) که قیمت را به محدوده عرضه آورد ،جایی که فروختیم .اخبار خوبی در جریان بود ،مردم با
عجله شروع به خرید کردند و قیمت به سرعت به سمت باال پرتاب شد .به کندل های سبز بزرگ دقت کنید.
هیچ شکلی از محدوده تقاضا در این رالی (صعود) ( )Rallyنیست .به این معناست که وقتی قیمت به
محدوده عرضه رسید ،جایی که ما موقعیت فروش باز می کنیم ،قیمت به احتمال زیاد به همان سرعتی که
به محدوده رسیده ،از آن ریزش می کند چراکه هیچ تقاضای قابل توجهی نبود که جلوی قیمت را از ریزش
بگیرد.
محدوده عرضه باعث برگشت قیمت شده ،و عدم وجود تقاضا باعث حرکت قیمت.
تمام چیزی که شما نیاز دارید روی چارت قیمت نهفته است ،اگر بدانید بدنبال چه چیزی می گردید .اگر
توسط تئوری های مرسوم تحلیل تکنیکال آموزش دیده باشید ،احتماال توهم الگوهای نموداری که واقعا
نمی توان گفت برای کسی کار می کند ،موجب نابینایی شما شده است .ترسی نداشته باشید ،یک راه درمان
وجود دارد .امیدوارم مقاله کوچک امروز شما را به ثباتی که در جستجویش هستید نزدیک تر کرده باشد.