Professional Documents
Culture Documents
مبانی نظری
مولتیپل اسکلروزیس ( )MSیکی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک پیشرونده در
افراد جوان می باشد ( )1که در سال 1868برای نخستین بار توسط دکتر ژان مارتین
شارکو 8تعریف شد . )PP( .این بیماری 8منجر به ایجاد پالک های دمیلینه در ماده سفید
دستگاه عصبی مرکزی 8شده و در نتیجه عالئم نورولوژیکی 8مختلفی به وجود می آورد ()1
از نظر پاتوژنر 8پالک های دمیلینه زمانی به وجود می آیند که لنفویست ها به دیواره
عروق خونی سیستم 8عصبی مرکزی 8و از سد خونی – مغزی عبور کرده و وارد مغز و
نخاع می شوند 8در این مرحله ها کروفاژها فعال شده و با ترشح لینفوکینز شروع 8به
تخریب میلین ها می نمایند ،تخریب میلین که با تخریب الیگودندرو سایت ها (سلول های
حمایت کننده سیستم 8عصبی مرکزی) همراه است .سبب ایجاد التهاب شده و مانع انتقال پیام
های عصبی به شیوه معمول می گردد)PP ،2( .
تاکنون علت قطعی بروز 8این بیماری مشخص نشده است ( ،)3ولی دانشمندان تاکنون
توانسته اند به چند فاکتور 8مهم در بروز این بیماری 8دست پیدا کنند:
الف) جغرافیا 8:مهم ترین فاکتور 8مشخص شده در مورد علت ،MSفاصله محل سکونت
از استواست به گونه ای که هر چند فاصله از خط استوا بیشتر 8می شود ،احتمال بروز
بیماری MS 8افزایش می یابد ( )PPمطالعات نشان داده اند که شیوع MSدر افرادی که
در شمال اروپا 8و آمریکا زندگی 8می کنند 3 ،برابر افرادی است که نزدیک به خط استوا
هستند (.)3
ب) ژنتیک :دومین عامل مهم در بروز ،MSعدم فعالیت ژن SP3است کودک فرد
مبتال به MS ، 5/2برابر بیش از دیگران در معرض ابتال قرار 8دارد.
ج) عوامل ویروسی 90%به MSدارای پروتئین با باندهای 8الیگوکلونال در مایع
مغزی – نخاعی شان می باشند ،همچنین افرادی که در مناطق 8سردسیر 8زندگی می کنند،
در طول زندگی شان بیشتر 8به انواع بیماری 8های ویروسی 8مبتال شده و در نتیجه در خطر
بیشتری 8برای ابتال به MSقرار 8دارند.
د) بحران های عاطفی و انزوا :ضربان هیجانی ناگهانی ،شوک ناشی از فوت عزیزان
استرس های شغلی و انزوا در بروز MSمؤثر می باشند.
هـ) مهاجرت :اگر فردی 8تا قبل از 15سالگی به هر مکانی مهاجرت کند ،خطر ابتالی
او به MSبه میزان شیوع این بیماری در آن منطقه بستگی دارد.)PP( .
MSدر کودکی 8بسیار نادرست است ،شیوع آن از 17سالگی رو به افزایش گذاشته ،
بین 20تا 40سالگی به حداکثر خود رسیده و مجددا در اوایل 60سالگی به کمترین میزان
خود می رسد ،همچنین 7%مبتالیان را زنان تشکیل می دهند که نسبت ابتالی زنان به
مردان 3 ،به 2است ( MS .)3در بین نژادهای اروپای 8شمالی و سفیدپوستان غالب و در
نژادهای 8آفریقایی ،سیاه پوست و اسکیموها 8نادر است MSدوره های کلینیکی مختلفی
دارد که در 3الگو طبقه بندی می شوند8.
)1عود کننده – فروکش کننده :1شامل دوره هایافزایشو کاهش عالئم استو 75%
جمعیتمبتالیانبه MSرا تشکیل میدهد.
)2پیشرونده اولیه :2دوره هایافزایشو کاهش عالئم را نداشته و به صورت افزایش
تدریجی 8یا سریع ناتوانی در طولزماناست15% .
مبتالیان دارای این گونه هستند:
)3پیشرونده ثانویه :3تنها 1-4%مبتالیانرا تشکیل میدهد .در ابتدا دوره هایافزایشو
کاهش عالئم را داشته و سپس افزایشتدریجی یا سریع ناتوانی 8پدیدار 8میشود.
)4پیشرونده – عود کننده :4همزمانبا پیشرفت 8تدریجی یا سریع ناتوانی ،دوره های
افزایشو کاهش عالئم نیز دیده میشود .بین 6-9%مبتالیانبه MSبه اینگونه ابتال
هستند ،الزم به ذکر استکه اینالگو بیشتر 8در افرادیرخ میدهد که پس از 40
سالگی مبتالبه MSشده اند)PP( .
با پیشرفت بیماری 8دوره افزایش عالئم طوالنی 8تر و فرکانس آن بیشتر شده و دوره
کاهش عالئم محدود تر می شود ( .)1عالئم ممکن است بسیار سریع یا بسیار آهسته ایجاد
می شوند .اما به طور معمول عالئم در طی 6تا 15ساعت گسترش می یابند .سرعت
شروع 8و ظاهر شدن عالئم بستگی به میزان آسیب وارد شده به میلین دارد ()3
1
. relapsing - remitting
2
. Primary Progressive
3
. Secondary progressive
4
. Progressive – relapsing
عالئم شایع دیگری که در طی بمیاری 8به وجود 8می آیند ،بسیاری گسترده ترند ( )3که
عبارتند از:
* عالئم حرکتی 8در اثر تشکیل پالک در نخاع ،ساقه مغز و مخچه ایجاد شده و جزء
مهمترین عالئم ابتال فرد به MSمی باشد و باالترین درصد شیوع را دارد شامل:
-اسپاستیسیتی :به ویژه در آسیب های طناب نخاعی دیده می شود [ .]2اسپاستیسیتی 8به
علت تغییر در پیام های عصبی که به عضالت می رسند ایجاد شده و در نتیجه باعث
اسپاسم 8و سقفی عضالت می شود.
-ضعف :یکی از فاکتورهای خستگی است .چون عضالت ضعیف با کارایی کمتری8
کار می کنند و سریعتر 8خسته می شوند 8.همچنین ضعف ،تعادل و هماهنگی را نیز تحت
تأثیر قرار 8می دهد ]5[ .عضالتی که بیشتر 8ضعیف می شوند ،معموال عضالت تنه ،شکم،
گلوتئال و عضالت کنترل کننده سر و شانه ها هستند]6[ .
-خستگی :این عالمت شایعترین عالمت MSاست که در 75-95درصد بیماران
گزارش شده است ]7[ .خستگی به صورت 8کاهش انرژی 8جهت انجام فعالیت های فیزیکی8
و ذهنی تعریف می شود که در نتیجه مانع انجام فعالیت های روزمره می گردد و در بعد
از ظهرها تشدید می شود ]8[ .پیشنهاد 8شده است که خستگی به دلیل اختالل در کورتکس8
فرونتال و هسته های قاعده ای مغز در طی تخریب میلین رخ می دهد]9[ .
-ایجاد دفورمیتی ها
-اختالالت راه رفتن
* عالئم حسی ،شامل:
-پارستزی 8،کرختی ،5درد (با منشأ عضالنی– اسکلتی)،تغییر حسسطحی (مثال
بیمار حسمیکند روی8پاهایش آبسرد ریخته شده است).
* عالئم بینائی ،شامل:
-التهاب عصب چشمی :در این موارد بیمار شکایت از درد در یک چشم خود و به
ویژه در حرکات چشم دارد]2[ .
-دوبینی
5
. Numbness
-چشم تاری دید – دردهای 8چشمی – کاهش دقت بینایی – از بین رفتن بینایی در دو
طرف 8مخالف دو چشم -کاهش بینایی و کوری8.
* عالئم جنسی :مثل کاهش حس ناحیه ژنیتال ،کاهش میل و توانایی جنسی و کاهش
خودباوری 8در امور جنسی
* عالئم ادراکی :بیش از 50درصد 8بیماران مبتال به MSاز اختالالت ادراکی رنج
می برند .این اختالالت شامل اختالالت تمرکز 8و حافظه ،کاهش تمرکز 8و توجه و هوش
گفتاری است.
* عالئم احساسی 8:شامل سرخوشی ،اختالل قضاوت و افسردگی 37-54( 8درصد
بیماران [ )]10تغییرات فصلی 8خلق و خو به خصوص در بهار و تابستان و عدم تعادل
عاطفی می باشد.
* عالئم بولبار 8:شامل سختی بلغ و تنفس
* عالم مخچه ای :شامل حرکات رفت ،برگشتی چشم ،ترمور در حال حرکت ،6آتاکسی
و ...
اختالالت بالینی و عملکردی که برای یک بیمار مبتال به MSایجاد می شود ،بستگی
به این دارد که تخریب میلین در کدام قسمت از CNSرخ داده باشد .به همین دلیل این
بیماری 8تظاهرات کلینیکی مختلفی دارد و از یک بیمار تا بیمار دیگر ممکن است متفاوت
باشد ]1[ .مثال اگر درگیری در طناب نخاعی رخ داده باشد ،موجب ایجاد ضعف در اندام
ها ،مثبت شدن عالمت لرمیت ،7پاهای سفت ،8اختاللحس،تکرار ادرار ،یبوست ،اسپاسم8
فلکسورها ،اسپاستیسیتی،از بین رفتنرفلکسهایشکمی و اکستانسور 8پالنتار میشود.
اگر آسیبدر ساقه مغز باشد ،آتاکسی ،دوبینی،اختاللتکلم ،اختاللبلع ضعف،کرختی 8و
حرکاترفتو برگشتی 8چشم گردد .آسیب مخچه باعث بروز عالئمیچونلکنت زبان،راه
رفتننامناسب و آتاکسی اندام ها ،میشود و آسیببه مغز باعث اختاللحافظه ،تغییر
شخصیت ،تشنج ودمانس8مغزیمیشود]2 [.
6
. Intention tremor
7
. Lhermitt, s sign
8
. Stiff legs
همان طور 8که گفته شد ،یکی از محل های درگیر 8در یک بیمار مبتال به MSمخچه
است .در بخش بعد به بررسی آناتومی 8و فیزیولوژی مخچه و اختالالت شایعی که به دنبال
درگیری این ساختمان مهم ایجاد می گردد ،پرداخته می شود.
آناتومی و فیزیولوژی مخچه:
وظیفه مخچه در اصل ،مدوله کردن اعمال حرکتی 8است که از سایر نواحی مغز مبدأ
می گیرد و عمدتا شامل زمان بندی 9و انقباضمتوالی عضالتآگونیستو آنتاگونیستاست1[ .
]1
مخچه از نظر آناتومی توسط 8دو شیار عمیق به سه لوب جداگانه تقسیم می شود که
عبارتند از:
-1لوب قدامی8
-2لوب خلفی
-3لوب فلوکولونودوالر (تصویر)1-1 8
ورمیس 8یا کرمینه یک نوار باریک است که توسط شیارهای 8کم عمقی از باقی مخچه
مجزا شده است .در این قسمت بخش اعظم اعمال کنترلی 8مخچه برای حرکات عضالنی
محور 8بدن ،گردن ،شانه ها و مفاصل خاصره انجام می گیرد]12[ .
در تقسیم بندی دیگر ،مخچه به سه بخش تقسیم می گردد که عبارتند از:
-1اسپاینوسربلوم یا پالئوسربلوم :شامل ورمیس 8قدامی ،پیرامیس ،اووال و پارافلوکول8
است .این بخش با راه های سوماتوسنسوری 8باال رونده نخاع مرتبط است و در حفظ تون
عضالنی و کنترل عضالت ستون فقرات جهت ایستادن و راه رفتن شرکت می کند.
9
. Timing
-2وستیبولوسربلوم 8یا آرکی سربلوم :شامل لوب فلوکولوندوالر 8است .این بخش با
سیستم 8وستیبوالر در ارتباط می باشد و توسط 8بخش هائی از مغز با حرکات چشم مرتبط
است.
-3سربرو – 8پونتوسربلوم یا نئوسربلوم :شامل بخش میانی ورمیس 8و نیمکره های
مخچه است .این بخش با پونز 8و از طریق تاالموس با کورتکس مغز ارتباط 8است]11[ .
(تصویر)1-3 8
ارتباط 8مخچه با ساختارهای پایینی خود به صورت یک طرفه است ،در حالی که با
قشر 8مغز و ساختارهای دیگر مغز ارتباط 8دو طرفه دارد .بنابراین مخچه یک نیمه از بدن
را تحت تأثیر قرار می دهد]3[ .
مخچه با مغز از طریق 8سه جفت هسته عمقی ارتباط برقرار می کند ،که عبارتند از
هسته های fastigial dentate , interpositusباندل هائی که ارتباط 8مخچه با مغز را
امکانپذیر 8می سازند 8.شامل پدانکل های فوقانی ،میانی و تحتانی هستند [Mossy .]3
fiberها یکی از آوران های مهم مخچه است که پیام ها را از هسته های ساقه مغز و
نورون های نخاعی به مخچه می رساند8.
کورتکس 8مخچه سه الیه دارد:
-1الیه سلول های مولکل دار
-2الیه سلول های پورکینژ
-3الیه سلول های گرانوالر
این سه الیه شامل پنج نوع سلول هستند ،تنها یک نوع از این پنج نوع سلول از قشر
مخچه خارج می شود که همان سلول های پورکینژ هستند .این سلول ها پیام های مهاری8
را به سمت هسته های عمقی مخچه و وستیبوالر می برند .خروجی هسته های عمقی،
تحریکی 8است.
براساس ارتباطات 8آناتومیک مخچه با سایر مناطق ،این ساختمان کامال سازمان یافته،
در ایجاد تعادل و حرکات چشم (توسط بخش وستیبوالر 8و سربروپونتوسربلوم) ،کنترل
حرکات ارادی (توسط سربروپونتوسربلوم و اسپاینوسربلوم) و یادگیری( 108توسط تمام
10
. Learning
مناطق8خود) نقش مهمیایفا میکند .یکی دیگر از فعالیت هایمخچه ،کنترل حرکتی
11
است .مخچه در ایجاد تطابق های محیطی 12نیز نقش ضرروی 8دارد و اگر اینساختار 8از
بین برود ،تطابق پذیری برای همیشه از بین میرود یا به طور وسیعی8مختلمیشود
[.]3
بخش وستیبولوسربلوم 8پیام هائی را از گوش داخلی (از هر دو بخش مجازی نیم دایره،
ساکول و اتریکول) دریافت می کند و سپس این پیام ها را به هسته های وستیبوالر 8می
فرستند .به جز هسته های عمقی مخچه ،هسته های وستیبوالر تنها مناطقی در مغز هستند
که به طور 8مستقیم پیام هائی را از سلول های پورکینژ 8دریافت می کنند .آسیب به این بخش
از مخچه باعث اختالل در ایجاد تعادل ،و عدم توانائی برای هماهنگ کردن چشم با
حرکات سر می شود .بنابراین حرکت در اندام های انتهائی در غیاب تعادل مشکل می
شود .البته فردی 8که دچار اختالل در وستیبولوسربلوم است ،در وضعیت های حمایت شده
مثل طالق باز توانائی کنترل اندام خود را دارد [.]3
بخش اسپاینوسربلوم پیام هائی را از نخاع به ویژه از گیرنده های عمقی عضله (دوک
عضالنی و گلژی تاندون) دریافت می کند .عالوه بر آن دستورات 8حرکتی را نیز از قشر8
مغز دریافت 8می کند .اسپاینوسربلوم در موقعیتی 8است که می تواند مقایسه ای بین
اطالعاتی که از عضالت و مفاصل به دست می آید و اطالعاتی که از قشر مغز به دست
می آید انجام دهد .در شرایطی 8که آسیب در عملکرد این بخش به وجود می آید ،اختالالت
راه رفتن و پاسچر 8قابل مالحظه است [.]3
بخش سربروپونتوسربلوم 8در انجام اعمال حرکتی 8پیچیده مثل فعالیت های ادراکی13و
شناختی 148دخالتدارد .اینقسمت اطالعاتیرا از طریق8هسته پونز از قشر 8مغز دریافتمی
کند و سپس اطالعاترا به کورتکس 8باز میگرداند 8.آسیب به اینبخش از مخچه
15حرکتو اختاللدر زمانبندی 16حرکاتمیشود]3 [ .
باعث عدم ترکیب مناسب
11
. Motor Control
12
. Environmental adaptation
13
. Perceptual
14
. Cognitive
15
. Decomposition
16
. Timing
زمان بندی یکی از مهم ترین فعالیت های مخچه است .هنگامی که مخچه آسیب می
بیند ،شخص توانائی 8ناخودآگاه خود را برای پیش بینی قبل از موعد مسافتی 8که قسمت های
مختلف بدنش در یک زمان معین طی خواهد کرد را از دست می دهد .بدون این توانایی
زمانبندی ،شخص قادر 8نیست تعیین کندن که حرکت بعدی چه موقع باید شروع 8شود .در
نتیجه حرکت بعدی ممکن است بسیار زودتر ،یا به احتمال بیشتر ،بسیار 8دیرتر شروع8
شود .بنابراین اعمال پیچیده (از قبیل حرکات مورد نیاز برای نوشتن ،دویدن و یا حتی
صحبت کردن) غیر همگام می شوند 8و شخص توانائی خود را برای پیشرفت از یک
حرکت به حرکت بعدی با یک توالی موزون از دست می دهد .گفته می شود که این قبیل
ضایعات مخچه ای موجب ناتوانی 8در انجام نرم و موزون حرکات متوالی می شوند.]12[ 8
انهدام هسته های عمقی مخچه و به ویژه هسته های interpositus , dentateباعث
کاهش تنوس عضالت محیطی در همان طرف ضایعه می شود .اگر چه بعد از چندین ماه،
قشر 8حرکتی مغز با افزایش فعالیت خود این کاهش تنوس را جبران می کند []3
نقش مخچه در کنترل حرکت:
در سال 1839تنها نقش مخچه حفظ قوای 8جنسی عنوان شده بود .اما مطالعت
الکترویزیولوژی 8بعدی بر روی 8این ساختار نشان داد که مخچه ،شروع ،میزان و سرعت
تولید نیرو 8توسط عضله را کنترل می کند.
براساس این بافته ها و ارتباطات 8آناتومیک ،پیشنهاد 8شده است که مخچه به عنوان یک
توجه داشت مقایسه کننده بین ورودی178هایحسیو خروجی188هایحرکتی 8عملمیکند .باید
که تعداد آکسون هائیکه وارد مخچه می شوند ،بسیار 8بیشتر 8از آنهاییمیباشند
همیندلیلمخچه در موقعیت8مناسبی8استتا بتواند 8بین که مخچه را ترک میکنند .به
سیگنال هایحسیو حرکاتی8که انجام میشوند ،مقایسه ایانجام دهد .اگر سیگنال هایحسی
با دستورات8حرکتی 8هماهنگنباشند ،مخچه فیدبک هایاصالحیرا از طریق8راه هایحرکتی8
ارسال میکند و در نتیجه پیش از اتمام حرکت،رویآنتأثیر میگذارد .بدون چنین
عملکردی،حرکاتاز دقتو توجه الزم برخوردار 8نخواهند 8بود [.]3
17
. Input
18
. Output
عالوه بر وظیفه فوق ،مخچه در تعدیل رفلکس ها برای انجام حرکات دخالت دارد.
موفقیت در انجام حرکات ارادی تا حدود زیادی 8وابسته به ثبات و تنظیم شدن بسیاری 8از
رفلکس هاست .به عنوان مثال اگر رفلکس کششی 19در یک اندام بسیار حساس باشد ،مانع
انجام حرکات سریع می گردد .در چنین شرایط فعالیت دوک های عضالنی ،قبل و حین
انجام چنین حرکتی 8باید زیاد شود .مخچه باعث تعدیل چنین رفلکس هائی می شود[.]3
عملکرد حیاتی دیگر مخچه ،نقش آن در یادگیری 8حرکتی 20است .پیشنهاد 8شده است
که مخچه به عنوانیک کنترل کننده فیدفوروارد تطابقی 21عملمیکند که باعث می
شود مهارتهایحرکتی 8ارادی،براساس حافظه قبلی از ورودیهایحسیو خروجیهای
حرکتی 8انجام شوند .اگر مخچه آسیببببیند ،برنامه هایحرکتی 8یاد گرفته شده قابل
استفاده نیست ]3[ .به اینمعنا که حرکاتیاد گرفته شده با سرعت،دقتو توجه
کافی انجام نمی شوند ]13 [ 8.در اینجا حرکتاز طریقفیدبک هایحسیآهسته مغز هدایتمی
شود و مثلایناستکه مهارتجدید یاد گرفته میشود که در نتیجه ناهماهنگی 8ایجاد
میشود]3 [ .
Brooksپیشنهاد کرده است که بخش خارجی و بینابینی مخچه باعث قرار 8دادن
حرکات ساده در کنار هم می شود و در نتیجه فعالیت های پیچیده تولید می گردد]3[ .
در مطالعه ای دیگر توسط Thachنشان داده شد که مخچه در ایجاد تطابق 8از طریق8
آزمون و خط نقش مهمی دارد ]3[ .اگر چه هیچ کس دقیقا نمی داند که یادگیری 8کجا و
چگونه صورت می گیرد ،اما چندین نظریه در این زمینه وجود دارد که همه آن ها بر
روی 8نقش هسته زیتونی 8تحتانی 22تأکید دارند .هر نورون زیتونیدر هنگام که یک حرکت
قشر مغز فعال میشود]3 [ . ساده انجام میگیرد .توسط8
نشان داده شده است که مخچه در هنگام تصورهای 8ذهنی و تمرین ذهنی 23فعال می
شود .تصورات 8ذهنییک فعالیت خالص ذهنیاستکه نیاز به هیچ گونه فعالیت
عضالنیندارد .هسته های dentateو نیمکره هایمخچه بیشترین مناطقیهستند که در هنگام
19
. Stretch reflex
20
. Motor learning
21
. Adaptive feed forward control
22
. Inferior olivery
23
. Mental Practice
تصورات 8ذهنی فعال می شوند 8.اگر بخش خارجی نیمکره های مخچه آسیب ببیند ،فرد
توانائی 8تصور کردن حرکت را از دست می دهد]3[ .
یافت هائی وجود 8دارند که عنوان می کنند مخچه تنها نقش حرکتی 8نداردف بلکه در
فعالیت های ادراکی و احساسی 8مثل فکر کردن و کدگذاری 8کالمی 24نیز دخالتدارد .مثال
Akshoomoffو Courchesneپیشنهاد 8کردند 8که مخچه میتواند انتقال سریع و
دقیق8توجه را از یک موضوع 8به موضوع دیگر کنترل کند]3 [ .
آگاهی از وظایف 8مخچه به تراپیست کمک می کند تا بتواند بیمار را به دقت ارزیابی
کند و یک برنامه درمانی مناسب را تنظیم 8نماید .به عنوان مثال اگر مخچه به عنوان یک
مقایسه کننده عمل نکند ،حرکت نامتقارن خواهد بود .این افراد نیاز به صرف زمان برای
انجام تمرینات خاص دارند .و یا اگر مخچه تعدیل رفلکس ها را انجام ندهد ،تون غیر
طبیعی 8عضالنی به وجود می آید و پاسچر فرد نیز به هم می خورد .در این شرایط،
درمانگر 8باید بتواند رفلکس ها را در طول فعالیت بیمار تحریک کند تا با ثبات پاسچرال و
پیشرفت 8حرکات کمک کند.
اختالالتی که در اثر آسیب به مخچه ایجاد می شود:
-1اختالل باالنس و تعادل:
مخچه ساختاری است که نقش ضروری 8برای حفظ وضعیت ایستاده دارد .آسیب به
بخش وستیبولوسربلوم 8یا هسته های Fastigialباعث نوسان پاسچرال 25و تأخیر در
واکنش هایتعادلی میشود .در اینموارد 8استفاده از حسبینائی کمکی به جلوگیریاز
اینافراد قادرب به کنترل مناسباندام ها در به هم خوردنتعادل نمی کند .البته
وضعیتهایطاقباز و ساپورت کامل هستند]3[ .
-2اختالل در تون عضله:
آسیب اسپاینوسربلوم باعث کاهش تون عضالنی می شود .این امر ناشی از کاهش
تحریک پذیری مناطقی از مغز است که توسط 8هسته های عمقی مخچه تحریک می شوند8.
این مناطق 8در مغز وظیفه تحریک نورون های حرکتی آلفا و گاما را دارد .بنابراین،
24
. Verbal encoding
25
. Postural sway
عضالت در لمس شل به نظر می رسند و هنگامی که تراپیست قصد 8دارد در اندام بیمار
دامنه حرکتی 8غیرفعال را انجام دهد ،دامنه حرکتی 8اندام بیمار نیز بیش از حد طبیعی 8است.
کاهش تون به این صورت تست می شود که از بیمار خواسته می شود دست خود را در
26
مقابل جاذبه نگه دارد .در این حالت دست بیمار به آرامی پائین می آید یا لرزش پاسچرال
ایجاد می شود]3 [ .
27
اختالل در ترکیب حرکت:
بیماری 8که اختالل مخچه ای دارد ،قادر نیست حرکات خود را در قالب یک الگوی نرم
و یکنواخت انجام دهد و ممکن است که یک حرکت را در چند مرحله انجام دهد .مثال اگر
از بیمار در وضعیت طاق باز بخواهیم 8که پاشنه یک پای خود را روی زانوی 8پای مقابل
قرار 8دهد ،بیمار ابتدا پای صاف خود را باال می آورد .سپس زانوی خود را خم می کند و
در نهایت پاشنه خود را روی 8زانوی مقابل پائین می آورد .این شکستن حرکت به چند
بخش را اختالل در ترکیب حرکت می گویند8.
Holmesاولین کسی بود که تئوری نقش مخچه در توالی و زمان بندی حرکتی را
عنوان کرد .بدون وجود این عملکرد ،حرکات شکسته می شوند]3[ 8.
28
اختالل در انجام حرکات متناوب:
بسیاری 8از بیماران مخچه ای توانائی 8انجام حرکات متناوب سریع را ندارند 8.این نقص
به این صورت مشخص می شود که اگر از بیمار بخواهیم حرکات پشت و رو کردن
دست 29را به طور 8سریع انجام دهد و یا اینکه با سرعتدستخود را به زانو بزند.
اینعملرا آهسته انجام میدهد و به سرعتریتم حرکتخود را از دستمیدهد.
Dysdiadochokinesia, Holmesرا به صورت عدم توانائی 8برای توقف حرکتی8
که در حال انجام است،تعریف کرد .مطالعات الکترومیوگرافی 308نشان میدهد که در
افراد سالم هیچ تداخلی بین burstفعالیت عضالتآنتاگونیستدر حینانجام حرکاتسریع
26
. Postural termor
27
. Movement decomposition
28
. Dysdiadochokinesia
29
. Supination & Pronation
30
. EMG
متناوب وجود 8ندارد در حالی که در بیماران مخچه ای بین فعالیت عضالت آنتاگونیست،
تداخل زیادی وجود 8دارد.
Dysdiadochokinesiaدر ارتباط 8با عدم تقارن است چون هر دو به علت زمان
بندی نامتناسب فعالیت عضالت می باشد]3[ .
-3دیسمتری:318
در غیاب مخچه سیستم کنترل حرکتی 8ناخودآگاه نمی تواند پیش بینی کند که حرکت تا
چه حد پیش خواهد رفت .بنابراین حرکات معموال از حد مورد 8نظر تجاوز می کند ،سپس
بخش خودآگاه مغز برای حرکات بعدی جبران بیش از حد در جهت معکوس انجام می
دهد .به این حالت که اختالل در تشخیص فاصله است .دیسمتری 8گویند .دیستمری 8منجر به
حرکات ناهماهنگی 8می گردد که همان آتاکسی است.
هایپرمتری تظاهری 8از دیسمتری است و به این صورت 8است که شخص معموال دست
یا قسمت متحرک دیگری 8از بدن خود را به طور 8قابل مالحظه ای از نقطه ی مورد نظر
فراتر 8می برد .علت این امر احتماال ناشی از این است که مخچه به طور طبیعی 8تأمین
کننده ی قسمت اعظم سیگنال حرکتی است که حرکت را بعد از شروع آن متوقف 8می کند.
هر گاه مخچه برای این مهار در دسترس نباشد ،حرکت از نقطه ی مدنظر فراتر 8می رود.
[]12
-4ترمور:
ترمور 8یا لرزش ناتوان کننده ترین عالمت MSمی باشد که 75درصد بیماران را
درگیر 8می کند]14[ .
هر گاه شخصی که مخچه ی خود را از دست داده است بخواهده یک عمل ارادی انجام
دهد ،حرکات او تمایل دارند که نوسانی باشند ،بویژه هنگامی که به نقطه ی مورد 8نظر
نزدیک میشود .به اینصورت که ابتدا از نقطه ی مورد 8نظر فراتر رفته و سپس چندین
بار به عقب و جلو نوسان میکند تا در نقطه ی مورد 8نظر ثابت شود .این واکنش که لرزش
در حین حرکت 32نامیده می شود .ناشی از Over shootمخچه ایو ناتوانی سیستم
31
. Dysmetria
32
. Intenion or action tremor
مخچه ای برای تخفیف نوسان است ]12[ .فرکانس ترمور 3-5 8هرتز است ]3[ .در این
بیماران ممکن است ترمور استاتیک یا پاسچرال نیز رخ دهد]1[ .
-5اختالل در گفتار:
دیزآرتری 33و مشکالتتکلم به صورت تغییر در ادایکلمات و آهسته شدن تکلم
است.
-6آتاکسی:
آتاکسی یکی از مهمترین نشانه های کالسیک اختالل مخچه ای است که در تنه ،اندام
ها ،سر ،دهان و زبان (گفتار) دیده می شود ]3[ .و ممکن است فعالیت های اساسی مثل
تکلم ،راه رفتن ،خیره شدن و تعادل را تحت تأثیر قرار 8دهد .آتاکسی همچنین در اثر آسیب
به نخاع (راه های اسپاینوسربرال و شاخ خلفی) و سیستم عصبی حسی محیطی (آتاکسی
حسی) ایجاد می شود.
اتیولوژی آتاکسی پیچیده است و شامل علل توکسیک ،متابولیک ،ژنتیکی 8و ایمنی می
باشد .آتاکسی بیشتر 8به صورت 8یک روند مزمن ظاهر می شود .ولی در مواقعی هم به
صورت 8یک بیماری حاد ظهور پیدا می کند ]11[ .در این ضایعه الگوهای حرکتی 8در
مناطق 8چند مفصلی بیشتر 8از مناطق 8تک مفصلی تحت تأثیر قرار می گیرند.
در بیشتر موارد ،آتاکسی باعث اختالل در راه رفتن می شود ]3[ .در این شرایط 8بیمار
با سطح اتکای وسیع راه می رود و گام ها نامنظم و همراه با انحراف جانبی خواهند بود.
مشکل تعادل ،اولیه عالمت اغلب سندروم های مخچه ای است .بیمار 8مبتال به آتاکسی وقتی
که ناگهان می چرخد یا می ایستد ،بی ثباتی راه رفتن بیشتر 8قابل مشاهده است .اگر آتاکسی
خفیف باشد ،وقتی 8از بیمار خواسته می شود به صورت tandemراه برود 8.پس از چند
قدم ،عدم تعادل و نیز به گذاشتن پا در خارج از خط وسط مشاهده می شود .اما وقتی
آتاکسی مخچه ای قابل توجه باشد ،بیمار در جفت پا ایستادن با چشم باز به وضوح 8مشکل
دارد .در آتاکسی شدید ،بیمار بدون کمک نمی تواند بایستد 8.راه رفتن آتاکسیک ممکن است
ناشی از اختالل در حس وضعیت مفصلی در اثر پارگی فیبرهای آوران ،ریشه خلفی یا
33
. dysarthria
ستون خلفی نخاع باشد .در این حالت بیمار از وضعیت اندام های خود بی اطالع است[ .
]11
در مجموع ،راه رفتن به صورت آتاکسیک شامل مشخصه های زیر است:
طول نامساوی گام ها ،بیمار پاهایش را بیش از اندازه می کند ،نوسان دست ها در حین
راه رفتن از بین می رود .این افراد قادر به راه رفتن روی 8یک خط صاف و راه رفتن به
صورت Tandem 8نیستند ،بیمار نمی تواند روی 8یک دایره کوچک یا عقب عقب راه
برود]3[ 8.
ارزیابی 8آتاکسی:
در سال 1997گروه تحقیقاتی آتاکسی از فدراسیون 8جهانی نورولوژی ،سیستم 8بالینی
استانداردی را برای ارزیابی میزان موفقیت درمان آتاکسی پیشنهاد 8کردند.
34ICARSیک آزموننسبتا کمی و 100گزینه ایاست که در 19بخش و 4زیر
مجموعه طبقه بندی شده است :پاسچر 8و راه رفتن،عملکرد کینتیک (حرکتاندام ها)،
تکلم و حرکاتچشمی،اخیرا میزاناعتبار اینتست بررسی 8شده و مشخصگردیده که
میزانمعنیدار و قابل توجهی استو دقتآندر دامنه وسیعیاز شدت آتاکسی قابل اعتماد است.
[]16 ،15
عالوه بر ICARSاز آزمون 35SARAنیز برای ارزیابیآتاکسی در مقاالتاستفاده
شده است]17[ .
درمان:
بیمار مبتال به ضایعه مخچه ای جهت درمان باید حرکات مختلفی را با تکرار زیاد
انجام دهد تا بتواند 8شانس بهبودی 8خود را افزایش دهد .این موضوع 8در مورد 8حرکات
آهسته صدق می کند .با تکرار و تمرین بیشتر ،حرکات سرعت بیشتری پیدا می کنند.
اهداف مهم درمانی 8در این بیماران ،ایجاد ثبات پاسچرال ،راه رفتن مناسب و ایجاد دقت
در اندام بیمار در حین انجام فعالیت های مختلف است.
34
. International Cooperative Ataxia Rating Scale
35
. Scale for the Assessment and Rating of Ataxia
بیماری 8که ثبات پاسچرال ندارد ،باید بتواند با انجام تمرینات طبقه بندی شده ،به تدریج
ثبات خود را به دست آورد .مثال بیمار تا زمانی 8که کنترل سر و تنه نداشته باشد ،نمی
تواند بنشیند 8و یا اگر تعادل آگزیال و تنه وجود 8نداشته باشد ،نمی تواند بایستد8.
استفاده از وضعیت Prone on elbowبرای کنترل سر مفید است Vibration .یا
brushingبر روی گردن و ،upper backاستفاده از یخ بر روی اکستانسورهای گردن
به مدت 3تا 5ثانیه ،اعمال فشار بر روی شانه ها به سمت پائین و استرچ اکستانسورهای
گردن بعد از اعمال مقاومت به آن ها ،برای ایجاد کنترل گردن مفید می باشد.
انتقال وزن 36در وضعیت Prone on elbowبه کنترل تنه کمک میکند.
در مواردی که بیمار مشکل شدیدی 8برای کنترل سر دارد ،از بیوفیدبک استفاده می
شود.
پس از ایجاد کنترل سر و تنه ،بیمار باید تواند تعادل در وضعیت نشسته را به دست
آورد .انتقال وزن در وضعیت نشسته به ایجاد این تعادل کمک می کند.
اگر هدف کمک به راه رفتن باشد ،ابتدا تمرین های چهار دست و پا راه رفتن 37و
ایستادنبر روی8زانوها 388با بیمار کار شود .این تمرین ها باعث می شوند 8که بیمار
انتقال وزنرا از طریق8هیپانجام دهد .بدون آنکه ترس از افتادنوجود داشته باشد .اگر
بیمار به دلیلسن باال و یا مشکالتدیگر قادر 8به انجام اینتمرینات نبود ،می توان
پل زدندر وضعیتطاقباز را از بیمار خواست.
برای کنترل اندام تحتانی ،می توان از تمرین پل زدن در وضعیت طاق باز در حالی که
پای بیمار روی توپ است ،استفاده کرد.
بعد از آن که بیمار توانایی 8ایستادن را پیدا کرد ،باید بتواند تعادل خود را به دست آورد.
اگر بیمار ترمور داشت ،می توان از وزنه مچ پا استفاده کرد.
استفاده از تکنیک هائی چون Rhythmic Stabilizationبر روی 8تنه ،ثبات فرد را
بیشتر 8می کند.
?36
. Weight shift
37
. Cravling
38
. Kneeling
بیمار مخچه ای به علت اختالل دیستمری ،در بسیاری 8از فعالیت های خود محدود می
شود .تراپیست باید بداند که هیچ درمانی این مشکل بیمار را به طور کامل بر طرف 8نمی
کند ،اما به هر حال درمانگر قبل از آن که تمرینات عملکردی خاصی را با بیمار تمرین
کند ،باید فعالیت هائی را انجام دهد که بتواند دیسمتری را به طور 8موقت کم کند .استفاده از
تکنیک های PNFمثل Rhythmic Stabilizationیا Slow Reversal Holdبر
روی 8اندام تحتانی باعث می شود که بیمار با کنترل بهتری 8راه برود.
تمرینات فرانکل جهت کاهش دیسمتری 8اندام تحتانی مفید است .این نوع تمرینات در
وضعیت های طالق باز ،نشسته و ایستاده انجام می شود .هر تمرین به صورت آهسته و
در حالی که بیمار به اندام خود نگاه می کند ،صورت 8می پذیرد8.
یکی دیگر از فعالیت هائی که دیسمتری را کاهش می دهد ،استفاده از وزنه است.
اندازه وزنه ها را یک بیمار تا بیمار دیگر متفاوت است .هر چه خطای حرکتی بیمار
بیشتر 8باشد ،وزنه ای که استفاده می شود باید سنگین تر باشد .اما اگر وزنه بیش از حد
سنگین باشد ،دیسمتری را تشدید می کند]3[ .
پیشینه تحقیق:
Lord -1و همکارانش در سال 1998مطالعه ای برای مقایسه تأثیر دو دیدگاه
فیزیوتراپی Task Orientedو Faciliationبر روی 8بیماران MSبا اختالل راه رفتن
و تعادل انجام دادند .از بین 23بیماری که وارد مطالعه شدند 20 .نفر مطالعه را به پایان
رسانیدند .تست راه رفتن به میزان 10متر به وسیله شاخص Visual Gait
Assessmentانجام شد .ارزیابی باالنس هم به وسیله شاخص ،Bergقبل و بعد از
درمان انجام شد .دوره درمان به طور 8متوسط 5هفته به طول انجامید .حداقل زمان درمان
در یک جلسه 15دقیقه در نظر گرفته شد .با مقایسه ارزیابی 8های قبل و بعد از درمان،
تفاوت قابل مالحظه ای بین دو گروه تحت درمان با دو دیدگاه مختلف مشاهده نشد .با
بررسی 8جزئی تر مشخص شد بیماران تحت درمان با دو دیدگاه پیشرفت 8قابل مالحظه ای
در کیفیت راه رفتن داشتند .بنابراین هر دو دیدگاه باعث بهبودی 8در تحریک بیماران MS
با اختالل راه رفتن می شود]18[ .
Armutlu -2و همکاران در سال 2001مطالعه ای با هدف ارزیابی 8اثر توانبخشی
عصبی – عضالنی بر بیماران MSبا آتاکسی انجام دادند 26 .بیمار به دو گروه 13نفره
تقسیم شدند و گروه مطالعه تحت توانبخشی 8عصبی – عضالنی قرار گرفتند 8.ارزیابی8
حسی ،تعادل و پارامترهای 8راه رفتن برای بیماران انجام شد .طول نتایج این مطالعه
مشخص شد فیزیوتراپی ،به خصوص تکنیک های توانبخشی 8عصبی – عضالنی
استراتژی مناسبی 8برای توانبخشی 8بیماران MSمحسوب می شود]19[ .
Leigh Hale -3و همکارانش در سال 2003تأثیر یک برنامه تمرین درمانی 8ترکیبی
شامل هوازی ،کششی تقویتی و تعادلی را بر روی 8قدرت عضالنی ،عملکرد قلبی ،راه
رفتن و باالنس افراد مبتال به MSارزیابی 8کردند .بعد از 8هفته ،قدرت عضالت چهار
سر و همسترینگ افزایش یافت و عملکرد قلبی بهبود 8یافت که در نتیجه آن ،راه رفتن و
تعادل افراد مبتال نیز بهبود 8یافت .نکته قابل توجه این که ،افراد شرکت کننده در این
مطالعه برنامه درمانی 8را لذت بخش و مفید ارزیابی کردند]20[ 8.
Debolt -4و همکارانش در سال 2004مطالعه ای با هدف ارزیابی 8تأثیرات تمرینات
مقاومتی 8اندام تحتانی بر روی 8باالنس ،توان و تحرک بیماران MSانجام دادند .مطالعه بر
روی 29 8زن و 8مرد انجام شد ،این افراد به صورت 8تصادفی 8به دو گروه تقسیم شدند.
بیماران گروه مطالعه به مدت 8هفته و هر هفته 3بار تمرینات مقاومتی اندام تحتانی را
انجام دادند .گروه شاهد ،فعالیت فیزیکی 8در حد فعالیت های روزانه داشتند .نتایج به دست
آمده نشان داد انجام این تمرینات ،قدرت عضالت اکستانسور 8ساق بیماران را به میزان
قابل توجهی 8افزایش داده ،اما در باالنس و تحرک تغییری ایجاد نشد]21[ .
Romberg -5و همکارانش در سال 2004یک برنامه درمانی را که شامل تمرینات
قدرتی 8و هوازی 8بود بر روی 95 8بیمار MSبا ناتوانی کم تا متوسط EDSS( 8بین 1تا
)5/5انجام دادند .در مدت 6ماهف تأثیر این تمرینات بر روی 8سرعت راه رفتن ،قدرت
اندام تحتانی ،مهارت و تحمل اندام فوقانی ،حداکثر جذب اکسیژن و باالنس استاتیک
ارزیابی 8شد .از بین 95نفری که وارد مطالعه شدند 91 ،نفر مطالعه را به پایان رسانیدند.
با بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که در این بیماران ،سرعت راه رفتن و تحمل
اندام فوقانی بهبودی 8قابل توجهی داشته است ،اما در بین گروه ها از نظر قدرت عضالت
اندام تحتانی ،حداکثر جذب اکسیژن ،مهارت اندام فوقانی و باالنس استاتیک تفاوت معنی
داری حاصل نگردید]22[ 8.
Cantalloube -6و همکارانش در سال 2005مطالعه ای با هدف تأثیر فیزیوتراپی8
بر روی باالنس ،راه رفتن و قدرت عضالنی بیماران MSانجام دادند 21 .بیمار MS
مورد 8ارزیابی قرار 8گرفتند و در پایان برنامه درمانی ،باالنس ،سرعت راه رفتن ،قدرت
عضالت چهار سر و همسترینگ و استقالل عملکردی بیماران بهبود 8یافت]23[ .
Fulk -7و همکاران در سال 2005تأثیر تمرینات تعادلی و تمرینات لوکوموتور را با
استفاده از body weight supportو treadmillبر روی 8توانایی راه رفتن یک خانمن
مبتال با MSبا سن 48و سابقه 10سال بیماری 8انجام دادند .تمرینات در مدت 12هفته و
هفته ای 2بار انجام شد و در نهایت ،بهبودی قابل توجهی 8در سرعت راه رفتن ،باالنس و
تحمل بیمار انجام شد]24[ .
Killeff -8و همکارانش در سال 2005مطالعه ای با هدف بررسی 8اثر تمرینات
هوازی 8بر روی 8توانایی راه رفتن ،تعادل ،خستگی و ناتوانی بیماران MSانجام دادند.
تمرینات در جلسات درمانی 8به مدت 30دقیقه و 2بار در هفته انجام می شد .پس از 24
جلسه مشخص شد در راه رفتن ،خستگی و ناتوانی بیماران بهبودی قابل توجهی 8حاصل
گردیده است]25[.
Smedal -9و همکاران در سال 2006مطالعه ای با هدف ارزیابی دیدگاه بوبت بر
روی 8بیماران MSبا مشکالت تعادل و اختالل راه رفتن انجام دادند .بیماران تحت
مداخالت درمانی شامل تسهیل فعالیت های پاسچرال و کنترل انتخابی حرکات قرار
گرفتند 8.برای بررسی باالنس از تست Bergاستفاده شد .طبق نتایج به دست آمده ،بیماران
بهبودی 8قابل توجهی از نظر باالنس و کیفیت راه رفتن نشان دادند .همچنین مشخص شد
فیزیوتراپی بدون تأکید بر دیدگاه و روش خاصی در به حداقل رساندن ناتوانی 8های
بیماران MSمفید است]26[ .
-10مطالعه ای که buechterو همکاران در سال 2011انجام دادند ،بهترین مشاهده
موجود 8بر تأثیر شیوه های درمانی 8و ورزش 8صخره نوردی 8درمان جلوگیری یا درمان
مشکالت سالمتی می باشد .در این مطالعه تأثیر صخره نوردی درمانی 8در گروه مختلف
سنجیده شد )1 :افراد سالمند )2بزرگساالن مبتال به )MS 3بزرگساالن مبتال به کمردرد
مزمن )4کودکان با معلولیت و عملکرد حرکتی ضعیف 8.نکته اینجاست که صخره نوردی8
درمانی ،صخره نوردی نیست که در حد ورزش8.
فصل دوم
اهداف و فرضیات
ضرورت انجام طرح:
مولتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری 8نورولوژی 8پیشرونده در افراد جوان بالغ می
باشد .این بیماری باعث از بین رفتن غالف میلین سلول های عصبی شده و در نتیجه ی آن
فقدان هدایت نرمال پیام های عصبی را در سیستمن عصبی مرکزی 8خواهیم داشت .علت
اصلی این بیماری 8هنوز شناخته شده نیست ،اما اکثر محققان MSرا به عنوان یک بیماری
اتوایمیون 8و التهابی می شناسند و عفونت هاتی ویروسی 8را عامل تشدید کننده ی آن به
حساب می آورند]3[.
عالئمی مانند راه رفتن غیرطبیعی ،اختالل در باالنس ،ضعف عضالت ،خستگی،
اسپاستیسیتی ،اختالالت حسی ،عالئم بینائی و ...از تظاهرات مهم این بیماری می باشند [
]27که به تمام زوایای 8زندگی فردی 8و اجتماعی بیمار اثر گذاشته و در نتیجه MSرا به
عنوان یک بیماری 8به شدت ناتوان کننده معرفی می نماید]3[ .
یکی از شایع ترین مناطق 8درگیری 8در ،MSمخچه می باشد .این درگیری با عالئمی
همچون آتاکسی ،اختالل کنترل حرکتی 8و اختالل باالنس نمود می یابد .و در نتیجه ی آن
اختالل در راه رفتن ،تکلم و ...را خواهیمن داشت که به تبع آن ،کیفیت زندگی 398بیماران
کاهش می یابد]11[ .
براساس توصیف کالسیک Holmesاز آتاکسی مخچه ای ،این بیماران در شروع
حرکت ،دقت در رسیدن به یک هدف خاص ،انجام یک حرکت با ریتم و نیروی 8ثابت و
هماهنگی حرکتی 8در بیش از یک مفصل مشکل دارند]28[ .
امروزه تمرین درمانی یک فرم 8کم هزینه و مؤثر 8درمانی در کاهش اختالالت
عملکردی در افراد مبتال به MSمی باشد و درمان فیزیوتراپی 8قدیمی در MSکه بر روی8
استراحت و درمان باسیو 8به دلیل جلوگیری 8از خستگی و بدتر شدن روند بیماران تأکید می
کرد کامال منتفی است ]29[ .از آنجا که تعداد این بیماران روز به روز در حال افزایش
است ،شناسایی 8درمان های فیزیوتراپی 8موجود و تدوین یک روش درمانی 8قابل قبول و
مدرن به منظور 8بهبود شرایط 8زندگی این بیماران و به حداقل رساندن ناتوانی های آن ها
ضروری است.
39
. Quality of life
تمرین درمانی عالوه بر تأثیرات جسمانی ،باعث تأثیر بر خلق و خو به صورت کاهش
افسردگی و افزایش اعتماد به نفس در افراد مبتال به MSشده در حالت Well beingرا
در بیماران افزایش می دهد .این امر از نظر روحی 8و روانی 8برای بیمار بسیار مفید می
باشد []30
براساس تحقیقات انجام شده 5/2 ،میلیون نفر از جمعیت جهان از MSرنج می برند.
شیوع این بیماری 8در ایران به ویژه اصفهان بسیار 8باال و در حد 25تا 30نفر در هر
100هزار نفر می باشد ]31[ .توجه به این مطلب و با علم به تأثیر تمرینات فرانکل بر
روی 8بهبود آتاکسی مخچه ای ،براساس کتب مرجع توانبخشی اعصاب [ .]3 ،32و از
سوئی 8فقدان پژوهشی 8که تأثیر این تمرینات را بر روی 8افراد مبتال به MSبررسی 8کرده
باشد ،انجام این مطالعه ضروری به نظر می رسد.
اهداف اصلی:
-1بررسی 8تأثیر تمرینات فرانکل بر میزان بهبودی آتاکسی در افراد مبتال به آتاکسی
مخچه ای ناشی از مولتیپل اسکلروزیس براساس Ataxia Rating Scale
بررسی 8تأثیر تمرینات فرانکل بر میزان بهبودی تعادل در افراد مبتال به آتاکسی مخچه
ای ناشی از مولتیپل اسکلروزیس براساس Berg Balance Scale
فصل سوم
مواد و روش ها
نوع مطالعه:
این مطالعه از نوع آینده نگر ،شبه تجربی و غیر تصادفی 8می باشد.
جامعه مورد 8مطالعه:
در این تحقیق از بین زنان جوان فعال مبتال به MSکه به متخصصین 8مغز و اعصاب
مراجعه کرده بودند ،بیمارانی 8که شرایط 8ورود به مطالعه را دارا بودند 8به صورت 8غیر
تصادفی انتخاب گردیده و به مراکز فیزیوتراپی 8ارجاع داده می شدند.
معیارهای 8ورود به مطالعه:
-1ابتال به آتاکسی مخچه ای طبق تشخیص متخصص مغز و اعصاب
-2قرار داشتن بیماری در دوره Remissionطبق تشخیص متخصص مغز و
اعصاب
-3داشتن درجه ناتوانی 40 EDSS 5/5طبق تشخیص متخصص مغز و اعصاب
معیارهای 8خروج از مطالعه:
-1داشتن خستگی بیش از حد به طوری 8که بیمار قادر 8به انجام تمرینات نباشد ،براساس
تشخیص مختصص مغز و اعصاب
-2وجود اسپاستیسیتی 8بیش از درجه 2بر طبق ،Modified Ashworth Scale
براساس تشخیص متخصص مغز و اعصاب
-3وجود درگیری حس عمقی براساس تشخیص متخصص مغز و اعصاب.
حجم نمونه و روش نمونه گیری:
روش نمونه گیری به صورت 8غیرتصادفی 8از میان بیماران MSمراجعه کننده به
درمانگاه های مغز و اعصاب بود .طبق مطالعات آماری و مشورت با متخصص آمار .و
با در نظر گرفتن شرایط 8مطالعه و احتساب ضریب دقت ( ،)d = 3/0توان آزمون ( =8/0
،) -1و ( ،) =05/0طبق فرمول 8آماری زیر ،به 22بیمار مبتال به آتاکسی مخچه ای
ناشی از MSنیاز است.
40
. Expanded disability status scale
مکان و زمان انجام مطالعه:
این مطالعه در سال 1386در سطح شهر اصفهان و در کلینیک های فیزیوتراپی8
بیمارستان های الزهرا ،امین و کاشانی 8انجام شد.
متغیرهای تحقیق:
متغیرهای 8مستقل ،سن ،جنس ،قد ،وزن
متغیرهای 8وابسته :آتاکسی ،تعادل،
روش گردآوری داده ها:
در این پژوهش ،چهار گروه داده مورد 8بررسی قرار 8گرفتند .اطالعات مربوط به
آتاکسی ،تعادل ADL ،و افسردگی ،قبل و بعد از جلسات درمانی 8و هنگام Follow up
از بیماران گرفته شد.
روش آزمون آتاکسی:
Ataxia Rating Scaleاستفاده شده در این مطالعه شامل دو بخش پاسچر 8و ،gaitو
حرکت اندام ها می باشد .بخش اول شامل 7قسمت و 34امتیاز و بخش دوم شامل 2
قسمت و 8امتیاز است .بیشترین میزان آتاکسی با امتیاز 42تعیین می شود.
(نمونه آزمون در ضمیمه موجود می باشد).
روش آزمون تعادل
: Berg Balance Scaleآزمونی شامل 14قسمت است که هر قسمت از صفر تا 4
امتیاز بندی می شود .صفر به این معنی است که بیمار قادر به انجام فعالیت مورد نظر
نیست و امتیاز 4یعنی اینکه بیمار به سهولت قادر به انجام تست است .حداکثر 8امتیازی که
بیمار می تواند دریافت کند 56 ،است.
: 20-0ویلچر نشین
:40-21با استفاده از کمک می تواند راه برود8.
:56-41مستقل
(نمونه آزمون در ضمیمه موجود می باشد).
روش انجام کار:
بیماران پس از تشخیص MSو احراز شرایط ورود 8به مطالعه که توسط 8متخصص
مغز و اعصاب صورت می پذیرفت ،به مراکز فیزیوتراپی بیمارستان های الزهراء ،امین
و کاشانی ارجاع داده شدند .پس از توجیه بیماران درباره روش انجام درمان و ارائه
توضیحات 8کافی در این مورد ،از هر بیمار رضایت نامه کتبی گرفته می شد .سپس
تمرینات فرانکل در 10جلسه به صورت 8یک روز در میان ،روزی 2بار و هر بار به
مدت نیم ساعت [ ]33انجام می شد .تمرینات طبق شماره جلسات درمانی 8طبقه بندی می
گردید 8.به این صورت 8که در هر جلسه تعدادی تمرین آموزش داده می شد .بیمار در
کلینیک تمرینات را تحت نظر فیزیوتراپیست انجام داده و اشکاالت موجود 8رفع می شد.
سپس از بیمار خواسته می شد .تمرینات همان روز را به عالوه تمرینات روزهای 8قبل،
روزی 8دو نوبت در منزل انجام دهد .به این ترتیب که در روزهای که بیمار به کلینیک
مراجعه می کرد .عالوه بر زمان تمرین در کلینیک ،یک بار دیگر هم در منزل تمرینات
را انجام می داد و در روزهائی 8هم که به کلینیک مراجعه نداشت ،طبق آموزش های داده
شده ،دو نوبت تمرین در منزل انجام می داد .با پیشرفت جلسات به بیمار توصیه می شد
برای استفاده بیشتر 8از زمان و جلوگیری از خستگی ،تمرینات جدید و پیچیده تر را
جایگزین تمرینات ساده قبلی نماید .بیماران به منظور انجام ، Follow UPدو ماه پس از
پایان جلسات درمانی 8مورد ارزیابی 8مجدد قرار گرفتند 8.به دلیل وارد شدن تعدادی از
بیماران به مرحله حاد بیماری 8و عدم همکاری عده ای دیگر ،تعداد بیماران مورد 8بررسی
در این مرحله به 15نفر کاهش یافت.
پروتکل 8درمانی:
تمرینات فرانکل یک سری تمرینات برنامه ریزی شده هستند که در ضمن انجام آن ها
باید به نکات زیر توجه داشت:
-1هدف اولیه این تمرینات ،ایجاد هماهنگی است نه تقویت عضالنی.
-2دستورالعمل 8هائی که به بیمار داده می شود باید با صدای آهسته باشد .تمرینات نیز
با تکرار انجام شود.
-3باید مراقب خستگی بیمار بود و بین تمرینات استراحت کافی در نظر گرفت.
-4تمرینات باید در دامنه حرکتی 8نرمال انجام شود و از کشیدگی بیش از حد عضالت
جلوگیری گردد.
-5ابتدا باید تمرینات ساده تر انجام شود و به تدریج تمرینات سخت تر اضافه گردد[ .
]33
تمرینات فرانکل:
* تمرینات در وضعیت طاق باز:
-1بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه ی پاها روی زمین است.
یکی از پاها را از ناحیه هیپ و زانو خم و راست کرده و با پاشنه پا روی 8زمین یک خط
صاف می کشد .بیمار تمرین را با پای مقابل هم انجام می دهد.
-2بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه ی پاها روی زمین و
زانوها 8باز است ،یکی از پاها را از ناحیه هیپ به چپ و راست حرکت می دهد (ابداکشن
و اداکشن هیپ) و پاشنه پا را روی زمین می کشد ،بیمار تمرین را با پای مقابل هم انجام
می دهد.
-3بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه ی پاها روی زمین است.
هر دو را هم زمان از ناحیه هیپ و زانو خم و راست می کند و با پاشنه پا روی زمین یک
خط صاف می کشد.
-4بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه ی پاها روی زمین است،
هر دو پا را هم زمان از یکدیگر دور کرده و سپس به هم نزدیک می کند.
-5بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه ی پاها روی زمین است،
یکی از پاها را از ناحیه هیپ و زانو خم کرده و هم زمان ،پای مقابل را راست می کند.
(حرکت دوچرخه) بیمار این تمرین را به صورت 8متناوب تکرار می کند.
-6بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده ،سپس پاشنه یک پا را روی زانوی 8مقابل داده و
بر روی ساق پای خود تا پایین می کشد ( )heel to shinبیمار تمرین را با پای مقابل هم
انجام می دهد.
-7بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه یا روی 8زمین قرار 8ندارد.
پا را از ناحیه هیپ و زانو خم و راست می کند .سپس بیمار تمرین را با پای مقابل انجام
می دهد]23[ .
-8بیمار در وضعیت طاق باز خوابیده و در حالی که پاشنه پاها را روی زمین است،
یکی از پاها را از ناحیه هیپ و زانو خم و راست کرده و پای دیگر را دور و نزدیک
نماید]3[ .
* تمرینات در وضعیت خوابیده به پهلو:
-1بیمار در وضعیت خوابیده به پهلو قرار می گیرد ،سپس پای باالئی را از زانو خم و
راست می کند ،تمرین با پای مقابل هم انجام می گیرد.
-2بیمار در وضعیت خوابیده به پهلو قرار می گیرد ،سپس پای باالئی را از هیپ خم و
راست می کند( .فلکشن و اکستنشن) .تمرین با پای مقابل هم انجام می گیرد]32[ .
* تمرینات در وضعیت نشسته:
-1بیماری روی 8صندلی نشسته ،یک پای خود را بلند می کند و سپس آن را بر روی8
جای پاهای مشخص شده روی 8زمین قرار 8می دهد.
-2بیمار روی صندلی 8نشسته و کف پا را روی 8زمین قرار 8می دهد ،سپس یک پای
خود را روی خط صاف به جلو و عقب می کشد]33[ .
-3در حالی که بیمار زانوهای خود را جفت کرده است .از روی صندلی 8بلند شده و
دوباره می نشیند]2[ .
* تمرینات در وضعیت ایستاده:
-1چرخش محوری (: )pivot turning
بیماری 8به صورت 8شکل مقابل ،حول یک محور می چرخد.
-2چرخش گاهی (:)step turning
بیماری 8به صورت 8شکل مقابل می چرخد]32[ .
-3بیماری در حالی که فاصله بین پاهایش 14اینچ است ،روی دو خط موازی راه می
رود]33[ .
-4بیمار به پهلو ره می رود]32[ .
-5بیمار در حالی که پای خود را روی 8جای پاهای مشخص شده قرار می دهد .راه می
رود.
-6بیمار یک پای خود را روی پله قرار می دهد .سپس پای دیگر را کنار پای اول
قرار 8می دهد]33[ .
فصل چهارم
یافته های پژوهش
مقدمه:
در این فصل نتایج به دست آمده از این پژوهش مورد بررسی 8قرار می گیرد .این
بررسی 8از لحاظ آماری به دو قسمت زیر تقسیم می گردد:
-1آمار توصیفی
-2آمار تحلیلی
مشخصات دموگرافی 8بیماران:
تعداد بیماران مورد بررسی 8در این مطالعه 22زن جوان فعال می باشد میانگین قد
بیماران 14/159 36/8سانتیمتر ،میانگین وزن بیماران 95/51 95/8کیلوگرم،
میانگین سن آن ها 40/27 33/7سال و میانگین مدت زمان ابتال به بیماری 92/50
18/62ماه می باشد.
آمار تحلیلی:
در این بخش به مقایسه آتاکسی و تعادل بیمارانف قبل از درمان ،بعد از درمان و در
زمان Follow upتوسط دو فرضیه H0و H1می پردازیم.
* مقایسه وضعیت آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان:
جدول 4-2
P/V بعد از درمان قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 34/9 27/3 77/11 75/5 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری
وجود 8ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری
وجود 8دارد.
همانطور که در جدول باال مالحظه می گردد ،اختالف معنی داری بین وضعیت
آتاکسی بیماران قبل و بعد از درمان وجود 8دارد .بنابراین فرض H0با P= 0.00و 05/0
<Pرد می شود.
* مقایسه وضعیت آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و هنگام Follow up
جدول 4-3
P/V Follow up قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 91/3 65/3 77/11 75/5 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود دارد.
با توجه به P= 0.00و ، >P 05/0فرضیه H0رد می شود.
* مقایسه وضعیت آتاکسی بیماران ،بعد از درمان و هنگام :follow up
جدول 4-4
P/V Follow up قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 91/3 65/3 34/9 27/5 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود دارد.
با توجه به P= 0.00و ، <P 05/0فرضیه H0رد می شود.
* مقایسه وضعیت تعادل بیماران قبل و بعد از درمان
جدول 4-5
P/V بعد از درمان قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 42/32 51/4 68/45 62/7 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری
وجود 8ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری
وجود 8دارد.
با توجه به P= 0.00و ، <P 05/0فرضیه H0رد می شود.
* مقایسه وضعیت تعادل بیماران ،قبل از درمان و هنگام Follow up
جدول 4-6
P/V Follow up قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 21/20 49/3 68/45 62/7 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود دارد.
با توجه به P= 0.00و ، >P 05/0فرضیه H0رد می شود.
* مقایسه وضعیت تعادل بیماران ،بعد از درمان و هنگام :Follow up
جدول 4-7
P/V Follow up قبل از درمان زمان بررسی
P=0.00 21/20 49/3 42/32 51/4 میانگین آتاکسی
فرضیه : H0بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود ندارد.
فرضیه :H1بین میانگین آتاکسی بیماران ،قبل از درمان و در زمان Follow up
تفاوت معنی داری وجود دارد.
با توجه به P= 0.00و ، <P 05/0فرضیه H0رد می شود.
فصل پنجم8
بحث و نتیجه گیری
مقدمه:
در روند بیماری MS 8ناتوانی 8های فیزیکی 8چون خستگی ،اسپاستیسیتی ،ترمور 8و ...
می توانند در طوالنی مدت برای بیمار مشکالت زیادی 8ایجاد کنند ]40[ .عالوه بر این
عالئم ،در بیمای MSکه مخچه نیز درگیر می شود ،مشکالت چون آتاکسی اندام ها و
اختالل تعادل بر ناتوانی های بیمار می افزایند]3[ 8.
بنابراین باید توجه داشت که تظاهرات و عالئم بیماری MS 8بستگی به محلی دارد که
تخریب میلین در CNSرخ داده است.
تظاهرات این بیماری 8نه تنها باعث کاهش توانائی 8و استقالل بیماران می شود .بلکه
سبب افزایش نیاز آن ها به دریافت مراقبت های خاص می گردد ،با توجه به نقایصی که
در انواع درمان های پزشکی بیماران MSوجود 8دارد .منطقی است به دنبال روش های
درمانی 8دیگری باشیم تا بتوانیم با حداقل عوارض ،ناتوانی های بیماران را محدود کرده و
استقالل و وضعیت روانی – 8اجتماعی آنان را بهبود بخشیم .فیزیوتراپی یک برنامه مدون
درمانی 8است که کمترین ضرر را برای بیماران داشته و همه جوانب این بیماری 8را در
نظر می گیرد]41[ .
مروری بر یافته های تحقیق:
-1بین وضعیت آتاکسی بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری وجود 8دارد( .
)P= 0.00
-2بین وضعیت تعادل بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری وجود دارد( .
)P= 0.00
-3بین وضعیت تعادل بیماران ،قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری وجود ندارد( .
)P= 0.255
-4بین وضعیت آتاکسی بیماران بعد از درمان و در زمان Follow upتفاوت معنی
داری وجود 8دارد)P= 0.00( .
-5بین وضعیت تعادل بیماران بعد از درمان و در زمان Follow upتفاوت معنی
داری وجود 8دارد)P= 0.00( .
بررسی 8آتاکسی ناشی از درگیری مخچه در بیماری MS
آتاکسی یکی از مهمترین نشانه های کالسیک اختالل مخچه ای است [ ]3که در بیش از
80درصد 8بیماران مبتال به MSدیده می شود [ ]34و ممکن است فعالیت های اساسی فرد
را تحت تأثیر قرار داده و دچار مشکل نماید .یکی از مشکالت بارز آتاکسی اختالل در راه
رفتن است .به این صورت که بیمار قادر به راه رفتن روی 8یک خط صاف و مسیر دایره
ای نیست ،با سطح اتکای وسیع راه می رود و در جفت پا ایستادن به وضوح مشکل دارد.
[]3
درمان های مختلفی برای آتاکسی ذکر شده ،که شامل درمان های داروئی ،جراحی های
عصبی و توانبخشی اعصاب است .اما شواهد کافی در مورد 8استفاده از هر یک از این
درمان ها که باعث بهبود 8آتاکسی شود ،وجود ندارد ]34[ .با توجه به تأکید کتب مرجع
توانبخشی بر مفید بودن تمرینات فرانکل در آتاکسی [ 3و ]36و در عین حال نبود مطالعه
ای که اثر این تمرینات را بر روی آتاکسی مخچه ای افراد مبتال به MSبررسی 8کند [
.]34این پژوهش انجام گرفت.
در مطالعه ای که در سال 2001با هدف بررسی 8اثر تمرینات نوروماسکوالر 8بر
بیماران MSمبتال به آتاکسی انجام گرفت ،این نتیجه به دست آمد که این گونه تمرینات
استراتژی مفید در توانبخشی بیماران MSمحسوب می شود ]19[ .همچنین مقاالت
متعددی 8در زمینه اثبات اثر تمرین درمانی 8بر بیماران MSوجود 8دارد ،اما شواهد کافی
در زمینه میزان اثر تمرین درمانی بر آتاکسی این قبیل بیماران موجود 8نمی باشد]34[ .
بیماران مورد مطالعه در این طرح پس از گذراندن 10جلسه درمانی 8با تمرینات
فرانکل ،بهبودی 8قابل توجهی از نظر میزان آتاکسی نسبت به قبل از درمان ( )P= 0.00به
دست آوردند که این امر نشان دهنده اثرات مفید این تمرینات بر آتاکسی بیماران مورد
است.
بررسی 8اختالل تعادل از درگیری مخچه در بیماران MS
در بیماران مبتال به MSبه دلیل روند تخریب میلین در مخچه ،اختالالت تعادل ایجاد
می گردد )3( .اختالل تعادل شایع ترین عالمت در اغلب سندروم های مخچه است.)11( .
مخچه نقش مهمی در حفظ وضعیت ایستاده دارد .آسیب وستیبولوسربلوم یا هسته های
فاستژیال باعث نوسان پاسچر 8و تاخیر در واکنش های تعادلی می گردد که در این موارد
استفاده از حس بینائی کمکی به جلوگیری از اختالل تعادل نمی کند .اختالالت تعادل می
تواند منجر به افتادن بیمار شود .در تحقیقات اخیر که توسط Mortonو Bastianانجام
گرفت ،نشان داده شد که راه رفتن مشکل (به ویژه راه رفتن آتاکسیک ) با اختالل تعادل
مرتبط 8است .به عالوه آنها در بحث خود عنوان کردند 8که کنترل تعادل و راه رفتن که
توسط 8مخچه صورت می گیرد ،وابسته به یکدیگرند 8و نمی توان آنها را مجزا از هم در
نظر گرفت(.)3
در مطالعه ای که در سال 2006توسط Smedal 8و همکارانش صورت 8گرفت ،نشان
داده شد که تمرین درمانی باعث بهبود 8در بیماران مبتال به MSمی گردد.)26( .
نتایج تحقیقاتی که در سال 2004توسط Fulkو همکارانش بر روی 8بیماران Msانجام
گرفت نشان داد که تمرین درمانی 8نقش بسزایی در بهبود شاخص تعادل دارد.
Deboltو همکارانش در سال 2004با انجام تمرین درمانی بر روی بیماران MS
دریافتند که این تمرینات می تواند نقش مهمی در بهبود تعادل بیماران داشته باشد(.)21
همه مطالعات درجاتی از بهبودی در تعادل را پس از تکمیل برنامه درمانی 8نشان می
دهند .در مطالعه حاضر 8نیز بیماران پس از انجام پروتکل درمانی 8بهبودی قابل توجهی 8در
شاخص تعادل نسبت به قبل از درمان ( )p=0.00به دست آوردند که این امر با مطالعات
انجام شده در زمینه اثرات تمرین درمانی 8بر شاخص تعادل بیماران MSمطابقت دارد.
منابع
References:
1 Umphred Darcy, Carlson Constance, Neurerehabilitation for the
c
370
15.Trouillas P, Takayanagi T, Hallet M, et ale International cooperative ataxia
rating scale for pharmacological assessment of the cerebellar
syndrome, Journal of neurological science; 1997e'pp. 205=211 Q
20. Leigh Hale, et ala The effect of combined exercise program for people with
multiple sclerosis: a case report, NJ Journal of physiotherapy; 20030
ppQ130-138.
21. Debolt LS, Mccubbin JAoThe effect of home-based resistance exercise on
balance, power and mobility in adult with multiple sclerosis. Arch
Ph)TS Med Rehabil; 2004. pp. 290-294.
22. Romberg A, Virtaen A, Ruutiainen J, et ale Effect of 6-mounth exercise
program on patients with multiple sclerosis: a randomized study,
.Neurology; 2004. pp. 2034-2038
23.Cantalloube S.Monteil I, Lamotte D, et a10Strength postural and gait changes
followin-g rehabilitation in multiple sclerosis: a preliminary
study, J ANNRMP; 2006e ppe 144=149B
24. Fulk GD. Loco motor training and virtual reality-based balance training for
an individual with multiple sclerosis: a case report, Arch
Physical Med Rehab; 20050pp. 34=42.
25.Killef J3 et ala A pilot study of the effect of aerobic exercise on people with
moderate disability multiple sclerosis. Clinical Rehab; 2005a ppe 165.
1690
26. Srnedal T, Lygren H, Myher KM, et ale Balance and gait improved in patients
with MS after physiotherapy based on Bobat concept.
Physiotherapy Res Int; 2006. pp. 104-106.
27.White LJ, Mccoy SC, Castellano V, et al. Resistance training improves
strength and functional capacity in person with multiple sclerosis ..
Multiple sclerosis Journal; 2004. pp. 668-6740 '
28. Sanguineti V, Pietro G, Baratto L, et ale Cerbellar ataxia: quantitative
assessment and cybernetic interpratation. Human Movement Science;
20030ppe 189-205.
29. Russel R, et ale Disseminated multiple sclerosis rest exercise therapya
progress report. Physiotherapy; 1999. pp. 66-67.
30.Petajan JH, et ale Impact of aerobic training on fitness and quality of life in
multiple sclerosis. Ann Neurol; 19960pp. 432 ...441 .
32. Hollis M. Practical Exercise Therapy. 3rd Ed; 1989. pp. 183-185.
...;;;;::::-.?!W..
Beuudet M, Frenkel's Exercise for Ataxic Conditions. Clin Rehab; 2005. .33
.pp. 31-34
34. Mills RJ. Yap L. Young CAs Treatment for ataxia in multiple sclerosis,
Cochrane database of systemic reviews; 20070ppo31=370
35. Cattaneo D. et al. Symptoms of multiple sclerosis: Depression, · Multiple
sclerosis; 20040ppo67=690
36. O'Sullivan Susan B. Schmitz Thombson J. Physical rehabilitation assessment
and treatment. 4th Ed; 2001. pp. 472.
37. Mount J, Dacko So Effect of dorsiflexor endurance exercise on foot drop
secondary to multiple sclerosis: a pilot study, Neuro Rehabil; 20068 ppo43=45.
38. Ponichtera F, Mulcare JA, et al. Change in aerobic fitness of patients with
multiple sclerosis during a 6-mounth training program. Sport Med Train Rehabil;
19970pp. 265-272
39.Moster S, et ale Effect of a short-term exercise training program on aerobic
fitness, fatigue, health perception and activity level of subjects
with multiple sclerosis, Multiple sclerosis; 2002. pp. 161-168
40. Hebert RD, Maher CG, Moseley AM, et ale Effective physiotherapy, BMJ;
2001(323). PP. 788-790.
41. Dezouza LH. A different approach to physiotherapy for multiple sclerosis
patients, Physiother J; 1998(4). PPa429-432
Abstract
Title: The investigation of Frenkel's exercises on ataxia, balance, ADL and depression in
multiple sclerosis patients with cerebellar ataxia.
Introduction: the multiple sclerosis is the most common progressive neurologic
disorder in the young adults, This problem cause to destruction of the neural axons and
create functional disability, One of the areas that are affected in MS is the cerebella.
Disorder in this structure lead to ataxia, imbalance and so on, that decrease patient's
quality of life. Exercise therapy is an effective method to
decrease functional disorders in MS patients,
Materials and methods: This is a double-blinded, perspective and quisyexperimental
study that was done in order to investigates the effect of Frenkel's exercise on ataxia,
balance, ADL and depression of MS patients, in isfahan, during 1385-86. In this
experiment 22 MS patients with cerebellar disorder, (morphology condition: age 33.36
years, height 64.14 em, weight 61.95 kg, duration 62.18 month) was learned Frenkel'
exercises alternatively and in 10 sections. Before and after the treatment and 2month later
(for follow up) evaluation was done. In order to study ataxia we use ataxia rating scale,
for balance, Berg balance scale, for ADL, Barthel index and answer sheet of beck for
depression. We use SPSS soft ware for statistic studing and analyzing of obtained results
and for comparing the conditions of patients in different stages, paired-t-test was used.
Results: 1. A meaningful difference of the ataxia evaluation between before and after
the treatment was achieved. (P==O.OO)
2. A meaningful difference of the balance evaluation between before and after the
treatment was achieved. (P==O.OO)
3. A meaningful difference of the ADL evaluation between before and after the treatment
was achieved. (P==O.OO)
4. A meaningful difference of the depression evaluation between before and after the
treatment was achieved, (P=O.O18)
5. No meaningful difference of the ataxia evaluation between before the treatment and
after two month follow up was achieved. (P=O.32)
6. No meaningful difference of the balance evaluation between before the treatment and
after two month follow up was achieved. (P==O.25) 7. No meaningful difference of the
ADL evaluation between before the treatment and after two month follow up was
achieved. (P==I.00)
8. No meaningful difference of the depression evaluation between before the treatment
and after two month follow up was achieved. (P==O.34)
A meaningful difference of the ataxia evaluation between after the treatment and .9
two month follow up was achieved. (P=O.OO)
10. A meaningful difference of the balance evaluation between after the treatment ;; ') and
two month follow up was achieved. (P=O.OO)
11.A meaningful difference of the ADL evaluation between after the treatment and two
month follow up was achieved. (P=OsOO) 120 A meaningful difference of the
depression evaluation between after the treatment and two month follow up was
achieved. (P==OoOO)
Conclusion: The obtained results show that doing Frenkel's exercises
continuously, lead to improve the ataxia, balance, ADL and depression. With attention to
processing .of disorder, patient return to his initial conditions if the exercises stopped.
Key words: Multiple sclerosis, Cerebellar ataxia, Balance, ADL, Depression,