You are on page 1of 16

‫مقایسه طرد اجتماعی نسبت به افراد مبتال به افسردگی یا کمردرد مزمن‬ ‫جلد‪280-267 )3( 17 .

‬‬
‫‪2023،‬‬

‫نویسنده(های) ‪© 2023‬‬

‫خالصه‬ ‫د‬
‫س‬
‫ت‬
‫اهداف‪ :‬تحقیقات در مورد مقایسه انگ سالمت روانی و جسمی کمیاب است‪ .‬هدف از این مطالعه مقایسه طرد اجتماعی در مردان و‬ ‫و‬
‫زنان فرضی مبتال به افسردگی یا کمردرد مزمن بود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬این مطالعه بررسی کرد که آیا طرد اجتماعی با همدلی و‬ ‫ر‬
‫ویژگی‌های شخصیتی شرکت‌کنندگان مرتبط است‪ ،‬در حالی که جنسیت‪ ،‬سن و مواجهه شخصی آن‌ها با شرایط سالمت مزمن‬ ‫ا‬
‫‪.‬روانی‪/‬فیزیکی را کنترل می‌کند‬ ‫ل‬
‫‪.‬طرح‪ :‬این پژوهش از طرح پرسشنامه مقطعی استفاده کرد‬ ‫ع‬
‫یک پرسش‌نامه مبتنی بر ویگنت آنالین را تکمیل کردند و به‌طور تصادفی به یک وضعیت )‪ (N = 253‬روش‌ها‪ :‬شرکت‌کنندگان‬ ‫م‬
‫مطالعه افسردگی یا کمردرد مزمن تقسیم شدند‪ .‬اندازه گیری طرد اجتماعی از طریق تمایل پاسخ دهندگان به تعامل با افراد فرضی‪،‬‬ ‫ل‬
‫‪.‬همدلی و پنج ویژگی شخصیتی بزرگ تکمیل شد‬
‫يافته ها‪ :‬نمرات تمايل به تعامل بسته به تشخيص يا جنسيت تفاوت معني داري نداشت‬ ‫ا‬
‫س شخص فرضی در عکس برای افسردگی‪ ،‬سطوح باالتر وظیفه شناسی به طور قابل توجهی تمایل کمتری به تعامل را پیش بینی می‬
‫ت کند‪ .‬در حالی که یک شرکت کننده زن و داشتن همدلی باالتر به طور قابل توجهی تمایل بیشتری به تعامل را پیش بینی کرد‪ .‬برای‬
‫ف کمردرد مزمن‪ ،‬همدلی باالتر به طور قابل‌توجهی تمایل بیشتری به تعامل را پیش‌بینی می‌کند‪ ،‬بدون اینکه پیش‌بینی‌کننده قابل‌توجهی از‬
‫‪.‬پنج ویژگی شخصیتی بزرگ پیدا شود‬ ‫ا‬
‫نتیجه‌گیری‪ :‬یافته‌ها نشان می‌دهد که زنان و مردان مبتال به افسردگی یا کمردرد مزمن مشابه هستند‬ ‫د‬
‫ه سطوح طرد اجتماعی‪ ،‬که همدلی یک متغیر اصلی محرک رفتارهای طرد اجتماعی است‪ .‬این یافته ها درک ما را از متغیرهای بالقوه‬
‫محرک طرد اجتماعی افزایش می دهد و به نوبه خود توسعه کمپین را برای کاهش انگ عمومی نسبت به افسردگی و کمردرد مزمن‬
‫م‬
‫‪.‬اطالع رسانی می کند‬
‫ج‬
‫د‬
‫د‬
‫کلیدواژه‪ :‬انگ عمومی‪ ،‬طرد اجتماعی‪ ،‬افسردگی‪ ،‬کمردرد مزمن‪ ،‬همدلی‬
‫ا‬
‫‪: sagepub.com/journals-‬ز مقاله‬
‫‪permissions DOI:‬‬
‫‪10.1177/20494637221148337‬‬
‫‪Article‬‬
‫‪ ‬لوسی رابرتز وست‪ ،‬امی گراوات‪ ،‬ناتاشا گست‪ ،‬اشلی هانت‪ ،‬الرائب صدیق و دانیال سربیک‬ ‫‪journals.sagepub.com/home/bjp‬‬

‫مجله درد بریتانیا‬


‫انگ به عنوان یک ویژگی که عمیقًا بی اعتب‪7‬ار اس‪77‬ت تعری‪7‬ف می‬ ‫عن‪77‬وان عام‪77‬ل « مح‪77‬رک » رفتاره‪77‬ای ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی ب‪77‬ه س‪77‬مت‬
‫شود و استدالل می شود که دو بعد عمده دارد‪ :‬ننگ عمومی و‬ ‫بیم‪77‬اری روانی ش‪77‬ناخته ش‪77‬ده اس‪77‬ت ک‪77‬ه ب‪77‬ر رف‪77‬اه‪ ،‬م‪77‬رگ و م‪77‬یر‪،‬‬
‫ننگ خود‪ .‬ان‪77‬گ عمومی ساختاری متشکل از باوره‪77‬ا (کلیش‪77‬ه ه‪77‬ا)‪،‬‬ ‫‪.‬اشتغال و افراد تأثیر می گذارد‬
‫واکنش ه‪77‬ای ع‪77‬اطفی (تعص‪77‬ب) و رفتاره‪77‬ا (رفتاره‪77‬ای تبعیض‬
‫آمیز) است که منجر به نس‪77‬بت دادن پاس‪77‬خ ه‪77‬ای منفی ب‪77‬ه دیگ‪77‬ران‬
‫توسط عموم مردم می ش‪7‬ود‪ 3 .‬مطالع‪7‬ه حاض‪7‬ر ب‪7‬ر ان‪7‬گ عم‪7‬ومی‬
‫انگلستان ‪، SRY،‬گروه روانشناسی‪ ،‬دانشگاه رویال هالووی لندن‪ ،‬اگام‬
‫تمرکز خواهد کرد‪ ،‬به ویژه جنبه ای از رفتار تبعیض آمیز که‬
‫طرد اجتماعی نامیده می شود‪ .‬طرد اجتماعی از طریق به ح‪77‬داقل‬ ‫‪:‬نویسنده متناظر‬
‫رساندن تمایل به تعامل‪ ،‬مانند کاهش فاصله اجتماعی و تعام‪77‬ل ب‪77‬ا‬ ‫گروه روانشناسی‪ ،‬دانشگاه رویال هالووی لندن‪Danijela Serbic، ،‬‬
‫دیگ‪7‬ران‪ ،‬نگ‪7‬رش نس‪77‬بت ب‪7‬ه دیگ‪7‬ران را منعکس می کن‪7‬د ‪ .‬ان‪77‬گ ب‪7‬ه‬ ‫‪، Egham Hill، Egham SRY TW20 EX، UK.‬رویال هالووی‬
‫‪268‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫‪: danijela.serbic@rhul.ac.uk‬ایمیل‬ ‫اجتماعی‪ ،‬عنصری از ان‪7‬گ‪ ،‬نس‪77‬بت ب‪7‬ه اف‪77‬راد مبتال ب‪7‬ه افس‪77‬ردگی‬
‫‪ 7-5‬از طری‪77‬ق ارتق‪77‬ای دانش ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی نس‪77‬بت ب‪77‬ه‬
‫مشارکت در مراقبت های بهداشتی‬ ‫دارد‪ 35 .‬همچ‪77‬نین پیش‪77‬نهاد ش‪77‬ده اس‪77‬ت ک‪77‬ه هم‪77‬دلی ب‪77‬ه عن‪77‬وان ی‪77‬ک‬
‫شرایط مختلف بهداشتی ‪ ،‬می توان با تاکید بر اهمیت این تحقیق‪ ،‬هدف بهتری برای به‬ ‫ویژگی مثبت در کاهش انگ نسبت ب‪77‬ه اف‪77‬راد مبتال ب‪77‬ه درد م‪77‬زمن‬
‫‪.‬حداقل رساندن تأثیر طرد اجتماعی از طریق مداخله داشت‬ ‫در مراقبت های پزش‪77‬کی عم‪77‬ل کن‪77‬د‪ 36 .‬و ‪ 37‬رابط‪77‬ه بین هم‪77‬دلی و‬
‫ب‪77‬ه خ‪77‬وبی ث‪77‬ابت ش‪77‬ده اس‪77‬ت ک‪77‬ه ان‪77‬گ عم‪77‬ومی‪ ،‬از جمل‪77‬ه ط‪77‬رد‬ ‫طرد اجتماعی نسبت به درد م‪77‬زمن در جمعیت عم‪77‬ومی ناش‪77‬ناخته‬
‫اجتماعی‪ ،‬نسبت به سالمت روان و ش‪77‬رایط س‪77‬المت جس‪77‬مانی وج‪77‬ود‬ ‫‪.‬است‬
‫دارد ‪ 9 .‬مطالع‪77‬ه حاض‪77‬ر ب‪77‬ر دو مش‪77‬کل رایج س‪77‬المت تمرک‪77‬ز دارد ‪:‬‬ ‫تع‪77‬داد مح‪77‬دودی از مطالع‪77‬ات رابط‪77‬ه بین شخص‪77‬یت و ط‪77‬رد‬
‫افسردگی و کمردرد مزمن‪ .‬افسردگی یکی از شایع ترین شرایط س‪77‬المت‬ ‫اجتماعی را بررسی ک‪7‬رده ان‪7‬د ک‪7‬ه نی‪7‬از ب‪7‬ه تحقیق‪7‬ات بیش‪7‬تر دارد‪.‬‬
‫روان اس‪77‬ت ک‪77‬ه در س‪77‬ال ‪ 2015‬ح‪77‬دود ‪ 300‬میلی‪77‬ون نف‪77‬ر مبتال ب‪77‬ه‬ ‫مش‪77‬خص ش‪77‬ده اس‪77‬ت ک‪77‬ه وی‪77‬ژگی ه‪77‬ای شخص‪77‬یتی مواف‪77‬ق ب‪77‬ودن و‬
‫‪ 38‬پنج عامل بزرگ به ط‪77‬ور منفی ب‪77‬ا ان‪77‬گ س‪77‬المت روان مرتب‪77‬ط‬
‫افسردگی هستند ‪ .‬علت اصلی ناتوانی در سطح جهان است‪ 12 ،‬که به‬ ‫گشودگی به تجربه از مدل‬
‫طور قابل توجهی کیفیت زندگی را کاهش می دهد‪ 13 .‬هر دو شرایط‬ ‫است‪ 41-39 .‬بنابراین‪ ،‬پیشنهاد این ویژگی‌ها در شکل‌گیری نگرش‌های‬
‫‪، 9‬‬
‫با سطوح باالیی از انگ عمومی و طرد اجتماعی مواجه هس‪77‬تند‪.‬‬ ‫کمتر انگ‌زننده کلیدی اس‪77‬ت ‪ .‬یوان و همکاران ‪ 41‬همچ‪77‬نین گ‪77‬زارش‬
‫‪ 22-14‬افراد مبتال به افسردگی اغلب به عنوان خطرناک‪ ،‬آسیب دی‪77‬ده‪،‬‬ ‫داد که برونگرایی فقط با بعد ضعیف و نه بیمار انگ انگ ارتباط‬
‫و غیرقابل پیش بینی تلقی می شوند‪ 24 ، 23 ،‬که موانعی برای درمان‬ ‫مثبت دارد و این دیدگاه را منعکس می کند که بیماری یک ضعف‬
‫ایجاد می کنند ‪ 16 .‬و ‪ 25‬در حالی که نامرئی بودن پزشکی درد م‪77‬زمن‬ ‫شخصی است ک‪77‬ه توس‪77‬ط ف‪77‬رد کن‪77‬ترل می ش‪77‬ود‪ .‬وظیف‪77‬ه شناس‪77‬ی و‬
‫‪27 ، 26‬‬
‫یک چرخه معیوب بین درد م‪77‬زمن و ب‪77‬دنامی ایج‪77‬اد می کن‪77‬د‪،‬‬ ‫روان رنجورخویی تنها به طور مثبت با بعد فاصله اجتماعی انگ‬
‫‪، 21‬‬
‫باعث می شود افراد احساس کنند که درد آنها قابل اعتماد نیست‪.‬‬ ‫مرتبط بود و منعکس کننده تمایل فرد برای اجتناب از تماس با‬
‫‪ 29 ، 28‬این می تواند منجر به احساس گن‪7‬اه ش‪7‬ود ک‪7‬ه ب‪7‬ا ش‪7‬دت درد و‬ ‫فرد دیگر بود‪ .‬یافته ها حاکی از آن اس‪7‬ت ک‪7‬ه این ص‪7‬فات از نظ‪7‬ر‬
‫‪21‬‬
‫ناتوانی بیشتر همراه است‪.‬‬ ‫جنبه های خاص انگ سالمت روان مهم هستند ‪ .‬رابطه بین پنج‬
‫مطالعات هنوز طرد اجتماعی را ب‪7‬ا س‪7‬المت روان و ش‪7‬رایط درد‬ ‫بزرگ و انگ درد مزمن نامشخص اس‪77‬ت‪ ،‬و این ح‪77‬وزه تحقیق‪7‬اتی‬
‫مزمن مقایسه نکرده اند‪ .‬یک استثنا در این مورد‪ ،‬نوشاد و همک‪77‬اران‬ ‫برای درک چگونگی توسعه طرد اجتماعی و در نتیجه ک‪77‬اهش آن‬
‫است‪ 30 .‬مطالعه که گزارش داد شرکت‌کنندگان با درد م‪77‬زمن نس‪77‬بت‬ ‫‪.‬بسیار مهم است‬
‫به شرکت‌کنندگان مبتال به افسردگی‪ ،‬انگ کمتری را برای وض‪77‬عیت‬ ‫مشخص نیست که چگونه سن بر طرد اجتماعی نسبت به درد‬
‫خود درک می‌کنند‪ .‬در مقایسه با ش‪7‬رکت‌کنندگانی ک‪7‬ه ب‪7‬ه تنه‪7‬ایی درد‬ ‫مزمن تأثیر می‌گ‪77‬ذارد‪ ،‬ام‪77‬ا در یافته‌ه‪77‬ای پژوهش‪77‬ی س‪77‬المت روان‬
‫مزمن داشتند‪ ،‬افرادی که هم درد مزمن و هم افسردگی داشتند‪ ،‬ان‪77‬گ‬ ‫عمومًا گزارش شده است که افراد جوان‌تر کمتر به افسردگی و‬
‫‪ 42‬تا ‪45‬‬
‫بیش‪77‬تری از درد م‪77‬زمن دری‪77‬افت کردن‪77‬د ک‪77‬ه نش‪77‬ان می‌ده‪77‬د افس‪77‬ردگی‬ ‫بیماری‌های روانی انگ انگ می‌زنند‪ ،‬البته با استثنائاتی‬
‫ممکن است انگ درک شده توسط افراد مبتال به درد مزمن را تشدید‬ ‫سال ‪ 46 .‬و ‪ 47‬ادبیات بهداشت روان همچنین نشان می ده‪77‬د ک‪77‬ه زن‪77‬ان‬
‫‪-48 ، 45‬‬
‫کند‪ .‬یافته های اخیر همچنین گزارش می دهد که افراد مبتال به درد‬ ‫نسبت به مردان کمتر احتمال دارد به افسردگی انگ بزنند‪.‬‬
‫به طور قابل توجهی بیشتر از افراد بدون درد تبعیض را گزارش‬ ‫‪ 52‬ممکن است یافته‌های مشابهی در تحقیقات درد مزمن با استفاده‬
‫می کنند و تجرب‪77‬ه تبعیض ب‪77‬ا اف‪77‬زایش افس‪77‬ردگی هم‪77‬راه اس‪77‬ت‪ .‬درک‬ ‫از جمعیت عمومی یافت شود‪ ،‬اگرچه هیچ رابط‪77‬ه مع‪77‬نی‌داری بین‬
‫بیش‪77‬تری در مورد عواملی که ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی را ب‪77‬ه س‪77‬مت افس‪77‬ردگی و‬ ‫‪53‬‬
‫جنسیت و انگ عمومی در درد مزمن دانشجویان پرستاری یافت نشده است‪.‬‬
‫کمردرد مزمن سوق می‌دهن‪77‬د‪ ،‬از جمل‪77‬ه ویژگی‌ه‪77‬ای ه‪77‬ر دو ان‪77‬گ و‬ ‫ش‪77‬رکت‌کنندگانی ک‪77‬ه تج‪77‬ربه‌ی شخص‪77‬ی افس‪77‬ردگی را داش‪77‬ته‌اند‪،‬‬
‫‪.‬انگ خوار مورد نیاز است‬ ‫به‌طور قابل‌توجهی سطوح پایین‌تری از انگ نسبت به بیماری‌های‬
‫یکی از این عوام‪77‬ل این اس‪77‬ت ک‪77‬ه آی‪77‬ا م‪77‬ردان و زن‪77‬ان ب‪77‬ا س‪77‬طوح‬ ‫سالمت روان را نسبت به کسانی که تج‪77‬ربه‌ی شخص‪77‬ی افس‪77‬ردگی‬
‫مختلفی از ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی مواج‪77‬ه هس‪77‬تند ی‪77‬ا خ‪77‬یر‪ .‬ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان‬ ‫ندارند‪ ،‬گزارش می‌کنند ‪ 45 .‬و ‪ 54‬بنابراین‪ ،‬تجربه اولیه بیماری‬
‫تمایل بیشتری به تعام‪7‬ل ب‪7‬ا زن‪7‬ان فرض‪7‬ی نس‪7‬بت ب‪7‬ه م‪7‬ردان مبتال ب‪7‬ه‬ ‫‪ .‬احتماًال بر نگرش نسبت به بیماری تأثیر می گذارد‬
‫افسردگی دارند‪ ،‬زیرا مردان مبتال به افسردگی بیش‪77‬تر مس‪77‬ئول عالئم‬ ‫درک بیش‪777‬تر از تف‪777‬اوت ط‪777‬رد اجتم‪777‬اعی در اف‪777‬راد مبتال ب‪777‬ه‬
‫خود هستند و احتمال آسیب رس‪77‬اندن ب‪77‬ه آنه‪77‬ا بیش‪77‬تر اس‪77‬ت‪ 32 .‬ب‪77‬ا این‬ ‫افسردگی و کمردرد مزمن‪ ،‬و عوام‪77‬ل مرتب‪7‬ط ب‪7‬ا ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی‪،‬‬
‫حال‪ ،‬نی‪7‬وتن و همک‪7‬اران‪ 33 .‬گ‪7‬زارش کردن‪7‬د ک‪7‬ه زن‪7‬ان مبتال ب‪7‬ه درد‬ ‫می‌توان‪77‬د اطالع‪77‬ات ارزش‪77‬مندی را ب‪77‬رای توس‪77‬عه اس‪77‬تراتژی‌های‬
‫مزمن معموًال بیشتر از مردان مورد ان‪7‬گ ق‪7‬رار می‌گیرن‪7‬د و قرب‪7‬انی‬ ‫پیشگیری مؤثر مبتنی بر ننگ ارائه دهد‪ .‬بنابراین‪ ،‬مطالعه حاضر‬
‫کلیش‪77‬ه‌های منفی می‌ش‪77‬وند‪ ،‬زی‪77‬را از نظ‪77‬ر ع‪77‬اطفی بیش‪77‬تر احس‪77‬اس‬ ‫دو ه‪77‬دف کلی‪77‬دی دارد‪ )1( :‬بررس‪77‬ی ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی از طری‪77‬ق‬
‫می‌ش‪77‬وند و ب‪77‬ه دالی‪77‬ل بی‌اهمیت تمای‪77‬ل ب‪77‬ه جس‪77‬تجوی کم‪77‬ک پزش‪77‬کی‬ ‫سنجش تمایل به تعامل‪ ،‬نسبت به مردان و زن‪77‬ان فرض‪77‬ی مبتال ب‪77‬ه‬
‫دارند و باعث می‌شود دیگران دردشان را باور نداش‪7‬ته باش‪7‬ند‪ .‬ب‪7‬رای‬ ‫افس‪77‬ردگی ی‪77‬ا کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن‪ .‬و (‪ )2‬بررس‪77‬ی کنی‪77‬د ک‪77‬ه آی‪77‬ا ط‪77‬رد‬
‫‪.‬حمایت از این ادعاها به شواهد بیشتری نیاز است‬ ‫اجتم‪77‬اعی ب‪77‬ا هم‪77‬دلی و ویژگی‌ه‪77‬ای شخص‪77‬یتی ش‪77‬رکت‌کنندگان در‬
‫پژوهش همچ‪7‬نین هم‪7‬دلی و نن‪7‬گ ش‪7‬رکت کنن‪7‬دگان را بررس‪7‬ی‬ ‫ارتب‪77‬اط اس‪77‬ت ‪ ،‬در ح‪77‬الی ک‪77‬ه جنس‪77‬یت‪ ،‬س‪77‬ن و ق‪77‬رار گ‪77‬رفتن در‬
‫کرده است ‪ .‬همدلی را می توان به عنوان توانایی قرار دادن خود‬ ‫‪.‬معرض شرایط سالمت مزمن روانی‪/‬فیزیکی را کنترل می‌کند‬
‫‪34‬‬
‫ب‪7‬ه ج‪7‬ای دیگ‪7‬ری‪ ،‬درک و احس‪7‬اس تجرب‪7‬ه آنه‪7‬ا تعری‪7‬ف ک‪7‬رد ‪.‬‬ ‫م‪77‬ا فرض‪77‬یه ه‪77‬ای زی‪77‬ر را ب‪77‬ر اس‪77‬اس ادبی‪77‬ات موج‪77‬ود پیش‪77‬نهاد‬
‫گزارش شده است که همدلی رابطه منفی قابل توجهی با مسئولیت‬ ‫کردیم‪ :‬پاسخ دهندگان به طور قاب‪77‬ل ت‪77‬وجهی تمای‪77‬ل کم‪77‬تری ب‪77‬رای‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪269‬‬

‫تعامل با افراد فرضی مبتال به افسردگی نسبت به کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن‬ ‫از جمل‪77‬ه ش‪77‬رایط درد م‪77‬زمن‪ ،‬در س‪77‬طح جمعیت عم‪77‬ومی اس‪77‬تفاده‬
‫خواهند داشت ‪ .‬مردهای فرضی در تصویر‪ ،‬سطوح پایین تری‬ ‫می‌شود‪ 56 .‬و ‪ 57‬به طور خاص ‪ ،‬شرکت کنندگان تمایل خود را برای‬
‫از تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل را از س‪77‬وی پاس‪77‬خ دهن‪77‬دگان نس‪77‬بت ب‪77‬ه زن‪77‬ان‬ ‫تعام‪77‬ل ب‪77‬ا ف‪77‬رد توص‪77‬یف ش‪77‬ده در مقی‪77‬اس لیک‪77‬رت ‪ 5‬درج‪77‬ه ای از ‪1‬‬
‫فرضی تجربه خواهند کرد‪ .‬همدلی‪ ،‬توافق پ‪77‬ذیری و گش‪77‬اده رویی‬ ‫(بسیار ناخواسته) تا ‪( 5‬بس‪77‬یار تمای‪77‬ل) نش‪77‬ان دادن‪77‬د‪ .‬این مقی‪77‬اس ی‪77‬ک‬
‫با تمایل به تعام‪77‬ل ب‪77‬ا نم‪77‬رات اف‪77‬راد فرض‪77‬ی مبتال ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی و‬ ‫نمره مستمر از تمایل شرکت کنندگان به تعامل ایجاد می کند ‪.‬‬
‫کمردرد مزمن در حین کن‪7‬ترل جنس‪7‬یت‪ ،‬س‪7‬ن و مواجه‪7‬ه شخص‪7‬ی‬ ‫نمرات با نمرات باال که نشان دهن‪7‬ده تمای‪7‬ل بیش‪7‬تر ب‪7‬ه تعام‪7‬ل و ان‪7‬گ‬
‫شرکت کنندگان با ش‪7‬رایط س‪7‬المت م‪7‬زمن روانی‪/‬ف‪7‬یزیکی ارتب‪7‬اط‬ ‫کمتر است‪ ،‬با حداقل نمره ‪ 7‬و حداکثر نمره ‪ 35‬جمع‌بن‪77‬دی می‌ش‪77‬وند‪.‬‬
‫مثبتی دارد ‪ .‬برونگرایی‪ ،‬وظیفه شناسی و روان رنجورخ‪77‬ویی ب‪77‬ا‬ ‫این مقیاس برای تعمیم به شرایط درد مزمن نیز مناس‪77‬ب ف‪77‬رض ش‪77‬د‪.‬‬
‫تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل ب‪77‬ا نم‪77‬رات اف‪77‬راد فرض‪77‬ی مبتال ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی و‬ ‫یک مورد مثال شامل " چقدر مایلید که به همسایگی ج‪77‬و‪/‬الی بروی‪7‬د؟‬
‫کمردرد مزمن در حین کن‪7‬ترل جنس‪7‬یت‪ ،‬س‪7‬ن و مواجه‪7‬ه شخص‪7‬ی‬ ‫با موارد اضافی که موضوعاتی مانن‪77‬د معاش‪77‬رت‪ ،‬ک‪77‬ار و دوس‪77‬تان را‬
‫شرکت کنندگان با ش‪7‬رایط س‪7‬المت م‪7‬زمن روانی‪/‬ف‪7‬یزیکی ارتب‪7‬اط‬ ‫پوشش می دهد ‪ .‬تجزیه و تحلیل پایایی اجرا شده ب‪77‬ر روی داده ه‪77‬ای‬
‫‪ .‬منفی دارد‬ ‫ما نشان داد ک‪7‬ه آلف‪7‬ای کرونب‪7‬اخ ‪ 0.854‬اس‪7‬ت‪ ،‬ب‪7‬ه این مع‪7‬نی ک‪7‬ه این‬
‫‪ .‬مقیاس از پایایی خوبی برخوردار است‬
‫روش ها شرکت کنندگان‬ ‫همدلی با استفاده از پرسشنامه همدلی تورنتو ‪ 58‬ان‪77‬دازه گ‪77‬یری ش‪77‬د که در‬
‫نمون‪77‬ه گ‪77‬یری فرص‪77‬ت ب‪77‬رای ج‪77‬ذب ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان از طری‪77‬ق‬ ‫درجه اول بر جنبه عاطفی همدلی تمرکز دارد‪ .‬این مقیاس ش‪77‬امل ‪16‬‬
‫تبلیغات در حساب های رسانه های اجتماعی نویس‪77‬ندگان از جمل‪77‬ه‬ ‫گوی‪77‬ه در مقی‪77‬اس لیک‪77‬رت ‪ 5‬درج‪77‬ه ای از ‪( 0‬هرگ‪77‬ز) ت‪77‬ا ‪( 4‬همیش‪77‬ه)‬
‫وب س‪77‬ایت ه‪77‬ایی مانن‪77‬د فیس ب‪77‬وک و اینس‪77‬تاگرام ب‪77‬رای ب‪77‬ه دس‪77‬ت‬ ‫است‪ .‬آیتم های ‪ 14 ،12 ،11 ،1 ،7 ،4 ،2‬و ‪ 15‬نمره معکوس می‬
‫آوردن پوشش سراسری جمعیت در بریتانیا استفاده شد ‪.‬‬ ‫گیرند‪ .‬نمرات با حداقل نم‪77‬ره ممکن ‪ 0‬و ح‪77‬داکثر نم‪77‬ره ‪ 64‬جم‪77‬ع می‬
‫معیارهای ورود ش‪77‬امل ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان ب‪77‬االی ‪ 18‬س‪77‬ال ب‪77‬ود ک‪77‬ه‬ ‫شوند که نمرات باالتر نشان دهنده سطوح باالتر همدلی است‪ .‬یک‬
‫پرسشنامه را به طور کامل تکمیل کرده بودند‪ .‬معیاره‪77‬ای خ‪77‬روج‬ ‫مورد مثال شامل " وقتی شخص دیگری احساس هیجان می کند‪ ،‬من‬
‫شامل شرکت کنندگان زیر ‪ 18‬سال و‪/‬یا افرادی بود که پرسشنامه‬ ‫نیز تمایل دارم که هیجان زده شوم " ‪ .‬این مقیاس با آلفای کرونباخ‬
‫را ب‪77‬ه ط‪77‬ور کام‪77‬ل تکمی‪77‬ل نک‪77‬رده بودن‪77‬د‪ .‬در مجم‪77‬وع ‪ 302‬پاس‪77‬خ‬ ‫‪ 0.818‬سطح پایایی خوبی را در تجزیه و تحلی‪77‬ل داده‌ه‪77‬ای م‪77‬ا نش‪77‬ان‬
‫جمع‌آوری شد که ‪ 45‬شرکت‌کننده ب‪77‬ه دلی‪77‬ل ح‪77‬ذف اک‪77‬ثر س‪77‬ؤاالت‪،‬‬ ‫‪ .‬داد‬
‫ی‪77‬ک مش‪77‬کل رایج در جمع‌آوری داده‌ه‪77‬ای آنالین‪ ،‬و چه‪77‬ار پاس‪77‬خ‬ ‫شخصیت با استفاده از فرم کوتاه انگلیسی نسخه ‪ 59‬از پرسش‪77‬نامه‬
‫‪60‬‬
‫برای سن زیر ‪ 18‬سال از تجزی‪7‬ه و تحلی‪7‬ل ح‪7‬ذف ش‪7‬دند‪ .‬بن‪7‬ابراین‬ ‫ارزیابی شد که پنج ویژگی شخصیتی بزرگ )‪ (BFI-S‬پنج بزرگ‬
‫نمونه شامل ‪ 253‬شرکت‌کننده (‪ 83‬م‪77‬رد‪ 170 ،‬نف‪77‬ر) ب‪77‬ود‪ .‬زن‪77‬ان؛‬ ‫را می س‪77‬نجد‪ :‬گش‪77‬ودگی ب‪7‬ه تجرب‪7‬ه‪ ،‬وظیف‪7‬ه شناس‪77‬ی‪ ،‬ب‪7‬رون گ‪77‬رایی‪،‬‬
‫این مطالعه توسط دانشگاه ‪: M = 28.67، SD = 14.61).‬سن‬ ‫موافق بودن و روان رنجورخویی در مقیاس کوتاه ‪ 15‬م‪77‬اده ای‪ .‬ه‪77‬ر‬
‫(رویال هالووی)‪ ،‬شماره‪ :‬بررسی کامل‪-29 - 11-2019 - 693-‬‬ ‫ویژگی شخصیتی با ‪ 3‬گویه از پرسشنامه در مقیاس لیکرت ‪ 7‬درجه‬
‫‪.‬تاییدیه اخالقی دریافت کرد ‪00 - 11-URJT279‬‬ ‫ای از ‪( 1‬کامًال مخالفم) تا ‪( 7‬کامًال موافقم) مطابقت دارد‪ .‬م‪77‬وارد ‪،3‬‬
‫‪ 10 ،6‬و ‪ 14‬معکوس شده اند‪ .‬نمرات هر صفت با نم‪77‬رات ب‪77‬االتری‬
‫که سطوح باالتری از آن صفت را نشان می‌دهد‪ ،‬جمع می‌ش‪77‬وند ‪ ،‬ب‪77‬ا‬
‫معیارهای‬ ‫هر وی‪7‬ژگی ح‪7‬داقل امتی‪7‬از ممکن ‪ 3‬و ح‪7‬داکثر ‪ .21‬ی‪7‬ک م‪7‬ورد مث‪7‬ال‬
‫ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان ی‪77‬ک پرسش‪77‬نامه آنالین را ک‪77‬ه ب‪77‬ا اس‪77‬تفاده از‬ ‫مربوط به برون‌گرایی شامل " من خود را فردی می‌بینم ک‪77‬ه محف‪77‬وظ‬
‫ساخته شده بود‪ 55 ،‬تکمیل کردند که تکمیل آن تقریب ‪ً7‬ا ‪Qualtrics 12‬‬ ‫است‪ . ' .‬ما یک تحلیل پایایی انجام دادیم که آلفای کرونباخ زیر را‬
‫دقیقه طول کشید‪ .‬برای تع‪7‬یین تجرب‪7‬ه شخص‪7‬ی آن‌ه‪7‬ا از تش‪7‬خیص‬ ‫برای هر مقیاس تولی‪77‬د ک‪77‬رد ‪ :‬روان رنجورخ‪77‬ویی = ‪( 0.793‬پای‪77‬ایی‬
‫موج‪77‬ود در متن‪ ،‬از ش‪77‬رکت‌کنندگان پرس‪77‬یده ش‪77‬د‪ « :‬آی‪77‬ا تجرب‪77‬ه‬ ‫قاب‪77‬ل قب‪77‬ول)‪ ،‬برونگ‪77‬رایی = ‪( 0.839‬پای‪77‬ایی خ‪77‬وب)‪ ،‬ب‪77‬از ب‪77‬ودن =‬
‫شخصی در مورد هر گونه شرایط س‪7‬المت روانی (ب‪7‬رای ش‪7‬رایط‬ ‫‪( 0.612‬پایایی مشکوک)‪ ،‬وظیفه شناسی = ‪( 0.652‬ق‪77‬ابلیت پرس‪77‬ش‬
‫مطالعه افسردگی)‪/‬شرایط سالمت م‪77‬زمن ف‪77‬یزیکی (ب‪77‬رای ش‪77‬رایط‬ ‫پ‪77‬ذیری) = ‪( 0.549‬ق‪77‬ابلیت اطمین‪77‬ان ض‪77‬عیف)‪ .‬در نتیج‪77‬ه تجزی‪77‬ه و‬
‫‪ ' .‬مطالعه کمردرد مزمن) دارید؟‬ ‫تحلیل پایایی‪ ،‬هیچ تغییری در پرسشنامه صورت نگرفت‪ .‬تحلیل‌های‬
‫هفت مورد از بع‪77‬د " تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل ب‪77‬ا ف‪77‬رد در س‪77‬ناریوها " از‬ ‫حساسیت با حذف صفات با قابلیت اطمینان مشکوک یا ضعیف (ب‪77‬از‬
‫سومین نظرسنجی ملی اسکاتلند در مورد نگرش عمومی به س‪77‬المت‬ ‫بودن به تجرب‪77‬ه‪ ،‬وظیفه‌شناس‪77‬ی و توافق‌پ‪77‬ذیری) برن‪77‬امه‌ریزی ش‪77‬د ت‪77‬ا‬
‫روان‪ ،‬رف‪777‬اه روانی و مش‪777‬کالت س‪777‬المت روان‪ ،‬ب‪777‬رای س‪777‬نجش‬ ‫‪.‬تأثیر آنها بر تحلیل برنامه‌ریزی‌شده بررسی شود‬
‫رفتارهای طرد اجتماعی پاسخ دهندگان دنبال شد‪ 32 .‬این مقیاس‬
‫فاصله اجتماعی تمایل پاسخ دهندگان به تعامل با یک فرد فرضی را‬ ‫روش‬
‫در چندین سناریو اندازه گیری می کند و رفتار طرد اجتماعی پاسخ‬ ‫از شرکت کنندگان دعوت شد ت‪77‬ا نظرس‪77‬نجی را بین نوام‪77‬بر ‪ 2019‬و‬
‫دهندگان را منعکس می کند‪ .‬تمایل به تعامل روش رایجی است که‬ ‫دسامبر ‪ 2019‬از طریق پلتفرم های رس‪7‬انه ه‪7‬ای اجتم‪7‬اعی از جمل‪7‬ه‬
‫برای اندازه‌گیری رفتارهای طرد اجتماعی نسبت ب‪7‬ه ش‪7‬رایط ب‪7‬الینی‪،‬‬ ‫فیس بوک‪ ،‬تویی‪77‬تر و اینس‪77‬تاگرام تکمی‪77‬ل کنن‪77‬د و ب‪77‬ا ب‪77‬از ک‪77‬ردن پیون‪77‬د‬
‫‪270‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫پیوست شرکت کنند‪ .‬به شرکت‌کنندگان این فرصت داده شد تا پس از‬ ‫مس‪77‬تقل ب‪7‬ا تص‪77‬حیح ب‪7‬ونفرونی ‪ t‬می شد و به دنب‪7‬ال آن دو آزم‪77‬ون‬
‫اتمام‪ ،‬خود را در قرعه‌کشی جایزه شرکت کنند ت‪77‬ا برن‪77‬ده ی‪77‬ک ک‪77‬وپن‬ ‫‪ 0.025.‬انجام می شد‬
‫‪ 50‬پون‪7777‬دی آم‪7777‬ازون ش‪7777‬وند‪ .‬پس از کلی‪7777‬ک ب‪7777‬ر روی پیون‪7777‬د‪،‬‬ ‫در مرحله دوم‪ ،‬یک تحلیل همبستگی پیشرفته که به م‪77‬وجب آن‬
‫شرکت‌کنندگان اطالعات پیش‌زمینه مطالعه را می‌خوانن‪7‬د و رض‪7‬ایت‬ ‫دو رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی بسته به تشخیص وینیت اجرا‬
‫آگاهانه کتبی را ارائه می‌کنن‪77‬د‪ .‬اطالع‪77‬ات دموگرافی‪77‬ک ش‪77‬امل جنس‪،‬‬ ‫شد‪ .‬اولی برای افسردگی و دومی برای کمردرد مزمن‪.‬‬
‫‪.‬سن و سطح تحصیالت شرکت کنندگان جمع آوری شد‬ ‫مفروضات مدل رگرسیون شامل فرض خطی ب‪77‬ودن‪ ،‬ع‪77‬دم وج‪77‬ود‬
‫و همکاران اقتباس شده بود‪ Jorm ،‬اصالح شده را که از‬ ‫چند خطی ب‪7‬ودن‪ ،‬اس‪7‬تقالل‪ ،‬همس‪7‬انی و نرم‪7‬ال ب‪7‬ودن چن‪7‬د متغ‪7‬یره‬
‫بخوانن‪77‬د ‪ 61 .‬مطالع‪77‬ه‪ .‬عکس‌ه‪77‬ا ی‪77‬ک زن ی‪77‬ا م‪77‬رد فرض‪77‬ی مبتال ب‪77‬ه‬ ‫بررسی شد‪ .‬متغیر نتیجه برای هر دو رگرسیون‪ ،‬نمره تمای‪77‬ل ک‪77‬ل‬
‫افسردگی‪ ،‬یا یک زن یا مرد فرضی ب‪77‬ا کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن را توص‪77‬یف‬ ‫به تعامل ب‪7‬ود‪ ،‬ب‪7‬ا متغیره‪7‬ای پیش‌بینی‌کنن‪7‬ده هم‪77‬دلی‪ ،‬گش‪77‬ودگی ب‪7‬ه‬
‫می‌کردند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬جو ‪/‬الی یک مرد‪/‬زن ‪ ۲۱‬ساله است که‬ ‫تجرب‪7777‬ه‪ ،‬وظیفه‌شناس‪7777‬ی‪ ،‬برون‌گ‪7777‬رایی‪ ،‬توافق‌پ‪7777‬ذیری و روان‬
‫به افسردگی مبتال شده است‪ .‬او در چند هفته اخ‪77‬یر احس‪77‬اس غمگی‪7‬نی‬ ‫رنجورخویی‪ ،‬در حالی که کنترل جنسیت‪ ،‬سن و ق‪77‬رار گ‪77‬رفتن در‬
‫و بدبختی کرده است‪ .‬او ب‪77‬ه دلی‪77‬ل افس‪77‬ردگی ک‪77‬ه تجرب‪77‬ه می کن‪77‬د نمی‬ ‫معرض شرایط س‪7‬المت م‪7‬زمن روانی‪/‬ف‪7‬یزیکی ب‪7‬ود‪ .‬همبس‪7‬تگی و‬
‫تواند روی درس های خ‪77‬ود تمرک‪77‬ز کن‪77‬د و نم‪77‬رات او متعاقب‪ً7‬ا ک‪77‬اهش‬ ‫برای متغیرهای کنترل جنس‪ ،‬مواجهه شخصی و سن ب‪77‬ا ‪ t‬آزمون‬
‫یافته است‪ .‬او همیشه خسته است و شب ها در خوابیدن مش‪77‬کل دارد‪.‬‬ ‫نمرات تمایل به تعامل قبل از وارد کردن آنها ب‪77‬ه تجزی‪77‬ه و تحلی‪77‬ل‬
‫او تصمیم گیری را ب‪77‬ه تعوی‪77‬ق می ان‪77‬دازد و ح‪77‬تی کاره‪77‬ای روزم‪77‬ره‬ ‫رگرس‪77‬یون اج‪77‬را ش‪77‬د‪ .‬متغیره‪77‬ای کن‪77‬ترل ب‪77‬ا هم در اولین م‪77‬دل‬
‫ب‪7‬رای او بیش از ح‪7‬د ب‪7‬ه نظ‪7‬ر می رس‪7‬د ‪ .‬ب‪7‬رای کم‪7‬ردرد م‪7‬زمن‪ ،‬از‬ ‫‪ .‬رگرسیون وارد شدند‬
‫خطوط یکسان استفاده شد‪ ،‬ام‪77‬ا کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن ب‪77‬ه عن‪77‬وان وض‪77‬عیت‬
‫س‪77‬المتی ب‪77‬ه ج‪77‬ای افس‪77‬ردگی ب‪77‬رای اطمین‪77‬ان از مقایس‪77‬ه بین ش‪77‬رایط‬
‫استفاده شد‪ .‬مس‪77‬ائل موج‪77‬ود در وی‪77‬نیت ش‪77‬امل عالئم مش‪77‬ترک ه‪77‬ر دو‬ ‫نتایج‬
‫وضعیت با جنبه های خلقی و شناختی است‪ 66 - 62 .‬مشکالت‬ ‫مشخصات دموگرافیک شرکت کنندگان بر اس‪77‬اس ش‪77‬رایط وی‪77‬نیت در‬
‫عملکردی مانند کاهش نمرات مطالعه برای نشان دادن ت‪77‬أثیر ه‪77‬ر دو‬ ‫‪ .‬جدول ‪ 1‬ارائه شده است‬
‫شرایط بر ک‪7‬ار آکادمی‪7‬ک انتخ‪7‬اب ش‪7‬دند‪ 64 .‬و ‪ ، 67‬ش‪7‬رح‌ها ی‪7‬ک ف‪7‬رد‬
‫ج‪777‬وان را توص‪777‬یف می‌کردن‪777‬د‪ ،‬زی‪777‬را می‌دانس‪777‬تیم ک‪777‬ه اس‪777‬تخدام‬
‫ش‪77‬رکت‌کنندگان عم‪77‬دتًا ش‪77‬امل دانش‪77‬جویان دانش‪77‬گاه می‌ش‪77‬ود و م‪77‬ا‬
‫می‌خواستیم اطمینان حاصل کنیم که شرکت‌کنندگان می‌توانند ب‪77‬ا ف‪77‬رد‬
‫‪.‬در تصویر مشخص شوند‬
‫سپس معیارهای ننگ‪ ،‬همدلی و شخصیت ب‪77‬ه ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان‬
‫ارائه شد‪ .‬با توجه به شرایط‪ 61 ،‬شرکت‌کننده ب‪7‬ه ط‪7‬رح افس‪7‬ردگی‬
‫زنانه‪ 65 ،‬نفر به تصویر کمردرد مزمن زنانه‪ 62 ،‬نفر ب‪77‬ه ط‪77‬رح‬
‫افسردگی مردانه و ‪ 65‬شرکت‌کننده به طرح کم‪7‬ردرد م‪7‬زمن م‪7‬رد‬
‫‪.‬پاسخ دادند‬

‫طراحی و تحلیل‬
‫حجم نمون‪77‬ه ‪ 98‬ب‪77‬ا اس‪77‬تفاده از برنام‪77‬ه تجزی‪77‬ه و تحلی‪77‬ل آم‪77‬اری‬
‫تجزیه و تحلیل توان‪ 68 ،‬با فرض اندازه اثر متوسط‪G*Power 3 ،‬‬
‫توان ‪ 80‬درصد و با هدف سطح معنی داری ‪ 0.05‬برای تحلیل‬
‫رگرسیون محاسبه شد‪ .‬نه پیش‌بینی‌کنن‪77‬ده در مجم‪77‬وع وارد ش‪77‬د (‪6‬‬
‫پیش‌بینی‌کنن‪77‬ده اص‪77‬لی‪ 3 ،‬پیش‌بینی‌کنن‪77‬ده کن‪77‬ترل)‪ .‬بن‪77‬ابراین‪ ،‬حجم‬
‫‪ .‬نمونه ‪ 253‬مورد نیاز محاسبه توان را برآورده کرد‬
‫پژوهش حاضر شامل دو مرحله تجزیه و تحلیل آم‪77‬اری اس‪77‬ت‪.‬‬
‫اولین مورد ‪ ،‬یک تجزیه و تحلیل گروهی مستقل با استفاده از‬
‫اندازه گیری فاکتوریل مستقل ‪ ،2×2‬ب‪77‬ا دو متغ‪77‬یر ‪ ANOVA‬یک‬
‫مس‪77‬تقل اس‪77‬ت‪ :‬تش‪77‬خیص ف‪77‬رد در تص‪77‬ویر (افس‪77‬ردگی ی‪77‬ا کم‪77‬ردرد‬
‫مزمن) و جنس‪77‬یت ف‪77‬رد در تص‪77‬ویر (م‪77‬رد ی‪77‬ا زن)‪ .‬متغ‪77‬یر وابس‪77‬ته‬
‫نمره تمایل کل به تعامل بود‪ .‬اگر یک تعامل معنی دار یافت می‬
‫شد‪ ،‬یک آزمون تعقیبی با تقسیم پرونده بر اساس تشخیص انجام‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪271‬‬

‫‪.‬جدول ‪ .1‬ویژگی های جمعیت شناختی شرکت کننده بر اساس شرایط وینیت‬
‫ویژگی های شرکت کننده‬
‫تفا‬
‫و‬
‫ت‬ ‫تحصیالت درصد شرکت‬
‫در‬ ‫کنندگان با‬
‫تم‬ ‫مواجهه‬
‫ای‪77‬‬ ‫درصد‬ ‫شخصی با‬ ‫مدرک فوق‬
‫ل‬ ‫سنی‬ ‫میانگین‬ ‫زن‬ ‫شرایط‬ ‫‪GCSE‬‬ ‫یا‬ ‫یا‬ ‫سطح‬ ‫یک‬ ‫یا‬ ‫کارشناسی‬ ‫مدرک‬ ‫معادل‬ ‫لیسانس یا‬
‫وضعیت وینیتب‪77‬ه‬ ‫)‪(SD.‬‬ ‫شرکت کنندگان‬ ‫معادل‬ ‫معادل آن معادل آن‬ ‫آن‬
‫تع‬
‫‪66%‬‬
‫)‪٪ (N = 62‬افسردگی مرد ‪56 )16.30( 29.68‬ام‪7‬‬ ‫‪6.5٪‬‬ ‫‪12.9٪‬‬ ‫‪77.4٪‬‬ ‫‪3.2٪‬‬
‫ل‪،‬‬ ‫)‪% (N = 61‬زن ‪70 )13.45( 27.64‬‬ ‫‪54%‬‬
‫‪3.3٪‬‬ ‫‪16.4٪‬‬ ‫‪65.6٪‬‬ ‫‪14.8٪‬‬
‫)‪ (N = 65‬مرد ‪ %72 )14.28( 28.48‬درد مزمن بس‬
‫ته‬ ‫)‪٪ (N = 65‬زن ‪69 )14.61( 28.86‬‬ ‫‪25%‬‬
‫‪7.7٪‬‬ ‫‪10.8٪‬‬ ‫‪70.8٪‬‬ ‫‪10.8٪‬‬
‫ب‪77‬ه‬
‫‪25%‬‬
‫این‬ ‫‪7.7٪‬‬ ‫‪24.6٪‬‬ ‫‪58.5٪‬‬ ‫‪9.2٪‬‬
‫ک‪77‬‬
‫ه‬
‫جن‬
‫سی‬
‫ت‬
‫فر‬ ‫وینیت‪2‬‬
‫تشریحیسمتجدول‬ ‫نمرات به‬ ‫آمار‬ ‫برای تمایل تی ‪s‬‬ ‫تعامل ‪o‬‬
‫د‬
‫در‬ ‫تشخیص وینیت‬ ‫جنس وینیت‬ ‫‪ SD‬منظور‬
‫مقایسه بین عالئم افسردگی و کمردرد مزمن در نمرات تمایل به‬
‫ت‬ ‫داشتن‬
‫تعامل‬
‫ص‬
‫)‪ (N = 123‬افسردگی = ‪ (F (3، 249) = 0.28، p‬فرض همگنی واریانس برآورده ش‪7‬د وی‬ ‫‪ (N 26.73 5.16‬زن )‪ (N = 62‬مرد‬
‫)‪0.838‬‬ ‫آزمون‬ ‫زیرا‬ ‫‪Levene‬‬ ‫دار‬ ‫معنی‬ ‫خطا‬ ‫های‬ ‫واریانس‬ ‫برابری‬ ‫‪26.26 5.44‬‬
‫ر‬ ‫)‪= 61‬‬
‫‪26.50‬‬
‫نبود ‪ .‬تفاوت معنی داری در نمرات تمایل ب‪7‬ه تعام‪7‬ل بس‪7‬ته ب‪7‬ه اینک‪7‬هم‪777‬‬ ‫‪ (N = 123) 26.77 5.28‬مجموع‬
‫‪4.95‬‬
‫)‪ (N = 130‬کمر درد مزمن تشخیص فرد در تصویر دارای افسردگی ی‪77‬ا کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن باش‪77‬د‪ ،‬رد‬ ‫‪ (N 27.28 4.86‬زن )‪ (N = 65‬مرد‬
‫همچنین هیچ ‪ (F (1، 249) = 0.68، p = 0.410) .‬وجود نداشتی‪77‬ا‬ ‫)‪= 65‬‬ ‫‪27.02 4.89‬‬
‫تفاوت قابل توجهی وجود نداشت ز‬ ‫)‪ (N = 130‬مجموع‬
‫ن‬
‫بود‪ ،‬به این معنی که مدل قوی بود‪ .‬ج‪77‬دول ‪ 3‬را ب‪77‬رای همبس‪77‬تگی‬
‫هیچ تعامل ‪ (F (1، 249) = 0.00، p = 0.973).‬باشد‪ ،‬امتیاز می‌گیرد‬
‫‪ .‬های پیرسون و جدول ‪ 4‬را برای آمار توصیفی ببینید‬
‫معناداری بین تشخیص و جنسیت فرد در نمرات تمایل به تعامل‬
‫‪ (0‬یا مواجهه شخصی )‪ (454/0=p‬با توجه به جنسیت شرکت‌کننده‬
‫برای آمار توصیفی ‪ (F (1، 249) = 0.57، p = 0.450).‬یافت نشد‬
‫تفاوت معنی‌داری نداشت و با سن شرکت‌کننده همبس‪77‬تگی )‪97/0=p‬‬
‫‪ .‬به جدول ‪ 2‬مراجعه کنید‬
‫هنگامی که به عنوان متغیرهای کنترل استفاده ‪ (244/0=p ) .‬نداشت‬
‫می شود‪ ،‬ق‪77‬رار گ‪77‬رفتن در مع‪77‬رض شخص‪77‬ی‪ ،‬جنس و س‪77‬ن ‪ ٪2.1‬از‬
‫واریانس در تمایل به تعامل را توضیح می دهد‪ ،‬این پیش بینی کنن‪77‬ده همدلی و شخصیت شرکت کنندگان به عنوان پیش بینی کننده تمایل به‬
‫تعامل نسبت به افسردگی‬ ‫)‪ (F (3، 119‬ها به طور قابل توجهی با تمایل به تعامل مرتبط نبودند‬
‫پیش بینی کننده ها (همدلی و شخصیت) ‪= 0.83، p = 0.479). 20.6‬‬
‫برای طرد اجتماعی نس‪7‬بت ب‪7‬ه افس‪7‬ردگی‪ ،‬مفروض‪7‬ات رگرس‪7‬یون‬
‫درص‪7777‬د بیش‪7777‬تر از واری‪7777‬انس را توض‪7777‬یح دادن‪7777‬د‪ .‬ب‪7777‬ا اف‪7777‬زودن‬
‫برآورده شد‪ .‬همبستگی های مرتبه ص‪77‬فر ب‪77‬رای هم‪77‬ه متغیره‪77‬ا در‬
‫پیش‌بینی‌کننده‌ها‪ ،‬به‌طور قابل‌توجهی پیش‌بینی مدل‪ ،‬بیش از و باالتر‬
‫ح‪77‬د قاب‪77‬ل قب‪77‬ول ‪ 0.9‬و ‪ 0.9‬ب‪77‬ود‪ .‬مق‪77‬ادیر تحم‪77‬ل همگی بیش‪77‬تر از‬
‫مدل ‪ (F (6، 113) = 5.01، p <0.001).‬از مخدوش‌ها‪ ،‬بهبود یافت‬
‫کم‪77‬تر از ‪ 10‬بودن‪77‬د‪ .‬باقیمان‪77‬ده ه‪77‬ا ب‪77‬ه ‪ 0.20 VIF‬و تمام آمارهای‬
‫که ‪ ٪16.5‬از )‪ (F (9، 113) = 3.68، p <0.001‬نهایی معنادار بود‬
‫طور معمول توزیع شدند‪ ،‬و دقت پیش بینی در بین نم‪7‬رات مش‪7‬ابه‬
‫واری‪777‬انس در تمای‪777‬ل ب‪777‬ه تعام‪777‬ل را توض‪777‬یح می ده‪777‬د‪ .‬در م‪777‬ورد‬
‫به نظر می رسد‪ 3 .‬نقط‪77‬ه پ‪77‬رت وج‪77‬ود داش‪77‬ت ک‪77‬ه مع‪77‬ادل ‪٪2.44‬‬
‫پیش‌بینی‌کننده‌های فردی ( جدول ‪ 5‬را ببینید )‪ ،‬همدلی به طور‬
‫معنی‌داری با تمایل به تعامل و وظیفه‌شناسی به طور معناداری با‬
‫‪272‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫تمایل به تعامل ارتباط منفی داشت‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬رابط‪77‬ه جنس‪77‬ی ب‪77‬ه‬
‫طور معنی داری با‬
‫جدول ‪ .3‬تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون برای تمایل کل به تعامل با نمرات افسردگی و کمردرد مزمن‪ ،‬سن‪ ،‬همدلی‪ ،‬باز بودن‪ ،‬وظیفه‬
‫‪.‬شناسی‪ ،‬برونگرایی‪ ،‬موافق بودن و روان رنجوری‬

‫تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون‬


‫تشخیص وینیت‬ ‫)‪(1) (2‬‬ ‫)‪(3) (4‬‬ ‫)‪(5‬‬ ‫)‪(6‬‬ ‫)‪(7‬‬ ‫)‪(8‬‬

‫امتیاز تمایل به تعامل (‪ (N = 123) )1‬افسردگی‬ ‫‪-‬‬


‫‪0.06 0.35*** 0.13 0.10‬‬ ‫**‪0.23‬‬ ‫*‪0.20‬‬
‫‪-‬‬
‫سن (‪)2‬‬ ‫‪0.03‬‬ ‫** ‪0.32***0.14 0.110.02 0.23 ** 0.21‬‬
‫همدلی (‪)3‬‬ ‫‪-‬‬ ‫*‪0.33*** 0.19‬‬ ‫‪0.22 ** 0.54*** 0.15‬‬

‫باز بودن (‪)4‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.07‬‬ ‫‪0.07‬‬ ‫*‪0.16‬‬ ‫‪0.01‬‬

‫وظیفه شناسی (‪)5‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.14‬‬ ‫*‪0.26 ** 0.16‬‬

‫برون گرایی (‪)6‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.08‬‬ ‫***‪0.35‬‬

‫توافق پذیری (‪)7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.01‬‬

‫روان رنجوری (‪)8‬‬ ‫‪-‬‬

‫= ‪ (N‬کمر درد مزمن‬ ‫امتیاز تمایل به تعامل (‪ )1‬سن (‪)2‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.04 0.42 *** 0.19* 0.08‬‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪0.06‬‬ ‫* ‪0.15‬‬ ‫‪0.11‬‬
‫)‪130‬‬ ‫‪-‬‬ ‫*‪0.17‬‬ ‫***‪0.29‬‬ ‫‪0.11‬‬ ‫‪0.06‬‬ ‫‪0.14‬‬
‫همدلی (‪)3‬‬ ‫‪-‬‬ ‫***‪0.26‬‬ ‫***‪0.26‬‬ ‫*‪0.19‬‬ ‫*‪0.49*** 0.16‬‬

‫باز بودن (‪)4‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.08‬‬ ‫‪0.27*** 0.080.05‬‬

‫وظیفه شناسی (‪)5‬‬ ‫‪-‬‬ ‫**‪0.26‬‬ ‫*‪0.33*** 0.16‬‬

‫برون گرایی (‪)6‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.11‬‬ ‫***‪0.29‬‬

‫توافق پذیری (‪)7‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪0.05‬‬

‫روان رنجوری (‪)8‬‬ ‫‪-‬‬

‫‪*p≤ 0.05، **p ≤ 0.01، ***p ≤ 0.001.‬‬ ‫شرکت کنندگان زن‬ ‫‪26.54‬‬ ‫‪5.43‬‬ ‫‪27.53‬‬ ‫‪4.99‬‬
‫سن‬ ‫‪28.67‬‬ ‫‪14.93‬‬ ‫‪28.67‬‬ ‫‪14.36‬‬
‫یکدلی‬ ‫‪48.17‬‬ ‫‪6.79‬‬ ‫‪47.52‬‬ ‫‪6.61‬‬
‫باز بودن‬ ‫‪15.59‬‬ ‫‪2.69‬‬ ‫‪15.50‬‬ ‫‪3.05‬‬
‫جدول ‪ .4‬آمار توصیفی برای نمرات تمایل به تعامل‪ ،‬نمرات شرکت‬
‫وظیفه شناسی‬ ‫‪15.46‬‬ ‫‪2.93‬‬ ‫‪15.21‬‬ ‫‪3.43‬‬
‫کنندگان زن و مرد تمایل به تعامل‪ ،‬سن‪ ،‬همدلی‪ ،‬باز بودن‪ ،‬وظیفه‬
‫برون گرایی‬ ‫‪13.65‬‬ ‫‪4.03‬‬ ‫‪13.52‬‬ ‫‪4.12‬‬
‫‪.‬شناسی‪ ،‬برون گرایی‪ ،‬موافق بودن و روان رنجوری‬
‫توافق پذیری‬ ‫‪15.31‬‬ ‫‪3.13‬‬ ‫‪14.85‬‬ ‫‪3.04‬‬
‫‪Descriptive statistics‬‬
‫روان رنجوری‬ ‫‪12.74‬‬ ‫‪4.24‬‬ ‫‪13.55‬‬ ‫‪4.11‬‬
‫افسردگی وینیت درد مزمن‬ ‫تمایل به تعامل نشان می دهد که زنان تمایل کمتری به تعام‪77‬ل نس‪77‬بت‬
‫)‪(N = 123‬‬ ‫)‪(N = 130‬‬
‫به مردان نشان دادند‪ .‬با این حال‪ ،‬تناقضات بین جدول ضریب (به‬
‫متغیر‬ ‫‪ SD.‬منظور‬ ‫‪ SD.‬منظور‬ ‫جدول ‪ 5‬مراجعه کنید ) در مقایسه ب‪77‬ا آم‪77‬ار توص‪77‬یفی (نگ‪77‬اه کنی‪77‬د ب‪77‬ه‬
‫داشتن‬ ‫داشتن‬ ‫جدول ‪ ) 4‬متمایز شد ‪ ،‬که نشان می دهد زنان به طور قابل توجهی‬
‫تمایل به تعامل‬ ‫‪26.50‬‬ ‫‪5.28‬‬ ‫‪27.02‬‬ ‫‪4.89‬‬ ‫‪.‬با تمایل بیشتری به تعامل نسبت به مردان مرتبط هستند‬
‫شرکت کنندگان مرد‬ ‫‪26.42‬‬ ‫‪5.07‬‬ ‫‪25.80‬‬ ‫‪4.45‬‬ ‫معنادار بود ‪ .‬سن شرکت کننده‪ ،‬قرار گرفتن در معرض شخصی‪،‬‬
‫روان رنجورخویی‪ ،‬برون گرایی‪ ،‬گشاده رویی و موافق بودن ب‪77‬ه‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪273‬‬

‫طور معنی داری با تمایل به تعامل نسبت به تصویر افسردگی‬


‫مرتبط نبودند ‪ .‬تجزی‪7‬ه و تحلی‪7‬ل همبس‪7‬تگی پیرس‪7‬ون ( ج‪7‬دول ‪) 3‬‬
‫نشان داد که توافق پذیری به طور معنی داری با تمایل به تعامل (‬
‫‪ )0.23‬و همدلی (‪ )0.54‬مرتبط است ‪ ،‬اما در تحلیل رگرسیون‬
‫‪ .‬پیش بینی کننده قابل توجهی نیست‬

‫همدلی و شخصیت شرکت کنندگان به عنوان پیش بینی کننده تمایل به‬
‫تعامل با کمردرد مزمن‬
‫ب‪77‬رای ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی نس‪77‬بت ب‪77‬ه کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن‪ ،‬مفروض‪77‬ات‬
‫رگرسیون برآورده شد‪ .‬همبس‪77‬تگی ه‪77‬ای مرتب‪77‬ه ص‪77‬فر ب‪77‬رای هم‪77‬ه‬
‫متغیرها در حد قاب‪77‬ل قب‪77‬ول ‪ 0.9‬و ‪ 0.9‬ب‪77‬ود‪ .‬مق‪77‬ادیر تحم‪77‬ل همگی‬
‫کمتر از ‪ 10‬بودند‪ .‬باقیمانده ‪ VIF‬بیشتر از ‪ 0.20‬و تمام آمارهای‬
‫ها به طور معمول توزیع شدند و به نظر می رسد دقت پیش بی‪77‬نی‬
‫ه‪77‬ا در بین نم‪77‬رات مش‪77‬ابه اس‪77‬ت‪ 4 .‬نقط‪77‬ه پ‪77‬رت وج‪77‬ود داش‪77‬ت ک‪77‬ه‬
‫معادل ‪ 08/3‬درصد از نمونه بود به این معنی که م‪7‬دل ق‪7‬وی ب‪7‬ود‪.‬‬
‫جدول ‪ 3‬را ب‪77‬رای همبس‪77‬تگی ه‪77‬ای پیرس‪77‬ون و ج‪77‬دول ‪ 4‬را ب‪77‬رای‬
‫‪ .‬آمار توصیفی ببینید‬
‫و شرکت کنندگان با مواجه‪7‬ه )‪ (0.032 = p‬شرکت کنندگان زن‬
‫)‪ (0.028 = p‬شخصی با درد مزمن‬
‫‪274‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫‪.‬جدول ‪ .5‬تجزیه و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی برای نمرات تمایل به تعامل‬
‫همزمان‬
‫)‪B (SE.‬‬ ‫بتا‬ ‫تی‬ ‫پ‬ ‫‪95٪ CIs‬‬
‫تشخیص وینیت‬ ‫متغیر‬
‫)‪ (N = 123‬افسردگی‬ ‫مرحله ‪1‬‬ ‫‪0.57، 3.35‬‬
‫قرار گرفتن در معرض شخصی‬
‫‪1.90، 2.04‬‬
‫ارتباط جنسی‬
‫)‪1.391 (0.99‬‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪0.162‬‬
‫سن‬ ‫)‪0.067 (1.00‬‬ ‫‪0.01‬‬ ‫‪1.4‬‬ ‫‪0.946‬‬ ‫‪0.09، 0.04‬‬
‫گام ‪2‬‬ ‫)‪0.029 (0.03‬‬ ‫‪0.08‬‬ ‫‪0.1 0.9 0.370‬‬
‫)‪ 0.936 (0.96‬قرار گرفتن در معرض شخصی‬ ‫‪0.09‬‬ ‫‪1.0‬‬ ‫‪0.333‬‬ ‫‪0.97،‬‬
‫‪0.031‬‬
‫ارتباط جنسی‬ ‫‪2.260 (1.0) 0.014 0.21‬‬ ‫‪2.844.31 0.08،‬‬
‫‪0.04 2.2 0.4 0.667‬‬
‫سن‬ ‫)‪(0.03‬‬ ‫‪0.001‬‬ ‫‪0.05 ، 0.21‬‬
‫یکدلی‬ ‫‪0.39‬‬ ‫‪3.4‬‬
‫)‪0.300 (0.09‬‬

‫‪0.12، 0.48‬‬
‫گشودگی به تجربه‬ ‫‪0.019 (0.18) 0.034‬‬ ‫‪0.913‬‬ ‫‪0.37، 0.33‬‬
‫‪0.01 0.03 0.1 0.3‬‬
‫)‪(0.12‬‬ ‫‪0.783‬‬
‫برون گرایی‬ ‫‪0.034‬‬
‫وظیفه شناسی‬ ‫‪0.19 0.13‬‬ ‫‪2.1 1.3‬‬ ‫‪0.209‬‬
‫‪0.350 (0.16) 0.219‬‬ ‫‪0.28، 0.21 0.67‬‬
‫توافق پذیری‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪1.3‬‬ ‫‪0.193‬‬
‫روان رنجوری‬ ‫)‪(0.17‬‬
‫مرحله ‪1‬‬ ‫)‪0.166 (0.13‬‬ ‫‪0.12، 0.56 ،‬‬

‫‪0.03‬‬

‫‪0.09، 0.42‬‬
‫)‪ (N = 130‬کمر درد مزمن‬
‫)‪ 1.790 (1.02‬قرار گرفتن در معرض شخصی‬ ‫‪0.16‬‬ ‫‪1.8‬‬ ‫‪0.080‬‬ ‫‪0.22، 3.80‬‬
‫)‪1.634 (0.93‬‬ ‫‪0.15‬‬ ‫‪1.8 0.1 0.082‬‬
‫ارتباط جنسی‬ ‫‪0.21، 3.5‬‬
‫)‪0.002 (0.03‬‬ ‫‪0.01‬‬ ‫‪0.942‬‬
‫سن‬
‫گام ‪2‬‬ ‫‪0.06، 0.06‬‬

‫)‪ 1.445 (0.98‬قرار گرفتن در معرض شخصی‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪1.5‬‬ ‫‪0.143‬‬ ‫‪0.50، 3.39‬‬
‫)‪1.107 (0.94‬‬ ‫‪0.10‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪0.244‬‬
‫ارتباط جنسی‬ ‫‪0.76، 2.98‬‬
‫‪0.636‬‬
‫سن‬ ‫‪0.332 (0.08)0.015‬‬
‫‪0.45 0.04 4.5 0.5‬‬ ‫‪0.000‬‬
‫یکدلی‬ ‫)‪(0.03‬‬ ‫‪0.08، 0.05‬‬
‫‪0.19، 0.48‬‬
‫گشودگی به تجربه‬ ‫)‪0.172 (0.15‬‬ ‫‪0.11‬‬ ‫‪1.2‬‬ ‫‪0.250‬‬ ‫‪0.12، 0.47‬‬
‫‪0.051‬‬
‫برون گرایی‬ ‫‪0.056 (0.14) 0.213‬‬ ‫‪0.43، 0.00‬‬
‫‪0.04 0.18 0.4 2.0‬‬ ‫‪0.684‬‬
‫وظیفه شناسی‬ ‫)‪(0.11‬‬ ‫‪0.376‬‬
‫توافق پذیری‬ ‫‪0.646‬‬ ‫‪0.22، 0.33‬‬
‫‪0.09 0.04 0.9 0.5‬‬
‫روان رنجوری‬ ‫‪0.136 (0.15) 0.049‬‬ ‫‪0.44، 0.17‬‬
‫)‪(0.11‬‬
‫‪0.26، 0.16‬‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪275‬‬

‫به طور قابل توجهی تمایل بیشتری به تعامل با فرد فرضی دارد‪.‬‬ ‫= ‪ (t‬توضیح می دهد‪ .‬در مورد پیش بینی کننده های ف‪77‬ردی‪ ،‬هم‪77‬دلی‬
‫‪ (327/0‬سن ارتباط معنی داری با نمرات تمایل به تعامل نداشت‬ ‫به طور معنی داری با تمایل به تعامل )‪، p <0.001‬بتا = ‪5.2، 0.44‬‬
‫هنگامی که به عنوان متغیرهای کن‪7‬ترل اس‪77‬تفاده می ش‪77‬ود‪= p). ،‬‬ ‫‪.‬مرتبط بود‬
‫قرار گرفتن در معرض شخصی‪ ،‬جنس و سن ‪ ٪5.1‬از واری‪77‬انس‬
‫در تمایل به تعامل را توضیح می دهد‪ ،‬این متغیرها به طور معنی‬ ‫بحث‬
‫= ‪ (F (3، 126) = 2.28، p‬داری با تمایل به تعامل مرتبط نیستند‬
‫مطالعه حاضر با هدف بررسی اینکه آی‪77‬ا ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی‪ ،‬از طری‪77‬ق‬
‫پیش بینی کننده ه‪77‬ا (هم‪77‬دلی و شخص‪77‬یت) ‪ 19.3‬درص‪77‬د ‪0.083).‬‬
‫سنجش تمایل ب‪7‬ه تعام‪7‬ل‪ ،‬نس‪7‬بت ب‪7‬ه م‪7‬ردان و زن‪7‬ان فرض‪7‬ی مبتال ب‪7‬ه‬
‫بیشتر از واریانس را توضیح دادند‪ .‬ب‪77‬ا اف‪77‬زودن پیش‌بینی‌کنن‪77‬ده‌ها‪،‬‬ ‫افسردگی یا کمردرد مزمن متفاوت است و آی‪7‬ا هم‪7‬دلی و ویژگی‌ه‪7‬ای‬
‫به‌طور قابل‌توجهی پیش‌بینی مدل را بیش از حد مخدوش‌کننده‌ها‬ ‫شخصیتی شرکت‌کننده با طرد اجتم‪77‬اعی مرتب‪7‬ط اس‪77‬ت ی‪7‬ا خ‪77‬یر ‪ .‬هیچ‬
‫مدل نهایی ‪ (F (6، 120) = 5.11، p <0.001).‬بهبود بخشید‬ ‫تفاوت قابل توجهی در تمایل به تعامل با نمرات بسته به تشخیص‬
‫که ‪ ٪18.8‬از )‪ (F (9، 120) = 4.31، p <0.001‬معنادار بود‬ ‫فرد فرضی در تصویر پیدا نشد‪ .‬این نشان می دهد که افراد مبتال ب‪77‬ه‬
‫واری‪77‬انس در تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل را توض‪77‬یح می ده‪77‬د‪ .‬ب‪77‬ا توج‪77‬ه ب‪77‬ه‬ ‫افس‪77‬ردگی و کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن ب‪7‬دون در نظ‪77‬ر گ‪77‬رفتن ش‪77‬رایط خ‪77‬ود ب‪7‬ا‬
‫پیش‌بینی‌کننده‌های فردی (به جدول ‪ 5‬مراجع‪77‬ه کنی‪77‬د )‪ ،‬هم‪77‬دلی ب‪77‬ه‬ ‫سطوح مشابهی از طرد اجتم‪77‬اعی مواج‪77‬ه می ش‪77‬وند و فرض‪77‬یه ه‪7‬ا و‬
‫طور معناداری با تمایل به تعامل ارتباط مثبت داشت‪ .‬سن و جنس‬ ‫تحقیقات قبلی را که انگ بیشتر نسبت به افس‪77‬ردگی را پیش بی‪77‬نی می‬
‫شرکت‌کنندگان‪ ،‬قرار گرفتن در مع‪77‬رض شخص‪77‬ی‪ ،‬برون‌گ‪77‬رایی‪،‬‬ ‫کردند رد می کند‪ 30 .‬این می تواند به دلیل کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن باش‪77‬د ک‪77‬ه‬
‫روان رنجورخ‪77‬ویی‪ ،‬وظیفه‌شناس‪77‬ی‪ ،‬گش‪77‬اده رویی و توافق‌پ‪77‬ذیری‬ ‫اغلب به عنوان یک بیماری شایع و پیش پا افتاده و غیر قابل توضیح‬
‫ارتباط معنی‌داری با تمایل به تعامل نسبت به کمردرد مزمن‬ ‫پزشکی تلقی می شود‪ 69 ، 27 ، 21 ،‬که سطوح باالیی از انگ عمومی‬
‫نداشتند‪ .‬تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون ( جدول ‪ ) 3‬نش‪77‬ان داد‬ ‫را ب‪77‬ه خ‪77‬ود جلب می کن‪77‬د‪ 9 .‬اف‪77‬راد مبتال ب‪77‬ه کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن اغلب‬
‫که تمایل به تعامل نیز به طور معناداری با‬ ‫گ‪77‬زارش می دهن‪77‬د ک‪77‬ه درد آنه‪77‬ا و ت‪77‬أثیر آن ب‪77‬ر زن‪77‬دگی آنه‪77‬ا توس‪77‬ط‬
‫مهمی در تحلیل رگرسیون نبودند ‪ .‬همدلی (پیش‌بینی‌کننده مع‪77‬نی‌دار )‬ ‫دیگران ناباور است‪ .‬این احتمال وج‪77‬ود دارد ک‪77‬ه افس‪77‬ردگی و کم‪77‬ردرد‬
‫ب‪77‬ه ط‪77‬ور معن‪77‬اداری ب‪77‬ا ب‪77‬از ب‪77‬ودن (‪ )0.26‬و مواف‪77‬ق ب‪77‬ودن (‪)0.49‬‬ ‫مزمن باعث ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی مش‪77‬ابهی از پاس‪77‬خ دهن‪77‬دگان ش‪77‬ده باش‪77‬د‪،‬‬
‫‪ .‬همبستگی معنی‌داری داشت‬ ‫زیرا هر دوی آنها معموًال بیماری های همراه هستند که ب‪77‬اعث عالئم‬
‫ناتوان کننده می شوند‪ 72-70 .‬اسکات و همکاران‪ .‬اخیرًا گزارش شده است‬
‫تجزیه و تحلیل حساسیت‬ ‫که تجارب تبعیض در کسانی ک‪77‬ه درد دارن‪77‬د ب‪77‬ا اف‪77‬زایش افس‪77‬ردگی و‬
‫‪.‬تنهایی همراه است‬
‫تجزی‪77‬ه و تحلی‪77‬ل حساس‪77‬یت ب‪77‬ه اس‪77‬تثنای ص‪77‬فات ب‪77‬ا ق‪77‬ابلیت اطمین‪77‬ان‬
‫همچنین می‌توان در نظر گرفت که آیا فقدان تفاوت معنی‌دار در‬
‫مشکوک یا ضعیف (ب‪77‬از ب‪77‬ودن ب‪77‬ه تجرب‪77‬ه‪ ،‬وظیف‪77‬ه شناس‪77‬ی و تواف‪77‬ق‬
‫تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل نم‪77‬رات بین تش‪77‬خیص‌ها می‌توان‪77‬د توس‪77‬ط عوام‪77‬ل‬
‫پذیری) برای بررسی تأثیر آنها بر تجزیه و تحلیل برنامه ریزی شده‬
‫جایگزین توضیح داده شود‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬عکس‌ه‪77‬ای م‪77‬ا جوان‪77‬انی‬
‫‪.‬اجرا شد‬
‫را توصیف می‌کند که اغلب به‌عنوان چابک‪ ،‬از نظر جسمی س‪77‬الم و‬
‫‪ ( F (3، 119) = 0.83،‬معناداری با تمایل به تعامل مرتبط نبودند‬
‫به ندرت تحت تأثیر درد مزمن ق‪77‬رار می‌گیرن‪77‬د‪ ،‬ک‪77‬ه ممکن اس‪77‬ت ب‪77‬ه‬
‫پیش بی‪77‬نی کنن‪77‬ده ه‪77‬ا (هم‪77‬دلی‪ ،‬ب‪77‬رون گ‪77‬رایی و روان ‪p = 0.479).‬‬
‫تفاوت غیر قابل توجه بین افسردگی و ان‪7‬گ درد م‪7‬زمن کم‪7‬ک ک‪7‬رده‬
‫رنجورخویی) ‪ 16.8‬درصد بیشتر از واریانس در تمایل به تعامل را‬
‫باشد ‪ .‬شرکت‌کنندگان ممکن است به سطوح‪/‬انواع مختلف افسردگی‬
‫توضیح دادند‪ .‬با افزودن پیش‌بینی‌کننده‌ها‪ ،‬به‌طور قابل‌توجهی‬
‫پاس‪77‬خ داده باش‪77‬ند‪ ،‬زی‪77‬را ی‪77‬ک اص‪77‬طالح عم‪77‬ومی « افس‪77‬ردگی » در‬
‫= )‪ (F (3، 116‬پیش‌بینی مدل‪ ،‬بیش از حد اغتشاش‌ها‪ ،‬بهبود ی‪77‬افت‬
‫داس‪77‬تان اس‪77‬تفاده ش‪77‬ده اس‪77‬ت‪ .‬این احتم‪77‬اًال ب‪77‬ا توج‪77‬ه ب‪77‬ه این اس‪77‬ت ک‪77‬ه‬
‫‪ (F (6، 116) = 4.48،‬مدل نهایی قابل توجه بود ‪7.98، p <0.001).‬‬
‫برچس‪777‬ب‌گذاری تشخیص‪777‬ی ب‪777‬ر نگ‪777‬رش اف‪777‬راد ع‪777‬ادی نس‪777‬بت ب‪777‬ه‬
‫توضیح می دهد )‪p <0.001‬‬
‫بیماری‌های روانی تأثیر می‌گ‪77‬ذارد ‪ ،‬ب‪77‬ه عن‪77‬وان مث‪77‬ال‪ ،‬افس‪77‬ردگی ب‪77‬ه‬
‫درصد از واریانس در تمایل به تعامل‪ .‬ب‪7‬ا توج‪7‬ه ب‪7‬ه پیش بی‪7‬نی ‪14.6‬‬
‫عنوان شدیدتر از اسکیزوفرنی درک می‌ش‪77‬ود‪ .‬از ط‪77‬رف دیگ‪77‬ر‪ ،‬اگ‪77‬ر‬
‫و )‪، p = 0.039‬بتا = ‪ (t = 2.1، 0.20‬کننده های فردی‪ ،‬جنسیت‬ ‫مفه‪7‬وم کلی ت‪7‬ری از « بیم‪7‬اری روانی » در فیلم ش‪7‬رح داده می ش‪7‬د‪،‬‬
‫به طور معنی داری با )‪، p <0.001‬بتا = ‪ (t = 4.4، 0.42‬همدلی‬ ‫احتماًال دیدگاه های تحقیر آمیز قوی تری از سوی شرکت کنندگان به‬
‫عنوان گزارش ه‪7‬ای تحقیق‪7‬اتی برانگیخت‪7‬ه می ش‪77‬د ک‪77‬ه برچس‪77‬ب زدن‬
‫‪.‬تمایل به تعامل مرتبط بودند‬
‫یک فیلم به عنوان «بیماری روانی » باعث افزایش تعداد شرکت‬
‫= )‪ ( F (3، 126‬معنی‌داری با تمایل به تعامل مرتبط نبودند‬ ‫کنن‪77‬دگان می ش‪77‬ود ‪ .‬تمای‪77‬ل ب‪77‬ه فاص‪77‬له اجتم‪77‬اعی از چ‪77‬نین ف‪77‬ردی در‬
‫پیش بینی کننده ه‪7‬ا (هم‪77‬دلی‪ ،‬ب‪7‬رون گ‪77‬رایی و ‪2.28، p = 0.083).‬‬ ‫‪74‬‬
‫مقایسه با زمانی که به تنهایی افسردگی توصیف می شود‪.‬‬
‫روان رنجورخویی) ‪ 17.8‬درصد بیشتر از واریانس تمایل به تعام‪77‬ل‬
‫هیچ تفاوت قابل توجهی در تمایل به تعامل با نمرات بسته به‬
‫را توض‪77‬یح دادن‪77‬د‪ .‬ب‪77‬ا اف‪77‬زودن پیش‌بینی‌کنن‪77‬ده‌ها‪ ،‬پیش‌بی‪77‬نی م‪77‬دل را‬
‫جنس وینیت یافت نشد‪ ،‬به این مع‪77‬نی ک‪77‬ه م‪77‬ردان و زن‪77‬ان مبتال ب‪77‬ه‬
‫‪ (F (3،‬به‌طور قاب‪7‬ل ت‪7‬وجهی بهب‪7‬ود بخش‪7‬ید‪ ،‬بیش از ح‪7‬د اغتشاش‪7‬ات‬
‫افسردگی و کمردرد مزمن با س‪77‬طوح مش‪77‬ابهی از ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی‬
‫= )‪ (F (6، 123‬مدل نهایی معنادار بود ‪123) = 9.45، p <0.001) .‬‬
‫مواجه هستند‪ .‬این در تض‪77‬اد ب‪77‬ا فرض‪77‬یه و تحقیق‪77‬ات قبلی بهداش‪77‬ت‬
‫که ‪ ٪19.2‬از واری‪7‬انس در تمای‪7‬ل ب‪7‬ه تعام‪7‬ل را )‪6.09، p <0.001‬‬
‫‪276‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫روانی است که نشان می‌دهد انگ بیشتر نس‪77‬بت ب‪77‬ه م‪77‬ردان وج‪77‬ود‬ ‫می دهد برون گرایی با باورهای " ضعیف " مرتبط است‪ ،‬که‬
‫دارد‪ 32 .‬با این ح‪77‬ال‪ ،‬در این تحقی‪77‬ق گذش‪77‬ته‪ ،‬ش‪77‬رکت کنن‪77‬دگان در‬ ‫نشان می دهد برون گرایی در انگ تاثیرگذار است ‪ 41 .‬نشان داده‬
‫م‪777‬ورد ان‪777‬گ خ‪777‬ود توض‪777‬یحاتی ارائ‪777‬ه کردن‪777‬د‪ .‬ب‪777‬رای مث‪777‬ال‪،‬‬ ‫شده است که برونگرایی ظرفیت فرد را برای مدیریت م‪77‬وثر درد‬
‫ش‪7‬رکت‌کنندگان م‪7‬ردان را بیش‪7‬تر ب‪7‬ه خ‪7‬اطر شرایطش‪7‬ان س‪7‬رزنش‬ ‫مزمن با افزایش آستانه درد و تحمل درد بیشتر در افراد با سطوح‬
‫می‌کردند و معتق‪77‬د بودن‪77‬د ک‪77‬ه نش‪77‬انه‌ها تقص‪77‬یر خودش‪77‬ان اس‪77‬ت ک‪77‬ه‬ ‫باالتر برونگرایی افزایش می دهد ‪ .‬بنابراین ‪ ،‬این امکان وجود دارد‬
‫نش‪77‬ان‌دهنده عناص‪77‬ر س‪77‬رزنش اس‪77‬ت ت‪77‬ا ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی‪ .‬مطالع‪77‬ه‬ ‫که افراد برونگرا نسبت ب‪77‬ه اف‪77‬راد مبتال ب‪77‬ه کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن ط‪77‬رد‬
‫حاضر به شرکت کنندگان اجازه نداد افک‪7‬ار خ‪7‬ود را بس‪7‬ط دهن‪7‬د و‬ ‫اجتماعی بیشتری را ابراز کنند‪ ،‬زی‪77‬را آنه‪77‬ا ب‪77‬ه ط‪77‬ور متف‪77‬اوتی ب‪77‬ه‬
‫‪ .‬به طور بالقوه از تفاوت در این یافته ها اجتناب کنند‬ ‫ایج‪77‬اد‬
‫درد پاسخ می‌دهند و م‪77‬انعی ب‪77‬رای درک درد م‪77‬زمن دیگ‪77‬ران‬
‫همدلی تا حد زی‪77‬ادی در فرآین‪77‬د ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی دخی‪77‬ل ب‪77‬ود‪ ،‬ب‪77‬ا‬ ‫‪ .‬می‌کنند‬
‫همدلی که به طور قابل توجهی با تمایل بیشتر برای تعامل نسبت‬ ‫حوزه تحقیقاتی نسبتًا جدید در این زمینه خاص است ‪ ،‬با‬
‫ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی و کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن مرتب‪77‬ط اس‪77‬ت‪ .‬بن‪77‬ابراین‪ ،‬پیش‪77‬نهاد‬ ‫مطالعات قبلی که بر تأثیر باز بودن تجربه و موافق بودن بر انگ‬
‫همدلی یک ویژگی کانونی در انگ زدن نگ‪77‬رش اس‪77‬ت‪ .‬این ام‪77‬ر از‬ ‫‪ 41-39‬در مطالعه حاضر‪ ،‬هیچ یک از ویژگی‌ه‪77‬ا‬
‫نسبت به سالمت روان تأکید داشتند‪.‬‬
‫فرضیه و تحقیق‪77‬ات قبلی ‪ 37-35‬حم‪77‬ایت می کن‪77‬د ک‪77‬ه این رابط‪77‬ه را ب‪77‬ه بع‪77‬د‬ ‫با نمرات تمایل به تعامل در مدل رگرسیون نسبت به افراد فرضی مبتال به افسردگی یا کمردرد مزمن مرتبط نبود‬

‫طرد اجتماعی انگ در جمعیت عمومی گسترش می دهد‪ .‬یافته ها‬ ‫‪ ،‬که در تضاد با تحقیقات قبلی و فرضیه است ‪ .‬با این حال‪ ،‬نمرات‬
‫اهمیت افزایش همدلی برای کاهش انگ در جامعه را برجسته می‬ ‫تمایل به تعامل به طور معنی داری با رضایت در ه‪77‬ر دو ش‪77‬رایط‬
‫کن‪7‬د‪ .‬تحقیق‪7‬ات تکمیلی نش‪7‬ان داده اس‪7‬ت ک‪7‬ه امک‪7‬ان اف‪7‬زایش س‪7‬طح‬ ‫وینیت و باز بودن به تجربه با تمایل به تعامل با نمرات در شرایط‬
‫مطالع‪77‬ه را ‪ Baernstein 75 13‬و ‪. Stepien‬هم‪77‬دلی وج‪77‬ود دارد‬ ‫کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن ارتب‪77‬اط دارد‪ .‬ه‪77‬ر دو‪ ،‬گش‪77‬ودگی ب‪77‬ه تجرب‪77‬ه و‬
‫مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رس‪77‬یدند ک‪77‬ه آی‪77‬ا می ت‪77‬وان‬ ‫سازگاری با همدلی نیز همراه بودند ( پیش‌بینی‌کننده قابل‌توجه در‬
‫از راهبرده‪77‬ای مداخل‪77‬ه ای ب‪77‬رای ایج‪77‬اد تغی‪77‬یر مثبت در هم‪77‬دلی‬ ‫ه‪7777‬ر دو ش‪7777‬رایط وی‪7777‬نیت)‪ ،‬ک‪7777‬ه نش‪7777‬ان‌دهنده تعام‪7777‬ل بین این‬
‫اس‪77‬تفاده ک‪77‬رد‪ .‬ب‪77‬رای مث‪77‬ال‪ ،‬کارگاه‌ه‪77‬ای مهارت‌ه‪77‬ای ارتب‪77‬اطی ب‪77‬ه‬ ‫‪.‬پیش‌بینی‌کننده‌ها در تحلیل‌های رگرسیونی است‬
‫عن‪7777‬وان م‪7777‬ؤثرترین مداخل‪7777‬ه در اف‪7777‬زایش هم‪7777‬دلی رفت‪7777‬اری‬ ‫یافته‌های غیرمنتظره برای باز بودن و توافق‌پذیری نیز ممکن‬
‫شرکت‌کنندگان مشاهده شد ‪ .‬از آنجایی که افراد مبتال به کمردرد‬ ‫است تا حدی ناشی از معیار شخصیت استفاده‌شده باشد‪ ،‬ب‪77‬ا وج‪77‬ود‬
‫مزمن اغلب احساس گن‪7‬اه‪ ،‬قض‪7‬اوت‪ ،‬س‪7‬رزنش و ترس‪7‬اندن توس‪7‬ط‬ ‫اینکه تحقیقات نشان می‌دهد که نسخه انگلیسی مقی‪77‬اس از روایی و‬
‫متخصصان بهداش‪77‬ت‪ ،‬دوس‪77‬تان‪ ،‬خ‪77‬انواده و همک‪77‬اران را گ‪77‬زارش‬ ‫پایایی قابل قبولی برخوردار است‪ 59 .‬با این حال‪ ،‬نتایج در هنگ‪7‬ام‬
‫می‌دهند‪ 19 ،‬تا ‪ 22‬یافته احتمال استفاده از کارگاه‌های مهارت‌های‬ ‫اجرای یک تحلیل حساسیت بدون ویژگی‌های شخصیتی ب‪77‬ا پای‪77‬ایی‬
‫ارتباطی را در این گروه‌ها برای کاهش طرد اجتم‪77‬اعی نس‪77‬بت ب‪77‬ه‬ ‫م‪77‬ورد ‪ BFI-S‬ض‪77‬عیف مش‪77‬ابه ب‪77‬ود‪ .‬معیاره‪77‬ای مختص‪77‬ر‪ ،‬مانن‪77‬د‬
‫افراد مبتال ب‪7‬ه م‪7‬زمن اف‪7‬زایش می‌ده‪7‬د‪ .‬کم‪7‬ر درد در نتیج‪7‬ه بهب‪7‬ود‬ ‫استفاده در این مطالعه‪ ،‬اغلب به دلی‪7‬ل داش‪7‬تن مس‪7‬ائل پای‪7‬ایی ‪ 79‬ب‪7‬ا‬
‫‪.‬رفاه و بهبودی این جمعیت‬ ‫س‪77‬ایر نس‪77‬خه ه‪77‬ای کوت‪77‬اه ش‪77‬ده معیاره‪77‬ای ارزی‪77‬ابی پنج وی‪77‬ژگی‬
‫وظیفه شناسی باالتر با تمایل کم‪77‬تر ب‪77‬ه تعام‪77‬ل ب‪77‬ا ف‪77‬رد فرض‪77‬ی‬ ‫شخصیتی بزرگ که مربوط به تفاوت در ق‪77‬ابلیت اطمین‪77‬ان درونی‬
‫مبتال به افسردگی همراه است‪ ،‬که از تحقیقات گذش‪77‬ته حم‪77‬ایت می‬ ‫در بین وی‪77‬ژگی ه‪77‬ای شخص‪77‬یتی هس‪77‬تند‪ ،‬م‪77‬ورد انتق‪77‬اد ق‪77‬رار می‬
‫کند که نشان می دهد ه‪7‬ر چ‪77‬ه ش‪77‬رکت کنن‪7‬دگان وظیف‪7‬ه ش‪77‬ناس ت‪7‬ر‬ ‫‪ BFI-S،‬گیرند‪ 80 .‬جالب توج‪77‬ه اس‪77‬ت‪ ،‬در ارزی‪77‬ابی نس‪77‬خه آلم‪77‬انی‬
‫باشند‪ ،‬بیشتر تمایل دارن‪7‬د ک‪77‬ه فاص‪77‬له اجتم‪77‬اعی بیش‪77‬تری ب‪7‬ا اف‪77‬راد‬ ‫‪،81‬‬
‫س‪77‬ازگاری در س‪77‬ازگاری درونی در مقایس‪77‬ه ب‪7‬ا س‪77‬ایر ص‪77‬فات‪،‬‬
‫دارای شرایط سالمت روان داشته باشند‪ 41 .‬با این حال‪ ،‬مطالعات‬ ‫همانطور که در این مطالعه مشاهده شد‪ ،‬کوتاه بود‪ .‬این نش‪77‬ان می‬
‫قبلی این تأثیر را با سایر ابعاد ننگ پیدا نکرده‌اند که نشان می‌دهد‬ ‫دهد که مفهوم توافق پذیری به احتمال زیاد ب‪7‬ه ط‪7‬ور م‪7‬وثر ان‪7‬دازه‬
‫وظیفه‌شناسی به طور خاص با بعد طرد اجتماعی انگ نسبت به‬ ‫‪ .‬گیری نشده است و از این رو با یافته های قبلی در تناقض است‬
‫سالمت روان مرتبط است‪ 41 ، 39 .‬افراد وظیفه شناس تمایل دارند‬ ‫همچ‪77‬نین بای‪77‬د در نظ‪77‬ر داش‪77‬ت ک‪77‬ه این مطالع‪77‬ه ی‪77‬ک جنب‪77‬ه رفت‪77‬ار‬
‫به شیوه های خودکنترلی رفتار کنند که از هنجارهای تجویز ش‪77‬ده‬ ‫تبعیض آمیز انگ عمومی ب‪77‬ه ن‪77‬ام ط‪77‬رد اجتم‪77‬اعی را م‪77‬ورد بررس‪77‬ی‬
‫‪76‬‬
‫اجتماعی ب‪7‬ا رفتاره‪7‬ای منظم و مطی‪7‬ع ق‪7‬انون پ‪7‬یروی می کنن‪7‬د‪.‬‬ ‫قرار داد‪ .‬با توجه به اینکه ننگ عمومی یک ساختار گس‪77‬ترده اس‪77‬ت‪،‬‬
‫ممکن است که بیماری های روانی‪ ،‬از جمله افسردگی‪ ،‬خ‪77‬ارج از‬ ‫شاید بررسی ابعاد دیگر نن‪77‬گ مانن‪77‬د باوره‪77‬ا ی‪77‬ا واکنش‌ه‪77‬ای ع‪77‬اطفی‬
‫هنجارهای اجتماعی برای افرادی با وظیف‪7‬ه شناس‪7‬ی ب‪7‬اال در نظ‪7‬ر‬ ‫ممکن است ارتب‪77‬اط ق‪77‬وی‌تری ب‪77‬ا ویژگی‌ه‪77‬ای شخص‪77‬یتی ایج‪77‬اد کن‪77‬د‪،‬‬
‫گرفته شود‪ ،‬به این معنی که آنها خواهان فاص‪77‬له اجتم‪77‬اعی بیش‪77‬تر‬ ‫به‌ویژه در مورد سازگاری و گشودگی نسبت به تجربه که در ادبیات‬
‫از چنین افرادی برای پیروی از هنجارهای تجویز ش‪77‬ده اجتم‪77‬اعی‬ ‫قبلی ارتباط ب‪7‬ا ان‪7‬گ را نش‪7‬ان داده‌ان‪7‬د‪ 41-39 .‬از ط‪7‬رف دیگ‪7‬ر‪ ،‬ممکن‬
‫‪.‬هستند‬ ‫است طرد اجتماعی به عنوان رفتاری در قبال بیماری به صفات باز‬
‫برای کمردرد مزمن‪ ،‬هیچ یک از ویژگی های شخصیتی پیش‬ ‫نباشد‬
‫‪ .‬بودن یا موافق بودن در جمعیت عمومی مرتبط‬
‫بینی کننده مهم طرد اجتماعی نبودند ‪ ،‬ب‪7‬ا این ح‪7‬ال‪ ،‬ب‪7‬رون گ‪7‬رایی‬ ‫علیرغم اینکه همه متغیرهای کنترلی دارای روابط معنی داری با‬
‫با سطوح )‪ ( B = 0.213، P <0.051‬به اهمیت اهمیت نزدیک شد‬ ‫نم‪77‬رات تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل نیس‪77‬تند ‪ ،‬این متغیره‪77‬ا همچن‪77‬ان در تحلی‪77‬ل‬
‫بیشتری از برون گرایی که با تمایل کمتر برای تعامل همراه بود‪.‬‬ ‫رگرسیون طبق برنامه ریزی به دلیل تحقیق‪77‬ات گذش‪77‬ته ک‪77‬ه از رابط‪77‬ه‬
‫این شبیه یافته های قبلی از ادبیات بهداشت روان است که نشان‬ ‫بین این متغیرها و انگ حمایت می کند‪ ،‬گنجانده شده ان‪77‬د‪ .‬متغیره‪77‬ای‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪277‬‬

‫مداخله گر غیر معنی دار بودند‪ .‬به جز جنس‪ ،‬که نتایج رگرسیون‬ ‫مقایسه شود‪ ،‬اما باید در نظر گرفت که نتایج غیر قابل توجهی ممکن‬
‫نشان داد که زنان دارای نمرات طرد اجتماعی بیشتری نسبت به فرد‬ ‫است از عملیاتی شدن انگ ی‪7‬ا ن‪7‬اتوانی در ان‪7‬دازه گ‪77‬یری م‪77‬وثر ان‪7‬گ‬
‫فرضی مبتال به افسردگی نسبت به مردان بودند‪ .‬با این ح‪77‬ال‪ ،‬تجزی‪77‬ه‬ ‫درد مزمن ناشی شده باشد‪ .‬ون براکل ‪ 87‬نیز این موضوع را برجسته‬
‫و تحلیل پیگیری نشان داد که این تفاوت غیر قابل توجه است ‪ .‬نشان‬ ‫کرد و پیشنهاد کرد که یک مقیاس عمومی قابل اعتماد و معتبر برای‬
‫می دهد که نتیجه رگرسیون احتماًال نتیجه تعامل بین پیش بینی کنن‪77‬ده‬ ‫شرایط مختلف سالمت‪ ،‬از جمله سالمت روان و شرایط درد م‪77‬زمن‪،‬‬
‫ها در مدل است‪ .‬جنسیت شرکت‌کنندگان ارتباط معنی‌داری با انگ‬ ‫وجود ندارد‪ ،‬زیرا اکثر مقیاس‌ها دارای شرایط خاص هستند ‪ .‬این‬
‫نسبت ب‪7‬ه کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن نداش‪77‬ت ‪ ،‬ک‪77‬ه از تحقیق‪7‬ات قبلی ک‪77‬ه تف‪7‬اوت‬ ‫نشان دهنده نیاز م‪77‬داوم محقق‪7‬ان ب‪7‬ه ایج‪77‬اد ی‪7‬ک مقی‪7‬اس نن‪7‬گ مناس‪77‬ب‬
‫معنی‌داری در انگ دانشجویان پرستاری زن و مرد نسبت به شرایط‬ ‫برای سالمت روان و شرایط درد مزمن است‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬از یک‬
‫درد مزمن پیدا نکرده بود‪ ،‬حمایت می‌کند‪ .‬بن‪777‬ابراین مطالع‪77‬ه حاض‪77‬ر این‬ ‫نمره کل پیوسته تمایل شرکت‌کنندگان به تعامل در تحلیل‌ها استفاده‬
‫یافته را به جمعیت عمومی فراتر از یک نمونه پزشکی گسترش می‬ ‫ش‪77‬د‪ ،‬و در ح‪77‬الی ک‪77‬ه اس‪77‬تفاده از نم‪77‬رات ک‪77‬ل لیک‪77‬رت ی‪77‬ک روش‬
‫دهد‪ .‬با این حال‪ ،‬نمونه پژوهش حاضر تعداد بیشتری از شرکت‬ ‫پذیرفته‌شده برای اندازه‌گیری مفاهیم به شیوه‌ای قابل اعتماد است‪ ،‬در‬
‫کنندگان زن و جوان داشت که ممکن اس‪7‬ت ب‪7‬ر نت‪7‬ایج جنس‪7‬یت و س‪7‬ن‬ ‫واقع اختالف نظر وجود دارد که آیا تبدیل داده‌های ترتیبی مناس‪77‬ب اس‪77‬ت‬
‫تأثیر بگذارد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬سؤال در مورد مواجهه شخصی با‬ ‫یا خیر‪ .‬به اع‪7‬داد و تجزی‪7‬ه و تحلی‪7‬ل آن ب‪7‬ه عن‪7‬وان داده ه‪7‬ای فاص‪7‬له‪.‬‬
‫شرایط سالمت مزمن روانی‪/‬فیزیکی نسبتًا عمومی بود و به طور‬ ‫استفاده از مجموع پیوسته ب‪7‬ه این مع‪7‬نی اس‪7‬ت ک‪7‬ه نت‪7‬ایج ممکن اس‪7‬ت‬
‫خاص در مورد افسردگی یا کمردرد مزمن سؤال نمی کرد ‪ .‬ممکن‬ ‫تمایل کلی شرکت کننده برای تعامل در مناسب ت‪7‬رین ش‪7‬کل را نش‪7‬ان‬
‫است شرکت کنندگان به سطوح مختلف مواجهه شخصی پاس‪77‬خ دهن‪77‬د‬ ‫ندهند ‪ .‬به دلیل ماهیت پیوسته مقیاس‪ ،‬نمرات شرکت‌کنندگان را به‬
‫‪.‬و درک ما از این متغیر کنترل را محدود کند‬ ‫تمایل و عدم تمایل به تعامل تقسیم نکردیم ‪ ،‬با دوقطبی‌سازی که‬
‫مطالعه حاضر به بررسی یک سوال تحقیق‪7‬اتی ض‪7‬عیف در م‪7‬ورد‬ ‫‪.‬احتماًال منجر به ارائه نادرست پاسخ اصلی شرکت‌کننده می‌شود‬
‫مقایسه طرد اجتماعی با شرایط س‪7‬المت روانی و جس‪7‬می در جمعیت‬ ‫مطالعه حاضر به تحقیقات قبلی درباره انگ کمک می کند ک‪77‬ه‬
‫عمومی پرداخت‪ .‬توسعه بیشتر مداخالت موثر برای ک‪77‬اهش س‪77‬المت‬ ‫نشان می دهد مردان و زنان مبتال به افسردگی ی‪7‬ا کم‪7‬ردرد م‪7‬زمن‬
‫روان و انگ درد مزمن برای کمک به بهب‪7‬ودی ه‪7‬ر دو گ‪7‬روه بیم‪7‬ار‬ ‫با سطوح مشابهی از انگ مواجه هستند‪ .‬بنابراین‪ ،‬مداخالت برای‬
‫ضروری اس‪77‬ت‪ 9 .‬و ‪ 82‬ب‪77‬ا این ح‪77‬ال‪ ،‬ی‪77‬ک مح‪77‬دودیت کلی‪77‬دی مطالع‪77‬ه‬ ‫کاهش انگ باید به طور یکسان برای هر دو گروه متمرک‪77‬ز ش‪77‬ود‪.‬‬
‫حاضر استفاده از روش نویسی اس‪77‬ت‪ .‬وی‪7‬نیت ب‪7‬ه محقق‪7‬ان اج‪77‬ازه می‬ ‫یافته‌ها همچنین نشان دادند که همدلی نقش کلیدی در انگ زدن ب‪77‬ه‬
‫دهد تا محرک های پیچیده ای را برای استفاده در ارزی‪77‬ابی تص‪77‬ادفی‬ ‫نگرش‌ها ایفا می‌کند‪ ،‬و نشان می‌دهد که همدلی به طور ب‪77‬القوه ب‪77‬ه‬
‫و آزمایش فرض‪7‬یه ایج‪7‬اد کنن‪7‬د‪ .‬ب‪7‬ا این ح‪7‬ال‪ ،‬نگرانی‌ه‪7‬ایی در م‪7‬ورد‬ ‫عنوان یک مکانیسم اساسی در تأثیرگذاری بر انگ عمل می‌کند‪.‬‬
‫اینک‪77‬ه آی‪77‬ا این ان‪77‬دازه‌گیری به‌ط‪77‬ور دقی‪77‬ق زن‪77‬دگی واقعی را منعکس‬ ‫وظیفه شناسی تنها وی‪77‬ژگی شخص‪77‬یتی مرتب‪77‬ط ب‪77‬ا تمای‪77‬ل ب‪77‬ه تعام‪77‬ل‬
‫می‌کند‪ ،‬مطرح ش‪77‬ده اس‪77‬ت‪ ،‬زی‪77‬را ان‪77‬دازه‌گیری‌ها منعکس‌کنن‪77‬ده نح‪77‬وه‬ ‫نسبت به افسردگی بود‪ .‬دانش این تحقی‪77‬ق درک متغیره‪77‬ایی را ک‪77‬ه‬
‫رفتار پاسخ‌دهندگان در یک سناریوی فرضی هستند‪ 83 .‬با این ح‪77‬ال‪،‬‬ ‫نگرش های انگ انگ زدن را تشدید می کنن‪77‬د‪ ،‬بهب‪77‬ود می بخش‪77‬د‪.‬‬
‫تحقیقات اضافی نشان می دهد که تطابق قابل توجهی بین سناریوهای‬ ‫بنابراین‪ ،‬یافته‌ها می‌توانند به توسعه ضروری برنامه‌های مداخله‬
‫‪84‬‬
‫فرضی و رفتارهای واقعی وجود دارد ‪.‬‬ ‫اجتماعی برای کاهش انگ و ارتقای بهبودی ب‪7‬رای کس‪7‬انی ک‪7‬ه ب‪7‬ا‬
‫این تحقیق همچنین نگرانی‌هایی را در مورد س‪77‬وگیری مطل‪77‬وبیت‬ ‫‪.‬شرایط بهداشتی دشوار و چالش برانگیز مواجه هستند‪ ،‬کمک کند‬
‫اجتماعی مطرح می‌کند‪ ،‬زیرا انگ به عنوان یک پاس‪77‬خ منفی نس‪77‬بت‬
‫قدردانی ها‬
‫به یک فرد در نظر گرفته می‌ش‪7‬ود‪ ،‬ب‪7‬ه این مع‪7‬نی ک‪7‬ه احتم‪7‬ال اینک‪7‬ه‬
‫پاسخ‌های ش‪7‬رکت‌کنندگان ب‪7‬ر احساس‪7‬ات واقعی آن‌ه‪7‬ا منعکس ش‪7‬ود ‪،‬‬ ‫مایلیم از مش‪77‬ارکت کنن‪77‬دگان ب‪77‬رای کم‪77‬ک آنه‪77‬ا در این تحقی‪77‬ق تش‪77‬کر‬
‫مشکوک است ‪ 3 .‬با این وجود‪ ،‬ی‪77‬ک مطالع‪77‬ه نش‪77‬ان داد ک‪77‬ه پرس‪77‬یدن‬ ‫‪.‬کنیم‬
‫پرسشنامه‌های مربوط به ننگ از طریق رایانه (روش مورد اس‪77‬تفاده‬
‫در مطالعه ما) در مقایسه با مصاحبه‪ ،‬تأثیرات مطلوبیت اجتماعی را‬ ‫مشارکت های نویسنده‬
‫‪85‬‬
‫کاهش می‌دهد‪.‬‬ ‫همه نویسندگان به تحقیق در مورد ادبی‪77‬ات پرداختن‪77‬د و مطالع‪77‬ه را‬
‫تسلط زبان ‪ ،‬نژاد یا قومیت شرکت‌کنندگان جمع‌آوری نکرد ‪ .‬یک‬ ‫تصور کردند‪ .‬همه نویسندگان در کس‪77‬ب تاییدی‪77‬ه اخالقی‪ ،‬اس‪77‬تخدام‬
‫بررس‪77‬ی سیس‪77‬تماتیک اخ‪77‬یر‪ ،‬تفاوت‌ه‪77‬ایی را در ان‪77‬گ عم‪77‬ومی بین‬ ‫‪. LRW‬شرکت کنندگان و تجزیه و تحلیل داده ها مش‪7‬ارکت داش‪7‬تند‬
‫گروه‌های اقلیت قومی و اکثریت گ‪77‬زارش ک‪77‬رده اس‪77‬ت‪ 86 ،‬ک‪77‬ه فق‪77‬دان‬ ‫و ‪ DS، AG، AH‬اولین پیش نویس نس‪77‬خه خطی را ب‪77‬ا مش‪77‬ارکت‬
‫داده‌های قومیتی ما را محدود می‌کند که چگونه پیش‪77‬ینه ق‪77‬ومی نمون‪77‬ه‬
‫نسخه خطی را بررسی و ویرایش کردند‪ DS .‬و ‪. LRW‬نوشت ‪NG‬‬
‫‪.‬ما ممکن است بر نمرات ننگ تأثیر بگذارد‬
‫عالوه بر این‪ ،‬فرض بر این بود که مقیاس ان‪77‬گ‪ 32 ،‬ک‪77‬ه در ابت‪77‬دا‬ ‫‪ .‬همه نویسندگان نسخه نهایی نسخه خطی را تایید کردند‬
‫برای انگ سالمت روان ایجاد ش‪77‬ده ب‪7‬ود‪ ،‬ب‪7‬ه دلی‪7‬ل م‪77‬اهیت س‪77‬ؤاالت‪،‬‬
‫برای اندازه گیری انگ نسبت ب‪7‬ه درد م‪7‬زمن ن‪7‬یز مناس‪7‬ب اس‪7‬ت‪ .‬این‬ ‫اعالم منافع متضاد‬
‫فرض اجازه می دهد ک‪77‬ه نم‪77‬رات ان‪7‬گ ب‪7‬ه ط‪77‬ور مس‪77‬تقیم بین ش‪77‬رایط‬
‫‪278‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫نویسنده(ه‪7‬ای) هیچ تع‪7‬ارض احتم‪7‬الی م‪7‬ورد عالق‪7‬ه در رابط‪7‬ه ب‪7‬ا‬ ‫‪7.‬‬ ‫‪Evans-Lacko S، Courtin E، Fiorillo A،‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪.‬‬
‫‪ .‬تحقیق‪ ،‬تألیف و‪/‬یا انتشار این مقاله را اعالم نکردند‬ ‫وضعیت ه‪77‬نر در تحقیق‪77‬ات اروپ‪77‬ایی در م‪77‬ورد ک‪77‬اهش ط‪77‬رد‬
‫اجتم‪77‬اعی و ان‪77‬گ مرتب‪77‬ط ب‪77‬ا س‪77‬المت روان‪ :‬نقش‪77‬ه‌برداری‬
‫منابع مالی‬ ‫‪. Eur Psychiatry 2014; 29: 381 -‬سیستماتیک از ادبی‪7‬ات‬
‫نویسنده(های) هیچ حمایت مالی برای تحقیق‪ ،‬تألیف و‪/‬ی‪77‬ا انتش‪77‬ار این‬ ‫‪389. DOI: 10.1016/j.eurpsy.2014.02.007‬‬
‫‪ .‬مقاله دریافت نکردند‬ ‫‪8.‬‬ ‫‪ Rossi A.‬و ‪Mannarini S‬‬
‫ارزیابی انگ بیماری روانی‪ :‬یک‬
‫‪. DOI:‬موضوع پیچی‪77‬ده‪ .‬مرزه‪77‬ا در روانشناس‪77‬ی ‪9 ;2019‬‬
‫تایید اخالقی‬ ‫‪10.3389/fpsyg.2018.02722‬‬

‫تأییدیه اخالقی برای این مطالعه از رویال هالووی‪ ،‬دانش‪77‬گاه لن‪7‬دن‬ ‫‪9.‬‬ ‫‪De Ruddere L‬‬ ‫درک نن‪77‬گ و درد م‪77‬زمن‪ Craig KD. :‬و‬
‫به )‪-URJT279‬مرور کامل‪(00 - 11-29 - 11-2019 - 693-‬‬
‫‪.‬مروری با آخرین هنر‪ .‬درد ‪1610 - 1607 :157 ;2016‬‬
‫‪DOI: 10.1097/j.pain.00000000000000512‬‬
‫‪.‬دست آمد‬
‫‪10.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهانی‪ .‬افسردگی و س‪77‬ایر اختالالت روانی‬
‫رضایت آگاهانه‬ ‫‪.‬رایج‪ :‬برآوردهای بهداشت جهانی‪2017 ،‬‬
‫روبین دی‪ .‬اپی‪77‬دمیولوژی و عوام‪77‬ل خط‪77‬ر ب‪77‬رای درد س‪77‬تون ‪11.‬‬
‫رضایت کتبی آگاهانه از همه افراد قبل از مطالعه اخذ شد‪ .‬تحقیق ب‪77‬ه‬
‫‪. Neurol Clin 2007; 25: 353 - 371. DOI:‬فق‪77‬رات‬
‫یک بالینی مربوط نمی شد‬
‫‪10.1016/j.ncl. 004.01.2007‬‬
‫‪.‬آزمایش‬ ‫‪12. Lim SS، Vos T، Flaxman AD،‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪ .‬ارزی‪77‬ابی‬
‫ضامن‬ ‫مقایسه ای از بار بیماری و آسیب قابل انتساب ب‪7‬ه ‪ 67‬عام‪7‬ل‬
‫‪DS‬‬ ‫خط‪77‬ر و خوش‪77‬ه ه‪77‬ای عام‪77‬ل خط‪77‬ر در ‪ 21‬منطق‪77‬ه‪-1990 ،‬‬
‫‪ :2010‬تجزیه و تحلیل سیستماتیک برای مطالعه بار جهانی‬
‫‪ ORCID‬شناسه‬ ‫‪. Lancet 2012; 380: 2224 - 2260. DOI:‬بیم‪7‬اری ‪2010‬‬
‫‪  https://orcid.org/0000-0002-7866-1349‬دانیال سربیک‬ ‫‪10.1016/s0140-6736(12)61766-8‬‬
‫‪13.‬‬ ‫و ‪، Compagnone P،‬ف‪77‬ردوس ف‪77‬رین اف ‪ MM،‬هاس‪77‬کی‬
‫منابع‬ ‫‪.‬همکاران‬
‫‪1.‬‬ ‫گافمن ای‪ .‬استیگما‪ :‬یادداشت هایی در مورد مدیریت ه‪77‬ویت‬ ‫کمردرد مزمن و ارتباط آن با کیفیت زندگی‬
‫در ی‪77‬ک نظرس‪77‬نجی ب‪77‬زرگ جمعیت فرانس‪77‬ه نت‪77‬ایج زن‪77‬دگی ب‪77‬ا‬
‫‪. Englewood Cliffs، NJ: Prentice-Hall، 1963.‬خراب‬
‫‪. DOI: 10.1186/s12955-018-1018-‬کیفیت سالمت ‪16 ;2018‬‬
‫‪2.‬‬ ‫پ‪77‬ارادوکس خودانگ‪77‬اری و ‪ Watson AC.‬و ‪Corrigan PW‬‬
‫‪4‬‬
‫بیماری روانی‪ .‬روانشناسی ب‪77‬الینی‪ :‬علم و عم‪77‬ل ‪:9 ;2002‬‬
‫‪14. Achterbergh L، Pitman A، Birken M،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬تجربه‬
‫‪53 - 35، DOI: 10.1093/clipsy.9.1.35‬‬
‫تنهایی در میان جوانان مبتال ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی‪ :‬فرات‪77‬رکیب کیفی‬
‫‪3.‬‬ ‫اندازه‌گیری تأثیر برنامه‌هایی ‪ Shapiro JR.‬و ‪Corrigan PW‬‬
‫‪. BMC Psychiatry 2020; 20: 415. DOI:‬ادبی‪777‬ات‬
‫‪. Clin‬که انگ عمومی بیماری روانی را به چ‪77‬الش می‌کش‪77‬ند‬ ‫‪10.1186/s12888-020-02818-3‬‬
‫‪Psychol Rev 2010; 30: 907 - 922. DOI: 10.‬‬ ‫‪15. Barney LJ، Grif fi ths KM، Christensen H،‬‬ ‫و همکاران‪.‬‬
‫‪1016/j.cpr.2010.06.004‬‬
‫بررسی م‪77‬اهیت باوره‪77‬ای ان‪77‬گ زدن در م‪77‬ورد افس‪77‬ردگی و‬
‫‪4.‬‬ ‫هانتینگ جی‪ ،‬گریس دی و هانکیوس‪77‬کی او‪ .‬اق‪77‬دام در م‪77‬ورد‬
‫‪. BMC Public‬کمک جویی‪ :‬پیام‪77‬دهایی ب‪77‬رای ک‪77‬اهش ان‪77‬گ‬
‫انگ و تبعیض‪ :‬مدلی مبتنی بر تعامل اجتم‪77‬اعی از ش‪77‬مول و‬
‫‪Health 2009; 9: 1 - 11.‬‬
‫‪.‬طرد شدن اجتماعی‪2015 ،‬‬
‫‪16.‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪ NK، .‬کوپلن‪77‬د وی س‪77‬ی‪ ،‬گ‪77‬روت ‪ KO،‬ک‪77‬انر‬
‫‪5.‬‬ ‫بوردمن جی‪ .‬طرد اجتماعی و سالمت روان ‪ -‬چگونه اف‪77‬راد‬
‫جستجوی درمان س‪77‬المت روان در می‪77‬ان س‪77‬المندان مبتال ب‪77‬ه‬
‫مبتال به مشکالت سالمت روانی محروم هستند‪ :‬ی‪77‬ک م‪77‬رور‬
‫افسردگی‪ :‬تأثیر ان‪77‬گ و ن‪77‬ژاد مجل‪77‬ه آمریک‪77‬ایی روانپزش‪77‬کی‬
‫کلی‪ .‬سالمت روان و شمول اجتم‪77‬اعی ‪- 112 :15 ;2011‬‬
‫‪.‬سالمندان ‪543 - 531 :18 ;2010‬‬
‫‪121. DOI: 10.1108/20428301111165690‬‬
‫انگ عمومی بیماری روانی ‪ Cabassa LJ.‬و ‪17. Parcesepe AM‬‬
‫‪6.‬‬ ‫هال تی‪ ،‬کاکوما آر‪ ،‬پالمر ال‪ ،‬و همکاران‪ .‬ش‪7‬مول اجتم‪7‬اعی‬
‫‪ Adm‬در ای‪77‬االت متح‪77‬ده‪ :‬م‪77‬روری ب‪77‬ر ادبی‪77‬ات سیس‪77‬تماتیک‬
‫و طرد افراد مبتال به بیماری روانی در تیمور‪ :‬یک بررسی‬ ‫‪Policy Ment Health 2013; 40: 384 - 399. DOI:‬‬
‫‪. BMC Public Health 2019; 19:‬کیفی با سهامداران متعدد‬ ‫‪10.1007/s10488-012-0430-z‬‬
‫‪702. DOI: 10.1186/ s12889-019-7042-4‬‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪279‬‬

‫‪18.‬‬ ‫یانگ اف‪ ،‬یان‪77‬گ بی ایکس‪ ،‬اس‪77‬تون تی‪ ،‬و همک‪77‬اران‪ .‬ان‪77‬گ‬ ‫‪. Soc Sci Med 2003; 57: 1409 - 1419. DOI:‬و پزشکان آنها‬
‫نس‪77‬بت ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی در ی‪77‬ک نمون‪77‬ه جامع‪77‬ه مح‪77‬ور در چین‬ ‫‪10.1016/s0277-9536(02)00520-8‬‬
‫‪Compr Psychiatry 2020; 97: 152152 – 162019. DOI: 10.‬‬ ‫‪30. Naushad N، Dunn LB، Muñoz RF،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬افسردگی‬
‫‪1016/j.comppsych.2019.152152‬‬ ‫ان‪77‬گ ذه‪77‬نی درد م‪77‬زمن را اف‪77‬زایش می ده‪77‬د‪ .‬مجل‪77‬ه اختالالت‬
‫‪19. Dewar A، White M، Posade ST،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬با استفاده‬ ‫‪. DOI: 10.1016/j.‬ع‪777‬اطفی ‪462 - 456 :229 ;2018‬‬
‫از تکنیک گروه اسمی برای ارزیابی درد مزمن‪ ،‬چ‪77‬الش ه‪77‬ا‬ ‫‪jad.2017.12.085‬‬
‫و نیازه‪77‬ای درک ش‪77‬ده بیم‪77‬اران در ی‪77‬ک منطق‪77‬ه بهداش‪77‬تی‬ ‫‪31.‬‬ ‫تبعیض درک شده‪ RA. ،‬اسکات دبلیو‪ ،‬جکسون اس ای و هکت‬
‫‪. DOI:‬جامع‪77‬ه‪ .‬انتظ‪77‬ار س‪77‬المت ‪52 - 44 :6 ;2003‬‬ ‫س‪77‬المتی و رف‪77‬اه در می‪77‬ان بزرگس‪77‬االن ب‪77‬ا و ب‪77‬دون درد‪ :‬ی‪77‬ک‬
‫‪10.1046/j. 1369-6513.2003.00208.x‬‬ ‫‪. DOI:‬مطالع‪77‬ه آین‪77‬ده نگ‪77‬ر‪ .‬درد ‪266 - 258 :163 ;2022‬‬
‫‪20. Holloway I, Sofaer-Bennett B and Walker J. The‬‬ ‫‪10.1097/j.pain.0000000000002368‬‬
‫‪Stegmatization of‬‬ ‫افراد مبتال به کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن‪ .‬ن‪77‬اتوانی‬ ‫‪32.‬‬ ‫برونهولتز اس‪ ،‬دیویدسون اس‪ ،‬میانت کی‪ ،‬و همکاران‪ .‬خوب؟‬
‫توانبخشی‬ ‫نظر شما چیست؟‪ :‬سومین نظرسنجی ملی اسکاتلندی از نگرش‬
‫‪2007; 29: 1456 – 1464. DOI: 10.1080/09638280601107260‬‬ ‫عمومی ب‪77‬ه س‪77‬المت روان‪ ،‬س‪77‬المت روان و مش‪77‬کالت س‪77‬المت‬
‫‪21. Serbic D، Evangeli M، Probyn Ket al.‬‬ ‫احساس گناه مرتبط با‬ ‫‪.‬روان‪ .‬اسکاتلند‪ :‬دولت اسکاتلند ادینبورگ‪2006 ،‬‬
‫‪ Br J‬سالمت در درد اولیه مزمن‪ :‬بررسی سیستماتیک ش‪77‬واهد‬ ‫نی‪77‬وتن بی جی‪ ،‬س‪77‬اوتال جی ال‪ ،‬رافائ‪77‬ل جی اچ‪ ،‬و همک‪77‬اران‪33. .‬‬
‫‪Health Psychol 2021; 27, doi: 10.1111/ bjhp.12529‬‬ ‫‪. Pain Manag Nurs‬مروری بر تاثیر ناب‪7‬اوری در درد م‪7‬زمن‬
‫‪22. Slade SC، Molloy E‬‬ ‫انگ تجربه شده توسط ‪ Keating JL.‬و‬ ‫‪2013; 14: 161 - 171. DOI: 10.1016/j.pmn. 001.09.2010‬‬
‫اف‪77‬راد مبتال ب‪77‬ه کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن غیراختصاص‪77‬ی‪ :‬ی‪77‬ک مطالع‪77‬ه‬ ‫‪34.‬‬ ‫حجت م‪ .‬ده رویک‪77‬رد ب‪77‬رای تق‪77‬ویت هم‪77‬دلی فرهن‪77‬گ س‪77‬المت و‬
‫‪ . Pain Med 2009; 10: 143 - 154. DOI: 10. 1111/j.1526-‬کیفی‬ ‫‪. J Health Hum Serv Adm 2009; 31: 412 -‬خدمات انسانی‬
‫‪4637.2008.00540.x‬‬ ‫‪450.‬‬
‫‪23. Peluso EdTP‬‬ ‫انگ عم‪7‬ومی در رابط‪7‬ه ب‪7‬ا اف‪7‬راد ‪ Blay SL.‬و‬ ‫‪35.‬‬ ‫وقاعی س‪ ،‬هاشمی بم‪ ،‬کاشانی لطف آبادی محمد‪ ،‬و همکاران‪.‬‬
‫مبتال به افسردگی مجله اختالالت عاطفی ‪- 201 :115 ;2009‬‬ ‫ارتباط بین همدلی و انگ نس‪77‬بت ب‪77‬ه اختالالت روانپزش‪77‬کی در‬
‫‪206، DOI: 10.1016/j.jad.2008.08.013‬‬ ‫دانشجویان پرستاری‪ .‬مجله آین‪77‬ده آم‪77‬وزش پزش‪77‬کی ‪:8 ;2018‬‬
‫نگرش‌های انگ زدن در اختالالت ‪ Latner JD.‬و ‪24. Ebneter DS‬‬ ‫‪43 - 38. DOI: 10. 22038/fmej.2018.30349.1190‬‬
‫سالمت روان متفاوت است‪ :‬مقایسه انگ در اختالالت خوردن‪،‬‬ ‫کوهن ام‪ ،‬کوئینتنر جی‪ ،‬بوکانن دی‪ ،‬و همکاران‪ .‬انگ زدن ب‪77‬ه ‪36.‬‬
‫‪. J Nerv Ment Dis 2013; 201:‬چاقی و اختالل افسردگی اساسی‬ ‫;‪ Pain Med 2011‬بیماران مبتال به درد مزمن‪ :‬انقراض همدلی‬
‫‪281 - 285. DOI: 10. 1097/NMD.0b013e318288e23f‬‬ ‫‪12: 1637 - 1643. DOI: 10.1111/j.1526 4637.2011.01264.x‬‬
‫‪25. Barney LJ، Grif fi ths KM، Jorm AF،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬انگ‬ ‫‪37. Roche J‬‬ ‫بررسی جنبه ه‪7‬ای هم‪7‬دلی و درد در ‪ Harmon D.‬و‬
‫درب‪77‬اره افس‪77‬ردگی و ت‪77‬أثیر آن ب‪77‬ر نی‪77‬ات کم‪77‬ک ج‪77‬ویی مجل‪77‬ه‬ ‫‪. Pain Pract 2017; 17: 1089 - 1096.‬عمل بالینی‪ :‬م‪77‬روری‬
‫‪. DOI:‬روانپزشکی استرالیا و نیوزلند ‪54 - 51 :40 ;2006‬‬ ‫‪DOI: 10.1111/papr.12563‬‬
‫‪10.1080/j.1440-1614.2006.01741.x‬‬ ‫‪38. Costa PT‬‬ ‫مدل پنج عاملی شخصیت و ارتباط ‪ McCrae RR.‬و‬
‫‪26.‬‬ ‫د رودر ال‪ ،‬گوبر ال‪ ،‬استیونز ام‪ ،‬و همک‪77‬اران‪ .‬ک‪77‬اهش درد در‬ ‫آن با اختالالت شخصیت‪ .‬مجله اختالالت شخصیت ‪:6 ;1992‬‬
‫غیاب شواهد پزشکی ب‪7‬ا ارزی‪7‬ابی منفی بیم‪7‬ار توض‪7‬یح داده می‬ ‫‪359 - 343. DOI: 10.1521/pedi.1992.6.4.343‬‬
‫‪. PAIN ® 2013; 154:‬شود‬ ‫نقش تماس قبلی و ویژگی های شخصیتی در ان‪77‬گ ‪ SA.‬براون ‪39.‬‬
‫‪669 - 676.‬‬ ‫بیم‪77‬اری روانی ش‪77‬دید مجل‪7‬ه آمریک‪7‬ایی توانبخش‪77‬ی روانپزش‪77‬کی‬
‫‪27. Koes BW، van Tulder MW، Ostelo R،‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪.‬‬ ‫‪289‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪274‬‬ ‫‪:15‬‬ ‫‪;2012.‬‬ ‫‪DOI:‬‬
‫راهنمای بالینی ب‪7‬رای م‪77‬دیریت درد برگش‪77‬تی در م‪77‬راقبت ه‪7‬ای‬ ‫‪10.1080/15487768.2012.703553‬‬
‫‪:‬اولیه‪ :‬مقایسه بین المللی ستون فقرات ‪26 ;1976‬‬ ‫‪40. Solmi M، Granziol U، Danieli A،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬عوامل پیش‬
‫‪2504 – 2513. DOI: 10.1097/00007632-200111150-00022‬‬ ‫‪:‬بینی کننده انگ در نمونه ای از متخصصان بهداشت روان‬
‫‪28.‬‬ ‫غیراختصاصی مداوم و تجربه بیماران از عمل عمومی‪ :‬یک‬ ‫تحلیل شبکه و ناظم بر جنسیت‪ ،‬سال‌ها تجرب‪77‬ه‪ ،‬ویژگی‌ه‪77‬ای‬
‫مطالع‪77‬ه کیفی‪ .‬تحقی‪77‬ق و توس‪77‬عه م‪77‬راقبت ه‪77‬ای بهداش‪77‬تی اولی‪77‬ه‬ ‫;‪. Eur Psychiatry 2020‬شخصیتی و سطوح فرسودگی شغلی‬
‫‪84 - 72 :13 ;2012.‬‬ ‫‪63. DOI: 10.1192/j.eurpsy.2019.14‬‬
‫رفتار کردن به عنوان ی‪77‬ک بیم‪77‬ار ‪ Malterud K.‬و ‪29. Werner A‬‬ ‫‪41. Yuan Q، Seow E، Abdin E،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬ت‪77‬أثیر مس‪77‬تقیم و‬
‫معتبر کار سختی است‪ :‬برخورد بین زنان مبتال ب‪77‬ه درد م‪77‬زمن‬ ‫‪. BMC‬تعدیل کننده شخصیت بر انگ نسبت ب‪7‬ه بیم‪7‬اری روانی‬
‫‪280‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫‪Psychiatry 2018; 18: 358. DOI: 10.1186/s12888 018-1932-‬‬ ‫‪53.‬‬ ‫مک کنا ال‪ ،‬بویل ام‪ ،‬ب‪77‬راون تی‪ ،‬و همک‪77‬اران‪ .‬س‪77‬طوح هم‪77‬دلی‬
‫‪3‬‬
‫;‪. Int J Nrs Pract 2012‬دانشجویان کارشناسی پرستاری‬
‫‪42.‬‬ ‫فیشر ال جی و گلدنی آر‪.‬دی‪ .‬تفاوت در سواد سالمت اجتم‪77‬اعی‬ ‫‪18: 246 - 251. DOI: 10.1111/j.1440-172X.2012.02035.x‬‬
‫در استرالیایی های مسن و جوان‪ .‬مجله بین المللی روانپزشکی‬ ‫‪54. WangJ, AdairC, FickG,etal.Depressionliteracyinalberta:‬‬
‫‪:‬سالمندان ‪18 ;2003‬‬ ‫;‪. Can J Psychiatry 2007‬یافته های یک نمونه از جمعیت عمومی‬
‫_ ‪33-40 .‬‬ ‫‪52: 442 - 449. DOI: 10.1177/070674370705200706‬‬
‫'‪43. Gonzalez-Sanguino C, Muñoz M, Castellanos MA, et al.‬‬ ‫‪55. Qualtrics. Provo. UT،‬‬ ‫‪: Qualtrics،‬ایاالت متح‪7‬ده آمریک‪7‬ا‬
‫مطالع‪77‬ه رابط‪77‬ه بین ان‪7‬گ ض‪77‬منی و آش‪77‬کار مرتب‪7‬ط ب‪7‬ا بیم‪77‬اری‬ ‫‪2005.‬‬
‫‪. Psychiatry Res 2019; 272: 663 - 668. DOI:‬روانی‬ ‫‪56. De Ruddere L، Bosmans M، Crombez G،‬‬ ‫و همکاران‪.‬‬
‫‪10.1016/j.psychres.2018.12.172‬‬ ‫بیماران زمانی از نظر اجتماعی طرد می شوند که درد آنه‪77‬ا‬
‫‪44.‬‬ ‫وانگ جی‪ ،‬هی وای‪ ،‬جیانگ کی‪77‬و و همک‪77‬اران‪ .‬س‪77‬واد س‪77‬المت‬ ‫هیچ توض‪77‬یح پزش‪77‬کی نداش‪77‬ته باش‪77‬د‪ .‬جی پین ‪:17 ;2016‬‬
‫روان در میان ساکنان شانگهای‪ .‬آرشیو روانپزشکی ش‪77‬انگهای‬ ‫‪1035 - 1028. DOI: 10.1016/ j.jpain.2016.06.005‬‬
‫‪224 :25 ;2013.‬‬ ‫دانش و ش‪77‬کاف ‪ HIV:‬نایبلی‪77‬د ال س‪77‬ی‪ .‬ان‪77‬دازه گ‪77‬یری ان‪77‬گ ‪57.‬‬
‫یوکوی‪77‬ا اس‪ ،‬م‪77‬اینو تی‪ ،‬س‪77‬اکاموتو ان‪ ،‬و همک‪77‬اران‪ .‬بررس‪77‬ی ‪45.‬‬ ‫‪ Psychol Health Med 2006; 11: 335 - 345. DOI:‬موجود‬
‫مختصری از دانش عمومی و انگ نسبت به افسردگی‬ ‫‪10.1080/13548500600595178‬‬
‫‪.‬مجله تحقیقات پزشکی بالینی ‪202 :10 ;2018‬‬ ‫‪58. Spreng RN، McKinnon MC، Mar RA،‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪.‬‬
‫گل‪77‬در ام‪ ،‬گ‪77‬ودارد ای‪ ،‬و همک‪77‬اران‪ .‬ان‪77‬گ زدن ب‪77‬ه ‪ A،‬کریسپ ‪46.‬‬ ‫پرسشنامه همدلی تورنتو‪ :‬توسعه مقیاس و اعتبار اولی‪77‬ه ی‪77‬ک‬
‫اف‪77‬راد مبتال ب‪7‬ه بیم‪77‬اری ه‪7‬ای روانی‪ :‬مطالع‪77‬ه بع‪77‬دی در کم‪77‬پین‬ ‫‪. J Pers‬راه حل تحلیلی عاملی برای اقدامات چندگانه همدلی‬
‫تغی‪77‬یر ذهن ک‪77‬الج س‪77‬لطنتی روانپزش‪77‬کان‪ .‬روانپزش‪77‬کی جه‪77‬انی‬ ‫‪Assess‬‬ ‫;‪2009‬‬ ‫‪91:‬‬ ‫‪62‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪71.‬‬ ‫‪DOI:‬‬ ‫‪10.‬‬
‫‪1080/00223890802484381‬‬
‫‪106 :4 ;2005.‬‬
‫‪59. Lang FR، John D، Lüdtke O،‬‬ ‫و همکاران‪ .‬ارزیابی کوتاه‬
‫مک‪77‬نزی س‪77‬ی اس‪ ،‬هیث پی جی‪ ،‬ووگ‪77‬ل دی ال‪ ،‬و همک‪77‬اران‪47. .‬‬
‫از پنج ب‪77‬زرگ‪ :‬ق‪77‬وی در روش ه‪77‬ای نظرس‪77‬نجی ب‪77‬ه ج‪77‬ز‬
‫تفاوت های سنی در انگ عم‪77‬ومی‪ ،‬خودانگ‪77‬اری‪ ،‬و نگ‪77‬رش ب‪77‬ه‬
‫‪ Behav Res 2011; 43: 548 -‬مصاحبه تلف‪77‬نی‪ .‬روش ه‪77‬ای‬
‫کمک طلبی‪ :‬یک مدل میانجیگری تعدیل شده‪ .‬جی کلین‬
‫‪567. DOI: 10.3758/s13428-011-0066-z‬‬
‫‪. DOI:‬روانی ‪2272 - 2259 :75 ;2019‬‬ ‫‪ Schupp J. Zur Erhebung der Big-‬و ‪60. Gerlitz JY‬‬
‫‪10.1002/jclp.22845‬‬
‫‪Fivebasierten persoenlichkeitsmerkmale im SOEP.‬‬
‫‪48. Cook TM‬‬ ‫اپی‪77‬دمیولوژی توص‪77‬یفی ان‪77‬گ علی‪77‬ه ‪ Wang J.‬و‬ ‫‪ DIW 2005; 4.‬یادداشت های تحقیقاتی‬
‫‪. BMC‬افس‪77‬ردگی در ی‪77‬ک نمون‪77‬ه جمعیت عم‪77‬ومی در آلبرت‪77‬ا‬
‫‪ Morgan AJ.‬و ‪61. Jorm AF، Wright A‬‬ ‫باورها در مورد کمک‬
‫‪Psychiatry 2010; 10: 1 - 11.‬‬
‫های اولیه مناسب برای جوانان مبتال به اختالالت روانی‪:‬‬
‫‪49. Mackenzie CS، Visperas A، Ogrodniczuk JS،‬‬ ‫و همکاران‪.‬‬
‫‪.‬یافته های یک نظرسنجی ملی استرالیا از جوانان و والدین‬
‫تفاوت‌های سنی و جنسیتی در خودانگاری و ان‪77‬گ عم‪77‬ومی در‬
‫‪Early Interv Psychiatry 2007; 1: 61 - 70. DOI:‬‬
‫م‪77‬ورد افس‪77‬ردگی و خودکش‪77‬ی در م‪77‬ردان‪ .‬ای‪77‬االت متح‪77‬ده‪ :‬بنی‪77‬اد‬ ‫‪10.1111/j.1751-7893.2007.00012.x‬‬
‫‪.‬انتشارات آموزشی‪ ،2019 ،‬صفحات ‪241 – 233‬‬ ‫‪62. Paulus MP‬‬ ‫احساسات و تص‪77‬میم گ‪77‬یری‪ :‬سیس‪77‬تم ‪ Yu AJ.‬و‬
‫و همکاران‪ .‬انگ ‪50. Oliffe JL، Ogrodniczuk JS، Gordon SJ،‬‬ ‫های اعتق‪77‬ادی مبت‪77‬نی ب‪77‬ر عاطف‪77‬ه در اض‪77‬طراب و افس‪77‬ردگی‬
‫افسردگی و خودکشی م‪77‬ردان‪ :‬ی‪77‬ک مطالع‪77‬ه مقایس‪77‬ه جنس‪77‬ی در‬ ‫‪، DOI:‬گرایش در علوم شناختی ‪483 - 476 :16 ;2012‬‬
‫‪:‬کانادا مجله سالمت روان جامعه ‪52 ;1395‬‬ ‫‪10. 1016/j.tics.2012.07.009‬‬
‫‪302 - 310.‬‬ ‫‪63. Serbic D، Pincus T، Fife-Schaw Cet al.‬‬ ‫عدم اطمینان‬
‫‪51.‬‬ ‫وانگ جی‪ ،‬فیک جی‪ ،‬آدایر سی‪ ،‬و همکاران‪ .‬ویژگی های‬ ‫‪.‬تشخیصی‪ ،‬احساس گناه‪ ،‬خلق و خو و ناتوانی در کمردرد‬
‫جنس‪77‬یتی ب‪77‬ا ان‪77‬گ نس‪77‬بت ب‪77‬ه افس‪77‬ردگی در ی‪77‬ک نمون‪77‬ه جمعیت‬ ‫‪.‬روانشناسی سالمت ‪59 - 50 :35 ;1395‬‬
‫‪. J Affect Disord 2007; 103: 91 -‬عمومی کانادا ارتباط دارد‬ ‫و همک‪7‬اران‪ .‬ت‪7‬أثیر ‪64. Short MA، Gradisar M، Lack LC،‬‬
‫‪97. DOI: 10.1016/j.jad.2007.01.010‬‬
‫خ‪77‬واب ب‪77‬ر خل‪77‬ق افس‪77‬رده‪ ،‬هوش‪77‬یاری و عملک‪77‬رد تحص‪77‬یلی‬
‫‪52.‬‬ ‫یوشیکا کی‪ ،‬ریولی ان جی‪ ،‬مک کین‪77‬ون ای جی‪ ،‬و همک‪77‬اران‪.‬‬
‫‪،‬نوجوان‪77‬ان‪ .‬مجل‪77‬ه نوج‪77‬وان ‪1033 - 1025 :36 ;1392‬‬
‫نگرش انگ زدن به افراد مبتال به اختالالت روانی‪ :‬نتایج ی‪77‬ک‬ ‫‪DOI: 10.1016/j.adolescence.2013.08. 007‬‬
‫‪.‬نظرسنجی از دانش آموزان دبیرستانی ژاپنی‬
‫‪.‬تحقیقات روانپزشکی ‪236 - 229 :215 ;1393‬‬
‫رابرتز وست و همکاران‬ ‫‪281‬‬

‫‪65.‬‬ ‫و همکاران‪ JH، Ancoli-Israel S، Slater MA، .‬اتکینسون‬ ‫‪77. De Carolis A and Ferracuti S.‬‬ ‫برونگرایی و دقت جنبه های‬
‫اختالل ذه‪77‬نی خ‪77‬واب در کم‪77‬ردرد م‪77‬زمن مجل‪77‬ه ب‪77‬الینی درد‬ ‫‪. Percept Mot‬حافظ‪77‬ه ب‪77‬رای درد در تس‪77‬ت پرس‪77‬ور آب س‪77‬رد‬
‫‪4 ;1988.‬‬ ‫‪Skills 2010; 111: 91 -‬‬ ‫‪104.‬‬ ‫‪DOI:‬‬ ‫‪10.2466/‬‬
‫‪02.09.15.20.Pms.111.4.91-104‬‬
‫و همکاران‪ .‬بیماران ‪66. Apkarian AV، Sosa Y، Krauss BR،‬‬
‫درد مزمن در یک کار تصمیم گ‪77‬یری ع‪77‬اطفی دچ‪77‬ار اختالل‬ ‫‪78. Ram´ırez-Maestre C‬‬ ‫تمایل و سازگاری با درد ‪ Esteve R.‬و‬
‫‪. DOI:‬می ش‪777‬وند‪ .‬درد ‪136 - 129 :108 ;2004‬‬ ‫‪. Curr Pain Headache Rep 2013; 17. DOI:‬م‪777‬زمن‬
‫‪10.1016/j.pain. 2003.12.015‬‬ ‫‪10.1007/s11916-012-0312-9‬‬

‫‪67. Roth RS‬‬ ‫پیشرفت تحصیلی و ناتوانی درد ‪ Geisser ME.‬و‬ ‫‪79. Gosling SD، Rentfrow PJ‬‬ ‫اندازه گیری بسیار ‪ Swann WB.‬و‬
‫م‪7‬زمن‪ :‬نقش واس‪7‬طه ای ش‪7‬ناخت ه‪7‬ای مرتب‪7‬ط ب‪7‬ا درد مجل‪7‬ه‬ ‫مختص‪77‬ر از پنج ح‪77‬وزه شخص‪77‬یتی ب‪77‬زرگ‪ .‬مجل‪77‬ه پ‪77‬ژوهش در‬
‫‪.‬بالینی درد ‪18 ;2002‬‬ ‫‪، DOI: 10.1016/ S0092-‬شخصیت ‪528 - 504 :37 ;2003‬‬
‫‪6566(03)00046-1‬‬
‫‪. *Power 3:‬و همکاران ‪68. Faul F، Erdfelder E، Lang AG،‬‬
‫‪ Larsen EG.‬و ‪80. Ludeke SG‬‬ ‫مشکالت با ارزیابی پنج بزرگ در‬
‫یک برنامه تجزیه و تحلیل توان آماری قابل انعطاف برای‬
‫بررس‪7‬ی ارزش ه‪7‬ای جه‪7‬انی‪ .‬شخص‪7‬یت و تف‪7‬اوت ه‪7‬ای ف‪7‬ردی‬
‫عل‪77‬وم اجتم‪77‬اعی‪ ،‬رفت‪77‬اری و زیس‪77‬ت پزش‪77‬کی‪ .‬روش ه‪77‬ای‬
‫‪105‬‬ ‫‪-‬‬ ‫‪103‬‬ ‫‪:112‬‬ ‫‪;2017،‬‬ ‫‪DOI:‬‬ ‫‪10.‬‬
‫‪. DOI: 10.3758/‬تحقیق رفتار ‪191 - 175 :39 ;1386‬‬
‫‪1016/j.paid.2017.02.042‬‬
‫‪BF03193146‬‬
‫‪81. Hahn E، Gottschling J‬‬ ‫اندازه گ‪7‬یری ه‪7‬ای ‪ Spinath FM.‬و‬
‫‪ Pincus T.‬و ‪69. Serbic D‬‬ ‫تعقیب ارواح‪ :‬تأثیر برچسب گذاری‬
‫تشخیصی بر خود مدیریتی و احساس گناه مرتبط ب‪77‬ا درد در‬ ‫‪ GSOEP‬کوتاه شخصیت ‪ -‬اعتبار و پایایی فهرس‪77‬ت پنج ب‪77‬زرگ‬
‫مجل‪77‬ه پ‪77‬ژوهش در شخص‪77‬یت ‪(BFI-S). - 355 :46 ;1391‬‬
‫بیماران کمردرد مزمن‪ .‬مجله مدیریت درد ‪- 25 :6 ;2013‬‬
‫‪359، DOI: 10.1016/j.jrp.2012.03.008‬‬
‫‪35.‬‬
‫و همکاران‪ .‬مداخالت ‪82. Thornicroft G، Mehta N، Clement S،‬‬
‫کمردرد مزمن و افسردگی اساسی در ‪ Wang J.‬و ‪70. Currie SR‬‬
‫مؤثر را برای ک‪7‬اهش ان‪7‬گ و تبعیض مرتب‪7‬ط ب‪7‬ا س‪7‬المت روان‬
‫‪.‬جمعیت عمومی کانادا‪ .‬درد ‪60 - 54 :107 ;2004‬‬
‫‪. Lancet 2016; 387: 1123 - 1132.‬نشان دهید‬
‫و همک‪77‬اران‪71. Demyttenaere K، Bruffaerts R، Lee S، .‬‬
‫‪DOI: 10.1016/s0140-6736(15)00298-6‬‬
‫اختالالت روانی در میان اف‪77‬راد مبتال ب‪77‬ه کم‪77‬ردرد ی‪77‬ا گ‪77‬ردن‬ ‫‪83.‬‬ ‫کالن اس‪ .‬رمانتیسیسم مبتنی بر نظرسنجی‪ .‬مروری بر فلسفه و‬
‫درد مزمن‪ :‬نتایج بررسی‌های جهانی بهداشت روان‪ .‬درد‬ ‫‪. DOI: 10.1007/ s13164-‬روانشناسی ‪296 - 275 :1 ;1389‬‬
‫‪2007; 129: 332 - 342. DOI: 10.1016/j.pain.2007.01.022‬‬
‫‪009-0016-1‬‬
‫‪72.‬‬ ‫راش ای جی‪ ،‬پوالتین پی و گچل آر جی‪ .‬افسردگی و کم‪77‬ردرد‬ ‫‪84. Evans SC، Roberts MC، Keeley JW،‬‬ ‫و همک‪777‬اران‪.‬‬
‫)‪ (Phila Pa‬مزمن‪ :‬تعیین اول‪7‬ویت ه‪7‬ا در درم‪7‬ان س‪7‬تون فق‪7‬رات‬ ‫روش‌شناس‪77‬ی ب‪77‬رای مطالع‪77‬ه تص‪77‬میم‌گیری پزش‪77‬کان‪ :‬اعتب‪77‬ار‪،‬‬
‫‪2000; 25: 2566 - 2571. DOI: 10. 1097/00007632-‬‬
‫‪ ICD - 11 . Int J Clin‬سودمندی و کاربرد در مطالعات فیل‪7‬د‬
‫‪200010150-00004‬‬
‫‪Health Psychol 2015; 15: 160 - 170. DOI: 10.‬‬
‫‪73. Gaebel W، Zaske H‬‬ ‫رابط‪77‬ه بین ش‪77‬دت ‪ Baumann AE.‬و‬
‫‪1016/j.ijchp.2014.12.001‬‬
‫‪. Acta Psychiatr Scand 2006; Suppl: 41‬بیماری روانی و انگ‬ ‫‪85.‬‬ ‫هندرسون سی‪ ،‬ایوانز‪-‬الکو اس‪ ،‬فالچ سی‪ ،‬و همک‪7‬اران‪ .‬پاس‪7‬خ‬
‫‪– 45. DOI: 10.1111/j.1600-0447. 2005.00716.x‬‬
‫به س‪7‬واالت ان‪7‬گ س‪7‬المت روان‪ :‬اهمیت مطل‪7‬وبیت اجتم‪7‬اعی و‬
‫‪ Tuch SA.‬و ‪74. Martin JK، Pescosolido BA‬‬ ‫ترس و نفرت‪ :‬نقش‬
‫روش جم‪77‬ع آوری داده ه‪77‬ا‪ .‬مجل‪77‬ه روانپزش‪77‬کی کان‪77‬ادا ‪;2012‬‬
‫ّل‬
‫رفتار م‪77‬زاحم ‪ ،‬برچس‪7‬ب‌ها و اس‪77‬ناد ع ی در ش‪77‬کل‌دهی نگ‪7‬رش‬
‫‪160 - 152 :57. DOI: 10.‬‬
‫عمومی نسبت به افراد مبتال به بیماری روانی‪ .‬مجله س‪7‬المت و‬
‫‪1177/070674371205700304‬‬
‫‪.‬رفتار اجتماعی ‪223 - 208 :41 ;1379‬‬ ‫‪86. Misra S، Jackson VW، Chong J،‬‬ ‫و همک‪77‬اران‪ .‬بررس‪77‬ی‬
‫‪.‬آموزش برای همدلی‪ .‬بازنگری ‪ Baernstein A.‬و ‪75. Stepien KA‬‬ ‫سیستماتیک جنبه های فرهنگی انگ و بیماری روانی در می‪77‬ان‬
‫‪J Gen Intern Med 2006; 21: 524 - 530. DOI: 10.‬‬
‫گروه های اقلیت ن‪77‬ژادی و ق‪77‬ومی در ای‪77‬االت متح‪77‬ده‪ :‬پیام‪77‬دهای‬
‫‪1111/j.1525-1497.2006.00443.x‬‬
‫‪:‬مداخالت مجله آمریکایی روانشناسی جامعه ‪68 ;2021‬‬
‫‪76.‬‬ ‫جکس‪77‬ون جی جی و رابرت‪77‬ز بی دبلی‪77‬و‪ .‬وظیف‪77‬ه شناس‪77‬ی‪ .‬کت‪77‬اب‬
‫‪486 - 512.‬‬
‫راهنم‪77‬ای م‪77‬دل پنج ع‪77‬املی آکس‪77‬فورد‪ .‬نیوی‪77‬ورک‪ ،‬نیوی‪77‬ورک‪،‬‬
‫‪87.‬‬ ‫اندازه گیری انگ مرتب‪7‬ط ب‪7‬ا س‪77‬المت ‪ -‬م‪77‬رور ‪ WH.‬ون براکل‬
‫‪:‬ایاالت متحده‬
‫‪. Psychol Health Med 2006; 11: 307 - 334. DOI:‬ادبیات‬
‫‪.‬انتشارات دانشگاه آکسفورد‪ ،2017 ،‬صفحات ‪147 – 133‬‬ ‫‪10.1080/13548500600595160‬‬
‫‪282‬‬ ‫مجله درد بریتانیا ‪)3( 17‬‬

‫‪ Artino AR Jr.‬و ‪88. Sullivan GM‬‬ ‫تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها‬
‫از مقیاس های نوع لیکرت‪ .‬مجل‪77‬ه تحص‪77‬یالت تکمیلی پزش‪77‬کی‬
‫‪542 - 541 :5 ;1392. DOI: 10.4300/ jgme-5-4-18‬‬

You might also like