You are on page 1of 28

‫کالس های نکته و تست‬

‫زیست شناسی‬

‫نیترو تام لند‬

‫کنکور ‪1401‬‬

‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫مجموعه جزوات ‪Learn different‬‬

‫جزوه آموزش شش‬

‫فصل های ‪ 1‬و ‪ 2‬و ‪ 3‬یازدهم‬


‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫دستگاه عصبی‬
‫وظیفه‪ :‬ایجاد هماهنگی و فعالیتهای بدن را تنظیم و نسبت به محرکهای درونی و بیرونی پاسخ میدهد‪.‬‬
‫میلین سازی برای بسیاری از نورون ها‬
‫(عایق کردن و هدایت جهشی از گره های رانویه)‬
‫داربست هایی را برای استقرار یاخته های عصبی‬ ‫سلول های غیر عصبی (نوروگلیا یا پشتیبان)‬

‫دفاع از یاخته های عصبی‬ ‫تعداد بیشتر و دارای انواع گوناگون‬ ‫سلولهای بافت عصبی‬
‫حفظ هم ایستایی مایع اطراف نورونها (مثل حفظ مقدار طبیعی یون ها)‬

‫سلـــــــــــول های عصبـــی (نورون)‬

‫دندریت‪ ( :‬یک یا چند) دریافت پیام و هدایت پیام از انتها به جسم سلولی‬

‫جسم سلولی‪( :‬یک) محل قرار گرفتن هسته‪ ،‬انجام سوخت و ساز (ساخت هورمون – ناقل عصبی)‪ ،‬دریافت پیام‬ ‫اجزای نورون ها‪:‬‬
‫آکسون‪( :‬یک) هدایت پیام از جسم سلولی به انتها (پایانه آکسون) و سپس انتقال به سلول بعدی (نورون – غده – ماهیچه)‬

‫تحریک پذیری و تولید پیام عصبی‬

‫هدایت پیام عصبی‪ :‬در طول یک سلول‬ ‫سه عملکرد نورون ها‪:‬‬
‫انتقال پیام عصبی‪ :‬از یک سلول به سلول بعدی‬

‫انواع نورون ها‪ :‬حسی – حرکتی – رابط‬

‫هر سه نوع یاخته عصبی می توانند میلین دار یا بدون میلین باشند‪.‬‬

‫پتانسیل آرامش‪ :‬اختالف پتانسیل در دو سوی غشای نورون وقتی که فعالیت عصبی ندارد‪ -70( .‬میلی ولت)‬

‫چگونگی ایجاد پیام عصبی‬


‫پتانسیل عمل‪ :‬تغییر ناگهانی اختالف پتانسیل دو سوی غشای نورون وقتی که تحریک می شود‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫در غشای یاخته های عصبی‪ ،‬پروتئین هایی به نام کانال های دریچه دار‬
‫وجود دارند که با تحریک یاختهی عصبی باز می شوند و یون ها را آنها عبور‬
‫می کنند‪ .‬وقتی غشای یاخته تحریک می شود‪ ،‬ابتدا کانال های دریچه دار‬
‫سدیمی باز می شوند و یون های سدیم فراوانی وارد یاخته و بار الکتریکی‬
‫درون آن‪ ،‬مثبت تر می شود‪ .‬پس از زمان کوتاهی این کانال ها بسته‬
‫می شود و کانال های دریچه دار پتاسیمی باز و یون های پتاسیم خارج‬
‫می شوند‪ .‬این کانال ها هم پس از مدت کوتاهی بسته می شوند‪ .‬به این‬
‫ترتیب‪ ،‬دوباره پتانسیل غشا به پتانسیل آرامش (‪ )-70‬بر می گردد‪ .‬فعالیت‬
‫بیشتر پمپ سدیم ـ پتاسیم موجب می شود غلظت یون های سدیم‬
‫و پتاسیم در دو سوی غشا دوباره به حالت آرامش باز گردد‪.‬‬
‫وقتی پتانسیل عمل در یک نقطه از یاختهی عصبی ایجاد می شود‪ ،‬نقطه به‬
‫نقطه پیش میرود تا به انتهای رشته عصبی برسد‪ .‬این جریان را پیام عصبی‬
‫می نامند‪ .‬رشته عصبی آکسون یا دندریت بلند است‪.‬‬

‫پمپ سدیم پتاسیم پس از تجزیه ‪ ، ATP‬ابتدا ‪ 3‬سدیم خارج سپس ‪ 2‬پتاسیم وارد می کند‪.‬‬
‫نقش گره های رانویه‬
‫هدایت پیام عصبی در رشته های عصبی‬
‫میلین دار از رشته های بدون میلین‬
‫هم قطر سریعتر است؛ (هرچه قطر بیشتر سرعت‬
‫هدایت نیز بیشتر) در حالی که میلین عایق‬
‫است و از عبور یون ها از غشا جلوگیری‬
‫می کند‪ .‬در محل گره های رانویه ‪ ،‬میلین‬
‫وجود ندارد و رشتهی عصبی با محیط‬
‫بیرون از یاخته ارتباط دارد‪ .‬بنابراین‪ ،‬در این‬
‫گره ها پتانسیل عمل ایجاد می شود و پیام عصبی درون رشته عصبی از یک گره به گره دیگر هدایت‬
‫می شود‪ ،‬این هدایت را هدایت جهشی می نامند‪ .‬در ماهیچه های اسکلتی سرعت ارسال پیام اهمیت‬
‫زیادی دارد‪ .‬بنابراین‪ ،‬نورون های حرکتی آنها میلین دار است‪ .‬کاهش یا افزایش میزان میلین به بیماری‬
‫منجر می شود؛ مثالً در بیماری مالتیپل اسکلروزیس )‪ (MS‬یاخته های پشتیبانی که در سیستم عصبی‬
‫مرکزی میلین می سازند‪ ،‬از بین می روند‪ .‬در نتیجه ارسال پیام های عصبی به درستی انجام نمی شود‪.‬‬
‫بینایی و حرکت‪ ،‬مختل و فرد دچار بی حسی و لرزش می شود‪ .‬پژوهشگران بر این باورند که در‬
‫گره های رانویه‪ ،‬تعداد زیادی کانال دریچه دار وجود دارد‪ ،‬ولی در فاصلهی بین گره ها‪ ،‬این‬
‫کانال ها وجود ندارند‪.‬‬

‫انتقال پیام عصبی‪:‬‬


‫بین این یاخته ها در محل سیناپس‪ ،‬فضایی به نام فضای سیناپسی وجود دارد‪ .‬برای انتقال پیام از‬
‫یاختهی عصبی انتقال دهنده یا یاختهی عصبی پیش سیناپسی‪ ،‬ماده ای به نام ناقل عصبی در‬
‫فضای سیناپسی آزاد می شود‪ .‬این ماده بر یاختهی دریافت کننده‪ ،‬یعنی یاختهی پس سیناپسی اثر‬
‫می کند‪ .‬ناقل عصبی در جسم یاخته های عصبی ساخته و درون ریز کیسه ها ذخیره می شود‪ .‬این‬
‫کیسه ها در طول آکسون هدایت می شوند تا به پایانه ی آن برسند‪ .‬وقتی پیام عصبی به پایانهی آکسون‬
‫میرسد‪ ،‬این کیسه ها با برون رانی (اگزوسیتوز با مصرف ‪ ،)ATP‬ناقل را در فضای سیناپسی آزاد می کنند‪.‬‬
‫یاخته های عصبی با یاخته های ماهیچه ای نیز سیناپس دارند و با ارسال پیام موجب انقباض آنها‬

‫‪2‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫می شوند‪.‬ناقل عصبی پس از رسیدن به غشای یاختهی پس سیناپسی‪ ،‬به پروتئینی به نام گیرنده متصل می شود‪ .‬این پروتئین همچنین کانالی است که با اتصال‬
‫ناقل عصبی به آن باز می شود‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬ناقل عصبی با تغییر نفوذپذیری غشای یاخته پس سیناپسی به یون ها‪ ،‬پتانسیل الکتریکی این یاخته را تغییر می دهد‪ .‬بر‬
‫اساس اینکه ناقل عصبی تحریک کننده یا بازدارنده باشد‪ ،‬یاختهی پس سیناپسی تحریک‪ ،‬یا فعالیت آن مهار می شود‪.‬‬
‫پس از انتقال پیام‪ ،‬مولکول های ناقل باقی مانده‪ ،‬باید از فضای سیناپسی تخلیه شوند تا از انتقال بیش از حد پیام جلوگیری و امکان انتقال پیام های جدید فراهم شود‪ .‬این‬
‫کار با جذب دوباره ی ناقل به یاختهی پیش سیناپسی انجام می شود‪ ،‬همچنین آنزیم هایی ناقل عصبی را تجزیه می کنند ‪ .‬تغییر در میزان طبیعی ناقل های‬
‫عصبی از دالیل بیماری و اختالل در کار دستگاه عصبی است‪.‬‬

‫بیرون سلول‬
‫نشتی‬
‫پتاسیم‬ ‫سدیم‬ ‫کانال در جهت شیب بدون مصرف انرژی زیستی‬
‫دریچه دار‬ ‫پروتئین های موثر بر‬
‫فعالیت نورون ها‬
‫پتاسیم‬ ‫سدیم‬ ‫پمپ برخالف جهت شیب با مصرف ‪ATP‬‬

‫درون سلول‬
‫پس همواره‪:‬‬
‫یون های سدیم با کانال های نشتی وارد و با پمپ سدیم پتاسیم خارج و‬
‫یون های پتاسیم با کانال های نشتی خارج و با پمپ سدیم پتاسیم وارد می شود‪.‬‬

‫تغییرات میزان اختالف پتانسیل در مرحله باالرو و در مرحله پایین رو‪ :‬ابتدا کاهش – صفر – سپس افزایش‬

‫‪3‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫‪4‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫عوامل موثر در حفاظت از مغز و نخاع عبارتند از‪:‬‬


‫استخوان های جمجمه و ستون مهره‬ ‫‪‬‬
‫سه پرده از نوع بافت پیوندی به نام پرده های مننژ‬ ‫‪‬‬
‫مایع مغزی ـ نخاعی بین پرده ها و ضربه گیر‬ ‫‪‬‬
‫‪ ‬سد خونی ـ مغزی و سد خونی ‪ -‬نخاعی‬
‫(مویرگهای پیوسته دستگاه عصبی مرکزی مانع ورود بسیاری از مواد و میکروب ها در شرایط طبیعی)‬

‫نکات پرده های مننژ‪:‬‬


‫ضخامت پرده ها از خارج به داخل‬
‫کاهش می یابد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫بین دو الیه پرده خارجی حفره های خونی وجود دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫پرده خارجی متصل به استخوان های جمجمه و ستون مهره ها‬ ‫‪‬‬
‫پرده داخلی متصل به مغز و نخاع‬ ‫‪‬‬
‫پرده داخلی دارای مویرگ های خونی بوده پس در سد خونی مغزی‬ ‫‪‬‬
‫و خونی نخاعی نقش دارد‪.‬‬

‫مایع مغزی نخاعی‪:‬‬


‫مایع شناور و در گردش در بطن های چهارگانه مغزی ‪ ،‬کانال مرکزی نخاع و بین پرده های مننژ که دارای وظایف ضربه گیری‪ ،‬حفاظت ‪،‬‬
‫دفع مواد زاید و انتقال هورمون ها و ‪ ....‬می باشد‪.‬‬

‫نکات لوب ها‪:‬‬

‫‪ -‬مخ دارای ‪ 7‬شیار بزرگ و ‪ 8‬لوب می باشد‪.‬‬


‫بزرگ ترین لوب‪ :‬لوب پیشانی‬ ‫‪-‬‬
‫در هر نیمکره لوب پیشانی در تماس با لوب آهیانه و گیجگاهی ‪ ،‬لوب آهیانه در‬ ‫‪-‬‬
‫تماس با لوب پیشانی و پس سری و گیجگاهی ‪ ،‬لوب گیجگاهی در تماس با‬
‫لوب پیشانی و پس سری و آهیانه و لوب پس سری در تماس با لوب آهیانه و‬
‫گیجگاهی و مخچه در تماس با لوب پس سری و گیجگاهی است‪.‬‬
‫پردازش اطالعات شنوایی در لوب گیجگاهی‬ ‫‪-‬‬
‫پردازش اطالعات بینایی در لوب پس سری‬ ‫‪-‬‬
‫‪ -‬از نمای باال لوب گیجگاهی دیده نمی شود‪.‬‬
‫پس از ترک کوکائین بهبودی در لوب های پیشانی کمتر است‪.‬‬ ‫‪-‬‬

‫‪5‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫نیمکره های مخ‪ :‬بیشتر حجم مغز‬


‫دارای قشر خاکستری و چین خورده با شیارهای متعدد شامل بخش های حسی‪ ،‬حرکتی و ارتباطی‬
‫قشر خاکستری جایگاه پردازش نهایی‪ ،‬یادگیری‪ ،‬تفکر و عملکرد هوشمندانه‬
‫نیمکرهی چپ (ریاضیات و استدالل) و نیمکره ی راست (مهارت های هنری)‬
‫دارای رابط های سفید پینه ای و سه گوش‪ ،‬بطن ‪1‬و‪ ،2‬اجسام مخطط‬
‫رابط سه گوش در زیر رابط پینه ای قرار داشته و دو طرف آنها فضای بطن های ‪1‬و‪ 2‬مغز و داخل آنها اجسام مخطط‬
‫قرار دارند‪ .‬شبکه های مویرگی که مایع مغزی‪-‬نخاعی را ترشح می کنند نیز درون این بطن ها دیده می شود‪.‬‬

‫مغز‬
‫بیرون ماده خاکستری (جسم سلولی نورون ها و رشته های عصبی بدون میلین) – درون ماده سفید (اجتماع رشته های میلین دار)‬
‫مخچه‪ :‬پشت ساقه ی مغز و پشت بطن ‪4‬‬
‫دارای دو نیمکره با درخت زندگی و کرمینه ‪ -‬مرکز تنظیم وضعیت بدن و تعادل‬
‫دریافت پیام از مغز‪ ،‬نخاع‪ ،‬ماهیچه ها‪ ،‬زردپی ها‪ ،‬مفصل ها‪ ،‬پوست‪ ،‬چشم ها و گوش ها‬

‫شنوایی‪ ،‬بینایی و حرکت و دارای برجستگی های چهارگانه‬ ‫مغز میانی‪:‬‬


‫پل مغزی‪ :‬تنفس‪ ،‬ترشح بزاق و اشک (مرکز هماهنگی اعصاب خودمختار قلب)‬ ‫ساقه مغز‬
‫بصل النخاع‪ :‬مرکز اصلی تنفس‪ ،‬فشارخون‪،‬زنش قلب‪ ،‬انعکاس عطسه‪ ،‬بلع و سرفه‬ ‫مرکزی‬
‫(مرکز هماهنگی اعصاب خودمختار قلب)‬

‫تاالموس ها‪ :‬دو تاالموس با یک رابط سست و در عقب آنها بطن ‪3‬‬ ‫سایر‬
‫پردازش اولیه و تقویت اغلب اطالعات حسی‬
‫هیپوتاالموس‪ :‬دمای بدن‪ ،‬ضربان قلب‪ ،‬فشار خون‪ ،‬تشنگی‪ ،‬گرسنگی و خواب‬
‫هیپوتاالموس به عنوان غده درون ریز نقش مهمی در تنظیم ترشح سایر غده ها‬

‫سامانه کناره ای‪ :‬با قشر مخ‪ ،‬تاالموس و هیپوتاالموس ارتباط دارد‬
‫احساساتی مانند ترس‪ ،‬خشم‪ ،‬لذت و نیز حافظه‬
‫دارای هیپوکامپ (نقش در تشکیل حافظه و یادگیری)‬
‫اپی فیز‪ :‬ترشح هورمون مالتونین‬

‫درون ستون مهره ها از بصل النخاع تا دومین مهره ی کمر‪ -‬مرکز برخی انعکاس ها‬ ‫نخاع‬
‫درون ماده خاکستری(جسم سلولی نورون ها و رشته های عصبی بدون میلین) – بیرون ماده سفید (اجتماع رشته های میلین دار)‬
‫دستگاه عصبی‬
‫حسی‪ :‬حواس‬
‫پیکری‪ :‬به ماهیچه های اسکلتی‪ -‬ارادی و غیرارادی‬ ‫محیطی‬
‫‪ 12‬جفت عصب مغزی‬
‫سمپاتیک‪ :‬حالت آماده باش‬ ‫حرکتی‬ ‫‪ 31‬جفت عصب نخاعی‬
‫افزایش فشارخون‪ ،‬گشاد شدن مردمک‪ ،‬افزایش ضربان قلب و تعداد تنفس‬
‫جریان خون را به سوی قلب و ماهیچه های اسکلتی‬
‫خود مختار‪:‬‬
‫کار ماهیچه های صاف‪ ،‬ماهیچهی قلب و غده ها را به صورت ناآگاهانه تنظیم می کند و همیشه فعال است‪.‬‬
‫پاراسمپاتیک‪ :‬برقراری حالت آرامش‬
‫کاهش فشارخون‪ ،‬مردمک تنگ ‪ ،‬ضربان قلب کم‬

‫‪6‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪5‬‬
‫‪6‬‬
‫‪7‬‬
‫‪8‬‬
‫‪9‬‬
‫‪10‬‬
‫‪11‬‬
‫‪12‬‬
‫‪13‬‬
‫‪14‬‬
‫‪15‬‬

‫تشریح مغز‬
‫‪ -1‬بررسی سطح پشتی و سطح شکمی بخش های خارجی مغز‬
‫روی مغز بقایای پرده ی مننژ وجود دارد‪ .‬آنها را جدا کنید تا شیارهای مغز بهتر دیده شوند و بخش های مغز را در این سطح مشاهده کنید‪.‬‬

‫‪ -2‬مشاهدهی بخش های درونی مغز‬


‫مغز را طوری در ظرف تشریح قرار دهید که سطح پشتی آن را ببینید‪ .‬با انگشتان شست‪ ،‬به آرامی دو نیمکره را از محل شیار بین آنها از یکدیگر فاصله دهید و بقایای‬
‫پرده های مننژ را از بین دو نیمکره خارج کنید تا نوار سفید رنگ رابط پینه ای را ببینید‪ .‬در حالی که نیمکره های مخ از هم فاصله دارند‪ ،‬با نوک چاقوی جراحی‪ ،‬در‬
‫جلوی رابط پینه ای‪ ،‬برش کم عمقی ایجاد کنید و به آرامی فاصله ی نیمکره ها را بیشتر کنید تا رابط سه گوش را در زیر رابط پینهای مشاهده کنید‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫دو طرف این رابط ها‪ ،‬فضای بطن های ‪ 1‬و ‪ 2‬مغز و داخل آنها‪ ،‬اجسام مخطط قرار دارند‪ .‬شبکه های مویرگی که مایع مغزی ـ نخاعی را ترشح می کند نیز درون این‬
‫بطن ها دیده می شوند‪ .‬در مرحله ی بعد به کمک چاقوی جراحی در رابط سه گوش‪ ،‬برش طولی ایجاد کنید تا در زیر آن‪ ،‬تاالموس ها را ببینید‪ .‬دو تاالموس با یک‬
‫رابط به هم متصل اند و با کمترین فشار از هم جدا می شوند‪ .‬در عقب تاالموس ها‪ ،‬بطن سوم و در لبه ی پایین آنها‪ ،‬رومغزی (اپی فیز) را ببینید‪ .‬در عقب اپی فیز‬
‫برجستگی های چهارگانه قرار دارند‪ .‬در مرحله ی بعدی کرمینهی مخچه را در امتداد شیار بین دو نیمکره ی مخچه برش دهید تا درخت زندگی و بطن چهارم‬
‫مغز را ببینید‪.‬‬

‫بطن های مغزی‪:‬‬


‫بطنهای جانبی ‪ 1‬و ‪ : 2‬درون نیمکره های مخ دو طرف پرده بین رابط پینه ای و سه گوش‬
‫بطن ‪ : 3‬عقب تاالموس‬
‫بطن ‪ : 4‬پشت ساقه مغز جلوی مخچه‬

‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪4‬‬
‫‪5‬‬
‫‪6‬‬
‫‪7‬‬
‫‪8‬‬
‫‪9‬‬
‫‪10‬‬
‫‪11‬‬
‫‪12‬‬
‫‪13‬‬
‫‪14‬‬
‫‪15‬‬

‫‪8‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫نام مراکز مغزی هر یک موارد زیر را بنویسید‪.‬‬ ‫‪-‬‬

‫‪ ‬رابط نیمکره های مخ‪ :‬پینه ای و سه گوش‬

‫‪ ‬رابط نیمکره های مخچه‪ :‬کرمینه‬

‫‪ ‬نیمکره مربوط به توانایی در ریاضیات و استدالل ‪ :‬چپ‬

‫‪ ‬نیمکره مربوط به مهارت های هنری‪ :‬راست‬

‫‪ ‬پردازش نهایی اطالعات ورودی‪ :‬قشر خاکستری مخ‬

‫‪ ‬یادگیری ‪ :‬قشر خاکستری مخ ‪ -‬لیمبیک‬

‫‪ ‬تفکر ‪ :‬قشر خاکستری مخ‬

‫‪ ‬عملکرد هوشمندانه ‪ :‬قشر خاکستری مخ‬

‫‪ ‬نقش در شنوایی‪ ،‬بینایی و حرکت ‪ :‬مغز میانی(برجستگی های چهارگانه)‬

‫‪ ‬تنفس ‪ :‬بصل النخاع و پل مغزی‬

‫‪ ‬ترشح بزاق‪ :‬پل مغزی‬

‫‪ ‬تشنگی و گرسنگی‪ :‬هیپوتاالموس‬

‫‪ ‬ایجاد حافظه کوتاه مدت و تبدیل آن به حافظه بلند مدت‪ :‬هیپوکامپ لیمبیک‬

‫‪ ‬دمای بدن‪ :‬هیپوتاالموس‬

‫‪ ‬اشک‪ :‬پل مغزی‬

‫‪ ‬تقویت اغلب اطالعات حسی‪ :‬تاالموس ها‬

‫‪ ‬خواب‪ :‬هیپوتاالموس‬

‫‪ ‬مرکز انعکاس هایی مانند عطسه‪ ،‬بلع و سرفه‪ :‬بصل النخاع‬

‫‪ ‬فشار خون‪ :‬هیپوتاالموس – بصل النخاع‬

‫‪ ‬تنظیم وضعیت بدن‪ :‬مخچه‬

‫‪ ‬محل گیرنده های اسمزی خون‪ :‬هیپوتاالموس‬

‫‪ ‬ارتباط تاالموس و هیپوتاالموس با قشر مخ‪ :‬سامانه لیمبیک‬

‫‪ ‬محل پردازش اولیه اغلب اطالعات حسی‪ :‬تاالموس ها‬

‫‪ ‬تعداد ضربان قلب‪ :‬هیپوتاالموس – بصل النخاع‬

‫‪ ‬احساساتی مانند ترس‪ ،‬خشم و لذت‪ :‬سامانه لیمبیک‬

‫‪9‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫نخاع‬
‫نخاع درون ستون مهره ها از بصل النخاع تا دومین مهره ی کمر کشیده شده است‪.‬‬
‫نخاع‪ ،‬مغز را به دستگاه عصبی محیطی متصل می کند و مسیر عبور پیام های حسی از‬
‫اندام های بدن به مغز و ارسال پیام ها از مغز به اندام هاست‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬نخاع مرکز برخی‬
‫انعکاس های بدن است‪ .‬می دانید انعکاس پاسخ سریع و غیرارادی ماهیچه ها در پاسخ‬
‫به محرک هاست‪ .‬همان طور که در شکل صفحه بعد می بینید‪ ،‬دست فرد با برخورد به‬
‫جسم داغ‪ ،‬به عقب کشیده می شود‪ .‬مرکز تنظیم این انعکاس نخاع است‪.‬‬
‫هر عصب نخاعی دو ریشه دارد‪ .‬ریشه پشتی عصب نخاعی حسی و ریشهی شکمی آن‬
‫حرکتی است‪ .‬ریشهی پشتی‪ ،‬اطالعات حسی را به نخاع وارد و ریشه شکمی پیام های‬
‫حرکتی را از نخاع خارج می کند‪.‬‬

‫سیناپس ‪ :1‬بین نورون حسی با نورون رابط ( تحریکی)‬


‫سیناپس‪ :2‬بین نورون رابط با نورون حرکتی ماهیچه دو سر (تحریکی)‬
‫سیناپس‪ :3‬بین نورون حرکتی با ماهیچه دو سر (تحریکی)‬
‫سیناپس‪ :4‬بین نورون حسی با نورون رابط ( تحریکی)‬
‫سیناپس ‪ :5‬بین نورون رابط با نورون حرکتی ماهیچه سه سر (مهاری)‬
‫سیناپس ‪ :6‬بین نورون حرکتی با ماهیچه سه سر (غیر فعال= خاموش)‬

‫‪10‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫حـــــــــواس‬
‫گیرندههای حسی‬
‫گیرندۀ حسی‪ ،‬یاخته یا بخشی از آن است (مثال گیرنده نوری و بویایی یک یاخته عصبی تمایز یافته و یا گیرنده های چشایی‪ ،‬شنوایی و تعادلی یاخته غیرعصبی و‬
‫یا گیرنده های حس پیکریدرد و فشار انتهای دندریت یاخته عصبی می باشند‪ ).‬که اثر محرک را دریافت می کند و اثر محرک در آن به پیام عصبی تبدیل می شود‪.‬گیرندههای‬

‫حسی انسان گوناگوناند؛ ولی می توان آنها را براساس نوع محرک‪ ،‬در پنج دسته کلی طبقهبندی کرد‪ :‬گیرندههای مکانیکی‪ ،‬شیمیایی‪ ،‬دمایی‪ ،‬نوری و درد‪.‬‬

‫کار گیرندههای حسی‬


‫عوامل گوناگونی مانند تغییر شکل در اثر فشار‪ ،‬مواد شیمیایی و تغییر دما‪ ،‬نفوذپذیری غشای گیرنده به یونها و در نتیجه پتانسیل غشای آن را تغییر میدهند‪.‬‬
‫شکل زیر‪ ،‬یک گیرنده فشار پوست را نشان میدهد‪ .‬این گیرنده انتهای دارینه (دندریت) یک نورون حسی است که درون پوششی چند الیه و انعطافپذیر از نوع‬
‫بافت پیوندی قرار دارد‪ .‬فشرده شدن این پوشش‪ ،‬رشتۀ دندریت را تحت فشار قرار میدهد و در آن تغییر شکل ایجاد میکند‪ .‬در نتیجه کانالهای یونی غشای گیرنده‪،‬‬
‫باز و پتانسیل الکتریکی غشا تغییر میکند‪ .‬به این ترتیب در دندریت پیام عصبی ایجاد و به دستگاه عصبی مرکزی ارسال میشود‪ .‬وقتی گیرندهها مدتی در معرض محرک‬
‫ثابتی قرار گیرند‪ ،‬پیام عصبی کمتری ایجاد میکنند‪ ،‬یا اصالً پیامی ارسال نمیکنند‪ .‬این پدیده را سازش گیرندهها مینامند‪ .‬گیرندههای درد سازش پیدا نمیکنند‪.‬‬

‫حواس را به دو گروه تقسیم میکنند‬


‫گروهی از گیرندهها مانند گیرندههای دما در بخشهای گوناگون بدن پراکندهاند و گروهی از گیرندههای بدن ما در اندامهای ویژهای قرار دارند؛ مانند گیرندههای بینایی‬
‫در چشم‪ .‬از اینرو‪ ،‬حواس را به دو گروه حواس پیکری و حواس ویژه تقسیم کردهاند‪.‬‬

‫گیرندههای درد (انتهای دندریت یک نورون حسی بدون پوشش پیوندی(آزاد)) ‪ -‬گیرنده فشار پوست (انتهای دندریت یک نورون حسی درون پوششی از بافت پیوندی)‬

‫تماسی‪ :‬گیرندههای مکانیکی در پوست و بافتهای دیگر‬


‫درد‪ :‬در پوست و بخش های گوناگون بدن مثل دیوارۀ سرخرگها‬ ‫پیکری‬
‫در بخش های گوناگون بدن دما‪ :‬در بخشهایی از درون بدن‪ ،‬مانند برخی از سیاهرگهای بزرگ و پوست‬
‫وضعیت‪ :‬در ماهیچههای اسکلتی‪ ،‬زردپیها و کپسول پوشانندۀ مفصلها‬
‫حواس‬
‫بینایی‬
‫شنوایی‬
‫تعادل‬ ‫ویژه‬
‫چشایی‬ ‫در اندام های حسی‬
‫بویایی‬

‫‪11‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫حواس پیکری‬
‫در بخشهای گوناگون بدن مانند پوست‪ ،‬ماهیچههای اسکلتی و زردپیها‪ ،‬گیرندههایی وجود دارند که اطالعات حسی را دریافت میکنند‪ .‬این ها گیرندههای‬
‫حس های پیکریاند‪ .‬حسهای پیکری شامل حس تماس‪ ،‬دما‪ ،‬وضعیت و دردند‪ .‬انتهای دندریت آزاد‪ ،‬مانند گیرندههای درد‪ ،‬یا انتهای دندریتهایی درون پوششی از‬
‫بافت پیوندی مانند گیرندۀ فشار در پوست نمونه ای از گیرندههای حواس پیکری اند‪.‬‬
‫گیرندههای تماسی‪ ،‬گیرندههای مکانیکی در پوست و بافتهای دیگرند که با تماس‪ ،‬فشار یا ارتعاش تحریک میشوند‪ .‬تعداد گیرندههای تماس در پوست بخشهای‬
‫گوناگون بدن متفاوت است و بخشهایی که تعداد گیرندههای بیشتری دارند‪ ،‬مانند نوک انگشتان و لبها حساسترند‪.‬‬

‫نکات شکل پوست‪:‬‬


‫غدد عرق در درم بوده و مجرای آن از درم‪ ،‬غشای پایه و اپیدرم عبور می کند‪( .‬مجرا هر چه باالتر‪ ،‬نازکتر)‬ ‫‪‬‬
‫بخشی از اپیدرم وارد درم شده و اطراف ریشه مو را احاطه می کند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫گیرنده درد فاقد پوشش پیوندی و سطحی ولی گیرنده فشار دارای پوشش پیوندی چند الیه و عمقی‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫رگهای خونی در چربی و درم برخالف اپی درم وجود دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫نوع گیرنده به شکل انتهای دندریت آزاد و نوعی ماهیچه صاف به ریشه مو متصل می باشند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫گیرندههای دمایی در بخشهایی از درون بدن‪ ،‬مانند برخی از سیاهرگهای بزرگ و پوست جای دارند‪ ،‬گیرندههای‬
‫دمایی درون بدن به تغییرات دمای درون بدن و گیرندههای دمایی پوست به تغییرات دمای سطح بدن حساساند؛ در نتیجه‬
‫سرما یا گرما را دریافت میکنند‪( .‬پیام این گیرنده ها به مرکز تنظیم دمای بدن هیپوتاالموس منتقل می شود‪).‬‬
‫گیرندههای مکانیکی حس وضعیت موجب میشود که مغز از چگونگی قرارگیری قسمتهای بدن نسبت به هم‪ ،‬هنگام‬
‫سکون و حرکت اطالع یابد‪ .‬گیرندههای حس وضعیت در ماهیچههای اسکلتی‪ ،‬زردپیها و کپسول پوشانندۀ مفصلها‬
‫قرار دارند‪ .‬گیرندههای وضعیت درون ماهیچهها به تغییر طول ماهیچهها حساساند؛ مثالً وقتی دست خود را حرکت‬
‫میدهید‪ ،‬طول ماهیچه تغییر میکند و گیرندههای درون ماهیچه تحریک میشوند‪( .‬پیام این گیرنده ها به مخچه منتقل می شود‪).‬‬
‫گیرندههای درد در پوست و بخش های گوناگون بدن مثل دیوارۀ سرخرگها قرار دارند‪ .‬گیرندههای درد به آسیب بافتی پاسخ میدهند‪ .‬آسیب بافتی در اثر عوامل‬
‫مکانیکی مثل بریدگی‪ ،‬سرما یا گرمای شدید و برخی مواد شیمیایی مثل الکتیک اسید در ماهیچه ها و اوریک اسید در مفاصل ایجاد میشود‪( .‬الکتیک اسید در ماهیچه ها‬
‫به دنبال تجزیه گلوکز به صورت بی هوازی ایجاد می شود‪ ).‬گیرندههای درد سازش پیدا نمیکنند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬این پدیده کمک میکند مادامی که محرک آسیبرسان وجود دارد‪ ،‬فرد‬
‫از وجود محرک اطالع داشته باشد‪.‬‬
‫درد یک سازوکار حفاظتی است‪ .‬هرگاه یاختهها در معرض تخریب قرار گیرند‪ ،‬درد ایجاد و موجب میشود که فرد برای برطرف کردن عامل ایجاد درد‪ ،‬واکنش مناسب‬
‫نشان دهد؛ مثالً نشستن طوالنی مدت ممکن است موجب آسیب دیدن بافت پوست در محل نشیمنگاه شود‪ .‬بنابراین‪ ،‬فرد به طور ناخودآگاه تغییر وضعیت میدهد؛ در‬
‫غیر این صورت‪ ،‬پوست در نقاط تحت فشار تخریب میشود‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫درد ‪ :‬انتهای دندریت آزاد یک نورون حسی بدون پوشش پیوندی‬ ‫پیکری‪:‬‬
‫فشار‪ :‬انتهای دندریت یک نورون حسی درون پوششی چند الیه و انعطاف پذیر از بافت پیوندی‬
‫بینایی ‪ :‬نورون های تمایز یافته (نوری)‬
‫شنوایی‪ :‬سلولهای غیرعصبی مژکدار (مکانیکی)‬
‫تعادل‪ :‬سلولهای غیر عصبی مژکدار (مکانیکی)‬ ‫ویژه‪:‬‬ ‫ساختار گیرنده های‬
‫چشایی‪ :‬سلولهای غیر عصبی زائده دار (شیمیایی)‬ ‫حسی‬
‫بویایی‪ :‬نورون های تمایز یافته زائده دار (شیمیایی)‬

‫بینایی‬
‫بیشتر اطالعات محیط پیرامون را از راه دیدن و به کمک اندام حس بینایی‪ ،‬یعنی چشم دریافت میکنیم‪ .‬کرۀ چشم در حفرۀ استخوانی کاسۀ چشم قرار دارد‪ .‬ماهیچههایی‬
‫که به کرۀ چشم متصلاند (اسکلتی)‪ ،‬آن را حرکت میدهند‪ .‬این ماهیچهها را در فعالیت تشریح چشم میتوانید ببینید‪ .‬عالوه بر استخوان کاسه چشم ‪ ،‬پلکها‪ ،‬مژهها‪،‬‬
‫بافت چربی روی کرۀ چشم و اشک (دارای نمک و لیزوزیم ) از چشم حفاظت میکنند‪ .‬میدانید نوری را که از اجسام بازتاب پیدا میکند‪ ،‬گیرندههای نوری شبکیه‬
‫دریافت میکنند‪ .‬نور برای رسیدن به این یاختهها از چه مسیری عبور میکند؟ ‪ -1‬قرنیه – ‪ – 2‬زاللیه ‪ -3‬عدسی ‪ -4‬زجاجیه‬
‫ساختار کرۀ چشم‪:‬‬
‫تشکیل شده است‪ .‬صلبیه پردهای سفید رنگ‪ ،‬محکم (پیوندی متراکم) و قرنیه پردۀ شفاف جلوی چشم است‪.‬‬ ‫خارجی ترین الیۀ کرۀ چشم از صلبیه و قرنیه‬
‫الیۀ میانی چشم شامل مَشیمیّه‪،‬جسم مژگانی و عنبیّه است‪ .‬مشیمیه الیه ای رنگدانه دار و پر از مویرگهای خونی است‪ .‬جسم مژگانی‪ ،‬حلقهای بین مشیمیّه‬
‫و عنبیّه و شامل ماهیچههای مژگانی است‪ .‬عنبیّه بخش رنگین چشم در پشت قرنیه است که در وسط آن‪ ،‬سوراخ مردمک قرار دارد‪ .‬دو گروه ماهیچه حلقوی و شعاعی‬
‫صاف عنبیّه‪ ،‬مردمک را در نور زیاد ‪ -‬تنگ و در نور کم ‪ -‬گشاد میکنند‪ .‬ماهیچههای تنگ کننده (حلقوی) را اعصاب پاراسمپاتیک و ماهیچههای گشادکننده (شعاعی)‬
‫را اعصاب سمپاتیک عصبدهی میکنند‪ .‬عدسی چشم همگرا‪ ،‬انعطاف پذیر و با رشتههایی به نام تارهای آویزی به جسم مژگانی متصل است‪ .‬مایعی شفاف به نام زاللیه‬
‫فضای جلوی عدسی چشم را پر کرده است که از مویرگها ترشح میشود‪ .‬زاللیه مواد غذایی و اکسیژن را برای عدسی و قرنیه فراهم و مواد دفعی آنها را جمع آوری‬
‫میکند و به خون میدهد‪ .‬مادهای ژلهای و شفاف به نام زجاجیه در فضای پشت عدسی قرار دارد که شکل کروی چشم را حفظ میکند‪.‬‬
‫( زاللیه در تماس با عدسی – قرنیه – عنبیه و جسم مژگانی – زجاجیه در تماس با عدسی – جسم مژگانی – شبکیه و مشیمیه )‬
‫شبکیه داخلی ترین الیۀ چشم است که گیرندههای نوری‪ ،‬یعنی یاختههای مخروطی و استوانهای و نیز‬
‫آکسون یاختههای عصبی‪ ،‬عصب بینایی را تشکیل میدهند که پیامهای بینایی را به مغز‬ ‫یاختههای عصبی در آن قرار دارند‪.‬‬
‫میبرد‪ .‬محل خروج عصب بینایی از شبکیه‪ ،‬نقطۀ کور نام دارد‪ .‬درون گیرندههای نوری مادۀ حساس به نور وجود دارد‪.‬‬
‫اثر نور بر شبکیه‪ :‬پرتوهای نور از قرنیه میگذرند و به علت انحنای آن همگرا میشوند‪ .‬این پرتوها از زاللیه‪ ،‬سوراخ مردمک‪ ،‬عدسی‬
‫و زجاجیه عبور می کنند‪ .‬عدسی‪ ،‬پرتوهای نور را روی شبکیه و گیرنده های نوری آن متمرکز میکند‪( .‬گیرنده های نوری نورون های‬
‫تمایز یافته اند‪ ).‬یاختههای استوانهای در نور کم و یاختههای مخروطی در نور زیاد تحریک میشوند‪( .‬حساسیت و ماده حساس به نور در استوانه ای‬
‫بیشتر از مخروطی است‪ ).‬گیرندههای مخروطی‪ ،‬تشخیص رنگ و جزئیات اجسام را امکانپذیر میکنند‪.‬‬
‫بخشی از شبکیه را که در امتداد محور نوری کره چشم قرار دارد‪ ،‬لکۀ زرد مینامند‪ .‬این بخش در‬
‫دقت و تیزبینی اهمیت دارد؛ زیرا گیرندههای مخروطی در آن فراوانترند‪ .‬با برخورد نور به شبکیه‪،‬‬
‫مادۀ حساس به نور‪ ،‬درون گیرندههای نوری تجزیه میشود واکنشهایی را به راه میاندازد که به ایجاد‬
‫پیام عصبی منجر می شود‪ .‬ویتامین ‪ A‬برای ساخت مادۀ حساس به نور الزم است‪.‬‬

‫تطابق‪ :‬با تغییر همگرایی عدسی چشم‪ ،‬میتوان اجسام دور و نزدیک را واضح دید‪ .‬هنگام دیدن اشیای‬
‫نزدیک‪ ،‬با انقباض ماهیچههای مژگانی و شل شدن تار های آویزی‪ ،‬عدسی ضخیم میشود‪ .‬وقتی به‬
‫اشیای دور نگاه می کنیم با استراحت این ماهیچهها و سفت شدن تارهای آویزی عدسی باریکتر‬
‫می شود‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬تصویر در هر حالت روی شبکیه تشکیل میشود‪ .‬این فرایندها تطابق نام دارد‪.‬‬

‫‪13‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫الیه های شبکیه از داخل چشم به خارج ‪:‬‬


‫‪ -1‬نورون های حسی عمودی‬
‫‪ -2‬نورون های افقی‬
‫‪ -3‬نورون های عمودی‬
‫‪ -4‬نورون های افقی‬
‫‪ – 5‬گیرنده های نوری مخروطی و استوانه ای‬
‫‪ – 6‬سلولهای تیره رنگ‬

‫قرنیه به شکل تخم مرغ دیده میشود و بخش پهنتر آن‬


‫به سمت بینی و بخش باریک تر آن به سمت گوش‬
‫قرار دارد‪.‬‬
‫برای تشخیص باال و پایین چشم‪ ،‬فاصلۀ عصب بینایی تا‬
‫قرنیه را در نظر بگیرید‪ .‬سطحی که در آن فاصله‪ ،‬عصب‬
‫تا روی قرنیه بیشتر است‪ ،‬باالی چشم و سطح دیگر‪،‬‬
‫پایین آن است‪.‬‬

‫شکل زیر مسیر ارسال پیامهای بینایی را نشان میدهد‪ .‬پیامهای بینایی قبل از رسیدن به‬
‫قشر مخ از بخشهای دیگری از مغز مانند نهنج (تاالموس) می گذرند‪ .‬چلیپای(کیاسمای)‬
‫بینایی که در فعالیت تشریح مغز آن را مشاهده کردید‪ ،‬محلی است که بخشی از‬
‫آکسونهای عصب بینایی یک چشم (داخلی ها) به نیمکرۀ مخ مقابل میروند‪ .‬پیامهای‬
‫بینایی سرانجام به لوبهای پسسری قشر مخ وارد و در آنجا پردازش میشوند‪.‬‬
‫آکسون های خارجی عصب بینایی چشم راست در تاالموس نیمکره راست تقویت شده‬
‫و در قشر مخ لوب پس سری نیمکره راست درک می شود ولی آکسون های داخلی‬
‫آن در تاالموس نیمکره چپ تقویت و در قشرمخ لوب پس سری نیمکره چپ درک‬
‫می شود‪.‬‬
‫در تاالموس نیمکره چپ آکسون های داخلی عصب بینایی چشم راست و آکسون های‬
‫خارجی عصب بینایی چشم چپ وارد می شوند‪.‬‬

‫‪14‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫‪15‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫بیماریهای چشم‬
‫داشته باشند‪ ،‬تا پرتوهای نور به طور دقیق روی شبکیه متمرکز شوند‪.‬‬ ‫برای دیدن درست اجسام‪ ،‬قرنیه‪ ،‬عدسی و کرۀ چشم باید شکل ویژهای‬
‫نزدیک بینی و دوربینی‪:‬‬
‫در افراد نزدیک بین‪ ،‬کرۀ چشم بیش از اندازه بزرگ است و پرتوهای نور اجسام دور‪ ،‬در جلوی شبکیه متمرکز میشوند‪ .‬در نتیجه فرد‪ ،‬اجسام دور را واضح نمیبیند‪.‬‬
‫(پرتو های نور اجسام نزدیک بر روی شبکیه متمرکز می شوند‪ ).‬اصالح با عینک واگرا ‪ ( -‬نزدیک بینی به دنبال افزایش تحدب عدسی نیز رخ می دهد‪).‬‬
‫در فرد دوربین‪ ،‬کرۀ چشم از اندازۀ طبیعی کوچکتر است و پرتوهای نور اجسام نزدیک در پشت شبکیه متمرکز میشوند و فرد این اجسام را واضح نمیبیند‪.‬‬
‫(پرتو های نور اجسام دور بر روی شبکیه متمرکز می شوند‪ ).‬اصالح با عینک همگرا ‪( -‬دوربینی به دنبال کاهش تحدب عدسی نیز رخ می دهد‪).‬‬

‫آستیگماتیسم‪ :‬اگر سطح عدسی یا قرنیه کامال کروی و صاف نباشد‪ ،‬پرتوهای نور به طور نامنظم به هم میرسند و روی یک نقطۀ شبکیه متمرکز نمیشوند‪.‬‬
‫در نتیجه تصویر واضحی تشکیل نمیشود‪ .‬در این حالت‪ ،‬چشم دچار آستیگماتیسم است‪ .‬برای اصالح دید این فرد از عینکی استفاده می کنند که عدسی آن عدم یکنواختی‬
‫انحنای قرنیه یا عدسی را جبران میکند‪.‬‬
‫پیر چشمی‪ :‬با افزایش سن‪ ،‬انعطاف پذیری عدسی چشم کاهش پیدا می کند و تطابق دشوار می شود‪ .‬این حالت را پیر چشمی میگویند که به کمک عینکهای ویژه‬
‫اصالح میشود‪.‬‬

‫‪16‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫شنوایی و تعادل‬
‫گیرنده های مکانیکی درون گوش‪ ،‬در شنیدن و حفظ تعادل بدن نقش دارند‪ .‬این گیرندهها در کدام بخشهای گوش قرار گرفتهاند؟ (در گوش درونی‪ :‬حلزون گوش و‬
‫مجاری نیم دایره) همانطور که آموختهاید‪ ،‬گوش از سه بخش بیرونی‪ ،‬میانی و درونی تشکیل شده است‪.‬‬
‫ساختار گوش‪ :‬اللۀ گوش و مجرای آن بخش بیرونی گوش را تشکیل میدهند‪ .‬اللۀ گوش امواج صوتی را جمع آوری و مجرای شنوایی‪ ،‬آنها را به بخش میانی منتقل‬
‫میکند‪ .‬موهای کرک مانند درون مجرا و موادی که غدههای درون مجرا (برون ریز) ترشح میکنند‪ ،‬نقش حفاظتی دارند‪ .‬انتهای مجرا و بخشهای میانی و درونی گوش‬
‫را استخوان گیجگاهی حفاظت میکند‪ .‬پردۀ صماخ در انتهای مجرای شنوایی و بین گوش بیرونی و میانی قرار دارد‪ .‬گوشی میانی محفظۀ استخوانی پر از هواست‪.‬‬
‫درون گوش میانی و پشت پردۀ صماخ سه استخوان کوچک چکشی‪ ،‬سندانی و رکابی‪ ،‬به ترتیب قرار دارند و به هم مفصل شدهاند‪.‬‬
‫همان طور که در شکل زیر میبینید‪ ،‬بخشی به نام شیپوراستاش‪ ،‬حلق را به گوش میانی مرتبط میکند‪ .‬هوا از راه این مجرا به گوش میانی منتقل میشود‪ ،‬تا فشار آن در‬
‫دو طرف پردۀ صماخ یکسان شود و پرده به درستی بلرزد‪ .‬گوش درونی از دو بخش حلزونی و دهلیزی تشکیل شده است‪ .‬بخش حلزونی در شنوایی و بخش دهلیزی‬
‫در تعادل نقش دارد‪.‬‬
‫تبدیل صدا به پیام عصبی‪ :‬امواج صوتی پس از عبور از مجرای شنوایی‪ ،‬به پردۀ صماخ برخورد می کنند و آن را به ارتعاش درمیآورد‪ .‬دستۀ استخوان چکشی روی‬
‫پردۀ صماخ چسبیده و با ارتعاش به آن میلرزد و استخوانهای سندانی و رکابی را نیز به ارتعاش درمیآورد‪ .‬کف استخوان رکابی طوری روی دریچهای به نام‬
‫دریچۀ بیضی قرار گرفته است که لرزش آن‪ ،‬دریچه را می لرزاند‪ .‬این دریچه پرده ای نازک است که در پشت آن‪ ،‬بخش حلزونی گوش قرار دارد‪ .‬بخش حلزونی را مایعی‬
‫پر کرده است‪ .‬لرزش دریچۀ بیضی‪ ،‬مایع درون حلزون را به لرزش درمیآورد‪.‬‬
‫در بخش حلزونی یاختههای مژکداری قرار دارند که مژکهایشان با پوششی ژالتینی تماس دارند‪ .‬یاخته های مژکدار در دیواره یکی از سه حفره حلزون گوش(کوچکترین)‬
‫قرار داشته و مژک های آنها با ژالتین و مایع اطراف در تماس اند‪ .‬این یاختهها‪ ،‬گیرندههای مکانیکیاند که با لرزش مایع درون بخش حلزونی‪ ،‬مژکهای آنها خم‬
‫میشود‪ .‬کانالهای یونی غشای آنها باز و این یاختهها تحریک میشوند‪ .‬در نتیجه بخش شنوایی عصب گوش پیام عصبی ایجاد شده را به مغز میبرد‪( .‬ابتدا به تاالموس‬
‫سپس قشر مخ لوب گیجگاهی)‬

‫‪17‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫حفظ تعادل‬
‫در بخشی دهلیزی گوش داخلی سه مجرای نیمدایره ای شکل عمود بر هم (در سه جهت فضا) وجود دارد که‬
‫یاختههای مژکدار حس تعادل درون آنها قرار گرفتهاند‪ .‬حرکت سر این یاختهها را تحریک میکند‪ .‬شکل مقابل یاختههای‬
‫گیرندۀ تعادل در یک مجرای نیمدایره را نشان میدهد‪ .‬درون مجاری نیم دایره از مایعی پر شده است و مژکهای یاختههای‬
‫گیرنده نیز در مادهای ژالتینی قرار دارند‪( .‬مژک های این یاخته برخالف یاخته های مژکدار حلزون گوش با مایع اطراف‬
‫تماس ندارند)‪ .‬با چرخش سر‪ ،‬مایع درون مجرا به حرکت در میآید و مادۀ ژالتینی را به یک طرف خم میکند‪ .‬مژکهای‬
‫یاختههای گیرنده خم و این گیرنده ها تحریک میشوند‪ .‬آکسون یاختههای عصبی حسی که شاخۀ دهلیزی (تعادلی) عصب‬
‫گوش را تشکیل میدهند‪ ،‬پیام را به مغز میبرد (به مخچه) و آن را از موقعیت سر آگاه میکنند‪ .‬برای حفظ تعادل بدن‪ ،‬مغز از‬
‫گیرندههای دیگر مانند گیرندههای وضعیت نیز پیام دریافت می کند‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫بویایی‬
‫گیرندههای بویایی در سقف حفره بینی قرار دارند‪ .‬این گیرندهها یاختههای عصبیاند که دندریتهایشان زائده دار است‪ .‬مولکولهای بودار هوای تنفسی این یاختهها‬
‫را تحریک میکنند‪ .‬این سلول ها در بین سلول های پوششی استوانه ای قرار گرفته اند‪ .‬آکسون این یاختهها پیامهای بویایی را به لوبهای بویایی (پیاز های بویایی)‬
‫مغز میبرند‪ .‬پیام بویایی سرانجام به قشر مخ ارسال میشود‪.‬‬

‫چشایی‬
‫در دهان و برجستگیهای زبان جوانههای چشایی و درون این جوانه ها گیرندههای چشایی قرار گرفته اند‪ .‬ذرههای غذا در بزاق حل میشوند و یاختههای‬
‫گیرندۀ چشایی را تحریک میکنند‪ .‬انسان پنج مزۀ اصلی شیرینی‪ ،‬شوری‪ ،‬ترشی‪ ،‬و تلخی و مزۀ اومامی را احساس می کند‪ .‬اومامی کلمهای ژاپنی به معنای لذیذ است که‬
‫برای توصیف یک مزۀ مطلوب که با چهار مزۀ دیگر تفاوت دارد‪ ،‬به کار میرود‪ ،‬اومامی مزۀ غالب غذاهایی است که آمینواسید گلوتامات دارند مانند عصارۀ گوشت‪.‬‬
‫حسّ بویایی در درک درست مزۀ غذا تأثیر دارد؛ مثالً وقتی سرماخورده و دچارگرفتگی بینی شدهایم‪ ،‬مزۀ غذاها را به درستی تشخیص نمیدهیم‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫دستگاه حرکتی‬
‫استخوان ها و اسکلت‬
‫اسکلت انسان شامل دو بخش محوری و جانبی است‪ .‬بخش محوری‪ ،‬محور بدن را‬ ‫استخوان ها بخشی از اسکلت انسان را تشکیل می دهند‪( .‬به همراه غضروف ها)‬
‫تشکیل می دهد و از ساختارهایی مانند مغز ‪ ،‬قلب ‪ ،‬شش ها ‪ ،‬کلیه ها و نخاع حفاظت کرده و شامل استخوان های جمجمه و ستون مهره ها و جناغ و دنده ها و‬
‫خاجی می باشد‪ .‬گر چه بخش هایی از آن هم در جویدن‪ ،‬شنیدن‪ ،‬صبحت کردن و حرکات بدن نیز نقش دارند‪ .‬استخوان های دست و پا از اجزای اسکلت جانبی اند‪.‬‬
‫این استخوان ها نسبت به اسکلت محوری‪ ،‬نقش بیشتری در حرکت بدن دارند‪ .‬به طور کلی استخوان ها در پشتیبانی‪ ،‬حرکت‪ ،‬حفاظت اندامهای درونی‪ ،‬تولید‬
‫یاخته های خونی (بسیاری از استخوان ها مغز قرمز دارند)‪ ،‬ذخیره مواد معدنی مانند فسفات و کلسیم‪ ،‬کمک به شنیدن‪ ،‬تکلم و جویدن نقش دارند‪ .‬بخش های مختلف‬
‫اسکلت در شکل زیر دیده می شود‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫انواع استخوان ‪:‬‬


‫استخوان ها اشکال مختلفی دارند‪ .‬استخوان ران و بازو و زندزیرین و زند زبربن و درشت نی و نازک نی از انواع استخوان های درازند‪ ،‬در حالی که استخوان های مچ‬
‫از انواع استخوان های کوتاه اند‪ .‬استخوان جمجمه و کتف و جناغ و لگن از استخوان های پهن هستند‪ .‬استخوان های ستون مهره از نوع استخوان های نامنظم اند‪.‬‬
‫استخوان های بدن اندازه های متفاوتی دارند‪ ،‬از استخوان های کوچک گوش میانی تا استخوان بزرگ لگن‪.‬‬
‫ساختار استخوان‪:‬‬
‫هر استخوان از دو نوع بافت استخوانی فشرده و اسفنجی تشکیل شده است‪ .‬میزان و محل قرارگیری هر نوع بافت استخوانی در استخوان های مختلف متفاوت‬
‫است‪ .‬مثالً بافت استخوانی فشرده در طول استخوان ران‪ ،‬به صورت واحدهایی به نام سامانه هاورس قرار گرفته است‪ .‬این سامانه ها به صورت استوانه هایی هم مرکز‬
‫از تیغه های استخوانی اند که از سلول های استخوانی و ماده زمینهای و کالژن در اطراف آنها تشکیل شده است‪ .‬ماده زمینهای از پروتئین ها و مواد معدنی تشکیل‬
‫هر سامانه‬ ‫شده است‪ .‬اعصاب و رگ های درون مجرای مرکزی‬
‫(مجرای هاورس) ارتباط بافت زنده را با بیرون برقرار می کنند‪ .‬سطح درونی تنه‬
‫این استخوان نیز بافت اسفنجی دارد‪ .‬سطح خارجی این استخوان‪ ،‬توسط‬
‫بافت پیوندی احاطه شده است و رگ ها و اعصاب از راه مجراهایی به بیرون‬
‫ارتباط دارند‪ .‬انتهای برآمده استخوان ران توسط بافت اسفنجی پُر شده است‪.‬‬
‫بافت استخوانی اسفنجی‪ ،‬از میله ها و صفحه های استخوانی تشکیل شده است‬
‫که بین آنها‪ ،‬حفره هایی وجود دارد که توسط رگ ها و مغز استخوان پر شده‬
‫اند‪ .‬مغز استخوان در دو نوع زرد و قرمز وجود دارد‪.‬‬
‫مغز زرد بیشتر از چربی تشکیل شده است و مجرای مرکزی استخوان های‬
‫دراز را پُر می کند‪ .‬مغز قرمز استخوان در بافت اسفنجی دیده می شود‪ .‬در‬
‫کم خونی های شدید‪ ،‬مغز زرد می تواند به مغز قرمز تبدیل شود‪.‬‬
‫سلول های استخوانی ستاره ای شکل و دارای زوائد سیتوپالسمی متعدد بوده‬
‫که از طریق این زوائد با یکدیگر ارتباط دارند‪.‬‬

‫مجرای مرکزی استخوان دراز‪ :‬مغز استخوان زرد‬


‫مجرای مرکزی هر سامانه هاورس(مجرای هاورس)‪ :‬عصب و رگ‬
‫حفره های متعدد‪ :‬ممکن است مغز استخوان قرمز و رگ ناپیوسته‬

‫‪21‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫تشکیل و تخریب استخوان ‪:‬‬


‫در دوران جنینی‪ ،‬استخوان ها از بافت های نرمی تشکیل و به تدریج با افزوده شدن نمک های کلسیم سخت می شوند‪ .‬یاخته های استخوانی تا اواخر سن رشد‪،‬‬
‫ماده زمینه ای ترشح می کنند و بنابراین‪ ،‬توده استخوانی و تراکم آن افزایش پیدا می کند ‪ .‬با افزایش سن‪ ،‬یاخته های استخوانی کم کار می شوند و‬
‫توده استخوانی به تدریج کاهش پیدا می کند‪ .‬در همه این مراحل‪ ،‬تغییرات استخوانی در حال انجام است‪ .‬استخوان ها در اثر فعالیت بدنی مانند ورزش یا‬
‫با افزایش وزن ضخیم‪ ،‬متراکم تر و محکم تر می شوند و استخوان هایی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرند‪ ،‬ظریف تر می شوند‪ .‬مشابه این حالت‪ ،‬در فضانوردان دیده‬
‫می شود که در محیط بی وزنی تراکم استخوانشان کاهش می یابد‪.‬‬
‫استخوان های بدن به طور پیوسته دچار شکستگی های میکروسکوپی می شوند که نتیجه حرکات معمول بدن هستند‪ .‬شکستگی های دیگر می توانند ناشی از ضربه یا‬
‫برخورد باشند‪ .‬در این حالت یاخته های نزدیک محل شکستگی‪ ،‬یاخته های جدید استخوانی می سازند (تقسیم می شوند) و پس از چند هفته آسیب بهبود پیدا می کند‪.‬‬
‫تراکم توده استخوانی از عوامل مهم استحکام استخوان هاست و کاهش آن (تراکم توده استخوانی) باعث پوکی استخوان می شود‪ .‬در پوکی استخوان‪ ،‬تخریب‬
‫استخوانی افزایش می یابد در نتیجه استخوان ها ضعیف و شکننده می شوند‪ .‬کمبود ویتامین ‪ D‬و کلسیم غذا‪ ،‬مصرف نوشیدنی های الکلی و دخانیات با‬
‫جلوگیری از رسوب کلسیم در استخوان ها‪ ،‬باعث بروز پوکی استخوان در مردان و زنان می شوند‪ .‬اختالل در ترشح بعضی از هورمون ها و مصرف نوشابه های‬
‫گازدار نیز در کاهش تراکم استخوان نقش دارند‪ .‬به طور کلی توده استخوانی زنان کمتر از مردان است‪.‬‬

‫استخوان طبیعی‬ ‫استخوان مبتال به پوکی‬


‫اثر هورمون ها بر استخوان‬
‫کلسی تونین‪ :‬رسوب کلسیم در ماده زمینه ای استخوان و جلوگیری از برداشت کلسیم از استخوان‬
‫پاراتیروئیدی‪ :‬تجزیه ماده زمینه ای استخوان توسط سلول های استخوانی و آزاد کردن کلسیم استخوان و افزایش کلسیم خون‬
‫رشد‪ :‬با اثر بر صفحات رشد غضروفی سبب رشد طولی استخوان های دراز‬
‫کورتیزول‪ :‬تجزیه کالژن های استخوان‬
‫هورمون های تیروئیدی‪ :‬افزایش تجزیه گلوکز در سلول های استخوانی و رشد استخوان ها‬
‫تستوسترون‪ :‬تحریک رشد استخوان ها‬
‫اریتروپویتین‪ :‬با اثر بر سلول های میلوئیدی مغز استخوان قرمز سبب افزایش تولید گویچه های قرمز‬

‫مفصل‬
‫مفصل محل اتصال استخوان ها با هم است‪ .‬در بعضی مفصل ها‪ ،‬استخوان ها حرکت نمی کنند‪ .‬نمونه آن‪ ،‬مفصل ثابت در استخوان های جمجمه است‪ .‬جمجمه از چندین‬
‫استخوان تشکیل شده است که در محل مفصل های ثابت لبه های دندانه دار آنها در هم فرو رفته و محکم شده اند‪.‬‬
‫در بیشتر مفصل ها‪ ،‬استخوان ها قابلیت حرکت دارند‪ .‬سر استخوان ها در محل این مفصل ها توسط بافت غضروفی پوشیده شده است‪.‬‬
‫نمونه آن مفصل های زانو‪ ،‬لگن و انگشتان است‪ .‬استخوان ها در محل این‬
‫نمونه ها‪ ،‬توسط یک کپسول از جنس بافت پیوندی رشته ای احاطه شده اند که‬
‫پر از مایع مفصلی لغزنده است‪( .‬این کپسول و زردپی ها دارای گیرنده های حس وضعیت می باشد‪).‬‬
‫مایع مفصلی و سطح صیقلی غضروف به استخوان ها امکان می دهد که سالیان زیادی در‬
‫مجاور هم لیز بخورند و اصطکاک چندانی نداشته باشند‪.‬‬
‫عالوه بر کپسول مفصلی‪ ،‬رباط ها و زردپی ها به کنار یکدیگر ماندن استخوان ها کمک‬
‫می کنند‪ .‬رباط‪ ،‬بافت پیوندی رشته ای محکمی است که استخوان ها را به هم متصل‬
‫می کند‪ .‬بخش صیقلی غضروف ها در اثر کارکرد زیاد‪ ،‬ضربات‪ ،‬آسیب ها و بعضی‬
‫بیماری ها تخریب می شود ولی بدن دوباره آن را ترمیم می کند‪ .‬اگر سرعت تخریب بیش‬
‫از ترمیم باشد می تواند باعث بیماری های مفصلی شود‪.‬‬

‫‪22‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫ماهیچه و حرکت‬
‫بدن انسان بیش از ‪ 600‬ماهیچه ی اسکلتی دارد که با انقباض خود بسیاری از حرکات بدن را ایجاد می کنند‪ .‬بسیاری از ماهیچه ها به صورت جفت باعث حرکات‬
‫اندام ها می شوند زیرا ماهیچه ها فقط قابلیت انقباض دارند‪ .‬همه ماهیچه های اسکلتی باعث حرکت استخوان نمی شوند و به استخوان متصل نیستند پس زردپی هم‬
‫ندارند‪ .‬مثل ماهیچه های اسکلتی لوله گوارش‪ .‬گرچه ماهیچه های اسکلتی تحت کنترل ارادی هستند ولی بعضی از این ماهیچه ها به صورت غیرارادی هم منقبض می شوند‪.‬‬
‫ماهیچه های اسکلتی در حرکات ارادی‪ ،‬کنترل دریچه های بدن‪ ،‬حفظ حالت بدن‪ ،‬ارتباطات و حفظ دمای بدن نقش دارند‪ .‬نحوه ی اتصال ماهیچه به استخوان‬
‫طوری است که معموالً با تغییر کوتاهی در طول ماهیچه‪ ،‬استخوان به اندازه زیادی جا به جا می شود‪.‬‬

‫ماهیچه سه سر بازو متصل به‪:‬‬


‫با چهار زردپی متصل به زندزیرین – بازو – بازو ‪ -‬کتف‬

‫ماهیچه دو سر بازو متصل به‪:‬‬


‫با سه زردپی متصل به زندزبرین – کتف – سر بازو!!‬
‫ماهیچه های ذوزنقه – دلتایی – گردن – سینه ای‬
‫به جناغ متصل اند‪.‬‬

‫ساختار ماهیچه اسکلتی ‪:‬‬


‫یک ماهیچه اسکلتی از چندین دسته تار ماهیچه های تشکیل شده است‪ .‬هر دسته تار ماهیچه ای از تعدادی یاخته ماهیچه ای یا تار ماهیچه ای‬
‫تشکیل شده است‪ .‬این دسته تارها با غالفی از بافت پیوندی رشته ای محکم احاطه شده است‪ .‬این غالف های پیوندی در انتها‪ ،‬به صورت طناب یا نواری‬
‫محکم به نام زردپی در می آیند‪ .‬زردپی های دو انتهای ماهیچه‪ ،‬به استخوان های مختلف متصل می شوند‪ ،‬با انقباض ماهیچه دو استخوان به طرف هم‬
‫کشیده می شوند‪ .‬سلول های ماهیچه ای مانند استوانه ای با چندین هسته دیده می شوند‪ .‬در واقع هر یاخته از به هم پیوستن چند یاخته در‬
‫دوره جنینی ایجاد می شود و به همین علت دارای چند هسته است‪ .‬درون هر تار ماهیچه ای‪ ،‬تعداد زیادی رشته به نام تارچه ماهیچهای وجود دارد‬
‫که موازی هم در طول تار ماهیچه ای قرار گرفته اند‪ .‬در مشاهده دقیقتر‪ ،‬شبکه آندوپالسمی در اطراف تارچه دیده می شود که در اطراف آن تعداد‬
‫زیادی میتوکندری وجود دارد‪ .‬تارچه ها از واحدهای تکراری به نام سارکومر تشکیل شدهاند که به تار ماهیچهای ظاهر مخطط (خط خط) می دهند‪.‬‬
‫دو انتهای هر سارکومر خطی به نام خط ‪ z‬دیده می شود‪ .‬پس از هر خط ‪ Z‬یک نوار روشن و در دنبال آن یک بخش تیره وجود دارد که این بخش تیره خود به وسیله یک‬
‫صفحه روشن (صفحه هنسن) به دو بخش برابر تقسیم شده است‪ .‬پس از بخش تیره یک نوار روشن دیگر وجود دارد که به خط ‪ Z‬بعدی ختم می شود‪ .‬در وسط صفحه هنسن نیز خط‬
‫تیرة ‪ M‬دیده می شود‪ .‬ظاهر مخطط این یاخته ها به دلیل وجود دو نوع رشته پروتئینی اکتین و میوزین است که با آرایش خاصی کنار هم قرار‬
‫گرفته اند‪ .‬رشته های اکتین نازک و از یک طرف به خط ‪ z‬متصل اند‪ .‬این رشته ها به درون سارکومر کشیده شده اند‪ .‬رشته های میوزین‪ ،‬ضخیم و‬
‫بین رشته های اکتین جا گرفته اند‪ .‬این رشته ها سر هایی برای اتصال به اکتین دارند‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫صفحه روشن‬
‫خط تیره‬

‫هر مولکول میوزین دارای یک دم (دو رشته ماریچی) و دو سر می باشد‪.‬‬


‫هر مولکول اکتین کروی بوده که در سارکومرها متصل به هم و به صورت‬
‫دو رشته مارپیچی قرار گرفته اند‪.‬‬

‫‪24‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫‪25‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫‪ -1‬با تجزیه ‪ ATP‬در سر میوزین‪ ،‬سر میوزین آماده اتصال به‬


‫اکتین می شود‪.‬‬
‫‪ -2‬با ایجاد موج تحریکی در غشای سلول ماهیچه ای از‬
‫شبکه آندوپالسمی آن کلسیم آزاد شده تا سر میوزین به اکتین‬
‫متصل شود‪.‬‬
‫‪ -3‬سر میوزین خم شده و اکتین رو به داخل سارکومر هل‬
‫می دهد که این سبب کشیده شدن خطوط ‪ Z‬به سمت داخل‬
‫سارکومر نیز می شود‪.‬‬
‫‪ -4‬با اتصال ‪ ATP‬به سر میوزین‪ ،‬اتصال میوزین و اکتین سست‬
‫شده و سر میوزین از اکتین جدا می شود‪.‬‬

‫مراحل انقبـــــاض ماهیچه اسکلتی‬


‫‪ ‬تولید ناقل عصبی در جسم سلولی نورون حرکتی و ارسال آن به پایانه آکسون‬

‫‪ ‬ترشح ناقل عصبی با اگزوسیتوز و صرف ‪ ATP‬از پایانه آکسون نورون حرکتی به فضای سیناپسی‬

‫‪ ‬اتصال ناقل عصبی به گیرنده غشایی کانال یونی در غشای سلول ماهیچه ای‬

‫‪ ‬باز شدن کانال های یونی و ایجاد موج تحریکی در غشای سلول ماهیچه ای‬

‫‪ ‬آزاد شدن کلسیم از شبکه آندوپالسمی و اتصال به پروتئین اکتین‬

‫‪ ‬اتصال سر میوزین از قبل آماده شده به پروتئین اکتین‬

‫‪ ‬خم شدن سر میوزین و هل دادن اکتین به داخل سارکومر‬

‫‪ ‬کوتاه شدن طول سارکومر و نزدیک شدن خطوط ‪ Z‬به یکدیگر‬

‫‪ ‬اتصال ‪ ATP‬به سر میوزین و جدا شدن آن از اکتین‬

‫‪ ‬تجزیه ‪ ATP‬در سر میوزین و اتصال آن به بخش های جلوتر اکتین‬

‫‪ ‬این لیز خوردن‪ ،‬اتصال و جدا شدن سرهای میوزین صدها مرتبه در ثانیه تکرار و در نتیجه ماهیچه اسکلتی منقبض می شود‪.‬‬
‫‪ ‬با توقف پیام عصبی انقباض بازگشت کلسیم با انتقال فعال به درون شبکه آندوپالسمی‬

‫‪26‬‬
‫‪Learn different-6‬‬ ‫کنکور ‪1401‬‬ ‫دکتر حنیف عظیمی‬

‫تامین انرژی انقباض ‪:‬‬


‫بیشتر انرژی الزم برای انقباض ماهیچه ها از سوختن گلوکز به دست میآید‪ .‬در ماهیچه ها‪ ،‬گلیکوژن به صورت ذخیره وجود دارد و در صورت‬
‫لزوم به گلوکز تجزیه می شود‪ .‬در صورت وجود اکسیژن‪ ،‬تجزیه گلوکز می تواند تا چند دقیقه انرژی الزم برای ساخت ‪ ATP‬را فراهم کند‪.‬‬
‫برای انقباض طوالنی تر‪ ،‬ماهیچه ها از اسیدهای چرب استفاده می کنند‪.‬‬
‫ماده دیگر کرآتین فسفات است که طبق واکنش زیر می تواند با دادن فسفات خود‪ ،‬مولکول ‪ ATP‬را به سرعت بازتولید کند‪.‬‬

‫ماهیچه ها برای تجزیه کامل گلوکز به اکسیژن نیاز دارند‪ .‬در فعالیت های شدید که اکسیژن کافی به ماهیچه ها نمی رسد‪ ،‬تجزیه گلوکز به‬
‫صورت بی هوازی انجام می شود‪ .‬در اثر این واکنش ها الکتیک اسید تولید می شود که در ماهیچه انباشته می شود‪ .‬انباشته شدن‬
‫الکتیک اسید پس از تمرینات ورزشی طوالنی‪ ،‬باعث گرفتگی و درد ماهیچه ای می شود‪ .‬الکتیک اسید اضافی به تدریج تجزیه می شود و‬
‫اثرات درد و گرفتگی ماهیچه ای کاهش می یابد‪.‬‬

‫انواع سلول های ماهیچه ای‪:‬‬


‫بسیاری از ماهیچه های بدن هر دو نوع یاخته را دارند‪ .‬افراد کم تحرک‪ ،‬دارای تار ماهیچه ای تند بیشتری هستند که با ورزش‪ ،‬تارهای نوع‬
‫تند به نوع کُند تبدیل می شوند‪.‬‬

‫مقایسه تارهای ماهیچه ای‬


‫سفید‬ ‫قرمز‬
‫تند‬ ‫کند‬ ‫سرعت‬
‫کم‬ ‫زیاد‬ ‫میزان میوگلوبین‬
‫کم‬ ‫زیاد‬ ‫تعداد میتوکندری‬
‫بی هوازی (الکتیکی)‬ ‫هوازی‬ ‫تنفس سلولی شایع‬
‫زیاد‬ ‫کم‬ ‫خستگی‬
‫سرعتی مثل دو سرعت و‬ ‫استقامتی مثل شنا‬ ‫ویژه برای حرکات‬
‫وزنه برداری‬
‫کم‬ ‫زیاد‬ ‫گستردگی شبکه مویرگی‬

‫‪27‬‬

You might also like