You are on page 1of 45

‫فصل اول‬

‫تجارت بین المللی‬


‫اصول نظریه تجارت بین الملل‬

‫نظریه های تجارت بین الملل درصدد هستند به سواالت ذیل پاسخ دهند‬
‫‪ -1‬چه عوامل باعث بر قراری تجارت بین الملل یعنی صدور ورود کاال ها توسط‬
‫کشورهامیشوند به عبارت دیگرچه عوامل ترکیب جهت ومیزان تجارت بین‬
‫المللی را تعیین میکند‪.‬‬
‫‪ -2‬کاال هادر بازار بین المللی براساس چه نرخی ( با چه قیمت ) بایکدیگر مبادله‬
‫میشوند‪ .‬به بیان دیگر نسبت مبادله حقیقی ( نرخ مبادله تهاتری ) براساس چه‬
‫کمیت های بین کاال های صادراتی ووارداتی تعیین میگردد‪.‬‬
‫‪ -3‬چیگونه کشورهای به طور کلی دنیا ازبرقراری تجارت بهره گیری میکنند و به‬
‫چه میزان دراین فصل تالش خواهم کرد با توجه به نظریه های مختلف به‪ 1‬این‬
‫سوالت پاسخ دهیم‪.‬‬
‫تیوری تجارت بین الملل‬
‫تیوری تجارت بین الملل بر پایه تیوری مصرفی به نام (تیوری برتری نسبی ) قرار‬
‫دارد که اولین بار توسط دیوید ریکاردواقتصاددان مشهور قرن نوزدهم انگلستان‬
‫ارایه شده است ریکاردوبه منظور نشان دادن منافع حاصل از تجارت با دیگر‬
‫کشورها مثال های متعددی ارایه میکند که در زیر یک نمونه آن آورده شده است‪.‬‬
‫دو کشور نروژ واسپانیا را در نظر بگیرید که هر کشورهای دارای زمین های‬
‫زراعتی وسواحل دریای مناسب برای ماهی گیری هستند اما شرایط معتدل تر هوا‬
‫در اسپانیا باعث میشود که این کشوردر هر دو زمینه کشاورزی وماهی گیری از‬
‫کار آیی باالتری برخوردار باشد‪.‬‬

‫‪ 1‬محتشم دولت شاهی دوکتور طهماسب اقتصاد بین الملل‪ -‬تجارت بین الملل‪ -‬مالیه بین الملل‬
‫انتشارات تهران سال ‪ 1382‬ص ‪32‬‬

‫‪1‬‬
‫تعداد مساعات نیروی کار مورد نیاز در تولید هر تن از این دو محصول در کشور‬
‫مذکور در جدول مشخص شده است‬
‫نروژ‬ ‫اسپانیا‬
‫‪ 5‬ساعت نیروی کار‬ ‫‪ 4‬ساعت نیروی کار‬ ‫یک تن ماهی‬
‫‪ 5‬ساعت نیروی کار‬ ‫‪ 2‬ساعت نیروی کار‬ ‫یک تن غله‬

‫برای ساده گی در مثال باال دوفرض زیرانجام شده است‪ .‬اوأل تنها هزینه تولید‬
‫هزینه نیروی کار تصور کرد ثانیأ هزینه هر واحد نیروی کار ‪1‬برای تمامی سطوح‬
‫تولید ثابت فرض شده است به عبارت دیگرعرضه‪ d‬یا زیان های حاصل از مقیاس تولید‬
‫در نظر گرفته نمیشود جدول اول نشان دهنده دونوع تفاوت درساخت هزینه دو کشور‬
‫است اوأل تولید ماهی وغله درکشور اسپانیا درتولید هر کاال (برتری مطلق دارد ثانیأ به‬
‫هزینه های فرصت مناسب بین دو کشور متفاوت است هزینه تولید هر یک از دو کاال‬
‫را در هر دو کشور مورد مالحظه قرار دهید در نروژ تولید یک تن ماهی به معنای‬
‫ازدست رفته تولید یک تن ماهی دریک تن غله درآنجا است دراسپانیا تولید یک ماهی‬
‫به مفهوم از دست دادن فرصت برای تولید دوتن غله است بنابر این درهزینه های‬
‫فرصت ازدست رفته ماهی درنروژ ارزانتر از اسپانیا وغله اسپانیا ارزانتر ازنروژ‬
‫است ‪.‬‬
‫‪ -1‬نظریه مرکانتلیست ها درمورد تجارت بین المللی‬
‫مرکانتلیست ها تیوری تجارت بین المللی را برای بار اول علمأ مطرح نمودند وسیاست‬
‫های به خصوص را در زمینه پیشنهاد کردند مرکانتلیست ها طرفدار بیالنس تجارت‬
‫مثبت بوده یعنی ازمازاد صادرات حمایه نمودند وطرفدار افزایش طال ونقره درکشور‬
‫بوده وعقیده داشتن که افزایش طال ونقره درکشور ازطریق افزایش صادرا ت امکان‬
‫پذیر است بنأ ازواردات جلوگیری شود مطابق نظریه مرکانتلیست ها ثروت یک کشور‬
‫ازروی موجودی فلزات قیمتی خاصه موجودی طال آن کشور اندازه گیری میشود‪.‬‬

‫‪ 1‬روزبهان محمود تیوری اقتصاد کالن – انتشارات تابان تاریخ انتشار‪ 1383‬ص ‪235 -234‬‬

‫‪2‬‬
‫امروز ما ثروت یک کشور را ازروی موجودی کل نیروی انسانی منابع مصنوع‬
‫طبیعی که درتولید بکار برده میشوند اندازه میگیریم هرقدرثروت کشورزیادتر باشد‬
‫مقدار کاال وخدمتی که میتواند دراختیار یک فرد قرار گیرد بیشتر وسطح زنده گی آن‬
‫کشور باالترخواهد بود‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫مکتب مرکانتلیست (سوداگری ) ازجمع آوری طال طرفداری میکرد زیرا ازدید گاه‬
‫آنان ثروت واقعی کشور به حساب میآید دریک تجزیه وتحلیل پییچیده تر دالیل خرید‬
‫پذیر دیگری نیز وجودداشت به کمک طال پادشاه یک کشور میتوانست ارتش را‬
‫تجهیزکند وسایل ابزار خریداری نماید وناهمگان مورد نیاز برای یک پارچه نگهداشتن‬
‫قدرت خویش رافراهم آورد ومستعمراتی بدست آورده طال زیاد تر به معنای افزایش‬
‫مسکوک طالی درجریان وافزایش فعالیت تجاری بود به منظور جمع آوری طال به‬
‫کشورمی بایستی صادرات خود را تشویق وواردا ت محدود میکرد ولذا تولید واشتغال‬
‫ملی را باال میبرد‪.‬‬
‫مرکانتلیست ها طرفدار کنترول شدید بر تجارت به وسیله دولت بودند آنها سعی‬
‫میکردند نشان دهند که هدف های کشوراساسأ درتضاد اند آنها ناسیونالیسم اقتصادی‬
‫راتوصیه میکردند‪ .‬برخی ازاین نظریات باتغییرات که درآنها داده شده به عنوان‬
‫مرکانتلسیم جدید امروز نیز کماکان مطرح است ازسوی دیگر آدم اسمیت (دیگر‬
‫ازاقتصاددان کالسیک ) ازتجارت به عنوان بهتر برای کشورهای جهان حمایت میکرد‬
‫سیاست تجارت آزاد تنها شامل استثنای چند بود یکی ازاین استثناًت حمایت ازصنایعی‬
‫بود که ازلحاظ رفاه ملی اهمیت داشتند‪ .‬که آنها ثروت وپول را اشتبها کردند وصرف‬
‫افزایش پول موجب ازدیاد رفاه اقتصادی درکشور نمیگردد اما بعضی ازعلما این‬
‫انتقادات را ردنمایند واین طور عقیده دارند که انتقادات خیلی ضعیف است زیرا هدف‬
‫مرکانتلسیت ها به دست آوردن طال ونقره نبوده بلکه هدف شان تقویه قدرت اقتصادی‬
‫بوده چون طال ونقره زیاد مرکانتلیست ها جهت رسیدن به بیالنس مثبت تجارت آن‬

‫‪ -11‬ایران پرور ترجمه هدایت –گل ریز حسن تیوری ومسایل اقتصاد بین ااملل – چاپ ششم تهران سال ‪1383‬‬
‫صفحه ‪21‬‬

‫‪3‬‬
‫سیاست های اقتصادی را توسعه میدادند مرکانتلیست ها بخاطر پایین آوردن مصارف‬
‫‪1‬‬
‫تولید یک سلسله سیاست های را پیشنهاد نموده اند قرارذیل است ‪.‬‬
‫اول سیاست نفوس‪ -‬مرکانتلیست ها طرفدار ازدیاد نفوس بودند وازدیاد نفوس چون‬
‫ازطریق افزایش تولدات ومهاجرت ها امکان پذیر است آنها به این مقصد بودند افزایش‬
‫نفوس با عث افزایش عرضه کارگرمیگردد‪.‬افزایش عرضه کار به نوبه خود موجب‬
‫کاهش کار میگردد وپایین بودن سطح مزدها مصارف تمام شد زیاد موثر بوده زیرا‬
‫درآن زمان عامل کاریک عمده درپروسه تولید ‪.‬‬
‫دوم تهیه مواد ارزان برای صنعت ‪ :‬به ارتباط مواد خام مرکانتلیست ها خواهان لغوه‬
‫تعرفهای گمرکی باالی واردات مواد خام وهم چنان مخالف صدور مواد خام به خارج‬
‫بودند ازاین رو خواستار وضع تعرفه های گمرکی بسیار بلند باالی صادرات مواد خام‬
‫بودند ‪.‬‬
‫سوم ایجاد سهولت کریدتی ومالیاتی برای صنایع ‪ :‬برای انکشاف وتوسعه صنایع‬
‫طرفدارتسهیالت ازقبیل تسهیالت کریدتی ومالیاتی برای صنایع داخلی بودند هم چنان‬
‫وضع تعرفهای گمرکی بسیار بلند باالی واردات اجناس کار تمام وتشویق صادرات‬
‫اجناس کار تمام بودند زیرا به عقیده آنان ازدیات واردات فلزات نجیبه را از‬
‫کشورخارج میسازد ودرحالیکه افزایش صادرات اجناس کارتمام باعث ورود فلزات‬
‫نجیبه درکشور میگردد‪.‬‬
‫چهارم تشویق صنعت گران ومخترعین ‪ :‬صنعت گران باید تشویق حمایت وصنایع‬
‫گردند تا امتعه تجارتی به مقدار کافی با کیفیت بهتر کمای گردد طروق ومناسبات‬
‫عنعنوی تولید با ید به کارخانه های بزرگ ودارای کارگران واستادان ماهر باشد با‬
‫شرایط بهتر مبدل میگردد‪.‬‬
‫‪ -2‬نظریه کالسیک ها درمورد تجارت بین امللی‬
‫بعد از مرکانتلیست ها علما اقتصاد کالسیک ازقبیل داوید هوم آدم اسمیت ریکاردو به‬
‫طوری سیستماتیک وعلمی تیوری تجارت بین امللی را انکشاف دادند البته به عقیده‬

‫‪ 1‬نجفی – پوهنمل نرگس لکچر نوت درسی اقتصاد بین المللی سمستر پنجم ‪1383‬‬

‫‪4‬‬
‫بعضی ها سهم دبیت یو درانکشاف تیوری اقتصاد بین المللی بیشتر است اما به ارتباط‬
‫تیوری تجارت بین المللی کالسیک ها بیشتر ازریکاردو یاد میکنند‪ .‬دبیت یو تیوری‬
‫تجارت بین المللی مرکانتلیست مورد انتقاد قرار داده واهمیت واردات را به ارتباط‬
‫انکشاف فکتور مهم شمرده هم چنان پول را وسیله تخنیکی برای ایجاد تسهیالت‬
‫درتجارت تلقی نمود ومتذکر شد به اساس تیوری مقداری پول بیالنس تجارت برای‬
‫مدت طوالنی مثبت دوام کرده نمیتواند به اساس تیوری مقداری پول افزایش درعرصه‬
‫پول موجب بلند رفتن سطح قیم میگردد‪ .‬بنابراین اگر یک کشور دارای بیالنس تجارت‬
‫مثبت که مرکانتلیست ها طرفدار آنها بودند باشد مقدار فلزات نجیبه درکشورکه اضافه‬
‫صادرات بوده بیشتر گردیده ودرنتیجه سطح قیم درکشور مذکور افزایش میگردد‪.‬‬
‫باافزایش سطح قیم درکشور متذکره قدرت رقابتی کشورمذکور کاهش میابد هم چنان‬
‫کشور که دارای بیالنس مثبت نباشد کاهش درمقدارفلزات نجیبه که پول مروج را‬
‫درزمان مرکانتلیست ها تشکیل میداد باعث کاهش سطح قیم ودرنتیجه باعث افزایش‬
‫رقابتی کشور مذکور میگردد پس درنتیجه کشورکه دارای اضافه صادرات وبیالنس‬
‫تجارت آن مثبت بود واردات افزایش میابد که دراین صورت به مالحظه میرسد که‬
‫بیالنس تجارت مثبت به طور متداوم بوده نمیتواند‪.‬‬
‫آدم اسمیت درسال ‪ 1732‬درمحله ای کوچک درشهر کوچکی دراسکاتلیند بدنیآمد‬
‫پدراو‪ 1‬مدت کوتاهی قبل ازتولدش فوت کرد آدم اسمیت شدیدأ به مادرش وابسته بود وتا‬
‫سال ‪ 1784‬که درگذشت بااو زنده گی میکرد‪ .‬آدم اسمیت هیچگاه ازدواج نکرد اوبعد‬
‫ازگزراندن تحصیالت ابتدای درزاد گاهش وارد دانشگاه شده والتین یونانی ریاضی‬
‫وفلسفه اخالق را تحصیل کرد اسمیت درسال ‪ 1764‬به فرانسه رفت ودر آنجا با ولتر‬
‫آشنا شد اودرفرانسه با " تورگوت " مالقات کرد اسمیت دونیم سال خارج ازانگلستان به‬
‫سر برد اوایل نوامبر سال ‪ 1766‬به لندن مراجعت کرده ویک سال بعد به زادگاهش‬
‫رفت اودراین جا شاهکارخود را بنام " ثروت ملل" انتشار داد چند سال بعد کتاب‬
‫دیگری تحت عنوان رفاه ملت منتشر کرد آدم اسمیت بنیاگذار اقتصاد لیبرالیسم محسوب‬

‫‪ 1‬محتشم دولت شاهی دوکتور طهماسب اقتصاد بین الملل – تجارت بین الملل – مالیه بین الملل انتشارات تعران سال‬
‫‪ 1382‬صفحه ‪28-27‬‬

‫‪5‬‬
‫میشد دولت براساس عقاید اواجازه دخالت درامور اقتصادی افراد را ندارد اوبرخالف‬
‫مرکانتلیسم هاطرفدار آزادی فعالیت های اقتصادی بود اسمیت دخالت دولت را فقط‬
‫دردفاع کشوروبرخی ازرشته های اقتصادی که بخش خصوصی تمایل به سرمایه‬
‫گذاری درآنها ندارند مجازمیداند ‪.‬اسمیت برخالف فیزوگرات ها زمین را منبع اصلی‬
‫ثروت تلقی میکرد ند نیروی کاررا نیز ازجمله عوامل تولیدی می پنداشت که درتولید‬
‫موثر میباشد‪.‬‬
‫آدم اسمیت یکی ازعلمای اقتصادی کالسیک ها میگفت که اگر درهرکشور درتولید‬
‫کاالی که درآن کارآی بیشتر دارد تخصص یابد (بیش ازمصرف‪ d‬داخلی تولید نماید )‬
‫واین مازاد را باکاالیی که درتولید کارآی کمتری دارد مبادله کند تولید هر دوکاالیی که‬
‫مورد مبادله قرار میگیرد افزایش خواهد یافت این اضافه تولید را کشورهای طرف‬
‫تجارت بین هم تقسیم کنند لذا منافع حاصل ازتجارت ازتخصص درتولید وتجارت‬
‫سرچشمه میگیرد این درواقع تعمیم منافع حاصل ازتخصص وتقسیم کار (مبادله)‬
‫درسطح مناسبات بین المللی است که اسمیت آن را درسطح ملی نشان داده بود این منافع‬
‫چنانچه دولت کمترین مداخله را دراقتصاد داخلی مینمود (یعنی دریک اقتصاد کامأل‬
‫آزاد ) وهم چنان تجارت بین المللی نیزآزادی بوده به حد اکثر میرسد ازآنچه که آدم‬
‫اسمیت اقتصاددان معتقد بود تجارت آزاد عمومأ منجر به حداکثر شدن رفاه جهانی‬
‫خواهد شد ممکن است وضع محدودیت یکسان درمقابل جریان آزاددانه کاال خدمات‬
‫وعوامل تولید ازجانب کشورهای با این هدف مغایر به نظر میرسد محدویت های‬
‫تجارتی همواره درجهت توجیه رفاه ملی جنبه های عقالیی به خود می گیرد دردنیای‬
‫واقعی این محدویت برای حمایت ازصنایعی وضع میشوند که درنتیجه واردات لطمه‬
‫میبیند ازهمین رو محدویت های تجارتی به نفع محدودی ازافراد وبه زیان بسیاری است‬
‫که باید قیمت های کاالهای تولیدی داخلی گرانترراتحمل کند‪.‬‬
‫‪1‬‬

‫‪ 1‬ایران پرور ترجمه هدایت – گلریز حسن تیوری ومسایل اقتصادبین‪ d‬الملل چاپ ششم ‪ 1380‬صفحه ‪23-22‬‬

‫‪6‬‬
‫تیوری مزیت مطلق‪:‬‬
‫اسمیت درکتاب خود بنام ثروت ملل نظریه مرکانتلیست ها راانتقاد نمود ومزایای‪ 1‬تقسیم‬
‫کار وتخصص رادرساحه بین المللی بیان نموده است نظریات آدم اسمیت درمورد تقسیم‬
‫کاروتخصص درساحه بین المللی متکی به تیوری وی که مزایای تقسیم کار وتخصص‬
‫برای اقتصاد داخلی بیان نموده میباشد اسمیت عقیده داشت که اگر یک شخص تمام‬
‫ضرویات زنده گی خود را خودش به تنهایی تهیه نماید مجبوراست به یک سطح بسیار‬
‫پایین امرارحیات نماید اما اگر شخص مذکور خود را به تولید اجناس مصروف سازد‬
‫که درتولید آن دارای مهارت وکفایت بیشتر است یقینأازاجناس مذکورمقدار بیشتر تولید‬
‫نموده واگر مقدار اضافه ازاحتیاج خود را با تولید اشخاص دیگر که آنها درتولید اجناس‬
‫دیگر دارای مهارت وکفایت میباشند تبادله نمایند یقینأ به سطح بلند تر میتواند امرار‬
‫حیات نماید پس اسمیت عقیده داشت که همان گونه که تقسیم کار وتخصص دراقتصاد‬
‫داخلی با عث افزایش رفاه اقتصادی میگردد تخصص وتقسیم کار درساحه بین امللی نیز‬
‫باعث افزایش مولدیت جهانی ودرنتیجه موجب افزایش رفاه اقتصادی درسطح جهان‬
‫گردیده وکشورهای مشغول تجارت بین المللی همه ازمزایای تخصص وتقسیم کاربین‬
‫المللی مستفید میگردند تیوری تجارت بین المللی آدم اسمیت بنام (تیوری مزیت مطلق‬
‫مشهوراست ) معنی مزیت مطلق این است که هر مملکتی یک شی را به کمترین‬
‫مصارف تولیداتی تهیه کنند وآسان ترین شرایط تولیدی برایش مهیا باشد پس باید‬
‫درتولید آن تخصص پیدا نماید این کار وقتی صورت میگیرد که عوامل تولید همان شی‬
‫درمملکت تولید کننده آن وفرت داشته باشد ( وافر ) البته میدانیم که تمام ممالک دنیا به‬
‫عین کمیت وکیفت صاحب تمام عوامل تولید نیستند پس هر مملکت نظر به قدرت خود‬
‫اشیای مختلفه را بهتر وبا مزیت مطلق تولید نماید وآنرا دربین خود تبادله نمایند‬
‫ودرعوض اشیای را که تولید کرده نمیتوانند وارد نمایند این کار موجب تزیید تولید‬
‫اجتماعی هر دوجانب طرف معامله میگردد که باالخره رفاهیت اقتصادی راسبب‬
‫میشود‪.‬‬

‫‪ 1‬نجفی پوهندوی استاد نرگس لکچر نوت اقتصا د بین المللی ‪ 25 -15‬سا ل ‪1383‬‬

‫‪7‬‬
‫تیوری' مزیت نسبی یا تیوری' مصارف مقایسوی تجارت بین المللی ‪:‬‬
‫( تیوری مزیت نسبی ریکاردو متکی به تیوری ارزش کار‪ 1‬میباشد به اساس تیوری‬
‫ارزش کار درتولید اجناس تنها یک عامل تولید یعنی عامل کاردارای اهمیت است‬
‫وارزش اجناس ازروی مقدار کاریکه برای تولید آن به مصرف میرسد تعیین گردد)‬
‫بنابرین هرگاه برای تولید دومتاع عین مقدار کاربه مصرف برسد ارزش آنها باهم‬
‫مساویست واجناس هم به اساس مقدار کاریکه درتولید آنها به مصرف میرسد باهم‬
‫تبادله میشود درداخل یک کشورمناطق مختلفه خود را به تولید اجناس اختصاص میدهد‬
‫اجناس مذکور رابامصرف تولید کمتر یعنی مقدار کار کمتر به مقایسه منطقه دیگر تولید‬
‫مینماید همین موضوع رامیتوانیم درسطح جهانی درنظر گرفته وچنین ادعا کرد که‬
‫هرکشور باید خود رابه تولید متاعی مصروف سازد که آن متاع رانظربه ممالک دیگر‬
‫به مصارف تولید کمتر یعنی مقدار کار کمتر تولید نماید بنابراین به اساس عقیده‬
‫ریکاردو هرگاه کشورها به اساس مزیت نسبی تولید نمایند وتبادله بین المللی سهم گیرند‬
‫این تخصص وتبادله باعث ایجاد مزیت برای کشورهای شاملی تجارت ودرنتیجه‬
‫موجب افزایش رفاهیت اقتصادی کشورهای متذکره میگردد‪ .‬بااستفاده ازمثال خود‬
‫ریکاردو تیوری مزیت نسبی ریکاردو راتوضیح میدهند ومطالعه مینمایم که چیگونه‬
‫کشورها درصورتیکه‪ d‬ازمزیت مطلق برخوردارنباشند باهم تجارت نمایند وازتجارت‬
‫مستفید گردند‪.‬‬
‫ریکاردو درمثال خود دوکشورانگلستان وپرتغال ودو متاع یعنی تکه وگندم‬
‫رادرنظرگرفته است‪.‬‬
‫کشور‬ ‫ساعت کار‬ ‫ساعت کار‬
‫انگلستان‬ ‫‪120‬‬ ‫‪100‬‬
‫‪90‬‬
‫پرتغال‬ ‫‪80‬‬

‫‪ 1‬از همان اثر‬

‫‪8‬‬
‫ازروی مثال فوق به مالحظه میرسد که پرتغال ازنگاه‪ 2‬مصارف تولید درتولید‬
‫هردومتاع دارای مزیت مطلق است درحالیکه انگلستان درتولید هردومتاع مواجه به‬
‫عدم مزیت مطلق بوده وبه مقایسه پرتغال هر دومتاع رابا مصارف کار بیشتر تولید‬
‫مینماید‪ .‬امااگر مزیت نسبی درنظر گرفته شود موضوع طوری دیگری خواهد بود‬
‫هرگاه به طوری نسبی موضوع رادرنظر بگیریم به این نتیجه خواهیم رسید که‬
‫انگلستان باوجودداشتن عدم مزیت مطلق درتولید هردومتاع باهم ازتجارت منفعت میبرد‬
‫هرگاه خود رابه تولید متاعی اختصاص دهد که درتولید آن ازمزیت نسبی بیشترویابه‬
‫عباره دیگرازعدم مزیت مطلق کمتربرخورداراست هرگاه به طوری نسبی میباشد برای‬
‫اینکه مزیت نسبی این کشورها رادرتولید امتعه مورد بحث تعیین نمایم ازنسبت های‬
‫عمودی استفاده مینمایم‪.‬‬
‫‪ =80/120=%66/66/0‬مصرف تولید گندم درپرتغال به مقایسه انگلستان‬
‫‪ =90/100=%90/90/0‬مصرف تولید تکه درپرتغال به مقایسه انگلستان‬
‫یعنی مصارف تولید یک کیلو گرام گندم درپرتغال ‪ %66‬مصارف تولید یک کیلو گرام‬
‫گندم درانگلستان است وهم چنان مصارف تولید یک متر تکه درپرتغال ‪ %90‬مصارف‬
‫تولید یک متر تکه درانگلستان است ازروی نسبت های فوق به این نتیجه میرسیم که‬
‫بااینکه پرتغال هر دومتاع رانظر به انگلستان است کمتر تولید مینماید اماگندم رابه‬
‫مقایسه تکه نظریه انگلستان بیشتر ارزان تولید مینماید‪ .‬تیوری مزیت ریکاردو باالی‬
‫یک سلسله فرضیه های استوار است که فرضیه های مذکور رامیتوان طوری ذیل‬
‫خالصه نمود ‪.‬‬
‫‪ 1‬تنها هردوجنس دردومملکت درنظر گرفته شود‪.‬‬
‫‪ 2‬قیمت فی واحد جنس ازروی مصرف کارتعیین میشود‪.‬‬
‫‪ 3‬تغییر مقدار تولید سبب تغییر مصارف فی واحد نمیگردد‪.‬‬
‫‪ 4‬عوامل تولید به صورت کامل استخدام شده ودر داخل مملکت آزادانه حرکت کرده‬
‫میتواند‪.‬‬

‫‪ 2‬از همان اثر‬

‫‪9‬‬
‫‪ 5‬مصارف ترانسپورت مد نظر نیست ‪.‬‬
‫‪ 6‬رول پول بیطرف است ‪.‬‬
‫‪ 7‬تغییر ساختمان وقت ریکاردو اما دراین جا فرض شده که وقت توافق مساوی به صفر‬
‫است‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫انتقادات باالی تیوری مزیت نسبی ‪:‬‬
‫اگرچه تیوری ریکاردو برای انکشاف تیوری تجارت خارجی دارای اهمیت است اما‬
‫فرضیه های نام برده اکثرأغیر واقعی وناقص است‪.‬‬
‫‪ -1‬ریکاردو درتیوری خویش هر مملکت رادرنظر گرفته درحالیکه درساحه بین المللی‬
‫ممکن است یک مملکت باچندین مملکت دیگر روابط تجارتی داشته باشد البته طوری‬
‫که میدانید هدف مدل ساده ریکاردو به ارتباط تجارت بین المللی وهم چنان هدف سایر‬
‫مدل های اقتصادی اینست که ازپیچیده بودن موضوع بکاهد وموضوع راسریعتر قابل‬
‫فهم بسازد‪.‬‬
‫زیرا اگر تمام عوامل دریک مدل شامل ساخته شود مدل فوق العاده مغلق گردیده ودرک‬
‫آن مشکل میگردد البته به ارتباط مدل ریکاردو میتوان چندین متاع ویا چندین‬
‫کشورشامل سازیم بدون اینکه دراصل تیوری تغییر وانمودگردد‪ .‬اما موضوع مورد‬
‫مطالعه رامشکل میسازد پس با اساس تیوری اهمیت نسبی گفته میتوانیم یک کشور‬
‫اجناس راکه صادرمینماید درآن دارای مزیت نسبی است‪.‬‬
‫‪ 2‬ریکاردو مدل خود اشیا رادرنظرگرفته وپول راازمیان کشیده درحالیکه اقتصاد‬
‫امروزی اقتصاد طبیعی نبوده بلکه بیشتر اقتصاد پول وکریدت است ازین جهت پول باید‬
‫درتحلیل آورده شود به حیث مصرف تولید تنها عوامل تولید کار راقرار داد نمودند‬
‫درحالیکه درمصارف تولیددیگر عوامل تولید نیز شامل است اما باید گفت که میتوانیم‬
‫همه عوامل تولید رادرنظر میگیریم وازدیدگاه مصرف مجموعی مزیت نسبی رابین‬
‫کشورها دریابیم بنابراین هر کشور که یک متاع مشخص رابه مصارف مجموعی کمتر‬
‫تولید مینماید درتولید متاع مذکور دارای مزیت نسبی میباشد‪.‬‬

‫‪ 1‬از هما ن اثر‬

‫‪10‬‬
‫‪ 3‬انتقاد دیگری باالی میتود ریکاردو درنظر نه گرفتن مصارف ترانسپورت است چنین‬
‫استدالل شده که امکان دارد که درمورد بعضی اجناس مصارف ترانسپورت آن چنان‬
‫زیاد باشد که مزیت نسبی یک کشوررا درتولید یک متاع ازبین ببرد این به این اسناد‬
‫‪1‬‬
‫میتوان ازدونگاه پاسخ ارایه نمود‪.‬‬
‫الف‪ :‬مصارف ترانسپورت ممکن آنقدر زیاد نباشد یابه عباره دیگر مزیت نسبی هر‬
‫کشور آنقدر زیاد باشند که مصارف ترانسپورت یک جز ناچیز به شمار رفت وبنابر آن‬
‫اهمیت مزیت نسبی کشوررا منحصر نسازد براساس تیوری مزیت نسبی ریکاردو‬
‫منفعت ازتجارت بین المللی به یک کشور به حیث کل تعلق میگیردد یعنی منفعت به تمام‬
‫کشورمیرسد واضح نه نموده که کدام افراد ویا گروپ ها ازتجارت بین المللی مستفید‬
‫میشود بنابر این واضح نیست که آیا دروضع اقتصادی همه باشنده گان کشوربهبودبه‬
‫عمل می آیند یا خیر علمای اقتصاد کالسیک طرفدارتجارت آزاد بودند وبنابر این‬
‫ازنگاه قرضه تجارت آزاد یک کشورمیتوان مورد انتقاد قرار گیرد زیرا اگر تجارت‬
‫آزاد رفاه اقتصادی همه باشنده گان یک کشور راافزایش ندهد وصرف یک گروپ‬
‫یاگروپ های به خصوص ازتجارت آزاد مستفید گردند دراین صورت تجارت آزاد باید‬
‫مورد انتقاد قرارگیرد‪ .‬باوجود انتقادات فوق نیاید فکرگردد که این تیوری اهمیت خود‬
‫راازدست داده است زیرا دردوره بعدازریکاردو تا امروز به توسعه واصالح این‬
‫تیوری کوشش شده است تامفهوم عملی وواقعی آن افزایش یابد‪.‬‬
‫ارایه گرافیکی تیوری مزیت نسبی ‪ :‬بااستفاده ازمنحنی امکانات تولید میتوانیم تیوری‬
‫مزیت نسبی ریکاردو را طورگرافیکی ارایه داریم امکانات تولیدی رادریک مملکت به‬
‫اساس مصارف ثابت فی واحد تولید توسط منحنی امکانات تولید ذیأل نشان داده شده‬
‫میتواند‪.‬‬

‫‪ 1‬ازهما ن اثر‬

‫‪11‬‬
‫متکی به تیوری ریکاردو ویک کشوری رادرنظرمیگیریم‪ d‬که دومتاع یعنی تکه وگندم‬
‫تولید نموده میتواند واینکه چه مقداری ازهردومتاع رامیتواند تولید نماید مربوط به‬
‫تجهیزعوامل تولید وسطح دانش تخنیکی آن مملکت میباشد فرضأ اگر تمام عوامل تولید‬
‫برای تولید تکه درپرتغال مصروف ساخته شود میتواند به اندازه ‪( ob‬و یا‪ 120‬ساعت‬
‫کار واحد ) ویادرصورت تولید گندم به اندازه ‪ OA‬یا‪ 100‬ساعت کار واحد آنرا تولید‬
‫نمایم دریک حالت اقتصاد بسته چون این مملکت با کدام مملکتی دیگری رابطه ندارد‬
‫پس باید یک قسمت عوامل تولید را برای تولید گندم ویک قسمت آنرا برای تولید تکه‬
‫‪1‬‬
‫مصروف بسازد‪ .‬زیرا مصرف کننده گان هم تکه میخواهد وهم گندم ‪.‬‬

‫‪ : 3‬نظریه نیو کالسیک ها درمورد تجارت بین المللی‬


‫تیوری تجارت نیوکالسیک ها تیوری مدرن تجارت بین المللی را تشکیل میدهد این‬
‫تیوری تقسیم عوامل متفاوت رابرای ایجاد تجارت بین کشورها را ارایه داشته است بیان‬
‫گران تیوری تجارت نیو کالسیک ها دردوعالم سویدنی بنام های اکثیر واولسن میباشد‬
‫که بنام تیوری تجارت اکثیر وبعضأ یاد میگردد تیوری تجارت بین المللی نیوکالسیک‬
‫ها علت بوجود آمدن تجارت خارجی را متفاوت بودن تجهیزعوامل تولید بین کشورها‬
‫میدانند به اساس این تیوری چون عوامل تولید درهرکشور یکسان تقسیم نشده کشورهای‬
‫مختلف مقادیر مختلف عوامل تولید را دارند‪ .‬لهذا این موضوع باعث گردید تا تجارت‬
‫بین المللی بین کشورها بوجود آید‪ .‬مدل تیوری تجارت بین المللی اولسن واکثیر ومدل‬
‫دوکشور دومتاع بوده اما بر خالف ریکاردو دوعامل تولید رادرنظرگرفته اند‪ (.‬عامل‬
‫کار وسرمایه ) چون به اساس این تیوری تفاوت درتجهیز وعوامل تولید بین کشورها‬
‫باعث تجارت میگردد پس هرکشورکه دارای مقادیر بیشتر سرمایه اند صادرات شان را‬
‫اشیای تشکیل میدهند که درآن سهم سرمایه بیشتر است هم چنان ممالک که دارای‬

‫‪ 1‬از هما ن اثر‬

‫‪12‬‬
‫مقدارعامل زیاد کاردارند صادرات شان را اشیای تشکیل میدهد‪ 1‬که ازنگاه عامل‬
‫کارتشدیدی است سوال که مطرح میگردد این است که چه وقت گفته میتوانیم یک‬
‫کشورازنگاه عامل کارویا ازنگاه عامل سرمایه غنی است‪ .‬به منظور تثبیت نمودن این‬
‫که غنی بودن کشورها را ازنگاه عوامل تولید تعیین نماییم دومعیار موجود است اول‬
‫ازنگاه مقدارعوامل تولید ازنگاه میتوانیم کشورهای رابه غنی بودن ازنظرسرمایه‬
‫ویاکارتقسیم نمود فرضأ گفته میتوانیم که کشور‪ A‬به مقایسه کشور‪ B‬ازنظر مقدارعامل‬
‫سرمایه غنی است اگر درکشور‪ A‬نسبت سرمایه به کارنظربه کشور‪ B‬بزرگترباشد‪.‬‬
‫وازنگاه عوامل تولید قیمت عوامل تولید وقتی گفته میتوانیم که کشور‪ A‬به مقایسه کشور‬
‫‪ B‬ازنگاه عوامل سرمایه غنی تراست اگر قیمت سرمایه درکشور‪ A‬به مقایسه کشور‪B‬‬
‫ارزانتر باشد‪.‬‬
‫تیوری تجارت بین المللی نیو کالسیک ها وقتی صدق مینماید که کشورها را به غنی‬
‫بودن ازنگاه وازنگاه کاربه اساس معیار دوم تفکیک نمایم زیرا درمعیار اول دیده‬
‫میشود که تنها جنبه عرضه درنظرگرفته شده است وجنبه تقاضا فراموش شده درحالیکه‬
‫درمعیاردوم چون قیمت به اساس عرضه وتقاضا تعیین میگردد پس عرضه وتقاضا هر‬
‫دونظر گرفته شده است اگر تنها درنظر گرفته شود ممکن است مقدار یک عامل مثأل‬
‫سرمایه ازمقدارکم است ممکن تقاضابرای عامل مذکور زیاد نباشد ودرنتیجه قیمت‬
‫عامل سرمایه به مقایسه کشوردیگر عامل مذکور به مقدار وافر است ودرعین حال‬
‫تقاضا برای سرمایه آن زیاد است پایین تر باشد‪.‬‬
‫‪ -1‬ازنگاه مقدارعوامل تولید ‪ :‬ازنگاه این معیار میتوانیم کشورها را ازنگاه غنی بودن‬
‫سرمایه وغنی بودن ازنگاه کارتعیین نمایم یعنی گفته که کشور ‪ A‬به مقایسه کشور‪B‬‬
‫ازنگاه عامل سرمایه غنی است اگر درکشور‪ A‬نسبت سرمایه وکارنظربه کشور ‪B‬‬
‫بزرگترباشد‪.‬‬
‫‪ -2‬ازنگاه قیمت عوامل تولید ‪ :‬به اساس قیمت عوامل تولید وقتی گفته میتوانیم که کشور‬
‫‪ A‬به مقایسه کشور ‪ B‬ازنگاه عامل سرمایه غنی تراست اگر قیمت سرمایه درکشور ‪A‬‬

‫از هما ن اثر‬ ‫‪1‬‬

‫‪13‬‬
‫به مقایسه کشور ‪ B‬ارزانترباشد تیوری تجارت بین المللی نیوکالسیک ها وقتی صدق‬
‫مینماید که کشورها را به غنی بودن ازنگاه عامل سرمایه وغنی بودن ازنگاه عامل‬
‫کاربه اساس معیار دوم تفکیک نماییم زیرا درمعیار اول قسمیکه علمای کالسیک تنها‬
‫جنبه عرضه رادرنظرگرفته بود درنظر رفته شود وجنبه تقاضا گردد درحالیکه درمعیا‬
‫ردوم چون قیمت به اساس عرضه وتقاضا تعیین میگردد پس عرضه وتقاضا‬
‫درنظرگرفته شده میتواند زیرا اگر تنها عرضه درنظرگرفته شود ممکن است مقداریک‬
‫عامل مثأل سرمایه دریک کشوربه مقایسه کشوردیگربیشتر‪ d‬باشد اما کشوریکه عامل‬
‫سرمایه ازنگاه مقدارکم است ممکن تقاضا برای عامل مذکورزیاد نباشد ودرنتیجه قیمت‬
‫عامل سرمایه به مقایسه کشور دیگرکه مقادیر زیاد عامل مذکور را دارد ودرعین حال‬
‫‪1‬‬
‫تقاضا برای آن زیاد است پایینترباشد ‪.‬‬
‫تاثیرتجارت بین المللی باالی قیم عوامل تولید ‪:‬‬
‫به اساس تیوری تجارت بین المللی نیوکالسیک ها اختالف درمصارف مقایسوی بین‬
‫کشورها ناشی ازاین است که کشور های مختلف دارای مقادیرمتفاوت عوامل تولید‬
‫میباشد واین کارباعث ایجاد اختالف درمصارف مقایسوی درنتیجه باعث ایجاد تجارت‬
‫بین المللی میگردد به اساس این تیوری اگر تجارت بین المللی آزاد گذاشته شوداین آزاد‬
‫بودن تجارت اجناس باعث میگردد که قیمت عوامل تولید بین کشورها به طرف مساوی‬
‫شدن تقرب نماید‪.‬به عبارت دیگر تجارت آزاد اجناس جانشین عدم انتقال عوامل تولید‬
‫بین کشورها میگردد زیرا طوری که میدانیم قیمت که به یک عامل تولید پرداخته میشود‬
‫مساوی به سهم عامل مذکوردرتولید‪ d‬نهای آن میباشد پس کشوریکه ازنگاه سرمایه غنی‬
‫است چون برای واحد عامل کارمقدار کار بیشتر سرمایه به دست راس دارد‬
‫بنابرمولدیت نهای عامل سرمایه پایین است ودرنتیجه بهره که به عامل سرمایه تادیه‬
‫میشود نیزپایین است وبرخالف کشوریکه ازنگاه کارغنی است چون برای هرعامل‬
‫سرمایه مقدارزیاد عامل کارموجود است درنتیجه مولدیت نهای عامل کارپایین میباشد‬
‫ودرنتیجه عامل مذکورپرداخته میشود پایین میباشد بعد ازآغازتجارت بین المللی‬

‫از هما ن اثر‬ ‫‪1‬‬

‫‪14‬‬
‫کشوریکه ازنگاه عامل سرمایه غنی است تولید اجناس سرمایه بررا به‬
‫منظورصادرات‪ 1d‬بیشتر توسعه میدهد درنتیجه تقاضا به عامل سرمایه بیشترمیشود واین‬
‫افزایش درتقاضا برای عامل مذکورباعث میگردد که قیمت عامل مذکور افزایش یابد‬
‫پس قیمت سرمایه درکشوریکه ازنگاه عامل سرمایه غنی است روبه افزایش میگذارد به‬
‫عین ترتیب کشوریکه ازنگاه عامل کار غنی است بعد ازآغاز تجارت بین المللی قیمت‬
‫کار افزایش میابد باید پس به طورخالصه اگرتجارت بین المللی اجناس آزاد گذاشته‬
‫میتوانیم که به اساس تیوری تجارت بین المللی نیوکالسیک ها قیم عوامل تولید بین‬
‫کشورهای مختلف به طرف مساوی شدن حرکت مینماید البته تساوی کامل قیم عوامل‬
‫تولید بین کشورها امکان پذیر نیست وآن زمانی میتواند تحقق یابد که انتقال یا تحرک‬
‫آزادانه عوامل تولید بین کشورها صورت گیرد‪.‬‬
‫تاثیر تجارت بین المللی باالی توزیع عوامل تولید ‪:‬‬
‫به اساس تیوری ریکاردو به این نتیجه میرسیم که کشورهای شامل تجارت بین المللی‬
‫منفعت میبرند زیرا که تجارت بین المللی کشورها موردبحث راقادرمیسازد که خارج‬
‫ازامکانات منحنی تولید خود مصرف نمایند به عباره دیگر به این نتیجه میرسیم که‬
‫کشورهای شامل تجارت بین المللی افزایش میابد باید متذکرگردید که منفعت ازتجارت‬
‫بین المللی به یک کشوربه حیث کل تعلق میگیرد واضح نیست که آیا تجارت بین المللی‬
‫همه افراد کشوررامستفید میسازد ویا اینکه گروپ های به حصص ازتجارت بین المللی‬
‫منفعت میبرند وانتقاد ک هبه تجارت بین المللی آزاد وارد گردیده مخصوصأ به این‬
‫ارتباط است تاثیرتجارت بین المللی باال ی توزیع عاید چیگونه است وآیا همه افراد‬
‫جامعه ازتجارت بین المللی را باالی توزیع عاید قرارذیل مورد بحث قرارمیدهیم ‪.‬‬
‫‪ 1‬ازنگاه عوامل تولید که درتولید امتعه به خصوص دارای تخصص کامل اند عوامل‬
‫تولید به متاعی که کشور درآن دارای عدم مزیت مقایسوی است دارای تخصص میباشد‬
‫بعد ازآغازتجارت بین الملی متضررگردد زیرا با آغازتجارت بین المللی کشورمذکور‬
‫درتولید اشیا راکاهش خواهد داد که درآن دارای عدم مزیت مقایسوی است پس عوامل‬
‫تولید که به صنعت اجناس اخیرالذکر دارای تخصص کامل اند درصنایع توسعه یافته‬
‫ازهما ن اثر‬ ‫‪1‬‬

‫‪15‬‬
‫امکان استخدام برای شان کمتر میسربوده ویا باعاید کمتر استخدام میگردند ودرنتیجه‬
‫ازتجارت بین المللی متضررمیگردند وسطح رفاهیت شان کاهش میابد مقایسوی ست‬
‫پس عوامل تولید که به منفعت اجناس اخیر الذکر دارای تخصص کامل اند درصنایع‬
‫توسعه یافته امکان استخدام برای شان کمتر میسربوده ویا با عاید کمتراستخدام میگردند‬
‫‪1‬‬
‫ودرنتیجه ازتجارت بین المللی متضررمیگردند‪ d‬وسطح رفاهیت شان کاهش میابد‪.‬‬
‫‪2‬عوامل تولید که دارای تخصص کامل نیستند وآزادانه میتوانند بین مشاغل مختلفه‬
‫درحرکت باشند فرضأ یک کشور ازنگاه عامل سرمایه غنی است ومیدانیم که بعد‬
‫ازآغازتجارت بین المللی کشورمتذکره تولید اشیای را که سرمایه براست وتولید اشیای‬
‫را که کاربر است مقدارزیاد عامل کارفارغ میگردد باتولید اجناس سرمایه برمقدارکم‬
‫عامل کارجذب میگردد ودرنتیجه زمینه استخدام عامل کارکاهش یافته وباالخره عایدی‬
‫که به عامل کارمیدهد واین خود باعث کاهش رفاهیت اقتصادی عامل کارمیگردد‪.‬‬
‫البته عکس این حالت درکشوریکه ازنگاه عامل کارغنی است به وقوع می پیوندد پس‬
‫خالصه میگویم عامل که طوری تشدیدی درصنایع که با واردات دررقابت است‬
‫بکارمیرود معموأل باآغاز تجارت بین المللی متضرر میگردند ‪ .‬پالیسی متذکره باید‬
‫باپالیسی توزیع مجدد عاید همراه باشد تا با پالیسی توزیع مجدد عاید ضرریکه ازناحیه‬
‫تجارت بین المللی آزاد برگروپ های به خصوص میرسد جبران گردد البته این‬
‫موضوع راعلمای اقتصاد کالسیک درنظرگرفته بود ‪.‬‬
‫توضیحات فوق مارا به این نتیجه میرساند که تجارت آزاد بین المللی وقتی مورد حمایه‬
‫قرارگرفته میتواند که با پالیسی توزیع مجدد عاید همراه باشد واین خود ایجاب مداخله‬
‫دولت را دراموراقتصادی می نماید ‪.‬‬

‫‪ 1‬از همان اثر‬

‫‪16‬‬
‫فـصـــــــــل دوم‬

‫‪1‬‬
‫‪ 1‬تيوري تجارت وانکشاف اقتصادي‬

‫قرار تيوري تجارت بين المللي اگر هر مملکت به توليد اجناس که درآن مزيت‬
‫نسبي دارد خود را اختصاص دهد توليد جهاني بزرگتر شده واز طريق تجارت هر‬
‫مملکت درمفاد آن شريک ميشود با وضع کنوني موجوديت عوامل توليد وتکنالوژي در‬
‫مملکت پيشرفته وممالک روبه انکشاف تيوري مزيت ابزاري مينمايد که ممالک روبه‬
‫انکشاف به توليد وصادرات مواد خام انرژي ومعدنيات وغذا تخصص يافته وآنرا به‬
‫ممالک پيشرفته صادر کنند ومقابل آن از ممالک متذکره اجناس صنعتي بدست آرند‬

‫اگر چه اين حالت شايد در مدت کوتاه رفاهيت را در ممالک روبه انکشاف زياد‬
‫سازد اما مردم اين ممالک عقيده دارند که چنين شکل تجارت آنها را به وابستگي‬
‫وتابعيت کشانيده ايشان را از مزاياي ديناميک صنعتي شدن واعظمي ساختن رفاهيت‬
‫آنها در مدت طويل باز ميدارد مزاياي ديناميک انکشاف صنعتي عبارت از پيدا شدن‬
‫یک قوه کار تربيه شده ابداعات قيمت هاي بلند ومستقر تر براي صادرات وعايد بلند‬
‫مردم ميباشد اگر ممالک روبه انکشاف به توليد مواد خام و ممالک پيشرفته به توليد‬
‫اجناس صنعتي وتجارت آن بپردازد گويا تمام منافع ديناميکي صنايع و تجارت به‬
‫ممالک پيشرفته تعلق گرفته وممالک روبه انکشاف را غريب تر انکشاف نيافته تر‬
‫وابسته تر ميگذارد اين عقيده را واقعيتي تاييد ميدارد که تمام ممالک پيشرفته صناعتي‬
‫بوده وتمام ممالک روبه انشکاف اصال زراعتي اند ‪.‬به اين صورت ممالک روبه‬
‫انکشاف تيوري عنعنوي تجارت را به منزله توافق به شرايط موجود دانسته در حاليکه‬
‫انکشاف به معني تغيير شرايط موجود است خالصه تيوري عنعنوي تجارت شايد‬
‫‪ 1‬شبان د کتور محمد انور تیوری ها – عوامل وسیاست های انکشاف سال طبع ‪ 1375‬ص ‪232‬‬

‫‪17‬‬
‫رفاهيت دارد يک نقطه زماني اعظمي بسازد اما نه در جريان زمان بالنتيجه ممالک‬
‫روبه انکشاف خواهان تغييرات در شکل‪ 1‬تجارت و روابط اقتصادي کنوني بين المللي‬
‫مطابق اهداف انکشافي ميباشد البته اگر تحليل باال صدق کند تيوري تجارت بين المللي‬
‫را در پروسه انکشاف اقتصادي بي اهميت ميسازد اگر تيوري تجارت بين المللي‬
‫تغييرات در‪ 2‬عرضه عوامل تکنالوژي و عالقه به اجناس را (‪ )test‬از طريق ميتود‬
‫ستاتيک مقايسوي احتوا کرده بتواند به اين ترتيب واضح ميشود که شکل انکشاف‬
‫اقتصادي يک مملکت تنها و تنها يکبار تعيين نشده بلکه با تغيير شرايط در مرور‬
‫زمان تغيير ميخورد از اين جهت ممالک روبه انکشاف دايما محکوم به صادرات‬
‫مواد خام وواردات اجناس صنعتي نميباشد مثال اگر يک مملکت روبه انکشاف‬
‫سرمايه تشکيل داده وتکنالوژي خود را پيش ميبرد مزيت نسبي آن از صادرات مواد‬
‫خام به توليد اجناس ساده صنعتي انتقال ميکند به ترتيب به توليد اجناس پيشرفته‬
‫صنعتي ميتواند تخصص حاصل کند چنانچه مثال هاي آن دربرازيل مکسيکو تايوان‬
‫کورياي جنوبي وغيره ديده ميشود ‪.‬‬

‫عالوتا مزاياي ديناميکي تجارت را ميتوان از نگاه تيوري در محاسبه اولي‬


‫مزيت نسبي وتغييرات بعدي درمحاسبه مزيت نسبي گنجانيده از اين محاسبات شايد‬
‫معلوم شود که تخصص به توليد صنعتي قسما بهترين استفاده از منابع توليدي ممالک‬
‫روبه انکشاف نخواهد بود‬

‫به اين صورت اگر چه ضرورت‪ G‬به يک تيوري ديناميکي مزيت نسبي ‪3‬را‬
‫نميتوان انکار کرد طريق ستاتيک مقايسوي هم ميتواند در گنجانيدن تغييرات ديناميکي‬
‫در تيوري تجارت بين المللي تا اندازه زيادي مفيد ثابت شود از اين رو بعضي ها فکر‬

‫‪ - 1‬ا زهمان اثر‬


‫‪2‬‬

‫‪ -‬ا زهمان اثر‬ ‫‪3‬‬

‫‪18‬‬
‫مينمايند که اين توري در مورد ممالک پيشرفته و روبه انکشاف تا حدي زيادي قابل‬
‫استفاده است ‪.‬‬

‫‪ : 2‬تجارت به حيث انجن انکشاف و رشد اقتصادي ‪:‬‬

‫در قرن ‪ 19‬اکثري توليدات صنعتي برتانيه تمرکز يافته بود افزايش توليدات‬
‫صنعتي و نفوس که فاقد منابع طبيعي وافر بود ‪.‬سبب ازدياد واردات مواد خام ومواد‬
‫غذايي از مناطق جديد مسکوني (امريکا کانادا آسترليا نيوزيالند ارجنتاين و افريقاي‬
‫جنوبي وغيره جاها) گرديده ‪ .‬چنانچه مثأل بين ‪ 1913 – 1815‬نفوس برتانيه سه چند‬
‫شده ومحصول غير خالص اجتماعي ‪ GNP‬حقيقي آن ‪ 10‬چند اضافه شد در اين عين‬
‫حال مقدار واردات ‪ 20‬چند اضافه گرديد‪ .‬چنانچه به عقيده بعضي علما مانند (‬
‫‪ )nurkis‬سکتور صادرات اين ممالک به حيث سکتور رهبرانکشاف گرديد به اين‬
‫صورت گويا تجارت خارجي به حيث انجن رشد اقتصادي شد مناطق جديد مسکوني‬
‫شده افزايش سريع تقاضاي بريتانيه را براي مواد خام و مواد غذايي تکافو کرد وخود‬
‫شان هم بنابر شرايط خاص رشد کردند اوال اين مناطق داراي زمين زراعتي فراوان‬
‫ومنابع طبيعي غني بود ثانيا از سبب فشار نفوس در اروپا يک تعداد زياد مردم‪ 1‬داراي‬
‫مهارت هاي مختلف به اين ممالک مهاجرت کردند هم چنان سرمايه به اين ممالک به‬
‫مقدار زياد وارد شد ‪.‬احصاييه هاي درست وجود ندارد‪ ،‬اما تخمين ميشود که بين ‪30‬‬
‫تا ‪ 50‬فيصد تشکيل سرمايه درممالکي مانند ارجنتاين کانادا و آسترليا از خارج وارد‬
‫گرديد‪ ،‬آمدن مردم و سرمايه سبب شد که خطوط آهن هرجا امتداد يابد‪ ،‬کانال هاي حفر‬
‫گردد واقدامات ديگر براي استفاده از معدنيات وجنگالت جديد صورت گيرد‪،‬عالوتا ٌ‬

‫‪ - 1‬ا زهمان اثر‬

‫‪19‬‬
‫ابداعات در کشتي راني با عث تسهيالت در صادرات آنها که شامل گندم‪ ،‬جواري‪،‬‬
‫پشم‪ ،‬چرم وغيره مواد خام و مواد ومواد غذايي بود به مصرف (کاست) نازل گرديد ‪.‬‬

‫به اين صورت تمام شرايط براي رشد سريع اين مناطق آماده بود و تقاضا براي‬
‫صادرات شان زياد تر گرديده بعضي اقتصاديون ‪ kraris‬عقيده دارد که رشد اين‬
‫ممالک بيشتر از سبب غناي طبيعي ومهاجرت کارگر وسرمايه به آن ممالک بود‬
‫وتجارت بين المللی نقش ثانوي داشت اما ممالک روبه انکشاف امروزي به تجارت‬
‫جهاني براي انکشاف خود کمتر اتکا کرده ميتوانند ‪.‬زيرا شرايط عرضه وتقاضا براي‬
‫توليدات آنها در بازار جهاني متفاوت است در جنبه تقاضا گفته ميشود که امروز براي‬
‫توليدات ممالک روبه انکشاف تقاضا به آهسته گي افزايش ميابد البته داليل آن عبارت‬
‫از اوال ٌ ارتجاعيت تقاضا بر اساس عايد براي توليدات ممالک روبه انکشاف که شامل‬
‫مواد غذايي و مواد خام است کمتر از يک ميباشد‪ ,‬به اين صورت وقتي که عايد‬
‫درممالک پيشرفته زياد ميشود و تقاضاي شان براي صادرات ممالک روبه انکشاف‬
‫کمتر از افزايش عايد اضافه ميگردد مثالً ارتجاعيت تقاضا به اساس عايد براي‬
‫مصنوعي نايلون و پالستيک بجاي آنها استفاده ميشود ‪.‬‬

‫ثالثا ً انکشاف ‪1‬تکنالوژي احتياج را به محتواي مواد خام اجناس صنعتي کم ساخته‬
‫است رابعا ً سکتور خدمات به مقايسه سکتور صنعتي درممالک پيشرفته سريعتر رشد‬
‫کرده است باالخره ممالک صنعتي بر اکثر صادرات ممالک روبه انکشاف تعرفه هاي‬
‫گمرکي وضع نموده اند ‪.‬‬

‫در جنبه عرضه طوريکه بعضي علما مثالً (‪ )cairncross‬ذکر کرده منابع‬
‫طبيعي اين ممالک محدود بوده ونفوس شان به سرعت افزايش يا فته و رشد مقدار‬
‫سرمايه بسيار ناچيز است ‪.‬عالوتا ً ممالک روبه انکشاف امروز مواجه به فرار مغزها‬

‫‪ - 1‬از همان اثر‬

‫‪20‬‬
‫نظربه عوامل اقتصادي وسياسي ميباشند باالخره ممالک روبه انکشاف با اميد انکشاف‬
‫صنعتي در چند دهه قبل زراعت را فراموش کرده اند و از اين جهت دربسامورد‬
‫خودشان واردکننده موادغذايي شده اند ‪.‬‬

‫‪ 3‬ـ سهم تجارت درانکشاف اقتصادي‬

‫هنوزهم درتيوري تجارت بين المللي فکر ميشود که تجارت بين ممالک بعضي‬
‫مزاياي دارد‪.‬‬

‫اوال ازطريق تجارت منابع يک مملکت بهتر تهيه شده وبه مقدار توليدي ميرسند‬
‫که با کفايت تر بوده وصرفه جويي استفاده شده ميتوانند ‪.‬تجارت به حيث يک راه‬
‫خروج ماذاد توليد شناخته شده است که در غير آن توصل به چنين کفايت ممکن‪ 1‬نبوده‬
‫‪.‬ثانيا ً تجارت بازار ممالک را توسعه داده تقسيم کار بين ممالک را اضافه ساخته و‬
‫باعث انتقال سرمايه وتکنالوژي به ممالک روبه انکشاف ميشود‪ .‬واردات اجناس‬
‫صنعتي باعث انتقال افزايش تقاضاي داخل براي مواد خام در داخل وصدور اجناس‬
‫ساده صنعتي به خارج ميگردد ‪ .‬هم چنان تجارت آزاد ازانحصارات که ضد کفايت‬
‫اقتصادي است‪ ,‬جلوگيري مينمايد‪.‬به حيث دليل آخري دوام تجارت اين ممالک به‬
‫ممالک پيشرفته است زيرا اگرواقعا ً کدام نفي از تجارت متصور نبود چرااين ممالک‬
‫هنوزهم به تجارت ادامه ميدهند شايد در توزيع نفع تجارت بين ممالک پيشرفته وروبه‬
‫انکشاف اختالفات وجود داشته باشد اما بجاي قطع تجارت بايد ديد که چيگونه اين‬
‫اختالفات گردند ‪.‬‬

‫‪ - 1‬از همان اثر‬

‫‪21‬‬
‫نسبت تجارت وانکشاف اقتصادي‬

‫بعضي اقتصاددان ها به شمول ‪ prebisch, singer,myrdal‬عقيده دارند که‬


‫نسبت تجارت به اساس اجناس براي ممالک روبه انکشاف در جريان زمان روبه‬
‫خرابي گذاشته است ‪ .‬دليل آن اين است که اکثر ويا کل افزايش درمولديت در ممالک‬
‫پيشرفته به شکل مزدهاي بلند به کارگران شان پرداخته شده در حاليکه کل يا اکثري‬
‫قسمت افزايش مولديت در ممالک روبه انکشاف باعث پايين آوردن قيمت اجناس‬
‫ميشود ‪ .‬به اين صورت ممالک پيشرفته ازدو جهت نفع ميبرند آنها نتيجه افزايش‬
‫مولديت را در ممالک خود به شکل قيمت هاي نازلتر متنفيض ميشوند ‪ .‬علت تفاوت‬
‫عکس العمل مقابل افزايش مولديت در‪ 1‬ممالک پيشرفته و روبه انکشاف ناشي از‬
‫اختالف در بازار کار داخلي آنها است در ممالک پيشرفته کار کمياب بوده واتحاديه‬
‫هاي کارگري قوي است از اين جهت قسمت اعظم افزايش مولديت در اين ممالک‬
‫توسط کارگران به شکل مزدهاي بلند گرفته شده مصرف توليد وقيمت اجناس تقريبا ً‬

‫ثابت مي نمايد‪ .‬حتي کارگران اين ممالک ميتوانند بعضي اوقات مزدهاي خود را‬
‫بيشتراز افزايش مولديت شان اضافه سازند ‪.‬‬

‫اين عمل مصرف (کاست ) توليد وقيمت اجناس را که به ممالک روبه انکشاف‬
‫صادرميگردد‪ ،‬بلند ميبرد از طرف ديگر از سبب موجوديت مازاد عرضه‬
‫کاردرممالک روبه بيکاري وضعف اتحاديه هاي کارگران ويا عدم موجوديت چنين‬
‫اتحاديه ها هر افزايش مولديت ويا قيمت اعظم آن با عث کم ساختن مصرف توليد ويا‬
‫قيمت هاي نازلتر براي صادرات زراعتي اين ممالک ميگردد‪.‬‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪22‬‬
‫اگر تمام افزايشات در مولديت هر دو دسته ممالک سبب تنزيل قيمت ها ميگرديد‬
‫پس نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف خرابتر نمیشد وحتی نسبت تجارت درممالک‬
‫روبه انکشاف بهتر میگردید زیرا افزایش مولدیت درزراعت به مقایسه صنایع کمتر‬
‫ممکن بوده واز این جهت باید مصارف وقیمت اجناس صنعتی به مقایسه اجناس‬
‫زراعتی سریعتر نزول میکرد چون ممالک پیشرفته معموالً صادر کننده اجناس‬
‫صنعتی میباشد واجناس زراعتی ومواد خام وارد میکند نسبت تجارت شان باید خرابتر‬
‫میگردید ‪.‬‬

‫اما قرار عقیده اقتصاددانان های فوق وضع به این منوال نیست بلکه نسبت‬
‫تجارت ممالک روبه انکشاف در دوره طویل روبه خرابی گذشته است خرابی نسبت‬
‫تجارت در این ممالک به معنی بهبود نسبت تجارت درممالک پیشرفته است ‪.‬‬

‫یک دلیل خراب شدن نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف این است که تقاضا‬
‫شان برای صادرات صنعتی ممالک پیشرفته به مقایسه تقاضای ممالک پیشرفته برای‬
‫مواد خام زراعتی آن ممالک سریعتر زیاد میشود علت آن ارتجاعیت بلند تقاضا‬
‫براساس عاید برای اجناس است نظربه این دلیل خراب شدن نسبت تجارت ممالک‬
‫روبه انکشاف آنقدر زیاد خواهد بود که تجارت نکردن برایشان بهتر از تجارت کردن‬
‫‪1‬‬
‫خواهد بود ‪.‬‬

‫گرچه دلیل فوق معقول معلوم میشود اما ارزیابی تیوریکی آنها به تنهای کافی‬
‫نیست ازطرف دیگر حتی در تیوری دراین حصه نظریات مختلف ارایه شده‬
‫است ‪.‬ازاین جهت یک تعداد اقتصاددانان ها کوشیده اند که نسبت را دوره زمانی از‬
‫روی اعداد احصاییوی مطالعه کنند‪.‬‬

‫‪ 1‬از همان اثر‬

‫‪23‬‬
‫مطالعه تاریخی نسبت تجارت بر اساس اجناس‬

‫‪ Prebischsinger‬نظریه شان را در مورد نسبت تجارت براساس اجناس‬


‫به یک مطالعه ونشریه ملل متحد در ‪ 1949‬بنیاد گذاشته اند درآن مطالعه نشان داده‬
‫شده که نسبت تجارت بر تانیه از ‪ 100‬در سال ‪ 170 1870‬در سال ‪ 1930‬بهبود‬
‫یافته است چون برتانیه اجناس صنعتی صادر کرده واجناس ومواد خام‪ 1‬را از‬
‫مستعمرات خود وارده کرده است پس ایشان ‪ prebischsinger‬استنباط کرده اند‬
‫که نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف (معکوس‪ G‬نسبت تجارت برتانیه ) دراین دوره‬
‫از ‪ 100‬تا ‪ 100 – 170 59‬کم شده است ‪.‬‬

‫این نتیجه گیری از چند جهت انتقاد گردید اول‪ 2‬چون قیمت صادرات و واردات‬
‫در بندر برتانیه گرفته شده یک قسمت زیاد تقلیل نسبی قیمت غذاومواد وارداتی ناشی‬
‫از تقلیل مصرف ما است ترانسپورت بحری دراین دوره نبوده است واز این جهت‬
‫حتما ً قیمت پرداخته شده به صادر کننده گان تقلیل نیافته است ثانیا ً قیمت بلند اجناس‬
‫صنعتی صادراتی برتانیه مربوط به بهتر شدن جنسیت مواد خام و مواد زراعتی بوده‬
‫است مثالً یک ماشین تایپ امروزی بسیار کارهای دیگر را به مقایسه تایپ ‪ 20‬یا‬
‫‪ 30‬سال قبل اجرا کرده میتواند در حالیکه یک پاو قهوه امروز از یک پاو چند سال‬
‫پیش بسیار تفاوت ندارد ثالثا ً ممالک پیشرفته هم بعضی انواع مواد خام اولیه صادر‬
‫میکند مثالً امریکا بزرگترین صادر کننده اجناس زراعتی است ازاین جهت سنجش‬
‫نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف تجارت محض از روی تقسیم کردن قیمت اجناس‬
‫زراعتی بر قیمت اجناس صنعتی درست نیست باالخره این مطالعه در سالی ختم شد‬
‫که نزدیک بحران بوده وازاین جهت قیمت مواد خام ومواد زراعتی در آن سال بسیار‬
‫‪ - 1‬از همان اثر‬
‫‪ - 2‬ازهمان اثر‬

‫‪24‬‬
‫پایین آمد ویا به صورت نسبت تجارت برتانیه به صورت غیر عادی بلند تخمین‬
‫گردیده بود‪.‬‬

‫انتقادات فوق موجب مطالعات بیشتر شد تاخالهای مطالعه ملل متحد را پر کند‬
‫یکی ازاین مطالعات در ‪ kindle berge 1956‬صورت گرفت که نسبت تجارت‬
‫ممالک روبه انکشاف مقابل ممالک اروپایی بین ‪ 1952 1870‬بسیار کم خراب شده‬
‫است ‪ .‬روی هم رفته تغییرات وجنسیت اجناس را رعایت نکرده است یک مطالعه‬
‫دیگر توسط ‪ lipse‬در ‪ 1963‬شان دارد که نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف‬
‫مقابل ایاالت متحد امریکا بین ‪ 1880‬و ‪ 1960‬متداوما ً خراب شده است ‪.‬‬

‫این نسبت قبل از جنگ جهانی وبعداز جنگ دوم جهانی تا ‪ 1952‬بلند رفته‬
‫بعداز آن روبه خرابی گذاشته است ‪.‬این نتیجه گیری توسط یک مطالعه ملل متحد در‬
‫‪ 1972‬تایید گردیده که درآن ثابت شد نسبت تجارت‪ 1‬ممالک روبه انکشاف بین‬
‫‪ 1952‬و ‪ 1972‬ساالنه ‪(6/1 %‬با استثنای مواد پطرولی ) خراب شده است ‪.‬‬
‫باالخره یک مطالعه دیگر در ‪ 1980‬توسط ‪ spraos‬نشان داد که تمام انتقادات علیه‬
‫تیوری ‪ singer‬و ‪ prebisch‬بیجا بوده ونسبت تجارت ممالک روبه انکشاف بین‬
‫‪ 1938 1870‬ولوبه پیمانه کمتر روبه خرابی گذاشته بود لهذا از تاریخی فوق میتوان‬
‫نتیجه گرفت که اول نسبت تجارت این ممالک مقابل ممالک پیشرفته صنعتی خراب‬
‫شده است اما نه به اندازه که ادعا میشود ثانیا ً در تمام مطالعات فوق مطالعات مشابه‬
‫مشکالت احصاییوی وجود دارد ‪ .‬احصاییه های صادراتی ممالک روبه انکشاف‬
‫ناقص بوده اکثراً آن احصاییه ها از روی معلومات احصاییوی وارداتی ممالک‬
‫صنعتی گرفته میشود ثالثا ً نسبت تجارت که تمام ممالک روبه انکشاف گرفته میشود‬
‫نسبت وسطی بوده ومانند هر وسطی دیگر تطبیق آن در قسمت یک مملکت واحد‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪25‬‬
‫مشکل است ‪ .‬رابعا ً نسبت تجارت به اساس عاید که بهبود این نسبت را در همه ممالک‬
‫‪ 1950‬و ‪ 1956‬نسبت تجارت نسبت تجارت بر اساس عاید در این ممالک در عین‬
‫دوره ‪ 56 %‬بهتر شده است ‪.‬‬

‫‪ 4‬استقرار صادرات وانکشاف اقتصادی‬

‫عالوه از خراب شدن قرنی یا طویل المدت نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف‬
‫ممکن است آنها تموجات کوتاه مدت در قیمت ودر آمد صادراتی خود مواجه شوند که‬
‫مانع انکشاف اقتصادی آنها گردد نخست اساسات‪ 1‬تیوریکی علل واثرات تموجات‬
‫کوتاه مدت در قیمت و در آمد صادراتی این ممالک مطالعه میکنیم ‪ .‬بعد ها موافقات‬
‫بین المللی اجناس را که متوجه استقراروازدیاد قیمت ها ودرآمد صادراتی این ممالک‬
‫است از نظر میگذارنیم‪G.‬‬

‫علل واثرات عدم استقرار صادرات‬

‫بعضا ً ممالک روبه انکشاف تموجات زیادی را در قیمت صادرات شان مواجه‬
‫گردند علت آن عرضه وتقاضای غیر ارتجاعی وغیر مستقر است ‪.‬‬

‫شکل ‪ 20‬منحنی های ‪s d‬عرضه وتقاضای غیر ارتجاعی مواد اولیه را در یک‬
‫مملکت روبه انکشاف نشان میدهد قیمت ‪ p‬عبارت از نقطه تعادل ‪ s ,d‬است اما اگر‬
‫نظر به علتی تقاضا ‪ d‬کم میشود یعنی چپ به ‪ d1‬انتقال کند ویا عرضه ‪ s‬اضافه شده‬
‫طرف راست به ‪ S1‬حرکت کند قیمت تعادل از ‪ p‬به ‪ p1‬کم میشود و اگر عرضه‬
‫وتقاضا هر دو در یک وقت به سمت ‪ ,s1‬و‪ d1‬سیر کند قیمت تعادلی زیاد تر کم و‬
‫‪ p2‬میرسد وبازهم اگر ‪ s1‬و ‪ d1‬نظر به علتی به ‪ s, d‬انتقال کنند دوباره قیمت‬
‫بسیار بلند رفته وبه ‪ p‬میرسد از این دومنحنی های غیر ارتجاعی وغیر مستقر(انتقال‬
‫کننده) عرضه وتقاضا برای مواد اولیه ممالک روبه انکشاف سبب تموجات بزرگ‬
‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪26‬‬
‫درآمد صادراتی شده میتواند اما آیا چرامنحنی های عرضه تقاضای صادرات این‬
‫ممالک غیر ارتجاعی است که افراد وخانواده ها درممالک پیشرفته یک جز وبسیار‬
‫کوچک عاید شانرا باالی چنین اجناس مثالً قهوه کعکاو شکرمصرف‪ G‬میکند بالنتیجه‬
‫وقتیکه قیمت این اجناس تغییربخوردکه خانواده هامقدارخریداری این اجناس را‬
‫بسیارتغییر نمیدهد که منتج به تقاضای غیر ارتجاعی میشود ازطرف دیگر تقاضا‬
‫برای بسیاری برای بسیاری معدنیات غیر ارتجاعی است ‪.‬زیرا برای آنها عوضی های‬
‫بسیار کم وجود دارد تقاضا برای صادرات‪ 1‬مواد اولیه ازممالک روبه انکشاف ازاین‬
‫جهت غیرمستقراست که تموجات دوره وی شغل درممالک پیشرفته برای آن اجناس‬
‫راتغییرمیدهد ‪.‬‬

‫گراف ‪ 20‬رابطه بین قیمت ومقدار درحالت عرضه وتقاضای غیر ارتجاعی ‪.‬‬

‫‪P‬‬

‫‪P‬‬

‫‪P‬‬

‫اکنون جنبه عرضه را مطالعه میکنیم دراینجا هم میابیم که عرضه مواد اولیه که‬
‫صادرات این ممالک رامیسازد غیرارتجاعی است (یعنی مقدارعرضه با تغییرات‬
‫قیمت بسیارعکس العمل نشان نمیدهد) علت آن ساختمان های راکدعرضه درممالک‬

‫‪ - 1‬از همان اثر‬

‫‪27‬‬
‫‪1‬‬
‫روبه انکشاف است خصوصا ً این ادعا درمورد حاصالت زراعتی که چندسال برای‬
‫حاصل دهی به کاردارد ‪.‬بهتر صدق میکند ازطرف دیگر عرضه این تولیدات ازجهت‬
‫خرابی اقلیم امراض وغیره انتقال میکند‪.‬‬

‫چون قیمت صادرات متموج است پس درآمد صادراتی این ممالک هم نوسان‬
‫میکند‪ .‬وقتیکه درآمدصادرات اضافه شودصادرکننده گان مخارج مصرفی‪ ،‬سرمایه‬
‫گذاری امانات بانکی رااضافه میسازند‪ ،‬اثرات این تموالت ازراه ضریب ومسرع به‬
‫دیگرجاهای اقتصاد پخش میشود‪ .‬تقلیل درآمد صادراتی به عین سبب تقلیل چندین چند‬
‫درعاید ملی پس اندازه ها وسرمایه گذاری میشود توافق این تغییرات بزرگ برای پالن‬
‫گذاران (که به واردات ماشین آالت‪ .‬مواد ومحروقات ضرورت دارند) مشکل است ‪.‬‬

‫موافقات بین المللی ویا تقویه صادرات‬

‫استقرار قیمت صادرات ممالک روبه انکشاف از طریق وسایل داخلی مانند‬
‫تاسیس یک بورد مارکیتینک صورت گرفته میتواند‪ .‬این نوع بورد هامانند مارکتینک‬
‫کعکاو درگاناو بورد مارکتینک برنج دربرما بعداز جنگ جهانی دوم شروع به کار‬
‫کردند اجناس تولید شده دهاقین محلی به یک قیمت مستقر که توسط بورد تعین‬
‫میگردید خریداری میشد این بوردها اجناس را به قیمت های متموج بازارجهانی دراین‬
‫بازارها می فروختند‪ .‬درسالهای خوب حاصالت زیاد میبود قیمت هارا کمتر از بازار‬
‫جهانی تعین نموده به این صورت بورد یک اندازه مفاد بدست آورده آنرا پس‬
‫اندازمیکرد‪ G‬ازاین پس انداز درسالهای که حاصالت خراب میبود با پرداخت های قیمت‬
‫های بلند تر به دهاقین استفاده میشد (یعنی به مولدین قیمت بلندتراز بازارجهانی‬
‫پرداخته میشد ) اما یک تعداد قلیل این بورد ها موفق میشدند زیرا پیش بینی قیمت های‬
‫داخلی وبین المللی آسان نیست ‪ .‬در عین حال رشوه ستانی وفساد دربورد ها ‪2‬باعث‬
‫‪- 1‬ازهمان اثز‬
‫‪ - 2‬ازهمان اثز‬

‫‪28‬‬
‫بدنامی وناکامی آنها شد ذخایرحمایوی عبارت ازخریداری یک جنس برای ذخیره است‬
‫وقتیکه قیمت یک جنس نظربه قیمت اصغری موافقه شده نازلتر شود وهم زمان فروش‬
‫جنس ازآن ذخایر است‪ ،‬درصورت که قیمت جنس بلندتر ازقیمت حد اکثر موافقه شده‬
‫ارتقاکند ‪.‬‬

‫ذخایر حمایوی بعضی نواقصی دارد ‪.‬اوالً ذخیره بعضی اجناس تنها به مصرف‬
‫(کاست) بسیار بلند ممکن است‪ .‬ثانیا ً اگر قیمت اصغری بلند تر از قیمت تعادلی باشد‬
‫ذخایر اضافه میگردد یک مثال ذخایر حمایوی عبارت ازقرار داد بین المللی قلعی‬
‫است‪ .‬این قرارداد درسال‪ 1956‬صورت گرفت اما بعداز چند سال فعالیت نا موافقانه‬
‫ذخیره قلعی آن تمام شده ونتوانست از افزایش قیمت قلعی باال ترازقیمت حداکثر موافقه‬
‫شده جلوگیری نماید‪.‬‬

‫کنترول صادرات عبارت تنظیم مقدار صادرات جنس در ممالک صادرکننده‬


‫است‪ .‬تاقیمت جنس استقرار پیدا کند مزیت کنترول صادرات این است که احتیاج به‬
‫ذخیره جنس را از بین میبرد‪ .‬نقص بزرگ آن این است که مانند هر سیستم سهمیه‬
‫بندی سبب بی کفایتی شده وصادر کننده بزرگ زیادتر عالقمند به تقلب میباشد تا بیشتر‬
‫از سهمیه خود صادرکند مثال آن موافقه بین المللی شکر که درسال ‪ 1954‬صورت‬
‫گرفت میباشد این موافقه موفق نگردید زیراممالک پیشرفته توانستند تولید شکر‬
‫رادرممالک خود ازلبلبو زیاد تر سازند مثال دیگر موافقه بین المللی قهوه است که در‬
‫‪ 1962‬عقد گردید‪ .‬این قرار هم موفق نبود زیرا قیمت قهوه در دهه ‪ 70‬سریعا ً زیاد‬
‫شده وقهوه کمیاب ‪1‬گردید‪.‬‬

‫قرارداد های خرید عبارت از قرار دادهای چندین جانبه اندکه درآن ممالک وارد‬
‫کننده موافقه میکنند تایک مقدار معین جنس را به یک قیمت حد اکثر بفروشند‪ .‬این‬

‫‪ - 1‬ا ز همان اثر‬

‫‪29‬‬
‫قرارداد هانواقص ذخایرحمایوی کنترول صادرات راندارد اما درسیستم برای قیمت‬
‫برای جنس بوجودمیآید مثال آن قرارداد بین المللی گندم که در‪ 1949‬امضا شد میباشد‪.‬‬
‫این قرارداد که متوجه ایاالت متحده‪ ،‬کانادا‪ ،‬آسترلیا بوده وبه ممالک روبه انکشاف‬
‫ارتباط نمیگرفت موفق نگردید‪.‬زیرا اتحاد شوروی بعدازسال ‪ 1970‬به حیث کالنترین‬
‫خریداری دربازار جهانی داخل شد وقیمت های گندم باالتر بلند قیمت تعین شده گردید‪.‬‬

‫قراردادهای فوق الذکر تنها قراردادهای مهمی است که بعد از جنگ جهانی عقد‬
‫گردید وهر کدام درزمان معین مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬اما طوریکه ذکر شد این‬
‫قراردادها یاناگام شدند ویا موفقیت ناچیز داشته نتوانستند ممالک روبه انکشاف را‬
‫دراستقرار درآمد صادراتی وقیمت ها کمک نمایند‪.‬دلیل ناکامی آنها عبارت ازمصرف‬
‫(کاست) بلند تعمیل این قراردادها بوده ودرعین حال این قراردادها ازطرف ممالک‬
‫پیشرفته حمایه نشدند زیرا این ممالک می بایست درتاسیس‪ ،‬تنظیم وپرداخت مصرف‬
‫(کاست)آن فعاالنه حصه میگرفتند‪ .‬ممالک روبه انکشاف هنوزهم خواهان چنین‬
‫قراردادها بوده میخواهد آنرابه حیث یک جزنظم جدید اقتصادی جهان شامل کنند‪.‬یک‬
‫طرح دیگر بنام سیستم تمویلی جبرانی (‪compensatory financing‬‬
‫‪ )seheme‬ازاوایل ‪ 1970‬به این طرف توسط صندوق وجهی بین المللی‬
‫بوجودآمده است‪ ،‬دراین سیستم اگر درآمد صادراتی یک مملکت دریک سال کمتر‬
‫ازوسطی درآمد آن درپنج سال گذشته شود صندوق وجهی بین المللی آن کمبود را‬
‫جبران میکند یک سیستم مشابه ‪ 1947‬توسط جامعه اقتصادی اروپا یک سرمایه ‪400‬‬
‫ملیون دالر تاسیس گردید‪.‬تابه ‪ 46‬کشورمملکت کنفرانس ‪ lome1‬که شامل ممالک‬
‫افریقای جزایر کارابی وپاسیفیک میباشد‪ .‬کمک شود اما چنین سیستم کمتر ازآن است‬
‫که ممالک روبه انکشاف میخواهند‪ ،‬به هرصورت‪ G‬سیستم های تمویل جبرانی به‬

‫‪ - 1‬ا زهمان اثر‬

‫‪30‬‬
‫مقایسه قرار دادهای بین امللی اجناس مزایای بیشتر داشته از پرابلم های آن قرار دادها‬
‫جلوگیری مینماید‪.‬‬

‫اکنون وقت آنست تادالیل ممالک روبه انکشاف را برای انکشاف صنعت‬
‫ازطریق تعویض واردات بجای تقویه صادرات مطالعه کنیم‪ .‬بعدها نتایج سیاست‬
‫تعویض واردات را ارزیابی نمایم‪ .‬درچند دهه گذشت اکثر ممالک روبه انکشاف‬
‫کوشش های زیادی برای انکشاف صنعتی خود برای تشویق صادرات زراعتی ومواد‬
‫خام مطابق تیوری مزیت نسبی تجارت به خرچ داده اند هدف آنها از انکشاف صنعتی‬
‫عبارت بود از پیشرفت تخنیکی سریع خلق جنای کاربرای بیکاران روزافزون ضریب‬
‫ومسرع بلند تر از خلق ارتباطات جلوی وعقبی درپروسه تولید بهبود نسبت تجارت‬
‫استقرار وافزایش قیمت از افزایش تقاضا آنها برای اجناس صنعتی و وارداتی وعدم‬
‫استقرار درآمد صادراتی بوده است‪ .‬آروزی ممالک روبه انکشاف برای انکشاف‬
‫صنعتی از واقعیتی آب مینوشند که تمام ممالک غنی پیشرفته صنعتی بوده وتمام‬
‫ممالک غریب اوأل زراعتی میباشد وقتیکه مملکت برای صنعتی شدن تعمیم گرفت‬
‫سوال این است که آیا انکشاف صنعتی از طریق تعویض واردات ویا تقویه صادرات‬
‫ویا وهر دو صورت گیرد‪ .‬هرکدام این پالیسی های نواقص ومزایای دارد انکشاف‬
‫‪1‬‬
‫صنعتی از طریق تعویض واردات سه مزیت دارد‪.‬‬

‫اول بازار برای جنس وجود دارد واز همین جهت آن جنس دارد میشود پس‬
‫تاسیس صنعت که واردات را عوض کند خطر کمتر دارد ثانیآ آسانتر آن است‬
‫تاممالک پیشرفته رامجبور بسازد تمام موانع گمرکی خود را مقابل صادراتی صنعتی‬
‫آنها کم بسازد باالخره تصدی های خارجی تشویق میگردند تابرای گذشتن از مواقع‬
‫گمرکی شعبات خود را در ممالکت روبه انکشاف انتقال بدهند‪.‬مقابل منافع فوق نقایص‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪31‬‬
‫ذیل قرارگرفت است‪ .‬نخست صنایع داخلی به حمایه ازرقابت خارجی عادی شده کدام‬
‫انگیزه برای کفایت تر شدن ندارد‪ .‬ثانیآ تعویض واردات سبب بی کفایت شدن صنایع‬
‫میگردد زیرا بازار خورد ممالک روبه انکشاف صرفه جوئ های کتلوی را خلق کرده‬
‫نمیتواند باالخره درمراحل اول تعوض میکند امارفته امکانات تعویض واردات‬
‫درقسمت اجناس پیشرفته ترکم میگردد علت خورد بودن بازار دراین ممالک کوچک‬
‫بودن آن ممالک وغربت شان است تولید اجناس صنعتی برای صادرات موجب کفایت‬
‫وتوسعه آن درکل اقتصاد میشود مخصوصا ً اگر تولید یک تصدی به حیث مواد‬
‫کارآمدتصدی دیگر مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬باالخره افزایش صادرات اجناس صنعتی‬
‫‪1‬‬
‫محدود به بازار داخلی نیست‪.‬‬

‫اماتقویه صادرات حداقل درپرابلم خلق میکند اول شاید تاسیس صنایع صادراتی‬
‫برای مملکت روبه مشکل باشد زیرا مقابل این صنایع تصدی های صنعتی با کفایت‬
‫تروبزرگتر ممالک پیشرفته رقابت مینمایند‪.‬ثانیا ً ممالک پیشرفته اکثراً برای صنایع‬
‫ساده وکاربردخود که مملکت روبه انکشاف بزودی یک مزیت نسبی پیدا خواهد کرد‬
‫یک سیستم حمایه موثر را برخود خواهندآورد دوره های ‪ 1950‬و‪ 1960‬ممالک‬
‫روبه انکشاف مخصوصا ً ممالک بزرگتر آنها سیاست تعویض واردات رادرپیش‬
‫گرفتند‪ .‬آنهاصنایع نوزاد خودرا حمایه کرده وتاسیس چنین صنایع را تشویق نموده اند‬
‫وبرای ‪2‬رسیدن به این مرام تعرفه های موثر بسیار بلند وضع کردند‪.‬این تعرفه ها‬
‫بادرجه تبدیل مواد خام با اجناس کارتمام سریعا ً اضافه میگردید اوالً آنها درصنعتی‬
‫شدن خود ازیک جا کردن پروژه های که ازخارج وارد میشد‪ .‬شروع کردند وامید‬
‫داشتند که این پروژه ها به مرورزمان درداخل تولید گردیده (روابط عقبی) روش‬
‫انکشاف صنعتی سهل تر میگردد این اقدام درعین زمان سبب تاسیس صنایع تعرفوی‬

‫‪ 1‬از همان اثر‬


‫‪ - 2‬ا زهمان اثر‬

‫‪32‬‬
‫‪ tariff factories‬دراین ممالک گردید به عبارت دیگر تصدی های خارجی‬
‫شعبات خود را درآن ممالک برای جلوگیری ازپرداخت تعرفه ها تاسیس کردند‪.‬‬

‫تجارب ممالک روبه انکشاف یا تعویض واردات‬

‫سیاست تعویض واردات به صورت عمومی موفقیت کم داشته ودربعضی موارد‬


‫ناکام گردید‪ .‬تعرفه های موثر گمرکی بین ‪ 100‬تا ‪ 200‬فیصد یا بیشتر درممالکی‬
‫مانند هند‪ ،‬پاکستان‪ ،‬ارجنتاین‪ ،‬وبرازیل معمول بود این روش موجب بی کفایتی صنایع‬
‫وقیمت های بسیار بلند برای مصرف کننده ها شد‪ .‬بعضا ً حتی قیمت اسعاری مواد‬
‫وارداتی برای تولید جنس نظر به قیمت اسعاری جنس تولید شده بلند تربود حمایه زیاد‬
‫صنایع تعویض واردات واعطای سبسایدی به آنها موجب استعمال بسیارزیاد سرمایه‬
‫درصنایع شده وقوای کاربااندازه نسبتا ً کمتر درآنها جذب گردید‪ .‬مثالً تکايف سرمایه‬
‫درصنایع فوالد‪.‬هند مانند تکايف ‪1‬سرمایه دراین صنایع درایاالت متحده امریکا میباشد‬
‫با این صورت سرمایه ناچیز آنها دراین صنایع جذب شده جاهای کمتر خلق گردیده‬
‫عالوتا ً اعطای رجهانات بلند به ساختمان وفابریکه های جدید وخرید ماشین ها وغیره‬
‫سبب شد تاظرفیت های عاطل خلق شده ووجوه الزمه برای خرید مواد خام انرژی‬
‫ودیگر مواد کار آمد بدستراس نباشد‪ .‬هم چنان کاریک نوبته (‪ 8‬ساعت درروز) به‬
‫تکايف سرمایه افزوده وجذب قوای کار راکم ساخت‪ .‬به این صورت پرابلم بیکاری قوه‬
‫کار اضافی را جذب نمیتوانست ‪.‬‬

‫لهذا کارگران دیگر باید درزراعت وخدما ت جذب میگردید ویا بیکاری میماند‬
‫هم چنان توقع یافتن کار صنعتی پر عاید درشهرها سبب مهاجرت ازاطراف به شهرها‬
‫شده وتراکم نفوس را درشهرها زیاد ترساخت‪ .‬کوشش انکشاف صنعتی ازطریق‬
‫تعویض واردات سبب فراموش زراعت گردید چنانچه دربعضی ممالک روبه انکشاف‬

‫‪ - 1‬ا زهمان اثر‬

‫‪33‬‬
‫مواجه به تقلیل درآمد صادراتی عنعنوی شان شدند وبعضی های دیگر مانند برازیل‬
‫باید مواد غذایی وارد میکرد گرچه قبالً وارد میکردگرچه قبالً یک صادرکننده مواد‬
‫غذای بود‪ .‬هم چنان سیاست تعویض واردات بعضی ممالک را به مشکالت بیالنس‬
‫تادیات مواجه ساخت زیرا آنها مجبوربه واردات مواد خام سرمایوی موادخام‪،‬انرژی‬
‫ومواد غذای گردیدند‪.‬نتیجه کلی آن بود که ممالک روبه انکشاف که مانند‬
‫‪1‬‬
‫پاکستان‪،‬هند‪،‬ارجنتاین انکشاف صنعتی را از طریق تعویض واردات درپیش گرفته‬
‫بودند یک نسبت رشد بطی تر به مقایسه ممالکی که انکشاف وتقویه صادرات راهدف‬
‫قرار داده بودند مانند کوریای جنوبی‪ ،‬تایوان‪ ،‬سنگاپور وهانگانگ داشتند‪ ،‬طبق‬
‫تخمینی که به عمل آمده است‪ .‬سیاست تعویض واردات سبب صنایع شدن تقریبا ً ‪%‬‬
‫‪ 100‬عاید ملی مملکت روبه انکشاف وتقویه صادرات پرداختند ویا این صورت نتیجه‬
‫ضمنی آن متوجه بیشتر به زراعت بود اماممالک متذکره مواجه به موانع گمرکی زیاد‬
‫میباشند که ازطرف ممالک پیشرفته وضع شده اند این موانع اثرا ت مثبت سیاست‬
‫تشویق صادرات راکم ساخته و وجود آنهم بعضی ممالک مانند برازیل‪،‬ارجنتای‪،‬‬
‫ومکسیکو وفلپاین تاحدی موفق بودند وکفایت اقتصادی وصادراتی آنها اضافه گردیده‬
‫است بعضی دیگر آهسته گی سیاست تعویض واردات را با تقویه ‪2‬صادرات عوض‬
‫کرده اند (مانند پاکستان‪ ،‬ترکیه‪،‬هند) ودراین امرآنقدرموفق نبودند‪.‬‬

‫دراخیر باید تذکر داد که سیاست تعویض واردات شاید درمراحل اولی انکشاف‬
‫اقتصادی مفید ترباشد ولی بعد از یک مرحله رشد اقتصادی سیاست تقویه صادراتی‬
‫حتمی تلقی میگردد‪ .‬ازاین جهت بجای آنکه این دوسیاست عوض یکدیگر باشد میتوانند‬
‫ازنگاه زمانی متعاقب یکدیگر گرفته شده مکمل هم گردند این ادعا مخصوصا ً درباره‬
‫ممالک بزرگ صدق میکند‪.‬‬

‫‪ 1‬از همان اثر‬


‫‪ - 2‬از همان اثر‬

‫‪34‬‬
‫فصل سوم‬

‫تجارت بین المللی وممالک روبه انکشاف‬

‫درقسمت تجارت بین المللی ونقش آن درانکشاف اقتصادی ممالک روبه انکشاف‬
‫نظریات متفاوت وجود دارد علما ازقبیل میردال ‪ merdal‬وال پریش ‪prebisheh‬‬
‫استدالل مینمایند که تجارت بین المللی بیشتر به منفعت کشورهای صنعتی منجر شده‬
‫ودر واقع مانع شد اقتصادی کشورهای روبه انکشاف گردیده است برخالف دکتورین‬
‫کالسیک ها ونیوکالسیک های تجارت بین المللی عدم تساوی بین المللی ‪1‬راشدید‬
‫ترساخته ودرمقابل علمای هابرلر‪ habarlar‬وکیرن کراسی ‪caran crace‬‬
‫استدالل میکنند که تجارت بین المللی بیشتر به منفعت کشورهای روبه انکشاف‬
‫ومخصوصا ً کشورهای صادرکننده مواد خام گرفته ومنفعت ازتجارت بین المللی به‬
‫هیچ وجه مغایر انکشاف اقتصادی کشورهای روبه انکشاف نموده است میردال اظهار‬
‫میدارد ککه تیوری تجارت بین المللی کالسیک ها چنین توقع را بوجود دارند که عدم‬
‫تساوی بین المللی نه باید به این پیمانه زیاد روز افزون باشد هم چنان تیوری های‬
‫مذکور می پنداشتند که تجارت آزاد بین المللی متکی به قوهای بازار منجر به تساوی‬
‫دوقسم عوامل تولید بین المللی ورقابت نه تنها باعث تساوی عاید درساحه بین المللی‬
‫نگردیده بلکه باعث مانع انکشاف صنعت درکشورهای مذکور گردیده است‪ .‬زیرا‬
‫رقابت آزاد ممالک پیشرفته صنعتی ازطریق تجارت بین المللی مانع پیشرفت منابع‬
‫درکشور های روبه انکشاف گردیده زیرا کشورهای پیشرفته صنعتی دارای صنایع اند‬
‫با کفایت بوده ودارای مولدیت زیاد اند ومولدیت زیاد آنها هم ناشی ازاستفاده آنها‬
‫ازاقتصادیت بوده ودارای خارجی وداخلی بهره ظرفیت بوده ونظربه این عوامل‬
‫صنایع کشورهای روبه انکشاف با واردات ازآن کشورهای پیشرفته صنعتی مواجه‬
‫گردیده که این امر باعث شده که تنها انکشاف درکشورهای روبه انکشاف به مشکالت‬
‫‪2‬‬
‫مواجه گردد‪.‬‬

‫‪ 1‬نورستانی پوهنیار د کتور عبد الناصر لکچر نوت درسی تیوری اقتصاد بین المللی پوهنتون کابل سال ‪1370‬‬
‫‪ 2‬ازهمان اثر‬

‫‪35‬‬
‫بلکه باعث ازبین بردن صنایع دستی وحرفوی که درکشورهای روبه انکشاف‬
‫موجود بود بیشتر گردیده زیرا صنایع دستی وحرفوی باواردات ارزان صنایع به‬
‫طوری کتلوی تولید نمایند رقابت که نتوانسته ازبین میروند یااینکه باعث کاهش تولید‬
‫درآنها میگردد‪.‬متوجه وازدیاد صادرات موادخام بوده است‪ .‬اگرچه این توصیه ها شدید‬
‫ازنگاه کوتاه مدت مفید باشد‪ .‬اماازنگاه طویل المدت مشوره های مذکورقانع کننده نبوده‬
‫زیرا ازنگاه طویل المدت معقول تراین است که مولدیت عاید وسطح زنده گی‬
‫درسکتور زراعت که یک سکتور وسیع رادرکشورهای روبه انکشاف تشکیل میدهند‬
‫بلند برده شود اما تجارت بین المللی باعث افزایش مولدیت عاید وسطح زنده گی‬
‫درسکتورزراعت‪ G‬نگردیده است هم چنان نمتواند باالی انتقال سرمایه به کشورهای‬
‫روبه انکشاف جهت ازبین بردن عدم تساوی بین المللی کردالبته واقعیت دارد که‬
‫سرمایه درکشورهای روبه انکشاف نادروکمیاب است اما درتحت شرایط تولید عقب‬
‫مانده درکشورهای روبه انکشاف ضرورت به سرمایه تقاضا موثر را ارایه نمیدارد که‬
‫مثال آن مخصوصا ً فرارسرمایه ازکشورهای روبه انکشاف است‪.‬‬

‫که باوجود کنترول اسعاری ازطرف بسیاری ممالک روبه انکشاف یک جریان‬
‫مداوم فرارسرمایه به مشاهده میرسد وسرمایه بجای فرار میکند که دارای مولدیت‬
‫وبهره بیشتر بوده وهم چنان مصون باشد‪.‬ازبین رفتن صنایع دستی وحرفوی ویا کاهش‬
‫تولید درآنها باعث شده که قوای کاربه تولیدات مواد خام که صادرات آن درمجموع‬
‫صادرات کشورهای روبه انکشاف یک قلم فوق العاده عمده است افزایش یافته وباعث‬
‫کاهش قیمت مواد مذکور میگردد زیرا خاصیت مهم مواد خام این است که تقاضا به آن‬
‫‪1‬بسیار غیرارتجاعی است که افزایش عرضه مواد خام باعث کاهش قیمت ویا نوسانات‬
‫شدید درقیمت میگردد ازطرف دیگر چون رشد نفوس دراین کشورها بسیارزیاد است‬
‫واکثر نفوس کشورهای روبه انکشاف به سطح حد اقل معشیت امرارحیات مینمایند‪،‬‬
‫بنابر این افزایش نفوس وازدیاد قوای کار اثر منفی بیشتر به سکتور صادراتی‬
‫کشورهای مذکور گذاشته وباعث کاهش بیشترقیمت های مواد خام صادرات گردیده‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪36‬‬
‫است که کاهش قیمت باعث شد تا سکتور نتواند رول مهم را درازدیاد وعاید انکشاف‬
‫اقتصادی کشورهای روبه انکشاف ایفا نمایند مشوره هایکه معموالًبه کشورهای روبه‬
‫انکشاف ازطرف کشورهای پیشرفته صنعتی داده شده رال میردال استدالل مینماید که‬
‫موجودیت وافزایش روزافزون عدم توازن درتجارت بین المللی کشورهای روبه‬
‫انکشاف اساسا ً نمایشگر پایه انکشاف متفاوت تقاضا برای صادرات مواد خام به‬
‫‪1‬آهستگی افزایش میابد تقاضا به افزایش اجناس صنعتی به سرعت روبه افزایش است‬
‫علت عمده رشد بطی تقاضا مواد خام که صادرات بسیاری ازممالک روبه انکشاف‬
‫رانشان میدهد ترقی تکنالوژی درکشورهای صنعتی این بوده که به طور روزافزون‬
‫موادخام طبیعی بامواد مصنوعی تعویض گردیده است واین موضوع واقعا ً درمورد‬
‫رابر ولیاف مصنوعی که جانشین الیاف طبیعی گردیده است به مشاهده میرسید‪.‬‬
‫وازجانب دیگر ترقی تکنالوژی باعث شده که سهم مواد خام دراجناس کارتمام کاهش‬
‫یابد یعنی برای یک مقدار معین جنس کار تمام حاالً مقدار کمتر موادخام ضرورت‬
‫است‪.‬‬

‫یعنی تکنالوژی بیشتر منجر به ازدیاد مولدیت درکشورهای صنعتی شده است‬
‫ازدیادمواد خام درکشورهای پیشرفته که ناشی از افزایش مولدیت درسکتورزراعت‬
‫بیشتر باعث ضعف صادرات کشورهای روبه انکشاف گردیده است اماباوجود افزایش‬
‫زیاد مولدیت سطح قیم مواد مذکور دربازارهای داخلی کشورهای پیشرفته به مقایسه‬
‫دربازارهای جهانی بسیاربلند است وعلت آن حمایه تولیدات مواد مذکور توسط‬
‫کشورهای پیشرفت است تابه این وسیله تاثیر تکنالوژی را که هم چنان کشورهای‬
‫پیشرفته جهت تضمین بازارهای داخلی برای تولیدات داخلی کشورهای مذکور موانع‬
‫گمرکی زیاد واردات کشورهای روبه انکشاف وضع نموده است واگر این پالیسی های‬
‫حمایوی منجر به تولید بیشتر نسبت به تقاضای داخلی گردد کشورهای مذکوراعطا ً‬
‫مازاد تولید را به بازارهای جهانی صادرنموده که این امر باعث کاهش بیشتر قیمت‬
‫های مواد خام دربازارهای جهانی گردیده است یعنی کشورهای پیشرفته صنعتی نمی‬

‫‪ - 1‬ا زهمان اثر‬

‫‪37‬‬
‫خواهد مفاد را که ازناحیه مولدیت وافزایش آن درسکتور زراعت بوجود میآید به شکل‬
‫کاهش قیمت وبه ضرر مولدین زراعتی به سایرسکتورهاانتقال دهد‪.‬اماتاثیر نامطلوب‬
‫این پالیسی هاباالی صادرات کشورهای روبه انکشاف درنظر گرفته نشده است‬
‫‪1‬‬
‫واقدامات متعدیدی که توسط کشورهای صنعتی عملی میگردد یک تعداد زیادی مواد‬
‫اولیه رادربرمیگیرد‪ G‬که امکان تولیدات درداخل کشورهای پیشرفته صنعتی موجود‬
‫است‪ .‬ازقبیل شکر‪،‬گوشت‪،‬شیر‪ ،‬روغن نباتی‪ ،‬روغن حیوانی قهوه وغیره مواد غذایی‬
‫که همه این اقدامات تحدیدی باعث میگردد تاتولیدات داخلی به مصارف بلند وبه‬
‫ضررواردات‪ G‬تشویق یابد برعالوه فروش مواد اولیه توسط کشورهای صنعتی به قیمت‬
‫پایین وسبسایدی شده باعث میگردد‪.‬تاآنعده‪ G‬ازکشورهای روبه انکشاف که خود مواد‬
‫مذکور را تولید نمی نماید‪ .‬مواد مذکور رااز کشورهای صنعتی به عوض وارد نمودن‬
‫سایر کشورهای روبه انکشاف وارد نمایند که این عمل باعث میگردد تاتجارت بین‬
‫المللی کشورهای روبه انکشاف توسعه نیابد وبازارفروش ممالک انکشاف به تولیدات‬
‫ممالک پیشرفته صنعتی اختصاص یابد البته ازبین بردن محدویت های تجارتی‬
‫درمقابل صادرات کشورهای روبه انکشاف دارای تاثیر باالی قیمت مواد اولیه میباشد‪.‬‬

‫اما تاثیرآن باالی نسبت تجارت ممالک روبه انکشاف که میالن نزول دارد‬
‫وروزبه روز به خرابی است عمده نخواهد بوده وعلت عمده خرابی نسبت تجارت‬
‫افزایش بطی تقاضا باعث میگردد تایک عده قلیل ازنفوس ممالک روبه انکشاف‬
‫درتولید مواد مذکور جذب میگردد واگر ازتخنیک های پیشرفته درزراعت روبه‬
‫انکشاف تقلید گردد امکان جذب نفوس درتولید مواد مذکوربیشتر کاهش میابد‪.‬‬

‫بنابرآن نفوس اقتصاد فعال درسکتورصنعت ودر دیگر سکتورها جذب میگردد‬
‫امااین انتقال به سرعت صورت گیرد وتولید اولیه که صادرات کشورهای روبه‬
‫انکشاف را تشکیل میدهد میتوان با تقاضا بطی به آن توافق داده شود ووقتی تولید‬
‫بیشتر از تقاضا نباشد امکان کاهش قیمت جلوگیری میگردد ونسبت تجارت غیر‬
‫مساعد به منفعت ممالک روبه انکشاف مساعد میگردد باعث بهبود تجارت کشورهای‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪38‬‬
‫مذکور میگردد‪.‬اما مشکل عمده این انتقال نفوس این است که معموالً بیشتر از‪60‬‬
‫فیصد نفوس فعال کشورهای مذکور درسکتورهای زراعت مصروف اند که دارای‬
‫مولدیت پایین بوده ومزدیکه پرداخته میشود نیز به سطح پایین قراردارد حتی اگر‬
‫‪1‬‬
‫مولدیت درسکتور مذکور دراثر بکاربردن تخنیک بهتر افزایش یابد واین افزایش‬
‫مولدیت به شکل کاهش قیمت مواد زراعتی به سایر قیمت های اقتصادی داخلی‬
‫وخارجی انتقال میکند درحالیکه درکشورهای صنعتی کارگران وجود دارد واتحادیه‬
‫های مذکور فشاروارد منمایند تابا افزایش مولدیت مزدها نیز افزایش یابد پس دراین‬
‫نتیجه میرسیم که علت نامساعد بودن نسبت تجارت این خواهد بود که کشورهای روبه‬
‫انکشاف ناشی ازفرق عمده ساختمان کشورهای مذکور از کشورهای صنعتی است‬
‫یگانه راه ازبین بردن عدم تساوی درتجارت بین امللی وبهبود نسبت تجارت این خواهد‬
‫بود که کشورهای روبه انکشاف روبه توسعه صنعت میپردازند اما انکشاف صنعت هم‬
‫مدت طوالنی الزم دارد زیرا ضرورت به سرمایه دراین کشورها زیاد است ومشکل‬
‫سرمایه دراین کشورهابسیار بطی است ازجانب دیگر خرابی نسبت تجارت باعث‬
‫انتقال عاید ازکشورهای روبه انکشاف به کشورهای صنعتی میگردد که البته طرق‬
‫مختلف برای تجارت ازاین حالت وجود دارد یکی از آن عقد موافقت نامه های اجناس‬
‫بین کشورهای است که که به این مفهوم که ممالک صنعتی حاضر گردیده به قیمت بلند‬
‫مواد اولیه را از کشورهای روبه انکشاف خریداری نماید تابهرهاضافی را که ازنسبت‬
‫تجارت ممالک روبه انکشاف بدست آورده ان دوباره اعاده نمایند‪.‬‬

‫موقعیت تجارتی کشورهای روبه انکشاف درمنطقه جهانی‬

‫واقعیت جهان خالف گفته کالسیک ها بوده که گفته بودند تجارت عامل مساویانه‬
‫برای همه کشورهای است زیرا علل ویا به عباره دیگر همه عوامل باعث انکشاف‬
‫صنعتی واقتصادی ممالک پیشرفته شده اند عبارت ازاستفاده از منافع سرشار زمین‬
‫های حاصل خیز ومستعمره های بوده است هم چنان فشار نفوس درآن وقت به اندازه‬
‫امروزی کشورهای روبه انکشاف نبوده است‪.‬‬

‫‪ - 1‬ازهمان اثر‬

‫‪39‬‬
‫درتیوری کالسیک ها فرض شده است که عوامل تولید اکثراً بین ممالک انتقال‬
‫نیافته وازاین لحاظ خالیی بوجود میآید لهذا آنها ادعا میکردند که تجارت اجناس این‬
‫خالرا ازبین برده وتعادل درسطح عاید قیمت ‪1‬عوامل وقیمت اجناس بوجود میآید اما‬
‫‪2‬متاسفانه تجارب نشا ن داده که این تساوی وتعادل دراثر تجارت آزاد بوجود نیامده به‬
‫عباره دیگر تعادل سیستم قیمت بازار کالسیکی موجب مساوات نگردیده بلکه برخالف‬
‫منفعت آنها تمام گردیده که بهتر باوسایل انکشافی مجهز بودند رقابت آزاد وانکشاف‬
‫ممالک پیشرفته بیشتر ازبیش باعث عقب مانی ممالک کم رشد گردید‪.‬چنانچه همین‬
‫تجارت بین المللی آزاد ورقابت اقتصاد های پیشرفته که دارای صنایع کاملتر وهم‬
‫ازصرفه جوی های ممالک عقب مانده موجب ازبین رفتن اکثرحرفه های وصنایع‬
‫دراین ممالک گردید زیرا این ها باواردات ارزان خارجی رقابت کرده نتوانستند‪.‬‬
‫مشوره های ممالک پیشرفته صنعتی به منظور انکشاف اقتصادی ممالک عقب ماند با‬
‫واضح تر ممالک روبه انکشاف متوجه ازدیاد صادرات مواد خام آنها بود که البته این‬
‫مشوره های برای مدت کوتاه درست بود وبرای مملکت بصورت تجربوی درست‬
‫است درحالیکه مشوره های مفید ازنگاه طویل المدت دراین زمینه هانا ازدیاد مولدیت‬
‫ازدیاد عاید وبلند رفتن سطح زنده گی عموم باشنده گان ممالک روبه انکشاف است‬
‫تجارت دراین قسمت به شکل که فعالً درجریان است اثرات عقب مانده گی را زیاد‬
‫ساخته روش انکشاف قهقرای رکود اقتصادی را بار می آورد درچنین حالت حتی‬
‫انتقال سرمایه هم برای ازبین بردن عدم مساوات بین ممالک مفید تمام نمیشود زیرا‬
‫تحت این گونه شرایط تولیدی درممالک روبه انکشاف تقاضا برای سرمایه طور شاید‬
‫‪3‬‬
‫باید وجود ندارد ویا به عباره دیگر برای سرمایه محیط مناسب وجود ندارد‪.‬‬

‫ساختمان تجارتی ممالک روبه انکشاف‬

‫دراثر انکشاف اقتصادی درجریان دوقرن گذشته ساختمان اقتصادی بسیار ممالک‬
‫عقب ماند به حیث ساختمان های مکمله اقتصادی ملی پیشرفته درآمده واکثراً به حیث‬

‫سال ‪1371‬‬ ‫‪ - 1‬لکچر نوت اقتصاد بین المللی‬


‫‪2‬‬
‫‪3‬‬

‫‪40‬‬
‫تحول دهنده گان مواد خام صنعتی درآمدند قیمت بزرگ صادرات بسیاری از ممالک‬
‫دوسه تولید زراعتی ویا معدنی بوده ودر حالت استثنای محصوالت صنایع دستی شامل‬
‫میگردد‪ 1‬گرچه دربعضی موارد این ممالک توانسته اند مواد نیم کاره صنعتی را نیز‬
‫بر صادرات عنعنوی گذشته خود بافزایند مانند منسوجات نخی هند‪،‬کوریای جنوبی‬
‫‪2‬وافغانستان که به ممالک صنعتی صادرگردیده وبعداً درانجام توسعه رنگ وبعضی‬
‫تغییرات دیگر برکیفیت آنها افزود گردیده ودوباره به این کشورهای صادر میگردد‬
‫وهم چنین باوجود تاسیس وشیوع صنایع دراین ممالک هنوزهم اقالم عمده صادراتی‬
‫این ممالک راموادخام تشکیل میدهد تاقبل ازجنگ جهانی دوم اکثراً ممالک عقب مانده‬
‫به حیث صادر کننده گان مواد غذایی بوده ‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫سهم ممالک روبه انکشاف درتجارت بین المللی‬

‫سهم ممالک عقب مانده درتجارت بین المللی هم روبه نزول بوده وچنانچه بین‬
‫سال های ‪ 1968 1950‬سهم ممالک پیشرفته دردر تجارت بین المللی از ‪4/68‬‬
‫فیصد به ‪ 9/79‬فیصداضافه شد ولی این سنجش درمورد ممالک روبه انکشاف نشان‬
‫میدهد که سهم این ممالک درتجارت جهانی تجارت بین المللی درعین دوره از‪ 6‬تا ‪31‬‬
‫فیصد کاهش نموده است که درپهلوی سایر عوامل این تغییرات درسهم ممالک ازنگاه‬
‫تجارت میتوان ازارتجاعیت تقاضا برای اجناس مورد معامله به اساس قیمت وعاید‬
‫درممالک نام برد ضمنا ً بیالنس تجارت کشورهای روبه انکشاف دراکثری حاالت کسر‬
‫بوده واین کسر روبه ازدیاد میباشد ودرنتیجه ممالک عقب مانده یا روبه انکشاف بعد‬
‫‪ - 1‬نورستانی عبد ا لناصر لکچرنوت درسی تیوری ا قتصا د بین ا لمللی‬
‫پوهنحی ا قتصا د پوهنتون کابل ‪1370‬‬
‫‪2‬‬
‫‪3‬‬

‫‪41‬‬
‫ازسالهای ‪ 1950‬پیش ازپیش متضرر شدند برای اینکه میتوان سهم گروه کشورهای‬
‫روبه انکشاف را خاصتا ً درقسمت صادرات دربین ممالک جهان مالحظه نمایم بی‬
‫مورد نیست تایکبار به گراف ذیل نمایان گر میالن سهم کشورهای روبه انکشاف (نفتی‬
‫وغیرنفتی ) درصادرات جهان میباشد‪.‬‬

‫طوریکه ارقام نشان میدهد که کشورهای توسعه یافته غرب درسال‪1980 1‬‬
‫تسلط خود را بر صادرات جهانی حفظ کردند درعوض سهم ممالک روبه انکشاف‬
‫درصادرات جهانی درسال ‪ 1980‬کمتر ازسهم آنها درصادرات دهه ‪ 50‬بوده است‬
‫این رامیتوان به عنوان سیرقهقرای مطرح کرده که حتی جریان عظیم افزایش قیمت‬
‫نفت درسالهای ‪ 1980 1974‬هم نتوانسته است آنرا متوقف نماید‪.‬ازسال‪ 1950‬تاسال‬
‫‪ 1973‬سهم جهان سوم (کشورهای روبه انکشاف درصادرات جهانی از‪ 8/30‬درصد‬
‫‪ 2/19‬درصد رسید که بعد به اثر افزایش قیمت نفت درسال ‪( 1974‬بحران نفت )‬
‫افزایش یافت کشورهای روبه انکشاف غیرنفتی که تقریبا ً ‪ 75‬فیصد جمعیت کشورهای‬
‫روبه انکشاف را دربرمیگیرند درزمینه بازارگانی کاهش قابل توجهی را داشته‬
‫وچنانچه از آمارهای مربوط مشخص میگردد این کشورهای درسال ‪ 1950‬درحدود‬
‫‪ 6/23‬فیصد ازصادرات جهان را به عهده داشتند که درسال ‪ 1980‬این میزان به‬
‫‪ 2/11‬فیصد رسیده است کشورهای روبه انکشاف ازطرف دیگر ‪ 70‬فیصد‬

‫‪ - 1‬فیدل کاسترو – بحران ا قتصادی و اجتماعی جهان سال ‪1364‬‬

‫‪42‬‬
‫ازامورتجارتی خود را با جهان غرب انجام داده وفقط فیصد مبادالت تجارتی‬
‫وبازارگانی را بین خودشان انجام میدهند البته مورد اخیر ‪ 5‬درصد رادرطی دهه ‪80‬‬
‫نشان میدهد البته ‪ 4‬فیصد امور بازرگانی کشورهای روبه انکشاف درآن دهه ها‬
‫باکشورهای بالک سوسیالیستی بوده است ‪.‬درسالهای ‪ 1980‬که ‪1‬درمقایسه باسال‬
‫تاسال ‪ 1981‬و‪ 1982‬میتوان آنر سال خوبی برای تجارت وبازارگانی کشورهای‬
‫روبه انکشاف نامید کشورهای صنعتی درحدود ‪ 9/135‬ملیارد دالر به صورت سی ـ‬
‫ای ـ اف ‪ C I F‬ازکشورهای توسعه نیافته غیرنفتی وارد کردند‪.‬‬

‫همان گونه گفته آمدیم پدیده عدم تعادل درتجارت خارجی کشورهای کم رشد‬
‫یاروبه انکشاف ومتوجه جدی به آن تازه گی دارد وتاچندی پیش حتی وجود چنین عدم‬
‫تعادل مورد شک وتردید بودزیرا بنام تعالیم تیوری کالسیک ها هرگاه وجود عدم‬
‫تعادل مورد تایید قرار میگرفت بازگشت خود به خود تعادل رامسلم می پنداشتند اما‬
‫حقیقت این است که تیوری اقتصاد برای مبادله آزاد بین المللی قایل بود وتعادل‬
‫کمگانی میرفت ازاین راه دراقتصاد همه ممالک پدیده تحقق نیافت (برخالف تیوری‬
‫کالسیک ها) به هر صورت عدم تعادلی که تجارت بین المللی درکشورهای روبه‬
‫انکشاف پدیده میآورد عامل مهمی درخفه کردن رشد اقتصادی ازخارج به شمارمیرود‬
‫تشدیدی است ‪.‬‬

‫عدم تعادل به طوری کلی معلول سه عامل است‬

‫‪ 1‬درعین حال که صادرات مواداولیه به جز چند استثنای به کندی بسیار افزوده‬


‫میشودتقاضا به مواردات محصوالت ساخته شده وکاالی های صنعتی سریعا ً افزایش‬
‫میابد وهر چند آهنگ رشد سریعتر باشد این تمایل به عدم تعادل بیشتر است ‪.‬‬

‫‪ - 1‬از همان اثر‬

‫‪43‬‬
‫‪ 2‬تغییر دررابطه تبادله محصوالت کشاورزی ومواد اولیه با کاالهای صنعتی به‬
‫زیان کشورهای کم رشد یا روبه انکشاف دوام یافته وبه طوری نسبی ازارزش‬
‫صادرات آنها کاسته است ‪.‬‬

‫‪ 3‬تسلط اقتصادی وسیاسی کشورهای صنعتی عامل مهمی درتشدیدی عدم تعادل‬
‫به زیان رشد صنعتی درممالک کم رشد وتجارت مناطق پیشرفته ‪1‬بوده است ‪.‬‬

‫ممالک روبه انکشاف به حیث صادرکننده گان مواد خام‬

‫کشورهای روبه انکشاف به حیث منابع عمده وتهیه کننده گان مواد خام برای‬
‫صنایع کشورهای صنعتی درآمده اند که هر یک ازاین کشورها یک قسمت ضروریات‬
‫مواد خام مورد ضرورت صنایع کشورهای پیشرفته را بر آورده میسازد درحال‬
‫‪2‬حاضر جهان سوم قسمت عمده مجموع محصوالت اولیه صنعتی تولید میکند درسال‬
‫‪ 1970‬سهم نسبت به کل جهان به استثنای کشورهای دارای پالن مرکزی بوده الیاف‬
‫پنبه ‪ 68‬فیصد نفت خام سنگ آهنی ‪ 40‬فیصد قلعی ‪ 97‬فیصد رابر طبیعی ‪100‬‬
‫فیصد یوکست ‪ 5/64‬فیصد سنگ کروم ‪ 95‬فیصد الماس زمینی وصنعتی ‪ 100‬فیصد‬
‫سنگ مس سنگ وفاسفیت طبیعی ‪ 36‬فیصد بوده است‪.‬ممالک جهان سوم درحال‬
‫حاضر یک قسمت بزرگ عایدات خود را ازطریق صدور مواد خام به بازارهای‬
‫ممالک صنعتی بدست میآورند‪.‬وازاین‪ G‬لحاظ بسیاری ازاین کشورها دارای یک نسبت‬
‫بلند تجارت خارجی به تناسب محصوالت با عاید مجموعی خود میباشد‪.‬‬

‫ولی بر عکس تیوری کالسیک ها مزایای تجارت آزاد راتبلیغ میکند این نسبت‬
‫‪3‬بلند تجارت خارجی یک شبانه مثبت بهره گیری آنها ازمزایای اقتصادی تقسیم کاربین‬
‫‪ - 1‬گورنا ل میردا ل تیوری ا قتصا د ی کشورهای کم رشد ترجمه غالم رضا سعید – تهران سال ‪1359‬‬
‫‪ - 2‬پیرزاله شناخت آ ماری جهان سوم دانشگاه تهران سا ل‪1359‬‬
‫‪ - 3‬ا ز همان اثز‬

‫‪44‬‬
‫المللی نبوده بلکه یکی از مظاهر حالت عقب مانده گی یا به عباره دیگر سطح تولیدات‬
‫وعاید مجموعی دراین کشورهای میباشد‪.‬‬

‫این واقعیت ازرشد سریع سکتور صادرات مطابق صنایع کشورهای صنعتی‬
‫وعدم رشد سکتورهای اقتصادی به مقایسه سکتور صادرات نماینده گی میکند‪.‬‬

‫‪45‬‬

You might also like