You are on page 1of 31

‫تبیین چالشهای چین در تبدیل به هژمونی‬

‫از منظر اقتصاد سیاسی بینالملل‬


‫‪10.22034/irr.2022.352337.2232‬‬

‫‪1‬‬ ‫محمد ابوالفتحی‬


‫‪*2‬‬ ‫جواد بیگلری‬
‫چکیده‬
‫با آغاز اصالحات اقتصادی از سال ‪ 1978‬میالدی در چین توسط دنگ ش یائوپینگ‪ ،‬ت ا نون ای ن‬
‫شور رشد فزایندهای را تجربه رده است؛ به طوری ه بسیاری از سازمانهای بینالمللی مانن د‬
‫‪7‬‬
‫سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و نظریه پردازانی همچون راچمن بر این باورند ه مر ز ثقل‬
‫اقتصادی جهان به سمت شرق و شورهای جنوب به رهبری چ ین ش یده ش ده اس ت و ای ن‬
‫شور هژمونی ایاالتمتحده را با چالشی جدی مواجه ساخته است؛ اما مطابق یافتههای پژوهش‬
‫و دیدگاه برخی از اندیشمندان حوزه اقتصاد سیاسی همچون ِیلی‪ ،‬از آنجا ه رشد چ ین مبتن ی‬
‫بر تولید انبوه و صادرات االهای مونتاژی میباشد‪ ،‬این شور توسعه فناورانه ه سایر ش ورها‬
‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬ ‫را به خود وابسته سازد را تجربه نکرده و چین همچنان نقش یک دولت پیرامون را در تقسیم ار‬
‫الملطط‬ ‫رواب ط بطط‬ ‫بینالمللی ایفا می ند ه به شورهای صنعتی وابسته است و مفاهیم مر ز‪ -‬پیرامون همچنان مهم‬
‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫و اربردی هستند‪ .‬حال سؤال مطرح این اس ت ه چالشه ای اقتص ادی چ ین در تب دیل ب ه‬
‫شماره پ اپی چه و‬ ‫هژمونی چیست؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح گردید ه ب ا توج ه ب ه مش کالت و‬
‫هفت زمستان ‪1401‬‬
‫وابستگی اقتصادی پکن به شورهای صنعتی به ویژه اروپا و آمریکا‪ ،‬نیل به هژمونی توسط چین‬
‫امکان ناپذیر است‪ .‬در این مقاله از نظریه مکتب وابستگی برای نشان دادن عدم استقالل اقتص اد‬
‫چین از شورهای مر ز و صنعتی استفاده شده و از روش تبیینی جهت نش ان دادن چالشه ای‬
‫پیش روی چین استفاده خواهیم نمود‪ .‬هدف این پژوهش نیز اشاره به نق ش پیرام ونی چ ین در‬
‫تقسیم ار بینالمللی با وجود رشد اقتصادی آن میباشد‪.‬‬
‫واژگان کلیدی‪ :‬وابستگی‪ ،‬چالشهای اقتصادی‪ ،‬هژمونی‪ ،‬چین‪ ،‬مر ز‪ -‬پیرامون‪.‬‬

‫‪ .1‬استادیار گروه علوم سیاسی‪ ،‬دانشکده علوم اجتماعی‪ ،‬دانشگاه رازی‪ ،‬کرمانشاه‪ ،‬ایران‪.‬‬
‫‪ .2‬دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی‪ ،‬دانشکده علوم اجتماعی‪ ،‬دانشگاه رازی‪ ،‬کرمانشاه‪ ،‬ایران (نویسنده مسئول)‬
‫‪* Biglarijavad@gmail.com‬‬
‫تاریخ پذیرش‪1401/10/6 :‬‬ ‫تاریخ دریافت‪1401/4/27 :‬‬
‫شماره پ اپی چه و هفت صص ‪7-37‬‬ ‫دوره دوازده‬ ‫المل‬ ‫فصلنامه پژوهشهای رواب ب‬
‫مقدمه‬
‫شور چین با دارا بودن بیش از یک میلیارد و ‪ 400‬میلیون جمعیت‪ ،‬طی دهههای گذشته‬
‫رشد اقتصادی چشمگیری را تجربه رده است و در حال حاضر حاضر به عنوان دومین‬
‫اقتصاد بزرگ جهان شناخته میشود؛ سران این شور قصد دارند تا با اجرای‬
‫سیاستهای مطلوب خود تا سال ‪ 2030‬این شور را از لحاظ اقتصادی به رتبه اول‬
‫جهان ارتقاء دهند‪ .‬با آغاز اصالحات اقتصادی در چین توسط دنگ شیائوپینگ‪ ،‬این‬
‫شور یکی از سریعترین رشدهای اقتصادی جهان را داشته است؛ همین امر باعث شد تا‬
‫چین ه تا آن زمان به عنوان یک شور پیرامونی و تقریباً بیتأثیر در اقتصاد جهانی تلقی‬ ‫‪8‬‬
‫میشد‪ ،‬به یکی از موثرترین و بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل گردد‪ .‬در نوامبر سال‬
‫‪ ،2008‬سران پکن از یک بسته محرک اقتصادی رونمایی ردند تا چین را از بدترین‬
‫اثرات بحران مالی مصون بدارد‪ .‬این برنامه از طریق سرمایهگذاری در پروژههای عظیم‪،‬‬
‫به رشد اقتصادی دامن زد و این نگرانیها را بین نخبگان حکومتی ایجاد رد ه این‬
‫اقدامات باعث ایجاد ظرفیت مازاد در برخی از صنایع میگردد‪ .‬اما با توجه به موقعیت‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫مالی مستحکم دولت‪ ،‬اقدامات محرک پکن نه تنها باعث تضعیف اقتصاد این شور‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫دوره دوازدهطططط‬
‫نگردید بلکه منجر به شکوفایی آن شد‪ .‬در بحبوحه بحران مالی جهانی سال ‪ 2012‬نیز‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫دولت چین به رهبری شی جین پینگ از اقدامات اقتصادی خود با هدف ترویج مدل‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫اقتصادی متعادلتر رونمایی رد تا در دراز مدت نیز رشد چین حفظ شود‪.‬‬ ‫‪1401‬‬
‫در سال ‪ 2020‬و تحت تأثیر پیامدهای ناشی از همهگیری ویروس رونا‪ ،‬چین تنها‬
‫شوری بود ه توانست رشد اقتصادی را تجربه ند‪ .‬این شور هما نون به عنوان‬
‫بزرگترین صادر ننده و دومین وارد ننده اال و تحت عنوان ارخانه جهانی شناخته‬
‫میشود و از سوی بسیاری از اندیشمندان و سازمانهای اقتصادی بینالمللی یک‬
‫ابرقدرت اقتصادی لقب گرفته ه درصدد به چالش شیدن هژمونی ایاالت متحده‬
‫میباشد‪ .‬اما باید به این نکته اشاره رد ه هرچند چین طی ‪ 40‬سال گذشته رشد‬
‫اقتصادی غیر قابل باوری را تجربه رده است‪ ،‬اما ابتنای این رشد به توسعه تکنولوژیک‬
‫و ت بدیل شدن به یک شور مر زی و صنعتی ه سایر شورها را از لحاظ تکنولوژی به‬
‫خود وابسته سازد‪ ،‬نبوده است‪ .‬چین همچنان یکی از بزرگترین وارد نندگان االهای‬
‫تکنولوژیک از غرب و به ویژه ایاالت متحده است و این قضیه نشان دهنده نقش‬
‫پیرامونی آن در تقسیم ار بینالمللی و تأمین ننده نیروی ار ارزان میباشد‪ .‬از نظر‬
‫نویسندگان هرچند افول هژمونی ایاالت متحده از دهه ‪ 1970‬آغاز شده و چین نیز رشد‬
‫اقتصادی چشمگیری را تجربه رده است‪ ،‬اما باید دانست ه این شور از لحاظ‬
‫اقتصادی فقط به عنوان یک چالش برای هژمونی ایاالت متحده مطرح میگردد و توانایی‬
‫آن را ندارد تا قواعد و رژیمهای مدنظر خویش را به عنوان یک قدرت هژمون تعریف‬
‫ند و سایر نشگران نظام بینالملل را به تبعیت از خود وا دارد‪ .‬از این رو نویسندگان‬
‫‪9‬‬ ‫معتقدند به زیر سؤال بردن هژمونی ایاالت متحده توسط چین به دلیل وابستگی پکن به‬
‫واشنگتن‪ ،‬علیرغم رشد اقتصادی این شور و توسعه در سایر ابعاد قدرت‪ ،‬بسیار اغراق‬
‫آمیز است‪ .‬هدف این پژوهش نیز نشان دادن وابستگی اقتصادی چین به غرب و به ویژه‬
‫ایاالت متحده است؛ به گونهای ه تالطم در اقتصاد و افول هژمونی ایاالت متحده به‬
‫معنای تالطم و فروپاشی اقتصاد چین است؛ زیرا ه اقتصاد این شور همچنان به‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫بازارهای اتحادیه اروپا و ایاالت متحده وابسته است و اگر این دو ناحیه را از معادالت‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫تجاری چین حذف نیم‪ ،‬این شور با سری تراز تجاری مواجه خواهد شد؛ برای این‬
‫هی المل‬ ‫منظور سعی گردیده تا با روش تبیینی موانع اقتصادی چین جهت تبدیل به هژمونی را‬
‫مورد بررسی قرار دهیم‪ .‬سوالی ه در این پژوهش مطرح شده این است ه چرا با وجود‬
‫رشد اقتصادی گسترده همچنان چین به عنوان یک شور پیرامونی شناخته میشود‪ .‬در‬
‫پاسخ به سؤال فوق‪ ،‬فرضیه عدم توانایی اقتصادی این شور در وضع قواعد بازی به‬
‫عنوان قدرت هژمون و همچنین وابستگی این شور به ایاالت متحده را مورد بررسی‬
‫قرار خواهیم داد‪ .‬در این نوشتار از منابع تابخانهای و آمار و اطالعات سایتهای معتبر‬
‫جهانی برای جمعآوری دادهها استفاده گردیده است‪ .‬همچنین در این مقاله چالشهای‬
‫چین به عنوان متغیر مستقل و هژمونی‪ ،‬متغیر وابسته میباشد‪.‬‬

‫‪ -1‬پیشینه پژوهش‬
‫این نوشتار با بهرهگیری از رویکرد تبیینی قصد دارد تا به رشد اقتصادی چین طی دههای‬
‫گذشته‪ ،‬بررسی شاخصها و سیاستهای توسعهای این شور ه نمایانگر تالش سران‬
‫پکن در دستیابی به هژمونی است و همچنین نقاط ضعف اقتصادی چین را در این مسیر‬
‫به صورت اختصاصی مورد بررسی قرار میدهد‪ .‬هرچند در گذشته در قالب مقاله و‬
‫تحلیل در باب این موضوع تحقیقاتی انجام پذیرفته‪ ،‬اما هیچکدام بهطور خاص و در‬
‫چارچوبی هدفمند به چالشهای اقتصادی چین نپرداخته؛ فلذا از این منظر‪ ،‬نوشتار‬
‫مذ ور دارای نوآوری و تازگی و تمایز میباشد ه ضرورت پرداختن به این موضوع را‬
‫برای نویسندگان بیش از پیش ساخته است‪ .‬به عنوان نمونه به چند اثر در این زمینه‬
‫اشاره میشود‪:‬‬
‫احمدیان و هریزی (‪ ،)1398‬در مقالهای تحت عنوان «اقتصاد سیاسی ترامپیستی و تأثیر‬ ‫‪10‬‬
‫آن بر اقتصاد تجاری چین و آسیا»‪ ،‬ایاالت متحده به جز یک مقطع وتاه ه بر سیاق‬
‫انزواطلبی پیش رفت‪ ،‬همواره سیاست خارجی خود را بر اصول و نگرشی‬
‫چندجانبهگرایانه بنا نموده است‪ .‬اما با روی ار آمدن دولت ترامپ این اصول ملغی و‬
‫نگرشی جدید مبتنی بر ملیگرایی اقتصادی و واپسگرایی از فرایند صنعتی شدن و‬
‫حمایت از صنایع داخلی بدون امتیاز دادن به عرصه تجارت خارجی اتخاذ گردید‪ .‬جنگ‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫تجاری چین و ایاالت متحده نیز به نوعی برآیند اتخاذ این رهیافت است‪ .‬پرسش اصلی‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫م قاله این است ه رویکرد اقتصاد سیاسی ترامپیسم در قبال چین چه برآیند و پیامدی بر‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫اقتصاد تجاری چین و آسیا خواهد گذاشت؟ پژوهشگران به این نتیجه میرسند ه‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫رویکرد ملیگرایانه اقتصادی ترامپیستی‪ ،‬موجب ایجاد و گسترش مبادالت اقتصادی چین‬
‫‪1401‬‬
‫با آسیا خواهد شد‪ .‬هدف اصلی این مقاله با استفاده از نظریه نئومر انتیلیسم‪ ،‬بررسی‬
‫جنبهای تازه از رویکرد ایاالت متحده ه در قالب جنگ تجاری با چین بروز یافته و‬
‫موجب راهیابی چین به بازارهای نوین و گسترش مبادالت با آسیا شده است‪ ،‬میباشد‪.‬‬
‫والیی و نیکنام (‪ ،)1393‬در مقالهای با عنوان «چالش راهبردی چین و ایاالت متحده بر‬
‫سر هژمونی جهانی»‪ ،‬با استفاده از نظریه جابه جایی قدرت و با استناد به آمار و ارقام و‬
‫مستندات موجود به چالشهای راهبردی دو شور ابر قدرت نظامی و اقتصادی جهان‬
‫یعنی چین و ایاالت متحده جهت دستیابی به هژمونی جهانی پرداختهاند؛ در نهایت نیز به‬
‫این نتیجه میرسند ه هرچند ایاالت متحده پس از فروپاشی نظام برتون وودز با‬
‫مشکالت عدیدهای رو به رو گردیده و از طرفی هم چین از لحاظ نظامی و اقتصادی‬
‫رشد چشمگیری داشته‪ ،‬اما این بدان معنا نیست ه چین توانسته به قدرت هژمون تبدیل‬
‫شود‪ .‬نویسندگان بر این باورند ه چین تنها توانسته به عنوان چالشی برای ایاالت متحده‬
‫در زمینه اقتصادی و نظامی باشد اما هرگز به سطحی از قدرت دست نیافته ه بتواند‬
‫رژیمها و قواعد مد نظر خود را تعریف و رهبری خود به عنوان هژمونی جدید را به‬
‫سایر بازیگران نظام بینالملل دیکته نماید‪.‬‬
‫در پژوهشهای خارجی نیز‪ ،‬حافظاهلل خان (‪ )2020‬در مقالهای تحت عنوان «چین‪،‬‬
‫قدرت اقتصادی در حال ظهور‪ :‬گزینهها و پیامدهای روابط پا ستان و آمریکا» به تجزیه‬
‫‪11‬‬ ‫و تحلیل چین به عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور با اشاره به روابط پا ستان و آمریکا‬
‫میپردازد‪ .‬از دیدگاه وی در طول و پس از دوران جنگ سرد‪ ،‬ایاالت متحده و پا ستان‬
‫روابط نزدیکی برای جلوگیری از توسعهطلبی مونیسم در جنوب آسیا و آسیای مر زی‬
‫دارند؛ اما پس از حوادث ‪ 11‬سپتامبر هنگامی ه ایاالت متحده تصمیم گرفت دولت‬
‫طالبان را در افغانستان سرنگون نماید‪ ،‬پا ستان سیاستها و استراتژیهای خود را نسبت‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫به ایاالت متحده تعدیل نمود و به منظور دریافت حمایت اقتصادی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬دیپلماتیک‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫و نظامی متمایل به چین شد‪.‬‬
‫هی المل‬ ‫آ داگ و دیگران (‪ )2021‬در مقالهای تحت عنوان «عدم قطعیت سیاست خارجی ایاالت‬
‫متحده و چین و استنباط برای شاخصهای اصلی جنوب» بر این باورند ه پویاییهای‬
‫اخیر سیاست تجاری‪ ،‬به ویژه در ارتباط با ایاالت متحده (چین)‪ ،‬نه تنها باعث ایجاد‬
‫تعدیل سیاست در دو اقتصاد شده‪ ،‬بلکه منجر به سرایت عدم قطعیت به سایر اقتصادهای‬
‫سراسر جهان نیز شده است‪ .‬در نهایت مطالعه حاضر تالش می ند تا اثر عدم قطعیتها‬
‫در سیاستهای تجاری ایاالت متحده و چین را بر شاخسهای بازار سهام بررسی ند‪.‬‬
‫‪ -2‬رهیافت تحلیلی‬
‫‪ .2-1‬رهیافت وابستگی‬
‫پس از شکست نظریات امپریالیستی در توجیه دالیل از بین نرفتن توسعه نیافتگی در‬
‫مستعمرات پس از فروپاشی نظام استعماری‪ ،‬مار سیستها درصدد برآمدند تا انتقادات‬
‫به ساختار سرمایهداری جهانی را از از زوایای مختلف عنوان نمایند‪ .‬یکی از این‬
‫نظریات‪ ،‬نظریه وابستگی بود؛ اساس این نظریه به ساختار اقتصاد سرمایهداری جهانی باز‬
‫میگردد ه یک تقسیم بینالمللی ار بین محور مسلط و یک حاشیه تحت سلطه در آن‬
‫صورت گرفته است‪ .‬بر این اساس‪ ،‬توسعه اروپا و آمریکای شمالی به بهای عدم توسعه‬
‫یافتگی در شورهای غیر اروپایی و آمریکایی حاصل گردیده است (پیت؛ هارتویک‪،‬‬
‫‪.)267 :1396‬‬
‫در فاصله ‪ 1960‬و ‪ ،1970‬نظریهپردازان مکتب وابستگی دیدگاههای نظریهپردازان مکتب‬
‫مدرنیسم و نوسازی را ه بیشتر بر موانع درونی توسعه تا ید می ردند‪ ،‬مورد آماج‬
‫حمالت انتقادی خود قرار دادند‪ .‬توجه این گروه به شکستهای متوالی اقتصادی به‬
‫ویژه شورهای آمریکای التین متمر ز بود‪ .‬نظریهپردازان مکتب وابستگی بر این باورند‬ ‫‪12‬‬
‫ه جوامع توسعه نیافته امروزی جزئی از نظام اجتماعی لی جهانی هستند‪ .‬آنان بر‬
‫خالف نظریهپردازان مکتب نوسازی به توسعه اقتصادی طی مراحل متوالی و عبور از پنج‬
‫مرحله اقتصادی و دستیابی به مصرف انبوه اعتقادی ندارند و معتقدند جوامع توسعه‬
‫نیافته و جهان سومی سالیان پیش این مرحله را طی ردهاند‪ .‬نظریهپردازان وابستگی بر‬
‫این نکته تا ید دارند ه توسعه نیافتگی محصول ساخت یا ویژگیهای اقتصادی‪،‬‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫سیاسی‪ ،‬اجتماعی و فرهنگی جامعه نیست‪ ،‬بلکه تا حدود زیادی نتیجه تاریخی ارتباط‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫گذشته و مداوم اقتصادی میان شورهای پیرامون و شورهای مر ز است‪ .‬به عبارت‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫دیگر‪ ،‬مشکالت عمده شورهای جهان سوم ناشی از مسائل درونی این جوامع نیست‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫بلکه ناشی از مسائلی بینالمللی و تحمیل شده بر این جوامع است‪ .‬بنابراین‪ ،‬به باور‬
‫‪1401‬‬
‫طرفداران مکتب وابستگی‪ ،‬این ادعای نظریهپردازان نوسازی ه تجربه تاریخی‬
‫شورهای توسعه یافته امروزی برای شورهای در حال توسعه نیز تکرار خواهد شد‪،‬‬
‫ادعایی بی اساس است‪ .‬مکتب وابستگی اولین بار در آمریکای التین و در وا نش به‬
‫شکست برنامه میسیون اقتصادی سازمان ملل برای آمریکای التین در اوایل دهه ‪1960‬‬
‫پدید آمد (ساعی‪.)91 -92 :1386 ،‬‬
‫همانطور ه در باال ذ ر شد‪ ،‬مکتب وابستگی از تقارن دو گرایش فکری عمده به وجود‬
‫آمد؛ ‪ )1‬سنت مار سیست و ‪ )2‬مباحث ساختارگرایی آمریکای التین در زمینه توسعه‪.‬‬
‫طرفداران مکتب وابستگی معتقد بودند ه توسعه اروپا‪ ،‬توسعه نیافتگی فعال دنیای غیر‬
‫اروپایی را به دنبال داشته است‪ .‬از منظر نظریه پردازان وابستگی‪ ،‬توسعه اروپا بر تخریب‬
‫خارجی همچون استیالی خشن‪ ،‬نترل مستعمرات و غارت ملتها‪ ،‬منابع و مازاد جوامع‬
‫غیر اروپایی استوار بود (موثقی‪ .)102 :1398 ،‬افرادی همچون پل باران و پل سوئیزی بر‬
‫این باور بودند ه فقط با خروج از نظام سرمایهداری جهانی و بازسازی اقتصاد و جامعه‬
‫بر اساس نظام سوسیالیستی میتوان به توسعه واقعی دست یافت‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬آندره‬
‫گوندرفرانک معتقد بود ه سرمایهداری جهانی به محض به وجود آمدن‪ ،‬نظامهای‬
‫اجتماعی اولیه را تخریب یا دگرگون و آنها را به منابع توسعه هرچه بیشتر خود تبدیل‬
‫رد‪ .‬به نظر او‪ ،‬نهادهای اقتصادی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬اجتماعی و فرهنگی شورهای توسعه نیافته‪،‬‬
‫‪13‬‬ ‫به جای این ه اساساً اصیل یا سنتی باشند‪ ،‬تحت تأثیر نفوذ سرمایهداری بودهاند‪ .‬فرانک‬
‫با استناد به تحلیلهای مار سیستی از مصادره طبقاتی ارزش مازاد‪ ،‬استدالل رد ه‬
‫انحصار خارجی‪ ،‬به مصادره بخش مهمی از مازاد اقتصادی ایجاد شده در آمریکای التین‬
‫منجر شده است (پیت؛ هارتویک‪ .)274 :1396 ،‬هرچند ه اعضای مکتب وابستگی از‬
‫جهتگیریهای ایدئولوژیک و تعهدات سیاسی متفاوتی برخوردار بودند‪ ،‬میتوان گفت‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫اعضای این مکتب بر فرضهای اساسی ذیل اتفاق نظر دارند‪:‬‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫‪ )1‬وابستگی را فرایندی عام در نظر میگیرند ه در مورد همه شورهای جهان سوم‬
‫هی المل‬ ‫صادق است‪.‬‬
‫‪ )2‬وابستگی را وضعیتی خارجی قلمداد می نند‪ ،‬یعنی وضعیتی ه از بیرون تحمیل شده‬
‫است‪.‬‬
‫‪ )3‬وابستگی غالباً وضعیتی اقتصادی تلقی میشود‪.‬‬
‫‪ )4‬وابستگی بخشی از قطببندی مناطق در اقتصاد جهانی قلمداد میشود‪.‬‬
‫‪ )5‬از دید این نظریهپردازان‪ ،‬وابستگی و توسعه دو فرایند ناسازگارند‪.‬‬
‫در هر صورت در نگاه نظریه وابستگی راه حل برون رفتن از بنبست توسعهنیافتگی‪،‬‬
‫صنعتی شدن هرچه زودتر و به هر قیمتی بود و اساس برنامهریزی برای توسعه در‬
‫چارچوب این رویکرد در قالب جایگزینی واردات و اتکا به بازار داخلی بود ه با منطق‬
‫توسعه اقتصادی در نظام سرمایهداری و نوسازی در تضاد بود (پیت؛ هارتویک‪:1396 ،‬‬
‫‪.)275‬‬
‫نظریه وابستگی از دهه ‪ 1970‬آماج انتقادات قرار گرفته است‪ .‬نظریهپردازان نوسازی‪ ،‬به‬
‫دیدگاه وابستگی به منزله بخش تبلیغاتی ایدئولوژی انقالبی مار سیسم حمله می نند‪.‬‬
‫انتقاد دیگر‪ ،‬میزان باالی انتزاعی بودن این دیدگاه است و این ه این مکتب‪ ،‬همه مناطق‬
‫پیرامونی را یکسان قلمداد می ند‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬رهیافت وابستگی نقش منازعات‬
‫داخلی و مقاومتهای درونی را نادیده گرفته و در مورد قدرت نیروهای خارجی اغراق‬
‫رده است‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬منتقدان بر این باورند ه وابستگی و توسعه میتوانند با‬
‫یکدیگر همزیستی نند و وابستگی لزوماً به توسعهنیافتگی منجر نمیگردد‪.‬‬
‫رویکرد وابستگی گرچه دیدگاههای نوسازی را تعدیل رد‪ ،‬اما همانگونه ه مطرح‬ ‫‪14‬‬
‫گردید‪ ،‬مکتب وابستگی توسعهنیافتگی را نتیجه روابط تاریخی گذشته میداند‪ ،‬نه‬
‫ساختارهای درونی جوامع‪ .‬اما با وجود همه انتقادات به مکتب وابستگی‪ ،‬این مکتب با‬
‫طرح نگرشی جدید در خصوص توسعه و عوامل توسعهنیافتگی در غالب نظریهها و‬
‫دیدگاههایی نظیر رابطه نابرابر میان جوامع شمال و جنوب‪ ،‬توانست راهگشای‬
‫رویکردهای جدیدی در خصوص توسعه شورهای آمریکای التین و با می مسامحه و‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫اصالحات در شرق آسیا باشد‪ .‬مهمترین آثار دیدگاههای وابستگی بر روند توسعه در‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫آمریکای التین و آسیای جنوب شرقی عبارتند از‪:‬‬ ‫دوره دوازدهطططط‬


‫شطططماره چهطططار‬
‫‪ )1‬تغییر الگوی توسعه برونزا به درونزا در راستای حمایت از صنایع داخلی؛‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫‪ )2‬اجرای سیاست صنعتی برای حمایت و بهبود وضعیت طبقات متوسط و پایین جامعه؛‬
‫‪1401‬‬
‫‪ )3‬اصالحات ارضی مناسب در راستای مشار ت روستاییان در امر تولید؛‬
‫‪ )4‬تقویت سیاست دولتهای توسعهگرا در شورهای آمریکای التین و شرق آسیا‬
‫(رنجکش و همکاران‪.)358 :1392 ،‬‬
‫در ادامه به تبیین چالشهای اقتصادی چین در مسیر تبدیل شدن به هژمونی جهانی‬
‫همچون نداشتن برند معتبر جهانی‪ ،‬درآمد سرانه پایین‪ ،‬میزان بدهی خارجی و غیره‬
‫خواهیم پرداخت؛ زیرا ه ساز و ارهای اصلی وابستگی پایدار‪ ،‬اتکا به سرمایه‪ ،‬فناوری‬
‫و بازارهای خارجی میباشد‪ .‬در مقاله حاضر با بیان مشکالت چین به این نتیجه خواهیم‬
‫رسید ه به چالش شیدن هژمونی ایاالت متحده توسط چین‪ ،‬افسانهای بیش نیست؛‬
‫زیرا ه اگر فقط صادرات این شور به اتحادیه اروپا و ایاالت متحده را از معادالت‬
‫حذف نیم‪ ،‬صادرات چین با دیگر شورهای جهان دچار سری تراز تجاری میشود و‬
‫در واقع میتوان گفت ه رشد چین در سالهای اخیر باعث ترویج اشکال جدیدی از‬
‫تبعیت‪ ،‬سلسله مراتب و وابستگی در اقتصاد جهانی شده و این امر نشان دهنده نقش‬
‫تابع این شور در شبکههای تولید جهانی است (‪.)Kiely, 2016: 21- 22‬‬
‫‪ .2-2‬مفهوم هژمونی‬
‫واژه هژمونی دارای ریشه یونانی و به معنای رهبری میباشد‪ .‬در روابط بینالملل‪،‬‬
‫هژمون‪ ،‬به رهبر یا وضعیت رهبری گروهی از دولتها اطالق میگردد‪ .‬در حقیقت‪،‬‬
‫‪15‬‬ ‫رهبری ضرورتاً درجهای از نظم اجتماعی و سازمان جمعی را مفروض میپندارد ه در‬
‫آن یک واحد نقش مهمتر و عمدهتری را بر عهده دارد ( رمی‪ .)3 :1385 ،‬برخی از‬
‫اندیشمندان‪ ،‬هژمونی را نفوذی تلقی می نند ه یک قدرت بزرگ میتواند در نظام‬
‫بینالملل بر سایر شورها وارد نماید و میزان این نفوذ از رهبری تا سلطه در نوسان‬
‫میباشد (بیلیس؛ اسمیت‪ .)363 :1383 ،‬برخی دیگر از نظریهپردازان نیز به وضعیت عدم‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫توازن اشاره نمودهاند‪ :‬وضعیتی ه در آن رقابت میان قدرتهای بزرگ به قدری نامتوازن‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫میباشد ه یک قدرت در درجه اول قرار میگیرد و در نهایت میتواند قواعد و امیال‬
‫هی المل‬ ‫خود را در حوزههای گوناگون اقتصادی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬نظامی‪ ،‬دیپلماتیک و غیره بر سایرین‬
‫تحمیل نماید (مشیرزاده‪ .)199 :1395 ،‬اما نظریهپردازان اقتصاد سیاسی بینالملل و‬
‫نهادگرایی لیبرال نیز به شکل اساسی مفهوم ثبات هژمونیک و وضعیت ثبات پس از‬
‫هژمونی را مورد بررسی قرار دادند و بیشترین تالش قکری برای گسترش نظری‪،‬‬
‫مفهومی و اربردی آن انجام گرفت (‪.)Guzzui, 1998: 142‬‬
‫در همین راستا رابرت گیلپین و وهن از مفهوم هژمونی بیشتر در مباحث مرتبط با‬
‫اقتصاد سیاسی بینالملل استفاده مینمایند و جایگاه ویژهای برای تواناییهای اقتصاد‬
‫ت واجد عنوان هژمون قائل هستند؛ هرچند باید به این نکته ضروری اشاره نمود ه‬
‫دول ِ‬
‫هژمونیگری اقتصادی دولت مستلزم ایفای نقش برتر در سایر ابعاد سیاسی‪ ،‬نظامی و‬
‫غیره میباشد (قنبرلو‪ .)861 -862 :1385 ،‬ثبات هژمونیک در نظام بینالملل به موقعیتی‬
‫اطالق میشود ه یک شور در زمینههای مختلف نظم و تعادل سیستم را تأمین‬
‫مینماید‪ .‬از این رو ایجاد نظم حا م در نظام بینالملل بر عهده هژمون است ه صعود و‬
‫افول آن تاثیرات عظیمی بر ثبات و عملکرد سیستم دارد (ساعی؛ پیلتن‪.)94 :1390 ،‬‬
‫نظریه ثبات هژمونیک مدعی آن است ه یکی از نقشهای سلطهجو‪ ،‬به ویژه سلطهگران‬
‫لیبرال همچون انگلستان در قرن نوزدهم و ایاالت متحده در اواخر قرن بیستم‪ ،‬تأمین نظم‬
‫بیالمللی با ایجاد نهادها و هنجارهای بینالمللی میباشد ه همکاری بینالمللی را سهل‬
‫مینماید (‪.)Schmidt, 2018‬‬
‫برای دستیابی به این امر‪ ،‬این بازیگر نیاز به سطح باالی توانمندی و قدرت در زمینههای‬
‫اقتصادی‪ ،‬سیاسی و نظامی دارد تا عالوه بر توانایی الزم برای تضمین ثبات پولی و تأمین‬
‫اال و امکانات عمومی یک نظام تجارت آزاد‪ ،‬امنیت نظام سرمایهداری را نیز تضمین‬ ‫‪16‬‬
‫نماید؛ از این رو این قدرت هژمون باید ایدئولوژی نظام سرمایهداری را بپذیرد ( والیی؛‬
‫نیکنام‪ .)168 :1393 ،‬از دیدگاه ارگانسکی‪ ،‬قدرت هژمون باید بتواند حدا ثری از‬
‫دولتهای دیگر را با خود همراه سازد تا بتواند ثبات در سیستم را برقرار نماید ( رمی‪،‬‬
‫‪.)9 :1385‬‬
‫در مجموع در خصوص مفهوم هژمونی تعاریف گوناگونی مطرح شده ه بیشتر بر‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫تفاوت تعاریف از قدرت تا ید شده است‪ .‬از یک سو واقعگرایان قدرت را دارای یک‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫بعد نظامی میدانند و از سوی دیگر لیبرالها بر تکثر ساختار قدرت تا ید میورزند‪ .‬از‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫منظر تعریف نخست‪ ،‬هژمونی فقط به قدرت نظامی خالصه میگردد؛ فلذا شوری ه از‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫نظر نظامی فاصله چشمگیری با سایر بازیگران صحنه بینالملل داشته باشد‪ ،‬به عنوان‬
‫‪1401‬‬
‫قدرت هژمون تلقی میگردد‪ .‬اما باید به این نکته توجه نمود ه یک شور هژمون‬
‫میباید در سلسله مراتب قدرت جهانی از نظر اقتصادی‪ ،‬فیزیکی و نظامی نسبت به سایر‬
‫رقبا فاصله چشمگیری ایجاد ند به صورتی ه توانایی وضع قواعد بازی در نظام‬
‫بینالملل را داشته باشد و سایر نشگران را به تبعیت از خود وادار نماید‪ .‬از این رو‬
‫ممکن است شوری در حوزه نظامی توانایی باالیی داشته باشد اما از نظر اقتصادی‬
‫توانایی تعیین قواعد را نداشته باشد ه با چالشی جدی روبرو میگردد ( والیی؛ نیکنام‪،‬‬
‫‪.)169 :1393‬‬
‫پس از جنگ جهانی دوم ایاالت متحده با توجه به سهمی ه از توزیع نسبی قدرت‬
‫داشت‪ ،‬توانست نظمی مبتنی بر هژمونی را شکل دهد (تقیزاده‪ .)130 :1395 ،‬اما با رشد‬
‫و پیشرفت سریع و چشمگیر چین در دهههای اخیر‪ ،‬به ویژه در حوزههای اقتصادی و‬
‫نظامی باعث بروز چالشهای مهم سیاسی و اقتصادی میان این دو شور شد و این‬
‫موضوع عالوه بر این ه از ظهور یک ابرقدرت جدید خبر میدهد‪ ،‬بیانگر افول هژمونی‬
‫آمریکا در سایر زمینهها نیز میباشد (قلیزاده؛ شفیعی‪.)149 -150 :1391 ،‬‬
‫اما همانطور ه اشاره شد‪ ،‬درست است ه افول هژمونی ایاالت متحده با بحران‬
‫اقتصادی دهه ‪ 1970‬شروع شد و چین نیز رشد اقتصادی گستردهای را به ویژه از سال‬
‫‪ 2000‬به بعد تجربه رده است‪ ،‬اما همچنان مالحظه میگردد ه اقتصاد این شور به‬
‫‪17‬‬ ‫ویژه به اتحادیه اروپا و ایاالت متحده وابسته است و رشد آن مبتنی بر استراتژی افزایش‬
‫صادراتِ االهای مونتاژ شده همچون لوازم خانگی‪ ،‬تلفن همراه‪ ،‬خودرو و غیره‬
‫میباشد‪ .‬همچنین باید به این موضوع اشاره نمود ه چین همچنان در صنایع تکنولوژیک‬
‫همچون هواپیماسازی به اروپا و ایاالت متحده وابسته است و توسعه صنعتی و اقتصادی‬
‫را تجربه نکرده و توانایی وضع قواعد بینالمللی برای سایر بازیگران صحنه بینالملل را‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫ندارد‪ .‬همین امر نشان دهنده نقش چین به عنوان یک شور پیرامون در تقسیم ار‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫بینالمللی است‪ .‬در مجموع میتوان گفت ه هرچند از لحاظ نظامی و فیزیکی شور‬
‫هی المل‬ ‫چین رشد معناداری داشته است اما به دلیل وابستگی اقتصادی این شور به غرب‪ ،‬به‬
‫‪(Kiely,‬‬ ‫چالش شیدن هژمونی ایاالت متحده توسط چین امری دور از ذهن میباشد‬
‫)‪.2016: 42‬‬

‫‪ -3‬فرسایش هژمونی آمریکا‬


‫در ذیل به بحران مالی سال ‪ 2008‬و برخی از اقدامات و سیاستهای سران ایاالت‬
‫متحده اشاره خواهیم نمود ه منجر به تسریع روند افول هژمونی این شور گردید‪.‬‬
‫‪ .3-1‬حمله به افغانستان و عراق‬
‫با نزدیک شدن به پایان جنگ سرد‪ ،‬دولت ایاالت متحده به تدریج به سمت راهبرد‬
‫«استیالطلبی» ه حضور مستقیم و دائمی نظامی در منطقه الزمه آن بود‪ ،‬سوق پیدا رد‪.‬‬
‫حمله صدام به ویت نیز بهانه الزم برای این حضور را برای ایاالت متحده بهطور امل‬
‫فراهم نمود (آهویی‪ .)55 :1396 ،‬جرج دبلیو بوش‪ ،‬رئیس جمهور وقت آمریکا با جمله‬
‫نظامی گسترده به افغانستان و عراق‪ ،‬سیاست استیالطلبی ایاالت متحده را به اوج رساند‬
‫(آهویی‪ .)57 :1396 ،‬مداخالت نظامی ایاالت متحده در عراق به بهانه تعمیق فرایند‬
‫دمو راتیزاسیون و ملّتسازی‪ ،‬خسارات جبران ناپذیری بر اقتصاد آمریکا تحمیل نمود‬
‫(یزدانفام‪ .)147 :1395 ،‬اما هزینههای آمریکا در عراق منجر به اهش سطح تهدید‬
‫نسبت به منافع ایاالت متحده نگردید؛ بلکه فشار این هزینهها‪ ،‬عالوه بر اینکه باعث‬
‫افزایش شکاف طبقاتی و اعتراض مالیات دهندگان شد‪ ،‬موجب عدم تمر ز افی‬
‫واشنگتن برای مهار چین و سایر شورهای قدرتمند دیگر شد (آهویی‪ .)60 :1396 ،‬در‬
‫نهایت نیز سقوط ابل توسط طالبان و خروج سریع نیروهای آمریکایی از افغانستان نیز‬ ‫‪18‬‬
‫حا ی از آن بود ه برنامهریزی عملی و استراتژیکی توسط آمریکاییها در افغانستان‬
‫وجود نداشته است (پاپی؛ سیفی‪.)122 :1400 ،‬‬
‫‪ .3-2‬بحران اقتصادی سال ‪2008‬‬
‫زمانی ه بوش به قدرت رسید‪ 200 ،‬میلیارد دالر مازاد در بودجه ایاالت متحده دیده‬
‫میشد؛ اما در دوران تصدی بوش‪ ،‬دوباره اهش مالیاتها ه بیشتر به قشر یک‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫درصدی جامعه آمریکا مک مینمود‪ ،‬عالوه بر دو جنگ مذ ور در باال‪ ،‬سری‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫دوره دوازدهطططط‬
‫بودجهای حدود ‪ 450‬میلیارد دالری را در سال ‪ 2008‬برای ایاالت متحده به وجود آورد‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫و سبب شد ه بدهی دولت به باالی ‪ 9‬تریلیون دالر افزایش یابد‪ .‬میزان بهرهای ه در آن‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫سال آمریکا میپرداخت بیش از ‪ 400‬میلیون دالر در سال بود (شیرخانی و همکاران‪،‬‬ ‫‪1401‬‬
‫‪ .)117 :1390‬نخستین رویداد مهم در سال ‪ ،2008‬در آستانه ورشکستی قرارگرفتن‬
‫موسسه بیراستیرنز آمریکا بود‪ .‬همچنین موسسه لمن برادرز هم ه چهارمین شر ت‬
‫تأمین سرمایه بزرگ آمریکا به حساب میآمد بعد از حدود صد سال فعالیت‪ ،‬در ماه‬
‫سپتامبر همان سال اعالم ورشکستگی نمود‪ .‬در مجموع میتوان گفت ه مهمترین‬
‫تحوالت اقتصادی در این سال عبارتند از اهش بیسابقه قیمت نفت‪ ،‬ورشکستگی‬
‫بانکهای آمریکایی‪ ،‬اهش شدید قیمت مسکن و ر ود‪ ،‬مک ‪ 700‬میلیارد دالری به‬
‫بانکها‪ ،‬ادامه بحران و جهانی شدن بحران‪ ،‬سقوط چهل درصدی سهام شورهای‬
‫اروپایی و آمریکا و انتقال بحران به شر تهای موتورسازی آمریکایی همچون جنرال‬
‫الکتریک و غیره بودند (بختیارزاده‪.)54 -55 :1388 ،‬‬
‫‪ .3-3‬رویکرد سیاست خارجی ترامپ‬
‫راهبرد «نخست آمریکا» نمایانگر خط مشی یکجانبهگرایی و انزواگرایی در سیاست‬
‫خارجی ترامپ میباشد (سلیمانزاده و همکاران‪ .)274 :1397 ،‬ترامپ بر این باور بود‬
‫ه اقتصاد از اهمیت و اولویت فزایندهای در شکل دادن به جایگاه و پرستیژ یک بازیگر‬
‫برخوردار است (‪ .)Hanson, 2014: 5‬از این رو به صراحت مخالف نقش رهبری ایاالت‬
‫متحده در جهان بود و تعهدات بینالمللی ه باعث ایجاد هزینه برای آمریکا میشدند را‬
‫زیر سؤال میبرد (زمانی؛ نیا ویی‪)103 -105 :1398 ،‬؛ در همین راستا نیز ترامپ در‬
‫‪19‬‬ ‫دوران انتخابات خود سرسختانه با برجام مخالفت رد و اعالم نمود مه در صورت‬
‫رسیدن به قدرت آمریکا از این توافق خارج خواهد شد و بالفاصله پس از دستیابی به‬
‫سمت ریاست مهوری ایاالت متحده نیز این اقدام را نمود (پاپی؛ سیفی‪.)123 :1400 ،‬‬
‫ملّیگرایی اقتصادی یا حمایتگرایی نیز از دیگر اصول و ویژگیهای سیاست دولت‬
‫ترامپ در قبال سایر شورها بود‪ .‬ترامپ بر خالف روسای جمهور سابق آمریکا اصول‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫لیبرالیسم را نه تنها موجب تولید ثروت‪ ،‬افزایش امنیت و تأمین منافع آمریکا نمیدانست‪،‬‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫بلکه آن را بازی برد‪ -‬باخت و به نفع رقبای آمریکا تلقی مینمود (یزدانفام‪:1395 ،‬‬
‫هی المل‬ ‫‪ .)151‬اقدام وی در تعیین مجازات برای شر تهای آمریکایی ه میخواستند مشاغل‬
‫خود را به سایر شورها منتقل نمایند را میتوان نوعی حر ت از چندجانبهگرایی به‬
‫دوجانبهگرایی بهصرفه نامید (‪ .)Stokes, 2018: 6‬بنابراین با توجه به اقدامات ترامپ در‬
‫خروج از برجام‪ ،‬پیمان تجاری اقیانوس آرام‪ ،‬خروج از سازمان علمی فرهنگی یونسکو و‬
‫غیره‪ ،‬یک تردید جدّی نسبت به توانایی مدیریت بحرانهای جهانی همچون یمن‪ ،‬سوریه‬
‫و مسئله خروج از برجام در رهبران دیگر شورهای همسو با ایاالت متحده ایجاد‬
‫مینماید (اندیشکده راهبردی تبیین‪ .)12 :1397 ،‬این اصل عملگرایی نیز میتواند منجر‬
‫به اهش قدرت نرم آمریکا در جهان گردد و اعتبار آن را در نزد متحدان غربی و حتی‬
‫شرقی اهش دهد (رستمی و همکاران‪.)251 :1397 ،‬‬
‫‪ .4‬بازگشایی درب ها و ظهور چین‬
‫پس از به قدرت رسیدن دنگ شیائوپینگ با اندیشه سوسیالیسم چینی و با تغییر در نظام‬
‫اقتصادی و مدیریتی این شور‪ ،‬توانست چین را به یک قدرت اقتصادی و تجاری در‬
‫سطح بینالمللی مطرح نماید‪ .‬او در چندین مرحله اصالحات اقتصادی و با انجام‬
‫اصالحات ساختاری در بخشهای گوناگون و همچنین اصالحات زیربنایی در اقتصاد‬
‫این شور و اجرای چهار برنامه نوسازی ه مشتمل بر نوسازی در علوم و تکنولوژی‪،‬‬
‫صنعت‪ ،‬شاورزی و نوسازی و اصالحات در ارتش میشد‪ ،‬منجر به رونق اقتصادی‬
‫چین و در نهایت تبدیل شدن این شور به یکی از قطبهای اقتصادی جهان گردید؛ به‬
‫گونهای ه نرخ رشد متوسط ساالنه تولید ناخالص داخلی (‪ )GDP‬چین ه به طور‬
‫میانگین ‪ 5/3‬درصد بود‪ ،‬در فاصله سالهای ‪ 1979 -1991‬به طور میانگین به ‪ 9/2‬درصد‬
‫افزایش پیدا رد‪ .‬در این مدت نیز نرخ رشد واقعی صادرات چین به طور متوسط به‬ ‫‪20‬‬
‫‪ 12/5‬درصد ارتقا یافت‪ .‬از این رو میتوان بخش عمدهای از پیشرفتهای اقتصادی در‬
‫چین را مرهون تالشها و اندیشههای دنگ شیائوپینگ دانست‪ .‬وی با اندیشه درهای باز‪،‬‬
‫اقدام به فراخواندن صاحبان سرمایه و تکنولوژی به سوی چین نمود و همین امر به‬
‫معنای گشایش اقتصاد داخلی چین به سوی بهرهوری از امکانات پیشرفتهای بود ه در‬
‫انحصار شورهای توسعه یافته و صنعتی بود‪ .‬در مجموع میتوان مدعی بود ه ابتنای‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫مولفههای مدل اقتصادی مطرح شده از سوی دنگ بر عقالنیت اقتصادی‪ ،‬آزادی‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫سرمایهگذاری خارجی‪ ،‬فعال نمودن بخش خصوصی‪ ،‬به ارگیری علوم و فنون غرب‪،‬‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫توسعه روابط با اروپا و آمریکا و تا ید بر بازارهای جهانی استوار بوده است (سلطانی؛‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫سلیمانی‪.)6 -7 :1392 ،‬‬
‫‪1401‬‬
‫‪ .5‬شاخصهای اقتصادی ظهور چین‬
‫رشد اقتصادی چین ه از سال ‪ 1978‬آغاز شده بود‪ ،‬منجر به آن شد تا این شور در‬
‫سال ‪ 2012‬به بزرگترین دولت تجاری جهان تبدیل شود‪ .‬همچنین در زمینه تجارت‬
‫خارجی نیز به بزرگترین وارد ننده و صادر ننده اال در جهان تبدیل شد (پاپی؛ سیفی‪،‬‬
‫‪)119 :1400‬؛ بهطوری ه ارشناسان انتظار دارند در پایان سال ‪ 2022‬میالدی مازاد‬
‫تجاری این شور به ‪ 519‬میلیارد دالر برسد (پاپی؛ سیفی‪ .)126 :1400 ،‬از این رو سران‬
‫چین درصدد افزایش نقش این شور در نهادهای لیبرال اقتصاد بینالمللی هستند تا‬
‫بتوانند قواعد این نظم را در راستای با منافع خود بازسازی نمایند‪ .‬سیاست پکن از لحاظ‬
‫منطقهای و جهانی رفتارهای لیبرالی همچون درهای باز‪ ،‬چندجانبهگرایی‪ ،‬ثرتگرایی‪،‬‬
‫اقتصاد بازار‪ ،‬همکاری امنیتی و اقتصادی و غیره را بازتاب میدهد (میرترابی؛ شوریان‪،‬‬
‫‪ .)149 -150 :1399‬در ادامه به برخی از اقدامات و وششهای اقتصادی سران پکن ه‬
‫نمایانگر تالش آنها جهت تبدیل به هژمونی است‪ ،‬اشاره خواهیم نمود‪.‬‬
‫عضویت در سازمانهای بینالمللی‬
‫چین جهت باال بردن مشروعیت بینالمللی خود سعی نموده تا به شکل فزایندهای در‬
‫سازمانهای بینالمللی چندجانبه نقش فعالی داشته باشد و تصویر سهمدار و مسئولی را‬
‫از خود بر جای گذاشته ه طبق قواعد‪ ،‬بازی می ند‪ .‬همچنین بهطرز موفقیتآمیزی‬
‫‪21‬‬ ‫تالش نموده تا به عضویت گروههای منطقهای و بینالمللی بسیاری درآید (الوند؛‬
‫عسگرخانی‪.)19 :1393 ،‬‬
‫الحاق چین به سازمان تجارت جهانی‬
‫الحاق چین به سازمان تجارت جهانی (‪ )WTO‬منجر به ارتقای قابل توجه اقتصاد‬
‫جهانی این شور گردید‪ .‬هما نون تعداد موافقتنامههای آزاد تجاری چین افزایش پیدا‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫نموده و در این خصوص تهدیدی بالفعل برای غرب و متحدانش محسوب میگردد‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬ ‫( رمی؛ شاهمحمدی‪ .)139 -140 :1398 ،‬چین موافق نموده است ه بخشهایی را با‬
‫هی المل‬
‫شر ای تجاری خود‪ ،‬مانند شاورزی و خدمات ه حائز اهمیت فراوان هستند‪ ،‬آزاد‬
‫بگذارد‪ .‬بیشتر مطالعاتی ه ه موافق الحاق چین به سازمان تجارت جهانی بوده مستلزم‬
‫افزایش رفاه لی در چین و جهان میباشد‪ ،‬علیرغم اینکه پایین آمدن تعرفههای چین‬
‫همواره پایدار نخواهد ماند‪ .‬تقویت شتاب در رشد چین قطعاً برای شر ای چین باید‬
‫مفید فایده باشد و نقش مهمی در فرایند تجاری ایفا نماید (رامبا؛ بالنچر‪-76 :1392 ،‬‬
‫‪.)75‬‬
‫تشکیل سازمان همکاری شانگهای‬
‫نظر به سابقه تاریخی روابط پکن با سایر شورهای منطقه آسیای مر زی‪ ،‬یکی از‬
‫انگیزههای راهبردی چین برای شکل دادن به سازمان همکاری شانگهای‪ ،‬فراهم آوردن‬
‫زمینه مناسب برای گسترش و تعمیق روابط با شورهای حوزه آسیای مر زی بود‪ .‬در‬
‫واقع تا ید بر روابط مثبت اقتصادی و سیاسی با شورهای همسایه بخشی از سیاست‬
‫حاشیهای بزرگتر چین است (شفیعی؛ مالیزاده‪.)63 -64 :1389 ،‬‬
‫همکاری چین و اتحادیه اروپا بر اساس دستور کار ‪2020‬‬
‫پس از برگزاری بیستمین اجالس سران چین و اتحادیه اروپا در ماه جوالی سال ‪،2018‬‬
‫دو طرف بیانیه مشتر ی صادر ردند ه در قیاس با قبل تا ید زیادی بر تقویت مشار ت‬
‫و تعهدات دو طرف در فضای جدید بینالمللی و حضور ترامپ در سمت ریاست‬
‫جمهوری ایاالت متحده دارد‪ .‬طرفین در سه زمینه عمده با رویکرد آمریکا مشکل دارند‪:‬‬
‫• در حوزه اقتصادی؛ تا ید بر اقتصاد باز‪ ،‬تسهیل آزادسازی تجاری در مقابل‬
‫حمایتگرایی آمریکا‪.‬‬
‫• در حوزه تغییرات اقلیمی‪ ،‬تا ید دو طرف بر حمایت از توافقنامه اقلیمی پاریس در‬ ‫‪22‬‬
‫زمانی ه آمریکا از آن خارج شده است‪.‬‬
‫• حمایت از برجام و پایبندی به آن در برابر خروج یکجانبه آمریکا از آن (پاپی؛ سیفی‪،‬‬
‫‪.)129 -130 :1400‬‬
‫این سه موضوع مورد تا ید اتحادیه اروپا و چین‪ ،‬در شرایطی ه ترامپ و هما نون نیز‬
‫به نوعی جو بایدن در جهت مخالف آن قرار دارند‪ ،‬حکایت از ایستادگی چین به عنوان‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫یک قدرت نوظهور و اتحادیه اروپا به عنوان متحد قدیمی ایاالت متحده در برابر‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫دوره دوازدهطططط‬
‫سیاست «نخست آمریکا» ی ترامپ بوده است‪ .‬اما با می دقت میتوان دریافت ه در‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫میان موضوعات مختلفی ه در بیانیه مشترک چین و اتحادیه اروپا آمده‪ ،‬شاید حوزه‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫اقتصادی با توجه به تصمیمات ترامپ در خصوص وضع قوانین تعرفهها و تأثیر گسترده‬ ‫‪1401‬‬
‫آن بر تجارت چین و اروپا مهمترین موضوع بوده باشد‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬اتحادیه اروپا‬
‫بزرگترین شریک تجاری چین است و چین هم بعد از ایاالت متحده دومین شریک‬
‫بزرگ تجاری اتحادیه اروپا میباشد‪ .‬حجم صادرات چین در سال ‪ 2017‬به میزان ‪198/2‬‬
‫میلیارد یورو و واردات اتحادیه اروپایی از چین نیز ‪ 375/4‬میلیارد یورو بوده است‬
‫(خضری‪)134 -137 :1397 ،‬؛ این حجم از مبادالت نیز روز به روز علیرغم بحران‬
‫همهگیری ووید ‪ 19‬رو به افزایش است ه در مباحث بعدی به این موضوع اشاره‬
‫خواهیم نمود‪.‬‬
‫‪ .6‬چالشهای پیش روی چین در مسیر تبدیل شدن به هژمونی اقتصادی‬
‫دولت چین از سال ‪ 1978‬برنامه اصالحات اقتصادی خود را جهت دستیابی به رشد و‬
‫توسعه و بهبود سطح رفاه و زندگی آغاز رد؛ به طوری ه از سال ‪ 2000‬و بعد از آن‬
‫غالباً به عنوان زمان ظهور و رشد شورهای جنوب و به ویژه چین نامیده شده است‪.‬‬
‫بسیاری از صاحبنظران معتقدند ه این تحوالت منعکس ننده مدل سرمایه داری دولتی‬
‫است ه در این شور اجرا شده و اجماع نئولیبرال واشنگتن به محوریت ایاالت متحده‬
‫را به چالش شیده است‪ .‬در این راستا بسیاری از نظریه پردازان با استناد به آمار و‬
‫‪23‬‬ ‫مستندات موجود در خصوص توسعه چین مدعی زیر سؤال رفتن هژمونی ایاالت متحده‬
‫توسط چین شدهاند‪ .‬از سوی دیگر برخی از نظریه پردازان معتقدند ه اقتصاد چین‬
‫همچنان به اتحادیه اروپا و آمریکا وابسته است و در تقسیم ار بینالمللی به عنوان یکی‬
‫از دولتهای پیرامون و وابسته شناخته میشود و افول هژمونی ایاالت متحده توسط‬
‫چین افسانهای بیش نیست‪ .‬در ذیل به تبیین و بررسی برخی از مولفههای اقتصادی مؤثر‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫جهت تبدیل به هژمونی ه به عنوان چالشهایی پیش روی چین در این مسیر قرار‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫دارند‪ ،‬خواهیم پرداخت‪.‬‬
‫هی المل‬
‫‪ .6-1‬توزیع و نسبت شرکتها و افراد ثروتمند چینی‬
‫افزایش قدرت اقتصادی چین دلیل عمدهای بود ه این شور را به عنوان یک رقیب‬
‫هژمونیک برای ایاالت متحده مطرح ساخته است؛ در این راستا یکی از مولفههای مؤثر‬
‫در تبدیل یک شور به قدرت هژمون‪ ،‬تعداد افراد و شر تهای ثروتمند و معتبر در‬
‫سطح جهان میباشد‪ .‬این شر تها با توجه به حجم تجارت و در برخی موارد با‬
‫انحصاری ه میتوانند در برخی از االها و خدمات ایجاد نند‪ ،‬این امکان را برای‬
‫شورشان به وجود میآورند تا با تحریم سایر نشگران صحنه بینالملل از االها و‬
‫خدمات تولیدی این شر تها و وضع قواعد بازی‪ ،‬هژمونی شور متبوع خود را به‬
‫سایرین نشان دهند‪ .‬از این رو برخی شواهد برای اثبات ظهور شر تهای معتبر و‬
‫ثروتمند در چین‪ ،‬وجود دارد‪ .‬بر این اساس از سال ‪ 2002‬تا ‪ 2011‬ارزش داراییهای‬
‫اداره شده توسط میسیون نظارت و اداره داراییهای دولتی چین از ‪ 7/1‬تریلیون یوآن به‬
‫‪ 28‬تریلیون یوآن افزایش یافت و درآمد این شر تها و افراد نیز از ‪ 3/4‬تریلیون یوآن به‬
‫‪ 20/2‬تریلیون یوآن رسید (‪ .)Nolan, 2012: 79‬هرچند این شر تها درآمدهای‬
‫چشمگیری سب رده و رشد قابل توجهی را تجربه ردهاند‪ ،‬اما این موضوع نباید از‬
‫نظر پنهان بماند ه وقتی در مورد تعداد شر تهای ثروتمند در سطح بینالمللی بحث به‬
‫میان میآید‪ 45 ،‬شر ت از ‪ 100‬شر ت برتر دنیا‪ ،‬آمریکایی و فقط ‪ 8‬شر ت چینی وجود‬
‫دارد ه بسیاری از آنها نیز در هنگ نگ مستقر هستند‪ .‬همچنین همه این شر تها به‬
‫استثنای شر ت ‪ Tencent‬ه در امور نرمافزاری و رایانه فعالیت دارد‪ ،‬مابقی در زمینههای‬
‫نفتی‪ ،‬گازی یا بانکی فعالیت دارند ه از صنایع آلوده ننده محیط زیست‪ ،‬با حاشیه سود‬
‫پایین و مبتنی بر فناوریهای قدیمی و ساده هستند ه وابستگی چندانی را به چین‬ ‫‪24‬‬
‫فراهم نمیآورند‪ .‬در جدول شماره ‪ 1‬در مورد تعداد افراد ثروتمند جهانی نیز‪ ،‬طبق‬
‫آخرین رتبه بندی مجله فوربز در میان ‪ 20‬نفر اول‪ 13 ،‬نفر از ایاالت متحده و دو نفر از‬
‫چین به نام ژونگ شانشان مدیر عامل آب معدنی نونگفو اسپرینگ مائو هائوتنگ مدیر‬
‫عامل علی بابا حضور دارند (‪.)Forbes.com, 2021‬‬
‫جدول ‪ .1‬افراد ثروتمند جهان‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫نام شرکت‪/‬‬ ‫میزان دارایی‬ ‫‪/////////‬‬
‫حوزه فعالیت‬ ‫ملّیت‬ ‫افراد‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫موسسه‬ ‫(دالر آمریکا)‬ ‫‪/////////‬‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫فناوری‬ ‫آمازون‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 177‬میلیارد‬ ‫جف بزوس‬ ‫‪1‬‬
‫شماره پ اپی چهط‬
‫تسال‪ /‬اسپیس‬
‫اتومبیل‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 161‬میلیارد‬ ‫ایالن ماسک‬ ‫‪2‬‬ ‫و هفططت زمسططتان‬
‫ایکس‬ ‫‪1401‬‬
‫برنارد آمالت و‬
‫مد و لباس‬ ‫‪LVMH‬‬ ‫فرانسه‬ ‫‪ 150‬میلیارد‬ ‫‪3‬‬
‫خانواده‬
‫فناوری‬ ‫مایکروسافت‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 124‬میلیارد‬ ‫بیل گیتس‬ ‫‪4‬‬
‫فناوری‬ ‫فیسبوک‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 97‬میلیارد‬ ‫مارک زاکربرگ‬ ‫‪5‬‬
‫بورس و‬
‫برکشایر هاتاوی‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 96‬میلیارد‬ ‫وارن بافِت‬ ‫‪6‬‬
‫سرمایهگذاری‬
‫فناوری‬ ‫نرمافزار‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 93‬میلیارد‬ ‫لری الیسون‬ ‫‪7‬‬
‫فناوری‬ ‫گوگل‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 91/5‬میلیارد‬ ‫لری پُج‬ ‫‪8‬‬
‫فناوری‬ ‫گوگل‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 89‬میلیارد‬ ‫سِرجی برین‬ ‫‪9‬‬
‫گوناگون‬ ‫گوناگون‬ ‫هند‬ ‫‪ 84/5‬میلیارد‬ ‫موکِش آمبانی‬ ‫‪10‬‬
‫مد و لباس‬ ‫زارا‬ ‫اسپانیا‬ ‫‪ 77‬میلیارد‬ ‫آمانسیو اورتگا‬ ‫‪11‬‬
‫مد و لباس‬ ‫لورال‬ ‫فرانسه‬ ‫‪ 73/6‬میلیارد‬ ‫فرانسیس َبتِن‬ ‫‪12‬‬
‫کورت میرز و‬
‫خانواده‬
‫نوشیدنی‪/‬‬ ‫ژونگ شان‬
‫غذا و نوشیدنی‬ ‫چین‬ ‫‪ 68/9‬میلیارد‬ ‫‪13‬‬
‫داروسازی‬ ‫شان‬
‫فناوری‬ ‫مایکروسافت‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 68/7‬میلیارد‬ ‫استیو بالمر‬ ‫‪14‬‬
‫فناوری‬ ‫رسانه اینترنتی‬ ‫چین‬ ‫‪ 65/8‬میلیارد‬ ‫مائو تنگ‬ ‫‪15‬‬
‫کارلوس اسلیم‬
‫مخابرات‬ ‫تلکام‬ ‫مکزیک‬ ‫‪ 62/8‬میلیارد‬ ‫‪16‬‬
‫هلو و خانواده‬
‫مد و لباس‬ ‫والمارت‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 61/8‬میلیارد‬ ‫آلیس والتون‬ ‫‪17‬‬
‫‪25‬‬ ‫مد و لباس‬ ‫والمارت‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 60/2‬میلیارد‬ ‫جیم والتون‬ ‫‪18‬‬
‫مد و لباس‬ ‫والمارت‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 59/5‬میلیارد‬ ‫راب والتون‬ ‫‪19‬‬
‫مایکل‬
‫رسانه و سرگرمی‬ ‫بلومبرگ‬ ‫ایاالت متحده‬ ‫‪ 59‬میلیارد‬ ‫‪20‬‬
‫بلومبرگ‬

‫)‪Source: (Forbes.com, 2021‬‬

‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬
‫در مجموع میتوان گفت علیرغم ر ود و مشکالت اقتصادی جهانی و متقابالً رشد‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬ ‫شتابان چین همچنان سرمایه ایاالت متحده تعیین نندهتر از سرمایه چینی است و طبق‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫هی المل‬ ‫آمار مشخص میگردد ه ‪ 42‬درصد از افراد میلیونر جهان از شهروندان ایاالت متحده‬
‫هستند و شر تهای آمریکایی ‪ 46‬درصد از شر تهای ثروتمند و معتبر جهانی را‬
‫تشکیل میدهند‪ .‬از آنجا ه یکی از پیش شرطهای اساسی جهت دستیابی به هژمونی‬
‫جهانی‪ ،‬قدرت اقتصادی میباشد‪ ،‬در نتیجه توانایی مالی و بازرگانی و حضور‬
‫شر تهای بزرگ ظرفیت یک شور را در وضع قواعد بازی همچون ایجاد رژیمهای‬
‫بینالمللی مالی‪ ،‬تحریم و غیره ارتقا میبخشد‪ .‬با توجه به مطالب مطرح شده میتوان‬
‫مدعی این امر بود ه هرچند چین رشد چشمگیری را در اقتصاد خود شاهد بود و این‬
‫شور تبدیل به دومین اقتصاد بزرگ دنیا شده است اما همچنان این شور نقش تابع در‬
‫نظام بینالملل را ایفا می ند و در تقسیم ار بینالمللی به عنوان شوری پیرامونی‬
‫شناخته میشود و با تبدیل شدن به هژمونی جهانی فاصله زیادی دارد‪.‬‬
‫‪ .6-2‬برندهای معتبر چینی در سطح جهان‬
‫یکی از مهمترین شاخصههای اقتصادی جهت دستیابی به هژمونی جهانی‪ ،‬داشتن برند‬
‫معتبر در سطح جهان میباشد‪ .‬متخصصان مالی نیز بر این باورند ه برند میتواند ارزشی‬
‫به مراتب بیش از ارزش رایج ایجاد ند و ارزش یک االی دارای برند به مراتب باالتر‬
‫از االی بدون برند است‪ .‬برندسازی به راهکارهایی اطالق میگردد ه به یک برند‬
‫هویت بخشیده و آن را از دیگر رقبا برتر میسازد‪ .‬یک برند موفق تقریباً مترادف با اعتبار‬
‫در نظر گرفته میشود و ارزش نامشهود قابل توجهی را در اختیار دارد و همگان به‬
‫نوعی به آن احترام میگذارند ( ریمیان و همکاران‪ .)246 :1398 ،‬بنابر تعریف ارائه‬ ‫‪26‬‬
‫شده‪ ،‬برندهای معتبر میتوانند به شناسایی یک شور به عنوان هژمون در سطح بینالملل‬
‫مک شایانی نند‪ .‬بر این اساس یکی از بزرگترین معضالت شورهای جنوب و به‬
‫ویژه چین‪ ،‬فقدان برند معتبر بینالمللی است‪ .‬هر چند در دهههای گذشته تا حدود‬
‫بسیاری از این شورهای پیرامونی با سرمایهگذاری در صنایع پایین دستی و پتروشیمی‬
‫توانستهاند برندهای معتبری همچون گاز پروم‪ ،‬پتروناس‪ ،‬خودروسازی پروتون و غیره را‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫در جهان عرضه نند؛ اما تعداد این شر تها بسیار متر از شر تهایی است ه توسط‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫دوره دوازدهطططط‬
‫شورهای مر ز و صنعتی همچون ایرباس‪ ،‬بوئینگ‪ ،‬بنز‪ ،‬مایکروسافت‪ ،‬اپل و غیره به‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫جهان عرضه شدهاند‪ .‬همچنین باید به این نکته توجه رد ه این صنایع مستقر در‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫جنوب با حاشیه سودآوری پایین و مشکالت عدیدهای در زمینه محیط زیست مواجه‬ ‫‪1401‬‬
‫میباشند‪ .‬در همین زمینه باید اشاره رد ه در سال ‪ 2014‬تنها برند هوآوی (‪)Huawei‬‬
‫است ( ‪Inter‬‬ ‫است ه از چین در لیست عالمت تجاری برتر و فناورانه جهان قرار گرفته‬
‫‪ .)brand, 2020‬باید دانست ه همین شر ت نیز بیشتر فروش خود را در شورهای در‬
‫حال توسعه و به ویژه در آفریقا داشته و سهم آن در بازارهای آمریکا و اروپا بسیار ناچیز‬
‫است‪ .‬در سالهای بعد برندهایی همچون علی بابا‪ ،‬شیائومی‪ ،‬لنوو و‪ ...‬به بازارهای‬
‫جهانی راه پیدا ردند ه به عنوان یک برند چینی از سوی مصرف نندگان شناخته‬
‫شدند‪ .‬بی تردید این شر تها در مجموع درآمدهایی در بازار ایاالت متحده سب‬
‫ردند‪ ،‬اما از آن جا ه دولت ایاالت متحده به نام امنیت ملی از سیاستهای‬
‫حمایتگرایانه برای محدود ردن چین استفاده رده است‪ ،‬شر تهای مذ ور در این‬
‫شور و بسیاری از شورهایی ه شر ای مهم آمریکا هستند همچون اتحادیه اروپا و‬
‫استرالیا‪ ،‬دچار زیان گردیدهاند (‪ .)Nolan, 2014: 757- 758‬هرچند ه امروزه ما شاهد‬
‫افزایش روزافزون شر تهای چینی و تبدیل شدن آنها به بازیگران مهم جهانی هستیم‪،‬‬
‫اما باید در نظر داشت ه این شر تها مبتنی بر تولید محصوالت فنآورانه و با‬
‫تکنولوژی پیشرفته نبوده و توسعه تکنولوژیک به معنای واقعی لمه رخ نداده است‪.‬‬
‫‪ .6-3‬رشد کمّی و صادرات محور‬
‫از سال ‪ 1978‬ه چین برنامه اصالحات اقتصادی خود را آغاز رد‪ ،‬این اصالحات‬
‫‪27‬‬ ‫موجب گردید ه در بازه زمانی ‪ 1993‬تا ‪ 2008‬صادرات این شور به طور واقعی حدود‬
‫‪ 500‬درصد رشد پیدا ند (‪ .)Stainfeld, 2010: 71‬سهم چین از صادرات جهانی در سال‬
‫‪ 1990‬فقط ‪ 1/9‬درصد در سطح جهان بود‪ ،‬در حالی ه این رقم در سال ‪ 2010‬و حتی‬
‫پس از بحران مالی سال ‪ 2012‬به ‪ 10/06‬درصد رسید‪ .‬با این اوصاف تا سال ‪ 2012‬این‬
‫شور به عنوان بزرگترین صادر ننده جهان شناخته شد؛ به گونهای ه تجارت نه تنها‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫نقطه قوت اقتصادی این شور بلکه در افزایش قدرت نرم چین نیز بسیار مؤثر افتاد‪.‬‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫همانطور ه در مطالب فوق نیز مطرح شد‪ ،‬یکی از اهداف اصالحات اقتصادی دنگ‬
‫هی المل‬ ‫شیائوپینگ‪ ،‬فراهم ردن بسترها و زمینههای مناسب برای جذب سرمایه گذاری مستقیم‬
‫خارجی بود؛ به طوری ه تا سال ‪ 2006‬مبلغ ‪ 193‬میلیارد دالر سرمایه گذاری خارجی‬
‫در ‪ 27514‬پروژه صورت گرفت (‪.)Farooki & Kaplinsky, 2012: 40- 42‬‬
‫همانطور ه اشاره شد یکی از مهمترین عوامل رشد سریع چین‪ ،‬وابستگی آن به‬
‫صادرات االهای مونتاژ شده در زمینه خودرو‪ ،‬لوازم خانگی‪ ،‬اسباب بازی و غیره‬
‫میباشد‪ .‬نسبت صادرات‪ /‬تولید ناخالص داخلی برای این شور از اوایل دهه ‪ 1990‬و‬
‫است ( ‪Hung, 2009:‬‬ ‫بخصوص ‪ 2000‬تا ‪ 2004‬به طور مداوم بین ‪ 20‬تا ‪ 30‬درصد بوده‬
‫‪)8‬؛ نکته جالب توجه آن است ه این میزان پس از بحران فراگیر مالی در سال ‪ 2012‬به‬
‫بیش از ‪ 30‬درصد در سال نیز افزایش یافته است‪ .‬در بازه زمانی ‪ 2002‬تا ‪ 2008‬صادرات‬
‫به طور متوسط ‪ 25‬درصد در سال رشد رده است در حالی ه مصرف داخلی چین از‬
‫این رشد عقب مانده است‪ .‬اندیشمندان حوزه اقتصاد با استناد به آمار و ارقام منتشر شده‬
‫توسط سازمانهای بینالمللی مالی معتبر بر این باورند ه تا سال ‪ 2012‬حدود یک سوم‬
‫از رشد تولید ناخالص داخلی (‪ )GNP‬در چین مستقیماً به دلیل صادرات و سرمایه‬
‫گذاری بوده است (‪ .)Akyuz, 2012: 27‬حال یکی از مهمترین عوامل رشد چین از نظر‬
‫الگوی صادرات‪ ،‬وابستگی شدید اقتصاد این شور به بازارهای ایاالت متحده و اتحادیه‬
‫اروپا است‪ .‬در واقع اگر این دو ناحیه از معادالت تجاری چین حذف شوند‪ ،‬مناسبات‬
‫این شور با سایر شورهای جهان دچار سری تجاری میشود‪ .‬بنابراین در سال ‪2010‬‬
‫تراز تجاری چین در حدود ‪ 143‬میلیارد دالر مازاد بود‪ ،‬در حالی ه مازاد آن با ایاالت‬
‫متحده حدوداً ‪ 201‬میلیارد دالر و با اتحادیه اروپا ‪ 155‬میلیارد دالر بود‪ .‬بنابراین سری‬
‫تراز تجاری آن با سایر شورهای جهان بیش از ‪ 200‬میلیارد دالر بود ه عمده این‬ ‫‪28‬‬
‫سری با ‪ 79‬میلیارد دالر مربوط به ره جنوبی و ژاپن بود (‪ .)Hung, 2016: 129‬از‬
‫سوی دیگر علیرغم تالشهای دولت ترامپ جهت محدود نمودن مازاد تجاری چین با‬
‫ایاالت متحده از طریق وضع تعرفه بر االهای چینی‪ ،‬تجارت دو شور حتی مبهمتر از‬
‫گذشته گردید و مازاد چین ‪ 17‬درصد دیگر نیز رشد رد‪ .‬در سال ‪ 2018‬ارزش االهای‬
‫خریداری شده آمریکا از چین از ‪ 323‬میلیارد دالر نیز فراتر رفت (‪ .)Buchholz, 2019‬با‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫توجه به رشد صادرات چین‪ ،‬ارشناسان انتظار دارند تا در پایان سال ‪ 2022‬پکن بتواند‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫مازاد تجاری را به ‪ 519‬میلیارد دالر برساند (‪ .)Focus Economics, 2021‬با توجه به‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫نمودار شماره ‪ 1‬مالحظه میگردد ه چین حتی با شروع همهگیری ویروس رونا و‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫تبعات اقتصادی آن در جهان‪ ،‬تنها شوری بوده ه رشد اقتصادی را تجربه رده است؛‬
‫‪1401‬‬
‫اما در این دوره رشد اقتصادی پکن تا حدی مبتنی بر صادرات تکنولوژیهای تجهیزات‬
‫پزشکی همچون وا سن و یت آزمایشگاهی بوده است‪.‬‬
‫بنابراین گرچه چین توانسته رشد اقتصادی چشمگیری را تجربه ند اما این موضوع را‬
‫نباید فراموش رد ه اوالً چین‪ ،‬غرب را از لحاظ صادرات االهای فناورانه نتوانسته به‬
‫خود وابسته سازد و ثانیاً عدم دسترسی این شور به بازارهای غرب و به ویژه ایاالت‬
‫متحده جهت صادرات االهای مونتاژی و با فناوری ساده‪ ،‬میتواند ساختار اقتصاد الن‬
‫چین را با بحران رو به رو سازد‪ .‬از این رو میتوان به نقش تابع چین به عنوان یک‬
‫شور حاشیهای ه دارای نیروی ار ارزان میباشد‪ ،‬در شبکههای تولید جهانی اشاره‬
‫رد‪ .‬از این رو بحث از افول هژمونی ایاالت متحده طی سالهای آتی توسط چین‬
‫مبحثی غیر علمی میباشد‪.‬‬
‫‪ .6-4‬هژمونی دالر آمریکا در برابر یوان چین‬
‫با بروز بحرانهای متعدد مالی از دهه ‪ 1920‬تا نون‪ ،‬همچنان بحث افول یا تثبیت‬
‫هژمونی ایاالت متحده مطرح میباشد‪ .‬در اینجا باید به هژمونی دالر آمریکا اشاره رد ه‬
‫همچنان اصلیترین وسیله پرداختهای بینالمللی است‪ .‬هرچند ه برخی از شورهای‬
‫جنوب به ویژه ایران‪ ،‬ونزوئال و غیره در معامالت تجاری خود به دنبال شکستن ارزش و‬
‫‪29‬‬ ‫هژمونی دالر میباشند اما باید دانست ه این امر در واقعیت نظام بینالملل امری ناشدنی‬
‫است و ا ثر نشگران حاضر در نظام بینالملل با استفاده از دالر در پرداختهای‬
‫بینالمللی خود‪ ،‬به نوعی ادای احترام به دالر آمریکا می نند‪ .‬به گزارش بیبیسی‪ ،‬طبق‬
‫نمودار زیر ه صندوق بینالمللی پول اخیراً اعالم رده است‪ ،‬سهم ارز چین ه با رنگ‬
‫قهوهای نشان داده شده است‪ ،‬در بانکهای مر زی جهان به ر ورد ‪ 2/45‬درصد در سه‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫ماهه اول سال ‪ 2021‬رسیده است و سهم یوان در ذخایر ارز خارجی تا ‪ 287/45‬میلیارد‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫دالر افزایش یافته است؛ اما همین گزارش نشان میدهد ه دالر آمریکا با رنگ سرمهای‬
‫هی المل‬ ‫و با ‪ 59/5‬درصد بیشترین سهم را در ذخایر بانکهای مر زی جهان دارد ه فاصله‬
‫چشمگیری بین این دو ارز در ذخایر ارزی بانکهای مر زی شورها وجود دارد‬
‫(‪ .)bbc.com, 2021‬پس در مجموع میتوان مدعی این امر بود ه ا ثر شورهای حاضر‬
‫در نظام بینالملل به نوعی هژمونی ایاالت متحده را تأیید می نند و همین امر باعث‬
‫تداوم هژمونی آمریکا میباشد‪ .‬با این اوصاف مالحظه میگردد ه یوان چین دارای‬
‫چنین اربردی نیست و فقط در معامالت خود چین با برخی شورهای جنوب و‬
‫اعضای گروه بریکس‪ ،‬به دلیل تحریمهای آمریکا‪ ،‬این واحد پولی دارای اعتبار است‬
‫(‪.)Hung, 2016: 125‬‬
‫‪ .6-5‬میزان درآمد سرانه‬
‫چین برای این ه بتواند به سطحی از قدرت برسد ه رهبری جهان را به عنوان قدرت‬
‫هژمون بر عهده گیرد‪ ،‬باید در بعد اقتصادی سطح رفاه اجتماعی را در شور تقویت ند‪.‬‬
‫گرچه در سالهای اخیر و تحت فشار اقتصادهای غربی به رهبری ایاالت متحده‪ ،‬چین‬
‫برای افزایش مصرف خانوار‪ ،‬تالشهایی به عمل آورده است اما همچنان شکاف‬
‫اجتماعی و سطح پایین رفاه از معضالت اقتصادی و اجتماعی حزب مونیست چین در‬
‫اداره شور محسوب میشود‪ .‬این در حالی است ه در سالهای اخیر رشد اقتصادی‬
‫( ‪Piovani & Li, 2011:‬‬ ‫ایاالت متحده در درجه اول متکی بر مصرف خانوار بوده است‬
‫‪ .)82- 84‬میزان درآمد سرانه ایاالت متحده ‪ 63,543‬دالر و دارای رتبه هشتم در جهان‬
‫بوده ولی چین با توجه به اینکه با آغاز قرن بیست و یکم و به ویژه از سال ‪ 2012‬به بعد‬
‫و در نتیجه اصالحات اقتصادی رشد قابل توجهی را در میزان درآمد سرانه تجربه رده‪،‬‬
‫‪World bank,‬‬ ‫اما همچنان با میزان ‪ 10,500‬دالر و دارای رتبه ‪ 69‬جهانی میباشد (‬ ‫‪30‬‬
‫‪ .)2020‬همچنین باید به این موضوع لیدی اشاره رد ه افراد فقیر ه با روزانه متر از‬
‫اقامت دارند ( ‪Kiely,‬‬ ‫‪ 10‬دالر زندگی می نند‪ ،‬ا ثراً در شورهای جنوب و به ویژه چین‬
‫‪ .)2008: 215‬پس در نتیجه با توجه به پایین بودن میزان درآمد سرانه و باال بودن میزان‬
‫افراد فقیر با توجه به سرمایه گذاریهای عظیم خارجی در چین‪ ،‬این شور همچنان‬
‫نقش یک دولت پیرامونی را ایفا می ند و این شور جهت دستیابی به هژمونی با‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫چالشها و بحرانهای عمدهای مواجه میباشد؛ و دستیابی آن به هژمونی جهانی علیرغم‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫رشد فزایندهای ه چین طی این سالها در اقتصاد خود تجربه رده‪ ،‬به دور از ذهن‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫است؛ زیرا شوری ه به دنبال تبدیل شدن به قدرت هژمون میباشد باید در تمامی‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫ابعاد ن ظامی‪ ،‬اقتصادی و مالی دارای توانایی وضع قواعد بازی و مقبول همه نشگران‬
‫‪1401‬‬
‫صحنه بینالملل باشد‪.‬‬
‫‪ .6-6‬میزان بدهی خارجی‬
‫همانگونه ه در مباحث قبل نیز ذ ر شد‪ ،‬مطرح شدن یک شور به عنوان قدرت هژمون‬
‫منوط به داشتن قدرت در ابعاد اقتصادی‪ ،‬فیزیکی و نظامی و توانایی وضع قواعد بازی‬
‫میباشد و شوری ه در یکی از مولفههای مذ ور با چالش جدی مواجه گردد‪ ،‬هژمونی‬
‫آن نیز توسط سایر بازیگران نظام بینالملل زیر سؤال خواهد رفت‪ .‬یکی از شاخصههای‬
‫مهم در بعد اقتصادی ه میتواند منجر به افول قدرت هژمون گردد‪ ،‬میزان بدهی‬
‫خارجی آن است‪ .‬طبق گزارش سایت رسمی اعالم بدهی آمریکا‪ ،‬میزان بدهیهای این‬
‫شور تا پایان ماه ژوئن به ‪ 28‬تریلیون و ‪ 469‬میلیارد و ‪ 373‬میلیون دالر رسیده است‪.‬‬
‫همچنین میزان بدهی هر شهروند این شور تا پایان این ماه به طور میانگین ‪ 85‬هزار و‬
‫‪ 427‬دالر و میزان بدهی هر مالیات دهنده به طور متوسط ‪ 226‬هزار و ‪ 794‬دالر بوده‬
‫است‪ .‬تا پایان این ماه نیز‪ ،‬مجموع میزان بدهیهای دولتی و غیر دولتی ایاالت متحده‬
‫‪usdebtclock.org,‬‬ ‫معادل ‪ 85‬تریلیون و ‪ 70‬میلیارد و ‪ 329‬میلیون دالر بوده است (‬
‫‪.)2021‬‬
‫از سوی دیگر طبق گزارش موسسه تریدینگ ا ونومیکس و بانک تسویه بینالملل‪،‬‬
‫نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی چین به ‪ 303‬درصد رسیده است تا دومین اقتصاد‬
‫‪31‬‬ ‫بزرگ جهان به دومین بدهکار بزرگ جهان پس از ایاالت متحده با میزان تقریبی ‪40‬‬
‫تریلیون دالر گردد‪ .‬طبق این گزارش حدود ‪ 15‬درصد از ل بدهیهای جهان متعلق به‬
‫چین است‪ .‬با توجه به آمار منتشر شده از سوی مؤسسات بینالمللی معتبر‪ ،‬گرچه ه‬
‫چین نسبت به ایاالت متحده بدهی خارجی بسیار متری دارد و به نوعی در نگاه اول به‬
‫نظر میآید ه چین توانسته هژمونی آمریکا را به چالش بکشد اما این نکته نباید از‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫نظرها پنهان بماند ه بیشتر بدهیهای ایاالت متحده به چین است و این امر به نوعی‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫وابستگی اقتصاد چین به ثبات در اقتصاد آمریکا منوط شده است‬
‫هی المل‬ ‫(‪ .)Tradingeconomics.com, 2020‬بر این اساس اگر چین درصدد در هم شکستن‬
‫قدرت اقت صادی ایاالت متحده باشد باید بداند ه خودش بزرگترین بازنده این بازی‬
‫خواهد بود‪ .‬از این رو افول هژمونی ایاالت متحده و به قدرت رسیدن چین به عنوان‬
‫هژمونی جهانی جدید در سطح بینالملل به دلیل وابستگی بیش از حد این شور در‬
‫& ‪Capaccio‬‬ ‫بسیاری از زمینههای اقتصادی به اروپا و آمریکا‪ ،‬امکان ناپذیر است (‬
‫‪.)Kruger, 2012‬‬
‫نتیجهگیری‬
‫همزمان با آغاز افول هژمونی ایاالت متحده به دنبال بحران نفتی دهه ‪ ،1970‬شاهد‬
‫اصالحات اقتصادی در چین از سال ‪ 1978‬و رشد و شکوفایی پکن در بخشهای‬
‫صنعتی و خدماتی میباشیم؛ این شور به ویژه با شروع قرن ‪ 21‬شاهد نرخ رشد باال‪،‬‬
‫افزایش سرمایه گذاری خارجی‪ ،‬رشد چشمگیر تجارت و غیره بود و حتی بحران مالی‬
‫جهانی سال ‪ 2012‬نه تنها منجر به ر ود در این شور نگردید بلکه این توسعه را شدت‬
‫بخشید؛ بطوری ه رشد قابل توجه آن باعث شد تا بسیاری از سازمانهای اقتصادی‬
‫بینالمللی و نظریه پردازان مطرح به بحث درباره افول هژمونی آمریکا توسط چین و‬
‫برتری سرمایهداری دولتی (اجماع پکن) ه چین برای پیشرفت اقتصادی به ار گرفته‬
‫بود در برابر نئولیبرالیسم یا اجماع واشنگتن بپردازند‪ .‬با این وجود میتوان گفت ه با‬
‫عنایت به وقوع بحران در ساختار اقتصاد جهانی و قدرتیابی روز افزون چین و تبدیل‬
‫شدن برخی از شر تهای چینی به بازیگران مهم و معتبر جهانی‪ ،‬این شور توانسته‬
‫است هژمونی ایاالت متحده را خدشهدار سازد؛ اما از آنجا ه افول قدرت هژمون‬
‫روندی طوالنی دارد و با ضعف در جنبههای مالی‪ ،‬سیاسی و نظامی آشکار میگردد‪ ،‬از‬ ‫‪32‬‬
‫این رو میتوان مدعی شد ه پکن در ابعاد مختلف قدرت از ایاالت متحده نتوانسته‬
‫پیشی بگیرد‪ ،‬بلکه چین تنها توانسته است چالشی اقتصادی برای ایاالت متحده ایجاد ند‬
‫ه این امر نیز بیشتر به نواقص موجود در ساختار الن اقتصاد آمریکا باز میگردد‪ .‬از‬
‫طرف دیگر چین نیز در مسیر توسعه اقتصادی و تبدیل به هژمونی با توجه به وجود‬
‫مشکالت عدیده و مولفههای مذ ور در این پژوهش به شورهای صنعتی و در رأس‬ ‫فصلنامه‬
‫پژوهشهای‬
‫آنها ایاالت متحده وابسته است؛ چرا ه تنها امتیاز این شور صادرات از طریق مونتاژ‬ ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬

‫االهای غربیِ بحرانزده به دو ناحیه اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی میباشد؛ به‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
‫گونهای ه اگر این دو منطقه را از فهرست مقاصد صادراتی چین حذف نیم‪ ،‬این شور‬ ‫شماره پ اپی چهط‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫با سری تراز تجاری مواجه میگردد و این امر نشان دهنده وابستگی و گره خوردن‬
‫‪1401‬‬
‫اقتصاد پکن به غرب مییاشد؛ از این رو این شور نوظهور شرقی‪ ،‬توسعه تکنولوژیک را‬
‫همچون شورهای عضو گروه هفت‪ ،‬ه سایر شورها به آن وابسته باشند تجربه نکرده‬
‫و به نوعی میتوان گفت نقشی را ه ژاپن قبل از ‪ 1950‬در شرق آسیا ایفا می رد‪ ،‬ا نون‬
‫چین بر عهده گرفته است؛ وجود این وابستگی به غرب منجر به این شده تا چین در‬
‫اجرای سیاستهای اقتصادی مدنظر خود در جهان با مشکالت اساسی مواجه گردد‪ .‬این‬
‫سلسله چالشها باعث شده تا پکن نتواند قواعد بازی و رژیمهای مالی متبوع خویش را‬
‫تعریف ند و سایر بازیگران صحنه بینالملل را به پیروی از خود و شناسایی حدا ثری‬
‫به عنوان قدرت هژمون جدید وا دارد‪ .‬در نهایت با بررسی مباحث مطرح شده و با‬
‫استناد به نظریه وابستگی ه دلیل توسعه نیافتگی شورهای جهان سوم را عوامل بیرونی‬
‫میدانست و به صنعتی شدن هرچه زودتر و به هر قیمت این جوامع تکیه داشت‪،‬‬
‫میتوان به این نتیجه رسید ه با توجه به روابط چین و شورهای توسعه یافته‪ ،‬همچنان‬
‫این شور در شبکههای تولید جهانی‪ ،‬نقش تابع را داراست و در تقسیم ار بینالمللی‬
‫نیز به عنوان یک دولت پیرامونی با نیروی ار ارزان شناخته میشود ه شورهای‬
‫توسعه یافته صنایع بحرانزده همچون خودروسازی‪ ،‬فوالد‪ ،‬صنایع پتروشیمی و غیره را‬
‫به دلیل تخریب محیط زیست و حاشیه سود پایین‪ ،‬به این شور منتقل نمودهاند و همین‬
‫امر باعث شده تا پکن همچنان در صنایع تکنولوژیک همچون هواپیماسازی‪ ،‬موتورهای‬
‫‪33‬‬ ‫با سوخت پاک و غیره به شورهای صنعتی و مر زی وابسته است و یکی از بزرگترین‬
‫وارد نندگان این االها محسوب میگردد‪ .‬هرچند ه این شور دارای قدرت نظامی و‬
‫نیروی دریایی پشرفته میباشد‪ ،‬اما از نظر اقتصادی راه طوالنی و بس دشواری جهت‬
‫تبدیل شدن به قدرت هژمونی جهانی دارد‪ .‬از این رو افول و به چالش شیدن هژمونی‬
‫ایاالت متحده توسط چین بسیار اغراق آمیز و به دور از ذهن میباشد‪.‬‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬ ‫منابع‬
‫هی المل‬
‫آهویی‪ ،‬مهدی (‪« ،)1396‬تحلیلی بر راهبرد اتحادهای آمریکا در خاورمیانه و گزینههای محتمل در قبال‬
‫ایران»‪ ،‬فصلنامه پژوهشهای روابط بینالملل‪ ،‬دوره اول‪ ،‬شماره ‪ ،23‬صص ‪43 -78‬‬
‫الوند‪ ،‬مرضیهالسادات؛ عسگرخانی‪ ،‬ابومحمد (‪ « ،)1393‬ارویژههای قدرت نرم در سیاست خارجی چین»‪،‬‬
‫فصلنامه پژوهشنامه ایرانی سیاست بینالملل‪ ،‬سال ‪ ،3‬شماره ‪ ،1‬صص ‪.1 -25‬‬
‫اندیشکده راهبردی تبیین (‪« ،)1397‬یکجانبهگرایی ایاالت متحده و تأثیر آن در افول هژمونی آمریکا»‪،‬‬
‫مجموعه گزارشهای راهبردی‪.‬‬
‫احمدیان‪ ،‬قدرت؛ هریزی‪ ،‬ندا (‪« ،)1398‬اقتصاد سیاسی ترامپیستی و تأثیر آن بر اقتصاد تجاری چین و‬
‫آسیا»‪ ،‬مجله سیاست خارجی‪ ،‬سال ‪ ،33‬شماره ‪ ،3‬صص ‪.60 -86‬‬
‫بختیارزاده‪ ،‬محمدجواد (‪« ،)1388‬بررسی علل و ریشههای بحران اقتصادی ‪ 2008‬آمریکا و ارائه‬
‫راهکارها»‪ ،‬بررسیهای بازرگانی‪ ،‬شماره ‪.50 -58 ،38‬‬
‫بیلیس‪ ،‬جان؛ اسمیت‪ ،‬استیو (‪ ،)1383‬جهانی شدن سیاست‪ ،‬ترجمه ابوالقاسم راهچمنی و دیگران‪ ،‬تهران‪:‬‬
‫ابرار معاصر‪.‬‬
‫پاپی‪ ،‬معصومه؛ سیفی‪ ،‬عبدالمجید (‪« ،)1400‬وا اوی جایگاه نوین چین در نظام بینالملل و تأثیر آن بر‬
‫هژمونی آمریکا»‪ ،‬مطالعات راهبردی آمریکا‪ ،‬سال ‪ ،1‬شماره ‪ ،3‬پاییز‪ ،‬صص ‪.115 -136‬‬
‫تقیزاده انصاری‪ ،‬محمد (‪« ،)1395‬چالش ظه ور چین و هژمونی آمریکا در پرتو توافق تجارت آزاد‬
‫فراپاسیفیک»‪ ،‬فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی‪ ،‬شماره ‪ ،81‬صص ‪.125 -147‬‬
‫خضری‪ ،‬رؤیا (‪« ،)1397‬روابط اتحادیه اروپا با چین در دوران ترامپ»‪ ،‬فصلنامه سیاست خارجی‪ ،‬سال‬
‫‪ ،32‬شماره ‪ ،2‬صص ‪.131 -152‬‬
‫دانشنیا‪ ،‬فرهاد (‪« ،)1389‬بحرا ن در اقتصاد جهانی‪ :‬جهانی شدن سرمایه و صنعتی شدن جهان سوم از دهه‬
‫‪ ،»1970‬فصلنامه رهیافتهای سیاسی و بینالمللی‪ ،‬شماره ‪ ،33‬تابستان‪ ،‬صص ‪.81 -107‬‬
‫رامبا‪ ،‬توماس؛ بالنچر‪ ،‬نیکوالس (‪« ،)1392‬چین‪ :‬تجارت بینالمللی و الحاق به ‪ ،»WTO‬ترجمه بابک‬
‫دائی و محمدامیر مالی‪ ،‬مجله اقتصادی‪ ،‬شمارههای ‪ 1‬و ‪ ،2‬صص ‪.69 -82‬‬
‫رستمی‪ ،‬فرزاد و دیگران (‪« ،)1397‬تحلیلی بر مناسبات راهبردی اتحادیه اروپا و آمریکا در پرتو توافق‬ ‫‪34‬‬
‫هسنهای ایران؛ سناریوهای پیشرو»‪ ،‬فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست‪ ،‬سال ‪ ،7‬شماره ‪،28‬‬
‫صص ‪.239 -265‬‬
‫رنجکش‪ ،‬محمد جواد و دیگران (‪« ،)1392‬نظریههای توسعه در آمریکای التین پس از جنگ سرد»‪،‬‬
‫فصلنامه مطالعات سیاسی‪ -‬اجتماعی جهان‪ ،‬دوره ‪ ،3‬شماره ‪ ،2‬پاییز و زمستان‪ ،‬صص ‪.349 -379‬‬
‫زمانی‪ ،‬محسن؛ نیا ویی‪ ،‬سیدامیر (‪« ،)1398‬وا اوی عوامل مؤثر بر خروج ایاالت متحده آمریکا از برجام»‪،‬‬
‫فصلنامه مطالعات روابط بینالملل‪ ،‬سال ‪ ،10‬شماره ‪ ،40‬صص ‪.85 -110‬‬ ‫فصلنامه‬
‫ساعی‪ ،‬احمد (‪ ،)1386‬توسعه در مکاتب متعارض‪ .‬تهران‪ :‬نشر قومس‪.‬‬ ‫پژوهشهای‬
‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
‫ساعی‪ ،‬احمد؛ پیلتن‪ ،‬فرزاد (‪« ،) 1390‬نظریه ثبات هژمونیک‪ ،‬اقتصاد جهانی و تجارت چندجانیه»‪ ،‬فصلنامه‬ ‫دوره دوازدهطططط‬
‫تخصصی علوم سیاسی‪ ،‬شماره ‪ ،16‬صص ‪.91 -106‬‬ ‫شطططماره چهطططار‬
‫شماره پ اپی چهط‬
‫سلطانی‪ ،‬علیرضا؛ سلیمانی‪ ،‬حسن (‪« ،) 1393‬جایگاه نظام رهبری چین در تداوم فرایند توسعه اقتصادی در‬
‫و هفططت زمسططتان‬
‫عرصه داخلی و بینالمللی»‪ ،‬فصلنامه مطالعات روابط بینالملل‪ ،‬سال ‪ ،7‬شماره ‪ ،25‬بهار‪ ،‬صص‬ ‫‪1401‬‬
‫‪.43 -78‬‬
‫شفیعی‪ ،‬نوذر؛ مالیزاده‪ ،‬یونس (‪« ،) 1389‬تبیین روابط چین و آمریکا در برابر سازمان همکاری شانگهای؛‬
‫بر اساس نظریه موازنه قوای نرم»‪ ،‬مطالعات اوراسیای مرکزی‪ ،‬سال ‪ ،3‬شماره ‪ ،7‬صص ‪.51 -76‬‬
‫شیرخانی‪ ،‬محمدعلی و دیگران (‪« ،)1390‬بحران اقتصادی ‪ 2007 -2009‬و تضعیف ارویژه دولت رفاه در‬
‫ایاالت متحده آمریکا»‪ ،‬پژوهشنامه علوم سیاسی‪ ،‬سال ‪ ،6‬شماره ‪ ،3‬صص ‪.107 -136‬‬
‫قلیزاده‪ ،‬عبدالحمید؛ شفیعی‪ ،‬نوذر (‪« ،)1391‬نظریه سیکل قدرت‪ ،‬چارچوبی برای تحلیل فرآیند افول‬
‫قدرت نسبی ایاالت متحده و خیزش چین»‪ ،‬فصلنامه روابط خارجی‪ ،‬سال ‪ ،4‬شماره ‪ ،4‬صص‬
‫‪.137 -168‬‬
‫قنبرلو‪ ،‬عبداهلل (‪« ،)1385‬ثبات هژمونیک در استراتژی اقتصادی‪ -‬امنیتی آمریکا»‪ ،‬فصلنامه مطالعات‬
‫راهبردی‪ ،‬سال ‪ ،9‬شماره ‪ ،4‬صص ‪.858 -899‬‬
‫رمی‪ ،‬جهانگیر (‪« ،)1385‬هژمونی در سیاست بینالملل؛ چارچوب مفهومی‪ ،‬تجربه تاریخی و آینده آن»‪،‬‬
‫پژوهش علوم سیاسی‪ ،‬شماره ‪ ،3‬صص ‪.1 -27‬‬
‫رمی‪ ،‬جهانگیر؛ شاهمحمدی‪ ،‬پریسا (‪« ،)1398‬هژمونی‪ ،‬ژئوپلیتیک و مناسبات چین‪ -‬آمریکا»‪ ،‬فصلنامه‬
‫آسیای مرکزی و قفقاز‪ ،‬شماره ‪ ،105‬صص ‪.161 -182‬‬
‫ریمیان‪ ،‬لیال؛ امیرشاهی‪ ،‬میراحمد؛ حیدرزاده‪ ،‬امبیز؛ غفاری‪ ،‬فرهاد (‪« ،)1398‬طراحی مدل برندسازی در‬
‫شر تهای بیمه بازرگانی ایران با استفاده از رویکرد پژوهش تر یبی»‪ ،‬دو فصلنامه مطالعات‬
‫مصرفکننده‪ ،‬دوره ‪ ،6‬شماره ‪ ،1‬بهار و تابستان‪ ،‬صص ‪.245 -265‬‬
‫والیی‪ ،‬الهه؛ نیکنام‪ ،‬رضا (‪« ،)1393‬چالش راهبردی چین و ایاالت متحده بر سر هژمونی جهانی»‪،‬‬
‫‪35‬‬ ‫فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست‪ ،‬سال ‪ ،3‬شماره ‪ ،11‬زمستان‪ ،‬شماره پیاپی ‪ ،41‬صص‬
‫‪.161 -182‬‬
‫مشیرزاده‪ ،‬حمیرا (‪ ،)1395‬تحول در نظریههای روابط بینالملل‪ ،‬چاپ ‪ ،11‬تهران‪ :‬انتشارات سمت‪.‬‬
‫موثقی‪ ،‬سیداحمد (‪ ،)1398‬اقتصاد سیاسی توسعه و توسعه نیافتگی‪ ،‬چاپ سوم‪ ،‬تهران‪ :‬انتشارات دانشگاه‬
‫تهران‪.‬‬
‫میرترابی‪ ،‬سید سعید؛ شوریان آزاد‪ ،‬محسن (‪« ،)1399‬تأثیر خیزش چین بر نظام مالی بینالمللی»‪ ،‬فصلنامه‬
‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬ ‫رهیافتهای سیاسی و بینالمللی‪ ،‬دوره ‪ ،11‬شماره ‪ ،4‬صص ‪.141 -171‬‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫هارتویک‪ ،‬الین؛ پیت‪ ،‬ریچارد (‪ ،)1396‬نظریههای توسعه‪ :‬اختالفها‪ ،‬استداللها‪ ،‬راهکارها‪ ،‬ترجمه‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫هی المل‬ ‫مهدی رضایی‪ .‬تهران‪ :‬مر ز مطالعات سیاسی و بینالمللی‪.‬‬
‫یزدانفام‪ ،‬محمود (‪« ،)1395‬سیاست خارجی ترامپ و جمهوری اسالمی ایران»‪ ،‬فصلنامه مطالعات‬
‫راهبردی‪ ،‬سال ‪ ،19‬شماره ‪ ،4‬صص ‪.139 -164‬‬
‫‪Akdag, Saffet & Yildirim, Hakan & Alola, Andrew. (2021). The USA-‬‬
‫‪CHINA trade policy uncertainly and inference for the major global‬‬
‫‪south indexes. Journal of Economic and Adminstrative Sciences. Ahead-‬‬
‫‪of-print. 10.1108/JEAS-05-2020-0077.‬‬
‫‪Akyuz, Y. (2012). THE RISE IF THE SOUTH AND NEW PATHS OF‬‬
‫‪THE DEVELOPMENT IN THE 21ST CENTURY, The Staggering‬‬
‫‪Rise of the South? South Centre Research Paper no. 44, Geneva, pp 1-‬‬
‫‪54.‬‬
‫‪Capaccio, Tony & Kruger, Daniel, (2012). “China’s U.S Debt Holdings‬‬
‫‪Aren’t Threat Pentagon Say’s”, Bloomberg Sep 11. Available On:‬‬
‫‪http://www.bloomberg.com/news/2012-09-11/china-s-u-s-debt-holdings-aren-‬‬
‫‪t-threat-pentagon-says.html.‬‬
‫‪Farooki, M & R. Kaplinsky (2012) The Impact of China on Global‬‬
‫‪Commodity Prices (London: Routledge).‬‬
‫‪Focus Economics (2021), “China Trade Balance March 2021”, Available at:‬‬
‫‪https://www.focus-economics.com/countries/china/news/trade-‬‬
‫‪balance/merchandise-exports-jump-at-a-softer-rate-in-march‬‬
Guzziui, Stefano, (1998). Realism in Inrenational Relations and
International political Economy (London: Routledge) P. 142
Hanson, Philip (2014). The Rise and fall of the Soviet Economy. New York:
Routledge. London. Available on https://doi.org/10.4324/9781315841274
Hung, H.F. (2009) ’America’s Head Servant’, New Left Review 2/ 64: 97-
108.
Hung, H.F. )2016(. The China Boom: Why China Will Not Rule the World,
Cambridge: Harvard University Press.
Inter brand. )2020(. Inter brands 19th Annual Global Brands Report.
http://inter-brand.com/en/newsroom/19/interbrands-th-annual-best-
global-brands-report.
Jenkins, R. (2011). The “China Effect” on Global commodity Prices and 36
Latin American Export Earnings CEPAL Review 103: 73- 87.
Katharina, Buchholz (may 10.2019), “U.S.-China Trade Deficit Keeps
Growing Despite Tariffs”, Available At:
https://www.statisfa.com/chart/16629/china-us-trade-deficit-grows/
Khan, Hafeez. (2020). China, the emerging economic power: options and
repercussions for pak-US relations. International Politics, pp 1- 26.
Kiely, R. )2008(. Poverty through “Insufficient Exploitation and/ or
Globalization”? Globalized Production and New Dualist Fallacies.
Globalizations 5(3): 419- 432. ‫فصلنامه‬
Kiely, R. (2016). The Rise and Fall of Emerging Powers: Globalisation, US ‫پژوهشهای‬
Power and the Global North-South Divide. Palgrave Macmillan. ‫المل ط‬ ‫رواب ط ب ط‬
Nolan. P. )2012(. Is China Buying the World? Cambridge: Polity. ‫دوره دوازدهطططط‬
‫شطططماره چهطططار‬
Nolan. P. )2014(. Globalization and Industrial Policy: The Case of China.
‫شماره پ اپی چهط‬
The World Economy 37(6). ‫و هفططت زمسططتان‬
Piovani, Chiara & Li, Minqi, (2011). “One Hundred Million Jobs for the
1401
Chinese Workers! Why China’s Current Model of Development Is
Unsustainable and How a Progressive Economic Program Can Help
the Chinese Workers, the Chinese Economy, and China’s
Environment”, Review of Radical Political Economics 43, 1.
Schmidt, Brian. (2018). “Hegemony:A conceptual and theoretical analysis”,
research institute. Available on http:// doc-
research.org/2018/08/hegemony-conceptual-theoretical-analysis
Starrs, S. (2014). The Chimera of Global Convergence. New Left Review
87(2).
Stokes, D, (2018), “Trump, American hegemony and the future of the
liberal international order”, International Affairs, This version
available at http://hdl.handle.net/10871/31821
Steinfeld, E. )2010(. Playing Our Game. Cambridge: Cambridge University
Press.
Wallerstein, I. (1996). “The Interstate Structure of The Modern World-
System”. In K. Booth and M. Zalewski, eds., International Theory:
Positivism and Beyond. Cambridge: Cambridge university Press

37

‫تبیییی چالشهییای‬
‫در تبییل هی‬ ‫چی‬
‫از منظیی‬ ‫هژمییی‬
‫اقتصیییاد سیاسی ی‬
‫هی المل‬

You might also like