Professional Documents
Culture Documents
Demyelination Aging DMD
Demyelination Aging DMD
این سه پروتئین تثبیت و حفظ ساختار غالف میلین میباشد لذا از انواع بیماریهای دمیلیناسیون ،خانوادهای از اختالالت مرتبط با دستگاه عصبی
پروتئینهایی ساختاری بوده که نقش بالقوهای در بیماریهای دمیلیناسیون هستند که غالف میلین در آنها دچار آسیب میگردد .از آنجائیکه میلین
دارند. جزء اساسی دستگاه عصبی است ،تخریب آن انتقال پیام عصبی را مختل
کرده که منجر به بسیاری از عوارض جانبی میگردد .غالف میلین ،پوشش
محافظ احاطه کنندهی نورونها بوده و اساساً دوالیههایی غنی از لیپید است
که نقش محافظت و عایق کردن آکسون را بهعهده دارد( .شکل )1غالف
میلین درسال 1854توسط رودلف ویرشو ،پزشک و پاتولوژیست آلمانی
کشف گردید.
شکل .2ساختار گلیکولیپید (باال) ساختار گاالکتوسربروزید (پایین).
کاهش انتقال پیام عصبی ناشی از دمیلیناسیون براساس نوع عصب آسیب فیبر عصبی (آکسون)
دیده میتواند موجب نقصهایی در حواس ،حرکت ،ادراک و بسیاری از
غالف میلین سالم
عملکردهای دیگر گردد که در موارد شدید منجر به فلج و حتی مرگ می-
شود .مکانیسم دقیق دمیلیناسیون معلوم نیست اما برخی از فاکتورهای موثر
در آن شامل ژنتیک ،سموم محیطی ،بیماریهای مسری و خصوصاً واکنش- غالف میلین آسیبدیده غالف میلین
های خودایمنی میباشد .یافت سلولهای Tسیستم ایمنی و ماکروفاژها در شکل .1نمایی از یک قسمت آکسون که ساختار پوششی غالف میلین را نشان میدهد(.راست)
محل ضایعات غالف میلین حاکی از مشارکت آنها در بیماری میباشد. مقایسهی غالف میلین سالم و غالف میلین آسیب دیده( .چپ)
1
عالوه بر ،MSبیماریهای دمیلیناسیون مهم دیگری نیز وجود دارند .لوکودیستروفیها مانند بیماری کراب و بیماری الکساندر ،دستهای از بیماریهای
مادرزادی دمیلیناسیون میباشند که هیچ درمانی نداشته و اطفال را تحت تاثیر قرار میدهند .متاسفانه اکثر کودکان مبتال به انواع لوکودیستروفیها در اوایل
نوزادی میمیرند .یکی دیگر از بیماریهای دمیلیناسیون نادر (1در هر 100.000نفر) اما شناخته شده ،سندروم گیلن باره میباشد که نوعی بیماری دستگاه
عصبی محیطی بوده و شایعترین دلیل فلجهای وخیم غیرمرتبط با جراحات میباشد.
پیری
تنفسی و درنهایت کاهش سیالیت غشاء که موجب کاهش تحرک و حتی مخربترین بیماریها هم تنها بخشی از جمعیت انسانی را تحت تاثیر
جابهجایی الکترونها بین کمپلکسهای مختلف میگردد .همچنین پیری قرار می دهد اما پیری اثری ناخوشایند بر روی تمامی افراد دارد و میتوان
منجر به تجمع پ روتئینهای ناقل الکترون آسیبدیدهیDNA ، گفت که العالجترین بیماری است که جزئی از وضعیت طبیعی انسان
میتوکندریایی ( )mtDNAجهشیافته و لیپیدهای غشائی پراکسیدشده نیز میباشد .در سطح سلولی ،پیری منجر به کاهش کلی فعالیت متابولیکی و
میشود که خود ناشی از افزایش گونههای فعال اکسیژن ( )ROSاست. تجمع پروتئینهای اکسید شده (غیرکاربردی) ،لیپیدها و اسیدنوکلئیکهای
میتوکندری منبع اصلی ROSمخرب بوده که مقدار آنها با افزایش سن جهش یافته میگردد .یکی از محصوالت جانبی قابل اندازهگیری پیری،
بیشتر میشود و از طرفی تقریب ًا %85کل اکسیژن مورداستفادهی سلول رنگدانهای زرد-قهوهای به نام لیپوفوشین است که محتوایی لیپیدی از اکسید
توسط زنجیرهی انتقال الکترون به مصرف میرسد؛ بنابراین منطقی است که اسیدهای چرب اشباع نشده میباشد .منشاء این ترکیب آسیبهای مرتبط
زنجیره ی انتقال الکترون میتوکندریایی مکانی برای بررسی ارتباط بین با سن غشاءهای سلولی و میتوکندری میباشد(.شکل )3بطورکلی پیری
اکسیداسیون و پیری باشد .انواع مختلف ROSدر میتوکندری سالخورده فرآیندی چند جانبه و پیچیده بوده که تمامی سلولهای بدن انسان را دربر
).O−کهیافت شده است .بعنوان مثال خود اکسیژن ( )O2و سوپراکسید ( 2 میگیرد و هنوز هم بهخوبی درک نشده است .تا کنون تئوریهای زیادی
محصول احیاءشدن یک الکترون از آن میباشد؛ برخالف O2که یک رادیکال دررابطه با فرآیندهای پیری مطرح شدند که دراینجا تئوری میتوکندریایی
.O−آنیون رادیکال است .مثالهای دیگر عبارتند از دو الکترونی بوده2 ، پیری مورد بررسی قرار میگیرد .این تئوری در سال 1972توسط دنهام
هیدروژن پراکسید ( ،)H2O2رادیکال هیدروکسیل ( )HO.و هیدروپراکسیل هارمن ارائه شد و تعمیمیافتهی تئوری کلیتر وی درمورد پیری بود .از دید
رادیکال ( .)HO.2تمامی این ROSها میتوانند موجب آسیب به ،mtDNA فرآیندهای زیستی ،اکسیژن مانند شمشیری دولبه است که از یک طرف
پروتئینها و لیپیدهای غشائی و کاهش انرژی متابولیکی شوند که برای تولید بخش زیادی از ATPدر موجودات هوازی مورد نیاز بوده و از
مشخصهای از پیری میباشند .زنجیرهی انتقال الکترون آسیبدیده میتواند طرفی دیگر درصورت عدم کنترل میتواند تبدیل به سمی مهلک شود .این
منجر به تولید مقدار بیشتر ROSشده که فرآیند پیری را تسریع میکند. تضاد خواص مفید و مضر اکسیژن در میتوکندری که فرآیند بیوانرژتیک
برای مثال حتی درمیتوکندری ایزولهای که دچارسالخوردگی نگردیده فسفوریالسیون اکسیداتیو رخ میدهد ،محسوستر هم میباشد .با افزایش
گزارش شده اکسیژن توسط %0/1-2الکترونهایی که از زنجیرهی انتقال سن ،خواص مضر آرام آرام رو به افزایش رفته که موجب بسیاری از مشکالت
.O−تولید شده است .هرچیزی که جریان الکترون عبور میکنند ،احیاء و 2 مرتبط با سن میگردد .کاهش مرتبط با سن عملکردهای متابولیکی وابسته
طبیعی الکترونها را مختل کند ،باعث کاهش تولید انرژی میگردد که به ATPو افزایش نامطلوب محصوالت جانبی اکسیداسیون ،اساس تئوری
ممکن است شیب غلظت الکتروشیمیایی غشاء (نیروی محرکهی پروتون) میتوکندریایی پیری را شکل دادند.
باشد یا ATPسنتاز .سیتوکرومهای زنجیرهی انتقال الکترون که دارای
اتصال عرضی هستند یا اکسید شدند ،در میتوکندری سالخورده تجمع پیدا
کرده و متعاقباً موجب افزایش ROSو کاهش سطح انرژی سلولی میشوند.
افزایش سطح ،ROSنرخ جهش ژنتیکی mtDNAرا نیز افزایش داده که
استیوکیومتری ترکیبات پروتئینی بیوانرژتیک را تغییر میدهدmtDNA .
بخاطر فقدان هیستونها و قرارگیری مجاور غشاء داخلی میتوکندری که
شکل .3ذرات لیپوفوشین در یک سلول پیر.
تولید کنندهی ROSاست ،بهطور چشمگیری درمعرض جهش (حدود 17
بار بیشتر از DNAهستهای) میباشد .جهش ژنی تعادل استوکیومتری میتوکندری اجزاء محرک بیوانرژتیک هوازی را درخود جای داده؛ بعالوه
طبیعی اجزاء زنجیرهی انتقال الکترون را بهم زده و میتواند باعث نشست مشخص شده که ساختار و عملکرد آن با سن تغییر میکند.از لحاظ
.O−و H2O2شود .پیشنهاد جریان الکترون به سیتوکروم اکسیداز و تولید 2 بافتشناسی ،میتوکندری سالخورده افزایش اندازه و بینظمی را نشان می-
شده که جهشهای mtDNAممکن است حتی برای توضیح نقصهای دهد که این بینظمی با کوتاه شده کریستا و فزونی واکوئلسازی در
مرتبط با سن در بیوانرژتیک میتوکندریایی مناسب باشد .احتمال ماتریکس رخ میدهد .کاهش بیوانرژتیک همگام با این تغییرات فیزیکی نیز
پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء داخلی میتوکندریایی با سن افزایش میابد و رویت میشود که ناشی از افزایش نشت پروتون در سراسر غشاء داخلی
این موضوع در رابطه با کاردیولیپین ( )CLکه لیپیدی مهم در میتوکندری میتوکندری ،کاهش نیروی محرکهی پروتون میتوکندری ،کاهش سطح /3
است ،بیشتر صدق میکند. سطح 4نرخهای تنفس سلولی ،اُفت فعالیت کمپلکسهای II ،Iو IVزنجیره
2
CLفسفولیپیدی نامتعارف بوده که کالً متشکل از 2فسفولیپید است که با یک گروه بزرگ سر
و چهار زنجیرهی آسیل بهم متصل شدند( .شکل CL )4از عملکرد بسیاری از پروتئینهای
میتوکندریایی مانند آنهایی که در زنجیرهی انتقال الکترون و فسفوریالسیون اکسیداتیو
دخیل هستند ،نسبت بهسایر فسفولیپدها بهتر پشتیبانی میکند .کاهش سطح این فسفولیپید
با افزایش سن مشاهده شده که اثری منفی بر روی پروتئینهای بیوانرژتیک میتوکندری دارد.
شکل .4ساختار کاردیولیپین (دی فسفاتیدیل گلیسرول).
CLعالوه بر ایجاد محیط مناسب برای عملکرد بهینهی پروتئین ،یک جزء اصلی لیپیدهای غشاء داخلی میتوکندری بوده و به ایجاد سیالیت صحیح دوالیهی
فسفولیپیدی کمک میکند که موجب کنترل میزان پراکندگی و از این رو برهمکنش بین کمپلکسهای انتقال الکترون میشود .آسیب اکسیداتیو وابستهبهسن
لیپیدهای غشاء میتوکندریایی باعث کاهش سیالیت غشاء میگردد CL .غنی از -αلینولئیک اسید است که واکنش آن با پروتئینهای غشاء را افزایش داده
اما درعین حال آن را نسبت به پراکسیداسیون مستعد میکند .همچنین مشخص شده که CLبه کنترل نشست پروتون درعرض غشاء کمک میکندکه
نیروی محرکهی پروتون را تحت تاثیر قرار میدهد .با افزایش سن ،از یک طرف کاهش مقدار ،CLانتقال الکترون ،ناحیهی سطح غشاء میتوکندری و تولید
کریستای کوچکتر و از طرفی افزایش بیثباتی میتوکندری و پراکسیداسیون CLرا خواهیم داشت که تماماً بر روی بیوانرژتیک سلولی اثر میگذارند.
دیستروفین پروتئینی میلهای شکل و بسیار بزرگ با وزن مولکولی 427 دیستروفی عضالنی دوشن ( )DMDیکی دیگر از اختالالت مهلک ژنتیکی
کیلودالتون بوده که از 3685اسیدآمینه تشکیل شده است و اکتین اسکلت است که در آن پروتئین تغییریافتهی دیستروفین به غشاء پالسمایی سلول
سلولی را به زیرواحد βدیستروگلیکان ( )β-DGمتصل میکند. ماهیچه متصل شده DMD .نوعی از دیستروفی عضالنی وابسته کروموزوم
دیستروفین یک پروتئین تراغشائی نبوده و درواقع معموالً جزء پروتئینهای Xمغلوب بوده که بیشتر در جنس مذکر نمود پیدا میکند .عالئم این بیماری
اسکلت سلولی طبقهبندی میگردد .عملکردهای اصلی دیستروفین شامل بعد از 6سالگی ظاهر شده و با گذشت زمان رفته رفته بدتر میگردد .تحلیل
ایجاد ویژگیهای الزم برای ماهیچه با پایداری و تحکیم ،DGCافزایش و ضعف تودهی عضالنی ابتدا در پاها رویت شده اما به بازوها ،گردن و سایر
قدرت فیبر ماهیچه ،کاهش مقاومت ماهیچه و افزایش انعطافپذیری نواحی گسترش پیدا میکند .اکثر بیمارها در 12سالگی به ویلچر نیاز پیدا
سارکولما (غشاءپالسمایی ماهیچه) .بجز دیستروفین ،جزء مهم دیگر ،DGC میکنند و متاسفانه در 25سالگی میمیرند DMD .اولین بار توسط جیووانی
دیستروگلیکان است و بعنوان یک پروتئین بزرگ ترجمه شده که به 2 سموال در 1834کشف شد اما در سال 1861گیوم بنیامین آماند دوشن به
زیرواحد متصل با پیوندهای غیرکوواالنسی تقسیم میگردد؛ این 2زیرواحد توصیف دقیق عالئم این بیماری پرداخت DMD .درنتیجهی جهش در ژن
عبارتنداز –αدیستروگلیکان( )α-DGو –βدیستروگلیکان (.)β-DG کروموزوم Xدیستروفین رخ داده و دیستروفین که پروتئینی ضروری در
زیرواحد – αدیستروگلیکان (در انتهای N-Terminalپپتید) خارج سلولی حفظ مناسب ساختار کمپلکس دیستروگلیکان ( )DGCماهیچهای است را
بوده و به -2- αالمینین غشاء پایهای ماتریکس خارج سلولی متصل تحت تاثیر قرار میدهد .ژن دیستروفین یکی از طوالنیترین ژنها در انسان
میگردد– β .دیستروگلیکان (در انتهای C-Terminalپپتید) ،پروتئینی بوده که از 2/5میلیون جفت باز تشکیل شده لذا ترجمهی آن 16ساعت
تراغشائی بوده و به دیستروفین داخل سلول اتصال میابد که متعاقباً به اکتین بهطول انجامیده و 79اگزون تولید میگردد .در ماهیچهی اسکلتی این
در سیتوپالسم متصل میشود. پروتئین بعنوان یک رابط تراغشائی بین ماتریکس خارج سلولی و اکتین
داخل سلولی متصل به اسکلت سلولی ،عمل میکند( .شکل )5
شکل .5نمایی شماتیک از DGCچندجزئی.
3