You are on page 1of 3

‫نگاهی به همشهری کین از نظر روایت و چند عنصر فرمال دیگر‬

‫نوشته ی سعید شجاعی زاده‬

‫دوربین پس از نمایش تابلوی "ورود بدون اجازه ممنوع" به قصر دورافتاده و ترسناک زانادو با موسیقی‬
‫رعب آوری از برنارد هرمن در نماهایی که به هم دیزالو می شوند نزدیک می شود و نما به نما به پنجره ی‬
‫اتاقی که تنها روشنایی این سکانس است وارد می شود‪.‬مرد پیری که نمای ذهنی او از ریزش برف با نمای‬
‫عینی او از گویی بلورین که در دستش است در هم ادغام شده است نگاهی به گوی می اندازد و می گوید‬
‫"غنچه رز" و گوی شیشه ای از دستش می افتد و می میرد‪.‬این شروع ارتباط با فیلمی است که سال های سال‬
‫لقب بهترین فیلم تاریخ سینما را در نظرسنجی های معتبر یدک‪ F‬می کشید و حاال پس از سال ها احترامی که به‬
‫ارسن ولز فیلمساز‪ ،‬گرگ تالند فیلمبردار و منکه ویچ فیلمنامه نویس بابت این فیلم شماره یک تاریخ سینما‬
‫گذاشته شده در یکی از معتبرترین‪ F‬نظرسنجی ها در نشریه سایت اند ساوند جای خود را به سرگیجه هیچکاک‬
‫داده است‪.‬‬

‫داستان ساخت فیلم از جایی شروع شد که هرمن منکویچ (برادر کارگردان بزرگ سینما جوزف ال منکویچ)‬
‫فیلمنامه ای نوشت درباره ی مردی ثروتمند‪ F‬که شکست هایی بزرگ در زندگی خود می خورد‪ . .‬او و جان‬
‫هولمن فیلمنامه را نوشتند و اورسن ولز با پای شکسته در یک هتل‪ 13 ،‬هفته روی این فیلمنامه کار کرد‪ .‬می‬
‫گویند تنها یک نسخه از فیلمنامه موجود بوده و اورسن ولز از ترس از دست رفتن این نسخه شب ها موقع‬
‫خواب آن را در رختخوابش پنهان می کرده! در طی نوشتن فیلمنامه‪ ،‬اورسن ولز در کمپانی ‪ RKO‬با کمک‬
‫تکنیسین ها‪ ،‬تکنیک فیلم سازی را در کارهای کارگردانان بزرگی همچون فریتس النگ‪،‬رنه کلر‪،‬کینگ ویدور‬
‫و فرانک کاپرا بررسی می کرد و دوره ای مخصوص نورپردازی هم می گذراند‪.‬‬
‫هرمن منکویچ در ساختن این کاراکتر از زندگی ویلیام راندولف هرست مدیر بنگاه هرست الهام گرفت ‪ ،‬او‬
‫یکی از غول های رسانه ای آمریکا بود ‪ .‬بنگاه او‪ ،‬هرست چندین مجله ‪ ،‬روزنامه و شبکه تلویزیونی را در‬
‫اختیار داشت و از معروف ترین روزنامه هایی که تحت مدیریت او چاپ می شد می توان هوستون کرونیکل‬
‫‪ ،‬سانفرانسیسکو کرونیکل ‪ ،‬سن آنتونیو اکسپرس نیوز و ‪ ...‬را نام برد‪ .‬پس از رسانه ای شدن این موضوع و‬
‫واکنش شدید هرست به این مسئله و بایکوت کامل فیلم از طرف روزنامه های او‪ ،‬هیچ سینمایی حاضر به‬
‫نمایش افتتاحیه فیلم نشد‪.‬ارسن ولز صراحتا اعالم کرد که داستان فیلم براساس زندگی هرست نوشته نشده و‬
‫فیلم نگاهی دارد به مسئله ماتریالیزم آمریکایی‪.‬‬

‫تحلیل همشهری کین از نگاه نقش عناصر سازنده فرم فیلم‪ ،‬جایگاه اصلی او را در برترین های تاریخ سینما به‬
‫خوبی نشان می دهد‪.‬‬
‫پالت‪/‬طرح و توطئه معمول فیلم های سینمای کالسیک آمریکا در ژانر فیلم های خبرنگاری و کارآگاهی با‬
‫می شود‪ ،‬از خالل کوشش هایی برای یافتن پاسخ می گذرد و با رسیدن به پاسخ فیلم به‬ ‫یک پرسش آغاز‬
‫پایان می رسد‪.‬اینجا هم فیلم با یک پرسش آغاز می شود‪.‬پرسش آغازین فیلم این است "مردی که در این قصر‬
‫دور افتاده ی تاریک در شب آخر زندگیش گوی بلورین را در دستش گرفته و می گوید رزباد و می میرد‬
‫کیست" و مهم تر از آن چرا می گوید "رز باد " ‪ .‬تماشاگر هنگام تماشای سکانس دوم فیلم یعنی فیلم خبری ای‬
‫که داستان زندگی چارلز فاستر کین را از ابتدا تا انتهای زندگیش مرور می کند پاسخی کلی از اتفاقات زندگی‬
‫کین می گیرد‪ .‬نقش این سکانس درپیشبرد روایت فیلم در این است که در این فیلم خبری‪ ،‬برخالف ادامه پالت‬
‫فیلم‪ ،‬تمامی حوادث زندگی کین به ترتیب زمانی روایت می شود و فیلم ساز قبل از اینکه ما را وارد روایت‬
‫خودش از زندگی کین که بدون توالی زمانی است کند شمه ای کلی از زندگی کین می دهد‪ .‬نکته ی جالب در‬
‫این است که ما برخالف فیلم های سینمای کالسیک هالیوود در اینجا در همین فیلم خبری کوتاه تمام وقایع مهم‬
‫زندگی کین مثل ازدواج اول و دوم او ‪،‬شکست در انتخابات ‪،‬تصادف همسرش ‪،‬مرگ در زانادو و ‪ ...‬که همه‬
‫در فرم سینمای کالسیک هالیوود به عنوان نقاط عطف فیلم نقش مهمی را بازی می کنند و برای نمایش هر‬
‫کدام از آنها به تماشاگر تعلیق خاصی داده می شود در اینجا بدون هیچ مقدمه چینی سرسری و سریع نشان داده‬
‫می شود و همین طور در ادامه ی پالت فیلم هم بعضی حوادث ابتدا در روایت یکی از راویان نشان داده می‬
‫شود و بعد ها یک راوی دیگر آن اتفاق را بیشتر باز می کند و به جوانب مختلفی از آن می پردازد مثل‬
‫شکست اپرای سوزان الکساندر که در دو روایت آن را میبینیم‪ .‬از این طریق تفاوت فرم فیلم را با دیگر فیلم‬
‫های ساخته شده در این ژانر که در آن اتفاقات نقش مهمی را بازی می کنند‪ F‬می بینیم ‪.‬اینجا اتفاقات مهم نیستند‬
‫و پی بردن به اینکه این مرد چرا اینگونه زندگی اش را پیش می برد از خالل ویژگی های روحی روانی این‬
‫کاراکتر نکته ی اصلی فیلم است‪.‬‬
‫اما سوال اصلی که آنرا پس از پایان فیلم خبری‪ ،‬تامپسون ‪ ،‬خبرنگاری که می خواهد به تحقیقاتی درباره ی‬
‫چارلز فاستر کین بپردازد هم می پرسد‪" :‬رز باد چیست " و چرا این مرد آخرین جمله ای که گفته این بوده‬
‫است؟ یافتن پاسخ این سوال انگیزه ی اصلی در پیش برد روایت است و از این طریق جنبه های روحی روانی‬
‫شخصیت چارلز فاستر کین را مورد جستجو قرار می دهد و از همین جهت بوده که منتقدان بسیاری در مورد‬
‫انتخاب این سوال به عنوان عامل پیش برنده فیلم به بحث و جدل پرداخته اند که آیا بررسی ابعاد شخصیتی‬
‫چارلز فاستر کین با استفاده از این انگیزه انتخاب خوبی هست یا نیست و آیا یافتن معنای کلمه ی غنچه رز‬
‫چیزی به الیه های شخصیتی کین و فهمیدن‪ F‬علت رفتار های او در پیرنگ فیلم اضافه می کند و یا خود ابهام‬
‫موجود را بیشتر می کند؟ ‪".‬غنچه ی رز" دوران کودکی گمشده ی اوست‪ ،‬دورانی که در کنار پدر و مادرش‬
‫زندگی می کرد و در آخرین لحظات زندگیش لحظه ای یاد مادرش ‪ ،‬پدرش ‪ ،‬خانه ی محقرشان و دوست‬
‫دوران کودکی اش یعنی سورتمه اش بوده‪ .‬در تنها سکانسی از فیلم که کودکی کین را روایت می کند تاچر به‬
‫سراغ مادر چارلی آمده و خانواده تصمیم بر این می گیرند که چارلی برای ادامه زندگی و تصاحب معدن های‬
‫طال مابقی زندگی اش را با آقای تاچر بگذراند‪ .‬در حالی که داخل خانه آنها در حال توافق با هم هستند‪ F‬در‬
‫نمایی با فوکوس عمیق از پنجره چارلی را می بینیم که در حال برف بازی بی خبر از اتفاقاتی که قرار است‬
‫برایش پیش بیاید از آن دور داد می زند " همه با هم تا ابد! "‬

‫جری تامپسون در پیشبرد این روایت تنها نقش ناظری را بازی می کند که در طی مصاحبه هایی که با دوستان‬
‫و اقوام کین می کند روایت را پیش می برد و با تکنیک نورپردازی خاصی چهره ی او در بیشتر مواقع پنهان‬
‫است و قاب ها به صورتی بسته شده که همیشه پشت او به دوربین و در حاشیه ی قاب قرار می گیرد‪.‬چون‬
‫جری تامپسون قهرمان این فیلم نیست در دو سکانس از فیلم که راوی دانای کل است تماشاگر دامنه ی‬
‫اطالعاتش از تامپسون هم بیشتر می شود یکی ابتدای فیلم که مرگ کین را در زانادو و هنگام گفتن رز باد می‬
‫بینیم و دیگری هم سکانس پایانی فیلم است که پس از اینکه تامپسون سرشکسته از نرسیده به هدفش می گوید‬
‫"فکر نمی کنم هیچ واژه ای بتواند زندگی یک انسان را توضیح دهد" ما می فهمیم که غنچه ی رز نام سورتمه‬
‫دوران کودکی کین بوده است ‪ .‬راویان فیلم یعنی ‪ -1‬والتر تاچر ‪ -2‬برنستاین کارمند و دوست کین ‪-3‬لیالند‬
‫نویسنده و دوست صمیمی کین ‪-4‬سوزان الکساندر همسر دوم کین ‪-5‬رینولد مدیر قصر بزرگ زانادو هر یک‬
‫بخشی از زندگی کین را روایت می کنند‪.‬این‪ F‬روایت تکه تکه موجب می شود هر شخصی از دیدگاه خود‬
‫زندگی کین را شرح دهد‪ .‬در صحبت های برنستاین و خاطرات تاچر از عظمت مردی شجاع یاد می شود که‬
‫با روزنامه خود اینکوایر شروع به حمله به سرمایه داران بزرگ می کند‪.‬مردی که رقابت پذیر نیست و اگر‬
‫بخواهد می تواند تمام نویسندگان روزنامه رقیب یعنی کرانیکل را هم به خدمت می گیرد اما لیالند که در انتها‬
‫با ناراحتی از کین جدا می شود تصویری از مردی شکست خورده می سازد که هم از لحاظ زناشویی و هم در‬
‫ماراتن سیاسی خود شکست خورده است ‪ .‬این تعداد راویان باعث می شود شخصیتی از کین ساخته شود که‬
‫شاید بعضی از ابعاد آن از غرض راویان و یا از ارادت بیش از اندازه ی آنها به کین سرچشمه گرفته باشد و‬
‫به این خاطر است که در انتهای فیلم هنوز وجوه مبهم بیشماری از شخصیت او و انگیزه ی او در کنش هایی‬
‫که در فیلم دارد باقی می ماند‪.‬‬

‫زانادو محلی که کین آخرین روزهای عمرش را در آن جا می گذراند یکی از عناصر مهم فرمال فیلم‬
‫است‪.‬معموال عنصری که اولین و آخرین نمای فیلم مربوط به آن باشد از لحاظ فرمال در فیلم اهمیت زیادی‬
‫دارد‪.‬زانادو این قصر بسیار بزرگ و مجلل نشانه ی اوج خواسته های کین است‪ ،‬جایی دور از آدم ها که به او‬
‫احساس قدرتمند ترین موجود زنده را می دهد اما تضاد زیبایی در فیلم شکل می گیرد‪.‬بزرگی قصر در برابر‬
‫کین ای قرار می گیرد که این روزها کوچک شده ‪ ،‬خرد شده ‪ ،‬به همسرش التماس می کند که بماند ‪.‬کسی که‬
‫می خواست در همه جا برتر باشد و تنها به خاطر رسیدن به این میل درونیش حتی می خواست از همسر‬
‫بی استعدادش خواننده ی اپرا بسازد و پس از شکست تحقیر آمیزش در این مسیر و مسیر زندگی سیاسی اش‬
‫حال تصمیم گرفته از مردم و شلوغی آنها فاصله بگیرد و به زانادو این نشانه ی عظمت و قدرت خود ‪ ،‬با‬
‫راهروهایی که در دو طرف آنها آینه های بسیار بزرگی است و کین تصویر خود را در آنها بی نهایت می کند‬
‫پناه می برد‪.‬‬

‫پایان فیلم با نماهایی درست مانند نماهای آغازین فیلم به اتمام می رسد‪ .‬در انتهای فیلم هم دوربین در نماهایی‬
‫از این قصر دورتر و دورتر می شود و با نمایی از حرف ‪ K‬بر روی ورودی محوطه قصر به پایان می‬
‫رساند‪ .‬موتیفی که در جای جای فیلم در مکان های مختلفی که کین حاضر است دیده می شود ‪.‬نمادی از قدرت‬
‫و عظمت او‪.‬‬

You might also like