Professional Documents
Culture Documents
پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران شماره ۶
پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران شماره ۶
۵ریال
4 3
و و
ی
مجموعه سازندهی ۰ اصلانی محمدرضا
که نادیده گرختن آن یعنی قطع آمته و جود بیان فلسفه در فیلم شما » باو اسطه اصلانی -اگر رسیدن بهقلب حضور را
ارتباط کامل .دراین میان تماشا گرانی --در تصویرسازی با ادررتباط شخصیتها اين بعدفلسفی عرفان بدانید» بله عرفان هم مورد توجه منبوده
اقلیت البته -هستند که به سینما از دریچهای یید؟
را پیاده کمن است .حضور داشتن در قبال احساسی که درآدم
جدی مینگرند .فیلم من سعی در ارتباط با این اصلانی -تصاویر اگر نتواتند با تصاویر میگذرد .بهاعتقاد من حضور در مقابل هرنوع
دونوع قماشا گر دارد. قبلی و بعدی خود رابطه برقرارکنند» تصاویر
مردهای هستند .فلسفه سیر همین ارتباطات است میگذرد تفکر درونش آنچه که در دربارهی
میتوان گفت کهدرفیلم سعی خودرا
د رگرو این ارتباط د وگانه گذاشتهابد؟ که بستگی بهيك جمله و با يك تصویر ندارد .از
۱ارتباط کامل تصاویر وجملات با همدیگر است بویژه درآنانکه معصومترند .خب» اگراینعرفان
باشد» فون ,قذر فیلمم رعایت کر دهام .آما در کل ۰:
کفیهلم خود را فداکند .یعنی من میدانم که تم عوارگ خوا فلفه
نمیتوان با تماشاگر فیلم فارسی رابطه برقرار تحت تأثیر فلسفهی غربی هتید با
نمود .این البته خواست من هست اها شرطیکه شرقی ؟ بهاعتقاد شما .فلسفه تااچنهدازه با
در «سمكث عیار » فلسفهی شرق اصلانی - سینما ارتباط دارد؟
مظر حست افا فزاینفیل قلسفهی ثاریم را درنظر راسرگرم کنم .فیلمسازی کهقصد سرگرم کردن
مردم را دارد» مسائل اساسی را لاپوشانی میکند» داشتهام .اینرا هم بگویم که «شطرنج باد» يك میتناگی سطحی .اراه میهد .سا از سائل
نگنردمهای هم
سراگرچه دنیای اخیر» دنیای ک فیلم جنائی -حادشهای است ».نوعی هیجان اجتماعی و فلسفه جدا نیست .میگویند فلسفه
حست ۴ .خلکامیکه تماها کرسپنما را خترقا که وجوه فلسفی فیلم را پنهان ميکند. درانست سقوط کرده » این درست نیست .بهاعتقاد من
شر گرهی ,میپتتارته من کهیتو الم در رابطه با او بطورکلی این فیلم دوگونه مصرفکننده -- فلسفه میباید تحول پیدا کند .سینمائی کهفلسفه
پیشقدم باشم .من «شومن» نیستم «لوطیعنتر »ی ل سینمای آمریکا --وسیلهبیانی تماشاگر -را میطلبد .متأسفانه توده تماشاگر
ث- را نشن
ماسد
هم نیستم .من فیلسازم .وظیفه من جز سگررم سطحی میئود که هیچ حرفی را عمیق برگزار سینما بخاطر اينکه سینما را بعنوان سررگرضی
گر هن است. باور میکنند نه هنر » نوعی پسند منحط در او
۹گفتید جه قصهی فیلم خی جنالی-.
ررم کننده
اهایدارد .پساینخط هیجانی؛س گ
9
دراین هنگام بیمار تازهای به این گروه بك سگرمی پسندیده و پذبرفتنی درآمده » فیلم
بیجان میپیوندد ..این بیمار که نثش او بهنحو «ک نکسی» رمان فورم ن که براساس میلوش
شده » استادانهای توسط «جك نیکلسون» ی استقبال مستار »ازوشوی ناقدان تشه
ازاکاو مك مورفی نام دازد که یرای "دبررفتن فت
ی دو
ضرچه
وم گ
تفیل
اه وشته است .این
اجباری زندان با زرنگی خودرا به اين آسایشگاه یا زندگی معاصر وبأأس دردنالک ازخودبیگانگی
منتقل کرده است « .مك مورفی» نیرومند . حدود زپادی موفق است لیکن در آن ارتباط
پرسروصدا وسرزندهاست وآن عده ازبیماران بینبیماری روانی وعوامل اجتماعی تولید کننده
که پتوانابی درك سضور اورا بدارند.بی دوری آن چنانکه باید مورد توجه و بررسی قرار
۰181 1
ِ
فرار هیکیانه « .مك مورفی» آشکارا مظهر فیلم نسبت به بیماری روانی درواقع بیشتر در
صحنههاتی ازفیلم دیوانهای ازقفس پرید
خوایک مياوتا رت عته ات جهت نوجیه ماهیت وریشههای آنست یادر جهت
«مك مورفی» برا یاقامت نامحدود به اسایشگاه «مأث مورفی» به سرعت دشمن خونی مبهم ساختن آن .به منظور بررسی دفیق این
تحویل شده و ننها «راچد» اختبار دارد که پرستار«راچد» ميشودکه زنی استبسیارسختگیر مسأله » لام است که داستان فیلم را به طور
پشدن او از واساتها۶۳۳ . درزنارده محرص وبا رفتار مستبدانهاش باقی بیماران را به صورت ۱ خلاصه مرور کنیم ۰
تحت موجوداتی مطیع و کوسفندگفت درآورده است فیلم با نشان دادن بخشی دريك پیمارستان
و بازی شکل اکنون قضیه مهم ميشود «مك مورفی» ازهمان ابتداء میکوشد تا از نفوذ .دراین نخش روانی شروع میشود امراض
جدی به خود مکیودا « .مث مورفی» مصمم "و سلطه پرستار «راچد» بربیماران بکاهد وقمار هفده مریضش مرد زندگی یکنواخت روزمره
نشدنش اازسهایشتگاا خرص
مشود کهننهابراه م خودرا میگذرانند .توجه ما به شش تن ازآنها
خودرا نمیخورد » برای فرار اازساشگاه نقشه فرار "کردن است .او برای آخرین بار يك معطوفميشود که دراینمیان پنجتناز] تهابیماران
و با نگهبان نزاع میکند و البته این همه مهمانی خداحافظی برای ههتطارانش برپا میکند. میکشد عصی کاملا بی آزازی هستند :هاردینگ تیپ
اواخر شب به پکی از محافظین آسایشگاه رشوه
میدهد تا او چند زن و متدار زیادی مشروب
را وارد آسایشگاه کند و سپس همگی کاملا" در
یی پ
دیوانهای از قض
۰ خارج از کر اما مهمانی
از میشکافد ومیمیرد « .مك مورفی» که بیماران باز میگرداند » بخصوص در مورد برومدن سرخپوست تنومندی است که ظاهرا کر
تماشای این وضع به نحوی دیوانهوار به خشم جام به «مك مورفی» اعتراف اتنکهروس
سخپ
سر ولال است ووقتش را با کشیدن بك جاروی بلند
آمده خودرا روی «راچد» مياندازد و میکوشد میکند که کر ولال نیست وتمام رفتارشنقش برزمین میگذراند ونست بههیچ چیز واکنشی
بازی کردن بوده .چنین به نظر میرسددکه اورا خفه کند .تنها در آخرین لحظه یکی از از خود نشان نمیدهد .
«راچد» تسلطی را که بر بیماران خود داشته هر روز صبح بیماران برای دریافت
۱
نتد
ک پر
یوبی
مبه س
محافظین «مكث مورفی» را
وبه این ترتیب «راچد» نجات میيابد .درتمام از دست میدهد « .مك مورفی» با تحريك پرستاار صف د کانك جلوی خود 6 داروی
۱ بیماران به اینکه در مثابل فرامین «راجد» میکشند وچندساعت بعدی را به بازیمیپردازند.
اما «راچد» زاارد
اما م افشتاد.کی بکنتت بدازظر «درمان "گروهی» «دارند کته بوسیله
«مك مورفی» چند هفتهای به آسایشگاه اچزیزی اطلاع داره که «مك مورفی» ازان راجد» یر («میس و فت مقتدر سرپرستار
نمیاآید و اوضاع دوباره به حالت عادی خود بخیبراست « .راچد» میداند که زمان به سود کوناهی از واداره مشود » سپس کر بر
باز میگردد .در مورد این که «مك مورفی» اوست چون «مث مورفی» نمیتواند مانند سایر درهوای آزاد » چندقرصمسکن دیگر تلویزیون
کجاست شایعاتی بین بیماران ردوبدل ميشود . اراان بت فص واه اااستکا مورا نوت وحن ه وبالاخره ساعت ,خواب .این برنامه هیچوقت
بیس سر سپ س تِ
است علیه غول .اگر درگیری به صورت يك شکاف عظیمی که به این ترتیب در دیوار
ان حل راه » مشود مطرح گیری شخصی در ترا و میبرد پائین امد بدبید اساشواه
است *,چونکه نیزانا کربر .يك راه تحل شخصی میکند .سایر بیماران اخزواب بیدار میشوند
شیوهٌ طغیان «مك مورفی» لازمهاش اینست که و از فرار سرخپوست که بهنظرشان عملی بسیار
ازفر امن چی
یدر
یکه
رهد
سن د
اکورارا نشا جسورانهاست به وجد آمده به هلهله میپردازند.
۰در مارد اخلاقفا حق یا اوست «راچد» درآخرین صحنهٌ فیلم سرخپوست را از ورای
برحق بودن «مث مورفی» تردیسدی نیست ۰ و میدود میبینيم که اسازشگاه دیو ار شکسند
اما طغیان او نا حد يث اعتراض توخالی وابراز میدود نا سرانجام در افق ناپدید ميشود .
انزجار شخصی پایین میآید .حاصل اعتراض روایت فیلم شدءٌ رمان «کنکسی» تجربةُ
با درنظر گرفتن نگرشغیراجتماعی وغیرتاربخی ازهمان آغاز آنچنان به درون ماجرا کشیده
میشود که مشکل میتوان از نظر عاطفی ازفیلم ,دالستان ,فیل دورف ار ها رام ۱۳۱
وموضوع آن فاصله گرفت و بطور انتقادیدر باره به این نرتیب بدبینی و تسلیمی که در داستان
کر پرداخت .از يك جهت بسیار با هست آشکار میشود .در فیلم ما با وضعیتی آتنفبه
غیرانسانی روبرو هستیم کهتغییراتی اساسی در اهمیت این برای فیلم درواقع یكث .نقص است .
نظام اخلاقی واجتماعی را ضروری میسازد .
ار غیرممکن است .ضعف د«بیت» 3
آما اکین که درباره هيچيك از وقاپع داوری کنیم .از
مثابل «میس راچد» و خودکشی او به این همان ابتداء برای ما درمورد اینکه حق بکای
قصد طراحی شده که بیحاصل بودن لا ۳ است جای هیچگونه تردیدی نمیماند .وچون
به مانان دهد » به نظر فیلم » بهترین راه حل
هسیيم .ارها نها آن متوده اب ادمهای ۰فرار است«. ,نمیقوان ازییماران رف ۱
خوب داستان را بگیربم ونشوپقشان کنیم .ولی گوسفندصفت انتظار داشت که به طور جدی علیة
این وکاش برای روبرویی با موضوع سیار کسانی که برآنها مسلطند و ظلم میکنند بهپا
جدی فیلم نه مناسب است و نه کافی .فیلم که خیززند .اینان نگهذشتهای دارند ونه هستی قابل
تویجهن" پس چگونه انود را ۳۳ گارردانی و بازیهای عالی برخوردار است
از ک
نقشه و جهتی داشته باشند ؟ انگمرینوانند از از رنج آدمی تصویری است دقیق و حساش
طربق اقدام واراده شخصیشان به سرنوشتخود و نوعی واکنش در برابر آن .متأسفانه فیلم
شکل تِ » در آن صورت تنها چارهشان این درمورد زنددگی آدمی و ماهیت تجارب اجتماعی
است که با پناه بردن به دنیای خصوصی خود از .انسان نیز مطالبی عرضه میدارد که نمیباید
پهنهٌ زندگی اجتماعی و مسئولیتهای آن بکلی
دوری جویند .با اینهمه دراین مورد فرار اول آنکه در فیلم نوعی بیتوجهی بهعامل
بهیچوجه به معنای رهاپی نیست بلکه تنها دور سابقه و پیشینه وجود دارد که متناقض بکایفیت
شدن از مررکز کشمکش است .درتحلیلنهابی واقعی تجربه آدمی است .ما بياك عده آدم
آیا فرار کرده آ؟یا به محل دیگری انتقال
ومينهٌ با معناپی بسه
«مك مورفی» در متن ز آشتا يشوي که در ازمان ععلی «هستند :و دیروقتدرحا لبکههمهخو |بیدها ند بافنه 1يك شب
لا سرخپوست فیلم بادآ ورنده قومی از ورفتار بیماریکه پرسوناژ آنها در فیلم شباهت میکرد با شکست روبرو گردید .بعداز مدتی
1
دارد » باشند تا نکات لازم را برای ابفاء نقش این کتاب را کای س فرشتاه که هر ۳بدستم
پرسوناژ مورد نظربیاموزند ! در امرپکا منتقدین احساسات مردم بر له سر خپوستها برانگیخته شده نرسید .دوسالبعد پسرش «مایکل» که میخواست
درباره نقشهای اول مطالب زیادی نوشتند ولی راد است و اروشتی ان فان اما کی ند این کات ۶۱ کار تهیه کنند گی را شوت
درمورد زقشهای دوم سکوت کردند .باینجهت له تخوانم . .کرلك دکالاش از این
که آنهارا نیماران واقعی تصوار»میکردند .رات روا داشته ند ِا آنمجب ارت 0در آغاز انتشار کتاب
من انتخاب بازیگران اهمیت زیادی داشت . 8فیلم يكسئله مهم روزرا مظرح میکند. نام سعی داشت"حقوق استفاده از
درفیلم هیجده بیمار روانی داشتم که فقط نیمی سماران درمعالجه بعنی استعمال مو اد مخدر این کتاب را بخرد و نقش اول آن را خودش
نطستند
ییتدیوگرافق
میم
ون دفند
یازحر
مآنه
از روانی . بازی کند .این بازیگر «جك نیکلسون» نام
شکلك بسازند و پاسرودستشان را تکان دهند . [] در فیلم مسئله مواد مخدر باندازه شوك ۱ داست ۳
فرس من از این بود که تمام نتشهای دوم بهم برقی و عمل جراحی اهمیت ندارد آنچه درفیلم دارد ؟ وهمی
هچفلم
م فی
م 8ا
شبیه بشوند و تشخیص آنها از بکدبگر آسان مطرح میشود مسئله بکار بردن این روشهای [] اس فیلم از يك شعر کودکانه گرفته
ازنهصدنش امتحان پعمل آوردم .واقعاً کار
)-۵۹ان
۱ا کاز
بداررانداز (الی
شهر ها :
سینما دیاموند قضیه برعکس است .من درصورتی خودم را
راحت حس میکنم که دوربین وسائل مربوط
(جشنواره جشنوارهها) پآن را بکلی از باه ببرم .باین ترتیب لازم بود
سینما امپایر سالعت 4۰ که با هم سازش کنیم ولی «کوسلر» بقدری از
(فدریکو فلینی :دنیای يك ساحر) دبوانهای ازقفس پرید (میلوش فورمن)
این موضوع ناراحت شد که ف رجیح دادیم ازهم
۳۱۱ ۰ ۱ ۱ ات ساعت ۲۳۱ : جدا شویم » درحالیکه بیش از نیمی از فیمتمام
شیهای کابیربا ()۷۵۹۱ شده بود » دراصل من میلداشتم با «اوندریسث»
دزد شکار (خوزه لوئیس بورائو)
ولی ننوانستم اورا از پراك به آمریکا. ان
سینما پلویدور پیاورم .
سینما دیامو ند 8روش کار در آمریکا با روش کار
(باستر کیتون :چهره احساس) دراروبا متغیر است ؟
۱ ی ساعت 0 (سینما چشم و گوش دازه)
کنیآبلند ()۷۱۹5۱ ۱ ات لک خیر » البته تفاوتهائی" وجود داردکه
انتت . چندان اهمیت ندارد .تاش اهاز ی
مترسك ()۱۲۹۱
عس
بودجهای نعیین مشود که باید در محدوده از
مهماندوستی ما ()۳۲۹۱
کارکرد .این فیلم چهارمیلیون دلار بودجه
سینما پارامونت داشت .کار فیلمبرداری يك هفته بیش اززمان
سینما پولیدور تعیین شده طول کشید ولی ازاین جهت با
(تکرارسابقه)
(گدالس فربنکس :بکتارخانه رویا) ساعت ۰۱ :و ۹۱
ساعت ۹۱ :و ۲۲۱ بخاطردنیاتی انسانیتر (ژان عاری پیکن) 8فکر میکنی آمریکائیها تورا بعنوان
دزد بغداد (رائولوالش ۲٩۱) - ۱ ایرنه » ایرنه (پیتردلمونته) يك آمریکانی پذیرفتهند ؟
ساعت ۳۱ :و ۲۲ 7آنها باید تصمیم بگیرند که آبا من
سینما سینهمو ند لونینا (ژانپل کوران) يك کارگردان چك هستم که در آمربکا فیلم
مشیت الهی (لوك مونهایم) میسازم پا يك کرراکردان آمربکائی .حقیقت
(افق شرق) اینست که مطبوعات همه«دبوانهای ازقفس پربد»
و ٩۱ ساعت ۰۱۰۳۱ :
را يك فیلم کاملا" آمریکائی تلقی کردهاند .
سینما پآامرونت
آوازهای ماهیگیران دریای جنوبی چین : 8هم) کنون موقعبت تو در مثابلکشورت
زت ازدریا (یوجی یامادا)
بکاش (عکراز قنافه ستما جمم/و کوش دارآن) چکونه است ؟
۰۱ ۰ ساعت
ل] من قصد دارم همچنان يك چك باقی
سینما سینهموند عکاسی (پال زولنای)
بمانم .اگرچه برای مدتی طولانی خارج از
(فانوس خیال ما -پنجاه سال سینمای ایران) کشورم کار کنم .چگونه میتوانم سیوهفت با
۹۱ : ساعت سیوهشت سال زندگی گذشته را فراموش کنم ؟
عالیقاپو -منم میتونم حور ار دارد وووش اتتا شب من آدرنجا متولد شدهام و پیشتر زندگیام را
قیصر (مسعود کیمیائی) ساعت ۰۱ ۰ درآن محیط گذراندهام .در آن سرزمین بود
۱ سامت جشنواره فیلم پاریس (ژانپیرژانن) کهزندگی را تجربه کردم و باهنرآشناشدم .
-نان وکوچه اری
سخت
شکهر کنجی میزو گوشی :زند گی بك تست اگر امعا کنم ملیتم را ازهدشت
کاو (داریوش مهرجوئی) مقامات چك هنوز دراینمورد دادهام ۳از
تصمیمی اتخاف نکردهاند :
نصنالع) م0ه0ع]
ٍِ
بر ای منندارد ۰که هميشه برایم اهمیت کمی داشته شاید باورنکنی» بنابراینفقط برگردیم سر کار تو بهعنوان يكسینماگر .اگر قرارباش راهاینبیستسال
اینرا میگویم کهمن بههیچوجهروحیهرقا بتندارم .منهمیشها زا بقهها .ازطبقهبندیها ی نی و زندگیت را دوباره بسازی چیزی هست که بخواهی عضوکنی؟
را دوباره کطی
که هیات قاضیها تعیینمیکنند .از بدو بدوهایکه برای اولرسیدن میکنند خارج فلینی -نوع سئوالی رامیکنی کهازآدم انتظارميروديكجوربازیروز نامه نگارانه
هستم .در چنین موقعیتهائی براحتی در يكگوشه میایستم.یعنی :دز واقع احتیاجی راقبولکند .فرض کنیم که بازی راقبولمیکنم .بهرحال چیزی راعوض نمیکردم .
بهاین کار هم نیست چون هیچوقت موفق نمیشوم داخلآنباشم .من اصلا ورزشکار شاید دوست داشتم همهچیز زودتر باشد .فهبهاینمنظور که زودتر شروعکنم» دلم
نیستم» تابحال بهعمرم يك مسابقه فوتبال ندیدهام .جایزه گرفتنخوشحالم میکند » میخواست در سال ۰۲۹۱کارگردان بودم .یعنی درآن موقع بیستسال داشتمو ازدورة
البته مگر ممکن است نکند ؟ اگر خلاف آنرابگويم دروغگو هستم .ولی همچنین مهاجرت بهره میبردم .وقتیمن اولین فیلم خوممراساختم سینمادیگربدل بهیك
کافههکومقتی هم بهمن جایزه ندادند حتی ایفذره هي ارات ناه
میتوان اض واقعیت باستانشناسی» با تاریخ و بازیبا ئیشناسیخودش شدهبود» یعنی خلاصهدرپشت
خوب دیگر چه میشودکرد» وقتی هم که پسر جوانی بودم درمورد زنها همین آنيكبازی روشنفکرانهوجودداشت» مقایسه وجودداشت ترمزوجودداشت»تردید وجود
وضع برقرار بود هیچوقت بايك پسر دیگر مسابقه نمیدادم .مبارژه .چه براساس او( کارشیاه فک «ومیکنم عقلاهای ونجود دعامشهتجیر بیدنک و تک
نمیدانم ایندلزدگکی هميشه مرا دلزده کرده » حالا قدرت چه براساس زرنگی» فنگتر تر بود»تازه بود .آزادبود.مناغلبمیگویمطوری فیلمسازیراشروع کردم کهگوئی
ایرتشسیسییوا
زامسیکن
۳۱ يك جر یدای است باروحی» برایانکه حمیقا اصادی باشااهه مه سینما وجود ندارد» ولیاین حرف از روی بیخیالی زده ميشود .سبكسازیصای
عقب نشینی میتواند ازيك حالت کاملا" جنگجویانه .حیلهگر ویررقدرت سرچشمه دیگران؛ شاعریها و نیمقرن تصوبرسازی طبیعتا سایههای زیادی ایجادکردهاند که
بگیرد .کافیاست که بهعنوان بازیخودم .را در وضع کسی قرار بدهم که چیزیرامی گلیوری میکنند.
روی کارمن اثر میگذارند و شاید از غریزیبودن مطلق من ج
خواهد» در این صورتميتوانم ازدیگران که خودشان را با خواستشان یکی میدانند. بعنوان يك فرد طرزفکر و عاداتت عوض شده ؟ احساس متفاوتبودنمیکنی؟
خیلی فعالتر» آگاهتر و مبتکرتر باشم .فقط همین است که میتواند افسانهحیله گربودن ررممقنابل چیزها واشخاص بهنظرم همیشه یکسان دتا
ر نمیکنم .رفک.- فنی
فلی
مرا توجیه کند. هم درآن سهم زیادیداشته. است که طرز تربیت شخصی این يك خصوصیت بوده.
دیر
هفت
کد یگ
آمده حرف میز 8وقتی درباره فیلمهائی که دیدهای خووشت من همیشه بهخاطر وجود عقده بچه مدرسهای توسریخور ولی رذل و ناکسناراحت
خودت قدرت تفکر انتقادی نمیبینی .این حالت درموردکار خودت همصادق است؟ ری اجساس نی کم ازاینعنده آزاد شدهباش .آمروز .وفتیکهباهم و
فلینی -منآخرین کسی هستم که مبتوانم يك چیز منطقی و انتقادی درباره کاری رفته بودیم بیش آنتهیه کننده دیدی :اگر پایکار در میانباشد من حاضرم اورا
که میکنم بدانم .بههمین دلیل پازولینی راستایش میکنم که میتواند عالما" تناوبیدر تکهپاره کنم» او را ببلعم .ولی خارج اکزار .شخصیت او مرا میترساند .درموقعیتی
جهشهای خلاقه و تفکر انتقادی مثبت و خوندهنده ایجادکند .ولیبرای من تفکر عمیفا اعناس.حقارت»میکنم :در مقابل او دوبازه پسبچهایمیشوم و 9
همیشه بهصورت تردید فلجکننده و رنج مطرح میشود .شاید بخاطر اینکه وسائل |ه در زیر سلطه پدرانه تهدید کننده یامهربانی اوقرا رگرفته.
ک
ندارم» یعنی پشتوانه فرهنگی ندارم» و اگر در زمینه انتقادییش لازم رادراختپار من بههیچوجه آزاد و راحت نیستم»تو حتماً متوجه اینموضوع شدهای.اجتماعی ۱
بروم در باطلاقی بدون راهنجات گیرمیکنم .مثلا ببین» پانزده روز بهتمام کردن فیلم بودن من در حداقل خلاصه میشود» کارهای گروهی یااجتماعی ممریاترسانسد»
مانده و هنوز نمیدانم چه پایانیدارد .واقعا" نمیدانم» بعنی میدانم چه چیزیمیخواهم بهمهما نیها» کنفرانسها و مصاحبهها نمیروم .هميشه فکر میکنم این چیزهابهمن
بیان کنم ولی نمیتوانم هیچ تصویری ببینم. مربوط نیست» کارهای بزرگترها است .غرور یا حسن قلابی بالاتربودن نیست» یعنی
دیشب خواب دیدم جولیتا در يك فضای خالی است و دوربین فیلمبرداری » هميشه هم حس پائینتر بودن نیست» جدابودن است.
بروی تراولینگ دوراو میچرخد .و روی تراولینگ پرازآدمهائی بودکهسروصدا 9ابن حالت جدائی تو اکزارهای عمومی شامل هیچ استثنائی نمیشود؟
میکردند و قاقاه میخندیدند » دلقكها .من سعی میکردم دستور بدهم» راهنما ثیکنم فلینی چرا .بشرطی که اعتراض گروهی از چیزی ناشی بشود که بتواندیا
هائّی عصبانی چنین موقعیت در دهد. فردی رامورد تهدیدقرار | بخواهدآزادی
بزمین افتادند شاید تعبیر خواب اینباش که من در حال چرخیدن در اطرافموضوع | ۰میشوم و ممکن است خطابه هم ایرادکنم حتیمیتوانم پشت سنگرهم قراربگیرم .در
هستم و خطر این هست که همه چیز خراب شود .حسکردم که حال و هوایغرقشدن ات ها عبر تحیانیترخومرا کنارمیکش و کاملا آگاه هستم که وجودمبیفایده است:
درکار است و با وحشت زیاد ازخوابپریدم. یرت میدهد؟ 86ثازخصیت بیرو نیفلینی چه چیزیرا دوستداری وچه چآیززا
9ابن بحرانهای آخر فیلم برای توعادی است .چند سال است که تاردروقت فلینی --هربار کهنسبت به خودم در دیگران حس اعتماد را تشخیص میدهصم ۱
پابان نگران میبینم .برای «زندگی شیرین» بیندونوع پایان مرددبودی و هردورا |احساس رضایت میکنم .وقتیهم کهچیزی باعث میشود بهنابلدی های خودم آگاه
کاردی.
فیلمبرداری کردی» برای « »۷۸هم همینکار ر
شوم احساس خوشحالی میکنم .ولی چیزهائی که نفرتم را برميانگیزه اینها است :
فلینی -اینطور نیست » برای «زندگی شیرین» » دو» سه .صد پایان فکر کردم » تزئینی » مراسم » جایزه » رفتن بروی صحنه » گرفتن مجسمه» مایی
سهرعیت
موق
ولی فقط يك پایان فیلمبرداریکردم .ولی برای « »#۸يك پایان دیگرهم فیلمبرداری تشکر کردن» حرفزدن .خواهی نخواهی برخلاف میلم بهآنهاعادت کردهام» ولسی
کردم :مارچلو و زنش در يك واگن رستوران بودند و همهاشخاص فیلم دورو ورشان قرصخوردن دارد. | هميشه برایم حالت
راگرفته بودند .شاید اين ازآن پایان دیگر قشنگتربود» ولی پایانی راکهانتضاب فکر نمیکتی که اگر قرار باشدهیچ جابزهای نگیری و تشویق نشویسکن
کردم درستتی بود» بااحالت .فیل هماهنگی بیشتری داشت .بهر حال اقرار میکت : | است بدتر باشد ؟
کهاینبارهم همان وضع همیشگی برقرار است» همهچیز مثل همیشه است» اینخیسال فلینی -منظورت را میفهمم » ولی این نکتهای استکه توضیح دادن درباره ۱
مرا راحت میکند و درعینحال دلمرامیلرزاند .خیالم راراحت میکند چوندفعههای آن بدون اینکه متظاهر جلوه کنم مشکل است .اگر بگويم که الان جایزه هیچاهمیتی
میشود» لهجهها فرق میکند ولی بهر حال قابل درند است .يك ریشهمشترك وجوه خودم را از آب بیرونکشیدم و قاعدتاً بایداینبارهم ازعهدهاش بربيایم. ۰
داردکه باندازه کافی انعطافپذیر است و امکان میدهد تمام ریز گولهادریافتشود. أدلم را میلرزاند چون این بیتصمیمی مکنلجكزوهايم نیست» يك مکانیزم کمسی
ولی سفر بهخارج است که هميشه مرا زجر میدهد سفر بکهشورهای دور از ذهن خرافاتینیست که خودم برایتحريك خلاقیت بکارمیاندازم .حضور واقعی و ملموس
کهنمیتوانم بهآنها نفوذکنم. پرنگاهی است کهمن هربار باخطر خوردشدن گردنم ازلبهاش میگذرم .این خطر
و میدانی که فروید ضمیر ناخودآگاه را «کشور خارجی درون» مینامد؟ البته اگر اجازه بدهیاین تردن براساس غیرمنطقی احباس و الهام است ار
بهعبارت دیگر «خارج شخصی» هکردام ازما. کلمه کمی آزار دهنده الهام را پکار ببرم .درایننوع کار هیچ چیز ملموس .قابل
فلینی -به نظر من تشبیه کردن ضمیر ناخودآگاه به خارج کاملا درستاست. : حساب کردن و پیشبینی وجود ندارد.
آزاردهندهترین یراوتیخایلباچشمباز درخانه» یا بهر حال در رحم بزرگیومادرانة میخو استم بگویم با «جولیتای ارواح» شاید چشم راستم یعنی چشم واقعیترا
شهر رم ممکن است عرق پيشانيم را درآورد و قلبم رابهتیش بنیداازد ولیهميشه دیگری بهخاطرم آمد که يكهفته قبل از شروعفیلمدیده از دست دادهام » که خواب
۰بارور است .اینجا حس میکنم که حتی ازترس هم میتوانم بهرهبگیرم» ولی بیرون » ناگهان يكنفر باقاشقچشم راستم را درآورد» ولی احساس درد نمیکردم فقط بودم.
باشد. کرناننده
در مکانهای دورء در قلب دنیای ناشناخته .جریان میتواند نگ متحیر بودم .معنی این خواب چچهبود ؟ دقیفاً نمیدانم .شاید برای فیلم اختیاجبهنگاه
که مهست
یز ه
زنو
یز ه
چرو
بامن حرف میزنی .ام س
رج و
ترن
8تو اغلب از |چشم راست» چشم حسابگر و زمینی نداشتم و فقط چشم چپ بکارم میخورد.چشم
در تو ابجادتر سکند» با اینکه رسی دگی تو بهاین بتتعودبشهکشلخصیدتبگریداده؟ اکهمیگفت :کا شفاف» چشم تخیل .شاید هم این خواب» يك خواب هشدار
فلینی --بهيك رسیدگی دست پیدا کردم که دیگر وقتش رسیده بود .فکرمیکنم.که يكبعدیمیبینی. همه چیز را زیاده از حد »دیگر چشم زاستنداری» است خراب
میتوانم بیشتر مقاومتکنم .میل ندارم اظهارات زیاده از"حد داغ و خودبینانهبکنم» برای روبا اهمیت زبادی قائل هستی ٩
بخصوص که عکس این رسیدگی ظاهری میتواند بطور ناگهانی ثابتشود.درواقیع قلینی -بله » ولی باید بیشتر از اينها هم بآن اهمیت داد .اقدام بهتعبیرش
ممکن است که احساس زیر سلطه داشتن عواطف بجای اینکه ازرسیدگی ذهنی واقصی لااقل يك بازی روانکاوانه بسیار جذابی است .يك نف گفت که خواب قصهها تیاست که
سرچشمه بگیرد مربوط بهپیرشدن باشد. برای خودمان تعریف میکنیم» اسطورههای کوچك و بزرگکه برای درك مسائلبهما
این احساش فسلط بیفتر» ادر یه تعادل؛زودگذرزندکیمی کند ۱۳۱ ۲ ازرویا انتظار کمك میکنند .طبیعتاً نباید برایعوض کردن رفتار روزانهمان»
بودن مشکل است .وقتی درآرامش هستیکمپیش میاید که بآن آگاهباشی .درمجموع کمك فوری و مداوم داشتهباشیم .و همچنین نبایدبطور کامل خودمانرادراختیار
فکر میکنم که هنوز هم گاهی آتثی میشوم که نباید بشوم و دل نگرانی های این نمایش شبانه بگذاریم .برای خواب بیننده حرفهای اینخطر وجودداردکهتمام
غمینرتظرهای دارم .در مقایل نوعی خاطرة غمآلودبرای يك اخلاق کاملتر .بیدفاع روزش را بدون اینکه کاریانجام دهد در میان چیزهای بیثبات و فترار بگنراند.
هستم» و این چیز مرا ناراحت و درهممی کند .لابدراستاست کهآدم نمیتواند کاملا ممکن است پیش بیاید که انسان آنقدر در قضیه غرق بشودکه برای خوابدیدن,
بلوع انسان را در زندگی اول بچگیشکلگر فته شخصیتی که در عوض شود و . همیشه فقط منتظر آمدن شبباشولیدرچنین موردی»تصویرها دیگر بکارینمیایند.
نبارمهریزی میکند .بعضی هابهآن میگویند سرنوشت» بعضی دیگرآن رابهوقایع 8بطور کلی راجع بهدیگران چه نظری داری؟ ارتباط با دوستان» آشنایان »
من بیشتر عقیده دارم که اینگرفتاری عاطفی بچه تازه بدنيااهد نسبت میدهند. باصدها نفری که برخوردداری به تو چیزی اضافه میکند .برایت ایجاداعجابمیکند»
قواعد اخلاقی در محیط بهاجرای متعصبانه و خشونتآمیز میشود. بهتربیت مبروط پا اینکه ترجیح میدهی تنهابافی؟
مقدس خانواده .آنهم درسنیکه نهحقانتخاب داریمنهامکان آنرا .مانیمهدومزندگی باشنن: ن
کشی ک
اماهتک
ار وان وق ونم مین که تا هون ه
اول ایجاد کرده تلف خساراتی که تربیت درنیمه وترمیم سنتها را برای ازبینبردن بخصوص همکاران و دوستان .اين» نوعدوستی نیست؛ میخواهم باهمجور باشندکهمرا
میکنیم» من از مردم نسل خودم حرف امیزنم» فکرمیکنم کسهاینموضوع درباره راحت بگذار ند.
پ۲س۲۳۳۳۳۹
۳۱ ی که اور وی
ری
اگر اصول اخلاقی مطرح در فیلمهای «کهتون» ۰
اصول اخلاقی مربوط به عمل و دگرسازی هستند بهاین
است که او ضمن تهیه فیلمهایش» «نبهگاویخدشه خاطر
غیرممکن را زدن بهکارهای ثابت توانایی دست ناپذبر»
سرانجام»« .کیتون» با واقعیکردن فرم خاصی از " که هرکس میداند براساس توهم عینی تصویر سینمایی)-
رئالیسم دراین فیلمها و درنظر گرفتن سینما به عنوان ونگاه در سطح آفرینش و خلق سینمایی در فراگرد
آ
.و به اندازهای که سینما: خود را ساختن » قرار میدهد
وارگردانی را به عنواننوعی
عمل کردی روی واقعیت» ک
( نه بهواقعیتیثابت انسان را بهواقعیت باز میگرداند
موضع گیری دال برمعنی که شیوه خاصاوبرای روپارویی
حکت) » «کیتون» وادار
و انفعالی» بلکه بهو اقعیتی در ر
با چیزهاست .گونهای زیباییشناسی را مطرح میکند که
ميشود تا از سبنما وسیلهای برای عمل روی چیزها بسازد»
مهمترین و ابتکاریترین سهم او در سینما بشمار میرود.
اگرچه این فرضیه بیچون و چراست با این همه
باری» قراردادن
هرد
لیوکرارگ
یاص
نظور
دقیقا ناجایی کهمن
ال از ند.و دقیق هرکونه حادئهایاست»پیشمیرود.
بنظر میرسد که انسان نباید بینش و بصیرت دربارء؛این
ح"قیقت را نادیده بگیرد که کیتونفقط«زیباییشناسی» ای و این نکته .یعنی نگرش سازنده درباره فیلمهسا
۰۳
۲و دای
۲ااقییی
را :تعریف هکیند که"با اصولاخ و فرمهای سینمایی» ما رابهآنچه که دربارةٌ اندیشهومفهوم
«متورانسن» و سینما .بطور کلی گفتیم و درفیلمهمای
اخلاقی» را تا آنجایی تعریف میکند که بهسبك (یعنضی
را ناآنجایی تعریف و «سبك» مربوط میشود؛ فرمها) کیتون بهنحو احسن خودنمایی میکند» بازمیگرداند.
انا میتوان گفت که «کیتون»» .خالق و سازندهای 8
ارتباط حاصل مکیند. می کند که به «عمل»
«فوقالعاده روشنبین» و در نتیجه .سازندهای «شدید؟
ننيجة بینش نمایان در فیلمهایش, زیباییشناسی
متفکر» است ؟ آیا چیزی بهعنوان «رسالهای دربارهسینما
و بصیرت فعال و دگر گونهساز او نسبت بهچیزها وعوامل
دیگر است که «عمل دنیابی» کیتون بشمار میرود؛ بههمین
یگر
دار
ککن
یای
«یتون» بر
ترنیب» راه و روشی است که ک
قراردادن فرمها در عمل سینماپی كميك» اختیار مکیند.
2 وکگاردانی سینما» توسط «باستر کیتون» در برابر ما
را سینصایی هنر » «کیتون» که است روشتی کوچکی از عقاید علمی و مدون برای تثاتر» برایبرتولد
وبهاین ترنیب» دایرهای کامل را دور زدهایم .پساز
اپن در فیلم های خود در نظر میگیرد .دضرمنء برشت» یعنی نشانهای از انديشة باستر کیتون دربارههنرش
اینفرصت گذرا که صرف بررسی نحوهاستفادء کیتوناز بازتاب » شیوهای که «کیتون» فیلم میسازد آنهم با قصد را میتوان در این فیلم مشاهده کرد؟ 4
۱
را ابراز میکند که به هرحال بهوسیلهای دیگرء کاملا اینفرمها دارای ربط و ضبط منطقی فوقالعادهایهستند» صرف؟ روشیاست که هنر سینمایی خودرا فکری نیست»
قابل ابراز و بیان هستند».
باید نبوغ کیتون را بهتنهایی مسئول پیدایش و خلق آنها دخردمت تجربه و عمل میگذارد و این روشنبینیدر
همین بحث و مجادله استکه بسیاری از آنها رابه دائست . ه سیلهتئوریها
خدمت سینماست و روشنبیتی آدمیاستکهب و
بیان و ابراز حرف های نامربوطیدرباره«انسا نیتعمیق» :آرزوی اصلی و قلبی و بازهم تکرار میکنیم دچار عجزو کندی نشده و آدمی که مسایل تئوريكمطرح
کمدینهای بزرگ و از جمله درمورد باستر کیتون ,خواه این بودکه مردم را بخنداند .بکاوششبرای «کیتون» و بااین کار نیمآکند » بلکه صرفاً" کار خود را «میکند»
یوژهای که باید خصیصه منحصر بذفرد شناسایی آنهاباشد مرحلهٌ کمالرسا ندن پنتاومیم و تمهیدهای كميك تصویری خویش »,بیش از هر تعریفکنندة صاحبسبکی که دربارء
(حالت نخسورد» بیعاطفگی ظاهری .حالت رواقی مسلکی و مسخرهآمیز خود» «فرم سزاگاری و انطباق با دنیا» «جوهر و اصل» حیات و «:ویژگیها»ی زندگی جامصه
ظاهری معتقد به تقدیر :نحوهای که خود را درایندنیای را تکامل بخشید که در فیلمهایش بهوضوح دیده میشود. سخن میگوید .اندیشه و تصوری دقیقتراز هنر خوددر
ماشینیشدة ما جا می دهدء «تنهایی» اش و غیره) رهنمون بههمین ترتیب با بهرهگیری از سینمای كمك آنچنان که اختیار ما میگذارد؛ اینروشنبینیچیزیاست کهبهپیدایش
و ازاو»تجسمی هینبرسند
جا
تریبه
نبا
شده است تا از سر اج در دورآن سینما یصامت رایج بود» توانست سینمای كميك بعضی از منطقیترین و زیباترین فیلمها :نهفقطدرسینمای
ابدی از «نومیدی انسان» » «روشنبینی نومیدانانسان» را بخشی ازوجود خویش کند و سبك فوقالعاده .موردنظسر کمدی ,بلکه در جهان سینما از آغاز تا بهامروزء کمك
و غیره ورنوشت
و «آرامش کشنده» در برابر تقدیر س را تکامل بخشد« .عمل دنیایی» و سبکی در فیلمهایش میکنك.
بساز ند. نشان داد .فقط بازتابهای امکانات واقعی -که دسرطح » دربارةٌ سینما در «فیلمبردار» «بازتاب فکری»
آدامه دارد بههیچوجه بازتابیفکری نیست .این حالت » صرفآبازتاب
آفرینندة کميك و سینمایی» پسوپیش شده است --وشیوه
(سینما دیاموند "*-ساعت ٩۱ -مسابقه) ِ ۱۲ 0
دوشی و قمار باز ابالات منحده آمریکا : لش فیکه ف
کار گردان :ملوین فرانك
ملوین فارنك کی مروز
ملوین فرانك .بری ساندلر .جك رز فیلمنامه
بت یسم هی
جوزف بیروك فیلمبردار
کوس
چارلز ف موسیثی متن : (سینما دیاموند -ساعت - ۰۱مسابقه)
بازیگران :جورج سکال .گلدی هاون .کنر اد جائیس .
۱ ۵میلیمتری .رنگی . شطر نج باد ابران :
۳۳ «جارلی مالوی» فمارباز استانحلدوی نان ۱ محمدرضا اصلانی کار گردان ِ
جیبهایش هميشه خالی است وتنها با زیرکی وحیله ونیرنگ موفق بهمن فرمان آرا د کت
محمدر ضا اصالانی
میشود زندگی را بگذراند و او با رقاصهای برخورد میکند که برای
ان طبقات اجتماعی به خودش لب دوشی را داده است .
صعود از پکله هوشنگ هارلو |یلمبردار
ف
ملاقات اولیه آنها با هم يك فاجعه است و متعاقب آن سرنوشت آنها را شیدا قرهچهداغی موسیفی متن :
درمسیر طولانی يك سفر از سانفرانسیسکو تاءسالتليكسیتی کدنرارهم فخری خوروش .محمدعلی کشاورز .شهره آغداشلو. بازیگران.
رّ قرار می دهد اکبر زتجانبور
۵یلیمنری .زنگی ٩ .د۰قیقه
م
ماجرای خانوادهای است که وارث اصلی ومنفرد:آن دگرذشته
ودیگران ماندهاند .هريك از جهت منافع خود میخواهد که صاحب این
پدر خانواده » دوبرادر و فرزند علیل فئودال اصلی و : شود ارث
اففس پر ید
دیوانهای ز ابالات متحده آمریکا :
وزد شکار
میلوش فورمن ردان آکار
کار گردان :خوزه لوئیس بورالو
سال زانتش » مابکل دگالاس نهبه کننده : : ند :پریمیتبو و آلوارو
#ورنس هاوین » بو کلدمن فیلمنامه ۱ : 92مانوئل گوئی بهرز » خوزه لوئیس بورالو
هاسکل و کسلر » بیل باتلر . فیلمبردار لو یس کو ادر ادو ور دار
جك نیچه موسیقی متن
جرب 7 ۱ تن :واینیکا دوبله و
جك نیکولسون » لوئیس فلچر » وبلیام رد فیلد > بازیگران" باژیگران :ولا گاثوس » اووبدی مونتلور » آلیسیا سانچز » فلیبه
مایکل بریمن » پیتر بر وکو » دین .ار .برو کس |. سولانو » خوزه لوئیس بورائو .
م۵یلیمتری .رنگی ۰۳۱ .دقیقه ۵میلیمتری .رنگی ۳۸ .دفیقه
جشنو اره سنسباستیان
جشنواره پار س (مارتینا» درخانهای قدیمی دروسط جنگل زندگی «اتحل» با مادرش
ووشت وپوست
میکند .او دور ازچشم نگهبانان درجنگل بشهکار میپردازد گ
«ماک مورفی» باف زندانی معکوم بهاعمال عاقه ات کهشوه ۱۳9 ۱ حبوانات را دردهات مجاور به فروش میرساند » بایانهمه مادروپسرزندگی سختی
را میگذراننه .فرماندار محلی که فرزند خوانده «مارتینا» است سعی مکیند باهین
زده وبهمینجهت اورا بهيك بیمارستان روانی میفرستند .تصور اواینست خانواده کمك کند » اما روح آزاد واستقلالطلب «مارتینا» و «آنجل» این امر را
که زندگی درنیمارستان راحتتر خواهد بود .او بهبخشیکه زبرنظر غیرممکن میسازد .يك روز «آنجل» بشههر میرودکه وسایل شکار بخرد وبا
اداره میگردد » منتقل میشود ودرا نحا شعی می 33 پرستار «راشل» » است برخورد مکیند. کلیکو
«میلاگروس» کهدوست دخترجوان شروری بنام «ا
بازداشت شده بود » ازدارالتدیب یو»کل ک
«مبلاگروس» که بخاطر همکاری با «ا
بات کیبی از زیررکی وبیاحترامی نسبت بهمقررات ومسئولان نیمارستان
فرار کرده ودرجستجوی «ال کو کی » است .
کنترل بخشرا دردست بگیرد وبهساکنین بخش ابت کندکه آنها از «آنجل» بهاو پیشنهاد میکند که بجهنگل بیاید و بااو زندگیکند .
آدمهای بهاسطلاح عاقل چیزی کم ندارند . «میلاگروس» پيشنهاد اورا میپذیرد اما توضیح میدهد که پس ازپیدا کردن «ال
.مبارزه -بهيك معنی جنسی -ابواپرستار «راشل» برایش تنبیهاتی مانند لاگروس» درخانهاشناراضی مضیور
«زح
ی» اورا ترك خواهد کرد « .مارثینا» ا
کو
شوك الکتریکی بههمراهدارد کهسرانجام بهنابودیش منجر میگردد. است ومحل اختفای اورا به فرماندار اطلاع میدهد وضمناً درخواست میکند برای
«تحل» کار دستوپاکند « .آنجل» برای آنکه «میلاگروس» را ازبازگشت به
دارالتأدیب نجات دهد با او ازدواج میکند و «میلاگروس» هم بهتدریج به زندگی
درجنگل عادت مکیند .وقتی سرانجام «الکوکی» نزد او میآید » «میلاگروس»
برود »
یوکک
ایتدا مایل نیست مطایق قولی که به «آنجل» داده بود » همراه «ال
را عوض مکیند .درست درلحظهای که آندو قصد فراررا دارند » اما بتعصدمیمش
نگهبانان مسیررسند« .الکوکی» فرار میکند ونگهبانان بدهنبال او درتمام
واست
خرجنگلپرا کنده میشوند .فرماندار ا«زآنجل» که جنگلرا بخوبی میشناسد د
ند اورا درپیدا کردن «ال کو کی» کمک کند.
مکی
«آنجل» پیش ازقبولایند رخواست باهسرشصحبت می کند «ومیلا گروس»
اظهار میدارد که اگر بفهرار «الکو کی» کمک کند ء برای همیشه نزد او خواهد
میشود که برای يک لحظه وسوسه ماند« .آنجل» بعد ازپیدا کردن «الکوکی»
را بکشه » اما خیلی زود ازاینکار منصرف میشود کومکش میکند اش
کاهزدست نگهبانان بگریزد .
اطلاع میدهد که او
ولی مادرش به «آنحل» بخهانه بمایزگردد
«میلا گروس» خانه را تركکرده وبه دنبال معشوق سابقش رفته است .مادروپسر
بزهندگی سابقشان برمیگردند بااین تفاوت که حالا «آنجل» یونیفورم نگهبانان
جنگلی را پوشیده است .بااپنهمه » «آنجل» نمیتواند «میلاگروس» را فراموش
کنه و با بررسی مرحله بمهرحله حقایق متوجه میشودکه میلاگروس درخانهاش
کشته شده است .او هویت قاتل رکاشف میکند وازاو انتقام میگیرد .
دا ات
وت 3 #
۳۱۰ ۰۱و )۰۱ عت
سقا-
(سینما سمینوهند -افق شر دیانواند -مها چم وگو ودارد تاعت )۳
شر کت کیوشی شیمازو دک # ۰۲:۰ المیانی تیتانوس» ای ورب تهیه کننده
فیلمنامه
میازا کی بوجی بامادا ۲9 6
ی » لکوربنی فیلمنامه
تنسوئوتاکابا فیلمبردار لهلیولوتارنسی موسیقیمنن
ماسار و ساتو موسیقی من : رناتو پوزتو و ... بازیگران
بازیگران رنگی و سیاه سوفید ۵۳ .میلیمتری ۳۰۱ .دقیته
مائدا .کیوشی آتسومی ۱
1 ۵میلیمتری .رنگی 5٩ . دقیته . «دهه شگفت پنجاه» مجموعهای ازصحنههای مهم از فیلمهائی است که
ساختهو توسط »۹۹۱۱عیع
«لها
انسا
تهبی
کمپانی «تبتانوس» در فاصل
«سای ایچی» و همسرش تامیکو همراء با پدرشان ایچی و دو .
فرزندشان در جزیره کوچکی زندگی میکنند ..سایایچی برای تأمین اینفیلم بیش از دویستفیلم موردمطالعه قرار گرفت و گذشتهاز صحنههاتی
کیند .سایابجی به حرفهاش علافمند ۱۳۱
زندگی با قایق ننک حمل م فیلمهایمز بور شدهدر آ وردهشده» صحنههائیهم که در پخش کهازفیلمهای
اما متأسفانه موتور قایثش خوب کار نمیکند .او به يك قایق جدید . نبودهدراینمجموعه] ورده شدهاست» دراینصحنهها بابسیاریازچهزههائی
ددگی بهتری برای | نامدده
زنج
وتر ا
احتیاج دارد تا بتواند کارش را به که در آن زمان نامهائی ناآشنا بودند وامروزهبهصورتستار گانترازاول .
خانوادهاش فراهم کند .اما اهالی دهکده معتقدند که اصول ادامه این در | مدهاند 6بر خورد خواهید کرد.
امروزه اکینار را کشترهای بزر کی با کشت ۶۱ ۰ کار مسخر ه ات ۱۱ را ۱ و
سس
۰ ۳
ان جهه
او و
شقنی کمگهس وی میا
ند شوهرش را نرغیب کند به |
«سای ایچی» به «نامیکو» پيشنهاد مکی پچ
چند روز بعد کشتی «سای ابچی» درباك طوفان بشدت آسیب
۴ را تعمیر کند موجه [یچی » وقتی که میخواهد کت میبیند و «سای
مجبور میشود حرفه وسرزمین مورد علاقهاش را ترك کند و برای کار . ۱
1 . خشکی بر ود به سر کت دریك
بازجوئی جربان داشت و این موضوع بارهااتفاق
افتاد .اینمحا کماتمافیائی همیشه و مکررآاتفاق
1 ۳2 7۵7 رود مت ومع وتام اقطتا هنت ها 6
560۳12 ۵1و که مصدتابامه فتوو .رختطمصتمصو عه مصدوه وتطتا 8175
1 تامصصعع 00۵تاتاج فطل 1۵۷19۳ ۳1 0۵
نانآ تام 0ص قفهو وی و 698680102 002 0۷860660 6۲8
ود مد فصوومجموو مطلتا و ینز 1قطت تامط صق متا 8192 وحقطو 1۷۱
ماد عاونا صل فص مله تافو 1۵۵6وه
1 0۸۵و۱ ا۵ا وعومط 6
۳جوم لد و وتو تاعدوط مه مر هم 0 1 11 68801201 01و 6
6۲1921 نومتاه
توگو نام صمتتوووووه مهمتتدوع و ۷تافو تیا
طم فوحطتوو گه ۵۵۵۳ م 6411تا گه هو
1999هصح وونعم1هصه هت اووممع وفع( صنتععد ععصه ۳ 1 191۷
مط م ۶قوووممیاو دوم ج 7 002 ۲0۶ 2۱0 7711905۳ ۰و9و۳
۰ 2۷
گ
بِچ
ِ"
"1
7۸110۸07 16 ۸ ۸۲ 0 ۱ ۵ ۲۳۱۸ما1 1 ۸
جح ۳عط له عصنصهمحرمط وام 1وعععط [ یبوط جع صتته 0مصصحصهطمظ و .ص 1۵6صهححدبخط ون
۰قفنها ۲2222 ده مناج فعناجاگ 0عانمرنا عمط صد [602۲۷ صمتمجدد 0صیه معط تناو مفعصتنه27
حدم صهحمهط عطع ۶ه متطونلطونط عط ۶ه عم معط مطمتایی601 مولع صلن صز افهمتیع 2ها م ۵ 0120اتوهتنصدنا فطل باه وممتاامزم
(6وللنگل" ه مصنسممده عطا دج رد01۲ -مطپروم 2مصحتعاع ۲حصقصاع ۶۵ 2 ۷ 1ماه معط -ع 00۳0بوتع ۵6۷0۲۳ ۷مقط فصج عماعوه ۸ومرژ
نکات 0صحج 00۵ص رل 6666۳10له 2و له عمجم مهصعبه :جمر اعتنطا عومط طعهم تمحز وله تتاهلهد 2صد هه ۰
2:1 6ها عمج فط فلت عطا عصمصرش
۸۸50۵۳۲راد هش ۲۵۲۷ ِِ حصبا 6همببای ما 06عهعا ۵۳رصهطک مممطومآ؟
-ععطن) 2صصیجوم 1وتهاه صهتاتمحدظ ابگتاننمعظ صحطویع صا تصعصصتمممضه .ملاتا فط جع و
تممبلمنم بر ممتصممصمعه صفتطه از وز هه ورمطمرط» من اعوعنل؟ .هصه هنهک
متلیاو :جع نوم ردمامع دنل #در2 با 9
(4-مصا مه مصصلز ستفطط گم عم طعبامطاآخ )رد2 ن"دان ععاه رلانکل؟ ی
مه آهمنهو روعصصصهتومتج آهبنامع؟ مطا مذ له صم 0مامیکجو فط ماه تقجمم 0
معط حصلزط فص جر 0عصهععو عصتعط 6۵و ما فهقط 2حط
۱ 0عصتیوجنم وذفظ رصموتو تومنته توب ۸
نو وصهفص صیه مصلی صهتصوی صر ماو معط همه صفت برد 4ممننلمتمتمی صصلزة 2غ0مطو
«۲معط میا وتعموعزنمم صتمذاتعمدظ عمنتلمته " تعطاممه مه قطعنلط صعتصمیت؟؟ ملعم 8,7۲,
منزدناص دمم 1رمحرظ مب مصصمی وصتله1 46۱۱۲وعلعوصم وم صد غمطه 01 6 0
ابعنه ما عصتصصهلم معلح و عط صمنعنل1 02 02۱۱
جح عفر مود صهتز دس دمتالمتصتمم 2 جرا 0۵0110هه من بح فحصلز؟ وتبتا ععمط ]
صذ حمتاجعم 1عم هصاهمطه عط للذ عفطنظوهو عط جم له مه رتم ۵۲برد برامت هن0عصر
60-فطا ۶۵طمینصد مه مطه ما حصتی ونطة زه نما پچمتممصمنصم مملنمروم
61,رووم و 2ع6مر2680صه 1صهتصه[ :باگاطمن1
۲۱۱۱ 0
۱
۱
۱
۱
ام عمط وللجعد چم موه فطه .مهتم بودا سس عمط فجه "0اعظ حطم 16[ 1ممتج ۳جع 4ص ج 06600مصصز 0قط تصهطه۶1 *1
6 . 100720,عنقصمتلتصصر .عط گم مق 6 6۲۵۲۷ ۵1 6مج موز م ۳مفصتتهاه رصو۲ اج عطا رعصنلمه صلق صعتصعی صذ عناوم
۱
مزاع 0هصععع 1حصم صمعاهة و مل6عز 6صهه 02-و-هجم( مصجرت)-للبط دق مط وه 0مصفناداهامم و 2 6حمصمی 0ماجمم مج مدمه متامنلجع-ممهر 3
.صمتن ع صمنصه] جر عتباوظ ویافعمم) عطا و تسب -حصاط صهتصهت ۶۵دجاو »تعصمجمد ع1 5صحطونه نله 0مصصعطه ۷رلهتمط عصنللم: 1
حصلط حنطط صنر عصقطه لها مهم علممنو مصوظ0 7۱۲61 ۰۵۵۵۵صه 1 «,۱ ۵ویتمحط> 1ببطه کم فصحطفن ۲مط
معط فمتباوط مه عمج 06 2وفوهربناه ط)نطمه 6محصلق منامصصعهء اعممط فصح عفبق ونمرعل[]0
ماه 61 ملعلع 8صناطا 2عصععصم
عط 01 6ععبصتاصی 0صحج 61 52۷۱ 069261۵۳ 81جویامحط لمع ممطامصه 0عاصمومتو 6۲عمعذزم
هل «طالم ج ۶۵خصچنهه عطا ۵ناه ۳
تعز 0هط مه ها جویه عل]مطحنممعر ۵۵۲۵ میعلامصت روجمنبهی 2طامط عصنهط ۴
مها عطا مه طمباه کباوظ علممزو... .ره اصعو
سهتعون صح جز 06۲ماوع ۳وا غطوژه عمط رتزلنصط
و ما مصتمعط مصمتر عط عصنمماله مه
01 891 6827672علطنوععع 2هه ۰ 1
جح مهد علمتلم0نو عتصصمی فطل صه صهن1 ۵ 6جره وزماجمصصت ایامره مصتفربنه مظ1
6طعنمطفله _ر0ممع ععس عصناعده عط[]" ۱
متهعصصی عط عاعلنومم ها رقصهتهعم و2 5ز6داباو عطع 0ص و 2فهط متوتصطمعع
برع داز ماه هد اعصتحعه مج 2ص ص۵۶
مه لنمرحقط 0و وتجدشمنه ام مصصمفصتم 6 42وممتط-طونط طامط عم عصتامیمجز ۰
8005-ود 0عتسناوصد ممطاتباط مها وقممعنته «نصو؟ مط ۶صمو عمط اعد هو معط[ ناو ل2ذمتعصجصمی نحععع 2عمط مه صلق عط 1
تصصعوه )۷نامام صد کععصمننوعو 6مصهل0-ه2 -عصررج ۷۷صطامل مه اههد عتننان مظما 63ما حمتعصمانه 0عاممااج نز خبط وومی
طز حصصباتلممهد فطع ند 0عتمعفرمتم تولهععله 02ظ واتماصه 661 ععصجمععه .رفعمصهتم طز ح عتاعانه ملطماومعد بتملنموم که لدناجم؛
صقر 61 حصلط وومی-علوصته نما ۶و.: 61۲عجه» حتف مه فله فصه 062صنا0۷۱ .عصهه وه مصهناه؟ ما ه تاه
2مطهعبات 0۴ملد روص فطل عصزنهاه 1 4591 سهلممععه عط معلمصط ما علنه للمتاتض رمع ناه العو-تقط مبمزنمتی فطع ر0ععنل
تمتاجعه معط مدرم با 011۵۶-عا2عناونطم0؟ 6۲۵۸۳ و6حطمط علعهه زبتع 0صناط علاعنا عط طغنم صمتا: و 8صتاناح وعسنطمع؟ هط عصمصصه رتزازد
مهن دنه ۶۵عون -عنصط ونط طذم وومزع7ع 0عندتله عم[ عط 0صه مویامزتعو 2وه حصلظ ۰
8 حصلط معا واعللع :راته۲ه فعصن؟ تعطاه تج فصه لاه فعحصتاممومی لهتع۷ فتاه ط مره ع هدمهعذاط صذ عمص .صمعد .مق
حعع 6امط معلفژمععسا نله ره لصم عقط صمتفبطعصم فممآمصور 510106711 4002و160۲ ۰ ۱
6ص درم0صد امصمتبت دجم رمع 0عتع هت فقظ رععه1بامر۵ط م2 حصط صهمتدنظ معط مر برعهه وز له غقطلا عمجم عمص 0ععص فص
ما حمتاعه ععله) عبر وعوفهصد تیه فطه فطل نج عصمتناط حور جع( عطط امظ رکتمتنوط مصتصصلطمهتی زو 0662وز ۲662, . 611
کت 7506زع ۱ ؟ه عع 2تمه ۵۵7۵5ج دا 0ععییی دصمزه هتتصصنا میامتیعو مه طمتطه 0
۶وبتاهاه عط کذ رعصقدصع 5مه عهعل ب«للهنمءجروه عمط 0سنطا ۸ .کعزتنم 21مصج فصعصصمننروه صمنعن۵۶ه
1معص ۵چا ۰ ۲1۷عطا) واعتی عمط رعارصقه ۲01رهنجمعز ۳طمندلژم صذ جع
۰۵۷۱عطا که وحامیهاه رایع ۷۷مطا رصم معط رععلمها611 2 عصتصصلط جوز اصعصصمتییوع عتعوط فطل مصنفمطمیم که بمتلتدتووم در لقن
ولقلهمو تنعطا معامطعصمصعل بعصمعنمیی0 .صه فبهای مزع ص6مهر معط 020۲9( ۵۵۵ ۶0ه حصوح در همتملده جوز جهن وج )52 11۵7
۶مصوداع 2وج :ععصه)تهجصص متاناهم ل4صه ماعسفلنه رتتحجمجوعع موه 2طمیاو دم مصمستت 0سقظ فصهصرو مه وعمصمصتللذصنا و
ا۳تی
سل زره حرا عصرمعصة گم ماود افص وه (سساه ] )۳پلتصع؟ مطا و 5160261وعلع0او حصلظ متصمعوع عطغ عبط محصعاد بمتجمتدمر افصمتهه
عصزا عامهد باطاججنمومط مصتمحفطظ قه رهگ صمتعظ؟) فععصهعصنم همعط هط قذ عنط . 0602 06وطا عصصمی ما 0سقط هه فهمره؟ 022
۲602مصهاعنمهد مه 0صه وش معلظ؟) علتمتبای بوها صمتوععخمهره مط ۲01رقطمتاممعه تقصمتاهه 7۲61ه بصن طن رهظ جع7ه 2
صمتجمرنمهعه طمصععظ .مصتستل تعنص ونط که جصحصد ملتلونا (۰ همه رصان رقصتویععمت ج«م عومتنیظ مه لهتهتا ما تمعلقحه صصاظ
قه عمط مطه ما مععبفعد عمخطصهگ رفاتدممهصتی «00۵7راام1 ,یا ون ۶۵توح مصنصهعمه ممبم ع20عط م212۳
صعع )*۲ماعءزداه موز جه رقصئبوعصصمهد علافهام واه «ود-عادترمع ححصز عصتالنامعد فطة ۶۵عبهنه بجر رتهب مج فتمهمدر صرق فظ زر
۵ ۶وع 1عمط عمجم عقطا ععوعه هصتهعه غبامطذ ۱و ۰ و نصا دراوم ججمملص4 .صجهمون وصتلبممد .رطمناعع]۳6
من ومزتمصه معط مه جع صمل ونر رصقجط 672 2 0۷با۵7ز عذ رقعل[5ع63 عمسمهصه:؟ عط صنطخه رلاندط عط صم عمتانلنمه؟ صمتاعبلهنم تحصونع
665 5655(2۰ «۲معلزلصنا کز عمج مصل صوعزدنظ معط رطمتاجتهمو-مع صهعزدگه ماما ۶۵
فعتانان 21صمتامی0مقر عهبوعمص عدمط حصوت گمتاعد تچصه عسعقط وه
وعععصع ۹له 665صقطه وفع ۵1۷۲۱
مر عصنمممه ممنملیدموم ت
02 ۰
ه 0691-4 -نصه هرز معصح ۳صم مقصعصهصمه ۵مصتا عط باه
نتصتصصصی حمصم ۳۳عمط کم غوعد عمط مر رلله ف 2رعصنتهعتج عطناع صمتبطداتتونل که دصصملدامدجر طذس 0ععع 1للناه و فط رعاتطمصمع]۲
0نط مقط ومیجهمعللم عنط گم عصصمو 0صه عصعصصعو م۳1 1۸ لمح صیتهعصد .روصقط صوتمدمع جرذ اناد طامها) .ممتتمتطعی .صرح
صرح صهمتوه ونامتنهت تون مه متیفتاعصج! صههمهمتن 2قصتفنه م۳ بو عمط طز رمصعلمهمورع0صر آمصمتایاتاووی وله صم ۰ .رطعم
وعمخطصعو ما ,ععصمتلنيه حصتتصجقمهر 2طمععد من تعلته صد فمعهناع صلط صععنطظ مصمتتطنی مه رصمتبدتافن رصمتامیلمته ۵ودمز۳
( 21۵۶همه "رطملصه2؟) م ۵۷۱۷صر وصتحصاط فصععجه فقط متا رو حانج عمج ول هط فحصلط عصتتحصه مباهتاصمی مه تواععلناً مه وتمهه
ولحععصعگ صد معصفظ میجعصنا و تفت مط زرتهتصصظل؟ ) هامزنا صرد 022 امنوع 0ما بط وعتصمدرمعء لحعتاناهم آمتجمامم-معد تفا رکندماع ما
نع مه حصقطه مستمتهم 4صج عمصمننهجوه وعتهعصهمطه رفظ فه صعط
صرح ماه معط عمط طلیامو عطع هد فص مصتصد 0 2صمععی فط 00۳2
طوصته متادنامهچص معط امصمبام هروه رعصتعتصحصسطعل
م ۵1للهناعه عصتاممطه 6,
فد 0021صهرل ۵۳0۳عط؟ مه تحمصصمتصه مطا و۲0۵
رهعتتلظ عمنلمهدی-طفناوصظ صد فصتقصهد صیسمه۵۸ ۷ سعو عمط 0۵۲م11 ۵
0
-کاتعام2تقحل عط مه عمط 0ص 2رعصغدامصعگ عصمحصمندم موز م۷۷ عفصه عزعود تمعتصطع؟ طمصمر ۲عطغ و تمطعصمو عصعلتفع۶ظ عوع12ععم5
0۸حصم محصت صععتظه عطعه 4صه ونط عصتطمتبوصتاعنل مومت عمممزمورلیده 0مباتاجم عبط رصم رجعلته 0ص 2ستقا ۶۵دبیم مطط طد
#مصلط کممموطامل؟ عطنم لمح صمتمصم۸ ط)هع ۲ ۲وت مه ۰ 1
حنامط 2قذ وقصمتاجعععه سع زا رحصعمن صمزته رلله عبوطم۸ تمصع ححرر آهنعی عصتصهمجص) "هلفک۶؟ حصلط تصعععد مفمصد و
ععصمصهنصنهههد 4صه صمتامانماوی عصنومونه مصعصن 2رقصعصت آمنه وه مه بل ۵رعلت ۵۲۱جم عبط صا فد ( ۶۵۵۷۷۲صنذ ععصعاه 6
متاو وتتعاه عطا ۶۵ ,مود عمجم هصتعهله صملاعو عبط میهد مها 2هم طتنط معط چم رصهططرعومصتعناط
05 2عوتعصصه ما عم حصلط غصهعممرصصد غوممصد فط رزلعغ نموت " طانه معط عصتمعصز مدع عفنیجمعظ۳؟ 361معلقصد فظ 00بوظ۷۸۲
تفص ترصنه رلقمتطگه صمتصیعله رتععلممل تمرم 2رعصعطصصهگ و -ص 2بوتهب مجح وععصهاعصصنهبتن عطا مه مصمگ, ..لته 066تمطله صه ۵
0وموصه صعمعط عقط رتم مه ونط بورط رمطمه عفتله عم 4صه موه وناوتهم 0ملیتصمصه عصنتهط مه بمطا وفنیمهعط منامتعوصعل وم
.کمن ینعم بانط عصصمو هد ۱ ۰60,ص 0۳رعلتوغتان قطن رم
0حبعلطعععصه« 5تصای صم عنط رحعتظ ۲۵ ۸دمح مزر[ 1 مصح 06املیمتصمصد عصتهج عمط سم مه مه مه
کصتحجصهد عمصمعتعجصم ود طمتطه حصوط معمصعته مه خصعمعد وط ۰ معط نع افبنصر ملجرمعص فارطا
بصکتمنصرم(مع-معصر ق4صه صعتلعتصممم [2 رجهعع۳ 0صه ممتامنصی صم عصلق 60ههد فقط مصقصصع
طقذ مرمع حمعو فقط مصقطصع؟؛ رعصلق فنط 112هر رقتیط 1 وم عفنطه مه ع فصج نمی 0عبرملرهصت ر("تطهصه۷؟) وج
-تصطمل طعصمز عمنم معط 4:صع 1مبتلهه منط صز ععصعفعتم صوزم(0؟ مط صعناهتومای طعصع ۳:ما معصهتعنمع؟ 4ص ر( 1 2؟) جمع صمتامهصهع
-لظ احهنوععصمی عطط رععصعصهم60صد .لهممت بت تامومی ععمگع صمتهه ۰261جبام؟ صرح وعتمدطلو ع6بطن وله صذ (تهاتص؟ )
ملءطباه ععمصهد مط هصح وععصهونوع :هم تقصعهاعی ۶۵عم بای عمج جمعه عبط ععیلممد حصلط صععزدنه 04ععمعمه نت۳
للم رلمصته؟ ۶ه جه مومت معطع عمشننل رصمتفطای صمتنه زا -م ح زه معصموهمصصه معط رصوتامتصمامی-معه کم اععاصی عمط صا روط
12011 1 ۵60 ۰ « 67219 602بعل
ماصا اطعتعص مره صتقع صهم 67اقطا عصقطصعگ حصم وا غذ رعصع عیی )(2]۷م0حم 0 06۲۷1صه (نه علعقاظ؟) عصعقطاصهه رعنط 1
ان داهج رصه عصهومدم راعه ۳ امزموو 69612۵686۹ صذ صهنصه طز نمی ممیل؟ مصح ۳۵زنتم(می؟ و تمتمعتنل 0صح تب
غفم ور عامقاظ؟ محصاق نامه واععل وض حاصعجصها عطع طز (صتدته ۵۵۷ ۷رییتوع(6-ا0ع1ظعصمتتلهری ملطممهلمصد عط) آممبی :ع
فععصهمع صحعتفظ صح ز۶ه عمصه ۳:مر متتطصهبل 2ما2 مها 60لاممنمجمجممء صر م ۵۲غصحتعتصصصد تمطاه فصح صععتدک ۸ه
محر برنه ۷روهداتاصه صز ی 4متتعص صمتاهع 2۷معط عصتسل 0ععهعصم ۷06 ۱6-ص گم توص مه فعصتاصمی رقعتصنا صنههمهتباب [06۵0
صز 61حقط وسمطه ع6ظ .مصهمصهره ۲06۱مطا ی موه1لز ۷وزمعوهعبدمد 2 دا 1عتصهسص ومع لمتصمصه عصتصموم وتممجصمجوه 126۸۳۵21
سوتاعباااز طز مصتااین-عصز رفعطتاصض هد مممماوتی عفعط همه لور[ بصمتهانورمم 1601عط
ون وممتصممل صد اماتمصه تفص عط دا مروناهتصمامی-معظ گه دصمنط ۰۶۸ ۲تصهوعم عمط معط ممتملام گم وععهص 06۲66زم"6۳1 ۳:
گم ,انانطدناهد 0عصووه عط فصه «معمنوکگ معصهممم614ه 1ومع وکتعاکههد احتومای عمصررم عتمط 4صه کرتطهدم2ع 1لهمتغناهم صهمز۳
ار ک
۲۲ ۲۳/10۵۲۵۸5 0۲۲۱ 7 ۲
و« ۲۲011 ۷01 ۳۷۲ ۲۲ ۲000
حصوجز معط صم بولجم قباطت ملقعاه مها رطهته اععاه 2رکنهه< عصاوز حصقط جعبم . 611عم[ عقطظ فصتقع صه وععط واععجط رعلاوهع معط 06
عطا ۶ه 024طعمظ عصمء صذ عصتبظ ج جمر عفعصمطونت 4صج عناوم , خقطا ععک صق مهم مصفلیگ عحطع نس کلععصنط عاهتاهتوها ما موه
.هل طعتطععط معتطونا عنمتتماملببوظ ۶ه مصم عمط ومد مصتعمصصز فطا صقطا صقصد معط غطمته جع 2وعط رصتعتده «لسما عنط ماذمجعل
فلمعده ع, 1موه وصفتلیه مطا اند عم صر لالج 61۲ ونتع معط جوز تیه میج مط فععصتدهر فنتملنامنل صوط ا
هعتطمج عومنامی ۶۵اقننمد قط رتوطمبه 0ععلباز وز فظ 6206ربا
من ررعصیاوز لقنممه 2مه عیام فعو فط و فص عافعتان صتعاهه
که ئتاصهلز لممنعصصصر لیام فیک ره ومزعع 2فص حصنط وععلمه
قح کبیلصص رز وللقه صنتجامن پرتصهز ۲جد جم) احطانصض ماه عطه
۰کلامصتعوهی پمصسهز عطا ۶0دلنهاع مطه رقتمعو توصحصد ود تما (
10۵۲ ۵, 0ام ع 465و6ترصدنا پرامصنمتانه عصتهط ممحاصهجصع صهه 1تاد و621
50 ۴ صعتامطصوه معط فعورولمصه عصم لد غقطا مه معط بودا ع 061/2رده
70۵00 ام وا مصنطنه دوز عصه هط رسمه تم عصنمم لهصمننل 2 2مصمع
ممزاحاصموم توعد ۵غباط رهباصهعه له 0عمنمعصمم -افص 2تاره
بطعص لمبتتنوه عطة له 1
عمط :عمهلام طهند عقطا صذ هصح رعتعطا مج فامطصصوی عط ۸
مط صقصر عط بوطا 0عصنهاخه صمنفزه ۶۵موسوم عطا) عففمظ 06۵81۳۱
ولیدمع له عنط معحصع 01۵0معط ( و6اعحصد امباتنوو عط) 2 (
-لمهنصد جو مقتحصععه!) غعورتی منعفصد عطع (ممتاهعنلمع) رصم معط
تاج آحجمصد عمعطونط عط عم ونم حرمه عطه بوط 0عفند فتاوجر فناه
واه (و9650۳ ۰ ۲ ۱
11۳11۳ فصن ونط مود غه 0مطعبهاً ع ما موجه 1رنده م ۲وعع106ع۲
110۲ .عتورلمصه آه «اععصمط صف 0 1صه رگلهفبرد مبعنلمط م0 6عقط در فصن
(۱ اذ عصتامعصده ]2 1 ۵27و ۱
مصمعبمط ۷۷: ۸ 1مه ولعدحرصجت طحمومل وذ معط رللتاه
0 (۲عاصنحاص فصح رعصصنا که معط فعمهر رصح 0ممع 2رع662
چیه م 1مصطل لگ به؟ عط له مصم ...ععنط صمتعصنل دلهدامصعن
مب عاومعم بط 10291عط صذ رل007(10۱ظ صد ع0هص لبط ت طوعو
ا 9010102۳مه ووععع0 2قظ مقط بلطتوومم لبم ۰
عمط 01نامم «
فص که مصم قصتجعصید ز رفصمتادلنهعوه فص طمیاه مطم متفه
قلصهدان ۲میم مه ریز بعبه ۷1فصصلط رمهاصد؟ منتفنناوعه و0۳
۷۶
معط صذ (عمب رمط میم سمص 1طفز )1عماتسحنمه من 02
۳ ۳
امعذادود ۶۵عم معط صذ عمط لذ رقله عتعطا ۶۵وتماعفط که دقع
(1۷
فیامزمعصمغصنا مه صز م ۵۲سای فنط فصه وعلصواته۶ ۲ذ 4۵۸
صذ 0عویا معط لمتعتمصه گم 4ص معط ۶۵فصمنایزگتصدد عملذس عمط زه
۳0۵۵۱۲صترامکل صمتتصعصه مه عمص) ۳020طعحظ گم گعنط 1عط ] ۴جح
مجح «فممملوی( معط رهظ ملظ رتم 2هم لدم
عاعقصد عصتلام مجمصر موه صه فححطهص فقذ فنط ر(فعنلههع تعطاه
ررافامنوومم عمتلدن صعع 0قظ معط کذ صقطن .بفتلمیان متعط
۰ومنطصر جن هام 0مصتل)باه 0 11۵۲۷۱وم
۴1صقطا عتمصهد عممصاً ععصععمصصد غقطا مج رعقه6و 2صا وق 61
طابط گه عحعتج مب وععععه عسعقط ععععط صذ عبنم عطع عقط رفن26۳
.کته فنتصر 0مصرعع 1فصرج 06اهمن)کنطهرمی عطط )زنط
وطعند ۶مع عط هه صحصعیصزمنط 2قوه عوبیمم ۶۵وعلصهطینه۳
,ممم عصتمل بو ال ۵۲عصنمل رط6تتر رتم۷ مطه بیط #صنهآمومی صق
امانواه مه ۱
۵۵۷۱۷۱,متنطعم .1لت عقط مطنا متطوصمصولتمسه ولا 5۵
مملممط غقط امباز رکطمتاوعتان توصفصد وم عامه ۶تصمل. . .همع همق
« 1.مزصه :
۹
راب۳۲ ۳۳۵0۵۲۷۱۱۸ عنط لاه 00علصهطنه ۲رللتاه) مصتامرصهه مه هه مللهمد ملاع فطا
(فاصاای فا
حهغمینی طلذم مسلط ونط صتععج مه ععلن لاصمبجمرمه ععلصوطننه۲
-عنل ما ععبا صبق 1طمتطاهه غباط رهغقل صمنعیلمتهر وص ع۲عقظ [ طمتطمه : ۴وصشنجد صز عااقی فطع ۶۵تمه 2طازه قاتهاه مصم فنطز, ..قصود
فعنم معط که مهو 06901صعمصر متحصعصمام میتی ۸6 و06 6 0۲۵۷عمدرصنهحربای و از
عصنا مود جوز خقطا مدب وو امعزنتم 0۵۵۵۲ 52۷۱ 2متام رح 0متوسا عمط 08 6661
ضععط . 61 02عمتانممری ونط صمبه 4صنمبوعط غز عمط معلصهطبن2۳ رصتجعه طابی تنعطا مع عمج
اعحظ معط معط هصه ر8ممطلنطم ممصته آهتمنهمد عطع طفنسمه 0عغهصوع1 ععصنطا حامط مصج فصعتهصم۸
] ۶و 5عط 1 1له 06 ۵۲صه عط حصلط معط مهد م0601661 ۶ ۰هل 2م602۲ 11
9 : ریم تمطع مه 0ععمععع ۲م 2فصتبتد فطع 0صه 2رعتطمعوتل ماو ج صعط 1س
وعلصمداعنج 06۲ ۴مصصرتصه ط ۱۱ازتذجری عنط چلمفممتجر فه طذ معدرنه عازمنه فصمزمز مطع صا ید قوعو عبه ۵۷ععصه نج فص .عتاملصهتع چم
6هماع مه 166۵۳مها غقطا ۴1معلها جهن ۵۷۱ررللهاوناجه فطغ 0ممطمنک طا 01عظ رتصمحصهصننمة ۵ 2اصمظر من ۰
6۷1126 6فنط ۵2 .صنطا «امط فصه نصمنو*۸-ز ۲6۸صح عم عصععدی ۳۰۰ 000ع
تعوته 1رعلهظ میم مقمععته 1معط ههد بلط معط دم واعو مظ ]1 6همه ممعتومدظ ما لعامع بوللعوممهرنه 0متنعج 2صز عصتظ صق
ما صعصه بوللهناوبا ود مت رخعصهعاماص بو عفمط صمطة ممعبم ۲روصتصمعیل تامدرزج ومفطهم 1صه, .عصنطمصه عمط گم وتات
6 0عله عصنطا رصح صقطا عمصد اومی مولج صلظ مط . .1تععنصی فنطط ظ ونط عم ومع ممه غنط ۵وضتطاءصمه ما نا معلصوطتند ۲مه نوی
0 116۲۷: 000,005,28. ۶عصجم معله 1تا 61210 -- 000,004,18 -- جهن رحرففتع لبط ما فمزجهتوم ۱ 6چن خموسه مب بط عمط
52۷۱۲ 2 2۱66۵5 ۱ +صمتاحصتعمصص ونط که ۲۵۷9۵ظ
عاطنام مص 0هجرد قاط .الزاصمطبيه صد 0عبمنلمط معلصهطاجنه ۲ *02طعقظ زه تمنط 1مط 1۳ 66 600صرح طمز فصتمعد 0 ۵
مدا من 0۵۲۵9۵۲طعنطه راومه عیامحصرمصه فطع مق ما تعمال( رطفلله هم مدآ معط صک نصمتامامنی سنا 4لمع
عتمحصح مطا غعع ۵رقعاوهة 1276210عص ما عصنلبمعع 2غلتباط رعطن 1واه 9ووتهونب 02عنط 0صه ملمجطنه ۴تامبیه رلله . ۷۷۲عا۰مصومنومممهمن
للم 67002عمط 06اءتصصکج عظ . ۶۵۷صه م0 5ص رتطعند ععحصباادی 02 ۰۲۵و رما بط پاجاهدامت) مفطعتل موم صه صعفبمط 1عطع 02۵۲
۰و فطع که (6ع معط رلعاصه عط عتعدطامدمصه مهس ز مولع لا لته عمط 0ع۶ن 1رنه فصه (رصمت)ملوصمه متملامب ۰
63و 67231 ۲665ع1ل100و ابگتاننمهه قطه بط ععهباز "01 0 121, 6۴تعمده وصزا ماه عتمصد اعیز ما جم عع۲تمصط صلظ عطه رللذ68
مصحج تناها وج «قطا میج بولجدن .ام حفنطا ۳1. حصم .امه رامزنطه وذ غز طعبمط رعاطعذا عطا عمط نمه ولصتهاتی مذ ماه
6جونی عمط رعاطنیه 1معط صهبل؟ که فباه عصنطا چصه وه 065۵2 2دوز هنا, ۰ ۵1عمعبنامی طمناه مت متصعصصهام گم چزنا 6022 ۵
(1۳۱۳ 0
1 2 0
(وتمامع تنل ما 0عومجوه مه) فده سرام غمعجع معط اج ۶6 ۶حصعصن صهمزعهد فقطا نموم مطمد ععمط هه متقط 1
0عصحه حمنطی ععصعلته همه ععصعمصصز که مهد عقطا نون مظن 9611۵۱۳ ۵عطا عقطا رل6عفهمسنه هه معبعه فقط همه عصعلنه عطا
واه ۲ ۵تماعنط معط صا عممامر عباونصته مه معصمه فلز م۸ طز دتم که عصعصعاه صمناه عط عصنجتصد رععلهاعتصد ۶0 2مصنط)عصمو
+صحصبیط نیاو ا راوع 6702 61 ۲دما ععلصهددته ۲فهافنام(1 تمامصصنه ممطاهعماله صه طمباهعطا قلهاز زهجم مت کصهفج صصبئلعص و
0رامع مد عبط مصصمفلصقط مصقجدد 2طمتاه غقطع 662۶عط 11 صمص لمح عتناعمع گم مهمیوصعا فمنم]میو تللمتغجعاوم اعز 002 ۰
دمبطزه متقطچه که صمتاهاصمیبوع ۳امصمتعصعصصنل 2 ۵-ونره توهحر تع 0هتفای مه از رصق زه "عهمنوجه "1ه وز عتعطة 11 04660۸۱
رفعصتانم صقصصبط بط 0متتتصته مههتمع میم فه طمناه ون ۵ ۰مد 611رعدوصنگ مد معط جماته ره منطا عصتسل 0۵و۵۷
۲ه) صقصط ه میاه عقط ت طمزهامص عمزمرصمی صه طه 0متجصصه 602-ع«قظ مه جصمعه طمتطهه معحععصمی آهبطعع1لهاصا غجوععی 06002
اه عصن! معط 06۲60زوصمی صععدا ععقط 01بامطو (6عمصصد صه طفتاه تمه ۵۵تمطمصه صد قاط رنرجیمه عمجم صر حصبنلعمد عطا ۶۵عهمعو عط 06
معصنطا اصمعمهآمصند امط با عوصهتاه عصصمی واهعبهد رل01 ۵۵ جسمتع مسق معذممصه فطع هلی ۷۲ ۵از 0معامه)ع0زه میتی عحقظ قح
قطع ورام محر ون ۵6۱ ۶۵مه فقط رم از صمبه 4.مهمنمفنطومه ععمصهر بولامیتامع116اه1 مهد
تمه عبط یم وممطهم رقع ۷فومطه]۶ ۳صمازه هط نی
.تمصع نیاو لبط عتمصد رمتقصعصت ععمصص مومع مسق 0۱۱۲۵۳۱
که ووجم متتطصد مه طنه صفجد عصمعنللهعص صه رفلصهطننه۳
عصمو جوز عاطتممموروع] :لععصنط موم ملق زه امتاصهامج نامع ما
لمع ونط 0صه رحخصعصن عمط ه فصعصصمملمبع 0متاحصعصته عسام عطا ۶۵
محصلط عصعانه عطا ۶۵عتصمصصه بمنطله اععطمزد معط طمز 9۱وع0تعصنمی 001۲۵
0عمطممجصم :امعط وز . ۲ععتصمع "ممزهی؟ هرز هصه وعصمی ها طا0
۴جمتتطنه عط راصتاه عطه گم عصعصممامبعل عاطانلعمصا ونط ۲01 1
26 28
1
۷۱ 6۵ 3 بط ۲۷۷۱ 6
۳111, ۸۵0۲۲۸۷], ۳۲۷۸ ۱1 ۳۲
۱۱
٩۲۱۸۷۲, ۱0۷۰ 28 6
۱
کار گردان :میلوش فور: دبوانهای ازقفس پرید :حسرضا اصلانی
کار گردان م شطر نج باد
عهه ۴0
۱ ۲۱ءوعصه 7ب۴ه
از سیجومه کم۸ ۲۷2 ۶۱۱۲ 558110 ۴0
۵۵۸۷:۵0۵۱۳:۵ 22۵۳ط
۵
۱