You are on page 1of 10

‫نگاهي به فرآيند كاهش سرمايه‬

‫همانطور كه عنوان شد كاهش سرمايه از دو طريق اجباري و اختياري صورت ميگيرد؛ در اين ميان كاهش اجباري سرمايه هم از طريق كاهش مبلغ اسمي و هم از طريق كاهش تعداد‬
‫سهام موجود امكانپذير است‪ .‬اما كاهش اختياري سرمايه فقط از طريق كاهش مبلغ اسمي سهام ممكن است‪.‬‬

‫كاهش اجباري سرمايه‬


‫طبق ماده ‪ ١٤١‬اصﻼحيه قانون تجارت‪ ،‬چنانچه بر اثر زيانهاي وارده‪ ،‬زيان انباشته شركت به نصف سرمايه برسد‪ ،‬هيات مديره مكلف است بﻼفاصله مجمع عمومي فوقالعاده تشكيل‬
‫دهد و درخصوص تداوم يا انحﻼل شركت تصميمگيري كند‪.‬هر گاه مجمع مزبور راي به انحﻼل شركت ندهد بايد در همان جلسه و با رعايت مقررات ماده ‪ ٦‬اين قانون سرمايه شركت را‬
‫به مبلغ سرمايه موجود كاهش دهد‪ .‬اما در صورتي كه هياتمديره برخﻼف اين ماده به دعوت مجمع عمومي فوقالعاده مبادرت نكند يا مجمعي كه دعوت ميشود نتواند مطابق مقررات‬
‫قانوني منعقد شود‪ ،‬هر ذينفع ميتواند انحﻼل شركت را از دادگاه صﻼحيتدار درخواست كند‪ .‬مثﻼ سرمايه شركت ‪ ١٠٠‬ميليون تومان بوده و به هر علتي ‪ ٥٠‬ميليون يا بيش از ‪٥٠‬‬
‫ميليون تومان از آن بين رفته است‪ .‬دقت شود كه شرط كاهش سرمايه از بين رفته بيش از نصف سرمايه نيست اما اگر بيش از نصف سرمايه از بين رود‪ ،‬شركت ملزم به كاهش اجباري‬
‫سرمايه است‪ .‬در كاهش اجباري سرمايه نيازي به رعايت تساوي حقوق صاحبان سهام نيست و به همين دليل كاهش سرمايه ممكن است منجر به اخراج يكي از شركا از شركت شود‪.‬‬
‫بهطور مثال تمامي سهام شريكي كسر شود ولي از سهامدار ديگر چيزي كسر نشود‪.‬‬
‫كاهش اختياري سرمايه‬
‫مثﻼ وقتي شركت از طريق تصميمگيري در مجمع عمومي فوقالعاده سرمايه خود را از ‪ ٥٠٠‬به ‪ ٣٠٠‬كاهش ميدهد‪ .‬نسبت به كاهش اختياري سرمايه ميتوان اعتراض كرد اما نسبت‬
‫به كاهش اجباري سرمايه امكان اعتراض وجود ندارد‪.‬‬
‫فرآيند كاهش اختياري سرمايه‬

‫كاهش سرمايه مانند افزايش سرمايه با پيشنهاد هيات مديره آغاز ميشود و با قرائت گزارش بازرس يا بازرسان ادامه مييابد و پس از آن به تصويب مجمع عمومي فوقالعاده ميرسد‪.‬‬
‫در اين راستا پيشنهاد هياتمديره در رابطه با كاهش سرمايه بايد هم توجيه لزوم كاهش سرمايه را شامل شود و هم گزارش درباره امور شركت از بدو سال مالي در جريان شركت نيز‬
‫باشد‪ .‬اين پيشنهاد حداقل ‪ ٤٥‬روز زودتر از تشكيل مجمع عمومي فوقالعاده‪ ،‬در اختيار بازرسان قرار ميگيرد و بازرسان نيز در اين باره نظر خود را اعﻼم ميكنند‪ .‬به موجب ماده ‪١٩٢‬‬
‫ﻻيحه‪ ،‬اگر مجمع عمومي فوقالعاده كاهش سرمايه را تصويب كند‪ ،‬تصميم مجمع درخصوص كاهش سرمايه بايد توسط هيات مديره قبل از اقدام به كاهش اختياري سرمايه حداكثر‬
‫ظرف يك ماه هم در روزنامه كثيراﻻنتشار شركت و هم در روزنامه رسمي آگهي شود تا تمام سهامداران از كاهش سرمايه مطلع و اگر كسي طلبكار شركت است بتواند به اين تصميم‬
‫اعتراض و از عملي شدن كاهش سرمايه جلوگيري كند‪ .‬در كاهش اختياري سرمايه بايد ‪٣‬شرط رعايت شود‪:‬‬
‫‪ -١‬تساوي صاحبان سهام‪ :‬مثﻼ نميتوان ‪ ٢٠‬درصد از سهم سهامداري را كاهش داد و از سهامدار ديگر ‪ ٤٠‬درصد كم كرد‪.‬‬
‫‪ -٢‬رعايت حداقل سرمايه مقرر قانوني‬
‫‪ -٣‬رعايت حقوق طلبكاران‪ :‬شركت در صورتي ميتواند كاهش سرمايه دهد كه طلب طلبكاران را پرداخت كند‪ .‬زيرا كوچك شدن شركت و كم شدن از اموال آن برخﻼف حقوق‬
‫طلبكاران است‪.‬‬
‫در چرخه توليد سرمايه با نيروی کار جايگزين شده‬
‫سرمايه گذاري براي ايجاد اشتغال بايددر حيطه هايي صورت گيرد كه زمينه كافي براي خلق شغل پايدار و مولد دارا باشند‪ ،‬بر اساس نتايج بدست آمده از برآورد الگوها‪ ،‬در همه بخش‬
‫هاي نه گانه اقتصاد‪ ،‬توليد اثر مثبت و سرمايه سرانه به عنوان شاخصي از هزينه نسبي استفاده از نيروي كار اثر منفي بر اشتغال داشته است‪ .‬در ضمن‪ ،‬بهره وري كل عوامل توليد به‬
‫عنوان شاخصي از فناوري و سرمايه انساني‪ ،‬تنها در بخش هاي كشاورزي‪ ،‬صنعت‪ ،‬آب‪ ،‬برق و گاز و ساير خدمات بر تقاضاي نيروي كار اثر منفي و معنادار داشته است‪ .‬در بين بخش‬
‫هاي اقتصادي‪ ،‬كشش توليدي اشتغال در بخش هاي صنعت‪ ،‬كشاورزي‪ ،‬معدن‪ ،‬آب و برق و گاز ‪ ،‬حمل و نقل و ساير خدمات بيشترين مقدار و در بخش هاي نفت و گاز‪ ،‬ارتباطات و‬
‫ساختمان كمترين مقدار را دارد‪ .‬از نظر معيار سرمايه سرانه‪ ،‬بخش هاي نفت‪ ،‬معدن‪ ،‬آب‪ ،‬برق و گاز و ارتباطات فعاليتهاي سرمايهبر هستند و سهم آنها در كل اشتغال كشور بسيار‬
‫پايين است و در واقع‪ ،‬اين فعاليتها اشتغالزا نيستند‪.‬مطالعات نشان ميدهند از نظر معيار سرمايه سرانه‪ ،‬بخش هاي نفت‪ ،‬معدن‪ ،‬آب‪ ،‬برق و گاز و ارتباطات فعاليتهاي سرمايهبر هستند‬
‫و سهم آنها در كل اشتغال كشور بسيار پايين است و در واقع‪ ،‬اين فعاليتها اشتغالزا نيستند‪ .‬يافته ديگر آن كه پديده رشد بدون اشتغال در بخش صنعت طي سالهاي ‪١٣٩٠-١٣٨٥‬‬
‫اتفاق افتاده است كه دليل آن افزايش سريع سرمايه سرانه و كند شدن نرخ رشد توليد است‪ .‬گفتني است‪ ،‬افزايش سرمايه سرانه در بخش صنعت مي تواند بواسطه پيشرفت فناوري‬
‫كاراندوز ‪ ،‬توسعه صنايع سرمايهبر و جايگزيني سرمايه بجاي عامل كار در بنگاهها)اتوماسيون( باشد‪ .‬در ضمن‪ ،‬با توجه به روند سريع افزايش سرمايه سرانه در بخش كشاورزي‪ ،‬احتمال‬
‫وقوع پديده رشد بدون اشتغال در بخش كشاورزي در سالهاي آينده وجود دارد‪.‬‬
‫ر اساس نتايج بدست آمده از برآورد الگوهاي اقتصادسنجي توابع اشتغال در دوره ‪ ،١٣٩٠-١٣٥٣‬در تمامي بخش هاي اقتصاد به ترتيب متغيرهاي ارزش افزوده و سرمايهبري)نسبت‬
‫موجودي سرمايه به شاغلين( اثر مثبت و اثر منفي بر تقاضاي نيروي كار دارند و متغير بهره وري كل عوامل توليد تنها در چهار بخش كشاورزي‪ ،‬صنعت‪،‬آب و برق و گاز و ساير خدمات‬
‫بر اشتغال اثر منفي و معنادار دارد‪ .‬در بين بخشهاي اقتصادي‪ ،‬كشش توليدي اشتغال در بخش هاي صنعت‪ ،‬كشاورزي‪ ،‬معدن‪ ،‬آب و برق و گاز ‪ ،‬حمل و نقل و ساير خدمات بيشترين‬
‫مقدار و در بخش هاي نفت و گاز‪ ،‬ارتباطات و ساختمان كمترين مقدار را دارد‪ .‬با توجه به مثبت بودن كشش توليدي اشتغال در بخش هاي اقتصادي‪ ،‬ميتوان گفت كه رفع موانع‬
‫توليد مي تواند به افزايش اشتغال در كشور كمك بيشتري نمايد‪ .‬سرمايه سرانه به عنوان متغير جانشين هزينه نسبي استفاده از نيروي كار در همه بخشهاي اقتصادي اثر منفي و‬
‫معني دار بر اشتغال دارد‪.‬‬

‫بنابراين‪ ،‬كاهش هزينه هاي نسبي استفاده از نيروي كار مي تواند به افزايش بيشتر اشتغال منجر شود‪ .‬بنابراين اجراي سياستهايي مانند اعتبار مالياتي در خصوص هزينههاي استخدام‬
‫نيروي كار جديد‪ ،‬كاهش حق بيمه سهم كارفرما‪ ،‬اصﻼح قانون كار در جهت كاهش تعهدات كارفرما و ايجاد انعطافپذيري در بازار كار و مانند اينها تاثيرهاي زيادي بر افزايش‬
‫فرصتهاي شغلي خواهد داشت‪ .‬در پايان مطالعه‪ ،‬به پيش بيني تقاضاي نيروي كار در سالهاي ‪ ١٣٩٤-١٣٩١‬و برنامه ششم توسعه پرداخته شد كه بر اساس نتايج بدست آمده‬
‫ميزان اشتغال در سالهای ‪ 1392-1391‬بدليل منفی شدن رشد اقتصادی‪ ،‬روندی نزولی داشته است‪ ،‬ولی در سالهای ‪ 1394-1393‬با مثبت شدن رشد اقتصادی‪ ،‬روندی‬
‫صعودی پيدا کرده است‪ .‬در صورت تحقق رشد اقتصادی به ميزان ‪ 3/5‬درصد در سال طی برنامه ششم توسعه‪ ،‬بطور متوسط ساﻻنه برای حدود ‪ 495‬هزار نفر شغل‬
‫ايجاد خواهد شد که در مقايسه با متوسط عرضه جديد نيروی کار به ميزان ‪ 655‬هزار نفر کافی نيست‪ ،‬مگر اين که نرخ رشد توليد و سرمايهگذاری افزايش بيشتری يابد‬
‫و روند افزايش سرمايه سرانه در بخش های اشتغالزا مﻼيم گردد‪ .‬بنابراين‪ ،‬به منظور افزايش بيشتر اشتغال پيشنهادات زير مطرح میشود‪ .‬رفع موانع افزايش توليد و‬
‫سرمايه گذاری‪ ،‬کند کردن روند افزايش سرمايه سرانه در بخش های اشتغالزا‪ ،‬بويژه کشاورزی و صنعت‪.‬‬
‫کمبود مواد اوليه صنعت فوﻻد‬
‫اهميت اين صنعت به اندازهاي باﻻست كه از آن به عنوان »صنعت صنعتساز« هم ياد ميشود‪ .‬اما حتي اين صنعت هم همانند ديگر صنايع با مشكل تامين مواد اوليه دست و پنجه نرم‬
‫ميكند با اين تفاوت كه تبعات كمبود مواد اوليه براي صنايع مادر به مراتب سنگينتر از ساير بخشهاي توليد خواهد بود به همين دليل توجه وزير جديد صمت به معضل كمبود مواد‬
‫اوليه صنايع فوﻻدي بسيار حائز اهميت است‪.‬‬

‫طي سالهاي گذشته تاكنون به دﻻيل نامتوازن بودن توسعههاي انجام شده در زنجيره توليد فوﻻد و همچنين توسعهي زيرساختها و امكانات زيربنايي صنايع مختلف توليدي‪ ،‬صنعت‬
‫فوﻻد با چالشهاي متعددي از جمله تامين مواد اوليه‪ ،‬برق و گاز رو به رو است‪ .‬در اين ميان اگرچه كمبود مواد اوليه يكي از دغدغههاي مهم صنايع فوﻻدي است و تﻼشهاي بسياري‬
‫هم براي رفع آن صورت گرفته اما اين معضل براي آيندهي نه چندان دور تهديد بزرگي محسوب ميشود‪.‬‬

‫ورود معادن به چرخه توليد فوﻻد؛ يکی از عامل کمبود مواد اوليه‬

‫صنعت توليد فوﻻد از استخراج سنگ آهن از معادن و تبديل آن به کنسانتره شروع شده و در ادامه بسته به نوع تکنولوژی توليد به فوﻻد تبديل میشود‪ .‬در اين ميان ورود‬
‫معادن به بخش توليد فوﻻد باعث کمبود مواد اوليه شده است‪ .‬فوﻻد مبارکه از ساليان گذشته تبعات و مشکﻼتی را که ورود معادن به چرخه توليد فوﻻد برای اين صنعت‬
‫ايجاد خواهد کرد را گوشزد و پيگيریهای ﻻزم را انجام داده بود اما علی رغم موارد فوق‪ ،‬با ورود و سرمايهگذاری معادن در بخش فوﻻدسازی‪ ،‬مشکل کمبود مواد اوليه‬
‫آغاز شد‪ .‬بديهی است پس از تکميل طرحهای مذکور‪ ،‬صنعت فوﻻد کشور با تهديد جدیتری مواجه خواهد شد‪.‬‬
‫علي رغم كمبودهاي ذكر شده و افت توليد مواد اوليه ناشي از آن‪ ،‬فوﻻد مباركه با استفاده از تدابير ﻻزم و سرمايهگذاريهاي انجامشده‪ ،‬كاهش توليد در فوﻻدخام و ديگر محصوﻻت را‬
‫به حداقل ممكن رسانده و توانسته سهم خود را در توليد كشور حفظ كند‪ .‬همچنين با ورود به بازارهاي جديد صادراتي و سرمايهگذاري در اين زمينه توانسته نياز ارزي خورد فوﻻد را‬
‫برآورده كند‪.‬‬

‫راه حل کمبود مواد اوليه در صنعت فوﻻد‬


‫راههاي مختلفي براي اين مسئله پيشنهاد ميشود‪ .‬براي مثال بخش زيادي از پهنه جغرافيايي ايران از نظر مواد معدني شناسايي نشده كه بايد فرآيند شناسايي و اكتشاف در آن صورت‬
‫گيرد تا مناطقي كه قابليت اكتشاف و استخراج مواد معدني مورد نياز صنايع فوﻻدي دارد‪ ،‬در اختيار سرمايه گذار قرار دهد‪ .‬همچنين بايد تكنولوژي هاي جديـد در حـوزه معـدن وارد‬
‫كشور شود تا بتوان از معادن موجود با بهره وري باﻻ تر استفاده كرد‪ .‬به عﻼوه ﻻزم است صنايع فوﻻدي به منظور استفاده از مواد معدني با عيار پايين‪ ،‬تحقيقات مناسب را انجام دهند‪.‬‬

‫فارغ از راهكارهاي فوق‪ ،‬در واحدهاي فوﻻدسازي بايد تغييراتي از نظر تكنولوژي به وجود آيد تا سنگ آهن كه به شـكل هـاي متفـاوت شـيميايي وجـود دارد‪ ،‬از هماتيـت و مگنتيـت‪،‬‬
‫استفاده شود و خوراك آنها تنها به يك تيپ خاص سنگ آهن با عيار مشخص محدود نشود‪ .‬همچنين پروژه هاي جديد تغليظ سرباره در كارخانجـات فوﻻدسـازي توسـط واحـدهاي‬
‫تحقيقاتي صنعتي و دانشگاهي تعريف شود تا بتوان از اكسيد آهن موجود در سرباره به صورت بازيافت مجددا در واحدهاي گندله سازي استفاده شود‪.‬‬

‫ورت اجراي صحيح ميتواند راه را بر روي سرمايهگذاري خارجي باز كرده و سرمايهگذاي بر اكتشاف‪ ،‬استخراج و فنآوري معادن را تسهيل كند‪،‬‬
‫راي مثال بايد پيش از دادن مجوز جهت توسعه و افزايش واحدهاي توليدي فوﻻدسازي‪ ،‬مشخص شود واحدهاي جديد از چه منابعي ميخواهد مواد اوليه خود را تامين كنند‪ .‬از طرفي‬
‫بايد ديد آيا در حال حاضر اولويت كشور در حوزه صنايع فوﻻدي‪ ،‬احداث واحد فوﻻدسازي است يا بايد سرمايهگذاري روي معادن صورت گيرد؟‬

‫لزوم به روز شدن تکنولوژی در معادن‬


‫در حال حاضر بعضی از معادن سنگآهن ما با تکنولوژی های مربوط به ‪ ۵٠‬سال گذشته فعاليت میکنند که باعث میشود کارائی و بهرهوری آنها پايين باشد‪ .‬در اين‬
‫حوزه با رفع تحريمها به وسيله احيا برجام و ورود نقدينگی ارزی از طريق سرمايهگذاری‪ ،‬میتوان بخشی از مشکﻼت تامين مواد اوليه را حل کرد‪ .‬به عﻼوه مشکﻼت‬
‫داخلی هم با تشکيل کارگروههای ويژه میتوان در کوتاه مدت بخشی از مشکﻼت تامين مواد اوليه شرکت های فوﻻدی را رفع کرد‪.‬‬

‫تمام واحدهای توليدی فوﻻدی نياز خود به مواد اوليه را براساس برنامه توليد ساﻻنه خود‪ ،‬در جلساتی که به صورت مستمر زير نظر معاونت معدنی وزارت صمت‬
‫برگزار میشود‪ ،‬ارائه میدهند و سپس از طريق شرکت ايميدرو برنامههای اجرائی جهت تحقق اين برنامهها با شرکتهای معدنی برگزار میشود که بخش عمدهای از‬
‫نياز به مواد اوليه را حل میکند اما مسئله اينجاست که بعضی از شرکتهای معدنی‪ ،‬خود وارد حوضه توليد فوﻻد شده و مجوزهايی را هم دريافت کردهاند که باعث شده‬
‫تعادل ميان مواد اوليه و توليد فوﻻد از بين برود‪.‬‬
‫مﻼً سرمايهگذاري روي معادن در حوزههاي اكتشاف‪ ،‬استخراج و فنآوري كمتر صورت گرفته و جذابيتهايي كه در حوزه صادرات مواد اوليه )خام( وجود داشته باعث شده بعضي از‬
‫شركتهاي معدني در سالهاي گذشته رو به صادرات مواد اوليه بياورند‪ .‬ولي با توجه به نوع سنگ آهن موجود شناخته شده در كشور و ميزان استحصال انجام شده در حوزه كنسانتره‬
‫سنگ آهن‪ ،‬ميزان توليد و مصرف متعادل نبوده و هر سال بر شدت اين عدم تعادل افزوده ميشود‪.‬‬
‫پايان‬

You might also like